Yavantgarde

Members
  • تعداد محتوا

    78
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

تمامی ارسال های Yavantgarde

  1. کلیپی تأمل برانگیز از وضعیت تانک ذوالفقار ! در اینجا خدمه تانک که از آزمایش موفق تانک سرمست هستند شادی زاید الوصفی از این موفقیت ابراز می‌کنند.‌ اما پس از سال‌ها ذوالفقار که یک طراحی ایرانی‌ بود و پتانسیل توسعه هم داشت جز در چند پروتایپ وجود ندارد . http://s7.picofile.com/file/8380629292/InShot_۲۰۱۹۱۲۰۴_۱۱۵۳۳۱۷۹۷.mp4.html حتی در همین نمونه‌های تولیدی هم شاهد استفاده از فناوری های بدست آمده ( طبق اعلام مقامات رسمی ) نبوده‌ایم ! مقامات مکرراً از استحصال فناوری انواع زره‌ها از جمله زره های کامپوزیتی و مایع و کنتاکت ۵ و... داد سخن داده‌اند همچنین فناوری های ارتباطی و مخابراتی و الکترونیکی و... اما ذوالفقار از این نظر د فقر شدیدی بوده ! مجموع نظامی ایران احتمال با خودش فکر میکند یا به تانک و خودرو های زرهی احتیاجی ندارد یا اینکه هر نمونه‌ای در همان قدم اول باید بالاترین استانداردها را داشته باشد که خب تفکر غلطی است ! بدون آزمایش و بررسی و... نقاط قوت و ضعف یک سامانه مشخص نمی‌شود و ذوالفقار که محصول طراحی نسبتا بومی بود می‌توانست در گذر سالها دچار تغییرات و تحولات مثبت شود که نشد . همچنین تولیدات زیر سامانه یعنی زره‌ها و سیستم های الکترونیکی و... بدون آزمون در میدان های مختلف توانایی‌ها و ضعفهایشان معلوم نمی‌شد و چه بسا اگر بر تانک ذوالفقار حمل میشد امروز با یک تکنولوژی اثبات شده در ایران مواجه بودیم‌ شاید بتوان حتی با ترکیب ویژگیهای مثبت کرار و ذوالفقار یک طرح قدرمند تر هم ارائه می‌شد .
  2. تصویر بدون نشان !
  3. مقاله ای از "استفان والت" پروفسور روبط بین الملل دانشگاه هاروارد در رابطه‌ی با موقعیت کُردها و بطور کلی موقعیت سوریه ! چند نکته درش هست بنظر می‌تونه روش بحث بشه گفته که سوریه اگه موقعیت خودشو بازسازی کنه، بی نیاز از متحدین میشه. بنظر شخص خودم ایران برای تاثیر گذاشتن بر سوریه از روسیه ظرفیت بیشتری داره، اقلیتهای دینی خاورمیانه از علویان و دروزی و... قطعا بیشتر از هر کشور دیگری در منطقه به ایران متمایل میشند. از زمان افزایش تحریم ها علیه ایران، روس‌ها تلاش وافری برای عقب زدن ایران کردن و سعی در ایجاد شکاف در جبهه ناتو ! اگرچه من بشخصه معتقدم ترکیه خارج از اصول و برنامه‌های ناتو نبوده و نخواهد بود و منتظر رکب آمریکا هستم ! ضمن اینکه موضوع نفت در سوریه که مقدار خیلی بزرگی هم نیست که ایران بخواهد برش مستولی بشه، از بیخ نتیجه‌ فشار لابی های عربی و صهیونیستی است. نباید فراموش کرد چین یک خطر بزرگ در کمین برای آمریکاست. چین جدا از تنش های منطقه ای و جهانی بسرعت در حال رفع خلأ های خودشه و افزایش هزینه های آمریکا در جهان و‌ برخورد‌ها با دشمنان مطلوب چین است.‌ ضمن اینکه بنظرم حضور ایران در سوریه بهیچ وجه نباید علنی باشد، افزایش تلاش اسرائیل برای تضعیف موقعیت ایران ناشی از حس خطر نزدیک به خود است. در گذشته و حتی در دوره کسانی چون شارون رویکرد اسرائیل در قبال ایران اینچنین تند و واضح نبود ! اسرائیل در حال حاضر به فنری میماند که تحت فشار جمع شده اما هر لحظه امکان باز شدنش وجود دارد .! در هرحال ولی تنها راهی که می‌شود آمریکا را از شرق سوریه خارج کرد همان اقدامات شهادت طلبانه است وگرنه هیچ کشوری نه قدرت مقابله سخت و نه قدرت دیپلماتیک آمریکا را ندارد. «چرا کردها در یک موقعیت غیرقابل اجتناب و ناگزیر قرار دارند؟!» 1_زیرا هیچ حکومت و کشور مستقل کُرد وجود نداشته و چشم اندازی نیز برای آن در آینده نزدیک وجود ندارد. حکومت ایالات متحده هرگز از این هدف حمایت نکرده چرا که متوجه شده تلاش برای تشکیل چنین کشوری می تواند منجر به جنگ بزرگ منطقه ای شود. اما بدون داشتن دولت مستقل نیروهای کردناگزیر به زیستن تحت اقتدار یكی از قدرتهای منطقه ای هستند. 