برترین های انجمن

  1. karmania20152015

    karmania20152015

    Editorial Board


    • امتیاز

      20

    • تعداد محتوا

      413


  2. MR9

    MR9

    Forum Admins


    • امتیاز

      17

    • تعداد محتوا

      8,621


  3. 951

    951

    Editorial Board


    • امتیاز

      8

    • تعداد محتوا

      2,168


  4. Amirali123

    Amirali123

    Members


    • امتیاز

      7

    • تعداد محتوا

      119



ارسال های محبوب

Showing content with the highest reputation on دوشنبه, 27 اسفند 1397 در همه مناطق

  1. 9 پسندیده شده
    بسم الله الرحمن الرحیم بر فراز کوزوو عملیات ناتو بر فراز اسمان کوزوو درس هایی تاریخی برای هر علاقه مند به مباحث پدافند دارد ذکر این نکته لازم است بررسی این بخش از تاریخ باعث بروز سوتفاهم هایی نیز شده است ریشه این سوتفاهم ها در تعداد بسیار کم پرنده منهدم شده سرنشین دار از جمله جنگنده ها توسط پدافند هوایی صربها( در مقایسه با تعداد پروازهای انجام گرفته طرف مقابل) و از جهت دیگر نادیده گرفتن همزمان این نکته یعنی قدیمی بودن بخش بزرگی از دارایی پدافندی هوایی صربها میباشد. البته نکاتی مانند مجهز بودن بخشی از این دارایی به سیستم های اپتیکی وحراراتی IR و ناچار شدن تمامی پرنده های ائتلاف به پرواز در ارتفاع بالای 10,000 ft و یا تلفات نسبتا بالای پهبادهای شناسایی ائتلاف ( بالای 47 فروند) از جمله مواردی هستند که بررسی این بخش از تاریخ نظامی را هیجان انگیزتر میسازد. سازمان پدافند هوایی صربستان متشکل از تجهیزات معمول شوروی در دهه 70 الی 80 میلادی بود بخش رو به کاهشی از این تجهیزات شامل سامانه سام-2 بود و تعداد کمی سامانه سام-3 Pechora که به تازگی مدرنیزه نیز شده بودند از دارایی های با ارزش این ارتش به حساب می امد.پیش از شروع جنگ داخلی یوگسلاوی فرماندهی پدافند این کشور دارای 6 باتری سام-2 بود که شامل 40 لانچر تک ریل بود جالب است بدانید تا اوایل سال 1999 تنها 3 باتری از این سامانه عملیاتی و اماده جنگ بود.همچنین 14 باتری سام-3 با 60 لانچر چهار فروندی نیز از تجهیزات دیگر یوگسلاوی بود که حدود 50 لانچر عملیاتی تا سال 1999 موجود بود. دفاع هوایی میدانی این نیرو نیز شامل چهار باتری از سامانه سام-6 بود که دوتای انها توسط صربها در منطقه کوزوو مستقر شده بودند تا قبل از شروع جنگ داخلی 70 درصد از این سامانه اماده عملیات بود که این رقم به 25 درصد در طول جنگ داخلی در سال 1999 رسیده بود.این دارایی شامل شش رادار مستقل 1S91 نیز بود که هر رادار چهار لانچر را تغذیه می کرد.که همین امر انعطاف پذیری این سامانه را تا حد زیادی کم کرده بود. در بخش پدافندی کوتاه برد تجهیزات شامل سامانه های سام-9و سام-10 و سام-13 بود که البته بخش بزرگی از ان سام-9 بود شامل 113 لانچر ان در دهه 70 میلادی تحویل یوگسلاوی شده بود.وحتی موشک نیز تحت لیسانس در داخل کشور تولید شده بود.علاوه بران 17 سامانه سام-13 نیز که نسبتا مدرن تر نیز بودند در دهه80 تحویل این کشور شده بود که برخلاف سام-9 از قابلیت تفکیک هدف از فریب دهنده های حرارتی نیز برخوردار بود.در کنار این سامانه ها صربها در تلاشی داخلی موشکهای هوا- هوا حرارتی ساخت شوروی از جمله موشکهای ار73 و ار 60 را نیز در قالب سامانه های زمین به هوا برروی ارتفاعات مهم تحت عنوان Pracka (تیرکمان)استفاده میکردند و حتی بعدها ادعای موفقیت موشک ار73 در انهدام هدف نیز اعلام شد که البته اسناد قابل دفاعی برای ان منتشر نشد. پایان بخش-1 نصب موشکهای ار73( تصویر بالا) و ار 60 (تصویر پائین) روی خوردو زرهی Praga M53/59 توسط مرکز تحقیقات دفاعی و مرکز تست نیروی هوایی یوگسلاوی منابع http://pvo.guns.ru/russia/index5.htm
  2. 3 پسندیده شده
  3. 3 پسندیده شده
    رافال دربرابر فالکون نیروی هوایی هند مدعی است که عملیاتی شدن جتهای رافال هندی ، به معنای پایان سیطره فالکونهای پاکستانی خواهد بود آیا این ادعا حقیقت دارد ؟؟ فرمانده پیشین نیروی هوایی ارتش هند ، مارشال هوایی ای . وای . تیپ نیس ، در جریان مصاحبه ای با رسانه های عمومی ، ادعایی را مطرح نموده ، مبنی براینکه درصورتی که نیروی هوایی هند در اواخر فوریه 2019 موفق به عملیاتی نمودن رافالهای خریداری شده از فرانسه میشد ، با اطمینان بسیار بالایی ، موج درگیری های هوایی میان دو کشور بسود هند تغییر می نمود و حداقل نیمی از بیست وچهارفروند جنگنده فعال نیروی هوایی پاکستان که مسئولیت اجرای گشتهای رزمی هوایی بر فراز مرزهای مشترک را داشتند ، سرنگون می گردیدند . به گفته این نظامی هندی ، جتهای پاکستانی به شکل عمده وظیفه اجرای حملات ضربتی برعلیه زیرساختهای فرودگاهی پایگاه هوایی سرینگر را بر عهده داشتند که در صورت عملیاتی بودن رافالهای فرانسوی ، به ادعای این کارشناس نظامی ، حداقل نیمی از این 24 فروند ، سرنگون می گردید . ناظران نظامی براین عقیده اند که این اظهارات ، نشان می دهد که ورود رافالهای فرانسوی ، اعتماد به نفس نیروی هوایی هند را به صورت غیرقابل باوری افزایش داده است . با این حال فرآیند خرید رافال از سوی هند ، به یک ماجرای بحث برانگیز تبدیل شده ، چرا که شایعات زیادی مبنی بر وجود فساد گسترده در این معامله نظامی وجود دارد . این جتهای نسل چهار فرانسوی ، بطور دقیق ، پیشرفته ترین و درعین حال گران قیمت ترین فناوری وارد شده به نیروی هوایی هند محسوب شده و به همین دلیل پیش بینی می شود که تعداد اندکی ازآن در مقایسه با سایر هواگردهای موجود این نیرو ، بصورت فعال وارد خدمت عملیاتی گردد . اما همانطور که مکررا" ادعا شده ، آیا رافال میتواند برتری خاصی را در برابر اف-16 های پاکستانی برای ارتش هند فراهم کند ؟؟!!! همانگونه که در سالهای ابتدایی جنگ سرد مشاهده شد ، هواگردهای فرانسوی در اغلب موارد و در مقایسه با همتایان روسی و آمریکایی خود ، درسطح پایین تری قرار داشتند و این از یک نظر بدلیل محدودیتهای بودجه ای این کشور برای سرمایه گذاری بر روی فرآیندهای تحقیق و توسعه و از سویی دیگر ، تولید محدودتر هواگردهای رزمی بشمارمی رفت که در مجموع پتانسیل های رزمی محصولات فرانسوی را در مقایسه با تولیدات شرقی و غربی دیگر ، کاهش می داد . طبیعی است که در این میان ، رافال یک استثناء محسوب نمیشود ، حتی با یک فاصله 30 ساله و در مقایسه با جنگنده اف-16 و به همین دلیل ، قابلیتهای ادعایی فرانسوی ها در هاله ای از شک و تردید قرار خواهد گرفت . در ابتدا ، پیشرانه های رافال ، یعنی موتور اسنکما M88 علیرغم یک تفاوت 3 دهه ای ، در مقایسه با پیشرانه قدرتمند فالکون ، از توان خروجی و پیچیدگی کمتری برخوردار است ( 50 کیلونیوتون برای پیشرانه رافال و 76 کیلونیوتون برای فالکون ) که این مساله با توجه به وزن جنگنده فرانسوی و پیکربندی دوقلوی طراحی شده برای آن ، وضعیت را به مراتب پیچیده تر خواهد نمود . علاوه براین ، سرعت پیمایش جت فرانسوی به 1.8 ماخ محدود میشود که دراین زمینه نیز ، جنگنده آمریکایی (1.2 ماخ ) در مقام دوم قرار می گیرد ، بااین حال سقف پرواز رزمی این دو جنگنده که رقمی بیش از 15 کیلومتر را به ثبت رسانده ، به اف-16 اجازه میدهد که با انرژی افزون تری ، مهمات محمول خود را برضد جنگنده فرانسوی به کار گیرد . شاید یکی از مهمترین نکات منفی محصول فرانسوی ، محدودیت حمل مهمات آن باشد ، چرا که رافال ، بدون وجود قابلیت حمل موشکهای Meteor ، مجبور خواهد بود تا به مهمات هوا به هوای MICA را که از پتانسیل بسیار ضعیفی در حوزه نبردهای فامد ( فراتراز میدان دید / beyond visual range ) برخوردار است ، تکیه کند ، کما اینکه این موشک ، به هیچ عنوان قابل مقایسه با مهمات AIM-120C آمریکایی نخواهد بود . علاوه براین ، مهمات Meteor هنوز در مراحل تست های رزمی خود قرار دارد و تایید کامل برای صادرات را کسب ننموده و حتی درصورت صادرات ، به احتمال بسیار زیاد ، گونه های فروخته شده قابلیتهای کمتری به نسبت نمونه های مورد استفاده در ارتشهای اروپایی را به نمایش خواهد گذاشت . با این وصف ، در مقایسه با مهمات آمریکایی ، موشک MICA گرچه توانمندی های ضعیف تری را در اختیار دارد ، اما رافال تعداد بیشتری از آن را میتواند با خود حمل کند و این شاید در درگیری های هوایی ، مزیت عمده ای باشد . علیرغم ناامیدی اولیـــه ، می توان چنین تحلیل نمود که رافال مزیتهای قابل توجهی را نیز در برابر فالکون های پاکستانی ، در اختیار دارد که توجیه کننده قیمت بالای آن خواهد بود . جنگنده فرانسوی رافال با مجهزشدن به حسگرهای پیشرفته هوایی نظیر رادار AESA و جستجوگر IRST ، سطح بسیار بالایی از آگاهی محیطی را در اختیار خدمه خود می گذارد که شاید جبران کننده ضعف عمده مهمات محمول آن باشد . علاوه براین ، سامانه های جنگ الکترونیک جت فرانسوی دریک سطح بسیار بالاتر از فالکونهای پاکستانی ( به استثنای سوپر جنگنده F-16I) قرار دارد . از سویی دیگر برد رزمی بالاتر و قدرت حمل بیشتر مهمات رافال ، مزیت اصلی در برابر اف-16 خواهد بود ،بویژه اینکه طراحی خاص پیکربندی و قابلیت خفاکاری نیزبدان اضافه میگردد ، هر چند درمقابل ، فالکون ها بدلیل کوچک تر بودن جثه و محدودیتهای فناوری پنهانکاری فرانسوی ، می توانند به کشف دیرتر در یک درگیری هوایی امیدوار باشند . با توجه به این مساله ، نیروی هوایی هند برای مقابله با فالکون های پاکستانی می بایست به یک جنگنده رزمی با قابلیتهای افزون تر اتکاء نمایند ، با این حال خرید وارتقاء و مونتاز تعداد زیادی از جتهای میان وزن و سنگین نیز میگ-29 و سوخو -30 ، تضاد آشکاری را به نمایش می گذارد . در این میان ، فالکروم های هندی ، در مقایسه با سوخو-30 و رافال ، مزیت به مراتب بهتری را در اختیار دارند ، چرا که موشکهای هوا به هوای با برد بیشتر ، حسگرهای قوی تر ، سامانه های IRST پیشرفته تر ، سرعت پیمایش افزون تر و ارتفاع پروازی بالاتری را همراه خود می بینند ، در حالی که سوخو-30های هندی نیز با اتمام فرآیند عملیاتی شدن و استقرار کامل رزمی بدلیل در اختیار داشتن جنگ افزارهای قدرتمند تر ، حسگرهای مدرن تر و قابلیت ابرمانور پذیری (super maneuverability) یک ترکیب مرگبار را بوجود می آورند . با توجه به این موارد ، ناظران براین باورند که اگر این ترکیب ، در درگیری های اخیر با پاکستان حضور موثری داشت ، جریان نبرد کاملا یکطرفه بسود هندی ها خاتمه می یافت . در مجموع پرسش اصلی این است که ادعای مارشال هوایی تیپ نیس در خصوص رافال ، تلاشی برای پنهان نمودن اختلافات داخلی هندی ها در خصوص خرید این هواگرد فرانسوی است ؟!!! یا عدم توجه به قابلیت های پیشرفته تر نیروی هوایی هند !!!!، این مساله هنوز در هاله ای از ابهام قرار دارد . بن پایه صرفاً برای میلیتاری / مترجم MR9 پی نوشت : 1- تمامی تاپیکهای متفرقه با محوریت جنگنده رافال در انجمن میلیتاری ، در قالب یک تاپیک جمع آوری و مورد بازنگری و اصلاح قرار گرفت . 2- به فاکتورهای جتهای نسل چهار در دو نیروی هوایی که در حوزه کشورهای جهان سوم یا در حال توسعه قابل طبقه بندی هستند ، دقت کنید ، حال سئوال اینجاست که چرا سعی براین هست که به محصولات بومی تولید شده در حوزه هوایی ، صفت نسل چهارمی یا پنجمی داده شود ؟!!!! 3- مارشال هوایی تیپ نیس در زمان نبرد کارگیل ، فرمانده نیروی هوایی ارتش هند محسوب میشدند .
