misalu2001

Members
  • تعداد محتوا

    333
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    1

تمامی ارسال های misalu2001

  1. با سلام جناب فتح گرامی، بنده به عنوان یک عضو کوچک این سایت یک درخاست دارم خدمت شما. در خاست بنده این است که نمونه و مصداق را بفرمایید و از استفاده از خود صفات دوری بفرمایید. در این صورت بحث برای امثال این حقیر قابل پیگیری تر و مفیدتر می شود. فی المثل به جای انکه گفته شود میسالو دروغگوست، چه بهتر است که نقل گفته میسالو و تضاد آن با یک منبع صحیح آورده شود. در این صورت میسالو نمی رنجد و دقیقا معلوم می شود که آیا میسالو دروغ گفته یا نه. اگر صرفا بیان شود که میسالو دروغگو است، اولا مخاطب نمی داند کدام قسمت از عرایض میسالو اشتباه است. دوما خود میسالو نمی تواند دفاع موثری بکند و سو تعبیر احتمالی را برطرف کند چون نمی داند کجا را باید توضیح دهد و سوما بر خلاف اخلاق است که ما بدون شناخت کامل یک صفت را به یک شخص بچسبانیم. این عرایض را بنده به عنوان برادر کوچک شما صرفا جهت یاداوری عرض کردم و امیدوارم که جسارت بنده را ببخشید.
  2. [quote name='SHAHABESAGEB' timestamp='1358868026' post='295202'] در مورد اشتباهات صورت گرفته باید ابتدا بر اساس منطق و علم مشخص بشه که اشتباهی صورت گرفته یا نه. [/quote] بحث بنده این نیست که اشتباه شده یا نه و اصلا قضاوتی در این مورد نمی کنم. بحث بنده شرطی است. یعنی اگر اشتباهی بشود، آنگاه چه کسی مسول است و از این قبیل بحثها. [quote] در شرایط فعلی که در زمان غیبت به سر میبریم به نظرم بهترین نمونه حکومت همین جمهوری اسلامی هست. [/quote] بحث بنده هنوز به این قسمت نرسیده و اجازه بدهید گام به گام پیش برویم تا بحث انسجام داشته باشد و خدای ناکرده از هر دری سخنی نشود. [quote] چرا که مسئولین این حکومت به دست مردم انتخاب میشن و این انتخاب همیشه صحیح نیست و گاهی موجب خسران میشه و این خسران به پای همین مردمه نه رهبر [/quote] اگر رهبری توان مداخله در کاری را نداشته باشند، در آن مورد مسولیتی متوجه ایشان نیست. اما اگر بتوانند کاری بکنند و نکنند در این حالت مسولیت متوجه ایشان است. برای اثبات این حکم هم دارم ادله را برای شما و باقی دوستان به صورت کاملا منطقی و از پایه (مثل هندسه اقلیدسی) میچینم. اجازه دهید فعلا روی رابطه قدرت و مسولیت تمرکز کنیم.
  3. [quote name='razavisw' timestamp='1358858671' post='295181'] [font=tahoma,geneva,sans-serif]این سلسله مراتب مدیریت، فرق می‌کند![/font] [font=tahoma,geneva,sans-serif]اما در مورد بخش اول صحبتتان می‌توانیم به ادامه‌ی بحث بپردازیم![/font] [font=tahoma,geneva,sans-serif]ادامه‌ی بحث هم به نظر من مستلزم ارئه‌ی نمونه است که اگر مسئله‌ای وجود دارد شما بیان کنید تا به ادامه‌ی بحث بپردازیم.[/font] [/quote] بنده برای روشن شدن بحث مسولیت، یک مثالی در قالب سوال میزنم. اگر رهبری توسط یک مشت آدم ناکارامد احاطه شده باشند، چه کسی مسول است؟ (بنده به هیچ وجه عرض نمی کنم که چنین شرایطی هست یا نه و صرفا دارم یک احتمال را برای واضح شدن بحث مسولیت مطرح می کنم)
  4. [quote name='razavisw' timestamp='1358854915' post='295172'] [font=tahoma,geneva,sans-serif]جدی شما فکر می‌کنید اگر یک کارگر خطا کرد، مدیر عامل مسئول است! [/font] [font=tahoma,geneva,sans-serif]اگر سابقه‌ی مدیریت مکانی یا سازمانی را داشته باشید، خواهید فهمید که مدیر ارشد یک مکان! اصلا نباید خود را درگیر مسائل جزء بکند، حتی حل و فصل اکثر درگیری‌های درون مجموعه‌ی خود را نیز باید بر عهده‌ی خود آن افراد بگذارد مگر اینکه آن درگیری، به آن مجموعه آن هم در سطح کلان آسیب بزند![/font] [font=tahoma,geneva,sans-serif]حال به نظر بنده جواب این سوال شما "[b]آیا درست برداشت کرده ام؟ [/b]" این خواهد بود که: نه برادر من، برداشت شما اشتباه است![/font] [/quote] با سلام از پاسخ شما متشکرم اما حضرت عالی دو موضوع را با هم مخلوط کردید. یکی مسولیت در مقابل خطای زیر دست و یکی دخالت در کار زیر دست. اجازه دهید توضیح بیشتری بدهم: 1. مسولیت در قبال خطای زیر دست: فرض کنید یک مشکل در قسمت کوچک و زیرین یک مجموعه وجود دارد. مدیر آن قسمت کوچک موظف است راهی پیدا کند تا این مشکل را حل کند و یا تدبیری بیاندیشد تا تصمیمات مناسب برای مهار آن انجام شود یا گزارش دلیل عدم توانایی خود را به مقام بالاترش بدهد. در صورتی که این مشکل غیر قابل اجتناب باشد، که هیچ . ولی در صورتی که این مشکل قابل حل باشد و مدیر قسمت موفق به اتخاذ تصمیم درست نشود، مدیر بالا دست او باید این مدیر را توجیه کند یا تنبیه کند یا جایگزین کند. اگر این مدیر بالادست کار خود را درست انجام نداد و با وجودی که مشکل قابل اجتناب در قسمت زیرین وجود دارد مدیر آن بخش را توجیه یا تنبیه یا جایگزین نکرد، خود او کم کاری و قصور کرده و مسولیت وجود مشکل در قسمت زیرین علاوه بر خود قسمت، بر عهده مدیر آن قسمت و مدیر بالادست آن قسمت خواهد بود و همین طور مدیر بالادست این مدیر، باید متوجه این قصور شده و اگر متوجه نشود یا اقدام مناسب را انجام ندهد خود او هم مسول است و الی آخر تا برسیم به راس حرم مدیریتی. اگر چنین نباشد، مدیران میانی هرگز مسولیتی نخواهند داشت! چه برسد به راس حرم! چون مسولیت مدیر میانی نظارت بر صحت عملکرد مدیران زیردست خود است و اگر نتوان اصلاح نشدن خطای مدیر زیر دست را از مدیر بالا دست بازخواست کرد پس چه چیز را می توان بازخواست کرد؟! [b]آیا این قسمت صحیح بود؟[/b] 2. دخالت در کار زیر دستان: مدیر نباید در کار زیر دستان خود دخالت بکند چرا که معمولا چنان که زیر دستان به جزییات کار واقفند او واقف نیست و دخالت مستقیم و مکرر او می تواند موجب انحتات قسمت شود. کار مدیر این است که با دانش سطح بالا و بدون نیاز به دانستن تمام جزییات، افراد زیر دست خود را هماهنگ کند و عملکرد آنها را براورد کند و مشکلات حادث شده در کار را بیابد و از متخصص آن کار مشورت بگیرد که آیا قابل حل هست یا نیست و در صورتی که قابل حل است از متخصص بخواهد که مشکل را حل کند و اگر متخصص نتوانست آن مشکل را حل کند، گزارش این رویداد را به مقامات بالاتر ارایه کرده و این متخصص را برای تنبیه یا توجیه یا جایگزینی معرفی کند. [b]آیا این صحیح بود؟[/b] در پایان از شما خواهشمندم که اگر هر دو قسمت عرایض بنده را خواندید و با بنده هم عقیده بودید، نگاه دیگری به پست قبلی بنده بیاندازید و نظر خود را دوباره اعلام فرمایید.
