برترین های انجمن
ارسال های محبوب
مشاهده بیشترین محتوای مورد پسند کاربران از پنجشنبه, 28 فروردین 1404 در پست ها
-
14 پسندیده شدهبسم ا.. بازآماد هواگردهای نیروی هوایی یازده فروند هواپیمای شکاری و ترابری نیروی هوایی ارتش (4 فروند سوخو-24 ، سه فروند پی سی- 6 ، ، یک فروند ایلوشین-76 و ۳ فروند سی-130 ) در پایگاه هوایی شهید دوران شیراز به دست متخصصان و نخبگان این پایگاه هوایی بازآماد و با حضور امیر سرتیپ واحدی به ناوگان عملیاتی نیروی هوایی ارتش ملحق شد. پی نوشت : در شش ماهه اخیر ، این دومین خبر از بازآمادهای فنسرها و ایلوشین های نیروی هوایی است که منتشر می شود . این خبر احتمالا به جریان پیدا کردن ارسال قطعات از سوی کشور سازنده ممکن هست ربط داشته باشد ..
-
13 پسندیده شدهنکات دیگر درباره میگ23فلاگر فناوری بال متغییر:مکانیسم بال جارویی میگ 23 میگ-23 یکی از اولین هواپیماهای شوروی بود که دارای بال هایی با هندسه متغیر بود .و این تغییرات با استفاده از یک اهرم کوچک در زیر دریچه گاز در کابین خلبان کنترل می شدند. سه زاویه رفت و برگشت اصلی وجود داشت که توسط خلبان برای سطوح مختلف پرواز تعیین می شد. 1- بالهای کاملاً باز شده در 16 درجه، که در هنگام پرواز با سرعت 0.7 ماخ یا کمتر از آن یا زمان برخاستن و فرود استفاده میشد. 2-قرار دادن بالها در 45 درجه برای مانورهای اولیه جنگنده، و همچنین کروز با سرعت بالا یا رهگیری در ارتفاع پایین مورد استفاده قرار می گرفت. 3-در 72 درجه که برای رهگیری در ارتفاع بالا یا مانورهای پرسرعت در ارتفاعات پایین اختصاص داشت. بالها مجهز به ایلرون نبودند ، اما از اسپویلرها برای کنترل غلت زدن در زمانی که بالها در زاویه 16 درجه و 45 درجه بودند استفاده می کردند. علاوه بر اسپویلرها، بالها با لبههای انتهایی و نوارهای لبه جلویی تعبیه شده بودند تا به جنگنده مسافت کوتاهتری برای برخاستن و فرود بدهد. در کابین خلبان" گیجی" وجود داشت که موقعیت بالها را در زمانی که در حرکت بودند و حد ماخ را برای هر موقعیت نشان می داد، اما موقعیت بهینه بال برای شرایط پرواز را نشان نمی داد و عملا این کار تقریبا تجربی بود MiG-23 دارای یک باله شکمی برای بهبود پایداری در سرعت های بالا بود. هنگام برخاستن و فرود، وقتی ارابه فرود باز میشد، باله های شکمی به طرفین لولا میشد تا از برخورد آن به زمین جلوگیری کند. در مدل 1971، سطح بالهای MiG-23 (معروف به نسخه 2) 20 درصد افزایش یافت که لازم بود موقعیتها به 18 درجه، 47 درجه و 40 دقیقه و 74 درجه و 40 دقیقه تغییر کند با تقویت محور بال در MiG-23MLD امکان افزودن موقعیت بال چهارم 33 درجه را فراهم شد که هدف آن کاهش شعاع چرخش و امکان کاهش سرعت در طول نبردهای داگ فایت بود. با این حال، با بال ها در موقعیت 33 درجه، کنترل MiG-23MLD بسیار دشوارتر بود و از شتاب ضعیف رنج می برد. حرکت بالها به این موقعیت فقط برای خلبانان مجرب MiG-23 مجاز بود، در حالی که دستورالعمل های رزمی همچنان بر موقعیت 45 درجه تأکید داشتند. کابین میگ23اولیه صندلی پرتابی KM-1، با در نظر گرفتن ارتفاع و سرعت فوق العاده میگ23ساخته شده است: رکاب پا، مهار شانه، حلقه D لگن ، و سیستم 3 چتر نجات. درگیر کردن صندلی اجکتی زمان زیادی طول می کشید، زیرا خلبانان مجبور بودند پاهای خود را در رکاب قرار دهند، ستون کنترل را رها کنند، دو دسته ماشه را بگیرند، آنها را فشار داده و بلند کنند.چتر نجات اول، به اندازه یک دستمال بزرگ، از یک میله تلسکوپی از پشتی بالای صندلی بیرون می آمد، تا ناحیه بادگیر شیشه جلو را حذف کند. قرار بود به چرخش صندلی به سمت باد و تثبیت در مسیر پروازی که آن را به بالا و پشت تثبیت کننده عمودی می برد کمک کند . با جدا شدن اولین چتر و میله از صندلی، یک چتر نجات بزرگتر به کار می افتاد تا سرعت صندلی را کاهش دهد و امکان استقرار چتر اصلی را فراهم کند. در ارتفاعات پایین، صندلی مجهز به یک فشارسنج بود تا به لوله اجازه دهد سریعتر جدا شود. یکی از کمبودهای KM-1 این بود که صندلی پرتاب صفر صفر نداشت – حداقل سرعت آن 90 گره بود . لیست انواع مدلهایMiG-23و کدهایی که با آن شناخته می شدند: MiG-23 (23-11) MiG-23UB (23-51, 23-51A, 23-51B) MiG-23UB-KO MiG-23S (23-21، 23-11S) MiG-23M MiG-23MS (23-13) MiG-23MF MiG-23ML (23-12, 23-12A, 23-12B) 23-15 MiG-23P (23-14) 23-16 MiG-23MLD (23-18, 23-23-22, 23-19, 23-19,BA2) MiG-23MLDG (9-35، 9-37) MiG-23MLS (23-47) MiG-23MLG (9-57) MiG-23-98 MiG-23A MiG-23K (32-31) MiG-23B (32-24) MiG-23-23BN (32-24) MiG-23-212،32 32-23K) MiG-23BR (32-24R) MiG-23PD (23-01، 23-31) آنتهای اخلال گر ""گاردینا"در دم وقسمت پایین انتهایی نزدیک اگزوز روی میگ 23MLDG پاد اخلال گر گاردیناMiG-23MLS میگ23MLD با دیسپنسر فلر(اگر اشتباه نکنم) میگ 23مجهز به موشکR13m1 میگ23ارتقا یافته هندی MiG-23-98 بر اساس این پروژه: 1.MiG-23-98-1 - یک جنگنده تاکتیکی چند منظوره با قابلیت رهگیری انواع اهداف هوایی، شناسایی و انهدام کشتی ها، اهداف زمینی با اندازه کوچک و اهداف راداری به شدت افزایش یافته است. تجهیزاتی که قرار بود نصب شود: یک سیستم محاسباتی دیجیتال MVK، ILS، دو نمایشگر LCD رنگی چند منظوره، دو پنل کنترل چند منظوره، یک سیستم ضبط ویدئو. رادار چند منظوره با برد تشخیص اهداف هوایی 100 کیلومتر مربعی (Mosquito-23/Topaz_N019MP)… سلاح های هدایت شونده مدرن (موشک های هوا به هوا - RVV-AE، R-27R، T، R-27E(R، T؛ R-73؛ موشک های هوا به سطح - بمب های هوایی X-25ML، MP، X-29L، T، TD، X-31A، P و KAB-500L)، SUO جدید (از هواپیمای MiG-21-93)، NSC، INS/KNS، SHS، ارتفاع سنج رادیویی؛ وسایل جدید ارتباط رادیویی نصب NSC؛ کاهش بازتابهای راداری؛ استفاده از طیف متنوعی از پادها که قابلیت های تاکتیکی هواپیما را افزایش می داد. پادهای تداخل رادیویی فعال یا تجهیزات شناسایی؛ سوخت گیری در هوا؛ افزایش بقای رزمی؛ سیستم های اویونیک اضافی انواع جنگنده ها و رهگیرهای مبتنی بر MiG-23 قابل تبدیل به نمونه ارتقا یافته بودند… رادار Saphir-23 و SUO ارتقا یافته که علاوه بر سلاح های استاندارد، استفاده از موشک های هوا به هوا RVV-AE و R-73E را تضمین می کند. یک سیستم اینرسی جدید با تصحیح از KNS. 3.MiG-23-98-3-- نصب رادار Mosquito-21K(برد تشخیص هدف در نیمکره جلویی 45 کیلومتر، در عقب - 20 کیلومتر) در یک پاد معلق علاوه بر رادار اصلی استاندارد Saphir-23. در نتیجه، بدون طراحی مجدد جدی، این هواپیما قادر به حمل همان سلاحهایی است که در نسخه اول (اما با برد کوتاهتر در نبرد موشکی) وجود داشت. منابع: https://www.twz.com/ https://www.sacmuseum.org/visit/exhibits/ https://hupaa.com/forum/index.php?sid=1f7878c6fdfa77cf4e039c8763980a92 https://en.wikipedia.org/wiki/Mikoyan-Gurevich_MiG-23
-
11 پسندیده شده
-
10 پسندیده شدهبسم ا... پروازهای پی درپی هواگردهای ایرانی و روسی از مبداء آستراخان و تهران به مقصد سودان آوریل 2025 پایگاه های ایران در سودان آوریل 2025
-
9 پسندیده شدهحمله ی وحشیانه ی آمریکا به غیرنظامیان و زیرساخت های یمن تلفات حمله تروریستی آمریکا به بندر نفتی رأس عیسی در شمال الحدیده به ۸۰ نفر شهید و ۱۵۰ نفر زخمی افزایش یافته است. تصاویر ماهواره ای منتشر شده از بند راس عیسی نشان میدهد که جنگندههای آمریکایی چگونه با بمبهای سنگین مسیرهای بارگیری ترمینال نفتی، مخازن سوخت و تانکرهای سوختی را مورد هدف قرار داده است. رژیم تروریستی آمریکا با هدف قرار دادن بخش انرژی یمن به دنبال ایجاد فشار حداکثری بر روی مردم یمن است.
-
8 پسندیده شدهبخش دوم با توجه به متنی که پیشتر ارسال شد ، چالش های اساسی موجود در صحنه نبرد اوکراین را می توان به دو دسته اصلی تقسیم بندی نمود: چالش های کلاسیک در سطح راهبردی به یک پدیده بسیار مهم ، یعنی ، عدم شکست دولتهای بزرگ و مدرن در یک کارزار تعیین کننده ، خلاصه می شود . با این حال ، نمونه هایی نظیر فرانسه درسال 1940 ، عراق سال 1991 و حتی سوریه 2024 بیش از آنکه معمول باشند ، یک استثناء هستند . چنین کشورهایی از حملات اولیه جان سالم به در می برند و نبرد را به یک جنگ طولانی مدت تبدیل می کنند که اوکراین سال 2022 یک نمونه مشخص از این مساله است. بدین ترتیب ، ایالات متحده باید به این درک برسدکه آمادگی برای مدیریت یک جنگ طولانی را باید برای خود فراهم کرده و انتظار یک نتیجه سریع و قاطع را نداشته باشد. علاوه براین ، پذیرش این ذهنیت ، به معنای ایجاد تغییرات اساسی در مفاهیم راهبردی و عملیاتی است . هدف قراردادن پیاده نظام کره شمالی در محور کورسک با مهمات پرسه زن https://www.aparat.com/v/csa5p6k بعنوان مثال ، جنگ اوکراین در سطح عملیات ، سه مشکل اصلی را بخود می بیند که موجب تبدیل شدن جنگ متحرک به جنگ خندقی شده است : از سویی دیگر برای غلبه بر چالش های فناورانه ، معمولا موقتی است و دائمی نخواهد بود ، بدین معنی که ایالات متحده و ناتو توانایی هایی دارند که در اختیار روسیه یا اوکراین نیست ولی این قابلیتها الزاماً یک راه حل مناسب برای حل مشکلات در صحنه نبردی نظیر اوکراین نخواهد بود. مشکل جدید ، ظهور سامانه های ضربتی/شناسایی تاکتیکی از یک نظر ادغام فناوری های جدید با سامانه های رزمی قدیمی تر موجب شده تا دو مشکل شماره 2و 3 که پیشتر شرح آن رفت ، برجسته تر از سایر مولفه های دخیل نمایان شوند. جنگ در اوکراین ، باعث گردید تا پیشرفته ترین سامانه های جنگ الکترونیک تهاجمی و همچنین گسترده ترین شکل استفاده از سامانه های بی سرنشین با سامانه های آتشباری زمینی و پهپادهای بکار گرفته شود و میدان نبرد را به یک محیط بسیار شفاف ، به جز زمانی که طرف مقابل موفق شده باشد تا با استفاده از سامانه های جنگ الکترونیک ، آن را خنثی کند، تبدیل نماید. بدین معنی که انبوهی از مهمات پرسه زن اول شخص اکنون توانایی انهدام خودروهای رزمی جداافتاده یا گروه های کوچک پیاده نظام را با کمترین هزینه ممکن را بدست آورده اند . ادغام تمامی این سامانه های که اکنون می توان آن را مجموعه های ضربتی/شناسایی تاکتیکی خطاب کرد ، عامل اصلی تبدیل صحنه رزم مانوری اوکراین به یک نبرد فرسایشی خندقی است . شیوه شناسایی پهپادی ارتش روسیه در دوسطح تاکتیکی و عملیاتی در ترکیب با زنجیره کشتار ( نمودار بالایی ) با این حال ، این وضعیت چندان ناآشنا به نظر نمی رسد چرا که ارتش شوروی و سپس روسیه ، مفهومی را با عنوان سامانه ها ضربتی/شناسایی یا آنچه که مجموعه های شناسایی – آتش نامیده می شد را برای تفکیک میان سامانه های آتشباری ( هواپیما ، توپخانه ، توپخانه راکتی و... ) ابداع کرده بودند که سطوح آن با یکدیگر همپوشان بود و می توانست دو جنبه تاکتیکی وعملیاتی را به هم متصل نماید ،اما در صحنه نبرد فعلی ، هردوطرف ، سامانه های تاکتیکی و عملیاتی متفاوتی را بکار می گیرند که امکان مرتبط کردن اثرات پراکنده جنبه تاکتیکی به هم را داشته باشد. این سطح با تمامی توان تلاش می کند تا اثر تاکتیکی خود را بطور مستقیم روی میدان نبرد گذاشته در حالی که از پشتیبانی دارایی های شناسایی و الکترونیک سطح عملیاتی و راهبردی پشتیبانی می گردد. اما نکته اینجاست که سامانه های ضربتی/شناسایی تاکتیکی شباهت چندانی با سامانه های تسلیحاتی یکپارچه ارتش های ناتو ندارد که درآن هر جزء اصلی ، قابلیتهای به نسبت ثابتی داشته و ارتباط آن با سایر اجزاء و عناصر نیز تعریف شده باشد. درواقع ، نمونه ای که اکنون در اوکراین استفاده می شود ، یک ساختار مفهومی اولیه ای را به نمایش می گذارد که امکان ایجاد تغییرات فوری درآن وجود داشته و روابط میان اجزای آن می تواند به شکل دائمی تغییر کند. این بدان معناست که دگرگونی های مذکور نه تنها در پیکربندی سخت افزاری ، بلکه در اجزاء الکترونیک و حتی نرم افزاری آن می تواند رخ دهد . این نیز به نوبه خود باعث می شود تا تغییراتی سرتاسری و دومینو واری در صحنه نبرد بوجود آید . بنابراین ، سامانه های ضربتی/شناسایی تاکتیکی در چرخه های بسیار سریع گاهی تا دو-سه هفته درمیان ، قابل مشاهده است که میتوان آن را به رقابت شدید میان سامانه های جنگ الکترونیک و ضد جنگ الکترونیک نسبت داد. درواقع ، هر دوطرف ، قابلیت خنثی سازی بخش هایی از قدرت سامانه های ضربتی/شناسایی تاکتیکی یکدیگر را دارند و هرکدام زودتر واکنش دهند ، می توانند با سرعت بیشتری توان رزمی دشمن را تخریب نمایند. اکنون و در حال حاضر تعداد زیادی از کارشناسان نظامی معتقدند که بعید است چنین پدیده ای به زودی تغییر کند . علاوه بر مواردی که شرح آن رفت ، قابلیت و تراکم استفاده از سامانه های ضربتی/شناسایی تاکتیکی در سرتاسر محورهای درگیری بشدت متفاوت به نظر می رسد چرا که طرفین نه تنها از توان تولید کافی چنین سامانه هایی برای پوشش دادن تمامی صحنه نبرد برخوردار نیستند ، بلکه برای وارد کردن ضربه موثر نیز قدرت چندانی را به نمایش نمی گذارند که به معنای ایجاد مزیت های موقت در محورهای مشخص بوده و گسترش آن به تمامی صحنه جنگ عملاً غیرممکن است و این باعث می شود تا طرف مقابل بخوبی از آن برای دسترسی به اهداف استفاده نماید. کاربرد گسترده میدان های موانع ( سیم خاردار ) ، تلفن های صحرایی ، توپهای سبک با نواخت بالا ( در اینجا 75 م.م فرانسوی ) و تیربار خنک شونده با آب مجهز به نوار فشنگ باعث شد تا برای سه سال ، عنصر مانور از میدان های نبرد جنگ اول جهانی ، ناپدید شود . با این حال ، به میدان آمدن تانک به صحنه نبرد باعث شد تا عنصر مانور بهتر از گذشته استفاده گردد با این حال ، جنبه جدید سامانه های ضربتی/شناسایی تاکتیکی در پویایی چرخه کاربرد آن قرار دارد ، بطوریکه اجزاء تشکیل دهنده آن با یکدیگر دائماً روابط متقابل داشته و مستمراً فرصت ها و آسیب پذیری های جدیدی را بوجود می آورند. این پویایی ، هم برای نیروی تکور و هم نیروی مدافع چالشی مداوم است تا مفهوم "مانور" را مجدداً به میدان نبرد بازگردانند که این شرایط متفاوتی را نسبت به ماهیت جنگ خندقی جبهه غربی در نخستین جنگ جهانی ایجاد کرده است . درآن زمان ، فناوری هایی نظیر تیربارهای خنک شونده با آب ، ابداع نوار فشنگ ( به جای خشاب های فلزی با ظرفیت محدود ) ، ساختار خندقی گسترده با پوشش های متراکمی از سیم خاردار ، تلفن های صحرایی سیمی ، سامانه های توپخانه ای با نواخت تیربالا از سال 1915 تا 1918 تا حد بسیارزیادی بدون تغییر ماند و طرفین تلاش می کردند تا خود را در سطوح تاکتیکی ، فناورانه و ضدتاکتیک ها با این وضعیت منطبق کنند که البته مخرج مشترک همه آنها را می توان در حوزه فناوری دانست. اما فناوری هایی که در جنگ اوکراین کاربرد پیدا کرده اند ، دائماً در حال تغییرند و این دائمی بودن تغییرات ، تعادلی را بوجود می آورد که مزایا و تهدید های بسیاری درآن نهفته است. بنابراین ، ظهور و بروز سامانه های ضربتی/شناسایی تاکتیکی پنجره هایی از آسیب پذیری و فرصت ها را بوجود آورده که نیروی مهاجمی باهوشی می تواند ازآنها برای پیشبرد اهداف خود استفاده کند تا در مرحله نخست موفقیت های تاکتیکی چشمگیری بدست آورده و سپس آنها را به سطح عملیاتی و راهبردی متصل کند . اما مشکل اینجاست که جنگ تا کنون چنین ماهیتی بخود ندیده که درآن پیشروی های تاکتیکی صورت گیرد ولی نیروی مهاجم نتواند ازآن بخوبی بهره برداری کند . بدین ترتیب ، چالشی که ارتش اوکراین با آن مواجه است ، یافتن مسیرهایی برای تبدیل موفقیت های تاکتیکی به دستاوردهای عملیاتی است . با این وصف، سامانه های ضربتی/شناسایی تاکتیکی تنها مشکل ارتش اوکراین برای بازگرداندن مفهوم مانور به صحنه عملیات رزمی نیست ، چرا که نیروهای رزمی این کشور بدلیل تاخیر در ارسال کمک ها و محدودیت در تهیه و استفاده از تسلیحات و تجهیزات ارسالی از سوی غرب باید بر چالش های مهم تری غلبه نمایند. علاوه براین ، کمبود فزاینده نیروی انسانی ناشی از تلفات بالا و سیاست های اشتباه بسیج نظامی برمشکلات جنگ با روسیه افزوده ، هر چند این کمک ها محدود و آهسته همچنان جریان دارد. با این حال ، رفع مشکلات مذکور یک شرط ضروری و نه کامل به نظر می رسد ، به این دلیل که مساله تغییرات پی درپی سامانه های ضربتی/شناسایی تاکتیکی صحنه رزم کلاسیک را دچار تغییرات جدی نموده و همزمان با رفع مسائل مربوط به نیروی انسانی و تجهیزاتی ، مفهوم مذکورنیز بیش از گذشته باید مورد توجه قرار گیرد. پی نوشت : 1- ادامه دارد ... 2- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی درانجمن میلیتاری،براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی" منوط به ذکر دقیق منبع است.امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند.
