alrkhs

Members
  • تعداد محتوا

    352
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    10

تمامی ارسال های alrkhs

  1. به نام خدا MTIS Pegaz 011 هواپیمای بدون سرنشین (UAV) [2025] صربستان مدرن پس از فروپاشی یوگوسلای صنعت نظامی خود را حفظ کرد. کار های توسعه داده شده نشان دهنده تعداد بی شماری از محصولات بومی از جمله تانک های اصلی میدان نبرد (MBT)، خودرو های زرهی جنگی (AFV) و سلاح های مختلف کوچک است. برای حرکت هم پای نیاز های میدان نبرد مدرن، صنعت صربستان نیز به سمت طراحی و توسعه یک پهپاد بومی حرکت کرده که با نام Pegaz 011 شناخته می شود. این پهپاد در کلاس سری پهپاد های اسرائیلی Scout، تالس Watchkeeper بریتانیایی و SAGEM "Sparrowhawk" فرانسوی قرار می گیرد. Pegaz برای نقش جاسوسی-نظارت-شناسایی (ISR) تاکتیکی طراحی شده است. این سامانه توانایی های برد متوسط را به همراه خودکار بودن ارائه می دهد تا به اهداف ماموریتی خود برسد. Pegaz می تواند از باند فرود آماده به هوا برخیزد (به صورت خودکار) یا توسط منجنیق پرتاب شود و از طریق نقطه مسیر های از پیش تعیین شده پرواز کند. این پهپاد همچنین از توانایی فرود خودکار نیز برخوردار است و می توان از طریق چتر نجات آن را بازیابی کرد. طراحی خارجی Pegaz از ترکیب میله های 2 تایی به همراه بدنه اصلی مرکزی شامل موتور، سوخت و تجهیزات ماموریتی استفاده می کند. بال های آن مستقیم اند و بخش زیرین چرخ دار اما ثابت است. قدرت پهپاد از طریق یک موتور 2 سیلندر تامین می شود که 43 اسب بخار را به سامانه ملخی 2 پره در انتهای بدنه منتقل می کند. 2 باله ی عمودی دمی حسن ختام طراحی آن است. ابعاد Pegaz شامل 5.4 متر طول، 6.3 متر طول بال و 1.7 متر ارتفاع می شود. وزن خالی آن 120 کیلوگرم است و حداکثر وزن برخاست به 230 کیلوگرم می رسد. مشخصات فنی آن به صورت حداکثر سرعت 200 کیلومتر بر ساعت، سرعت کروز بیش از 145 کیلومتر بر ساعت، برد 100 کیلومتر (مداومت 12 ساعته)، و ارتفاع عملیاتی 3000 متر گزارش شده است. این طور که مشخص است، Pegaz تحت توسعه توسط انستیتو فنی نظامی صربستان است و کار بر روی این پهپاد از سال 2010 در جریان است. اولین پرواز Pegaz در اکتبر سال 2010 انجام شد. مشخصات - سال ورود به خدمت: 2025 - وضعیت: تحت توسعه - تعداد فروند ساخته شده: 1 - سازنده: موسسه فنی نظامی صربستان (MTIS) – صربستان - کشورهای استفاده کننده: صربستان - نقش: جاسوسی-نظارت-شناسایی و پیش آهنگی (ISR، سنجش اهداف زمینی و منطقه هدف برای ارزیابی سطح تهدیدات محیطی، قدرت و تحرکات دشمن)، توانایی های بدون سرنشین (طراحی شده با توانایی های بدون سرنشین برای ایفای انواع نقش های بالای میدان نبرد) - طول: 5.4 متر - طول بال ها: 6.34 متر - ارتفاع: 1.7 متر - وزن: 120 کیلوگرم - حداکثر وزن برخاست: 230 کیلوگرم (40 کیلوگرم ظرفیت محموله) - قوای محرکه: 1 موتور 2 سیلندر 43 اسب بخاری - حداکثر سرعت: 200 کیلومتر بر ساعت - ارتفاع پروازی: 3000 متر - برد: 100 کیلومتر - تسلیحات: 2 راکت هدایت لیزری FT-8D - نسخه ها: "Pegaz" (نام اولیه پروژه)، Pegaz 011 (سری پایه) منبع
  2. به نام خدا Mikoyan Skat هواپیمای رزمی بدون سرنشین (UCAV) [2015] Mikoyan Skat پهپاد رزمی تحت توسعه با مبدا پهپاد شناسایی وزارت دفاع روسیه است. اولین نمونه آن در نمایشگاه ماکس 2007 رونمایی شد و از آن زمان ارتقا یافته تا با نیاز های بزرگتر و در حال افزایش نیروی هوایی روسیه منطبق باشد (به خصوص پیشرفت هم پای فناوری های غربی و چینی). تا جایی که مشخص است، Skat به مهمات هدایت دقیق در محفظه داخلی مسلح خواهد شد، طراحی بدون دم دارد و از ویژگی های پنهانکاری برای نفوذ استفاده می کند. Skat اصلی به عنوان نسخه ای مسلح در سال 2013 سفارش داده شد. پهپاد رزمی Skat توسط یک موتور توربوفن سری RD-5000B با رانش حدود 50 کیلونیوتن قرار گرفته در مرکز ثقل بدنه (مشابه موتوری که در جنگنده MiG-29 "Fulcrum" استفاده شده) نیرودهی می شود. سامانه های اویونیک، سوخت و دیگر تجهیزات حیاتی پرواز نیز در همین بخش قرار می گیرند. پروفایل پهپاد ظاهری بدون دم دارد به این معنی که از هیچ سطح دمی عمودی استفاده نمی شود. این پلتفرم با لبه های انتهایی دندان اره ای و لبه های جلویی پیکان مانند تداعی کننده بمب افکن پنهانکار B-2 Spirit نورثروپ گرومن نیروی هوایی ایالات متحده است. هواپیما روی 3 عرابه فرود چرخ دار (2 تا اصلی و یک پایه دماغه) قرار دارد که جمع شونده اند. محموله مهمات در دو محفظه جداگانه در خارج از خط وسط قرار خواهند گرفت. تنفس موتور از طریق یک مجرای ورودی شکاف دار در جلوی هواپیما صورت می گیرد. تمام ویژگی های فیزیکی هواپیما، بالای بال ها مستقر شده اند تا بخش زیرین تا حد ممکن صاف باشد. مشخصات فنی فعلی شامل 800 کیلومتر بر ساعت سرعت، 12000 متر ارتفاع پروازی و 2000 کیلومتر برد می باشد. در سپتامبر 2018، گزارش شد که MiG این برنامه را احیا کرده است و کار بر روی Mikoyan Skat UCAV در حال حاضر در حال انجام است. به گفته مدیرعامل میگ، قرار است تا پایان سال 2019 تکالیف تاکتیکی و فنی اسکات به تصویب برسد و توسعه این پهپاد از سال 2020 آغاز شود. تا امروز به نظر می رسد توسعه skat متوقف شده باشد، زیرا از سال 2019 هیچ خبری در مورد آن گزارش نشده است. همچنین این پهپاد در بین پروژه های آینده میگ در نمایشگاه MAKS 2021 دیده نشد. مشخصات - سال ورود به خدمت: 2015 - وضعیت: تحت توسعه - تعداد فروند ساخته شده: 12 - سازنده: Mikoyan – روسیه - کشور های استفاده کننده: روسیه (احتمالی) - نقش: حملات زمینی (هدایت بمب های هواپایه برای نابودی اهداف زمینی توسط تیر بمب موشک و راکت)، توانایی های بدون سرنشین (طراحی شده با توانایی های بدون سرنشین برای ایفای انواع نقش های بالای میدان نبرد) - طول: 10.25 متر - طول بال ها: 11.5 متر - حداکثر وزن برخاست: 9070 کیلوگرم - قوای محرکه: 1 موتور توربوفن سری Klimov RD-5000B با رانش 50 کیلونیوتن - حداکثر سرعت: 800 کیلومتر بر ساعت - ارتفاع پروازی: 12000 متر - برد: 2000 کیلومتر - تسلیحات: تا 2 تن مهمات هدایت دقیق درون 2 محفظه سلاح داخلی (موشک Kh-31، بمب های KAB-500Kr و KAB-250) - نسخه ها: Skat (نام اولیه پروژه) منبع
  3. alrkhs

    اخبار برتر نظامی

    به نام خدا تجدید ساختار استراتژیک ارتش ایالات متحده ارتش ایالات متحده در حال آغاز یک تحول استراتژیک مهم است. این طرح شامل تجدید ساختار نیرو است که همراه با حذف تقریباً 24000 موقعیت شغلی می شود که تقریباً 5٪ از کل پرسنل آن را تشکیل می دهد. درک این عدد به ظاهر قابل توجه در زمینه محتوایی آن مهم است، زیرا در درجه اول به جای اخراج پرسنل موجود، موقعیت های شغلی پر نشده را هدف قرار می دهد. این بازسازی جامع نشان دهنده تعهد ارتش به انطباق با چشم انداز متغیر امنیتی جهانی و اطمینان از آمادگی آن برای چالش های قرن بیست و یکم است. پیمایش یک چشم انداز امنیتی جدید نیروی محرکه این تحول در ماهیت در حال تکامل جنگ نهفته است. عملیات ضد شورش که مشخصه عملیات های اخیر ارتش در عراق و افغانستان بوده، در حالی که بدون شک نیاز است، در محیط راهبردی کنونی از اهمیت کمتری برخوردار است. ظهور دشمنان تقریبا هم سطح مانند روسیه و چین، مجهز به قابلیت های نظامی پیشرفته، چالشی متمایز ایجاد می کند. این دشمنان نیاز به تغییر قابل توجهی در رویکرد ارتش دارند و این سرویس را ملزم می‌کند که ساختار و قابلیت ‌های خود را برای حفظ موقعیت قدرت در برابر این تهدیدات بالقوه تطبیق دهد. همسو کردن منابع با اولویت های استراتژیک این برنامه ریزی کاهش موقعیت های شغلی، کاهش های خودسرانه نیست، بلکه یک تنظیم مجدد منابع استراتژیک است. این ساده ‌سازی عمدتاً مناطقی را هدف قرار می ‌دهد که برای مقابله با تهدیدات نوظهور اهمیت کمتری دارند. به طور خاص، شغل های مرتبط با عملیات ضد شورش و نیروهای خاص عملیات ویژه برای این کاهش مورد هدف قرار می گیرند. با این حال، مهم است که تأکید کنیم که این تجدید ساختار صرفاً در مورد کاهش موقعیت های شغلی نیست. ارتش همچنین قصد دارد با افزودن پرسنل در چندین حوزه حیاتی که با تهدیدات پیش بینی شده آینده همسو هستند، منابع را به صورت استراتژیک مجددا تخصیص دهد: تقویت دفاع: ارتش با درک تهدید فزاینده حملات هوایی، قصد دارد واحد های دفاع هوایی و ضد پهپادی را تقویت کند. این امر مستلزم سرمایه‌ گذاری در سامانه های راداری پیشرفته، قابلیت ‌های دفاع موشکی و تجهیزات تخصصی جنگ الکترونیک برای مقابله با تهدیدات هوایی پیشرفته ‌تر دشمنان بالقوه است. این سامانه ها با شناسایی، ردیابی و در نهایت از کار انداختن یا نابود کردن پهپاد ها و هواپیما های متخاصم قبل از رسیدن به اهداف شان کار می کنند. تیز کردن پنجه ها: ارتش نیرو های ضربت جدید متخصص در جنگ سایبری، جمع آوری اطلاعات و قابلیت های حمله دوربرد ایجاد خواهد کرد. این گروه‌ های ضربت، ظرفیت ‌های تهاجمی و دفاعی ارتش را در مناطق حساس حوزه دیجیتال و جنگ ‌های دوربرد افزایش می ‌دهند و به اهمیت روزافزون این جنبه‌ ها در درگیری ‌های معاصر می ‌پردازند. جنگ سایبری شامل عملیات تهاجمی و تدافعی است که در حوزه دیجیتال انجام می شود، در حالی که قابلیت های حمله دوربرد شامل توانایی درگیری با اهداف در فواصل قابل توجه با دقت بالا است. این گروه‌ های ضربت نیازمند پرسنل بسیار ماهر و آموزش دیده با آخرین فن ‌آوری‌ ها و تاکتیک ‌ها برای مقابله مؤثر با این تهدیدات سایبری و میدان نبرد اند. بررسی پیامد های بلند مدت تأثیر بلند مدت این تغییرات بر اثربخشی عملیاتی ارتش هنوز قابل بررسی نیست. در حالی که برخی از کارشناسان نگرانی‌ های خود را در مورد پیامد های بالقوه این تصمیم بر اندازه و قابلیت‌ های کلی ارتش ابراز می‌ کنند، برخی دیگر آن را گامی ضروری و اجتناب‌ ناپذیر به سوی مدرن سازی می‌ دانند. صرف نظر از صحبت جاری، تعهد ارتش به شفافیت در سراسر این فرآیند قابل ستایش است. هدف ارتش از انتشار آشکار منطق و اهداف خود از طریق کانال ‌های رسمی، از جمله بیانیه ‌های مطبوعاتی، بیانیه‌ های عمومی و تعامل با ذینفعان، حفظ اعتماد عمومی و اطمینان از انتقال آرام به سوی آینده است. تکامل برای خدمت به امنیت ملی درک این موضوع که دگرگونی مداوم ارتش ایالات متحده مقدمه ای برای درگیری قریب الوقوع نیست، بسیار مهم است. در عوض، نشان دهنده رویکردی فعال برای تضمین امنیت ملی در دنیایی است که به سرعت در حال تغییر است. ارتش با تطبیق ساختار و قابلیت های خود برای مقابله با تهدیدات در حال تحول قرن بیست و یکم، در نظر دارد تا نیرویی قدرتمند باقی بماند که قادر به بازدارندگی در برابر تجاوز و دفاع از منافع ایالات متحده باشد. این تنظیم مجدد استراتژیک بر تعهد تزلزل ناپذیر ارتش برای حفاظت از کشور و خدمت به عنوان سنگ بنای امنیت آمریکا برای نسل ‌ها تأکید می ‌کند. در نهایت، موفقیت این تحول به توانایی آن در ایجاد توازن مؤثر بین نیاز به نوسازی با حفظ قدرت‌ های تاریخی و ارزش ‌های اصلی ارتش، تضمین تداوم میراث خدمات و تعهد تزلزل ناپذیر به امنیت ملی بستگی دارد. این تحول یک اقدام پیچیده با پیامدهای گسترده است و موفقیت آن با توانایی ارتش برای انطباق با چشم انداز امنیتی در حال تحول و در عین حال حفظ اثربخشی آن به عنوان یک جزء حیاتی دفاع ملی آمریکا سنجیده می شود. منبع