  4. 2 پسندیده شده
    رکوردزنی جهانی سپاه در رزمایش الی بیت المقدس ::: https://www.mashreghnews.ir/news/944723/۲-رکورد-جهانی-سپاه-با-رزمایش-چشمگیر-الی-بیت-المقدس-بزرگترین
  5. 2 پسندیده شده
    نیروی هوایی هند هم اکنون دارای تعداد کافی آواکس + رهگیر سنگین (سوخو 30) + جنگنده سبک (میگ 29) ارتقاء یافته است. به نظر من هدف هند از خرید و بکار گیری رافائل های فرانسوی بیستر افزایش توان تهاجمی باشه تا در جنگ های احتمالی زمانی که فالکروم و فلانکر ها مشغول پاک یازی آسمان هستند به اهداف استراتژیک دشمن یورش ببرند.
  6. 2 پسندیده شده
    به نام حق بیلان جنگ کوزوو چه بود ؟ طرح آمریکایی ها بسیار ساده بود ، فناوری پیشرفته آنان می باید نیروی هوایی و پدافند ارتش یوگوسلاوی را از کار انداخته و از هرگونه تحرک ارتش فدرال یوگوسلاوی ممانعت به عمل می کرد . ارتشی که خود را مخفی سازد نمیتواند جنگ کند و این چیزی است که آمریکا در جنگ خلیج فارس با عراق آن را ثابت کرد . این طرح می باید به رزمندگان آلبانی امکان میداد تا زمین را اشغال نمایند و سپس پذیرای نیروهای ناتو شوند . اگر حرف ژنرال پاکوویچ ، رئیس ستاد ارتش یوگوسلاوی ، را باور داشته باشیم طرح ارتش آمریکا حمایت از چریک های آلبانیایی همراه با بمباران بود . یپاه پریشتینا برای به شکست کشاندن این طرح به هفت روز زمان نیاز داشت . همانگونه که دیدیم آمریکایی ها امکانات هوایی خود را تقویت و به نفوذ نیروهای اوچکا به داخل مقدونیه و آلبانی کمک میکردند . پس از 45 روز نبرد ، چریک های آلبانی موفق نشدند هیچ گونه رخنه ای در دفاع از یوگوسلاوی در مسیر " یا بلانیکا " ایجاد نمایند .بنابراین ناتو تصمیم گرفت برای قطع جاده " پریزرن - حاکوویکا" به آلبانی حمله کند . عملیات " استرلا " روز 26 ماه می آغاز گردید و تا 5 ژوئن ادامه یافت . یکان های اوچکا که تحت حمایت یکان های منظم ارتش آلبانی قرار داشتند با کمک مستشاران ناتو که هدایت آتش توپخانه آنها را بر عهده داشتند ، به دفعات حمله کردند . اوچکا موفق شد در خطوط ارتش یوگوسلاوی رخنه کند و لذا آمریکایی ها اولین بار به منظور در هم شکستن مقاومت حریف از بمب افکن های راهبردی " بی 52 " استفاده کردند . به دنبال این بمباران ها ، آمریکایی ها اعلام کردند که دو گردان کامل ارتش یوگوسلاوی را از بین برده اند ، در حالی که فقط تعدادی سرباز و یک نفر افسر سرهنگ دوم یوگوسلاوی کشته شده بودند . از آنجایی که نیروهای مختلط آلبانی حتی به کمک بی 52 ها که 14 بار مواضع نیروها و نیز تیپ 549 موتوریزه یوگوسلاوی را بمباران کرده بودند موفق به نفوذ در خطوط یوگوسلاو ها نشدند ، عملیات " استرلا " لغو گردید . پس از شکست این عملیات بود که آمریکایی ها و انگلیسی ها اجرای یک عملیات زمینی را مد نظر قرار دادند . تعداد تلفات یکانها در این منطقه 25 کشته رزمی و 126 زخمی شمارش شده است . نیروی هوایی آمریکا مانند جنگ خلیج فارس همچنان میتواند به خود ببالد که موجب پیروزی آمریکایی ها با کمترین تلفات شده است . اگر چه آمریکایی ها و متحدین آنها تقریبا محتمل تلفات خاصی نشدند اما شواهد دقیق نشان میدهد که در مورد آلبانیایی ها وضع چنین نبوده است اگرچه هیچگاه آمار دقیق تلفات اوچکا و ارتش آلبانی مشخص نگردید . نیروی هوایی آمریکا میتواند از این که فقط یک فروند هواپیمای رادار گریز اف - 117 خود را از دست داده است به خود ببالد . اگر چه این هواپیماها توانسته بودند اهداف ثابت را منهدم کنند اما تعداد تانک های منهدم شده تا جایی که ما اطلاع داریم بسیار ناچیز است . بعلاوه ، تعدادی از اهداف ثابت مانند بعضی از مراکز ارتباطی و بویژه تونل واقع در فرودگان پریشتینا که هواپیماهای میگ - 21 در آن پناه گرفته بودند به دلیل این که به خوبی محافظت شده بود از بمباران ها در امان ماند . این تونل بارها بمباران شد ولی هواپیماها سالم ماند . هدف از حفظ این هواپیماها حمله به نیروهای ناتو در صورت وقوع یک حمله زمینی بود و سرانجام اینکه هواپیماهای متحدین قادر نشدند سامانه تقریبا ابتدایی و کهنه پدافند هوایی یوگوسلاوی را منهدم کنند . وانگهی جالب است اشاره کنیم که در دوره پس از جنگ خلیج فارس نیز آمار تلفات ارائه شده توسط آمریکایی ها بسیار ناچیز بود و می باید منتظر انتشار سند " عملیات طوفان صحرا ، ارزیابی جنگ هوایی " می بودیم تا آمار دقیق و کامل به دست آید . در این سند رسمی معلوم شد که تعداد هواپیماهای ساقط شده 38 فروند بود 48 فروند دیگر متحمل چنان خسارت هایی شدها اند که از رده خارج گردیده اند . در بالکان شاهدان زیادی تایید کرده اند هواپیماهای متحدین را که یک موتور آنها آتش گرفته و به سمت مرزها در حال پرواز بودند مشاهده کرده اند . روشن است که تعدادی از هواپیماها ناگزیر به فرود اجباری در کروواسی و مقدونیه بودند که تعداد واقعی آنها هنوز مشخص نشده است . در عوض یک چیز قطعی است و آن اینکه اگر هواپیماهای متحدین در ارتفاع پایین تر پرواز میکردند ، میتوانستند تانک های بیشتری را منهدم کنند اما تعداد بیشتری از هواپیماهای خود را از دست میدادند . نوید های دروغین فناوری پیشرفته امریکا با بیلان دروغین در خصوص تلفات و ضایعات ارتش یوگوسلاوی بر ملا شد . کلیه آمارهای ارائه شده توسط ناتو تقسیم بر 10 شده بودند . اگر این آمار فقط تبلیغات مرعوب سازی مردم یوگوسلاوی را تشکیل میداد و یا به منظور حفظ روحیه غربی ها بود میتوان آن را جزیی از یک عملیات " جو سازی " (انتشار اخبار جعلی) به شمار آورد . اما اگر ناتو واقعا آمارهای خودش را باور کرده بود چنانچه عملیات زمین اجرا میشد با یکصد تانک بیشتر از آنچه پیش بینی کرده بود مواجه میشد . ژنرال پاکوویچ تایید کرده است که ارتش یوگوسلاوی 260 قبضه توپخانه 180 سامانه ضد تانک و یکصد هطار نفر سرباز در خاک کوزوو در اختیار داشته است . شاید ارتش یوگوسلاوی نمیتوانست از همه این نیروها استفاده کند اما میتوانست با انتخاب یک جنگ چریکی محدود ، از یوگوسلاوی باتلاقی برای نیروهای آمریکایی بسازد که برای این نوع جنگ آمادگی نداشتند . نیروهای مسلح یوگوسلاوی نیز به سهم خود دریافتند که نیازمند مدرنیزه کردن سامانه های پدافند هوایی و نیروی زمینی و نیز کامل تر کردن این دو سامانه هستند . همچنان که می توان به دو نتیجه کلی دست یافت " اول اینکه لازم است قبل از اینکه دشمن از مواضع خود عقب نشینی کند تلفات و ظایعاتی را به او تحمیل کنیم ، کاری که ناتو انجام آن را پیش بینی نکرده بود . در نتیجه نظامیان یوگوسلاوی توانستند بیش از یک ماه به تحمل چنین شرایطی ادامه دهند . بعضی ها فکر میکردند که انها (یوگوسلاوها) نسبت به بمباران ها بی تفاوت هستند و به محض فرا رسیدن فصل پاییز خیال آنها آسوده تر گردید و انجام این بازی " قایم با شک " باز هم ساده تر خواهد شد . نکته دوم این است که تجربه نشان میدهد حفاظت در مقابل بمباران های هوایی ممکن است . مطمئنا آتشبارهای سامانه روسی اس 300 حتی برای کشورهای ثروتمند نیز گران هستند . اما اگر جنگ کوزوو را در نظر بگیریم (کلیه خسارات و محاسبه عواقب ناشی از شکست) که یکصد میلیارد دلار هزینه برای یوگوسلاوی در بر داشت در میابیم که نهایتا این هزینه جبران شده است . اگر پاره ای از اظهارات مقامات سیاسی و نظامی آمریکایی را باور کنیم ، یک سامانه پدافند هوایی خوب میتوانست در مقابل حملات ناتو نقش بازدارنده داشته باشد . این سامانه ها میتوانند از نیروهای مسلح حفاظت کنند اما هرگز قادر به حفظ غیر نظامیان نیستند . این مشکل در گفتگوی بین رییس جمهوری یوگوسلاوی اسلوبودان میلوشویچ و ژنرال پاکویچ ، بلافاصله پس از امضای توافقنامه " کومانوفو " در 11 ژوئن 1999 مطرح گردید . ژنرال خطاب به رییس جمهور گفت : " ارتش میتواند مقاومت کند و میلوشویچ جواب داد : " بله ژنرال ، ارتش میتواند اما صربستان نمیتواند ، مردم نمیتوانند " . به نظر میرسد یوگوسلاوی تسلیم شد تا آنچه از زیر ساختهای این کشور باقی مانده بود را حفظ کند و شاید میلوشویچ از خود پرسیده باشد که یوگوسلاو ها چگونه در زمستان زنده خواهند ماند ، اگر آنها نتوانند حتی خود را گرم کنند . بعضی ها معتقدند که رییس جمهور پیش از هر چیز به قدرت خود فکر میکرده و شرایط دشواری که مردم یوگوسلاوی قبل از آغاز بمباران در آن به سر میبردند اصلا برای او مهم نبوده است . نظر فرانسوا هایزبرگ این است که با بمباران زیر ساخت های یوگوسلاوی پیروزی به دست نمی آمد . او در این باره میگوید : " ما برای ضربه زدن به صرب در کوزوو ناگزیر به پذیرش خطرات زیادی بودیم . این کار نسبت به جنگی که علیه زیر ساختهای غیر نظامی هدایت میگردید ارجحیت داشت . ممانعت از جریان آب در دستشویی های ساختمانهای بلگراد مطلقا ربطی به نظامی گری ندارد . اگر این کار به دلیل این انجام میشد تا غیر نظامیان علیه میلوشویچ برگردند من این منطق را درک میکنم اما هیچ ساقه تاریخی مبنی بر اینکه چنین راهبری موثر باشد نمیبینم . این راهبرد یعنی هدف قرار دادن مردم با بمباران های راهبری ، کارایی ندارد " . " رابرت . آ . پیپ " در کتاب خود تحت عنوان " بمباران برای پیروزی " بکارگیری بمباران های راهبری یک هدف را تجزیه و تحلیل مینماید . نتیجه گیری او روشن است : " تاریخ نشان میدهد که به کارگیری نیروی هوایی در بمباران راهبری کمتری کارایی را دارد . اولا تنبیه کارایی ندارد . ملتهای متمدن وقتی که منافع حیاتی آنها در معرض خطر قرار میگیرد مقاومت عظیمی به خرج میدهند که سلاح های متعارف قادر به شکستن آن نیست . سلاح ضعیف و متوسط بیش از آنکه ایجاد ترس کند عصبانیت را برخواهد انگیخت . بمباران موجب بی تفاوتی و نه شورش میگردد " . با جنگ کوزوو نیروهای یوگوسلاوی " توانمندی های نامتقارن " را در رقابت با قوی ترین متحدین نظامی نشان دادند و این تجربه را به همراه اوردند که هیچ بازیگری آنچنان قدرتمند نیست که کاملا در امان باشد . اگر این تحلیل با پیروزی در جنگ دنبال شود چناکه ما کوشیدیم در اینجا به نمایش بگذاریم ، جنگ کوزوو ناتوانی فناوری را در پاسخ به تمامی مشکلات جهت حل و فصل یک درگیری آشکار ساخته است . پایان ، با تشکر از همه دوستانی که این 5 بخش رو مطالعه کردند ، ... لینک تاپیک های قبلی ... ؛ http://www.military....