morteza69hb

Members
  • تعداد محتوا

    118
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

تمامی ارسال های morteza69hb

  1. توی هر سه رادار، اون اجزایی که توی بخش های بالایی صفحات قرار دارن، IFF هستن؟
  2. پهپادهای کرار و آرش ( هر چند این یکی بیشتر کروزه تا پهپاد) چجوری هدایت میشن؟؟ اپراتور اطلاعاتش رو از کجا میاره؟ آرش که ظاهره روش دوربینی نصب نشده و برا کرار هم مشخص نیست
  3. تصاویر جدید از فرود نیروهای ویژه و هوابرد روسیه در فرودگاه گوستومل به تاریخ ۲۴ فوریه که بدین ترتیب عملیات در اوکراین آغاز شد. اینا یه چیزیشون میشه https://www.mashreghnews.ir/news/1363820/تصاویر-جدید-از-فرود-نیروهای-ویژه-و-هوابرد-روسیه
  4. با این جستجوگری که اعلام شده، بنظر نمیاد باشه حالا اگه تولید انبوه بشه، احتمالا جستجوگرهای دیگه هم در نظر گرفته بشه که در اون صورت میتونه شلیک کن-فراموش کن هم بشه
  5. البته به نظر میاد این شباهت فقط ظاهری هستش، چون بالک های انتهایی، طول و وزنشون با همدیگه فرق داره
  6. این موشک با طول یک متر و ۹۰ سانتی‌متر و وزنی حدود ۵۰ کیلوگرم قادر به انهدام اهداف متعدد زمینی در تمامی شرایط آب و هوایی و اجرای عملیات شبانه است. همچنین برد این موشک نسبت به نسل قبلی افزایش قابل توجهی داشته و تا ۲۰ کیلومتر عنوان شده است موشک جدید شفق هوانیروز که قابلیت نصب بر روی انواع بالگرد، جنگنده و پهپاد را داراست، با بهره‌گیری از جستجوگر لیزری و سرعت ۷۵۰ متر در ثانیه قادر به انهدام اهداف متحرک و ثابت در شعاع ۱۵ الی ۲۰ کیلومتری است و ضریب خطای آن در این مسافت، کمتر از ۲۰ سانتی‌متر است این موشک ۲ مرحله‌ای با بهره‌گیری از سر جنگی ۱۳ کیلوگرمی توان نفوذ قابل توجه و تخریب انواع سامانه‌های زرهی را دارد و قادر به انهدام انواع تانک، نفربر، سنگرهای بتنی، شناور و زیرساخت‌های پدافندی است.
  7. https://www.mashreghnews.ir/news/1344025/فیلم-هدف-قرار-گرفتن-یک-انبار-در-اودسای-اوکراین این ویدئو انصافا دیدن داره
  8. https://www.mashreghnews.ir/photo/1343929/عکس-اوکراین-پس-از-حملات-روسیه در بین تصاویر، انهدام سامانه های راداری هم هست
  9. تعدادی از ویدئوهای منتشر شده از رزمایش رزمایش مشترک پیامبر اعظم (ص) ۱۷ https://www.mashreghnews.ir/news/1316178/فیلم-انهدام-دو-هدف-با-یک-پهپاد-در-رزمایش-سپاه https://www.mashreghnews.ir/news/1316193/فیلم-عملیات-همزمان-۲۰-فروند-بالگرد-سپاه-در-قشم https://www.mashreghnews.ir/news/1316181/تصاویری-از-عملیات-پهپادی-سپاه یکی از نکات مثبت فیلمهای منتشر شده، سانسور مانیتورهای اتاق فرماندهی و کنترل پهپادهاست
  10. البته بیشتر به نظر میاد گه پرتابه ای از بغل بهش اصابت کرده، توی خبرها هم گفته شده بود که با ضد زرهی زدنش
  11. وزرای اسراییلی از وقتی نتانیاهو توی عرصه سیاسی اسراییل ظاهر شده، حرف زیاد میزن تشکیل حزب الله معلول شرایط و زمان خاصی بود و دلیل موفقیتش هم دقیقا همین مسائل بوده ولی آیا اون شرایط برای کشور آذربایجان هم صادقه؟ مسلما جواب بله نیست دشمنی یه فرد در قدرت بدون پشتوانه دائمی مردمی که به صورت مرتب توسط مردم تایید نشه، با یک کشور همسایه قدرتمند، به هیچ وجه به نفع اون فرد نیست! تا وقتی که خونی ریخته نشه، جای دوست و دشمن به راحتی میتونه عوض بشه و به نظر میاد که جمهوری اسلامی این موضوع رو به خوبی درک میکنه
  12. اکثر موشکهای کروز در خدمت، سرعتی نزدیک 1 ماخ دارند، آیا این موشکها، اهدافی با سرعت بالا در ارتفاع کم محسوب میشن؟؟ یا سامانه قرار با موشکهای سوپر سونیک و هایپر سونیک درگیر بشه؟؟؟ درگیری با پهپادها هم که در حال حاضر به عهده سامانه های دفاع نزدیک و جنگاله چون اصولا استفاده از سایر سامانه ها به صرفه نیست
  13. آدم انتظار داره که یک فرد متخصص موقع بیاناتش این تخصص رو نشون بده عبور از رادار؟؟؟ مگه کدوم موشکه که از رادار عبور نمیکنه؟ اصولا یا باید از دید رادار مخفی بمونه یا از پدافند دشمن عبور کنه الان منظور این عزیز کدومه؟؟؟
  14. چون در حال حاضر ماموریت رزمی انجام نمیدن از حرفهای طرف پاکستانی اینجور میشه فهمید که تصمیم ندارن اجازه عملیات رزمی از حریم هوایی کشورشون رو بدن عمران خان هم چندباری صریحا با دادن پایگاه مخالفت کرده مگه اینکه طالبان سر ناسازگاری با پاکستان رو داشته باشه البته اهرم فشار پاکستان کم نیست، و این هم یکی از اوناست
  15. بنظر نمیاد آمریکا پایگاهی رو توی افعانستان حفظ کنه؟ اونوقت دقیقا میخواد از کدوم مبدا این پروازها رو انجام بده؟ و از حریم هوایی کدوم کشور میخواد وارد افغانستان بشه؟ پاکستان؟؟ ترکمنستان؟؟ اگه جواب پاکستان باشه، باید از کشورهای عربی خلیج فارس پرواز کنه اگه ترکمنستان باشه، پس از ترکیه یا اروپا باید انجام بشه در هر دو حالت ولی مسافت همچین کم هم نیست و کار رو سخت میکنه
  16. بسم رب الشهدا بررسی موشک های کروز Regulus I و Regulus II بخش اول مقدمه موشک SSM-N-8A Regulus یا Regulus I یک موشک کروز نسل دوم نیروی دریایی ایالات متحده بود که می توانست از کشتی و زیر دریایی پرتاب شود ، توربوجت و با قابلیت حمل سر جنگی هسته ای ، از 1955 تا 1964 در خدمت بود. توسعه آن برآمده از آزمایشات نیروی دریایی بر روی موشک V-1 آلمان در پایگاه هوایی نیروی دریایی Point Mugu در کالیفرنیا بود. بدنه استوانه ای آن شبیه به طرح های متعدد هواپیماهای جنگنده آن دوران بود ، اما بدون کابین خلبان. نسخه های آزمایشی Regulus مجهز به تجهیزات فرود بودند و می توانستند مانند هواپیما بلند و فرود بیایند. هنگامی که موشک ها وارد خدمت شدند ، آنها از یک پرتابگر ریلی پرتاب می شدند و مجهز به یک جفت مخزن Aerojet JATO ( همان پرتابگرهای کمکی راکتی ) در انتهای عقب بدنه بودند پایگاهی هوایی نیروی دریایی Point Mugu تاریخچه در اکتبر 1943 ، شرکت هواپیمایی Chance Vought قرارداد مطالعه موشکی با برد 300 مایل (480 کیلومتر) را برای حمل سر جنگی 4000 پوندی (1800 کیلوگرم) امضا کرد. اما این پروژه به مدت چهار سال راکد ماند ، تا اینکه در می 1947 ، زمانی که نیروهای هوایی ارتش ایالات متحده قرارداد یک موشک توربوجت زیر صوت ، ماتادور ( Martin MGM-1 Matador )، را با شرکت هواپیمایی مارتین منعقد کرد. نیروی دریایی ماتادور را تهدیدی برای نقش خود در رابطه با موشک های هدایت شونده می دانست و ظرف چند روز برنامه توسعه نیروی موشکی دریاپایه را آغاز کرد که می توانست از زیر دریایی پرتاب شود و از موتور J33 مشابه ماتادور استفاده می کرد. موشک توربوجت زیر صوت ماتادور ( Martin MGM-1 Matador ) موتور آلیسون J33 در آگوست 1947 ، مشخصات پروژه ، که اکنون Regulus I نامیده می شود ، اعلام کردید: حمل کلاهک 3000 پوندی (1400 کیلوگرمی) ، با برد 500 مایل دریایی (930 کیلومتر) ، با سرعت 0.85 ماخ ، با خطای دایره ای احتمالی (CEP) ) 0/5 درصد. موشک در برد بسیار زیاد خود باید در 2.5 مایل دریایی (4.6 کیلومتری) هدف خود، 50 درصد مواقع برخورد می کرد. توسعه Regulus در ادامه آزمایشاتی قرار داشت در نیروی دریایی با موشک JB-2 Loon ،یک گونه برگرفته شده از بمب پرنده V-1 آلمان ، در آخرین سالهای جنگ جهانی دوم آغاز شده بود. آزمایشات با استفاده از زیردریایی از سال 1947 تا 1953 در تاسیسات نیروی دریایی در پایگاه هوایی پوین موگو نیروی دریایی انجام شد و زیردریایی های USS Cusk و USS Carbonero به عنوان سکوی آزمایش تغییر یافتند که در ابتدا موشک را بدون پوشش خارجی حمل می کردند ، بنابراین تا بعد از پرتاب قادر به رفتن زیر آب نبودند. موشک JB-2 Loon Regulus به طول 30 فوت (9.1 متر) ، طول 10 فوت (3.0 متر) پهنای بال ، قطر 4 فوت (1.2 متر) و وزن بین 10.000 تا 12.000 پوند (4500 تا 5400 کیلوگرم) طراحی شده بود. این موشک شبیه یک هواپیمای جنگنده F-84 بود ، اما بدون کابین خلبان ، و نسخه های آزمایشی نیز مجهز به تجهیزات فرود بودند تا بتوان آنها را بازیابی و دوباره استفاده کرد. پس از پرتاب ، Regulus توسط ایستگاه های کنترل ، معمولاً توسط زیردریایی ها یا کشتی های مجهز به تجهیزات هدایت ، به سمت هدف خود هدایت می شد. همچنین می توانست از راه دور با کمک هواپیماهای شکاری پرواز کند. ( در ادامه ، با استفاده از سیستم "Trounce" (تجهیزات تاکتیکی کنترل ناوبری راداری زیرسطحی همه جانبه) ، یک زیردریایی نیز می توانست آن را هدایت کند). رقابت بین نیروی زمینی و نیروی دریایی باعث پیچیده شدن وضعیت توسعه ماتادور و Regulus شد. موشک ها شبیه به هم بودند و از یک موتور استفاده می کردند. آنها تقریباً عملکرد ، برنامه و هزینه های مشابهی داشتند. تحت فشار برای کاهش هزینه های دفاعی ، وزارت دفاع ایالات متحده به نیروی دریایی دستور داد تا تعیین کند که آیا ماتادور می تواند برای استفاده آنها مناسب باشد یا خیر. نیروی دریایی به این نتیجه رسید که Regulus نیروی دریایی می تواند ماموریت نیروی دریایی را بهتر انجام دهد. موشک Regulus I در مراحل توسعه و آزمایش جنگنده بمب افکن F-84 Regulus مزایایی نسبت به Matador داشت. فقط دو ایستگاه هدایت نیاز داشت در حالی که ماتادور نیازمند سه ایستگاه بود.