آلمان مجوز استفاده از دو پهپاد هرون خودش را به اسراییل داد. بخونید امانت را که با پول خودش به اسم مردم المان خریده بود موظف بود در چنینی شرایطی پس بده. قبلا عنوان شده تمام بحث های خرید پهپاد و موشک و گنبد آهنین توسط آمریکا و اخیرا سامانه پیکان برای آلمان تنها تامین مالی صنایع نظامی اسراییل از پول ملت های غربی به اسم خودشون ولی در حقیقت برای اسراییل هست تا این رژیم که مشکلات انبارداری و مالی ( پول زیاد دارند یهودی ها ولی خست هم زیاد دارند و تا پول بقیه هست ترجیح میدند به منابع خودشون دست نزنند. این یک اصل مهم در سرمایه داری یهودیان هست) داره با خیال راحت این کلاتش را حل کنه و در زمان مورد نیاز همه اینها برمیگرده به خودش باز هم با هزینه اضافی! و حمل و نقل رایگان غرب البته. جالبه آلمان التماس میکرده بزار برات سلاح بفرستم و صهیونیستها گفتن فعلا جا نداریم! تو حمایت سیاسی کن تا به وقتش!! عملا کشورهای غربی دارند التماس میکنند نقشی در کشتار غزه داشته باشند و تامین سلاح این جنایتکاران. صحنه عجیبی هست. هنوز عده ای معتقدند غرب مبتنی بر وجدان بشری و اخلاق و آزادی خواهی و آزادگی و احترام به اسنان و ارادش داره اداره میشه؟ هنوز این بزنگاه هایی هست که چیزی یا کسی که دوستش دارند و تعصب بهش ( اکراین و صهیونیستها و برخی به قول فرانسه ارزش های سکولارشون در روندی طبیعی به خطر افتاده ) روزی که خودشون کوچکترین خطری را بو کنند تازه اون چهره کریه تر و حیوانی تر این دول غربی خودش راا نشون میده. روزی که تطهیر کنندگان و تمجید کنندگان غرب احتمالا هنوز در مقابل درنده خویی غرب دارند ازش دفاع میکنند که خیر! شما نمیفهمید این طبیعی است. چه اشکالی دار کشتار و نسل کشی و ...

رژیم صهیونیستی حتما قصد خواهد کرد که تلافی کنه. باید همه سطوح حفاظتی را فعال تر کرد ولی اصل ماجرا همچنان در بحث قدرتمند تر شدن و بازدارندگی است. در حوزه های نظامی میشه گفت تا حدی در برابر حمله مستقیم این شرایط فراهم اومده که جای کار زیادی هنوز داره ( در بخش هوایی و موشکی و سایبری و بعد سلاحی که اونها دارند و ما نداریم که حالا یا دستیابی مستقیم یا در آستانه مطمئن که با اراده زیر زمین و محفوظ بشه چند ده تا را در زمان کوتاهی ساخت و اونها هم این را بدونند و یا هر مسر دیگه ای ) ولی در بحث حملات غیرمستقیم امنیتی و نظامی هنوز بازدارندگی مدنظر وجود نداره. بخشیش با افزایش بازدارندگی نظامی و اطمینان کامل از اون که میتونه متعاقبش خط قرمز هرگونه اسیب درونی با قوای نظامی پاسخ داده میشه را گذاشت که خودش بازدارنده است ولی تا اون موقع باید دنبال راه های دیگه ای بود.

به نظرم این مطلب با گفته یکی از مقامات حماس هم که حتی نزدیکترین متحدان حماس ( شاید در سطحی) و حتی ایران از این عملیات اطلاع نداشته درست باشه. ( در سطح کلان سیاسی، مثلا تنها چند نفر در سپاه قدس برای فراهم آوردن مشاوره ها اون هم بدون اشاره به محل مورد نیاز) از اونجا که هر چه اطلاعات وارد واحدهای بزرگتری بشه امکان لو رفتنش بیشتر میشه و البته از اونجا که ایران به علت هدف بودن سالهاست زیر چتر اطلاعاتی دشمن هست و طبیعتا هم نفوذها و هم رخنه هایی در سطوح مختلف داشتیم، میشه گفت عملا ایران هم در سطح وسیع لااقل از این عملیات هیچ اطلاعی نداشته.