  5. بحث خودم با چند فرض شروع می شود. 1[b]. هر فرد متناسب با قدرتش باید مسول باشد و در غیر این صورت فساد ایجاد می شود.[/b] مثال: اگر من بتوانم برای یک خرید تصمیم بگیرم اما تصمیم غلط برای من مسولیتی نداشته باشد، من رشوه خواهم گرفت تا خرید بد کنم. اگر من بتوانم کسی را منصوب کنم اما نصب غلط برای من مسولیت نداشته باشد، دوستم را منصوب می کنم. [b]2[b].[/b] مسولیت هر فرد شامل مسولیت افراد زیر دستش هم هست.[/b] مثال: شاید مدیر عامل تویوتا خطا نکرده باشد، اما وقتی کمری نقص ترمز دارد هم طراح هم مدیر او و هم مدیر عامل مسول هستند و مدیر عامل باید جبران کند مثال: وقتی کارمندی کار نمی کند، هم خود او مسول است و هم مدیر او که این را جبران کنند. مثال: اگر در یک حمله به دلیل اشتباه یک فرمانده جز، کل عملیات شکست بخورد، فرمانده کل هم مسول است و از او باز خواست می شود. .... [b]3. رهبر ایران فرد ارشد کشور است و بالاترین مسولیت و قدرت کشور را دارد.[/b] مثال: سیاستهای خارجی زیر نظز ایشان است. صدا و سیما و سپاه و ارتش زیر نظر ایشان است. نمایندگان مجلس همه پیرو حکم حکومتی اند و در عمل حکمها را اجرا کرده اند. دستگاه قضایی زیر نظر ایشان است. وزیر اطلاعات زیر نظر ایشان است. در درگیری با رییس جمهور ثابت کرده اند حرف آخر را ایشان می زنند. ------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------ نتیجه: رهبر مسول اشتباهات در سیاست خارجی و خیلی مسایل دیگر است. (قضاوت نمی کنم که اشتباهی رخ داده یا نه، صرفا می گویم اگر اشتباهی رخ دهد ایشان مسول است.) [b]هر جوزه ای که ایشان به صورت مستقیم یا غیر مستقیم توانایی اعمال قدرت داشته باشند[/b] و در آن حوزه ایرادی وجود داشته باشد، ایشان مسول هستند. اگر اطرافیانشان بی لیاقت اند یا به خرفشان گوش نمی دهند، ایشان مسول هستند. اگر دولت خطا می کند و ایشان برملا نکرده اند (یک تصمیم مهم که می تواند غلط یا درست باشد) مسولیت این اقدام با ایشان است. اگر هزینه سنگین سیاسی و اقتصادی داده ایم روی حماس و حالا تره برامان خورد نمی کند (درست یا غلطس را نمی گویم)، ایشان مسول است. اگر حرف ایشان را مسولین اجرا نمی کنند ایشان مسول است. اگر ایشان حق اعمال نفوذ در جایی را ندارند (قانونا) نباید دخالت بفرمایند. اگر دخالت می توانند بفرمایند، آنگاه مسول هستند اگر آن قسمت بد عمل کند. ------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------ [b]آیا درست برداشت کرده ام؟ [/b]
  6. [quote name='AliMH' timestamp='1358754169' post='294965'] حالا چرا بحث به سمت خودروسازی رفته؟ چرا بحث رو به سمت صنایع مثل نفت گاز و پتروشیمی نرفته؟ چون ما خودرو تو خیابونهامون میبینیم ولی صنعت نفت رو تا نری جنوب نمیبینی (خیلی که تهران زندگی می کنن حتی یک بارهم از کنار پالایشگاه تهران نرفتن) در صنعت نفت میشه الان اینها با دقت بیان کردن فیلترها و کاتالیست ها بالای 60% به فن آوری رسیدیم در تولید قطعات استاتیک مانند بویلر، برج خنک کننده، ستون تقطیرهای عظیم، مبدلهای حرارتی بالای 90% فن آوری و تولید داخل در فطعات متحرک مانند پمپ ها به بالای 70% در فطعات متحرک مانند توربینها به بالای 50% در فطعات متحرک مانند کنرسورها به بالای 50% در لوله و اتصالات بالای 80% البته لازم هم نیست همه اینها 100% بشن چون خیلیهاشون نیاز کشور به حدی نیست که مقرون به صرفه باشه که خودمون تولید بکنیم، مثلا همین کمپرسورهای خط اتیلن غرب که وارداتی بودن و کلا تو کشور 5و6 تا استفاده نداره (فقط تو همون خط استفاده شد) الان کم کم ایران داره به سمت کنترل پیش میره. تو صنعت نیروگاهی اطلاعاتم فقط در سطح کارهائی که با مپنا داشتیم اینو میتونم بگم مپنا جزو 7 شرکت بزرگ نیروگاه سازی در دنیا شده و تقریبا تمام نیازهای داخل رو داره براورده میکنه من از صنعت فولاد و سیمان و غیره اطلاع چندانی ندارم ولی کشوری که تولیدکنندگانش به سطح استانداردهای روز صنعت نفت برسن نباید کار سختی برای تولید قطعات صنایع دیگه هم داشته باشن (البته به جز صنعت هسته ای) تو دنیا 2 چیز بالاترین استانداردها رو دارن 1: صنعت هسته ای 2 صنعت هوا و فضا. کشوری که بتونه به سطع تکنولوژی و استانداردهای اون برسه تو جاهای دیگه مشکلات چندانی نداره. همیشه جائی که 2 چیز توش مطرح باشه پول زیاد و ابروی سیاسی استانداردهاشم سختگیرانه تر میشه. [/quote] با سلام، بنده شرمنده هستم که پاسخ همه دوستان را نمی توانم بلافاصله بدهم. انشالله تک تک پاسخ خواهم داد. در مورد پاسخ علی آقا به فرمایش بنده اجازه بدهید کمی رک باشم. به طور کلی علی آقا بنده اصولا با این شیوه "درصد" دادن میانه خوبی ندارم و این کار را یک کار اشتباه در بحث می دانم مگر اینکه منبع داشته باشید یا تحقیق میدانی خودتان باشد با جامعه آماری مناسب و شرایط خاص تحقیق میدانی. از آنجا که احتمالا این درصدهایی که شما ارایه فرمودید در هیچ کدام از دو شرط بالا صدق نمی کند، بنده آنها را بیارزش می دانم و توصیه می کنم به جای درصد، بگویید مثلا بیشتر ولوها ساخت ایران است یا ... اما اجازه بدهید به باقی فرمایشات شما بپردازم. چرا ماشین سازی مطرح شد؟ جواب این سوال در قابل لمس بودن ابعاد و شرایط مساله است. همه ما به خوبی آگاهیم که یک کارخانه خودرو سازی باید چه شرایطی را داشته باشد و بنا بر این یک مثال مناسب است. چرا صنعت نفت مطرح نشد؟ چون مثال باید چیز ملموس و قابل تصور و دم دستی باشد و مثالی که این خصوصیات را ندارد کارامد نیست. اما شما میفرمایید ما در صنعت نفت پیشرفته هستیم و ... و بنا بر این خیلی هم وضعیت اقتصادی خراب نیست. اگر این گفته شما صحیح باشد نشان می دهد که ما پتانسیل صنعتی شدن را داریم و یک نمونه موفق از یک صنعت بزرگ را توانسته ایم بسازیم بنا بر این اگر روابط با کشورهای دیگر را خراب نکنیم و به زور خودمان را منزوی تر از پیش نسازیم، می توانیم امید داشته باشیم به صادرات این صنعت. یعنی اگر واقعا این حرفهای شما صحیح باشد، تاییدی است بر اینکه کار اقتصادی جواب می دهد و باید مثل ژاپن کار اقتصادی کرد و بیخودی شعارهای تند نداد. امروزه می بینیم که ژاپن در مقابل رزمایشها و تهدیدات چین عملا هیچ واکنش تند رسانه ای نشان نمی دهد ولی کوتاه هم نمی آید و حق خود را مطالبه می کند. یک لحظه فرض کنید اگر ژاپن این قدرت اقتصادی را نداشت، با توجه به برتری نظامی چین آیا می توانست اینچنین مطالبه گر باشد؟ در پایان نتیجه می گیرم که فرمایش شما تاییدی است بر انتقاد بنده به سیاستهای کلان کشور در به انزوا بردن سیاسی و اقتصادی کشور و تاکید بی پشتوانه بر نیروی نظامی. امیدوارم حضرت عالی به تصحیح قسمتهایی که بنده ناقص عرض کرده ام بپردازید و بتوانیم در کنار همدیگر به دیدگاه کاملتری برسیم.
