Generalmohammad

Members
  • تعداد محتوا

    1,136
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    1

تمامی ارسال های Generalmohammad

  1. سوالات بالا موضوعي است كه ذهن بنده رو در اين اوخر مشغول كرده است ، گفتم با ارائه كمي اطلاعات ( اينترنتي ) براي تجزيه و تحليل ، اين موضوع را در سايت مطرح بكنم : [quote] دفتر هاشمي رفسنجاني نامه امام (ره) را منتشر كرد دلايل پذيرش آتش بس در جنگ تحميلي از سوي امام خميني(ره) خبرگزاري فارس:در پي گفت‌وگوهاي منتشر شده در باره دلايل پايان جنگ تحميلي،كه در هفته دفاع مقدس صورت گرفته بود،دفتر هاشمي رفسنجاني، نامه امام خميني(ره) را به مسئولان لشكري و كشوري در زمان اعلام آتش بس در سال 67 منتشر كرد. به گزارش خبرگزاري فارس، متن نامه امام خميني (ره)كه نسخه‌اي از آن به خبرگزاري فارس نمابر شده است به شرح زير است: بسم الله الرحمن الرحيم با ياري خداوند متعال و با سلام و صلوات به انبياء بزرگوار الهي و ائمه معصومين صلوات عليهم اجعمين حال كه مسئولان نظامي ما اعم از ارتش و سپاه كه خبرگان جنگ مي‌باشند، صريحاً اعتراف مي‌كنند كه ارتش اسلام به اين زودي‌ها هيچ پيروزي به دست نخواهند آورد و نظر به اين كه مسئولان دلسوز نظامي و سياسي نظام جمهوري اسلامي از اين پس جنگ را به هيچ وجه به صلاح كشور نمي‌دانند و با قاطعيت مي‌گويند كه يك دهم سلاحهايي را كه استكبار شرق و غرب در اختيار صدام گذارده‌اند به هيچ وجه و با هيچ قيمتي نمي‌شود در جهان تهيه كرد و با توجه به نامه تكان دهنده فرمانده سپاه پاسداران كه يكي از ده‌ها گزارش نظامي سياسي است كه بعد از شكست‌هاي اخير به اينجانب رسيده و به اعتراف جانشيني فرمانده كل نيروهاي مسلح،فرمانده سپاه يكي از معدود فرماندهاني است كه در صورت تهيه مايحتاج جنگ معتقد به ادامه جنگ مي‌باشد و با توجه به استفاده گسترده دشمن از سلاحهاي شيميايي و نبود وسائل خنثي كننده آن، اينجانب با آتش بس موافقت مي‌نمايم و براي روشن شدن در مورد اتخاذ اين تصميم تلخ به نكاتي از نامه فرمانده سپاه كه در تاريخ 2/4/67 نگاشته است اشاره مي‌شود، فرمانده مزبور نوشته است تا پنج سال ديگر ما هيچ پيروزي نداريم، ممكن است در صورت داشتن وسائلي كه در طول پنج سال به دست مي‌آوريم قدرت عمليات انهدامي و يا مقابله به مثل را داشته‌ باشيم و بعد از پايان سال 71 اگر ما داراي 350 تيپ پياده و 2500 تانك و 3000 توپ و 300هواپيماي جنگي و 300 هليكوپتر ...كه از ضرورتهاي جنگ در آن موقع است - داشته باشيم مي‌توان گفت به اميد خدا بتوانيم عمليات آفندي داشته باشيم. وي مي‌گويد قابل ذكر است كه بايد توسعه نيروي سپاه به هفت برابر و ارتش به دو برابر و نيم افزايش پيدا كند، او آورده است البته آمريكا را هم بايد از خليج فارس بيرون كنيم والا موفق نخواهيم بود. اين فرمانده مهمترين قسمت موفقيت طرح خود را تهيه به موقع بودجه و امكانات دانسته است و آورده است كه بعيد به نظر مي‌رسد دولت و ستاد فرماندهي كل قوا بتوانند به تعهد عمل كنند. البته با ذكر اين مطالب مي‌گويد بايد باز هم جنگيد كه اين ديگر شعاري بيش نيست. آقاي نخست وزير از قول وزراي اقتصاد و بودجه وضع مالي نظام را زير صفر اعلام كرده‌اند، مسئولان جنگ مي‌گويند تنها سلاحهائي را كه در شكستهاي اخير از دست داده‌ايم به اندازه تمام بودجه‌اي‌ است كه براي سپاه و ارتش در سال جاري در نظر گرفته شده بود. مسئولان سياسي مي‌گويند از آنجا كه مردم فهميده‌اند پيروزي سريعي به دست نمي‌آيد شوق رفتن به جبهه در آنها كم شده است. شما عزيزان از هر كس بهتر مي‌دانيد كه اين تصميم براي من چون زهر كشنده است ولي راضي به رضاي خداوند متعال هستم و براي صيانت از دين او و حفاظت از جمهوري اسلامي اگر آبروئي داشته باشم خرج مي‌كنم، خداوندا ما براي دين تو قيام كرديم و براي دين تو جنگيديم و براي حفظ دين تو آتش بس را قبول مي‌كنيم. خداوندا تو خود شاهدي كه ما لحظه‌اي با آمريكا و شوروي و تمام قدرتهاي جهان سرسازش نداريم و سازش با ابرقدرتها و قدرتها را پشت كردن به اصول اسلامي خود مي‌دانيم خداوندا در جهان شرك و كفر و نفاق در جهان پول و قدرت و حيله و دوروئي ما غريبيم، تو خود ياريمان كن. خداوندا در هميشه تاريخ وقتي انبياء و اوليا و علماء تصميم گرفته اند مصلح جامعه گردند و علم و عمل را در هم آميزند و جامعه‌اي دور از فساد و تباهي تشكيل دهند با مخالفتهاي ابوجهل‌ها و ابوسفيان‌‌هاي زمان خود مواجه شده‌اند. خداوندا، ما فرزندان اسلام و انقلابمان را براي رضاي تو قرباني كرديم غير از تو هيچكس را نداريم ما را براي اجراي فرامين و قوانين خود ياري فرما، خداوند از تو مي‌‌خواهم تا هر چه زودتر شهادت را نصيبم فرمائي. گفتم جلسه‌اي تشكيل گردد آتش بس را به مردم تفهيم نمايند. مواظف باشيد ممكن است افراد داغ و تند با شعارهاي انقلابي شما را از آنچه صلاح اسلام است دور كنند، صريحا مي‌گويم بايد تمام همتتان در توجيه اين كار باشد. قدمي انحرافي حرام است و موجب عكس العمل مي‌شود. شما مي‌دانيد كه مسئولان رده بالاي نظام با چشمي خونبار و قلبي مالامال از عشق به اسلام و ميهن اسلامي‌مان چنين تصميمي گرفته‌اند خدا را در نظر بگيريد و هر چه اتفاق مي‌افتد از دوست بدانيد، و السلام علينا و علي عباد الله الصالحين. روح‌الله الموسوي الخميني شنبه 25/تير/67 انتهاي پيام/ [/quote] [quote] [b] [url="http://fa.wikipedia.org/wiki/جنگ_ایران_و_عراق"]ورود آمریکا به جنگ و قبول قطعنامه از سوی ایران[/url][/b] یکی از سکوهای نفتی ایرانی که مورد حمله آمریکایی‌ها قرار گرفت صدور قطعنامه ۵۹۸ در ایران بحث‌های چالش برانگیزی را برانگیخت.[sup][۹۵][/sup] این قطعنامه درباره آغاز کننده جنگ و چرایی وقوع آن ساکت بود. قطعنامه بیش از حد یک جانبه و به سود عراق و همراه با اعمال نظر ایالات متحده بود. در مورد مسئله تعیین متجاوز و مقصر، قطعنامه به سادگی گفته بود:[sup][۹۶][/sup] [indent=1] دبیر کل سازمان ملل، در راستای شناسایی متجاوز اختیارات لازم را به یک هیئت بی‌طرف خواهد داد تا پس از تحقیق درباره مسئول واقعی جنگ، گزارش خود را در اسرع وقت به شورای امنیت ارائه کنند.[/indent] واکنش ایران به این قطعنامه این بود که آن را نه قبول و نه رد کرد. ایران خواستار آن بود که عراق به روشنی به عنوان متجاوز شناخته شده و این خواسته را بارها و بارها اعلام کرده بود. خواسته‌ای که هربار توسط سازمان ملل رد می‌شد. در طول یک سالی که از تصویب قطعنامه تا پذیرش آن توسط ایران گذشت، ایران تحت فشار خارجی زیادی برای قبول آن قرار داشت.[sup][۹۷][/sup] رونالد ریگان در ۳۱ شهریور ۱۳۶۶ در سخنرانی خود در مجمع عمومی سازمان ملل متحد، ایران را رسماً تهدید کرد که اگر به قطعنامه ۵۹۸ پاسخ منفی بدهد، چاره‌ای جز یک «اقدام عملی» باقی نمی‌ماند.[sup][۹۸][/sup] اندکی بعد ایالات متحده به عنوان متحد عراق وارد جنگ با ایران شد. در ۳۰ فروردین ۱۳۶۷ ایالات متحده به نفت‌کش‌ها و سکوهای نفتی غیرنظامی ایران در خلیج فارس حمله کرد.[sup][۹۹][/sup][sup][۱۰۰][/sup] تنها دو روز پیش از آن و در روزهای ۲۸ و ۲۹ فروردین، عراق برای بازپس گیری شبه جزیره فاو شروع به بمباران شیمیائی مواضع ایران نموده بود.[sup][۱۰۱][/sup] در جریان این حمله بالگر ده ای آمریکایی به نفع نیروهای عراقی مستقیماً وارد جنگ با ایران در فاو شدند. روشن بود که ایران توان جنگیدن مستقیم و همزمان با دو ار تش ایالات مت حده و عراق را نداشت.