elo

Members
  • تعداد محتوا

    774
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    25

تمامی ارسال های elo

  1.   با سلام خبر ناگوار و شوکه کننده ای بود (دسته کم برای من!) بعد از چند روز که به نزدیکی سواحل ایران رسیدیم و تونستم به شبکه وصل شم با کلی خبر ناگوار شوکه شدم! یکی بعد دیگری! انسان وراسته و بزرگواری بودن، خدارحمتشون کنه، امیدوارم خداوند رحمان روح اون بزرگوار رو قرین رحمت و مغفرت خودش بکنه چنین بادا   پیشترها در خاطرات مواجهه با دزدان دریایی، ماجرای دیدار یکباره یک تیم ورزیده و مجهز سپاه رو آورده بودم، اون روزها حدس میزدم از بچه های "سپاه قدس" باشن! البته خوب بنا به اطلاعات کمم بود و نا آشنایی با سپاه قدس(الان هم مدعی داشتن اطلاع از این عزیزان نبوده و نیستم فقط کمی بیشتر درباره اشون خوندم و شنیدم! همین!) عملکرد اون تیم، پوشش، تجهیزات، آموزش، تبحر و حتی منش و رفتارشون بگونه ای بود که درهیچ کجای بدنه عمومی سپاه مشاهده نکرده بودم، از خیلی ها سوال کردم و خیلی پیگیراین قضیه شدم، هرکی چیزی گفت و پاسخی داد منتها جواب نهایی رو از یه تکاور دلاور نداجا گرفتم: "اونها نیروهای تحت فرماندهی سردار نظری بزرگ بودن!"  تعاریف اون دلاور بیشتر کنجکاوم کرد تا سعی کنم بهتر بشناسمشون و با چند نفر نزدیکتر به ایشون آشنا شدم و کم کم ..اونجا بود که با ایشون و منش و خصلتهاشون آشنا شدم، منشهایی که در99 درصد فرماندهان سپاه و 90 درصد فرماندهان ارتش متاسفانه کمتر دیده میشه چند تا از خصیصه های ایشون که  به نظر من واقعا چشمگیر بودن:   1- ایشون درعین دیانت و انقلابی بودن بشدت بر بحث " ایرانی" بودن و ملی گرایی هم تاکید داشتن و ترکیب توامان ملیت ایرانی، مذهب شیعه اسلامی و انقلابی بودن رو باهم لازمه یک کشور توانمند میدونستن، در همین زمینه یکی از بانیان اصلی اضافه شدن پرچم ملی بر پچ ها و تگهای لباس پرسنل سپاه این بزرگوار بودن(برخی نیروهای سپاه هنوز هم فقط آرم سپاه رو لباسشون میزنن، منتها نیروهای تحت امر ایشون رو لباساشون پرچم ملی رو هم دارن) چندین وچند جا از یک عبارت خاص برای متمایز کردن ایرانی ها استفاده کردن و عبارت داشتن "ژن ایرانی" رو بکار بردن و اعتقاد داشتن در کنار دیانت و تقوا این ژن ایرانی باعث برتری اولیه ما بردشمنانمون میشه اگر این ژن درست تربیت و استفاده بشه   2- برخلاف خیلی از فرماندهان نظامی دیگرمون بشدت بر نوع و کیفیت و شکیل بودن پوشش نفراتش حساسیت داشت و معتقد بود اولین تاثیر یک نظامی بر دوست و دشمن از ظاهر اون نشات میگره و خودشون هم همیشه این مطلب رو رعایت میکردن   3- درعین حال اعتقاد به اولویت بحث  فاکتور انسانی در توان سنجی نیروهای مسلح، بشدت به تدارک و تهیه بهترین تجهیزات روز دنیا اهتمام داشتن و میشه گفت یگان تحت امرشون بروزترین تجهیزات رو به نسبت سایر نیروهای نظامیمون در اختیار داشتن(از لباس تا جنگ افزار) همیشه تلاش میکرد بهترینها رو برای نیروهاش فراهم کنه به هر وسیله ای که شده! در سازمان رزم نیروهای تحت امرش گاها تجهیزاتی پیدا میشد که سایر نیروها حتی اسمشو هم نشنیده بودن یا نهایت توی نت عکسشو دیده بودن !   4- برخلاف شمار بسیار زیادی از فرماندهان سپاه ایشون بشدت منظم، سختگیر و تابع نظم و مقررات بودن تا حدی که برخی زیردستاهشون ایشون رو از ارتشی ها هم منظم تر و سختگیر تر میدونستن!   5- اصلا و ابدا دلبسته میز و مقام ومنصب نبود، درحالی که استاد خیلی از فرماندهان رده بالای سپاه بود اما چون بیش از اونکه ستادی باشه عملیاتی بود! درجه ای کمتر از خیلی از شاگردهاش داشت (متاسفانه!) شاید همین "میزگریزی" و میل به بودن در میدان رزمشون بود که ایشون رو در همون رده های عملیاتی نیگر داشته بود   6- برخلاف خیل عظیمی از فرماندهان سپاه!(متاسفم که به این مساله اشاره میکنم اما شوربختانه حقیقت داره) به هیچ وجه با این مباحث مزخرف جداییئ تضاد ارتش و سپاه و رقابت و حتی گاها کینه پنهانی میانه ای نداشت و رابطه بسیار نزدیکی با فرماندهان یگانهای تکاور و نیرو مخصوص ارتش داشت، شالوده آموزش نیروهای تکاور سپاه رو هم از همین عزیزان گرفت و ابایی از بیانش هم نداشت   7- سن و سال و محدودیت نمیشناخت و درهمه رده ها و تخصص ها سعی میکردن خودشون اولین نفر باشن(اون دوستمون میگفتن بالاترین آمار پرش با چتر بین برادران سپاهی رو این عزیز دارن یا بهتره بگم داشتن متاسفانه)   8- برخلاف  شمارعظیم فرماندهان ارتش و سپاه که  به محض ستادی شدن کمتر درمیدان رزم حاضر میشن، پابپای نفراتش در رزم شرکت میکرد، اون مدتی که ماموریت حفاظت از ناوگان دریایی به سپاه محول شده بود از اولین روز تا آخرین روزش خودشون بشخصه در دریا و خلیج عدن حضور داشتن (همه میدونید که گرایشهای ارتشی دارم و کمی به اونور غش میکنم!! منتها نمیتونم منکر بشم که در همه این چند سال حتی یکبار درجه ای بالاتر از ناخدا سومی در نیروهای اعزامی ارتش ندیدم ولی ایشون دریادار دوم بودن و حدود 120 روز موندن توی اون منطقه و بشخصه عملیات اسکورت و پشتیبانی ناوگان تجاری رو فرماندهی کردن) البته در این موضوع وضع فرماندهان سپاهی از ارتش بهتره و در خود ارتش هم شرایط یگانهای ویژه مثه نیرو مخصوص و هوابرد و تکاور نسبت به سایر نیروها مطلوبتره (البته منکر برخی انتقادهای بجا و کارشناسانه درعدم نیاز به حضور مستقیم فرمانده در میدان رزم نبوده و نیستم و معتقدم جایی مثه سوریه نباید به این راحتی فرماندهان رده اولمونو از دست بدیم، یک فرمانده ماحصل چندین و چند سال، شاید چیزی نزدیک به 20 و خورده ای سال سرمایه و دانش و تجربه یک نیروی نظامیه و باید به همون اندازه هم بازدهی از خودش نشون بده، اینو کامل قبول دارم، منتها چون خودم چند سال بین نیروهای نظامیمون بودم و شرایط خاص ایرانی ها و فرهنگ حاکم بر نیروها رو میدونم، کاملا واقفم که توانایی رزمی یک یگان عملاتی با حضور مستقیم فرماندهان شجاع چه جهشو ارتقایی پیدا میکنه، منتها عواقب وخیمی هم داره که  باید براش چاره ای اندیشید)   9- برعکس درصد بالایی از فرماندهان سپاه که برخلاف قوانین جاریه مملکتی بیشتر از اینکه نظامی باشن سیاسی هستن متاسفانه!(عملی کاملا خلاف اصل عدم فعالیت و اظهار نظر سیاسی نیروهای نظامی مندرج در قانون اساسی و همچنین در آیین نامه نیروهای مسلح ممهور به مهر و امضاء فرمانده کل قوا مقام معظم رهبری) ایشون کمترین گرایشها و مداخله ها و اظهار نظرهای سیاسی رو داشتن و همین منش رو به زیر دستهاشون هم انتقال داده بودن. بدون شک همه ما گرایش و میل خاص سیاسی داریم منتها این عزیز به نسبت سایر فرماندهانمون بالاخص و بویژه فرماندهان سپاه، کمتر و یا بهتره بگم حداقل ابراز آشکار امیال و منش سیاسیشون رو داشتن و این اصل قانونی رو هم به زیردستانشون آموزش داده بودن   10-  بازهم برخلاف خیللللللللی از فرماندهان امروزیمون! به شدت به کسب دانش و تجربه حتی از دشمن بیگانه اعتقاد داشت و شجاعانه این مطلب رو هم بیان میکرد، چندین و چند جا عنوان کردن که خیلی از سرفصلهای آموزشی نیروهای مخصوص سپاه رو از کشورهای دیگه بویژه انگلستان برداشت کردنو دلیل اون رو هم قوی و بروز بودن دانش تخصصی انگلیسیها بعنوان یکی از دارندگان و آموزش دهندگان برتر نیروهای مخصوص عنوان میکردن! در بحث تهیه سلاح هم رودربایستی و شعار رو کنار میزدن و سعی میکردن بهترین تجیهزات رو تهیه کنن حتی اگر از دشمن اصلیمون امریکا باشه!! درکل معتقد بودن باید از ابزار خود دشمن بر ضدش بتونیم استفاده کنیم! شناخت، آشنایی و توانایی ضربه زدن به دشمن با دانش و علم و آموزش و تجهیزات خودش رو یک هنر میدونستن   11- اعتقاد عجیبی با الزام یادگیری حداقل دو زبان عربی و انگلیسی توسط همه نیروهاش داشت و معتقد بود با توجه به شرایط منطقه، یادگیری این دوزبان توسط نیروهای ویژه در زمان رزم حتی از سلاح هم میتونه موثرتر باشه    12- رابطه تنگاتنگی با اصحاب رسانه و بخش فرهنگ و هنر داشتن، هرچند سعی میکردن خودشون درکانون توجه نباشن منتها برخلاف  بدنه عمومی فرماندهان نظامیمون فن تبلیغات رو بهتر و علمی تر میشناختن. البته در این زمینه فرماندهان سپاه عملکرد مقبولتری دارن و فرماندهان ارتش منهای امیر دریادار سیاری عموما نمره قبولی نمیگرین، هرچند در کل همه بدنه نظامیمون رو که بخوایم بسنجیم، کلهم اجمعین با ارفاق شاید 5 یا 6 از 20 بشن!!! باور کنید همین 5 و 6 رو هم با ارفاق و بخاطر تعصب و عرق دادم والا  به بیشتر از صفففففففففففففففففففففففففر براشون راضیی نیستم و بعید میدونم حقشون حتی یکصدم بیشتر باشه!! اگر دقت کنید گاها عملکردشون کاملا خلاف مسیر بایسته ها هستش و برونداد مثبت که نداره هیچ! کلی هم آبرو ریزی و افتضاح بالا میاریم! از حماسه و قاهر بگیر تا کرار و اقارب و....!!!     اول که خبر سکته قلبیشونو شنیدم خیلی تعجب کردم (ایشون جانباز شیمیایی هم بودن منتها علت درگذشتشون ایست قلبی بوده) باخودم گفتم با این آمادگی بدنی و اینهمه ورزش و فعالیت چرا ایست قلبی؟ اونهم توی این سن! بعد کمی به شرایط منطقه و اوضاع شیعه از یمن و پاکستان تا عربستان، عراق، سوریه و لبنان نیگاه کردم دیدم هر غیرتمند دیگه ای هم جای ایشون بود از غصه دق میکردن اینجا بود که از خودم خجالت کشیدم! مولا امیرالمومنین حیدرکرار در بیان خلال کشیدن از پای زن یهودی در سرزمین مسلمانان میفرمایند اگر مرد مسلمان از غصه دق کنه و بمیره بر او حرجی نیست!! اونجا خلخال از پای زن یهودی کنده بودن، اینجا حرومی ها پلید، ناموس شیعه رو به یغما میبرن، گلوی طفل خردسال رو میدرن و بر پیکر پاک زن و مرد و کودک و پیر شیعه رقص شادی میکنن! من شیعه اگر دق کنم کار زیادی نکردم روحت شاد دلاور، غیرتت اجازه نداد ببینی! اما ای کاش برات میسر بود و میرفتی و میجنگیدی ! کاش اجازه داشتی تا غصه هات رو با آوای گلوله خالی میکردی! بیشک مرگ سرخ اونقدر که شایسته تو بود زینده خیلی های دیگر نیست افسوس و دریغ که شرایط و مصلحت زنجیر بر دستان و بازوان توانمندت زد تا نتونی این همه غصه را تاب بیاوری و روح بزرگت با بالهای غیرت، قفس تنگ زمین رو پاره کنه و بال در بال ملایک بسوی دوست پربکشی جانباز دلاوری که در روز جانباز جاودانه شدی، بزرگمردا که همه وجودت را فدای میهن کردی، نام و یاد نیکت همواره در تاریخ این سرزمین خواهد ماند که فرزند راستین میهن بودی روحت شاد و یادت گرامی!   سخن پایانی: تعجب میکنم که در سایت و کلا رسانه ملی و شبکه های اجتماعی فقدان همچین دلاوری اینقدر سوت و کور دنبال میشه! دسته کم جا داشت که در میلیتاری یک تاپیک خاص و ویژه برای این بزرگوار زده بشه   روحش شاد راهش پر رهرو و پرچمش در اهتزاز باد برای شادی روحش بخوانید فاتحه با صلوات
  2.   دوست عزیز سلام درباره سایر موضوعات مطرح شده  در جمله شما حرفی نمیزنم چون اطلاعی ندارم! منتها در باره حادثه انفجار خرم آباد مطمین باشین قطع به یقین و 100 درصد و بهیچ وجه هیچ عامل بیگانه و خارجی دراون نقش نداشت! نه اسراییل و نه عوامل خودفروخته وطنی! مشکل از جای دیگه بود !! چند جایی سربسته عنوان کردم ولی وقتی مقامات حادثه رو"سرایت آتش سوزی خار و خاشاک  محوطه به انبار مهمات پادگان" اعلام میکنن!! یعنی نمیخوان چیزی به بیرون درز کنه ! بالطبع ما هم باید امانت دار باشیم (بگذریم که زمین و زمان میدونن اتفاق چی بوده و فقط دلیل اصلی رخ دادنشو نمیدونن) علت یاد آوری این موضوع در اینجا هم فقط جهت نرفتن ذهن دوستان به بیراه بود و بس!
