CougarBravo

Members
  • تعداد محتوا

    8
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

تمامی ارسال های CougarBravo

  1. بِسمِ ٱللَّٰهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ سامانه تسلیحات بالگرد AH-1J Cobra بخش اول موشک تاو (TOW Missile) مقدمه مترجم و مولف: متن پیش رو حاصل ترجمه کتب و مقالات انگلیسی زبان می­ باشد و جهت گردآوری آن وقت و هزینه صرف شده است؛ لذا از مخاطبین محترم تقاضا می ­شود تنها با ذکر نام انجمن میلیتاری و نام مترجم و مولف (Cougar Bravo) اقدام به بازنشر آن نمایند. تاو، سلاحی ضد زره و نام آشنا در میان دوست داران علوم و فنون نظامی است. همانند سلاح های انفرادی سری AK، نام موشک تاو با خاورمیانه عجین شده است. بالگرد تهاجمی ای اچ-1 کبرا نیز از موشک تاو به عنوان یک سلاح موثر بر ضد اهداف سخت و زرهی بهره می برد. این موشک، دارای موتور راکتی سوخت جامد بوده و از تیوب پرتاب، به صورت بصری دنبال شده و با یک کابل نازک، دستورات را از واحد پرتاب دریافت می نماید. موشک از شش بخش تشکیل شده است. (محفظه پرتاب، سر جنگی، تجهیزات الکترونیک، موتور راکتی، بخش مرکزی و بخش پشتی) بالگرد کبرا توانایی حمل دو نوع موشک BTM-71 و BGM-71 را دارد. تفاوت این دو موشک در این است که، BTM-71 فاقد مواد منفجره در سر جنگی بوده، و تنها برای شلیک های تمرینی کاربرد دارد. در کتاب آموزشی خلبانان کبرای نیروی دریایی ایالات متحده، از این موشک تمرینی با عنوان Inert Warhead, Live Motor یاد شده است. محفظه پرتاب: یک محفظه استوانه ای شکل است که از فایبرگلاس و رزین اپوکسی ساخته شده است. یک رابط الکتریکی بر روی محفظه تعبیه شده تا ارتباط میان موشک و پرتابگر را برقرار نماید. محفظه پرتاب در حقیقت وظیفه حفاظت از موشک، به ویژه در زمان حمل و انبار آن را داراست. به کارگیری موشک تاو بالگرد ای اچ-1 برای انجام ماموریت های مرتبط با وظیفه ای که برایش تعریف شده، به انواع سلاح های متعارف مجهز می شود. موشک تاو با داشتن دقت منحصر به فرد، علاوه بر اهداف زرهی، بر علیه طیف وسیعی از اهداف دیگر نیز به کار برده می شود. بخشی از ماموریت های محوله به این سلاح به شرح زیر است: 1- اسکورت (الف- انهدام و بی اثر نمودن توپخانه ضد هوایی و سامانه های موشکی دشمن ب- عقب راندن واحدهای مکانیزه دشمن از منطقه فرود یا محور پیشروی پ- انهدام پست های دیدبانی دشمن، سنگرها و تاسیسات ارتباطی برای جلوگیری از ارتباط با عقبه ت- درگیری با بالگردهای دشمن در فاصله دور برای جلوگیری از دیدبانی، هدف قرار گرفتن بالگردهای خودی و نیز جلوگیری از پیاده نمودن نیرو در محل فرود) 2- پشتیبانی آتش: دقت موشک تاو و احتمال اصابت بالا آن را به سلاحی مناسب برای نقطه زنی اهداف تبدیل نموده است. (الف- انهدام استحکامات ساحلی، سنگرهای تیربار و سدهایی که حرکت نیروهای هجومی را با مشکل مواجه می نمایند. ب- انهدام توپخانه، خودروهای ارتباطی و سایت های راداری متحرک که شناسایی و انهدام آنها مشکل است. پ- قطع کردن پشتیبانی لجستیک دشمن با انهدام کاروانها، قطارها و شناورهای دشمن و همچنین هدف قرار دادن برخی پل ها و طونل ها.) 3- سرکوب پدافند هوایی دشمن: در یک عملیات SEAD، می توان از ترکیب موشک تاو و بالگرد کبرا برای ضعیف نمودن پدافند هوایی دشمن استفاده نمود تا امکان به کارگیری هواپیماهای جنگنده و بمب افکن فراهم شود. 4- شناسایی مسلحانه: سامانه اپتیکی موسوم به TSU که در اختیار Gunner بالگرد کبراست، این امکان را می دهد که با بزرگنمایی 13X از فواصل دور یک منطقه را بدون عبور از فراز آن، در نظر بگیرد. مقدورات و محدودیت های موشک تاو هر بالگرد کبرا توانایی حمل حداکثر 8 تیر موشک تاو را دارد. به علاوه توانایی حمل پاد های راکت انداز LAU-68 را در جایگاه های داخلی بالها داراست. موشک تاو دستورات را از دو رشته سیم