برترین های انجمن

  1. Brave_Heart

    • امتیاز

      18

    • تعداد محتوا

      656


  2. MR9

    MR9

    Forum Admins


    • امتیاز

      18

    • تعداد محتوا

      8,624


  3. 951

    951

    Editorial Board


    • امتیاز

      13

    • تعداد محتوا

      2,171


  4. Navard

    Navard

    VIP


    • امتیاز

      11

    • تعداد محتوا

      787



ارسال های محبوب

Showing content with the highest reputation on یکشنبه, 4 مهر 1400 در پست ها

  1. 4 پسندیده شده
    سلام، روی هم رفته به نظر می رسد کل بخش هوایی کشور (نظامی و غیر نظامی) در وضعیت نامساعد قرار دارد و فقط نیروی هوایی ارتش نیست که دچار ضعف مدیریتی و بی برنامه گی است. نگاهی به این تصاویر بیاندازیم. آخر این چه وضعی است؟ روزمرگی و مدیریت باری به هرجهت هم حدی دارد! یعنی واقعا” در میان اینهمه حقوق بگیر بخش‌های هوایی و ایرلاینها یک نفر هم پیدا نمی شود که بگوید حالا که فلان هواپیما به هر دلیل به پایان عمر سرویس دهی خود رسیده است، پرواز آخرش را به فرودگاهی به جز فرودگاه مهرآباد انجام دهد تا اگر قرار است زمینگیر شود لااقل در شهرها و شهرستانهای دیگر زمینگیر شود تا بتوان از آن به عنوان نمایشگاه هوایی، رستوران، …. استفاده کرد؟ خدا وکیلی چقدر جذابیت درست می کند برای شهرهای دیگر به ویژه مناطق محروم کشور. https://ibb.co/rtwN2nK
  2. 4 پسندیده شده
    لایتنینگ|| دو برابر پنهانکاروتوانمند تر خواهد شد..... پنتاگون در صدد بررسی و ارتقای موتور F-35 است و دو پیمانکار این پروژه موتور های تطبیقی سه جریان هوا را ارائه داده اند که هر سه مدل F-35 قادرند به موتور جدید تجهیز شوند. کمپانی پرت اند ویتنی طی آزمایش اولیه جنرال الکتریک گزارش داد با افزایش 10 درصدی رانش نه تنها 242 کیلومتر به برد عبوری F-35A افزوده میشود و هر سه مدل این جنگنده میتوانند چابک و سریعتر شوند همچنین سرعت و مداومت ابرپیمایشی افزایش یافته و درنهایت 50 درصد از حرارت خروجی موتور نسبت به موتور موجودF135کاهش خواهد یافت و به کمتر از 990 درجه خواهد رسید درنتیجه بسامد نوری کمتری منتشر شده و نشان از افزایش دو برابری پنهانکاری این جنگنده است. فناوری جدید هزینه نگهداری موتور را نسبتا کاهش داده و 40 میلیارد دلار در طول پروژه JSF صرفه جویی پایدار ایجاد میکند. هدف از برنامه انتقال موتور تطبیقی که در سال 2016 توسعه یافت دسترسی به صرفه جویی بهینه سازی مصرف سوخت ، افزایش رانش و مدیریت حرارتی جدید بود. مفهوم این فناوری ، تطبیق و تنوع پذیری موتور با قابلیت و شرایط متفاوت محیطی است که بطور همزمان راندمان چندمنظوره را به هواپیما ارائه دهد. دو کمپانی پرت اند ویتنی و جنرال الکتریک هر کدام موتور سه جریان تطبیقی خود را با حداکثر توان رانش 45 هزار پوند تکمیل کرده اند و به زودی در رقابتی تنگاتنگ برترین موتور پیروز قرارداد میشود. این موتور ها همان پلتفرم موتور توربوفن است اما میان هسته موتور و فن کنار گذر یک جریان سوم تشکیل شده تا با کمترین احتراق سوخت بیشترین انرژی مکانیکی توسط فن و کمپرسور های هوا بهره برداری شود. جریان سوم هوای فشرده را از اگزاست خارج میکند بدین ترتیب مزایایی فراوان در پی داشته و از جمله آن میتوان به کاهش حرارت موتور و گاز های خروجی ، افزایش مداومت پروازی ، افزایش رانش ، افزایش سرعت ، افزایش نرخ چابکی ، افزایش برد ، کاهش بسامد نوری ، افزایش ابرپیمایش ، افزایش پنهانکاری ، افزایش عملکرد منحرف کننده های فلر و کاهش احتمال اصابت موشک های ردیابی فروسرخ اشاره کرد در آن سو نازل هسته موتور بجای کامپوزیت های سرامیکی NLM از نسخه مقاوم تر CMC استفاده شده که با جریان اتصال بالاتر حرارت بیشتری را از گاز موتور جذب میکند. نیروی هوایی قصد دارد تا سال 2027 در پروژه نسل بعدی برتری هوایی جنگنده های نسل ششم ، جنگنده تهاجم مشترک F-35 و دیگر موجودی ناوگان هواپیمای نسل 4 و 5 موتور های سه جریان تطبیقی را عملیاتی کند. (یکی از بزرگترین نقدها به این پرنده شایسته نسبت پایین تراست به وزن بود که با این ارتقا تا حد زیادی رفع میشود) به نقل از پیج اینستاگرامی phantom.iiaf
  3. 4 پسندیده شده
  4. 2 پسندیده شده
    مقدمه : هویتزر ام-1299 با کالیبر 155 م.م جدیدترین نمونه از خانواده جنگ افزارهای توپخانه ای خودکششی برپایه شاسی نمونه موفق ام-109 آ.7 است که درسال 2019 تحت پوشش برنامه توپخانه برد بلند ( ERCA) توسط BAE سیستمز توسعه پیدا نموده است . براساس داده های موجود و منتشر شده ، ایده اصلی این سامانه جدید با هدف بهبود برد موثر سیستم توپخانه ای خودکشش ام-109 قرار داشته و ادامه پیدا کرده است . به اعتقاد ناظران نظامی ، برنامه توپخانه برد بلند نیروی زمینی ارتش ایالات متحده ، که در دو حوزه برد وسرعت آتش بهبود یافته ، پایه گذاری شده ، پاسخی به پیشرفتهای صورت گرفته در برنامه های جاری ارتشهای روسیه و چین در حوزه توپخانه خودکششی است که پس از رونمایی و تحویل انبوه ، موجبات پدید آمدن یک شکاف اساسی را فراهم نموده اند .درجریان آزمایشهای صورت گرفته به سال 2018 ، هویتزر ام-777 با اصلاحات صورت گرفته بر روی آن موفق شده تا با استفاده از مهمات مجهز به خرج موشکی ، برد موثر خود را تا 2 برابر افزایش دهد . این مساله باعث شد تا یکسال بعد ، یعنی درسال 2019 یک قرارداد 45 میلیون دلاری با BAE سیستمز منعقد شود تا توپ توسعه یافته در برنامه ERCA را با شاسی ام-109 منطبق نماید که این برنامه ،در همانسال در انجمن سالیانه نیروی زمینی ارتش آمریکا رونمایی گردید.اگرچه تا کنون اطلاعات با جزییات دقیق در خصوص این برنامه منتشر نشده ، اما افزایش برد و لوله جدید با درازای بیشتر و استفاده از مهمات با خرج موشکی XM1113 تایید شده است . درسال 2020 آزمایشات صورت گرفته روی این مهمات با هویتزر ام-777 ،بردی برابر 43 مایل ( 69 کیلومتر ) را به نمایش گذاشت که رقم بدست آمده ، بیشتر از دوبرابر برد مهمات استاندارد این هویتزر است . براساس داده های منتشر شده از سوی ارتش آمریکا ، طبق برنامه ریزی های صورت گرفته ، برنامه فوق در سال 2021 تکمیل و پس از اتمام ارزیابی های اولیه آن تا سال 2023 ، انتظار می رود که درسال 2025 به بارگذار خودکار مجهز شود که قابلیت شلیک 10 تیر در دقیقه ( به جای 3 تیر در دقیقه فعلی ) را بدان خواهد داد . ام-109. آ-7 شکاف در بخدمت گیری سامانه های توپخانه ای برد بلند نزدیک به بیست سال اجرای عملیات نظامی علیه عناصر شورشی در جنوب غربی آسیا و شمال آفریقا توسط ایالات متحده و متحدان نزدیکش ، که به تقریب دو دهه نخست قرن بیست و یکم را در بر گرفته ، موجبات پدید آمدن خلاءهای قابل تاملی در سازمان رزم ارتش کشورهای فوق الذکر شده است . در واقع ، برنامه ریزی برای مقابله با تهدیدات نامنظم و ترکیبی ، برای یک نسل کامل ، ارتش را درگیر خود نموده و این مساله باعث شده تا دکترین رزمی تدوین شده ، برای مقابله با این حوزه متمرکز گردد ، به همین سبب ، ارتش برای دو دهه کامل ، بلحاظ بکارگیری سیستم های جدید جنگ افزاری دچار سکون شده ، در حالی که سایر ارتش ها ، تغییرات قابل توجهی را در زمینه های مختلف ، بخود دیده اند . بدین ترتیب ، پدید آمدن مفهوم تهدیدات همتا در بازه زمانی آینده نزدیک ، هنگامی که ارتش ها تمرکز خود را مجدداً بسوی جنگ های کلاسیک معطوف می کنند ، اینک اهمیت بسیاری زیادی یافته است ، چنانکه با تقویت اقتصاد و فناوری های جدید در کشورهایی نظیر روسیه ، چین و کره شمالی ، شکافی قابل توجه در قابلیت های رزمی ارتش ایالات متحده بوجود آمده که می بایست مورد توجه قرار گیرد . راست : ام-142 چپ : ام-270 بدین سان ، اگر وضعیت فعلی ارائه شده در سطور بالا را ، بعنوان مبنای اولیه برای بحث در نظر بگیریم ، امروز یکی از شکافهای مهم در ارتش ایالات متحده ،پدید آمدن فاصله قابل توجه در حوزه توپخانه صحرایی با رقباست ، جایی که وجود سامانه های تسلیحاتی قدیمی و مهمات آسیب پذیر موجب شده تا نقصان شدیدی در شکل دهی فرآیند پشتیبانی از عناصرمانوری پدید آید . به همین سبب ، برنامه ریزی بسیاری دقیقی برای مدرنیزاسیون