kingraptor

Members
  • تعداد محتوا

    106
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

تمامی ارسال های kingraptor

  1. نیروی هوایی شاهنشاهی (IIAF) و هوانیروز شاهنشاهی ایران (IIAA) در طول حکومت محمد رضا شاه پهلوی از سال 1935 تا 1979 در ایران پایه گذاری شد( اگر چه قبلا توسط رضا شاه تا حدی تشکیل یافته بود). شاه ایران را ترک کرد و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی این دو ارگان به نیروی هوایی جمهوری اسلامی ایران (IRIAF) و هوانیروز جمهوری اسلامی ایران (IRIAA) تغییر یافت. بعد از قرارداد مهمی که بین بویینگ و الیکوتری مریدیونالی شکل گرفت نیروی هوایی شاهنشاهی 20 فروند هلیکوپتر ترابری CH-47C را تحویل می گرفت. -------------------------------------------------------------------------------- تصویر(1) یک فروند CH-47C هوانیروز شاهنشاهی در رژه هوایی آزادی شاهنشاهی بر فراز اصفهان در تابستان 1976. -------------------------------------------------------------------------------- این شرکت که هلیکوپتر ها را در سال 1971 ساخته و تحویل داد آگوست 1967 در جنوب شرقی رم در ایتالیا تاسیس شده بود. قبل از تحویل هلیکوپترها 6 تا 8 فروند CH-47 ها هم برای انجام آزمایشهای پروازی در نقاط گرم و کویری به ایران فرستاده شده بود. -------------------------------------------------------------------------------- تصویر(6) یک فروند شینوک در 11 فوریه 2004 در 25 مین سالگرد انقلاب اسلامی ایران. تیغه های شینوکهای ایران با نمونه های از جنس فایبرگلاس تعویض شده است. -------------------------------------------------------------------------------- به نظر می رسد این هلیکوپتر ها ساخته شده در خود شرکت بویینگ بودند که البته این ادعا تا امروز تایید نشده است. علاوه بر قرار داد قبلی هوانیروز شاهنشاهی 70 فروند CH-47C دیگر نیز در طی سالهای 1972 تا 1976 از شرکت ایتالیایی تحویل گرفت. در اواخر سال 1978 ایران قراردادی مبنی بر تحویل 50 فروند اضافی را نیز با الیکوتری امضا نمود که با پیروزی انقلاب اسلامی این قرارداد فسخ شد. -------------------------------------------------------------------------------- تصویر(3) شینوک ایرانی در حال انتقال هواپیمای داگلاس C-47D از فرودگاه مهرآباد به دوشان تپه جاییکه موزه هوایی در حال برگزاری بود. -------------------------------------------------------------------------------- اگر چه در سال 1987 شرکت آگوستا حداقل 11 فروند شینوک دیگر به ایران تحویل داد. از جمله تغییرات شکل گرفته در ظاهر شینوک ها بعد از انقلاب اسلامی تغییر شماره سریال آنها و درج شماره ای داخل دایره در قسمت دم که به نظر می رسد پایگاه هلیکوپتر مربوطه را نشان می دهد. پشتیبانی و نوسازی هلیکوپتر های ایران (پنها) هم با امکانات بسیار، کار تعمیر، اورهال و طراحی با مهندسی معکوس انواع هلیکوپتر ار جمله CH-47 را انجام می دهد. منابع مختلف از عملیاتی بودن 14 فروند شینوک در نیروی هوایی - که شامل 5 فروند کاملاً بازسازی شده بعد از جنگ و 6 فروند منتقل شده به نیروی هوایی سپاه پاسداران است- و همچنین 45 فروند نیز در هوانیروز جمهوری اسلامی ایران در دسامبر 2001 خبر می دهند. در طول سلطنت شاه 2 فروند شینوک در طی امداد رسانی به نقاط زلزله زده شمال ایران از بین رفت. -------------------------------------------------------------------------------- تصویر(2) شینوک در حال پیاده کردن سربازان در عرض مرزهای کوهستانی در سال 1986. -------------------------------------------------------------------------------- بعلاوه از حدود 10 فروند نیز برای تامین قطعات( با جدا کردن قطعات) در طول جنگ استفاده شد. از سال 2000 نیز تیغه های فایبرگلاس در این هلیکوپتر ها نصب شده است. در حدود 21 جولای 1978 چهار فروند شینوک 15 تا 20 کیلومتر به حریم هوایی شوروی در منطقه ترکمنستان تجاوز کردند. ابتدا یک فروند MiG-23M نیروی هوایی شوروی این هلیکوپتر ها را رهگیری نموده ولی آنها را اشتباهاً متعلق به شوروی پنداشت. اندکی بعد یک فروند MiG-23M دیگر این هلیکوپتر ها را رهگیری نمود و با شلیک دو موشک هوا به هوای R-60 (AA-8) آفید یکی از شینوکها را با هشت خدمه ساقط و با توپ 23 میلیمتری خود یک فروند دیگر را با 4 خدمه مجبور به فرود کرد. دو شینوک دیگر هم به سرعت پا به فرار گذاشتند. در نتیجه 4 خدمه شینوک توسط گارد مرزی شوروی دستگیر شدند که بعد ها هم هلیکوپتر آسیب دیده و هم خدمه آزاد شدند. -------------------------------------------------------------------------------- تصویر(4) انتقال یک پل برفی در ارتفاعات زاگرس. -------------------------------------------------------------------------------- در جنگ با عراق نیز ایران حداقل 8 فروند از شینوکهای خود را از دست داد. در 15 جولای 1983 که یکی از شومترین روز ها برای ایران بود یک فروند جنگنده میراژ F1 عراقی 3 شینوک را که در حال انتقال تفنگداران دریایی ایران به خط مقدم نبرد بود هدف قرار داده و ساقط کرد. -------------------------------------------------------------------------------- تصویر(5) داخل شینوک -------------------------------------------------------------------------------- 2 نوشته شده در يکشنبه سي ام مرداد 1384ساعت 13:21 توسط احسان | نظرات معرفی جنگنده - بمب افکن سوخوی Su-32 (قسمت دوم و پایانی) تسلیحات قابل حمل سوخوی Su-32 طیف وسیعی از انواع جنگ افزارهای پیشرفته را می تواند حمل کند. از جمله موشک های هوا به هوای مدرن روسی مانند RVV-AE (R-77) اَدر، R-73 آرچر و R-27 آلامو. همچنین برای مقابله با اهداف زمینی انواع سلاحهای هدایت شونده مانند موشک های هوا به زمین Kh-29، Kh-25، Kh-59M و بمبهای هدایت شونده تلویزیونی/ لیزری KAB-500 و تلویزیونی/ فرمانی KAB-1500TK و غیر هدایت شونده مانند بمبهای 100، 250، 500 و 1500 کیلوگرمی و راکتهای مختلف می تواند در لیست تسلیحات این جنگده – بمب افکن قرار گیرد. در مقابل اهداف دریایی نیز این هواپیما دستخالی نبوده و 6 موشک Kh-31P زد رادار را می تواند حمل کند. -------------------------------------------------------------------------------- -------------------------------------------------------------------------------- Su-34، Su-32FN، Su-32MF با وجود اینکه جنگنده Su-27 هم خانواده های بسیاری دارد، شرکت سوخوی به Su-27IB هم هم خانواده هایی را تعیین کرده است. با وجود اینکه در ابتدا Su-27IB با کد Su-34 شناخته شد ولی در نمایشگاه لوبورژه 1995 که این هواپیما برای اولین بار به یک نمایشگاه بین المللی راه می یافت Su-32FN نامیده شد. این نامگذاری توسط شرکت سوخوی برای نمایش پتانسیل این هواپیما بعنوان هواپیمای گشت دریایی برای برطرف کردن نیاز بازار بالقوه خارجی به هواپیمایی سریع برای مقابله با کشتی ها و زیردریایی ها انجام شد که البته چنین هواپیمایی نیاز به تجهیزاتی مخصوص و مدرن برای کشف و نابودی اهداف دریایی داشت. با این وجود تاکنون هیچ کشوری به خرید این مدل اقدام نکرده است. در سال 1999 Su-34 با کد Su-32MF در نمایشگاه بین المللی ماکس روسیه نمایش داده شد. این بار نامگذاری جدید برای تاکید روی قابلیت چند منظوره این جنگنده –بمب افکن انجام شد. MF مخفف عبارتی به زبان روسی به معنای چند کاره می باشد. برای این گونه هم هیچ مشتری خارجی پیدا نشده است! در نهایت مطبوعات غربی اعلام کردند که روسیه Su-32 را بعنوان کد Su-27IB در نظر گرفته است که البته این نظر با دیگر منابع در تضاد بود. -------------------------------------------------------------------------------- -------------------------------------------------------------------------------- و در آخر وضعیت Su-32 : اگر چه بعد از فروپاشی شوروی سابق سرمایه برای ساخت هواپیمای بمب افکن تاکتیکی محدود شده است ولی با این با حال کار بر روی تکمیل این هواپیما همچنان (البته با سرعت کم) ادامه دارد. بعد از ساخت دو نمونه اولیه- که یکی از تبدیل جنگنده Su-27UB ساخته شد- دو فروند به صورت سری ساخته شده اند. بعدها یک فروند دیگر هم تولید شده که کد 47 در یافت کرده است. این هواپیما ها برای آزمایش های پروازی در پایگاه تست سوخوی مشغول هستند. طرح های بسیاری برای افزودن نمونه های جنگ الکترونیک و شناسایی ارائه شده اند. بعلاوه این هواپیما رکوردهای جهانی نیز در مورد وزن و سقف پروازی ثیت کرده است. Su-32 قبلا بطور موفقیت آمیز در چچن آزمایش شد و همچنین در تمرینهای پروازی در آشولوک در سال 1999 شرکت کرد. روسیه Su-32 را بعنوان بمب افکن تاکتیکی آینده خود در نظر گرفته که با پیوستگی با جنگنده های نسل چهارم روسیه مانند MiG-29، MiG-31 و Su-27 بعنوان ابداء روسیه در قرن 21 خواهد بود. 2 نوشته شده در يکشنبه بيست و سوم مرداد 1384ساعت 13:43 توسط احسان | نظرات معرفی جنگنده - بمب افکن سوخوی Su-32 (قسمت اول) چاپ شده در ماهنامه نوآور شماره 16 با سلام در ادامه معرفی خانواده جنگنده Su-30 به بررسی دیگر هواپیما های توسعه یافته از جنگنده Su-27 می پردازم. این مقاله معرفی جنگنده بمب افکن Su-34(Su-32). در انتظار نظرات شما -------------------------------------------------------------------------------- در سال 1983 اولین طراحی مفهومی برای جنگنده بمب افکن تاکتیکی جدید تهیه شد. هواپیمای جدید برای جایگزینی جنگنده بمب افکن های نسل سوم مانند Su-17، Su-27 و Su-24 فنسر و هم خانواده های آنها در دهه 1990 در نظر گرفته شده بود. در این طرح Su-27 بعنوان هواپیمای پایه قرار گرفت و هواپیمای جدید Su-27IB که IB در زبان روسی مخفف جنگنده بمب افکن است نامیده می شد. Su-27IB قابلیت حمل تسلیحات زیاد و شعاع عملیاتی بالای یک بمب افکن تاکتیکی را با سرعت و مانورپذیری عالی در هم می آمیخت. در نتیجه این هواپیما برای مقابله با اهداف زمینی، دریایی و حتی هوایی می توانست مورد استفاده قرار گیرد. بدین گونه Su-32 را می توان با جنگنده F-15E Strike Eagle آمریکا مقایسه کرد که خود آن نیز از جنگنده ای موفق و چابک به سمت هواپیمای چند منظوره تاکتیکی تهاجمی تغییر داده شده است. -------------------------------------------------------------------------------- -------------------------------------------------------------------------------- طراحی کاکپیت جدید طراحی کاکپیت Su-32 ( در این مقاله Su-32 و Su-34 هر دو با Su-32 در نظر گرفته شده اند) به طور قابل ملاحظه ای از نمونه پایه Su-27 متفاوت است. برای افزایش همکاری بیشتر و افزایش بازده بین خلبان و افسر ناوبر چیدمان کاکپیت به صورت کنار هم تغییر کرده و صندلی های قابل پرتاب K-36DM ( استفاده شده در هواپیمای Su-24) در آن نصب شده است. بعلاوه فشار داخل کاکپیت نیز تنظیم شده و خدمه هم می توانند دراز کشیده و مقداری غذا در پشت کاکپیت برای خود نگهداری کنند. جالبتر اینکه برای افزایش بهداشت، Su-32 با یک توالت نیز تجهیز شده است! ورود و خروج خدمه از دریچه ای در زیر دماغه و نرده بان تعبیه شده صورت می پذیرد. Su-32 هم مثل دیگر هواپیماهای توسعه یافته از Su-27 از دو موتور Al-31F با پس سوز و رانش 122.6 کیلو نیوتون بدون دریچه های متغیر نیرو می گیرد که هواپیما را به حداکثر سرعت 1.8 ماخ می رساند. سقف پروازی Su-32 50000 پا برآورد می شود. -------------------------------------------------------------------------------- -------------------------------------------------------------------------------- تغییرات بدنه در این پروژه به خاطر تغییرات صورت گرفته در کاکپیت، قرار دادن تجهیزات اضافی و منابع سوخت داخلی بزرگتر تغییرات عمده ای در بدنه Su-27 داده شده است. بخش دماغه Su-32 به شکل بیضی بوده که بهمین دلیل به Su-32 پلاتیپوس نیز گفته می شود. بخش میانی بدنه برای قرار دادن تانکر سوخت اصلی تغییر کرده است. ورودی موتور ها بر خلاف Su-27 ثابت هستند. عقب بدنه نیز دستخوش تغییراتی شده که بارز ترین آنها تیر کوچک بین خروجی موتور هاست. برای افزایش ظرفیت سوخت و ارتقا مشخصات پروازی از بالها و پیشبالهای Su-35 استفاده شده است. تمام این تغییرات به افزایش 1.5 برابری وزن برخاست از 28 تن در نمونه پایه Su-27 به 45 تن شده است. این در حالیست که برای تحمل این وزن زیاد ارابه فرود و قسمتهای میانی هواپیما تقویت یافته اند. بطوریکه ارابه های تک چرخه قبلی دو چرخه و به حالت پشت سر هم در آمده اند. -------------------------------------------------------------------------------- -------------------------------------------------------------------------------- اویونیک (الکترونیک پروازی) Su-32 دارای رادار چند منظوره چند مرحله ای آرایه ای و سیستم دیدIRST که با دید و هدایت تلویزیونی و لیزری آمیخته شده است. سیستم دید گرمایی برای عملیات در شب بطور خارجی حمل می شود. همچنین Su-32 با تجهیزات ECM (جنگ الکترونیک) و رادار عقب نگر مانند Su-35 تجهیز شده است. این سیستمها از Su-32 هواپیمایی عمل در شب و روز و هر شرایط آب و هوایی قادر به مقابله با هر هگونه هدف هوایی و زمینی ساخته است. ادامه دارد... منبع : www.Milavia.net 2 نوشته شده در يکشنبه شانزدهم مرداد 1384ساعت 18:56 توسط احسان | نظرات میگ 1.44 پرنده ای که هیچگاه پرواز نکرد. پروژه 1.44/1.42 میکویان نمونه اولیه جنگنده برتری هوایی نسل پنجم نیروی هوایی روسیه است. جدا از انواع مطرح شده، این هواپیما با نام MiG-MFI و بطور غیر رسمی MiG-35 و حتی MiG-39 نیز شناخته می شود. ناتو نیز نام "Flatpack" را برای آن برگزیده است. در واقع ارتباط بین 1.44 و 1.42 هنوز هم مبهم مانده است که در این مقاله برای راحتی از 1.44 استفاده می شود. 1.44 بعنوان ورود دفتر طراحی میکویان- گورویچ به برنامه طراحی جنگنده خط مقدم روسیه بود. کاری که در سال 1980 طرح ریزی شده و شبیه برنامه جنگنده تاکتیکی پیشرفته ایلات متحده بود. -------------------------------------------------------------------------------- -------------------------------------------------------------------------------- در واقع 1.44 برای مقابله با F/A-22 و کنار زدن آن از هر لحاظ طراحی شد. این جنگنده که قابل مقایسه با F/A-22 و یوروفایتر تایفون است دارای ویژگی های طراحی بسیار شبیه جنگنده های نسل پنجم غربی که شامل تغییر بردار رانش، پنهانکاری، حرک کروز مافوق صوت و سیستمهای پیشرفته الکترونیکی می باشد، است. نگاه به توسعه 1.44 نشان می دهد که این پروژه بیشتر برای زمینه سازی و دسترسی به فناوریهای مورد نظر و طراحی های بعدی توسعه یافت تا اینکه یک جنگنده برتری هوایی باشد. طراحی میگ 1.44/1.42 همواره در