Davood

Members
  • تعداد محتوا

    250
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

تمامی ارسال های Davood

  1. در آن حادثه یک فروند از F-4 ساقط شد و F-4 دیگر از محل دور شد در ضمن F-4 ما فقط موشک AIM-9 داشتن در حالی که F-15 عربستان مجهز به AIM-7 بودند پس قدرت رهگیری بیشتری داشتند!
  2. [align=center]موشک استورم شدو بر روی تورنادوهای نیروی هوایی آزمایش شد[/align] [align=center][/align] [align=center]دو موشک استورم شدو نصب شده بر روی جنگنده تورنادو نیروی سلطنتی عربستان سعودی[/align] شرکت انگلیسی BAE سیستمز با انجام آزمایش پروازی موشک کروز استروم شدو بر روی جنگنده پاناویا تورنادو گامی بزرگ در زمینه ارتقای توانمندیهای این جنگنده در نیروی هوایی عربستان برداشت.شرکت BAE سیستمز از هر گونه اظهار نظر در مورد این آزمایش که در چهارچوپ برنامه ((الیمالمه)) انجام می شود امتناع نمود.با وجود این یک مقام رسمی انگلیس که از روند گفتگوها آگاهی کامل دارد تاکید نمود موشک استورم شدو که برد آن به 250 کیلومتر می رسد از جمله سامانه هایی است که برای یکپارچه شدن در جنگنده تورنادوی نیروی هوایی سلطنتی عربستان سعودی مدنظر می باشد.در عین حال عربستان سعودی در نظر دارد که در میانه های سال جاری میلادی قراردادی برای خرید 72 فروند یوروفایتر تایفون با دولت انگلستان به امضاء برساند که این جنگنده ها نیز جایگزین تورنادوهای این نیرو خواهند شد. Flightglobal
  3. [align=center][/align] شرکت سامسونگ در سال 1992 تکمیل هواپیمای آموزش پیشرفته KTX-2 را آغاز نمود.شرکت لاکهید مارتین نیز از جمله شرکای این برنامه می باشد و وظیفه تامین الکترونیک پروازی,سامانه کنترل پرواز و بالهای هواپیما را بر عهده دارد.این برنامه به طور رسمی در سال 1997 آغاز شد و نخستین پیش نمونه آن در سال 2002 پرواز کرد.دو نمونه از این هواپیما در دست تکمیل می باشد نمونه آموزشی T-50 و نمونه آموزشی جنگنده پیشرو A-50 هر دوی این نمونه ها دارای توانایی حمل جنگ افزار می باشند.T/A-50 از یک دستگاه موتور جنرال الکترونیک F404-GE-402 با رانش 17700 پاوند نیرو می گیرد.تولید 172 فروند از این هواپیما برای دوره 2006 تا 2015 بیش بینی شده است. ویژگی اصلی T-50 عبارتند از:طول کلی 13/1 متر,دهنه بال 9/5 متر,وزن خالی 6355 متر کیلوگرم,سقف پرواز خدماتی 55000 پا,پیشینه وزن برخاست 13485 کیلوگرم,پیشینه برد 1850 کیلومتر و بیشینه سرعت 1/5 ماخ.
  4. چه جالب کره جنوبی هم یک هواپیما با این اسم دارد البته نوع آموزشی! T-50 Golden Eagle Jet Trainer and Light Attack Aircraft, South Korea
  5. [align=center]طراحي و ساخت سلاح‏هاي ويژه شكار ماهواره از راه‌هاي مختلفي دنبال شد.[/align] [align=center][/align] اولين تلاش‏ها در اين زمينه، با شليك موشك‌هاي هواپرتاب توسط ايالات متحده و اتحاد شوروي در دهه 50ميلادي انجام شدند و از آن پس، پيشنهادات عجيب و متفاوتي براي اين كار ارائه شدند. پرتاب موشك از طريق هواپيما، اولين كوشش در اين راه محسوب مي‏شد كه تكنولوژي به كار رفته در آن، بسيار ابتدايي و شناخته شده بود. اولين حركت‌هاي عملي ايالات متحده در اين زمينه به سال 1959 بر مي‌گردد و نتايج بسيار نااميد‌كننده‌اي داشت. اولين كوشش در پرتاب موشك، پس از طي مسافت 6هزار متر از دست رفت و به دليل بروز برخي مشكلات، اين پروژه در سال1963 متوقف شد. همزمان، پروژه نيروي دريايي ايالات متحده نيز در اين زمينه، متوقف شد. البته برخي برنامه‏هاي كوچك تا اوايل دهه70 پيگيري شدند. اتحاد جماهير شوروي نيز برنامه مشابهي را به سال1967 آغاز كرده بود و در حقيقت، اولين موشك ضدماهواره ساخت شوروي، در سال1976 طراحي و ساخته شده بود. اما نيش دردناكي كه از اين موفقيت شوروي، گريبان ايالات متحده را گرفته بود، باعث شد نيروي هوايي ايالات متحده، برنامه ساخت موشك ضدماهواره‏اي خود را دوباره پيگيري كند. از سال 1977، كنسرسيومي ‌متشكل از چند شركت هوافضايي ايالات متحده كه Vought ناميده مي‏شدند، يك موشك ضدماهواره طراحي كردند كه قادر بود به ماهواره‏هايي مستقر در «ارتفاع پايين اتمسفر زمين» (Low Earth orbit يا LEO) حمله كند. اين موشك سه مرحله‏اي، از يك جنگنده‌ F-15 كه با زاويه حمله بالا در حال صعود بود، شليك مي‎شد. در اين موشك، يك سيستم هدف‏ياب كوچك جهت جستجو و انهدام اهداف متحرك در فضا نصب شده بود. اين سيستم ردياب، به نام MHV (Miniature Homing Vehicle) شناخته مي‏شد. اولين پرتاب آزمايشي موشك ضدماهواره‌ ساخت ايالات متحده، به سال 1983 انجام پذيرفت. اولين پرتاب موفقيت‏آميز اين موشك، به تاريخ 13 سپتامبر 1985، منجر به انهدام ماهواره پي-78 (SolWind) متعلق به ايالات متحده شد. برنامه 437 و دومينيك1 استفاده از انفجارات هسته‏اي پرقدرت در ارتفاعات بسيار بالا جهت انهدام ماهواره‏ها، پس از انجام اولين آزمايشات سيستم‏هاي ضدماهواره معمول در دهه 60 مورد توجه قرار گرفتند. مابين سالهاي 1962 تا 1963، تعداد 105 آزمايش هسته‏اي در اقيانوس آرام و صحراي نوادا توسط ايالات متحده انجام شد. اين آزمايشات در اقيانوس آرام به نام دومينيك‌1 (Dominic I) و در نوادا به نام دومينيك‌2‌ (Dominic II) نامگذاري شدند. اغلب اين آزمايشات، به شكل رهاسازي بمب‏هاي اتمي‌ سقوط آزاد از بمب‏افكن‎‏هاي B-52 انجام پذيرفتند. يكي از آزمايشات انجام شده، حمل كلاهك اتمي‌ به ارتفاعي بالا در فضا و انفجار كلاهك در آسمان بود كه توسط موشكي به نام ثور (Thor) انجام شد. اين پروژه پس از مدت كوتاهي به سبب مشكلات فني متوقف شد. ظاهراً ايالات متحده آمريكا علاوه بر پروژه ۴۳۷، درصدد تكميل پروژه ديگري به نام سنت (Saint) نيز بوده است. اين پروژه آن گونه كه در يك دايره‌المعارف علوم فضايي مربوط به سال ۱۹۶۳ آمده بود، عبارت بود از ماهواره‌هايي كه مي‌توانستند به منظور بازرسي يا رهگيري ماهواره‌هاي ديگر، در فضا به كار روند. از پروژه «سنت» اطلاع بيشتري در دست نيست، ولي احتمالاً مي‌توان گفت كه اين پروژه در همان طرح‌هاي اوليه متوقف مانده باشد، زيرا در غير اين صورت در تاريخچه‌هاي مربوط به ماهواره‌كش‌ها حتماً از آن نامي‌به ميان مي‌آمد. به دنبال اين اقدامات آمريكا، اتحاد جماهير شوروي (روسيه كنوني) در اوايل نوامبر سال ۱۹۶۴ اولين سفينه با قابليت مانور فراوان خود (كه اساس سفينه‌هاي شكاري امروز آن كشور را تشكيل مي‌دهد) به نام