2_ترکیه نیروهای کُردرا تهدیدی جدی علیه خود تلقی می کند. اردوغان ممکن است خطر واقعی این نیروها را بیش از حد جلوه دهد؛ اما این خط قرمز ترکیه است. تا زمانی که کردها در شمال سوریه از خودمختاری دوفاکتو (لغتی فرانسوی که اشاره به حاکمیت عملی و نه قانونی دارد) برخوردار بودند، ترکیه در پی فرصتی جهت از بین بردن آن بود. حفظ سربازان آمریکایی در سوریه روز حساب کتاب برای کردها را به تأخیر انداخت اما راه حلی مادامی برای این مشکل ارائه نداد. 3_تا زمانی که دولت بشار اسد ضعیف بود و نیروهای آمریکایی سوریه را اشغال کردند اسد قادر به تحکیم موقعیت خود نبود و به حمایت خارجی نیاز داشت. در این برهه اجازه دادن به دولت وی جهت بازیابی مجدد کنترل بر کل سوریه، مشکلات رنج آوری را برطرف می کند. از جمله نگرانی ترکیه از خودمختاری کردها؛ اردوغان تمایلی به دولت اسد ندارد و این میل در مورد کُردها بسیار کمتر است. با کنترل کامل اسد بر سوریه نه ایالات متحده بلکه دولت اسلامی تبدیل به معضل اساسی وی می شود و بی رحمانه با این گروه برخورد خواهد کرد زیرا دولت اسلامی یک جنبش تندرو سنی است که علویان سوری را مرتد می داند. علاوه بر این هر چقدر که دولت اسد امنیت بیشتر بیابد، کمتر به حمایت نیروهای خارجی نباز خواهد داشت. در واقع حضور و نفوذ نیروهای خارجی زمانی کاهش می‌یابد که دمشق در اعمال توازن اطمینان بخشی به تمام عوامل پیشاجنگ داخلی سوریه توانمند باشد. مرور چند پیش فرض کنار گذاشتن کُردها کار آسانی نیست! چراغ سبز ترامپ برای حمله ترکیه به کردها وحشتناک است. اما او تنها مقصر نیست. در نظر من تأثیر طولانی مدت بر تمایل دیگران برای همکاری با ایالات متحده در هماهنگی منافع آنها چندان مهم نیست بالاخص اینکه دفتر بیضی (دفتر کار ریاست جمهوری در کاخ سفید) ساکنی دمدمی مزاج داشته باشد. فاجعه سوریه موجب افتخار و ارزش برای آمریکا نیست اما گاهی اوقات عقب نشینی باعث پیشرفت در آینده می شود. خروج ایالات متحده از ویتنام در سال 1975 یک شکست ناخوشایند بود و هشدار سقوط دومینوی از دست رفتن اعتبار و تقلیل اوج ایالات متحده را به صدا در آورد. با این حال خروج ایالات متحده از شبه جزیره هندوستان نیز روابط ضد اتحاد جماهیر شوروی بین ایالات متحده و چین را تسهیل کرد و به دولت های کارتر و ریگان اجازه داد تا قابلیت های دفاعی را که در جنگ طولانی و پرهزینه مورد غفلت واقع شده بود بازسازی کنند. سرانجام این اتحاد جماهیر شوروی بود و نه ایالات متحده که 14 سال پس از سقوط سایگون فروپاشید. خروج از ویتنام عقب گرد استراتژیک نبود؛ اشتباه واقعی در ماندن طولانی مدت بود. همچنین گفته می شود که فاجعه در سوریه پیروزی بزرگی برای به اصطلاح دشمنان ایالات متحده است، واقعاً؟ سوریه به سختی یک پاداش استراتژیک محسوب می شود و هیچ کشوری را در نتیجه ثروتمندتر یا قدرتمندتر نمی کند. بعید است که سوریه حضور مدام قدرت خارجی را بپذیرد بنابراین احتمالاً با بازگرداندن اقتدار خود نفوذ آنها کاهش می یابد. در سیاست بین الملل گاهی چسبیدن به رقبا با تحمیل هزینه بازی هوشمندانه‌ای است و معمولاً بیشتر از تلاش کم و بیش منفردانه برای حل یک مشکل لاینحل عاقلانه تر است. در آخر اینکه برد اصلی بلایای اخیر آمریکا در خاورمیانه با روسیه یا ایران یا اسد نیست بلکه برنده اصلی چین است. در حالی که ایالات متحده میلیونها دلار برای جنگ های غیرضروری و جنگ های صلیببی اتلاف می‌کند چین با آرامش در حال برقراری ارتباطات دیپلماتیک است، به کشورهایی مانند ایران می پیوندد و اقتصاد کلاس جهانی را در کشور خود ایجاد می کند.اطمینان دارم که رئیس جمهور چین از ماندن همیشگی ایالات متحده در شمال سوریه خوشحال و از ملاحظه تمرکز ترامپ و پومپئو بر ایران و اعزام سربازان بیشتر به عربستان سعودی مضطرب خواهد شد.اما بی‌کفایتی های ترامپ باید کاملاً خوشایند وی باشد .