همچنین می توانست سریعتر پرتاب شود ، زیرا بوسترهای ماتادور باید در حالی که موشک روی پرتاب کننده قرار داشت نصب می شدند در حالی که برای Regulus بوسترهای آن از قبل متصل شده بود. سرانجام ، Chance Vought یک نسخه قابل بازیابی از این موشک را با نام KDU-1 ساخت که همچنین به عنوان یک هواپیمای بدون سرنشین هدف نیز مورد استفاده قرار گرفت ، بنابراین اگرچه ساخت یک نسخه آزمایشی Regulus گرانتر یود ، اما Regulus بری یک سری آزمایش ارزانتر تمام می شد. بنابراین برنامه نیروی دریایی ادامه یافت و اولین Regulus در مارس 1951 پرواز کرد. گونه KDU-1 به عنوان پهپاد هدف با توجه به مقررات مربوط به به اندازه بارهای بزرگ در بزرگراه ها ، Chance Vought با شرکتی که در حمل و نقل بارهای خاص تخصص داشت همکاری کرد تا یک ترکیب مخصوص تریلر تراکتور را بسازد که می توانست موشک Regulus I را جابجا کند. کشتی ها و زیردریایی های تجهیز شده با Regulus I : اولین پرتاب از یک زیردریایی در ژوئیه 1953 از عرشه USS Tunny ، یک شناور از ناوگان جنگ جهانی دوم که برای حمل Regulus تغییر یافته بود ، انجام شد. تونی و خواهرش کشتی USS Barbero اولین زیردریایی های گشتی بازدارنده هسته ای ایالات متحده بودند. در سال 1958 دو زیردریایی ساخته شده به منظور حملRegulus ، USS Grayback و USS Growler ، و در ادامه زیر دریایی اتمی USS Halibut به آنها پیوستند. Halibut ، با آشیانه داخلی بسیار بزرگ خود می توانست پنج موشک حمل کند و قرار بود اولین نمونه از کلاس جدیدی از زیر دریایی های کروز پرتاب SSG-N باشد. زیردریایی USS Tunny به هنگام شلیک Regulus I در سال 1956 زیر دریایی گراولر با پرتابگر موشک Regulus I زیردریایی اتمی USS Halibut (SSGN-587) استراتژی نیروی دریایی مستلزم این بود که چهار موشک Regulus در هر زمان در دریا باشند. بنابراین ، باربرو و تونی ، که هر کدام دو موشک Regulus را حمل می کردند ، به طور همزمان گشت زنی کردند. گرولر و گری بک ، با چهار موشک یا هالیبوت ، با پنج موشک ، می توانستند به تنهایی گشت زنی کنند. پنج زیردریایی Regulus که در پرل هاربر ، هاوایی مشغول به خدمت بودند ، 40 گشت بازدارنده هسته ای در اقیانوس آرام شمالی بین اکتبر 1959 و ژوئیه 1964 انجام دادند ، از جمله در بحران موشکی کوبا در سال 1962. طبق مستند "Regulus: The First Nuclear Missile Zombies" توسط نیک تی اسپارک ، وظیفه اصلی آنها در صورت درگیری هسته ای ، از بین بردن پایگاه دریایی شوروی در پتروپاولوفسک-کامچاتسکی بود. این گشت های بازدارنده اولین مورد در تاریخ نیروی دریایی زیردریایی بود و قبل از آن توسط زیردریایی های پرتاب کننده موشک پولاریس انجام می شد. پایگاه دریایی شوروی در پتروپاولوفسک-کامچاتسکی موشک بالستیک زیردریایی پرتاب UGM-27 Polaris زیردریایی های پرتاب کننده Regulus توسط زیردریایی های کلاس جورج واشنگتن حامل سیستم موشکی Polaris از خدمت خارج شدند. البته باربرو نقش متمایز ی برای راه اندازی تنها برنامه نامه رسانی راکتی به دست آورد. بقیه زیردریایی ها از جمله USS Cusk و USS Carbonero مجهز به سیستم های کنترلی بودند که به آنها اجازه می داد کنترل Regulus را در پرواز به دست بگیرند ، بنابراین برد آن را در موقعیت تاکتیکی افزایش می داد. زیردریایی کلاس جورج واشنگتن Regulus Iهمچنین توسط نیروی دریایی ایالات متحده در سال 1955 در اقیانوس آرام در رزمناو USS Los Angeles (CA-135) مستقر شد. در سال 1956 ، سه مورد دیگر نیز انجام گرفت: USS Macon ، USS Toledo و USS Helena. این چهار رزمناو کلاس بالتیمور هر کدام سه موشک Regulus را در گشت های عملیاتی در غرب اقیانوس آرام حمل می کردند. آخرین گشت مکون در سال 1958 ، تولدو در 1959 ، هلنا در 1960 و لس آنجلس در 1961 انجام گرفت. رزمناو لوس آنجلس در حال شلیک Regulus I در سال 1957 رزمناو کلاس بالتیمور ده ناو هواپیمابر برای استفاده از موشک های Regulus در نظر گرفته شده بودند (هرچند که فقط 6 مورد از آنها موشکی را شلیک کردند). USS Princeton به این موشک مجهز نشد اما اولین پرتاب Regulus را از یک کشتی جنگی انجام داد. USS Saratoga نیز مجهز نشد اما در دو پرتاب آزمایشی شرکت کرد. USS Franklin D. Roosevelt و USS Lexington هر یک یک شلیک آزمایشی انجام دادند. USS Randolph با حمل سه موشک Regulus به مدیترانه اعزام شد. USS Hancock یک بار در سال 1955 با چهار موشک به غرب اقیانوس آرام اعزام شد. Lexington ، Hancock ، ShangriLa USS و USS Ticonderoga در توسعه مفهوم ماموریت تهاجمی Regulus ( RAM ) نقش داشتند. RAM موشک های کروز Regulus را به یک هواپیمای بدون سرنشین (UAV) تبدیل کرد: موشک های Regulus از رزمناو یا زیردریایی پرتاب می شدند و یک بار به هنگام پرواز توسط خلبانان حامل تجهیزات کنترل از راه دور به سمت اهداف خود هدایت می شدند. ناو هواپیمابر پرینستون که اولین شلیک Regulus I از یک کشتی جنگی از آن انجام گرفت علیرغم اینکه اولین قابلیت اتمی زیر سطحی نیروی دریایی ایالات متحده بود ، سیستم موشکی Regulus دارای اشکالات عملیاتی قابل توجهی بود. برای پرتاب ، زیردریایی باید موشک را در هر شرایط دریایی که قرار داشت ، روی سطح قرار داده و مونتاژ می کرد. از آنجا که به هدایت راداری فعال نیاز داشت ، که برد آن تنها 225 مایل دریایی (259 مایل ؛ 417 کیلومتر) بود ،کشتی ناچار بود در سطح آب برای هدایت آن به سمت هدف هدایت کند در حالی که به طور فزاینده ای موقعیت مکانی خود را آشکار می کرد. این روش هدایت مستعد اخلال بود و از آنجا که موشک زیر صوت بود ، سکوی پرتاب در طول مدت پرواز خود در معرض خطر و آسیب پذیر بود و از بین بردن کشتی، موشک را در پرواز غیر فعال می کرد تولید Regulus در ژانویه 1959 با تحویل موشک 514 متوقف شد. در سال 1962 ،تحت عنوان RGM-6 باز طراحی شد. این موشک نیز در آگوست 1964 از خدمت خارج شد. برخی از موشک های منسوخ به عنوان اهداف هوایی در پایگاه هوایی اگلین ، فلوریدا مورد استفاده قرار گرفتند. Regulus نه تنها اولین نیروی بازدارنده استراتژیک هسته ای را برای نیروی دریایی ایالات متحده در اولین سالهای جنگ سرد و به ویژه در بحران موشکی کوبا ، پیش از موشکهای Polaris ، موشکهای Poseidon و موشکهای Trident ارائه کرد ، بلکه پیشگامی برای طراحی موشک کروز توماهاوک نیز بود. پس از بازنشستگی ، تعدادی از موشکهای Regulas I برای استفاده به عنوان پهپاد هدف تحت عنوان BQM-6C تبدیل شدند پایان بخش اول ادامه دارد ... منابع : https://en.wikipedia.org/wiki/SSM-N-8_Regulus https://en.wikipedia.org/wiki/SSM-N-9_Regulus_II برخی از تصاویر از منابع اصلی نبوده و از اینترنت گردآوری شده است پی نوشت: مسلما کار نیاز به اصلاحاتی دارد پس لطفا با نظرات و انتقادات خودتون، در بهبود اون کمک کنین
  17. بسم رب الشهدا بررسی موشک های کروز Regulus I و Regulus II  بخش دوم و نهایی موشک کروز SSM-N-9 Regulus II یک موشک هدایت شونده مافوق صوت مسلح به کلاهک هسته ای است که برای پرتاب از شناورهای سطحی و زیردریایی های نیروی دریایی ایالات متحده (USN) در نظر گرفته شده بود تاریخچه محدودیت های Regulus I در زمان ورود به خدمت در سال 1955 به خوبی شناخته شده بود ، بنابراین نیروی دریایی مشخصات موشک کروز مافوق صوت زمینی ، مجهز به حمل کلاهک هسته ای را اعلام نمود که برد ، دقت و مقاومت بیشتری در برابر اقدامات متقابل داشت. توسعه Regulus II به خوبی در حال انجام بود تا اینکه برنامه به نفع سیستم Polaris SLBM UGM-28 (موشک بالستیک زیردریایی پرتاب) لغو شد، این موشک دقت بی سابقه ای را ارائه می داد و همچنین به زیردریایی پرتاب کننده اجازه می داد یه زیر آب رفته و پنهان بماند. نمونه اولیه و موشک های اولیه بعدی به پهپادهای هدف مافوق صوت KD2U-1 برای نیروی دریایی ایالات متحده و نیروی هوایی ایالات متحده تبدیل شد ، که KD2U-1 در هنگام آزمایش موشک سطح به هوای بوئینگ IM-99/CIM-10 Bomarc مورد استفاده قرار گرفت. پهپاد هدف KD2U-1 موشک سطح به هوای بوئینگ IM-99/CIM-10 Bomarc SSM-N-9a Regulus II تقریبا پنج سال پس از پایان برنامه موشکی در ژوئن 1963 تحت عنوان RGM-15A دوباره طراحی شد. در این هنگام ، پهپاد های هدف KD2U-1 نیز مجدداً به عنوان MQM-15A باز طراحی شد. برخی از اهداف پرنده مجهز به تجهیزات فرود مجدداً به عنوان GQM-15A باز طراحی شدند. RGM-15a طراحی و توسعه اشکال اصلی Regulus اولیه استفاده از دستورالعمل های رادیویی بود ، و مستلزم ارتباط ثابت رادیویی با کشتی یا زیردریایی پرتاب کننده بود که تداخل در آن نسبتاً آسان بود. موشک اولیه از محدودیت برد نیز رنج می برد و مستلزم آن بود که کشتی پرتاب کننده، موشک را نزدیک به هدف شلیک کند و تا زمان برخورد موشک به هدف در معرض دید قرار بگیرد. برای کاهش این معایب ، Regulus II با یک سیستم ناوبری اینرسی طراحی شد ، که نیازی به دریافت داده از کشتی یا شناور پس از پرتاب نداشت ، و برد بیشتری از طریق بهبود آیرودینامیک ،افزایش ظرفیت سوخت و کاهش مصرف سوخت ویژه موتور جت آن حاصل شد. یک