  4. به نام خدا Oshkosh از نسخه آزمایشی خودروی بدون سرنشین (UGV) Rogue Fires رونمایی کرد ROGUE Fires UGV Oshkosh خودروی بدون سرنشین (UGV) ROGUE Fires را در رزمایش آتش Sink at Sea در هاوایی نمایش داد. این UGV قابلیت حمل نقل خارج از جاده ای فوق‌العاده و توانایی حمل محموله خودروهای تاکتیکی سبک مشترک (JLTV) را با فناوری خودروی خودکار پیشرفته Oshkosh ترکیب کرده تا از عملیات های موشک های زمینی ضد کشتی (GBASM) پشتیبانی کند. در بخشی از نمایش، یک پرتابگر سامانه مهار کشتی اعزامی (NMESIS) نیروی دریایی نصب شده روی شاسی ROGUE Fires با موفقیت موشک ضربتی نیروی دریایی (NSM) را شلیک کرد و هدف خود را در دریا مورد اصابت قرار داد. خودروهای تاکتیکی سبک مشترک (JLTV) شرکت Oshkosh فناوری بدون سرنشین ROGUE Fires به خودرو اجازه می دهد تا در حالت های اپراتور راه دور یا پیشرو-پیرو فعالیت کند که با حذف کامل رزمندگان از خودرو، از آنها در برابر تهدید ها محافظت می کند. پت ویلیامز، معاون رئیس جمهور و مدیر کل برنامه های ارتش و تفنگداران دریایی ایالات متحده گفت: "ROGUE Fires هدفمند بوده و از قابلیت های نسل بعدی چندین پلتفرم و فناوری خودروهای اثبات شده Oshkosh Defense استفاده می کند." ویلیامز افزود.: "مانند خود JLTV ها، ROGUE Fires متناسب ماموریت در دست اقدام است. طراحی انعطاف‌پذیر آن امکان ادغام محموله های سامانه سلاح مقیاس پذیر را فراهم می کند تا بر اساس الزامات ماموریت، انعطاف پذیری را به فرماندهان رزمی ارائه دهد. " SINKEX بخشی از رزمایش بزرگ نیروی دریایی ایالات متحده (LSE) 2021 است؛ یک رویداد جهانی که در آن ملوانان و تفنگداران دریایی مفاهیم عملیاتی نیروی دریایی و تفنگداران دریایی را آزمایش و تایید می کنند. منبع
  5. به نام خدا ZALA Lancet پهپاد و مهمات پرسه زن ZALA Lancet (نام رسمی: Item 52/Item 51) توسط شرکت روسی ZALA Aero Group (بخشی از شرکت Kalashnikov) و برای استفاده نیرو های مسلح روسیه توسعه داده شده است. این پهپاد اولین بار در ژوئن 2019 در نمایشگاه نظامی ARMY-2019 مسکو به نمایش در آمد. لانست نمونه پیشرفته‌تر مهمات پرسه زن ZALA KYB-UAV (یا KUB-BLA) محسوب می شود. از ZALA Lancet می توان برای ماموریت های شناسایی و ضربتی استفاده کرد. حداکثر برد آن 40 کیلومتر است و حداکثر وزن برخاست آن به 12 کیلوگرم می رسد. در حالت رزمی، لانست را می توان به سر جنگی شدید الانفجار یا شدید الانفجار ترکش شونده مسلح ساخت. واحد هدایت اپتیکال-الکترونیک و هدایت تلویزیونی امکان کنترل در مرحله ترمینال پرواز را فراهم می کند. لانست دارای ماژول های جاسوسی، مکانیابی و ارتباطی است. طبق صحبت های طراح ارشد Zala Aero، الکساندر زاخاروف، از لانست می توان در نقش "air mining" استفاده کرد. در این نقش پهپاد با حداکثر سرعت 300 کیلومتر بر ساعت شیرجه می زند و هواپیما های بی سرنشین رزمی دشمن را در حین پرواز مورد اصابت قرار می دهد. لانست را می توان توسط پرتابگر منجنیقی از زمین یا پلتفرم های دریایی مانند قایق گشتی کلاس رپتور پرتاب کرد. نیروی پهپاد از یک موتور الکتریکی تامین می شود. لانست حداقل از نوامر سال 2020 در جریان مداخلات نظامی روسیه در سوریه در طول جنگ داخلی این کشور مورد تست رزمی قرار گرفته است. در حملات علیه تحریرالشام در استانداری ادلب از این پهپاد استفاده شد. در هشتم ژوئن سال 2022، Rostec، شرکت دفاعی روس، اعلام کرد که پهپاد های لانست و KUB در مداخله نظامی روسیه در اکراین مورد استفاده قرار گرفته اند. یک ماه بعد، اولین ویدئو از استفاده رزمی این پهپاد در اکراین پدیدار شد. در اواخر سال 2022، چندین ویدئو در شبکه های اجتماعی منتشر شد که پهپاد های لانست را در حال حمله به انواعی از اهداف اکراینی، شامل سامانه های دفاع هوایی، هویتزر های خود کششی، تانک ها و کامیون های نظامی نشان می داد. در بین اهداف آسیب دیده یا نابود شده سامانه های موشکی S-300، سامانه موشکی Buk-M1، یک تانک T-64، هویتزر های غربی M777 و FH70 و همچنین هویتزر های خود کششی M109، AHS Krab و CAESAR دیده می شدند. در چهارم نوامبر سال 2022، یک ناو توپ دار کلاس Gyurza-M از نیروی دریایی اکراین توسط یک پهپاد لانست آسیب دید. این مورد اولین حمله پهپاد لانست علیه اهداف دریایی در طول این جنگ بود. در فوریه سال 2023، یک پهپاد لانست، تانک T-84 اکراینی را مورد اصابت قرار داد که باعث آسیب دیدن این تانک شد. در مارس سال 2023، سامانه دفاع هوایی Stormer HVM که از طرف انگلیس اهدا شده بود، برای اولین بار مورد اصابت یک پهپاد لانست قرار گرفت. لحظه برخورد پهپاد لانست به سامانه Stormer در حالی که پهپاد های برد بلند شاهد 136 علیه زیرساخت های انرژی اکراینی مورد استفاده قرار می گیرند، لانست به عنوان یک سلاح میدان نبرد دقیق علیه اهداف نظامی با ارزش بالا استفاده می شود که معمولا از قبل توسط یک پهپاد شناسایی مکان یابی شده است. با این حال چندین مورد عدم موفقیت هم گزارش شده است. حتی در صورت اصابت هم اطمینانی برای نابودی وجود ندارد، در مواردی فقط باعث آسیب های جزئی شده که قابل تعمیر است. این احتمال وجود دارد که روسیه به دلیل تحریم های بین المللی امکان تولید انبوه لانست را نداشته باشد، زیرا پهپاد های روس به تجهیزات الکترونیکی وارداتی متکی اند و روس ها در پیدا کردن راه های جایگزین به مشکل خورده اند. طبق نوشته های Oryx، وبسایت اطلاعات منبع باز هلندی، پهپاد های لانست در جریان جنگ اکراین بیش از 100 مورد اصابت موفق به اهداف اکراینی را ثبت نموده اند. بیشتر این اهداف توپ های در حال یدک کشی و سامانه های توپخانه ای خود کششی بوده اند. تعدادی از دوربین های قابل نصب نسخه ها لانست 3: مدل پایه و بزرگ‌تر با مداومت 40 دقیقه ای و برد 40 کیلومتری. حداکثر وزن محموله 3 کیلوگرم و حداکثر وزن برخاست 12 کیلوگرم. حداکثر سرعت این مدل 80 تا 110 کیلومتر بر ساعت است. طراحی بدنه آن سیلندری شکل به همراه 2 جفت بال های X شکل در جلو و عقب است. پروانه 2 ملخه پیشران الکتریکی در عقب بدنه قرار دارد و لانست را به جلو می راند. لانست 1: مدلی کوچک‌تر از لانست 3. یک محموله 1 کیلوگرمی را حمل می کند و حداکثر وزن برخاست آن 5 کیلوگرم است. همچنین 30 دقیقه مداومت پروازی دارد. لانست 1 نیروی های روسیه در اکراین شروع به استفاده از نوعی بروز شده از پهپاد لانست با مداومت پروازی 1 ساعته و سر جنگی قوی تر با وزن بیشتر از 5 کیلوگرم کرده اند که حداقل 2 کیلوگرم از سر جنگی مدل پایه این پهپاد سنگین تر است. از لانست ها برای حمله به نیرو ها با سر جنگی شدید الانفجار ترکش شونده یا ترموباریک، و حمله به خودرو های زرهی با سر جنگی شدید النفجار ضد تانک (HEAT) استفاده می شود. براساس اطلاعات موجود تا ماه می سال 2023، نسخه بروز شده Izdeliye 51 نام دارد در حالی که نسخه اولیه با سر جنگی 3 کیلوگرمی Izdeliye 52 نامیده می شود و طبق گزارش ها از سر جنگی بزرگ‌تر و سامانه هدایتی الکترواپتیکی جدید بهره می برد. منبع سایت شرکت سازنده
  6. به نام خدا شبیه سازی نظامی بخش اول: سربازان توپخانه سلطنتی بریتانیا در حال آموزش در یک "دنیای مجازی" در رزمایش Steel Sabre، سال 2015 شبیه ساز های نظامی، که به صورت غیر رسمی war game هم نامیده می شوند، شبیه ساز هایی اند که در آن تئوری های جنگ می توانند مورد آزمون و پالایش قرار بگیرند بدون اینکه نیازی به درگیری واقعی باشد. شبیه ساز های نظامی به عنوان روش های کاربردی برای توسعه راه حل های تاکتیکی، استراتژیک و دکترینی قلمداد می شوند، ولی منتقدان عقیده دارند که تصمیم هایی که از این مدل ها نشات می گیرند به طور ذاتی ناقص اند، و این موضوع به دلیل ذات تقریبی مدل های مورد استفاده است. بسیاری از تحلیلگران حرفه ای به لفظ "بازی جنگ" اعتراض دارند زیرا از این عبارت به طور کلی برداشت به سرگرمی عام می شود، و به همین دلیل واژه شبیه سازی را ترجیح می دهند. شبیه ساز ها در شکل های مختلف و درجات متفاوت واقع گرایی وجود دارند. حوزه شبیه ساز ها نتنها فاکتور نظامی بلکه فاکتور های سیاسی و اجتماعی را هم در بر می گیرند که در یک مدل جنگی واقعی به طور جدانشدنی در همدیگر تنیده شده اند. با اینکه بسیاری از دولت ها، به صورت فردی و اشتراکی، از شبیه ساز ها استفاده می کنند، اما بیرون از دایره تخصصی، اطلاعات کمی از آن ها وجود دارد. با این حال، مدل سازی معمولا روشی است که دولت ها با استفاده از آن سیاست های نظامی و سیاسی خود را مورد آزمون قرار داده و اصلاح می کنند. شبیه سازی های نظامی از تمرین های میدانی توسط شبیه سازی های کامپیوتری تا مدل های تحلیلی را شامل می شود؛ واقع‌گرایی مانورهای زنده با اقتصاد شبیه‌ سازی‌ های انتزاعی مقابله می‌کند. طیف شبیه ساز ها اصطلاح شبیه ساز نظامی می تواند طیف گسترده ای از فعالیت ها را در بر بگیرد، از تمرینات میدانی مقیاس کامل تا مدل های کامپیوتری انتزاعی که می توانند با دخالت جزئی یا بدون دخالت انسان پردازش انجام دهند. مانند مرکز ارزیابی استراتژی RAND (RSAC) به عنوان یک قاعده علمی کلی، قابل اتکا ترین داده از مشاهده واقعی بدست می آید و قابل اتکا ترین تئوری ها به آن وابسته اند. این قانون در آنالیز های نظامی نیز صدق می کند، جایی که تحلیلگران به تمرینات میدانی و آزمون های زنده به عنوان ارائه دهنده داده هایی احتمالا واقعی (بسته به واقع گرایی تمرین) و قابل تائید (گردآوری شده توسط مشاهده واقعی) نگاه می کنند. به عنوان مثال می توان به راحتی پی برد که تحت شرایط معین و نیروی کار مشخص چقدر طول می کشد تا یک پل شناور (pontoon bridge) احداث شود، و سپس این اطلاعات می توانند نرم و هنجار هایی برای عملکرد انتظاری در شرایط مشابه در آینده ایجاد کنند، یا اینکه در تصحیح پروسه ساختن پل مورد استفاده قرار بگیرند. هر شکلی از تمرین را می توان به معنای دقیق کلمه "شبیه سازی" دانست (چون که یک محیط عملیاتی را شبیه سازی می کند)؛ با این حال، تمام یا اکثر تمرین ها نه برای آزمایش ایده ها یا مدل های جدید، بلکه برای ارائه مهارت هایی به شرکت کنندگان برای اجرای ایده ها و مدل های موجود است. تمرین های ابعاد کامل نظامی، یا حتی در مقیاس های کوچک تر، همیشه قابل اجرا یا حتی مطلوب نیستند. در دسترس بودن امکانات، شامل منابع مالی، یکی از فاکتور های قابل توجه است – حرکت دادن نیرو ها و تجهیزات ثابت، انتقال آن ها به مکانی مناسب، و سپس پوشش هزینه های اضافی مانند سوخت، روغن و روان کار (POL)، نگهداری تجهیزات، تکمیل تدارکات و خوراکی ها و دیگر مواد، هزینه زیادی دارد.به علاوه، بعضی مدل های جنگی با استفاده از این روش واقع بینانه قابل تصدیق نیستند. برای مثال، ممکن است آزمایش دقیق یک سناریوی فرسایشی با کشتن نیرو های خودی، نتیجه عکس داشته باشد. معمولا در امتحان یک تئوری مطلوب تر است که سطح درگیر بودن نفرات را کاهش دهیم. تمرین های نقشه (رزمایش روی نقشه) را می توان بدون نیاز به حرکت دادن فیزیکی نیرو ها، با حضور افسران ارشد و برنامه ریز ها انجام داد. این روش ها بخشی از ورودی های انسانی را حفظ می کنند، و بنابراین هنوز هم می توانند تا حدودی بازتاب رفتار های نسنجیده های انسانی باشند که با مزیت کاهش هزینه ها و افزایش دستیابی پذیری، مدل سازی جنگ را بسیار چالش برانگیز می کند. همچنین، یک تمرین نقشه را می توان با برنامه ریزی کمتری نسبت به یک لشگرکشی بزرگ انجام داد، که باعث می شود این تمرین گزینه ای جذاب برای شبیه سازی های کوچکتری که ارزش زیادی ندارند و همچنین عملیات های بسیار مهمی که هزینه و پنهانکاری اهمیت دارد، باشد. (این موضوع در مورد عملیات پرل هاربر با نام OPERATION AI صادق بود.) با افزایش بیشتر سطح انتزاع، شبیه سازی به سمت محیطی میل پیدا می کند که به آسانی توسط بازی کنندگان بازی جنگ غیر نظامی قابل شناسایی باشد. این نوع از شبیه سازی می تواند دستی (به معنای عدم دخالت یا دخالت بسیار کم کامپیوتر)، با کمک کامپیوتر، یا کاملا کامپیوتری باشد. شبیه ساز های دستی احتمالا از زمانی که انسان اولین بار وارد جنگ شد به نوعی استفاده می شوند. شطرنج را می توان به عنوان نوعی از شبیه ساز جنگ در نظر گرفت (اگرچه منشا دقیق آن مورد بحث است). در زمان های اخیر، پیشرو شبیه ساز های مدرن بازی Kriegsspiel مربوط به Prussia بود، که در حدود سال 1811 پدید آمد و بعضا گفته می شود باعث