MR9

Forum Admins
  • تعداد محتوا

    8,620
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    1,364

تمامی ارسال های MR9

  1. دریاسالار سخن می گوید هوراشیو نلسون 9 اکتبر 1805، در حال آموزش فرماندهان نیروی دریایی سلطنتی " کاپیتانی که کشتی خود را موازی کشتی دشمن قرارمیدهد ، فرصت جبران هیچ اشتباهی را ندارد .................................."
  2. افقی جدید برای نیروی دریایی هند معرفی گونه دریاپایه جنگنده بومی "تجاس" برای ناوهواپیمابر/بالگرد بر INS Vikramaditya مجموعه صنعت هوایی نظامی هند بدنبال مجموعه ای از آزمایشات مستمر و ناموفق پروژه جنگنده بومی ( تجاس) که نیروی دریایی این کشور را مجبور نمود تا راهبرد خود را بصورت پی درپی تغییر دهد ، اکنون در حال برنامه ریزی جهت اعمال تغییراتی مهم جهت راه اندازی مجدد برنامه جت تک موتوره دریاپایه برای اجرای عملیات در آبهای آزاد از روی حامل های شناور خود است . اگر چه برنامه تولید انبوه نمونه زمین پایه این جت بومی درطول چند دهه گذشته با فرازو نشیب فراوانی روبرو شده و هنوز در خط تولید انبوه قرارنگرفته ، اما توجه به تلاش های مسستمر ارتش هند برای توسعه یک جنگنده رزمی سبک زمین پایه ، باعث شده تا استراتژیستهای هندی ، بتدریج بررسی یک جت رزمی دریاپایه را در دستور کار خود قراردهند ، هر چند این مساله در آینده نزدیک به چالش های غیر قابل پیش بینی مواجه خواهد شد . بااین وجود ، به نظر می رسد نیروی دریایی ارتش هند با ارائه دو بروزرسانی ، قصد دارد تا یک گونه خاص از این جت سبک را به قابلیت بلند شدن از روی سکوی پرتاب زاویه دار شناور بالگرد بر/ هواپیمابر INS Vikramaditya که تنها حامل رزمی موجود در نیروی دریایی این کشور است ، مجهز نماید . پرواز نخستین نمونه تجاس ازروی این حامل شناور نشان میدهد که نیروی دریایی هند ، همچنان اعتقاد محکمی به پتانسیل های برنامه جت بومی خود دارد و به همین دلیل سرمایه گذاری بیشتری را برای توسعه نمونه دریاپایه تجاس خواهد نمود . براساس اطلاعات منتشر شده ، نمونه دریایی تجاس در حالی نخستین پرواز خود را از روی شناور هندی به ثبت رساند که به مخازن سوخت خارجی و دو تیر موشک کوتاهبرد روسی R-73 مجهز بود . INS Vikramaditya بالتبع در نگاه نخست ، این آرایش رزمی ، نشاندهنده محدودیتهای اولیه در جت هندی است ، اما به اعتقاد کارشناسان هندی ، این رویداد ، یک قدم رو به جلو برای نیروی دریای محسوب میشود . از یک نظر ، موشک هوا به هوای R-73 یکی از سبکترین موشکهای هوابه هوای موجود در فهرست موجودی نیروی هوایی هند بشمار می رود و درصورتی که تجاس در نهایت امر وارد خدمت گردد ، برای اجرای ماموریتهای محوله می بایست به مهمات سنگین تری مسلح گردد . این موشک روسی ، در آخرین گونه های در خدمت خود ، برد درگیری 30 کیلومتر با سرعت 2.5 ماخ را به ثبت رسانده که در مقایسه ، تنها 50 درصد برد سنگین ترین موشک هوا به هوای موجود در نیروی هوایی این کشور را پوشش میدهد . با این حال ، اگر نمونه درپایه تجاس وارد خدمت شود ، نه بعنوان یک جت رزمی مستقل ، بلکه بعنوان یک مکمل سبکتر برای جتهای دو موتور MIG-29K نیروی دریایی که هم اکنون برروی شناورهای NS Vikramaditya و حامل سبکتر INS Vikrant مورد استفاده قرار می گیرد ، مورد توجه قرار خواهد گرفت . هر دو شناور فوق الذکر ، از یک سامانه مشابه پرتاب هواگردهای رزمی ، مشابه آنچه تستهای گونه درپایه تجاس برروی آن صورت گرفته بهره می برند . توجه نیروی دریایی هند به این برنامه تا اندازه ای است که فرماندهان این نیرو بدون پرده پوشی ، از علاقه مندی خود برای استفاده از این جت رزمی سبک بر روی حامل دریایی آینده خود (INS Vishal) که هم اکنون در دست طراحی است ، صحبت می کنند . این درحالی است که فلسفه طراحی این شناور رزمی هندی ، بیشتر برروی استفاده از جتهای فرانسوی Rafale M یا F/A-18 متمرکز شده و هواگرد آمریکایی ، بدلیل ویژگی های فوق العاده و همچنین مزیتهای برتر نسبت به محصول فرانسوی ، در اولویت قراردارد ، اما هندی ها ، نیم نگاهی به پروژه تجاس دریاپایه نیز دارند . به گفته کارشناسان نظامی ، علت تمایل نیروی دریایی هند به جنگنده های غربی ، کمبود تجربه روسها در طراحی جتهای دریاپایه سنگین با قابلیت پرواز از روی حامل دریایی به کمک منجنیق (catapult) است . طبیعتا" اگر نیروی دریایی هند سامانه منجنیق مشترک را برای جتهای آمریکایی در دست طراحی داشته باشد ، تجاس درپایه ، یک مکمل سبک رزمی کم هزینه برای جتهای غربی خواهد بود . پی نوشت : 1- نکات جالبی در پروژه تجاس وجود دارد . صنعت هوایی هند ، اورهال گونه های مختلفی از جتهای غربی و شرقی را تجربه و حتی یک پروژه نیمه بومی را هم کلید زده ( مصداق اعتماد به توان داخلی ) ولی همچنان برای تقویت قدرت هوایی اش ( زمین پایه و دریاپایه ) ، اقدام به خرید خارجی کند . 2- نیروی هوایی هند ،علیرغم دریافت کمکهای متعدد در این برنامه از منابع خارجی ، تجاس را همچنان یک جنگنده مکمل ( و نه مستقل ) تعریف نموده که این مساله در نوع خودش و در مقایسه با تلاش های داخلی ایران برای تعریف پروژه های موجود در قالب جتهای رزمی مستقل ، قابل توجه به نظر می رسد . 3- شاید مرور تجربه هندی ها در تعریف پروژه های بومی و در عین حال ، توجه به بروزرسانی ناوگان هوایی اش با خرید خارجی، الگوی خوبی برای ما باشد . بن پایه صرفاً برای میلیتاری / مترجم : MR9
  3. پرتابه های فراصوت برای آتشبارهای پدافند هوایی اس-400 چین کلید طلایی برای بازپسگیری تایوان براساس اطلاعات غیر رسمی موجود ، شاخه موشکی ارتش آزادیبخش خلق چین در حال مقدمه چینی برای اجرای آزمایش آخرین گونه مهمات زمین به هوای فراصوت دوربرد خود بر روی سامانه های پدافند هوایی اس-400 که در سالهای اخیر به سازمان رزم این نیرو اضافه شده است ، می باشد . در حالی که ارتش چین از ابتدای دهه 90 میلادی ، سامانه های پدافند هوای قدرتمندی را از در شبکه دفاع هوایی خود بکار گرفته ، اما پس از تجزیه و تحلیل شیوه اجرای حملات ضربتی توسط نیروی هوایی ارتش ایالات متحده بر علیه عراق ( 2003- 1991) و یوگسلاوی (1993) ، فرماندهان ارشد این نیرو مصمم شدند تا حد امکان ، آخرین فناوری های موجود دفاع هوایی قابل تهیه ( که طبیعتا" سیستم دفاع هوایی اس-400 روسی بود ) را با قابلیتهای پیشرفته تر بخدمت گیرند . بدین سان ، با اضافه شدن این سخت افزار جدید به گردان های دفاع هوایی مسلح به سامانه های بومی HQ-9A و HQ-9B و همچنین سه نمونه از پیشرفته ترین سامانه های اس-300 ( شامل PMU, PMU-1 و PMU-2 ) ، ساختار پدافند هوایی این کشور استحکام افزون تری یافت ، هر چند در گذشته ، تعداد محدودی از سامانه های قدیمی تر روسی نظیر اس-200 در اختیار این نیرو قرار داشت ، اما بدلیل تغییر شرایط رزمی ، از حضور در نوک پیکان دفاع هوایی چینی ها کنار گذاشته شد . سامانه دفاع هوایی زمین پایه S-400 که در ابتدا با شناسه S-300PMU-3 شناخته می شد ، به تقریب حسگرها ، سامانه های جنگ الکترونیک و مهمات متعارف خود را از بدو ورود به خدمت عملیاتی ، بصورت کامل در اختیار داشت ، هرچند چینی ها تصمیم گرفته بودند تا با توجه به نیازمندی های روز افزون خود ، تغییرات لازمه را روی آن اعمال نمایند . از جمله این تغییرات ، اجرای تست غیر رسمی با استفاده از مهمات جدید بر علیه یک هدف شبیه سازی شده در یک فاصله 250 کیلومتری بود که گفته میشود با موفقیت همراه بوده است . اما آنچه که این آزمایش را در مقایسه با تستهای متعارف ویژه ساخته ، برد رهگیری آن نبود ، بلکه سرعت پرتابه تست شده بشمارمی آمد که گفته میشود نزدیک به 9 ماخ اندازه گیری شده است . بدین ترتیب ، سرعت فوق الذکر به موشک اجازه میدهد تا هدفهای متخاصم با سرعت بالا از قبیل موشکهای بالستیک را با درصد موفقیت بیشتری منهدم نماید ، ضمن اینکه امکان سرنگونی جتهای رزمی دشمن نیز بالتبع افزایش خواهد یافت . سیستم دفاع هوایی اس-400 ، در گونه استاندارد خود ، حداقل از دو پرتابه اصلی ( شامل مهمات 48N6DM/48N6E3و40N6E) برای درگیری با اهداف متخاصم در یک برد موثر به شعاع 250 کیلومتر استفاده می کند . مهمات نخست به گونه ای طراحی شده که هدف رهگیری شده را در یک برد 250 کیلومتری با سرعتی در حدود 14 ماخ و بصورت آشیانه یابی نیمه فعال ردگیری می نماید ، در حالی مهمات دوم ، با یک افزایش برد قابل توجه می تواند در صورت مساعد بودن تمامی شرایط ، هدف مورد نظر را در برد 400 کیلومتری مورد اصابت قرار دهد ، چنانکه شرکت سازنده مدعی است موشک مذکور قبل از رسیدن به هدف ، به ارتفاعی بالاتر از اتمسفر صعود کرده و سپس بسمت هدف شیرجه میزند . این ویژگی به مهمات 40N6E اجازه میدهد تا اهداف متخاصم را در بردی فراتر از افق و در ارتفاع پروازی کمتر از 5 متر منهدم نماید . موشک مذکور به یک سامانه هدایت آشیانه یاب ترکیبی نیمه فعال و فعال مجهز بوده در این حوزه ، به تقریب همتایی به خود نمی بیند . این در حالی است که بنابر ادعای ارتش چین ، این نیرو شمار قابل توجهی از آتشبارهای اس-400 را به کشور سازنده سفارش داده ، اما این نکته که آیا چینی ها موفق شده اند موشک 40N6E را نیز در اختیار گیرند یا خیر ، هنوز در هاله ای ابهام قرار دارد ، چنانکه کارشناسان نیز معتقدند که هنوز استفاده از مهمات استاندارد روسی در این سامانه ها ، مشخص نشده است . برد موثر درگیری سامانه های اس-400 چینی بااین وصف ، توجه به آزمایش اخیر ارتش ،برخی گمانه زنی ها حاکی ازآن است که ارتش چین قصد ندارد تا از توانمندی های رزمی خود را بطور کامل ، در معرض دید قراردهد و به جای استفاده از مهمات جدید ، همچنان از موشکهای قدیمی تر در آزمایشات میدانی خود استفاده می کند . به اعتقاد ناظران نظامی ، با اتمام استقرار سامانه های اس-400 ، این سخت افزارجدید ، مکمل سیستم های پدافند هوایی بومی HQ-16 ، HQ-17 خواهند بود ، در حالی که آتشبارهای دفاع هوایی بردبلندتری نظیر HQ-9B به همراه عملیاتی شدن حسگرهای پیشرفته برای کشف هواگردهای پنهانکار ، قابلیت شلیک و هدایت بیش از 160 تیر موشک به شکل همزمان ( بیشتر از دو برابر سلف خود S-300PMU-2 ) را در اختیار شبکه پدافندی چین خواهد گذاشت که یک دارایی ارزشمند برای دفاع از قلمرو هوایی این کشور است . به گفته کارشناسان نظامی ، تطبیق پذیری این ساختار تا جایی است که در فهرست اهداف این شبکه ، طیف متنوعی از اهداف شامل موشک های بالستیک ، کروز ، جتهای رزمی بال ثابت ، بالگردها قرار می گیرد . بنابراین ، درصورت ورود گسترده مهمات 40N6E به سازمان رزم ارتش چین ، این موشک به یک مکمل ارزشمند در کنار نسل جدید ناوگان نیروی هوایی تبدیل شده و این خود ، استراتژی دفاعی تایوان را به شکل جدید به چالش خواهد کشید . صرفاً برای میلیتاری / مترجم : MR9 بن پایه
  4. بارکِش توپخانه بوسینگ KZW 1800 باظهور توپخانه و متعاقب آن توپخانه سنگین در جنگهای مدرن ، یکی از چالش های مصیبت بار ارتشها ، جابجایی قطعات ( در اینجا معادل قبضه ها ) توپخانه بود که این خود ، سرآغاز طراحی و تولید بارکِش ( تراکتور / کِشنده ) سنگین برای جابه جایی سریع یگان های آتشبار سنگین گردید . هاینریش بوسینگ ، به سال 1903 نخستین پایه های شرکت خود را در برانشویک آلمان بنا نهاد و اولین محصول این شرکت ، یک کامیون سنگین به وزن 2تُن بود که از یک پیشرانه بنزینی 2 سیلندری و سامانه انتقال نیروی حلزونی بهره میبرد . طراحی موفق این خودرو باعث شد تا تولید تحت امتیاز آن در اتریش ، مجارستان و بریتانیا نیز دنبال شود . در مجموع تا قبل از آغاز جنگ بزرگ ( 1918-1914) شرکت بوسینگ کامیون های سنگین در کلاس 5 تا 11 تَن را با پیشرانه 6 سیلندر به مشتریان تحویل میداد . با این حال ، کار مطالعاتی بر روی تراکتور (کِشنده ) KZW 1800 از ماه های قبل از شروع جنگ ، در نتیجه یک همکاری مشترک میان این شرکت و ستاد کل ارتش امپراطوری با هدف افزایش سطح تحرک یگانهای توپخانه ارتش قیصر آغاز گردیدکه نتیجه این همکاری بسیار نزدیک، کِشنده KZW 1800 (KZW = Kraftzugwagen ) شد . این طرح به مانند گونه های تولید شده غیر نظامی شرکت بوسینگ ، از یک پیشرانه شش سیلندر بقدرت 90 اسب بخار استفاده می نمود . این محصول که به شکل انبوه در بازه یکساله 1917-1916 تولید شد ، پیکربندی یکپارچه ای را شامل می گردید که خدمه درمیانه آن جای میگرفتند . دربرخی از نمونه های تولیدی نیز بخش انتهایی این خودرو به محفظه حمل مهمات اختصاص پیدا کرده بود . شاید علت اهمیت یافتن چنین تجهیزاتی ، ناشی از تجربیات ارتش آلمان در استفاده موثر از آتش توپخانه و نیازمندی واحدهای نیروی زمینی به خودرویی که بتواند سریعتر از راه آهن و چهارپایان ، توپهای سنگین Mörser کالیبر 210 م.م را در جبهه جابه جا کند ،بود . صرفاً برای میلیتاری / مترجم : MR9 پی نوشت : این شرکت بعدها با گروه صنعتی معظم MAN ادغام گردید .