-
8 پسندیده شدهبسم ا... جنگ در اوکراین روز هزارو صدو سی و سوم الی هزار وصد و سی وهشتم یازدهم الی هفدهم آوریل 2025 بدن افزار حفاظتی کامل برای سربازان خط مقدم جنگ در اوکراین – یازدهم آوریل 2025 1- شرکای اروپایی اوکراین در جریان نشست گروه تماس دفاعی اوکراین (گروه رامشتاین) در 11 آوریل، کمک نظامی جدید خود را اعلام کردند. بوریس پیستوریوس، وزیر دفاع آلمان در 11 آوریل اعلام کرد که آلمان چهار سامانه دفاع هوایی IRIS-T، 33 تیرموشک برای این سامانه ها، 120 سامانه دفاع هوایی دوش پرتاب ، 25 دستگاه خودروی جنگی ماردر، پانزده قبضه هویتزر و 130000 گلوله توپ 155 میلی متری را به اوکراین تحویل خواهد داد. یستوریوس تصریح کرد که آلمان اخیراً 30 موشک پاتریوت نیز در اختیار اوکراین قرار داده است. وزارت دفاع آلمان (MoD) در 11 آوریل اعلام کرد که آلمان و بریتانیا (بریتانیا) در حال ایجاد یک ائتلاف جنگ الکترونیک (EW) برای اوکراین هستند. کابین سوخو-34 نیروی هوایی روسیه در جریان یک عملیات ضربتی شبانه برفراز اوکراین آوریل 2025 وزارت دفاع بریتانیا بسته کمک نظامی به ارزش 450 میلیون پوند (حدود 588 میلیون دلار) هواپیماهای بدون سرنشین، رادارها و مین های ضد تانک را اعلام کرد. هانو پوکور وزیر دفاع استونی اعلام کرد که این کشور 10000 گلوله توپ 155 میلی متری و 750000 بسته جیره جنگی، هلند 150 میلیون یورو (حدود 170 میلیون دلار) برای تقویت پدافند هوایی و لیتوانی 20 میلیون یورو (حدود 22 میلیون دلار) برای خرید مهمات به اوکراین اختصاص خواهد داد. میل بلاگرهای اوکراینی مدعی اند که ارتش روسیه شروع به استفاده از پهپادهای شاهد مجهز به کلاهک های خوشه ای و ترکش شونده ساچمه ای نموده است ... 2- استیو ویتکاف، فرستاده ویژه ایالات متحده برای خاورمیانه در 11 آوریل با ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه و کریل دیمیتریف، مدیر عامل صندوق سرمایه گذاری مستقیم روسیه (RDIF) در سن پترزبورگ دیدار کرد تا در مورد جنگ در اوکراین گفتگو کند. اوکراین / ورمیوکا 11 آوریل 2025 اوکراین / آندریووکا 11 آوریل 2025 3- به گفته منابع غربی ، مقامات روسیه به تلاشهای خود برای گرفتن امتیاز از ایالات متحده به عنوان بخشی از مذاکرات دوجانبه ایالات متحده و روسیه ادامه میدهند و در عین حال پیشرفت به سوی صلح در اوکراین را به تاخیر میاندازند. حملات پهپادی اوکراین به زیرساخت های روسیه ژانویه تا 19 مارس 2025 سوخو-27 هنگ 39 تاکتیکی نیروی هوایی اوکراین- آوریل 2025 https://aparat.com/v/nfs54t6 4- منابع اوکراینی همچنان به گمانه زنی در مورد جهت گیری حمله جدید نیروهای روسی در بهار و تابستان 2025 ادامه می دهند.جانشین رئیس دفتر ریاست جمهوری اوکراین در 10 آوریل به رویترز گفت که نیروهای روسی احتمالاً عملیات تهاجمی خود را در اوکراین در آوریل و می 2025 تشدید خواهند کرد و محور پوکروفسک به اولویت اصلی مسکو در ماه های آینده تبدیل خواهد شد. حسابهای اوکراینی به شکل مستمر مدعی هستند که نیروهای روسی میتوانند برای پیشروی در نزدیکی کوپیانسک، لیمان، یا نووپاولیوکا در شرق اوکراین یا به سمت شهر زاپوریژزیا در جنوب اوکراین تلاش کنند، اما محور پوکروفسک "اولویت مطلق" روسیه خواهد بود. یک منبع در ستاد کل اوکراین در 11 آوریل به سرویس اوکراین بی بی سی گفت که ارتش روسیه قصد دارد منطقه حائلی در شمال استان سومی ایجاد کرده و شهر سومی را در ماه های آینده تهدید کنند. اصابت یک فروند پهپاد بابایگا اوکراینی به یک تی-55 روسی در اوکراین ظاهرا سرجنگی این پهپاد به زره برجک نفوذ مشخصی را داشته آوریل 2025 5- پوتین، همچنان بر سرمایه گذاری های گسترده و بلندمدت روسیه در نیروی دریایی و نیروهای راهبردی هسته ای دریایی روسیه تاکید می کند. پوتین مدعی است که نیروی دریایی روسیه "نقش حیاتی" در تضمین امنیت و دفاع روسیه و در حفاظت از منافع ملی روسیه در "اقیانوس جهانی" ایفا می کند. به همین دلیل یکی از وظایف اولویت دار روسیه تقویت نیروهای هسته ای استراتژیک دریایی خود است. به گفته وی ، روسیه در پنج سال گذشته "پول قابل توجهی" را برای ساخت 49 فروند شناور اختصاص داده است در حالی که مبلیغی در حدود 8.4 تریلیون روبل (حدود 100.9 میلیارد دلار) صرفاً برای ساخت کشتی های جدید در دهه آینده اختصاص داده شده است. پوتین خاطرنشان کرد که روسیه چهار زیردریایی هستهای کلاس Borei-A و چهار زیردریایی هستهای کلاس Yasen-M را بین سالهای 2020 تا 2024 به نیروی دریایی تحویل داده است. خلبان وادیم وروشیلوف که به دلیل از دست دادن یک فروند میگ -29 در نبرد هوایی با شاهد -136 به شهرت رسید، در پس زمینه یک میگ 29 منتقل شده از لهستان دیده می شود هلمت ZSh-7 روسی این خلبان به سامانه دید در شب AN/AVS-9 نسل سوم مجهز است که به شکل خاص توسط البیت سیستمز برای خلبانان آمریکایی توسعه یافته است . 6- ارتش روسیه همچنان در محورهای وپیانسک، سیورسک، نووپاولیوکا و ولیکا نووسیلکا در حال پیشروی است . اوکراین / تورتسک 12-13 آوریل 2025 اوکراین / پوکروفسک 12-13 آوریل 2025 جنگ در اوکراین – دوازدهم آوریل 2025 1- ژنرال کیث کلوگ فرستاده ویژه ایالات متحده در اوکراین در 11 آوریل از استقرار یک "نیروی اطمینان بخش" متفقین در مناطق عقبی غرب اوکراین پس از آتش بس احتمالی در آینده بین اوکراین و روسیه ابراز حمایت کرد. ( نکته این واژه متفقین به نظر تازه در ادبیات آمریکایی ها دارد در مورد اوکراین استفاده می شود!!!) فراز و فرود حملات موشکی - پهپادی اوکراین ژانویه 2025- آوریل 2025 2- نیروهای روسی در اواخر مارس و اوایل آوریل 2025 پس از افزایش موقتی در مقیاس حملات دوربرد اواسط فوریه و اوایل مارس 2025، الگوی حملات خودش را محدود تر کرده اند . مقامات روسیه تاکنون از پذیرش آتش بس موقت ایالات متحده و اوکراین که احتمالاً استیو ویتکف، فرستاده ویژه ایالات متحده در امور خاورمیانه، در با پوتین، رئیس جمهور روسیه پیشنهاد داده بود، خودداری کرده یا به طور کامل آن رد کرده اند. آتشبس پیشنهادی برای حملات دوربرد به زیرساختهای انرژی، روسیه را ملزم نمیکند که تمام حملات پهپادی و موشکی دوربرد را متوقف کند، اما آتشبس عمومی پیشنهادی در امتداد خط مقدم کنونی و در هوا و دریا احتمالاً روسیه را ملزم میکند که به تمام حملات به اوکراین پایان دهد. نشریه فرانسوی زبان فیگارو نظامیان فرانسه در صورت درگیری احتمالی ناتو و روسیه، از خاک مرز رومانی با اوکراین و مولداوی نقشه برداری می کنند در سال 2024، سربازان یگان 28 مستقل نیروی زمینی فرانسه، تنها واحد توپوگرافی نظامی در ارتش این کشور برای به روز رسانی نقشه های منطقه وارد رومانی شدند. ارتش این کشور توجه ویژه ای به نقشه برداری از دروازه فوکسانی، یک راهرو بین کوهپایه های کارپات و دانوب، که به گفته ناتو، می تواند توسط ارتش روسیه برای حمله مورد استفاده قرار گیرد، داشت. برهمین اساس ، در شرایط جنگی، نیروها باید برای ادامه عملیات حتی در صورت سرکوب سیگنال های ماهواره ای آماده باشند. نبرد بین ارتش فرانسه و ارتش روسیه در مرزهای شرقی رومانی تنها در صورتی امکان پذیر است که نیروهای مسلح روسیه قبل از آن منطقه اودسا و مولداوی را تصرف کنند. نیروهای روسی احتمالا مذاکرات در مورد آتش بس عمومی را به تعویق می اندازند تا به دستاوردهای خود در خط مقدم اوکراین ادامه دهند و حملات ویرانگر دوربرد علیه مناطق صنعتی و غیرنظامی دفاعی اوکراین را به منظور ارعاب جمعیت غیرنظامی و تضعیف توانایی اوکراین برای دفاع از خود در برابر حملات آینده روسیه ادامه دهند. نشریه آلمانی بیلد در اواخر مارس و اوایل آوریل 2025 گزارش داده بود که نیروهای روسی قبل از انجام حملات همزمان با هواپیماهای بدون سرنشین متعدد، پهپادهای دوربرد خود را در چند کیلومتری شهرهای بزرگ اوکراین و سایر اهداف نظامی به پرواز در می آورند . یروهای روسی قبلاً پهپادهای دوربرد شاهد را هر شب در یک سری امواج علیه اهداف مختلف پرتاب می کردند و این تلاش گزارش شده برای عملیات پهپادها در ساختارهای متراکم تر نشان می دهد که نیروهای روسی معتقدند این تاکتیک جدید به طور مؤثرتری بر پدافند هوایی اوکراین غلبه خواهد کرد. پاول ایوانف خلبان 26 ساله اف-16 اوکراینی که بدلیل آتش دفاع هوایی ارتش روسیه هدف قرار گرفت و کشته شد 3- شرکای اروپایی اوکراین بسته های کمک نظامی بیشتری را در چارچوب نشست گروه تماس دفاعی اوکراین (پیمان رامشتاین) در 11 آوریل اعلام کردند. وزیر دفاع اوکراین در 11 آوریل اعلام کرد که نروژ با پرداخت 100 میلیون یورو (تقریباً 113 میلیون دلار) کمک مالی در کمک 450 میلیون دلاری دلاری بریتانیا (بریتانیا) مشارکت خواهد کرد. وزارت امور خارجه دانمارک (MFA) در 3 آوریل اعلام کرد که یک بسته کمک نظامی اضافی به ارزش 6.7 میلیارد کرون دانمارک (بیش از یک میلیارد دلار) بین سالهای 2025 تا 2027 به اوکراین ارائه خواهد کرد. بسته کمکی دانمارک به اوکراین شامل سامانه های دفاع هوایی، سیستمهای توپخانه و مهمات ، هواپیماهای بدون سرنشین و فناوری اطلاعات (IT) بوده و از توسعه چارچوب مالی برای نیروی هوایی اوکراین حمایت میکند. توره ساندویک، وزیر دفاع نروژ، اظهار داشت که نروژ 10 میلیارد کرون نروژ اضافی (تقریباً 938 میلیون دلار) برای آموزش مشترک نروژ و بالتیک و تهیه یک تیپ جدید اوکراینی اختصاص خواهد داد. سوئد به عنوان بخشی از بزرگترین بسته کمک نظامی به اوکراین، هجده دستگاه هویتزر خودکششی آرچر به شرکت BAE Systems سفارش می دهد. در 9 آوریل، وزیر دفاع سوئد، پول جانسون، در جریان بازدید از شرکت BAE Systems بوفورز ، از خرید 18 دستگاه هویتزرخودکششی آرچر خبر داد که بخشی از هجدهمین بسته کمکی به اوکراین است.علاوه براین ، پنج دستگاه رادار ضدآتشباری به ارزش 300 میلیون ، نیز برای اوکراین ارسال خواهد شد انهدام یک دستگاه سزار اوکراینی آوریل 2025 4- ارتش اوکراین در محور کوراخوف و ارتش روسیه در محورهای استان سومی ، تورتسک و پوکروفسک پیشروی های جدیدی را ثبت کرده اند . انهدام هویتزر ام-1985 کوکسان کره شمالی در اوکراین- آوریل 2025 https://aparat.com/v/gbcsat0 حمله بالستیکی ارتش روسیه به سومی 13 آوریل 2025 جنگ در اوکراین – سیزدهم آوریل 2025 1- دیمیتری پسکوف، سخنگوی کرملین، برخلاف هدف اعلام شده دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا مبنی بر دستیابی به آتشبس عمومی و توافق صلح پایدار در اوکراین در آینده نزدیک، گفت که مذاکرات در حال انجام آمریکا و روسیه بعید است به "نتایج برق آسا" منجر شود. خضموک مکس پروو منهدم شده اوکراینی در محور نووگرودوفکا آوریل 2025 2- نیروهای روسیه در 13 آوریل یک حمله بالستیکی ویرانگر را علیه شهر سومی انجام دادند که بیش از 100 قربانی برجای گذاشت. تلگراف روند تلفات لئوپاردهای اوکراینی شدت گرفته شده است . نیروهای مسلح اوکراین معتقدند که تانک لئوپارد ۲ کاربرد محدودی دارد. گفته شده لئوپاردهای عملیاتی بعنوان توپخانه متحرک استفاده می شود. 3- ارتش اوکراین در محور تورتسک و ارتش روسیه در محورهای خارکف، بورووا و چاسیو یار در حال پیشروی اند. اوکراین / اسلوبوژانسک 14 آوریل 2025 جنگ در اوکراین – چهاردهم آوریل 2025 1- به گفته تحلیلگران اطلاعاتی غربی ، به نظر می رسد فرماندهی ارتش روسیه از واحدهای رزمی ارتش هشتم تسلیحات ترکیبی برای محاصره نیروهای اوکراینی در جنوب غربی تورتسک و تسطیح خط مقدم به عنوان بخشی از تلاش های روسیه برای حمله به کوستیانتینیوکا از جنوب استفاده می کنند.میل بلاگرهای اوکراینی مدعی شده اند که عناصر لشکر 150 تفنگدار موتوری روسیه جمعی ارتش هشتم تسلیحات ترکیبی وارد جنوب غربی تورتسک شده در حال فشار دادن اوکراینی ها بسمت عقب است تا خط جبهه بسوی شهر کوستیانتینوپیل تغییر جهت دهد . میل بلاگرهای روسی نیز در 13 و 14 آوریل ادعا کردند که نیروهای روسی ، واحدهای اوکراینی را از مواضع شرق بزرگراه اچ-20 به عقب رانده ، والنتینیوکا را تصرف کرده و در حال پیشروی بسوی سوخا بالکا (شمال والنتینیوکا) هستند. علاوه براین ، عناصری از لشکر 20 تفنگدار موتوری جمعی ارتش هشتم تسلیحات ترکیبی ، از شمال ووزدویژنکا بسمت نونوپولتاوکا و نوولنیووکا ( شمال شرقی پوکروفسک و غرب تورتسک ) در حال پیشروی هستند در حالی که عناصری از هنگ 68 زرهی و هنگ 242 پیاده بسمت شرق پوکروفسک پیشروی می کنند. برهمین اساس گفته می شود ، نیروهای روسی احتمالاً قصد دارند از پیشروی های خود در جنوب غربی تورتسک برای پیشروی در امتداد بزرگراه اچ-20 و تسهیل پیشروی های عمیق تر در شمال شرق پوکروفسک در امتداد بزرگراه تی-0504 ( پوکروفسک- کنستانتیووکا ) بسمت کنستانتیووکا استفاده کنند. ضربه پهپادی اوکراین به مقر تیپ موشکی 112 ارتش روسیه که به سومی حمله برد آوریل 2025 جمهوری چک برای اولین بار در تاریخ خود به طور کامل از عرضه نفت روسیه مستقل شده است. این اتفاق پس از افزایش ظرفیت خطوط لوله نفت TAL و IKL (نفت ارسالی از بندر تریست ایتالیا ) صورت گرفت اکنون جمهوری چک می تواند سالانه تا 8 میلیون تن نفت خام را از خطوط لوله غرب این کشور پمپاژ کند که به طور کامل مصرف پالایشگاه های نفت در جمهوری چک راتامین می کند 2- براساس اطلاعات جدید ، نیروهای روسی پس از اینکه در اواخر سال 2024 و اوایل سال 2025 واحدهای زرهی را بصورت محدود برای پشتیبانی آتش بکارمی بردند و حملات آنها بیشتر روی پیاده نظام تکیه ، اکنون استفاده از وسایل نقلیه زرهی را در سراسر صحنه نبرد تشدید می کنند. یورش سوار-زرهی روسیه به استوپچکی (جنوب چاسیو یار) و کلیشچییوکا (جنوب شرقی چاسیو یار) با 13 دستگاه خودروی زرهی، چندین خودروی غیرنظامی و تعداد نامشخصی موتورسیکلت در 12 آوریل نخستین نشانه ها از این رویکرد به نظر می رسد . یک تیپ اوکراینی که در محور نووپاولیوکا عمل می کند در 14 آوریل فیلمی را منتشر کرد که نشان می داد نیروهای روسی در حال انجام یک حمله سوار-زرهی به اندازه یک گروهان تقویت شده با بیش از 20 دستگاه خودروی زرهی، از جمله بیش از 10 خودروی جنگی پیاده نظام (IFVs) و چندین تانک هستند. این تیپ اوکراینی اعلام کرد که نیروهای روسی تلاش کردند در چند موج حمله از واحدهای موتورسیکلت سوار ، جلوتر از خودروهای زرهی مهاجم استفاده کرده تا به سرعت به مواضع اوکراین برسند. یکی دیگر از تیپ های اوکراینی که در نزدیکی محور مذکورعمل می کرد مدعی شده که حمله سوار-زرهی روسیه در نزدیکی ویلنه پل (شمال غربی ولیکا نووسیلکا) با نیروهای اوکراینی مواجه شده و در نتیجه ، دو تانک و 12 دستگاه خودروی رزمی پیاده نظام منهدم شده است. گارد ملی اوکراین نیز در 14 آوریل فیلمی را منتشر کرد که نیروهای روسی را نشان می داد که یک حمله سوار-زرهی به اندازه یک گروهان تقویت شده شامل سه تانک، 18 دستگاه خودروی رزمی پیاده نظام ، تعداد نامشخصی نفربر های ام تی ال بی و 41 دستگاه موتور سیکلت در منطقه نامشخصی در جهت زاپاروژیه انجام می دهند. گارد ملی اوکراین گزارش داد که نیروهای اوکراینی حمله را دفع کردند و دو دستگاه خودروی رزمی پیاده نظام و یک نفربر زرهی را منهدم نموده اند. نیروهای روسی از اواخر پاییز 2024 پس از محدود کردن استفاده از وسایل نقلیه زرهی در سراسر خط مقدم، ، حملات سوار-زرهی خود را با خودروهای نقلیه غیرنظامی، موتورسیکلتها و وسایل نقلیه تمام زمینی افزایش دادهاند. پیش ازاین ، یروهای روسی برای پیشروی در اوکراین عمدتاً به گروههای پیاده نظام کوچک متکی بودند و از وسایل نقلیه زرهی برای انتقال پیاده نظام به خط مقدم و به عنوان پشتیبانی آتش برای حملات پیاده نظام در اواخر پاییز 2024 تا زمستان 2024-2025 استفاده کردند. با این وصف، نیروهای روسی به حملات خود در گروههای پیاده نظام کوچک در امتداد خط مقدم ادامه میدهند، اما ممکن است به عنوان بخشی از تشدید کلی در کل خط مقدم، زرههای زرهی را برای عملیات تهاجمی خط مقدم مجدداً متعهد کنند. انهدام یک دستگاه تی-80 بی وی ام ارتش روسیه - آوریل 2025 https://aparat.com/v/gzt96u8 شهرداری پراگ در حال جمع آوری خودروهای توقیفی برای ارسال به اوکراین به منظور استفاده در میدان نبرد است آوریل 2025 3- ارتش اوکراین هم چنان در محور سیورسک و تورتسک و ارتش روسیه در محورهای کوپیانسک، سیورسک، تورتسک و پوکروفسک در حال پیشروی اند . اوکراین / ورمیوکا 14 آوریل 2025 جنگ در اوکراین – پانزدهم آوریل 2025 1- دو تن از اعضای بلندپایه حلقه نزدیک پوتین، درخواستهای غیرقابل مذاکره وی در ژوئن 2024 مبنی بر اینکه هرگونه راهحلی برای جنگ در اوکراین باید به تغییر رژیم، امتیازات ارضی گسترده و محدودیتهای بلندمدت بر ارتش اوکراین منجر شود را پس از دیدار استیو ویتکف، فرستاده ویژه آمریکا در خاورمیانه با پوتین در 11 آوریل، تکرار کردند. 