پیروزی Prussia در جنگ بین فرانسه و کنفدراسیون آلمان شمالی شد. این بازی بین تک تک هنگ های Prussia توزیع و دستور داده شد که به طور منظم بازی شود، این موضوع باعث شد یک افسر آلمانی در سال 1842 اعلام کند: این به هیچ وجه یک بازی نیست! بلکه یک تمرین برای جنگ است!. قوانین زیادی به وجود آمدند، زیرا هر هنگ تغییرات خود را بداهه ایجاد می کرد، ولی در نهایت 2 نسخه مورد استفاده قرار گرفت. یکی که با نام rigid Kriegsspiel شناخته می شود، با پایبندی دقیق به کتاب قوانین طولانی آن انجام می شد. دیگری با نام free Kriegsspiel توسط تصمیم های داور های انسانی اداره می شد. هر نسخه مزایا و معایب خود را داشت: rigid Kriegsspiel قوانینی داشت که اکثر موقعیت ها را پوشش می داد، و قوانین از نبرد های تاریخی گرفته شده است که در آن ها وضعیت های مشابه ای رخ داده است، این موضوع باعث می شود شبیه سازی قابل تصدیق و ریشه دار در داده های قابل مشاهده باشد، که بعضی مدل های بعدی آمریکایی آن را کنار گذاشتند. با این حال، ذات تجویزی آن جلوی تفکر آزاد و خلاقانه بازیکنان را می گرفت. متقابلا، free Kriegsspiel می توانست این نوع از تفکر را تشویق کند، زیرا قوانین اش قابل تفسیر توسط داور ها بود و می توانست در طی عملیات تطبیق داده شود. اما این تفسیر تمایل به نفی ماهیت قابل تائید بودن شبیه سازی داشت، زیرا داور های مختلف ممکن است وضعیت یکسانی را به روش های متفاوت قضاوت کنند، به خصوص در موقعیت هایی که سابقه تاریخی نیز وجود نداشت. همچنین، این مدل به داور ها اجازه می داد تا نتیجه را آگاهانه یا نا آگاهانه ارزیابی کنند. بحث فوق در مورد محیط های شبیه سازی نظامی مدرن و کامپیوتری نیز مطرح است. هنور جایگاه مشخصی برای داوران به عنوان قاضی شبیه سازی وجود دارد، از این رو شبیه سازی های دستی در دانشکده های جنگ هنوز به بقای خود ادامه می دهند. هردو شبیه سازی های با کمک کامپیوتر و کاملا کامپیوتری نیز رواج دارند، که هرکدام براساس شرایط موجود مورد استفاده قرار می گیرند. موسسه RAND یکی از معروف ترین طراحان شبیه سازی های نظامی برای دولت و نیروی هوایی ایالات متحده، و یکی از پیشگامان شبیه سازی سیاسی-نظامی است. شبیه سازی SAFE (ارزیابی استراتژیک و نیرو) این موسسه نمونه ای از شبیه سازی دستی است، که در آن یک یا چند تیم متشکل از حداکثر 10 نفر در اتاق های جداگانه ای قرار می گیرند و تحرکات آنها توسط یک کارگردان و اعضای وی تحت نظارت قرار می گیرد. چنین شبیه سازی هایی ممکن است در طی چندین روز انجام شوند (بنابراین الزام به تعهد پذیری شرکت کنندگان وجود دارد): یک سناریوی اولیه (برای مثال آغاز یک درگیری در خلیج فارس) با اطلاعات تاریخی، سیاسی و نظامی مناسب به بازی کنندگان داده می شود. پس از آن بازیکنان مدت مشخصی زمان دارند تا با نظارت کارگردانان/داوران (معمولا به Control نامیده می شود) به بحث و تنظیم یک استراتژی ببپردازند. وقتی پیش از یک تیم وجود داشته باشد، ممکن است تیم ها براساس خطوط پارتیزانی تقسیم شوند – به طور سنتی آبی و قرمز، که آبی نماینده وطن و قرمز نماینده مخالفان است. در این مورد، تیم ها علیه همدگیر فعالیت می کنند، و فعالیت ها و ضد فعالیت هایشان توسط کنترل به تیم حریف منتقل می شود، که کنترل براساس نتایج این تحرکات قضاوت می کند. در دوره های زمانی معین تیم کنترل تغییری در سناریو، معمولا در بازه زمانی چند روزه یا چند هفته ای، را اعلام می کند و وضعیت در حال تحول را بر اساس خوانش آنها از چگونگی پیشرفت آن در نتیجه حرکت‌های انجام شده به تیم‌ها ارائه می‌کند. برای مثال ممکن است تیم آبی در پاسخ به نبرد در خلیج فارس تصمیم به حرکت دادن یک ناوگان هواپیمابر خود به منطقه بگیرد و در عین حال به طور مداوم از طریق کانال های دیپلماتیک در راستای جلوگیری از خصومت تلاش کند. در سمت مقابل، تیم قرمز، شاید چون فرصتی برای افزایش نفوذ در منطقه و مقابله با ابتکارات تیم آبی یافته است. ممکن است تصمیم بگیرد تا به یکی از طرف های جنگ کمک نظامی کند. در این نقطه کنترل می تواند اعلام کند که حالا یک هفته گذشته است، و سناریو بروز شده را در اختیار بازیکنان قرار دهد: احتمالا شرایط وخیم تر شده و حالا تیم آبی باید تصمیم بگیرد که آیا می خواهد راه نظامی را در پیش بگیرد، یا ممکن است تنش ها کاهش یافته باشد و اکنون تصمیم برعهده تیم قرمز است که آیا می خواهد با ارائه کمک های مستقیم بیشتر به مشتریان خود شرایط را تشدید کند. منبع
  7. به نام خدا HESA Shahed-136 مهمات پرسه زن بدون سرنشین (UAV) [2021] شاهد 136 پهپاد دسته ای (swarming) مدرنی است که توسط صنایع ایران ساخته شده است. به دلیل تحریم ایران توسط ایالات متحده به مدت بیش از 40 سال، مهندسان هسا دسترسی محدودی به قطعات و تجهیزات الکترونیک دارند، به همین دلیل تدبیر های مختلفی را به کار می گیرند مثل استفاده از قطعات تجاری که به وفور یافت می شوند. همچنین در این مدت ایران راه دور زدن تحریم ها توسط کشور های ثالث را یاد گرفته است. هسا سابقه طولانی در مهندسی معکوس محصولات غربی مانند جنگنده سبک F-5 و بالگرد بل 206 دارد. این پهپاد در اصل یک مهمات پرسه زن است که برای خنثی سازی اهداف زمینی در برد بالا طراحی شده است. شاهد 136 با پرتاب دسته ای از یک محفظه پرتاب (در مجموعه 5 تایی یا کمتر)، برای دور زدن دفاع هوایی و سرکوب کردن اهداف زمینی اختصاص یافته و خود سامانه در جریان حمله از بین می رود. این پهپاد در جریان انتشار فیلم آن در دسامبر سال 2021 رونمایی شد اما طبق گفته های نیوز ویک حوثی ها در سال 2020 از شاهد 136 استفاده می کردند. باور ها بر این است که شاهد 136 به طور فعال به مناطق تحت کنترل حوثی ها ارسال شده است. در آگوست 2022، اطلاعاتی منتشر شد که در طول بازدید هیئت نظامی روسی از ایران در ماه جولای، 2 طرف بر سر تامین چندین مدل پهپاد از جمله شاهد 136 برای فدراسیون روسیه به توافق رسیده اند. صد ها پهپاد توسط هواپیما های ترابری ایران به روسیه منتقل شد. اگرچه مقامات ایرانی بار ها تاکید کردند که این کشور به روسیه تسلیحات نمی دهد. علاوه بر این، فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، سردار حسین سلامی بیان کرده بود که یکی از قدرت های برتر جهانی از تسلیحات ساخت ایران استفاده می کند. و این قدرت چه کشوری می تواند باشد؟ روسیه شاهد-136 را تحت برند خود و با نام Geranium-2 استفاده می کند اما به طور مشخصی واضح است که اصل پهپاد ایرانی است. این پهپاد سازه ای بال دلتا با مساحت زیاد و سکان هایی در نوک بال ها دارد. بدنه مرکزی است و با سطح بال ممزوج شده تا ظاهری ظریف و زیبا داشته باشد. بخش دماغه، سر جنگی و اپتیک های مورد نیاز برای حمله دقیق را در خود جای می دهد. موتور در پشت بدنه قرار دارد و یک ملخ 2 پره را در آرایش pusher می چرخاند. مشخصات دقیق شاهد 136/ Geran-2 تا کنون فاش نشده است اما از لاشه باقی مانده و ویدئو های منتشر شده مشخص است که این پهپاد دارای سامانه هدایتی مبتنی بر اینرسی و موتور پر سر و صدای MD550 چینی است که از کیلومتر ها دورتر شنیده می شود و به همین دلیل اکراینی ها به آن لقب "موتور سیکلت" داده اند. موتور Mado MD550 کپی چینی موتور آلمانی Limbach L550E است که براساس موتور فولکس واگن Boxer ساخته شده. این موتور آلمانی از سال 1936 تا 2006 تولید شد و روی خودروی افسانه ای بیتل هم نصب شد. این موتور با آنکه تنها 50 اسب بخار قدرت دارد اما به شاهد 136 امکان پوشش منطقه ای وسیع را می دهد. تا چندی پیش امکان خرید موتور MD550 حتی از فروشگاه اینترنتی AliExpress هم فراهم بود. پهپاد به صورت تقریبا افقی با زاویه ای اندک رو به بالا پرتاب می شود و به وسیله برخاست با کمک راکت (RATO) وارد فاز اول پرواز خود می شود. راکت بلافاصله پس از پرتاب جدا شده و موتور پهپاد ارائه نیرو را به دست می گیرد. تحرک پذیری ذاتی کلی محفظه پرتاب و جمع آوری پهپاد امکان نصب یک واحد کامل را در پشت تقریبا هر کامیون نظامی یا تجاری را می دهد که باعث می شود اجرای عملیات های "hit-and-run" بدون اقدامات متقابل ممکن شود. داشتن موتوری کم توان به معنی سرعت پایین در حد 180 کیلومتر بر ساعت است که خود این موضوع باعث می شود زنگ هشدار های هوایی در طی حملات شاهد 136 طولانی شود. این پهپاد فاصله کریمه تا بیلا سرکوا را در مدت 3 ساعت طی می کند که در صورت وزش باد این عدد بیشتر هم می شود. به نظر می رسد اهداف کم سرعت طعمه خوبی برای پدافند هوایی باشد و اکراین اعلام می کند که تعداد زیادی از این پهپاد را سرنگون کرده اما در این زمینه مشکلاتی وجود دارد. اول، این پهپاد ها در دسته های 5 تا 10 تایی مورد استفاده قرار می گیرند. هر لانچر در یک خودروی استاندارد 5 پهپاد را حمل می کند. سرنگون کردن تمام پهپاد ها در یک هجوم دسته ای کار بسیار سختی است. همچنین، شاهد 136 بسیار کوچک است، سازه ی کامپوزیتی دارد و در ارتفاع بسیار پایین پرواز می کند که امکان رهگیری توسط رادار را بسیار کاهش می دهد. به علاوه، زدن یک پهپاد کوچک و ارزان با یک موشک ضد هواپیما بسیار گران قیمت که موجودی بسیار کمی دارد، یک هدر رفت کامل است. سامانه های ضد هوایی سبک مانند FIM-92 استینگر، Piorun یا Starstreak می توانند راه حل خوبی باشند اما این تسلیحات نمی توانند تمام اشیا در سرتاسر اکراین را پوشش دهند. به ترتیب از راست به چپ: FIM-92 استینگر ، Starstreak ،Piorun راه حل دیگر می تواند سامانه های توپخانه ضد هوایی سریع و چند لوله ای مانند ZSU-23-4 شیلکا یا Gepard آلمانی باشد. اما باز هم این سامانه ها نمی توانند همه چیز را پوشش دهند، بخصوص که چنین سامانه هایی مستقیما در خط مقدم مورد نیاز اند. از این رو، نیروی های پدافند هوایی اکراین باید راه حل دیگری پیدا کنند. شیلکا Gepard به هیچ وجه نباید شاهد 136 را دست کم گرفت. علی رغم جثه کوچک و موتور کم قدرت، این پهپاد ها سر جنگی بسیار قدرتمند 40 تا 50 کیلوگرمی حمل می کنند، به صورت دسته جمعی در ارتفاع پایین عملیات می کنند، و تعداد بسیار زیادی از آن ها موجود است. بر خلاف موشک ها که به نظر می رسد روسیه در حال ذخیره آن هاست. هر مقداری از دقت و برد که در این طراحی جدید ایرانی وجود داشته باشد، شاهد 136 را تبدیل به یک دارایی انقلابی در کشوری تحریم زده می کند که حالا می تواند برای ارائه راه حل های مدرن میدان نبرد، بیشتر روی ظرفیت صنایع نظامی خود تکیه کند. [* البته این اتفاق خیلی سال است که می افتد] اولین شاهد 136/ Geran-2 در دوازدهم سپتامبر 2022 در نزدیکی منطقه Kupyansk, Kharkiv اکراین سرنگون شد. از اواسط ماه سپتامبر حملات این پهپاد در سرتاسر خط مقدم ثبت شده است. البته تمرکز بر جنوب بوده زیرا سامانه های پرتاب این پهپاد ها در کریمه مستقر اند. با برد پروازی 1000 تا 2500 کیلومتر، شاهد 136 می تواند به اهداف خود در هر کجای اکراین حمله کند اما تا به امروز روسیه از این پهپاد در برد های بالا استفاده نکرده است. در پنجم اکتبر سال 2022 شاهد 136 / Geran-2 که برای هفته ها اودسا و میکولایف را به وحشت انداخته بود، از کریمه به استان کیف رسید و امکانات زیرساختی Bila Tserkva را مورد حمله قرار داد. این موضوع موفقیت بزرگی برای پهپادی به این کوچکی است. مشخصات: طول: 3.5 متر طول بال ها:2.5 متر وزن: 200 کیلوگرم وزن: Mado MD550 یا 3W قدرت:50 اسب بخار برد پروازی: 1000 کیلومتر حداکثر برد پروازی: 2500 کیلومتر سرعت کروز: 185 کیلومتر بر ساعت ارتفاع پروازی: 60 تا 4000 متر مهمات اصلی: مهمات انفجاری ترکش شونده، وزن 40 تا 50 کیلوگرم منبع 1 منبع 2
  8. با سلام. احتمالا منظورش حومه اودیوکا باشه که به گفته آمریکا برای هر مایل مربع پیشروی، روسیه 3000 نفر تلفات داده. https://en.wikipedia.org/wiki/Battle_of_Avdiivka_(2022–present)#:~:text=By December 2023%2C the U.S.,at “a few thousand”.