  5. خواهش می کنم ، لطف دارید در خصوص عملیات کربلای4 ، به نظرم روی چند محور مشخص باید متمرکز شد 1- امکان مطلع شدن ارتش عراق از سمت کشورهای ذینفع 2- ضعف مطلق در طراحی مانور و استفاده از تاکتیکهایی که برای دشمن شیوه اش مشخص شده بود 3- ضعف اطلاعاتی خودی 4- غرور ناشی از موفقیت در عملیاتهای قبلی 5- شرایط سیاسی داخلی ( که کردزمن ان را در کتابش مختصر توضیح داده ) و اختلاف میان سران کشور در خصوص شیوه ادامه جنگ ============ با احترام تام و تمام در خصوص این مطلب که تا حال حاضر هیچ اطلاعات خاصی در مورد ان منتشر نشده ، صرفا" به یک مورد خاص اشاره می کنم : یک نویسنده ای بود که قصد داشت در خصوص شهید هاشمی ( فرمانده قرارگاه تاکتیکی نصرت ) کتابی بنویسد . این شخص در مصاحبه با یکی از خبرگزاری ها این شکلی شرح داد که وقتی برای مصاحبه باهمرزمانش ، قصد گرفتن زمان برای گفتگو را می کرد ، به شکلی تلویحی مخالفت میشد ، چون تا قبل از پیدا شدن پیکر این شهید ، یکسری از نزدیکترین دوستانش معتقد بودند که این شهید به عراقی ها پناهنده شده و از این دست مطالب ، وقتی واقعیت ماجرا روشن شد ، همین بنده گان خدا ، آمدند زیر تابوت شهید هاشمی را هم گرفتند و .... کتاب «راز گمشده مجنون» در نتیجه تا زمانی که اطلاعات درستی در این زمینه منتشر نشده ، روی این ادعا نمی شود تحلیل کرد ضمن اینکه با توجه به این مطلب "..........اما پس از چند ماه کار و برنامه ریزی، اجرای عملیاتی با نام کربلای 4 به دلیل لو رفتن توسط فرد خبیثی که بعدها پناه شد، با شکست مواجه شد.............." نشان میدهد که بند3 محورهایی که ذکر شد ، می تواند موضوع خوبی برای کنکاش باشد ------------- حالا برای درک وضعیت ما و عراق در سال مورد بحث (1986 ) میزان خریدهای تسلیحاتی دو طرف را به شکل نمودار برای ثبت در میلیتاری تقدیم می کنم ارقام به میلیون دلار مرجع اطلاعات : گزارش شماره 888-352 مورخ 9 ماه مه 1988 ، به نقل از The Lessons Of Modern War, Vol. 2: The Iran-Iraq War
  6. سلام علیکم با توجه به اینکه قرار شد تحلیل ها براساس مستندات باشد : 1- کتاب Saddam generals صفحه 177 مصاحبه کوین ام وودز با سرلشکر میسر الطرفه العبیدی : .......... در سال 1986 میزان استفاده تان از اطلاعات خارجی که امریکایی ها ، فرانسوی ها و روسها برایتان تامین می کردند بسیار زیاد بود ، نحوه استفاده از انها چگونه بود ؟ جواب : سازمان اطلاعات امریکا ، پیش از عملیات فاو ( والفجر8) اطلاعات مورد نیاز ما را فراهم میکرد . سازمان اطلاعات عراق ، فردی را به نمایندگی از دولت امریکا به ما معرفی می کرد تا تصاویر ماهواره ای مورد نیاز برای ما برایمان تهیه می نمود . من و ژنرال سامرایی دو بار با این فرد دیدار کردیم ولی ارتباط مستقیم وجود نداشت و جلسات فقط برای تبادل اطلاعات بود . این اطلاعات بصورت خام در اختیار ما قرارمی گرفت ....... نکته : به نقل از یکی از منابع ،ظاهرا ایستگاه cia در بغداد ، از سال 1363 یک ترمینال اطلاعاتی را برای دریافت تصاویر آنلاین پرنده های اواکس در بغداد ایجاد کرده بود که اطلاعات دریافتی از پرنده های اطلاعاتی نیروی هوایی عربستان مستقیم به این ترمینالها ارسال و در اختیار اطلاعات ارتش عراق قرار می گرفت 2- کتاب جنگ از نگاه دیگران .......... ( مارشال عبدالحلیم ابوغزاله ، وزیر دفاع وقت مصر ) - صفحه 225 و 226 ............... واحدهای عراقی به مواضع بسیار مجهزی و ویژه ای در منطقه ام الرصاص مسلح بودند و این زمین مسلح شده ، منطقه را به یک زمین کشتار تبدیل کرد . نیروهای ایرانی نتوانستند تاکتیکهای نفوذی خود را بخوبی به اجرا گذارند و به محض حمله پیاده نظام ایرانی ، اتش سنگین عراق برروی انها باریدن گرفت . در واقع عملیات کربلای 4 از حیث فرماندهی و طراحی مانور ، بدترین عملیات درطول جنگ محسوب میشود . 3- کتاب سوداگری مرگ ... صفحه 474 و 475 ............ در اوت 1986 باب وودوارد ، در واشنگتن پست گزارشی منتشر نمود که امریکا با بغداد یک پیوند محرمانه اطلاعاتی برقرار نموده . این پیوند از سال 1982 با سفر ویلیام کیسی به پایتخت اردن و دیدار با برزان التکریتی ، رییس وقت سازمان اطلاعات نظامی ارتش عراق ، شروع شد ( قبل از این دیدار ، کیسی یک دیدار محرمانه با رییس سازمان اطلاعات فرانسه ،(دومارانش ) داشت ) ........... تحویل اطلاعلات تاکتیکی آمریکا به عراق ، به ارتش بعث امکان داد تا دربرابر امواج ویرانگر حملات نیروهای ایرانی مقاومت کرده ( 1983و 1984) .... درجه بندی ارسال این اطلاعات بقدری محرمانه بود که پادشاه وقت اردن ( لعنت ا.... علیه ملک حسین ) شخصا بر تحویل انها نظارت داشت . این اطلاعات مستقیم از اواکس های عربستانی با خدمه امریکایی در اختیار ارتش عراق گذاشته میشد ........ 4- کتاب خانه عنکبوت ( آلن فریدمن ) - صفحه 73 ، فصل "جنگ پنهانی " ..... تعدادی از پرسنل آمریکایی در سفارت ایالات متحده در بغداد حضورداشتند که از اواسط دهه 80 میلادی برای تفسیر اطلاعات نظامی انجام وظیفه می نمودند . در کاخ سفید ، این افسران به افسران رابط یا ناظر مشهور شده بودند که بصورت گروه های 4-5 نفری از آژانس اطلاعات دفاعی ( DIA) در واشنگتن و مقر فرماندهی عملیات ویژه مشترک مستقر در فورت براگ در کارولینای شمالی ، مستقیم به بغداد اعزام شدند .......... ................. اینجاش جالب هست : ........... از مهمترین اتباع امریکایی که دائما در بغداد حضور داشتند ، سرکیس سوغانالیان بود که از ابتدای جنگ با ایران ، دهها میلیارد دلار سلاح را به عراق تحویل داد 5- جلد سوم از مجموعه شش جلدی سیری در جنگ ایران و عراق : صفحه 116 ......... نحوه برخورد نظامی عراق با عملیات کربلای 4 و اظهارات بعدی مقامات نظامی این کشور دلالت بر این داشت که وسیله هوشیاری دشمن صرفا رصد تحرکات عادی واحدهای خودی نبوده بلکه عمدتا این هوشیاری بر اطلاعات واصله از کشورهای ثالث تکیه داشتند . دشمن با استفاده از اطلاعات استراتژیک که ازسوی امریکا در اختیارش گذاشته شده بود ، توانست با ترکیب با اطلاعات تاکتیکی میدانی ، تحرکات خودی را تعقیب و تحلیل کند صرفاً برای میلیتاری / مترجم و گرد آورنده MR9 ادامه دارد .........................
