برترین های انجمن

  1. OMID313

    • امتیاز

      32

    • تعداد محتوا

      81


  2. MR9

    MR9

    Forum Admins


    • امتیاز

      29

    • تعداد محتوا

      8,622


  3. arminheidari

    • امتیاز

      25

    • تعداد محتوا

      7,080


  4. worior

    worior

    Administrators


    • امتیاز

      18

    • تعداد محتوا

      8,603



ارسال های محبوب

Showing content with the highest reputation on جمعه, 4 بهمن 1398 در همه مناطق

  1. 8 پسندیده شده
    بسم الله الرحمن الرحیم  مقدمه   با توجه به اعلام پروژه هاي نيروي دريايي و برنامه ريزي هاي دقيق و هدفمندِ انجام شده ، احتمالا در اواخر دهه اينده شاهد الحاق زيردريايي و ناوهاي مدرني به اين نيرو خواهيم بود ، ان شاالله  حال سوال اينجاست نيروي هوايي در انتهاي دهه اينده چه شرايطي خواهد داشت؟؟؟ چه پروژه هايي در اين حوزه در دست اجرا قرار دارد؟؟ ايا همچنان با تغييراتي در دُم و سُمِ تايگر جتهاي جديد و ناكارامدي ساخته خواهند شد؟؟؟؟ به اعتقاد ما نه تنها اينطور نيست بلكه فناوري و توانمندي ها در اين حوزه بسيار دست كم گرفته شده و پروژه هاي بسيار بزرگي نيز در دستور كار قرار دارند !! با توجه به سياست به اصطلاح چراغ خاموش نيروي هوايي و عدم وجود اطلاعات گسترده و دقيق از پروژه هاي اصلي ، عمده مواردي كه مطرح ميكنم بر اساس خبرها، سخنراني ها ،مصاحبه فرماندهان و تصاويري است كه از گذشته موجود بوده تا بتوانيم با كنار هم قرار دادن اين موارد به صورت دست و پا شكسته حدس هايي در مورد پروژه ها بزنيم،ان شاالله.  در همه اين سالها بارها از زبان كاربران مختلف شايعاتي شنيده شده از ساخت جنگنده هايي مثل جنگنده دو موتوره نيمه سنگين جنگنده دوموتوره هم سايز ميگ ٢٩ شفق دوموتوره جنگنده اي مشابه F18 و موارد زياد اينچنيني كه مشخص نيست كدام صحت دارد و كدام ندارد. قطعا سوال همه ما اين هست كه جنگنده نيمه سنگين پنهانكار چه پروژه ايي بود؟؟؟؟؟ شفق چه شد؟؟؟ قاهر چه ميشود؟؟؟اين پروژه ها جدي هستند ،نيستند ،كنسل شده اند،چي به چيست و كي به كيست؟؟؟؟ به علت گستردگي مطالب، بحث رو به چند بخش تقسيم و در همين تاپيك قرار خواهم داد. بخش اول : پيشران ها قبل از اينكه وارد بحث اصلي بشويم چند نكته در مورد موتور cfm56 خدمت دوستان عرض ميكنم در دي ماه ٩٧ در كنفرانس فارغ التحصيلان دانشگاه شريف ، مهندس پورفرزانه مدير بخش هوايي مپنا در بخشي از صحبتهايشان اشاره ميكنند كه ناوگان هواپيماهاي مسافربري ما وابسته به موتور توربوفن CFM56 است و ما تلاش داريم اين موتور را به صورت مهندسي معكوس ساخته و خود را در اين حوزه بي نياز كنيم و بخشي از پروژه نيز انجام شده است. يك ماه بعد در بهمن ماه ٩٧ فتح الله امي رئيس پژوهشگاه هوافضا اشاره به ساخت موتور توربوفن قدرتمند باتراست ٣٤ الي ٣٥ هزار پوند ميكند كه مربوط به همين موتور cfm56 است. لينك ———— موتور CFM56 محصول شركت جنرال الكتريك و اسنكماي فرانسه است كه بر مبناي موتور جنرال الكتريك F101 توسعه يافته و سري ٥ اين موتورها از همين تراست (٣٥هزار پوند) برخوردار هست كه تا هواپيماهاي ٢٢٠ نفره نياز مارا برطرف ميكند اين تصوير پايين هم احتمالا به همين پروژه اشاره داشته باشد ——————- اما بحث اصلي همانطور كه مستحضر هستيد در مرداد ماه ٩٥ ، در روز صنعت دفاعي موتور اوج رونمايي شد  سردار دهقان در همان روز طي مصاحبه خبري: اين موتور براي پرنده هايي تا وزن ١٠ تن ساخته شده است. حركت به سمت موتورهاي سنگينتر توربوجت و بعد توربوفن در دستور كار است. در بازه زماني حداكثر سه ساله به فناوري موتور توربوجت سنگين دست پيدا خواهيم كرد. لينك ———————— توجه داشته باشيد موتورهاي توربوجت و توربوفن سنگيني كه سردار دهقان وعده ميدهد مثل موتور اوج نمونه مهندسي معكوس موتورهايي هستند كه از قبل در اختيار داشته ايم و توليد موتور با طراحي داخلي روندي است كه فعلا بايد از موتورهاي سبك اغاز بشود  ————— سورنا ستاري در روز رونمايي موتور اوج طي يك مصاحبه خبري توضيحات بهتري ارائه ميدهد : اين موتور با توان ٥ هزار پوند ساخته شده است و موتور جديد با قدرت ٢٠ هزار پوند در شركت مپنا در حال ساخت است. لينك ——————— دوستان در نظر داشته باشند ، ٥ هزار پوند معادل ٢٢ كيلو نيوتن ، برابر است با تراست موتور j85 و اوج در حالت پس سوز ، پس 20 هزار پوندِ مورد اشاره جناب ستاري مربوط به تراست موتور جديد در حالت پس سوز ميباشد كه همين يك نكته براي تشخيص موتور مورد نظر كفايت ميكند كه در ادامه اشاره خواهيم كرد. —————- خب بعد از گذشت چند سال از وعده سردار دهقان و سورنا ستاري در مورد توربوجت سنگين اظهار نظرهاي جالب توجهي در حوزه پيشران به گوش ميرسد سردار باقري مهر ٩٧ : كار ساخت موتور جنگنده كاملا ايراني بيش از ٩٨ درصد پيشرفت داشته، کارهای بسیار بزرگ‌تری نیز در حوزه هواپیماهای با سرنشین درمسیر رادارگریزی، دورپروازی و هوشمندسازی در دست انجام است لينك ———- سردار باقري مرداد ٩٨ : در حال ورود به ساخت موتورهاي هواپيما و بالگردهاي روز دنيا قرار داشته و به فضل خدا در استانه دستيابي به خود كفايي كامل در اين سامانه هاي ارزشمند هستيم لينك ———- سردار حاتمي وزير دفاع مهر ٩٨ : همه چيز براي انجام كارهاي بزرگ در حوزه هوايي فراهم است ، در اينده دستاوردهايي خواهيم داشت كه باعث بهت دشمنان خواهد شد لينك ——- اينكه همه چيز فراهم است قطعا حكايت دارد از رفع موانع و گلوگاههاي اصلي در حوزه هوايي از جمله پيشرانها ——— خب دقيقا ٣ سال بعد از وعده داده شده در روز صنعت دفاعي سال ٩٥ ،، در كليپي كه به مناسبت روز صنعت دفاعي سال ٩٨ منتشر شد يك موتور j79 را در حال تست مشاهده كرديم دوستاني براين باورند كه تصويري است از تستِ بعد از اورهالِ يكي از موتورهاي قديمي،،حالا جدا از اينكه اورهال و تست j79 چه چيزه خاصي دارد كه در كليپ صنعت دفاعي بگنجد در قديمي بودن اين موتور هم ترديد وجود دارد!! بيشتر به موتور مدل ٢٠١٧ شبيه است تا موتور مدل ١٩٦٧ !!! اينطور نيست؟؟؟!!! صرفا جهت مقايسه ——- در ثاني در موتورهاي موجود در كشور نزديك ترين تراست به ٢٠ هزار پوندِ مورد اشاره ي جناب ستاري را دو موتور توربوجت j79 و توربوفن rd33 دارا هستند كه تراست هر دو موتور در حالت پس سوز ١٨ هزار پوند است در لايه هاي پايين تر موتور ميراژ اف ١ از سري موتورهاي اسنكما با كمتر از ١٦ هزار پوند قرار دارد در لايه هاي بالاتر هم اين اختلاف چند هزار پوندي ديده ميشود به عنوان نمونه موتور توربوفن TF-30 كه در تامكت و موتور توربوجت AL-21 كه در سوخو ٢٢ و ٢٤ به گرفته شده اند در حالت پس سوز ٢٥هزار پوند توان دارند و اين اختلاف در باقي موتورهايي كه نامي از انها نبرديم نيز وجود دارد پس جداي از نمايش موتور j79 در كليپ صنعت دفاعي ،، بررسي موتورهاي موجود نيز ما را به اين نتيجه ميرساند كه موتور توربوجت مد نظر سردار دهقان و سورنا ستاري چيزي جز يك j79 بهينه شده نميتواند باشد،يعني اصلا گزينه دومي وجود ندارد كه بخواهد باشد. اين موتور در ادامه پروژه بومي سازي j85 در دستور كار قرار گرفته است. اين كامنت هم كه اواخر سال ٩٣ بعد از رونمايي جت صاعقه ٢ در سايت مشرق منتشر شد بسيار جالب توجه است. خب قبل از ادامه بحث يك مقداري به سابقه j79 در نيروي هوايي امريكا بپردازيم اين موتور در چهار پرنده امريكايي به كار گرفته شده است ——— تصاوير و مختصر مشخصات  جنگنده بمب افكن F-104 استارفايتر طول : 16.5 متر وزن خالي : 6/5 تن بيشينه وزن برخاست : 13 تن سرعت : 2400km/h تك موتوره ———— بمب افكن b-58 هاسلر طول : ٣٠ متر وزن خالي: ٢٥ تن وزن بارگيري : ٣١ تن سرعت : 2100km/h چهارموتوره ————- بمب افكن اتمي A-5 ويجيلانت طول : 23متر وزن خالي : ١٥ تن وزن بارگيري : ٢١/٥ تن بيشينه وزن برخاست : ٢٨/٥ تن سرعت : ٢١٠٠km/h دو موتوره ———- جنگنده بمب افكن F-4 فانتوم طول : ١٩ متر وزن خالي : ١٣/٥ تن وزن بارگيري : ١٩ تن بيشينه وزن برخاست: ٢٨ تن سرعت: ٢٤٠٠km/h دو موتوره   پس با دو موتور j79 ميتوان طرحهاي قابل قبولي را اجرايي كرد كه در بخشهاي بعدي به اين مسئله خواهيم پرداخت ———- ادامه بحث پيشرانها توربوفن سنگين هرچند اطلاعاتي از تراست يا ديگر مشخصات موتور توربوفن بعدي كه سردار دهقان به ان اشاره كردند وجود ندارد اما به احتمال فراوان اين موتور همان rd-33 خواهد بود ، فكر نميكنم كسي حداقل در مورد rd-33 ترديدي داشته باشد موتورهاي j79 ،،، j85 و همچنين rd33 پاي ثابت نمايشگاه هاي ما در يك دهه اخير بوده اند. همين مسئله هم كدهاي زيادي به ما ميدهد به عنوان نمونه ايا اشتباه است كه تصور كنيم قرار گرفتن موتور rd-33 در كنار تعداد زيادي موتور بومي سازي شده ، انهم در نمايشگاه دستاوردهاي وزارت دفاع، بدين معني است كه اين موتور هم بومي سازي شده و جزو دستاوردهاي وزارت دفاع است؟؟؟!!!!!!! دقت كنيد از ميني جتهاي طلوع شروع شده و در انتها به طلوع ١٠ ، طلوع ١٤ بنر موتور بومي j90 و rd33 ختم ميشوند!!! ——————- اما موتور j90 حدسي كه در مورد اين موتور زده ميشود ساخت يك نمونه توربوفن بر مبناي موتور j85 هست كه نتيجه ان موتوري با قطر ٥٥ الي ٦٠ سانت و تواني در حدود ٢٢ الي ٢٤ كيلونيوتن در حالت خشك و ٣٦ الي ٣٨ كيلونيوتن در حالت پس سوز ميباشد از نام موتور مشخص است كه شروع اين پروژه به سال ٩٠ برميگردد در همين سال ٩٠ ، مهندس منطقي در مصاحبه ايي اعلام ميكند كه در حوزه موتورهاي ميني جت كل نياز كشور را تامين ميكنيم و اخيرا هم در حوزه طراحي و ساخت موتورهاي توربوفن سبك اقداماتي را صورت داده ايم كه اين گفته در سال ٩٠، فرضيه ما درباره موتور j90 تقويت ميكند لينك يكسري موتورهاي سبكتر هم در خانواده طلوع وجود دارد كه فعلا اطلاعات زيادي از انها در اختيار نيست ———— خب اما روند توسعه اين موتورهاي سنگين ، كه بزودي شاهد به نتيجه رسيدن و رونمايي از انها خواهيم بود ، در چه سالي اغاز شده است؟؟ در سال ٨٦ و با توجه به پروژه هاي در دستور كار از جمله پروژه شفق كه با همكاري روسها جلو ميرفت ، نياز به تهيه تعدادي زيادي موتور rd33 از طريق روسيه داشتيم در سفر پوتين در سال ٨٦ به تهران بنا بوده ٥٠ موتور rd-33 خريداري شود لينك از اينكه اين قرار داد بسته شده يا نه اطلاعي در دست نيست اما به هر حال در سال ٨٧ با توجه به تحريمهاي سازمان ملل و قطع همكاري با روسيه مثل لغو پروژه شفق ، تهيه موتور از اين كشور و ديگر كشورها امكان پذير نبوده است  در سالهاي بعد يعني ٨٨ و ٨٩ با توجه به وجود پروژه هاي مختلف در حوزه هوايي (در بخشهاي اينده به اين پروژه ها خواهيم پرداخت) و بر اساس نيازهايي كه وجود داشته و همينطور بررسي موتورهاي موجود و امكان سنجي صورت گرفته ، در كنار موتور j85 كه از سالها قبل در دستور كار بوده توسعه موتورهاي j79 و rd33 نيز در دستور كار قرار ميگيرند و البته j90 در سال ٩٠ ——- به اين موارد توجه كنيد تيرماه ٨٩  همایش تخصصی و نمایشگاه جانبی موتورهای پیستونی و توربینی هوایی، با هدف هم اندیشی و بررسی و تدوین نقشه راه طراحی و ساخت و تولید موتورهای هوایی مورد نیاز کشور و تقویت ارتباطات کاری اشخاص حقیقی و حقوقی فعال در این حوزه با حضور مسئولین سازمان صنایع هوایی برگزار شد لينك —— مهندس منطقي چند ماه بعد ابان ٨٩ : موتورهاي جت پايه سبك و سنگين به كمك دانشگاه ، وزارت صنايع و بخش خصوصي طراحي شده و بزودي كارش اغاز خواهد شد. لينك ——- از اين سال به بعد مهندس منطقي هر كجا كه حضور داشته و صحبتي كرده ، وعده ايي هم از موتورهاي سبك و سنگين داده است. ———- خب در همين سالهاي ٨٨ و ٨٩ كه حركت جدي ما به سمت پيشران هاي سنگين تر اغاز شده گشايشي در كار ما رخ ميدهد كه از ان غافل شديم ————- مدتي پيش خبري مبني بر دستگيري فردي بنام امين حسن زاده مهندس ايراني به جرم سرقت اسناد و اطلاعات محرمانه و ارسال انها از امريكا به ايران منتشر شد لينك اول ——- لينك دوم ترجمه متن دوم ——— اين فرد طي چند ماه بين سالهاي ٢٠١٥ و ٢٠١٦ از شركت محل فعاليت خود اسناد نقشه ها و فايلهاي محرمانه ايي سرقت و از طريق ايميل به برادر خود در ايران منتقل ميكند. اطلاعات به قدري حساس هستند كه مقامات شركت مربوطه مسئله را فاجعه بار اعلام ميكنند اما همين جريان چند سال قبل ، در ابعاد بسيار بزرگتري اتفاق افتاد. شايعات سال ٩٢ را كه در خاطر داريد شايعه سرقت موتوري فوق پيشرفته!!!!! اين شايعه توسط چند نفر از كاربران باسابقه سايت هم بطور مستقيم يا غيرمستقيم تاييد شد (رجوع كنيد به صفحه 101 الي 109 تاپيك قاهر ) به هرحال مدتي بعد از اين شايعات خبر بازداشت فردي به نام مظفر خزايي كه قصد ارسال اطلاعات جنگنده هاي f35 و f22 را به ايران داشت منتشر شد اما بدليل اعلام نشدن جزئيات قضيه، دوستان خيلي به اين قضيه نپرداختند اما بعدها با برگزاري جلسات دادگاه و جلو رفتن پرونده ،،اطلاعات بيشتري از داستان درز پيدا كرد كه با بررسي تعدادي از اين موارد در خبرگزاري ها ، بخشي را به صورت خلاصه خدمت دوستان عرض ميكنم. مظفر خزايي سال ١٩٩٤ مدرك دكتراي مكانيك را از دانشگاه نيومكزيكو دريافت و از سال ٢٠٠١ تا ٢٠١٣ يعني سالهاي ١٣٨٠ تا ١٣٩٢ در سه شركت مهم و بزرگ جنرال الكتريك ، رولز رويس و پرت اند ويتني مشغول به كار بوده است !!!!!! حالا تصور كنيد خزايي به چه افراد مهمي و چه اطلاعات مهمي و چه قطعات مهمي دسترسي داشته است . طبق بررسي ايميل هاي ايشون كه حالا يا از قبل موجود بوده يا بازيابي كرده بودند مشخص شده شروع ارتباط اين فرد با ما از سال ٢٠٠٩ اغاز شده كه خزايي در ايميلهايي به برخي دانشگاههاي فني و مراكز تحقيقاتي ما اعلام كرده تجربيات زياد و تكنيك هاي كليدي و مهم را در حوزه پيشرانها فرا گرفته و حاضر است اين دانش و تجربيات را به ما منتقل كند . دقت كردين دوستان؟؟؟ سال 2009 = ١٣٨٨ در واقع اين ارتباط و همكاري يك سال قبل از تدوين نقشه راه توسعه موتورهاي هوايي و طراحي موتورهاي سبك و سنگين اغاز ميشود!!! خزايي از سه طريق اطلاعات را به كشور انتقال داده است .  اول از طريق اينترنت و كانالهاي موجود ارتباطي(مثل امين حسن زاده) دوم طي چند سفر به ايران و انتقال اطلاعات از طريق لپ تاب و هارد و ... (اشاره شده خزايي طي سال هاي ٨٦ تا ٩٢ پنج بار به ايران سفر كرده كه قطعا بايد سه چهار سفر اخر اين فرد حين همكاري با ما صورت گرفته باشد.)  سوم از طريق ارسال كانتينرهايي تحت عنوان لوازم خانگي به يكي از كشورهاي اروپايي و سپس به ايران. نكته مهم از مظفر خزايي اطلاعات و اسناد زيادي از جمله مربوط به موتور هواپيماهاي c-130 هركولس گلوبال هاوك و بالگرد V-22 osprey كشف شده كه همه از موتورهاي رولز رويس استفاده ميكنند.  پس قطعا خزايي اطلاعات و اسناد زيادي از شركتهاي قبلي يعني رولز رويس و جنرال الكتريك در اختيار داشته كه اين اطلاعات بايد قائدتا همان اوايل ارتباط و همكاري در سالهاي ٨٨ و ٨٩ به ما منتقل شده باشد و از طرفي با جلو رفتن همكاري با پرت اند ويتني در ان چند سال اخر ، اطلاعات ، اسناد و قطعات بدست امده از اين شركت را به سه روشي كه اعلام كردم براي ما ارسال ميكند . اين روند ٥ سال ادامه دارد، قطعا حجم بسيار عظيمي از اطلاعات و اسناد به ما منتقل شده كه بررسي كامل و دقيق اين اطلاعات چندين سال زمان خواهد برد. بلاخره در اواسط سال ٩٢ شركت پرت اند ويتني تصميم به كاهش نيرو گرفته و با خزايي و تعداد زيادي از كاركنانش قطع همكاري ميكند. دو سه ماه بعد يك كانتينر حاوي اسناد و مدارك و قطعاتي از موتورهاي پرت اند ويتني كه در حال ارسال به ايران بوده توسط پليس كشف ميشود ارسال كننده كسي نيست جز مظفر خزايي خود خزايي هم مدتي بعد در فرودگاه دستگير ميشود در حالي كه ٦٠ هزار دلار پول نقد را در چمدان مخفي كرده و اطلاعاتي نيز از جنگنده هاي f22 و f35 داخل لپ تاب اين فرد وجود داشته است. خب قائدتا همين پول هاي نقد نشان ميدهد كه خزايي در حال فرار از امريكا به ايران بوده كه موفق به اين كار نميشود اما سوال ايا كانتينر كشف شده تنها كانتينر ارسالي توسط خزايي بوده است؟؟؟ به نظر بنده با توجه به شايعه ي سال ٩٢ و احتمال وجود قطعاتي از موتور هاي پرت اند ويتني در كشور احتمالا ما در ان چند سال دريافتهايي رو به اين شيوه داشته ايم و محموله اخر قطعات و اطلاعات باقي مانده بوده كه خزايي قبل از سفر ارسال ميكند و كشف اين محموله باعث لو رفتن خود خزايي و دستيگيري او در فرودگاه ميشود به هر حال هرچند دو سه سال بيشتر به پايان محكوميت خزايي باقي نمانده اما احتمال دارد در ليستي كه وزارت خارجه براي تبادل زندانيان براي امريكا ارسال كرده نام مظفر خزايي هم گنجانده شده باشد و خيلي زودتر شاهد برگشت مظفر خزايي به كشور باشيم.(البته اگر با اتفاقات اخير همچنان تبادلي صورت بگيرد) لينكي كه پايين تر قرار داده ام در وبسايت رسمي وزارت دادگستري امريكا منتشر شده كه اطلاعات كامل و معتبري از پرونده مظفر خزايي در اختيار ما قرار ميدهد اميدوارم يكي از دوستان اين متن را دقيقتر ترجمه و در تاپيك قرار دهد ، توجه داشته باشيد چندين بار در همين متن اشاره شده اطلاعات ارسال شده مربوط به هر سه شركت قبلي خزايي بوده نه فقط اخرين شركت (پرت اند ويتني) ، لذا اطمينان داشته باشيد اطلاعات زيادي از موتورهاي رولز رويس و جنرال الكتريك نيز در اختيار ما قرار گرفته است لينك لينك ترجمه متن —————— اما بخش اخر خب در بخشهاي اينده به پروژه هايي خواهيم پرداخت كه اثبات ميكنند موتورهاي مورد بحث ما پاسخگوي همه نياز ما نيستند و ما به موتورهاي ٦٥ يا ٧٥ كيلونيوتني نيز احتياج داريم سوال اينجاست چه راههايي براي رسيدن به اين موتورهاي قدرتمند پيش روي ما قرار دارد؟؟ شرقي يا غربي ؟؟؟؟ مسير اول(جنرال الكتريك) همانطور كه مستحضر هستيد ما به فناوري ساخت نمونه هاي بهينه شده موتورهاي j85 و j79 كه بهترين توربوجتهاي شركت جنرال الكتريك و از بهترين توربوجتهاي رده سبك و متوسط جهان هستند دست پيدا كرديم ، تلاش براي توسعه موتور j90 بر مبناي j85 و همچنين مهندسي معكوس CFM56 نشانه هاي ديگري از گرايش ما بسمت موتورهاي اين شركت دارند شركت جنرال الكتريك بعد از توليد موتورهاي توربوجت j79 و j85 وارد ساخت توربوفن ها شد ، كه تصاوير تعدادي از اين موتورها را قرار ميدهيم  موتور F-404 با تراست ٤٩ و ٧٩ كيلونيوتن (خشك و پس سوز) موتور F-414 با تراست ٥٨ و ٩٨ كيلو نيوتن (خشك و پس سوز) و همچنين موتور فوق العاده اين شركت يعني F-110 كه از تراستي برابر74 كيلونيوتن در حالت خشك و ١٣٠كيلونيوتن در حالت پس سوز برخوردار هست  اين موتور با توجه به مشكلاتي كه موتورهاي پرت اند ويتني TF-30 و پرت اند ويتني F-100 براي جنگنده هاي F14 و F16 ايجاد كرده بودند ، در مدل هاي بعدي اين جنگنده ها ، جايگزين موتوره انها شد در هر حال اگر به هر طريقي بتوانيم به هر كدام از اين موتورها دست پيدا كنيم با توجه به روند فعلي ما حركت بعدي كاملا مشخص هست در غير اين صورت با توجه به توربوفن سازي موتور j85 كاملا محتمل است كه اين اقدام روي برادر بزرگتر يعني j79 هم صورت بگيرد در اين صورت موتوري با قطري حدود ٢٠ سانت بيشتر و تراستي حول و حوش ٦٥ كيلونيوتن در حالت خشك و ١١٠ كيلونيوتن در حالت پس سوز خواهيم داشت اولا يك موتور بومي مناسب براي جايگزيني موتورهاي TF-30 تامكت بدست خواهيم اورد كه از همين تراست برخوردار هستند (البته اگر از نظر ابعاد نزديك به هم باشند)، ثانيا با همين موتور ميتوانيم نياز خودمان در زمينه ي جنگنده هاي سنگين را برطرف كنيم حتي اگر توان حركت به سمت موتورهاي قوي تر را نداشته باشيم اين يكي از مسيرهاي پيش روي ماست  اما مسير دوم(پرت اند ويتني) خب با توجه به اطلاعات گسترده و قطعاتي كه از اين شركت توسط خزايي بدست ما رسيده ميتوانيم براي ٦٥ و ٧٥ كيلونيوتن به سمت موتورهاي TF-30 و F-100 حركت بكنيم اولي كه موجود است دومي هم اگر كه يكي دو فروند f16 ورودي قبل انقلاب را كالبدشكافي نكرده باشيم احتمالا از طريق بازار سياه و خيلي از كشورها از جمله ونزوئلا به دست ما رسيده است اما توجه داشته باشيد كه خود امريكايي ها هم از اين موتورها رضايت كافي نداشتند مسير سوم (ساترن) ترجيح نيروي هوايي قطعا و يقينا استفاده از توربوفن هاي غربي است اما با توجه به پيچيدگي كمتر موتورهاي شرقي نسبت به نمونه هاي غربي و از طرفي دسترسي به موتور AL-31 كه احتمالا از طريق روسيه ، چين ، اكراين يا ونزوئلا صورت گرفته باشد و همچنين نيم نگاهي به كمك روسيه در حوزه موتورهاي سنگين طي يك قرار داد مالي يا يك معامله با اطلاعات rq170 ، يا اطلاعات بدست امده از طريق خزايي شايد و شايد و شايد به ناچار اين راه براي حركت به سمت موتورهاي سنگينتر انتخاب شده باشد به هر حال موتورهاي سنگين مختلفي از شركتهاي مختلفي در دسترس هست و اميدواريم مسير مناسبي در پيش گرفته شود در پايان اين بخش دعوت ميكنم كليپي از مانور زيباي يك جنگنده فانتوم نيروي هوايي را ببينيد لينك برخي با توجه به عدم خروج دود از موتورِ اين جنگنده ، موتور را بهينه شده برخي موتور را كاملا بومي و برخي ديگر با استناد و كنار هم قرار دادن چنين تصاويري  ادعا دارند روند طي شده در مورد تايگر در مورد فانتوم هم صورت گرفته و ما يك يا چند فانتوم را صفر تا صد بصورت بومي ساخته ايم و اين فانتوم سرحال ، يكي از همين هاست  در مقابل برخي دوستان مسئله عدم مشاهده دود را مربوط به فعال بودن پس سوز و شايعات در مورد اين فانتوم را بي اساس ميدانند (البته فقط درمورد همين فانتوم) قضاوت با شما يا حق
  2. 2 پسندیده شده