  7. [quote name='arsp' timestamp='1358664217' post='294743'] [size=5][b]آخه یکی نیست به این بنده خدا بگه پس عزت چی؟[/b][/size] [size=5][b]عزت رو میخای با چی معامله کنی؟[/b][/size] [size=5][b]ما یاد گرفته ایم زیر بار زور نریم به هر عنوان[/b][/size] [/quote] عزت را باید بدست بیاوری برادر جان. با تنبلی و نفت فروشی (وطن فروشی واقعی) و شعار دادن و .... نه کسی عزیز شده نه خواهد شد. عزت یک آرزوی بزرگ است. یک خواست خیلی متعالی. اما کشور ما مستحق عزت نخواهد بود تا زمانی که اقتصدی قوی داشته باشد. تا زمانی که اقتصاد قوی نشود، ذلیل خواهیم ماند. شما مثل جوانی برخورد می کنی که روبروی یک نمایشگاه ماشین قرار گرفته و یک بنز آخرین مدل را می بیند و می گوید این را من باید داشته باشم! این انگیزه خوبی است اما این جوان باید چندین سال کار پر زحمت بکند تا به استحقاق تساحب این بنز برسد. تا وقتی استحقاقش را ندشته باشد تنها می تواند پوستر بنز را به دیوار اتاقش بزند. این که امروزه ما در سطح دنیا عزیز نیستیم و عزت و عصمت ما مورد خدشه واقع می شود توسط همه (از روسیه و چین بگیر تا همین حماس) دلیل دارد و دلیل آن این است که: معرفت در گرانی است به هر کس ندهند پر طاووس قشنگ است به کرکس ندهند عزت گران است و برایش باید کار کرد! با شعار دادن و مدیریت امام زمانی (منظور همان بی مدیریتی و سپردن نتیجه به عهده امام زمان) عزت حاصل نشده و نخواهد شد.
  8. [quote name='worior' timestamp='1358528878' post='294654'] [quote] در مورد بومی شدن تکنولوژی، آیا شما ادعا می فرمایید تمام کسورهایی که صنعتی شده اند در زمان انقلاب صنعتیشان عاری از نفوذ بیگانه بوده اند؟ در این صورت کره جنوبی مثال نقض فرمایش شماست. اگر هم بنده متوجه فرمایش شما نشدم، کمی برایم بیشتر باز کنید. [/quote] میسالو عزیز ... در زمان صنعتی شدن بسیاری از کشورهای غربی ، هیچ پیمان تجارت بین المللی مشخصی وجود نداشت ، سرمایه های هنگفتی بدون نظارت جهانی با استفاده از زور نظامی از مستعمرات به این کشورها سرازیر شد ، توسعه زیرساختهای حمل و نقل ، اعم از ریلی و هوایی وتوسعه صنعتی این کشورها مثل صنایع بزرگ فولاد الومینیوم و ... اتفاق افتاد ، اما عین همین پروسه توسعه در کشورهای جهان سوم زمانی اتفاق میفته که انواع پیمان و ساختارهای نظم دهنده نوین تجارت جهانی بر مبادلات پولی و مالی و کالایی دنیا مسلط میشه ، مثل پیمان گات و سازمان تجارت جهانی امروز که تقریبا 97 درصد تجارت جهانی از این طریق صورت میگیره ، ... مثال کره جنوبی یک نمود از توسعه استراتژیک سرمایه داری به شرق هست ، که امری مشابه توسعه تایوان میشه و ایضا سرمایه گذاری سنگین غرب در دبی ، لیکن تفاوت محرزی بین پیشرفت دبی و تایوان وجود داره ، که علت هم همون مسایل استراتژیک سرمایه داری جهانی هست، ... اگر فرصت کردی یه نگاهی به این مطلب بنداز ... ؛ [url="http://www.pajoohe.com/25513/index.php?Page=definition&UID=30276"]http://www.pajoohe.c...ition&UID=30276[/url] هر چند که با وجود این مسایل نمیشه ضعف مدیریت در توسعه رو کتمان کرد ، که دلایل بسیاری داره ... برا ی نمونه مثال میزنم ... ؛ وقتی ارتباط استعماری بین کشورهایی که تحت توسعه توسط غرب هستند قطع میشه ، دو نوع سرمایه داری صنعتی محلی بوجود میاد ، که به اصطلاح بورژوازی ملی و بورژوازی کمپرادور معروف هستند ، ملی که تعریفش مشخصه و کمپرادور هم یک لغت اسپانیایی هست به معنای وابسته یا دقیق تر بگم سرمایه داری وابسته ، که شامل شرکتهایی میشه که پس از انقلاب همچنان رابطه خودشون رو شرکت های مادر خارجی حفظ میکنند اما برخی صنایع هم ملی میشن ، مثل نفت و گاز و فولاد و ... این صنایع که تا قبل بنابر ساخت و اهداف استعماری از بیرون به شکل کاملا دقیق و مهندسی شده و کارا مدیریت میشدن ، پس از ملی شدن رها میشن و مدیریتش رو افرادی در درون این کشورها بدست میگیرند ، اگر اشتباه نکنم سازمان برق اسپانیا همین چند وقت پیش ملی شد !! این ملی شدن ارتباط استعماری سابق با مونوپل این شرکت رو قطع میکنه ، در نتیجه مشکلات فراوان مدیریتی پیش میاد ، فرایند استعماری چیزی نیست که به یک گردونه اقتصادی کاملا بومی بوده باشه ، این شرکت از جهت مواد اولیه ، مواد ثانویه ، تکنولوژی و قطعات مصرفی صنعتی و نیروکار ماهر کاملا وابسته به مونوپل هستند ولی روز پس از ملی شدن مدیری میاد و اجبارا باید این شرکت رو مستقل کنه ، در خیلی موارد دسترسی این شرکت ها به منابع اولیه بیرونی که هنوز در کنترل استعمار مونوپلی های بین المللی هستند دچار مشکلات اساسی میشه ، به همین شکل از نظر فناوری روز عقب میفتن ، از نظر تولید دچار ضعف و از نظر مدیریتی سیاسی و بسیار متزلزل میشن و در مجموع این صنایع افت شدیدی پیدا میکنند