ب-کوزوو-قسمت-1/ http://www.military....ب-کوزوو-قسمت-2/ http://www.military....ب-کوزوو-قسمت-3/ http://www.military....ب-کوزوو-قسمت-4/ منبع ...؛ برگرفته از کتاب جنگ های نامتقارن ، نوشته کورمونت و بارتلمی ، ترجمه علی سجادی و غلامرضا آتش افروز ، نشر آجا (انتشارات سازمان عقیدتی سیاسی ارتش) ص 151 - 157 استفاده از مطلب تنها با ذکر آدرس صفحه میلیتاری http://www.military.ir و منابع اقتباسی بلامانع است . تصاویر ... ؛ فرودگاه های زیرزمینی زلویا و اسلاتینا .. ؛
  7. 1 پسندیده شده
    شناور رادارگریز ذوالفقار موفقیت‌های متعدد شناورهای تندرو در نبردهای دریایی سبب شده استفاده از این جنگ‌افزار ساده و کم هزینه به عنوان یکی از تاکتیک‌های اصلی دفاع ساحلی در بسیاری از کشورهای جهان مد نظر قرار گیرد. اهمیت بکارگیری قایق‌های تندرو به ویژه زمانی اهمیت پیدا می‌کند که رویارویی کلاسیک در برابر یک قدرت برتر کارایی چندانی نداشته باشد. در کشور ما نیز در نیروی دریایی سپاه و ارتش این مهم مورد توجه قرار گرفته به گونه‌ای که در سال‌های اخیر شاهد تولید و بهینه‌سازی‌های گسترده این جنگ‌افزار بوده‌ایم. سرعت، قدرت بالای تهاجمی در حملات پر‌حجم، مانور پذیری بالا، هزینه تولید پایین، آثار قابل‌رهگیری بسیار کم از جمله مزیت‌های اصلی شناورهای تندرو است که آنها را برای بکارگیری در عملیات‌های بزن در رو مناسب می‌سازد. قایق‌های تندرو مزایا و معایب قایق‌های تندرو دارای برخی مزایا‌ی مهم به ویژه در مناطق ساحلی هستند. اکثر شناورهای تندرو جدید دارای سرعت بالا و آبخور کم هستند که آنها را قادر می‌سازد به راحتی در مناطق کم عمق به عملیات بپردازند. اندازه کوچک این جنگ‌افزار سبب دشواری کشف آن می‌شود، حتی در صورت کشف شدن هدف قرار دادن یک شناور تندرو با توجه به جثه‌ی کوچکش بسیار دشوار است. این عوامل سبب می‌شود شناورهای تندرو بتوانند در مناطقی که شناورهای سنگین قادر به حضور در آنها نیستند؛ به عملیات بپردازند. وقتی سرعت و مانور پذیری بالا را در کنار عوامل فوق‌الذکر قرار دهیم شاید از خود بپرسیم خوب همه چیز مهیاست!؟ هرچند شناورهای تندرو دارای مزیت‌های فراوان هستند اما با برخی محدودیت‌هی تاکتیکی نیز مواجه‌اند. به عنوان مثال شناورهای تندرو دارای برد عملیاتی و پایداری محدود هستند. علاوه بر این با توجه به جثه‌ی کوچک در بکارگیری تسلیحات محدود هستند، عدم وجود زره خدمه‌ی آنها را در معرض آسیب قرار می‌دهد و تعادل نه چندان مناسب آنها، سبب کاهش دقت هدف گیری می‌شود. لذا شناورهای تندرو مجبور به نزدیک شدن به اهداف خود هستند، در سرعت‌های بالا و در حین مانور به سختی می‌توانند با دشمن مقابله کنند و نمی‌توانند بیش از حد از سواحل فاصله بگیرند. یکی از مهم‌ترین برگ‌های ‌برنده شناورهای تندرو در برابر شناورهای سنگین استفاده از اصل غافل‌گیری و فریب است. درگیری با شناورهای سنگین به ویژه در مناطق پرترافیکی چون تنگه‌ها، ورودی خروجی بنادر و... با توجه به امکان مانور کم یک مزیت جغرافیایی را برای شناورهای تندرو ایجاد می‌کند. اما همان طور که میدانیم تسلیحات مورد استفاده در قایق‌های تندرو محدود است، لذا لازم است این جنگ‌افزار به صورت گروهی و پرحجم مورد استفاده قرار گیرد، اما همین امر سبب می‌شود برگ‌برنده‌ای که ذکر کردیم تا حد زیادی رنگ ببازد. شناور بليدرانر تهدیدها برای برنامه ریزی هرچه بهتر لازم است تهدیدهای پیش رو را بدون اغماض بررسی کنیم. برای اقدام متقابل در برابر تسلیحات دشمن چه روش‌هایی را می‌توان بکار گرفت؟ بدیهی است معایبی که پیش از این ذکر کردیم باعث آسیب‌پذیری بیشتر شناورهای تندرو در برابر تسلیحات دشمن می‌شود برای کاهش تاثیر این معایب و پوشش دادن آنها چه راهکارهایی وجود دارد؟ در ادامه برخی تهدیدات و راهکارهای پیش رو را بررسی می‌کنیم. تسلیحات توپخانه‌ای عدم استفاده از زره قوی در قایق‌های تندرو آنها را در برابر تسلیحات توپخانه‌ای آسیب‌پذیر می‌سازد. بدیهی است قایق‌هایی که عمدتاً از جنس فایبرگلاس یا آلومینیوم هستند، نمی‌توانند مقاومت بالایی در برابر گلوله‌های ترکش‌شونده یا نفوذ‌کننده داشته باشند به عنوان مثال توپ میلنیوم دارای انواع متعددی از گلوله‌‌هاست، یکی از این گلوله‌ها یعنی ABM دارای تعداد 152 ترکش کوچک است که در صورت برخورد به شناور خدمه را در معرض خطر جدی قرار می‌دهد. تصاویر زیر به خوبی بالقوه بودن خطر تسلیحات توپخانه برای قایق‌های تندرو را نمایش میدهد. بدیهی است برای تقابل با تسلیحات توپخانه هیچ روش سختی را نمی‌توان در نظر گرفت! برای کاهش خطر این نوع تسلیحات از روش‌های اقدام متقابل نرم استفاده کنیم. لذا لازم است: الف) به شناور دشمن کمتر نزدیک شویم، در واقع در برد تسلیحات دشمن قرار نگیریم. ب) در صورت اجبار به نزدیک شدن، مانورهای پرسرعت تنها راه گریز است. پ) ساده‌ترین راه دیده نشدن! (در این مورد در بخش بعد بیشتر بحث خواهیم کرد.) راهکارهایی که برای دستیابی به اهداف فوق پیشنهاد می شود عبارت‌انداز: 1- در نظر گرفتن یک زره حداقلی برای حفاظت خدمه. 2- افزایش برد تسلیحات. 3- استفاده از تسلیحات شلیک کن فراموش کن. 4- حذف پنجره‌های شیشه‌ای و بکارگیری یک سایت دید 360 درجه‌ای همانند آنچه در خودروهای زرهی مورد استفاده است. 5- در نظر گرفتن پوشش مناسب برای مقرهای شلیک. در صورت طراحی مقرها به صورت تاشونده، این امر به کاهش سطح مقطع راداری نیز کمک میکند. 6- در نظر گرفتن پوشش مناسب برای تجهیزات حساس. ( اصطلاح من: بیا تو در رو ببند!) بیا تو در رو ببند! هواگردها، بمب‌های غیرهدایت‌شونده از دیگر معضلات اصلی که قایق‌ها با آنها روبرو هستند هواگردها و تسلیحات غیر‌هدایت‌شونده است. بد نیست بدانیم یکی از معضلاتی که ایالات متحده جهت مقابله با قاچاقچیان دریایی روبروست بحث استفاده قاچاقچیان از قایق‌های تندرو است، علاوه بر چابکی بالا، کشف این قایق‌ها آنها را مبدل به یک معضل می‌کند. برای حل این مشکل این کشور یک راهکار ساده و موثر در نظر گرفته است و آن استفاده از بالگردهاست. بالگردها قادرند یک قایق تندرو را با استفاده از توپ یا تسلیحات غیرهدایت‌شونده راکتی خود مورد هدف قرار دهند. همچنین جنگنده‌ها قادرند با استفاده از توپ‌ها، بمب‌های خوشه‌ای، بمب‌های ترکش‌شونده و حتی ناپالم قایق‌ها را با مشکل مواجه سازند. احاطه بالگرد بر قایق غیرمسلح برای مقابله با این نوع تهدیدات همه‌ی راهکارهای فوق‌الذکر را باید مدنظر قرار داد علاوه بر این می‌توان با مسلح کردن قایق‌ها به تسلیحات ضدهوایی دوش‌پرتاب سبک، با لانچر کنترل‌شونده، هواگردها را از نزدیک شدن بیش از حد به قایق‌ها بر حذر داشت. شاید بهتر باشد به جای مسلسل‌هایی که در سینه‌ی قایق تعبیه می‌شود یک لانچر سبک موشکی تعبیه کنیم!؟ جهت مقابله با بمب‌های ناپالم کافی است کلیه‌ی تجهیزات حساس و آسیب‌پذیر مانند رادار، سیستم تهویه، مقر شلیک و... را به درون یک زره حداقلی منتقل کرد. تعبیه دوش‌های آب بر روی قایق علاوه بر کاهش تهدیدات ناپالم، آثار مادون قرمز را به شدّت کاهش خواهد داد. سامانه تایفون تولید شده توسط رژیم صهیونیستی تسلیحات هدایت شونده تسلیحات هدایت‌شونده هرچند کار رهگیری را سهل می‌سازند اما وابستگی آنها به علائم تولیدی شناور هدف، نقطه‌ی ضعف اساسی آنهاست، لذا بکارگیری روش‌های اقدام متقابل نرم در برابر این نوع تسلیحات حیاتی است. در این مورد پیش از این در تاپیک‌های دیگری مفصلا بحث کرده‌ایم و در اینجا به برخی جنبه‌های تاکتیک‌های نرم که در قایق‌های تندرو قابلیت بکارگیری دارند اشاره می‌کنیم. 1- جهت منحرف کردن بمب‌ها و موشک‌های لیزری: بکارگیری لایه دود سامانه‌های جمینگ لیزر 2- تقابل با موشک‌های راداری: طراحی خاص بدنه جهت کاهش علائم راداری کاهش ارتفاع شناور بکارگیری مواد با RCS پایین پنهان کردن کلیه‌ی تجهیزات و تسلیحات (بیا تو در رو ببند.) استفاده از چف 3- در برابر تسلیحات مادون‌قرمز: به حداقل ممکن رساندن علائم گرمایی. بهتر است دود اگزور را درون آب "پخش" کنیم. استفاده از دوش آب در سطح قایق به عنوان روشی موثر، کم هزینه و ساده مطرح است. رنگ‌آمیزی صحیح به نحوی که استتار را تحت تاثیر قرار ندهد. پنهان کردن کلیه تجیزات گرم زیر لایه‌های پوششی مناسب استفاده از شراره دود اگزوز دعوت‌نامه‌ای برای موشک‌های حرارتی 4- تسلیحات تلوزیونی با توجه به یکنواخت بودن دریا به لحاظ تصویری کشف و روهگیری یک قایق تندرو به سادگی امکان‌پذیر است. البته این تسلیحات را نمی‌توان شب هنگام به کار گرفت. راهکارهای پیشنهادی: رنگ‌آمیزی استتاری صحیح بکارگیری لایه دود بهم زدن الگوی تصویری یکنواخت دریا افزایش بیش از پیش سرعت، راهکاری ساده سرعت‌های 100 تا 400 کیلومتر در ساعت رقم‌هایی هستند که امروزه در مسابقات قایق‌های تندرو رقم هایی معمولی خطاب می‌شوند! بد نیست بدانیم رکورد بالاترین سرعت شناور تندرو متعلق به کن واربی استرالیایی است، وی موفق شد با شناور "روح استرالیا" رقم باور نکردنی 511 کیلومتر برساعت را در تاریخ 8 اکتبر 1987 به ثبت برساند. افزایش سرعت هرچند شناور را با ریسک بالایی روبرو می‌کند اما کارایی آنرا را در عملیات‌های بزن در رو به شدت افزایش می‌دهد. نویسنده: محمّدمهدی محمّدی هرگونه کپی برداری بدون درج لینک این صفحه به عنوان منبع خلاف قانون، شرع و اخلاق پژوهشی بوده و مایه دلسردی نویسنده است. این تاپیک را با نظرات سازنده‌ی خود تکمیل کنید. شادی روح شهید عزیز سپهبد علی صیاد شیرازی صلوات.