پوليوت-۱ (۱-Polyot) را به فضا پرتاب كرد كه در مداري به فاصله ۲۱۳*۸۹۳ كيلومتر از سطح زمين قرار گرفت (در دو عدد فوق، كوچك‌تر نمايش‌دهنده حداقل فاصله مداري سفينه با زمين و بزرگتر نشان‌دهنده حداكثر فاصله مداري سفينه با زمين است). در پي پرتاب موفقيت‌آميز پوليوت- ۱ روس‌ها پوليوت-۲ را در ۱۲آوريل ۱۹۶۴ در مداري با پارامتر ۳۱۱×۱۲۳ كيلومتر قرار دادند كه اين سفينه در نخستين روزش در مدار، تكنيك‌هاي جالبي را در ارتباط با قابليت مانور سفينه‌هاي فضايي به نمايش گذاشت، ولي سپس از كار افتاد و سرانجام در ۸ آگوست ۱۹۶۶ از بين رفت. برنامه 437 دومين برنامه آزمايشي ساخت سلاح‏هاي ضدماهواره‏اي محسوب مي‎‏شد. برنامه توليد سلاح ضدماهواره در ايالات متحده از اوائل دهه60 ميلادي آغاز شد. برنامه 437، به دنبال يك سري انفجارات هسته‏اي در آسمان، توسط رابرت مك‏نامارا، وزير دفاع ايالات متحده، به تاريخ 20 نوامبر 1962 مورد تصويب قرار گرفت. پروژه نايك كار تجهيز موشك نايك زيوس به كلاهك اتمي، تحت لواي پروژه‎‏اي به نام Nike توسط ارتش آمريكا انجام شد. اين پروژه به سال 1945 توسط آزمايشگاه‌هاي بل جهت توسعه و ايجاد خطوط پرتابي موشك‌هاي ضدهواپيما پيشنهاد شد. اين پروژه، در نهايت به سال 1953، منجر به توليد اولين سيستم موشكي ضدهواپيما موسوم به نايك آژاكس براي آمريكا شد و سپس جهت ساخت موشك ضدماهواره اتمي ‌به كار گرفته شد. موشك جديد كه با كد رمز شناخته Mudflap مي‎شد، در نهايت DM-15S ناميده شد. يك موشك از اين نوع، در جزيره مرجاني كوآژالين از توابع جزاير مارشال، استقرار يافت. اين موشك تا سال1966 كه پروژه به دليل شروع ساخت موشك ضدماهواره Thor خاتمه داده شد، در آن جزيره مستقر بود. قرارداد ايجاد محدوديت در امور فضايي اما با انعقاد معاهده موسوم به فضاي بيروني (Outer Space Treaty) به سال 1967، استفاده از سلاح هسته‏اي در فضا، ممنوع شد. طبق اين قرارداد كه به تاريخ 27 ژانويه 1967، مقرراتي در جهت ايجاد محدوديت براي امور اكتشاف، فعاليت و استفاده از فضا بين دول اتحاد شوروي، ايالات متحده و پادشاهي بريتانيا به امضا رسيد و از تاريخ 10 اكتبر 1967 ضمانت اجرايي يافت. در آن سالها، طرح‏هاي ديگري نظير موشك‌هاي سرنشين‏دار و بدون سرنشين جهت هدفگيري ماهواره‏ها پيشنهاد شدند. نوع سرنشين‏دار، يك وسيله فضايي بود كه در نقطه‌اي از پيش تعيين شده با ماهواره مورد نظر، ملاقات مي‏‎كرد و سرنشين آن، ماهواره را تصرف كرده يا آن را از كار مي‏انداخت. اما مكانيزم خودانفجاري ماهواره‏هاي نظامي، استفاده از طرح‏هاي سرنشين‏دار و سلاح‏هاي موسوم به Stand-off را منتفي ساخت. در آن زمان، طرح‌های دیگری نیز در قالب موشک‌های بی‌سرنشین ضد ماهواره نظیر ارسال ماهواره‌هایی موسوم به کامیکازه (kamikaze) یا خودکشی کننده و یا مین‌های فضایی نیز به عنوان شکارچیان ماهواره‌ای که تنها یک بار در فضا قابل استفاده بودند، مطرح شدند (یعنی پس از انفجار، از بین می‌رفتند). سيستم بمباران مداري در ادامه بررسي مربوط به تاريخچه ماهواره‌كش‌ها به سال ۱۹۶۶ مي‌رسيم كه بار ديگر شوروي سيستم تسليحات جديدي به نام «سيستم بمباران‌مداري- Fractional orbit Bombardmant» را به مدت ۲ سال آزمايش كرد. در اين آزمايش شوروي توانست تكنيكي را نشان بدهد كه براساس آن به جاي پرتاب يك كلاهك هسته‌اي در مسير سنتي بالستيكي (به شكل منحني)، شيئي به وزن ۴۵۰۰ كيلوگرم مي‌توانست به مدار پايين در زمين فرستاده شود. در آنجا اين شيء هنگامي ‌كه نيمي ‌از يك دور گردش مداري خود را به پايان برده بود، از راكت حامل جدا مي‌شد، سپس از طريق يك مسير صاف و در حالي كه بر پشت پرده‌هاي رادار آمريكا و اروپا ظاهر مي‌شد، به اتمسفر زمين برمي‌گشت. در پي آزمايش سيستم بمباران مداري توسط شوروي، اين كشور از سال ۱۹۶۸ نخستين آزمايش ماهواره‌كش‌هاي خود را به سبك كنوني آغاز كرد. در اولين آزمايش بدين گونه، شوروي در ۲۰ اكتبر ۱۹۶۸، كاسموس ۲۴۹ را به رهگيري كاسموس ۲۴۸ كه روز قبل به فضا پرتاب شده بود، فرستاد كه كاسموس ۲۴۹ با فاصله اندكي از كنار ۲۴۸ عبور كرد و منفجر شد (دو ماهواره فوق كاسموس ۲۴۹ ماهواره شكاري و كاسموس ۲۴۸ ماهواره هدف بودند). در تمامي‌گزارش‌هايي كه در زمينه تاريخچه فعاليت‌هاي شوروي درباره ماهواره‌كش‌ها آمده، همگي متفق‌العقيده‌اند كه نخستين آزمايش عمل در فضا را اين كشور با كاسموس۲۴۸ هدف و ۲۴۹ رهگير شكاري انجام داده است. اما بسياري از آنها گرچه در اين موضوع شكي ندارند، ولي معتقدند شوروي با پرتاب كاسموس ۱۸۵ در ۲۷ اكتبر ۱۹۶۷ تلاش‌هايي را در اين باره آغاز كرد، ولي هنوز اعتباري به چنين گفته‌هايي نيست. آزمايش شوروي در زمينه سلاح‌هاي ماهواره‌كش تا سال۱۹۷۱ دنبال شد و در دسامبر اين سال به سبب حساسيت گفت‌وگوهاي سالت-۱ روس‌ها ادامه اين آزمايش‌ها را متوقف كردند تا اينكه از فوريه ۱۹۷۶ دور دوم آزمايش ماهواره‌كش‌ها با پرتاب كاسموس ۸۰۳ از سرگرفته شد. سرانجام اتحاد جماهير شوروي در ۱۸ آوريل۱۹۸۰ جديدترين آزمايش ماهواره‌كش‌هاي خود را با سفينه شكاري كاسموس۱۱۷۴ و ماهواره هدف فضايي كاسموس ۱۱۷۱ انجام داد. در سري آزمايشات عملي، روس‌ها ۱۰ بار موفق و ۷ بار ناكام ماندند. ۱ - مدار سفينه شكاري: رهگير دايره‌اي است تا بتواند كاملاً از نزديك با مدار سفينه هدف تطبيق كند. در اين حالت سفينه رهگير فقط يك عبور با سرعت كم از كنار سفينه هدف انجام مي‌دهد كه اين مي‌تواند در حكم بازرسي و اكتشاف باشد. ۲ - سفينه شكاري: رهگير با سرعت زياد از كنار سفينه هدف عبور مي‌كند و اين زماني انجام مي‌شود كه سفينه هدف در پايين‌ترين نقطه مداري از يك مدار بيضوي شكل باشد. ۳ - ماهواره شكاري: رهگير با فاصله نزديكي از كنار هدف عبور مي‌كند و اين زماني انجام مي‌شود كه ماهواره شكاري در بالاترين نقطه مداري از يك مدار بيضوي شكل است. ۴ - در چهارمين حالت و مسير، انجام عمليات نابودي ماهواره‌اي به اين شكل انجام مي‌شود كه دو سفينه شكاري- رهگير و هدف به گونه‌اي كه قصد پهلوگيري در كنار يكديگر دارند به هم نزديك مي‌شوند و در اين هنگام است كه سفينه شكاري منفجر مي‌شود. اين روش را مي‌توان چيزي شبيه به پرواز سفينه سرنشين‌دار جميني با سفينه بدون سرنشين آجنا در سال۱۹۶۵ و ۱۹۶۶ دانست. به اعتقاد آگاهان امور فضايي نظامي، تمامي‌آزمايش‌هاي ماهواره‌كش روسيه در مدارهايي به ميل ۶۲ تا ۶۶ درجه و با فاصله ۴۵۰ الي ۵۶۰ كيلومتري زمين انجام شده است. IS : طرح روس‌ها برای شکار ماهواره اتحاد شوروی، به سمت استفاده از طرح ماهواره کامیکازه کننده روی آورد، زیرا ساده‌تر بود و از اجزاي ارزان قیمتی تشکیل یافته بود. طرح روس‌ها IS ه(Istrebitel Sputnikov) نام گرفت که به معنی «شکارچی ماهواره» یا Interceptor of satellites بود. کار طراحی این ضدماهواره در اتحاد شوروی، در اوايل دهه 60 کلید خورده بود و اولین آزمایشات پروازی این موشک به سال 1968 انجام شدند. اما ادامه کار روی این پروژه به دلیل امضای قرارداد «سالت یک» (SALT I) به سال 1972 متوقف گشت؛ اما سیستم در روی زمین همچنان کار شد و با آزمایش نمونه‌های جدیدی گسترش یافت تا آنکه در حدود سال1982، طرح، احتمالاً به دلیل پیش پا افتاده بودن، کنار گذاشته شد. دلیل کنارگذاشتن این طرح، سیستم‌های جدیدتر و پیشرفته‌تر موشک‌های ضدماهواره بود که در آن زمان عملی شده بودند یا عملی شدنشان در حال تحقیق و بررسی و نقل مجالس بود. ترا-3 (Terra-3) اتحاد شوروی در طول سالهای دهه 70 به بعد، تعداد زیادی پایگاه زمینی ساطع‌کننده اشعه لیزر موسوم به Terra-3 را جهت از کار انداختن ماهواره‌ها به کار انداخته بود؛ در نتیجه تصاویر تهیه شده به وسیله ماهواره‌های جاسوسی ایالات متحده در طول سالهای دهه70 و 80 میلادی، همگی سفید ظاهر می‌شدند؛ اما در سال 2006، چینی‌ها، مظنون اصلی سفید کردن تصاویر ماهواره‌های جاسوسی آمریکا به شمار می‌رفتند. Terra-3 يك مركز آزمايشي بود كه در پايگاه فضايي مخصوص موشك‌هاي ضدبالستيك شوروي به نام ساري شاگان (Sary Shagan) واقع در قزاقستان قرار داشت. سلاح‌هاي ليزري گفته مي‌شود هر دو كشور آمريكا و روسيه تحقيقات گسترده‌اي را در مورد انواع سلاح‌هاي ليزري و ديگر تسليحات پرتوي دنبال مي‌كنند. خبرهايي كه در اين مورد تاكنون انتشار يافته است، غالباً ضد و نقيض بوده و در پاره‌اي از موارد هم از جانب مقامات رسمي ‌بسيار اغراق‌آميز توصيف مي‌شود، گرچه در بسياري اوقات آنها به كل منكر وجود چنين سلاح‌هايي مي‌شوند. به هر حال واقعيت را مي‌توان چنين پنداشت كه بدون شك برنامه‌هايي براي تكميل انواع سلاح‌هاي پرتوي در هر دو كشور آمريكا و روسيه در حال اجراست، ولي شايد نه به آن حد كه هيچ يك از آنها توانسته باشند چنان سلاحي را وارد عمل كنند. منابع اطلاعاتي غرب اظهار عقيده مي‌كنند كه روسيه فعاليت‌هاي مربوط به سلاح‌هاي ليزري خود را از حدود ۳ دهه پيش آغاز كرده است، به طوري كه هم اكنون در اين راه جلوتر از آمريكا گام برمي‌دارد. سلاح‌هاي پرتوي ذره‌اي سلاح‌هاي پرتوي ذره‌اي، ذرات اتمي‌ الكترون، پروتون و نوترون و... با سرعت‌هايي نزديك به سرعت نور از خود پرتاب مي‌كنند و به اين وسيله با متمركز كردن انرژي و اثرات حرارتي مي‌توان هدف‌ها را به كلي از بين برد. در اين زمينه روسيه بر خلاف آمريكا اكثر تلاش خود را روي پرتوهاي ذره‌اي باردار متمركز كرده است. پرتوهايي كه تاكنون روسيه به استفاده از آنها علاقه نشان داده است بيشتر الكترون و در درجه بعدي پروتون بوده است. بايد توجه داشت سلاح‌هاي پرتوي روسيه در اين مرحله، خطرشان بيشتر مورد توجه ماهواره‌هاي جاسوسي عكاسي آمريكا موسوم به بيگ‌برد است كه غالباً در مدارهايي با ارتفاع پايين قرار داده مي‌شوند. بيشتر ديگر ماهواره‌هاي جاسوسي آمريكا در ارتفاعات بالا، استقرار مي‌يابند كه طبعاً آسيب‌پذيري كمتري متوجه آنهاست. در يكي ديگر از طرح‌هاي روسيه براي سلاح‌هاي ضدماهواره، چنين در نظر است كه تكنيكي براي نابودي ماهواره‌ها به وجود آيد كه بتواند در مدتي بسيار كوتاه و خيلي سريع، يك سلاح ماهواره‌كش را در روي زمين از آشيانه به سكوي پرتاب آورد و آن را به سوي هدف نشانه‌گيري كند. در نظر داشته باشيد كه بسياري از اين مطالب براي 3سال پيش است و اغلب كشورها اسرار نظامي ‌و طبقه‌بندي شده خود را يا فاش نمي‌كنند و يا پس از 30سال گزارشات مختصري از آنها را در اختيار عموم قرار مي‌دهند. با تمام اين اوصاف شما فكر مي‌كنيد هم اكنون چه آزمايشات و تحقيقاتي براي ساخت تسليحات فضايي در حال انجام است؟ فضاي هزاره سوم همزمان با سير تكاملي تحقيقات فضايي در آمريكا و روسيه (شوروي سابق)، نويسندگان و فيلمسازان بسياري در عالم تخيل، داستان‌هاي گوناگوني از جنگ‌هاي فضايي را روي كاغذ و يا بر پرده سينما به نمايش درآوردند. اكثر اين داستان‌ها از جنگ بين فضانوردان زميني و كيهان‌نورداني از سياراتي خارج از منظومه شمسي حكايت داشت و كمتر كسي به نبرد ميان سفينه‌هاي فضايي آمريكا و شوروي در مدار زمين، توجه مي‌كرد. اما اينك در حالي كه در نخستين دهه از شروع هزاره سوم هستيم، نبرد فضايي آنچنان كه ملاحظه خواهيم كرد، از افسانه به صورت واقعيت درآمده و تحقيقات به منظور تكميل انواع سيستم‌هاي ضدماهواره‌اي به سرعت ادامه دارد. ايالات متحده آمريكا و روسيه (اتحاد جماهير شوروی سابق) دو كشوری هستند كه رقابت بسيار جدی‌ای در ساخت تجهيزات نظامي ‌با هم داشته و همچنان دوش به دوش هم در حال حركت هستند. حتي در زمان جنگ سرد نيز اگر آمريكا هواپيمای بمب‌افكنی مانند Lancer)B1-icon_biggrin می‌ساخت، كمتر از چند ماه بعد خبر ساخت بمب‌افكن توپولف (Tu-160) را خبرگزاری‌های روسيه (شوروی) اعلام می‌كردند. يا اگر روسيه موشك بالستيكی را آزمايش می‌كرد، مدتی نگذشته كه خبر ساخت سپر موشكی قوی آمريكا به گوش می‌رسد و اين رقابت (به‌رغم افت اندك قدرت هوايی روسيه پس از فروپاشی اتحاد جماهير شوروی) در تمامی‌ عرصه‌های هوايی مانند ساخت ماهواره، موشك، شاتل و... ادامه داشته و دارد. اگر روزي نبردي در فضا ميان آمريكا و روسيه به وقوع بپيوندد، احتمالاً آمريكا بيشتر از روسيه زيان خواهد ديد. به اين دليل كه كيفيت ماهواره‌هاي نظامي‌ آمريكا، بالاتر و دوامشان بيشتر و قيمت‌شان زيادتر از ماهواره‌هاي مشابه روسي است (كه خود به خود باعث مي‌شود تا روس‌ها تعداد پرتاب‌هايشان بيشتر باشد). از اين‌رو در چنين جنگي، روسيه چنانچه ماهواره‌اي را از دست بدهد، مي‌تواند به آساني ماهواره ديگري را جانشين آن كند، در حالي كه چندان هم زيان نصيبش نشده است، ولي آمريكا در ازاي هر ماهواره‌اي كه از دست بدهد، به اين آساني نمي‌تواند ماهواره ديگري را جانشين آن كند. البته آگاهان فضايي عقيده دارند كه در عصر كنوني، ماهواره‌هاي چيني به دليل ارتفاع پايين به نسبت ماهواره‌هاي آمريكا و روسيه كه در مدارهاي بلند قرار دارند، بسيار در دسترس و قابل انهدام‌تر هستند.