  4. بنده هم نگفتم نیست ! هندوستان هم رودهای زیادی داره اما چنتا بزرگترین اون مشهور شده مثل گنگ و... رودهای مناطق پایین دست اغلب فصلی و کم عمق هستن اما تشکیل یه موج آبی میدن گاماسیاب( گاماسیاو ) از کجا میاد ؟! قره ‌‌‌‌سو یا الوند و ... که سیمره رو تشکیل میدن ؟! رودهای کوچک نواحی کهگیلویه بعد از پیوستن به سیمره به خوزستان میرن. البته سیمره ایلام و لرستان رو‌ هم طی می‌کنه و در حدود پلدختر شدتش زیاد میشه. حالا کدام رودخانه بزرگ بخودی خودش در نواحی کهگیلویه وجود داره که از نواحی بالایی تغذیه نشه ؟! نگفتم نیست رودخانه بزرگ که پرآب باشه ! مشخصه که هر جا کوهی باشه رودی هم هست اما بعضاً در همون دامنه خودشون جمع میشن. شما همین الان یا یه نقشه جغرافیای طبیعی ببینید یا اگر گذرتان خورد که چه بهتر !!
  5. سلام. فراموش نکردم. عرض شد سرچشمه های اصلی. رودهای دشت خوزستان و نواحی پایین دست، عمدتاً در مناطق کردستان سرچشمه می‌گیرد،. خود کرمانشاه نزدیک ۸۰۰ رودخانه کوچک و بزرگ دائمی و فصلی دارد. شمال کشور هم بله پرآب است. اما آن نواحی بیشتر مستعد اقلامی مثل برنج است نه غلات مثل گندم و جو و... این آب ها در نواحی زاگرس عملا هدر می‌رود و هیچ فعالیتی برای استفاده از آن‌ها نمیشود.‌ یکی از ثمرات منطقه ای کردن همین رشد هر منطقه به تناسب قابلیت هاشه. مثلاً نواحی سنندج بیشتر در باغ و میوه جات توان دارد و کرمانشاه کشت و زرع و... مناطق مرکزی هم معدن‌و... و این می‌تواند برای اقتصاد کشور بسیار مثمر ثمر واقع شود. اما خب ...
  6. البته من ترجیح میدادم در این مورد صحبتی نکنم.ولی درگیر شدیم متاسفانه ! چون اولا از تعداد منفی ها که به پست اینجانب داده شد مشخص است جریان از چه قرار است و ممکنه صحبت‌های پیش آمده کدورت‌ها را دامن زند ( ولو که قصد اصلی چیز دیگری باشد.) اتفاقا بنده هم با رسانه بطور کلی مخالفم و شکر خدا میزان استفاده از فضای مجازی از یک ساعت فراتر نمیره و تلویزیون هم که بسیار کمتر. بله در همین فضا هست مدام کلماتی تکرار میشود که بدون ذره‌ای آشنایی با فرهنگ و تاریخ کردها انتشار میابد ! مثلاً صحبت هایی که در مورد امثال اوجلان و... می‌شود نشان می‌دهد که احیانا نهایت آشنایی با آن‌ها به چند روایت مشخص که دارای زمینه خودش است محدود می‌شود. به فرض مثال همین اوجلان اصلا به قول شما و بقیه دوستان تجزیه طلب نبوده، یا قاسملو ( نماینده ارومیه و مسلط به ۷ زبان) و دیگران که از حوصله این افاضات خارج است. فقط شما هم نبودید که گفتید و خواستم وارد بحث کلا نشم چون مشخصه فرجامش چه میشود. اما چون قسمت های دیگر سخن شما جذاب بود ( شم اقتصادی و نبود منابع و...) باید تذکری داده میشد. به فرموده شما « شم » اقتصادی ملاکی برای تعیین حقه ! هرچند « شم » یک قابلیت اکتسابیه و در شرایط مختلف ظواهر مختلف دارد. البته که باید تعریف مان از مفاهیمی چون حق و کشور و ... دقیق باشد وگرنه نهایتا به جنگ و جدل و من منم و نیم منم ختم می‌شود. در مورد نفت و غیره !!! شما میتوانید در همین وب های فارسی در مورد حفاری‌های نفتی سرچ بفرمایید تا به میزان آن برسید تا بدانید « چند عدد » است. حالا کاری ندارم که به بهره‌برداری می‌رسد یا خیر ! در مجموع نواحی کردنشین نزدیک ۱۵ درصد منابع انرژی ایران را دارند.( طبق برخی آمارها و...) که احتمالا کم است.!! ایضا در مورد منابع معدنی ! بطور مثال بزرگترین معادن طلا در ایران در نواحی کوردنشینه ! در مورد منابع آبی و کشاورزی هم به سخن بیشتر نیازی نیست ! بیشتر آب ایران کلهم در مناطق کوهستانی کوردنشین وجود دارد و زمین های مناسب برای کشاورزی هم گفته شد. در مورد حق و قس علی علی هاذا اولا نمی‌دانم حق را چه معنی میکنید. میتوانیم از کتاب حقوق فرانسه یا آلمان و... استمداد بطلبیم برای شرح این مقوله... ولی آیا امکانات اجتماعی و فرهنگی و... جزو حقوق مدنظر شما نیستند ؟! شما در انتخاب مسولان محلی هم هماره شاهد یک تبعیض هستید. حتی در توزیع سهمیه های سربازی هم ! به یاد ندارم لب مرز سرباز تهرانی دیده باشم !! البته قیاس خوزستان و ... هم نمیدانم برای چه بود ! خب خوزستان متناسب ظرفیتش شما گرفته و چه باید باشد ؟! من عرض نکردم که فقط به کردها ظلم می‌شود !! کجا گفتم ؟! عرض شد در جاییکه شما از اولیه ترین حقوق هم برخوردار نبودی و بخاطر مسائلی فاقد درک و شعور سیاسی بودی که بتوانی در پس فروپاشی عثمانی قلمرو مستقلی برای خودت داشته باشی، و هیچ حامی و پشتیبان سیاسی هم نداشته باشی، بروز گرایشات متضاد اصلا و ابدا نامتعارف نیست.