7mmt

Editorial Board
  • تعداد محتوا

    1,321
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    14

تمامی ارسال های 7mmt

  1. بر چه اساس باید؟ هرچند اضافه کردن سایت الکترواپتیک کار خوبیه که انجام شده که البته به نظر می رسه بیشتر جهت رهگیری هست تا شناسایی، ولی دیگه اینقدر هم آبدوخیاری نیست داستان که از 100 کیلومتری رپتور رهگیری کنید .... ضمن اینکه خرج کردن یه موشک میانبرد برا زدن یه SDB کار بهینه ای نیست. ادعای توان کشف SDB از 150 کیلومتری هم مث ادعای اول بی پایه و اساس هست به دلایل عدیده کار اشتباهیه. خیلی اشتباه ... به این سوال فکر کنید که چرا باید ظرفیت های سیستمی "خیلی" محدود یه سامانه میان برد رو خرج رهگیری کوتاه برد کرد؟ و موارد دیگه ای که بحث مفصلیه تو یکی 2 خط در نمیاد ...
  2. مطالبی که در ادامه ذکر می شود صرفا نظر شخصی هست هرچند اطلاعاتی منتشر شد که این ماهواره بر سوخت جامد هست، ولی مشخصا مرحله اول اون سوخت مایع و کاملا مشابه با ماهواره بر ناموفق و بازنشسته شده سفیر بود. در واقع به نظر می رسه ترکیبی از مراحل سوخت جامد و مایع استفاده شده. در مرحله اول که در ارتفاعات پایینتر جو فعالیت می کنه از همون موتور سفیر و مرحله دوم که در ارتفاع بالاتر کار می کنه جهت رسیدن به سرعت و شتاب لازم و اطمینان بیشتر از سوخت جامد استفاده شده. براورد شخصی بنده این هست که از این پروژه 2 هدف عمده دنبال می شده. اول اینکه رسیدن به ارتفاع 425 کاملا به دور از توانایی های ماهواره بر سفیر بوده و هست. تزریق ماهواره در این ارتفاع رو میشه حاصل استفاده از موتور رانش متغییر سلمان که اخیرا رونمایی شد جهت مانور مداری دونست. در وهله اول هدف این پروژه نه خود صرفا ماهواره بر قاصد بوده و نه حتی ماهواره ای که حمل می کرده. در واقع کم اهمیت ترین جز پروژه (با توجه به اینکه اولین پرتاب از این نوع و در واقع پرتاب آزمایشی بوده) خود ماهواره بوده که بعیده محموله مهم و گران قیمتی رو وارد فضا کرده باشه. هدف اولیه در واقع تست عملیاتی موتور سلمان بوده و کل این پرتاب نقش یک اثباتگر فناوری (technology demonstrator) برای موتور سلمان رو داشته. هدف دوم خود ایده استفاده از مراحل با سوخت ترکیبی خصوصا جهت رسیدن به سرعت و شتاب بیشتر در ارتفاعات بالای جو بوده منتها نه برای خود قاصد. هدف اولیه این تجربه احتمالا در آینده مشکل ماهواره بر سیمرغ رو حل خواهد کرد در نسخه ی مشابهی که بر اساس سیمرغ ساخته شده که مشکل اصلی اون که عملکرد ضعیف مرحله دوم بوده رو حل خواهد کرد. هدف ثانویه که البته عملیاتی شدنش در حال حاضر چندان محتمل نیست رو با توجه به پرتاب از لانچر متحرک و اینکه به جهت استفاده از مراحل با سوخت جامد این راکت زمان آماده سازی خیلی کمتری رو لازم داره استفاده جهت موشک های بالستیک دوربرد هست که همون طور که ذکر شد اولا به دلیل سیاست رسمی نظام در محدودیت برد موشک ها و دوم به جهت اینکه بالستیک دوربرد بدون نوک اساسا توجیه نداره، علمیاتی شدنش چندان مورد انتظار نیست.
  3. این ادعا قطعا کذب هست فکور درواقع همون ادامه پروژه سجیل هست. نسخه های وطنی و به روز شده موشک هاوک تحت نام شلمچه در این پروژه استفاده شده. البته مشکلی که در پروژه سجیل وجود داشت این بود که وینگ اسپن هاوک این اجازه رو نمی داد که در جایگاه های میانی حمل بشه، لذا حمل اون تنها به 2 پایلون ریشه بال محدود میشد. برای رفع این مشکل اومدن طراحی بالک های کنترلی و استابلایزر ها رو عوض کردن و مشابه فینیکس کردن. در واقع به غیر از همین شباعت بالک ها فکور هیچ ربطی با فینیکس نداره. حتی ابعاد و وزنش هم مطابقت کامل نداره مشابه همین کار با تفاوت هایی در نسل جدید سامانه مرصاد صورت گرفت. بالک های موشک با بالک های مشابه موشک استاندارد تعویض شد تا امکان حمل در کنیستر پیدا بکنه. البته این تغییرات نیازمند تطبیق کامپیوتر کنترل پرواز موشک هم بوده. موشک بر خلاف فینیکس نیمه فعال هست و گرچه بردش نسبت به نسخه های اولیه هاوک و سجیل بیشتره ولی کماکان از فینکس کمتره. بردی تو محدوده 80 تا نهایتا 100 کیلومتر برای این موشک براورد میشه. برخی ادعاهای مطرح شده در نسخه اصلی متن که زحمت ترجمه اش کشیده شده هم ارزشی بیشتر از پروپاگاندا نداره متاسفانه
  4. UAV kent 2.0 concept: عملیات تن ماهی تاپیک پیش رو حاصل جمع آوری اطلاعات از منابع اوپن سورس و تحلیل های شخصی بر اساس آن می باشد بخش اول: روزی روزگاری در یمن اخیرا شاهد حمله ای بهت آور به پالایشگاه بزرگ بقیق در عربستان با ظرفیت پالایش 6.8 میلیون بشکه نفت در روز و تعدادی دیگر از تاسیسات نفتی مرتبط با آن بودیم که قیمت جهانی نفت را با شوکی 20 درصدی مواجه کرد، در پی این حمله حدود نیمی از تولید نفت عربستان و 5 درصد از کل تولید نفت جهان مختل شد. ساعاتی پس از این حمله جماعت انصار الله یمن مسئولیت این حمله را بر عهده گرفتند. گرچه حوثی ها این حمله به این پالایشگاه که در منطقه شمال شرق عربستان در نزدیکی سواحل خلیج فارس، جنوب شرق راس تنوره و غرب بحرین قرار دارد را از نوع پهپادی اعلام کردند، ولی برخی شواهد از حمله و مهمتر از همه تصاویری که از یکی از موشک های به ظاهر فیل شده در مسیر منتشر شد، حاکی از آن بود که دست کم بار اصلی این حملات بر عهده ی موشک های کروز بوده است. این حمله را می توان موفق ترین و خسارت بار ترین و یکی از دوربرد ترین حمله حوثی ها به عمق خاک عربستان دانست که در آن تعداد قابل توجهی موشک کروز شلیک شده بود. از دیگر ویژگی های شاخص این حمله آنچنان که در تصاویر مشخص است دقت بالای اصابت ها در برخورد به تاسیسات حیاتی پالایشگاه است که قطعا ناشی از وجود نوعی سیکر فاز ترمینال برای برخورد دقیق با اهداف از قبل برنامه ریزی شده است. این حمله گرچه پرتعداد ترین حمله ی با موشک کروز توسط حوثی ها بود که در بحث برد و تعداد شلیک در نوع خود در بین تمامی قدرت های نظامی خاور میانه بی رقیب بود، اما اولین حمله با موشک کروز توسط یمنی ها نبود. بخشی از بقایای موشک های ظاهرا فیل شده در این حمله (گفته می شود 3 موشک از میان 7 موشک کروز شلیک شده قبل از رسیدن به محدوده ی هدف سقوط کرده است): اما در طی چند ماه قبل هم در دست کم 2 حمله به فرودگاه های ابها و جیزان اثراتی از بکار گیری موشک کروز اما در شلیک های تکی یا کم تعداد دیده می شد. حمله به فرودگاه جیزان به صورت ترکیبی با پهپاد های انتحاری و ظاهرا تعداد اندک یا حتی تنها 1 موشک کروز استفاده شده بود، در تصاویر مربوط به حمله تعدادی اثرات برخورد که با اثرات تخریبی پهپاد های انتحاری مطابقت دارد دیده می شد که دارای دقت بالایی نبودند و نیز نابودی کامل یک سیلوی بزرگ، در صورتی که نابودی آن سیلو در اثر برخورد موشک کروز باشد، تنها شدت انفجاری کلاهکی حتی 500 کیلوگرمی آن حجم از تخریب را توجیه نمی کند، به نظر می رسد انفجار ثانویه ای مربوط به مواد یا تجهیزات انبار شده در آن سیلو (مانند مهمات) آن حجم از تخریب را به بار آورده باشد. در حمله به فرودگاه ابها، موشکی به سقف سالن فرودگاه برخورد کرد و پس از عبور از سقف قسمتی از انرژی انفجار درون قسمت سالن فرودگاه تخلیه شد که به زخمی شدن 26 تن انجامید. از نکات این برخورد با توجه به فیلم ها و تصاویر مربوط به حادثه، شدت انفجار می باشد که با موشک های کروز بزرگی که عموما حدود 500 کیلوگرم سرجنگی دارند مطابقت ندارد و به نظر دارای اثری به مراتب ضعیف تر است. این مساله نظریه ی استفاده انصار الله از موشک های کروز ایرانی مشتق شده از موشک KH-55 را با تردید جدی مواجه می کرد. از سوی دیگر سعودی ها نیز بر اساس برخی قطعات باقی مانده از آن موشک از جمله بخش هایی مطعلق به موتور که موتوری از نوع مینی توربوجت با اصالت ساخت در جمهوری چک با عنوان TJ-100 عنوان کردند که ایران موشک کروز دیگری به نام "یا علی" که در رسانه های حکومتی داخلی تنها معدود تصاویری از مراحل تست و توسعه آن منتشر شده است و ظاهرا موشکی کوچکتر از سومار است که برد 700 کیلومتری برای آن عنوان شده است، را برای این حمله در اختیار حوثی ها قرار داده است. اما از میان تصاویری که خود عربستان از بقایای این موشک منتشر کردند شواهد غیر قابل انکاری به دست امده بود که این فرضیه را کاملا رد می کرد، قطعه ی مورد نظر آنچنان که پیشتر برادر عزیز seyedmohammad نیز اشاره کرده بودند کاملا با سازه ی موشک یا علی متفاوت است و در برابر بسیار شبیه قطعه ای در قسمت دم موشک سومار است. در اینجا پارادوکسی وجود داشت، در یک سوی قطعات برجای مانده از موشک کاملا متفاوت با کروز کوچک یاعلی و کاملا مشابه سومار بود، از طرف دیگر اثر انفجار با سرجنگی حدود 500 کیلوگرمی اساسا مطابقت نداشت و نیز موتور TJ-100 با توان تولید حدود 1.3 کیلونیوتن تراست در برابر موتور MS400 مورد استفاده در خا-55 که حدود 4 کیلونیوتن تراست تولید می کند، کاملا فاقد توانایی لازم برای به پرواز دراوردن موشکی همچون سومار بود. تصاویر مربوط به حمله به فرودگاه ابها: بقایای مربوط به موشک کروز مورد استفاده انصار الله : اندک زمانی بعد انصار الله در نمایشگاهی از تسلیحات جدید خود رونمایی کرد که دارای 2 عضو شاخص بود، پهپاد انتحاری جدیدی معروف به شاهد X و یک موشک کروز به نام قدس. این موشک شباهت غیر قابل انکاری به موشک هویزه داشت با این تفاوت که کوچکتر بود و البته به نظر می رسید که وارونه بر روی استند قرار گرفته است. از تفاوت های این موشک با هویزه به غیر از ابعاد کوچکتر آن استفاده از بال ثابت به جای بال جمع شونده درون بدنه بود که می توان آن را به یکی از 2 دلیل زیر نسبت داد: اول آنکه این کار به دلیل ساده تر کردن ساخت و منتاژ موشک با توجه به امکانات محدود انصار الله و کاهش هزینه های مربوطه صورت گرفته است، کما اینکه نصب موتور به صورت خارجی (خورجینی) به مانند هویزه بر خلاف خا-55 که پیشران ابتدا در داخل بدنه قرار دارد و در فاز کروز به بیرون آن منتقل می شود نیز با همین رویکرد و کاستن از پیچیدگی های مکانیکی صورت گرفته است. البته در برابر این رویه در مورد موتور در هویزه و قدس در بال، قرار دادن این موشک ها در لانچر های چندتایی را دشوار یا اساسا نشدنی می سازد. دلیل دوم را می توان به آن نسبت داد که نسخه ی نمایش داده شده در واقع تنها یک ماکت است و در نسخه ی واقعی بال ها جمع شونده هستند. موشک قدس نمایش این موشک هم مساله تشابه قطعه قسمت دم با خا-55 و موشک های مشتق شده از آن را توجیه می کرد، هم قدرت تخریب کمتر آن و نیز قطعات مربوط به پیشران را. اما اینکه ایران به عنوان منشا مفروض این تسلیحات چرا در موازات موشک یا علی، موشک کروز کوچک دیگری را توسعه داده است، این موشک چه تفاوت های عملکردی با یا علی دارد، و اساسا دارای چه قابلیت ها و بردی ست کماکان در حاله ای ابهام قرار داشت. از انجایی که فرودگاه های ابها و جیزان در فاصله ی کمی نسبت به مرز های یمن قرار داشتند برخی منابع بردی نهایتا چندصد کیلومتری را برای این موشک تخمین می زدند، اما با حمله ی اخیر به بقیق و یا مفروض دانستن یمن به عنوان مبدا شلیک، شاهد بردی در حدود 1000 کیلومتر هستیم! سوالات زیادی در مورد این موشک کماکان بی پاسخ باقی ماندند ... موتور TJ-100 و اطلاعات مربوط به آن، برخی منابع اذعان داشته اند که نسخه ی بومی این موتور در ایران به نام طلوع-10 تولید می شود: بخش دوم: در اعماق سوراخ خرگوش پاول نومنکو دانشمند اوکراینی متولد 9 سپتامیر 1965 در کیو است، که عضو آکادمی مهندسی دانشگاه ملی هوا فضای اوکراین-موسسه ی هوانوردی خارکیف[1] می باشد. نومنکو در سال 2003 عنوان بهترین کارفرما را به عنوان مدیر عمومی از سوی کمپانی هواپیما سازی دولتی خارکیف (KSAMC) را دریافت کرد. وی توانست از سوی مجله تخصصی هوانوردی آمریکایی "Aviation Week and Space Technology" نشان Laureate را برای موفقیت در پیشبرد پروژه ی [2]An-140 که اولین هواپیمای مسافربری بود که در دوران استقلال اوکراین پس از فروپاشی شوروی طراحی و ساخته شده بود را دریافت کند. وی نویسنده ی طرح های پژوهیشی متعدد آکادمیک و نیز دارای ابتکاراتی در حوزه ی توسعه