جنگ اکتبر که این عملیات را در غافلگیری شبیه اون میدونند اگر اشتباه نکنم بگین بود که گفته بود هر تانک مصری اگر 5 گلوله دیگه شلیک میکرد کار برای ما تموم بود. توقف ناگهانی ارتش مصر که حافظ اسد را هم حسابی عصبانی کرد باعث شکست در اون جنگ شد. حالا چیزی که شما میفرمایید که اگر این اتحاد فقط در حرف و پشتیبانی هم رخ میداد نه دخالت مستقیم باز کار صهیونیستها تمام بود. ولی خب گویا جبهه حق خاصیتی داره که ناخالصی توش راه نداره. ذات حکام عرب با حق بیگانه است. پ ن: تنها یکی از بمبارانها را در محلات متراکم غزه نشون میداد الان. حجم جنایات و کشتار بسیار وحشتناکه. جسدهای کودکان و افراد پاره شده بدون هیچ امکاناتی حتی برای برداشتن جسد از روی زمین. و مردم محاصره شده که نمیدونند چه کار کنند اصلا. آدم فکر میکنه حساب و کتاب کردن و دو دو تا چهار تا گاهی واقعا دیگه اصلا معنا نداره. اینجا مسئله انسان ها و جان مسلمان هاست. زن و بچه و کوچیک و بزرگ. توکل بر خدا

اسراییل بندی که مبنی بر اعلان وضعیت جنگی بود را امضا کرد که اختیار عملیات به ارتش در هر زمان و مکانی را میده. الان منتظر حمله حزب الله و مقاومت هستیم همه باید مراقب باشیم چه در لبنان و سوریه و چه در عراق و ایران و یمن خودمون غافلگیر نشیم. یکی از راه ها برای جبران این شکست برای اسراییل اشغال غزه است ولی راه دیگه حمله ای بزرگ و غافلگیر کننده در ابعاد حمله حماس به یکی از محورهای مقاومت هست. ایران در سوریه باید مراقب باشه و حزب الله در لبنان و همچنین یمن و عراق و نهایتا در خود ایران. هشدار! جنون گربه ای که گوشه ای گیر کرده محتمل هست.

تهدیدات عجیب و غریب و دستپاچه وزیر جنگ صهیونیستها جالبه! مثل دیوانه ها داره همه را تهدید میکنه. ولی نکته ای که زیاد و خیلی به چشم میخوره و مقامات مختلف غربی و عبری هم نتونستند پنهانش کنند ترس از ورود سایر جبهات به این جنگ هست. با انواع و اقسام تهدید مشخصا دیگه کار انقدر بیخ داره که ابایی هم ندارند ترس پشت تهدیدها برملا بشه هر طور شده فقط میخوان جبهه دیگه ای باز نشه خصوصا در شمال. همه اقدامات هم در این جت هست. مشخصا در این مقطع با توجه به اسیب های وارده و عدم آمادگی* صهیونیستها چه تجهیزاتی و چه روانی جهه شمال را یک کابوس میدونند که میتونه همه برنامه هاشون را بهم بریزه. شما تهدید صدراعظم المان تا مکرون و بایدن و مقامات صهیونیست را کنار هم بزارید مبنی بر عدم ورود طرف دیگه ای کاملا مشخص هست که نگرانیشون الان دقیقا کجاست. به نظرم مقاومت باید پیام صریحی بده که ورود به غزه یعنی باز شدن جبهه شمال! تمام. * حالا اهمیت ضربه اول یا عملیات پیش دستانه ( در یک جبهه جاری) مشخص میشه. بخشی از موفقیت عملیات اخیر در غافلگیری اون بود.

شبکه خبر 2 تصاویر زنده از غزه را نمایش میده. پهپادهای صهیونیستها با صدای موتور گوشخراششون* مدام در حال پرواز هستند و هر از چند گاهی صدای انفجار و جت های عبری میاد که مواضع احتمالا شناسایی شده را بمباران میکنند. زیر این نظارت شدید راکت هایی که بعضا شلیک میشه هم هستند که رهگیری میشند. نکته ای که هست به نظر با بهینه کردن نرم افزار گنبد تنها یک شلیک صورت میگیره به اهداف ولی شلیک هایی هم هست که به جهت هایی میرند که به نظر راکتی در کار نیست. * حال زلنسکی از صدای شاهدها قابل درک هست. حتی رفتن به سمت ایجاد پهپاد صدادار توسط قدرتها حالا یک شوخی نیست. واقعا اعصاب فولادین میخواد با این صدا اون هم در شب ارامش داشت. البته که ارمش نمیشه داشت و عملا یک شکنجه است. تفاوتش برای مردم فلسطین اینه که مثل اکراین سیل انواع پدافند و سلاح برای هدف قرار دادن این پهپادها بهشون روانه نیست و مجبور هستند تحمل کنند تا ابد. یک شکنجه عمدی که مطمئن هستند ممکنه به مرگ خودشون و خونوادشون در هر لحظه بینجامه. تفاوت دیگه ای که با اکراین دارند اینه که در اکراین مطمئن هستند تقریبا روسها منازل مسکونی را نمیزنند ولی در غزه مطمئن هستند اسراییل منازل مسکونی و زن و بچه را میزنه.

