-
تعداد محتوا
3,952 -
عضوشده
-
آخرین بازدید
-
Days Won
25
پست ها ارسال شده توسط senaps
-
-
نمودار با ورود نیروی هوایی روسیه خیلی بهتر شده اوضاعش...
ممنون از ترجمه
- 1
-
جالبه که دوستان همه چیز رو میبینن، همهٔ احتمالات رو میارن وسط، ولی مردم رو نمیبینن!!
همین قضیه حجاب!! بابا ببین وضع دخترای مملکت رو!!! به زور پلیس همین یه تیکه مانتو و روسری رو سرشون کردن! نمیخوان بپوشن... امریکا و صهیون کجا بود؟ احترام بذار سرتو از پر و پاچه دختر مردم بکش بیرون ببین کسی بهت گیر میده؟
نظام تبدیل شده به متخصص دشمن سازی از خودش در هر زمینهای... یارو عشق کامپیوتره، اونقد سایتا فلهای فیلتره، سختافزار الکی و افسار گسیخته گرونتر از قیمت دلاریشه که ملت متنفر میشن ازش...
عشق ماشینه.... عشق رقصه... عشق تفریحه و بیرون رفتن.... عشق هر چیزی غیر از نماز خوندن و گیر دادن به ملت داشته باشی، نظام یه مشکلی باهات داره و باهات برخورد میکنه!! بابا یه خورده دشمنسازی ها رو بذاریم کنار شاید درست شد!!
-
39 minutes قبل , sedmammad گفت:لباس شخصی ای (اگر بدونید لباس شخصی دقیقا یعنی چه ) وجود نداشت . اصل درگیری مربوط به دهه ی فجر بود که دراویش شاکی شدن از ایست و بازرسی بسیج نزدیک گلستان هفتم . اونموقع با لات بازی اومدن گفتن باید جمع کنید و چند تا موتور بسیجی ها رو اتیش زدن به دلیل حساسیت زمان دهه فجر و اینکه اکثر بچه های بسیج متعلق به همون اطراف بودن ( این اتفاق اگر جنوب شهر میفتاد جوری این غربتیا رو پس میفرستادن شهرستان که مادرشون هم نشناسدشون ) با وجود اینکه بسیج حکم داشت و برای تامین امنیت دهه با ناجا تقسیم کار شده بود کوتاه اومدن . اون اتوبوس هم محل خواب و استراحت همین غربتی ها بود که از دهه ی فجر اونجا بودن .هیچ ارامشی توی رفتار این اراذل وجود نداشت و از ابتدا تهدید میکردن و به دلیل داستان دهه فجر هم هو برشون داشته بود که سبیلاشون ترسناکه و حتی می تونن رفیق سارقشونو ازاد کنن . تا قبل از داستان اتوبوس هم ناجا بیشتر داشت از دراویش محافظت میکرد ولی طبیعتا بعد از داستان اتوبوس ورق برگشت ...
دوستانی که در غسالخانه شاهد بودن برای بنده تعریف کردن مرحوم حدادیان رو پاره پاره کرده بودن . تمام بدنش دوخت ودوز داشت و قاعدتا بابرد شات اینجوری نشده بود .طبیعتا شهید بزرگوار اهل چیذر بود و طبیعتا دم در بهشت نمیپرسن بچه ی بالا شهری یا پایین شهر . رحمت الله علیه
.......................
فیلم های عصبانیت یگان ویژه و تخریب مربوط به خیابونایی هست که از بالای ساختمونا بهشون حمله میشه و اونا هم چون مجوز ورود ندارن تلافیشو سر ماشینا درمیارن....
من هنوز به درجهای نرسیدم که حرفهای سید رو توش سوال بپرسم یا تشکیک بکنم، بنابراین از این به بعد، برداشت من از این قضایا این مطالبی هستش که سید فرمودن! رخصت بدی سید، بعد از این تیپ مواقع بیایم بشنویم برامون بگی داستانهارو، از این زاویهای که خودت داری میگی...
-
نقل قولدراویش خیابان پرتردد و پرترافیک پاسداران را بستند و اجازه عبور و مرور نمیدند. به طور واضح یک نفر از دراویش مامور بلند پایه پلیس را داره تهدید میکنه که اگر رفیقمون را آزاد نکنید تا نیم ساعت دیگه فلان میکنیم ( در بسیاری از کشورها تهدید یک مامور نظامی و انتظامی خاصه اینکه حدود 50 نفر تجمع کننده که در مقطعی وارد کلانتری هم شدند خودش اقدامی است تروریستی ) ( شلیک تیر هوایی در عصر اون روز و تشکیل شورای تامین متعاقبش برای هجوم دروایش به درون کلانتری بعد از ضرب الاجلشون بود ) ( تصور کنید از این به بعد اصلا پلیس یک سارق را نه و یک فراری دهنده یک سارق را نه اصلا یک بیگناه را بازداشت کنه و فوامیلش بریزن دور کلانتری بگن اگر بچه ما را آزاد نکنید ال میکنیم و بل و خیابان ها را ببندند و ... )
در این خصوص هیچ صحبتی نیست! نباید اجازه داده بشه هر شخصی بازداشت میشه، فک و فامیلش بریزن با زور ازادش کنن. اگرچه این مدل صحبت کردن با پلیس عادیه و من خیلی دیدم که با پلیس بد صحبت بشه، پلیس هم باید شروع کنه خودش رو، و بازداشتهاش رو مشروع کنه! قطعا هل دادن دختر مردم از روی پست برق و امثالهم تلاشهای منفی هستن!! فامیل اشخاص در همچین مواردی اگر باور داشته باشن که پلیس بیدلیل ملت رو بازداشت میکنه، و معتقد باشن که روشی نیست که افراد حقشون رو بگیرن!! و شخصی که بیدلیل بازداشت شده ممکنه در قوه قضاییه صدایی نداشته باشن، همچینکارهایی بکنن...
در نهایت، اگرچه این کار اشتباه هستش، ولی وظیفه پلیس و دستگاه قضایی هستش که اعتماد رو به مردم برگردونه!
نقل قولجالبه معمولا هجوم با اتوبوسی که دو هفته بوده اونجا پارک بوده و به گفته ای در تدارک افرادی که در این مدت به بهانه تامین امنیت درویش بزرگ! متفرق نمیشدند با اینکه پلیس تضمین کرده بود تامین امنیت با اونها هست و حتی به قول یکی از دراویش در حال نصب کانکس پلیس سر کوچه هم بودند که دراویش مخالفت کردند را سعی میشه کمرنگ جلوه بدند و یا بعدش پرایدی که فیلم هاش هست. خود این واقعه برای شلیک مستقیم به تمام عواملی که هدفمند بعد از هجوم اتوبوس به دل ماموران حمله میبرند مجوز بوده. حتی در یک لایو اینستاگرامی که یکی از دراویش در همون لحظات از خیابون پخش میکرد یکی از دروایش میگه ایول! زد تو دلشون، پنجاه تاشون را نفله کرد که اون یکی میپرسه کی بود و پاسخی میشنوه که اگر اشتباه نکنم ممد ثلاث بود. ایول همشون مردند.
در اصالت اون فیلم تشکیک وجود داره، اگرچه شخصا اون رو در گروههای تلگرامی پخش کردم به عنوان سندی که دراویش اینکار رو کردن، ولی نهایتا در اصالت این فیلم تشکیک دارم(تشکیک در اصالت فیلم، ربطی به احتمال زیر گرفتن افسرا توسط دراویش نداره! دارم فیلم رو میگم!)
اصل قضیه این جلسه، بازداشت (به چه دلیل؟) یکی از دراویش به اسم نعمت رحیمی یا همچین چیزی هستش... بنابراین کلیت این جریانی که داری میگی ربطی نداره! بازداشت اون شخص تمام این قولها رو زیر سوال میبره.
نقل قولبه هر حال شکستن درب منازل مردم در منطقه، تجاوز به خانه ها، به آتش کشیدن یک منطقه به معنای واقعی کلمه اون هم از تیپ هایی که از چند مصاحبه و تصویر لااقل چنین بر میاد که همگی این کاره هستند با توجه به لحن و قمه های در دست و چند فیلم منتشر شده خاص به شفافی حاکی است که شروع کننده ماجرا و ادامه دهنده اون و وحشی بازی اتوبوسی و پرایدی و در حقیقت مرتکبین یک جنایت تام و تمام چه کسانی هستند.
بر اساس تصاویر و فیلمهای توییتر، مردم راه رو برای ورود دراویش به یه مجتمع باز میکنن، پلیس میره دنبالشون و تصاویر داخل خونه هم مشخص هستش که چطوری بازداشت کردن.
به صورت کلی، یه چیز مشخص هست. دراویش گفتن از قبل که به سادگی از کنار بازداشت شدن اشخصا نمیگذرن، و نگذشتن. درگیری راه افتاد، ادامه پیدا کرد و تمام این چیزها.چند اتفاق از نظر من بسیار مهم بودش:
۱- رفتار پلیس بسیار بهتر شده. اگر نخودهای هر اش(لباسشخصیها) نریزن و سطح درگیری رو بالا نبرن، درگیری ها در حد شعار و موشو گربه بازی میمونه و تموم میشه...
ورود اوباش گونهٔ دیگران سریعا درگیری رو بالا میبره. طیف لباسشخصی فکر میکنه زورش زیاده، با اسلحه و موتور و پشتیبانی ضدشورش میره داخل و کتک میزنه و گلوله میزنه. خیلی راحت طرف مقابل باهاش درگیر میشه یه روز! این یه روز بالاخره رسید... یه عدهای، جلوی لباسشخصی ها در اومدن و جای فرار یا هرچیزی، در لولی بالاتر جواب دادن.
اگر چوب خوردن، میله زدن، اگر سپر خوردن ماشین زدن!!
همین قضیه، در مردم عادی هم داره پیش میاد.مثلا دیشب یه عده راه افتادن دنبال پلیس که نذارن دختری که روی پست برق رفتهبود رو ببرن کلانتری و در اخر جلوی کلانتری تجمع کردن! این رفتار و تصور که پلیس داره ادمهایی رو میگیره که نباید بگیره، بین مردم داره تبدیل به عقیده و باور میشه و این یعنی هر روز هر موقع پلیس کسی رو بگیره، در صورت ایجاد درگیری افکار عمومی با اون شخص مقابل هستش اگر ندونن کی به کیه!...
۲- سطح درگیری ها خیلی سریعتر از قبل بالا میره! قبلا در تاپیکی در خصوص ضد شورش صحبت کرده بودم و گفته بودم خیلی مهمه که کی و چطوری سطح درگیری یه لول بالاتر میره. اگر تا تقی به توقی میخوره یه عده لباس شخصی بریزه وسط، بکفایرها بیشتر و بیشتر میشه. در جریان درگیری های دیماه هم دیدیم که دو سه روز درگیری نبود، شعار بود فقط و بعد به یکباره نیروی لباسشخصی میاد وسط و سطح درگیری به یکباره به اتیش زدن فرمانداری ها و درگیری مسلحانه در فلانشهرستان و مردن ادمها در زندانها میرسه...
کاملا مشخص هستش که در ساختار امنیتی کشور، این دیدگاه نهادینه شده که لباسشخصی ها تجمعات رو کنترل میکنن و سریعا وارد معرکهها میشن! خیلی سریع سطح درگیری به اتیش زدن و اسیب به اموال عمومی میرسه و خیلی سریع با قدرت زیاد و استفاده از اسلحه و تجهیزات جمع میشه و این وسط پلیس و ضدشورش روز به روز و درگیری به درگیری بیشتر به حاشیه میره و لباسشخصی بیشتر میشه... توضیح دادنش کمی سخته برام ولی اخر این ماجرا، احتمالا به اونجایی برسه که درگیری های بعدی، تلفات دو رقمی بشه... برای پلیس و لباسشخصی هاش...
