برترین های انجمن

  1. RezaKiani

    RezaKiani

    Members


    • امتیاز

      28

    • تعداد محتوا

      1,924


  2. MR9

    MR9

    Forum Admins


    • امتیاز

      22

    • تعداد محتوا

      8,587


  3. alala

    alala

    Editorial Board


    • امتیاز

      19

    • تعداد محتوا

      4,956


  4. worior

    worior

    Administrators


    • امتیاز

      19

    • تعداد محتوا

      8,603



ارسال های محبوب

Showing content with the highest reputation on یکشنبه, 13 مهر 1399 در پست ها

  1. 16 پسندیده شده
    بسم الله الرحمان الرحیم وبه نستعین ولله خیر ناصر و معین کاپرونی کامپانی ان.1 ، که همچنین به نام سی.سی.2 نیز شناخته می شود، یک هواپیمای جت آزمایشی بود که در دهه ی 1930 توسط شرکت هواپیماسازی کاپرونی در ایتالیا ساخته شد. ان.1 برای اولین بار در سال 1940 پرواز کرد و به مدت کوتاهی به عنوان اولین هواپیمای جت موفق تاریخ شناخته شد تا اینکه اخبار اولین پرواز هواپیمای هاینکل 178 آلمان منتشر شد و معلوم شد که رقیب آلمانی در حدود یک سال از جت ایتالیایی ها زودتر پرواز کرده است. یک فروند ان.1 در حال پرواز. به شیشه های کاکپیت، که برای خنک شدن کابین خلبان باز مانده اند، توجه کنید. در طی سال 1931، طراح هواپیماهای ایتالیایی، سکندو کامپینی، مطالعات خود را در مورد پیشرانه ی جت، از جمله پورپوزالی درباره ی آنچه که به اصطلاح موتورجت نامیده می شد، برای تأمین پیشرانه ی هواپیما ارائه داد. در پی نمایش خوب یک قایق مجهز به جت در ونیز، که اولین وسیله نقلیه ی کنترل شده مجهز به پیشرانه ی جت در جهان بود، کامپینی به قرارداد اولیه ای با دولت ایتالیا برای توسعه و ساخت موتور پیشنهادی اش دست یافت. در طول سال 1934 نیروی هوایی ایتالیا اراده ی خود را برای تولید دو فروند نمونه ی اولیه با موتور جت تضمین کرد. کامپینی برای تولید این هواپیما، که رسماً به عنوان ان.1 نامگذاری شد، با شرکت هواپیماسازی بزرگت کاپرونی توافق کرد. پیشرانه ی ان.1 توسط یک موتورجت، نوعی موتور جت که در کمپرسور آن توسط یک موتور پیستونی معمولی کار می کند، تأمین می شد. این یک هواپیمای آزمایشی بود که برای نشان دادن عملی بودن پیشرانه ی جت طراحی شده بود. در روز 27 آگوست 1940، اولین پرواز آزمایشی ان.1 در تاسیسات هواپیماسازی کاپرونی در تالیِدو در خارج از میلان توسط خلبان آزمایشی مشهور، ماریو دو برناردی، انجام شد. پروازهای بعدی با اولین نمونه به رکورد سرعت 515 کیلومتر/ساعت رسید. در روز 30 نوامبر 1941، نمونه ی دوم توسط دی برناردی و مهندس جیووانی پداس، به همراه جنجال تبلیغاتی زیاد از جمله پرواز بر فراز رم و پذیرایی توسط موسیلینی، از فرودگاه لیناته ی میلان به فرودگاه گیودونیا رم پرواز کرد. آزمایشهای ان.1 تا سال 1943 ادامه یافت تا اینکه پروژه با حمله ی متفقین به ایتالیا به هم خورد. ان.1، در حالی که به عنوان نقطه ی عطف مهمی در هوانوردی تمجید شد (البته تا کشف اینکه هاینکل 178 بر آن مقدم بوده است)، به نتایج گوناگونی دست یافت هر چند که کیفیت کارش پایین بود. مخصوصا سرعت آن از برخی هواپیماهای متعارف موجود در آن عصر کندتر بود چرا که موتورجت قادر به تولید نیروی محرکه ی کافی برای ارائه عملکردهای مناسب برای استفاده در یک هواپیماهای جنگنده نبود. پس از آن کامپینی کار بر روی پروژه های دیگری را آغاز کرد از جمله جایگزینی موتورجت بومی هواپیما با یک با توربوجت آلمانی. به همین خاطر طرح ان.1 هرگز به ساخت یک هواپیمای رزمی عملیاتی منجر نشد و موتورجت به دست توربوجت های قدرتمندتر منسوخ شد. فقط یکی از دو نمونه ی ان.1 ساخته شده تا به امروز حفظ شده است. توسعه در خلال سال 1931 سکندو کامپینی گزارشی در مورد پتانسیل پیشرانه ی جت به نیروی هوایی ایتالیا ارائه داد. این گزارش شامل پیشنهادات وی برای ساخت چیزی بود كه وی از آن به عنوان ترموجت یاد می كرد. در همان سال ، کامپینی شرکت خود را تأسیس کرد تا هم توسعه و هم نمایش کاربردهای عملی این موتور را دنبال کند. در طی سال بعد او یک قایق مجهز به جت را در ونیز به نمایش گذاشت که اولین وسیله ی نقلیه ی مهارشده با پیشرانه ی جت در جهان بود و طی آزمایشات اولیه به حداکثر سرعت 28 گره دست یافت. این آزمایش برجسته توجه بسیاری، از جمله مقامات دولت ایتالیا، را به همراه داشت. اندکی پس از آن، کامپینی قراردادی را برای تولید دو دستگاه موتور جت برای اهداف آزمایشی با دولت امضا کرد. در طی سال 1934، نیروی هوایی ایتالیا به منظور نشان دادن اصول پرواز هواپیماهایی جت و همچنین بررسی کاربردهای نظامی بالقوه ی آن، اجازه ی ساخت دو نمونه ی اولیه، همراه با یک بستر آزمایشی را صادر کرد. چون که شرکت کامپینی فاقد زیرساخت های صنعتی لازم برای چنین کاری بود، کامپینی ترتیب اتحاد با شرکت بزرگتر کاپرونی را داد تا بتواند به کمک آن مواد مورد نیاز برای ساخت نمونه های اولیه را تأمین کند. تحت این رابطه کامپینی طرح خود را توسعه داد که بعداً نیروی هوایی ایتالیا نام رسمی ان.1 را برای آن انتخاب کرد. ناتانائل ادواردز، تاریخ نگار، تقارن نسبی توسعه ی غیرمحرمانه ی موتورهای جت اولیه در ایتالیا را با سطح بالای پنهان کاری موجود در برنامه های کشورهای دیگر، مانند بریتانیا و آلمان، قابل مقایسه می دید. وی حدس می زند که این عدم پنهانکاری ناشی از تمایل دولت ایتالیا به تصویر کردن یک صنعت هواپیمایی مدرن و پیشرفته و اشتیاقش برای کسب اعتبار ملی برای چنین دستاوردهایی بود. ادواردز ادعا کرد که فشارهای سیاسی برای سرعت بخشیدن به برنامه، تا اینکه ایتالیا به عنوان اولین کشور جهان که پرواز با هواپیمای جت را انجام می دهد مطرح بشود، عملی بودن طرح ان.1 را تحت تأثیر قرار داد. طرح دو مرحله ی اول کمپرسور ان.1 ان.1 یک هواپیمای آزمایشی بود که برای نشان دادن عملی بودن پیشرانه ی جت و قابل اعتماد بودن آن به عنوان موتور هواپیما طراحی شد. از نظر پیکربندی اولیه ان.1 کاملاً از دورالومین ساخته شد و از طرح یک هواپیمای یک باله، با بالهای بیضوی، برخوردار بود. هواپیمای اول فاقد عناصری مانند کابین تحت فشار بود و این موارد به نمونه ی دوم اضافه شدند. با این حال، پرواز آزمایشی به سرعت نشان داد که به دلیل گرمای بیش از حد موتور، سرپوش کاکپیت باید همیشه باز بماند. موتور ان.1 از طرحی انقلابی برخوردار بود که تفاوتهای اساسی با موتورهای توربوجت و توربوفن، که بعدها تولید شدند، داشت. یکی از تفاوتهای اساسی در طراحی کامپینی کمپرسور آن بود، یک کمپرسور سه مرحله ای با گام متغیر که در جلوی کاکپیت واقع شده بود و توسط یک موتور پیستونی معمولی خنک شونده با آب با توان 900 اسب بخار به حرکت در می آمد. هوای خروجی کمپرسور قبل از مخلوط شدن با گازهای خروجی موتور برای خنک کردن موتور مورد استفاده قرار می گرفت، بنابراین بیشتر انرژی گرمایی که در موتورهای پیستون تلف می شد را بازیابی می کرد. سپس یک مشعل حلقوی شکل سوخت را به جریان هوا تزریق می کرد و قبل از خروجی اگزوز آن را مشتعل می کرد تا بیشترین رانش به دست آید. در عمل موتور حتی بدون روشن کردن پس سوز نیز می توانست نیروی رانش كافی را برای پرواز ایجاد كند که آن را شبیه به نوعی فن کانال دار همراه با پس سوز می كرد. کامپینی از این پیکربندی با نام ترموجت یاد کرد، اگرچه در آن زمان بیشتر به عنوان موتورجت شناخته می شد. با این وجود، علی رغم طراحی دقیق، اندازه نسبتاً کوچک مجرای ورودی حجم هوا در نتیجه بازده ی موتور را محدود می کرد. در طراحی های مدرن این کمبود با نسبت فشار کلی بالا جبران می شود، که نمی توانست در ان.1 به دست آید و بنابراین منجر به رانش نسبتاً کم و بازده سوخت پایین می شود. آزمایشاتی که در بستر آزمایشی ثابت انجام شدند نیرویی در حدود 700 کیلوگرم.نیرو تولید کردند. تاریخچه عملیاتی ان.1 در طی یک آزمایش زمینی در حالی که قسمت دم آن برداشته شده است. به مشعل روشن شده و جریان هوای کمپرسور توجه کنید. در 27 آگوست 1940، اولین پرواز ان.1 در تأسیسات کاپرونی در تالیدودر خارج از میلان انجام شد. این کار توسط خلبان آزمایشی ماریو دو برناردی انجام شد، هوانوردی ماهر که قبلاً چند رکورد جهانی در هواپیماهای دریایی و هواپیماهای ایروباتیک را ثبت کرده بود. او بیشتر پروازهای آزمایشی ان.1 را انجام داد. این پرواز اولیه به مدت ده دقیقه به طول انجامید و در طی آن دی برناردی به دلیل تردیدهایی که در مورد توانایی بدنه ی آزمایش نشده ی هواپیما در برابر فشارهای زیاد عمداً سرعت را زیر 225 مایل/ساعت نگه داشت؛ یعنی پرواز با کمتر از نصف دریچه ی گاز. چون اولین پرواز هواپیمای هاینکل178 در حدود یک سال قبل در آن زمان علنی نشده بود، فدراسیون بین المللی هوانوردی این رویداد را به عنوان اولین پرواز موفق توسط یک هواپیمای جت ثبت کرد. آزمایش های بعدی پرواز با اولین نمونه منجر به ثبت حداکثر سرعت تقریبی 320 مایل/ساعت شد. با این حال، آزمایشها چندین مشکل موتور را روشن کردند، به ویژه کمبود نیروی کشش کافی برای دستیابی به عملکرد بالا. یکی از موارد غیرمعمولی که در طول پرواز با آن روبرو شدند مقدار قابل توجهی از حرارت موتور بود که به کابین خلبان منتقل می شد. به همین دلیل خدمه مجبور شدند تا کانوپی کاکپیت را در طول پرواز باز نگه دارند تا گرما را تخلیه کند. چند نقطه ضعف دیگر هم وجود داشت اما در مجموع نتایج کلی پرواز اول مثبت بود. هواپیمای ان.1 در حین پرواز بر روی میدان ونیز در رم. در 30 نوامبر سال 1941، نمونه ی دوم توسط خلبان دی برناردی و مهندس پرواز جیووانی پداسه از فرودگاه لیناته ی میلان به فرودگاه جیودونیای رم پرواز کرد و همانطور که گفته شد این رویداد با تبلیغات بسیار همراه شد. این اولین پرواز جت از شهری به شهری دیگر و همچنین اولین ارسال محوله ی پستی توسط یک هواپیمای جت بود. این پرواز شامل توقفی در پیزا، احتمالا برای سوختگیری، بود و