Che

VIP
  • تعداد محتوا

    410
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    2

تمامی ارسال های Che

  1. [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/003~0.jpg[/img][/center] ناوهای کلاس مینروا ( Minerva ) شامل هشت کشتی جنگی ساخته شده توسط شرکت Fincantieri برای نیروی دریایی ایتالیا است . این ناوهای گشتی سبک (Corvette) در دوسری چهارتایی ساخته شده اند که نام تمامی آنها از اساطیر گرفته شده است . سری اول شامل :Minerva F551 , Urania F552 , Danaide F553 , Sfinge F554 و سری دوم این کلاس را Draide F555, Chimera F556, Fenice F557, Sibilla F558 تشکیل می دهند . ناوهای گشتی کلاس مینروا در مناطق ساحلی فعالیت می کنند . ماموریت اصلی آنها عبارت است از : کنترل تردد دریایی ، گشت منطقه انحصاری اقتصادی (EEZ) (محدوده 200 مایلی از خط مبدا هر کشور) ، نظارت بر فعالیتهای شیلات و آموزش و تمرین تفنگداران دریایی است . برخی از ناوهای این کلاس از کلاس گابیانو ( Gabbiano ) انتخاب شده اند . کلاس گابیانو که خود از رده ی ناوهای گشتی است، از 59 کشتی تشکیل می شد که جهت اهداف ضد زیردریایی و اسکورت در طول جنگ جهانی دوم، برای نیروی دریایی سلطنتی ایتالیا ساخته شده بود . [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/1-minerva-f551.jpg[/img][/center] [center][size=3][color=#FF0000]Minerva F551 که در اواخر سال 1986 به آب انداخته شد[/color][/size][/center] [b]طراحی کلاس مینورا[/b] کلاس مینروا برای خوب نگه داشتن تعادل بین روسازه شناور و خطوط بدنه در طول دریانوردی طراحی شده بود . علیرغم اندازه ی کوچک ، طراحی عرشه ناو به گونه ای است که امکان اضافه کردن سیستم ها و سلاح های بیشتری را در آینده فراهم می کند . اثر الکترومغناطیسی در تمام ناو های این کلاس محدود شده است . سامانه های خودکار نصب شده در این کلاس، امکان هدایت عملیات را از پل فرماندهی می دهد . اعضای سازه ای Minevra F551 به سبک ایتالیایی طراحی شده است . سازه و تجهیزات الکترونیکی مورد استفاده در طراحی ناو جهت دستیابی به حداکثر قابلیت های ضد هوایی، برنامه ریزی شده بود . [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/2-urania-f552.jpg[/img][/center] [center][color=#ff0000][size=3]Urania F552 در جون 1986 به آب انداخته شد[/size][/color][/center] Sfinge F554 که از کلاس گابیانو بود، در اصل برای این طراحی شده بود تا به حداکثر تناژ جابجایی 740 تن دست یابد . Fenice F557 نیز در اصل از کلاس گابیانو بود و نام خود را از اساطیر مصری گرفته است . اگرچه کلاس گابیانو از فولاد بی کیفیت ساخته شده بود اما آن را یکی از دستاورد های قابل توجه ایتالیا، در دوره ی جنگ می دانند . [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/3-danaide-f553.jpg[/img][/center] [center][color=#ff0000]Danaide F553 در فوریه سال 1988 تحویل نیروی دریایی ایتالیا شد[/color][/center] [b]سلاح ، موشک و اژدر[/b] ناوهای کلاس مینروا به یک توپ 76 م.م اتوملارا مسلح هستند . همچنین 6 اژدر 324 م.م نیز بر روی آنها نصب شده است. سیستم های موشکی این کلاس شامل، هشت موشک Aspide همراه با سیستم موشکی سطح به هوا Albatros ، تولید و عرضه شده توسط سیستم های موشکی MBDA، می باشد. شرکت توسعه دهنده ی موشک اسپاید، نسخه ی توسعه یافته ای از موشک خود را با نام Aspide 2000 تولید کرده است . نسخه ی جدید قادر به دفاع منطقه ای نزدیک از شناور در برابر حملات هوایی است. نیروی دریایی ایتالیا در حال حاضر اقدام به ارتقای سیستم های فعلی موشک Albatros برای دستیابی به نسخه های جدید، کرده است . Sfinge F554 کلاس گابیانو با هشت نارنجک انداز و دو بمب، مسلح شده بود . همچنین دو اژدر ، تجهیزاتی برای یدک کشیدن و یک توپ 100/74 م.م داشت. نیروی محرکه ی آنرا دو موتور دیزل با قدرت 3500 اسب بخار و دو موتور الکتریکی تشکیل می دادند و بالاترین سرعت آن به 18 گره دریایی می رسید. [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/5-sfinge-f554.jpg[/img][/center] [center][color=#ff0000][size=3]Sfinge F554 در بندر تریست ساخته شد[/size][/color][/center] Minerva F551 در تاریخ 11 مارس 1985 ابتدا در کشتی سازی ریوا تریگسو قرار گرفت و در اواخر سال 1986 به آب انداخته شد . تحویل نهایی نیز در ماه جون 1987 به نیروی دریایی ایتالیا انجام گرفت . Urania F552 که اسم خود را از الهه شعر و موسیقی و نگهبان مرموز هنر، علم و دیگر خدایان دانش الهام گرفته است در دهم جون سال 1987 به آب انداخته شد . همچنین نیروی دریایی ایتالیا در فوریه 1988 Danaide F553 خود را تحویل گرفت . Sfinger F554 نیز در بندر Trieste و در CRDA سن مارکو ساخته شد . در نهایت F554 در 21 ژانویه 1988 تحویل نیروی دریایی ایتالیا شد . Draide F555 نیز به عنوان یکی دیگر از اعضای خانواده مینروا در 21 سپتامبر 1991 تحویل شد. تحویل Chimera F556 که در کشتی سازی Muggiano ساخته شده بود ، در 15 ژانویه سال 1991 انجام گرفت. Sibilla F558 نیز که در ریوا تریگوسا ساخته شد ، در 16 می 1991 تحویل نیرو گشت. البته یکی از ناوهای کلاس گایبانو با همین اسم تا سال 1971 به خدمت مشغول بود . سرانجام در آوریل سال 1993 کشتی دریاداری توسط انجمن ملوانان ایتالیا (و بخش Lovere ایتالیا) تحویل داده شد . [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/6-driade-f555.jpg[/img][/center] [center][color=#ff0000][size=3]Draide F555 در سپتامبر 1991 تحویل نیروی دریایی ایتالیا داده شد[/size][/color][/center] [b]عملیات ها و ماموریت ها[/b] وظایف Minerva F551 در حال حاضر محدود به حضور و نظارت فعال برای کنترل موج های مهاجرت به ایتالیا و همچنین کمکرسانی به ناوگان قایق های موتوری ایتالیا موسوم به motopesca می باشد . دانشکده فرماندهی نیرو دریایی نیز از این کشتی برای مقاصد آموزشی استفاده می کند. همچنین این کروت کلاس تا کنون در چندین رزمایش مشترک با کشور های حوزه دریای مدیترانه شرکت کرده است . [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/7-chimera-f556.jpg[/img][/center] [center][size=3][color=#FF0000]Chimera F556 در کارخانه ی Muggiano ساخته شد[/color][/size][/center] دیگر کشتی این خانواده موسوم به Danaide F553 پس از آنکه نیروی دریایی تمرینات لازم را با آن به انجام رساند به اسکادران La Maddalena ملحق شد. در جنگ ساریدیانا طی دهه 1940 میلادی ، این کشتی در 20 عملیات ضد زیردریایی به کار گرفته شد و پس از صورت گرفتن صلح موقت ، به انجام وظایف انتقال نیرو پرداخت . همچنین به مدت سه ماه قبل از صلح موقت ، این ناو عهده دار همراهی کشتی هایی بود که در مسیر ساریدیانا ، کورسیکا و بنادر بالا دست Tyrrhenian حرکت می کردند. در اغلب اوقات تهدید اژدرها و حمله هواگرد برای این ناو خطرآفرینی می کردند و همیشه این ناو از این گونه حملات بدون آسیب دیدگی ، فرار می کرد. در نهایت در سال 1948 این ناو برای انجام عملیات های ارتقا به تارانتو انتقال یافت و تا سال 1965 قبل از ارسال این ناو برای خدمت در بخش سوم نیروی دریایی و گروه نیرو دریایی ساحلی ، در ناوگان تمرینی دانشکده فرماندهی به خدمت مشغول بود. در نهایت این ناو تا 20 فوریه 1968 به خدمت مشغول بود و نهایتا با حکم ریاست جمهوری که در سال 1967 برای خلع سلاح این ناو ابلاغ شده بود ، به خدمتش پایان داد . [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/8-fenice-f557.jpg[/img][/center] [center][size=3][color=#FF0000]Fenice F557[/color][/size][/center] ناو Sfinge F554 کلاس مینروا در عملیات ها و رزمایشات مختلف ناتو ما بین سال های 1989-1993 شرکت کرد . در سال 1994 این ناو برای فعالیت های کنترل و نظارت مهاجرت ها به کار گرفته شد . همچنین از سال 1994 تا 2000 از این ناو برای رزمایشات پیچیده دریایی و هوایی و فعالیت های مربوطه به خدمت مشغول بود . ناو قدیمی تر Draide F555 در سال 1943 به آب انداخته شد . از این ناو برای ماموریت های زیادی نظیر همراهی و محافظت استفاده شد و در 89 عملیات مختلف تا قبل از صلح موقت شرکت کرد . این ناو تا قبل از خلع سلاح در سال 1966 برای آموزش نیروهای ویژه ، ماموریت های خاص و وظایف محافظتی مورد استفاده قرار می گرفت . کروت Chimera F556 هم اکنون برای فعالیت های مراقبتی ، نظارتی و کنترل جریان های مهاجرتی ، عملیات در دریاهای آزاد و آموزش های بین المللی بالگردی و هواپیمایی استفاده می شود . همچنین این ناو مشغول همکاری با ناتو و عملیات های دریای مدیترانه می باشد . [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/9-sibilla-f558.jpg[/img][/center] [center][size=3][color=#FF0000]Sibilla F558 در 16 می 1991 تحویل نیروی دریایی ایتالیا داده شد[/color][/size][/center] ناو Sibilla F558 هم اکنون در بخش تکاوران گشت زنی و دفاع و نظارت ساحلی (COMFORPAT) مشغول به خدمت می باشد . تکاوران از این ناو برای مقاصد نظارتی مانند کنترل مهاجرت های مخفی و دانشکده فرماندهی دریایی آگوستا استفاده می کنند. [center][b]مترجمین[/b] : [b]علی جعفری ( Pishva ) و حامد فاتحی ( حامدوف )[/b][/center] [center][b]ویرایش : حبیب جان IRINavy[/b][/center] [center][color=#b22222][size=4][b] [color=#b22222][size=4][b] [/b][/size][/color]شادی روح شهیدان 8 سال دفاع مقدس صلواتی عنایت فرمایید[/b][/size][/color] [/center] [center][color=#b22222][size=4][b]مخصوصا شهید اکبر مختاری[/b][/size][/color][/center] [center][size=5][color=#800080]تمام حقوق این نوشته متعلق به military.ir میباشد و کپی از آن تنها با ذکر نام military.ir درج لینک صفحه بلامانع است.[/color][/size][/center] [center][size=5][color=#800080]لازم به ذکر است کپی بدون ذکر منبع مخالف شرع و مرام پژوهشگری است .[/color][/size][/center]
  2. اشتباه منفی دادم ... شرمنده ...
  3. شاید براتون جالب باشه که بدونید بازیگران این فیلم از بکس خودمون هستن ... اینم پوستر اصلی لازم به ذکر " من " همان سهیل پرشین رنجر هست و پیشی بنده
  4. [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/166.jpg[/img][/center] [right]تماس مداوم ایران و بیزانس ( روم شرقی ) در طی جنگ های متواتر سبب گردید تا در تمام عرصه های (( فنون و هنر سپاهگیری )) مبادلاتی بین دو طرف انجام گیرد . وامگیری در حیطه ی ساخت ابرازهای جنگی و آرایش و فنون نظامی در این دوران قطعا بخش از آنها مشابه نوع رومی اش بود ، چنانکه برعکس آن نیز مصداق عینی داشت . به همین دلیل است که تعدادی از مورخان مجموعه سواران سر تا پا زره پوش (( کاتافراکتی )) و زره پوشان یا کلیبانری در ارتش روم را معادل با سیستم و تشکیلات نیروهای ساسانی و عده ای نیز پارتی دانسته اند . ایرانیان نیز در مواردی از شیوه های قلعه گیری و ساخت اداوات مربوط به آن را از رومی ها آموخته و اقتباس کرده اند . در این مورد نظریات اینوسترانتسف در سده های اخیر مورد پذیرش بسیار از صاحب نظران قرار گرفته است . به عقیده ی وی (( هنر نظامیگری )) روم و ایران عصر ساسانی در هم تاثیر گذار و تاثیر پذیر بوده اند .[/right] [right]در این باب اقامت اسرای نظامی و صنعتگران دو طرف به ویژه وجود رومی ها در ایران و سپس بازگشت آنها به وطنشان بسیار موثر بوده است . به طور کلی توجه زیاد به ارتش ایران باستان خود به تنهایی می توانست در نو آوری و استفاده از تجربیات دیگران نقش موثری داشته باشد . زیرا وجود ارتش نه تنها در جهت حفظ ثبات موقعیت حکومتگران مفید بود ، بلکه در حیات عمومی جامعه نیز برای حفظ نظم و امینت نقش به سزایی داشت . وجود دشمنان خارجی در مرزهای شرقی و غربی ، شورش های مداوم توسط مخالفان و گاه مدعیان قدرت همچنین عصیان مردم ناراضی و عاصی شده از جمله مزدکیان ، از عوامل دیگری بود که وجود یک ارتش قدرتمند را لازم و ضروری می نمود . شاه ، درباریان و طبقات اشراف به جنبه ی نظامی دولت آنچنان اهمیت می دادند که به قول استرابورن (( مهمترین عنصر نظامی تربیت ایرانیان این عصر را نیز از سن 5 تا 24 سالگی قوای جسمانی ، تیراندازی ، سوارکاری و نیزه پرانی )) تشکیل می داد .یک گزارش تاریخی بر این مدعا نیز صحه می میگذارد ، به استناد بر این گزارش شیرویه پس از آنکه پدرش را به زندان افکند و خود بر تخت نشست به وسیله ی نامه ای تقصیرات و گناهان وی را بر شمرد و او را ملامت نمود . از جمله گرفتن مالیات های سنگینی که سبب اعتراض مردم میشد . پدرش خسرو در جواب او می نویسد : (( بدان که با مال فراوان ای پسر پس از یاری خدا می توان سپاه نگاه داشت . مخصوصا ایران را که از هر سو دشمنان آن را در بر گرفته اند . و دیگر آنکه دفع آنها جز با سپاه آراسته و سلاح فراوان میسر نگردد و آن نیز جز با مال دست ندهد )).[/right] [right]در بین شاهان ساسانی انوشیروان بیش از دیگران به مسائل جامعه از جمله ارتش و امورات مربوط به آن توجه می نمود و دست به اصلاحات وسیعی زد .او ایران را به چهار قسمت تقسیم کرد و هر قسمت را پاذگس نامید که عبارت بود از : اپاختر ( شمال ) ، خوراسان ( مشرق ) ، نیمروز ( جنوب ) ، خوروران ( مغرب ) . بر هر یک از این چهار ناحیه (( پاذگسبان )) ها حکم می راندند . به علاوه در هر پاذگس یک سپهسالار نظامی نیز به کار سپاهگیری آن ناحیه می پرداخت . عنوان این سپهسالاران تا بعد از انقراض دولت ساسانی توسط حکام طبرستان حفظ گردیده بود .[/right] [right]پاذگس ها را به مناطق کوچکتری به نام ایستان تقسیم کرده بودند که حاکم آن را ایستاندار می نامیدند . آنها مثل مرزبانان نیروهای مسلح در اختیار داشتند و مباشر املاک سلطنتی نیز محسوب می شدند .ایستان های نیز خود به چند شهر منقسم می گردیدند که مرکز آنها شهرستان نامیده میشد . قریه را دیه و رئیس آن را دیهسالار می خواندند و به مزارع تابع این دیه ها روستاک می گفتند .[/right] [right]تا قبل از انوشیروان ارتش ایران تحت فرماندهی سردار بزرگی که (( ایران سپاهبذ )) نام داشت ، اداره میشد . اما بعد از اصلاحات انوشیروان این مقام که حکم وزیر جنگ امروزی را می یافت از بین رفت و به جای آن چهار اسپهبدی که ذکر آنها گذشت در 4 پاذگس مستقر شدند . از امتیازات این اسپهبدان آن بود که هنگام ورود به خیمه برایشان شیپور می نواختند .[/right] [right]همچنین قبل از اصلاحات در سپاه ، اشراف از بالا تا پایین ترین رده ملتزم بودند که نیرو های نظامی تحت امرشان را از نظر تعلیمات و تجهیزات همیشه مهیا نگه دارند بدو آنکه هزینه ای از شاه و خزانه ی او دریافت نمایند . ولی انوشیروان مقرر کرد تا به نجبا و اشراف درجه دو و شهسواران که آوازه ای در دلیری ، جنگ جویی و جانفشانی داشتند موجبات و یا تجهیزات واگذار کنند . با این سیاست وی می توانست پشتیبانی مستقیم بخش وسیعی از جنگجویان را جلب کند . به علاوه با وابستگی نیرو های مسلح به قدرت مرکزی اولا به قدرت شاه و مرکزیت قدرت افزوده میشد ، ثانیا قدرت اعیان و نجبای بزرگ را که تا آن زمان (( سپاه کوچک خصوصی )) در ایالات خود زیر فرمان داشتند ، تحلیل می برد . این اشراف که در اکثر مواقع حکا ولایات خود نیز محسوب میشدند ، شخصا به جمع آوری سرباز از میان منطق تحت سیطره ی خود می پرداختند و با کسب در آمد از طریق مالیات یا هر نوع منبع دیگر به تجهیز و تعلیم آنان اقدام می کردند .[/right] [right]آمیانوس شرح زیبایی از چنین اشرافی دارد . وی می نویسد : (( همگی آنها باریک اندام ، خشن ، از ریش و موی مجعد خود به دقت نگهداری می کنند ، سنگها و فلزات قیمتی بسیاری به خود می بندند ، همیشه حتی در میهمانی های خود شمشیر می آویزند ، پر گو و درنده خویند ، بهترین رزمندگان جهان هستند ، در جنگ حیله را حمله ترجیح میدهند . در جنگ دورا دور با تیر و کمان بسیار خطرناک هستند و مردمی دلیرند که سفر جنگی را به آسانی تحمل می کنند )) .