و تولید هواپیماهای با سرنشین و بی سرنشین است، و توانسته پتنت هایی را در کشور های اوکراین، روسیه، آمریکا، اتحادیه اروپا و نیز ایران ! ثبت کند. از ایشان در ایران دست کم 8 پتنت رسمی به شرح زیر ثبت شده است: قفسه چمدان هواپیما کابین مسافری هواپیمای AN-140 قفل سریع قفل کابین برای AN-74 پوشش دریچه اضطراری برای AN-74 بلوک مسافر انفرادی برای AN-74 عنصر قفسه چمدان برای AN-74 روش ساخت عناصر هواپیما دستگاه محافظ پنجره هواپیما بخشی از زندگی نامه: وی در سال 1982 از کلوزکی لیسوم واقع در کیف فارق التحصیل شد و پس از آن راهی دانشگاه ملی هواوفضا – مؤسسه هوانوردی خارکیف شد، و توانست در سال 1988 با رتبه ممتاز به عنوان مهندس مکانیک از این دانشگاه فارق التحصیل شود. نومنکو کار خود را به عنوان استاد در سایت تولیدی کارگاه منتاژ نهایی کارخانه هواپیما سازی خارکیف شروع کرد. در این زمان KSAMC تولید انبوه هواپیمای An-72 را در دست اقدام داشت. آنتونوف-72 به دلیل ویژگی های پروازی منحصر به فرد اش، سادگی تعمییر و نگه داری و توانایی نشست و برخاست اش بر روی باند های نیمه آماده، تبدیل به بستری برای خانواده ای کاملا جدید از هواپیماهای چند منظوره ی An-72 / 74 ملقب به " SUV پرنده" شد. An-72 InterAMI در اگوست 1990، در شب فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، نومنکو کمپانی KSAMC را ترک کرد تا شرکت خصوصی خودش را با نام InterAMI تاسیس کند. معروف ترین پروژه این شرکت تولید مشترک تلویزیون های آمیترون با همکاری سامسونگ در سال های 1992 تا 1995 و تولید پلیمر بر اساس فناوری کمپانی آلمانی ADM Isobloc در سال های 1994 تا 2004 بود. این شرکت در سال 1996 با کمپانی KSAMC وارد همکاری شد که حاصل آن شرکت تخصصی "KSAMC Trading House" بود که به بازاریابی تخصصی انواع مختلف هواپیمای An-74 در بازار های بین المللی اختصاص داشت، فعالیت های این شرکت در دورانی که اوکراین در میانه ی بحران اقتصادی غوطه ور بود به فروش 12 فروند An-74 به ایران منتج شد. InterAMI در سال 1999 دپارتمان مهندسی خود را تحت عنوان InterAMI-Interior راه اندازی کرد که وظیفه ی آن طراحی و توسعه بخش های داخلی هواپیما و بالگرد به ویژه برای هواپیما های An-74 و An-140 بود. InterAMI-Interior توانست تغییرات اساسی را در طراحی های قدیمی شوروی سابق در بخش های داخلی هواپیما بر اساس فناوری های جدید غربی که در بازار رقابت پذیرتر بودند، ایجاد کند. پروژه ی بعدی پاول نومنکو به عنوان مدیر InterAMI تاسیس ایرلاین جدید Aeromist-Kharkiv در سال 2002 بود. این ایرلاین تبدیل به یکی از اولین شرکت هایی شد که در پرواز های داخلی و بین المللی به کشور های عوض اتحادیه اروپا، ارمنستان، آذربایجان و روسیه از هواپیمای An-140 استفاده کرد و این استفاده تا سال 2007 ادامه داشت. ایرلاین Aeromist-Kharkiv توانست از کمپانی KSAMC مجوز نمایش عمومی An-140 را در نمایشگاه های هوایی بین المللی بدست آورد. An-140 هوافضا از اواخر دهه ی 90 پاول نومنکو نقش مستقیمی را در پروسه تولید انبوه هواپیما های An-140 و An-74TK-300 که توسط مجتمع فنی علمی هوانوردی آنتونوف طراحی شده بود، ایفا کرد. در طی سال های 2002 تا 2007، نومنکو فرایند تولید هواپیما های: هواپیمای منطقه ای An-140-100 (2004)، هواپیمای تجاری An-74TK-300D (2004)، هواپیمای چند منظوره ی An-74T-200A (2004–2005)، هواپیمای تجاری An-140 VIP (2004)، را در کمپانی KSAMC رهبری می کرد. در پی ابتکار وزارت حمل و نقل اوکراین، به اولین هواپیمای An-74TK-300D شماره ی رجیستری مخصوصی داده شد که حاکی از آن بود که رئیس جمهور اوکراین از هواپیمایی ساخت اوکراین استفاده می کند. پس از انتقال مالکیت این هواپیما به دولت اوکراین در سال 2004، کد رجیستری UR-LDK (L.D. Kuchma) به آن اعطا شد و ملقب به نام UR-YVA (اختصار نام ویکتور یوشچنکو) گردید. نام این هواپیما در سال 2012 به نام بی طرفانه ی UR-AWB تغییر کرد. اولین پرواز آزمایشی An-74T-200A – دسامبر 2004 خارکیف هواپیمای An-74TK-300D در مرحله ی منتاژ نهایی- خارکیف 2003 نسخه ای از هواپیمای An-74 به نام An-74T-200A که در آن حرف A سرواژه عبارت "Arabic" بود در سال 2003 از سوی کمپانی KSAMC در مناقصه ای برای نیروی هوایی مصر با هواپیماهای C-27J Spartan (لاکهید مارتین)، هواپیمایی از شرکت ایتالیایی Alenia Aeronautica، هواپیمای CASA C-295 از سوی کمپانی EADS وارد رقابت شد که در نهایت با پیروزی کمپانی اوکراینی همراه بود که در پی آن نیروی هوایی مصر در ابتدا 3 فروند و نهایتا در مجموع 6 فروند از این هواپیما سفارش داد. از سال 2012 پاول نومنکو برای تعدادی از کمپانی های اروپایی در پروژه های هواپیما های سرنشین دار و بی سرنشین در حوزه ی استفاده از سامانه های پرواز با سیم[3] پرواز با فیبر نوری[4] در کنار سیستم های کنترل کامل موتور دیجیتال (FADEC) ، به عنوان مشاور همکاری می کند. القصه ... ایشان دارای وبسایتی شخصی به نشانی naumenko.info می باشد که در آن به ارائه ی توضیحاتی در مورد پروژه های کاری، مقالات اکادمیک، طراحی ها و سایر موارد مرتبط با صنعت هوانوردی می پردازد که در میان آنها برخی طرح ها و پروژه های مرتبط با حوزه ی نظامی و جنگ افزاری نیز وجود دارد. در پستی منتشر شده در 12 فوریه ی 2015 در مورد طرحی مفهومی از سوی ایشان این چنین آمده است: مهندسین شوروی موشک کروز X-55 (Kh-55) “Kent” [5] را در پاسخی به موشک آمریکایی BGM-109 Tomahawk ساختند. موشک و همچنین اصلاحاتی که بر روی آن اجرا شد از رقیت آن سوی اتلانتیکی اش از جهت راه حل های طراحی و نیز مشخصات فنی برتر بود (نظر نویسنده متن اصلی). این مساله انتقال خط تولید موشک X-55 را از کمپانی هواپیما سازی دولتی خارکیف در اوکراین را به صنایع ماشین سازی Vyatka در کیروف واقع در روسیه در سال 1986، چند سال قبل از فروپاشی شوروی در سال 91 را توضیح می دهد. بر اساس اطلاعات منتشر شده از سوی رسانه های روسی تولید این موشک کماکان در صنایع مستقر در کیروف ادامه دارد. ایده ی فنی موشک X-55 را می توان به عنوان پهپادی که پس از اجرای ماموریت به پایگاه خود باز می گردد توسعه داد، که می تواند جایگاه مناسبی را در بازار پهپاد های چند منظوره ی پر سرعت که می تواند به سرعت 800 کیلومتر بر ساعت برسد، بدست آورد. با استفاده از یک هواپیمای در حال پرواز به عنوان بستر لانچ هواپایه و همچنین قابلیت برگشت به هواپیمای مادر پس از اجرای ماموریت، این جنگ افزار می تواند ماموریت های نظارتی، ارسال محموله تا وزن 100 کیلوگرم به محدوده ی هدف و نیز ماموریت های رزمی را به شیوه ای امن، سریع و ارزان انجام دهد. اصلی ترین تفاوت میان پهپاد (سلاح گشت زننده) با X-55 استفاده از متریال کامپوزیتی پایه کربنی مدرن، موتور مینی توربوجت TJ-100 ساخت جمهوری چک، و سامانه ی FADEC[6] و طول عمر 3600 ساعت پرواز ، همچنین مجهز بودن به سیکر گردان الکترواپتیکال در نوک موشک است. مقایسه ی طرح کنت2 با موشک خا-55 همانطور که مشاهده می کنید، ابعاد و استایل طراحی، نوع موتور مورد استفاده، توان رسیدن به برد های بلند، وزن محموله ی قابل حمل به عنوان سرجنگی و متناسب بودن آن با اثر تخریبی موشک های کروز انصار الله، و نیز پیش بینی شدن سیکر یا سنسور الکترو اپتیکی در دماغه این موشک گشت زننده یا پهپاد قابل استفاده مجدد (بر حسب نوع ماموریت) که دقت بالای اصابت موشک های کروز به تاسیسات پالایشگاه بقیق آنچنان که در تصاویر آمده ست را، توجیه می کند، کاملا با موشک قدس، طراحی آن و مشخصات و اجزا و عملکرد آن از هر نظر تطابق دارد. هرچند در تصاویری که انصارالله از موشک قدس منتشر کرد هیچ تصویر واضحی از دماغه موشک منتشر نشد، ولی با زوم کردن در برخی تصاویر می توان اثری از قطعه ای محدب با رنگ متفاوت در نوک موشک را دید که می تواند پوشش سرامیکی سیکر الکترو اپتیکال باشد، البته از آنجا که نحوه استفاده از این موشک نه به عنوان پهپادی با ماموریت نظارتی، شناسایی با امکان استفاده مجدد، بلکه به عنوان سلاحی دوربرد با جثه کوچک و لجستیک ساده تر و متناسب جنگ های نا متقارن، و نیز بسیار ارزان تر از موشکی چون خا-55 می باشد، از سنسور با قابلیت چرخش به طرفین در دماغه استفاده نشده است و تنها توانایی جلونگری را داراست. در ادامه توضیحات این پروژه این چنین آمده است: نوآوری ها: هواپیمای آنتونوف 74 به دلیل ویژگی های پروازی خوب آن و تاریخچه عملیاتی طولانی و موفق اش، از جمله در نقش نظامی به عنوان هواپیمای مادر و بستر لانچ در نظر گرفته شده است. قرار گیری موتور ها بر روی بال فضای مناسبی را برای حمل این هواگرد در زیر بال ها فراهم می آورد. Kent 2.0 می تواند به سیستم کنترلی غیر ماهواره ای مجهز شود که از طریق اپراتوری درون هواپیمای مادر کنترل و هدایت شود. نمای برش خورده و مشخصات این موشک: به واسطه ی چنین سیستمی می توان تا تعداد 8 موشک/پهپاد را از هواپیمای مادر تا شعاع 100 کیلومتری به صورت مستقل کنترل کرد. با استفاده از ایستگاه های بین راهی با مختصات جی پی اس این پرنده می توند پرواز طولانی تری را به مدت 2 ساعت و تا برد 1500 کیلومتر به انجام برساند. همچنین این پهپاد/موشک قادر است تا در ارتفاع پروازی کمتر از 50 متر و با سرعت 0.7 ماخ به انجام ماموریت پبردازد و در زمانی که به شعاع 100 کیلومتری هواپیمای مادر برسد می تواند اطلاعات جمع آوری شده توسط سنسور های الکترواپتیکی خود (یا سایر سنسور ها) را به هواپیمای مادر مخابره کند. قیمت تولیدی هر فروند Kent 2.0 رقمی ما بین 400 تا 500 هزار دلار تخمین زده می شود که به میزان قابل توجهی از قیمت 1.59 میلیون دلاری موشک تاماهاوک که قابلیت استفاده مجدد را ندارد نیز ارزان تر است. البته گرچه اطلاعات مربوط به قیمت X-55 در سطح عمومی منتشر نشده است ولی ظاهرا نسباتا در سطح قیمت همتای آمریکایی اش است. پاول نومنکو در کنار موتور TJ-100 در جریان تست این موتور در کیف در تاریخ 13 فوریه ی 2015 ====================================================================================================================== با توجه به سابقه طولانی همکاری های فنی پاول نومنکو با ایران از جمله در پروژه های خرید و به روز رسانی هواپیماهای آنتونوف-74، پروژه ی ایران 140، و نیز پتنت هایی که خصوصا در ایران به ثبت رسانیده است، فعالیت وی در شرکتی که سابقا تولید کننده ی موشک خا-55 بوده، دسترسی احتمالی وی به این موشک و اجزای آن در اوکراین، دسترسی قطعی وی به نمونه اصلی موتور TJ-100، توان و دانش فنی او و شرکت اش در تولید زیر سیستم های مورد نیاز برای این موشک ها از جمله در مورد سیستم های کنترل موتور، و طراحی های او حول پروژه های نظامی، خصوصا مورد یاد شده مربوط به 4 سال قبل، به نظر شواهد و احتمالات قابل توجه و به سختی! قابل انکاری در مورد نقش او در انتقال برخی قطعات، فناوری ها، و سامانه ها به ایران و نیز همکاری های فنی مستمر او با بخش نظامی ایران وجود دارد. و دست کم در مورد موشک قدس، به شکل غیر قابل کتمانی موشک قدس را می توان نسخه تولیدی با تغییرات جزئی از طرح Kent 2.0 دانست. ======================================= 7mmt کلیه ی حقوق محفوظ است شادی ارواح طیبه ی شهدای گمنام صلوات [1] دانشگاه ملی هواوفضا – مؤسسه هوانوردی خارکیف در سال ۱۹۳۰ تأسیس گردید و یکی از معروف‌ترین دانشگاه‌های اوکراین در شهر خارکیف است. [2] آنتونوف 140 که در ایران به هواپیمای ایران 140 در هنگام پرواز و همان آنتونوف 140 در هنگام سقوط معروف است. [3] Fly-by-Wire [4] Fly-by-Optics control system [5] AS-15 'Kent' نام گذاری ناتو برای موشک خا-55 بود [6] full authority digital engine control
  5. تشکر برای تصحیح انصافا به قدری اون کانال مذکور اظهار نظر احمقانه ای کرده که اساسا ارزش بحث نداره