نقل قولحالا وقتی در یک طرف قضیه به قول برخی کانالهای مجازی دراویش هم ساچمه خوردند ولی نمردند! ولی نیروی خودی ساچمه خورده و مرده آیا این سناریو محتمل تر نیست که دلیل مرگ ساچمه ها نبوده و علت دیگری ( دو نقل که زیر گرفته شدن با سمند و ضربات قمه ) داشته را محتمل تر بدونیم قاعدتا؟ (اصلا فرض بگیریم ساچمه هم اشتباهی بوده از طرف خودی ها)
راستش دلیل مرگ برام اهمیتی نداره! ساچمهها و مسئولش برام مهمه!
اینکه مادر این شخص میگه پسرم تهران سوراخ سوراخ شده، برای من فقط یه سوال درست میکنه و اون اینه که کی پسرش رو سوراخ سوراخ کرده.
نقل قول(نیروی بسیجی دیگه ای که در کماست در صورتش هیچ ردی از ساچمه نیست مثلا. و در اقوال گفته میشه دو نیرویی بودند که گویا در ساعات اول صبح (4 ) که فیلمهای کمتری وجود داره به خاطر ساعت بخصوصش مورد اصابت یک سمند قرار گرفتند)
پس بهتره که روی زیر گرفته شدن توسط ماشین مانور داده بشه نه ساچمههای بدنشون...
نقل قولیا مثلا حتی گرفته شدن تفنگ ساچمه ای نیرویی در درگیری و شلیک متقابل باهاش تسط دراویش؟
اسلحه فقط یک گلوله داشت؟ در چنین شرایطی من میپرسم پس کو بقیهٔ کسانی که از اون اسلحه گلوله خوردن؟
نقل قولیا حتی گرفتار شدن نیروی خودی در بین ضربات مشت و لگد و ساتور و قمه بعد از زیر گرفته شدن صف ماموران با خودرو ( که بوضوح ماموران را متفرق میکنه و شورشگران به صف ماموران حمله میکنند و حتی بعضا بهشون دست هم پیدا میکنند تا حدودی ) و ناگزیر بودن مامورانی که سلاحی جز ساچمه نداشتن به شلیک به انبوه جمعیت برای متفرق کردن حتی با علم صدمه دیدن رفیقشون و زخمی شدن همه از جمله نیروی خودی ولی دلیل اصلی مرگ ضربات قمه ( که بوفور دیده میشه در دست دراویش ) و مشت و لگد بوده باشه؟
هر کدوم از اینها میتونه باشه، ولی من راجعبه این قضایا صحبتی ندارم و راجعبه ساچمهها بحث دارم.
در خصوص اسیب زدن به اموال عمومی، متاسفانه فیلمهای زیادی از ضدشورش هست که دارن به اموال مردم اسیبمیزنن! بنابراین میدونی... یه جورایی.... خوب بحث نکنیم!
-
نقل قولبستن خیابون تو یکی از معابر اصلی شهر به اون نحوی که تو فیلم شاهدیم چطور میشه مسالمت امیز باشه؟؟
به اون تجمع غیر مسالمت امیز گفته نمیشه.
نقل قولالبته درسته دراویش اینجا حرکت خشونت آمیز انجام نمیدن اما کسانی که مجبورن ترافیک رو تحمل کنن اون هم در ساعات عصر و خستگی یک روز کاری مستعد هرگونه خشونتی هستن (خودم شخصا یکی راهم رو ببنده به شدید ترین وجه عکس العمل نشون میدم) مگر اینکه شما اعتقاد داشته باشید کسی حق اعتراض به بسته شدن معابر رو نداره که اون صحبت دیگه است
مسئله کاملا درستی هست، پلیس کاملا حق داره تجمع رو بههم بزنه و خیابون رو باز کنه.
نقل قولمن عکس های زیادی از خونریزی دیدم ولی عکس از ساچمه خوردن دراویش ندیدم
این یه نمونه هستش. عکسهای بیشتری هم هست که چون میخوام احتمالا(احتمالا) یه پست راجعبه این درگیری ها بذارم، بقیه عکس ها رو نمیذارم... بگردی بیشتر از این هست... عکسهای کناری موضوع بحث من نیست، فقط ساچمههای روی بدن این شخص رو صحبت میکنم...
نقل قولبه فرض وجود همچین سلاحی ، بنظرت بحرانی تر از حمله اتوبوس به مامورین هست؟ چون هیچ گلوله ای شلیک نمیشه و مامورین بصورت کاملا هیجانی و آماتور با پای پیاده اتوبوس رو تعقیب میکنن
جفت رد شدن از رو افسرا توسط (احتمال بسیار بالا) دراویش، صحنههایی بودن که کسی پیشبینیش رو نمیکرد و پلیس ضد شورش اسلحه نداره. سلاحش فقط باتوم و سپرش هست.
نقل قولاین روایت رو هیچ حا ندیدم و بار اول همینجا در میلیتاری از لسان مبارک شما می شنوم (میخوانم)
یه جستوجوی ساده شما رو به قضیه کپسولها میرسونه. اگر پیدا نکردید بگید خودم بگردم براتون از بین توییتها پیدا کنم بذارم.
نقل قولتو سناریو شما یه نکته ای مغفول هست ، واقعا برام عجیبه ، فاصله محل تجمع اولیه دراویش برای آزادی اون فرد تا گلستان 7 حدود 2 ک.م هست ، چطوری موضوع به اونجا کشیده میشه
یکی از شگردهای نیروهای ضد شورش، همین قضیه پراکنده کردن افراد به این سمت و اون سمت هستش. من از محل دقیق کوچهها اطلاع ندارم و این گفتههای خود دراویش هستش.
نقل قولمردم؟ اینجا سه گانه درویش ، لباس شخصی و ناجا داریم
توی این بحث، ما مردم عادی رو نداریم. مردم همون سه گروه افسرا، لباسشخصی ها و دراویش هستن و جایگشت هر کدومشون در جملاتم احتمالا مشخص هستش.
نقل قولبا توجه محل زندگیت مطمئنم که با فرق در ارتباطی و خودم با توجه به محل زندگیم که با این افراد زندگی میکنم اصلا صفت مظلوم ، مسالمت امیز یا هر عنوان دیگه بهشون نمی چسبه
اولین واکنش من نسبت به فیلم اتوبوس، توحش بودش... دومین و سومین و انامین واکنشام هم توحش هستش.
اینکه من دارم میگم احتمالا اتش به خودی این شخص بسیجی رو کشته، ربطی به خوب یا بد بودن دراویش نداره.
اساسا اگر تاپیکی در خصوص این درگیریهای اخیر میخواستم بزنم، اولین بخشش در مقدمه میشد چیزی شبیه به این:
۱- دراویش برای من هیچ اهمیتی ندارن! نمیدونم کیهستن، برام مهم نیست که کیهستن...
۲- من با جمع بستن ادمها مخالفم. اینکه دراویش خوب هستن، درگیری ندارن یا دارن یه جمله مزخرف و بیارزشه. هر جریان و گروهی، نخاله داره، ادم حسابی هم داره. تند رو و میانه رو و کند رو و حزبباد داره...
۳- دلایل بازداشت یا عدم بازداشت دراویش برام اهمیتی نداره، از نظر من، ایستادن در مقابل پلیس جوابش گلوله هست، ایستادن در مقابل ضدشورش باتوم و گازاشکاور و رونده شدن به عقب.
۴- در توییتهام، بارها ابراز خوشحالی کردم از وجود سلاح ساچمه زن، از درگیری و زیر گرفتن ادمها. این ها هیچ ربطی به اینکه من طرفدار کدوم هستم، یا کدوم بر حقهست یا نیست نداره و برام هم هیچ اهمیتی نداره که کدوم بر حقه، یا کدوم داره کار درست یا اشتباه انجام میده. من دارم از لحاظ نظامی میبینم داستان رو. از لحاظ نظامی، ایدهی شکستن صف نیروهای مقابل با ماشین و بعد فراری دادنشون از نظرم جالبه، به کارگیری سلاح ساچمه زن که با نمره ریز که پخش زیادی داره و احتمالا ممکنه طرف مقابل کشته نشه، قشنگه. نحوهٔ اجرای بستن خیابون جهت ممانعت از عبور و مرور پلیس ضد شورش و تجهیزات موتوریش جالبه. ربطی به اینکه من کدوم طرفی هستم نداره.
۵- در جنگ، حلوا پخش نمیکنن. من موقعی که کردهای سوریه رو ترکها کشتنشون و با اون زن مبارز اون کارها رو کردن هم گفتم. از نظر من توی هیچجنگی حلوا پخش نمیکنن و ادمهایی که وارد یه درگیری میشن، تمام عواقبش رو باید بدونن و اگر هم نمیدونن، باید بپذیرن چرا که توی جنگ، حلوا پخش نمیکنن. جنگ و درگیری و همه چیز یکیه. سربازی که کلاهخود میذاره رو سرش و میره که ملت رو بزنه، باید بدونه اون وسط ممکنه یه اجر بخوره تو سرش و تمومبشه. همچنین باید بدونه ممکنه باتومش رو بزنه تو پای یه نفر یا شیکم یه نفر و اون شخص روبرای همیشه ناقص کنه یا حتی بکشه.
=-=-=-=-=-=-
نقل قولاما نکته اصلی که خط پررنگ سناریو شماست همون موضوع آتش خودی بود که من چیزی براش ندیدم ممنون میشم این ابهامات رو روشن کنید تا ما هم از دریای علم شما بهره ای برده باشیم
اینکه بیشترین کسانی که با ساچمه زن اسیب دیدن دراویش هستن، و ظاهرا فقط یک مورد داریم که با ساچمه زن از طرف لباسشخصی ها و افسرها داریم، تقویت میکنه این مسئله رو که احتمالا لباس شخصی عزیز، مثل همیشهٔ لباس شخصی ها به هر دلیل در بین دراویش بوده. دلایل مختلفی میشه براش متصور بود:
۱- از طرف دراویش، خرابی به بار بیاره. مثلا سوار ماشینی بشه و چند نفر رو زیر بگیره، سنگی بزنه و یا جایی رو اتیش بزنه یا کاری بکنه، که به اسم دراویش تموم بشه...
۲- رفته که شخصی رو از نزدیک بازداشت بکنه یا داخل بوده، شخصی رو شناسایی کرده برای بازداشت...
در هردوی این سناریو ها، افسر یا افسرهایی که ساچمهزن دستشون بوده، دوست لباسشخصی رو نشناختن و طی یک شلیک خواستن خرابکار مربوطه رو از پا در بیارن! که کاشف به عمل اومده که نیروی خودی رو زدن در اخر.
ای نیه سناریو یا احتماله، ازش دفاع نمیکنم پاش هم نیستم! فقط یه سناریو هستش که من باورش دارم و در بحثهام بهش استناد میکنم!!
تا وقتی که خلافش برام ثابت نشه، از نظر من این شخص در فرندلی فایر جونش رو از دست داده نه توسط دراویش.
- 1
-
بر 3 اسفند 1396 در 02:17 , Mosip گفت:پیکر مطهّر شهید مظلوم محمد حسین حدادیان
بنده عذرخواهی میکنم اگر این تصویر دلخراش را قرار دادم مجبورم چون
این سند مظلومیت مدافعان خاکی است که سالها از دشمن بعثی تا در برابر حرامیان تندروی امروز جانشان را سپر بلای مردم کردند و در نهایت از هموطن هم اینطور مزد می گیرند
و سند خیانت مسئولینی که به خاطر مصلحت جناح و امیال لعنتی سیاسی شان و خوشامد مُشتی سلبریتی و خارجی، مماشات و ملاعبه با جماعتی وحشی را به جان عزیز مدافعان مملکت و امنیت ملت ترجیح دادند
امیدوارم که پستقبلی با این پست، ادغام بشه...
من سه چهار روزی که این درگیری ها بود، لحظه به لحظه توی توییتر خبرها رو دنبال میکردم و به تلگرام در چند گروه دیگه منتقل میکردم فیلمها و مسائل مختلف رو...