[/right] [right]این فرماندهان برای اسواران یا جنگاوران سواره خود گاهی معلم ویژه به کار میگرفتند که به آن (( مودب سواره )) می گفتند . به نوشته ی تنسر این معلمان از ماموران عالی رتبه محسوب می شدند و وظیفه شان رفتن به شهر ها و روستاها بود تا به تعلیم سواران و آشنایی آنان به تکالیف جنگی و نظامات مختلف مربوط به آن بپردازند . به همین دلیل عده ای از مورخان ارتش ایران عصر ساسانی را مشق کرده ، تعلیم یافته ، آشنا با تاکنیک های جنگی ( از جمله شمشمیر زنی ، سوارکاری و نیزه اندازی ) و حتی استوار بر تئوری های مدرن نظامی دانسته اند.[/right] [right]البته حکام و فرماندهان بزرگ ولایات مرزی به دلیل حساسیت ویژه قلمرو فرمانروایی آنها ، بیش از حکام یاد شده ی بالا به امر نظامیگری توجه داشتند . این حکام را که نیز مرزبان می نامیدند ، جنگاوران مزدور استخدام می کردند تا بتوانند قلاع و دژ های نظامی متعدد را به عنوان ساخلو تحت محافظت قرار دهند . نیرو های مسلح مرزی مدافع سرحدات گاهی شامل کلنی های نظامی که مجموعه ای از جنگاوران ملل تابعه بودند ، نیز میشدند . این کلنی ها در نقاط مهم و استراتژیک نقش یک کمربند دفاعی - نظامی را به عهده داشتند .[/right] [right]بر روی هم تمام نیروهای مسلحی که در مرزها یا ایالات و یا آنچه که در پایتخت و نواحی اطراف آن در اختیار شاه و درباریان بودند ، شامل دو گروه بزرگ سواره نظام و پیاده نظام می شدند . در این عصر نیز همچون دوره ی اشکانیان سواره نظام ( اسواران ) محور اصلی و نخبه ی ارتش ایران را تشکیل می دادند . درباره ی اهمیت این دسته آمیانوس چنین یاد میکند : (( آنها به صفوف فشرده و انبوه مخصوصا در جنگهای متناوب با رومیان که از برق سلاح و زره هایشان چشم دشمنان رومی را خیره می کرد ، چنان استوار می نمودند که گویی یک پارچه آهن بودند ... برای محافظت از چهره نیز نقابی به صورت می افکندند . بعضی آنها نیزه در دست در یکجا بی حرکت می ایستادند و در جوارشان تیراندازان با تیر و کمان تیراندازی میکردند ... اینها عادت داشتند شاجاعانه از دور بجنگند ، ولی در جنگ تن به تن طاقت و دوامی نداشتند)).[/right] [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10027/sassanian_rightside_large.jpg[/img][/center] [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10027/sassanian_persian_cavalry_15-e1370982483332.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10027/thumb_sassanian_persian_cavalry_15-e1370982483332.jpg[/img][/url][/center] [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10027/65585_248465805240460_131364256950616_520863_467868417_n.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10027/thumb_65585_248465805240460_131364256950616_520863_467868417_n.jpg[/img][/url] [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10027/Sassanian2520noble2520cavalryman2C2520mid25207th2520century.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10027/thumb_Sassanian2520noble2520cavalryman2C2520mid25207th2520century.jpg[/img][/url] [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10027/Sassanian2520Clibanarius2520_252052520Globe2520Standard2520Bearer252072520AD.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10027/thumb_Sassanian2520Clibanarius2520_252052520Globe2520Standard2520Bearer252072520AD.jpg[/img][/url] [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10027/sassanid-persian-cavalry-warriors-during-the-wars-against-the-turkish-tribes-in-the-7th-century-ad.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10027/thumb_sassanid-persian-cavalry-warriors-during-the-wars-against-the-turkish-tribes-in-the-7th-century-ad.jpg[/img][/url][/center] [center][size=3][color=#ff0000]سواره اسلحه سنگین ساسانی ( اسواران )[/color][/size][/center] [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10027/Sassanian2520Savaran2520Training2520-2520Savar2C2520Trainer2520_2520Knights2520Sword2520Exercise.jpg[/img][/center] [center][color=#ff0000][size=3]محل آموزش اسواران ساسانی[/size][/color][/center] [center] [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10027/Sassanian2520Arab2520Protectorates2520Ahavazi2520Clibanarius2C2520Lakhmid2520Cavalry2520_2520Tanukhid2520Auxiliary.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10027/thumb_Sassanian2520Arab2520Protectorates2520Ahavazi2520Clibanarius2C2520Lakhmid2520Cavalry2520_2520Tanukhid2520Auxiliary.jpg[/img][/url][/center] [center][size=3][color=#ff0000]سواره ی عرب لخمی[/color][/size][/center] [right]این گروه غالبا در صف اول نبرد مستقر می شدند و اهمیت و نقش مهمی در پیروزی ها ایفا می کردند . فرماندهان این تیپ در بعضی از منابع (( اسواران سردار )) قید گردیده است . آنها در زمان انوشیروان زرهی آستین دار می پوشیدند که تا زانو بلندی داشت . به علاوه زره سینه پوش ، زانو بند ، شمشیر دو دم که گاهی از جلو بدن به وسیله ی تسمه ای چرمی به کمر بسته می شد ، کلاهخود ، گرز ، نیزه ای به طول دو متر و سپر بخشی از دیگر سلاح های آنها را تشکیل می داد .[/right] [right]سواره هایی که در صف تیراندازان آرایش می یافتند غیر از جنگ افزار های یاد شده دو کمان ، چند زه یدک ، ترکشی پر از تیر و کمندی نیز به همراه داشتند .[/right] [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/sasanisarbaz4.jpg[/img][/center] [center][color=#ff0000][size=3]سواره کماندار ساسانی[/size][/color][/center] [right]سواره نظام سنگین اسلحه در تعدادی از جنگ های بزرگ توسط کماندران سواره سبک اسلحه که فرمانده ی آنها (( تیربذ )) نامیده میشد مورد پشتیبانی و حمایت قرار می گرفتند . سپس بعد از این گروه دسته ی فیل های جنگی و در عقبه ی سپاه پیاده نظامی که از توده ی مردم تشکیل شده بود ، استقرار می یافتند .[/right] [right]غیر از این دو دسته از جنگجویان سواره ، از دو گروه مشابه دیگر نیز باید نام برد . نخست سواران ویژه و برگزیده ای که (( هیئت جاودان )) و یا (( سواران جاویدان )) نامیده می شدند و شباهت زیادی به نمونه ی عصر هخامنشی داشتند . فرمانده ی این تیپ که تعداد آنها نیز 10.000 نفر بود (( ورثرگ نیگان خوذای )) نام داشت . دوم گروه فیل سواران بودند که آمیانوس مارسلینوس درباره ی انها چنین نگاشته است : (( ... در سپاه ساسانی در پشت سواره های فیل ها قرار داشتند که نعره ، بوی و قیافه وحشتناک آنها اسب های دشمن را می ترسانید . فیلبانان بر پشت آنها می نشستند و کارد های دسته بلند در درست راست می گرفتند تا اگر ناگهان از ترس به سوی سپاه خودی عقب گرد نمودند با آنها با ستون فقرات فیلها بکوبند و از پایش در آورند )) .[/right] [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10027/Rock_relief_at_Taq-e-Bustan_Carved_by_Sasanian_king_Khosrow_II_showing_domestic_elephants-Province_of_Kermanshah_Iran-.jpg[/img] [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10027/Sassanian2520Persian2520War2520Elephant2520Unit2520with2520Clibanarius2520Mace-man2520Escort.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10027/thumb_Sassanian2520Persian2520War2520Elephant2520Unit2520with2520Clibanarius2520Mace-man2520Escort.jpg[/img][/url][/center] [center][size=3][color=#ff0000]فیل های ارتش ساسانی[/color][/size][/center] [right]سواره نظام اسب سوار هنوز بهترین نژاد اسب خود را از نسا ( منطقه ی مادی ) انتخاب میکرد . آنها رکاب به کار نمی بردند هر چند در چین و بین سرمتها از رکاب استفاده می شد . حتی اسب خسرو پرویز در نقوش طاق بستان بی رکاب است . نبودن رکاب را اختراع زین جبران نمود . در نقش رستم فارس زین را بر اسب سرداران بزرگ سپاه می بینیم . در جلو زین و سر آن ، دسته ای از فلز که با پارچه یا چرم پوشیده می شد ، تابی بزرگ می خورد و بر ران اسب سوار می افتاد . دسته ای دیگر در پشت زیر تعبیه شده بود که زیر لبه زره پوشیده می ماند ولی برجستگی اش سوار ضربه خورده را از به پس پرتاب شدن محفوظ نگه می داشت . مجموعا در عصر ساسانیان ساز و برگ اسب تکامل یافت . داغ نهادن و نشان خانوادگی بر اسبان نیز رایج بود . چنانکه هم اسب اردشیر در فیروز آباد و هم اسب خسرو پرویز در طاق بستان نشان خانوادگی دارند . پیاده نظام ( پیادگان ) نیز از نظر اهمیت و اعتبار بعد از سواره های رزمنده قرار داشتند . آنها مثل میر میلو های رومی مسلح به سپر ، نیزه و کلاهخود بودند . کلاهخود های عصر ساسانی با استناد بر نقوش موجود در مدارک سنگی و فلزی به چند شکل از جمله یک نمونه از آن شبیه کلاه نمدی ساده بود . گاهی زوائدی از نظر نقش ، گل و بوته داشت و بر دو لبه آنها زره زنجیری ، یا صفحات چرمی یا آهنی نصب می گردید .[/right] [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10027/sassanian_saddle_steps.jpg[/img][/center] [center][size=3][color=#ff0000]زین بی رکاب ساسانی[/color][/size][/center] [center][size=3][color=#ff0000][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10027/protective_281029.jpg[/img][/color][/size][/center] [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10027/protective_281129.JPG"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10027/thumb_protective_281129.JPG[/img][/url] [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10027/protective_28729.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10027/thumb_protective_28729.jpg[/img][/url] [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10027/protective_28429.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10027/thumb_protective_28429.jpg[/img][/url][/center] [center][color=#ff0000][size=3]کلاهخود ساسانی[/size][/color][/center] [right]قسمتی از پیادگان به ویژه بخشی که متعلق به طبقات پایین و فرودست جامعه بودند ، در خدمت بار و بنه سپاه ، حفر خندق ها و احداث خاکریز ها قرار می گرفتند . این گروه بیشتر از روستاییانی بودند که خدمت نظام از وظیفشان محسوب میشد و بدون پاداش هم به جنگ می رفتند . یک نوع سلاح های دفاعی این دسته ، سپر های بلند و خمیده ای بود که از نی یا جگن ساخته شده بود و پوست یا چرمی بر آن می کشیدند .[/right] [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10027/Sassanian_Spearman2C_Syrian_Archer2C_Anatolian_Slinger2C_Cataphract___Kurdish_Javelineer.jpg[/img][/center] [center][size=3][color=#ff0000]پیاده نظام ساسانی ( پیادگان )[/color][/size][/center] [right]پیاده ها روی هم رفته نیروی جنگجوی قوی و خوبی نبودند . به قول یولیانوس قیصر روم : (( پیش از آنکه دشمن به آنها نزدیک شود سلاح را ریخته و پشت می نهادند )) . ضعف و عدم لیاقت پیاده ها در جنگ ها را باید از زاویه موقعیت طبقاتی - اجتماعی آنها نگریست . چون علاوه بر آنکه در شکست و پیروزی بار سنگین اقتصادی را آنها بر دوش می کشیدند ، در پیروزی ها بهره ای تصیبشان نمی گردید . به علاوه نداشتن تعلیمات رزمی و تبعیضی که بین آنها و سواره نظام منتخب از نجبا و اشراف از نظر تجهیزات دفاعی و تهاجمی وجود داشت ، بی تاثیر در عدم کارایی انها نبود . ولی سپاهیان و جنگجویان ملل تابعه بهتر از پیاده نظام روستایی ایالات مختلف داخل ایران بودند . از بین ملل تابعه نیز سکستانی ها یعنی سکا های ایالت زرنگ و سپس قفقازی ها ، جنگاوران ساحلی جنوب و جنوب شرقی دریای خزر ( گیلها ، کادوسی ها ، چولها ، ورکانیها یا همان گرگانی ها ) ، باخترانی ها ، خیونی ها ، ورت ها ، ارمنی ها ، آلبانیاییها و هیونت ها بهترین رزم آوران محسوب می شدند که هر یک تحت فرماندهی حکام یا مقام نظامی بومی خود به میدان جنگ می آمدند . آگاتیاس درباره ی دیلمان ( حدود گیلان امروزی ) می نویسد : (( آنها در جنگ مغلوبه ( تن به تن ) بهترین مهارت را به خرج می دادند . زیرا از شمشیر ، نیزه و خنجر با مهارت در جنگ استفاده می کردند تا تیراندازی و کمان اندازی )). سواره ارمنستان ( ارمنی ) که زیر لوای پرچم ایران در جنگ ها حضور می یافتند ، مورد توجه خاص شاه و سران نظامی بودند . هونها نیز که ملتی مستقل به حساب می آمدند در تعدادی از جنگها رزمندگان خود را در ازای مزد و اجرت به اردوگاه نظامی ایرانیان می فرستادند .[/right] [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10027/sword1_28129.jpg[/img][/center] [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10027/sword1_28229.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10027/thumb_sword1_28229.jpg[/img][/url] [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10027/sword1_28329.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10027/thumb_sword1_28329.jpg[/img][/url] [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10027/sword1_28429.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10027/thumb_sword1_28429.jpg[/img][/url] [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10027/sword1_28529.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10027/thumb_sword1_28529.jpg[/img][/url] [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10027/sword1_28629.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10027/thumb_sword1_28629.jpg[/img][/url] [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10027/sword1_28729.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10027/thumb_sword1_28729.jpg[/img][/url][/center] [center][size=3][color=#FF0000]شمشیر دو دم ساسانی ( اوایل دوره ی ساسانی )[/color][/size][/center] [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10027/sword2_.jpg[/img][/center] [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10027/sword2_281229.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10027/thumb_sword2_281229.jpg[/img][/url] [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10027/sword2_28429.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10027/thumb_sword2_28429.jpg[/img][/url] [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10027/sword2_28529.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10027/thumb_sword2_28529.jpg[/img][/url] [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10027/sword2_281029.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10027/thumb_sword2_281029.jpg[/img][/url] [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10027/sword2_281329.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10027/thumb_sword2_281329.jpg[/img][/url] [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10027/sword2_281429.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10027/thumb_sword2_281429.jpg[/img][/url] [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10027/sword2_28229.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10027/thumb_sword2_28229.jpg[/img][/url] [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10027/sword2_28329.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10027/thumb_sword2_28329.jpg[/img][/url] [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10027/sword2_28129.