senaps

Members
  • تعداد محتوا

    3,952
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    25

تمامی ارسال های senaps

  1. سلام تروریست عزیز از اینکه مطلب من رو برای خوب بودن انتخاب کردید، صمیمانه از شما سپاسگذارم. و جهت رفع هرگونه نگرانی شما، در این تاپیک منظور ما خوب بودن شما از اخلاقی نیست و بیشتر به دنبال تکنیک‌های شما هستیم. بنابراین شما میتوانید با خیال راحت بعد از خوندن این تاپیک، همچنان به تجاوز، قتل، اعدام، سربریدن نوجوان ۱۳ ساله در پشت وانت، اعدام هزاران نفر به جرم شیعه‌بودن، اعدام میدانی به علت تجاوز از سرعت مجاز و امثال این حرکات ادامه بدید و همانطور که گفتم، نیازی نیست که نگران اخلاق و تفکرات متعالی خود باشید. در این تاپیک، ما صرفاً میخواهیم به شما یاد دهیم که چگونه تروریست خوبی باشید تا بیشتر زنده مانده، جنایات بیشتری را مرتکب شوید. پس اگر نگرانی‌هایتان برطرف شده، لطفاً ادامه مطلب رو بخونید!   پهپاد روس به آرامی از آسمان جوبر عبور می‌کند. تصور میکنی که داری تصاویری از خرابه‌های استالینگراد را تماشا میکنی. شهری مرده. چقدر احتمال دارد که این خرابه‌ها، شخصی را در خود داشته باشد؟ احتمالاً پهپاد روس میخواد پاکسازی جوبر را به ما نشان دهد. چند لحظه می‌گذرد و شما همچنان به تماشای خرابه‌های جوبر نشسته‌اید که تحرک و زندگی در شهر به شما نشان داده می‌شود. گروه‌های مختلف، ارتش سوریه و نیروهای تروریستی حاضر در جوبر شهر را زنده نگه‌ داشته‌اند. تانک‌ها جولان می‌دهند و با شلیک کور، به تخریب هرچه بیشتر ساختمان‌های اطراف می‌پردازند. جوبر خرابه‌ای بزرگ است. اما برای مردم عادی. برای تروریست‌ها اما، هیچ بهشتی زیبا‌تر و محیا تر از جوبر نیست. شهری که در آن می‌توان لشکری هزاران نفری را زمینگیر کرد.   موش فاضلاب   تکنیک مبارزین در جوبر بسیار جالب است. خیابان‌ها و کوچه های تنگ، به وسیله‌ی یک بیل مکانیکی کنده شده تا تونلی با عرض کم و عمق زیاد با امکان عبور ۲ نفر(حداکثر!) حفر شود. در این حالت، مگر مهمات پرتابی(توپخانه و خمپاره و بمباران)ا مستقیماً به داخل تونل برخورد کند، در سایر حالات برخورد حتی در داخل کوچه و یک متری شما، باز‌هم تأثیری بر شما ندارد. شما به صورت بلفعل تمام مدت در پشت سنگر هستید!   از دیگر کاربری‌های تونل کندن که باز هم در سوریه به صورت گسترده استفاده شده، حفر تونل به زیر ساختمان‌های حساس دولتی و انفجار های سنگین برای تخریب ان‌ها بوده. این حرکت تأثیر بسزایی در کاهش شدید روحیه نیروهای مدافع در چنین شهرهایی دارد.   موش از دیگر حرکت‌های جالب صورت گرفته توسط تروریست‌ها، عبور از بین ساختمان‌ها و خرابه‌ها به جای عبور از کوچه‌هاست. شما تروریست‌ عزیز باید توجه داشته باشید که درست‌اس تکه کوچه برای عبور، و دیوار ساختمان و اتاق‌ها برای جلوگیری از رفتن از خانه‌ای به خانه دیگر یا محلی به محل دیگر است، اما در زمان جنگ بسیاری از قوانین باید عوض شود. بنابراین در منطقه جنگی، کوچه و خیابان محل گرفتن تلفات از نیروهای کم‌هوش! دشمن است، و اتاق‌های ساختمان‌ها(مشخصا مجتمع های اپارتمانی بزرگ) محل عبور و مرور و انتقال نیرو و تجهیزات است. این همان قانون عدم عبور از مکان و فضای باز خودمان است که شما تروریست عزیز نیز باید ان‌را رعایت کنید.     در مناطق شهری، ان‌هم شهرهای بزرگ و با تراکم بالا، این تکنیک بسیار خوب و راحت قابل پیاده سازی‌است. ضمن اینکه همانطور که گفته شد، عبور و مرور را بسیار امن‌تر می کند. اگر دیواری سوراخ نیست، بهتر است یک پتک یا کلنگ همراه نیروهای شما باشد تا در صورت نیاز، دیوار را برای عبور نیروهایتان سوراخ کنید. البته در اینجا، مسأله دیگری نیز ایجاد می‌شود و ان، بحث دفاع یا حمله است. اگر شما تروریست عزیز در حال تلاش برای حفظ یک شهر هستید تا به تصرف ادم‌خوبهای جنگ در نیاید، باید هر محل و ساختمانی را که احتمالاً قرار است تخلیه کنید و بعد به دست دشمنتان بیوفتد را مین‌گذاری کنید. قرار دادن هوشمندانه مواد منفجره و تله‌های انفجاری در بخش‌های مختلف این ساختمان‌ها، باعث گرفتن تلفات بالا و پایین آوردن روحیه طرف مقابل، و همچنین کند کردن پیشروی دشمن می‌شود که میتواند به شما فرصت بیشتر برای تخلیه یا تجدید قوا بدهد.     ورزشکار شما تروریست عزیز باید در نظر داشته باشید که شما در حال جنگیدن یک جنگ واقعی هستید و هیچ کارگردانی اینجا نیست تا به شما بگوید چکار کنید و چکار نکنید(نکته:  تروریست‌های عزیزی که از طرف داعش مشغول مطالعه این مطلب هستند، این بند شامل شما عزیزان نمی‌شود و داعش همیشه همراه شما چند کمرا من و کارگردان حرفه‌ای اعزام میکند تا به شما بگوید که چکار کنید و چکار نکنید.) بر همین اساس، داشتن یک هیکل با دور بازوی بالای ۳۰ سانت هیچ کمکی به توان رزمی شما نمی‌کند و نهایتا، این هیکل سنگین شما به دلایل مختلف باعث زودتر کشته شدن شما می‌شود! کمترین حالت آن این است که شما در روز مثلاً ۴۰۰۰ کالُری نیاز دارید تا زنده بمانید ولی در محاصره گیر می‌افتید و قوت شما در طول روز، گوشت مردار سگ و لاکپشت یا همقطار‌هایتان است که شاید حتی باعث از دست دادن کالُری نیز بشود. اما میتوان به این هم فکر کرد که هیکل بسیار بزرگ و قطور شما پشت هیچ دیوار یا سنگی جا نمی‌شود و تیرانداز دشمن، میتواند به هر صورت بخشی از بدن شما را برای هدف قرار دادن پیدا کند. بنابراین داشتن هیکل ورزیده در میدان رزم، به معنای دور بازوی ۳۰ سانت و قطر سینه ۷۰ سانت و سیکس پک نمی‌باشد و بیشتر به معنای آمادگی جسمانی شما برای حمل حدود ۱۵ تا ۲۰ کیلوگرم وزن تجهیزات( اسلحه، مهمات، تجهیزات مورد نیاز) و دویدن‌های طولانی با ان‌هاست. مثلاً ممکن است گاهی لازم شود چندین متر را بدوید و کند دویدن شما، باعث گرفتار امدنتان در دست دشمن می‌شود. نیروهای ویژه و تروریست‌های خوب دیگر را ببنید. شیخ ابوعمر الشیشانی، مرحوم سیف‌الله شیشانی یا شیخ ابومسلم الشیشانی را ببینید. این‌ها فرمانده و سطح اول رزم چریکی در منطقه محسوب می‌شوند یا می‌شدند!(البته کلی میتوان در این خصوص بحث کرد. ولی قطعاً شما به عنوان یک تروریست خوب، همین افراد را ملاک خود قرار می‌دهید مگر نه؟) هیچ یک از این‌ها دچار اضافه وزن نیستند. هیکل‌های تراشیده و بدن‌های استخون خورد کرده. نیروهای ویژه ارتش ایران را ببینید. افسران حزب‌الله را ببینید. خبری از هیکل های گنده نیست. فقط و فقط هیکل های استخون خورد کرده زیر تلاش و فلاش و زحمت. بدن‌های اماده‌ای که میتواند کیلومتر ها با تجهیزاتش بدود و قایم شود.   