[sup][۱۰۲][/sup] بنابراین شبه جزیره فاو دوباره به دست عراق افتاد.[sup][۱۰۳][/sup] در ۱۲ تیر ۱۳۶۷ ناو آمریکایی یواس‌ا س وینسن س یک هواپیمای غیرنظامی ایرباس مسافری ایران[sup][۱۰۴][/sup] را در آب‌های خلیج فارس مورد اصابت موشک خود قرار داد و تمامی ۲۹۰ مسافر آن را کشت.[sup][۱۰ ۵][/sup] با این حمله ایالات متحده مشخص کرد که مایل است به طور مستقیم وارد جنگ با ایران شود. این حمله تنها دو هفته پیش از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ توسط ایران صورت گرفت.[sup][۱۰۶][/sup] از بعد داخلی نیز دولت ایران تحت فشار زیادی بود.[sup][۱ ۰ ۷][/sup] در داخل کشور زمزمه‌های مخالفت با جنگ آغاز شده بود و فشارهای اقتصادی بر دولت افزایش یافته بود.[sup][۱ ۰۸ ][/sup] درآمد نفتی کشور از ۱۵ میلیارد دلار به کمتر از ۶ میلیارد دلار کاهش یافته بود و وضعیت اقتصادی کشور در بدترین حالت خود بود.[sup][ ۱۰۹ ][/sup] سرانجام محسن رضایی طی نامه‌ای به روح‌الله خمینی، فهرستی از نیازهای مضاعف نیروهای نظامی ایران برای ادامه جنگ در ۵ سال آینده را ارائه داد.[sup][۱۱ ۰] [/sup] [indent=1] ... تا پنج سال دیگر ما هیچ پیروزی نداریم. ممکن است در صورت داشتن وسائلی که در طول پنج سال به دست می‌آوریم قدرت عملیات انهدامی یا مقابله به مثل را داشته باشیم و بعد از پایان سال ۱۳۷۱ اگر ما دارای ۳۵۰ تیپ پیاده و ۲۵۰۰ تانک و ۳۰۰۰ قبضه توپ و ۳۰۰ هواپیمای جنگی و ۳۰۰ هلیکوپتر باشیم و قدرت ساخت مقدار قابل توجهی از سلاحهای لیزری و اتمی که از ضرورتهای جنگ در آن موقع است را داشته باشیم، می‌توان گفت به امید خدا بتوانیم عملیات آفندی انجام دهیم....[/indent] با این وجود فرمانده سپاه پاسداران در ادامه همین نامه بر لزوم ادامه جنگ تاکید کرد. ولی میرحسین موسوی ضمن رد خواسته‌های سپاه اعلام کرد که دولت ظرفیت اختصاص حتی یک دلار دیگر برای تهیه چنین فهرستی ندارد.[sup][۱۱۱][/sup] بنابراین ایران در روز ۲۷ تیر ۱۳۶۷ قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت را پذیرفت. روح‌الله خمینی درباره تصمیم به پذیرش این قطعنامه گفت:[sup][۱۱۲][/sup] [indent=1] قبول این مسئله برای من از زهر کشنده تر است، ولی راضی به رضای خدایم و برای رضایت او این جرعه را نوشیدم.[/indent] [b] آتش بس[/b] یک هفته پس از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ توسط ایران، حدود ۵۰۰۰ نیروی سازمان مجاهدین خلق با مقادیری تجهیزات جنگی در محور غرب و از طریق شهرهای مهران و اسلام‌آباد غرب در عملیاتی با عنوان فروغ جاویدان به ایران حمله کردند. هدف این عملیات تسخیر تهران در ۳۳ ساعت بود و مسعود رجوی فرماندهی عملیات را برعهده داشت. عملیات پاتک ایران عملیات مرصاد نام داشت و طی آن مجاهدین در کمین قرار گرفتند و شکست خوردند. به گفته هاشمی رفسنجانی:«اینها توی کیسه آمدند و ما در کیسه را بستیم.»[sup][۱۱۳][/sup] ۱۰ روز پس از این شکست، آتش بس در سراسر مرزهای ایران و عراق برقرار شد.[sup][۱۱۴][/sup] [/quote] [quote] [url="http://www.598news.com/index.php?option=com_content&view=article&id=29:-598-&catid=12:1389-12-12-13-44-35&Itemid=29"][b]دبيرخانه دائمي قطعنامه 598[/b][/url] قطعنامه 598 که در 29 تير سال 1366 در شوراي امنيت سازمان ملل تصويب شده بود،‌ سرانجام پس از يک سال به فرمان امام خميني (ره)‌ رهبر کبير انقلاب در 27 تير سال 1367 از سوي جمهوري اسلامي رسما پذيرفته شد. قطعنامه 598 با درايت و هوشياري حضرت امام خميني (ره) رهبر کبير انقلاب اسلامي پذيرفته شد. امام راحل (ره) با تغيير شيوه دفاع ، دشمنان را خلع سلاح و تلاش چند ساله ملت شهيد پرور را به ثمر رساندند و با توجه به شرايط ايجاد شده در فضاي سياسي منطقه و معادلات جهاني ، اين شرايط مطلوبي براي ملت ايران بود. در 21 مرداد 1367 حضرت آيت الله خامنه اى، رئيس جمهور وقت کشور در خطبه هاى نماز جمعه تهران عنوان کردند: «اعلام قبول قطعنامه از طرف جمهورى اسلامى ايران دو فايده اساسى داشت: اول اين که آتش بس را به صلاح انقلاب و کشور دانستيم و دوم اين که با اعلام قبول قطعنامه، ماهيت رژيم عراق على رغم ادعاى صلح طلبى، آشکار شد و تحولات بعدى اصالت هر دو مصلحت را مشخص کرد... رژيم عراق در مقابل اين حرکت غير منتظره جمهورى اسلامى ايران درماند. اگر طالب پوشاندن چهره جنگ طلبانه خود بود بايد آتش بس را قبول مى کرد. اگر مى خواست زير بار نرود، چهره منافقانه اين رژيم افشا مى شد و اين هر دو به نفع کشور ما بود». *** دلايل پذيرش کامل قطعنامه 598 توسط جمهوري اسلامي ايران کارشناسان و صاحب نظران براي پذيرش قطعنامه دلايل بسياري ذکر مي کنند که از جمله مي توان به موارد زير اشاره کرد: - مصلحت نظام جمهوري اسلامي ايران ، حضرت امام خميني (ره) به عنوان رهبر و ولي فقيه و بر اساس اختياري که به موجب اصل يکصدو دهم قانون اساسي داشتند، پذيرش قطعنامه را اعلام و آن را به مصلحت نظام تشخيص دادند. - شرايط بين المللي نامساعد، به نحوي که عراق با پذيرش کليه قطعنامه هاي شوراي امنيت داد صلح طلبي سر مي داد و در مجامع بين المللي ايران را جنگ طلب معرفي مي کرد. - شرايط جديد و پيچيده در منطقه با حضور بي سابقه نيروهاي نظامي امريکا و متحدينش در خليج فارس . - جدي شدن مساله تحريم تسليحاتي ايران به عنوان طرفي که قطعنامه 598 را قبول نکرده است. -کاربرد وسيع سلاح هاي شيمياي توسط عراق و عکس العمل ضعيف مجامع بين المللي در اين مورد. - شرايط نامساعد در جبهه ها که منجر به عقب نشيني نيروهاي نظامي ايران از بسياري از نقاط اشغالي در داخل خاک عراق و حتي از دست دادن قسمت هايي از خاک ايران شده بود. - يکي از مهمترين دلايل پذيرش قطعنامه 598 علاوه بر وجود عناصر مثبت در آن، فقدان عناصري بود که در قطعنامه هاي قبلي شوراي امنيت موجود بود و منجر به رد آن ها مي شد. (شوراي امنيت و جنگ تحميلي عراق عليه جمهوري اسلامي ايران /عباس هدايتي خميني/دفتر مطالعات سياسي و بين المللي وزارت خارجه- 1370) *** تفاوت هاي عمده قطعنامه 598 با قطعنامه هاي پيشين شوراي امنيت سازمان ملل متحد حدود 10 بيانيه و 10 قطعنامه در باره جنگ ايران و عراق صادر کرد که شاخص ترين آن قطعنامه 598 بود.