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10027/thumb_sword2_28129.jpg[/img][/url][/center] [center][size=3][color=#ff0000]شمشیر دیلمی اواخر دوره ی ساسانی[/color][/size][/center] [center][size=3][color=#ff0000][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10027/sword2_281129.jpg[/img][/color][/size][/center] [center][size=3][color=#ff0000][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10027/sword2_28929.jpg[/img][/color][/size][/center] [center][size=3][color=#ff0000]قبضه ی فوق العاده ارگونومیک دیلمی[/color][/size][/center] [center][size=3][color=#ff0000][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10027/sword2_28629.jpg[/img][/color][/size][/center] [center][size=3][color=#ff0000]خنجر دیلمی[/color][/size][/center] [center][size=3][color=#ff0000][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10027/sword2_281529.jpg[/img][/color][/size][/center] [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10027/sword2_28729.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10027/thumb_sword2_28729.jpg[/img][/url] [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10027/sword2_28829.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10027/thumb_sword2_28829.jpg[/img][/url][/center] [center][size=3][color=#FF0000]نحوی آویختن شمشیر های ساسانی به کمربند[/color][/size][/center] [right]واحد های بزرگ ارتش را که مجموعه ای از سواره ، پیاده و سایر دستجات می شدند [b]گُند [/b]و فرمانده ی آنها را (( گندسالار )) می گفتند . هر گند نیز مرکب از چند درفش و هر درفش شامل چند وشت می شد . درفش های پرچم های خاص خود را داشتند . پرچم ها نیز بر چند گونه بودند ، پرچم دراز و کم عرضی که شبیه نوار بود و بر سر نیزه ها قرار می گرفت که نمونه ی آن در نقش رستم موجود است . در شاهنامه به پرچم های مختلف این عصر بدینگونه اشاره گردیده : 1 - پرچم بنفش سلطنتی که خورشید روی آن منقوش بود و شکل ماهی زرین بر بالای آن دیده میشد. 2 - پرچمی که بر رویش هیبت شیری وجود داشت و در جنگال خود گرز و شمشیری قرار داده بود . 3 - پرچم های سیاه رنگی که بر روی آنها تصاویر حیواناتی همچون گرگ ، ببر ، غزال ، گراز ، شاهین ، اژدهای 7 سر ، گورخر و گاومیش به چشم می خورد .[/right] [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10027/protective_28829.jpg[/img][/center] [center][size=3][color=#ff0000]سپری به شکل شیر[/color][/size][/center] [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10027/protective_28529.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10027/thumb_protective_28529.jpg[/img][/url][/center] [center][color=#ff0000][size=3]قلاب کمربند ساسانی[/size][/color][/center] [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10027/protective_28629.jpg[/img][/center] [center][size=3][color=#ff0000]محافظ دست و انگشتان[/color][/size][/center] [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10027/protective_28929.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10027/thumb_protective_28929.jpg[/img][/url][/center] [center][color=#ff0000][size=3]سنگ نگاره از یکی از شاهان ساسانی در لباس رزم[/size][/color][/center] [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10027/protective_28329.jpg[/img][/center] [center][color=#ff0000][size=3]زره بافتنی ( داوودی ) عصر ساسانی[/size][/color][/center] [center][color=#ff0000][size=3][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10027/sasanian_plate_warriors2_mus_tabriz.jpg[/img][/size][/color][/center] [center][color=#ff0000][size=3]تفاوت زره بافتنی ( داوودی ) ساسانی با زره صفحه ای اشکانی[/size][/color][/center] [right]اما پرچم ملی و اصلی ایرانیان که در جنگ ها و عملیات های نظامی به اهتزاز در می آمد و اهمیت و اعتبار بالایی نیز داشت ، درفش کاویان نامیده می شد . بنا بر روایات کهن این پرچم از دامن کاوه ی آهنگر ، کسی که مردم را علیه ضحاک شورانده بود ، دوخته شده و ابعاد آن را تعدادی از مورخان 6.5 در 4.5 متر ذکر کرده اند .[/right] [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/darafsh-e-kavian.jpg[/img][/center] [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/800px-Kaveh_magazine_logo.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/thumb_800px-Kaveh_magazine_logo.jpg[/img][/url][/center] [center][size=3][color=#ff0000]درفش کاویان درست شده از چرم کاوه[/color][/size][/center] [right]در جنگ های بزرگ که خود شاه شخصا فرمانده کل را به عهده می گرفت ، در میان لشکریان بر تخت بسیار بزرگی می نشست که دور تا دور آن را پرچم های مختلف از جمله نمونه های یاد شده نصب می نمود . به علاوه به دور تخت شاه ملتزمین رکاب و یگانی ویژه از پیادگان تیرانداز و نیزه زن حلقه زده و موظف بودند در شرایط اضطراری تا دم مرگ به دفاع از شاه بپردازند . اگر شاه در جنگ شرکت نمی کرد یکی از سپهسالاران بزرگ را بر این کار می گماشت که نمونه ی آن شرکت رستم فرخزاد در جنگ قادسیه بود .[/right] [right]آغاز جنگ و عملیات ها به اعتقاد اینوسترانتسف (( پس از مشورت ، مطالعه دقیق در موقعیت مناسب انجام می گرفت و حفظ اسرار نظامی ، حیله و تاکنیک ها برایشان بسیار مهم بود . برای کشف اسرار نظامی دشمن نیز فرماندهان جاسوسانی به مناطق ارسال می کردند )) . دینوری نیز به کار جاسوسی نظامی و کسب خبر توسط نیرو های خودی و اهمیت آن برای ایرانیان چنین اشاره نموده است : (( در یکجا از کتاب های پارسی آمده که از پادشاهی پرسیدند کدام شیوه ی جنگی به حزم و احتیاط نزدیک است ؟ گفت گماردن جاسوسان و کوشش در بدست آوردن آگاهی از دشمن )) .[/right] [right]در پایان مصاف برای شمارش تلفات شیوه ی بدیعی به کار می بردند که پروکوپیکوس از آن چنین یاد کرده است : (( قبل از جنگگ در حضور شاه و فرمانده ی عالی ارتش سانی دیده میشد و سربازان در زمان عبور از مقابل آنها تیری در سبد مخصوص می انداختند سپس سبد ها را با مهر سلطنتی ممهور می کردند . پس از پایان جنگ به همین طرق سان دیده میشد ولی این بار هر سرباز یک تیر از داخل سبد بر می داشت . از شمارش آخرین تیرهای باقی مانده تعداد مقتولین یا اسرای جنگی مشخص می گردید )) .[/right] [right]البته در مدارک دیگر از جمله قسمت هایی از اوستای گمشده ی عهد ساسانی و در تفاسیر پهلوی اشارات فراوان به چگونگی شمارش نفرات جنگاور شده بود . به علاوه در همین متون ها به مسائل دفاعی ، جنگ در سر حدات ، گرفتن سیورسات توسط جنگجویان در حال حرکت ، سربازان بی زره و با زره ، روسای لشکر و افسران ، جیره آنها ، آذوقه و علوفه ی سپاه و... اشارات فراوانی وجود دارد .[/right] [center] [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10027/Cameo_Shapur_Valerianus_Bab360_CdM_Paris.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10027/thumb_Cameo_Shapur_Valerianus_Bab360_CdM_Paris.jpg[/img][/url][/center] [center][color=#ff0000][size=3]پیروزی شاپور بر والریان[/size][/color][/center] [center] [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10027/_V_1_%7E1.JPG"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10027/thumb__V_1_%7E1.JPG[/img][/url][/center] [center] [color=#ff0000][size=3]در جنگ با بیزانسیها(لباس آبی رنگ ساسانی است)[/size][/color][/center] [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10027/Sassanian2520Persian2520_2520Parthian2520Cataphracts2520War2520Exercise252032520AD.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10027/thumb_Sassanian2520Persian2520_2520Parthian2520Cataphracts2520War2520Exercise252032520AD.jpg[/img][/url][/center] [center][color=#ff0000]جنگ با اشکانیان(بازسازی از روی سنگ نگاره نبرد هرمزدگان)[/color][/center] [center] [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10027/Shapour2520the2520Great2520Sassanid2C2520Valerian2C2520Senator2C2520Savar2520_2520Female2520Sardar.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10027/thumb_Shapour2520the2520Great2520Sassanid2C2520Valerian2C2520Senator2C2520Savar2520_2520Female2520Sardar.jpg[/img][/url][/center] [center][color=#ff0000][size=3]پیروزی شاپور اول بر والریان[/size][/color][/center] [center] [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10027/sassanid-persian-emperor-shapur-i-the-great-during-his-successful-war-against-rome-in-the-3th-century-ad.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10027/thumb_sassanid-persian-emperor-shapur-i-the-great-during-his-successful-war-against-rome-in-the-3th-century-ad.jpg[/img][/url][/center] [center][color=#ff0000][size=3]حمله شاپور اول به کوشانیان[/size][/color][/center] [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10027/persian-sassanid-emperor-hormizd-ii-with-a-roman-prisoner.jpg[/img][/center] [center][color=#ff0000][size=3]هرمزد دوم و فرمانده رومی[/size][/color][/center] [center] [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10027/fatal-wounding-of-the-roman-emperor-julian-during-a-ambush-of-sassanid-persian-warriors-during-the-battle-of-samarra-in-363-in-mesopotamia.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10027/thumb_fatal-wounding-of-the-roman-emperor-julian-during-a-ambush-of-sassanid-persian-warriors-during-the-battle-of-samarra-in-363-in-mesopotamia.jpg[/img][/url][/center] [center][color=#ff0000][size=3]پیروزی شاپور دوم بر ژولین [/size][/color][/center] [right]پس از پایان جنگ و شمارش به گفته ی دینکرد (( زمان صلح فرا می رسید و اسلحه و ادوات جنگی را می باید در انبارگ و گنج ( مخازن و قورخانه ) انبار می کردند که مسئول آن انبارگبذ نام داشت )) . هوار معتقد است شهر انبار بر کرانه ی فرات نام خود را از مخازنی گرفته که در آنها اسلحه نگه داری می شد . زیرا این شهر یکی از نقاط مهم نظامی و قورخانه معتبر ایرانیان در برابر هجوم رومیها محسوب می گشت .[/right] [right]در زمان صلح و برای جیره و معاش سربازان هر روز گوشت ، شیر و نان را وزن نموده بین آنها تقسی می کردند که مقدار آن در زمان جنگ افزایش می یافت .[/right] [right]در این دوران صلح فرماندهان و افسران نیز باید نکات مهم روانی در جنگ ، چگونگی اجرای اوامر و تهییج را به خوبی فرا می گرفتند تا جنگ را هرچه بهتر پیش ببرند ، زیرا نبرد با کفار تکلیف دینی و ملی و میهنی محسوب می گردید . مرگ در جبهه در آن دنیا مقام اخروی شایسته ای داشت . دینکرد در این مورد آدابی را به تفصیل شرح داده است و می گوید : پیش از آغاز نبرد نخست ، اندکی آب مقدس در نزدیکترین رود می ریختند و چوبی متبرک شده را به سوی دشمن پرتاب می کردند سپس از سرداران سپاه می خواستند سپاهیان را در مصاف دلیرانه علیه کفار در این جنگ مقدس فرماندهی کنند .[/right] [right]عادت بر آن بود که قبل از شروع جنگ فرماندهان سربازان را به اطاعت از شاه خود و دیانت زرتشت فرا می خواندند . سپس با دمیدن در شیپور های جنگی نبرد را آغاز می کردند . مجموعه قوانین مربوط به سپاهگیری و آیین نظامی را برای موارد مختلف در کتاب های متفاوت از جمله (( ارتشتارستان )) و (( آئین نامک )) جمع و تدوین کرده بودند . ابن قتیبه مقررات و آئین های نظامی عصر ساسانی را از همین کتاب آئین نامک اقتباس نموده بود که در سال های اخیر به وسیله ی اینوسترانتسف به تفصیل توضیح و تشریح گردیده است . این کتاب شمال دو بخش بود : الف - عملیات نظامی صحرایی ب- شیوه ی قلعه گیری . سر فصل ها بخش اول نیز چنین بود : صف بندی لشکریان ، استقرار لشکرگاه در مکانی بلند ، قرار گرفتن سواره ها در جلو و مقدم سپاه ، تیراندازان چپ دست در جناح چپ آرایش گیرند ، فرمانده ی عالی باید در آرایش نیرو دقت کند آن چنان که آفتاب و باد پشت سر سربازان بیوفتند ، استفاده از کمین و دام گذاشتن و شبیخون زدن به همراه انواع نعره هایی که موجب رعب و وحشت در بین دشمنان گردد.[/right] [right]گارد مسلح سلطنتی نیز مقرارت و قوانین مربوط به خود را داشت . این گروه را که باید جزء نیروهای مسلح ویژه محسوب نمود (( پشتیگبان )) و فرمانده ی عالی آنها را (( پشتیبان سالار )) و گاه (( هزاربذ )) می نامیدند . آنان غیر از امر حفاظت و نگهبانی ، جزئی از جلال و موکب شاهانه هم به حساب می آمدند و عموما از بین طبقات نجبا و بزرگان گزینش می شدند . گارد مسلح در زمان حرکت شاه در دو طرف مرکب وی در حالی که هر کدام زره بر تن ، کلاه خود بر سر و سپر و شمشیر در دست داشتند ، به حرکت در می آمدند .[/right] [right]یک مقام عالی نظامی عالی رتبه شبیه این مناصب تشریفاتی در عهد شاپور اول به نام (( شپشیر آز )) (دارنده ی شمشیر و تیغ آخته ) هم وجود داشته که در سطر 22 کتیبه موجود در کعبه ی زرتشت به آن اشاره شده است . این مقامات عالی رتبه ی لشکری در دو عید بزرگ سال یعنی نوروز و مهرگان که پادشاه بار عام می داد ، در جایگاه اختصاصی خود قرار می گرفتند . آنها به نوشته ی جاحظ : (( معمولا برای پیشکش ها و هدایای خود به شاه ، اگر سواره نظام بودند اسب ، شمشیر یا نیزه تقدیم و اگر تیرانداز بودند تیر پیشکش می نمودند. ))[/right] [center][color=#ff0000][size=4][size=5][b]با تشکر فراوان از جناب Reichsmarschall بابت تصاویر ارزنده .[/b][/size][/size][/color][/center] مطالب مرتبط از جانب بنده : [url="http://www.military.ir/forums/topic/28041-%D8%AF%D8%B1%D8%AC%D9%87-%D9%88-%D8%AA%D8%B1%D9%81%DB%8C%D8%B9%D8%A7%D8%AA-%D8%B3%D8%A7%D8%B3%D8%A7%D9%86%DB%8C%D8%A7%D9%86/#entry392042"]http://www.military....ان/#entry392042[/url] [url="http://www.military.ir/forums/topic/28054-%D8%B4%DB%8C%D9%88%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B1%D8%B2%D9%85%DB%8C-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%D8%AF%D9%88%D8%B1%D9%87-%DB%8C-%D8%B3%D8%A7%D8%B3%D8%A7%D9%86%DB%8C%D8%A7%D9%86/#entry392740"]http://www.military....ان/#entry392740[/url] [url="http://www.military.ir/forums/topic/28051-%D9%BE%D8%B2%D8%B4%DA%A9%D8%A7%D9%86-%D9%88-%D8%A8%DB%8C%D9%85%D8%A7%D8%B1%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D9%86%D8%A7%D8%B7%D9%82-%D8%AC%D9%86%DA%AF%DB%8C-%D8%AF%D9%88%D8%B1%D9%87-%DB%8C-%D8%B3%D8%A7%D8%B3%D8%A7%D9%86%DB%8C/#entry392597"]http://www.military....نی/#entry392597[/url] [center][color=#b22222][size=4][b] [color=#b22222][size=4][b] [/b][/size][/color]شادی روح شهیدان 8 سال دفاع مقدس صلواتی عنایت فرمایید[/b][/size][/color] [/center] [center][color=#b22222][size=4][b]مخصوصا شهید اکبر مختاری[/b][/size][/color][/center] [right][size=5][size=4][color=#000000][b]================[/b][/color][/size][/size] [size=5][size=4][color=#000000][b]سرچشمه : تاریخ چهار هزار ساله ی ارتش ایران[/b][/color][/size][/size] [size=5][size=4][color=#000000][b]نویسنده : اسدالله معطوفی[/b][/color][/size][/size][/right] [center][size=5][color=#800080]تمام حقوق این نوشته متعلق به military.ir میباشد و کپی از آن تنها با ذکر نام military.ir درج لینک صفحه بلامانع است.[/color][/size][/center] [center][size=5][color=#800080]لازم به ذکر است کپی بدون ذکر منبع مخالف شرع و مرام پژوهشگری است .[/color][/size][/center]
  5. Che