تیم‌ورک این مسئله قدری پیچیده‌است. کار تیمی تعریف گسترده‌ای دارد. اما بیشتر مسئله تیم‌ورک، داشتن شرایط درست نسبت به نیروها و اطلاع از وضعیت ان‌ها است. برای مثال بدانید که نیروهای خودی الان کجای منطقه هستند، نیروهای دشمن کجا هستند. وضعیت فاصله به چه صورت است. در عملیات‌های متعدد تروریست‌ها توانسته‌اند با دور زدن نیروهای دشمن، ان‌ها را در سنگر قتل عام کنند. مشخصاً در عملیات‌هایی که در روستاها یا شهرهای کوچک یا مناطق با تپه‌های متعدد صورت میگیرد این اتفاق به کرات می‌تواند رخ دهد و ممکن است شما به سادگی دور بخورید. مهم‌ترین اصل در این باب، این است که نیروهایی که به صورت یک تیم همراه هم هستید، بخش‌های مختلف را زیر نظر بگیرید و اینگونه نباشد که کسی مواظب کناره‌ها یا پشت سر نباشد. تقسیم نیروها در این حالت بسیار مهم است. همچنین تعداد نیروها نیز حساس است. برای مثال، عملیاتی که مسئله‌ سکتور کنترل ان(همان پاییدن چهار طرف جهت مقابله با دور خوردن و سایر مسائل) و اجرای عملیات نیاز به ۱۰۰ نفر نیرو دارد را سعی نکنید که با ۲۰ نفر نیرو اجرا کنید! چون به سادگی دور می‌خورید و محاصره می‌شوید. البته خود شما مهم نیستید. ناراحت‌کننده این است که ممکن‌است چندین نفر دیگر مجبور شوند جان خود را به خطر بیاندازند تا شما را نجات دهند. بنابراین مغرور نباشید و حتی اگر شده، بیشتر از تعداد مورد نیاز نیرو برای عملیات ببرید. ضمن اینکه همیشه بدانید که شما نیروی ویژه نیستید که با ۱۰ نفر یا ۱۵ نفر وارد منطقه‌ای شده، چند نفر حساس را ترور و چند نفر دیگر را بکشید و خارج شوید! بحث دیگر در بخش تیم‌ورک، اطلاع از وضعیت است. مثلاً شما باید بدانید که نیروهایی که در دو کوچه انطرف تر دارند از بین ساختمان‌ها می‌خزند، از نیروهای دشمن هستند یا خیر! و البته نیازی هم نیست که تا فهمیدید که دشمن هستند، به آن‌ها شلیک کنید و به قیمت کشتن یا زخمی کردن یک نفر، ده‌ها نفر را از خطر کمین نجات دهید! با تیم‌های دیگر خود هماهنگ باشید و اجازه دهید تا به موقعیتی برسند که بتوانید کمین بزنید و تلفات سنگین وارد کنید! در کل، همیشه در حال تماس با خودی ها از تیم‌های دیگر باشید و وضعیت را انتقال دهید.   در بحث تیم‌ورک، داشتن افراد مختلف با تخصص هایی که قطعاً لازم می‌شود هم مهم است. این نیروها باید تجهیزات درست را همراه داشته باشند. مثلا، گروهی ۳۰ نفره که میخواهند عملیات کنند و همه کلاش به دست هستند در مقایسه با گروهی ۱۵ نفره که چند نفر تیربارچی، یک نفر دیدبان، یک نفر DMR و باقی کلاش به دست هستند، با وجود برتری عددی اما ضعیف‌تر عمل خواهند کرد. بسته به تیم مقابل با چینش تجهیزات و نیروی درست، ممکن است شما به شدت زمین گیر شوید و تلفات شدید بدهید. همچنین در بحث تیم‌ورک، همتیمی های خوب انتخاب کنید. همانند آقای ابوهاجر نباشید که یکتنه کل عملیات را به جهنمی برای همقطاران تبدیل میکند!   اطلاعات داشتن اطلاع از وضعیت میدان، بسیار مهم است. گروه‌های تروریستی خوب این روزها از کوادکوپتر جهت جمع‌اوری اطلاعات استفاده میکنند. انها به صورت زنده میدان نبرد را زیر نظر دارند و می‌بینند که نیروهای دشمن به کجا می‌روند، با چه چینشی می‌روند و با چه تجهیزاتی می‌روند. این گروه‌ها قبل از حمله میدانند که از کدام طرف میتوانند حمله کنند تا تلفات کمتری بدهند و می‌دانند که در کجا دشمن آمادگی کمتری برای مقابله دارد. در نهایت گروه‌های تروریستی با کیفیت از طریق همان کواد‌کوپتر عقب نشینی و فرار نیروهای دشمن را نیز تماشا میکنند و در صورت لزوم، میدان عملیات را به قتلگاهی برای انان تبدیل میکنند. خریداری یک کوادکوپتر بسیار ساده‌است. اگر شما به عنوان یک تروریست مستقل عمل می‌کنید یا کشوری که از شما حمایت میکند توان تهیه یک کوادکوپتر را برای جمع‌آوری اطلاع برای شما ندارد، میتوانید از سایت دی‌جی کالا یا علی‌بابا یا ای‌بی یک کوادکوپتر به قیمت نهایتاً ۲ تا ۳ میلیون تومان(در صورتی که به فیلم‌برداری 4K با ۱۲۰ یا ۲۴۰ فریم بر ثانیه نیاز ندارید!) تهیه نمایید و جان خود و نیروهای همکارتان را نیز حفظ کنید. همچنین با کمک تجهیزات و تکنولوژی های جدید به نام نقشه الکتروینک و جی‌پی‌اس(!) میتوانید اجرای آتش خمپاره ای و توپخانه‌ای خود را با دقت بیشتر به سمت مواضع دشمن هدایت نمایید. اگر شما از ان دسته تروریست‌هایی هستید که مجبورید با برخی تروریست های دیگر بجنگید، به شما پیشنهاد میکنم که نیم نگاهی هم جهت شناسایی و احیانا انهدام پهپاد های انان به اسمان داشته باشید.   جابجایی انتقال گسترده نیرو کار معمولاً سختی است. البته برخی گروه‌ها به سادگی در خیابان‌ها و بزرگ‌راه‌های سوریه و عراق ستون کشی می‌کنند. البته این کار معمولاً مگر اینکه با آمریکایی ها دوست باشید، کار خطرناکیست! چرا که یک وارتاگ با یک بررررر شما را به باد فنا خواهد سپرد. با این حال، جابجایی نیروهای تروریست توسط خودروی تیوتا هایلوکس صورت می‌گیرد. خوشبختانه در این مبحث نیز همانند سایر مباحث، بین شما تروریست عزیز و نیروهای دشمن شما تفاوت بخصوصی نیست. بنابراین نقطه ضعف‌های تیوتا برای همه مشخص است. اما مسئله مهم در اینجا، مباحثی همانند هماهنگی است. هیچ‌وقت جهت اعزام به منطقه از خودروی کم به صورت رفت و برگشتی استفاده نکنید! برای مثال ۱۰۰ نفر نیرو را با ۱۰ هایلوکس و طی ۴ مسیر رفت و برگشتی وقتی منتقل میکنند به خط، دو حالت بیشتر ندارد! یا انتظار ندارند به اندازه ۱۰ هایلوکس بیشتر از شما زنده برگردد یا اینکه برنامه‌ای برای عقب کشاندن شما در صورت شکست عملیات ندارند.   مسئله بعدی، بحث کیفیت خودرو و رانندگی‌است. راننده خودروی تیوتا نیز مهم است. شما که نمی‌خواهید حین رانندگی تصادف کرده، ماشینتان چپ کند و کشته شوید؟ باور بفرمایید که این اتفاق نیر افتاده است بنابراین راننده خودروها را بر اساس توانشان در رانندگی انتخاب کنید نه بر اساس درجه یا قیافه یا هر مسئله دیگر.     امادگی ذهنی امادگی ذهنی در رزم، معنی مشخصی دارد. شما باید از نظر ذهنی اماده باشید. تصور کنید که یکی از بند‌های بالا را رعایت نکرده‌اید. مثلا، سکتور کنترل نکرده اید و یک لحظه به پشت نگاه می‌کنید. یک تروریست با شما روبرو شده. شما کمتر از ۱ تا ۲ ثانیه فرصت دارید که او را بکشید قبل از اینکه او شما را بکشد. در بدترین حالت، شما باید این امادگی را داشته باشید که طی همین ۱ تا ۲ ثانیه شروع به شلیک به سمت او کنید تا یا او را از پا در اورید، یا با ساپرس کردنش، از وضعیت فرار کنید.   