2- گفته شده کرملین به تعیین شرایط جدید برای تسلیم سرزمین هایی که هنوز به تصرف روسیه در ادامه می دهد.براساس داده های موجود از اظهارات پوتین ، شرایط برای ورود به مرحله مذاکره شامل موارد ذیل است : جالوت قرن بیست ویکم - جنگ اوکراین- آوریل 2025 https://aparat.com/v/ordcl7a اثرات اصابت یک تیر مهمات اوداب-1500 به ساختمانی در کوپیانسک آوریل 2025 3- روسیه ممکن است به زودی پایان حملات سی روزه به زیرساخت های انرژی را به رسمیت بشناسد ولی به حملات دوربرد خود علیه اوکراین ادامه دهد، اما پارامترهای دقیق آتش بس - از جمله تاریخ پایان آن - نامشخص است. نارنجک دستی Sirpalekäsikranaatti m/50 فنلاندی با فیوز JVA 1634 گفته شده این نارنجک از مهمات خمپاره های قدیمی 50 م.م ساخته شده است .!!!! 4- گارد ملی اوکراین در 15 آوریل از تشکیل دو سپاه جدید ارتش بر اساس دو تیپ موجود، در میان تلاشهای مستمر اوکراین برای تغییر شکل ارتش به ساختار سازمانی سپاه خبر داد. سپاه یکم "آزوف" گارد ملی در 15 آوریل اعلام کرد که از چهار تیپ موجود و یک تیپ جدید تشکیل خواهد شد. وکراین هنوز جزئیات مربوط به دومین سپاه جدید را اعلام نکرده است. سرلشکر آندری هناتوف، رئیس ستاد کل اوکراین، در 15 آوریل اظهار داشت که ارتش اوکراین در حال تشکیل لشکر جدید با فرماندهان دارای تجربه رزمی است و این سپاه جزء اصلی برای انجام عملیات خواهد بود. به گفته تحلیلگران نظامی غربی ، تلاشهای اوکراین برای تشکیل یک رده بین تیپهای اوکراین و گروههای عملیاتی نیروهای اوکراین و تقویت ساختار ستادی ارتش ارتش احتمالاً فرماندهی و کنترل اوکراین را برای تیپهای اوکراینی بهبود میبخشد و به تسهیل عملیات مؤثرتر کمک میکند. رونمایی از خهپاد بهداری دی-21 که وزارت دفاع اوکراین برای حمل مجروح از آن استفاده می کند این خهپاد به دو صورت خودکار یا حضورکاربر قابل استفاده است علاوه براین ، دی-21 قابلیت نصب یک ماژول جنگی کنترل از راه دور را دارد که به آن اجازه می دهد بعنوان وسیله ای برای پشتیبانی آتش نیز استفاده شود. خهپاد آبخاکی UNEX اوکراینی این پیکربندی به شکل خاص برای عبور از موانع آبی تا سطوح یخی و زمین های پیچیده سازگار شده است .. این خهپاد در برابر جنگ الکترونیک مقاوم بده و مجهز به سامانه هدایت خودکار قابل برنامه ریزی و سامانه های کنترل رادیویی مدرن است. به غنمیت گرفته شدن یک دستگاه تی-72 ام1 لهستانی ارتش اوکراین- آوریل 2025 https://aparat.com/v/lop91e5 5- ارتش اوکراین همچنان در محور تورتسک و پوکروفسک و ارتش روسیه در محورهای ولیکا نووسیلکا و زاپوریژیا غربی پیشروی می کنند. اکانتهای اوکراینی مدعی اند که نیروی هوایی روسیه ، چهارمین توپوف-95 خود را برای شلیک موشک های کروز بهینه سازی نموده است داده های جدید نشان می دهد که روند فعالیت این بمب افکن ها افزون تر شده و خدمه مستمرا در حال آموزش هستند آوریل 2025 اوکراین / لیمان 16 آوریل 2025 روسیه / کورسک 16 آوریل 2025 جنگ در اوکراین – شانزدهم آوریل 2025 1- کاخ سفید بار دیگر تاکید کرد که تا زمانی که روسیه با آتشبس موافقت نکند، ایالات متحده در توافقهای اقتصادی با روسیه شرکت نخواهد کرد. ارسال مهمات توپخانه از کره شمالی به روسیه به روایت رویترز آوریل 2025 کورسک سپتامبر 2024 / آوریل 2025 2- به گفته میل بلاگرهای غربی ، روسیه به شدت به مهمات توپخانه کره شمالی وابسته شده و کره شمالی نیز از این فرصت استفاده می کند تا برتجارب خود از جنگ در اوکراین بیافزاید . رویترز در 15 آوریل تحقیقات مشترکی را با سازمان تحقیقاتی مرکز منبع باز (OSC) مستقر در بریتانیا منتشر کرد که در آن میزان وابستگی روسیه به توپخانه کره شمالی و تکامل مشارکت نیروهای کره شمالی در نبرد در کنار نیروهای روسی را شرح می دهد .این گزارش شامل ردگیری 64 محموله از کره شمالی به روسیه را از سپتامبر 2023 تا مارس 2025 شامل 16000 کانتینر حامل میلیون ها گلوله توپخانه کره شمالی بود. مین های جدید اوکراینی OZM-72 ( احتمالا با شناسه والمر-69 که پیشتر استفاده می شد ) با کلاهک 3 بُعدی پرینت شده آوریل 2025 به گفته این گزارش ، چهار شناور بزرگ با پرچم روسیه، ماریا 1، ماریا 2 و ماریا 3 و 4 با پرچم روسیه کشتی های باری - مهمات را از بندر راجین کره شمالی به بنادر وستوچنی و دونای روسیه منتقل کردند. مضاف براین ،رویترز اسناد نظامی روسیه در مورد استفاده روزمره از توپخانه روسیه را بررسی کرده که نشان می داد برخی از واحدهای روسی بیش از 50 درصد مهمات خود را از ذخیره گلوله های توپخانه کره شمالی استفاده می کنند. رویترز از یک یگان نامشخص روسی در در استان زاپوریژیا گزارش داده که نزدیک به 50 درصد از گلوله های 152 میلی متری هویتزر دی-20 و 100 درصد از موشک های 122 میلی متری شلیک شده از کره شمالی ارسال شده بودندو اداره اطلاعات نظامی اوکراین (GUR) به رویترز گفته است که کره شمالی از اواسط سال 2023 به روسیه سه میلیون گلوله توپ و تعداد نامشخصی گلوله خمپاره ارائه کرده است واکنون نیمی از کل گلوله های توپخانه روسیه از کره شمالی تامین می گردد. این نهاد همچنین اعلام کرده که کره شمالی از ژانویه 2025 چیزی در حدود 148 تیر موشک بالستیک KN-23/24 را به روسیه تحویل داده است. ارتش ژاپن 30 دستگاه خودروی تاکتیکی جدید را به اوکراین تحویل داد آوریل 2025 نشریه بیلد به گفته این نشریه ، پوتین قرار است در رژه 9 می 2025 از جدیدترین یگانهای تشکیل و مسلح شده ارتش رونمایی کند که هر زمان تصمیم گرفته شد ، امکان حمله به کشورهای عضو ناتو وجود داشته باشد !!!! این رژه شامل نمایش خودروهای زرهی پل گذار ، هواگردهای سوخت رسان ، آمبولانس ، ربات های مین روب و سامانه های جنگ الکترونیک خواهد بود . یعنی ، همه چیزهایی برای یک حمله موفق به یک کشور همسایه مورد نیاز است . پهپاد اوکراینی مسلح به مهمات فاب-250 برپایه پرنده سبک غیرنظامی-آوریل2025 گفته شده برد این پهپادبه 2200 کیلومتر نیز می رسد https://aparat.com/v/upnav23 درمقابل کره شمالی مشغول جمع آوری تجارب ارزشمندی از صحنه نبرد اوکراین است. یکی از فرماندهان هنگ اوکراینی که در استان کورسک می جنگند به رویترز گفت که 3000 نیروی اضافی کره شمالی که در اواسط فوریه 2025 به استان کورسک رسیدند، نسبت به گروه اصلی نیروهای کره شمالی که در نوامبر 2024 شروع به جنگ در کنار نیروهای روسی کردند، آمادگی بهتری داشتند و "با نبردهای مدرن سازگارتر" بودند.بر اساس ادعای این منبع ، نیروهای کره شمالی تاکتیک ها را از انجام حملات در گروه های بزرگ به حمله در گروه های یک یا دو نفره تغییر داده اند، تاکتیک های هواپیماهای بدون سرنشین و جنگ الکترونیک (EW) را یاد گرفته اند و با موفقیت از سلاح ها و تاکتیک های روسی در میدان نبرد استفاده می کنند. نیروهای روسیه و کره شمالی تا حدودی در حال جبران موانع زبانی هستند که باعث ایجاد اصطکاک در طول عملیات رزمی شده است، زیرا نیروهای کره شمالی اکنون بدون برقراری ارتباط با واحدهای روسی دستورات و حملات را انجام می دهند. برجک و بدنه افزارهای ضدپهپاد آوریل 2025 3- ارتش روسیه همچنان در محورهای تورتسک، پوکروفسک و ولیکا نووسیلکا در حال پیشروی است. اوکراین / زاپوروژیا 17 آوریل 2025 اوکراین / تورتسک 17 آوریل 2025 حملات انبوه پهپادی ارتش اوکراین 17 آوریل 2025 جنگ در اوکراین – هفدهم آوریل 2025 1- مقامات روسی همچنان بر درخواستهای غیرقابل مذاکره پوتین، برای امتیازات ارضی گسترده از اوکراین تاکید میکنند و در عین حال خاطرنشان میکنند که مذاکرات صلح جاری بعید است به سرعت به نتیجه برسد. نمونه جدید سامانه های ضدپهپاد روی تانکهای روسی در اوکراین 2- به گفته میل بلاگرهای غربی ، نیروهای روسی اخیراً یک حمله سوار-زرهی در مقیاس گردان در یک جبهه گسترده در استان زاپوریژیا غربی انجام دادند که نشان دهنده تغییر در تاکتیک های حملات سوار-زرهی روسیه بوده که اخیراً مشاهده شده است. بدون شرح بیشتر ...!!!!! 3- زلنسکی، رئیسجمهور اوکراین اعلام کرد که ایالات متحده و اوکراین در حال پیشرفت در جهت امضای قرارداد دوجانبه معدنی هستند. حسابهای روسی مدعی اند که ارتش روسیه برای اولین بار قرار است پهپادهای تهاجمی شاهد را در رژه روز پیروزی در میدان سرخ مسکو به نمایش بگذارد ... 4- کشورهای اروپایی به افزایش تولیدات دفاعی داخلی خود برای حمایت از اوکراین ادامه می دهند. آرمین پاپرگر، مدیر عامل سازنده تسلیحات آلمانی راین متال در 17 آوریل اظهار داشت که کارخانه Rheinmetall AG Unterlub در سال 2025 چیزی در حدود 350000 گلوله توپ تولید خواهد کرد که 150000 بیشتر از 200000 گلوله ای است در ابتدا برای سال 2025 برنامه ریزی شده بود چرا که این شرکت تاکنون 8 میلیون یورو و 60 میلیون دلار سرمایه برای این کار سرمایه گذاری کرده است. پاپرگر اظهار داشت که انتظار دارد راین متال در پنج سال آینده (تقریباً تا سال 2030) 300 میلیارد یورو (تقریباً 340 میلیارد دلار) از فروش به دست آورد. شرکت مهندسی چک PBS Group در 16 آوریل اعلام کرد که در پاسخ به افزایش تقاضا از سوی مشتریان جهانی، از جمله اوکراین، ظرفیت تولید موتورهای جت هواپیما را تا 220 درصد در سال 2025 افزایش خواهد داد. انهدام یک دستگاه هویتزر 155م.م ام-109 اوکراینی - آوریل 2025 https://aparat.com/v/lel623z باگی های دست ساز ( احتمالا روسی ) در جنگ اوکراین آوریل 2025 5- ارتش اوکراین در محور تورتسک و واحدهای روسی در محورهای کورسک ،کوپیانسک، تورتسک، پوکروفسک، نووپاولیوکا، و ولیکا نووسیلکا و در استان زاپوریژیا غربی پیشروی های جدیدی را ثبت کرده اند. خارج از جنگ اوکراین ولی مرتبط !!!! نمایندگان پارلمان دانمارک در حال آماده شدن برای تصویب توافقنامه دفاعی امضا شده با ایالات متحده در دسامبر 2023 هستند. این توافق به ارتش ایالات متحده دسترسی نامحدود به سه پایگاه نظامی دانمارک برای یک دوره اولیه ده ساله می دهد. با این حال، این طرح جنجال قابل توجهی در پارلمان دانمارک ایجاد کرده است. قرار است بحث در مورد این موضوع در 11 آوریل آغاز شود. این توافق به ویژه به پایگاههای نظامی واقع در یوتلند در آلبورگ، کاروپ و اسکریدستروپ مربوط میشود، جایی که ایالات متحده مجاز به استقرار پرسنل، تجهیزات و سختافزار نظامی است پی نوشت : منبع1 منبع2 منبع3 منبع4 منبع5 منبع6 منبع7 8- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی درانجمن میلیتاری،براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی" منوط به ذکر دقیق منبع است.امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند.
-
8 پسندیده شدهبسم ا... سامانه لیزری ترایدنت-90 / Tryzub در جریان کنفرانس "صنعت دفاعی اروپا: چشم انداز همکاری با صنعت دفاعی اوکراین" ، ویدئوی آزمایش سامانه ضدپهپاد لیزری توسط وادیم سوخاروفسکی، فرمانده نیروهای سیستم های بدون سرنشین ارتش اوکراین ،منتشر شد. به گفته وی، این لیزر می تواند پهپادهای تهاجمی، مهمات هوایی، موشک های کروز و بالستیک را تا فاصله 3000 متری و بالگردها، هواپیماها و پهپادهای شناسایی را از فاصله 5000 متری منهدم کند. آزمایش صورت گرفته در این ویدئو، روی یک هدف زمینی و همچنین برای کور کردن دوربین یک پهپاد FPV فیبر نوری صورت گرفته بود. https://www.aparat.com/v/ideo9e6
-
8 پسندیده شدهبسم ا... لهستان به طور مستقل برای سامانه های خریداری شده راکت انداز چندگانه از کره جنوبی موشک تولید خواهد کرد. به گفته رسانه های لهستانی ، طی سه سال آینده، تولید موشک های دوربرد Homar-K در لهستان راه اندازی خواهد شد موشک HOMAR-K گونه ای از K239 کره جنوبی است که بر روی شاسی یک کامیون لهستانی 8x8 نصب شده و گفته می شود از نظر تسلیحات و ویژگی های عملکردی، مشابه آنالوگ با هیمارس است. اولین قرارداد توسط وزارت دفاع لهستان در پایان سال 2022 امضا گردیدو در سال 2024 اجرا شد تا در سال 2025 چندین پرتابگر در حال حاضر در خدمت باشند. در مجموع 290 تیر موشک برای تحویل بین سال های 2026 تا 2029 برنامه ریزی شده تا در کنار پانصد تیر موشک هیمارس که قبلا سفارش داده شده وارد خدمت گردد. پی نوشت : استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی درانجمن میلیتاری،براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی" منوط به ذکر دقیق منبع است.امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند.