  8. 1 پسندیده شده
    بسم الله الرحمن الرحیم با توجه به اهمیت روز افزون جنگ افزارهای بدون سرنشین در میدان رزم ، در این تاپیک قصد داریم به بررسی هواپیماهای بدون سرنشین کشور چین و همچنین دکترین حاکم بر آنها بپردازیم.پست اول به عنوان پیش درآمد تاپیک ، ترجمه خبر مربوط به نمایشگاه هوایی چین ( Zhuhai Airshow ) در سال 2018 هست ، که به گفته صاحب نظران درآن ارتش آزادی بخش خلق چین برتری خود را در امر طراحی و تکنولوژی به رخ رقبای خود کشید .در این نمایشگاه چینی ها علاوه بر اعلام دستیابی به رادار کوانتومی وآکروجت جنگنده نسل پنجم و چهارم ارتقا یافته خود در امر هواپیماهای بدون سرنشین بسیار قوی ظاهر شدند. سبقت چینی WJ-700 شرکت China Aerospace Science & Industry (CASIC) در نمایشگاه بین المللی Airshow China 2018 چین یک هواپیمای بدون سرنشین جدید با نام WJ-700 معرفی کرد. این هواپیماهای بدون سرنشین برای ماموریت های شناسایی و تهاجمی در زمین و دریا طراحی شده است. WJ-700 دارای 20 ساعت مداومت پروازی و بیشینه وزن برخاست(MTOW) تا 3500 کیلوگرم و4 جایگاه حمل مهمات می باشد. بر خلاف دیگر هواپیماهای بدون سرنشین از کلاس MALE (ارتفاع متوسط ، برد بلند _ medium altitude/ long endurance) که به مهمات نسبتا سبک مسلح هستند، این هواپیماهای بدون سرنشین قادر به حمل مهمات استاندارد هوا به سطح مانند موشک های ضد رادار CM-102، موشک های ضد کشتی C-701 و C-705KD تجهیزات هشدار زودهنگام و جنگ الکترونیک است. هواپیمای بدون سرنشین WJ-700 در کنار موشک های ضد رادار CM-102 Rainbow CH-7 هواپیمای بدون سرنشین تهاجمی (UCAV) به نمایش درآمده دیگر ، Rainbow CH-7 است که بسیار به طرح های آمریکایی مانند X-47 و X-45 شبیه است. با وجود اندازه بزرگ آن و عرض بال 22 متری و طول 10 متر و بیشینه وزن برخاست 13 تن، CH-7 با استفاده از سطوح منحنی شکل و به کارگیری مواد جاذب راداری یک پنهانکار محسوب می شود. CH-7 برای عملیات در سرعت پایین و ارتفاع بالا طراحی شده است و دارای حداکثر سرعت 0.75 ماخ ارتفاع پروازی 30،000 تا 43،000 فوت است. با توجه به ماموریت ، سرعت کروز آن کمتر از 0.5-0.6 ماخ است و موتور توربوفن آن از نوع ناشناخته ای است. Rainbow CH-7 دارای 2 جایگاه داخلی مهمات می باشد که این خاصیت در امر پنهانکاری حائز اهمیت است. CH-7 مانند دیگر اعضای خانواده Rainbow اجرای عملیات را کاملا خودکار انجام می دهد و کنترل ماموریت توسط ایستگاه زمینی فراهم می شود. پنهانکار بودن آن را قادر می سازد اجرای عملیات را در فضای هوایی تحت کنترل دشمن حفظ کند. CH-7 می تواند با ماموریت های شناسایی به عمق نفوذ کند و رادار ها ،کشتی ها، سایت های موشکی ، مراکز فرماندهی و دیگر مراکز کلیدی را مورد حمله قرار دهد. پهپاد CH-7 نیروی دریایی چینی به شدت به هواپیمای بدون سرنشین برای ناوگان ناو هواپیمابر جدید خود علاقه مند است. چین در حال حاضر دارای یک هواپیما بر عملیاتی ، یکی تحت آزمایشات دریایی ، و سومی در حال ساخت است. پهپاد ها در هواپیمابرها، محدوده نظارتی و تهاجمی را در سطح ناوگان افزایش داده و توانایی آن را برای حفظ نظارت مداوم و انجام ماموریت های شناسایی و تهاجمی بدون نیاز به سوخت گیری هوایی بهبود می دهد.چینی ها از چنین هواپیماهای بدون سرنشین به طور مستقل یا در هماهنگی با هواپیماهای جنگی نسل چهارم استفاده می کنند. CH-7 کنونی با بال های ثابت برای اجرای عملیات از یک باند طراحی شده است، اما توسعه دهندگان در حال حاضر برای استفاده از آنها در ناو هواپیمابر ، بالهای تاشو (folding wings) را پیگیری می کنند. HK-5000G هواپیماهای بدون سرنشین دیگر HK-5000G است طراحی شده با بالهای تاشو توسط شرکت Aeromarine Intelligent Equipment ، که یک شرکت تابعه از شرکت کشتی سازی چین هست.این پهپاد با بیشینه وزن برخاست 5 تن و مداومت پروازی 12 ساعته ، قابلیت برخاست به صورت پرتاب ریلی (catapult) و همچنین برخاست از باند را دارد . HK-5000G مجهز به سنسور EO/IR هست و توانایی حمل 2 محموله در زیر بال را دارد و برای ماموریت های شناسایی و تهاجمی از ناوهای هواپیمابر استفاده خواهد شد. پهپاد HK-5000G JY-300 هواپیماهای بدون سرنشین بعدی ، JY-300 یا Tian Shao نام دارد ، یک پهپاد نظارتی و هشدار زودهنگام هوابرد (AEW&S) است که مجهز به یک رادار آرایه فازی جدید به عنوان اثباتگر تکنولوژی ، ساخته شرکت CETC است. از مشخصات عملکردی هواپیمای بدون سرنشین JY-300 میتوان به مداومت پروازی 15 ساعته و سرعت کروز 200 کیلومتر در ساعت، ارتفاع پروازی 25،000 فوت و بیشینه وزن برخاست 1300 کیلوگرم ،قادر به حمل محموله به وزن 400 کیلوگرم اشاره کرد. JY-300 با چندین رادار آرایه فازی فعال AESA ، در دو طرف بدنه و لبه های جلویی بالها ( leading edges ) پیکربندی شده است. پهپاد JY-300 Rainbow CH-10 یک طرح دریایی دیگر نیز برای خانواده Rainbow در نظر گرفته شده است. CH-10 هواپیمای بدون سرنشین عمود پرواز (VTOL) با قابلیت تیلت‌ روتور (Tiltrotor) با کاربری رزمی و غیر رزمی . پهپاد CH-10 FL-71 پلت فرم FL-71 یک هواپیمای بدون سرنشین با سرعت بالا ، برای بیشینه وزن برخاست 3 تن ، ارتفاع پروازی 50،000 فوت ، حداکثر سرعت 2،200 km/h (1.8 ماخ) و پرواز کروز 850 km/h (0.71 ماخ) در 30،000 فوت طراحی شده است. . این پارامترهای عملکردی FL-71 را قادر میسازد در ماموریتی که حدود یک ساعت طول می کشد محموله ای 100 کیلوگرمی را تا مسافت 800کیلومتر حمل کند ، یک پلتفرم ایده آل برای یک ماموریت کوتاه و سریع. پهپاد FL-71 FL-2 اما FL-2 نام یکی دیگر از هواپیماهای بدون سرنشین رونمایی شده است که برای حمل محموله های سنگین در سرعت بالا طراحی شده است. پهپاد FL-2 با بیشنه وزن برخاست 22 تن می تواند با سرعت 900 km/h (0.73 ماخ) مسافتی در حدود 7300 کیلومتر را به طور مستقل (autonomously) پرواز کند. پهپاد FL-2 TW-765 , TW-356 هواپیمای بدون سرنشین بعدی از شرکت Tengden یک پهپاد دوموتوره با نام TW-356 ، طراحی شده برای حمل محموله های فوق سنگین است. TW-356 با قابلیت 4 جایگاه حمل محموله ، برای بارریزی و بکارگیری غلاف سنجش از دور و یا جنگ الکترونیک بسیار موثر است. این شرکت همچنین یک نوع هواپیمای بدون سرنشین بزرگتر دیگر با نام TW-765 را برای عملیات در ارتفاع بسیار بالا طراحی کرده است.TW-765 قادر به حمل 22 تن بار تامسافت 7500 کیلومتر است. پهپاد TW-356 پهپاد TW-765 XY-280 درمورد پهپاد XY-280 ادعا می شود برای انجام مانور تا 6g طراحی شده است و تا حدودی شبیه سازی شده از روی جنگنده های F-22 / F-35 است. این پهپاد به نحوی برنامه ریزی شده است تا پروازی کاملا مستقل (fully autonomous) انجام دهد و مانورپذیری و ویژگی های پروازی هواپیماهای دشمن را تقلید کند. این پهپاد این ظرفیت را داراست که در مانور ها ، آموزشهای واقع بینانه برای نیروی دریایی و واحدهای موشکی دفاع هوایی ارائه دهد . برای حفظ ویژگی های پنهانکاری (سطح مقطع راداری m2 0.05 - 0.1 )،پلتفرم XY-280 دارای دو جایگاه داخلی حمل مهمات است که انجام حملات تهاجمی ضربتی را برای آن میسر میکند . نحوه ی برخاست XY-20 با استفاده از بوستر صورت میذیرد و موتور توربوجت آن تا سرعت 860 (0.72 ماخ) است. دارای طول 4.33 متر ، عرض بال 6 و بیشینه وزن برخاست 650 کیلوگرم است .همچنین قادر است تا 150 کیلوگرم محموله شامل انواع سنسورها و تسلیحات را برای ماموریت هایی تا 2 ساعت حمل کند. XY-280 برای تحمل حداکثر 25 سورتی پرواز طراحی شده است. پهپاد XY-280 در پست های بعدی اطلاعات جامع تر در مورد خانواده های این پهپاد ها ارائه میشود . صرفا برای میلیتاری / بن پایه
  9. 1 پسندیده شده
    ن وَالْقَلَمِ وَمَا يَسْطُرُونَ قارچ های سمی شبه قاره؛ بررسی روند دستیابی و خطرات جنگ هسته ای در شبه قاره برای جهان چند ثانیه سکوت،درخشش خورشید دوم و ناگهان ویرانی..... شاید این چند کلمه تمام توصیفات یک شاهد یا قربانی تسلیحات هسته ای باشد...اما برای فرماندهان و جنگ سالاران لذت بخش ترین جملات است...