  9. به نام خدا MBDA Spectre هواپیمای بدون سرنشین (UAV) پشتیبانی نبرد [2023] به نظر می رسد آینده پشتیبانی هوایی نزدیک (CAS)، به خصوص در محیط شهری به سمت تکیه بیشتر بر هواپیما های بی سرنشین/خودکاری است که با همکاری نیرو های زمینی فعالیت می کنند. این موضوع MBDA، شرکت توسعه دهنده موشک، را ملزم به تکامل طرح پهپاد Spectre خود برای این هدف کرده است تا نقش های متعددی در میدان نبرد مثل تامین مجدد خط مقدم، شناسایی کلی، هدف گیری مستقیم/حمله مستقیم به عناصر دشمن، جنگ الکترونیک، رله ارتباطی و موارد این چنینی را ایفا کند. پلتفرم Spectre بر پایه ی پهپاد کج پروانه ای است که قادر به برخاست و فرود عمودی باشد تا بتواند در فضا های محدود مانند محیط های شهری فعالیت کند. وزن کل پلتفرم 100 کیلوگرم است و می تواند 25 کیلوگرم محموله (شامل چندین موشک جنگی نسل فعلی MBDA) را با باتری داخلی خود به مدت 1 ساعت حمل کند. پیشرانه پهپاد از 8 موتور الکتریکی تشکیل می شود که این موتور ها 8 واحد ملخ جفتی را در امتداد 4 بال چرخش پذیر به حرکت در می آورند. بال های اصلی در میان بدنه باریکی قرار گرفته اند که مجهز به انواع حسگر هاست. ارزش جنگی این پهپاد به غیر نقش گفته شده، بحث مقرون به صرفه بودن Spectre است که می توان آن را به صورت انبوه تولید و استفاده مرد. الزامات عملیاتی و نگه داری کلی آن نسبت به هواپیما های سرنشین دار بال ثابت با همین نقش بسیار کمتر است. تا زمان نوشتن این مطلب (2018) Spectre در حال انجام آزمون های اولیه پروازی است و برنامه هایی برای ارتقا آن به سطح بالاتر به همراه آزمایش پرتاب موشک در طول سال آینده وجود دارد. امید است تا سال 2023 بتواند وارد خدمت شود. ارتش بریتانیا کاندیدای اصلی خرید این پهپاد محسوب می شود که به دنبال به کار گیری بیشتر سامانه های بدون سرنشین در جریان لجستیک و پشتیبانی نبرد است. * در ابتدای سال 2024 هنوز خبر جدیدی درباره این پهپاد منتشر نشده است. مشخصات - سال ورود به خدمت: 2023 - وضعیت: تحت توسعه - تعداد فروند ساخته شده: 0 - سازنده: MBDA (شاخه انگلیس) – انگلستان - کشورهای استفاده کننده: انگلستان (احتمالی) - نقش: حملات زمینی (هدایت بمب های هواپایه برای نابودی اهداف زمینی توسط تیر بمب موشک و راکت)، پشتیبانی هوایی نزدیک (توسعه داده شده برای عملیات در نزدیکی عناصر فعال زمینی دشمن توسط انواعی از مهمات هوا به زمین)، ترابری (قابلیت حمل و نقل وسایل، محموله ها یا افراد از جمله مجروحان و افراد مهم)، جاسوسی-نظارت-شناسایی و پیش آهنگی (ISR، سنجش اهداف زمینی و منطقه هدف برای ارزیابی سطح تهدیدات محیطی، قدرت و تحرکات دشمن)، نیروهای ویژه (شناسایی عناصر و ماموریت های نیروهای ویژه/عملیات های ویژه)، توانایی های بدون سرنشین (طراحی شده با توانایی های بدون سرنشین برای ایفای انواع نقش های بالای میدان نبرد) - وزن: 75 کیلوگرم - حداکثر وزن برخاست: 100 کیلوگرم (25 کیلوگرم ظرفیت بار) - قوای محرکه: 8 موتور الکتریکی که 8 واحد ملخی دوقلو را می گردانند - نسخه ها: Spectre (سری پایه) منبع
  10. به نام خدا Lockheed TR-X طرح پیشنهادی هواپیمای پنهانکار بدون سرنشین [2025] نیروی هوایی ایالات متحده (USAF) به دنبال بازنشسته کردن خط هواپیما های سالخورده جاسوسی U-2 خود است اما این موضوع شکافی قابل توجه در بخش شناسایی تاکتیکی ارتفاع بالای این سرویس ایجاد می کند. تنها جایگزین اجرایی، سری گران قیمت RQ-4 "Global Hawk" نورثروپ گرومن است. در پاسخ به این مشکل، لاکهید برنامه هایی برای ساخت هواپیمایی پنهانکار و بدون سرنشین به نام TR-X دارد تا جای U-2 را در انبار های USAF بگیرد. این هواپیمای جدید با ماموریت های مشابه U-2، یعنی جاسوسی-نظارت-شناسایی (ISR) توسعه داده خواهد شد و در ارتفاعی حدود 21000 متری فعالیت می کند تا از بیشتر پدافند های هوایی و رهگیر ها در امان باشد. انتظار می رود این طرح از همان موتور U-2 (یا مشابه آن) استفاده کند که سرعتی مادون صوت دارد و توانایی های پنهانکاری محصولات اثبات شده لاکهید (شامل هواپیما های F-22 و F-35) تاثیر زیادی روی طراحی کلی این هواپیما خواهند داشت. طراحی مفهومی فعلی نشان دهنده یک طراحی مشکی با بال های اصلی متمایل به عقب، باله های دمی رو به بیرون و یک ورودی پشتی در انتهای دماغه است. تمام تجهیزات ماموریتی در داخل نگهداری خواهند شد و توانایی حمل محموله ماژولار هم برای آن وجود دارد. پشتیبانی از تجهیزات موجود برای U-2 و RQ-4 نیز در این طرح جدید در نظر گرفته شده است. تا جایی که مشخص است، لاکهید 30 هواپیمای پنهانکار TR-X اولیه را پیش بینی کرده تا جایگزین U-2 ها در USAF شوند (این محصول جدید همچنین رقیب خود، RQ-4، را نیز تهدید می کند که طراحی متعارفی (غیر پنهانکار) دارد). TR-X اولین ورود لاکهید به حوزه هواپیما های پنهانکار بدون سرنشین از زمان پروژه کنسل شده RQ-3 "Darkstar"است. تخمین های خوشبینانه اولیه حاکی از 3.8 میلیارد دلار بودجه برای TR-X است. مشخصات گفته شده تماما تخمینی و براساس توانایی های U-2 است. مشخصات - سال ورود به خدمت: 2025 - وضعیت: تحت توسعه - تعداد فروند ساخته شده: 0 - سازنده: Lockheed Martin – ایالات متحده - کشورهای استفاده کننده: ایالات متحده (تخمینی) - نقش: جاسوسی-نظارت-شناسایی و پیش آهنگی (ISR، سنجش اهداف زمینی و منطقه هدف برای ارزیابی سطح تهدیدات محیطی، قدرت و تحرکات دشمن)، X-Plane (توسعه ای، نمونه اولیه، اثبات گر فناوری؛ این هواپیما برای نمونه سازی اولیه، اثبات فناوری، تحقیق و کسب اطلاعات توسعه داده شده است)، توانایی های بدون سرنشین (طراحی شده با توانایی های بدون سرنشین برای ایفای انواع نقش های بالای میدان نبرد) - طول: 16 متر - طول بال ها: 21 متر - ارتفاع: 4.5 متر - وزن: 5500 کیلوگرم - قوای محرکه: 1 موتور توربوفن General Electric F118 (یا مشابه) با تولید حدود 89 کیلونیوتن رانش - حداکثر سرعت: 800 کیلومتر بر ساعت - ارتفاع پروازی: 21300 متر - برد: 10300 کیلومتر - تسلیحات: ندارد. تجهیزات ماموریتی مشابه تجهیزاتی که روی پلتفرم های U-2 و RQ-4 یافت می شود، بیشتر شامل حسگر ها و دیگر اجزای رهگیری/داده - نسخه ها: TR-X (نام اولیه پروژه)، UQ-2 (نام دیگر)، RQ-X (نام دیگر) منبع
  11. به نام خدا Lockheed Stalker هواپیمای بدون سرنشین (UAV) [2006] Stalker یک هواپیمای بدون سرنشین دست پرتاب و برقی بود که توسط Lockheed Martin Skunk Works برای یک مشتری نامشخص، احتمالا فرماندهی عملیات ویژه ایالات متحده، توسعه داده شد. از این هواپیما در برنامه هایی مثل ارائه جاسوسی، نظارت و دست یابی به هدف استفاده شد. لاکهید مارتین Stalker در سال 2006 توسط همان تیم Skunk Works که مسئول ساخت Desert Hawk بود، ایجاد شد. این پهپاد با دست پرتاب می شد و روی شکم فرود می آمد، دارای موتور های الکتریکی و ملخ های کم صدا بود و یک محموله دوربینی جدا شونده را حمل می کرد. سامانه دوربین دارای ماژول هایی برای نور روز، نور کم و مادون قرمز بود. سیستم دوربین را می توان حذف و با محموله های قابل پرتاب جایگزین کرد. Stalker از یک سامانه پیل سوختی اکسید جامد (SOFC) تیوبی سوخت پروپان استفاده می کرد که توسط لابراتوار تحقیقات ارتش ایالات متحده (ARL) توسعه داده شده بود. این سامانه 245 واتی برای مقابله با فشار های محیطی و عملیاتی، به خصوص در برابر طیف گسترده ای از حرارت/ آب و هوا/ ارتفاع / ارتعاشات و ضربه های ناگهانی، طراحی شده بود. تحقیقات روی SOFC در دهه 1960 توسط جنرال الکتریک و وستینگ هاوس آغاز گردید. در ادامه تحقیقات روی فناوری پیل سوختی در دولت ایالات متحده توسط دپارتمان انرژی و دارپا پیگیری شد. ARL به طور خاص روی SOFC ها متمرکز شد زیرا برخلاف نیاز مدل های دیگر پیل های سوختی به هیدروژن خالص، این سامانه ها می توانند با هیدروکربن هایی مثل پروپان و بوتان کار کنند. یکی از محدودیت های طراحی، توانایی سامانه برای بقا در چندین دوره دمایی بود. برای مقابله با این محدودیت، طراحی تیوبی شکل به دو وجهی ترجیح داده شد. نسخه ای از Stalker با پیل سوختی پروپان و مداومت 8 ساعته (4 برابر مداومت 2 ساعته با باتری) توسعه داده شد. این مدل در بیش از 80 ماموریت در افغانستان مورد استفاده قرار گرفت. ارتش امید داشت تا به جای پروپان، پیل سوختی برپایه ی JP8 (نوعی سوخت جت که توسط ارتش ایالات متحده استفاده می شود) بسازد زیرا این سوخت در انبار لجستیک ارتش به وفور یافت می شد. در جولای سال 2012، یک پهپاد Stalker توانست توانایی 48 ساعت پرواز مداوم با نیرودهی یک سامانه لیزری زمینی را در تونل باد به اثبات برساند. در ادامه آزمایش های تونل باد، لاکهید و شرکت LaserMotive مجموعه ای از آزمایش های در فضای باز با سامانه تغذیه لیزری را انجام دادند. آزمایش ها موفقیت آمیز بودند و دست آورد های آنها بدین شرح می باشد: اثبات شدن تغذیه خالص مثبت به Stalker در فاصله تا 600 متری اثبات اینکه لیزر به Stalker آسیب نمی زند و اضافه شدن گیرنده لیزر تاثیری روی عملیات های پروازی و آیرودینامیک نخواهد داشت انجام چندین آزمایش پروازی در محدوده کویری (شب و روز، دمای بالا و باد های شدید)، اثبات سختی پذیری سامانه گیرنده لیزری نصب شده روی Stalker جهت دهنده پرتو ها با وجود تلاطم و مانور های هواپیما توانست پرتو گیرنده را با دقت سانتی متری در فاصله 500 متری به مدت طولانی رهگیری می کند رسیدن به تمام الزامات عملیاتی و ایمنی شامل هماهنگی با Laser Clearinghouse (یک سازمان فرماندهی استراتژیک نیروی هوایی ایالات متحده که تجزیه و تحلیل اجتنابی پیش‌ بینی‌کننده و رفع تعارض با ماهواره‌ ها و عملیات‌ های ایالات متحده و متحدانش را ارائه می‌کند) و عملیات های پروازی در آگوست سال 2013، لاکهید از نسخه ی ارتقا یافته Stalker XE با مداومت 13 رونمایی کرد. نسخه قبلی از منبع 2.2 لیتری پروپان مایع استفاده می کرد در حالی که نسخه جدید به یک منبع 3.2 لیتری مجهز بود. هر دو نسخه از پیل سوختی یکسانی بهره مند بودند. ارتش و نیرو های ویژه دریایی از پهپاد های Stalker در افغانستان برای تشخیص IED ها استفاده کردند. استفاده کنندگان درخواستی برای تغییر سازه هوایی ندادند اما به دلیل به پرواز درآمدن هواپیما به میزان 2 یا 3 بار در روز درخواست افزایش مداومت داشتند. چندین فروش خارجی بالقوه در جریان بود ولی نام خریداران و تعداد سامانه ها فاش نشد. لاکهید همچنین اعلام کرد که آنها برای ادامه آزمایش شارژ کننده لیزری برنامه ریزی کرده بودند. دستگاه لیزری، که توسط LaserMotive ساخته شده، به اندازه ون نقل و انتقال اسب بود اما آنها در حال کار روی کوچک کردن آن به اندازه ای بودند تا در عملیات های تاکتیکی مورد استفاده قرار گیرد. ابعاد ایده آل به اندازه 2 چمدان کنار هم بود. [* حاضرند از هر مقیاسی استفاده کنند به جز سیستم متریک] در سال 2018، دفتر فناوری واکنش سریع، تحت نظر دفتر وزارت دفاع، هزینه توسعه یک سامانه SOFC 350 واتی در ARL را تامین کرد تا با جایگزینی سامانه 245 واتی قدرت، مدامت ماموریتی و ثبات سامانه های هوایی آینده را افزایش دهد. انتظار می رود این توسعه ها توانایی های جدیدی به پهپاد های کوچک و همچنین برنامه های قدرتی قابل حمل توسط سرباز دهند. همچنین می توان آنها را برای سامانه های زمینی بدون سرنشین نیز اعمال کرد. انتظار می رفت مجموعه