برترین های انجمن

  1. mostafa_by

    • امتیاز

      10

    • تعداد محتوا

      2,358


  2. alala

    alala

    Editorial Board


    • امتیاز

      10

    • تعداد محتوا

      4,995


  3. aminor

    aminor

    VIP


    • امتیاز

      10

    • تعداد محتوا

      2,928


  4. oldmagina

    oldmagina

    Editorial Board


    • امتیاز

      6

    • تعداد محتوا

      2,138



ارسال های محبوب

Showing content with the highest reputation on جمعه, 17 خرداد 1398 در همه مناطق

  1. 9 پسندیده شده
    بسم الله........ 18 خرداد 1398 مسلحین از دیروز عصر یک سری نبرد را با اسامی گوناگون (هر گروه یک عنوان ) در شمال غرب حماه این بار در حد فاصل شهرکهای محرده و کرناز شروع کردن . قبل از حمله نزدیک به 500 راکت وگلوله توپ به سوی مواضع ارتش پرتاب شده در مرحله بعد نیروهای خط شکن حملات را شروع کرده اند . در ساعات اولیه مهاجمین موفق شدن روستاهای جبین تل ملاح و کفر هود را به کنترل خود درآورده و درگیریها به منطقه ترمیسه کشیده شد. همزمان راکت باران شهرک محرده هم آغاز گردید .در حملات مسلحین پیکر چند تن از شهدای سوری در منطقه نبرد باقی مانده یک نفر هم به اسارت مسلحین در امده . از لحاظ غنائم هم تا این لحظه بجز چند قبضه سلاح و یک توپ اس پی جی تصویر ی منتشر نشده است. نیروهای سوری بعد از ساعاتی گلوله باران های شدید منطقه رو آغاز کردن و نیروهای کمکی به سوی خطوط درگیری روانه شدن. با شروع صبح ضد حملات ارتش آغز شده و تا این لحظه کفر هود و تل ملاح از مسلحین پاکسازی شده البته تل ملاح همچنان نا امن است و تقربا خالی ازمسلحین و همراه با حضور ارتش . اما گروههای جهادی هم بیکار ننشسته و دور جدید حملات را با نام نبرد فتح المبین برای عقب راندن ارتش و پیشروی به سمت کرناز شروع کردن یکی از عوامل انتحاری هم پست ارتش در حومه کرناز را مورد هدف قرار میدهد که به نظر میرسد نیروهای حاضر در این مقر فرصت فرار پیدا میکنند حملات مسلحین تا این لحظه دفع شده است . ظهر امروز هم یک موشک دوش پرتاب به سمت جت سوخو 22 ارتش پرتاب میشود که با وجود اصابت و کنده شدن بخشی از بدنه وبال جنگنده مذکور خلبان موفق میشود در فرودگاه حماه فرود اضطراری کند. در این درگیری مسلحین حجم زیادی از نیروهای خود را وارد کرده و به نظر میرسد برنامه ریزی دقیق تری انجام داده اند اما همچنان در این گونه حملات بازنده اصلی هستن . تلفات مهاجمین در 24 ساعت گذشته بنا بر گفته خودشان نزدیک به 50 کشته است 2 تن از نیروهای تحریر الشام هم به اسارت در امده اند البته امارهای هم در مورد تلفات ارتش بیان میکنند که مورد تایید نیست همانطوری که آمار ارتش درمورد تلفات مسلحین مورد تایید نیست با توجه به تصاویر نزدیک پیکر 10 تن از نیروهای ارتش در اختیار مسلحین قرار دارد. ساعتی پیش هم یک نفربر مسلحین در حومه کرناز با موشک ضد زره منهدم شد حملات مسلحین پیکر شهدای ارتش + سرباز اسیر شده سوری حمله انتحاری در اطراف کرناز تروریستهای کشته شده + نفربر منهدم شده مهاجمین + به اسارت درآمدن دو تن از نیروهای تحریرالشام تصاویر پنج فرد مسلح کشته شده هم هست که چون بصورت اسکلت درامدن نمایش داده نمیشه بخشی از بدنه بمب افکن سوخو 22که بر اثر اصابت موشک دوش پرتاب کنده شده
  2. 5 پسندیده شده
    عرض سلام و ادب خدمت دوستان عزیز و گرامی. ابتدا بابت وقفه تقریباً دو ماهه ای که برای آپدیت تاپیک پیش آمد صمیمانه پوزش می طلبم. در حقیقت فرصت کافی، برای انسجام فکر و نگارش متن در این مدت وجود نداشت. امید این بود تعطیلی رحلت حضرت امام (ره) و عید فطر، فرصت کافی برای نگارش بدست بدهد که اگرچه مسائل متعدد، عملاً مانع از این شد که از این فرصت، استفاده بهتری شود، لکن تلاش شد که به هر شکل ممکن، قسمت سیزدهم آماده شود. ان شاءالله طی این یکی دو روز، قسمت سیزدهم با عنوان «انتقال پایتخت به لانه ببر» تقدیم حضور دوستان خواهد شد. در این قسمت، داستان نبرد سائو سائو با سپاه لی جوئه و گوا سی، انتقال پایتخت به شوچانگ و نیز وقایع پس از آن را خواهید دید. از بابت این تأخیر عذرخواهی می کنم.
  3. 5 پسندیده شده
    همانطور كه در حملات ما پدافند اسراييل جا ميمونه پدافند ما هم جا خواهد ماند استراتژي رژيم صهيونيستي زدن مركز حمله و انتقام گيري هست خب دست ما در زدن پايگاه هاي حمله كننده باز هست و اين كار بايد اتوماتيك صورت گيره و دوم انتقام گيري كه بحثش باز هست و طولاني ولي چيزي كه از همه اين ها مهمتره ادامه نقشه و برنامه اصلي است تا أهداف كامل محقق بشه و اين اصل هدف است چون جملات دشمن براي ناكام كردن هدف اصلي هست و كمتر بحث تبليغات و شو
  4. 4 پسندیده شده
    بحث شده در این مورد دست نیروهای اطلاعاتی ایران لااقل از لحاظ نیروی انسانی کاملا بسته است. حتی در مورد خود ایران دشمن فرضا هر چه نیاز داره نیروی انسانی به عنوان مزدور (دشمنی با جمهوری اسلامی، دشمنی با نظام، مخالف سیاسی و حتی ضدایرانی امثال منافقین و تجزیه طلبان که با کمال میل عملیات انجام میدند (مهمترین ترورهای اخیر را فراموش نکنیم توسط چه گروه هایی در ایران انجام شدند) و تا افرادی که با یک ویزا (اطلاعات دانشمندان هسته ای) و پول و ... تطمیع میشند تا احتمالا افرادی که توسط تکنولوژی براشون دام حیثیتی پهن میشه و مجبور به همکاری میشن ) در یک کشور با این وسعت احتملا در دسترس هست ولی در مورد پادگان! سرزمینهای اشغالی که چند دهه به خاطر درگیریها تقریبا وجب به وجبش توسط نیروهای اطلاعاتی تحت پوشش و کنترل هست و تهیه یک اسلحه هم برای افراد باقی مانده فلسطینی به دشواری انجام میشه و تقریبا هیچ کدوم از گروه های هدف نامبرده در مورد ایران هم با ازادی اختیار! وجود نداره در موردش، طرح ریزی یک عملیات ترور که نیاز به جمع اوری اطلاعات و تمرین و منابع داره تقریبا غیرممکن هست. حالا کمک نیروهای اطلاعاتی سایر کشورها بهشون به کنار. این رژیم به نظر در طول تاریخ از مزیتهای منحصر به فردی برخوردار هست که خب مقابله باهاش هم سخت تر و از راه های ویژه تر و خلاقانه تری باید صورت بگیره.
  5. 4 پسندیده شده
    گفته شد بعد از سقوط جت فالکون عبری ، توسط پدافند سوری ، همه افراد حاضر در آتش بار شلیک کننده در یک انفجار اتومبیل کشته شدند تصور میکنم (متاسفانه) دست سوریه و ایران در سرزمین های اشغالی خیلی باز نیست ، وگرنه ترور هایی از این دست اگر چه قابل پیگیری مستقیم نیست ، پیام آشکار و روشن برای رژیم غاصب هست که هر حمله ای تبعات و هزینه ای داره (خصوصا اینکه برای این رژیم نیروی انسانی در الویت هست) ، بدون تبعات هزینه حمله های نظامی (دفاعی بحق) که در رسانه های یکسویه به عنوان تجاوز و نه دفاع قلم داده میشه تا زمانی که توان ضربت متقابل سوریه در عیان بحد مطلوب و بازدارنده برسه ، این روش میتونه کارگشا و مفید باشه
  6. 4 پسندیده شده
    الان مهمترین بازدارنده ما در سوریه، ابزار گسترش حملات توسط رژیم صهیونیستی است. یک کشور زخم خورده و که هنوز در لااقل سه نقطه (درگیریهای پراکنده با داعش، درگیری با تروریستهای تا دندان مسلح در ادلب و کردها در شمال) درگیر جدی جنگ هست و هر لحظه احتمال یورش وجود داره به کلیت کشور و همچنین بهانه جویی های آمریکا در تنف و شمال برای حملات نقطه ای و خود وضعیت اقتصادی و اجتماعی کشور، نمیتونه پذیرای یک سلسله حملات مداوم به مراکزی باشه که عمدتا از جنگ تقریبا جون سالم به در بردند مثل برخی نقاط دمشق و حلب و کلیت لاذقیه و طرطوس. خصوصا مراکز حکومتی و باقیمانده مراکز اقتصادی. این مهمترین عاملی هست که دست ما را به شدت در سوریه بسته است. در چه شرایطی؟ در شرایطی که دشمن میدونه دست خودش باز هست برای تشدید حملات ولی دست ما و سوریها بسته. اون هم در یک حالت هجومی. قاعدتا نیروی هوایی که باید کنار گذاشته بشه با توجه به بنیه پدافندی دشمن. ( برای همین عنوان شد اگر ذخایر موشکی در سوریه به حدی برسه که به عنوان یک عامل بازدارنده (خیلی جدی تر از غزه و شاید در حد حزب الله و بیشتر) در هرگونه گسترش درگیری بشه روش حساب کرد اونوقت شاید بشه این تعادل در «زدی ضربتی، ضربتی نوش کن» را لااقل بوجود اورد. دست پدافند برای ایجاد این تعادل بسته است. هم با توجه به توان دشمن در حالت تهاجمی و هم میزان نیرو و هزینه و لجستیک برای گسترش یک چتر پدافندی بازدارنده. ولی مثل خود ایران ابتدا ایجاد یک ذخیره تهاجمی مناسب و ارزان و در دسترس تر (موشکها) بعد(یا موازی) پرداختن به پدافند شاید بهتر جواب بده. اینطور چتر پدافند در یک حالت بازدارندگی طور بهتر میتونه گسترش پیدا کنه و تکمیل بشه.
