alala

Editorial Board
  • تعداد محتوا

    4,999
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    131

تمامی ارسال های alala

  1. دیروز ترامپ یک توییت این بار کوتاه داشت: «ایران قصد داره از میزان مجاز ذخایر غنی شده تجاوز کنه» (یک حالت تهدید گونه داره و البته باز رونمایی از این جنگل جهانی که انگار نه انگار ذیل همون برجامی که این میگه آشغاله و خودش قبلش ازش تخطی کرده.) و ما نظرسنجی عجیب فاکس را داشتیم که باز به اون هم واکنش داشت و گفت من نمیدونم چه بلایی سر فاکس اومده ولی نظرسنجی های ما(ترامپ) نشون میده که من در هر 17 ایالت حساس پیش هستم. حالا نتیجه: به نظرم فاکس هم حتی در پازل تیم ب بازی میکنه و در این مرحله ترامپ به عنوان یک قربانی (بدون اینکه سرنوشتش در انتخابات بعد مهم باشه حتی برای لابی یهودی چون خدماتش را تقریبا انجام داده به صهیونیستها) تنها فرصتی است که این تیم بتونه به ایران ضربه ای را بزنه که سالها ارزوش را داشته. نظر سنجی فاکس هم در این حالت قرار میگیره که شاید القا کنه به ترامپ وضعت خرابه باید حرکتی بکنی (فراموش نکنیم بر خلاف تحلیلهای ایرانی در امریکا یک تحلیل وجود داره که جنگها موجب پیروزی روسای جمهور میشن عموما و مثال عراق و بوش ) و بعد هم القای اینکه تو قول دادی ایران اگر از برجام تخطی کنه یک کاری بکنی. مجموع این شرایط تیم ب را غالب میکنه بر ترامپ و باید مراقب بود و بازیهای فعلی در خلیج فارس و منطقه و خمپاره پراکنی و استناد مدام و مشکوک که پمپئو و رفقا میگن دیدید ایران خودش گفته بود تنگه را میبندم و حالا داره میبنده همه در این راستا هستند. برای ما در این مرحله (مقاومت) یکی از راهکارها این هست که جدیت ضربه دوم را به چند جا خصوصا که پشت پرده دخیل هستند برسونیم. رژیم صهیونیستی. امارات (حمله به منافع) و حتی شرق اسیا.(به خطر افتادن نفت در کل منطقه)
  2. من لینک را براتون فرستادم. گویا مربوط به 2010 هست و اولین بار یاهونیوز در یک گزارش تحلیلی بهش پرداخته بود و شاید اصلا از طبقه بندی خارج نشده بود ولی ماجرا به قدری بزرگ و دردناک بوده که درز پیدا کرده بود. پ ن: یک نمونه از موردی را اینجا اشاره کنیم بد نیست، خصوصا هجمه به نهادهای اطلاعاتی در لایه اول و پشت پرده توسط دشمن و در لایه دوم (حالا برخی از روی بی خبری و شاید برخی با خوداگاهی) توسط خودیها: حالا قطعی نه ولی با پیگیری اخبار شاید این تحلیل تا حدی درست باشه. خیلی از کاربران شاید سایت نارنجی که در حوزه آی تی و گجتها فعالیت میکرد را یادشون باشه. زمانیکه این سایت مسدود شد و چند عضوش ناگهانی بازداشت شدند مثل همیشه عده ای با یک برنامه حساب شده شروع کردند هجمه به نهادهای کشور که مخالف آزادی بیان هستند و افراد را دستگیر میکنند بیخودی و یک سایت آی تی که گناهی نداره و اینها به خاطر پرداختن به فیلترینگ دستگیر شدند و از این بازیها که افراد نااگاه داخلی و موج سوار هم مثل همیشه بهشون ملحق شدند ولی به نظر میرسه وبسایت نارنجی یکی از همین سایتهای مورد اشاره در بالا بوده. حالا اگر این تحلیل و ارتباط مصداقی صحیح هم نباشه حتی ولی در پرونده هایی چون جاسوسی محیط زیست و جاسوسی برخی افراد و مثلا معلم و فعال مدنی و ... که در یک بازه ای در ظاهر خودجوش ولی احتمالا در باطن هدایت شده (حالا برخی افراد بدون اطلاع یا برخی تطمیع و تهدید شده) ناگهان هجمه میشه به دستگاه های اطلاعاتی که معلم که نمیتونه جاسوس باشه، دوربین تله ای که فقط برای یوزپلنگ نصب شده و ... و بدون هیچ سندی حکم به ازادی جاسوسان میدند و نهاد اطلاعاتی هم قاعدتا همیشه نمیتونه پرونده ها را مثل یک جرم پلیسی و جنایی در اختیار افکار عمومی بزاره و شاید حتی نیاز باشه سالها بگذره برای حفاظت از مسیرها و سورسهای دستیابی به جاسوسها چه خیانتی مرتکب میشند.
  3. *دریابان شمعخانی #این همون کیسی هست که چندی پیش رسانه های امریکایی در موردش صحبت کردند که در حقیقت یک تحلیل معکوس! منجر به شناسایی یک شبکه از افسران سیا شده توسط ایران و حتی گویا ایران اطلاعات برخی افسران در سایر کشورها را هم بهشون داد و به اشتراک گذاشت.