اول، سیر مسائل رو ببینیم:
شخصی بازداشت شده. من نمیدونم چرا بازداشت شده، اهمیتی برام نداره که چرا بازداشت شده.
- دراویش جمع میشن جلوی کلانتری و خواهان ازادی رفیقشون هستن. افسر پلیس توضیح میده که این اتفاق میافته و غیره و ذلک...
تجمع دراویش، یه تجمع هست ولی صلح امیزه، کسی شعار نمیده بحثی هم نمیکنه.
عصر ضد شورش برای متفرق کردن دراویش میاد، دراویش متفرق نمیشن و کار بالا میگیره...
در تمام فیلمهای پخش شده، گاز اشکاور و همه چیز به وضوح برقراره... یک طرف ماجرا، پلیس ضدشورش، و طرف دیگه دراویش... موش و گربه بازی یا هرچیزی...
لباس شخصی ها وارد میشن، بازداشت و کتککاری و سنگ زدن به سر و کله هم شروع میشه و ضد شورش وارد کوچهای میشه که تابنده توش هست ظاهرا. یه اتوبوس با زیر گرفتن صد درصد عمدی چندین افسر پلیس، ۳ نفر رو میکشه و قطعا چندین نفر رو زخمی... صف میشکنه، کوچه به دست دراویش میافته...
درگیری و سنگر سازی و تا پاسی از شب ادامه پیدا میکنه، به گواه خود لباس شخصی ها در توییتر، برخورد های شدید و کتکزدن ها توسط لباس شخصی ها شروع میشه، صدای تیراندازی بلند میشه. ماشینها و موتورها و هرچیزی که دم دست باشه برای بستن کوچهها و جلوگیری از ورود تجهیزات موتوری پلیس سوزونده میشه، کوچه پر از همه چیز میشه...
عکسهای دراویش با سر و کلههای پر از ساچمههای ریز پخش میشه... شخص من، ابراز خوشحالی کردم که پلیس، از شلیک گلوله مستقیم رسیده به گلوله ساچمهای ریز... تعداد بدنهای سوراخسوراخ شده دراویش حکایت از این قضیه داره... قطعا سلاحی که این شلیکها رو انجام داده مال پلیس یا لباس شخصی هاست...
یه ماشین دیگه، افسرایی که وارد کوچه شدن(همون کوچه اتوبوس که تابنده توش هست) رو زیر میگیره و مردم بعد از ماشین حمله میکنن تا افسرا فراری بشن دوباره...
تصاویر اعزام نیروهای ضد شورش با لباس استتار بیابانی سپاه که مدام دارن تزریق میشن توی اینترنت پر میشه و صبح، قائله ختم شده...
چند افسر زیر ماشینها کشته شدن و زخمی...
یک بسیجی با بدن سوراخسوراخ مثل تفنگهای ساچمه زن بیرون میاد...
افسانهسرایی ها اغاز میشه. دو کپسول پیکنیک وسط کوچه بوده، جوون بسیجی رفت اونها رو برداره که با گلوله زدنش! خوب اوکی. کپسولها منفجر شدن؟ کسی نشنید؟ تخریبی نداشت؟ کپسولها منفجر نشدن؟ یعنی طرف دوتاش رو خاموش کرد؟ اوکی... عکس ماشینها و دوچرخه ها و موتورها هست که سوختن... کو عکس کپسولها؟ Show pictures or it never happened!...
در نهایت یک مراسم بزرگ گرفته شد، دراویش شدن ادم بده ماجرا و بسیجی جوون شد قهرمان ماجرا تا جناب منبع معتبر که روزی ما جلوی افسر پاسدارش میایستادیم به استناد خبر ایشون، بیاد برامون این عکس رو بذاره...
سوالاتی برای من باقی میمونه :
۱- اگر دو کپسول گاز اونوسط بودن، کجان؟ منفجر شدن؟ یه گاز فندک انفجارش تا چند کوچه میره!! هیچ ویدیویی یا کسی این انفجار رو نشنیده چرا؟ اگر منفجر نشدن، لاششون چرا توی عکسها نیست؟ سند بسیار خوبی بر علیه دراویش میبود نه؟
۲- به فرض شلیک با سلاح ساچمه زن به طرف نیروهای بسیج، چرا فقط یک نفر اسیب کامل دیده؟ تنها بوده؟ کجا تنها بوده؟ ایا یکتنه به میان دراویش رفته؟
۳- با توجه به اینکه فقط یکنفر با سلاح ساچمهزن مورد شلیک قرار گرفته از طرف مقابل، ایا پر بیراه نیست که فکر کنیم در حقیقت، یک فرندلی فایر صورت گرفته؟
۴- من شهادت میدم که بارها و بارها دیدم نیروهای لباسشخصی میرن داخل جمعیت، یک نفر رو میکشن بیرون و بازداشت میکنن به صورت گروهی. ایا احتمال نداره که این شخص بین دراویش در حال هرکاری بوده باشه( ایجاد تخریب از طرف دراویش، تلاش برای بازداشت یا هر چیز دیگه!) که اشتباها توسط نیروهای خودی پلیس، مورد اصابت گلوله قرار گرفته باشه؟
...
سوالات بعدی جاشون اینجا نیست.
به نظر میرسه که فر ندلی فایر کردن عزیزان، و به اسم دراویش تمام شد.
۲-
- 1
-
7 minutes قبل , hosm گفت:دوستانی که می فرمایند راننده قاتل چرا کتک خورده کمی فضایی حرف میزنند به نظر
تصور کنید فردی اینقدر عصبی و تعصبی و هیجان زده شده که با اتوبوس به پلیس حمله کرده و چند نفر رو کشته. چند صد همپالگی اش هم حمایتش میکنند. بعد خودش پیاده میشه و تسلیم میشه؟ یا بهش میگن بیا پایین و میاد؟!!
نخیر. بیشتر مقاومت و سرکشی میکنه، درگیری سنگین میشه و باید بزنند ناتوانش کنند وگرنه درگیری تمام نمیشه و خون بیشتری ریخته میشه
به نظر من که باید اونجا تک تیرانداز می بود و به محض تشخیص حرکتش برای کشتن مامورها میزدندنش.
امنیت نه شوخی است نه قرتی بازی
خیلی کسان دیگه هم کتک خوردن که مشخصا راننده اتوبوس یا ماشین سواری نبودن!
-
3 hours قبل , bds110 گفت:والا شمشیر را که از روبستند هر کر و کور میتوانه ببینه کف خیابان رو dod امریکا زحمتش روش میکشه سالها باناله کره شمالی شدن ایران کشور به لبه پرتگاه بردن
نه اینکه هند وپاکستان و خود امریکا گرسنگی فقر مشکل اقتصادی ندارن همش کره شمالی زدن تو سر ملت اروپا با بمب اتم ایران مشکلی نداره حتی با موشک قاره پیما
اسلحه که همونموقع توی توییتر اطلاع رسانی کردیم که به صلاح نمیدونیم بخواد با ایرسافتگان به جنگ با سپاه بره، ولی خوب حالا خودشون میدونن!!
=-=-=-=-=-=-=-=--=
مشخص نشد کدوم پدافند زده؟ تعداد دقیق شلیکهای پدافندها رو داریم؟
-
https://www.google.com/maps/@21.4962265,40.5401193,5197m/data=!3m1!1e3
دوستانی که میخوان با موشک! پایگاهها و فرودگاههای عربستان رو از کار بندازن این دو تصویر رو که هر دو از یک مقیاس هستن رو پیشنهاد میکنم!
ماشینحسابها رو در بیارید و حساب کنین برای از کار انداختن این پایگاهها، برای مدت چند ساعت!! لازمه چند موشک شلیک بشه! :)))
سوال کنکوری:
-
اینکه دوستمون میگم یه ایگل ساقط شده، همون ویدیوی شلیک شدن موشک به جنگنده و فریب موشک با فلیر ها رو میفرمایند؟ همون فیلم که المسیره منتشر کرد و توش جنگنده دو سه تا فلیر میزنه و بعدش موشک میاد رد میشه؟ نکنه کار میلیتاری به جایی رسیده که اون تصویر رو به عنوان برخورد، انفجار و سقوط جنگنده تحلیل کرده؟ چون حتی افرادی که سواد نظامی هم نداشتن و سوالشون این بود اونا چیبود که جنگنده میزد اینور اونور هم فکر نمیکردن که جنگنده سقوط کرد یا در حال سقوطه!!!! بیشتر یاد تروفی و موشکهای ضدزره حضرات غزهای میافتم که میزدن، تروفی رد میکرد و اینا جشن میگرفتن که زدیم!! باز خدا رو شکر هزاران ویدیویی خاکستر کردن تانک با ضدزره توی اینترنت هست که الان کسی خواست چیزی بگه، میشه بهش نشون داد انفجار تانک بر اثر موشک ضدزره چیه! وگرنه هنوز باید تروفی رو "خنزلپنزل" و موشکهای عزیزان تروریست غزهای رو، موفق و منفجر کننده تانکهای اسرائيلی برمیشمردیم!
اگر اون هستش، که این بحث از اول هم اشتباه بوده!!
اگر اون فیلم نیست، خیلی علاقه دارم فیلم مربوطه رو ببینم...چون هرچی فکر میکنم، یادم نمیاد به تازگی یا حتی در طول این یکی دو سال جنگ، جنگندهای سقوط کرده باشه در یمن که تقصیر حضرات رفقای یمنی بوده باشه.
در خصوص موشکها هم فکر میکنم دوست عزیزمون اشتباه و ابروریزی روسها رو دارن به عنوان سند افتخار اعلام میکنن که روسها گفته بودن تعداد ۲۰ موشک شلیک شده، ولی بدنه یه موشک تاماهاوک در نزدیکی سایتهای پدافندیشون در (طرطوس؟ چی بود اسم اون روستاعه؟) نشون داد که حضرات، بیش از ۲۰ موشک تاماهاک که از رو سر سامانههای پدافندی و راداریشون رد شده و عین ۵۰ و اندیتاش خورده به محل مربوطه، رو اصلا ندیدن و کلی به ریش روسهای عزیز خندیدیم!!! یا امریکا حمله موشکی دیگهای انجام داده که تعدادیش خطا رفته و ما خبر نداریم؟
مسئله بعدی این هستش که از کی تا حالا موشکها تاثیر دائمی دارن؟!!! یا امریکا و دوستانش از موشکها برای از کار انداختن دائمی پایگاهها میخوان استفاده بکنن؟؟ تا جایی که من میدونم، این ما هستیم که میخوایم با موشک زدن، پایگاههای هوایی و موشکی کشورهای دیگه رو از کار بندازیم!! بعد خودمون داریم میگیم هههه! امریکایی ها پایگاه هوایی رو بمباران کردن و فرداش ازش هواپیما پرید؟ خو این که یه تلنگر به خودمونه که؟ یا من قدرت فهمم افت کرده و دارم اشتباه نتیجه گیری میکنم، یا دوستان حواسشون نیست یا نمیدونم واقعا باید چه فکری کرد! :)))
10 hours قبل , MR9 گفت:اگر حقیقتاً علاقه مند هستید که صدای شما شنیده شود ، فضای میلیتاری آماده است که بدون ورود به حاشیه ، نقدهای وارده به محصولات را مطرح کنید ولی تا انجایی که حدس بنده راه می دهد ، دوستان تاب و تحمل کار در آرامش را ندارند . به همین دلیل هست که برخی فضای مجازی در حوزه دفاعی را در دست گرفتند و هر تحلیل نادرستی را منتشر می کنند و این بارمسئولیت دوستانی نظیر جنابعالی را سنگین تر می کند .
من به صورت کلی، با عملکرد شما موافق بودم و حمایت لسانی! کردم... هرچند نقدهای خودم به گذشته رو همیشه داشتم و دارم.
