برترین های انجمن

  1. seyedmohammad

    seyedmohammad

    Scientific Pal


    • امتیاز

      49

    • تعداد محتوا

      1,290


  2. mehran55

    mehran55

    Editorial Board


    • امتیاز

      39

    • تعداد محتوا

      1,104


  3. Crash

    Crash

    Army


    • امتیاز

      35

    • تعداد محتوا

      1,055


  4. MR9

    MR9

    Forum Admins


    • امتیاز

      18

    • تعداد محتوا

      8,622



ارسال های محبوب

Showing content with the highest reputation on شنبه, 29 آبان 1400 در همه مناطق

  1. 11 پسندیده شده
    دوک های آهنین در نجف در 22 آوریل 2004، گردان دوم نیروهای ویژه از هنگ 37 ام زرهی ، تیپ یکم ، از لشکریکم زرهی ملقب به دوک های آهنین برای انجام ماموریت وارد شهر مقدس نجف شدند. عناصر متخاصم رودروی نیروهای آمریکایی در این شهر، شبه نظامیان مقتدی صدر بشمار می آمدند که شهرهای نجف و کوفه در کنترل آنها قرار گرفته بود. ماموریت این گردان به نظر ساده می رسید که شامل نابودی شبه نظامیان و برقراری نظم در نجف و کوفه ، انتقال قدرت به دولت قانونی عراق و انتقال مسئولیت های امنیتی به نیروهای امنیتی عراق بود. هنگامی که جنگ در 4 ژوئن 2004 متوقف شد. گردان دوک های آهنین به مدت 5 هفته بدون توقف در شرایط رزمی قرار داشت و اراده دشمن را برای جنگ شکسته بودند. بیش از 600 شبه نظامی کشته شدند و تعداد بیشماری دیگر از آنها زخمی شدند، انواع سلاح های نیروهای شبه نظامی توقیف و یا نابود شد، انبار مهمات شبه نظامیان در قبرستان مقدس و مسجد سهله کشف و توقیف شد. دو دستیار برتر مقتدی صدر نیز در شهر نجف بازداشت شدند. برای دوکهای اهنین حرکت به سمت نجف از از 28 مه 2003 آغاز شد. دوکهای آهنین به هنگ دوم سواره نظام زرهی ملقب به " اژدهایان " متصل شده بودند. دوکها در این پیوست یک گروه سواره نظام سبک و یک گروهان تانک جداگانه را نیز پذیرفتند. در 10 ماه آینده ، دوكها مأموریتهای رزمی و مأموریتهای صلح را انجام می دادند همچنین آنها 500 نفر را برای پلیس عراق و یك گردان را برای واحد دفاع غیر نظامی در جنوب بغداد استخدام و آموزش می دادند. بین 4 آوریل و 10 آوریل 2004 ، دوک ها در شهرک صدر بغداد ، تحت کنترل تاکتیکی تیپ یکم تیم رزمی، لشکر یکم سواره نظام جنگیدند و به دنبال آن در شهرهای کوت در 10 آوریل و شهر دیوانیه در 17 آوریل به مبارزه پرداختند. این اقدامات به طور کامل دوک های اهنین را برای یکی از شدیدترین نبردهای شهری که از زمان تهاجم زمینی به عراق در سال 2003 بی سابقه بود آماده کرد. نبردها در نجف در 28 آوریل 2004 آغاز شد. پتانسیل رزمی نیروهای ویژه دوک های آهنین در این جنگ شامل: دو گروهان تانک AIM M1A1 با نام های Aggressor و Crusader، دو دسته پیاده نظام سواره سبک با نام های APACHE و IRON، یک آتشبار هویتزرهای پالادین به نام Assassin با رادار مکان یاب محل آتش، یک گروهان پلیس نظامی با نام های Warbear، یک دسته پلیس نظامی با نام های Renegade، یک گروهان مهندسی سبک، یک تیم عملیات روانی، دو تیم امور عمرانی، دو دسته جنگ الکترونیکی و مرکز فرماندهی بود. گروه ویژه نیروهای خود را به چهار تیم مانور سازماندهی کرده اند. نیروها در فضای جنگ در سه پایگاه عملیات خط مقدم (FOB) قرار داشتند و تقریباً 40 کیلومتر از هم فاصله داشتند. پایگاه عملیات خط مقدم ستاد مرکز فرماندی دوکها در خارج شهر و یک منطقه بیابانی قرار داشت. پایگاه عملیات خط مقدم یک تیم تانک و آتشبار پالادین در یک هتل در حومه شمالی نجف قرار داشتند. پایگاه عملیات خط مقدم بقیه واحدها در قلب نجف مستقر شده بود. همچنین گروه ویژه نیز با تیم های تسلیحاتی عملیات دیده بانی هوایی متشکل از : گان شیپ AC-130، جنگنده F-16 وهواپیماهای بدون سرنشین ادغام شدند دشمن از شبه نظامیان آموزش دیده و آموزش ندیده تشکیل شده بود. اعضای شبه نظامی آموزش دیده در چهار گروهان سازمان یافته قرار داشتند . دو گروهان به عنوان گروهان های دفاعی و کنترل زمین های اصلی اطراف حرم امام علی (ع) و مسجد کوفه مستقر شدند. در حالی که دو گروهان به عنوان گروهان های حمله در سراسر کوفه و نجف مستقر شدند. شبه نظامیان آموزش ندیده در خیابان ها پرسه می زنند و "حملات فرصت طلبانه" را بر ضد گشت های ائتلاف انجام میدادند. علاوه بر این در سراسر شهر ستوانهای نظامی صدر در گروههای امنیتی شخصی حضور داشتند و تقریباً از هر مسجد و مدرسه به عنوان ابنار مهمات یا محل شلیک خمپاره استفاده می شد. باز هم، شرح ماموریت ساده به نظر می رسد. اما، گروه ویژه روزانه به چالش کشیده می شد و باید آنها بین اعمال نیرو و پیچیدگی های میدان نبرد شهری توازن برقرار می کردند. اولین و مهمترین چالش برای نیروهای امریکایی وارد نکردن خسارات به اماکن متبرکه و مهم در نجف بود. از جمله حرم امام علی (ع) که نمادی مهم برای تمام شیعیان در سراسر جهان بود و مسجد کوفه که از نظر مذهبی بعد از حرم امام علی (ع) در جایگاه بعدی قرار داشت. همچین محل محل اقامت آیت الله سیستانی یکی از تأثیرگذارترین و با نفوذترین افراد در عراق در نجف قرار داشت. در شمال حرم امام علی (ع)، بزرگترین محل دفن شیعیان در جهان قرار دارد. این منطقه مملو از شبه نظامیان بود و به عنوان انبار مخفی مهمات مورد استفاده قرار می گرفت. بعداً گروه ویژه یاد گرفت ، یک مکان حساس نیاز به آتش دقیق داشت. در ادامه این مقاله به اشتراک آموزه ها و روش های به دست آمده در طول جنگ در نجف / کوفه اشاره خواهد شد. همچنین این مقاله شدت، سرعت و محدودیت ها برای به کارگیری نیروهای زرهی در زمین های شهری را نشان میدهد. شبه نظامیان مقتدی صدر در شهر نجف سرعت و تهاجم پیچیدگی های میدان جنگ را درک کنید در مورد نجف و کوفه ، در نظر گرفتن واکنش های سیاسی ناشی از آسیب رساندن به اماکن متبرکه و ایجاد خسارت غیر ضروری در کل برنامه ریزی ها و اجرای آتش در نظر گرفته شد. سربازان به خوبی از تأثیرات ناگهانی صدمه زدن به گنبد طلایی حرم ها و مسجدها یا یک بلوک شهری آگاه بودند. در اصل این حوادث میتوانست، هدف عملیات را به شکست به کشاند. از ابتدا، این محدودیت ها به یک چالش برای فرماندهی تبدیل شدند. از همین رو سربازان براي از بين بردن تهدیدات، سيستم هاي تسليحاتي مناسبي را با اثرات آسیب کم یا بدون هیچ آسیبی به اماکن مقدس و اطراف آن انتخاب كردند. سربازان ونیروهای شرکت کننده در عملیات، اماکن مقدس را در طی فرایند تصمیم گیری نظامی شناسایی کرده و شناختند. آنها با استفاده از حملات دقیق، حملات کشنده یا دور زدن اماکن مقدس عملیات را پیش می بردند. نیروهای آمریکایی در نزدیکی حرم امام علی (ع) برنامه داشته باشید در این میدان نبرد پیچیده ، سرعت ممکن است مهمترین عاملی باشد که فرماندهان وسربازان هنگام تدوین برنامه عملیاتی در نظر می گیرند. اما نباید در این مورد زیاده روی کرد. با پیشرفت عملیات و فشار به نیروها، تجهیزات از دست میروند، سربازان زخمی شده در عملیات از دست خواهند رفت و انرژی نیروها روز به روز در جنگ تحلیل خواهد رفت. حالت نهایی را باید در نظر گرفته شود و برنامه ای متناسب آن شکل بگیرد. در نجف نیروهای ویژه در 3 مورد تمرکز کرده و حملات مداوم را در این موارد ادامه دادند. اولین قدم تمرکز بر شبه نظامیان بود دراین بخش فشارها را باید حفظ کرد، انعطاف پذیر بود و غیرقابل پیش بینی باقی ماند. قدم دوم تمرکز بر روی رهبران است. آنها باید هدف قرار داده شوند یعنی کشته یا دستگیر شوند. برای این کار باید زمان مناسب برای حمله را انتخاب شود. مثلا زمانی که دشمن به رهبران خود به شکل عمومی نیاز دارد. گروه ویژه در روزهای جمعه و زمان نماز جمعه حملات خرابکاری انجام میداد تا حرکت نیروی های صدر بین نجف و کوفه را مختل کند. در دو مورد ، صدر مجبور شد دومین مسئول خود را برای سخنرانی در نماز جمعه به کوفه بفرستد و در یک مورد، گروه ویژه دستیار شخصی مقتدی صدر را دستگیر کرد. واقعیت این بود که گروه ویژه حرکت دشمن را مختل میکرد. به عنوان مثال حدود دو هفته از آغاز درگیری ها، گروه ویژه شروع به هدف قرار دادن فرماندهان برتر شبه نظامیان کرد. وضعیت نهایی نیروهای امریکایی تسخیر شهر بود، اما در طی این روند، متوجه شدند که مستقیماً بر توانایی دشمن برای تحریک، برقراری ارتباط و حفظ ابتکار عمل تأثیر گذاشته می شود، این امر به نیروهای عملیاتی امکان مانور در سراسر منطقه فعالیت را می دهد. در قدم سوم تمرکز بر روی انبارهای تسلیحاتی شبه نظامیان گذاشته شد. نیروهای ویژه به طور مشخص خطوط تأمین و انبار مهمات دشمن را هدف قرار می دادند. در واقع ، این سه مرحله باعث ایجاد درگیری ها در جهات چندگانه شد و شبه نظامیان را مجبور به انتخاب اولویت ها کرد. با مجبور کردن دشمن به انتخاب، ابتکار عمل به دست نیروهای آمریکایی افتاد و دشمن مجبور شد تا برای محافظت از اهداف با ارزش نیروهای خود را تلفیق کند. همین حرکت دشمن باعث شد گروه ویژه برای از بین بردن شبه نظامیان متمرکز شوند. توجه به سربازان و تجهیزات برای سنجش میزان کارآیی سربازان میتوان به فرماندهان دسته و گروهبانان دسته تکیه کرد. در طول نبردهای طولانی شهری توجه به جزئیات میدان نبرد نباید از دست برود. نیروهای نظامی آمریکایی در نجف یک دوره 12 ساعته برای استراحت و بازسازی در اختیار داشتند. یک جدول زمان بندی به دسته ها/نیروها اجازه داد تا عملیات تهاجمی در سطح دسته و همچنین عملیات گروه ویژه را اجرا کنند. کشیش ها و جوخه پزشکی واحدهای نیروهای ویژه، منابع عالی برای تأثیر بر روی عملیات مستمر بر سربازان هستند. دفتر تعمیر و نگهداری و همچنین تکنسین تعمیر و نگهداری گردان در برطرف کردن نیازهای قطعات یدکی ، کیت های مورد نیاز و چرخه تعمیرات مهم هستند. در طول نبرد نجف واحدهای تانکها و دارایی های گروه ویژه، پشتیانی فنی فوق العاده ای دریافت میکردند. درگیری دقیق، آتش کشنده و شکل دادن به میدان نبرد تانک اصلی میدان نبرد M1A1، دقیق ترین سیستم تسلیحاتی نیروی ویژه مسلسل M240 که به شکل هم محور بر روی تانک های ابرامز نصب شده است بسیار دقیق است. تانک ها با مسلسل هم محور میتوانند با ارپی جی زن های دشمن درگیر شوند و با دقت بالا و تخریب پایین در زمین های شهری با اهداف دشمن درگیر شوند. همچنین این تانک مجهز به دقیق ترین و کشنده ترین سلاح یعنی توپ اصلی 120 میلیمتری است. فرماندهان تانک در همان اوایل فهمیدند که شلیک یک گلوله ضد تانک چند منظوره (MPAT) ، یک گلوله ضد تانک شدید النفجار (HEAT) یا یک گلوله ضد موانع (OR) ، بلافاصله آتش دشمن در موانع دفاعی متراکم را به دلیل تأثیرات روانی فوق العاده خاموش میکنند. یک تانک می تواند مهمات خود را به سمت پنجره ها شلیک کنند. در این حالت فقط به یک اتاق آسیب می رساند اما میتواند دشمنان را از بین برده و آسیب جانبی را به حداقل برساند. مهمات توپ اصلی تانک ها میتواند با تجریب دیوار مسیرهای حرکتی جدید برای ورود نیروهای پیاده نظام پیشرو ایجاد کند. مهمات MPAT بر ضد نیروهای پیاده نظام دشمن که در خیابان ها قرار دارند بسیار موثر است. همچنین این نوع مهمات در کنار مهمات OR برای از بین بردن سریع موانع در محیط های شهری بسیار اثر گذار هستند. تیم عملیاتی پس از تجربه اثرات گلوله های کالیبر 0.50 سوراخ کننده زره (API) در زمین های نزدیک شهری، بر سلاح اصلی تانک ( توپ 120م.