  7. 3 پسندیده شده
    در قسمت قبل، ماجرای فرار پر حادثه امپراطور تا رسیدن به لویانگ و نیز درخواست کمک از سائو سائو مورد بررسی قرار گرفت. و حالا ادامه ماجرا ...! ----------------------------------------------------------------------------------------- قسمت سیزدهم – انتقال پایتخت به لانه ببر هنگامی که سائو سائو از ماجرای فرار امپراطور از دست فرماندهان غاصب پایتخت خبردار شد، به مشورت با مشاوران خود پرداخت. اگر چه نیک می دانست که این، فرصتی طلایی برای وی خواهد بود، اما ترجیح می داد که نظر مشاورانش را نیز جویا شود. شون یو این را با عملکرد لیو بانگ (Liu Bang یا امپراطور گائوزو، موسس سلسله هان) مقایسه نمود و آن را فرصتی دانست که هر چند قرن یکبار ممکن است رخ بدهد. دیگر مشاورین هم نظر موافق خود را عنوان نمودند. پس سائو سائو به سرعت دست به کار شد و سپاه خود را برای حرکت مهیا ساخت. اما او می دانست که چطور می تواند امپراطور را تحت تأثیر قرار دهد. پس در ابتدا، به شیائو دون (Xiahou Dun – Yaunrang) فرمان داد که در رأس سپاه سواره نظامی 50 هزار نفره، به سرعت به سمت لویانگ حرکت نماید. شیائو دون هنگامی به کاروان امپراطور رسید که آن ها در حال فرار از لویانگ بودند. چرا که سپاه لی جوئه و گوا سی به نزدیکی لویانگ رسیده بودند و دونگ چنگ به امپراطور پیشنهاد کرده بود که به سمت شرق کوهستان خواشان بگریزند. آن ها در ابتدا فکر می کردند که با بخشی از سپاه لی جوئه مواجه شده اند. اما وقتی فهمیدند که سائو سائو، یکی از برجسته ترین ژنرال هایش را برای نجات جان امپراطور فرستاده است، به شادمانی پرداختند. شیائو دون به امپراطور احترام گذاشت و عنوان نمود سائو سائو به محض خبردار شدن از عزیمت امپراطور به لویانگ، من را به عنوان پیشقراول سپاه به نزد شما فرستاد تا قبل از اینکه سپاه آماده حرکت شود، من با جان خود به دفاع از امپراطور بپردازم. به همراه خود، دو تن از قدرتمندترین ژنرال های ارتش سائو سائو را نیز آورده ام : شو چو (Xu Chu – Zhongkang) و دیان وی (Dian Wei) که هماوردی در میدان نبرد ندارند. امپراطور حقیقتاً مدیون سائو سائو شده بود و اشک شوق در چشمانش حلقه زده بود. مدتی نگذشته بود که کاروان امپراطور مشاهده نمود که سپاه عظیم دیگری به سمت ایشان در حرکت است. بار دیگر، هراس کاروان امپراطور را در بر گرفت. اما به زودی فهمیدند که فرمانده این سپاه، کسی نیست جز سائو هونگ (Cao Hong – Zilian)؛ پسر عموی سائو سائو (در کتاب، فیلم ها، سریال ها و انیمیشن های مربوط به عصر سه پادشاهی، از وی به عنوان برادر سائو سائو یاد شده است، ولی در منابع تاریخی، پسر عموی سائو سائو معرفی شده است.). سائو هونگ پس از شرفیابی به خدمت امپراطور و ادای احترام، عنوان داشت که پس از حرکت شیائو دون، سائو سائو نگران شد که شاید سپاه وی برای مقابله با سپاه قدرتمند شیلیانگ کافی نباشد. پس من را در رأس پیاده نظام نزد امپراطور فرستاده است تا خود، با ارتش اصلی به زودی به شما ملحق شود. در کنار من، دو تن از برترین ژنرال های پیاده نظام، لی دایان (Li Dian) و یوئه جینگ (Yue Jing) حضور دارند. امپراطور بار دیگر تحت تأثیر وفاداری سائو سائو و نیز قدرت سپاه وی قرار گرفته بود. در همین هنگام سپاه لی جوئه و گوا سی به نزدیکی محل استقرار کمپ امپراطور رسیدند. پس امپراطور دستور داد که سپاهیان سائو سائو به مقابله با آن ها برخیزند. جناح راست سپاه به شیائو دون و جناح چپ به شو چو سپرده شد. در میانه سپاه نیز سائو هونگ در رأس پیاده نظام قرار گرفت و به دشمن تاختند. سپاه شیلیانگ با این حمله قدرتمند، شکست سختی را خورد و عقب نشینی نمود. سپاهیان سائو سائو نیز به تعقیب دشمن پرداختند. پس از امن نمودن مسیر و به اصرار شیائو دون، کاروان امپراطور، در حالی که سواره نظام او از آن ها محافظت می نمود، به لویانگ بازگشت. روز بعد سائو سائو در رأس سپاهی عظیم، خود را به لویانگ رساند. بار دیگر امپراطور، تحت تأثیر قدرت و توانایی سائو سائو قرار گرفت. وی در کمال ادب و احترام، تمامی آداب شرفیابی نزد امپراطور را به جای آورد (از جمله سه نوبت تعظیم (سجده) نمودن به امپراطور) و با خود، لباس های زیبا و نیز خوراکی مطبوع نزد ایشان آورد. سائو سائو با زکاوت و هوش خود نیک می دانست که این، بهترین هدیه برای کسانی است که ماههاست نه غذایی مناسب خورده اند و نه لباسی خوب بر تن دارند. حالا تمامی دربار، یا نظری مساعد نسبت به سائو سائو داشتند و قدردان وی بودند و یا مرعوب قدرت و توانایی وی شده بودند. عملاً کلام سائو سائو، نظر غالب دربار شده بود. اما در سپاه شیلیانگ، بحث شدیدی بین ژنرال ها درگرفته بود. لی جوئه و گوا سی معتقد بودند که باید شبانگاه به کمپ سائو سائو حمله نمایند و سپاهیانش را تار و مار نمایند. آن ها بیش از اندازه روی توان نظامی سپاه شیلیانگ (که حالا پس از شکست های متعدد بشدت ضعیف شده بود) حساب باز می کردند. اما جیا شو (Jia Xu)؛ مشاور ارشد نظامی لی جوئه، مخالف این حمله بود و اعتقاد داشت تا دیر نشده باید به عقب نشینی بپردازند و به شهر و دیار خود بازگردند. این حرف، موجب خشم لی جوئه شد و شمشیر از نیام کشید تا جان وی را بگیرد. اما با وساطت دیگر ژنرال ها، جیا شو جان سالم بدر برد. اگرچه او شبانه از کمپ گریخت و به روستای پدری خود بازگشت. وی بعدها به خدمت دوان وی درآمد و سپس به ژانگ شیو مشاوره داد تا اینکه سرانجام در پی شکست ژانگ شیو از سائو سائو، تا پایان عمر به خاندان سائو خدمت نمود. صبح روز بعد، سپاهیان سائو سائو و در رأس آن سیصد سوار به فرماندهی سه ژنرال قدرتمند سپاه؛ شو چو، سائو رن (Cao Ren – Zixiao) و دیان وی، به سپاهیان شیلیانگ هجوم آوردند. این سیصد سوار وظیفه داشتند تا نظم و آرایش سپاه را بهم ریخته، سپس عقب نشینی کرده و از سویی دیگر بدان هجوم آورند. در این میان، لی شیان (Li Xian) و لی بیئه (Li Bie)، برادرزاده های لی جوئه به سمت آن ها تاختند تا کارشان را یکسره کنند. اما شو چو، قدرتمندترین ژنرال سائو سائو هر دو نفر را بر خاک افکند و سرشان را پیش کش ارباب خود نمود. سائو سائو که بشدت تحت تأثیر قدرت و توانایی شو چو در از بین بردن بهترین ژنرال های ارتش لی جوئه قرار گرفته بود، وی را با فان کوای (Fan Kuai)؛ قدرتمندترین ژنرال لیو بانگ که عامل پیروزی وی در مهمترین نبردهایش نیز بود، مقایسه نمود. پس از بهم ریختن نظم شیلیانگ، حالا نوبت به سائو سائو بود که خودی نشان دهد. وی جناح راست را به شیائو دون سپرد و جناح چپ در اختیار سائو هونگ قرار گرفت. خود نیز میانه سپاه را عهده دار شد و به سپاه شیلیانگ تاخت. اکثر سپاه دشمن نابود شد و دیگران فراری شدند. سائو سائو نیز خود در رأس سپاه، به تعقیب آن ها پرداخت و تا پاسی از شب، تعقیب و گریز و نبرد ادامه داشت. لی جوئه و گوا سی با پنهان شدن در بیشه ها و کوهستان، توانستند جان سالم به در ببرند و بگریزند. اما دیگر تهدید آن ها از بین رفته بود. سپاه سائو سائو فاتحانه به شهر بازگشت و جشنی بزرگ برپا شد. سائو سائو، حال ناجی تاج و تخت و امپراطور شده بود و بدل به قدرتمندترین فرد دربار شده بود. درباری که البته قدرت سابق را نداشت و حال، کشور در دستان جنگ سالاران تکه تکه شده بود و هر یک، در تلاش