  4. انگلستان این روزها کاسه داغ تر از آش بلافاصله تهدید کرد که ایران چنین کنه ما هم همه گزینه ها را میزاریم روی میز و ال میکنیم و بل میکنیم. آلمان هم گفت ایران بهتر هست بمونه دربرجام و حتی یکی از مسئولان روسی هم گفت ما فعلا فرضمون این هست ایران در برجام هست. قطعا این تهدیدها حتی در فردای 6 تیر ممکنه شکلهای عملی در ظاهر هم بگیره. به هر حال الان مطلوبترین حالت برای امریکا و اروپاست. نهایت تحریم و نهایت پایبندی ایران و از اون سمت فقط حمایت لفظی و البته با چاشنی فرستادن پرونده موشکی به شورای امنیت و تهدیدات مدام منطقه ای انگلستان و تعیین و تکلیفها و تهدیدات مدام فرانسوی و اقدامات تحریک آمیز و در نتیجه افزایش مدام نیرو و تجهیزات در خلیج فارس. اگر انتخاب ما با توجه به پیش بینیها که اوپا قرار نیست هیچ قدمی برداره (که یکسال هست نه تنها برنداشته که اوضاع را در همراهی با امریکا بدتر هم کرده) به هیچ عنوان نباید ضعفی در این روش داشته باشیم اگر براش نتیجه ای مدنظر قرار دادیم. اگر قرار به عقب نشینی و ضعف هست قطعا وارد نشدن بهش بهتر هست. ممکنه در این بازه زمانی حرکات فریب زیادی ببینیم و یا تهدیدات جمعی باعث بشه که مردد بشیم ولی خب با پیش بینی تمام امکان ها باید آماده باشیم و تزلزل نداشته باشیم.
  5. این هفته این طرح خیلی سر و صدا کرد. باید دید آیا راهبرد از این به بعد در سوریه وارد کردن تلفات نظامی و انسانی مستقیم به ما خواهد بود؟ چیزی که در گذشته الاقل با اطلاعات ما ازش اجتناب میشد در یک قرار نانوشته جز مورد تیفور که واکنشی بود به کمرشکسته شدن دو خلبان اف-16 هشون.
  6. به قدری شواهد متناقض زیاد هست که اگر ویدئوی نصب مین توسط قایقی ایرانی هم منتشر میشد اون هم ویدئوی ساعت چهار عصر و روز روشن که وقتهای دیگه آدم از قدرت اپتیک و کیفیت پرنده های آمریکایی تعجب میکنه؛ نه به صورت سیاه و سفید و پرنویز و ناواضح و لرزان و تقطیع شده و زوم این بی نهایت و ... باز احتمال داده میشد اون قایق داشته کار دیگه ای میکرده. حالا با توجه به ساعت حمله مشخصاحمله حداقل چند ساعت پیش از دیدار رهبری با آبه برنامه ریزی و اجرا شده بوده و باز به قول سخنگوی ژاپنی معلوم نیست چرا همزمان با این نشست و تلاش همه برای کاهش تنش ناگهان( بدون اطلاع از نتایج نشست) چنین حمله ای اون هم به دو کشتی ذینفع ژاپنی باید رخ بده. حتی طرف سوم یا حالا دوم نروژ هم دلیل نیست که ما با اروپا تنش را افزایش بدیم و انتخاب بدی است. حالا جدای از همه تحلیلهای این دو روز و دقت برای اینکه امریکایی ها چیز دیگه ای دستشون نداشته باشند شاید بهتر باشه ما هم وارد این بازی بشیم. مثلا: فرق نمیکنه در چه حالتی: 1.کار خودی بوده 2.کار طرف سوم بوده (که خب فقط جایگذاری اطلاعات حقیقی مورد نیاز هست و طبیعتا باید این سناریو طی ساعات و روزهای اینده رخ بده) 3.یک عملیات فریب برای نزدیک شدن قایق ما و فیلمبرداری بوده 4.یا حتی یک فیلم ساختگی بوده سپاه با سر و صدا اعلام یک نشست عمومی کنه که قرار هست توش اطلاعات ویژه ای را برای اولین بار منتشر کنه و در این دور روز هم برای اطمینان و تحقیق کامل سکوت کرده بوده: یک یا چند مین با منشاء ترجیحا خارجی (بندهای 1 و 3 و 4) تهیه کرده باشه (مثل خود امریکایی ها حتی میشه ساخته بشه) و مقداری هم مخلفات و عکس و فیلم هایی که عناصر در صحنه تهیه کردند و یک سری اطلاعات پاورپوینتی مورد علاقه ترامپ و تابلویی و پوستری مورد علاقه بی بی متعاقبش و در یک بررسی دقیق عمومی با جزییات بسیار مشخصا یک کشور هدف (ترجیحا امارات) را متهم کنه به عملیات. چاشنی های سمت و سوی حملات و ساعات و ... هم بهش اضافه میشه و کلی هم داستان مهیج میشه جایی که قایق ایرانی وقتی متوجه مین میشه و میخواد به سراغش بره ناوگان آمریکایی به شدت مزاحم میشه و قصد داره اجازه نده قایق ایرانی این مدرک مهم را بازیابی کنه و حتی چند بار اخطار هم میده و ولی قایق ایرانی با رشادت خودش را به کشتی میرسونه و مین را جدا میکنه و منتقل میکنه برای بررسی بیشتر. امریکا همون ساعتی که این اتفاق رخ میده دستپاچه سریع فیلم این عملیات را در رسانه ها درز میده تا مانع روایت ایرانی بشه و برای همین بلافاصله ایران را متهم میکنه در صورتیکه ایران ابتدا صبر میکنه تا بررسی بشه مین از جانب کدوم کشور بوده و بعد نتیجه گیری میکنه. نکته ضروری: اگر این اتفاق رخ بده قطعا هیچ کدوم از این داستان سازیهای این پست نیست و حتما مورد 3 هست و طرف سومی این کار را کرده چون تناقضات نشون میده طرف امریکایی داره یک چیز را پنهان میکنه و دروغ میگه پس قطعا یا ایران این را فاش میکنه که مورد سوم رخ داده یا فاش نمیکنه و دلایل خودش را داره.