    بسمه تعالی عین الاسد، پایگاهی که باید انهدام کامل را تجربه میکرد. مقدمه آنچه پیوسته در اخبار و تحلیل های غربی پیرامون ایران میخوانیم، بدون غلو کردن، این است که ایران در منطقه پروکسی هایی دارد که از دید آنها هم تروریست و آدم کش هایی خون آشامند، که به صغیر و کبیر، نظامی و غیر نظامی رحم نمیکنند، گویی که این تروریست ها مدتی در فضا زندگی میکرده اند و ایران این بیگانگان فضایی را برای مقابله با ایالات متحده که در همسایگی خودش قرار دارد به کره زمین آورده و حق حاکمیت این کشور در همسایگی خویش در ایالت های عراق و افغانستان و ولات عربی خلیج فارس را نقض نموده است. بنابراین لازم است تا با اقدامات بی ثبات کننده رژیمی که خود نیز بر ایالت ایران به غضب و با خشونت و تروریسم حاکم شده و البته با همین پروکسی های تروریست اش بشدت مقابله نمود، آنهم با هر ابزاری، اقتصادی، نظامی، فرهنگی، سیاسی و ... گذشته از این دلایل بسیار محکم برای مقابله با ایران و شیعیان!، آمریکا دلایل اقتصادی محکمتری برای حفاظت از ایالت عراق دارد و آنهم نفت است که به حساب بنده با صادرات حدودا سالانه 80 میلیارد دلار نفت توسط عراق، این کشور اگر تمام فروش نفت خود را به ایالات متحده واگذار کند، میتواند هزینه 7 هزار میلیارد دلاری که آمریکا برای حفظ امنیت مردمش در عراق کرده جبران کند، البته پس از 90 سال. با این کمدی سیاه در مقدمه، سری به واقعیت های نظامی روی زمین بزنیم، موقعیت جئو استراتژیک عین الاسد. پایگاهی در مرکز عراق، 160 کیلومتری غرب بغداد در استان الانبار و در فاصله 300 کیلومتری از مرز ایران، با عنوان اصلی عربی القاعده الجوی القادسیه. یکی از 5 ابر پایگاه هوایی عراق در زمان صدام که در سال 1975 و با درس گرفتن از نبردهای اسراییل و اعراب بدست پیمانکاران یوگوسلاویایی با هزینه 280 میلیون دلار آمریکا ساخته شد. از خصوصیات این پایگاه مجهز بودن آن به شلتر های نگهدارنده هواپیما در برابر بمباران هوایی و پیشرفته ترین هواپیمای وقت یعنی میگ های 25 ساخت شوروی بود. در جنگ 2003 آمریکا بر علیه عراق، این پایگاه توسط نیروهای استرالیایی ائتلاف اشغال شد، و تا 2011 تبدیل به بزرگترین پایگاه نظامی نیروهای ائتلاف آمریکایی در غرب بغداد گشت. علت این امر نزدیکی به بغداد، قرارگیری در پشت رودخانه فرات، نزدیکی به مرز سوریه و همچنین وجود امکانات فراوان رفاهی در آن یاد شده است، در کنار نظامیان آمریکایی این پایگاه محلی برای نشست و برخاست ایرفورس وان، یا همان هواپیمایی اختصاصی دولت فدرال آمریکا که برای جابجایی ریاست جمهوری استفاده میشود بوده است. این پایگاه پذیرای روئسای جمهور و وزرای آمریکایی، جرج بوش، اوباما، ترامپ، جان بولتون، رابرت گیتس، کاندولیزا رایس، پیتر پیس، و از همه اینها مهمتر چاک نوریس وملانیا ترامپ بجای فرودگاه بین المللی بغداد بوده است. ترامپ در پرواز مخفیانه خود به این فرودگاه از ناراحتی رفیق قلدرش بولتون بخاطر خاموش کردن همه چراغ هوای هواپیما و بستن همه پنجره ها شکوه نموده. در زمان جنگ عراق این پایگاه محل استقرار نیروی اعزامی تکاوران دریایی دوم آمریکا به همراه چند اسکادران هوایی بود و تا سال سپتامبر 2011 که آخرین نیروهای بجا مانده از آن تخلیه شدند، عملا در آن سال بسته شد. تا اینکه مجدد در سال 2014 و شکل گیری ائتلاف آمریکایی مقابله با داعش، فعالیت این پایگاه با استقرار تکاوران دریایی آمریکا به همراه جنگنده های اف 18 مجددا آغاز شد و تاکنون ادامه دارد. چرایی اهمیت این پایگاه از نظر نظامی اهمیت اصلی این پایگاه که از لحاظ جئو استراتژی نظامی کمتر به آن پرداخته شده است، قرار گیری آن در مرکز یک حمله احتمالی از سوی رژیم صهیونیستی به سمت ایران است، آنقدر نزدیک به مرکز که اگر خطی راستی از تهران تا تلاویو بکشیم از روی این پایگاه عبور خواهد کرد: در همه نقشه ها و تحلیل های مختلفی در سراسر نت از تحلیل گران و اندیشکده مختلف مطالعات نظامی و راهبردی بدست آوردم، همین خط که کوتاه ترین مسیر ممکن است به عنوان کریدور اصلی پرواز جنگنده های صهیونیستی به سمت ایران و بالعکس مسیر پاسخ احتمالی از سوی ایران بدان اشاره شده است. حمله ای که در بسیاری از سناریوها موفقیت آمیز بودن آن به حضور تعداد وسیعی از هواگردهای رادار گریز، بمب افکن های بزرگ همراه با بمب های سنگرشکن و یا حملات با استفاده از موشک های بالستیک با سرهای جنگی هسته ای کم توان براورد شده است. ایالات متحده خود نیز در تهمید برای حمله احتمالی به تاسیسات هسته ایران، اشکال مختلفی از تسلیحات سنگر شکن مانند بمب 2.5تنی GBU-28 و بمب سنگین 13 تنی MOAB برای نفوذ به عمق 40 متری و بونکر های زیر زمینی طراحی کرده است، رها سازی چنین بمب های بسیار سنگینی مستلزم حضور بمب افکن در نزدیکی اهداف زمینی بصورت پنهانکار یا در نهایت اسکورت و پشتیبانی هوایی با تعداد بسیاری از جنگنده های مختلف به منظور ایجاد امنیت هوایی برای مهاجمین و انهدام همزمان شبکه های پدافندی ایران است. این حمله با این وسعت برای سرزمین های اشغالی که در فاصله 1300 کیلومتری در خط مستقیم از مرزهای ایران قراردارند (دست کم نزدیک به 3 تا 5 هزار کیلومتر عملیات پروازی یک هواگرد) حجم عظیمی از عملیات هوایی، شناسایی، سوخترسانی، پشتیبانی و همچنین امداد و نجات خلبانان در دوردست احتیاج دارد و بدین منظور زیرساخت های بسیاری در اطراف ایران برای پوشش چنین حمله ای نیاز است تا در صورت بروز نقص فنی، اقدام تقابلی پدافند و نیروی هوایی ایران در تعقیب و ضربه متقابل، تمهیدات لازم را پیش بینی کرده باشد. در یک اقدام هوایی برای طرح ریزی عملیات، مسافت نخستین فاکتوری است که به آن توجه میشود، مسافت و مسیر پرواز تعیین کننده میزان و چگونگی مدیریت مصرف سوخت و سوخترسانی، مقدار مهمات قابل حمل و میزان سنگینی وزن جت ها، پیچیدگی عملیات جمینگ و طرح و نقشه های مختلف برای مسیرهای هوایی ست. بدیهی است که یک حمله موفق بهتر است با کمترین میزان سوخت برای هر هواپیما و حجم مهمات زیاد، با تعداد کمتری از هواپیما تعداد کمتری از پرواز و مسیری کوتاه تر انجام شود. پرواز دسته های بزرگ، امکان غافلگیری را از بین میبرد، احتمال موفقیت پدافند حریف و تلفات هواگرد های مهاجم را بیشتر میکند، از طرفی مسافت های طولانی به مقدار سوخت بسیار بیشتری نیامندند که سبب میشود تا چند مرحله سوختگیری هوایی و در هر مرحله افزایش ریسک اتفاق افتد. مسیر طولانی و سوخت زیاد باعث قابلیت کمتری در حجم و تعداد بمب ها نسبت به هر جنگنده و یا بمب افکن می شود و احتمال موفقیت حمله را کمتر کرده و تعداد پروازهای لازم را بیشتر میکند. اگر به تجربه های نیروی هوایی بنگریم، نزدیک ترین تجربه در دسترس عملیات غرور آفرین حمله به اچ 3 توسط نیروی هوایی ایران در یک پرواز 3500 کیلومتری ست. گفتنی ست رادارهای پدافند عراق به مدت 67 دقیقه جنگنده های ایران را در کنسول های خود مشاهده کرده اند، اگر عراقی ها و ترکها جنگنده های ایران را بجای یکدیگر اشتباه نگرفته بودند، هر لحظه نیروی هوایی عراق یا ترکیه میتوانست جلوی ادامه حمله و یا بازگشت جنگنده ها به مبدا خود را بگیرد و تلفات سنگینی به نیروی هوایی کشورمان نیز وارد کند. فرماندهان وقت نیروی هوایی ایران بدلیل طولانی بودن مسیر پرواز، پایگاه هوایی پالمیرا در سوریه را به عنوان موقعیت اضطراری برای فرار جنگنده ها در صورت وقوع اقدام متقابل عراق در بستن مسیر بازگشت و یا بروز نقص فنی تدارک دیده بودند. سوخترسان های ایرانی از فرودگاه دمشق برخاستند تا در ارتفاع 100 متری از سطح زمین که مشابه ارتفاع پروازی یک موشک کروز است دوبار در رفت و برگشت در فاصله مرزهای هوایی عراق و سوریه به فانتوم های ایرانی سوخترسانی کنند، چنین عملیات پیچیده و بی نظیری که در دنیا تکرار نشده است، با استفاده از 4 مرتبه سوخترسانی، 2 مرتبه در دور دست و خاک دشمن، دو مرتبه در آسمان ایران (ارومیه) به همراه عملیات الکترونیک و فریب هوایی وسیع برای گول زدن پدافند و نیروی هوایی عراق و ترکیه انجام شد. نقشه عملیات هوایی H3 مشابه همین تمهیدات نیز برای هر حمله هوایی، نیاز است، گرچه جنگنده های امروزی نسبت به دهه 60 از بهره وری و قابلیت حمل سوخت بسیار بهتری بهره مند هستند، منجمله جنگنده های رژیم صهیونیستی، افزون بر آن امکانات پنهانکاری و تقابل الکترونیک پیشرفته تری را در اختیار دارند، و چنین مزایایی باعث میشود تا بتوانند از مسیر های کوتاه تر و مستقیم تر طرح عملیات را پیاده سازی کنند. اما همچنان تمهیدات برون مرزی نظیر پایگاه های هوایی و موقعیت های سوختگیری هوایی و شناسایی هوابرد در نزدیکی مرزهای ایران برای صهیونیست ها در صورت طراحی یک حمله به تاسیسات هسته ای ایران الزامی است و هیچ عملیاتی بدون پیش بینی چنین امکاناتی اجرایی نخواهد بود. اما چرا از دید من عین الاسد، در چنین حمله ای نقش بسیار وسیعی میتواند داشته باشد، موارد بسیاری را میتوان برشمرد، نخست، پشتیبانی هوایی، نظیر همان نقشی که پایگاه هوایی پالمیرا و فرودگاه دمشق در فراهم آوردن امکان نشست و برخاست اضطراری برای ایران در حمله به اچ3 فراهم آورد، دوم بستن دست ایران در تعقیب جنگنده های صهیونیست در آسمان عراق، سوم مشارکت مستقیم در حمله به تاسیسات هسته ای ایران بدلیل نزدیکی بسیار به مرزهای ایران در صورتی که آمریکا بخواهد خودش اقدام کند، چهارم ایجاد امکان رهگیری موشک های بالستیک شلیک شده از سوی ایران و فراهم ساختن هشدار زودهنگام برای اسراییل و یا حتی اقدام پدافندی علیه موشک های بالستیک و کروز ایران، فراهم آوردن عملیات فریب همانند همان اقدامی که ایران در فریب پدافند ونیروی هوایی عراق با استفاده از جنگنده های اف 14 در مشغول کردن فرودگاه بغداد و حمله با استفاده از اف5 ها برای زدن تاسیسات نفت کرکوک صورت داد، تا تصمیم گیران ارتش عراق نسبت به نوع تهاجم ایران به خطا بیفتند و اسکادران های بمب افکن اف 4 ایرانی بتوانند خود را به دوردست ترین پایگاه هوایی در مرز با اردن برسانند. و اما بیاییم و به تصاویر و نقشه های تحلیل گران غربی در مورد امکان پذیری حمله اسراییل از خاک سرزمین های اشغالی به ایران و کریدورهای پروازی بنگریم، کوتاه ترین و یا مسیر اصلی از عین الاسد میگذرد: در تصویر فوق CENTRAL ROUTE به دقت از بالای عین الاسد عبور میکند چرا آمریکا نباید در عین الاسد باقی بماند سوای جنبه های نظامی که ناامنی فراوانی برای کشورمان ایجاد کرده است، باقی ماندن آمریکا در عین الاسد به منظور مقابله با داعش البته دروغی بیش نیست، ایالات متحده یک پایگاه پهپادی عظیم در عین الاسد برای کشتار بی حساب مردم خاورمیانه و تامین امنیت اسراییل، ایجاد کرده اند. آنها از این پایگاه ها اقدام سیاسی خود در منطقه به ابزارهای نظامی تضمین میکنند، این پایگاه ها را باید ابزارهای لازم در جهت تشکیل طرح خاورمیانه بزرگ و تجزیه عراق و ایران بدانیم. هم اکنون به اذعان بسیاری از اندیشمندان، منجمله تحلیل گران برخی اندیشکده های آمریکایی، آنها لازم میدانند تا بلوک سنی-کردی و تجزیه عراق را صرفا به بهانه واهی مقابله با ایران شکل دهند، اما این آشکار