هاله ای از ابهام باقی مانده است. در سال 1997 دولت روسیه پروژه MFI را به خاطر هزینه های بالا ( 70 میلیون دلار به ازای هر فروند) لغو کرد. -------------------------------------------------------------------------------- -------------------------------------------------------------------------------- با این حال توسعه پروژه با انجام آزمایش پروازی در 29 فوریه سال 2000 و در ادامه با دو پرواز آزمایشی تایید شده در سال 2001 ادامه یافت. با کنار گذاشتن پروژه MFI، پروژه دیگری تحت عنوان PAK FA ( مجتمع هوایی آینده برای نیرو های هوایی تاکتیکی) برای ساخت هواپیمایی با قابلیت جنگنده F/A-22 رپتور و قیمت و اندازه ای شبیه جنگنده ضربتی مشترک F-35 آغاز شد. در سال 2001 هند با روسیه توافق توسعه و ساخت برنامه PAK FA را با همکاری دو کشور حاصل نمود. دو شرکت میکویان-گرویچ(با نمونه به روز شده پروژه 1.44) و سوخوی طرحهای خود را به وزارت دفاع روسیه ارایه دادند که اینبار میکویان موفق نبود و این وزارت دفتر طراحی سوخوی را انتخاب نمود. طرح پیشنهادی سوخوی هواپیمای بال متمایل به جلو هم خانواده Su-47 (S-37) برکوت بود. شروع تولید این طرح جاه طلبانه برای سال 2010 طرح ریزی شده است. این درحالی است که میگ و یاکولوف بعنوان پیمانکار ثانویه در نظر گرفته شده و میگ 1.44 نیز بعنوان نمایشگر فناوری پروژه PAK FA مورد استفاده قرار می گیرد. موتور Al-41F میگ 1.44 نیز برای این پروژه در نظر گرفته شده است. طراحی بالهای میگ 1.44 بصورت دلتا بوده، خدمه یک نفر و دارای کانارد متحرک می باشد. طراحی ظاهری میگ 1.44 بسیار شبیه جنگنده یوروفایتر تایفون است. این هواپیما از دو موتور Al-41F لیولکا با پس سوز و سیستم تغییر بردار رانش هرکدام با قدرت 175 کیلو نیوتون نیرو می گیرد ( این موتور همچنان در حال توسعه و تکمیل است). -------------------------------------------------------------------------------- -------------------------------------------------------------------------------- ورودی موتور ها در یک جا و در زیر بدنه هواپیما قرار گرفته است. میگ 1.44 35 تنی از نظر تئوری دارای حداکثر سرعت 2.6 ماخ بوده --که نسبت به جنگنده F/A-22 بیشتر است- و قادر به پرواز دراز مدت مافوق صوت است. ارابه فرود میگ 1.44 شامل یک ارابه فرود دو چرخه در جلو و دو ارابه تک چرخ در پشت می باشد. اویونیک(الکترونیک) هواپیما مطابق با آخرین استاندارد های غرب مانند کابین شیشه ای، رادار پالس داپلر با آنتن آرایه ای مرحله ای هوایی می باشد. سیستم رادار با سیستم کنترل آتش مرتبط بوده که به هواپیما اجازه ردگیری 20 هدف و درگیری همزمان با 6 فروند از آنها را می دهد. البته ادعاهای در خصوص درگیری همزمان با 20 هدف نیز وجود دارد که غیر واقعی به نظر می رسد همچنین این سیستم عالی اجازه درگیری فراتر از میدان دید (فامد) با هواپیماهایی مانند F/A-22 را به میگ 1.44 می دهد. کنترل و مانور پذیری آن نیز با دارا بودن کنترل با سیم، سیستم تغییر بردار رانش و دو موتور قوی چیزی کمتر از F/A-22 نداشته و با آن برابر ارزیابی می شود. همچنین میگ 1.44 دارای گشتره وسیعی از سلاحهای قابل حمل هوا به هوا مانند موشک R-77 و R-73 آرچر و هوا به زمین و یک توپ 30 میلیمتری است. می باشد در آخر انتظار می رود که در آینده جنبه های آزموده شده در میگ 1.44 و MiG-29SMT در یک طرح جدید جنگنده نسل پنج و نیم به کار گرفته شود. زیرا بی تردید روسیه با مرزهای طولانی خود به چنین جنگنده دوربرد و کارآمدی نیاز خواهد داشت. منبع : www.Answers.com 2 نوشته شده در سه شنبه يازدهم مرداد 1384ساعت 13:34 توسط احسان | نظرات معرفی رقیبان ایران 140 (قسمت دوم : فوکر 50) فوکر 50 جانشین هواپیمای موفق F-27 فرنشیپ است که امروزه در خطوط هوایی ایران بعنوان هواپیمای توربوپراپ منطقه ای فاعلیت می کند. تاریخ ساخت فوکر 50 به سال 1983 بر می گردد، زمانیکه شرکت فوکر برای اولين بار از طراحی هواپیمای 50 نفره با نام فوکر 50 و جت صد نفره فوکر 100 پرده برداشت. فوکر 50 بر اساس بدنه هواپیمای F-27-500 ساخته شده ولی دارای تغییرات اساسی است . در صدر تغییرات موتور توربوپراپ پرات اند ویتنی PW125 6 تیغه ای است که باعث افزایش %12 سرعت کروز و برد هواپیما و کاهش مصرف سوخت شده است. از دیگر تغییرات آن می توان به سیستمهای اویونیک (الکترونیک پروازی) جدید و کابین شیشه ای و استفاده محدود از مواد کمپوزیت(مرکب) اشاره کرد. -------------------------------------------------------------------------------- -------------------------------------------------------------------------------- دو نمونه اولیه فوکر 50 بر اساس F-27 ( با وجود اینکه %80 قطعات جدید و یا بهبود یافته بود) ساخته شده و اولین بار در 28 دسامبر 1985 به پرواز در آمدند. گواهینامه پرواز فوکر 50 در می 1987 دریافت شده و شرکت لوفت هانزا سیتی لاین بعنوان اولین مشتری در آگوست همان سال هواپیمای خود را تحویل گرفت. مدل پایه فوکر 50، سری 100 می باشد.این مدل دارای حداکثر سرعت کروز 532 کیلومتر در ساعت و سرعت اقتصادی آن 454 کیلومتر در ساعت می باشد. سقف پرواز آن 25000 پا بوده و برد آن با 50 نفر مسافر 2055 کیلومتر می باشد. سری 120 نیز مدل 4 دره ( بجای 3 دره سری 100) است. مدل دیگر فوکر 50 سری 300 می باشد که دارای موتورهای قویتر PW127B با قدرت 2050 کیلو وات بوده که حداکثر سرعت گشتزنی آن را به 526 کیلومتر در ساعت می رسانند. برد این مدل با 50 نفر مسافر اندکی کمتر از سری 100 و حدود 2033 کیلومتر است. -------------------------------------------------------------------------------- -------------------------------------------------------------------------------- تنها مدل ارتقا یافته اساسی فوکر 50 با نام فوکر 60 شناخته می شود که باری و نسبت به مدل های قبلی بزرگتر می باشد و به سفارش نیروی هوایی سلطنتی هلند در سال 1990 ساخته شد. خدمه پروازی فوکر 50 دو نفر می باشد و این هواپیما قادر به استفاده بگونه باری/مسافری در یک سفر می باشد. در نهایت شرکت فوکر در سال 1996 به خاطر مشکلات مالی ورشکسته شد در حالیکه 205 از این هواپیما ساخته شد و آخرین فوکر 50 نیز در سال 1997 به خطوط هوایی اتیوپی تحویل داده شد. منبع : www.Airliners.net 2 نوشته شده در دوشنبه سوم مرداد 1384ساعت 12:39 توسط احسان | نظرات کوتاه از موشک هوا به هوای R-77 موشک روسی R-77 که ناتو آن را AA-12 اَدر نامیده، موشک هوا به هوا، میان برد و دارای سیستم هدایت راداری می باشد. این موشک با سیستم موشک امریکاییAIM-120 امرام قابل مقایسه است که بهمین دلیل به آن امرامسکی (AMRAAMski) گفته می شود. کار ساخت موشک R-77 در سال 1982 آغاز شد و در سال 1994 این موشک وارد خدمت شد. از نظر ظاهری R-77 از 4 بال میانی و 4 سطح کنترل عقبی تشکیل شده است. نسخه پایه R-77 دارای برد 90 کیلومتر می باشد ( در مقابل برد 32 کیلومتری امرام). این موشک در هنگام شلیک با هدایت اینرسیایی و با اطلاعاتی که هر لحظه از موشک شلیک کننده بدست می آورد به سمت هدف حرکت می کند. به محض رسیدن R-77 به فاصله 20 کیلومتری از هدف سیستم آشیانه یاب فعال آن شروع به کار کرده و موشک به تنهایی به رهگیری هدف می پردازد. نمونه ارتقا یافته اَدر که با کد R-77M1 شناخته می شود در حال توسعه یوده که از جمله تغییرات آن نصب موتور رمجت است. این موشک برد بیشتری نسبت به نمونه پایه داشته و مطمئناً بعنوان موشک اصلی فراتر از میدان دید (فامد) روسیه با ظهور جنگنده های نسل پنجم خواهد بود. از نظر مقایسه با موشک AIM-120(حداقل با نمونه های کنونی و منتشر شده) مهمترین برتری R-77 مانورپذیری بالا و برد بیشتر است. برد بیشتر به خاطر بزرگتر بودن ( قطر 200 میلیمتر R-77 در مقابل 178 AIM-120 با طول مساوی) و همچنین وزن بیشتر ( 175 کیلوگرم R-77 در مقابل 150 کیلوگرم امرام) بعلاوه ی پیشرانه قویتر می باشد. مانور پذیری بالا به سبب سطوح کنترل عقبی R-77 می باشد که باعث کاهش درگ (drag) در سرعتهای مافوق صوت نسبت به بالهای بزرگتر می شود و همچنین آن را قادر به چرخش سریع تا 12 جی در مقابل حداکثر فشار 9 جی که خدمه هواپیما قادر به تحمل هستند می کند. *************************** قفل شد . F14AA
  2. در اوایل دهه شصت میلادی، یعنی همان زمانی که کارائی ضعیف هواپیمای U-2 بر همگان آشکار گردید، ایالات متحده آمریکا تصمیم به جایگزین سازی هواپیمایی کاراتر، قدرتمند تر و با قابلیت های بالاتر به جای هواپیمای U-2 گرفت. نتیجه تمام تحقیقات و بازنگری ها، هواپیمایی موسوم به SR-71 و در حقیقت همان پرنده سیاه محصول شرکت لاکهید شد که به راستی در آن سال ها می توان آن را هواپیمایی «جلوتر از زمان» نامید. هواپیمای لاکهید مارتین اس آر-71 که لقب آن بلک برد یا پرنده سیاه است، ترسناک ترین و مخوف ترین هواپیمایی است که تا کنون به دست بشر ساخته شده است. این هواپیمای جاسوسی، یکی که از سریع ترین هواپیماهای در حال خدمت جهان نیز می باشد، در ابتدا از آن به نام یا کد YF-12A یاد می شد. این هواپیما از دو موتور پرات اند ویتنی J-58 توربوجت به قدرت حدود 14.740 کیلوگرم برای پرواز بهره می برد. این هواپیما محصول سال شصت و چهار میلادی و با طراحی سر مهندس شرکت لاکهید، یعنی کلی جانسون است. طول بال های آن به 17 متر و طول خود هواپیما به 32 متر می رسد. این هواپیما در صورت تسلیح کامل می تواند 77 تن وزن در هنگام برخاست خود از زمین داشته باشد که اندازه قابل توجهی است.حداکثر سرعت آن به 3,200 کیلومتر بر ساعت رسیده و سقف پروازی آن 80,000 پا یا 25 کیلومتر می باشد. حداکثر برد این هواپیما 4,800 کیلومتر است و بالهای آن تماماً از تیتانیوم مقاوم در برابر حرارت ساخته شده است. کلاً تعداد تولیدشده از هواپیمای بلک برد به حداکثر 35 فروند می رسد. ضمناً خدمه این هواپیما از دو نفر تشکیل می شود. خلبانان برای پرواز در چنین هواپیمایی نباید از 25 سال کمتر و از 35 سال سن بیشتر داشته باشند. این هواپیما، نه تنها جایگزینی برای U-2، بلکه تحولی نوین در عصر خود به شمار می آمد، چرا که مهندسی و طراحی پیشرفته آن موجب شده بود کشورهای دیگر تا مدت ها متحیر و شگفت زده بمانند. این هواپیما، برای اولین بار از موتورهایی ملقب به «توربو-رم جت» استفاده می کرد که پیشرانه ای مرکب از دو موتور توربوجت و رم جت بود؛ دلیل استفاده از این موتورها چنین بود که به علت اینکه این هواپیما می بایست در سرعت بالایی، در حدود 4 برابر سرعت صوت به عملیات و یا کروز و گشت زنی بپردازد، باید به همین دلیل چون موتورهای توربوجت به کار رفته در جنگنده های معمولی توانایی کارکرد در سرعت های بالا را نداشتند، موتورهایی از نوع رم جت باید به کار می رفتند. اما اشکال کار در اینجا بود که موتورهای رم جت برای روشن شدن و عمل نمودن، به سرعت های بالای 1 ماخ احتیاج داشت و طبیعتاً در صورت به کاربردن چنین موتوری، این هواپیما می بایست از هواپیمایی مادر برای رسیدن به چنین سرعت هایی بهره می برد و برای فرود نیز مشکلاتی در سر راه بود و در حقیقت، هدف از ساختن این هواپیما، هواپیمایی مستقل از هر منبع و قابل عملیات در هر سرعتی بود. در نتیجه، از این جا بود که کارشناسان به فکر یافتن راه چاره برای این مشکل افتادند که تنیجه همان ابداع موتور «توربو رمجت» بود. در نتیجه ی فکر به وجود آوردن چنین پیشرانه پیچیده ای، این مسولیت سنگین به شرکت با سابقه پرات اند ویتنی واگذار شد که سرانجام اولین موتور توربو رمجت جهان با کد J-58 که این موتور در حقیقت همان هسته مرکزی کل پیشرانه ی به کار رفته است، وارد عرصه خدمت گردید. در موتورهای توربو رمجت، در حقیقت موتوری توربوجت در داخل محفظه ای لوله ای شکل که همان ساختار اصلی موتور رمجت باشد، جای گذاری می شد. طرز کار آن نیز بدین گونه بود که درچه هایی در داخل محفظه ی موتور قرار داشتند که جریان عبوری هوا را از حالت های: 1- گذر از داخل هسته موتور یا همان موتور توربوجت یا 2- گذر از کنار هسته موتور کنترل می کردند. در سرعت های پایین، این دریچه ها بسته شده و جریان هوا ناچار از داخل موتور توربوجت عبور کرده در نتیجه هواپیما قادر به سرعت گیری و تولید نیرو برای برخاست و رسیدن به ارتفاع و سرعت مناسب می شد، تا زمانی که شرایط لازم برای روشن شدن موتور رمجت فراهم شود. پس از بدست آوردن شرایط مناسب، درچه ها باز شده و هوا از کنار موتور توربو جت عبور کرده و به دلیل به وجود آمدن پدیده رم افکت در سرعت های بالا، هوا متراکم شده و به انتهای موتور یا در حقیقت همان قسمت پس سوز هدایت می شد. قسمت انتهای موتور در سرعت های پایین نقش پس سوز و در سرعت های بالا نقش محفظه احتراق موتور رمجت را ایفا می کرد. در این قسمت، هوای متراکم منفجر شده و دقیقاً همانند یک موتور رمجت در سرعت های بالا تولید نیرو می کرد، و همین ابداع، باعث شد که هواپیمای SR-71 به هواپیمایی با «سیستم پس سوز قابل عمکرد مداوم» تبدیل شود، یعنی درست بر خلاف هواپیماهای دیگر که در صورت استفاده از پس سوز، نمی بایست مدت زمان آن از پنج دقیقه تجاوز نماید، زیرا در غیر این صورت خروجی موتور ذوب شده و موتور از کار کردن باز می ایستاد. البته برای ایجاد ویژگی استفاده از پس سوز تمام وقت، تدابیر ویژه ای برای خنک سازی لحظه به لحظه ی موتور اندیشیده شده بود. در این جا لازم است به نکته توجه شود که ابتکار زیادی نیز در ورودی های موتور این هواپیما به کار رفته بود. اگر به ورودی های موتور این هواپیما بنگریم، شیئی مخروطی شکل را مشاهده می کنیم که در حقیقت همین قطعه است که موتور را از حالت توربوجت به رمجت و بالعکس تبدیل و مقدار جریان ورودی به موتور را کنترل می کند و اولین سیستم ورودی متحرک در جهان است که در حالت برخاست جلو آمده و در سرعت های بالا عقب می رود و بدین صورت امواج ضربه ای ناشی از حرکت با سرعت بالا را نیز کنترل کرده و هوای ساب سونیک یا زیر سرعت صوت را اگر چه خود هواپیما با سرعت بالاتر از سرعت صوت پرواز کند، وارد موتور می نماید.در سیستم این موتور، به دلیل حرارت بسیار زیاد، سوخت عادی مصرفی در موتورهای جت معمولی قابل استفاده نیست، به همین دلیل از سوختی ویژه با نام JP-7 استفاده می کنند که با استفاده از روش های مخصوص شیمیکال محترق گشته و قابل استفاده می گردد. هواپیمای SR-71 به مدت بیش از سی سال با بالاترین سرعت به میزان 3.724 کیلومتر برساعت، رکورددار سرعت در تمامی جهان بود. این هواپیما، هم اکنون تنها برای کاربرد های تحقیقاتی در مورد لایه های فوقانی جو توسط سازمان هوا فضایی ناسا مورد استفاده قرار می گیرد و در حقیقت از سوی نیروی هوایی ایالات متحده، هواپیمایی بازنشسته محسوب می شود، اگرچه تاکنون، با فناوری پیشرفته ی به کار رفته در آن، رقیبی در خور رقابت با بلک برد یافت نشده است.