  7. حالا پیچ ها چون تبدیل به موضوع مهمی! شدند باید اشاره کرد میتونه دلایل مختلفی داشته باشه. از نمایشی بودن صحنه هایی که برای کلیپ قراره استفاده بشه. تا ممنوعیت ابزارالات الکتریکی در اون مرحله. نهایی نبودن مرحله مونتاژ و ... اصولا وقتی کلیت یک محصول به اون پیچیدگی و دقت تولید شده واقعا حداقل اعتبار را باید قائل شد که اون مجموعه خودش بهتر میدونه چطور میشه پیچ را سفت کرد و چه روشی نیاز هست. مثل ماجرای تهویه رادار و برخی ایرادات نشات گرفته از تلگرام و اینستا که گویا برخی دستان جدی را هم درگیر کرده (محیط اینستا و تلگرام مثل سم میمونند! هر چه قدر بیشتر درش باشی ذهن مسموم تر میشه و بیشتر شبیه ادم های (غالب) درونشون میشی حتی اگر مدام با خودت تکرار کنی نه من از این قماش نیستم و فقط دارم هدایتشون میکنم به سوی محتوای عمیق تر! ) مثل زامبی های سطحی کن! سطحیت میکنند. (حالا بحث عمیق بودن ما و اونا و اینجا و اونجا نیست، بلکه یک توصیف موقعیت از نوع محتوای موجود هست و حوصله و تمرکز آدمها در هر فضای با ذات خاص خودش که طبیعی هم هست)
  8. جالبه حتی تو تایم لاینی که دیروز فرماندهی مرکزیشون رسما منتشر کرد هم چنین چیزی دیده نمیشه. پنتاگون را که یتیم کنی بدی دست سرپرستی که اسمش در رفته به سرسپردگی محض میشه همین که هر روز یک کارمندش یک چیزی یادش میاد. لابد یک فیلم هم ازش دارند مثل فیلم بی زمان و مکان و رنگ و محتوا و نشان دیروز!
  9. چرا ذره ذره یادشون میاد! مثلا خواستند تناقضات موجود و اظهارات مقام ژاپنی را یک جور ماستمالی کنند که خدمه اشیاء پرنده دیدند که به کشتی اصابت کرده؟ خب دیروز همزمان با فیلم اعلام میکردند. اصلا مگر میشه ایالات متحده به سمت نیروهای نظامیش و ابزارالاتش شلیک مستقیم صورت بگیره و بنشینه نگاه کنه و بعد بیاد تعریف کنه اره خیلی خطرناک بود به سمتمون شلیک کردند! لابد بعدش هم میخوان بگن ایرانی ها داشتند مین جدا میکردند دیدند ما داریم ازشون فیلم میگیریم خواستد پهپاد ما را بزنند که فیلمشون را نگیریم! این وسط جرمی هانت هم بپره وسط بگه اره ما خودمون شاهد بودیم و دیدیم ایران زد! پ ن: جمله کلیدی ترامپ «ممکنه تنگه هرمز بسته بشه ولی زیاد طول نمیکشه» میتونه زنگ خطری باشه بر اینکه تیم ب (فارغ از دغدغه نسبت به نتایج یک حمله نظامی) داره ترامپ را متقاعد میکنه که : ایران داره ضربات نظامی به متحدینمون وارد میکنه و اینطور ممکنه اونها دلسرد بشند از قراردادهای تامین امنیتشون، یک اقدام نظامی (حالا با چیدن دقیق یک بهانه گیری اساسی ) محدود باعث میشه هم به متحدینمون کمک کنیم، هم قدرتمون را نشون بدیم به جهان و هم اینکه ایران سر سه چهار روز همونی که شما میخواهید را بپذیره و مجبور بشه مذاکره کنه. اینطور ما هم برخی اهداف اساسی مثل اتمی ایران را نباود کردیم در این سه چهار روز، هم تنگه نهایتا چند روز بسته شده و هم اینکه بالاخره مقاومت ایران درهمشکسته و شما هم به عکستون میرسید. حالا نکته کجاست؟ مثل ماجرای سوریه تا قبل از اولین حمله شما برگ بازدارندگی را (حتی اگر خیلی ضعیف باشید) تا حدی دارید و میتونید روش مانور بدید ولی با اولین حمله و فروریختن اصطلاحا قبح حمله و وارد نشدن شما به یک جنگ فراگیر و اساسی این تبدیل به رویه میشه برای دشمن و خب نتایجش را در سوریه میبینیم. منظورم این هست در شرایط فعلی باید از هر طریقی (پیام، رزمایش، رونمای از سلاحی خاص و ...) نشان بدیم یک حمله به ایران قطعا نمیتونه محدود باقی بمونه و دوم اینکه ایران هر ضربه اول را به مثابه ضربه اخر در نظر میگیره با تمام توان و انتهای تقدیر! پیش میره.
  10. میشه یک سناریوی دیگه را هم در نظر گرفت: (هرچند زمانها بسیار مهم هستند در این سناریو) سناریوی دام برای ایران امریکایی ها ابتدا ادعا میکنند که تصویری دارند که یک جسم شبیه مین چسبنده را به بدنه کشتی ژاپنی نشان میده با علم به اینکه قایقهای ایرانی در منطقه هستند (در تایم لاین فرماندهی مرکزی اینطور ادعا شده) و بعد تصویری منتشر میکنه که ناواضح چند لکه سیاه رنگ درش هست. قایق های ایرانی برای بررسی این ادعاها و یا گشت روتین و بازرسی به کشتی نزدیک میشند چند ساعت بعد و پرنده امریکایی هم که حاضر بوده یک فیلم ناواضح ضبط میکنه و بعد با جنجال به اسم فیلم کندن مین منتشر میکنه. نکات تقویتی: چرا آمریکایی ها در فاصله انتشار عکس با کیفیت (ناواضح لکه ها) و نزدیک شدن قایق ایرانی اقدام به بررسی و جمع اوری شواهد نکردند با اینکه کاملا در منطقه به قول خودشون 4 ساعت بود که حاضر بودند؟ چرا آمریکایی ها مانع قایق ایرانی برای از بین بردن شواهد ادعایی نشدند؟ با اینکه تهدید کرده بودند که محدوده عملیات ناوشون نباید مزاحمی وارد بشه. چرا ایرانی ها ساعتها بعد (حدود 7 ساعت بعد ) که ناوگان امریکایی با پهپاد و پرنده شناسایی و ناو کاملا در موقعیت مستقر شده بود اقدام به فرستادن قایق برای کندن مین کرده؟ (در حالیکه امریکایی ها ادعا میکنند قبل حمله حتی قایقهای ایرانی در منطقه بودند. و بعد حادثه هم فرصت مناسبی بوده برای جمع اوری مدارک باقی مونده ادعایی؟) خلاصه تمام این چراهای بی پاسخ و تناقضات یک طرف در مقابل حضور یک قایق ایرانی با تصاویر ناواضح در کنار یک کشتی حادثه دیده اصلا برابری نمیکنه در سنگینی تایید ادعای طرف امریکایی!