اين قطعنامه با قطعنامه هاى پيشين شوراي امنيت متفاوت بود. مهم ترين تفاوت آن از نظر صورى، قرار گرفتن آن در قالب فصل 7 منشور ملل متحد بود که آن را از حالت توصيه خارج و براى دوطرف جنگ لازم الاجرا مى کرد. از نظر محتوايى نيز اين قطعنامه از قطعنامه هاى پيشين جامع تر بود و در آن سعى شده بود برخى ديدگاه ها و خواسته هاى ايران مورد توجه قرار گيرد. الف ) قطعنامه 598 بر خورد صحيحي با مساله کرده و به عبارت ديگر صورت مساله را درست مطرح کرده است . شورا به وظايف خود توجه داشته ، نقض صلح را احراز کرده است. ب) قطعنامه 598 بر خلاف اسلاف خود راه حلي عملي و نسبتا جامع و عادلانه براي مساله ارايه مي دهد. ج) قطعنامه 598 تضمين هايي براي آينده و جلوگيري از تکرار تجاوز (هرچند ناقص و ناکافي)ارايه مي دهد. (شوراي امنيت و جنگ تحميلي عراق عليه جمهوري اسلامي ايران /عباس هدايتي خميني/دفتر مطالعات سياسي و بين المللي وزارت خارجه) "يکي از صاحب نظران و دست اندرکاران سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران در زمان صدور قطعنامه 598، "محمدجواد لاريجاني"‌ معاون بين المللي وقت وزارت خارجه اظهار مي دارد: پيش از صدور قطعنامه 598 تمامي قطب هاي قدرت جهان چند کار هم زمان را سازماندهي کردند: فشاري بين المللي عليه جمهوري اسلامي ايران که در آن سرزنش، تنبيه و تحريم ايران به لحاظ تسليحاتي و اقتصادي منظور گردد، دوم حضور نظامي ترساننده اي در خليج فارس که تمامي قدرت ها در آن شرکت داشته باشند. يک برداشت کلي اين بود که زمان مداخله قدرت هاي بزرگ براي جلوگيري از پيروزي ايران در جنگ به نظر آن ها فرا رسيده است و نبايد بيش از اين فرصت را از دست داد . بدين ترتيب قطعنامه 598 در حال شکل گيري بود و از خصوصيات آن در آخرين پيش نويس ها، اقدامات تنبيهي و محدود کننده عليه جمهوري اسلامي بود. به طور هم زمان نيز نيروهاي نظامي بلوک هاي مختلف شروع به ورود به خليج فارس کردند." براي روشن ساختن شرايط استراتژيک و سياسي که منجر به پذيرش اين قطعنامه از سوي جمهوري اسلامي ايران شد، ضرورت ها و دلايل اتخاذ چنين تصميمي و نيز واکنش هاي داخلي به آن، چند تن از کارشناسان سياسي و نظامي در گفت وگو با پژوهشگران ايرنا به بيان ديدگاه ها و نقطه نظر هاي خود پرداختند. "عباس ملکي" رييس موسسه "مطالعات درياي خزر" و معاون سابق وزارت خارجه شوراي امنيت ضمن اشاره به پرونده حقوقي جنگ ايران و عراق مي گويد:‌ اين جنگ داراي پرونده قطوري است که حدود ده قطعنامه و ده بيانيه را در بر مي گيرد. اولين بيانيه در يکم مهر 1359 و آخرين آن که در مورد استفاده از سلاح هاي شيميايي در حلبچه بود در ارديبهشت 1367 صادر شد. البته بيانيه آخر اين پرونده تقريبا 5 سال پس از جنگ در سال 1991 در مورد تعيين آغاز گر جنگ صادر شده بود. وي در مورد اهميت قطعنامه 598 مي افزايد:‌ از بين همه قطعنامه و بيانيه هايي که شوراي امنيت در مورد جنگ عراق عليه ايران صادر کرد، قطعنامه 598 از همه مهمتر است. اين قطعنامه از جهات مختلف داراي اهميت است. ملکي بااشاره به ويژگي هاي اين قطعنامه مي گويد:‌ اولين ويژگي که قطعنامه 598 داشت، اين بود که تا اندازه اي نظرات ايران در آن لحاظ شده بود. در اولين قطعنامه و بيانيه اي که در مورد جنگ ايران و عراق صادر شده بود، اصلا اين جنگ را جنگ ندانسته بودند بلکه بيشتر يک وضعيت توصيف شده بود که دو طرف با هم اختلاف دارند. اما در قطعنامه 598 به صورت جدي معلوم شد که اين جنگ است و در جنگ يک طرف حتما آغاز گر است. به گفته معاون وزير سابق امورخارجه، بر اساس بند6 قطعنامه 598 از دبير کل درخواست شده بود که ضمن مشورت با ايران و عراق، مساله تفويض کار تحقيق در باب مسوليت مخاصمه را به هيئتي بي طرف، واگذار کند که آن را بررسي کند و در حد اقل مدت ممکن به شورا گزارش دهد. يعني معلوم شود که کدام طرف اين جنگ را شروع کرده است. زيرا عراق مدعي بود نيروهاي ايراني جنگ را شروع کردند و ما مي گفتيم در يک لحظه نيروهاي عراق به فرودگاه هاي شهرهاي مختلف ما حمله کردند. اين موضوع خيلي مهم بودکه مشخص شود کدام طرف مسوول آغاز مخاصمه است. همه نيروهاي سياسي کشورها به دنبال کسب پرستيژ در صحنه بين المللي هستند و براي ايران خيلي مهم بود که ثابت کند که مسوليت اين جنگ با چه کسي است. ملکي مي افزايد:‌ البته دبير کل اين کار را زود انجام نداد. قطعنامه 598 در سال 1987 ( 1366ه.ش ) تصويب شد و همانطور که پيشتر اشاره شد در سال 1991 ( 1370ه.ش )و بعد از حمله عراق به کويت دبير کل نظر کميته را اعلام کرد که بر اساس آن مشخص شد، علي رغم اين که برخي برخوردهاي مرزي بين دو کشور بوده ولي اين عراق بوده است که به صورت انبوه و همه جانبه در يک روز معين به ايران حمله کرده است. رييس موسسه "مطالعات درياي خزر"‌ به نکته ديگري در مورد اهميت قطعنامه 598 اشاره مي کند و مي افزايد:‌ براي تدوين قطعنامه مذکور مذاکرات متعددي بين تهران و دبير کل و نماينده ها و معاونان ايشان ازجمله "يان الياسون " که الان وزير امور خارجه سوئد است و "جيميانوپيکو" انجام شد. ديپلمات هاي ما به صورت جدي با اين دو نفر در تعامل بودند تا بالاخره آن حد اقل خواست هاي ايران در اين قطعنامه گنجانده شود. مهم ترين موضوعي که ايران مطرح مي کرد اين بود که ما اعتماد نداريم اگر جنگ تمام شود عراق سرزمين هايي را که اشغال کرده است، تخليه کند. اما در بند يک قطعنامه 598 که خيلي هم مهم بود،‌ دو طرف ملزم به اعلام آتش بس و بازگشت بي درنگ تمام نيروها تا سرحدات بين المللي شدند و اين يکي از شرايطي است که ايران را در آن مورد راضي مي کرد. زيرا که در اواخر جنگ و در آستانه صدور قطعنامه 598 در سال 1366 عراق مانند ابتداي جنگ مجددا شروع به آفند(حمله) تهاجمي کرد و بخش هايي از اراضي کشورمان را در جنوب و جنوب غرب در اختيار گرفت. از طرفي تاسيسات نفتي ايران نيز مورد حمله قرار گرفته بود، به طوري که در سال 1986 به بيش از صد نفتکش ايراني حمله شد و اين حساسيت زيادي ايجاد کرده بود. ملکي به يکي ديگر از دلايل پذيرش قطعنامه 598 از سوي ايران پرداخته و اظهار مي دارد:‌ ايران از لحاظ اقتصادي احساس مي کرد زير بناهاي کشور توانايي ادامه جنگ را ندارند و اين همان موضوع مهم نامه اي است که فرمانده سپاه به جانشين فرمانده کل قوا يعني "هاشمي رفسنجاني" نوشت و ايشان نيز اين نامه را همراه با نامه هاي ديگر خدمت حضرت امام(ره) برده بودند. وي همچنين به شرايط منطقه اي آن دوره اشاره کرده و مي افزايد:‌ جنگ داشت شکل بين المللي به خود مي گرفت. چون وقتي عراق به کشتي هاي نفتکش و تاسيسات نفتي ايران حمله مي کرد ايران هم بايد عکس العمل نشان مي داد و در يک موقعيتي کشتي هاي نفتکشي که از بنادر کويت، امارات متحده و عربستان به سمت تنگه هرمز مي رفتند براي اين که از حملا ت دو کشور ايران و عراق مصون بمانند تصميم گرفتند از پرچم کشورهايي مثل امريکا، شوروي و فرانسه استفاده کنند. حمله ناو هواپيمابر آمريکايي به هواپيماي مسافربري ايران از عواقب حضور نيروهاي اين کشورها در منطقه است. به گفته ملکي از ويژگي هاي ديگر قطعنامه 598 اين بود که قطعنامه مذکور حجم خسارات را در مخاصمه خيلي عظيم دانسته و نياز به کوشش امدادهاي بين المللي در جهت نوسازي را در کل تصديق کرده بود و در همين خصوص از دبير کل درخواست کرده بود هياتي از کارشناسان را در باب مساله نوسازي تعيين و به شوراي امنيت گزارش دهد. اين نکته مهمي بود چون ايران متوجه شده بود که اگر از اين طريق کميته اي حقيقت ياب بتواند ثابت کند که عراق مسوول شروع جنگ است بنابر اين خسارت هاي وارده به ايران را بايد عراق يا ارگان هاي بين المللي بپردازند. به همين دليل هم دبير کل يک هياتي ر ا براي برآورد کردن ميزان خسارات اعزام کرد. در حالي که ايران و مسئولين ايران خسارات را تا حدود هزار ميليارد دلار بر آورد کرده بودند، ولي آن هيات تا 92 ميليارد دلارش را احصا و آن ها را ليست کرد. ملکي همچنين در پايان به واکنش رژيم بعثي عراق در مورد پذيرش قطعنامه از سوي جمهوري اسلامي اشاره مي کند و مي گويد:‌ پذيرفتن اين قطعنامه با خشم و عصبانيت شديد "صدام حسين" و دولت عراق روبرو شد و آن ها فکر مي کردند که ايران چنين کار ي نمي کند. به همين علت بعد از پذيرش قطعنامه از سوي ايران مجد دا نيروهاي عراقي حملات وسيعي را در غرب شروع کردند و هم زمان با آن منافقين نيز عمليا ت "مرصاد" را انجام