  6. بسم الله الرحمن الحریم بخش اول: پیدایش استاکسنت ویروسی رایانه ای بود که اولین بار در سال 2010 وجود آن کشف شد و براورد می شود دست کم از سال 2005 با هدف آسیب رساندن به برنامه اتمی ایران توسعه یافته است. این ویروس رایانه ای بسیار پیشرفته را می توان اولین ویروس شناخته شده ای دانست که در یک حمله سایبری دولتی بر علیه یک دولت دیگر بکار گرفته شده است. در وبسایت رسمی کمپانی مکافی[2] که در حوزه امنیت سایبری و مبارزه با ویروس های رایانه ای فعالیت دارد در مورد این ویروس این چنین آمده است: " استاکسنت بدافزاری رایانه ای ست که هدف اصلی آن تاسیسات اتمی ایران بود و پس از انتشار در سطح وب دیگر صنایع و تاسیسات تولید انرژی را نیز هدف قرار داد. هدف اصلی این ویروس حمله به کنترلر های منطقی قابل برنامه ریزی (PLCs) بکار رفته در پردازش های خودکار ماشین الات و دستگاه های صنعتی بود. این ویروس پس از کشف اش درسال 2010 توجه رسانه ای بسیاری را نسبت به خود جلب کرد چرا که به عنوان اولین ویروسی شناخته می شد که قابلیت آسیب رساندن و از کار انداختن سخت افزار های صنعتی را داشت، و نیز به نظر می رسد که این ویروس توسط سرویس امنیت ملی آمریکا (NSA) ، آژانس مرکزی اطلاعات (CIA) و سازمان های جاسوسی و اطلاعاتی اسرائیل تولید شده است." پس از کشف آلودگی به استاکسنت ایران تیمی از متخصصان را برای نابودی آن گردهم آورد. براورد می شد که بیش از 30 هزار IP در ایران به این ویروس آلوده شده اند. به گفته یکی از مقامات رسمی این ویروس با سرعت زیادی در ایران شیوع یافته بود و قابلیت آن برای جهش یافتن کار مبارزه با آن را دوچندان سخت می کرد. بنابر برخی گزارشات ایران برای مبارزه با این ویروس سامانه های بومی خود را توسعه داد و توصیه کرد که قربانیان این ویروس از آنتی وییروس اسکادا ساخت زیمنس استفاده نکنند چرا که گمان داشتند که این آنتی ویروس دارای کد های جاسازی شده ای ست که باعث می شود بجای آنکه ویروس را پاک کند آن را آپدیت کند. استاکس نت را می توان یکی از پیشرفته ترین و مهمترین ویروس های رایانه ای 2 دهه اخیر دانست که به جرات می توان تاریخ حملات سایبری را به بعد و قبل از آن تقسیم کرد. بنا بر گزارشات و اطلاعات موجود این ویروس تحت یکی از برنامه های سری در آمریکا که در زمان جرج بوش پسر کلید خورده و در دوره اوباما به بلوغ رسید با همکاری اسرائیل توسعه داده شده بود و در واقع حاصل دهه ها فناوری سایبری آمریکا و اسرائیل بود. همچنین در سال 2013 ادوارد اسنودن نیز مدعی شد که تولید استاکس نت حاصل همکاری مشترک آمریکا و اسرائیل بوده است. در یک مورد دیگر، جان بومگارنر افسر اطلاعاتی سابق و عضو واحد پیامد های سایبری ایالات متحده در مقاله ای که پیش از کشف و یا رمزگشایی استاکس نت منتشر کرده بود، به شرح حملات سایبری پرداخته بود که قادر است سانتریفیوژها را مورد حمله قرار دهد و استدلال کرده بود که انجام چنین حملاتی بر علیه کشور هایی که برخلاف نظر آمریکا و شورای امنیت برنامه غنی سازی اورانیوم دارند مجاز و مشروع است. مایکل هایدن ژنرال بازنشسته نیروی هوایی که سابقه سمت مدیریت در CIA و NSA را دارد، در مصاحبه ای در سال 2012 ضمن اعلام بی اطلاعی ضمنی از اینکه چه کسی خالق استاکس نت بوده است بیان داشت که وی بر این باور است که انجام این حمله "ایده خوبی بوده است" اما این حمله مشروعیت استفاده از جنگ افزار های سایبری تخصصی و سطح بالا را برای وارد آوردن آسیب فیزیکی کاهش داده است. وی افزود "کسانی در آن بیرون هستند که می توانند نگاهی به این ویروس بیاندازند ... و حتی سعی کنند آن را در راستای مقاصد خودشان بکار بندند." در همان گزارش شون مک گورک ، کارشناس امنیت سایبری سابق در اداره امنیت ملی، خاطر نشان کرد که سورس کد استاکس نت را در حال حاضر می توان آنلاین دانلود کرد و در آن تغییراتی ایجاد کرد تا سیستم های جدیدی را مورد حمله قرار دهد. در مورد اینکه چه کسانی این ویروس را خلق کردند وی بیان داشت: "آنها جعبه را باز کردند. آنها این قابلیت را اثبات کردند .... این چیزی نیست که بتوان آن را باز گرداند." در سال های پس از آن نیز چندین ویروس رایانه ای پیشرفته در سطح دنیا کشف شد که شباهت های زیادی با استاکس نت داشتند و می توان آنها را نسخه های بعدی یا فرزندان استاکس نت دانست. بر اساس گزارشی منتشر شده از سوی رویترز NSA همچنین سعی کرده است توسط ویروسی که نسخه ای از استاکس نت بوده است در برنامه اتمی کره شمالی نیز اخلال کند. بر اساس این گزارش این حمله پس از حمله سایبری به تاسیسات اتمی ایران به اجرا گذاشته شده است. از آنجایی که به نظر کارشناسان برنامه اتمی ایران و کره شمالی از نظر سطح و نوع فناوری مورد استفاده دارای شباهت های زیادی ست پیشبینی می شد این ویروس اثر مخربی بر روی تاسیسات اتمی پیونیانگ بگذارد اما به دلیل سطح بالای ایزوله بودن و رعایت حفاظت اطلاعات در کره شمالی تزریق این ویروس به تاسیسات اتمی این کشور با شکست مواجه شد. از جمله این ویروس ها می توان به Duqu که در سال 2011 ، Flame که در سال 2012 ، و Triton که در سال 2017 کشف شد، اشاره کرد. در 1 سپتامبر 2011 یک ویروس مرتبط با استاکس نت کشف شد. آزمایشگاه رمزنگاری و امنیت سایبری دانشگاه فناوری و اقتصاد بوداپست این ویروس را برای اولین بار آنالیز کرد و نام Duqu را بر آن گذاشت. بر اساس این گزارش کمپانی امنیت سایبری Symantec کار تحلیل تهدید را بر روی این ویروس ادامه داد. آنها این ویروس را " تقریبا یکسان با استاکس نت ولی با هدف متفاوت" ارزیابی کردند، و اسناد مرتبط با این تحلیل خود را منتشر ساختند. هدف اصلی این ویروس بدست آوردن اطلاعات از قبیل کلید های امنیتی و اطلاعات سیستمی بود. از این اطلاعات استخراج شده می شد در طراحی و اجرای حملات سایبری دیگری مشابه استاکس نت در آینده استفاده کرد. در می 2012 ویروس رایانه ای مرتبط با استاکس نت دیگری به نام Flame شناسایی شد. محققین این نام را بر اساس یکی از ماجول های این ویروس بر روی آن گذاشتند. پس از آنالیز کد این ویروس توسط Kaspersky Lab بیان شد که ارتباط بسیار قوی مابین فلیم و استاکسنت وجود دارد. نسخه های اولیه استاکس نت دارای قطعه کدی بودند که باعث می شد آلودگی آن از طریق درایو های دارای درگاه USB منتشر شود، ماژول کد یکسانی در ساختار فلیم وجود داشت که از همان آسیب پذیری برای انتشار بهره می برد. در دسامبر 2017 اعلام شد که سیستم های ایمنی یک نیروگاه با مشخصات اعلام نشده، که بر اساس اطلاعاتی گمان می رود در عربستان قرار داشته است، دچار اختلال شده است. در این حمله سایبری سامانه های امنیت صنعتی Triconex ساخته شده توسط کمپانی چند ملیتی اشنایدر الکتریک مورد هدف قرار گرفته است. برخی کارشناسان بر این عقیده اند که این حمله دولتی با پشتیبانی دولتی صورت گرفته است. کمپانی امنیت سایبری Symantec مدعی ست که این ویروس به نام Triton از ضعفی امنیتی در رایانه های دارای سیستم عامل ویندوز بهره می جسته است. تاثیری که استاکس نت در دنیای سایبر گذاشت تنها به وارد کردن نسل جدیدی از فناوری جنگ افزار های سایبری به دنیا که در اختیار کشور ها و حتی گروه های مختلف قرار گرفت و با توسعه نسل های جدیدی از این ویروس امنیت سایبری را در سراسر دنیا در معرض ریسک قرار داد منتهی نمی شود، بلکه این حمله سایبری به مانند همان جعبه پاندورایی بود که نه تنها خود عامل شرارت بود بلکه از آن در گشوده شده که دولت ها مستقیما جنگ افزار های سایبری پیشرفته را توسعه داده و به طور غیر قانونی علیه دیگر کشور ها بکار می بستند، شرارت ها و بلایای دیگری نیز عبور کردند. چنین حمله سایبری گسترده و پیشرفته ای در سطح دولتی که می توان آن را تروریسم سایبری دولتی دانست قبح چنین حملاتی را در سطح کشور های دنیا شکست و از آن پس بود که موجی از حملات گسترده سایبری علیه حتی زیر ساخت های کشور های مختلف دنیا توسط کشور ها و گروه های غیر دولتی به راه افتاد، حملاتی که پس از استاکس نت تنها قادر به مخدوش کردن اطلاعات نبوده بلکه کاملا قادر به وارد کردن خسارات فیزیکی بودند که حتی مستعد ایجاد فجایع و تلفات انسانی بود. به عنوان چند نمونه دیگر از حملات سایبری مهم و با احتمال بالا دارای پشتوانه دولتی می توان به این موارد اشاره کرد: · در اکتبر 2007 وزارت امنیت داخلی چین اعلام کرد که هکر های خارجی که بنابر ادعای این وزارت خانه 42% در مبدا تایوان و 25% از مبدا آمریکا بوده اند اقدام به سرقت اطلاعات از مراکز مهم چین کردند. · در اگوست 2008 در هنگامه جنگ گرجستان و روسیه، هکر های خارجی شبکه های رایانه ای گرجستان را مورد حمله قرار دادند. اگرچه این حملات قطعی های محدودی را در شبکه های ارتباط سایبری گرجستان ایجاد کردند اما فشار سیاسی سنگینی را بر دولت گرجستان تحمیل کردند که به نظر می رسید هماهنگ با اقدامات نظامی دولت روسیه است. · در ژانویه 2009 در میان حملات نظامی اسرائیل به غزه هکر ها زیر ساخت های سایبری این رژیم را مورد حمله قرار دادند. این حملات سایبری که بر وبسایت های دولتی متمرکز بودند توسط دست کم 5 میلیون رایانه به اجرا گذاشته شده بودند. · در ژانویه 2011 دولت کانادا اعلام کرد که تحت حملات سایبری شدیدی علیه مراکز دولتی خود قرار گرفته است. از جمله آژانس تحقیقات نظامی و توسعه کانادا و آژانس تحقیقاتی اداره دفاع ملی کانادا. این حملات موجب شد خضانه داری و ادارات مالی مهم کانادا مجبور شوند ارتباط خود را با اینترنت جهانی قطع کنند. · در جولای 2011 در جریان یک سخنرانی معاون وزیر دفاع آمریکا اعلام کرد که یکی از پیمانکاران نظامی این وزارت خانه هک شده است و از آن طریق 24 هزار فایل به سرقت رفته است. · در سال 2012 ویروس رایانه ای شمعون که با نام W32.DistTrack نیز شناخته می شود، کشف شد. این ویروس به جهت اثرات مخرب گسترده و هزینه های ریکاوری قابل توجهی که این حملات به بار می آورد شناخته شده است. شمعون پس از استاکس نت یکی از مهمترین ویروس های رایانه ای بکار گرفته شده در حملات سایبری علیه یک کشور دیگر بود. از این ویروس در یک جنگ سایبری علیه کمپانی های نفتی دولتی از جمله آرامکو عربستان و راس گاز قطر استفاده شد. گروهی که خود را "شمشیر بران عدالت" می نامیدند مسئولیت این حملات را که 35 هزار رایانه و سرور شرکت آرامکو را تحت تاثیر تبعات مخرب خود قرار داد، بر عهده گرفتند. این حملات موجب شد تا آرامکو مجبور شود بیش از 1 هفته را صرف ریکاوری تجهیزات رایانه ای خود کند. رایانه های شرکت راس گاز نیز توسط یک ویروس ناشناس آلوده شد که برخی متخصصین این آلودگی و اثرات مخرب را مرتبط با ویروس شمعون می دانستند. از این حمله به عنوان یکی از بزرگترین حملات سایبری تاریخ یاد می شود. در 16 آگوست 2012 شرکت های امنیت سایبری سیمنتک، کسپراسکای، و سکولرت کشف این ویروس را اعلام کردند. کسپراسکای و سکولرت متوجه شباهت هایی میان شمعون و فلیم (که خود دارای ارتباط تنگاتنگی با استاکسنت بود) شدند. بنابر اعلام سیمنتک به طرز غافل گیر کننده ای از این ویروس در حملات سایبری دیگری در سال های 2016 و 2017 استفاده شد. · در سپتامبر سال 2013 یکی از مقامات رسمی آمریکا اعلام کرد که برخی تجهیزات رایانه ای نیروی دریایی که حاوی اطلاعات غیر طبقه بندی شده بوده اند هک شده اند، همچنین وی اتهاماتی را به عنوان مسبب این حمله متوجه ایران ساخت. اما در گزارش دیگری که از سوی وال استریت جورنال منتشر شد این شبکه در واقع بزرگترین شبکه کامپیوتری طبقه بندی نشده نیروی دریایی آمریکا بوده است و دامنه حملات و مدت زمان آن بسیار فراتر آن بوده که قبلا اعلام شده بود. بر اساس این گزارش نیروی دریایی بیش از 4 ماه درگیر مقابله با این حملات بوده است. در این حملات هکر ها شبکه اینترانت سپاه تفنگداران دریایی را از طریق یک ضعف امنیتی در یکی از وبسایت های عمومی نیروی دریایی هدف قرار داده بودند. در گزارشات رسمی عنوان شده است که هکر ها موفق به دسترسی به هیچ یک از اطلاعات طبقه بندی شده نشده اند، اما تبعات حمله مخرب تر از آن بوده که قبلا گزارش شده بود. بر اساس اطلاعات موجود بازسازی شبکه مذکور بیش از 10 میلیون دلار در آن زمان هزینه در بر داشت. حملات سایبری متعدد دیگری نیز در سال های پس از استاکسنت به وقوع پیوست که شرح تمامی آنها در اینجا میسر نیست ولی آنچه به وضوح روشن است آن که پیش بینی شون مک گورک