    ارتش ایران در عهد ساسانی

    [quote] از شما و رایشمارشال عزیز بسیار متشکرم ، امیدوارم این روند ادامه داشته باشه ... چه تغییرات اساسی در ساختار نیروی های نظامی ایران در زمان ساسانیان و هخامنشان وجود داشت ؟بصورت کلی از نظر فرماندهی ، از نظر ساختار ، تقسیم بندی و استقرار نیروها و همچنین از نظر تجهیزات ؟ [/quote] خیلی ممنون ... در مورد پرسش باید عرض کنم چیز زیادی از درجات و امور نظامی هخامنشیان یادم نمونده ولی می تونم به این نکات اشاره کنم : در هر دو دوره شاه فرماندهی کل قوا رو بر عهده داشته ... ولی در دوره ی هخامنشیان شاهان منبع پادشاهیشون رو فره ایزدی می دونستند که یه زبان ساده شاید بشه گفت همون دست خدای خودمونه !!! و در این زمان ایرانیان یکتا پرست تمام بودند ... ولی از زمان اردشیر دوم هخامنشی بغ یا خدای بزرگ دیگری در ردیف اهورامزدا ( میشه گفت همون الله ) قرار گرفتند مانند آناهیتا و میترا که از اینجا میترائیسم شروع شد ... نکته دیگه ای که یادمه اینه که شاه داریوش ایران رو به 33 خشتره یا همون استان تقسیم کرد که تحت لوای استان اصلی یعنی پارس بودن ... بعد از خشایار شاه به تدریج دولت هخامنشی رو به ضعف گذاشت و کم کم حکام هر استان برای خودشون یک ارتش کوچک داشتند ... برای کنترل این ارتش های کوچک استانی ... یک سردار بزرگ به نام کارانا ریاست و اختیارات سپاه ایالتی رو به عهده می گرفت ... نکته ی بعدی اینکه سپاه هخامنشی به 3 بخش تقسی میشد : 1 - سپاه جاویدان 2 - سواره نظام 3 - پیاده نظام ... که شالوده ی اصلی ارتش رو پارس ها ماد ها تشکیل می دادند و تنها اعضای سپاه جاویدان بودند که تماما پارس بودن ... در دوران هخامنشی در هر شهر پادگانی را ایجاد می کردند که فرمانده اون ارگبد نام داشت ... یکی از تفاوت های تجهیزاتی این دو دوره استفاده ی فیل در دوره ی ساسانی و استفاده از ارابه در دوره ی هخامنشیه ... ببخشید اگه ناقص به هم ریخته بود ... چیزی است که در خاطر ضعیفم مونده ... [quote] معلوم نیست چرا یک همچین سپاهی با این تجربه از اعراب شکست خوردن !! [/quote] کی گفته معلوم نیست ؟؟؟ اوضاع [b]اجتماعی[/b] ایران آن زمان بسیار بسیار آشفته بود شاید بشه یه جورایی با عراق امروز مقایسه کرد ... در حالی که اعراب آن زمان دارای روحیه بودن ... مثل داعش امروز !!! [quote] با سلام خدمت همه دوستان گرامی به نظر شما چرا ارتش ساسانی در درگیری های تن به تن نسبت به ارتش روم ضعیف تر بودند و بیشتر جنگ با تیرو کمان و از دور را ترجیح می دادند؟ ضعف قوای جسمانی ؟ ضعف آموزش ؟ تاکتیک خاص سپاه ساسانی ؟ تکیه بیش از اندازه بر قدرت سواری و تیر اندازی به بیان دیگر تقویت نقطه قوت و اهمیت کمتر به رفع نقطه ضعف ؟ ایرانیان قبل از زمان تقابل با رومیان در دوره اشکانی و پس از آن از چه روشهایی برای محاصره و تصرف شهر ها استفاده می کردند که با ابزار آلات محاصره و گشودن شهر نظیر آنچه رومیان داشتند بیگانه بودند و چنین وسایلی را استفاده نمی کردند ؟ [/quote] همونطور که کاوه ی عزیز گفت پیادگان یا همان پیادنظام ایران را روستاییان بی تجربه تشکیل می دادند ... کسانی که یه سپر معمولی و یک شمشیر می دادن دستشون می گفتن برید بجنگید در صورتی که سواره نظام ایران در تمام دوران باستان دارای بهترین آموزش ها بودند به طوری که به جرعت میشه گفت بهترین بودن ... پس نتیجه میگیرم پیاده نظام ایرانی در جنگ تن به تن بسیار ضعیف بودن نه سواره نظام ...
  6. [center][IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/090.jpg[/IMG][/center] بر خلاف شیوه های نبرد دوره ی اشکانی که بیشتر بر روی جنگ و گریز و بر مانور و عقب نشینی ( قیقاج ) تکیه میشد ، در عصر ساسانی به واسطه ی تجربیات زیادی که در طی جنگ های متمادی با رومیان به دست آمده بود ، روش های رزمی متکامل تر گردید . علاوه بر شیوه های عصر اشکانی ، جنگ از نزدیک و گاه تن به تن نیز رواج یافت . مخصوصا سواره نظام سنگین اسلحه اکثرا در صف اول قرار میگرفتند و اگرمسلح به نیزه ی بلند بودند چنان به دشمن نزدیک می شدند که در اندک زمانی با مغلوبه شدن جنگ ، به نبرد تن به تن می پرداختند . کمان داران سواره که معمولا از سواره نظامی های سبک اسلحه بودند بیشتر به تیراندازی دست یازیده و برای به هم ریختن صف آرایی ( military posture ) و انضباط صفوف دشمن اقدام به مانور و جنگ و گریز میکردند . [center][IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/sasanisarbaz4.jpg[/IMG][/center] [center][color=#ff0000][size=3]روش جنگ و گریز و یا قیقاج[/size][/color][/center] به حمایت از این دو دسته گاهی فیل سواران را نیز وارد میدان جنگ میکردند که در بعضی مواقع سهم مهمی در پیروزی ها داشتند . این گروه در حقیقت جانشین دسته ای رزمی ارابه سوار عصر هخامنشی شده بودند . تعداد فیل های ارتش ساسانی را از 200 تا 700 زنجیر ذکر کرده اند که بر روی آنها برج چوبی بزرگ ( هودج ) می بستند تا از درون آن جنگجویان به تیراندازی بپردازند . [center][IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/elephent.jpg[/IMG][/center] [center][color=#ff0000][size=3]برج حامل تیرانداز بر روی فیل ارتش ایران دوره ی ساسانی یا هودج[/size][/color][/center] فن محاصره و قلعه گیری که در عصر اشکانی به علت شیوه های رزمی خاص آنان تضعیف گردیده بود ، در این عهد بار دیگر مورد توجه قرار گرفت . این تجربه نیز محصول جنگ های مکرر با رومی ها و محاصره دژ و قلاع آنها بود . ادوات قلعه کوب مانند فلاخن ، منجنیق ، برج ، ستون های مخرب ، پنجگان ، نفاطه انداز ، دراجه ، انواع عراده ، رتیله ، ربابه و... کاربردشان توسعه و گسترش یافت . در این مورد آمیانوس شرح مفصلی از خود به یادگار گذاشته است . در زمینه ی استحکامات و تدابیر دفاعی ، جنگاوران ساسانی به امر حصار ، برج ، دروازه ها و خندق های عمیق دور حصار شهرها و قلاع متعدد تکیه فراوانی می کردند . نمونه ی یک نوع محاصره دژ یا قلعه ، تصویر زیبایی است که بر روی جام نقره حک شده و اینک در موزه ی لنینگراد نگه داری میشود . فنون حفر خندق و استفاده از آن به عنوان استحکامات مطمئن نظامی ، بعد ها توسط ایرانی ها از جمله شخصی به نام سلمان فارسی به میان مسلمانان کشیده شد. لشکریان ایرانی در عصر ساسانی شیوه های عجیبی در زمان عقب نشینی و گریز از برابر دشمن داشتند . در صورت برتری دشمن بر آنان ، تلاش میکردند در زمان عقب نشینی منابع غذایی و مخازن آب را از بین ببرند . آنها مزارع را به آتش می کشیدند ، انبار های آذوقه ی شهر ها و روستا های سر راه را تخلیه می نمودند و چشمه ها و چاه ها رو پر می کردند . اگر مسیر آب یا رودخانه ای سوار بر منطقه بود به آن سو هدایت می نمودند تا با باتلاقی کردن آن ناحیه ، راه تعاقب و پیشروی را بر حریف ببندند . به طور کلی قواعد و شیوه های جنگاوری ایرانیان عصر ساسانی که شباهت زیادی به شیوه های رومیان داشت چنین بود : 1 - حتی الامکان از وسایل تهاجمی و تدافعی استفاده می شد . ولی مهم ترین سلاح تهاجمی در درجه اول تیر و کمان و سپس نیزه و سایر افزار آلات بود . 2 - سعی میشد پشت سپاه به آفتاب و باد باشد . 3 - فقط در زمان کاملا ضروری اقدام به جنگ می گردید . 4 - ارتفاعات مشرف یه رزمگاه می باید اشغال میشد . 5 - سپاه نمی باید از مناطق پر جمعیت عبور می کرد . 6 - دفاع از کشور مشروط به هیچ شرطی نبود . 7 - سربازان و جنگاوران باید دارای صفات مخصوص اخلاقی می بودند . 8 - کمین زدن لازم و محل آن می باید در صورت امکان نزدیک به آب قرار می داشت . 9 - شبیخون زدن رایج و می باید همراه با نعره های رعب آور می بود که در حقیقت یک نوع عملیات روانی محسوب می گشت . 10 - سپاه از حمل بار زیاد پرهیز میکرد . 11 - استفاده از جاسوس بسیار ضروری و رایج بود . 12 - استفاده از خاکریز و سنگربندی ( Barricade ) رواج فراوان داشت . [size=5][size=4][color=#000000][b]================[/b][/color][/size][/size] [size=5][size=4][color=#000000][b]سرچشمه : تاریخ چهار هزار ساله ی ارتش ایران[/b][/color][/size][/size] [size=5][size=4][color=#000000][b]نویسنده : اسدالله معطوفی[/b][/color][/size][/size] [center][size=5][color=#800080]تمام حقوق این نوشته متعلق به military.ir میباشد و کپی از آن تنها با ذکر نام military.ir درج لینک صفحه بلامانع است.[/color][/size][/center] [center][size=5][color=#800080]لازم به ذکر است کپی بدون ذکر منبع مخالف شرع و مرام پژوهشگری است .[/color][/size][/center]
  7. [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/010.jpg[/img][/center] در ایران دوره ی باستان به طور قطع طبیبان ویژه ی لشکریان مخصوصا در زمان جنگ های بزرگ از جمله جنگ با رومیان وجود داشته اند که در متون تاریخی به طور جسته و گریخته ، گاه تلویحا و گاهی صراحتا به آنها اشاره گردیده است . تعدادی از این پزشکان و حکیمان در اردوگاه های نظامی به طبابت مشغول می شدند و عده ای نیز در پشت صحنه های نبرد به طور آماده باش به مداوای سربازانی که از زخم شمشمیر ، خنجر ، تیر ، گرز و... مجروح شده بودند ، می پرداختند . ولی عموما در عرصه ی اجتماع خدمات پزشکی در دست هیات های اختصاصی از مردان روحانی بود که از طبقات عالی و بالا نیز به حساب می آمدند . البته افرادی متعلق به طبقات دیگر هم که تجربیات مخصوصی درباره ی خواص گیاهان داشتند ، به کار طبابت اشتغال می ورزیدند . غیر از طب تجربی ، طب پیشرفته ای نیز وجود داشت که از طریق تحصیل در مدارس شهرهای بزرگ مانند ری ، همدان و پرسپولیس فراگرفته میشد . در این مورد در اواخر دوره ی ساسانی آموزشگاه گندی شاپور و الرها فارغ التحصیلان فراوانی در رشته های گوناگونی از جمله پزشکی ، تربیت کردند . این دو مرکز بزرگ علمی آن عصر دارای بیمارستان های خاص با مخازنی از انواع دارو های گیاهی بودند . تحصیلات پزشکی شامل فرا گرفتن دروس پزشکی نظری و کارآموزی عملی می گردید . از این مدارس سه نوع طبیب فارغ التحصیل می شدند : الف - شفا دهندگان با اصول روحانی ، ب - شفا دهندگان با قانون ، ج - شفا دهندگان با چاقو . [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/Jondi.jpg[/img][/center] [center][color=#ff0000][size=3]ویرانه های دانشگاه باستانی گندی در شاپور شمال خوزستان و 17 کیلومتری جنوب شرقی دزفول[/size][/color][/center] از میلن این سه گروه آنها که با دارو های گیاهی به کار درمان می پرداختند (( [b]اتراوان )) [/b]نامیده می شدند . به احتمال قریب به یقین فارغ التحصیلان این مدارس قسمتی از طبیبان ارتش و