حدس میزدم غیرنظامی باشند. از کتونی هاشون تو سبد معلوم بود. ولی مشخصا با ژستی که گرفته بودند بالای سرشون و ذیل خبرها و دقیقا قرار دادنشون در موقعیت سربازهای اسیر خودشون در دستان حماس معلوم بود قصد دارند مقداری از تحقیرهای عجیب و غریب دیروز را کاهش بدند برای ساکنین سرزمینهای اشغالی لااقل.

مقامات صهیونیست خودشون تصویری را بعدا منتشر کردند که ادعا میکردند اسیرانی از نیروهای مقاومت هستند در یکی از شهرک ها. ( البته که به نظر میرسید بیشتر برای تقابل با آثار رسانه ای تحقیر توسط تصاویر اسرایی بود که مقاومت گرفته) تقریبا همه اسرا را عریان کرده بودند و لباسهاشون را مجزا گوشه ای در سبدها جمع کرده بودند. دقیقا مثل برخی تصاویر اسرایی که حماس گرفته بود. تازه نیروهای مقاومت مطلبی که شما میفرمایید هم براشون صادق نبوده و نیست. در مورد مطلب شما از اسراییل بر میاد که حتی با عذرخواهی در لباس زیر اینها هم ابزار یا توطئه ای جاسازی کنه و به یک نیروی نظامی برای احتیاط نمیشه خورده گرفت/ اونم نیرویی که توسط جوخه های ترور موساد از همین طرق غیرمعمول و بعضا غیراخلاقی کلی ضربه خورده.

سلام. از جایی که اونا شروع کردند. «اشغال سرزمین فلسطین»

چند روز پیش داشت دوباره فیلم بازمانده را پخش میکرد و چقدر هر بار دیدنش دلگیرکننده است. خدا سیف الله داد را بیامرزه. و چقدر صحنه های فعلی شبیه صحنه های اون فیلم هست. ولی این بار نه بر علیه کسانی که داشتند در خونه های خودشون زندگی میکردند به شکل ابا و اجدادی که بر علیه کسانی که اون خونه ها را دانسته و با علم اشغال کردند و بر روی سزمین های دیگرانی که سلاحی شده بودند با شادی و رضایت زندگی برپاساختند و بر روی خون عملا زندگی میکردند. اگر ما به حق قصاص قائل هستیم، حالا نه دقیقا ولی باید به فلسطینی های وارث اون خون ها حق داد که به همون شکل انتقام عزیزانشون را بگیرند. از آدم هایی که "دانسته" و "با اطلاع" و "کاملا آگاه" به ماجرا در سرزمین ها و خانه ها و زرعه های غصبی و با رضایت قلبی و امکان انتخاب و حتی با رضایت و خوشحالی بر روی پیکردهای قطعه قطعه شده و خانه های غیر و سرزمین های خونین زندگی میکنند و تازه اعلام رضایت قلبی هم دارند از جنایات و بستر جنایات بیشتری را هم فراهم میکنند. پ ن: من حتی به مسلح بودن اغلب این شهرک نشینان کاری ندارم. عملا بدون سلاح در سرزمین غصبی که صاحب داره نمیشه زندگی کرد. پس همه اینها مسلح فرض میشند. مهم اینجاست اینها با علم به غصبی بودن این زمین ها، به علم به اینکه صاحبانشون وارث خون هایی هستند که اینها روش زندگی ساختند و میخوان پسش بگیرد، با علم دادن سرباز و مالیات به ارتشی که همچنان داره فلسطینی میکشه و زمین غصب میکنه و با اصرار خودشون عملا نه افرادارد عادی که همکاران ارتش اسراییل هستند. کسانی دچار این اشتباه میشند و اینها را غیرنظامی میخونند که فکر میکنند صهیونیستها واقعا دارند در "کشور" خودشون زندگی میکنند که عملا میدونیم چنین چیزی نیست. پس حضور زن و بچه در یک جبهه نظامی و وسط جنگ مسئولیت را بر عهده کسی میزاره که اینها را اورده وسط جبهه جا داده نه کسی که به خطوط مقدم جبهه حمله کرده. فرض بگیرید بعد اشغال خرمشهر صدام بلافاصله میاورد و بعضی خانواده های عراقی را تو خونه های خرمشهر اسکان میداد. ( که چنین قصدی هم داشت گویا) در تک نیروهای ایرانی برای بازپسگیری خرمشهر ما چنین صحنه هایی را ناچارا شاهد میبودیم. به هر حال خطوط جبهه محسوب میشد در اون مقطع تمام خرمشهر. افرادی به ظاهر غیرنظامی ( تازه در مورد اونها میشد بحث کرد که به زور سرنیزه صدام اسکان داده شدند ولی در مورد این ساکنان هم میشه چنین گفت؟ ) در حملات ایرانی ها کشته میشدند، آیا این جنایت ایرانیان علیه غیرنظامیان قلمداد میشد؟ این فرق میکنه مثلا حمله به بصره ( حتی با وجود متجاوز بودن صدام) مثلا و کشتن عراقیها در خانه هاشون. باید هر موقعیت را در شرایطخ ودش سنجید.