م) تکیه کردند. گلوله های کالیبر 0.50 سوراخ کننده زره (API)ویرانگر و دقیق هستند اما باعث ایجاد قابل توجهی خسارت جانبی میشوند. به عنوان نمونه در یک رویداد ارپی جی زن نیروهای شبه نظامی در پشت یک مانع آلاسکا مخفی شده بود. موانع الاسکا سازه های بتونی با میلگرد تقویت شده و 12 فوت ارتفاع هستند. خدمه تانک به جای استفاده از توپ اصلی از مهمات کالیبر 0.50 سوراخ کننده زره را به سمت مانع الاسکا شلیک کردند که منجر به کشته شدن ارپی جی زن شد. اما مهمات 0.50 سوراخ کننده زره اثرات جانبی مخربی بر جای می گذارند به عنوان مثال این گلوله ها بدون کاهش سرعت از دیوار چهار تا پنج ساختمان عبور می کنند و اثار تخریبی بر روی سازه های بتونی خواهند داشت. این نوع گلوله ها همچنین مواد قابل اشتعال مانند درختان خرما را شعله ور می کند. علاوه بر مسلسل های نصب شده بر روی برجک تانک، لودر و فرمانده تانک میتوانند با اسلحه های تهاجمی M4 خود از بالای برجک به اهدافی که به تانک نزدیک میشوند تیراندازی کنند. خدمه تانک های آمریکایی چندین بار توانستند با اسلحه های تهاجمی M4 خود شبه نظامیان که از کوچه های مجاور به تانک نزدیک می شدند را سرکوب کنند. تانک ابرامز نیروهای آمریکایی در خیابان های شهر نجف استفاده خدمه تانک های از اسلحه تهاجمی M4 برای درگیری های نزدیک نقش حیاتی تک تیراندازها در جنگ های شهری گردان های تانک فاقد تک تیرانداز هستند. بنابراین در طی نیرد در نجف تک تیراندازهای دوربرد و یا تک تیراندازهای آموزش دیده را از یک گروه سواره نظام سبک ملحق شدند. در شهرهای نجف و کوفه نیروهای امریکایی نمی تواستند به شکل مستقل تک تیراندازها را مستقر کنند. برای استقرار انها ابتدا منطقه وساختمان محل استقرار تک تیراندازها باید پاکسازی شود. همچنین نیروهای پشتیبانی برای خروج تیم تک تیراندازها در دسترس باشد. مدت حضور در محل استقرار و اهداف مشخص برای هر تیم تک تیر انداز به شکل جداگانه و اختصاصی به آنها گفته شود. تک تیراندازها در از بین بردن آرپی جی زن های که در امتداد دیوارهای مسجد یا مناره ها مستقر بودند بسیار موثر بود. تک تیرانداز نیروهای امریکایی در شهر نجف استفاده از هر سیستم رزمی در دسترس در طول جنگ پنج هفته ای دوک ها در شهر نجف و کوفه، گروه های ویژه از گان شیپ AC-130 ، بالگردهای Kiowa Warriors OH-58D مسلح به موشک های هدایت شونده Hellfire و مهمات توپخانه ای 155 میلیمتری و 120 میلیمتری با فیوز های مجاورتی و تاخیری نیز استفاده کردند. هر یک از این تسلیحات هدف خاصی را در برنامه داشتند. نقش AC-130 ها برای سنگرها، ار پی جی زنها در نخلستان ها و فعالیت های مهندسی دشمن بسیار کشنده بود. بعد از چند بار استفاده از AC-130 ، دشمن تصمیم گرفت که تازمانی که این صدای گان شیپ در بالاسرشان در حال گشت زنی شنیده میشود از مخفی گاه های خود بیرون نیایند. در نتیجه نیروهای امریکایی از این مزیت استفاده کردند تا دشمن را به داخل مخفی گاه های خود برگردانند تا نیروهای زمینی اجازه مانور نزدیک بیشتری داشته باشند. در روش دیگر استفاده از AC-130 ، نیروهای آمریکایی آن را دور از نقطه درگیری آماده نگه میداشتند. در حالی که یک پهپاد در حال رصد موقعیت بود بعد از شناسایی دشمن توسط پهپاد، AC-130 به محل فراخوانده می شد تا دشمن را سرکوب کند. بالگردهای Kiowa Warrior یک سکوی تسلیحاتی خارق العاده است. هنگام مسلح شدن به موشک های هدایت شونده Hellfire به فرماندهان اجازه میدهد تا با اهداف سخت درگیر شوند. علاوه بر این، پهپاد های مسلح هنگامی که دشمن در اطراف مناطق شهری در حال جا به جایی می باشد گزینه مناسبی است. در طی یکی از آخرین نبردهای گروه ویژه، یک وانت مجهز به خمپاره انداز 82 میلی متر در حال اجرای اتش به سمت نیروهای آمریکایی توسط پهپاد شناسایی شد. پهپاد هدف را تعقیب کرد و در شرایط مناسب خمپاره انداز و وانت را در یک فرصت مناسب، بدون هیچ خسارت جانبی نابود کرد. بالگرد Kiowa در عراق آتش هویتزرهای خودکششی پالادین M109A6 برای نیروهای امریکایی حیاتی بود. نیروهای امریکایی انواع مهمات را بر علیه شبه نظامیان استفاده کردند. با ادامه روند درگیری ها دشمن روشهای خاص خود را برای درامان ماندن در برابر گلوله های شدید النفجار سنتی پیدا کرد. دشمن در داخل ساختمان ها یا در امتداد سقف اهداف حساس و متبرکه باقی می ماندند. دشمنان در پشت بام ساختمان ها و موقعیت خمپاره اندازهای دشمن در نزدیکی ساختمان های با مهمات توپخانه ای مجهز به فیوز مجاورتی ازبین میرفت. در یک مورد شبه نظامیان مسلح در طبقه دوم یک ساختمان در یک طرف رودخانه مانع پیشروی نیروهای امریکایی می شدند. شش گلوله توپخانه ای مجهز به فیوز تاخیری به موضع دشمن شلیک شد که باعث نابودی آنها و ادامه پیشروی نیروهای آمریکایی را به دنبال داشت. در ابتدا درگیریها نیروهای امریکایی از ترکیب بالگردهای Kiowa OH-58D مجهز به نشانه گذاری لیزری به همراه مهمات توپخانه ای M712 Copperhead هدایت لیزری برای تخریب سنگرهای در خیابان های باریک و نخلستان ها استفاده کردند. در این روش با تمرین بیشتر نیروها، به فرماندهان اجازه می دهد تا ازادی حرکت بیشتری خصوصا در محورهای جانبی داشته باشند. گروه ویژه همچنین فرصتی برای استخدام یک نیروی ضد تروریستی عراقی پیدا کرد که عملکرد آنها بسیار چشمگیر بود. فعالیت های اطلاعاتی دشمن انها را متقاعد کرده که نیروهای ائتلاف وارد مساجد نخواهد شد. نیروهای ائتلاف هم وارد مسجد نشدند بلکه نیروهای ضد تروریسم عراقی وارد عملیات پاکسازی مساجد شدند. در یکی از عملیات ها در مساجد 5 سرباز تنگفدار دشمن کشته و تسلیحاتی مانند AK47 ، ارپی جی و خمپاره نداز کشف و ضبط شد. تأثیر آتش غیر کشنده برای هرگونه نبرد جدایی ناپذیر است. گروه ویژه در نجف و کوفه به خوبی برای این امر مجهز شده بود. یک تیم روانشناختی تاکتیکی (TPT) ، دو تیم امور مدنی (CA) ، دو تیم سگ های مهاجم/ بمب یاب ، مهندسان و چندین منبع رسانه ای مجهز شده بود. تیم های TPT و CA قبل از وقوع فجایع در مرحله عملیات به نام "فاز کاهشی" به محل های شهری برای ارزیابی احساسات عمومی و جمع آوری اطلاعات در مورد آسیب های جانبی ارسال می شدند. تیم سگ های مهاجم/ بمب یاب در هر عملیاتی مانند شناسایی انبارهای تسلیحاتی مخفی، شناسایی موقعیت های شلیک خمپاره انداز، مورد استفاده قرار گرفتند. مهندسین نیز در زمینه حفاظت از پایگاه های عملیات خط مقدم، ایستگاه های پلیس عراق و دیگر اهداف بسیار حساس وارد عمل میشدند. نیروهای ویژه همچنین از مهندسین برای بازیابی موانع جرسی استفاده شده توسط دشمن در کنار خندق ها استفاده می کردند همجنین انها خندق های کنده شده توسط دشمن و خطوط درگیری را پر می کردند. از آنجا که رسانه ها جامعه بین المللی را هدف قرار می دهند و رده های بالاتر از فرماندهی را خوشحال نگه میدارند باید با آنها هممانند عضوی از یک خانواده رفتار شود. اطلاعات ارائه شده قبل و بلافاصله پس از عملیات توسط رسانه ها تعیین می کرد که داستان یک عملیات چقدر موفقیت آمیز بوده است. به طور معمول ، فرمانده نیروی وِیژه به طور خلاصه عملیات، تصویر کلی عملیات و اهداف پیش رو را برای رسانه ها ، شرح میدهد. خبرنگارن سوار بر یک خودرو نظامی (M1114 یا M113) توسط یک گروهان همراهی میشود. پس از پایان یافتن درگیری، مصاحبه ای برای توضیحات بیشتر مانند خلاصه ای از اتفاقات رخ داده و شرح ماجرا انجام میشود. در برخی موارد فرماندهان در طول درگیریها باید در میدان نبرد حضور یابد برای اطمینان از اینکه مطبوعات پیش فرض های خودشان را منتقل نکنند. در همه موارد، برخورد با احترام بامطبوعات باید با عزت و احترام باشد. فرماندهی جنگ عنصر فرماندهی وارد میدان می شود! در مناطق شهری ، فرماندهان دریافتند که برای تجسم میادین نبرد شهری ، باید کاملاً در وسط درگیریها باشند. فرمانده می تواند با قرار گرفتن در مرکز تصمیم گیری، شدت و سرعت پیشروی ها را بسنجند. این امر پیامدهایی دارد و فرماندهان برای آشنایی با این روش به مدتی زمان نیاز دارند. در نجف این روش با موفقیت به کار گرفته شد. بدون ارتباطات هرگز! تمام فرماندهان باید در مناطق شهری حضور داشته باشند –حتی فرماندهان گردانهای زرهی- در حالی که روی زمین قرار دارید بدون داشتن ارتباطات گرفتار می شوید و فوراً درک موقعیتی و اطلاعات ارسال شده در شبکه فرماندهی و فرماندهان دسته را از دست می دهید . قانون اول) شبکه فرماندهی، شبکه فرماندهی است! وظیفه اصلی شبکه فرماندهی تسهیل گفتگوی بین فرماندهان است. مرکز عملیات تاکتیکی (TOC) به‌روزرسانی‌های اطلاعاتی لازم را رصد می‌کند و موارد لازم را ارسال می‌کند یا ورود عوامل ضرب کننده رزمی (combat multipliers) را اعلام می‌کند. افسر اجرایی گردان، افسر آموزش گردان و فرمانده گردان برای ادامه گفتگو در مورد جنگ نیاید از شبکه فرماندهی استفاده کنند. قانون دوم) در طول درگیری ها، مشاهده و حضور فیزیکی فرمانده در میدان نبرد به پایداری نیروها کمک می کند. این مورد به اندازه ای که ممکن است تصور شود واضح نیست - بر اساس تجربه کسب شده در نبردهای نجف، این یک مهارت است که باید تجربه شود. نقش یک فرمانده که در طول مبارزات حضور و فرماندهی را انجام میدهد بسیار سخت تر آن چیزی است که در طول اجرای شبیه سازی یا آموزش در مراکز آموزشی رزمی نشان داده میشود. فرماندهان باید از نظر ذهنی قبل از مبارزه آماده باشند تجسم کنند که کجا می‌خواهند بر روی میدان نبرد تأثیر بگذارند، سپس در صورت تغییر آتش دشمن، آتش خودی را تنظیم کنند. اعتماد به نفس و رفتار هرگز به فرماندهان یا سربازان خود شک نکنید. به تجهیزات و توانایی کل تیم رزمی برای حفظ سیستم های رزمی در جنگ اطمینان داشته باشید. با هدف تمرین کنید و با پایبندی به آنچه کار می کند موفق شوید. قرمانده ای که در میدان نبرد مدیریت خرد (Micromanagement) می کند باعث ایجاد نتایج فاجعه باری خواهد شد. به فرماندهان زیردست اجازه دهید نقشه خود را در ارتباط با فکر فرماندهان بالاتر توسعه و اجرا کنند. توانایی های زیردستان خود را بشناسید این چیزی است که با گذشت زمان توسعه می یابد. فرماندهان در حال حاضر یک راه حل 80 درصدی در مورد چگونگی واکنش فرماندهان زیردستان در شرایط استرس زا دارند. میدان نبرد نشان می دهد که آنها چگونه به موفقیت یا از دست دادن یک سرباز واکنش نشان می دهند. این دانش را یاد بگیرید و در مبارزات به کار ببرید. یک فرمانده تهاجمی ممکن است زمانی که موفقیت در بخش او به سرعت به دست می‌آید بیش از حد جلو بزند و کل میدان نبرد را نمی‌بیند. یک فرمانده حتی ممکن است در صورت از دست دادن یک سرباز یا وسیله نقلیه مردد شود واز پیش روی دست بکشد، بدون اینکه تاثیر این تاخیر بر واحدهای مجاور را درک کند. بیشتر این مسائل باید در تمرینات و رزمایش ها تسلیحات ترکیبی گروه ویزه بررسی شود. اما فرمانده گروه ویژه در نهایت تصمیمات خود را بر اساس درک نزدیک از توانایی ها و محدودیت های زیردستان خود اتخاذ خواهد کرد. سه درس مهم از جنگ نجف که در نبردهای آینده قابل اجرا خواهد بود. فرماندهان و افسران ابتدا باید با در نظر گرفتن یک جدول زمانی واقع بینانه برای دستیابی به وضعیت نهایی، یک برنامه مبارزاتی تهیه کنند، سپس سرعت یا پیشروی مورد نیاز برای حفظ نبرد را تجسم کنند. باید به پتانسیل رزمی توجه شود، که به شکلی عمدی به کار گرفته شود. سیستم های رزمی ارتش ایالات متحده بی همتا هستند. هر سیستم دقت را اعمال می کند و زمانی که به درستی با کمی ابتکار به کار گرفته شود، مرگبار می شود. در نهایت، فرماندهان جنگی همه چیز را با هم ترکیب می کنند. از نظر فنی و تاکتیکی فرماندهان و سربازان ماهر و متخصص برنده روز هستند، اما آنها خستگی ناپذیر نیستند و اشتباه خواهند کرد. یک فرمانده باید دائماً کارآمدی سربازان و فرماندهان خود را بسنجد، دانشی که از طریق تجربه و اعتماد به دست می‌آید. جنگ در نجف یک ماجرای شدید و خونین بود. نبرد پنج هفته ای دوباره تأیید کرد که سربازان و فرماندهان آمریکایی بهترین ها در جهان هستند، با بهترین تجهیزات و دکترین دقیقاً همین است، دکترین! مهمتر از همه، جنگ نجف ثابت کرد که تجهیزات زرهی همچنان ماندگار است و یک نیروی کشنده در زمین شهری است. منبع: مجله Armor - شماره March- April 2006 نقل با ذکر نام میلیتاری بلامانع است
  2. 4 پسندیده شده
    با سلامی گرم و دوباره به دوستان عزیز میلیتاریست. مقدمه - پس از پایان‏‬ موفقیت‌آمیز عملیات ثامن‬ ‏الائمه، در مورخه هفتم مهر سال ۱۳۶۰ پنج تن از فرماندهان رده بالای ارتش و سپاه، جهت تقدیم گزارش این عملیات به محضر امام خمینی (ره) عازم تهران می‌شوند. به این منظور، یک فروند هواپیمای سی ۱۳۰ با چهل نفر سرنشین و ۲۷ مجروح و ۳۲ تن از شهدای عملیات ثامن‬ ‏الائمه از فرودگاه اهواز به مقصد تهران به پرواز در آمد. اما این هواپیما که گفته شد برای ارائه گزارش جنگ به مرکز، از اهواز رهسپار تهران بود، در ۳۰ کیلومتری فرودگاه مهرآباد در جنوب غربی کهریزک دچار سانحه شد و سقوط کرد و آتش گرفت. از میان ۶۷ سرنشین و ۹ نفر خدمه پروازی آن، تنها ۱۹ نفر جان سالم به در بردند. [ویکی پدیا انگلیسی آمار تلفات این سانحه را 80 نفر اعلام نموده که احتمالا شهداء حمل شده در این هواپیما را نیز جزء قربانیان این سانحه محسوب کرده است که مسلما این آمار غلط است] پنج تن از فرماندهان ارشد ایرانی ؛ سرلشکر «ولی‌الله فلاحی» جانشین (کفیل) رییس ستاد مشترک ارتش، «یوسف کلاهدوز» قائم مقام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، سرهنگ « سید موسی نامجو» وزیر دفاع و نماینده امام در شورای عالی دفاع و فرمانده دانشکده افسری، سرهنگ «جواد فکوری» فرمانده نیروی هوایی و وزیر سابق دفاع و مشاور در ستاد مشترک ارتش و «محمد جهان‌آرا» فرمانده سپاه پاسداران خرمشهر ، از سرشناس ترین شهدا و جان باختگان این سانحه و این پرواز بودند. کشته‌ شدن این تعداد از فرماندهان عالی‌رتبه ایران چنان پرهزینه بود که گفته شد ستاد فرماندهی جنگ را مدتی دچار خلاء فرمانده و تغییر معادلات جنگ کرد. از جمله گفته شد که به دلیل این ضایعه، عملیات آزاد سازی خرمشهر برای ماه‌ها به تاخیر افتاد. رمزگشائی از سانحه سقوط هرکولس فرماندهان (بخش اول) عکس تزئینی است و ارتباطی با این سانحه ندارد پیام امام خمینی (ره) امام خمینی (ره) به مناسبت وقوع سانحه هوایی و به شهادت رسیدن جمعی از فرماندهان ارتش در پیامی چنین فرمودند: گزارش روزنامه های اطلاعات و جمهوری اسلامی روزنامه اطلاعات روز هشتم مهر ۱۳۶۰ در خبری نوشت: روزنامه جمهوری اسلامی دو روز بعد از حادثه اسامی ۴۱ تن از افرادی که در این حادثه شهید یا مجروح شده بودند را به چاپ رساند. این روزنامه نوشت: شهید محمد جهان آرا ؟؟؟ روزنامه اطلاعات دو روز بعد فهرستی از شهدای احتمالی حادثه سقوط سی- ۱۳۰ منتشر کرد که تعداد زیادی از اسامی آن با فهرست روزنامه جمهوری اسلامی مشترک بود اما نکته قابل توجه در هر دوی این فهرست‌ها این بود که نامی از شهید محمد جهان‌آرا در میان نبود. رادیو و تلویزیون نیز همچون مطبوعات که آن زمان بیشتر اخبارشان متأثر از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری بود، اشاره‌ای به نام فرمانده شهید سپاه خرمشهر نکرد. این سکوت خبری ادامه داشت تا حوالی چهلم شهدای سقوط که سپاه پاسداران در بیانیه دعوت به مراسم چهلمین روز شهادت سرنشینان سی ۱۳۰ در مدرسه فیضیه قم در کنار نام ۴ فرمانده شهید ارتش و سپاه به نام شهید محمد جهان‌آرا نیز اشاره کرد. در بیانیه سپاه پاسداران که در روز ۱۸ آبان ماه منتشر شد، آمده بود: صد در صد مشکوک !!! ناخدا «هوشنگ صمدی»، فرمانده تکاوران دریایی مدافع خرمشهر که گفته می شود «قرار بود با این هواپیما به تهران برود» ، علت سقوط آن را «شلیک پدافند خودی» توصیف کرده است: «محمدعلی شریف‌النسب»، از فرماندهان ارتش در دوران جنگ این واقعه را «صد درصد مشکوک» عنوان کرده و گفته بود : نورالدین کیانوری دربارهٔ علل مرگ سرلشکر فکوری، اتفاقی بودن سانحه هوایی را صراحتاً زیر سؤال برد و دست «عوامل دشمن» را در کار دید. ابوالحسن بنی صدر نیز در مصاحبه‌های مختلف سقوط این هواپیما را کار خود حکومت می‌داند و معتقد است هواپیما بی‌دلیل در آسمان منفجر نشده‌است. بابک تقوائی «اشیاء نورانی [بشقاب پرنده] ناشناس» را عامل سانحه هرکولس فرماندهان می داند : ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران در رابطه با سقوط هواپیمای حامل فرماندهان ارشد، در همان روز اعلام حادثه، یعنی ۳۹ سال پیش در بیانیه‌ای اعلام کرد: ولی با وجود گذشت نزدیک به چهار دهه از سقوط هواپیمای سی۱۳۰ ارتش، ابهامات و دلیل واقعی سقوط این هواپیما همچنان نامعلوم است. علت سقوط هواپیمای سران نظامی ایران هرچند درباره دلایل سقوط هواپیمای سی -۱۳۰ ارتش در هفتم مهر ۱۳۶۰ همچنان ابهام وجود دارد و روایت‌های گوناگونی از واقعه بیان شده است اما روایت کمک خلبان این پرواز از دیگر احتمالات بیشتر مورد توجه واقع شده است. محمود خرم‌دل که از حادثه جان سالم به در برده است، چند سال قبل دراین‌باره به ماهنامه صنایع هوایی گفت: فکوری ابتدا به کابین خلبان آمد و با چراغ قوه سعی کرد که مشکل را برطرف کند و بعد برای باز کردن دستی چرخ‌ها رفت. چنین احساس می‌شد که فکوری فهمیده‌است مشکل فراتر از قطع برق است. از آنجا که فرمان هواپیما تریم شده بود هواپیما با سرعتی آهسته و به‌طور افقی به سمت زمین در حرکت بود. به همین دلیل هواپیما در بیابان فرود آمد. از آنجا که یکی از چرخ‌ها قفل نشده بود، هواپیما به یک سمت خم شده و روی زمین کشیده شد. کمک خلبان با باز کردن پنجره از هواپیما خارج شد و لحظاتی بعد هواپیما با ۸۰۰۰ پوند سوخت منفجر گردید. ۴۵ دقیقه بعد یک بالگرد برای کمک به بازماندگان حادثه به محل آمد. سرهنگ صولتی سر خلبان پرواز نیز می‌گوید «علی صولتی» ، خلبان هواپیمای سی۱۳۰ که از سانحه سقوط جان سالم به در برده بود، همچنین گفته است: سرهنگ علی صولتی ،خلبان این پرواز در گفتگو با یکی از خبرگزاری ها روایت خود از این سانحه را بیان کرد خلبان سی۱۳۰ ارتش به نقل از یک سرگرد خلبان شکاری که در زمان حادثه در منطقه «مهرآباد» تهران در ماموریت بوده است، می‌گوید: در گزارش بررسی سانحه هواپیمای سی-۱۳۰ عیناً آمده است که آن‌چنان که از سخنان خرم‌دل و گزارش ماهنامه صنایع هوایی برمی‌آید کادر پرواز در زمان سقوط «می‌دانسته‌اند» [؟؟؟] که موتورها را از دست داده‌اند با این حال توانسته‌اند هواپیما را بر زمین بنشانند. این در حالی است که این فرود، ده‌ها کشته برجای گذاشته است که درباره آمار بالای آن دلیل دیگری مطرح است. به گفته برخی مسئولان اینکه تابوت‌های حامل شهداء عملیات ثامن‌الائمه که در انتهای هواپیما قرار داشت با سرعت بسیار بالا به سمت جلو پرتاب شده بود آمار شهدای این پرواز را بالا برده بود. این روایت بعدها منجر به این شد که حمل تابوت به این شکل در هواپیماهای ترابری ممنوع شود. ادامه دارد ... توضیح ضروری : در این مطلب سعی کرده ایم که در ابتدا تمامی مطالب و احتمالات مرتبط با سانحه سقوط هواپیمای حامل فرماندهان را بررسی کنم و سپس با رجوع به گزارش تیم‌های بررسی سانحه ایرانی و پاکستانی با بیان علت اصلی این سقوط ، به حرف و حدیث های مطرح شده در این باره [حداقل در میلیتاری] خاتمه دهیم. شایان ذکر است که در این بررسی و گردآوری ها ، «برخی از مطالب عنوان شده در این 3 پست» از منابعی مورد استناد قرار گرفته اند که بخاطر مواضع غیرقابل دفاع این منابع امکان ارائه لینک صفحات وجود ندارد و گذاشتن لینک صفحات این منابع برخلاف مصلحت و صلاح میلیتاری می باشد. (در واقع درست است که مطالب بکار گرفته شده در این تاپیک ، مورد حاشیه سازی ندارند؛ اما چون سایر مطالب این صفحات مورد قبول بنده و عموم کاربران و مدیران میلیتاری نیست، به مصلحت ندانستم که به عنوان منبع، لینک ارجاع به صفحات این منابع را در میلیتاری ثبت کنیم) پ.ن : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. .
  3. 2 پسندیده شده
    علم بهتر است یا ثروت یا مدرک؟؟ چند سالی هست که این موضوع انشا که همیش جوابش علم بود به مناقشه ای بین مردم تبدیل شده است مردمی که به دنبال علم در دانشگاه ها می روند ولی پشیمان از راه رفته به این سوال می اندیشند بی انکه چیزی به جز یک مدرک دانشگاهی داشته باشند بخشی از یک سخنرانی مثالی واقعی ولی تامل برانگیز در این زمینه میزند که از بسیاری از توضیحات زیباتر است لینک ویدیو خلاصه: در یک شرکت خصوصی به دنبال نیرو بودیم یک دکترا برق از دانشگاه تهران برای مصاحبه آمد، با کلی مقاله و دو کتاب ولی فاقد توانمندی گفتار و بیان، فاقد توانایی کار با نرم افزار بویژه نرم افزار مربوط به رشته تخصصی اش و با کلی فخر فروشی بابت مقاله و کتاب هایش نفر دومی آمد با لیسانس برق از دانشگاه ازاد گناباد همون اول نظر بر رد این فرد بود ولی در مصاحبه مشخص شد که دارای 4 سال سابقه کار با زیمنس در پاکستان است مسلط به زبان آلمانی و انگلیسی و اشنا به چندین نرم افزار که آنها میخواستند متاسفانه بخش آموزش در مملکت ما ضعیف شده است و مدرک گرایی و تولید مقاله جای عملگرایی را گرفته است و این موضوع باعث تربیت دکترهایی با مقاله های زیاد و معتبر ولی فاقد مهارت کاربردی شده است. جواب های حضرت علی در مورد این سوال که علم بهتر است یا ثروت لینک متاسفانه در کل اینترنت یک کاریکاتور خوب در این زمینه نبود و هرچه بود در تایید برتری ثروت بر علم بود این موضوع نشان می دهد امروز مدرک گرایی معادل علم شده است و همین اشتباه برای مردم فرضیه برتری ثروت بر علم بدیهی کرده است. از نظر بنده حقیر علم بهتر از ثروت است و ثروت از مدرک بهتر است. ------------------------- ممنون میشم بحث حکومت و نژاد ها که بعد از مقاله تفرقه بینداز و حکومت کن شروع شد و ربطی به موضوع تاپیک نداره رو به تاپیک مرتبط تر منتقل کنیم با تشکر @MR9
  4. 2 پسندیده شده
    جزئیاتی از سامانه ی مجید: سامانه مجید شامل برد 8000 متر و ارتفاع هدف تا 6000 متر و زمان آمادگی برای شلیک 3 ثانیه می باشد و موشک مورد استفاده در سامانه مجهز به جستجوگر اپتیکی و از نوع تصویرساز حرارتی است به واسطه این روش هدایت موشک سامانه مجید قابلیت "شلیک کن-فراموش کن" دارد. در فیلم منتشر شده از عملکرد سامانه هم شاهد برخورد مستقیم موشک به هدف هستیم ولی موشک سامانه مجید دارای مواد منفجره نیز میباشد. با توجه به تعداد محل‌های اتصال الکتریکی (کانکتور) قابل مشاهده روی پرتابگر، تعداد نهایی آن روی سامانه به 8 تیر می رسد. در مورد رادار سامانه هم اعلام شده رادار کاشف99 با سامانه‌های مجید و نواب توانایی لینک شدن دارد. این رادار توان کشف 300 هدف شامل ریزپرنده‌ها تا برد 12 کیلومتر و نیز توان کشف موشکهای کروز با سرعت تا 2 ماخ در برد 30 کیلومتر با سطح مقطع راداری 0.1 مترمربع را دارد.
  5. 2 پسندیده شده
    بخش سوم و پایانی : نکته جالبی که می بایست در جریان این قضیه مورد توجه قرار گیرد ، این است که تصمیم ناتو برای استفاده از دارایی های غیر نظامی ( تجاری ) مستقر در فضا برای افشای دخالت روسیه در اوکراین ، چندان برای شرکت DigitalGlobe بدون هزینه نبود ، چنانکه پس از انتشار این تصاویر ، شرکت فوق کاهش ارتباط تجاری با روسیه به میزان 14.5 میلیون دلار ( در مقایسه با دوره زمانی قبل از آن که ارزش دلاری 23 میلیون دلار را نشان می داد ) را تجربه کرد که شامل تحریم فروش تصاویر به مشتریان غیر دولتی روسی نیز می شد ، هر چند این مساله در نهایت تاثیری بر ادامه روند ارائه خدمات به روسها نداشت . در این زمینه ، شاید مهمترین استناد مطرح شده از سوی مدیر اجرایی DigitalGlobe برای استفاده از تصاویر تهیه شده توسط این شرکت توسط ناتو و ایالات متحده ، استقرار آتشبارهای راکت انداز در خاک روسیه برای انهدام اهداف نظامی در خاک اوکراین بود ،اما این ادعای مطرح شده ، قابل اثبات نبود ولی به شکل ناخوشایندی موجبات از میان رفتن منابع درآمدی شرکت در روسیه در پی انتشار این تصاویر توسط ناتو بود . این واقعه نشان داد که منافع تجاری شرکتهای غیر دولتی ارائه کننده خدمات ماهواره ای به محض قرار گرفتن در یک موقعیت بحرانی منحصر بفرد سیاسی ، سریعا" به خطر خواهد افتاد . در این میان ، روسیه تنها متضرر استفاده از داده های ماهواره ای غیر نظامی محسوب نمی شود ، چنانکه تصاویر تولید شده توسط شرکت DigitalGlobe این امکان را برای دستگاه رسانه ای غرب فراهم آورد تا به شکل منظم ، روند توسعه نظامی ارتش چین را زیر نظر بگیرند . اندیشکده ها و مخازن فکر امنیتی مستقر در اروپا و ایالات متحده ، بدقت و با وسواس بسیار زیاد ، جزییات ساخت آخرین جنگنده های چینی را برحسب تعداد و نوع تا ایجاد ایستگاه های جدید رادار را براساس اطلاعات استخراج شده از این تصویر به شکل مستمر دنبال می کنند . در نتیجه ، این اعتقاد که روند توسعه نظامی ارتشها در دنیای امروز ، بطور کامل در معرض دید عموم مردم قرار دارد ، بتدریج به یک باور رایج در آمده و این نیز به نوبه خود معضل تضاد تکثیر تولید کنندگان تصاویر ماهواره ای با وضوح بالا با منافع ایالات متحده را پدید آورده است. سناریوهای محتمل : با پیش فرض قراردادن تجارب و داده های پیشین ، تاثیر وجود حسگرهای فضاپایه بر عملیات صورتبندی های زرهی ارتش ایالات متحده را می توان در دو حوزه جغرافیایی کره شمالی و خطوط تماس در شرق اروپا ( بالتیک / لهستان ) جستجو نمود . این دو سناریو ، واحدهای رزمی متخاصم را با قابلیتهای متنوعی از حضور سامانه های تصویربرداری فضاپایه روبرو می نماید . در جبهه شرق اروپا ، روسیه با داشتن پتانسیل های مشخص ، سومین کشور دارای ماهواره های فعال در مدار ، پس از ایالات متحده و چین می باشد ، ضمن اینکه توانایی پرتاب های فضایی این کشور نیز می بایست بطور کامل مورد توجه قرار گیرد . در مقابل ، کره شمالی تا حال حاضر ، فاقد قدرت طراحی ، تولید و پرتاب ماهواره به شکل بومی می باشد . با این وصف ، در میان سناریوهای طراحی شده برای این دو جبهه ، عوامل مختلفی بر ماهیت عملیات در فضا و تاثیر آن بر روند عملیات زمینی ، قابل بررسی است . از طرفی ، ارتش روسیه ، با دراختیارداشتن قابلیت های شناسایی و نظارت بومی ، موقیعتی را فراهم آورده که بدان اجازه می دهد تا به شکل دائم ، موقعیتهای استقرار و تحرکات واحدهای نظامی ارتش ایالات متحده را رصد کرده و دنبال نماید . از آنجایی که دولت فعلی ایالات متحده ، "فضا" را یک منطقه جنگی به مانند هوا ، زمین و دریا در نظر گرفته ، می توان چنین پیش بینی نمود که این احتمال وجود دارد که اقداماتی بلحاظ ماهیتی "فعال" برای ازمیان بردن یا خنثی نمودن پتانسیل سنجش از دور فضا پایه رخ دهد . بنابراین ، با فرض اینکه ارتش ایالات متحده در زمان بحران ، از توانایی لازم برای محروم کردن روسها از قابلیت رصد واحدهای ارتش این کشور بواسطه ماهواره های شناسایی برخوردار بوده و این مساله ممکن است به نخستین جنگ با پیامدهای فوق العاده ویرانگر برای هر دو طرف تبدیل گردد ، می توان چنین نتیجه گرفت که حتی با اجرای این چنین اقداماتی ، باز هم ارتش روسیه ، پتانسیل رصد خود را حفظ خواهد نمود ، چرا که با حمله ناتو به ماهواره های روسی ، حمله به دارایی های فضایی کشور ثالثی نظیر چین ، صورت نخواهد گرفت و بطور طبیعی ، شرکتهای چینی بسرعت قابلیتهای فضایی خود ، در حوزه هایی نظیر فروش عکس ، پهنای باند ارتباطی و سایر قابلیتهای در دسترس فعلی و آینده را در اختیار روسها خواهند گذاشت . خبر ناگوار برای ایالات متحده در چنین شرایطی این است که به شکل متقابل دارایی های فضایی ایالات متحده و ناتو در فضا بسرعت تهدید شده و در صورت ازکار افتادن آنها ، احتمالا" پشتیبانی موثری برای جایگزینی وجود نخواهد داشت . با این حال ، کره شمالی ، نمونه متفاوتی در مقایسه با روسیه بشمار می آید . از آنجایی که این کشور هیچ دارایی مستقر در مدار بعنوان هدفی مشخص برای مهاجم احتمالی یا قابلیت آفندی شناخته شده ای برای حمله به ماهواره های نظامی آمریکایی در اختیار ندارد ، به تقریب میتوان گفت که در صورت بروز بحران ، احتمالا درگیری نظامی در فضا رخ نخواهد داد . در سناریوی طراحی شده فعلی ، کره شمالی با اجرای یک عملیات غافلگیرکننده ، به کره جنوبی حمله می کند ، چین مستقیم وارد نشده و قطعنامه سازمان ملل نیز با محکوم کردن کره شمالی ، فروش هرگونه داده های ماهواره ای را به مانند عراق سال 1991 ممنوع خواهد نمود . اما پیش بینی ها نشان میدهد که بسیار بعید خواهد بود که چین یا روسیه به پشتیبانی از کره شمالی ادامه نداده و همکاری خود را با این کشور بطور کامل قطع نمایند . علاوه براین ، بر خلاف صحنه نبرد در اروپای شرقی ، که ناتو احتمالا بخش عمده ای از توان داده ماهواره ای تجاری ایالات متحده را نیز در اختیار خواهد داشت ، ماهیت عملیات نظامی در شبه جزیره کره به صورتی است که این توان احتمالا وارد عمل نخواهد شد ، هر چند عدم ورود مستقیم کشورهای ثالث به درگیری ، به انها اجازه می دهد تا روند فروش اطلاعات در قالب تصاویر ماهواره ای را به کشورهای درگیر ادامه داده و بصورت منبع باز ارزشمندی از اطلاعات دقیق تبدیل شوند . هر چند ، چنین پشتیبانی اطلاعاتی ارزشمندی می تواند اجرای یک عملیات آبخاکی بزرگ نظیر اینچون ( 1950) را به امری غیر ممکن تبدیل سازد ، چرا که وجود اطلاعات برخط ( ON-LINE) سطح غافلگیری ارتش مدافع را به کمترین حد ممکن کاهش خواهد داد . اما در این میان ، یک عامل در هر دو سناریوی مطرح شده میتواند تمام پیش بینی ها و احتمالات را به روندی متفاوت تبدیل کند . به اعتقاد تحلیلگران نظامی ، هر دو سناریوی مطرح شده در نقاطی از جهان مورد بررسی قرار گرفته اند که بلحاظ آب و هوایی متغییر بوده و این احتمال وجود دارد که در زمان درگیری نظامی ، فرصت استفاده ازحسگرهای فضاپایه ، هرگز ایجاد نشود . بنابراین ، تنها بخشی از آینده نگری فوق الذکر ممکن است درست پیش بینی شده باشد . حتی با وقوع چنین شرایطی ، در حالی که تصاویر مبتنی بر حسگرهای الکترو -اپتیکال ممکن است بدلیل شرایط آب و هوایی نامناسب نتوانند عملکرد مناسبی را به نمایش گذارند ، اما حسگرهای فضایی که به رادار جستجوی روزنه ساختگی ( SAR) مجهزهستند ، ممکن است شرایط بازی را بطور کامل دگرگون نمایند . این مساله ، یعنی ایجاد پتانسیل تصویر برداری در همه گونه شرایط آب و هوایی تا همین اواخر ، یکی از چالش های فنی بود که حتی عملکرد ماهواره های تجاری را تحت تاثیر خود قرار میداد . اما این وضعیت بسرعت تغییر نمود و شرکتهای غیر دولتی مستقر در ایتالیا ، فنلاند ، کانادا در آستانه خرید و اعزام ماهواره های مجهز به SAR به مدار زمین قرار دارند . استقرار چنین ماهواره هایی در مدارزمین رصد زمین را تنها به 12 ساعت در روز محدوده نمی نمود و طبیعتا" این فرآیند هم ، نیازبه قراردادن سخت افزارهای فوق در مدارهایی که مسیر حرکت آن بسمت یک هدف مشخص می بایست به گونه ای تعیین می گردید که در نزدیکی نیمه روز (ظهر ) به فراز آن رسیده تا سایه عوارض روی زمین به حداقل ممکن کاهش پیدا کند، را ازمیان می برد . غافلگیری ممکن نیست !! مجموع شواهد فوق الذکر ، ناظران نظامی را به این نتیجه رهنمون می سازد که گسترش سامانه های فضاپایه نظارتی یک تاثیر بسیار مهم بر روند طراحی عملیاتی را برجای گذاشته و آن امکان ناپذیر نمودن کاربرد اصل غافلگیری در رزم است ، اگر چه چنین استنتاجی ، بدون نقص نیز نیست . بدین معنی که برخی کارشناسان نظامی بر این اعتقاد قرار دارند که گسترش سامانه های نظارتی فضا پایه ، گرچه امکان مشاهده تحرکات نظامی را در زمان واقعی فراهم می کند ، اما اینکه موجبات بی فایده شدن پنهانکاری و فریب در عملیات نظامی را پدید می آورد ، بدون شک یک تحلیل اغراق آمیز خواهد بود . به اعتقاد اینان ، اگر چه آرایش صورتبندی های بزرگ زرهی را دیگر نمی توان از چشمان کنجکاو مستقر در فضا پنهان نمود ( همانطور که درعراق سال 1991 و 2003 انجام شد ) و اینکه رشد سریع فناوری به جایی رسیده که قابلیت تصویر بردار با وضوح بسیار بالا امکان پذیر شده است ، اما با وجود صدها ماهواره در مدار زمین ، بازهم مــــحدودیتهایی در زمان هربار گذر از فراز صحنه عملیات رزمی برای این سیستم ها وجود دارد . علاوه براین ، سامانه های زمین پایه در خصوص دریافت و پردازش این داده ها برای کاربرد موثر درمیدان نبرد ، با محدودیتهای قابل توجهی روبرو هستند ، بدین معنی که همیشه میان عکس برداری ، انتقال داده ها ، دریافت و تجزیه و تحلیل تصاویر تاخیری بوجود می آید که این نیز به نوبه خود بر تصمیم گیری میدانی تاثیر خواهد گذاشت ، هر چند پیش بینی هایی وجود دارد که این پنجره زمانی از 24 ساعت فعلی میان برداشت عکس و استفاده از اطلاعات آن به کمتر از 8 ساعت در طول دهه آینده کاهش می یابد . """" در نتیجه ، حتی اگر استفاده از اصل غافلگیری در سطح عملیات امکان پذیر نباشد ، هنوز کاربرد موثر این اصل در سطح تاکتیکی یک واقعیت انکار ناپذیر است """"""""" گذشته از تاثیر رصد فضایی بر کاربرد اصل غافلگیری در حوزه عملیاتی ، این مساله پیامدهای مختلفی برای واحدهای زرهی نیز در بر، دارد . پیامد نخست ، همانطور که در سطور پیشین مورد بحث قرار گرفت ، وجود یک پنجره اطلاعاتی کوچک برای کاربرد اصل غافلگیری در سطح تاکتیکی است . در نتیجه این امر ، واحدهای شناسایی – رزمی با دراختیار داشتن سازمان رزم مناسب ، می توانند با تشخیص نقاط ضعف و قوت خطوط دفاعی حریف ، بخصوص مواردی که دشمن بدلیل عدم در اختیار داشتن چنین قابلیتی ، ازآنها مطلع نیست ، از آنها برای تضمین موفقیت خود استفاده نمایند . با این وصف ، این وضعیت ، نیازمند سازماندهی صورتبندی رزمی جدید و متناسب با صحنه نبرد ، اما در امتداد سازمان رزم قدیمی است تا در این قالب ، توان رزم به شکل معقولی افزایش پیدا کند . پیامد دومی که براین مساله قابل پیش بینی است ، کوتاه شدن زمان برای تمرکز واحدهای زرهی برای استفاده موثر از اصل غافلگیری خواهد بود و با توجه به این امر که عناصر مدافع ، در نبردهای آینده مسلح به تسلیحات کشتار جمعی خواهند بود ، فرماندهان واحدهای آفند کننده می بایست برای چنین صحنه هایی ، از پیش برنامه ریزی کرده و علاوه برآن ، به دستاوردهای محدود ، اما تضمین شده ، قانع شوند . در این ارتباط می توان چنین تحلیل نمود که ارتشها به جای اجرای یک عملیات بزرگ برای ازمیان بردن سازمان رزم عناصر مدافع ، احتمالا برحسب نیاز صحنه نبرد ، برنامه ریزی کاملی برای طراحی عملیات رزمی در مقیاس کوچک ولی مستمر خواهند داشت تا با اجرای ضربات متعدد ، حریف را از حالت تعادل خارج سازند . این طراحی رزمی خاص برای صحنه نبرد متعارف میتواند یک امتیاز مثبت برای ارتش مهاجم باشد ، چرا که نخست اهداف نظامی محدود در طرح آفند تعریف شده و دوم اینکه این اهداف محدود بلحاظ اهمیت راهبردی که خواهند داشت ، می توانند بدون تشدید درگیری نظامی و گسترده شدن جنگ ، اهداف سیاسی مورد نظر را تحقق بخشند . نتیجه گیری : فرضیه اصلی بحث ، بر این مساله پایه گذاری شده که کارشناسان رزم زرهی و فرماندهان یگانهای تانک می بایست آگاهی و احاطه کاملی بر تاثیر عملیاتی نظارت سامانه های شناسایی داشته و برای جذب این تاثیرات از آمادگی کامل داشته باشند . تئوری فوق براین اعتقاد است که در صحنه عملیات رزمی فعلی ، یک پنجره زمانی بسیار کوچک وجود دارد که درآن واحدهای زرهی می توانند بدون نگرانی از شناسایی شدن توسط دشمن ، حتی با وجود برتری هوایی ، متمرکز شده و دست به عملیات تهاجمی زنند . از سویی دیگر ، فرماندهان نیز می بایست محدودیتهای فعلی را پذیرفته و آمادگی خود برای طراحی عملیات با سازمان و توان رزم فعلی و متعاقبا" دستیابی به موفقیتهای محدود را به شکل دائم حفظ نمایند . به همین سبب پیش بینی می شود که اجرای مانور برای واحدهای نظامی در مقیاس "سپاه " و "لشکر" به مانند آنچه که در سال 1991 و 2003 با رعایت کامل اصل غافلگیری صورت گرفت ، مجددا" قابل تکرار نباشد ، اما این بدان معنا نیست که طراحی مانور دیگر اهمیت چندانی در جنگ ندارد ، بلکه ماهیت جنگ در آینده ، درست برعکس این تصور است . واحدهای نظامی در صحنه نبرد درآینده ، تحت تسلط کامل مفهوم " اطلاعات" می بایست در عین افزایش توان رزمی ، از سرعت کافی برای تمرکز این توان و اعمال آن برای شکست حریف استفاده نموده ، دستاوردهای بدست آمده را بسرعت تثبیت کنند و این بطور دقیق ، کاری است که واحدهای زرهی به شکل منحصر بفردی قادر به انجام آن هستند . پی نوشت : 1- بن پایه 2- نویسنده : سرهنگ دوم ، براد تاونزند 2-استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی در انجمن میلیتاری ، براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی " منوط به ذکر دقیق منبع است . امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند .   برگردان به پارسی ، اختصاصی برای بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ( MILITARY.IR) مترجم : MR9
  6. 2 پسندیده شده
    عملیات گریف*   با آغاز زمستان در جبهه های غربی آلمان نازی تصمیم گرفت تا با تهاجمی به سمت آردنن در بلژیک، منایع لجستیک متفقین را از آنها بگیرد. در این بین آلمان ها برای پیشبرد اهداف خود در بلژیک نقشه ای طرح ریزی کردند تا نیروهای آمریکایی را فریب بدهند. ایده ی آلمانها به این شکل بود که به علت برفی بودن محیط نبرد، نیروهای متفقین در شناسایی نیروهای خودی از دشمن به مشکل برخواهند خورد. پس آلمان ها از فرصت استفاده کردند و تجهیزاتی شبیه به ادوات متنفقین ساختند. در یکی از این طرح ها،  با ایجاد تغییراتی در تانک های پنتر آن را به یک ضد تانک ام 10 تبدیل کردند. برای ایجاد این تغییرات ابتدا ورق های فلزی  روی برجک پنتر جوش داده شد و گنبد فرماندهی در تانک پنتر حذف شد تا برجک شبیه ضد تانک ام 10شود. همچنین ورق های اضافه ای روی زره جلوی بدنه پنتر نصب شد تا شیبی مشابه ضد تانک ام 10 ایجاد شود. زره های اضافه مشابه ضد تانک ام 10 در بخش های عقبی و کناری بدنه نصب شد. رنگ بدنه نیز همانند تانک های آمریکایی سبز یک دست رنگ آمیزی شد و علامت ستاره ی سفید روی برجک و جلوی بدنه همانند تمامی تانک های آمریکایی نقش بست. اسم این تانک Ersatz M10 ( به معنی ام 10 تقلبی) گذاشته شد. در طرحی دیگر قرار بود ضد تانک های Stug III به توپ خودکششی ام 7 متفقین تبدیل شوند. تمامی تجهیزات تقلبی به تیپ زرهی 150 اس اس آلمان تحویل داده شد. این تیپ زرهی بسیارعجیب و متفاوت با دیگر تیپ های زرهی آلمان بود. چون در تیپ زرهی  150 تمامی تجهیزات زرهی تیدبل به نمونه های آمریکایی شده بودند یا از تجهیزات غنیمتی متفقین تشکیل شده بودند تا در عملیات در بلژیک دشمن را غافلگیر کنند. تجهیزات این تیپ شامل15 تانک، 20 خودروی زرهی، 20 توپ خودکششی/ضد تانک، 100 جیپ، 40 موتور سیکلت و 120 کامیون بود که همگی شبیه تجهیزات متفقین شده بودند. حتی تعدادی از سربازان در این تیپ به زبان انگلیسی صحت می کردند و لباس های سربازهای متفقین را بر تن داشتند. البته برای شناسایی این تیپ به وسیله نیروهای آلمان نشانه های مخصوصی در نظر گرفته شد مثل : استفاده از یک مثلث زرد رنگ در عقب بدنه خودروها، گذاشتن نشانه های به رنگ آبی و صورتی بروی کلاه خود سربازان و استفاده از مشعل های رنگی قرمز و یا آبی در شب. زمان آماده سازی این تیپ فقط 6 هفته بود که فرماندهی آن را  اتو اسکورتسنی ( رهبر عملیات بلوط برای نجات موسولینی) بر عهده داشت. تیپ زرهی 150 در 10 دسامبر ماموریت یافت تا حداقل دو پل که بروی رودخانه میوس بلژیک را تصرف کند. تیپ به شکل 3 گروه جداگانه به سمت پل ها حرکت کرد. عملیات آنها در اغاز باعث سردرگمی نیروهای آمریکایی شد.بعد از انجام این ماموریت به تیپ دستور داده شد تا شهر ملمودی را پاکسازی کند. اما نیروهای آمریکایی که فرار کرده بودند گزارش پیشروی های نیروهای آلمانی را دادند در نتیچه توپخانه متفقین موقعیت تیپ زرهی 150 را با آتش سنگین گلوله باران کرد. به همین دلیل سربازان آلمانی که از حمله توپخانه متفقین زنده ماندند به سرعت عقب نشینی کردند و تیپ زرهی 150 از هم پاشید. در این بین فرمانده تیپ اتو اسکورتسنی مجروح شد. بعد از پایان جنگ جهانی دوم در سال 1947 افسران تیپ زرهی 150 که زنده به دست متفقین افتاده بوند از جمله اتو اسکورتسنی به علت نقض قوانین جنگ و پوشیدن لباس های نیرو های متفقین در نبرد آردنن در بلژیک متهم شناخته شدند و به اردوگاه اسرای جنگی منتقل شدند. البته بعد از مدتی تمامی افسران این تیپ تبرئه شدند و همگی آزاد گشتند.علت تیرئه شدن افسران این بود که مدارکی دال بر اینکه نیرو های انگلیسی نیز در طول جنگ برای فریب دشمن لباس آلمانها را می پوشیند یافت شد.        تجهیزات تیپ زرهی 150 اس اس برای فریبن دشمن         تانک Ersatz M10   ضد تانک های Stug III تیپ زرهی 150   خودرو نیمه شنی Sd kfz 250   فرمانده پر آوازه ی آلمانی اتو اسکورتسنی که فرمانده تیپ زرهی 150 اس اس نیز بود   ================================================================================== عملیات گریف کد آلمان ها برای تهاجم به آردنن  بود.