سامانه های توپخانه صحرایی نیروی زمینی مورد نیاز خواهد بود که تنها بر قابلیت های مرگ آوری ارتش تاثیر گذار باشد ، بلکه در هنگام روبرو شدن با با تهدیدهای احتمالی همتراز ، بستری از روش های نوآورانه در حوزه تفکر رزمی و کاربرد سیستم های جدید را در اختیار کاربران قرار دهد . اتامز امروز ارتش ایالات متحده به منظور ورود مجدد به میدان رقابت با قدرتهای در حال ظهور نظامی که بصورت قریب الوقوعی تبدیل به تهدید های همتراز شده اند یا خواهند شد ، می بایست در یک دهه آینده ، سرمایه گذاری گسترده ای را برای ارتقاء کمی و کیفی توپخانه صحرایی خود انجام دهد . در حالی که نیروی هوایی و نیروی دریایی این کشور با یک فاصله مشخص ، مزیتهای قابل توجهی را نسبت به رقبا در اختیار دارند ، سامانه های تسلیحاتی توپخانه صحرایی بدلیل تاخیرهای غیرقابل توجیه ، موجبات پدید آمدن یک شکاف بزرگ برای پشتیبانی از نیروهای مانوری و همچنین اجرای ماموریتهای ضد آتش را بخود می بیند . https://www.aparat.com/v/ReaXN به همین ترتیب ، تقریباً تمامی سامانه های تسلیحاتی توپخانه صحرایی ارتش بین دهه 60 تا 2000 میلادی توسعه پیدا نموده و برای جبران فاصله ایجاد شده با سایر ارتشها در کوتاه مدت ، تنهابه ارتقاء این سیستم های قدیمی مبادرت شده است . درواقع ، براساس داده های موجود ، هم اکنون سامانه اصلی توپخانه دوربرد ارتش در زرادخانه نیروی زمینی ، سیستم های ام-142 هیمارس (M-142 HIMARS) و همچنین راکت انداز چندگانه ام-270 آ-1 ( M-270A.1) است که سامانه راکت انداز چندگانه هدایت دقیق ام-31 آ-1 ( M31A.1) در پشتیبانی نزدیک این دو قرار می گیرد که با توجه به برد 84 کیلومتری و استفاده از سامانه هدایت ماهواره ای جی پی اس ، استخوان بندی سیستم های راکتی نیروی زمینی بشمار می رود . علاوه براین ، سامانه های قدیمی تر اتامز ( ATACMS) نیز با برد نزدیک به 300 کیلومتری می تواند بعنوان یک پشتیبان راکتی دوربرد عمل نماید . اما به غیر از سیستم های راکت انداز چند گانه ، سامانه های توپخانه برد برد بلند نیروی زمینی بدلایل مختلف حضور کم رنگ تری را در سازمان رزم ارتش دارند . امروز نیروی زمینی ارتش ایالات متحده از هویتزرهای ام-777 آ-2 و ام-109آ-7 با کالیبر 155 م.م استفاده می کند که به ترتیب 24 و 21 کیلومتر برد دارند که قابلیت شلیک مهمات متعارف شدید الانفجار (HE) را در برد 30 کیلومتری و مهمات توپخانه ای با خرج راکتی (Rocket-assisted projectile) را دریک برد 40 کیلومتری به ارتش می دهند . با این حال ، اگر قضاوتی عادلانه صورت پذیرد ، سامانه های نامبرده با توجه به قابلیتهای تعریف شده برای آنها در سالهای گذشته ، ارزشمندی خود را برای شکل دادن به تلاش نیروهای مانوری در میدان نبرد و همچنین نبردهایی با ماهیت ضد شورش به اثبات رسانده اند ،اما حضور این سیستم ها در یک صحنه رزمی کلاسیک با مقیاس گسترده در برابر تهدیدهای همتراز ، به تقریب از قابلیتهای رزمی نیروی زمینی خواهد کاست . بی ام -21 شکاف در وجود قابلیت های برد آتش از یک نظر توجه به روند سریع نوآوری ها در فناوری طراحی قطعات توپخانه (یکی از واحدهای شمارش در سامانه های توپخانه ای "قطعه " است که در کنار واژه هایی مثل عراده و قبضه مورد استفاده قرار می گیرد .م ) ، انتظار این خواهد بود که قابلیت ها و دقت سامانه های توپخانه ای که به یگان های رزمی نیروی زمینی در سراسر جهان تحویل می شود ، همواره براساس آخرین پیشرفتهای صورت گرفته باشد . این مساله تا بدانجایی اهمیت پیدا نموده که هم اکنون ارتشهای روسیه و چین ، به سیستم های توپخانه ای پیشرفته ای مسلح شده اند که در مقایسه با نمونه های آمریکایی ، از ویژگی های بهتری بهره می برند . بعنوان مثال ، ارتش روسیه هم اکنون سامانه 9A52-2 اسمرش را بخدمت گرفته که با کالیبر 300 م.م در حالی که به کلاهک شدید الانفجار ترکش زا مسلح میشود ، 90 کیلومتر برد و با مسلح شدن به کلاهک های دیگر ، بردی برابر 70 کیلومتر را به نمایش می گذارد . راست : 2آ-52-2 چپ : 2آ-52-4 این سیستم که در دوران اتحاد شوروی سابق طراحی شده ، در سالهای اخیر به گونه 9A52-4 تورنادو ارتقاء یافته که در مقایسه با نسخه های قبلی سبکتر بوده و در واقع می توان گفت که به نوعی شباهت بسیاری به برنامه تبدیل ام-270 به ام-142 هیمارس دارد . علاوه براین ، راکتهای اسمرش ارتقاء یافته ، قابلیت هدایت ماهواره ای را در اختیار دارند ( گلوناس . م ) که این مساله ، به شکل قابل توجهی ، قدرت آتش یگان های توپخانه ای ارتش روسیه را اضافه نموده است . 9p140 دراین خصوص ، روسیه مدعی است که موشکهای مورد استفاده در این سیستم ، می تواند به بردی برابر 75 مایل ( 120 کیلومتر ) نیز دست پیدا کنند که این ادعا با توجه به سابقه قابل توجه این کشور در توسعه فناوری راکتهای توپخانه ای ، می بایست مورد توجه قرار گیرد . با این حال ، برخی تحلیل گران معتقدند که سیستم 9A52-4 حدودا یک برتری 40 کیلومتری در برد ، را نسبت به سیستم های ام-142/ام-270 دارد که این مساله شکاف گسترده ای را در حوزه پوشش آتش پشتیبانی میان نیروی زمینی آمریکا و روسیه بوجود آورده است . ازسویی دیگر ، سامانه های راکت انداز چندگانه برد متوسط روسی نظیر 9p140 و همچنین سامانه های قدیمی تری نظیر BM-21 نیز در یک رویارویی احتمالی مستقیم با ارتش امریکا ، مزیت های تاکتیکی بسیاری در حوزه شیلک های آزاد در برد های بلند را به ارتش روسیه خواهد داد ، که این امر بدان معناست که در درگیری احتمالی فوق الذکر ،ارتش ایالات متحده در موقعیت خطرناکی قرار خواهد گرفت . راست : 2 اس-35 چپ : 2اس19 علاوه برسامانه های راکتی ، سیستم های توپخانه ای روسی برتری قابل ملاحضه ای را در حوزه برد موثر ، بر سیستم های آمریکایی نظیر ام-777 آ-2 و ام-109 آ-7 به نمایش گذاشته اند . در این مورد ، سامانه توپخانه ای 2s19 با کالیبر 152 م.م و برد 29 کیلومتری ، از میانه دهه هشتاد میلادی به هویتزر خودکششی اصلی نیروی زمینی روسیه تبدیل شده است ،در حالی که جایگزین آن ، یعنی سامانه 2s35 با حداکثر برد 40 کیلومتری ( مهمات متعارف ) و حداکثر 70 کیلومتری با مهمات مجهز به خرج راکتی ، تهدید جدیدی پدید آورده است . مضاف براین ، سامانه 2A65 با کالیبر 152 م.م هویتزر استاندارد کششی نیروی زمینی روسیه است که با در اختیار داشتن بردی مشابه نسخه های خودکششی 2S19 به تقریب قابلیتهای سیستم های آمریکایی را پشت سر گذاشته و همچنان نیز در حال بهینه سازی است . 2آ65 بدین ترتیب ، نواقص سیستم های آمریکایی ام-777 آ-2 و ام-109 آ-7 در برابر همتایان روسی ، آسیب پذیری آنها را بویژه درزمان اجرای عملیات ضدآتش دو چندان نموده ، چرا که توپهای نامبرده ، گرچه عمدتاً و در درجه نخست برای پشتیبانی از عناصر مانوری در میدان نبرد بکار گرفته می شوند ، اما مشارکت انها در عملیات ضد آتش بر علیه سیستم های توپخانه ای دشمن اجتناب ناپذیر بوده و برتری روسیه در حوزه برد موثر ، دارایی های توپخانه ای آمریکایی را وادار می کند تا ضمن پذیرش خطرات تاکتیکی نزدیک شده به خطوط اصلی درگیری ، خود را در معرض آتش زمینی و هوایی دشمن قرار دهند . با توجه به این مساله و خطر روبه گسترش از دست دادن توان آتش توپخانه در یک جنگ احتمالی و به تبع آن تحت فشار قرارگرفتن واحدهای مانوری ارتش که ماموریت درگیری مستقیم با واحدهای دشمن را بر عهده دارند ، بهینه سازی سیستم های توپخانه در سریعترین زمان ممکن ، تبدیل به امری ضروری شده است . راست : پی اچ ال-16 چپ : پی زد ال-05 در شرق آسیا ، ناهمترازی ایجاد شده در حوزه توپخانه صحرائی دوربرد نیروی زمینی میان ارتش ایالات متحده ونیروی زمینی ارتش چین در گستره بیشتری قابل بررسی است . در این خصوص ، نیروی زمینی ارتش آزادیبخش چین هم اکنون به طیف متنوعی از سامانه های راکتی دوربرد که برخی از روسیه خریداری شده اند ، مجهز شده است . ارتش این کشور ، در چند دهه گذشته ، همزمان با رشد اقتصادی ، فناوری های جدیدی را در اختیار گرفته که این امر موجبات یک انقلاب در بخش توپخانه ای این ارتش را فراهم آورده . دراین خصوص ، گفته میشود که راکت انداز چندگانه PHL-16 با قابلیت حمل هشت راکت کالیبر 370 م.م در یک برد 220 کیلومتری و راکت های کوچکتری در بردهای بین 70 تا 130 کیلومتر ، استخوان بندی نیروی توپخانه راکتی رسته زمینی این کشور را تشکیل میدهد . بدین ترتیب ، با بخدمت گیری گسترده این سامانه ها، برتری مشخصی نسبت به ام-142/ام-270 در یک درگیری مستقیم ، ایجاد میشود ، در حالی که سامانه خودکششی PLZ-05 را میتوان نسخه ای پیشرفته تر از ام-777 آ-7 و ام-109 آ-7 دانست . برخی تحلیلگران نظامی معتقدند که دست باز چینی ها در استفاده از فناوری پیشرفته باعث شده تا بر خلاف سیستم های روسی ، نیروی زمینی این کشور بتواند با توان بیشتری از واحدهای مانوری خود پشتیبانی بعمل آورد . پی نوشت : 1- ادامه دارد ........... 2--استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی در انجمن میلیتاری ، براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی " منوط به ذکر دقیق منبع است . امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند .
  5. 2 پسندیده شده
    البته زیاده خواهی های طرف اردوغانی هم هست. ارمنستان به خاطر پذیرش شروط در پیمان مجبوره این کار را بکنه ولی حتی روس ها هم اعلام کردند بحث کریدور مطرح نیست و فقط باز شدن راه های مواصلاتی بسته شده مدنظر هست (همین هم برای ما مطلوب نیست ولی خب فعلا برگی نداریم رو کنیم) در حالیکه اردوغان اصرار داره که ماجرا کریدور باید باشه و دسترسی بدون شرط و حاکمیتی ترکیه به اذربایجان (اتصال خاک دو طرف نخجوان و اذربایجان حالا به شکل حداقلی یا حداکثری) حالا این وسط قطعا ایران منافع خودش را قبلا هم تاکید کرده که با تغییرات ژئوپلوتیکی در منطقه نخواهد گذاشت خدشه دار بشه ولی طرف ارمنستانی (جناح مشکوک و غربگرا و واداده پاشینیان) به نظرم داره بازی درمیاره و براش درگیر شدن ایران با ترکیه و اذربایجان فایده هایی داره برای همین هم با عدم ایجاد مسیر مستقل در خاک خودش که ایران را در مقطع فعلی با اذربایجان درگیر کرده داره سطح اختلافات را بیشتر میکنه و از اون طرف مدام به اردوغان پیام میده بیا مشکلات را حل کنیم و تمام روابط ترانزیتی و اقتصادی را برقرار. پاکستان هم به درستی اشاره کردید که به هر حال مثل هر کشوری در حال ایجاد برگهای بنرده و ابزار چانه زنی برای خودش هست خصوصا گاهی در مورد ایالت بلوچستان خودش در پاکستان هم هستند که مدام ایران را متهم میکنند و بعضا دوست داره یک توازنی هم اونجا ایجاد کنه. همه هم اطلاع دارند در شرایط تحریم دست ما خیلی بسته است و به مرزها و مبادلات همساگی نیاز داریم و همین صدامون و گاردمون را به شدت پایین اورده و در حال سواستفاده هستند همسایگان. نهایتا به نظرم فعلا نباید مجادلات یک مشت سیاسی/رسانه ای جوزده اذربایجانی را که توسط این و اون تحریک شدند را پر و بال داد ( یارو سردبیر خبرگزاری در مصاحبه تلویزیونی میگه نماینده خامنه ای به ما گفته با دم شیر بازی نکن، شیری که دمش اذیت میکنه را باید کشت! و از این لفاظی های متعدد که جالبه خیلیهاش به این خاطر هست که چرا ایران اصطلاح شیر را برای خودش به کار برده) بله به شدت در مسیر ترانزیت ایران دارند سنگ اندازی میکنند و قلدری ولی اونجا را یکطور مدارا باید بکنیم و با ضربات امنیتی و اقتصادی هوشمند این ازار امنیتی و اقتصادیشون را پاسخ بدیم. چه اردوغان وچه علیف. در رسانه با هم نوایی رسانه های اجتماعی و براندازان (که براشون مهم نیست بحران مربوط به ایران ضدیت داره با خاک و تمامیت ارضی و بقای کشور یا نه فقط هدفشون ضربه زدنه ولو همدستی با شیطان و برای تجزیه کشور باشه چون نهایتا ابزاری هستند در این راستا نه بیشتر) ما با ضعفهای شدیدی که داریم عقبیم و بستر مناسبی برای ما نیست.
  6. 1 پسندیده شده
    بسمه تعالی جمهوری اسلامی و شرکت های امنیتی خصوصی چکیده: با استفاده از ظرفیت و تجارب به دست آمده از به کارگیری گروه های مقاومت محلی و نیز به منظور رفع مشکلات این رویکرد و همچنین تعمیم گسترده تر قابلیت های آنان به سایر قابلیت های عملیاتی نیروهای مسلح، این خلاصه سیاستی تاسیس و بکارگیری شرکت های امنیتی خصوصی را که هیچ وابستگی سازمانی رسمی به قوای مسلح ندارند را پیشنهاد می دهد. *** تجربه راه اندازی، مدیریت و بکارگیری گروه های مقاومت محلی در سطح منطقه در سال های اخیر که حوزه عملیاتی آنان شامل عراق، سوریه و یمن می باشد به خوبی کارآمدی این نیروها را در برابر تروریسم و نیز قوای اشغالگر خارجی ثابت کرده است. به خصوص در مناطقی که در زمان بحران دولت های محلی بسیار تضعیف شده و یا در آستانه سقوط قرارداشتند، تشکیل و بکارگیری این نیروها در خارج از ساختارهای سازمانی و بروکراتیک محلی که کارایی خود را از دست داده بودند توانست تغییرات مهمی را در صحنه نبرد ایجاد کند و یا حتی در مواردی به کلی ورق را برگرداند. در شرایطی که طوفان تروریسم تکفیری در حال در نوردیدن منطقه بود و شهرهای کشورهای منطقه یکی پس از دیگری به دست گروه های تروریستی سقوط می کرد، چنانچه بجای شکل دهی و استفاده از گروه های مقاومت محلی جمهوری اسلامی سعی می کرد با گسیل داشتن قوای مسلح داخلی به مناطق مختلف مانع از رسیدن سیل تروریسم به مرزهای خود شود با محدودیت ها و مشکلات عدیده ای رو به رو می شد و چه بسا در اجرای این ماموریت شکست می خورد. استفاده از گروه های مقاومت محلی منجر به کاهش فشار به منابع انسانی داخلی، کاهش نیاز به لجستیک، به خصوص در مناطق دوردست، کاهش هزینه های عملیاتی، در اختیار داشتن نیروهای آشنا به بافت جغرافیایی و دموگرافیک مناطق مختلف، کاهش مناقشات مربوط به مسائل سیاسی بین المللی و نیز دوری جستن از درگیری شدن در بروکراسی و دیوان سالاری از کار افتاده و رو به زوال دولت های محلی در دوره بحران شد. اما این تجربه موفق از یک سو نشان داده که دارای برخی ضعف ها نیز می باشد و از سوی دیگر نقاط قوتی داشته که می توان در الگوهای دیگری نیز از آن بهره جست. مهمترین موارد یکی آنکه به رغم کاهش وابستگی به بروکراسی های منطقه ای دولت های محلی کماکان وابستگی مستقیم و آفیشیال به نیروهای مسلح داخلی و به خصوص نیروی قدس سپاه وجود دارد که این مساله با توجه به محدودیت ها و حوزه های گسترده درگیری این نیرو، از لبنان و غزه گرفته یا یمن، برخی محدودیت ها و سو مدیریت ها را به همراه داشته، از جمله آنکه در برخی موارد از ظرفیت نیروهای فاطمیون و زینبیون به خوبی بهره گرفته نشده و علاوه بر این خدمات و پشتیبانی لازم نیز به این عزیزان ارائه نشده است که مهترین موارد اعطای تابعیت و نیز حمایت از خانواده معظم شهدای گران قدر این نیرو ها ست. در بحث آموزش و تجهیز این نیروها نیز ضعف های عمده ای وجود دارد که البته این ضعف ها به صورت اپیدمیک در تمامی ساختارهای قوای مسلح جمهوری اسلامی ایران عیان است. همچنین به لحاظ وابستگی به ساختارهای رسمی حاکمیتی هرگونه عملیات و عملکرد این نیروها بازخورد سیاسی خود را در سطح بین المللی متوجه حاکمیت داخلی می سازد. در سطح دنیا به خصوص در طی دو دهه اخیر شاهد بکارگیری و توسعه شرکت های امنیتی خصوصی بوده ایم. عمده ترین کشورهای بکارگیرنده این شرکت ها آمریکا و روسیه هستند. عمده ترین واقعه تاریخی که کاتالیزور رشد و توسعه این شرکت ها بوده را می توان حوادث پس از 11 سپتامبر – که بر موارد دیگری نیز چون شرکت های اسلحه سازی خصوصی و نیز میزان مسلح شدن غیر نظامیان نیز تاثیر بی نظیری گذاشت – و خصوصا جنگ دوم خلیج فارس و اشغال عراق در سال 2003 دانست. درعین حال بزرگ ترین حوزه عمل و محرک به کار گیری این شرکت ها را می توان نیاز هرچه بیشتر این دو کشور به مداخله های نظامی فرامرزی و فرامنطقه ای در منازعاتی دانست که مایل هستند هزینه های رسمی حضور خود را به خصوص از جهت مقررات و عرف بین المللی کاهش دهند. این موضوع به رغم این مساله است که این دو کشور بزرگترین و مجهز ترین ارتش های جهان را در اختیار دارند و در زمره کشورهای ابرقدرت و دارای حق وتو در شورای امنیت هستند، با این وجود به جهت مواردی که پیشتر و در قسمت های قبلی یادداشت ذکر شد، به کارگیری این شرکت ها برای این دو کشور کارکرد عمده ای داشته است. در عین حال با توجه به قابلیت ها