  3. وقتی در سال 1994 برای اولین بار تصاویر تانک ذوالفقار از تلوزیون ایران پخش شد ، گمانه زنی محافل اطلاعاتی غربی و کارشناسان نظامی در مورد توانایی ها و ویژگی های این تانک آغاز و تا امروز که شاهد تولید نسل سوم تانک ذوالفقار هستیم ادامه دارد. اصولآ تمامی اطلاعاتی که می توان از رسانه های گوناگون به دست آورد ، مبتنی بر حدث و گمان و برداشت های اطلاعاتی است که از تصاویر و یا فیلم های گرفته شده بدست آمده است. طراحی و ساخت این تانک ، خود نمایانگر احساس نیاز واحدهای نظامی ایران به سخت افزارهای جنگی قابل اطمینان و بومی است ؛ اندیشه ای که بر پایه تجارب زمان جنگ شکل گرفته است. بی شک ایران در ساخت این تانک ، از تجارب سایر کشورها نیز استفاده کرده است. با این حال هیچ کس و هیچ کارشناس نظامی ، ارزش های این تانک را منکر نمی شود و جالب است بدانید برخی از سایت های اينترنتی ، تانک ذوالفقار را در رده تانک های مدرن جهان قرار داده اند و این خود نمایانگر ارزش های فنی و نظامی این تانک ایرانی است. ذوالفقار گذشته از شباهت ها و همسانی هایی که با برخی تانک های امریکایی و روسی دارد ، طرحی کاملآ بومی است که بر پایه فناوری موجود در ایران به نتیجه رسیده و این خود مهمترین نقطه قوت ذوالفقار به حساب می آید. بومی بودن یک فناوری ، دارای ارزش های فراوانی از جمله داشتن چشم اندازهای پیشرفت و افزایش توان مهندسی در واحدهای فنی است. مسئله ای که می توان آن را به عینه در روند تکامل تدریجی تانک ذوالفقار دید. از اولین نمونه های آن تا جدیدترین مدل های ارائه شده ، جای پای نوآوری و ابتکار به خوبی دیده می شود. اگر در اولین نمونه ارائه شده می شد نشانه های تانک M60 امریکایی را دید ، اما در نمونه ذوالفقار 3 این همخوانی ها کمتر به چشم می آید. اگر در دو مدل قبلی (ذوالفقار 1 و 2) ، برجک تانک رگه هایی از تانك T72 روسی را در خود داشت ، اما در ذوالفقار 3 مهندسین ایرانی این یکسانی و همخوانی را به کمترین میزان ممکن کاهش داده اند. در اولین نمونه های ذوالفقار ، می شد احتیاط مهندسین و محافظه کاری کارشناسان ایرانی را به خوبی مشاهده کرد. زیرا طراحی آن گرچه زیبا ولی ساده صورت گرفته بود. در مدل های بعدی ، رفته رفته این طراحی شکل بهتری به خود می گیرد و به ویژگی تانک های معاصر جهان نزدیک تر می شود. منابع اطلاعاتی غربی بر این باورند که کارشناسان روسی و برخی کشورهای شرق اروپا از جمله لهستان ، ایران را در تکمیل این تانک یاری داده و فناوری مورد نیاز چنین کاری را فراهم ساخته اند. با توجه به آنکه کشورمان ، تانک T72S را تحت امتیاز روسیه در ایران تولید کرده است (T72S مدل بهینه شده و یا ارتقاء یافته تانک T72 محسوب می شود) کارشناسان امور نظامی اعتقاد دارند که ذوالفقار ، وامدار تسلیحات این تانک از جمله سامانه کنترل آتش و توپ 125mm آن است. گرچه ایران این موضوع را رد و اعلام نموده در آخرین نمونه ذوالفقار ، این تانک از جنبه های فنی کاملآ بهینه شده و دارای سامانه کنترل آتش پیشرفته رایانه ای و مسافت سنج لیزری مدرن است و فناوری ساخت آن کاملآ بومی شده است. با وجود تحریم های امریکا ، احتمالآ ایران برخی از فناوری های نظامی مورد نیاز خود را از کشورهای شرق اروپا و همچنین کشورهای امریکای جنوبی (ازجمله برزیل) بدست آورده است. اولین گمانه زنی ها در مورد ذوالفقار ، مبتی بر این بود که این تانک حاصل مهندسی معکوس تانک های M60/2 و M48 و T72 می باشد. ارزیابی های بدست آمده از تصاویر ، نمایانگر این است که بدنه ذوالفقار شباهت هایی به تانک M60 که سالها در نیروی زمینی ارتش ایران مورد استفاده قرار می گرفته و پیش از انقلاب خریداری شده است دارد. همچنین با توجه به شکل و ساختار برجک تانک ، گمان می رفت که ذوالفقار از تجهیزات تانک های روسی استفاده می کند. در مجموع این تانک را محصول آمیختگی تانک های امریکایی و روسی می دانند. ایران از کاربران تانک های روسی 55 & T54 وT72 است. در کلاس تانک های امریکایی ، ایران انواع مختلفی از مدل های M را در اختیار داشته و دارد. به ویژه نیروی زمینی ایران از کاربران قدیمی تانکM60 محسوب می شود. تمامی تانک های مدل T روسی از موتور دیزلی استفاده می کنند که اگزوز آن ، بالای بدنه و سمت چپ تانک قرار دارد. احتمالآ ذوالفقار نیز از یک موتور دیزلV شکل با توانایی تقریبی 1000 اسب بخار استفاده می كند. این میزان قدرت با توجه به وزن تانک که منابع ایرانی آن را چیزی در حدود 40 تن تخمین می زنند ، سرعتی معدل 70km (کیلومتر بر ساعت) را به ذوالفقار می دهد. دریچه ورودی تانک بالای برجک و سمت راست بدنه قرار گرفته است. برجک تانک دارای زاویه های هندسی مناسبی است که به خاطر نوع طراحی آن ، برخی از صاحب نظران نظامی را بر آن داشته تا ادعا کنند که تانک ذوالفقار ، تقلیدی ساده از تانک M1 امريكايي است! همانند سایر تانک ها و بنا بر عرف موجود ، راننده تانک ذوالفقار نیز در سمت چپ بدنه قرار می گیرد. راننده تانک می تواند با باز کردن دریچه دید بالای سر خود ، به سمت راست به هدایت چشمی تانک بپردازد و یا اینکه از پریسکوپ استفاده نمايد. تانک ذوالفقار مجهز به سامانه دید در شب و سامانه تهویه هوا برای خارج کردن گاز ناشی از شلیک توپ است. با توجه به اینکه منابع اطلاعاتی گزارش داده اند که صنایع نظامی ایران ، کار مقاوم سازی تانک های نیروی زمینی ارتش را در برابر حمله های میکروبی و شیمیائی آغاز کرده كه احتمالآ این تغییرات و بهسازی ها ، شامل حال مدل های جدید ذوالفقار نیز شده است. توپ 125mm ذوالفقار همانند تانک T72 ، به صورت خودکار مسلح می شود. همچنين تانک ذولفقار ، مجهز به مسافت یاب لیزی است و برجک آن نیز دارای سامانه برقی می باشد. در تصاویر منتشر شده از ذوالفقار 1 ، می توان سامانه هشدار دهنده و پدافند لیزری ساخت مؤسسه آموزشی و تحقیقاتی صنایع دفاع ایران را نیز دید. این سامانه می تواند کاربران خود را با تابش پرتوهای لیزر هدایت کننده ، از جنگ افزارهای هدایت شونده ضدتانک آگاه کند. این سامانه می تواند سمت تابش پرتوهای لیزری را با دقت زاویه ای تا 15 درجه تعیین کرده و همچنین توانایی تشخیص پرتوهای مستقیم و یا غیرمستقیم مسافت یاب های لیزری را از نشانه گذارهای لیزری دارد. این سامانه قدرت واکنش پرسنل تانک را در برابر تهدیدها افزایش داده و حتی امکان فعال شدن خودکار و به موقع واحدهای پدافندی را در سمت زاویه تهدید فراهم می سازد. پدافند مورد استفاده این سامانه به صورت انتخابی ، می تواند ترکیبی از پرتاب کننده های نارنجک دودزا باشد. این کار باعث شکستن قفل لیزری پرتابگرهای دشمن می شود. گروه طراحی عنوان کرده اند که پوشش این سامانه هشدار دهنده 360 درجه در افق و 60 درجه در بلندا است و می تواند بر روی تجهیزات دیگری نیز نصب شود. عمده تغییراتی که بر روی مدل های ذوالفقار اعمال شده ، بیشتر در قسمت برجک تانک بوده است. آنچه که از تصاویر ذوالفقار 3 به دست می آید آن است که بدنه ذوالفقار 3 ، با اسکلت بندی پیشینیان خود تفاوت دارد. بدنه تانک ذوالفقار 1 ، شباهت زیادی به تانک M60 امریکایی داشت و زنجیر چرخ های آن نیز احتمالا مشابه همان تانک بود. اما در ذوالفقار 3 ، بدنه تانک دچار تغییرات زیادی شده است. (به ویژه در بخش روبرویی تانک) این تغییرات شامل افزایش قطر زره بدنه عقبی و همچنین تغییراتی در زره برجک تانک می شود. زره بخش جلویی تانک نیز برخلاف شباهت های قبلیش به زره M60 ، این بار بخش بالایی آن با زاویه دید راننده تانک برابر شده و صاف به نظر می آید. احتمالآ این تغییرات به چند دلیل صورت گرفته است. اولین احتمال آن تزریق فناوری های جدید به چرخه صنایع تانک سازی ایران است و دومین عامل آن می تواند افزایش تهدیدها از جانب تسلیحات جدید ضدتانک باشد. به این معنی که ذوالفقار ، برای مقاومت بهتر در برابر این نوع تسلیحات (که روز به روز هوشمندتر می شوند) به زره بهتر و زخیم تری (با آلیاژهای بهتر) نیاز دارد. مدل های مختلف تانک ذوالفقار ، نمایانگر نوع سمت گیری های نظامی ایران در همکاری های نظامی با دیگر کشورهاست. تانک های ذوالفقار 1 و 2 ، با استفاده از فناوری روسیه و بلوک شرق ساخته شدند. اما ذوالفقار 3 ، حاصل همکاری نظامی ایران با کشورهای خارج این حوزه است. برخی از منابع اطلاعاتی ، از همکاری نظامی ایران و برزیل خبر داده بودند و این احتمال که ایران فناوری های تازه ای را از برزیل دریافت کرده باشد زیاد است. باید دانست که برزیل خود دارای فناوری ساخت تانک است و تاکنون صنایع نظامی آن کشور ، چند تانک را برای ارتش برزیل طراحی کرده و به مرحله ساخت رسانده است. به همین خاطر ذوالفقار 3 ، شباهت هایی با تانک برزیلی اوسریو دارد. ایران بجز تانک ذوالفقار ، تانک سفیر 74 را نیز تولید می کند. (سفیر 74 ، همان تانک T72S روسی است) صنایع دفاعی ایران همچنین زره پوش های تندر 1 و 2 و همچنين نفربری به نام براق را نیز به تولید رسانده است. این صنایع همچنین بر روی موشک های ضدزره نیز کار می کند و تاکنون انواع مختلفی از موشک های هدایت شونده و غیرهدایت شونده را برای ارتش ایران تولید کرده است. (موشک ضدتانک طوفان و رعد 1 و 2) به نظر می رسد صنایع دفاعی ایران پس از هجوم امریکا به عراق و افغانستان ، روند کار خود را شتاب بخشیده و به احتمال زیاد خط تولید تانک ذوالفقار نیز تقویت شده است. تانک ذوالفقار ، تانکی مدرن و قابل اعتماد است و ارتش ایران می تواند به ساخت یک تانک ایرانی با استفاده از فناوری داخلی افتخار کند.
  4. سوخو ۲۵ را مي توان همتاي روسي هواپيماي « آ -۱۰» ايلات متحده دانست.طراحي هواپيماي پشتيباني نزديک هوايي سوخو -۲۵ از سال ۱۹۶۸ آغاز شد . اولين پيش نمونه اين هواپيما با موتور بدون پس سوز تومانسکي آر.دي.۹ در ۲۲ فوريه ۱۹۷۵ به پرواز در آمد. پيش نمونه دوم با موتوري پر توانتر در سال ۱۹۷۷ پرواز کرد. در همين سال غربيها با برسي عکسهاي ماهواره اي به وجود اين هواپيماي جديد پي بردند. توليد هواپيماي سوخو -۲۵ در سال ۱۹۷۸ آغاز شد . با وقوع جنگ در افغانستان ؛ اين هواپيما در سال ۱۹۸۲ براي پشتيباني نزديک هوايي از قواي روس و هلي کوپترهاي ميل -۲۴ در رشته کوهها به اين کشور اعزام شد و عملا مورد ارزيابي قرار گرفت ؛ با اين حال سوخو ۲۵ تازه در سال ۱۹۸۴ به مرحله آمادگي کامل رسيد . اين هواپيما نهايتا تا سال ۱۹۹۵ توليد شد و کار بر روي مدل جديدتر آن آغاز شد . توسعه اين هواپيما در سال ۱۹۹۷ باعث بوجود آمدن هواپيماي جديد سوخو -۳۹ شد که بسيار پيشرفته مي باشد. اين هواپيماي يك نفره براي مسيرهاي كوتاه ساخته شده ولي هر گاه كه دست به كار شود جهنمي از آتش بپا مي كند كه نه انسان و نه تجهيزات آن مي تواند سالم از دستش بيرون بيايد. اين هواپيما كه هدفهايش را بر روي زمين پيدا مي كند با سرعت بسيار كم در مقابل اهدافش ظاهر شده و براحتي هر چه تمامتر آنها را مورد هدف قرار مي دهد. اتاق خلبان از ۲۴ ميلي متر تيتانيوم ساخته شده كه مانند زرهي مسدود كننده اتاق خلبان را نگهداري ميكند . لازم به ذکر است که اخيرا نيروي هوايي سپاه تعداد نامعلومي از اين نوع هواپيما را خريداري نموده است ؛ با توجه به اين که از اين نوع هواپيما مي توان براي جنگ هاي الکترونيک نيز استفاده کرد براي همين تاثير بسزايي در تقويت بنيه دفاعي کشورمان خواهد داشت . مشخصات : كشور سازنده::::::::::::::::::::::::::::: روسيه شركت سازنده:::::::::::::::::::::::::::: سو خوي سال ساخت ::::::::::::::::::::::::::::::۱۹۷۸ خدمه:::::::::::::::::::::::::::::::::::: يك نفر بعضا دونفر وظيفه :::::::::::::::::::::::::::::::::: جنگنده تهاجمي زميني طول ::::::::::::::::::::::::::::::::::::۵۳/۱۵ متر مقدار طول باند براي پرواز :::::::::::::: ۶۰۰ متر مقدار طول باند براي فرود :::::::::::::: ۶۰۰ متر وزن :::::::::::::::::::::::::::::::::::: ۹۵۰۰كيلوگرم خود هواپيما موتور::::::::::::::::::::::::::::::::::: دو موتور توربوجت تومانسکي آر-۱۹۵ حد اكثر سرعت ::::::::::::::::::::::::: ۹۷۵ كيلومتر در ساعت ۸/۰ ماخ رنج پروازي :::::::::::::::::::::::::::: ۲۵۰۰ كيلومتر رنج دريايي::::::::::::::::::::::::::::::۹۵۰ كيلومتر سقف پرواز ::::::::::::::::::::::::::::: ۱۰۰۰۰ متر رنج حمله::::::::::::::::::::::::::::::: ۱۲۵۰ كيلومتر بدون در نظر گرفتن تانكر هاي اضافي سوخت گيري در هوا ::::::::::::::::::: اين امكان را ندارد سوخت داخلي :::::::::::::::::::::::::: ۳۵۰۰ ليتر كه با تانكر هاي اضافي به ۶۰۰۰ ليتر هم مي رسد تعداد توليد ::::::::::::::::::::::::::::: ۴۰۲ فروند انواع :::::::::::::::::::::::::::::::::: ۱۰ مدل تسليحات ::::::::::::::::::::::::::::::: يک قبضه توپ دولوله ۳۰ ميلي متري با نرخ شليک ۳۰۰۰ گلوله بر دقيقه انواع راکت انداز ؛ راکت ها هدايت شونده ؛ موشکها هوا به سطح و هوا به هوا ؛ بمب هاي ليزري ؛ بمبهاي ضد نفر ؛ بمب هاي خوشه اي ؛ بمب هاي آتش زا ؛ بمب هاي شيميايي و ... كشورهاي دارنده اين هواپيما ::::::::: ۱-جمهوري اسلامي ايران ۲- روسيه ۳- كره شمالي۴- بلغارستان۵- بلا روس۶- چك۷- گرجستان۸- عراق۹- قزاقستان۱۰- مقدونيه۱۱- پرو ۱۲- اسلواكي ۱۳- تركمنستان ۱۴- اكراين ۱۵- آنگولا ۱۶- آذربايجان سوخو ۲۵ های سپاه پاسداران در حال پرواز جمع سوخو ۲۵ عراقی که آن را در زیر خاک پنهان کرده بودند. -------------------------------------------------------------------------------------------- ( سوخو ۲۵ سپاه پاسداران ) ------------------------------------------------------ منبع: iran-airforce.blogfa.com