بدون استفاده از پس سوز انجام شد. در واقع، ان.1 به عنوان نمایشگر و پیشگام فناوری جت در زمینه ی هواپیمایی استفاده شد. پرواز نوامبر 1941 در حداقل 33 کشور، که برخی از آنها در حال جنگ با ایتالیا بودند، سر و صدا به پا کرد و بسیاری با به رسمیت شناختن این موفقیت پیامهای تبریک رسمی خود را به ایتالیا ارسال کردند. از این نظر، می توان ان.1 را نسبتاً موفق دانست. طراحان و مهندسان هواپیما در سراسر جهان سرشان را به سمت ایتالیا چرخاندند. به گفته ی نویسنده اقتصادی، هریسون مارک، دفتر طراحی TsAGI در شوروی سابق جزئیات مربوط به برنامه ی ان.1 را به دست آورد و تشویق شدند که طرحی مشابهی را دنبال کنند. به این ترتیب، می توان طرح ان.1 را بر هواپیماهای اولیه ی جت مؤثر دانست. تجربه ی به دست آمده از ان.1 برای کامپینی تأثیرگذار بود. در همکاری با یک شرکت هواپیماسازی دیگر به نام رجیانی و طراحی به نام روبرتو لانگی کامپینی کار بر روی یک طرح کاملاً جدید را آغاز کرد. این امر می تواند یک نتیجه ی قابل توجه از طرح ان.1 باشد، از جمله تصمیم به کنار گذاشتن موتور بومی ایتالیایی به نفع یک موتور جت آلمانی. هواپیمای رجیانی2007، برخلاف طرح کاملا آزمایشی ان.1، قرار بود که یک جنگنده ی عملیاتی باشد. کامپینی بعدها کار بر روی هواپیماهای جت، از جمله بوئینگ بی-47 استراتوجت، ادامه داد. عکس تخیلی از رجیانی2007. آزمایش دو نمونه ی اولیه تا سال 1943 ادامه یافت اما این برنامه به دلیل سیر وقایع در جنگ جهانی دوم، به ویژه حمله ی متفقین به ایتالیا و سرنگونی رژیم فاشیست، به مانع خورد. ان.1 باقیمانده در موزه ی نیروی هوایی ایتالیا. نمونه ی بازمانده هم اکنون در موزه ی نیروی هوایی ایتالیا در نزدیک رم به نمایش گذاشته شده است و بستر آزمایش زمینی، شامل بدنه، در موزه ی ملی علم و فناوری در میلان است. مشخصات فنی اولین پرواز 27 اوت 1940 خدمه 2 نفر طول 13.1 متر عرض بال 15.85 متر ارتفاع 4.7 متر سطح بال 36 متر وزن خالی 3،640 کیلوگرم حداکثر وزن برخاست 4195 کیلوگرم پیشرانه یک دستگاه موتور پیستونی ایزوتا فرانشینی + کمپرسور سه مرحله ای جریان محوری با گام متغیر + پس سوز توان 900 اسب بخار حداکثر سرعت 515 کیلومتر/ ساعت ترجمه و تلخیص از رضا کیانی موحد منبع https://en.wikipedia.org/wiki/Caproni_Campini_N.1
  2. 13 پسندیده شده
    هر راهبردی برای آغاز جنگ، نیازمند راهبردی برای خروج و پایان جنگ هم هست؛ بعد از این جنگ، برنده به نحوی پاشینیان خواهد بود. پاشینیان حمایت های غربی و مسیحی رو جذب میکنه. خودش رو پلیس ضد تروریسم و ضد اسلامگرایی در منطقه قفقاز معرفی میکنه. پاشینیان میتونه جنگنده و موشک بخره. از آمریکا، روسیه و حتی فرانسه و... نیروی هواییش رو قدرتمند خواهد کرد و ایضا نیروی پهپادی و موشکی و حتی پدافندی. ارمنستان حجم بسیار پدافند کوتاه برد و میانبرد خواهد خرید. آذربایجان مجبور به خرید مجدد از اسراییل خواهد بود وچون تسلیحاتش رو علیه یک دولت مسیحی بکار گرفته، اسراییل هم بشدت تحت فشار قرار خواهد گرفت که چیزی نفروشند. بنابراین تنها کسی که برای آذربایجان میمونه ترکیه است. آذربایجان با این شرایط قادر به خرید جنگنده نخواهد بود، زرهی زیادی از دست داده و باید نیروی زمینی رو احیا کنه. آذربایجان به سمت حفظ قدرت تهاجمی با استفاده از تولید یا خرید موشک های بیشتر خواهد رفت. مگر اینکه این الهام بتونه سیاست جذب رو در روابط خارجی احیا کنه. روابطش رو با ایران و روسیه اصلاح کنه تا به یه عمق راهبردی امنیتی مناسب برسه. با این وجود مسیر آینده آذربایجان ناخواسته مقداری موشکی شدن هست. و چون ارمنستان جنگنده های بیشتری میخره، پدافند قدرتمندتری نیاز خواهد داشت. آینده بازار قفقاز: پانتسیر اس 400 تورم 2 اس 350 بوک حجم وسیعی تجهیزات ECM/ESM
  3. 8 پسندیده شده
    بسم الله........ 12 مهر ماه 1399 ادامه نبردها در قره باغ با وجود گذشت یک هفته از آغاز درگیری در قره باغ وادعای جمهوری اذربایجان مبنی بر تصرف چندین روستا وشهرک تا کنون هیچ سندی در این باره ارائه نداده است . تنها رسانه های باکو تصاویر از یک مقر تصرف شده ارتش ارمنستان را به نمایش گذاشته اند . نکته جالب در مسیر منتهی به این منطقه یک ستون نظامی منهدم شده وجود داشته که رسانه های آذربایجان ان را به ارمنستان نسبت داده بودن اما وجود یک نفربر بی ما پی 3 ( متعلق به خود آذی ها بوده ) در این ستون حاکی از انتشار اخبار دروغ و مبالغه امیز ازسوی طرفین بخصوص اذربایجان است . نکته خطرناک حضور مستقیم مزدوران سوری طرفدارا ترکیه در این درگیریهای است که هم برای ایران وهم برای روسیه میتوانند خطر آفرین باشند برخی از مناطق درگیری به مرز ایران چسبیده است این یعنی مزدروان سوری به واسطه ترکیه هم اکنون در چند صد متری مرزهای ایران قرار دارند . منابع خبری متعددی از تلفات سنگین از مزدوران خبر داده به طوری که در درگیریهای اخیر 30 تا 100 تن از این افراد کشته شده اند . البته نکته مهم نحوه برخورد ایران با مسئله درگیری در قره باغ است ایران تنها از طرفی حمایت می کند که درخواست کمک خود را رسما ارائه کند و قطعا این کمک پنهان وغیر مستقیم خواهد بود . هرچند جمهوری اذربایجان سالسیان است به پایگاهی برای برنامه ریزی علیه ایران تبدیل شده است مناطقی که درگیریها در این متمرکز بوده شکار دو تانک تی 90 و یک نفربر بی تی ار 82 ارتش اذربایجان علاوه بر تلفات سنگین ارمنیها در حملات پهپادی وتوپخانه ایی آذربایجان این کشور هم تلفات سنگین انسانی متحمل شده است . ارمستان تلفات رسمی خود تا دیروز را 154 کشته اعلام کرده این درحالی ایست که جمهوری اذربایجان تنها به ارائه تلفات غیر نظامیان بسنده کرده . نکته جالبتر حملات مستمر آذربایجان به مناطق غیر نظامیان قره باغ بوده این درحالی ایست که تصاویر کمی از حملات ارمنستان به مناطق غیر نظامی وجود دارد آنهم در صورت صحت تصاویر و خبرها تصاویر منتسب به برخی از مزدوران هلاک شده سوری در قره باغ داستان آنتونف های آذربایجان انتشار تصاویر شکار هواپیماهای قدمی انتونف 2 جمهوری اذربایجان توسط ارمنیها باعث تعجب بسیار از ناظر درگیری قره باغ شده است که چرا اذربایجان از یک هواپیمای دو باله ملخی ترابری بر فراز میدان نبرد استفاده میکند . برخی از منابع از احتمال استفاده از این پرنده های قدیمی در نقش طعمه برای شناسایی مکان استقرار دفاع هوایی ارمنستان بوده است . جمهوری اذربایجان با کمک چین این پرنده های را بدون سرنشین کرده است عدم گزارش یا تصویری از خلبانان کشته شده از این هواپیما این موضوع را تصدیق میکند اما نکته مهم این است که علاوه بر نقش طعمه این پرنده ها در بمباران مواضع ارمنستان نیز استفاده میشود در بقایایی یکی از انتونف های سرنگون شده یک بمب سقوط آزاد مشاهده شده است . تا کنون تصاویر 4 یا 5 انتونف هدف قرار گرفته منتشر شده است اما ارمنستان به طور متوسط روزانه از سرنگون کردن 3هواپیما اذری صحبت می کند وجود 60 انتونف پارک شده در یکی از فرودگاههای آذربایجان بدون سرنشین کردن انتونف 2 توسط چین ==================== انشا ا... دیگه مثل یکی دو ماه گذشته فعالیتم رو توی سایت کم میکنم مگر ..........
  4. 6 پسندیده شده
    نشانه های بروز و توسعه نوعثمانی گری انرژی در کریدور شرق- غرب زنگ خطر برای روسها ، هشدار برای ایران آتش نبرد بر سر قره باغ میان جمهوری ارمنستان و آذربایجان پس از سالها قرارگرفتن در زیر خاکستر مجددا" از 27 سپتامبر 2020 شعله گرفت و تا حالا حاضر 3 اکتبر 2020 تلفات قابل ملاحضه ای را از خود برجای گذاشته است . جمهوری آذربایجان تحت حمایت کامل ترکها ، استراتژی تصرف سرزمینی منطقه قره باغ و حل و فصل کامل این مناقشه طولانی که عمر آن به سالهای پایانی اتحاد جماهیر شوروی سابق برمی گردد را در دستور کار خود قرار داده است . حاکمیت جمهوری آذربایجان با تحریک های آشکار و پنهان امپراتور !!! نوعثمانی حاکم بر آنکارا ، بطور مشخص از عزم خود برای درهم کوبیدن یگانهای ارتش ارمنستان خبر میدهد و علاوه بر اهداف نظامی ، در حال آتشباری بر علیه شهرها و زیرساختهای غیر نظامی منطقه مورد مناقشه است . براساس اخبار منتشره از سوی وزارت دفاع آذربایجان ، واحدهای ارتش این کشور ، بیش از 230 دستگاه تانک ، 250 عراده توپ و راکت اندازهای چندگانه و خمپاره انداز ، 38 دستگاه انواع سامانه های دفاع هوایی ، 10پست کنترل و فرماندهی و دیده بانی ، 7 انبار مهمات ، بیشتر از 130 خودرو و یک مورد ادعایی انهدام سامانه اس-300 ارتش ارمنستان را نموده ، در حالی که متقابلا ، واحدهای ارتش ارمنستان نیز مدعی کشته شدن 540 سرباز ترک ، تحمیل700 مجروح ، انهدام 45 خودروی زرهی ، 3 فروند بالگرد ، 3 فروند پهپاد و 6 فروند هواپیما هستند . ضمن اینکه ارتش ارمنستان مدعی است که تمامی مواضع استقرار توپخانه خود را که پیش از این به اشغال ارتش آذربایجان درآمده را مجدد بازپس گرفته است. . براساس آنچه که نویسنده این متن بر آن پای می فشرد ، پیشروی قابل توجه ارتش آذربایجان ، ( ترکیه ) در منطقه قره باغ ، بدلیل اقدامات نخست وزیر فعلی این کشور ( نیکول پاشینیان ) به نظر می رسد . به اعتقاد نویسنده متن ، پاشینیان ( که به سوروس جوان / تاجر ، نویسنده و سرمایه گذار مجار تبار آمریکایی ) معروف شده ، طی یک شبه کودتا در سال 2018 قدرت را در ارمنستان بدست گرفت و بالافاصله پس از آن یک هیاهوی تبلیغات ضد روسی را به راه انداخت تا روابط با تنهاضامن امنیتی و ثبات این جمهوری سابق اتحاد شوروی تضعیف گردد . راست : نیکولای پاشینیان چپ : جرج سوروس در واقع ، این استراتژی پاشینیان ، روند دلخواه دولتهای جاه طلب آذربایجان و ترکیه بود که از اشتباه ارمنستان در تضعیف اتحاد واقعی با روسیه برای نیل به اهداف سیاسی و نظامی خود استفاده نمودند. موشکهای بالستیک تاکتیکی اسکندر - ارتش ارمنستان ترکیه که پس از روی کار آمده اردوغان ، رویای احیای امپراتوری عثمانی را در سر می