برترین های انجمن

  1. MR9

    MR9

    Forum Admins


    • امتیاز

      41

    • تعداد محتوا

      8,624


  2. 951

    951

    Editorial Board


    • امتیاز

      32

    • تعداد محتوا

      2,171


  3. majid363

    • امتیاز

      22

    • تعداد محتوا

      943


  4. parsneet

    parsneet

    Members


    • امتیاز

      12

    • تعداد محتوا

      140



ارسال های محبوب

Showing content with the highest reputation on جمعه, 5 آذر 1400 در همه مناطق

  1. 3 پسندیده شده
    ساخت اولین نمونه آزمایشی از جنگنده پنهانکار چکمیت تنها 4 ماه پس از رونمایی جنگنده جدید روسی ، یوری اسلایسر مدیرشرکت هواپیماسازی متحد روسیه (UAC) اعلام نمود که نخستین نمونه پروازی از نسل آینده جنگنده های تک پیشرانه چکمیت ، در حال طی مراحل تولید است . وی در 14 نوامبر2021 در مصاحبه ای بطور رسمی از پیشرفت ساخت اولین نمونه آزمایشی چکمیت در کارخانه کومسومولسک خبر داد ، در حالی که بطور همزمان ، اولین حضور این جنگنده در یک نمایشگاه خارجی رقم خورد و گزارشهایی مبنی بر همکاری امارات در این پروژه نیز همچنان به قوت خود باقی است . اما تعداد در حال ساخت از این جنگنده هنوز مشخص نبوده ولی انتظار می رود که اولین نمونه قابل پرواز تا اواسط سال 2023 دیده شود . این برنامه طبق پیش بینی های بلندپروازانه شرکت سازنده قرار است تا سال 2024 در خ تولید انبوه قرار گرفته و درسال 2026 آماده تحویل باشد . براساس تحلیل های موجود ، چکمیت جانشین بلافصل جتهای نسل چهارم میان وزن در رده میگ-29 باشد که برای اولین بار در سال 1977 وارد خدمت شد و نسخه های پیشرفته تر آن هنوز در خدمت قرار دارند ، در حالی که پیش بینی ها نشان میدهد که چکمیت در مقایسه با جتهای سنگین تری نظیر سوخو-30 و سوخو-57 بتدریج بخش قابل توجهی از خطوط تولید در روسیه را اشغال خواهد نمود و با توجه به هزینه های پایین احتمالی تعمیر و نگهداری به جز کشورهایی نظیر اوکراین ، لهستان ، اسلواکی و بلغارستان در سایر کشورهای کاربرمیگ-29 مورد استقبال قرار گیرد . بودجه طراحی و ساخت این جنگنده در ظاهر امر بصورت خصوصی تامین شده و احتمالا اولین جنگنده رادارگریز تک موتوره مجهز به پیشرانه های بردار رانش و قابلیت سوپرکروز لقب بگیرد . اما در خصوص پیشرانه این جنگنده ، حدس و گمان های بسیاری زده شده و اینکه کدام کشورها احتمالا به اولین مشتری آن تبدیل خواهند شد . اگر چه این هواپیمای رزمی بعنوان یک جنگنده سبک با هزینه عملیاتی پایین به بازار معرفی شده ، اما میتوان گفت که همتای ارزان تری از سوخو-57 خواهد بود . درواقع ، بر خلاف تخمین های قبلی ، این هواپیما مقداری بزرگتر از چیزی است که پیش بینی شده بود و در حالی که از یک نمایشگر رقومی بهره می برد ، طول بال آن تنها 13 درصد کوچکتر از سوخو-57 بوده که این امر نشان می دهد که احتمالا در کلاس جنگنده های میان وزن قرار می گیرد ، درصورتی که اگر چکمیت در رده جتهای سبک طبقه بندی میشد ، با توجه به استفاده از فناوری مشابه سوخو-57 از جمله تسلیحات یکسان و نسخه کوچک شده ای از رادار آرایه فازی فلون ، هزینه های پرداخت شده تحقیق و توسعه آن اصولا قابل توجیه نبود . از تاریخ رونمایی چکمیت تا امروز ، احتمال کاربرد پیشرانه ساترن 30 برای این طرح جدید مطرح گردید . این پیشرانه که قرار است از سال 2022 وارد خدمت شود ، طبق داده های موجود ،قوی ترین پیشرانه جت در سراسر جهان خواهدبود و جنگنده سوخو-57 از ترکیب دوتایی و چکمیت نیز بصورت تکی از آن استفاده می کند . درواقع امر ، استفاده از یک موتور مشابه ، ضمن کاهش مشکلات لجستیکی ، مزیتهای زیادی را در اختیار کاربر قرار می دهد . اما این احتمال که چکمیت از پیشرانه های AL-41 که هم اکنون در جنگنده های سوخو-35 استفاده میشود نیز بهره ببرد ، وجود دارد تا هزینه های آن تا سطح قابل قبولی کاهش پیدا کند . با این حال ، مجموع اطلاعات نشان میدهد که کاربرد ساترن 30 محتمل تر خواهد بود ، چرا که علیرغم اینکه AL-41 برای جتهای سبکتر بسیار مطلوب است ، اما ابعاد چکمیت نشان می دهد که موتور قدرتمند تری مورد نیاز است ، هر چند احتمال معرفی یک گونه جدید از ساترن 30 برای چکمیت نیز وجود دارد که عینا مشابه روند صورت گرفته در برنامه اف-35 است که پیشرانه اف-135 بعنوان یک گونه برگرفته از موتور اف-119 مورد استفاده قرار گرفت . این مساله با توجه به هدف گیری این جنگنده به بازارهای صادراتی به واقعیت نزدیک تر به نظر می رسد . پی نوشت : 1- بن پایه 2- بن پایه 3--استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی درانجمن میلیتاری،براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی" منوط به ذکر دقیق منبع است.امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند .
  2. 2 پسندیده شده
  3. 1 پسندیده شده
    رسانه‌های ترکیه‌ای شامگاه چهارشنبه گزارش دادند که پلیس استانبول با استفاده از قوه قهریه علیه معترضان به سیاست‌های اقتصادی دولت «رجب طیب اردوغان»، بیش از ۴۰ را نفر بازداشت کرد. https://www.mashreghnews.ir/news/1304264/بازداشت-بیش-از-۴۰-نفر-از-معترضان-به-دولت-ترکیه-در-استانبول-عکس
  4. 1 پسندیده شده
    سلام یک سری به سایت تحولات جهان اسلام بزنید . ویکی منبع معتبری به حساب نمی آید
  5. 1 پسندیده شده
    سلام و عرض احترام ظاهرا برخی تمام تلاششان را می کنند که با ابروی ارتش بازی کنند شاهکار تازه شون نیز همین نشان جدید ارتش هست که دو تا موشک به نشان قبلی اضافه شده! در حالیکه موشک کنار شمشیر و لنگر یکجور تلورانس ایجاد کرده و می شد به جای شلوغ بازی و این تلورانس عجیب از یک تیر پیکان جهت نشان پداجا استفاده بشود و یکی از شمشیر ها را کم کنند (تصویر دوم فتوشاپ و غیرسازمانی است که به عنوان پیشنهاد ارائه شده است)
  6. 1 پسندیده شده
    نمای گرافیکی از مکانیزم عمل سامانه سپر مقدمه : در اوایل نوامبر 2021 ، صنعت دفاعی ترکیه ، از یک سامانه دفاع هوایی جدید با شناسه HISAR-U رونمایی نمود که ازآن با عنوان "سپر" یاد میشود که گفته شده با موفقیت مراحل اولیه تست گرم را پشت سر گذاشته است . در این ارتباط ، اسماعیل دمیر ، رییس دپارتمان صنعت دفاعی ترکیه توضیحاتی را شش روز پس از این تست ( ششم نوامبر ) در شبکه های اجتماعی منتشر نمود . به گفته وی ، این سامانه دفاع هوایی جدید ، پس از اتمام آزمایشهای برنامه ریزی شده برای آن در سال 2023 وارد خدمت خواهد شد ، در حالی که پیش از این تحلیل های بدبینانه ای مبنی بر تاخیر در عملیاتی شدن آن تا بازه زمانی سال 2025-2023 در مطبوعات ترکیه دیده شده بود و تولید انبوه آن را از سال مالی 2026-2025 دانسته بودند . تست موشک حصار- یو خانواده سامانه سپر از یک نظر ، برنامه HISAR-U به نوعی نسخه تکمیل شده خانواده سامانه HISAR (حصار ) است که برنامه طراحی آن از سال 2007 آغاز شدو بمدت 14 سال است که ادامه دارد . بدین ترتیب ، گونه HISAR-U به مدرن ترین نمونه سیستم دفاع هوایی حصار ( قلعه) تبدیل خواهد شد. پیمانکار اصلی این سیستم ، دوشرکت دفاعی بزرگ ترکیه شامل آسلسان ( پیمانکار اصلی ) و راکتسان ( توسعه دهنده فناوری بخش موشکی ) محسوب میشوند ، در حالی که بطور همزمان ، شرکت Tübitak SAGE مسئول توسعه کلاهک موشک و سامانه های هدایت آن که در مقایسه با سایر بخش ها از اولویت بیشتری برخوردار شده ، را بر عهده گرفته است . راست : سامانه دفاع هوایی حصار - او چپ : سامانه دفاع هوایی کوتاهبرد حصار- آ در همین راستا ، رئیس جمهور ترکیه در ژانویه 2021 طی اظهارنظری ، براین اعتقاد قرار داشت که سامانه دفاع هوایی HISAR-A ( حصار- آ) تمامی تست های لازم را تا ابتدای 2021 تکمیل نموده و برای