است که آنها به دنبال قتل عام مردم منطقه، بخصوص مسلمانان خاورمیانه بدست یکدیگر و توسعه بیشتر اختلافات قومی و مذهبی صرفا برای امنیت اسراییل و وابستگان سیاسی خود در حکومت های غیر مردمی بخصوص پادشاهی های عربی هستند. سیاست مدیریت اختلافات برای حفظ جایگاه خود بعنوان پلیس باغ وحشی که حق اصلی استفاده از هرگونه قوه قهریه را برای خود تصور میکند. با استفاده از پکیج های نظامی-اقتصادی در اقساط نفتی بلند مدت. با ادعای تامین صلح، از بمباران هوایی و سازمان های امنیتی نظامی یا همان PMCs های خود برای تعمیق خشونت و تروریسم بهره گیری می کنند، این روشن است که کشتن مردم هیچ گاه راه حلی برای تروریسم نبوده و به توسعه و ترویج خوی انتقام دامن خواهد زد، بدیهی ست این انتقام و تروریسمی که بی دلیل توسط آمریکا شعله ور شده است، متوجه سیاستمداران وابسته و نظامیان آمریکایی خواهد بود همانهایی که در قوانینشان بدون محاکمه مردم را کشته و اقدام متقابل مردم مظلوم خاورمیانه در برابر خود را تروریسم قلمداد میکنند. در همان ابتدای شروع جنگ جنوب افغانستان پس از حملات یازده سپتامبر، عملیاتی در آسمان پاکستان توسط پهپادهایی که از عربستان! برخاسته بودند انجام شد، آنزمان برای من قابل پیش بینی بود که آمریکا القاعده را در سراسر خاورمیانه، از افغانستان تا یمن و عراق و سوریه و ... هر جا که بتواند برچسب تروریسم بزند تسری داده و خودش با پهپاد آن را دنبال خواهد کرد، در فاصله سالهای 2004 تا 2013 آمریکا با وجود اعتراض های بسیاری از مردم افغانستان و پاکستان، بیش از 375 حمله پهپادی انجام داده که به کشته شدن 2561 نفر مطابق با آمارهای اعلام شده رسمی منتهی شده، از سال 2002 تا 2013 نیز مشابه همین حملات پهپادی 99 مورد در یمن نیز صورت گرفته که به کشته شدن 552 نفر انجامیده، در سومالی، سوریه، عراق، و ... نیز چنین حملاتی انجام شده است، در تمامی این ترورهای هوایی غیر نظامیان بسیاری نیز کشته شده اند، مطابق با برخی آمارهای رسمی، در بیش از 6700 حمله پهپادی آمریکا در خاورمیانه رقمی بالغ بر 12هزار نفر ترور شده اند که دست کم 1200 نفر آنها غیر نظامی و از این میان نزدیک به 400 نفر کودک بوده اند. مبرهن است که هیچ یک از این ترورهای هوایی یا حکم مرگ های آمریکایی با استفاده از محکومیت قضایی متهمان صورت نگرفته است. تا کنون فقط در دو دولت اوباما و ترامپ 900 حمله پهپادی منجر به ترور انجام شده است، آنهم بر سر مردمی که حتی برای دفاع از خود شاید قادر به خواندن و نوشتن شکواییه نباشند چه رسد به پیگیری در سازمانهای بین المللی و کنوانسیون های حقوق بشر. از همه موارد فوق که بگذریم، ترور یک شخصیت رسمی نظامی، و نفر دوم جمهوری اسلامی ایران، از نظر محبوبیت در میان مردم، در کشوری ثالث و در زمان صلح با زیرپا گذاشتن تمام قواعد و رسوم بین المللی در حقوق دیپلماتیک، بیانگر آن است که این هیولای ترور هوایی دیگر حد و مرزی برای خود نمیشناسد. اگر امروز به فکر مقابله همه جانبه با فناوری تروریسم بی حد و حصر آمریکا در خاورمیانه نباشیم، باید منتظر روزگاری بمانیم که تمامی نخبگان، دانشمندان و حتی مردم عادی کشور ما ایران نیز منتظر بمبی باشند که پهپادهای آمریکایی از آسمان بر سرشان بی اندازد و در عوض بگوید آخ اشتباه شد، یا اینکه مشکوک بودیم!. و برای آنهایی که باور ندارند حملات پهپادی ایالات متحده در سراسر خاورمیانه ربطی به ایران ندارد: نویسنده WORIOR اقتباس یا درج مطلب تنها با ذکر نام نویسنده و آدرس سایت مجاز است. تقدیم به ارواح پاک شهدای مقاومت.
  3. 2 پسندیده شده
    همین حالا هم دارن رسما مخفی کاری می کنن و شما حواستون نیست. اول در مورد خسارت های مالی که اتفاق افتاده هیچی نگفتن. دوم در مورد انتقال سربازها، همون چیزی هم که گفته شد با تاخیر بود. سوم خبرنگارها رو بعد از چند روز راه دادن. چهارم بر اساس تصاویر قبل از این چند روز به سرعت در حال پاکسازی بودن. پنجم و مهم ترین: اربیل! در مورد اربیل اخباری بیرون نیومد نه تایید و نه تکذیب!‌ بعد از مدتی طرف ایرانی هم بهش هیچ اشاره ای نکرد. در حالی که هنوز به این موضوع حمله به اربیل توی رسانه ها اشاره می شه.
  4. 2 پسندیده شده
    1 آوریل 2019 بیلی مونکور مترجم رضا کیانی موحد دریاسالار یی سان-سین یک قهرمان ملی شناخته شده در کره است، اما اغلب در غرب مورد غفلت قرار گرفته است. با این حال ، بسیاری از مورخان او را در همان سطح هوراشیو نلسون و بهترین دریاسالاران تاریخ جهان قرار می دهند. معروف است که وی هرگز یک نبرد و حتی یک کشتی را از دست نداد. از سهم انقلابی وی در جنگهای دریایی و مهارتهای قابل توجه او نباید غافل شد. یی به عنوان یک دریانورد، در موارد متعددی موفق به غلبه بر نیروهای برتر از نیروهای خود شد، از جمله در یک نبرد بر نیرویی غلبه کرد که در آن دشمنش حداقل برتری 20 بر یک نسبت به نیروهای خودی داشت. (توجه: طبق کنوانسیون های نامگذاری شرق آسیا نام خانوادگی قبل از نام شخص آمده است. یی نام خانوادگی است.) ظهور یک افسانه علی رغم وضعیت افسانه ای یی در کره، شروع فعالیت نظامی وی امیدوار کننده نبود. در حقیقت، او تا 34 سالگی نظامی نشد و عنوان پیرترین افسر را در ارتش بدست آورد. بخشی از آن به این دلیل بود که یی در اولین تلاش خود برای ورود به ارتش از اسب افتاد و پایش شکست و در نتیجه در امتحان ورودی ارتش کره شکست خورد. با این حال ، او امتحان دوم خود را با موفقیت پشت سر گذاشت. یی نخستین بار در ارتش علیه گروهی از افراد متجاوز بنام ژورچن وارد عمل شد. یی آنها را به جنگیدن تطمیع کرد و در هم کوبید. یی رهبر آنها را به اسارت گرفت و اعدام كرد، سپس به مبارزه علیه کسانی كه باقی مانده بودند ادامه داد. با این حال، او در ارتش سلسله جوزن چندین رقیب داشت و یی یکی از افسرانی بود که توسط مافوق های حسود خود نادیده گرفته شدند. یی پس از اینکه به دروغ متهم به ترک خدمت در زمان نبرد شد، رتبه خود را از دست داد. با این حال ، او هنوز همپیمانان خود را داشت و به زودی به عنوان فرمانده آکادمی آموزش نظامی منصوب شد. در آن زمان مشخص شده بود که ژاپن برای اشغال کره نقشه هایی در سر دارد و یی از پست جدید خود برای ساخت نیروی دریایی منطقه ای استفاده کرده است. در این زمان بود که یی با خلق یک نوع انقلابی جدید از کشتیهای نظامی، خلاقیت خود را نشان داد. کشتی لاک پشتی یکی از برجسته ترین دستاوردهای دریاسالار یی، که به نوبه خود بسیاری از موفقیتهای بعدی او را ممکن کرد، اختراع کشتی لاک پشتی بود. کشتی لاک پشتی نام خود را از سپر فلزی روی عرشه ی خود می گیرد که برخلاف عرشه های باز کشتی های دیگر در آن زمان بود. این پوشش محافظت بسیار خوبی در برابر سلاح های آتشین و پرتابه ها بود. بیشتر مورخان معتقدند که کشتی لاک پشتی نخستین کشتی زرهی بوده و برخی آن را اولین کشتی زرهپوش می دانند. سلاح اصلی آن شامل توپ، سر اژدهای نصب شده بر روی سینه ی کشتی که می توانستند آن را برای نصب سلاح های مختلف استفاده کنند و همچنین نیزه هایی در بالای سپر فلزی کشتی بودند. توپ ها از آنجا که ژاپنی ها به طور کلی از توپ های زیادی در کشتی های خود استفاده نمی کردند، بسیار تأثیرگذار بودند. سر اژدها در ابتدا فقط برای ایجاد رعب و وحشت در دشمن در نظر گرفته شده بود، اما یی خیلی زود فهمید که می تواند سلاح های مختلفی را در آن نصب کند. می توان از آن برای نصب توپ های ساده استفاده کرد، یا سلاح های دودزا و حتی سلاح های آتش افکن. سرانجام ، نیزه های فلزی که نصب شده بر روی عرشه، سوار شدن سربازان دشمن به کشتی را تقریبا غیرممکن کرده بود. این یک غافلگیری در حمله و دفاع بود. حمله ی ژاپن ژاپن درست پس از گذشت یک سال از رسیدن یی به مقام جدیدش، حمله به کره را آغاز کرد. یی پیش از این هرگز فرماندهی یک کشتی را برعهده نگرفته بود، اما در چهار ماه اول جنگ 11 نبرد نیروی دریایی را با پیروزی پشت سر گذاشت. اولین نبرد دریایی وی نبرد اوکپو بود که او و یک فرمانده دیگر ، وون جیون ، 26 کشتی ژاپنی را نابود کردند و در حالی که فقط سه نفر کره ای زخمی شدند. یی بزودی کشتی های ژاپنی دیگر را نیز در منطقه تعقیب و را نابود کرد. ژاپنی ها هنگام ورود وی به منطقه، غالباً از ترس کشتی های خود را ترک می کردند و آنها را نابود می کردند. تویوتومی هیده یوشی، رهبر نظامی ژاپن، با افزایش استعداد نیروی دریایی خود به 1700 فروند کشتی به کره ای ها پاسخ داد. با این حال، یی مزایای بسیاری داشت. اول اینکه، او اطمینان داد كه مردانش به خوبی آموزش دیده اند. دوم، او مناطق ساحلی را که نبردها به خوبی در جریان بود می شناخت و توانست از جزر و مد و تنگه ها به نفع خودش سود ببرد. سوم، تواناییهای رهبری طبیعی وی باعث الهام بخش مردان او شد. سرانجام، یی کشتی های لاک پشت خود را داشت. متأسفانه، جنگ برای کره در زمین به خوبی پیش نمی رفت. ژاپنی ها قادر بودند از مکانهایی دور از موقعیت دریاسالار یی پیدا شوند و بخش اعظمی از کره، از جمله سئول ، را به تصرف خود درآوردند. با این حال، کره ای ها با سلسله ی مینگ در چین متحد شدند که به عوض شدن مسیر جنگ در خشکی کمک کرد. چهار حمله را متوقف کنید ژاپنی ها سه عملیات دریایی دیگر را در سال 1592 به راه انداختند. یی قلاده ی کشتی های لاک پشت خود را در طول عملیات دوم بازکرد. کشتی لاک پشتی ابتدا در نبرد ساچئون دیده شد که در آن نبرد نیروهای یی کل ناوگان ژاپنی را نابود کردند در حالی که تنها 5 نفر از کره ای ها زخمی شدند. با این حال ، یکی از این زخمی ها خود یی بود که از شانه زخمی شد هرچند که نجات یافت. دریاسالار یی در اواخر سال 1592 حداقل در 15 نبرد پیروز شده بود و هر 4 عملیات دریایی ژاپنی ها را عقیم گذاشته بود. ژاپن از کره عقب نشینی کرد. با این حال ، آنها به مدت طولانی منتظر نماندند. در این میان ، دریاسالار یی با مشکلات سیاسی برخورد کرد. ژاپنی ها تصمیم گرفتند از رقابت های دربار كره استفاده كنند و یكی از مردانشان، یك مأمور دوجانبه به نام یوشیرا را برای خرابكردن شهرت یی به کره فرستادند. یوشیرا اطلاعات غلطی به رهبران كره داد و آنها را متقاعد كرد كه یی را به منطقه ای بفرستند كه یی می دانست برای کشتی هایش خیانت آمیز است. یی به هر چیزی که جاسوسان ادعا می کردند مشکوک بودند، اما اگرچه غریزه ی او درست بود ، اما او به دستور مخالفان سیاسی خود به دلیل نافرمانی از دستورات دستگیر، تنزل رتبه و تقریباً تا مرگ شکنجه شد. متحدان وی سرانجام وی را آزاد کردند. در این میان ، ژاپن با آگاهی از اینکه یی از چرخه ی فرماندهی حذف شده تهاجم جدیدی را آغاز کرد. قهرمان کره ون جیون اندکی پس از به دست گرفتن فرماندهی نیروی دریایی در نبرد فاجعه آمیز چیلچئولیانگکشته شد. یی بار دیگر دریادار و مسئول باقیمانده ی ناوگان کره شامل 13 فروند کشتی شد. دریاسالار یی، به ظاهر به دلیل ناکامی