  7. خرس بزرگ مرگبارتر می شود نگاهی گذرا به قابلیتهای رزمی بمب افکن TU-22M3M جنگ سرد ، خاستگاه فناوری های بی شماری بوده که بسیاری از آنها از درون رقابت دو ابرقدرت شرق و غرب بیرون آمده و به شکل خاص ، بمب افکن بک فایر ، نزدیک به بیست و چند سال پس از پایان این جنگ و علیرغم از میان رفتن سیستم سیاسی سرمایه گذار آن ، بعنوان یک پیکربندی رزمی سهمناک ، همچنان به خدمت خود ادامه میدهد . از یک نظر ، بمب افکن Tu-22M برای نخستین بار از ابتدای سال 1972 بعنوان یک بمب افکن سبک در کنار بمب افکن های سنگین تری نظیر Tu-95 وارد خدمت گردید و تا سال 1997 نزدیک به 500 فروند از آن از خط تولید خارج گردید . با این وصف ، پس از طی سالهای بحرانی دهه نود میلادی ، نیروی هوایی روسیه ، اکنون نزدیک به 63 فروند بک فایر عملیاتی را در سازمان رزم خود ، مورد استفاده قرارمیدهد ، در حالی که بخش اعظم بمب افکن های تولید شده که بعنوان میراثی از اتحاد شوروی در ردیف دارایی های نیروی هوایی روسیه قرار دارد ، بدلیل هزینه های سرسام آور ، بصورت ذخیره ، نگهداری میشوند . از سویی دیگر ، پس از فروپاشی اتحاد شوروی ، نزدیک به 90 فروند از این بمب افکن ها در اختیار نیروی هوایی اوکراین قرارگرفت و این کشور ، در همان زمان اعلام نمود که قصد دارد بخشی از این هواگردهای رزمی را در کنار ناوگان بمب افکن های سنگین تر Tu-160 به ارتش آزادیبخش خلق چین فروخته تا چینی ها توانایی های رزمی دوربرد خود را درشرق آسیا توسعه دهند . با این حال ، برنامه فروش سخت افزارهای روسی با مداخله آشکار و پنهان کشورهای عضو ناتو ، بخصوص ایالات متحده ، به سرانجامی نرسید ، چرا که این کشورها ، با استفاده از اهرم هایی نظیر فشارهای سیاسی و اقتصادی ، مانع از دسترسی ارتش چین به فناوریهای روسی ، از طریق اوکراین شدند و این فشارها را تا جایی ادامه دادند که مطمئن شوند مقامات کیف ، بمب افکن های موجود را اوراق و از رده عملیاتی خارج سازند . بدین سان ، گرچه نیروی هوایی روسیه ، ناوگان کوچکی از یک نیروی بمب افکن را در مقایسه با دوران اتحاد شوروی ، عملیاتی نگاه داشته است ، اما نیروی هوایی این کشور سرمایه گذاری بلند مدتی را برای ارتقاء هواگردهای رزمی عملیاتی در دستور کار دارد تا بخشی از نیازمندهای خود را به اجرای عملیاتهای رزمی دوربرد با اضافه نمودن قابلیتهای جدید و پیشرفته به این بمب افکن ها ، فراهم سازد . با این وصف ، آخرین نسخه معرفی شده از بمب افکن Tu-22M ، گونه Tu-22M3M محسوب میشود که بدلیل ارتقاءهای صورت گرفته بر روی آن ، بصورت بالقوه در یک رده بالاتر از سایر رقبا در این دسته بندی قرار میدهد . این بمب افکن ، به موازات سرمایه گذاری روی ارتقاء هواگردهای سنگین تری نظیر Tu-160M2 و Tu-95 ، مورد بهینه سازی قرار گرفته تا در کنار این دو بمب افکن سنگین تر و دوربردتر ، به ایفای ماموریتهای محوله بپردازد . با اتمام فرآیند بهینه سازی این یه بمب افکن و ورود به چرخه رزمی بمب افکن تاکتیکی سبک Su-34 ، زراد خانه نیروی هوایی روسیه برای اجرای ماموریتهای تهاجمی در سه حوزه دوربرد ، میانبرد و کوتاه برد ، تکمیل خواهد شد . بمب افکن میانبرد Tu-22M3M در مقایسه با سلف خود ، بمب افکن Tu-22M3 ، توانایی های به مراتب پیشرفته تری را بخود می بیند ، چرا که علاوه بر مجهز شدن به پیشرانه های جدید ، بالهای متحرک با فناوریهای پیشرفته را نیز در خود جای داده و بالتبع ، سرعت بیشتری را نیز در اختیار کاربران خود می گذارد . براساس اطلاعات منتشر شده ، پیشرانه جدید NK-32-02 نصب شده بر روی این نمونه ، گونه ای برگرفته از پیشرانه ای است که بمب افکن Tu-160M2 هم اکنون آن را مورد استفاده قرارمیدهد ، مضاف براینکه با تغییر پیشرانه ها ، نزدیک به 80 درصد از اویونیک این پرنده نیز دچار تغییر شده که این نیز کارایی رزمی آن را افزایش میدهد . از جمله سامانه های جدیدی که پیش ازاین بر روی بک فایر نصب نشده بود ، سامانه ناوبری گلوناس ، کابین خلبان تمام شیشه ای پیشرفته و تمام دیجیتال و رادار آرایه فازی NV-45 است ، در حالی که سامانه هدفگیری SVP-24-22 نیز به دارایی های جدید این بمب افکن افزوده می شود . سامانه هدفگیری SVP-24-22 شاید مهمترین قابلیت اضافه شده به گونه M3M ، توانایی حمل مهمات هدایت دقیق ، بخصوص سیم کشی های جدید برای نصب جدیدترین دستاورد فناوری روسی ، یعنی موشک بالستیک هواپایه مافوق صوت Kh-47M2 بشمارمی آید . این مهمات در مارس 2018 به شکل رسمی وارد خدمت شد و هم اکنون ، حداقل 6 فروند از جنگنده های میگ-31 نیروی هوایی روسیه توانایی حمل و شلیک آن را بدست آورده اند . در صورتی که اخبار منتشره از تسلیح بک فایر به این مهمات پیشرفته ، صحت داشته باشد ، این بمب افکن می تواند حداقل 4 تیر از این مهمات مرگبار را حمل کند و با توجه به برد 2000 کیلومتری ، روسها می توانند به هر هدفی ، باسرعتی در حدود 10 ماخ حمله ور شوند . این مساله ، از آنجایی جدی تر میشود که با توجه به دقت و مانور پذیری بالای کینژال ، به تقریب هر حامل شناور سنگین در کلاس 100000 تُن ، با یک حمله از سوی یک فروند بک فایر مسلح به 4 تیر کینژال ، عملا" جان سالم به در نخواهد بُرد ، مضاف براینکه با مجهز شدن این موشک به سرجنگی هسته ای و وجود قابلیت شلیک دورایستا ، امکان حمله به اهداف زمینی نیزدر فهرست بک فایر جدید قرارخواهد گرفت . در حوزه مهمات کروز ، بک فایرهای جدید نیروی هوایی روسیه ، هم اکنون می توانند موشکهای کروز Kh-32 را در کنار گونه های پیشرفته تری نظیر Kh-102 مورد استفاده قراردهند . اضافه شدن این قابلیت ، به روسها امکان میدهد تا حملات هسته ای تاکتیکی دقیق تری را علیه اهداف متخاصم در یک برد 3000 کیلومتری به اجرا گذارند . از سویی دیگر ، در حالی که بحث صادرات گونه Tu-22M از دوران اتحاد شوروی تا کنون با مباحث زیادی همراه بوده ، اما قابلیتهای نسخه جدید بک فایر می تواند مشتریان بالقوه ای نظیر ایران و هند را حداقل وادار به بررسی های بیشتری برای خرید این گونه جدید وادارد ، کما اینکه روسها می توانند با بازاریابی ، تعداد بیشتری از بمب افکن های ذخیره شده را به استاندارد M3M ارتقاء دهند . صرفاً برای میلیتاری / مترجم MR9 بن پایه
  8. چرخش در استراتژی نظامی آفتاب تابان ، ظهور مجدد نیروی هوایی ژاپن و پیامدهای منطقه ای آن بخش دوم و پایانی با توجه به موارد پیش گفته ، می توان چنین تحلیل نمود که تحویل جتهای اف-35 به نیروی هوایی سلطنتی ژاپن ، به شکل قابل توجهی می تواند در عین دمیدن روحی تازه در کالبد این سامورایی هوایی کهن سال ، بتدریج زمینه لازم برای تشکیل 6-5 اسکادران از جتهای پنهانکار با قابلیت ضربتی مطلوب در منطقه را رقم زده و از سویی دیگر ، مقدمات لازم برای بازنشستگی دو اسکادران فانتوم و 3-4 اسکادران F-15J را فراهم آورد . از یک نظر ، بر خلاف اف-4 و اف-15 ، جت تهاجمی اف-35 از ابتدا بصورت یک پیکربندی تک پیشرانه طراحی شده بود که در مقایسه با رقیب پنهانکارش ، می بایست در تعداد زیاد ، تولید و بصورت گسترده ای صادر میشد . این جنگنده (اف-35 ) بعنوان یک هواگرد رزمی سبکتر از و ارزان تر از اف-22 ( که بطور کامل می بایست جانشین تمامی جتهای نسل پیشین خود ، شامل فانتوم ، ایگل گردد ) می بایست خلاء ناشی از خروج جتهای قدیمی تر نظیر اف-5 و اف-16 را پر می نمود و در صورتی که نام اصلی برنامه تولید آذرخش (Joint Strike Fighter) مبنا ء قرار گیرد ، می توان چنین تحلیل نمود که اف-35 عمدتا" برای ایفای ماموریتهای هوا به زمین با ماهیت ضربتی از طریق نفوذ سریع به فضای هوایی دشمن برای دو نیروی هوایی و دریایی ( و سپاه تفنگداران ) در نظر گرفته شده است ، در حالی که همچنان توانمندی هوابه هوای محدودی را نیز درا ختیار دارد ، ضمن اینکه در حوزه هایی نظیر سرعت ، ارتفاع عملیاتی ، پایین تر از فانتوم و ایگل قرار می گیرد . طبق اطلاعات موجود ، قابلیتهای رزم هوایی اف-35 به تقریب و در مقایسه ، تنها به اندازه نیمی از جتهای نسل قبلی نظیر اف-15 و هواگردهای هم رده نظیر اف-22 است ، در حالی که وقتی توانمندی های رزم هوایی اف-35 را با یک جت یک نسل قبل تر روسی ، یعنی سوخو-35 مورد مقایسه قرارمی دهیم ، این رقم به کمتر از یک سوم کاهش می یابد که هم اکنون در شمار قابل توجهی توسط رقبای منطقه ای نظیر روسیه و چین در خدمت عملیاتی قرار دارد . رییس ستاد نیروی هوایی ، ژنرال مارک ولش در همین راستا ، چند ژنرال برجسته در ارتش ایالات متحده به این واقعیت اشاره کرده اند که قابلیتهای هوا به هوای اف-35 در مقایسه با رقبای فعلی اش ، نامطلوب است ، اما رییس ستاد نیروی هوایی ، ژنرال مارک ولش ، با اشاره به این موضوع معتقد است که اف-35 از حداقل توانایی های هوا به هوا برخوردار است ، اما این نکته را نیز باید در نظر داشت که آذرخش از ابتدا بعنوان یک جت برتری هوایی تعریف نشده ، و بر عکس ، به شکل تخصصی بعنوان یک پیکربندی چند ماموریته که با یکپارچه سازی داده ها می تواند حملات هوا به زمین را با ضریب موفقیت بالایی به انجام رساند ، ایده سازی و تولید گردید. ژنرال مایک هوستیج ، فرماندهی فعلی مرکز رزم هوایی نیز معتقد است که اف-35 یک پیکربندی رزمی برای ایفای نقش برتری هوایی محسوب نمی شود . با توجه به این موضوع ، تغییر جهت استراتژی نیروی هوایی ژاپن از بکارگیری جتهای برتری هوایی به خرید گسترده جتهای نسل پنجم تهاجمی نشان دهنده تغییرات قابل توجه در سیاست خارجی و دکترین دفاعی این کشور از پایان جنگ سرد تا ابتدای 2010 و از ابتدای این سال تا کنون است . در حالی که با آغاز جنگ سرد ، ایالات متحده و متحدانش برای مقابله با حمله احتمالی اتحاد شوروی به اروپای غربی ، همواره درصدد افزایش قابلیتهای برتری هوایی خود بودند ، اما چشم انداز امنیتی برای کشورهایی نظیر ژاپن ، بلافاصله پس از فروپاشی اتحاد شوروی در سال 1991 بطور کامل تغییر نمود . در همین راستا ، به نظر می رسد که نیروی هوایی ژاپن ، درصدد است تا با تقویت توانایی های تهاجمی خود ، بر خلاف گذشته که بیشتر به دفاع از خاک اصلی این کشور توجه داشت ، بستر لازم برای اجرای عملیات در خارج از مرزهای بین الملی را فراهم نماید . با ورود جتهای فوق الذکر به سازمان رزم این