  6. [align=center][/align] به جرات می توان گفت هیچ یک از انواع موشک های حال حاضر به اندازه ی موشک های زمین به هوای اتحاد جماهیر شوروی سابق سابقه ی تاریخی نداشته است.می توان گفت دلیل چنین تمرکزی در عرصه فعالیت های موشکی آن هم در اوایل جنگ سرد تقابل در برابر ناوگان بمبم افکن های آمریکایی بوده است.نخستین نتیجه ی این فعالیت ها,سرنگونی هواپیما تجسسی U-2 آمریکایی بود که بر فراز روسیه و کوبا در حال پرواز بود.بدین ترتیب بسیاری از حوادث که تا به آن روز برای روس ها نگرانی هایی به دنبال داشت خاتمه یافت.نسل جدیدی از این موشک ها در جنگ 1973 با وارد نمودن خسارت سنگین به ناوگان هوایی رژیم اشگالغر قدس نمایش خارق العاده ای از خود به جای گذاشتند.تا به ان روز موشک های مذکور تنها ابزار دفاعی بسیاری از کشورها در برابر بمب افکن های آمریکایی بود موشک دوش پرتاب ضد هوایی نیز از دیگر دست آوردهای روسی بود که در اختیار این کشورها قرار می گرفت. تا فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی مشوک روسی تنها با عناوین اختصاص یافته از سیستم نظامی غرب شناخته می شدند.بعد از 1990 عناوین اصلی و جزییات فنی این موشک ها فاش شد.هیچ عجیب نبود که از این پس تعداد زیادی از موشک هایی که هرگز به تولید انبوه نرسیده بوند و همچنان برای غرب ناشناخته مانده بود به تدریج معرفی گردد.در این میان پروژه های متعددی به چشم می خورد که تا نمونه سازی پیش رفته است و در نهایت کنار گذشاته شده بود.طرح های بسیار زیادی برای تقابل با موشک های Bomarc آمریکایی و Bloodhound انگلیسی شکل گرفته بود. در دنیای جنگ سرد عمده ی فعالیت های موشکی شوروی سابق تحت نظر شخصی دنبال می شد که تنها با عنوان سر طراح از او یاد می گردید.نام این مهندس مشهور و در عین حال گمنام تنها بعد از فروپاشی فاش شد.((سرگیی کارالیف)) روسی را می توان رقیب سرسخت فون براون آلمانی تبار دانست که به موازات هم پروژه های موشکی بزرگی را به ترتیب در شوروی و آمریکا رهبری کردند.کارالیف نخستین تست موشک های زمین به هوا را قبل از جنگ جهانی دوم انجام داد اما با حبس او ادامه ی فعالیت هایش در این حوزه متوقف شد.در طول جنگ ارتش سرخ روسیه استفاده از موشک های کاتیوشا را به عنوان دژ موشکی ضد هوایی تجربه کرد. بعد از پیروزی در اروپا استالین دستور تولید موشک های زمین به هوای آلمانی را صادر نمود.بدین ترتیب تیم های تحت رهبری سینیش چیکوف,راشکف و کستین تشکیل شد.در این حال ایساف دیگر طراح سرشناس روسی تیم توسعه تکلولژی موتور سوخت مایع را بر پایه ی میانی به ارمغان رسیده از محصولات آلمانی هدایت می کرد.با گذشت چهار سال که موشک ها در حال گذراندن تست پرواز بودند مشخص شد که آلمان ها هنوز مشکل هدایت و کنترل را حل نکرده بودند.در نهایت بنا به دستور استالین رییس پلیس مخفی Beria مامور شد شکل دفاعی روسیه را در مقابل بمب افکن های آمریکایی حل کند.پسر Beria در یکی از دفاتر طراحی موشکی که توسط شخصی به نام Kuksenko اداره می شد کار می کرد.Beria بدعت گذاری جالبی نمود و مهندسین زندانی روس و آلمانی تبار را به خدمت گرفت.دفتر طراحی KB-1 سامانه دفاعی موشکی S-25 را در زمان مقرر تحویل داد.در سال 1953 با انجام تست های این سامانه خطوط تولید آن در اطراف مسکو فعال شد.این نخستین موشک روسی بود که در غرب به نام SA-1 Guild نام گذاری گردید.پس از مرگ استالین توسعه موشک های زمین به هوا بیشتر بر پایه ی تجارب مهندسین روس و استاندارهای بومی روسیه دنبال شد.ککسنکو و پسر Beria از پست های خود بر کنار شدند و دفتر طراحی رقیب آنها مامور طراحی نسل بعدی سامانه های دفاع هوایی شد. طراحی و توسعه اغلب موشک هایی که در نیروی هوایی مورد استفاده قرار می گرفت بیش از 50 سال توسط شرکتی که به وسیله Pavel Dmitrivich Grushin تاسیس شد صورت می گرفت.تا مرگ گروشین در 29 نوامبر 1993 این شرکت معروف به Fakel MKB بیش از 16 نوع موشک زمین به هوا 0 ساختار بهینه شده از این دست سامانه ها تولید نمود و به بیش از 50 کشور جهان صادر کرد.اضافه بر این تشکیلات بسیاری از دفاتر طراحی موشکی در حوزه های یاد شده فعالیت می کردند.در این جا تنها به ذکر نام برخی از این مراکز طراحی بسنده می کنیم:Efremov,Tikhomorov,Lyapin,Lavochkin,Lyulev ماهنامه هوا و فضا
  7. لیزر هواپایه سامانه سلاح لیزر هواپایه (Air Borne Laser) که با همکاری کمپانی بزرگ نورثروب گرومن,لاکهید مارتین و بویینگ در دست طراحی و ساخت است در واقع یک لیزر اکسیژنی شیمیایی کلاس مگاوات است که با سرعت نور منتشر می شود و برای هدف قرار دادن موشک های بالستیک در فاز بوست (مرحله دوم پرواز موشک بالستیک) مورد استفاده قرار می گیرد قرار است این لیزر بر روی هواپیمای B-747-400 نصب شود.
  8. با سپاس از مطلب شما این بالگرد در نیروی زمینی ارتش امریکا در حال بازنشسته شدن است و بالگرد ARH-70 جایگزین آن می شود. Bell ARH-70
  9. GOLDEN-CROWN با سپاس از خبر راستش بخواین من چند وقت پیش با یک خلبان میگ 29 صحبت می کردم که در زمان جنگ خلبان سی 130 بود البته ایشان از دوستان ما بودند وقتی در مورد میگ 31 و سوخو 30 از ایشان پرسیدم گفت نه دروغ ایشان فقط می گفت ایران سوخو 27 خریده البته در بازدید از مقام معظم رهبری از دانشگاه ستاری فرمانده نیروی هوایی این خبر تایید کرد که در سال 2000 در حدود 25 فروند سوخو 27 خریداری شده!
  10. ما باید همکاری بیشتری با کره شمالی داشته باشیم باید در صنایع موشکی آن قدر قوی شویم که اگر کشوری قصد ماجراجویی داشت همچون ابابیل بر سر آن موشک بریزیم! آمریکا تا سال 2015 در تیررس ایران! هراس پنتاگون از افزایش برد موشکی ایران افزایش همکاری موشکی ایران و کره! مقابله با تهدید ایران در آلاسکا! موشک‌های ایران به آمریکا نمی‌رسند! آیا برنامه فضایی ایران نظامی است؟
  11. متوجه منظور شما نشدم لطف کنید واضح تر سخن بگویید! این هم عکس خلبان منهدم کننده MIG-25 عراقی
  12. شاید رویایی پرواز به اندازه ی تخیل انسان قدمت داشته باشد رویایی که لئوناردو داوینچی را بر آن داشت تا طرح هایی را ترسیم کند که بعدها از روی آن اولین هلیکوپترهای طراحی و ساخته شود رویایی که در سال 1903 به یاری برادران رایت به تحقق پیوست و آنها توانستند اولین هواپیما را به پرواز در آورند و اکنون که بیش از 100 سال از آن زمان می گذرد ده ها مدل هواپیما,هلیکوپتر و سایر وسایل پرنده وجود دارد که افق های آسمان را در می نورد و در زمینه های نظامی,ترابری,پشتیبانی و موارد دیگر فعالیت کنند.