  11. این وسط چند نقل قول جالب توجه هم هست. دیروز پمپئو در واکنش به حادثه یک عبارت جالب داشت. «شما ببینید ایران پیشنهاد ترامپ در مورد مذاکره که توسط نخست وزیر ژاپن ارائه شد را نپذیرفتند و بعدش حمله کردند به کشتی های ژاپنی. این توهین به نخست وزیر ژاپن بود» (جالب نیست؟!) و بعد نقل ترامپ امروز که با دیدن فیلم اشاره میکنه من با دیدن این فیلم مطمئن شدم کار ایران بوده، شما ببینید واضح هست(!) و بعد اشاره میکنه پس ایران باید مذاکره کنه. یک مخرج مشترک از اظهارات تمام مقامات امریکایی که در این دو روز ایران را متهم کردند بگیرید عبارت «پس ایران باید مذاکره کنه» در تمامشون وجود داره. چندین تحلیل داریم که فشار آمریکا برای دستیابی به مذاکره با ایران از هر طریقی که شده داره افزایش پیدا میکنه و شاید این حادثه آخرین حادثه نباشه و شاید اون جمله کلیدی ترامپ «تنگه هرمز اگر بسته هم بشه طولانی نخواهد بود» اشاره به قدم بعدی داره و افزایش بیشتر تنش که چنین پیش بینی ای میکند. یک حمله به ناوگان یا قایقهای ایرانی و به زعم خودشون یک تنش نظامی در خلیج فارس و بعد هم نشست شورای امنیت و چندین واسطه فوری که برای توقف درگیری بیایید مذاکره کنیم تا شاید از این طریق ایران پای میز مذاکره مجبور بشه بنشینه وقتی از راه های عادی و اقتصادی فعلا نتونستند این کار را انجام بدند.وسواس ترامپ با نزدیک شدن به انتخابات و عدم شکل گیری عکس دو نفره مذاکره با ایران هر روز شدیدتر میشه گویا.
  12. این تایم لاینی هست که فرماندهی مرکزی نیروهای امریکا منتشر کرده. نکات جالب داره: و حضور قایق های ما در اون منطقه مطلقا عجیب نیست. حتی نزدیک شدنشون به کشتی ژاپنی و بررسی بیشتر با این فکت که ناو امریکایی همزمان داشته شاخ و شونه میکشیده که (درست در مجاورت مرز آبی ما) حق ندارید در این محدوده باشید. با اینکه وقوع یک حادثه در لب مرز آبی ما قطعا فعالیتهای دریانوردی را تشدید میکنه. در ضمن معلوم نیست چرا با این شاخ و شونه ولی باز به قایق های ایرانی هیچ کاری نداشتند که به قول خودشون در حال پاک کردن مدارک بودند (بسیاری از منابع به ناواضح بودن فیلم اشاره کردند) با اینکه امریکا ادعا میکنه در اون محدوده چندین کشتی و ناو پرنده در حال رصد بودند موقعیت را. چرا خود امریکایی ها در این 20 ساعت اقدامی برای جمع اوری شواهد نکردند؟ و همچنان طبق این گزارش خدمه این کشتی توسط ناو امریکا نجات پیدا کردند و اونجا مستقر هستند. پس این 23 نفر و 21 نفر از کدوم دو ناو هستند در ایران؟ پ ن: با سخنان ترامپ حالا شاید بهتر بشه قضاوت کرد «چرا آمریکا به قول خودش یک فیلم مهم داره به عنوان سند از اینکه ایرانیها دارند مین را جدا(!) میکنند ولی به شورای امنیت به عنوان سند ارائه نمیکنه و در مقابل سریعا با اینکه حتی رسانه هایی مثل سی ان ان شک دارند چنین مدرک مهم نظامی با افکار عمومی به اشتراک گذاشته بشه اول، اون را تقطیع شده و تدوین شده به رسانه ها تحویل میدند» ترامپ گفته: شما دیدید یک ویدئو هست که راحت ثابت میکنه ایران حمله به دو نفت کش را انجام داده. احتمالا اطرافیان ترامپ بر خلاف مورد قبلی متوجه بودند که شخصیتی مثل ترامپ نیاز به یک چیز ساده و قطعی حتما مثل فیلم یا عکس داره تا وادارش کنند در مورد ایران جدی تر به مسئله نظامی فکر کنه. چه چیزی را به یاد میاره این موضوع؟ نشان دادن پاورپوینت عکس بچه های سوری شیمیایی شده توسط ایوانکا ترامپ به ترامپ و تصمیم فوری(در اون مقطع) ترامپ برای صدور دستور حمله به سوریه. نکته جالب دیگه گویا همزمان تیم ب داره ذهنیت ترامپ در مورد یک جنگ را هم اماده میکنه: ترامپ اشاره کرد شاید تنگه هرمز بسته بشه ولی طولانی نخواهد بود (احتمالا قانعش کردند در یک حمله سریع کار ایران تموم میشه و نمیزاریم جنگ زیاد طول بکشه)