و نیازهای متفاوت و البته دکترین های نسبتا دارای تفاوت هر یک از این دو کشور، در مدل های شرکت های خصوصی که در مهمترین موارد بلک واتر (آکادمی) در آمریکا و گروه واگنر در روسیه است، شاهد تفاوت هایی هستیم که در ادامه بررسی می شود و در نهایت با توجه به نیازها و مختصات بومی ایران، مدل بومی پیشنهادی بررسی می گردد. آکادمی[1] (بلکواتر) بر اساس اطلاعات دانشنامه ویکی آکادمی یک کمپانی آمریکایی خصوصی ست که توسط اریک پرینس که افسر سابق نیوی سیل[2] است در سال 1997 با نام اولیه بلکواتر[3] تاسیس شد. این کمپانی در سال 2009 از بلکواتر به Xe Services تغییر نام داد و مجددا در سال 2011 با تغییر نام دیگری "آکادمی" نام گرفت و از آن زمان تا کنون با این نام شناخته می شود. اگرچه تاسیس این کمپانی به سال 1997 برمی گردد اما عمده ترین دوره فعالیت های آن به پس از شروع جنگ دوم خلیج فارس باز می گردد و عمده شهرت، و رسوایی های خود را در آن دوره به دست آورد. در سال 2007 یک رسوایی بزرگ برای این کمپانی رقم خورد، زمانی که در طی یک عملیات در میدان نیسور بغداد عوامل بلکواتر 17 غیر نظامی را به قتل رسانده و 20 دیگر را زخمی کردند. در طی دادگاهی چهار نفر از نیروهای این کمپانی به دلیل ارتکاب این جنایت محکوم شدند اما نهایتا در 22 دسامبر 2020 به دستور رئیس جمهور وقت دونالد ترامپ، مورد عفو قرار گرفتند. آکادمی به صورت قراردادی خدمات امنیتی را به دولت فدرال آمریکا ارائه می دهد. از سال 2003 این کمپانی با دریافت قراردادهایی ارائه خدمات و همکاری خود را با CIA[4] آغاز کرد. در سال 2013 یکی از بخش های زیر مجموعه آکادمی توانست یک قرارداد 92 میلیون دلاری برای ارائه خدمات حفاظتی به وزارت خارجه دریافت کند. مرکز آموزشی ایالات متحده USTC[5] ( مرکز آموزشی سابق بلک واتر) تاکتیک ها و آموزش کار با سلاح را به ارتش ، دولت و سازمان های اجرای قانون ارائه می دهد. USTC همچنین چندین دوره ثبت نام آزاد را به صورت دوره ای در طول سال ارائه می دهد، از مبارزه تن به تن تا تیراندازی دقیق با تفنگ. آنها همچنین دوره های رانندگی تاکتیکال و خارج از جاده[6] را ارائه می دهند. در سال 2011 ، پنتاگون با USTC قراردادی را به امضا رساند تا این مجموعه در حوزه "پشتیبانی از تحلیلگران اطلاعاتی و تهیه مواد" برای ناتو در جریان جنگ مواد مخدر در افغانستان خدماتی را ارائه دهد. بخش مشاوره امنیتی بلک واتر در دسامبر 2001 با نام Delaware LLC شروع به کار کرد. شکل گیری این واحد حاصل ایده جیمی اسمیت، افسر سابق CIA و همچنین از مدیران موسس بلکواتر بود. این شرکت مستقر در مویوک ، کارولینای شمالی ، یکی از شرکت های امنیتی خصوصی است که در طول جنگ عراق برای محافظت از مقامات و تاسیسات ، آموزش ارتش و پلیس جدید عراق و دیگر پشتیبانی ها از نیروهای ائتلاف به کار گرفته شد. گروه واگنر گروه واگنر یک سازمان شبه نظامی روسی است که بعضا به عنوان یک شرکت نظامی خصوصی نیز معرفی شده است. این گروه به صورت پیمانکاری در بسیاری از منازعات حضور پیدا کرده است که از جمله آنها می توان به حضور در جنگ داخلی سوریه در حمایت از دولت سوریه، جنگ در منطقه دونباس در اوکراین در طی سال های 2014 و 2015 در حمایت از نیروهای جدایی طلب، و نیز حضور در جنگ داخلی لیبی بین نیروهای خلیفه حفتر و دولت وفاق در حمایت از نیروهای خلیفه حفتر. این گروه در برخی مناقشات پراکنده دیگر نیز در آفریقا، ونزوئلا و بلاروس حضور داشته است. نیویورک تایمز در مقاله ای گروه واگنر را به عنوان یکی از بازوهای وزارت دفاع و اداره اصلی اطلاعات (GRU) روسیه در لباس مبدل معرفی کرده است. در این مقاله آمده است که روسیه از این گروه در درگیری هایی که می خواهد حضور دولتی و رسمی خود را در آنها انکار کند استفاده می کند، چرا که این نیروها در تاسیسات وزارت دفاع آموزش می بینند. گفته می شود که گروه واگنر متعلق به یوگنی پریگوژین[7]، تاجری است که ارتباط نزدیکی با ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه دارد. این مجموعه دارای سازمان گسترده ای است به طوری که گفته می شود در اوایل سال 2016 ، واگنر دارای 1000 کارمند بود که بعداً تا آگوست 2017 به 5000 نفر و تا دسامبر 2017 به 6000 نفر رسید. گفته می شود که این سازمان در آرژانتین ثبت شده است و همچنین دفاتری در سن پترزبورگ و هنگ کنگ دارد. این شرکت پرسنل خود را در تاسیسات وزارت دفاع روسیه در مولکینو در نزدیکی روستای مولکین آموزش می دهد. این پادگان در اسناد ارائه شده به دادگاه به وزارت دفاع روسیه مرتبط نیست، بلکه به عنوان اردوی تعطیلات کودکان توصیف شده است. بر اساس گزارشی که ماهنامه روسی Sovershenno Sekretno منتشر کرد ، سازمانی که برای واگنر پرسنل استخدام می کرد ، نام دائمی نداشت و در نزدیکی شهرک نظامی پاوشینو در کراسنوگورسک ، نزدیک مسکو ، یک آدرس قانونی داشت. دستمزد پیمانکاران نظامی خصوصی واگنر ، که معمولاً سربازان بازنشسته روسی بین 35 تا 55 سال سن هستند، بین 80 تا 250 هزار روبل روسیه در ماه تخمین زده می شود. یک منبع اعلام کرده که دستمزد ها تا 300000 روبل نیز در مواردی پرداخت می شود. این شرکت تنها در صورتی پذیرش افراد جدید را می پذیرد که یک قرارداد محرمانگی 10 ساله ایجاد شود و در صورت نقض محرمانگی ، شرکت حق فسخ قرارداد کارمند را بدون پرداخت هزینه ای برای خود محفوظ می دارد. به گفته سرویس امنیتی اوکراین ، افسران نظامی روسیه نقش مربیان نظامی را برای افراد تازه کار ایفا می کنند. PMC ها در طول آموزش خود ماهیانه 1100 دلار دریافت می کنند. پس از دخالت این گروه در لیبی کهبر سر زبان ها افتاد اخیرا این گروه در موزامبیک نیز عملیات هیبریدی وسیعی انجام داده و گفته میشود که نیوسی با کمک واگنر توانست با وجود حملات اسلام گرایان در قدرت بماند. جمع بندی در مورد آمریکا باید گفت که مساله اعمال قدرت و یا ابهام در عملیات ها نمی تواند مورد نظر این کشور از تاسیس چنین نیرویی باشد زیرا اعمال قدرت آمریکا یکی از بزرگترین پروژه های تاریخ بشریت است که همواره با سرو صدایی به مراتب بیشتر از عملیات اصلی به انجام می رسد. ابهام در انتساب عملیات نیز به دلیل گستردگی زیاد سازمان های جاسوسی به خصوص سیا در جهان و امکان عملیات های سیاه تامین شده است. مهمترین عوامل در تاسیس این نیرو را می توان برخی مشکلات قانونی در داخل سازمان نیروهای مسلح دانست که با وجود پیمانکاران از موانع قانونی کاسته می شود. همچنین مساله کهنه سربازان و نیاز به استفاده از تجربیات ایشان و به کارگیری دوباره آنها همواره مد نظر بوده است. ولی در مورد روسیه سه عامل ایجاد شکاف در اتحاد کشورهای غربی عضو ناتو، بازسازی ارتباطات بین المللی با کشورهای متحد و شریک سابق اتحاد جماهیر شوروی مانند موزامبیک، سوریه، لیبی و سودان و در آخر" تجارت اعمال قدرت " در خارج از روسیه دلایل اصلی رفتن به سمت این مدل از پیمانکاران نظامی است. واگنر گروپ در واقع نیروهای پیشرو روسیه ی پوتین برای اجرای این استراتژیها هستند.در نهایت با توجه به موارد ذکر شده ارزیابی این یادداشت دال بر این است که با توجه به شرایط و نیازهای خاص نظام جمهوری اسلامی یک نسخه بومی شده از الگوی گروه واگنر بیشتر می تواند پاسخ گوی نیازهای امنیتی ایران باشد که البته از برخی تجارب سودمند دیگر سازمان های خصوصی نظامی، حتی آکادمی، می توان بهره برد. چنین سازمانی می تواند به دور از محدودیت های سیاسی منطقه ای و مقررات بین المللی و بدون درگیر کردن دولت ها و نهاد های حاکمیتی و رسمی، چه در داخل کشور و چه در کشور مقصد، با حداکثر سرعت و انعطاف پذیری به تامین امنیت و حفاظت از منافع حیاتی نظام جمهوری اسلامی، و حتی حفاظت از اقلیت های شیعه ساکن دیگر کشورهای منطقه بپردازد. و در عین حال در در بخش سخت افزاری و اطلاعاتی از کلیه ظرفیت ها و پشتیبانی های بخش های رسمی تر قوای مسلح جمهوری اسلامی اعم از سپاه و ارتش و وزارت دفاع و حتی وزارت اطلاعات بهره ببرد. این پشتیبانی حتی می تواند در مواردی شامل به روز ترین تجهیزات و سنگین ترین تسلیحات باشد، آنچنان که در مورد گروه واگنر شاهد بودیم در درگیری های لیبی سامانه های پدافندی پنتسیر و حتی جنگنده های میگ-29 فالکروم نیز در اختیار جنگجویان گروه واگنر قرار گرفته بود. [1] Academi [2] Navy SEAL [3] Blackwater [4] Central Intelligence Agency [5] United States Training Center [6] off-road [7] Yevgeny Prigozhin