در این میان هلیکوپتر به عنوان وسیله ای که برای برخاستن و نشستن به فضای وسیعی نیاز ندارد و می توان از آن در حمل و نقل سربازان و اسلحه به خطوط مقدم جبهه و آتش پشتیبانی بخصوص در زمین های ناهموار استفاده کرد در جنگ های زمینی نقش تعیین کننده ای دارد تا جایی که امروزه نیروی زمینی ارتش های کشورهای بزرگ د نیا دارای لشکر هوایی هلیکوپتر هستند. بی شک برای به حرکت در آوردن این وسیله پرنده نیاز به خلبان هایی ماهر و کار آمد است افرادی که دوره ها و آموزش های تخصصی را گذرانده و آمادگی علمی,روحی و جسمی لازم را برای به پرواز در آمدن یک هلیکوپتر به دست آورده اند. به همین منظور از سال 1378 تا کنون هر ساله دانشگاه افسری امام علی (ع) وابسته به نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران,در رشته علوم فنون هوانوردی-گرایش خلبانی هلیکوپتر دانشجو پذیرفته است. سرهنگ شهسواری,رییس دانشکده خلبانی دانشکده خلبانی دانشگاه افسری امام علی (ع) در معرفی این رشته می گوید:در سال های آغازین تاریخ پرواز تصور می شد که خلبان یک هواپیما یا هلیکوپتر فردی است که فرمان را در دست می گیرد و می تواند آن را هدایت کند ولی امروز با پیشرفت تکنولوژی خلبان یک کار تجربی نیست بلکه یک علم است و یک خلبان باید با آیرودینامیک,فیزیک,ریاضی,مکانیک واستاتیک آشنا باشد تا بتواند مسوولیت یک سفر هوایی بدون خطر را بر عهده گیرد. سرهنگ مختاری فر,معاون آموزشی دانشکده آموزشی دانشکده افسری امام علی (ع) نیز در اهمیت این رشته می گوید:با توجه به گسترش علوم و فنون هوایی در 50 سال اخیر کارکرد هلیکوپتر در ابعاد مختلف نظامی از جمله اجرای آتش و پشتیبانی و جابجایی سریع نیروها و تجهیزات در مناطق رزم توجه ارتش کشورهای مختلف از جمله ایران قرار گرفته است. قبل از پیروزی انقلاب اسلامی کادر خلبانی یگان های مختلف هوانیروز از میان فارغ التحصیلان دانشکده افسری آن زمان گزینش شده و این افراد برای آموزش دوره ی خلبانی به خارج از ایران اعزام می شدند و در نتیجه دانشجوی این رشته پس از 7 سال تحصیل,کارایی لازم را به عنوان یک خلبان به دست می آورد.پس از پیروزی انقلاب اسلامی به دلیل تحریم اقتصادی و شروع جنگ تحمیلی ضرورت تربیت خلبان های مورد نیاز ارتش جمهوری اسلامی در کمترین زمان ممکن و با تکیه بر توانمندی های نیروی داخلی مورد تاکید قرار گرفت و این خود زمینه ساز ایجاد رشته علوم فنون هوانوردی در گرایش مختلف از جمله گرایش خلبانی هلیکوپتر می شد. وی همچنین درباره علت ارائه این رشته از سوی نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران می گوید:نیروی هوایی و دریایی ارتش چه در زمان جنگ و چه در زمان صلح در بخش های خاصی ایفای نقش می کنند اما نیروی زمینی بویژه در هنگام جنگ باید وجب به وجب کشور را زیر نظر داشته باشد و در صورت لزوم با دشمن درگیر شود.در این میان هلیکوپتر برای پشتیبانی نیروهای رزمی یک وسیله ضروری است تا هم برای پشتیبانی آتش و هم جابجایی نیرو و تجهیزات مورد استفاده قرار گیرد.در واقع بر خلاف نیروی هوایی و نیروی دریایی که برای تکمیل کار و وظایفشان از هلیکوپتر استفاده می کنند استفاده از این وسیله در هنگام جنگ جزء ماموریت نیروی زمینی است.در هنگام صلح نیز در همه کشورها هر گاه حادثه ای رخ دهد نیروی زمینی اولین نیرویی است که در مکان حادثه دیده حضور پیدا می کند و کمک های اولیه,مواد غذایی,وسایل گرمایش یا سرمایش و سایر موارد مورد نیاز را به افراد حادثه دیده می رساند از همین رو تربیت خلبان هلیکوپتر جزو وظایف نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی است. سایر مراکز,ارگان ها و سازمان ها مانند هلال احمر,نیروی انتظامی,نیروی دریایی و ... نیز که گاه برای تکمیل کادر خود نیاز به تربیت خلبان نظامی یا غیر نظامی هلیکوپتر دارند پس از اخذ مجوز از طریق آزمون سراسری اقدام به جذب دانشجو می کنند اما آموزش این دسته از دانشجویان را به ما واگذار خواهند کرد. توانمندی های و ویژگی های لازم برای موفقیت در رشته علوم و فنون هوانوردی-گرایش خلبانی هلیکوپتر فعالیت های هوانوردی به علت ماهیت مخاطره آمیزشان حساسیت بالایی دارند در نتیجه دانشجویانی که داوطلب رشته خلبانی هلیکوپتر هستند باید علاوه بر موفقیت در آزمون سراسری و کسب رتبه ی علمی لازم,از سلامت کامل جسمی و روانی,هوش و استعداد تحصیلی بالا و توانایی فراگیری زبان انگلیسی در سطح مطلوب برخوردار باشند. سرهنگ مختاری فرد در همین زمینه افزود:یک دانشجوی خلبانی باید از توانایی های بسیاری برخوردار باشد.برای مثال یک خلبان باید فردی باهوش باشد زیرا برای یک خلبان هنگام پرواز گاه موارد پیش بینی نشده ای اتفاق می افتد که باید در زمان کوتاه,واکنش سریع و مناسبی را نسبت به آن نشان دهد.این واکنش مناسب اصولا از کسانی انتظار می رود که ضریب هوشی بالایی دارند.همچنین تسلط به زبان انگلیسی در این رشته اهمیت بسیاری دارد برای اینکه عمده دانشجویان این رشته پس از دوره مقدماتی به زبان انگلیسی است. البته ما برای دانشجویان این رشته کلاس زبان انگلیسی برگزار می کنیم اما دانشجو نیز باید توانایی یادگیری زبان انگلیسی را داشته باشند.برای مثال باید دید چشمانشان باشد و کوررنگی نداشته باشند و دارای ناراحتی قلبی یا بیماری های خاص نباشند. یکی دیگر از مراحل گزینش دانشجوی این رشته گزینش روحی و روانی است یعنی از داوطلب یک مجموعه از تست های خاص روانشناسی گرفته می شود تا مشخص شود که آیا آمادگی فکری لازم را برای این کار دارد و آیا روحیه اش با شرایط خاص و برابر با آیین نامه های مربوط عمل کند یعنی باید یک مجموعه از قوانین و محدودیت ها را بپذیرد.همچنین در مسیر خدمت یک نظامی موارد زیادی پیش می آید که فرد بایستی از خواسته ها و ضرورت های زندگی زندگی خویش بگذرد و مصالح سازمان را بر مصالح فردی خود ترجیح دهد و در نهایت شغل خلبانی نیاز به ویژگی های خاصی از جمله شهامت و شجاعت دارد.یکی دیگر از مراحل گزینش دانشجوی این رشته بررسی صلاحیت های مکتبی,عقیدتی و امنیتی اوست اینکه آیا دانشجوی این رشته معتقد به جمهوری اسلامی هست و آیا صلاحیت این را دارد که در ارتش جمهوری اسلامی به عنوان یک سازمان امنیتی فعالیت کند یا خیر. تابعیت جمهوری اسلامی ایران,نداشتن سابقه تابعیت بیگانه و ایرانیالاصل بودن,متدین به دین و اسلام و اعتقاد و التزام عملی به ولایت فقیه,ایمان به انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی ایران و آمادگی فداکاری در راه تحقق اهداف آن,عدم اشتهار به فساد اخلاق و عدم اعتیاد به مواد مخدر,عدم محکومیت به محرومیت از خدمات دولتی و عدم سابقه عضویت یا وابستگی به احزاب و گروه های سیاسی,از جمله شرایط لازم برای داوطلبان ورود به رشته خلبانی نیز تنها از میان داوطلبان مرد مسلمان گروه آزمایشی علوم ریاضی و فیزیک و تجربی دانشجو می پذیرد. فرصت های شغلی موجود برای فارغ التحصیل علوم و فنون هوانوردی-گرایش خلبانی هلیکوپتر یکی از مهمترین دغدغه های هر جوانی پیدا کردن موقعیت شغلی مناسب است.این مساله حتی برای قشر تحصیل کرده جامعه نیز مطرح است.از همین رو ورود به رشته ای که آینده شغلی تضمین شده باشد از اهمیت بسیاری برخوردار است.رشته علوم فنون هوانوردی- گرایش خلبانی هلیکوپتر یکی از همین رشته ها است زیرا دانشجویان ان با درجه ستوان دومی فارغ التحصیل می شوند و به استخدام ارتش جمهوری اسلامی ایران در می آیند و با گذراندن دوره های حین خدمت بترتیب سلسله مراتب فرماندهی را طی می کنند. علاوه بر کارکرد وسیع این رشته در سازمان های نیروهای مسلح در زمان جنگ و صلح نیاز روزافزون سایر سازمان های برای مثال,شرکت نفت,هلال احمر,وزارت نیرو و بسیاری از وزارتخانه های دیگر از خلبان های بازنشسته ارتش برای فعالیت در سازمان های مرتبط استفاده می کنند. هفته نامه پیک سنجش مورخ 17 بهمن ماه 1384