بارها عنوان شده که بعضا ما در خلا بحث میکنیم و قضاوت های سفت و سخت هم پشت سرش. برای مردمی که ادعا دارند به طور تاریخی در سرزمینی ساکن هستند ولی با کوچکترین تحرک دشمن سرزمینیشون را ترک میکنند شما نمیتونید دایه ی مهربان تر از مادر بشید. ( تازه در این مورد میدونیم هم رژیم باکو مجبور بود ظاهر را حفظ کنه و هم اینکه شرایط بهش اجازه نمیداد تعدی جدی کنه به ساکنان قره باغ چون اهداف دیگش را تحت الشعاع قرار میداد) حالا مقایسه کنید با اتفاقات مشابه. تازه در بسیاری از این اتفاقات جا به جایی هم اگر رخ میداد زیر سایه ترور و جنایت های و نسل کشی ها و به زور بود و داخل منطقه نه از یک کشور به یک کشور دیگه. تصمیم گیران تصمیم هاشون گاهی بر اساس اطلاعاتی است که دارند. ارمنی ها نمیتونند تخلیه کنند سرزمینشون را و بعد توقع دفاع از اون را داشته باشند توسط طرف دیگه ای. در این مورد هم اگر واقعا ادعاشون مبنی بر سکونت چند هزار ساله را قبول داشتند باید هر طور شده باقی میموندند و منتظر فرصت. نه اینکه با کوچکترین تلنگری تخلیه کنند تمام خونه و زندگیشون را اون هم خیلی راحت و حتی با داشتن قدرت انتخاب.

به هر حال صحنه سازی باید کمی رنگ واقعیت هم داشته باشه. حالا جدای از این موضوع برای دروغ کشته شدن این افراد با این تعداد باید سناریو هم طبیعی باشه. وقتی 200 کشته اعلام میشه زخمی اگر چند برابر اعلام نشه شک به موضوع خیلی شدیدتر میشه. کشته ها مشخص هستند و اسم و رسم دارند ولی زخمی ها هم آیا همینطور هستند؟ به راحتی میشه صحنه سازی کرد یا حتی دروغ گفت در این مورد.

سلام در بروزرسانی عنوان شد که به شدت مشکوک هست ماجرا. هیچ بعید نیست دار و دسته علیف با همکاری سازمان اطلاعاتی میت و رژیم باکو جنایتی برای پاکسازی برخی افراد در ارتش باکو را انجام داده باشند. اشاره شد که چند روز پیش هم تابوت خالی را تحویل خانواده سرباز دادند و اصرار داشتند که درب ابوت برای دیدن جنازه باز نشه و بعد از بازد کردن درب تابوت توسط خانواده فرد کشته شده دیدند که جنازه ای در کار نیست. از رژیم فاسدی که دست در دست خونین رژیم جنایتکار اسراییل و ارتش تکفیری ترکیه گذاشته هیچ چیز بعید نیست خصوصا که از اعتقادات مذهبی پرسنل و مردمش هم به شدت واهمه داره و شدیدا سرکوبش میکنه به هر قیمتی.