  7. 1 پسندیده شده
    پدربزرگ ، همچنان در خدمت ! کامیون نونوار شده ی ریو در شهر املش ، گیلان
  8. 1 پسندیده شده
    خودروی رزمی بدون سرنشین Mission Master XT راین متال مسلح به موشک هدایت شونده بریمستون
  9. 1 پسندیده شده
    آخ یه جا دهنی ازت سرویس کنیم الیوف که ندونی جدت مریخی بوده یا از لپ لپ در اومدی. مردک هنوز درک نکرده اون عکس خانوادگیش از توی اسکوپ سربازای ایرانی چه معنی میده.
  10. 1 پسندیده شده
    سلام مطلب جالبی بود ولی یک موضوعی در این بین وجود دارد . به کار گیری یک نیرو به شکلی که توسط نیروی قدس در عراق و سوریه انجام شد ، کمی از نظر ماهیتی با نیرویی که صرفا بر اساس دستمزد ، مزدوری می کند ، متفاوت خواهد بود . این که یک نفر بر اساس عقیده اش بکشد و یا فقط به خاطر پولی که میگیرد بکشد ، تفاوت ماهیتی دارد . در واقع اولی دارد یک کار ارزشمند انجام می دهد و دومی یک مزدور صرف است .
  11. 1 پسندیده شده
    سلام امیدوارم اگر قرار باشه بودجه ای برای نیروی هوایی اختصاص داده بشه صرف تجهیزات و آموزش فنی بشه نه صرف آموزش فرهنگی و حفظ قرآن پرسنل.معیار رشد و ارتقا و کمال در نیروی دریایی چی بود؟ ببخشید از بس که به نیروی هوایی جفا شده از کوره در رفتم
  12. 1 پسندیده شده
    سی ویکم شهریور 1359 - سی و یکم شهریور 1400 ... چهل و یکمین سالگرد آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران و چهل ویکمین سالگرد آغاز مقاومت مردمی در برابر تهاجم خارجی گرامی
  13. 1 پسندیده شده
    Persian Sh-3 Sea King "احتمالا عملیات خیبر"
  14. 1 پسندیده شده
    اصطلاحا راننده داشت ریچاک میکشید در کامیونهای قدیمی اینطوری بود و تنظیم دنده سبک و سنگین خیلی سخت بود بعدا بغل دسته دنده یک فشاری برای این کار تعبیه کردند که نیاز نباشه همزمان دوتا دسته دنده حرکت کنه ! تعریفشون نباشه ولی واقعا این محصول شیطان بزرگ مرگ نداره همه قطعاتش قابل تعمیر و تعویضه و خیلی نکات فنی برای دوام بیشتر کامیون لحاظ شده
  15. 1 پسندیده شده
    یک زمانی که از یکی از پالایشگاه ها به منزل برمی گشتم از سرویس جا موندم. یک راننده تانکر پالایشگاه با کشنده ماک بزرگواری کرد و بنده را تا یکجا رساند. قدیمی تر از این ماکهای اواخر زمان شاه بود و راننده بهش می گفت ماک مدل ۲۴ اسفند. یادش به خیر ، اون هم چند تا دسته دنده داشت که گاهی راننده بنده خدا باید دستش را از روی فرمان بر می داشت و دو تا دسته دنده را همزمان حرکت می داد (نمی دانم چرا!). با وجود این همه مشقت در رانندگی عاشق اون غول بی شاخ و دم بود و می گفت مرگ ندارند این ماکها!
  16. 1 پسندیده شده
    دارای گیربکس 20 دنده ! فقط 4 تا دنده عقب داره ! به خاطر تعداد زیاد دنده ها دو تا دسته دنده داره ! از این کشنده به دلیل گیربکس خاصی که داره میشه برای کشیدن بوژی استفاده کرد
  17. 1 پسندیده شده
    سورتمه رهگیر رهگیر YF-12A به رجیستر 6934-60 . گروم لیک . نوادا درسال 1965 ، نیروی هوایی ایالات متحده برای رهگیری جنگنده های مهاجم روسی سفارش خرید 93 فروند جنگنده- رهگیر لاکهید F-12B را برای فرماندهی پدافند هوایی آمریکای شمالی ( نوراد) ارائه نمود ،اما بدلایلی نامعلوم ، رابرت مک نامارا (وزیر وقت دفاع ) بطور مستمر از اختصاص بودجه مصوب شده کنگره برای این خرید خودداری می نمود . این روند آنچنان طولانی شد که قرارداد توسعه سامانه کنترل آتش این رهگیر با شرکت هیوز لغو گردید . اما در جریان آزمایشهای صورت گرفته توسط نیروی هوایی ، یکفروند YF-12A در حالی که با سرعت 3.2 ماخ و درارتفاع 74000 پا ( حدود 22555 متر ) پرواز می نمود با یک تیر موشک فالکون یک هدف پروازی را که همزمان در ارتفاع 500 پایی از سطح زمین حرکت می نمود را با موفقیت رهگیری و منهدم کرد .
  18. 1 پسندیده شده
    داسو میراژ-3 وی/ بالزاک تلاش نیروی هوایی ارتش فرانسه برای بخدمت گیری هواگردهای رزمی عمود پرواز در دهه پنجاه میلادی ، نیروی هوایی و صنعت هوانوردی نظامی فرانسه بدنبال مسیرهای جدید به منظور بهبود قابلیتهای رزمی و بقاء اسکادران های تاکتیکی خود در یک جنگ احتمالی با ارتش سرخ شوروی بود که در میان تمامی ایده های مطرح شده ، توسعه فناوری نشست و برخاست کوتاه / عمودی ، از همه جذاب تر بشمار می آمد که گونه میراژ-5 بالزاک ، اولین نمونه ای محسوب میشود که در این کشور به مرحله آزمایشهای پروازی نیز رسید . مشکل اول ، چالشهای مربوط به بقاءپذیری رزمی : براساس پیش فرضهای جنگ سرد بطور عام و قواعد تجربه شده رزم هوایی ، درصورت بروز یک درگیری مسلحانه در مقیاس گسترده ، پایگاه های هوایی ، نخستین هدف برای حملات سنگین دشمن خواهند بود و درصورت از کار افتادن چنین مراکزی ، ارتشها بسرعت شکست را می بایست پذیرا شده ، چرا که عملا فضای هوایی خودی در اختیار مهاجم قرار خواهد گرفت . بر همین اساس ، لازم بود که اصل پراکندگی برای یگانهای ترابری و رزمی تاکتیکی اعمال گردد و از صحت عملکرد آنها ، حتی پس از حملات غافلگیرانه اطمینان حاصل آید . به همین دلیل از اواخر دهه 50 میلادی ، ایده توسعه فناوری جتهای رزمی عمود پرواز ناگهان جذابیت پیدا نمود و توسط ارتشها حمایت شد . درواقع ، تولید چنین هواگردهایی ، در عین ایفای نقش جتهای با قابلیت متعارف ، مزیت عدم نیاز به مسیرهای طولانی نشست و برخاست را ارائه می داد ، به همین جهت ، مفهوم جنگنده های نشست و برخاست عمودی (VTOL) توسط داسو و چند شرکت دیگر مورد پیگیری قرار گرفت . اما شرکت داسو ، بعنوان قطب صنعت هوانوردی نظامی فرانسه ، دوطرح اصلی با امیدواری بسیار زیاد را برای تولید انبوه پیگیری می نمود . اولین نمونه ، طرحی بود براساس ایده شرکتهای انگلیسی که درآن از یک پیشرانه توربوجت برای تامین نیروی بالابرنده با خروجی های پیشبرنده عمودی و افقی استفاده می شد . دومین طرح نیز بصورت استفاده از یک پیشرانه توربوجت برای پرواز افقی و نصب یکسری پیشرانه های کوچکتر برای نشست و برخاست عمودی ارائه گردید . براساس تستهای صورت گرفته توسط شرکت داسو ، درهر دوطرح ، پیشرانه های مورد استفاده ، نیروی پیش برنده مشابهی را تولید می کنند . کابین هدایت بالزاک اما در طرح تک موتوره ، 30درصد صرفه جویی بیشتر در مصرف سوخت پدید می آمد . علاوه براین ، در همان زمان ، فناوری به گونه ای پیشرفت نموده بود که پیشرانه های توربوجت نیازی به خروجی های پیچیده و غیر قابل اعتماد نداشتند و همین امر ، از پیچیدگی غیر ضروری جنگنده می کاست و نقص فنی در هرکدام از پیشرانه های بالابرنده ، منجر به سانحه نمی شد . با این وصف ، برای افزایش ضریب ایمنی هواگرد ، طرح جدیدی با پیشرانه های بالابرنده و جلوبرنده جداگانه تهیه شد که برای صرفه جویی در هزینه ها بر روی یکفروند جنگنده میراژ-3 نصب گردید ، در حالی که به منظور تسهیل شناسایی از سایر گونه های میراژ ، شناسه MIRAGE-3 V بدان تعلق گرفت و کل برنامه از 1960 کلید خورد . آغاز برنامه آزمایشی طبق برنامه ریزی صورت گرفته ، داسو در نسخه میراژ-3 وی پیشنهاد نمود تا برای تامین نیروی پیش برنده از یک دستگاه پیشرانه اسنکما با رانش 9000 کیلوگرم و هشت دستگاه پیشرانه رولزوریس با نیروی بالابرنده 2500 کیلوگرم استفاده شود ،اما بدلیل طولانی شدن تستهای اولیه ، این پیشرانه ها تنها در سال 1964 قابل تحویل می بود و داسو مجبور شد تا در زمان بندی اولیه خود تجدید نظر بعمل آورد . اما این شرکت با هدف عدم اتلاف زمان ارزشمند ، تصمیم گرفت تا با استفاده از پیشرانه های موجود یک هواگرد آزمایشی بسازد ،اما پیشرانه در دسترس ، رانشی بیشتر از 1000 کیلوگرم تولید نمی نمود ، در نتیجه ابعاد و وزن هواگرد می بایست محدود می شد ، به همین دلیل هواگرد عمودپرواز جدید ، روی پیکربندی اولیه MIRAGE-3 001 اجرا گردید که بعدها این پروزه ، شناسه میراژ بالزاک- وی را بخود گرفت . حرف V از پروژه اصلی به امانت