-
8 پسندیده شدهبسم ا... دیکوی های هویتزر ام-777 ارتش اوکراین حسب ظاهر ، کیفیت خوبی هم دارند ... به نحوی هم استتارشدند که امکان شناسایی آن توسط پهپادها وجود داشته باشد ...
-
7 پسندیده شدهبسم ا... جدیدترین تکنیکال های روسی در صحنه نبرد اوکراین آوریل 2025 ترکیب آشنای خاورمیانه در اوکراین .. گاز-51 و تیربار کالیبر 7.62م.م اوکراین /آوریل 2025
-
7 پسندیده شده
-
6 پسندیده شدهبسم ا... تی-80 یو.دی در زمان اعلام استقلال اوکراین در سال 1991، تنها تعداد کمی تانک T-80UD در این کشور وجود داشت ، بطوریکه میراث اوکراین از ارتش شوروی، 12 دستگاه T-80UD بود و تا همین اواخر، در پایگاههای ذخیرهسازی و واحدهای آموزشی ارتش این کشور پراکنده بودند. گفته شده که ارتش اتحاد شوروی چیزی بین 650 تا 750 نسخه یو / یو.دی را در اختیار داشت ولی از این تعداد تنها یک دستگاه در جریان جنگ اوکراین در میان انهدامی ها دیده شد ..
-
6 پسندیده شدهبسم ا... براساس داده های منتشر شده از سوی خبرگزاری تاس ، شرکت سازنده تسلیحات روس- تک تمایل خود را برای یکسان سازی پیکربندی خودروهای رزمی پیاده نظام و هوابرد BMP و BMD در یک خودروی جنگی جدید تا سال 2035 اعلام کرده است. به گفته این رسانه ، یک وسیله نقلیه منفرد که ترکیبی از کیفیت خودروهای جنگی پیاده نظام و نفربرهای هوابرد باشد، ممکن است ظرف 10 سال آینده به ارتش روسیه عرضه شود علاوه بر این، شرکت مذکور نوسازی خودروهای زرهی BMD-4M موجود را با نصب یک توپ 30 میلی متری جدید بامهمات زمانی اعلام کرد. این خبر در پی انتشار گزارشی در خصوص اثربخشی پایین توپ های 30 میلی متری 2A42 و 2A72 منتشر شده است. به گفته میل بلاگرهای روسی ، کیفیت محصولات روسی نسبت به نمونه های غربی در سطح پائین تری قرار دارد ، اما ارتش روسیه هیچ پیش زمینه ذهنی از اینکه به چه محصول جدیدی نیاز دارد ، هنوز در در اختیار ندارد براساس تجاربی که در اوکراین بدست آمد ، رهاسازی خودروهای زرهی برفراز میدان نبرد با توجه به طیف وسیع پدافند هوایی دشمن تقریبا ایده منسوخی بشمار می رود بنابراین برای ایده پردازی و طراحی یک محصول جدید ، ابتدا لازم است در مورد مفهوم رزم نیروهای هوابرد تصمیم گیری شود. پس از اینکه درک جدیدی از ماهیت رزم هوابرد در آینده بوجود آمد ، باید توسعه خودروهای جنگی پیاده نظام آغاز شود در غیر این صورت، به سادگی یک طراحی مشابه BMP-4 و BMD-5M دیگری بوجود خواهد آمد که قادر به اجرای ماموریت اصلی خود در میدان نبرد که همانا محافظت از پیاده نظام و ارائه پوشش آتش است ، نخواهد بود . پی نوشت : استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی درانجمن میلیتاری،براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی" منوط به ذکر دقیق منبع است.امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند.
-
6 پسندیده شدهبسم ا... 13 آوریل 1990، نخستین پرواز جنگنده بمب افکن آزمایشی T-10V-1، که سلف جت ضربتی سوخو-34 بشمار می آمد ، صورت گرفت این پرواز توسط یکی از خلبانان آزمایشی شرکت سوخو ، خلبان آزمایشی آناتولی الکساندرویچ ایوانوف، انجام گردید .
-
6 پسندیده شدهبسم ا... مهمات یو ام پی کا محمول سوخو-34 برای ماموریت ضربتی آماده می شود گفته شده ارتش روسیه حداقل سه ارتقاء اساسی را برای این مهمات پس از تلاش اوکراین برای ایجاد اختلال در سامانه های ناوبری و هدایتی این مهمات سرشی صورت داده در واقع اکنون جنگ میان واحدهای جنگ الکترونیک طرفین به منظور حداکثر تاثیرگذاری مهمات هدایت شونده دقیق در جریان است آوریل 2025
-
6 پسندیده شدهبنظر برنامه های تهاجمی مسلح کردن فضای ماورا جو شروع شد حالا باید دید در آینده چه می شود https://www.armscontrolwonk.com/archive/1220362/orbital-collisions/ https://www.armscontrolwonk.com/archive/1220373/brilliant-swarms/ تب جنگ ستارگان دوره ریگان رهگیری موشک بالستیک توسط سیستم های فضا پایه کانسپ Brilliant Swarms از شرکت Booz Allen Hamilton برای گنبد طلایی ترامپ ۲ هزار ماهواره به وزن های۴۰تا۸۰ کیلو در ۲۰ مدار قطبی در ارتفاع ۳۰۰تا۶۰۰کیلومتری از سطح زمین مجهز به هوش مصنوعی و هزینه ۲۵ میلیارد دلاری. ماهواره خودش نقش رهگیر و شناسایی دارد منبع خلف پیشین brilliant pebbles vehicle https://www.aparat.com/v/ppx3945 برآورد اطلاعاتی وزارت دفاع انگلیس از موشک ضد ماهواره امریکا که از اف۱۵ شلیک می شد SRAM_missile_carring_a_W69_warhead از موتور این موشک در این سلاح ضد ماهواره استفاده شده خبر بسیار جالبی است از شرکت Kapta Space--space-based Ground Moving Target Indication (GMTI) منبع
-
6 پسندیده شده
-
5 پسندیده شدهبسم ا.. شرکت روس اوبورون اکسپورت تصویری از ناوچه کلاس Talwar INS Tamalaمنتشر کرده است که در کارخانه کشتی سازی Yantar در کالینینگراد برای نیازهای نیروی دریایی هند ساخته شده و در حال حاضر در حال آزمایشات دریایی است. این کشتی به مانند نمونه تولید شده قبلی با شناسه INS Tushil در ابتدا برای نیازهای نیروی دریایی روسیه با نام های «آدمیرال بوتاکوف» و «آدمیرال ایستومین» ساخته شدند. اما اوکراین که سازنده توربین های پیشرانه های این شناورها بود تنها موفق به تحویل نمونه های مورد نیاز برای سه شناور گردید . در نتیجه ساخت سه گانه دوم از ناوچه های پروژه 11356 (نسخه صادراتی ناوچه های کلاس تالوار برای نیروی دریایی روسیه) متوقف شد. در سال 2018، هند بدنه ناتمام ناوچه های 4 و 5 پروژه 11356 را از روسیه خریداری کرد و به شکل غیرمستقیم ، پیشرانه های مورد نیاز را برای آنها از اوکراین خریداری کرد. در همان سال، هند و روسیه قراردادی را برای ساخت دو ناوچه مشابه دیگر امضا کردند که در 22 مارس 2025، دومین نمونه با شناسه INS Tavasya، به اب انداخته شد نیروی دریایی هند در آینده نزدیک مجموعا 10 ناوچه کلاس تالوار خواهد داشت. پی نوشت : استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی درانجمن میلیتاری،براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی" منوط به ذکر دقیق منبع است.امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند.
-
5 پسندیده شدهممنونم بابت مقاله خوب. میگ 23 چندضعف خیلی بزرگ داشت اول اینکه سکان عمودی جنگنده که تا میانه این جنگنده کشیده میشد و به شدت تاثیر منفی بر چالاکی این جنگنده داشت همینطور این جنگنده مانور پذیری ضعیفی داشت و همچنین دید خلبان در کابین ضعیف بود و از این دو حیث مثلا در مقابل جنگنده هایی مثل اف 15 یا اف 16 حرفی برای گفتن نداشت و در مجموع به خاطر همین در نقش رهگیر حرفی برای گفتن نداشت. در نقش یک جنگنده بمب افکن هم میزان تسلیحاتی که این جنگنده حمل میکرد چندان قابل توجه نبود و از این نظر در مقابل جنگنده هایی مثل اف 15، اف 16، اف 111، تورنادو یا اف 4 حرفی برای گفتن نداشت. در مورد مانورپذیری و توانایی داگ فایت این مشکل میگ 23 با ظهور جنگنده های قدرتمند سوخو 27 و میگ 29 حل شد که در داگ فایت و نبرد در برد نزدیک خوب بودند. در مورد مشکل حمل سلاح هم جنگنده بمب افکنی مثل سوخو 24 کار رو به دست گرفت که میتونست حجم عظیمی از سلاح رو حل کنه. با ترکیب این توانایی ها در قالب دو جنگنده سوخو 30 و سوخو 35 عملا روسیه به جنگنده های چند منظوره خوبی دست پیدا کرده که هم در تهاجم خوبن و هم در دفاع هوایی و برتری هوایی. افسوس که بعد از میگ 29 که در حداقل در دفاع نقطه ای خوب بود، شرکت میکویان / گورویچ در ساخت و بازاریابی جنگنده ای تمام عیار که بتونه تمام ضعف های جنگنده ای مثل میگ 23 رو پوشش بده و به فروش خوبی در بین مشتریان خارجی برسه ناتوان بود.
-
5 پسندیده شدهدر حوادث اخیر پیش آمده برای گروه های مقاومت در برابر اسرائیل در کنار تمام نگرانی ها و مشکلات پیش آمده خیریت بزرگی هم هست. اصل غافلگیری در دو سده اخیر روز به روز از بعد زمانبندی عملیات به سمت کاربری تسلیحات خاص و تغییر دهنده بازی کشیده شده. پیجر ها هم بخشی از همین غافلگیری در تسلیحات بودند. بنظرم نگرانی اول تهدیدات شناخته شده نیستند بلکه آن دست تسلیحاتی هستند که قطعا علیه ما استفاده خواهند شد و ما آن ها را نمی شناسیم و برای آن ها دفاعی تهیه نکردیم. چندی پیش در خود ایران ما قطعا معیوب در موشک ها ارسال شده توسط اسرائیل کشف شد ( منبع۱ ) ( منبع۲ ). آن زمان عمق بکارگیری این ابزار توسط ما درک نشد. هر چند همه می دانستند بکارگیری چنین تهدید چقدر خطرناک است اما کسی فکرش را هم نمیکرد سطح خرابکاری تا سطح ابزار کوچکی همچون پیجر هم تقلیل پیدا کند. همانطور که مایکل گفت آن ها پروژه های دیگری هم در اختیار دارند که ما باید آن ها را کشف کنیم. این فرصت طلایی است که در اختیار کشور قرار گرفته. حتی اگر وجود هم نداشته باشد باید تمام تهدیدات مشابه احتمالی را کشف یا برای شرایط اضطراری مشابه آمده شویم. حتی اگر به قیمت باز کردن هزاران سلاح و ابزار در کشور باشد. باید روش سختگیرانه تری برای بررسی هر چیزی که وارد ساختار رزم کشور میشود ایجاد شود. در صنایع مختلف به ازای هر چند وسیله ساخته شده یک تعداد مشخص برای از آن ها مورد تست های سنگین تا آستانه تحمل انجام میشود تا عیب یابی شوند. و این باید بسیار ریزبینانه تر در صنایع نظامی باشد. البته مشکل تنها صنایع نظامی نیست. صنایع غیرنظامی هم در زمان جنگ در خدمت جنگ هستند و وقتی آسیب ببینند میشوند بلای جان! این موارد شاید خطر بزرگتری هم باشند. باعث ایجاد هرج و مرگ در بین مردم میشوند و کار را هم برای اداره کشور و هم برای نیروی در خدمت جنگ سخت میکنند. قطعا یکی از اهداف صهیونیست ها صنایع مرتبط با برق ایران است. باید عزیزان تک تک ترانسفورماتور های و .... کشور را باز کنند و یک نگاهی به تمام آن ها بیندازند. باید تمام ارگان های دولتی و خصوصی از ارتباط با اینترنت جدا شوند. ( حمله به تاسیسات برق نطنز) باید اقدامات جدی در برابر حملات سایبری همچون استاکس نت صورت بگیرد( استاکسنت). حمله به شبکه مخابرات و ارتباطات و اینترنت ایران بسیار جدی است و ممکن است در زمان جنگ این ها از دست بروند. یادمان نرود همین چندی پیش در دورانی که ما چند مدل لایه دفاعی ساختیم آن ها کل شبکه سوخت کشور را مورد حمله قرار دادند.( حمله سایبری به جایگاه های سوخت) . بلبشو پس از این اقدام غافلگیرانه در کشور قطعا خاطر هم هست. جنگ تنها موشک و هواپیما نیست. خطر این ها به مراتب بیشتر است و راه حل برای آن ها فوری نیست و چه بسا سال ها طول بکشد که قطعه ای که خراب شده را جایگزین کنیم و آلودگی را کشف و پاکسازی کنیم. تا فرصت هست باید جلوی آن شرایطی را گرفت که برای حزب الله رخ داد. آنطور نشود که جنگی رخ بدهد و ما نتوانیم از سلاحی که سال ها رویش وقت گذاشتیم استفاده کنیم. در سوری دیگر ما هم باید روی چنین اقداماتی کار کنیم. ما هم باید در بدنه تولید سلاح اسرائیل نفوذ کنیم. ما هم باید عوامل موساد در هر جای دنیا هدف قرار بدیم. ایجاد سازمان ترور حرفه ای بدون توجه به عواقب بین المللی است باید در دستور کار قرار بگیرد. فرقه ای مثل حشاشیون بعد از قرن ها همچنان نام اسماعیلیه را پر آوازه کرده اند. با تمام کوچک بودنشان جهان آن روزگار را به لرزه در آورده بودند. باید چنین کارت وحشتی در دست ما باشد تا حتی یک رئیس جمهور در یک کشور متخاصم هم ترس جانش را داشته باشد. حتی درون رخت خوابش هم بترسد. باید بدنبال بومی سازی استاکس نت و دیگر ابزار های حمله سایبری برویم . تمام این ها شدنی هست. از این خیریت امیدوارم استفاده شود.
-
4 پسندیده شدهبسم ا... آوریل 2025 سی ان ان مدعی شده که کره شمالی شناور یکصد و چهل متری خود را به آب انداخته و اکنون در حال تکمیل آن است گفته می شود این ناوچه موشک انداز دارای پرتابگرهای عمودی برای سامانه های ضدهوایی و کروز است. کره شمالی فناوری نظامی را از روسیه دریافت می کند، زیرا تحت تحریم های شدید قرار دارد.