وزیر صریحا گفتند که اتباع سازماندهی خواهند شد و غیرمجازها هم اخراج. ولی زمانی که پرتکرارترین هشتگ ها و خبرسازی ها ذیل این موضوع از سوی اکانتهای اصلاح طلب و برانداز و سلطنت طلب و منافقین که سال پیش بیشترین فعالیت را داشتند در این مورد و در این بازه زمانی در فضای مجازی در حال تولید هست باید حواسمون باشه که مطالبه ما چه زمانی و چطور در جای خودش مطرح بشه. نه اینکه همسو با این اراذل که طبیعی است حالا همه دیگه هدفشون را میدونند (لاااقل اینجا) باعث تقویت فعالیت اینها بشیم. اتباع باید سازماندهی بشند و در قدم اول هم باید بودجه در اختیار مرزبانی برای انسداد مرزها گذاشته بشه با اولویت. انسداد مرزها نه فقط در بحث اتباع که ثمرات زیادی برای کشور داره. الان باید مطالبه را از بیراهه ای که اونها معرفی میکنند ( برخورد سخت با اتباع و فشار داخلی در حالیکه تا مرزها باز باشه شما با هزینه 1000 نفر روزانه اخراج کتی 10000 نفر وارد میشند به همراه همون اخراجی ها باز ) به سمت راه یعنی همون بودجه به مرزبانی در قدم اول سوق داد. چیزی که اتفاقا اونها اصلا حرفش را هم نمیزنند چون تقویت مرزبانی و نیروهای امنیتی و نظامی کلا به ضرر اونهاست. پ ن: یک بار مرور کنید ببینید چقدر همین روزنامه نگاران و سیاسیون داخلی مدعی در سال های پیش به حکومت بابت سخت گیری های اقامتی اتباع تاختند (عدم امکان خرید خانه و زمین و ...). طبیعتا همون موقع هم عنوان میشد مقایسه ایران با سوییس برای خدمات دهی به اتباع افغان عملا نادانی است. کشور سوییس با افغانستان مگر همسایه است یا روزانه شاهد قاچاق هزاران نفر غیرمجاز هست یا نگرانی های ارضی داره نسبت به افغانستان یا تغییرات جمعیتی ( هر بار با هوایپما در سال نهایتا چند صد نفر مهاجر گلچین شده تازه اگر قبول کنه) که مثل ما در اعطای حقوق شهروندی عمل کنه. پ ن2: این به این معنی نیست که ما مطلقا نباید شهرونی بدیم به اتباع افغان. نیروهای فاطمیون و خیلی از اتباع هستند که مثل همه کشورها میتونند واجد شایطاعطای شهروندی باشند و اتفاقا بستن کامل این مسیر غلط هست ولی حساب شده و محدود.

یک نگرانی در مورد فریب ترکیه و باکو وجود داره که امروز با سخنان اردوغان تقویت میشه: اگر ترکیه و باکو پلن ای را کنار بزارند و پلن بی را پیگیر باشند ماجرا پیچیده میشه. یعنی گرفتن با زور کریدور را کنار بزارند و در ابتدا با توافقی که ارمنستان هم موافقه مسیر ریلی و جاده ای را طبق توافق 2020 که حمایت روسیه را هم داره در اختیار بگیرند ( روسیه ضامن حفاظت و ناظر کریدور هست در ابتدا) و حتی عنوان کنند حاکمیت را هم نمیخوان. قطعا چنین کریدوری بعد از مدتی اگر نتیجه بده با زور یا بدون زور کامل و با حق حاکمیت و به مرور تبدیل میشه به کریدوری شبیه قره سو و همون چیزی که مد نظر ترکیه و باکو است رخ میده و عملا مرز ایران قطع میشه. حالا ببینیم اردوغان بعد سفر اخیر به نخجوا ی گفته: عملا اردوغان داره ارمنستان را بازی میده و با پیش کشیدن ایران به عنوان رقیب ارمنستان را تهییج میکنه که به جی اینکه بزاره ایران از منافع کریدور بهره مند بشه خودش از فرصت استفاده کنه. اگر این حربه جواب بده و ارمنستان در این دام بیفته ( گفتن در ابتدا در ظاهری شیک و تنها با اسم گذرگاه و اختیار حتی با ارمسنتان و تنها پیمانکار ترکیه و ... ) به مرور همون هدف نهایی رخ میده. اردوغان با این جملات فریبنده حتی سعی داره ایران را هم خلع سلاح کنه و اصطلاحا خام که بله ممکنه از مسیر ریلی و جاده ای ایران استفاده کنیم در حالیکه همه میدونیم این مسیر داخل ایران برای اتصال باکو به نخجوان و هدف نهایی این دو عملا غیرممکنه و این بازی دلیل دیگه ای داره.