تولید انبوه آماده شده است . این مجموعه می تواند اهداف را در یک برد 15 کیلومتری و ارتفاع 8 کیلومتری مورد هدف قرار دهد . تست گرم سامانه دفاع هوایی حصار- او در عین حال ، این سیستم جدید می تواند تا 6 هدف هوایی را بطور همزمان ردیابی نماید . این درحالی است که سیستم دفاع هوایی میان برد HISAR-O با یک جهش ، قابلیت انهدام اهداف در یک برد 25 کیلومتری و ارتفاع 10 کیلومتری را داراست ، چنانکه می تواند جتهای رزمی را در بردی نزدیک به 40 تا 60 کیلومتر کشف نماید و برخلاف نمونه قبلی ، قابلیت ردیابی 60 هدف را در اختیار دارد . شناخت اولیه از سامانه دفاع هوایی حصار- یو / سپر (Siper /HISAR-U) براساس تعاریف و داده های بدست آمده از این برنامه ، طراحی و بکارگیری یک سامانه دفاع هوایی دوربرد ، هدف اصلی از سرمایه گذاری ترکیه بر روی سیستم دفاع هوایی "حصار" است که می بایست پس از تکمیل ، تمامی تاسیسات راهبردی ترکیه را در برابر حملات هوایی پوشش دهد ، کما اینکه گزارشهایی در دست است که نشان می دهد این سامانه ترک قابلیت رهگیری اهداف مختلف هوایی و حتی موشکهای بالستیک را نیز بدست خواهد آورد . بلحاظ تاریخی ، ایده اولیه این سیستم در سال 2018 ، طی یک رویدادی که مسئولیت تشریح روند توسعه دفاعی ترکیه را دنبال مینمود ، توسط رئیس جمهوری این کشور بیان شد که براساس آن ، ترکیه می بایست با توجه به گسترش تهدید هوایی و بالستیکی ، یک سیستم دفاع هوایی دوربرد را با شناسه اولیه "سپر" تولید می نمود ، این درحالی بود که نخستین تصاویر گرافیکی و داده های اولیه در خصوص این سامانه از سه سال قبل ( 2015) در صفحات اینترنتی ترکیه ظاهر شده بود. تست گرم سامانه حصار - او در همان زمان ، اطلاعات موجود در رسانه های ترک زبان نشان میداد که ارتفاع درگیری این سیستم جدید تا 30 کیلومتر بوده ، در حالی برد اعلام شده موشکهای جدید تا 100 کیلومتر نیز بیان شده است . روزنامه حریت چاپ آنکارا در ماه مارس 2021 به این نکته اشاره کرده بود که حداکثر برد موشکهای حصار- یو (سپر) یکصد و پنجاه کیلومتر است . سایر رسانه های ترکیه نیز براین نکته اصرار دارند تولید انبوه حصار- یو به این کشور کمک می کند تا یک برابری عملکرد را با سامانه های روسی و آمریکایی بدست آورد . مهمات قابل استفاده در خانواده سامانه حصار تحلیلگران دفاعی ترک ، امروز براین عقیده اند که سامانه فوق الذکر قابلیت درگیری با اهداف پرنده در ارتفاع 30 کیلومتری را داراست و اگر چه عملیاتی شدن سامانه های اس-400 خریداری شده می تواند پوشش موثرتری را فراهم کند ، اما اگر برد موشک های سامانه بومی این کشور به 150 کیلومتر برسد ، به تقریب می توان گفت که این سیستم ارزش سرمایه گذاری را دارد . لانچر سامانه حصار- یو درواقع ،کارشناسان نظامی ترکیه ، دید مثبتی به محصول بومی خود دارند و مدعی اند که این سیستم بخوبی قابل رقابت با سامانه پاتریوت آمریکایی است ، در حالی که به صورت عجیبی ، از مقایسه محصول خود با سیستم اس-400 بطور مستقیم خودداری می کنند!!!! ضمن اینکه ترکیه همچنان در حال مذاکره برای خرید سامانه های دفاع هوایی بیشتر از روسیه است . در همین راستا ، رییس جمهور این کشور در سپتامبر 2021 اعلام نمود که این کشور آماده خرید دومین سری از سامانه اس-400 روسی است که می بایست به 4 آتشبار قبلی که در سال 2019 تحویل گردید ، اضافه گردد . ارزش این معامله براساس داده های موجود ، چیزی در حدود 2.5 میلیارد دلار بود که مستقیماً روابط بین آنکارا و واشنگتن را شکرآب نمود و در نهایت باعث شد تا ایالات متحده ، این کشور را از برنامه اف-35 اخراج کند . تردید در مورد آینده سامانه حصار از زمانی که ایده این سیستم جدید مطرح شد تا موعد تحویل سامانه های اس-400 وپس از آن ، تحلیلگران روسی نسبت به ادعاهای ترکیه در تولید این سامانه دفاع هوایی ،ابراز تردیدهای فراوانی را نموده اند . بدین معنی که این ناظران ، براین باورند که ارتش ترکیه بطور همزمان قابلیت پذیرش و بکارگیری اس-400و سیستم بومی خود را ندارد ، ضمن اینکه بخش دفاعی ترکیه بلحاظ روند فعالیت و همچنین فناوریهای موجود ، توانایی رقابت با محصولات روسی را نداشته و بطور طبیعی این ادعاها قابل تردید هستند. به اعتقاد تحلیلگران نظامی ، تحلیل این نظامی سابق ممکن است تا حدودی به حقیقت نزدیک باشد ، چرا که کشورهای سازنده این سیستم ها ، هرگز تمایلی برای افشای قابلیتهای واقعی سیستم های خود ندارند و مضاف براین ، وب سایتهای رسمی شرکتهای مربوطه نیز هنوز حاوی اطلاعات معینی نیستند. در همین راستا ، بر خلاف نمونه های آزمایش شده قبلی ، از خانواده حصار ( حصار-آ و حصار- او) که داده های مشخصی را بصورت منتشر شده ، نشان می دهند ، اطلاعات تایید شده ای از این سیستم جدید وجود ندارد . در مجموع ، این ژنرال روس در این خصوص که سامانه سپر بتواند در آینده مشخصی با سیستم اس-400 که قابلیت مقابله با اهداف مافوق صوت را نیز بخود می بیند ، رقابت کند ، بسیار مردد به نظر می رسد . روسلان پوخوف مدیر مرکز تحلیل استراتژی و فناوری (CAST) روسیه این شک و تردیدها ، البته مختص نظامیان هم نیست ، چنانکه روسلان پوخوف مدیر مرکز تحلیل استراتژی و فناوری (CAST) روسیه طی مصاحبه ای نسبت به توانایی صنعت دفاعی ترکیه به منظور محقق کردن اعداد اعلامی مربوط به سامانه "سپر" ابراز تردید نموده و معتقد است که با توجه به پیچیدگی کار ساخت موشکها و همچنین چرخه آزمایش ها و تکمیل فناوری تا استقرارکامل ، این برنامه حداقل می بایست 10 سال بطول انجامد. به گفته وی ، دومین مشکل ترکیه ، عدم استقلال در فرآیند تولید است ، در حالی که امروز، تنها روسیه و ایالات متحده قابلیت تولید کل سامانه دفاع هوایی را بطور مستقل در اختیار دارند و سایر بازیگران و بخصوص ترکیه از قطعات و فناوری وارداتی در فرآیند طراحی و تولید خود استفاده می نمایند. این مساله برای آنکارا ، یک خطر دائمی بحساب می آید ، چرا که درصورت تشدید و وخامت رابطه با غرب ، این کشور ممکن است دسترسی به فناوری مورد نیاز را از دست بدهد و اگر شرکتهای ترک قصد جایگزین کردن فناوری خریداری شده را با نمونه های تولید داخل داشته باشند ، این امر روند توسعه را قطعها با تاخیر مواجه خواهد ساخت . براساس اطلاعات ویکی در عین توجه به این موضوعات ، کارشناسان براین باورند که ترکیه حتی درصورت فائق آمدن بر همه مشکلات ، باز هم قابلیت ورود به عرصه رقابت جدی با روسیه و ایالات متحده را ندارد ، چرا که تولید این مجموعه های پدافندی ، چندان گسترده نخواهد شد و ابتدا نیازهای داخلی این کشور می بایست پاسخ داده شوند که این بدان معناست که صادرات این سامانه زودتر از 10 تا 15 سال آینده پس از اتمام موفقیت آمیز تستهای استاندارد صورت نخواهد پذیرفت . پی نوشت : 1- بن پایه 2- بن پایه 3- بن پایه 4- بن پایه 5- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی درانجمن میلیتاری،براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی" منوط به ذکر دقیق منبع است.امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند .
  7. 1 پسندیده شده