  13. نکات جالبي داره فيم. البته ممکنه بعدا اين نکات با آپديت اطلاعات صورت ديگه اي به خودش بگيره ولي: A.مهمترين نکته اينکه چرا فيلم دقيقا از نقطه اي شروع ميشه که اينطور تظاهر ميکنه دست يکي از پرسنل از بالا به پايين سر ميخوره؟ مگر عنوان نشده يک پرنده داشته موقعيت را ضبط ميکرده؟ خب ثانيه هايي قبل از نقطه شروع فيلم ميتونه نشون بده (قبل اينکه دستها مانع ديد بشند) آيا شي اي به کشتي وصل بوده يا اينکه چه شکلي بوده. چرا فيلم عمدا از يک نقطع خاص و مبهم کات خورده؟ B.در خود اين خبر که حتي سي ان ان به قطعيت عنوان ميکنه در حال جدا کردن يک مين هست، جايي منبعي اشاره کرده که حادثه براي اين کشتي جايي هم خط با اب خور يا زيرش نزديکي موتورخونه بوده. حالا اين مين اون بالا چه ميکرده؟ C.کشتي در حال حرکت بوده، نصب چنين ميني در اين ارتفاع با تلاطم امواجي که همه شاهدش هستيم که يکي بايد بايسته و نصبش کنه کلي مخاطره داره. حالا ديده شدن چنين قايقي چسبيده به کشتي توسط پرسنل به کنار و مخاطرات حرکت لب به لب يا يک نفت کش در امواج متلاطمي که اين روزها به خاطر طوفان اقيانوس هند هشدار هم دريافت کرده هم به کنار. D.براي برداشتن يک مين (اگر بيشتر هست چرا فيلم کامل منتشر نشده) چند نفر سوار بر يک قايق کوچک و کيپ هم نياز بوده؟ اون هم قايقي اينچنيني، با جليقه نجات نارنجي!! و به قول خود خبر حتي در حضور ناو امريکايي ( هرچند ادعا ميکنه داشتند شواهد را جمع ميکردند! ) E.و مورد بعد اينکه در خبر ادعا شده ناو امريکايي در حال کمک به پرسنل کشتي بوده. فرض من در پست قبل اين بود که طبق مدارک مستند پرسنل هر دو کشتي به ايران منتقل شدند کامل و نيازي به حضور قايق ايراني نزديک کشتي نبوده (چون کشتيهاي ديگه اول پرسنل را از اب گرفتند و بعد تحويل دادند) - حالا ناو امريکايي که بعدا به صحنه رسيده داشته دقيقا به چه کساني کمک ميکرده؟ اگر هنوز افرادي در کشتي بودند خب قايق هاي ايراني که قبل ناو در صحنه بودند احتمالا داشتند تلاش ميکردند که به کشتي نزديک بشند شايد اطلاعي بگيرند و کمکي کنند. به هر حال باز تناقض زياده و در جمع بندي چرا اين تصاوير در نشست شوراي امنيت منتشر نشده و مستقيم از منابع نظامي امريکا به رسانه ها درز داده شده؟! جز اينکه به قدري سست بوده که بيشتر از اينکه به درد مدرک معتبر بخوره به درد پروپاگانداي رسان هاي ميخورده؟ و آخر اينکه رسانه هاي منتقد امريکايي بارها ثابت کردند جايي که منافع ملي کشورشون در سياستهاي کلان حکم ميکنه خصوصا در بحث هاي نظامي ( حتي اگر از طرف يک رييس جمهور کاملا مخالف که مدام هم بهشون توهين ميکنه دنبال بشه) خط قرمزشون هست و کاملا در راستاي اون سياستها حرکت ميکنند. اين درسي براي افراد، رسانه ها و جريانات سياسي ما که هنوز مشق سياست (سياست بازي) ميکنند.
  14. پرسنل کشتی گویا ابتدا توسط کشتیهای عبوری که مرکز هشدار هرمزگان بهشون اطلاع داده و افراد که احتمالا کشتیها را ترک کرده بودند از اب برداشته و بعد تحویل گشتی ناجی ایران داده. در مورد هر دو کشتی. ولی بعدش ممکنه برای امداد رسانی به کشتیها نزدیک شده باشند. یا اینکه روایت اول دقیق نباشه. به هر حال از یک طرف عنوان میشه این مینها از همون مینهای فجیره هست در حالیکه اونها مشخصا به نظر زیر اب خور کشتیها و زیر اب نصب بودند که بیشتر تخریب هم زیر اب بوده و پس برای جدا کردن یک مین اینچنینی نیاز به غواص هست نه قایق و فردی که ایستاده مین جدا کنه و امریکایی ها هم فیلمش را بگیرند. ثانیا گروهی که به ادعای امریکایی ها عملیات به اون پیچیدگی را در زمان مناسب (تاریکی) و در اون فاصله و ابهای امارات بدون هیچ ردی انجام میده اینچنین در روز روشن و نزدیکی ناوگان امریکایی بیاد مین بچسبونه و بعد منفجر نشه و بعد جلوی چشم امریکایی ها بایسته مین جدا کنه خب تناقضی عجیب داره. لااقل یکی از ادعاها با اون یکی نمیخونه.