سیستم ناوبری اینرسی طراحی شده در دانشگاه MIT در سال 1950 موشک های اولیه با نام XRSSM-N-9 Regulus II، با تجهیزات فرود جمع شونده برای پرتاب های متعدد ، و موتورهای Wright J65-W-6 و بوسترهای Aerojet General ساخته شدند ، که آنها را به پروازهای زیر صوتی محدود کرد. اولین پرواز XRSSM-N-9 در ماه می 1956 انجام شد. از سال 1958 ، آزمایش با XRSSM-N-9a مجهز به موتور توربوجت جنرال الکتریک J79-GE-3 و یک بوستر راکتی سوخت جامد Rocketdyne تقویت انجام شد که اجازه می داد تا به برد پروازی کامل دست یابد. موشکهای آزمایشی و آموزشی با چرخ های فرود جمع شونده به ترتیب با نام های YTSSM-N-9a و TSSM-N-9a تولید شدند. موتور Wright J65-W-6 موتور جنرال الکتریک J79 پس از آزمایش زمینی ، آزمایشاتی شامل شلیک آزمایشی موشک بر روی کشتی USS King County (LST-857)انجام شد که به یک سیستم پرتاب وآشیانه مشابه زیردریایی ها تجهیز شده بود. کشتی USS King County (LST-857)که در سال 1957 برای آزمایش به یک سیستم پرتاب وآشیانه مشابه زیردریایی تجهیز شده موشک SSM-N-9 Regulus II قرار بود از عرشه زیردریایی های کروز پرتاب ( SSG ) پرتاب شود و موشک به احتمال زیاد بر روی زیردریایی های کلاس Grayback-class و USS Halibut (SSGN-587) نیزمستقر شد که برای این موشک طراحی شده بودند ، و در نهایت احتمال استقرار بر روی چهار رزمناو سنگین که به Regulus I تجهیز شده بودند و 23 زیردریایی دیگر که پتاسنیل لازم جهت ایجاد اصلاحات برای حمل موشک را داشتند، وجود داشت. جهت حمل دو موشک Regulus II در یک آشیانه روی بدنه (بیشتر در شناورهای سطحی) ، زیردریایی ها و شناور های مسلح به Regulus II به SINS (سیستم ناوبری اینرسی کشتی) مجهز شده بودند ، که به سیستم های کنترل موشک ها امکان می دادتا قبل از شلیک به صورت دقیق تنظیم شوند. زیر دریایی Grayback در حال آماده سازی برای شلیک Regulus II در سال 1960 زیر دریایی USS Halibut (SSGN-587) در حال شلیک Regulus I در سال 1960 در کنار ناو هماپیمابر Lexington چهل و هشت پرواز آزمایشی نمونه اولیه Regulus II انجام شد که 30 مورد از آنها موفقیت آمیز ، 14 پرواز تا حدی موفق و تنها چهار مورد شکست خورد. یک قرارداد تولید در ژانویه 1958 امضا شد و تنها پرتاب از زیردریایی از USS Grayback در سپتامبر 1958 انجام شد. به دلیل هزینه بالای موشک ها (تقریباً یک میلیون دلار) ، فشار بودجه ای و ظهور SLBM ، برنامه موشکی Regulus در 19 نوامبر 1958 متوقف شد. حمایت از این برنامه سرانجام در 18 دسامبر 1958 ، هنگامی که توماس اس. گیتس ، وزیر نیروی دریایی این پروژه را لغو کرد، متوقف شد. در زمان لغو ، شرکت Vought تونسته بود 20 موشک را تکمیل کرده و27 موشک دیگر نسز در خط تولید قرار داشت. توماس اس. گیتس ، وزیر نیروی دریایی وقت ایالات متحده تشریح ساخت بدنه با در نظر گرفتن کاهش وزن ناشی از استفاده از مواد پیشرفته و عمر کوتاه موشک در هوا ، از تکنیک های معاصر ساخت هواپیما پیروی می کرد. بدنه موشک اساساً استوانه ای بود و تا حدی در جلوی موشک باریک می شد که تجهیزات ناوبری ، کلاهک و تجهیزات سیستم را در خود جای داده بود. موتور از طریق یک ورودی گوه ای مشخص در زیر بدنه مرکزی با هوا تغذیه می شد. بالهای زاویه دار آن در موقعیت میانی و تقریباً در طول موشک به بدنه آن متصل شده بود و یک بال زاویه دار بزرگ به قسمت بالای بدنه در عقب متصل شده است که گاهی توسط یک باله شکمی بزرگ در قسمت انتهایی بدنه تقویت می شد. کنترل اولیه Regulus II از طریق استفاده از دم بالابر نصب شده در نیمه بیرونی لبه های عقب بال انجام می شد ، زیرا موشک مجهز به باله افقی دم نبود و سکان بر لبه عقب باله نصب شده بود. فلپ ها برای استفاده در هنگام برخاستن در نیمه داخلی لبه عقب نصب شده اند. ثبات و کنترل اضافی در زمین توسط پیش بال های ذوزنقه ای در نزدیکی بدنه فراهم می شد. موشک کروز Regulus II برای پرتاب موشک ، شناور ناو حامل باید روی سطح آب قرار گرفته، موشک و سیستم شلیک که شامل یک پرتابگر با طول صفر بود ، را مستقر می کرد. پس از استقرار ، موشک باید به زیردریایی یا سیستم ناوبری کشتی متصل می شد تا سیستم ناوبری اینرسی و مختصات ورودی هدف را ثبت کند. با آماده شدن سیستم ناوبری و مجوز شلیک ، موتور موشک با روشن شدن بوستر سوخت جامد بزرگ آن و پس سوز خود موشک، به قدرت کامل می رسید ، بلافاصله موشک پرتابگر طول صفر را ترک کردهو به طور خودکار به سمت هدف پیش می رفت. شلیک آزمایشی موشک Regulus II پهپاد هدف Regulus موشک های مناسب به دست آمده از برنامه توسعه و خط تولید به پهپادهای هدف مافوق صوت با نام KD2U-1 تبدیل شدند که بعداً به عنوان MQM-15A و GQM-15A باز طراحی شدند. این اهداف برای آموزش خدمه موشکی زمین به هوای BOMARC که از جزیره سانتا رزا در فلوریدا شلیک می شدند، و توسط بخش دفاع هوایی مونتگومری در پایگاه هوایی گونتر ، مونتگومری ، آلاباما کنترل می شد، مورد استفاده قرار گرفت. اهداف KD2U-1 از پایگاه آزمایشی خلیج Eglin در نزدیکی ساحل والتون ، فلوریدا پرتاب می شد پروازهای بدون سرنشین در Eglin در 3 سپتامبر 1959 آغاز شد و 46 پرواز با 13 موشک انجام داد. پس از آزمایش BOMARC ، موشک های باقی مانده تا 30 سپتامبر 1961 به ایستگاه دریایی Roosevelt Roads پورتوریکو منتقل شدند ، جایی که پروازها برای آزمایش موشک های زمین به هوا تارتار ، تریر و تالوس آغاز شد. پس از اتمام آزمایش در پورتوریکو در سال 1963 ، هواپیماهای بدون سرنشین Regulus II به NAS Point Mugu ، کالیفرنیا منتقل شدند و تا دسامبر 1965 مورد استفاده قرار گرفتند. General Dynamics RIM-24 Tartar Convair RIM-2 Terrier Bendix RIM-8 Talos گونه های مختلف: SSM-N-9 Regulus II نام اصلی موشک ، قبل از 1964. SSM-N-9a Regulus II باز طراحی موشک های تولیدی ، قبل از 1964. XRSSM-N-9 Regulus II نمونه اولیه این موشک دارای تجهیزات فرود جمع شونده برای پروازهای توسعه زمینی است که از موتورهای توربوجت Wright J65 و بوسترهای راکتی Aerojet General استفاده می کند. XRSSM-N-9a نمونه اولیه موشک ها مجهز به تجهیزات فرود جمع شونده برای پروازهای توسعه زمینی هستند که از موتورهای توربوجت جنرال الکتریک J79 و بوسترهای راکتی Rocketdyne استفاده می کنند. YTSSM-N-9a موشک های آموزشی توسعه با ارابه فرود جمع شونده. TSSM-N-9a تولید موشک های آموزشی با تجهیزات فرود جمع شونده. KD2U-1 نامگذاری نسخه پیش از 1962 هواپیمای بدون سرنشین Regulus II قبل از 1962 RQM-15A پهپاد هدف KD2U-1Regulus II در آوریل 1963 باز طراحی شده. MQM-15A پهپاد هدف KD2U-1 برای تحقیقات و به عنوان اهداف IM-99 Bomarc استفاده می شد. GQM-15A هواپیماهای بدون سرنشین KD2U-1 مجهز بهجعبه دنده باز طراحی شده پوستر Regulus II سال 1958 پایان منابع : https://en.wikipedia.org/wiki/SSM-N-8_Regulus https://en.wikipedia.org/wiki/SSM-N-9_Regulus_II برخی از تصاویر از منابع اصلی نبوده و از اینترنت گردآوری شده است پی نوشت: مسلما کار نیاز به اصلاحاتی دارد پس لطفا با نظرات و انتقادات خودتون، در بهبود اون کمک کنین
  18. morteza69hb

    اخبار برتر نظامی

    بسم رب الشهدا تجهیز ناوچه دریاسالار ایساکوف به توربین های دیزل-گاز کاملا بومی روسی پروژه 22350 ناوچه Admiral Golovko دفتر مطبوعاتی Rostec اعلام کرد که United Engine Corporation (UEC) که با شرکت فناوری پیشرفته دولتی روستک روسیه ادغام شده است ، یک واحد قدرت دیزل-گاز دریایی M55R به کارخانه کشتی سازی Severnaya Verf برای ناوچه Admiral Isakov از پروژه 22350 تحویل داده است. خبرگزاری تاس به نقل از ولادیمیر آرتیاکوف ، معاون اول مدیر عامل Rostec : "واحدهای قدرت داخلی که برای ناوچه های پیشرفته طراحی شده اند طبق برنامه ارسال می شوند. UEC قبلاً چهارمین واحد قدرت M55R خود را به کارخانه کشتی سازی Severnaya Verf تحویل داده است. قبل از آن ، آزمایش های پیش از تحویل ، که طی آن برای هر واحد قدرت، کیفیت و قابلیت اطمینان آن مورد تایید قرار می گیرد ، انجام شد. این توربین برای تجهیز سومین ناوچه از کلاس خود، دریاسالار ایساکوف طراحی شده است" تصویر کارخانه کشتی سازی Severnaya Verf از موتور M55R تحویلی به کارخانه دفتر مطبوعات افزود: واحدهای قدرت M55R جایگزین موتورهای وارداتی در ناوچه های روسی می شوند. ولادیمیر آرتیاکوف ، معاون اول مدیر عامل Rostec : "M55R اولین واحد نیروگاهی توربین گازوئیل کاملاً داخلی است که توسط UEC برای ناوچه های سری" دریاسالار "پروژه 22350 تحت برنامه جایگزینی واردات توسعه یافته است. ظرفیت این نیروگاه 27500 اسب بخار است. این محصول از نظر ویژگی ها چیزی پایین تر از رقبای خارجی نیست. " دفتر مطبوعاتی اعلام کرد که واحدهای قدرت دیزل-گاز M55R در ناوچه های دریاسالار گولوکو ، دریاسالار ایساکوف ، دریاسالار آملکو ، دریاسالار چیچاگوف ، دریاسالار یوماشف و دریاسالار اسپیریدونوف نصب می شوند. سیستم محرکه اصلی هر کشتی متشکل از دو واحد نصب شده در پورت ساید و استاربورد ساید است. دفتر مطبوعات توضیح داد که M55R شامل یک توربین گازی و یک موتور دیزلی است که حالت عملکرد جداگانه را تضمین می کند. محل پورت ساید و استاربورد ساید در کشتی منبع: https://www.navalnews.com/naval-news/2021/08/russian-frigate-admiral-isakov-gets-fully-domestic-diesel-gas-turbines/