بنابراین سرعت سلاح کشی و شلیک شما بسیار مهم است و ممکن است جان شما را نجات دهد. اما این کافی نیست. اگر شما به سرعت و در کمتر از چند ثانیه یک خشاب را خالی کنید و کسی را از پا در نیاورید یا یک نف را بکشید اما با خشاب خالی با همقطار های تروریست مرحوم روبرو شوید، باید ارزوی کشته شدن در همان لحظه را بکنید چرا که حالت بدش اسارت به دست حضرات می‌باشد! دقت تیراندازی، و امادگی ذهنی یعنی به سرعت، چند گلوله با کیفیت بالا را شلیک کنید و اماده شلیک های بعدی و از پای در اوردن نفر بعدی باشید، همزمان که دارید به مکان امنی فرار میکنید. همچنین تصور کنید که در یک کوچه L مانند قرار گرفته‌اید. دشمن نارنجکی به سمت شما پرتاب می کند و نارنجک در اخر کوچه در مقابل شما زمین می‌نشیند! یا باید به عقب فرار کنید که احتمال برخورد ترکش نارنجک بسیار بالاست، یا باید رو به جلو و به سمت دشمنی که نارنجک زده فرار کنید که اینجا، هم احتمال برخورد ترکش هست و هم احتمال برخورد توسط خود دشمن!   امادگی ذهنی در چنین شرایطی به شما کمک میکند که وقتی در این شرایط در این کوچه L قرار می‌گیرید، به این فکر کنید که نارنجکی پرتاب شد، چه کنم و بتوانید به سرعت واکنش نشان دهید!(این کوچه L مثال است. شما در همه شرایط باید اماده خروج از مخمصه باشید!) در جنگ، حلوا پخش نمی‌شود. ممکن است بهترین دوست شما در یک چشم بهم زدن جلوی چشم شما کشته شود. نباید اعصابتان را از دست دهید.   توصیه‌های ساده‌ و الزامی:   ۱- سانسور کنید! سعی کنید خودتان را همیشه سانسور کنید. زیاد جلوی دید دشمن نباشید، زیاد در فضای باز نباشید!! بلند نشوید که یک خشاب یا جعبه مهمات تیربار پی‌کی خود را خالی کنید بعد بنشینید. احتمال اینکه قبل از پایان خشاب شما هد شوید بسیار بالاست!! همچنین جهت هد کردن دیگران، در فضای باز زیاد منتظر نمانید چرا که توسط تروریست یا دشمن حرفه‌ای تر هد خواهید شد!! توجه کنید که این مسئله ارتباطی با سن و یا درجه شما ندارد و معمولا به محض در تیررس قرار گرفتن، کشته خواهید شد... قبلا هم توصیه کرده‌ایم! برای عبور و مرور از کوچه و خیابان استفاده نکنید و از تونل‌ها و سوراخ‌های داخل ساختمان‌ها یا زیر زمین استفاده نمایید. همچنین نگاهی به اطراف جهت بمب های کارگذاشته شده نیز داشته باشید.       یک درخواستی را عاجزانه از شما دارم: وقتی خشابتان خالی می‌شود، و شما هنوز هد نشده‌اید، لطفا سنگر بگیرید و خشاب عوض کنید! همچنین اگر سلاحتان گیر کرد هم لطفا سنگر بگیرید و بعد، سلاحتان را تعمیر کنید.   ۲- تجمع نکنید! لطفا از تجمع بیش از یکنفر در منطقه عملیاتی خود‌داری کنید! در سوریه مشخصا تعداد بسیار زیادی موشک ضد زره مالتیوکا و گاهی حتی موشک فاگوت وجود دارد که به تجمع‌های انسانی شلیک می‌شوند به دلایل مختلف.   محل تجمع شما، سیبل بزرگی برای دشمن است که ولو با شلیک کور به محل تجمع شما، تلفات سنگین بگیرد. همچنین بند امادگی ذهنی را در نظر داشته باشید! اگر خلاف اموزش‌ها تجمع کردید و به محل تجمعتان شلیک شد، امادگی ذهنی‌اش را داشته باشید که دستپاچه نشوید و جان سالم در ببرید! یا حداقل در حال لبخند جان بدهید!   ۳- گوسفند نباشید! گوسفند بودن یا نبودن شما به سادگی قابل تشخیص است! وقتی یکی از دوستانتان در جایی کشته می‌شود، می‌توان نتیجه گرفت که شاید سکته کرده، شاید از ترس شاهین خودش را به مردن زده، شاید مورد اصابت رعد و برق قرار گرفته یا شاید عجل‌اش سر رسیده و مرده! اما یک حالت بسیار محتمل‌تر از تمام اینها هم هست و ان این‌است که شاید نفرات دشمن او را زده‌اند. بنابراین لطفا گوسفند نباشید و وقتی یکی از دوستانتان کشته شد، مواظب باشید، و سعی در ترک محل داشته باشید ان هم با رعایت سایر نکات گفته شده در این اموزش. در صورتی که هنوز شک دارید که طرف مورد اصابت گلوله دشمن قرار گرفت یا یکی از احتمالات گفته شده، اگر افراد دیگری از نیروهای همراه شما به همان صورت کشته شدند مطمئن باشید که مورد هدف دشمن قرار گرفته اید   ۴- لباس استتار مناسب بپوشید! باشد. من قبول میکنم و قول می‌دهم که هر کس دیگری هم که قبول نکرد را خودم شخصا ارشاد کنم که قبول کند که شما بهترین افسر دنیا در بحث استتار هستید! هیچکسی هم روی دست شما نیست. اما لطفا بدانید که لباس وودلند برای محیط بیابانی طراحی نشده! حالا لباس وودلند دیجیتال یا لباس کامپیوتری (به قول برخی از شما عزیزان تروریست گران‌مایه!) تاثیری در این مسئله ندارد و همچنان به درد بیابان یا شهر نمی‌خورد.   دوست عزیز، شما یک تروریست هستید و طرف مقابل شما نیز نیروی مقبولی نیست! بنابراین پوشیدن کاور نارنجی و همراهی کردن نیروهای هم‌تیم به این بهانه که شما فیلم‌بردار هستید، کمکی در استتار شما، یا شلیک نکردن دشمن به سمت شما نمی‌کند. بنابراین لطفا حتی اگر فیلم‌بردار هستید و کار خبرنگاری هم دارید، باز لباس استتار مناسب بپوشید!   ۵- کلاه‌خود و جلیقه ضد گلوله بپوشید! دوست عزیز، البته مرگ قسمت است، شهادت نعمت‌است و نهایتا در صورت شهادت شما با یزید و عمر شیشانی و بن‌لادن محشور خواهید دش، با این حال، مطمئن باشید خود عمر شیشانی و بن‌لادن هم جلیقه ضد گلوله می‌پوشیدند (برای ان دسته از عزیزان که به امام حسین و تشیع اعتقاد دارند و ادم‌ خوب‌های جنگ هستند، احتمال زیادی می‌دهم که امام حسین هم زمان جنگ زره پوشیده باشد!) بنابراین لطفا کلاه‌خود استاندارد و جلیقه ضد گلوله استاندارد بپوشید و به میدان رزم بروید.   شما میخواهید بمیرید، ولی ان نیرویی که با دیدن شهادت کربلایی شما، روحیه‌اش ضعیف می‌شود دلش مردن نمی‌خواهد.       توجه: جهت تطابق مطلب با قوانین انجمن میلیتاری، و به دلیل حجم برخی تصاویر، بخش هایی از مطلب در اینجا حذف گردیده است. همچنین تصاویری که به صورت شطرنجی نمایش داده می‌شوند، تصاویر متحرک هستند که به دلیل ساختار گالری سایت، نمایش انها امکان پذیر نیست و جهت دیدن تصاویر باید از وبلاگ خود بنده استفاده نمایید که لینک ان در بخش منبع امده است.   جهت مطالعه بیشتر: ابو عمر شیشانی: وبلاگ| میلیتاری سیف‌الله شیشانی: وبلاگ| میلیتاری مسلم‌ابو ولید شیشانی: وبلاگ| میلیتاری ویدیو پهپاد: اپارات ویدیو دوم درگیری‌ها: اپارات بررسی موردی عملیات‌های نیروهای مقاومت در سوریه: وبلاگ| میلیتاری   منبع: senaps باز نشر این مطلب بدون ذکر نام میلیتاری و وبلاگ نویسنده به عنوان نویسنده، ممنون می‌باشد. فقط برای میلیتاری Senaps
  2.   والا من فک میکنم مستقیم هم بگی نمی‌شنوه چه برسه به اینکه به در بگی :|