نازک که به محفظه پرتاب متصل شده اند، دریافت می کند. این دستورات بر اساس سیگنال های مادون قرمز که از موشک به سمت هواپیما روانه می شوند، داده می شود. در انتهای موشک تاو یک لامپ زنون (Infrared Source) وجود دارد که نور مادون قرمز تولید می نماید. حداکثر برد سامانه موشکی تاو 3750 متر و حداقل برد آن 500 متر می باشد. زمان پرواز موشک در حداکثر برد، 21.5 ثانیه و در حداقل برد 2 ثانیه می باشد. هنگامی که زمان پرواز موشک از 21.5 ثانیه بیشتر شود، موشک در آستانه برخورد به هدف باشد و یا سیگنال مادون قرمز بیشتر از 0.5 ثانیه قطع شود، دو رشته سیم از بالگرد جدا می شوند. لازم به ذکر است که جدا نمودن سیم (Wirecut) می تواند به صورت دستی توسط خلبان یا کمک خلبان از درون کابین انجام شود. موشک تاو را می توان در حال سکون (Hovering) و نیز در حال حرکت (Running) پرتاب نمود. اما در حال حرکت، دنبال و هدایت نمودن موشک مشکل تر می شود، از این رو بیشتر خلبانان در حالت سکون اقدام به شلیک موشک می نمایند. برای شلیک موشک باید بالگرد را در راستای هدف قرار داد. (Line of Sight) در غیر این صورت به احتمال بالا سیم قطع شده و موشک به خطا خواهد رفت. مقایسه برد ترکیب تاو/کبرا و تعدادی از سلاح های قابل استفاده بر علیه بالگردها در دهه 80 و 90 میلادی
  2. آلودگی زدایی شیمیایی ، بیولوژیکی ، رادیولوژیکی و هسته ای (روندهای اخیر و چشم انداز آینده) بخش اول مقدمه مترجم و مولف: متن پیش رو حاصل ترجمه مقالات انگلیسی زبان می­باشد و جهت گردآوری آن وقت و هزینه صرف شده است؛ لذا از مخاطبین محترم تقاضا می ­شود تنها با ذکر نام انجمن میلیتاری و نام مترجم و مولف (Cougar Bravo) اقدام به بازنشر آن نمایند. مقدمه: آلودگی زدایی شیمیایی ، بیولوژیکی ، رادیولوژی و هسته ای (CBRN) عبارت است از زدودن عوامل آلوده کننده از سطح تجهیزات یا بدن انسان ها. هدف از آلودگی زدایی کم کردن بار تشعشات ، حفظ تجهیزات و منابع انسانی، از بین بردن آلاینده های موجود و آماده سازی محل و تجهیزات جهت از سرگیری فعالیت هاست. ضد عفونی کردن ممکن است با استفاده از ابزارهای شیمیایی ، الکتروشیمیایی و مکانیکی انجام شود. "درست همانند مواد و تجهیزات ، انسان نیز ممکن است توسط عوامل CBRN آلوده شود." تغییر در عملکرد سلول می تواند در دوزهای پایین از تشعشات مخرب و قرار گرفتن در معرض مواد شیمیایی رخ دهد. در دوز بالا ، مرگ سلولی ممکن است حادث شود. بنابراین ، آلودگی زدایی افراد در کمترین زمان ممکن، کاری است بسیار بزرگ، که نیاز به اختصاص منابع انسانی و زمان زیاد دارد. در متن ذیل، اصول کلی رفع آلودگی های CBRN با تاکید بر "آلودگی رادیویی" مورد بحث قرار گرفته است. رفع آلودگی در کمترین زمان ممکن، کاری است بسیار بزرگ، که نیاز به اختصاص منابع انسانی و زمان زیادی دارد. آلودگی زدایی به طور کلی به عنوان زدودن مواد خطر آفرین از مناطقی که این مواد نباید در آنجا حضور داشته باشند، تعریف می شود. آلودگی زدایی به دو منظور انجام می گردد: 1- کاهش دوز موادی که ممکن است یک فرد از اشیاء یا سطوح دریافت کند . 2- کاهش بالقوه مواد شیمیایی ، بیولوژیکی ، رادیولوژی و هسته ای موجود در هوا. زدودن آلودگی ها باعث از بین رفتن عوامل CBRN و رفع آلودگی باقیمانده در محل مورد نظر می شود. برخی از روش های رفع آلودگی برای استفاده مجدد یا بازیافت مواد استفاده شده است. (برای مثال پاکسازی خاک از مواد آلاینده) فناوری آلودگی زدایی درست همانند زدودن گرد و غبار ، چربی و روغن یا محصولات خوردگی (کروژن) از سطوح است. آلودگی زدایی شیمیایی را می توان این گونه تعریف کرد: تبدیل مواد شیمیایی سمی به فرآورده­ هایی بی ضرر. این فرآیند می تواند از طریق تجزیه این عوامل صورت گیرد. آلودگی زدایی نقش مهمی در دفاع در برابر عوامل شیمیایی دارد. مواد شیمیایی سمی باید با استفاده از