با این حال، در حال حاضر به صورت کلی انجمنها دیگه ارزش و تمایلکاری خودشون رو از دست دادن و اکثر دوستان ترجیه میدن در خصوص مسائل مختلف، به صورت اختصاصی و بابمیل خودشون و با قوانین خودشون مطلب بنویسن تا اینکه بیان در سایت دیگه مطلب بذارن. مثلا جناب کلنل یا سینا یا سایر دوستان، همه کانالهای نظامی تخصصی خودشون رو دارن و پیگیری میکنیم و میخونیم و گهگاه ارتباطی داریم باهاشون....
دوستانی که در سایت به صورت دائمی بن شدن در توییتر و فیسبوک و تلگرام و یا اینستاگرام میبینیمشون و ارتباط داریم. به صورت کلی، شبکههای اجتماعی کاملا جای فورومها رو در هر زمینهای گرفتن و مشخصا تعطیلی چند ماهه میلیتاری میخهای اخر رو به تابوتش زد تا ارتباطها به صورت کامل قطع بشه... مخصوصا که چیزی هم در مقابل تقریبا ۳ ماه تعطیل بودن سایت بهش اضافه نشده و همون ساختار و سیستم سابق هستش، با این تفاوت که بسیاری مطالب قابل استفاده نیستن.
امیدوارم انجمن موفق باشه، هرزگاهی سر میزنم و سعی میکنم مطلب بذارم، ولی واقعا کار روزانه و زندگی اجازه وقت گذاشتن نمیده. دوستان دیگههم تا جایی که ارتباط دارم، همینجوری هستن.
-
11 hours قبل , maysam_b_e گفت:جناب سیناپس بیاد دارم که در سال های گذشته مطالب و تحلیل هایی از شما ارئه میشد که جنبه علمی تری داشت و احساسات شما کمتر در آن دخیل بود اما چند وقتی هست که تغییر رویه دادین و متاسفانه بیشتر احساسی صحبت می کنیین تا علمی و این رویه با گذشت زمان بیشتر شده و مطالب شما فاقد بار علمی شده
امیدوارم دوباره مطالب مفید شما را تو سایت ببینیم و مثل گذشته از خواندنش لذت ببریم
اینو از این جهت نوشتم که من از دنبال کنندگان مطالب شما بودم و از خواندن اونها لذت میبردم واز این ناراحتم که شرایط سیاسی و یا ... باعث شده شما دیگه مثل گذشته مطالب خوب و مفید نفرستین.
احساسات سیاسی وجود نداره...
واقعیت این هستش که چند موشک شلیک کردیم و همه فیل شدن، چند موشک به اصطلاح لبه تکنولوژی هم دادیم در یمن شلیک بشه، که اونها هم همه فیل شدن و عیار صنعت موشکیمون، کاملا مشخص شد.
حالا دیدگاههای سیاسی متفاوت یا غیر متفاوت، این یه واقعیت هستش که ما بیش از ۲ دهه روی موشک سرمایه گذاری کردیم و شکست خوردیم! و حاضر هم نیستیم قبول کنیم!
چیزی که تغییر کرده، سطح سواد میانگین در سایت میلیتاری هستش. ۴ سال پیش، ما اینجا بالکهای موشکها رو از رو سایز کفش فلان خبرنگار اندازه میگرفتیم! و امروز اف ۱۵ عربستانی رو ساقط میکنیم! چی تفاوت کرده؟
سادست...
یه جنگ واقعی در گرفته، تجهیزات و عیار نیروهای نظامی مشخص شده و معلوم هستش که عیار ما بسیار پایین بوده! توجه داشته باشید که ما هنوز با یه ارتش واقعی درگیر نشدیم!! صدها(اگر نگم هزاران!) نفر تلفات ما، در مقابل نیرویی بوده که حداکثر تجهیزاتش، یه هایلوکس بوده!! ما هنوز مقابل نیرویی که سوار بر امرپهایی هستش که موشکضد زره کمرش رو میخارونه قرار نگرفتیم! :)(یاد بیارید! خودروی زرهی امریکایی، دست نیروهای داعش که اکراد ۳ تا موشک ضدزره بهش زدن و در اخر، دواعش ازش فرار کردن!! اونم صحیح و سالم!)....
ما هنوز ویراژ اپاچی ها در بالای سرمون قرار نگرفته!! مثل کالافدیوتی اپاچی بالا سرمون نیم ساعت نمونده با ترمال نیروها رو بزنه!! هنوز نیروی هوایی کسی بالای سرمون نچرخیده و دیوانه وار حتی کامیونهای حمل گندم و سیلوها و تصفیهخونههای اب رو بمباران نکرده!!!
مملکتی که با یه برف ۲۰ سانتی ۱ هفته خوابید، هنوز هیچ جنگی واقعیی به خودش ندیده، در مقابل یه مشت هایلوکسسوار شپشو تلفات سنگین دادیم!! هنوز تاپیکها و عکسهای تلفاتمون در روستاهای مختلف و سرزمینهای سوریه از یاد نرفته...
چی تغییر کرده؟ اینکه ما داریم میگیم اقا جون! اشتباه کردید! دروغ گفتید و حالا در خطر جدی قرار داریم!! کمی کار واقعی کنین و دوستانی که در خیالاتشون اف۱۵ میندازن و ناو غرق میکنن و نیروگاهاتمی بمباران و موشکباران میکنن، حاضر نیستن بپذیرن...
کسی تغییر نکرده! فقط سطح سواد ادمها اومده پایین!! اگر بودن شاهو و کاوه و کریزی داکتر و علی و سورنا و سینا و محمدمهدی و کرشتی و دیگران، کی امثال من جرات میکرد بیاد اینجا یاداوری بکنه که از ۶ موشک شلیک شده توسط ما، هر ۶ تا سقوط کرده.... از هر ۵-۶ موشک شلیک شده توسط یمنیها با تکنلوژی ما، همه سقوط کرده و هیچکاری نکرده؟؟ این رو باید اون عزیزان میومدن با تحلیل دقیق و دانش عمیقشون میگفتن! ولی خوب اونها نیستن... مجبورم من بیام اطلاع بدم به دوستان بلکه افرادی به خودشون بیان...
(اینکه برخی دوستان با سواد رو گفتم، به این خاطر هستش که باقی دوستان با سواد هنوز توی سایت هستن!!حمل بر بیادبی یا نادیده گرفتن دانش دوستان نشه)
میلیتاری هرگز جایی برای مدح گویی چشمبسته و خنزلپنزل دونستن تجهیزات نظامی نبوده. اینجا جایی بوده که ریز به ریز جزئیات نظامی از تیپ و قیافه و لباس و استتار و تجهیزات و استراتژیها و ادوات مورد بررسی دقیق قرار گرفته. چیزی که فیل شده رو گفتیم فیل شده و چیزی که موفق بوده رو گفتیم موفق بوده.
موقعی که rq170 گرفته شد گفتیم افرین و موقعی که قاهر نشون داده شد خندیدیم....
=-=-=-=-=-=-=-
حالا که تا اینجا رو گفتم، بذارید اینو هم بگم که وقتی با دوستان در نمایشگاه ایپاس به یکی از شرکتا گفتیم کاربرای سایت میلیتاری هستیم و معرفی کردیم خودمونرو(من نه! محمد سالم و دوستان دیگه) طرف شروع کرد ریز به ریز تجهیزات نظامی رو اورد و معرفی کرد، نفر به نفر تست کردیم و پوشیدیم و عکس گرفتیم و بررسی کردیم.... زیر و بمش رو....
اون احترامی بود که تا الان داشت سایت... اعتبار سایت بود... ولی خورد به تعطیلی طولانی مدت سایت، و حالا دیگه رمغی نیست برای انتشار اونعکسها و مطالب....
وقتی طراح سلاح وزارت دفاع اسلحه رو داد دست ما تا بررسی بکنیم و وقتی دیگر شرکت جلیقههای ضدگلوله و هلمتهاش رو داد تا تست کنیم...
اون میراث این کاربران بود، اون احترام و اعتبار هم نتیجهاش.... ببینیم دوستان اف۱۵ انداز چیکار میکنن! انشاالله با صدها تامکتی که تو انیمیشنها نشون میدیم حمله میکنیم و اسرائيل رو بمباران میکنیم!
- 1
-
3 hours قبل , ayaran گفت:چرا بعد تصرف المیادین هیچ کلیپی از نقاط اصابت بیرون ندادند؟ ساختمانی که هدف قرار گرفت، تونلی که منفجر شد... رفت آمدهایی که میشد و شناسایی شده بودند و... در کل کلیپ هدف قرار دادن زهران علوش در غوطه به نظرم خیلی بهتر از این حمله منعکس شد... البته یک نقطه در مورد این حمله به نظر عدم رهگیری موشکها بود چون اولین بار یادم میاد خود سپاه اعلام کرد خبر حمله را(صرف نظر از شبکه های اجتماعی) اما قبل اون و حتی بعدش ما هر تست موشکی داشتیم (مخصوصا ماهواره بر) توسط روسیه و آمریکا رهگیری شده اند...
به خاطر اینکه موشکها به هدفی برخورد نکردن، اسیبی ایجاد نکردن و خوب در نهایت عکسی هم نمیشه نشون داد! در نتیجه همون خبرنگاری که گفته بود تا اخر هفته میرسیم به المیادین و تصاویر محل برخورد رو میذارم خودجوش چیزی نگفت! ما هم به همون قضیه که این موشکها همون برای اثر روانیشون شلیک شدن! و نه تاثیر و تخریب اکتفا میکنیم!
از نظر عملیاتی هم این عملیات یه پیروزی قاطع بود! چرا که موشکهای "لبه تکنولوژی" ما حتی از خاک یمن بیرون هم نرفتن و فیل شدن! و این موشکها لااقل تا سوریه رفتن و فیل شدن که خوب، این خودش یه پیروزی دیگه و مشتی دیگر بر دهان اسرائيل و عربستان و امریکا و سایر کشورهای کرهٔ زمین غیر از ترکیه و روسیه و چین و کرهشمالی هستش.
- 7
- 10
-
1 minute قبل , gen گفت:شماکه سواد بالاشو داری برو موشک بساز از لوله بخاری بهتر تا بقول شما تو هوا به فنا نرن ! اونجاهم که گفتین فرقمون با طالبان و داعش تو لباس سبزمونه ، دارین همون حرف دشمنان رو البته غیر مستقیم میزنین و سپاه رو یک گرور تروریستی معرفی میکنید ! البته اگر اشتباه نکنم شما همون شخصی بودید که موقع رجزخوانی بارزانی ازش حمایت کردید و گفتید این حق کردستانه که جدا بشه ولی بارزانیتون عین س؟ ترسید و تسلیم شد ! دوستانتون در تلگرام که نتیجه گرفتند این موشک قیامه؟ ! چه کشف بزرگی !!
دوستانمون در تلگرام، کاربران اصلی و پایه گذار سایت میلیتاری هستن که شما در نبودشون حرف بزنید!
در خصوص بارزانی، ربطی به این تاپیک نداره با این حال هنوز ازش حمایت میکنم(از حرکت استقلال طلبانه کردستان نه شخص بارزانی) و همه هم دیدیم که با خیانت از طرف گروهی از کردها شهرها تسلیم شد و دیگه دلیلی برای جنگیدن نبود...
در خصوص موشک من اگر سوادش رو داشتم، درست نمیکردم که بخواد باهاش مردم بیگناه کشته بشه... همهجای دنیا برای دفاع از امنیت کشور خودشون و منافعشون اسلحه میسازن وبه کار میگیرن ما برای ضرر کشورمون. باقی قسمتها هم نمیخوام باز کنم بحث رو
- 8
- 9
-
صحبت های مخلتف دوستان در تلگرام، من رو به این نتیجه رسوند که ظاهرا موشک قیام هستش...
با توجه به این قضیه و اینکه پاتریوت زدتش و اینکه چقدر ضایع شدیم ما واقعا خوشحالم که این اتفاقا الان داره میوفته. در جنگ حوثی ها با عربستان....