سلام این خب به نظرم عجیب هست که صرف دیدن تعداد بیشتر مهاجران چنین ادعای بزرگی مطرح بشه که "تصمیم به جایگزینی ایرانیان با مهاجرین افغان" گرفته شده. نه تنها عجیب هست بلکه تقریبا محرزه که غلط هست. حضور بیشتر مهاجران افغان دلایل کاملا روشنی داره. بعد از به قدرت رسیدن طالبان به دلایل مختلف ( از دست دادن امید به آینده، فشارهای اقتصادی ناشی از تحریم، نداشتن امنیت ذیل حکومت فعلا پا در هوای طالبان برای قشرهای مختلف، جنگ و درگیری های قومی و مذهبی و از طرفی بازار کار مناسب ایران در غیاب نیروی کار موثر و درگیریهای ایران با مشکلاتی اعم از افزایش قیمت ها و در نتیجه افزایش قاچاق و عدم توانایی کنترل مرزها با قدرت گرفتن باندهای مافیایی قاچاق، درگیری پلیس و نیروهای امنیتی به مسائل جاری، پرهیز از عدم برخوردهای سخت که اتفاقا همین رسانه های عمدتا اصطلاح طلب و خارجی این روزها زبان بازکرده سرشون جنجال و غوغا به پا میکنند ( یک رزو طرفدار افغان ها هستند، یک روز کینه جویی میکنند نسبت بهشون ) و حساسیت شرایط و ... ) تعداد مهاجران غیرقانونی بیشتر شده که عملا با اخراج روزانه هزاران نفر باز توان نیروهای مرزبانی و پلیس کفاف نمیده برای جلوگیری از حجم قاچاق انسان. اتفاقا بحث جایگزینی که مطرح کردید را خیلی راحت با یک استدلال دیگه هم میشه رد کرد، نیروی مهاجر ایرانی عمدتا افراد تحصیلکرده یا در رده فنی ماهر هستند غالبا چون غیر از این کشورهای غربی و اروپایی و حتی همسایگانی چون ترکیه که مقصد اصلی مهاجرت هستند این افراد را نمیپذیرند، در حالیکه مهاجران افغان عمدتا نیروهای کار غیرماهر و خدماتی در مشاغلی هستند که در ایران سالهاست بدون نیروی کار موندند. شما یک نگاه به آگهی ها بندازید یا مصاحبه مسئولان. ما الان کلی نیروی خدماتی و کارگر ساده نیاز داریم که همه جا پر است از اگهی ها و یا شهرک های صنعتی که لنگ کارگرند ولی کارگر براشون پیدا نمیشه و بیکار ایرانی هم دوست نداره بپذیره اون مشاغل را. پ ن: در همین ماجرای اخیر برای اطارف حرم شاهچراغ ددلاین از سوی نیروهای امنیتی اعلام شد که تا شعاع چند کیلومتری اطراف حرم در منطقه 3 شیراز میشه اگر اشتابه نکنم هیچ مهاجری حق سکونت و کار نداره و در صورت مشاهده بلافاصله از کشور اخراج میشه و به بنگاه ها و واحدهای صنفی هم اعلام شد که بلافاصله بعد از هشدار اعلام شده باید تسویه کنند و قراردادهای اجاره یا خرید را هم با عودت مبالغ لغو کنند. طبیعتا حکومت هم حواسش هست و هم نگران وضعیت فعلی ولی همونطور که گفتم این ماجرا به همین سادگی نیست حلش. خیلی از افغان ها از شیعیان و هزاره ها هستند که بیم جانشون میره در افغانستان فعلی. ایران نمیتونه به سرنوشتشون بی تفاوت باشه. بازار کار هم در شرایط تحریم به هر حال حدی از نیروی کار را نیزا داره. ( ترکیه با 3 میلیون مهاجر سوری که اتفاقا اونجا هم مدام هشدار تغییرات جمعیتی در مناطق جنوبی ترکیه با توجه به زادوولد این مهاجران توسط رسانه ها داده میشه هم اصل نیروی کار الان مناطق کشاورزیش سوری ها هستند که جالبه ترکیه شناسنامه و اقامت هم بهشون داده بعضا که صدای اپوزیسیون را دراورده) و ورود مهاجران غیرقانونی بدون انسداد مرزها عملا قابل جلوگیری نیست که مجلس باید فکری بکنه. بحث اخراج هم هست. من باز ارجاع میدم به رسانه های سالوس اصلاح طلب و ان جی اوهایی که از اول در ایران با مقاصد امنیتی شکل گرفتند. چند ماه پیش بود که چند گروه رفته بودند به مرز و همراه با رسانه های اصلاح طلب سر تصاویر اخراج افغان ها و به هر حال داستان های تلخ مهاجران که هر کدوم به امیدی و با طی کردن چند صد یلومتر به ایران رسیده بودند و حالا مرزبانی و پلیس داشتند اخراجشون میکردند، یک تراژدی راه انداختند که ایران و پلیس و حکومت را دیو نشون میداد و هجمه که چرا اینها را اخراج میکنید. ( در حالیکه مشخصا شرایط اسف بار مهاجران غیرقانونی با اون حجم و کمبود زیرساختها و نیروهی پلیس تقصیر ایران نیست، تقصیر مهاجری است که روانه مرز میشه، مطمئن باشید همین فردا ایران تصمیم بگیره در حجم زیاد دوباره افغان ها را اخراج کنه همین ها با سوء استفاده از عکس چند دختر بچه مظلوم و پسر بچه اشک ریز و افراد مستمند و بیمار لب مرز معرکه راه میندازن تا به اهداف دیگشون برسند)