روش های کارآمد، در اسرع وقت برای از سرگیری فعالیت های معمول از بین بروند. آلودگی زدایی بیولوژیکی: به معنای به کاربردن داروهای علامتی و درمانی برای افرادی است که در معرض عوامل جنگ بیولوژیکی قرار دارند. (مترجم: داروهای علامتی یا حمایتی، گونه ای از داروها هستند که تنها جهت رفع علائم و نشانه های بیماری اعم از درد، التهاب، سرفه، حساسیت و ... به کار می روند.) آلودگی رادیواکتیو را می توان به نوع قابل لمس (غبار رادیواکتیو) و ثابت دسته بندی کرد. با پاک کردن سطح با پارچه ای می توان آلودگی قابل لمس را از بین برد.(همانند زدودن گرد و غبار) آلودگی ثابت، به آسانی قابل زدودن نبوده و به طور معمول با محصولات خوردگی در سطح فلزات همراه است. در این موارد ، عوامل پرتوزا به ماده یا مواد دیگری رسیده اند که قابلیت ایجاد پیوند الکترواستاتیک یا شیمیایی با آن ها را دارند. از بین بردن آلاینده های ثابت به طور معمول به تکنیک های حذف سخت نیاز دارد. برای از بین بردن آلودگی ثابت ، تکنیکهایی مانند انحلال شیمیایی فیلمهای خوردگی یا تراشیدن بتن لازم است. استفاده از راکتور اولتراسونیک جهت آلودگی زدایی آب های رادیواکتیو اثربخشی آلودگی زدایی را می توان به عنوان فاکتور رفع آلودگی (DF) بیان کرد. هیچ فناوری [آلودگی زدایی] به تنهایی یارای مقابله با همه شرایط و انواع آلودگی ها را ندارد ، زیرا طبیعت محیط و نیز میزان آلودگی در محیط های مختلف متفاوت است. برای مثال فیلم های خوردگی موجود در راکتورهای آب جوشان (BWR) با انواع یافت شده در راکتورهای آب تحت فشار (PWR)، متفاوت است. تفاوت اصلی در این نوع فیلمهای خوردگی غلظت و حالت اکسیداسیون کروم است. فن آوری های آلودگی زدایی شامل روش های مکانیکی مانند تراشیدن و انفجار، استفاده از مواد شیمیایی، روش های بیولوژیکی و تکنیک های الکتروشیمیایی هستند. موادی که همیشه در درجه اول آلوده می شوند، بتن یا فلز هستند. مواد متخلخل مانند بتن می توانند در تمام ساختار خود دچار آلودگی شوند ، اگرچه آلودگی در بتن به طور معمول تا ربع اینچ نفوظ می کند. فلزات به طور معمول فقط در سطح آلوده می شوند. آلودگی شامل انواع رادیونوکلیدهای آلفا ، بتا و گاما است و گاهی اوقات می تواند شامل فلزات سنگین و آلودگی های آلی (بیولوژیک) باشد. گلوله های اورانیوم ضعیف شده (DU Rounds) با توجه به ایجاد گرمای فراوان در زمان برخورد با هدف، هر دو نوع آلودگی رادیواکتیو (قابل لمس و ثابت) را ایجاد می کنند. قرار گرفتن در معرض غبار رادیواکتیو، ریسک ورود مواد رادیواکتیو به بدن از راه خوراکی و تنفس را به دنبال دارد. علائم بسيار گسترده ای در نيروهای آمریکایی شركت كننده در جنگ خليج فارس (1991) مشاهده شده است. بر اساس آناليز فاكتوری مركز كنترل و پيشگيری بیماریها، شاخص هايي جهت تشخيص اين بيماري تحت عنوان سندرم خليج فارس تعريف شده است. اين سندرم شامل علايم چند گانه و بدون پاتولوژی واضح می باشد. مبتلايان به اين سندرم از افسردگی،PTSD ، خستگی مزمن، اختلالات شناختی ( كاهش توانايی محاسبه، تفكر منطقی، ارزشيابی، يادگيری و يادآوری)، برونشيت، آسم، فيبروميال‍‍‍‍‍ژی، اضطراب واختلالات جنسی در رنج مي با شند. از چند صد هزار نفری كه در عمليات طوفان صحرا شركت نموده بودند، 20-15% مبتلا به سندرم شده و تاكنون 25000 نفر نيز فوت نموده اند. بنظر مي رسد كه آسيب گسترده ای سلسله اعصاب را آزرده نموده و طيفی از آزردگی های عصبی در دستگاه اعصاب اتونوميک، محيطی و مركزی ايجاد شده باشد. از عوامل فيزيكی، اورانيوم ضعیف شده كه درطی جنگ بين 6-3 ميليون گرم در اتمسفر خليج فارس آزاد گرديده مطرح شده است. صدها مقاله پژوهشی در مورد اين سندرم در سطح مطبوعات پزشكی جهان وجود دارد اما بنظر می رسد كه اين سندرم هنوز پس از ده سال چالش، در پرده ابهام ميباشد. منابع (1 - 2) ترجمه صرفا برای میلیتاری ادامه دارد...