نیرو ، عملا" دکترین نظامی ژاپن دچار دگرگونی عمیقی شده و اف-35 ، نه برای ایجاد برتری هوایی جهت دفاع از جزایر پراکنده موجود در شرق آسیا ، بلکه برای ایجاد زیرساخت لازم برای آینده ، جهت اجرای ماموریتهای هوابه زمین با رویکرد تهاجمی مورد استفاده قرار می گیرد . این تحول را می توان تنها بخش کوچکی از روند بزرگتر پوست اندازی ارتش ژاپن در هرسه نیرو ( زمینی ، هوایی و دریایی ) محاسبه نمود . از سویی دیگر ، فعال شدن نخستین واحدهای آبخاکی ارتش ژاپن ، پس از پایان جنگ دوم جهانی وبرنامه های نیروی دریایی این کشور برای تولید حامل های دریایی بزرگ در کنار مسلح نمودن جنگنده بومی میتسوبیشی اف-2 به مهمات دورایستای JASSM-ER برای ایفای ماموریتهای بردبلند که اهداف مشخصی در تنگه تایوان ، شبه جزیره کره و چین را در محدوده خود می بیند ، نمونه های برجسته ای از تغییر نگرش دولت ژاپن دارد . به این ترتیب ، ارتقاء تسلیحاتی اف-2 در کنار خرید اف-35 ، چیزی در حدود 66 درصد ناوگان هوایی این کشور را تشکیل خواهد داد که با اضافه شدن احتمالی قابلیتهای هوا به زمین پیشرفته به اسکادران های F-15J ، توانایی حملات دوربرد ، فراتر از تصورات موجود ( حتی چیزی افزون تر از توان آفندی فعلی نیروی هوایی اسراییل ) را به ژاپن می بخشد . به اعتقاد برخی ناظران نظامی ، این وضعیت ، ناشی از فشار مداوم واشنگتن به توکیو از سال 1991 برای تغییر ماموریتهای نیروی دفاعی این کشور برای حضور موثرتر نظامی در ماموریتهای ائتلافی با ایالات متحده است ، به همین دلیل ، روند توسعه نظامی ارتش این کشور از 2003 تا کنون شتاب بیشتری را بخود دیده و مجهزشدن نیروی هوایی ژاپن به جتهای تهاجمی در مقایسه با راهبرد قبلی ( تاکید بر برتری هوایی ) نیز موید همین امر به نظر می رسد . هر چند دراین میان می توان گفت که علیرغم این توسعه شتابان ، توان تهاجمی ژاپنی ها هنوز در مقیاس کشورهای همسایه نظیر روسیه یا چین نیست ، اما قابلیتهای جدید اضافه شده ، امکانات آفندی بیشتری را در اختیار فرماندهان ارتش خواهد گذاشت . اما سئوال اینجاست که آیا سیاست خارجی ژاپن می تواند خود را با توسعه نظامی ، تطبیق دهد ؟!!! صرفاً برای میلیتاری / مترجم MR9 بن پایه
  9. چالش حفظ برتری سفارش 12 فروند جت جنگنده F-15X از سوی نیروی هوایی ارتش ایالات متحده براساس یک قاعده قدیمی در حوزه بررسی های راهبردی ، حفظ برتری ، همواره چالش برانگیز از کسب آن بشمار می رود و به تقریب هیچکدام از سازمان های نظامی از بدو پیدایش تا کنون از این قاعده بحث برانگیز مستثنی نبوده و نیستند . به اعتقاد برخی از تحلیلگران حوزه قدرت هوایی ، تسلط هوا- فضایی درازمدت ارتش ایالات متحده که با یک فاصله بسیار مشخص نسبت به سایر رقبا از سال 1941 تا کنون وجود داشته و ستون اصلی برنامه ریزی های نظامی تصمیم سازان مستقر در پنتاگون نیز بشمار می آید ، بصورت فزاینده ای از سال 2010 با بازیابی قدرت هوایی ارتش روسیه از یک سو و همچنین تلاش چین برای جبران فاصله فناورانه با ایالات متحده و رصد نشانه هایی از حرکت اروپا بسوی استقلال نظامی ، به چالش کشیده شده است . برخی از ناظران نظامی براین عقیده قرار دارند که این چالش ، عمدتا" ناشی از محدودیت های بودجه ای پنتاگون در توسعه فناوری جتهای اف-22 رپتور پدید آمده ، چرا که هزینه 700 میلون دلاری هرفروند از این هواپیماها موجب شده تا حداقل ، 75 درصد سفارشات برنامه ریزی شده لغو گردد ، در حالی که به شکل همزمان ، شرکتهای روسی ، چینی ( و حتی اروپایی .م ) تلاش خود را برای معرفی جتهای برتری هوایی پیچیده تر افزایش میدهند . با توجه به این شرایط ، نیروی هوایی ایالات متحده ، برای حفظ تسلط هوا- فضایی خود برسایرین ، تنها می تواند بر دو گونه هواگرد رزمی در حوزه برتری هوایی شامل جتهای قدیمی تر F-15C و F-22 ، بعنوان موثرترین گزینه های در دسترس ، حساب بازکند . از سویی دیگر ، نیروی دریایی ارتش ایالات متحده نیز پس از بازنشستگی زودهنگام جنگنده همه کاره F-14D به سال 2006 ، به تقریب ، ابزار کارآمدی را در سازمان رزم خود موجود نمی بیند . این درحالی است که تامکت و ایگل در زمان خود ، نقطه اوج فناوری های عملیاتی برای کسب برتری هوایی بشمار آمده و بلحاظ برخورداری از سامانه های جنگ الکترونیک ، یک جهش فناورانه را به نمایش می گذاشتند ، اما ظهور رقبای جدید موجب شده تا این برتری بتدریج با مشکلات عدیده ای روبرو گردد . به شکل مشخص ، نیروی هوایی اتحاد شوروی سابق و پس از آن نیروی هوایی روسیه ، با معرفی طیف متنوعی از جتهای رزمی برگرفته شده از نسخه اصلی SU-27 فلانکر ، نیروی هوایی چین با تولید یا مونتاژ گونه J-11B و در ابتدای قرن بیست و یکم ، ورود بخدمت رزمی جتهای رزمی سوخو-30 ، در تلاش بوده و هستند تا فاصله خود را با نیروی هوایی ایالات متحده کمتر نموده و درصورت محقق شدن شرایط ، برتری نسبی را در اختیار بگیرند . علاوه براین ، نیروی هوایی چین ، با یک جهش جاه طلبانه ، سخت افزارهای جدیدتری نظیر جت برتری هوایی J-20 را به بازار تسلیحاتی معرفی نموده که هرچند قابل مقایسه با فناوری اف-22 نیست ، اما به مرور وبا پیشرفت برنامه های موجود در خصوص مدرن سازی این جنگنده ، می تواند دردسرهای جدیدی را در مسیر تسلط هوا- فضایی ایالات متحده ایجاد نماید . به شکل خلاصه ، خانواده بومی و غیر بومی سوخو-27 که در سالهای پایانی جنگ سرد برای مقابله با تهدید ایگل های نیروی هوایی آمریکا و متحدانش طراحی و به تقریب ، 9 سال پس از آن ، وارد خدمت رزمی گردید ، بلحاظ نوآوری های مورد استفاده در آن و ترکیب فناورهای یک نسل جلوتر بایک پیکربندی به نسبت قدیمی تر ( نظیر خروجی های بردار رانش و تلاش برای کاهش سطح مقطع راداری ) ، از پتانسیل لازم برای ایجاد یک تهدید برخوردار است . در این میان ، ارتش ایالات متحده ، در کمال ناباوری ، سرمایه گذاری مشابهی را برای روزآمد سازی اصولی ایگل های عملیاتی انجام نداد که این امر را میتوان ناشی از اتکاء بیش از حد این مجموعه نظامی بر جت اف-22 دانست ، با علم به این نکته که بصورت همزمان ، روسها ،سرمایه لازم برای توسعه جت رزمی نسل5 خود را نداشته و تمام تلاش خود را برای ارتقاء نمونه های موجود فلانکر به نسل +4 و ++4 نظیر سوخو-30 و سوخو-35 نموده اند . با این وصف ، برنامه ریزان نظامی پنتاگون ، شیوه بازاریابی روسها که بعنوان یک میراث قدیمی از دوران جنگ سرد برای آنها به یادگار مانده بوده را بطور کامل دست کم گرفته بودند ، چرا که درزمانی که تمام تلاش ارتش آمریکا بر عملیاتی نمودن و روزآمد سازی رپتورها متمرکز شده بود ، روسها موفق شدند تا جت رزمی سوخو-30 خود را با شرایط خاص ، به نیروی هوایی ونزوئلا ( آمریکای جنوبی ) ، چین و ویتنام (آسیای شرقی ) ، اوگاندا و آنگولا ( آفریقا ) و هند ( آسیای جنوبی ) صادر نمایند که این مساله ، با توجه به سیاست جدید صدور سلاح روسیه ( یک نسخه کاملا" بهبود یافته در مقایسه با جنگ سرد در حوزه فناوری . م ) صادر نمایند . این مساله ، باعث شد تا حساسیت ها و فشارها بر ناوگان 187 فروندی اف-22 نیروی هوایی ایالات متحده که بخشی از دارایی های آن در جریان طوفان اکتبر 2018 دچار آسیب شده بود ، افزایش پیدا کند . بدین سان ، برای کاهش این فشارها و همچنین تقویت توانایی رزمی نیروی هوایی برای مقابله با تهدیدات ، در عین انجام سرمایه گذاری معقولانه بدون نیاز به بازگشایی مجدد خط تولید اف-22 ، نیروی هوایی ایالات متحده مجبور شد تا یک برنامه ارتقاء همه جانبه رابرای جتهای رزمی اف-15 به منظور تبدیل آن به یک جنگنده برتری هوایی ++4 در نظر گیرد ، در حالی که بخش بزرگی از سرمایه گذاری ، برروی ایده مفهومی جتهای جنگنده نسل ششم که درنهایت جایگزین اف-22 و اف-15 خواهد شد ، متمرکز شده است . به اعتقاد تحلیگران حوزه هوایی ، اگر برنامه ارتقاء ایگل های نیروی هوایی به درستی اجرا گردد ، از یکسو ، بدلیل هزینه های عملیاتی پایین ، یک گزینه ایده آل برای نیرو بشمارخواهد آمد و از سویی دیگر بدلیل استفاده از فناورهای جدید ، می تواندیک مکمل پیشرفته برای جتهای برتری هوایی نسل ششم نیز بکارگرفته شود . بر همین اساس ، شرکت بویینگ ، برای تامین این نیازمندی ، برنامه F-15 2020 و F-15X را که که دو گونه بسیار پیشرفته تر از ایگل های فعلی بوده و می تواند هماورد مطلوبی برای خانواده رو به گسترش سوخو-30 گردد را به نیروی هوایی پیشنهاد داده است . علاوه براین ، بر خلاف اف-22 ، خط تولید جنگنده اف-15 بدلیل وجود سفارشات جدیدتر از سوی کشورهایی نظیر عربستان سعودی ، قطر و اسراییل ، همچنان بازاست و این موجب می گردد تا از صرف هزینه های اضافی برای راه اندازی یک خط تولید جدید ، اجتناب گردد . طبق اطلاعات منتشرشده ، گونه F-15X در آغاز ، بصورت محدود وارد خدمت رزمی خواهد شد تا پتانسیل ها آن در شرایط واقعی مورد ارزیابی قرار گیرد ، اما گفته میشود که قابلیت رزم هوا به هوای آن در سطحی بالاتر از تمامی نمونه های تولید و صادر شده ، قرار دارد و احتمالا" در برخی از موارد ، حتی فراتر از اف-22 خواهد بود . بالتبع ، با تکمیل سیستم پشتیبانی از رپتورهای عملیاتی و ورود نسخه جدید ایگل ، فاصله فناورانه میان جتهای آمریکایی از یکسو و هواگردهای چینی / روسی از سویی دیگر ، همچنان حفظ شده تا ایده مفهومی جت برتری هوایی نسل ششم در 2020 تکمیل گردد . پی نوشت : به این پاراگرف توجه کنید ......... در این میان ، ارتش ایالات متحده ، در کمال ناباوری ، سرمایه گذاری مشابهی را برای روزآمد سازی اصولی ایگل های عملیاتی انجام نداد که این امر را میتوان ناشی از اتکاء بیش از حد این مجموعه نظامی بر جت اف-22 دانست " .... " نکته اخلاقی ماجرا " اتکاء بیش از حد روی یک سامانه تسلیحاتی ، تبعات ناگواری را برای هر سازمان نظامی ، حتی یک سازمان نظامی پیچیده نظیر پنتاگون ، فراهم خواهد آورد " صرفا" برای میلیتاری / مترجم MR9 بن پایه
  10. سلام علیکم این ایده کشتی های هوایی (بعنوان تانکر سوخت رسان با پایایی رزمی بالا یا حامل رادار) با توجه به وسعت کشور ، ایده ای هست که باید بیشتر روی آن فکر کرد (بلحاظ نقاط قوت و ضعف و کارکرد عملیاتی ) چند سال پیش (2005) هم یک چنین چیزی رصد شد که در نوع خودش جالب بود..
