Todwarnung

Members
  • تعداد محتوا

    26
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

تمامی ارسال های Todwarnung

  1. یک نقشه با کیفیت و جزییات در رابطه با عملیات نیروهای دموکرات سوریه، الشدادی. منبع عکس: http://www.uplooder.net/img/image/24/0076d8e8911790ea36d2e0ef529a94fd/shadadah.jpg   --------------------- نیروهای ارتش در 10 کیلومتری قریتین قرار دارند: آدرس عکس: http://www.uplooder.net/img/image/78/9d00420ae5b64bd8616fb3a2161d21cc/qaraytin.jpg   --------------- ارتش در حال حاضر حدود 24 کیلومتر در استان رقه پیشروی کرده و تا فرودگاه طبقه هم حدود 24 کیلومتر فاصله داره: آدرس عکس : http://www.uplooder.net/img/image/68/53a781b3bea822b3e902ee6747d66292/raqqa.jpg   ------------- ان شاالله این اقدامات باعث بشه داعش نتونه فشار زیادی روی دیرالزور وارد کنه. چون خیلی وقته قلدری رسانه ای نداشته و در اثر شکست های اخیر، هژمونی این گروه کاهش یافته. طبیعتاً مترصد هستن تا به محض دست یافتن به فرصت مناسب، یک کشتار گروهی راه بندازن و دوباره بر سر زبون ها بیفتن. برای این هدفشون هم دیواری کوتاه تر از دیرالزور وجود نداره. کسی برای دیرالزور کاری بکنه. چرا از جبهه پالمیرا خبری نیست؟
  2. * ما این برادران رو در شدادی رها کردیم تا یه کم درس بهداشت به YPG بدیم. ان شاالله تمیز بشوند. icon_eek *ما چند تا از مجاهدین رو در شدادی به عنوان حسن نیت به YPG هدیه دادیم و فرار کردیم. ما روی اونها سیب زمینی پرورش میدادیم. rolling_on_the_floor   به نقل از پیج Islamic State Media
  3. SDF کفرناصح رو هم گرفت، البته ترکیه داره تل رفعت رو میزنه، ولی خوب اولین خط تماس SDF با داعش در اون منطقه برقرار شد و اگر متحدین بخوان به سمت شمال پیش روی بیشتری بکنند، یا باید از دل داعش رد بشن یا از مناطق تحت تصرف نیروهای دموکرات:   -------------------------------------------------------   نیروهای سهیل حسن وارد نیروگاه حلب شدند، ظاهراً ورودشان با فرار داعشی ها همراه بوده.  
  4. در صورت تصرف فرودگاه نظامی و شهر طبقه، داعش در شمال سوریه به محاصره درمیاد. در صورت عدم دخالت ترکیه، پیش روی های آینده سوریه احتمالاً به این شکل خواهد بود: SDF شمال سوریه رو بگیرند. نیروهای ارتش هم از سمت شرق حلب به سمت طبقه پیش روی کنند.     ----------------------------------------------------------------- آخرین وضعیت شمال حلب، SDF تل رفعت رو تصرف کرده و وارد کفرنایا شدند(البته برخی میگن فقط بخش اعظمی از تل رفعت و نه همه اش تصرف شده)، ارتش هم روستای میسقان رو آزاد کرده:   تکمیلی: روستای احرص در شرق میسقان هم آزاد شد.
  5. اون اکیپ ارتش سوریه و نیروهای فلسطینی که زدن به دل کویر برهوت و دارن به سمت فرودگاه طبقه پیش روی می کنند،   یه حس سمپاتیک عجیبی بهشون دارم، دلم براشون میسوزه، احساس می کنم دارن با پای خودشون میرند توی دهان اژدها، مثل بچه ای می مونن که پدر و مادرش رهاش کردن، حالا هم سرپرست موقتش میخواد رهاش کنه، ولی به جای اینکه نزدیک بهزیستی بذاردش، گذاشتدش نزدیک یک کوهستان پر از گرگ،   آیا واقعاً اون قدری امکانات و پشتیبانی هوایی دارن که زدن تو دل بیابون؟؟؟ از پشت ممکنه بهشون حمله بشه و محاصره بشن و همه شون کشته بشن خوب!