  3.   و آنانی را که در راه خدا کشته میشوند مرده مپندارید، که زنده اندو نزد پروردگارشان روزی میگیرند راست گفت خدای بلند مربته و بزرگوار دوست عزیز و گرامی شهادت برادر بزرگوارتان را خدمت شما وخانواده محترمتان تبریک و تسلیت عرض کرده و از درگاه خداوند برایتان صبری جمیل آرزومندم           اگر به احترام خون این عزیزان نبود نقد تلخ و تندی بر نحوه مدیریت میدان رزم ما، تفکرات حاکم برنیروها و نحوه چینش و استفاده از تجهیزات داشتم که به نظرم اینجا و در این زمان جاش نیست، هرچند خیلی از دوستان تلخ ومنطقی ( وبرخی هم احساسی) مطالب گاها بجا وکاملی بیان کردند اما چه کنم که دلم آروم نمیگیره و چنان برآشفته و عصبانیم که... بگذریم!! باشد که پرچم سرخ عاشورا همچنان برافراشته بماند اما با تفکرحسینی نه تنها شورحسینی که شور بی تفکر ...   افسوس
  4.  دوست عزیز سلام   سگ زرد برادر شغاله البته در مورد این  دو دسته حیف از سگ و شغال حرومزاده هایی هستن مثه همون پژاک مشتی تروریست  کثیف آشغال از یه قماش خوکهای کثیفی که فکر میکنن ایران هم عراقه
  5. elo

    اخبار ناوگروه های اعزامی نداجا

    با سلام نمیدونم امیر صالحی چرا بعضی وقتها یه حرفهایی میزنه که آدم نمیدونه از کدوم قوطی کبریتی بیرونشون میاره اون از فرمایشات مانور دریایی سال 90 درباره بازگشتن ناو هواپیمابر امریکا، اینم از دورررررررر فشانی تهدید نفتکش! اصلا و ابدا ماجرای تهدیدی در کار نبوده! یکی از ناوهای اعتلاف از نفتکش استعلام میکنه که برای عبور از HRA (های ریسک اریا یا همون محدوده با خطر بالا) نیاز به اسکورت و همراهی داره یا خیر؟ ناو نداجا هم اعلام میکنه که ما خودمون داریم اسکورتش میکنیم و نیازی به اسکورت شما نیست همین فاصله ناو نداجا با نفتکش مذبورخیلی بیشتر از فاصله ناو اعتلاف تا نفتکش بوده منتها اونو در چتر حمایتش داشته ( با کمک تکاوران دریایی)   این دروغها و حرفهای نسنجیده و تبلیغی پیش پا افتاده رو فرماندهان ما نزنن صبحشون بازهم شب میشه بخدا، نیازی نیست اظهار فضلهای اینچنینی بکنن! من قول میدم هیچکی هم نگه لالن و زبون ندارن! نمیدونم ما ایرانی ها چرا هرازگاهی باید افاضات کلامی خردمندانه بکنیم که حتی معنیشو هم نمیدونیم!! ناوهای هواپیمابر امریکا هنوز هم مثه تاکسی هی میرن بیرون و برمیگردن توی خلیج فارس و امیر هنوز تهدیدشو مثه وضوی اردوغان حفظ کرده خسته نباشی دلاور!!   دست وردارین تورو خدا
  6. سلام و درود به همه میدونم خیلی دیره و سال نو هم کهنه شده!!! اما دریانورد هر روز که برسه خشکی واسش سال نوه!! پس: نوروز باستانی و آغاز سال تازه رو به همه دوستان و همراهان سایت تبریک گفته و برای همه عزیزان روزهایی سرشار از شادی،تندرستی، موفقیت و بهروزی ارزومندم   هر روزتان نوروز و نوروزتان همایون باد
  7.   دوست عزیز سلام من هم باهاتون هم عقیده ام! فرمایشتون کاملا درست، صحیح و منطقی است منتها نه برای شرایط فعلی چرا؟ در حالت منطقی و اصولی و درستش، دقیقا باید بنا به فرمایش شما عمل بشه و نباید نزاجا و یا هر ارگان رزمی دیگه وارد این مقوله پشتیبانی فنی مستقل بشه و درعوضش به آموزش، تاکتیکها، نوآوری و خلاقیت در فرماندهی، رزمایش و.. بپردازه منتها اینجا یه چیزی میلنگه که گاها ارگانها مجبور به حرکت در این مسیر انحرافی میکنه یا بهتر بگیم اونها رو سوق میده به جداشدن و دور شدن هرچه بیشتر از وزارت دفاع و تلاش برای سرپا ایستادن و اتکا بخودشون نه به وزارت دفاع ناخرسندم که بگم: متاسفانه تفکر حاکم، خط مشی، دیدگاه، طرز تفکر و سیاستهای حاکم بروزارت دفاع به شکل وحشتناکی ایراد دارن اونها به ارتش و سپاه نه با دید نیروهای مسلحی که باید ازشون حمایت کنه (و وظیفه قانونیش هم هست) نیگاه میکنه بلکه در دید ودجا و پرسنلش، سپاه و ارتش "مشتری" هستند و باید تا جایی که میتونه ازشون بکنه(با زبون رایج و حاکم در بازار های جهان سومی و با دید و منش بازاری میشه همون: "مشتری رو باید دوشید"!!!)   متاسفانه در  این مقوله انحصار مطلق تک  ارگانی حاکم بلامنازع هستش و رقیبی هم در بازار وجودنداره! بالطبع بر مبنای جبر موجود و مجموعه قوانین و مقررات نیروهای مسلح مجبور به انتحاب اجباری ودجا برای کارهاشون بعنوان پشتیبان و تامین کننده هستن (اوضاع سپاه کمی بهتر از ارتشه البته فقط کمی!! قضیه انفجار پایگاه امام علی و..یادمون نرفته) در ارایه کارها به ودجا، جدای از سنگ اندازی ها و اذیت های اداری و بورکراسی رایج مملکت، نامناسب بودن عملکرد و خدمات ارایه شده و یا دسته کم  عدم رضایت بقول خودشون "مشتری"!!!! در خدمات دریافت شده از ودجا، گرون بودن خدمات، تاخیرهای زیاد، عدم پاسخگویی پس از خدمات و... همه و همه دست بدست هم دادن تا متاسفانه ارگانهای رزمی ما مجبور بشن برخلاف اصول منطقی رزم و حتی گاها برخلاف میل باطنیشون به سمت طراحی، ساخت، تولید و خود پشتیبانی و خود اتکایی حرکت کنن!! خوب بر طبق اصول نظامی گری حق اعتراض هم ندارن و اینه که گاها بدنبال راه فرارهایی برای دور زدن ودجا میگردن(البته چند جایی بصورت آشکار و نیمه آشکار گلایه و انتقادات و اعتراضهاشون بیان کردن وچندموردش هم رسانه ای شد که مهمترینش در حضور مقام معظم رهبری و فرماندهی کل قوا بود)   یه موضوعی رو بیان میکنم میتونین یک ادعا از طرف من تصورش کنین: یکی از اصلی ترین دلایل به نتیجه نرسیدن ذوالفقارهمین قظیه ودجا بود که نزاجا میخواست یه طورایی دورش بزنه!!! (تلاش برای حل یه ایراد با یه حرکت اشتباه دیگه!) چرا که نزاجا اومده بود ذوالفقار رو ساخته بود حالا باید اونو تحویل ودجا بده(دانش تولیدشو) بعد بره التماس کنه برایخرید( تعداد ، قیمت ، کیفیت، زمان تحویل دهی، قطعات یدکی، سرویسهای پس از فروش و ...) اینه که هی داره میپیچونه به یخال خام خودش شاید بتونه راه فراری پیدا کنه و خودش مستقلا بره توی کار(بعید میدونم حتی یک درصد هم بتونن موفق بشن، اینجا باز سپاه با داشتن  ارگانهای تحت امر جانبی مثه قرارگاه خاتم و سایر شرکتها و بخشها، دستش به مراتب بازتره اما ارتش نه) شما در بحث صاعقه ، جماران ، دماوند، میدجتها، فاتح و.. بوضوح این  بیماری مزمن ودجا روبالاخص در  زمینه ارتش میبینید (البته منکر زحمات بسیاری ازعزیزان درودجا بویژه در حوزه هوافضا نمیشم، نیروهای انسانی زحمتشونو دارن میکشن منتها متاسفانه سیساست و باور غلطی بربدنه مدیریتی ودجا حاکمه که نیروهای رزمی ما روبه خروج از مسیر منطقی حرکتیشون سوق میده)   شما همون صاعقه رو در نظر بگیرین: طراحی و ساختش در نهاجا صورت گرفت و بعد نهاجا دانش تولید اونو طبق دستور صریح قانون منتقل کرد به ودجا بعدش چی شد؟ تاخیر در ساخت! گرون شدن هزینه تولید! (و خرید برای نهاجا) کارشکنی و دست اندازهای بوروکراسی کاهش کیفیت! بوروکراسی  و سنگ اندازی و سردوونی! و.... این شد که بعد اینهمه سال همون تعداد مندرج در قرارداد اولیه هم هنوز تحویل داده نشده!   ودجا نیازمند یک بازنگری و تحول اساسی در منش و تفکر و خط مشیه تا شاید بتونیم کمی به استانداردهای سخت افزاری و نرمافزاری رایج و مورد نیاز نزدیک بشیم   در کنار بحث تحول ساختاری و تفکری و قانونی" و به همچنین نظارتی" در ودجا، نباید از ضرورت  تحول در نیروهای رزمی(بویژه در مبحث فرماندهی ، مدیریت و تفکر) و بالاتر از هردوی اینها " خصوصی سازی صنعت دفاعی کشور" غافل شد بویژه " خصوصی سازی صنعت دفاعی کشور" که هم میتونه یکی از عوامل رشد و شکوفایی اقتصاد و صنعت باشه، هم با  برچیدن انحصارمطلق و یگانه دولتی موجود در صنعت دفاعیمون راه پیشرفتمونو هموارتر کرده و نیروهای رزمیمونو هم به مسیر اصولی حرکتشون برگردونه   به نظر من برای کوتاه مدت و بصورت اضطراری با اعمال نظارت و بازرسی های سختگیرانه بر ودجاو همه جانبه میشه این معضل رو کنترل کرد، تا در دراز مدت با خصوصی سازی و تدوین مجموعه قوانین وراهکارهای منطقی، علمی و عملی کلا این معضل برطرف بشه (انشا الله)     اما در پایان حرفهام بازهم  تایید میکنم فرمایشتون رو که نیروهای رزمی نباید از وظیفه خودشون غافل شده و به  امور دیگه ای مشغول بشن که وظیفه ارگان و سازمان دیگه ای هستش
  8. دوستان سلام فکر کنم  درباره "آتش به اختیار" یه توضیح کوتاهی لازم باشه من وقتی اون مطلب رو درباره "آتش به اختیار" نوشتم فکر میکردم دوستان حداقل معنای تخصصی این ترم فنی رو میدونن، درعلوم نظامی برخی مفاهیم و و واژه ها استانداردها و تعاریف خاص و ویژه خودشونو دارن و نمیشه تعبیر به برداشت کرد، نمیتونی بنویسی یه "تیپ زرهی" بعد بگی منظور من 100 نفر هستش که لباس آهنی(زره) پوشیدن!! تیپ زرهی تعریف و استاندارد خودشو داره با سازمان رزم مشخصش! حالا ممکنه این استانداردها با هم فرق داشته باشن مثه فرق استانداردهای ارتش و سپاه (برای همین نمونه ذکر شده زرهی استاندارد هر گردان تانک ارتش 53 دستگاه تانکه در حالی که سپاه 30 دستگاه تانک رو گردان میگه منتها هردوچارت سازمانی مشخص دارن که شامل گروهان و دسته میشه)   با این مقدمه میریم سراغ بحث خودمون! ما کلا سه نوع اجازه آتش داریم و در تضادو مخالف اونها "آتش بس" یا همون " پایان آتش"   1- "آتش به اختیار" ابتدای کار باید این مساله رو روشن کنم که برخلاف ظاهر کلمه(اختیار) این یک جمله اختیاری نیست بلکه در ارتش و نیروهای مسلح "آتش به اختیار" یک جمله دستوریه! نه توصیفی، نه تشریحی، نه انتصابی، نه انتخابی، نه اختیاری و نه مشورتی کاملا امریه! اما در اصول نظامی بهش امری اختیاری میگن، یعنی امر به اختیار کردنه، امر میکنه به آتش و دستور به شلیک میده منتها زمان شروع شلیک، زمان پایان، تعداد شلیک، هدف، نحوه شلیک و.. به اختیار شماست! دستور"آتش به اختیار" برمبنای شرایط خاص رزم و عموما بشکل "شفاهی" و "کلامی" وتوسط یک فرمانده رده بالاتر با داشتن اجازه و دستور کتبی از سلسله مراتب فرماندهی با تفیض از فرماندهی کل قوا داده میشه   2- "آتش به دستور" درمقابل "آتش به اختیار" ما یه جمله امری سلبی رو داریم که اونهم "آتش به دستور"ه در آتش به دستور: هدف مشخص میشه زمان آتش تعدا شلیک نحوه گسترش و توضیع آتش نوع شلیک نوع مهمات ماموریت آتشباری زمان پایان آتش و.... همه و همه مشخص و معین هستن مثلا میگن تعداد.... تیر ... م.م....(نوع گلوله یا فیوز مثلا منور، دودزا، مجاورتی،ضد نفر، ضد زره یا...) برد ... گرای سمت... ارتفاع...ساعت شروع ... فاصله شلیکها...  پایان آتشباری... نوع عملیات...(هشدار، هدف گذار، آتش تهیه، حمایتی، فریب، انهدام و...) و این  دستور برای یک یگان مشخص و معینی و حتما بصورت کتبی فرستاده میشه (یعنی هم نیروی درگیر شونده مشخصه و هم مقام یا نیروی امر دهنده)   3-یک نوع سومی هم هست که بین ایندو قرار میگره و اونهم "آتش به دستور طرح" هستش این که یگانهای موشکی ما اجازه دارن درموج اول تهاجم دشمن پاسخ بدن به این نمیگن آتش به اختیار، این یک ماموریت از پیش تعیین شده است که دقیقا طبق دستورهای صادر شده و مکتوب و مستند، تعدا شلیک مشخصه و هدف هم مشخص به این میگن"آتش به دستور طرح" یا درعرف عامیانه ترش که برخی جاها رایجه" آتش به امر ماسبق" مثلا برای اجرای یک عملیات، تیمهای طراحی آتش میان و طرح های آتش تهیه، پشتیبانی، فریب، پوششی، حمایتی، بازدارنده، ضدآتشبار و.. رو مشخص و تهیه میکنن که در این طرح ها ماموریت هریگان و نوع شلیک، محدوده شلیک، برد و زمان و ... مشخص میشه و به اون "طرح آتش" میگن بعد این طرح آتش رو از چند وقت قبلش مکتوب و مستند میکنن و میدن به یک یگان عملیاتی مثه یه گروه رزمی توپخانه یا یه آتشبار مستقل و یا یک گردان توپخانه و یا... حالا این دستور و طرح از پیش طراحی شده در روز"ر" و ساعت "س" با پیش شرطهای مطرح شده در دستور و امریه ای که طرح آتش بهش پیوست شده اجرایی میشه این دیگه آتش به اختیار نیست آتش به دستور هم نیست بلکه" آتش به دستور طرح"ه   در"آتش به اختیار" دیگه کسی نمیتونه محدودیت برای شلیک بزاره و یا بگه به این هدف یا هر هدف دیگه ای شلیک کنید، این فرمانده اون یگان دستور گیرنده است (دستور آتش به اختیار) که تصمیم می گیره کی، چه تعداد و به چه هدفی شلیک کنه   در کل همیشه و برای همه یگانهای سنگین "آتش به دستور"ه مگه اینکه شفاف و واضح دستور"آتش به اختیار" داده بشه  درزمان صلح و همچنین در باره هدفهای خارج مرز و هدفهای استراتیژیک هیچگاه آتش به اختیار نیست و اینگونه شلیکها فقط و فقط با اجازه و دستور فرمانده کل قوا صورت میگیره حتی در زمان جنگ هم برای برخی هدفها امریه "آتش به دستور " صادر میشه مثلا خلبانهای ما در برابر جنگنده های عراقی "آتش به اختیار" بودن ولی در برابر سایر پرنده های مشکوک و یا تهدید در منطقه "آتش به دستور" بودن در چند مورد برخورد با  امریکایی ها و اون نمونه تلخ حمله عربستان به فانتومهای ما، خلبانها "آتش به دستور بودن"، یکی از خلبانهای تامکت حکایت میکنه که در زمان هدف قرار گرفتن فانتومهای خودی توسط  عربستانی ها، روی ایگلهای سعودی قفل راداری هم کرده منتها چون آتش به دستور بوده شلیک نکرده و در پاسخ درخواست اجازه شلیک هم  جواب منفی گرفته (اگر اشتباه نکنم جناب سرهنگ مازندرانی بودن ولی مطمین نیستم ایشون بودن یا عزیز دیگه ای)   وضعیت "دستورآتش" یگانهای موشکی سپاه هم "شلیک به دستور طرح"ه یعنی طبق طرحی که از قبل بهشون داده شده  درصورت احراز شرایط موجود در طرح (میتونه دستور مستقیم  و یا محرز شدن یک تهدید مشخص شده در طرح باشه) برمبنای طراحی های صورت گرفته و دستور داده شده دراون طرح اقدام به شلیک میکنن دراین حالت هدف مشخصه، تعداد  شلیک، نوع مهمات مصرفی، زمان شلیک، تناوب و فاصله های زمانی شلیک و.. همه مشخص هستن و یگان ملزم به اجرای این دستوره برای الزامی شدن اجرای این دستور در زمان ارایه طرح به یگان عملیاتی "امریه کتبی" صادر میشه که همه شروط و الزامات رو مشخص میکنه ولی بازهم عموما برای اجرای آتش اجازه لحظه ای و مکاتبه ای رو میگیرن مگر اینکه درامریه شیوه دیگه ای برای اجرای آتش قید شده باشه شک نکنید در صورت خدای ناکرده هرگونه تهاجمی، هر یگان موشکی سپاه میدونه با چه موشکی و چه تعدادی باید کجا رو بزنه!!منتها بازهم شک نکنید که درعین داشتن اجازه شلیک مندرج و قید شده در طرح، حتما با مقامات بالاتر تماس گرفته وکسب تکلیف میکنن مگر اینکه راه های ارتباطی قطع شده باشه که دراینصورت آتش به دستور طرح هستش این نیست که مثلا اگر یه پهپاد اسراییلی بیاد تو آسمون کشورمون فرمانده یه پایگاه سرخود اینو تعبیر به تهدید منجربه اجازه شلیک کنه و به هرجا دلش خواست شلیک کنه (تعریف آتش به اختیار) بلکه با توجه به نوع وسعت، اهمیت وعمق تهدید که کاملا در طرح مشخص شده، با تعداد موشکهای معین شده و انتخاب شده با مدل و حتی نوع سرباره به اهدافی که در طرح براش تعریف کردن شلیک خواهد کرد و بدون شک درصورت برقرار بودن ارتباط(که انشا الله همیشه  پایدار و برقرار خواهد بود) حتما با مقام مسئول و مشخص شده در طرح تماس گرفته و ضمن اعلام وضعیت آمادگی یگان تحت امر(که انشا اللله 100% خواهد بود) اقدام به اخذ دستور نهایی جهت اجرای طرح آتش امریه شده میکنه(تعریف آتش به دستور طرح)   در نیروهای مسلح ما و در راستای آماده سازی برای نبرد ناهمطراز(من ارتش رو با طرح هایی مثه ثامن اطلاع دارم ولی تا جایی که میدونم و شنیدم برای سپاه هم همینطوره) دستورات عملیاتی برای ماموریتهای رزمی و مسئولیتهای منطقه ای مستقل از ارتباط با سلسله مراتب فرماندهی تهیه و تدوین شده و به یگانهای عملیاتی مستقل(تا سطح یگانی و سازمانی "گردان" و یگانهای معادل) تحویل داده شده یعنی یگانهای عملیاتی با سازمان رزم تا سطح گردان(یا یگان معادلش)، همین الان هم دستور رزم و امریه عملیاتی زمان قطع ارتباط در شرایط رزم و حالت جنگی رو دارن ولی تنها زمانی میتونن طبق اون طرح عمل کنن که : 1- پیش شرطهای اجرای اون بوقوع پیوسته باشن 2- امکان ارتباط و تماس با مقامات سلسله مراتب فرماندهی میسر نباشه   امیدوارم تونسته باشم این مطلب رو جا بندازم ببخشید که بازهم طولانی شد خیرسرم میخواستم کوتاه باشه!!