گرفته شد و نام بالزاک ( کمیاب ) نیز بدلیل بدیع بوده این برنامه بدان منسوب شد ( این برداشت مترجم از روند نامگذاری است ) ،در حالی که اتصال اعداد 001 از روی شماره تلفن یک شرکت تبلیغاتی معروف در پاریس گرفته شد تا بیشتر به یاد مقامات و پرسنل بیاید (BALZAC 001) هماهنگی میان بخش هایی مختلفی که در برنامه بالزاک- وی مشارکت داشتند ، توسط داسو صورت می گرفت ، در حالی که بخشهای بال و بدنه توسط همین شرکت تامین شد . هر چند گفته میشود که بدنه میراژ توسط شرکت "سودآویاسیون" و سامانه کنترل پیشرانه نیز توسط اسنکما طراحی گردید و دو رولزرویس و بریستول-سایدلی نیز تامین کننده کننده پیشرانه های بالابر محسوب می شدند . با توجه به این مساله ، از همان ابتدای کار ، تستهای اولیه و روند طراحی در یک موقعیت انجام می شد تا قابلیت برطرف نمودن سریع مشکلات فراهم آید ، ضمن اینکه تجربیات بدست آمده از این روند قرار بود تا در خط تولید این جنگنده استفاده گردد. تست زیرسامانه های بالزاک ویژگی های فنی براساس تعاریف از برنامه فوق الذکر ، میراژ بالزاک- وی یک جنگنده بال پایین بشمارمی آمد که درظاهر امر هیچ تفاوتی با جتهای میراژ-3 نداشت ، اما برای نصب پیشرانه های بالابرنده ، آرایش داخلی بدنه می بایست دچار تغییر میشد و سطح مقطع بخش مرکزی آن افزایش می یافت ، در حالی که بال مثلثی همچنان بطور ثابت استفاده می شد و آویزگاه های حمل سلاح نیز بدون تغییر در جای خود قرار می گرفتند . در بخش انتهایی بدنه ، یک دستگاه پیشرانه توربوجت بریستول- سایدلی B.OR03 اورفیوس با نیروی پیشرانش 2200 کیلوگرم نصب میشد ،درحالی که 8 دستگاه پیشرانه رولزرویس RB-108-1A با نیروی رانش 1000 کیلوگرم در دوطرف ورودی های هوا و پیشرانه اصلی قرارمی گرفتند . ورودی های هوای پیشرانه های بالابرنده در قسمت فوقانی بدنه جانمایی و با یکسری زبانه های ویژه پوشانده می شند . این پیشرانه بصورت مایل بسمت بیرون و عقب قرار میگرفتند تا در زمان پرواز بخوبی عمل نمایند . سامانه کنترل هواپیما نیز ، همان سیستم کابلی میراژ3 بود و درزمانی که هواپیما بصورت عمودی از روی زمین برمی خاست ، خلبان با دسته گازیکه در سه حالت قابل تنظیم بود ، با استفاده از هوای فشرده ، نازلهای روی بال و بدنه را کنترل می نمود . ارابه های فرود نیز مانند جنگنده میراژ-3 بود ولی بدلیل اینکه نشست وبرخاست بصورت عمودی صورت گرفت ، ساختار آنها کاملا تقویت گردید . درازای بالزاک- وی به 13.1 متر ، دهانه بال 7.3 متر و ارتفاع از سطح زمین 4.6 متر می رسید . وزن ناخالص این نمونه جدید چیزی در حدود 6.1 تن و حداکثروزن برخاست آن 7 تن بود و میتوانست به حداکثر سرعتی در حدود 2 ماخ برسد . در حالی که ظرفیت حمل سوخت مخازن داخلی این جنگنده حدود 1500 لیتر برآورد میشد که پس از نشست وبرخاست عمودی ، فقط برای 15 دقیقه پرواز کافی بود . برای شروع فرآیند برخاست عمودی ، خلبان مجبور بود تا ابتدا پیشرانه اصلی را روشن کرده و پس ازآن ، پیشرانه های بالابر با هوای فشرده ، شروع به کار نموده و پس از افزایش نیروی رانش موتورهای بالابرنده ، هواپیما به ارتفاع 30 متر رسیده و سپس شرایط برای حرکت افقی فراهم می شود ، خلبان نیز پس از رسیدن سرعت هواپیما به 300 کیلومتر درساعت ، مجاز به خاموش کردن پیشرانه های بالابرنده می شد . فرآیند فرود عمودی نیز بطور دقیق معکوس وضعیت فوق الذکر می بود ، بدین معنی که با کاهش سرعت هواپیما به 320-300 کیلومتر درساعت ، درپوش موتورهای بالابر ، باز میشد که این کار ، موجبات خودچرخان شدن موتورهای بالابر شده و بتدریج با کاهش سرعت افقی و انتقال نیرو به موتورهای بالابرنده ، عمل فرود انجام می گردید . آزمایشات پروازی پس از اتمام تستهای زمینی ، پروژه بالزاک- وی در پایان سال 1961 آماده شد و در ژانویه 1962 ، مونتاز قطعات این هواپیما آغاز گردید . پس از چندماه ، در مه 1962 ، کار مونتاژ نیز به اتمام رسید تا این نمونه برای آزمایشات زمینی آماده گردد ، هر چند بدلیل تجربیات بدست آمده در مراحل قبلی ، آزمایشهای برنامه ریزی شده ، زودتر به اتمام رسید تا مرحله بعدی شروع گردد . خلبان آزمایشی ، رنه بیگند سرانجام در12 اکتبر 1962 ، نخستین پرواز این هواپیما در پایگاه هوایی میلان-ویلاروس صورت پذیرفت . خلبان آزمایشی ، رنه بیگند ، هواپیما را چند متر از روی زمین بلند کرد تا عملکرد سامانه های مختلف را بررسی کند و سپس فرود آمد . شش روز بعد در 18 اکتبر ، دومین تست صورت گرفت که اینبار ، بدون توقف هواپیما در آسمان بحالت شناور درآمد که این روند برای روزهای متوالی و به منظور نمایش برای مطبوعات صورت پذیرفت تا نوامبر همان سال که قرار شد تا یک پیکربندی استاندارد مجهز به چتر ترمز و سایر سیستم های جدید تولید شود . پس از این رویدادها ، پروازهای آزمایشی این نمونه تا مارس 1963 ادامه پیدا کرد تا اینکه در 18 مارس این سال ، برای اولین بار ، بالزاک- وی برخاست عمودی موفقیت آمیزی را با ورود به پرواز افقی به نمایش گذاشت تا با موفقیت تمام در نمایشگاه هوایی لوبورژه سال 1963 در معرض دید همه قرار گیرد . اما در 10 ژانویه 1964 ، زمانی که خلبان آزمایشگر ، ژاک پینه ، یک پرواز آزمایشی برای تست عملکرد سامانه کنترل جت انجام داد که هنگام پرواز در ارتفاع 100 متری ، هواپیما ثبات خود را از دست داد و بسرعت شروع به کاهش ارتفاع نمود و درنهایت پس از نزدیک شدن به زمین واژگون شد و سرنگون گردید . بدلیل هزینه های سنگین ، داسو تصمیم گرفت تا هواپیمای آسیب دیده را بازسازی کند که این کار حدود 1 سال بطول انجامید . پس از بازسازی کامل ، پروازهای آزمایشی از 2 فوریه 1965 مجددا آغاز شد و در طول یکماه ، نزدیک به 65 سورتی تست پروازی انجام شد تا امکان بررسی فنی طرح فراهم گردد . اما در 8 اکتبر 1965 ، حادثه مجددی اتفاق افتاد ، خلبان آزمایشگر نیروی هوایی آمریکا ، فیلیپ نیل به منظور تست ویژگی های این پرنده با این محصول فرانسوی پروازی آزمایشی را صورت داد ، ولی هواپیما در ارتفاع 50 متری ، ناگهان از کنترل خارج شد و بسوی زمین سقوط نمود ، در این میان ، خلبان هواپیما گرچه از سامانه صندلی پران خود استفاده کرد ، اما بدلیل ارتفاع کم ، با شدت به زمین برخورد نمود و جان خود را از دست داد و داسو نیز تصمیم گرفت تا مجددا این نمونه را بازسازی نکند . نتیجه : علیرغم دو سانحه جدی منجر به مرگ و همچنین از دست رفتن نمونه اولیه هواپیما ، پروژه بالزاک-وی یک برنامه موفق شناخته میشود . شرکت داسو با استفاده از بسترهای فراهم شده در این برنامه ، امکان برنامه ریزی برای تستهای بیشتر را برای طرح های پیشنهادی جدید ، بدست آورد . علاوه براین ، فناوریهای توسعه داده شده برای بالزاک- وی ، موجبات ساخت اولین نسخه جدید از این هواگرد در اوایل سال 1965 را فرهم آورده و اولین پرواز آن در 12 فوریه همین سال انجام شد . با این وصف ، گرچه میراژ عمود پرواز فرانسوی هرگز وارد خدمت نشد ، اما تجربیات بدست آمده از آن ، اثر قابل توجهی بر روی صنعت هوانوردی فرانسه از خودبرجای نهاد . پی نوشت : 1- بن پایه 2-استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی در انجمن میلیتاری ، براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی " منوط به ذکر دقیق منبع است . امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند .
  19. 1 پسندیده شده