دادند که با دستور امام، مردم به جبهه ها رفتند و آن توطئه هم خنثي شد. "حسين علايي " از فرماندهان جنگ و عضو هيات علمي دانشگاه عالي دفاع ملي در مورد علل تاخير ايران در پذيرش قطعنامه 598 مي گويد: وقتي قطعنامه 598 در تير ماه سال 1366 تصويب شد ايران اين قطعنامه را رد نکرد. وليکن براي پذيرش آن اعلام کرد نياز به مذاکره دارد تا بتواند در مورد جا به جايي بندهاي قطعنامه و ترتيب آن ها صحبت کند. اين استاد دانشگاه مي افزايد: نظر ايران بر اين بود که در طول ساليان جنگ هيچ گاه جامعه بين الملل به خواسته هاي ايران توجه نکرده و رژيم صدام که آشکارا به ايران حمله کرده حتي به عنوان متجاوز از سوي مجامع بين المللي به صورت رسمي شناخته نشده و بايد تضميني براي ختم جنگ وجود داشته باشد که دوباره منجر به آغاز جنگ نشود و بنابراين بايد خاتمه جنگ به يک صلح پايدار بيانجامد. وي ادامه مي دهد: به همين دليل ايران معتقد بود حالا که در موقعيت برتر نظامي نسبت به ارتش بعثي صدام قرار دارد و توانسته با کمک مردم و نيروهاي مسلح و قدرت دفاعي که خودش ايجاد کرده و در شرايط تحريم تسليحاتي سرزمين هاي خودش را آزاد کرده و دشمن را در شرايط نامساعد قرار داده است، بايستي راجع به ترتيب بندهاي قطعنامه مذاکرات صورت بگيرد. به طوري که مثلا بند تعيين متجاوز که در اين قطعنامه آمده بود به بندهاي جلوتر تغيير مکان پيدا کند و يا بند تعيين خسارات جنگ جابه جا شود. و پايان جنگ هم به گونه اي باشد که ايران مطمئن شود که اگر دوباره صدام هوس حمله به ايران کرد اين توافق نامه يا پذيرش قطعنامه تضمين کننده چنين شرايطي باشد. اين استاد دانشگاه مي گويد: بنابراين ايران در طول يک سال دنبال مذاکره با اعضاي شوراي امنيت سازمان ملل بود تا بتواند چنين شرايطي را فراهم کند. قطعنامه 598 اولين قطعنامه اي بود که حداقل خواسته هاي ايران در آن منظور شده بود. چون در قطعنامه هاي قبلي تنها به موضوع آتش بس اشاره مي شد اما در قطعنامه 598 هم مسئله آتش بس هم مسئله عقب نشيني به مرزهاي بين المللي که تلويحا به معني پذيرش قرارداد 1975 الجزيره بود و هم معرفي متجاوز از سوي سازمان ملل و تشکيل کميته اي براي برآورد خسارات و چگونگي تامين آن لحاظ شده بود. بنابراين ايران در واقع دنبال اين بود که با مذاکره با اعضاي شوراي امنيت سازمان ملل در شرايطي قطعنامه را بپذيرد که قطعنامه تضمين کننده صلح بعدي براي ايران باشد. علايي که يکي از فرماندهان جنگ تحميلي بود، در مورد ضرورت پذيرش قطعنامه 598 از سوي جمهوري اسلامي مي گويد : بديهي است هر جنگي که آغاز مي شود بايد يک زماني تمام شود. هيچ موقع جنگ براي هميشه ادامه پيدا نخواهد کرد. مسئله اين است که جنگ چگونه پايان يابد. ايران هم از روز اول که صدام جنگ را آغاز کرد دنبال پايان دادن به جنگ بود. وي در اين بار ه مي افزايد: در روزهاي اول پيشنهاد ايران اين بود که اگر ارتش متجاوز بعثي عراق از خاک ايران خارج شود و خسارت ها تامين شود خود به خود جنگ تمام خواهد شد. اما خوب بعد ها ارتش عراق از خاک ايران بيرون نرفت و ايران مجبور شد که پيشنهاد برخي از کشورها براي آتش بس را نپذيرد. زيرا مفهوم اين پيشنهاد ها اين بود که نيروهاي نظامي ارتش بعثي عراق در داخل خاک ايران بمانند و ايران حق دفاع را از خودش سلب بکند و با دشمن نجنگد بلکه با مذاکره متجاوز را از خاکش بيرون کند. اين استاد دانشگا ه در ادامه سخنان خود به قطعنامه هاي قبل از 598 اشاره مي کند و مي گويد: تا قبل از قطعنامه 598 هم مي بينيم اکثر قطعنامه هايي که از سوي سازمان ملل منتشر شد،‌ تقريبا بر همين سياق است. بعد از اين که ايران توانست دست برتر را در جبهه هاي جنگ پيدا کند و ارتش عراق را به طور کامل از خاک خود بيرون کند و جنگ به خاک دشمن کشيده شد و فشار نظامي شديدي بر رژيم صدام حسين وارد شد، سازمان ملل وارد عمل شد و حداقل خواسته هاي ايران را در قطعنامه 598 گنجاند. علايي مي گويد: بنابراين براي ايران به منظور پايان يافتن جنگ چند راه بيشتر وجود نداشت. يا بايستي که خود صدام حسين که جنگ را آغاز کرده بود، مي پذيرفت که به عنوان آغازگر جنگ خسارات جنگ را بپردازد و اعلام کند به صورت رسمي قرارداد 1975 را که قرارداد مرزي بين دو کشور است را قبول دارد که در نهايت با مذاکره جنگ تمام مي شد. اما صدام حسين چنين اقدامي را نمي کرد و فقط از آتش بس صحبت مي کرد. بنابراين مذاکره با رژيم صدام حسين امکان پذير نبود. به گفته وي راه دوم اين بود که يک مرجع ثالثي براي ميانجيگري وارد عمل مي شد که اين مرجع ثالث هم هيچ گاه وار عمل نشد. تنها در سال پاياني جنگ بود که به دليل برتري قدرت نظامي ايران و نگراني کشورهاي ديگر از جمله قدرت هاي بزرگ مثل آمريکا و شوروي، مبني بر اين که ايران ممکن است پيروز مطلق در اين جنگ شود و بر اثر فشار نظامي که ايران بر صدام و رژيم بعثي وارد مي کند مردم عراق دست به قيام و انقلاب بزنند و رژيم بعثي صدام را از بين ببرند و حکومت در آن نيز جا به دست مردم بيافتد. از همين رو آن ها آمدند و يک قطعنامه اي را تنظيم کردند که به اسم 598 معروف است. اين فرمانده جنگ مي گويد: بنابراين ايران بايستي که يا فشار نظامي را ادامه مي داد تا صدام حسين ساقط شود يا اين که بايد با صدام حسين مذاکره مي کرد. يعني صدام حسين بايستي شرايط ايران را مي پذيرفت که مهمترين آن پذيرش قرار داد 1975 و اعتراف به آغاز گري جنگ از سوي خودش و تامين خسارا ت بود. يا يک مرجع ثالثي مثل شوراي امنيت سازمان ملل بايد وارد عمل مي شد تا يک چارچوبي را که مقبول دو طرف باشد براي پايان جنگ تنظيم کند. وي در پايان اين بحث ضمن اشاره به چگونگي پايان يافتن جنگ مي افزايد: به هر حال اين شکل سوم يعني وارد عمل شدن شوراي امنيت و تعيين چارچوبي که حداقل خواسته هاي ايران در آن لحاظ شده بود و عراق را هم در آن شرايط که نگران سقوط حکومت حزب بعث بود، راضي مي کرد، مي توانست جنگ را پايان دهد. بنابراين، ايران در آن شرايط وقتي وضعيت را اين چنين ديد و از سوي ديگر تحولاتي هم در شرايط اقتصادي و نظامي ايران در ماه هاي آخر جنگ به وجود آمد،‌ به سمت ختم جنگ رفت تا فشار بيشتري بر مردم وارد نشود. اين شرايط به دليل جبهه اي بود که آمريکايي ها در خليج فارس عليه جمهوري اسلامي باز کردند و سکوهاي نفت ايران را مورد حمله قرار دادند که منجر شد تا منابع درآمدي ايران براي اداره کشور و ادامه جنگ با مشکل اساسي مواجه شود. به طوري که در سال هاي پاياني جنگ درآمد نفتي ايران بين 5 تا 7 ميليارد دلار در سال کاهش يافته بود. علايي عضو هيات علمي دانشگاه عالي دفاع ملي در مورد واکنش هاي داخلي نسبت به پذيرش اين قطعنامه مي گويد: زماني که قطعنامه 598 پذيرفته شد،‌ از آن جا که همه مردم ايران و افراد و جريانات سياسي و شخصيت هاي مختلف ديدگاه هاي امام (ره) را درست مي دانستند و به ايشان علاقه مند بودند، از تصميم هاي حضرت امام حمايت کردند. البته روزهاي اول براي برخي سوال بود که آيا واقعا حضرت امام براي اين اقدام خودشان چنين تصميم گرفتند که بعد با پيامي که حضرت امام دادند و با جلسات و صحبت هايي که انجام گرفت، مشخص شد که حضرت امام پذيرفتن قطعنامه را در آن شرايط به نفع کشور و نظام دانسته اند و نجنگيدن در آن زمان را به عنوان يک تکليف تشخيص داده اند. بنابراين در داخل کشور همه از اين ديدگاه و تصميم حضرت امام به طور