اگر در جنگ خودمون بود، تصور کنین صبح وارتاگ میاد میزنه، ظهر جنگنده ها بیان پلها و سیلوهای گندم و کامیون های حمل زباله رو بزنن، شب اپاچی بیاد بالا سر اماکن نظامی رنده کنه و بره... بعد ما باید فحش میدادیم!!!:)))))
چرا؟ چون جنگ رو با این توهم که موشکهامون نابودشون میکنه شروع کرده بودیم و موشکهامون رو عین کلاغ تو اسمون زده بودن... کلک و پرمون میریخت و مجبور بودیم عین حضرات رفقای سوری و یمنی، بخوریم و بگیم در زمان مقتضی پاسخ میدیم!!! هرچند وقت یه بار هم یه سربازی چیزی دم مرز میزدیم میکشتیم میگفتم ژنرال ۱۸ ستاره و برادر شاه عربستان بود که زدیم و انتقاممون رو گرفتیم ازش!
تصورش وحشتناکه... فک کن عین طالبان و داعش باهات رفتار بکنن... بیان با جنگنده بزننت و تو با هایلوکس و کلاشت بدوی اینور اونور!! تنها تفاوتمون ابا طالبان و داعش، این بود که نیروهامون لباس سبز یا دیجیتال خاکی میپوشن و پوتین دارن جای دمپایی!
بازم خدا روشکر میکنم که این اتفاقا افتاد و ما تو جنگ خودمون متوجه نمیشیم که موشکامون با لوله بخاری های غزه تفاوت بخصوصی نداره.(البته اونا رد میشد میخورد به یه جایی بالاخره یه چهار نفر از ترس میدوید قایم میشد! مال ما که همینجوری تو اسمون میزنن میره :|)
- 17
- 9
-
خیلی وقته که مطلبی ننوشتم...
توی این مطلب، میخوام به بررسی چند مورد از البسه و تجهیزات کوهنوردی بپردازم که توی بازار گمرک تهران و با قیمت میشه گفت "مناسب" اونها رو تهیه کرد.
توجه کنید که این لباسها برای برنامههای بسیار سنگین یا برف نوردی و امثالهم نیستن و برای برنامه های معمولی و کوتاه مدت(حداکثر یکی دو روزه) استفاده بشن...
پوتین
برای کوهنوردی، مهمترین چیز میتونم بگم داشتن کفش مناسب هستش...
من با دوستانم چندین بار برای خرید کفش مناسب برای کوهنوردی بازار گمرک رو سر زدیم و خوب، مشخصا بنا به دلایل مختلفی دنبال بوت یا پوتین بودیم...
پوتینی که به صورت دسته جمعی بهش رسیدیم و انتخاب کردیم، پوتینهای پاراشوت هستن. این پوتینها، قیمت بسیار مناسب ۸۰ تومنی(۷۰ تا ۹۰ تومن) توی بازار گمرک و احتمالا سایر بازارهای کشور، برای فصول بهار و تابستان و پاییز و شاید بنا به شرایطی حتی زمستان مناسب هستن و میشه ازشون حسابی استفاده کرد.
این کفشها و تصاویر گرفته شده مربوط به وضعیت این کفشها بعد از ۸ جلسه پیاده روی هستش که میشه گفت همچنان مشابه نو هستن!
پاراشوت قطعا بهترین نیست! ولی خوب، میشه گفت برای شروع کوهنوردی و پیدا کردن گزینههای مناسب تر، احتمالا یه گزینهٔ خوب هستش...
این کفشها، به خاطر داشتن یه زیپ در کنارشون کاملا راحت شناخته میشن و صد البته، به همون نسبت هم راحت از پار در میان یا پوشیده میشن...توی پا محکم هستن و میشه باهاشون از یه پیاده روی طولانی لذت برد. با این حال، نکتهای که وجود داره این هستش که در انتهای زیپ این کفش، در بخش داخلی یه تیکه پارچه حفاظ وجود داره که باعث میشه پاتون در اون بخش با زیپ ارتباط و برخوردی نداشته باشه. اون زیپ برای پاهایی که کفش تو پاشون کیپ باشه و به قولی پاهای درشتی داشته باشن، ممکنه باعث زخم شدن پاها بشه.
همینجوری که میبینید، کفش من فاقد این حفاظ هستش! با این حال پاهای من باریک هستن و این مسئله باعث مشکل برای من نشده. ضمن اینکه پیشنهاد میکنم که با این کفشها، حتما جوراب زخیم بپوشید که کمک کنه پاهاتون اسیب نبینن.
به صورت کلی، من شخصا از این پوتینها راضی هستم و اگر بخوام دوباره کفش بخرم، در وضعیت کنونی که امکان رفتن به سمت کفشهای خیلی خیلی بهتر رو ندارم، همینها رو میخرم!!
کفشها اجهای خوبی در زیر دارن و میشه گفت چه توی جوی اب قدم بزنین، چه روی مسیر خاکی برید یا روی مسیر سنگی، نگران سر خوردن نخواهید بود و صدالبته، پاتون هم اذیت نمیشه(زیاد اذیت نمیشه! بسته به سایز پاتون و اینها!)
در کل، من به این کفشها از ۵ نمرهٔ ۳ میدم. قطعا اگر میتونید بالای ۳۰۰ تومن هزینه کنید، گزینه های بهتری هست ولی توی رنج زیر ۱۵۰ تومن، قطعا پاراشوت بردارید!
کیف
بحث کولهها رو هنوز نمیخوام وارد بشم. با این حال، یه تجربه شخصی رو میخوام باهاتون در میون بذارم راجعبه یکی از تجهیزاتی که داشتنش خیلی کمک میکنه، ولی نداشتنش زیاد تاثیری نداره! توی ک%
- 2
-
خیلی وقته که مطلبی ننوشتم...
توی این مطلب، میخوام به بررسی چند مورد از البسه و تجهیزات کوهنوردی بپردازم که توی بازار گمرک تهران و با قیمت میشه گفت "مناسب" اونها رو تهیه کرد.
توجه کنید که این لباسها برای برنامههای بسیار سنگین یا برف نوردی و امثالهم نیستن و برای برنامه های معمولی و کوتاه مدت(حداکثر یکی دو روزه) استفاده بشن...
پوتین
برای کوهنوردی، مهمترین چیز میتونم بگم داشتن کفش مناسب هستش...
من با دوستانم چندین بار برای خرید کفش مناسب برای کوهنوردی بازار گمرک رو سر زدیم و خوب، مشخصا بنا به دلایل مختلفی دنبال بوت یا پوتین بودیم...
پوتینی که به صورت دسته جمعی بهش رسیدیم و انتخاب کردیم، پوتینهای پاراشوت هستن. این پوتینها، قیمت بسیار مناسب ۸۰ تومنی(۷۰ تا ۹۰ تومن) توی بازار گمرک و احتمالا سایر بازارهای کشور، برای فصول بهار و تابستان و پاییز و شاید بنا به شرایطی حتی زمستان مناسب هستن و میشه ازشون حسابی استفاده کرد.
این کفشها و تصاویر گرفته شده مربوط به وضعیت این کفشها بعد از ۸ جلسه پیاده روی هستش که میشه گفت همچنان مشابه نو هستن!
پاراشوت قطعا بهترین نیست! ولی خوب، میشه گفت برای شروع کوهنوردی و پیدا کردن گزینههای مناسب تر، احتمالا یه گزینهٔ خوب هستش...
این کفشها، به خاطر داشتن یه زیپ در کنارشون کاملا راحت شناخته میشن و صد البته، به همون نسبت هم راحت از پار در میان یا پوشیده میشن...توی پا محکم هستن و میشه باهاشون از یه پیاده روی طولانی لذت برد. با این حال، نکتهای که وجود داره این هستش که در انتهای زیپ این کفش، در بخش داخلی یه تیکه پارچه حفاظ وجود داره که باعث میشه پاتون در اون بخش با زیپ ارتباط و برخوردی نداشته باشه. اون زیپ برای پاهایی که کفش تو پاشون کیپ باشه و به قولی پاهای درشتی داشته باشن، ممکنه باعث زخم شدن پاها بشه.
همینجوری که میبینید، کفش من فاقد این حفاظ هستش! با این حال پاهای من باریک هستن و این مسئله باعث مشکل برای من نشده. ضمن اینکه پیشنهاد میکنم که با این کفشها، حتما جوراب زخیم بپوشید که کمک کنه پاهاتون اسیب نبینن.
به صورت کلی، من شخصا از این پوتینها راضی هستم و اگر بخوام دوباره کفش بخرم، در وضعیت کنونی که امکان رفتن به سمت کفشهای خیلی خیلی بهتر رو ندارم، همینها رو میخرم!!
کفشها اجهای خوبی در زیر دارن و میشه گفت چه توی جوی اب قدم بزنین، چه روی مسیر خاکی برید یا روی مسیر سنگی، نگران سر خوردن نخواهید بود و صدالبته، پاتون هم اذیت نمیشه(زیاد اذیت نمیشه! بسته به سایز پاتون و اینها!)
در کل، من به این کفشها از ۵ نمرهٔ ۳ میدم. قطعا اگر میتونید بالای ۳۰۰ تومن هزینه کنید، گزینه های بهتری هست ولی توی رنج زیر ۱۵۰ تومن، قطعا پاراشوت بردارید!
کیف
بحث کولهها رو هنوز نمیخوام وارد بشم. با این حال، یه تجربه شخصی رو میخوام باهاتون در میون بذارم راجعبه یکی از تجهیزاتی که داشتنش خیلی کمک میکنه، ولی نداشتنش زیاد تاثیری نداره! توی کوهنوردیها، من معمولا ابزاری رو توی جیبهام قرار میدم. عینک، چاقو، یه سری قرص و دارو، پول، کارتهای شناسایی و امثالهم. نکته در مورد این ابزار این هستش که قرار گرفتنشون در جیب، باعث خرابشدن و اسیبشون میشه و یا در بهترینحالت که اسیبی نبینن، کلی شما رو اذیت میکنن. راهحل جایگزین قطعا قرار دادن اونها داخل کوله هستش. من هم این کار رو میکردم و این دست ابزار رو داخل کوله میذاشتم. با این حال دسترسی به اونها قدری سخت بود. طی یک برنامه کوتاه نیمروزی یکی از دوستان(یزدان- برای کسانی که میشناسنش!) یه کیف کمری داشت که کلی وسیله رو داخلش جا داده بود. ما کولهای همراه نداشتیم. کاملا دیدم که توی یه برنامه سبک چقدر میتونه کمک کنه این کیف کوچیک.
برنامهٔ بعدیی که با یزدان همراه بودم، کلی طول میکشید که بین وسایل مختلفم بخوام مثلا پول یا موبایل یا باطری برای هدلایت پیدا کنم. پر واضح هستش که تصمیمم برای خرید این کیفهای کمری از اونجا شروع شد. این کیفهای کوچیک که قیمت نسبتا مناسبی هم دارن، برای کسانی که یه سری ابزار باید دم دستشون باشه خیلی خوب هستش و حسابی کمک میکنه. من کاملا از خرید این کیف راضی هستم.
نکته جالب در مورد این کولهها این هستش که به سادگی میتونید روی دوش ببندیدش! و به قولی به عنوان یه مینی کوله ازش استفاده بکنید. یه دستگیره کوچیک برای مواقعی که میخواید به عنوان کیفدستی حملش کنید هم داره که البته من هنوز شرایطی که بخوان به اون صورت بگیرمش رو نتونستم متصور بشم!
طی دو برنامهای که من با این کیفکمری طی کردم، میتونم بگم که کاملا از خریدم راضی بودم. گوشی همراه خودم و همسرم، پولها، کارتهای شناسایی و داروها، یه چاقو و عینک خودم داخل این کیف بودن و کاملا بابتشون خیالم راحت بود. ضمن اینکه داخل کیف پارتیشبندی داره و جیبهای خوبی داره که همه چیز رو از هم جدا میکنه. بر خلاف انتظارم خیلی هم خوب همه چیز درش جا میشه.