  13. نیم نگاهی به هواپیمای تجسسی EP-3E AIRIESS II http://www.fas.org/irp/program/collect/ep3_1.jpg کشورهای جهان همواره به دنبال این هستند که نسبت به آنچه در کشورهای دیگر می گذرد آگاه شوند.لذا برای رسیدن به این هدف دست به یک سری فعالیت های تجسسی که کاملا مخفیانه انجام می شوند می زنند. EP-3E AIRIESS II نوعی هواپیما تجسسی بسیار دقیق است که در اینجا به معرفی آن و همچنین نحوه جمع آوری اطلاعات توسط آن می پردازیم: این هواپیما تجسسی شبیه به یک جارو برقی عمل می کند به این مفهوم که کلیه ارتباطات الکترونیکی شامل مکالمات تلفتی پست های الکترونیکی رله ها کشتی به ساحل فکس و ارتباطات ماهواره ای را کشف و در خود ظبط و ثبت می کند.وظیفه اصلی این هواپیما پرواز در مناطق مورد نظر جهت تجسس کسب اطلاعات و پردازش آن و در نهایت ارسال اطلاعات پردازش شده جهت فرماندهان نظامی ارتش آمریکا می باشد. این هواپیما مجهز به جدیدترین سیستم های تجسسی است.بسیاری از سیستم های به کار رفته در این هواپیما به صورت طبقه بندی و محرمانه است اما یک سری اطلاعات کلی در این خصوص در دست است.از جمله اینکه این هواپیما مجهز به سنسور گیرنده و آنتن دیسی است که همگی وظیفه دریافت علائم و سیگنال های الکترونیکی را بر عهده دارند.در این هواپیما دو اتاقک تعبیه گردیده که یکی در بالا و دیگری در پایین آن قرار دارد.همچنین این هواپیما مجهز به یک آنتن راداری AN/APX-134 و یک محافظ آنتن رادار هواپیما RADOME است.رادوم شبیه پوسته گنبدی شکل است که می تواند فرکانس های رادیویی را بدون هیچ محدودیت یا مانع دریافت نماید. در دهه 1990 نیروی دریایی آمریکا 12 فروند از هواپیما p-3Cs ساخت شرکت لاکهید مارتین را به هواپیماهای EP-3E AIRIESS II تبدیل کرد.هدف از این کار این بود که این هواپیماها جایگزین هواپیماهی AIRIESS که در اواخر دهه 60 و اوائل دهه 70 ساخته شده بودند گردند.در سال 1996 ارتش آمریکا به بهسازی EP-3Es و اخرین هواپیما نیز در سال 1997 تحویل شد.نیروهای ناتو در عملیات های پشتیبانی و شناسایی خود در بوسنی و نیروهای ستاد مشترک ارتش آمریکا در کره جنوبی هواپیمای EP-3Es را به کار گرفته اند. این هواپیما دارای 4 موتور توربوپروپ T-56-A14 است که هر یک قدرتی معادل 4900 اسب بخار تولید کرده و هواپیما را با سرعتی معادل تقریبا 555 کیلومتر به جلو می رانند.چهار ملخ 4 پره قدرت موتور را به نیروی رانش تبدیل می کنند.این هواپما 5 سوخت چهار مخزن بال و یک مخزن یدکی دارد.مخزن یدکی آن از نوع مخزن تیغه ای است که در قسمت زیرین بدنه هواپیما قرار دارد.این هواپیما غیر مسلح 24 نفر ظرفیت دارد که عبارتند از: 3 نفر خلبان.1 نفر مهندس پرواز(بقیه هم اپراتور تکنسین و مکانیک هستند.)این هواپیما دارای 19 جایگاه خدمه و 24 نفر ظرفیت دارد. مشخصات هواپیمای تجسسی EP-3E AIRIESS II طول بال ها:36/30 متر طول هواپیما:28/32 متر ارتفاع:42/1 متر مدت زمان پرواز:12 ساعت(4828 کیلومتر) حداکثر سرعت:648 کیلومتر در ساعت تعداد موتور:4 عدد از نوع توربوپروپ ALISON T56-A14 تعداد خدمه:24 نفر قیمت:36 میلیون دلار
  14. سعید من این عکس داشتم ولی تا حالا به آن غلاف دقت نکرده بودم درود بر متخصصان ایرانی این دو تا تصویر هم از طرف من
  15. دوست من تكنولوژي F5 و F4 مربوط به دهه هاي گذشته است و توليد حدود 500 فروند از اين جنگنده ها به صرفه و معقول به نظر نميرسد :D فکر نکنم ایران اینقدر احمق باشه که دیگه از این روسهای نامرد اس300 وتور که قیمتاشون رو ده برابر کردن بخره. :D قبول دارم f-4 دیگه قدیمی شده ولی f-4 ما بهینه شده رادار APQ-120 به f-4 ایران این قابلیت را می دهد تا تسلیحات زیر را حمل کنند. 1*20mm Vulcan AIM-7E R-73E (AA-11) PL-7 AIM-9P Kh-58 (AS-11) Zoobins Qadar C-802K (tested an not in service) AGM-65 LGBs Mk80 family bombs BL-77 cluster bombs (not sure of name) و مدرنيزه شدن كاكپيت آن با نمايشگرهاي ديجيتالي ---------- فکر کنم بدانید موشک های هوا به سطح Kh-58 و C-802K چه موشک های خطرناکی هستند. ما در حال حاضر از پدافند خوبی برخوردار نیستیم دو لانچر s-300 اصلا کافی نیست با پدافند فعلی هم مانند هاوک و سام 6 هم نمی شود در مقابل هواپیماهای پیشرفته و پنهانکار کاری کرد و تعدا 29 تا tor m1 هم کفاف کشوری به بزرگی ایران را نمی دهد پس تنها راه حل خرید s-300 و tor m1 به تعداد بیشتر هست حتی اگر گران باشد.
  16. دوستان F-14 ایران می تواند 4 موشک فینیکس با دو موشک هاوک به جای اسپارو و دو موشک سایدویندر حمل کنند , برد هاوک در هوا در حدود 60 کیلومتر اما با تغییراتی که بر روی آن دادند تا 90 کیلومتر هم قابلیت دارد. یک چیز دیگه قبل از ما اسراییل هم این پروژه را روي f-4 امتحان کرده بود ولی با شکست مواجه شد :D
  17. دوست من امام خميني گفت:شرق غرب دشمن ماست. اگر بخواهیم به کسی متکی باشی یا با کسی شریک شویم مشکلاتی پیش می آید مثلا روسیه که نیروگاه بوشهر را به حال خود رها کرده همین روسیه از هواپیماها و هلیکوپترهای خود پشتیبانی نمی کند که خوشبختانه ایران توانست در شرکت پنها خودش پشتیبانی کامل از این هلیکوپتر بکند حتی من از یک خلبان MIG-29 شنیدم گفت ما به موشک هایی که روسیه اعم از آلامو داده هنوز اعتماد نداریم بهترین راه این هست خودمان یک طرح ملی داشته باشیم مثل همین صاعقه و به هیچ کشوری احتیاج نداشته باشیم.
  18. قبول صاعقه از روي f-5 کپی شده ولی تفاوت هایی داره. 1.رادرا جدید که قابلیت حمل موشک های اسپارو و بمب های هدایت لیزری و موشک های هوا به زمین احتمالا ماوریک را به آن می دهد. (احتمالا رادرا ساخت شرکت صا ایران) 2.سکان عمودی v شکل که باعث مانور پذیری هواپیما می شود. 3.سوختگیری هوایی بدلیل اینکه f-4 ایران از پشت سوختگیری می کنند و ممکن است از آن کپی شده باشد (فقط یک احتمال) 4.احتمالا مدرنیزه شدن کاکپیت هواپیما با دستگاهای دیجیتالی ----------- در کل یک افتخار بزرگ برای کشور محسوب می شود به امید گام های بزرگتر در عرصه صنعت هوانوردی ایران
  19. دوستان تصوير زير را ببينيد در بعضي از سايت ها گفتند اين سوراخ براي سوختگيري هوايي است نظر شما جيست؟
  20. بله به كوري چشم دشمنان اسلام و ايران ما در عرصه نظامي پيشرفت هاي بسازيي داشتيم مخصوصا در مورد موشك هاي بالستيك كه خانواده سري موشك هاي شهاب روز به روز داريم افزايش مي دهيم طبق اخبار شهاب 4 هم امتحان شده البته ايران مي گويد براي فرستادن ماهواره ولي خوب احتمالا اينطور نيست. شهاب 4 هم می آید
  21. خدا شكر كه ايران اين سيستم خريده. عكسي از Tor-M1 ایران http://irgcaf.persiangig.com/image/tor-m1.jpg
  22. البته فراموش نکنیم که با همین سام 2 عراق یک اف 15 آمریکا ساقط کرد البته نمیدونم چطوری ولی میگن غافلگیر می کرد که دیگر راهی برای خلبان نمی ماند.