کامل و قاطعانه پشتيباني کردند. اين عضو سپاه پاسدران به اتفاقات و خاطره هايي که بعد از پذيرش اين قطعنامه رخ داد اشاره کرده و مي گويد : وقتي که ايران قطعنامه 598 را در 27 تير سال 1367 پذيرفت صدام حسين اين را دوباره تلقي از ضعف ايران کرد و همان اشتباه روز اول جنگ را در مورد تصميم ايران مرتکب شد و دوباره يک حمله نظامي گسترده اي را به ايران آغاز کرد. ما تقريبا پس از قطعنامه حدود يک ماه درگير جنگ جديدي از سوي رژيم صدام حسين شديم. از طرفي ارتش بعثي در خوزستان دوباره جاده اهواز خرمشهر را گرفت و يک جنگ عظيمي در خوزستان اتفاق افتاد. وي مي افزايد: از سمت غرب نيز تا حدودي خود ارتش صدام جلو آمد و بعد منافقين را که در عراق سازماندهي نظامي کرده بودند و تيپ هاي مختلفي را با تانک و نفربر در اختيار شان گذاشته بودند را، راهي تهران کردند. به طور ي که آن ها حرکت کردند و حتي تا نزديک کرمانشاه جلو آمدند که در آن جا مردم و نيروهاي مسلح جلوي آن ها را گرفتند و آن ها منهدم شدند. به گفته علايي: بنابرابن در آن زمان به دليل جنگ جديدي که صدام حسين عليه ايران آغاز کرد تمام رزمندگان اسلام در گير جنگ جديدي بودند و فکر مي کردند که صدام حسين قطعنامه را نپذيرفته است و جنگ جديد و طولاني در پيش رو قراردارد.پس از اين که مردم وارد صحنه شدند دوباره شرايط جبهه ها عوض شد. هم منافين منهدم شدند و هم ارتش عراق دوباره از خاک ايران بيرون رانده شد و شرايط به گونه اي پيش آمد که حتي رييس جمهور وقت از امام تقاضا کردند تا اگر امام اجازه دهند نيروهاي رزمنده ايراني دوباره به سرزمين هاي دشمن حمله کنند و به داخل خاک دشمن بروند. که امام در آن جا فرمودند، نه ما در پذيرش قطعنامه جدي هستيم و در چارچوب قطعنامه به يک صلح پايدار فکر مي کنيم و هرگز پذيرش قطعنامه براي ما يک امر تاکتيکي نبوده بلکه يک تصميم اساسي و اصولي است. وي در پايان مي گويد: به همين خاطر در آن زمان تمام رزمندگان اين احساس را داشتند که چرا جمهوري اسلامي ايران در هر شرايطي واقعا مظلوم واقع مي شود. سال ها بود که همه مي گفتند شما آتش بس را بپذيريد حالا که ايران اين را پذيرفته دوباره جنگ جديدي را آغاز کردند. يک شرايط حماسي و روحي اين چنيني در رزمندگان ايران حاکم بود و همه در چنين حال و هوايي به سر مي بردند. علايي به روزي که قطعنامه پذيرفته شد اشاره مي کند و مي گويد: روز اولي که اعلام شد قطعنامه از سوي حضرت امام پذيرفته شد من اکثر فرماندهان و رزمندگان را مي ديدم که گريه مي کردند و اين گريه شان به اين دليل بود که آن ها تصور مي کردند که ممکن است حضرت امام(ره) در شرايطي قرار گرفتند که مجبور شدند اين قطعنامه را بپذيرند و رزمندگان اسلام نتوانستند به خواسته هاي ايشان آن چنان که بايد عمل کنند. "سيامک باقري" از اعضا سپاه پاسداران و دانشجوي دکتري در رشته امنيت ملي از دانشگاه عالي دفاع ملي در باره ضرورت پذيرش قطعنامه 598 از سوي جمهوري اسلامي ايران مي گويد : تقريبا از سال 65 و به ويژه از سال هاي 66 و 67 به بعد جنگ بين ايران و عراق از حالت دو جانبه به يک حالت چند جانبه تبديل شده بود. در واقع در اين سال ها بازيگران و قدرت هاي بزرگ دنيا علنا در حمايت از صدام و رژيم بعثي عراق وارد اين جنگ شدند. همان طور که اسناد موجود نشان مي دهد آمريکايي ها خليج فارس را به نوعي تحت پوشش ناوگان هاي خودشان قرار داده بودند و حتي زماني که جمهور ي اسلامي ايران فاو را فتح کرد آن ها احساس خطر بيشتري کرده و براي مقابله با جمهوري اسلامي تعدادي از سکوهاي نفتي ايران را منفجر کردند. بدين ترتيب جنگ ايران و عراق به يک جنگ بين المللي تبديل شده بود. به همين دليل جمهوري اسلامي ايران لازم ديد که با توجه به دگرگوني هايي که فضا و شرايط جنگ ايجاد شده بود، نسبت به هدفي که داشت يعني "جنگ تا رفع فتنه رژيم بعثي عراق"‌ راهبردهايش را تغيير دهد. وي در مورد علت ديگر ي که براي پذيرش قطعنامه 598 از سوي ايران وجود داشت مي گويد: اين قطعنامه تا حدود زيادي متفاوت از قطعنامه هاي ديگر بود. اين قطعنامه با تلاش ها و پيگيري هاي وزرات خارجه جمهوري اسلامي و با چانه زني هايي که در مجامع مختلف و در شوراي امنيت صورت گرفته بود به گونه اي تنظيم و ارائه شد که تا حدود زيادي خواسته هاي ايران را در بر مي گرفت. از اين رو باعث شد که با توجه به شرايط منطقه اي و بين المللي و ابعادي که اين جنگ پيدا کرده بود جمهوري اسلامي ايران قطعنامه 598 را بپذيرد. وي مي گويد: يک دليل ديگري که پذيرش قطعنامه را ضروري کرده بود تعداد و نوع تلفات جنگ بود. ما شاهد آن بوديم که رژيم بعثي عراق در انتهاي جنگ متوسل به سلاح هاي غيرمتعارف شد و مجامع و کشورهاي به اصطلاح مدافع حقوق بشر مانند آمريکا و کشورهاي اروپايي نيز هيچ واکنشي را ليه آن از خود نشان ندادند.صدام سلاح هاي شيميايي را نه تنها عليه ايران بلکه عليه مردم کشور خود نيز به کار برد و جنگ را به گونه اي گسترش داد که تلفات انساني بسيار بالا رفت [/quote] [quote] [center] [b] [url="http://www.parsine.com/fa/news/63949/%D8%B1%D8%AC%D8%A7%D9%86%DB%8C%D9%88%D8%B2-%D9%85%D8%AF%D8%B9%DB%8C-%D8%B4%D8%AF%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D9%85%D8%AD%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86%D9%87-%D9%88%D8%B2%D9%8A%D8%B1-%D8%A7%D8%B7%D9%84%D8%A7%D8%B9%D8%A7%D8%AA-%D8%A8%D9%87-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%AE%D9%85%DB%8C%D9%86%DB%8C-%D9%8A%D9%83-%D9%85%D8%A7%D9%87-%D9%BE%D8%B3-%D8%A7%D8%B2-%D9%BE%D8%B0%D9%8A%D8%B1%D8%B4-%D9%82%D8%B7%D8%B9%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-598"]رجانیوز مدعی شد:نامه محرمانه وزير اطلاعات به امام خمینی يك ماه پس از پذيرش قطعنامه 598[/url][/b][/center] رجانیوز نوشت: پس از گذشت بیست و چهار سال از پذیرش قطع نامه ۵۹۸ و پایان جنگ هنوز گفتگو‌ها درباره نحوه تصمیم گیری درباره این مسئله از رازهای تاریخ انقلاب به حساب می‌‌آید. در سال‌های اخیر اکبر هاشمی رفسنجانی و محسن رضایی با انتشار برخی اسناد و گفتگوهای متعدد به تبیین این مسئله پرداخته‌اند اما هنوز نقطه اصلی این ماجرا که شبهه تحمیل پذیرش قطع نامه ۵۹۸ به امام خمینی(ره) است، در هاله‌ای از ابهام قرار دارد. به گزارش رجانیوز، آنچه مسلم است اینکه اين باور که عده‌ای جام زهر پذیرش قطع‌نامه را به حضرت امام (ره) نوشاندند، مسئله‌ای بود که از همان دقايق ابتدايي پذيرش قطعنامه به صورت يك باور عمومي درآمد. و این در حالی است که هنوز دست اندركاران وقت نتوانسته‌اند، پاسخ دقيقي به آن دهند. اخيرا گروه تاريخ رجانيوز به سندي محرمانه دست پيدا كرد كه در آن حجت الاسلام و المسلمين محمدي ري شهري، ‌وزير وقت اطلاعات يك ماه پس از پذيرش قطع نامه در نامه‌اي به حضرت امام خمینی(ره) شيوع شايعاتي درباره نوشاندن جام زهر به حضرت امام (ره) در ماجرای پذیرش قطعنامه، به ایشان گزارش كرده است كه اين نامه علي رغم اهميت فوق العاده آن هیچگونه پاسخی را از جانب امام (ره) دریافت نمی‌کند. در بخشي از اين نامه آمده است:در تحليل حوادث اخير و مشخصا موضوع آتش بس، اين شايعه در سطح وسيع مطرح است كه ديدگاه حضرت امام در مسائل اصولي نظام و از جمله جنگ با ديدگاه مسئولين كشور متفاوت است. اختلاف اين دو ديدگاه موجب اصلي تحميل صلح است و در حقيقت مسئولين كشور اين زهر را به كام امام ريختند.