  5. واحد اطلاعات نظامي پايان جنگ جهاني دوم ، ده ها هزار جاسوس و سرجاسوس و نظاميان اطلاعاتي را به خانه هاي خود بازگرداند. بخش بزرگي از اين جاسوسان ، يهودي بودند که به دليل انگيزه هاي نژادي عليه دولت آلمان نازي و ايتاليا فعاليت مي کردند. آنها به کشورهاي مطبوع خود بازنگشتند. بلکه به سراغ سرزمين موعودشان (اسرائيل) رفتند و کار تشکيل چند مجموعه بزرگ اطلاعاتي را پي گرفتند. موساد معروف ترين سازمان اطلاعاتي آنها بود. آنها در کنار موساد ، يک واحد اطلاعات نظامي تأسيس کردند که به طور کامل ، زير نظر ارتش اسرائيل فعاليت مي کرد. اين واحد سري کمتر نزد مردم عادي شناخته شده است ؛ اما دقيق ترين ، منضبط ترين و مرگبارترين واحد اطلاعاتي جهان است. اسرائيلي ها نيز تمايلي به شناساندن اين واحد ندارند و حتي بسياري از فعاليت هاي اين واحد سري را به نام موساد منتشر مي کنند. سرجاسوس معروف اسرائيلي - الي کاهن - در دهه 1960 در سوريه ، تا سطح کانديداتوري وزارت دفاع سوريه پيش رفت و اگر تنها يک اتفاق ساده موجب دستگيري و اعدام وي نمي شد ، اسرائيل بدون شليک حتي يک گلوله ، ارتش سوريه را در اختيار مي گرفت. اطلاعاتي که الي کاهن طي چند سال به اسرائيل مخابره کرد ، سبب شد تا ارتش اسرائيل در نبرد شش روزه با ارتش سوريه ، همواره با اطلاعات کافي و سنجيده وارد عمل شود. اسرائيل به دليل در اختيار داشتن واحدهاي قوي ضداطلاعاتي ، مانع نفوذ جاسوسان دشمن به داخل تشکيلات خود مي شود. در دنياي جاسوسان ، مأموران موساد همواره از نظر مصمم بود و بيرحمي ، از وضعيت ويژه اي برخوردار بوده اند. واحدهاي اطلاعات - امنيت کشور انگلستان ، زماني که در پرونده اي به ناکامي بر مي خورند از مأموران موساد استفاده مي کنند. موساد در عين حال بسيار بي ترحم است. در سال 1983 ميلادي ، چند روز قبل از انجام يک عمليات انتحاري و انفجار مقر تفنگداران دريايي آمريکايي در بيروت و مرگ حداقل 200 نيروي آمريکا ، عوامل موساد ، از يک حمله انتحاري باخبر شدند. خبرچينان اسرائيلي حتي متوجه شدند که اين حمله ، هدفي آمريکايي است. اما موساد ، اين اطلاعات را در اختيار آمريکا نگذاشتند. سرجاسوس موساد استدلال کرده بود که اين مشکل آمريکايي هاست و من حاضر نيستم جاسوس يهودي خود را به دليل نجات جان آمريکايي ها به کشتن بدهم. موساد اين سازمان امنيتي ، از مخوفترين سازمان هاي جاسوسي دنياست. شبکه گسترده اين سازمان در سراسر دنيا بخصوص کشورهاي عربي ، باعث برتري کامل اطلاعاتي اسرائيل بر کشورهاي منطقه گرديده است. نيروهاي زبده و امکانات فوق پيشرفته اين سازمان ، آن را در رديف برترين سازمان هاي جاسوسي قرار داده است ؛ به طوري که آموزش نيروهاي اطلاعات برخي کشورها ، توسط اين سازمان انجام مي گيرد. چشم هاي نامرئي اسرائيل با در اختيار داشتن: 1- ماهواره هاي جاسوسي با دقت بسيار بالا 2- هواپيماهاي جاسوسي فوق پيشرفته بدون سرنشين 3- بالن هاي جاسوسي ضدرادار برتري کاملي نسبت به تمامي ارتش هاي منطقه دارد. دقت اين امکانات به حدي است که جسمي به اندازه دو سانتيمتر را روي زمين به خوبي تشخيص مي دهد. براي اين چشم هاي نامرئي ، شب و روز تفاوتي ندارد. اسرائيل تنها کشور منطقه است که ماهواره جاسوسي در اختیار دارد. Gun.mihanblog.com
  6. در ابتدا توضيح بدم كه تحت عنوان T.50 دو پروژه وجود دارد يكي مربوط به طرح جت آموزشي پيشرفته كره جنوبي و ديگري طرح سخوي براي جنگنده ي نسل پنجم روسيه (البته اين طرح براي مقابله با رپتور ها كاملتر شده و زودتر وارد خدمت خواهد شد) مدتهاست كه طرح جنگنده ي نسل پنجم روسيه(LFI كه مخفف logkiy frontovoi istrebitel) مطرح است و با مشكلات بسياري همراه بود تا كنون طرح هاي بسياري براي آن مطرح گرديده كه حتي تا نمونه سازي هم پيش رفته ولي نبود بوجه و پشتيباني موجب كنسل شدن آنها گرديده طرح هايي همچون mig.144 كه شركت ميگ اميد بسياري به آن داشت ولي پيشنمونه ي آن حتي پرواز هم نكرد يا طرح su.47 بركوت كه درواقع يك طرح آزمايشيست با وجود بسيار كارا بودن اين طرح و حتي جنبه هاي برتر آن نسبت به رپتور هاي آمريكايي اميد كمي به توليد آن وجود دارد(رقيب اين طرح طرح x.29 نبود طرح فوق محرمانه ي F.25 بود كه كنسل گرديد) اگر هم توليد شود در تعداد پايين و آهنگ كند خواهد بود I.2000 هم كه تنها روي كاغذ نقش بست و هيچگاه فراتر نرفت.(البته اين طرح را بايد مشتقي I.2000 دانست) اما با رشد اقتصادي روسيه تصميم گرفته شده تا بوجه مورد نياز را تامين كنند پروژه اي جاه طلبانه كه اميد بسياري به آن مي رود اين طرح از سوي سخوي پيشنهاد شده و اولين طرحيست كه از اين شيوه ي پنهانكاري در شرق استفاده مي كند به تقليد از آمريكا طرح T.50 بسيار شبيه به f.22 از كار در آمده البته دماق و قسمت دم تفاوت دارند اما در نهايت شباهت در انتخاب شيوه ي آيرو ديناميكي بسيار بچشم مي آيد البته از محفظه هاي سلاح خبري نيست(چيزي كه حتي در بركوت هم بود) اين جنگنده به نام PAK FA خوانده مي شود كه مخفف Perspektivnyi Aviatsionnyi Kompleks Frontovoi Aviatsyi - Future Air Complex for Tactical Air Forces است اما ويزگي ها قرار است اين جنگند از قدرت پرواز سوپر كروز همانند رپتور برخوردار باشد همچنين بيشينه وزن برخواستن آن(20 تن) است كهاين ميزان براي F.22 رپتور (24 تن) و براي F.35 هم 17.2 تن مي باشد كه اين يعني وزن كمتر و چابكي بيشتر نسبت به رپتور براي افزايش پنهانكاري از جنبه هايي از روشهاي بكار رفته از بركوت استفاده شده جنگنده ي T.50 از دو موتور AL-41F استفاده مي كند در مورد رادار T.50 قرار است از يك رادار چند حالته ي جديد با توان آشكار سازي بالا وبرد بيشينه ي زياد توسط فازاترن (Fazatron-NIIR) در حال تكميل است استفاده كند قرار است اولين پيشنمونه هاي T.50 يا همان PAK FA بين سالهاي2006 تا 2010 انجام گردد و تا سال 2011 يا 2012 وارد خدمت گردد(البته بعيد است به اين سرعت آزمايشات آن تمام شود چون بطور مثال رپتور مدتها در انتظار ورود به خدمت بود) گفته مي شود ممكن است اين طرح بيش از 1.5 بيليون دلا هزينه ي كلي داشته باشد(واقعا نجوميه)گفته مي شود حد اقل به 800 ميليون دلار تنها براي تكميل ايونيك آن مورد نياز است اينكه آيا اين جنگنده با اين ارقام نجومي در سال 2010 وارد خدمت مي شود يا نه يك معماست؟ Military.blogfa.com
  7. کارایی: جنگنده سبک کشور سازنده: چین (در سال 94 پاکستان نیز به این پروژه پیوست و همکاری هایی نیز از سوی شرکت میکویان صورت گرفت) سازنده: گروه صنعتی هواپیمایی چنگدو صندوق پستی 800 چنگدو – سیچوان 610092 تلفن: 1033-740/28-0086 فاکس: 4984-740/28-0086 نشانی اینترنتی: www.cac.com.cn خدمه: یک نفر خدمه مجهز به صندلی پرتاب شونده (در نمونه تولید شده برای پاکستان از صندلی MK10 استفاده شده است.) تجهیزات: این جنگنده دارای یک جایگاه حمل سلاح در زیر بدنه و چهار جایگاه در زیر بالها و دو جایگاه در نوک بال ها (مجموعا هفت جایگاه) می باشد که می تواند انواع مختلفی از توپ ها و موشک های هوا به هوای (SD-10, AIM-9P, PL-6 و PL-9) و بمب های هدایت شونده لیزری را حمل کند. رادار این جنگنده بنا به درخواست مشتری می تواند از نوع Grifo S-7 ساخت ایتالیا یا Kopyo ساخت روسیه باشد، که در صورت استفاده از رادار Kopyo امکان حمل موشک های R-27 و R-73 روسی نیز وجود خواهد داشت. بنا به درخواست مشتری یک لوله سوختگیری نیز با تغییرات اندکی در سازه هواپیما به تجهیزات این جنگنده کوچک افزوده خواهد شد. پیشران: یک دستگاه موتور کلیموف RD-93 با سیستم پس سوز (نوع ضعیف تری از موتور RD-33 جنگنده میگ-29) ابعاد: طول: 13 متر و 96 سانتی متر ارتفاع: 5 متر و 10 سانتی متر فاصله دو سر بالها: 9 متر وزن: وزن خالی: 6350 کیلوگرم حد اکثر وزن تسلیحات: 3800 کیلوگرم حد اکثر وزن برخواست: حدودا 12700 کیلوگرم مشخصات: حد اکثر سرعت: 1.6 ماخ مسافت مورد نیاز برای برخواست: 500 متر مسافت مورد نیاز برای نشست: 700 متر سقف پرواز: 16500 متر شعاع عملیاتی: 1200 کیلومتر بعنوان جنگنده و 700 کیلومتر برای حمله به اهداف زمینی رنج پروازی: 1600 کیلومتر با سوخت داخلی و 2220 کیلومتر با مخازن اضافه محدودیت جی: بیشتر از 8 جی کشورهای کاربر: چین (صد ها فروند) - پاکستان (150 فروند) - گفته می شود ایران نیز علاقه مند است تا با خرید حدود 40 تا 50 فروند از این جنگنده، آنها را جایگزین جنگنده های قدیمی F-7 خود نماید. قیمت: 15 تا 20 میلیون دلار (بسته به انتخاب های مشتری نظیر نوع رادارا، قابلیت سوختگیری هوا به هوا و... متغیر است) برای هر فروند (اعلام شده در اواسط 2003) هزینه اجرای پروژه بیش از 150 میلیون دلار بود که پاکستان 75 میلیون دلار آن را پرداخت کرده قراردادهایی به مبلغ 450 میلیون دلار برای خرید آن دارد (بدین گونه تا 50 الی 60 درصد در پروژه سهیم شده است.) ملاحظات: جنگنده FC-1 یا Fighter China که با نام Super-7 نیز شناخته می شود جنگنده ای ارزان قیمت است که برای کشور های کم درآمد تولید شده است. تجهیزات قابل استفاده توسط این جنگنده هنوز هم تا حدودی نامشخص مانده است، نمونه آزمایشی این پروژه در پاکستان به نام JF-17 و با کد Thunder شناخته می شود، لازم به ذکر است که این جنگنده از یک سیستم پرواز با سیم و دیگر سیستم های دیجیتالی بهره می برد. تاریخچه: این برنامه در فوریه 1992 شروع شد و پس از پایان همکاری های میان آمریکا و چین در این برنامه و خروج ایالات متحده از این طرح، پاکستان در سال 1994 به این طرح ملحق شد، لازم به ذکر است شرکت میکویان نیز در مراحل طراحی جنگنده همکاری داشت. اولین بار در نمایش هوایی پاریس یک مدل از این جنگنده به نمایش گذاشته شد، در نهایت اولین نمونه آزمایشی این جنگنده اولین پرواز خود را در 1997 انجام داد، بدلیل تردید پاکستان در ادامه همکاری در این طرح در سال 1997 این طرح متوقف شد، اما در ژوئن 1999 در سفر نواز شریف (نخست وزیر وقت پاکستان) به پکن بر اساس توافقات قانونی این پروژه از سر گرفته شد، در سال 2001 اولین نمونه آزمایشی از این جنگنده با اندازه های واقعی (گویا پرواز سال 1997 با یک نمونه کوچک انجام شده است :مترجم) اولین پرواز خود را انجام داد. در 31 می 2003 اولین FC-1 عملیاتی تولید شد و پرواز آزمایشی خود را در 24 یا 25 آگوست انجام داد، در این پرواز بعد از تاخیر طولانی این جنگنده از زمین برخواست و 15 تا 20 دقیقه به پرواز ادامه داد. در سوم سپتامبر نیز اولین پرواز رسمی این جنگنده انجام شد، این پرواز در فرودگاه ونجیانگ انجام شد و در این مراسم فرمانده وقت نیروی هوایی مارشال کلیم سادات نیز حضور داست، تولید این جنگنده از سال 2006 شروع شده است. منبع: http://www.flug-revue.rotor.com/frtypen/FRFC-1.htm
  8. تاریخچه در سال 1974 وزیر دفاع وقت آمریکا خواستار تجدید نظر در هواپیماهای جنگی و القای پروژه هواپیمای تاکتیکی مافوق صوت برای جانشینی هواپیمای اف-4 شد، هواپیماهایی که بتوانند در نیروی هوایی کشورهای عضو ناتو نیز مورد استفاده قرار گیرند. قبل از این تصمیم کمپانی مک دانل داگلاس بطور متوالی شروع به تولید هواپیمای پیشرفته اف-15 نمود، منظور از ساخت این هواپیما حفظ برتری در نبردهای هوایی مقابل هواپیماهای میگ - 23 شوروی بود. اف-15 هواپیمای موفقی در مقابل هواپیماهای روسی شد و رکوردهایی کسب کرد. از جمله (حمل سلاح بیشتر ، برد پروازی ، همچنین سرعت اوج‌گیری نسبت به هواپیماهای روسی مشابه‌اش. به دنبال آن شرکت هوافضایی جنرال دینامیکز (General Dynamics) شروع به ساخت مدلهای آزمایش مدرنترین و پیشرفته‌ترین هواپیمای شکاری سبک تاکتیکی به نام اف - 16 نمود. مراحل آزمایش مدلهای آزمایشی این هواپیما تحت عنوان وای اف - 16 تولید و به مدت 10ماه بر روی آن آزمایشات زیادی انجام شد و این هواپیما تمام مراحل آزمایش را با موفقیت به پایان رساند. پس از پروازهای آزمایشی خلبان هواپیما از سیستمهای کنترل آتش ، دستگاههای ناوبری ، سرعت عمل در مانورها و قبلیتهایی در بدست آوردن سرعت و سقف پرواز اظهار رضایت کرده و موفقیتهایی را به دست آورد. جمعا هواپیمای وای اف-16 ، 286 پرواز آزمایشی انجام داد. طبق آزمایشات اف - 16 کارایی انجام هر ماموریتی در هر نوع شرایط آب و هوای را دارا می‌باشد. بی‌نظیر بودن هواپیمای اف - 16 در کلاس شکاریهای سبک وزن اف - 16 نصف وزن اف-4 (فانتوم) است. از جمله شعاع گردش اف - 16 نصف اف-4 است و همچنین اف - 16 در نوع خود قابلیتهای حمل سلاح ، نبردهای هوایی و حمله به مواضع زمینی نظیر ندارد. در این هواپیما از سیستم‌های پیشرفته و پیچیده‌ای برای ایجاد برتری نسبی هوایی استفاده شده است. دستگاه هدآپ یا سایت (Head up-Sight) این دستگاهها عمل نشانه‌روی و قفل کردن رادارها را روی هدف انجام می‌دهند. به گونه‌ای طرح‌ریزی شده که هدف‌یابی و پرتاب موشکهای هوا به هوا و هوا به سطح را بدون هیچ‌گونه اشکالی و با کمترین زمان با ضریب دقت 90% ، یعنی سریع‌تر از هر هواپیمای مشابهی عمل می‌کند. دستگاههای ارتباطی و ناوبری دستگاهها و کانالهای بسیار مدرن و پیچیده‌ای در اف - 16 بکار رفته است که قادر به فرستادن و دریافت طول موجهای مختلف و رفع اختلالات کانالهای ارتباطی هستند. این دستگاهها شامل سیستم‌های ارتباطی VHF و UHF هستند که در هنگام پرواز کور و اضطراری بدون دید اجازه فرود در هر باندی را به خلبان می‌دهد. دستگاه IFF کار تشخیص دوست از دشمن و کاهش گمراهی هواپیما را انجام می‌دهد و در سیستم جدید ناوبری اف-16 که دستگاه ILS است که به هواپیما اجازه برخاستن سریعتر در مدت کمتر از 5 دقیقه را می‌دهد. رادار هواپیما پوشش رادار در اف - 16 بگونه‌ای متمایز از دیگر رادارها ، که قادر است 80 درصد از پوشش هوایی را در اختیار خلبان قرار دهد. موتور هواپیما موتور هواپیما توربوفن اف - 100 پی‌دبلیو - 100 ساخت پرت اندوتینی است که قادر به تولید کششی برابر 11340 کیلوگرم همراه پس سوز و کشش استاتیکی معادل 7711 کیلوگرم می‌باشد که در آن سیستم‌های زیر بکار رفته است : ژنراتور سی‌دی‌اس (CDS) درایو گیربکس متحرک فرعی پمپ هلی هیدرولیک دوبله (دوتایی) سیستم بجریان انداختن سوخت جهت ابعاد هواپیما مساحت بال 28 متر مربع ، فاصله دو نوک بال بدون موشک 9.4 متر ، موشک سایدویندر 10 متر ، زاویه لبه حمله بال 40 درجه و طول هواپیما 14.63 متر ، ارتفاع 5 متر ، فاصله بین ارابه‌های اصلی فرود و ارابه دماغ هواپیما 4 متر ، فاصله بین دو ارابه اصلی 2.387 متر می‌باشد. وزنهای هواپیما وزن هواپیما همراه سوخت داخلی 10056.6 کیلوگرم ، وزن هنگام بلند شدن 10419 ، کیلوگرم وزن کل هواپیما 14970 ، حداکثر وزن تسلیحات حمل شونده در قسمت خارجی هواپیما 6885.6 کیلوگرم ، وزن خالی هواپیما 6900کیلوگرم. تسلیحات تسلیحات هواپیما شامل مهمات مختلفی برای ماموریتهای هوا به هوا و هوا به سطح مورد استفاده می‌شود. توپ ام - 16 الی 20 میلیمتری ولکان که در سمت چپ کابین خلبان می‌باشد. موشکهای برد کوتاه آی ام 9 (سایدویندر) و موشکهای برد متوسط ای آی ام-7 (اسپارو) برای نبردهای هوایی تجهیزات سیستم اختلال الکترونیک در رادارهای دشمن (ECM) دارای قابلیت حمل بمب‌های از نوع ام کی-28 و ام کی-84 انواع بمب‌های شیمیایی ، خوشه‌ای و ناپالم و راکت . قادر بحمل موشکهای هوا به زمین و هدایت‌شونده تلویزیونی (AIM-65) برای حمله به مواضع زمینی اف-16 قادر به حمل یک بمب تاکتیکی اتمی برای حملات هسته‌ای است. قابلیتها اف - 16 دارای حداکثر سرعتی معادل 2+ برابر صوت ، در ارتفاع 9340 متری ، قادر به بدست آوردن سرعتی معادل 1.6 برابر صوت و همچنین دارای سرعت 1.2 برابر صوت (سرعت صوت برابر با 1224 کیلومتر در ساعت) در سطح دریان می‌باشد.