  7. 1 پسندیده شده
    وقتی چشم ها محصور جادو می شود فرق بین واقعیت و فریب غیر ممکن است در بازار شعار معرفی وجود دارد که می گوید " تبلیغات همه چیز هست و همه چیز تبلیغات" پیرو صحبت ها و پیشرفت های ترکیه نکته ای به نام تبلیغات و ارائه محتوا وجود دارد که خیلی از بحث ها رو تحت تاثیر قرار می دهد یک ارائه خوب می توان یک جنس بد را چند برابر قیمت ارزش گذاری کند و یا یک جنس خوب را نابود کند در مورد ترکیه تبلیغات به عنوان یک ابزار مهم به خوبی استفاده شده است بازوی اصلی تبلیغات بروشور و تصاویر و کارهای گرافیکی است که تنها در نمایشگاه نفت و گاز تهران بصورت محدود این گونه ارائه را مشاهده کردم و این جای تاسف دارد که چرا ما در بحث ارائه محصولات اینگونه ضعیف عمل می کنیم کیفیت تصاویری گرفته شده از محصولات کاملا حرفه ای و در سطح بسیار بالایی قرار دارد کار گرفیکی و تصحیح در تصاویر مشهود بوده و پای کارها و محتواهای بعدی است فایل بروشورهای تولید با کیفیت بالا در اینترنت و منابع ترکی یافت می شود و مشخصا کار گرافیکی خوبی روی انها صورت گرفته است از نظر روانشناسی هم روی بروشورها کار شده است و کاری جذاب تولید شده است. اما اگر کمی دقت کنیم شیوه تولید گرافیک بهتر درک می شود مثال 1 بمب های مارک که هوشمند و هدایت لیزری شده اند تصویر اصلی تصویر بروشور شده مثال 2 بمب های مارک که هدایت لیزری شده اند از نوع دیگر تصویر اصلی از یک بمب در نمایشگاه گرفته شده و بعد از کارهای گرافیکی در قالب بروشور استفاده شده است. بروشور http://firatcams.com/portfolio/roketsan/ https://www.roketsan.com.tr/wp-content/uploads/2019/07/july2016.pdf تصویر های بروشوری از یک حالت بمب، در هر دو تصویر هواپیماها متفاوت ولی بمب ها یکسان هستند مثال 3 پهباد ساخت ترکیه AKSUNGUR تصویر اصلی ابتدا حذف پس زمینه و بعد تصاویر گرافیکی که از این تصویر بیرون آمده است مثال 4 پهباد دیگر ترکی AKINIC اصل تصویر که کمی کار گرافیکی برای نشان دادن اجزا به آن اضافه شده است ولی اصل عکس پهباد و پس زمینه ثابت مانده است بعد از حذف پس زمینه پوستر ها ایجاد شد حالا برای من یک کار این شکلی از محصولات ایرانی بیاورید؟ در حوزه های دیگر و غیر نظامی آیا کار گرافیکی خوبی پیدا می کنید؟ در اروپا وآمریکا بیش از 50 سال هست که کار گرافیکی و تغییر در عکس انجام می شود و این موضوع در مجلات نظامی و غیرنظامی و... مشهود دیده می شود کار گرافیکی افراد ناآشنا و عادی را به راحتی فریب می دهد و تنها کسانی که اصالت کار را بشناسند می توانند تشخیص دهند چه میزان حقیقت پشت تصویر وجود دارد اما سوال دوم چرا در کشوری مثل ترکیه و اروپا و امریکا اینطور بر تبلیغات کار شده و سواد تبلیغاتی خود را بالا برده اند ؟ ولی در ایران و روسیه چنین چیزی به هیچ عنوان رشد نکرده است؟ سواد تبلیغاتی را که جستجو می کند؟ آیا بازار انحصاری و عدم رقابت سبب آن است؟ باتشکر از زحمات جناب @MR9 پیشنهاد می کنم تاپیکی با مضمون "ارائه محتوا و کار گرافیکی در صنایع نظامی" ایجاد بشه تا بشه بصورت یکپارچه کارهای انجام شده و اصول و مثال های کار تبلیغاتی در اون بحث بشه
  8. 1 پسندیده شده
    بسم الله الرحمن الرحیم بررسی اواکس A100 روسیه جدیدترین محصول روسیه قادر به جمع اوی سیگنالها ، انجام وظیقه به عنوان پست فرماندی و حملات جنگ الکترونیکی می باشد. اولین نمونه A-100 Beriev نخستین پوراز خود را انجام داد این تواپیما قرار است به عنوان جدیدترین AWACS روسیه عمل کند. روسیه امیدوار است اولین نمونه عملیاتب این هواپیما را تا سال 2020 تحویل بگیرد. علاوه بر گنبد بزرگی که برای قرار گیری رادار در این نمونه وجود دارد نکتخ قابل توجه برای این هواپیماوجود انبوه انتن ها است که بخش های قابل توجهی از بدنه هوایپما را رار گرفه اند. که نشان می دهد شرکت سازنده( شرکت هواپیمایی متحد یا UAC) تلاش گسترده ای جهت تبدیل این هواپیما به یک پست فرماندهی و کنترل ، جنگ الکترونیک و سیستم جمع اوری سیگنال انجام داده. در 18 نوامبر 2017 نمونه اولیه اواکس A-100 اولین پرواز خود را از مجتمع علمی و هوانورد تاگانروک (Taganrog Aviation Scientific and Technical Complex) وافع در نزدیکی دریای آزوف در بین روسیه و اکراین انجام داد.UAC از یک هواپیکای Il-76MD-90A برای انجام این آزمایش پرواز استفاده کرد. که به طور خاص A-100ll نامیده میشود. هدف این پرواز تست ایرودینامیکی آنتن ها و ادوات نصب شده روی هواپیما بوده. همچینین در این پرواز عملکرد رادار و سایر سیستم های این هواپیما هم مورد بررسی قرار گرفت. این طرح به منظور جایگزینی اواکس های A-50M و A-50U Mainstay طراحی شده. آواکس a-50u آواکس َa-50 یوری بوریسوف، معاون وزیر دفاع روسیه در مارس 2017 در مورد این هواپیما گفت: (( این طرح یکی از اولویت های برنامه روسیه هست )). همچنین وزیر دفاع روسیه در سپتامبر 2016 اعلام کرد این طرح بگون های توسعه پیدا کرد که از تمام مشابه های خارجی برتر خواهد بود. UAC در یک بیانیه مطبوعاتی اعلام کرد که هدف اصلی از ساخت این هواپیمای جدید شناسایی هم زمان اهداف هوایی و سطحی در برد دور و شناسایی موشک های کروز کم پیدایی که در ارتفاع پایین پرواز می کنند و هواپیماهای رادار گریز است . همیچنین این سیستم قادر است با در نظر گرفتن تهدیدات در زمین ، دریا و هوا جنگنده های خودی را به سمت انها هدایت کند. از بهبودی های صورت گرفته در این طرح نسبت به طرح A-50 استفاده از رادار Vega Primier در این هواپیما هست . رادار Vega Primier به صورت دستی در آزیموت و به صورت الکتریکی در ارتفاع اسکن را انجام می دهد. این سیستم قادر است اهداف هوایی را در برد 370 مایلی ( حدود 550 کیلومتری) و اهداف دریایی را در فاصله 250 مایلی ( حدود 380) میلومتری شناسایی کند. (رادار Vega Primier نسل جدید رادارهای ارایه فازی هست که قابلیت سرعت اسکن سریعتر و انجام همزمان چند کار تشخیص ، ردیابی و هوایت موشک را همزمان می توانند انجام دهد) وجود هواپیمایی با این قابلیت ابزاری منعطف برای مناقشات در دریای بالتیک و دریای سیاه در اختیار ارتش روسیه قرار می دهد. همچنین توانایی ارتش روسیه را در رهگیری موشک های کروز کم پیدا به نحوه گسترده ای بهبود می بخشد. هواپیماهای A-50 قبلا جهش بررسی هواپیماهای مورد حمایت ائتلاف امریکا به سوریه رفته اند گفته شده در سال 2015 نیروی هوایی روسیه اعلاف کرده که ترکیب آواکس های A-50 و میگ 31 تونسته در یک ازمایش موشک های کروز kh55 را شناسایی و منهدم بکنند. استفاده از A-100 آسانتر و ارزانتر از A-50 هایی است که از بدنه های قدیمی ایلیوشن 76 استفاده می کند. موتورهای جدید PS-90 که به تعداد 4 تا در این هواپیما استفاده میشود مصرف سوخت کمتر و عمر بیشتری دارند و به همراه قابلیت سوختگیری این هوایپا ایجازه پرواز طولانی مدت به این هواپیما می دهد. علاوه بر این هواپیمای جدید دارای تجهیزان ایونیک سیستم های مدیریتی و تجهیزات جدید برای کاهش بار خدمه و اپراتورهای سیستم می باشد. هواپیمای IL-76MD دارای یک کابین با نمایشگرهای بزرگ چند منظوره و سایر امکانات برای سهولت عملکرد خلبان هست بررسی دقیق نمونه اولیه A-100 تعداد تغییرات و ویژگی های چمشگیر را نسبت به A-50 نشام میدهد. وجود تعداد زیادی آنتن در جلو بدنه ، محل جمع شدن چرخ ها و در سراسر دم و همچینین گنبدهای ارتباطی ماهواره ای برای یک ماموریت هشدار اولیه و کنترل هوابرد غیر ضروری به نظر می رسد. معمولا هواپیماهای جمع اوری سیگنال و یا رله رادیویی این نوع پیکربندی را دارند. بررسی این تجهیزات نشان میدهد که احتمالا روسیه نقش های مختلف و یا حتی انجام جنگ الکترونیک را برای اون در نظر گرفته. رسانه روسی RT در آگوست 2016 گزارش داد (( این هواپیما داری سیستم پیشرفته برای پردازش سیگنال و قابلیت جنگ الکترونیک هست . طبق گزارش ها A-100 ممکن است به عنوان یک مقر فرماندهی پرواز هم برای ارتش استفاده شود.)) یک مرکز فرماندهی هوابرد تاکتیکی که قادر به انتقال سریع مقادیر زیادی اطلاعات لبن هواپیما و سربازان روی زمین است، می تواند توانایی روسیه را برای استقرار سریع و پشتیبانی از عملیات در مکانهایی که زیر ساخت های کافی برای ارتباطات وجود ندارد افزایش دهد. و مانند یک گره ارتباطی عمل کند و به سرعت بخشیدن جریان اطلاعات بین فرماندهان و یگان های عملیاتی مختلف کمک کند. در حال حاضر هواپیماهای IL-80 و IL-82 و TU-214 در ارتش روسیه قادر با اینکار هستند اما این هواپیماها فقط قادر به انجام عملیات ارتباطی هستند اما A-100 قادر به شناسایی و مدیریت میدان جنگ نیستند . هواپیماهای IL-80S و TU-214SR به طور خاص برای استفاده از رئیس جمهور و نزدیکترین مشاوران رئیس جمهور برای زمان حملات اتمی ساخته شده اند. این هوایپماها مشابه E-4B Nightwatch ایالات متحده عمل می کنند. نیروی هوایی روسیه دارای ناوگان هوایی جنگ الکترونیک بزرگ اما پیری هست . این هواپیماهای عمدتا IL-20 , IL-22 هستند که مربوط به دوران شوروی هستند. این هوایپماها به همراه A-50 در سوریه به ارتش بشار اسد کمک کردند تا گروههای شورشی را پیدا کنندو با انها درگیر شوند. هواپیمای ایلیوشن 20 هرچند روسیه برنامه داشته که TU-214 جایگزین این هوایپماهای قدیمی شوند اما روسیه تا به حال فقط دو فروند از این هواپیماها را تونسته تولید کند و آنها را به تجهیزات جاسوسی سیگنال ، رادارهای تصویر برداری و دوربین های چند طیفی مجهز کند. بعد از اولین پرواز A-100 روزنامه داخلی وزارت دفاع اعلام کرد که برنامه هایی برای استفاده از این طرح برای کنترل هواپیماهای بدون سرنشین وجود دارد. از انجایی که روسیه برای هواپیماهای بدون سرنشین خود به کنترل دید خطی متکی هست ، این امر می تواند به طور چشمگیری برد و دامنه عمبکرد پهبادهای روسیه را افزایش دهد. نیروی های روسیه قبلا از پهبادها در اکراین و روسیه برای شناسایی اهداف ، تنظیم اتش توپخانه و ارزیابی پیامدهای حملات توپخانه و تسلیحات هوایی دریایی و زمینی استفاده کرده است . با این قابلیت هواپیمای A-100 می تواند این هواپیماها را به عمق بیشتری از خاک دشمن ببرد. و به فرماندها اجازه انجام ماموریت های پیشرفته تر و پیچیده تر را در عمق خاک دشمن بدهد. استفاده از سیستم های جنگ الکترونیکی این امکان را به A-100 می دهد که بتواند عملیات ردیابی ، نظارت و مشدود کردن رادارهای دشمن و یا رله های ارتباطی آنها را انجام دهد. از طرفی استفاده از تکنولوژِ AESA رادار Vega Premier این امکان را می دهد که بتواند با کنترل امواج و تمرکز پرتوهای الکترومغناطیسی بتواند رادارهای دشمن و با سیستم های ارتباطی آنها را دچار اختلال کند تمرکز روز افزون ارتش روسیه روی جنگ الکترونیک و حملات سایبری و اطلاعاتی این امکان را به ارتش می دهد که بتواند سیگنال های ناوبری دشمن را دچار اختلال یا جعل کند و هم بتواند حملات سایبری و انتشار پیامهای جعلی را در بین نیروی های دشمن انجام بدهد. tu-214 این قابلیت‌ها به راحتی می‌تواند به نیروهای روسیه اجازه دهد تا عملیات نظامی دشمن را مختل کنند، سردرگمی ایجاد کنند یا روحیه سربازان را تضعیف کنند. وقتی صحبت از حملات به شبکه جی‌پی‌اس می‌شود، این امر می‌تواند نه تنها بر توانایی نیروی نظامی ایالات متحده برای ناوبری تأثیر بگذارد، بلکه بر توانایی آنها برای احساس اطمینان در استفاده از مهمات هدایت شونده دقیق تاثیر می گذارد. نیروی هوایی روسیه درحدود 100 فروند هواپیمای il-76 در اختیار دارد. در گذشته تلاش شده با تبدیل برخی از این هواپیماها به حمل بمب از انها استفاده شود هر چند تاثیر این اقدام مشخص نیست اما داشتن توانایی برای تبدیل این هواپیماها به پلت فرم های جنگ الکترونیکی و یا اطلاعاتی به میران بسیار زیاد مفیدتر می تواند باشد. نیروی هوایی ایالات متحده کیت های مدولار در اختیار دارد که میتواند هواپیماهای سی 130 را به نقشهای جنگ الکترونیکی و یا شناسایی تبدیل کند . برای روسیه هم این روش یک روش کم هزینه برای در اختیار داشتن هواپیماهای تخصصی هست در زمانی که اصلی ترین مشکل روسیه کاهش بودجه نظامی هست. با در نظر گرفتن همه این به نظر می رسد رادار Vega Premier بخش کوچکی از قابلیت هایی هست که روسیه برای هواپیمای A-100 در نظر گرفته است و برنامه اصلی روسیه توسعه و تست سیستم های نظامی پیشرفته روی این هواپیما برای استفاده روی سایر هواپیماهای هست منبع1 منبع 2