نکتهٔ جالب برای من، داشتن یه لایهٔ میشه گفت با عرض مناسب!! یا زخیم در پشت کیف و محل قرارگرفتنش روی بدن شما داره که باعث میشه برجستگیهای وسایلی که داخلش هست، به بدن شما منتقل نشه. کیف بر خلاف ظاهرش خیلی خوب و جادار هستش و من کاملا از خریدم راضی هستم.
این کیف کوچیک، به قیمت ۳۵ تومن خریده شد، و مدل کلهگاوی هستش!!(این برند در بازار به کله گاوی معروف هستش و اگر به گمرک مسیرتون خورد، همون کلهگاوی بگید)
اگر بخوام از ۵ بهش امتیاز بدم، امتیاز ۴ رو میدم. چون کاملا ازش راضی هستم...
ضمن اینکه از همین کیف، مدلهای ارزون تر۲۵ تومنی و امثالهم هم هستش توی بازار که اگر اهل چونه زدن باشید، ممکنه بتونید همون ۲۰ تومن هم تهیه کنید مدلهای ارزون تر رو.
کیف تا دلتون بخواد جیب داره و از هر لحاظ میتونم بگم حس لذت بخشی میده بهتون استفاده ازشش.
کلاه
البته خوب، الان فصل کلاه تابستونی نیست! با این حال خواستم که این کلاه رو در این بخش معرفی کنم و بذارمش...
راستش من تا حالا کلاه زیاد نداشتم، با این حال، فکر میکنم این، چهار یا پنجمین کلاهی هستش که خریدم. یه کلاه از جنس بسیار عالی. رنگ عالی، کاملا ماژولار و دارای یه سری پارچه و تور اضافی که روش نصب میشه تا جلوی افتاب و گرد و خاک رو بگیره. دارای چند محفظه مختلف برای تنفس کشیدن سر و جلوگیری از عرق کردن موها وسر.
مهمترین چیزی که من راجعبه این کلاه دوست دارم اما، این هستش که این کلاه در قسمت جلو یک تکه نیست. از سه تکهٔ مجزا تشکیل شده که بهتون اجازه میده خیلی راحت کلاه رو لوله کنید و توی دست بگیرید. کاری که من با اکثر کلاههای قبلیم میکردم و خوب! قائدتا اون قسمت سابهبان جلویی همشون میشکست و باید میریختمشون دور.
توی چند خط کوتاه، تمام نکات خوب در مورد کلاه رو گفتم. راستش من از این کلاه خیلی راضی هستم. و کاملا خوشحالم که اون رو خریدم. کلاه ظاهر کاملا شیکی هم داره که میتونید داخل شهر هم استفاده کنید و لذتش رو ببرید.
با این حال،همونطور که گفتم، این کلاه ماژولاره و میشه یه سری چیزا رو بهش اضافه کرد. نکته این هستش که این اتصال به صورتی که میبینید با دگمههای پرسی؟ یا هرچیزی که اسمشون هست صورت میگیره. توی عکسهم میبینید. هر بار که میخوام پارچهها رو باز کنم، کاملا ته دلم میلرزه که نکته دکمهها کنده بشه یا اسیب ببینه! با وجود اینکه طی این مدت اسیبی ندیده، ولی خوب همیشه این حس ترس رو به ادم میده که زیاد جالب نیست!
مسئله بعدی در مورد این ماژولهای اضافی، نصب اونها هستش که من تقریبا باید ۳-۴ بار اونرو نصب کنم و بردارم تا بتونم بالاخره درست نصبش کنم!عجیبه ولی ایکاش در طراحیاش این قضیه رعایت میشد که بشه راحتتر و سر راست تر کلاه رو سر هم کرد...
با این حال، این کلاه کاملا ارزش ۲۵ هزار تومن پولی که بابتش دادم رو داشته و من هم کاملا ازش راضی بودم. نکته اینکه قطعا برای همسرم هم یه دونهاش رو میخرم در اولین فرصت که لازم بشه(یعنی سال اینده! :)) )
در این کلاه، لایه توری جلوی صورت و لایه پارچهای پشت گردن و گوشها رو میپوشونه. جلوی افتاب برای نسوختن بدن کاملا عالی هستش و جواب میده واقعا...
من بخوام به این جنس نمره بدم، قطعا از ۵ بهش ۴ میدم که تنها دلیل این قضیه هم، اون ترسی هستش که موقع اتصالها دارم وگرنه هیچ ایرادی نداره ونداشته.
این کلاه پلار و زمستونی هستش. با اینکه تا حالا ازش استفاده نکردم، ولی توی تستها اصلا باهاش حال نکردم! باید ببرمش بیرون ببینم چطوری کار میکنه. امیدوارم که پشیمون نشم فقط!
این کلا هم قیمت ۲۵ تومنی داشت و همون مدل کلاه قبلی(کلمبیا) هستش. چیزی که من باهاش حال نکردم، این هستش که کلاه اندازهٔ سرم نیست! بنابراین به خود کلاه ایرادی وارد نیست و فقط احساس شخصی من هستش که به نظرم برام کوچیکه... حالا باید ببینیم چطوری در میاد در نهایت این کلاه.
من فعلا بهش نمرهای نمیدم...
هدلایت
قطعا اگر برنامه های زیادی رفتید، بعضی از این برنامهها به شب خورده. پس میدونید که چقدر جذابه که زیر نور اسمون قدم بزنید و حالش رو ببرید، هیچ نوری هم مزاحم نباشه!(وات؟ چه ضد تبلیغی!! فک کنم همینه که شرکتای تبلیغاتی بعد از دو سه روز منو اخراج میکنن!)
به هر صورت، علارغم تمام لذتی که پیاده روی توی تاریکی بدون هدلایت و نور و اینها داره، با این حال، شخصا دوست دارم یه هدلایت همراهم باشه بتونم در صورت نیاز ازش استفاده کنم.
یه مینی خاطره هم بگم!:
یه شب حدود ۸.۳۰-۹ که داشتیم از درکه برمیگشتیم، سه تا خانوم که به شب خورده بودن مجبور شدن به ما که ۳ تا پسر بودیم اعتماد کنن و دنبالمون بیان چون روشنایی همراهشون نبود! قطعا این مورد بسیار مهم و خطرناک و حادثه افرین هستش.
حالا، تجربهٔ هدلایتی من از گمرک نمیگذره، با این حال، برای شما نقلش میکنم...
سکانس اول- خوب:
با این قیافه و سایز، همون لحظه اول که دیدمش ازش بدم اومد! این رنگ مزخرف! قیافه گنده و همه چیز! به هر صورت دیجیکالا تخفیف زده بود و به قیمت ۹ هزار تومن نمیشد ازش گذشت! برگردیم به همون شبی که گفتم سه تا خانوم همراه ما شدن. نور سفید و طبیعی، بسیار پخش و کاملا روشن، جلوی پای خودم، ۳ تا خانومی که جلوم میرفتن و کمی تا قسمتی دو دوستم که جلوتر از همه قدم میزدن روشن بود. بازم میگم، یه نور سفید بسیار عالی. کاملا حس میکنی که یه نورافکن بالای سرته!
نور در دو حالت پخش و متمرکز میتونه استفاده بشه. با این حال، حالت نور متمرکز نور رو به فاصله نسبتا خوبی پرتاب میکنه که میتونید مثل چراغقوه ازش استفاده کنید! بر خلاف قیافهاش، فقط خوب و خوبی!!
میتونم بگم که از این هدلایت کاملا راضی هستم و بودم. درسته که قیافه نداره، ولی ادم خوبیه!:) ۳ تا باطری تمام قلم میخوره و میتونه ساعتها بهتون نور بده! حالا توضیح میدم که چرا ساعتها استفاده شده و تعداد ساعتهای دقیق نداریم!:)
قبل از اینکه خیلی خوشحال بشید، یه عکس از پشت! همینجوری که میینید هیچ پد یا صفحهای یا چیزی برای قرار گرفتن روی پیشانی تعبیه نشده! یه تیکه پلاستیک خشک از ۳ طرف توسط کشهای پهن به صورتتون چسپونده میشه و میشه گفت بعد از یه مدت نسبتا طولانی، گرما + خشکی اذیتتون میکنه این قضیه رو کاملا حس میکنین اولین بارهایی که دارید ازش استفاده میکنید.
با این حال، میتونم بگم که کاملا ازش راضی هستم. حتی اگر ۱۹ تومن پولش رو داده بودم(قیمت اصلی جنس)، بازم از ۵ بهش ۵ میدادم!!
میتونم به جرات بگم تنها جنسی هستش که طی مدتهای! اخیر خریدم و ازش راضی هستم و خوبه و باهاش حال میکنم!
سکانس دوم- بد!
طی یه برنامه ۲ روزه، من هدلایت رو توی چادر یکی از دوستان(یزدان- برای کسانی که میشناسنش!) جا گذاشتم.(بیچاره الان داره فحش میده!!)! خوب تقریبا یه هفته طول کشید تا دنبالش بگردم و بفهمم که نیست! دو سه روز طول کشید تا یادم بیاد توی چادر جا گذاشتم و دو سه روز بعد به دوستم گفتم و چند روز هم طول کشید تا انکارهای دوستان در خصوص اینکه با اونها نیست، یزدان رو مجبور کنه بگرده و پیداش کنه! بعد از این همه مدت طولانی، با اینکه به یزدان گفتم که میخوامش، ولی کاملا شوخی کرده بودم و رفتم یه هدلایت دیگه خریدم!
هدلایت دوم به قیمت تقریبا ۲۰ هزار تومن، کاملا زیبا و قشنگ و خوشتیپ و جمعو جور و ثکثی هستش!:)
این هدلایت هم داستان داره!
من این هدلایت رو خریدم، ولی هرگز فرصت نشده بود استفاده بکنم و خبر هم نداشتم خرابه یا سالمه. تا چند روز پیش و بعد از نمایشگاه ایپاس که گروهی با دوستان گمرک رفتیم برای یه سری خریدای خورده ریز. یکی از دوستان این هدلایت رو برداشت. یزدان بنده خدا هم هدلایتم رو اورده بود! سرمون شلوغ بود که بهش بگم نمیخوامش و البته خودش هدلایت داره بنابراین گذاشتم تو کیفم و اوردمش!
به هر صورت، نور هدلایت دست رفیق دیگه که تستش میکرد، نسبت به هدلایت من که روشن مونده بود و باطریهاش نیمه عمر بودن، زیاد بهتر نبود. برای همینهم تا رسیدم خونه سریعا باطری نیمقلم(۳ تا) گرفتم و این هدلایت رو تست کردم و ۳ تا باطری قلمی هم برای هدلایت قدیمی خریدم و جفتشون رو تست کردم! قطعا گفتنی نیست که این هدلایت خوشکل و زیبا هیچ حرفی برای گفتن در مقابل هدلایت بزرگتر نداشت! با این حال، به تنها هم حرفی برای گفتن نداشت... به شدت حالگیری بودش... کمی باهاش ور رفتم و لنزی که روش بود رو زیر و رو کردم و کمی تصویر بهتر شد!
این هدلایت، حداکثر بتونه جلوی پای شما رو روشن کنه و کاربرد دیگری ندارد!
با این حال، این هدلایت یه پد خوشکل داره که روی صورت قرار بگیره، سبکتره، کوچیکتره و البته فقط جلوی پای خودتون و کمتر از فاصلهٔ ۱۰ متری رو روشن میکنه.
کاری که من کردم، این بودش که این هدلایت زیبا رو به عنوان هدیه به ابزارهای کوهنوردی همسرم اضافه کردم! و زرد بزرگرو برای خودم برداشتم! :)))
اینجوری بهتره و ترکیب مناسبی از نوردهی و ....راستش نمیدونم این یکی به چه دردی میخوره! ایجاد میشه...