  9. نمایي كلي از هواپيماي ميگ29 : هواپيماي ميگ 29 (نامگذاری ناتو: فالكرومFulcrum ) با هدف ايجاد برتري هوايی توسط اتحاد جماهیر شوروی طراحی و ساخته شد . طراحي و ساخت اين هواپيما توسط شركت ميكويان از سال1970 آغاز و اولين فروند از اين هواپيما در سال1983 وارد خدمت شد . هواپيماي ميگ 29 از بهترين محصولات صادراتي براي شوروي در زمان خود و براي روسيه در حال حاضر بوده و توانسته سود قابل توجهي را نصيب سازندگان خود كند . http://www.farmboyzimsflightsims.com/MiG29_03.jpg تاریخچه ي هواپيماي ميگ29 : برنامه ي ساخت هواپيماي ميگ 29 به سال1969 بازمیگردد و در آن زمان شوروی برنامه FX ایالات متحده را زیر نظر داشت و برنامه ي FX كه به ساخت هواپيماي اف15 ( F-15 EAGLE) منجر گرديد دليل تصميم شوروي براي طراحي و ساخت هواپيما ميگ 29 بود و درك كردن اين موضوع از سوي شوروي بود كه هواپیماهای جديد ساخت آمريكا تا حد قابل توجهي داراي برتري نسبت به هواپيماهاي شوروي هستند و از تکنولوژی پيشرفته تري نسبت به اين كشور برخوردار هستند . هواپيماي ميگ 21(MiG-21 Fishbed) با وجود چالاكي زياد و قدرت مانور خوب خود در طول روز در شب قادر به انجام ماموریت نبود و از كم بودن برد عملياتي خود و عدم توانايي استفاده از جنگ افزارهاي گوناگون در حد قابل ملاحظه اي رنج میبرد . هواپيماي ميگ23 (MiG-23 Flogger) كه با هدف مقابله با هواپيماي اف4 فانتوم (F-4 Phantom II) طراحي و ساخته شده بود با وجود سرعت و برد عملياتي مناسب و داشتن فضاي كافي براي حمل سوخت و جنگ افزارهاي مختلف ولي از قدرت مانور كمي دارد و در نبردهاي داگفايت تا حد زيادي ناموفق نشان ميداد در اين شرايط شوروي به وجود يه يك هواپیما كه ضمن داشتن چالاكي و قدرت مانور خوب داراي برد عملياتي كافي و امكان استفاده از جنگ افزارهای گوناگون در حد خوبي را داشته باشد احساس ميكرد و در كنار اين موارد اين هواپيما بايد از سیستمهای پیشرفته اي براي رقابت با هواپیماهای ساخت امريكا هم استفاده ميكرد.در واكنش به اين نياز ستاد فرماندهي شوروي درخواست ساخت هواپيما پشرفته تاكتيكي را ارائه داد و اين درخواست را در طرح PFI (Perspektivnyi Frontovoi Istrebitel ) كه مخفف هواپيماي پيشرفته تاكتيكي به زبان روسي است را ارائه داد . مشخصات خواسته براي اين طرح از سوي شوروي تا حد زيادي افراطي و جاه طلبانه بود هواپيماي مورد درخواست آنان بايد برد عملياتي زياد / داراي قابليت خوب براي نبردهاي نزديك / چالاكي و مانور عالي / داراي حداقل سرعت2 ماخ / داراي قابليت حمل تسليحات سنگين / به همراه استفاده از آيروديناميك پيشرفته كه اين مورد آخر توسط موسسه آيروديناميك روسيه به همراهي شركت سوخو در حال انجام مراحل تحيقياتي بود . (طرح آيروديناميك مورد نظر شوروي توسط موسسه آيروديناميك روسيه و شركت سوخو در حال انجام مراحل تحقيقاتي بود و شركت ميكويان از نتايج اين تحقيقات در ساخت هواپيماي ميگ29 استفاده كرد). در سال1971 شوروي اعلام كرد طرح هواپيماي PFI يا همان هواپيماي پيشرفته تاكتيكي پر هزينه است و با قابليت برآورده نمودن نيازهاي آمريكا براي ساخت هواپيماي جنگنده سبك وزن به مانند اف16 (F-16 Fighting Falcon) و اف17(YF-17 Cobra) بود و شوروي دو طرح جديد با نامهاي LPFI و TPFI براي ساخت ارائه داد طرحLPFIساخت يك هواپيماي تاكيكي پيشرفته سبك وزن و طرح TPFI ساخت يك هواپيماي تاكتيكي سنگين وزن بود و تفاوت طرح PFI ابتدايي شوروي و طرح دوم PFI در تخصصي تر شدن آن است . طرح كلي PFI هواپيماي پيشرفته تاكتيكي اوليه به دو طرح تخصصي تر تبديل شد كه در هر كدام به روي بعضي از مشخصات بيشتر از ساير مشخصات با توجه به هدف ساخت و نوع ماموريت تاكيد شده بود . طرح هواپيماي تاكتيكي پيشرفته سبك وزن يا همان LPFI به شركت ميكويان سپرده شد و سرانجام به ساخت هواپيماي ميگ29 منجر شد و طرح هواپيماي پيشرفته تاكتيكي سنگين وزن و يا همان TPFI براي مقابله با هواپيماي اف15 به شركت سوخو سپرده شد كه اين طرح نيز با ساختن هواپيماي سوخو 27 به پايان رسيد . طراحي هواپيماي LPFI با مشخصات جديد در سال1974 شروع گرديد و به ساخت هواپيماي ميگ29 اي MiG-29A)) منجر گرديد اولين پرواز اين هواپيما در 6 اكتبر 1977 صورت گرفت .هواپيماي ميگ29 تنها يك ماه بعد از اولين پرواز خود در نوامبر 1977 ازسوي ماهوارهاي جاسوسي آمريكا مورد شناسايي قرار گرفت اين هواپيما هنگامي كه در مركز آزمايش پرواز ژوكوفسكي(Zhukovsky) در نزديكي شهرك رامنسكوي(Ramenskoye) حضور داشت مورد شناسايي قرار گرفت و ايالات متحده هواپيمايي با مشخصات شبيه به هواپيماي اف17(YF-17 Cobra) مشاهده كرد . ميگ25بي(MiG-29B) با تاخيري كه به دليل حادثه در دو نمونه اوليه ميگ29 اي(MiG-29A) بدليل ايراد در موتورها بود در ژوئن سال1983 وارد خدمت شد و ناتو هواپيماي ميگ29 بي (MiG-29B) را فالكروم اي(Fulcrum-A) نامگذاری كرد. به طور منطقي بايد ميگ 29 A بايد فالكروم اي(Fulcrum-A) ناميده ميشد ولي بدليل آنكه تا قبل از آن ناتو ميگ29 A (MiG-29A) را مشاهده نكرده بود ميگ29بي را نمونه ابتدايي ميگ فرض كرد و فالكروم اي(Fulcrum-A) نامگذاری كرد هواپيماي ميگ29 يا همان (Fulcrum-A) در مجموع به تعداد 840 فروند توليد شد .اولين باري كه هواپيماي ميگ 29 به در غرب به نمايش عمومي درآمد در جولاي 1986 در فنلاند بود و بعد از آن در سپتامبر 1988 در نمايشگاه هوايي فارنبورو (Farnborough Air Show) در بريتانيا بود و غربيها تحت تاثير قدرت زياد و چالاكي اين هواپيما قرار گرفتند . ميگ 29 در زمان شوروي مورد توجه اين شوروي قرار داشتند اما بعد از شوروي با وجود مجهز شدن به سيستمهاي آيونيكي پيشرفته و چند منظوره بودن و قابليت حمل مخازن سوخت خارجی و امکانات گسترده ديگر مورد توجه روسيه قرار نگرفتند كه اين به دليل سياست نامناسب مسئولان شركت ميكويان نسبت به شركت سوخو در شناخت خواست و تمايل مسئولان روسيه است با اين وجود مسئولان شركت ميكويان با گسترش اين هواپيما سعي در صادرات آن به خارج از كشور را دارند البته به نقل از منابع غير رسمي دستيابي غرب به اطلاعات هواپيماي ميگ29 از دلايل مهم اين تصميم از جانب مقامات روسيه است . اين هواپيما تاكنون به كشورهايي شامل : الجزاير /بنگلادش/بلغارستان/كوبا/چك /اتيوپي/اريتره/آلمانشرقي/مجارستان/عراق/ايران/هند/مالزي/برمه/ پرو/لهستان/روماني/صربستان/اسلواكي/سوريه و يمن فروخته شده است اين كشورها به همراه اقمار سابق شوروي به مانند بلاروس/قزاقستان/مولداوي/تركمنستان/اكراين و ازبكستان از استفاده كنندگان از اين هواپيما هستند . هواپيماي ميگ 29 در حال حاضر تحت پروژه های مختلف توسعه و بهينه سازي قرار دارد و آخرين نمونه هاي اين هواپيما ميگ29 اس ام تي (MiG-29) و ميگ29ام 2(MiG-29 M2) هستند .نمونه جديد ناو نشين هواپيماي با نام ميگ29 كي(MIG-29K) براي استفاده در نيروي دريايي هند كه به تازگي ناوهواپيمابر درياسالار گورشكوف را از روسيه خريداري كرده در حال توليد است . سوابق نبرد هواپيماي ميگ29: http://fozz.tac2.se/files/mig29.jpg اين هواپيما به وسيله خلبانان عراقي در جنگ1991 خليج فارس و پيش آن نيز در جنگ اين كشور با ايران حضور داشت و بعد از آن از سوي صربستان به عنوان بزرگترین دارنده اين هواپيما در بلوك شرق در برابر انبوهي از جنگندهاي غربی از نظر تعداد و نوع قرار گرفته است و در جنگ ميان دو كشور اريتره و اتيوپي از سوي اريتره در برابر هواپيماهاي سوخو27 اتيوپي مورد استفاده قرار گرفت و در همه آنان يك شكست خورده بزرگ بوده چه در برابر هواپيماهاي غربي و چه در برابر هواپيماي سوخو27 و كارنامه موفقي از خود به جاي نگذاشت اما اين امر نه به دليل ضعف اين هواپيما بلكه بيشتر به دلايل خارجي به مانند استفاده كنندگان اين هواپيما و كيفيت هاي پايين نمونه صادراتي نسبت به نمونه اصلي بوده است كه باعث شده اين هواپيما ناموفق و غير قابل اعتماد جلوه كند . هواپيماهاي تحت اختيار عراق در جنگ اول خليج فارس در برابر هواپيماهاي ايالات متحده و متحدانش كه با تعداد زياد و پشتيباني مناسب هوايي آسمان را در اختيار خود قرار داشتند نتواستند كاري از پيش برند و در حقيقت فرصتي براي اينكه خود را نشان دهند بدست نياوردند ودر جنگ دوم خليج فارس نيز هواپيماهاي ميگ29 عراق حتي از زمين نيز برنخواستند . فالكرومهاي عراق در جنگ با ايران نيز بيشتر با استفاده بمبهاي غير هدايت شونده و راكتها در نقش يك بمب افكن ظاهر شدند تا يك جنگنده براي انجام ماموریت تخصصي خود باشند. هواپيماهاي تحت اختيار صربستان نيز با تكنولوژي و سلاحهاي مربوط به 15 سال قبل و مربوط به زمان جنگ سرد و شوروي سابق در برابر كه هيچگونه بهينه سازي نشده بودند و از كمبود قطعات يدكي رنج ميبردند در برابر انبوه جنگدهاي متعلق به ناتو كه در بهترين شرايط به سر ميبردند كاري از پيش نبردند . اين هواپيما در جنگ افغانستان در مقابل هواپيماهاي22 افغانستان و و در نبرد كارگيل كشمير از سوي هندوستان هم مورد استفاده قرار گرفته و در چند نبرد كوچك ديگر هم شركت داشته است . مشخصات عمومي هواپيماي ميگ29: به دليل طرحهاي بسياري كه براي گسترش و بهينه سازي هواپيماي ميگ 29 بروي اين هواپيما صورت گرفته هواپيماي ميگ 29 فعلي با نمونه اصلي كه در قالب طرح LPFI توليد شد متفاوت است ميگ29 در حال حاضر از سيستم آيروديناميكي شبيه هواپيماي سوخو27 استفاده ميكند اگر چه داراي تفاوتهاي مشخص با سيتستم آيروديناميكي سوخو27 ميباشد . در ساختمان ميگ29 از آلومينيوم تا حد زيادي استفاده شده و در بعضي از نقاط نيز از تركيبات کامپوزیت نيز بهره گيري شده است . بالهاي اين هواپيما در بالاترين نقطه بدنه و بصورت يكپارچه و با زاويه 40 درجه به بدنه متصل هستند و دو بال افقي نيز در جوانب خروجي موتور هواپيما رو به بیرون نصب قرار گرفته اند . در هواپيماي ميگ29 از دو موتور توربوفن كليوف آر دي33 با پس سوز(Klimov RD-33) استفاده ميشود .ظرفيت مخازن سوخت داخلي ميگ29 بي (MiG-29B) تنها 3200 كيلوگرم است كه اين ظرفيت كم باعث شده است تا برد عملياتي اين هواپيما محدود باشد البته اين هواپيما ميتواند از تانكرهاي خارجي نيز استفاده كند http://www.xp-office.de/mig-29/Bilder/MiG-29SMT-in-flight-refuelling_jpg.jpg در نمونه هاي جديدتر ميگ29 از فضاي ميان بالها و بدنه و ساير فضاها نيز براي حمل سوخت بيشتر استفاده شده است و تمام نمونه هاي ميگ29 داراي توانايي سوختگيري در آسمان هستند كه اين امر به گسترش محدوده عملياتي و افزوده شدن به كارايي اين هواپيما كمك مينمايد نمونه هاي جديد ميگ29 ساختار آنان بهينه سازي شده و به ساختار (Fatback) تغيير يافته است اين ساختار با استفاده از فضاي داخلي و گسترش آن امكان افزودن به ظرفيت مخازن داخلي فراهم ميكند كه به صورت واضح در برامدگي كوهان مانند پشت هواپيما قابل ديدن است . http://www.b-domke.de/AviationImages/Fulcrum/Images/3535.jpg براي كنترل ميگ29 از كنترل هيدروليك استفاده ميشود اين سیستم هيدروليك شبيه سيستم هيدروليك سوخو27 (fly-by-wire) نيست اما اين هواپيما بسيار چالاك و از قدرت مانور خوب و پايداراي مناسبي برخوردار است و خلبان در هنگام چرخش به اطراف ميتواند به خوبي هواپيما را كنترل كند با توجه به اين عوامل و ساختار اين هواپيما هواپيماي ميگ29 ميتواند فشاري معدل9 جي را تحمل كند. به وسيله سيستمهاي كنترل نرم افزاري موجود هواپيما خلبان را از انجام حركاتي كه فشاري بيشتر از حد استاندارد باز ميدارد كه اين سيستم ميتواند توسط خلبان غير فعال شود . كابين خلبان در نمونه هاي عادي داراي صفحه نمايشگر HUD هستند و فاقد HOTAS هستند و به طور كلي آنالوگ هستند بنابراين وسايل عقربه اي فراواني در ان به چشم ميخورد و نكته اي كه در اولين نگاه به كاكپيت ميگ29 جلب توجه ميكند اين است كه اين كاكپيت بسيار شبيه به كابين خلبان هواپيماي ميگ23 است كه قابليت تغيير كاكپيت و سفارشي نمودن آن به سادگي ممکن است و به طور كلي نمونه هاي ابتدايي ميگ29 از نظر تكنولو‍ژي برتري چنداني نسبت به ساير هواپيماي ساخت شوروي ندارد . در نمونه هاي ارتقا يافته شده ميگ29 كاكپيتهاي شيشه اي به همراه صفحه پيشرفته نمايشگر CRT چندمنظوره و HOTAS به اين هواپيما افزوده شده است و از صندلي پران Zvezda K-36D كه داراي كارايي خوبي است در كاكپيت ميگ29 استفاده ميشود . http://www.aeronautics.ru/m/mig29smtcockpit.jpg در نمونه هاي ابتدايي ميگ29 از سيستم رادار تهاجمي فازترون آر ال پي كي(Phazotron RLPK-29 ) كه شامل رادار پالس داپلر N-019 ( نامگزاري ناتو: S-29 Slot Back ) است كه قابلیت نگاه به پايين و شليك به هدف را دارا است و در كنار آنها كامپيوتر ديجيتال Ts100.02-02 نيز وجود دارد . نمونه اصلي رادار N-019A كه با هدف مقابله با نمونه هاي غربي طراحي شده بود و اميد بسياري بدان ميرفت ولي نتوانست اين خواسته شوروي را براورده كند و باعث ناميدي شد . اين رادار داراي اشكالات جدي در زمينه كارايي در(BVR) در محدوده خارج از ديد (beyond-visual-range) است اين رادار براي رهگيري هدف يا همان تراك كردن (Track) اهدافي به اندازه يك جنگده تا شعاع 70 و در اندازه يك بمب افكن تا شعاع 90 كيلومتر بيشتر توانايي ندارد و براي اهداف كوچكتر و يا اهداف از پشت سر اين مقدار به35 كيلومتر كاهش ميابد . رادار N-019A توانايي شناسايي 10 هدف را در محدوده عملياتي خود در اختیار دارد اما تنها قادر به هدف قرار دادن بيش از يك هدف به وسيله موشك هاي هدايت شونده خود نيست از نقاط ضعف ديگر اين رادار در سيستم پردازش سيگنال آن است كه در شناسايي اهداف زميني و يا اهدافي كه ارتفاع كم هستند و در برابر اهداف بسيار يا اشباع هدف داراي ضعف است و استعداد خوبي براي جيمينگ شدن در برابر جنگ الكترونيك دارد و به سادگي از كار مي افتد . اين مشكلات باعث شده هواپيماي ميگ29 قادربه استفاده موثر از موشك هاي جديد هدايت شونده دوربرد آر27(R-27) در حداكثر برد عملياتي آنان نباشد اين اطلاعات در پي تباني و خيانت طراح وسازنده رادار فازترون آدولف تولكاچف(Adolf Tolkachev) و افشاي اين اسرار در سال1985 به سازمان CIA بدست امده بود . در پي ضعف زياد رادار(N-019A) شوروي با شتاب تصميم به اصلاح نمودن آن گرفت و براي رفع اين نواقص اقدام به بهينه و به روز رساني اين رادار كرد و نمونه ساخته شده توپاز (N-019M Topaz) نامگزاري شد و در هواپيماهاي ميگ29 اس (MiG-29S) مورد استفاده قرار گرفت اما اين اصلاح نيز مقامات شوروي را راضي نكرد و آنها خواستار ارتقا دوباره اين رادار و گسترش بيشتر قابليتهاي آن شدند و جديدترين نمونه ساخته شده رادار ژوك (N-010 Zhuk-M) بود كه برد عملياتي آن گسترش يافته بود كه از