  9. 1 پسندیده شده
    مقدمه : با اولین شلیک موشک وی-2 به قلب فضا در اکتبر 1942 ، عرصه جدیدی به صحنه نبرد اضافه شد ، با این حال توسعه فناوری نظامی در فضا را میتوان عاملی موثر در ایجاد تغییرات شگرف در ماهیت رزم مانوری بحساب آورد . تغییر صحنه عملیات نظامی در فضا ، همزمان با کاهش قابل توجه و ناگهانی درهزینه های مربوط به دسترسی به مدارهای ماوراء جو و همچنین توسعه سریع ماهواره های کوچکتر و ارزان تر برای ایجاد مجموعه حسگرهای پایش عملیات نظامی ، قابلیتی فراتر از ماهواره های بزرگتر و گران قیمت تر را در اختیار ارتش ها ، نسبت به گذشته ، قرار خواهد داد . سرعت شگرف این تحولات و پیامدهای قطعی آن بر عملیات رزمی در آینده موضوعی است که جامعه کارشناسان رو به گسترش فضایی در سازمان های نظامی تلاش می کند تا قبل از ایجاد تهدید ، فرآیند توسعه این قابلیتهای جدید در حوزه فضایی را درک کرده و تغیرات سازمانی ناشی از این امر را بخصوص در حوزه جنگ مانوری مورد بررسی عمیق قرار دهد . با توجه به این موضوع پراهمیت ، قابلیتهای فضا پایه موجود تاثیر قابل توجهی را بر تاکتیکهای رزم زرهی مدرن در دو سطح تاکتیکی و عملیاتی برجای گذاشته است. از یکسو ، ارتباطات راه دور ، دسترسی به شبکه های مخابرات نظامی ، استفاده گسترده از سامانه موقعیت یابی جهانی (GPS) و درنهایت مخابرات رمز گذاری شده ، سرفصل های مهم این حوزه بشمار آمده و از سویی دیگر نیز کاربرد این پتانسیل در حوزه هایی با اهمیت کمتر نظیر عملیات ضد شورش نیز امکان پذیر گردیده است ،اما پرکاربردترین ماموریت محوله به حسگرهای فضاپایه را می توان در جنگ سرد و ماهواره های مجهز به حسگرهای مادن قرمز برای تشخیص زمان شلیک موشکهای بالستیک و همچنین رهگیری گونه های بالستیک تاکتیکی بر علیه واحدهای زمینی جستجو کرد . در مجموع ، برای یک آینده قابل پیش بینی ، قابلیتهای فوق الذکر ، البته در پهنای باند بیشتر و دقت افزون تر همچنان به پشتیبانی از عملیات رزمی ادامه خواهند داد . با این وصف ، یکی از مهمترین پیشرفتهایی که فناوری فضایی برای افزایش عملکرد مطلوب واحدهای زرهی پدید آورده ، قابلیت استفاده از تصاویر ماهواره ای در زمان واقعی (near-real-time satellite imagery) بخصوص بر علیه دشمنی است که از این پتانسیل محروم است . غافلگیری با ضربه به جناحین : از یک نظر ، نقطه شروع استفاده از حسگرهای فضاپایه را می توان با آغاز جنگ نخست خلیج پارس که در جریان آن ، واحدهای ارتش ایالات متحده با ایراد یک ضربه شدید به جناحین یگانهای عراقی ، مدافعان را غافلگیر نموده و بسرعت بر آنها غلبه نمودند، همزمان دانست . ارتش عراق که تحت حملات شدید هوایی قرار داشت ، ناگهان با ضربه غافلگیرکننده واحدهای زرهی ائتلاف در جناحین خود روبرو شد که این موجبات یک فاجعه نظامی را برای سرفرماندهی ارتش بعث فراهم آورد . اما نکته اصلی در این مساله نهفته بود که موفقیت این مانور ، مدیون چند عامل مهم ، از جمله فناوری های جدید بخدمت گرفته شده ، بود . از یکسو ، سامانه مکان یاب جهانی (GPS) تازه به دنیای فناوری نظامی وارد شده بود و به یگان های رزمی اجازه میداد تا در صحنه عملیاتی باز ( صحرا ) با دقت بیشتری دست به عمل زنند و از سویی دیگر به فرماندهان ائتلاف ، بخصوص رسته آماد و پشتیبانی ( لجستیک ) امکان می داد تا بدون نگرانی از آتش دشمن ، ذخیره سوخت و سایر سامانه های لجستیکی را بدون آنکه نیازی به هزینه کرد بیش از اندازه منابع داشته باشند ، موقعیت یابی و مستقر سازند . با این وجود ، شاید مهمترین عامل موفقیت در افزایش و تاثیر گذاری واحدهای ائتلاف در این جنگ را می توان در پتانسیل این نیرو در محرمانه نگاه داشتن نقل و انتقالات و به معنای تخصصی ، "تحرک" این یگان ها از دید نیروهای عراقی دانست . فرماندهان ائتلاف با ایجاد پایش شدید هوایی ، مسیر هرگونه اجرای عملیات شناسایی هوایی از سوی ارتش عراق را مسدود نمودند ، چرا که حتی اجرای یک سورتی ( پرانه ) پرواز شناسایی از سوی نیروی هوایی عراق در ارتفاع ، برد و گستره مشخص می توانست نیات ارتش ائتلاف را در حوزه محورهای عملیات آفندی ، افشاء کرده و متقابلا" ارتش عراق قادر می ساخت تا با تغییر سازمان رزم واحدهای خط مقدم خود ، تدابیر مناسبی برای حفظ جناحین خود از ضربه زرهی مهاجمان ، بیاندیشد. در این میان ، برخی تحلیلگران براین اعتقاد قرار دارند که حتی در صورت اطلاع ارتش عراق از محورهای عملیاتی ائتلاف ، بسیار بعید بود که توان رزمی کافی برای جلوگیری از موفقیت نزد مدافعان ، موجود بوده باشد ، اما یقینا" دستیابی به اطلاعات ، هر چند محدود و مختصر ، می توانست هزینه پیروزی را برای مهاجمان ، افزایش دهد . در واقع ، بسیار بعید به نظر می رسد که ضربه کاری و موفقیت خیره کننده ارتش ائتلاف ، که بر قابلیتهای فضاپایه ، قرار داشت و صورتبندی بسیار بزرگتر مدافع را فریب داد ، بدون این ستون اصلی ، قابل تکرار باشد . شیوه اجرای مانور توسط واحدهای رزمی درمقیاس گروهان و گردان که به هردلیلی ممکن بود از صورتبندی اصلی جدا شوند را می توان با تدبیر درست ، جبران نمود ، اما بدون وجود نظارت دائم بر صورتبندی اصلی ، دستیابی به موفقیت در چنین صحنه های از منازعه ، تقریبا" امکان پذیر نبود . از سویی دیگر، نیروی هوایی ایالات متحده بدلیل ماهیت ماموریت خود ، گرچه پتانسیل زیادی برای ایجاد برتری هوایی محلی و جلوگیری از اجرای عملیات شناسایی توسط هواگردهای سرنشین دار یا بدون سرنشین در اختیار داشت ، اما واضح بود که فاقد توانایی جلوگیری از عبور ماهواره های دشمن از فراز منطقه نبرد بوده و این به معنای یک شکاف عمیق دربکارگیری اصل غافلگیری توسط فرماندهان محسوب می گردید . به معنای روشن تر ، درصورت برخورداری عراق از قابلیتهای فضاپایه ، بطور قطع ، ضربه قاطع طوفان صحرا ، هرگز قابلیت اجرایی شدن پیدا نمی نمود . به همین دلیل ، تکثیر گسترده ماهواره های سنجش از دور که می بایست بستر لازم برای تولید تصاویر دقیق ماهواره ای در اندازه ها و کیفیتهای متفاوتی را پدید آورد ، پارادایم " پشتیبانی فضایی " و به تبع آن ، تاثیر حسگرهای فضا پایه بر ماهیت رزم مانوری را به صورت چشمگیری دچار دگرگونی عمیقی نموده است . سامانه مکان یاب جهانی راست : 1990 چپ : آزمون های اولیه 1978 با این وصف ، ارتش ایالات متحده تا همین اواخر ، به استفاده از تصاویر ماهواره ای در عملیات رزمی چندان تمایلی نداشت ، چرا که تاثیر آن را در سطوح تاکتیکی و عملیاتی ، ناکافی ارزیابی می نمود ، به همین دلیل صرفا" تعداد مشخص و محدودی از ماهواره های تصویر برداری مستقر در مدار لئو (LEO) که قابلیت تصویر برداری از بخش های محدودی از کره زمین را ارائه می کردند ، در اختیار این نیروها قرار داشت ، در حالی که برخلاف ماهواره های مستقر در مدار ژئوسنکرون (GEO) که نسبت به زمین در نقطه ثابتی قرار دارند ، ماهواره های مدار لئو (LEO) در ارتفاعی میان 250 تا 400 مایلی مستقر هستند که هر 90 تا 120 دقیقه ، یکبار به دور زمین چرخیده و به همین دلیل انعطاف پذیری بیشتری به ماهواره های موجود در ارتفاع 22300 مایلی که تقریبا" سرعت چرخشی مشابه با سرعت چرخش سیاره داشته و با کمی اغراق ، نسبت به خط استوا ، روی نقطه ثابتی قرار دارند ، به کاربر ارائه می کنند . با این وصف ، علیرغم مزیتهای بی شمار ، ماهواره های مستقر در مدار GEO برای اجرای عملیات تصویر برداری تاکتیکی غیر مفیدترین ابزار بشمار می آید ، به همین دلیل ماهواره هایی که برای نظارت بر صحنه عملیات رزمی به فضا ارسال میشوند ، عمدتا" در مدارهای پایین تر قرار داده می شوند و به همین دلیل نیز در هر زمان ، صرفا" می توانند بخشی از سطح زمین را مورد شناسایی قرار دهند . بطور طبیعی ، جایگیری در ارتفاع مداری پایین در کنار هزینه های مرتبط با تولید و اعزام این سخت افزارها به فضا ، سودمندی تاکتیکی محدودی را فراهم می کند ، چرا که صرفا" امکان تصویر برداری یک محدوده کوچک را در روز فراهم می نماید . پی نوشت : 1- ادامه دارد ................. 2- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی در انجمن میلیتاری ، براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی " منوط به ذکر دقیق منبع است . امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند . برگردان به پارسی ، اختصاصی برای بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ( MILITARY.IR) مترجم : MR9
  10. 1 پسندیده شده
    دروغ و کتمان واقعیت در ارتش تروریستی امریکا بعد از حادثه هواپیمای اکراینی و ان خیمه رسانه ای بر سر نیروهای مسلح ما، موضوع میزان کتمان واقعیت در نیروهای مسلح در سراسر جهان مطرح شد. برخلاف انتظار رسانه ای، نیروهای امریکایی در اعلام دیر هنگام حقیقت و گاها تلاش برای تغییر واقعیت سابقه بدی دارند برای این منظور چند مثال تلفات در عین الاسد زیر فشار بودیم تا حمله ایران به عین الاسد کوچک نشان داده شود! بخش هایی از گزارش CBS در رابطه با حمله موشکی به عین الاسد:این بزرگترین حمله موشکی به نیروی‌های آمریکایی در تاریخ بود/سربازان برای کوچک نشان دادن جراحات زیر فشار بودند تا از تنش با ایران جلوگیری شود و ترامپ زیر سوال نرود!واست ترامپ و پنتاگون هر گونه تلفات در حمله موشکی ایران به عین الاسد کتمان شد لینک اولین مصاحبه ها مبنی بر عدم تلفات لینک مصاحبه های اخیر و تلفات و صحبت از اسیب های مغزی ناشی از موج انفجار و عدم پذیرش این تلفات و اعطای جانبازی به سربازان اسیب دیده بمباران زن و بچه های سوری توسط هواپیماهای امریکایی روزنامه نیویورک تایمز روز شنبه گزارش داده است که ارتش آمریکا حملات هوایی سال ۲۰۱۹ در سوریه در جریان نبرد با داعش که به مرگ ۶۴ زن و کودک منجر شد و احتمالا جنایت جنگی است را پنهان کرده است. لینک از بی بی - سی حمله پهپادی به خودرو یک خانواده در نزدیکی فرودگاه افغانستان تردید درباره آخرین حمله پهپادی آمریکا پیش از خروج از کابل حمله پهپادی آمریکا به خودرویی در کابل در واپسین روزهای حضور این کشور در افغانستان بار دیگر خبرساز شده است. ارتش آمریکا مدعی حمل مواد منفجره در این خودرو بوده است. نیویورک‌تایمز اما روایت دیگری از این حمله دارد. بعد ها پنتاگون تایید کرد که خودرو غیرنظامی بوده است لینک از خبرگزاری دویچلله 1 و افشا قضیه لینک 2 و پذیرش پنتاگون -------------------------------------- این سه مثال هر سه نشان می دهد که حقیقت در نبرد رسانه، راست گو و حرفه ای خواندن ارتش تروریستی امریکا بیشتر یک شوخی است ولی چگونه می شود که ارتش امریکا با این میزان فریب و دروغ، به عنوان سازمانی راستگو شناخته می شود و سمت مقابل همواره به دروغگو بودن و گاها با این صحبت که " عجیب است که راست می گویند" متهم می شود؟؟ در حقیقت ما با نبردی رسانه ای روبرو هستیم که در آن حقیقت مهم نیست کنترل ذهن مخاطب و ایجاد احساس کور در جهت دلخواه مطرح است نبرد رسانه ای را جدی بگیریم
  11. 1 پسندیده شده
    فکر میکنید چه کار باید میکردیم که نکرده ایم ؟ اعلام چند روز یکبار در مورد عدم اجازه برای هرگونه تغییر مرز در منطقه ، آماده نگهداشتن آنهمه نیروی نظامی در مرز شمال غرب ، کار بر روی جاده و بزرگراه در جنوب ارمنستان ( جاده ارتباطی خودمان ). نکند انتظار دارید که بدون درخواست رسمی ارمنستان ، نیرو اعزام کنیم داخل ارمنستان ؟ که نتیجه اش می شود اشغال نظامی رسمی نخجوان توسط ترکیه با دعوت رسمی باکو !
  12. 1 پسندیده شده
    خب با تصاویر ماهواره ای جدید دروغ بودن ادعا های اون سایت Oryx علیه پهپاد مهاجر مشخص شده. تصاویر ماهواره ای جدید عملیاتی بودن پهپاد مهاجر-6 در پایگاه هوایی سمرا (Semera) در اتیوپی را نشان می‌دهند.
  13. 1 پسندیده شده