-
4 پسندیده شدهضد حمله کوبنده در سالرنو در صبح روز 13 سپتامبر 1943، سرهنگ ژنرال هاینریش جی فون ویتینگهوف، فرمانده ارتش دهم آلمان، با تصمیم دشواری روبرو شد. او میتوانست به نیروهایش دستور دهد که خطی را که با آن متفقین در سالرنو فرود میآمدند، رها کنند، یا میتوانست به آنها دستور دهد که ضدحملهای در مقیاس وسیع انجام دهند. وقتی صبح آن روز فهمید که شکافی به عرض هفت مایل بین بخش های بریتانیایی و آمریکایی در ساحل سالرنو وجود دارد، ویتینگهوف تصمیم به انجام ضدحمله ای ویرانگر گرفت. ویتینگهوف از مقر فرماندهی خود در سنت آنجلو درست در شمال ناپل، بلافاصله دستور داد تا اقداماتی برای دفع تهاجم دشمن انجام شود و به زیردستان خود دستور داد تا "تمام نیروها را در سالرنو متمرکز کنند" و متفقین را به سمت دریا برانند. در اواسط بعد از ظهر، تانک ها،توپهای خودکششی لشکر 16 پانزر به سمت موقعیت ایالات متحده در کرانه شمالی رودخانه Seleحرکت کردند، در حالی که لشکر 29 پانزرگرنادیر به سمت موقعیت ایالات متحده در جنوب رودخانه Calore پیشروی می کردند. نارنجکزنان پانزر با سرود «لیلی مارلین» و شلیک شرارهها و آتشبازیها به سمت آسمان، از پشت خودروها رژه میرفتند تا دشمن را فریب دهند و تصور کنند که نیروی عظیمی در حال انجام ضدحمله است. دو لشکر زرهی آلمان امیدوار بودند که در یک حرکت گیره ای هنگ ها را در جناح چپ آمریکایی بگیرند و آنها را نابود کنند. هنگامی که این کار انجام شد، ویتینگهوف میتوانست به فرمانده مافوق خود، فیلد مارشال آلبرت کسلرینگ، اطلاع دهد که آلمانیها در آستانه یک پیروزی بزرگ هستند. چرا متفقین در سال 1943 به جنوب ایتالیا حمله کردند؟ لشکرکشی به ایتالیا در سپتامبر 1943 اولین تهاجم سنگین به سرزمین اصلی اروپا بود. اگر از افراد معمولی بپرسید که متفقین در طول جنگ جهانی دوم چه زمانی به اروپا رسیدند، احتمالاً میگویند D-DAYبا این حال، در واقعیت، تقریباً یک سال قبل از D-Day، نیروهای مشترک المنافع بریتانیا و نیروهای متفقین آمریکایی در سال 1943 در نوک پای ایتالیا فرود آمدند جایی که راه اصلی برای پیشروی واقعی به سمت رم بود.لشکرکشی ایتالیایی پس از پایان کارزار در شمال آفریقا در ماه مه 1943 با تسلیم Afrika Korps آغاز شد. متفقین در یالتا در مورد لزوم گشودن جبهه دوم در جنگ برای کاهش فشار در جبهه شرقی بحث کرده بودند. با این حال، متفقین در آن زمان در موقعیتی نبودند که بتوانند راه ورود مناسبی در فرانسه داشته باشند. باور آمریکایی ها این بود که تنها راه برای شکست رژیم نازی فرود آمدن در فرانسه، رفتن به پاریس، تصرف پاریس، پیشروی به سمت بلژیک، تصرف بلژیک و سپس تصرف هلند است – در این مرحله است که متفقین مسیری به سمت آلمان نازی خواهند داشت. اما در تابستان 1943 این امکان پذیر نبود. بنابراین تصمیم این بود که از در پشتی وارد شوند، ایده ای که وینستون چرچیل نخست وزیر بریتانیا به آن اعتقاد داشت. چرچیل ایتالیا را "زیر شکم نرم رایش سوم" نامید.که در واقع ایتالیا برای او و دیگران نیز همین بود. مسیر از طریق سیسیل برنامه ای برای حمله از طریق ایتالیا در جبهه دوم وجود داشت، از طریق ایتالیا و اتریش به سمت بالا حرکت می کرد و از این طریق وارد آلمان می شد . و به نظر آسان می آمد. اما در پایان جلسات، کهنهسربازان آن را «روده سخت قدیمی اروپا» نامیدند. اگرچه متفقین تصمیم گرفته بودند که از شمال آفریقا به ایتالیا حمله کنند، اما امکان انجام مستقیم آن وجود نداشت. حمل و نقل کافی یا هواپیمای کافی برای پوشش یک حمله وجود نداشت. در عوض، قرار بود یک عملیات دو مرحله ای باشد. متفقین از دریای مدیترانه عبور می کردند، جزیره سیسیل را تصرف می کردند و از آن به عنوان ایستگاهی برای رفتن به سرزمین اصلی ایتالیا استفاده می کردند. فرود در سیسیل در ژوئیه 1943 با ورود نیروهای بریتانیا و کشورهای مشترک المنافع به یک طرف جزیره و فرود آمریکایی ها در طرف دیگر انجام شد. نبردهای سختی در جزیره سیسیل در حومه شهر رخ داد. آغاز رقابت بین فیلد مارشال بریتانیا برنارد مونتگومری و ژنرال سپهبد آمریکایی جورج اس. متفقین در حالی سیسیل را تصرف کردند، که آن موفقیت کاملی که انتظارش را داشتند نبود، و نبرد برای بقیه ایتالیا هنوز در راه بود. عملیات Avalanche(بهمن): تهاجم متفقین به سالرنو عملیات بهمن ، نام رمز فرود سالرنو که قرار بود توسط ارتش پنجم سپهبد مارک کلارک انجام شود، در ساعات اولیه 9 سپتامبر آغاز شد، زمانی که عناصر سه لشکر متفقین، (دو لشگر انگلیسی و یک لشگر آمریکایی)، شروع به فرود در سواحل جنوب بندر کوچک سالرنو کردند. دو مؤلفه اصلی ارتش پنجم کلارک عبارت بودند از سپاه ایکس بریتانیا به رهبری سپهبد ریچارد مک کری و سپاه ششم ایالات متحده به فرماندهی سرلشکر ارنست جی داولی. سپاه X بریتانیا از لشکرهای 46 و 56 پیاده نظام تشکیل شده بود که در پنج مایلی شمال سله فرود آمدند. سپاه ششم ایالات متحده در ابتدا فقط از لشکر 36 پیاده نظام ایالات متحده تشکیل شده بود که در Paestum در جنوب Sele فرود آمد. قرار شد بخشی از لشکر 45 پیاده نظام ایالات متحده فوراً آن را تقویت کند. در سمت چپ بریتانیا، تکاوران ایالات متحده و کماندوهای بریتانیا در شبه جزیره سورنتو فرود آمدند تا مانع از تقویت منطقه نبرد آلمانی ها از جهت ناپل شوند. چالشی که آلمانی ها در سالرنو در روز اول تهاجم با آن مواجه بودند، نحوه مقابله با نیروی آبی خاکی اولیه متفقین متشکل از 54000 پیاده نظام بود که توسط تعداد زیادی توپخانه و چندین گردان تانک و ناوشکن های و توپهای خودکششی پشتیبانی می شد. ناوگان متفقین متشکل از 627 نیرو و ترابری تدارکات و کشتی های جنگی بود. نیروی دریایی ایالات متحده و کشتیهای جنگی نیروی دریایی سلطنتی این ظرفیت را داشتند که آتشباری گسترده و ویرانگر دریایی را برای پشتیبانی از ساحل دریا به ساحل برسانند. توپ ضد تانک 75 میلی متری استتار شده آلمانی متفقین تقریباً 1000 بمب افکن متوسط و سنگین و همچنین 1400 جنگنده داشتند که از پایگاه های سیسیل پرواز می کردند. علاوه بر این، یک کریر هواپیما برسبک و چهار ناو کوچک اسکورت بریتانیایی که مجموعاً 120 هواپیما را در اختیار داشتند، برای پشتیبانی از ناوگان متفقین و نیروی تهاجمی حضور داشتند. متفقین در سال 1943 به دلایل استراتژیک حمله به ایتالیا را انتخاب کردند. اولاً، یک تهاجم به احتمال زیاد آن کشور تضعیف شده را از جنگ خارج خواهد کرد. دوم، این اقدام با وادار کردن آلمان به اعزام مجدد تعداد زیادی از نیروها از خطوط مقدم در روسیه برای جایگزینی واحدهای ایتالیایی که در منطقه بالکان مستقر بودند، تا حدودی فشار را از روی اتحاد جماهیر شوروی برداشت. سوم، نیاز به بکارگیری فعال نیروهای عظیم هوایی، زمینی و دریایی متفقین بود که قبلاً در دریای مدیترانه مستقر شده بودند. متفقین سالرنو را به عنوان محل تهاجم خود در سرزمین اصلی ایتالیا انتخاب کردند، زیرا از طریق دریا به ساحلی به طول 20 مایل در پنج مایلی جنوب شهر دسترسی داشت. فقدان سوله ها و شیب خوب زیر آب به کشتی ها اجازه می داد به خشکی نزدیک شوند. نوار باریکی از ماسه بین آب و تپهها و خروجیهای ساحلی متعدد که به بزرگراه اصلی ساحلی منتهی میشد، که از آگروپولی شمال از طریق سالرنو به ناپل و در نهایت به رم منتهی میشد، عملیات ساحلی را تسهیل میکرد. بندر سالرنو و بندر کوچک آمالفی در نزدیکی آن برای دریافت تجهیزات مفید بودند. پدافند ساحلی در این منطقه،چیز خاصی نداشت. علاوه بر این، سالرنو در فاصله قابل توجهی از بندر ناپل قرار داشت، که متفقین به عنوان انبار تدارکات برای حفظ عملیات جنگی در ایتالیا به آن نیاز داشتند. اما استفاده از سالرنو به عنوان نقطه ورود به ایتالیا دارای معایب جدی بود. فاصله سالرنو از نوک چکمه ایتالیایی مانع از حمایت متقابل دو نیروی متفقین شد: ارتش پنجم تحت فرماندهی کلارک که از طریق آب به سالرنو حمله کرد و ارتش هشتم بریتانیایی 240000 نفری ژنرال برنارد ال. مونتگومری که در 3 سپتامبر به سمت شمال غربی ایتالیا و سیاچیا حرکت کردند. رودخانه سله که در 17 مایلی جنوب سالرنو به خلیج سالرنو می ریخت و دشت ساحلی را تقسیم و نیروهای متفقین را از هم جدا می کرد. دشت ساحلی مسطح، کم ارتفاع و با خندق های آبی فراوان، کانال های زهکشی و حصارها و دیوارها به دو نیم تقسیم شده بود. سواحل عمودی شیب دار سل و شاخه اصلی آن، رودخانه کالور به موازات سله مانور و ارتباط بین نیروهای مک کری در شمال رودخانه و نیروهای داولی در جنوب رودخانه را مختل می کرد. دشت ساحلی هموار توسط کوه ها در فاصله 10 مایلی از سواحل احاطه شده بود. وجود کوه های بسیار نزدیک به خط ساحلی، به مهاجمان دید مناسب،و توان آتش و حمله به دشمن از زمین های بالاتر قرار می داد. خط الرأس اصلی این منطقه، که چشمه صخره ای شبه جزیره سورنتو بود، دسترسی به ناپل را به جز دو دره باریک که خط الراس را سوراخ می کردند، مسدود کرد. در مجموع، چشم انداز موفقیت عملیات بهمن تیره و تار بود. متفقین باید نه تنها با مضرات زمین بلکه با دشمنی که مصمم بود تمام تلاش خود را برای عقب راندن مجدد نیروی مهاجم به دریا انجام دهد، مبارزه کنند. مدافعان کهنه کار آلمان در انتظار حمله متفقین هستند در حالی که آلمانیها منتظر بودند تا متفقین حمله خود را به سرزمین اصلی ایتالیا انجام دهند، فرماندهی عالی آلمان و فرماندهان آلمانی در ایتالیا درباره بهترین استراتژی برای ایتالیا بحث می کردند. از یک طرف، فرماندهی عالی آلمان از رها کردن تمام ایتالیا حمایت کرد. از طرف دیگر، کسلرینگ، فرمانده تمام نیروهای آلمانی در جنوب ایتالیا، برای دفاع از ایتالیا در جنوب رم استدلال کرد. کسلرینگ در آن زمان به شدت با ادامه خلع سلاح ارتش ایتالیا پس از تسلیم آن به متفقین در 7 سپتامبر درگیر بود. 15000 سرباز متعلق به لشکر 16 پانزر از سپاه چهاردهم پانزر ژنرال هرمان بالک در مقابل متفقین در سراسر جبهه تهاجم قرار داشتند. لشکر 16 پانزر که توسط ژنرال سرلشکر رودولف سیکنیوس رهبری می شد، سال قبل در استالینگراد تا حدی تخریب شده بود، اما آلمانی ها این واحد را حول 3400 سرباز کهنه کار از لشکر اصلی بازسازی کردند. برخلاف دستور ویتینگهوف، بالک مستقیماً به سالرنو نقل مکان نکرد. در عوض، او در 10 مایلی شمال بندر توقف کرد. در نتیجه، لشکر 16 پانزر به تنهایی در 9 سپتامبر جنگید و تمام حمله نیروی تهاجمی را جذب کرد. برنامه ریزان متفقین، سپاه X بریتانیا را مأمور کردند تا حمله اصلی را به سالرنو انجام دهند. برای حمایت از آن، متفقین تکاورهای ایالات متحده و کماندوهای بریتانیا را در جناح چپ و سپاه ششم ایالات متحده را در جناح راست آن ورود کردند. سیکنیوس و افرادش که ساعاتی قبل منطقه مسئولیت خود را به دست گرفته بودند، از زمان محدود خود برای آماده شدن برای دفاع از خط ساحلی نهایت استفاده را برده بودند. آنها بین سالرنو از جنوب تا آگروپولی، توپخانه و خمپاره را در یک نیم دایره قرار دادند که کل خط ساحلی را پوشش می داد. دیده بانهای های توپخانه در ارتفاعات اطراف محل تهاجم قرار گرفتند و به آلمانی ها این امکان را دادند که به خلیج، سواحل و دشت شلیک کنند. برای دفاع مستقیم از سواحل، آلمانیها از 105 تانک و 36 توپ لشکر در گروههای کوچک، که گاه توسط یک جوخه پیاده نظام پشتیبانی میشد، برای انجام حملات و حفظ تعادل دشمن و در نتیجه کند کردن پیشرفت او در داخل استفاده کردند. علاوه بر این، آلمانی ها مین های تلر ضد نفر را به طور تصادفی در فاصله 15 متری از لبه آب در کمربندی به وسعت 100 متر در داخل زمین قرار دادند. هشت نقطه مستحکم شامل مسلسل، پیاده نظام، توپخانه و توپهای ضد تانک که در جلو و عقب با سیم خاردار محافظت می شدند، برای پوشش نقاط فرود احتمالی مستقر شدند. در چند روز اول تهاجم، نیروهای زمینی آلمان از حمایت برادران خود در لوفت وافه برخوردار بودند که بیش از 450 سورتی پرواز را علیه متفقین در سواحل انجام دادند. نبرد برای سالرنو: نبرد رفت و برگشت در پایان روز اول عملیات بهمن، پیشروی انجام شده توسط متفقین بسیار کمتر از انتظارات بود. اگرچه متفقین امیدوار بودند که تا پایان روز اول عمق ساحل به 4000 متر برسد، اما در بیشتر جاها عمق آن تنها 400 متر بود. برنامه ریزان فکر می کردند تا پایان روز اول به خط ساحلی که در سالرنو، باتیپاگلیا، ابولی و پونته سل می گذرد، می رسند. قرار بود سپاه Xبریتانیا به سپاه ششم ایالات متحده ملحق شود و خط نبرد از طریق کوههای فراتر از آلتاویلا و آلبانلا ادامه یابد تا مونت سوپرانو و مونت سوتانه را در بر بگیرد. این خط به مهاجمان فضای کافی برای مانور در سواحل می داد و مواضع فرماندهی را در کل ساحل فراهم می کرد، بنابراین به متفقین پایگاهی محکم برای پیشروی در ناپل می داد. با این حال، با توجه به تلاشهای مدافعان آلمانی، خط واقعی متفقین پس از تاریک شدن هوا در 9 سپتامبر در سه مایلی جنوب شرقی سالرنو، حدود دو مایلی در داخل کشور، و به سمت ساحل چهار مایلی کمتر از دهانه رودخانه سله حرکت کرد. سپاه ششم از ساحل حرکت کرده بود و شهر کاپاسیو را تصرف کرده بود و واحدی از لشکر 36 در آستانه تصرف مونته سوتان بود. با این حال، در جناح راست سپاه، منطقه فرود همچنان زیر آتش بود و سربازان آمریکایی در آنجا به دام افتاده بودند. علاوه بر این، سه مورد از مطلوب ترین اهداف روز اول، فرودگاه Montecorvino، بندر سالرنو، و Battipaglia، از آلمان ها گرفته نشد. کسلرینگ در 10 سپتامبر تصمیم ویتینگهوف برای نبرد در سالرنو را با هدایت لشکر 15 پانزرگرنادیر ژنرال ابرهارد رودت و لشکر لوفت وافه پانزر ژنرال پل کنراث هرمان گورینگ، هر دو از سپاه پانزر چهاردهم، برای حرکت به سمت سالرنو تایید کرد. فیلد مارشال همچنین لشکر 3 پانزرگرنادیر ژنرال لوتنان فریتز-هوبرت گراسر را برای حرکت به سمت جنوب از رم به سالرنو آزاد کرد. در همان زمان، لشکر 26 پانزر ژنرال اسمیلو فریهر فون لوتویتز و لشکر 29 پانزرگرنادیر ژنرال سرلشگر والتر فرایز، که هر دو به سپاه پانزر ژنرال تراوگوت هر تعلق داشتند، پس از جدا شدن از جبهه شمالی ارتش هشتم به سمت جبهه سالنو حرکت کردند. ویتینگهوف لشکر 16 پانزر را از بخش آمریکایی به بخش بریتانیایی میدان نبرد منتقل کرد. او امیدوار بود که ورود پیشبینیشده لشکر 29 پانزرگرنادیر به آن واحد اجازه دهد تا سپاه ششم ایالات متحده را مشغول نگه دارد در حالی که سپاه چهاردهم به سپاه X بریتانیا حمله میکرد. در روز دوم عملیات بهمن، آلمانیها موفق شدند بخش عمدهای از نیروهای خود را در منطقه بر علیه انگلیسیها متمرکز کنند و به این ترتیب مستقیمترین مسیر به سمت ناپل را مسدود کردند. سپاه X در اوایل 10 سپتامبر، شناسایی هایی را علیه این موقعیتهای دشمن جدید انجام داد. به دلیل تمرکز شدید آتش توپخانه دشمن که به طور ماهرانه از کوه ها به سمت جبهه بریتانیا هدایت میشد و ضدحملههای قوی آلمان، پیشرفت ناچیز بود. لشکر 56 مقابل باتیپاگلیا سنگین ترین خسارات را دریافت کرد. پس از نفوذ به داخل شهر، سربازان آن ابتدا مورد اصابت گلوله های توپخانه قرار گرفتند و سپس توسط تانک ها و پیاده نظام لشکر 16 پانزر بیرون رانده شدند. یک حمله دیگر تانک آلمانی بین فرودگاه باتیپاگلیا و مونتکوروینو، در کارخانه تنباکو، عناصر تیپ گارد 201 لشکر 56 را به سمت ساحل راند. لندینگ کرافتهای متفقین در اولین روز نبرد در سمت چپ منتهی الیه سپاه ششم در بخش آمریکایی، تیم رزمی هنگ 179 لشکر 45 با پیشروی به سمت رودخانه کالور تلفات زیادی متحمل شد اما توانست پل ویران شده در پونت سل را ایمن کند. در جناح راست آمریکایی،به سمت تپه 424 پیشروی کردند و شهر Altavilla را تصرف کردند. ضد حمله 25 تانک آلمانی با کمک توپ های دریایی و توپخانه های میدانی دفع شد.