وون یون معذب بود و خود را برای آخرین نبرد آماده کردد. با این حال، او تصمیم گرفت تا آنجا که ممکن است ژاپنی های زیادی را با خود غرق کند. وی در تنگه میونگ ریانگ موضع گرفت، زیرا آنجا تنگ بود، جریان آبی قدرتمند و مطلوبی داشت، در سایه ی کوههای اطراف احاطه شده بود، و گردابهایی خائنانه داشت. نبرد از اوایل صبح شروع شد که جریان آب به سمت شمال بود. حدود 330 فروند کشتی جنگی ژاپنی به 13 فروند کشتی یی حمله کردند. در واقعیت، نبرد به عنوان 330 در مقابل یک آغاز شد ، زیرا تنها دریاسالار یی به اندازه کافی جسور بود تا کشتی خود را به سمت ژاپنی ها پیش براند. او می دانست که از دو مزیت برخوردار است: توپ های بی شماری (که ژاپنی ها در آن زمان به ندرت از آنها استفاده می کردند) و کماندارانش. در مقابل ، کشتی های ژاپنی برای تصادف با سینه ی کشتی طراحی شده بودند. همانطور که کشتی سرفرماندهی کره ژاپنی ها را از راه دور بمباران می کرد، کشتی های دیگر ناوگان کره دل و جرأت پیدا کردند و به آرامی به او پیوستند. با قرار گرفتن ژاپنی ها در میانه ی تنگه، جریان آب به سمت جنوب تغییر کرد. در نتیجه، کشتی های متراکم ژاپنی شروع کردن به تصادم با یکدیگر کردند. کشتی های ژاپنی هدف آسانی برای توپ های کره ای ها بودند. ملوانان ژاپنی شروع به پریدن کشتی کردند اما در جریان قوی آب غرق شدند. در پایان روز ، ژاپنی ها نیمی از مردان و 30 فروند از کشتی هایشان را از دست داده بودند. برخی مورخان معاصر بر این باورند که تلفات کشتی های ژاپنی حتی بیشتر از این بوده است. دریاسالار یی حدود ده نفر تلفات داشت و حتی یک فروند کشتی هم از دست نداد. نبرد نهایی در دسامبر 1598، ژاپنی ها ناوگان دیگری را به کره فرستادند، این بار به سمت نوریانگ. نبرد نوریانگ نبرد نهایی دریاسالار یی است. در این زمان نیروی دریایی امپراطوری مینگ برای کمک به کره ای ها سررسید. مینگ 6 فروند کشتی جنگی و 57 فروند ناوچه به صحنه آورد. کره ای ها 82 فروند از کشتی های جنگی معمول خود را به همراه سه کشتی لاک پشتی به همراه داشتند. وقتی که کره ای ها بار دیگر از تنگه ها به نفع خود استفاده کردند ژاپنی ها بار دیگر عقب نشینی کردند. دریاسالار یی دستور داد تا برای از بین بردن ناوگان دشمن آنها را تعیقب کنند. با این حال، این تعاقب به قیمت زیادی حاصل شد و دریاسالار یی در طی نبرد به طرز مهلکی از شانه زخمی شد. آخرین دستورات دریاسالار این بود كه برادرزاده اش، یی وان، زره او را بپوشد و طبل جنگی را به صدا درآورد. با جعل هویت دریاسالار یی توسط یی وان او می دانست که می تواند روحیه افرادش را بالا نگه دارد. این تعاقب بسیار موفقیت آمیز بود و ناوگان مشترک کره و چین در حدود 200 فروند کشتی ژاپنی را منهدم کرد. کره ای ها بار دیگر هیچ کشتی ای را از دست ندادند. میراث پس از مرگ یی، کره ای ها در همه جا آشفته حال شدند. زیارتگاههای زیادی به احترام وی در سراسر کشور ساخته شد و وی در کنار پدرش با احترام دفن شد. خوشبختانه برای کره ای ها این نبرد پایان جنگ بود و کره نجات یافت. امروزه موارد مشترک زیادی در کره ی شمالی و جنوبی وجود ندارد اما تکریم یاد دریاسالار یی سان-سین یکی از آنهاست. عنوان دریاسالار یی در حال حاضر سومین رتبه ی برتر در ارتش کره ی جنوبی است و کره ی شمالی هم یک مدال افتخار به نام او دارد. خیابان های بی شماری به نام او وجود دارد، بناهای تاریخی زیادی وقف او شده، یک کلاس ناوشکن به نام او نامگذاری شده و یک سکه کره جنوبی با تصویر او ضرب شده است. او اخیراً در فیلم کره ای The Admiral: Roaringدر سال 2014 به تصویر کشیده شد. با این حال، این فیلم هرگز به انگلیسی ترجمه نشد (طعنه آمیز آنکه یک نسخه ی ژاپنی از آن وجود دارد)، و افسانه او هنوز هم تا حد زیادی در غرب نادیده گرفته می شود. امیدوارم با گسترش افسانه او این امر تغییر کند. مترجم رضا کیانی موحد منبع http://wars-and-history.mihanblog.com/post/2080
  5. 2 پسندیده شده
    جنگجو خیابان هنگ تانک سلطنتی ارتش انگلستان مفهوم جدیدی برای تانک های چلنجر2 خود تعریف کرده و آن را برای اولین بار در سال 2018 با نام پروژه Streetfighter معرفی نموده است. تانک Streetfighter مجهز به یک استتار قهوه ای-سفید-آبی کم رنگ است. در حقیقت این الگوی استتار، یک الگوی قدیمی برای نیروهای زرهی ارتش انگلستان برای نبردهای شهری است. نیروهای زرهی انگلیس مستقر در برلین در اواخر جنگ سرد مجهز یه چنین الگوی استتاری بودند. از جمله ویژگی های Streetfighter می توان به مجهز بودن این تانک به سیستم IronVisionاشاره کرد. سیستم IronVision یک سامانه نظارتی است که توسط شرکت اسرائیلی البیت سیستمز توسعه پیدا کرده است. در حقیقت در این فناوری که اسرائیل آن را توسعه داده، به خدمه خودروهای زرهی اجازه میدهد بدون نیاز به خارج شدن از وسیله نقلیه خود با کمک سیستم های واقعیت افزوده یک دید 360 درجه ای از محیط اطراف خودرو خود داشته باشند. سیستم IronVision شامل مجموعه ای از دوربین های الکترواپتیک و مادون قرمز است که در اطراف بدنه وسیله نقلیه زرهی قرار گرفته اند. سپس داده ها به یک صفحه نمایشگر که بر روی کلاه خود خدمه تانک نصب است فرستاده می شود. خدمه خودرو زرهی می تواند تمامی داده های لازم را به شکل واقعیت افزوده همانند کلاه خلبان های جنگنده اف-35 مشاهده کنند. چنین قابلیتی خصوصا در میدان نبرد شهری برای خودروهای نظامی اهمیت بسیاری دارد. زیرا خدمه خودروهای نظامی در یک محیط شهری متراکم، نقاط کور زیادی خواهند داشت که منجر به اشکال در شناسایی موقعیت توسط خدمه می گردد که نتیجه آن عملکرد پایین خودروهای نظامی خصوصا تانک ها در نبرد شهری می شود. اما سیستم های نظارتی همانند IronVision با تقویت شناسایی موقعیت و بالابردن آگاهی خدمه از موقعیت خود موجب افزایش عملکرد خودروهای زرهی در میدان نبرد شهری می شوند. نمونه اسرائیلی کلاهخود سیستم IronVision مجهزبه واقعیت افزوده بخشی از دوربین های سیستم IronVision که در کناره بدنه نصب شده است. برای افزایش آگاهی از موقعیت خدمه تانک Streetfighter، خدمه این تانک ویژگی منحصر بفرد دیگری در اختیار دارند. خدمه تانک می توانند از یک خودرو رزمی بدون سرنشین کوچک برای بررسی محیط پیرامونی خود استفاده کنند. این خودروی بدون سرنشین به خدمه اجازه می دهد مکان های احتمالی کمین یا خطرهای دیگر را بررسی کنند. همچنین داخل ساختمان ها شود و نیروهای مهاجم احتمالی در داخل انها را پیدا کند. علاوه بر خودروی زمینی بدون سرنشین در صورت لزوم خدمه می توانند از اطلاعات پهپادهای نظارتی نیز برای بررسی محیط اطراف استفاده کنند. برای هماهنگی هرچه بیشتر نیروهای پیاده نظام با تانک ها، پروژه Streetfighter به تجیهیزات مناسبی مجهز شده است. سربازان پیاده نظام می توانند به کمک مانیتوری که در عقب تانک نصب شده است دید تمامی دوربین های که در اطراف تانک نصب شده را در دسترس داشته باشند به عنوان مثال هنگامی که نیروها درحال پیشروی در پشت سر تانک هستند می توانند ببیند در جلوی تانک چه اتفاقی روی میدهد. همچنین عکس این قابلیت نیز جود دارد در صورت نیاز، خدمه تانک می توانند به دوربین هایی که سربازان به همراه دارند دسترسی داشته باشند و از دید آنها محیط پیرامونی را ببینند. برای کمک بیشتر به پیاده نظام در بخش پشتی تانک یک محفظه دارای مهمات، و بسته های کمک های اولیه نیز تعبیه شده است. هماهنگی بیشتر پیاده نظام با تانک یکی از الزامت نسل جدید تانک ها است مانیتور تعبیه شده در پشت تانک مدل اول Streetfighter خودروی شناسایی بدون سرنشین تانک مدل اول Streetfighter ویژگی دیگر تانک Streetfighter قابلیت شلیک موشک های Brimstone است. این تانک در بالای برجک خود یک پرتابگر دوتایی موشک Brimstone دارد. موشک های Brimstone با قابلیت هدایت چند حالته (هدایت میلی موجی و سیستم هدایت لیزری) می تواند در تمامی شرایط محیطی و آب وهوایی با تهدیدات به مقابله بپردازد. در نتیجه به کمک قابلیت خودمختاری و گشت زنی موشک Brimstone، خدمه می توانند همانند قاتلی خاموش با هومشندی و دقت بالا تهدیدات را از میان بردارند. با بررسی تانک Streetfighter متوجه خواهید شد این تانک فاقد بسیاری از الزامات تانک های اصلی میدان نبرد در محیط های نبرد کنونی است. برنامه ای برای افزایش حفاظت دیده نمی شود، هیچ زره غیر واکنشی و یا واکنشی ماژولار بر روی بدنه نصب نشده است، فاقد جایگاه سلاح های کنترل از راه دور است. هیچ برنامه ای برای سیستم های دفاع فعال برای این پروژه در نظر گرفته نشده است. شاید در وهله اول تانک Streetfighter یک پروژه ناقص و خام به نظر می رسد. در حقیقت ارتش سلطنتی انگلیس به دنبال ساخت یک بروز رسانی برای تانک های خود نیست. برنامه Streetfighter یک بستر ازمایشگاهی برای بررسی سیستم های نوین برای نسل بعدی خودروهای زرهی است. در حقیقت سیستم های نظارتی یکپارچه مجهز به قابلیت های واقعیت افزوده، هماهنگی خودروهای سرنشین دار و بی سرنشین، سیستم های ارتباطی نوین و استفاده از موشک ها و یا پهپادهای انتحاری هوشمند قابلیت های نسل آینده خودروهای رزمی هستند. تانک Streetfighter با دارا بودن چنین قابلیت هایی موجب می شود ارتش انگلیس درک کاملتری از قابلیت های خودروهای زرهی میدان نبرد در آینده بدست آورد. پرتابگر دوتایی موشک که در بالای برجک قرار دارد Brimstone در حقیقت پروژه جنگجو خیابان بررسی و آشنایی بیشتر ارتش انگلیس با قابلیت های خودروهای رزمی در اینده است
  6. 1 پسندیده شده
    آمریکا توانایی اشغال ایران را نداره. ترامپ هم با وعده ی اینکه جلوی جنگ را میگیره در انتخابات آمریکا پیروز شد. نه پنتاگون نه کاخ سفید جنگ با ایران را نمی خواهند چون توانایی اون را ندارند. برای همین تلفات را پنهان میکنند که مجبور به پاسخ دادند و جنگ نشوند. علاوه بر اون با پنهان کردن تلفات پیروزی را هم به دست می آورند. یعنی اونها به مردم دنیا می گویند ژنرال بزرگ ایران را کشته اند و ایران ها نتوانستند حتی یک نفر را در جواب بکشند. این شایعات را هم که نوشتید توسط عوامل خودشان در رسانه های دنیا پخش شده تا به این هدف برسند. اگه حرف های سردار حاجی زاده را هم حتی یک بار گوش داده بودید ایشون گفت که ایران دنبال کشتار نبود چون به خوابگاه ها و پناهگاه های پایگاه حمله نکرد ولی قطعا چند صد آمریکایی کشته و زخمی شدند.
  7. 1 پسندیده شده
    سرانجام مهاجمین یکی از دلایل دفع این حمله حضور واحدهای زرهی از لشگر 18 در نزدیکی ابو دفنه بوده ============================= ویدئو حملات مسلحین به مواضع ارتش در ابو دفنه https://www.aparat.com/v/s74gx لحظه انهدام خودرو مسلحین / تصاویر انهدام در داخل خودرو ضبط شده است https://www.aparat.com/v/2s3nq
  8. 1 پسندیده شده