  11. چرخش در استراتژی نظامی آفتاب تابان ، ظهور مجدد نیروی هوایی ژاپن و پیامدهای منطقه ای آن از تلاش برای ایجاد برتری هوایی تا گسترش بی سابقه ناوگان ضربتی بخش یکم نیروی هوایی دفاع ازخود ژاپن ( ارجاع به عنوان "نیروی هوایی ژاپن" ) طبق شواهد و قرائن موجود قراراست تا به بزرگترین کاربرخارجی جتهای نسل پنجم اف-35 تبدیل گردد ، چنانکه حزب لیبرال –دموکرات هدف گذاری خود را برای اضافه نمودن حداقل 99 فروند جت نسل پنجمی ، در کنار 42 فروند سفارش قبلی بطور رسمی اعلام نموده است . براساس گزارشات منتشر شده ، این سفارش جدید ، شامل گونه B از جنگنده اف-35 است که قابلیت فرود و برخاست عمودی (STOVL) را برای عملیات از روی حامل های شناور بالگرد بر سبک نظیر شناورهای 27000 تنی کلاس ایزومو (Izumo Class) و همچنین اجرای عملیات نظامی از فرودگاه های موجود در جزایر دورافتاده که برای جتهای متعارف چندان مناسب نیستند ، فراهم می آورد . بر همین اساس ، به نظر می رسد که تاکید ارتش ژاپن برای خرید گونه B ،یک برنامه ریزی از پیش تعیین شده برای افزایش قدرت تهاجمی نیروی هوایی است . با عملیاتی شدن کامل ناوگان اف-35 بی در سازمان رزم این نیرو ، ژاپنی ها برای نخستین بار پس از پایان جنگ دوم جهانی به سال 1945 ، جنگنده های بال ثابت تهاجمی را بر روی حامل های شناور خود بکار خواهند گرفت که از یک نظر ، بازگشت یک تهدید قدیمی برای نیروی دریایی و هوایی کره جنوبی و ارتش خلق چین تحلیل می شود . در همین راستا ، نوسازی و افزایش توان هوایی ارتش ژاپن که مدتهاست نظر تحلیلگران را بخود جلب نموده ، ، برنامه ریزی برای خرید گونه F-35A که نسخه نشست برخاست متعارف آذرخش محسوب می شود ، می تواند به یک تغییر رویکرد جهش وار تعبیر شود که دولت شینزو آبه ( بعنوان حافظ غیررسمی سُنت ارتش امپراطوری .م ) ، اولویت مشخصی را بدست آورده است . به اعتقاد برخی ناظران با ورود تدریجی جتهای اف-35 به نیروی هوایی ژاپن ، پیامدهای مشخصی بصورت دومینووار رخدادی فراتر از مدرن سازی در این نیرو رُخ خواهد داد . نیروی هوایی ژاپن در طول جنگ سرد ، به گونه ای تشکیل و روزآمد سازی شد که بتواند برتری هوایی منطقه ای را در شرق آسیا و به شکل مشخص برعلیه نیروی هوایی چین و سپس کره شمالی ، ایجاد نماید ، به همین دلیل ، این نیرو بصورت مستمری به فناوری آمریکایی ( البته بدون برانگیختن حساسیت کشورهایی نظیر چین و تحاد شوروی .م ) مسلح می شد . با این حال ، نقطه اوج برای ژاپنی ها ، به سال 1968 رُخ داد ، چرا که در این سال نخستین جنگنده های دوموتوره F-4J به نیروی هوایی این کشور تحویل گردید که در آن زمان ، پیشرفته ترین فناوری تحویلی محسوب می گردید که در مقایسه با همنوعان شرقی خود ، توانمندی های به مراتب افزون تری را عرضه می نمود . فانتوم های تحویلی به ارتش ژاپن ، به شکل نسبی ، همان نمونه ای بود که نیروی هوایی ایالات متحده به صورت گسترده ای آن را بکار می گفت و با مجهز شدن به رادار کنترل آتش AN/APQ-120 توانایی حمل موشکهای هوا به هوای میانبرد اسپارو درکنار مهمات فروسرخ سایدویندر و یک قبضه توپ را پیدا می نمود . تحویل این سامانه تسلیحاتی به ارتش ژاپن ، برای اولین بار ، قابلیت درگیری با جتهای متخاصم ، فراتر از محدوده بصری را در اختیار خدمه ژاپنی قرارمیداد . بااین حال ، فانتوم های ژاپنی بیشتر با هدف ایجاد برتری هوایی به این کشور تحویل داده شده بودند و به همین دلیل سامانه های حساس تری نظیر رایانه محاسبه بالستیک AN/AJB-7 از فانتوم های ژاپنی حذف شدند تا نقش برتری هوایی بصورت تخصصی تر دنبال شود . پنل رایانه محاسبه بالستیک AN/AJB-7 بدین ترتیب ، حداقل 140 فروند از گونه F-4EJ تولید و به نیروی هوایی ژاپن تحویل شد با این تبصره که به غیر از 2 فروند ، مونتاژ یکصد و سی هشت فروند باقی مانده تحت امتیاز ایالات متحده در مجموعه صنایع سنگین میتسوبیشی صورت پذیرفت . با تحویل کامل این جتها ، نیروی هوایی ژاپن حداقل برای یک نسل کامل تا اوایل دهه 90 میلادی ، از هر سخت افزار موجود درنیروی هوایی ارتش خلق چین جلو افتاد و همزمان میتوانست به یک تهدید جدی برای اسکادران های نیروی هوایی اتحاد شوروی و کره شمالی در شرق آسیا تبدیل گردد . ازسویی دیگر ، اف-4 ، یک جنگنده – بمب افکن نسل سوم دوموتوره محسوب میشد که عمدتا" برای عملیات از روی حامل های دریایی طراحی شده بود و بلحاظ هزینه های عملیاتی ، برای شرکای درجه یک ایالات متحده ( نظیر ژاپن ، بریتانیا ، آلمان ، و ایران " درزمان پهلوی دوم " .م ) به صرفه بود ، درنتیجه ، شرکای درجه دو نظیر تایلند و فیلیپین ، مجبوربودند تا از پیکربندی های رزمی ارزان تری نظیر اف-5 برای ایجاد قابلیت رزم هوایی استفاده نمایند . اما در اوایل دهه هشتاد میلادی ، با افزایش تنش ها در شرق آسیا ، نیروی هوایی ژاپن تصمیم گرفت تا با هدف گسترش توانایی هایی رزمی خود ، جنگنده- بمب افکن های F-15J را به سازمان رزم خود اضافه نماید که اولین جنگنده برتری هوایی نسل چهارم مجهز به سامانه های آنالوگ برای ایفای نقشی مشابه F-4EJ محسوب میشد .این جنگنده ، همانند سلف خود ، یک عقاب دو موتوره محسوب میشد که توانایی حمل مهمات بیشتری را ارائه می کرد و تا آنزمان ، تنها به 3 کشور فروخته شده بود . بدین ترتیب 220 فروند از این جت ، تحت امتیاز صنایع سنگین میتسوبیشی ، تولید گردید که هم اکنون نزدیک به 190 فروند به شکل فعال در خدمت این نیرو قرار دارند . براساس اطلاعات موجود ، ایگل های نیروی هوایی ژاپن ، هنوز استخوان بندی اصلی قدرت هوایی این کشور ( 7 اسکادران از 12 اسکادران عملیاتی ) را تشکیل می دهند که میبایست ادامه دهنده ماموریتهای اف-4 های در شرف بازنشستگی باشند که هم اکنون در قالب دو اسکادران ، آخرین ماه های پرواز عملیاتی را طی میکنند .. ازسویی دیگر ، ناوگان عملیاتی نیروی هوایی و دریایی ارتش ایالات متحده مستقر در ژاپن ، بتدریج از ادامه استفاده از جنگنده های برتری هوایی سنگین دست شُسته و براین سعی قرارداد تا تعداد کمتری از این هواگردها را در کنار تعداد افزون تری از جتهای چند مامورته سبکتر ، نظیر اف-16 و اف-18 بکار گیرد . این مساله در کنار راهبرد نیروی هوایی ژاپن در ادامه عملیاتی نگاه داشتن سه اسکادران جتهای بومی تک موتوره / تک سرنشینه میتسوبیشی اف-2 ، که هم اکنون 88 فروند از آنها در حال خدمت است ، تحلیل مشخصی را در اختیار ناظران تحولات شرق آسیا قرار میدهد ادامه دارد ................ بن پایه صرفاً برای میلیتاری / مترجم MR9
  12. عقب نشینی ارتش ایالات متحده از سوریه دگرگونی در استراتژی یا زمینه سازی برای دخالت افزون تر !!!! رییس جمهور دونالد ترامپ به شکل رسمی از تصمیم کشورش برای خروج واحدهای رزمی از خاک سوریه خبرداد و اعلام نمود که اجرای کامل این برنامه تا ابتدای سال 2019 بتدریج تکمیل خواهد شد . از یک نظر ، مهمترین دستاویز دولت آمریکا برای اعزام واحدهای رزمی به سوریه ، ازمیان بردن سیطره شبه نظامیان داعش ( یا بنابر ادبیات مورداستفاده تحلیگران غربی ، دولت اسلامی . م ) محسوب می شد ، اما مقامات تصمیم گیر در واشنگتن ، از همکاری با سایر طرفهای درگیر در سوریه نظیر روسیه باهدف ازمیان بردن شبه نظامیان شورشی خودداری کرده و به شکلهای مختلف ، عناصر منتسب به روسیه ، جمهوری اسلامی ایران و ترکیه را متهم به زمینه سازی و تقویت این گروه ها می نمودند . بدین سان ، تا حال حاضر نزدیک به 2000 نفر از نظامیان آمریکایی (برخی این ارقام را بالاتر از برآوردهای فعلی محاسبه می کنند .م ) به این کشور اعزام شده اند و به اعتقاد برخی ناظران ، حضور این نیروها به مانعی برای اقدام دولت سوریه و متحدانش برای اقدام برعلیه توانمندی های رزمی داعش محسوب میشد . این مساله ، بعنوان پیش فرض کلیدی برای منتقدین حضور ایالات متحده در سوریه مورد استفاده قرار میگرفت و این ادعا مطرح میشد که ارتش ایالات متحده ، بصورت علنی ،از شبه نظامیان شورشی سوریه حمایت میکند . علاوه براین ، شدت گرفتن حملات داعش از مناطق تحت کنترل ایالات متحده بر علیه مواضع ارتش روسیه ، سوریه و متحدین شان باعث شد تا سیل اتهامات بسوی واشنگتن روانه شود. با این حال ، اگر چه حضور مستقیم ارتش ایالات متحده ، مانع اصلی اتحاد بخش های مختلف تحت کنترل دولت دمشق بشمارمی آید ، اما این مساله نتیجه نامطلوب مشخصی را برای طرفهای غربی نیز به بار آورده و آن نزدیکتر شدن همکاری های نظامی ، امنیتی روسیه ، کره شمالی و ایران با هدف مقابله با استراتژی " تغییر رژیم " کشورهای غربی و همچنین افزایش آسیب پذیری نظامیان آمریکایی مستقر در پایگاه های ثابت در درون خاک سوریه بود . به اعتقاد برخی ناظران نظامی ، بدلیل وجود تنش های پنهان میان ایالات متحده و ایران و همچنین پشتیبانی پنهان و پیدا جمهوری اسلامی و حتی روسیه از این نیروها ( حزب ا... . م ) ، باعث شده تا ارتش ایالات متحده ، بصورت فزاینده ای نسبت به حملات واحدهای منتسب به حزب ا.. لبنان آسیب پذیر گردد . اما برخی نیز معتقدند که ماهیت حضور این نیروها در سوریه و پشتیبانی همه جانبه از سوی عناصر تهاجمی نیروی دریایی و همچنین سنجشگرهای اطلاعاتی مستقر در فضا ، نقطه قوتی برای ارتش محسوب می شود و درصورت هر گونه اقدام به حمله ، بطور قطع ، پاسخی همه جانبه را از سوی آمریکایی ها در پی خواهد داشت . A "...... اما تحلیگران دسته نخست براین عقیده اند که آسیب پذیری دارایی های ارتش آمریکا در سوریه ، در اکتبر 2018 به عینه به نمایش گذاشته شد ، چرا که دراین دوره زمانی ، پرنده های بدون سرنشین ایرانی که گونه ای برگرفته از RQ-170 محسوب میشدند ، به حملات تهاجمی دقیقی ، بر علیه مواضع شبه نظامیان شورشی داعش ، درست در نزدیکی پایگاه های نظامی ایالات متحده دست زدند . گفته میشود ، این حملات که در غافلگیری کامل طرف آمریکایی صورت پذیرفت ، تنها زمانی این امر برای فرماندهان آنها در منطقه روشن شد که ایرانی ها حملات دقیقی را با استفاده از موشکهای بالستیک از مبداء خاک خود به اجرا گذاشتند ...... A " این درحال است که واحدهای رزمی ارتش ایالات متحده ، زیرساختهای متعددی را در مناطق تحت کنترل خود ایجادنموده و برای پشتیبانی آتشبارهای سنگین توپخانه را در اختیار دارند که قدرت آتش قابل توجهی را در اختیار آنان می گذارد ، اما وقوع این رویداد در آینده ، درصورتی که با شدت و پراکندگی بیشتری برخوردار باشد ، موجبات آسیب شدید را برای این موقعیتها فراهم می کند . اما خروج دارایی ها و پرسنل ارتش آمریکا از سوریه ، ازیک نظر می تواند منجربه افزایش تنش ها میان ایالات متحده با ایران وحتی ایجاد جرقه جنگ میان حزب ا... و اسراییل گردد واین به نوبه خود ، به معنای مقدمه چینی برای سخت تر شدن موضع ایالا متحده نسبت به این دو باشد . از سویی دیگر ، مقابله مستقیم ، فرصت قابل توجهی برای تسویه حسابهای قدیمی میان طرفین خواهد بود . چنانکه در صورت وقوع این شرایط ، شکل چینش عناصر تهاجمی ایالات متحده در منطقه به گونه ای است که اجرای حملات هوایی وموشکی برعلیه سایتهای ثابت دشمن در سراسر منطقه فراهم است ، در حالی که پس از اتمام برنامه عقب نشینی ، عملا" تهدیدی متوجه واحدهای آمریکایی ( حداقل در ظاهر . م ) وجود نخواهد داشت . با این حال ، واحدهای عملیات ویژه ارتش ایالات متحده ، بدلیل برخورداری از تحرک بسیار بالا ، همچنان حضور نامحسوس خود را در خاک سوریه حفظ خواهند نمود و این دقیقا" همان شرایطی است که برای واحدهای عملیات ویژه سایر کشورها درگیر در سوریه نظیر ترکیه ، ایران ، کره!!!!!!!!!!!!!! ، اسراییل و بریتانیا مصداق خواهد داشت . پی نوشت : به پارگرافی که با حرف A مشخص شده ، با دقت بیشتری ملاحضه بفرمایید . وجود دو بازوی هوایی و موشکی در کنار هم ، تا چه اندازه خواهد توانست توان تهاجمی را به دشمن اثبات کند .... ، این تحلیلی است که در چند سال اخیر بارها و به شکلهای مختلف در میلیتاری بیان شد . صرفاً برای میلیتاری / مترجم MR9 بن پایه
  13. MR9

    گالری جنگنده -رهگیرها

    تولدت مبارک !!!!!!!!!!! امروز بیست و یکم دسامبر 2018 ، چهل و هشتمین سالگرد نخستین پرواز جنگنده برتری هوایی اف-14
  14. JF-17 های بیشتر برای نیروی هوایی میانمار قابلیتها و مزیتهای جنگنده مشترک چینی- پاکستانی براساس گزارشهای منتشر شده ، نیروی هوایی میانمار در حال دریافت گروه جدیدی از جنگنده های جدید تک موتوره JF-17 تاندر ، محصول مشترک چین – پاکستان است که به شکل قابل توجهی ، توانایی های رزمی این نیرو را در جنوب آسیا ارتقاء خواهد داد . در حالی که به شکل همزمان ، کشورهای غربی تحریم های سختی را برای علیه دولت رانگون وضع کرده و بشدت از فروش سلاح توسط طرف سوم به این کشور آسیایی جلوگیری بعمل می آورند ، چین ، پاکستان و روسیه ، در حالی ایجاد پیوستگی دفاعی نظام مندی با این کشور هستند. در همین راستا ، امضاء قرارداد خرید جتهای JF-17 مدت کوتاهی پس از سفارش یک مجموعه شش فروندی از جنگنده های سوخو-30 به روسیه صورت پذیرفت که در حقیقت تکمیل کننده اقدامات جامع دو کشور مبنی بر تقویت روابط دوجانبه دفاعی میان مسکو و رانگون محسوب می شد . گفته می شود که سوخو-30 با اضافه شدن JF-17 به یک ترکیب مرگبار رزمی برای نیروی هوایی میانمار تبدیل خواهد شد . در حال حاضر ستون فقرات اصلی نیروی هوایی میانمار ، شامل گونه های قدیمی جنگنده سبک اف-7 و جتهای میان وزن میگ-29 است که سالهای طولانی در خدمت این نیرو قرار دارد . بااین وصف ، نمونه فروخته شده به میانمار شامل JF-17 Block IIاست که اگر چه براساس الگوی J-7 طراحی شده ، اما به مراتب و درمقایسه به گونه های قبلی ، پیشرفته تر بوده و می تواند جایگزین شایسته ای برای جتهای فرسوده نیروی هوایی میانمار باشد ، در حالی که به نظر می رسد شانس ناوگان فالکروم های این نیرو برای ادامه خدمت افزون تر می گردد . به اعتقاد برخی تحلیگران نظامی ، جت مشترک چینی-پاکستانی ، توانایی حمل مهماتی را دارد که تا پیش ازاین مشابهی برای آن در میانمار وجود نداشت . بعنوان مثال موشکهای هوا به هوای PL-12 با بردی نزدیک به 100 کیلومتر ، در شمار جدیدترین سلاح جنگنده های میانمار قرار می گیرند که در گذشته در سازمان رزم آن قرار نداشت . از سویی دیگر ، با ورود جتهای جدید ، نیروی هوایی این کشور به موشکهای ضد کشتی YJ-12 با بردی نزدیک به 400 ناتیکال مایل وسرعتی در حدود 4 ماخ مسلح می شوند که تهدید بسیار خطرناکی برای شناورهای متخاصم در بردهای قابل توجه خواهد بود . ناظران نظامی براین باورند که با توجه به ارتفاع عملیاتی این جنگنده ( نزدیک به 17 کیلومتر ) که بالاتر از رقبای پیشرفته تری نظیر اف-35 و اف-16 قرار می گیرد ، در کنار قابلیت حمل و شلیک بیشتر از 15 گونه متفاوت از موشکهای هوا به هوا ، هوا به زمین و ضد کشتی ، عملا" نیروی هوایی میانمار به یک وزنه قابل توجه در این حوزه جغرافیایی تبدیل می گردد . مضاف براین ، هزینه های پایین تعمیر و نگهداری و مهمتر از آن هزینه عملیاتی بسیار ارزان ، JF-17 را به یک گزینه ایده آل برای کشورهایی با بودجه های دفاعی کمتر تبدیل می کند ، ضمن اینکه به خدمه هوایی اجازه میدهد تا زمان بیشتری را برای تمرین های مداوم در هوا صرف کنند که این مساله در خصوص جتهای رزمی سنگین تر چندان مصداق ندارد . در حال حاضر ، نیروی هوایی میانمار یکی از دو مشتری تایید شده JF-17 بشمار می آید ، اما مشتریان دیگری نظیر جمهوری آذربایجان ، مصر و سریلانکا برای خرید این جت رزمی ابراز علاقه کرده اند . علیرغم اینکه قرار است نمونه بلاک-2 این جنگنده تحویل میانمار گردد ، اما به نظر می رسد که نیروی هوایی این کشور به خرید بلوک-3 جت چینی – پاکستانی علاقه مند شده ، هر چند این نمونه در حال حاضر در دست توسعه قرار دارد ولی به احتمال زیاد به یک رادار AESA و پیشرانه های جدید مجهز شده که سرعتی فراتر از 2 ماخ را بدان خواهد داد که بدلیل استفاده افزون تر از مواد مرکب در ساختار بدنه است . صرفاً برای میلیتاری / مترجم MR9 بن پایه
  15. سلام علیکم هر جا مظلومیتی بود ، بدون تعارف باید در میلیتاری آن را منعکس کرد .....