    LuWa خودروی زرهی هوابرد در اوت 2021 ، گونه جدیدی از یک خودروی زرهی شنی دار هوابرد در آلمان رونمایی شد که گفته می شود به احتمال بسیار زیاد ، جانشین خودروهای زرهی راسوی-1 (Wiesel 1) خواهد شد . این خودروی زرهی شنی دار جدید که با شناسه Luftbeweglichen Waffenträger ( نفربر مسلح هوابرد ) شناخته می شود بصورت مشترک توسط شرکتهای FFG ، ACS و شرکت Valhalla Turrets توسعه یافته است . براساس تقسیم بندی صورت گرفته ، شرکت ACS مسئول توسعه بدنه ، سامانه های داخلی و مونتاژ نهایی ، شرکت FFG مسئولیت توسعه پیشرانه و سامانه تعلیق و در نهایت شرکت Valhalla Turrets نیز برای بخش برجک این نمونه جدید را بر عهده خواهند داشت . . به گفته ناظران نظامی ، فرایند توسعه این گونه جدید ، در بازه زمانی کوتاهی صورت گرفته و تنها بصورت نمایشی ، رونمایی شده و هنوز در مرحله ارزیابی مقدماتی است . با این وصف ، ارتش آلمان مابین سالهای 1990 تا 1993 در مجموع 343 خودروی زرهی هوابرد ویزل1 را تحویل گرفت و در حال حاضر ، نزدیک به 30 سال از عمر این تجهیزات گذشته و ارتش آلمان می بایست تمامی آنها را با نمونه های جدید تعویض نماید . اما گفته میشود که ارتش آلمان تا زمان تایید صلاحیت فنی خودروی جدید ، قراراست تا ویزل-1 را ارتقاء دهد . به گفته برخی منابع در ارتش آلمان ، مقامات ارشد معتقدند که حتی با خرید این نمونه جدید ، احتمالاً تجهیزات قدیمی مدرن ترشده و کیفیت حوزه حفاظت زرهی آنها افزون تر خواهد شد . براساس داده های منتشرشده ، این خودروی زرهی جدید ، برای پشتیبانی از واحدهای هوابرد ارتش تولید می گردد و با توجه به ابعاد ادعایی ، می تواند توسط بالگردهای CH-53 نیروی هوایی این کشور جابه جا گردد ، در حالی که برخی نیز مدعی شدند ، این بالگردها بدلیل قابلیتهای قابل توجه خود می توانند خودروی فوق الذکر را بصورت حمل بار خارجی نیز جابه جا نمایند . در واقع ، ارتش آلمان تها کشوری است که از این گونه خودروهای زرهی سبک برای پشتیبانی واحدهای هوابرد خود استفاده می کند در حالی که ارتش روسیه ، از سری خودروهای زرهی BMD که ابعاد بزرگتر و طبیعتا وزن سنگین تری دارند ، در سازمان رزمی خود بهره می برد . در واقع ،وزن رزمی خودروی زرهی BMD-4M چیزی در حدود 13.5 تن است . ارتش چین نیز خودروی زرهی ZLC2000 را در اختیار ارتش خود قرار داده که بزرگتر و سنگینتر از دو نمونه قبلی است ، چنانکه هم محصول روسی و هم چینی تنها توسط هواگردهای بال ثابت قابل حمل هستند و تنها محصول آلمانی است که میتوان آن را با بالگرد در صحنه عملیات نظامی جابه جا نمود . با توجه به داده های فوق ، خودروی زرهی جدید آلمانی در رده خودروهای زرهی شناسایی رزمی و پشتیبانی آتش سبک قابل طبقه بندی است . این خودرو به یک قبضه توپ راینمتال MLG-27 مسلح خواهد شد که سابقه کاربرد آن به دهه شصت میلادی برمی گردد . در این سالها ، توپ فوق توسط شرکت مشهور ماوزر با ماهیت یک توپ هوابرد برای نصب در جتهای رزمی طراحی شد و بعدها ، نسخه BK-27 آن در جنگنده های مشهوری نظیر تورنادو و یوروفایتر مورد استفاده قرار گرفت . در نتیجه با بررسی نقاط قوت و ضعف و همچنین اعمال یکسری اصلاحات ، شرکت سازنده تصمیم گرفت تا آن را در جدیدترین گونه از خودروی زرهی خود به کار برد و بر همین اساس ، طیف متنوعی از مهمات ، از جمله پرتابه های ضد زره را می توان بعنوان مهمات سازمانی این توپ استفاده نمود . با این حال ، گفته میشود سطح حفاظتی این خودروی زرهی بسیار محدود خواهد بود و این بدان معناست که پوشش زرهی این خودرو ، از خدمه تنها در برابر تسلیحات کالیبر کوچک و ترکشهای توپخانه حفاظت خواهد نمود و بطور طبیعی ، آسیب پذیری قابل توجهی در برابر مهمات ثاقب ضد زره را به نمایش خواهد گذاشت . اما فلسفه اصلی این خودرو، بر مبنای استفاده از سرعت و تحرک بالا برای جلوگیری از برخورد پرتابه های مهاجم پایه گذاری شده و با مجهز شدن به سامانه های حفاظت در برابر عوامل شیمیایی ، می تواند در چنین محیط هایی مبادرت به عملیات نماید . طراحی صورت گرفته توسط راینمتال ، به گونه ای است که تنها دو خدمه درآین خودرو با آرایش پشت سرهم ( در بخش جلویی ، راننده و فرمانده خودرو ، درست پشت سر آن ) مستقر می شوند . اطلاعات منتشر شده از این نمونه جدید ، نشان میدهد که راینمتال ، ترکیب بندی کاملا جدید و غیر معمولی را برای بخش شنی این خودروی زرهی طراحی نموده که مجموعه این بخش توسط یک پیشرانه دیزل- الکتریک به حرکت درمی آید . هر کدام از چهار بخش شنی دار این خودرو ، مجهز به یک پیشرانه الکتریکی است . شنی های این محصول جدید بسیار باریک بوده و بدلیل پیکربندی قابل توجهی که برای آن درنظر گرفته شده ، بسیار سبک وزن بوده و تحرک بسیار خوبی را در محیط های ناهموار ( خارج جاده ای ) به نمایش می گذارد . با توجه به موارد پیش گفته ، این خودرو می تواند در نقش های متنوعی نظیر حامل پرتابگرهای ضد تانک نظیر سامانه اسپایک ال آر-2 ، حامل خمپاره انداز ، آمبولانس زرهی ، حامل رادار ، حامل پرتابگرهای دفاع هوایی کوتاه برد و نظایر آن بکار گرفته شود . در گذشته ، خودروهای ویزل-1 و ویزل-2 در نقش های مختلفی تولید و مورد استفاده قرار گرفته است . پی نوشت : 1- بن پایه 2--استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی در انجمن میلیتاری ، براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی " منوط به ذکر دقیق منبع است . امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند . 3- باتشکر از برادر عزیز جناب @Crash
  20. 1 پسندیده شده
    دهها فروند اف 35به دلیل مشکلات موتور زمین گیر هستند مقام عالی ارتش اعلام کرده که دهها فوند هواپیمای اف 35 به دلیل مشکلات موتوری قابلیت عملیاتی ندارند. ژنرال اریک فیک در برابر کمیته نیروی هوایی اعلام کرد که برنامه استفاده از اف 35 به دلیل مشکلات پیش آمده به کندی به پیش می رود. به گفته وی هم اکنون 41 فروند هواپیمای اف 35 به دلیل کمبود قطعات بخصوص در بحث موتوری قابلیت عملیاتی ندارند. به گفته وی بعلاوه این 41 فروند تعداد 5 فروند هواپیما هم در حال تعمیر هستند که احتمالا امکان تهیه برخی قطعات برای موتورهای انها وجود ندارد که به این 41 فروند اضافه خواهند شد. به گفته اریک فیک بخشی از این هواپیماها موفق به دریافت قطعات برای بهبود عملکرد موتور نشدند. امل جی استفانی از وزارت دفاع اعلام کرد نه تنها به روز رسانی ها موجب شده که این تعداد هواپیما زمین گیر شوند بلکه مشکلات خود موتور که بیشتر مربوط به قسمت تغذیه برق بوده و پوشش پره های موتورهای این هواپیما هم بود باعث کاهش تعداد هواپیمای عملیانی شده . به گفته استفانی پوششهایی که روی پره های موتور قرار بوده نصب شود باعث کاهش خوردگی موتورها می شده و اکنون با کمبود این پوشش عمر موتورها کمتر از مقدار اعلام شده هست. اریک فیک اعلام کرده کهدرپایگاه هوایی اوکلاهوما سالن های جدیدی برای تعمیر اف 35 ساخته شده اماکمبود قطعات مشکل اساسی می باشد در عین حال نیروی هوایی تصمیم به ادامه تحویل گرفتن اف 35 ها دارد. میتو برومبرگ رئیس قسمت موتورهای نظامی در ریتون (Pratt & Whitney زیر مجموعه ریتون هست ) : اعلام کرده که بیماری کرونا و اخراج ترکیه از برنامه اف 35 به دلیل خرید سامانه اس 400 از ترکیه اصلی ترین دلیل این کمبود هست. از طرف دیگه گفته شده که نرم افزار تشخیص خطایی که روی موتور های اف 35 قرار گرفته( هدف این نرم افزار کنترل حرارتی و دمای قسمت های مختلف موتور هست) در برخی موارد قادر به تشخیص مشکلات پوشش موتورها نیستند و اگر این مشکل حل نشود تا سال 2022 حدود 6 درصد تعداد جنگنده های بیشتری به تعمیر نیاز پیدا کنند و باادامه این وضعیت تا چند سال دیگه شاید حدود 20 درصد از کل اف 35 ها نیاز به تعمیرات خواهند داشت. در حال حاضر حدود 69 درصد ایرادهایی که در جنگنده اف 35 وجود دارد مربوط به موتور آن هست. از 1000 قطعه موتور 188 قطعه موتور مربوط به ترکیه بوده و در حاضر فقط امکان تهیه قطعات موتور برای هواپیمای در خط تولید و جود دارد و برای هوپیماهای که نیاز به تعمیر هست با کمبود قطعات مواجه هستند. شرکت Pratt & Whitney اعلام کرده که این شرکت برنامه ریزی کرده که در کوتاه مدت این مشکلات را حل کند . منبع منبع 2 ............................................................................................................................................................................................................................... یکی از اصلی ترین مشکلات روسیه در جنگنده پکفا موتورش هست آمریکا هم در موتور اف 35 به مشکل برخورده چین هم ظاهرا هنوز نتونسته موتور جدیدی که برای جی 20 ساخته را به طور کامل عملیاتی کنه مثل اینکه واقعابحث موتور در جنگنده های نسل 5 بحث جدی هست شاید به دلیل اینکه دنبال استتار حرارتی و کم کردن حرارت منتشر شده از موتورها هستند این مشکلات پیش میاد
  21. 1 پسندیده شده