نظر ظاهري نيز تغييراتي نسبت به نمونه پيشين در آن اعمال شده بود كه شامل آنتن گيرنده مسطح بود و از پردازشگرهاي قدرتمند و مطمئن با قابلیتهای چند منظوره نيز بهره ميبرد و استعداد استفاده از موشكهاي هوا به هواي RW-AE ( نامگزاري ناتو: AA-12 Adder ) براي هواپيماي ميگ29 را فراهم ميكند . در نمونه جديدتر ميگ29 از S-31E2 KOLS كه يك مسافت ياب ليزري و(IRST) جستجو گير مادون قرمز است (infrared search and track) مدل (S-31E2 KOLS) كه بصورت چشم كروي در جلوي كاناپه خلبان نصب شده نيز بهره گرفته شده اين سيستم (IRST) ميتواند مستقل از رادار عمل كند و از دقت زيادي نيز برخوردار است . جنگ افزار موجود در ميگ29 شامل يك توپ 30 ميلي متري (GSh-30-1) نصب شده در كنار بالها و در نزديكي بدنه است و با خشاب 149 تير است كه در نمونه هاي جديدتر به 100 تير كاسته شده نمونه اصلي هواپيماي ميگ29 در حالت استفاده از تمام ظرفيت مخزن سوخت خود توانايي استفاده از توپ خود را نداشتند اما در نمونه هاي جديدتر اين مشكل تصحيح شد . سه جايگاه حمل سلاح در زير بالهاي هواپيماي ميگ29 وجود دارد و در مجموع 6 جايگاه در زير بالها وجود كه در نمونه مختلف امكان افزودن 2 جايگاه ديگر ودر مجموع 8 جايگاه وجود دارد ميتوان در فضاي مابين دو موتور اين هواپيما به جاي مخزن سوخت 1500 ليتري از يك موشك هوا به هواي ميانبرد آر 27(AA-10 ALAMO) و يا بمبهاي غير هدايت شونده و راكتها استفاده كرد و ظاهرا امكان استفاده از اين فضا براي حمل و استفاده از سلاحهاي گوناگون براي استفاده در نبردهاي هوايي وجود ندارد برخلاف هواپيماهايي مانند ميگ31 كه از اين فضا بيشترين بهره را گرفته اند . تعدادي از هواپيماي ميگ29 شوروي امكان حمل يك موشك هسته اي را دارا هستند . بيشتر نمونه هاي اين هواپيما امكان استفاده از موشك آر 73 (AA-11 ARCHER) براي نبردهاي داگفايت را دارند البته نمونه هاي قديمي تنها قادر به استفاده از موشكهاي آر 60((AA-8 APHID هستند . به طور كلي نمونه هاي اصلي و ابتدايي ميگ29 قابليت چنداني براي حمله به اهداف زميني برخودار نيستند و تنها ميتوانستند از بمبهاي غير هدايت شونده و راكتها استفاده كنند و تنها در نقش يك هواپيما براي برتري هوايي و رهگيري در مسافتهاي كوتاه انجام وظيفه كند اما سازندگان هواپيماي ميگ در نمونه هاي بهينه سازي شده امكان بكارگيري بمبهاي هدايت شونده ليزري با دقت زياد و بمبهاي الكترونيكي را به اين هواپيما افزوده اند . http://www.military.cz/russia/air/mig/Mig_29/images/mig29SMT_vyzbr_1.jpg نمونه هاي مختلف هواپيماي ميگ 29 : ميگ29ايMiG-29A (Fulcrum A ): نمونه ابتدايي ساخته شده از اين هواپيما كه در سال1982 وارد خدمت شد. ميگ29بي MiG-29B-Fulcrum A: نمونه صادراتي اين هواپيما فاقد امكانات لازم براي حمل تسليحات اتمي است و داراي رادار اصلاح شده براي افزايش قابليت هاي آن و سيستم (ECM) براي مقابله با جنگ الكترونيك و سيستم (IFF) براي شناسايي دوست از دشمن كه اين عبارت مخفف(Identification Friend or Foe) است . هواپيماهاي ميگ29 ايران از اين نوع هستند . ميگ29 يوبي MiG-29UB-Fulcrum B: نمونه آموزشي اين هواپيما با كد UB كه مخفف آموزشي رزمي(Uchebno-Boevoi / trainer-combat) شناخته ميشود و دو سرنشينه و فاقد رادار است و بنا به ساختار خود ميتواند كارايي هاي زيادي برايش در نظر گرفت ميتوان در امور آموزش و يا يك سوخت رسان استفاده كرد هر چند كه با توجه به برد عملياتي محدود از قابليت منحصر به فردي برخوردار نيست و پسوند رزمي آن با كارايي آن سازگار به نظر نميرسد مگر آنكه با افزودن امكانات اين قابليت را براي اين نمونه فراهم كنيم در ضمن يك توپGSh-30 30 ميلي متري نيز در آن بكار رفته است . ميگ29 اس MiG-29S-Fulcrum C اولين نمونه : اين نمونه مانند ميگ29 بي است اما بدنه هواپيما بزرگتر است داراي ساختار(FatBack) است كه براي افزودن حجم مخازن داخلي است و از سيستم ضد جيمينگ استفاده ميكند. ميگ29 اس MiG-29S -Fulcrum Cدومين نمونه : در اين نمونه هواپيما ميتواند مقدار بيشتري از تسليحات را حمل كند به علاوه ي استفاده از دو تانكر خارجي از تغييرات ظاهري هواپيما است . رادار اين نمونه را NO19ME انتخاب كرده اند اين رادار ميتواند 10 هدف را شناسايي كند و همزمان از دو موشك آر 77(AA-12 Adder) براي نابود كردن اهداف استفاده كند . ميگ29 اس ام MiG-29SM-Fulcrum C : اين نمونه از تمام قابليتهاي ميگ29 اس برخوردار است و امكان استفاده از موشكهاي هوا به زمين هدايت شونده و بمبهاي هدايت شونده تلويزيوني و ليزري را دارد . ميگ29 ام يا همان ميگ33 MiG-29M/MiG-33 -Fulcrum E: نمونه پيشرفته و چند منظوره هواپیمای ميگ29 است كه ساختمان آن از آلياژ مقاوم و سبك الومينيوم_ليتيوم ساخته شده و سيستم كنترل پرواز مكانيكي را جايگزين سيستم كنترل fly-by-wire كرده اند . در آن از موتورهاي RD-33K با قدرت تراست بيشتر استفاده شده و رادار ژوك (N010 Zhuk) با امكان شناسايي عوارض زمين را براي اين مدل در نظر گرفته اند . در زير هر بال 4 جايگاه( در مجموع 8 جايگاه) براي تسليحات آماده شده است كه در صورت استفاده از فضاي ميان دو موتور اين مقدار باز هم بيشتر خواهد شد . كاكپيت نيز بهينه سازي شده و دو صفحه نمایشگر جديد به آن افزوده شده است و اين هواپيما كاملا قادر به استفاده از موشک آر77(AA-12 Adder) است. ميگ يو بي ام MiG-29UBM : نمونه دو نفره آموزشي چند منظوره كه هرگز توليد نشد . ميگ29 اس ام تي MiG-29SMT : اين نمونه در حقيقت همان نمونه بهينه سازي ميگ29 اس است كه در آن قطعات قديمي هواپيما با قطعات نرم افزاري و سخت پيشرفته تر ميگ 29 ام يا همان ميگ33 جايگزين شده اند . با افزودن به حجم مخازن داخلي اين هواپيما بدون استفاده از مخازن خارجي تا برد 2100 كيلومتر و شعاع 1050 كيلومتر ميتواند ماموريت انجام دهد . كابين اين هواپيما با افزوده شده دو نمايشگر بزرگ مسطح كرستال مايع((LCDتمام رنگي و دو نمايشگر مسطح تك رنگ كوچك بهينه سازي شده و رادار بهينه سازي شده N019MP را براي اين نمونه در نظر گرفته اند كه به برد و قابلیتهای هوا به زمين آن افزوده شده و اين تغييرات با استفاده از موتورهاي توربوفن كليموف (RD-43 turbofans ) كامل ميشود . در مجموع مقدار حمل سلاح در اين مدل 500 KG افزوده شده و به عدد4500 KG رسيده است . اين نمونه قادر نيز به مانند ميگ29 ام(ميگ33) داراي حداقل 8 جايگاه تسليحات است و ميتواند از تمامي تسليحاتي كه در ميگ29 ام استفاده ميشود استفاده كند . كشور روسيه و يمن از استفاده كنندگان اين نمونه از اين نمونه از اين هواپيما هستند . ميگ 29 كي MiG-29K-Fulcrum D اولين نمونه : نمونه ساخته شده براي نيروي دريايي براي استفاده در ناو هواپيما بر است كه از تمامي امكانات نرم افزاري و سخت افزاري ميگ29 ام (ميگ33) استفاده ميكند و از ساختار محكمتري برخوردار است و مجهز به ارابه فرود بروي عرشه ناوهواپيمابر و تجهيزات ديگر است و براي استفاده در ناوهاي هواپيمابر كلاس درياسالار كوزنتسف طراحي شد ولي اين طرح لغو شد . ميگ 29 كي MiG-29K -Fulcrum D دومين نمونه : اين نمونه براي نيروي دريايي هند ساخته و سفارشي سازي شده و به حجم مخازن داخلي افزوده اند و براي دماغه اين هواپيما از پوشش لاستيكي استفاده ميشود و از سيستم پرواز جديد(fly-by-wire) بجاي سيستمهاي آنالوگ قديمي استفاده شده است و مابقي مشخصات اين هواپيما به مانند هواپيماي ميگ29 ام و اس ام است . ميگ29 يو بي تي MiG-29UBT : اين مدل نمونه بهينه سازي هواپيماي ميگ29 يو بي( آموزشي/نظامي) است كه در بروي آن تغييراتي را كه بروي ميگ 29 بي(MiG-29B) انجام داده اند و هواپيماي ميگ29 بي را به ميگ29 اس ام تي (MiG-29 SMT)تبديل كرده اند اين تغييرات را هواپيماي ميگ 29 يو بي انجام داده اند و به نمونه ميگ29 يو بي تي (MiG-29UBT)تبديل كرده اند . اين طرح لغو شده . ميگ29 ام2 MiG-29M2 : نمونه چند منظوره و دو نفره كه در آن از ساختار وسايل مورد استفاده در هواپيماي ميگ29 ام استفاده شد و تنها تفاوت آن استفاده از يك LCD بزرگ و استفاده از سيستم پرواز ديجيتال است و نمونه تك نفره ميگ 29ام 2 (Mig-29 M2) هم ميگ29 ام1 (Mig-29 M1) هست كه با مقداري تفاوت با نام ميگ29 كي(Mig-29 K) يا همان نمونه دريايي ميگ29 شناخته ميشود . ميگ29 او وي تي يا همان ميگ35 MiG-29OVT/MiG-35-Fulcrum F : آخرين نمونه ساخته شده از ميگ 29 است كه از تمام نمونه هاي قبلي پيشرفته تر است و مجهز به سيستم تغيير بردار رانش هست كه براي كنترل آن از سيستم fly-by-wire استفاده ميشود . اين نمونه از بدنه هواپيماي ميگ29 ام 1 استفاده ميكند و از آيونيك خيلي پيشرفته اي برخوردار است و از امكانات خوب دفاعي و سيستمهاي خوكار براي تهاجم استفاده ميكند و از HOTAS هم استفاده ميكند و به دليل استفاده از سيستم CGI ميتواند مستقلانه به انجام ماموريت اقدام كند . اين نمونه از هواپيماي ميگ29 خيلي چالاك است و شعاع عملياتي آن بدون مخازن خارجي1100 كيلومتر است (برد عملياتي 2200 كيلومتر) و در اين نمونه امكان استفاده از 3 مخزن خارجي وجود دارد كه در صورت استفاده از اين 3 مخزن خارجي برد عملياتي اين هواپيما بيشتر خواهد شد . قادر به استفاده از اكثر موشكهاي هوا به هوا و هوا به زمين مختلف و بمبهاي و موشكهاي هدايت شونده با تلويزيون و ليزر است و مجهز به هشت جايگاه اسلحه است . روسيه سعي در صادرات اين هواپيما به خارج دارد و خاورميانه از مهمترين مشتريان اين هواپيما است روسيه در حال مذاكره براي فروش اين هواپيما به كشورهاي سوريه / ليبي/ايران/الجزاير/سودان/هند/مالزي/برزيل/پرو و چند كشور ديگر است . مشخصات فني هواپيماي ميگ29 : خدمه : يك نفره در مدل نظامي / دو نفره آموزشي/رزمي طول هواپيما: 17.37 متر طول بال: 11.4 متر ارتفاع: 4.7 متر مساحت بالها : 38 مترمربع وزن خالص (بدون سوخت و....): 11.000كيلوگرم (11تن) وزن قابل حمل ( شامل سلاح و سوخت و.....): 16800 كيلوگرم(16.8تن) حداکثر وزن برخاست : 21000كيلوگرم(21تن) نيروي محركه : در نمونه هاي جديد دو موتور كليموف Klimov RD-33K و Klimov RD-43 توربوفن با پس سوز و نمونه هاي قديمي دو موتور كليموف Klimov RD-33 توربوفن با پس سوز حداكثر سرعت : 2.45 ماخ شعاع عملياتي : در حالت نبرد شعاع700 تا 900 كيلومتر (بسته به مدل هواپيما) در يك خط سير بدون بازگشت 2900 كيلومتر حداكثر ارتفاع پرواز : 18000 متر (59100پايي) سرعت صعود: 330 متر در ثانيه تجهيزات : يك توپ30 ميلي متري GSh-30-1 و موشكهاي هوا به هوا / هوا به زمين و انواع مختلف بمبها شامل: R-60(AA-8 Aphid)/ R-27(AA-10 Alamo)/ R-73(AA-11 Archer)/FAB 500-M62/ FAB-1000/TN-100/ S-24/AS-12/ AS-14 http://airspace.cz/img/mig29a_weap.jpg
  10. -۱۰ تاندربولت ۲ (A-10 Thunderbolt II) از جمله اولین هواپیماهای نظامی آمریکایی است که برای حمایت نزدیک از نیروهای زمینی به هنگام نبرد طراحی و ساخته شده است. این هواپیما که طرحی ساده اما کارآمد دارد با دو موتور جت و گنجایش یک خلبان، برای مقابله با اهداف زمینی مانند تانک، زره‌پوش‌های مسلح و دیگر اهداف نظامی مسلح به‌کار می‌رود. پشتیبانی از نیروهای خودی در شب و روز از فاصله نزدیک از جمله دیگر توانایی‌های این هواپیمای نظامی است. کاربردهایی نظیر جستجو و نجات سربازان گمشده و یا آنان که دچار سانحه شده‌اند نیز بسادگی با این هواپیما قابل انجام است. این هواپیمای نظامی را که به وارتاگ (Warthog گراز وحشی افریقایی) مشهور است می‌توان نسل بعدی هواپیماهای پ-۴۷ تاندربولت (P-47 Thunderbolt)، مربوط به جنگ جهانی دوم، نامید. بال‌های بلند این هواپیما به آن قدرت مانور زیاد در سرعت کم و ارتفاع پایین می‌دهد. برخاست و فرود در مدت‌زمان کوتاه از دیگر ویژگی‌های این هواپیمای نظامی است که به‌کارگیری آن را در نزدیکی جبهه‌های نبرد هم ممکن می‌کند. این هواپیما می‌تواند مدت‌ها با سرعت نسبتاً کم ۳۲۰ کیلومتر در ساعت در ارتفاع پائین‌تر از ۳۰۰ متری زمین با شعاع دید حدود ۴/۲ کیلومتر، حرکت کند. با این ویژگی‌ها آ-۱۰ می‌تواند نقطه ضعف جنگنده‌های پر سرعت را -که توان زدن هدف‌های کوچک با سرعت کم را ندارند- پوشش دهد. موتورهای توربو جت این هواپیما از نوع TF-34-100/A شرکت جنرال الکتریک است که در بالای دو بال کوچک پشت هواپیما نصب شده‌اند. به منظور پایدارسازی سازه نگهدارنده موتور، دو استابلایزر بصورت عمودی در دو انتهای بال‌های پشتی قرار داده شده است. مسلسل گاتلینگ ۳۰ میلیمتری که بر روی این هواپیما تعبیه شده است ۳۹۰۰ گلوله در دقیقه شلیک می‌کند و توسط سیستم‌های کنترل الکترونیکی مرتبط با سیستم‌های ناوبری بسادگی قابلیت آتش روی اهداف متحرک را مهیا می‌کند. سیستم دید در شب این هواپیما به خلبان امکان می‌دهد به‌هنگام شب اطراف را بوضوح مشاهده کند. اطراف محوطه‌ای که خلبان می‌نشیند توسط بدنه محکم از جنس تیتانیوم محافظت می‌شود. برخلاف نسل قبلی، این هواپیما می‌تواند حتی در صورت انفجار، خلبان را به بیرون پرتاب کند و او را نجات دهد. وجود سیستم‌های موازی کنترل جنگ در این هواپیما به خلبان اجازه می‌دهد تا در مواردی که سامانه خودکار صدمه دیده‌است و حتی امکان کنترل‌های هیدرولیک وجود ندارد، بصورت دستی هواپیما را تا مقصد هدایت کند. قابلیت تعمیر و تعویض سریع قطعات به نیروهای نظامی امکان می‌دهد تا بتوانند این هواپیما را در صورت صدمه دیدن در جبهه جنگ، حتی بدون بردن به آشیانه، برای پرواز بعدی آماده کنند. اولین نوع از این هواپیما در سال ۱۹۷۵ ساخته شد و تحویل یکی از پایگاه‌های نیروی هوایی آمریکا گردید. در جنگهای دهه ۱۹۸۰ در اروپای شرقی از این هواپیما برای مقابله با تانک‌های روسی استفاده شد. در جنگ خلیج فارس سال ۱۹۹۱ نیروهای آمریکایی بیش از ۸۱۰۰ سورتی پرواز با این هواپیمای نظامی داشتند. بیش از ۹۰ درصد از موشک‌های زمین به هوای AGM-65 شلیک شده در جنگ خلیج فارس، توسط این هواپیماها شلیک شد. طی این نبردها حدود ۱۰۰۰ تانک، ۲۰۰۰ نفربر و بیش از ۱۲۰۰ سلاح سنگین توپخانه از بین رفتند. اما برخلاف انتظار فقط ۵ فروند از این هواپیما در این جنگ سقوط کرد. وزن هواپیما بدون متعلقات ۳۲۱/۱۱ تن، در حالت عادی ۷۸۲/۱۳ تن است. این هواپیما می‌تواند تا ۴/۸۵۳ تن سوخت و ۲۵۰/۷ تن مهمات جنگی با خود حمل کند. هزینه تمام شده ساخت این هواپیما حدود ۸/۹ میلیون دلار است. پیش بینی می‌شود این گونه از هواپیماهای جنگی تا سال ۲۰۲۸ در خدمت باشند و پس از آن با گونه هواپیمای اف۳۵ جنگنده تهاجمی مشترک (F35 Joint Strike Fighter) جایگزین شوند. جنگنده تهاجمی مشترک هواپیمایی است که آمریکا با مشارکت متحدان اروپایی خود بخصوص انگلیس درحال ساخت آن است.