  16. سلام علیکم چراغ اول را با عبارت نامکشوف hull-down روشن می کنیم https://en.wikipedia.org/wiki/Hull-down البته یک معادل "بدنه- مخفی" برای این اصطلاح وجود دارد ولی دوستان یک اصطلاح روان که بشود در متن های تخصصی از آن راحت استفاده کرد ، برای آن ایجاد بفرمایند قبلا" از زحمات دوستان متشکرم
  17. فالکروم در سرزمین فراعنه آیا "شاهین ترازو" تغییر دهنده بازی برای نیروی هوایی عربی مصر خواهد بود ؟!!! در سالهای اخیر ، نیروی هوایی مصر بتدریج در حال بخدمت گیری نسل جدیدی از جتهای رزمی جدیدی است که هدف اصلی آن را می توان ایجاد یک انقلاب در توانمندی های نظامی این کشور در حوزه هوایی تفسیر نمود . براساس گزارشهای موجود ، قاهره در سال 2013 نزدیک به 40 فروند جنگنده دو موتوره و چند ماموریته نسل +4 میگ-29 ام را در کنار سامانه برد بلند پدافند هوایی S-300V4 ، همچنین بالگردهای تهاجمی Ka-52 و طیف متنوعی از فناوری های پیشرفته روسی را به سازمان رزم خود اضافه نموده تا تحولی قابل توجه را در قابلیتهای دفاعی و تهاجمی خود ایجاد نماید . علیرغم اینکه ناوگان نیروی هوایی مصر تا پیش از این ، با در اختیار داشتن 20 اسکادران ، در ردیف بزرگترین ناوگان جتهای رزمی در آسیا جنوب غربی و آفریقا قرار داشته ، ورود جتهای جدید روسی ، توانمندی های رزمی این نیرو را در برابر کشورهای رقیب و حتی متخاصم ، بشدت افزایش داده است . کابین فالکروم - ام به اعتقاد برخی ناظران نظامی ، ناوگان نیروی هوایی مصر ، هر چند بلحاظ کمّی در سطح قابل توجهی ارزیابی می گردد ، اما توانمندی های رزمی آن در مقایسه با کشورهای همسایه و بعضا" متخاصم ، بشدت ضعیف به نظر می رسد ، چنانکه ستون فقرات اصلی این نیرو تنها شامل 9 اسکادران جتهای اف-16 ونزدیک به 220 فروند هواپیما ( از گونه های A,B,Cو D) است . اگر چه مقامات ارشد نیروی هوایی مصر ، بشدت درصدد خرید جتهای پیشرفته تر اف-15 بودند ، اما خرید اف-16 بدلیل وجود مزیت های در دسترس تر نظیر وجود توانایی درگیری فراتراز میدان دید (BVR) ، موجبات انتخاب آن را فراهم آورد . اما ناوگان اف-16 های مصری هم اکنون ، بشدت متکی بر موشکهای قدیمی تر AIM-7M اسپارو بوده و در حالی که ایالات متحده و متحدانش از ابتدای دهه 90 میلادی ، به شکل فزاینده ای موشکهای پیشرفته تر AIM-120C ( بخصوص برای فالکون های عبری ) را با این جت رزمی سبک تطبیق داده اند ، نیروی هوایی مصر تنها موفق به خرید تسلیحات ابتدایی برای ناوگان خود شده است . این مساله ، برد درگیری فالکونهای مصری را به 70 کیلومتر محدوده نموده ، ضمن اینکه مهمات مورد استفاده مصری ها نیز در برابر اقدامات متقابل ، آسیب پذیر تر به نظر می رسند ، در حالی که فالکونهای عبری ، با توجه به مسلح شدن به مهمات پیشرفته تر ، عملا" از فاصله 105 کیلومتری می توانند مهمات محمول خود را بسوی هدف روانه کنند و این بطور طبیعی در صحنه رزم هوایی یک مزیت آشکار محسوب می گردد . جدول اف-16 های تحویلی به مصر براساس مدل ، بلوک های تولید و سال تحویل اما با خرید جتهای جدید روسی ( میگ-29ام) ، یک تغییر اساسی در این نیرو پدید خواهد آمد ، چرا که فالکروم های جدید ، قابلیتها و توانمندی های جدیدتری را به مصری ها اضافه نموده ، چرا که این جنگنده ها ، احتمالا" به همتای آنالوگ موشک AIM-120 یعنی مهمات هوابه هوای R-77 مسلح می شوند که در مقایسه با اسپارو برد ( نزدیک به 110 کیلومتر ) و دقت بیشتری را برای خدمه فراهم می کند ، ضمن اینکه مقاومت بیشتری در مقابل اخلال های متقابل خواهد داشت . مضاف براینکه به احتمال بسیار ، مصری ها امکان سفارش موشکهای پیشرفته تری نظیر R-27ER ( با برد 130 کیلومتر ) را نیز دارند و با لینک شدن فالکروم با پرنده های پیش اخطار E-2 Hawkeye ، عملا" یک سد محکم در برابر مهاجمان بوجود خواهد آمد . از سویی دیگر ، با درنظر گرفتن احتمال تطبیق موشکهای جدیدتر K-77 با میگ-29 ام ، گزینه مطلوب دیگری برای مصری ها بوجود می آید ، هر چند خرید این فناوری ، هزینه های به مراتب افزون تری را می طلبد ، اما در صورت تحقق این احتمال ، محدوده درگیری جتهای مصری به 193 کیلومتر میرسد و بدلیل دقت افزون تر مهمات روسی ،فضای هوایی مصر به یک دام مهلک برای نیروی هوایی مهاجم تبدیل خواهد شد . به اعتقاد کارشناسان نظامی ، جتهای جدید مصری ، نه تنها یک سخت افزار پیشرفته برای درگیری های فراتر از دید بشمارمی آیند ، بلکه قابلیت رزم نزدیک هوایی ( داگفایت ) این نیرو را افزون تر خواهند نمود . این جنگنده های جدید ، با برد رزمی بیشتر و استفاده از حسگرهای ارتقاء یافته ، گزینه مطلوبی برای چنین شرایطی محسوب میشوند ، چنانکه حسگرهای مادن قرمز فالکروم (IRST) به آنها اجازه میدهد تا بدون روشن کردن رادار ، فضای هوایی را پایش نموده و این یک مزیت بالقوه در درگیریهای هوایی نزدیک بشمارمی رود . برد کشف سامانه نصب شده بر روی فالکروم ، طبق اطلاعات موجود به 18 کیلومتر می رسد که به مراتب فراتر از نمونه های موجود نصب شده روی اف-16 است ، علاوه براینکه هزینه تعمیر و نگهداری آنها نیز در مقایسه با نمونه های غربی پایین بوده و مجموع این موارد باعث میشود تا ناوگان میگهای مصری به یک دارایی ارزشمند تبدیل گردد . با توجه به تمامی این شرایط ، خرید تعداد بیشتری از این جنگنده روسی که هزینه های تعمیر و نگهداری به مراتب کمتر از میگ-35 یا سوخو-30 را خواهد داشت ، آن را در دراز مدت به یک کارت برنده برای نیروی هوایی مصر مبدل خواهد نمود . صرفاً برای میلیتاری / مترجم MR9 بن پایه
  18. بلوغ دُرنای خاکستری خروج یکصدمین فروند از جنگنده SU-35 FLANKER-E از خط تولید شرکت هواپیمای سازی سوخو ، روز سه شنبه یازدهم دسامبر 2018 ، اتمام فرآیند تولید یکصدمین جنگنده برتری هوایی SU-35 FLANKER-E که در حال حاضر ، روزآمد ترین جت رزمی نیروی هوایی روسیه محسوب میشود را اعلام نمود . نخستین فروند از این جت رزمی که به سال 2014 میلادی ، همزمان با جت ضربتی سوخو-34 از خط تولید شرکت سوخو ، خارج شد ، پیکربندی متفاوتی از جنگنده برتری هوایی سوخو-27 فلانکر این شرکت بشمارمی آید که از سال 1985 وارد خدمت رزمی در نیروی هوایی این کشور شده بود . به اعتقاد برخی از تحلیلگران ، فلسفه طراحی سوخو-35 به گونه ای است که توانایی های فراتری را برای غافلگیری جتهای رزمی نسل پنج متخاصم از خود نشان میدهد، هرچند بدلیل فقدان وجود جنبه های پنهاکارانه در ساختار این جت روسی ، آن را در قالب جتهای رزمی رزمی نسل ++4 طبقه بندی می کنند . اگر چه شکل بدنه این هواپیما ، به گونه ای طراحی شده که حداقل سطح مقطع راداری (RCS) را برای آن به همراه دارد ، اما قابلیت اختفاء این نمونه در مقایسه با جتهای یک نسل جلوتر ، شامل سوخو-57 یا اف-22 به تقریب در سطح پایین تری قرار می گیرد . علیرغم این نارسایی ، سوخو-35 در ردیف یکی از جنگنده های به روز و کارآمد دنیای تسلیحات هوایی قابل طبقه بندی است و برخی از کارشناسان این حوزه معتقدند که درنای خاکستری نیروی هوایی روسیه به شکل بالقوه می تواند یک هماورد بسیار جدی برای تاج سلطنتی نیروی هوایی ارتش ایالات متحده (اف-22) بشمار آید ، هر چند این موضوع در سالهای اخیر بسیار بحث برانگیز شده است . به اعتقاد این دسته از تحلیلگران ، سوخو-35 گرچه از قابلیتهای جتهای نسل5 برخوردار نیست ، اما بدلیل وجود برخی خصوصیات ممتاز ، می توان از آنها بعنوان یک سری امتیازات برای جبران عدم وجود پنهانکاری ذاتی در این جنگنده استفاده نمود . بعنوان مثال ، وجود گزارشهای متعدد در خصوص قابلیتهای بسیار پیشرفته جنگ الکترونیک این جت رزمی در سوریه ، بصورت فوق العاده ای نشاندهنده آن است که رپتور در صورت یک رویارویی جدی ، مشکلات بسیاری را برای مواجهه در پیش رو دارد . علاوه براین ، اضافه شدن قابلیتهای جدیدتر نظیر استفاده از مواد جدید در ساخت بدنه ، افزایش سرعت بواسطه نصب پیشرانه های قدرتمند تر و همچنین سامانه های بردار رانش 3 بُعدی ، موجب شده تا سوخو-35 به پیشرفته ترین محصول هوایی روسیه تبدیل گردد ، هرچند حضور رقبای سرسختی نظیر سوخو-57 و میگ-35 ، صحنه را به یک رقابت هیجان انگیز تبدیل نموده است . مجموع این قابلیتها ، نه تنها ورود به نبردهای هوایی نزدیک ( داگفایت ) را برای رقبای غربی سوخو-35 بسیار مشکل نموده ، بلکه کشف ، رهگیری این جت روسی در بردهای فامد ( فراتر از میدان دید ) را بتدریج به یک معضل برای آنها تبدیل خواهد شد . در حال حاضر ، تخمین های نشان دهنده آن است که نیروی هوایی روسیه ، نزدیک به 70 فروند جنگنده سوخو-35 را در سازمان رزم خود به شکل عملیاتی مورد استفاده قرار میدهد ، در حالی که نیروی هوایی خلق چین بعنوان مهمترین مشتری خارجی این جت رزمی ، هم اکنون 12 فروند را بصورت فعال ، بکار گرفته و علاوه براین ، نیروی هوایی اندونزی نیز با یک سفارش 11 فروندی در رتبه دوم قرار دارد و پس آن ، نیروی هوایی الجزایر ، امارات متحده عربی و ونزوئلا نیز علاقه مندی خود را برای خرید ابراز داشته اند . از سویی دیگر ، پس ازساقط شدن یک فروند جت سوخو-24 توسط نیروی هوایی ترکیه برفراز آسمان سوریه و بحرانی شدن شرایط برای نیروی هوایی روسیه ، ارتش روسیه تصمیم گرفت تا با هدف جلوگیری از چنین پیشامدهایی ، تعدادی از این جتهای رزمی را به این منطقه اعزام نماید ، که این خود به معنای جایگاه این جنگنده در نیروی هوایی