در مورد باز شدن جعبه پاندورا به درستی به وقوع پیوست و کار بدانجا کشیده شد که خود آمریکا به عنوان پدر این دست حملات تروریستی سایبری در سال 2018 در جریان اصلاح استراتژی اتمی خود در دولت ترامپ اعلام کرد که در برابر حملات سایبری گسترده از سلاح اتمی استفاده خواهد کرد! آنچنان که کارشناسان پیشبینی کرده بودند کد استاکس نت در دسترس خیلی ها قرار گرفت، مطالعه و اکتساب فناوری سطح بالای آن فضای امنیت سایبری را در سراسر جهان تغییر داد و ویروس های متعددی از منشا آن توسعه یافتند و در حملاتی در سراسر دنیا مورد استفاده قرار گرفتند تا جایی که خود آمریکا نیز در مواردی قربانی حملات سایبری مهم شد. در گزارشی دیگری که از سوی رویترز در سال 2019 منتشر شد شمار حملات سایبری با حمایت دولتی که تمرکز ویژه بر نهاد های مالی و بانکی گذاشته اند در سال های اخیر رو به فزونی گذاشته است. دلیل این امر را در این مورد می توان یافت که حملات سایبری با پشتیبانی دولتی معمولا اثر بخشی قابل توجهی دارند، و دارای ریسک و هزینه های نسباتا پایینی جهت انجام عملیات های جاسوسی و نظامی هستند. به طور معمول احتمال اینکه به طور محکمه پسندی بتوان یک حمله را به یک کشور و دولت به خصوص نسبت داد بسیار کم است و بدست آوردن موفقیت در عملیات های دارای هماهنگی زیاد تقریبا تضمین شده است. بر این اساس کشور هایی که در زمینه اجرای حملات سایبری پیشرو بوده اند به میزان خیره کننده ای قابلیت های خود را افزایش داده اند. از سوی دیگر برخی کشور های دیگری که برای سال ها خود هدف این گونه حملات بوده اند و قربانی می شدند اکنون خود به شکارچیان قهاری تبدیل شده اند. دولت آمریکا در واقع رودخانه ای را مسموم ساخت که خود نیز از آب آن می نوشید. بخش دوم: گشایش جعبه دوم پاندمی به همهگیری بیماری گفته می شود که در یک منطقه وسیع شامل چند قاره و یا در سرتاسر دنیا شیوع یافته باشد. در طی تاریخ شماری پندمی رخ داده است که علت آن بیماری هایی همچون آبله و سل بوده است. یکی از وحشتناک ترین پندمی های تاریخ بشر "مرگ سیاه" نام دارد که حاصل شیوع گسترده بیماری طاعون بود. تخمین زده می شود که در طی پندمی مرگ سیاه در قرن 14 میلادی بین 75 تا 200 میلیون نفر جان خود را از دست دادند. از پندمی های مهم دیگر می توان به آنفولانزای اسپانیایی در سال 1918، پندمی آنفولانزای H1N1 در سال 2009 اشاره کرد. در سال 2016 کمیسیون بررسی کننده ریسک های سلامت جهانی در مورد بیماری های پندمیک احتمالی آینده تخمین زد که این وقایع در قرن 21 بیش از 6 ترلیون دلار هزینه بر اقتصاد جهانی تحمیل خواهد کرد که به طور میانگین شامل سالی 60 میلیارد دلار می شود. در همان گزارش توصیه به هزینه 4.5 میلیارد دلار در سال در جهت پیشگیری جهانی نسبت به این پندمی ها و کاهش ریسک وقوع این فجایع شده است. پندمی هایی که در حال حاضر فعال هستند شامل بیماری ایدز و نیز بیماری covid-19 معروف به کرونا است که در سال 2019 شیوع یافت. کرونا ویروس ها خانواده بزرگی از ویروس ها هستند که می توانند طیف وسیعی از بیماری ها از سرماخوردگی معمولی گرفته تا بیماری های خطرناک تر و کشنده تری چون مرس، سارس و کوید-19 اخیر را شامل شوند. کوید-19 در تاریخ 11 مارچ 2020 توسط سازمان بهداشت جهانی به عنوان پندمی شناخته شد. بر اساس آمار WHO تا تاریخ 29 مارچ 2020 در میان 202 کشور جهان تعداد 571,678 مورد ابتلای تایید شده، و 26,495 مرگ تایید شده در اثر این بیماری به ثبت رسیده است. بر اساس اطلاعات رسمی منتشر شده از سوی سازمان بهداشت جهانی، در تاریخ 31 دسامبر 2019 اولین شیوع با دلایل نا مشخص در شهر ووهان کشور چین کشف و به دفتر سازمان بهداشت جهانی در این کشور گزارش شد. در تاریخ 13 ژانویه 2020 اولین کیس بیماری کرونا در خارج از چین، و در کشور تایلند به ثبت رسید. سازمان بهداشت جهانی سایر کشور های جهان را به نظارت فعال و کسب آمادگی لازم جهت مقابله با بیماری فراخواند. اما آنچه این بیماری منحوس با خود به همراه داشت تنها تخت های پر بیمارستان ها و مرگ ده ها هزار تن در سراسر دنیا نبود. این بیماری اثرات به شدت مخربی بر اقتصاد دنیا باقی گذاشت و از سوی دیگر تعاملات سیاسی در میان کشور ها را دست خوش تحول کرد. در آمریکا تنها در طی 1 هفته گذشته بیش از 3 میلیون نفر تقاضای بیمه بیکاری کردند که شامل کاهش حدود 2 درصد از کل جمعیت شاغل در آمریکا تنها در طی 1 هفته می شود. در این میان در مورد منشا بروز این بیماری اختلاف نظرهای جدی میان برخی کشور های دنیا به وجود آمده است. برخی این ویروس را حاصل کار طبیعت و شیوع آن را به رژیم غذایی نامناسب چینی ها در خوردن جانورانی که در سبد غذایی سایر مردم دنیا جایی ندارند می دانند از جمله داستان معروف سوپ خفاش. در این میان برخی دیگر احتمال دست کاری شده بودن این ویروس را مطرح کرده اند، در سناریوی دوم این ویروس در یکی از آزمایشگاه های یکی از کشور ها که عمدتا از چین جهت به چین که خاستگاه بیماری بوده و نیز به آمریکا به جهت آزمایشگاه های بیولوژیک و ویروسی که در نقاط مختلف دنیا دارد و سابقه این کشور در تولید تسلیحات بیولوژیک عامل تولید این ویروس معرفی می شود. انتشار این ویروس را عده ای بر اثر حادثه ای ناخواسته می دانند هرچند که تولید اولیه احتمالی آن قطعا اقدامی در جهت تولید تسلیحات بیولوژیک و جنایت علیه بشریت بوده، و عده کمتری انتشار آن را هدفمند می دانند. در مورد سلاح های بیولوژیک در طی تاریخ چندین مورد استفاده از این دست جنگ افزار ها گزارش شده است از جمله استفاده سربازان مغول از اجساد بیماران مبتلا به طاعون جهت فتح شهر کفا در کریمه در قرن 14 میلادی که برخی گمانه زنی ها این اقدام را در پندمی مرگ سیاه موثر می داند، و نیز به آزمایش و تولید جنگ افزار های بیولوژیک توسط ژاپن در طی جنگ جهانی دوم می توان اشاره کرد. در صورت درست بودن ادعای دستکاری شده بودن این ویروس در آزمایشگاه ها، این سلاح بیولوژیک را به عنوان اولین عامل بیولوژیک ساخته دست بشر می توان دانست که منجر به پندمی در سراسر جهان شده است. با توجه به ناشناس بودن منشا این ویروس و بیماری حاصل از آن و ادعاهایی که گهگاه در مورد آن مطرح می شود از طرفی و نیز وجود قطعی آزمایشگاه ها و برنامه های توسعه و تولید این دست از تسلیحات در برخی کشور ها، چه ادعا ها در مورد طبیعی بودن منشا این ویروس و یا مصنوعی بودن آن درست باشد یا نباشد، آنچه در میان رهبران سیاسی دنیا باقی مانده است فضایی ست مملو از بی اعتمادی که هر یک خود را قربانی احتمالی یک جنگ بیولوژیک و طرف مقابل را کشور متخاصم در آن جنگ می داند. در قرن 21 در شرایطی که استفاده از تسلیحات کشتار جمعی خصوصا سلاح های شیمیایی و میکروبی در بیش از هر زمان دیگری در میان کشور ها امری نکوهیده است، این فاجعه که ده ها هزار تن را در سرتاسر دنیا به کام مرگ کشانده است و هنوز نیز آینده روشن مشخصی در مهار آن تصور نمی شود، و از سوی دیگر اقتصاد کشور های دنیا را با صدماتی به مراتب بدتر از بحران مالی سال 2008 مواجه کرده است، آن امر نکوهیده بیش از بیش شکننده شده است. در صورتی که اثبات شود یا آنکه تعدادی از کشور های دنیا به این جمع بندی برسند که هدف حمله بیولوژیک قرار گرفته اند، این مساله می تواند شتابی به تولید این دست تسلیحات در سرتاسر دنیا بدهد، و بکار گیری مجدد چنین تسلیحاتی را به امری ساده تر بدل سازد. از سوی دیگر مطالعه روی ویژگی های شاخص ویروس کرونا از جمله سرعت انتقال بالا، مدت زمان قابل توجه زنده باقی ماندن بر روی سطوح، مقاومت به دارو های موجود و ویژگی بسیار مهم و خطرناک دوره خاموش باقی ماندن نسباتا زیاد در بدن فرد مبتلا که می تواند حتی به 2 هفته نیز برسد، می تواند مدلی قابل توجه در آزمایشگاه های سلاح های بیولوژیک در کشور های تولید کننده این سلاح ها جهت تولید نمونه های جدیدتر و موثرتر این جنگ افزار ها قرار دهد. چنانچه صحت اتهامات نسبت به یکی از 2 کشور چین و آمریکا که در معرض بیشترین سوذن ها هستند اثبات شود و یا فضای بی اعتمادی و عدم قطعیت کشور های دیگر را به سمت قابل توجه بودن سناریوی جنگ افزار بیولوژیک بودن کوید-19 رهنمون شود جهان در آستانه باز شدن در جعبه پاندورای دیگری خواهد بود، اما اینبار مساله از کار افتادن شبکه های رایانه ای و دستگاه های صنعتی در پی شیوع پی در پی ویروس ها نخواهد بود، بلکه حیات بشر در کره خاکی در معرض خطر انقراض قرار خواهد گرفت. فجایعی انبوهی از اجساد را در تمامی کوچه ها و خیابان های شهر های دنیا باقی خواهد گذاشت که هیچ بارقه ای از امید را یارای رخنه به سیاهی آن نخواهد بود. منابع: https://www.nato.int/docu/review/2013/Cyber/timeline/EN/index.htm https://en.wikipedia.org/wiki/List_of_cyberattacks https://www.f-secure.com/en/consulting/our-thinking/state-sponsored-cyber-attacks https://www.reuters.com/article/us-cyber-banks/state-sponsored-cyberattacks-on-banks-on-the-rise-report-idUSKCN1R32NJ https://en.wikipedia.org/wiki/Stuxnet https://www.mcafee.com/enterprise/en-us/security-awareness/ransomware/what-is-stuxnet.html https://en.wikipedia.org/wiki/Shamoon https://www.nytimes.com/2018/01/16/us/politics/pentagon-nuclear-review-cyberattack-trump.html https://www.wsj.com/articles/us-says-iran-hacked-navy-computers-1380314771 https://www.theverge.com/2014/2/18/5421636/us-navy-hack-by-iran-lasted-for-four-months-say-officials https://en.wikipedia.org/wiki/Pandemic https://www.who.int/emergencies/diseases/novel-coronavirus-2019 https://www.who.int/emergencies/diseases/novel-coronavirus-2019/events-as-they-happen https://www.washingtonpost.com/politics/2020/03/26/polling-suggests-that-economic-impact-coronavirus-is-worse-than-initial-data-suggest/
  7. با تشکر از جناب کیانی بابت تاپیک خوب شون انیمیشن The Wind Rises ساخته استاد میازاکی، اسطوره ی دنیای انیمیشن، در مورد زندگی همین آقای هیروکوشی ساخته شده. البته بخش هایی از داستان انیمه دراماتیزه شده و بر اساس واقعیت نیست. https://www.imdb.com/title/tt2013293/
  8. تفاوت در عملیات آفندی و پدافندی وجود داره، ولی در عین حال خطی میانشون وجود نداره که شما قادر به یکی باشی و به دیگری نه! نیروی هوایی در شرایط فعلی مطلقا هیچ توان عملیاتی نداره، نیروی هوایی برای انجام عملیات تهاجمی تو درجه اول باید بتونه از خودش، از جنگنده ها و پایگاه هاش دفاع کنه! یه مشت تابوت متحرکت "منصوب بر سوخت مایع" نه تنها توان آفند نخواهند داشت که توان پدافند مناسب هم ندارن. شاهد مثالش هم برید 10 تا عکس از لود های عملیاتی جنگنده های روسی و اروپایی و آمریکایی تو همین دریگری های منطقه پیدا کنید بذارید ببینید کدومشون توان دفاع از خودش رو نداره. بله فنسر ها و الباتورس سوری تو ادلب توان دفاع از خودش رو نداشت، سرنوشتش هم دیدیم. به قول آقا سید این یک دو اینکه در مورد سوریه، اساسا مساله ما در مورد سوریه توان نیروی هوایی نیست، وگرنه چند تا از همین اف-5 ها و آبگرمن کن ها رو هم می بردیم جلو داعش و امثالهم کارایی داشت، البته به خاطر فرسودگی قطعا سقوط می دادیم. مساله ما برا رفتن سراغ روس ها فقط به خاطر زور نیرو هوایی شون نبود، بلکه به خاطر زور سیاسی و حتی زور اتمی شون هم بود! وسط معرکه ای که چندین کشور خارجی دارن مداخله نظامی مستقیم می کنن، کسی اون عضو ضروری لازم برا بمباران پایگاه روس ها رو نداره، جنگنده روسیه هم حتی آمریکا نمی زنه، ترک ها هم یه بار زدن دیدیم اردوغان بعدش چه طور به شکر خوری افتاد، سر همین درگیری های اخیر یه استینگر شلیک کردن سمت جنگنده روسی که اونم نخورد، جوری بمبارون کردن ترک ها رو که تا هفت پشتشون یادشون نره، ولی بعدش ترک ها جرات داشتن بیان پایگاه روس ها رو بزنن؟ ولی جرات داشتن نیرو های ما رو قتل عام کنن صدا هم از ما در نیاد. حتی بعد اون داستان زدن سوخو-22 سوری ها که روس ها اخطار جدی دادن در مورد غرب فرات آمریکایی ها هم دیگه غلاف کردن تا حد زیادی، ولی ما نیرو هوایی برده بودیم قطعا زیر بمبارون از بین رفته بود. تو عراق ولی اون حساسیت وجود نداشت و استفاده شد، البته جا داشت برا استفاده بیشتر ولی می رسیم به همون فرسودگی و توان عملیاتی محدود و ... مساله سوم اینه که اساسا عزمی برا استفاده موثر و جدی گرفتن نیروی هوایی تو ارکان حکومت وجود نداره، حتی تو جاهایی که به مراتب همین توان فعلی اش موثر تر هست. تو حمله به قله دموکرات به عنوان مثال 2 تا از همین فانتوم ها یا فنسر ها بلند شده بودن هر کدوم با 2 تا قاصد یا کاب1500 زده بودن اونجا رو از لوکیشن اون قلعه جز یه گودال نمونده بود، ولی به جاش ترجیح دادن با چند برابر هزینه فاتح شلیک کنن که یکیش بخوره تو خاک خودمون، چند تا دیگه هم بره قاطی باقالیا، و نهایتا اون اثر تخریب و تلفات رو باقی بذاره در مورد تغییر نگری که تو فرماندهان نیروی هوایی دنبالش هستید، یاد اون داستان زره پوش کردن بدنه بمب افکن های جنگ جهانی توسط متفقین افتادم که نگاه کردن بمب افکن هایی که برگشتن کجاهاشون بیشتر گلوله خورده همونجاها رو زره اضافه کنن .... چهارم: استفاده جنگ افزاری از سی 130 برا ما ممکنه، منتها اولا کار بیهوده و عبثی هست برا ما به دلایل عدیده ... دوم، بلا نسبت شما نیرو هوایی تو شرایطی که یه پاد هدف گیری نشانه گذاری ساده رو جنگنده هاش نداره غلط می کنه، به گور هفت جد و آبادش هم می خنده که پول صرف بمب افکن کردن هرکولس کنه پنجم در مورد آینده نیرو هوایی و وضعیت فعلی یک اینکه با وجود اینکه حضرات تو این سال ها پول چند تا نیرو هوایی رو به اون قسمت خاص از آناتومی گاو زدن، ولی تو 2و3 سال اخیر اون یه نخود مغزشون ظاهرا یه تکونی خورده، به نظر می رسه با توجه به شواهدی یه خرید خارجی نسبتا عمده رو در پیش داریم، منتها با این اوضاع فعلی مملکت داریم به وضعی می رسیم که مساله این نیست که کسی نمی فروشه، بلکه اینه که اساسا پولی در کار نمی نمونه که خرج اینکار بشه، هرچند به نظر می رسه بخش قابل توجهی از قرارداد مذکور پولش تا همین الان پرداخت شده دو، تا امروز ما باید دست کم یک پروژه برای یه موتور متوسط توربوفن با تراست خشک 50 تا 60 کیلونیوتن یا یه موتور نسباتا سبک با 30 تا 35 کیلونیوتن تراست خشک می داشتیم که "دست کم یک دهه" از عمرش گذشته بود، طراحی اش تمام شده بود، ساخت قسمت هایش تموم شده بود، برا قسمت هایی که فناوری اش موجود نبود تو این یک دهه زیر پروژه های مرتبط تعریف شده بود، سرمایه گذاری شده بود، الان بعد 10 سال منتظر به ثمر نشستن پروژه می بودیم. این که نیست همچین چیزی اونم تو حکومتی که سالی چند میلیارد دلار از منابع عمومی مستقیم یا غیر مستقیم توسط حکومت غارت میشه و خرج اتینا میشه یا تو پروژه های احمقانه دود میشه قعطا به خاطر بی کفایتی محض حاکمیت هست و این وضع ادامه خواهد داشت، با فشار سیاسی و اقتصادی شدید رو حکومت این ناکارآمدی تشدید هم خواهد شد. In November 2015, China became the first export customer for the Su-35 when the Russian and Chinese governments signed a contract worth $2 billion for the purchase of 24 aircraft for the People's Liberation Army Air Force. سه، الان باید چی کار کرد؟ من و شما که مستضعف هستیم و طبعا هیچی، ولی صرفا جهت اینکه یه گپی زده باشیم اون پروژه ای که بالا گفته شد استارت بخوره، برا ساخت تحت لیسانس یه موتور مناسب تو قواره AL-41 هر هزینه ای لازمه پرداخت بشه، برای خرید خارجی برنامه ریزی اصولی بشه و ... همه اش در غالب اون چارتی که تو پست قبلی شرحش ذکر شد برا وضعیت گذار هم فعلا 2 تایپ جنگنده داریم که به جهت کیفیت و خصوصا کمیت میشه روشون حتی منهای موتور کارکرد، یک فانتوم، دو تامکت، این 2 تایپ رو همین الان میشه از جهت اویونیک و حتی تا حد قابل توجهی از جهت سازه روشون کار کرد، و البته ببر بی دندان فایده نداره، یه برنامه ریزی مفصل باید در مورد پروژه جامع تسلیحات هواپایه صورت بگیره که به قسمت کوچکی اش در تاپیک طوفان شکن اشاره شد، رویکرد در مورد سایر موارد هم عینا مشابه همون تاپیک باید باشه ششم همه اینا کی میشه انجام بشه؟ وقتی کل ساختار نظامی ما، و در کل از صدر تا ذیل ساختار های کلان حاکمیتی ما اصلاح بشه، از حکومت شومن پرور، لمپن پرور، بادمجون دور قاب چین پرور انتظار اصلاح امور نمیره، واقعیت اینه که با این دلقک های مفت خور و مطلقا بی سواد فعلی کار به جایی نمی بریم. ته زور این ساختار فعلی با صرف دهه ها زمان و هزینه های گزاف نهایتا شده این توان محدود موشکی که اینم روی ایران خودرو رو سفید کرده هر سری بین 30 تا 35 درصد فیل میده
  9. در واقع پارادوکس اصلی اونجا ست که در مورد نیرو هوایی خطی وجود نداره که این ورش آفندی باشه اون ورش پدافندی، بعد شما معتقد باشی الان این ور خطیم باس بریم اون ور خط! وقتی نیروی هوایی ما توان آفند نداشته باشه قطعا توان پدافند هم نداره، و بالعکس در واقع آفند و پدافند 2 جز کاملا در هم تنیده هستند، جدا از هم نیستن الان وضعیت چیه پس ؟ هیچی! ول معطل. نیروی هوایی ما در یک رزم تمام عیار هیچ توان عملیاتی قابل توجهی نداره . در واقع رزم تمام عیار که هیچی الان برا ساعت پروازی پر کردن خلبان هاش که اکسپایر نشن هم مشکل داره هرگونه برنامه ریزی برای تغییرات به هر نحو هم باید یه در قالب یه چارت 3*3 توصیف بشه: - تجهیزات - آموزش - فرماندهی + وضعیت فعلی + وضعیت هدف + حالت گذار باز هر کدوم از اینا کلی نمودار و زیر جدول و غیره جهت تعریف مساله، تحلیل، برنامه ریزی و بازخورد گیری و غیره باس داشته باشه من توصیف اولیه شما از مساله رو اساسا از بیخ غلط می دونم، به بحث در مورد راه حل نمی رسیم ...
  10. بسم الله الرحمن الرحیم ریشه تاریخی سلاح های آفندی و پدافندی را می شود از اولین باری که تکه الوار یا پوستینی در برابر پرتاب سنگی سپر شد یافت. از آن پس همواره با موثر تر شدن راهکار های تدافعی جهت افزایش کارایی سلاح های تهاجمی هزینه شده و سعی و تلاش های فراوانی برای آن صورت گرفته، و به تبع آن در حوزه پدافند نیز هزینه ها و تلاش های زیادی صورت گرفته تا توان آفندی حریف خنثی شود. از زمانی که شمشیر های برنده تر و بلند تر در برابر زره های قطور تر و مستحکم تر ساخته می شد تا امروز که پیچیده ترین سامانه های حفاظت فعال زرهی و سامانه های ضد بالستیک در برابر موشک های سریع تر ، دوربرد تر و رادار گریزتر ساخته می شود. این رویکرد از یک سو موجب بالا رفتن هرچه بیشتر سطح فناوری سلاح ها و صنعت نظامی شده است، از سوی دیگر هزینه های تجهیزات نظامی را به شکل گسترده ای افزایش داده است. تا به امروز که قیمت هر فروند جنگنده اف-35 به حدود 80 میلیون دلار، هر فروند موشک کروز تاماهاوک بلاک4 به حدود 2 میلیون دلار و هر فروند موشک ضد بالستیک پک 3 در حدود 3 میلیون دلار قیمت دارد. با ادامه این روند جهت دست یابی به سلاح های تواناتر، سلاح های هایپر سونیک، جنگنده های با سطح پنهان کاری بسیار بالا، توپ های دور برد و از آن سو سامانه های تدافعی در مقیاس جنگ ستارگان این روند به ویژه به شدت یافتن سطح منازعات نظامی و سیاسی در جهان با سرعت بیشتری ادامه خواهد یافت. اگرچه این روند نه تنها روندی اجتناب ناپذیر و حتی ضروری در دنیای نظامی گری ست، که البته از سر ریز این فناوری های گران قیمت نهایتا بخش های غیر نظامی نیز سود می برند، اما در عین حال همواره شاید بهترین پاسخ در برابر تهدیدات جدید میدان نبرد پاسخ سریع تر، دوربرد تر و در واقع گران تر نباشد، شاید تنها پاسخی متفاوت نیاز باشد بر اساس سطح فناوری هایی که در حال حاضر نیز موجود است، ورود عنصری در میدان نبرد که سطح خلاقیت در شکل گیری آن بالاتر از حد معمول است و به شکلی عمل می کنند که سامانه های موجود آمادگی مقابله با آنها را ندارند یا در برابر چنین اهدافی بهینگی لازم را دارا نیستند، و نیز توان قابل توجهی را در اختیار قوای بکارگیرنده خود قرار می دهند که از طریق بکار گیری تسلیحات معمول قبلی چندان قابل دست یابی نبوده ست. این دسته از تسلیحات را به نوعی می توان تسلیحات "میان رده" نامید که حول ترکیب 2 یا چند سامانه متفاوت ساخته شده اند. به عنوان مثال ترکیب پهپاد و موشک کروز، ترکیب اژدر و انواع موشک های سطح پرتاب و زیر سطح پرتاب و ... در دوران معاصر شاید اولین دسته از این سلاح ها را بتوان خانواده موشک/اژدر های روسی SS-N-15 'Starfish'[1] در دهه 60 و نسل بعدی این موشک ها به نام SS-N-16 Stallion [2] در اواسط دهه 80 میلادی دانست. این موشک در اصل سلاحی 2 یا چند مرحله ای حاصل ترکیب موشک کروز یا بالستیک و اژدر بودند که در نسخه هایی به خرج عمق روی اتمی نیز مجهز شده بودند. این سلاح معضل برد و سرعت برای یک اژدر را با ترکیب آن با یک موشک حل کرده بود. در نسخه SS-N-16 که برد به حدود 100 کیلومتر رسیده بود، به جای آنکه فناوری و هزینه زیادی صرف ساخت اژدری شود که با سرعت زیاد بتواند به برد 100 کیومتری برساند، این کار به یک موشک سوخت جامد محول شده بود که یک اژدر کوچک را با خود حمل می کرد. موشک در محدوده هدف در آب فرود می آمد و اژدر خود را روانه هدف از قبل شناسایی شده می کرد. نسخه ای از موشک ss-n-16 در سال 2015 نیز موشک آزمایش قرار گرفت و تصاویری از آن منتشر شد. البته بر اساس شواهد موجود این آزمایش ناموفق بوده و از آن پس اطلاعات بیشتری از این پروژه منتشر نشد. نسل دیگری از این موشک های ترکیبی در دهه 90 میلادی در خانواده موشک های کروز کالیبر معرفی شد. موشک های خانواده کلاب 2 نسخه سمت چپ موشک های میان رده حاصل ترکیب موشک و اژدر هستند. نسخه سوم از چپ 3M-54E نام دارد که موشک میان رده ی دیگری، حاصل ترکیب بخشی از موشک کلاب با یک موشک سوخت جامد ضد کشتی مافوق صوت است. این موشک قابلیت شلیک از زیرآب را داراست و برد نهایی آن به 200 تا 250 کیلومتر می رسد. نسخه سمت راست نیز نسخه معمول موشک کروز کلاب است. سلاح میان رده مشابهی در چین در دست توسعه است که حاصل ترکیب راکت های توپخانه ای و اژدر است. این سلاح به کاربرد خود اجازه می دهد بدون نیاز به واحد های سطحی از عمق خاک خودی بر اساس شناسایی های از قبل انجام شده بر علیه واحد های زیر سطحی دشمن اقدام به شلیک کند. به روش مشابه قبل راکت بالستیک یک اژدر کوچک را به محدوده حضور هدف در دریا رسانده و سپس اژدر در زیر آب به هدف حمله ور می شود. برای این اژدر/موشک که Yu-8 نام دارد طولی در حدود 5 متر، وزنی کمتر از 700 کیلوگرم و بردی حدود 30 کیلومتر گزارش شده است. برای اژدر 324 میلیمتری محمول این موشک نیز بردی تا 2.5 کیلومتر و قابلیت کشف فعال و غیر فعال هدف گزارش شده است. در چین اما سلاح های میان رده ی دیگری را نیز می توان یافت. از جمله در یک نمونه بسیار جالب به نظر می رسد که مهندسین چینی یک موشک کروز ضد کشتی c-802 را با یک پرنده اثر سطحی اکرانوپلان ترکیب کرده اند. از جمله مواردی که یک موشک کروز برای رسیدن به برد بلند با آن مواجه است مساله مقاومت و فشار هوا ست. پرواز در ارتفاع پست در چند متری سطح زمین یا دریا از یک سو به دلیل انحنای زمین موشک را در پشت افق در خارج از دید رادار ها قرار می دهد، از سوی دیگر اما به جهت مقاومت و فشار بالای اتمسفر در سطح دریا به شدت باعث کاهش برد آن می شود. به همین جهت اغلب موشک های کروز، خصوصا موشک های ضد کشتی از سناریو های پروازی ترکیبی استفاده می کنند، بدین معنی که تا قبل از رسیدن به محدوده هدف در ارتفاع پرواز می کنند تا درگ و مقاومت هوا به حداقل و برد به حداکثر برسد، و در محدوده چند یا چند ده کیلومتری هدف کاهش ارتفاع داده تا خود را از دید رادار در میان کلاتر امواج دریا پنهان کنند. با دوربردتر و دقیق شدن رادار ها اما این راهکار کارایی خود را از جهت پنهان کاری از دست داد، چرا که قبل از رسیدن به فاز ترمینال به جهت پرواز در ارتفاع رادار های پیش اخطار و دوبرد قادر به کشف موشک های ضد کشتی شدند. از اینجا مسیر توسعه موشک های ضد کشتی در 2 سمت ادامه یافت: · موشک های مافوق صوت و حتی هایپرسونیک · موشک هی با سطح بالای پنهان کاری مثل AGM-158C LRASM هر دوی این راهکار ها در نهایت به