که البته در طول زمان زیاد قابل رفع هست اما چطور ؟! همون تاسیسات بصورت کنتراکت های کنترل شده و طاهرا غیر استعمار از دست غربی ها در میاد به دست شرقی ها میفته ، شاید اگر مشاهده میکنین که چینی ها و حتی روسها موفق شدن در بسیاری از صنایع ما قرار دادهای کلانی رو بدست بیارن که حتی بدتر از استعمار غربی شده همین هست ، به هر حال مهمترین دارایی و منشاء تفاوت کشورهای پیشرو با ما همین توان فنی و مدیریتی و منابع جهانی کنترل شده هست، اما بورژوازی کمپرادور که پس از ملی شدن بسیاری از صنایع بزرگ همچنان بعنوان خرده صنعتگران یا بعضا کلان صنعتگران ، رابطه خودش رو با مونوپلی های بین المللی سابق حفظ میکنه ، در بسیاری موارد همین صنایع پس از مدتی تبدیل به ابزار های کنترل دولت ها میشن ، یعنی با استفاده از قدرت مالی که پیدا میکنن و اقتصاد و اشتغالی که به همراه میارن روی تصمیمات دولت ها اثر میگذارند ، مثالهای زیادی از این نوع شرکتها که گرایش به بین الملل روابط دارند تا مسایل ملی رو میتونین پیدا کنین ، در کشورهای انقلابی این شرکت ها دچار مشکلات اساسی میشن ، آرام آرام دستشون از اقتصاد قطع میشه و یا قدرت مالیشون کاهش پیدا میکنه و دولت شروع میکنه به خرید این شرکتها ، در نتیجه این حالت پیش میاد ...؛ برای اینکه این شرکتها و صنایع بزرگ ورشکسته نشن و از طرفی استقلال مالی و مدیریتی پیدا کنند ، دولت با استفاده از انواع رانت اونها رو سرپا نگه میداره چرا که ارکان اقتصادی کشور هستند ، سپس بازارهای داخلی رو براشون انحصاری میکنه و بعد سراغ بازارهای مشترک با کشورهای مشابه میره ، از این رو شاهد روابط گسترده ای میان کشورهای ایران ، سوریه ، ونزوئلا و .... که در نتیجه تضعیف بیشتر این شرکتها و غیر رقابتی شدن اونها و تبدیل اونها به بنگاه های کم بازده و کم اثر خواهیم بود ، نمونه اش ایران خودرو و .... متاسفانه همه این مشکلات ناشی از نوع نظم کنونی در تاریخ روابط بین الملل و از طرف دیگری ضعف دانش و نیروانسانی این کشورهاست ./.... [/quote] جناب واریور گرامی تحلیل بسیار عمیق و خوبب ارایه فرمودید از لحظه استقلال اقتصادی تا تشکیل بازار انحصاری و فشل شدن صنعت. اما دو مساله را باید از هم تفکیک بنماییم و بنده سعی می کنم کمی به واضح شدن این موضوع بپردازم: 1. استقلال صنعتی 2. صنعتی شدن بله، کشوری که نه متخصص کارامد و باتجربه دارد نه امکانات فنی و مالی برای نگه داری صنایع عظیمی مثل خودرو سازی، اگر بهترین کارخانه خودرو سازی دنیا هم درونش باشد و استقلال صنعتی پیدا کند، این شرکت دوام نخواهد آورد. ولی دولت مجبور است برای جلوگیری از بیکاری آن را با زور سرپا نگه دارد و کلا این کارخانه به جای منفعت رساندن تبدیل به چالش ملی خواهد شد. مثالهایی که شما فرمودید ناطر بر این جنبه از استقلال بود که بنده هم قبول دارم. اما نتیجه گیری شما، آن است که دلیل این امر نظام حاکم بر جهان است که بنده این را قبول ندارم و دلیل را همانا ضعف کشور های توسعه نیافته در مدیریت صنایع عظیم می دانم. مانند دانش آموزی که کلاس اول است و ناگهان یک مساله اختر فیزیک را مقابل خود ببیند، شانسی وجود ندارد که دانش آموز بتواند این مساله را درک کرده و به دانش خود چیزی اضافه کند. پس نتیجه می گیرم: یک کشور دارای صنایع عظیم (خودرو سازی مثلا) الزاما صنعتی نیست و باید دید آیا می تواند این صنعت را رشد دهد یا نه. استقلال صنعتی پیدا کردن الزاما به معنای صنعتی شدن نیست. حالا می خواهم گزاره ی دیگری را اثبات کنم. صنعتی شدن در شرایط تخاصم با قدرتهای بزرگ دنیا ممکن است. دلیل این که می خواهم این را ثابت کن این است که شما کره جنوبی را به عنوان یک کشور که خودش صنعتی شده قبول ندارید و می فرمایید "اربابان جهان" او را صنعتی کردند. حالا اجازه دهید تا به اثبات حکم بپردازم. چین: چین تا زمان جنگ جهانی دوم یک کشور بسیار عقب افتاده، مستعمره، با اقتصاد زراعتی و جمعیت روستایی بود. این کشور تقریبا همزمان با روی کار آمدن مصدق در ایران گام در جهت صنعتی شدن گذاشت و در تخاصم با هر دو ابر قدرت جهان پیش رفت. شوروی به طور مستمر برای حمله زمینی به چین مانور برگذار می کرد و روابط چین با آمریکا هم به شدت تیره و تار بود. بنا بر این تخاصم کاملا جدی بود. چین روز به روز به سمت عادی سازز روابط پیش رفت تا جایی که امروز گرچه متحد سیاسی آمریکا محسوب نمی شود، ما روابط کامل سیاسی با آمریکا دارد. امروزه شاهد صنعتی تر شدن پین هستیم و عده ای معتقدند که تا 15 سال آینده چین به یک کشور توصعه یافته تبدیل خواهد شد. آیا شما استدلال بنده را پذیرفتید؟ بنا بر این حکم، این ادعای شما که هرکس صنعتی شد، شد و دیگران محکوم به حکم "نظام کنونی جهان" هستد قابل قبول نمی باشد. با تشکر از وقتی که گذاشتید و پاسخ پر بهایتان.