برای کسب قدرت به فتح سرزمین های اطراف و یا جمع آوری سپاه مشغول بود. سائو سائو هم به خوبی می دانست که امپراطور، از اختیار کافی برخوردار نیست. اما نقشه های جالبی در سر داشت که به کمک اوامر امپراطور، می توانست آن ها را پیاده نماید. با مشاهده شرایط، یانگ فنگ و هان شیان که روزگاری همراه با شورشیان موج سفید، ناجی امپراطور بوده و فداکاری فراوانی نموده بودند، به خوبی دریافتند که آینده ای در دربار نخواهند داشت. پس به بهانه تعقیب باقیمانده سپاه شیلیانگ، به همراه سپاهیان خود از شهر خارج شدند و در دالیانگ مستقر شدند. در این زمان بود که سائو سائو با یکی از با استعدادترین افراد آشنا شد : دونگ ژائو (Dong Zhao – Gongren). مشاوری ارزشمند و دانا که در گذشته به یوآن شائو و ژانگ یانگ (Zhang Yang – Zhishu) خدمت کرده بود و هنگامی که فهمیده بود امپراطور در خطر است، خود را به وی رسانده بود تا در خدمتگزاری حاضر شود. سائو سائو نیز در شناخت افراد با استعداد، توانایی بسیاری داشت و خیلی زود، استعدادش را کشف نمود و او را متقاعد ساخت که به وی بپیوندد. دونگ ژائو تا پایان عمر خود در خاندان سائو بود و پس از سائو سائو، به سائو پی (Cao Pi – Zihuan. پسر ارشد سائو سائو و اولین امپراطور سلسله وی) و سپس سائو روی (Cao Rui – Yuanzhong. پس ارشد سائو پی و دومین امپراطور سلسله وی) خدمتگزاری نمود. سائو سائو برای سنجیدن خرد وی، به مشورت با او پرداخت. در ابتدا از وی پرسید که با یانگ فنگ و هان شیان چه باید بکند. دونگ ژائو پاسخ داد که آن ها قدرت چندانی ندارند و قابل اعتنا نیستند. سپس از لی جوئه و گوا سی پرسید. او گفت با توجه به اینکه سپاه شیلیانگ عمدتاً از بین رفته است، آن ها توان کافی برای تهدید ندارند. سائو سائو نیز تصمیم گرفت که برای سرشان جایزه تعیین کنید تا زحمت نابودی شان را دیگران بکشند. اما وقتی درمورد پایتخت سوال نمود، پاسخ دونگ ژائو به دل سائو سائو نشست. وی عنوان داشت که با توجه به اینکه پایتخت ویران شده است و در آن آذوقه ای یافت نمی شود، پس بهتر است امپراطور و دربار را به شوچانگ (Xuchang) منتقل نماییم. این شهر، در ایالت یان قرار داشت که در اختیار سائو سائو بود و این، بدان مفهوم بود که امپراطور عملاً در چنگ سائو سائو خواهد بود. اما سائو سائو شادی خود را بروز نداد و در پاسخ گفت که چطور ممکن است این انتقال انجام شود، آنگاه که در دالیانگ، به یانگ فنگ خواهند خورد و از داخل نیز خود امپراطور و دربار، مخالف این انتقال خواهند بود. دونگ ژائو از وی خواست که در نامه ای، دلایل خود برای انتقال پایتخت را به درباریان اطلاع دهد. خود آن ها موافقت خواهند نمود. سائو سائو با دیگر مشاوران خود (از جمله شون یو) نیز به مشورت پرداخت و وی نیز نظری مشابه را ابراز نمود. پس تصمیم به انتقال پایتخت گرفته شد. دربار نیز که مجذوب و یا مرعوب سائو سائو بودند، خود تسهیل گر راه شده و امپراطور را به تغییر پایتخت راضی نمودند. این پیشنهاد، بار دیگر بار غمی را بر دوش امپراطور نهاد. او می دانست که اگر چه تهدید فعلی برطرف شده است، اما هیچ بعید نیست دیگر جنگ سالاران همان مسیری را طی کنند که دو ژنرال شیلیانگ طی نموده بودند. پس وی نیاز به جنگ سالارانی را داشت که وی را محافظت نمایند. ولی رفتن به پایتخت مدنظر سائو سائو، برابر بود با تبدیل شدن به عروسک خیمه شب بازی سائو سائو. ولی گویا سرنوشت امپراطور شیان این بود که همواره این نقش را داشته باشد. روزگاری دونگ ژو، سپس لی جوئه و گوا سی و امروز سائو سائو. کاروان امپراطور حرکت به سمت شوچانگ را آغاز نمود. اما در میانه راه، همانطورکه سائو سائو پیش بینی می نمود، یانگ فنگ راه را بر سپاه سائو سائو بست و عنوان داشت که او، امپراطور را ربوده است. مذاکرات نتیجه ای نداشت و دو سپاه روبروی یکدیگر موضع گرفتند. فرمانده سپاه یانگ فنگ، کسی نبود جز شو خوان. فرماندهی سپاه سائو سائو نیز به شو چو سپرده شده بود. دو ژنرال در نبردی تن به تن در مقابل هم قرار گرفتند. اما شو چوی قدرتمند با گوان دائوی خود، حریف تبر بلند شو خوان نبود و پس از رد و بدل شدن ضربات متعدد، هر دو ژنرال خسته از نبرد به اردوگاه خود بازگشتند. سائو سائو بسیار مشتاق بود که این ژنرال قدرتمند را به خدمت بگیرد. پس ژنرال ها و مشاورین خود را برای مشورت فرا خواند و موضوع را مطرح نمود. من چونگ (Man Chong – Boning)، یکی از ژنرال های سائو سائو که دوستی دیرینی با شو خوان داشت، پیشنهاد نمود که مخفیانه به اردوگاه دشمن رفته و شو خوان را راضی نماید که به وی بپیوندد. اگرچه این نقشه بسیار پر ریسک بود، اما مورد موافقت سائو سائو قرار گرفت. نیمه های شب، در میانه تاریکی من چونگ به اردوگاه یانگ فنگ وارد شد. با احتیاط فراوان خیمه ها را وارسی نمود تا به خیمه شو خوان رسید. وی به جای خواب، بر روی نبرد روز آینده مشغول مطالعه و بررسی بود. پس هنگامی که من چونگ وارد خیمه وی شد، شگفت زده شد. من چونگ به وی توضیح داد که او اکنون در سپاه سائو سائو حضور دارد و از علاقه ارباب خود به قدرت و توانایی وی گفت. شو خوان در گذشته نیز به سائو سائو تمایلاتی داشت، اما علاقه وی به یانگ فنگ، هربار مانع از این شده بود که او را رها ساخته و به سائو سائو بپیوندد. در ابتدای گفتگو نیز باز همین موضع را تکرار نمود. اما من چونگ آنقدر با وی صحبت نمود و استدلال های مختلفی را ارائه کرد تا در نهایت او را راضی به ترک اردوگاه سازد. البته من چونگ علاقه داشت که وی، یانگ فنگ و هان شیان را شبانه به قتل رسانده و سر آن دو را به عنوان هدیه به سائو سائو تقدیم نماید. اما شو خوان این را رسم جوانمردی نمی دانست و قویاً با آن مخالف نمود. پس تنها به همراه چند نفر از یاران خود سوار بر اسب و شبانه از اردوگاه خارج شدند و به سوی اردوگاه سائو سائو حرکت نمودند. اما یانگ فنگ به محض باخبر شدن از این اقدام شو خوان، به سرعت به همراه هزار نفر از سواران خود به دنبال وی براه افتاد و فریاد می زد «آن خائن را بگیرید!». تعقیب و گریز آغاز شده بود. اما طولی نکشید که یانگ فنگ فهمید تمام این ها، نقشه سائو سائو بوده و او در کمینی هولناک گرفتار شده است. سائو سائو با دیدن یانگ فنگ فریاد زد : «خیلی وقت بود منتظرت بودم! تلاش برای فرار بی فایده است!!». همین طور هم بود. علی رغم تلاش یانگ فنگ برای شکستن حلقه محاصره، موفقیتی حاصل نشد. اما در این هنگام، هان شیان به کمک یانگ فنگ شتافته و نبردی سنگین درمی گیرد. در این نبرد، یانگ فنگ موفق به فرار می شود و سائو سائو نیز به تعقیب این دو می پردازد. اما سپاه یانگ فنگ و هان شیان، دیگر یا نابود شده و یا تسلیم سائو سائو شده بودند. پس یانگ فنگ و هان شیان نیز چاره ای ندیدند جز آن که یه یوآن شو بپیوندند. انتقال امپراطور و دربار به شوچانگ، با موفقیت انجام پذیرفت. تمامی دشمنان خرد نیز نابود شده بودند. با این انتقال، سائو سائو به مقام نخست وزیری رسید و دیگر مشاوران و ژنرال هایش نیز مقام هایی رسمی دریافت نمودند. حالا دیگر همه چیز آماده و مهیا بود که به برنامه ای که ماه ها از آن عقب افتاده بود، بپردازد : تسخیر ایالت شو. ----------------------------------------------------------------------------------------- اما چه بر سر فرماندهان شیلیانگ آمد؟ در قسمت دهم اشاره شد، فان چو در سال 195 میلادی به دستور لی جوئه گردن زده شد. پس از وقایع تعقیب و گریز امپراطور، باقیمانده سپاه شیلیانگ با شکست از سائو سائو، راه غرب را در پیش گرفتند. اما دیگر توان چندانی برای ژنرال های شکست خورده باقی نمانده بود که بخواهند خطرناک باشند. گوا سی به شهر می (Mei County) و لی جوئه به شهر چانگ آن رفته و در آنجا مستقر شدند. از طرفی جایزه ای در خور برای سر هر دو دیده شده بود. پس هرکس ممکن بود وسوسه شده و آن ها را به قتل رساند. از طرف دیگر، ژانگ جی نیز تصمیم گرفت که مسیر خود را از این دو جدا سازد. اما هیچ یک از این سه ژنرال پر آوازه، روزگار خوشی را ندیدند. در سال 196 میلادی، ژانگ جی قصد حمله به فرمانداری نانیانگ (که در شمال ایالت جینگ (Jing Zhou) قرار داشت) را نمود. اما در این حمله و در گرماگرم نبرد برای فتح شهر رنگ (Rang County)، با تیری مستقیم کشته شد. گوا سی در سال 197 میلادی، توسط یکی از ژنرال های خود به نام وو شی (Wu Xi) به قتل رسید و و وی به همراه باقیمانده سپاهش نیز به لی جوئه پیوستند. اما خود لی جوئه نیز چندان خوش شانس نبود. تنها چند ماه بعد و در تابستان 197 میلیادی، دوان وی (Duan Wei)؛ یکی از فرماندهان لی جوئه شورش نمود و لی جوئه را به همراه خانواده اش قتل عام نمود و سر وی را تقدیم به سائو سائو نمود. بدین ترتیب هر چهار ژنرال قدرتمند باقیمانده سپاه دونگ ژو و شیلیانگ، در فاصله کمتر از سه سال کشته شده و تهدید شیلیانگ برای همیشه برطرف گردید. =================================================================== پ.ن 1: اگرچه این قسمت آنقدر داستان داشت که شاید می شد آن را در دو قسمت تعریف نمود، اما ترجیح بر این بود که زودتر از این واقعه گذر کرده و به تقابل آینده سائو سائو با لیو بی بپردازیم. چرا که این برهه کوتاه تاریخی آنقدر حوادث ریز و درشتی را به خود دیده است که امکان پرداختن جزئی به تک تک آن حقیقتاً ممکن نیست. پس اگر دوستان پرشی را در داستان مشاهده نمودند، به بزرگی خود ببخشند. البته اگر این پرش، به داستان اصلی آسیبی زده است، بفرمایند تا با توضیح بیشتر، این آسیب تا حد امکان ترمیم گردد. پ.ن 2 : رنگ آمیزی اسامی و شهرها از چیزی که فکر می کردم، سخت تر بود. ولی اگر به بهتر شدن فهم متن کمک می کند، با کمال میل آن را انجام خواهم داد. پس لطفاً دوستان نظرشان را درمورد رنگ آمیزی اسامی و شهرها بفرمایند تا بازخورد مناسب آن را بگیریم. پ.ن 3 : مجدداً از تمامی دوستان بابت این تأخیر طولانی عذرخواهی می کنم. ان شاءالله قسمت بعدی را نیز در اولین فرصت ممکن، تقدیم دوستان خواهم نمود. پ.ن 4 : همچون گذشته، مشتاق خواندن نظرات، نقدها و انتقادات ارزشمند و سازنده دوستان هستم. پس حقیر را در نوشتن هرچه بهتر این داستان یاری فرمایید.
  8. 3 پسندیده شده
    لانچر راکت است که سر پوش انرا بر نداشته اند
  9. 2 پسندیده شده
    رزمایش حریم ولایت 96 برای تصاویر واضح تر (کلیلک کنید)
  10. 2 پسندیده شده
    انتقال تکنولوژی پهپاد مهاجم 92 به Technical Directorate for Military Productionعراق تحت عنوان رقیب فیلم های مربوط به پهپاد رقیب در عراق https://www.aparat.com/v/7KsFL و https://www.aparat.com/v/oY6O9 http://gallery.military.ir/albums/userpics/10314/IRAN_BM.jpg
  11. 2 پسندیده شده
    با تشکر از توضیحات دقیق و کامل برادر و استاد گرامی جناب ناصر   تصویری که وضعیت فعلی سامانه های پدافند بالستیک امریکا رو به طور خلاصه بیان می کنه :    
  12. 1 پسندیده شده
  13. 1 پسندیده شده
    عذرخواهی مینکم برای دو پست پشت سر هم. صهیونیستها امروز ادعا کردند که چند موشک پدافندی به سمت سرزمین های اشغالی شلیک شده ولی هیچکدوم به سرزمین های اشغالی اصابت! نکرده و خسارتی نداشته. یک پایگاه صهیونیستی هم مدعی شده معلوم نیست این چند موشک یک هواگرد را هدف داشته یا خیر؟ باید منظتر یک اقدام تحریک آمیز دیگه امشب یا شبای بعد باشیم. از اونجا که این روزها تحرکات و تحریکات و حملات صهیونیستها تشدید شده و اون هم خسارت بار (خصوصا جانی) میشه چند مورد را مدنظر داشت: 1.شکست نتانیاهو در تشکیل کابینه و اشاره شد قبلا شاید نیاز به قدرتنمایی جدید مضاف بر اینکه درخواستش برای تعویق دادگاه فسادش باز هم رد شد. 2.جلسه مرموز و پرابهام پیش روی مشاوران امنیت ملی روسیه*، صهیونیستها و امریکا در سرزمین های اشغالی که گویا ایران بحث اصلی هم هست. 3. فروکش کردن فعلی تنشها در خلیج فارس 4.نشست احتمالی شورای امنیت ضد ایران در مورد فجیره هر کدوم از این عوامل میتونه دلیلی باشه برای افزایش تحریکات صهیونیستها ضد مقاومت تا مقاومت یک حرکتی انجام بده و یک جنجال یا تنش برنامه ریزی شده را استارت بزنند. این چند مورد اخیر همگی به نظر ادعاهای ناقص و بی سندی بودند که همگی منجر به حملات با تلفات بالا و یک مورد خصوصا کمتر اتفاق افتاده در ماه های اخیر حمله به تیفور بوده. *علاوه بر لحن پسابرجامی امروز مکرون و به نظر اماده شدن برای عبور از برجام، پوتین هم امروز گریز بی مبنایی به برنامه موشکی و منطقه ای ایران زد که میشه در راستای همین نشست تحلیلش کرد. ارتباطات پشت پرده قدرتها را نباید از نظر دور داشت با تمام اختلافاتی که به نظر در ظاهر دارند.
  14. 1 پسندیده شده
    در پنجم ژوئن چین از یک پلت فرم شناور دریایی توسط راکت لانگ مارچ 11 هفت عدد ماهواره در فضا قرار داد این پرتاب از یک پلت فرم شناور در دریای زرد استان شاندونگ صورت گرفت 7 عدد ماهواره با راکت LM-11 WEY’ به فضا پرتاب شد این 7 ماهواره شامل 2 ماهواره Bufeng-1A و Bufeng-1B توسعه داده شده توسط اکادمی تکنولوژی پرواز فضایی چین برای هواشناسی ماهواره Xiaoxiang-1-04 با قابلیت تهیه تصاویر به وضوح 5 متر در عرض رسد 80 کلیومتر ماهواره تحقیقاتی Tianqi-3 و 2 ماهوارهZhongdianwangtong-1A and Zhongdianwangtong-1B تست ارتباطی باند کاآ در اخر ماهواره Jilin-1 High Resolution 03A با وزن 42 کیلگرم وضوح 1 متر در عرض رصد 17 کیلومتر در ارتفاع مداری 579 کیلومتر منظومه ماهواره ای Jilin در سال2020 با تعداد 60 ماهواره به رصد زمین میپردازد هر 30 دقیقه تصاویر اپدیت میشوند و تا سال 2030 با تعداد 138 ماهواره اپدیت تصاویر به 10 دقیقه میرسد در هرگونه شرایط جوی راکت cz11 یا لانگ مارچ 11 یک راکت 4 مرحله سوخت جامد بارتفاع 20.8 متر وعرض 2متر قدار پرتاب محوله تا700 کیلو گرم به مدار leo و 350 کیلو گرم به مدارsso این هفتمین پرتاب موفق این راکت که از 2015 وارد سرویس دهی شده بود پلت فرم شناور به طول تقریبی 110 متر وعرض تقریبی 80 متر که روی ان یک tel با ارتفاع 15.5 متر نصب شده بود تصاویر مصاحبه با مسولین توسعه راکت cz11 , وپرتاب ان https://www.aparat.com/v/JA4uw و https://www.aparat.com/v/GOlIb منبع https://www.nasaspaceflight.com/2019/06/china-first-sea-launch-long-march-11-seven-satellites/ https://en.wikipedia.org/wiki/Long_March_11
  15. 1 پسندیده شده
    دوست گرامی میلاد۱۱۰ (iranian_defensive_power) در این دو پست پیج اینستاشون نمونه های مختلف تولیدی از پهپاد RQ-170 (در مقیاس های ۱۰۰،۶۰،۴۰،۱۵ درصد) رو مورد بررسی قرار داده که حاوی نکات ارزنده ای هست. از مهمترین نکات میشه به مقیاس ۴۰ درصد بودن پهپاد وارد شده به حریم هوایی رژیم اسرائیل اشاره کرد که پیش از این بنده تصور میکردم مقیاس ۱۵ درصد باشه! با این یاغته جدید و با توجه به ناکامی صهیونیست ها در رهگیری و انهدام این پهپاد (که سایز بزرگی داشته و ملخی هم هست) به وسیله پدافند هوایی (که نهایتا با سیستم اپتیکی بالگرد آپاچی شکار شد) ، میشه گفت که نمونه های ۶۰ درصد که با اسامی شاهد۱۶۱ و شاهد۱۹۱ معرفی شدن شانس بالایی در پنهانکاری و موفقیت عملیات تهاجمی دارند که مصداقش حمله این پهپادها به دیرالزور سوریه بدون واکنش آمریکایی ها بود که در نزدیکی اهداف قرار داشتند و از تهاجم هم بی خبر بودند! این پهپادها یک توانمندی جدید و بسیار ارزشمند در اختیار نیروی هوافضای سپاه هست که در ساعات اولیه جنگ میتونه تمام سیستم های پدافند هوایی و ضد بالستیک دشمنان منطقه ای رو (با استفاده از بمب های نقطه زن) خنثی کرده و پس از این مرحله و در فاز دوم موشک های بالستیک در امنیت بالاتری مورد استفاده قرار می گیرند و به این ترتیب همان چند درصد شانس پاتریوت و تاد هم از بین خواهد رفت.
  16. 1 پسندیده شده