پروراند ، علاوه بر حضور گسترده در شمال آفریقا و خاورمیانه ( اسراییل و سوریه ) بدنبال ایجاد و تثبیت قدرت خود در قفقاز جنوبی است تا علاوه بر بسط نفوذ خود در حوزه سیاسی ، با سرمایه گذاری قابل توجهی به قطب انرژی کریدور شرق – غرب و تقویت موقعیت رهبر ترکهای جهان !! تبدیل گردد . در واقع ، موفقیت ارتشهای ترکیه – آذربایجان در قره باغ ، پایه اصلی این راهبرد بوده و میتواند نطفه بحران های سیاسی – نظامی آینده ( -م-) را ایجاد و نتیجه آن را به نفع اردوغان برگرداند . در واقع ، به نظر می رسد عملکرد دولت فعلی در ارمنستان که سمپاتی ویژه ای به ایالات متحده نیز دارد ، نشان میدهد که این کشور قصدا خواهد داشت تا با چشم پوشی از این منطقه ، وضعیت را به قطع کامل روابط با روسیه ، پایان دادن به دسترسی ارتش روسیه به پایگاه نظامی "گومری " و حرکت برای عضویت در ناتو ( یا در حداقل شرایط ، تبدیل شدن به یک شریک وابسته به ناتو ) تبدیل نماید . این مساله با عملکرد عجیب وزارت دفاع این کشور به نظر قابل توجیه است ، چرا که ارمنستان ، شش روز پس از آغاز درگیری ها ، اعلامیه ای مبنی بر آماده باش دادن به ارتش جهت یک رویارویی کامل با آذربایجان صادر نمود و این با توجه به حضور نیروی هوایی ترکیه در منطقه و همچنین عدم استفاده این کشور از موشکهای بالستیک تاکتیکی خود بر علیه زیرساختهای نظامی جمهوری آذربایجان تا حدودی عجیب به نظر می رسد . بدین ترتیب ، روند عجیب این جنگ نشاندهنده آن است که چگونه کارگزاران قدرت در سطح جهانی ، سرنوشت ملتها را درقالب کارت بازی ، دیده و با آن دست به قمار می زنند . به اعتقاد نویسنده این متن ، دولت فعلی ارمنستان ، بر خلاف تبلیغات جاری خود ، تمامی تلاش خود را بر بی اعتبار کردن متحد اصلی خود در سازمان پیمان امنیت دسته جمعی (CSTO) که روسیه نیز در آن عضویت دارد ، متمرکز نموده و بطور همزمان ، هیچ اقدام فعالانه ای را برای پاسخ به تجاوز مشترک ترکها در دستور کار خود قرار نداده است ، تا جایی که برخی معتقدند ادعای حضور جنگنده های اف-16 نیروی هوایی ترکیه ، یک بازی تبلیغاتی برای بی اعتبار کردن پیمان امنیت دسته جمعی بشمارمی رود . اعضای کشورهای پیمان امنیت دسته جمعی از سوی دیگر ، دوستان جدید ایروان ، ( واشنگتن و..) ، به این سناریو بسیار علاقه مند هستند . هدف آشکار این کشورها ، تضعیف ثبات منطقه قفقاز جنوبی ، تضعیف مواضع روسیه در این منطقه و ایجاد یک هلال بی ثباتی به منظور فراهم نمودن مقدمات لازم برای برنامه های آینده در قفقاز شمالی ، از جمله تلاش برای بازگرداندن آبخازیا و اوستیای جنوبی به مدار متحدان ناتو به نظر می رسد . ضمن اینکه اطلاعات موجود نشان میدهد که ترکها نفوذ قابل توجهی را در آبخازیا ایجاد نموده اند و بعنوان یک کشور عضو ناتو ، این مساله برای روسیه یک زنگ خطر واقعی بشمارمی آید . مضاف براین ، اهداف استراتژیک این طرح ، شامل ایجاد فشار افزون تر بر روی بخش انرژی روسیه را نیز شامل می گردد . جنگ میان آذربایجان و ارمنستان ، ظرفیت انتقال انرژی خط لوله ترانس آناتولی را افزایش داده ، در حالی برعکس ، کاهش صادرات گاز روسیه ازطریق ترکیه را فراهم می آورد . در نهایت امر ، این جنگ ، به شکل واضحی ، استراتژی منطقه ای روسیه را در قفقاز جنوبی با بن بست مواجه می کند ، چرا که در صورت ادامه روند فوق ، طی 7 تا 14 روز ، روند جنگ بسود ارتش های ترک تغییر کرده و روسها نیز در ارسال سلاح یا نیروهای نیابتی با محذوریتهای قابل توجهی روبرو هستند . برخی منابع محلی در ارمنستان ، براین باورند که ایده تغییر رییس جمهوری از پاشینیان به یک فرد محبوب تری نظیر کوچاریان به تدریج در افکار عمومی این کشور در حال گسترش است ، هر چند حتی درصورت وقوع این رویداد ، بعید است که ارمنستان بتواند از کمک های پیمان امنیت دسته جمعی استفاده کند . پی نوشت : 1- بن پایه 2- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی در انجمن میلیتاری ، براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی " منوط به ذکر دقیق منبع است . امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند./ MR9  3- ژئوپلیتیک ، ژئواستراتژی ، ژئواکونومی ، .. دانش قدرت سازی در قرن بیست و یکم ..... چشم ، اجازه بدید ، نتیجه این جنگ در کوتاه مدت مشخص بشود .روی این موارد بحث زیاد هست ..
  5. 5 پسندیده شده
    بحث فنی خوبی میتنونه باشه ! نکته ای که وجود داره اینکه امار 205 دستگاه فقط مربوط به تانک ها نیست خودروهای رزمی پیاده نظام و نفربرها و خودروهای رزمی مهندسی هم جز این تلفات هستند. پس فقط تانکها نیستند که فرصت شلیک حتی یک گلوله رو نداشتند هیچ یک از خودروهای زرهی مانند نفربرها و خودروهای رزمی پیاده نظام هم نتوانسته اند عملکرد مناسبی داشته باشند. سامانه های توپخانه ای ارمنی تا وقتی عملکرد قابل قبولی داشتند که پهپادهای آذری/ترکی هنوز هرحال انجام عملیات در خطوط ابتدای نبرد بودند یعنی در اویل درگیریها. با ادامه یافتن جنگ و بعد از خالی شدن خطوط ابتدای نبرد از تهدیدات، پهپادهای آذری/ترکی به عمق درگیری جایی که واحدهای توپخانه ای قرار داشتند نفوذ کرده و تلفات قابل توجه ای از سامانه ای توپخانه ای ارمنی گرفتند و چالش اساسی برای بقاپذیری و اثر گذاری سامانه های توپخانه ای ارمنی ایجاد کردند. بعد از خاموش شدن و کاهش اثرگذاری سامانه های توپخانه ای اشغال مناطق مورد درگیر توسط اذری ها ساده تر شده است. یعنی با گسترش استفاده از پهپادها به عنوان یک عنصر رزم هوایی تمام عناصر رزمی زمینی از سربازه پیاده نظام تا تانک ها و سامانه های توپخانه ای به چالش کشیده شده اند. وقتی تهدید اصلی شما در اسمان وجود دارد در این وضعیت اساسا فرقی بین تانک با یک وانت ها غیر نظامی در بقاپذیری و اثرگذاری وجود ندارد. پیش بینی میشود در صورت استفاده گسترده از نیروهای هوایی (بدون سرنشین و سرنشین دار) بقاپذیری تمام واحدهای نیروی زمینی( نه فقط تانک!) به 12 دقیقه میرسد!!! اگر قرار باشد اهمیت تانکها در میدان نبرد به چالش کشیده شود باید یک مبازره بین واحدهای زرهی به عنوان معیار در نظر گرفته شود. مثلا در یک نبرد فرضی اثرگذاری تانکها بوسیله خودروهای زرهی با توپهای کالیبر متوسط، نرخ اتش بالا به همراه موشکهای ضد زره هایپرسونیک و هوش مصنوعی به چالش کشیده شده است. از چنین نبرد فرضی می تواند به پایان یافتن عمر تانکها یاد کرد. چون وظیفه تانک ها ایجاد برتری آتش در نبرد زمینی است و حالا که تانک نتوانسته اند وظیف اصلی خود که برتری در نبرد زمینی است موفق باشد باید از صحنه نبرد حذف شوند. اما وقتی تانکها و دیگر خودروهای زرهی بوسیله هواگردها نابود میشوند مانند آنچه در جبهه ارمنستان در حال وقع است را شاهد هستیم. در حقیقت در حال نگاه کردن به عملکرد ضعیف واحدهای پدافند زمین پایه وهواپایه هستیم که نتوانسته اند محیط آسمان را برای انجام عملیات و زمینی امن سازنند. هویتزرهای خودکششی 2s1 ارتش سوریه که بوسیله پهپادهای ترک شکار میشوند انهدام توپخانه کامیون سوار سوری توسط پهپادهای ترک حتی واحد های با تحرک پذیری بالاتر نیز از دست حملات پهپادی در اما نیستند سامانه راکتی گراد در لیبی که گفته میشود توسط پهپادهای ترکی نابود شده است واحدهای توپخانه ای ارمنستان شاید در اوایل درگیری ها عملکرد مناسبی داشتند اما با پیشروی پهپادهای آذری/ترکی به عمق جبهه های نبرد انها نیز موفقیت های ابتدای جنگ را از دست دادند پس بهتر از نبرد2020 ارمنستان واذربایجان مانند نبردهای کلاسیک قبلی این طور نتیجه گیری کنیم: اگر آسمان را به دشمن واگذار کنید نیروی های شما بر روی زمین خواهند مرد !
  6. 4 پسندیده شده
    ممنون ولی سوال اینه که چه تضمینی داره تحلیل شما درست تر باشه ؟ از کجا مطمئن هستید که شما در به بلوغ رساندن نظرتان دچار چیزی که بهش میگید تحریف ( که در مورد تعریفش با شما موافق نیستم ) نشده اید ؟ چون بقیه هم همچنین تحلیلی را بیشتر دارند ؟ یا چون الان تعبیر غالب با تعبیر غالب اون موقع متفاوته ؟ مشکل اینه که هر چیزی رو برای تحلیل باید در قالب زمانی و مکانی خودش تحلیل کرد وگرنه خیلی از مشکلاتی پیش میاد که الان برای ما .... شما ..... دیگران ( به تعبیر خودتان ) پیش آمده است. از هر چیزی که بگذریم برای من مشاهده مستقیم خودم ، اعتبار بیشتری از روایتهای گاه دست چندم سایرین که بیشتر به تحلیل شبیه هستند تا مشاهده ، دارد .
  7. 4 پسندیده شده
    ما اگه قراره کاری بکنیم تو این درگیری، قبلش باید بصورت فوری مرز اونجا رو سر و سامون بدیم. هم پستای مرزبانی ، هم نحوه جدا کردن مرزها. از این عکس و فیلمایی که مردم لب مرز میگیرن مشخصه که اصلا هیچ جدا کننده ای مثل حصار یا دیوار یا هیچی نیست. اگه تا دیروز اونجا خطری نبود، الان اونجا پره از همون داعشیا و تروریستای سوری و ترک. اگر قراره پولی خرج بشه اول خرج این چیزا بشه.
  8. 3 پسندیده شده