من به این هدلایت بر خلاف مدل قبلی، از ۵ میدم ۲! کیفیت بدی داره و واقعا ازش ناراضی هستم. تنها کاری که باید بکنه رو نمیکنه... اگر میخواید بخرید، این مدل رو نخرید....
نکته: دوستان من، این هدلایت رو از فروشگاه پرواز خریدن. من هنوز ازشون امار نگرفتم که نظرشون در مورد هدلایت چی بود و اینکه نمیدونم مال من خرابه یا نه! ولی به هر صورت، من از این مدل راضی نیستم. فکر میکنم رنج قیمتی ۱۵ تا ۲۰ تومن میتونید بخریدش، ولی اصلا نخریدش...
تصاویر بیشتر از این دو هدلایت:
یه نکتهٔ دیگه که در مورد این دو هدلایت باید بگم این هستش که هر دو کاملا صاف رو به جلو هستن و شما باید کمی لنز رو به سمت پایین بچرخونید و این کار خیلی ساده صورت میگیره و میتونید زاویه پخش نور رو تعیین کنید. به نظرم میرسید که هدلایتهای دیگه که رنج قیمتی ۷۰-۸۰ تومن به بالا رو پوشش میدادن، به صورت پیشفرض به سمت پایین نور میزنن! این هم نکتهای که باید مد نظر قرار بدید ممکنه جایی موثر باشه.
پایان بخش اول!
بخش اول از این مطلب تموم شد! خیلی سریع و سرسری رد شدیم.... مرحله بعدی معرفی یه کلاه دیگه، معرفی عینک افتابی، معرفی شلوار و پیرهن مناسب کوه و صد البته کوله پشتی و کاپشن هستش... اتفاقا از هر کدوم دوتا هم میخوام معرفی کنم براتون!چون یکی برای خودم و یکی برای همسرم خریدم...
امیدوارم از این مطلب خوشتون اومده باشه.
- 3
-
10 minutes قبل , Mohammad74 گفت:بسم الله الرحمن الرحيم
استقلال و برگزاری رفراندوم در اقلیم کُردستان دارای سابقه ي درازي در عراق است. از زمان تاسیس اتحادیه میهنی حق تعيين سرنوشت كرد ها يكي از شعار ها بوده كه با تحریک احساسات ملی شهروندان اقلیم کُردستان از طریق برگزاری رفراندوم بە هدف جبران کاهش احتمالي آرا در انتخابات اينده بوده است. با اين حال بنده اين مقوله را إز دو جهت اقتصادي و سياسي بررسي ميكنم.
خب در زمينه اقتصادي اقليم با اينكه منابع نفتي و گازي زيادى دارد اما بيش از 80 درصد كالاهاي مورد نيازش را از تركيه و ايران وارد ميكند كه مبلغي در حدود 18 ميليارد دلار هست و يكي از خريداران نفت اقليم هم تركيه هست كه شريك تجاري مهمتري نسبت به ايران هست. بعد از فروش مستقل نفت توسط اقلیم کُردستان از اوایل ۲۰۱۵ دولت مركزي سهم ۱۷ درصدی بودجه اقلیم کُردستان را قطع كرد. اقليم با صادرات روزانه 1 ميليون بشكه نفت به تركيه هم با کسری شدید بودجه مواجه شده و قادر به تامین هزینه های اجرایی، حتي براي شركت هاي نفتي نيست تا جايي كه سياست ذخیره حقوق و مزایا را در پيش گرفت که بر اساس آن حکومت اقلیم تنها یک چهارم حقوق کارمندان و بازنشستگان را پرداخت ميكند.
اما از نظر سياسي خب رييس جمهور فعلي عراق يك كرد هست و كرد ها 62 نماينده در پارلمان دارند با اين وضعيت وقتي احزاب كرد در اقليم خواستند سيستم رياستي بارزاني را به پارلماني تغيير و براي اقليم قانون أساسي تعيين كنند حزب ميهني ان را كودتا خواند و مانع از ورود رئيس پارلمان به اربيل شد. به گونه اي كه طرح رفراندم بدون حضور رييس پارلمان و تشريفاتي تصويب شد. با اين حال بعيد است اين رفراندم منجر به استقلال كردستان شود در درجه نخست هدف امتياز گيري هست و در درجه دوم اگر منجر به استقلال شود اقليم با تبعات متعددي رو به رو خواهد شد كه وضعيت مناسبي براي اقليم نيست.
پ.ن: متاسفم كه بعضي ها بدون كوچكترين دركي از شرايط مناطق مرز و كرد نشين و مشكلات و نابساماني ها و بي مهري هاي متعدد نسبت به اين مردم مظلوم به واقع مظلوم و مرزدار كرد را ناموس فروش و بي هويت ميخوانند. مردم مظلومكرد عراق كه به خاطر حمايت از انقلاب ايران و مبارزه با رژيم بعث و حتي شهر هاي كرد نشين ايران با بمب هاي شيميايي مورد حمله قرار گرفتند و امروز كه آمار سرطان در كنار ديگر آمار هاي بيكاري و فقر شديد بيداد ميكند انها را بي ناموس و وطن فروش ميدانند.
دقیقا تحلیل من هم این هستش که به طور قطع برگذار میشه و رای میاره و نهایتا از نتیجهاش برای گرفتن امتیاز تپل استفاده میشه...
حالا باید دید این امتیازها به چه صورتی هستن! احزاب کرد در عراق با توجه به نفوذ پارلمانی میتونستن خیلی قویتر هم باشن از وضعیت فعلی- 3
- 5
-
به کوری چشم بساری، این رفراندومه برگذار میشه و کسی هم جرات حمله نظامی نداره مگر ترکیه!
با این حال، این به معنی جدایی کردستان از عراق نیست. این فقط یه سیستم برای گرفتن امتیاز های بیشتر خواهد بود...
۱۶ میلیون کرد در ترکیه، ۱ میلیون کرد در ایران و در سوریه حواسشون به برادرانشون در کردستان هست که کسی نتونه به همین سادگی منطقه "پرواز ممنوع" برقرار بکنه!
این کارا از دست کشورهای درب و داغونی مثل ایران و سوریه و عراق بر نمیاد، ترکیه هم اگر بخواد، فقط در یک بخش انجام میده و در صورت لابی مناسب کردها و اسرائيل، عراق و ایران هم نمیتونن کاری بکنن! به هر صورت، نفت عراق باید به فروش بره از یه طریقی، مردم کرد در همسایگی کردستان باید رفت و امدشون رو حفظ کنن!!
صدها نفر از کولبرها در سمت ایران زندگیشون از این طریق داره میگذره... بستن کامل و مطلق مرز، نه عقلانی و نه قابل انجام هستش!
اونور ترکیه به یه چیزی شبیه به جنگ یا هدف مقدس نیاز داره، که براش باید ریسک درگیری جدی با کردهای خودش رو بکنه! و البته این سوال که در صورت عمل نظامی علیه کردستان عراق، ایا میتونه نگه داره یا نه!
ایران و خود عراق هم که با تیوتاهای هایلوکس و کلاشها و سربازهایی که جلوی داعش هزار هزار تلفات میدن، از اساس رقیب جدیی برای کردستان عراق نیستن!!!که چی؟ مثلا ایران میخواد این وسط بره بمباران بکنه؟ اونم با این شرایط تحریم و این صحبتا؟
تحلیل شخصی من این هستش که این انتخابات برگذار میشه، رای میاره، امتیازات تپل گرفته میشه و اب هم از اب تکون نمیخوره مگر چند حرکت کوچیک از طرف ترکیه... (عراق و ایران اگر کاری بکنن پاسخ میگیرن!)
مخصوصا گروههای کردی که علیه ایران اموزش و تجهیز گسترده شدن! ضمن اینکه یه بازار تسلیحاتی جدید باز خواهد شد چون کشور جدید نیاز به تجهیزات داره! سوریه روی اسمان خودش کنترلی نداره پس از اسرائيل میشه راحت جنس اورد!! ضمن اینکه جنگندههای اسرائيلی حین پروازشون، ممکنه یه چند تا جیدمهم برای سبککردن جنگندههاشون ول بکنن بخوره تو سر سوریه بترکونتش و ما هم در زمان مقتضی انشاالله پاسخ خواهیم داد
- 7
- 21
-
23 hours قبل , pckho0r گفت:این اسلحه تنها یک نمونه پروتوتایپ هست که با ابزار دم دستی و یک دستگاه سی ان سی 4 محوره دست ساز ساخته شده و تا رسیدن به نمونه نهایی تغییرات زیادی رو شاهد خواهیم بود. نفس طراحی یک سلاح اون هم توسط یک موسسه فرهنگی حرف های زیادی برای گفتن داره! به نظرتون اگه همچین سلاحی توسط وزارت دفاع طراحی میشد چقدر بودجه برای تحقیق و توسعه اش کنار میذاشتن؟!!!
حرف شما کاملا صحیح هستش.
حضرت استاد درامدشون و بودجهاش از فروش مجله و سیدیهای سخنرانیهاشون و فروش بلیط جلسات سخنرانیشون هستش...
اصلا هم پول بیتالمال مردم برای برگذاری جلسه و چاپ بنر و محل سالن و هزینه ساندیس پذیرایی نمیشه!! ایشون هم سیانسی چهار محوره رو در راه خدا و بدون هزینه ساختن!!
- 19
- 1
-
نقل قولاز طرفی همه عزیزان در جریان شلیک 59 موشک امریکا به سوریه هستن اون هم باز از فاصله بسیار کمتر و با موشک های کروز فوق پیشرفته ی تام هاوک نکته مهم اینه که فقط 23 موشک برخورد کرده به پایگاه یعنی فقط یک سوم موشک ها ،،حالا برخی از مقام های روسیه گفتن که این 36 تارو ما با اس 300 و سوخو 35 رفتیم زدیم ولی خب کیه که باور کنه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!
تا جایی که یادم میاد، این قضیه ابرو ریزی برای روسها شد چون اعلام کردن ۲۳ تا موشک بوده و بعدش مشخص شد ۵۰ تا موشک از بالای سر پایگاهشون در طرطوس رد شده و حضرات نصفش رو حتی ندیدن!!!!
بازم میگم! من داستانهای موشکی رو زیاد دنبال نمیکنم و برام هم اهمیت چندانی نداره و صرفا به عنوان یه ادمی دارم صحبت میکنم که یه چیزایی شنیده و میخواد دقیق تر بشنوه!
- 9
- 1
-
2 hours قبل , Salem گفت:در مجموع ماکت ، از آیرون سایتی مناسب و طراحی شده برای بالستیک گلوله ی 51*7.62 برخوردار نیست ...
من به تازگی عینکی شدم متاسفانه.
با این حال، با عینک و بدون عینک، به نظر میرسه که اون پیچهای الن بیرون هستن و در حقیقت بسته نشدن؟ پیچهای بالای خشاب رو عرض میکنم که ظاهرا لوله رو نگه داشتن
2 hours قبل , Salem گفت:در این عکس، بالای خشاب جایی که گلولهها قرار میگیره، جایی که زائده U شکل رو داریم، به نظرم میرسه که تراشکاری کثیف هست و درست صورت نگرفته یا اشتباه دید من هست؟
- 10
-
40 minutes قبل , MR9 گفت:شما صحبت کردید ، بنده هم پاسخ دادم ، در نتیجه مشکلی وجود ندارد . مخصوصاً در مورد شما بسیار سعه صدر اعمال شد و حداقل3 تاپیک شما با صرف وقت شخصی ، متناسب با ذائقه مخاطب ویرایش ادبی شد تا وجهه شما در میلیتاری بیشتر از گذشه شود ( که حتماً به یاد می آورید ) .مدت زمانی که بنده برای گذاشتن میلیتاری روی ریل درست در این مدت صرف کردم ، ( به شهادت اکثر کاربران در پی ام و جناب رضا در تاپیک مدیران و تاپیک مدیران ارشد ) و از بین بردن کامل حواشی که مثل سرطان میلیتاری را داشت نابود می کرد ، در عین تولید محتوای به روز ، علمی ، مستند و مهم تر از همه ، دور بودن شخص بنده از حاشیه های سیاسی ، تقریباً در نوع خودش جالب توجه هست و جالب تر اینکه دستمزدی که گرفتیم ، این شکلی نمود پیدا کرده که اصولاً اهمیت ندارد ، چون این ریل گذاری ، در مدت زمان طولانی ( چیزی که ما ایرانی های عجول اصلا به ان اعتقاد نداریم ) جواب می دهد که یکی ، همین بروزرسانی انجمن بود .