  19. بسم رب الهشدا نیروی دفاعی استرالیا ( ADF ) بخش چهارم ساختار نیروهای دفاعی استرالیا نیروی دفاعی استرالیا و وزارت دفاع با یکدیگر سازمان دفاع استرالیا ( ADO ) را تشکیل می دهند که اغلب با عنوان "دفاع" نامیده می شود. رئیس نیروی دفاعی ( CDF ) و دبیر وزارت دفاع، اداره ADO را به صورت دوفاکتو بر عهده دارند. وزارت دفاع دارای پرسنل غیرنظامی و نظامی است و شامل سازمان هایی مانند سازمان اطلاعات دفاعی ( DIO ) و گروه علوم و فناوری دفاعی ( DSTG ) است. ریاست نیروی دفاعی ( CDF ) سلسله مراتب فرماندهی سلسله مراتب فرماندهی ADF در قانون دفاع (1903) و قوانین تابعه بعدی مشخص شده است. در این قانون آمده است که وزیر دفاع "کنترل و اداره کل نیروهای دفاعی را در اختیار خواهد داشت" و CDF ، دبیر وزارت دفاع و سران سه نیرو باید "مطابق با هرگونه دستورالعمل وزیر عمل کنند". رئیسان ADO همچنین مسئول زیرمجموعه های کوچکی هستند که برای مدیریت عناصر خاصی از مجموعه دفاعی منصوب شده اند. تحت وزارت موریسون ، دو وزیر در سطح کابینه از اوت 2018 مسئولیت مجموعه دفاعی را بر عهده دارند: وزارت دفاع در اختیار لیندا رینولدز است و دارن چستر وزیر پرسنل دفاع و وزیر امور کهنه سربازان است. علاوه بر این ، دو وزیر جوان وجود دارد: الکس هاوک معاون وزیر دفاع و ملیسا پرایس وزیر صنایع دفاعی هستند. CDF بالاترین مقام در ADF است و فرماندهی نیرو را بر عهده دارد. CDF تنها افسر چهار ستاره در ADF است و یک ژنرال ، دریاسالار یا فرمانده نیروی هوایی است. CDF علاوه بر داشتن مسئولیت های فرماندهی ، مشاور نظامی اصلی وزیر دفاع است. ژنرال آنگوس کمپبل CDF فعلی است و این موقعیت را در 1 ژوئیه 2018 به عهده گرفت. هیو وایت ، دانشگاهی برجسته و معاون سابق وزیر دفاع در وزارت دفاع ، از ساختار فرماندهی کنونی ADF انتقاد کرده است. وایت استدلال می کند که وزیر نقش بسیار زیادی در تصمیم گیری نظامی ایفا می کند و به CDF و دبیر وزارت دفاع اختیارات لازم و کافی برای مدیریت موثر ADO را نمی دهد. ژنرال آرگوس کمپبل در یونیفرم فرماندهی ( سابق ) نیروی زمینی و رئیس حال حاضر نیروی دفاع ( CDF) در ساختار فرماندهی فعلی ADF ، مدیریت روزانه ADF از فرماندهی عملیات نظامی متمایز است. نیروها از طریق ADO اداره می شود و رئیس هر نیرو (فرمانده نیروی دریایی ، فرمانده نیروی زمینی و فرمانده نیروی هوایی) و مرکز فرماندهی هر نیرو، مسئول تربیت ، آموزش و حفظ نیروهای رزمی است. هر رئیس همچنین مشاور اصلی CDF در امور مربوط به مسئولیت نیروهای خود است. CDF ریاست کمیته فرماندهان نیروها را بر عهده دارد که شامل روسای نیروها ، معاون فرمانده نیروهای دفاعی و رئیس عملیات های مشترک (CJOPS) می شود. CDF و فرماندهان نیروها، توسط مرکز فرماندهی یکپارچه ADF پشتیبانی می شوند که در 1 ژوئیه 2017 جایگزین مرکزهای فرماندهی جداگانه نیروها شد. در حالی که تک تک اعضای هر نیرو، در نهایت به فرمانده نیروی خود گزارش می دهند ، فرماندهان عملیات نظامی را کنترل نمی کنند. کنترل عملیات ADF از طریق یک سلسله مراتب رسمی فرماندهی به ریاست CJOPS انجام می شود که مستقیماً به CDF گزارش می دهد. CJOPS فرمانده، فرماندهی عملیات ستاد مشترک (HQJOC) و همچنین نیروهای گروه رزمی مشترک موقت را بر عهده دارد. این نیروهای گروه رزمی مشترک شامل واحدهایی هستند که از نیروهای خود برای شرکت در عملیات یا تمرینات آموزشی انتخاب شده اند. نیروهای مشترک فرماندهی عملیاتی ADF توسط HQJOC انجام می شود ، که در تأسیساتی هدفمند در نزدیکی Bungendore ، نیو ساوت ولز واقع شده است. این مجموعه، یک ستاد مشترک است که شامل پرسنل سه نیرو است و شامل یک مرکز پیوسته کنترل مشترک با حضور نیروی انسانی است. نقش اصلی HQJOC "برنامه ریزی ، نظارت و کنترل" عملیات و تمرینات ADF است و بر اساس مجموعه ای از نقشه ها ، کارکنان عملیاتی و پشتیبانی سازماندهی شده است. HQJOC همچنین آمادگی واحدهای ADF را که به عملیات اختصاص مشغول نیستند را زیر نظر دارد و به توسعه دکترین نظامی استرالیا کمک می کند. کارکنان و محل کار HQJOC علاوه بر HQJOC ، ADF دارای فرماندهی عملیات مشترک دائمی است که مسئول رئیس عملیات های مشترک ( CJOPS ) است. فرماندهی عملیات مشترک (JOC) شامل دو ستاد است که مسئول گشت زنی در مرزهای دریایی استرالیا به صورت روزانه ، فرماندهی شمالی و فرماندهی مرز دریایی است. دیگر واحدهای JOC شامل گروه جنبش های مشترک ( Joint Movements Group ) و مرکز عملیات هوایی و فضایی است. در طول عملیات، واحدهای ADF و گروه رزمی مشترک به JOC اختصاص داده می شوند و HQJOC شامل افسران مسئول زیر دریایی و نیروهای عملیات ویژه است. ADF شامل تعدادی واحد عملیاتی و آموزشی مشترک است. از جمله آنها می توان به واحد پلیس نظامی مشترک و مدرسه آموزشی خدمه بالگردی مشترک اشاره کرد آموزش پرواز در مدرسه آموزشی خدمه بالگردی مشترک در ادامه به صورت مختصر به بررسی نیروهای سه گانه زمینی، دریایی سلطنتی و هوایی سلطنتی می پردازیم و در بخش های آینده نگاه دقیق تری به آنها خواهیم داشت نیروی دریای سلطنتی استرالیا نیروی دریایی سلطنتی استرالیا ( RAN ) شاخه دریایی نیروی دفاعی استرالیا است. RAN تقریبا 50 شناور جنگی به صورت عملیاتی از جمله ناوشکن ها ، ناوچه ها ، زیردریایی ها ، شناورهای گشتی، کشتی های کمک رسانی و همچنین تعدادی شناور فرعی فعالیت می کند. علاوه بر این ، RAN دارای نیروی بالگردهای رزمی ، لجستیکی و آموزشی است ساختار RAN دارای دو بخش است. یکی فرماندهی عملیاتی برای فرماندهی ناوگان ، و دیگری فرماندهی پشتیبانی برای فرماندهی راهبردی نیروی دریایی است. دارایی های نیروی دریایی توسط پنج "نیرو" اداره می شود که به فرمانده ناوگان استرالیا گزارش می دهند. اینها Fleet Air Arm ، Mine Warfare ، Clearance Diving ، Hydrographic ، Meteorological and Patrol Force ، Shore Force ، Submarine Force و Surface Force هستند. فرماندهی ناوگان استرالیا نیروی زمینی استرالیا نیروی زمینی با سه عنصر اصلی سازماندهی شده است که به فرمانده نیروی زمینی گزارش می دهند. ستاد لشکر اول ، فرماندهی عملیات ویژه و فرماندهی نیروها. تا سال 2017 ، تقریباً 85 درصد از پرسنل نیروی زمینی در واحدهای تعیین شده برای فرماندهی نیروها حضور داشتند که وظیفه آماده سازی یگان ها و افراد برای عملیات را بر عهده داشت. ستاد لشکر اول، مسئول فعالیتهای آموزشی در سطح بالا است و می تواند برای فرماندهی عملیات گسترده زمینی به کار گرفته شود. فقط تعداد کمی از واحدها به طور دائم به لشکر اول اختصاص داده می شوند. که شامل گردان دوم ، هنگ سلطنتی استرالیا ( 2RAR ) است که نیروی پیشقراول نیروی دوزیست استرالیا را تشکیل می دهد ، یک هنگ سیگنال و سه واحد آموزش و پشتیبانی پرسنل. Members of the 7th Battalion in a trench at Lone Pine, 6 August 1915 نیروهای اصلی نیروی زمینی استرالیا در تیپ ها گروه بندی شده اند. نیروهای اصلی متعارف آن سه تیپ رزمی معمولی هستند که بر روی یک ساختار مشترک سازماندهی شده اند. تیپ های 1 ، 3 و 7. پشتیبانی واحدها در این آرایش بندی توسط یک تیپ هواپیمایی (تیپ 16 هوانوردی) ، یک تیپ پشتیبانی رزمی و ISTAR (تیپ 6) و یک تیپ لجستیک (تیپ 17) انجام می شود. علاوه بر این ، شش تیپ ذخیره نیروی زمینی وجود دارد. این تیپ ها توسط لشکر 2 اداره می شوند و با سه تیپ رزمی معمولی "جفت" می شوند. تشکیلات تاکتیکی اصلی نیروی زمینی شامل گروه های جنگی تسلیحاتی است که از عناصری از واحدهای مختلف تشکیل شده است. Joint Surveillance Target Attack Radar System (JSTARS) فرماندهی عملیات ویژه ( SOCOMD )، فرماندهی یگان های نیروهای ویژه ارتش را بر عهده دارد. که شامل هنگ خدمات ویژه هوایی ، هنگ دوم کماندو ، هنگ اول تکاور ذخیره و هنگ مهندسی عملیات ویژه و همچنین واحدهای تدارکات و آموزش است. واحدهای نیروهای ویژه ارتش از سال 2001 توسعه یافته و تجهیز شده اند و می توانند از طریق دریا ، هوا یا زمین مستقر شوند. تا سال 2014 ، فرماندهی عملیات ویژه شامل تقریباً 2200 نفر بود. فرماندهی عملیات ویژه ( SOCOMD ) نیروی هوایی سلطنتی نیروی هوایی سلطنتی استرالیا (RAAF) شاخه هوایی ADF است. RAAF دارای هواپیماهای مدرن جنگی ، حمل و نقل و شبکه ای از پایگاه ها در نقاط استراتژیک در سراسر استرالیا است RAAF دارای یک فرماندهی عملیاتی واحدبه نام فرماندهی هوایی است. فرماندهی هوایی بازوی عملیاتی RAAF است و شامل گروه های رزمی هوایی ، گروه تحرک هوایی ، گروه نظارت و پاسخ ، گروه پشتیبانی رزمی ، مرکز نبرد هوایی و گروه آموزشی نیروی هوایی است. هر گروه شامل چندین وینگ است گروه آموزشی نیروی هوایی RAAF دارای نوزده اسکادران پروازی است. چهار اسکادران رزمی ، دو اسکادران گشت دریایی ، شش اسکادران حمل و نقل ، شش اسکادران آموزشی (شامل سه یگان تبدیل عملیاتی و اسکادران آموزش کنترل هوایی مسقیم) و همچنین یک اسکادران کنترل و پیش اخطار هوابرد و اسكادران كنترل کننده نهایی حملات مشترك ( JTAC ). یگانهای زمینی حامی این اسکادرانهای پرنده شامل سه اسکادران پشتیبانی رزمی ، سه اسکادران نیروهای امنیتی و طیف وسیعی از اطلاعات ، کنترل ترافیک هوایی ، ارتباطات ، رادار و واحد پزشکی است. Boeing E-7A Wedgetail in Australian service JTAC استرالیایی در سال 2016 پایان بخش چهارم ادامه دارد .... منابع : https://en.wikipedia.org/wiki/Australian_Defence_Force تعدادی از تصاویر از اینترنت گردآوری شده و از منبع اصلی نیست پی نوشت: 1- مسلما کار نیاز به اصلاحاتی دارد پس لطفا با نظرات و انتقادات خودتون، در بهبود اون کمک کنین