اردوگاه های نظامی مخصوصا در زمان جنگ را تشکیل می دادند . امروز استفاده از بعضی روش های سنتی درمان یادگار و بازمانده ی همان دوران است . مثلا از ادرار برای ضد عفونی کردن جراحات که تا چندی پیش در بعضی از نقاط شهری و روستایی ایران رایج بود و هنوز در بین زندگی ایلی و عشایری باقی است ، یادمان همان عهد می باشد . استفاده از پزشکان اسیر شده در جنگ هم به استناد بعضی از متون تاریخی ، رواج داشت . از جمله به نوشته ی کتزیاس که در یکی از جنگ های ایران و روم در سالی 417 میلادی شرکت داشت ، دموکدس و آیولون مدتی را به سمت پزشکی در خدمت دربار ایران به سر بردند . بهره وری از این طبیبان خارجی افق جدیدی را به روی ایرانیان گشود و سبب گردید در زمان انوشیروان به ترجمه ی آثار یونانی ، رومی و هندی از جمله منابع پزشکی آنها بپردازند . به علاوه هجوم ارتش های بیگانه نیز آشناسس ایرانیان با شیوه های طبابت آنها بسیار موثر بود . مثلا اسکندر در لشکر کشی به ایران پزشکان متعددی را از یونان ، مصر و کلده با خود به همراه داشت . به هر حال این تجربیات داخلی و خارجی در امر طبابت که در مورد استفاده ارتش و جنگاوران آن عصر نیز قرار می گرفت ، سبب شد مرکز بزرگ علمی - پزشکی آن روز یعنی گندی شاپور را به وجود آورند که پس از ورود مسلمانان به ایران ، تجربیات و حتی استادان آن به بغداد منتقل شدند . شخصیت هایی همچون برزویه طبیب ( بزرگمهر ) نیز محصول همین مراکز علمی بودند . برزویه که پدرش از نظامیان و صاحب منصبان لشکری عهد ساسانی بود ، بعد ها سر مشق بسیاری از طبیبان قرون آینده گردید آن چنان که 4 قرن بعد ابوریحان در کتاب طبی خود به نیکی از او یاد کرد . [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/Bozorgmehr.png[/img][/center] [center][color=#ff0000][size=3]مجسمه ی بزرگمهر در میدان بزرگمهر اصفهان[/size][/color][/center] غیر از بیمارستان های ویژه ، آموزشگاه هایی همچون گندی شاپور و بیمارستان های دیگری هم مخصوصا در شهر های بزرگ وجود داشتند که معمولا به دو نوع ثابت و سیار تقسیم می شدند . نوع سیار آن را بر روی چهارپایان بارکش حمل می کردند و گاه پزشکان معروف و حاذقی نیز در اختیار آنان قرار میگرفت . چنین بیمارستان های سیاری بعد ها در قرون اولیه هجری هم رواج یافتند که طبیبان بزرگی همچون سنان بن ثابت و باهلی تحت پوشش آنها خدمات با ارزشی ارئه می دادند . هر دو نوع این بیمارستان ها در زمان جنگ مورد استفاده قرار می گرفتند تا به مداوی مجروحین و زخمی های جبهه ها بپردازند ، مخصوصا نوع ثابت و مجهز آنها که در حیطه ی مناطق جنگی مستقر می شدند . طبیبان مختص چهارپایان و ستوران نیز به طور جداگانه وجود داشتند که به نوشته آمیانوس به همراه سواره نظام راهی مناطق جنگی می شدند و به آنها (( ستور پزشک )) می گفتند . وطیفه ی این عده معالجه ی اسبان لشکریان و سواره و سایر حیواناتی بود که در امر لشکرکشی از جمله حمل بار و بنه مورد استفاده قرار می گرفتند . [size=5][size=4][color=#000000][b]================[/b][/color][/size][/size] [size=5][size=4][color=#000000][b]سرچشمه : تاریخ چهار هزار ساله ی ارتش ایران[/b][/color][/size][/size] [size=5][size=4][color=#000000][b]نویسنده : اسدالله معطوفی[/b][/color][/size][/size] [size=5][size=4][color=#000000][b]صفحه های :[/b][/color][/size][/size] [color=#000000][b]207 تا 209[/b][/color] [center][size=5][color=#800080]تمام حقوق این نوشته متعلق به military.ir میباشد و کپی از آن تنها با ذکر نام military.ir درج لینک صفحه بلامانع است.[/color][/size][/center] [center][size=5][color=#800080]لازم به ذکر است کپی بدون ذکر منبع مخالف شرع و مرام پژوهشگری است .[/color][/size][/center]
  8. [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/017.jpg[/img][/center] برای آموزش و تربیت افسران و درجه داران ، دانشکده یا آموزشگاه خاص نظامی وجود نداشت . جنگاوران و سربازان متهور و فداکار پس از سال خدمت صادقانه از درجه ی سربازی به تدریج به درجات بالاتر ارتقا می یافتند . سپس برای مدارج عالی تر جسارت ها و لیاقت های فوق العاده در اداره کردن زیردستان ملاک قرار می گرفت . به طور کلی ترفیع در دروان صلح کم بود فقط فرماندهان بزرگ که منتسب به طبقه ی اشراف بودند بنا بر بعضی مصلحت ها و احتملا ملاحظات سیاسی به دریافت درجه مفتخر می گشتند. در حجاری های متعدد این دوران علامات و درجاتی برای روی کلاه بعضی از جنگاروان مشاهده میشود که احتمالا متعلق به افسران عالی رتبه ی ویژه واحد های مختلف ارتش بوده است . در یک برداشت کلی درجه و سلسله مراتب نظامی این عصر را می توان چنین بر شمرد : 1 - [b]شاهنشاه : [/b]فرمانده ی کل نیروهای مسلح 2 -[b] ارگبد : [/b]فرمانده ی پادگان مرکزی و سپاه جاویدان که فقط به خانواده سلطنتی اختصاص داشت و بالاترین عنوان ارتش محسوب میگردید. [b]3 - ارتشتاران سالار : [/b]فرمانده ی ارتش 4 - [b]ایران سپهبذ : [/b]هم طراز ارتشبد امروزی بود . به نوشته ی موسی خورن ، مورخ ارمنی ، این مقام در زمان اشکانیان هم بوده چنان که فرهاد چهارم دخترش را به فرماندهی همه سپاهیان ایران برگماشت . بدین جهت او را از آن پس اسپهبد پهلو نامیدند . قبل از انوشیروان هر ناحیه ی کشور یک ایران سپهبذ مخصوص به خود داشت که بعد از اصلاحات وی این مقام لغو و 4 سپهبد بزرگ به چهار منطقه ی ایران گماشته شدند . در اوایل قرن 5 م در زیر دست هر سپهبذ یک نفر به نام پاذگوسپان قرار گرفت که سمت معاونت او را بر عهده داشت . [b]5 - سپهسالار یا گندسالار : [/b]فرمانده ی سپاه [b]6 - [/b][b]سالار لشکر : [/b]فرمانده ی سپاه 7 - [b]هزار بد : [/b]فرمانده ی یک هنگ هزار نفره که به زبان فارسی باستان (( [b]هزار پت )) [/b]می گفتند . 8 - [b]اسواران سردار : [/b]فرمانده ی سواره نظام 9 - [b]پایگان سالار : [/b]فرمانده ی پیاده نظام که به همراه نیرو های تحت امرش مسئول حفظ امنیت منطقه ی خود نیز بود . 10 - [b]زندک بد : [/b]فرمانده ی فیل سواران 11 - [b]مرزبان : [/b]فرمانده ی نظامی پادگان مناطق مرزی و سر حدات 12 - [b]پشتیبان سالار یا پشتیگبان سالار : [/b]فرمانده گارد یا نگهبانی مخصوص شاه 13 - [b]تیربد : [/b]فرمانده ی تیرانداز ها 14 - [b]انبارک بد : [/b]رئیس سر رشته داری و مخازن اسلحه 15 - [b]ایران انبارک بد : [/b]رئیس کل سر رشته داری و مخازن تسلیحات ارتش 16 - [b]درست بد : [/b]رئیس بهداری 17 - [b]ایران گنج بد : [/b]رئیس کل خزائن سلطنتی 18 - [b]آندیمان کاران سردار : [/b]رئیس کل تشریفات نظامی 19 - [b]اندرز بد : [/b]مربی 20 - [b]اندرز گر : [/b]مشاور 21 - [b]سپاه داور : [/b]قاضی لشکر که احکام شرعی را درباره ی نظامیان به اجرا در می آورد 22 - [b]تنوریگ : [/b]اسواران روئین تن و زره پوش 23 - [b]جانسپار : [/b]نیروی مخصوص 24 - [b]یل بد : [/b]فرمانده ی دلیران 25 - [b]سپاهی : [/b]سرباز [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/DSC_0533.jpg[/img][/center] [center][color=#ff0000][size=3]علائم و نشانه های افسران و واحد های ارتش ایران در دوره ی ساسانی[/size][/color][/center] سپاهیان و درجه دارن به ویژه آنانی که در طی جنگ ها رشادت ها و شجاعت ها از خود نشان می دادند ، پس از پیروزی هدیه و انعام هم دریافت می کردند . حکیم فرزانه ، حضرت فردوسی ، در داستان بیژن و منیژه به این مورد چنین اشاره کرده است : [center][b]یکی دست جامه بفرمود شاه // به زر بافته با قبا و کلاه[/b][/center] [center][b]یکی جام پر گوهر شاهوار // صد اسب و صد شتر به زین و به بار[/b][/center] [center][b]بزرگان که بودند با او به هم // به رنج و به جنگ و به شادی و غم[/b][/center] [center][b]بر اندازه شان یک به یک هدیه داد // از ایوان خسرو برفتند شاد[/b][/center] جنگاورانی هم که در حین رشادت در نبرد ها کشته می شدند ، برای تامین معاش بازماندگان او مبلغی به عنوان مستمری از خزانه ی دولت پرداخت می کردند [u]**[/u]: (( فلان لشکری که از غایت دلاوری در کارزار های مخوف ، خویش را بر قبل صفوف دشمن زده آثار تجلد به ظهور می آورد ... در معرکه ی جنگ اتراک به مظان هلاک رفته به قتل می آمد )) . جواب : (( نخست مبلغ 50.000 درهم ( [b][u]معرب کلمه ی درخم[/u][/b] ) نقد به رسم اقامت ماتم به ایتام او رسانند و مرسوم مستمر او را بر ایشان مقرر دارند . اگر از او اولاد و احفاد مانده باشد ، والا به خویشان و پیوستگان او واصل سازند )) .[u]**[/u] حضرت فردوسی این موضوع را به صورت دیگر و مبلغ آن را 4000 درهم ذکر کرده است : [center][b]دگر گفت جنگی سواری بخست // بدان خستگی دیر ماند و برست[/b][/center] [center][b]به پیش صف رومیان حمله برد // بمرد او و زو کودکان ماند خرد[/b][/center] [center][b]بفرمود کان کودکان رو چهار // ز گنج و درم داد باید هزار[/b][/center] [center][b]هر آنکس که شد کشته در کارزار // و زو خرد کودک بود یادگار[/b][/center] [center][b]چو نامش ز دفتر بخواند دبیر // درم پیش کودک برد ناگزیر [/b][/center] [center][b]چنین هم به سال اندرون چهار بار // درم آید از گنج دادن هزار[/b][/center] [size=5][size=4][color=#000000][b]================[/b][/color][/size][/size] [size=5][size=4][color=#000000][b]سرچشمه : تاریخ چهار هزار ساله ی ارتش ایران[/b][/color][/size][/size] [size=5][size=4][color=#000000][b]نویسنده : اسدالله معطوفی[/b][/color][/size][/size] [size=5][size=4][color=#000000][b]صفحه های :[/b][/color][/size][/size] [color=#000000][b]203 تا 206[/b][/color] ** : [b][color=#000000]تاریخ اجتماعی ایران ، جلد یک ، ص 703[/color][/b] [center][size=5][color=#800080]تمام حقوق این نوشته متعلق به military.ir میباشد و کپی از آن تنها با ذکر نام military.ir درج لینک صفحه بلامانع است.[/color][/size][/center] [center][size=5][color=#800080]لازم به ذکر است کپی بدون ذکر منبع مخالف شرع و مرام پژوهشگری است .[/color][/size][/center]
  9. Che

    درجه و ترفیعات ساسانیان

    [quote name='MR9' timestamp='1405094520' post='392225'] با سلام- فردوست در کتاب خودش با عنوان ظهور و سقوط سلطنت پهلوی ، در مورد علایم انتخاب شده برای گارد جاویدان ، گفته بود که این علایم را از یکی از سلسله های قدیمی ایرانی اقتباس کرده ، احیانا" این علائم نبوده ؟ [/quote] شوربختانه بنده نه کتاب فردوست رو مطالعه کردم نه علائم گارد جاویدان را رؤیت !!! اگه اون علائم رو دارید ممنون میشم بزارید ...
  10. Che