البته تفاوتی ندارد اینها آخرین اندوه، غم ،شادی شیطانی و یا جنون قدرت در جهان است.... جملاتی برای پایان دنیا باهم نگاهی به روند دستیابی به سلاح اتمی در شبه قاره بیاندازیم: برای اولین بار، ایالات متحده آمریکا در سال ۱۹۶۵ و پس از آن شوروی در سال ۱۹۶۹ به سلاح هسته ای دست یافتند. با فاصله زمانی کوتاه، انگلیس، فرانسه و چین نیز به ترتیب در سال های ۱۹۵۲، ۱۹۶۰ و 1964 صاحب بمب اتم گشتند. با تشکیل باشگاه هسته ای و به رسمیت شناختن این پنج کشور به عنوان قدرت های هسته ای، تلاش شد کشورهای دیگر به سراغ کسب بمب اتم نروند، اما دهلی نو در مه ۱۹۹۸ ادعا کرد پنج آزمایش هسته ای زیرزمینی انجام داده است. اسلام آباد نیز در ۲۸ مه همین سال پنج آزمایش هسته ای در ایالت بلوچستان در تپه های چگای انجام داد. پاکستان در ۳۰ مه یک آزمایش دیگر در همین منطقه انجام داد. پاکستان ادعا کرد پنج آزمایش را در پاسخ به پنج آزمایش اخیر هند و یکی را در پاسخ به آزمایش صلح آمیز هسته ای هند در سال ۱۹۷۵ انجام داده است. در ادامه، سیر برنامه هسته ای هند و پاکستان را مد نظر قرار می دهیم. هند برنامه هسته ای هند در مرکز تحقیقات اتمی "بابا" در "ترومبای " آغاز شد. این مرکز بر اساس طرح آمریکایی(US Atoms for Peace Program) یا اتم برای صلح شکل گرفت. نخستین راکتور هند، راکتور تحقیقاتی "آسپارا" بود که با کمک انگلیس در سال ۱۹۵۵ ساخته شد. سال بعد نیز هند یک راکتور مدرن آب سنگین را از کانادا وارد کرد که آمریکا تهیه آب سنگین آن را بر عهده گرفت. همچنین، آمریکا در ساخت و سوخت گیری راکتورهای "تاراپور" به هند کمک کرد. تا اواسط دهه 60، هند تنها طرفدار انرژی صلح آمیز هسته ای بود، اما سه عامل هسته ای شدن چین، اختلافات هند و پاکستان و کسب پرستیژ و جایگاه جهانی، هند را برای کسب سلاح اتمی ترغیب کرد. شکست هند از چین در جنگ میان دو کشور در سال 1962 و اتمی شدن چین در سال 1964، مهم ترین عاملی است که هند را به سوی هسته ای شدن سوق داد. رد تقاضای هند از سوی آمریکا و شوروی برای تضمین امنیتی در مقابل چین نیز موجب شد هند در مقابل سه قدرت هسته ای چین، آمریکا و شوروی احساس محدودیت کند. اختلافات هند و پاکستان از زمان استقلال هند و جدایی پاکستان از هند در سال 1947 ، به ویژه در مورد ایالت جامو و کشمیر و جنگ در سالهای 1948، 1961 و ۱۹۷۱ و همچنین، بحران سالهای 1984–۱۹۸۳ و بحران بر استکس در سال ۱۹۸۷، عامل دومی است که انگیزه هند را به منظور هسته ای شدن افزایش داد. ضمن اینکه هند از کمکهای چین به پاکستان در انتقال فناوری، مواد و تسلیحات هسته ای نیز احساس نگرانی می کرد. سومین عامل تلاش برای تثبیت جایگاه خود به عنوان قدرت منطقه ای، افزایش پرستیژ بین المللی و استقلال در تصمیم گیری در صحنه جهانی می باشد. کسب تسلیحات هسته ای توسط هند، یکی از ملزومات برای عضویت دائم در شورای امنیت به شمار می رود. با روی کار آمدن ملی گراها در هند در دهه ۱۹۸۰، این رویکرد دنبال شد. در حالی که در مورد پاکستان، توازن در برابر هند و بازدارندگی هسته ای در مقابل این کشور، عامل دستیابی به سلاح هسته ای بوده است. هند در سال ۱۹۷۶، اولین آزمایش هسته ای خود را انجام داد که آن را آزمایش هسته ای صلح آمیز نامید. بعد از آن، آمریکا محدودیت هایی در زمینه مواد و فناوری هسته ای به هند تحمیل کرد و کانادا کمک به برنامه هسته ای هند را رها نمود. با روی کار آمدن ایندیرا گاندی در سال ۱۹۸۰، برنامه های هسته ای هند شتاب بیشتری گرفت. هند ابتدا به توسعه برنامه های موشکی خود پرداخت و تا سال 1996، کلاهک هسته ای ساخت که قابلیت قرار گرفتن بر موشک "پریتوی-۱" (موشک تک مرحله ای سوخت مایع با150کیلومتر برد و 800-1000کیلوگرم سرجنگی)را داشت. پاکستان تلاش پاکستان برای دستیابی به انرژی صلح آمیز هسته ای نیز با مشارکت در طرح آمریکایی اتم برای صلح آغاز گردید. پاکستان در سال ۱۹۵۵، کمیته انرژی اتمی با عضویت ۱۲ نفر تشکیل داد که به حکومت برای کسب صلح آمیز انرژی هسته ای و انعقاد توافق همکاری هسته ای با آمریکا توصیه نمود. اما اختلاف ها میان هند و پاکستان، جنگ 1965 میان هند و پاکستان بر سر کشمیر و شکست پاکستان و آزمایش صلح آمیز هند در سال 1974، پاکستان را برای کسب بمب اتم آماده ساخت. در سال ۱۹۷۲، نخست وزیر وقت پاکستان، ذوالفقار علی بوتو، دانشمندان ارشد هسته ای پاکستان را در شهر "مولتان" گرد هم آورد و دستور ساخت بمب اتمی را به آنان داد. با بازگشت عبدالقدیر خان از هلند به پاکستان و در واکنش به سیاست های توسعه ای هند، برنامه هسته ای پاکستان گسترش یافت. عبدالقدیر خان به عنوان پدر هسته ای پاکستان، در اوایل دهه ۱۹۷۰ برای یک پیمانکار کنسرسیوم غنی سازی اروپایی به نام یورنکو در هلند کار می کرد و با درخواست علی بوتو در سال 1976 به پاکستان بازگشت. وی طرحهای ساخت سانتریفوژ را سرقت و اطلاعات و دانش ساخت بمب اتم را از غرب به پاکستان منتقل کرد. عبدالقدیر خان در سال ۱۹۸۷ در مصاحبه با روزنامه نگار هندی پذیرفت که پاکستان توانایی تولید تسلیحات هسته ای را دارد. بنابراین، بعد از آزمایش هسته ای هند در مه ۱۹۹۸، پاکستان نیز در ماه مه همین سال اقدام به آزمایش هسته ای نمود و در کشور هند و پاکستان به جمع دارندگان بمب اتم پیوستند. دکترین دفاعی هند و پاکستان در استفاده از سلاح اتمی پس از سال ۱۹۹۸، هند و پاکستان به توسعه برنامه های هسته ای خود تداوم بخشیدند. نشریه تهدیدهای اشاعه وزارت دفاع هند در سال ۲۰۰۱ نشان داد برنامه های استراتژیک هند و پاکستان، با توجه به تلاش های یکدیگر تداوم دارد و دو کشور در دوره ای از تشدید توسعه موشکی و تسلیحات هسته ای هستند؛ به طوری که می توان آن را «رقابت کند هسته ای» نامید. دکترین هسته ای هند نیز که در اوت ۱۹۹۹ تصویب شد، ضمن بیان بازدارندگی مطمئن حداقلی، به کارگیری جنگ متعارف محدود را حفظ کرده است، زیرا بازدارندگی حداقلی مفهوم پویایی است که وابسته به محیط امنیتی می باشد و از این رو، امکان توسعه برنامه هسته ای باقی است. آزمایش موشک های بالستیک در سال های ۱۹۹۹ و ۲۰۰۳، حاکی از این پویایی است این پیشرفت ها تا جایی ادامه داشت که هند در ۲۷ ژوئیه ۲۰۰۹، نخستین زیردریایی با قدرت اتمی را به آب انداخت. پاکستان سیاست استفاده نخست را برای خود برگزیده است. این کشور برای حفظ این سیاست در برابر دیگر کشورها به خصوص هند، لازم است برنامه هسته ای خود را در روند توسعه قرار دهد. فیکرت و کرونستد ، کارشناسان مرکز تحقیقات کنگره آمریکا معتقدند هند ۳۰ تا ۳۵ سلاح هسته ای و پاکستان بین ۲۶ تا ۶۸ سلاح هسته ای دارد . با ایجاد باشگاه هسته ای و اِن پی تی، تصور می شد کشور دیگری به بمب اتم دست نخواهد یافت، اما تسلیحات هسته ای هند و پاکستان تحول مهمی در منطقه و نظام بین الملل ایجاد کرد که نظریه پردازی با توجه به ابعاد جدید مسئله هسته ای را ضروری ساخت. سیر نظامی شدن برنامه های هسته ای هند و پاکستان روشن کرد که اگر چه آنها در مقابل یکدیگر تعریف شده اند، ولی به دلیل جایگاه این برنامه ها در چارچوب مناسبات استراتژیک بین المللی و حساسیت ویژه منطقه شبه قاره، پیامدهایشان فراتر از روابط دوجانبه این دو کشور بوده است. ادامه دارد.....
  10. 1 پسندیده شده
    تست// بازیابی تاپیک اخبارنظامی // 1397/12/26
  11. 1 پسندیده شده
    چگونه جوامع می‌توانند با تهدیدات هیبریدی مقابله کنند؟ بخش چهارم برای مقابله با تهدید، جوامع مدرن بیشتر و بیشتر به خدمات دیجیتال و زیرساخت‌های حیاتی آن وابسته می گردند که هم زمان در برابر سوء استفاده های سایبری نیز آسیب پذیر می شوند . وابستگی‌های متقابل بین این توابع کلیدی جامعه راه‌ های جالبی را برای عملیات‌های هیبریدی تهاجمی ارایه می‌دهد . یک نمونه از این راه ها ، رسانه های اجتماعی است ، در جایی که تولید کننده های ترول (troll factory) به طور مداوم روایت ها در رسانه های ملی و جهانی را به چالش می کشند . در این بین ما شاهد بهبود کیفیت و کمیت اطلاعات دروغ بوده ایم که متاسفانه این اطلاعات دروغ موفق به تاثیرگذاری هم برشهروندان عادی و هم بر تصمیم گیرندگان شده است . به همین علت ، توان سایبری و رسانه ای را می توان به عنوان پیشگام عملیات های هیبریدی و یک چالش حیاتی برای دفاع هیبریدی در نظر گرفت . لازم به ذکر است که تلاش های دفاعی می تواند یک مولفه قوی بین المللی داشته باشد . همکاری بین المللی ، پشتیبانی مستقیم سیاسی ، اقتصادی و نظامی را ارائه می دهد و همزمان به پوشش برخی از قابلیت های ملی از دست رفته و حمایت از توسعه ظرفیت ها ، در حوزه هایی که سقوط کرده اند کمک می کند . در اینجا همانند بسیج موثرمنابع ملی ، همکاری های بین المللی اجازه می دهد تا وحدت منابع ملی پراکنده ، درزیرچتر گسترده تر بین المللی یک برنامه سیاسی قرار گرفته و منجر به بهبود وضعیت دفاعی گروه های شامل آن گردد . همچنین اقدامات دفاعی فعال تر و تهاجمی تری وجود دارند که می‌توانند علیه مهاجم بکار گرفته شوند . این اقدامات، مانند تغییرات در محل قرار گرفتن نیروهای نظامی ، اعمال ابزار فشار اقتصادی، ارتباطات استراتژیک هدفمند وعملیات‌های سیاسی هم باعث ارسال سیگنال هایی به متجاوز شده و هم به دشمن اجازه بهره مندی از توانایی هایش برای استفاده از ابزارهای موجود درعملیات‌های هیبریدی را نمی دهد . برای جمع ‌بندی ، پرسش‌های کلیدی که باید در هنگام ایجاد دفاع ملی در برابر تهدیدات هیبریدی در نظر گرفته شوند عبارتند از: آسیب پذیری های ملی کلیدی که باید به آن ها توجه ویژه کرد کدامند ؟ چگونه یک دشمن می تواند از این آسیب پذیری ها استفاده کند ؟ و به عبارت دیگر سناریو های تهدیدات مرتبط کدامند ؟ آیا تمام بخش های ضروری جامعه در تلاش های دفاعی مشارکت دارند و آیا آنها به اندازه کافی آمادگی لازم را در بخش های مرتبط با این تهدیدات در نظر گرفته اند ؟ آیا درک مشترکی از وضعیت در زمان های صلح و بحران وجود دارد که بتواند برای رهبری فعالیت‌ ها در بخش‌های مختلف جامعه مورد استفاده قرار گیرد ؟ آیا فعالیت های اطلاعاتی - امنیتی که باعث ایجاد هشدار های زود هنگام ، آگاهی از وضعیت و تحلیل آن وضعیت ، در حال انجام می باشد؟ آیا فعالیت های اصلی به طور فعال در مقابل نفوذ خارجی و فعالیت های مخرب آن دفاع می کنند؟ چه نوع حمایتی را می توان از جامعه بین‌المللی برای پشتیبانی از تلاش‌های دفاعی خود دریافت کرد ؟ چه توانایی ‌ها می‌توانند برای پشتیبانی ازدیگران در مقابله با تهدیدات مشابه ارائه شوند ؟ 6 - نکات پایانی در حالی که بخش هایی از جنگ های هیبریدی می تواند به عنوان تحولات جدید بر مفاهیم پیشین شناخته شده جنگ معرفی شوند، اما همزمان تا حدودی می توانیم بازگشت جنگ سنتی و همه جانبه را ببینیم . اگر بخواهیم بپذیریم که جنگ دائما ادامه دارد و خطوط مقدم ممکن است کل جامعه را پوشش دهند ، مدافع باید بتواند یک راه ‌حل دفاعی جامع ارائه کند . این امر باید اجازه به وجود آمدن واکنش های سریع و توزیع شده به تهدیدهای هیبریدی چند وجهی را دهد . در این نوع رویکرد امنیتی جامع ، مدافع می‌تواند جامعه انعطاف ‌پذیرتری را ایجاد کرده تا بتواند با تهدیدات مواجه شود . ایجاد پایداری و انعطاف پذیری اجتماعی تنها راه مطمئن برای حفظ حداقل برخی از مزیت های میدان های خانگی (home-field) است، زیرا مهاجم سعی می کند تا از اثر غافلگیری استفاده کند . با این حال این امر کار آسانی نیست . این کار نیاز به یک برنامه دراز مدت و تعهد به پیاده سازی آن دارد: اول اینکه ، اختیارات سیاسی قوی و مفاهیم امنیتی مورد نیاز باید ایجاد شوند . دوم ، برنامه‌ ریزی ، ایجاد آگاهی وآموزش ، مورد نیاز است . سوم ، گروه های درگیر کلیدی در بخش‌های مختلف جامعه باید آگاهی وضعیتی مشترک ، ارزیابی تهدید و ریسک ، برنامه ‌ریزی و فرآیندهای آموزشی را به اشتراک بگذارند . ایجاد یک جامعه انعطاف ‌پذیر نباید صرفا به عنوان یک بار اضافی برای جوامع که از نظر اقتصادی در حال مبارزه هستند، دیده شود . این امر یک فرصت عالی است . ساختارهایی ، که به یک جامعه اجازه می‌دهند به صورت چابکانه به تهدیدات هیبریدی پاسخ دهند ، همچنین از درک بهتر و مقابله با روابط پیچیده پایه ای که جوامع مدرن ما را شکننده می سازند، حمایت می کنند. این ساختارهای دفاعی همچنین کمک می کنند تا جوامع ما کارآمدتر شوند، زیرا فرایندهای تصمیم گیری شفاف تر و فراگیرتر می گردند . پی نوشت : troll factory چیست ؟ سازمانی که برای انتشار تعداد زیادی از پیام‌ ها و پست‌ ها در اینترنت تشکیل شده ‌است ، که اغلب از افرادی است که واقعا وجود ندارند و هدف آن‌ ایجاد مشکل ، تاثیر بر دیدگاه‌های سیاسی و غیره است . ادامه دارد ...