  11. طراحي موشك اگزوسه در سال1967 اغاز گرديده و نوع دريا پايه ان كه با كد MM 38 شناخته مي شود در سال 1975 وارد خدمت گرديد.نوع هواپايه ان كه با كد AM 39 شناخته مي شود طراحي ان از سال 1974 اغاز گرديد و در سال 1979 تحويل نيروي دريايي فرانسه گشت.اين موشك در جنگ فالكلند از يك جنگنده ارژانتيني شليك شده و باعث غرق شدن ناو جنگي انگلستان گشت و در جنگ اول خليج فارس جنگنده هاي نيروي هوايي عراق اين موشك را به سمت يك ناوچه امريكايي شليك كرد و قبل از اينكه ناو امريكايي بتواند كاري از پيش ببرد موشك به ان برخورد كرده و ان را به دونيم ميكند. ايران درسال 2003 سفارش تعداد نامحدودي از اين نوع موشك را به فرانسه داده است.از دريافت سفارس ايران اطلاعاتي در دست نيست ولي منابع مطلع تعداد اين موشك هاي ايران را 500 عدد اعلام كرده اند.اين موشك به وسيله جنگنده هاي ميراژ فرانسوي كه در اختيار نيروي هوايي قرار دارد قابل شليك است. مشخصات: سال ورود:1979 انداره: 580 سانتيمتر وزن: 855 كيلوگرم وزن كلاهك:168 كيلوگرم به همراه زره تاخير انداز در انفجار سرعت: 0.93 ماخ برد: 63 كيلومتر رادار:ESD ADAC رادار فعال .................................. منبع:http://magiran.com/npview.asp?ID=1045719
  12. آنتونوف 225 http://www.nabegheha.ir/images/science2/an-225-200.jpg An-225 Mriya هواپیمایی عظیم الجثه حمل و نقل نظامی است که توسط کارخانه آنتونوف (Antonov) ساخته شده است. این کارخانه اوکراینی که در سال 1952 تاسیس شد در زمینه ساخت هواپیماهای غول پیکر تخصص بسیار زیادی دارد. عنوان این کارخانه از نام موسس آن اولگ آنتونوف (Oleg Antonov) مشتق شده است. این هواپیما بزرگترین و پرقدرت ترین هواپیمای جهان است که در ابتدا جهت حمل و نقل شاتل بوران (Buran سفینه فضایی شوری که تنها یکبار در سال 1988 به فضا سفر کرد) ساخته شد. این هواپیما در اصل مدل بزرگتری از هواپیمای موفق An-124 Ruslan است، Mriya در زبان اوکراینی به معنای "رویا" است. An-225 با حداکثر وزن ناخالص 640 تن، در حال حاضر سنگین ترین هواپیمای جهان است. هر چند هواپیمای Hughes H-4 Hercules که به "Spruce Goose" (غار آراسته و زیبا) شهرت داشت، وزن بیشتری نسبت به An-225 دارا بود و طول بالهایش نیز بیشتر بود، اما H-4 تنها یک بار موفق به پرواز شد. An-225 بزرگترین هواپیما در جهان به شمار می رود که پروازهای موفقیت آمیز متعددی داشته است. این هواپیما حتی از Airbus A380 و نیز همتای خود C-5 Galaxy که به منظور حمل هواپیماهای جنگی ساخته شده بود، بزرگتر است. در نوامبر سال 2004، سازمان جهانی نگهدارنده رکوردهای انواع وسایل نقلیه هوایی FAI ، نام An-225 را در کتاب رکوردهای سال، که همه ساله به چاپ می رسد، جای داد. این هواپیما رکورد 240 پرواز موفق را در احتیار دارد http://www.nabegheha.ir/images/science2/buran_an225-200.jpg پیشرفت و توسعه An-225 که در اصل برای پروژه فضایی کشور روسیه و به عنوان جایگزینی برای Myasishchev VM-T ساخته شد، به راحتی قادر به حمل راکت Energia (که در سال 1987 آزمایش شد) و شاتل فضایی Buran است. کارایی و قدرت این هواپیما، آنرا هم ردیف Airbus Beluga و Boeing 747 هواپیمای حمل کننده شاتل آمریکایی، قرار داده است. An-225 در واقع مدل پیشرفته An-124 است که در قسمت بدنه و قسمت جلو و عقب بالهای آن تغییراتی بوجود آمده، دو موتور توربوفن (turbofan) از نوع Lotarev D-18 به بال ها اضافه شده و تعداد کلی موتورهای بالها را به شش عدد رسانده است. به علاوه به منظور تسهیل در سیستم فرود، تعداد چرخ های آن به 32 عدد افزایش یافته است. http://www.nabegheha.ir/images/science2/an225_2-200.jpg An-225 در حال حمل شاتل Buran در و پلکانی که به منظور حمل بار در An-124 وجود داشت، به منظور سبک تر کردن وزن هواپیما حذف شده اند، کنترل کننده ها و تثبیت کننده های پرواز از حالت عمودی به حالت افقی تبدیل شدند و قسمت دم هواپیما دارای دو سکان عمودی شده که باعث می شوند در مواقع لزوم حمل بار اضافی امکان پذیر باشد و آشفتگی آیرودینامیکی ایجاد شده را کنترل می نماید. برخلاف An-124 ، هواپیمای An- 225 برای مانورهای جنگی و عملیاتی با مسیرهای کوتاه طراحی نشده است. An-225 برای اولین بار در 21 دسامبر سال 1988 به پرواز در آمد. دو هواپیما از این مدل ساخته شده بود و امروز تنها یکی از آنها با شماره 82060 UR به منظور حمل بارهای سنگین با وزن حداکثر 250 تن، مورد استفاده قرار می گیرد. ساخت یک An-225 نیز در اواخر دهه هشتاد درادامه پروژه فضایی کشور روسیه، آغاز شد اما با سقوط شوروی سابق در سال 1990، نیمه تمام رها شد و بعدها از موتورهای آن در هواپیماهای An-124 استفاده شد. کارایی اواخر دهه هشتاد مقارن بود با اقدامات دولت شوروی سابق مبنی بر کسب در آمد از تجهیزات نظامی. در سال 1989 یک کارخانه به منظور ساخت هواپیماهای غول پیکر با عنوان "Antonov Airlines" در اوکراین تاسیس شد و از فرودگاه لوتن (Luton) لندن با مشارکت کارخانه Air Foyle HeavyLift کارش را آغاز نمود. این کارخانه بلافاصله با ساخت چهار هواپیمای An-124-100 و سه هواپیمای Antonov An-12 وارد این عرصه شد. در اواخر دهه نود نیاز مبرم به هواپیمایی بزرگتر از An-124 احساس می شد. در پاسخ به این نیاز اولین An-225 با موتورهای اضافی جهت نقل و انتقال محموله های بیش از اندازه سنگین تحت مدیریت کارخانه Antonov Airlines ساخته شد. در 26 ماه مه سال 2001 این هواپیما از کمیته جهانی هوانوردی گواهی نامه رسمی دریافت نمود، پس از آن اولین پرواز این هواپیما در تاریخ سوم ژانویه 2003 از شهر Stuttgart آلمان به مقصد Thumrait در عمان بود. در این پرواز 216 هزار غذای آماده به وزن 187.5 تن برای افراد ارتش آمریکا که در این منطقه مستقر بودند، فرستاده شد. از آن زمان تا کنون هواپیمای An-225 به عنوان وسیله حمل بارهای سنگینی که حمل هوایی آنها تقریبا غیرممکن است، مانند لوکوموتیوها، ژنراتورهای 150 تنی و غیره به کار خود ادامه داده است. این هواپیما همچنین برای امداد رسانی در زمان وقوع حوادث غیر مترقبه و امکان ارسال سریع کمک های مورد نیاز به سراسر جهان سرمایه ای ارزشمند محسوب می گردد. An-225 برای اولین بار در 21 دسامبر سال 1988 به پرواز در آمد. در سال 2000 زمزمه هایی مبنی بر نیاز به هواپیمای An-225 دیگری مطرح شد و در سال 2004 عملیات به پایان رساندن دومین An-225 نیمه تمام آغاز گشت، قرار بود ساخت این هواپیما تا اواسط سال 2006 به پایان برسد. در ماه ژوئن سال 2003، هواپیمای An-225 به همراه هواپیماهای An-124 بیش از 800 تن از کمک های مردمی را به کشور عراق رساندند. دولت آمریکا نیز قراردادی جهت استفاده از An-225 به منظور تامین تجهیزات مورد نیاز ارتش این کشور که در خاور میانه مستقر بود به امضاء رساند. در حقیقت استفاده آمریکا از یک هواپیمای روسی تاییدی است بر برتری روس ها در زمینه طراحی و تکنیک پیاده سازی هواپیماهای جنگی، زیرا تا این زمان هواپیمایی با این مشخصات در کشور آمریکا ساخته نشده است. در حال حاضر نیز آمریکا قراردادی طویل المدت با Antonov Airlines منعقد نموده و حق استفاده از تنها هواپیمای An-225 و 10 هواپیمای An-124 را در اختیار گرفته است. عقد این قرارداد برای دولت آمریکا بدون شک ارزانتر از به کارگیری شش عدد هواپیمای C-17 است که به همین منظور طراحی شده اند. کاربردهای آتی در حال حاضر طراحی این هواپیمای غول پیکر جهت استفاده در فضاپیماها مورد بررسی است . یکی از این پروژه ها MAKS نام دارد که یک طرح مشترک بین کشورهای روسیه و اوکراین با هدف ساخت فضاپیماهای چند منظوره است. بدون تردید پیاده سازی این پروژه سبب کاهش هزینه های حمل و نقل فضایی خواهد شد. مشخصات An-225 تعداد سرنشینان : 6 نفر گنجایش : 70 مسافر ظرفیت ترابری : 250,000 کیلوگرم ابعاد در هواپیما : 440 x 640 سانتی متر طول : 84 متر پهنای بال ها : 88 متر و 40 سانتی متر ارتفاع : 18.1 متر مساحت بال ها : 905 متر مربع وزن خالص : 000 175 کیلوگرم حداکثر وزن هواپیما به همراه بار : 000 640 کیلوگرم نیروی محرکه : 6 موتور D-18 turbofans هر یک به قدرت 229 kN مسافت Takeoff : در سنگین ترین حالت 3,500 متر کارایی حداکثر سرعت : 850 کیلومتر بر ساعت سرعت عادی : 750 کیلومتر بر ساعت محدوده پرواز با حداکثر سوخت : 14,000 کیلومتر با حداکثر وزن : 4,000 کیلومتر سقف پرواز : 10,000 متر فشار روی بالها : 662.9 کیلوگرم بر متر مربع
  13. موشک هوا به هوای میانبرد AIM-120 امرام که در بین خلبانان "Slammer" یعنی به هم کوبنده خوانده می شود موشک هوا به هوای نسل جدید و پیشرفته است که با توافق ایالات متحده و ناتو ساخته شده است. همتای این موشک R-77 اَدر می باشد ( البته برد R-77 بسیار بیشتر از AIM-120 است). امرام در بسیاری از کشور ها و بر روی جنگنده های مختلف استفاده می شود. مثلا بر روی F-4 های آلمان، F-16A/B های نروژ، یوروفایتر تایفون و تورنادو های نیروی هوایی انگلیس، F/A-18 و AV-8B+ سپاه تفنگداران آمریکا، F/A-18 و F-14 های نیروی دریایی آمریکا، F-15 و F-16 و F/A-22 های نیروی هوایی آمریکا، نیروی هوایی سنگاپور بر روی هواپیماهای F-5S/T و F-16C/D و در نهایت جنگنده های ساب گریپن سوئد نصب می شود. امرام قابل استفاده در تمامی شرایط آب و هوایی بوده و با برد حدود 32 کیلومتر دارای توانایی درگیری فامد می باشد که باعث اتکای ایالات متحده و اعضای ناتو به آن شده است. امرام بعنوان ادامه و جایگزین سری موشکهای AIM-7 اسپارو توسعه یافته که به مراتب چالاکتر، سبکتر و کوچکتر و دارای توانایی های بیشتر برای رهگیری هواپیماهای در ارتفاع پایین است. سیستم آشیانه یاب ( هومینگ) آن راداری فعال در پیوستگی با سیستم اینرسیایی می باشد که ارتباط موشک را با سیستم کنترل هواپیما (شلیک کننده) کمتر می کند. وقتی که امرام به هدف نزدیک شد سیستم راداری فعال، موشک را هدایت می کند. به خاطر همین به آن " شلیک کن فراموش کن" گفته می شود و در آن لازم نیست خدمه هدف را با قفل کردن مشخص کنند و همچنین امکان شلیک همزمان تعداد بیشتری بطور همزمان فرهم می شود. پروژه ساخت AIM-120 با توافق ایالات متحده و تعدادی از اعضای ناتو برای همکاری در ساخت موشک های هوا به هوا و استفاده از فناوری تولید آنها آغاز شد. طبق این قرارداد آمریکا ساخت موشک هوا به هوای میانبرد نسل آینده با نام امرام و اروپا ساخت موشک هوا به هوای کوتاهبرد نسل آینده با نام اسرام را بر عهده گرفت. در ادامه با فسخ این قرارداد اروپا توانست موشک میانبرد MBDA Meteor را بعوان رقیب AIM-120 طراحی کند و آمریکا هم به ارتقا AIM-9 سایدوایندر ادامه داد. در نهایت آمریکا با تکمیل AIM-120 امرام، آن را در سال 1991 عملیاتی کرد. -------------------------------------------------------------------------------- در حال حاظر سه مدل از امرام وجود دارد که همگی در نیروی دریایی و هوایی ایالات متحده استفاده می شود. AIM-120A مدل اولیه امرام است که دیگر تولید نمی شود. AIM-120B نمونه موفق و پر کاربرد امرام است که تحویل آن از سال 1994 شروع شده است. AIM-120C نمونه جدیدتر این موشک بوده که با حجم کمتر برای نصب در محفظه داخلی جنگنده پنهانکار F/A-22 رپتور ساخته شده است. AIM-120C از زمان معرفی ارتقا های چشمگیری کرده است. AIM-120C-6 دارای فیوز ( دستگاه تشخیص هدف) داخلی ارتقا یافته است. تکمیل مدلAIM-120C-7 در سال 1998 شروع شده و شامل تغییراتی در سیستم آشیانه یابی و دارای برد بیشتر ( که بطور دقیق بیان نشده است) است. این مدل در سال 2003 با موفقیت آزمایش شد و در حال عملیاتی شدن در نیروی دریایی ایالات متحده آمریکا برای جایگزینی جنگنده های F-14 با جنگنده های F/A-18E/F سوپر هورنت می باشد. در واقع برد بیشتر AIM-120C-7 برای جبران برد زیاد موشکهای AIM-54 فینیکس می باشد. AIM-120D برنامه ارتقا امرام است که در آن تقریبا تمام قسمتها تغییراتی اعمال خواهد شد که شامل 50 برد بیشتر و سیستم هدایت بهتر بوده که احتمال برخورد به هدف را افزایش می دهد. همچنین طرحهایی برای ساخت مدلی از امرام با موتور رم جت وجود دارد که FMRAAM نامیده می شود. هنوز معلوم نیست که آیا این مدل ساخته خواهد شد یا نه. موشک AIM-120 دارای هدایت دو مرحله ای (زمانیکه از فاصله دور شلیک می شود) می باشد. هواپیما اطلاعات لازم را درباره محل هدف و جهت و سرعت در لحظه شلیک به موشک می دهد. موشک با اطلاعات دریافت کرده با سیستم ناوبری اینرسیایی (INS) به سمت هدف می کند. این اطلاعات می تواند بوسیله رادار هواپیمای شلیک کننده، هواپیماهای آواکس، از جنگنده های دیگر و یا توسط سیستم جستجو و پیگیری مادون قرمز (IRST) به موشک منتقل شود. اگر جنگنده شلیک کننده یا جانشین هدف را پیگیری و دنبال کنند اطلاعات به امرام منتقل شده و بدنبال هدف حرکت می کند. این تا زمانیکه امرام به فاصله مشخصی از هدف برسد ادامه پیدا می کند و بعد از رادار موشک فعال شده و سیستم آشیانه یاب آن به راداری فعال تغییر می کند. در این صورت خود موشک به جستجو و پیگیری هدف می پردازد. علاوه بر نمونه های هوا به هوا، مدل پرتاب شونده از زمین نیز وجود دارد که با موفقیت آزمایش شده است. -------------------------------------------------------------------------------- منبع : www.Answers.com
  14. از جدیدترین هلیکوپترهای تهاجمی روسیه است که در سال 2003 بر رقیب خود یعنی کاموف Ka-50 غلبه کرد ( مدل Mi-28N ) و به عنوان جانشین هلیکوپتر تهاجمی قدیمی Mi-24 در ارتش سرخ انتخاب شد. طراحی Mi-28 که Havoc به معنای ویرانی خوانده می شود در دهه 1970 میلادی برای جانشینی Mi-24 شروع شد. Mi-28 دارای بیشینه سرعت 300 کیلومتر در ساعت بوده و قابلیت پرواز به عقب و اطراف با حداکثر سرعت 100 کیلومتر در ساعت را دارد. همچنین می تواند در حالت ایستا 45 درجه در ثانیه بچرخد. در آگوست 1996 شرکت میل پیش نمونه مدل تهاجمی در شب و هر گونه شرایط آب و هوایی را با نام Mi-28N Night Havoc به نمایش گذاشت. Mi-28از طرحی تقریبا ساده برخوردار بوده و با دیگر هم رده های خود به لحاظ ظاهری تفاوت چندانی ندارد. خلبان و افسر تسلیحات/سیستم در دو کاکپیت جدا و پشت سر هم در زیر کاناپی های اختصاصی قرار گرفته اند. ارابه فرود Mi-28 مثل AH-64 آپاچی و یورو کاپتر تایگر از سه چرخ غیر قابل جمع شونده تشکیل یافته است که به همراه جایگاه خدمه با جذب نیروهای وارد باعث سالم ماندن آنها در برخوردهای شدید با زمین حتی با سرعت 12 متر در ثانیه (در برخورد عمودی)می شود. Mi-28 از دو موتور توربو شفت TV3-117VMA هر کدام با قدرت 2465 اسب بخار نیرو می گیرد که علائم حرارتی آن نسبت به Mi-24 کمتر شده است. تیغه های 5 تایی ملخ اصلی از مواد کمپوزیت ساخته شده و روتور عقبی مانند AH-64 بصورت دو تیغه دو ملخی است. طراحی منحصر بفرد روتور Mi-28 به آن اجازه فرود و ادامه پرواز حتی با تیغه های روتور اصلی آسیب دیده را می دهد. تیغه های جدیدتر نصب شده بر روی Mi-28N در مقابل گلوله های توپ 30 میلیمتری نیز مقاوم هستند. خدمه هلیکوپتر پشت سر هم قرار گرفته اند بطوریکه خلبان در پشت و افسر تسلیحات/سیستم در قسمت جلو قرار می گیرد. کابین خدمه هم زره پوش شده است بطوریکه شیشه جلو در مقابل گلوله های 7.62 و 12.7 و تکه های توپ های 20 میلیمتری مقاوم است.