  6. اکانت های توییتری نزدیک به کردها دارند این خبر رو منتشر می کنن، بنابراین میشه به صحتش مطمئن بود. این بمباران ها بعد از مصاحبه امروز وزیر امورخارجه ترکیه شروع شده. در این سخنرانی گفته که ترکیه میخواهد به ypg حمله کنه و از آمریکا به عنوان متحدش انتظار داره که این گروه رو تروریستی اعلام کنه و ار آنکارا حمایت کنه: http://news.yahoo.com/turkey-shells-kurdish-held-areas-syrias-aleppo-monitor-155529508.html http://www.i24news.tv/en/news/international/middle-east/102749-160213-turkey-pm-threatens-military-action-against-syrian-kurdish-fighters   جالبه که ترکیه و عربستان هم مرتب به آمریکا رفرنس میدن و یه جورایی مشروعیت اقداماتشون رو در گرو حمایت آمریکا می بینن!!!
  7. با تصرف روستای "زکیه" در استان رقه، نیروهای ارتش و لواء القدس وارد استان رقه شدند:     آدرس عکس جهت آرشیو کردن:http://www.uplooder.net/img/image/46/0a381bfa5fb1eeddb9b9268d832baea2/zakia.jpg   ------------------------------------------------------- وزیر امور خارجه ترکیه هم ارسال هواپیما و نیروهای سعودی به پایگاه هوایی اینجرلیک رو تأیید کرده و گفته که عربستان و ترکیه بر علیه داعش وارد مبارزه خواهند شد (همچنان در لفافه صحبت کرده). در مورد تعداد هواپیما و نیروها هم عدد مشخصی رو نگفته و اشاره کرده که این مسئله نامشخص هست و بستگی به سعودی ها داره:   http://www.yenisafak.com/en/news/saudi-arabia-to-send-jets-to-turkeys-incirlik-airbase-turkish-fm-2411100
  8.   سلام، "بیانیه گروه بین المللی حمایت از سوریه " در مونیخ رو در این آدرس می تونید ببینید: http://www.state.gov/r/pa/prs/ps/2016/02/252428.htm   بسیار بسیار شبیه به بیانیه ژنو هست، با این تفاوت که اعضا متعهد شدند که تلاش کنند طریفین درگیری رو متقاعد کنن که کمک های بشر دوستانه به شهر های دیر الزور، فوعه و کفریا، غوطه دمشق، مضایا، معظمیه و چند شهر دیگه محصور توسط ارتش سوریه برسه. (البته دیرالزور محصور شده توسط داعش هست). ظرف یک هفته هم اعضا باید تلاش کنند که طرفین رو به آتش بس ترغیب کنند. آتش بس شامل داعش و جبهه النصره و سایر گروه های تروریستی اعلام شده توسط شورای امنیت نمیشه. در ادامه در خصوص اینکه بلافاصله پس از آتش بس باید روند سیاسی انتقال قدرت شروع بشه صحبت کرده. بسیار بسیار شبیه آنچه که در ژنو توافق شده بود هست و به یاد دارید که در اونجا چقدر جبیر مجبور به عقب نشینی شده بود.   دو گره کوری که همچنان باز نشده وهمچنان پابرجاست: 1- پیدا کردن گروه های تروریستی به جز داعش و النصره. همین نکته آتش بس رو هم دچار اشکال میکنه، چون متحدین میتونن بگند که در حلب و ادلب دارند با النصره میجنگند و نه گروه های غیر تروریستی. 2- سرنوشت اسد. که ایران و روسیه تأکید میکنن که سرنوشت او به دست سوری ها و در انتخابات معلوم میشه و عربستان و ترکیه اصرار دارند که او باید جایی در آینده سوریه نداشته باشه. (چون اگر اسد در انتخابات شرکت کنه و پیروز بشه، منافع اونها برای همیشه در سوریه از دست میره)