    نکته ای که در این مورد وجود داره فاصله دو هفته ای است. چندان معقول نیست محموله ای در نقطه ای تخلیه بشه و دقیقا دو هفته در همون مکان و حوالیش باقی بمونه اون هم با علم به رصد 24 ساعته صهیونیستها اون هم این فرودگاه مهم و اون هم پرواز مهم تهران به سوریه و بعد هم این رژیم تصمیم بگیره مورد هدف قرارش بده. یک جای کار میلنگه. نکته بعد در رابطه با حمله این رژیم هم یکی از پایگاه های صهیونیستی بعد از اون حمله راکتی به جولان عنوان کرد به این خاطر روز بعدش انجام شد چون براشون مسجل شده حمله عمدی و دارای پیام بوده. اگر اینطور بوده باشه یک حمله انتقامی بوده و چندان معقول نیست یک محموله را دو هفته معطل بزارند تا در این حمله بزنندش. در مورد سوریه همیشه از بعد پدافندی به ماجرا نگاه کردیم ولی با مختصات سوریه به نظر ابتدا سراغ تقویت پدافند رفتن یعنی همیشه یک قدم عقب بودن و با این حملات گاه و بیگاه همیشه قسمتی از «شبکه ای» که متفق هستیم تا شکل نگیره امکان مقابله نیست مورد هجوم و نقص واقع میشه. به واقع در سوریه هم شاید قدم اول قبل پدافند؛ ایجاد یک بازدارندگی تهاجمی که تنها با موشک ممکن هست؛ خواهد بود مثل لبنان. وقتی ذخایر زیرزمینی و پنهان موشکی به حد معینی رسید (بیش از 160 هزار تخمینی راکت و موشک لبنان حتی) شاید بشه اونوقت با این ذخیره یک بازدارندگی نسبی ایجاد کرد تا بعد سر فرصت شرایط دیگه را مهیا کرد. درسته کارخانه های ساخت تسریع میکنه ولی به خاطر ضعف پدافند شاید کارگاه های زیرزمینی و انتقال زمینی و دریایی موشک و قطعات و مونتاژ راه بهتری باشه. اگر در مساحت بسیار کوچک جنوب لبنان و غزه میشه موشک و راکتها را از حملات (مداوم در غزه خصوصا) پنهان کرد در سوریه هم تا به اون حد معین برسه حتما میشه. ولی تعداد و پراکندگی باید به حدی باشه که بازدارندگی ایجاد کنه چون در سوریه زیرساختها و امکان حکومتی وجود داره که مثل غزه و لبنان بازدارندگی را به شدت تضعیف میکنه.
  17. 1 پسندیده شده
    بسم الله........ 15 خرداد 1398 نیروهای ارتش سوریه از سه روز پیش تا کنون موفق شدن روستاهای قصابیه قاروطیه الحمیرات والقیراط را پاکسازی کنند . بنا بر گفته منابع مخالفین در درگیریهای قصابیه 25 و در درگیریهای سه منطقه دیگر 12 فرد مسلح کشته شدن ادامه بمبارانهای حماه وادلب چند روز گذشته نیروهای تحریر الشام حملاتی را بر تصرف روستای الحویز در سهل الغاب ترتیب دادن . مدافعین این روستا لشگر فلسطینی قدس بوده بعد از ساعاتها درگیری مسلحین مجبور به عقب نشینی شدن در این درگیریها 20 تن از اعضای لشگر قدس به شهادت میرسند مسلحین هم بین 30 تا 35 نفر از اعضای خود را از دست میدهند دست کم 15 تن از تلفات تروریستها ناشی از برخورد یک موشک ضده زره به محل تجمع آنها بوده در لاذقیه و منطقه کبانی هم طبق معمول حمله ضعیف ارتش با شکست روبرو میشود در این درگیری 4 تن از نیروهای سوری و 7 تن از تروریستها کشته می شوند کشف انبار دیگه از سلاح های گوناگون در جنوب سوریه چند روز قبل از حمله صیهونیستها به فرودگاه تی 4محموله هایی از مقصد تهران به وسیله هواپیما در این فرودگاه تخلیه شد انهدام تانکر سوخت قاچاق توسط موشک جاولین اکراد تحت حمایت آمریکا انهدام توپ خود کشی آکاتسیا 2s3 توسط موشک کورنت اولین تصاویر ثبت شده از شکار این توپ توسط موشک ضد زره در درگیریهای سوریه است البته به لطف حماقت نیروهای سوری انتقال خودروهای آبی خاکی pt2 (احتمالا) به لاذقیه
  18. 1 پسندیده شده
    خب این موضوع چندین بار قبلا در تاپیکهای مختلف مورد بحث و بررسی قرار گرفته و پاسخش هم داده شده، مع هذا مجدداً بیان می کنیم، برای هدایت یک موشک از فاصله 800 کیلومتری به سمت یک آواکس که مثلا در ارتفاع 40 هزار پایی در حال دور دور کردن هست نیازی به هدایت راداری نیمه فعال نیست. خود آواکس منبع انتشار امواج قدرتمندی هست که توسط سامانه های پسیو از چند هزار کیلومتر دورتر کشف شده و با استفاده از سوابق انتشارات قبلی + قوانین مثلثات، موقعیت دقیق آواکس (و بالتبع فاصله اش تا موقعیت پرواز پهپاد) به اضافه پروفایل گردشی اون کشف میشه(که معمولا دایره ای یا بیضوی هست). موشک شلیک شده با استفاده از همین اطلاعات توسط سامانه های زمینی/هوایی پسیو، به سمت موقعیت احتمالی هدف در لحظه برخورد هدف هدایت میشه1. در فاز ترمینال حمله، موشک می تونه با استفاده از رادار فعال داخلی یا جستجوگر تصویر ساز حرارتی یا یابنده منبع انتشار امواج راداری (مانند آن چیزی که روی موشکهای هرمز نصب هست) خودش رو تا برخورد دقیق به هدف هدایت کنه. اما موشک چگونه خودش رو به موقعیت هدف در فواصل دور میرسونه، شکل شماتیک زیر می تونه به درک این مفهوم کمک کنه: (موشک خود را به ارتفاع بیش از 120 هزار پا می رساند و سپس از آنجا به سمت هدف شیرجه می زند) ضمن تشکر از اصلاحی که روی نوشته دوستمون انجام دادید، حل این مشکل آسون هست، حداکثر سرعت E-3 برابر 854 کیلومتر بر ساعت هست و از اونجا که معمولا با حداکثر سرعت کروز انجام نمیشه اگر سرعت کروز رو 800 کیلومتر بر ساعت در نظر بگیریم آواکس در هر دقیقه 13.3 کیلومتر طی میکنه که در 6.5 دقیقه میشه 86 کیلومتر. ضمن اینکه آواکس در طی مسیرش حرکت کاتوره ای نداره و برعکس از یک پروفایل حرکتی منظم پیروی میکنه لذا تخمین زدن نقطه وجودش بعد از 6.5 دقیقه کار سختی نیست. حتی اگر آواکس متوجه موشک بشه و بخواد مسیرش رو هم تغییر بده باز هم موشک برای رسیدن به هدف می تونه از ردیابی امواج رادار یا ردیابی امواج جمینگ استفاده کنه و یا اینکه از جستجوگرهای فعال راداری یا تصویرساز حرارتی کمک بگیره. سرعت زیادی نمی تونه بگیره، حداکثر سرعت آواکس در برابر سرعت موشک قابل اثر نیست، موشک حتی در حالت گلاید هم حداقل 3 ماخ سرعت خواهد داشت که در برابر 0/7 ماخ حداکثر سرعت آواکس کاملا برتر هست. با توجه به اینکه موشک از بالا و با زاویه تندی به سمت هدف میره ممکنه رادار آواکس نتونه اصلا اونو ببینه (البته بستگی به توان پوشش زاویه ای رو به بالای رادار آواکس داره). اولا نیازی به ارتباطات دائمی در تمام لحظات حرکت موشک نیست، ثانیا لینکهای ارتباطی امن در حد میلی ثانیه (جهت انتقال موقعیت لحظه ای هدف) همواره وجود داشته و خواهند داشت. خدا شاهده که سحری تو همین فکر بودم! دزفول با سرجنگی کاهش یافته به 200 کیلوگرم میتونه حدود 1200 کیلومتر برد پیدا کنه و با همون سیر پروازی بالستیک یا کوآسی بالستیک به سمت هدف هدایت بشه، برای جستجوگر هم میشه از جستجوگر هرمز 1 یا 2 و یا رادار فعال یا تصویرساز حرارتی استفاده کرد. اینم پیشنهاد قابل تأملی هست. 2000 تا لایک. ----------------------------------- پی نویس: 1- دقیقاً موشک فینیکس هم از همین تکنیک برای برخورد با هدف در موقعیت پیش بینی شده استفاده می کنه.
  19. 1 پسندیده شده
    صلح شاید عبارت چندان جالبی برای آن نباشد. چرا که دو ژنرال روغن ریخته را نذر امامزاده کردند! هان رونگ جزو دوستان دو ژنرال بود و نزد آن ها اعتبار بالایی داشت. از سوی دیگر، امپراطور به لویانگ نزدیک شده بود و دیگر تعقیب کردن آن ها برای سپاه شیلیانگ قدری خطرناک شده بود. چرا که از جنوب به ایالت یان و جینگ و از شرق و شمال شرقی به جی نزدیک بودند و فاصله هر یک از جنگ سالاران به امپراطور بسیار نزدیک تر از آن ها بود و حمله به لویانگ می توانست منجر به تار و مار شدن سپاه شیلیانگ شود. نگاهی به موقعیت ایالت سیلی (بویژه شرق آن و هنی - Henei) بیاندازید : از طرفی دیگر حالا سپاه شیلیانگ می بایست از رودخانه زرد می گذشت که این خود زمان بر بود. پس طبیعی بود که ژنرال ها (ولو در ظاهر) با این پیشنهاد موافقت نمایند. البته آن ها به این وعده خود عمل نکردند و در نهایت هم به این ریسک دست زده و به لویانگ حمله نمودند. ولی چون این قضیه به قسمت بعدی بازمی گشت، اشاره ای به آن نشد و اگر قسمت بعدی را بخوانید، خواهید دید که چرا حمله به لویانگ، تصمیمی منطقی به نظر نمی رسید. ----------------------------------------------------------------------------------------------- راستی دوستان. بدلیل نیاز، ناچارم قسمت آخر پست قبلی را نقل قول نمایم. لطفاً اگر چنین نرم افزاری را می شناسید بفرمایید :