  12. 1 پسندیده شده
    نگاهی به برنامه پدافند ضد بالستیک عراق ارتش عراق دردهه 80 میلادی در نمایشگاه بغداد از اولین موشک پدافند هوایی خود که برای انهدام موشکهای بالستیک طراحی شده بود رونمایی کرد و ادعای طراحی و تولید کاملا بومی ان را نیز کرد.البته طراحی این موشک بی دلیل هم نبود در هر صورت کشورهایی نظیر ایران و اسرائیل و سوریه و حتی عربستان تهدید کاملا موثر برعلیه عراق بودند. این موشک که FAW-1 نام داشت برای اولین بار در سال 1989 و طی برگزاری نمایشگاه دفاعی بغداد نمایش داده شده بود. البته باید از شباهت این پروژه با موشک چینی HQ-61 نیز گفت که پروژه ای مشترک میان چین ومصر بود و قطعا باید کمک های چین در انجام این پروژه در ثمر رسیدن ان به عراق نقش بزرگی را ایفا کرده باشد.این موشک بردی برابر با 10 مایل داشت و سرانفجاری نسبتا بزرگی نیز داشت و از هدایت نیم فعال راداری نیز بهره میبرد و بر اساس گزارشاتی در تست هایی بر علیه موشک اسکاد نیز شرکت کرده بود البته از موفقیت ان هیچگاه خبری منتشر نشد.از این پروژه بعد از جنگ سال 1991 اخباری به به بیرون درز نکرد.و به نظر این پروژه به دلایل مالی ویا حتی قطع انتقال فناوری های لازم برای تولید انبوه از جانب شرکت های خارجی کنسل شد. این کنیستر هم به احتمال زیاد برای همین پروژه بوده است
  13. 1 پسندیده شده
    تصاویری زیبا از سوختگیری و پرواز جنگنده های سوخوی-34 روسی برفراز شهر بوتورلينوفكا
  14. 1 پسندیده شده
    اینفوگرافی تاریخچه جنگنده های جت ساخت شوروی/روسیه
  15. 1 پسندیده شده
    یعنی اون ایده میله پرچم از پهنا تو حلق نتانیاهو اون احمق پیش خودش نگفت این پرچم چرا اینقدر سنگینه؟؟؟! البته حقم داشت فقط عقل یه ... به ساختن همچین تله ای میره!
  16. 1 پسندیده شده
    بسم الله............ کمین پرچم این کلیپ مربوط میشه به فوریه 2018 و یا بهمن 1396 و جدیدا منتشر شده نیروهای فلسطینی بمبی رو در میله پرچم فلسطین کار گذاشتن و سرباز صیهونیست هم پرچم فلسطین رو پایین میکشه ومی بره در بین سایر نظامیان و...... https://www.aparat.com/v/InE0L اینم هدف قرار دادن اتوبوس صیهونیستها در حوالی غزه با موشک کورنت هستش
  17. 1 پسندیده شده
    گزارش نهایی علت سقوط Pave Hawk در 30 مارس 2018 ، یکفروند بالگرد رزمی HH-60G پیوهاوک ، در نزدیکی موقعیت Al Qaim در عراق ساقط شد که گزارش نهایی علت سقوط در 30 اکتبر 2018 منتشر گردید . براساس مندرجات این گزارش ، این بالگرد که جمعی وینگ 322 پشتیبانی هوایی بشمار می آمد بعلت عدم توجه خدمه به اطلاعات نمایشگر ها ، در موقعیتی نامناسب اقدام به فرود نمود و این مساله موجب شد تا این بالگرد 49 میلیون دلاری به مجموعه از کابل های فولادی به قطر 3.8 اینچ برخورد نموده و ساقط شود . این حادثه موجب کشته شدن دو خدمه پروازی و سه همراه این بالگرد گردید . بالگرد HH-60G پیوهاوک ، گونه ای اصلاح شده از بالگرد شاهین سیاه است که به اویونیک ارتقاء یافته و سامانه های ناوبری پیشرفته مجهز بوده و ماموریت جستجو و نجات (SAR) را در سازمان رزم کاربران آن بر عهده دارد . صرفا" برای میلیتاری / مترجم MR9
  18. 1 پسندیده شده
    شکار سوخو-30اس ام روسی توسط ماهواره های گوگل حمص، سوریه شاید بخش جذابتر این تصویر سایه رنگین کمانی جنگنده سوخو باشد و کنجکاوی جویا شدن علت آن؛ به این پدیده کج نمایی رنگی (Chromatic aberration) گفته می شود که ناشی از اختلاف ضریب شکست نور در طیف های مختلف بدلیل روی هم قرار نگرفتن رنگ ها در محل تصویر است اطلاعات بیشتر https://www.google.com/maps/place/34°36'56.7"N+36°44'23.9"E/@34.6157494,36.737788,853m/data=!3m2!1e3!4b1!4m5!3m4!1s0x0:0x0!8m2!3d34.615745!4d36.739982?hl=en
  19. 1 پسندیده شده
    بسم الله .................. ژست بعد از نجات به سبک هندی این تصویر مربوط به سقوط جنگنده میگ 27 ارتش هند در سه روز پیش است در ایالت راجستان
  20. 1 پسندیده شده
    کیپ کلاس 95 فوت – به انگلیسی : Cape-class 95-foot patrol boats– معادل آمریکایی شناورهای کلاس کیوان نیروی دریایی ج.ا.ا است که با مقدار طول خود یعنی 95 فوت ، معادل با 29 متر شناخته میشوند . این شناورها در گارد ساحلی ایالات متحده آمریکا جایگزین قایق های گشتی چوبی 83 فوتی جنگ جهانی دوم قرار گرفتند که با بدنه ی فولادی و سوپراستراکچر آلومینیومی بعنوان یک ASW یا همان واحد های ضد زیردریاییAnti-submarine warfare طراحی و ساخته شده اند و بعدها بجز چند فروند ، اکثرا به کشورهای دیگر من جمله ایران فرستاده شدند و خود توسط شناورهای 110 فوتی کلاس ایسلند "جزیره" جایگزین شدند. از این سری شناور ها به تعداد 35 یا 36 فروند ساخته شد که همگی در محوطه ی گارد ساحلی ایالات متحده واقع در خلیج کورتیس مریلند ساخته شده اند . از این تعداد 10 فروند نوع A و 12 فروند نوع B و 13 فروند نوع C ساخته شد که اکثر نوع C های آن به کره ی جنوبی فرستاده شدند. کیپ کلاس 95 فوتی مدل B اما اینکه چگونه این شناورها که قرار بود بعنوان ASW وارد خدمت شوند ، به عنوان گشت زنی به خدمت گارد ساحلی آمریکا درآمدند بر میگردد به جنگ کره که گارد ساحلی آمریکا نیاز مبرمی به یک ناوگان گشتی در کنار تاسیسات ساحلی پیدا کرد و همچنین تصویب قانون Magnuson - اخراج چینی ها از خاک آمریکا و ممنوعیت تابعیت و مهاجرت آن ها - بیش از بیش به این احتیاجات دامن زد بطوری که سبب تعویق عمل جایگزینی شناورهای چوبی 83 فوتی شده و این قایق ها برای گشت زنی ساحلی بعناون seagoing patrol cutters برگزیده شدند . نوع A این شناورها همان ASW ها بودند ولی نوع B برای جست و جو و نجات SAR - search and rescue – ساخته شده بودند که به تور و سیم بکسل و یک نورافکن بزرگ مجهز بودند و نوع C آن ها با یک عرشه ی خالی در عقب پل فرماندهی ساخته شدند . کیپ کلاس 95 فوتی کلاس C نکته جالب توجه این است ، از آنجاییکه در سیاست های گارد ساحلی که برای نامگذاری کشتی ها در زمان ساخت به متراژ بدنه مراجعه می کردند ، این شناورهای 95 فوتی تا سال 1964 نام خاصی مثل cape class نداشتند . کیپ کلاس ها با نام کلاس کیوان در ایران: کیوان (201) آزادی (202) مهران (203) ماهان (204) سه فروند ناو کلاس کیوان در سال 1995 تغییر تجهیزات دادند و تجهیزات ASW کشف و شناسایی زیردریایی - sqs-17 hull-mounted sonar - و سکوهای پرتاب مهمات عمقی ضد زیردریایی آن ها - mousetrap asw rocket launchers and depth charges - حذف شد و بجای آن یک قبضه توپ دو لول 23 میلیمتری نصب گردید . در ابتدا بنظر میرسید که توپ کالیبر 40 میلیمتر ساخت بوفورس در سینه ناو حفظ شد ولی برطبق آخرین تصاویر منتشره ، توپ 40 میلیمتری نیز حذف شده و به جای آن یک توپ 23 م م دو لول دیگر نصب شده است . . کیوان کلاس ها علاوه بر تغییر و به روز رسانی تجهیزات ، پس از همان سال 1995 ، تعمیرات بدنه و موتور و تغییر سیستم های مخابراتی و نصب دستگاه های مدرن مخابراتی با توان جهش فرکانس و غیره را در سوابق خود دارد . ناو 202 آزادی "تیران" - دو فروند توپ 23 م م در پاشنه و سینه ناو مشهود است . اولین فروند از این سری ناوها ، ناو کیوان با شناسه حال حاضر 201 و شناسه قدیم 61 میباشد که بصورت عملیاتی در خدمت نیروی دریایی ارتش ج.ا.ا میباشد . نکته قابل توجه اینکه در جریان جنگ تحمیلی دو فروند از کیوان کلاس ها در اروند رود مورد حمله قرار گرفت و به شدت آسیب دیدند ، بنابر گزارشات یک فروند آن به دلیل آسیب های وارد شده غرق شد اما فروند دوم تعمیر گردیده و عملیاتی شد . شناور غرق شده احتمال میرود ناو مهران با شناسه ی 203 است و فروند دوم نیز که جان سالم به در برد ، احتمالا ، ناو آزادی "تیران سابق" میباشد . هم اکنون ناو آزادی بصورت سالم و عملیاتی ، با شناسه 202 در خدمت نیروی دریایی ارتش ج.ا.