    درجه و ترفیعات ساسانیان

    [quote name='siavash75' timestamp='1405060779' post='392060'] خیلی خیلی ممنون علی عزیز بابت این مطلب زیبا، اما ای کاش علامت کلمات رو هم میذاشتی که سر در گم نشیم! [/quote] سیاوش جان ... تو کتاب خودمم برای هر درجه یک علامت نیست ... به طور کلی همین یه دونه عکس هست که گذاشتم ... [quote name='pesare_siyaposh' timestamp='1405073683' post='392104'] با سلام دوستان کسی از شیوه نوشتار و خط ساسانیان عکسی دارن؟ [/quote] خود من به خط اوستایی می تونم بخونم و بنویسم ... ولی چند وقته تمرین نکردم کم کم داره از یادم میره ...
  11. [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/020.jpg[/img][/center] ابوسعید بهادر فرزند الجایتو بود و زمانی که تنها 13 سال داشت در میان طغیان فرماندهان نظامی متمرد که هر کدام با سربازان تحت امر خود در گوشه ی قدرتی به هم زده بودند ، عنان قدرت را به کف گرفت . [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/skhh_bws60yd.jpg[/img][/center] [center][size=3][color=#FF0000]سکه ی ابوسعید بهادر[/color][/size][/center] ابوسعید بهادر با وجود سردار بزرگی چون امیر چوپان و وزیر پدرش خواجه رشید الدین فضل الله همدانی که وزرات وی را نیز به دست گرفته بود توانست بر اوضاع فائق آید . اما شوربختانه به دستور این سلطان خردسال و به خاطر توطئه ی اشراف کشوری و لشکری ، سال بعد فرزند 16 ساله ی خواجه رشید الدین را جلوی چشمانش به قتل رساندند و اندکی بعد خود وی را در سن 73 سالگی به دو نیم کردند . در قتل این وزیر بزرگ که نماینده ی اشرافیت ایران در دربار مغول آن عصر بود ، کینه ورزی و سعایت تاج الدین علیشاه نقش بسیار مهمی داشت . در این توطئه نیز دو عامل مهم دخیل بود : الف - نفوذ بیش از حد رشید الدین در امورات دیوانی و احتمالا در بخش ایرانی ارتش مغول ب - دومین عامل به نظر اموال هنگفت وی بود ، به ویژه آن که بعد از مرگ وی بسیاری از امول او را سلطان شخصا مصادره کرد . با توجه به شرایط بغرنج سیاسی و بحران اقتصادی که در نتیجه آن کشاورزی و بازرگانی به رکود کشیده و به تهی شدن خزانه انجامیده بود ، این اموال منبع مالی خوبی برای سلطان و اطرافیانش شد . مخصوصا که سرکوب مدعیان داخلی و دشمنان خارجی نیاز به لشکرکشی های متعدد و در نتیجه هزینه ی نظامی سنگینی داشت . برای اطلاع از مقدار این ثروت ، بخشی از آن را که در مکاتیب رشیدی ( نامه یا وصیت نامه ی خوجه رشید الدین به صدر الدین محمد ترکه ) آمده بازگو میکنم : (( 3000 اسب و مادیان و سایر چهارپایان که در آناتولی ، دیاربکر ، تبریز ، کرمان و شیراز نگهداری میشدند ، 5000 هزار شتر ماده نزد قبایل عرب ، 20.000 طیور و ماکیان که به دهقانان دهات تبریز ، سلطانیه و همدان بر مبنای قرارداد [b]طراز[/b] به اجاره داده بودند ، 10.000 غاز ، 10.000 اردک ، 1000 راس خر ، املاک فراوان در ربع رشیدی تبریز ، دو ضیاع باغ غازانی ، املاک فراوان در خارج از ایران همچون توران ، سوریه ، یمن ، سند و هند که به عطیه ( سیور غال ) از سلاطین گرفته یا وکلای وی خریده و به اجاره داده بودند ، 3900 نخل و باغ های میوه و تاکستان های متعدد در ولایات و.... )). [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/800px-Rabe_Rashidi.JPG[/img][/center] [center][size=3][color=#ff0000]ویرانه ی ربع رشیدی بنا شده به دستور خواجه رشیدالدین فضل الله همدانی[/color][/size][/center] پس از خواجه رشید الدین تاج علیشاه تبریزی به وزارت رسید و وی تنها وزیر عهد مغول بود که به مرگ طبیعی در گذشت . خود سلطان ابوسعید نیز در سفر جنگی به سوی ازبک خان حاکم منطقه ی قبچاق ، در منطقه ی قراباغ چشم از جهان فروبست . [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/Arg-e_Tabriz2C_a_postcard_from_the_Qajar_period.jpg[/img][/center] [center][size=3][color=#ff0000]ارگ علیشاه یا ارگ تبریز بنا شده به دستور تاج الدین علیشاه (عکس در عهد قاجار)[/color][/size][/center] [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/Arg-Tabriz1.jpg[/img][/center] [center][size=3][color=#ff0000]ارگ علیشاه یا ارگ تبریز در حال تعمیر[/color][/size][/center] با مرگ وی حاکمیت ایلخانان بزرگ به پایان رسید و بار دیگر سردارن نظامی مدعی قدرت و شاهزادگان با (( لشکر های کوچک )) خود اقدام به جنگ های طولانی و پر تلفات کردند . قتل ، غارت ، ویرانی ، فقر و نکبت حاصل چنین جنگ هایی بود که نصیب مردم فقیر و نگون بخت ایران میشد طوری که چندین بار آنان رو مجبور به شورش نمود . از نمونه ی چنین قیام هایی می توانم به قیام مردم فقیر روستاهای فارس به رهبری سید شرف الدین اشاره کنم . در میان چنین اوضاع متشنج و نا بسامانی چند تن دیگر از بازمانگان ابوسعید به قدرت رسیدند که به ایلخانان کوچک معروف شدند . آخرین حاکم این خاندان انوشیروان عادل بود که به سال 756 هجری در گذشت . اما در بین این تعداد ، شیخ حسن بزرگ معروف به ایلکانی پسر امیر حسین جلایر قادر گردید در مغرب ایران دولت جلایریان یا ایلکانان رو بنیان گذارد . [size=5][size=4][color=#000000][b]================[/b][/color][/size][/size] [size=5][size=4][color=#000000][b]سرچشمه : تاریخ چهار هزار ساله ی ارتش ایران[/b][/color][/size][/size] [size=5][size=4][color=#000000][b]نویسنده : اسدالله معطوفی[/b][/color][/size][/size] [size=5][size=4][color=#000000][b]صفحه های :[/b][/color][/size][/size] 509 و 510 [center][size=5][color=#800080]تمام حقوق این نوشته متعلق به military.ir میباشد و کپی از آن تنها با ذکر نام military.ir درج لینک صفحه بلامانع است.[/color][/size][/center] [center][size=5][color=#800080]لازم به ذکر است کپی بدون ذکر منبع مخالف شرع و مرام پژوهشگری است .[/color][/size][/center]
  12. [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/007.jpg[/img][/center] داشتم پیش خوذم فکر میکردم شما وقتی یه کتاب تاریخی رو باز میکنید و شروع میکنید به خوندن می بینید که متن کتاب خشکه ... و شاید دلیل کم علاقگی به تاریخ همین باشه ... برای همین پیش خودم فکر کردم که بیام تاریخ رو به زبان ساده و خودمونی بیان کنم ... شاید یه فرجی تو گرایش به تاریخ پدید اومد ... هر چند این اولین تجربه ی من توی این سبک هست ... پس اگه این تاپیک افتضاح بود ... به بزرگی خودتون ببخشید ... سعی میکنم به مرور زمان بهترش کنم ... ممنون ... [size=4]اینم از تاپیک ...[/size] ================================= [font=Times New Roman","serif] [/font] [font=Times New Roman","serif]آل زیار نخستین سلسله ی بزرگ دیلمیان است که هسته ی اولیه اش توسط مردآویج پسر زیار تاسیس شد . مردآویج بعد از شکست علویان از سامانیان با چند تن از فرماندهان و سربازنش به سامانیان پیوست . اما چون این آقا تو ذهنش داعیه حکومت داشت بر علیه مافوق خودش یعنی اسفار بن شیرویه شورش کرد و اون رو به قتل رسوند . از این جا بود که دیگه مردآویج شروع کرد به تشکیل حکومت و گسترش قلمرو خودش کرد . مردآویج اول اومد موقعیتش رو توی گرگان و طبرستان تثبیت کرد بعد قصد تصرف جبال یا عراق عجم که همون قم و همدان و ری و اصفهان هست کرد . [/font] [font=Times New Roman","serif]اول از همه به همدان حمله کرد که توی اولین حمله اش 4000 تا از سربازانش و چند تا از بهترین افسرانش رو از دست داد برای همین کینه از این همدانی ها به دل گرفت . جوری که در حمله ی دوم سه روز به کشتن مردم پرداخت . سپاه او 40000 نفر رو از دم تیغ گذروند . در فتح دینوری 17000 نفر و بنا به قولی 50000 نفر رو قتل عام کرد !!![/font] [font=Times New Roman","serif]حالا ایشون دیگه گرم شده بود و بعد از جبال نیرو های خلیفه رو هم داغون کرد و اهواز و خوزستان رو هم از چنگال ایشان بیرون کشیدندی . حالا دیگه به نواحی مرکزی و غربی ایران مسلط بود ولی هنوز توی شمال و شرق سردار های دیلمی بودن که تو خراسان و طبرستان و گرگان جولان میدادند. در این رابطه آقای ابن اثیر نوشته که ابو علی بن محتاج به سال 328 هـ با سپاه خراسان برای جنگ با ماکان بن کاکی به گرگان رفت و آنجا رومحاصره کرد و جوری که مردم گرگان تغذیه شون برای یه روز فقط یه مشت کنجد یا خرما یا سبزی بود .[/font] [font=Times New Roman","serif]ولی خب مردآویج بیشتر فکرش روی مناطقی که فتح شده و تقویت ارتش خودش بود . سپاه مردآویج رو دو دوسته تشکیل می دادند 1- جنگجویان گیل و دیلم و که حدود 50000 نفر بودند و دسته ی 2- سرباز های ترک و خراسانی 4000 نفر می شدند . ابن مسکویه درباره ی سپاه مردآویج میگه که مردآویج مدام به سپاه خود میگفت : که من سپاه ترک رو برای این میخوام که جای شما بجنگند و شما در امان باشید !!![/font] [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/MardavijCoinHistoryofIran.jpg[/img][/center] [center][size=3][color=#FF0000]سکه ی دوران حکومت مردآویج زیاری[/color][/size][/center] [font=Times New Roman","serif]مسعودی هم میگه مردآویج به جز نیرو های حرفه ایش یه واحد 4000 نفره از غلامان مخصوص داشت که غیر از ترکان سپاهش بودند . او تنها نیرو های اعزامی برای فتح اصفهان رو 40000 تا 50000 نفر می نویسه و بقیه لشکریان مردآویج توی ولایات مستقر بودند .[/font] [font=Times New Roman","serif]حالا مردآویج که نقاط مهم ایران رو فتح کرده بود و کلی هم پول و ثروت غنائم به دست آورد به فکر احیای ایران باستان افتاد به همین علت جشن های باستانی مانند نوروز و مهرگان و سده رو به طرز باشکوهی برگزار کردند . تازه تاج طلایی مثل انوشیروان بر سر میگذاشت و برای اطرافیانش اسم های اصیل ایرانی انتخاب میکرد . همین کاراش و گسترش قلمروش رو پیروزی هاش سبب شد که خلیفه القاهر که تازه جای مقتدر خلیفه شده بود به فکر راه حلی بیوفته .[/font] [font=Times New Roman","serif]حالا بوی توطئه به وسیله ی خلیفه به مشام مردآویج رسیده بود برای همین برای اینکه شر خلیفه رو بکنه متعهد شد که سالانه 200000 دینار از پایتختش اصفهان به خلیفه بده اما توهین های مکررش به ترکان سپاه زمینه ی توطئه رو فراهم کرد . او دستور داده بود که بعضی از فرماندهان ترک سپاهش رو زین کنند و مثل اسب در طویله ببندند !!!! این کار های مردآویج به علاوه ی تبعیض مداوم بین سپاهیان ترک و دیلمش باعث شد که سرانجام در سال 323هـ.ق به وسیله ی چند تن از افسران ترکش توی حمام کشته بشه . دو تا از توطئه گر ها به نام های بجکم و توزون بعد از مدتی کم خودشون رو به خدمت خلیفه رسوندند و مناصب مهمی هم گرفتند . [/font] [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/ql60h_gbry.jpg[/img][/center] [center][size=3][color=#ff0000]قلعه ی گبری در نزدیکی ری ، آرامگاه مردآویج درمحوطه ی این قلعه است[/color][/size][/center] [center][size=3][color=#ff0000]تمام حقوق این نوشته متعلق به military.ir میباشد و کپی از آن تنها با ذکر نام military.ir درج لینک صفحه بلامانع است. لازم به ذکر است کپی بدون ذکر منبع مخالف شرع و مرام پژوهشگری است.[/color][/size][/center]
  13. Che