  9.  دوست عزیز سلام با قبول مساحت 500000 مترمربع (طبق منبع مطلب) میشه دایره ای به شعاع 400 متر که کم منطقه ای نیستش برای پوشش یگان مجتمع پیاده باتوجه به حجم و اندازه سامانه پوشش  جنگ الکترونیکی برای شعاع 400 کیلومتر یعنی یک مساحتی  باور نکردنی برای همچینی سیستمی و تقریبا غیر ممکن حتی بر روی کاغذ یعنی یکیشو مثلا بزاری وسط استان خوزستان همه استان رو برات پوشش بده حتی خیلی بیشتر!!! و گلوله توپ مجاورتی بی مجاورتی!! همون 400 متر شعاع هم برای همچین سامانه ای مقدار مناسبیه
  10.   دوست عزیز و گرامی سلام! نمیدونم این دو مطلب رو بعنوان شوخی نوشتین یا جدی اگر شوخی بود که  هیچ و دیگه ادامه مطلب  محلی از اعتبار نداره منتها  اگر این نوشته بالا جدی بود  واقعا جای تعجب داره!   ساخت فردو هیچ ربطی به سردار حاجی زاده عزیز و گرامی نداره! ایده، طرح، دلایل، بودجه، نقشه، مدیریت، تجهیز و.. از جای دیگه بود و ساخت فیزیکیش طبق قرارداد با قرارگاه سازندگی خاتم الانبیا (فقط پیمانکار اجراییش قرارگاه بود) این اصلا مهم نیست و روش بحثی هم ندارم و ادامه هم نمیدم منتها......... این  مطلب دومتون "تمام یگانهای موشکی سپاه آتش به اختیار هستند" این مطلب بشدت غیر واقعی و نادرسته! و در راستای اشاعه اکاذیب در سایت میتونه قرار بگیره هیچ یگان سنگینی در ایران چه ارتش، چه سپاه و چه حتی مرزبانی ناجا آتش به اختیار نیست بالاخص اگر هدف خارج مرزها باشه خط اول درگیری ما که عموما در طول سال همیشه درحالت آماده باش بسر میبرن "پدافند هواییه " که اونها هم به هیچ وجه آتش به اختیار نیستن اجازه شلیک موشکهای بالستیک سپاه حتی با سردار حاجی زاده و یا فرمانده کل سپاه هم نیست یه کم آیین نامه های نظامی رو باید مطالعه کنیم تا ببینیم دستورات شلیک به اهداف خارج از مرز دست کین و چطور صادر میشن و پروسه کاری چطوریه!   یک کلام: بدون اجازه فرمانده کل قوا همه مجموعه سپاه و ارتش باهم هم اجازه شلیک یه موشک بالستیک رو به اهداف برون مرزی ندارن چه برسه به آتش به اختیار!!!!
  11. با سلام معمولا در همه کشورها سعی میکنن دو قسمت زیردریایی رو به هر نحوی شده از چشم و دید نامحرم بپوشونن!! (حداقل برای زیردریایی ها تازه و جدید ) یکی دماغه اون که جای نصب سوناراصلیه و دیگری پروانه اون که منبع خیلی ازاطلاعات عملکردی زیردریاییه!  متخصصین خبره حوزه دریایی (متخصصین ویژه زیردریایی) با دیدن و داشتن تصویر پروانه یه زیردریایی میتونن اطلاعات خیلی زیادی در باره توانایی حرکتی، غوص، قدرت مانور و از همه مهمتر فرکانس تولیدی (جهت آشکار سازی و کشف زیردریایی) بدست بیارن مهمترین و سری ترین بخشش هم همون فرکانسهای تولیدی پروانه هستن که عملا میتونن به کشف و شناسایی اون منجر بشن
  12.  دوست عزیز سلام   با کلیات نوشته اتون کاملا موافقم منهای یکی دوجای کوچیکش که  قضاوت به برداشت خودتون کردین شما اومدین به بررسی تانک کرار و ذوالفقار (اونم ذوالفقار1) پرداختین که از پایه غلطه چون جدای اینکه ذولفقار1 فقط یک آغاز بود  و اونهم مربوط به خیلی سال پیش،ما هیچی درباره کرار نمیدونیم،جالبه شما برای کرار کلاس کاری و رده عملیاتی هم معرفی میکنید، تمام حرف من اینه تا این تانک بیرون نیاد و تست نشه هیچ چیزی درباره این تانک نمیشه گفت نه مثبت نه منفی، نه میشه تاییدش کرد و نه اینکه ردش کرد. من قبلا هم نوشته بودم باید منتظر بمونیم و ببینیم چی هست و بعد در باره اش قضاوت کنیم درباره ذوالفقار3 بنده خودم هم عنوان کرده بودم که تولید انبوه نشده و فقط پیش نمونه است، تانک کرار فعلا حتی در این حد هم دیده نشده! ذوالفقار دسته کم رونمایی شد و پس از سالها رژه ساکن روی حامل، بالاخره حرکت و شلیکش هم دیده شد منتها برای کرار هنوز فقط یک حرفه، خدای ناکرده به مقوله قاهری که رییس جمهور مملکت رونماییش کرد تبدیل نشه در ضمن من ننوشته بودم ارتش هم کرار بخره هم ذوالفقار(برخی مقامات تلویحا اینو به مخاطبان القا کرده اند) من معتقدم با توجه به اینکه در شرایط فعلی توان تولید انبوه و منطبق بر نیازهامونو نداریم بیاییم با ترکیب دانش و تجربه این دو محصول به سمت دستیابی به یک محصول بروزتر و بهتر و کاملترحرکت کنیم انشا الله(البته این فقط یه پیشنهاده)   درباره شروع از صفر شرکتهای اسلحه سازی هم ایده صحیحی هست و هم غلط! صحیح چون همه ایرادها و ناراستیها واشتباهات شرکتهای دولتی موجود رو از بین میبره و نادرست وغلطه چون نیمچه دانش و تخصص و تجربه موجودرو هم پاک میکنه و میشوره و میبره! در اصول مدیریت مدرن امروز " مدیریت دانش" یا بقول انگلیسیها knowledge management یکی از بهترین شیوه های جلوگیری از خروج دانش، تخصص و تجربه از یک مجموعه با خروج نیروها و پرسنل و سیستم مدیریت قدیمی اون یا تعویض مدیریت یا مالکیت اونه این چیزیه که توی ارگانهای ما کمتر دیده میشه یا بهتره بگم اصلا وجود نداره!   درباره امکان عدم خرید تانک تا 5 سال آینده تا حدود زیادی باهاتون موافقم جدای از اینکه راه های دور زدن و بای پس کردن برخی مفاد اون تفاهمنامه هم وجود داره، بدون شک یکی از اصلی ترین مشکلات پیش روی قراردادهای احتمالی خرید نظامی ما همین مساله است(بگذریم از اینکه ما هنوز با دریافت اس 300 جدای از این موضوع که پولشوهم پرداخت کردیم مشکل داریم) درضمن اگربه فرض همین امروز قرارداد خریدی امضا بشه و با توجه به درخواست ایران برای انتقال تکنولوژی به داخل کشور، اجرایی شدن اون چند سالی طول خواهد کشید! مدتی هم برای آموزش و تمرین و عملیاتی شدن باید به این زمان اضافه کنیم! درباره جنگنده هم همینطور، این نیست که اگر امروز قرارداد بسته شد فردا تانک یا جنگنده تحویل بگیریم! جدای از زمان مورد نیاز برای ساخت، مباحثی همچون آموزش خدمه، فراهم کردن زیرساختهای مورد نیاز، تمرینهای مشترک، رزمایش تاکتیکی و.. هم باید مد نظر قرار داده بشن   درضمن وقتی میگیم خرید کوتاه مدت، یک روز و یک ماه منظورمون نیست، منظور تهیه در مدت زیر 3-4 ساله یا در بیشتر موارد کمتر از 5 سال(ما همین الانش هم خیلی خیلی از رقبای منطقه ایمون عقبیم، اگر همین الان حرکت کنیم،سرعتمون رو هم چندین و چند برابر کنیم و اونها هم واستن شاید 10 سال آینده بهشون برسیم!!!!) زمانبندیهای مورد نظر دراستانداردهای مختلف  با هم فرق دارن، در علوم نظامی بازه های زمانی؛ آنی، کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت تعریف میشه که طول و مقدار خود اینها هم در حوزه ها و جایگاه های متفاوت باهم فرق دارن (دریایی و زمینی و هوایی، تاکتیکی و استراتیژیکی، عملیاتی-رزمی و آموزشی - پشتیبانی، فرماندهی و مدیریت و سازمان رزم ......)     درباره نزاجا و بودجه: به هیچ وجه ایرادها و ضعفهای بزرگ ساختار مدیریتی ارتش و بویژه نزاجا رو انکار نکرده و نمیکنم، اگر میبینید با دستور مقام فرماندهی کل قوا طرح تحول ثامن داره اجرا میشه در راستای زدودن همین ایرادهاست، میدونید که این طرح  یکی از اصلی ترین قسمتهاش بروز کردن سازمان رزم مدیریتی و فرماندهی نزاجاست، جایی که شوربختانه و متاسفانه عزیزان ستاد مشترک دقیقا بهش یورش بردن و زدن برجک نزاجا رو پوکوندند!  یعنی تاو هم اینطوری برجک تی72 رو نمیترکونه که این عزیزان برجک نزاجا رو ترکوندن! بگونه ای که  بیشترین انتقادات به تغییرات اعمال شده درهمین بخش وارد شده تا جایی که خود فرمانده کل قوا هم انتقاد کرده و اون تغییرات رو به حالت تعلیق درآوردن تا بررسی مجدد و رفع اشکال بشه که هنوز در حال مطالعه و بررسیه (همون فرمایش معروف ایشون در باره فرق داشتن چابک سازی با کوچک سازی) جدای از قضایای ایراد مدیریتی و بی عدالتی های ادعایی و... باور بفرمایید نزاجا بشدت با کمبود بودجه مواجه هستش(کلا در ارتش با این معضل دست بگریبانیم) بویژه با اجرایی شدن طرح ثامن و نیازمندی شدید این طرح به بودجه، عملا نیروی زمینی ارتش بیشترین توان مالیشو به اجرایی کردن این طرح اختصاص داده اما هنوز بخشهای بودجه خوری مثه بروزرسانی هوانیروز و یگانهای زرهی و یا مقوله سرباز حرفه ای مسکوت مونده و درگیر تصویب و اختصاص ردیف بودجه هستن، شرایط فعلی اقتصاد مملکت رو که میبینید، عدم امکان پول زایی برای ارتش هم که مد نظر همگان هست، به ایندو درگیربودنمون در سوریه و عراق و یمن و لبنان رو هم اضافه بفرمایید حساب دست هممون میاد جنگی با این وسعت و گستردگی اونهم دور از مرزهامون نیازمند بودجه کلانیه که با اسامی و نامهای مختلف و تحت لواهای استتار شده و پنهانی داره هزینه میشه، درضمن عدم امکان تزریق مستقیم بودجه به این بخشها وهزینه کردن برای دور زدن محدودیتها، خودش باعث افزایش هزینه ها شده (مثلا خیلی فرق میکنه شرایط کمک نظامی ما به عراق با کمکمون به سوریه و ایندو با کمکمون به یمن) در حالی اینورشاهد این موضوع هستیم که ارگان موازی نزاجا، جدای از داشتن ردیف بودجه به مراتب پرو پیمون تر(درحالی که کوچیکتر هم هست) امکان و امکانات بسیار زیاد و توانا و بالفعل پول زایی و درآمد زایی رو هم داره! شاید یکی ازاصلی ترین دلایل انتقادات درهمین بخش باشه! شما نداجا رو ببینید، وقتی درمقوله اسکورت کشتی ها به یه نموره درآمد زایی رسید! که در قیاس با سپاه هیچ هم نیست و به چشم هم نمیاد با همون درآمد زایی اندک درکنار مدیریت درست دریادار سیاری و تیم قوی فرماندهیش، شاهد حرکتهای مثبت و امیدوار کننده ای بودیم(متاسفانه با بسته شدن این سرچشمه کمک بیرونی، نداجا هم تاحدودی داره با همین مشکل مواجه میشه درحالی که به مراتب کوچیکتر و جمع وجور تراز نیرو زمینیه و هزینه هاش هم بمراتب کمتره)   درکارهای "صنعتی" عاملهای زیادی برای حرکت رو بجلو دخیلن که مدیریت اصولی و منابع مالی مناسب و مطمین دوتا از مهمترینهاش هستن! اما، مشکلات ما در حوزه دفاعی فقط بحث بودجه، سازمان مدیریتی، اصول مدیریتی و یا مجموعه قوانین نیست! شوربختانه و متاسفانه مشکل گسترده تر از این حرفهاست! "ساختار کلی نظام دفاعی ما " ایراد داره و نیازمند یک بازبینی و بازنگری اساسیه که بعید میدونم با شرایط فعلی منطقه بشه زیاد روی این قضیه مانور داد (دسته کم فعلا)     شاد باشین و پیروز
  13.   دوست عزیز سلام بسیار ناخرسند و ناخشنودم که بگم دقیقا و مشخصا شخص شما جزو اولین دسته از نفراتی هستین که بشدت به ارتش حمله میکنید و همه نادانسته ها و تردیدهاتون رو به پای ضعف ارتش میزارین، بینهایت پوزش میخوام که اینقد تند و رک حرف میزنم بزرگوار، اما متاسفانه شما درکلامتون بیشترین هجوم رو به ارتش دارین و اونهم برپایه یکسری فرضیات خیالی که هنوز حتی دیده هم نشدن چه برسه به تایید واثبات! محض اطلاع شما این جملات امیر حسنی سعدی درادامه انتقادهای مطرح شده به طرح ثامن بیان شده اونم در انتقاد به اینکه این طرح سرباز حرفه ای با بودجه فعلی ارتش اجرا شدنی نیست و چیزی نیستن جز رجزهای نظامی برای مساله جنگ روانی داخلی و فقط مصارف داخلی عام و عامیانه دارن و بس! خودتون خیلی بهتر از من میدونین که دردنیای نظامی به اینگونه سخن گفتنها میگن رجز خوانی! مثه همه اون ادعاهایی که فلان میکنیم و بیسارمیکنیم و امریکا رو ضربه فنی میکنیم و... که عموما همه فرماندهان ارتشی و سپاهیمون میگن وهممون میدونیم رجزن برای قوی نشون دادن خود چرا که یه فرمانده نباید و حق نداره از موضع ضعف حرف بزنه حتی اگر صددرصد به اون ضعف ایمان، باور و اشراف داشته باشه یه فرمانده ایرادها، ضعف و ناتوانایی ها رو حق نداره و نباید درمیان قشرعامی جامعه بیان کنه چرا که موجب افت روحیه عمومی مردم میشه، جای این حرفها جلسات ویژه و مخصوص یا جمع های تخصصی و خاصه! غیراینه؟ در ارتش یه شعاری هست: پیروزی و شیرینی پیروزی ها برای مردم، تلخی شکست برای ارتش! تا حالا دیدین یه ارتشی بصورت رسمی بیاد شکستهایی مثه رمضان، محرم، بدر، کربلای 4 و 6 رو تفسیر کنه؟ در همه عملیلتهای موفق عنوان شده هم بخشهای پیروزی و غرورآفرینش بیان میشه!! برای عوام الناس اینگونه است و غیرازاین هم نباید باشه منتها برای خواص و متخصصین؟ خیر این غلطه! بین حرفهای رسانه ای شده و بیان شده در جلسات همیشه زمین تا آسمون فاصله است اگربنا بر مبنا قرار دادن حرفهای رسانه ای بود تا حالا صدبار سرلشگر فیروزآبادی و سردارنقدی و خیلی ها امثالهم باید بابت حرفها و رجزهای غیرعلمی و غیرمنطقیشون اخراج میشدن! منتها اینگونه حرفهای بیان شده در رسانه های عمومی هدفمند هستن برای خوراک قشرعامی جامعه که بالاترین درصد مخاطب رو هم دارن، دوست اندیشمندم! چند درصد جامعه فرق بین تی 72 و تی 90 رو میدونن ومتوجه میشن؟ 