  15. خرابکاری که همیشه داریم. همین حالا هم به نظرم رد همین اتش سوزیهای مراتع حتی گرفته بشه لااقل بخشیش خرابکاری هست. از افراد تحریک شده در اینستاگرام و تلگرام از کانالهای مختلف ضد انقلاب گرفته تا تجزیه طلبانی که برای مثال در خوزستان خصوصا با تحریک عربستان از تخریب خط لوله اب تا نفت را انجام میدند. ولی در مورد یک سکوی گازی اگر فرض بر صحت باشه خب یک عملیات پیچیده قلمداد میشه (حالا ممکنه اصلا سایبری باشه و توسط ویروس یا یک عامل اجیر شده داخلی (حالا یا با تهدید و یا تطمیع) در مورد فیلم ادعایی جزییات زیادی از جلسه شورای امنیت دیشب جز اتهامات نماینده امریکا منتشر نشده. اگر فیلمی بوده آیا در این جلسه منتشر شده و به اشتراک گذاشته شده؟ اگر خیر به چه دلیل مدرک به این جذابی برای رسانه ها در شورای امنیت مطرح نشده؟ نکته اینجاست اگر واقعا فیلمی موجود باشه (حالا بین خودمون ) احتمال فالس فلگی! موضوع کمتر میشه هر چند فرصت هست ما چیز دیگه ای ادعا کنیم. به هر حال باز نقاط ابهام زیاد هست. کشتیها در حرکت بودند. مینها آیا در حرکت متصل شدند؟ اگر توطئه بودن ماجرا را در نظر بگیریم شاید مینها در مبدا متصل شدند و در زمان مناسب از راه دور منفجر شدند و این دلیل عمل نکردن چندتاشون بوده (در اینصورت مینها نزد ما شاید برگی باشه ولی خب قطعا روایت ما که این مینها (اصلا مارک ساخت امریکا هم روش باشه) را طرف دیگه ای نصب کرده بود و ما برداشتیم قطعا اصلا دیده و شنیده نمیشه و روایت امریکایی که کار خودشون بود و از ترس لو رفتن مینها را برداشتند برجسته میشه (منشا مینها هم که اصلا مهم نیست، مگر دست طرف امریکایی باشه)
  16. قطعا مطلوب همه ما این هست که اینطور باشه. منتها در تحلیلها برخی موارد فرض گرفته میشه و در سناریوها جایگذاری میشه تا همه ابعاد ماجرا دیده بشه. به هر حال همزمانی چند رخداد با هم برخی فرضها را پیش میکشه که بهتر هست بهش توجه بشه. شاید از دل همین فرضها (هرچند غلط) و نتایج تحلیلها پیش بینیهایی رخ بده که بعدها به کار بیاد. (حالا در این بستر شاید نه ولی امیدوار هستیم که در سطح پیچیده تر و پیشرفته تری این رویکرد بین نیروهای مسئول وجود داشته باشه) ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||| نکته ای که الان وجود داره در دو سناریوی: 1.اقدامات توسط ما صورت گرفته و میگیره 2.اقدامات حاصل توطئه طرفهای خارجی مشخص هست باید در هر دو مورد پیش بینیهای لازم برای شرایط پیش رو بشه. چه در مورد اول (اقدامات توسط ما صورت گرفته و میگیره) که اقدامات مراقبتی از سکوها و کشتی های ایرانی خصوصا در خلیج فارس و بنادر و جزایر شدت بگیره تا غافلگیر نشیم و بعد اقدامات احتمالی دشمن را در جلوگیری از ادامه این روند(به هر حال صفر شدن صدور نفت برای ما قابل قبول نیست و یک مرگ تدریجی میتونه باشه در این سناریو) بررسی کنیم و براش چاره اندیشی کنیم و در برابر اقدامات تهاجمی احتمالیش (اسکورت، تهدید نظامی، تجاوز به حریم ابهای ایران و ...) هم لوازم لازم را فراهم کنیم. چه در مورد دوم (اقدامات حاصل توطئه طرفهای خارجی مشخص هست) که هرچند ادامه این روند با قربانی شدن کشتی های خارجی در بعد اقتصادی به نفع ما شاید بشه ولی در اجماع سازی علیه ما (چیزی که فعلا به خاطر تحمل ایران در برجام چندان رخ نداده) امریکا داره قدم به قدم پیش میره با متهم سازی مدام ما (یکی از اهداف این توطئه) و باید فکری براش کرد و حتی اقداماتی در مقابل این روند پیش گرفت ( وقتی مشاهده شد قدرت رسانه ای و سیاسی برای جلوگیری از این توطئه و اجماع را نداریم) به طوریکه خودمون هم به این روند اضافه بشیم و خسارات را به حدی بالا ببریم که دست از این توطئه ها بردارند یا موارد دیگه.
  17. نکته اینجاست بر خلاف مثلا بندر فجیره که میشد دلایل مختلفی را به عنوان گزینه های منفعت ایران (حامل پیام) نام برد در اینجا کاملا برعکس هست. از مواردی که ذکر شد، دیگری این هست که این عملیات بلافاصله بعد از حادثه فرودگاه ابها رخ داد که یمنی ها انجام دادند و عربستان که به شدت دوباره شروع کرد به مظلوم نمایی و یک حادثه اینچنینی میتونه به راحتی پیوست بشه به اون. بعد هم اون حادثه در مکانی خاص رخ داد ولی اینبار حادثه (برای ایران) در یکی از نزدیکترین مکان ها به ابهای ایران رخ داد که هوشمندی نیروی عمل کننده را زیر سوال میبره (اگر ایران بوده باشه) با اینکه ده ها نقطه دیگه (اگر فرض بر این هست فجیره کار ایران بوده ) میتونسته مقصد عملیات باشه. حتی نوع عملیات و نشان دار بودن واضحش (همزمان با دیدار رهبری با نخست وزیر ژاپن) میتونه واکنش پیام دار یک طرف جسورشده منطقه (مشخصا امارات شاید با همکاری عربستان) باشه در پاسخ به حادثه بندر فجیره و همچنین درگیر کردن کشورهای دیگه با ایران (باز مشخصا ژاپن و عمان حتی) - حادثه دیروز سکوی گازی پارس جنوبی هم نباید فراموش بشه. شاید در پکیج همین پیام بوده باشه. ایران باید گشتهای دریایی خودش را با تقسیم مجاورت مرزهای آبی، حول سکوهای نفتی و گازی خصوصا پارس جنوبی و مناطق دریایی مشرف و سواحلش به طور روتین رصد کنه به نظر من بعد. طی لوپ هایی زماندارو به صورت شیف وار ولو با قایق های کوچک و تندرو ولی مجهز به رادار سطحی لااقل.