  9.   با تشکر از جناب armani بابت این نکته خیلی مهم. همونطور که می دونید، تشکیل یک ائتلاف، در کنار تمامی مزیت هایی که داره، یک عیب هم داره و اون اینه که تابع مطلوبیت تک تک اعضا، فقط در حدی میتونه ارضا بشه که تابع مطلوبیت کل ائتلاف (مجموع (وزن دار) مطلوبیت تک تک اعضا) ماکزیمم بشه و پس از اون نقطه، افزایش مطلوبیت هر کدام از اعضا، معادل کاهش مطلوبیت یک یا چند عضو دیگه هست و این باعث شکست ائتلاف میشه. بنابراین پیدا کردن نقطه تعادل هر ائتلافی، رکن اساسیِ شرکت در ائتلاف یا پیدا کردن راه های مقابله با اون هست. بر همین اساس در پست دیگری با بررسی توابع مطلوبیت نیروهای حاضر در ائتلاف SDF پیش بینی شد که این نیروها دست به مبارزه با نیروهای اسد نمی زنند و برای نیروهای اسد هم بهتره که کاری به این ها نداشته باشند. با توجه به موقعیت جغرافیایی اردن و با توجه به پیش بینی ارائه شده توسط ادمین سایت تحولات(A7Up)، به نظر منطقی میاد که ورود از راه اردن به سوریه رو کنار بگذاریم، چون ظاهراً تا صدها کیلومتر فقط بیابان هست. بررسی توابع مطلوبیت ائتلافی که بخواد از سمت ترکیه وارد سوریه بشه، با قطعی در نظر گرفتن حضور آمریکا (با توجه به اعلام سایت العربیه مبنی بر شرط عربستان)، وارد شدن از مناطق تحت تصرف نیروهای دموکراتیک سوریه، با توجه به دشمنی ترکیه با اون ها، منتفی هست. وارد شدن از سمت استان ادلب و هاتای ترکیه هم با توجه به عدم حضور داعش و در تصرفِ نیروهای میانه رو(!) بودن فاقد وجاهت بین المللی هست. تنها گزینه ورود از سمت باریکه تحت تصرف داعش هست که در این گزینه پیش روی تا عمق 40 کیلومتری خاک سوریه و ایجاد دیوار حائل(طرحی که ترکیه خیلی به دنبال اجراش بود و هست)، باعث افزایش مطلوبیت همه ی اعضای تأثیرگذار در ائتلاف است. اما در خصوص ادامه پیش روی بعد از عمق 40 کیلومتری، من بعید میدونم که آمریکا حاضر به ادامه پیش روی ها توسط نیروهای خودش (حالا چه 50 نفر از نیروهاش، چه چند هزار نفر) باشه. چون این مسئله به معنی ورود زمینی آمریکا به جنگ سوریه هست که تابحال بنا به دلایل خودش مایل به انجام این کار نبوده و به نظر نمیاد الان هم تمایلی داشته باشه. پس ادامه پیش روی با مسائل و چالش هایی روبرو میشه حتی اگر پیش روی ادامه پیدا کنه، "مدل یمن" پیاده میشه و پیشروی توسط گروه های میانه رویی(!) انجام میشه که حمایت ائتلاف رو دارند. ذکر یک نکته بسیار ضروری است و آن اینکه با توجه به حضور روسیه در شمال سوریه، متر به مترِ جلو آمدن در سوریه، باعث افزایش احتمالِ برخورد (خواه عامدانه یا ناخودآگاه) با منافع روسیه میشه. بنابراین افزایش پیش روی، معادل هست با افزایش ریسک (ریسک = احتمال وقوع حادثه (ضربدر) خسارت ناشی از آن). پس یعنی خودِ پیش روی ها، متر به متر که جلو بره، تابع مطلوبیت ائتلاف کاهش پیدا میکنه. چون هرلحظه ممکنه تنشی با روسیه پیش بیاد و یکی از کشورهای ائتلاف رو دچار مشکلاتی بکنه. اما گزینه ای که جناب armani مطرح کردن (و من اصلاً به ذهنم خطور نکرده بود)، سرشار از مطلوبیت هست! هر چقدر فکر میکنم، فقط توابع مطلوبیت دارند ماکزیمم می شن و پیشروی ها ادامه پیدا میکنه. پیش روی ها تا هرکجا لازم باشه توسط نیروهای ارتش کشورها ادامه پیدا می کنه و بعدش با نیروهای "دفاع وطنی اهل تسنن". حتی عدم قطعیت مربوط به تعداد نیروهای آمریکایی هم تأثیر شگرفی روی این تحلیل نداره، چون پیش روی ها یا به قولی "فتح الفتوح ها" توی رسانه ها صدا خواهد کرد و "محمد بن سلمان" هست که فقط پز خواهد داد. (پز ی خواهد داد که بیا و ببین).... بنابراین فکر می کنم  به جای اینکه بگیم ارتش عربستان فلان و بهمان خواهد شد، باید در درجه اول فکری به حالِ نحوه برخورد با پیش روی های برق آسای ائتلاف و اخبار مربوط به اون در خبرگذاری ها کنیم. باید دست بجنبونیم و کاری در عراق بکنیم. خطر خیلی خیلی نزدیک هست. چه گزینه هایی در دست داریم؟؟؟