پیل سوختی پرقدرت تر برای ماموریت در شرایط نامطلوب شامل ارتفاع بالا یا باد شدید سودمند باشد و در عین حال برخاست ساده تری داشته باشد و محموله های بزرگتری حمل کند. نمونه اولیه 350 واتی توسط دفتر مرکزی شرکت Adaptive Energy ساخته شد. این نمونه در سامانه تغذیه فیریکی مشابه (از لحاظ اندازه، وزن، شکل)، 40 درصد قدرت بیشتری نسبت به سامانه 245 واتی ارائه می داد. محققان در ARL دو سامانه 350 واتی را ارزیابی کردند؛ یکی برای توانایی چرخه گرمایی اش و دیگری برای کارایی عملکرد طولانی مدت. مشخص شد که سامانه اول 55 دوره گرمایی را بدون کاهش کارایی پشت سر گذاشت و سامانه دوم 2000 ساعت کارکرد مداوم را به ثبت رساند. محدودیت های این سامانه ها شامل شکستن الکترولیت ساخته شده از مواد سرامیکی و ته نشین شدن کربن در پیل سوختی می شود. توسعه های بعدی این فناوری منجر به ساخت محصولات تجاری شد. مشخصات - سال ورود به خدمت: 2006 - وضعیت: در حال خدمت - تعداد فروند ساخته شده: 100 - سازنده: Lockheed Martin Skunk Works – ایالات متحده - کشورهای استفاده کننده: ایالات متحده - نقش: جاسوسی-نظارت-شناسایی و پیش آهنگی (ISR، سنجش اهداف زمینی و منطقه هدف برای ارزیابی سطح تهدیدات محیطی، قدرت و تحرکات دشمن)، توانایی های بدون سرنشین (طراحی شده با توانایی های بدون سرنشین برای ایفای انواع نقش های بالای میدان نبرد) - طول بال ها: 3 متر - حداکثر وزن برخاست: 20 کیلوگرم (با پیل سوختی) تا 21.77 کیلوگرم (با باتری) (2.5 کیلوگرم ظرفیت بار) - حداکثر سرعت: 93 کیلومتر بر ساعت - ارتفاع پروازی: 3650 متر - تسلیحات: ندارد - نسخه ها: Stalker (سری پایه)، Stalker XE (مدل با مداومت بالا)، Stalker VTOL (مدل برخاست و فرود عمودی) منبع
  12. به نام خدا Lockheed SR-72 هواپیمای شناسایی بدون سرنشین مافوق صوت [2030] هواپیمای پر سرعت و ارتفاع بالای "SR-72 "Son of the Blackbird (لقب اعطا شده از طرف مجله Aviation Week) که با ماموریت اصلی مشابه "SR-71 "Blackbird دوران جنگ سرعت توسعه داده شده است، در نوامبر سال 2013 توسط لاکهید مارتین رونمایی شد. این هواپیما به عنوان یک سامانه بدون سرنشین تصویر می شود که جان خلبان را در محیط های سخت و در اثر سرعت/ارتفاع فوق بالای پرواز SR-72 (حدس زده می شود به حدود سرعت 6 ماخ برسد) به خطر نمی اندازد. SR-72 همانند سری پیشین SR-71، طراحی شده تا به راحتی از هر رهگیر زمینی بگریزد. SR-71 Blackbird اصلی اولین پرواز خود را در بیست و دوم دسامبر سال 1964 به ثبت رساند، در سال 1966 رونمایی و با پایان دوران خدمت باشکوه خود در USAF، در سال 1998 به طور رسمی بازنشسته شد. SR-71، با اینکه هرگز مسلح نبود، اما به خاطر توانایی اش در پرواز مرتفع تر و سریع تر از سلاح های شوروی به "ترسناک ترین هواپیمای جنگ سرد" تبدیل گشت. به طرز شگفت انگیزی، SR-71 از طریق روش های معمول کنترل می شد و صفحه ابزار آن بدون وجود پردازگر های دیجیتالی پر سرعت، پر از نشانگر های عقربه ای بود. قرار است SR-72 میراث هواپیمای جاسوسی Blackbird را ادامه دهد و فناوری های جدید را به آن اضافه کند. پرواز مافوق صوت، که SR-72 برای آن طراحی شده، حوزه سرعت های "بسیار مافوق صوت" (highly supersonic) را پوشش می دهد که از ماخ 5 به بالا آغاز می شود. چنین سرعت هایی مشخصه های اضافه تر و بعضا ناشناخته ای را در طول پرواز به وجود می آورد که نیاز به طراحی های خاص سازه هوایی دارد. پرواز هایپر سونیک پس از پرواز های سوپر سونیک (هواپیمای مسافربری کونکورد BAC) و فوق هایپرسونیک وجود دارد. SR-72 به شدت به داده های جمع آوری شده در طول آزمایش های "Falcon HTV-2" (وسیله فناوری هایپر سونیک) دارپا تکیه دارد. این وسیله آزمایشی برای ارائه اطلاعات در مورد جنبه های مربوط به پرواز های با سرعت بسیار بالا و هدایت و کنترل (از راه دور) در این سرعت مفید بود. 3 فاز متمرکز شامل آیرودینامیک (جریان هوا در سرعت زیاد)، اثرات هواگرمایی (دمای هوا در سرعت زیاد) و هدایت/مسیریابی/کنترل می شوند. HTV-2 قادر بود تا به سرعت 20 ماخ (21 هزار کیلومتر بر ساعت) برسد و بشترین دمای سطح آن به حدود 2000 درجه سانتی گراد رسیده است. طرح مفهومی فعلی SR-72 با 2 ورودی هوای زیر بدنه، بال های نازک دلتا در سطح زیرین و یک باله دمی عمودی نشانگر هواپیمای آینده نگرانه و در عین حال متعارف است. SR-72 از ابتدا به عنوان سامانه ای بدون سرنشین طراحی شده و به همین دلیل از کابین خابان بهره نمی برد اما به جای آن از یک بدنه ساده استفاده می کند که اویونیک ها، سامانه های ماموریتی و ذخیره سوخت را در خود جای می دهد. مشخصات پروازی و قدرت آن به هواپیما اجازه می دهد تا همانند SR-71 به ارتفاع نزدیک فضا برسد (SR-71 در ارتفاع 26 کیلومتری عملیات انجام داده است). چرخ های جمع شونده امکان فرود و بازیابی همانند یک هواپیمای مرسوم را به SR-72 می دهد. عامل کلیدی در موفقیت نمونه فیزیکی و عملیاتی SR-72، موتور آن خواهد بود که از سامانه پیشران "چرخه ترکیبی" توربینی استفاده می کند. این ترکیب از یک موتور توربینی پایه تشکیل می شود که رانش مورد نیاز از زمان برخاست تا سرعت 3 ماخ را فراهم می کند. از این زمان رمجت مد 2 گانه سامانه فعال می شود تا به سرعت هایپرسونیک برسد. موتور از طریق یک ورودی معمولی در جلوی موتور تنفس می کند و گاز های خروجی از طریق یک نازل در انتهای هواپیما خارج می شوند. لوله کشی های داخلی، کانال های مورد نیاز برای دستیابی به حالت های مختلف پیشران را در دسترس قرار می دهد. موتور ها توسط Aerojet Rocketdyne ارائه می شوند. طراحی های مفهومی نشان می دهند که موتور ها در زیر بدنه و در خارج خط مرکزی قرار گرفته اند. جدای از توانایی شناسایی گفته شده، نقش های نظامی دیگری مثل پلتفرم حمل موشک هم می تواند برای آن تعریف شود که خود موشک ها برای پرواز هایپر سونیک توسعه داده شده اند تا با هواپیمای هایپر سونیک همخوانی داشته باشند. به طرز باورپذیری چنین هواپیمایی قادر خواهد بود تا پدافند های هوایی مرسوم را دور بزند، از ارتفاع بسیار زیاد حمله کند و پیش از شناسایی شدن محموله خود را پرتاب کند. همچنین، پرواز ارتفاع بسیار بالا این امکان را به هواپیما می دهد تا در حدود چند دقیقه تا چند ساعت به هر نقطه ای در زمین برسد و با دادن زمان بسیار کوتاه برای واکنش دشمن، توانایی حمله به اهداف جهانی در دستور های سریع را به قدرت هوایی ایالات متحده می دهد. فناوری فراهم شده توسط این پروژه نظامی می تواند تاثیری انقلابی روی سفر های مسافربری هوایی آینده بین مراکز اصلی بگذارد. لاکهید انتظار دارد نسخه ی آزمایشی و کاربردی SR-72 تا سال 2030 آماده شود. توسعه این هواپیما توسط تاسیسات محرمانه "Skunk Works"هدایت می شود که SR-71 معروف را نیز توسعه داده است. در ژوئن سال 2017، منابع لاکهید وجود هواپیما های SR-72 را تائید کردند. یک نمونه اولیه قرار است در اوایل دهه 2020 آماده شود. در سپتامبر سال 2017، با دیده شدن یک اثبات گر فناوری در جولای در نزدیکی تاسیسات Skunk Works (پالمدیل کالیفرنیا) مشخص شد که کار روی پروژه SR-72 سرعت گرفته است. طبق گزارش ها، هواپیما پهلو به پهلوی 2 هواپیمای T-38 پرواز کرد. در فوریه سال 2018، Orlando Carvalho، معاونت اجرائی هوانوردی لاکهید مارتین، گزارش های موجود از توسعه SR-72 را رد کرد و گفت که هیج نمونه ای از SR-72 ساخته نشده است. وی همچنین مشخص کرد که تحقیقات هایپرسونیک روی توسعه سامانه های تسلیحاتی انجام می شود و در نهایت با بلوغ این فناوری، امکان توسعه وسیله بازیابی شونده فراهم می شود. پیش از این به این وسیله "همانند SR-72" اتلاق می شد اما اکنون اصطلاح انتخابی "وسیله بازیابی شونده" (reusable vehicle) است. در نوامبر سال 2018، لاکهید مارتین اعلام کرد که برنامه ریزی شده است تا نمونه اولیه SR-72 در سال 2025 پرواز کند. این هواپیما قادر به شلیک موشک های هایپر سونیک خواهد بود. مشخصات - سال ورود به خدمت: 2030 - وضعیت: تحت توسعه - تعداد فروند ساخته شده: 0 - سازنده: Lockheed Martin – ایالات متحده - کشورهای استفاده کننده: ایالات متحده - نقش: جاسوسی-نظارت-شناسایی و پیش آهنگی (ISR، سنجش اهداف زمینی و منطقه هدف برای ارزیابی سطح تهدیدات محیطی، قدرت و تحرکات دشمن)، X-Plane (توسعه ای، نمونه اولیه، اثبات گر فناوری؛ این هواپیما برای نمونه سازی اولیه، اثبات فناوری، تحقیق و کسب اطلاعات توسعه داده شده است)، توانایی های بدون سرنشین (طراحی شده با توانایی های بدون سرنشین برای ایفای انواع نقش های بالای میدان نبرد) – قوای محرکه: 1 سامانه پیشران چرخه ترکیبی Aerojet Rocketdyne با موتور توربینی و رمجت دوگانه با ورودی و خروجی مشترک - حداکثر سرعت: 7350 کیلومتر بر ساعت - تسلیحات: ندارد - نسخه ها: SR-72 (نام مدل از طرف شرکت) منبع
  13. به نام خدا Lockheed Skunkworks Speed Racer سامانه هواپیمای بدون سرنشین (UAS) [2022] شاخه سری Skunkworks زیر نشان مادر لاکهید مارتین در حال توسعه هواپیمای هواپرتاب برای کمک به توسعه سریع جنبه های دیگر پرواز است. این پلتفرم جدید با نام Speed Racer برای آزمایش اعتبار فرآیند های تولید جدید، سامانه های نصب شده و سلاح ها پیش از تعهدات مالی و مادی بزرگتر در این حوزه ها تعیین شده است. امکانات این هواپیما در نشست جنگ هوافضا که به صورت مجازی از بیست و چهارم تا بیست و ششم فوریه برگزار شد، ارائه گشت. این پهپاد که نیمی هواپیما-نیمی موشک کروز به نظر می رسد، از یک سطح مقطع نسبتا مسطح، ساده و چین دار با بینی تیز و محفظه موتور انتهایی استفاده می کند. روی خط پشتی اتصال دهنده هایی وجود دارد تا پهپاد زیر بال های هواپیمای مادر پرتاب شود. بال های اصلی فنری اند و در سطح پایینی و کناره های بدنه نصب شده اند که در زمان آماده بودن پهپاد برای پرواز باز می شوند. آرایش بال های دمی از ترکیب 3 باله ای با 2 بال رو به بیرون روی پشت بدنه و یک بال شکمی تشکیل شده است. در داخل، این هواپیما به 2 موتور توربوجت Kratos Turbine Technologies (KTT) مجهز خواهد شد. دریچه اگزوز تا زمان پرتاب بسته می ماند و پیش از احتراق موتور ها به بیرون پرتاب می شود. در همین حال شاهد حرکت رو به جلوی بال های اصلی خواهیم بود که در حالت باز شدن کامل برای بهره وری آیرودینامیکی بهتر متمایل به عقب باقی می مانند. توانایی حمل این پهپاد در حال توسعه است تا بتواند تجهیزات ISR (جاسوسی-نظارت-شناسایی) یا سر انفجاری را حمل کند (شاید بیانگر توانایی نقش دوگانه تصور شده برای سلاح های هوایی جدید نیروی هوایی ایالات متحده باشد که هنوز وارد نشده اند). مشخصات - سال ورود به خدمت: 2022 - وضعیت: تحت توسعه - تعداد فروند ساخته شده: 1 - سازنده: شاخه Skunkworks از Lockheed Martin– ایالات متحده - کشورهای مصرف کننده: ایالات متحده (ایالات متحده) - نقش: X-Plane (توسعه ای، نمونه اولیه، اثبات گر فناوری؛ این هواپیما برای نمونه سازی اولیه، اثبات فناوری، تحقیق و کسب اطلاعات توسعه داده شده است)، توانایی های بدون سرنشین (طراحی شده با توانایی های بدون سرنشین برای ایفای انواع نقش های بالای میدان نبرد) – قوای محرکه: 2 موتور توربوجت از شرکت Kratos Turbine Technologies (KTT) - تسلیحات: مشخص نشده است. محموله از تجهیزات ISR یا سرجنگی احتمالی تشکیل خواهد شد - نسخه ها: "Speed Racer" (نام پروژه پایه) منبع