ساخت موشک های پیچیده تر و بسیار گران قیمت تر می انجامد به گونه ای که در برخی منابع قیمت هر فروند موشک LRASM بیش از 3 میلیون دلار ذکر شده است. در این میان اما مهندسین چینی راهکار جالبی را پیش گرفته اند. آنها با استفاده از اثر سطح و استفاده از طراحی یک پرنده اثر سطحی و ترکیب آن با یک موشک کروز ضد کشتی، از یک سو موشکی ساخته اند که در ارتفاع پست عملکرد ایرودینامیکی قابل توجه و بازده مناسبی دارد و می تواند به برد بلند برسد، از سوی دیگر وارد پیچیدگی ها و هزینه های زیاد ساخت موشک هایپر سونیک یا پنهان کار نشده اند. تصویر گرافیکی شبیه سازی شده از این موشک اما همه این سلاح های میان رده در میدان دریا و در ابعاد چندین متری توسعه نیافته اند، بلکه در اندازه های به نسبت کوچک و در خارج از پهنه ی دریا ها نیز می توان چنین نمونه هایی مشاهده کرد. از این میان می توان به عنوان نمونه به سلاح مینیاتوری پایک اشاره کرد. سلاح میان رده دیگری که اخیرا به شکل عملیاتی نیز با موفقیت استفاده شده موشک قدس است. این سلاح با طراحی مشابه یک موشک کروز خا-55 ولی ابعادی کوچک تر دارد و عملکردی مشابه یک پهپاد دارد. در واقع این سلاح نوعی پهپاد دوبرد با قابلیت حمل محموله های شناسایی یا رزمی با وزن در حدود 100 کیلوگرم است که اولین بار طراحی آن توسط مهندس اوکراینی پاول نومنکو صورت گرفته است. اگرچه موشک های کروز دوبرد در کشور های صاحب فناوری نظامی قبلا ساخته بود، از نمونه هایی چون خا-55 و کلاب روسی تا هاماهوک های آمریکایی. این موشک ها که بردی بیش از 1000 تا حتی بیش از 2000 کیلومتر دارند معمولا دارای ابعاد به نسبت بزرگ و سرجنگی حدود 500 کیلوگرم هستند. نمایه گرافیکی از موشک قدس در مورد قدس یا کنت-2 با سلاحی مواجه هستیم که برد بلندی در محدوده 1500 کیلومتر داراست ولی پیلود آن و قابلیت انجام عملیات شناسایی آن مشابه پهپاد ها ست و ابعاد به مراتب کوچکتری نسبت به یک موشک خا-55 دارد و علاوه بر آنکه بسیار ارزان تر است می توان برای استفاده مجدد نیز آن را برنامه ریزی کرد. به عنوان یک مقایسه پیشران مینی توربوفن ms-400 بکار رفته در خا-55 در حدود 4 کیلونیوتن و پیشران مینی توربوجت tj-100 بکار رفته در طراحی پاول نومنکو و موشک قدس در حدود 1.3 کیلونیوتن تراست تولید می کند. در صورتی که از این سلاح در سناریو ی تهاجمی استفاده شود با موشکی رو به رو هستیم که به رغم دارا بودن برد بلند از ابعاد و سطح مقطع راداری بسیار کمتری بر خوردار است و نقص سرجنگی به نسبت کوچک خود را می تواند با برخورد های بسیار دقیق به نقاط حساس هدف و نیز شانس بیشتر عبور از پدافند دشمن در مناطقی که انتظار وجود چنین سلاحی نمی رود جبران کند. حمله و ایراد خسارت جدی به تاسیسات نفتی آرامکو در عمق خاک عربستان مهمترین و جنجالی ترین استفاده عملیاتی این سلاح بوده است. اطلاعات بیشتر از این موشک و عملیات مذکور به تفصیل در مقاله "عملیات تن ماهی" ذکر شده است. گرچه آنچنان که در مقاله مذکور ذکر شده است طراحی این موشک به پاول نومنکو می رسد، ولی بسیاری تحلیلگران نظامی ساخت آن را به ایران نسبت می دهند. در حالی که ایران به طور رسمی و عمومی مسئولیت تجهیز گروه های مقاومت در منطقه چون حشد الشعبی عراق، حزب الله لبنان و جهاد اسلامی فلسطین را پذیرفته است و آن را سیاست رسمی خود می داند اما در عین حال هیچ گاه به طور رسمی مسئولیت رسمی تجهیز جماعت انصار الله یمن را نپذیرفته و ادعا های مرتبط را تکذیب کرد است. در ایران اما از تعداد دیگری از سلاح های میان رده با طراحی میان پهپاد و موشک کروز آثاری یافت که همگی از مواردی هستند که اخیرا اطلعاتی در موردشان منتشر شده است. یکی از این موارد موشک/پهپاد مبین است که در نمایشگاه ماکس اخیر در روسیه اطلاعات و تصاویری از آن منتشر شد. برای این سلاح اطلاعتی بدین شرح منتشر شده است: · وزن 670 کیلوگرم · سرجنگی 120 کیلوگرم · سرعت 900 کیلومتر در ساعت · ارتفاع پروازی 10 متر تا 13 کیلومتر · برد 450 کیلومتر · فاصله 2 سر بال 3 متر گفته شده است که این سلاح به طیف متنوعی از سامانه های هدایتی مجهز است و در طراحی و ساخت آن سعی شده اصول رادار گریزی و پنهان کاری رعایت شود. سلاح میان رده ی دیگری که پروژه آن در ایران و به سفارش نیروی دریایی در دست توسعه است پهپاد سجیل است. این پهپاد اولین پهپاد جت 2 موتوره ایران خواهد بود. طراحی رادار گریز مشابه موشک های کروز رادار گریز چون AGM-158 یا استروم شدو از ویژگی های شاخص طراحی پهپاد سجیل است. از جمله توانایی های این پهپاد توان رسیدن به سرعت 1000 کیلومتر بر ساعت، قابلیت لانچ از سکوی ناو های نیروی دریایی و بازیابی با چتر و قابلیت حمل بمب های دور ایستا با برد 100 کیلومتر است. طراحی مشابهی از سوی چینی ها در نمایشگاه ماکس اخیر مشاهده شد که پروژه LJ-I نام دارد. در طراحی این پهپاد جت می توان ترکیبی از طراحی موشک کروز و پهپاد رادر گریز را مشاهده کرد که البته بر اساس اطلاعات موجود قرار است در آن در نقش پهپاد هدفی که هواگرد های رادارگریز دشمن را شبیه سازی می کند استفاده شود. مثال قابل توجه دیگری را می توان در نوع خاصی از مهمات توپخانه ای یافت. مهمات با پیشران رمجت اگرچه اخیرا توجهات زیادی را به خود جلب کرده اند اما تاریخچه آنها به جنگ جهانی دوم باز می گردد. از جمله در پروژه ای در سال 1943 مهماتی با پیشران رمجت در کالیبر 210 میلیمتر به وزن 90 کلیوگرم ساخته شد که بر اساس اطلاعات موجود می توانست به برد 200 کیلومتر برسد. گرچه آلمان ها برنامه های بلند پروازانه ای در حوزه پیشران های رمجت در نظر داشتند اما با شکست در پایان جنگ مهندسین شان به عنوان بخشی از غنایم جنگی میان روسیه و آمریکا تقسیم شدند و در آنجا کار روی پیشران های رمجت به سمت موشک هایی چون بوریا و ناواهو رفت. دلیل عدم اقبال بیشتر به مهمات توپخانه ای رمجت در آن زمان به رغم امکان دست یابی به برد های خیره کننده را می توان افزایش شدید دایره خطا با افزایش برد و نبود هرگونه مکانیزم هدایتی برای این گلوله ها در آن زمان دانست. امروزه اما با ساخت سامانه های هدایتی پیشرفته و مناسب بکار گیری در مهمات توپخانه ای، اعم از سیستم های هدایتی مبتنی بر هدایت ماهواره ای همچون مهمات اکسکالیبور و البته مهمات هدایت لیزری چون کراسنوپول امکان اصابت دقیق مهمات توپخانه در برد های بلند ایجاد شد. اولین تلاش ها در این حوزه ساخت مهمات با پیشران راکتی بود، اما این ایده همیشه وجود داشت که در سرعت های مافوق صوت پیشران های رمجت به جهت آنکه نیازی به حمل اکسیدایزر ندارند و آن را از اکسیژن موجود در جو فراهم می کنند امکان ارائه عملکردی بهتر از پیشران های راکتی معمول را دارا هستند، خصوصا آنکه سرعت شلیک اولیه این مهمات معضل عملکرد ضعیف این دسته از پیشران ها در سرعت های کم را بر طرف می کند. جدید ترین محصول این ایده مهمات دوربرد هدایت شونده NAMMO در کالیبر 155 میلیمتر است که محصول یک کمپانی نوروژی-لهستانی می باشد. این مهمات از پیشران رمجت و سوخت جامد بهره می برد، موردی که مشابه آن در موشک معروف سام-6 نیز دیده شده بود، و مجهز به سامانه های هدایت داخلی و ماهواره ای است. همان طور که در تصویر دیده می شود دیفیوزر در نوک موشک جانمایی شده و هدایت ایرودینامیکی آن توسط کانارد های تا شونده در بدنه صورت می گیرد. بنابر اطلاعات اعلام شده این موشک توان رسیدن به برد 150 کیلومتر را خواهد داشت، البته وزن مواد منفجره هر گلوله نسبت به گلوله های معمولی این کالیبر کمتر خواهد بود. پیشران های رمجت محدوده عملکردی مناسبی در سرعت های از حدود 1 تا 6 ماخ دارند. جهت رساندن موشک های با این پیشران به سرعت اولیه مناسب عموما از یک مرحله بوستر سوخت یا جامد و یا ترکیب طراحی این موتور با یک موتور توربینی هواتنفسی دیگر استفاده می شود که مهمترین مثال آن موتور جی-58 است. راه اول دوم به مراتب بهینه تر از نظر فنی و البته به مراتب گرانتر و پیچیده تر است، لذا خصوصا در موشک ها که ابزاری یک بار مصرف هستند از راه حل بوستر استفاده می شود که اگرچه به مراتب ارزان تر است و پیچیدگی فنی کمتری دارد ولی عملکرد ضعیف تر و وزن بالاتری را نسیب سلاح می کند. در یک راه حل ابتکاری در مورد مهمات توپخانه ای با بهره بردن از انرژی و سرعت اولیه خرج پرتابی توپ این معضل به کلی دور زده شده، و از سوی دیگر امکان دست یابی به برد های خیره کننده ای چون مثال 150 کیلومتری اخیر و اصابت دقیق به هدف فراهم می شود. اگرچه چنین گلوله ای در حالت معمول قدرت تخریب محدودی دارد ولی با قابلیت اصابت دقیق می تواند طیف قابل توجهی از اهداف تاکتیکی را از حیز انتفاع ساقط سازد، از سوی دیگر در صورت عدم استفاده از چنین سلاحی تنها گزینه قابل بکار گیری از سطح زمین جهت نابودی هدفی در فاصله 150 کیلومتری موشک های کروز یا بالستیک است که اگرچه معمولا دارای قدرت تخریب بسیار بیشتری هستند ولی قیمت به مرابت بالاتری نیز داشته و استفاده از آنها برای هر هدفی به صرفه نیست. در پایان همان طور که در ابتدای یادداشت ذکر شد، ارائه راه حل در میادین نبرد همواره الزاما نیازمند توسعه فناوری های جدید و گران قیمت نیست، بلکه گاهی تنها با ترکیب خلاقانه فناوری های موجود و ارائه پاسخی متفاوت با آنچه دشمن انتظار و آمادگی مقابله با آن را دارد به پیروزی دست یافت. از این جهت در عرصه نظامی جهانی نمی توان تنها کشور هایی با منابع مالی ده ها و صد ها میلیارد دلاری که به آخرین و به روز ترین فناوری های روز دنیا دسترسی دارند را پیروز همیشگی میدان و دارای قابلیت اعمال قدرت و عنصر کلیدی بالانس قدرت [3] منطقه ای یا جهانی دانست. و راه برای رسیدن به سلاح های توانمند تر بدون صرف هزینه های گزاف با ارائه طرح های خلاقانه در حوزه سلاح های میان رده باز است. [1] RPK-2 Vyuga [2] RPK-6 Vodopad/RPK-7 Veter [3] : http://msai.ir/2019/12/30/balance-of-power/
  11. در واقع تا همین الان 2 بار تغییر کرده و این تصویری که قرار دادید طرح سوم حساب میشه طرح اول: طرح دوم:
  12. این سناریویی بود که قرار بود اتفاق بیافته و روس ها به اون دلخوش بودند نه واقعیت میدانی که اول سوری ها و بعد حتی خود روس ها باهاش مواجه شدند و در گزارش خود روس ها بهش اشاره شد. و دقیقا عطف به همون کارنامه ضعیف که عدم مطابقت با نیاز های عملیاتی میدان نبرد بود که باعث شد تولید نسل جدیدی از این سیستم در دستور کار قرار بگیره که حتی اون نسل جدید هم درصوتی که اشکالات عمده ای که در تاپیک بهش اشاره شد رو مرتفع نکنه باز هم کارنامه موفقی نخواهد داشت، به ویژه در بحث پیکره بندی مساله دوم اینه که تولید 2 سامانه ارزان قیمت و گران قیمت همیشه به تولید راه حل ارزان تری ختم نمیشه، تولید 2 سامانه مجزا اون هم به این شکل با حداقل ممکن مشابهت و استفاده از زیر سیستم های مشترک، کاملا بر خلاف رویه ای که در تاپیک توصیه شده، هزنیه های طراحی، تست، تولید، آموزش، پشتیبانی، لجستیک و تعمییر و نگه داری و ... اتفاقا ممکنه باعث افزایش شدید هزینه ها بشه، در آخر هم کارایی لازم رو نداشته باشه سیستم ارزان قیمت شما و برید همون سیستم گرانتر که تور باشه رو مستقر کنید، دقیقا همون کاری که روس ها کردن، استقرار تور و پنتسیر هم زمان نبود، بعد از مشکلات پنتسیر تور اضافه شد، و البته همون طور که در متن تاپیک به اختصار اومد، حتی تور هم به رغم تواناتر بودن مشکلات خاص خودش رو داره و بر همون اساس طرح پیشنهادی از سوی نگارنده مطرح شد. نکته آخر و مهم تر اینه که اصلا بحث ما در مورد روسیه نیست! بحث اصلی نگرانی از الگو گیری غلطی هست که از روش روسی انجام میشه و قطعا در سیستم فعلی ما مشکلاتش 2 چندان میشه، در روسیه اگه 2 سیستم موازی تولید میشه در مقیاس انبوه ، اینجا چندین پروژه موازی استارت می خوره، هیچ کدوم هم خط تولید صنعتی و انبوه ندارن، تعداد انگشت شمار هم در نهایت از هر کدوم تولید میشه، و اضافه میشه به همون دریایی از اش شعله قلمکار قبلی که هزار مدل سامانه با تعداد محدود با منشا فناوری ها و طراحی های مختلف موجوده و هزینه های سرسام آوری رو به مجموعه پدافند تحمیل می کنه یک دور دیگه با دقت بیشتر تاپیک رو مطالعه بفرمایید رفع شبه خواهد شد