اين را بعضي آقايان حتي در بعضي از جلسات مطرح مي‌كردند، حتي در آن جلسه‌اي كه براي خواندن اين مساله صلح در آن جلسه هم اين مساله به نحوي مطرح شد. در ادامه اين نامه مهم وزير اطلاعات آمده است:متاسفانه اين شايعه خطرناك كه ابتدا توسط تعدادي از افراد تندرو مطرح گرديد،طبق گزارشات اكنون به صورت يك اعتقاد در قشر وسيعي از سپاه، بسيج و وزارت اطلاعات و عموما ارگان‌ها و افراد انقلابي در حال گسترش است. محمدي ري شهري در این نامه هدف اصلي رواج اين شايعات را حذف هاشمي رفسنجاني عنوان می‌کند. اما شاید مهمتر از متن و محتوای این نامه تاریخی، سکوت حضرت امام (ره) در پاسخ به این نامه باشد. پاسخی که شاید نقض کننده بسیاری از مدعیاتی باشد که در سال‌های اخیر در قبال موضوع پذیرش قطعنامه مطرح شده است. [/quote] [quote] [url="http://siasi.porsemani.ir/node/841"]دلايل عدم پذيرش آتش بس از سوي حضرت امام(ره) در سال دوم جنگ چه بود؟[/url] قبل از پاسخگويي به اين پرسش لازم است مقدمه اي بيان گردد: جمهوري اسلامي ايران از آغاز تجاوز رژيم عراق، خواهان صلح بوده است اما صلحي حقيقي و شرافتمندانه. بديهي است صلح از نظر حقوق بين الملل بايد حاوي مقدمات زير باشد: 1. دفع آتش تجاوز 2. شناسايي متجاوز 3. تعيين خسارات و تنبيه متجاوز 4. تضمين صلح و بقاي آن به کشور مورد تجاوز با توجه به اين مقدمات در کليه نظرها و بيانيه هاي شخصيت ها و رؤساي دولت ها و مجامع بين المللي که هياهوي صلح و آتش بس بعد از فتح خرمشهر به راه انداختند تماما فاقد موارد فوق بودند. شوراي امنيت سازمان ملل که بر اساس منشور سازمان در اين رابطه مسئول بوده است در قطعنامه 514 و قطعنامه هاي بعدي به جاي فلظ «منازعه» بين ايران و عراق از کلمه «وضعيت» استفاده مي کرد، اين دو واژه از نظر حقوق بين الملل تعريف خاص خود را دارند. در اعلان «وضعيت» هيچ مسئوليتي متوجه شوراي امنيت سازمان نمي شود ولي اعلان «منازعه» براي شوراي امنيت مسئوليت مي شد، به همين دليل از کاربرد واژه «منازعه» در صدور قطعنامه ها خودداري مي کرد. بنابراين شورايي که دفع مخاصمه بين کشورها را به عهده دارد تا اين اندازه از مسئوليتش طفره مي رود. ايران به اميد کدام مرجع ديگري دست از دفاع مقدس خود مي کشيد؟ آيا شعار صلح را بدون توجه به مقدمات و راهکاري عملي آن با آب و تاب مطرح نمودن، خيانت به واژه مقدس «صلح» نيست؟ آيا با اين وجود، عدم پذيرش صلح فريبان مدعي از سوي ايران کار خردمندانه اي نبوده است؟ با ذکر اين مقدمه؛ اکنون به اين موضوع مي پردازيم که ايا اصلا حضرت امام خميني(ره) پس از فتح خرمشهر خواهان خاتمه دادن به جنگ بود يا خير؟ در کل بايد گفت که امام(ره) همواره خواهان پايان دادن به جنگ بود اما پاياني که متضمن حقوق ملت مظلوم ايران باشد، اما از اين که پس از فتح خرمشهر مصرا خواهان پايان بخشيدن به جنگ بود يا خير، هيچ مدرک و سندي در دست نيست. وانگهي امام راحل(ره) در هر کاري به نظر کارشناسان و متخصصان بسيار اهميت مي داد، تحقيقا اگر نظر فرماندهان و کارشناسان جنگ مبتني بر ادامه دفاع مقدس بود، امام هان نظر را مي پذيرفتند، و از همه مهم تر لحن سخنان و محتواي رهنمودهاي امام خميني(ره) به ويژه پس از فتح خرمشهر، گوياي صلحي عادلانه بود ه از ارکان حقوقي صلح حکايت مي کرد. براي مثال معظم له طي سخناني در جمع گروهي از دانشجويان دانشکده افسري ارتش و مسئولين اين دانشکده فرمودند: «از اول هم صلح طلب بوديم و صلح يکي از اموري است که ما به تبع از اسلام قبول کرديم. صلح اسلامي، صلحي که برادر مي شوند بعد از صلح و ما طالب اين هستيم. اما صلحي که اصلا اعتنا نکنند به اين که جنايت کردند در اين جا و اعتنا نکنند به اين که غراماتي وارد شده است و بايد جبران بکنند، خساراتي وارد شده است و بايد جبران بکنند اين اسمش صلح نيست، اين اسمش را مي تواني بگذاريم صلح صدامي.»[color=gray][size=2]روزنامه جمهوري اسلامي، 61/7/12[/size][/color] امام راحل؛ همين منطق را تا پايان جنگ دنبال نمودند و حي مفاد قطعنامه 598 را که پذيرفتند متضمن صلح واقعي و عادلانه ندانستند، از اين جهت پذيرش آن را چون نوشيدن جام زهر دانستند، بنابراين مي توان در يک کلام گفت که امام امت، بر اساس حفظ مصلحت اسلام و مسلمين تصميم گيري مي کرد. کما اين که پذيرش قطعنامه 598 نيز بر اساس همين مسئله صورت پذيرفت. اين مسئله در پيام تاريخي ايشان پس از قبول قطعنامه، به چشم مي خورد: «و اما در مورد قبول قطعنامه که حقيقتا مسئله بسيار تلخ و ناگواري براي همه و خصوصا براي من بود، اين است که من تا چند روز قبل به همان شيوه دفاع و مواضع اعلام شده در جنگ معتقد بودم و مصلح نظام و کشور و انقلاب را در اجراي آن مي ديدم، ولي ... با توجه به نظر تمامي کارشناسان سياسي و نظامي سطح بالاي کشور که من به تعهد و دلسوزي و صداقت آنان اعتماد دارم، با قبول قطعنامه و آتش بس موافقت کردم و در مقطع کنوني آن را به مصلحت انقلاب و نظام مي دانم.» [/quote] البته شايد بيشتر سوالات بنده به دليل كج فهمي حقير يا تناقضات ديده شده در اظهارات مسئولين باشد ، بنابراين از دوستان عزيز و بزرگواران تقاضا دارم كه با سعه صدر و رعايت اخلاقيات اسلامي بنده رو در فهم اين موضوع ياري بنمايند . اگر هم مديران اين موضوع را در قالب سايت نميبينند ، لطفا حذف بكنند .در اينصورت ، پيشاپش عذر خواهي ميكنم ! باتشكر محمد
  2. فرمایشات شما کاملا متین و صحیحه، سرگذشت اسراییل، مجموعه ای از تهدیدات، تعقل و جاه طلبی و تبدیل تهدید به فرصت و کوشش جهت استفاده از آن هستش. (سازمان اقتصادی و قدرت مالی==>سازمان امنیتی و هاشومیر و هگانا ==>سازمان سیاسی و تشکیل دولت اسراییل ==>سازمان نظامی قدرتمند==> نیروی زمینی قدرتمند ==> نیروی هوایی قدرتمند ==>نیروی دریایی قدرتمند و ... ). پر واضح هستش که دریچه جدیدی از تهدیدات به روی ما باز شده :winking: در چالش ها، بهتر از ما عمل کرده اند، یک سازمان یادگیرنده هستند. اصلا حتی اگر یک سازمان یادگیرنده هم نباشند، حداقل یک سازمان هستند. برنامه و مسیر مشخصی دارند. اگر بنا هست این کار را بکنند حتما آن را انجام می دهند. شاید برخی بگن اینها پراگماتیست هستند و عملگرایی در هر شرایطی حتی به شرط زیر پا گذاشتن اصول و اخلاق صحیح نیست. نظر بنده اینه که اصولی که ضامن بقای خودش نباشه رو باید شست و انداخت دور. بنده انتظارم از مجموعه های داخلی اصلا تبدیل شدن به یک سازمان یادگیرنده نیست، انتظارم اینه که به مانند یک سازمان، سطوح و مراحل تصمیم گیری و تصمیم سازی و رسالت و هدف و راهبرد و تاکتیک و ... مشخص بوده و سازمان به آن پایبند باشد. اگر در ۱۰ سال قبل برنامه ریزی شده است کار انجام بشود، حداقل همان را انجام بدهند. اگر دقت بکنید مجموعه های داخلی مسیر پیشرفت متوازنی ندارند، البته به عامل خارجی هم بستگی دارد. وقتی تهدید مشخص باشد می توان برنامه ریزی کرد ولی وقتی تهدید در حال تغییر است برنامه ریزی بلند مدت ممکن نبوده و سیستم دچار سردرگمی می شود. بازه تهدیدات مقابل ج.ا.ا. آنقدر زیاد است که نمیتوان برنامه جامعی طرح ریزی کرد که در خور منابع و زمان ما باشد تنها کاری که میتوان کرد اصلاح عملکرد سیستم و امید به اثربخشی اون است. البته باز هم اینها توجیه عملکرد نامطلوب مقامات مسول نیست.