    شرکت آلمانی FFG خودروی 8x8 هیبریدی معرفی کرد طبق اطلاعات منتشر شده توسط شرکت آلمانی FFG این شرکت خودروی زرهی 8x8 خود به نام Genesis (جنسیس) را رونمایی کرده است که مجهز به سیستم پیشرانه دیزلی-برقی کاملاً هیبریدی است. امروزه ، چندین مطالعه و پروژه در زمینه وسایل نقلیه الکتریکی و هیبرید برقی در ایالات متحده و اروپا ، چه در بخشهای نظامی و چه در بخشهای تجاری ، در حال انجام است. خودروهای رزمی هیبریدی می توانند مزایای زیادی را برای نیروهای نظامی فراهم کنند. عملکرد خودروهای هیبرید برقی از نظر سرعت، شتاب و عملیات پنهانکاری نسبت به عملکرد خودروهای دیزلی برتر هستند. سیستم های محرک الکتریکی هیبریدی به دلیل استفاده از عملکرد مطلوب موتور و بازیابی انرژی در هنگام ترمز ، مصرف سوخت بهتری نسبت به سیستم های دیزیل دارند. ذخیره انرژی روی وسایل نقلیه الکتریکی هیبریدی صدا کمتری تولید میکنند و همچنین سلاح الکتریکی مانند سلاح های لیزریوی یا انرژی هدایت شده راحت پشتیبانی میشود. جنسیس برای داشتن قابلیت های ماژولار همانند خودروی زرهی Boxer 8x8 آلمانی به شکل دو بخشی (بخش پیشرانه و محرکه و بخش ماژولار رزمی) ساخته شده است تا بتواند انطباق پذیری بالایی با ماموریت ها مختلف داشته باشد. این خودرو رزمی دارای پشیرانه هیبریدی دیزلی / برقی است که در جلوی خودرو نصب شده است. پیشرانه هیبریدی دیزلی/برقی فناوری است که در آن موتور احتراق داخلی دیزل یک ژنراتور را برای تولید انرژی موتور برقی در خودرو راه می اندازد. ژنراتور، برق را به باتری واقع در جلوی خودرو انتقال می دهد. انرژی الکتریکی ذخیره شده توسط هشت موتور الکتریکی استفاده می شود که از طریق شفت های محرک جداگانه حداکثر 15622 نیوتن متر گشتاور را به هر چرخ منتقل میکند. نمونه اولیه اثبات فناوری جنسیس به عنوان IFV (خودرو رزمی پیاده نظام) با یک برجک بدون سرنشین Kongsberg مسلح به توپ 30 میلی متری ساخته شده است. این خودرو دارای سه خدمه شامل راننده ، فرمانده و توپچی است و قسمت عقب خودرو می تواند تا 10 سرنشین را در خود جای دهد. با استفاده از پیشرانه الکترونیکی ، جنسیس از 40 تا 150 کیلومتر برد دارد. موتور دیزلی ، خودرو حداکثر 600 کیلومتر برد دارد و به حداکثر سرعت جاده تا 100 کیلومتر بر ساعت برسد. مجموع توان پشیرانه 1860 اسب بخار است. وزن رزمی جنسیس 40 تن و طول، عرض و ارتفاع آن به ترتیب 8/25، 2/25 و 2/4 متر است. این فناوری انعطاف بالایی دارد و میتوان ان را بر روی خودروهای 4x4 یا 6x6 نیز پیاده سازی کرد پلتفرم جدید جنسیس همانند بوکسر قابلیت ماژولار بودن را داراست از جمله مزایای استفاده از پیشرانه های هیبریدی کم سر و صدا بودن است که میتواند در انجام عملیاتهای اختفا موثرباشد
  9. 3 پسندیده شده
    بسم ا... ظاهرا نقشه درگیری های قفقاز جنوبی در 6 ساعت گذشته . سوم اکتبر 2020
  10. 3 پسندیده شده
    عراق جنگ رو شروع کرد ولی الان شدن برادر ... حتی هزینه بازسازی بعد از جنگ هم ندادن که هیچ، رژیم ایران براشون مدرسه و خونه و بیمارستان و ... ساخت در حالی تو کل کشور، یک کلاس درس با شرایط استاندارد روز نداریم. یک بیمارستان مدرن که اصولی ساخته شده باشه، نداریم!
  11. 3 پسندیده شده
    جنگ و آن سوی جنگ نکته ای فارق از وقایع جنگی خدمت دوستان و همراهان گرامی عرض می شود و آن اینکه دوستان بیایید نگذاریم که پیگیری وقایع و حوادث جنگ برایمان جنبه عادت پیدا کنند و پیگیری هایمان اعتیاد گونه گردد و به گونه ای شود که هر ساعت از این سایت به سایتی دیگر و از این کانال به کانالی دیگر سرک بکشیم و همگی بدانیم که جنگ ماهیتا پدیده ای است نامطلوب مگر برای یک امر والاتر ! هر انسانی که بر خاک می افتد فارق از اینکه از کدام طرف بوده ، در حقیقت امیدی را ناامید کرده ، قلب مادری به درد آمده ، فرزندی یتیم و خانواده ای داغدار شده است . هر صدای مهیب انفجار ، قلب هایی را می لرزاند و هر خبر خانواده هایی را نگران تر می کند . وقایع جنگ وسیله سرگرمی و گذران زمان ما نیست ! و حتی اگر تنها به آن برای یادگیری بنگریم باز هم راه را به بیراهه رفته ایم . بدانیم که جنگ جدا از وقایع آن ، جنبه ای انسانی دارد که عدم توجه به آن ها عوارض بدی در روح و روان ما بر جای خواهد گذاشت . بیایید درباره جنگ خیال بافی نکنیم و سعی کنیم که آن را همانگونه که هست درک نماییم . با تشکر
  12. 2 پسندیده شده
    سلام مجدد.... ما یعنی شما.... شخص شما.... شخص شما شاید خواستید از کشور دفاع بکنید.... دوستان شما هم شاید خواستند از کشور یا دینشون دفاع کنند ولی این ربطی به نظام نداره.... هدف نظام جمهوری اسلامی از جنگ و ادامه ی اون پس از فتح خرمشهر دفاع از کشور نبوده.... حالا اینکه شما به تریبونهای رسمی کاری ندارید مشکلی نیست برادر.... اونها هم به بنده و شما کاری ندارن تعبیر من از نظام هم کاملا مشخصه... نظام نظامه.... از رهبری ش شروع میشه تا به تمام نهادها و ادارت و سازمانهاش دست آخر این که شما شاهد چیزی نبودید یا بودید دلیل بر این نمیشه که تحلیل هاتون هم درست باشه.... ای بسا مشاهده گر خوبی بودید ولی در انتقال اون چیزی که مشاهده کردید اشتباه کرده باشید... این رو بهش می گن تحریف... حالا چه به عمد باشه و چه به غیر عمد خلاصه اینکه مدارک و اسناد رسمی منتشر شده از جنگ با مشاهدات و ادعای شما و دوستان درباره ی دفاع از میهن تطبیق نمیکنه... حالا عیب کار کجاست این رو دیگه برید از اون کسانی که مدارک و اسناد رو منتشر کردن بپرسید و من الله توفیق
  13. 2 پسندیده شده
    هدف ما از جنگ و ادامه ی اون هیچ وقت دفاع از سرزمین مادری نبود.... شاید هدف شما این بود ولی هدف نظام نبود... من از شما خواهش می کنم به بیانه های و که از تریبونهای رسمی نظامی صادرمی شد یا از سخرانی توسط مقامات رسمی صادر میشد رجوع کنید.... برادر من تاریخ جنگ رو به اندازه ی کافی تحریف کرده اند شما دیگر بدتر ش نکن
  14. 2 پسندیده شده
    آیا گرجستان‌از پتانسیل‌لازم‌برای بستن آسمان خود بر روی پروازهای نظامی برخوردار است ؟ سیستم های کنترل وپایش پروازها و تحمیل محدودیت ها موجود وجود دارد؟؟ _البته در غالب پروازهای کارگو تجاری میتوان پهپاد و بمب های آن را به آذربایجان رساند ولی سیستم های پدافندی و زرهی مصرفی ارمنستان بجز راه زمینی روش انتقال موثر دیگری ندارد !! _ترکیه همچنین میتواند با پایش آسمان گرجستان با ایوکس ها تونل های خالی کور راداری و بین رینگی پدافندی را تشخیص و پهپاد های جدید را با پرواز مستقیم‌به خاک آذربایجان برساند . _دریای خزر و کشورهای همجوار هم راه های دیگر ارتباط تسلیحاتیست البته باکو خریدهای نظامی سنگینی را در سالهای اخیر داشته و اگر از نظر ساختاری دچار مشکل نشود قادر به فرسایشی کردن جنگ هست!! قطعا بزرگترین مشکل ارمنستان نخست وزیر غرب گرای آن است که با شعار های ضد روسی با بلند گوی دستی به قدرت این کشور تکیه زد سیاستهای او که الترناتیوی و هیجانی بود طی سالهای اخیرباعث افزایش سطح روابط سیاسی با اسراییل به بهانه تقابل با آذربایجان و افزایش گردش اقتصادی با ترکیه و تمرکز بر ترانزیت کالاهای خود از این کشور و چشم پوشی از پتانسیل ایران به عنوان همسایه‌ای مطمئن ودارای ثبات سیاسی همراه بوده که عملا دهن کجی به مابوده است!! همچنین در اقدامی بافراخاندن سفیر خود از قدس نیزصرفا پیامی به ایران بود که گویا مسئولین ما با این بازی های نمایشی وارد این تله دوسر باخت نخواهند شد! سیاست روشن و صحیح ایران آتش بس فوری و ترک‌مخاصمه و حل کردن اختلافات در میز مذاکره بین طرفین بر اساس قطع نامه های مجامع جهانی میباشد که بارها بر آن‌تاکید شده است که البته با جو سازی های مشتی تفرقه افکن دقیقا عکس این مطالب برای ایجاد انشقاق و وحدت مردمی وملی ما پمپاژ و شایعه میشود.
  15. 2 پسندیده شده
    از لحاظ نظامی هم بازنده بودیم!!! نه بغداد رو تصرف کردیم و نه بصره رو، فقط چندین میلیون کج و کوله و نصفه و نیمه و لت و پار و ترکیده و آش و لاش ... شهرای جنگ زده که بعد از 40 سال هنوز درست نشدن ... از لحاظ سیاسی هم، همچنین!!! اقتصادی هم همچنین!!!
  16. 2 پسندیده شده
    ما مردم عادی، همیشه بازنده بودیم! هزینش از جیب ما رفته! چه اون رژیم، چه این رژیم!!! چه این کشور، چه هر کشور دیگه ای!!! جنگ برای حکومتی ها و فک و فامیلاشون، نعمت بود... همشون با رانت و پارتی و فامیل شهید بودن، به جایی رسیدن! بدون اینکه کوچکترین تلاشی بکنن!!! بازم نه فقط ایرلن، همیشه و همه جا همین بوده. همینم هست و خواهد بود.
  17. 2 پسندیده شده
    دو کوهه و مردانش سوار بر وانت ، از پل دوکوهه سرازیر شدیم به سمت ضلع جنوب شرقی پادگان . ساختمان های پنج طبقه موجود در آنجا ، همه نیمه کاره بودند . نه دری داشتند ، نه پنجره ای . حتی این ساختمان ها هیچ رقم تاسیسات اعم از برق ، آب ، مجاری فاضلاب یا خطوط تلفن نداشتن . کل ساختمان ها ، مکعب هایی بودند سیمانی و لخت . با هر قدمی که در این برهوت متروک بر می داشتم ، بهت و ناباوری ام بیشتر می شد . به همت گفتم : آقا جان ، اینجا دیگر کجاست ؟ ما اینجا چه جوری می توانیم مستقر شویم . همت هم نگران ، لب به دندان می گزید ، سرش را به چپ و راست تکان می داد و چیزی نمی گفت . همان شب ، همت خیلی با ملاحظه داشت نقایص اساسی مکان جدید را شرح می داد که دفعتا حاج احمد (متوسلیان) سکوت را شکست و با لحنی شمرده گفت : توجه بفرمایید ! حاج آقا همت . ما ناچاریم به حداقل ها بسنده کنیم ، پس بیایید بیشتر از این وقت خودمان را تلف نکنیم . همین جایی را که به ما داده اند ، برای استقرار برادر ها خوب است . همت که یکه خورده بود گفت : آخر حاج احمد ، عزیزم ، شما که آنجا را ندیده ای ، هیچی ندارد . از من قبول نمی کنی ، بفرما از برادر همدانی بپرس ... حاج احمد مجال نداد ! آیا نباید قدری دوراندیش باشیم . ما قرار است یک تیپ (27 محمد رسول الله) را تشکیل بدهیم . نفرات این تیپ تعدادشانشاید به چهار، پنج هزار نفر بالغ بشود . این چند هزار نفر نیاز به سرپناه و خوابگاه دارند . برای آموزش انها به مکان نیاز داریم ... . پس از انتقال بچه ها به دوکوهه جدید ، ما دو سه روزی را در آنجا به معنای واقعی کلمه ، مشغول عملگی و کار یدی شاق بودیم .حتی خود حاج احمد ، شهبازی و همت هم به محض این که در سپاه ناحیه دزفول از کمند جلساتشان با مسئولین ارشد سپاه رها می شدند ، به سرعت خودشان را به دوکوهه می رساندند ، آستین بالامی زدند و پا به پای بچه ها عرق می ریختند و کار می کردند . عمده تلاش ما این بود که آن ساختمان های نیمه ساخته را برای اسکان نفرات ، قابل بهره برداری کنیم .