  3. بسم الله الرحمن رحیم لا حول و لا قوة الا بالله العلى العظیم سلام... به نظر میرسه که در غرب، الگو این هست که دولت بهترین ها رو شناسایی میکنه و آموزش می‌ده، اما در نهایت این بهترین‌ها از دولت جدا میشند و در بخش خصوصی به ارائه خدمات باب میل خودشون می‌پردازن. این الگو، ظاهرا باعث پیشرفت بسیار سریعتر به دلیل ازادی عمل نخبه ها میشه.  برای مثال، روش‌های عملکرد شرکت‌های امنیتی و یا پوشش نیروهای امنیتی که با لباس شخصی عملیات میکردن و انقلابی که در اون رخ داد و توسط یک شخص به اسم جان‌ایدیما شروع شد. کاملا مشخص هست که ورود شرکت‌های خصوصی به مباحث دفاعی و امنیتی باعث پیشرفت بسیار سریع‌تر در عملکرد نیروها میشه و دلیل این مسئله ازاد بودن نیروها در ازمون و خطا و مهم‌تر از اون، داشتن تمام وقت برای اختراع و به بار نشوندن ایده های جدید هستش. من قبلا از نظامی هایی که اعتبار بسیار عالی در ارتش داشتن و بعد، اعتبار شرکت خصوصی راه‌اندازی شده توسط اونها، یا فعالیت‌هاشون از خودشون پیشی گرفته گفتم؛ نمونه‌اش میشه کریس‌کایل و یا جان‌ایدیما و شرکت بلک‌واتر اشاره کرد.اما این تاپیک، برای معرفی یکی از نوابع اموزش نظامی گری هستش که واقعا تونسته تحولات عظیمی رو در صنعت آموزش نظامی ایجاد بکنه( و درست شنیدید! صنعت اموزش نظامی). این مطلب، در خصوص تراویس هیلی هست، یکی از معتبر‌ترین و شناخته شده ترین مربی‌های اموزش نظامی. در ادامه مطلب در خدمتتون هستم.   تراویس هیلی، عاشق پرواز بود. همیشه دوست داشت پرواز کنه و به ارزوش هم رسید. با پرواز کایت و گلایدر شروع کرد و به پرواز با هواپیما‌های کوچیک مثل سسنا رسید. با این حال، علاقه‌اش به پرواز و دریا اون رو به سپاه تفنگداران دریایی امریکا، مرینز کشوند.   مرینز استعداد مناسب تراویس در بخش های مختلف، خیلی سریع اون رو به بخش های تاریک و ناشناخته مرینز، بلک‌اپس وارد کرد. حضور تراویس هیلی در اطلاعات مرینز و بخش عملیات های ویژه اون رو بارها و بارها جهت عملیات های شناسایی در عمق خاک دشمن، برخورد مستقیم در عمق خاک دشمن به خاورمیانه و افریقا کشوند. اعزام‌های عملیاتی متعدد به افغانستان، عراق و افریقا سابقه پرباری از عملیات‌های خطرناک برای تراویس به همراه داشت.   واحد اطلاعات سپاه تفنگداران دریایی امریکا، بعد از تغییراتی که از سال ۲۰۰۶ به خود دید، حال بدون دغدغه عملیات های نامتعارف پشت خطوط دشمن را اجرا میکند. از گذشته های دور، روش‌های تخلیه و بازیابی نیرو در عملیات‌های ایربورن، هلی‌بورن، زیردریایی و دریایی شبیه به عملیات‌های نیوی سیلز و نیروی مخصوص ارتش را اجرا می‌کرده که نشان از توانایی بسیار بالای عملیاتی و اطلاعاتی نیرو دارد. تراویس از سال ۱۹۹۲ تا سال ۲۰۰۸ و مجموعا به مدت ۱۵ سال در این واحد‌ها معروف به بخش بلک‌اپس مشغول به خدمت بود. تجارب عملیاتی کسب شده، در یکی از بهترین و توانمند ترین و عملیاتی ترین نیروهای رزمی، در یکی از خطرناک‌ترین مناطق دنیا باعث شد که تراویس، کوله باری از تجربه را با خود داشته باشد.   پیمانکار خصوصی مسئله بسیار مهم در خصوص تراویس، حضور او در فیلمی‌است که در سال ۲۰۰۶ از نجف پخش شد. در این ویدیو، تراویس به عنوان یکی از عناصر شرکت بلک‌واتر، به دفاع از یک کمپ نظامی مرینز می‌پردازد و در طی ان، بر اساس گفت و گو‌های داخل فیلم بیش از ۱۵۰ نفر را از اعضای جیش المهدی هدف قرار می‌دهد. البته فیلم مربوط به سال ۲۰۰۴ بود ولی در سال ۲۰۰۶ منتشر شد و گمانه زنی های زیادی را ایجاد کرد. چرا که تراویس هیلی، در عین انکه از سال ۲۰۰۴ عضو شرکت بلک‌واتر بود، ظاهرا همزمان عضو مرینز هم بوده که این احتمال را که تراویس همان سال ۲۰۰۴ از مرینز خارج شده را تقویت می‌کند. حضور تراویس به عنوان پیمانکار عملیات‌های ویژه در شرکت بلک‌واتر از سال ۲۰۰۴ تا سال ۲۰۰۵ و به مدت دو سال شامل عملیات های زیاد در عراق و افغانستان برای این شرکت بوده که سطح بالای انها، بر همگان اشکار است. در همان سال ۲۰۰۴، همزمان با حضور در بلک‌واتر، تراویس هنگامی که در محل عملیاتی(عراق و افغانستان) نبود، در شرکتی که خودش راه‌اندازی کرده بود مشغول بتا تست سلاح، دستکاری و شخصی سازی سلاح برای مشتریان، اموزش نیروهای نظامی( پیمانکار‌های خصوصی دیگر) و بهبود کیفیت تجهیزات و تسلیحات مشغول بود. شرکت SDI تاکتیکال تا سال ۲۰۰۸ و در مقر ان،  در واشنگتن فعال بود. اقای مربی در سال ۲۰۰۸ اما، تغییرات شگرفی در زندگی تراویس هیلی اتفاق افتاد. نیروهای نظامیی که در کلاس‌های اموزشی او شرکت کرده بودند، امار جالب توجهی از افزایش کیفیت تاکتیکی خود نشان دادند که این مسئله، باعث شد تا تراویس بتواند قرارداد های بزرگ‌تر و مخاطبان گسترده تری را هدف قرار دهد. در ایران، به دلیل عدم وجود اسلحه به صورت ازاد در دست مردم، شرکت‌های فروش قطعات و تجهیزات اسلحه زیاد معروف نیستند و مردم بیشتر شرکت‌هایی مثل وینچستر یا رمینگتون رو می‌شناسند. با این حال، دوستانی که علاقمند به مباحث نظامی هستند، احتمال بسیار قوی شرکت نام‌اشنای مگپول رو می‌شناسند. برای معرفی این شرکت برای اون دسته از کسانی که نمی‌شناسندش، کافیه بگیم تقریبا 511 در بحث تجهیزات نظامی هست. نواوری، کیفیت بالا و توجه به ارگونومی و قیمت مناسب از جمله ویژگی های محصولات این شرکت‌است. البته نمونه‌های بارز کیفیت در ساخت تجهیزات نظامی، شرکت‌هایی همانند بلک‌واتر(سابق) و خود شرکت‌های اسلحه سازی همانند وینچستر، رمینگتون، هکلر ان کخ و امثالهم هستند. اما در بحث ابزارهای کمکی، مانند جلیقه‌ها، غلاف‌ها، خشاب‌ها، چراغ قوه و سایر تجهیزات شرکت‌های دیگه‌ای مثل مگپول بسیار معتبر هستند. تراویس هیلی شرکت خصوصی خود SDI که با نام داینامیکس نیز شناخته میشد را در طرحی ابتکاری، در زیر مجموعه هولدینگ و شرکت مادر مگ‌پول قرار داد تا شرکت جدیدی به نام مگ‌پول داینامیکس متولد شود. این شرکت، با مدیریت تراویس هیلی و پشتیبانی مالی و تجهیزاتی مگ‌پول و همکاری افرادی همچون کریس‌کاستا(از دیگران مربیان برجسته دنیای نظامی گری خصوصی) توانست خیلی زود اعتبار بسیار خوبی برای خود ایجاد کند. مگ‌پول داینامیکس به سرعت تبدیل به شرکت هدف برای نیروهای نظامی(پلیس و مرزبانی و...) شد و نیروهای نظامی امریکا و حتی علاقمندان در دسته های مختلف، در کلاس‌های متعدد شرکت مگپول شرکت می‌کردند. دوره‌های اموزشی این شرکت برای افراد مبتدی که به تازگی اولین اسلحه خود را تهیه کرده‌اند، تا نیروهای ضدتروریستی(SWAT)، نیروهای عملیاتی FBI و نیروهای مختلف مسلح(ارتش) امریکا می‌شد. نکته بسیار مهم در اموزش های ارائه شده یا طراحی شده توسط تراویس هیلی، تمرکز بالا و اولیت دار کردن مباحثی همچون شباهت به واقعیت، ثبات و بهره وری بالا در تمرکز و ذهن نیرو بود. بنابراین نیرو اموزش‌هایی می‌دیدی که مباحث در ناخوداگاه او قرار بگیرد و دقت و کیفیت، سرعت تصمیم گیری و اثر بخشی مثبت تصمیم‌هایش