روسیه است . براساس اطلاعات موجود ، سوخو-35 در یک آرایش تسلیحاتی استاندارد ، میتواند تا 14 تیر موشک هوا به هوا را با خود حمل کند که در مقایسه با توانایی رقبا ، بویژه جت پیشرفته اف-35 رقمی در حدود 350 درصد را نشان می دهد . بعنوان مثال ، توانایی فلانکر برای حمل موشکهای هوابه هوای دوربرد R-77 و R-27ER به ترتیب با بردی نزدیک به 110 و 130 کیلومتر ، خطری جدی برای اهداف متخاصم محسوب می گردد . مضاف براینکه پیش بینی شده این جت روسی در آینده ای مشخص به مهمات هوا به هوای K-77 با بردی برابر با 193 کیلومتر که دراصل برای سوخو-57 طراحی شده ، نیز مسلح می گردد . بررسی وضعیت موجود نشان میدهد که علیرغم وجود علائق زیاد مشتریان برای سفارش سوخو-35 ، این جت سوخو-34 است که برای تامین نیازمندی های نیروی هوایی روسیه در صدر توجهات قرار دارد . از یک نظر ، علت این امر را میتوان از ترکیب چندعامل ازجمله هزینه های عملیاتی بالای سوخو-35 برای ایفای نقش برتری هوایی و راهبرد نیروی هوایی روسیه برای تقویت توانایی های تهاجمی هوا به زمین خود ( که با حضورسوخو-34 محقق می گردد . م ) و نه ایجاد برتری هوایی مطلق ، تحلیل نمود . در حالی که قابلیتهای تهاجم زمینی نیروی هوایی روسیه ، به شکل منظم با اضافه شدن سوخو-34 و همچنین توسعه مهمات هدایت دقیق بومی در حال توسعه بوده ، این نیرو نیازمند مدرنیزه سازی ناوگان برتری هوایی خود است که بتدریج با فرسوده شدن جتهای قدیمی تر میگ-31 و سوخو-30 صورت نگران کننده ای بخود می گیرد . هر چند فرآیند ارتقاء این جنگنده ، در هر شرایطی در یک بازه بلند مدت صورت خواهد گرفت و کاهش هزینه های این بروزرسانی موجب می شود تا بازار صادراتی مطلوبی را برای روسها فراهم نماید . بن پایه صرفاً برای میلیتاری / مترجم MR9
  19. سلام علیکم فرمانده هوانیروز ارتش: به دنبال جذب دانشجوی خارجی هستیم ظاهرا" بتدریج دوستان دارند بحث دیپلماسی دفاعی و ارتباطات جدی/ هدفمند نظامی با دیگران را دارند جدی می گیرند . این رفت و آمدها ، جذب دانشجوی خارجی و تکمیل ظرفیتهای خالی دانشکده های پرواز هوانیروز که یک تجربه نزدیک به 50 ساله را در کنار خودشون می بینند ، هم به غنی تر شدن و افزایش کیفیت آموز شها منجر میشود و هم منبع درآمدی هست برای به روزرسانی مجموعه های آموزشی کشور .. امیدواریم که خبرهای مطلوب تری از این وضعیت منتشر شود ... انشا.... ======== مهمات هواسر "جمرات" : https://www.mashreghnews.ir/news/919717/بمب-جدید-ایرانی-برای-پرنده-های-سبک-عکس
  20. خرس اوکراینی برای نبردهای آینده آماده سازی نهایی طرح مفهومی UGV بومی برای نیروی زمینی ارتش اوکراین کیف : صنایع نظامی اوکراین در پاسخ به جنگ ترکیبی فعلی با ارتش روسیه ، بشدت درصدد بهبود قابلیتهای سخت افزاری موجود ارتش اوکراین و ابداع فناوری های جدید با هدف پاسخ به چالش های حال حاضر و آینده است و در این میان ، سرمایه گذاری بر روی سامانه های زمینی بدون سرنشین که به برجکهای مسلح به تسلیحات پایش از راه دور مجهز میشود ، بشدت مورد توجه کارشناسان نظامی این کشور قرار گرفته است . برای نیل به این هدف ، در سالهای اخیر ، حداقل دو نمونه کاملا" جدید از چنین سامانه های رزمی با شناسه های Phantomو Ironclad به ارتش اوکراین معرفی شده که هر دو پیکربندی برای حفظ قابلیت رزمی در محیط آلوده به جنگ الکترونیک و همچنین اجرای عملیات در شرایط سکوت رادیویی کامل از دو شیوه هدایت رادیویی و فیبر نوری استفاده می نمایند ، مضاف براینکه طراحی انعطاف پذیر این دو محصول به گونه ای صورت گرفته که توانایی حمل بار در میدان نبرد و یا نصب برجکهای مسلح به تسلیحات پایش از راه دور را بدان میدهد . به اعتقاد تحلیلگران حوزه سامانه های بدون سرنشین زمینی ، پیکربندی Ironclad بدلیل فلسفه طراحی خاص ، عمدتا" برای اجرای عملیات پشتیبانی نزدیک ، بخصوص در محیط های رزمی پرتحرک مورد استفاده دارد در حالی پیکربندی Phantom به شکل خاص برای ماموریتهای پشتیبانی آتش با یک فاصله مشخص از لبه جلویی میدان نبرد کاربرد خواهد داشت . بدین ترتیب ، با توجه به اینکه فناوری طراحی و تولید سامانه های بدون سرنشین زمینی بسرعت در حال تکامل است ، این احتمال که درگیری های پراکنده و بعضا" خونین میان اوکراین و روسیه به اولین میدان نبرد واقعی برای روباتهای زمینی تبدیل گردد را افزایش داده است ، مضاف براینکه نیروی متخاصم حاضر در مقابل یگانهای ارتش اوکراین ، بیشتر شامل شبه نظامیان بوده و این میدان عمل را برای کیف افزون خواهد نمود . سامانه بدون سرنشین Ironclad این محصول نسبتا" جدید برای نخستین بار در نمایشگاه امنیت بومی این کشور در اکتبر 2014 رصد شد که یک پیکربندی بدون سرنشین 1100 کیلوگرمی با قابلیت حمل 200 کیلوگرم بار است . در بخش جلویی این محصول ، یک برجک با قابلیت مسلح شدن به یک جنگ افزار کالیبر 7.62 یا 12.7 م.م و دو تیر موشک هدایت شونده وجود دارد . برای حمل تجهیزات اضافی جهت پشتیبانی لجستیکی از عناصر حاضر درمیان رزم نیز ، یک ماژول برای ان تعبیه شده تا کار با آن راحتر صورت پذیرد . پیشرانه این ربات ، یک موتور دیزل ژنراتور به قدرت 12 کیلووات بوده که توانایی 10 ساعت کار مداوم در یک برد 130 کیلومتری با سرعت 20 کیلومتر بر ساعت را بدان داده است . سامانه بدون سرنشین PHantom II پیکربندی Fantom II ، یک خودروی چند منظور تاکتیکی 6در6 بشمار می آید که برای اولین بار در اکتبر 2016 به نمایش درآمد . این ربات با وزنی در حدود 1 تُن ، در حالی که به یک سامانه جلوبرنده هیبریدی دیزل/ برقی بقدرت 30 کیلووات مجهز شده می تواند با سرعت 38 کیلومتر در ساعت توانایی های خود را به کاربران ، عرضه کند . گفته میشود که این ربات بدون سرنشین به شکل خاص برای پشتیبانی آتش از عناصر محافظ تاسیسات حساس و یگانهای حاضر در میدان نبرد طراحی شده که این امر با مسلح شدن آن به یک جنگ افزار کالیبر 12.7 م.م و دو تیر موشک هدایت شونده قابل اجراست . بااین حال ، آخرین نسخه توسعه یافته از این پیکربندی ، یک خودروی 8در 8 است که در نمایشگاه تسلیحاتی ابوظبی به سال 2017 در معرض دید عموم قرار گرفت . این نمونه جدید با یک افزایش وزن دو برابری ( 2.6 تن ) با مجهز شدن به یک پیشرانه هیبریدی بقدرت 80 کیلووات ، با سرعتی در حدود 60 کیلومتر درساعت ، قادر به حرکت بوده و بدلیل حجم بزرگتر ، میتواند ، تسلیحات با قدرت آتش افزون تر نظیر غلاف راکت انداز RS-80PO یا یک قبضه توپ دو لول 23 م.م و چهار تیر موشک ضد زره (با برد 5000 متر ) را حمل کند. پی نوشت : 1- شاید نیازمندی نیروهای مسلح ایران برای مجهز شدن به چنین فناوریهایی ، بیشتر از ارتش اوکراین باشد . 2- حال سئوال اینجاست که چرا چنین تجهیزاتی در سازمان رزم یگانهای نظامی ج.ا.ا کمتر به چشم می خورد ؟؟ 3- دقت کنید ، شاید تسلیحاتی که روی این پیکربندی های بدون سرنشین نصب شده ، چندان جدید نباشد ( نظیر راکت B.8V.20 ) ولی نفس کار ، یعنی استفاده از بدون سرنشین ها برای کاهش تلفات انسانی ، ارزشمند به نظر می رسد . صرفاً برای میلیتاری / مترجم MR9
  21. نمایش دندانهای جدید J-20 مقایسه میان نمای بیرونی جت جنگنده جی-20 نیروی هوایی خلق چین که در نمایشگاه هوایی 2016 به نمایش درآمده با نمونه ای که در نمایشگاه هوایی نوامبر 2018 توسط ناظران نظامی رصد شد ، تفاوتهای قابل توجهی را نشان می دهد . دو سال پیش و قبل از ورود جی-20 به خدمت عملیاتی ، حداقل دو نمونه از این جنگنده برای مدت کوتاه و بدون زرق و برق های معمول رونمایی از یک محصول فناورانه نظامی در مراسم افتتاحیه سالانه این نمایشگاه در معرض دید عموم قرار گرفت . اما در نمایشگاه امسال جی-20 در هر 4 روز برگزاری نمایشگاه ، ابتدا با یک صورتبندی 3 فروندی و در روز آخر با فرمیشن 4 فروندی نمایشهای هوایی تعجب آوری را در برابر حاضران به اجرا گذاشت . این جتها که متعلق به تیپ تست پروازی یکصد و هفتاد و دوم ، جمعی پایگاه هوایی آموزشی Foshan مستقر در منطقه ژوهای بشمارمی آمدند در نمایشگاه 2018 در صورتبندی های نزدیک به هم ، دست به اجرای مانورهای هوایی پیچیده از جمله گردش های تنگ و سریع و همچنین مانورهای موسوم به sharp climb زدند . با این حال ،برجسته ترین رویداد امسال در روز آخر رقم خورد که دو فروند جت چینی دریچه دهلیز حمل سلاح را خود را درجریان عبور بر فراز نمایشگاه باز نموده و پس از مدتها گمانه زنی ، ترکیب چینش استاندارد محمول تسلیحاتی خود را به نمایش گذاشتند که درنهایت حدس و گمان ها در خصوص ترکیب تسلیحاتی جی-20 تایید شد که قابلیت حمل حداقل 4 تا 6 تیر موشک هوا به هوا در دهلیز اصلی برای آن وجود دارد ، هرچند در گذشته چینی ها مدعی بودند که دهلیز اصلی جی-20 حداکثر 4 تیر موشک PL-15 رادر خود جای میدهد . شاید علت مطرح شدن این ادعا از سوی نیروی هوایی چین ، خاستگاه اصلی موشک PL-15 باشد که گفته میشود یک نمونه پیشرفته تر از گونه PL-12 بوده و مضاف براینکه برخی تحلیلگران معتقدند که نمونه چینی از موشک AIM-120 AMRAAM ( که اف-22 شش تیر از آن را درجایگاه های داخلی خود حمل می کند ) بزرگتر و سنگین محسوب می گردد . بنابراین ، با توجه به پیکربندی و بخصوص اندازه بالکهای موشک ، نظرها براین استوار بود که جی-20 نمی تواند 6 تیر PL-15 را در جایگاه های داخی خود حمل کند . اما تصاویر نمایشگاه ژوهای 2018 نشان داد که حداقل