  23. چکیده سرجنگی را می توان عنصر اصلی هر نوع مهمات به شمار آورد.پیچیده ترین اونواع مهمات در صورتی که از توان لازم برای تخریب هدف برخوردار نباشند یا نوع سرجنگی به کار برده شده با ساختار هدف متناسب نباشد (مثل به کار بردن سرجنگی های انفجاری علیه زره تانک مدرن) در آن صورت عملا هزینه و سرمایه صرف شده برای مهمات اتلاف شده است.در این نوشته متعارف سرجنگی ها به صورت اجمالی معرفی شده اند. مقدمه وظیفه اصلی هر سلاح اعمال نیروی مخرب و ویرانگر به هدف مورد نظر است.اهداف امروزی در صحنه نبرد شامل تاسیسات مهندسی همچون پل ها و سازه ها,سنگرها,تانک ها و انواع خودروهای زرهی و نظامی,توپخانه,سایت شلیک موشک و حتی نیروهای انسانی می باشد.از آنجا که هر کدام از این اهداف ماهیت فیزیکی متفاوتی دارند لذا به منظور تخریب آن ها سرجنگی های متنوعی با عملکردهای مختلف ارائه شده اند.از نظر ساختاری بخش های اصلی و مشترک در انواع مختلف سرجنگی شامل فیوز,سیستم تسلیح و ایمنی,ماده منفجره و پوسته سرجنگی است. این نوشته به معرفی اونواع متعارف سرجنگی ها همچون شدید الانفجار (که عمدتا علیه نفر و اهداف نرم استفاده می شود),سرجنگی شدیدالانفجار/ترکش زا (که عمدتا کاربرد ضد نفر و ضد اهداف زره سبک دارند),سرجنگی های ترموباریک و نمونه هوا سوخت (که کاربرد ضد نفر در فضاهای بسته دارد) و بالاخره پرتابه های انرژِی جنبشی (که کاربرد ضد زره داشته و فاقد هرگونه ماده منفجره هستند) و سرجنگی های شدید الانفجار له شوند (که کاربرد ضد زره دارند) می پردازند. سرجنگی شدید الانفجار سرجنگی شدید الانفجار از ساده ترین و ابتدایی ترین انواع سرجنگی به شمار می رود.در این نوع سرجنگی انهدام هدف به طور کامل مبتنی بر اثرات انفجاری مواد منفجره ی درون سرجنگی است و تاثیرات ثانویه پرتاب اشیای و ترکش ها محیط تاثیر کمی را رد تخریب دارا می باشد.در اثر انفجار مواد منفجره مقادیر عظیمی از گاز پر فشار با درجه حرارت حاصل از انفجار یک سرجنگی شدید الانفجار در حد 200 کیلو بار و 5000 درجه سلسیوس است.موج شوک تولید شده یک موج فشاری است که در آن فشار از"فشار اتمسفر"به مقدار ماکزیمم فشار در کسری از ثانیه افزایش می یابد و سپس در یک صدم ثانیه به فشار اتمسفر افت می کند.این بخش به عنوان فاز مثبت موج شوک شناخته می شود.در ادمه ی این فرآیند افت فشار به کمتر از فشار اتمسفر افزوده می شود.این بخش با عنوان فاز منفی موج شناخته می شود.سطح زیر منحنی فاز مثبت یک پالس مثبت و سطح زیر منحنی فاز منفی یک پالس منفی محیط اطراف اعمال می کند.نتیجه این تغییر فشار مثبت و منفی اعمالی ک پالس بسیار قوی فشاری کششی روی اهداف است که در نتیجه منجر به شکستن مقاومت و استحکام هدف و موجب انهدام آن می گردد.با افزایش فاصله از مرکز انفجار فشار ماکزیمم (مثبت یا منفی)اعمال شده به هدف کاهش می یابد که مقدار کاهش فشار متناسب با معکوس مکعب فاصله از مرکز انفجار است. عمده ی کاربرد سرجنگی های شدید الانفجار در تخریب اهداف زیر دریایی و انهدام انسانی است. سرجنگی شدید الانفجار-ترکش زا این نوع از سرجنگی مشابه انواع شدید الانفجار است با این تفاوت که این نوع سر جنگی دارای پوسته با طراحی و ضخامت مخصوصی است که بخشی از انرژِی انفجار (در حدود 30%) را به خود اختصاص می دهد و موجب شکل گیری ترکش هایی با انرژی جنبشی بالا (سرعت زیاد) می شود.مابقی انرژِی رفتاری مشابه سرجنگی شدیدی انفجار از خود نشان می می دهد.از آنجا که نرخ افت سرعت ترکش ها کمتر از موج شوک است آنها پس از طی فاصله کوتاه از جبهه ی موج شوک پیش افتاده و عملا شعاع تخریب حاصل از ترکش ها به طور قابل توجهی از شعاع تخریب موج شوک بیشتر است.با این وجود محدوده ی تخریب ناشی از اثر ترکش های انفجار از محدوده تخریب تاشی از خود انفجار نیز فراتر می رود.سرعت ترکش در سرجنگی های ترکش زا-انفجاری معمول در حدوند 1500 متر بر ثانیه است که در برخی موارد تا فواصل چند کیلومتری را پوشش می دهد. به منظور شکل دهی ترکش ها متناسب با نوع هدف و همچنین تعیین الگوی توزیع ترکش ها معمولا پوسته ی این نوع سرجنگی ها یا به صورت تصادفی تکه تکه می شوند و یا به منظور افزایش یکنواختی ترکش ها در پوسته سرجنگی از درون یا بیرون شیار ایجاد می نماید.در برخی از موارد حتی پوسته از مجموعه ای از ترکش های آماده تشکیل می شود که توسط روش ها مختلف تولید در کنار هم قرار گرفته اند.در روش توزیع ناشی از فرایند طبیعی انفجار سرجنگی دارای کمترین میزان کارایی می باشد.در روش شیار دار نمودن پوسته سطح داخلی و یا خارجی پوسته با طرح عمق از پیش تعیین شده ای خراشیده یا شکافته می شود.به طوری که به محض انفجار ترکش هایی با اندازه و شکل به خصوص ایجاد می گردد.در این روش برای در هم شکستن پوسته ی سرجنگی انرژی کمتری نسبت به روش اول مورد نیاز است و لذا ترکش ها دارای انرژی بیشتری هستند و بنابراین کارایی این نوع سرجنگی بیشتر می شود.روش آخر که بیشترین کارایی را از نظر الگوی توزیع یکنواختی ترکش ها داراست شامل فرآیند از قبل شکل دادن ترکش هاست.در مجموع سرجنگی های ترکش زا وقتی در نزدیک هدف منفجر می شوند از تاثیر بیشتری برخوردار خواهند بود.نوع اصابت و تاثیر ترکش ها بستگی به مقطع طولی سرجنگی و جهت آننسبت به هدف دارد. سرجنگی هوا-سوخت ترموباریک مهمات ترموباریک و هوا سوخت مواد منفجره بهینه شده به منظور تولید تاثیرات حرارتی و فشاری به جای تاثیرات تخریبی انفجاری و ترکش زایی مواد منفجره متعارف می باشند.استفاده و توسعه سلاح های ترموباریک و هوا-سوخت در دهه اخیر به طرز چشمگیری افزایش یافته است.این سلاح در فضاهای بسته همچون تونل ها ساختمان ها و میادین مین بسیار موثر هستند.موج آتش و فشار حاصل از انفجار این مهمات توسط سطوح و دیواره ها منعکس شده و موج تشدید شده ی انفجار به تمام نواحی درون هدف نفوذ می کند.مکانیزم اولیه تخریب این نوع مهمات انفجار و حرارتی است که با تاثیرات ترکش های حاصل از پرتاب اشیاءو گازهای انفجار و در مواد منفجره ی هوا سوخت با ایجاد خلاء همراه است. این مواد منفجره در مقایسه با مواد منفجره متداول دارای تفاوت هایی هستند که از آن جمله می توان به عدم وجود اکسیده کننده در این موارد اشاره کرد.مواد منفجره ی متعارف دارای نسبت کامل احیاء کننده و اکسید کننده می باشند و انفجار این مواد بی نیاز از اکسیژن محیط است در حالی که مواد منفجره FAE دارای اکسید کننده نبوده و لذا به منظور شروع انفجار نیازمند مخلوط شدن با هوای محیط می باشد تا از اکسیژن موجود در آن به منظور انفجار بهره ببرد لذا فاکتور مهم طراحی مهمات FAE ایجاد تعادل در به دست آوردن مقدار صحیح نسبت هوا به سوخت و سپس انفجار در زمان مناسب است.حد واسط مشخصه های مواد منفجره ی متعارف و هوا سوخت مواد منفجره ترموباریک است که از نظر مشخصه های ترکیب ماده مشابه مواد منفجره متعارف با نسبت کامل احیا کننده و اکسید کننده است در حالی که از نظر عملکرد مشابه مواد منفجره هوا سوخت یک ابر انفجاری را شکل می دهد.بنابراین فشار حاصل از انفجار مواد ترمباریک از مواد هوا سوخت بسیار بیشتر است. در مهمات هوا سوخت و ترموباریک معمولا از دو چاشنی انفجاری استفاده می شود که وظیفه چاشنی اول باز کردن پوسته پراکنش ماده منفجره (در مهمات ترموباریک) یا سوخت (در مواد منفجره هوا سوخت) به شکل ابری با حجم کافی برای شروع کامل انفجار است.این حجم متاثر از مقدار و شیمی واکنش سوخت و مواد منفجره است قابلیت انفجار سوخت نیز متاثر از حجم پراکندگی و اندازه پودر است.زمانی که ابر به حجم صحیح و در مواد منفجره ی هوا سوخت به نسبت بهنیه هوا به سوخت رسید تحریک چاشنی دوم که به درون ابر پرتاب شده انفجار ابر را به دنبال خواهد داشت. فشار ماکزیمم ناشی از انفجار مواد شدید الانفجار بسیار بیشتر از فشار ماکزیمم انفجار مواد ترموباریک است اما افت فشار نیز پس از انفجار مواد شدید الانفجار سریع تر رخ می دهد.