    با سلامی گرم و دوباره به دوستان عزیز میلیتاریست. توضیح ضروری : برای بنده بهتر و راحت تر این بود که بجای کل مصاحبه فقط یکی دو جمله از مصاحبه را همراه با لینک مصاحبه قرار می دادم. اما متأسفانه مصاحبه در رسانه ای منتشر شده بود که امکان ارائه لینک مستقیم مصاحبه وجود نداشت (نه بخاطر این مصاحبه ، بلکه به دلیل سایر مطالب منتشر شده در آن رسانه) و چه بسا که عمل به روش استاندارد و قرار دادن لینک آن رسانه در تاپیک ، میلیتاری را دچار حاشیه های غیرضروری می نمود. رمزگشائی از سانحه سقوط هرکولس فرماندهان (بخش سوم) عکس تزئینی است و ارتباطی با این سانحه ندارد روایت مسئول تیم بررسی سانحه سروان (در زمان وقوع سانحه هرکولس دارای درجه سرهنگ) بهمن فرقانی - پایگاه یکم شکاری - سال 1352 سوال : شما مسئول بررسی پرونده این سانحه بودید. سقوطی که ۷ مهر ۱۳۶۰ در اطراف تهران، کهریزک رخ داد و پنج نفر از فرماندهان عالی‌رتبه ارتش و سپاه در آن جان باختند. اما نوع سقوط این هواپیما از زبان بسیاری از کارشناسان هوایی، مشکوک، غیرعادی، یا حتی عمدی توصیف شده. نتیجه بررسی شما چه بود؟ اجازه بدهید همین جا شما را متوقف کنم، کدام کارشناس هوایی اظهارنظر کرده؟ همه کسانی که من در تمام این سی و چند سال به اظهارنظرهایشان گوش کردم، هیچ کدام تخصصی در بررسی سانحه نداشتند. اظهارنظرهای ادیبانه و فاضلانه بوده، بدون اینکه تخصصی داشته باشند. کسی در این مورد هیچ نظر تخصصی نداده. نظر تخصصی مال تیم ما و ضمناً تیمی [است] که از پاکستان دعوت کردیم و آمدند. فقط این دو نظریه است. بقیه همه‌اش شایعه است. سوال : خب، مثلاً کاپیتان هوشنگ شهبازی بود که در این باره عین همین مسئله را می‌گوید، یا خلبان همین هواپیما همین نظر را دارد و امیر سرتیپ مصطفی توتیایی که از نیروهای قدیمی ارتش است، ایشان هم همین نظر را می‌دهد، سرهنگ‌دوم‌ بازنشسته محمد‌علی شریف‌النسب ایشان هم همین نظر را دارند دقیقاً. در گفت‌وگوهایی که با این‌ها شده همه ایشان آن صفاتی را که من عرض کردم در مورد این سقوط به کار برده‌اند. شما نظرتان چیست؟ عرض کنم خدمتتان، همه این اشخاصی که فرمودید هیچ‌کدامشان نه در محل سانحه بودند و نه از لاشه هواپیما بازدید کردند... هیچ گونه تخصصی در بررسی سانحه ندارند. من از زمان ستوان دومی، از زمانی که وارد نیروی هوایی شدم در بررسی سانحه بودم. بهترین دوره‌های بررسی سانحه را در دانشگاه یو اس سی کالیفرنیا و در نیروی هوایی دیدم، و بیشترین سوانح نیروی هوایی را در تاریخ نیروی هوایی ایران من بررسی کرده‌ام. تمام سوانح مهم نیروی هوایی را، از جمله سانحه وزیر خارجه الجزایر، واقعه طبس، سانحه جمبوجت ایران در اسپانیا، سانحه سقوط کایت ارتشبد خاتم و ... همه این‌ها را من بررسی کرده‌ام. حالا اگر نظر من را می‌خواهید با آن آقایان [مقایسه کنید] که حتی کوچکترین تخصصی در بررسی سانحه ندارند، شما مختارید. سوال : نه، من فقط نظر آن‌ها را اعلام کردم خدمت شما. در این مصاحبه فقط نظر شما را می‌خواهیم بدانیم. هر کسی نظری دارد آزاد است در اظهار نظر، ولی هرکس از نظر تخصصی ارزشمند است، نظر او را باید بررسی کرد. سی-۱۳۰ ئی شماره ۸۵۲۵-۵ در سال ۱۳۵۶ (تصویر بالا) و همان هواپیما پس از سانحه در صبح روز هشتم مهر ۱۳۶۰ سوال : داستان را شما برای ما بگویید. این اتفاق به هرحال اتفاق بسیار مهمی بود که گفته می‌شود حتی روی مسیر جنگ هم تاثیر گذاشت و بعضی کارشناسان می‌گوید طولانی شدن سرنوشت جنگ تا حدودی مربوط به این مسئله بوده. بنابراین موضوع مهمی است. شما چه دیدید، در چه شرایطی بررسی کردید و به چه نتایجی رسیدید؟ بله.از این جا شروع کنم که تمام این سران صبح آن روز رفته بودند اهواز برای بررسی نتیجه عملیات ثامن‌الائمه، و یک نکته‌ای که بازی سرنوشت را نشان می‌دهد، وقتی فکوری و سران در اهواز پیاده می‌شوند، یکی از دوستان من، سروان مهرداد مستشاری که آنجا در دسک اهواز کار می‌کرده می‌آید پای هواپیما که با این هواپیما برگردد، چون مهرداد خلبان بود. این می‌بیندش و می‌گوید کجا داری می‌روی؟ می‌گوید می‌روم تهران. فکوری دستش را می‌گیرد و می‌گوید نه، صبر کن عصر با هم بر می‌گردیم. این آدم را از پای هواپیما بر می‌گرداند، با خودش در هواپیما بود که ایشان هم در آن سانحه شهید شدند. ولی واقعاً بازی سرنوشت بود که مرگ را به سراغ این آدم آورد. به هرحال عصر وقتی این‌ها بلند می‌شوند به طرف تهران... اولاً ترکیب خدمه پروازی را بگویم؛ خلبان آقای صولتی تجربه زیادی روی هواپیمای سی-۱۳۰ نداشت [البته جناب صولتی برعکس این ادعا را دارند]، کمک خلبان تحت آموزش بود، و مهندس پرواز این هواپیما یکی از قدیمی‌ترین مهندسان پرواز سی-۱۳۰ بود که بیش از ده‌هزار ساعت در این هواپیما پرواز داشت و بنابراین در واقع فرمانده هواپیما این آدم بود، چون هر چه می‌گفت بقیه دربست قبول می‌کردند. کما این که چنین هم شد. این‌ها وقتی می‌آیند بالای کهریزک، وقتی شروع به کم کردن ارتفاع می‌کند، دسته‌گازهای هواپیما را می‌کشد به آیدل که شروع کند به کم کردن ارتفاع. به محض این که دسته‌گازها را می‌کشد عقب، طبق گفته خود خلبان صدایی شبیه به انفجار می‌شنوند، در طرف راست هواپیما، و برق هواپیما قطع می‌شود. مهندس پرواز نگاه می‌کند به نشان‌دهنده‌های آرپی‌اِم (Revolutions per minute) چهار موتور، می‌بیند هر چهار تا صفر را نشان می‌دهند. دو دستی می‌زند توی سر خودش و می‌گوید وای، هر چهار موتورمان رفت!! تمام اِشکال از همین جا شروع می‌شود. این آقای مهندس پرواز با آن‌همه تجربه و سابقه پرواز، نمی‌دانست که آرتی‌اِم هواپیما فقط در یک شرایط ممکن است صفر نشان بدهد و آن وقتی است که برق به آن نرسد. در حالی که اگر موتورها هم خاموش بشوند، به خاطر این که باد ملخ‌ها را می‌چرخاند، ۱۲ درصد آرتی‌اِم نشان می‌دهد، هیچ‌وقت صفر نشان نمی‌دهد مگر این که برق نداشته باشد. وقتی ایشان می‌گوید چهار موتورمان رفت، چون در واقع فرمانده معنوی هواپیما ایشان بوده، خلبان هم دربست قبول این نظریه را می‌کند، و شروع می‌کند به فرود اضطراری در بیابان. و در تمام این مدت، روند موقعیت اضطراری را رعایت نمی‌کند. وقتی برق می‌رود، سوئیچی است که [با زدن آن] هواپیما از برق می‌رود روی باتری؛ این سوئیچ را اگر می‌زد روی باتری، برق می‌آمد و هیچ مشکلی نداشتند و به طور نرمال می‌آمدند و می‌نشستند. ولی این کار را نکردند و مبدل سوئیچ روی حالت باتری نبود، روی زمین هم ما ازش عکس گرفتیم، روی باتری نبود. از خدمه پروازی هم در مصاحبه پرسیدیم که آیا این کار را کردید، نکرده بود، می‌گفتند که نکرده‌اند. حتی اگر دسته‌گازها را می‌دادند جلو می‌دیدند که موتورها دارند کار می‌کنند. این کار را هم نکرده‌اند. آمده‌اند برای نشستن. در آن تاریکی‌های اول شب، به طرز معجزه‌آسایی این هواپیما را سالم می‌گذارند روی زمین. هواپیما سالم روی زمین می‌آید، خیلی مهم است این نکته، برای این که اگر خرابکاری بود یا انفجاری در هواپیما بود، خب این هواپیما سالم به زمین نمی‌نشست. تا این لحظه خون از دماغ هیچ کسی نیامده بود و همه مسافران و خدمه صحیح و سالم بوده‌اند تا این لحظه. یک مقدار که هواپیما می‌آید جلو، از بخت بد، یک خاکریز قنات سر راهشان بوده، چرخ راست هواپیما می‌رود روی خاکریز قنات، هواپیما یک‌وری می‌شود به طرف چپ، بال چپ می‌گیرد به زمین، بال می‌شکند و چون بال، باک بنزین است و پر است، بنزین‌ها می‌ریزد و هواپیما آتش می‌گیرد، و کسانی که مثل خلبان و چند تن از کرو که از پنجره کابین بیرون آمدند یا توانستند از شکافی که در بدنه ایجاد شده بود همان لحظات اول بیایند بیرون، این‌ها سالم ماندند که مجموعاً فکر کنم از نود و چند نفر سرنشین و خدمه پروازی ۱۸ نفر سالم ماندند. و بقیه در اثر دود حاصله خفه می‌شوند و بعد در آتش می‌سوزند. سوال : روایتی که کردید تا حد بسیار زیادی به آن‌چه خلبان هواپیما توصیف می‌کند، شباهت دارد. ایشان می‌گویند هر چهار موتور هواپیما به طرز استثنایی فلِیم‌آوت یا خاموش شده بوده در زمانی که برق از دست رفته. و دیگر این که یک آتش سوزی در جعبه سمت راست هواپیما اتفاق می‌افتد، که حالا بعداً به این نکته هم می‌رسیم که به داستانی درباره این موضوع قبل از پرواز اشاره می‌کند. این‌ها آیا طبیعی بوده که یک چنین هواپیمای سی-۱۳۰، چنین اتفاقی برایش بیفتد؟ ببینید، کلید معما در این جاست که اگر آن خاکریز قنات آن‌جا نبود، هواپیما صحیح و سالم نشسته بود و هیچ‌کس صدمه ندیده بود. تنها کلید معما در این‌جاست. همه این تئوری‌ها بر باد می‌رود وقتی که هواپیما صحیح و سالم به زمین بنشیند. وقتی ما رفتیم آن‌جا و بررسی کردیم، اولاً ببینید هواپیمای سی-۱۳۰ چهار موتور مستقل دارد، ما فرض کردیم خلبان راست می‌گوید و انفجاری رخ داده. تیم مواد منفجره‌مان را اول آوردیم همه جای هواپیما را [بررسی کردند]، چون مواد منفجره آثاری از خودش باقی می‌گذارد، کوچکترین اثری از مواد منفجره در لاشه هواپیما دیده نشد. و بعد، چون چهار موتور هواپیما مستقل هستند، گفتیم یک کاری بکنیم که هر چهار موتور هواپیما از بین برود، یک جای هواپیما خودمان بمب بگذاریم که هر چهار موتور از بین برود، چنین چیزی امکان ندارد! چون هر موتور این هواپیما مستقل است، شما باید چهارتا بمب در چهار نقطه هواپیما بگذاری که هر چهارتا هم با هم منفجر شوند، تا هر چهار موتور از کار بیفتد. چنین چیزی اصلاً امکان‌پذیر نیست و از عهده هیچ گروه تروریستی معمولی بر نمی‌آید که بتوانند چنین کاری بکنند. هرکولس دارای چهار موتور Allison T56 می باشد که هر یک جداگانه و مستقل از سایرین عمل می کند دلایل بعدی: موتور توربوفَن سی-۱۳۰ در حدود ۲۴۰۰۰ دور در دقیقه می‌زند، ملخ هواپیما در حدود ۱۰۲۰ دور در دقیقه می‌زند، و این یک اختلاف دوران عظیمی این جا هست که برای جبران این اختلاف، گیرباکس (جعبه دنده) تعبیه شده که دور موتور را با دور ملخ هماهنگ می‌کند. حالا اگر موتور متوقف بشود یا فلِیم‌آوت بکند، اختلاف آرتی‌اِم باعث می‌شود جعبه‌دنده خرد بشود. برای پیشگیری از این اتفاق، کارخانه سازنده آمده یک چیزی شبیه کلاچ اتوماتیک برای این جعبه دنده تعبیه کرده که به محض این که موتور فلِیم‌آوت می‌کند، این کلاچ ملخ و جعبه‌دنده را از موتور جدا می‌کند و ملخ دیگر به صورت آزاد می‌چرخد. ما هر چهار موتور این هواپیما را باز کردیم و بررسی کردیم، هر چهار کلاچ موتورها درگیر بود، یعنی نشان می‌داد که موتور کار می‌کرده. موتور از کار نیفتاده بوده. بهترین دلیل علمی ‌برای این که موتور کار می‌کرده کلاچ‌ها بود. نمی‌شد که هر چهار کلاچ همزمان بد عمل کنند. هر چهار تا درگیر بودند، یعنی داشته کار می‌کرده. بعد هم در سوانح هوایی، هواپیماهای ملخ دار وقتی روی زمین می‌نشیند، همین جور که دارد به جلو می‌رود، وقتی چرخ‌هایش می‌شکند یا هرچه، ملخ‌ها که به زمین می‌گیرد، در هر دوری که ملخ می‌زند، یک ضربه به زمین می‌زند و علامت می‌گذارد که با اندازه‌گیری این فاصله‌ها و سرعت تقریبی هواپیما می‌شود دور تقریبی موتور را حساب کرد. همه این‌ها را که حساب کردیم دقیقاً دوری در حدود آیدل را نشان می‌داد. بنابراین، خلبان مسلماً می‌گوید بله، خرابکاری بوده برای این که یک اشتباه کوچک ساده و اجرا نکردن دستورالعمل اضطراری باعث شده که تعداد زیادی آدم مهم و غیرمهم، انسان‌ها جانشان را از دست داده‌اند. مسلماً وجدانش قبول نمی‌کند خطای خودش را بپذیرد و سعی می‌کند به در و دیوار بزند. ولی دلایل علمی این‌ها بود... سوال : خب اگر برق هواپیما قطع شده باشد و برق موتورها قطع شده‌اند، یعنی سیستم برق و هیدرولیک هواپیما قطع شده باشد، چه کاری از دست خلبان بر می‌آید در چنین شرایطی؟ دستورالعمل اضطراری قطع برق که در چک‌لیست هر خلبانی هم هست، نوشته آقا این مبدل سوئیچ را از این‌ور بزنید آن‌ور به روی باتری. همه چیز به حال عادی بر می‌گشت. فقط یک حرکت انگشت ایشان کافی بود تا از این سانحه جلوگیری بکند، این کار را نکرده. خلبان علی صولتی - در گفتگو با یکی از رسانه های داخل کشور از اقدامات خود در زمان سانحه دفاع نمود سوال : آقای فرقانی، آقای صولتی به روایت خودش می‌گوید از سال ۵۲ که به آمریکا می‌رود برای خلبانی و دوسال بعد که بر می‌گردد، از سال ۵۴ درواقع ایشان به واحد سی-۱۳۰ در ارتش ملحق می‌شود، و از آن موقع سابقه راندن این هواپیما را داشته. در جنگ هم پروازهای زیادی داشته. چطور خلبانی که این همه سال در این هواپیما کار کرده این موضوع ساده را متوجه نشده؟ از خودشان باید بپرسید. از ایشان بپرسید چرا طبق چک‌لیست عمل نکرده. بعد که توی هواپیما می‌روند، چک‌لیست را باز می‌کنند جلویشان می‌گذارند، اولین آیتم چک‌لیست این است که مبدل سوئیچ را بزن روی باتری، و نکرده. در محل سانحه هم که عکس گرفتیم از پنل، سوئیچ روی مبدل بود، هنوز روی باتری نرفته بود. سوال : سؤال این جاست که چرا دلیل این سقوط هیچ‌وقت اعلام نشد؟ به هرحال وقتی هواپیمایی در این سطح سقوط می‌کند، حتماً دلایلش اعلام می‌شود در همه جای دنیا. این که در این باره چنین سکوتی ترجیح داده شد علتش چیست؟ والله من سیاستمدار نیستم. دلایلش هر چه هست، ما نتیجه بررسی‌هایمان را در گزارشم کتباً اعلام کردم. بعد یکی از دوستانی که در ضداطلاعات سپاه کار می‌کرد، به من گفت چون خلبان اصرار می‌کند که بمب‌گذاری بوده و بعضی از دوستان عقیدتی‌سیاسی هم با او موافق هستند، زمزمه این را می‌کنند که مجاهدین بمب گذاشته بودند توی هواپیما و آقای فرقانی دارد با مجاهدین همکاری می‌کند که این داستان را لاپوشانی کند. من به خاطر این که از خودم محافظت کنم، در انتهای گزارشم پیشنهاد کردم که به دلیل اهمیت سانحه پیشنهاد می‌کنم از یکی از کشورهای دوست و برادر، تیم بررسی سانحه دعوت بکنیم و بدون اینکه اطلاعاتی به آن‌ها بدهیم، آن‌ها بیایند و مجدداً بررسی کنند. خوشبختانه این پیشنهاد من قبول شد و از پاکستان دعوت کردند یک ژنرال پاکستانی که رئیس امنیت پرواز نیروی هوایی پاکستان بود با یک تیم متخصص سی-۱۳۰ آمدند و بررسی کردند و دقیقاً همان‌هایی را که ما کشف کردیم، دقیقاً آن‌ها را تایید کردند. یعنی دو منبع بی‌طرف این مسئله را تأیید کردند. حالا چرا اعلام نکردند، این دست من نبود. من گزارشم را به صورت خیلی محرمانه به ستاد نیروی هوایی دادم. من بعد از آن هیچ کنترلی روی گزارش‌های بعد از سانحه ندارم. سوال : نکته‌ای را خلبان پرواز مطرح می‌کند که من این روایت را از قول خودشان می‌گویم، شما ببینید شنیده‌اید این را یا نه. یک بار هم اشاره کردم به آن. اما دقیق‌ترش این است که ایشان می‌گوید بعد از سانحه، مسئول تیم پروازی، کسی به نام علی پهلوان، به ایشان گفته که قبل از پرواز، دونفر های‌لِوِل متخصص برق آمده‌اند و موقعی که هنوز هواپیما در اهواز بوده، درِ جعبه‌ای را که بغل هواپیما بوده و همان جا هم در زمان سقوط آتش گرفته را باز کردند و دستکاری کردند. آقای پهلوان ازشان پرسیده که چرا باز می‌کنید و چه کار دارید به این بخش، گفته‌اند دستور داریم ببینیم خلبان نکند اسلحه‌ای قایم کرده باشد این جا. می‌گوید این واقعه بعداً اصلا پیگیری نشد. شما چیزی در این مورد شنیدید؟ هیچ گزارشی در این مورد هیچ کس به ما و به اطلاعات و هیچ جای دیگری [نداد و] هیچ نوع گزارشی در این مورد وجود ندارد و این فقط گفته خلبان است بعد از این واقعه. ولی در این مورد کوچکترین گزارشی به هیچ جا نشده. یعنی اصلاً چنین گزارشی وجود ندارد. فقط گفته آقای صولتی است. سوال : سرهنگ فرقانی، مسئول تیم بررسی پرونده سقوط هواپیمای سی-۱۳۰ که در ۷ مهر ۱۳۶۰ در حوالی کهریزک سقوط کرد. سپاسگزارم که با ما گفت‌وگو کردید. تشکر می‌کنم از وقتی که به من دادید. بهمن فرقانی - جانشین پایگاه وحدتی در آغاز جنگ - رئیس بازرسی و ایمنی نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ... پایان پ.ن : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. .
  8. 1 پسندیده شده
    متاسفاته نمونه عملیاتی این آواکس ساخته نشده یکی از بزرگترین چالشهای این طرح رادارش هست این رادار سرعت اسکن سریع دارند و تعداد زیادی هدف را میتونه شناسایی کنه و با اونها درگیر بشه نمونه این رادار تو اروپا رادار apar هست که ساخت تالس هست و روی ناوهای جدید فرانسوی نصب شدهصفحه مربوط به رادارapar شرکت تالس