به شدت بالا برود. در حقیقت تمرکز دیگر چندان بر روی تیراندازی نبود و بیشتر تمرکز بر روی مکانیک تیراندازی بود. تراویس دیگر به نیروها نمی‌گفت چگونه شلیک کنند، بلکه به انها مکانیک شلیک کردن را یاد میداد و نیرو نهایتا متوجه میشد که بهترین متد برای تیراندازی در هر شرایطی کدام است. نتیجه اموزش‌ها، نیروهایی توانمند از لحاظ ذهنی، دستکاری و شخصی سازی سلاح، دقت تیراندازی و تحرک بود. المان‌هایی بسیار حساس و مهم برای یک شخص چه میخواهد نظامی باشد در بیرون مرز‌های امریکا یا پلیس در خیابان‌های امریکا، یا شخصی که صرفا میخواهد از خانه و کاشانه و اعضای خانواده‌اش دفاع کند. اموزش ها برای همه از کاملا مبتدی شروع و تا سطح درگیری تن‌به تن( شاید عبارت درستی نباشه چون درگیری فیزیکی رو در ذهن تداعی میکنه ولی منظور در حقیقت درگیری با اسلحه در مقابل هم به شکل بازی‌های ایرسافت و امثالهم هستش!) تا عملیات‌های ایربورن برای نیروهای نظامی را شامل میشد. در حقیقت، کلاس‌ها برای بالاترین سطح از واکنش‌ مثبت در شرایط استرس و شرایط واقعی درگیری ها است.   مسئله این بود که ارتباط با مشتریان، به کار گیری روزانه تجهیزات مگپول در کلاس‌های مگپول‌داینامیکس، و بهره گیری روزانه از تجربه‌های افراد مختلف در شرایط مختلف اب‌و هوایی و شرایط مختلف عملیاتی، باعث می‌شد که به صورت روزانه گزارش‌های متعددی به شرکت مگپول در خصوص تجهیزات تولید شده اش برسد و این مسئله، به سرعت منجر به افزایش کیفیت هرچه بیشتر تجهیزات تولیدی مگپول شد. این مسئله و سوداوری ایده تراویس به حدی بود که مگپول، تراویس هیلی را از مدیریت شرکت فرزند(مگپول داینامیکس) به سمت مدیریت شرکت مادر(مگپول) منصوب کرد. این یک ارتقای بسیار مهم برای تراویس هیلی بود. حال، تراویس رئیس یک شرکت بسیار بزرگ و با بودجه بسیار عالی ساخت تجهیزات اسلحه بود. بهشتی برای اقای معلم که بتواند تغییرات مد نظرش را اعمال کند. حال تراویس با خیال راحت میتوانست ایده هایش را پیاده کند و واکنش‌ها و بازخورد‌ها را به سرعت در میدان عملیات در شرکت مگپول داینامیکس ببیند. تراویس از سال ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۱ با مگ‌پول بود که این مدت، از سال ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۱ شامل مدیریت تراویس بر شرکت مگپول ایندستریز(شرکت مادر) میشد. او در مگپول هم تغییرات بزرگی ایجاد کرد. ایجاد بخشی برای تولید فیلم‌های اموزشی و فروش‌ان در سرتاسر دنیا، تغییرروش‌های دریافت بازخورد کالا از مشتریان و امثالهم از جمله تغییرات گسترده‌ایست که تراویس در کمپانی بزرگ مگپول ایجاد کرد. هیلی استراتژیک سال ۲۰۱۱ نقطه عطفی در زندگی تراویس هیلی است. او پس از چندین سال تجربه حضور در مرینز، چندین سال حضور در میان نیروهای پیمانکار نظامی(نظامی خصوصی)، چندین سال حضور در بین داوطلبان و دانشجویان علوم نظامی و چندین سال تجربه اموزش نیروهای مختلف، چندین سال تجربه در دستکاری و بهبود کیفیت تسلیحات و تست اونها، حالا به یک غول به تمام معنا در صنعت اموزش نظامی تبدیل شده. دیگران سعی میکنن متد های اموزشی خودشون رو منطبق بر سیستم اموزشی تراویس هیلی بکنن و تلاش‌ها از سبک و سیاق قدیمی اموزش کار با اسلحه، به متد اموزشی تراویس هیلی رو به تغییر گذاشت. کم کم در شرکت‌های اموزش نظامی، مواد و سرفصل ها از شلیک در فواصل مختلف و با اسلحه های مختلف جای خودش رو به مکانیک شلیک با اسلحه، سرعت در شلیک و بکارگیری تاکتیکال اسلحه برای بهترین مدل بکارگیری عوض شدن. هیلی استراتژیک، امروزه یکی از شرکت‌های اصلی برای استرس تست محصولات نظامی محسوب میشه و به نوعی، به یک استاندارد برای برخی کمپانی ها تبدیل شده که سلاح یا تجهیزات تولیدیشان در این شرکت و توسط شخص تراویس هیلی و دانش‌اموزانش مورد ازمایش عملیاتی قرار گیرد. در نهایت، شخص تراویس هیلی امروزه به عنوان پشتیبان عملیات‌های با ریسک بالای نیروی نظامی(پلیس) امریکا در عملیات‌های مختلف، برای واحد‌های مختلفی همچون SWAT،‌ ESU، عملیات‌های بازیابی فراری و خلافکاران و گشت بین‌جاده‌ای به عنوان مشاور  و پیشنهاد دهنده تسلیحات و طرح عملیات مورد استفاده قرار می‌گیرد. کاملا مشخص است که در ایالت اریزونا که امروزه تراویس هیلی مستقر است، به اعتباری بالا در بین نیروهای مسلح دست پیدا کرده که وظیفه‌ای همچون طرح ریزی عملیاتی برای عملیات های SWAT را به او واگذار میکنند. تصور کنید!! نیرویی همچون SWAT توسط شرکت تراویس هیلی اموزش می‌بیند، سپس سلاحش برای هر عملیات توسط تراویس هیلی انتخاب میشود(سلاح و تجهیزات) و در نهایت، طرح اجرای عملیات نیر توسط تراویس هیلی طراحی و به نیروها جهت اجرا ارجاع داده می‌شود. متد های اموزشی در گذشته، اموزش‌های نظامی شامل اموزش های دفاع شخصی، اموزش تیراندازی در میدان تیر و دریافت مدرک نظامی گری بودند. امروز این قائده عوض شده. اموزش‌های تراویس هیلی هرگز به صورت "این روش درست است و ان روش غلط است" نبوده و بیشتر روی مکانیک انجام عمل  تمرکز می‌شود. مثلا اگر دست در اینجای اسلحه قرار گیرد نتیجه این است که می‌بینید، و اگر دست در انجای اسلحه قرار گیرد، نتیجه ان است که می‌بیند. البته در طول زمان، همانطور که قبلا هم عرض شد این متدهای اموزش داده شده توسط تراویس هیلی، دیگر پیشنهادی نیستن و به عنوان روش درست در بین نیروهای نظامی و سویلین ها شناخته می‌شوند!! مثلا، من کتابچه‌ اموزش بکارگیری تپانچه توسط نیروهای ویژه ارتش را در اختیار دارم که بکارگیری سلاح به ۶ روش مختلف را اموزش می‌دهد. این کتاب برای سال ۱۹۹۱ می‌باشد. با این وجود، امروز روش تاکتیکالی که توسط تراویس هیلی اموزش داده می‌شود( نمی‌گوییم ابداع شده و صرفا می‌گوییم تراویس هیلی روی اموزش و بکارگیری ان سماجت بخرج داد!) روش درست و سایر روش‌های دیگر، غلط شمرده می‌شوند. دوتا گیف هم هستن از اموزش‌های ایشون که متاسفانه امکان اپلودشون توی گالری نیست به خاطر حجم بالا و باید از داخل وبلاگ ببینید(لینک مستقیم امکان پذیر نیست چون بسته شده این قابلیت!)   منبع: senaps
  4.   به معنوان مشاور حضور داشته و علوم مهندسیش توسط اشخاص دیگه‌ای که درسش رو خوندن و تجربه‌اش رو دارن در همون شرکت ها صورت گرفته... ایشون بحث مطالعه و پیشنهاد و تجربه رو داره...   مثلا میگه(مثلا!) این ماشه در این وزن برای این کاربری مشکل ایجاد میکنه و بهتره سنگین تر باشه... یا این طول لوله، این میزان از قوس در قنداق یا این میزان از طول لوله قنداق و سایر مسائل از این دست...   ایشون تجربه شلیک ده‌ها هزار گلوله با انواع تسلیحات رو داره و پیشنهاد میده..