یک ریل (لبه ) سخت سازی شده (hard point) اضافی در دهلیز جی-20 اضافه شده که نشاندهنده قابلیت حمل موشکهای اضافی است . براساس شایعات موجود ، چینی ها یک موشک جدید با قطر کوچکتر و احتمالا" درازای کوتاه تر را در دست توسعه دارند که ظرفیت حمل مهمات بیشتری را در اختیار جی-20 قرار می دهد ، هرچند طبق اطلاعات موجود ، PL-15 آخرین موشک آشیانه یاب راداری فعال موجود در زرادخانه نیروی هوایی چین بحساب می آید و گفته میشود که احتمالا" بلحاظ کاراکترهای پروازی و برد رزمی با مهمات آمریکایی AIM-120D قابل مقایسه خواهد بود ، اما کمی بزرگتر و سنگین تر به نظر می رسد و پیشرانه آن نیز یک موتور پالس جت است که به آن بردی فراتر از 125 مایل ( 200 کیلومتر ) خواهد داد ، ضمن آنکه خط ارتباط داده ای دو تایی و جستجوگر آرایه فازی فعال آن، مقاومت بالایی در برابر اخلال های احتمالی دارد . علاوه برای قابلیت حمل 4 تیر PL-15 ، جی-20 می تواند حداقل 1 تیر موشک PL-10 را نیز در دو دهلیز جانبی خود حمل کند . این موشک چینی که در کلاس موشکهای کوتاه برد تصویرساز فروسرخ قرار دارد ، بلحاظ برد و عملکرد ، مشابه نمونه های غربی (IRIS-T ) آلمانی و حتی نمونه ژاپنی AAM-5 بوده و برای جایگزینی موشک PL-8 در جتهای عملیاتی این نیرو شامل جی-10 ، جی-16 و در نهایت جی-20 توسعه یافته است . پی ال -10 با توجه برخورداری فیوز مجاورتی لیزری و همچنین خروجی بردار رانش ، میتواند در یک محدوده 90 درجه ای با هدف درگیر شود که با اضافه شدن امکان پایش و قفل موشک از روی کلاه خلبان ، درصد مرگ آوری بیشتری را به نمایش می گذارد . سمت راست پیشرانه روسی و سمت چپ پیشرانه چینی اما نکته هوشمندانه طراحی PL-10 در این است که بر خلاف اف-22 ، خلبان میتواند قبل از بازشدن دریچه دهلیز سلاح ، مهمات انتخابی را مسلح و فعال کرده و بلافاصله پس از خروج موشک از دهلیز ، دریچه ها را برای افزایش پنهانکاری به حالت نخست برگرداند . اما نکته قابل ذکر در خصوص جی-20 ( حداقل تا حال حاضر ) این است که فاقد توپ هوا به هوا بوده ، هر چند گفته میشود که قرار است این قابلیت نیز بدان اضافه شود . علاوه براین ، برخی اخبار نیز نشان میدهد که جی-20 پس از ورود بخدمت رزمی ،به یک پیشرانه جدید ( احتمالا یک گونه ارتقاء یافته از پیشرانه روسیAL-31) مجهز میگردد ، هر چند برخی شایعات نیز در خصوص نصب پیشرانه بومی WS-10B3 روی این جت چینی خبرمی دهد . صرفاً برای میلیتاری / مترجم MR9 بن پایه : COMBAT AIRCRAFT نوامبر 2018 پی نوشت : با تشکر فراوان از برادر عزیز جناب remo بابت تلاش پیگیرانه و مستمر برای تسهیل دسترسی به منابع به روز نظامی
  22. نگاهی جدید به مفهوم "تغییر دهنده جریان بازی " تسلیح جتهای پنهانکار سوخو-57 به موشکهای فراصوت Kh-47M2 کینژال به تازگی اخباری مبنی بر آزمایشهای محرمانه نیروی هوایی روسیه بر روی جت پنهانکار نسل پنجم سوخو-57 با استفاده از مهمات محمول هوایی فراصوت R-37M و همچنین موشک هوابه هوای مجهز به جستجوگر آرایه فازی فعال K-77 منتشر شده است که به احتمال زیاد ، پس از ورود رسمی بخدمت این نیرو ، موجب تحول عمده ای در ماهیت رزم هوایی در آینده را فراهم خواهد ساخت . با این حال ، آخرین بروزرسانی ممکن بروری این جت پنهانکار ، پیش بینی نصب یک نسخه سبکتر از موشک فراصوت کینژال است که در صورت تحقق این امر ، یک جهش قابل توجه برای کاربران آن ، بویژه زمانی که هواگرد حامل آن در سرعت و ارتفاع عملیاتی بالا وارد عمل میشود ، خواهد بود . این درحالی است که کینژال بصورت رسمی از اوایل 2018 وارد خدمت رسمی در نیروی هوایی روسیه شده و در حال حاضر توسط جتهای قدیمی تری نظیر MiG-31 فاکس هاوند و بمب افکن های Tu-22M استفاده می گردد . نکته ای که در این بین ، میتوان روی آن بیشتر تمرکز نمود ، دقت و قابلیت اطمینان پذیری بالا ، برد چشمگیر ، سرعت زیاد آن است که به تقریب تمامی سامانه های دفاعی موجود در زرادخانه ارتش های جهان را دچار انفعال کرده و مضاف بر آن ، موجب میشود تا یک پیکر بندی مطلوب برای ایفای نقش " ضد کشتی " نیز بشمار آید . با این وصف ، بدلیل اینکه پیکربندی سوخو-57 سبکتر از ساختار هواگردهایی نظیر فاکس هاوند یا بک فایر بحساب آمده و بر خلاف اسلاف خود ، یک جت رزمی پنهانکار محسوب میشود ، توانایی حمل مهمات با حجم کوچکتر را در جایگاه های داخلی خود داشته و این باعث میشود تا بتواند یک گونه سبک تر و با اندازه کوچکتر از مهمات کینژال 600 کیلوگرمی که به شکل خاص برای جتهای نسل آینده طراحی شده را حمل نماید . واضح است که پیامدهای اضافه شدن این قابلیت به سوخو-57 ، غیر قابل کنترل خواهد بود ، چنانکه با مسلح شدن به این مهمات جدید ، جت روسی می تواند به اولین هواگرد نسل پنجم با قابلیت حمل موشکهای بالستیک تغییر کاربری یافته تبدیل گردد . از سویی دیگر، پیکربندی قابل انعطاف کینژال برای استفاده بر علیه اهداف زمین پایه و دریاپایه ، به احتمال فراوان موجب تولید این جت در تیراژ انبوه شده و طبیعتاً کاربرد آن را برای ایفای ماموریتهای ضربتی در کنار نقش اولیه برتری هوایی ، پررنگ خواهد کرد . از سویی دیگر ، قابلیت حمل کلاهکهای هسته ای توسط کینژال باعث میگردد تا این جت رزمی به شکل بالقوه ، وارد سازمان رزم یگانهای بمب افکن استراتژیک نیروی هوایی روسیه که در حال حاضر ، صرفا" به بمب افکن های Tu-22M ، Tu-160 و در نهایت افسانه جنگ سرد Tu-95 مسلح است ، شود که به شکل طبیعی ، انعطاف پذیری رزمی بیشتری را برای اجرای حملات هسته ای برای روسها فراهم خواهد آورد . تحلیلگران نیروی هوایی ایالات متحده براین باورند که در حال حاضر ، سوخو-57 ، بر خلاف همتای غربی اش اف-22 ، بدلیل استفاده از سامانه های رزمی و پروازی آنالوگ ، قادر به استفاده از مهمات هوا به سطح نیست و برای ایفای ماموریتهای غیر از برتری هوایی ، بشدت با محدودیت روبروست . از سویی دیگر ، جتهای سبک تری نظیر اف-35 در حال حاضر بیشتر برروی نقش ضربتی محدود ، متمرکز شده اند و قابلیت حمل مهمات هوا به زمین بشکل انبوه را ندارند ، ضمن اینکه علی الظاهر قادر به حمل مهمات دورایستای هسته ای نیز نیستند و بیشتر بر روی قابلیت حمل مهمات هدایت شونده تاکید دارند . در نتیجه ، اضافه شدن قابلیت حمل Kh-47M2 بر روی سوخو-57 بصورت بالقوه می تواند نیروی هوایی ایالات متحده را وادار کند تا توسعه نسل جدیدی از مهمات هسته ای سبک تر با قابلیت شلیک دورایستا را برای اف-35 در دستور کار خود قرار دهد ، گرچه بسیار بعید خواهد بود که تلاش آمریکایی ها روی نسخه فراصوت آن قرار گیرد . به اعتقاد ناظران نظامی ، مشخصات منتشر شده از رادار سوخو-57 و ویژگی پنهانکار بودن ذاتی این جت نسل 5 ، محصول جدید صنعت هوایی روسیه را به یک پیکربندی ایده آل برای ایفای سکوی شلیک موشکهای فراصوت در بردهای غیر قابل تصور ، تبدیل می نماید و این خود موجب کاهش احتمال کشف پرنده مهاجم توسط واحدهای دفاع هوایی دشمن را فراهم می آورد . اما آنچه که در این میان اهمیت دارد ، توانایی روسها در مینیاتوریزه کردن کینژال بدون صدمه به برد و سرعت آن است و اینکه آیا حمل موشک جدید می تواند مانورپذیری سوخو-57 را تحت تاثیر خود قرار دهد ؟!!! اما ، فرض بر تطبیق موفقیت آمیز این دو ، بطور قطع توان رزمی سوخو-57 و بالتبع آن ، نیروی هوایی روسیه دچار تغییرات بسیار زیادی می گردد . این مساله در کنارتحلیل های موجود مبنی بر احتمال دریافت این جتهای رزمی توسط نیروی دریایی روسیه و استقرار آن بر روی حامل های شناور ، میتواند به یک ابزار موثر برای تغییر جریان بازی در نبردهای هوایی و ضد شناور در فواصل زیاد تبدیل شود ، گرچه این مشکل نیز قابل تبیین است که احتمالا" این موشک تا سال 2030 وارد خدمت عملیاتی نخواهد شد . صرفاً برای میلیتاری / مترجم MR9 بن پایه
  23. سلام علیکم روی اهمیت قدرت هواپایه / فضاپایه سالهاست در میلیتاری دارد بحث میشود ، استدلال ها و تجربیات مختلفی بررسی شده ، با این حال ، شنیدن اهمیت این شاخه پراهمیت از زبان فرمانده محترم اسبق سپاه ( سرلشکر پاسدار سید رحیم صفوی ) در نوع خودش جذابیت زیادی دارد . روایت سرلشکر صفوی از جنگ های آینده صرفا" نکات مهم صحبتهای ایشان بشکل تیتر وار معرفی میشود ، متن را از لینک بررسی بفرمایید 1- در سطح عملیاتی، ماهیت جنگ‌های آینده دریاپایه و هواپایه، پرشدت و کوتاه مدت خواهد بود و از سلاح، تجهیزات و تکنولوژی بسیار پیشرفته استفاده خواهد شد. 2- در سطح تاکتیکی جنگ‌های آینده شبکه محور خواهد بود و تمام نیروهای چندگانه از بالاترین سطح تا سطح رزمنده به صورت شبکه با هم در ارتباط هستند و این ارتباط با استفاده از ماهواره‌ها برقرار می‌شود 3- ما نظامی‌ها باید واقع بینانه محیط ملی، منطقه‌ای و بین المللی و تهدیدات امنیت ملی خودمان را رصد کنیم. پی نوشت : 1- نکات خوبی در این صحبتها وجود دارد که میشود روی آن بحث کرد ، بویژه اینکه بتدریج اهمیت فناوری پیشرفته در صحنه رزم آینده دارد برای دوستان جا می افتد . 2- ورود سپاه برای اورهال فیترهای عراقی ، رونمایی از تسلیحات هواپایه هدایت شونده و.... نشاندهنده یک تغییر قابل توجه تحلیل میشود . این مساله را باید با ریزبینی بیشتری بررسی کرد
  24. فردیدریش فون برنهاردی ژنرال ارتش پروس و جمهوری وایمار (1930-1849) "چهره جنگها همواره در حال تغییر است ، ولی قوانین آن هرگز تغییر نمی کنند "