    توضیحات سردار حاجی زاده از شب شهادت سردار سلیمانی https://www.farsnews.com/media/13981102001275/%D9%86%D8%A7%DA%AF%D9%81%D8%AA%D9%87%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D8%AA%D8%B1%D9%88%D8%B1%D8%AD%D8%A7%D8%AC-%D9%82%D8%A7%D8%B3%D9%85-%D8%A8%D9%87-%D8%B1%D9%88%D8%A7%DB%8C%D8%AA-%D8%B3%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D8%B1-%D8%AD%D8%A7%D8%AC%DB%8C%E2%80%8C%D8%B2%D8%A7%D8%AF%D9%87
  9. 1 پسندیده شده
    انگار این آمار کم کم به آمار عملیات خیره کننده اچ 3 نزدیک میشه و روز به روز دایره اش گسترده تر می شود. نابودی چندین جنگنده و بالگرد، نابودی تمام پهپادهای روی زمین، الان هم 134 کشته و چند صد زخمی. به شخصه امیدوارم این آمار واقعی باشد هرچند تقاص قطره ای خونی از دو فرمانده شهید نیست ولی مقداری این نوع اطلاع رسانی بخصوص اینکه فاقد منابع استنادی است و همچنین تاریخ این نوع سخن ها، کمی نامناسب است. ذکر تلفات و خسارت بدون ردیف کردن تصاویر و فیلم و دیگر مستندات نمی تواند بجز برد محدود داخلی در زمانی کوتاه اثری دیگری داشته باشد. از این رو شاید بهتر باشد فعلا سیاست سکوت در پیش گیریم تا زمان انتخابات ریاست جمهوری آمریکا تا اگر تلفات و خسارتی در این حد واقعا وجود داشت در زمانی مطرح شود که رسانه های قدرتمند نئوکان فرصتی برای لاپوشانی و ماست مالی نداشته باشند و یا با ایجاد فتنه ای دیگر التهاب این جریان را نپوشانند.
  10. 1 پسندیده شده
    حوادث این دو سه هفته و بخصوص عکس العمل ما و پاسخ نچندان شدید ایران بخوبی نقاط ضعف ما رو بیان کرد. امیدوارم این زنگ خطر بازخورد مناسبی داشته باشه. موشک های بالستیک با آن هزینه های سرسام آور ساخت و نگهداری و اجرای آتش شان، اگرچه سلاح لازمی برای ایجاد بازدارندگی هست اما به هیچ عنوان کافی نیست....
  11. 1 پسندیده شده
    1- دیگه پولی باقی نمونده که بخوان ازین کارا کنن... واقعا کسی نیست جواب بده میلیون ها پول حاصل از برجام و میلیون ها پول حاصل از فروش نفت صد دلاری زمان رئیس جمهور سابق کجا رفته که هنوز نیروی مرزبانی باید با وانت تاکتیکال (اسمش خیلی از خودش بهتره) از مرزها دفاع کنه؟ البته این یک طرف قضیه است! 2- موضوع دیگه اینه که ما نیروی انسانی زیادی داریم! پس چرا به جای اینکه کلی خرج تجهیزات مرزبانی کنن سربازهای 18 و 19 و 20 ساله رو در تعداد بیشتر به مرز تزریق نکنن؟! 3- و نکته بعد اینکه خون شهید ها درخت انقلاب رو آبیاری میکنه پس چرا باید با استفاده از تجهیزات حفاظتی جلوی آبیاری انقلاب گرفته بشه؟! کاش جناب Crash یا دیگر دوستان مطلع یه حساب میکردن که اگه ما میخواستیم از 93 تا 98 ظرف 5 سال با خرید اتوکار عقرب از ترکیه مرزبانی رو مجهز کنیم با احتساب اولویت های متفاوت (پاسگاه ها و مرز ها و نقاط خطرناک تر و ...) چقدر بودجه لازم بود؟
  12. 1 پسندیده شده
    خدمه نخستین حمله هوایی به توکیو خدمه هواگرد شماره یک ( بمب افکن بی-25 ) سپاه هوایی نیروی زمینی ارتش ایالات متحده در جریان نخستین یورش هوایی به پایتخت امپراتوری ژاپن ناوهواپیمابر یو اس اس هورنت ( 18 آوریل 1942 ) از چپ به راست : ستوان هنری . ای . پوتر ، سرهنگ دوم جیمز. ای . دولیتل ، گروهبان هوایی فرد. ای . برامر ، ستوان ریچاد. ای . کول و گروهبان هوایی پل . ای . لئونارد صرفا" برای میلیتاری / مترجم MR9
  13. 1 پسندیده شده
    اینفوگرافی ماهواره ظفر بهرحال این هم مسلما بیشتر برای مأموریت آزمایشی ساخته شده ولی اگر موتور تغییر مداری هم روی یکی از این طرح ها پیاده میشد بد نمیشد.
  14. 1 پسندیده شده
    بنا به این گزارش، دکتر حسین صمیمی رئیس پژوهشگاه فضایی ایران با اعلام خبر فوق، گفت: قدم موثری در حوزه پیشرانش فضایی کشور برداشته شده و نمونه مهندسی پیشرانش ماهواره ناهید۲ شامل تراسترهای تک مولفه‌ای پروکسید هیدروژن به سطح فناوری نمونه مهندسی رسیده است. دکتر صمیمی افزود: کاتالیست این سامانه به‌صورت کامل در پژوهشکده سامانه‌های حمل‌ونقل فضایی پژوهشگاه فضایی ایران توسعه یافته و عملکرد پایدار و مطمئنی از خود نشان داده است. رئیس پژوهشگاه فضایی ایران در خصوص اهمیت این موفقیت اظهار نمود: این سامانه در جهت انتقال ماهواره ناهید۲ در مدارهای پایینی توسعه یافته است و در حوزه فناوری پیشرانش فضایی در کشور نقطه عطف قابل توجهی به شمار می‌رود. وی همچنین گفت: در این سامانه، از کاتالیست مخصوص برای تجزیه پیشرانه به منظور تولید نیروی تراست استفاده می‌شود. منبع به گزارش مشرق، حسین صمیمی با بیان اینکه در پژوهشگاه فضایی ایران به دانش طراحی و ساخت موتورهای فضایی با نام «آرش» دست پیدا کردیم، گفت: تاکنون این فناوری با عنوان موتورهای استار در اختیار کشور آمریکا بود که هم اکنون ما موفق شده ایم این موتورها را با ویژگی هایی که با موتورهای استار برابری می کند، تولید کنیم وی گفت: به دلیل موانع تحریم امکان استفاده از موتورهای فضایی استار برای ما وجود نداشت و البته تاکنون نیز نیازی به استفاده از این موتورها احساس نمی شد چرا که تاکنون ماهواره های ایرانی در مدار پائین زمین قرار می گرفتند اما هم اکنون که قصد انتقال ماهواره به مدار بالای زمین را داریم باید از موتورهای فضایی استفاده کنیم و به همین دلیل آن را در کشور ساختیم. رئیس پژوهشگاه فضایی ایران ادامه داد: موتور فضایی آرش در سامانه انتقال مداری ماهواره قرار می گیرد و امکان ارسال ماهواره را به مدارهای بالای زمین فراهم می کند. وی تصریح کرد: خانواده موتورهای فضایی آرش در چند ورژن در دست ساخت است که در آینده نزدیک موتور «آرش ۲۰» را در بلوک انتقال مداری برای ماهواره ناهید ۲ بکار خواهیم گرفت. به گفته صمیمی این موتورها به مرور توسعه و بهبود پیدا خواهند کرد تا در نقشه راه توسعه ماهواره ها بکار گرفته شوند. رئیس پژوهشگاه فضایی ایران تاکید کرد: سامانه انتقال مداری ماهواره برد مداری ماهواره را زیاد می کند و پس از آنکه ماهواره بر تا ارتفاع ۴۰۰ کیلومتر ماهواره را هدایت می کند از آنجا به بعد بلوک انتقال مداری با استفاده از موتور فضایی امکان هدایت ماهواره را تا مدار ۷ هزار کیلومتر زمین بر عهده دارد. وی اظهار داشت: در حال انجام تست های مکرر برای موتورهای فضایی آرش هستیم تا کاربرد این فناوری تثبیت شود اما به جرأت می توانیم بگوییم که به دانش این فناوری در کشور دست پیدا کرده ایم و سایر کشورها نیز از این فناوری برای انتقال ماهواره هایشان استفاده می کنند البته سایر کشورها به دلیل آنکه تحریم نیستند از موتورهای فضایی آمریکا استفاده می کنند اما ما توانستیم موانع تحریم را شکسته و موتور فضایی که قابل رقابت با موتورهای استار است را طراح کنیم. منبع خوب تا اینجااز خانواده موتور های فضایی ارش : ارش 22 و ارش 20 مشخص شد ماهواره ظفر بزودی پرتاب شود احتمالا 14 بهمن البته صنعت فضایی ما در خواب بوده ولی بقیه دارند به سرعت پیشرفت میکنند امارات ترکیه پاکستان اذربایجان عربستان مصر البته رژیم اسرییل بخشی از توانمندی رژیم اسراییل کسی میتواند نفرات و یا تجهیزات ازمایشگاهی مورد استفاده رو مشخص کند پیشران فضایی رافائل https://www.aparat.com/v/j1mBa وو https://www.aparat.com/v/i5VuR ماهواره ونوس https://www.aparat.com/v/OkWBc اتاق تمیز و محفظه خلاء صنایع هوا فضا اسراییل ماهواره 5.5 تنی اموس 6 که سال 2016 در پد اسپیس ایکس منفجر شد https://www.aparat.com/v/1gxZK
  15. 1 پسندیده شده
    حقیقتش جز اینکه توکل به خدا کنیم و بگیم راضیم به رضای خدا کاری از دستمون بر نمیاد و اینکه هر اتفاق ناگواری از سوی خدا حتما حکمتی دارد ولی از سمت دیگر ما خودمون رو از درون ظرف تاریخ می بینیم و برای تصور رفتار خود مشابه سازی با اتفاقات قدیم تاریخی می کنیم و متاسفانه حس می کنم ما شباهت زیادی به دوران حضرت علی (ع) داریم و داستان برجام چون حکمیت و داستان شهادت سردار سلیمانی چون شهادت مالک هست وای که بقیه اش سر برسد مگر اینکه خدا خودش به داد ما روسیاهان برسد
  16. 1 پسندیده شده
    شما خودتون رو بذارید جا فرماندهان آمریکایی کشور مقابلتون ایرانه و با توجه به اطلاعات و خبرها از جابجایی نیرو و تجهیزات و آمادگی صد درصدی و احتمال شلیک صدها موشک - بعد از اتمام حملات موشکی ایران میای دست به جنگ الکترونیک و ایجاد هدفهای کاذب شبیه موشک کروز میزنی طرف مقابلت هم آماده است اگر یک لحظه احساس کنه که دهها موشک داره به سمتش روانه میشه اون هم مقابله میکنه البته نه دیگه با ایجاد اهداف کاذب بلکه با موشک های واقعی یعنی آمریکایی ها این کار بشدت پرریسک رو پذیرفتن که انجام بدن اونهم چند ساعت بعد از پایان حملات حملاتی که به صورت غیر مستقیم ازش مطلع بودن چرا هیچ رینگ پدافندی دیگه این موشکهای رو ندیده چون اگه دیده بود یا مقابله میکرد و یا گزارش میداد چرا تنها میشه گفت در خود اطراف پرند توسط عوامل خودشون دست به جنگال زدن . اگه این رو هم مطرح کنیم باز به نظر میرسه هیچ سامانه دیگه ایی هم این رو مشاهده نکرده
  17. 1 پسندیده شده
    182 خب به نظرم وقتشه چند خطی درباره مرحوم سلیمانی بنویسم . اول از همه باید بدونید که لازمه شخصیت سردار از کارنامه ی ایشون تفکیک بشه . مرحوم سلیمانی به دلیل صفات خاصی مثه تواضع و مردم داری و مهربانی به لحاظ شخصیتی ویژه بود . توی تمام نیروهای مسلح سالها قبل از مشهور شدن هم به خوش اخلاقی شهره بود ایشون . بسیار ساده زیست بود و به لحاظ سیاسی با تمام احزاب داخل ایران ارتباط داشت . همه ایشون رو به عنوان یک سرباز مخلص میدیدن و برای حل اختلافات روی ایشون حساب میکردن . ( در سه حوزه ی قدرت - رهبری ، هاشمی، خاتمی ) ایشون جزو معدود کسانی بود که معتمد و محبوب هر سه حوزه و افراد وابسته بود . چیزی که خیلی ها نمیدانند این است که ایشون پیشنهاد شخص خاتمی در دوره ی اصلاحات بود برای جانشینی وحیدی به خاطر رابطه ی بسیار خوبی که با اصلاح طلبان داشت . فی الواقع یکی از مهم ترین کانال های ارتباطی اصلاح طلبان با مقامات عالی نظام که حتی در اوج جریانات 88 هم بسته نشد ایشون بود . به لحاظ معنوی هم که نحوه ی شهادت و یادداشت قبل از شهادتش نشون میداد که اهل سیرو سلوک الی الله بوده است . اون یادداشت قبل از شهادت که درخواست مقام توحید ذاتی و فناء فی الله رو از پروردگار کرده بود بنده رو به یاد مرحوم دستغیب انداخت . مرحوم علامه طهرانی تعریف میکرد که " مرحوم دستغیب پیوسته به نزد عارف بالله مرحوم انصاری همدانی رفت وآمد میکرد ودرخواست وصول به نهایت توحید و فنا را داشت و جناب انصاری به من میگفت که این آقای دستغیب برای رسیدن به فنا باید شهید شود " ( نقل به مضمون ) . به لحاظ کاریزما و نفوذ بر نیروهای تحت امرش که هم بی نظیر بود در این جهت . نتیجه ی این کاریزما از سمت خودش و البته تبلیغات رسمی نظام برای ایشون نهایتا محبوبیتی " فراتر از محبوبیت یک فرمانده نظامی " برای ایشون ایجاد کرده بود که صد البته تا لحظه ی آخر ایشون نه فریفته ی این محبوبیت شد و نه فریفته ی دیگر جلوات دنیا .