  10. العربیه ادعا کرده است که به منابعی دست پیدا کرده که نشان می دهد طرح عربستان برای ائتلاف ضد داعش به این صورت است: 1- نیروهای ارتش آزاد شناسایی شده و ساماندهی می شوند. 2- عربستان به تنهایی نیروی زمینی ارسال نمی کنه؛ بلکه مشروط به حضور نیروهای آمریکایی و به شرط مبارزه با داعش فقط در سوریه و نه در عراق اقدام به ارسال نیروی زمینی میکنه.   و سوال اساسی که اینجا پیش میاد اینه که آیا آمریکا حاضر به ارسال نیروی زمینی هست؟ در چه ابعادی عربستان نیاز به نیروهای آمریکایی داره؟ مثلاً 50 نیروی زمینی آمریکا که اقدامات مستشاری انجام بدن براش کافیه یا تعداد چند هزار نیرو از آمریکا رو انتظار داره؟   ---------------------------------------------------- همزمان نیروهای ارتش سوریه به همراه فلسطینیان طرفدار اسد (لواء القدس) دارن از مسیر اثریا-الرقه به سمت استان رقه پیشروی میکنند و با گرفتن تل مداخه، 40 کیلومتر با مرزهای استان رقه فاصله دارند.   http://media.almasdarnews.com/wp-content/uploads/2016/02/image12.jpeg
  11. فاصله تقریباً برابر نیروهای دموکراتیک سوریه و ارتش سوریه با شهر تل رفعت:   آدرس عکس برای قرار دادن در آرشیو: http://i.imgur.com/ZeOX9Ad.png
  12. سلام، روستای نعیمه در شرق شهر درعا ظاهراً آزاد شده. صحت و سقم خبر رو دوستان اعلام می کنند؟   چرا پاکسازی مناطق مابین استان سویدا و باریکه تحت کنترل ارتش در درعا، به دروزی های سویدا سپرده نمیشه؟ آیا به اندازه کافی تسلیح نشدن؟ یا اینکه ترجیح داده اند بی طرف باشند؟!!
  13. کارتون عالیه... عکس خودتون رو هم برامون بذارید :)
  14. اساساً خود مسیر تدارکاتی به حلب (جاده خناصر به اثریا)، هم برای داعش و هم برای سایر نیروهای مخالف بسیار سهل الوصول است و برای ارتش سوریه خطرناک به شمار میاد. از آن مهم تر حضور داعش در قریتین و کوه های قلمون هست که اونجا هم میتونه با یک حرکت گاز انبری(!!) جاده ی دمشق به حمص رو دچار مشکل کنه و خطر آفرین باشه.   اما گرفتن این نقاط حساس، در شرایطی که نیروهای طرفدار دولت سوریه هنوز خیلی ضعیف نشدن، باعث میشه تا اون ها با تمام قدرت برای باز کردن مسیر تنفسی شان از دو طرف حمله کنند. همانطور که وقتی داعش جاده خناصر به اثریا رو گرفت، در عرض چند روز کلی تلفات داد و جاده دوباره به کنترل ارتش سوریه دراومد. بنابراین به نظر نمی رسه که در شرایط فعلی که توازن قوا در اون منطقه به نفع ارتش سوریه هست، بستن گلوگاه تنفسی این نیرو ها فایده چندانی داشته باشه. شاید چند روز عملیات پیشروی به سمت شهر باب متوقف بشه، اما این گلوگاه باز خواهد شد و داعش همه ی نیروهایی که برای این عملیات استفاده می کنه رو از دست خواهد داد. گرچه جغرافیای منطقه و نحوه ی حفاظت از این گلوگاه و میزانِ نیازِ داعش به توقف عملیات پیشروی ارتش سوریه با سمت شهر باب، از عوامل تعیین کننده زمان و نوع حمله احتمالی داعش به این منطقه هست، ولی به نظر من فعلاً داعش حمله ای به این نقطه نخواهد کرد. اگر هم حمله کنه فقط در حد چند روز میتونه مقاومت کنه و گلوگاه (و شاید حتی اینبار مناطق اطرافش) بازگشایی خواهد شد.