  20. شناور USS Plainview (AGEH-1) underway, circa 1973 ساخته شده توسط ایالات متحده بر پایه فناوری هیدروفویل که به پیشران توربوشفت توسعه داده شده از j79 مجهز شده بود
  21. بسم رب الهشدا نیروی دفاعی استرالیا ( ADF ) بخش سوم عملیاتهای در جریان: در دسامبر 2017 ، 2350 پرسنل ADF در عملیات در سرزمین استرالیا و خارج از کشور مستقر شدند. ADF در حال حاضر چندین یگان در خاورمیانه مستقر کرده است. سهم ADF در مداخله نظامی علیه داعش با 780 پرسنل که به عنوان بخشی از عملیات بامیه مستقر شده اند ، بزرگترین تعهد خارجی را تشکیل می دهد. از دسامبر 2017 ، 6 عدد FA-18F Super Hornets ، یک E-7A Wedgetail و یک هواپیمای سوخترسان KC-30A برای حمله به اهداف داعش در عراق و سوریه مستقر شدند. حدود 300 پرسنل به عنوان بخشی از تلاش بین المللی برای آموزش نیروهای امنیتی عراق به عراق اعزام شدند و 80 نفر دیگر نیز به عنوان بخشی از گروه ویژه عملیات در این کشور حضور داشتند در آن زمان قرار بود سوپر هورنت ها در ژانویه 2018 بدون جایگزینی به استرالیا بازگردد ( Boeing 737 AEW&C (E-7A Wedgetail تعداد افراد مستقر در افغانستان 270 نفر در عملیات Highroad ، یک مأموریت آموزشی غیر رزمی است که از ارتش ملی افغانستان پشتیبانی می کند. یک ناوچه نیز در خاورمیانه در عملیات امنیتی دریایی در خلیج عدن و اطراف آن به عنوان بخشی از نیروهای دریایی ائتلاف مستقر شده است. گروه های کوچکی از پرسنل استرالیایی نیز بخشی از مأموریت های صلح طلبانه در اسرائیل ، اردن ، مصر و سودان را تشکیل می دهند. ADF دارای 500 پرسنل دیگر مستقر در خاورمیانه برای پشتیبانی از عملیات در منطقه است. ADF نقش خود را در فرماندهی سازمان ملل متحد در کره از طریق فرماندهی عناصر لجستیک UNC-Rear در ژاپن ادامه می دهد. به عنوان بخشی از عملیات آرگوس ، کشتی های جنگی و هواپیماها نیز از سال 2018 به طور دوره ای در شمال آسیا مستقر شده اند تا به اجرای تحریم ها علیه کره شمالی کمک کنند. فرماندهی ملل متحد که برای اولین بار جهت حمایت از کره جنوبی تشکیل شد البته واحدهای نظامی استرالیا، برای عملیات در منطقه نزدیک استرالیا نیز مستقر شده اند. تا دسامبر 2017 ، 500 پرسنل در عملیات های امنیتی دریایی درمجاورت شمالی استرالیا مستقر شدند و عملیات قاطع ( Operation Resolute ) را تشکیل دادند. واحدهای ADF استقرار دوره ای خود را در دریای چین جنوبی و جنوب غربی اقیانوس آرام انجام می دهند. از اکتبر 2017 ، بیش از 80 سرباز استرالیایی برای آموزش نیروهای مسلح فیلیپین به فیلیپین اعزام شده اند. شناورهای گشتی RAN و هواپیماهای گشت دریایی RAAF نیز به فیلیپین اعزام شده اند. این استقرار ممکن است شامل سرویس اطلاعات مخفی استرالیا در ادامه عملیات مخفیانه ضدتروریسم ADF در خاورمیانه باشد. دفتر مرکزی سرویس اطلاعات مخفی استرالیا ( ASIS ) در 1 آوریل 2020 ، وزیر دفاع لیندا رینولدز عملیات کمک به COVID-19 را به عنوان بخشی از واکنش دولت به همه گیری COVID-19 در استرالیا اعلام کرد. در این عملیات 2200 پرسنل از هر سه نیرو در داخل کشور مستقر شدند تا به بخش های بهداشت ایالتی و منطقه ای در ردیابی تماس ( contract tracing )، مدیریت ، تدارکات و همچنین کمک به نیروی انتظامی برای شرایط قرنطینه اجباری کمک کنند. با این حال ، در هیچ مقطعی ، ADF هیچ گونه نقش مستقیم در اجرای قانون را بر عهده نگرفت. 33 نفر از پرسنل نیز در وزارت امور داخلی ( Department of Home Affairs ) و خدمات استرالیا (Services Australia ) برای کمک به تغییرات در عملیاتهای خود مستقر شده اند. لیندا رینولدز وزیر دفاع وقت استرالیا روندهای آینده: تغییر محیط امنیتی استرالیا منجر به طرح خواسته های جدیدی از نیروهای دفاعی استرالیا می شود. اگرچه انتظار نمی رود که استرالیا با تهدید حمله مستقیم از سوی یک کشور دیگر روبرو شود ، اما گروه های تروریستی و تنش بین ملت های شرق آسیا امنیت استرالیا را تهدید می کند. به طور کلی ، دولت استرالیا معتقد است که باید در حفظ نظم مبتنی بر قوانین جهانی سهیم باشد. همچنین این خطر وجود دارد که تغییرات آب و هوایی ، ضعف رشد اقتصادی و عوامل اجتماعی باعث بی ثباتی در کشورهای جنوب اقیانوس آرام شود. روند جمعیتی استرالیا در آینده بر ADF فشار خواهد آورد. بدون در نظر گرفتن عوامل دیگر ، پیری جمعیت استرالیا منجر به ورود تعداد کمتری از نیروهای احتمالی سالانه به بازار کار استرالیا می شود. برخی پیش بینی ها این است که پیری جمعیت منجر به کند شدن رشد اقتصادی و افزایش هزینه های دولت برای حقوق بازنشستگی و برنامه های بهداشتی می شود. در نتیجه این روندها ، پیری جمعیت استرالیا ممکن است وضعیت نیروی انسانی ADF را بدتر کند و ممکن است دولت را مجبور به بازآرایی تخصیص بخش هایی از بودجه دفاعی کند. تعداد کمی از جوانان استرالیایی به پیوستن به ارتش فکر می کنند و ADF باید برای جذب نیروها در برابر شرکت های بخش خصوصی که می توانند حقوق بیشتری ارائه دهند ، رقابت کند. ترکیب جمعیتی استرالیا در سال 2017 ADF راهبردهایی را برای پاسخ به تغییرات محیط استراتژیک استرالیا ایجاد کرده است. در گزارش جامع دفاعی 2016 آمده است که "دولت مطمئن خواهد شد که استرالیا برترین نیروی دفاعی منطقه باقی خواهد ماند، که دارای بالاترین سطح توانایی نظامی و پیچیدگی علمی و تکنولوژیکی است". بدین منظور ، دولت قصد دارد قدرت رزمی ADF را بهبود بخشد و تعداد پرسنل نظامی را افزایش دهد. این شامل معرفی فناوری ها و قابلیت های جدید می شود. ADF همچنین به دنبال بهبود قابلیت های اطلاعاتی و همکاری بین سرویس ها است. در بخش بعدی به بررسی ساختار نیرو دفاعی استرالیا خواهیم پرداخت پایان بخش سوم ادامه دارد .... منابع : https://en.wikipedia.org/wiki/Australian_Defence_Force پی نوشت: 1- مسلما کار نیاز به اصلاحاتی دارد پس لطفا با نظرات و انتقادات خودتون، در بهبود اون کمک کنین
  22. بسم رب الهشدا نیروی دفاعی استرالیا ( ADF ) بخش دوم دوره دفاع از استرالیا تا دهه 1970 ، استراتژی نظامی استرالیا بر مفهوم دفاع مستقیم ( forward defence ) متمرکز بود ، که در آن نقش ارتش استرالیا همکاری با نیروهای متحد برای مقابله با تهدیدات در منطقه استرالیا بود. در سال 1969 ، هنگامی که ایالات متحده دکترین گوام ( Guam doctrine ) را آغاز کرد و انگلیسی ها از شرق سوئز عقب نشینی کردند ، استرالیا یک سیاست دفاعی جدید ایجاد کرد که بر خوداتکایی و دفاع از قاره استرالیا تأکید داشت. که به عنوان سیاست دفاع از استرالیا ( Defence of Australia Policy ) شناخته می شود. بر اساس این سیاست ، تمرکز برنامه ریزی دفاعی استرالیا حفاظت از رویکردهای دریایی شمال استرالیا ( تحت عنوان شکاف هوا و دریا) در برابر حمله دشمن بود. در راستای این هدف ، ADF تجدید ساختار یافت تا توانایی خود را در حمله به نیروهای دشمن از پایگاه های استرالیا و مقابله با حملات به قاره استرالیا افزایش دهد. ADF با افزایش قابلیت های RAN و RAAF و انتقال واحدهای منظم ارتش به شمال استرالیا به این مهم دست یافت. دکترین نیکسون که به نام دکترین گوام شناخته می شود عقب نشینی بریتانیا از شرق سوئز که به عنوان نقطه عطفی در تاریخ معاصر در نظر گرفته می شود سیاست دفاع از استرالیا تا این زمان ، ADF هیچ واحد نظامی برای استقرار عملیاتی در خارج از استرالیا نداشت. در سال 1987 ، ADF اولین استقرار عملیاتی خود را به عنوان بخشی از عملیات رقص موریس ( Operation Morris Dance ) انجام داد ، که در آن چندین کشتی جنگی و یک گروههان تفنگدار در پاسخ به کودتاهای فیجی در 1987 در آبهای فیجی مستقر شدند. این استقرار در حالی که به طور گسترده ای موفقیت آمیز بود ، ضرورت ADF را برای بهبود توانایی خود در واکنش سریع به رویدادهای پیش بینی نشده نشان می داد. شناور آدلاید در عملیات رقص موریس از اواخر دهه 1980 ، دولت به طور فزاینده ای از ADF تقاضا کرده تا نیروهای خود را در ماموریت های حفظ صلح در سراسر جهان مشارکت دهد. در حالی که اکثر این استقرارها تنها شامل تعداد کمی از متخصصان بود ، چندین مورد نیز به استقرار صدها نفر از پرسنل منجر شده است. ماموریت صلحبانی بزرگ در نامیبیا در اوایل 1989 ، کامبوج بین 1992 تا 1993 ، سومالی در 1993 ، رواندا بین 1994 و 1995 و