آتشباری گسترده نیروی دریایی متفقین در حمایت از پیشروی، دفاع و عقب نشینی واحدهای رزم زمینی بریتانیا و آمریکا در برابر ضدحملات بی امان آلمانی حیاتی بود. روز بعد یعنی11سپتامبر در بخش آمریکایی، نبرد در اطراف پونته سل بیامان بود، زیرا زرهی آلمانی، آمریکاییها را مجبور کرد تا در نزدیکی پل، که آمریکاییها آن را تعمیر کرده بودند، تسلیم شوند. در همان روز، گردان142 RCT توسط حملات دشمن به سمت Altavilla متوقف شد. در جبهه لشگر بریتانیا شدیدترین نبرد شامل نبرد Battipaglia و کارخانه تنباکو بود. تیپ گارد 201 ژنرال جولیان گاسکوئین به داخل شهر نفوذ کرد، آنها توسط یک پاتک سنگین تانک آلمانی به بیرون رانده شدند. تلاش دیگری برای تصرف کارخانه تنباکو توسط پانزرهای آلمانی با تعداد زیادی کشته و اسیر انگلیسی ها سرکوب شد. تا پایان روز، بریتانیایی ها فقط یک پا را در Battipaglia داشتند. در شمال ساحل، کماندوها و تکاوران روز را تحت فشار فزاینده ای سپری کردند، زیرا نیروهای تقویتی کسلرینگ دفاع از پاس های منتهی به ناپل را سخت تر کردند. در پایان روز سوم، متفقین جای پای خود را گسترش دادند و بندر سالرنو را اشغال کردند. اما تأسیسات بندری آنقدر آسیب دید که متفقین نمی توانستند از آن استفاده کنند. در منطقه آمریکا، خط ساحلی 10 مایلی به داخل زمین کشیده شده بود، در حالی که جای پای بریتانیا تنها یک مایل عمق داشت. کلارک نسبت به احتمال اینکه نیروهایش به زودی بتوانند آلمان ها را از شبه جزیره سورنتو پاکسازی کنند، خوش بین بود. پس از انجام این کار، آنها می توانند مستقیماً به سمت ناپل پیشروی کنند. در 12 سپتامبر، آلمانیها حملات شدیدی را در امتداد کل ساحل انجام دادند، زیرا نیروهای کمکی،" هر چند به تدریج"، از شمال و جنوب ایتالیا همچنان وارد میشدند. در انتهای جنوبی ساحل، حملات به سمت چپ سپاه ششم آمریکا توسط عناصر لشکر 16 پانزر و 29 پانزرگرنادیر انجام شد. در منطقه اطراف Montecorvino، آلمانی ها حملات هماهنگی را به سپاه X بریتانیا انجام دادند. در تمام بخشها، متفقین برای دفع این حملات به مشکل خوردند و در بسیاری از موارد مجبور به عقبنشینی شدند. لشکر 45 که در دو ستون به سمت پونته سل حرکت کرده بود با محاصره دشمن تهدید شد. برای جلوگیری از این امر، کلارک لشکر را که به بخش بریتانیا رفته بود، به منطقه Sele انتقال داد تا از جناح لشکر اصلی خود هنگام پیشروی به سمت شمال محافظت کند. این هنگ پس از عبور آلمانی ها از سله و اشغال آن دو مکان، از ارتفاعات اطراف پرسانو و کارخانه تنباکو مورد اصابت آتش تانک و مسلسل آلمانی قرار گرفت. آتش شدید دشمن هفت تانک را منهدم کرد بدتر از آن، زمینی که آلمانیها در دست داشتند، یک گوه تهدیدآمیز بین ساحلهای بریتانیا و آمریکا ایجاد کرد. آلمانیها به دلیل آموزش و سلاحهای فوقالعادهشان در دفاع برتر بودند. درگیری در اطراف پرسانو و کارخانه تنباکو در طول روز به این طرف و آن طرف می چرخید. یک حمله زمینی توسط لشکر 45، که با آتش دریایی از رزمناو یو اس اس فیلادلفیا پشتیبانی می شد، در نهایت آلمان ها را از آن دو مکان حیاتی پاکسازی کرد. در بعد از ظهر یک گردان آلتاویلا و تپه 424 را پس از کوبیدن آتش توپخانه و حمله عناصر هنگ پانزرگرنادیر 15 از دست داد. در Battipaglia، لشکر 56 از بخش کوچکی از شهر که در اختیار داشت رانده شد و 3000 متر به سمت جنوب غربی عقب نشینی کرد تا یک خط دفاعی جدید تشکیل دهد. کلارک صبح زود به ساحل آمده بود و مقر فرماندهی خود را در ناحیه سپاه ششم مستقر کرده بود. در حالی که او در میدان نبرد گشت میزد و موقعیت را میدید، بعدها گفت که احساس میکرد به بن بست رسیده و در خطر رانده شدن به دریا قرار دارد. به همین دلیل، کلارک به فکر انتقال سپاه ششم ایالات متحده به شمال به منطقه سپاه X بریتانیا افتاد. او در نهایت این ایده را رد کرد. در واقع، تلاش برای استقرار مجدد عمده نیروهای خود در مواجهه با حریف دعوت به فاجعه بود. کلارک تصمیم گرفت که اگر آلمانیها میخواهند ارتش پنجم متفقین را از ساحل بیرون برانند، باید این کار را گام به گام انجام دهند. روز بعد به نظر می رسید که آلمانی ها دقیقاً این کار را می کنند. دوشنبه سیاه در اواسط صبح روز 13 سپتامبر، ویتینگهوف یک اقدام جسورانه را انتخاب کرده بود. او از شکاف بین بخشهای آمریکایی و بریتانیایی آگاه بود اما به اشتباه به این نتیجه رسید که متفقین عمداً خود را به دو بخش تقسیم کردهاند تا برای تخلیه ساحل آماده شوند. پس از رسیدن به آن نتیجه اشتباه، ویتینگهوف به شواهد دیگری نگاه کرد، و آن را برای حمایت از نظریه خود پذیرفت. او معتقد بود که کشتیهای دیگری برای کمک به تخلیه به خلیج سالرنو رسیدهاند. او همچنین معتقد بود که پردههای دود متفقین در اطراف باتیپاگلیا در جناح راست بریتانیا برای پوشش عقبنشینی بریتانیا در نظر گرفته شده بود. ویتینگهوف با احساس پیروزی، نه تنها می خواست متفقین را از ساحل خود بیرون کند، بلکه از فرار آنها نیز جلوگیری کند. کسلرینگ طرح حمله او را تایید کرد. کسلرینگ گفت: «متجاوزان در منطقه ناپل-سالرنو و جنوب باید به طور کامل نابود شوند و علاوه بر آن به دریا رانده شوند. ارتش هشتم بریتانیا هنوز چند روز از پیوستن به ارتش پنجم در سالرنو فاصله داشت. اقدامات ماهرانه به تعویق انداختن گاردهای عقب آلمان، تخریب جاده ها و پل ها در مسیر نیروی مونتگومری، و کمبود تجهیزات پل زدن ارتش هشتم، پیشروی آن را به سمت شمال کند کرده بود. در 12 سپتامبر، ارتش هشتم هنوز 80 مایلی از سالرنو فاصله داشت. تا 16 سپتامبر نتوانست با ارتش پنجم ارتباط برقرار کند. از دیدگاه آمریکا، تلاشهای آلمان در 13 سپتامبر، که پس از آن به دوشنبه سیاه معروف شد، در ابتدا یک حمله هماهنگ بود تا افزایش شدید مقاومت. نمونه ای از این حمله توسط لشکر 36 پیاده نظام ایالات متحده علیه آلتاویلا و تپه 424 در نزدیکی آن بود. هر دو حمله با مقاومت شدید روبرو شدند. شکست در Altavilla تحت الشعاع فاجعه ای نزدیک در راهرو Sele-Calore قرار گرفت. گردان دوم از 143 RCT، خط دفاعی را در دو مایلی شمال شرقی Persano و سه مایلی از Altavilla ایجاد کرد، در حالی که گردان RCT 157 دو مایلی عقب بود و گذرگاه Persano از Sele را از کرانه شمالی آن پوشش می داد. در نتیجه هر دو جناح گردان دوم روی در هوا بودند و شکاف Sele-Calore بی دفاع بود. در همین حال، ویتینگهوف، بیش از هر زمان دیگری بر این باور بود که متفقین در حال آماده شدن برای عقب نشینی هستند. در ساعت 2:30 بعد از ظهر او به سپاه چهاردهم خود دستور داد تا تمام نیروهای موجود را برای حمله به جنوب ابولی جمع آوری کند تا عقب نشینی احتمالی دشمن را مختل کند. ضد حمله آلمان در 13 سپتامبر از روزنه باریک بین مناطق بریتانیا و آمریکا استفاده کرد. درگیری شدید در کارخانه تنباکو در نزدیکی Persano رخ داد، زیرا آلمانی ها به دنبال ایجاد شکاف بین دو سپاه بودند. یک ساعت بعد، 20 پانزر آلمانی، یک جوخه پیاده نظام، و چند توپخانه کششی ابولی را ترک کردند و به سمت کارخانه تنباکو در شمال سله که در اختیار گردان 1بود، حرکت کردند. هنگامی که گلوله ها به موضع آمریکایی ها اصابت کردند، شش تانک آلمانی به سمت چپ گردان حمله کردند و 15 تانک دیگر به سمت راست گردان حمله کردند. اگرچه آمریکایی ها توپخانه و اسلحه های ضد تانک را به سمت آلمانی ها شلیک کردند، اما آلمانی ها گردان اول را شکست دادند. آلمانی ها به پیشروی خود ادامه دادند و گذرگاه پرسانو و کارخانه تنباکو را تصرف کردند. آلمانی ها پس از کشف گذرگاه سله، وارد راهروی Sele-Calore شدند و به عقب سمت چپ گردان دوم، ضربه زدند. در همین حین، زره پوشهای آلمانی بیشتری به سمت پونته سل پیشروی کردند و جناح راست گردان را قطع کردند. آلمانی ها که به سختی مانع دفاع ضعیف پیاده نظام آمریکایی و آتش توپخانه سبک آمریکایی شده بودند، گردان دوم را با 500 نفر اسیرکردند. در ساعت 5 بعد از ظهر، آلمانی ها کنترل بی چون و چرای راهرو را در دست داشتند. آنها توپخانه را در نزدیکی Persano قرار دادند و 15 تانک را به سمت محل اتصال رودخانه های Sele و Calore فرستادند. در عرض یک ساعت تانک ها و نیروهای پیاده آلمانی در ساحل شمالی کالور ایستادند. تنها آمریکایی های بین آلمانی ها و دریا، گردان های توپخانه میدانی 158 و 189 لشکر 45 پیاده نظام بودند. و تنها 200 متر پشت سر آنها پست فرماندهی ارتش پنجم قرار داشت. با مشاهده دشمن در ساحل شمالی رودخانه، مدافعان آمریکایی که در یک شیب ملایم مشرف به راهرو قرار داشتند، در محدوده نقطه خالی آتش گشودند. کلارک که وضعیت را بسیار بحرانی میدانست و متوجه میشد که نیروهای آمریکایی ممکن است شکست سختی را در منطقه متحمل شوند، ترتیبی داد که سربازان خود را با قایق به بخش بریتانیا بفرستد. مدت کوتاهی پس از نفوذ آلمانی ها به شکاف Sele-Calore، کلارک از داولی تماس گرفت و از او پرسید که قصد دارد در مورد وضعیت چه کاری انجام دهد. کلارک گفت: هیچی. "من هیچ ذخیره ای ندارم. تنها چیزی که دارم یک دعا است." در بخش لشگر ایکس بریتانیا واحدها بیش از حد توسعه یافتند. هرمان گورینگ لشگر پانزر کنراث در نزدیکی ویتری تهدید کرد که ارتباطات بین سپاه X و رنجرز در شمال را قطع خواهد کرد. اما مخمصه سپاه ششم در جنوب سل، مخاطره آمیزتر بود. کلارک در ساعت 7:30 بعدازظهر با فرماندهان ارشد خود جلسه ای تشکیل داد و اعلام کرد که برنامه هایی برای تخلیه ساحل آمریکایی در حال انجام است. در حالی که آمریکاییها در مورد بحران پیش رو بحث میکردند، ویتینگهوف موفقیتهای سربازانش را به کسلرینگ اطلاع داد. ویتینگهوف نوشت: «پس از یک نبرد دفاعی چهار روزه، مقاومت دشمن [در حال فروپاشی] است». نبردهای سنگین هنوز در نزدیکی سالرنو و آلتاویلا در جریان است. مانور در حال انجام است تا دشمن را از Paestum عقب نشینی کند." سی دقیقه بعد، هر به ویتینگهوف گفت که شک دارد جبهه متفقین در حال فروپاشی است. هر خاطرنشان کرد که مقاومت دشمن در حال تشدید است و تانک های آمریکایی در حال مقابله با حملات آلمان هستند. ویتینگهوف از باور کردن اخبار امتناع کرد. او از رهبران سپاه خود خواست تا این حمله را تحت فشار قرار دهند. در همین حال، بالک نیز نسبت به شکست قریب الوقوع متفقین شک داشت. ارتش پنجم تا شب در 13 سپتامبر در آستانه شکست قرار گرفت. این عمدتاً به این دلیل بود که نمی توانست به سرعت آلمان ها که می توانستند از طریق خشکی سریعتر از متفقین از طریق دریا نیروهای کمکی را وارد ساحل کنند، (به دلیل کمبود شدید کشتی های حمل و نقل.) این سوال در آن شب باقی ماند که آیا ارتش پنجم می تواند ساحل را نگه دارد یا خیر. با نزدیک شدن به شب در 13 سپتامبر، در نزدیکی محل تلاقی رودخانههای سل و کالور، کمتر از پنج مایلی از خط ساحلی و در فاصلهای چند قدمی بزرگراه 18، گردان توپخانه میدانی به همراه تعدادی تانک و ستاد ارتش پنجم، یک ستاد فرماندهی را تشکیل دادند. (حساس ترین بخش جبهه سپاه ششم). آمریکایی ها علیه گروهان تانک های آلمانی و یک گردان پیاده نظام، بیش از 3600 گلوله توپ را در چهار ساعت شلیک کرده بودند. 300 گلوله دیگر توسط گردان 27 توپخانه زرهی تازه وارد شلیک شد. آتش توپخانه همراه با آتش تانک و ناوشکن از پایه راهرو، نفوذ آلمان را متوقف کرد. در حالی که هیچ نیروی کمکی فوری در دسترس نبود، آلمانی ها در شب به سوی پرسانو عقب نشینی کردند. متفقین موقعیت خود را تقویت می کنند برای آمریکایی ها، به دلیل فقدان پیاده نظام مورد نیاز برای مقابله با تهدید دشمن، وضعیت ناامن باقی ماند. گردان 1 در Altavilla تقریباً نابود شد. گردان دوم، مستقر در شکاف Sele-Calore دیگر وجود نداشت. گردان 3 به شدت در Altavilla شکست خورده بودند، در حالی که گردان 157 RCT در کارخانه تنباکو مورد حمله قرار گرفته بود. به دلیل این شرایط، فرماندهان آمریکایی تصمیم گرفتند خط آمریکایی را کوتاه کنند. لشکر 45 با جابجایی بخشهایی از گردانهای 157 و 179 در امتداد Sele، جناح راست خود را تقویت کرد. گردان 1، به مدافعان در پایه راهرو پیوست و محل اتصال سل و کالور را نگه داشت. در مرکز خط ششم سپاه، لشکر 36 دو مایل به سمت نهر لا کوزا عقبنشینی کرد، در حالی که گردان 1، 141 RCT خود را در مونت سوپرانو قرار داد و گردان دوم آن هنگ ایستگاهی را در نزدیکی سمت چپ سپاه، بلافاصله در جنوب بزرگراه 18 گرفت. . گردان سوم و یک گروه مهندس از جناح چپ سپاه محافظت می کردند. بقایای گردان های فرسوده که در آلتاویلا جویده شده بودند، یک ذخیره عمومی سپاه را تشکیل می دادند. خط دفاعی جدید به هر قیمتی حفر شد، مین گذاری شد و نگه داشت. به درخواست کلارک، در ساعات اولیه 14 سپتامبر هنگامی که دو گردان از هنگ پیاده نظام چتر باز لشکر 82 هوابرد ایالات متحده، در نزدیکی Paestum رها شدند و سپس به مونت سوپرانو در سمت راست سپاه ششم منتقل شدند، کمک فوری به ساحل آمریکایی فرستاده شد. آلمانی ها نیز در شب 13-14 سپتامبر مواضع خود را تعدیل کردند. یک هنگ از لشکر 26 پانزر لوتویتز در آن شب در نزدیکی ابولی وارد شد. از آنجایی که هنگ زرهی آن در نزدیکی رم در حال خدمت بود و یکی از گروه های جنگی آن هنوز پیشرفت ارتش هشتم را به تعویق می انداخت، لشکر 26 پانزر فقط می توانست یک هنگ را به نبرد در سالرنو کمک کند. ویتینگهوف به لوتویتز دستور داد که بخش شمالی منطقه 16 پانزر را تصاحب کند و به سمت سالرنو حمله کند. امید این بود که لشکر 26 پانزر جدید بتواند خطوط بریتانیا را بشکند و با لشگر پانزر هرمان گورینگ، که قرار بود به ویتری و سپس سالرنو حمله کند، تماس برقرار کند. همانطور که این برنامه ها در حال تدوین بود، بالک به فرمانده ارتش خود اطلاع داد که بریتانیایی ها سخت در حال جنگ برای بازپس گیری ارتفاعات غرب سالرنو در نزدیکی ویتری هستند. او استدلال کرد که اگر آلمانیها نتوانند در شکاف Sele-Calore مشکل بیشتری ایجاد کنند، هیچ حملهای در مقیاس بزرگ در نزدیکی ویتری یا بین سالرنو و باتیپاگلیا امکانپذیر نخواهد بود. با وجود دیدگاه های بدبینانه اما واقع بینانه تر فرماندهان سپاه خود، رهبر ارتش دهم خواستار حمله سپاه چهاردهم و سپاه LXXششم شد. یک تانک شرمن از کنار یک تانک منهدم شده آلمانی عبور می کند. ورود نیروهای کمکی بریتانیا و آمریکا در 14 سپتامبر به متفقین قدرت بیشتری بخشید و آلمانی ها را وادار کرد تا عقب نشینی به سمت رم را آغاز کنند. فشار آلمان در 14 سپتامبر علیه بریتانیا در ابتدا بر سالرنو متمرکز بود، جایی که لشکر 46، که در تپههای اطراف شهر دفاعی مصمم انجام داد. آلمانیها حمله خود را به منطقه Battipaglia منتقل کردند، جایی که لشکر 56 با سرسختی در زمین باز در مقابل دیدگان مخالفان خود جنگید. کمک های مؤثری در قالب آتشباری دریایی و بمباران هوایی دریافت کرد که آلمانی ها را در امتداد جاده باتیپاگلیا-ابولی کوبید. در پایان روز، مک کری گزارش داد: «هیچ چیز جالبی برای گزارش در طول روز نیست. در بخش آمریکایی در 14 سپتامبر، آلمان ها با هشت تانک و یک گردان پیاده نظام از لشکر 16 پانزر و 29 پانزرگرنادیر در ساعت 8 صبح حمله کردند. مهاجمان با حرکت از کارخانه تنباکو با گردان های 2 و 3 که به تازگی در صف قرار گرفته بودند، برخورد کردند. تانکها و توپخانههای آمریکایی که پشت سر هم کار میکردند، جناحهای آلمانی را کوبیدند. هواپیماهای آمریکایی و آتشباری نیروی دریایی نیز آلمانی ها را در هنگام پیشروی آزار دادند. پس از نابودی تمام تانک های آلمانی، پانزرگرنادیرها عقب نشینی کردند. در اواسط صبح، نزدیک به رودخانه، گروهان پیاده نظام و شش تانک به سمت گردان یکم، 157 RCT و گردان 3، 179 RCT پیشروی کردند. آتش موثر دریایی، آلمانی ها را به عقب راند. آلمانی ها دو حمله دیگر را علیه عناصر لشکر 45 انجام دادند، اما هر دو نتوانستند آمریکایی ها را تکان دهند. حملات آلمان علیه لشکر 36 نیز به همین سرنوشت دچار شد. هنگامی که یک گروه از