پیرمان درآمد تا آن همه نخاله های ساختمانی را از داخل اتاق ها و راهروهای ساختمان ها به بیرون تخلیه کنیم ... . پس از بازگشت از چزابه نیروها در ساختمان های پنج طبقه پادگان دوکوهه مستقر شدند . درون اتاق هایی که اصلا مناسب نبودند . چون علاوه بر ناهمواری های کف اتاق های به هم چسبیده ما ، خاک زمین هم سریع به پتوها نفوذ می کردند . طوری که اگر دو دقیقه روی آن پتوها می نشستی ، سر تا پا خاکی می شدی . در آن سرمای شبانه شب های زمستانی خوزستان ، تا صبح لرز می زدیم ، چون ساختمان ها در و پیکری نداشتند . تعداد انگشت شماری چراغ والور از سپاه دزفول به ما داده بودند که اولا لنگ تامین سوختشان بودیم . اگرخوش شانس بودیم و سپاه دزفول حواله نفت سفید به ما می داد ، وقتی به جایگاه سوخت می رفتیم ، هر سه نوبت یکبار ، شاید خبر خوش آمدن نفت را به ما می دادند .... تردد های شبانه ، برای تجدید وضو یا رفتن به دستشویی هم کم خطر نبود . توی آن ظلمات شبانه کافی بود سر سوزنی پایت را کج بگذاری تا کله معلق زنان از پله ها پرت شوی پایین . یکی دیگر از معضلات فقدان مطلق سرویس های بهداشتی بود ... حاج همت که این وضع را دید درصدد برآمد برای رفع این مشکل کاری بکند . خودش پیشقدم شد و با او رفتیم تعدادی بیل و کلنگ از بچه های ارتش امانت گرفتیم و برگشتیم و در همان زمین بیابانی نقطه ای را برای احداث توالت صحرایی تعیین کردیم . همت آنجا بی معطلی بلوز فرم اش را درآورد ، کلنگی برداشت و شروع کرد به حفر زمین . خدا گواه است که چند روز پیاپی ، بیل و کلنگ از دست همت نیفتاد . در آن روزهای سرد زمستانی به قدری گرم کار دشوار یدی بود که می دیدم پهنای صورت و کتف و سینه اش خیس عرق است و دست هایش تاول زده بودند . می گفت بعدا که سه ، چهار هزار بسیجی اینجا بفرستند و هزار جور کار روی سرمان ریخته شود ، می خواهیم چه خاکی به سر کنیم ؟ فقط خدا می داند در آن شب های طولانی زمستانی ، تا صبح در آن پنج طبقه های بی درو پیکر بر ما چه گذشت . برای پوشش دادن چارچوب های خالی پنجره ها ، بایستی توپ نایلون در اختیار می داشتیم ، که نداشتیم . نه به ما نایلون می دادند ، نه پولی در بساط مان بود که خودمان بخریم . برای تامین روشنایی ساختمان ها ، فانوس بادی نفتی لازم داشتیم . سرویس آبریزگاه های صحرایی را که جدید احداث کردیم تازه متوجه شدیم نیاز به تعداد زیادی آفتابه پلاستیکی داریم . چراغ نفتی والور به شدت کمیاب بود . سخت مفلس بودیم و فی امان الله . این شد که دوتایی ، سوار بر یک وانت تویوتا ، از دوکوهه جدید به سپاه دزفول رفتیم . آنجا بچه های دفتر فرماندهی سپاه دزفول ، جلوی ما را گرفتند و نگذاشتند وارد شویم . گفتند آقا محسن به همراه حسن باقری و برادر عندلیب جلسه دارد . همت خیلی کلافه به نظر می رسید ، به آن برادر مسئول دفتر گفت : به برادر محسن بگویید همت از تیپ محمد رسوالله (ص) آمده با شما کار خیلی مهمی دارد . دقایقی بعد پاسدار خیلی جوانی از اتاق فرماندهی سپاه دزفول خارج شد و به سمت ما آمد . صورت اش محاسنی نداشت . خیلی لاغر و تکیده بود . لباس فرم سبز رنگی هم که به تن داشت به جرات می توانم بگویم سه چهار سایز به تن اش بزرگ بود . نزدیک که رسید ، خیلی جدی با آن صدای توی گلویی و لهجه غلیظ تهرانی خودش گفت : چی چی شده همت ؟ می خواهی چی به محسن بگی تو ؟ دیدم خیلی مسلط و با اعتماد به نفس زیادی دارد حرف می زند . ضمن اسم بردن از اشخاص هم ، ابدا مقید نبود قبل از اسم کوچک یا فامیلی آنها ، القاب یا عناوینی مثل آقا یا برادر را به کار ببرد ... . حاج همت که سابقه خلقیات حسن باقری دستش بود به او گفت : ببین حسن جان به خدا وضع آماد و پشتیبانی این تیپ ما خیلی خراب است . هیچی نداریم ، هیچ کس هم به ما جوابگو نیست . از همین برادر همدانی شما بپرس ، نه پتو داریم ، نه فانوس ، نه چراغ والور ، نه آفتابه . چاره ای نداشتیم جز این که بیاییم دردمان را به برادر محسن بگوییم . خوب که به حرف های همت گوش داد ، دست حاجی را گرفت ، کشید گوشه ای و گفت : بابا جون ، چرا متوجه نیستی تو ؟ چطوری به تو بگم ؟ می خواهی کاری کنی که محسن هم ببره ؟ پا شدی اومدی بگی پتو و فانوس و آفتابه نداری که چی ؟ محسن الان باید ذهنش آزاد باشه که بتونه یه عملیات بزرگ و پیچیده رو طراحی کنه ، یا این که کل انرژی اش رو بذاره برای این که ببینه از کدوم جهنم دره ای می تونه برای بچه های شما پتو و آفتابه تامین کنه ؟! ... تا اینجا را خیلی خوددار و یواش به زبان آورده بود . یک لحظه ساکت شد ، بعد ناگهان صدایش را بالا برد و گفت : برو! بعد هم برگشت ، رفت توی همان اتاقی که از آن بیرون امده بود . آقا ما را می بینی ، شوکه شده بودم . از حاج همت پرسیدم : این کی بود ؟ گفت : نشناختی ؟ حسن باقری همین بود دیگر ... فرمانده کل سپاه به هیچ کس به اندازه حسن باقری اتکا نداشت ... منتها دیگر توقع نداشتم اینقدر جوان باشد . همت یکی دو دقیقه ساکت بود . بعد درگوشی به من گفت : برادر همدانی ، خداوکیلی حسن حرف درستی زد ... زود باش برگردیم خودمان برای حل مشکلات مان یک فکری بکنیم . پ ن . متن آورده شده از کتاب پیغام ماهی ها ، سرگذشت شهید حاج حسین همدانی انتخاب شده است .
  18. 1 پسندیده شده
    ایران – رژیم عبری ، هماوردی استراتژیک در آسیای جنوب غربی مدتهاست که سئوالی با ماهیت استراتژیک ، ذهن تحلیلگران نظامی حوزه جنگ داخلی سوریه را به خود مشغول نموده که چرا جمهوری اسلامی ایران و محور مقاومت ، علیرغم حملات پی در پی اسراییل به دپوهای تسلیحاتی ، کاروان های نظامی و مواضع واحدهای محور مقاومت در سوریه ، عکس العملی در خور و متقابل از خود نشان نمی دهد . برخی این عدم پاسخ را در حوزه سخت افزاری و نظامی جستجو می کنند ، اما تحلیل های مبتنی بر عدم پاسخ مستقیم و فوری نظامی ایران به حملات اسراییل در سوریه ، فقط بخشی از بازی طراحی شده از سوی جمهوری اسلامی ایران در سوریه بشمارمی رود . در واقع ، ماجرای جمهوری اسلامی ایران و اسراییل در صحنه نبرد سوریه ، فقط بخش بسیار کوچکی از صحنه شطرنج منطقه ای این دو در جنوب غربی آسیا بشمارمی آید . با توجه به این امر ، می بایست ماهیت تقابل این دو را در سطوحی با اهمیت بالاتر نسبت به درگیری سخت افزاری مورد بررسی قرار داد . در این خصوص ، ماجرای مورد بحث را می توان در در قدم نخست ، بر اساس تقابل میان ایران و اسراییل برای شکل دهی به یک نظام منطقه ای جدید در جنوب غرب آسیا ( خاورمیانه ) مورد تحلیل قرار داد . در حوزه دانش ژئوپلیتیک ، مفهوم منطقه ، بنا بر تعریف کانتوری و اشپیگل ، دربرگیرنده تعدادی از کشورهاست که بلحاظ جغرافیایی به هم نزدیک هستند و در حوزه سیاست خارجی ، کنش و واکنشی میان آنها برقرار است . به اعتقاد این دسته از اندیشمندان ، یک منطقه ژئوپلیتک ، سه شاخصه بسیار مهم استثنایی بودن ، وجود کنش و واکنش متقابل و انباشت منابع را از خود نشان می دهد . با این وصف ، هر منطقه ژئوپلیتیک ، می بایست از یک نظام منطقه ای ( چهارچوبی برای تبیین رقابتها ، همکاری ها و تضادها ) برخوردار باشد . این نظام منطقه ای ، با عواملی نظیر موقعیت خاص جغرافیایی ، عوامل مختلف سیاسی ، ایدئولوژیکی و امنیتی ، پیوند های تاریخی ، قومی و زبانی قابل شناسایی و تحلیل است که در آن ، هر واحد سیاسی تلاش می کند تا با متمرکز کردن تمامی منابع خود ، این نظام معین را به محیطی مطلوب برای تامین منافع ملی خود در سه سطح کوتاه مدت ، میان مدت و بلند مدت ، تبدیل نماید . در این ارتباط ، می توان به این مساله اشاره نمود که ساختار سازمانی این نظام منطقه ای ، از دو بخش برونی و درونی برخوردار است که اولی ، به ماهیت ارتباط آن با نظام مسلط تر و دومی که در خصوص ایران و اسراییل مصداق بیشتری دارد ، به ساختار روابط درون منطقه ای مرتبط می گردد . درواقع ، ساختار روابط درون منطقه ای ، الگویی است که ارتباط بین بخش مرکزی و پیرامونی را تبیین می نماید . باتوجه به این مساله ، ماهیت اصلی منازعه میان اسراییل و جمهوری اسلامی ایران بویژه در جنگ داخلی سوریه ، جدا از تضادهای آشکار ایدئولوژیکی و مساله فلسطین ، به ماهیت روابط میان بازیگران مرکزی و پیرامونی این دو بازمی گردد، که درآن بازیگر مرکزی سعی خواهد کرد تا جایگاه مرکزی خود را حفظ و بازیگر پیرامونی نیز با بسیج همه منابع و تلاشهای خود ، بدنبال آن است که جایگاه خود را در معادله این نظام منطقه ای ارتقاء ببخشد . در تعریف استاندارد ، بازیگر مرکزی یک نظام منطقه ای ، مرکز ثقل سیاست منطقه مزبور را شکل میدهد و با توجه به وجود زمینه های مشترک می تواند یک الگوی مشخص سیاسی را ایجاد و پایه قدرت منطقه ای خود را بر آن ایجاد نموده و مستمرا" آن را تقویت نماید . اما بازیگر پیرامونی بدلیل برخورداری از متغیرهای خاص سیاسی ، جغرافیایی ، امنیتی ، اقتصادی و اجتماعی و ایئولوژیکی در چهارچوب ایجاد شده توسط بازیگر مرکزی نمی گنجد ، به همین دلیل همواره بعنوان یک عنصر نامتجانس شناخته میشود . بدین ترتیب ، کنش و واکنش میان جمهوری اسلامی ایران و اسراییل در چهار دهه اخیر را می توان در کنار تضادهای ایدئولوژیکی ، به نوعی رقابت برای حفظ جایگاه بازیگر مرکزی ( جمهوری اسلامی ایران ) و بازیگر پیرامونی ( اسراییل ) نیز تحلیل نمود . رژیم عبری ، بدلیل موقعیت خاص ژئوپلیتیکی ، محدودیت منابع طبیعی ، شرایط دموگرافیک پیش بینی شده ، عدم توازن جمعیتی با کشورهای همجوار و چالشها و مشکلات عدیده داخلی در حوزه های مختلف ، در جغرافیای نظام منطقه ای آسیای جنوب غربی ، یک بازیگر پیرامونی بحساب می آید که با تنها بدلیل حمایتهای بی بدیل و غیر قابل چشم پوشی ایالات متحده و همچنین وجود برتری فناورانه بخصوص در حوزه محصولات نظامی بیش از 60 سال است که به حیات خود ادامه میدهد . این مساله باعث شده تا عنصر ارتش به یک عامل مسلط در مرکز تلاش های رژیم عبری برای ارتقاء جایگاه پیرامونی خود به بازیگر مرکزی تبدیل گردد . به همین دلیل ، دکترین نظامی اسراییل از آغاز ( 1948 ) تا کنون بر 6 اصل 1- ایجاد ، حفظ و توسعه برتری کیفی در برابر برتری کمی حریف ، 2- اصل وحدت کشورهای اسلامی منطقه بر علیه موجودیت این رژیم ، 3- اصل توسعه مستمر یک سازمان مسلح فعال ، حرفه ای و کوچک ، 4- اصل اجرای حملات بازدارنده و پیشگیرانه ، 5- اصل انتقال عملیات