مدت زمان داوام فاز مثبت یک موج شوک پاراتر مهمی در عکس العمل و واکنش ها سازها به یک انفجار است.این فاز موجب یک جریان معکوس انفجار می شود که سبب بلند شدن و پرت شدن اهداف می شود.فاز منفی انفجار در مواد منفجره ترموباریک از مواد شدید الانفجار طولانی تر است.بنابراین بر خلاف فشار اولیه کمتر ضربه کلی (سطح زیر منحنی جریان فشار) در انفجار مواد ترموباریک بیشتر از مواد شدید الانفجار است.تاثیر گذاری روی هدف علاوه بر فشار ماکزیمم انفجار به مدت زمان دوام انفجار بستگی دارد.تست های انجام شده در این زمینه نشان می دهد که تحمل فشار ماکزیمم انفجار در اهداف به طور تصاعدی با افزایش مدت زمان ضربه ی انفجار کاهش می یابد. انفجار مهمات ترموباریک در فضای باز دارای شعاع تخریبی محدودتری نسبت به انفجار مواد منفجره مرسوم است که این موضوع در درگیری مناطق شهری یا شرایط تماس نیروهای خودی به دشمن یک مزیت به شمار می رود این شرایط در مناطق بسته تغییر می کند.در شرایطی که اثر ترکش های انفجار در فضاهای بسته محدود می شود موج انفجار مواد منفجره ترموباریک کاملا موثر است اثر این امواج حتی در برخورد با دیواره های منعکس شده و موجب تشدید شرایط می گردد و عملا امکان هیچ گونه حفاظتی برای مقابله با موج انفجار ندارد. سرجنگي خرج گود در طول قرن نوزدهم معدنچيان دريافتند كه اگر ديناميت هاي مورد استفاده در انفجار معدن را به صورت مخروطي كنار هم قرار دهند در مقايسه با همان تعداد ديناميت كه با محورهاي موازي به يكديگر بسته شده اند.سوراخ عميق تري در زمين به وجود مي آوردند.معدنچيان با وجود عدم درك قانون فيزيكي اين پدیده به طور ناخواسته مقدمات فناوری خرج گود را فراهم کردند.در سال 1881 چارلز مونوئر مشاهده کرد که وقتی حروف حکاکی شده روی مواد منفجره به صفجه فلزی چسبانده شده و انفجار رخ دهد تصویر حروف بر روی این صفحه حک می شود.مونوئر آزمایش ها و بررسی بسیاری در این زمینه انجام داد که به پاس تلاش هایش قانون خرج گود به"اثر مونوئر"مرسوم گردید.بعدها آشکار شد که علت این پدیده تمرکز انرژِ انفجار بر سطح هدف است.مقدار انرژِی انفجار دینامیت ها در حالت مخروطی با حالات دیگر یکسان است اما در این حالت بازده ی نهایی بهتر می باشد به بیان دیگر زاویه بین قطعات دینامیت در پیکر بندی مخروطی باعث برخورد نیرهای انفجاری بر روی محور مخروط می شود.در این برخورد مولفه های افقی این نیروها یکدیگر را خنثی کرده اما مولفه عمودی (که به سمت جلو امتداد دارند) با هم جمع می شوند که بر روی سطح هدف متمرکز شده و در نتیجه سوراخ عمیق تری حاصل می شود این شرایط برای یک ماده منفجره یک پارچه نیز مصداق دارد.در صورتی که درون ماده منفجره گود و شکل یافته شود تاثیر انفجار بیشتر می شود و عمق نفوذ بیشتری در هدف ایجاد می کند.اضافه شدن آستری به سطح تو خالی ماده منفجره نیز موجب افزوده تر شدن تاثیر انفجار می شود.این پیکر بندی تحت عنوان خرچ شکل یافته یا خرج گود شناخته می شود که عمده ی کاربرد آن در مهمات ضد زره می باشد لازم به ذکر است که اولین کاربرد نظامی خرج گود در تاریخ 10 می 1940 توسط نیروهای آلمانی بوده است.در اثر انفجار مقادیر عظیمی از انرژی (که دارای فشار بسیار زیاد در حدود چندین میلیون پوند بر اینچ مربع است) به طور آنی آزادش شده بر آُستری اثر می گذارد.اين فشار باعث مي شود آستري همانند يك"سیال غیر لزج"رفتار کند و روی محور تقارن خرج فرو بپاشد.امواج شوک همراه با محصولات گازی و مولکول فلزی آستری (20% از جرم سطح درونی آستری) جتی فوق العاده سریع را تشکیل می دهد که سرعت آن بیش از 7000 متر بر ثانیه است و عناصر منطقه اصابت هدف را به صورت جریان پلاستیک به دو طرف مسیر خود می راند.به این تغییر شکل ایجاد شده در هدف"نفوذ"اطلاق می گردد.از آنجا که زمان واکنش جت با هدف بسیار کوتاه است لذا زمان لازم برای انتقال درجه حرارت وجود ندارد و عملا نفوذ در هدف به خاطر تاثیرات گرمایی نسیت.از آنجا که فقط حدود 20-15% از جرم آستری به جت تبدیل می شود مابقی دنباله ای را تشکیل می دهد که با سرعت کمتری حدود 500 متر بر ثانیه به دنباله ای را تشکیل می دهد که با سرعت کمتری حدود 500 متر بر ثانیه به دنبال جت حرکت می کند.دنباله به علت سرعت کم هیچ گونه قابلیتی برای عمیق تر کردن سوراخ کوچک ایجاد شده توسط جت ندارد و از آنجا که معمولا قطر بیرونی دنباله از قطر سوراخ بیشتر لست عملا در سوراخ گیر می کند که می تواند مانع ایجاد تاثیرات ثانویه تخریب در هدف شود.جت خرج گود به علت گرادیان سرعت (10-7 کیلومتر بر ثانیه در نوک و حدود 2 کیلومتر بر ثانیه در انتهای جت) تا لحظه گسیخته شدن به طور دائم افزایش طول می دهد.توانایی نفوذ جت در هدف تعیین کننده بازه خرج گود است که به چگالی مواد جت و مواد هدف و طول جت قبل از گسیخته شدن وابسته است.طول جت به خواص مکانیکی و ساختار میکروسکپی ماده ی آستری بستگی دارد که به ترتیب متاثر از ترکیب شیمیایی و روش مورد استفاده در ساخت آستری (آماده سازی ماده عملیات حرارتی کار مکانیکی و ...) و همچنین متاثر از فاصله ی شکل گیری جت موسوم به"فاصله دور ایستای"است.چند فاکتور مهم و تاثیر گذار بر عملکرد آستری عبارت از شکل هندسی نوع ماده ی آستری نوع ماده منفجره و جنس هدف است. پرتابه های انرژِی جنبشی پرتابه های انرژی جنبشی نوعی مهمات فاقد هر گونه ماده منفجره بوده که تنها با استفاده از انرژِی جنبشی یک پرتابه از جنس فلزات سخت سنگین و دارای سرعت زیاد قابلیت تخریب زره را دارند.الزام سنگین بودن پرتابه و سرعت بالا برای آن موجب شده است که پرتابه ها عموما دارای بدنه ای باریک با بالک هایی در انتهای بدنه ابشند که از کالیبر توپ تانک بسیار کوچک تر هستند.این موضوع امکان استفاده از نسبت خرج به وزن بیشتری را برای پرتابه ممکن می سازد که در نتیجه انرژی منتقل شده به پرتابه بسیار بیشتر و نیروی پسای اعمال شده از هوا بر پرتابه کمتر است و به همان نسبت تمرکز نیروی اعمال شده از پرتابه به هدف نیز بیشتر می شود.به منظور قرار گرفتن پرتابه در مرکز لوله تانک و ممانعت از نشت گاز از اطراف پرتابه از دو کفشک آلمینیومی در اطراف پرتابه استفاده می شود که با خروج از دهانه لوله ی توپ تانک از پرتابه جدا می شود.پرتابه انرژِی جنبشی معمولا از جنس فلزات سخت و سنگینی همچون اورانیوم ضیعیف شده و یا تنگستن بوده و دارای قطر 2 تا 3 سانتیمتر و طول 50 تا 60 سانتیمتر هستند.این پرتابه ها تحت فشاری معادل 3080 سانتیمتر مکعب ناشی از انفجار مواد منفجره به سرعتی معادل 1360 متر بر ثانیه به هدف می رسند.این نوع مهمات علیه اهداف زرهی سخت و سنگین کاربرد دارند و تاثیر کمی بر اهداف نرم همچون خودروهای سبک زرهی و نظامی دارند. سرجنگی شدید الانفجار-له شونده از انواع دیگر سرجنگی می توان به سرجنگی شدید الانفجار له شونده اشاره کرد که دارای کاربردهای ضد زره هستند.این سرجنگی دارای نوعی محفظه نسبتا سبک هستند که از مواد شدید الانفجار پر شده است.این خرج انفجاری به هنگام برخورد به زره منفجر می شود.اگر چه این نوع سرجنگی همانند جت سرجنگی خرج گورد یا پرتابه انرژی جنبشی به داخل زره نفوذ نمی کنند اما موج انفجار حاصل از مواد منفجره به داخل زره نفوذ کرده و به علت برگشت موج ناشی از تغییر چگالی زره و محیط داخل تانک تاول بزرگی را روی سطح داخلی زره ایجاد می کند و سبب تخریب درونی زره می شود که میزان این تخریب به کالیبر سلاح بستگی دارد.لذا برای بازده موثر بر روی زره تانک وجود کالیبری معادل 120 میلی متر الزامی است.