  13. سلام اون موشک در واقع یک سلاح لیفتینگ بادی هست، تاپیک نسباتا مفصلی قبلا در مورد این دسته از هواگرد ها نوشته شده seyedmohammad @ داداچ با شوما کار دارن
  14. تو همین مدت سوری ها ادعای سرنگون کردن 8 پهپاد رو داشتن که برا دست کم 4 موردش سند تصویری دارن، از جمله 2 فروند آنکا و بقیه بیرقدار، سناریوی شما خصوصا در مورد عدم شلیک تعمدی مطلقا منطقی نیست. شلوغی خاصی هم درکار نیست، نظر شخصی بنده همان مشکلاتی هست که مشروح در متن تاپیک اومده تصاویر داخل تاپیک مربوط به سیکر دلیله هست، تو یه مورد خیلی جالب که فیلمش هم منتشر شد از تصویر سیکر موشک دلیله برخورد موشک دلیله دیگه ای به هدف دیده میشه
  15. سلام. چند نکته: اول اینکه منظور از بالک ثابت ، بالک های برا زا و پایدار ساز بود که بر خلاف ار بی اس 70 درون بدنه تا نمیشه! دوم حتی موشک های ضد زره هم بالک کنترلی متحرک دارن، اساسا بدون چنین بالک هایی هدایت پذیری ایرودینامیکی معنی نداره سوم در مورد اینکه ضد زره باشه، مشخصا این موشک فیوز مجاورتی داره، وجود چنین عنصری در یک سلاح با وارهد خرج گود ضد زره اساسا بی معنی هست چهارم، احتمال ناچیزی وجود داره که این موشک پدافندی نباشه، ولی اینکه شکار تورنادو مث پهپاد ها قطعا با این موشک بوده یا نه بر اساس اطلاعات فعلی قابل اثبات نیست. صرفا یه گمانه زنی هست. به شخصه نسخه ارتقا یافته از سام-6 رو هم با سیکر الکترواپتیکال محتمل می دونم پنجم، تشخیص پروفایل پروازی از اون فیلم و اینکه شبیه سام-2 بوده! نمی دونم بر اساس چه منبعی عنوان می کنید. خیلی بعید می دونم، خصوصا اینکه حجم انفجار اصلا در حد وارهد حدود 200 کیلوگرمی سام-2 نبود! بله سام 2 حدود 200 کیلو وارهد داره، دقیقا به همین دلیل نسخه زمین به زمین و حتی ضد کشتی ازش توسعه داده شده که عکس نسخه زمین به زمین شده اش در تاپیک هست. ششم: در مورد موشکی که به سمت ایگل شلیک شد هم در تاپیک توضیحات و تصاویر کافی ذکر شده
  16. بسم الله الرحمن الرحیم فرمانده کل سپاه در ششمین همایش ملی شناورهای تندرو در زیباکنار رشت گفته است : اگر پهپادهای سبک وزن با قایق‌های تندرو ترکیب شوند، می‌توانند هر هدفی را تا ۱۰ کیلومتری خود مورد اصابت قرار دهند. باید ظرفیت‌های داخلی را با هم ترکیب کنیم و اگر شبکه دستاوردهای فنی به هم متصل شوند غوغایی در کشور برپا می‌شود. " آنچه فرمانده کل سپاه به آن اشاره می کند، فضایی است ترکیبی از شناورهای بدون سرنشین هوایی و دریایی که به سمت اهداف گوناگونی یورش برده و آن را نابود می کنند. در این دکترین هدفی مثل ناو دشمن با وجود همه سیستم های پیشرفته دفاعی در برابر یک موج بزرگ تهاجم فوجی رو به رو شده و به سرعت مورد اصابت قرار می گیرد و از بین می رود. آنچه می توان این میدان نبرد را در قالب آن تعریف کرد استراتژی نوین نبرد چند حوزه ای (Multi Domain Battle) با محوریت نبرد دریایی و عملیات آبی خاکی است. بکار گیری چنین استراتژی ای در غالب رزم هماهنگ و برنامه ریزی شده ی دریایی، هوایی، جنگال، سایبری و ... و نیز بکار گیری تو آمان پلتفرم های رزمی سرنشین دار و بی سرنشین در دریا و هوا به ویژه در حوزه آبی خلیج فارس با شرایط خاص آن اعم از عمق کم و پهنای نه چندان زیاد و البته جزایری که ایران در این حوزه آبی رد اختیار دارد و به ویژه تسلط بر تنگه ورودی خلیج فارس می تواند این خلیج را به قتلگاهی تبدیل کند که شناور های چند هزار تنی خصم در آن شکار حملات پر شمار و هماهنگ واحد ها و جنگ افزار های نظامی بسیار کوچکتر می شوند. ترکیبی از جنگ افزار ها و پلتفرم های شناسایی/رزمی با قابلیت عمل در دریا و آسمان، و با توان پایایی مناسب در میدان رزم با بهره گیری از قابلیت های هوش مصنوعی و پردازش تصویر جهت عملکرد نیمه خودمختار و هماهنگ با پلتفرم های سرنشین دار، و نیز قابلیت بکار گیری از حامل های زمینی، دریایی و هوایی مختلف و بر قراری شبکه یکپارچه ی ISRTar از جمله ضروریات بکار گیری چنین سناریویی است. گرچه استفاده از شناور های تند روی پر تعداد از سال های دور از راهبرد های اصلی نیروی دریایی سپاه در آب های خلیج فارس و تنگه ی هرمز بوده است، ولی با تغییر میدان نبرد و جای خالی نیازمندی های خاص جهت کارآمدی در میادین نبرد حال و آینده و نیز البته مشکلاتی که از قبل در تاکتیک های رزم دریایی سپاه وجود داشت یک روزآوری استراتژی رزمی و تاکتیک های مربوطه را ضروری کرده بود که صحبت های اخیر فرمانده کل سپاه حاکی از نگاهی نو به این عرصه دارد. یک شبکه ی شناسایی، نظارتی، کسب اطلاعات و اکتساب هدف هوشمند و یکپارچه تشکیل شده از انواع سامانه های جمع آوری و انتقال اطلاعات زمینی، دریایی، و هوایی ، ثابت و متحرک، به نحوی که بقاپذیری رزمی مناسب را داشته باشد در کنار تسلیحات دقیق با دورایستایی مناسب هیچ ناو جنگی بزرگ و سهم گینی را از گزند حملات جراحی گونه، دقیق و پر تعداد دریا پایه ایران در امان باقی نخواهد گذاشت. برای بکار گیری چنین استراتژی ای علاوه بر آنکه توسعه نسل جدیدی از پلتفرم ها که قابلیت های هرچه بیشتر جهت رزم چند حوزه ای و نیز عملکرد هم زمان با سایر سامانه های سرنشین دار و بی سرنشین دیگر در میدان نبرد را داشته باشند، لازم است، تغییراتی در سامانه ها و تجهیزات موجود نیز می تواند به میزان چشمگیری عملکرد رزمی واحد های عملیاتی فعلی را بهبود بخشد. به طور کلی این تجهیزات در 3 دسته اصلی زیر می بایست تامین شوند (برخی تجهیزات می تواند در بیش از 1 دسته قرار گیرد) v شناسایی، نظارتی، کسب اطلاعات و اکتساب هدف v آفند v پدافند (هوایی) گرچه در حوزه ی آفند طیف متنوعی از موشک های ضد کشتی توسط جمهوری اسلامی ایران عملیاتی شده است، اما همچنان جای بهبود به ویژه در حوزه تسلیحات مناسب این استراتژی وجود دارد. به عنوان مثال یکی از واحد های پرشمار نیروی دریایی سپاه قایق های راکت انداز تندرو مجهز به راکت های غیر هدایت شونده 107 میلیمتری است که مطلقا فاقد توان رزمی مناسب است. تجهیز همین شناور ها به تجهیزات ارتباطی مناسب و نیز جایگزینی آن راکت های بی مصرف با موشک های کوچک ولی هدایت شونده با قابلیت شلیک کن و فرماموش کن (fire and forget) به عنوان مثال برپایه اعمال تغییراتی بر موشک اخگر (که شرح کامل آن می تواند موضوع یادداشت دیگری باشد) و نیز حمل پهپاد های کوچک تیوب پرتاب با بال های جمع شونده به نحوی که هر شناور تعداد دست کم 6 فروند از آنها را بتواند حمل و در همان محیط دریا و در حال حرکت لانچ کند و از محموله ماجولار این پرنده ها بتوان جهت ماموریت های شناسایی و کسب اطلاعات، بکار گیری مجموعه ای از سنسور های کوچک ولی پر تعداد در پلتفرم های متحرک و با توان گشت زنی مناسب در قالب شبکه ای به نحوی که عملکرد یک ابر سنسور را بدست دهند، و یا حمله دقیق به اهداف استفاده کرد. در حوزه ی پدافند هوایی دریاپایه ایران در طی چند دهه گذشته ضعف های جدی داشته است که به رغم تلاش های صورت گرفته در سال های اخیر هنوز کاملا رفع نشده است. این مشکل به ویژه در شناور های کوچک جدی تر است. اگرچه تاکتیک سرعت و مانور پذیری بالا این ضعف ها در این دسته از شناور ها تا حد زیادی مرتفع کرده بود ولی با تغییرات در حال وقوع میدان نبرد و روند عملیاتی شدن تسلیحات نوین این تاکتیک برای مدت زمان زیادی موثر باقی نخواهد ماند، بدین منظور تجهیز این شناور ها به سامانه های هشدار دهند و اخلال گر، تجهیزات soft kill و hard kill مناسب ضروری ست. اگرچه ایجاد پدافند دریا پایه دوربرد نیاز به شناور های بزرگتر با توان حمل رادار ها و موشک های بزرگ و سنگین دارد که ساختشان برای ایران به شدت هزینه و زمان بر است، ولی با توسعه نسلی جدیری از شناور های مناسب کوچک و چابک و البته در تعداد بالا می توان پوشش محدوده های وسیع را به واسطه ی واحد های پر تعداد با تحرک بالا که بدون نیاز به توقف توان شناسایی و درگیری با اهداف را دارند اجرا کرد. البته در نهایت جهت حضور در آب های دوردست ایران به ناو های چند هزار تنی با توان پدافند هوایی دوربرد نیازمند است ولی این نقش را در محدوده ی خلیج فارس و تنگه هرمز می توان با تعداد شناور های با تناژ 300 تن و کمتر و تجهیز به تعداد بالای موشک های کوتاه برد با برد 12 تا حداکثر 30 کیلومتر ایفا کرد. بکار گیری هم زمان شناور های بزرگ تر با توان حمل موشک های ضد کشتی دوربرد و پهپاد های کلاس MALE و اجرای مانور های حساب شده و هماهنگ و نیز البته نقشی که جزایر در خلیج فارس به عنوان دژ های نظامی می توانند برای ایران بازی کنند بکارگیری این استراتژی را موثرتر و مرگبار تر می سازد.
  17. سلام شاید بتوان ریشه این تفکر را در کمی قبل تر نیز جست و جو کرد. به عنوان مثال نقشی که یک فروند اواکس E-2 Hawkeye و جنگنده های سوپر هورنت در یک رزم هوایی ایفا می کنند. هاوک ای در مقیاسی فراتر از میدان کسب اطلاعات جنگنده ها فضای نبرد و عناصر موجود در آن را شناسایی، تهدید ها را دسته بندی و حتی امکان هدایت موشک های شلیک شده از سوی جنگنده ها را به سمت اهداف متعدد داراست، در واقع نقش مدیریت و فرماندهی میدانی میدان نبرد بر عهده ی هاوک ای است. به کمی قبل تر، مثلا دوران جنگنده ای چون فانتوم که برویم، 2 سرنشین جنگنده یکی نقش افسر هدایت گر پرنده و خلبان دوم عمدتا نقش افسر تسلیحات را بر عهده دارد که به عنوان مثال با استفاده از تجهیزات اپتیکال هدف را کشف کرده و پس از آنکه خلبان جنگنده را در موقعیت پروازی مناسب نسبت به هدف قرار داد موشک ماوریک را بر روی آن قفل و شلیک می کند. با پیشرفت فناوری، ساخت پاد های هوشمند شناسایی و اکتساب هدف، هوشمند شدن خود تسلیحات و نیز سامانه های کنترل پرواز فلای بای ویر و بکار گیری تجهیزات دیجیتالی و نمایشگر های چند منظوره در داخل کابین که بار کاری خلبان را سبک می کرد، نیاز به وجود کمک خلبان یا افسر تسلیحات مترفع گردید، چنان که امروزه جنگنده های مولتی رول مدرن همگی تک سرنشین هستند. در ادامه این روند با پیشرفت سنسور ها و بکار گیری رادار های آرایه فازی قدرتمند و دور برد همچون رادار AN/APG-77 در جنگنده رپتور این امکان به وجود آمد که نقش یک مینی آواکس که به مدیریت میدان نبرد می پردازد را نیز خود این جنگنده و در واقع خلبان ایفا کند. از سوی دیگر به دلیل محدودیت فضای داخلی جنگنده امکان حمل تسلیحات خصوصا موشک های هوا به هوای پر تعداد برای این جنگنده ممکن نبود. در چنین وضعیتی رپتور تا حدی جای هاوک ای را پر کرده بود، ولی بازی کننده ی نقش دسته هورنت ها چه بود؟ از این مرحله به بعد بود که فضای جدیدی در رزم هوایی شکل گرفت و طراحی های مختلفی برای شکل دادن به این فضا مد نظر قرار گرفت. از جمله این طرح ها می توان به طرح B-1R اشاره کرد. در این طرح موتور های بمب افکن بی-1 با موتور قدرتمند اف-119 تعویض می شد که به آن اجازه می داد به پیمایش سوپر کروز و سقف سرعت 2.2 ماخ و البته با برد کمتر برسد، نقش این بمب افکن به پلتفرمی تغییر می کرد که در یک خط در پشت جنگنده های رپتور با سرعت مافوق صوت پرواز کند و حامل تعداد انبوهی موشک های هوا به هوای دوربرد و میان برد باشد. از سوی دیگر کانسپت های دیگری حول عملیات هماهنگ پرنده های بی سرنشین با پلتفرم های سرنشین دار شکل گرفت که محوریت آنها حول ماموریت های ISTAR بود. چنین طرح هایی را نیز می توان در پروژه هایی چون بالگرد پنهان کار کمانچی رد گیری کرد. در آن طرح کمک خلبان امکان هدایت یک پهپاد به منطقه دشمن، انجام عملیات شناسایی و نظارتی و نیز اکتساب هدف را داشت. چنین قابلیت هایی بر اساس اطلاعات موجود در برخی جنگنده های اسرائیلی و هواپیماهای پیش اخطار و فرماندهی هوابرد آنها در حال حاضر وجود دارد. گرچه پروژه B-1R هیچ گاه عملیاتی نشد ولی میراث آن باقی ماند، البته جای خود را به پرنده های بی سرنشینی داد که در مقاله برادر عزیز سید محمد مورد بحث قرار گرفته اند. از جمله پروژه های دیگری که در این حوزه تعریف شد، پروژه Flying missile rail از سوی دارپا بود. این طراحی پلتفرمی بی سرنشین با قابلیت لانچ زمین پایه و هواپایه و ارزان قیمت بود که البته در طرح اولیه صرفا مشارکت در رزم هوایی از اهداف آن بود. با توسعه کانسپ رزم شبکه محور در میان پلتفرم های با سرنشین و بی سرنشین به عنوان بخشی از یک میدان نبرد چند بعدی، فضای نبرد به این سو می رود که نقش خلبان در واقع از یک هدایتگر پرنده، آنچنان که در جنگنده فانتوم بود، به یک فرمانده میدانی صحنه نبرد، و عنصر محوری فرماندهی و هماهنگی نیرو های عمل کننده در میدان رزم در سطح تاکتیکی بدل می شود. پیش بینی می شود با ادامه این روند عنصر انسانی از جنگنده های خط مقدم حذف و به هواپیماهای فرماندهی پشت خط مقدم و پست های فرماندهی زمین پایه منتقل شود و در نهایت با عناصر مبتنی بر هوش مصنوعی جایگزین شود، که البته شخصا بعید می دانم تا قبل از 2050 به این مرحله برسیم و احتمالا به ربع چهارم قرن فعلی موکول می شود. در پایان جا دارد اشاره کنم که به عنوان یک واقعه تاریخی، اولین پرواز فورمیشن متشکل از پلتفرم های سرنشین دار و بی سرنشین در جریان پروژه فرانسوی نرون صورت گرفت. ==================