  14. تاخیر در برنامه MQ-25 Stingray سوخترسان، مخاطراتی که مشخص می شوند در حالی که بوئینگ میلیون ها دلار بودجه جدید برای توسعه این طرح دریافت می کند یک گزارش جدید در مورد مخاطرات برنامه ریزی تهاجمی نیروی دریایی برای MQ-25 هشدار می دهد. در گزارشی جدید، یکی از ناظران ارشد پنتاگون این نگرانی را مطرح کرده است که نیروی دریایی ایالات متحده در حال پیشبرد برنامه های خود برای پهپاد سوخت رسان MQ-25 Stingray با سرعت بیش از حد است و خطرات جدیدی را برای انجام این کار مطرح می کند. به طور جداگانه، ارتش ایالات متحده اعلام کرده است که به بوئینگ، 36 میلیون دلار اضافی برای حمایت از توسعه مستمر MQ-25 و به طور خاص برای کمک به "کاهش فرسودگی قطعات" در شش زیرسیستم به عنوان بخشی از بازنگری طراحی اولیه داده شده است. دفتر بازرس کل وزارت دفاع، یا DODIG، دیروز یک حسابرسی نیمه ویرایش شده از مدیریت نیروی دریایی روی برنامه MQ-25 منتشر کرد. نمونه T1، که برای توسعه MQ-25 استفاده می شود، در حال سوخترسانی به جنگنده F-35C نیروی دریایی ایالات متحده در جریان یک آزمایش خلاصه اجرایی بازنگری می ‌گوید: «مقامات نیروی دریایی، با هماهنگی دفتر برنامه، تصمیم دارند قبل از انجام آزمایش ‌ها و ارزیابی ‌ها توسط دفتر برای تائید برآورده شدن الزامات توانایی های عملیاتی این برنامه، تصمیمات تولیدی حیاتی را برای برنامه MQ-25 اتخاذ کنند». اتخاذ تصمیمات حیاتی تولید بدون انجام DT&E [تست و ارزیابی توسعه] و IOT&E [آزمایش و ارزیابی اولیه عملیاتی]، خطر عدم برآورده شدن الزامات قابلیت های عملیاتی برنامه MQ-25 را افزایش می دهد، استقرار MQ-25A روی CVN ها را به تاخیر می اندازد، و هزینه های برنامه را افزایش می دهد." نیروی دریایی طرح بوئینگ را به عنوان برنده مسابقه سامانه سوخت ‌گیری هوایی ناونشین (CBARS) در سال 2018 انتخاب کرد و برنامه فعلی، خرید 76 فروند MQ-25A است. به گفته DODIG، این مجموعه شامل 7 نمونه تولیدی-نمایشی، 12 مدل تولید اولیه با نرخ پایین (LRIP) و 57 مدل دیگر به صورت تولید انبوه است. ناو های هواپیمابر کلاس نیمیتز و فورد نیز قرار است یک ایستگاه کنترل زمینی دریافت کنند که در آن اپراتور های انسانی قادر خواهند بود به عنوان بخشی از برنامه کامل، بر پرواز های MQ-25 نظارت کنند. ایستگاه های کنترل زمینی اضافی در جا های دیگر برای آزمایش، آموزش و اهداف دیگر نصب خواهند شد. اجزای ایستگاه کنترل زمینی MQ-25 بر اساس گزارش DODIG ، «برنامه MQ-25 یک برنامه اکتسابی رده 1B با هزینه 16.5 میلیارد دلار است که شامل 3.1 میلیارد دلار برای تحقیق، توسعه، آزمایش و ارزیابی، 12.6 میلیارد دلار برای تدارکات و 747.5 میلیون دلار برای ساخت نظامی است». اسناد بودجه نیروی دریایی تخمین می زند که میانگین هزینه واحد برای هر MQ-25، بدون احتساب موارد جانبی مختلف، مقداری کمتر از 150 میلیون دلار خواهد بود. گزارش DODIG می افزاید: «معاونت وزارت دفاع، برنامه MQ-25 را به عنوان یک برنامه آزمایشی کاهش پارامترهای عملکرد کلیدی تعیین کرد، که به نیروی دریایی اجازه می دهد تا بر روی قابلیت های عملیاتی الزامی اولیه کمتری نسبت به شش قابلیت مورد نیاز در تعیین برنامه تمرکز کند. نیروی دریایی (حداقل به صورت آشکار) تنها 2 الزام عملیاتی اعلام شده برای MQ-25 را دارد، یکی از آنها این است که بتواند از هر دو ناو هواپیمابر کلاس نیمیتز و فورد عملیات کند. مورد دوم به طور خاص در گزارش جدید DODIG ویرایش شده است. گزارش کسب منتخب جداگانه در مورد برنامه MQ-25 در پایان سال مالی 2022، که پنتاگون در اوایل سال جاری منتشر کرد، شامل جزئیات ویرایش نشده در مورد نیاز دوم است. استینگری باید بتواند حداقل 14000 پوند و امیدوارانه تا 16000 پوند سوخت را تا 500 مایل دریایی دورتر از حامل خود تخلیه کند. طبق گفته نیروی دریایی، هدف اصلی اعلام شده برای MQ-25A کمک به گسترش برد موثر شاخه هوایی ناو ها و رفع نیاز به برخی از F/A-18E/F Super Hornet ها در شاخه هوایی ناو های موجود برای انجام وظایف سوخترسانی است. اولین عنصر در اینجا دامنه نفوذ ناو را افزایش می دهد و به دور نگه داشتن آن از پدافند دشمن کمک می کند، که هر دوی آنها به ویژه در درگیری سطح بالای آینده در اقیانوس آرام علیه چین بسیار مهم هستند. رهایی سوپر هورنت ها از وظیفه سوخترسانی به طور جداگانه به کاهش بار مسئولیت روی این هواپیما ها کمک می کند، که این سرویس امیدوار است به صرفه جویی در هزینه ها و افزایش آمادگی در ناوگان سوپر هورنت ها منجر شود. جنگنده سوپر هورنت در حال سوختیگری هوایی از MQ-25 نیروی دریایی یک ماموریت ثانویه اطلاعاتی، نظارتی و شناسایی برای MQ-25 نیز شناسایی کرده است. در گزارش DODIG آمده است: «علاوه بر این، MQ-25A به عنوان اولین هواپیمای بدون سرنشین مبتنی بر CVN، گامی مهم در دستیابی نیروی دریایی به هدف خود برای بدون سرنشین کردن 60 درصد شاخه هوایی CVN تا سال 2040 است. بنابراین، رئیس عملیات دریایی اعلام کرد که استقرار MQ-25A در سریعترین زمان ممکن بر روی CVN ها بسیار مهم است. CVN مخفف ای است که نیروی دریایی ایالات متحده و نیروی دریایی بسیار از کشور های جهان برای اشاره به ناوهای هواپیمابر هسته‌ای مانند کلاس‌های نیمیتز و فورد به کار می برند. بسیاری از تاریخ‌ ها و جدول ‌های زمانی خاص که مورد نگرانی DODIG هستند در گزارش جدید ویرایش شده‌اند. با این حال، واضح است که ناظر پنتاگون نگران است که برنامه‌ ریزی نیروی دریایی ممکن است به طور خطرناکی کوتاه و ناقص شود. «در نتیجه ی انجام ندادن DT&E توسط مقامات نیروی دریایی قبل از تصمیم MS-C [تولید نقطه هدف C] و IOT&E قبل از تصمیم IOC [توانایی عملیاتی اولیه]، احتمال بیشتری وجود دارد که برنامه MQ-25 به توانایی عملیاتی الزامی خود نرسد. این گزارش به صراحت می گوید. «علاوه بر این، این خطر وجود دارد که وقتی DT&E و IOT&E اتفاق می ‌افتد، به ترتیب پس از شروع تولید و پس از اعلام IOC توسط نیروی دریایی، این برنامه مسائلی را شناسایی کند که پرهزینه هستند و استقرار MQ-25A روی CVN‌ ها را به تاخیر می ‌اندازند. " اگرچه به صراحت گفته نشده است، اما این نکته آخر به فرآیندی اشاره دارد که معمولا «concurrency» (همزمانی) نامیده می ‌شود (ورود یک محصول به مرحله تولید پیش از اتمام یا حتی شروع آزمایش ها)، که مشکلات جدی برای تعدادی از برنامه ‌های نظامی اصلی ایالات متحده ایجاد کرده است. برنامه کشتی رزمی ساحلی نیروی دریایی (LCS) به طور مشخص با مشکلات مربوط به همزمانی مواجه شده است و این سرویس همچنین باید به خوبی از مشکلات احتمالی ناشی از تجربیات بخشی از برنامه جنگنده حمله مشترک F-35 آگاه باشد. همزمانی همچنین عاملی برای ابر ناو USS Gerald R. Ford بوده است. این کشتی قرار است از بسیاری جهات کلیدی، از جمله در پیکربندی رادار آن، از ناوهای کلاس فورد بعدی که اکنون در دست ساخت هستند، متمایز باشد. USS Gerald R. Ford بر اساس بررسی جدید DODIG، نیروی دریایی ادعا می کند که برای کاهش بسیاری از این خطرات اقداماتی را انجام داده است. این اقدامات شامل آزمایش گسترده با استفاده از یک اثبات گر واقعی پروازی، به نام T1، و همچنین مدل ‌سازی و شبیه ‌سازی دیجیتالی گسترده است. در اینجا شایان ذکر است که در سال‌های اخیر، ابزارهای مهندسی دیجیتال در داخل ارتش ایالات متحده و در میان صنایع خصوصی به ‌عنوان تحولی در فرآیند توسعه سامانه های پیچیده، از جمله هواپیما، به کار گرفته شده ‌اند. با این وجود، در حالی که مهندسی دیجیتال ثابت کرده که بسیار مفید است، اکنون شک و تردید در مورد میزان واقعی مزایایی که ارائه می دهد وجود دارد. هواپیمای آموزشی جت T-7A Red Hawk که بوئینگ در حال توسعه برای نیروی هوایی است، اغلب به عنوان یک نمونه برای مهندسی دیجیتال معرفی می ‌شود، اما اکنون به نمونه‌ ای کلیدی تبدیل شده است که منتقدان به عنوان نمونه ای از عدم توانایی این ابزار ها به اندازه ای که تبلیغ شده، از آن یاد می کنند. جت T-7A DODIG می ‌گوید که نیروی دریایی ارزیابی‌ های خطر و برنامه ریزی به ‌روز شده را به آن ارائه کرده است، اما معتقد است که این سرویس باید برنامه‌ های خود را بیشتر بازبینی کند. در گزارشی که دیروز منتشر شد، آمده است: ما از نیروی دریایی می ‌خواهیم تأیید کند که دفتر برنامه، اسناد مدیریت ریسک به ‌روز رسانی ‌شده را در مورد تأخیر های MQ-25A ارائه خواهد کرد که شامل شناسایی تمام خطرات مرتبط با تجربه تاخیر های بیشتر در دریافت MQ-25A و خطر نرسیدن برنامه MQ-25 به زمان استقرار است. آنچه که مسلما جای بحث ندارد این است که برنامه MQ-25، به دلایل مختلف، از جمله تأثیرات ناشی از همه گیری COVID-19، قبلا به طور قابل توجهی به تعویق افتاده و هزینه ها افزایش یافته است. زمانی که بوئینگ در رقابت CBARS در سال 2018 برنده شد، انتظار می رفت که نیروی دریایی با MQ-25 در سال 2024 به IOC برسد. این برنامه ریزی ابتدا تا سال 2025 به عقب افتاد و امسال دوباره به سال 2026 منتقل شد. گزارش DODIG نشان می دهد که این مورد تأخیر جدید، محصول جانبی تلاش های نیروی دریایی برای رفع نگرانی های خود در آغاز سال 2023 بود. حسابرسی DODIG می گوید: «ما دلگرم هستیم که نیروی دریایی استراتژی خرید سنتی تری را اتخاذ کرده است، تصمیم MS-C و قرارداد LRIP را به تأخیر انداخته است، و به طور مستمر در حال ارزیابی و اطلاع رسانی خطرات برنامه ای است». در گذشته این امید وجود داشت که دسته اولیه Stingray های پیش تولیدی تا پایان سال 2022 تحویل داده شود. بوئینگ در سپتامبر امسال اعلام کرد که اولین MQ-25A برای نیروی دریایی از خط تولید خارج شده و به آزمایش استاتیک زمینی رسیده است. اولین MQ-25 در حال انتقال از خط تولید به تاسیسات آزمایش های استاتیک علاوه بر این، دیروز، پنتاگون اعلام کرد که نیروی دریایی تغییراتی در یک قرارداد MQ-25 داده که 36 میلیون دلار به ارزش آن افزوده است. در اطلاعیه روزانه قرارداد های پنتاگون توضیح داده شده است: «این اصلاح، زمینه را برای ارائه مهندسی غیر تکراری برای بازنگری طراحی اولیه شش زیر سیستم برای کاهش فرسودگی قطعات در حمایت از تولید اولیه با نرخ پایین MQ-25 Stingray برای نیروی دریایی فراهم می کند». ما نمی دانیم که زیر سیستم های مورد بحث چه هستند و منسوخ شدن اجزا می تواند به دلایل مختلف به سرعت رخ دهد، از جمله سرعت کلی پیشرفت های جدید، به ویژه هنگامی که صحبت از کامپیوتر و سایر لوازم الکترونیکی می شود. در عین حال، تاخیر های برنامه MQ-25 تا به امروز تنها می تواند خطر منسوخ شدن عناصر طراحی Stingray حتی قبل از تکمیل توسعه را تشدید کند. در مجموع، اینکه آیا نیروی دریایی قادر به جلوگیری از تأخیر بیشتر در برنامه MQ-25 خواهد بود یا نه، و اینکه هزینه کل آن چقدر ممکن است افزایش یابد، هنوز مشخص نیست. با این حال، این سرویس تمایل خود را برای اعزام Stingray پنهان نکرده است، که انتظار می رود به سرعت مزایای عملیاتی و بودجه ای خود را نشان دهد و یک پله مهم در جاه طلبی های گسترده‌تر حمل و نقل هوایی بدون سرنشین در سریع ترین زمان ممکن باشد. نگرانی DODIG این است که مخاطرات (حداقل تا جایی که امروزه مشخص شده) MQ-25 بر فواید آن برتری داشته باشد. منبع
  15. سلام. قطعا مهاجر متخصص ارزشمند و بسیار مفیده