سلام این الحاق قره باغ ( که ایران هم تلویحا ازش حمایت میکرد چون نهایتا طبق پذیرش بین المللی اون منطقه جز اذربایجان هست) همونطوری که شما هم اشاره کردید اتفاق خوبیه از یک نظر. اون توافق خطرناک که روسیه بانیش بود تا حدودی نقض شده. اون توافق عنوان میکرد برای مدتی لااقل در ازای کریدور به منطقه قراه باغ ارمنستان هم باید کریدور به باکو بده. اون کردور حاکمتیش با ارمنستان میبود و اینم با باکو. ولی حالا عملا این بند اون توافق به هوا رفته. ولی این دلیل بر این نمیشهکه اردوغان و باکو از خواسته هاشون عقب نشینی کردند چون دیدند اوالا حکومت ارمنستان به شدت متزلزله، پاشینیان عملا یک خائن هست ( اظارات این روزهاش ضد روسها را ببینید که منجر به بیانیه تند روسها شد که ارمنستان داره همه پلهای پشت سرش را خربا میکنه و عملا روسیه را به اغوش باکو و ترکیه بیشتر میندازه) و اردوغان و باکو هم اولا از حمایت صهیونیستها و ثانیا غرب برخوردارند چون موضوع منافع ایران در میان هست و غرب و اسراییل برای درگیر کردن ایران حاضر هستند یک دولت ارمنی و مردم مسیحی را هم قربانی کنند و اصلا چیز عجیبی نیست. من نمیگم الان کاری کنیم و سر و صدا کنیم و ... الان در این موقعیت ما باید همین ظاهر را حفظ کنیم، یعنی همین تحرکات ظاهرا دوستانه و حتی به ظاهر منت کشانه سیاست خارجی ( پنبه) ولی در باطن و در حوزه امنیتی با سخت ترین شکل ممکن شرایط یک آتوی امنیتی/اقتصادی را فراهم کنیم. اصلا نه به خاطر کریدور حتی بلکه به خاطر عادت معتادگونه باکو به استفاده از برگه صهیونیستها و سپردن خاکش به اسراییل ضد ایران که در آینده پیچیده تر و کسترده تر هم خواهد شد. بنابراین رژیم علیف برای ما تمام شده است و قبل از تبدیلش به صدامی دیگر ( هر چند در اون حد و قواره نیست) باید نه فکری نظای که فکری امنیتی/اقتصادی براش کرد.

شلتوکی با سردار حاجی زاده؟ گویا سه شنبه شب.

طبیعتا بله. اگر ارمسنتان جاده و لوله گاز و نفت تحت حاکمیت خودش بده که اصلا ما حق مداخله هم نداریم. ولی میدونیم که اردوغان و علیف چی میخوان. من از نیروهای نظامی خودمون مطمئن هستم چینین اجازه ی نمیدند ولی نگران غافلگیری هستم. اونها چشم به تحولات داخلی ایران و خیانت های همون امثال پهلوی ها و منافقین و بهائیان و ... در قالب براندازان دوختند که زمین را براشون صاف کنند. والا که تنها چیزی که من بهش مطمئن هستم خط قرمز رهبری در رابطه با تمامیت ارضی کشور هست و مرزهاش.

اردوغان و علیف توافق خط لوله ی گاز ایغدیر به نخجوان را امضا کردند. این برای آینده و اعلام این موضوع هست که ما ارتباط نخجوان با باکو را در دستور کار داریم ( برای ارتباط جاده ای و خطوط لوله نفت و گاز و قرار هست جاده و خطوط لوله را تا نزدیک مرز ارمسنتان و استان سیونیک هم بکشیم. اینی یعنی وقتی هزینه میکنیم دست از سر موضوع برنمیداریم)* * تنها راه برای جلوگیری از تعدی و قلدری دشمن ایجاد یک تهدید واقعی و موثر هست. باید هم در مورد ترکیه و خصوصا باکو بهش خوب فکر کرد و عمل. پ ن: لعنت ابدی بر خائنان بزدلی چون رضاخان که اون قسمت قره سو که حالا محل زخم زدن مدام اردوغان شده ( برای تردد، کشیدن جاده بزرگ تر، خط لوله گاز و ... ) را به ترکیه بخشید و نطفه فتنه را کاشت. هم زمان حیات و هم بعد حیاتشون چنین خائنانی منشا ضررند.