‌ در سوریه آن‌ها شناسنامه نداشتند میخواهید چکار کنند؟! ( جالب میدانید چیه؟! گفته می‌شود همین خاندان اسد ریشه کردی دارد !!!؟) در ترکیه بخاطر حرف زدن به زبان مادری توبیخ می‌شدند انتظار داری چیکار کنند؟! در عراق هم که مشخص است. در همین ایران هم تمام فعالیت های غیر تجزیه طلبانه آن‌ها با خشونت سرکوب شده ! نماینده استان پنجم ( کرمانشاه) که ترور شد، همین قاسملو که در ابتدای کار حتی می‌گفت حاضر به جنگ است و از اولین کسانی بود که در کنار پزشک پور جنگ را دفاع مقدس نامیدند. در همین زمان هم که مشخص می‌کند نگاه حکومت مرکزی به حواشی چگونه است.( تاکید میکنم منظور من فقط کردستان نیست.) بیشتر از ۹۰ درصد مدیران این سیستم فارس زبان‌اند .! بحث من دشمنی قومی نیست. اصلاً هم برایم تفاخر به این مقولات اهمیتی ندارد. اما هستند افراد زیادی که بهر دلیلی ( سرخوردگی اجتماعی، هیجان زدگی، آنارشی و ... ) می‌توانند از آن ها اهرمی برای بسط گفتمان مدنظر استفاده کنند. تجربه نشان داده توسعه جریانات مخالف، رابطه عکس با وضعیت اجتماعی یک جامعه دارد.‌ وقتی در نقطه ای مشکلات اقتصادی فراوان است، که آنهم به نوبه خود بر دیگر جوانب زندگی تاثیرگذار، خب مسلما است که جریان مخالف موفق به تحمیل اراده خود می‌شود.! سال ۹۱ یک هیئت کره ای آمده بود ماهیدشت ! ایشان پس از یک بررسی جامع در گزارش‌شان قید شده بود که منطقه زیر کشت قابلیت تامین کل ایران هم دارد . خب نواحی کردنشین هم بیشتر استعدادش در زمینه کشاورزی و منابع معدنیست، اما سرمایه گذاری دولت خاصی در آن نیست. اینرا بسط دهید به تمام نواحی کردنشین با شدت بسیار بیشتر !!! چرا انتظار دارید که کردها به اسدی که به ایشان شناسنامه نمی‌داد وفادار باشند ، اصلا سوریه تاریخ تولدش کی است ؟! این موضوعات که در بین ایرانی ها مطرح می‌شود اساسا قابل پاسخ گویی نیست. من نمی‌گویم کار درستی می‌کنند و... فلان عرض این است چه الزامی وجود دارد ؟! چرا نباید از کوچکترین فرصت برای رسیدن به خواسته خودشان بهره ببرند ؟! اما متاسفانه فاقد آن درک و شعور سیاسی هستند که مسائل را تشخیص داده و در دام تخیلات گرفتار نشوند. لیکن عدم درک سیاسی این حق را از آن‌ها سلب نمیکند.‌ چگونه است که ما اینقدر از روس‌ها و عرب ها و انگلیس ها و ترک‌ها و... بد می‌گوییم ؟! چون به ما آسیب زده‌اند و این در خاطره جمعی ایرانی ها مانده است. اما کردها حتی نباید احساس خود را بروز دهند ؟! اما در مورد الباقی مناطق کشور هم ! خب این موضوع وجود دارد ، پس نبایستی نسبت به ظهور گروه‌های چون جیش العدل و شعب العرب و... تعجب کنید، میتوانید انزجار خود را نشان دهید. هر انسانی دارای پیش فرض هایی است اما نباید تعجب کنید که در مناطقی که توجهی به آن‌ها نمیشود شاهد چنین رفتاری باشید ! و مسلما این چنین گرایشاتی با توپ و تانک پایان نمی‌پذیرد بلکه بر مسائل هر کشوری می‌افزاید. همین ترکیه از وقتی با کردها صلح کرد مسیر توسعه را ادامه داد . چرا فکر باید کرد هر کسی از حقوق اجتماعی و... سخنی دارد ضد انقلاب و تجزیه‌ طلب و... هست ؟! یا فی‌الفور برچسبی زده برداشت خود را سهوا یا عمدا به سمت سرکوب او هدایت کنیم ؟! پاسخ یک کلمه ای و الف و ب به سهولت انجام می‌پذیرد. ولی باز هم میگویم شما و من فقط در جایگاه خودمان قادر به ارائه نظر و تشخیص ارتباط بین مسائل هستیم ! فرهنگ یک جامعه وقتی شکل گیرد به زحمت تغییر می‌کند و تلاش قهری برای تغییر آن به بروز رخدادهای غم انگیز منجر می‌انجامد. تنویر اذهان هم صرفاً با برچسب زنی به دیگری انجام نمی‌شود. حال متوجه عرایض بنده شدید ؟!!!؟ برای داشتن یک سرزمین قدرتمند و پیشرفته تناسب امری حیاتی است و تناسب داشتن نواحی هم مقدمه ورود به پیشرفت و خلاصی از تشویش جنگ است.‌ وقتی نقد وارد کردن مترادف تجزیه طلبی می‌شود چگونه میتوان انتظار وحدت داشت.!!!؟ حالا من رگ و ریشه کردی دارم و مسلما تأکیدم بر کردهاست اما این امر در مورد دیگر اقوام هم صادق است .