  9. [quote name='cheka' timestamp='1358527168' post='294648'] جناب میسالو تمایل نشان دادن به خرید لزوما به معنی نداشتن صنایع نظامی نیست ، صرفه ی اقتصادی و معیارهای دیگر هم مطرح هست چنانکه بازهم کشورهایی مثل آمریکا ، روسیه ، کشورهای اروپایی و ... برخی تجهیزات نظامیشون رو از دیگران خریداری میکنند . در مورد صنعت البته ریشه ی صنعتی نشدن ما به طول تاریخ استعمار ما برمیگرده ! اون زمانی که تحت نفوذ همین امریکایی های محترم بودیم و برای آنها لازم نبود که ما صنایع و زیرساخت نظامی داشته باشیم ، فقط لازم بود از آنها اسلحه بخریم و نگهبانی منافعشون رو بدیم که بحث طول و درازیه ... اما این رو نمیشه انکار کرد که در حال حاضر قدرت نظامی خودش یکی از عوامل مهم مشوق صنعتی شدن کشورهاست ، همونطور که شوروی و بعد از اون چین وقتی شتاب صنعتی شدن گرفتن که برای قدرت گیری تلاش میکردند . (ارجاع به زمان استالین و دوران صنعتی سازی شوروی) برای حال حاضر و بعد از انقلاب بنده با شما موافق نیستم ، برای مثال هم در متالوژی و هم الکترونیک پیشرفت های خوبی در زمینه ی نظامی شده ، اصل ساخت بدنه ی همه ی موشک های بالستیک که قدرت ما به اونهاست علم متالوژیه ! در مورد الکترونیک که بنده خودم دور و نزدیک شاهد پیشرفتهای عرصه ی نظامی و تلاش ارگان ها برای جذب ایده هستم نمیتونم حرفتون رو قبول کنم . در مورد صنعت راه آهن البته من اطلاع کافی از وضعیت این صنعت در ایران امروز ندارم اما بنظرم نقش راه آهن بعنوان لجستیک جنگی چند وقتی میشه که منقرض شده و جاش رو به لجستیک زمینی و هوایی داده . [/quote] خوب پس شما دارید ادعا میفرمایید که ما زیرساختهای صنعتی راداریم! در این صورت باید صنایع کشور به سرعت در حال شکوفایی باسد چون ما هم مهد منابع طبیعی هستیم و از این جهت مشکلی نداریم، دسترسی به آبهای گرم داریم و نیروی متخصص هم که صادر می کنیم! آیا به نظر شما ما در حال شکوفایی صنعتی هستیم؟ (البته اصل موشک، بدنه آن نیست و موتور آن است. ولی صحیح می فرمایید ساخت موتور نیاز به آلیاژهای پیشرفته ای دارد.)
  10. [quote name='GAGNUS' timestamp='1358522472' post='294621'] میسالو جان سوال اینجاست که میار مقایسه شما چی بود یعنی چی مشترکات میان ایران با ژاپن بوده و است چرا با المان شوروی هند ایتالیا چین مقایسه نکردید . مثله بعد اینجاست که بدون بومی شدن فن اوری هیچ گونه پیشرفت اقتصادی ممکن نیست هم ژاپن بعد انقلاب میجی تا جنگ جهانی دوم که دوره صنعتی شدن ژاپن بوده اری از نفوز خارجی بوده این مربوط به چین هم میشه مربوط به المانهم میشه حالا سول پیش میاد امریکا عامل پیشرفت انها شده یا اینکه ژاپن و المان اصولن ملل پیشرفته بودن . مثله بعد ایجاست فرمول که شما پیشنهاد کردید قبلن اجرا شده اما دیدیم که نشد منظورم دکتر مصدق است پس نیاز به یک راه حل رادیکال بود. [/quote] با عرض سلام مسله مشترک بین ایران و ژاپن که انگیزه ای برای ایجاد این تاپیک شد، بد رفتاری آمریکا با هر دو کشور بود. اما پاسخهای دو کشور به این مسله بسیار متفاوت بود. در مورد بومی شدن تکنولوژی، آیا شما ادعا می فرمایید تمام کسورهایی که صنعتی شده اند در زمان انقلاب صنعتیشان عاری از نفوذ بیگانه بوده اند؟ در این صورت کره جنوبی مثال نقض فرمایش شماست. اگر هم بنده متوجه فرمایش شما نشدم، کمی برایم بیشتر باز کنید. در مورد مصدق، تا جایی که بنده در خاطر دارم، ایشان شعار صنعتی نمی داد! بیشتر مخالف حراج کردن مملکت توسط پادشاه بود و ....! حالا اگر شما اطلاعات دقیق دارید بفرمایید تا بنده هم مستفیض یشوم.
  11. [quote name='cheka' timestamp='1358516373' post='294610'] جناب میسالو جوری میفرمایید خرید محصولات و تسلیحات نظامی انگار مثل کشورهای حاشیه خلیج فارس هر هفته نمایندگان کشورهای غربی و شرقی کاتالوگ به دست میان محصولاتشون رو به ما بفروشند ! در حالیکه ما الان تحت چند دوره تحریم تسلیحاتی بین المللی و یک جانبه هستیم و عملا تسلیحات زیادیمون رو خودمون در حال تولید هستیم (نمیگم فناوری همشو خودمون بدست آوردیم اما صرف تولیدش هم باز احتیاج به تکنولوژی داره) نکته ی مهمتر اینکه تولید تسلیحات و جنگ افزارهای نظامی شاید وسیعترین حوزه ی علمی باشه و از علوم محض مثل ریاضی تا کاربردی ترین رشته ها رو میطلبه ، لذا کشوری که داره روی صنایع نظامیش سرمایه گذاری میکنه در عمل داره روی تمام صنایع پیشرفته اش خصوصا صنایع مادر سرمایه گذاری انجام میده همونطور که آمریکا و شوروی این سرمایه گذاری روی صنایعشون رو انجام دادند . [/quote] جناب چکای گرامی، بحث بنده ناظر بر وضعیت کشور در چند سال گذشته نیست، بلکه عمیقتر و قدیمتر را مد نظر دارم. به نوعی از 1340 به این سمت هم در دوران شاه خاین و هم بعد از آن، ما شیفته سراب قدرت بودیم بدون اینکه صنعتی شده باشیم. در چند سال گذشته مخصوصا 6 یا 7 سال گذشته، کسی تمایل به فروش به ما نشان نداده اما آیا ما تمایل به خرید داشته ایم؟ اگر داشته ایم یعنی مشکل هنوز پابرجاست. در مورد سرمایه گذاری در صنعت نظامی: تا حد زیادی با فرمایش حضرت عالی موافقم که اگر کشوری زیرساختهای صنایع نظامی را بسازد، بخش بزرگی از زیرساختهای غیر نظامی را هم ساخته، اما باید توجه کرد که آیا ما زیرساختهای نظامیمان را ساخته ایم؟ ما به وضوح می بینیم که این چنین نیست. مثال: متالوژی، پتروشیمی، راه آهن و ذوب آهن و نیروی متخصص انسانی. اینها زیرساختهای صنایع نظامی است که ما در هیچ کدام سرمایه گذاری نکرده ایم. (ذوب آهن ما رشد کمی خوبی دارد اما بی کیفیت و پر تلفات است متاسفانه) مثلا سالی 100 هزار نیروی تحصیل کرده از کشور مهاجرت می کند به جای آنکه جذب دانشمند داشته باشیم! مثلا راه آهن ما ظرفیت حمل مسافر کافی هم ندارد چه رسد به لوجستیک ارتش. مثلا پتروشیمی ما به قدری ضعیف است که ما اکثر قریب به اتفاق نفت را خام می فروشیم. متالوژی هم که تعریف نشده هنوز! بنا بر این دیده می شود که قدرت نظامی ما هم بدون زیرساخت و فقط با تکیه بر محصول بنا شده.
  12. misalu2001

    سیستم تسلیحاتی هدایت شونده GRAN

    البته بنده در این زمینه اصلا تخصص ندارم اما به حکم شهودیت! اگر یک خمپاره 120 روی لیوپارد 2 هم بخورد چیزی باقی نخواهد گذاشت... اما یک سوال خیلی مهم از برادر سینای عزیز دارم، این عکس مربوط به مکانیزم کنترل خمپاره که قرار داده اید : [color=#000080][font=tahoma,geneva,sans-serif][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10206/4~11.jpg[/img][/font][/color] [color=#000080][font=tahoma,geneva,sans-serif]برای بنده فوق العاده مهیج بود! آیا توضیحی روی این مکانیزمها وجود دارد؟ چطور طراحی می شوند تا ضربه پرتاب را تحمل کنند؟ چطور خم می شوند تا درون خمپاره جا شوند؟ گشتاور تولیدی؟ هر توضیحی که باسد یا دیاگرام برای بنده خیلی ارزشمند خواهد بود![/font][/color] بنده چند سالی هست که خیلی علاقه به ساخت یک همچین چیزی دارم (ولو در حد یک خیال زیبا هم که در ذهن مجسم کنم هم لذت بخش است) و می خواهم بدانم تا چه حد ممکن است.