  3. تشکر و سپاس من باب اطلاعات مفیدتون بن بست نظامی آی دی اف در مقابله با محور مقاومت، چگونگی مواجهه با زرادخانه بالستیک هستش نه برعکس. این اقدام بیشتر راه گریزی از بن بست نظامی آی دی اف در مقابله با حضور روسیه در سوریه است. پر واضح است که یکی از اهداف روسیه از استقرار سامانه های ضدهوایی در سوریه، حمایت از همپیمانان منطقه ای هستش. حالا اسراپیل بدون درگیری با این واحد ها، در حالی که می تونستند با جنگ الکترونیک و.. از اونها رد بشن، اهداف خودش رو نابود کرده. برای سوریه هم واقعا جای تاسف داره برای ایران هم همینطور. البته ایران دست پیش رو داره ولی برای بنده این چنگولک انداختن های اسراپیل هم قابل تحمل نیست. یک اصطلاحی هست بدور از شان انجمنه ولی کاملا معرف وضعیت حاضر در سوریه هستش که بماند.
  4. صحبح، اما پنج سال گذشت و نشانه ای از پایان جنگ دیده نمیشه.
  5. اگر قرار باشه این شناور تک وظیفه ای باشه، یعنی فقط موشک انداز بشه و توپ و پدافند و ... نباشن، شناور رو چطوری طراحی می کنید که بهترین کارایی رو داشته باشه؟ از لحاظ توانایی های عملیاتی و ... .
  6. دوستان، بنده متوجه سیاست محور مقاومت نیستم، میشه کمی روشنگری در این زمینه انجام بشه؟ الان سیاست ایران نسبت به سوریه چیه؟ میخواد سریع این درگیری رو تموم بکنه و پیروز میدان بشه ولی نمیتونه یا نه، میتونه سریع کار رو تموم بکنه ولی فعلا میخواد این درگیری ادامه داشته باشه؟
  7. لطفا در یکی دو خط کلیت، هدف و عملکرد طراحی خودتون رو توضیح بدین. --------------------------------------------------------------------- چیزی که به نظر بنده رسید، اولا علاقه و شوق شما نسبت به سربلندی کشور و دیگری تلاش و پشتکار قابل تحسین جنابعالی هستش. ثانیا در مورد طرح، طرح مطمئنا بهینه نیست اما قابل توسعه است.
  8.  از دارک استار به بعد تا الان (راسو و سنتینل)، استفاده از کامپوزیت ها در اولویت بوده بخصوص اینکه قابلیت جاسازی سنسورها در استراکچر اصلی پرنده رو فراهم می کرد. بگذریم که دقت در تصاویر منتشر شده ایرانی از فرود سخت سنتینل کاملا نشون میده بدنه از کامپوزیت هستش. این واکنش که خوبه اگر با من بود دسترسی شما رو قطع میکردم با این افاضات بدون منبع.
  9. ارتش یمن سی 801( روی تایپ  21 های چینی) داشت و احتمالا همون باشه، انتقال سلاح به یمن کار سختی است. اون بوستر هستش که میره بالا، نه موشک. تراست بالای بوستر، کاهش وزن بعد از جدایش و داشتن بالک های دم به همراه تفاوت شعله های موتور بوستر و موتور دلایل بنده هستند. موشک از سمت راست برخورد کرده و زیر پل فرماندهی منفجر شده. برای توجیه شیب تند برخورد با بدنه، دو حالت وجود داره، یا در حال فاصله گرفتن از ساحل زدنش که شیب برخورد ناشی از شیب کشتی با ساحل بوده. یا در حال عبور زدنش، در این صورت یک نقطه از ساحل رو انتخاب بکنید و یک نیم دایره فرضی به عنوان برد موشک رسم بکنید. کشتی از سمت چپ نیم دایره وارد شده و در میانه این نیم دایره مورد حمله قرار گرفته و پس از تغییر جهت برای فرار از مرکز دایره مورد اصابت قرار گرفته.
  10. چنان میگه الیاف کربن، انگار آمریکایی ها از ورق فولادی دو اینچی استفاده کردن. ول کن عزیز جان.
  11. از سری های کارخانه ای چنین موردی ندیده بودم. ممکنه تولید کارگاهی باشه، 416 ماشین کاری راحت تر و تمیز تری داره و بعضی از کارگاه های کوچیک برای تولید لوله با کیفیت از این استیل استفاده می کنند. موضوع علمی نیست اما وقتی کروم اندود میکنید دقت لوله میاد پایین، چون درآوردن یک لایه یکسان و همتراز در درون لوله کار سختیه و به همین دلیل بعیده کسی بیاد 416 رو که یک مزیت اصلیش بالا بردن دقت هستش کروم اندود بکنه. در مورد ضد زنگ بودن این آلیاژ اطلاع دقیقی ندارم اما غالبا وقتی بحث ضد زنگ به میان میاد منظور 416 است و بس.   همینه دیگه، دوست عزیز نمیگیرید من چی میگم. شما دارید در مورد ایران صحبت می کنید من دارم در مورد این سلاحی که رونمایی شده صحبت می کنم که مشخص نیست چطوری و کجا ساخته شده. شما میگید این چینیه، این ایرانیه، این اله این بله . یکم دقت نمی کنید که برای ساختن یک چیز هزار جور راه است. هر گردی گردو نیست. همین لوله ای که شما می فرمایید رو میشه به صورت یک کار تجاری از بهترین کارخانه های دنیا سفارش داد. از کجا معلوم این لوله تولید بوش مستر نیست؟ اصلا راین متال خودش برامون لوله زده. یکم با دید وسیع تر نگاه بکنید، از ابتدای تاپیک و مطالبتون، با این دیدگاه که جنس ایرانی بد هستش رفتید به بررسی سلاحی که دو سه تا تصویر بیشتر ازش نیست، این کار اشتباهه. ممکنه سلاح از چیزی که شما میگین بدتر هم باشه اما مطمئنا نگاه یک «میلیتاریست» به دهن ها و گفته ها و دیده ها نیست. ما الزاما هر چیزی همونطوری که هست نمی بینیم . این که کلاشهای ایرانی بد هستند، اینکه متالوژی چین ضعیفه، این که فلان چیز اونطوره رو وقتی خودشون اعلام میکنند ما با شک و تردید قبول میکنیم چه برسه به اینکه بیایم حدس بزنیم و از روی حدس تعمیم بدیم و تحلیل بکنیم. این که من در پست اول سعی کردم سوال بپرسم برای این بود که خود شما تحلیلتون رو اصلاح بکنید، وگرنه نیازی به سوال پرسیدن نبود. چون تحلیل شما بی اساس هست با هر ادعایی اعتبارش زیر سوال میره. من میگم لوله سلاح رو در اصفهان با آلیاژ 416 ساختن. شما بیا از روی توصیف، همون اساس تحلیلتون، رد بکن این موضوع رو. بگو اینجا فلانی گفته تولید کرمان. اینجای لوله زده 4140. نوچ نمیشه. این تحلیل یک میلیتاریست نیست. به هر حال موفق و موید باشید.