  18. هرچند رهبری هوشمندانه و با یک فاصله گذاری در حقیقت پاسخ یاوه های ترامپ به عنوان پیام را هم دادند که همون یاوه های همیشگی پشت تریبونش هم بود و چیز جدیدی نداشت. در مورد دو کشتی. ازا ونجاییکه زمانبندی و مقصد و محموله کشتیها و ژاپنی بودنشون به شدت تابلو و عجیب هست شاید بشه طرف یا طرفهای کم تجربه و عجولتری را مسئول دونست که بر خلاف تحلیلها و پاسخ روشن رهبری به پیام ترامپ گمان کرده بودند که شاید اتفاقی رخ بده در روابط ایران با امریکا و بنابراین این سناریوی عجولانه را ترتیب دادند (حتی با همکاری یک طرف خارج از منطقه) و در ضمن شاید اصلا اژدری در کار نبوده. گویا دو کشتی یکی از بندر اماراتی و دیگری از بندر عربستانی خارج شدند. با یک محموله زماندار میشد هر دو کشتی را در زمان و مکان مناسب مورد خرابکاری قرار داد. مضاف بر اینکه یکی از کشتیها هم گویا صدمه جدی ندیده محمولش.
  19. یک تحلیل سریع تا اطلاعات تکمیلی. 1.حملات (با فرض حمله بودن) حملات انتقامی بودند. در اینصورت معقولتر هدفگیری نفتکشهای عربستانی یا اماراتی و ذینفعان اینچنینی بود که میتونستند عامل خرابکاری دیروز (فرض صحت) باشند. 2.حملات حامل پیام بودند که باز اگر از طرف کشور ما میبود انتخاب نفت کش ژاپنی و به مقصد ژاپن درست همزمان با دیدار نخست وزیر ژاپن با رهبری بسیار عجیب هست. 3.حملات توسط طرف سومی صورت گرفته که نگرانی داشته (هرچند از نظر ما بیمورد) سفر آبه کمی از تنشها بکاهه یا مثلا موجب به راهکاری بشه (حتی ممکنه مثلا آبه حامل پیام مثبتی بوده و این امر به اطلاع برخی طرفین رسیده بوده مشخصا عربستان، امارات و رژیم صهیونیستی) پ ن: این بار بر خلاف حادثه فجیره، حملات در اب های بین المللی ولی بسیار نزدیک به ابهای ایران رخ داده (قابل توجه هست که این مورد اتهام را سریعتر متوجه ایران میکنه شاید گزینه 3 را توجیه پذیرتر چون به نفع این گزینه است)
  20. یکی از کشتی ها که خدمش توسط نیروی دریایی ایران نجات یافتند Front Altair بوده که طبق اخرین موقعیت در ابهای بین المللی مشرف به بندر جاسک بوده و عازم ژاپن!! کشتی دوم هم ژاپنی بوده با پرچم پاناما عازم سنگاپور به نام Kokuka Courageous
  21. در مورد مقایسه ترکها با ما علاوه بر همکاری های نظامی بحث اقتصادی و بودجه هم هست، خصوصا اینکه مثلا ترکها با تهدید فوری روبرو نیستند (عضوی از ناتو هم هستند تازه) و مثل ما مجبور نیستند برای رفع تهدیدات فوری مثلا همون بودجه اندک را هم سوق بدند به تولید انبوه موشک و ذخیرش برای بازدارندگی در مقاطع مختلف و طبق یک برنامه ریزی بلندمدت بودجه ریزی میشه در صنایع نظامی. از طرفی در بحث تحریم های نظامی بحث خرید هم بسیار مهم هست. چه بسا بسیاری از پروژه ها که به خاطر چند قطعه که توان تکنولوژیکی تولیدش در کشور وجود نداره لغو شده یا ناکام مونده ولی ترکها عموما امکان تهیه هر نوع قطعه ای را خواهند داشت. ( منظور فقط حوزه نظامی نیست بلکه برخی قطعات در حوزه های هایتک و تجاری ) اصولا مقایسه ایران با ترکها واقعا مقایسه برابری نیست و نمیشه عملکردهارا سنجید دقیق ولی با این حال در حوزه پدافند و پهپاد (موشکی به کنار) نمیشه عملکرد درخشان ایران را از نظر دور داشت با همین اطلاعات عمومی که داریم که نقطع عطفش نمایشگاه هوافضای سپاه بود و کشوری که تا قبل اون همه گمان میکردند نهایت توانش رنگ آمیزی مجدد موشکهای سامانه هاوک هست بدون تجربه خاصی در این حوزه و حتی نمونه های در دسترس مدرن چند سامانه کارا را معرفی کنه اتمام تحقیقات و شروع ساختشون را. واقعا هم نمیشه حدس زد که اگر فورس زمان و شرایط و بودجه نبود و مثلا ما به همین ترتیب و با همین بودجه های بخش موشک و پدافند و پهپاد (برای رفع نیازهای فوری با قید کمیت بالا در کوتاه ترین زمان ممکن بازدهی و بیشترین اثربخشی) سراغ سایر حوزه ها هم مثل ترکها میرفتیم آیا بازهم مثلا در حوزه زرهی و انفرادی و احتمالا چند مورد دیگه عقب تر میبودیم یا خیر؟
  22. اگر بر فرض در مقام مقایسه باشه این شیرجه از بالا میتونه در حداکثر برد برای اهداف در ارتفاع کم برای غلبه بر مشکل انحنای زمین در حداکثر برد رادار و رهگیری باشه و مهمتر اینکه مثلا در مورد صیاد 3 اشاره به هدایت ترکیبی فعال و نیمه فعال شده بود که برای چنین عملیاتی میتونه طراحی شده باشه. ابتدا اوج گیری در یک فاز و بعد هجوم به هدف در فاز بعدی هدایت. یک نکته منفی در مورد تجمیع رادار و فرماندهی آسیب پذیر بودن خدمه هست در معرض رادار و موشکهای ضدرادار. نکته دیگه به نظر با توجه به مواردی چون هزینه، فرصت و در نتیجه نرخ تولید محدود و از طرفی نیاز اساسی و فوری به پوشش هر چه بیشتر جغرافیای کشور سامانه های پدافندی ما فعلا برای به کارگیری در واحد گردان برنامه ریزی نمیشن و بیشتر هر سامانه ای که از خط تولید خارج میشه وارد شبکه یکپارچه پدافند میشه برای پوشش گپ های موجود در ارتباط با سایر سیستم ها. شاید بعدها که به اندازه کافی تولید شدند به صورت واحدهای مستقل در قالب گردان و هنگ هم تعریف بشند.