بنده شخصاً برای همه عملکردی که تا الان ارائه شده ، موارد مستند دارم ( البته به غیر از جنبه فنی انجمن که سایرین پیگیری می کنند آن را ) و با کمی تغییر تا زمان وجود مسئولیت ان را ادامه می دهم
پی نوشت :
1- البته اعتراف می کنم که یک مقدار بیش از حد روی میلیتاری تمرکز کرده بودم ، چون در همین مدت دوماه و چند روز تعطیلی ،به جای ترجمه مطلب برای انجمن و سر وکله زدن با انهایی که قانون را بر نمی تابند، بیشتر از 250 صفحه کتاب رزم زرهی که نزدیک به 4 سال هست مشغول کار روی ان هستم ، جلو رفته و به صفحه 1700 رسیده.
2- در انجمن ، هر کاربری به قوانین تدوین شده پایند باشد ، از ازادی کامل برای نقد و بررسی و ... و... برخوردار هست و حمایت کامل مجموعه مدیریت را پشت سر خودش خواهد داشت . نمونه هایش هم وجود دارد ، حالا یکسری که پابند محیط تلگرام و... هستند ، و قصد دارند اینجا را تبدیل به تلگرام کنند ( با نیش و کنایه های کهنه و بدون فعالیت مفید و سازنده ) ، برای خودش بحث جدایی دارد که این تاپیک جای ان نیست .
دقیقا احترامی که برای شما قائل هستم و جاهای مختلف از شخص شما و عملکرد شما دفاع کردم، همین مسئله وقتی که گذاشتید هست...
ولی اش زیادی شور شده!
نمونهاش، حواشی ایجاد شده سر یک بسمالله ساده در ابتدای مطلب اخر من بود که تایید نشد مطلب تا اینکه بسمالله بهش اضافه شد. با اینکه این مسئله جزو قوانین سایت نبود، ولی نظر شخصی شما اعمال شد.....قطعا فعالیت شما به صورت کلی خوب بوده، ولی استاتوس و تعطیلی سایت و همچنین شیوهٔ برخورد با خیلی از مطالب بسیار اشتباه بودش و منجر به دلزده شدن کاربران شد...
- 7
-
این بحث در تاپیک بیهوده و اسپم هستش و ارزشی هم نداره و نهایتا موجبات بن شدن من رو فراهم میکنه....
با این حال، لطفا توی دهن من حرف نذارید! کسی از بزرگتر بودن از میلیتاری حرف نزد....
حرف بنده این هست که این انجمن، یک عده کاربر داشت که تاپیک میزدن، که استفاده از ابزار مدیریتی بدون هیچی قانون یا دلیلی از دوران چکا و شهاب ثاقب شروع و به دوره شما هم رسید...
این اعمال باعث شد که کاربران برن از سایت. ارزش سایت به مجموع کاربران تولید کننده محتوا هست! میشه بپرسم چند نفر از اون اعضا در حال حاضر هستن؟ برگردیم مثلا به ۲ سال پیش...چیزی به اسم هیئت تحریریه که جناب ابراهیم واریور راه انداخته بود... اوایل اون طرح. ما صف تاپیک داشتیم و مشخص میکردیم تاپیک هر شخص، در کدام روز از هفته ارسال بشه تا با بقیه تاپیک ها تداخل نداشته باشه...
کدوم یک از اون کاربرها هستن الان؟ سطح مطالب سایت از کجا به کجا رسیده؟ به نظر شما اینجا جایی بود که پروپگاندای مشرق درش صفحه اول باشه یا جایی بود که ما کفری میشدیم و دنبال راهحل میگشتیم که کپی های مشرق و امثالهم رو از سایت پیگیری کنیم؟وقتی که برای حفظ ازادی، ازادی رو محدود بکنیم، ازادی رو از بین بردیم و این خورد خورد میره جلو و کاملا نابود میکنه... به بهانه افزایش بار علمی، صورت مسئله عدم همکاری و فعالیت کاربران فعال سابق حذف شد و به صورت کلی اخرین دلایل حضور اون افراد در سایت نیز از بین رفت... بنابراین سایت اعضای اصلیش که تولید کننده محتوای علمی بودن رو از دست داد!
کافیه به اسکرول سایت نگاهی بندازید تا ببینید از کجا به کجا رسیده میلیتاری...
- 24
-
من معمولا کارهای شما رو پشتیبانی کردم، ولی برداشتن استاتوس، همون یه ذره دلیل برای اومدن به میلیتاری رو برد و باقی ماندهٔ دلایل، از نظر من با این قضیه "تایید شدن تاپیک" دیگه کاملا از بین رفت!:)
دلیلی نداره که به میلیتاری بیایم تا تاپیک بزنیم! شاید فقط در حد دیدن پستها و زنده شدن خاطره ها... واقعا با سایت چه کردید؟ (از چکا و شهاب ثاقب شروع شد خراب شدنش و شما میخ اخر رو به تابوتش زدی)
اگر میخواید انجمن رو بکشید و تبدیل به سایتش بکنید، بحثش فرق داره و روش انجام کار به کلی اشتباه هستش... کار دیگهای هم دارید میکنید، روش انجامش به این صورت هستش که تمام کاربران مشتاق و صاحبنظر رو دور میکنید، که مشخصا منجر به کشته شدن انجمن میشه
فقط پشیمونم که تا وقتی تاپیکهام همه بودن با عکسها و فرمتها، ازشون بکاپ نگرفتم... چون ظاهرا کل زحمات و تلاشها به هدر رفته و سایت بعد از مدتها کش و قوس، بدون هیچ تغییری در افراد مسئول و صاحبش، به دست "نا اهلان" افتاده...
- 12
شهادت حاج قاسم سلیمانی و تغییر بازی در خاورمیانه
در مباحث جامع نظامی
ارسال شده در · Report reply
دیروز تحلیلگر سیانان هم همین خاطره رو تعریف کرد و گفت، زدن سلیمانی برای امریکا کار راحتی بوده از نظر نظامی، ولی بارها و بارها تصمیم فرماندهان این بوده که نکنند این کار رو.
سوالی که تحلیلگر پرسید در ادامه این بود که ترامپ، چند ماه پیش سر قضیه پهپاد یه عملیات نظامی رو کنسل کرد سر اینکه چند نفر کشته میشدن و حالا در طی یکهفته صدها نفر رو زده و این هم از این قتل هایپروفایل و میگفت برای من جالبه که بفهمم ترامپ به دنبال چه چیزی هست.
ترامپ میخواد به چه نتیجهای برسه که عملیات نظامی در اون زمان پهپاد به سودش نبود؟ قطعا ادمهایی بهش گفتن تاثیر کشتن این افراد چی هستن و باز این تصمیم رو گرفته...
دیشب ترامپ عملا برداشت من این بود که گفت سلیمانی و مهندس رو زده که نشون بده به عراق و گروههای زیر نظرش که با کی طرف هستن و عملا میخواد توجهشون رو جلب بکنه به اینکه وارد یه درگیری بزرگتر نشن...
اگر هدف اون بوده باشه و اگر ایران منطقی با قضیه برخورد بکنه(مثل تا الان که نکرده) به نظرم خیلی عالی شده نتیجه و به کمی ارومتر شدن منطقه و کشته شدن ادمهای کمتری منجر میشه تا اینکه عملیاتی شکل میگرفت یا بر اثر هیجانات کاری میکردن و جنگ به راه میافتاد...
من کاملا متعجب بودم که از سر قضیه پهپاد که امریکا عقب کشید، عملا منطقه رو داد دست ایران. شاید تحلیلش در اون زمان این بوده که با کمی عقب نشینی کردن، ایران هم کوتاه میاد. ولی ایران نتنها کوتاه نیومد که بیشتر وارد شد و بیشتر فشار اورد.
امریکا حتی پشت عربستان رو هم در قضیه ارامکو خالی کرد و حتی عربستان هم فیتیله رو داد پایین و گفت یمنی ها بودن و زیر بار اینکه ایران زده نرفت. امریکا هم پی قضیه رو خیلی نگرفت...
به نظرم، با حرفهای کلی ترامپ جور در میاد این قضیه...
یعنی اونها عقب کشیدن تا منطقه ارومتر بشه، سربازها رو از افغانستان عقب کشیدن و گفتن با طالبان صحبت میکنیم و تمام این قضایا... عربستان و کشورهای عربی عملا پشتشون خالی شد و اونها هم فروکش کردن ولی نهایتا دیدن ایران سر جاش ننشسته و تحلیلهای اشتباه پشت اشتباه داره میکنه در حوزه نظامی و بیشتر داره میره جلو.
با زدن چهرههای اول نظامی دو کشور عراق و ایران، با یه جوری زدن پایگاهی که تا دو روز بعد از توش جنازه بیرون میکشیدن و ۶۰ نفر کشته داد، عملا نشون داد که هست و باید همه عقب بکشن.
ولی در جواب، در کمال تعجب دید ایران و عراق نتنها پیغام رو نگرفتن، که پر رو تر شدن و گویی جای ابرقدرت و کشور فتحشده و شکست خورده جنگ و یه کشور با اقتصاد نابود که صدها نفر رو در خیابونهای خودش کشته و با دعوت یه پدر و مادر، هزاران نفر نیروی نظامی به خیابون میاره و کارهای عجیب و غریب میکنه و به سفارتش حمله میکنن...
شاید تحلیلشون این بود که باید اب سردی روی سر طرف مقابل ریخته بشه تا شاید به خودش بیاد و از خواب بیدار بشه...
احتمالا چارهای نبود جز زدن این اهداف هایپروفایل و پای عواقبش وایسادن. یعنی تحلیل این بوده که میزنیم و دو حالت پیشمیاد، یا میشینن سر جاشون، یا خود پالایشگاهها رو میزنیم و کمرشون رو میشکنیم( لیندزی گراهام دقیقا اشاره کرد که اگر ایران ادامه بده، پالایشگاهها رو میزنیم...)
قطعا ایران داره روشهای مختلف جواب دادن رو بررسی میکنه و عواقب هر کدوم رو. من دیروز نگران بودم که مثلا تیتر خبری نیاد رو خبرگزاری ها که لانچرهای موشکمون رو در داخل ایران زدن.
ما مثل تمام ترورهای قبلی، جواب دادیم که در زمان مناسب پاسخ خواهیم داد. فکر میکنم این عاقلانه ترین تصمیم از طرف ما بوده تا این لحظه.
همچنین ترامپ دیروز ظهر هم توییتی زد و گفت ایران در جنگی پیروز نبوده، ولی مذاکره کننده خوبیه و دعوت کرد به میز مذاکره برگردیم. احتمالا الان بهتر از ۹۲ و ۸۰ شکستمون رو جلوی چشممون داریم و خطر رو حس میکنیم و میتونیم معامله بهتری بکنیم(بهتری برای اونها و شکست و تسلیم کامل برای نظام و برنامههاش)...
امیدوارم خروجی این قضایا، پایان جنگ و کشتار مردم بیگناه در سوریه، یمن، سودان باشه و شروعی برای برگشتن ارامش به افغانستان، عراق و لبنان و شروعی باشه برای برگشتن خودمون به روال درست زندگی...