5 درصد؟ 10 درصد؟ 20 درصد خوبه؟ قبوله 20 درصد؟ هنوز 80 درصد مخاطب عامی داریم! درست میگم؟ این حرفها مخاطبش اون 80 درصده نه اون 20 درصد مفروض (به جرات میتونم بگم کمتر از 10 درصد جامعه چنین شناخت تخصصی دارن و میتونیم با تقریب خوبی بالای 90 درصد مخاطبان عام رو درنظر بگیریم)     و اما دراندکی شفافتر کردن پست بالاتون برای کسانی که میخوان کمی بیشتربدونن: در طرح ثامن (برخلاف نظر شما دوست و سرور عزیز) مبنا بر چابک سازی ارتش، تخصصی کردن اون و رفتن به سمت سرباز حرفه ای قرارداده شده منتها اولین وبزرگترین سد برای اجرایی نشدندش "بودجه" است و به همچنین همون چند نفر معروف ستاد مشترک نیروهای مسلح که در طرح چنان تغییراتی دادن که صدای همه رو درآورد! دسته کم در این مورد خاص برنامه اش بررسی شده، مدیریتش هست، انگیزه و اراده اش هم هست اما فلوس لاموجود!! ارتش حقوق همین سرباز 18 ساله ها رو هم بزورمیده حالا شما برآورد کن هزینه آموزش، عملیاتی نیگرداشتن، پشتیبانی و خدمات دهی به  یک ارتش حرفه ای رو (از آموزشهای بدنی، تئوری، عملی،سازماندهی، تجهیز تا خدمات پشتیبانی، تمرینها، رزمایشها و .. تا حقوق و مزایا و...) بله دوست گرامی! این مقوله در طرح ثامن گنجونده شده اما نیازمندیهای اجراییش مهیاست؟ خیر، طبق این طرح که بخشهایی ازش اجرایی شده (مثه مستقل و تخصصی شدن یگانها درمبنای تیپ با استقلال عمل میدانی درسطح گردان)، برخی قسمتهاش در حال اجراست ( تاسیس یگانهای  پهپادی مستقل برای هرتیپ، یگان جنگ الکترونیک مستقل برای هرتیپ، تاسیس یگان تک تیرانداز و یگان واکنش سریع برای هر تیپ  و....) و برخی بخشهاش مثه نوسازی ها، مدرنسازی ها، بروزرسانی ها، مقوله سربازحرفه ای وافزایش توان لجستیکی، سرعت جابجایی، واکنش یگانها و.. معطل بودجه ان! چون بشدت بودجه خوارهستند و نیازمند بودجه بسیارهنگفتین که با بودجه تخصیص یافته به کل مجموعه ارتش هم برطرف نمیشن چه برسه به بودجه نزاجای تنها! در جواب نیاز ارتش به تانک و بالگرد و تجهیزات بروزهم که نماینده محترم مجلس چنان دوررررفشانی فرمودند که.......بگذریم وارد مباحث سیاسی نشیم دم انتخاباتی بهتره!   ارتش و دراین مورد خاص" نزاجا" نیازهاشو برآورد کرد و با مطالعه مقدورات فعلی تانک تی 90 رواز بین معدود گزینه های موجود برگزید و این نیاز رو به اطلاع ارگان مسئول رسوند روند خرید و تهیه تجهیزات نظامی درایران مشخصه(برای ارتش رو میدونم اینه، دیگرون رو نمیدونم!) در نیروهای چهارگانه ارتش، هرگونه خریدی پس از بررسی در خود نیرو به ستاد مشترک و فرماندهی کل ارتش فرستاده شده و پس از تاییدیه اونجا (نوع، ورژن، کیفیت، کمیت، پشتیبانی وآموزش و..) باید درستاد مشترک نیروهای مسلح تایید شده و بعد از اون به وزارت دفاع اعلام میشه، بودجه درخواستی برای نیروهای مسلح هم پس از تایید درهمین ارگان به دولت پیشنهاد داده میشه و مجلس هم بابررسی های محاسباتی و اقتصادی و .. بودجه پیشنهادی رو تصویب و یا تعدیل میکنه(کم یا زیاد)   طبق نص صریح قانون وزارت دفاع باید مساله خرید نیازمندیهای درخواست داده شده رو پیگیری کرده و اونو به یگان کاربر تحویل بده! برای تی 90 هم نزاجا با بررسی از بین محدود گزینه های موجود (مرکاوا، لکلرک، آبرامز، لیوپارد و چلنجرکه نمیتونست بخره! بهش ماکتشونو هم نمیدن!) اومد نیازشو به فرماندهی کل ارتش و از طرق اون به ستاد مشترک نیروهای مسلح اعلام کرد! ازاینجا به بعد نزاجا فقط ملتمس دعا میشه و کارهای چونه زنی، بررسی، عقد قرارداد، خرید، تحویل گیری، تحویل دهی،پشتیبانی و.... بعلاوه برآورد بودجه نهایی ظرح(متناسب با نوع وتعداد درخواست شده توسط ارگان درخواست دهنده که دراینجا نزاجاست و شرایط کشور و شرکت فروشنده که در فرض اینجا روسیه است) به عهده ارگان مسئول یعنی وزارت دفاعه، تخصیص بودجه با دولت و تصویب یا تعدیل اون با مجلس!   نزاجا فقط اعلام نیاز کرد همین! اونهم از بین محدود گزینه های روی میز و زیر میزو توی کشو و توی پستو و.. نزاجا نه از خودش عایدی و درآمدی داره، نه بودجه پنهانی و نه اختیاری که بخواد چی بخره و یا چی نخره !!   شوربختانه دانش و توان صنعتی کشورهم فعلا درحدی نیست که بتونه جوابگوی نیازهای فوری ما باشه نمیتونیم هم فردا به عربستان و توله هاش یا ترکیه و نوچه هاش بگیم : لطفا شما دست نیگر دارین تا تانک کرار ما تولید، تست، تایید،عملیاتی، ساخت انبوه بشه و بیاریمش توی سازمان رزم،آموزشها و تمرینهامون انجام بدیم بعد بیاییم برای دفاع از مرزهامون!! از همکاریبرادرانه، گرم و صمیمانه اتون هم بینهایت سپاسگذاریم!!   الان متاسفانه گزینه فوری و کوتاه مدت داخلی نداریم (باید به این سمت بریم اما هنوز خیلی دوریم) جالبه شما همه  باورها و تصورات خودتون رو مستندات محکم فرض کرده و با این اسناد محکم به جنگ ارتش میایین که چرا تانک کرار نمیخره! وجالبتر اینجاست که حتی ارتش نگفته نمیخره و ابدا  تانک کرار رو انکارش نکرده و حتی اعلام کرده درکنار ذولفقار میتونه نیازها رو برطرف کنه حالا من غیرارتشی از همه اونهایی که به رژه رفتنهای تکی ذولفقارو حتی حرکت و شلیکش هم ایراد میگیرن (و کاملا هم حق دارن و بهشون هم حق میدم) سوال میپرسم تانک کرارکجاست؟ کو؟ مشخصاتش؟ توانایی هاش؟ قابلیتهاش؟ اصلا گیریم درحد آبرامزو لیوپارد! خوبه؟ قبوله؟ توان تولید انبوهشوداریم؟ موتورشو چیکارمیکنیم؟ سیستم تعلیق؟ هایدرولیک؟ چند دستگاه درسال میتونیم بسازیم؟ چون تا جایی که من حقیر میدونم دسته کم درمقوله پیشرانه، هایدرولیک، سیستم تعلیق و زره های مدرن خیلی از خودکفایی صنعتی فاصله داریم (ساخت نمونه آزمایشگاهی و پیش نمونه اثباتگر فناوری با تولید صنعتی زمین تا آسمون فرق داره) همین من منتقد براین باورم که تانک ادعا شده کراراگردرحد تی 72 هم باشه بدون شک به خرید از بیرون ارجحیت داره و می ارزه ارتش اونو جایگزین ام 60 ها و چیفتنهای از رده خارجش بکنه! منتها مشروط به اینکه اینگونه باشه و تیراژ تولیدش هم با نیازها بخونه و دعا میکنم نشه مثه فلان موشک مونتاژ چین که روی نوشته ها وعلایم چینیش رنگ بزنیم وبا نام پرتمطراق طراحی و تولید داخل با قیمتی چند برابرخرید از چین بندازیمش به ارتش! بعنوان یک ایرانی امیدوارم این تانک واقعا ایرانی باشه و واقعا همونی باشه که ادعا میشه که اگر اینطور باشه یکی از دغدغه های دفاعی این مملکت به سمت مرتفع شدن داره حرکت میکنه اینو هم بهتون قول میدم اگراین تانک 80 درصد اونی که ادعا میشه رو هم داشته باشه ارتش بدون شک انتخابش خواهد کرد اما هیچ عقل سلیمی انتظار نداره فقط با چند جمله تبلیغی ارتش بیاد و هندونه سربسته رو بخره و همه تخم مرغهاشو در یک سبد خیالی بزاره! در همه جای دنیا و منجمله ایران ما، هر سلاحی پس ازساخت تحویل نیروهای هدف میشه  برای بررسی و تست و پس از آزمایشهای لازم تایید یا رد میشه نمونه اش کپی چینی ام 16 که در تستهای میدانی ارتش رد شد ولی سپاه قبولش کرد، یگان تست کننده میدانی نزاجا، تیپ 65 نوهد بود که پس از بررسی های آزمایشگاهی و میدانی نظر داد: با لحاظ کردن کیفیت، دقت، اعتماد پذیری، ایمنی، پایداری درمیدان نبرد، بازدارندگی، تعمیرنگهداری و قیمت نهایی، این سلاح مناسب جایگزینی سلاح سازمانی ارتش نیست، حتی برای سلاح هجومی یگانهای ویژه و تکاورهم مناسب تشخیص داده نشد و عنوان شد تا تهیه یک سلاح مناسب جدید (ساخت در داخل یا خرید از خارج) بصورت موقت آکا کلاشنیکف بعنوان سلاح یگانهای تکاوربرگزیده باشه تا سلاح مناسب جایگزینش بشه( تا حدودی هم رسانه ای شد این موضوع)   سپاه هم سلاح های مورد نیازشو تست میکنه، نمونه؛ نفربر تقویت شده از لحاظ هجومی با قابلیت آبی خاکی بالا که روسها پیشنهاد داده بودند و اگر اشتباه نکنم ورشن خاصی از بی ام پی 3 بودش رو نزسا با کمک نداجا تستش کرد و مورد تاییدشون هم قرارنگرفت ارتش و نزاجا هم حق تست و بررسی رو داره، حق مسلمشه اول کرارادعا شده رو ببینه و تستش کنه، همه شرایط میدانی و پشتیبانی و تاکتیکیشو بسنجه بعد اعلام نظر بکنه شک نکنید 80 درصد اون مورد ادعا شده توانایی داشته باشه ارتش قبولش میکنه! چون با 70-80 درصد اون توانایی ها هم از ام 47 و 48 ، ام 60 و چیفتنهای ارتش سرتر خواهد بود فقط نمیدونم چرا شما بخودتون حق میدین برپایه چیزی که نه دیده شده و نه هنوزرونمایی شده و نه به داره نه به بار، ارتش رو متهم کنید و... بعد هم دم از اتحاد بزنید!       متاسفانه انحصار محض دولتی در صنعت دفاعیمون گاهاباعث حذف رقبای داخی در چهارچوب بازاری اندیشی و مشتری نگرشی شرقی میشه، کم نبودن طرح های خوب قربانی شده نظامیمون، در همین بحث سلاح سبک چندین و چند طرح ارایه شده منتها سلاح کپی بدون کیفیت برگزیده میشه تا ناخودآگاه به ذهنها اینو متبادر کنه که: برخی ها چی گیرشون میاد که چندین طرح داخلی با توانایی و کیفیت بالاتر رو کنسل کنن تا یه بنجل چینی بخرن! امیدوارم که اینها واقعیت نداشته باشن و هیچگونه مساله منفی پشت پرده رد وکنسل کردن طرح های خوب و گزینش طرح های بنجل نباشه! صنعت دو قطبی و رانت دولتی خودروییمون کم بلایی سر صنعت خودرومون آورده! اونم با چندین رقیب تضعیف نگه داشته شده داخلی و وارد کننده! وااااااای به حال صنعت دفاعی تک قطبیمون! براحتی میشه عرصه رو برای قالب کردن هر چیزی که میخوایم بخورد فلان ارگان بدیم تنگ کرد خاضعانه از درگاه خداوند منان میخوام که این تصورات من خیالهای خام و نادرستی باشن و چنین روند پلید و فاسدی در صنعت دفاعی ما اصلا و ابدا وجود خارجی نداشته باشه و همه اینها زایده ذهن منفی نگر من نوعی باشه چنین بادا      درپایان به هیچ وجه منکر ایرادهای مدیریتی ژرف و عمیق در ساختار ارتش نبوده و نیستم، اما  برای توجیه  یکسری مسایل خاص همه چیز رو به تنها همون ایرادها ربط دادن رو هم به هیچ وجه قبول نمیکنم     بازم پوزش بابت تلخی لحنم و طولانی بودن مطلب بارها باخودم گفتم بیشتر از دو سه خط ننویس!! لامروت دست که میره به کیبورد زیر دو صفحه راضی نمیشه بلندشه اونم دوصفحه سرشار از ایرادهای تایپی!! بایت ایرادهای تایپی هم جداگانه پوزش میخوام!!     در پناه حق
  14.  با سلام در پارگرافهای یک و دو هردو طرف مشروط شدن دست برقضا به نظرم  جالب بود که معارضین از بکار بردن حتی موشک ضد زره هم ممنوع شدن ولی برای ارتش فقط عدم استفاده از قدرت خیلی زیاد و نامتناسب نکته مثبت دیگه هم مستثنی شدن النصره، داعش و گروهای تروریستی با نظر سازمان ممله    اینها همه بکنار توی یمن هم مثلا آتش بس اعلام شد آتش بسی دیدین؟ هرچند اونجا تقریبا به ضرر ما تموم شد به نظر من این آتش بس در صورت رعایت شدن میتونه بشدت به کمک ارتش سوریه بیاد تا یه حال اساسی به داعش و النصره بده، هرچی زمینها و شهرهای مهم بیشتری رو دولت سوریه در دست داشته باشه دستش برای چونه زنی و مذاکره سیاسی  بازتره و از جبهه قدرت بالاتر و بیشتری میتونه مذاکره کنه و مگر نه اینکه هم ما هم دولت اسد و هم روسها میگیم  سوریه راه حل نظامی نداره و باید سیاسی مشکلش برطرف بشه؟ خوب این راه حل سیاسی نیازمند بودن در موضع قدرته، شما موضع امروز اسد رو با  اوایل سال شمسی جاری مقایسه کنید، پیروزی های بیشتر+ سرزمینهای تحت تسلط بیشتر+ بودن در موضع هجومی+ اهمیت و جمعیت مناطق تحت سیطره= قدرت سیاسی بیشتر در مذاکره یا همون راه حل سیاسی درضمن میتونه بهونه شغالهای همسایه رو ببره و کمتر بهونه دستشون بده (البته میتونه عکسش هم اتفاق بیوفته که خودشون با تحریک معارضین و تروریستها  باعث شکسته شدن آتش بس بشن و بعدش با قدرت رسانه ای و تحمیق افکاری که دارن همچیز رو بندازن گردن اسد و راه رو برای مداخله باز کنن!! بازی شطرنج خطرناکی شده که نیازمند مهره چین قهار و حرکتهای خردمندانه ایه)