  9. 1 پسندیده شده
    قابلیت تحرک یا قدرت آتش / حفاظت ، مساله این است !!!! زره پوش سنگین T-35 A ، سال 1936 ، مرکز آموزش زرهی ، خارکف زره پوش سبک BT-7 سری 2 ، استتار زمستانی ، زمستان 1939 جنگ زمستانی اتحاد شوروی - فنلاند ، در ماه های منتهی به آغاز جنگ دوم جهانی، یکی از ناشناخته ترین درگیریهای نظامی و در عین حال یکی از عبرت آموزترین مخاصمات در اروپا بشمار می آید . این جنگ ، از جهات گوناگون ، مورد بررسی کارشناسان نظامی قرار گرفت . از یک سو ، بیلان ارتش سرخ ، این تصور را در میان افسران OKW ، بوجود آورد که هسته اصلی رهبری نظامی روسها ، توانایی چندانی در طرح ریزی و اجرای عملیات نظامی ندارد . از سویی دیگر ، همین تصوردر ذهن ژنرال تیموشنکو ( بعنوان رهبر عملیات نظامی علیه فنلاند ) ، البته به شکل محدودتر بوجود آمد و همین مساله ، وی را وادار نمود تا تغییرات گسترده ای در ارتش و بویژه نیروی زمینی بوجود آورد . بنابراین ، با توجه به تجارب بدست آمده در جنگ زمستانی ، خط تولید زره پوش های سبک به نفع تولید زره پوش های سنگین تغییر یافت. اما تانکهای جدید ، بواسطه عجله ستاد ارتش برای دراختیارگرفتن سریع تجهیزات ، از قدرت تحرک چندانی برخوردار نبودند . اما بدلیل قدرت آتش بالا و سطح حفاظت مناسب ، قادر بود تا با حفظ قابلیت اجرای عملیات رزمی در زمستان ، خطوط دفاعی دشمن را درهم شکنند . با این حال ، شکست ارتش فرانسه در سال 1940 و نقش زره پوش های سبک آلمانی در پیشروی سریع به داخل خاک فرانسه ، موجب شد تا ستاد کل ارتش سرخ ، مجددا" بر تولید زره پوش های سبک تاکید نماید . پی نوشت : 1--استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی درانجمن میلیتاری،براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی" منوط به ذکر دقیق منبع است.امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند .
  10. 1 پسندیده شده
    سلام جالب است که مرکز فضایی امام خمینی تنها مرکز پرتابهای فضایی فعال ایران است که تقریبا تمام پرتابها از این مرکز تا به حال انجام شده است . حالب تر این که ماهواره ای که سپاه پرتاب کرد اصلا از این مرکز پرتاب نشد ! از همه جالب تر این که همه موشکهای پرتابی سوخت مایع بودند و تنها پرتاب ماهواره بر سپاه هم مرحله اولش سوخت مایع بود !
  11. 1 پسندیده شده
    اصولا فضاسازی ما به همین دلیل بود دیگه. حضور تکفیریها و صهیونیستها بهترین بهانه هست. صهیونیستها به این دست بهانه ها و اردوغان هم همینطور مدام در حال حمله به کشورهای همسایه خودشون هستند. تازه ما که قصد حمله نداریم، ما قصد کمک! داریم. ولی حق باشماست این دو رژیم حمایت بین المللی دارند و کار ایران بسیار سخت هست ولی در این مورد اجماع بین المللی وجود نداره. یعنی شاید اردوغان خط و نشان بکشه و حتی حماقت کنه و دخالت کنه ولی هم مردم ارمنی خود این مناطق، هم جهان موافق سیاست کشورگشایانه اردوغان و نوچه هاش از جمله الهام نیستند. شاید در ظاهر توپ و تفنگ کنند ولی در باطن بعید میدونم اقدام خاصی کنند به طور جدی. فقط میمونه رویارویی ما با الهام و اردوغان که اگر از موضع قدرت باشه میشینن سرجاشون. به هر حال متصل کردن سرزمین های ترک(!) هم تا حدی هزینه هاش قابل تحمل هست. بماند که الهام ساده لوحانه از مدتها پیش هدف نهایی را لو داده که اصولا راضی به یک استان نیست و کل مناطق جنوبی ارمنستان و حتی ارمنستان را به طور تاریخی متعلق به باکو میدونه و تهدید مستقیم کرده بود دیر یا زود فتحش میکنه! (البته همه میدونیم در این قواره نیست و سخنان اردوغان را تکرار میکنه، حتی بعید نیست بعد مدتی با فرض اشغال مثل رضاخان از سر حاتم بخشی بگه چه ارزشی داره خاک و دوستی مهمتره و ما یک ملتیم در دو کشور و حالا چه فرقی میکنه دست کی باشه!) خلاصه توپ و تفنگ الانشونم که ما تا دم مرز اومدیم و جاده ساختیم و فقط یک هل مونده تا اینجا وصل بشه اونجا و نمایش هاشون بعد هشدار جدی ایران برای سنجش موقعیت و از تب و تاب نیفتادن هست. باید مراقب بود و با توقیت مواضع نظامی جدیت خودمون را اب این هدف مدام گوشزد کنیم.
  12. 1 پسندیده شده
    زیاد فیلم هالیوودی نگاه نکن برادر !!!!اونوقت این ادم تبدیل میشه به یک قهرمان و ما هم تبدیل به ضد قهرمان ماجرا خواهیم شد !!!!چنین حاکمان فاسدی باید در نتیجه رفتار خودشان و توسط مردم کشور خودشان برکنار و طرد شوند ما نباید اعتبار و آبروی کشورمان را به خطر اندازیم و او را تبدیل به یک بت کنیم
  13. 1 پسندیده شده
    ترکیه رسما وارد لیست خاکستری fatf شد!! با توجه به مراودات اقتصادی بسیار گسترده شرکتهای ترکیه با کشورهای غربی این موضوع تبعات قابل توجهی بر اقتصاد ترکیه داره و میتونه لیر رو بیش از پیش تضعیف کنه. مجموع بدهی خارجی ترکیه بسیار سنگین و حدود 450 تا 500 میلیارد دلار براورد میشه!!! که با توجه به افت روزافزون ارزش لیر، برای پرداخت سود و اصل این بدهی فشارهای اقتصادی بر ترکیه روز به روز بیشتر میشه.
  14. 1 پسندیده شده
    به نام خدا چکمیت، جت جنگنده سبک روسی، به نمایشگاه های خارجی فرستاده می شود روسیه در نظر دارد تا هواپیمای جنگنده جدید خود، Checkmate را با نمایش در نمایشگاه های دفاعی خارجی تبلیغ کند. Yuri Slyusar، رئیس شرکت دولتی United Aircraft (UAC)، در مصاحبه ای با روزنامه Vedomosti گفت: "براساس بازدید های از غرفه در نمایشگاه هوایی ماکس (ما می‌دانیم که) علاقه (به چکمیت) زیاد است. و قطعا اگر آنها به حالت معمول آفلاین خود بازگردند، ما این هواپیما را به نمایشگاه های مختلف می بریم." روسیه کشور هایی مانند آفریقا، هندوستان و ویتنام را برای صادرات خود هدف قرار داده است. Slyusar تائید کرد که اولین پرواز هواپیمای جدید در سال 2023 انجام خواهد شد. ارسال انبوه از سال 2026 آغاز خواهد گشت. وقتی که درباره ی احتمال به کار گرفته شدن این هواپیما توسط وزارت دفاع روسیه سؤال شد، وی جواب داد: "این هواپیما نسخه 2 سرنشینه و همچنین نسخه های سرنشین دار و بدون سرنشین احتمالی هم دارد. ما امیدواریم که این روش ها و تغییرات باب طبع مشتریانمان باشد" این مقام بلندپایه اضافه کرد، ممکن است Checkmate به استیج دوم موتور Izdeliye 30 (محصول 30) مجهز شود که به زودی در تمام جت های پنهانکار Su-57 نصب خواهد شد. طبق نظر توسعه دهندگان، Checkmate قادر به طی مسافت 3،000 کیلومتر، رسیدن به سرعت 2 ماخ و حمل محموله های رزمی تا وزن 7400 کیلوگرم است. این هواپیما قادر خواهد بود تا به طور همزمان با 6 هدف هوایی، دریایی و زمینی شامل پهپاد های تهاجمی و هواپیما های نسل 5 خارجی مقابله کند. Sergei Chemezov، رئیس Rostec، تخمین زده که هر جت Checkmate حدود 25 تا 35 میلیون دلار قیمت داشته باشد. برای کاهش هزینه ها، این جت با جنگنده های Su-35 و Su-57 قطعات مشترکی خواهد داشت. میران تولید این جنگنده برای 15 سال آینده حدود 300 هواپیما پیش بینی می شود. این هواپیما با F-35 Lightning II آمریکایی و JAS-39 Gripen سوئدی رقابت خواهد کرد. منبع
  15. 1 پسندیده شده
    سینمای زرهی ورماخت !!! تصویر فوق یکی از مشهورترین نسخه های تانک پانزر یک را نشان می دهد که بعنوان زره پوش " فرماندهی و کنترل " در جنگ جهانی دوم توسط ورماخت مورد استفاده قرار می گرفت ، اما در لشکرهای پانزر علاوه بر واحدهایی که وظایف رزمی را برعهده داشتند ، گروهان های تبلیغات رزمی با عنوان propaganda kompanie یا propaganda companies وجود داشت که عمدتا" با شناسه PK شناخته می شدند که ماموریت تصویر برداری از عملیات رزمی ورماخت در خطوط مقدم را بر عهده داشتند . این زره پوش ها که عمدتا" با شناسه panzerbefehlswagen I B مورد استفاده قرار می گرفتند ، به یک دوربین تصویربرداری سینمایی مجهز بودند .