رزمی به سرزمین دشمن و در نهایت 6- اصل جنگ کوتاه مدت و خودداری از ورود به درگیری های طولانی و فرسایشی استوار گشته است . بطور خلاصه ، استراتژی اسراییل برای موفقیت در نبرد بر سر تصاحب جایگاه بازیگر مرکزی در نظام منطقه ای آسیای جنوب غربی ، بر روی ایجاد یک چتر فناورانه در حوزه نظامی و استفاده از آن برای اجرای حملات پیشگیرانه سریع به منظور خنثی نمودن تلاشهای بازیگر محوری ( حضور جمهوری اسلامی ایران در سوریه ) و منتقل نمودن عملیات نظامی به سرزمین بازیگر مرکزی در بازه زمانی کوتاه قرار دارد . با توجه به این مساله و بطور طبیعی ، برای به حداقل رساندن اثرات این دکترین بر روند تلاش بازیگر مرکزی ( جمهوری اسلامی ایران ) جهت حفظ و ارتقاء موقعیت محوری موجود خود ، لازم است که بازیگر مرکزی نظام منطقه ای ،راهبرد هوشمندانه ای مبتنی بر اصول عملیات تاثیر محور را طراحی و به اجرا گذارد . در تعریف ، عملیات تاثیر محور ، بصورت مجموعه ای از اقدامات برای تغییر شکل رفتار و جهت دهی رفتار دشمن مورد تبیین قرار داد . در این تعریف ، رفتار دشمن ، نه تنها در حوزه نظامی ، بلکه سایر عرصه های رویارویی نظیر حوزه سیاسی ، امنیتی ، اقتصادی و فرهنگی را می بایست تحت تاثیر اقدامات خودی قرارگیرد . در این نوع عملیات ، شکل و ماهیت کاربرد نیروهای نظامی ، غالبا" همگام با اقدامات سیاسی و دیپلماتیک به منظور شکل دهی به رفتار بازیگران حاضر در صحنه بواسطه اقدامات مستقیم یا غیر مستقیم صورت می پذیرد . در این خصوص ، پس از آغاز جنگ داخلی در سوریه ، استراتژیستهای ارشد جمهوری اسلامی ایران با توجه به حساسیت وضعیت سوریه بدلیل همجواری با اسراییل ، بتدریج یک شبکه بسیار قوی از حامیان خود را در سوریه و منطقه پایه گذاری نموده ، تا جایی که با دعوت دمشق از مستشاران ایران برای اعزام به سوریه ، نوعی هراس راهبردی برای رژیم عبری ایجاد گردید . این هراس تا عمق استخوان کارشناسان امنیتی اسراییل نفوذ نمود، بطوریکه بن کاسپیت تحلیلگر ارشد اسراییلی در روزنامه معاریو نوشت که : "نتیجه نبرد اسرائیل علیه قاسم سلیمانی متناقض است. از جنبه تاکتیکی، اسرائیل با موفقیت مانع تلاش ایران برای دستاوردهای محلی می شود. اما از جنبه راهبردی، ایران محوری ایجاد کرده است که از تهران شروع می شود تا به بیروت منتهی می گردد و به بلندی های جولان نیز شعبه می زند ، فاصله ایرانی ها تا مرز ما 80 کیلومتر نیست. حتی بعید است 80 متر باشد. محور شیعی در حال بستن مرزهای ماست. این یک واقعیت ناراحت کننده و پیچیده و تهدید کننده است." بنابراین می توان چنین تحلیل نمود که حملات متناوب اسراییل به اهداف مشخصی در خاک سوریه ، یک نشانه واضح از افزایش حس خطر برای اسراییل بشمار می رود . کارشناسان عبری براین باورند که ایران بطور دقیق در حال پیاده سازی پلان جامع خود در سوریه ، براساس تجربه موفق سالهای ابتدایی دهه هشتاد میلادی در جنوب لبنان و تشکیل حزب ا.... است ، کابوسی که گرچه درسالهای اولیه چندان جدی گرفته نشد ولی سرانجام در تابستان سال 2006 گریبانگیر رژیم عبری گردید و تا کنون این کابوس به شکل مرتب در حال گسترش است . با توجه به این موارد ، عدم واکنش هیستریک جمهوری اسلامی ایران به حملات اسراییل در دو حالت مشخص قابل تحلیل هست : 1- توانایی پاسخ دهی ( به هردلیل نظامی، سیاسی ، امنیتی ) وجود ندارد . 2- پلان طراحی شده برای سوریه و هزینه ای که بلحاظ مالی و انسانی و تجهیزاتی در سوریه پرداخت شده و میشود ، به گونه ای است که نیازمند وجود استانه تحمل بیشتری از سوی محور مقاومت خواهد بود . چرا که براساس یک اصل قدیمی ، در یک دعوا ، عصبانیت یک طرف ( واکنش هیستریک و عصبی بدون منطق ) کمکی به برتری در برابر یک حریف قدرتمند تر نمی کند و تنها مزیت آن ، کاهش قدرت عکس العمل متناسب خواهد بود ، بنابراین ، محور مقاومت و در راس آن ، جمهوری اسلامی ایران با هوشمندی هر چه تمام تر ، با اتخاذ یک راهبرد هوشمندانه که درآن میان اقدامات و تاثیرات رابطه علّی برقرار شده و هدف ، تمرکز بر تاثیر مطلوب راهبرد اتخاذی بوده ، دشمن بعنوان یک سیستم تعریف میشود و با توجه به ملاحضات زمانی صریح و روشن ، ساز وکار مقابله بعداز ارزیابی دقیق طراحی می گردد ، سعی خواهد کرد تا مسیر خود را بسوی موفقیت ( ارتقاء جایگاه مرکزی در نظام منطقه ای ) هموار نماید . در مجموع ، در پیش گرفتن استراتژی فریب و نمایش ، بعنوان عناصرقدرت جمهوری اسلامی ایران در صحنه نبرد سوریه می بایست مورد توجه قرار گیرد . با توجه به تمامی مواردی که بطور خلاصه مطرح گردید ، آگاهی از شیوه تحلیل طرف متخاصم در این میان از اهمیت بسیار خاصی برخوردار خواهد بود . مجموع اندیشکده های امنیتی رژیم عبری ، سالهاست که بصورت منظم و مستمر ، فضای داخلی و خارجی جمهوری اسلامی ایران را پایش کرده و برون دادهای رسمی قابل توجهی را در این زمینه منتشر نموده اند ، در حالی که فضای داخلی رسانه ای در ایران ، عمدتا" رویکردهای خاصی را در حوزه شناخت دقیق از وضعیت نظامی – امنیتی رژیم عبری را در میان عموم دنبال می کند و این روند برای برخورد با استراتژی کلان اسراییل در برابر جمهوری اسلامی ایران کافی به نظر نمی رسد ، می بایست برای بهینه نمودن شناخت از ساختارهای مختلف این رژیم و مسیرهای وارد نمودن ضربات جراحی شده و دقیق ، طرحی نو در انداخت . متن پیش رو نیز آغازی برای بررسی روند وقایع از دید تحلیلگران نظامی – امنیتی رژیم عبری است تا برای شناخت فضای نبرد ، افقی با میدان دید کامل فراهم آید . جمهوری اسلامی ایران در آنسوی مرز اسراییل ، اسراییل ، فشار در سوریه در حوزه مفهومی تهدید استراتژیک ، گسترش حضور ایران در منطقه آسیای جنوب غربی وتوسعه توانایی های نظامی آن در خاک همسایگان اسراییل ( سوریه و لبنان ) موجب شده تا ارزیابی های صورت گرفته از روند فوق الذکر ، باعث گردد تا تصمیم گیرندگان و برنامه ریزان راهبردی اسراییل ، در سالهای اخیر ، توجه خاصی را به این موضوع داشته باشند . بدین معنی که جاه طلبی های ایران و قابلیتهای رو به گسترش آن ، پیامدهای راهبردی استراتژیک- نظامی افزون تری را متوجه اسراییل نموده و درصورت عدم بررسی عمیق ، میتواند نتایج خطرناکی را در سالهای آینده رقم زند . بنابراین ، با توجه به طیف متنوع و تشدید شده تهدیدات ، از تمرکز تلاشهای این کشور برای ایجاد یک جبهه نیرومند نظامی علیه اسراییل ( محور مقاومت . م ) از سوریه و لبنان تا برنامه ریزی های متمرکز در عراق و در عین حال ، توجه جدی به تقویت حماس ( در باریکه غزه ) و همچنین در طولانی مدت ، سرمایه گذاری برای دستیابی به جنگ افزار هسته ای ( ادعای نویسنده متن . م ) موجب شده است تا توازن موجود میان این دو بازیگر منطقه ای ، بسرعت دچار دگرگونی شود . به همین دلیل شناخت روند در پیش گرفته شده توسط ایران ، باعث گردیده تا توجه کارشناسان و تحلیل گران اسراییلی ، بیش از گذشته ، بدان جلب گردد . به همین دلیل ، تحرک بی سابقه ایران در پازل منطقه ای ، اسراییل را بر آن داشته که حتی با قبول خطر یک مخاصمه فراگیر، با کاربرد زور ، تلاشهای صورت گرفته از سوی ایران را خنثی نماید. بدین ترتیب ، تمرکز استراتژی اسراییل در چند سال گذشته ، برروی خنثی سازی برنامه های نظامی ایران در سوریه قرار گرفته ، با این وصف ، ماهیت پویا و دینامیک استراتژی ایران و اقدامات متقابل اسراییل باعث شده تا بتدریج، رویارویی ها جنبه نظامی بخود بگیرد و این مساله ممکن است در آینده نه چندان دور ، پتانسیلی را برای برخورد مستقیم ایجاد نماید . این وضعیت درحالی بسرعت پتانسیل شعله ور شدن یک درگیری را پیدا می کند که اسراییل از سالهای گذشته ، بازدارندگی قابل توجهی را فراهم نموده ( منظور به احتمال زیاد قابلیتهای هسته ای اسراییل باید باشد . م ) و روسیه نیز بشدت در تلاش است تا طرفین را به خویشتنداری فراخواند . این مساله ، با تشدید تنش ها میان ایران و ایالات متحده در دو حوزه هسته ای و منطقه ای می تواند با سرعت افزونتری بسوی برخورد سخت افزاری مستقیم پیش رود . اما از آنجایی که ایالات متحده از گزینه های خاص خود برای خنثی سازی تلاشهای ایران برخوردار است ، این احتمال وجود خواهد داشت که رویارویی ایران و اسراییل در سوریه ، ماهیت متفاوتی بخود گیرد . طراحی ایران در سوریه : بدنبال وقوع سلسله اتفاقاتی که در سال 2010 میلادی در مجموعه کشورهای عرب ( خاورمیانه و شمال آفریقا ) بوقوع پیوست ، جمهوری اسلامی ایران درصدد برآمد تا از خلاء بوجود آمده در ساختار سیاسی این کشور ، استفاده نموده و این روند ، در قالب یک پروژه راهبردی بلند مدت با هدف تقویت شبکه قدرت خود در این حوزه ، آغاز گردید . این مساله تا سال 2015 و شروع فرآیند برنامه جامع اقدام مشترک ( برجام / JCOPA/ توافق هسته ای ) ادامه پیدا نمود ، تا جایی که برخی تحلیلگران براین اعتقادند که پویایی این کشور در جنگ علیه دولت اسلامی ( داعش ) و بسط فرآیند نفوذ مستقیم در کشورهایی نظیر سوریه و عراق و ایجاد شبکه قدرت از سال 2016 با شدت افزون تری پیگیری میشود . بدین ترتیب ، ایران در این بازه زمانی ، تلاش می نمود تا براساس یک پیش زمینه تاریخی ، قدرت خود را در سرزمین تاریخی شام ، بین النهرین بسمت سواحل مدیترانه ( منطقه ای که امروز به شناسه کریدور زمینی یا پل زمینی شناخته می شود ) با فراغ بال بیشتری گسترش دهد . این تلاش ها ، عمدتا" و در درجه نخست ، مبتنی بر 1- حضور فعال در گستره زمینی ، 2- تاثیر گذاری بر ساختارهای ضعیف حاکمیتی در عراق ، سوریه و لبنان ، 3- ایجاد زیرساختهای نظامی و واحدهای نظامی در مقیاس قابل ملاحضه در قالب عناصر رزمی نیابتی که می بایست به طرفداری از تهران ، جنگهای منطقه ای را دنبال نموده و با استفاده از اهرم های اقتصادی ، بتدریج قدرت ایران را در این منطقه تثبیت کند ، قابل تعریف است . در واقع ، علاقه تهران برای دنبال نمودن جاه طلبی های برنامه ریزی شده ، تمایل این کشور برای ایجاد یک عمق استراتژیک (strategic depth) در حوزه ژئواستراتژیک آسیای جنوب غربی به منظور خنثی سازی تلاش های ایالات متحده برای تضعیف و سرنگونی حاکمیت قابل تفسیر است . با توجه به این مساله ، سوریه جنگ زده ، یک حلقه بسیار مهم و راهبردی در برنامه بلند مدت ایران بشمار می رود تا به صورت دائمی ، یک بزرگراه در دسترس به سواحل مدیترانه و از آن مهمتر ، ایجاد یک ارتباط مستمر لجستیکی با حزب ا... لبنان ( مهمترین و قدرتمندترین اهرم ایران در مرزهای اسراییل ) فراهم گردد . مقامات ارشد ایران ، با یاد آوری مستمر این مساله که حکومت بشار اسد ، بقای خود را مدیون تلاش های تهران است ، در طولانی مدت هدفگذاری دقیقی برای ادغام هر چه بیشتر حاکمیت سوریه بعنوان یک شریک فرعی در سر دارد . این امر در حوزه هایی نظیر سیاست داخلی ، اقتصادی ، بخصوص مزیت احتمالی دسترسی به قراردادهای بازسازی و همچنین منابع طبیعی این کشور و در نهایت بلحاظ نظامی ، از اهمیت بسزایی برای مقامات تهران برخوردار به نظر می رسد . با این اوصاف ، نقطه عطف طراحی راهبردی ایران در سوریه از اوایل سال 2016 میلادی آغازشد ، بویژه پس از اینکه ارتش سوریه و متحدین آن ، نبرد حلب را با موفقیت بسود خود خاتمه دادند . این عملیات که به شکل خاص توسط شاخه "قدس" سپاه پاسداران انقلاب اسلامی طراحی و به مرحله اجرا درآمد ، درواقع ، نقطه آغازی برای تبدیل سوریه به یک جبهه قدرتمند نظامی در برابر اسراییل محسوب می شد . درآن زمان ، نهادهای اطلاعاتی اسراییل ، ارزیابی های مشخصی را در خصوص اهداف پیدا و پنهان سپاه قدس به فرماندهی قاسم سلیمانی ( سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی . م ) در حوزه تلاش برای توسعه و استقرار دائمی در سوریه و ایجاد قابلیتهای نظامی ارائه نمودند که خلاصه این تحلیل ها شامل موارد ذیل می گردید : - ایجاد نیروی زمینی قابل ملاحضه بلحاظ سازمانی - ایجاد بسترهای ضروری برای استقرار هواگردهای بدون سرنشین در پایگاه های هوایی سوریه - استقرار سامانه های تهاجمی دریایی در دو بندر اصلی نیروی دریایی ارتش سوریه ( لاذقیه و طرطوس ) - انتقال هزاران فروند راکت و موشک به سوریه - انتقال مقادیر انبوهی از مهمات به زاغه های مشخص شده در خاک سوریه - انتقال سامانه های دفاع هوایی زمین پایه بومی وهمچنین انتقال کارخانه های تولید مهمات به سوریه که در خصوص مورد دوم ، این مساله تا حدودی با زیرساختهای قبلی ارتش سوریه ادغام شده است . - انتقال و استقرار بیشتر از یکصد هزار نیروی شبه نظامی از جمله ، ایجاد یک نیروی مشابه حزب ا... در مرزهای این کشور با اسراییل - ایجاد بسترهای کسب اطلاعات درست مقابل ارتش اسراییل - ایجاد زیرساختهای رزمی در جنوب سوریه و همجوار با مرزهای اسراییل برای ایران ، مجموعه قابلیتهای ایجاد شده در سوریه ، می بایست به خط مقدم جبهه در جنوب لبنان که سالها پیش ازاین ، حزب ا... در آن متولد و در یک بازه زمانی 30ساله ، زرادخانه ای عظیم و غیر قابل تصور ( شامل 130 هزار فروند موشک بنا بر برآوردهای اطلاعاتی سازمان های امنیتی اسراییل ) برای آن فراهم گردید ، پیوسته تا یک جبهه واحد تشکیل گردد . علاوه براین ، ایران در تلاش است تا با حداکثر امکانات موجود به نیروهای نیابتی خود کمک کندتا با ایجاد شبکه ای از تونلها ، زمینه را برای استفاده از آنها در زمان جنگ و نفوذ بدون خطر به داخل اسراییل ، فراهم نماید . این وظیفه ، عمدتا" بردوش حزب ا... بعنوان بخشی مهم از مجموعه بازیگران حال حاضر در سوریه که برای ادامه حیات حکومت اسد می جنگند ، قرار گرفته است . این وضعیت ، آنچنان از اهمیت زیادی برخوردار بود که برنامه نظامی ارتش اسراییل (IDF) به جای تکیه بر سناریوهای قبلی خود ، شامل جنگ سوم لبنان ( تابستان 2006 ) یا نبردهای 1982 ، بتدریج بر سناریونویسی برای ایجاد یک جبهه شمالی که درآن تمامی واحدهای ارتش با یک جبهه گسترده از سوریه تا لبنان که مملوء از پرتاب کننده های موشک و عناصر نظامی نیابتی ، روبرو خواهند شد ، متمرکز شده اند . به اعتقاداین برنامه ریزان ، ایجاد وگسترش چنین جبهه ای می تواند براحتی اسراییل را دچار چالش جدی نماید . علاوه براین ، مقامات ارشد امنیتی اسراییل براین باورند که چشم انداز حضور بلند مدت ایران در سوریه میتواند تاثیرات مخربی را بر کشورهای همجوار ، بویژه اردن که ثبات درآن برای اسراییل بسیار پراهمیت است ،برجای گذارد . شایان ذکر است که خط مقدم ایران در جنوب لبنان ، شامل تعداد محدودی نیروی شبه نظامی و حجم عظیمی از راکتهای کوتاهبرد را می توان با جاه طلبی های هسته ای تهران مرتبط دانست. درواقع ، این دو به گونه ای طراحی شدند که بصورت متقابل ، یکدیگررا تقویت نمایند . درواقع ، زرادخانه موشکی حزب ا... ، سپری است تا از حمله احتمالی اسراییل به تاسیسات هسته ای ایران جلوگیری بعمل آورد که شباهت زیادی به مدل کره شمالی ( نشانه گیری هزاران موشک بسوی سئول برای ایجاد بازدارندگی ) را نشان میدهد . در حالی که متقابلا ، قابلیتهای هسته ای ایران ( پس از رسیدن تهران به بمب ) میتواند بعنوان یک چتر استراتژیک، همه نیروهای نیابتی و بازیگران تحت هژمونی ایران را زیر پوشش خود قرار دهد . پروژه دقیق (precision project) : بخش مهمی از راهبرد ایران که در سطور قبل مورد بررسی قرار گرفت ، متمرکز کردن همه تلاشها برای ارتقاء قابلیتهای حزب ا... از طریق طراحی و اجرای برنامه دقیق (precision project) مدت می بایست تحقق یابد . این تلاش ها به شکل خاص با تبدیل بخش مهمی از زردادخانه موشکهای قدیمی میانبرد این گروه به موشکهای برد بلند هوشمند با دقت بالا که به سامانه های هدایت کننده مجهز خواهد شد ، قرار است صورت پذیرد ( در این میان ،بیشتر از 100 هزار تیر موشک کوتاهبرد حزب ا.. شامل موشکهای کاتیوشا و گراد از این برنامه مستثنی هستند ) . براساس ارزیابی های اطلاعاتی اسراییل ، هدف از این پروژه ، تسلیح حزب ا... در کوتاه مدت به حداقل 1000 موشک میانبرد و برد بلند با خطای دایره ای (CEP ) ده متر (10 متر ) خواهد بود . مجموعه این ارزیابی ها نشان میدهد که تهران درصدد است تا به منظور کاهش خطر پذیری حمل موشکهای مونتاژ شده در کاروان هایی که نسبت به حملات هوایی آسیب پذیر هستند ، نخست امکان تولید صنعتی را در تاسیسات مخفی ( در خاک سوریه و لبنان ) فراهم نموده و پس از آن ، با فراغ بال بیشتری ، انها را به نیروی به کاربرنده ، تحویل دهد . از دید فنی ، میتوان این پروژه را با با هدف مسلح سازی حزب ا... به نسخه های هدایت شونده زلزال-2 ( مجهز شده به سامانه هدایت GPS با برد 200 کیلومتر و سرجنگی 600 کیلوگرمی ) و فاتح-110 ( گونه بهبود یافته زلزال مجهزبه سامانه های ناوبری داخلی و افزایش دقت دایره ای آن در مقایسه با دقت قبلی 500-1000 متری ) منطبق دانست . این موشکها به افزونه های (KIT) که اندازه آنها کوچکتر از یک چمدان مسافری کوچک بوده و احتمالا به سامانه های هدایت ماهواره ای GPS/ GLONASS برای بهبود روند هدایت و پایش زیرسیستم ها ، مجهز است . مضاف براین ، شمار زیادی از راکتهای ام-302 که خارج از برنامه دقیق هستند نیز بهبود و ارتقاء یافته اند و با این برنامه ، می توان آنها را در قالب موشکهای دقیق خانواده "رعد" ( Raad / ( thunder طبقه بندی نمود . از اواسط سال 2017 ، ایران در سه نوبت متوالی ، قابلیت آتش موشکی خود را با هدف قرار دادن موقعیت استقرار عناصر دولت اسلامی (داعش . م ) به نمایش گذاشت ، در حالی که این موشکها برای رسیدن به هدف خود ، صدها کیلومتر برفراز آسمان کردستان عراق و سوریه ، به پرواز درآمده بودند . درهمان زمان ،برآوردها نشان میداد که ایران از موشکهای جدید خود ، شامل ذوالفقار ( نوع بهبود یافته فاتح-100 با 700 کیلومتر برد ) ، قیام ( نمونه بهبود یافته خانواده شهاب با بردی درحدود 800 -750 کیلومتر ) و فاتح-110 بی ( با برد 300 کیلومتر) استفاده نموده است . نخستین شلیک در ژوئن 2017 با مشکلات قابل توجهی روبرو شد ، در حالی که شلیکهای صورت گرفته در سپتامبر واکتبر 2018 به شکلی انجام پذیرفت که درجریان آن ، تعدادی از موشکهای مورد استفاده دورتر از اهداف خود به زمین اصابت کردند که به احتمال زیاد ، این مساله به مشکلات ایرانی ها در حوزه کنترل کیفیت پس ازتولید برمی گردد ، در حالی که بقیه موشکها ، اهداف مورد نظر را با دقت بسیار بالایی مورد اصابت قرار دادند . درکنار موشکهای بالستیک ،ایرانی ها پتانسیل رو به گسترش خود در زمینه طراحی و تولید پرنده های بدون سرنشین برد بلند را با تحویل آنها به حزب ا... و شبه نظامیان یمنی که ازآنها پشتیبانی می کنند، بخوبی به نمایش گذاشتند . این مساله با هدف قرار گرفتن زیرساختهای نفتی سعودی ، فرودگاه بین المللی ابوظبی و مقامات ارشد یمنی ( شامل فرمانده اطلاعات ارتش یمن ) بسرعت جنبه های پنهان برنامه پهپادی ایران را تا حدودی آشکار نمود . این مساله ، با توجه به انتشار اخباری مبنی بر حضور مشاوران نظامی حزب ا... در یمن و کاربرد گسترده پهپادهای این گروه در سوریه ، تهدید بسیار جدیدی را علیه اسراییل پدید آورده بود . از دید اسراییل ، " برنامه دقیق (precision project)" ایران ، شاید خطرناکترین مولفه طراحی شده ای باشد که قرار است شکل نهایی آن در سوریه به منصه ظهور برسد . اکثریت تحلیلگران امنیتی ، براین باورند که به رغم قدرت نظامی فراهم شده ، اسراییل کشوری کوچک و آسیب پذیر است که مراکز مهم جمعیتی ، زیرساختهای نظامی و اقتصادی آن در منطقه ای به عرض 20 کیلومتر و درازای 80 تا 100 کیلومتر پراکنده شده ، درنتیجه ، مسلح شدن حزب ا... به تعداد نسبتا" بالایی از موشکهای بادقت بالا ، موجب میشود تا این گروه پتانسیل اولیه هدف قرار دادن مولفه هایی که برای امنیت اسراییل حیاتی بوده و همچنین توانایی آن در ادامه بقاء در یک جنگ فرسایشی را فراهم می آورد ، در اختیار خواهد گرفت واین به احتمال زیاد ، هزینه سنگینی را بر اسراییل تحمیل خواهد نمود . درآنسوی جبهه ، حزب ا... نیز