  3. بِسْمِ ٱللَّٰهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ سامانه شنود الکترونیک 1L-222 Avtobaza (اَوْتوبازا) سامانه اَوْتوبازا یک سامانه حمایت الکترونیکی (ESM) است و توانایی شناسایی رادارهای پهلونگر هوایی، رادارهای کنترل آتش هوا به زمین و رادارهای تعقیب عوارض و نیز استخراج مختصات زاویه­ای رادارها (اعم از Azimuth/Elevation)، کلاس و فرکانس را داراست. اوتوباز در حالت خودکار فعالیت نموده و با داشتن یک آنتن چرخان اقدم به جمع آوری و شنود سیگنال های شناور در فضا می نماید. (با توجه به Passive بودن سامانه، هیچ گونه تشتشعاتی در طیف الکترومغناطیس از خود ساطع ننموده و غیرقابل شناسایی می باشد.) آنتن چرخان سامانه اوتوباز این سامانه ELINT، در حقیقت بخشی از یک مجموعه جنگ الکترونیک سیار است و با اخلالگرهای SPN-2 و SPN-4 کار می­ کند. این مجموعه توسط شرکت Gradient (Градиент) توسعه یافته و توسط Kvant (Квант) به تولید انبوه رسیده است. کابین فرماندهی و کنترل بر روی شاسی اورال 43203 و منبع تغذیه بر روی شاسی کاماز4310 قرار گرفته است. اخلالگرهای SPN-2/4 که در باند Ku عمل می کنند. اوتوباز علاوه بر توانایی فعالیت در محدوده فرکانسی سامانه های SPN-2/4، توانایی فعالیت در باندهای A,B,C را نیز داراست. (عملیات کشف در تمامی باندها به صورت هم زمان انجام می گردد.) تمامی اطلاعات اهداف کشف شده، توسط ارتباط کابلی به واحد کنترل اخلال APUR مخابره می گردند. (طول کابل تا 100 متر قابل افزایش است.) شناسایی نوع رادار از طریق تطبیق فرکانس کشف شده با بانک اطلاعاتی موجود در رایانه های سامانه انجام می گیرد. گزیده ای از مشخصات سامانه اوتوبازا گفته می شود، در مهر 1390 تعدادی سامانه اوتوبازا (نسخه M) توسط روسیه به جمهوری اسلامی ایران تحویل شد. در 13 آذرماه همان سال، یک فروند پرنده بدون سرنشین شناسایی/جاسوسی لاکهید مارتین RQ-170 Sentinel متعلق به نیروی هوایی ایالات متحده در آسمان افغانستان و نزدیکی مرز ایران از کنترل اپراتور خارج گردید. ناتو اذعان می داشت که آرکیو-170 به علت نقص فنی سقوط کرده است، در همین حال جمهوری اسلامی ایران طی بیانیه ای اعلام نمود که این هواپیما توسط پدافند هوایی شکار شده است. پدافند هوایی ایران، سِنتینل مذکور را با آسیب نه چندان به بدنه و نیز با سامانه های حساس شناسایی، به دست آورده بود. برخی از منابع خارجی حدس می زنند که عملیات قطع ارتباط پهپاد با مرکز کنترل، سپس اخلال و فرود توسط سامانه روسی اوتوبازا که در همان سال به ایران تحویل شده، انجام شده باشد. در 23 اسفند 1392 یک فروند پهپاد MQ-5 Hunter متعلق به ارتش ایالات متحده توسط سامانه اوتوبازا بر فراز شبه جزیره کریمه، رهگیری و نشانیده شد. ترجمه (CougarBravo) صرفا برای انجمن میلیتاری منابع: MilitaryRussia, AusAirPower ادامه دارد...