  16. دقیقا همین طوره. البته ماموریت اش از رزمی به شناسایی تغییر کرده ولی هنوز جای بهتر شدن داره. باید دید محل نگه داری این پهپاد ها اجازه حداکثر چقدر طول بال رو می ده
  17. alrkhs

    اخبار برتر نظامی

    دارپا تیم های شرکت کننده در برنامه Liberty Lifter را انتخاب کرده است در ماه می سال 2022، دارپا برنامه خود برای توسعه یک هواپیمای جدید به نام Liberty Lifter را اعلام کرد. این برنامه یک هواپیمای دریایی ترابری بزرگ است که با استفاده از اثر سطح، می تواند با سر خوردن روی سطح دریا مسافت های طولانی را پرواز کند. اکنون 2 شرکت با طرح های خود در این برنامه شرکت می کنند. هدف Liberty Lifter ساختن نوعی سیستم انتقال هیبریدی است که سرعت حمل و نقل هوایی را با بهره وری حمل و نقل دریایی ترکیب کند. با این که Liberty Lifter باید بتواند در ارتفاع 3000 متری مانند سایر هواپیما های دریایی پرواز کند، ولی پرواز در چند ده متری بالای موج ها (جایی که فشار زیر بال ها در برابر سطح آب نیروی رو به بالا ایجاد می کند) می تواند برد موثر هواپیما را تا 50 درصد افزایش دهد. این هواپیما باید 12 هزار کیلومتر برد داشته باشد و بتواند در شرایط دریایی سطح 4 روی سطح آب برخاست و فرود داشته باشد اما باید تا شرایط دریایی سطح 5 بتواند عملیات های روی آب را انجام دهد. همچنین این وسیله باید الزامات وزارت دفاع ایالات متحده برای حمل بیش از 100 تن محموله را طی کند. چنین وسیله ای از نظر اندازه و ظرفیت معادل هواپیمای بوئینگ C-17 Globemaster III خواهد بود. نام Liberty Lifter ایده شناور های Liberty را به یاد می آورد که بازتاب دهنده هدف دارپا برای ساخت یک هواپیما است که به راحتی و ارزانی ساخته شود. در فوریه سال 2023، دارپا قراردادی را به 2 شرکت اهدا کرد تا هواپیما های خود را بسازند. یکی از آنهاAurora Flight Sciences (زیرمجموعه بوئینگ) با همکاری Gibbs & Cox (زیرمجموعه Leidos) و ReconCraft و دیگری General Atomics Aeronautical Systems (GA-ASI)با همکاری Maritime Applied Physics Corporation است. طراحی Aurora یک هواپیمای دریایی بزرگ مرسوم است که از 8 موتور تورپوپراپ و بال هایی در سطح فوقانی استفاده می کند. طراحی جنرال اتمیکس مقداری ماجراجویانه تر است. طراحی 2 بدنه و بال پایین به همراه 12 موتور توربوشفت بیشتر شبیه طراحی اولیه دارپا است و برای پایداری روی آب و مانورپذیری بهینه سازی شده است. اما هیچ کدام از این تصاویر اطلاعاتی از بهره پروسه ساخت این هواپیما ها نمی دهند؛ که احتمالا فاکتور مهمی در تصمیم دارپا برای انتخاب یکی از آنها باشد. قرارداد اولیه فاز 1 شرکت GA-ASI حدود 8 میلیون دلار برای 6 ماه است که به همراه گزینه ای برای 12 ماه دیگر به طور بالغوه به 29 میلیون دلار می رسد. قرارداد Aurora حدود 5.6 میلیون دلار است. در ماه جولای سال 2023 دارپا امکانات طرح های اولیه 2 تیم را بررسی کرد و 21.5 میلیون دلار به GA-ASI و 19.5 میلیون دلار به Aurora اهدا کرد دارپا انتظار دارد که کار های مفهومی روی این طراحی ها حدود 6 ماه طول بکشد، و در ادامه 9 ماه برای بلوغ طراحی و بررسی اولیه طراحی در نظر گرفته شده است. سپس 3 ماه صرف شده روی برنامه ریزی تولید و بررسی برنامه ریزی آزمایش ها، اطلاعات مورد نیاز برای انتقال یکی از طراح ها به فاز دوم برنامه را می دهد. هدف اصلی ساخت یک نمونه اندازه واقعی Liberty Lifter در میانه سال 2024 است. منبع 1 منبع 2
  18. به نام خدا Lockheed MQM-105 Aquila TADAR هواپیمای بدون سرنشین (UAV) [1982] MGM-105 Aquila (Eagle) TADAR (دستیابی به هدف، تعیین و شناسایی هوایی) اولین تلاش ارتش ایالات متحده برای ساخت پهپاد چند بار مصرف قادر به انجام چندین نوع ماموریت بود. Aquila با نام Little R توسط شرکت موشک و فضای لاکهید در دهه 1970 توسعه داده شد. ارتش به دنبال سامانه ای مقرون به صرفه و کوچک بود که قادر باشد وظیفه شناسایی هوایی بی وقفه، دستیابی به هدف، مشاهده توپخانه و هدفگذاری لیزری را برای ارتش ایالات متحده انجام دهد. بدبختانه برای Aquila (و ارتش ایالات متحده و همچنین لاکهید در این مورد) MQM-105 تبدیل به پروژه ای بزرگ و گران شد که هرگز به انتظارات نرسید و باعث لغو کامل کل تلاش ها شد. در سال 1974، لاکهید و ارتش ایالات متحده برای توسعه یک پهپاد همکاری کردند. در دسامبر سال 1975، نسخه اولیه قادر به پرواز با نام XMQM-105A به وجود آمد. تا آگوست سال 1979، ارتش ایالات متحده کاملا با پروژه Aquila هم سو بود و قراردادی برپایه ی نمونه اولیه را به لاکهید اعطا کرد. مدل توسعه ای بعدی در جولای سال 1982 با نام YMQM-105A ساخته شد. طراحی Aquila از اتصال یک بال متمایل به عقب به یک بدنه صاف تشکیل می شد که بدنه آن محموله و موتور را در خود جای می داد. موتور از نوع Herbrandson Dyad 280B دو زمانه بود که 24 اسب بخار قدرت را به یک سامانه پیشران pusher در انتهای بدنه منتقل می کرد. سامانه های موجود از یک دوربین روزانه ثابت با رهگیر خودکار و یک هدف گذار لیزری تشکیل می شد. برای نصب سامانه دید در شب FLIR برنامه ریزی شده بود اما هرگز به وقوع نپیوست. ارتباطات از طریق یک لینک داده و downlink ویدئویی ارائه می شد. ویژگی های فنی موتور پیستونی امکان رسیدن به حداکثر سرعت 210 کیلومتر بر ساعت، ارتفاع 4500 متری و مداومت 3 ساعته را فراهم می کرد. پرتاب از طریق یک سامانه منجنیقی نصب شده روی یک کامیون صورت می گرفت و بازیابی از طریق یک توری بلند شونده بود که Aquila را هنگام بازگشت می گرفت. ارتفاع توری قابل تنظیم بود تا از پهپاد محافظت کند و Aquila حسگر های مادون قرمزی داشت که خودش به سمت توری حرکت می کرد. همان طور که برای چنین تلاش های پیشگامانه ای انتظار می رفت، پروژه Aquila مشکلات خاص خود را داشت. چندین فروند از این پهپاد در سوانحی از بین رفتند یا آسیب دیدند، در همین حال هزینه پروژه هر ماه افزایش می یافت تا با پارامتر های ماموریتی در حال تغییر همخوانی داشته باشد. پروژه MQM-105 با مصرف حدود 1 میلیارد دلار به طور رسمی در سال 1987 لغو شد. قرار بود حدود 376 فروند Aquila ساخته شود. لاکهید حتی به دنبال نسخه صادراتی آن بود. مشخصات - سال ورود به خدمت: 1982 - وضعیت: بازنشسته - تعداد فروند ساخته شده: 1 - سازنده: Lockheed Missiles and Space Company – ایالات متحده - کشورهای استفاده کننده: ایالات متحده - نقش: جاسوسی-نظارت-شناسایی و پیش آهنگی (ISR، سنجش اهداف زمینی و منطقه هدف برای ارزیابی سطح تهدیدات محیطی، قدرت و تحرکات دشمن)، نیروهای ویژه (شناسایی عناصر و ماموریت های نیروهای ویژه/عملیات های ویژه)، توانایی های بدون سرنشین (طراحی شده با توانایی های بدون سرنشین برای ایفای انواع نقش های بالای میدان نبرد) - طول: 2.08 متر - طول بال ها: 3.88 متر - ارتفاع: 1 متر - وزن: 120 کیلوگرم - حداکثر وزن برخاست: 200 کیلوگرم (80 کیلوگرم ظرفیت بار) – قوای محرکه: 1 موتور پیستونی 2 زمانه Herbrandson Dyad 280B با قدرت 24 اسب بخار - حداکثر سرعت: 210 کیلومتر بر ساعت - ارتفاع پروازی: 4500 متر - برد: 400 کیلومتر - تسلیحات: ندارد - نسخه ها: XMQM-105A (نام نمونه اولیه)، YMQM-105A (مدل توسعه ای)، MQM-105 "Aquila" (مدل پیشنهادی برای تولید)، "Altair" (مدل پیشنهادی برای فروش صادراتی) منبع
  19. به نام خدا بوئینگ از موتور بازی سازی برای ارتقا B-52 های خود استفاده می کند یک موتور بازی سازی معروف به بوئینگ کمک می کند تا بمب افکن های 60 ساله B-52 خود را برای 3 دهه خدمت دیگر آماده کند. سازندگان برای این که ببینند موتور های رولزرویس F-130 جدید چگونه روی Stratofortress های نیروی هوایی ایالات متحده کار خواهند کرد، به سراغ Unreal Engine 5 رفتند. نرم افزاری که در بازی فورتنایت هم استفاده شده است. محیط 3 بعدی این موتور بازی سازی به خلبان ها و خدمه اجازه می دهد که به صورت مجازی با نسخه ای دیجیتالی از B-52 های ارتقا یافته تعامل داشته باشند، مانند روشن و خاموش کردن پیشران. Jennifer Wong، مدیر ارشد بمب افکن های بوئینگ، در این باره گفت: این موتور یک ابزار واقعا چشمگیر و قدرتمند است. نرم‌افزار های دیجیتالی تجاری مانند "قابلیت فرا واقع گرایی" در Unreal Engine 5 هزینه و زمان تحویل را کاهش می دهد. وقتی که با مدل ها سروکار داریم نسبت به موقعی که فلز را خم می کنیم، سریع تر می آموزیم و تنظیم ها را انجام می دهیم. وانگ ادامه داد: محیط مجازی به نیروی هوایی امکان "دسترسی بی سابقه" به اصلاحات سریع را می دهد و پیش از شروع به ارتقا بازخورد های خود را به بوئینگ منتقل می کند. این موضوع بخشی از تلاش برای مدرن سازی به نام برنامه تعویض موتور تجاری یا CERP است که با تعویض 8 موتور پرت اند ویتنی TF33 روی هر بمب افکن، ادامه پرواز آن ها را مقدور سازد. Wong گفت: این برنامه بسیار بزرگ‌تر از فقط تعویض موتور هاست، و بوئینگ نمایشگر ها، کابین خلبان و دیگر سامانه های اویونیک هواپیما را نیز تعویض می کند. طبق برنامه رولزرویس قرار است تا انتهای امسال (2023) آزمون های اولیه موتور را به اتمام برساند و در 3 ماهه نخست سال بعد "بررسی طراحی انتقادی" را شروع کند. بوئینگ نیز رادار های فعلی B-52 را با رادار های آرایه فعال اسکن الکترونیکی (AESA) شرکت Raytheon جایگزین می کند. از این رادار هم اکنون در F/A-18E و F سوپر هورنت نیروی دریایی ایالات متحده استفاده می شود. Wong ادامه داد: وقتی صحبت هایی مثل "B-52 در آینده توانایی هایی مانند جنگنده ها خواهد داشت" به میان می آید منظور ما دقیقا همین است. در نهایت B-52 به بخشی از توانایی های جنگنده ها و بخشی از چیزی که در حال حاضر در پلتفرم F-18 وجود دارد، دست پیدا خواهد کرد. رادار جدید به B-52 این امکان را می دهد تا چندین هدف را به طور همزمان رهگیری کند. ارتقا های دیگر در برنامه رادار شامل رادوم پهن باند جدید (که از آنتن رادار محافظت می کند)، نمایشگر های دیجیتال لمسی بزرگ برای ناوبری، و کنترلر های دستی می شود. این موضوع به ما این امکان را می دهد تا در آینده ارتقای توانایی ها را ادامه دهیم زیرا ارتقا ها از طریق نرم‌افزار انجام خواهد شد نه از طریق سخت‌افزار. شرکت Raytheon به تازگی اعلام کرد که اولین رادار AESA را برای برنامه به بوئینگ ارسال کرده است. این برنامه های مدرن سازی حیاتی اند زیر طبق گفته سرهنگ اسکات فورمن، رئیس برنامه B-52 نیروی هوایی، B-52 ها حتی ممکن است پس از دهه 2050 نیز به پرواز ادامه دهند. ایشان به عنوان مثالی از هواپیما هایی که پس از چندین مرتبه تلاش نیروی هوایی برای بازنشسته کردن آنها همچنان پرواز می کنند به A-10 Warthog هایی که تقریبا نیم قرن عمر دارند اشاره کرد. فورمن در کنفرانس AFA گفت: با اینکه ما درباره سال 2050 صحبت می کنینم، من هیچ دلیلی نمی بینم تا باور کنم که این پرنده ها تا سال ها پس از این زمان پرواز نکنند. بوئینگ گفته است که تا پایان سال مالی 2031 تمام B-52 ها به رادار های جدید مجهز خواهند شد و برنامه تعویض موتور تا پایان سال مالی 2036 خاتمه خواهد یافت. منبع
  20. alrkhs

    اخبار برتر نظامی