  18. 2 تا نکته وجود داره، اول اینکه بله برد نهایی موشک باید بیشتر باشه ولی برد قابل درگیری با اهداف مانور پذیر باس تو همون حدود 200 باشه، ولی یه پرنده بزرگ با سرعت و مانور پذیری کم رو میشه تو فاصله دورتر زد، غافل گیری اگر وجود داشته باشه تو اعداد اعلام شده نیست، تو اعداد اعلام نشده است! مثلا اینکه برد موشک علیه اهداف مانور پذیر 200 نباشه... در مورد سیکر فعال هم این سیکر ها 20،30 کیلومتر بیشتر برد ندارن،همچون حرکتی نمیشه باهاشون زد، برد کشف 320 کیلومتر هم در برابر میزان rcs مربوطه معنا میده ............ در اخر هم باس اضافه کنم که گند بگیرن در اون طویله نیروهای مسلح رو با این شوی سخیف مسخره ای که برای رونمایی از بزرگترین پروژه فناورانه تاریخ این مملکت به راه انداختن
  19. سلام در مورد بی 52، زمانی قرار بود بی 58 جایگزین این پرنده که یکی از نماد های جنگ سرذ هست بشه، اینکه خود بی 58 و چند نسل بعدش منجمله بی 2، قراره بازنشست بشن ولی پرچم سالار هنوز بالاست و قرار هست تازه تعدادی از حال رزرو به وضعیت عملیاتی تغییر پیدا کنن کالا داستان دیگری هست، که به طور خلاصه در ۳ عامل میشه بیان کرد، اول بحث اعتماد پذیری بالای این پرنده، دوم مزیت هایی تعمییر نگه داری و هزینه های عملیاتی که برا نیرو هوایی داره،منجمله قطعات یدکی موجود و البته ساده تر بودن ساختار پرنده، سوم مزیت های قابل توجه این پرنده به عنوان یک بستر لانچ هواپایه که باعث شده تعدادی از پروژه های ناسا هم بر بستر این پرنده پیاذه بشه. البته بنده از اونجایی که از مدت ها قبل از اینکه بی 21 اسم گذاری و یا کد گذاری بشه، و پروژه هنوز در مرحله بررسی طرح های مفهومی بود و اساسا در فضای وب فارسی کمتر کسی اسم LRS-B (سرواژه عبارت بمب افکن ضربتی دور برد) براش آشنا بود به اتفاق امیر ارسلان عزیز که زحمت تاپیک رو کشیدن رو این موضوع کار کردم، و اتفاقا منابع وسیعی مورد بررسی قرار گرفت، لذا اندک آشنایی با مختصات این پروژه دارم، اما پارادوکسی که برای شما پیش اومده از اونجا ست که همون طور که دوستان اشاره کردند ما در دنیای قطعیات مطلق 0 و 1 زندگی نمی کنیم، البته که در طراحی این پرنده اختفا و کم پیدایی اصل مهمی بوده، ولی در عین حال به این معنی نیست که با پرنده ای اساسا ناپبدا و حامل تیر غیب طرف باشیم، در عین حال فاکتور دیگه که به موازات مساله استیلث وجود داره هزینه هست، شما هرچه در نمودار رادار گریزی بیشتر جلو برید، هم زمان در نمودار هزینه به صورت نمایی بیشتر بالا هم میرید، از طرف دیگه ورود چنین پرنده ای به عمق محدوده حفاظت شده خصم قبل از سرکوب پدافند امری ست بسیار پر ریسک، خصوصا وقتی با پرنده ای بسیار بزرگ، با سرعت مادون صوت و مانورپذیری محدود مواجه هستیم، کما اینکه از بی 2 نیز چنین استفاده ای نشد، در عین حال بنا هم نیست هر پدافند محدودی از دورترین فواصل پشت خطوط مرزی بتونه این پرنده رو رهگیری و سرنگون کنه، با این اوصاف بر می گردیم به همون نمودار رادار گریزی و هزینه، نقطه ی بالانس رو باید کجای نمودار گذاشت؟ جایی که بیشترین هزینه رو داریم، که طبعا به کاهش تیراژ می انجامه که به طور ثانویه باعث افزایش هزینه های عملیاتی و نگهداری میشه و البته شانس بیشتری برای نفوذ در مناطق حفاظت شده داره یا این نقطه ی بالانس رو آنچنان که در اطلاعات و صحبت های موجود پیرامون پروژه دیده میشد و در پست قبل هم مورد اشاره قرار گرفت، با تعدیل پروژه از پرنده ای رادیکال و به شدت گرون قیمت، پروژه رو به مسیری هدایت کنیم که ضمن برخورداری از قابلیت های نسباتا مناسب رادارگریزی بشه تعداد بیستری ازش عملیاتی کرد و سر پروژه نیاد آن بلایی که بر سر اسپریت اومد! در نهایت مجددا توصیه به مطالعه ی تاپیک "طالع نحس" می کنم برای درک بهتر زمینه های این پروژه با تشکر از توجه شما
  20. سلام 2 تصویر اخر فتوشاپ هست (خصوصا آخری از نوع بدش!) ، حذف کنید بهتره، به اعتبار متن صدمه می زنه ... نکته اصلی رایدر نسبت به بی2، فارغ از بحث عمر خدمتی و نیاز به جایگزینی، کاهش اساسی هزینه های تولید،عملیاتی، و تعمییر نگه داری هست که از ابتدا جز اهداف اصلی این پروژه بوده. این مساله از چند جهت پیگیری میشه، اول اینکه کاملا بر خلاف اسپریت که تعداد قطعات اختصاصی زیادی داشت که از عمده دلایل افزایش هزینه پروژه و بالا بودن هزینه تعمییر نگه داری هست، قرار هست از قطعات و زیر سیستم های مشترک بیشتری استفاده کنه، من جمله از اصلی ترین بخش ها که از ابتدا بخش مهمی از شالوده پروژه بود استفاده از پیشران مشترک با لایتنینگ، اف 135، بود. کنترل هزینه های پروژه باعث میشه این پرنده جدید مثل اسپریت از نظر حجم تولید دچار محدودیت نشه ، که این محدودیت کمتر از انگشتان 2 دست برای اسپریت به نوبه خودش به شدت هزینه تمام شده برای این پرنده، خصوصا هزینه های تعمییر نگه داری رو افزایش داده با کنترل هزینه ها، علاوه بر اثر اولیه، در پی افزایش تیراژ اثر ثانویه کاهش هزینه ها رو هم شاهد خواهیم بود که البته بهش اشاره فرمودید. خلاصه که پاراگراف ریپلای شده سوای مباحث ژئوپلتیک، با تمام اون آسمون ریسمون هایی که بافته غیر مستقیم می خواد بگه که بی 21 قرار نیست یک بمب افکن با طراحی رادیکال خیلی گرون قیمت با پنهان کاری های خیلی بیشتر و البته گرون تر از اسپریت باشه، قرار نیست در حفاظت شده ترین مناطق پدافندی قوای دشمن حکم تیر غیب رو داشته باشه ، و البته قراره تعداد زیادی ازش تولید بشه و تو درگیری ها تو مناطق وسیع استفاده بیشتری داشته باشه، و از نظر فنی ارزش بیشتری اظهارت اون مقام مسئول نداره . با تشکر از زحمتی که برای ترجمه کشیدید. //////////////////////////////////////// پ ن 1 : در پی منویات حضرت "اسلام" حفظه الله، چند خطی اقدام به اشاعه کامنت نمودیم، باشد که دعای خیر جنابشان شامل حال حقیر شود. پ ن 2 : مطالعه تاپیک "طالع نحس" به علاقه مندان این موضوع پیشنهاد می شود.
  21. 7mmt

    قاهر F-313

            خب اولا که از اونجایی که هیچ وقت خالی بند و دیزی زن نبودم ، صرفا اونچه رو که نشون دادن بررسی می کنم دوما که خود مراسم هر چند مثل بعضی ابرو بری های قبلی نبود ولی اصلا خوب هم نبود ! سوم : بریم سر اصل مطلب     این نسل 5 رو کلا از سرتون بیرون کنید ! مطلقا خبری از نسل 5 نیست ...     چیزی که باهاش مواجه هستیم یه پرنده نسل 3 هست حداکثر که طراحی بدنه اش به نحوی هست که ار سی اس کمتری نسبت به عموم پرنده های نسل 3 داره  مقایسه این ار سی اس کاهش یاقته با پرنده های نسل 4.5 اروپایی حتی می تونه درست نباشه !  (صرفا فاکتور ار سی اس عنوان شد)   معمولا حوصله نوشتن متن بلند و توضیح تفسیر های طولانی رو ندارم ، ولی این رو یه بار می گم که بماند ، البت مطلب خیلی خاصی هم نیست ، اکثر علاقه مندان حوضه نظامی به خصوص بخش هوانوردی مطلع هستند  چه چیزی یه پرنده نسل 3 رو از نسل 4 متمایز می کنه ؟ اویونیک کاملا دیجیتال ، موتور توربوفن ، تو لول بعدی مواردی مثل سیستم فلای بای ویر  نسل 5 چه فاکتور هایی داره ؟ : اویونیک پیشرفته کاملا یک پارچه ، سطح بالای هوشمندی و ...   ، ارسی اس بسیار ناچیز ، رادار آرایه فازی فعال ، قابلیت پرواز سوپر کروز و ....   اینجا چی داریم ؟    رادار ارایه فازی فعال ؟  موتور توربوفن پیشرفته ؟ فلای بای ویر ؟ اویونیک مدرن نیمه خودکار فول اینتگریت ؟     چیزی که باهاش مواجه هستیم نه تنها فاقد مولفه های نسل 5 که فاقد مولفه های نسل 4.5 یا حتی 4 هست  خبری از اویونیک مدرن قطعا نیست ، موتور توربوجت جی 85 هست که قدمتش به نیم قرن قبل می رسه ، رادار ارایه فازی هواپایه هم که .....   ....................   اما البته در همین حد هم برای ما پروژه بلند پروازانه ای هست ! اما پروژه ای که نتیجه عملیاتی سریع الحصولی نداره قعطا  ما مشکل اساسی در تامین (خرید ، مونتاژ ، تولید تحت لیسانس ، تولید بومی یا هر چی) موتور داریم که بدون رفع این مورد حرکت خوبی در تولید بومی نمیشه انجام داد ، گلوگاه های مهم دیگری هم وجود داره ولی موتور موردی هست که هر پروژه ای رو در این زمینه در نتفه خفه می کنه ، در اهمیت موتور همین نکته بس که برای موتور موجود (یا دست کم در حال توسعه) هواپیما ساخته میشه ، نه برای هواپیما موتور !    نسبت به ماکاپ قبلی شاهد بهبود هایی بودیم ، (هرچند شخصا طرحی کلی رو مناسب نمی دونم و معایب مهمی داره) این نسخه به نظر من نیمه فانکشنال هست ، نداشتن روپوش (مثلا اپوگسی گلس) برای تورت اپتیک زیر دماغه هر چند زیگیل کار هست ولی از نظر فنی فعلا خیلی مهم نیست  زاویه کانوپی با دماغه زیاد هست ، فضای جا گیری رادار بیش از حد کوچک هست ! از ضعف های بزرگ این پرنده همین مورد هست ، هرچند همون طور که عرض شد به نظر می رسه با یه پیش نمونه نیمه فانکشنال طرف هستیم ولی با توجه به طراحی و پیکره بندی موجود بعید هست این عیب رفع بشه  با توجه به جمیع موارد قابل رویت با یه پرنده ساب سونیک طرف هستیم   رفتن به سمت طراحی بدنه برازا از نظر مفهومی کار خوبی بود ولی اجراش رو مناسب نمی دونم   در صورت به تولید انبوه رسیدن میشه جایگزینی برای اف 5 یا اف7 باشه ، خود پروژه همون طور که پیشتر عرض شد فی النفسه در حد ما کار بدی نیست اما نه ما با این شرایط میدانی و حقایق عملیاتی که باهاش مواجه هستیم !  سوال اساسی این هست که با تمام محدودیت های موجود می شد مسیر بهتری انتخاب کرد !؟  این سوالی هست تامل بر انگیر که پاسخ ساده ای نداره  در اخر همین نکته بیان میشه که طراحی همین پروژه با همین ریکوایمنت ها می تونست تا حد قابل توجهی بهتر باشه ولی خب همین هم غنیمت هست ، عملکرد های حضرات به نحوی بوده که توقع ما رو خیلی تنزل داده !     ...................................... همون طور که پیشتر عرض شد رونمایی اصلا خوب نبود ولی همین که ابرو ریزی نشد باس کلاه مون رو بندازیم هوا  به خود کار با توجه به محدودیت های موجود و لول کار هایی که باهاش تو ایران طرفیم با نگاهی خوش بینانه به جنبه هایی از پروژه که اطلاع دقیقی ازشون نداریم  میشه از 10 نمره ای بین 7 تا 8 داد 
  22. 7mmt

    قاهر F-313

    سلام پست های مرتبط با قاهر لطفا به این تاپیک منتقل شوند   http://www.military.ir/forums/topic/24040-%D9%85%D8%AF%D9%84-%D8%B3%D8%A7%D8%B2%DB%8C-%D9%82%D8%A7%D9%87%D8%B1-313-%D8%A2%DB%8C%D8%A7-%D8%A8%D9%87-%D8%A2%D9%86-%D8%AE%D9%88%D8%A8%DB%8C-%DA%A9%D9%87-%D9%81%DA%A9%D8%B1-%D9%85%DB%8C%DA%A9%D9%86%DB%8C%D9%85-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%9F/page-25#entry507823   با تشکر قبلی   ..................................................... اسپمر ها و دیزی زن ها قطعا از تاپیک بن خواهند شد  ...................................................... یه متن مختصری هم انشاالله در تاپیک مذکور ارسال خواهم کرد 
  23. Sikorsky - Boeing Future Vertical Lift: The Way Forward   [aparat]xfmcX[/aparat]       X2 Technology : The Foundation for Future Vertical Lift   [aparat]YFgs4[/aparat]