پیاده نظام آلمانی با پشتیبانی تانک ها سعی کرد از رودخانه Calore عبور کند، آتش توپخانه ایالات متحده آنها را تکه تکه کرد. در بقیه روز، رگبارهای توپخانه سنگین زمینی و دریایی، آلمانی ها را دور نگه داشت. تا شب در 14 سپتامبر، سپاه ششم به طور محکم بر موقعیت خود مسلط بود. در مجموع، آمریکایی ها 30 خودروی زرهی دشمن را منهدم کرده بودند. در غروب 14 سپتامبر، موقعیت متفقین در سالرنو بسیار بهبود یافته بود. درز بین سپاه X و VI در جنوب شرقی Battipaglia با واحدهای خودی دوخته شده بود. به همان اندازه مهم، لشکر 7 زرهی بریتانیا به منطقه X لشگر رسیده بود، و لشکر 180 RCT، 45 به ساحل آمد تا یک نیروی ذخیره را در نزدیکی مونت سوپرانو تشکیل دهد. علاوه بر این، 2100 چترباز از هنگ پیاده نظام 505 چتر باز، لشکر 82 هوابرد در Paestum فرود آمدند. پیاده نظام ایالات متحده پس از بیرون آمدن از ساحل در میدان آسرنو حرکت می کند. آلمانی ها دفاع سرسختانه ای در سالرنو نشان دادند، اما در مقابله با نیروی عظیم متفقین شانسی نداشتند در 14 سپتامبر، ویتینگهوف به آرامی متوجه شد که شانس او برای راندن دشمنش به دریا در حال از دست دادن است. علاوه بر این، کسلرینگ به او گفت که صرف نظر از اینکه ارتش دهم حریف خود را شکست دهد، باید به تدریج به سمت رم عقب نشینی کند. با این وجود، ویتینگهوف همچنان آزاد بود تا یک بار دیگر برای بیرون راندن متفقین از سالرنو تلاش کند. پس از اینکه یک فرصت دیگر برای شکست دادن ارتش پنجم به وی داده شد، ویتینگهوف تصمیم گرفت از لشکر 26 پانزر در حمله به شمال غربی از باتیپاگلیا به سالرنو استفاده کند در حالی که لشگر پانزر هرمان گورینگ از ویتری به سالرنو پیشروی کرد. به دلیل این دستورات جدید، بار عمده حملات آلمان در 15 سپتامبر بر دوش لشکر 46 بریتانیا افتاد. اینها به شدت روزهای قبل نبود، اما بریتانیایی ها در مواقعی تحت فشار بودند. دو گردان از لشکر 26 پانزر 90 کشته و زخمی را برای پیشروی 200 متری از دست دادند. لشکر 3 پانزر گرنادیر تماس نزدیک خود را حفظ کرد در حالی که لشکر 16 پانزر دستور داده شد تا حمله را در آن شب ادامه دهد. هنگ 9 پانزرگرنادیر حمله خود را در منطقه باتیپاگلیا علیه واحدهای لشکر 56 آغاز کرد. بریتانیایی ها و آلمانی ها تن به تن در اطراف خط بریتانیا جنگیدند، اما قدرت دفاعی بریتانیا و قدرت آتش بسیار زیاد متفقین، پانزرگرنادرها را به عقب راند. پس از مشاهده نتایج نبرد شدید، ویتینگهوف در 16 سپتامبر متوجه شد که نمی تواند ارتش پنجم ایالات متحده را شکست دهد. بنابراین او از کسلرینگ خواست تا اجازه عقب نشینی کند. در 17 سپتامبر دستور خروج از منطقه سالرنو بلافاصله صادر شد و واحدهای آلمانی روز بعد شروع به عقب نشینی از مواضع خود کردند. آلمانی ها واحدهای کوچکی را پشت سر گذاشتند تا از تعقیب توسط دشمن جلوگیری کنند. بخش اعظم ارتش دهم آلمان به سمت راست و به سمت رودخانه ولتورنو حرکت کرد و در آنجا سنگر گرفت و منتظر متفقین شد. یک پیروزی ناشیانه برای متفقین در سالرنو نبرد یک هفتهای سالرنو در مجموع 2349 کشته، 7366 زخمی و 4100 مفقود برای انگلیسیها و آمریکاییها به همراه داشت. آلمانی ها 840 کشته و 2000 زخمی دادند. تعداد زیادی از تلفات آلمان نتیجه توپخانه میدانی متفقین و تیراندازی دریایی بود. برای متفقین، عملیات بهمن موفقیت آمیز بود،. فرماندهان آلمانی نشان دادند که سربازان آمریکایی بهطور خاص تفکر تاکتیکی نداشتند و فرصتها را برای بهرهبرداری از نقاط ضعف در موقعیت حریف از دست دادند. اما نیروهای متفقین، دست و پا چلفتی و فاقد ظرافت، در دفاع سرسختانه جنگیدند و از امکانات عظیم توپخانه و هوایی آنها بهره برداری کردند. در مورد آلمانیها، آنها در طول مبارزات سالرنو از هر نظر به خوبی جنگیده بودند. در طول نبردهای اطراف ساحل متفقین، آلمانی ها یک سری حرکات چشمگیر را انجام داده بودند. آنها به سرعت به تهدیدات پاسخ دادند، مانورهای برق آسا را انجام دادند و حملات متمرکز و ضدحمله های به موقع را علیرغم برتری توپخانه و هوایی گسترده دشمن انجام دادند. نبرد اطراف سالرنو در سپتامبر 1943 آغازگر یک نبرد وحشیانه 19 ماهه برای کنترل ایتالیا بود. سرسختی که آلمانی ها نشان دادند با منابع عظیم متفقین قابل مقایسه نبود. با وجود ناهنجاری تاکتیکی نیروهای متفقین درگیر در سالرنو، توانسته بودند خود را در سرزمین اصلی ایتالیا مستقر کنند. نبردهای سخت تری در پیش بود، اما متفقین مصمم بودند که آلمانی ها را شکست دهند، حتی اگر این به معنای بهای سنگین تلفات باشد. منابع:https://warfarehistorynetwork.com/ https://www.historyhit.com/
-
4 پسندیده شدهبسم الله الرحمن الرحیم برای بزرگنمایی بر روی تصاویر کلیک(لمس) کنید پیشگفتار: ۱- عملیات خرابکارانه پیجرها مانند هر اقدام غافلگیرانه دیگر در صحنه جنگ توانست طرف مقابل را به شوک موقت فرو ببرد. این عملیات بزرگترین ترور هدفمند تاریخ از نظر کثرت نفرات است و قطعا این اقدام پس از ماه ها نبرد فرسایشی توانست ورق جنگ را بسوی اسرائیل برگرداند. حزب الله پس این انفجار ها در مدت کوتاهی از صحنه نبرد چند جبهه ای خاورمیانه خارج گردید و نتانیاهو مدعی است که عملیات پیجر نقطه عطفی بود که منجر به سقوط دولت اسد در سوریه شد. این حمله با ظاهری ساده ولی با درون پیچیده اش، یادآور عملیات پیش دستانه اسرائیل بر علیه نیروهای هوایی عربی از جمله مصر در نبرد سال ۱۹۶۷ است که توان هوایی خود را بدون استفاده در جنگ و بر روی زمین از دست دادند. آنچه در روز های اول تشدید جنگ در لبنان برای حزب الله رخ داد گویای همین مطلب است. حزب الله با از دست دادن نیروهای نخبه خود بخش بزرگی از توان تهاجمی و تدافعی خود را غیر قابل استفاده دید. ۲- در نوشته زیر از منابع خارجی استفاده شده و قابل انتظار است که تحلیل هایی ناخوشایند در این بین موجود باشد . ۳- هر مطلبی ممکن است دارای ایرادات و نواقصی باشد، در صورت مشاهده هر نقص و کاستی بنده را در تکمیل این مطلب یاری بفرمایید. حزب الله لبنان در سال 1982 توسط روحانیون شیعه این کشور به منظور مقابله با تهاجم اسرائیل تأسیس شد و در سال های بعد نقش کلیدی در آزاد سازی لبنان از اشغال اسرائیل بازی کرد. در دهه ی 2000 برخورد های متعددی بین حزب الله و اسرائیل رخ داد و در نهایت نبرد معروف سال ۲۰۰۶ (تموز) باعث ایجاد یک دوره طولانی صلح بین اسرائیل و حزب الله شد. هر دو طرف در طی سال های بعد از هر گونه درگیری اجتناب میکردند و رسانه ها جنگ بعدی حزب الله و اسرائیل را چیزی شبیه آخر الزمان توصیف می کردند. مدت کوتاهی پس از شروع جنگ ما بین اسرائیل و حماس پس از حوادث هفتم اکتبر 2023، حزب الله به منظور همبستگی با فلسطینیان وارد درگیری محدود در مناطق مرزی با اسرائیل شد. سیر تحولات به سرعت به برخورد های شدید مرزی کشید و بر شمال اسرائیل و جنوب لبنان و بلندیهای جولان تأثیر گذاشت. حزب الله گفت هدفش فشار بر اسرائیل است تا آن ها را وادار به آتش بسی کند که به نسل کشی غزه را پایان دهد. حزبالله پیشنهاد کرد که اگر در غزه بس بر قرار شود آن ها نیز سریعا به درگیری ها خاتمه خواهند داد اما این اتفاق هرگز رخ نداد و تا تشدید درگیری ها در لبنان نزدیک به ۴۰هزار غیر نظامی فلسطینی در غزه کشته شدند که حداقل نیمی از آن ها زنان و کودکان بودند. از 8 اکتبر 2023 تا 20 سپتامبر 2024، حزب الله 1900 عملیات فرامرزی انجام داد و اسرائیل هم در پاسخ 8300 حمله علیه حزب الله انجام داد. تا اینجای این درگیری ها 564 نفر در لبنان کشته شدند که 133 نفر آنها غیرنظامی بودند و 52 نفر هم در اسرائیل کشته شدند که گفته میشود 27 نفر آنها غیرنظامی بودند و شهروندان در دو طرف مرز هم بطور گسترده آواره شده و خسارت قابل توجهی به زیرساخت های غیرنظامی وارد گردید. در تاریخ 10 سپتامبر، وزیر دفاع وقت اسرائیل، یوآو گالانت، گفت که اسرائیل تمرکز خود را از غزه به مرز شمالی تغییر داده است. آژانس امنیت داخلی اسرائیل، شین بت، اعلام کرد که توطئه حزب الله برای ترور یک مقام ارشد سابق دفاعی با استفاده از یک وسیله انفجاری را خنثی کرده است و همینطور کشته شدن تعدادی کودک دروزی اسرائیلی در زمین فوتبالی در مجدل الشمس، شرایط تبلیغاتی مناسب را برای گسترش یک جنگ فراگیر در لبنان توسط دولت اسرائیل را فراهم کرد. یک روز قبل از تشدید درگیری ها آموس هوخشتاین، فرستاده ویژه دولت بایدن به اسرائیل و بنیامین نتانیاهو هشدار داد تا جنگ در لبنان را تشدید نکنند. یوآو گالانت، وزیر دفاع اسرائیل به لوید آستین، وزیر دفاع آمریکا اطلاع داد که عملیاتی در لبنان برنامه ریزی شده است. این عملیات چیزی نبود جز انفجار پیجر ها و بیسیم های واکی تاکی که روز های بعد در ۱۷ و ۱۸ سپتامبر منفجر شدند. روز اول: انفجار پیجر ها در 17 سپتامبر 2024 حدود ساعت 15:30 به وقت محلی، پیجرهای اعضا و افراد مرتبط با حزب الله در سراسر لبنان و سوریه به طور غافلگیرانه در حمله ای به ظاهر هدفمند و همزمان منفجر شدند که به سبب آن بسیاری کشته و مجروح گردیدند. به گفته وزارت بهداشت لبنان، اکثریت قریب به اتفاق کسانی که به اورژانس مراجعه کردند، لباس غیرنظامی داشتند و وابستگی آنها به حزب الله نامشخص بود. صدمات صورت و چشم شایعترین اثر انفجارها بود و به گفته تریسی چامون، پیجرها صدایی را منتشر میکردند تا کاربران را تشویق کنند که دستگاهها را بلند کرده و جلوی سرشان بگیرند تا به اطلاعیه ظاهراً فوری نگاهی بیاندازید. گزارشهای دیگر میگویند که دستگاه میلرزد و یک پیام خطا را روی صفحه، نمایش میدهد و تنها زمانی منفجر میشود که کاربر دکمهای را برای پاک کردن خطا فشار دهد و این شانس این را افزایش میدهد که اپراتور آن را با دو دست نگه دارد. مجتبی امانی، سفیر ایران در لبنان شهادت داد که قبل انفجار یک «بوق ویژه» به صدا درآمد و پس از آن متن «شما پیام مهمی دارید» روی صفحه پیجر به نمایش درآمد و انفجار با فشار دادن یک دکمه برای خواندن آن رخ می داد. امانی یک چشم خود را از دست داد و چشم دیگرش به شدت آسیب دید. دو نفر از کارکنان سفارت ایران نیز در این حادثه مجروح شدند. انفجارها در چندین منطقه که حزبالله در آن ها حضور پررنگی دارد، از جمله ضاحیه در بیروت گزارش شدند. در جنوب لبنان؛ و دره بقاع در نزدیکی مرز سوریه و همچنین انفجارهایی در دمشق و اطراف آن گزارش شد. بر اساس گزارشها، انفجارها تا 30 دقیقه پس از انفجارهای اولیه هم ادامه یافت و هرج و مرج را تشدید کرد. شاهدان گزارش دادند که افراد متعددی را با زخم و خونریزی پس از انفجارها مشاهده کردند. در یک نمونه، انفجاری در داخل جیب شلوار مردی که بیرون مغازه ایستاده بود، رخ داد. عکسها و فیلمهایی که از حومه جنوبی بیروت در رسانههای اجتماعی و رسانههای محلی پخش میشوند، افرادی را نشان میدهند که روی زمین دراز کشیدهاند و دستها یا نزدیک جیبهایشان جراحت دارد. و شاید چیزی که عموم تصاویر به چشم می آید مردمی هستند که مات و مبهوت در حال تماشای قربانیان هستند و در اکثر مواقع حتی واهمه دارند به آن افراد که به کمک نیاز دارد نزدیک شوند و دقیقا نمیدانند چه در حال رخ دادن است. حاوی تصاویر دلخراش است که ممکن است برای کسی مناسب نباشد. روز دوم: انفجار واکی تاکی ها در حدود ساعت 17:00 به وقت محلی روز 18 سپتامبر، حدود 24 ساعت پس از حمله اولیه، موج دوم انفجارها به وقوع پیوست که بیسیم ها دستی حزب الله را هدف قرار می داد. انفجارهایی در بیروت، دره بقاع و جنوب لبنان گزارش شد. این انفجارها همچنین باعث آتش سوزی در حداقل دو خانه شد. انفجارهای دیگر در مراسم تشییع جنازه سه عضو حزب الله و یک کودک که در انفجارهای روز قبل کشته شده بودند در بیروت رخ داد. دفاع مدنی لبنان گفت که آتش سوزی در حداقل 71 خانه و مغازه، از جمله یک فروشگاه باتری لیتیومی در مجدل سلم، و همچنین 15 خودرو و تعداد زیادی موتورسیکلت رخ داده است. دستگاه های منفجر شده از نوع بیسیم واکی تاکی مدل Icom IC-V82 گزارش شدند که توسط حزب الله استفاده می شد. ساخت مدل IC-V82 در سال 2014 متوقف شد و شرکت آیکام ژاپنی (Icom) قبلاً یک هشدار در مورد بیسیم تقلبی از جمله IC-V82 صادر کرده بود. این شرکت در 19 سپتامبر گفت که در حال انجام تحقیقاتی است و دو روز بعد اعلام کرد که بسیار بعید است که این بیسیم ها متعلق به آنها باشد و احتمال تقلبی بودن آن ها را قوی دانست. گزارش هایی هم از انفجار دستگاههای الکترونیکی دیگر نیز در این روز گزارش شده است، اگرچه هنوز مشخص نیست که آیا این دستگاهها در اثر انفجارهای دیگر آتش گرفتهاند یا خود به خود منفجر شدهاند. استفاده از پیجر در اواخر قرن بیستم امری رایج بود، بیشتر آن ها با باتری های با عمری کم یا حتی یکبار مصرف کار میکردند و بیشتر هدف از کار با آن ها این بود که به کاربر اطلاع دهد که در یک محلی حاضر شود یا اینکه با فلان شخصی تماس بگیرد. پیجرها به تدریج با تلفن های همراه جایگزین شدند و تنها برخی مشاغل خاص با توجه به نیاز های شغلی به استفاده از آن ادامه دادند. اعضای حزبالله سالها قبل از 7 اکتبر هم از پیجرها استفاده میکردند، اما هفت ماه قبل از انفجار پیجر ها، سید حسن نصرالله، به اعضای این گروه گفت که به جای تلفنهای همراه از پیجر استفاده کنند و ادعا کرد که اسرائیل به شبکه تلفن همراه آنها نفوذ کرده است. در نتیجه حزب الله بطور گسترده به استفاده از پیجر بعنوان وسیله ای جایگزین و نسبتا امن در بحث شنود روی آورد. رئیس موساد بعد ها گفت که ۵۰۰ دستگاه اول پیجرها تنها چند هفته قبل از عملیات ۷ اکتبر به حزب الله تحویل داده شد. حزب الله حدود پنج ماه قبل از انفجارها، عموم پیجرهای آلوده را وارد خدمت کرد. اسکای نیوز به نقل از مقامات امنیتی لبنان ادعا کرد که حزب الله 5000 دستگاه از این پیجر ها را سفارش داده است. همچنین اسرائیل اعلام کرد که بیش از 16000 دستگاه واکی تاکی آلوده به حزب الله فروخته است! اما این روش ترور اولین بار نبود که توسط اسرائیل به کار گرفته میشد. آن ها در سال ۱۹۹۶ نیز توانسته بودند یحیی عیاش یکی از فرماندهان شاخه راکتی حماس را به وسیله انفجار مواد پنهان شده در وسایل ارتباطی ترور کنند. همچنین سوابق خرابکاری با مواد ریز انفجاری در صنایع هسته ایران نیز وجود دارد. در نتیجه موساد با توجه به تجربه مثبت از سال 2015، شروع به ارسال واکی تاکیهای آلوده به لبنان کرد که مخفیانه به اسرائیل اجازه میداد ارتباطات حزبالله را زیر نظر داشته باشند و در عین حال با فرا رسیدن روز موعود بتواند آن ها را منفجر کند. اسرائیل به مدت 9 سال استفاده از بیسیم ها را به کاربری نظارت و شنود محدود کرد. اما با پخش کردن گسترده پیجرهای آلوده در بین نیروهای حزب الله و نیاز به وارد کردن ضربه فوری به حزب الله، شرایطی ایجاب کرد که برگ پیجری زودتر رو شود و با لو رفتن خرابکاری در وسایل ارتباطی، قطعاً حزب الله به دیگر ابزارهای ارتباطی خود نیز شک میکرد در نتیجه روز بعد واکی تاکیها نیز به سرنوشت پیجرها دچار شدند و این در حالی بود که واکی تاکی ها نتوانستند آنچه از آن ها انتظار میرفت را بر آورده کنند. پیجرها از مدل AR924 شرکت تایوانی گلد آپولو (Gold Apollo) بودند که بر روی کاغذ به خوبی تا مدت های طولانی شارژ خود را حفظ میکردند و با یک کابل USB نیز شارژ می شدند. این همان چیزی بود که حزب الله میخواست و به آن نیاز داشت. این مدل در تایوان و ایالات متحده برای فروش در دسترس نبود و هیچ صادرات مستقیمی از پیجرهای ساخته شده توسط گلد آپولو از تایوان به لبنان در آن دوره ثبت نشد. بدین ترتیب صادرات بصورت غیر مستقیم و از طریق اشخاص ثالث و بازار سیاه صورت گرفت. شرکت گلد آپولو ساخت پیجرها را تکذیب کرد و توضیح داد که آنها توسط شرکت واسطه BAC که در بوداپست مستقر است فروخته شدند که قرارداد ما بین آن ها با شرکت اصلی برای سه سال پیش است. وینگ کوانگ بنیانگذار