  15. سلام دوستان، نوع واکنش نشون دادن مقامات ایران در این وقایع اخیر بین ما و عربستان (چه در منا، چه در حادثه فرودگاه جده، چه در حادثه اعدام اخیر)، کاملاً داره نشون میده که مقامات ما برای واکنش نشون دادن و هماهنگ کردن نوع واکنش ها، به 24 الی 48 ساعت زمان نیاز دارن. این درحالیه که ما مردم، علاقه به شنیدن واکنش های سریع داریم و یه مقدار صبرمون کم هست. این مسأله در مورد خود من، بشخصه، اینجوری هست که وقتی یک تعرضی به ایران میشه، شدیداً احساس سرخوردگی میکنم و فکر میکنم الان طرف مقابل داره از احساس ظفرمندانگی(!!) خفه میشه. ولی بعدش که کم کم واکنش های مقامات ایران شروع میشه، این احساس از حالت بازندگی محض، به حالت تعادل تغییر میکنه.   در خصوص حوادث چند روز اخیر، وقتی اعدام انجام شد، به نظر می رسید که عربستان یکی از ایران جلو افتاد، تو این فاصله که مقامات ایران تصمیم بگیرن دقیقاً چه واکنشی نشون بدن، حمله به سفارت و واکنش برق آسای عربستان به اون باعث شد احساس کنم عربستان 2 تا از ایران جلو افتاده. اما اقدامات مقامات داره به سمتی میره که بتونن بحث سفارت رو یه جورایی ماستمالی کنن (صحبت های امروز و دیروز روحانی، ظریف، فرمانده ناجا، دادستان کشور و ...)، تا بهونه رو از دست عربستان بگیرن و اگه وزیر خارجه عربستان پس فردا هرکجا که رفت و خواست با مقامات اون کشورها صحبت کنه، وقتی بخواد غیبت ایرانی ها رو بکنه و بگه ایرانی ها سفارت ما رو آتیش زدن و به قراردادهای دیپلماتیک پایبند نبودن، حداقل بخشی از پاسخ هایی که می شنوه این هست که " اون حمله کار مردم خشمگین بوده و مقامات ایران با عواملش برخورد کردن". این مسئله منجر به این میشه که وضعیت "عربستان 2 - ایران 0"،  به وضعیت "عربستان 1 - ایران 0" تبدیل بشه. احتمالاً کم کم، با بازی با سایر کارت ها، ایرانی ها بتونن این وضعیت رو باز به تعادل عربستان 0 - ایران 0 برسونن.   وضعیت مشابه اختلافات ایران و عربستان، در دنیا  زیاد رخ داده و ایران و عربستان، تنها همسایگانی نیستن که دوست دارن "سر به تن اون یکی" نباشه، اما به دلیل تساوی نسبی قدرت، هیچ وقت امکان حذف همدیگر رو از منطقه ندارن و در نهایت باید کیک قدرت رو با هم تقسیم کنن و با هم کنار بیان. البته منظورم به هیچ عنوان، این نیست که ما الان باید با عربستانِ "محمد بن سلمان" و "جبیر" کنار بیایم. بلکه صرفاً میخوام به کسانی که احساس سرخوردگی شدید دارن (نظیر خودم تا دیروز)، بگم که "ما در وضعیت باخت مطلق دربرابر عربستان نیستیم" و "هیچ وقت هم نباید منتظر وضعیت بُرد مطلق در برابر عربستان" باشیم. این نیز بگذرد...
  16. وقتی واکنش ها به شرایط رو میخونیم، اکثراً در دو دسته قرار میگیره و واقعاً هر دو میتونه کاملاً درست باشه و من با خوندن هر کدوم، احساس میکنم درست هست.   1- دیدگاه ایران خیلی قوی: الان عربستان در موضع ضعف قرار داره و اصلا کسی نیست که در مقابل ما قد علم کنه و فلان و بهمان 2- دیدگاه ایران خیلی ضعیف: ایران در موضع ضعف قرار داره و هیچ کاری از دستش بر نماید و فلان و بهمان   در هر دقیقه، چند بار بین هر کدام از این تفکرات نوسان می کنم و سرعت وقایع اونقدر زیاد هست که نمیتونم خودم رو وفق بدم. آیا کسی هست که شبکه های اجتماعی سعودی رو رصد کرده باشه و بتونه برامون بگه که مردم اونها چه تصوری از شرایط جدید دارند؟