    جالبه فرانسه گفته "هرگونه تغییر در مرزها" را خب با مذاکره پیش میشه برد! پس با تغییر مرزها هم مشکلی ندارند؟ بله! اگر پای منافع ایران در میان باشه رقص با شیطان هم مجازه چه برسه تغییر مرز و تحریم دارو و ... گفته شده حملات اذربایجان بعد توییت الهام بوده که گفته برید نخجوان را وصل کنید! منتها این بار از بالا رفتند! و البته وزیر امور خارجشون هم از احترام به مرزهای بین المللی میگه منتها در کتاب قانون اینها مرزهای بین المللیشون دقیقا مشخص نیست کجاست. پ ن: جالبه در اوج درگیری و بازی ارمنی ها و باکویی ها و تویییت فارسی رییس مجلس ارمنستانی و تلفن اون یکی و ... پرزواهای نخجوان همچنان به راحتی از اسمان ارمنستان عبور میکنند به سمت باکو. (حالا اینجا یه عده کاسه داغتر از اش شده بودند چرا مرز ایران با ارمنستان بازه در حالیکه خود ترکیه و باکو حتی حین جنگ تقریبا مرزهاشون باز بود و منفعت مردمشون را پیش میبردند! ) اون هم در حالیکه هنوز خون ده بیست سرباز ارمنی کشته شده توسط رژیم باکو خشک نشده. مسئله، مسئله صداقته که هیچ یک از طرفین ندارند. هرچند ما هنرمون باید عبور از این عدم صداقت باشه و بازی خودمون را پیش ببریم. یه نکته جالبی هم هست که جت خصوصی رژیم باکو برای سفر به ریاض در مسیری بسیار عجیب به جای عبور از اسمان ایران و حتی عراق داره از سمت شرق پرواز میکنه که تازه به خاطر عدم عبور از حریم هوایی افغانستان مجبور هست یک دور شمسی قمری دیگه هم بزنه. چرا؟ آیا افرادی داخل این جت و امثالهم هستند که مثل ریگی یک هدف برای ایران شمرده میشند (فرض کنید برخی تجزیه طلبان نشان دار که اتفاقا سر در اخور عربستان داشتنشون هیچ عجیب نیست) که عبورشون از اسمان ایران و عراق حتی (چون فکر میکنند ایران توان اقدام شاید داشته باشه یا اینکه به هر حال زمینش تا کمی در اخیتار گروه های طرفدار ایران هست و هرگونه احتمال حداقلی فرود اضطراری هم خطرناک هست) به صلاح نیست؟ والا چه دلیلی برای این مسیر عجیب میتونه وجود داشته باشه؟
  14. 1 پسندیده شده
    متاسفاته نمونه عملیاتی این آواکس ساخته نشده یکی از بزرگترین چالشهای این طرح رادارش هست این رادار سرعت اسکن سریع دارند و تعداد زیادی هدف را میتونه شناسایی کنه و با اونها درگیر بشه نمونه این رادار تو اروپا رادار apar هست که ساخت تالس هست و روی ناوهای جدید فرانسوی نصب شدهصفحه مربوط به رادارapar شرکت تالس
  15. 1 پسندیده شده
    رزمایش جنگ الکترونیک سپر آسمان ۱۴۰۰ (۰۴ خرداد ۱۴۰۰) همون ایام در استاتوس در این مورد صحبت شد. جای تعجب داشت اولا چرا اینچنین عکسی منتشر میشه و در ثانی چرا UP-3D Orion نیروی دریایی ژاپن در تصویر میبینیم و کسی که این پوستر طراحی کرده چرا نوشته EP-3C !؟ آیا منظورشان EP-3E ARIES II بوده؟ (انتخاب تصویر اشتباه و تایپ غلط) دو فروند هواپیما EP-3E Orion نیروی دریایی امریکا همان ایام در نزدیکی تنگه هرمز و جزایر کشورمان در حال گشتزنی بودند (در تاریخ های مختلف) AE1D95/159893 و AE1D94/159887 نقض FIR ایران توسط هواپیمای EP-3E Orion در تاریخ های مختلف . اولین تصویر مربوط به 1 خرداد 1400 UP-3D Orion نیروی دریایی ژاپن EP-3E ARIES II نیروی دریایی امریکا USN https://irp.fas.org/program/collect/ep-3_aries.htm https://www.globalsecurity.org/intell/systems/ep-3-pics.htm https://en.wikipedia.org/wiki/List_of_Lockheed_P-3_Orion_variants مکان برگزاری رزمایش و کلیات رزمایش جلوی چشم همه دست روی ماشه نیروی ویژه، طراحی پوستر با تصویر اشتباه و این دست اشتباهات رسانه ای زیبنده نظام نیست..
  16. 1 پسندیده شده
    خبرگزاری تسنیم و انتشار تصویر صفحه نمایشگر که بیانگر استفاده ارتش از محصولات شرکت چینی dahuasecurity می باشد متاسفانه بازوهای رسانه سپاه بارها وبارها از این کار ها کردند بدون توبیخ دارند ادامه می دهند https://www.aparat.com/v/fyDMt/شلیک_موشک_کروز_ضد_کشتی_قدیر نمایندگی منطقه ای خاورمیانه این شرکت در امارات قرار دارد و ظاهرا به ایران هم خدمات نمی دهد https://www.dahuasecurity.com/ برای رزمایش پدافند هوایی ارتش سال 98 خبرگزاری فارس وابسته سپاه لپ تاپ تایوانی برند getac ایما مدیا هم چه در پرتاب ماهواره بر قاصد و یا رزمایش سال 97 در لو دادن زیر سیستم تایوانی شاهد 129 همچنان بدون توبیخ به کارشان ادامه می دهند
  17. 1 پسندیده شده
    آلتای ترک در نمایشگاه IDEF 2021 با اغاز به کار نمایشگاه نظامی IDEF 2021 در ترکیه، شرکتهای صنعتی دفاعی ترک محصولات نظامی خود را به نمایش گذاشتند. شرکت دفاعی BMC نیز دو تانک اصلی میدان نبرد خود را به نمایش گذاشت. این دو محصول یعنی نسخه جدید تانک التای و تانک هیبریدی برجک آلتای با شاسی تانک لئوپارد 2A4 را به نمایش گذاشتند. هر دو این تانک ها در بهمن سال 1399 در حضور وزیر دفاع ترکیه نمایش گذاشته شد. اما برای اولین بار است که این دو تانک در معرض دید عموم قرار می گیرند. سمت راست تانک هیبریدی برجک التای و شاسی لئوپارد سمت چپ نسخه جدید التای هر دو تانک مجهز به زره های ماژولار خصوصا تقویت شاسی، سیستم نظارتی برای راننده، سیستم دفاع فعال و هشدار قفل لیزری هستند.
  18. 1 پسندیده شده
    دوستان بدشون نمی اید تنه به تنه رژه 2500 ساله بزنند دومین نکته این رژه از قبل طراحی میشوند تمام ارایشات تسلیحات مشخص شده اینفو گراف ان ها قبل رژه در دسترسه و زمابندی عبور تسلیحات از مقابل جایگاه منتشر می شوند البته ما در ایران میدان مطابق تعریف معماری کم داریم تقریبا به غیر از میدان نقش جهان اصفهان و... نداریم در ایران مکان مناسبی نداریم در محیط شهری ایران تا ان حس پیوند مردم با نیرو مسلح فراهم کند معضل ایجاد ترافیک رژه در شهر رو داریم هر چند نیرو های مسلح ناتوان در تامین امنیت هستند در روز رژه نمونه اش رژه اهواز منجر به شهادت جمعی از هموطنان شده در تهران هم مرقد امام دور از شهر تهران می باشد و هم اصلا مناسب سازی نشده تیر برق سیم برق هاش همیشه تو دید بوده هنگام فرود چتر باز یا رژه هوایی و.... نکته بعدی بحث صدا و موزیک اهنگسازی حتی انتخاب مجری خوش صدا برای نریشین گویی در رژه یا تبلیغات نظامی است سرقت بیش از حد موسیقی متن اهنگسازان غربی وجهانی مایهشرمساری است با این همه نفرات واحد تبلیغاتی در نیرو های مسلح هیچ محتوایی تولید نمی شود بلکه با افتخار مشغول دزدی از اهنگ های هانس زیمر و... هستند زمان رژه هم در ایران مناسب نیست باعث سلب ارامش هرچند برگزاری دو رژه در سال نیز اشتباه باعث اسراف بیت المال است هر چند حق الناس مشقات ایجاد شده برای مردم درست قبل از بازگشایی مدارس یا روز های کاری در 29 فروردین و 31 شهریور ان هم است امیدوارم این زمان رژه ها عوض شد مثلا به روز تولد حضرت محمد یا حضرت علی یا تعطیلات رسمی ملی دیگر منتقل کنیم هم جشن مذهبی ویا ملی است هم مردم میتوانند با خانواده هاشون در مراسم رژه حضور یابند همچنین انتقال چند عدد تجهیزات نظامی مناسب به پارکها تاضمن عکس سلفی گرفتن برای خودشون و بچه هاشون و اشنا شدن با دستاورد نیرو مسلح حس همبستگی و غرور ملی رو افزایش بدیم رژه ها هم میتوانه در استادیوم بزرگ ورزشی برگزار شود با خانواده میری پارک جوج بزنی یک عکس برای بچه ات پشتzu23 میگیری فقط شهر های بزرگ رو نبینید خیلی از شهرستان ها نه موزه دفاع مقدس دارند نه نمایشگاهی بر پا میشه “Even a regimented press will again and again betray their nation’s interests to a painstaking observer”. William Donovan (OSS Director) Donvoan’s quote is more true today than ever; amongst the billions of posts, uploads, shares and likes, individuals again and again betray their interests to painstaking observers. امیران و سرداران ارتش وسپاه و... اگر بازدید پادگانی میروید عکس نزارید خصوصا امیر موسوی و امیر حیدری در تلگرام اینستاگرام هر چند بخش نامه اموزش صحیح افراد نظامی در شبکه اجتماعی نداریم طرف از نیرو دریایی عکس دانشگاه افسری میگذارد ... سپاه هم وضعش بسیار خرابه خصوصا تعداد بیشماری رسانه دارند در تمام حوزه ها بحث حفاظت اطلاعات واقعا بسیار ضروری است دیگر امروز همه چیز سانسور می شود الا در ایرانی که سطح تهدیداتش حتی اسراییل بیشتراست تمام 15 همسایه فرصتی گیر بیاورند چشم طمع به خاک ما رو بیشتر از اینها علنی می کنند این طرف مهم ترین دارایی نیرو مسلح یعنی منابع انسانی چوب حراج زده شده بهشون و بطور مفت توسط واحد تبلیغات ما در اختیار تمامی سازمان های جاسوسی جهان قرار میگیرد حالا نه تنها افراد بلکه تمام اماکن تجهیزات صفحه مانیتور بگیرد تا انواع اقسام مارک و پچ سریال نامبر تسلیحات و... مفت منتشر میکنند در روزگاری حتی پس زمینه عکس ویرایش میشه سپاه عکس شهید طهرانی مقدم منتشر کرده از پس زمینه همون عکس جئو لوکشین کردند فهمیدن سایت شاهرود بوده یا فروان عکس های از سریال نامبر مهمات ایرانی در رزمایشات بسیج بماند یا اخیرا یک کانال تلگرام که تمرینات سواروف ارتش پوشش میداد --که از لحاظ حفاظتی جای سواله-- فکر کنم عکس یک وسیله تنظیم محور لوله توپ بوده قشنگ ارم و سریال نامبرش روسی اش مشخص بود البته فاجعه دوستان در وزارت دفاع و هوافضا سپاه گریه دارد صدا پرتاب موشک تا فیلم عکس جهت اندازه گیری تجهیزات و جئولوکشین کردن تاسیسات موشکی و تست استند ها البته مقالات و مصاحبه ها هم بماند البته یکی از جدیدترین شاهکار های سپاه صداسیما و ایما مدیا داشتند مدل میکردند قاصد رو سرعت پرواز قاصد در فیلم ایما مدیا بیشتر بود و استانداردی خارج از رویه معمول مثل فیلم صدا سیما برای سرعت فریم هاش استفاده کرده بود https://twitter.com/adam_measures/status/1256227106691985410 مثال دیگری هم هست نکته دوم دیپلماسی عمومی تبلیغات حتی یک اینفو گراف نزدند در خصوص مزایا ماهواره و ماهواره کشور های منطقه چقدر ایران در حوزه عقبه هر چند نقاط مداری ایران در این چند سال از دست داده بعید هیچ چیزی هم در خصوص برنامه اتمی وفضایی موشکی اسراییل میگن نه محتوا صوتی تصویریش علیه اش تولید میکنن بعد انور اسراییل زمین زمان رو بهممی دوزد در حوزه رسانه بعد هر پرتاب ماهواره ما البته در خصوص مدیریت تبلیغاتی شهادت حاج قاسم چیزی نمیگم حرکت بعضا خوبی زده شده بعضی هاش غلط که بعد از پرواز اکراین بعضی از اون کارهای غلط به اصطلاح بک فایر کرد وبه کشور اسیب زده ولی یک چیزی خواستم بگم بین اون همه تبلیغات یک استوری از اقایی به اسم کریم باقری ظاهرا فوتبالیست بوده یکی از محدود تصاویر گرافیکی پرواز 655 ایران ایر رو استفاده کرده بود برای واقعه تلخ پرواز اکراین منو به این فکر فرو برد بین صدها طراح گرافیکی برای پرواز اکراین چقدر طرح کمی دیده بودم از پرواز ایران ایر 655 نمیخواهد بیخود هر سال مراسم بگیرید مسئول از کار ملت بزنه پول بنزین ماشین بالگرد نظامی و شناور و گل و بنرمحل حادثه رو گل باران کنید کلی هزینه بتراشید همون کار گلباران کردن رو به پهپاد بدن بقول خودشون با هزینه 100 هزارتومان انجام میده بجاش یک سال پولش رو به 4تا گرافیست می دادید چهارتا طرح بکشه سال بعد می دادید این کمپین تاثیر گذاری بر مردم وبازوهای رسانه ای تون در سطح شبکه اجتماعی پخش کنند کارهایی خیلی سالهای قبل تر بایدمی شد تا ذهن مخاطب دهه 80 و 90 که در کف شبکه اجتماعی بودن تاثیر بگذرد اینقدر بعضی ها بخاطر پاسپورت خارجی شون امریکا رو بزک دوزک پیش اینها در بحث کاتالوگ و طراحی سایت که وضعمون خرابه و حضور در نمایشگاه ماکس روسیه و نمایشگاه دفاعی عراق چنگی به دل نزده سایت صادرات تسلیحات وزارت دفاع ایران بسیار نا زیبا طراحی شده http://www.mindexcenter.ir/ بحث روابط عمومی در نیروهای مسلح واقعا ضروریه دیگر جهان امروز حداقل باید با 5 وتا10 زبان زنده دنیا تولید محتواکنید تا بتوانید بخش مورد نظر جوامع مختلف تاثیر گذاری کنید هر زبانی سرچ کنید می بینید یک اسراییلی علیه ایران تولید محتوا کرده https://en.wikipedia.org/wiki/Public_affairs_(military) https://en.wikipedia.org/wiki/Defense_Information_School البته نمیدونم مرکز اموزش زبان دانشگاه امام علی یا امام حسین چقدر توانستن نیازها نیروهای مسلح در این حوزه پوشش بدند https://en.wikipedia.org/wiki/Defense_Language_Institute MOS25V Combat Documentation / Production Specialist (25V) https://www.aparat.com/v/9sQDu 46R Public Affairs Broadcast Specialist https://www.aparat.com/v/D1woS البته داستان انتشارات مکتوبات و تحقیقات دانشگاه نظامی در حوزه تکنولوژی که استفاده دوگانه بطور نمونه همه جمع اوری میشه البته اینها تا 2010-2011 هستن البته نویسنده خودش داره پیگیری میکنه تا الان فقط منتشر نکرده اپدیت هاشو https://fas.org/nuke/guide/iran/index.html جیئولکشین تصویر عینک افتابی عزیز جعفری در سایت بید گنه https://www.armscontrolwonk.com/archive/1207711/pasdaran-solid-fuel-and-aviator-sunglasses/ البته بحث فریب اطلاعاتی جای خودش ولی الان بحث منظومه های ماهواره تصویر برداری و رادار روزنه مصنوعی با دقت زیر 0.5 بطور تجاری در دسترس قرار میگیره فکر با حال پار کینگ مسقف بکنید که پوشش سقف مقاوم در برابر تصویر برداری با رادار روزنه مصنوعی (سار) باشید ایرباس عکس سار از داخل سوله ای در بندرعباس منتشر کرده که قبلا در سایت گذاشته بودم دیگه برای بازدید امیر های ارتش می روند 2 ساعت دم در ورودی ادم مستقر نکنند گروه موزیک چه و چه ماهواره دشمن رو حساس نکنید بخش نامه کنید پارکینگ ساختمان فرماندهی پادگان مسقف و داری پوشش ضد سار باشند و دستور العمل جدید تدوین کنند جهت کاهش اسیب از طریق رهگیری فعالیت هاشون توسط استارت اپ فضایی که همشون با جامعه اطلاعاتی امریکا قرارداد فروش تصاویر دارند حداقل کمی قابلیت غافلگیری برای نیرو هایی باقی بماند خصوص در بحث نقل انتقالات وپراکندگی نکته دوم الان با هوش مصنوعی تغییرات تصاویر ماهواره ای نسبت عکس چند دقیقه قبلش مشخص میشه بخصوص خطرش برای کشتیرانی سیلو های غلات انبار استرتژیک غذایی و.. حتی بررسی ارتباط بین مزارع یا ارتفاع نوع پوشش علف برای اتش زدن خرابکارانه اماکن پادگان و مزارع و.. یک نمونه ثبت سریال نامبر پهپادهای ما دیگه ببنید ارشیو سازمان های اطلاعاتی چیه حساب کنیداسکرین شات پرس تی وی