بوگنویل در 1994 و از 1997 به بعد انجام شد. عملیات صلحبانی استرالیا در کشورهای مختلف مشارکت استرالیا در جنگ خلیج سال 1991 اولین باری بود که پرسنل استرالیایی از زمان تأسیس ADF به یک منطقه جنگی فعال اعزام شدند. اگرچه کشتی های جنگی و تیم غواصی که در خلیج فارس مستقر شده اند شاهد نبرد نبوده اند ، اما این نیروها قابلیت ها و ساختار فرماندهی ADF را مورد آزمایش قرار داده است. پس از جنگ ، نیروی دریایی ناوگان خود را به طور منظم در خلیج فارس یا دریای سرخ مستقر کرد تا تحریم های تجاری علیه عراق را اعمال کند. مشارکت کنندگان در جنگ های خلیج فارس اعزام به تیمور شرقی و قرن 21 در سال 1996 ، جان هوارد کمپین انتخاباتی حزب لیبرال را رهبری کرده و نخست وزیر شد. پس از آن ، اصلاحات قابل توجهی در ساختار نیرو و نقش ADF صورت گرفت. استراتژی دفاعی دولت جدید تأکید کمتری بر دفاع از استرالیا در برابر حمله مستقیم و تأکید بیشتر بر همکاری در ائتلاف با کشورهای منطقه و متحدان استرالیا برای مدیریت تهدیدات احتمالی امنیتی داشت. از سال 1997 ، دولت همچنین مجموعه ای از تغییرات را در ساختار نیروهای ADF به منظور افزایش نسبت یگان های رزمی به واحدهای پشتیبانی و افزایش کارآیی رزمی ADF اعمال کرد. جان هوارد نخست وزیر وقت استرالیا حزب لیبرال استرالیا تجربیات ADF در هنگام استقرار در تیمور شرقی در سال 1999 منجر به تغییرات قابل توجهی در سیاست های دفاعی استرالیا و افزایش توانایی ADF برای انجام عملیات در خارج از استرالیا شد. این استقرار موفق اولین باری بود که یک نیروی بزرگ ADF در خارج از استرالیا از زمان جنگ ویتنام فعالیت می کرد و کاستی هایی را در توانایی آن برای استقرار و حفظ چنین عملیات نشان داد اعضای استرالیایی نیروهای بین المللی در تیمور شرقی در سال 2000 ، دولت گزارش جامع دفاعی جدیدی با عنوان دفاع 2000 - نیروی دفاعی آینده ما ( Defence 2000 – Our Future Defence Force )، منتشر کرد که تأکید بیشتری بر آماده سازی ADF برای استقرار در خارج از کشور داشت. دولت متعهد شد که با افزایش آمادگی و تجهیزات واحدهای ADF ، گسترش ADF و افزایش واقعی بودجه دفاعی تا 3٪ در سال ، قابلیت های ADF را بهبود بخشد ؛ در عمل ، هزینه ها به طور واقعی در دوره 2012-13 سالانه به 2.3٪ افزایش یافت. در سال 2003 و 2005 ، تمرکز بر به روزرسانی های دفاعی،بر عملیات اعزامی تأکید داشت که منجر به توسعه و نوسازی ADF شد. از سال 2000 ، ساختار نیرو و قابلیت استقرار ADF در موارد متعددی مورد آزمایش قرار گرفته است. پس از حملات تروریستی 11 سپتامبر 2001 به ایالات متحده ، استرالیا یک گروه نیروهای ویژه و یک هواپیمای سوخت رسان را برای عملیات در افغانستان و کشتی های جنگی را به عنوان عملیات اسلیپر به خلیج فارس اعزام کرد. در سال 2003 ، تقریباً 2000 پرسنل ADF ، شامل یک گروه وظیفه نیروهای ویژه ، سه کشتی جنگی و 14 هواپیمای F/A-18 Hornet ، در حمله به عراق شرکت کردند. عملیات یازده سپتامبر سربازان نیروی های ویژه استرالیایی نیروهای استرالیایی در عملیات اسلیپر در افغانستان جنگنده F18/A استرالیا از اسکادران 75 در جنگ 2003 عراق ADF متعاقباً در بازسازی عراق نیز مشارکت داشت. از سال 2003 تا 2005 این امر عمدتا محدود به یک گروه امنیتی بود که از سفارت استرالیا محافظت می کرد ( Security Detachment Iraq (SECDET Iraq) ) ، به همراه افسرانی در مقرهای چند ملیتی ، تعداد کمی هواپیماهای گشت و حمل و نقل دریایی ، و تیم های کنترل کننده ترافیک هوایی و پرسنل پزشکی. از سال 2005 تا 2008 یک گروه رزمی ارتش استرالیا به اندازه یک گردان (که در ابتدا گروه وظیفه Al Muthanna انتخاب شد ، و بعداً گروه رزمی Overwatch (غرب) جای آنها را گرفت) در جنوب عراق مستقر شد. علاوه بر این ، تیم هایی از پرسنل ADF برای آموزش واحدهای نظامی عراق مستقر شدند. در راستای تعهد انتخابات 2007 ، دولت رود ( Rudd ) نیروهای میدانی خود را از عراق در اواسط سال 2008 خارج کرد و اکثر واحدهای باقی مانده استرالیا نیز سال آینده این کشور را ترک کردند. Security Detachment Iraq (SECDET Iraq) Al Muthanna Task Group Overwatch Battle Group (West) کوین رود نخست وزیر وقت استرالیا ADF همچنین چندین عملیات را در مناطق نزدیک استرالیا در طول دهه 2000 انجام داد. در سال 2003 ، نیروهایی از هر سه یگان به عنوان بخشی از مأموریت کمک منطقه ای به جزایر سلیمان،( Regional Assistance Mission to Solomon Islands (RAMSI) ) به جزایر سلیمان اعزام شدند. اعزام منظم نیروهای استرالیا به جزایر تا سال 2017 ادامه داشت. بین دسامبر 2004 تا مارس ، 1400 پرسنل ADF در اندونزی به عنوان بخشی از عملیات کمک سوماترا ، که بخشی از واکنش استرالیا به زلزله ویرانگر اقیانوس هند در سال 2004 بود ، خدمت کردند. در ماه می 2006 ، تقریبا 2،000 پرسنل ADF در عملیات Astute به دنبال ناآرامی بین عناصر نیروی دفاعی تیمور شرقی، در تیمور شرقی مستقر شدند. این استقرار در مارس 2013 به پایان رسید سربازان نیروی زمینی در جزایر سلیمان عملیات کمک به سوماترا ( Operation Sumatra Assist ) زلزله و سونامی 2004 هند سربازان به هنگام گشت زنی در عملیات Astute در تیمور شرقی از سال 2006 تا 2013 یک گروه ویژه ارتش استرالیا به اندازه یک گردان در استان ارزگان ، افغانستان فعالیت می کرد. این واحد در درجه اول وظیفه ارائه کمک برای بازسازی و آموزش نیروهای افغان را بر عهده داشت ، اما اغلب در جنگ نیز شرکت می کرد. علاوه بر این ، گروه هایی از نیروهای ویژه از سال 2005 تا 2006 و 2007 تا 2013 نیز مستقر شدند. سایر تجهیزات مخصوص ADF ، از جمله دسته بالگردهای CH-47 Chinook و واحدهای راداری و کنترل ترافیک هوایی RAAF ، نیز به صورت دوره ای در کشور مستقر می شوند. در مجموع 40 پرسنل ADF در افغانستان بین سالهای 2002 تا 2013 کشته و 262 نفر زخمی شدند. پس از عقب نشینی نیروهای رزمی در سال 2013 ، تیم های آموزشی ADF برای آموزش نیروهای افغان در کشور مستقر هستند. استان ارزگان افغانستان بالگرد شنوک استرالیایی دولت های حزب کارگر استرالیا (ALP) به رهبری نخست وزیران راد و جولیا گیلارد بین 2007 تا 2013 دو گزارش جامع دفاعی را سفارش دادند که در سال 2009 و 2013 منتشر شد. سند 2009 ، دفاع از استرالیا در قرن آسیا و اقیانوسیه: نیروی 2030 ، دارای تمرکز بر پاسخ به نفوذ سریع رو به رشد چین بود که شامل تعهداتی برای گسترش RAN ، از جمله خرید دوازده زیردریایی و افزایش هزینه های دفاعی تا 3 درصد در سال به صورت واقعی بود. با این حال ، این افزایش هزینه ها رخ نداد. گزارش جامع دفاع 2013 موضوعات استراتژیک مشابهی داشت ، اما برنامه معتدل تری برای هزینه های دفاعی ارائه می داد که نشان دهنده محدودیت های مالی دولت بود. به عنوان بخشی از تعهد انتخاباتی ، دولت ائتلاف لیبرال -ملی ائتلاف گزارش جامع دیگری را در سال 2016 سفارش داد. این سند همچنین شامل تعهد برای توسعه اندازه و قابلیت های ADF می باشد. جولیا گیلارد نخست وزیر وقت استرالیا گزارش جامع دفاعی سال 2013 تونی ابوت نخست وزیر ائتلاف لیبرال-ملی گرای استرالیا از اواسط دهه 1970 عموماً توافقنامه ای دو جانبه بین ALP و ائتلاف ملی لیبرال-ملی در مورد نقش ADF وجود دارد. هر دو گروه سیاسی در حال حاضر از تمرکز ADF بر عملیاتهای اعزامی و توسعه هدفمند بودجه تعیین شده در گزارش جامع دفاع 2016 حمایت می کنند. ساختار گسترده نیروی ADF نیز تغییرات کمی را از دهه 1980 تجربه کرده است. به عنوان مثال ، در طول این دوره ، اصلی ترین تشکیلات رزمی ارتش سه تیپ بوده و RAAF به حدود 100 هواپیمای رزمی مجهز شده است. با این حال ، اکثر تجهیزات مورد استفاده یگان ها تعویض یا ارتقا یافته اند گزارش جامع دفاعی 2016 استرالیا پایان بخش دوم ادامه دارد .... منابع : https://en.wikipedia.org/wiki/Australian_Defence_Force پی نوشت: 1- مسلما کار نیاز به اصلاحاتی دارد پس لطفا با نظرات و انتقادات خودتون، در بهبود اون کمک کنین 2- در صورت امکان تصاویر به گالری منتقل بشه، متاسفانه بنده اکانت گالری ندارم