    بِسْمِ ٱللَّٰهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ سامانه شنود الکترونیک 1L-222 Avtobaza (اَوْتوبازا) سامانه اَوْتوبازا یک سامانه حمایت الکترونیکی (ESM) است و توانایی شناسایی رادارهای پهلونگر هوایی، رادارهای کنترل آتش هوا به زمین و رادارهای تعقیب عوارض و نیز استخراج مختصات زاویه­ای رادارها (اعم از Azimuth/Elevation)، کلاس و فرکانس را داراست. اوتوباز در حالت خودکار فعالیت نموده و با داشتن یک آنتن چرخان اقدم به جمع آوری و شنود سیگنال های شناور در فضا می نماید. (با توجه به Passive بودن سامانه، هیچ گونه تشتشعاتی در طیف الکترومغناطیس از خود ساطع ننموده و غیرقابل شناسایی می باشد.) آنتن چرخان سامانه اوتوباز این سامانه ELINT، در حقیقت بخشی از یک مجموعه جنگ الکترونیک سیار است و با اخلالگرهای SPN-2 و SPN-4 کار می­ کند. این مجموعه توسط شرکت Gradient (Градиент) توسعه یافته و توسط Kvant (Квант) به تولید انبوه رسیده است. کابین فرماندهی و کنترل بر روی شاسی اورال 43203 و منبع تغذیه بر روی شاسی کاماز4310 قرار گرفته است. اخلالگرهای SPN-2/4 که در باند Ku عمل می کنند. اوتوباز علاوه بر توانایی فعالیت در محدوده فرکانسی سامانه های SPN-2/4، توانایی فعالیت در باندهای A,B,C را نیز داراست. (عملیات کشف در تمامی باندها به صورت هم زمان انجام می گردد.) تمامی اطلاعات اهداف کشف شده، توسط ارتباط کابلی به واحد کنترل اخلال APUR مخابره می گردند. (طول کابل تا 100 متر قابل افزایش است.) شناسایی نوع رادار از طریق تطبیق فرکانس کشف شده با بانک اطلاعاتی موجود در رایانه های سامانه انجام می گیرد. گزیده ای از مشخصات سامانه اوتوبازا گفته می شود، در مهر 1390 تعدادی سامانه اوتوبازا (نسخه M) توسط روسیه به جمهوری اسلامی ایران تحویل شد. در 13 آذرماه همان سال، یک فروند پرنده بدون سرنشین شناسایی/جاسوسی لاکهید مارتین RQ-170 Sentinel متعلق به نیروی هوایی ایالات متحده در آسمان افغانستان و نزدیکی مرز ایران از کنترل اپراتور خارج گردید. ناتو اذعان می داشت که آرکیو-170 به علت نقص فنی سقوط کرده است، در همین حال جمهوری اسلامی ایران طی بیانیه ای اعلام نمود که این هواپیما توسط پدافند هوایی شکار شده است. پدافند هوایی ایران، سِنتینل مذکور را با آسیب نه چندان به بدنه و نیز با سامانه های حساس شناسایی، به دست آورده بود. برخی از منابع خارجی حدس می زنند که عملیات قطع ارتباط پهپاد با مرکز کنترل، سپس اخلال و فرود توسط سامانه روسی اوتوبازا که در همان سال به ایران تحویل شده، انجام شده باشد. در 23 اسفند 1392 یک فروند پهپاد MQ-5 Hunter متعلق به ارتش ایالات متحده توسط سامانه اوتوبازا بر فراز شبه جزیره کریمه، رهگیری و نشانیده شد. ترجمه (CougarBravo) صرفا برای انجمن میلیتاری منابع: MilitaryRussia, AusAirPower ادامه دارد...
  22. 1 پسندیده شده
    همین تصویر کلی حرف توش هست و در حد یک مانور پیامبر اعظم نکته دارد بماند که چه جور دست ایران رسیده؟ آیا این تولید ایران هست یا نه ؟ چه میزان تولید کرده؟ چه تغییراتی توش ایجاد کرده ؟
  23. 1 پسندیده شده
  24. 1 پسندیده شده
    خدارو شکر مردم سه استان شمالی همیشه در تاریخ وطن دوستی خودشون رو اثبات کردند.وقتی که در نبرد گوگمل سپاه داریوش به هزیمت می رفت این مردمان آماردی بودن به عنوان کماندار در صفوف جلوی شاهنشاه هخامنشی تا اخرین لحظه مقاومت کردند (اماردی ها از اجداد مردمان غرب مازندران و آمل بودند ).و یا در پی جنگ های سلاسل و سقوط امپراطوری ساسانی اخرین نقطه ای که باقی ماند و سقوط نکرد همین خطه بود و تا سال ها زیر یوغ اسپهبدان ساسانی باقی ماند .بعد ها آل بویه و دیلمیانی ظهور کردند که اولین جرقه های ساخت ایران جدید رو زدن و حتی پایتخت خلفای عباسی هم از دست شون دور نماند. در دوره های بعدی و تاریخ معاصر هم که بسیار شنیدین .به شما تضمین میدم تا مردم این خطه زنده اند از روس هابزرگترم نمیتونه ایرانی بودنشونو بگیره .همانطور که تا حالا کسی نگرفت. سلام . خب این حرفای من هم بی سند نیستن .البته در مورد گرجستان با شما موافقم.اصلا علت اغاز جنگ با روس ها هم همین بود .گرجی ها زیاد راضی به حاکمیت ایران نبودند و این کاملا درست و در متن تاریخ هست.اما واقعا در رابطه با معاهده های اخال و ترکمن چای و گلستان که چهارده شهر حیاتی و بسیار مهم تقدیم روسها هاشد و چند ایالت هم از دست رفتند کاملا مردمشون نظر متفاوتی داشتند و سال ها جنگیدن(مناطق جدا شده و امتیازات :ایروان، نخجوان و بخش‌هایی از تالش زیر سلطه‌ی روس‌ها قرار گرفت، حاکمیت ایران بر دریای مازندران محدودترشد و مردم ایران ناچار به پذیرش کاپیتولاسیونگردیدند. بدین‌سان، میان مردم قفقاز و دیگر مردم ایران، دیوار جدایی برپا شد. ایالت گنجه و قره‌باغ، ولایت‌های شکی، شیروان، قبه، دربند، بادکوبه، داغستان و گرجستان، محال شوره‌گل، آچوق‌باشی، گروزیه، منگریل و آبخاز. افزون بر آن، بخشی از سرزمین تالش نیز به تصرف روس‌ها، درآمد)عین این میمونه که بگیم خوزستان و تبریز و اصفهان و شیراز تقدیم یک دشمن بیگانه بشن و بعد بگیم مردم هم میخواستن .پس هم خلق خدا راضیه هم ما راضیم پس خدا هم راضیه!!!!!این در عالم سیاست معنایی نداره . اما در رابطه با سوابق تاریخی لغو قرار داد و بازپسگیری مناطق از دست رفته متونی رو قرار میدم: اولا که تاکید میکنم اون سال (۱۹۹۱)قدرتی به اسم شووی نبود و سقوط کرده بود و خود روسیه درگیر جنگ بود*^ "با فروپاشی روسیه تزاری و در پایان جنگ جهانی اول در سال ۱۹۱۸ر هنگام برگزاری کنفرانس صلح پاریس، تلگراف‌های زیادی از سوی مردم مناطق جداشده در عهدنامه‌های گلستان و ترکمانچای به تهران و پاریس فرستاده شد. مردم در تلگراف‌ها به دولت ایران و کنفرانس صلح پاریس، تقاضا کردند که دو قرارداد گلستان و ترکمنچای لغو بشود و آن سرزمین‌ها و مردمانشان به مالکیت ایران بازگردند." https://www.radiofarda.com/a/fk-fergheh-e02/27404920.html "پس از اینکه انقلاب اکتبر در روسیه به پیروزی رسید، لنین برای اثبات حسن نیت خود نسبت به ملل ضعیف جهان الغای تمام امتیازات استعماری دولت تزاری پیشین را اعلام کرد. دولت نجفقلی صمصام‌السلطنه نیز از این فرصت استفاده کرد و در ۴ مرداد ۱۲۹۷ (۲۷ ژوئیه ۱۹۱۸) در مصوبه‌ای الغای معاهدهٔ ترکمانچای و دیگر امتیازات واگذار شده به دولت روسیه تزاری را اعلام نمود که این اقدام شامل لغو امتیاز کاپیتولاسیون برای اتباع روسیه نیز می‌شد. دولت ایران چند روز بعد مصوبه‌ای برای لغو امتیاز کاپیتولاسیون برای کشورهای دیگر نیز صادر کرد چرا که چند کشور دیگر نیز پیش از این بر اساس معاهده‌هایی از امتیاز کاپیتولاسیون مطابق قرار داد ترکمانچای برخوردار شده بودند. با لغو عهدنامهٔ ترکمانچای منطقاً این بخش از این معاهده‌ها نیز باید ملغی می‌شد. مصوبه دوم همان‌طور که انتظار می‌رفت توسط دولت بریتانیا رد شد.(در واقع بعد سقوط شوروی هم اتفاق مشابهی رو رقم زدیم فرصت طلایی تر همین سقوط شوروی بود البته قبول دارم سخت بود اما شدنی بود .همان سال ها ترکیه رزمایش بزرگی رو در اون منطقه اجرا کرد که به ایران پیامی رو بده !لبته اگه اشتباه نکنم و امریکا هم کارهایی کردند ولی اینا هیچ کدوم دلیل بر فرصت سوزی و از دست دادن موقعیت نبود.حداقل لفظشو میاوردن و مذاکراتی انجام میدادن نه اینکه یک گوشه ای بشینند و استکان چای خودشونو بخورند!)" "کتاب انقلاب فراموش شده"
  25. 1 پسندیده شده
    [b] " معلمِ" ما تکاور بود[/b] [img]http://media2.afsaran.ir/siQauv0_265.jpg[/img][img]http://media2.afsaran.ir/siiwqw8_178.jpg[/img] عکسی که می بینید، "سید محمود موسوی" را هنگام تدریس در یک کلاس ابتدایی در منطقه غرب کشور نشان می دهد. "سید محمود" در سال 1360 در بابل متولد شد. وی در سال های جوانی، به سپاه پاسداران پیوست و یکی از نیروهای "یگان صابرین"(واحد ویژه نیروی زمینی سپاه) گردید. "سیدمحمود موسوی" در تاریخ 13 شهریور 1390، در نبرد رویارو با مزدوران خارجی در "ارتفاعات جاسوسان" (سردشت) شربت شهادت نوشید و پیکر پاکش در گلزار شهدای "کمانگرکلای مرکزی" به خاک سپرده شد.