  5. دوستان قبل تصاویری از ساختار و شکل و فرم پایگاه‌های هوایی عربستان و امارات گذاشته بودن!! به نظرم یه برست فایر ۲۰۰-۳۰۰ موشکی لازمه که برای نصف روز یکی از این پایگاه‌ها رو از کار انداخت....   این وسط برای من این سوال ایجاد میشه که با توجه به اینکه روسیه با اون سابقه و کلی جنگ، ده تا موشک شلیک میکنه که فقط یکیش به محدوده هدف وارد میشه و اونم میخوره تو زمین خالی، احتمال اینکه موشک‌های ما که هیچ جنگی رو از پیش رو نگذروندن به هدف برسند همشون چقدره؟ سوال بعدیی که مطرح میشه، این هست که احتمال اینترسپت موشک‌های ما توسط سامانه هایی مثل پاتریوت چقدره؟ظاهرا تا به الان فوق‌العاده عالی نشون دادن این سامانه‌ها...   مسئله بعدی، اینه که ما دیدیم که عربستان حتی کامیون های حمل گندم رو هم می‌زد!!! احتمال بمباران هوایی دیوانه وار توسط کشورهای عربی و زدن هر جنبنده‌ای چقدره؟؟ چند درصد تاسیسات ما از همچین عملیاتی جون سالم به در میبرن؟   خاطره ای هم هست!! گروهی بود در گوگل که پایگاه‌های نظامی کشورهای منطقه رو نشون میداد و یادم هست که شخصا مطلبی رو از یک وبلاگ ترجمه کردم(با همکاری یکی از دوستان!) که تحلیل کامل بر پایگاه‌های نظامی شرق کشور رفته بود(۳ پایگاه ارتش) شامل کاربری احتمالی ساختمان ها و نوع ساختمان و مسائل از این دست! سوال من اینه که اگر یک عده افراد عادی با گوگل ارث این تحلیل ها و دقت نظر رو در شناسایی پایگاه‌های نظامی ما دارن،  سرویس های اطلاعاتی با ماهواره ها و تجهیزاتی که دارند چکار خواهند کرد؟   ایا در صورت بمباران شدید زیر ساخت‌ها، و پایان یافتن جنگ و نابودی متقابل برخی زیر ساخت های کشورهای مقابل، با توجه به تحریم‌ها، ما شانس بازسازی اونها رو داریم؟ اساسا در صورتی که دو طرف همدیگه رو بزنن و بعد صلح برقرار بشه، کدوم طرف در زمان بازسازی خرابی های بعد از جنگ، اسیب بیشتری رو مشاهده خواهد کرد؟ کشور تحریم‌شده ما یا کشور از هفت دولت ازاد اونها؟؟؟
  6.   خواهش.... برخی قسمت های فیلم‌های اموزشی( البته پروموشنش و نه خود اموزش) در اینترنت در دسترس هست و باقی، عموما در صورت داشتن بصیرت(عضویت طولانی در ترکر خصوصی!!!) گیر میادش...
  7. برام جالبه که داریم می‌بینیم که تسلیحاتی که تراویس هیلی به عنوان یه استاد! توی کار طراحی و ساختشون همکاری داشته، به این شکل جزو تاپ‌ترین و بهترین تسلیحات باشند... و جالبتر اینکه همزمان امشب من هم تصمیم گرفتم که در مورد تراویس هیلی تاپیک بزنم...(امیدوارم باقی تاپیک‌هام تا اخر هفته ارسال بشن!!)....   به نظر میرسه که سابقه طولانی مدت تراویس هیلی در مرینز، بلک واتر، مگپول داینامیکس و نهایتا مگپول ایندستریس و حالا شرکت خودش هیلی استراتژیک،  باعث شده که کوله باری از تجربه رو در منپیولیت اسلحه داشته باشه و اسلحه‌هایی که روی اونها تاچ میزنه تا اصلاحشون کنه، واقعا اسلاح میشن... نکته اینه که تراویس هیلی یکی از معدود اعضای شناخته‌ شده ای هست که سابقه black ops داره و عملیات اطلاعاتی و رزمی (دایرکت اکشن) در پشت خطوط دشمن جزو سوابقشه...   توی اموزش‌هایی که ارائه میکنه، نرخ اتش و دقت اون براش بسیار مهم هستش و برای به دست اوردن این دو مسئله، به ارگونومی توجه بسیار جدیی میکنه...   تا عکس اسلحه رو دیدم، اون انحنای پشت چراغ قوه چشمم رو گرفت!! دقیقا بر اساس متدی که تراویس هیلی اموزش میده و میخواد که انگشت بزرگ پشت اون چراغ‌قوه قرار بگیره ساخته شده و برای راحت قرار گرفتنش در اونجا... :)   کاملا اثر دست تراویس هیلی در این اسلحه مشخصه و ظاهرا کیفیت بالای ساخت، با تجربه‌ بسیار زیاد دستکاری و شخصی سازی اسلحه با هم قاطی شدن تا نتیجه بسیار مناسب باشه...   تراویس هیلی از جمله کسانی هستش که روی شلیک با هر دو دست(شلیک کاربین) تاکید داره و بنابراین، در کلاس‌های اموزشی‌اش این قضیه رو همیشه تدریس میکنه که کاربردی هم به نظر میرسه بر اساس اموزش‌هاش... مخصوصا در زمان شلیک از پشت دیوار و یا ماشین و یا زیر ماشین و امثالهم که واقعا به درد بخور بودنش خودش رو نشون میده....   یا قوس اخر قنداق ها، برای شلیک در زمانی که به پشت دراز کشیدی(سر خوردی یا هرچی!) که باز هم شلیک در حالت دراز‌کش(از پشت یعنی خوابیده روی پشت و شلیک از بین پاها) بسیار براش مهم هستش و همیشه اموزش میده و میخواد از نیروهاش.... در چند کلیپ هم به محمد کاربرد بالای این روش از درازکش رو توضیح دادم مخصوصا که در کلیپ‌های جنگ سوریه برخی تروریست ها از این مدل درازکش تاکتیکی استفاده میکنن و کاربردش رو هم به عینه در همون کلیپ‌ها می‌بینیم....       شخصا تعجب نمی‌کنم که اگر با توجه به قیمت تمام شده هر قبضه، سلاح‌ها خریدار چندانی نداشته باشه... این دست سلاح‌ها احتمالا بیشتر به عنوان پلتفرم(مخصوصا تجهیزاتی که فروخته میشه) یا به عنوان راهنمایی برای ساختن و جمع کردن اسلحه به کار برده میشه و ته ته استفاده‌اش، احتمالا نیروهای ویژه باشه...   چرا که همونطور که گفته شد، قیمت‌ این سلاح‌ها قدری تند تر هستش نسبت به AR های موجود در بازار
  8. سلام.... دو تا نکته میگم دوستانی که خبر ندارن از داستان‌های منطقه لطفا بحث رو الکی کش ندن :   ۱- سر قضایای انتخاباتی، امسال سر این بحث ائتلاف ها و این مباحث،  کلی بین قومیت های مختلف و ایل و تبارها اختلاف افتاده!! مثلا شخصی که دو دوره نماینده ایلام بوده و کلی ملت یکی از شهرهای ایلام بهش افتخار میکردن، سر اینکه امسال از شخص دیگه‌ای حمایت کرد و نه از همشهری خودش، امسال برش شدید ترین شعارها رو میدادن و با مرگ بر منافق از خونوادش پذیرایی شد!!( مردمی که به خاطرش ۵ سال پیش ۵ نفر کشته داده بودن!! حالا وحشتناک ترین موضع رو نسبت بهش دارن!)   دلیلش هم این بود که احزاب رو جلوتر از قومیت و ایل و تبار گذاشتن....   ۲- توی این منطقه که من عکس‌هاش رو دارم می‌بینم، میشه دو سه تا لشکر زرهی رو تو کمتر از یکی دو ساعت قیچی کرد!! پژاک و امثال پژاک، توی همچین جایی دو تا سوزوکی رو گرفتن و زدن و در رفتن، بعد فقط دو نفر کشته شده؟؟؟  به نظرم کاملا بعید به نظر میرسه....     بنابراین اگر میخواید حدسی چیزی بزنین، ذهنتون رو به طرف مسائل قومیتی و این دست مسائل ببرید مخصوصا که نماینده‌ای که قصد ترورش رو داشتن ظاهرا در این مناطق و حتی همسایه های ایلامی اون منطقه هم زیاد محبوب که نیست هیچ، منفور هم هست...!!!! سر داستان های انتخاباتی ممکنه داستان بیخ پیدا کرده باشه یا اتفاقی افتاده باشه... بنابراین صداش بعدا در میاد! ولی خودتون رو درگیر این نکنین که مثلا پژاک عملیات کرده علیه دوتا سوزوکی عادی و بدون حفاظ و فقط دوتا راننده روشهید کرده!!!! دیگه کف کفش این بود که سر همهٔ سرنشین‌های دوتا ماشین رو ببرن و برن! :)     مسئله بعدی، من امروز دیدم که گروهک تروریستی پاک! تصاویری از این خودرو‌ها پخش کرده که داره قسمت‌های مختلفش رو نشون میده... ضمن اینکه این منطقهٔ سرپل و اسمان‌اباد و مناطق همسایه‌ٔ ایلامش(ایل خزل و مردم شیروان) تعداد زیادی نیرو در گروهک تروریستی پاک دارن... بنابراین اگر یک گروه تروریستی دست به ترور زده باشه، کار پاک هست و نه پژاک... مسئله اینه که مسئولین ما هنوز حاضر نیستن موجودیت این گروه رو قبول بکنن و هنوز بهشون میگن پژاک... در صورتی که گروهی جدا و با اهدافی جدا و امکانات و اعضایی جدا هستش....   در خصوص پاک من تاپیکی دارم که دوستان می‌تونن مطالعه کنن ولی به احتمال بسیار بالا، کار سازمان یافته و برنامه ریزی شده نبوده و کار چند نفر ادم احمق هستش که خواستن انتقام مسئله‌ای رو بگیرن و این فاجعه به بار اومده