( رحمة الله علیه رحمة واسعة ) اما در مورد کارنامه عملیاتی ایشون چند نکته قابل توجه است : نیروی قدس از ابتدای تشکیل ، به نوعی بازوی " نهضتی " سپاه بنا بود باشد . در عرف کسانی که کار امنیتی میکنند در ایران " نهضتی " به کسانی که گفته میشود که با گروه های اسلام گرای دیگر در منطقه ارتباط داشتند و کار میکردند . مرحوم سلیمانی وجهه شیعی این نیرو رو بسیار تقویت کرد و تا حدود زیادی از کار نهضتی فاصله گرفت . راهبرد ایشون ایجاد و تقویت گروه های شیعی به جای سرمایه گذاری بر روی گروههای جهادی و نهضتی سنی بود . کارهای نهضتی البته هنوز با قوت سابق در ارگان های دیگر دنبال میشود . دکترین نیروی قدس در زمان سردار وحیدی ، اطلاعاتی و امنیتی بود و انصافا هم که بسیار در این زمینه عالی عمل می شد . نمونه اش پرونده ی انفجار ... که هنوز که هنوز است هیچ مدرکی بر علیه ما به دست نیامده و رژیم مادر به خطا تا الان دوتا قاضی رو که میخواستن بی گناهی ما رو اعلام کنن کشته ...( البته مدرکی وجود نداره چون ما انجامش ندادیم . ) اما مرحوم سلیمانی تفکر نیرو زمینی داشت و فی الواقع نیروی قدس رو به شاخه عملیات خارجی نزسا تبدیل کرد . شاهد این مطلب توسعه ی مبتنی بر عملیات زمینی در خود نیرو و نوع عملیات و کارهای انجام شده درسالهای اخیر هست . به لحاظ مدیریت و فرماندهی در دوره ی ایشون تفکر " زیاد انجام شدن کار " تاحدودی جایگزین تفکر " تمیز انجام شدن کار " که دوره ی وحیدی حاکم بود شد . ایشون جزو معدود فرماندهانی که بود که در عمل قائل به جوانگرایی بود و بسیار به جوانان میدان میداد . نمونه ی این مطلب در هیچ جای دیگه ای از نیروهای مسلح دیده نمیشه . نکته ی آخر اینکه بنا بر شنیده ها سردار وحیدی به شدت به کار سیستماتیک اعتقاد داشت و بسیاری از معاونین ایشون اختیاراتی در حد خود فرماندهی در حوزه های معاونت تحت امرشون داشتند اما مرحوم سلیمانی کار رو حتی الامکان خودش مدیریت میکرد . نمونه بارزش اینکه بسیاری از جاهایی که باید یکی از زیر رده های معاونینش حضور پیدا میکرد شخصا میرفت و بر عملیات نظارت میکرد و یا طرح عملیات میریخت . حشره الله مع علی ابن ابیطالب و الحقنا بهم . آمین رب العالمین
  18. 1 پسندیده شده
    با سلام خدمت دوستان عزیز، ضمن تسلیت خدمت همه جانباختگان حوادث اخیر، از وقایع اخیر چه باید آموخت: 1. حقیقت شماره 1: فرماندهان کلیدی ما همواره در معرض ترور و حذف فیزیکی خواهند بود و این حقیقت آشکار است! پیشنهاد: الف) عدم چهره سازی از فرماندهان و حتی المقدور ناشناخته ماندن ایشان: بهتر است به جای آنکه از یک فرمانده چهره بسازیم از یک شبکه یا سیستم یا نهاد چهره سازی کنیم. درست مثل CIA یا MI6 به عبارتی نباید هویت یک سازمان را به یک فرد گره زد که با ترور آن چنین موجی ایجاد شود و اصلا آن فرد تبدیل به یک قهرمان حذف شده باشد. دقت کنید ما هیچ شخص معادل حاج قاسم در ارتش آمریکا نداشتیم! این نقطه ضعف نبود بلکه نقطه قوت یک سیستم است. ب) توجه به حفاظت و رصد اخبار: با یک رصد ساده در اخبار می توانستیم شرایط را سنجیده و از روش های دیگر برای حفاظت و پیشگیری حادثه استفاده کنیم. ج) عدم واکنش احساسی و ورود به تله انتقام جویی سریع: این بار دوم است که محور مقاومت وارد یک تله احساسی می شود. بار پیشین حزب الله وارد این تله شد! بلافاصله پس از ترور دو تن از اعضای حزب الله در سوریه و ورود پهپاد انتحاری به داخل فضای لبنان، موجی از تهدید مبنی بر انتقام در حزب الله شکل گرفت و تبدیل به یک مطالبه عمومی در کل محور مقاومت شد، در حالی که به سرعت میانجیان راهی میشدند، حزب الله ابتدا از نظر سیاسی تحت فشار قرار گرفت و سپس به علت جوی که خود ایجاد کرده بود از داخل نیز تحت فشار برای انتقام بود به نحوی که در حالتی که اسرائیل آمادگی کامل داشت پاسخی داد که چندان تناسب نداشت. در مساله سردار سلیمانی این تله مجددا تست شد و محور مقاومت در آن گرفتار آمد، فشار فزاینده افکار عمومی منجر به واکنش نسنجیده و ضایعات جدی شد و از سوی دیگر روابط دیپلماتیک ایران تحت تاثیر قرار گرفت. راه حل این موضوع چیزی نیست جز پاد زهر امام راحل! ایشان می فرمودند بکشید ما را ما قوی تر میشویم! در هر شهادت شعار ما این بوده پیروزی خون بر شمشیر! به عبارتی شهادت پیروزی قلمداد میشد نه شکست و نهال انقلاب را آبیاری میکرد! کاری که ترامپ به شکل دیگر انجام داد! پس از حمله ایران گفت چیزی نشده بایستی ذهن های جامعه آماده تر باشد! البته اینجانب قویا معتقدم سر حوصله و با برنامه ریزی بایستی تک تک ضربات پاسخ مناسب و به موقع دریافت نماید درست مانند استراتژی اسرائیل در پاسخ دهی به ترورها یا حتی همین واکنش های فعلی اما با برنامه ریزی دقیق و در زمان مناسب زمانی که دشمن اصلا انتظار آن را نداشته باشد! مانند کاری که بارها از محور مقاومت در زمان مناسب سر زده است. گاهی نیز عدم پاسخ خود پیروزی خواهد بود. 2. حقیقت شماره 2: مدیریت کل پدافند ما نیازمند بازسازی است به ویژه سیستم های تور این بخش را دوستان بهتر از بنده می توانند مورد بررسی قراردهند. چیزی که برای من واضح است این که سامانه تور برای بار دوم است که تلفات خودی میگیرد و حتما لازم است از هر دو اپراتور هر دو سانحه دقیقا مصاحبه انجام گیرد تا علت خطای انسانی مشخص شود. چه بسا غیر از عامل انسانی در سامانه ایراد ساختاری ای وجود دارد که منجر به افزایش خطای انسانی میشود و لازم است حتما مورد اصلاح قرارگیرد و یا فرضیه بدتر آنکه این سیستم دارای باگ یا محلی برای اخلال است. بگذریم از اینکه مشخصا مدیریت ما در میدان نبرد با سوالات جدی همراه است و هنوز هیچ کس دقیقا نمی داند چرا پروازها لغو نشده و چرا ارتباط به درستی میان فرماندهان و نیروهای تحت امر برقرار نبوده است و اطلاعات مخدوش از کجا مخابره شده. و بسیاری سوال جدی دیگر که از سواد اینجانب خارج است. 3. حقیقت شماره 3: ما فاقد قدرت رسانه ای هستیم! راهکار: کشور نیازمند تشکیل سه نهاد جهت مدیریت بحران در رسانه هاست. نخست: نهادیَ که به صورت تاکتیکال و خرد از فرصت های رسانه های خارجی استفاده می کند، دوم: نهادی که استراتژی میان مدت برای حادثه طراحی کند سوم: نهادی که استراتژی بلند مدت طراحی نماید. البته بنده هم می دانم که کما بیش چنین نهادهایی وجود دارد لیکن مشخصا در وقایع اخیر ما بازی رسانه را از دست دادیم. متاسفانه رسانه های داخلی ما و اشخاصی که کارکرد رسانه دارند مانند مقامات رسمی، در وقایع اخیر وارد جهت گیری و رقابت های سیاسی ای شدند که یک فرصت را به یک تهدید جدی تبدیل کرد. (برای جلوگیری از ورود به بحث سیاسی به همین مقدار اکتفا می شود.) در بعد تاکتیکال کشور در مقاطعی می توانست از فضای ایجاد شده در رسانه های خارجی و اختلافات داخلی آمریکا استفاده کند که آن را به شکل بدی از دست داد. و در میان مدت نیز نخست با رسانه های خود مطالبه را تا حدی بالا بردیم که از کنترل خارج شد و سپس نتوانستیم در بعد رسانه واکنش خود را به خوبی تبیین نماییم، به وضوح اعلام انتقام سپاه بدون پشتوانه رسانه ای لازم بوده و صرفا به خواندن یک پیام احساسی و زیرنویس محدود شد، نهایتا فاجعه رخ داد و در واکنش خود را به نحوی پوشش دادیم که از خود فاجعه، فاجعه بارتر بود و آثار آن هویداست. یک کنترل دقیق بر رسانه و تزریق صحیح اخبار، نرم خبر و تحلیل می توانست نتیجه را کاملا معکوس نماید. (خوش بینانه نگاه می کنیم و فرض نمی کنیم و به سراغ دو تئوری اصلی توطئه نمی رویم که ابتدائا سپاه قصد بر لاپوشانی داشته است و یا آنکه گروهی برای حذف محبوبیت سپاه آگاهانه خود را به ناآگاهی زده و با طراحی خاص و پوشش اشتباه رسانه اعتبار آنان را مخدوش ساختند) در بعد استراتژی بلند مدت، واضح است که خط مشخص مدت ها از دست رسانه های داخلی خارج شده است. به صورت واضح می توان ناتوانی رسانه ها در ایجاد موج مردمی و اتحاد عمومی را مشاهده کرد. به هر عنوان تا حد زیادی از رسانه های داخلی سلب اعتماد شده که مستلزم اصلاح سیاست هاست. ما نتوانسته ایم به درستی عملکرد نظامی خود را برای بخش عمده ای از جامعه به ویژه در امور فرامرزی تبیین نماییم که همین نقیصه منجر به ایجاد انشقاق عمده در جامعه شده است. (از سیاسیون کوته بین و خود فروخته ی همه جناح های داخلی البته نمی توان صرف نظر کرد.) 4.اهمیت اصلاح مدیریت های خرد! این بخش مفصل است ولی خلاصه آنکه برخی مدیریت های خرد فاجعه بار است. مانند آنچه در کرمان حادث شد و جای بسی تامل باقی است... این مجموع نکاتی بود که تا این مرحله به ذهن بنده رسید و می تواند هم از سوی دوستان دیگر تکمیل و هم تصحیح شود. با تشکر
  19. 1 پسندیده شده
    حالا شد ، 24 صفحه کامنت و پست ، یک سئوال حسابی هرکولس معظم ( نیروی هوایی ) قابلیت حمل 92 سرباز مسلح ، 64 چترباز یا 74 تخت (کجاوه ) برای حمل مجروح دارد برای اطلاع بیشتر سی-17 قابلیت حمل 102 چترباز / 134 سرباز و فقط 36 تخت (کجاوه ) حمل مجروح دارد
  20. 1 پسندیده شده
    امیدوارم چراغ خاموش بخش فضایی چراغ خاموش عمل کند تمام پرتابگر های جدید تصویری ازشون انتشار پیدا نکند و به سرعت عملیاتی شوند یک قرارداد بزرگی بین وزارت خارجه ستاد کل سازمان فضایی قوه قضاییه سازمان انرژی اتمی وزارت بهداشت امضا شود ومسولیت اجرایی تعهدات به عهدهی سپاه قدسبرای انجام عملیات های پیشگرانه و نظامی در راستای اجرا برنامه خاورمیانه عاری از سلاح های کشتار جمعی و تروریسم ومبارزه با شرکت های فروشنده مواد شیمیایی اروپایی و الزام گزارش از فعالیت های تسلیحات کشتار جمعی و سیستم های حامل ان برای کشورهای امریکا اسراییل ترکیه امارات عربستان اروپا چین روسیه کره شمالی ژاپن کره جنوبی فرانسه انگلیس المان اختیارات لازم برای عملیات خارجی ترور دانمشندان سلاح های بیولوژیک و هسته ای طرف مقابل به سپاه قدس داده شود انشالله موشک های ماهواره بر و ماهواره های با دقت بالا بسازیم واین انحصار تصاویر ماهواره ای شون شکسته بشه خیلی چیز مهمیه یکی از تلخ ترین تجربیات ما ارسال عکس ماهواره ای امربا به عراق بود که به موجب ان تعداد زیادی از نیروهای ایران شیمیایی شدند طبق قانون امریکا شرکت های امریکایی نمیتوانن تصاویر دقیق بروز از امکان نظامی اسراییل قرار بدهند یاندکس روسیه و چینی ها محدودیت های خودشنو دارند اسراییل هم ماهواره های با دقت 30 سانتی متر دارد که میتوانه برای روسیه چین مشکل ایجاد کنند سپاه قدس وزارت خارجه و سازمان انرژی هست های بتوانن تصاویر نقاط حساس هسته ای موشکی این کشور های خبیث رو منتشر کنند وامیدوارم مثل سال 95 که با تشر ترامپ ماهواره بر رو از روسکو برداشتند وبردند انبار نباشد ایران به جرات میتوان گفت تنها کشوری هست به این بزرگی که حتی یک ماهواره تصویر برداری زیر 2 متر ندارد چه برسد به زیر 1 متر و تمام کشور های منطقه هم موشک دارند هم ماهواره تصویر برداری بعضی هاشون برنامه هسته ای شیمیایی و میکروبی دارند نیاز به نظارت و در صورت لروزم حمله پیشگیرانه به انها انجام شود