  15.   با سلام درمورد  شاهد 129 و درکل سپاه بنده اطلاعات خاصی ندارم هرچند تعریف تولید انبوه فرق میکنه با اون چیزی که نشون داده شد مثلا خط تولید پهپاد سایه و .. میشه تولید انبوه چیزی که من نوشتم برگرفته از قانون و آیین نامه  است همونطور که هممون میدونیم سپاه در خیلی از جاها فراقانونیه به یه گونه ای و یه طورایی براش قانونی راه دور زدن رو باز کردن در مسایل اقتصادی طبق نص قانون،ارگانهای نظامی حق دخالت و ورود مستقیم رو ندارن (در چهارچوب جهاد خودکفایی یه طورایی میتونن محدود و کنترل شده فعالیت کنن) حالا شما به من بگو چطور سپاه بزرگترین بنگاه های اقتصادی کشور دستشه (تقریبا البته!)؟ میدونی چرا؟ همون نوشته قبلیم نوشته بودم که برای مسایلی مثه لبنان و.. باید دست سپاه برای برخی خرج کردها باز باشه و این منطقیه که برخی حساب کتابها بیرون از بودجه مصوب و تصویب شده باشه تا در عرف بین المللی نتونه گزک  بده دست اونهایی که منتظر بهونه ان(هرچند اونه نزده هم میرقصن و نیاز خاصی به بهونه ندارن منتها برای حفظ ظاهره دیگه)   نمونه بارزتر و سوال برانگیزتر هم اگر بخواین، بحث اظهارنظر و دخالتهای سیاسی هستش که همون صفحه اول آیین نامه انظباطی نیروهای مسلح  ممهوربه مهر فرمانده کل قوا  شفاف، واضح و قاطع ازهرگونه جانبداری، عضویت، حمایت و یا طرفداری و شرکت در مجالس و احزاب و باندها چه قانونی و چه غیر قانونی توسط نیروهای مسلح ممانعت بعمل اومده ، ارتش و ناجا رعایتش میکنن شما بگین: سپاه چی؟ بسیج چطور؟ رعایتی دیدین تا حالا؟ توجیه هم برای اینکار هست و دست برقضا رنگ و لعاب منطق هم داره(همون دور زدن قانونی)   توی دانشگاه افسری ارتش تنها روزنامه ای که اجازه ورود داشت "روزنامه جمهوری اسلامی" بود اونهم فقط برخی بخشهاشو زیر نظر سازمان عقیدتی سیاسی میبریدن میزدن توی تابلواعلانات!! تاکید میکنم فقط برخی بخشهاش! همزمان همرزمان ندسایی ما چند کیلومتر اونورترجلسات توجیهی سیاسی با سران جریان اصولگرا در دانشگاه برگزار میکردن و امثال ... سخنرانی هفتگی داشتن اونجا! بعدش توی دریانوردی مشترکی که تحت عنوان کارورزی 2 باهم داشتیم اونها تعجب میکردن که چطور ما جلسات توجیهی سیاسی نداریم!! و ما تعجب میکردیم اونها چطور خلاف دستور فرمانده کل قوا نه تنها گرایش و طرفداری شدید سیاسی دارن که خودشونو ارگان مسلح یک جریان فکری و سیاسی خاص میدونن و... چون نمیخوام جریان سیاسی بشه اونهم دم انتخابات زیاد کشش نمیدم   در کل 1-هنوز با عنوان تولید انبوه برای شاهد موافق نیستم هرچند از صمیم قلب و باهمه وجودم دعا میکنم صحت داشته باشه و یا اگر هم نداره بزودی شاهد راه اندازی خط تولیدش باشیم چون بشدت بهش نیاز داریم هم برای مرزهای خودمون هم در عراق و سوریه بویژه سوریه 2- بودن آرم یک ارگان، کاربری توسط یک ارگان و یا حتی متولی یا مبدع بودن یک ارگان دلیل بر تولید توسط اون ارگان نیست (مثالهای بالا و چندین نمونه دیگه) 3- همون برخورد سلیقه ای و متضادی که دوستان ازش مینالن و دیگر دوستان انکارش میکنن هستش و در برخی موارد متاسفانه سلیقه ای برخورد میشه و نمیشه انکارش کرد 4- وزارت دفاع رو تقریبا همون سپاه بدونین(چند وزیردفاع اخیرهمگی سپاهی بودن حتی دریابان شمعخانی فرمانده نداجا هم اصالتا سپاهی بودن وهستن هرچند الان خودشونو یه ارتشی میدونن) بدنه عمومی ودجا هم بالای 70 درصدش سپاهی هستن (البته هیچ آمار دقیقی بیرون خود ودجا وجود نداره و فقط تقریب نزدیک به صحتیه این عدد) 5- اطلاعات من در باره سپاه محدوده و نمیتونم نظر قاطع و صایبی براتون بنویسم که  قضیه شاهد 129 در حقیقت امرش چی هست، دوستان زیادی هستن که خیلی بیشتراز من درجریان امورن و میتونن کمک کنن 6- کلا با ساختاروترکیب فعلی ستاد مشترک نیروهای مسلح کارهایی که برای ارتش ممنوعه برای برخی دوستان تفریح و سرگرمی بحساب میاد (بزرگان و امرای صاحب جایگاه ستاد مشترک نیروهای مسلح رو کناردست هم بشمارین و دیدگاهشونو به ارتش هم مطالعه ای بفرمایید خودبخود قضیه دستتون میاد!! تا اونجا این دیدگاه دوستانه و منصفانه است! که یکی از کاربران انقلابی همین سایت حضور یکی از اون برادران بزرگواردر یکی از رزمایشهای ارتش بعنوان ناظررو خیلی زیبا عنوان کردن با لبخندی به پهنای همه نوشته اشون که: اینهم تصویر سردار...، نظر کلی ایشون درباره ارتش روهم که میدونین ....بگذریم قراربود توی این وادی نریم و توصیه کرده بودم که خودم هم نرم اما متاسفانه با سر شیرجه رفتم اون تو! از بس دلها خونه!)
  16. با سلام گاهی نظر دادن ما نشات گرفته از اطلاعات کممون هستش، یه عادت بد هم داریم هرچی به نظرمون اومد همون رو سند میکنیم و میگیم دقیقا همینه و تصورات و ذهنیات ما میشن مستندات حتمی و میاییم شروع به تحلیل بر پایه این موهومات ذهنی خودمون میکنیم مثه همون بحث خنده دار دوستان برای دلایل عدم قبولی تانک کرار توسط ارتش!!!چه و چه که هنوز نه به داره نه به بار، نه چیزی رونمایی شده و نه چیزی عملیاتی!! دوستان گفتن چون کرار ساخت سپاهه ارتش نمیخواد بخره و.. نکته جالبش هم  نظر برخی مدیران و باسابقه ترهای سایته که مستقیما ارتش رو کوبوندند و.. وقتی هم در مقابل پای دفاع از ارتش بیاد که بقول دوست و سروربزگوارمون جناب آرمانی نیاز به وکیل مدافع نداشته و نداره (چون بنا به فرموده فرمانده کل قوا "کلمه طیبه" است و انشا الله خواهد بود) تازه یادمون بیاد که نباید تفرقه بندازیم و از یکی از این دوارگان زحمتکش حمایت جانبدارانه بکنیم و هردو برابر و برادرن و...!   برگردیم و یه نیگاه به نظرات برخی از دوستان طرفدار یکی از این دو ارگان (یا بگیم بیشتر طرفدار اونیکی ارگان!) در باره تانک  اسمی کرار بندازیم! میگم اسمی چون فقط ازش اسمی اومده بیرون و دیگر هیچ! ممکنه خیلی برتراز اونی باشه که بیان شده و ممکنه نیم اون هم نباشه!! متاسفانه تجربه ثابت کرده درکشور من شق دومش بیشتر نمود داشته و اتفاق میوفته ولی امیدوارم اینباردسته کم چیزی که گفتن باشه! انشاالله! جدای از اینکه این تانک چی هست؟ تواناییش چیه؟ ساخت کیه؟ متولییش کی؟(وزارت دفاع یا سپاه)؟!؟! هنوز نیومده دوستان شروع به قضاوت و نقد تند ارتش میکنن که چون ساخت سپاه هستش ارتش نمیخواد بخردتش!! اول بزارین ببینم این تانک ایده سپاه بوده یا نه؟ بعد چی از آب درمیاد؟ بعد ازاون تولید انبوه میشه یا نه؟ اصلا ارزش تولید انبوه داره یا نه؟ و بعد بریم سراغ دعوا!!     محض اطلاع دوستان چیزی بنام  خرید ارتش از سپاه یا سپاه از ارتش نداشته و نداریم   طبق نص صریح قانون اساسی و مجموعه قوانین و آیین نامه های نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران، وظیفه خرید، ساخت، تهیه و پشتیبانی ادوات نظامی مورد نیاز ارگانهای نظامی کشور(ارتش، سپاه، بسیج، نیروی انتظامی و خود ودجا) بعهده "وزارت دفاع جمهوری اسلامی ایران" گذاشته شده هر ارگانی در جهادخودکفایی خودش اجازه و ماموریت تحقیق، مطالعه، پژوهش و ساخت  تجهیزات مورد نیاز و مرتبط با حوزه کاری و ماموریتیش رو داره، منتها، بعد از رسیدن به نمونه مورد قبول و مورد تایید ستاد مشترک نیروهای مسلح، طبق قوانین موجود باید تکنولوژی ساخت و تولید اونو به وزارت دفاع منتقل کرده و بعد نیازهاشو از طریق وزات دفاع مرتفع کنه!   و متاسفانه اینجا مشکلات شروع میشه!!!!!! با این انتقال تکنولوژی خلاف اون چیزی که انتظار میره، معادلات مسیر عکس رو طی میکنن متاسفانه! قیمت میکشه بالا!! کیفیت افت میکنه!! بوروکراسی بیداد!! زمان تحویل دهی ازدیاد!! و پشتیبانی تظعیف!! نمونه میخواید؟ 1- صاعقه: توسط جهادخودکفایی نهاجا ساخته شد و بعد ساخت دو پیش نمونه، دانش ساختش تحویل وزارت دفاع شد که متاسفانه  با افت کیفیت، طولانی شدن پروسه ساخت، افزایش قیمت و پشتیبانی در حد پشتیبانی روسیه از فولکرومها روبرو شد! ( یکی از دلایل عدم موفقیت پروژه صاعقه به همین موضوعات برمیگرده، البته فقط یکی از دلایل )   2- شناورهای فریگت کلاس موج: دانش ساختشون توسط جهاد خودکفایی نداجا به ودجا منتقل شد، متاسفانه دقیقا موارد بالا پیش اومد (این موارد در حدی بود که بشکلی کاملا غیرمنتظره در حضور مقام معظم رهبری و در برابر دوربین رسانه ها گلایه ها و انتقادات عنوان شد !! موردی که معمولا توسط نیروهای مسلح ما عمومی و یا رسانه ای نمیشه  یا بهتر بگم تا پیش از اون سابقه نداشت)   3- زیردریایی های میدجت کلاس غدیر: دقیقا دانش ساختشون توسط نداجا به ودجا منتقل شد حتی پرسنل مورد نیاز برای ساخت هم از نداجا به اونجا مامور شدند منتها قیمت کشید بالا و کیفیت سقوط کرد! و...(آتیش گرفتن یکیشون کنار اسکله رو که یادمونه، البته ایراد وکاستی طراحی کره ای ها هم دخیل بود که با کوشش یکی از دانشگاه های صنعتی داخلیمون الحمدالله برطرف شد)   4- زیردریایی فاتح: به عینه دانشش توسط نداجا به ودجا منتقل شد والان هم چندین وچند ماهه بعد ساخته شدنش وحتی سی ترایال رفتنش با مساله تحویل دهیش مشکل داریم (بخاطر یکسری مشکل فنی نداجا تا الان قبول نکرده تحویلش بگیره، ودجا اول باید اون مشکلات رو برطرف کنه بعداونو تحویل بده که انشاالله بزودی شاهدش خواهیم بود! گوش شیطون کر!)   5-موشک دریایی نصر: توسط جهادخودکفایی نداجا ساخته شد(کپی الگو یا هرچی بهش بگیم) بعد دانش تولیدش تحویل ودجا شد،متاسفانه قیمتش، زمان تحویل دهیش و.. بگذریم   6- موشک بالستیک......(اسمشو نمینویسم چون مربتط با سانحه هستش) : کاربچه های سپاه بود ودرادامه دانش ساختش به ودجا انتقال داده شد و رشد منفی کیفیت ساخت متاسفانه منجر به سانحه  موشکی"خرم آباد" و شهادت 18 نفراز نیروهای سپاه شد (اگربرگردین و مطالعه کنین میبینین برای بررسی سانحه، فرماندهان سپاه یا نماینده مقام معظم رهبری یا حتی ستاد مشترک نیروهای مسلح به خرم آباد نیومدن! بلکه وزیردفاع  شخصا اومد!!) 7-...و....   درکنارموارد اینچنینی انتقال دانش ساخت از ارتش و سپاه به ودجا، خریدهای خارجی و ساخته های خود وزارت دفاع هستن که بحثشون از پایه جداست   متاسفانه سیستم  کلی مدیریت نظامی ما ایراد داره  و این ایراد به همه جا و بخشها هم سرایت میکنه انحصار درتولید و تهیه  موارد حوزه دفاعی و نظامی منجر به اینی شده که داریم میبینیم، برخلاف تصور برخی دوستان (مطلع تر ها میدونن چی میگم) ودجا به نیروهای نظامی فقط با دید " مشتری" نیگاه میکنه و قانون شرقی مشتری و قیمت و کیفیت و خدمات و بازار رو هم که هممون میدونیم و متاسفانه بدترین الگوها رو هم داریم !! انحصارطلبی (با حمایت همه دولتهای ادوارمختلف) ازدو شرکت خودرو سازی با رانت منحصر دولتیشون به چنین فاجعه ای درحوزه خودرو منجر شده اونهم با چنیدن خودروساز داخلی کوچیک و بزرگ بدون رانت دولتی و شرکتهای وارد کننده محدود شده خودرویی در کشور! حالا  مقایسه کنید با انحصار یگانه دولت(ودجا) در حوزه نظامی و صنعت دفاعی!   چاره کار چیه؟ 1- خصوصی سازی و حمایت از ورود بخش خصوصی به این عرصه 2- اصلاح ساختارهای مدیریتی معیوب و ناقص 3- بازرسی ها بیشتر و تدوین مجموعه قوانین نظارتی وکاربردی متناسب تر 4- وارد کردن دانشگاه ها و موسسه های دانش بنیان در این حوزه 5- نظارت بیشتر مجلس و حتی ستاد مشترک نیروهای مسلح بر عملکرد وزارت دفاع   نمیخوام بگم مقصر فقط  و فقط وزارت دفاعه و بس، خیر! منتها بعنوان متولی و صاحب امر در صنعت دفاعی برای تهیه و ساخت و پشتیبانییشون، متاسفانه بیشترین تقصیرات متوجه این وزارت خونه است منکر تلاشهای عزیزان وزارت دفاع و زحمات بسیار زیادشون نشده و نمیشم، به همچنین ایرادهای و کاستیهای های مدیریتی در سطح کلان مملکت و بویژه نیروهای مسلح رو هم انکار نمیکنم در کنار ساختار غلط  دولتی و انحصاری بودن صنعت نظامی و دفاعیمون باید به ایراد ساختاری در حوزه مسایل دفاعی هم اشاره ای بکنیم، در اغلب نزدیک به مطلق کشورهای دیگه، ارتشها فقط استفاده کننده از تجهیزاتن و وزارت دفاع نیازهاشونو از بازارهای داخلی( صنایع خصوصی داخلی و یا تولیدات خودش) و یا بازارهای خارجی زیر نظر مجلس و یا ارگانهای نظارتی مسئول تامین میکنه! اما ما...؟ درکل باید ساختارمونوتصحیح و اصلاح کنیم!         