  7. /: برادر بله نفت دارن. کرمانشاه و ایلام از لحاظ انژری بسیار غنی هستن. کشاورزی مناطق کردنشین بسیار عالیه، حاصلخیز ترین زمین های غرب آسیا داره،نمونش‌ ماهیدشت !! از لحاظ آبی هم ایضا ! سرچشمه رودهای اصلی ایران نواحی کردستانه ! منابع معدنی بی‌نظیر از شم اقتصادی دارن منتها متاسفانه مردم هیجان زده ای هستند و سرکوب دیکتاتوری‌ها سبب شده از لحاظ سیاسی به رشد کافی نرسن نمیدانم این صحبت ها جنابتان برای چه است !! بجای این صحبت‌ها بهتر نیست علل به وجود اومدن نارضایتی ها رو مورد برسی قرار بدهید ؟! بنظر شما اگر در جایی به شما شناسنامه ندن چه واکنشی نشان می‌دهید؟! بخاطر مواردی منجمله اراده استعمارگران و... کردها در چند کشور پراکنده شدن که اصلأ هویت اونا رو برسمیت نمی‌شناختن، انتظار دارید چه واکنشی نشان بدهند ؟! بشار اسد که امروزه قدرت کنترل پایتختشم نداره زمانی سنت تنفر بعثی‌ها از کردها رو به شکل کاملی ارث برده بود. حالا مثلاً باید رهبران کرد چکار کنن ؟! این حرف که رهبران کرد چی بودن و نبودن بنظرم کمی ملوث شده... کدام رهبر ؟! مگه کردها رهبر دارن. اوجلان یک زمانی در قاموس یه رهبر ظاهر شد اما اونم دیگه فراتر از یه شخص تاریخی نیس.‌ کردها اصلا به درجه ساماندهی سیاسی نرسیدن کی از صلح و آرامش بدش میاد ؟! ولی وقتی شما رو تحت فشار بذارن و فرصت زندگی ازتون رو بگیرن چاره ای جز مقاومت نخواهید داشت ولو اینکه بدونید مقاومت و مبارزه ثمری نداره شرایط فعلی برای ایران بهترین فرصت در ۱۴۰۰ سال اخیره که در نبود قدرت مزاحم با احترام به حقوق کردها ، روی سرزمین استراتژیک کردها برنامه ریزی کنه. کردها نسبت به هم تعلقات مشترک دارن، اگر ایران بتونه از حقوق کردها در سوریه دفاع کنه قطعا تاثیرش رو در ترکیه خواهد دید ‌. فراموش نکنیم سدهای عظیم ترکیه که ممکنه بخش مهمی از کشاورزی ایران رو نابود کنه در سرزمین های کردنشین ساخته شدن.
  8. با این تفسیر شما باید منتظر دوران تأثیرگذاری بیشتر اردوغان در روند سیاسی سوریه هم باشیم.( یعنی اگر حتی دوباره جنگ و جدل ایجاد نشه که محتملا بشه، شاهد در تضعیف موضع دولت سوریه در مقابل ترکیه خواهیم بود.‌ پس آیا بنظر معقولانه نیست ارتش سوریه فشار رو بر شورشی ها تو ادلب بیشتر کنند ؟! بنظر شما ترکیه هنوز سودای نماز خواندن تو مسجد اموی رو فراموش کرد؟
  9. اگر بفرض مثال ترکیه منطقه ادعایی ۳۰ کیلومتری رو بتونه بدست بیاره. با جنگ با غیر جنگ، خب بخش عمده مناطق با بافت کردی که اغلب در نوار مرزی هست رو میگیره و بطور طبیعی دیگه ‌‌‌‌‌YPG بخش مهمی از مشروعیت منطقه‌ای رو برای ادامه از دست میده. چون مناطق پایین تر اغلب بافت عرب‌نشین دارند و از همان اول هم نیروی موازی کردها بودند. قسمتی از بدنه SDF رو هم مخالفانی مثل جیش الثور تشکیل دادند که اتفاقا درگیری‌های زیاد هم با YPG داشتند.‌ آن‌چه مشخصه نیرو‌های دموکراتیک به نواحی جنوبی تر عقب‌نشینی میکنند و جدای از این که ظرفیت تاثیر گذاری رو از دست میدن، چه تضمینی وجود خواهد داشت که اردوغان دوباره به بهانه اونا به نواحی جنوبی تر حمله نکنه ؟! بنظر من تا وقتی که این نیروها وجود داشته باشند ترکیه بهانه‌ای لازم برای گسترش حوزه عملیاتی رو‌ خواهد داشت.‌ نشست شورای امنیت هم قشنگ روشن کرد که هیچکس مخالفتی با عملیات ترکیه ندارد فقط در نحوه‌ی اجرای اون توافق ندارند.‌ فقط یه مسأله شهر قامشلی که تحت کنترل دولت سوریه‌س هم جزو اهداف ترکیه قرار داره اون چی؟!