  9. بسم الله الرحمن رحیم لا حول و لا قوة الا بالله العلى العظیم     در این تاپیک، میخواهم با هم سری به اتاق اموزش تئوری قبل از میدان تیر بزنیم تا با برخی مسائل اشنا شویم. تیراندازی با اسلحه دوربین‌دار، شامل مسائل مختلفی از جمله محاسبه میزان افت گلوله، اعمال سرعت باد، اعمال اختلاف ارتفاع و مسائل از این دست است. البته بسته به فواصل، ممکن‌است مسائلی همانند رطوبت و ارتفاع محیط شلیک(کلیت منطقه) از سطح زمین و فصل و مسائل از این دست نیز وارد شوند. اما، اگر لیست اسنایپ‌های طول تاریخ را نگاه‌کنیم، تعداد اسنایپ های در فاصله های حدودی ۸۰۰ متر به بالا انقدر کم‌است که شاید بتوان به جرات گفت کاربری عمومی ندارد. به همین منظور، در این تاپیک، اصول عمومی محاسبه و تیراندازی را با هم کار میکنیم. مسائلی که فرمول‌های بسیار ساده و راحت دارد و نیاز نیست که فرمول‌های چند مجهولی را به خاطر بسپارید یا انها را در میدان نبرد حل کنید! این تاپیک چند بخش مختلف دارد، در مرحله اول، اموزش تئوری صرفا شامل محاسبات می‌شود، مرحله دوم در خصوص بالستیک کالیبرهای مختلف، میزان افت ان‌ها و کاربری هر کالیبر و مسائل از این دست(قدری هم در خصوص اسلحه‌ها و دوربین‌های مورد استفاده در انها) صحبت می‌کنیم و در مرحله اخر، در خصوص شلیک و استایل های ان، نکات کنکوری مورد نیاز برای داشتن شلیک دقیق و مناسب که تیر را به هدف می‌نشاند بحث میکنیم. همچنین چند نکته کنکوری در خصوص نحوه صفر کردن اسلحه‌های مختلف دوربین دار نیز در صورت امکان در بخش سوم ارائه خواهد شد. بدون درنگ، سراغ اموزش‌ها می‌رویم...   MOA Minutes of Angle یا ۱.۶۰‌ام به یک دقیقه در ساعت فکر کنید تا داستان را بهتر بفهمید. یک دقیقه از زمان، ۱.۶۰(یک شصت‌ام) از ساعت است. بنابراین، ۱ دقیقه، ۱.۶۰ ام زاویه نیز هست. یک دایره ۳۶۰ درجه را در نظر بگیرید؟ یکی از ان ۳۶۰ تا می‌شود یک MOA. بگذارید شما را راحت کنم! هر ۱ moa یعنی ۳سانتی‌متر در هر متر( اعداد به صورت تقریبی بیان می‌شود). دو لیزر را در نظر بگیرید. ته انها در کنار هم قرار گرفته و با یک زاویه کوچک نسبت به هم به دیوار تابیده شوند. در فاصله مثلا ۱۰ متری ممکن است فاصله نقطه ایجاد شده روی دیوار، ۲ سانت باشد، اما در ۲۰ متری یا ۴۰ متری فاصله همان دو لیزر ممکن است ۱۰-۱۵ سانت و یا حتی بسیار بیشتر باشد. با این حال، زاویه همچنان ثابت است. بلکه فاصله بین خط تشکیل شده با هم متفاوت است. این همان نکته‌ای است که ما در دوربین اسلحه اعمال می کنیم. دلیل ان نیز افت گلوله در طول فاصله است. تمام کاری که ما می‌کنیم این است که زاویه تشکیل شده توسط دوربین را انقدر تغییر می‌دهیم که در فاصله مد نظر ما، اختلاف مد نظر را ایجاد کرده باشد.   فاصله ایجاد شده میان دو لیزر   فرض کنید به هدفی در فاصله ۴۰۰ متری می‌خواهید شلیک کنید. باید حساب کنید که برای فاصله ۴۰۰ متری، چند moa باید بالا بزنید تا هدف را درست بزنید. فرض که در ۴۰۰ متر، افت ۱moa برابر ۶ سانتی متر است. حال اگر شما شما شلیک کردید و ۶ سانت پایین تر از نقطه هدف را زدید، میدانید که باید ۱moa بالا بروید. یا اگر به ۴۰۰ متری شلیک کردید و ۱۲ سانت پایین تر از نقطه هدف را زدید، میدانید که باید ۲ moa بالا روید. این نسبت ها به صورت تقریبی هم کار میکند! مثلا فرض کنید در شلیک به هدف ۴۰۰ متری، ۱۵ سانتی‌متر پایین تر از سیبل را زدید! چند moa باید بالاتر بزنید؟۲.۵ moa پاسخ درست است.         خوب، بیایید رفتار گلوله در هنگام شلیک را ببرسی کنیم. گلوله همیشه در حال افت است. اما نکته این است که هرچه فاصله کمتر‌ باشد، گلوله سرعت بیشتری دارد و سرعت بیشتر، یعنی تاثیر پذیری کمتر از جاذبه و در نهایت یعنی افت کمتر. پس هرچه فاصله بیشتر می‌شود، میزان سرعت گلوله پایین تر است و تاثیر جاذبه بیشتر. درک بهتر از تصویر شاید امکان پذیر باشد پس این موضوع را بیشتر توضیح نمی‌دهم.     نکته خوب و خوشحال کننده این است که ما می‌توانیم برای کالیبر های مختلف، مقدار افت گلوله را محاسبه و در تنظیماتمان اعمال کنیم.(مثال‌ها، برای کالیبر ۳۰۸ و اسلحه برنو سالم، گلوله تحویلی جنگ‌افزار می‌باشد) بیاید تصویر بالا را برای اسلحه برنو، صفر شده در ۱۰۰ متری بررسی کنیم! اسلحه و دوربین برای شلیک درست در ۱۰۰ متری هم‌محور اند، پس برای شلیک به این فاصله نیازی به اصلاح نیست. در ۲۰۰ متری، گلوله حدود ۱۲ سانتی‌متر افت دارد(حدودا) و هر moa در این فاصله، ۶سانتی‌متر است. بنابراین نیاز است که ۲moa به بالا دوربین را اصلاح کنیم تا درست به هدف بزنیم.! در ۳۰۰ متری، گلوله حدودا ۴۵ سانتی متر‌ افت دارد. و در این فاصله، مقدار moa برابر ۹ سانتی متر است. بنابراین میتوان گفت باید ۵moa به بالا دوربین را اصلاح کرد تا بتوان به وسط خال زد. در فاصله ۴۰۰ متری، مقدار moa برابر ۱۲ سانتی‌متر،  و میزان افت گلوله برابر ۹۶ سانتی‌متر(۱ متر تقریبا) می‌باشد.خوب، حدود ۹moa نیاز است تا بتوان در این فاصله وسط خال را هدف قرار داد. در ۵۰۰ متری حدود ۲ متر افت گلوله داریم.(۱۸۰ سانت اگر قدری دقیق‌تر باشیم) ضمن اینکه ۱۵ سانتی‌متر، برابر با moa در این فاصله است. نهایتا میتوان گفت که ۱۲moa باید به بالا شلیک کرد تا بتوان وسط خال را زد.   نکته. در تصویر نشان نداده‌ام، ولی فواصل زیر ۱۰۰ متر، اسلحه قدری بالا می‌زند.اینجا نیز باید محاسباتی به همین صورت انجام گیرد. اما به این دلیل که من امکان تست بالازنی اسلحه در این فاصله را نداشته ام، در تاپیک اعمال نمی کنیم خوب، می‌رسیم به بحث شیرین دوربین‌ها. دوربین‌هایی که دایلر یا شماره گیر(طبلک! قرقره یا هرنامی که برای ان دارید!) دارند، انواع مختلفی هستند. نمونه‌های بی‌کیفیت که هر کلیک(تقه)، یک moa اصلاح میکند، نمونه‌هایی که هر کلیک ۱.۲ یا نصف moa اصلاح می‌کنند و دوربین های حرفه‌ای و معمول که با هر کلیک، یک چهارم moa را اصلاح می‌کنند. بنابراین برای اصلاح یک moa، شما باید ۴ کلیک دیالر را بچرخانید. برای مثال، در مثال‌های بالا گفتیم که برای زدین ۴۰۰ متری، باید ۹moa دوربین را اصلاح کنیم که بالا بزند. در یک دوربین با دیالر یک چهارم، شما باید حدود ۳۶ کلیک! دیالر را بگردانید! نکته مثبت این است که دوربین‌های حرفه‌ای و با کیفیت، صدای تولید شده توسط کلیک های یک‌چهارم و هر moa در انها متفاوت است. بنابراین شما می‌توانید به سادگی دیالر را بچرخانید و به جای کلیک های یک‌چهارم، کلیک های moa را بشمارید. این نکته بسیار مهم را نیز در ذهن داشته باشید که تفاوت های دوربین‌های خوب و بد زیاد‌است. مثلا ممکن است شما در دوربین ۹moa اصلاح کنید، اما قطعات مکانیکی دوربین برای شما فقط ۸moa اصلاح کند که این دست مشکلات به علت کیفیت پایین قطعات و کیفیت پایین ساخت است.     این مبحث ادامه دارد هرگونه بهره برداری از مطلب، بدون ذکر نام نویسده (Senaps) و سایت میلیتاری ممنوع می‌باشد
  10.     گرچه من توی مطلبم از میلرادیان یا امثالهم استفاده نکردم، با این حال بازم تعریفی که شما ارائه میکنین اشتباه هستش با تعریفی که اینجا ارایه شده
  11. ژنرال زهرالدین چی شد؟ چند روز پیش محافظش کشته شد.... عکسی چیزی ازش بیرون نیومده؟
  12.     من سه کلیپ اخر رو مستقیم کردم برا خودم... دوستان دیگه هم می‌تونن استفاده کنن! :)   [aparat]Gkj09[/aparat] کلیپ خان طومان مقبره جیش الفتح     [aparat]zvJQK[/aparat] فیلم پهپاد جیش‌الفتح از درگیری ها       [aparat]c72XY[/aparat] امادگی ترکستانی ها برای نبرد خان‌طومان!