هرچند الان چند وقته بحثش خوابیده اما اگر اجازه بدین میخوام برگردم به ماجرای تانک ذولفقار: این پروژه  رو نمیگم در حد فلان و بمان هستش (از اون دست حرفهایی مثه تانک برابر و برتراز نمونه های غربی و اینگونه شعارهای تبلیغی دهن پرکن بدون پشتوانه) ولی از داشته های فعلی ارتش (دسته کم) سرتر و برتره، بعید میدونم کسی بتونه اینو انکار کنه! تستهای میدانی اش در حضور ناظران ستاد مشترک هم موید همین مطلب بود اما نکته دراینجاست که این تانک فعلا فقط  در حد ساخت پیش نمونه است و تولید انبوه نشده و چیزی بنام خط تولید نداره! ارتش باید دانش ساخت اونو به ودجا منتقل کنه که نکرده! جدای از بحث  کار موازی خود ودجا بر روی نمونه معرفی شده با نام کرار، راسیتش نزاجا زیاد دوست نداره این انتقال تکنولوژی رو انجام بده و هربار هی به بهونه های واهی داره قضیه رو مثلا بخیال خودشون کش میدن به امید اینکه بتونن خودشون اجازه تولیدشو بگیرن!!!(تلاششون بیهوده است و عمرا بتونن خودشون تولید کنن! چون نه توان فنیشو دارن و نه اجازه قانونیشو) طبق قانون جاری مملکت، نزاجا باید دانش ساخت تانک ذولفقار رو به ودجا بده و بعد تانکهای مورد نیازشو از ودجا بخره! حالا به این معادله افت کیفیت، افزایش قیمت و طولانی شدن پروژه و بوروکراسی و.. ادعا شده رواضافه کنیم تا یه حدی میشه حق رو به نزاجا داد اما فقط بشکل احساسی و روی کاغذ! قانونی و طبق مقررات نزاجا باید همه یافته ها و ریزه کاریها رو به ودجا منتقل کنه  طرح تانک ذولفقار میتونست پایه خوبی برای شروع درکنارتانک معرفی شده کرار و یا هر طرح و یا طرح های دیگه باشه، کلا باید چند طرح بیاد تا با برسی اونها و برطرف کردن نقاط ضعف و افزایش نقاط قوت و ترکیب توانایی هاشون به یه انسجام در طراحی و ساخت در حوزه زرهی برسیم که فعلا چنین امری دیده نشده امیدوارم با مطرح شدن تانک کرار با ترکیب یافته های ایندو بتونیم حرکت خوبی رو در زمینه زرهی شاهد باشیم اما در حال حاضر و زمان فعلی واقعیت امر اینه : باتوجه به توان متالوژی ما (و به ایضا مدیریت بسیار بسیار بسیار اصولی وعلمیمون!!!) این انتظار کمی دور از دسترس به نظر میرسه هرچند غیر ممکن نیست   اگر فرض رو بر مدیریت درست و غلبه بر تکینگهای تکنولوژی در دانش متالوژی و پیشرانه(اونهم بصورت پاورپک مورد نیاز درتانکها) و سامانه های کنترلی مورد نیاز بزاریم چه در ذولفقار وچه در کرار ویا  ترکیب فرضی ایندو! بعید میدونم در کمتراز10-15 سال آینده بتونیم همه نیازهای عملیاتیمونو با تانکهای داخلی برآورده کنیم! این 10-15 سال رو در حالت خیلی خوشبینانه وغره به خودمون میگم والا با این اوضاع و احوال مدیریت و اقتصاد و تکنولوژی موجود، زیر 20 سال رو بیخیال بشیم معقولتره و باید بریم به رقمهای بالای 20 سال! میگم زیر بیست سال معقول نیست چون ما دسته کم به چیزی بین 2000 تا 2500 تانک مدرن برای پوشش حداقل نیازمندیهای هردونیروی زمینی ارتش وسپاه نیاز داریم  بعید میدونم در بهترین برآورد دوستان با رویا انگاری توان ساخت و تولید فرضیمون!!!!!! بتونیم سالی بیش از 100 تانک تولید کنیم!!!! اگربر پایه همون فرض موهوم ورویایی این حقیر! همین الان هم توان تولید 100 تانک درسال رو داشته باشیم!! (حتی زمان قرارداد با شوروی برای مونتاژ تی 72 هم بزور میتونستیم به همچین رکوردی برسیم اونهم مونتاژ کیتهای وارداتی و نه ساخت از پایه) و با فرض عدم کمبود منابع اولیه و بودجه و... بین 20 تا 25 سال برای تجهیز نیروهای زمینیمون زمان نیاز هست!!! پس به نظر میرسه برای کوتاه مدت نیازمند به خرید از بیرون باشیم  چه بهتر که با انتقال تکنولوژی و ساخت در داخل باشه تا شاید بتونیم در کنار طرح های داخلی و با استفاده از دانش وارداتی به نتایج بهتری برسیم       درباره هوانیروز  برای سپاه: تجهیز سپاه به هوانیروز منافی و مخالف تجهیز و ارتقای هوانیروز نزاجا نبوده، نیست و نخواهد بود جدای از بحث همیشگی موازی کاری(بحث باطلی که به نتیجه ای هم نخواهد رسید)، هرارگانی خودش بودجه جدا و اختصاصی داره وبرمبنای اون تصمیم به ارتقا و یا بازسازیش گرفته میشه بودجه سپاه بنا به یکسری دلایل معقول (و گاها برخی هاش هم غیرمنصفانه دسته کم در دید هوادارنی که بیشتر به سمت ارتش گرایش دارن مثه بنده حقیر!!!) بیشتر از بودجه ارتشه به این مورد اینو هم اضافه کنیم که دست سپاه درکارهای اقتصادی و پولزایی بمراتب از ارتش بازتره (فلسفه کاملا منطقی و معقولی پشتش خوابیده که سر رشته اش رو در سوریه و لبنان و عراق میبینیم)، یکی از دلیلهای اختلاف فاحش بودجه این دوارگان (یکی از دلایل اصلیش حالا با هرعنوانی که توی بودجه ذکر میشه) برمیگرده به شرایط منطقه و عملیاتی بودن سپاه در اونجا که ارتش به مراتب کمتر درگیره (جدای از برخی بخشهای خاص مثه اسبهای باری نهاجا و تک و توک ماموریتهای جنگنده هامونو و...)   سپاه چه برخی از دوستان بنده قبول داشته باشن و خوششون بیاد چه نه! یک ارگان نظامی قانونی در کشوره که دارای چند نیروی مستقل رزمی هم هستش یکی از از اون نیروها،  نیروی زمین سپاهه که بشدت به بالگرد نیاز داشته و داره نیروی زمین سپاه یا همون بدنه اولیه و اصلی سپاه در بدو تشکیل سنگین تر از ام ژ-3 و آرپی جی نداشت! با شروع جنگ تحمیلی و گسترش و توسعه سپاه از حالت شهری به گروهانی و گردانی و در ادامه تیپ و لشگر و.. و احساس نیازعملیاتی کم کم دارای توپخانه و زرهی مستقل هم شد و در ادامه به اسنجام سازمانی یک نیروی زمینی تقریبا استاندارد رسید(البته استاندارد شرق و برپایه کشورهای پیرو شوروی ونه استاندارد غربی موجود در ارتش! شاید دلیلش مستشاران سوریه ای، لیبیایی، کره شمالی و چینی بودن والله العلم) درسازمان رزم اون روزهای نیروی زمین سپاه برای عملیاتهاش به زرهی، توپخانه، پدافند موشکی، جنگنده های بمب افکن، رهگیر، شناسایی وهمچنین پشتیبانی لجستیکی و رزمی بالگردهای ارتش نیاز داشت کم کم و به مرور زمان  ابتدا زرهی و بعد توپخانه و در ادامه پدافند هواییشو تشکیل داد و حالا چشم به مقوله هوایی و بالگردی داره که کاملا هم درست واصولی و منطبق بر نیازهاشه ایراد و خورده ای هم یه این تصمیم نمیتونیم و نباید بگیریم وقتی سپاه بعنوان یکی از ارکان قانونی نظامی ما مورد قبول واقع شده  و تاثیرش رو در منطقه هم داریم میبینیم و تهدیدات پیرامونیمونو هم داریم مشاهده و رصد میکنیم (چه از سوی کشورهای منطقه ای و چه فرا منطقه ای) پس باید به فکر تجهیز و تامیین نیازهای منطبق بر الزامات روزش هم باشیم   در اونسوی قضیه، بحث هوانیروزارتش هست که بشدت نیاز به  نوسازی و حمایت داره و ابدا نمیتونیم منکراین مورد هم بشیم، منتها، ابدا بودجه این دو ربطی به هم نداشته و نداره! هرکدوم ردیف بودجه خودشونو دارن (بگذریم از برخی کم لطفی هایی که در ستاد مشترک نیروهای مسلح بخاطراکثریت مطلق  یک ارگان مشاهده میشه)   بیاییم بدوراز تعصبات خاص و گاها سیاست محور و سیاسی زده! هردو ارگان رو حمایت کنیم و برای موفقیت و سلامتیشون دعا کنیم(اول از همه خودم!!!!!) بادست خودمون هم آب به آسیاب دشمن نریزیم مدیران  و کاربران ارشد سایت هم کمی منصفانه تر با قضایا برخود کنن و خودشون این  شعله های کوچیک اختلاف رو دامن نزنن خدای ناکرده! اگر بحث عدم  اختلاف و جانبداری هست باید دوطرفه و همه گیر باشه نه هواداران یه ارگان هرجا مخالف میلشون و یا حتی تصورشون! بود اونیکی رو بکبون و دربرابر انتقادهای طرف مقابل بگن تفرقه ننداز و بحث ارتش و سپاه نداریم و هردو برادرن و اینجا اختلافی نداریم و... واقعا باید همینطور باشه و فرقی نندازیم نه اینکه یه دسته حق داشته باشن با هر بهونه و به هر زبونی زخم بزنن اونوقت در مقابل انتقادهای طرف دیگه علم برادری و برابری بردارن! بزارین واقعا شعار و عملمون یکی باشه انشا الله   ببخشید که خیلی خیلی طولانی شد
  17.   با سلام   سالها پیش بود اگر اشتباه نکنم حدود بیست و یکی دو سال قبل (روزهای شور و شر جوانی) توی انجیل (کتاب عهد عتیق) ماجرای فریب دادن پیامبر خدا حضرت اسحاق نبی فرزند حضرت ابراهیم بزرگ توسط حضرت یعقوب (با حیله مادرش ربکا!) رو میخوندم که  پس از گول خوردن توسط حضرت یعقوب، حضرت اسحاق میگه: صدا صدای یعقوبه ولی دستها دست عیسو! ( دقیقا متنش نمیدونم همین بود یا کمی فرق داشت ولی کلیاتش همین بود ابته من نه تاییدش میکنم و نه تکذیب روش هم خیلی بحث هستش بین خود علمای یهود و مسیحیت!) حالا چرا این مطلبو عنوان کردم؟   این تصاویرکمی عجیبین! برخی ازاین صورتها خیلی با صورت نمر متفاوته بالاخص اون تصویرتوی اتاق که صورتش بشدت باد کرده  و متورمه ... اما ....... سبک جنگیدن، سبک نمره! حالا وضع ما همون وضعیت حضرت اسحاق شده که:نبرد، نبرد نمر است اما صورت، صورت...؟!!؟ توی کلیپی که المیادین از آزادسازی نیروگاه پخش میکرد نمر درحال مکالمه با خلبان بالگرد بود( اگر اشتباه نکنم) و یه تبلتی هم دستش بود اونجا نمر ریش داشت و صورتش کمی گوشتی اما نه به گوشتالودی و تپلی این صورت توی عکسها! شاید نمرهم به سبق و سیاق روسای جمهور و بزرگان عرب برای کاهش ریسک ترور واسه خودش بدلی دست و پا کرده !!!شاید هم این ترفند استفاده ازبدل، برای افزایش روحیه سربازان سوری یک کار حساب شده روانی - نظامی باشه( باتوجه با تاثیر بسیار شدید نام و قیافه و حضورنمر در روحیه سربازان ارتش سوریه)   به هر حال چه این شخص سهیل حسن "نمر" باشه و چه نباشه، تاکتیک آزادسازی نیروگاه کاملا با تفکر و فرماندهی "نمر" سازگاری و مطابقت داره شخصی رو هم که توی کلیپ المیادین نشون میداد شباهت بسیار بیشتری با "نمر" بدون ریش قبل از جراحت و زخمی شدن داشت تا این شخص توی تصویر! شاید هم خود سهیل حسن واقعی داره سعی میکنه خودشو شبیه بدلش کنه چرا که بدله صورتش پرتره و نمیتونه لاغر کنه! (معمولا معادله برعکسه منتها اینم یه حدس و گمانه مثه همه حدثهای دیگه!) خدا عالمه! انشا الله که در سلامت باشه و خدا اونو برای کشور و مردم سوریه حفظ کنه   فقط یه سوال برام پیش اومده: حدود 5 ساله این سرهنگ سهیل حسن مثه شیروببروپلنگ برای سوریه و خود شخص بشاراسد میجنگه و پیروزی به ارمغان میاره این جناب بشاراسدهنوز نمیخواد درجه اشو ارتقا بده؟ این توجیه روهم قبول نمیکنم که با ارتقا درجه باید ازمیدان عملیات بره و ستادی بشه چون خیلی از سرتیپ و سرلشگرهای ارتش سوریه توی میدان نبرد بوده و هستن و برخی هاشون هم شهید شدن نمونه بارزش شیر دیرالزور سرتیپ عصام زهرالدین!   خداوکیلی اگر دونفر توی سوریه لیاقت و شایستگی دریافت مدال و درجه رو داشته باشن همین دونفرن بالاخص سهیل حسن که الان دسته کم باید سپهبد میبود!!!!!! بشار ناخن خشکه یا ترفیع درجه نظام ارتش سوریه اینقدر سخت نمیدونم! (البته خودشون فقط میگن "ارتش عربی سوریه" و تاکید بسیار زیاد و عجیبی بر عنوان کردن "عربی" اون دارن)
  18. با سلام  بله این شیوه سالهاست که در کشورهای صنعتی استفاده میشه کشورهای پیشرفته صنعتی که جای خودشونو دارن همین امارات بغل دستمون در حوضچه خشکش برای برش پروانه کشتی ها  چندین ساله که از این متد استفاده میکنه(البته برای سایر برشها همچنان از پلاسما و لیزر استفاده میکنن) همون حوضچه ای که ما بودیم یک پروانه کشتی رو داشتن برش میدادن چندتایی عکس گرفتم اگر بتونم بین اون چندین هزار عکس پیداشون کنم تقدیمتون میکنم چندتا عکس هم از یه سوژه جالب گرفتم که باید بگردم اونها رو هم پیدا کنم و اگر خدا فرصتی بهم داد و سرم کمی خلوت تر شد یه تاپک  در اون زمینه تهیه کنم   امسال دیدیم دارن تجهیزات واتر بلاست و آیس بلست رو هم کم کم جایگزین سند بلستهای قدیمیشون میکنن، برخلاف ما که شعارمون زیاده و عملمون کم اونها بشدت دارن خودشونو به علم روز دنیا نزدیک میکنن( با کمک مطلق خارجی ها) نسبت به 3-4 سال قبلی که اونجا بودیم  زمین تا آسمون در بحث ابزار دقیق و الاینمنت پیشرفت کردن و همه ابزارشون که قبلا آنالوگ یا نهایتش دیجیتال بود رو لیزری با مقیاس نانو کرده بودن کلا یه جهش تکنولوژی دسته کم در ابزار دقیق و کنترلشون داشتن
  19.   با سلام کاملا باهاتون موافقم بویژه در مبحث بوروکراسی که سرطان  همه کارها و برنامه های ماست امیدوارم کارگروه مسیول این مقوله خریدها با حذف کاغذبازی و وقت کشی های معمول ایرانی!!! با مطالعه و تحقیق کامل و با لحاظ همه موارد در قراردادها به سمت  خریدهای مناسب و متناسب با نیازها و تهدیداتون پیش برن فکر کنم باید کمی صبر کنیم تا ببینیم ماحصل سفر وزیر دفاع چی میشه گمان کنم  معضل حدس تعداد مورد بحث برای خرید بزودی برطرف بشه و همه بفهمیم بالاخره مبنا بر چه تعدادی هستش