  17. سلام، در درجه اول اینکه فراهم آوردن انرژیی لازم برای شکست سد کار سختی هست. غیر ممکن نیست ولی خوب بمباران شدیدی لازم داره. ضمن اینکه شکست سد باعث ایجاد یک موج خیلی قوی میشه که همه چیز رو در پایین دست میشوره و میره جلو و تقریباً هیچی جلودارش نیست. یعنی شکست سد در درجه اول باعث خرابی های بسیار گسترده در شهرهای خود داعش می شد، بعدشم سد بسیار بسیار بزرگتر الثوره که در پایین دست این سد قرار داره میشکست و با توجه به حجم آب ناشی از شکست این سد، احتمالاً خرابی تا صدها کیلومتر پایین دست تر ادامه می یافت. ترکیه به عنوان "آب دزد ترین" کشور خاورمیانه، تقریباً حقابه سوریه و عراق رو هیچ وقت درست و حسابی نمیداد و توی شرایط فعلی قطعاً هیچی حقابه به کشورهای پایین دست نمیده، بنابراین آب فرات در تابستان کفاف کشاورزی ها رو نمیده و لازمه که جریانهای سیلابی در زمستان توی این سد ها ذخیره بشن تا تابستان بشه ازش استفاده کرد و قدری هم برق تولید کرد. درسته دواعش رسماً مغز خر خوردن، ولی فکر کنم در این حد تحلیل سود و هزینه بلدن که بدونن زیان های تخریب این سد ها بسیار بسیار بیشتر از سود ناشی از عدم عبور نیروهای مخالفشون از فرات هست. ضمن اینکه این اقدام اصلاً عدم عبور از فرات رو تضمین نمیکرد و از سمت جرابلس همچنان این امکان برای sdf فراهم بود   فواید تخریب سد: ایجاد تأخیر در عبور نیروهای sdf از فرات مضرات: 1- سختی بسیار زیاد تخریب سد، 2-تخریبهای گسترده در اثر موج ناشی شکست سد 3- کاهش بسیار زیاد کشت محصول در نواحی تحت تسلط داعش و از بین رفتن شدید امنیت غذایی 4- از دست دادن منابع تأمین برق
  18. بسیار ممنون از جناب امیرارسلان. با توجه به تجربه ی شخصی که به کرات داشتم، کسی که یکبار در کنار علامت "ماه پرچم ترکیه" (کلاً نمادهای ترک ها، گرچه این هلال و ستاره نمادی از اسلام هست که توی پرچم پاکستان و تونس هم هست)عکس بگیره، به نظریه "برتر بودن قوم ترک" ایمان داره و تقریباً غیرممکن هست که ارزشی غیر از برتر بودن قوم ترک بر زندگیش تأثیر بذاره. واقعاً (غیر از تعهد به مبارزه با داعش) چه هدفی میتونه این آش شلم شوربای SDF رو کنار هم نگه داره؟ برای اسپم نبودن پست، نقشه ی زیر رو که نشون دهنده فاصله 12 کیلومتری نیروهای دموکراتیک سوریه با منبیج هست رو ببینید:  
  19. البته استان ادلب همچنان کلی مرز زمینی با ترکیه داره که در صورت از دست دادن اعزاز، میتونن از اون استفاده کنن. کما اینکه الان هم دلیلی نداره تسلیحاتشون رو از اون مرزها تأمین نکنند. اگر با استفاده از نیروی هوایی روسیه، مرز استان ادلب رو کنترل نشه، هیچ گاه هیچ محاصره ای در استان ادلب رخ نخواهد داد. همین شرایط عیناً توی استان درعا هم هست.
  20.   به نظر من برای جلوگیری از تحت تأثیر تحلیل های آبکی صدا و سیما قرار گرفتن، آدم باید خودش رو جای کسایی که صدا و سیما در موردشون نظر میده بذاره و به قضیه فکر کنه. داعش وقتی به وجود اومد، مناطق تحت تصرف کدوم گروه رو گرفت؟ همه ی اون مناطق دست ارتش آزاد بودن و داعش ارتش آزاد رو نابود کرد. از این منظر خواهی دید که تبطلیغات رسانه های دولتی ترکیه مبنی بر اینکه "اسد داعش رو بوجود آورده" درست خواهد بود. من یکدفعه نظرات کشورهای مختلف در مورد اینکه چه کسی داعش رو بوجود آورده رو بررسی کردم و دیدم که همه ی طرف ها همدیگر رو متهم میکنن که اون یکی داعش رو بوجود آورده. ضمن اینکه داعش برای هیچ یک از طرف ها نقش "ضرر خالص" رو ایفا نمیکنه و برای هر کدوم "یک مقدار سود" هم داشته. حالا برای هر بازیگر به یک نحوی. "داعش" جریانِ سنیِ تندرو در عراق و شام