  10. سلام ما بین کرکس و قناری هم بهرحال شباهت‌هایی میبینیم! هر دو پرنده هستن و پرواز میکنن و بال دارند و احتمالا بازماندگان مستقیم دایناسورها ! اما هیچ‌کس کرکس و قناری رو یه گونه یا راستا قرار نمی‌ده ! بسیاری از نکاتی که گفتید ارتباط خاصی به وجود کشورهای نامبرده نداره ! اگرچه نمی‌شه با قاطعیت در مورد عدم استفاده از دانش ایشان خصوصا اسرائیل نظر داد. ( به این دلیل که اسرائیل در این زمینه کشور پیش‌رو و قدرتمندی هست برخلاف چین که کپی کار محض اس سیصد روسی بود، اسرائیل خودش طراح و سازنده هست ، بنابراین استفاده از دانش اون ریسک کمتری داره) اما باید توجه داشت که این پلت‌فرم ها ذ حقیقت الگوهای معتبر و موفق هستن و طبعا نتیجه‌ سالها تحقیق و تفرس و آزمون و خطا ! بنابراین منطقی هست که اغلب سلاح‌ها شباهت هایی بهم داشته باشند ! مثلاً شما به زعم استفاده از قالب استوانه‌ای نمی‌تونید مدعی بشید موشک هارپون و فونیکس یکی هستند !‌ یا چون شکل غالب رادارها مستطیلی بنابراین همشون یکی هستن ! در عمل عمده پیشرفت ها در زمینه تکنولوژی متوجه جوانب درونی سیستم منجمله نوع و ترکیبات سوختی و سامانه‌های الکترونیکی و نرم افزارها و... مواد بکار رفته و ... هست !!!‌ و پارامتر های تعیین کننده‌ مربوط به تکنولوژی بکار رفته هست نه صرفا شکل و شمایل ظاهری !! ضمناً ایران خیلی هم در این زمینه کم‌تجربه نیست و همچنین کشور ۸۵ میلیونی پتانسیل های بالایی داره که اگر استفاده صحیحی ازش بشه می‌تونه پیشرفت کنه !‌ در آخرم اینکه استفاده از دانش های تثبیت شده اصلا بد نیست ! تشکر
  11. عنایت داشته باشید که دونالد ترامپ اساسا با رای الکترال کالچ سکان هدایت کاخ سفید رو برعهده گرفت و همین خودش دلیل واضحی هست که فرض وجود روابط پشت پرده رو قوی بدونیم.‌ نئوکان ها در آمریکا با وجود تفکرات حاکم بر ایالات متحده آمریکا منجمله تمایلات مذهبی این کشور ( جالبه که بدونیم یکی از بالاترین درآمدها در آمریکا اختصاص به متولیان دینی هست) و ایضا تفکر هژمون کاملا زمینه جولان دارند. از طرفی هنوز در آمریکا عقاید مک کارتی یکی از رویکردهای رهبران آمریکا هست. اونا مدام آمریکا رو به تحت فشار بودن تعریف می‌کنند و ایمان راستینی برای آرماگدون دارند. منتها تناقضات رفتاری ترامپ قابل مماشات نیست اگر اونو مهره‌ی نئوکان ها دونست، تا حالا خیلی از رئوس کلی برنامه‌های نئوکان ها رو دنبال نکرده حتی حمایتش از اسرائیل هم در چارچوب مناسبات اقتصاد محور قابل ارزیابی هست. ضمنأ بنظر شما بهتر نیست تصور ابله بودن ترامپ رو بعنوان یک شخص موفق اقتصادی از فضای فکری خودمان بزداییم ؟
  12. بله بابت این مورد پوزش میخوام ، کمی تعجیل کردم اما بطور کلی اصل موضوع " بالا بردن هزینه برای طرف های همسوی آمریکا " با داده ها و وضعیت موجود ایران کمی ناموزونه ، مگر آنکه ما روی اقدامات غیررسمی نظیر هدایت گروه های مافیایی و غیررسمی که هیچ پیوند بنیادینی با مالک پروژه نداشته باشند و مکانیزم انتخبشون مشبک باشه در اندیشه تحصیل اهداف خودمون باشیم. ماده اصلی دیپلماسی از قرارداد وستفالی بلکم بسیار پیشتر حصول به منافع ملی بوده و متاسفانه ما در بسیاری از مواقع به عقد رویکردهای مطلق گرا و ارزشی خودمون این اصل رو نادیده میگیریم وبا اتخاذ مواضع خطی در تعارض با دول غالب و فرادست از موهبت مصلحت اندیشی و تقیه بدوریم. این چارچوب زمینه ای فراهم کرده که طرفین ارتباط ایران انگیزه کسب منافع بیش از حد متعارف رو برای خودشون دست یافتنی بدونن. مثال بارز این قضیه موقعیت ما در سوریه در قیاس با زادگاه تروریسم یعنی ترکیه س. بهر صورت بسیاری از اوقات دست اندرکاران ما از این اصل بدیهی غافل میشن و زمینه یکه تازی رو برای دیگران فراهم میکنند. این فرموده شما رو میشه به دو بخش تفکیک کرد که به اجمال بیان داشتید. در مورد قسمت نخست و اعتقاد به معاند بودن استعمارگران با هرگونه استقلال طلبی در ایران : تقریبا همه ی ما موافق این عقیده هستیم و برخی اوقات این باور رو به فکت هایی از تیوریسن های بیگانه تقویت میکنیم و همواره بر موقعیت راهبردی ایران به مثابه ظرفیتی بالقوه تاکید میکنیم در این مورد میتوان