  16. 1 پسندیده شده
    در پی هشدار سردار «محمد پاکپور» فرمانده نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در خصوص حضور عناصر تروریست در شمال عراق، ‌نیروی زمینی سپاه طی عملیاتی مقرها و پایگاه‌های عناصر تروریستی را در منطقه اقلیم شمال عراق مورد هدف قرار داد. «نزسا» در این عملیات با بهره‌گیری از پهپادهای انتحاری و رزمی و همچنین توپخانه‌های هوشمند و نقطه‌زن، مقرها و پایگاه‌های این گروهک‌ها را با دقت بالا مورد هدف قرار داد.
  17. 1 پسندیده شده
    کابین جلوی هواگرد آموزشی M-346
  18. 1 پسندیده شده
  19. 1 پسندیده شده
  20. 1 پسندیده شده
  21. 1 پسندیده شده
    نقشه کشورهای دنیا براساس سلاح های استاندارد سازمانی
  22. 1 پسندیده شده
    با سلام مقابله با تیم های "MAN-PAD" در اطراف فرودگاه هایی مثل بگرام و قندهار و ... که هاب های لجستیکی شوروی بودن چطور صورت میگرفت ؟ سوال دوم اینه که شوروی ترجیح میداد کودتا صورت نگیره ؟! اگر بله با اهداف بلند مدت وارد افغانستان شدند یا کوتاه مدت ؟ یا اصلا با هدف و برنامه مشخصی برای دستیابی وارد شدند ؟ با توجه به این نکته که بیشتر تصمیم ورود به افغانستان توسط سه گانه " وزیر دفاع - وزیر امور خارجه و دبیر ( رئیس ) ک.گ.ب " گرفته شده بود و تاحدی با توجه به وضیعت سلامت برژنف - رهبری سیاسی از دور تصمیم گیری خارج شده بود !! . نکته سوم اینه که امروز در نیروهای مسلح روسیه سرویس و نیروی جداگانه ای برای نیروهای ویژه ( SOF) داریم که شامل تیپ های نیرو های ویژه " اسپاتناز " می شود آیا می توان نتیجه گرفت که تشکیل این نیرو های درس های گرفته شده از افغانستان هست ؟ سوال بعدی این هست که در دوره 1980-1988 رهبری شوروی با توجه به تنش ها با چین مجبور به مستقر کردن 25+ لشکر از لشکر های نوع A در خاور دور داشت و همچنین یگان های دیگه ای در غرب و سایر نقاط مستقر بودند چگونه با خطر انقلاب یا شورش اقلیت مسلمانان در آسیای مرکزی و در مسیر خطوط ارتباطی زمینی "LOL" را خنثی میکرد و برای کاهش روحیه پرسنل از سیستم چرخشی که مثل آن را در 2003 مشاهده کردیم استفاده کردند یا ... ؟ سوال یا مسئله بعدی این هست که چرا ک.گ.ب یا در کل شوروی با دخالت ها و پشتیبانی های ISI " پاکستان " و عربستان و سایر کشور های به صورت مستقیم یا غیر مستقیم مقابله نکرد ؟ با تشکر
  23. 1 پسندیده شده
    مقدمه مترجم : در فضای وب پارسی ، بخصوص ان دسته از کاربرانی که در حوزه دفاعی قلم می زنند ، رویکردی مشخص با تمرکز خاص بر روی سخت افزار رزمی وجود دارد ، در حالی که گستره دانش نظامی ، فراتر از آنچه که مطلوب ذائقه مخاطبان است به نظرمی رسد ، با این وصف ، در زمان بررسی مراجع معتبر نظامی ، با مقاله ای روبرو شدم که عملکرد ارتش سرخ در افغانستان را از دید یک نظامی متخصص آمریکایی مورد بررسی قرار داده بود . این مقاله با ادبیات رسمی و بدون زوائد ژورنالیستی به رشته تحریر درآمده و تحلیل کاملا نظامی را در اختیار مخاطب قرار می دهد . منظره عمومی دره پنج شیر در افغانستان وجود ارتفاعات سر به فلک کشیده در افغانستان ، چالشی جدی برای جتهای پشتیبانی نزدیک و بالگردهای توپدار روسی بشمار می آمد مقدمه به نقل از نویسنده مقاله : در اوایل سال 1990 میلادی ، دانشکده توپخانه دفاع هوایی ارتش ایالات متحده ، فرصت مطالعاتی منحصر به فردی را در اختیار من نهاد تا درسهای برگرفته از کاربرد سامانه دفاع هوایی دوش پرتاب استینگر ( FIM-92) را براساس حقایق میدان نبرد مورد بررسی قرار دهم . در ان زمان ، بعنوان سرگرد نیروی زمینی ، عضو گروهی از مربیان ارتش بودم که برای مصاحبه در خصوص ثبت تجربیات رزمی این سیستم دفاع هوایی دوش پرتاب که در دهه هشتاد میلادی توسط مجاهدین افغان بر علیه نیروی هوایی و هوانیروز ارتش سرخ شوروی به کار رفت ، به ارتفاعات سر به فلک کشیده هندوکش در افغانستان اعزام شدم . با این وصف ، سطور پیش رو ، روایت دست اولی از نقش سامانه های دفاع هوایی دوش پرتاب در ایجاد فضای لازم برای فرمانده میدان نبرد با هدف افزایش آزادی عمل و همچنین دستیابی و حفظ ابتکار عمل تاکتیکی در مواجهه با نیروی مهاجمی که به نسبت از برتری هوایی کامل برخوردار است ، را ارائه می نماید . مروری کوتاه بر تاریخچه رزمی در افغانستان : هنگامی که ارتش سرخ در سال 1979 میلادی وارد افغانستان شدند ، اولویت شماره یک آنها ، تثبیت جمهوری کمونیستی افغانستان بود تا حکومت مرکزی کابل با آسودگی خیال ، ارتش افغانستان را رودرروی مجاهدین افغان قرار دهد . بدین ترتیب ، اجرای یک یک سلسله عملیات نظامی کلاسیک از سوی روسها که به اشغال مراکز شهری و نقاط کلیدی ارتباطی این کشور منتهی شد ، موجب گردید تا عکس العمل مجاهدین افغان از اجرای عملیات منظم شهری ، به ایجاد کمین در امتداد شبکه اصلی جاده ای این کشور کوهستانی محدود گردد . اما با معرفی سامانه دفاع هوایی استینگر ، پتانسیل ایجاد چالش برای برتری هوایی روسها در اختیار افغان ها قرار گرفت و به انها امکان داد تا تسلیحات آفندی شلیک مستقیم و غیر مستقیم را بر علیه روسها ، بدون نگرانی عمده از حملات هوایی ارتش سرخ ، بکار گیرند . بدین ترتیب ، مجاهدین مسلح به تسلیحات مناسب ، با اجرای مستمر و متناوب حملات ایذایی ابتدا مراکز نظامی ارتش دولتی و سپس پایگاه های نظامی ارتش شوروی را منزوی نموده و سپس با تحمیل شرایط جنگ به شکل نظام مند ، موجبات کاهش کمّی این مراکز را که تعداد آنها تا آن زمان روبه افزایش بود ، فراهم نمودند . افغانستان ، کشوری با جغرافیای کوهستانی و خشن که در طول تاریخ برای هر مهاجمی به یک چالش مبدل گردید شرایط اقلیمی و جغرافیایی : افغانستان بلحاظ جغرافیایی ، یک کشور کوهستانی محصور در خشکی است که بلحاظ مساحت با ایالت تکزاس ایالات متحده ، قابل مقایسه خواهد بود . این کشور از شمال با اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی ( در زمان نگارش متن ، اتحاد شوروی هنوز دچار فروپاشی نشده بود ) ، در شرق با ایران ، از جنوب و جنوب غرب با پاکستان و در شمال شرقی نیز با جمهوری خلق چین همسایه است . بیشتر از 80 درصد از اراضی این کشور را اقلیم بیابانی و نیمه بیابانی تشکیل میدهد و به همین علت ، تنها 20 درصد از مساحت آن قابل کشت و زرع است . به همین دلیل ، افغانستان همواره تابستان های گرم و خشک و زمستانهای بسیار سردی را تجربه می نماید ، در حالی که رشته کوه های پامیر و هندوکش بعنوان "بام" افغانستان ، برآن مسلط هستند . اما این وضعیت در همه جای این کشور یکسان نیست ، چرا که جغرافیای افغانستان به شکل خاص متشکل از تعداد بیشماری از ارتفاعات و استپ هایی است که در برخی نقاط ارتفاع آنها به 5000 متر نیز میرسد . در مجموع ، طبیعت خشن افغانستان در طول تاریخ ، همواره مهاجمان خارجی را با چالش های بسیاری مواجه ساخته است . حفیظ ا... امین ( سمت راست ) و ببرک کارمل ( سمت چپ ) وضعیت میدان نبرد در دهه هشتاد میلادی : در دسامبر 1979 اوضاع سیاسی افغانستان ، از دید پولیت بورو بسیار ناامید کننده بشمارمی رفت ، چرا که دولت مارکسیستی جمهوری دموکراتیک افغاستان به مرز فروپاشی کامل نزدیک می شد . مقاومت مجاهدین در حومه پایتخت این کشور بتدریج نمودهای بیشتری پیدا می نمود و مسلحین ، کنترل 18 استان ( ولایت ) از 27 استان افغانستان را در دست داشتند . میزان ناامیدی روسها از حکومت کابل تا بدانجا بود که حتی رییس دولت وقت ( حفیظ ا... امین ) نیز بعنوان مهره ای موثر در سپهر سیاسی افغانستان بحساب نمی آمد ، هر چند این وضعیت یک طرف بود ، چرا که "امین" اعتقاد راسخی به پشتیبانی روسها برای حفظ قدرت داشت . وضعیت آنچنان