  23. میتونه واقعا به همین سادگی باشه یعنی فضای درون کابین لااقل بخشیش حتی و البته کلیت سیستمها. ما تجربه دریافت مثلا تورهای روسی را داشتیم که احتمالا برای آب و هوای روسیه طراحی شده بودند (بدون دورنگری بحث صادراتش به مناطق گرمسیر) و بعد به کارگیریشون عمدتا در مناطق کویری ایران درسی شده باشه که بیش از پیش در تجربیات خودمون ازش درس بگیریم.
  24. دقیقا نقل انجام شده را نمیدونم ولی حکم قطعی دادن در چنین مواردی بسیار اعتماد به نفس! میخواد. به قدری فاکتورهای دخیل در چرایی یک اقدام از این دست زیاد هست که با تکیه بر تنها یک عکس چنین حکم دادنی بعید هست. یک موردش مثلا میتونه بحث کاهش هزینه ها باشه. قطعا بودجه شوخی مانند صنایع دفاعی ما با پیشنه ای تقریبا هیچ در تولید صنایع نظامی و تکنولوژیکی قابل مقایسه با کشورهایی چون شوروی/روسیه، آلمان و امریکا نیست. فرضا اگر برای سهولت، کاهش هزینه ها و دسترسی سریعتر به یک ابزار دفاعی مورد نیاز فوری، به سمت استفاده از فناوری های تجاری سرمایشی برای تعبیه در یک سیستم برای انجام وظیفه مشخص رفته باشیم لزوما به معنای عقب افتادگی نیست بلکه ممکنه موید این مطلب باشه که ما در یک سیستم پیشرفت تدریجی نبوده و نیستیم که مثلا سیستم سرمایشی یکپارچه در ابزار دفاعی به کار ببریم و مجبور شدیم ماژولار طور! مونتاژ کنیم. هم برای کاهش هزینه، هم برای سرعت رسیدن به محصول نهایی، هم برای استفاده بهینه از داشته های تجاری و ... پ ن: یک بار دیگه. بعد از ارث گذاری رژیم های پادشاهی و سلطنتی قبل در حوزه تکنولوژی و البته جنگ ویرانگر 8 ساله، یعنی در حدود این 30 سال ما چه داشتیم هم از لحاظ تکنولوژیکی و هم از لحاظ تجربی و انسانی و ابزاری که گاهی دوستان حاصل این 30 سال را اون هم در اوج تحریم اقتصادی و مهمتر از همه تحریم نظامی و تکنولوژیکی و قطع ارتباط تقریبا کامل صنایع نظامی ما با دنیا و تجربه های پیشین؛ مقایسه میکنند با محصولات امثال امریکایی ها و اروپایی ها و ...؟ در حالیکه برای مقایسه با خودشون هم هنوز زود هست چون 30 سال که تازه بیشترش صرف نیازهای ضروری و تحمیلی دفاعی شده نه برنامه ریزی شده بلند مدت، زمان اندکی است برای نتیجه گیری در حوزه هایی که این همه گسترده است و پیشینه و آینده بسیار گسترده ای داره. اینکه ما یک ابزار یا اجزاش را نقد کنیم یک چیز هست و اینکه با کنایه و در مقام مقایسه با محصولات روز دفاعی که فقط چند برابر عمر تحقیق و توسعه اون ابزار تاریخچه خانوادگی دارند از منطق عقلی! لااقل پیروی نمیکنه.
  25. بحث شده در این مورد دست نیروهای اطلاعاتی ایران لااقل از لحاظ نیروی انسانی کاملا بسته است. حتی در مورد خود ایران دشمن فرضا هر چه نیاز داره نیروی انسانی به عنوان مزدور (دشمنی با جمهوری اسلامی، دشمنی با نظام، مخالف سیاسی و حتی ضدایرانی امثال منافقین و تجزیه طلبان که با کمال میل عملیات انجام میدند (مهمترین ترورهای اخیر را فراموش نکنیم توسط چه گروه هایی در ایران انجام شدند) و تا افرادی که با یک ویزا (اطلاعات دانشمندان هسته ای) و پول و ... تطمیع میشند تا احتمالا افرادی که توسط تکنولوژی براشون دام حیثیتی پهن میشه و مجبور به همکاری میشن ) در یک کشور با این وسعت احتملا در دسترس هست ولی در مورد پادگان! سرزمینهای اشغالی که چند دهه به خاطر درگیریها تقریبا وجب به وجبش توسط نیروهای اطلاعاتی تحت پوشش و کنترل هست و تهیه یک اسلحه هم برای افراد باقی مانده فلسطینی به دشواری انجام میشه و تقریبا هیچ کدوم از گروه های هدف نامبرده در مورد ایران هم با ازادی اختیار! وجود نداره در موردش، طرح ریزی یک عملیات ترور که نیاز به جمع اوری اطلاعات و تمرین و منابع داره تقریبا غیرممکن هست. حالا کمک نیروهای اطلاعاتی سایر کشورها بهشون به کنار. این رژیم به نظر در طول تاریخ از مزیتهای منحصر به فردی برخوردار هست که خب مقابله باهاش هم سخت تر و از راه های ویژه تر و خلاقانه تری باید صورت بگیره.