  13. اینام مریضن ها.... امریکایی ها چیزی نگفتن، اینا خودشون اومدن تو بوق کردن بعد از این همه مدت که چی بشه؟؟؟؟؟   خیلی دلشون تحریم میخواد باز :(
  14.   تسلسیت عزض میکنم شهادت برادرتون رو...
  15. یادم میاد جناب EMP فرمودن که این سامانه چند سال پیش دیدن که داره روش کار میشه و ظاهرا گلوگاهش چشانی های الکتریکی یا همچین چیزی وبده!!!!!   ظاهرا وسط ساخت تجهیزات فهمیدم گلوله با چاشنی الکتریکی یا مغناطیسی؟ نداریم و کالیبر رو عوض کردن! :)
  16.     الان دقیقا تصورم از قاسم سلیمانی، رفت روی  سیلوستر استلون در فیلم اکسپندبلز!! :)))   حاج قاسم سلیمانی همونیه که این جنگ ۵ ساله دستشه، بار اول موج ایرانی ها و افغان‌ها رو با حزب‌الله وارد کرد و مناطق رو گرفت، بار دوم نیروهاش در زمین پشت سر نیروی هوایی روسیه رفتن مناطق رو پاکسازی کردن!! در عراق هم که هزار هزار تلفات دادن واسه هر دهکوره و خونه‌ای که پاکسازی شد!!! (تازه اونم برخی جاها!!! حضور نیروهای ویژه خود سوریه پر رنگ تر بود! نیروهای ایرانی فقط برای شهید شدن حضور داشتن)   قاسم سلیمانی همونیه که تو خط اصلی نبرد، جلو چشم تک تیرانداز دشمن وای‌میسته و گرا میده...     اونی که منطقه میگیره یکی دیگس... این اقا فقط فرمانده ارشد هستش که نیروهایی در اختیار داره برای هماهنگی، جذب، اعزام و پشتیبانی از نیروها... (کل این کارها هم نه چندان جالب داره انجام میشه!)
  17.     خوندم..... واسه همینم گفتم همیشه فکر میکردم!! یعنی یه اشتباه داشتم که با دیدن مطالب این تاپیک، خیلی هاش اصلاح شد! :)
  18.     چه جالب.... فکر میکردم وقتی راهی نمونده و سقوط یا شکست حتمیه، عقب نشینی یعنی کار درست رو انجام دادن...   با تشکر از شما، فکر کردم این ذلته...         من عذر خواهی میکنم، پست قبلی شما رو دیدم صحبت کردم، با دیدن این پست باید بگم که شرمنده‌ام که اون قضیه ذلت و اینا رو مطرح کردم...
  19.   به نظر میرسه که خود واجا هم، علاقه چندانی به برخورد مستقیم نداره وبیشتر دوست داره نفوذ بکنه و به قولی، مدت‌ها منتظر میشینه و بعد یه دفعه یه نیش بد میزنه و طرف رو در اون بخش ناکار میکنه!!   چیزی که من همیشه فکر میکردم به خاطر ارث بریش از موساد باشه که مثل موساد، تمایل به کار عمقی داره... یعنی شناسایی گسترده و ضربه کلی...   مثل بلایی که سر راکت‌پراکنی ها در غزه اومد که بعد از چند جنگ، به طور کلی راکت پراکنی ها روقطع کردن با یک هفته حضورشون در یکی از محله های غزه و بعدش عقب نشینیشون از اونجا و کلا تعطیل کردن اون جنگ!!( انگار اومده بودن یه هفته تو اون محله کمپ بزنن و برن...)   با این حال، دیگه از غزه راکت پراکنی انچنانی ندیدیم...
  20.   من کل فیلم اون صحبت رو دیدم.... دیدار با خبرنگار ها و پر از شوخی بود.... داشت با همه چیز شوخی میکرد.... بعد گفت سال دیگه این موقع، یه کس دیگه میاد جای من براتون جوک میگه، I donno who she is !! :))) تیکه انداخت که یعنی با این وضعیت، هیلاری میاد بالا....   تقریبا هم بالا اومده و عملا احتمال برنده شدنش هم خیلی زیاده...
  21. به نظرم می‌اومد که ساواک سازمانی مشابه اداره اگاهی امروز یا FBI امریکا بوده و در سالها اخرش ساختاری شبیه به دستگاه های اطلاعاتی به خودش گرفته، اما این مباحث نشون میده که ظاهرا تلاش این بوده که از اول دستگاه اطلاعاتی باشه با بخش های متعدد....   اگر امکانش باشه، اداره ها یا ارکان مختلف رو به صورت یکجا با وظایفشون گرد اوردی کنیم!! مثلا اداره سوم ساواک که ضد براندازی بود... باقی ادارات ساواک به صورت کلی چه وظایفی داشتن... (بخشیش در متن اومده البته... ولی ایا بخشی هست که در متن نباشه؟)
  22.   اگر شما بودجه سازمان چندده هزار نفره صدا و سیما رو با غول‌های رسانه‌ای ۵۰-۶۰ نفره مقایسه می‌کنید، من حرفی برای گفتن ندارم...   خیلی از این شبکه‌هایی که مشاهده می‌فرمایید، جمع کارمندانشون به ۱۰۰۰ نفر نمی‌رسه!!   شاید باورش براتون سخت باشه، ولی کاری که صدا و سیما با ۱۰-۱۵ میلیارد تومن بودجه برای ساخت یه مستند نمی‌تونه انجام بده، یه تیم حرفه‌ای و اینکاره که به خاطر فرزند شهید بودن و پسرخاله‌ٔ فلان نماینده بودن استخدام نشدن، با چند هزار دلار و حتی کمتر انجام میدن...   دلار وهابیت هست، کسی هم منکرش نیست!! ولی عرض بنده، تعداد صفر های اون مبالغ هستش!!!!
  23.       به خاطر اینکه کل گروه‌های تروریستی قبل از انقلاب اسلامی ما، داشتن در بخش رسانه‌ای از بازویی رسانه‌ای به اسم الفرقان استفاده میکردن.... زمان القائده و ماجراهای افغانستان، تازه الفرقان نوشتن کتاب و ساختن موزیک رو ول کرد و به صورت تخصصی فیلم سازی و عکس سازی  و مجله سازی رو به کار گرفت..... بعد از جنگ عراق، بیخیال همه‌ٔ اینها شد و مثل وزارت ارشاد یا خانه هنرمندان، صرفا نظارت میکنه بر قعالیت های تبلیغاتی این گروه‌ها...   بر خلاف صدا و سیما ما، اینها هم نیروی کار کشته دارن، هم تجهیزات حرفه‌ای دارن، هم سرمایه رو در مسیر درست به کار میگیرن و به نتیجه هم می‌رسن...   الفرقان فقط دو چیز از صدا و سیما کم داره: ۱- بودجه مفت! ۲- پرسنل مگس پران در اداره! :)
  24. جناب حاج رضوان درست میگن.... قبلا هم گفته بودیم، داعش بر خلاف خیلی از گروه های تروریستی، یه سازمانه تمام و کمال هستش... بخش های اموزشی، فرهنگی، اقتصادی و غیره و ذلک داره و هر بخشی، با دقت کار خودش رو انجام میده...   بازوی رسانه‌ای داعش، حتی از صدا و سیمای ما هم سابقه‌اش بیشتره و با اینکه بارها خواستم در تاپیکی معرفیش کنم، فرصت نشده...   اونا کاملا حرفه‌ای کارمیکنن و کارشون رو بلدن... در غیر این حالت، نیروهای نفوذی خوبی بین عوامل دارن که باعث میشه به سرعت نیروی مقابلشون از درون از هم بپاشه و شیرازه اش رو از دست بده.... ببینید که چند بار در مقابل نیروهای منسجم و کار کشته، چقدر راحت تلفات فله ای دادن و عقب نشینی کردن!