  20. با سلام به همه دوستان   بعنوان یک ایرانی و با دیدی کاملا مبتنی بر آرمان و ایده و در بعد ایدآلیستی با خرید هرگونه سلاح و تجهیزاتی از هر کشوری چه شرقی و چه غربی مخالفم و معتقد و خواهان ساخت و تولید داخلی هستم !! منتها.... درشرایط رشد روز افزون تهدیدات امروزی ( از گروهای تروریستی تا دولتهای حامی تروریست و دشمنان سنتیمون!!) و توان تکنولوژیکی داخلی، برای پر کردن نسبی خلا موجود در ساختار نظامیمون (در بعد سخت افزاری که مقوله نرم افزاری، فرماندهی و مدیریت بحثیست جدا)، با خرید خارجی هوشمندانه و مطالعه شده و متناسب با شرایط و تهدیداتمون موافقم!!!   تقریبا همه میدونیم که فعلا توان کافی برای ساخت در برخی حوزه ها رو با تکنولوژی روز دنیا نداریم و حتی اگر به فرض هم داشته باشیم توان تولید تیراژبالا و رفع نیازهامونو در کوتاه مدت نداریم، درکنار این موضوع  رشد بی سابقه تهدیدات پیرامونیمونو هم شاهدیم و یحتمل با روی کاراومدن جمهوریخوهان و شخصی مثه اون "ترامپ" دیوانه !! باید منتظرافزایش بیشتر و نزدیک شدن به محدوده خطوط قرمز جنگ فراگیر" منطقه ای" (وشاید فرامنطقه ای!!) هم باشیم شرایط ما و همفکرانمون درعراق،سوریه،یمن و لبنان رو درنظربگیریم بعلاوه جبهه گیری های دشمنان سنتیمون(امریکا واسراییل و با کمی اغراق همه غرب!!) و همسایگان شاخ شده امروزیمون ترکیه، عربستان،امارات ،قطر، بحرین ،و حتی پاکستان وآذربایجان!!(البته برخی ازاینا خیلی سنتی تر از اونهایین که قبل گفتم! فقط ما هی سعی میکنیم خودمونو بزنیم به اون کوچه که مثلا برادر دینی هستیم و همسایه ایم و کشورهای دوست و برادر و.. والا سابقه دشمنیشون با ما خیلی خیلی خیلی ریشه دارتر و قدیمیتر از دشمنان سنتی کلاسیک معاصرمون !!! هستش) درکنار مسایل بالا فرسوده بودن، ناتوانی تکنولوژیکی تجهیزاتمون و نیاز به بروزرسانی و نوسازی بسیاری از سخت افزارها وجنگ ا فزارها رو هم نمیتونیم انکار کنیم!! خوووووووب  راهکار چیه؟ منطقا خرید خارجی مطالعه شده بعنوان یک راهکار کوتاه مدت و یا درنهایت میانمدت (و نه بلند مدت وهمیشگی!) یک پاسخ قابل قبول هستش،     بریم سراغ گزینه های محتمل خرید خارجی!!:   - امریکا حرفشم نزنید!! جدای از اینکه راس همه مخالفین و دشمنانمون همین غول سپید با شاخ و دمه، بهمون سنگ هم نمیفروشن سرخودمونو باهاش بشکونیم چه برسه به سلاح پس حتی نمیتونیم توی مفروضات هم بیاریمش اگر میتونستیم تصور یکهزارم درصدی اماکان خرید از امریکا رو بیاریم توی معادلاتمون اونوقت بحث خیلی داغ میشد و.. ولی همه میدونیم خواب یه پوکه رو هم نمیتونیم ببینیم (البته از یه بعدی مایه خوشحالی و خوشوقتی هم هست منتها در بلند مدتی خردمندانه مدیریت شده!!)   - اروپا سگ زرد برادر شغاله!دنباله رو بی چون و چرای امریکا و تابع تصمیمات کاخ سفید همین رجز فروش رافایل رو هم شوخی مضحک سیاسی درنظر بگیرین و الا همین فرانسه مدعی فروش رافایل(هرچند هیچ جا رسما عنوان نشد و بیشتر یک گمانه زنی هستش تا واقعیت) در روز تحریم، قطعات پژو 405 عصر درشکه میرزا رو هم بهمون نداد چه برسه بجنگنده! جدای از این مورد و بحث قیمت بسیار بالای نمونه های غربی(بویژه فرانسوی) اگر امکان خرید منطقی میبود کیفیت های خوبی بینشون پیدا میشد(رافایل، تایفون ، لئوپارد، لکرک و...) منتها اینها رو هم نزدیک به صفر درنظر بگیرین!!   - چین! بسیار محتمل و شدنیه و بشدت هم راغب به همکاری و فروش به ما هستن اما با توجه به سابقه کیفیت و توانایی و تکنولوژی اجناس و سلاح های چینی بهتره حتی بهش فکر هم نکنیم ( دعا میکنم فرماندهان ما هم همچین تفکری داشته باشن و حتی خواب تجهیزات چینی رو هم نبینن)   - آفریقای جنوبی در برخی مقوله ها میتونه در ساخت و یا ارتقای داشته هامون کمکهای خوبی بهمون بکنه، منتها دایره تواناییشون محدوده و خیلی دستشون از ما بازتر نیست   - برزیل تحت شرایط خاصی میتونه  بهمراه  مورد بالا برامون مثبت باشن در انتقال دانش محدودی که دارن(البته اگه درست مدیریت بشن)     - روسیه و اما خرس سیبری" روسیه پوتینی!" خوووب بشدت از نامروتی، پشتیبانی افتضاح ، بدقولی و پشت خالی کردنهاشون شاکی و ناراحتم ( و هستیم!!!) منتها در حال حاضر به نظر بهترین گزینه ممکنه میاد، هم از روی ناچاری ما ! و هم با توجه به داشتن مولفه ها و اهداف مشترمک و ایضا دشمنان مشترک در منطقه و نزدیک شدن بیسابقه ما به هم پس از سالهای بسیار زیاد عدم اعتماد و ناباوری( میشه گفت از همون زمان صفویه تا الان!!!)   نمیدونم چقدر روسها حاضرن برای ما  مرام بزارن و همکاری کنن، هرچند به نفع خودشون هم هست چون صدقه که نمیخوان بدن، پولشو سنگین خواهند گرفتت اگر شدنی باشه و بتونیم در چونه زنیهای سیاسی-اقتصادی قانعشون کنیم که بنظرم شدنیه:   ارتقای  جنگنده های شرقی موجودمون به استانداردهای روز دنیا بعلاوه افزایش شمارگانشون به ارقامی که عملیاتی نیگر داشتنشون منطقی و معقول باشه (برای میگ 29 و سوخو 24)   تحویل سریعتر سامانه های پدافندی خریداری شده و خرید همراه انتقال تکنولوژی سامانه های پدافندی بروز مثه بوک 2، تور ام 2،اس 400 و پانستیر (هرچند خیلی خیلی سخته منتها محاال نیست فقط منوط به شل رکدن سر کیسه و یبازی با کارتهای موجود منطقه ای هستش)   خرید با با شرایط تولید مشترک  تعداد دسته کم  بیش از یکصد فروند سوخو 30 با امکان ارتقا  و بروزرسانیها و فازایش شمارشون با تولید داخلی تا تعداد مورد نیاز (مثلا 300 فروند در 10 سال آینده)   خرید دسته کم 50 فروند سوخو 35 برای پاسخ به تهدیدات منطقه ای ( حتی اگر دانششو بهمون ندن بازهم فقط داشتنشون توان هواییمونو بشدت ارتقا میده، نمیگم برابر اف-22 و یا 35 هستش یا اما برای خفه کردن برخی جوجه همسایه ها کارا و مفیده، درضمن با فرض تولید تحت امتیاز سوخو 30 در ایران عملا درصد زیادی از نیازهای سوخو35 رو میتونیم برطرف کنیم الا سامانه های تخصصی که اونهم میتونه در قرارداد لحاظ بشه )   تولید تحت امتیازمهمات هوا به هوا درایران ( و یا دسته کم خرید مقدار متنابهی از موشکهای مدرن و بروز هوا به هوای روسی)   تولید تحت امتیاز یا خرید دانش سامانه های تخصصی پدافند هوایی دریا پایه   تولید تحت لیسانیس یا خرید دانش تولید زیردریایی های دیزل تهاجمی کلاس کیلو(کمک در ساخت و..)   تولید تحت لیسانس و با انتقال دانش تانک تی 90 شامل همه بخشها (زره، موتور، توپ، سامانه های دفاعی فعال و غیر فعال و..)     در کل یک لیست بسیار بالا بند هستش که نیازمند یک بودجه بسیار هنگفت هم هست! اما در همین شرایط بد اقتصادی موجود هم با پیدا کردن منابع بانکی خارجی بویژه در روسیه (که بسیار هم شدنیه و همین الان هم کلی اعتبار بهمون دادن بانکهاشون )میتونیم با مدیریتی درست و اصولی در جهت زدودن گرد کهنگی و قدیمی بودن تجهیزاتون گامهای مثبتی برداریم تا روزی که ان شا الله خودمون بتونیم نیازهامونو بدون کمک بیگانگان برطرف کنیم     یادمون نره حتی اگر همین الان هم طرح های بسیار خوبی مثلا در زمینه تانک و جنگنده داشته باشیم (که بنا به گفته فرماندهان داریم) رسیدن به شرایط عملیاتی اونها و تولید و تجهیز یگانهامون دسته کم به چیزی بین 10 تا 20 سال زمان نیازخواهیم داشت که دشمنان منطقه ای و فرامنطقه ای ما بهمون اینهمه مدت رو مهلت نداده و نخواهند داد!پس به نظر میرسه فعلا چاره ای جز خرید از روسها نداریم منتها این خریدها نباید باعث توقف یا کند شدن روند تحقیق و ساخت داخلی بشه بلکه باید موتور بوستری بشه بر سریعتر شدن روند پیگیری و افزایش توانایی اونها     ببخشید که طولانی بود و خسته کننده
  21. کاش یکصدم این خوش قولی رو هم با ما داشتن!!! از حضرت مسبوق التواریخ میگ 29 فولکروم مدموتوره العالی تا برسه به زنده یاد اس 300  قدیم السطلنه خدابیامرز و تی 72 منسوخ النسخه باستانی و.. ما شونصد ساله بهشون پول دادیم دریغ از یه کتابچه و چند قطعه یدکی و موتور و ... تا برسه به سامانه های بروز و مدرن شده اس 300 !!   در این مراسم رقت انگیز، مابقی تی 72 و نفربرها تزیین مراسم چهلمن و خیرات بازماندگان!! دوستان غذانخورده تشریف نبرن ولادی جون دل چرکین میشه و میرنجن(به جان عزیز خودش راست میگم) حضورو تشریف فرمایی دوستان مایه تسلی دل داغداران!! و سوختن اردوغی خان هستش بایت آف تاپیک و اسپم و پارازیت و...ببخشید از صمیم قلب هم پوزش میخوام منتها امروز کلا اعصابم خرابه و بدجور قاطی کردم اما با دیدن این خوشقولی و اون بدقولی و بدقولی ها و بی مروتی ها و نامردیها و پشت خالی کردنهای متوالی و متناوب و متعدد و متشابه و مت...(هرچی دلتون خواست بزارین) واقعا اعصابم بهم ریخت
  22.   از همه پوزش میخوام!! اومدم چششو پاک کنم زدم  چشوچالشو درآوردم!!!! خیر سرم اومدم غلط غلوطهای تایپی رو برطرف کنم وسط کار نتم پرید و همه چیز رفت   ضمن پوزش از همه دوستان، اگر امکانش هست یکی از مدیران عزیز زحمت پاک کردن این پست رو بکشن ممنون و سپاسگذارم
  23. دوست عزیز سلام   اجازه بدین باهاتون مخالفت کنم 1-درباره بودجه: برای یه پروژه در حد طرحی  که شروع نشده حرفتون کاملا صحیحه و الان چندین پروژه منتظر اعلام و تخصیص ردیف بودجه داریم و تاخییر در اجرایی شدن اونها برمیگرده به نبود  بودجه و عدم تامین و پشتیبانی مالی اون طرح ها!! ولی برای پروژه درجریان و در حال پیگیری و ساخت، خیر! اگر روند تخصیص بودجه و ردیف اعتبار در ارتش رو میدونستین این نظر رو نمیدادین، هر طرحی برای اجرا باید در چند قسمت خود نیرو و بعد در فرماندهی کل  و در ادامه  اون درستاد مشترک تایید شده و و بتصویب برسه ، یکی از بخشهای مهم و حیاتی و اصلی در تصویب یک طرح و پروژه،اعتبار سنجیه تا ردیف اعتباری بهش تعلق بگیره و بعد از تعلق اون ردیفه که اون طرح میتونه شروع بکار بکنه و اجازه شروع رو میگره سهند شروع کرده و وسطهای کاره(آخرای کار شاید واژه بهتری باشه)   2-  نامهربانی های وزارت دفاع: اینو ازتون میپذیرم چون دعوای همیشگی و چونه زنی های وزارت دفاع  اونم وسط کار!! وعدم رضایت نیروها (بالاخص ارتش) از قیمتها و کیفیتهای ارایه شده توسط وزارت دفاع یه جزء جدای ناپذیر ولاینفک همه پروژه های نظامیمونه شاید باورش برای دوستان سخت باشه که درهمه دولتها چه خاتمی و احمدی نژاد و چه فعلی(قبل اونو من خبر ندارم!!!) وزارت دفاع به مبحث تامین نیازمندیهای ارگانهای نظامییمون، "بازاری" به قضایا نیگاه میکنه و نیروهای نظامی رو مشتری میدونه و دقیقا با نام مشتری هم خطابشون قرار میده و دست برقضا یکی از تفکرات بشدت بازاری هرچی تونستی بنداز رو داره پیش میبره برای فروش خارجی باید اینطور باشه اما تامین داخلی؟؟؟؟ خداروشکر هیچ رقیبی هم نداره، عدم خصوصی سازی در بخشهای دفاعی و ضعف قانونی در این حوزه باعث همچین بلبشوی شده!! خوبه خودروسازانمون دسته کم دوتان و میتونن جنگ زرگری راه بندازن تا مردم رو سرکیسه کنن و اجناس بنجلشونو چندبرابر قیمت بزور به مردم قالب کنن، این که تنهاست واویلا!!! اونها حمایت دولتی ها رو دارن(همه دولتهامون بدون استثنا) اینها که خود دولتن بازهم واویلاتر!!!! نمونه داشتیم برای زیردریایی های کلاس غدیر(میدجت ها) یه کالا و قطعه و چیزی که توی کشور باکیفیت ترش و با قیمت مناسبترش موجود بوده و براحتی قابل تامین و  اتکا به قدرت و داشته داخلی و عدم وابستگی به بریون، ولی برادرا تشریف بردن از چین بیکیفیت ترینشو خریدن و با قیمت گزاف و بمراتب بالاتری بزور قالب کردن به نداجا (با همه اعتراضهای نداجا!!!) بارزترین نمونه اعتراضهای اینچنینی که آشکارا و در بالاترین سطحش بیان شد، در روز رونمایی از جماران در حضور فرماندهی کل قوا بود   نمیخوام کندی و نارسایی پرژه ذولفقار نزاجا رو ربط مستقیم بدم به این قضیه ولی یکی از مهمترین دلایل کندی بیش از حد این پروژه وزارت دفاعه!!هرچند مباحث تکنولوژی و توان داخلی بویژه در بخش تامین و تهیه پیشران و بسته قدرتی و همچنین توپ اون درکنار کسری شدید مالی نزاجا بعد از اجرایی شدن طرح ثامن، اصلی ترین دلیل کندی کاره ( که اونهم باز طبق قانون برمیگرده به ودجا!!!) قانون جاری مملکت تامین، ساخت، تهیه، خرید و پشتیبانی از نیروهای  نظامی رو کلهم اجمعین سپرده دست وزارت دفاع !! حتی اگر نیرویی در جهاد خودکفاییش(که در زمان جنگ بوجود اومد) چیزی بسازه، طبق نص صریح قانون جاریه برای تولید انبوه حتما باید اونو به وزارت دفاع بده! مثه پروژه موج، غدیر کلاسها، جنگنده صاعقه و... نزاجا درباره ذولفقاراینجای قضیه رو داره سعی میکنه مدیریت بکنه اما نمیتونه!!! متاسفانه بعد از انتقال تکنولوژی ساخت از جهاد خودکفایی هر نیرو به ودجا، دقیقا بامبول بازیها شروع میشه، قیمت میکشه بالا، تاخیرها زیاد میشه، کیفیت میوفته، ایمنی کم میشه، دقت میاد پایین و....