  12. من میگم نر و ماده گوسفند رو نمیشه از شاخش تشخیص داد شما از وضعیت دمش صحبت می کنید. اخوی، به جز برخی موارد باقی حدس هستند، از روی حدس نمیشه تحلیل کرد. آلیاژ رو از عکس نمیشه تشخیص داد، لوله ممکنه مثل جنسای الان اصلا فلزی نباشه و طرح فلز باشه :mrgreen: حالا ما بیایم در مورد خان کاری، جنس و ... صحبت بکنیم چه فایده وقتی حرف ما روی هوا هستش.   خوبه اما گرون نیست؟ دلیل اینکه لوله استیل 416 رو کروم اندود نمی کنند چیه؟ مشخصا دقت بالاتری به سلاح میده.   ---- با اینکه دست عزیزانی رو که در این عرصه تلاش می کنند رو می بوسم و از زحماتشون تقدیم و تشکر میکنم اما از نظر من این طرح ها چرت هستند کلا. هنوز در این رده ما طرح پدر و مادر دار ندیدم.
  13. اینکه هر چیزی رو بخواهیم بال پرنده بسازیم خوبه یا بد؟ این موضوع رو هم تحلیل بکنند دوستان.
  14. تشکر، میتونه موضوع خوبی باشه اما درست تحلیل نکردید، پایه و اساس هر تحلیلی، یک توصیف هستش. توصیف شما صحیح نیست برای همین تحلیل شما هم دقیق نیست. از کجا این موضوع رو تشخیص دادید؟   انتقاد صحیحی نیست، یک لوله سلاح معمولی هم در شرایط جنگی مشکلی ایجاد نمی کنه. جدا از اینکه چین در زمینه متالوژی کم نداره که در تولید لوله سلاح به چالش کشیده بشه، بخصوص در صنایع نظامی. اگر لوله سلاح با استیل 4140 ساخته بشه بد نیست که یک دانش عمومی هستش. چین استیل 4150 هم داره که دیگه واقعا عالیه برای لوله سلاح. + +   با این حرارت ها لوله هیچ چیزیش نمیشه. مسائل مهمتری وجود داره، مثل تاب بر نداشتن لوله در شرایط رزمی ... .   شما بلد باشید یمین یسار نمی زنید، با همین کلاش یان شو های ایرانی گنجیشک رو هوا میزنند، مشکل اصلی سلاح های ایرانی شیوه انبارداری و عدم تنظیم سایت نشانه روی هستش نه کیفیت لوله.   عملکرد شعله پوش باید برحسب نوع مهمات و طول لوله سنجیده بشه و بدون تست نمیشه نظری داد.    
  15. ایده و تاپیک خوبیه، کاش ادامه بدین. مشکل اصلی تاپیک عدم مدل سازی در ابتدا و ساده سازی مسئله در ادامه هستش که کار رو سخت می کنه. در مرحله اول باید فاکتور های موثر مورد آزمایش (یک گلوله توپ) مشخص بشود؛ سرعت، شکل، وزن، جنس و ... ؛ در مرحله دوم باید سایر عوامل موثر بر پدیده (مستقل از مورد آزمایش) مشخص بشوند مثل زاویه برخورد، جنس زره و ...؛ در مرحله سوم باید شیوه (فرمول و مدل ریاضی) سنجش پدیده تعیین بشود، مانند فرمول حرکت بالستیک پرتابه و انرژی جنبشی و ... . جناب آر پی جی 7 ظاهرا فرمول ها در قالب اکسل در آوردند و اگر ممکنه منتشر بکنند تا کار رو ادامه بدیم.
  16. علیرغم ضعف در شناسایی رزمی، مشکل اصلی نبود پشتیبانی توپخانه و استفاده از زرهی بدون حمایت ثانویه بوده است، پیاده با پشتیبانی زرهی حرکت می کنه، زرهی چی؟ یارو فرمانده لشکر باید اعدام می شد با این عملیاتش. حرکت ستون زرهی در شب قابل استتار و اختفا نیست مگر در پس زمینه درگیری، صدای حرکت ستون از چند کیلومتری قابل تشخیص هستش. باید تقدم با عملیات پیاده مکانیزه و تک نهایی با زرهی در صورت نیاز می بود.
  17. یکی به اینها آدرس میلیتاری رو بده؛     :)     عکس ها را در سایز کوچک قرار دهید
  18. انشاءالله مایه مباهات ما و اخلال در برنامه های دشمنانمان باشد. این امر الزاما وابسته به رونمایی و نشان دادن تسلیحات نوین نیست، انسجام، کاردانی و اهتمام نیروی های مسلح در انجام وظایف اصلی خود، مبنی بر پاسداری از مام میهن و کیان کشور و آرمان های انقلاب اسلامی، خود نشان دهنده هزینه بر بودن دشمنی با ایران است. با این حال، تجهیز نیروهای مسلح به تسلیحات کارامد و مورد نیاز جهت انجام وظایف فوق، خود می تواند نشان از انسجام، کاردانی و اهتمام نیروهای مسلح باشد.
  19. بزارید با مثال توضیح بدم، وقتی با قلاب ماهیگیری می کنید، طعمه رو بگونه ای طراحی می کنید که ماهی در اندازه مورد نظر شما، مثلا سوف دو کیلو به بالا، بتونه اون رو ببلعه، نحوه بلعیدن هم به این گونه هستش که اول طعمه رو مزه مزه میکنه، بعد نوک میزنه، بعد می بلعه، وقتی که بلعید، اگر در دریاچه باشید و از شناور استفاده بکنید، شناور میره پایین و شما نخ رو می کشید، با کشیده شدن نخ، طعمه مسیر رفته رو بر میگرده و قلاب به لب و لوچه حضرت ماهی گیر میکنه و بقیه داستان. الان، ما کارایی که می کنیم، مثل نوک زدن به این طعمه های اطراف هستش، باید مواظب باشیم هول نکنیم و یکی از طعمه ها رو نبعلیم وگرنه حساب ما با کرام الکاتبینه. این هزینه هایی که داریم میدیم، همون جریان امکاناتی هستش که باید در مسیر صحیح استفاده می شد و نشد، به قول معروف، خون های ریخته شده در جنگ ها، همون عرقهایی که باید در زمان صلح ریخته میشد و نشد. اقدامات احساسی فقط بدترش می کنه. در واقع تفاوت ما با ماهی قصه ما، هوشمند بودن ما هستش، ما میتونیم در وقت وفور نعمت، غذا ذخیره کنیم تا در موقع نیاز مجبور به تغذیه از طعمه های ماهیگران نباشیم.
  20. کسی دنبال درگیری نیست، یک تهاجم محدود و عمل جراحی دقیق بود که توسط ارتش آمریکا اجرا شد، پاسخ این اقدام آنقدر هزینه بر است که بعید است کسی پاسخی بدهد. بعید میدونم روسیه در جریان نباشه، به هر حال اگر تبانی وجود نداشته باشه، حداقل واکنش روسیه برای حفظ وجهه سیاسی خودش، خروج یک طرفه از آتش بس خواهد بود.
  21. خبر رسمی منتشر شده حاوی مطالب جعلی هستش، اگر امروز صدا و سیما اعلام بکنه که ایران یک هواپیمای جنگنده اف 15 عربستانی رو در خلیج فارس سرنگون کرده، تنها دلیلی که میتوان برای باور نکردن این خبر داشت، بی اعتمادی به صدا و سیما یا غیر منطقی دونستن آن است. اما اگر صدا و سیما همراه با خبر، تصاویری از درگیری هوایی میگ 21 سوری و میراژ 3 اسرائیلی در زمان جنگ اعراب رو با عنوان جعلی درگیری نیروهای هوایی ایران و اف 15 عربستانی منتشر بکنه، دروغ بودن خبر نیاز به اثبات دلایل خفیه نداره و عینیت پیدا می کنه. بحث فنی موضوع هم که دوستمون عرض کردند.
  22. پد هلیکوپتر چرا چوبیه؟ یا الله الله ... حالا چرا صبا؟ گمان کنم بی ارتباط به جریان «صبای بابای» یکی از کاربران سایت نباشه.... .
  23. علی الظاهر، این شناور با اندکی تغییرات، قابلیت سرویس دهی به زیردریایی های کلاس غدیر رو خواهد داشت. حداقل تأمین سوخت و مایحتاج و تعویض خدمه.
  24. این طراحی، شناور دو بدنه، قدمتی بیش از سه هزار سال داره و فوق پیشرفته نیست، حتی نامعمول و نامرسوم هم نیست و در پهنه جغرافیایی وسیعی توسط سازندگان و کاربران متعددی داره استفاده میشه. من حیث الجموع و به نظر بنده، نسبت به سایر طراحی های کاتاماران های نظامی، سازه بهینه نیست، با همین طول و ابعاد میشه کاتامارانی با تناژ و سرعت بالاتر تولید کرد. قابلیت های اقیانوس پیمایی یک شناور هم صرفا به مخازن سوختش نیست، چون در این مورد، برد بلند بودن این شناور، اطلاعاتی منتشر نشده، امیدوارم تمهیدات صحیح اندیشیده شده باشه. بنده کارکرد این شناور رو متوجه نشدم، یک پایه نصب دوشکا هم روش نزاشتن چه برسه به تسلیحات نوین.