  4. بِسْمِ ٱللَّٰهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ اشباح شناسایی (تیزبین، بلند پرواز، کارآمد) بخش دوم مقدمه مترجم: مقاله پیش رو حاصل ترجمه و ترکیب چندین شماره از نشریه The Navigator و ترجمه بخش ­هایی از کتابچه راهنمای پروازی هواپیمای شناسایی RF-4 می­باشد و جهت گردآوری آن وقت و هزینه صرف شده است؛ لذا از مخاطبین محترم تقاضا می ­شود تنها با ذکر نام انجمن میلیتاری و نام مترجم و مولف (Cougar Bravo) اقدام به بازنشر آن نمایند. با تشکر در بخش قبل، به صورت مختصر با قابلیت های هواپیمای شناسایی RF-4 فتوفانتوم آشنا شدیم. آنچه که پیش روی شماست، گزیده ای از نحوه طراحی عملیات شناسایی از زبان ناوبر می باشد. لازم به ذکر است، برخی از تصاویر و اصطلاحات موجود در این متن از دستورالعمل AFM 55-15 (Preparation of Target Folders) به عاریت گرفته شده اند. * به نظر می رسید که هیچ گاه پایانی برایش وجود نداشته باشد. روزها یکی پس از دیگری با کلاس هایی مملو از موضوعات جدید، واژه های ناآشنا و تجهیزات جدید سپری می شدند. استادم همواره می گفت: درکی کامل از تمامی سامانه های موجود در هواپیما، برای یک هوانورد حرفه ای ضروریست. تکانی به خودم داده و با اعمال پشتکار، دوره ی نظری را پشت سر گذرانیدم. پس از آشنایی اولیه با RF-4 و دوربین هایش و نیز انجام چندین راید بر روی سیمیلاتور، بالاخره روز موعود فرا رسیده و باید اولین پرواز آموزشی خود به عنوان ناوبر را آغاز می نمودم. نخستین قدم برایم، طرح ریزی پروازی (Flight Planning) بود...* چقدر شیرین است! بالاخره دوره ی Ground را تمام کردم. در حال حاضر تمام کاری که باید انجام بدهم، دسته بندی کردن آن حجم عظیم اطلاعاتی است که در کلاس های زمینی به خوردم داده اند..! اساتید همه اش پشت سر هم این دو عبارت را تکرار می کردند: "طرح ریزی دقیق، ناوبری دقیق" از درک این عبارت عاجز بودم تا این که به فاز تجهیزات شناسایی (Camera Phase) رسیدم. به قول یکی از اساتید، آن بالا جایی برای یللی تللی کردن ندارید..! خب این اولین ماموریت آموزشی من است. بیایید ببینیم می توانم چیزی که سر کلاس ها یاد گرفتم را به یاد بیاورم یا نه!؟ اولین قدم انتخاب نقشه است. شکل 2-36 از کتاب AFM 51-40 در بر دارنده ی اطلاعات مختصری از انواع نقشه ها است. نقشه های ناوبری ONC برای ماموریت شناسایی ما مناسب نیستند. چرا که با داشتن مقیاس 1:1000000 فاقد جزئیات کافی برای پرواز در ارتفاع پست (Low-Level) هستند. نقشه های JOG با مقیاس 1:250000 جزئیات زیادی داشته و برای ماموریت ما مناسب هستند. اما باید اندازه روزنامه همشهری و کیهان، کاغذ پاره را با خودم به کابین ببرم. آن بالا جایی برای روزنامه خواندن نیست...! نقشه های TPC با مقیاس 1:500000 مناسب ترین و بهترین نقشه های ناوبری برای این پرواز هستند. جزئیات دقیق در کنار حجم مناسب (راست کار خودمونن) امروزه با توجه به پیشرفت های صورت گرفته، امکان طرح ریزی در رایانه و دریافت خروجی از چاپگر ممکن شده است. قدم بعدی، پلات کردن اهداف بر روی نقشه و مشخص نمودن مسیر است. برای هر هدف باید یک I.P. مشخص نمود. نقطه شروع یا Initial Point، آخرین Waypoint یا نقطه روشن پیش از رسیدن به هدف و انجام بمباران یا تصویربرداری است. یک نقطه کوچک، مشخص و تا حد امکان نزدیک به هدف؛ اگر بشود آن را در رادار دید که چه بهتر..! نمادهای ناوبری در این پرواز، چهار هدف برای شناسایی دارم. اولین هدف (تارگت) یک پل بر فراز رودخانه ای بزرگ است. با وجود رودخانه، یافتن پل بسیار آسان است. نقطه شروع 3.8 مایل با پل فاصله دارد. این پل، هدفی آسان برای عکاسی است. دومین هدف، یک فرودگاه واقع شده در یک دره است. این هدف در سطح دشوار تری برای عکاسی قرار دارد. تنها نقطه روشن جهت یافتن هدف، یک کوه تک و تنها در فاصله 2 مایلی آن است. بهترین راه برای رسیدن به فرودگاه، عبور از کوه و قطع کردن دره به صورت مورب است. (یارویی که این هدف رو بهم داده حتما سادیسم داشته!) سومین هدف، یک کارگاه چوب با یک نقطه شروع بلعکس است (یعنی IP در آن طرف هدف است.) متاسفانه هدف فاقد تصویر راداری است. اما پنج مایل بعد از آن، خط یال کوه به خوبی در رادار مشخص است. آخرین هدف، یک مجموعه سد و نیروگاه است که ناوبری تا آن آسان است. دریاچه پشت سد، روشن ترین نقطه برای یافتن هدف است. قدم بعد متصل نمودن اهداف به یکدیگر، مشخص نمودن نقطه های گردش، مشخص نمودن مسیر از پایگاه تا اولین I.P. و آخرین هدف و