گلد اپولو گفت که پرداخت های BAC بسیار عجیب بود و منشا آنها به خاورمیانه می رسید. پلیس تایوان تحقیقاتی را در مورد دخالت گلد آپولو در این عملیات آغاز کرد، چهار مکان را در شهر تایپه جستجو و از دو نفر نیز بازجویی شد. رسانه آلمانی DW از آدرس رسمی شرکت BAC در بوداپست بازدید کرد اما تنها یک برگه کاغذ روی در با نام شرکت پیدا کرد و زنگ در پاسخ داده نشد. گفته میشود که حداقل دو شرکت واسطه دیگر هم بخشی از یک پوشش بودند که تلاش میکردند ارتباط خود را با افسران اطلاعاتی اسرائیل پنهان کنند. مدیر عامل BAC گفت که آنها تنها واسطه اند و در ساخت این دستگاه ها دخالتی نداشتند اما همکاری با شرکت گلد اپولو را تایید کرد. چندی بعد سخنگوی دولت مجارستان، زولتان کواچ گفت که شرکت BAC تنها یک واسطه تجاری است که در آن هیچ مدیری ثبت نشده و هیچ فردی در آن فعالیت ندارد و آدرس ها اعلامی آن هرگز در مجارستان نبوده اند. به گفته منابع لبنانی و عکس های موجود، یک ورقه نازک مربعی با سه الی شش گرم ماده منفجره پتن (PETN) بین دو سلول باتری قرار داشت. فضای بین این دو سلول در عکس ها دیده نمی شود، اما توسط نواری از مواد انفجار قوی پر شده بودند. عکس ها نشان می دهند که این باتری مانند یک ساندویچ سه لایه، در یک پوشش پلاستیکی مشکی قرار دارد و در یک محفظه فلزی به اندازه یک جعبه کبریت محصور است. بدین طریق کسی به آن ذره ای هم شک نمیکرد و شمایل آن دقیقا مشابه دیگر باتری های مورد استفاده در بازار بود. دو کارشناس بمب مدعی شدند که این مونتاژی غیرعادی است، زیرا برای یک چاشنی استاندارد، معمولاً یک قطعه فلزی کوچک باید وجود داشته باشد. عدم وجود هر گونه فلز، باعث میشد که این بمب کوچک با اشعه ایکس شناسایی نشود. پس از دریافت پیجرها در ماه فوریه، حزب الله برای احتیاط تحقیقاتی را در جهت کشف احتمالی مواد منفجره در این خرید جدید انجام داد. دو فرد مطلع در این رابطه گفتند که پیجرها از اسکنرهای امنیتی فرودگاه گذرانده شدند تا ببینند که آیا آلارم ایجاد می شود یا خیر، اما چیز مشکوکی دیده نشد. هر پیجر احتمالاً برای ایجاد جرقه در بسته باتری و برای فعال کردن مواد منفجره پتن تنظیم شده بودند. از آنجایی که مواد منفجره و بسته بندی حدود یک سوم حجم را اشغال میکرد، در نتیجه بسته باتری کسری از قدرت مطابق با وزن 35 گرمی خود را داشت. پل کریستنسن، کارشناس باتریهای لیتیومی در دانشگاه نیوکاسل بریتانیا میگوید: مقدار قابلتوجهی از جرم نامشخص در این بین وجود دارد. این چیزی است که در صورت وجود یک کارشناس در بین کنترل کننده های حزب الله میتوانست سرنخی مهم برای کشف بسته بمب درون باتری باشد. بعد ها حزب الله متوجه شد که باتری سریعتر از حد انتظار تخلیه می شود. با این حال، به نظر نمیرسید که این موضوع مشکل امنیتی جدی باشد و در نتیجه آن ها تا ساعتها قبل از حمله، همچنان پیجرهایی را به اعضای خود تحویل میدادند. هر چند از بیرون، منبع انرژی پیجر شبیه یک بسته باتری استاندارد لیتیومی است که در هزاران کالای الکترونیکی دیگر نیز مصرف می شود اما باتری، با برچسب LI-BT783 یک مشکل بزرگ داشت. این باتری هم مانند خود پیجر، در بازار وجود خارجی نداشت. بنابراین عوامل اسرائیل از ابتدا یک پیش زمینه برای باتری در کنار خود پیجر ایجاد کردند. یک افسر سابق اطلاعاتی اسرائیل گفته است که حزب الله، رویه های بررسی خرید پیگیرانه ای برای اجناس خریداری شده دارد. طبق گفته ها این رخنه در فروش قطعات تجاری نزدیک به ده سال برای اسرائیل زمان برده است. اسرائیل برای پیجرها، ماموران حزب الله را به خرید مدلی مخصوص، AR-924، تحت پوشش عنوان تجاری تایوانی و معروف گلد آپولو فریب دادند. گفته میشود شرکت ساختگی تحت رهبری موساد مدام قیمت پیجر ها را پایین می آورد تا در نهایت قیمت پایین و امکانات زیاد حزب الله را متقاعد به خرید کند. موساد برای این منظور محیط وب را پر از ویدیو های تبلیغاتی جعلی کرد، از طرفی این پیجر ها مشتریانی غیر از حزب الله را نیز به خود جلب کرد اما موساد به این مشتریان قیمت های نامناسب پیشنهاد میداد و آن ها را منصرف میکرد. دو مامور اطلاعاتی ارشد اسرائیل که اخیراً بازنشسته شدهاند، جزئیاتی را درباره عملیات مخفی مرگباری که سالها اجرای آن طول کشید فاش کردند. یکی از آنها گفت تأثیر روانی این حمله بر رهبر حزب الله، سید حسن نصرالله، که به گفته او شاهد منفجر کردن عوامل عملیاتی در کنار خود بود را "نقطه عطف جنگ" دانست. ( ادعا میشود در این عملیات نزدیک به ۳۰۰۰ عضو کلیدی حزب الله از میدان رزم خارج شدند آن هم در شرایطی که نیاز مبرم به آن ها احساس میشد! مشخص است که حذف این تعداد افسر یا نیروی زبده چه ضربه ای میتواند به یک نیروی چند ده هزار نفری بزند) این دو مامور بازنشسته در برنامه ۶۰ دقیقه شبکه CBS حضور پیدا کرده و به زبان انگلیسی صحبت کردند. آنها در این برنامه با نقاب حضور یافتند و با صداهای تغییر یافته صحبت می کردند تا هویت خود را پنهان کنند. یکی از ماموران گفت که این عملیات 10 سال پیش با استفاده از دستگاه های واکی تاکی مملو از مواد منفجره آغاز شد، که حزب الله متوجه نشد که آنها را از اسرائیل خریداری میکند. افسری که «مایکل» نام داشت، گفت: «ما یک دنیای خیالی برای حزب الله ایجاد کرده بودیم. افسر دوم گفت، فاز دوم این طرح، با استفاده از پیجرهای بمب گذاری شده، در سال 2022 پس از اینکه آژانس اطلاعاتی موساد اسرائیل متوجه شد که حزب الله از یک شرکت مستقر در تایوان میخواهد پیجر بخرد، آغاز گردید. پیجرها باید کمی بزرگتر می شدند تا مواد منفجره پنهان شده در داخل آن قرار گیرند. آنها چندین بار روی آدمکها آزمایش شدند تا مقدار مناسبی از مواد منفجره را بیابند که فقط به جنگجوی حزبالله آسیب میرساند و نه هر فرد دیگری را که در نزدیکی آن بود. موساد همچنین آهنگهای زنگ متعددی را آزمایش کرد تا یکی را بیابد که به اندازه کافی فوری به نظر میرسید تا اپراتور را وادار کند که پیجر را از جیب خود بیرون بیاورد. عامل دوم که «گابریل» نام داشت، گفت که دو هفته طول کشید تا حزبالله متقاعد شود که به پیجری سنگینتر روی بیاورد. نقش تبلیغات نادرست در یوتیوب پر رنگ بود که دستگاهها را ضد گرد و غبار، ضد آب، و با عمر باتری طولانیتر معرفی میکرد. ( تاثیر شبکه های اجتماعی در یک عملیات جاسوسی اهمیت خود را در اینجا نشان میدهد. موساد پست های تقلبی متعددی را برای تبلیغ این پیجر ها ایجاد کرد تا آن کسی که در لبنان به دنبال پیجر بود کاملا متقاعد کند که این پیجر با قابلیت ها بهتر و هم ارزانتر و هم با کیفیت تر از نسخه ایرانی است!) گابریل به ساخت شرکت های ساختگی در پوشش شرکت های معروف بدون آنکه کسی اطلاع داشته باشد را اعتراف کرد و این حقه را با یک فیلم روانشناختی در سال 1998، در مورد مردی مقایسه کرد که هیچ اطلاعی ندارد از این که در دنیایی دروغین زندگی می کند و خانواده و دوستان او بازیگرانی هستند که به آن ها پول پرداخت می شوند. گابریل گفت: وقتی از ما خرید میکنند، هیچ سرنخی ندارند که از موساد خرید میکنند. ما کارگردان یک ترومن شو هستیم همه چیز در پشت صحنه توسط ما کنترل میشود. برای حزب الله همه چیز عادی بود. تاجرین، بازاریابی، مهندسان، نمایشگاه و همه چیز طبیعی بود. مایکل در ادامه گفت که موساد مجموعه ای باورنکردنی برای ایجاد شرکت های خارجی بدون ارتباطی قابل ردیابی با اسرائیل دارد. ما جهانی ساختگی می سازیم. ما فیلمنامه مینویسیم، ما کارگردان هستیم، ما تهیهکننده هستیم، ما بازیگران اصلی هستیم و دنیا صحنه اجرای ماست. ( البته این مطلب تنها به موساد خلاصه نمیشود. بسیاری از شرکت های بزرگ دنیا ریشه یهودی دارند و قابل انتظار است که در چنین زمانی که کار برای اسرائیل بیخ پیدا میکند به داد آن برسند. با این حال داشتن چنین جهان خیالی یک امر بدیهی در یک سازمان اطلاعاتی است و این دو مامور کمی اغراق میکنند). زمانی که اسرائیل حمله را آغاز کرد، پیجرها شروع به بوق زدن کردند و بر روی صفحه نمایش پیامی دیده میشد که برای دیدن آن باید دو دکمه را به طور همزمان فشار دهند، عملی که ظاهراً هدف از آن حصول اطمینان از قرار گرفتن هر دو دست فرد بر روی دستگاه هنگام انفجار بود. گابریل گفت، حتی اگر فرد نتواند دکمه ها را فشار دهد، دستگاه ها منفجر می شدند. چیزی که در انفجار بعضی پیجر ها در ناحیه کمر و پهلو کاربران ثابت شد. روز بعد، موساد بیسیم های واکی تاکی را منفجر کرد. گابریل گفت که هدف بیش از اینکه کشتن مبارزان حزب الله باشد، ارسال یک پیام است. (مشخصا واکی تاکی ها هدف اصلی علمیات بودند با این حال واکی تاکی بعنوان یک بیسیم تجاری قرار بود در یک شرایط فراگیر استفاده شود و بدون آغاز نبرد اصلی همچین چیزی امکان پذیر نبود اما پیجر چیزی بود که حزب الله برای آگاه سازی مرحله بعدی یک درگیری و جمع آوری این نیرو ها به اعضای خود تحویل داد. گزارش هایی وجود دارد که یک یا دو فرمانده میدانی حزب الله از این خرابکاری اسرائیل در تجهیزات ارتباطی آگاه شدند که البته این افراد هم توسط اسرائیل بمباران می شوند و خبر مهم و فوری خود را نمیتوانند به مقامات بالاتر حزب الله برسانند! ضعف اطلاعاتی تا آنجا پیش رفت که حتی اسرائیل میدانست چه کسی ممکن است در این عملیات سنگ اندازی کند. البته این دو نفر با فدا شدن کار خود را کردند و عملیات زودتر از موعد رخ داد و گرنه سطح فاجعه عملیات پیجر ها و واکی تاکی ها بسیار بدتر از این میتوانست باشد) او گفت: اگر کسی کشته شد که هیچ، اما اگر زخمی شد، باید او را به بیمارستان ببرید، از او مراقبت کنید. باید پول خرج کرده و تلاش کنید. و آن افراد بدون دست و چشم یادآورانی هستند که در لبنان راه میروند و میگویند «با اسرائیل درگیر نشوید!» وی تاکید کرد که رهبر کهنه کار حزب الله شاهد انفجار پیجرها و مجروح شدن افرادی بود که دقیقاً در کنار او و در پناهگاهش بودند. سید حسن نصرالله وقتی عملیات پیجر ها را انجام دادیم، درست در کنارش داخل پناهگاه چند نفر پیجر داشتند که پیام را دریافت میکردند و با چشمان خودش، حزب را در حال فرو ریختن دید. گابریل در پاسخ به این سوال که از کجا این را می داند، گفت: این یک شایعه قوی است. گابریل گفت: دو روز پس از حمله، نصرالله سخنرانی کرد. اگر به چشمان او نگاه کنید، او شکست خورده بود. و نیروهایش در آن سخنرانی به او نگاه می کردند. و تنها یک رهبر مغلوب را دیدند. در روزهای پس از حمله، نیروی هوایی اسرائیل به اهدافی در سراسر لبنان حمله کرد و هزاران نفر را کشت. سید حسن نصرالله هم زمانی که اسرائیل پناهگاهش را بمباران کرد ترور شد. در نوامبر، جنگ بین اسرائیل و حزب الله، که جبهه ای متحد در حمایت از حماس بود پایان یافت. مایکل گفت که روز بعد از انفجارهای پیجر، مردم لبنان از ترس منفجر شدن کولر گازی خود، می ترسیدند که آنها را روشن کنند. ترس بزرگی ایجاد شده بود. میخواهیم آنها احساس آسیبپذیری کنند، که البته واقعا هم آسیب پذیر هستند. ما نمیتوانیم دوباره از پیجرها استفاده کنیم زیرا قبلاً این کار را انجام دادهایم. ما از قبل به سوی پروژه بعدی رفتهایم. و آنها باید به تلاش برای حدس زدن آن چیز بعدی ادامه دهند.(توجه شود که تمام واکنش های اسرائیل پس از این حملات و تا همین لحظه بر گسترش ترس و استفاده ابزاری از این ترس در اعمال اراده خود بوده است) نتیجه گیری: اول: اسرائیلیها بهطور کامل زنجیره تامین حزبالله را ترسیم کردند. دوم: آنها یک وسیله انفجاری ویژه را اختراع کردند که به اندازه کافی کوچک بود که بتوان آن را در داخل یک دستگاه ارتباطی دستی قرار داد، آنقدر پیچیده بود که از راه دور فعال شود، به اندازه کافی بزرگ بود که آسیب واقعی وارد کند، و در عین حال نه آنقدر غیر طبیعی، از نظر فیزیکی یا الکترونیکی که توجه را به خود جلب کند. سوم: اسرائیلیها خود را به یک زنجیرهای به اندازه کافی بزرگ در شبکه تدارکات حزبالله تبدیل کردند تا کنترل فیزیکی دستگاهها را در دست بگیرند و آنها را آلوده کنند. چهارم: آنها عملیات را به طور همزمان و در یک منطقه جغرافیایی بسیار گسترده فعال کردند.(عملیات از سال ها قبل و در سطح بین المللی شروع شد) پنجم: اگر هر یک از این مراحل فرعی خراب می شد، عملیات به طور کلی متوقف می گردید. ششم: عملیات بیپجر ها اولین کشتار هدفمند جمعی در تاریخ است. هر یک از هزاران نفری که کشته یا مجروح شده بودند به صورت جداگانه انتخاب شده و در همان لحظه مورد اصابت قرار گرفتند. نبوغ بزرگ عملیات این است که اسرائیلی ها برای انتخاب اهداف خود به حزب الله متکی بودند. در حقیقت حزب الله خودش شخصیت های مهم را گلچین کرد و این پیجر ها را به آن ها داد که حتی در بین آن ها سفیر ایران و از نیز حضور داشت. هفتم: اسرائیل نشان داد که درک عمیقی از حزب الله دارد و اقدامات بعدی آن ها را بطور دقیق پیشبینی میکند و برای استفاده از آن در زمان مناسب طرح ها و ابزار هایی را فراهم میکند. گردآورنده: Navard هر گونه برداشت از این مطلب با ذکر نام نویسنده و سایت بلامانع است. منبع ۱ منبع ۲ منبع ۳
-
3 پسندیده شدهتوی پروپاگاندای طبیعی قبل از مذاکرات چند خبر رویترز و نیویورک تایمز منتشر کردند که اجمالا مقاله نیویورک تایمز در مورد جزییات! حمله پلن تهاجم اسقاطیل به ایران جالب توجه بود. اگر اشتباه نکنم توی این مقاله اشاره شده بود که پلن اولی که نتانیاهو ( دقیقا یک رژیم دیکتاتوری شده و همه چیز صرفا به یک نفر برمیگرده و اطلاق میشه انگار طرف متخصص امور نظامی و امنیتی و سیاسی درجاست ) به ارتش دستور داده بمباران همزمان با عملیات کماندویی هست و پلن دوم هم بمباران سنگین همراه آمریکا شامل همه پیاگاه های موشکی و هسته ای و حتی پایگاه های نظامی سپاه و ... تا زمینه براندازی حاصل بشه چون فقط زدن تاسیسات مشکل هسته ای را حل نمیکنه و فقط تاخیر میندازه. حالا توجه من به پلن اول هست. خصوصا بعد ماجرای مصیاف در سوریه رژیم اسقاطیل یا اعتماد به نفس زیادی داره یا از همراهی عناصر مشخصی در ایران اطمینان داره. طبیعی است که این رژیم مجموعه مشخص و کاملی از عناصر نظامی و امنیتی و خرابکارانه و سیاهی لشگر برای زمان موعود در ایران در اختیار داره. این از ترورهای زیادی که تقریبا همگی بدون دستگیری عوامل روی داده و خرابکاری ها و سرقت ها و حتی حملات موشکی و ریزپهپادی باز عمدتا بدون کشف تیم ها مشخص هست و احتمالا فقط نوک کوه یخی است. در زمان لزوم برای فرضا ورود کماندویی به اصطلاح این تیم ها هر کدوم وظایفی دارند و جاده صاف کن میتونند باشند ولی میدونیم فرضا فردو مصیاف چسبیده به مدیترانه نیست که با تاکسی بالگردی بیان تخلیه بشن و بعد برگردن ولی حتما حساب و کتاب هایی دارند و کردند که اصلا مطرحش میکنند. خلاصه باید فراتر از تصورات و چارچوب های ذهنی معمول برای سناریویهای حتی غیرممکن پلن داشت. تیم های واکنش سریع که در هر رویدادی وظایف معینی بر عهده دارند. تیم های ضد اطلاعات که کارکنان تاسیسات را فراتر از بحث های سازمانی رصد میکنند. پایگاه های مخفی و اطلاعاتی/امنیتی در دل تاسیسات طوریکه عنوان رسمی ندارند. ( در مصیاف دیدیم عملا با بمباران مدام مسیرها دسترسی به مرکز را قطع کردند برای تداوم عملیات تیم ها پس باید برای چنین حملاتی حتی شده زیرزمینی و از طریق تونل هایی مراکز حفاظت و دسترسی به پایگاه های حساس ایجاد بشه و نهایتا: تونل - حماس همچنان برای این میتونه بجنگه چون شبکه ای از تونل ها در اختیار داره در حالیکه حزب الله تونل های منفصل و غیرمتصلی داشت ( طبیعی هم هست، غزه تحت اختیار حماس بود ولی لبنان خیر ولی ایران باز از این منظر به غزه شبیه تا لبنان طبیعتا ) که در زمان جنگ به کار نمیاد با برتری مطلق هوایی دشمن. ما نیاز به شبکه تونل ها در کشور داریم که هر شهر و پایگاه زیرزمینی را هم ب ه مراکز فرماندهی هم به دسترسی ها و زیرساختها و هم .... تامین کنه.