  23. بسم رب الشهدا مقایسه زیردریایی Yasen-M روسیه با Virginia Block V نیروی دریایی ایالات متحده روسیه به سرعت در حال نوسازی ناوگان زیردریایی مجهز به موشک های کروز خود است. در عین حال ، نیروی دریایی ایالات متحده در حال ساخت نسخه های بزرگتر و تواناتر از کلاس ویرجینیا است که موشک های بیشتری حمل می کند. آخرین کلاس زیردریایی ها از نظر توان حمل سلاح در چه وضعی هستند؟ زیر دریایی کلاس ویرجینیا بلاک 5 زیر دریایی Yasen-M روسیه جدیدترین زیردریایی خود با نام Krasnoyarsk k-571 را در مراسمی در 30 جولای 2021 به آب انداخت . این زیردریایی با سه نوع موشک کروز و همچنین اژدرهای معمولی و موشک های ضد زیردریایی مسلح خواهد شد. موشک های کروز باید شامل موشک ضد کشتی جدید مافوق صوت زیرکون باشند که در حال آزمایش در قطب شمال است و در مجموع می تواند 32 موشک کروز را حمل کند. موشک ابر فراصوت ضد کشتی زیرکون کراسنویارسک یک شناور کلاس 885M یا همان Yasen-M (معروف به کلاس Severodvinsk-II) است که سومین شناور از 8 عدد برنامه ریزی شده است. که مدرن ترین و قدرتمندترین زیردریایی های تهاجمی موجود در روسیه هستند. و اغلب هم تراز با جدیدترین مدل های همتایان غربی خود در نظر گرفته می شوند. اما این هم ترازی چگونه اندازه گیری می شود؟ زیر دریایی کراسنویارسک مخصوصاً در زمینه تسلیحات؟ با توجه به ماهیت حساس این موضوعات ، مقایسه جنبه های دیگر مانند سونار ، سنسورها و پنهان کاری سخت تر است. اعتقاد بر این است که مقابله با هر دو زیردریایی بسیار دشوار است. با این حال ، سلاح های دور ایستا بخش مهمی از توان تهاجمی زیر دریایی هستند. Yasen در اصل زیردریایی کروز پرتاپ است و اغلب به جای طبقه بندی Vanilla SSN طبقه بندی شناورهای ویژه "SSGN" را دریافت می کنند. "G" مخفف "موشک های هدایت شونده" است و نشان می دهد که موشک های کروز قابلیت تعیین کننده آنهاست . معادل اصلی غربی برای آن ، کلاس ویرجینیا نیروی دریایی ایالات متحده و Astute نیروی دریایی سلطنتی ، به طور قابل توجهی کوچکتر هستند. اینها SSN نامیده می شوند و اگرچه موشک های کروز Tomahawk را حمل می کنند ، اما توان حمل آنها بسیار کمتر است. زیر دریایی کلاس ویرجینیا زیر دریایی Asute نیروی دریایی سلطنتی یریتانیا 8 عدد Yasen-M و 8 عدد Virginia بلاک 5 نیروی دریایی ایالات متحده در حال ساخت حداقل 8 زیردریایی جدید است که از نظر ظرفیت حمل سلاح معادل Yasen-Ms است. 8 مورد از 10 عدد کلاس جدید ویرجینیا بلاک 5 دارای تیوب های موشکی اضافی خواهند بود. که یک افزایش قابل توجه 76 درصدی در تسلیحات نسبت به ویرجینیاهای کنونی است. همه این محل پرتاب های اضافی جزو سیستم های پرتاب عمودی جدید هستند که برای موشک های کروز بهینه شده است. با این کار تعداد موشک های کروز در حالت بارگیری معمولی از 12 به 40 مورد افزایش می یابد به علاوه محل های پرتابی در اتاق اژدر (که معمولاً موشک کروز را حمل نمی کند)، پس در مجموع ظرفیت حمل و پرتاب به عدد 66 می رسد. با این وجود Yasen-M هنوز دارای ظرفیت پرتاب بیشتری در حدود 72 عدد است. با این حال ، تعداد کمی از آنها در تیوب های پرتاب عمودی قرار دارند. اتاق اژدر بسیار بزرگتر بوده و دارای 10 لوله پرتاب اژدر ( در برخی گزارش ها 8 عدد ) در مقابل 4 در ویرجینیاها است. در واقع می توان آن را با کلاس Seawolf مقایسه کرد که دارای طرح اژدر مشابهی است. اتاق اژدر یاسن در دو طبقه توسعه یافته است. زیردریایی کلاس SeaWolf ترکیب موشک کروز 32 لوله عمودی Yasen-M می تواند سه نوع موشک را در خود جای دهد. روی کاغذ این انعطاف پذیری می تواند مزایایی را به همراه داشته باشد ، اگرچه عملکرد موفق موشک های کروز توماهاوک نیروی دریایی ایالات متحده جای بحث ندارد معادل روسی تامهاوک، 3M14K Kalibr (ناتو:SS-N-30A SIZZLER) است. این موشک برد بلند در شرایط جنگی در سوریه آزمایش شده است و اکنون می توان آن را یک سیستم بالغ در نظر گرفت و چندین زیردریایی قدیمی روسی نیز برای حمل آن در حال ارتقا هستند. 3M14K Kalibr Tomahawk دومین نوع موشک روسی P-800 (3M55) Oniks) (ناتو: SS-N-26 STROBILE) است. این موشک مافوق صوت است که عموماً برد کمتری نسبت به کالیبر دارد. اگرچه هر از گاهی گزارش هایی مبنی بر نسخه ای با برد بیشتر نیز منتشر می شود. اهداف اصلی اونیکس، شناورهای جنگی با ارزش بالا هستند اما می توانند اهداف زمینی را نیز مورد هدف قرار دهند. P-800 (3M55) Oniks سرانجام مدل جدید زیرکون 3M22 وجود دارد. این موشک ضد کشتی ابر فرا صوت است که در حال آزمایش است. زیرکون زیردریایی های روسی را به ویژه در حمله ضد کشتی متمایز می کند ، اما نیروی دریایی ایالات متحده نیز در حال برنامه ریزی برای استقرار موشک های ابر فرا صوت است. 3M22 Zircon Yasen-M تأکید بیشتری بر موشک های کروز ضد کشتی دارد. برای جدیدترین موشک توماهاوک که به طور تصادفی بلاک 5 نیز نامیده می شود ، نقش ضد کشتی نیز دوباره تعریف شده ست . این سلاح دو منظوره است و قابلیت حملات زمینی خود را حفظ می کند. Tomahawk Block V نیروی دریایی ایالات متحده در حال حاضر همچنین از چهار زیردریایی بالستیک پرتاب کلاس اوهایو در نقش SSGN بهره می برد. اینها به دلیل ظرفیت زیاد سیلوهای موشکی خود، توان حمل سلاح بی نظیری دارند. با این حال ، در آخرین سالهای عمر عملیاتی خود هستند ولی یاسنها و ویرجینیاها عمر عملیاتی طولانی خواهند داشت. بلاک 5 نزدیک ترین مورد نیروی دریایی ایالات متحده به SSGN خواهد بود. زیر دریایی کلاس اوهایو شناورهای کلاس Yasen-M بزرگتر بوده و سلاح بیشتری نسبت به معادل غربی خود حمل می کنند. آنها همچنین با سرعت بیشتری به سمت سلاح های مافوق صوت می روند ( اگرچه ورود به خدمت آن با سرعت کمتری از آنچه قبلاً گزارش شده بود، انجام می شود). اما آنها موشک های کروز کمتری نسبت به کلاس ویرجینیا بلاک 5 حمل می کنند. این امر حتی قبل از آنکه نیروی دریایی آمریکا سلاح های مافوق صوت و تامهاوکس ضد کشتی را وارد خدمت کند ، فاصله را بطور قابل توجهی کاهش می دهد. منابع : https://www.navalnews.com/naval-news/2021/08/how-russias-yasen-m-submarine-compares-to-the-u-s-navys-block-v-virginia/#prettyPhoto بیشتر تصاویر از منبع اصلی نبوده و از اینترنت گردآوری شده است پی نوشت: 1- مسلما کار نیاز به اصلاحاتی دارد پس لطفا با نظرات و انتقادات خودتون، در بهبود اون کمک کنین 2- در صورت امکان تصاویر به گالری منتقل بشه، متاسفانه بنده اکانت گالری ندارم
  24. بسم رب الهشدا نیروی دفاعی استرالیا ( ADF ) بخش اول مقدمه استرالیا با نام رسمی قلمرو همسود استرالیا کشوری در نیمکره جنوبی است این کشور با ۷٬۶۸۶٬۸۵۰ کیلومتر مربع وسعت، ششمین کشور پهناور جهان است. استرالیا یکی از قلمروهای همسود است و در سال ۱۹۰۱ از بریتانیای کبیر استقلال یافته‌است. جمعیت استرالیا ۲۵ میلیون و ۵۱۲ هزار نفر و زبان ملی کشور انگلیسی است که در قانون کشور، برای آن، رسمیتی در نظر گرفته نشده‌است. بیشتر جمعیت استرالیا در حاشیه ساحل جنوبی، تمرکز دارد. بومیان استرالیا تا قبل از کشف توسط اروپایی‌ها از حدود ۶۵۰۰۰ سال پیش در آنجا سکونت داشتند. استرالیا از شش ایالت و دو سرزمین یا قلمرو (Territory) تشکیل شده‌است که اختیاراتشان کمتر از ایالت‌هاست. محل قرار گیری کشور استرالیا نیروی دفاعی استرالیا (ADF) سازمان نظامی مسئول دفاع از استرالیا و منافع ملی آن است. این نیرو از نیروی دریایی سلطنتی استرالیا (RAN) ، نیروی زمینی استرالیا ، نیروی هوایی سلطنتی استرالیا (RAAF) و چندین واحد از هر سه یگان ( tri-service )تشکیل شده است. ADF دارای بیش از 85000 پرسنل متشکل از نیروهای تمام وقت و ذخیره های فعال است و توسط وزارت دفاع و چندین نهاد غیرنظامی دیگر پشتیبانی می شود. دفتر اصلی سازمان دفاع استرالیا که از نیروهای دفاعی استرالیا و نیروهای غیرنظامی پشتیبانی‌کننده وزارت دفاع استرالیا تشکیل شده‌است نیروی دریایی سلطنتی استرالیا ( RAN) نیروی زمینی استرالیا نیروی هوایی سلطنتی استرالیا ( RAAF) در دهه های اول قرن بیستم ، دولت استرالیا نیروهای مسلح را به عنوان سازمانهای جدا از هم ایجاد کرد. هر نیرو دارای یک سلسله مراتب فرماندهی مستقل بود. در سال 1976 ، دولت یک تغییر استراتژیک ایجاد کرد و ADF را ایجاد نمود تا نیروها را تحت یک ستاد واحد قرار دهد. با گذشت زمان ، درجه یکپارچگی افزایش یافته و ستادهای بین یگانی، تدارکات و موسسات آموزشی جایگزین بسیاری از موسسات تک خدماتی شده اند. نشان ملی استرالیا ( Coat of Arms of Australia ) ADF از نظر فنی بسیار پیشرفته اما نسبتاً کوچک است. ( حذف بروکراسی اضافی باعث چالاکی نیرو شده و می تواند برای ما بسیار آموزنده باشد ) اگرچه 58،206 پرسنل تمام وقت و 29،560 رزرو فعال آن را بزرگترین ارتش در اقیانوسیه می کند ، اما از بیشتر نیروهای نظامی آسیایی کوچکتر است. با این وجود ، ADF با بودجه قابل توجهی بر اساس استانداردهای جهانی ( کاهش پرسنل برای بهینه سازی بین پرسنل-تجهیزات و تجهیر مناسب نفرات موجود با سرمایه گذاری حاصل از آن که میتواند تجربه ای مفید باشد ) پشتیبانی می شود و می تواند نیروهای خود را در چندین مکان خارج از استرالیا مستقر کند نقش: جایگاه حقوقی ADF بر اساس بخش های اجرایی دولت در قانون اساسی استرالیا است. بخش 51 (6) به دولت استرالیا این اختیار را می دهد که قوانین مربوط به دفاع از استرالیا و نیروهای دفاعی را وضع کند. ماده 114 قانون اساسی ایالات را از افزایش نیروهای مسلح بدون اجازه دولت مرکزی منع می کند و بخش 119 مسئولیت دفاع از استرالیا در برابر تهاجم را به دولت مرکزی می دهد و شرایطی را که دولت می تواند تحت آن نیروهای دفاعی را در داخل کشور مستقر کند ، تعیین می کند. قانون اساسی استرالیا بخش 68 قانون اساسی سلسله مراتب فرماندهی ADF را تعیین می کند. این بخش بیان می کند که "فرماندهی کل نیروهای دریایی و نظامی دولت استرالیا به عنوان نماینده ملکه به فرماندار کل واگذار شده است". در عمل ، فرماندار کل نقش فعالی در ساختار فرماندهی ADF ایفا نمی کند و دولت منتخب ADF را کنترل می کند. وزیر دفاع و چندین زیر