نابهنجار تحلیل میشد که به تعبیر یک مقام ارشد وقت کرملین ، " دولت افغاستان در آستانه تجزیه کامل قرار داشت و نابودی انقلاب سوسیالیستی افغانستان بدون کمک و پشتیبانی بین المللی اجتناب ناپذیر مینمود " بااین وصف ، پس از آنکه " امین " از سه برنامه ترور ، جان سالم به در برد ، اتحاد جماهیر شوروی به این نتیجه رسید که زمان دفاع از علائق روسها در افغانستان ، فرا رسیده است . حمله ارتش سرخ به افغانستان ، دسامبر 1979 میلادی آغاز ماجرا : خرس روسی در کوهستان سرانجام در شب کریسمس 1979 ، همزمان با افزایش تب انقلابی در همسایه شرقی ( ایران ) ، ارتش سرخ اتحاد جماهیر شوروی به افغانستان حمله برد . در ابتدای امر ، عناصری از واحدهای 103 و 105 هوابرد ، جمعی لشکر گارد ( اسپتسناز ) در فرودگاه کابل فرود آمدند و همزمان ، یگانهایی از همین لشکر تاسیسات پایگاه هوایی بگرام ( در نزدیکی کابل ) ، در حالی که یگانهای نیروی زمینی بسرعت مشغول تصرف پایگاه هوایی شیندند و قندهار ( غرب و جنوب افغانستان ) را به اشغال خود در آوردند . بعد از تثبیت موقت شرایط ، عناصر ترابری هوایی 5000 سرباز روسی را به فرودگاه کابل منتقل نموده و و تنها 24 ساعت پس از این رویدادها ، نخستین لشکر پیاده/ مکانیزه ارتش سرخ وارد افغانستان شد . در مجموع تا نخستین روزهای ژانویه 1979 ، 50 هزار سرباز ارتش سرخ ، خود را آماده می کردند تا بر این کشور کوهستانی با طبیعتی خشن ، مسلط شوند و این گام مهمی برای نزدیک شدن شوروی به ابهای گرم اقیانوس هند بشمارمی رفت . در این میان ، رییس جمهور " امین" با یک شبه کودتا از کار برکنار و ببرک کارمل جایگزین وی گردید و این بدان معنا بود مخالفت کمتری از سوی دولت کابل در خصوص حضور نظامی ارتش سرخ صورت می گرفت و علاوه برآن ، به نظر می رسید که اتحاد شوروی ، علیرغم انتقادات بین المللی کنترل شده ، به اهداف خود دست یافته است . چالش جدید برای ارتش سرخ : مجاهدین افغان " مجاهدین " اصطلاحی که در اسلام از کلمه " جهاد" بر گرفته شده و به معنای " جنگجویان مقدس" است ، در واقع یک سنت بسیاری قدیمی در میان بافت قبیله نشین افغانستان محسوب میشود . از یک نظر ، زمین خشن و بافت ناهموار و کوهستانی افغانستان ، قرن هاست که ساکنان این حوزه جغرافیایی را بصورت گروه های جدا افتاده کوچک تبدیل نموده و به همین دلیل ، محافظت از قبیله ، و زمین های متعلق به آن از اهمیت بسیار ویژه ای برخوردار است . علاوه براین ، افغان ها تیراندازان بسیار ماهری بوده و مهارت در استفاده از سلاح ، بخشی از میراث اجتماعی – فرهنگی آنها بشمار می رود . نکته جالب اینجاست که این جامعه مسلح ، علاقه مندی بسیاری زیادی به سلاح های مستقیم زن (DIRECT- FIRE) داشته و کمتر راغب به نگهداری و کاربرد تسلیحات منحنی زنی نظیر خمپاره اندازها که تاثیر آن بخوبی قابل مشاهده نیست ، هستند . با این وصف ، تا قبل از ورود استینگر به صحنه عملیات رزمی ، نیروی هوایی شوروی و افغانستان بدون هیچ مزاحمتی وارد صحنه نبرد شده و با آزادی عمل دست به اجرای حملات هوا به زمین و پیاده نمودن واحدهای هوابرد می نمودند . اهمیت این مساله در اینجا بود که با در اختیار داشتن مزیت شناسایی هوایی و کاربرد جتهای بال ثابت توسط نیروهای دولتی ، سازمان رزم مجاهدین افغان برای اجرای حملات ایذایی بسیار محدود ( حداکثر 70 تا 75 نیرو ) می شد . علاوه براین ، افغان ها بالاجبار می بایست پایگاه های تدارکاتی خود را در فواصل بسیاری دورتری از مراکز شهری و روستایی و در میان کوه ها و غارهای عمیق با هدف حفظ توان رزم ایجاد نمایند و حملات از پیش برنامه ریزی شده آنها نیز تنها به شبیخون های متناوب و کمین های جاده ای که اثرات محدودی را برجای می گذاشت ، منحصر می گشت . از سویی دیگر ، با منظم شدن توالی حملات مجاهدین ، اجرای حملات هوایی از سوی روسها نیز کُشنده تر میشد ، تا جایی که حملات ایذایی و حتی شبانه مجاهدین بدلیل ترس از عکس العمل جتهای پشتیبانی نزدیک نیروی هوایی ارتش سرخ ، همواره با احتیاط صورت می پذیرفت . این مساله برای افغان ها بتدریج به یک چالش غیر قابل دفاع تبدیل شد ، تا جایی که یکی از فرماندهان ارشد این نیروها ، حملات نیروی هوایی ارتش سرخ در قالب عملیات پشتیبانی نزدیک را " پاسخی کاملا اتوماتیک " به هر حمله نیروهایش ارزیابی می نمود . اما برنامه ریزان نظامی افغان یا بعبارت بهتر ، مستشاران نظامی مستقر در پاکستان برای محدود کردن آسیب پذیری واحدهای زمینی مجاهدین در برابر حملات هوایی روسها ، به این نتیجه رسیدند که بهترین شیوه موجود ، تدوین تاکتیکهای "آتش متقابل " خواهد بود ، اما تا قبل از سپتامبر 1986 محدوده برد آتش افغان ها با کاربرد تسلیحاتی نظیر تیربارهای سنگین 12.7 م.م و 14.5 م.م ، RPG-2 و RPG-7 و تسلیحات کوچک به 300 تا 400 متر محدود میشد و بدلیل برتری ارتش سرخ در حوزه "آتش " به تقریب تمامی حملات مجاهدین منجر به تلفات زیاد می گردید . علاوه براین ، حمله د ر فواصل بیشتر از 500 متر نیز خطرات مضاعفی را بدنبال داشت ، بدین معنی که اگر عناصر مسلح افغان وارد رزم نزدیک با روسها می شدند ، بالگردهای روسی با آتش تیربار و راکتهای 57 م.م بشدت پاسخ میدادند ولی درصورت ورود به فضای باز ، جتهای بال ثابت نیروی هوایی شوروی ، با کاربرد مهمات ناپالم و مهمات آهنی متعارف که تاثیر تاکتیکی افزون تری برجای می نهاد ، تلفات زیادی بر مجاهدین وارد مینمودند . پی نوشت : 1- ادامه دارد ............. 2- منابع در انتهای مطلب معرفی خواهد شد ... 3- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی در انجمن میلیتاری ، براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی " منوط به ذکر دقیق منبع است . امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند . برگردان به پارسی ، اختصاصی برای بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ( MILITARY.IR) مترجم : MR9
  24. 1 پسندیده شده
    درسهای برگرفته از کاربرد استینگر در افغانستان : 1- یک سخت افزار نظامی در ابعاد مشخص نظیر استینگر ، با کاربرد اصولی در میدان نبرد ، تبدیل به سلاحی شد که توازن کلاسیک نظامی را به نفع نیروی ضعیف تر تغییر داد و این به معنای تغییر شکل ماهیت صحنه نبرد بود . در واقع ، استینگر با حمله به مرکز ثقل عملیات نظامی ارتش سرخ ، تعادل ایجاد شده را برهم زد و نشان داد که کنترل آسمان منطقه نبرد ، حتی در نبردهای با شدت کم از اهمیت بسزایی برخوردار است . سناتور چارلی ویلسون هماهنگ کننده اصلی پشتیبانی تسلیحاتی از گروه های افغان در جنگ با ارتش سرخ وی در این تصویر ، با یک قبضه سلاح بریتانیایی آنفیلد ، هدیه مجاهدین به وی ، عکس یادگاری ثبت نموده است 2- برخلاف تصورات عامه ، سازمان رزم ارتش سرخ بصورت کاملا انعطاف پذیری برای نبرد در افغانستان سازماندهی شده بود . این ارتش ترکیبی از واحدهای سنگین زرهی ، عناصر سبک اسلحه هوابرد ، اسکادران های بال ثابت و بالگردهای توپدار را بصورت ترکیبی در گردان ها و گروهان های مانوری به کار می گرفتند . 3- بر خلاف واحدهای هوابرد ارتش و نیروی هوایی ، توپخانه ارتش سرخ موفق نشد تا بیلانی هم ردیف افسانه های جنگ دوم جهانی برای خود فراهم آورد . آتشبارهای روسی بشدت ، مقّید به اجرای آتش های از پیش برنامه ریزی شده بوده و عکس العمل آنها نسبت به تغییر شکل صحنه نبرد بسیار کُند بود . 4- از یک لحاظ ، ساختار لجستیکی ارتش شوروی در مقایسه با سالهای پیش از آن ، عملکرد بسیار ضعیفی از خود برجای گذاشت . تجارب ثبت شده واحدهای رزمی روسی نشان می دهد که مجموعه های ارسالی از راه هوا یا زمین در اغلب موارد ، آن چیزی نبود که واحدها بدان نیاز داشتند . این مساله حتی پس از تغییر شیوه و فشرده تر کردن محموله های سوخت و مهمات جهت حمل و نقل آسان ترآن ، همچنان ادامه پیدا نمود . 