  20. 1 پسندیده شده
    سلام مهران جان. بسیار ممنونم از بابت نظرات ارزشمندت در راستای بهبود تاپیک. اگرچه اجرای این مدل شاید یه مقدار سخت باشه (به علت کثرت اسامی در تاریخ چین؛ بالاخص وقتی خلاصه شده ارائه می شه.)، ولی اگر به بهبود متن کمک می کنه با کمال میل انجامش می دم. در زیر، چند خط از داستان این قسمت رو با رنگ آمیزی ارائه کردم. سعی کردم از رنگ های مختلف استفاده کنم تا ببینیم کدوم رنگ ها بهتر در متن دیده می شن و کدوم یک چندان به چشم نمیاد و یا زیبا نیست. پس اگر اصل رنگ آمیزی مورد قبول هست، لطفاً شما و ایضاً دوستان دیگه بفرماین که برای نام ها از کدام رنگ و برای اسامی شهرها و مناطق از کدام رنگ استفاده کنیم. اگه اسمشون رو کپی کنین هم کفایت می کنه. چون اسامی با رنگ های مختلف اومدن. مثلاً یا گوا سی یا دونگ چنگ و اسامی شهرها هم مثلاً خواشان یا هانگ نانگ. -------------------------------------------------------------- گوا سی که حالا شکست پشت شکست را تجربه نموده بود، در چرخشی تاکتیکی از در دوستی با لی جوئه درآمد. او به لی جوئه گفت که اگر آن ها به کوه های خواشان (Huashang) برسند، دیگر کاری از دستمان بر نمی آید. چرا که با فراخواندن دیگر جنگ سالاران، نه تنها در امنیت می مانند، بلکه به ما حمله ور شده و خود و خاندان مان را نابود خواهند ساخت. لی جوئه، پیشنهادی جسورانه تر را مطرح نمود. وی پیشنهاد کرد که ژانگ جی پایتخت را حفظ نموده و آن دو به همراه سپاهیان خود به امپراطور در هانگ نانگ حمله نموده و وی را بکشند و امپراطوری را نیز بین خود تقسیم نمایند. پیشنهادی که مورد قبول گوا سی نیز قرار گرفت. حالا کدورت ها (ولو موقت) کنار گذاشته شده بود. دو فرمانده یک بار دیگر در کنار هم و برای هدفی مشترک وارد نبرد شده بودند. سپاهیانی که تا دیروز به سلاخی یکدیگر مشغول بودند، حالا برادرانه در کنار هم گام بر می داشتند و به سوی هانگ نانگ در حرکت بودند. هنگامی که خبر به گوش کاروان امپراطور رسید، دونگ چنگ و یانگ فنگ تصمیم گرفتند که زودتر از آن که دشمن به کاروان برسد، با آن ها روبرو شوند. اما سیاهی لشکر سپاه شیلیانگ کافی بود که آن ها به این نتیجه برسند که در نبرد شکست خواهند خورد. اگرچه دلاورانه جنگیدند، اما سپاه معدود حامی امپراطور، حریف قدرت سپاه شیلیانگ نشدند. در این میان، یانگ فنگ نقشه ای طرح ریزی کرد که برای اجرای آن به دونگ چنگ نیاز داشت. هر دو ژنرال سابقه آشنایی و خدمت در سپاه شیلیانگ را داشتند. پس تصمیم گرفتند از روابط گذشته خود برای مذاکرات صلح استفاده نمایند تا از این طریق زمان بخرند. دونگ چنگ مأمور مذاکره با لی جوئه شد؛ در حالی که در همان زمان، یانگ فنگ نامه ای محرمانه به یاران و دوستان سابق خود فرستاد و از آن ها کمک خواست : از راهزنان موج سفید! راهزانان موج سفید (که همانطور که در چند پست قبل عنوان شد، بقایای شورشیان دستار زرد بودند.)، حالا به رهبری هان شیان (Han Xian)، لی یوئه (Li Yue که در برخی منابع از وی به عنوان Li Le نام برده اند) و هو سای (Hu Cai) بودند و شاید هیچ کس فکرش را نمی کرد دست تقدیر، کسانی را که روزگاری علیه امپراطوری قیام کرده بودند، به عنوان محافظان از امپراطور برگزیند. اما به هر تقدیر که بود، آن ها پذیرفتند که جان خود و یارانشان را به خطر بیاندازند و از امپراطور حفاظت نمایند. اگر چه بعدها معلوم شد چه هدفی در سر داشتند. -------------------------------------------------------------- البته خودم به شخصه با رنگ قرمز زیاد موافق نیستم. چون به نوعی برای جلب توجه در متن بکار می ره و اگه اسامی به رنگ قرمز دربیان و فردا بخوام قسمتی از متن رو هم برای جلب توجه، قرمز کنم شاید چندان جالب نشه. ضمن اینکه اگر مثلاً اسامی قرمز باشن، به علت اینکه در یک متن اسامی زیادی وجود دارن، حجم زیادی از رنگ قرمز شاید چندان چشم نواز از آب درنیاد. ولی در این مورد هم تابع تصمیم دوستان هستم. پس لطفاً درخصوص بهترین رنگ ها برای اسامی اشخاص و نیز اسامی مکان ها، نظرتون رو بفرمایین. نقشه رو هم تلاش می کنم هر چند پست یک بار ارائه کنم. بطور مثال در این پست، این پست و نیز پست پایانی. از این به بعد هم بیشتر به نقشه ها رجوع خواهیم کرد. چون تازه نبرد بین جنگ سالاران داره آغاز می شه. ولی یه مشکلی که دارم اینه که دنبال یه نرم افزاری هستم که به کمک اون بتونم راحت نقشه ها رو با خط چین علامت گذاری کنم. در ابتدای ایجاد این تاپیک، دوستی نرم افزاری رو بهم معرفی کرد که بسیار مفید بود. ولی با از دست رفتن هارد و آرشیوم، اون هم از دست رفت و متأسفانه چون گویا در پیغام خصوصی (و یا شاید هم استاتوس) این نرم افزار معرفی شده بود، با تغییرات سایت دیگه نامی از آن هم نمونده. پس اگر شما و یا دیگر عزیزان، نرم افزار مناسبی برای ایجاد نقطه چین و خط چین در عکس ها و نقشه ها سراغ دارین (منهای فتوشاپ که باهاش به سختی می شه این کار رو درآورد)، لطفاً بفرمایید.
  21. 1 پسندیده شده
    بنام خداوند بخشنده مهربان با سلام خدمت دوستان عزیز میلیتاریست ، در تاپیک بررسی نیروی هوائی اسرائیل ، به عملیات فوکوس یا تمرکز که منجر به نابودی نیروهای هوائی کشورهای عربی در خلال جنگ 6 روزه اعراب و اسرائیل شد ، اشاره ای گذار داشتیم. با توجه به ضرورت بررسی دقیق تر این عملیات ، تصمیم گرفتم که مطالب گفته شده در اون پست رو تکمیل کنم و در قالب یک تاپیک جدید خدمت دوستان خودم ارائه بدهم. امیدوارم که مورد پسند عزیزان واقع بشه. امیدوارم که سایر دوستان هم ، هرگونه اطلاعات تکمیلی که در خصوص این عملیات دارند رو در ادامه همین مطلب ارائه بدهند که بتونیم نمای جامع تری از این عملیات رو در اختیار داشته باشیم. عملیات تمرکز-1346 (Operation Focus-1967) عملیات تمرکز (به عبری: מבצע מוקד : Mivtza Moked) در واقع به منزله افتتاحیه و سرآغاز حملات هوائی اسرائیل در ابتدای نبرد 6 روزه این رژیم در برابر اعراب در سال 1967 میلادی می باشد. گاهی از اوقات (در برخی از تاریخ نگاری های نظامی) این عملیات "ضربه هوائی سینا" یا "حمله هوائی سینا" (Sinai Air Strike) هم نامیده می شود. در ساعت 7:45 صبح روز 5 ژوئن 1967 ، نیروی هوائی اسرائیل ؛ به رهبری ژنرال "مرخای هود" (Mordechai Hod) ، حمله عظیمی را ترتیب داد که بخش اعظم نیروی هوائی مصر را بر روی زمین نابود کرد. تا ظهر همان روز ،نزدیک به 450 فروند هواپیما ،از نیروهای هوائی "مصر" ، "اردن" و "سوریه" نابود شدند. ژنرال هوائی مرخای هود همچنین نیروی هوائی اسرائیل ، در از کار انداختن و غیرفعال کردن 18 فرودگاه مصر بسیار موفق عمل نمود ، بطوریکه مانع از عملیات نیروی هوائی مصر در خلال این جنگ گردید. این عملیات ، تا به امروز ، همچنان یکی از موفق ترین عملیات های هوائی در تاریخ هوانوردی نظامی محسوب می گردد. میراژ IAF با سابقه شکار 13 هواپیما در جنگ 6 روزه خلاصه عملیات در سه موج اصلی عملیات (و چندین موج کوچکتر در روزهای بعد این عملیات) مجموعا 452 فروند هواپیما (که بیشتر آنها بر روی زمین بودند) نابود شدند. این امر موجب شد تا نیروی هوائی اسرائیل (IAF) تقریبا کنترل کامل آسمانها را داشته باشد و بتواند به طور موثر ، نیروهای زمینی IDF را پشتیبانی کند. در واقع دلیل اصلی که نیروی هوائی اسرائیل این موفقیت خیره کننده را بدست آورد ، تمرکز ویژه بر تخریب اولیه باند ، بوسیله یک نوع سلاح جدید بود. اسرائیل برای این حمله ، از راکت هائی بهره جست که از کلاهک ضد باند (anti-runway warhead) بهره می گرفتند. اسرائیل در این حمله ، از نمونه های نخستین پروژه "سلاح ضد باند" که بطور مشترک توسط فرانسه و اسرائیل در حال اجراء بود ، بهره گرفت. این راکت ها با رها شدن بر روی هدف ، مستقیما به باند فرودگاه ها ضربه زده و حمله میکردند. این راکت ها بجای حفره های معمولی که بمب های عادی ایجاد میکنند ، یک حفره کوچک بر سطح باند ایجاد میکند ، البته در زیر این حفره یک فروچاله بزرگ ایجاد میشود که همین فرو چاله باعث می شود که ترمیم باند به سادگی گذشته (پر کردن حفره با خاک و سیمان و ...) صورت نپذیرد و برای ترمیم حفره ایجاد شده ، نیاز است که ابتدا بخش عمده ای از سطح باند برداشته شود و پس از پر کردن فرو چاله ، مجددا سطح باند ترمیم شود. هنگامی که باند فرودگاه غیر فعال شد ، عملا تمامی هواپیماهای فرودگاه بصورت اهداف قابل دسترسی و سهل الوصول در می آمدند ؛ بدین ترتیب نیروی هوائی اسرائیل توانست در حملات بعدی ، با شکار هواپیماهای زمینگیر شده بر روی باند ، برتری مطلق هوائی را در عملیات خود در جنگ شش روزه بدست بیاورد. گاهشمار عملیات عملیات موکد (Operation Moked) در ساعت 7:45 دقیقه صبح به وقت اسرائیل ( یا 8:45 صبح به وقت مصر ) ، آغاز شد. تقریبا همه هواپیماهای جنگی اسرائیل ( 196 فروند به نقل از ویکی پدیا و 244 فروند به نقل از منابع IAF ) ملزم به حضور در این حمله هوائی شدند. تنها 12 فروند جنگنده اسرائیلی برای گشت زنی و حفاظت هوائی از آسمان اسرائیل ، در خاک این کشور باقی ماندند و در این حمله شرکت نکردند. فهرست هواپیماهای اسرائیل در عملیات تمرکز در زمان این حمله ، زیر ساخت های دفاعی مصر بسیار فقیر بودند و هنوز هیچیک از فرودگاه های این کشور به پناهگاه های مقاوم هواپیما (shelters) مجهز نشده بودند تا در صورت وقوع یک حمله هوائی از جنگنده های مصری حفاظت نمایند. جنگنده های اسرائیلی پس از برخواستن ، ابتدا به سمت مدیترانه پرواز کردند و پس از مدتی پرواز بر فراز مدیترانه ، به سمت مصر چرخش نمودند. در همین حال مصری ها ، با خاموش کردن تمام سیستم های دفاع هوائی خودشان ، مانع از دفاع موثر از آسمان هوائی خود در برابر تهاجم صهیونیست ها شدند. مقامات پدافندی مصری نگران بودند که مبادا برخی از نیروها سهوا ( یا برخی شورشی های درون ارتش بصورت عمدا ) هواپیمای فیلدمارشال عامر ( و ژنرال 3 ستاره سید قویم محمود که همراه او بود ) را بزنند. در واقع ظاهرا مسیر حرکت جنگنده های اسرائیلی با مسیر بازگشت ژنرال عامر از صحرای سینا ، در یک راستا قرار داشته و مصری ها بخاطر پرهیز از شلیک اتفاقی به هواپیمای وزیر دفاع 5 ستاره خود ، تمام سیستم های پدافندی خود را خاموش کرده بودند. ( کاملا شبیه اتفاقی که برای آنتونف روسی در تهاجم چند روز پیش به سوریه اتفاق افتاد) فیلد مارشال عامر اما نکته مهم ماجرا این بود که هواپیماهای اسرائیلی در ارتفاعی بسیار پائین پرواز می کردند . یعنی در واقع بسیار پائینتر از پائین ترین نقطه ای که پدافند SA-2 مصری می توانست هواپیمائی را شناسائی و شکار کند. در موج اول حمله ، اسرائیل به 11 پایگاه هوائی حمله کرد و تعداد زیادی از هواپیماهای نیروی هوائی مصر را بر روی زمین و پیش از آنکه بتوانند از زمین برخیزند ، منهدم نمود. سپس هواپیماهای اسرائیلی ، به اسرائیل بازگشتند و مجددا سوختگیری ، مسلح (quick-turned) و آماده تهاجم شدند. در واقع این فرآیند quick-turned برای تمام هواپیماهای عبری فقط 7 دقیقه و 30 ثانیه بطول انجامید. در موج دوم ، اسرائیلی ها ، به 14 پایگاه هوائی حمله کردند و با تلفات بسیار جزئی (نسبت به حجم هواپیماهای درگیر این حمله) مواجه شدند. آنها پس از بازگشت ، مجددا "سریعا بارگیری و تجهیز ( quick-turned ) شدند و برای موج سوم حمله آماده شدند. در واقع امواج چندگانه "عملیات تمرکز" ، برای نیروی هوائی اسرائیل ؛ یک موفقیت کامل بود. در مدت زمان تقریبا 3 ساعته این عملیات ، نیروی هوائی مصر و نزدیک به 500 هواپیمای رزمی آن نابود شدند . این در حالی بود که تنها تلفات جزئی به نیروی هوائی اسرائیل وارد آمد. پس از حمله هوائی گسترده به مصر ، نیروهای هوائی "اردن" ، "سوریه" و "عراق" ، به تلافی این عملیات به اسرائیل حمله کردند. اما عمده این حملات غیرموثر و گاها به سمت اهداف غیر نظامی بود. در حالی که سایر کشورهای عربی در حال حمله غیرموثر به اسرائیل بودند ، بخشی از نیروی هوائی اسرائیل ، خود را برای موج سوم حمله به مصر آماده می کردند. سایر هواپیماهای IAF هم برای پشتیبانی هوائی از نیروی زمینی این ارتش ، در برابر نیروهای زمینی ارتش های عربی اعزام شدند. تا پایان روز اول جنگ 6 روزه ، صهیونیستها ، در خاک اسرائیل ، بیشتر سرزمین مصر ، ارتفاعات جولان ، کرانه باختری رود اردن و تمامی صحرای سینا ، دارای برتری هوائی بودند. ششم الی دهم ژوئن 1967 در روز دوم جنگ ( 6 ژوئن) هواپیماهای رزمی IAF ، بطور گسترده ، در برابر نیروهای زمینی مصری ، اردنی ، سوریه ای و عراقی مورد استفاده قرار گرفت. در روز سوم جنگ (7 ژوئن) ، IAF ، صدها دستگاه از وسائل نقلیه زرهی و غیر زرهی مصری را در صحرای سینا نابود کردند. این کاروان نظامی قصد داشتند که از طریق باریکه سینا ، به سمت مصر عقب نشینی کنند. همچنین هزاران نفر از سربازان مصری نیز در صحرای سینا و باریکه سینا به دام افتادند و امکان عقب نشینی را از دست دادند. در پایان سومین روز ، نیروی هوائی اردن ،بخش عمده ای از 34 فروند هواپیماهای خود را از دست داد و عملا ارتش اردن دیگر درگیر جنگ نبود (از صحنه جنگ حذف شد) در روز ششم و در واقع آخرین روز (10 ژوئن) ، نیروی هوائی سوریه ، حدود 100 هواپیمای جنگی خود را از دست داد (نابود شده + آسیب دیده ) و جنگ عملا تمام شد. در طی جنگ شش روزه ، نیروی هوائی اسرائیل ، با حدود 200 فروند هواپیمای جنگی که در اختیار داشت ، به مقابله با ائتلافی برخواست که بیش از 600 فروند جنگنده در اختیار داشتند. در خلال این جنگ ، IAF ، قریب به 452 فروند از هواپیماهای ائتلاف عربی را نابود کرد که از این مقدار 79 فروند آن در نبرد هوائی صورت پذیرفت ، در حالی که خود 46 فروند هواپیما را از دست داد. در خلال این جنگ 24 خلبان اسرائیلی و صدها خلبان عرب کشته شدند. تعداد هواپیماهای منهدم شده به تفکیک کشور مصر : 348 فروند سوریه : 61 فروند اردن : 29 فروند عراق : 23 فروند لبنان : 1 فروند اسرائیل : 46 فروند ( 19 فروند در عملیات تمرکز و بقیه در نبرد هوائی و یا حین پشتیبانی زمینی ساقط شدند) تعداد هواپیماهای منهدم شده به تفکیک نوع هواپیما جنگنده ها - MIG-21 Fishbed : مجموعا 148 فروند ( 104 فروند مصر ، 32 فروند سوریه ، 12 فروند عراق ) MIG-19 Farmer : مجموعا 29 فروند ( همگی از مصر ) MIG-17 Fresco : مجموعا 112 فروند ( 94 فروند مصر ، 16 فروند سوریه ، 2 فروند عراق ) Sukhoi Su-7 Fitter : مجموعا 14 فروند ( همگی از مصر ) https://en.wikipedia.org/wiki/Sukhoi_Su-7 Hawker Hunter : مجموعا 27 فروند ( 21 فروند اردن ، 5 فروند عراق ، 1 فروند لبنان ) https://en.wikipedia.org/wiki/Hawker_Hunter بمب افکن ها - Tupolev Tu-16 Badger : مجموعا 31 فروند ( 30 فروند مصر ، 1 فروند عراق ) Ilushin IL-28 Beagle : مجموعا 31 فروند ( 27 فروند مصر ، 2 فروند سوریه ، 2 فروند عراق ) هواپیماهای ترابری - Ilushin-14 Crate : مجموعا 32 فروند ( 30 فروند مصر ، 2 فروند سوریه ) https://en.wikipedia.org/wiki/Ilyushin_Il-14 Antonov An-12 Cub : مجموعا 8 فروند ( همگی از مصر ) https://en.wikipedia.org/wiki/Antonov_An-12 هلی کوپترهای ترابری - Mil Mi-6 Hook : مجموعا 10 فروند ( 8 فروند مصر ، 2 فروند سوریه ) Mil Mi-4 Hound : مجموعا 6 فروند ( 2 فروند مصر ، 4 فروند سوریه ) https://en.wikipedia.org/wiki/Mil_Mi-4 "امواج چندگانه حمله" 1. موج اول حمله ( ساعت 7:45 صبح ) : در قالب 101 عملیات هوائی که توسط حدود 200 جنگنده اسرائیلی صورت پذیرفت ، 11 فرودگاه ، 197 هواپیمای مصری و 8 ایستگاه رادار نابود شدند. در مقابل 5 خلبان IAF کشته و 5 خلبان دیگر به اسارت درآمدند. 2. موج دوم حمله ( ساعت 9:30 صبح ) : 164 عملیات پروازی صهاینه ، منجر به نابودی 16 فرودگاه و 107 هواپیمای مصری دیگر گردید. در حین این عملیات دو هواپیمای سوری هم در نبرد هوائی ( داگ فایت) سرنگون شدند. 3. موج سوم حمله ( ساعت 12:15 ظهر ) : 85 پرواز به مصر ، 48 پرواز به اردن ، 67 حمله به سوریه و 1 حمله به پایگاه H3 عراق صورت پذیرفت. 4. امواج بعدی حمله ( بعداز ظهر و عصر ) : دو حمله دیگر به مجموعه H3 عراق و چند حمله تکمیلی هم به فرودگاه های مصری صورت پذیرفت. " پایان " ==================================================================================================================================== مترجم : mehran55 منبع : https://en.wikipedia.org/wiki/Operation_Focus مالکیت معنوی : بازنشر مطالب این تاپیک فقط با ذکر Military.ir به عنوان منبع مجاز است. ====================================================================================================================================== پ.ن 1 : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. پ.ن 2 : در ادامه و اگر عمری باقی بود اطلاعات و تصاویر دیگری از این عملیات را در اختیار دوستان قرار خواهیم داد .