مجموعه دیگر، این کنترل را اعمال می کنند. وزیر دفاع در بیشتر موارد به تنهایی عمل می کند ، اگر چه شورای امنیت ملی کابینه مسائل مهم را بررسی می کند. وزیر سپس به فرماندار کل توصیه می کند که در حالت عادی هیئت دولت طبق توصیه عمل می کند. طبق قانون اساسی یا از نظر قانونی ، دولت مرکزی هرگز جهت تصمیم برای اعزام نیروهای نظامی به خارج از کشور یا رفتن به جنگ ، مجوز پارلمانی نگرفته است. فرمانداری کل به عنوان نماینده ملکه بریتانیا در استرالیا ژنرال دیوید هارلی به عنوان فرماندار کل که از سال 2019 منصوب شده است اولویت های فعلی ADF در گزارش جامع دفاعی 2016 (Defence White Paper ) مشخص شده است که سه حوزه اصلی تمرکز را مشخص می کند. اولین مورد دفاع از استرالیا در برابر حمله یا تهدید مستقیم است. دومین اولویت کمک به امنیت جنوب شرقی آسیا و اقیانوس آرام جنوبی است. سومین اولویت کمک به ثبات در منطقه هند و اقیانوسیه و اصل "نظم جهانی مبتنی بر قوانین که از منافع ما حمایت می کند"، است. در گزلاش جامع دفاعی آمده است که دولت هنگام توسعه قابلیت های ADF برای هر سه اولویت، درجه اهمیت یکسانی را در نظر بگیرد ( توسعه متوازن هر سه نیرو، برای هم افزایی قابلیت آنها اهمیت زیادی دارد ) گزارش جامع دفاعی 2016 تاریخچه: شکل گیری استرالیا از زمان تاسیس فدراسیون استرالیا به عنوان یک ملت در ژانویه 1901 نیروهای نظامی خود را حفظ کرده است. اندکی پس از فدراسیون ، دولت استرالیا نیروی زمینی استرالیا و نیروی دریایی همسود را با ادغام نیروهای هر یک از ایالت ها تأسیس کرد. در سال 1911 ، دولت نیروی دریایی سلطنتی استرالیا را تأسیس کرد ، که نیروی دریایی همسود را در خود ادغام کرد. نیروی زمینی در سال 1912 سپاه پرواز استرالیا (Australian Flying Corps ) را تأسیس کرد که بعدا از آن جدا شد و نیروی هوایی سلطنتی استرالیا را در سال 1921 تشکیل داد. این نیروها با یک سلسله فرماندهی واحدی مرتبط نبودند، زیرا هر کدام به وزیر جداگانه خود گزارش می دادند و ترتیبات اداری جداگانه ای داشتند. این سه یگان در طول جنگ جهانی اول و دوم در سراسر جهان فعالیت کردند و در جنگ سرد نیز در درگیری های آسیایی شرکت کردند. آتش بازی تشکیل فدراسیون استرالیا در سال 1901 ( به نوشته روی بنا توجه کنید ) خدمه پروازی سپاه پرواز استرالیا ( AFC ) در سال 1918 اهمیت جنگ اشتراکی (joint warfare ) برای ارتش استرالیا در طول جنگ جهانی دوم آشکار شد ، هنگامی که واحدهای دریایی ، زمینی و هوایی استرالیا اغلب به عنوان بخشی از فرماندهی واحد خدمت می کردند. به دنبال جنگ ، چندین افسر ارشد برای تعیین فرمانده کل قوا لابی کردند. دولت این پیشنهاد را رد کرد و این یگان ها کاملاً مستقل ماندند. عدم وجود یک قدرت مرکزی منجر به هماهنگی ضعیف بین یگان ها می شد و هر یک از نیرو های سه گانه بر اساس دکترین نظامی متفاوتی سازماندهی و عمل می کردند. وزارت دفاع استرالیا به دلیل ترتیبات ناکارآمد که به مانعی در برابر اقدامات نظامی در طول جنگ ویتنام تبدیل شده بود ، نیاز به ساختار فرماندهی یکپارچه مورد توجه بیشتر قرار گرفت ( یک نیروی یادگیرنده از هر تجربه ای برای اصلاح و بهینه سازی خود استفاده می کند). سر انجام در سال 1973 ، وزیر دفاع ، آرتور تانگه ، گزارشی را به دولت ارائه کرد که توصیه می کرد ادارات جداگانه ای که هر یک از نیروها را پشتیبانی می کنند در یک وزارت دفاع ادغام شوند و پست ستاد فرماندهی نیروهای دفاعی ایجاد شود. دولت این توصیه ها را پذیرفت و نیروی دفاعی استرالیا در 9 فوریه 1976 تأسیس شد. آرتور تانگه وزیر دفاع وقت استرالیا پایان بخش اول ادامه دارد .... منابع : https://en.wikipedia.org/wiki/Australian_Defence_Force https://fa.wikipedia.org/wiki/استرالیا پی نوشت: 1- مسلما کار نیاز به اصلاحاتی دارد پس لطفا با نظرات و انتقادات خودتون، در بهبود اون کمک کنین 2- در صورت امکان تصاویر به گالری منتقل بشه، متاسفانه بنده اکانت گالری ندارم
  25. بسم رب الشهدا پیشرانه رولزرویس نین هدیه بریتانیا به غرب و شرق (Rolls-Royce Nene) بخش پایانی در حالیکه Nene نیروی رانش نسلهای قبل از خود را دو برابر کرد و با توجه به اینکه نسخه های مختلف به طور کلی، از اکثر جهات مشابه هم بودند و نسخه های اولیه آن حدود 5000 پوند (22.2 کیلو نیوتن) را فراهم می کرد پس باید در طراحی های مختلف به طور گسترده ای مورد استفاده قرار می گرفت ، اما جنگنده Globe meteor با استفاده از Derwents چنان موفقیت آمیز بود که وزارت هوایی وقت بریتانیا احساس کرد دیگر نیازی به بهبود آن نیست. و به جای آن یک سری از طراحی های بسیار تواناتر با استفاده از رولزرویس Avon مورد مطالعه قرار گرفت و Nene به طور کلی کمرنگ شد. نحوه نصب موتور روی هواپیما جنگنده جت Globe Meteor در مجموع بیست و پنج Nene با توافق استافورد کریپس (Stafford Cripps ) به عنوان حسن نیت - با شرط استفاده نکردن برای اهداف نظامی - به اتحاد جماهیر شوروی فروخته شد. به رولزرویس در سپتامبر 1946 مجوز فروش 10 موتور Nene و در مارس 1947 برای فروش 15 موتور دیگر به اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی داده شد و قیمت نیز در یک قرارداد تجاری تعیین شد. پس در مجموع 55 موتور جت در سال 1947 به شوروی فروخته شد. شوروی پس از شروع جنگ سرد در سال 1947 از این معامله کنار کشیده و مهندسی معکوس Nene را برای ساخت Klimov RD-45 شروع کرد و در ادامه نسخه بزرگتر شده ای را با نام Klimov VK-1 توسعه داد که به زودی در جنگنده های مختلف شوروی از جمله میگ 15 ظاهر شد. استافورد کریپس وزیر خزانه داری وقت بریتانیا شرکت پرت اند ویتنی مجوز تولید تحت لیسانس Nene را با نام Pratt & Whitney J42 به دست آورده و بر روی جنگنده Grumman F9F Panther نصب کرد که اولین پرواز خود را در سال 1947 انجام داد Pratt & Whitney J42 شرکت پرت اند ویتنی Nene برای اولین بار در هواپیمای جت غیر نظامی با نام The Nene Viking که در واقع یک هواپیمای اصلاح شده Vickers Viking بود مورد استفاده قرار گرفت و تنها نمونه آماده شده برای اولین بار در 6 آوریل 1948 از فرودگاه ویسلی پرواز کرد. ویکرز وایکینگ Nene Viking برای مدت کوتاهی تحت مجوز در استرالیا برای استفاده در جنگنده های نیروی هوایی سلطنتی RAAF de Havilland Vampire ساخته شد. همچنین توسط Orenda در کانادا برای استفاده در هواپیمای Canadair CT-133 Silver Star از سال 1952 ساخته شده است. de Havilland Vampire Canadair CT-133 Silver Star شرکت Hispano-Suiza در فرانسه Nene را تحت لیسانس و با نام Hispano-Suiza Nene تولید کرد و البته با تمرکز شرکت بر روی موتور بزرگتر Rolls-Royce Tay / Hispano-Suiza Verdon ، تولید به تعداد کمی محدود شد. Hispano-Suiza Verdon گونه های مختلف: RN.1 RN.2 RN.6 Nene I Nene Mk.3 این نسخه، با یک موتور استارتر برقی و دو جرقه زن مشعلی ، نیروی مورد نیاز Supermarine Attacker F Mk.1 را تامین میکرد Supermarine Attacker F Mk.1 Nene Mk.10 مشابه MK.102 است اما با چرخ ها و لوازم جانبی بزرگتر برای Lockheed T-33 جت آموزشی Lockheed T-33 101.Nene Mk با یک لوله جت دوتکه برای Hawk Sea Hawk ، با کاهش رانش به 5000 پوند (22.24 کیلو نیوتن) جنگنده جت Hawker Sea Hawk فاقد قابلیت رزم شبانه ( day fighter ) 102.Nene Mk مشابه Mk.3 اما دارای تجهیزات مدرن تر برای نصب روی Supermarine Attacker FB Mk.2 جنگنده جت دریایی Supermarine Attacker FB Mk.2 Nene Mk.103 برای Hawker Sea Hawk FB.5 and FGA.6 تا 5200 پوند (23.13 کیلو نیوتن) ارتقا یافته است و برخی از آنها برای تبدیل هواپیماهای موجود FB.3 و FGA.6 مقاوم سازی شدند. Sea Hawk Sea FGA.6 Sea Hawk Sea FB.5 پرات و ویتنی J42 به صورت تولید تحت لیسانس در ایالات متحده J42-P-4 J42-P-6 J42-P-8 Turbo-Wasp JT-6B Kuznetsov RD45 ( کپی بدون مجوز توسط شوروی سابق ) H.S. Nene102 H.S. Nene104 H.S. Nene 104-BR H.S. Nene 105A H.S. Nene 105-AR موارد استفاده: Nene Armstrong Whitworth AW.52 Avro Ashton Avro Lancastrian (test-bed) Avro Tudor VIII Boulton Paul P.111 Boulton Paul P.120 Canadair CT-133 Silver Star Dassault Ouragan de Havilland Vampire Fiat G.82 FMA IAe 33 Pulqui II Gloster E.1/44 Handley Page HP.88 Hawker P.1052 Hawker P.1081 Hawker Sea Hawk Nord 2200 Rolls-Royce Thrust Measuring Rig SNCAC NC.1071 SNCAC NC 1080 SNCASO SO.4000 SNCASO SO.6000 Triton Sud-Est Grognard Sud-Ouest Bretagne Supermarine Attacker Vickers Type 618 Nene-Viking Pratt & Whitney J42 Grumman F9F Panther Kuznetsov RD-45 Mikoyan-Gurevich MiG-15 پایان منابع : https://en.wikipedia.org/wiki/Rolls-Royce_Nene برخی از تصاویر از منبع اصلی نبوده و از اینترنت گردآوری شده است پی نوشت: 1- مسلما کار نیاز به اصلاحاتی دارد پس لطفا با نظرات و انتقادات خودتون، در بهبود اون کمک کنین 2- در صورت امکان تصاویر به گالری منتقل بشه، متاسفانه بنده اکانت گالری ندارم 3- تشکر ویژه از جناب MR9 جهت معرفی موضوع