اشتراک عقیده یافت اما نبایستی این موضوع ذهنیتی رو متبادر و غالب کنه که بر دشمن پنداشتن عالم با ما ابتنا داشته و بنوعی نباید با بنیان های نظری و عملی روابط بین الملل مشتبه و جایگزین شود. عدم رغبت غرب به بازیابی قدرت تاریخی ایران موضوعی نیست که بتوان انکارش کرد ولیکن اگر این عقیده را به پیش فهم خود از روابط جهانی ارتقا بدیم همواره تردید و توهم و سایه سنگینی بر مناسبات ما خواهد داشت و مانع از اتخاذ رویکردهای عقلانی میشود. در واقع بن نوعی میشود آنرا در راستای تیوری توطیه ارزیابی کرد. و لذا امکان نقش آفرینی رو از ما سلب میکنه. اما درباره فرایند بازیابی و اینکه به چه روشی میتوان امکان چنین شراطی رو فراهم کرد به گمانم اعتقاد داریم که به تجربیات تاریخی ایران و جهان ارجاع بدیم و به مداقه نظام های سیاسی ممارست کنیم که در شرایط مشابه قرار داشته اند. قطعا یکی از زمینه های دستیابی به این هدف تقویت بنیان های قدرت در مرزهای بین المللی است اما اگر این توجه به امورات بیرونی توام با تقویت امور زیزبنایی چون اقتصاد و فرهنگ و... نباشد دستاوردهای مقطعی داشته و ممکنه صرفا به ابزار چانه زنی منتهی شود نه یک ظرفیت بالفعل و واقعی. بدون توجه به تقویت اقتصاد و فرهنگ هرگونه ماجراجویی برای تثبیت قدرت با چالش های عمده مواجه میشود که در شرایط کنونی بصورت مصداقی شاهد حاکمیت اون بر روابط ایران و آمریکا هستیم. فشار آمریکا ناظر بر وضعیت شکننده داخلی ایرانه و قدر مسلم اگر چنین بازی گری ای به توانمندسازی درونی هم همراه میشد چنین جو ترسناک و بیم و امیدی رو مشاهده نمیکردیم. در مورد اصل تهاجم و دفاع بایستی از یاد نبریم که تهاجم بدون ارزیابی کامل و برآوردهای دقیق ممکنه نتایج فاجعه باری به دنبال داشته باشد که مثال های اون به وفور یافت میشوند. ایران به حکم شرایط قادر به اتخاذ رویکردها و اقدامات تماما تهاجمی در سطح دشمن ستیزه جویی مثل آمریکا نیست و قطعا اگر بخواهد در سطح متساوی به مقابله برخیزد راه به جایی نمیبرد. از طرفی اگر ملاک را اقدامات نامتقارن و چندجانبه و ترکیبی قرار دهیم در این زمینه هم ما با محدودیت های متعددی مواجه هستیم اعم از تنوع فاکتورهای قدرت دشمنن، قدرت رسانه ای طرف و به واسطه قدرت اقتصادی بالا که به مقصود تامین مالی پیگیری پروژه های تبهکارانه مشکلی برای آمریکا ایجاد نمیکند. لذا بنظرم مسولین ایران به تصور امکان ابزارهای چانه زنی بیشتر کماکان گزینه انعطاف و صبر را در دستور کار قرار بدن و نهایتا به اظهار شعارها و اصطلاحا پوپولیسم مبادرت ورزند. به این امید که با اشتباهات فرضی دونالد ترامپ و متحدانش گشایشی در کار ایران فراهم آید.ولیکن استمرار وضعیت کنونی در شرایط کنونی کشور که بی اعتمادی شدید و گسل های عمیق مشخصه اصلی جامعه آن است، قطعا انفجار اجتماعی یکی از پیامدهای احتمالی میشه دونست و لذا یکی از واکنش های حاکمیت میتونه تعدیل در برخی مواضع و مبانی خودش باشه . بنظر بنده تدقیق و تدوین مساله در قالب یک پرسمان که هدف اصلی آن تعیین وضع و نوع حاکمیت کشور و انحای تدابیر سیاسی و فرهنگی و... اون و نقش مردم به مثابه پلتفرم تغییر پذیرش در چارچوب حکومت و سیر تطور نقش هر یک در عرصه ملی و جهانی میتونه ما رو در ترسیم آینده توفیق کنه و بسیاری از آرمان ها و علایق متعالی اندیشمندان ایران رو تحقق ببخشه. لازم به تذکره که مقصود بنده از این سخن یک حکومت و دوره ای بعنوان شاخص نبود بلکه کلیت ساختار حاکمیتی در سیر تاریخ ایران بعنوان مرکز تجمیع ایده های سیاسی ایران در ادوار مختلف بود. ما باید سهم هر یک از برساخت های اجتماعی رو در نظام اندیشه ایرانی ادا کرده و ضمن مقایسه با همتیان خارجی به ارزیابی آینده همت گماریم. موضوع "تمامیت ارضی" را هم میتوان ذیل این گفتمان مقید به تحلیل کرد. تمامیت ارضی البته موضوعی بیشتر انتزاعیست و بایستی بهمین تناسب به پاسخش نایل شد. تمامیت ارضی ایران بیش از آنکه از سمت خارج تهدید بشه از انفعال ملی کشور و مستحیل شدن کوشش های کثرت گرایانه برخاسته بوده. هرگاه استبداد فزونی گرفت و روابط اجتماعی جای خودش را به نفع شخصی داد و اخلاق جمعی به حق شخصی مشتبه شد و بطور کلی فرهنگ که نمودار ترکیب مجموعه های قومی و فراقومیست مضمحل و به انحطاط رفت، ایران تغیری به سمت چندپارگی رو تجربه کرد. به اعتقاد بنده اگر بتوان حدی از دموکراسی و شور گرایی را در مناطق مختلف کشور و قوانین کلی اون جایگزین کرد خطر تجزیه و کوچک سازی مطرح نیست ، خصوصا که به تناسب انباشت تجربیات و آگاهی تاریخی و علمی تمایل به تفکیک در بین اقوام کمتر و کمتر میشود اما مادامی که بر بدگمانی و تخریب فعالیت داشت حتی با وجود رواج و مطرح سازی مشترکات فراوان خطر تجزیه کماکان به قوت خود باقیست. و شما نیز