  19. 1 پسندیده شده
    رژه نیروهای مکانیزه اصول رژه مکانیزه شبیه رژه پیاده نظام هست، با این تفاوت که سهم عکاس و فیلمبردار بسیار بیشتر از راننده ها هست چه از نظر زاویه دید، چه از نظر کیفیت، چون این سلاح ها بیان گر آمادگی تجهیزات یا یادآوری سلاحی خاص هستند یک صحنه آرایی و یک برداشت تصویر همچون یک فیلم تبلیغاتی چون هدف ارائه یک صحنه بی نقص است، و در یک فیلم سینمایی کسی پشت کادر را نمی بیند و عکاس با طرح قبلی، عکس های پر تعدادی می گیرد ولی درنهایت بهترین عکس ها را بر می گزیند و فیلم بردار هم همچون گزارش یک بازی فوتبال وظایف راننده عبارت است از حرکت روی خطوط تعیین شده، هماهنگی با ماشین های زرهی هم خط و جلویی وظایف چیدمان وسایل مکانیزه هم، تطبیق درست وسایل از نظر رنگ و حجم باتوجه به پیش بینی های قبلی رژه مکانیزه روی تریلر و یا با حرکت خود تانک ها انجام می شود که در فرانسه و روسیه حرکت با خود وسایل هست و در ایران و آمریکا روی تریلر هست که بنا بر تعمیرات جاده ها و عدم خسارت به آسفالت ها صورت می گیرد. به طور معمول قبل از رژه اصلی چندین نوبت تمرین انجام می شود و در این تمرین ها، علائم و نشانه هایی قرارداده می شود که راننده ها برای هماهنگی استفاده میکنند شبیه میزان فاصله طولی، فاصله عرضی، حرکت در یک راستا، هماهنگی با ماشین کنار در رژه های چین، کره شمالی، روسیه و فرانسه تصاویر همه به صورت منتخب ارائه داده می شود و به طور مشخص دستور العمل و استانداردی در این خصوص (شاید نانوشته) وجود دارد که خروجی آن عکس هایی با کیفیت و جذاب می شود و این بهترین منابع برای بازپخش و تبلیغات رسانه ای هست تصاویر به ریخته و بد فرم هم وجود دارد که بیشتر توسط افراد تماشاچی گرفته شده است ولی بدلیل قدرت تصاویر رسانه اصلی عملا کنار گذاشته می شوند و تنها برای بررسی های شبه جاسوسی استفاده می شوند در تصاویر زیر به نظم، هماهنگی، کیفیت تصویر و زوایای دید و تطابق رنگ ها دقت کنید این یک ارکست است تصاویر رژه در میدان سرخ تصاویر خاص از یک تجهیز نحوه تصویر برداری و رژه در چین تصاویر رژه در فرانسه رژه در ایران تصاویر حرکت جمعی در رژه - تصاویر انفرادی از تجهیزات در حال رژه این مساله عکس خوب است این عکس بدون در نظر گرفتن محل دستگاه و فوکوس روی تجهیز است (عکاس روی سن زوم کرده است) (اگر تجهیز در وسط و زوم روی دستگاه بود عکس خوبی میشد) افراد فیلم بردار کنار عکس ، یکی از عیوب عکس است پایین عکس بریده شده و انتهای تجهیز دیده نمی شود همچنین یا پوستر و بروشور بذاریم و یا نذاریم ، توضیحات باید ساده و روان باشد زاویه کاملا بد عکس بردار ( فقط برای تحقیق روی خروجی موشک خوب است) هدف از این تصاویر چیست؟؟ گل سر سبد رژه ها ( چیزی که قبل از هر رژه میذاریم تا یادمون باشد بی توجهی به کارگردانی رژه می شود این تصویر --------------------- با تشکر از دوست خوبمان @HRA رژه نیروهای فرانسه https://www.youtube.com/watch?v=K37aB80mZLA اگر در فیلم دقت کنیم ایراد زیاد می شود گرفت ولی بدلیل کارگردانی درست و عکاسان خوب چیز دیگری در چشم ما جلو می کند که همون بحث نگاه درست عکاس و فیلمبردار و کارگردان است رژه نیروهای فرانسه در سال 1939 https://www.youtube.com/watch?v=csf_U-S-zgo رژه نیروهای چین https://www.aparat.com/v/8Stea در حقیقت ما در حال یک فیلم نمایشی هستیم ، یک تئاتر بزرگ و پذیرش نظم در همه ساختارها (فارغ از واقعیت ها)
  20. 1 پسندیده شده
    ذبح کردن تانک به سبک چچنی ها تانکتی-80بی وی منهدم شده ارتش روسیه در طول حمله به گروزنی دسامبر 1994 جنگ چچن را باید یکی از طولانی ترین و تلخ ترین جنگ های روسیه دانست. در جریان حمله به پایتخت چچن، گروزنی در 31 دسامبر 1994، یگان های زرهی ارتش روسیه با عجله و بدون برنامه ریزی تاکتیکی و بدون آموزش لازم برای خدمه وارد شهر شدند تا ماموریت خود را انجام بدهند. نتیجه این حمله فاجعه بار بود حدود 70 درصد از 200 دستگاه تانک درگیر در این حمله نابود شدند. حداقل 17 دستگاه تانک تی-80 بی و تی-80 بی وی در جریان درگیری های اطراف گروزنی در سال های 1994-95 از بین رفتند. درآن زمان روزنامه ها و تلویزیون روسیه پر از عکس های وحشتناک تانک های نابود شده تی-72 و تی-80 روسی بودند. عموما تانک های روسیه خصوصا تانک های تی-80 بخاطر داشتن زره های واکنشی کنتاکت توانایی مقاومت در برابر حملات راکتی نیروهای چچنی از روبه رو را داشتند. به طوری که در یک مورد یک دستگاه تانک تی-80بی وی توانسته بود در مقابل 18 راکت آر پی جی-7 مقاومت کند. اما نکته قابل توجه در جنگ اول چچن تاکتیک منحصر بفرد نیروهای جدای طلب چچن برای نابودی تانک های تی-80 روسیه بود. نیروهای ضد زره چچنی در بالایی یک ساختمان نسبتا بلند مستقر میشدند. بعد از عبور تانک، آنها با راکت ضد زره مانند آر پی جی -7 از بالای ساختمان بلند به سمت بخش بالایی پیشرانه (پشت برجک) شلیک می کردند. . راکت به راحتی از زره نازک پیشرانه عبور میکرد سپس از میان دیواره بخش پیشرانه و محفظه رزمی رد میشد و به مهمات داخل بارگذار خودکار برجک می رسید و باعث منفجر شدن مهمات تانک میشد در اخر این زنجیره برجک از جا کنده و پرتاب میشد. این روش خصوصا برای تانک های سری تی-80 بسیار کارساز بود زیاد در بارگذار خودکار تانک تی-80 مهمات دور تا دور برجک قرار دارند. در نتیجه بعد از عبور راکت از محفظه پیشرانه به مهمات میرسد. این نوع حمله نیاز به مهارت ویژه ای داشت زیرا باید زاویه درست برای شلیک راکت ار پی جی انتخاب میشد تا راکت به درستی به بارگذار خودکار تانک برسد. اصلی ترین دلیل انتخاب این نوع تاکتیک اشنایی نیروهای چچنی با پاشنه آشیل تانک های تی-80 بود. بسیاری از مبارزان چچنی، سربازان شوروی سابق بودند و با ساختار تانک های روسی آشنایی کامل داشتند. شکل ساختاری بارگذار چرخ و فلکی تانک تی-80- بخشی از مهمات تانک (خرج مهمات) دور تا دور برجک قرار دارد تصویر شماتیک از نحوه انجام تاکتیک نیروهای چچنی از کنار- خط قرمز زاویه فرضی از عبور راکت است که از بخشی بالایی پیشرانه عبور میکند به بارگذار تانک (مستطیل سبز) میرسد انفجار مهمات داخل تانک نتیجه مرگباری خواهد داشت- تانک تی-80 منهدم شده در جنگ چچن
  21. 1 پسندیده شده
    Topfblende   در سال 1942 ارتش آلمان نازی نسل جدیدی از توپ های هجومی  StuG III را با نام StuG III Ausf.F تولید و راهی میادین نبرد کرد. اولین بخش متمایز این سری ، مجهز بودن این خودروهای زرهی به توپ های 7.5 سانتی متری KwK-40 بود. طراحان این توپ های هجومی برای اتصال توپ های 7.5 سانتی متری به  برجک از یک پوشش زرهی ساده استفاده کردند. علاوه بر اینکه این پوشش زرهی ساده توپ را به خوبی برجک متصل می کرد و اجازه حرکت محدودی  به آن می داد، نقش حفاظتی نیز برای StuG III  ایفا می کرد. اما با روند توسعه تسلیحات در جنگ جهانی دوم این پوشش زرهی دیگر عملکرد مناسبی نداشت.  به علت اینکه این بخش زره ای مقاومت بالایی نداشته بود و همچنین هیچگونه زاویه ای برای دفع گلوله هایی که از روبه رو به سمت StuG III  شلیک می شود وجود نداشت، این توپ های هجومی به مرور زمان بسیار آسیب پذیر شده بودند .حتی StuG III  های جدید مانند سری G نیز با مشکل حفاظت در این بخش مواجه بودند .اما با توسعه صنعت ریخته گری در آلمان برای رفع این مشکل راه حلی طراحی شد. این طرح  با نام Topfblende یک پوشش زرهی بود که سلاح اصلی وسایل نقلیه زرهی را به بدنه وصل می کرد تفاوت این طرح با طرح های قبلی مقاومت و ضخامت بالای آن بود که حدود 45 الی 50 میلیمتر ضخامت داشت. به علاوه به مدد طراحی فوق العاده  Topfblende ، این طرح انحنا و زاویه ی مناسبی داشت که در صورت برخورد گلوله به این بخش امکان دفع آن بسیار بالا بود. با تصویب شدن طرح Topfblende  در سال 1943 بر روی StuG III سری G  نصب شد. اما  با ورود توپ های هجومی StuG III سری G  مجهز به Topfblende  مشخص شد که خدمه ی انها برای مبارزه با پیاده نظام مشکلات اساسی دارند. برهمین اساس  یکی از راه حل ها در سال 1944 با بازنگری در طرح Topfblende  یک حفره برای نصب مسلسل هم محور ایجاد شد. با توجه به عملکرد موفق این طرح آن را بر روی بسیاری از خودرو های زرهی آلمان از جمله Jagdpanther ، StuG IV، Jagdpanzer-IV و Jagdpanzer 38 نصب شد.   توپ های هجومی  StuG III سری F و G  مجهز به پوشش زرهی ساده برای اتصال توپ به برجک   توپ های  هجومی StuG III مجهز به Topfblende   Topfblende فاقد مسلسل هم محور   Topfblende دارای حفره  مخصوص مسلسل هم محور   پ .ن : البته این طرح به خاطر ظاهرش با نام Saukopf ( صورت خوک) نیز شناخته می شود. که بسیاری از منابع این نامگذاری را غلط عنوان می کنند.
  22. 1 پسندیده شده
    امرپ ها چپ می کنند ! پررنگ ترین نقشه امرپ ها حفظ جان خدمه در مقابل تهدیداتی نظیر بمب های کنارجاده ای و مین ها است. اما بخش اصلی ماموریت امرپ ها در صحنه نبرد جابه جایی نیروها می باشد .تحرک پذیری مناسب در کنار ایمنی برای کاربران این خودروهای نظامی بسیار اهمیت دارد. مانند تمامی وسایل نقلیه چرخ دار، امرپ ها در هنگام مانور های حرکتی شدید خصوصا در شرایط لغزنده آسیب پذیر هستند و احتمال چپ شدن آنها بالا است. واژگون شدن یک امرپ به خاطر از دست رفتن کنترل خودرو در صحنه های درگیری می تواند عواقب جبران ناپذیری را به دنبال داشته باشد. ارتش ایالات متحده آمریکا که جز اولین دارندگان امرپ ها در دنیا است با چالش ها و مشکلات این خودرو های نیز آشنا شده است به همین منظور برای حفاظت از نیروهای خود در هنگام واژگونی دستورالعمل های ویژه ای را آماده کرده است. بستن کمربند های ایمنی برای خدمه ضروری و اجباری است تا در صورت واژگونی آسیب جدی مانند شکستگی دست و پاها و آسیب رسیدن به مهرهای گردن وستون فقرات وارد نشود. همچنین برای اینکه که خدمه با شرایط واژگونی یک امرپ یا هر خودرو زرهی آشنایی کامل داشته باشند و ازنظر ذهنی بتوانند در چنین موقعیت های به طور درست عمل کنند از شیبه سازی ها برای این منظور استفاده می شود. البته شرکت های که در ساخت امرپ ها پیشگام هستند نیز برای کاهش احتمال چپ شدن این خودرو های زرهی از سیستم کنترل الکترونیک پایداری (ESC) استفاده می کنند.   شیبه ساز واژگونی برای امرپ ها- دراین شبیه سازی مربی ها به سربازان آموزش میدهند در هنگام واژگونی خودرو چه کاری را انجام بدهند و چگونه از امرپ چپ شده خارج شوند. شبیه ساز واژگونی برای خودرو هاموی- خودرو هاموی نیز سابقه واژگونی بسیاری دارد. بستن کمربند ایمنی در واژگونی ها جان خدمه را حفظ می کند.  تست سیستم کنترل الکترونیک پایداری (ESC) بروی امرپ های شرکت Navistar - این شرکت قرار است تا سال 2017 تمامی محصولات خود را به این سیستم مجهز کند.
  23. 1 پسندیده شده
    Otokar - Altay Main Battle Tank Full Testing
  24. 1 پسندیده شده
    سلام   مثل دو سه پرواز دیگه ، کماکان از پروازهای بسیار مشکوک ایران اسلامی بود که تعداد زیادی سردار و امیر شهید شدند .... و کماکان هم در هاله از ابهامات بسیار بسیار سنگین قرار دارد   از معدود مواردی که همیشه ثابت قدم بودم و گفتم که این سانحه ها همیشه مشکوکن و حتی اگر اتفاقی هم بوده از بس دور و برش رو با ابهام پر کردند که .... خود به خود تئوری توطئه یا خود توطئه میاد تو ذهن ش چادر میزنه !     من به خصوص بعد اینکه دو سه مستند از سرداران و امیر شهید و مصاحبه با خانواده هاشون رو از شبکه دو دیدم که اغلب شون هم موقع کفن و دفن برای غسل حضور داشتند و اینکه میگفتن جای گلوله تو بدن همسرشون و فرزندشون بوده .... کلا راجع به این پرواز ترجیح میدم سکوت کنم !     حالا این پرواز که هیچ !   ما همونی هم که شهید بابایی رو شهید کرد ! نمیتونیم افشا کنیم !        البته با قضیه قتل عام منا و اون پیام معروف که خدا ببین تو عصر ارتباطات بازم نمیگن چی بود چی شد ! پس بفهم تو  قضیه سقیفه و پهلوی شکسته و ... چه اتفاقاتی افتاده ! اینجا هم همونجوره !     یا حق
  25. 1 پسندیده شده
    فرود شینوک هوانیروز بر روی آب پ . ن : فکر می کنم که اینجا دریاچه پشت سد زاینده رود باشه ، این مورد رو با توجه به دارو درخت و ویلاهای عکس شماره 1 که من رو یاد منطقه تفریحی چادگان ( که چسبیده به دریاچه هست ) می اندازه می گم .