مشخص نمودن مرتفع ترین نقاط تا هدف است. مایه ی این کار یک مداد و یک پلاتر است. پس از محاسبات مربوط به سوخت و همچنین استخراج اطلاعات مورد نیاز INS، نوبت به محاسبات فتوگرافیک می رسد. تا اینجا، محاسبات ناوبری و سوخت از خجالتم درآمدند. حالا باید بدانم چه موقع دوربین ها را روشن کنم. از آن جایی که دوربین ها به صورت خودکار روشن نمی شوند، این کار بر عهده من است. بهترین راه برای مشخص نمودن زمان، استفاده از رادار و زمان سنج است. برای عکاسی هوایی، ثبت یک فریم کافی نیست. چرا که در یک تصویر هدف در مرکز ثبت شده و در تصویر دیگر، هدف در زاویه دیگر قرار گرفته؛ معمولا خدمه با تجربه 5 فریم از هر هدف ثبت می کنند. لذا به عنوان یک ناوبر مبتدی، بهتر است روی 9 شات حساب کنم. فرمول محاسبه زمان روشن نمودن دوربین (Stopwatch Time, SWT)، به صورتی که هدف در مرکز فریم وسطی (در این مورد، پنجم) قرار داشته باشد، به شرح ذیل است: متغیر TT، فاصله I.P. تا هدف به ثانیه است. متغیر N، تعداد تصاویر است (5،7،9 یا بیشتر) متغیر INT، فاصله زمانی میان دو تصویر به دهم ثانیه است. متغیر FS، تنظیمات فیوز فتوفلش است. در پرواز شناسایی روزانه، این مقدار صفر است. برای یافتن INT از فرمول ذیل بهره می گیریم (جدول تناسب که توی کلاس پنجم یاد گرفتیم): متغیر Factor، مقدار ثابتی بوده و با توجه به هر دوربین، متفاوت است. دوربین مورد استفاده ما در این ماموریت، KS-87 با لنز 6 اینچ و فاکتور 0.195 می باشد. دوربین KS-87 با سرعت زمینی 420 نات و ارتفاع 1500 پا، مقدار INTERVAL، به صورت دقیق 0.697 ثانیه می شود. با تقریب زدن (یا همان گرد کردن) 0.7 را داریم. با قرار دادن 0.7 در فرمول SWT، به عدد 27.2 ثانیه می رسیم. یعنی 27.2 ثانیه پس از گذشتن از I.P. ، باید دوربین را On کنیم. در نهایت، آماده انجام پرواز هستیم..... ادامه دارد....
  5. بِسْمِ ٱللَّٰهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ اشباح شناسایی (تیزبین، بلند پرواز، کارآمد) بخش اول مقدمه مترجم: مقاله پیش رو حاصل ترجمه و ترکیب چندین شماره از نشریه The Navigator و ترجمه بخش ­هایی از کتابچه راهنمای پروازی هواپیمای شناسایی RF-4 می­باشد و جهت گردآوری آن وقت و هزینه صرف شده است؛ لذا از مخاطبین محترم تقاضا می ­شود تنها با ذکر نام انجمن میلیتاری و نام مترجم و مولف (Cougar Bravo) اقدام به بازنشر آن نمایند. با تشکر آزادی بخش، غارتگر و دژ پرنده؛ این­ القاب در واقع نام اسطوره­ هایی هستند که در تالار مشاهیر نیروی هوایی ایالات متحده می­ درخشند. در این تالار مشاهیر اما، عضوی کوچک خودنمایی می­کند. "شبح" اف-4 فانتوم که لقب "Just Happened" را به دوش می­کشد از موفق ترین هواپیماهای شکاری شصت سال اخیر بوده و با گذشت این مدت، هنوز هم در خدمت نیروی هوایی چندین کشور قرار دارد. در ادامه اما به عضوی خاص از خانواده اشباح خواهیم پرداخت. هواپیمای شناسایی آر اف-4 "فتوفانتوم" برترین هواپیمای شناسایی عصر خود، که هنگام پرواز در پهنه ­ی آبی آسمان هم چشم و هم تخیل را به خود معطوف می­ نمود. هواپیمای شناسایی RF-4C نیروی هوایی ایالات متحده سرنشینان این هواپیما، همانند اف-4، دو نفر هستند. یک خلبان و یک ناوبر (که بار اصلی ماموریت را بر دوش دارد.) یک بررسی کوتاه به ما نشان خواهد داد که سرنشینان این هواپیما سامانه­ هایی را به کار می­ اندازند که بسیار پیچیده و پیشرفته ­اند. یک ناوبر، هنگامی که در کابین عقب RF-4 قرار می ­گیرد، سه وظیفه را بر عهده دارد. 1- ناوبری 2- شناسایی 3- ارتباطات بیایید کمی بیشتر به موارد بالا وارد شده و ببینیم چه داریم! کابین خلبان هواپیمای RF-4C کابین ناوبر هواپیمای RF-4E سامانه ناوبری LN-12 قطعه کلیدی سامانه­های ناوبری این هواپیما، سامانه ناوبری اینرسیایی LN-12 می­­باشد. این دستگاه به غایت پیچیده، اطلاعات ارزشمندی همچون موقعیت فعلی (PP)، سمت (Heading)، سرعت زمینی (GS) و دریفت (Drift) را برای ناوبر به ارمغان می­آورد. علاوه بر این، پس از وارد نمودن اطلاعات هدف (Target)، فاصله و سمت نسب به هدف را در نمایشگر عقربه­ای سمت و فاصله (BHDI)، به ناوبر نمایش خواهد داد. رایانه ناوبری ASN-46 که بخشی از سامانه LN-12 می باشد. این رایانه در اختیار ناوبر قرار دارد. ناوبر فتوفانتوم (فرمانده ماموریت)، مسئول به کار انداختن و آپدیت نمودن سامانه ناوبری اینرسیایی (INS) است. خروجی این سامانه، اطلاعات ارزشمندی­ست که در اختیار خلبان (فرمانده هواپیما) قرار