  13. بحث اصلی بنده این نبود که تاریخ ژاپن چگونه بوده، یا ما چگونه می توانیم از آن درس بگیریم یا ... بحث بنده ناظر بر این موضوع است که اگر ما مرد عمل هستیم، جبهه ای که باید در آن بجنگیم جبهه اقتصاد است. چرا که دشمن ما از ناحیه نظامی رویین تن است و از ناحیه اقتصادی آسیب پذیر. این را همه می دانیم اما[b] چرا به جای رشد اقتصادی و سرمایه گذاری در صنایع مادر، ما به سمت ساخت هلیکوپتر و زیر دریایی و تانک و ضد هوایی و رادار و .. علاقه نشان می دهیم؟[/b] اجازه می خواهیم در اینجا جواب تلخ این سوال را از دیدگاه ناقص خودم شرح دهم و از نظرات ارزشمند دوستان در تصحیح آن مستفیض شوم. به طور خلاصه جواب بنده به این سوال این است که: چون ما مردم و حکومت راحت طلبی هستیم و عادت به کار نکردن و زرنگ بازی داریم، در اقتصاد به جایی نرسیده ایم و این را خودمان هم در باطن قبول کرده ایم که هرگز به جایی نخواهیم رسید اما برای حفظ ظاهر و ایجاد غرور کاذب هم که شده باید یک کاری بکنیم که یک بازنده تمام عیار دیده نشویم بنا بر این یگ برنامه پر خرج تسلیحاتی و نظامی علم کرده ایم و در چهار چوب "حفاظت اطلاعات" و "ما خیلی دستاورد داریم که رو نمایی نکرده ایم" برای خودمان یک سراب قدرت تولید کرده ایم که به آن دلگرم شویم و واقعیتهای تلخ اقتصادی را با این رویایی شیرین جبران کنیم. قبول دارم که پاسخ بنده تلخ ترین نوع تفسیر شرایط است اما معتقدم صحت آن را می توانم ثابت کنم. در زیر به اثبات این ادعا می پردازم: وضعیت فعلی ما این است: ما قدرت اقتصادی نداریم و از نظر اقتصادی چیزی به مراتب بدتر از کشورهای درجه 2 جهان مثل ترکیه هستیم. ما رشد اقتصادی نزدیک به صفر داریم! که باتوجه به رشد جمعیت به معنی پس رفت اقتصادی است! صنایع مادر کشور ما از جمله پتروشیمی و ذوب آهن و زیرساختهای ما از جمله راه آهن و خطوط سراسری برق متوسط عمر چندین دهه دارند و رشد کمی و کیفی آنها به هیچ وجه با رشد جمعیت متناسب نبوده در صورتی که باید برای توسعه، به مراتب سریعتر از رشد جمعیت باشد. ما محصول صادراتی عمده غیر از منابع خدادادی نداریم و همین منابع را هم به خامترین اشکال ممکن می فروشیم. ما[b] سالانه 100 هزار نفر از نیروهای متخصص کشورمان [/b]را از دست می دهیم و به خارج می فرستیم. این یعنی سالانه 300 هزار شغل صنعتی را صرفا به همین علت به خارج می فرستیم. [b]بنا بر این دیده می شود که وضعیت اقتصادی ما اسف بار است.[/b] اما : با وجود این ناکارامدی، رویا های ما بزرگ است و ما خودبزرگ بینی را افتخار دانسته و چشم و هم چشمی هم عنصری ریشه ای و محوری د فرهنگ ماست و می خواهیم خودمان را قدرت منطقه ای و فرا منطقه ای و ابر قدرت و ... بدانیم. این خیلی بد است! آرزو های بزرگ با تنبلی و تن فروشی محقق نخواهد شد. یا ما را به سمت مالیخولیا پیش خواهد برد یا ما را ناچار به کم کردن بلند پروازی خواهد کرد. (فروش نفت را بنده برای کشور همانند تن فروشی برای دختر نوجوان میبینم که پس از چندی که پا به سن گذاشت، دیگر این منبع درامد قطع خواهد شد) برای ما امری پذیرفتنی است که شخصی از سرمایه ای که در اختیارش قرار گرفته به جای استفاده مولد و تولیدی، استفاده فخر فروشانه و مصرفی بکند. همین عنصر فرهنگی در تضمیمات کلان منجر به بروز فاجعه شده است. نتیجه این دو: به دلیل این رویای بزرگ و ناتوانی در توسعه اقتصاد، آمده ایم ادای قدرتمندان جهان را در آورده ایم! یعنی آمده ایم بودجه ای بسیار بیشتر از چیزی که وضعیت اقتصاد بیمار ما اجازه می دهد روی [b]خرید تسلیحات و محصولات نظامی[/b] گذاشته ایم (استفاده فخر فروشانه از بودجه). همانند بره ای که پشم خود را به رنگ کوپال شیر در آورده باشد ما بدون ساختن فونداسیون، صرفا یک ماکت بزرگ از قدرت نظامی درست کرده ایم. فونداسیون قدرت نظامی، قدرت اقتصادی است و بدون فونداسیون، قدرت نظامی فرو می پاشد حتی اگر به بزرگی شوروی باشد که ما تا چند دهه دیگر هم به جایی که شوروی در چند دهه قبل بود نخواهیم رسید. اما برای توجیه خودمان باید کاری بکنیم: دشمن بزرگ برای خودمان از هر طرف ایجاد می کنیم و به جای عادی سازی و کم کردن تنش، به فوت کردن در آتش و کارهای عجیب و غریب در مجامع بین المللی می پردازیم. تولید دشمن واقعی و فرضی یا هر نوع دشمنی، خیلی ساده است. کافی است مثلا چند بمب در کشور هدف منفجر کنیم و فعالان سیاسی مخالف حکومتمان را در آنجا ترور کنیم تا با یک تیر، هم دشمن واقعی برای خود تولید کرده باشیم و هم مخالفان را ترسانده باشیم. برای تولید دشمن فرضی هم که "کابالا" به تنهایی کافی است چه برسد به "انگلیسیها" و "دشمن". بنا بر این ما از این به بعد تمام بی کفایتی های خودمان، تنبلی های خودمان، بی فرهنگی های خودمان و زرنگ بازی های خودمان را هم می توانیم به پای تاثیر "تحریم" و "کارشکنی" و "خباثت" دشمنانمان بگذاریم و ضربات واقعی و عمیقی را که دشمنان واقعی ما به ما وارد می کنند را هم به عنوان شاهد ارایه کنیم. این بود دلایل بنده در تحلیل استراتژی بازنده ما یعنی "سرمایه گذاری نکردن در صنایع مادر به بهانه خطر اضطراری دشمن". ================================================================================ این استراتژی که ما داریم هم خودمان را باد می کند که "دشمن ما آمریکا با بزرگترین نیروی نظامی جهان است" و هم ما را وادار به سخت کوشی نمی کند چون هر چه شکست در اثر تنبلی هم بخوریم راحت به پای کارشکنی های دشمنان نوشته می شود و واقعا هم اینقدر دشمن فشار وارد کرده که کسی نمی تواند تشخیص دهد کدام خطا به علت بی لیاقتی ما و کدام خطا به علت فشار دشمن است. [size=5]اما یک چیز را فراموش نکنیم و آن این است که این استراتژی ما هرگز مارا یک قدرت اقتصادی نخواهد کرد و تا قدرت اقتصادی نشویم عملا هیچ صدمه ای به قلب دشمن نمی توانیم بزنیم و هر صدمه ای که بزنیم برای او به سرعت قابل جبران است.[/size] [size=5][size=4]نکته ای که بنده در این تاپیک به دنبالش بودم همین بود که عرض کنم دشمن تراشی کردن ما، دلیل دارد و در واقع ما داریم از زیر بار مسولیت خطا هایمان شانه خالی می کنیم و اگر واقعا می خواهیم به دشمنانمان صدمه بزنیم، راه آن راه اقتصاد است که متاسفانه نه مقدار فعلی تابع نه شیب آن نشان دهنده قدرت نیست.[/size][/size]