نیت اصلی خود برای هدف قراردادن زیرساختهای استراتژیک اسراییل را با موشکهای موجود خود ، پنهان نمیکند . رهبر این گروه ،سیدحسن نصرا... در سخنرانی ها و همچنین یک ویدئوی منتشر شده در دسامبر2018 ، بصورت ضمنی ، بدین نکته اشاره می کند که مجموعه ای از اهداف ، شامل پایگاه های هوایی ، راکتور هسته ای دیمونا ، مقر وزارت دفاع ، مقر ستاد ارتش در تل آویو ، فرودگه بن گورین ، تاسیسات بندری حیفا ، تاسیسات نمک زدایی در سواحل مدیترانه ، تاسیسات پتروشیمی ، نیروگاه های برق و ... برای اقدام مقابل ثبت و هدف گیری شده است . فشار متقابل اسراییل : با توجه به رویه تهاجمی ایران در سوریه ، اسراییل به شکل طبیعی از آغاز بحران در این منطقه ، سعی نموده تا با گسترش خطوط قرمز ، نقش خود را در بیش از گذشته در روند تحولات به نمایش گذارد . در این حوزه ، خطوط قرمز اسراییل در ابتدای جنگ داخلی در سوریه را میتوان در موارد مشخصی نظیر انتقال تسلیحات راهبردی ( و یا به اصطلاح "تغییر دهنده بازی " / game changing ) به حزب ا... بواسطه شرایط خاص سوریه ، گسترش تهدید علیه اسراییل در امتداد مرز میان سوریه و اسراییل و همچنین جلوگیری از ایجاد محدودیت برای اجرای عملیات رزمی ، بخصوص برای نیروی هوایی برشمرد . با توجه به این مساله ، تمرکز اصلی اسراییل درآغاز ، برروی تحرکات عناصر حزب ا.. قرارداشت . اما هنگامی که ایران شروع به آغاز اجرای برنامه های بلندپروازانه خود در سوریه نمود و ازسال 2016 ، برشدت فعالیت های خود افزود ، این روند برای اسراییل گران آمد ، بدین معنی که توسعه فعالیتها و روند استقرار نظامی ایران در بخشهای گسترده ای از سوریه ، موجب میشد تا در بلند مدت ، امنیت اسراییل ، بصورت قابل توجهی مورد تهدید قرار گیرد . این در حالی بود که مقامات ارشد تهران ، در کنار دنبال نمودن استراتژی سرکوب داعش ، به شکل موازی آنچه که برنامه " precision project " نامیده میشد و ماهیتی کاملا نظامی و راهبردی را به نمایش می گذاشت ، دنبال می نمود . سپهبد گادی آیزنکوت دراوایل سال 2017 ، سپهبد گادی آیزنکوت (Lt. Gen. Gadi Eisenkot) که در آن زمان رییس ستاد ارتش اسراییل بشمارمی رفت ، پس از تایید کابینه وقت اسراییل ، کارزار هدفمندی را به منظور مقابله و خنثی سازی با شطرنج پیچیده ایرانی ها در سوریه و وادار نمودن ایران به خارج نمودن عناصر نظامی اش از سوریه در پیش گرفت. آیزنکوت در جریان پرسش و پاسخ محرمانه ای که تنها بخشهایی از آن منتشر شده ، براین استدلال قرار داشت که اسراییل می بایست با تمامی توان (شامل تمامی مزیتهای اطلاعاتی وعملیاتی ) طرح های دشمن خطرناک و قدرتمند حاضر در سوریه ( جمهوری اسلامی ایران . م ) شناسایی و با آن مقابله نماید ، چرا که در صورت عدم توجه به این مساله ، این امکان وجود خواهد داشت که در آینده ، شرایط برای مقابله بسیار سخت تر از امروز گردد . کارشناسان امنیتی براین باورند که استدلال آیزنکوت را میتوان ناشی از تجربه قبلی در خصوص در پیش گرفتن موضع انفعالی در قبال حزب ا.. لبنان در یک بازه زمانی ده ساله ( 1990 تا 2000 ) دانست . همین امر موجب شد تا به استناد اطلاعات منتشر شده توسط منابع معتبر دفاعی ، ارتش اسراییل در بازه زمانی یکساله ( 2018-2017 ) صدها حمله هوایی را بر علیه نقاط استقراری واحدهای ایرانی و همپیمانانش اجرا نماید . این مساله آنچنان برای اسراییل به صورت یک مساله حیاتی درآمده بود که آیزنکوت در مصاحبه ای با نیویورک تایمز اعتراف نمود که نیروی هوایی اسراییل تنها در سال 2018 ،نزدیک به 2000 تن بمب در این حملات بکار برده است . به اعتقاد کارشناسان نظامی ، تلاش های IDF را می توان در قالب یک مفهوم عملیاتی جدید وبصورت "کارزاری میان یک جنگ / جنگی میان یک جنگ ( campaigns between the wars) " که در عبری با شناسه "mabam" نیز شناخته میشود ، به تصویر کشید . این مفهوم را به شکل خاص میتوان بر پایه این ایده که می بایست توانایی های مرگبار نیروی متخاصم را قبل اینکه دریک جنگ محتمل درآینده ، موجبات محدودیت رزمی برای IDF را فراهم آورد ، نابود نمود و یا در حداقل وضعیت ، کاهش داد ، دانست . اما این نابودی یا کاهش قابلیتهای مرگبار رزمی می بایست به گونه ای اعمال شود که در عین نمایش عزم اسراییل برای مقابله ، بازدارندگی آن را نیز به منصه ظهور رسانده و کارایی علمیاتی دشمن را در چهارچوب زمانی مشخصی به تاخیر انداخته و از گسترش و تقویت آن جلوگیری بعمل آورد . به همین سبب ، رفتار اسراییل از آغاز جنگ داخلی در سوریه را با هدف مدیریت شکاف میان جاه طلبی های نیروی متخاصم ، در عین عدم تمایل آن برای ورود به یک درگیری مستقیم مسلحانه می توان مورد تبیین قرار داد . بدین سان ، اثر بخشی ایده استفاده از مفهوم mabam بر علیه ایران درسوریه را می توان مبتنی بر عناصر ذیل دانست : 1-شناسایی صحیح و اولویت بندی طیف متنوع تهدیدات که در گستره زمینی سوریه بعنوان اهداف ارزشمند ، پراکنده شده اند . این اهداف ، نه تنها شامل عناصر نیابتی ، بلکه شامل عناصر نظامی ایرانی نیز می شود . 2- دستیابی به اطلاعات جاسوسی به روز با وضوح بالا 3- ایجاد امکان برای اجرای حملات ضربتی دقیق با حداقل تلفات جانبی برای IDF 4- ایجاد فضا و مشروعیت سیاسی برای دنبال نمودن این کارزار 5- ارزیابی دقیق از رفتار دشمن ، بررسی روند منطقی حرکات آن به منظور برنامه ریزی باهدف اجرای کامل استراتژی جنگی میان جنگ دیگر (campaign between the wars) تا نیت اصلی ، یعنی احتراز از وقوع یک جنگ دیگر به حریف منتقل شود ، ضمن اینکه ارزیابی دقیق به معنای دنبال نمودن روند شناسایی پتانسیل های بالقوه دشمن نیز خواهد بود . 6- استمرار روند طراحی شده و همزمان بسط تجارب بدست آمده و اعمال آن در آینده 7- ارسال پیام های مستمر به نیروی متخاصم به منظور القای وجود آمادگی روانی و فنی برای نیل به اهداف طراحی شده کارزار تا زمانی که لازم باشد . درواقع ، رویکرد mabam اسراییل در سوریه ، شامل یکسری کارزار اطلاعاتی محاسبه شده است ، بدین صورت که برخی مواقع ، هویت واقعی موقعیتهای مورد نظر ، قبل از حمله بواسطه رسانه های مختلف ،افشاء شده تا مسئولیت هرگونه تلفات جانبی و ایجاد فشار روانی و رسانه ای از سوی طرف مقابل به کمترین حد خود تتزل یابد . پی نوشت : 1- ادامه دارد ............ 2- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی در انجمن میلیتاری ، براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی " منوط به ذکر دقیق منبع است . امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند./ MR9 
  19. 1 پسندیده شده
    با سلام خدمت همه دوستان گرامی متجاوز به مرزهای ایران حمله کرد و قسمتی را هم اشغال کرد . روی دیوار خرمشهر نوشت جئنا لنبقا آمدیم تا بمانیم بهروز مرادی هم پس از فتح خرمشهر نوشت آمدیم اما نبودید . کل دفاع مقدس همین است . نتیجه آن شد که همه دیدیم . بردیم یا باختیم در نهایت به اینجا رسیدیم که امروز ایران در عراق نفوذ دارد و عربستان سعودی حاضر است صد میلیارد دلار هزینه کند که نفوذ ایران را از بین ببرد و رئیس جمهور آمریکا هم پس از خرج هفت هزار میلیارد دلار باید با هواپیمای چراغ خاموش وارد فضای عراق شود . کاش می شد گفت به همین سادگی و خوشمزگی
  20. 1 پسندیده شده
    درباب شوق به پرواز پرواز اندازه آدمو برملا میکنه ... هرچی بالا و بالاتر میری دنیا از دید تو بزرگتر میشه و تو از دید دنیا کوچکتر!!
  21. 1 پسندیده شده
    به گمانم سردمدار ارمنستان از قماش بیزینس من های فاسدی هست که به عنوان رهبر و نخست وزیر eu و امریکا به خورد مردم جهان میدن و در یک جهت تلاش دارن همیشه،اونم جهت جیب و ثروت خودشون هست. خیلی باید حواس جمع باشیم.
  22. 1 پسندیده شده
    اون چهار نفری که منفی دادن، کاش یه ذره وجود داشتن تو بحث شرکت می کردن!
  23. 1 پسندیده شده
    بسم ا... وضعیت جغرافیای نبرد در قفقاز جنوبی - یکم اکتبر 2020 رنگ تیره : نواحی تحت کنترل واحدهای رزمی آرتساخ رنگ آبی : نواحی تحت کنترل ارتش آذربایجان رنگ زرد : مناطق ادعایی و تحت کنترل جمهوری خوانده آرتساخ (جمهوری قره‌باغ کوهستانی) - درگیری در خطوط تماس میان ارتشهای آذربایجان و ارمنستان همچنان ادامه دارد - توپخانه ارتش ارمنستان موقعیتهای مرجانلی ، هورادیز ، ترتر را زیر آتش دارد - ارتش آذربایجان مدعی انهدام 8 خودروی ارتش ارمنستان هست - توپخانه ارتش اذربایجان ، مواضع ارتش ارمنستان در موقعیت استپاناکرت را زیر آتش گرفته است . - گزارشها حاکی از فعالیت شدید و گستره پهپادهای بیرقدار ترکیه است ( براساس منبع ارائه شده ، این پهپاد از سوی ارتش آذربایجان استفاده می شود و ترکها حضور مستقیم ندارند ) مرجع پی نوشت : ظاهرا تاثیر اطلاعاتی قدرت هوایی را داریم می بینیم ( تصویر سمت چپ ، موقعیت پرواز ای وکس ترکها )
  24. 1 پسندیده شده
  25. 1 پسندیده شده
    در مورد موشک های بالستیک ما محدودیت برد نداریم ، فکر میکنم قبلا سرلشکر حسین سلامی هم به این موضوع اشاره کردن منتها این بستگی به رفتار طرف مقابل داره که ما چه گزینه هایی رو دوباره از طبقه بندی در بیاریم ، چالش دیگر آنها ذخیره غیر قابل تصور از تعداد موشک های آماده پرتاب ماست مشابه همان سناریویی که در مورد پایگاه الشعیرات مشاهده کردیم منتها این بار با واسطه پرتابه های نسل جدید بالستیک ابر صوت چه بسا مسلح به کلاهک های چندگانه هدایت شونده و یا HGV در کلاس IRBM و ICBM که در این مورد ما به کسی متعهد نشیدم که اقدام به توسعه این نوع پرتابه ها نخواهیم کرد ، این که ما چه چیزی رو رونمایی میکنیم زیاد ملاک اونا نیست در واقع اونا میخوان بدونن که ما به چه سطح از فناوری موشکی دست پیدا کردیم تا به واسطه مشکلی که به دست خودشون ایجاد کردن یجورایی ترمز این روند پیشرفت کند کنند تا راه حلی برای مقابله با این نوع تسلیحات چاره کنن که نمونه اش میتوان به Orbital Interceptor و مواردی از این دست اشاره کرد.