  13. درود خدمت شما در ضمن متنتون نکته ای درج داشتید که کمی تامل انگیز بود. امکانات کشور ایران در حال حاضر برای هزینه دار ساختن همکاری با آمریکا چه فاکتورهایی می‌تونه میشه ؟ آیا ما در مناسبات اقتصادی دنیا نقش و موضع فعالی داریم ؟ آیا در ائتلاف ها و اتحاد های سیاسی اصولاً اتکایی داریم ؟ نگاه طرف های خارجی به ایران در تنظیم مناسبات کاملآ نگاهی یکطرفه و بمنظور تضمین حداکثر منافع هست در غیر این صورت اصولاً با وجود شرایط خاص حاکم بر ایران خاصه تمایلی برای ایجاد ارتباط وجود ندارد. حتی از جانب چین و روسها ! در ثانی بنظر شما در شرایطی که کشور ایران به حکم ایدئولوژی مشخص خودش تقریباً بصورت جزیره منفردی در جهانی متحول درآمده، اقداماتی حساسیت برانگیز و مختل کننده‌ اجرا کنه، سبب انفعال بیشتر ایران و نزدیکی هرچه بیشتر دول دیگر علیه ایران نمیشه ؟! بنده تصور می‌کنم ایران در شرایط حاضر عملا هیچ نقشه جایگزینی جز صبر نداره و با وجود تشنجات و بی ثباتی های کم نظیر اقتصادی که اغتشاش و التهابات داخلی مالابده، نگاهش به خرید زمان و وقفه در مواضع خصمانه دشمنه. متاسفانه تهدید های گاه و بیگاه در مورد بستن تنگه هرمز امروزه کاملا ارزش روانی و عملی خودشو از دست داده و حتی با وجود واکنش هایی از سمت آمریکا بشکل اعزام ناوگان ممکنه به لحاظ پرستیژ سیاسی به ایران لطمه بزنه ! ما با رویه و چارچوب کنونی شانس زیادی دفع دشمن نداریم.‌
  14. تصویری که از سهند قابل دریافت است ! چند نکته رو در خودش داره که جالب توجه هستند... اعم از عدم نصب رادار آرایه فازی، موردی که به گمانم اغلب ناظران انتظار نصبش رو داشتند، خصوصا که پیش از این نمونه‌ای از اون رو در مدل های شناور دیگر شاهد بودیم ... حال این اقدام چه دلایلی می‌تونه داشته و آیا با مواضع و شرایط حاکم سیاسی و اوضاع ملتهب و نیمه متشنج منطقه‌ای چنین تصمیمی به صلاحدید صورت گرفته یا بیانگر مشکلات دیگری چون عدم تخصیص منابع مالی یا وجود مشکلات تکنولوژی که فائق آمدن بر اون ها زمان و دانش بیشتری می‌طلبد و یا شاید ده‌ها گزینه دیگر مشخص نیست. عدم نصب سیستم های اوپتیک هم از دیگر مواردی بود که جلب توجه کرده و خود محل پرسش و ابهامات زیادی لیکن در یک مورد از تصاویر وجود سامانه ای شبیه دفاع نزدیک هویداست چیزی شبیه کاشتان ! که خودش می‌تواند مصداقی بر نصب احتمالی سیستم های ویژه منجمله سیستم های اوپتیک که از ملزومات دفاع نقطه‌ای است باشد. عطف به سیاق معمول ما شاهد بدقولی از جانب مسئولین مربوطه هم بودیم که پیش از این از الحاق رسمی فریگت سهند به توان رزم دریایی ایران در روز نیروی دریایی خبر میدادند اما چیزی ندیدیم... و همین خودش این احتمال را پشتیبانی میکند که سهند هنوز تکمیل نشده حال به چه دلایلی مشخص نیست !! من فکر نمیکنم با این میزان از استعداد رزمی، نیروی دریایی ایران برای قدرت های بزرگ واقعا باشد ! بنظرم اسارت در دام شعارها و کوبیدن بر تبل آن خود ورطه خطرناکی است که می‌توان سرنوشت یک سیستم را تغییر دهد.
  15. Yavantgarde

    اخبار مرتبط با تهدیدات امریکا و اسراییل

    بنظر بنده نیز جمهوری اسلامی بطور کلی نشان داده که ناکارآمد بوده تنها دستاوردش برای آینده ایران همین تسلیح شدن به سلاح اتمی یا مشابهش می‌تونه باشه تا در حکومت و نظام آتی ایران که باید اصول دموکراسی رو کاملا رعایت و در جهت بهبود اقتصادی قدم برداره، نقطه اتکایی برای جلوگیری از مستعمره شدن باشه.
  16. سلام به شما عذر میخام که مصدع اوقات میشم. این عنوان کتاب رو میشه از کجا تهیه کرد ؟!