  14. [quote name='ops' timestamp='1355858908' post='289385'] بنده شدیدا طرفدار انتقال اطلاعات بوسیله لیزر (Laser Data Transmission)هستم. در سمیناری نظامی این موضوع رو مطرح کردم که مورد توجه عزیزانی قرار گرفت اما نمیدونم چرا هنوز هم پاسخی مکفی در این مورد دریافت نکردم. انتقالی که در اون کاملا سکوت رادیویی که لازمه جنگ نامتقارن هست رعایت میشه. انتقال فقط بین دو اکسس انجام میشه و دیگر هیچ.بنابراین قابل شنود نیست و همچنین هیچ یک از طرفین قابل شناسایی نیستند. سرعتی معادل فیبر نوری اما با این مزیت که فقط و فقط به جو احتیاج دارد. راه اندازی خیلی سریع. مصرف انرژی پایین. بدون هیچ نوع تداخلی که منجر به قطع ارتباط شود.و ...بسیاری مزایای دیگه. در این زمینه هم ارتش فرانسه زمامدار هست و بیشترین برد رو مورد تست قرار داده که اطلاعات بدون کوچکترین لاستی دریافت و رمز گشایی شدند. [/quote] مشکل اصلی لیزر به نظر بنده، علاوه بر نیاز به خط دید، مشکل تنظیم زاویه گیرنده و فرستنده است. در فواصل بلند، کوچکترین لرزش زمین یا سیستم، باریکه لیزر را به شدت جا به جا می کند. مثلا راه رفتن در کنار فرستنده به تنهایی کافی است تا بیم لیزر 100 متر نوسان کند (مثالی از شدت تاثیر لرزش در فواصل بالا) در ضمن همین موضوع امکان استفاده را در حالت موبایل به حد اقل می رساند. اما: در حالتی که فرستندده و گیرنده در نقاظ ثابتی با فاصله نه چندان طولانی باشند، پهنای باند عالی، عدم امکان اخلال و شنود و همچنین نیاز به توان کم، محاسن بسیار ممتازی برای سیستم لیزری هستند.
  15. با تشکر از جناب سینا بابت این تاپیک کامل، آیا از سروو مکانیزم و نحوه اعمال نیرو به بالکهای کنترلی موشک بوک هم عکسی هست؟ آیا اینها به صورت هیدرولیکی کار می کنند؟ تجهیزات هیدرولیک (کمپرسور، منبع روغن و سرریز) چطور درون موشک جا داده شده؟
  16. misalu2001

    گزارش مشکلات سایت

    [quote name='jafar2007' timestamp='1355672163' post='288902'] [size=8]واقعا براي مديران سايت متاسفم [/size] چند مدت بود مي ديدم كه اكثر تاپيك ها قفل شده تعجب كردم بگو يك سري تفكرات هست كه افراد رو تبديل كنند فقط به يك مشاهده كننده براي ما همچنان زده تاپيك قفل است ولي داره تو اون پست ها جديد داده ميشه [img]http://upload.tehran98.com/images/b75h37qv3510o89oyici.jpg[/img] [/quote] برادر عزیز، مدیران که تمام زحمتشان را دارند می کشند که بنده و شما راحت باشیم! نگویید این حرفها را. خستگی در بدن مدیران میماند! شما احتمالا به این دلایل ممکن است نتوانید در تاپیکهای غیر مرتبت با مسایل محوری نظامی فعالیت کنید: 1. تعداد پست کمتر از 100 2. تمام شدن بودجه تعداد پستهای روزانه در تاپیکهای فرعی (خبری، متفرقه ...) به هر حال تمام تلاش دوستان در جهت بهبود تجربه بنده و شما از مرور سایت است.
  17. با تشکر از مقاله ارزنده شما، چرا در باقی سامها از رمجت استفاده نشد؟ این پیشران مزایای فراوانی بر راکت معمولی دارد. (ضربه بالا، قابلیت تراتل)
  18. جا دارد این نبوغ سیاسی و آینده نگری داهیانه نظام در تمام کتب درسی سیاسی عالم به چاپ برسد. بعضی از منتقدین در ابتدا به این همه هوشمندی و درایت سیاسی نظام آگاه نبودند و انتقاد می کردند. حالا که همه چیز مشخص شده و نتایج درخشان این سرمایه گذاری ارزشمند هویدا شده است، منتقدین هم به صف عموم ملت پیوسته و به تحسین بینش خردمندانه نطام در پشتیبانی از مظلوم و محکومیت تروریسم نشسته اند. ممکن است دسته قلیلی از منتقدین هنوز نتوانسته باشند دستاوردهای شکوهمند سیاستهای ظفرمندانه نظام را کاملا لمس کنند و هنوز نقدهایی بر شیوه فعالیت نظام وارد آورند اما چند صباحی دیگر که اوج درخشش پرشکوه پیروزی را مشاهده کنند، بی شک آنها هم انگشت تحیر به دهان خواهند برد و به صفوف متراکم مردم خواهند پیوست و یکصدا با امت با بصیرت، به تحسین این شاهکار عرصه سیاست و نمونه اعلی در پیشگویی ژیوپولیتیک نظام خواهند پرداخت. به راستی که این پیروزی سیاسی، مثالی در تاریخ معاصر و شاید حتی در تاریخ بشر و شاید حتی در تاریخ هستی نداشته و به جرات می توانم ادعا کنم تا قرون دیگر هم مثالی نخواهد داشت. در اینجا وظیفه خود می دانم به تمامی برادران بسیجی، حزب الله، ذوب در ولایت و غیره به مناسبت این دستاورد درخشان و بصیرتشان در اقتدا به نظام تبریک صمیمانه عرض کنم و این برگ زرین را نیزبه منزله سندی دیگر در دفتر پر افتخار بصیرت این قشر فرهیخته می دانم همچنین آن دسته از منتقدینی که درک سیاسی مناسبی نداشتند و جلوتر یا عقبتر از نظام حرکت می کردند و ناقد فعالیت مجدانه و مدبرانه نظام بودند، در این لحظه رو سیاه عالم هستند و خود به اشتباه فاحش خود در خورده گیری به اسطوره بینش سیاسی، معترفند. این قشر کم خرد، از محضر امت شهیدپرور بابت عدم اطاعت مطلق از نظام پوزش طلبیده امیدوارند که در آزمونهای بعدی همچون قاطبه امت، پیرو بی چون و چرای تصمیمات این نظام فرزانه باشند. به امید اینکه این پیروزی منطقه ای، مقدمه ای باشد بر پیروزی نهایی جهانی و آزادی تمام مردم مظلوم جهان.
  19. لازمه پویایی، آزمایش است.