    به نام خدا رونمایی از پهپاد انهدامی ایتالماس توسط روسیه شبکه روسی Russia-24 در گزارشی نشان داد که شرکت Aeroscan، که پیش تر با نام گروه ZALA و پهپاد لانست خود شناخته شده بود، از پهپاد جدید خود با نام Italmas (به معنی گل) رونمایی کرده است. گفته می شود پهپاد ایتالماس از مشخصات بهتری نسبت به لانست برخوردار است. این ارتقا ها شامل سرجنگی بزرگتر (بدون ذکر جزئیات) و برد افزایش یافته تا 200 کیلومتر می شود. طبق گزارش ها این پهپاد به موتور بنزینی مجهز شده و مخزن سوخت آن داخل سازه بال جایگذاری شده است. آزمایش های پهپاد ایتالماس به زمستان سال 2023 بر می گردد و اکنون (در آغاز پاییز) این پهپاد به استاندارد های عملیاتی رسیده است. مشخصات و جزئیات این پروژه بیان نشده است. روسیه پهپاد ایتالماس را در بعد مشخصات تاکتیکی، به عنوان نسخه ای تکامل یافته از پهپاد لانست معرفی می کند که در ظاهر و شیوه پرتاب به پهپاد شاهد-136 مشابهت دارد. همچنین بعضی منابع ادعا کرده اند که اپراتور های روسی یک سامانه الکترواپتیک در این پهپاد گنجانده اند که ظاهرا امکان کنترل و دستیابی به هدف در لحظه را همانند پهپاد اسرائیلی هاروپ فراهم می کند. با این حال وجود سامانه الکترواپتیک روی این پهپاد اثبات نشده است و حتی در فیلم های منتشر شده نیز نشانی از آن نیست. از این رو تا این لحظه سامانه هدف یابی این پهپاد مشخص نشده است. منبع
  21. به نام خدا Lockheed Martin X-56A (MUTT) هواپیمای بدون سرنشین (UAV) آزمایشی [2013] لرزش در سرعت بالا روی بال هر هواپیمایی تاثیر می گذارد و با ایجاد نوسان شدید درنهایت باعث نابودی بال و هواپیما می شود. برای دهه ها، راه حل استفاده از بال های سخت تر و اضافه کردن وزن بود که با افزایش مصرف سوخت و ضریب پسا، برد عملیاتی را محدود می کرد. امروزه لاکهید مارتین (با مشارکت مرکز تحقیقات Dryden ناسا، پایگاه نیروی هوایی Edwards کالیفرنیا) از هواپیمای آزمایشی X-56A استفاده می کند که با سامانه خنثی کننده لرزش فعال بال های منعطف، تلاشی است تا با نیرو های ارتجاع هوایی مقابله کند. اولین پرواز X-56A در جولای سال 2013 به ثبت رسید. هواپیما 8.5 متر طول بال دارد، وزنش به 220 کیلوگرم می رسد و با حداکثر سرعت 277 کیلومتر بر ساعت پرواز می کند (انتظار می رود لرزش از سرعت 203 کیلومتر بر ساعت شروع شود). اگر بال های X-56A به دلیل نیرو های غیر قابل کنترل در طول پرواز جدا شوند، سامانه چترنجات فعال می شود. X-56A به عنوان یک هواپیمای "بال پرنده" بدنه ترکیبی با سطوح عمودی در نوک بال ها طراحی شده است. بدنه 2 موتور، سامانه های اویونیک و ذخیره سوخت را حمل می کند. بخش زیرین از ترکیب چرخ های سه گانه مرسوم استفاده می کند. قدرت پهپاد از طریق 2 موتور توربوجت JetCat P400 در بالای انتهای بدنه تامین می شود. لاکهید یک جفت بدنه X-56A با سامانه بال ماژولار ساخته تا 2 مدل بال متفاوت را امتحان کند، یکی سخت و دیگری انعطاف پذیر، که هردو به حسگرها و کنترل های خنثی کننده لرزش فعال مجهز اند. برای آزمایش های اولیه از بال سخت استفاده می شود تا اعتبارترکیب بال سخت بررسی شود. بال های منعطف ساختاری از الیاف شیشه است و کنترل فعال لرزش دارد. بال های سخت نهایی (با کنترل های ضد لرزش خود) در سال 2014 تست می شوند. این پروژه امید دارد تا راه حل هایی برای مهار اثر شدید لرزش در طول پرواز پیدا کند و گسترش هواپیما های برد بلند تر و با بهروری سوخت بهتر در بازار های نظامی و تجاری را ترویج کند. انتظار می رود برنامه X-56A حدود 5 سال از تحقیقات را پوشش دهد که در آن لاکهید 20 پرواز را پیش از رساندن آن به پرسنل ناسا برای تحقیقات رسمی درباره بال منعطف مدیریت کند. 2 فروند X-56 به نام های Fido و Buckeye برای برنامه آزمایش پروازی ساخته شده بودند. در جولای سال 2013، اولین پرواز X-56A به ثبت رسید. در سپتامبر سال 2015، این هواپیما آخرین دور آزمایش های پروازی خود را به پایان رساند. در نوامبر سال 2015، اولین فروند X-56A پس از 16 پرواز، حین برخاست دچار حادثه شد. این پرواز، اولین پرواز آزمایشی خنثی سازی لرزش بود. در ژانویه سال 2017، طغیان رودخانه در پایگاه نیروی هوایی Edwards پرواز های آینده X-56A را به تعویق انداخت. تا کنون برای 8 پرواز برنامه ریزی شده است.در ماه اکتبر قرار شد تا آزمایش های پروازی X-56A در نوامبر ادامه پیدا کند. به دلیل مشکلاتی که منجر به سقوط اولین هواپیما در طول برخاست شد، نمونه دوم بازطراحی هایی را شاهد خواهد بود. در اکتبر سال 2018، برنامه X-56A موفق به اثبات خنثی سازی لرزش از طریق طراحی بال منعطف شد. در جولای سال 2021، گزارش شد که X-56B زیر نظر ناسا در یک ناهنجاری پروازی از دست رفت. مشخصات - سال ورود به خدمت: 2013 - وضعیت: بازنشسته - تعداد فروند ساخته شده: 2 - سازنده: Lockheed Martin – ایالات متحده - کشورهای مصرف کننده: ایالات متحده - نقش: X-Plane (توسعه ای، نمونه اولیه، اثبات گر فناوری؛ این هواپیما برای نمونه سازی اولیه، اثبات فناوری، تحقیق و کسب اطلاعات توسعه داده شده است)، توانایی های بدون سرنشین (طراحی شده با توانایی های بدون سرنشین برای ایفای انواع نقش های بالای میدان نبرد) - طول بال ها: 8.5 متر - وزن: 220 کیلوگرم - حداکثر وزن برخاست: 220 کیلوگرم (0 کیلوگرم ظرفیت بار) – قوای محرکه: 2 موتور توربوجت JetCat P400 با رانش 400 نیوتن - حداکثر سرعت: 277 کیلومتر بر ساعت - تسلیحات: ندارد - نسخه ها: X-56A "Fido" (هواپیمای اول)، X-56B "Buckeye" (هواپیمای دوم) منبع
  22. به نام خدا فرودگاه Rzeszów-Jasionka، فرودگاهی کوچک برای پرواز های کم هزینه که در تمام سال 2021 تعداد 730 هزار مسافر را جا به جا کرده بود به دلیل نزدیکی به مرز اکراین به مرکز ارسال تجهیزات تبدیل شد. با وجود کوچک بودن این فرودگاه اما باند فرودی به طول 3200 متر و عرض 45 متر دارد (سومین باند فرود بزرگ در لهستان) و حتی میزبان هواپیمای An-225 Mriya نیز بوده است. طبق گفته Tabisz، رئیس فرودگاه، هیچ دلیل اقتصادی برای ساخت چنین باند فرود طولانی در فرودگاهی کوچک وجود ندارد و احتمالا این موضوع به دلیل تصمیم های سیاسی در دورانی باشد که این فرودگاه توسط یک شرکت دولتی اداره می شد. مقامات آمریکایی با این فرودگاه ناآشنا نبوده و در ماه فوریه پیش از آغاز نبرد از آن استفاده کرده بودند. با این حال این انتخاب مشکلات خود را نیز به همراه داشت. پس از آغاز جنگ، روسیه حملاتی سایبری خود را به این فرودگاه آغاز و مدیریت را مجبور به ارتقای سامانه امنیتی آن کرد. Tabisz از ارائه جزئیات خودداری کرد اما گفت که حملات روس ها بسیار پیچیده بود. وی گفت: "من بیشتر متقاعد شدم که روس ها در به دست آوردن اطلاعاتی که نباید داشته باشند متخصص اند". فرودگاه همچنین در معرض خطر حمله هوایی بود. تعدادی از کارکنان کار خود را ترک کردند. نصب سامانه های پاتریوت مقداری از تنش ها کاست ولی فرودگاه همچنان هدفی برای جاسوسی بود. در ماه مارس، لهستان گروهی از این جاسوسان روسی را دستگیر کرد. از دیگر مشکلات، بحث لجستیک است. 80 درصد کمک ها از طریق لهستان و بیشتر آن ها از فرودگاه Rzeszów-Jasionka انجام می پذیرد. به دلیل کوچک بودن ذخایر، تمام سوخت هفتگی فرودگاه توسط یک هواپیمای پهن پیکر مصرف می شود. اکنون هر هفته 10 فروند از این هواپیما ها وارد فرودگاه می شوند. به خاطر نبودن خطوط ریلی، روزانه حداکثر 20 کامیون حدود 175 هزار گالن سوخت را به فرودگاه می رسانند. به گفته Tabisz، شرکت سوخت دولتی با اولویت بخشی به آن ها فرودگاه را سرپا نگه داشته است. اکنون فرودگاه در حال برنامه ریزی برای افزایش 50 درصدی گنجایش سوخت و مدرن سازی باند فرود است. خلاصه از منبع
  23. به نام خدا Lockheed Martin Desert Hawk III پهپاد شناسایی کوچک (2006) Desert Hawk III که توسط Skunkworks of Lockheed Martin توسعه داده شده اولین بار در سال 2006 پرواز کرد و به عنوان یک هواپیمای شناسایی بدون سرنشین طراحی شد. سامانه Desert Hawk III ارتقا بزرگتر و سبکتر پهپاد Deser Hawk است که در اوایل دهه 2000 ساخته شد. سامانه ابتدایی به خوبی در مراحل اولیه جنگ با تروریسم با تمرکز بر افغانستان تاثیر داشت و عمدتا توسط ارتش بریتانیا و در نقش شناسایی تاکتیکی مورد استفاده قرار می گرفت. این نسخه با Desert Hawk III جایگزین شد که یکسری ارتقا ها مثل افزایش مداومت پروازی را به آن اضافه می کرد. Desert Hawk III هشت کیلوگرمی توسط یک موتور الکتریکی با اثر کم نیرودهی می شود که یک واحد ملخ 2 پره را در جلوی بدنه می چرخاند. به عنوان جایگزینی کم هزینه برای پهپاد های پر امکانات و بزرگتر، Desert Hawk III به راحتی با دست پرتاب می شود. خدمه عملیات هواپیما را از طریق یک ایستگاه کنترل زمینی کیف مانند کنترل می کنند. از آنجایی که Desert Hawk III چرخ ندارد، روی شکم خود فرود می آید و البته طراحی جدا شونده آن امکان فرود سخت و در حین حال حفط اجزای حیاتی پهپاد را می دهد. این پهپاد قادر است به حداکثر سرعت 88.5 کیلومتر بر ساعت برسد. در خارج، Desert Hawk III با بال های اصلی نصب شده در شانه، یک باله دمی عمودی و بدنه حامل تجهیزات عملیاتی و ماموریتی از شکل هواپیما های متعارف استفاده می کند. بدنه از دماغه تا دم ظاهری قطره اشکی دارد و بال های اصلی مستقیم اند. یک مجموعه اپتیک با چرخش 360 درجه در مرکز ثقل هواپیما در شکم نصب شده است. ابعاد کوچک و ساختار سبک و مقاوم این پهپاد امکان انتقال آسان آن را در کیف سخت یا کوله پشتی می دهد. یک ایستگاه کنترل زمینی (GCS) 7 کیلوگرمی امکان هدایت از راه دور Desert Hawk III را با پشتیبانی رهگیری کامل و کنترل 4 پهپاد Desert Hawk III از یک GCS را می دهد. یک کنترلر دستی هم ارائه می شود و اپراتور ها به طور خاص برای هندلینگ، عملیات، پرتاب و بازیابی این سامانه پهپادی آموزش می بینند. نقطه مسیر های از پیش تعیین شده می توانند برنامه ریزی شوند تا به پهپاد اجازه دهد به طور خودکار در منطقه هدف پرواز کند. پرتاب و فرود صرفا توسط اپراتور کنترل می شود. GCS توانایی های تغییر وظیفه در حین پرواز، نمایشگر نقشه متحرک، پخش ماموریت و ... را دارد. سری Desert Hawk III از رادار روزنه مصنوعی (SAR) پشتیبانی می کند و می تواند سورتی های جاسوسی سیگنالی (SIGNIT) و جاسوسی ارتباطی (COMINT) را از طریق طراحی Plug-and Playloads انجام دهد. این پهپاد می تواند به حسگر های مادون قرمز و الکترواپتیکال، تجهیزات مادون قرمز موج بلند و روشنگر لیزری مجهز شود تا توانایی جاسوسی مورد نیاز جنگ های مدرن را پیدا کند. با توانایی تطبیق پذیری می توان عملیات ها را در شب و روز انجام داد. در برهه ای از زمان، Lockheed Desert Hawk III تقریبا نصف موجودی پهپاد های انگلیس را تشکیل می داد. نیرو های آمریکایی نیز از این پهپاد استفاده می کردند. مشخصات - سال ورود به خدمت: 2006 - تعداد فروند ساخته شده: 650 - وضعیت: در حال خدمت - سازنده: Lockheed Martin Unmanned Integrated Systems – ایالات متحده - کشورهای استفاده کننده: انگلیس، ایالات متحده - نقش: توانایی های بدون سرنشین (طراحی شده با توانایی های بدون سرنشین برای ایفای انواع نقش های بالای میدان نبرد) - طول بال ها: 1.37 متر - وزن: 2 کیلوگرم - حداکثر وزن برخاست: 4 کیلوگرم (2 کیلوگرم ظرفیت بار) – قوای محرکه: 1 موتور الکتریکی که یک ملخ 2 پره را در دماغه می گرداند - حداکثر سرعت: 90 کیلومتر بر ساعت - برد: 15 کیلومتر - تسلیحات: ندارد. محموله شامل تجهیزات ماموریتی برای پشتیبانی از نقش نظارتی - نسخه ها: Desert Hawk III (سری پایه) منبع