می­گیرد. سامانه ناوبری اینرسیایی از طرف دیگر، سیگنال­های پایدار سازی و سرعت زمینی را برای دوربین­ها و تجهیزات شناسایی فراهم می­آورد. مهم نیست فاصله­تا هدف چند ناتیکال مایل باشد، INS یاری دهنده خلبان و ناوبر تا رسیدن بر فراز هدف و تصویر برداری از آن خواهد بود. البته سرنشینان فتوفانتوم از یک رادار جلونگر (FLR) به نام AN/APQ-99 نیز جهت طی طریق تا هدف بهره می­گیرند. رادار جلونگر APQ-99 این رادار در مقایسه با راداری که در دماغه فانتوم­های رزمی جای خوش کرده، فشرده­تر و جمع و جور تر است، چرا که تنها وظیفه دارد به زمین بنگرد! رادار جلونگر دارای پنج Mode کاری بوده که دوتای آنها توسط خلبان و سه مورد دیگر توسط ناوبر کنترل می­شوند. حالت تعقیب عوارض (TF)، وضعیت و ارتفاع عوارض پیش رو را به خدمه نشان می­دهد. ارتفاع قابل انتخاب جهت هشدار به خدمه از 0 الی 2000 پا قابل انتخاب است. البته این حالت اطلاعات ناوبری را فراهم نمی­آورد. اما در هنگام پرواز در نواحی کوهستانی (به خصوص در شب) بسیار کاربردی است. حالت تعقیب عوارض (TF) یکی دیکر از حالت­های فوق­العاده عالی این رادار، حالت اجتناب از عوارض (TA) است که اطلاعاتی را در دو نمایشگر مجزا به خلبان و ناوبر نمایش می­دهد. خلبان در نمایشگر خود، اکوی عوارضی که از هواپیما ارتفاعشان بالاتر است را می­بیند. در همین حال ناوبر از قابلیت نقشه­برداری زمینی بهره برده و مسیر صحیح تا هدف را می­یابد. حالت اجتناب از عوارض حالت جستجوی متقاطع (CS)، دو حالت قبل را با یکدیگر ترکیب کرده و قابلیت انجام سه عمل در یک زمان را به سرنشینان می­دهد. حالت جستجوی متقاطع دو حالت نقشه برداری زمینی به نام­های Pencil و Spoil جهت ناوبری در ارتفاع پست و بالا در اختیار ناوبر هستند. علاوه بر موارد بالا، رادار جلونگر اطلاعات فاصله و انحراف نسبت به هدف را نیز فراهم می­آورد. سامانه ­های کمک­ ناوبری دیگر که در این هواپیما قرار دارند، شامل ارتفاع سنج رادیویی APN-159 و یک سامانه TACAN با قابلیت هوا به هوا (جهت انجام سوختگیری هوایی) می­شوند تجهیزات شناسایی وظیفه یک ناوبر تنها به ناوبری منحصر نبوده و باید تجهیزات و تمهیدات شناسایی (اعم از دوربین­ها و حسگرها) را به کارگیرد. دوربین­ها از اهمیت بالایی برای ناوبر برخوردار هستند و شناخت انواع آنها، لنرها و ترکیب­شان برای وی ضروری است. موقعیت دوربین ها، رادار و حسگرها در RF-4 دوربین KS-72 اولین مورد است. این دوربین می­تواند به صورت مایل، عمودی و به پهلو بر روی هواپیما نصب شود. فاصله کانونی این دوربین­ از 3 الی 18 اینچ (بسته به نوع لنز) متفاوت است. با استفاده از فتوفلش (Photo Flash)، می­توان این دوربین را جهت استفاده در شب بهینه نمود. توضیحات مترجم: در هنگام تصویر برداری در شب، امکان استفاده از حسگرهای مادون قرمز وجود دارد. اما نگاتیو این حسگرها گران قیمت بوده و وضوح (Resolution) پایین تری در مقایسه با نگاتیوهای معمول دارند. لذا با استفاده از فتوفلش امکان استفاده از دوربین­های معمول در شب وجود دارد. فتوفلش نوعی منور بوده و ظاهری شبیه به گلوله­های شات­گان دارند، اما کمی بزرگتر هستند. خشاب های فتوفلش در پشت هواپیما و پایدار ساز عمودی (Vertical Stabiliizer) دارند. موقعیت خشاب های فتوفلش تصویر برداری پانورامیک توسط دو دوربین KA-55A و KA-56A انجام می­شود؛ که اولین از ارتفاع 30000 پا به بالا و دومی ارتفاع پست و متوسط را تصویر برداری می­نماید. تصویری که توسط دوربین پانورامیک KA-56A در عملیات شناسایی Post Strike پالایشگاه کرکوک ثبت شده است. علاوه بر این دوربین­ها، دو حسگر مادون قرمز و راداری در فتوفانتوم قرار داده شده است. حسگر مادون قرمز AAS-18 توانایی شناسایی در روز و شب را داشته و با وجود Passive بودن، امکان شناسایی آن توسط دشمن وجود ندارد. رادار پهلونگر APQ-102، حسگر دیگر این هواپیماست که تصاویر راداری با وضوح بالا از هدف ثبت نموده و آن را در قالب تصویر ارائه می­نماید. این حسگر در تمامی شرایط آب و هوایی قابل استفاده است. تنها عیب این حسگر، ساطع نمودن امواج در طیف الکترومغنایس و امکان کشف توسط واحدهای شنود الکترونیک دشمن است. عملکرد رادار پهلونگر در ارتفاعات پست و بالا جهت برقراری ارتباط رادیویی، این هواپیما به رادیوی UHF و HF مجهز است. رادیوی UHF توسط هر دو کابین قابل کنترل و استفاده است. اما رادیوی HF تنها توسط ناوبر قابل کنترل بوده و توسط هر دو کابین قابل استفاده است. ادامه دارد....