  22. 1 پسندیده شده
    یه مساله دیگه که از قلم انداختم درباره  موشک اسپرینت و ویژگی های منحصر به فرد و اعجاب آورش هست .   موشک اسپرینت که توسط کمپانی مارتین مارییِتا ( هم اکنون بخشی از کمپانی لاکهیدمارتین )  ساخته شد  تقریباً 15 سال زودتر از همتای روسی خودش ( موشک 53T6 GAZELLE گَزِل ) اولین پرتاب آزمایشی خودش رو تجربه کرد و حدوداً 20 سال زودتر عملیاتی و به خدمت گرفته شد . 1965 در برابر 1979    و   1975 در برابر 1995 .   تازه آزمایشات تکمیلی موشک گزل به همراه مجموعه A-135 و یکپارچه سازی زیرسامانه های مختلف اون تا سال 2003 همچنان ادامه داشته و نمیتوان زمان مشخص و دقیقی را برای دستیابی این سامانه به مرحله تَکامل و بلوغ نهایی متصوّر شد.   موشک گزِل به معنای غزال یا آهوی کوهی ، هنوز هم در غالب سامانه ضد بالستیک A-135 روسیه عملیاتی و مشغول خدمت است .       مشخصات فنی و عملکرد موشک اسپرینت :   طول : 8.2 متر قُطر : 1.35 متر وزن : 3400 کیلوگرم بُرد : 40 کیلومتر سقف پرواز : 30 کیلومتر سرعت : بیش از 10 ماخ  نوع موتور : پیشران جامد از نوع HERCULES هدایت : فرمان رادیویی سرجنگی : گرما هسته ای ( همجوشی یا هیدروژنی ) به قدرت 1 کیلوتُن     موشک اسپرینت همون طوری که در ویدیوی پرتاب آزمایش اون به خوبی دیده میشه ، از شتاب خارق العاده ای برخوردار بود . به طوری که در مدت زمان 5 ثانیه به سرعت 10 ماخ و شتاب باورنکردنی 100 جی میرسید. با این شتاب و سرعت زیاد دمای سطحی دماغه موشک به گرمای 3400 درجه سانتیگراد میرسید که از شدت گرما و برافروختگی به رنگ زرد-سفید درمیامد و کاملا روشن میشد که نور این برافروختگی حتی از فاصله دور به خوبی دیده میشد.   زمانِ سوزشِ موتورِ سوختِ جامدِ مرحله اولِ این موشک در مدت زمانِ یک و دو دهم ثانیه ( 1.2 ) نیرویی معادل 2900 کیلو نیوتون یا 2,900,000 ( دو میلیون و نهصد هزار نیوتون ) تولید میکرد و پس از گذشت 1 تا 2 ثانیه از پرتاب ، موتور مرحله اول جدا و موتور مرحله دوم روشن میشد . حداقل ارتفاع رهگیری هم 1500 متر و حداکثر 30,000 متر بود که نهایتاً در 15 ثانیه صورت میگرفت .   در پایان چند عکس از موشک اسپرینت :         یا علی مدد .     http://mil.ru/files/Anti-ballistic/11_Rosatom_eng.pdf http://carnegieendowment.org/files/Missile_Defense_book_eng_fin2013.pdf https://rusi.org/sites/default/files/201211_op_atomic_accounting.pdf https://www.nshss.org/media/1464/jacobs-body.pdf http://warfare.be/db/catid/315/linkid/2206/ http://fas.org/blogs/security/2007/07/targeting_missile_defense_syst/ http://highpowerrocketry.blogspot.com/2011/05/russian-abm-gazelle-sh-08abm-3.html http://projectavalon.net/forum4/showthread.php?55967-Speculating-Global-Meteors-Space-Based-Weapons-Current-Struggle-for-Financial-Systems-Related/page3
  23. 1 پسندیده شده
    به نام خدا       سلاح هسته ای در شکل های مختلفی از جمله بمب ، راکت ، توپخانه ، موشک ، تفنگ تولید شده اما بمب اتم در چمدان و کوله پشتی چیزه دیگری هست به همین خاطر تصمیم گرفتم تا در رابطه با این چمدان مطلبی قرار بدم امیدوارم خوشتون بیاد .   بمب اتم چمدانی یا کوله پشتی سلاحی هست تاکتیکی که به اندازه ای کوچک شده است که بتوان براحتی توسط یک نفر حمل شود .تنها دو کشور امریکا و شوروی روسیه کنونی تکنولوژِی و بودجه لازم برای کوچک سازی بمب اتم را دا می باشند . هر دو کشور امریکا و شوروی سابق توانسته بودند بمب اتم را به اندازه ای کوچک کنند که در یه کوله پشتی یا یک کیف معمولی براحتی جا شود . گزارش هایی وجود دارد مبنی بر اینکه اسراییل توانسته به کوچک سازی بمب اتم به اندازه یه چمدان دست پیدا کند.     مرکز اطلاعات دفاعی امریکا cdi ادعا میکند که برنامه ساخت بمب اتمی چمدانی به شکل کوله پشتی در سال 1980 شروع شده سپس این بمب ها بصورت محموله در پروازهای داخلی امریکا حمل میشد تا  میزان حساسیت مسوولان و حفاطت فرودگاه نسبت به این بمب ها سنجیده شود   امریکا بمب خود را SADM  نامید SADM از یک کلاهک کوچک اتمی بنام W45 به وزن 23 کیلوگرم و قدرت 6 کیلوتن استفاده کرد. این بمب نسبت به بمب های اتمی هیروشیما و ناکازاکی ضعیف تر بود      مزیت استفاده از این سلاح حمل و نقل اسان وسریع و مخفیانه به خاک شوروی بود  سبک ترین بمب اتمی که ساخته شده به ادعا امریکا W45 میباشد در سال 1994 کنگره امریکا با تصویب قانونی ساخت هر گونه بنب اتمی کمتر از 5 کیلوتن را ممنوع کرد اما سال 2004 به سبب تنش های روز افزون با کره شمالی اجازه ساخت بمب های اتمی کوچک داه شد .   کوله پشتی سمت راست و کلاهک w45 سمت چپ   در روسیه لئونف افسر GRU شوروی بعد از فروپاشی شوروی ادعا کرد که شوروی از امریکا در زمینه ساخت این نوع سلاح از امریکا جلوتر بود . مهندسان شوروی موفق شده بودن  این سلاح که RA 115S که 27 کیوگرم وزن داشت تولید کنند که امکان حمل این سلاح که بصورت ضد اب ساخته شده بود توسط غواصان به امریکا فراهم شود.     این بمب ها برای اینکه منفجر شوند به یک منبع الکتریسیته که میتوانست تا مدت ها بمب را در حالت اماده نگه دارد استفاده میشد همچنین این بمب ها دارای باتری پشتیبان نیز بودند تا در اتمام یا خرابی منبع اول لز جایگزین استفاده کنند.     نحوه فعال شده این سلاح اینگونه بود که بعد از فعال شدن باتری خود بمب کدی را از طریق ماهوارهای یا GRU به سفارت شوروی در خاک دشمن ارسال کرده و در خواست ارسال کد اتفجار را میدهد . لئونف پیشنهاد کرده بود که توسط GRU برای کشتن رهبران کشورها ئر صورت بروز جنگ مستقر شده باشند تا در صورت لزوم بتوان از انها استفاده کرد  وی ادعا کرده بود که کاگ ب در بسیاری از کشورها انبارهای زیادی را برای اعمال تروریستی ایجاد کرده بود .   دو عد sadm  دریچهپپوشش برداشته شده   واسیلی متروخین که اولین رییس کاگ ب پناهنده شده بود محل یکی از انبارهای کاگ ب در نزدیکی شهر برن را افشا کرد  چندین انبار دیگر کا گ ب کشف و منهدم شد لئونف اعلام کرد که مسئول جاسازی بمب های اتمی در غاری در دره شناندو ویرجینا امریکا بوده است  وی همجنین گفت که قاچاق این سلاح به امریکا کار اسانی است و افزود که نیروی هوایی شوروی نوعی موشک کروز طراحی کرده بود که بنواند ان را از مرز مکزیک به جاسوسانش در امریکا برساند    این موشک کروز  یک وسیله ی حمل نقل بوده که از هواپیما که حامل این محموله بوده پرتاب شده و با مصون ماندن از دید رادار به دست جاسوسان شوروی می رسیده. کنگره امریکا این اظهارات را مورد حمایت قرار داد اما FBI ان را اغراق امیز خواند اما پلیس امریکا چنین مخفیگاهایی یا بمب ها اتمی چمدانی یا کوله پشتی را هرگز پیدا نکرد    نماینده کنگره در حال نشان دادن ra115 منبع مترجم رضا قربانی هرگونه کپی برداری تنها با ذکر نام منبع و نویسنده مجاز می باشد