ا است و شناسه ی قدیم آن 63 میباشد . این ناو در رزمایش دریایی ولایت 90 ، با انتشار تصاویری از آن به کانون توجه و رسانه ها برگشت . دیگر ناو از این کلاس ، ناو ماهان با شناسه 64 قدیم و شناسه ی جدید 204 میباشد ، این شناور مانند ناو آزادی آخرین بار در رزمایش دریایی ولایت 90 مشاهده شده است . ناو 204 ماهان - در تصویر یک فروند ناو کلاس هندیجان و یک فروند ناو کلاس پروین مشهود است . خصوصیات فیزیکی: کیوان کلاس ها با تقریبا 29 متر طول و 6.2 متر عرض و 2 متر آبخور ، قابلیت جابجایی 98 تن استاندارد و 148 تن فول لود را با 15 خدمه خود و سرعت 21 گره دریایی یعنی حدود 40 کیلومتر بر ساعت دارد . حداکثر سرعت این شناورها 21 گره دریایی است لیکن دارای سرعت گشت زنی 12 گره دریایی هستند و با 8 گره دریایی میتوانند به بردی معادل با 2324 مایل (!) دست پیدا کنند . جابجایی: 98 تن استاندارد ، 148 تن فول لود "ن م" ابعاد: 28.9 طول 6.2 عرض و تقریبا 2 متر آبخور سرعت: 21 گره دریایی معادل با حدود 40 کیلومتر بر ساعت سرعت گشت زنی: 12 گره دریایی برد: 2324 مایل با 8 گره دریایی "ن م" خدمه: 15 نفر تسلیحات : دو توپ 23 م م – دو تیربار 12.7 م م مساله ی بازنشستگی: این شناورهای دهه ی پنجاهی ، بر اساس گزارشی متفق القول از تمامی منابع ، بعد از جنگ تحمیلی و البته هدف قرار گرفتن دو فروند از این شناورها در اروند رود بوسیله ی توپ خانه زمینی عراق ، بازنشسته شدند تا اینکه در سال 1995 اخباری مبنی بر بازگشت دوباره ی این شناورها شنیده شد . هنوز یک دهه از عمر این شناورها نگذشته بود که دوباره در سال 2005 مهر بازنشستگی بر دفتر سوابق این شناورها توسط برخی رسانه ها زده شد . البته این پایان ماجرا نبود و همانطورکه اشاره کردیم ، در رزمایش دریایی ولایت 90 شاهد 3 فروند کیوان کلاس بودیم که به تمام شایعات و فراز و نشیب ها پایان داد . ناو 204 ماهان با شناسه ی قدیم 64 تناقضات اطلاعات صحیح با منابع فارسی غلط : 1- بنده هر چه سعی کردم از کم و کیف تحویل این شناورها به ایران نتوانستم اطلاعات درخور توجهی بدست بیاورم اما در هر حال تاریخ تحویل این شناورها اینطور که در منابع فارسی ذکر شده است ، سال 1950 نیست ، میتواند دهه ی 50 میلادی باشد ولی سال 1950 نیست ، زیرا بر طبق منابع معتبر ، اولین 95 فوتی در محوطه ی کشتی سازی گارد ساحلی در سال 1952 بطور رسمی به آب انداخته شد . در مورد تاریخ الحاق این شناورها به نیروی دریایی ایران ، دیگر منابع نیز به گفتن واژه ی دهه 50 اکتفا کرده اند. 2- مساله ی بعدی نوع پیشران این شناورها است که در منابع فارسی24 موتور دیزلی MYHMS-1200 با دو پروانه عنوان شده است در حالی که در منابع معتبر دیگر ، 4 موتور Cummins VT-600 diesels با قدرت 2200 اسب بخار در تمامی مدل ها ذکر شده است که البته بعد از نوسازی ، این موتورها با 2 موتور Detroit 16V149 diesels و با قدرت 2470 اسب بخار جایگزین گردیدند "در آمریکا منظورمه نه ایران" . 3- مورد دیگر اینکه شعاع عملیاتی این شناورها در منابع فارسی 2324 مایل با 8 کیلوتن بار (!) معرفی شده است در حالی که نویسنده ی مربوطه kts را که مربوط به گره ی دریایی است را با کیلوتن گرفته است ، بدیهی است که ، شعاع عملیاتی را معمولا با مقدار سرعت بیان میکنند نه میزان بار ! 4- این سری از شناورها را در برخی سایت های فارسی نیز کلاس کاویان نیز ذکر کرده اند ولی من جز کلاس کیوان چیزی ندیدم . تشکر ویژه از دوستان آرش کمانگیر ، مجتبی کیا ، ss.ir و سروان313 که بنده را در گرداوری این مقاله همراهی کردند . پایان/ ... مولف به رغم آنکه در گرداوری این اثر از پژوهش های عمیق در منابع اینترنتی و آرای استوار متخصصان اهل فن بهره برده ، حاصل کار خود را عاری از خطا و اشتباه و خلا احتمالی نمیداند و با فروتنی که لازمه ی هر کار علمی است ، دست نقادان اهل فن و متخصصان نکته سنج را فشره و ایشان را به نقد این اثر و ارائه ی رهنمود های راه گشایشان دعوت میکند . نویسنده: امیر آزاد تصاویر به گالری منتقل شد. Electro_officer
  21. 1 پسندیده شده
      البته نزاجا طرحی برای  نصب ایستگاه سلاح کنترل از راه دور بر روی نفربر ام-113 را چند سال پیش تست کرده بود که این نشان میدهد از نظر تکنولوژی مشکلی در زمینه طراحی و ساخت این تجهیزات وجود ندارد اما مثل بیشتر طرح ها  نظامی ایران خصوصا در بخش زرهی مسئله مهم آن تولید و به کارگیری این محصولات به شکل انبوه است .   نفربر ام -113 نزاجا مجهز به ایستگاه سلاح کنترل از راه دور
  22. 1 پسندیده شده
    با سلام   نسل جدید موشکهای هوا به هوای کوتاه برد چینی در نمایشگاه هوایی چین در ژوهای       آکادمی علوم و فناوری شانگهای ، در نمایشگاه اخیر هوا- فضای چین ، نسل جدید موشکهای هوا به هوای کوتاه برد خود را به نمایش عموم نهاد . این مجموعه صنعتی / تحقیقاتی ، اخیراً سرمایه گذاری سنگینی در خصوص توسعه یک موشک هوا به هوای کوتاه برد مادون قرمز با بیشینه برد 20 کیلومتر نموده بود که از نخستین گونه این مهمات جدید در نمایشگاه ژوهای پرده برداری گردید . موشک جدید که با شناسه PL-10E شناخته می شود ، گونه صادراتی از موشک PL-10 WVRAAM بشمار می آید که خود از آخرین نسخه موشک هوا به هوای PL-10 مشتق شده است . موشک جدید معرفی شده ، با قطری در حدود 160 م.م و دو سربال 296 م.م ، 105 کیلوگرم وزن دارد .         آخرین نسخه PL-10چینی ، عمدتاً با هدف نصب بر روی جنگنده های چابک و مانور پذیر J-11 و یا جنگنده پنهانکار جدید نیروی هوایی ارتش چین ( J-20) توسعه یافته و می تواند به شکل ترکیبی  با سایر مهمات بومی توسعه یافته توسط این کشور به شکل موثری مورد استفاده قرار گیرد .     پی نوشت :   سرنوشت موشک هوا به هوای " فاطر"( گونه بومی موشک هوا به هوای سایدویندر )  به کجا رسید ؟؟؟؟!!!!!!   صرفاً برای میلیتاری / مترجم : MR9
  23. 1 پسندیده شده
    شناور ips-16 ساخت کره شمالی ، ابتدائاً با نام کلاس «پیکاب» معرفی شده و در نمونه های جدیدتر ، نام های دیگری مثل باور و ذوالفقار بر آن نهاده شد و به صورت تولید انبوه در برنامه تولید قرار گرفته و در خدمت نیروی دریایی سپاه پاسدارن در آمدند . امروز بیشتر این قایق ها را در نوع اژدر افکن با نام ips-16 کلاس پیکاپ و در نوع موشک انداز با نام قایق تندرو باور 1 میشناسند و این درحالی است که نام باور 2 متعلق به قایق های پرنده ساخت ایران است . این شناور به دو اژدر 324 میلیمتری در دو جایگاه مخفی در طرفین بدنه، و در نمونه هایی موشک های ضد کشتی کوثر یا نصر 1 و تیربارهای 12.7 میلیمتری مجهز است . تصویر زیر از کابین شناور پر سرعت باور : این قایق تندرو از همرده ی خود یعنی ips-18 محبوب تر بوده و طراحی فوق العاده ی آن از حیث رادارگریزی بدلیل مخفی بودن جایگاه های پرتاب اژدر و همچنین طراحی شکسته و اریب ، اهمیت ویژه ای به آن بخشیده . علاوه بر رادار گریزی ، قسمت های تحتانی بدنه طوری طراحی شده است که قابلیت مانور پذیری بالایی را در سرعت های بالا به آن میبخشد و همین امر موجب شده است که در کلاس دیگری از این نوع قایق، ظاهراً جایگاه حمل اژدر حذف شود و به موشک های ضد کشتی نصر 1 و یا کوثر مجهز شود و بواسطه طراحی فوق العاده خود ، توانایی شلیک در حال حرکت را داشته و با این اوصاف میتواند در کنار قایق تندرو موشک انداز ذوالفقار "آذرخش" به انجام وظیفه بپردازد . تصویر زیر از شناورهای نام برده در متن : نسل جدید این شناور که با نام باور و ذوالفقار شناخته میشود ، به عنوان یک شناور گشت دریایی و بر اساس ایده حمله سریع به کشتیهای دشمن طراحی شده و مجهز به موشک های ضد کشتی میانبرد و سامانه راداری مربوطه میباشد . موشک کروز ضدکشتی نصر1 ساخت ایران بعنوان سلاح اصلی قایق تندرو باور با برد 35 کیلومتر است که دورایستایی بهتری به این شناور در مقابله با تسلیحات ناوهای دشمن می دهد و این درحالی است که بواسطه ی طراحی رادارگریز آن در این برد ، در دید رادار های حریف قرار نمیگیرد . همچنین این شناور "باور" میتواند با سرعت 140 کیلومتر بر ساعت بدون بالا و پایین رفتن بر روی موج ها و از دست دادن تعادل به ماموریت خود بپردازد که در شناورهای با سرعت کندتر از باور و بعضا حتی نصف آن ، معمولا به واژگونی قایق منجر میشود . کارآیی مناسب، سرعت بالا، مانور سریع و دریانوردی خوب را از ویژگیهای نسل جدید این شناور برشمرده اند و بدنه این شناور بر اساس استانداردهای جهانی طراحی و ساخته شده است و از پیشرفته ترین تجهیزات بومی مخابراتی، ناوبری والکترونیک برخوردار است. اين شناور تندرو به عنوان يکي از پرتعداد ترين نمونه هاي بعد از سال هاي دفاع مقدس بطوری که تا یکی دو سال قبل حدود 80 فروند از آن ساخته شده بود . این شناور با حداقل جرم 13.75 تن ، طول 16.3 متر ، عرض 3.75 متر ، بردي برابر 320 مايل دريايي داشته و سه خدمه دارد و میتواند تا 28 نفر را با خود حمل کند . تصاویر زیر از خط تولید انبوه این شناور: کشور سازنده: ایران و نمونه ips-16 کره شمالی وزن: 13.75 متر طول: 16.3 متر عرض: 3.75 متر آبخور: 0.67 متر برد: 600 کیلومتر خدمه: 3 نفر تسلیحات: دو مقر پرتاب اژدر 324 میلیمتری و یا دو فروند موشک ضد کشتی نصر1 یا کوثر + تیربار 20 م م منبع: انجمن ارتشی دات کام / Amir-Azad
  24. 1 پسندیده شده
    [quote name='ALFARD' timestamp='1379113065' post='338557'] پاسخ: یه گنجشک رو شاید نتونی بگیری،اما وقتی اون قدر خسته اش کنی که دیگه نتونه پرواز کنه براحتی میشه گرفتش قضیه این صرب هاست. حالا بگذریم که این مقاله سعی داشت بگه صرب ها پیروز میدان بودند و آمریکایی ها جز تلفات هیچی ندادند همچنین بیش از یک دهه از این جنگ گذشته و موشک های امروزی همگی استند آف شده اند... [/quote] بله ، مقاله هر چند که نویسنده اش یک فرانسوی هست ، اما تاکید بر شکستهای ناتو بعنوان درس ها و عبرت های گرفته شده از این جنگ دارد ، پس قطعا هدف مقاله حلوا حلوا کردن برای ناتو نیست ، ... این جنگ ماجرای فیل و فنجون بود ، از بعد نظامی و جغرافیای سیاسی جنگ ، ناتو و آمریکا با اون عظمت به هیچ هدف نظامی مشخصی دست پیدا نکردند ، از این نظر جنگ کوزوو شکست مطلق برای اتلانتیکی ها هست ، ولی اگر جنگ رو ابزار سیاست در نظر بگیریم ، تسلیم شدن یوگوسلاوی با سرویس کردن دهن مردم این کشور بدست اومد نه پیروزی در جنگ !! از این منظر استراتژی واقعی امریکا و متحدان نابود کردن زیرساختهای اقتصادی و اجتماعی یک کشور برای تسلیم کردن یک ملت هست ، این استراتژی شکست کامل خودش رو در افغانستان در مواجه با ملتی که چیزی برای از دست دادن نداشتند به خوبی نشان داد ، آمریکا در افغانستان به کمک افغانی ها و برخی کشورهای منطقه حضور فیزیکی دارد اما بعد از 11 سال هیچ برتری فیزیکی و جغرافیایی نسبت به دشمن تعریف شده خود ندارد ، که این وضعیت ، هم شکست راهبرد نظامی را نمایش میدهد و هم شکست راهبرد سیاسی (استفاده از جنگ به منظور دستیابی به اهداف سیاسی) ...
  25. 1 پسندیده شده