هست که همیشه اونجا بوده و هست و خواهد بود. بیایید صادق باشیم: اهل سنت عراق، یک اقلیتِ بیست درصدیِ بسیار پر رو هستند که به چیزی کمتر از حکومت صدام که اکراد و شیعه ها رو بکشه و بهشون اجازه "جیک زدن" نده، رضایت نمیدهند. حالا خودت رو بذار جای آمریکا و اسرائیل و ببین که چه گروهی به اندازه داعش میتونه بهت رایگان خدمات ارائه کنه؟!! ببینید یک داعشِ نسبتاً ضعیف در این حد که ایران و سوریه و حزب الله عراق و لبنان رو سرگرم کنه، بیشترین سود رو به آمریکا میرسونه. بیشترین سود ممکن. بنابراین هیچ دلیلی نداره که بخواد اونو از بین ببره و صرفاً برای راضی کردن افکار عمومی به صورت نمایشی باهاش مبارزه میکنه. پس داعش در این منطقه وجود داشته، الانم وجود داره، بعدها هم با نام های دیگر وجود خواهد داشت و آمریکا اونو بوجود نیاورده. و آمریکا هیچ دلیلی برای مبارزه با این دشمنِ دشمنش نداره. اینکه آمریکا داعش رو بوجود آوره "تئوری توطئه" هست. این مسئله با این گزاره که آمریکا از داعش نهایت استفاده را می کند، کاملاً فرق داره
  21.   با ورود نیروهای SDF به غرب فرات شرایط جدیدی داره در منطقه شمال سوریه رقم میخوره که اگه اشتباه نکنم در تاریخ معاصر نظیر نداشته. شاید ساده ترین تحلیل از منظر ما ایرانی ها این باشه که این اولین گام برای خاورمیانه جدید هست. اما با توجه به این عکس، میبینیم که این نیروها فقط اکراد نیستن و "ارتش آزاد سوریه" به عنوان گروهی که دارای احساسات ملی گرایانه هست، نیز همراهشونه. من وقتی خودم رو جای افراد ارتش آزاد میذارم (چه سران و چه پیاده نظام) میبینم که بعلت نفرت از اسد و داعش حاضرم با اکراد همکاری کنم اما حاضر نیستم کشور سوریه را چند تکه کنم.  وقتی چند بازیگر مختلف با همدیگه ائتلاف میکنن، معمولا حاصل این ائتلاف باید ماکزیمم کردن سودِ تک تکِ بازیگران در کنار هم باشه. تابع مطلوبیت این دو بازیگر، در این دو جهت به سمت ماکزیمم شدن میل میکنه: 1- اکراد: اتصال نواحی کرد نشین سوریه به هم در جهت ایجاد کشور مستقل کردستان که ترجیحاً هم دارای یک سیستم حکومتی چپ گرایانه باشه. 2- ارتش آزاد: تسلط کامل بر کشور سوریه و حذف 100% نظام بشار اسد هر کدام از این دو در جهت میل به اهدافشون محدودیت هایی دارن که ایجاد ائتلاف هم این محدودیت ها رو بیشتر میکنه. یکی از مشکلاتی که کشور مستقل کردستان پس از تشکیل خواهد داشت، اینه که به آبهای آزاد راه نداره و از هر 4 طرف به کشورهایی محدود هست که باهاش دشمن هستن. به همین دلیل هست که عبدالله اوجالان یه مقدار از نظریه کشور کردستان عقب نشینی کرده و ایده مناطق خودمختار کردستان در داخل این 4 تا کشور رو مطرح کرده تا در عین حال که کردها به یک استقلال نسبی دست پیدا میکنن، در میان دشمنان خودشون رو محاصره نکنن. از این منظر، در ائتلاف SDF، هرچقدر بخش های ارتش آزاد به تقابل مستقیم با نظام اسد بپردازن، منجر به ایجاد دشمنی بین نظام اسد و اکراد میشن و تابع سود کل ائتلاف شروع به افت میکنه. از طرف دیگر، هر چقدر نیروهای کرد بخوان میزان استقلال بیشتری رو برای نواحی کرد نشین طلب کنن، موجودیت کشور واحد سوریه به خطر می افته و برای ارتش آزاد ناگوار هست و باعث میشه تابع مطلوبیت ائتلاف کاهش پیدا کنه. سوال: نقطه ی مطلوب ائتلاف SDF کجاست؟ در صورتی که نیروهای اسد به سمت شمال حلب پیشروی بیشتری نکنن و در صورتی که بخشِ ارتش آزادِ موجود در نیروهای ائتلاف در هنگام رسیدن به اعزاز، اقدامات عجیب و غریبی انجام ندن، نقطه بهینه ائتلاف این هست که بخش شمال سوریه رو بگیرن و نیروهای کرد در مناطق کرد نشین، چیزی شبیه اقلیم کردستان ایجاد کنن (اقلیمی که سه تکه هست و فکر هم نمیکنم خودشون مایل باشن اقلیمشون رو شامل کلیه این مناطق انتخاب کنن) و سایر مناطق مابین این سه تکه از اقلیم(حدود تل ابیض تا رأس العین و نیز ساحل غرب فرات تا اعزاز) هم دست نیروهای ارتش آزاد باشه. نوع رابطه ی بخش ارتش آزاد موجود در ائتلاف با ترکیه و نیز نوع رابطه با سایر مخالفین به هنگام رسیدن به اعزاز و نیز نوع برخوردی که این نیروها با نیروهای ارتش سوریه در نزدیکی شهر باب خواهند داشت(که این خودش احتمالاً تابعی از تصمیم ایران در خصوص این نیروها خواهد بود) از جمله عدم قطعیت های موجود در این نقطه بهینه هست. نتیجه نهایی اینکه اگه این نیروها منطقی عمل کنن، فقط در همون بخش شمالی سوریه می مونن و با نظام سوریه در گیر نمیشن. اگه ارتش سوریه هم منطقی عمل کنه با این نیروها درگیر نمیشه و به جای حرص زدن برای شمال استان حلب، به سمت الرقه پیش میره. تا اینکه مذاکرات سوریه به نتیجه برسه و دولت ائتلاف ملی تشکیل بشه.
  22.   خوب ضررش برای ما اینه که ما توی ایران هم مناطقی داریم به اسم کردستان. درسته که مشکل در حد مشکل ترکیه با کردهاش نیست، و کردها خودشون رو یک قوم "ایرانی" میدونن، اما تمایلاتی که برخی برای کردستان واحد دارن قوی تر از این احساس "ایرانی" بودن است.
  23. با توجه به اینکه ترکیه مدام تأکید داشت که اکراد حق عبور از فرات رو ندارن، احتمالاً خلیفک جون نیروهای درست و حسابیش رو توی این نواحی نصب نکرده بود. توی عکسها، داعشی هایی که توی این نواحی ها اسیر شدن رو ببینید، به نظر نمیاد از اون جنگ جو های اساسی باشن:   http://en.hawarnews.com/wp-content/uploads/2015/12/KOBANE-HEZEN-QSD-13-CETE-GIRTIN-ANHA.jpg http://en.hawarnews.com/wp-content/uploads/2015/12/KOBANE-HEZEN-QSD-13-CETE-GIRTIN-ANHA1.jpg   مقایسه بفرمایید با نیروهایی که در ماهین در برابر ارتش قرار دارند: http://pzfeed.com/wp-content/uploads/2015/06/0c816488-ca74-4c94-8baa-928a39a8943b-620x372.jpg   نشانه دیگرش هم این هست که اکراد در جنوب حسکه خیلی پیشرفت نکردند. البته شاید قصد پیشرفت در اونجا رو به دلیل اینکه مردم کرد نبودن، نداشتن، ولی خوب یه دلیلش هم میتونه این باشه که نیروهای جنگی داعش در جنوب حسکه تمرکز داشتن.
  24.   این همه واکنش منفی به این پست داده شده ولی دلیل اشتباه بودن این حرفها رو من ندیدم. تقریباً همه ی ما از نقش و جایگاه سردار سلیمانی توی مبارزات خارج از ایران آگاهیم، ولی این همه سوپرمن بازی یه جایی کار دستمون میده... یک احتمالش اینه که اگه مورد حمله از سمت داعش واقع بشیم (گرچه خطر از مرزها دور شده اما قطعاً رفع نشده)، احتمال داره همه منتظر بشن که ژنرال سلیمانی از آسمون بپره پایین و با یه مشت همه ی دواعش رو سر به نیست کنه و هیچ کس کاری نکنه. یک صدم درصد احتمال وقوع چنین واکنشی از طرف مردم به هنگام چنین حادثه ای رو ضربدر خسارتی که متحمل خواهیم شد، کنید، تا ریسک این پروپاگاندا رو برای خودتون قابل لمس کنید. الان دهه هفتادی ها رو توی شبکه های اجتماعی میبینید که با به اشتراک گذاری این عکس ها، بزرگترین قهرمانشون سردار سلیمانی شده و کلی داستان های عجیب و غریب از ایشون برای همدیگه نقل می کنند. این حرکات در جهت کاهش اعتماد به نفس (از منظر دفاع از کشور) نسل های آینده این مملکت هست.