سلام تنها انسان های معتقد، باایمان و شجاع و «مردی» چون شهید طهرانی مقدم میتونند چنین وعده های صادقی بدند و هنوز عمر ما به سر نرسیده شاهد محقق شدنشون باشیم. همون روز اول تصویر وزیر دفاع روسیه در حالیکه داشت سلاح های ایرانی را در تور فرماندهان نظامی ما تماشا میکرد حس عجیبی داشت. حسی از چیزی آشنا که البته اون روز من به شخصه یاد این جمله شهید طهرانی مقدم که قبلا خونده بودمش نیفتادم ولی چیزی در ذهنم مدام میچرخید. شادی روح همه شهدا: اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و دعای سلامتی برای همه دانشمندان گمنامی که در حال تلاش هستند.

فواد حسین از اون ابتدا هم یک عنصر ضدایرانی محسوب میشد و میشه. ابقاش در این دولت هم به نظر بیشتر بر اثر فشار آمریکا بود. در حال حاضر هم بر خلاف نظرات ایران و به دروغ ادعاهایی را مطرح میکنه که در آینده به مشکل خواهیم خورد با عراق: در حالیکه ادعاش کاملا دروغه و امروز سردار باقری صریحا اعلام کردند که همونطور که رییس جمهور گفتند توافق شده اولا ترویستها کاملا خلع سلاح بشند و ثانیا از عراق اخراج بشند. سردار باقری گفتند تنها چیزی که تا حالا رخ داده دور شدن نسبی تروریستها از مرز های ایران اونم به شکل محدود بوده (همچنان مسلح حتی به اذعان مقامات عراقی غیر از فواد حسین! ) پ ن: چیزی که رخ داده عملا فرستادن ترویستها به پیک نیک! بوده و بازگتشون با دست پرتر ( از حکومت اقلیم و رفقا) چندی بعد. گویا برخی در عراق زبان خوش و توافق نمیفهمند. همون با زبان اردوغانی(!) باهاشون صحبت بشه بهتره. زبان نرم نمیفهمند.

در یک نمایش مضحک و دروغی که دو طرف (دولتهای عربی و صهیونیستها) بر اون توافق کردند عنوان میکنند صلح دولتهای عربی و اسراییل کمک به صلح با فلسطینی هاست ولی خب همه میدونند بهانه ای است تنها برای عادی سازی والا بهترین پاسخ را وزیر امور خارجه امارات هفته پیش داد: تاثیرگذاری ما برای فشار به صلح با فلسطینیان همان اوایل عادی سازی بود که انجام هم دادیم ( چند هفته! ادعای ساخت شهرک ها به ادعای مقام اماراتی به تعویق افتاد (اون هم طبق ادعای مقام اماراتی والا که مسیر خودش را طی کرد و میکنه)) از این به بعد ما تاثیر و توانی برای تاثیرگذاری نداریم و در عوض میلیون ها توریست صهیونیست از امارات بازدید کردند و باید توان و تمرکزکمون را من بعد روی این موضوع بزاریم!! در مورد سعودی هم همینه. عادی سازی با ادعای تلاش برای صلح فلسطینی ها انجام خواهد گرفت و بعدش این جنایت های اسرائیل هست که در سایه عادی سازی تشدید هم میشه. مثل عادی سازی ابراهام که جنایات تیم نتانیاهو و تندروی یهودیها چندین برابر شد در سرزمین های اشغالی و اعراب و کشورهای مودر توافق هم بی شرمانه خودشون را زدند به اون راه. پ ن: البته که هر چه نزدیک میشیم به سرانجام این غربال ها صورت باید بگیره. نمیشه فلسطین حق باشه و هم امثال ما طرفدارش باشیم و هم امثال سعودیها ( حتی در ظاهر) - اردوغان هم که در دیدار با نتانیاهو آب دهانش راه افتاده بود و از سفر به سرزمین های اشغالی و ایجاد کریدورها و اکتشاف و انتقال گاز سرمزین های اشغالی به ترکیه و هاب گازی و صادرات به اروپا چنان تعریف میکرد که گویی دوستی هزارساله را دیده!

شبیه پهپاد صیادی است که در بندرعباس بود؟