زیردریایی فاتح چوب همین مورد رو خورد(برخلاف نظر سیاسی برخی دوستان) البته شرایط سپاه در برخی جاها و بخشها کمی فرق میکنه و براردان سپاه دستشون بازتره و آزادی عمل بیشتری دارن! سپاه با داشتن برخی مولفه های دیگه بارها و در خیلی جاها تونسته این قانون رو دور بزنه(طبق اساسنامه دستشون خیلی بازتره از ارتشه، درست مثه کارهای اقتصادی)   3- منکر بی لیاقتی(یا بهتره بگم عدم کفایت!!) در سطوح مدیریتی مملکت نمیشم، در نداجا هم بیکفایتی هایی دیده میشه منتها نداجای فعلی با همه نقص و ایرادها و انتقادات وارده ( وبجا!!) از میانگین کلی جامعه و ارگانهای دولتی و حکومتی ما چندین پله برتر و بهتره!! میشه گفت سه ارگان زیر مجموعه ای ما اوضاع مناسبتری نسبت به میانگین کشوری  دارن (و با کمی ارفاق چهارمی رو هم میشه اسم برد) 1- نداجا 2- نهفسا 3-وزارت بهداشت و ارفاقی!!! 4- پداجا   البته این آخری بیتشر بخاطر دراولویت قرار گرفتنشه که رشد داشته، منکر زحمات و تلاشهای امیراسماعیلی عزیز و گرامی نمیشم! دستاوردهاشون هم از سایر حوزه ها بیشتر بوده! منتها با این اهمیت و توجهی که به پدافند داده میشه باید شاهد رونق و پیشرفت بهتری میبودیم که فعلا بچشم نمیاد(البته فقط بچشم نمیاد و شاید در باطن واقعا چیزهایی باشه که ما بی اطلاعیم!! خدا عالمه)   از پایین به بالا هم متاسفانه "نهاجا" رتبه نخست رو داره(حتی بادرنظر گرفتن همه مشکلات مالی پیش روی اون) با جدا شدن امیر میقانی از نهاجا سرعت حرکت نهاجا کند شد وبا جدا شدن پدافند از بدنه اون عملا ترمزش کشیده شد! ریزش شدید بودجه ای و نفرات (الحاقی به پداجا) در کنار تغییر ساختار مدیریتی و سخت افزاری، بعلاوه شرایط جاریه نهاجا اونو رسونده به این جایگاهی که هیچکی برای نهاجا نمیپسنده شاید اگراوضاع اقتصادی مملکت کمی بهتر بشه و امکان تزریق منابع مالی و بودجه ای فراهم بشه برای کوتاه مدت و بشکل اضطرار بشه با یکسری خرید عقلانی، سنجیده، مطالعه و حساب شده!!! نهاجا رو ریکاوری کرد و از "آی سی یو" منتقلش کرد به "بخش" اما همچنان باید تحت درمان باقی بمونه و به این زودی ها مرخص بشو نیست!! نباید اینو فراموش کنیم که خرید خارجی فقط درمان موقته! باید بفکر چاره اساسی بود، خودکفایی و خود اتکایی! شاید کوتاه ترین راهش انتقال تکنولوژی از یک کشور صاحبنام و دارای توان تکنولوژیکی بالا باشه(امریکا و غرب که بهمون سنگ نمیدن سرمونو باهاش بشکونیم!!! میمونه چین و روسیه که بالاجبارفقط باید بریم سمت روسیه چون چین.... بگذریم نمیخوام بخاطرانتقاد ازچین و کیفیت ساخته هاش بازهم فحش بخورم!!!) البته یه تغییر مدیریت در راس نهاجا (مثلا اومدن امیر برخور بعنوان نمونه !!) شاید بتونه  یه بوستر کمکی باشه (با همه احترام به امیر شاصفی) هرچند کسانی که راس امورند و برای جایگاه ها تصمیم میگیرند افراد رو بسیار بهتر از من میشناسن و دغدغه هاشون هم از من نوعی فراتر و بیشتره و حساسیت بیشتری هم بخرج میدن و راس همه اون تصمیمات هم کسی نیست جز ید باتدبیرفرماندهی کل قوا   تاخییر سهند رو درجای دیگه ای ورای این چند عامل ذکر شده در بالا باید جستجو کرد، شاید موتور(کاملتر و بهترش "پیشرانه") رو بشه بعنوان اصلی ترین دلیل تاخیرنام برد، البته این فقط یه حدسه! اما شاید خیلی نزدیک به واقیت و تا حدود خیلی زیادی منطقی!! چون در مابقی بخشها و قسمتها ما تکینگ و گلوگاهی نداریم وهمه نیازهامون قابل ساخت در داخل هستن، تنها چیزی که الان توانشو نداریم همون موتورها هستن که منطقی ترین دلیل برای تاخییر سهند میتونن باشن اگر مبنا رو بر خبرهای درج کرده و چهار موتوره شدن سهند بزاریم، گیرباکس هم از نو باید طراحی، تست و ساخته بشه که خودش میتونه یکی از عوامل کندی کار باشه مگر اینکه در کنار موتورها، شافت و گیرباکس هماز همون منبع تامین شده باشه خدا عالمه
  24. دوست عزیز سلام   بینهایت خوشحال میشم مصداق یکی از این حرفهایی که نوشتین رو در نوشته من بیارین تا ببینم من کجا نوشتم ما خیلی قوی هستیم و اونها خیلی ضعیف؟  خداوکیلی اصلا مطلب منو خوندین؟ کجاش من مقایسه قدرتی کرده بودم؟ کجاش نوشته بودم اقتصادی ازاونها قویتریم یا ضعیفتر که بخوام بهتون الان پاسخگو باشم؟ کجاش نوشته بودم با موشک میتونیم فلان کنیم و بمان؟ اصلا نوشته بودم بهشون موشک میزنیم؟ کجاش نوشته بودم با موشک تاسیسات اونها رو میزنیم واونها هیچ کاری نمیکنن؟ بینهایت خوشحال میشم نیم خط مصداق اون چیزهایی رو که مثلا در پاسخ من نوشتین توی پست ارسال شده من بهم نشون بدین   چتون شده؟ پی چی هستین؟     من در پاسخ اون عزیز که امارات رو دارنده بزرگترین ناوگان اف 16 میدونستن !!!!! و در حق نام زیبا و شکوهمند "خلیج فارس" کم لطفی کرده بودن و با کمال تعجب  توان موشکی مارو با یمن یکی دونسته بودن!!!!!! اون چند خط رو نوشتم نوشته بود موشکهای کند و تنبل و بدردنخور!!! گفتم همین بدردنخورها الان صدای امریکا رو درآورده در نیاورده؟ همین دو سه ماه اخیر از کاخ سفید و کنگره تا سنا چقدر فک زدن؟ اکر بدرد نخورو حقیرو ضعیفه که دیگه اینقده گریه و زاری نداره؟ داره؟ نوشته بود افغانستان هم جای سیلوهای مارو دارهچه برسه به عربستان!!! گفتم شما جای سه تاشو بهم بگو ما هم فیضی برده باشیم این وسط! نوشته بود با بانکر باستر همه رو میفرستن هوا !!!!!! گفتم مشخصاتشونو بگو ببینم چی ازشون میدونی کجا مقایسه قدرتی کرده بودم که حالا بخوایم بیاییم ببینیم کی قوی تره و کی ناتوان تر؟ جمله و عبارت که سهله!! نیم خط هم در باره بررسی قدرت و سنجش قدرت ما با  "اونا"  ننوشته بودم، میشه بگین این توهماتی که نوشتین زاییده چی هستن؟ و از کجا نشات میگیرن؟ مصداق یکیشونو برای من از نوشته ام بیارین  ممنون میشم!! باورکنین بینهایت ممنون میشم ببینم کجای نوشته من گفته (یا گفتم و خودم خبر ندارم!!!!!!!!!) که ما خیلی قوی هستیم اونها خیلی ناتوان!!! و موشک میزنیم تاسیساتشون و اونا هیچکارینمیکنن و نیگاه میکنن و ....!!!!!
  25. دوست عزیز سلام تفاوت چندانی بین این رشته دردو دانشگاه ذکر شده نیست چرا که چارت درسی یکیه منتها وضعیت و شرایط تحصیلی و سختی ها و منابع و امکانات دو دانشگاه ابدا قابل مقایسه نیستن بهتره بگیم تفاوت در خود دانشگاه ها ست نه رشته!!! دانشگاه امیرکبیر(همون پلی تکنیک خودشون!!)یکی از بهترین و پرآوازه ترین دانشگاه های داخلیه که دارای اعتبار داخلی زیادیه(خارجیشو کار ندارم) محیطش یه محیط سویل وعادیه مثه همه دانشگاه های دیگه و شما فقط درس رشته خودتو میخونی و آزادی عمل خاص یه دانشجو رو دارین! دانشگاه دریایی امام خمینی نوشهردانشگاه افسری نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایرانه بالطبع افسری بودنش خیلی سختیها داره چون قراره افسر مهندس تربیت کنه(امیرکبیر فقط مهندس تربیت میکنه) در کناردرسهای عادی شما باید دروس نظامی، عقیدتی و سیاسی و برنامه های ورزشی رو هم طی کنین، محیط هم کاملا نظامیه به مراتب خشکی و سختیش از سربازی بیشتره بعنوان نمونه یک دوره بعد از من یکی از دانشجوها برادرش سرباز همونجا بود،سربازه به حال برادر دانشجوش گریه میکرد!!! 4 سال شما سخت ترین شرایط رو پشت سر میزارین و با سختی هایی که فکرشو هم نمیکردین دست و پنجه نرم میکنید ساعت 5 هر روز صبح بیداری و ساعت 11 شب خاموشی(درصورتی که برنامه  خاصی نداشته باشین مثه نگهبانی، خشم شب،آموزش و تنبیه و...) برای هر دقیقه اتون(حتی سرویس بهداشتی و..) هم برنامه ریزی شده است و شما درچهارچوب اون برنامه مشخص حرکت میکنید (حتی ساعت مطالعه درسیتون هم دست خودتون نیست و طبق برنامه مشخص روزانه است) حضور  و عدم حضور سر کلاس درس دست خودتون نیست(1/40 ساعتها غیبت داشته باشین فکتون رو میارن پایین آخر ترم) بنده اطلاعی از منابع درسی دانشگاه امیرکبیر ندارم(بالطبع باید یا از سازمان بنادر باشن یا از یو کی) منتها در دانشگاه افسری منابع تخصصی دریایی از دانشگاه دریایی یو اس نیوی هستن و همه کتابها رو هم بصورت امانت همونجا بهتون تحویل میدن و در پایان هم ازتون پس میگیرن   این دانشگاه سختی های بسیاری داره بگونه ای که عموما بالای 50 درصد از ورودیهای هر سال ریزش میکنن و معمولا حدود همون 50 درصد(کمی بالا و پایین) از هر دوره فارغ التحصیل میشن  در داخل دانشگاه چند قسمت موازی هستن و هیچکدوم هم  نسبت به اونیکی کوتاه بیا نیستن!! به همون شدتی که آموزش در درسها و ساعات حضور و غیاب و سطح علمی سخت میگیره، هیات نظامی و عقیدتی سیاسی و حفاظت اطلاعت هم در حوزه موربوط به خودشون سخت گیر هستن( بویژه هیات نظامی که همه کاره است و نود درصد زمان و برنامه شما دست اونهاست) لباس اونجا لباس نظامی و تابع قوانین نیروی دریاییه(فرم فصل و کار خاکی و کار رنگی و..) رژه، مراسم صبحگاه ، نگهبانی، دوره های نظامی و رزمایشها هم هستن دو سه ماه اول رو "بی ام تی" یا دوران تهیه گی میگن و فقط آموزشهای نظامیه که معمولا با یه رزمایش پایان میبایه و مراسم سردوشی با حضور فرمانده کل قوا یا رییس جمهور معمولا فقط در سال دوتا مرخصی هست!!! یکی تعطیالات عید حدود 12-13 روز (گاها 15 روز) و دیگری بعد از ترم تابستونه که اونهم بین 10 تا 15 روزه (ترم تابستونه اجباریه و درکنار درس،برنامه های ورزشی و واحدهای نظامی رو هم دارین و یه تابستون هم اردو و دوره نظامی هستش) در حین تحصیل شما برای گذروندن 4 واحد کارورزی، 6ماه به دریا اعزام میشین تحت عنوان کارورزی 1 و 2 3ماه کارورزی یک داخلی و سه ماه کارورزی 2 سفر برونمرزی و خارجیه   درکنار سختی هاش خوبی هایی هم داره: تمام هزینه های آموزشی بعهده نداجاست لباس وپوشاک وملزومات نظامی بعهده نداجاست کتابها رو دانشگاه براتون تهیه میکنه (امانی ) و مقداری هم لوازم تحریر هر ترم بهتون میدن(البته زیاد  نیست) هزینه تغذیه اصلی و میان وعده ها بعهده نداجاست(غذاش تا ما بودیم که معرکه بود بعد ازما رو هم تا چند سال که عالی بود الان خبر ندارم) هزینه بهداشت و درمان بعهده نداجا ست و همه دفترچه بیمه دارن ماهیانه مبلغی رو بعنوان حقوق (زیاد نیست البته ) دریافت میکنید( سال چهارمی و با دریافت کد "افسری" حقوقتون میره رو پایه افسری و بهتر میشه) دارای آزمایشگاه ها و کارگاه هاییه که بعید میدونم شریف و امیرکبیر و علم وصنعت سرهم  و باهم داشته باشنشون (دسته کم در حوزه دریایی) کتابخونه کامل و جامعی داره بویژه برای منابع زبان اصلی(انگلیسی، ایتالیایی، فرانسه و روسی) برخلاف دانشگاه های دیگه عموم پروژه ها و طرح های دانشجویی بصورت عملی و کاربردی در خود نیرو پیگیری و استفاده میشه(مثلا یه طرح ارتقایی نداجا رو میدن به چند دانشجو من خودم یه نمونه کوچیک از اونها بودم که پروزه فارغ التحصیلیم مربوط به پروزه موج بود ، بعدا ون یکی پروژه کوچیک دیگه  مربوط به موج بهم دادن با یه مبلغی بعنوان حق پژوهش!!!) تقریبا میشه گفت دغدغه پیدا کردن شغل و .. نداری و شغلت مشخصه از همون اول هم خودتو برای یه شغل مشخص اماده میکنی نه اینکه حالا فارغ التحصیل بشم تا بعد ببینم چی پیش میاد! برای کسی که قصد ادامه کار در این رشته رو داشته باشه یه تمرین اساسی برای سختی های دریانوردیه بطوری که برخلاف دانشجویان بیرون در دریا بیکباره شوکه نمیشه!! دیگه خدمت سربازی ندارین(چهار سال قد چهل تا سربازی میدونن و اذیتت میکنن ، مثلا تا  دوسال حق راه رفتن و قدم زدن توی دانشگاه رو نداری و فقط باید بدو رو بری و بیایی!!! الا یکی روز خاص که لباس سفید یا مشکی فورم تنته و به احترام اون نمیدویی!!!) برخلاف دانشگاه های دیگه شما در کنار تیوری دروس رو عملی و وواقعی پیگیری میکنید و تیوری و عمل با هم هستن و با فارغ التحصیل شدن یه مدرک دار بی تجربه نیستین!    درضمن بحث و گفتگو و جانبداری و هرگونه میتینگ و برنامه سیاسی هم در تمام طول چهار سال تحصیل مطلقا ممنوعه   در کل باید ببینید دنبال چی هستین بینهات سخت و دشوار و طاقت فرساست منتها  مزایای خاص خودشو هم داره و خاطراتش هم بینهایت شیرینن( ای گند بزنه بهشون که هنوز هم دوستشون دارم!! با همه سختیهاشون!!)