    در پی پایان جنگ جهانی دوم و تشکیل دولت های دست نشانده شوروی در اروپای شرقی ، این دولتها اقدام به توسعه صنعت هوانوردی خود به منظور ارائه نمایشی از پیشرفت و ترقی ، علیرغم کمبودها و نارسایی های فراوان اجتماعی و اقتصادی داخلی این کشورها- نمودند. یوگوسلاوی نیز نه تنها از این قاعده مستثنی نبود، بلکه در طی این سالها ، موفق تر از سایر کشورهای اروپای شرقی اقدام به طراحی و ساخت چندین هواپیمای رزمی درجه دو نمود. در نخستین سالهای دهه 80 میلادی (60 شمسی) و همزمان با آغاز مشکلات داخلی اجتماعی و سیاسی در این کشور،که در دهه بعد به فروپاشی و تجزیه آن انجامید ، دولت یوگسلاوی برنامه جاه طلبانه ای را آغاز کرد.طراحی یک هواپیمای رزمی درجه یک با معیارهای جهانی.این هواپیما که « نووی آویون » (Novi Avion) یا «هواپیمای نو» نامیده می شد،بزرگترین و بلند پروازانه ترین برنامه در میان کشورهای اروپای شرقی تا کنون بوده است.برنامه ای که با فروپاشی یوگوسلاوی به فراموشی سپرده شد. دراین گزارش به داستان کوتاه این هواپیمای نو ، از آغاز تا انجام نافرجام آن می پردازیم. زمینه تاریخی در سال 1990 و همزمان با اوجگیری بحران داخلی یوگوسلاوی،تصاویری از ماکت یک هواپیمای جدید با نشان نیروی هوایی این کشور در نشریات هوافضای غرب منتشر شد.این هواپیمای کوچک یک موتوره شباهت عجیبی به جنگنده رافال فرانسه داشت که از خاستگاه و میراث فنی آن خبر می داد.با اینکه این هواپیما در آن زمان هنوز فاصله ای طولانی با پرواز داشت، با اینحال برنامه آن یک دهه قبل از آن آغاز شده و تا آن هنگام صدها میلیون دلار برای آن هزینه شده بود. در پی اعلام نیاز نیروی هوایی یوگوسلاوی به یک جنگنده تازه برای جانشینی میگ 21 در پایان قرن ، دولت این کشور نیز با اعتقاد به اینکه برنامه های توسعه هوانوردی به پیشرفت تمامی کشورها کمک می کند و نیز به امید کسب سهمی از درآمد هواپیماهای جنگنده ، بویژه بخشی که پس از لغو برنامه « اف 20» رها شده بود ، برنامه طراحی و ساخت جنگنده جدیدی را آغاز کرد که نووی آویون نامیده شد. هدف از این برنامه، تکمیل یک هواپیمای پیشرفته رزمی چند منظوره یک موتوره مافوق صوت بود که قادر به انجام ماموریتهای پدافند هوایی، حمله به مواضع زمینی و اکتشافی ، در دهه نخست قرن بیست و یکم باشد.این هواپیما در ضمن ، می بایستی دارای قابلیت مانور زیاد و توانایی پرواز ما فوق صوت در هر ارتفاع پروازی بوده و در سازه آن از مواد پیشرفته کامپوزیتی به نحو گسترده ای استفاده می شد. برای پاسخگویی به چنین چالش های فنی بزرگی،مطالعات اولیه و امکان سنجی در ابتدای دهه80 میلادی (60 شمسی)با یاری چند شرکت اروپایی آغاز شد و علیرغم وجود مشکلات اقتصادی و اجتماعی ، که از سرعت برنامه می کاست ، فعالیتها در این زمینه ادامه یافت و در نیمه دوم دهه 80 پایان گرفت.درضمن از شرکتهای خارجی درخواست شد که پیشنهادات خود را برای پشتیبانی تکنولوژیکی از پروژه نووی آویون ارائه کنند.ظاهراً بهترین پیشنهاد از سوی شرکت «داسو» فرانسه ارائه شد و این شرکت به عنوان شریک تجاری انتخاب گردید. برنامه ریزی و ایجاد زیرساخت انستیتو نیروی هوایی یوگسلاوی به عنوان مرجع اصلی در پروژه نووی آویون، بیش از 50 فعالیت تحقیق و توسعه مرتبط با برنامه را انجام داد و تجهیزات پیشرفته ای را برای تعدادی از آزمایشگاه ها به منظور نوسازی و آماده شدن برای اجرای برنامه خریداری و نصب کرد.این موارد شامل آزمایشگاه تحقیقات مواد،با تاکید به مواد پیشرفته کامپوزیت؛یک تونل باد ماورای صوت با توانایی عملکرد تا سرعت 4 ماخ که در سال 1986(1365) عملیاتی شد و یک تونل باد مادون صوت با محفظه آزمایش 2.5 در 2.5 متر و قادر به انجام آزمایشات آیرودینامیکی تا سرعت 0.95 ماخ شرکت «سوکو» (Soko) سازنده هواپیمای رزمی یوگوسلاوی، که پیش از آن هواپیمای «اورائو» (Orao)، «گالب»(Galeb) و «سوپر گالب» (Super Galeb) را طراحی و ساخته بود یک «اتوکلاو» (AutoClave) (محفظه پخت و عمل آوری مواد کامپوزیت در دما و فشار زیاد) را خریداری کرده و یک کارگاه مواد کامپوزیت ساخته بود.با اینکه این امکانات برای ساخت برخی از قطعات هواپیمای ایرباس – 340، به عنوان پیمانکار فرعی تهیه شدند، با اینحال سوکو قصد داشت که از آن برای ساخت اجزای نووی آویون استفاده کند. مقدورات پروازی از طراحان نووی آویون خواسته شد که این هواپیما را با مقدورات پروازی مشابه رقبای جهانی آن طراحی کنند. به طوریکه در زمان ورود به خدمت در زمره پیشرفته ترین جنگنده ها در کلاس خود باشد.در همین ارتباط، انستیتو نیروی هوایی یوگوسلاوی، تکنولوژی های در دست توسعه را مطالعه کرده و هواپیمای رزمی جدید را با کمک شرکتهای مهم هواپیما سازی طراحی کرده و تاثیر آن را بر تاکتیک های رزم هوایی بررسی نمود. فرمانده وقت نیروی هوایی یوگوسلاوی طی مصاحبه ای در سال 1990 اظهار داشت:« ما یک هواپیمای رزمی چند منظوره یک موتوره مافوق صوت طراحی کردیم که مقدورات پروازی آن پاسخگوی نیازهای ما برای ماموریت های هوا به زمین و پدافند هوایی خواهدبود. اینها نیازهای عملیاتی و تاکتیکی و شرایط منطقه ما هستند. مقدورات پروازی مورد نیاز اعلام شده برای نووی آویون عبارت بودند از : - نسبت کشش به وزن بیش از 1 - سرعت پیوسته(با حداکثر پس سوز) در محدوده 1.4 تا 1.6 ماخ در حین مانور با شتاب 4 جی در ارتفاع 20هزارفوت (6100 متر) - حداکثر سرعت در سطح دریا بیش از 1.1 ماخ و در ارتفاع 36 هزار فوت(11هزار متر) 1.8 ماخ - سرعت گردش لحظه ای (کوتاه مدت) نووی آویون در ارتفاع 3هزارمتری(9800 فوت) می بایستی 24 درجه بر ثانیه و سرعت گردش پیوسته آن در همان ارتفاع ، مابین 13 تا 15 درجه بر ثانیه باشد. - قطر دایره گردش لحظه ای این هواپیما با سرعت مادون صوت و در ارتفاع پایین نمی بایستی از 500 تا 600 متر بیشتر باشد. ویژگی های نووی آویون برای دستیابی به مقدورات پروازی اشاره شده در بالا، طراحان یوگوسلاو با کمک و راهنمایی طراحان داسو فرانسه ، هواپیمایی با بال دلتا و کانارد ، شبیه جنگنده فرانسوی « رافال »طراحی کردند.ورودی های هوا نیز همانند نمونه بزرگترفرانسوی آن ، بصورت مایل در دو طرف بدنه قرار داشتند. به منظور کاستن از وزن و دستیابی به مقدورات پروازی مورد نیاز ، استفاده گسترده ای از مواد پیشرفته کامپوزیت در بدنه هواپیما پیش بینی شده بود و قرار بود که از آخرین دستاوردهای تکنولوژی غربی، شامل رادار و سیستمهای کنترل آتش ، ناوبری،جنگ الکترونیک،نمایشگرهای داخل کابین و .... در این هواپیما استفاده شود. نمايي از كاكپيت نووي آويون موتور دستیابی به ، نسبت کشش به وزن بیش از یک برای جنگنده سبک وزن یوگوسلاوی نیازمند استفاده از موتوری پیشرفته با حداکثر وزن رانش 9 تن(با پس سوز) بود. چندین موتور برای این هواپیما از سوی سازندگان موتورهای غربی پیشنهاد شدند که عبارت بودند از: - موتور اف-404 ساخت جنرال الکتریک آمریکا - آر بی -199 ساخت کنسرسیوم اروپایی توربو یونیون - ام 88 ساخت اسنکما فرانسه - پی دبلیو-1122 ساخت پرات اند ویتنی آمریکا به همراه هریک از آنها هم ، سطوح متفاوتی از مشارکت صنعتی در این پروژه به یوگوسلاوی پیشنهاد شد. با اینکه تا زمان لغو پروژه در پی آغاز جنگ داخلی ، هیچ یک از این موتور ها رسماً به عنوان برنده رقابت اعلام نشد، با اینحال به نظر می رسید که با توجه به سطح مشارکت فرانسه در این برنامه ، ام 88 موتور منتخب برای نووی آویون باشد. موتور ام 88 ساخت شركت اسكنما فرانس آرزوهای بزرگ یوگوسلاوی برنامه هواپیمای نو را با آرزوهای بزرگی آغاز کرد.فرمانده وقت نیروی هوایی این کشور، زمانی اظهار داشت که « این هواپیما می رود که پیچیده ترین تولید علمی و صنعتی کشور ما باشد.درنتیجه،پیشرفت های تکنولوژیکی بسیاری را ایجاد و تقویت خواهد کرد.ما از حدود 180 تکنولوژی و مواد جدید صحبت می کنیم که به زودی از صنعت هوانوری به سایر بخش های صنعتی انتقال خواهند یافت.» یوگوسلاوی در ضمن به فروش هواپیمای سبک وزن رزمی آینده اش در بازار جهانی، بویژه به دلیل عدم وجود رقیبی در آن بخش از بازار، نیز امید بسته بود.این کشور نیاز جهانی به یک هواپیمای رزمی سبک وزن چند منظوره یک موتوره مافوق صورت را در حدود 400 تا 600 فروند برآورد کرده بود و انتظار داشت که از فروش هواپیمای خود سود کلانی بدست آورد. مقامات یوگوسلاو در مصاحبه های خود عنوان می کردند که « تقریباً تمامی نسل جدید هواپیماهای رزمی جهان بزرگتر از نووی آویون هستند و بهای آنها نیز تقریباً 2 برابر است. لذا منطقی است که اگر انتظار داشته باشیم که این هواپیما مورد علاقه بسیاری از کشورهای کوچک و متوسط باشد.با اینحال ، نووی آویون می تواند نظر بعضی از کشورهای بزرگ را نیز به خود جلب کند.» از سوی دیگر، از دیدگاه دولتمردان صرب یوگسلاوی، «هواپیمای نو» نمایانگر عزم ملی،اقتدار دولتی و نشان دهنده توانایی این کشور در غلبه بر بحران های حاد و عمیق سیاسی،اجتماعی و فرهنگی اش بود.کشوری که تنها 2 سال پس از اعلام رسمی برنامه نووی آویون و در پی جنگ داخلی از هم فرو پاشید.در پی این فروپاشی ، برنامه این هواپیما هم علیرغم صرف هزینه سالانه 150 تا 200 میلیون دلار در طی یک دهه ، به فراموشی سپرده شد و تنها یادگار باقی مانده از آن، صفحاتی در مجلات هوانوردی و ماکتهایی بود که معلوم نیست به چه سرنوشتی دچار شدند. مشخصات فنی ] طول : 13.75 متر(45 فوت و 1.5 اینچ) پهنای بال (بدون موشک) : 8 متر (26 فوت و 3 اینچ) ارتفاع : 4.87 متر (16 فوت) پهنای کانارد : 3.55 متر (11 فوت و4 اینچ) سطح بال : 30 متر مربع (323 فوت مربع) وزن خالی : 6247 کیلوگرم (13770 پوند) حداکثر وزن برخاستن : 13400 کیلوگرم(29500 پوند) حداکثر وزن سوخت داخلی : 2565 کیلوگرم (5655 پوند) حداکثر سرعت : 1.88 ماخ حداکثر سرعت اوجگیری : 15000 متر(49200 فوت) بر دقیقه شعاع عمل رزمی(پشتیبانی نزدیک هوایی) : 216-539 ناتیکال مایل(400 – 1000 کیلومتر) برد عبوری : 2031 ناتیکال مایل (3765 کیلومتر) = تصويري از جنگنده سويدي JAS-39_Gripen كه شباهت فراواني به Novi Avion دارد. تصوير جنگنده رافال فرانسه تهیه و تنظیم :Hamed_713 منبع : دوماهنامه هواپیما - شماره 5