  21. 1 پسندیده شده
    گردان یازدهم شناسایی تاکتیکی گر چه فانتوم های شناسایی نیروی هوایی ایران ، بطور رسمی با شناسه RF-4E شناخته می شوند ، اما این پرنده ها رزمی باایجاد یکسری تغییرات جزئی فنی ، تحویل کشور خریدار شدند . اما نگاه دقیق تر به تصاویر منتشر شده از فتوفانتوم های ایرانی ، اثبات می کند که این پرنده های شناسایی در حقیقت نمونه استاندارد موجود در نیروی هوایی ارتش ایالات متحده آمریکا ، یعنی نمونه RF-4C محسوب می شوند . این مساله را وجود شایعاتی مبنی بر تحویل تعدادی از نسخه C فتو فانتوم ، از سوی نیروی هوایی ایالات متحده به ایران در قالب برنامه ای که باشناسه " دم سفیدها " شناخته می شود تقویت می کند . در جهت عقربه های ساعت : AN/ALQ-87 ، AN/ALQ-101 و AN/ ALQ-119 علت اصلی ارسال این نمونه فانتوم ، تلفاتی بود که نیروی هوایی ارتش ایران در میانه های دهه 70 میلادی ، در نتیجه انجام پروازهای شناسایی محرمانه بر فراز نیمه جنوبی اتحاد جماهیر شوروی ، متحمل شده بود .با این حال ، نمونه های فتوفانتوم های تحویلی به ایران ، فاقد توانایی حمل و شلیک تسلیحات هوا به هوا بودند ، اما این پرنده های شناسایی از همان بدو ورود به نیروی هوایی ایران ، به غلاف های جنگ الکترونیک AN/ALQ-87 و بعدها ،نمونه های پیشرفته تری نظیر غلاف AN/ALQ-101 همچنین غلاف AN/ ALQ-119 ( که در این تصویر به نمایش گذاشته شده است ) مجهز شدند .  پی نوشت : در مورد ورود نمونه RF-4C به نیروی هوایی ایران ، ابهامات فراوانی وجود دارد ، اما برای رعایت امانت ، نظر نویسنده ، لحاظ شده است .  صرفا" برای میلیتاری / مترجم MR9
  22. 1 پسندیده شده
    برای ثبت در حافظه میلیتاری مراسم وداع با پیکر پاک شهید سرتیپ دوم خلبان ، محمدرضا رحمانی یکشنبه 8 دی ماه 1398 خورشیدی
  23. 1 پسندیده شده
    سوخو-24 ام فنسر در سوریه ، مشخصات و توانایی ها پی نوشت : با تشکر از برادر عزیز جناب bds110 برای معرفی قابلیت ترجمه متون روی تصویر
  24. 1 پسندیده شده
    نمایی از خط تولید تامکت ، کالورتون - اواسط دهه هشتاد میلادی ( 1986) https://www.aparat.com/v/LTxCj
  25. 1 پسندیده شده
    بسم الله الرحمن الرحیم برنامه عمردهی تانک چلنجر 2 Challenger II - LEP وزارت دفاع انگلستان بواسطه برنامه عمردهی چلنجر 2 ( Challenger II Life Extension Programme _ CLEP) و با هدف جلوگیری از منسوخ شدن تانک اصلی میدان نبرد ، مدت زمان خدمت رسانی چلنجر 2 راتا سال 2035 بوسیله ارتقای توانایی های آن دنبال میکند. Berenice Baker در این گزارش به بررسی قابلیت ها و چالش های دو تیم پیش برنده این برنامه می پردازد. تانک اصلی میدان نبرد چلنجر 2 (Challenger 2) از سال ۱۹۹۸ تا کنون در نیروی زمینی بریتانیا خدمت کرده‌است و اولین بار در طی حمله سال ۲۰۰۳ به عراق از آن استفاده شد. در سال ۲۰۱۶، وزارت دفاع انگلستان قراردادی به ارزش ۲۳ میلیون پوند با شرکت BAE Systems و Rheinmetall Land Systems برای رهبری و هدایت برنامه عمردهی چلنجر (CLEP) تنظیم کرد که تا پایان سال ۲۰۱۸ ادامه داشت. این قرارداد برای ارتقای ۲۲۷ تانک تا اواسط سال ۲۰۱۹ مورد استفاده قرار خواهد گرفت. ارتقا چلنجر 2 : توانمندسازی برای مقابله با تهدیدات مدرن ارتقا ها در چه مواردی خواهد بود ؟ دکتر جک واتلینگ ، یکی از اعضای پژوهشی که مسئول مطالعه جنگ‌های زمینی در موسسه سلطنتی مطالعات دفاع و امنیت یونایتد (RUSI) است، سه قابلیت کلیدی مورد نیاز Challenger ۲ را برای بقا در نبرد مدرن شناسایی می کند: واتلینگ می‌گوید: " اگر ما به رده تانک های که در اواخر جنگ سرد توسعه داده شدند توجه کنیم - تانک‌های Leopard ۲ ، Challenger ۲ و M1 Abrams - آن‌ها تانک‌های بسیار موثری بودند و قطعاً قادر بودندهر چیزی را که اتحادیه جماهیر شوروی در آن زمان داشت را خنثی کنند.اما چند سال است که آسیب پذیری های خاصی را تجربه کرده اند. به طور خاص، اگر به نوع Leopard 2-A4 توجه کنیم که به ترکیه عرضه شد. آن‌ها چند فروند در سوریه را که بر علیه تروریست ها نبرد می‌کردند بواسطه موشکهای هدایت شونده ضد تانک هدایت سیمی مثل تاو (TOW) از دست دادند، این یک آسیب‌پذیری قابل‌توجه است.(لینک ویکیپدیای حادثه) " روشی که تعدادی از کشورها دنبال می‌کنند، داشتن سیستم‌های حفاظت فعال(APS) است که در اصل، مهمات وارد شده را رهگیری ومنهدم می‌کنند. یکی از عناصر کلیدی طرح شب سیاه (Black Night) شرکت BAE ، سیستم Iron Fist است که یک سیستم دفاع فعال اسرائیلی است. این به عنوان یک توانایی اساسی برای حفاظت در برابر تهدیدات مدرن دیده می‌شود." طرح شب سیاه (Black Night) شرکت BAE برای ارتقای چلنجر 2 تحت برنامه Challenger II Life Extension Programme _ CLEP واتلینگ می‌گوید که دومین موضوع ، مورد اخلاگرها و جمیینگ است . در سال ۱۹۹۱، ائتلاف به سرعت برتری هوایی را در عراق برقرار کردند وتوانستند تمام ارتباطات خود را به دست بگیرند و این امکان را جهت جمع‌آوری اطلاعات بدون از دست دادن موقعیت خود فراهم کنند.برخوردهای درون نبرد را می توان در سراسر زره پوش ها هماهنگ کرد و آنها در بهترین موقعیت در مواجه با دشمن قرار داد. اکنون، اگر ما در مورد دشمنی مانند روسیه فکر کنیم، ما یک جمینگ و اخلال سنگین در ارتباطات به همراه لو رفتن موقعیت مان انتظار داریم. پس اگر می‌خواهید ارتباط برقرار کنید و هماهنگی داشته باشید، ممکن است در واقع موقعیت خود را فاش کنید و به آن‌ها اجازه دهید که بدانند کجا می‌خواهید حمله کنید. نیاز به افزایش آگاهی از موقعیت واحدها همیشه وجود داردو عنصری ضروری است. بهبود کشف اهداف انسانی سومین مساله توانایی تشخیص انواع جدید اهداف است. هنگامی که Challenger ۲ طراحی شد ، تانک‌ها تهدید اصلی بودند؛ اکنون پیاده‌نظام با تسلیحات قابل حمل یک تهدید جدی محسوب می‌شوند، به این معنی که خدمه تانک به آگاهی از اهداف انسانی نیاز دارند. واتلینگ می‌گوید: " پیشرفت‌های زیادی که در حال حاضر ارائه شده‌است، تصویربرداری حرارتی و اپتیکی است، تصویربرداری حرارتی ، زاویه‌ای دید وسیع تری در اختیار می دهد و ظرفیت آن را دارد تا ۳۶۰ درجه در اطراف تانک را اسکن کند.این اساسا برای بهبود دید شبانه است، زیرا آنها از زمان طراحی اولین تانک ، راه زیادی را طی کرده اند .جنگیدن در شب چیزی است که ما فکر می‌کنیم بهتر از دشمنان مان در آن عمل می‌کنیم؛ البته این ثابت شده‌ است ،اگر به جنگ فالکلند نگاهی بیاندازید. حفظ مزیت رقابتی ما در شب بسیار حیاتی است." سر تیم BAE Systems ، به طور خاص، فن‌آوری الکترو نوری را ارائه می دهد . دوربین مادون‌قرمز حرارتی که توسط شرکت لئوناردو (Leonardo) در انگلستان توسعه داده شد، گرمای ساطع شده توسط تمام اشیا با درجه‌حرارت بالاتر از صفر مطلق (-۲۷۳ ° C) و تفاوت‌های دمایی به اندازه 0/02 سانتی گراد را حس می‌کند و اجازه می‌دهد تا به تصاویر بسیار شارپ دست یابید. واتلینگ می‌گوید که ارزیابی دو ساله که در حال حاضر رو پایان است ، شامل آزمایش های سنگین و یک سوال اساسی است: آیا این تجهیزات با همان تهدیداتی مواجه هستند که انتظار داریم تا سال ۲۰۲۵ با موردی در حد روس‌ها یا چینی‌ها روبرو شویم؟ در مورد سیستم Iron Fist، این موضوع کاملاً مورد آزمایش قرار گرفته،و احتمالا به همین دلیل آنها این مسیر را رفتند ؛ جایگزین ها در بازار وجود دارد، اما این یک سیستم بسیار تست شده است.در مورد ردیابی اهداف، تاکید بر این است که آیا برای فرماندهی آگاهی وضعیتی را بهبود می بخشد؟ این فقط یک فرآیند آماری است که در حال انجام آزمایش است." آیا تانک های اصلی میدان نبرد (MBT ) هنوز کارایی دارند ؟ مانند بسیاری از پروژه های دفاعی ، چلنجر 2 LEP با صرف زمان و هزینه زیاد اجرا خواهد شد. آیا احتمال دارد که وزارت دفاع بریتانیا (MOD) بتواند تلفات خود را کاهش دهد و مدل جدیدی از تانک های مدرن را به خدمت بگیرید؟ واتلینگ چنین فکر نمی کند: یک پروژه کاملاً مجزا برای MIVs [وسایل نقلیه پیاده نظام] برای تجهیز تیپ های رزمی وجود دارد که انتظار می‌رود تا سال ۲۰۲۳ در خط تولید قرار گیرد، بنابراین یک فرآیند عظیم برای تدارک وسایل نقلیه در جریان است. آن‌ها همچنین پروژه AJAX [پروژه وسایل نقلیه زرهی نظامی] را در این نقطه کامل خواهند کرد.او به وضوح این استدلال را مطرح می کند که چلنجر منسوخ شده است و فروش آن مورد نیاز است تا نسل بعدی را به خدمت بگیرند، همچنین که ظرفیت صنعتی ما در این زمینه همان چیزی نیست که باید باشد." من پرسیدم که آیا ارتش انگلیس هنوز به MBT نیاز دارد؟ در این مورد مشکل این است که روس ها و چینی ها اکنون سیستم های دفاع هوایی بسیار پیشرفته ای دارند و آنها را به دیگران می فروشند؛ S-300 و S-400 و HQ-9 بسیار موثر هستند. آیا می توانیم بر آنها غلبه کنیم؟ بله، اما اگر ما 5٪ تلفات را بپردازیم، هواپیما های ما سیستم های راهبردی هستند ؛ آنها به راحتی قابل تعویض نیستند،و ساخت آنها زمانبر است. بنابراین سوال جدی که باید بپرسیم این است که آیا شما قادرید بروی هواپیماهایتان ریسک کنید؟اگر شما به طور بالقوه تصور کنید که هواپیماها در دسترس نیستند تا تاثیری که ما در گذشته به آن‌ها تکیه کردیم را در اختیارمان قرار دهند، پس قرار است به افرادی روی زمین اتکا کنیم تا آتش مورد نیاز را فراهم کنند ، در این صورت حفاظتی که آن‌ها نیاز دارند بسیار قابل‌توجه است. اکثر وسایل نقلیه سبک‌ قادر به اجرای چنین نقشی نیستند. Watling با بحث در مورد این که چگونه چلنجر 2 ارتقا یافته با آخرین قابلیت‌های دشمن مقایسه خواهد شد، به این نتیجه می‌رسد: او می‌گوید: " هنگامی که این موضوع مورد بحث قرار گرفت، روس‌ها از T-14 Armata پرده‌برداری کردند که یک گام بسیار اساسی است و نزدیک به نسل بعدی تانک ها است. در مقابل آن، چلنجر 2 به نظر می رسد که استانداردها را پاس نمی کند. مشکل این است که روس‌ها پول لازم برای ساخت این چیزها را ندارند. آن‌ها طراحی های فوق‌العاده‌ای دارند اما نمی‌توانند ارتش خود را تجهیز کنند. دکترین آن‌ها بر اساس به خدمت گیری حجم انبوه تجهیزات (doctrine is premised on mass) استوار شده‌است، بنابراین قادر به داشتن تعداد زیادی تانک و جایگزینی آن‌هایی است که از دست می دهد. تاکنون هیچ طرحی را ندیده‌ام که نشان دهد اگر جنگی رخ دهد، ما می‌توانیم بر تعداد زیادی از T-14 Armata فائق آییم. اگر روسیه واقعاً شروع به افزایش تولید این موارد بکند ، آن وقت می‌تواند به سرعت معادلات را عوض کند و ما را به این نظر برساند که : "ما به طراحی جدیدی در اینجا نیاز داریم" صرفا برای میلیتاری / بن پایه