  20. بنده داشتم فکر کی کردم به طول مدت فعالیت موتور موشکهای بالستیک در قیاس با ضد هوایی: طول مدت سوختن موتور بالستیک معمولا خیلی کوتاه است. در مورد اسکاد یا دیگر موشکهای میان برد مطلع نیستم اما در مورد گراد و کاتیوشا و ... چند ثانیه بیشتر نیست. یعنی مدت زیادی از مسیر را موشکهای بالستیک بدون پیشران موثر موشکی طی می کنند. اما باید در نظر گرفت که موشکهای ضد هوایی معمولا از یک ساختار کاملا متفاوت بهره می برند به این صورت که یک بوستر اولیه دارند تا سرعتشان را به نزدیک 3 ماخ برساند (بسیار شبیه به بالستیک، سریع تمام انرژی را آزد می کند) بعد وارد یک مرحله دیگری می شوند به نام سوستین. در مرخله سوستین موشک صرفا درگ و تلفات ناشی از مانور را جبران می کند و شتاب زیادی حاصل نمی شود به این صورت که به ندرت ممکن است سرعت در مرحله سوستین به 4 ماخ برسد. کسانی که با سوخت موشک آشنایی دارند می دانند که سرعت سوختن پایین (که لازمه سوستین در موشک هوا به هوا است) یک نقطه ضعف اساسی برای موشکهای بالستیک محسوب می شود. بنا براین می توان متصور شد که موشکهای بالستیک صرفا دارای یک بوستر خیلی بزرگ هستند و دارای مرحله سوستینر نیستند. به نظر دوستان آیا امکان اضافه کردن این مرحله به راحتی به موشکهای بالستیک معمولی وجود دارد؟ یک سوال اساسی: آیا امکان تبدیل کاتیوشا به یک موشک هدایت شونده زمین به هوا موجود است؟ (این آیرون دوم یا همان گنبد آهنین خیلی از نطر اندازه شبیه به کاتیوشا بود)
  21. فقط برای بنده این طور است که بعضی از پستهایم باید به تایید مدیریت برسد؟؟؟
  22. [quote name='nepton' timestamp='1355322188' post='288029'] ساخت این رادار کوچک با توجه به قطعات موجود در بازار ممکن نیست یا نمیصرفد(هزینه زیادی)؟ امکان واردات از شرکتهای کره ای و تایوانی وجود دارد؟ [/quote] فعلا اصلا امکان ساخت نیست. عملا قطعاتی در کشور موجود نیست که بتوان یک فرستنده کوچک 10 گیگ را با ستابیلیتی مناسب و نویز و هارمونیک مناسب از آنها ساخت. وقتی چین به ما نداد، تکلیف کره و تایوان هم علی القاعده معلوم است... قرار است بزنیم تو خط "دور زدن تحریم"! به اسم امارات سفارش بگیریم، ری اکسپورت کنیم ایران...
  23. کار به جایی رسیده که به شرکت چینی هم پیشنهاد خرید می دهیم، جواب میل را نمی دهد!!! چندتا ماژول دیدم که می توانستند بخشهای مختلف و مخصوصا میکس را به عهده بگیرند و با صلاحدید استادم تصمیم گرفتیم واردشان کنیم. به شرکت چینی میل زدیم، جوابمان را هم نداد.... مملکته داریم؟!
  24. [quote name='MOHAMMAD' timestamp='1355171456' post='287704'] [quote] برای بنده شرح دهید که چه چیزی به کجا خورده، چه انفاقی را منجر شده و در نهایت چطور موتور به آن صورت آسیب دیده. دقیق باشید و به جزییات رحم نکنید.[/quote] [size=5][size=4]إشلونک یا مسالو؟![/size][/size] [/quote] اشلونک یعنی چه؟ [quote] [size=1]از این که این تکنیک شما برای کسب اطلاعات هست و اینکه فکر می کنید بنده یا دیگران شاید به جایی وصل باشیم و بیاییم اصل مطلب را توضیح بدهیم ، می گذریم هر چند کسی که به جایی وصل باشد، در این جور سایتها پیدا نمی شود![/size] [/quote] تصور بنده این بود که می توانم به سادگی شما را خام کنم و تخلیه اطلاعاتی بکنم. اینبار هم زکاوت و هوشیاری شما مانع رسیدن یکی از ایادی استکبار به مقصود شوم خود شد... [quote] بنده که اونجا نبودم که این ماجرا را شرح بدهم! ولی خب هر بچه دبیرستانی فیزیک خونده ای( به شما که دانشجو یا فارغ شریف هستید بر نخورد!) می داند که وقتی جسمی با سرعت به آن طناب یا تور بر می خورد درجا متوقف نمیشود و مقداری حرکت پاندولی دارد، در اثنای همین حرکتها ممکن است ورودی موتور آسیب دیده باشد. [quote]چرا فقط موتور چنین آسیبی دیده؟[/quote] هر جایی که ضربه بخورد می تواند آسیب ببیند! [/quote] شما قرار بود سناریو آسان خود را بیان کنید. بنده انتظار دارم شما شکل صدمه را ریشه یابی کرده (مثلا آیا آثار سوختگی قابل مشاهده هست؟ چرا؟) بعد بگویید اگر فلان طناب مثلا به موتور برخورد کرده باشد، آیا قابل تصور هست که به جای دیگر صدمه نزده باشد و ... سعی کنید سناریو خود را با همان وضوحی که یک فیلم سینمایی باید داشته باشد در ذهنتان شبیه سازی کرده و در اینجا نقل کنید.وگرنه انصاف بدهید که: [quote]در صورتی که پاسخ دقیقی به این سوالات بدهید، شما محق بوده اید که از عبارت "پاسخ ساده است" استفاده کنید و در غیر این صورت اگر شک و شبهه ای دارید و یا جواب را به وضوح نمی دانید، استفاده شما از "پاسخ ساده است" نشان از ساده انگاری خواهد داشت.[/quote] [quote] اگر شما نخواهید مطلبی را بپذیرید، حتی اگر کل سایت هم دست به دست هم بدهند، شما قبول نخواهید کرد، ولی مهم قضاوت دیگران است و اینکه ذهن بقیه را آلوده نکید. [/quote] یعنی بنده منافعی دارم در اینکه ایران را ضعیف نمایش دهم؟ یعنی اینکه من جاسوس و خاین هستم؟ همین طور به همه کسانی که خواهان استدلال هستند نگاه می کنید؟ تعجبی ندارد که عقل گرایی و دیدگاه مهندسی در کشور نایاب شده و همه رمال و جنگیر و نایب امام زمان شده اند... بنده هیچ منافعی در تحقیر ایران ندارم، اما منافع در روشنفکر بودن ملتم، جو زده نبودن ملتم، عاقل بودن ملتم، متفکر بودم ملتم، با فرهنگ بودن ملتم، آگاه بودن ملتم و در یک کلام زود باور نبودن ملتم دارم. [size=1][quote][/size] [size=1]روش شما: مغالطه سوالهای پی در پی.[/size] [/quote] حالا شما تمام تلاش خود را برای حفظ اعتقاد خود به یک ارتش پولادین، امت بسیجی، صنعت نظامی پیشرفته، غلبه بر آمریکا و ... انجام می دهی اما نمی پذیری یک نفر دیگر اینها را به چالش بکشد و سریعا او را منتسب به کفار و دژمن و بی بی سی و مغلطه می کنید. این نشان از یک ضعف در چهارچوب فکری شما دارد. افرادی که به نظام فکری خود اطمینن دارند، نگران نمی شوند از اینکه یک کاربر یک فروم که شاید حرفش را 20 نفر مطالعه نکنند، بتواند تغییری ایجاد کند... من برای که مغلطه بکنم؟! اصلا همه کسانی که می دانند میسالویی وجود دارد (100 نفر که بیشتر نیستند) بیایند و گمراه شوند، که چه؟ چرا اینقدر بی انصاف هستید؟