  6. بِسْمِ ٱللَّٰهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ همه ی ما در راهبرد اعمال قدرت نظامی، تسلیحات، تجهیزات و فناوری های مختلف را شرط می دانیم. اما در این بین، وجود آیین نامه های رزمی (Field Manuals) نیز ضروری است جهت پیشگیری از سلیقه گرایی و پراکندگی اقدامات در سازمان های مختلف (اعم از نظامی و غیرنظامی)، وجود آیین نامه و دستورالعمل های متحد و یکپارچه ضروری است. پراکندگی اقدامات، ناشی از وجود خلاءهای هدایتی و رهبری می باشد. این خلاءها به وسیله آیین نامه ها مرتفع می گردند. دستورالعمل ها در سازمان های رزمی و نظامی، به ترسیم اصول رزم در شرایط مختلف می پردازند. در نتیجه قدرت نظامی هر کشور، علاوه بر بهره مندی از تجهیزات و تسلیحات پیشرفته، با علم و آموزش نیروهای مسلح ارتباط تنگاتنگ دارد. بنا به فرموده فرمانده کل قوا، حضرت امام خامنه ای، "باید ساخت درونی خود را از لحاظ افزایش مهارت های گوناگون، توانایی های علمی، عزم و اراده جدی و تدین مستحکم سازیم." اهمیت آیین نامه ها از آنجایی مشخص می شود که اصول و قواعد رزم را آموزش داده، نحوه طرح ریزی عملیات نظامی را برای فرماندهان به فراهم آورده و به نیروها، توانایی، قابلیت ها و فنون لازم برای جنگیدن را می آموزد. ستاد مشترک نیروهای مسلح هر کشور بر اساس دکترین نظامی، آیین نامه های خود را تدوین و مورد بهره برداری قرار می دهند. ایالات متحده هر 5 سال و نیز پس از هر جنگ اقدام به بازنگری آیین نامه های رزمی می نماید. (این چرخه برای ناتو، هر سه سال یک بار است.) آیین نامه های ارتش ایالات متحده (سایت Global Security) آیین نامه ها در نیروهای مسلح ما به آیین نامه های مرجع، عملیاتی، رزمی، روشی، سامانه ای، آموزشی، اجرایی و فنی تقسیم بندی می شود. در سطح نیروهای مسلح کشور ما، متاسفانه آیین نامه های قدیمی، تاریخ گذشته و همچنین غیر علمی به چشم می خورند. (تعدادی از آن ها ترجمه FMهای ارتش ایالات متحده می باشند.) شوربختانه آیین نامه های منتشر شده در سطح نیروهای مسلح ما، به صورت عمومی منتشر نشده و جهت بررسی در دسترس نیستند. پی نوشت: مدتی قبل، نیم نگاهی به آیین نامه نبرد زمینی در محیط جنگ ناهم تراز (دفاع همه جانبه در قالب عمليات هاي دفاع سرزمينی، از قبيل دفاع ثابت منطقه ای، دفاع ضد هلي برن، دفاع از كـوی و برزن، دفاع متحرك، تك شبانه و عمليات ويژه) که در همین سال های اخیر منتشر شده داشتم. از نظر این حقیر این آیین نامه باید مورد بررسی و اصلاح قرار گیرد. نتیجه گیری: اصلاح ساز و کار های آموزشی، از مهم ترین و پایه ای ترین اقدام ها جهت باز آرایی (Reform) در ساختار نیروهای مسلح می باشد و باید مورد توجه فرماندهان قرار گیرد. Source: The Role of Bylaws in the Strategy of Using the Military Power of the Armed Forces to deal with Future Threats Hamid Hasanpoor Faculty Member of AJA Staff and Command University