5- میدان های موانع ، بخصوص ترکیبی از میدان های مین و سیم خاردارهای برقدار نقش بسیار مهمی در عملیات دفاعی ارتش شوروی بازی می کردند ، چنانکه براساس اطلاعات موجود ، مرگبارترین سلاح در افغانستان ، مین های زمینی و پراکنده ای بود که برای خنثی سازی تحرک مجاهدین افغان کارگذاری شد . بهار 1987 ، سی و چهار فروند بالگرد روسی قربانی استینگرهای آمریکایی 6- واکنش ارتش شوروی در برابر حملات ایذایی اولیه افغان ها ، بسیار ضعیف ارزیابی شد . بهار 1987 ، بیست و یک فروند هواگرد بال ثابت روسی قربانی استینگرهای آمریکایی 7- استفاده گسترده از واحدهای پیاده – مکانیزه و زرهی به تقریب موثر ارزیابی نگردید . شکل و ماهیت جغرافیایی افغانستان مانع از عملکرد بهینه واحدهای زرهی ( که طبیعتا برای موثر بودن به فضا برای مانور نیاز دارند ) شد در حالی که پیاده نظام و عناصر هوابرد سبک اسلحه ، بیشترین تاثیر تاکتیکی را به نمایش گذاشتند . تابستان 1987 ، سی و سه فروند بالگرد روسی قربانی استینگرهای آمریکایی 8- ماهیت عملیات ارتش سرخ در افغانستان، به عینه ماهیت دفاعی داشت ، گرچه عملیاتهای آفندی اجرا گردید ولی بر خلاف تصورات ، این رشته تحرکات با هدف تقویت شبکه دفاعی ارتش سرخ در خطوط تماس طراحی می گردید . تابستان 1987 ، بیست و هشت فروند هواگرد بال ثابت روسی قربانی استینگرهای آمریکایی 9- تحویل استینگرها به مجاهدین افغان ، پایداری رزمی آنها را تا حد بسیار زیادی گسترش داد که مهمترین آن ، دستیابی به پشتیبانی لجستیکی مطلوب تر بود . پی نوشت : 1- منابع : الف- مجله air defense artillery ، ژانویه، فوریه 1990 ، مقاله ای به قلم سرگرد ویلیام مک ماناوی ب- MAN-PADS countering terrorist threat ج- Charlie Wilson's War - 2007 2- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی در انجمن میلیتاری ، براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی " منوط به ذکر دقیق منبع است . امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند . برگردان به پارسی ، اختصاصی برای بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ( MILITARY.IR) مترجم : MR9
  25. 1 پسندیده شده
    بخش سوم : افغانستان ، صحنه آزمایش عملی تاکتیکهای نبرد هوا- زمینی ارتش ایالات متحده ! پیامدهای اجرای نسخه اولیه تاکتیکهای نبرد هوا- زمینی در افغانستان : طبق یک قاعده استاندارد ، موفقیت یک ارتش در میدان نبرد به 5 اصل اساسی ، شامل ابتکارعمل ، چابکی ، عمق دادن به صحنه نبرد ، هماهنگی و پایداری ( سرسختی ) بستگی خواهد داشت . در این میان ، عملکرد مجاهدین افغان را می توان در قالب این 5 عنصر بخصوص در ایجاد یک شبکه دفاع هوایی ( هر چند محدود ) تبیین نمود . 1-ابتکار عمل : در مرحله نخست ، تلاش مجاهدین افغان برای در دست گرفتن کنترل فضا ( آسمان ) منطقه نبرد که نتیجه و پیامد اصلی برخورداری از ابتکار عمل رزمی بود ، را می توان مورد بررسی و توجه قرار داد . در اوایل نبرد ، مجاهدین تنها قابلیت کسب ابتکار عمل تاکتیکی ، آن هم بصورت موقت را در اختیار داشتند ، بدین معنی که دربرابر حملات هوایی روسها ، چندان در وضعیت بلادفاع نبودند ، اما ورود استینگر ، واحدهای رزمی مجاهدین افغان را قادر ساخت تا بسرعت ابتکار عمل رزمی را در دست گرفته و شرایط خود را به حریف دیکته کنند . نقل قولی از کتاب " کاردینالی از کرملین " نوشته تام کلانسی با محوریت شیوه عمل افغان ها در کاربرد سامانه استینگر 2- چابکی ( تحرک پذیری ) : در مراحل نخست جنگ، این ارتش سرخ بود که با استفاده از اصل غافلگیری و کاربرد یگانهای هوابرد و همچنین هواگردهای بال ثابت و چرخبالهای نیروی هوایی بعنوان توپخانه متحرک انعطاف پذیر و همچنین بالگردهای ترابری برای جابه جایی سریع واحدهای رزمی قادر بود بسیار سریعتر و موثرتر از واحدهای افغان واکنش نشان دهد ،اما ورود استینگر ، خط بطلانی بر این شیوه کشید تا جایی که متحرک ترین واحدهای رزمی ارتش شوروی د افغانستان ( شامل جتهای پشتیبانی نزدیک و بالگردهای توپدار ) را بسرعت از صحنه نبرد خارج ساخت . چیزی در حدود 10 درصد از شلیک های موفق سامانه استینگر در زمان خروج بالگردهای هایند از صحنه عملیات رزمی بوقوع پیوست . 3- عمق دادن به میدان نبرد : در طراحی های کلاسیک عملیات نظامی ، دادن عمق به منطقه نبرد ، فضای کافی و مطلوبی را برای اجرای مانورهای رزمی در اختیار فرمانده میدان خواهد گذاشت . تا قبل از ورود استینگر به افغانستان ، ارتش شوروی با کاربرد کلاسیک قدرت هوایی می توانست بسرعت حاکمیت و برتری تاکتیکی را بر میدان رزم ایجاد کرده و بدنبال آن ، فضای مانوری مطلوبی را برای واحدهای پیاده متعارف و هوابرد ارتش فراهم نماید . اما کاربرد گسترده استینگر به این آزادی عمل پایان داد . مجاهدین افغان که پس از یک رشته نبردهای پرتلفات ، حومه مناطق متراکم جمعیتی را در دست گرفته بودند ، اکنون با برخورداری از دو مزیت اصلی شامل دادن عمق به میدان نبرد با روسها و متمرکز نمودن توان رزمی در نقاط حساس ، بسرعت ابتکار عمل را در دست گرفتند . در مجموع ، نبرد افغانستان اثبات نمود که سرمایه گذاری برروی پدافند هوایی کوتاه برد ، به همان اندازه در اختیار داشتن عمق برای اجرای مانور ، از اهمیت بسیار بالایی برخودار است . نمای شماتیک کمین واحدهای مجاهدین افغان و تاکتیکهای ضد کمین هوابرد و توپخانه ای ارتش سرخ 4-ایجاد هماهنگی : تا پیش از ورود استینگر به افغانستان ، ارتش شوروی براساس آموزشهای استاندارد خود ، بسرعت موفق گردید تا عملیات هوایی و زمینی خود را برای محدود نمودن تاثیر حملات ایذایی مجاهدین ، هماهنگ نماید ، اما کاربرد نخستین موشک استینگر ضمن اینکه موجبات عدم هماهنگی قابل توجه میان واحدهای رزمی ارتش سرخ را فراهم آورد ، در مقابل ، فرصتی را برای مجاهدین ایجاد نمود تا بتوانند اقدامات رزمی خود ( شامل لجستیک ، عملیات مشترک و ... ) را بهبود بخشیده و محدوده آن را بسرعت گسترش دهند . بدین معنی که از اواخر 1986 ، وضعیت کنترل و فرماندهی و ساختار لجستیکی برای پشتیبانی از عملیاتهای آفندی در مقیاس وسیع تر خود را در سطوح مطلوبتری دنبال کرده و برای اولین بار از سال 1979 ، شرایط صحنه رزم را برای روسها ، تعریف کنند که این وضعیت با خنثی نمودن یا کاهش پتانسیل قدرت هوایی روسها در حوزه پشتیبانی نزدیک هوایی قابل دستیابی شد . بالگرد توپدار میل-24 هایند ، بلحاظ قدرت آتش و مقاومت در برابر آتش پدافند هوایی ، آنچنان موجب ایجاد دهشت در میان افغانها گردید که لقب "ارابه شیطان" بدان داده شد در حقیقت ، استینگر ، کلیدی بود که به مجاهدین افغان اجازه داد تا ضمن حفظ ابتکارعمل ، سرعت عملیات نظامی خود را افزایش دهند و این بدان معناست که سامانه FIM-92 به عاملی برای تغییر ماهیت جنگ و به نوعی فاکتور تعیین کننده ، تبدیل شود . به اعتقاد بخش عمده از کارشناسان نظامی ، مجاهدین افغان با کاربرد استینگر ، مستقیم به مرکز ثقل عملیات نظامی ارتش سرخ که همانا " کنترل آسمان منطقه نبرد" بود ، حمله ور شدند که این مساله نشان می دهد که کنترل هوا ، در جنگهای کم شدت ، به همان اندازه جنگهای فراگیر و پرشدت ، پر اهمیت و ضروری است. پی نوشت : 1- ادامه دارد ............. 2- منابع در انتهای مطلب معرفی خواهد شد ... 3- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی در انجمن میلیتاری ، براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی " منوط به ذکر دقیق منبع است . امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند . برگردان به پارسی ، اختصاصی برای بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ( MILITARY.IR) مترجم : MR9