    سرگذشت مردآویج به زبان ساده

    [quote name='KOLAHSABZ' timestamp='1403692989' post='388226'] این قلعه گبری در عسگر آباد ورامین هست که البته میشه ری اون قدیم ندیما یه سوال داشتم قبلا این قسمت از تاریخ رو خوندم ولی سوالم اینجاست که بعد از ایشون بود که سه تا داداش آل بویه حکومت کردن ؟ درسته؟ فکر کنم از سرداران همین مرد آویج بودن که در زمان خیانت ترکها سریع با چند نفر سرباز شجاع یه شهر مهم تو راه همدان رو گرفتن بعد هم به همدان حمله کردن در آخر هم که خلیفه رو برکنار کردن [/quote] پدر حاکمان این سلسله ابوشجاع بویه ی ماهیگیر از طایفه ی شرزیل روستای کیاکلیش دیلمان بود . این بابا شغل ماهی گیری رو ول میکنه و میره نظامی میشه ... اولش میره تو سپاه ماکان بن کاکی و بعدش مردآویج ... پسرانش هم به پیروی از پدر به مردآویج پیوستند و هر کدام " فرمانده ی لشکری شمشیرزن از جنگجویان گیل و دیلم گردیدند " ... یه خورده که میگذره علی از سوی مردآویج فرمانده ی کرج ابودلف یعنی نواحی همدان و اصفهان و اراک فعلی ... در واقع حاکم اون نواحی میشه و بعد اول از همه اصفهان رو میگیره ... اینطور که در خاطر منه ...
  14. شرمنده اگر جز اخبار یا تحلیل ها نیست : [center][color=#ff0000][size=6]ما را سریست با تو که گر خلق روزگار // دشمن شوند و سر برود هم بر آن سریم[/size][/color][/center] [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/3_285629.jpg[/img][/center] [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/3_289429.jpg[/img][/center] [center]فکر کنم خود اشقیا بودند که توی کربلا گفتند ... همه ی این کار ها به خاطر بغضیه که از پدرت [size=5][b]علی[/b][size=4] داریم ...[/size][/size][/center]
  15. از داعش تقاضا دارم اینقدر دولت مقتدر مالکی (!) رو دولت صفوی خطاب نکنه ...
  16. [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10264/______32__small.jpg[/img] معلومه صفویه بد جور اینا رو سوزونده که هیچ رقمه ول کنشون نیستن
  17. [quote name='kid' timestamp='1402747357' post='385813'] اول جنگ ما هم صدام دوتا موشک روونه ی اسرائیل کرده بود این کاره میکنن که اونایی که تا دماغشونو هم نمیتونن ببینن باورشون بشه که اینا دغدغه ی اسلام دارن [/quote] شوربختانه اشتباه مثبت دادم ... [quote name='Reichsmarschall' timestamp='1402748178' post='385817'] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10027/2349077637~2.jpg[/img] [url="http://www.haaretz.com/news/diplomacy-defense/1.598630"]http://www.haaretz.c...efense/1.598630[/url] [/quote] اخوی میشه یه ترجمه سریع بکنی ؟؟؟ ما عربیمون ضیفه ... فقط فهمیدم سن اینا چنده
  18. با اجازه ی مهدی الکترو : [center][b][size=5]خیلی با این عکس حال کردم ...[/size][/b][/center] [center][b][size=5][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10093/10426618_653406844752699_668731898622417266_n.jpg[/img][/size][/b][/center]
  19. [center][IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/005~0.jpg[/IMG][/center] [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/U-156.jpg[/img][/center] داستان حادثه لاکونیا در صبح روز ۱۲ سپتامبر ۱۹۴۲ آغاز شد. زیردریایی U-156 در حال گشتزنی در آتلانتیک جنوبی نزدیک به برآمدگی آفریقای غربی واقع در نیمه راه لیبریا و جزیره اسنشن بود. فرماندهی زیردریایی را ورنر هارتن اشتاین بعهده داشت. زیردریایی از کلاس IXCs بود که در آن زمان تعداد زیادی از آنها نزدیک ساحل غربی آفریقا در حال ماموریت بودند. دیده بانها در حالی که در سطح آب در حال حرکت به سمت جنوب بودند متوجه شبح یک کشتی بزرگ انگلیسی که درافق دوردست شدند که در حال حرکت به سمت جنوب غربی بود. هارت اشتاین مسیر حرکت را بموازات کشتی اصلاح و دود کشتی را تعقیب کرد و منتظر ماند تا شب فرا برسد. آنها بزودی متوجه شدند که هدف آنها کشتی ۲۰۰۰۰ تنی لاکونیا است. در شروع جنگ این کشتی به یک کشتی نیروبر تغییر کاربری داده و به توپ و بمبهای زیرآبی و دستگاه سونار مجهز شده بود. این مساله آن را به یک هدف مشروع نظامی تبدیل می کرد. [center][IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/position_u-156.jpg[/IMG][/center] [center][color=#ff0000][size=3]موقیت u-156 در روز حادثه[/size][/color][/center] با تاریکی هوا در ساعت ۱۰ شب هارت اشتاین به هدفش نزدیک شد و در موقعیت شلیک قرار گرفت. از فاصله حدودا ۲ مایلی دو عدد اژدر به سمت کشتی شلیک شد که پس از گذشت حدودا ۳ دقیقه هر دو اژدر بهدف اصابت کردند و سریعا کشتی شروع به غرق شدن کرد. هارت اشتاین دستور داد تا زیر دریایی به سطح آب برود و بسمت کشتی در حال غرق ادامه مسیر داد تا مقامات رده بالای نظامی کشتی را به اسارت بگیرد. سرنشینان U-156 در تاریکی شب و نور کشتی در حال سوختن تعداد زیادی قایق نجات بسیار شلوغ و تعداد زیادی انسان را دیدند که درون آب در حال دست و پا زدن بودند، برخی با جلیقه و بعضی بدون جلیقه نجات و صداهای زیادی برای درخواست کمک شنیده می شد. [center][IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/4deefa52f8941321a3e15d6cbd4f022d.jpg[/IMG][/center] [center][color=#ff0000][size=3]گوستاو ژولیوس ورنر هارتشتاین فرمانده زیردریایی u-156[/size][/color][/center] وقتی به آنها نزدیکتر شدند از شنیدن صداهایی که بزبان ایتالیایی در خواست کمک می کردند تعجب کردند. بزودی مشخص شد که لاکونیا حامل ۱۳۶ خدمه، ۲۸۵ سربازانگلیسی، ۸۰ غیر نظامی شامل زن و بچه و۱۶۰ سرباز لهستانی و ۱۸۰۰ زندانی جنگی ایتالیایی بوده است. در واقع کشتی آنگونه که تصور می شد حامل نیرو نبوده است. با پی بردن به اشتباه خود هارت اشتاین دست به یک عملیات نجات زد. صدها نجات یافته از آب گرفته شدند شامل زنها و بچه ها. عده ای به داخل زیردریایی انتقال داده شدند و عده ای روی عرشه آن مستقر شدند و بیش از ۲۰۰ نفر هم در چهار قایق نجات جا داده شدند. همچنین از از زیردریایی‌هایی که در آن نزدیکی بودند درخواست کمک شد و نیز یک پیام رادیویی بزبان انگلیسی همراه با اعلام موقعیت مخابره و از کشتی های در آن نزدیکی درخواست کمک شد. [center][IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/images.jpg[/IMG][/center] [center][color=#ff0000][size=3]پرسنل زیردریایی آلمانی به بازماندگان کشتی کمک میکنند (به پرچم صلیب سرخ دقت کنید)[/size][/color][/center] U-156 بمدت دو روز و نیم روی آب ماند و به امداد رسانی پرداخت. از مرکز فرماندهی پاریس هم دریاسالار دونیتز نه تنها مانع این اقدام غیر قانونی نشد بلکه به حمایت از آن هم پرداخت. بمنظور کمک رسانی سریعتر او دستور داد تا ۳ زیردریایی دیگر بکمک هارت اشتاین بروند. U-506 و U-507 با پرچم صلیب سرخ برافراشته در ظهر روز ۱۵ سپتامبر به آنجا رسیدند و بعد زیردریایی ایتالیایی کاپلینی هم به آنها اضافه شد. این چهار زیردریایی با یدک کشیدن قایقها بسمت ساحل آفریقا محل ملاقات تعیین شده با رزمناو فرانسوی ویشی بعنوان بخشی از نیروی نجات حرکت کردند. [center][IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/361px-Bundesarchiv_Bild_146-1976-127-06A2C_Karl_Donitz.jpg[/IMG][/center] [center][color=#ff0000][size=3]دریاسالار کارل فون دونیتز (فرمانده وقت نیروی دریایی آلمان)[/size][/color][/center] صبح روز بعد یعنی روز ۱۶ سپتامبر ساعت ۱۱:۲۵ دقیقه صبح این کاروان توسط یک فروند بمب افکن لیبراتور B-24 آمریکایی که از جزیره اسنشن به پرواز در آمده بود، مورد شناسایی قرار گرفت. نجات یافته گان شروع به دست تکان دادن کردند و زیردریایی‌ها شروع به ارسال علائم درخواست کمک کردند و یک پرچم بزرگ صلیب سرخ روی عرشه خود پهن کردند. خلبان جیمز هاردن دوری زد و با تماس با پایگاه درخواست دستور کرد. افسر فرمانده کاپیتان روبرت ریچاردسون به پیغام رادیویی پاسخ داد و دستور حمله صادر کرد! نیم ساعت بعد نجات یافتگان با بازگشت هواپیما و دیدن آن احساس راحتی کردند. آنها حدس می زدند که هواپیما برگشته تا برای آنها غذا و کمکهای اولیه پرتاب کند که خیلی به آن نیاز داشتند. اما بجای آن آنها با تعداد متنابهی بمب و بمب زیرآبی مورد حمله قرار گرفتند و یک بمب دقیقا به وسط یکی از قایقها افتاد و در اثر آن صدها نفر کشته شدند. U-156 کمی آسیب دید و مجبور شد به زیر آب برود درحالی که صدها نفر از قربانیان در آب دست و پا می زدند. همه زیردریایی‌ها بزیر آب رفته و نجات یافتند. خوشبختانه رزمناو ویشی روز بعد رسید و باقیمانده افراد را از آب گرفت. کلا ۱۶۲۱ نفر از سرنشینان کشتی کشته شده و ۱۱۱۱ نفر نجات یافتند از جمله کسانی که درون زیردریایی‌ها اسکان داده شده بودند. [center][IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/U-156_End-2.jpg[/IMG][/center] [center][color=#ff0000][size=3]بمباران زیردریایی آلمانی توسط متفقین[/size][/color][/center] عمل کاپیتان ریچاردسون توسط خیلی ها بعنوان یک جنایت جنگی تلقی شد هر چند هیچوقت یک محاکمه رسمی انجام نگرفت. بر اثر این حادثه دریاسالار دونیتز هرگونه کمک رسانی به بازماندگان حملات زیردریایی‌ها را ممنوع کرد. این دستور بعنوان فرمان لاکونیا شناخته می شود. دونیتز بخاطر این قضیه بعدها در جریان محاکمات دادگاه نورنبرگ متهم به جنایت جنگی شد. اما جالب آن بود که برخی از برجسته ترین فرماندهان آمریکایی از جمله آدمیرال نیمیتز در دادگاه بنفع او شهادت دادند و گفتند که ایالات متحده هم چنین قانونی را در جنگ نامحدود اجرا می کند. با وجود آنکه دونیتز در دادگاه تبرئه شد اما او را به ۱۱٫۵ سال زندان محکوم کردند! پرسنل زیردریایی‌های آلمانی از این نحوه برخورد دادگاه ناراحت شدند و احساس کردند که آنها بخاطر ترسی که در جریان جنگ برای متفقین ایجاد کرده بودند محاکمه می شوند نه برای جنایت جنگی. ========================= آبشخور : http://stacademy.ir/1375/%D8%B4%D8%B1%D8%AD-%DA%A9%D8%A7%D9%85%D9%84-%D8%AD%D8%A7%D8%AF%D8%AB%D9%87-%D9%84%D8%A7%DA%A9%D9%88%D9%86%DB%8C%D8%A7-%D8%A8%D9%87-%D9%87%D9%85%D8%B1%D8%A7%D9%87-%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D9%88%DB%8C%D8%B1-u.html
  20. Che

    Winchester Model 1873

    [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/001.jpg[/img][/center] [center][size=5][b] [color=#008000]Winchester 1873 .22 caliber rifle. (W4687)[/color][/b][/size][/center] [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/6b68c425db7ba6be00b4033ed0496112__10730_1349193295_1280_1280.jpg[/img][/center] [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/ceb818f14d54905504819ef6816b2016__90401_1349193296_1280_1280.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/thumb_ceb818f14d54905504819ef6816b2016__90401_1349193296_1280_1280.jpg[/img][/url][/center] [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/b00af86f0af1028131429dce9e95799f__22562_1349193296_1280_1280.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/thumb_b00af86f0af1028131429dce9e95799f__22562_1349193296_1280_1280.jpg[/img][/url][/center] [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/a4f6ea20e3d04635a2e6efdfa3769830__07023_1349193298_1280_1280.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/thumb_a4f6ea20e3d04635a2e6efdfa3769830__07023_1349193298_1280_1280.jpg[/img][/url][/center] [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/5938146a54b3700ccba649f63bbeec88__97681_1349193297_1280_1280.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/thumb_5938146a54b3700ccba649f63bbeec88__97681_1349193297_1280_1280.jpg[/img][/url][/center] [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/9fadb591ad4442c63d0f63fb6127bf89__39314_1349193297_1280_1280.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/thumb_9fadb591ad4442c63d0f63fb6127bf89__39314_1349193297_1280_1280.jpg[/img][/url][/center] [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/6c9b0a85c7ffec8b41c54e53cfc267b8__66802_1349193298_1280_1280.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/thumb_6c9b0a85c7ffec8b41c54e53cfc267b8__66802_1349193298_1280_1280.jpg[/img][/url][/center] [center].[/center] [center].[/center] [center].[/center] [center][size=5][b] [color=#008000]Winchester 1873 .22 caliber rifle. (W4384)[/color][/b][/size][/center] [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/87c4d1c2c3afafd085a1fbdb39641704__61312_1349192563_1280_1280.jpg[/img][/center] [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/573ead58b349dc238fe746a63be720f0__12421_1349192562_1280_1280.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/thumb_573ead58b349dc238fe746a63be720f0__12421_1349192562_1280_1280.jpg[/img][/url][/center] [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/422fb4fa48f5b8e0120a6fa4262717bd__87648_1349192562_1280_1280.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/thumb_422fb4fa48f5b8e0120a6fa4262717bd__87648_1349192562_1280_1280.jpg[/img][/url][/center] [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/72b4b7373705ee8f4374e110b07091f5__33375_1349192561_1280_1280.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/thumb_72b4b7373705ee8f4374e110b07091f5__33375_1349192561_1280_1280.jpg[/img][/url][/center] [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/54f709c15a6f36a19eb886be087b619b__13196_1349192563_1280_1280.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/thumb_54f709c15a6f36a19eb886be087b619b__13196_1349192563_1280_1280.jpg[/img][/url][/center] [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/8ee974273807b796a1503444b3e1e8cd__92992_1349192560_1280_1280.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/thumb_8ee974273807b796a1503444b3e1e8cd__92992_1349192560_1280_1280.jpg[/img][/url][/center] [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/c5c354ab026b17f6ea4bdad94d39b69b__45921_1349192561_1280_1280.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/thumb_c5c354ab026b17f6ea4bdad94d39b69b__45921_1349192561_1280_1280.jpg[/img][/url][/center] [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/530054e155058f385052c3a130b98cf3__13343_1349192563_1280_1280.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/thumb_530054e155058f385052c3a130b98cf3__13343_1349192563_1280_1280.jpg[/img][/url][/center] [center][size=6][color=#800080]ادامه دارد . . . . . [/color][/size][/center]
  21. Che

    Winchester Model 1873

    [center][size=5][color=#008000]Winchester 1873 (W 3422[/color][/size][size=5][color=#008000])[/color][/size][/center] [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/55f983f1fbb534ed35222d66a0052e00__91501_1349190903_1280_1280.jpg[/img][/center] [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/14ab4ef2158c1c45f135cf8ef3f9f411__59329_1349190904_1280_1280.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/thumb_14ab4ef2158c1c45f135cf8ef3f9f411__59329_1349190904_1280_1280.jpg[/img][/url][/center] [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/e2f23fb999a9402d878a0f5a1f62dbd6__59502_1349190904_1280_1280.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/thumb_e2f23fb999a9402d878a0f5a1f62dbd6__59502_1349190904_1280_1280.jpg[/img][/url][/center] [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/c03de68cae817ef286db1dbb7e94580a__26701_1349190905_1280_1280.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/thumb_c03de68cae817ef286db1dbb7e94580a__26701_1349190905_1280_1280.jpg[/img][/url][/center] [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/0c5a1a1e8e009455f9fbf4d8859a4834__03398_1349190905_1280_1280.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/thumb_0c5a1a1e8e009455f9fbf4d8859a4834__03398_1349190905_1280_1280.jpg[/img][/url][/center] [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/20a3a1eadf289d9c9830d7f2f8ca7fe2__65894_1349190904_1280_1280.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/thumb_20a3a1eadf289d9c9830d7f2f8ca7fe2__65894_1349190904_1280_1280.jpg[/img][/url][/center] [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/07b7353c17c8a18eafd3c1a27ca031de__58339_1349190906_1280_1280.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/thumb_07b7353c17c8a18eafd3c1a27ca031de__58339_1349190906_1280_1280.jpg[/img][/url][/center] [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/0d7b38caf126fd8ee942be9047265152__27656_1349190906_1280_1280.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/thumb_0d7b38caf126fd8ee942be9047265152__27656_1349190906_1280_1280.jpg[/img][/url][/center] [center][color=#008000][size=5]Winchester 1873 (W 5457[/size][/color][color=#008000][size=5])[/size][/color][/center] [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/w5457f__79038_1349198640_1280_1280.jpg[/img][/center] [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/w5457e__01724_1349198640_1280_1280.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/thumb_w5457e__01724_1349198640_1280_1280.jpg[/img][/url][/center] [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/w5457d__95097_1349198639_1280_1280.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/thumb_w5457d__95097_1349198639_1280_1280.jpg[/img][/url][/center] [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/w5457g__33762_1349198640_1280_1280.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/thumb_w5457g__33762_1349198640_1280_1280.jpg[/img][/url][/center] [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/w5457c__24305_1349198639_1280_1280.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/thumb_w5457c__24305_1349198639_1280_1280.jpg[/img][/url][/center] [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/w5457b__90211_1349198638_1280_1280.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/thumb_w5457b__90211_1349198638_1280_1280.jpg[/img][/url][/center] [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/w5457a__70274_1349198637_1280_1280.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/thumb_w5457a__70274_1349198637_1280_1280.jpg[/img][/url][/center] [center][color=#008000][size=5]Winchester 1873 (W 5727)[/size][/color][/center] [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/w5727g__51495_1349202251_1280_1280.jpg[/img][/center] [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/w5727f__36268_1349202250_1280_1280.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/thumb_w5727f__36268_1349202250_1280_1280.jpg[/img][/url][/center] [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/w5727e__32844_1349202250_1280_1280.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/thumb_w5727e__32844_1349202250_1280_1280.jpg[/img][/url][/center] [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/w5727i__83421_1349202252_1280_1280.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/thumb_w5727i__83421_1349202252_1280_1280.jpg[/img][/url][/center] [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/w5727d__00811_1349202249_1280_1280.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/thumb_w5727d__00811_1349202249_1280_1280.jpg[/img][/url][/center] [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/w5727c__30489_1349202249_1280_1280.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/thumb_w5727c__30489_1349202249_1280_1280.jpg[/img][/url][/center] [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/w5727b__32631_1349202249_1280_1280.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/thumb_w5727b__32631_1349202249_1280_1280.jpg[/img][/url][/center] [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/w5727a__51852_1349202248_1280_1280.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/thumb_w5727a__51852_1349202248_1280_1280.jpg[/img][/url][/center] [center][size=5][color=#008000]Winchester 1873 (W 6118[/color][color=#008000])[/color][/size][/center] [center][color=#808080][size=4]"The Last Cowboy"[/size][/color][/center] [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/W6118i__95827_1378501035_1280_1280.jpg[/img][/center] [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/W6118k__39300_1378501036_1280_1280.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/thumb_W6118k__39300_1378501036_1280_1280.jpg[/img][/url][/center] [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/W6118j__03460_1378501035_1280_1280.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/thumb_W6118j__03460_1378501035_1280_1280.jpg[/img][/url][/center] [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/W6118o__50269_1378501037_1280_1280.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/thumb_W6118o__50269_1378501037_1280_1280.jpg[/img][/url][/center] [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/W6118n__51688_1378501036_1280_1280.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/thumb_W6118n__51688_1378501036_1280_1280.jpg[/img][/url][/center] [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/W6118m__21282_1378501035_1280_1280.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/thumb_W6118m__21282_1378501035_1280_1280.jpg[/img][/url][/center] [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/W6118l__65984_1378501036_1280_1280.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/thumb_W6118l__65984_1378501036_1280_1280.jpg[/img][/url][/center] [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/W6118a__34916_1378501034_1280_1280.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/thumb_W6118a__34916_1378501034_1280_1280.jpg[/img][/url][/center] [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/W6118b__94019_1378501033_1280_1280.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/thumb_W6118b__94019_1378501033_1280_1280.jpg[/img][/url][/center] [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/W6118c__30080_1378501033_1280_1280.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/thumb_W6118c__30080_1378501033_1280_1280.jpg[/img][/url][/center] [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/W6118d__14326_1378501033_1280_1280.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/thumb_W6118d__14326_1378501033_1280_1280.jpg[/img][/url][/center] [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/W6118e__11485_1378501034_1280_1280.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/thumb_W6118e__11485_1378501034_1280_1280.jpg[/img][/url][/center] [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/W6118f__51180_1378501034_1280_1280.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/thumb_W6118f__51180_1378501034_1280_1280.jpg[/img][/url][/center] [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/W6118g__24239_1378501035_1280_1280.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/thumb_W6118g__24239_1378501035_1280_1280.jpg[/img][/url][/center] [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/W6118h__56613_1378501034_1280_1280.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/thumb_W6118h__56613_1378501034_1280_1280.jpg[/img][/url][/center] [center][font=lucida sans unicode,lucida grande,sans-serif][size=5][color=#ff0000]" The End "[/color][/size][/font][/center]
  22. [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/012.jpg[/img][/center] پس از مرگ شاهپور دوم به ترتیب اردشیر دوم (379-383 م) ، شاهپور سوم (383-388 م) ، بهرام چهارم معروف به کرمانشاه (388-399 م) ، یزدگرد اول (399-421 م) و بهرام پنجم یا بهرام گور به قدرت رسیدند . [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/BahramVCoinHistoryofIran.jpg[/img][/center] [center][size=3][color=#ff0000]سکه ای متعلق به دوره ی بهرام گور[/color][/size][/center] بهرام از کودکی به خواست پدرش نزد نعمان پادشاه دست نشانده ی حیره ( از اعراب بنی لخم ) بزرگ شد . با آغاز حکومت وی آزار و اذیت مسیحیان شدت گرفت تا حدی که آنان را متهم به جاسوسی برای رومیان نمودند . ادامه ی این سیاست عاقبت منجر به جنگ با رومیان شد که با وجود حضور خود بهرام و فرمانده ی بزرگ ایرانیان (( مهر نرسی )) ( از نجبای خاندان اسپندیاذ ) در جنگ ، پیروزی قطعی نصیب هیچ یک از طرفین نگردید . در نتیجه ی قرار شد هر دو طرف پهلوانی را به میدان بفرستند تا بدین طریق برنده ی جنگ را تعیین کنند . از قضا در نبرد تن به تنی که در گرفت پهلوان رومی بر حریف ایرانی خود غالب گردید . آنگاه به دنبال یک دور مذاکرات طولانی عهدنامه ی صلحی نیز به امضاء رسید (422 م) که 100 سال آرامش و صلح را تضمین می نمود . طبق این معاهده مقرر شد مسیحیان در ایران و زرتشتیان در روم مورد آزار و اذیت قرار نگیرند . همچنین منطقه ی حساس دربند قفقاز به ایران سپرده شد مشروط بر آن که دولت روم بخشی از هزینه های نگهداری آنجا را از جمله ادوات نظامی را بپردازد . عقد این پیمان و ایجاد آرامش در جانب مرز های غربی ، شاه و نجبای درباری را آسوده خاطر کرد و فرصتی پیش آورد تا نگاهی به سوی شرق بیاندازند که از مدتها قبل زیر سم ستوران جنگجویان غارتگر هپتالی و قبایل گوناگون خیونی به سوی ویرانی می رفت . هپتال ها مردمی بودند که پس از سقوط دولت کوشانی از ساحل چپ جیحون گذشتند و دولتی در طخارستان تاسیس نمودند . سپس بدخشان ، بلخ و سغد را به دست آوردند . به نوشته ی [b]دینوری [/b]بهرام برای جنگ با خاقان شایع کرد که (( ... برای شکار به آذربایجان می رود . آنگاه 7000 مرد دلیر برگزید و ایشان را سوار بر شتران نمود و فرمان بداد هر یک اسبی یدک بردارند و هم باز و سگ شکاری ... سپس دستور داد 7000 گاو نر را کشته و پوست آنها را با خود حمل کنند ... و 7000 کره اسب یکساله را نیز حمل کرده و شبها حرکت می نمودند و روز ها پنهان می شدند ... آنها از راه مازندران ، گرگان ، نسا و مرو ناگهان در مقابل سپاه ترکان اردو زدند ... مدتی به باد کردن تمام پوست گاو ها پرداخته و در آن سنگ ریزه ریختند و چون خشک شد به گردن اسبان آویختند . آن گاه در یکی از شبها آنها را به سوی اردوگاه ترکان در صحرا رها کردند ... از این کار چان هیاهو و غریوی برخاست که صدای صاعقه می نمود و باعث رعب و فرار ترکان گردید ... سپاهیان بهرام هم به یک باره به تعقیب آنها پرداختند و بسیاری از جمله خاقان را بکشتند . سپس برای تعیین مرز ها مناره ها ساختند و حد های مرز را مشخص گردید )). تاج خاقان را هم به ایران آوردند و آن را در آتشکده ی آذرگشنسب درشیز ( تخت سلیمان ) آویختند . این پیروزی موجب افزایش قدرت و نفوذ بهرام و نظامیان ارتش وی در سراسر مملکت گشت . [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/mnZrh_nkhjyrgh_w_mnZrh_bhrm_gwr_b_knyzk_chng~.jpg[/img][/center] [center][size=3][color=#ff0000]شکار بهرام گور همراه و کنیزک چنگی[/color][/size][/center] به نوشته ی ثعالبی ، بهرام و کادر فرماندهی ارتش وی از جاسوسان نظامی برای کسب اطلاع از وضعیت سپاه خاقان بهره فراوان بردند . آنها توسط همین جاسوسان قادر گردیدند یک شبکه ی جاسوسی را در داخل ایران کشف کنند که بطور مداوم پیک های متعدد را نزد خاقان می فرستادند و او را علیه ایران به جنگ تشویق می کردند . ثعالبی به عادت بهرام در بازدید ( سان ) سپاه نیز اشاره نموده است . بهرام علاقه ی وافری به شکار داشت ، عاقبت هم در دشتی بین اصفهان و شیراز در حین شکار گورخر در باتلاقی فرو رفت و ناپدید گشت . [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/496px-Bahram_Gur_s_Skill_with_the_Bow_-_Haft_Paikar.jpg[/img][/center] [center][color=#ff0000][size=3]نقاشی بهرام گور سوار بر اسب درحال شکار سه آهو ، از خمسه الازهر مولانا[/size][/color][/center] پس از وی پسرش یزدگرد دوم (457-439 م ) جانشین او شد . او یک بار دیگر با رومی ها بر سر اینکه هیچ یک از دو طرف در سر حدات مرزی حق ساختن دژ های نظامی نخواهند داشت ، مصالحه کرد . سپس با خیال آسوده آماده ی جنگ با [b]کیداریان [/b]شد که در شرق ایران دست به کشتار و غارت وحشیانه ای زده بودند . بنابراین ملتزم گشت به مدت 7 سال گاه به گاه در نواحی گرگان و خراسان به تجهیز و تامین تدارکات خطوط مقدم بپردازد . سر انجام هم توانست آنها را در نواحی طالقان و ماوراء النهر مغلوب نماید . آنگاه دژ نظامی (( شهرستان بزرگ )) را در آن مناطق احداث کرد که بعد ها به ابر شهر معروف شد . بعد از یزدگرد فرزندش هرمزد سوم به مدت دو سال حکومت کرد که با قیام برادرش پیروز حاکی سیستان مواجه گشت و به قتل رسید . [center][size=5][color=#800080]تمام حقوق این نوشته متعلق به military.ir میباشد و کپی از آن تنها با ذکر نام military.ir درج لینک صفحه بلامانع است.[/color][/size][/center] [center][size=5][color=#800080]لازم به ذکر است کپی بدون ذکر منبع مخالف شرع و مرام پژوهشگری است [/color][/size][/center] [size=5][size=4][color=#000000][b]================[/b][/color][/size][/size] [size=5][size=4][color=#000000][b]سرچشمه : تاریخ چهار هزار ساله ی ارتش ایران[/b][/color][/size][/size] [size=5][size=4][color=#000000][b]نویسنده : اسدالله معطوفی[/b][/color][/size][/size]
  23. Che

    بهرام پنجم (421-438 م)

    [quote name='blender' timestamp='1401862209' post='382717'] داره گوره خر شکار می کنه گورخرهای ایرانی رنگی روشن داشتند و به قاطر شبیه بودند . [/quote] عکس متعلق به ویکی پدیا است و من صلاح دونستم ضمن انتقال عکس نوشته اش رو هم بدون تغییر وارد تاپیک کنم ...
  24. Che

    Winchester Model 1873

    [center][size=5][color=#008000][size=5][color=#008000]Winchester 1873 (W 5549)[/color][/size][/color][/size][/center] [center][size=5][color=#000080]"BaBy"[/color][/size][/center] [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/w5549a__83030_1349199425_1280_1280.jpg[/img][/center] [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/w5549b__86769_1349199425_1280_1280.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/thumb_w5549b__86769_1349199425_1280_1280.jpg[/img][/url][/center] [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/w5549c__80909_1349199426_1280_1280.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/thumb_w5549c__80909_1349199426_1280_1280.jpg[/img][/url][/center] [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/w5549d__88926_1349199426_1280_1280.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/thumb_w5549d__88926_1349199426_1280_1280.jpg[/img][/url][/center] [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/w5549f__66639_1349199427_1280_1280.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/thumb_w5549f__66639_1349199427_1280_1280.jpg[/img][/url][/center] [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/w5549g__84962_1349199428_1280_1280.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/thumb_w5549g__84962_1349199428_1280_1280.jpg[/img][/url][/center] [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/w5549e__36252_1349199427_1280_1280.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/thumb_w5549e__36252_1349199427_1280_1280.jpg[/img][/url][/center] [center][size=5][color=#008000]Winchester 1873 (W 6235)[/color][/size][/center] [center][color=#000080][size=5]"Honey"[/size][/color][/center] [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/W6235l__79885_1386277402_1280_1280.jpg[/img][/center] [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/W6235k__36069_1386277403_1280_1280.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/thumb_W6235k__36069_1386277403_1280_1280.jpg[/img][/url][/center] [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/W6235j__55337_1386277403_1280_1280.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/thumb_W6235j__55337_1386277403_1280_1280.jpg[/img][/url][/center] [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/W6235a__84967_1386277398_1280_1280.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/thumb_W6235a__84967_1386277398_1280_1280.jpg[/img][/url][/center] [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/W6235b__22240_1386277400_1280_1280.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/thumb_W6235b__22240_1386277400_1280_1280.jpg[/img][/url][/center] [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/W6235i__33035_1386277401_1280_1280.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/thumb_W6235i__33035_1386277401_1280_1280.jpg[/img][/url][/center] [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/W6235h__26094_1386277402_1280_1280.jpg[/img][/center] [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/W6235f__39579_1386277399_1280_1280.jpg[/img][/center] [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10270/W6235g__44529_1386277401_1280_1280.jpg[/img][/center] [center][size=5][color=#800080]ادامه دارد . . .[/color][/size][/center]
  25. Che

    انتخاب مديران سايت

    بنده هم به این دو مدیر جدید بزرگوار تبریک میگم و به قول سیاوش حقیقا انتخاب های شایسته ای هستند.... انشالله موفق باشید.