  15. آخرین محصول از سری تانکهای روسی با عنوان T- می باشد که در آن شاهد ارتقا قدرت آتش، حرکت و انتقال و زره می باشیم. این تانک توسط شرکت نیژنی تاجیل روسیه ساخته می شود. در حال حاضر T-90 در نیروی زمینی روسیه و هند به خدمت گرفته شده است. در فوریه 2001 هند قراردادی برای خرید 301 فروند از این تانک را امضا کرد که از این تعداد 124 تانک در روسیه ساخته و بقیه در هند مونتاژ شد. اولین تانک در سال 2004 به هند تحویل داده شد. همچنین T-90 های مونتاژ شده در هند نیز با نام بهیشما شناخته می شوند. این تانک توسط سیستمهای خود محافظتی و نمایشگرهای فروسرخ ساخته شده در فرانسه و بلاروس (روسیه سفید) تجهیز شده است. در ژانویه 2005 اعلام شد که 91، T-90 دیگر نیز در نیروی زمینی روسیه به خدمت گرفته خواهد شد. -------------------------------------------------------------------------------- http://hostedpictures.com/images/realehsan/t901.jpg http://hostedpictures.com/images/realehsan/t902.jpg http://hostedpictures.com/images/realehsan/t904.jpg تسلیحات تسلیحات T-90 شامل توپ 125 میلیمتری 2A46M بدون خان می باشد که قادر به شلیک انواع تسلیحات مانند توپ های HEAT (توپ انفجاری بسیار قوی زد تانک)، APDC (توپ زد زره)، HE-FRAG خرده های انفجاری قوی بعلاوه ی گلوله های انفجاری با فیوزهای زمانی می باشد. . این توپ دارای سیستم پر کن خودکار است و آن را بدون پیاده کردن برجک تانک براحتی می توان پیاده کرد. علاوه بر توپ 125 میلیمتری T-90 می تواند موشک هدایت شونده زد تانک 9M119 رفلکس ( کد ناتو AT-11 اسنایپر) را شلیک کند. برد این موشک 100 تا 4000 متر بوده که در عرض 11.7 ثانیه می تواند به دورترین فاصله مجاز خود برسد. از این سیستم موشکی برای مقابله با زره های واکنشی و حتی اهداف هوایی کم ارتفاع مانند هلیکوپتر تا برد 5 کیلومتر استفاده کرد. این سیستم موشکهای 9M119 یا 9M119M که دارای هدایت نیمه فعال لیزری است شلیک می کند. وزن این موشکها 23.4 کیلوگرم است. همچنین T-90 با مسلسلهای 7.62 میلیمتری و 12.7 میلیمتری زد هوایی تجهیز شده است. یک قبضه مسلسل کلاشنیکف AKS-74 نیز در قسمت انبار تانک نگهداری می شود. زره T-90 با زره های معمولی و زره های انفجاری واکنشی (ERA) محافظت می شود. سیستم کمک رسانی دفاعی Shtora-1 ساخت روسیه نیز به پایداری تانک کمک می کند. این سیستم شامل پارازیت اندازهای گرمایی، سیستم هشدار دهنده لیزری با چهار دریافت کننده لیزری، سیستم نارنجک انداز دودی برای استتار تانک بعلاوه سیستم کنترل کامپیوتری می باشد. همچنین در T-90 از تجهیزات حفاظتی ش.م.ر(شیمیایی،میکروبی،رادیواکتیو) استفاده شده است. کنترل آتش T-90 دارای سیستم کنترل آتش اتوماتیک 1A4GT می باشد که شامل سیستم کنترل آتش روز 1A43 توپچی، آلت نشانه روی گرمایی TO1-KO1 توپچی دارای برد 1.2 تا 1.5 کیلومتری تشخیص هدف و نمایشگر PNK-S فرمانده است. خود سیستم 1A43 نیز شامل آلت نشانه روی/ فاصله یاب با کانال هدایت موشک، اندازه گیر باد، کامپیوتر 1V528 و تثبیت کننده تسلیحات 2E42-4 می باشد. آلت نشانه روی PNK-4S فرمانده شامل آلت نشانه روی روز/شب با برد تشخیص هدف 800 متر در روز و 700 متر در شب می باشد. راننده نیز با نمایشگر فروسرخ دید در شب TVN-5 مجهز می شود. رانش T-90 از موتور V-84MS با قدرت 840 اسب بخار پیستونی چهار زمانه نیرو می گیرد. این موتور از انواع سوخت مانند کروسین (نفت سفید) و بنزین بعلاوه دیزل می تواند استفاده کند. در مجموع 1600 لیتر سوخت را این تانک می تواند حمل کند که منابع آنها با زره های مناسب محافظت می شوند. http://www.warlib.ru/articles/000107/T90.jpg jangafzar.ir
  16. ميراژ2000 جنگنده‏اي است كه بسيار به اسلاف خود يعني ميراژهاي 3، 5 و 50 شباهت دارد، اگرچه به هيچ وجه گونه‏اي ديگر از جنگنده‏هاي ميراژ 3 ، 5 و 50 محسوب نمي‏شود و اين شباهت، تنها به دليل بال دلتا شكل اين هواپيماهاست. ميراژ2000 تمامن يك هواپيماي جديد به حساب مي‏آيد كه داراي سيستم‏هاي بسيار پيشرفتهء رهگيري مي‏باشد. ماموريت دوم اين هواپيما، انجام عمليات بر عليه اهداف زميني است، بدين جهت، ميراژ2000 طيف گوناگوني از تسليحات هوا به زمين را قادر است حمل كند؛ از جملهء اين تسليحات مي‏توان به: موشك‏ها و بمب‏ها هدايت ليزري اشاره كرد. هواپيماي ميراژ 2000 يك «جنگندهء چندماموريته» ساخت كارخانجات هواپيماسازي داسو (Dassault Aviation) مي‏باشد. اين جنگنده به سال 1984 در نيروي هوايي فرانسه وارد خدمت شد، سپس كشورهاي امارات، مصر، يونان، هند، پرو، قطر و تايوان، اين هواپيما را به خدمت گرفتند. جنگندهء چندماموريته معادل Multirole Fighter گونه‏هاي مختلف * نوع B و C: مدلهاي مخصوص دفاع هوايي (يك نفره و دو نفره) * نوع N: مدلي دو نفره با قابليت عمليات در هر نوع شرائط آب و هوايي، مخصوص حملهء اتمي در ارتفاع پائين و با سرعت زياد * نوع D: مدل ارتقاء يافتهء نوع N، داراي قابليت بمباران خودكار (برنامه‏ريزي شده از قبل) با مهمات معمول يا هدايت ليزري، داراي سيستم ديجيتال قابل برنامه‏ريزي (ساخت تامسون) عبور از عوارض طبيعي زمين نظير كوهها يا تپه‏ها جهت امكان‏پذيري پرواز فراصوت در ارتفاع بسيار پائين (جهت مخفي ماندن از ديد رادار)، داراي قابليت حمل و پرتاب موشك كروز APACHE * Mirage 2000-5: داراي سيستم‏هاي الكترونيك يكپارچه شده، توانايي هدفگيري هم‏زمان چند هدف زميني و رهگيري و شكار چند هدف هوايي به وسيلهء رادار پيشرفتهء RDY، حسگرها و سيستم‏هاي كنترلي جديد تعداد سفارشات * نيروي هوايي فرانسه: 37 فروند نوع 5 - 2000 * تايوان: 60 فروند نوع 5 - 2000 * قطر: 12 فروند نوع 5 - 2000 * يونان: 15 فروند مدل MK2 (نوع ارتقاء يافته‏اي از Mirage 2000-5) و ارتقاء 10 فروند ميراژ2000 قبلي به همين سطح * امارات عربي: 32 فروند مدل Mirage 2000-9 (مدلي ارتقاء يافته از نوع 5 – 2000) * هندوستان: 10 فروند Mirage 2000D * برزيل: 12 فروند Mirage 2000C (مستعمل نيروي هوايي فرانسه) شركت داسو، همچنين قراردادي با نيروي هوايي فرانسه براي ارتقاء هواپيماهاي Mirage 2000N منعقد كرده است. طبق قرارداد، اين هواپيماها، به سطح استانداردي كه به نام K3 معرفي شده است، ارتقاء مي‏يابند. ارتقاء به سطح K3 شامل قابليت حمل و پرتاب موشكهاي جديد اتمي و همچنين قابليت حمل يك غلاف شناسايي مي‏باشد. ميراژ2000 سري MK2 سفارش داده شده توسط نيروي هوايي يونان به غلاف نشانه روي ليزري نصب شده در زير بدنه توجه فرمائيد: كابين هواپيماي Mirage 2000-5 يك جنگندهء چندمنظوره در انواع يك و دو نفره است. اين هواپيما مجهز به سيستم HOTAS مي‏باشد. در اين هواپيما، نمايشگر سربالا با پنج خط نمايشگر پيشرفتهء لولهء اشعهء كاتد (APSI) يكپارچه شده است. اطلاعاتي كه در نمايشگر سربالا و داخل كابين به نمايش درمي‏آيد، مشتمل بر داده‏هايي بدست آمده از كنترل پرواز (ارتفاع، سرعت و . . . )، اطلاعات ناوبري، اطلاعات درگيري با دشمن و شليك تسليحات مي‏باشد. داده‏هاي بدست آمده از حسگرها و اطلاعات مديريتي سيستم‏هاي هواپيما، بر روي دو نمايشگر رنگي (كه در كابين در يك راستا قرار گرفته‏اند)، به اطلاع خلبان رسانده مي‏شود. HOTAS يعني كنترل ميزان قدرت موتور به وسيلهء كليدهاي روي اهرم كنترل اصلي هواپيما نمايشگر سربالا ساخت تالس به نام Thales VEH 3020 APSI معادل Advanced Pilot Systems Interface تسليحات در اين هواپيما، 9 جايگاه حمل مهمات پيش‏بيني شده است: 5 جايگاه در زير بدنه و 2 جايگاه در زير بالها. همچنين نوع يك نفره به دو دستگاه مسلسل پرقدرت 30 ميلي‏متري با قدرت نواخت بالا در داخل بدنه، مجهز شده است. تسليحات دفاع هوايي * موشك هوا به هواي ميكا (MICA) با قدرت شليك هم‏زمان چند فروند به سوي چند هدف * موشك Magic2 * موشكهاي هوا به هواي ساخت MBDA MBDA كنسرسيومي است كه از ادغام شركتهاي Matra و EADS و Alenia Marconi Systems تشكيل شده است. تركيب‏بندي ماموريت دفاع هوايي 4 موشك MICA و 2 موشك Magic و 3 مخزن سوخت قابل پرتاب قابليت پرتاب موشك هوا به هواي MBDA Super 530D يا موشك MBDA Sky Flash به جاي موشك MICA ميراژ 2000 همچنين مي‏تواند انواع گوناگوني از موشكهاي هوا به زمين دوربرد و تسليحات هدايت ليزري را حمل كند. برخي از اين اقلام بدين شرح هستند: * بمب هدايت ليزري BGL 1000 و AS30L ساخت MBDA * موشك ضدرادار Armat * موشك ضدكشتي AM39 Exocet ساخت MBDA * راكت اندازهاي ساخت MBDA * موشك كروز از نوع استيلت به نام SCALP * موشك «شاهين سياه» يا Black Shahine سفارش امارات عربي، ساخت MBDA * موشك كروز دوربرد Storm Shadow (نوعي از مدل SCALP ويژه ميراژهاي امارات و يونان) * موشك Storm Shadow اولين بار بر روي هواپيماهاي تورنادو نيروي هوايي سلطنتي انگلستان سوار شد و در جنگ آزادسازي عراق به تاريخ مارس 2003 به كار رفت. * موشك كروز SCALP به تاريخ دسامبر 2003 براي اولين بار در نيروي هوايي فرانسه بر روي ميراژهاي سري D نصب شد. يك فروند ميراژ2000 در حال شليك موشك كروز دوربرد Storm Shadow شركت MBDA به تاريخ اكتبر 2003 برنده‏اي مناقصه‏اي براي نيروي هوايي فرانسه شد. طبق اين برنامه، مقرر شده بود ميراژهاي جديد سري NK3 (نوع ارتقاء يافته‏اي از سري N تحت پروژهء K3) قابليت حمل و پرتاب موشكهاي برد متوسط هوا به زمين از نوع ASMPA را دارا شوند. موشك ASMPA داراي يك كلاهك هسته‏اي تاكتيكي (با قدرت كم) مي‏باشد كه قرار است جايگزين موشكهاي ASMP شود كه از سال 1998 بر روي ميراژهاي سري N در حال استفاده مي‏باشند. سيستم‏هاي هدفياب * سيستم «ديجيتال رهاسازي مهمات و ناوبري» به نام WDNS * غلاف نشانه‏گذاري ليزري به نام CLDP ساخت Thales Optronique (ويژه پرتاب تسليحات هدايت ليزري در شب يا روز) * غلاف نشانه‏گذاري ليزري به نام Damocles (ساخت Thales Optronique) مجهز به يك دوربين جستجوگر حرارت اهداف (فقط جهت ميراژهاي مدل MK2) * رادار چندحالتهء RDY از نوع پالس داپلر، ساخت Thales Optronique با قابليت رهگيري هم‏زمان چند هدف هوايي و ديدپائين- شليك پائين در ماموريتهاي دفاع هوايي * قابليت شناسايي هم‏زمان 24 هدف هوايي و رهگيري هم‏زمان 8 هدف هوايي به ترتيب اولويت (از نظر فاصله يا تحديد) WDNS مخفف Weapon Delivery and Navigation System سيستم‏هاي اقدام متقابل (ضدعمل الكترونيك) در اين هواپيما، يک سيستم محافظت کننده داخلي (ضدعمل الكترونيك يا ECM) نصب شده است. هواپيماي Mirage 2000-5 مي‏تواند مجموعهء ICMS Mark 2 را حمل کند که با سيستم‏هاي اقدام متقابل الکترونيکي ساخت Thales يکپارچه مي شود. ICMS Mark 2 شامل يک گيرنده و پردازشگر سيگنال دريافتي اين سيستم است که در دماغهء‌ هواپيما نصب مي شود و وظيفه اش کشف ارتباطات داده هاي ارسالي توسط موشکهاي ضدهوايي دشمن است. سپس سيستم ICMS با کشف شدن خط ارتباط اطلاعاتي موشک با هواپيما، به جاي اطلاعات صحيح، اطلاعات نادرست ارسال مي‏کند و بدين طريق، هواپيما را از گزند موشک، مصون مي‎دارد. اين سيستم همچنين مي‏تواند رابطي باشد بين اطلاعات دريافت شده از ماموريت برنامه‏ريزي شدهء جديد و يك پايگاه زميني تحليل‏گر اين اطلاعات. پيشرانه در ميراژ 2000 از يك موتور توربوفن با مصرف كم، ساخت اسنكما به نام SNECMA M53-P2 استفاده شده است. اين موتور كششي برابر 64 كيلونيوتن در حالت خشك و 98 كيلونيوتن در حال استفاده از پس‏سوز ايجاد مي‏كند. ورودي‏هاي هواي موتور، به شكل نيم‏مخروطي بوده و هوا را به موتور كه در مركز بدنه تعبيه شده است هدايت مي‏كنند. بدين ترتيب، هوا به صورت مورب وارد موتور شده و فشار هواي كمتري بر موتور وارد وارد مي‏شود و اين باعث بهينه شدن هواي مورد نياز موتور مي‏شود. برخي مشخصات فني كشور سازنده: فرانسه تيم سازنده: هواپيماسازي داسو، اسنكما و تامسون ماموريت Mirage 2000C: شكاري رهگير (دفاع هوايي) Mirage 2000D: انجام دهندهء ماموريتهاي روزانه يا شبانه نظير «ممانعت كنندهء هوايي ميدان جنگ» (BAI) ممانعت كنندهء هوايي ميدان جنگ = Battlefield Air Interdiction يا BAI اولين پرواز Mirage 2000C: مارس 1978 Mirage 2000D: فوريه 1991 ورود به خدمت در نيروي هوايي فرانسه Mirage 2000C: تابستان 1983 Mirage 2000D: آوريل 1993 هواپيماهاي مشابه Mirage III/5 كفير ويگن خدمه يك نفر در Mirage 2000N/D: دو نفر (يك نفر خلبان و يك نفر افسر افسر مهمات يا ناوبر) ابعاد طول: 14.36 متر (50 فوت و 3 اينچ) فاصلهء دو نوك بالها: 9.13 متر (29 فوت و 5 اينچ) ارتفاع: 5.30 متر اوزان وزن خالي: 7600 كيلوگرم (مدل C) حداكثر وزن: 16500 كيلوگرم حداكثر وزن تسليحات: 5900 كيلوگرم در مدل C و 6200 كيلوگرم در 9 جايگاه حمل مهمات در مدل D پيشرانه موتور توربوفن M53-P2 ساخت اسنكما حداكثر سرعت 1.2 ماخ در ارتفاع پائين 2.2 ماخ در ارتفاع بالا نرخ اوج‏گيري: 17000 متر بر دقيقه سقف پروازي: 50 هزار فوت = 16500 متر برد عملياتي 1475 كيلومتر با 4 بمب 250 كيلوگرمي 1850 كيلومتر با 2 مخزن سوخت خارجي قابل رهاشدن 3335 كيلومتر با حداكثر سوخت قابل بارگذاري، شامل 2 مخزن 1700 ليتري و 1 مخزن سوخت رهاشدني 1300 ليتري قابليت سوختگيري هوايي: دارد حجم سوخت 3950 ليتر در مخزن سوخت داخلي و تا 8000 ليتر به وسيلهء سوختگيري هوايي در مدل Mirage 2000C 3.1 تن در مخازن داخلي و تا 6.2 تن به وسيلهء سوختگيري هوايي در مدل Mirage 2000D حسگرها رادار رهگيري RDI، گيرندهء اخطار راداري (RWR)، سيستم پيشرفتهء هدفگيري تسليحات مخازن سوخت قابل رهاسازي مخزن سوخت 1700 ليتري به وزن 1358 كيلوگرم (افزايش 188 ناتيكال مايل در برد عملياتي) مخزن سوخت 1300 ليتري به وزن 1038 كيلوگرم (افزايش 144 ناتيكال مايل در برد عملياتي) تسليحات دو دستگاه مسلسل پرقدرت 30 ميلي‏متري GIAT DEFA 554 تسليحات هوا به هوا: موشكهاي MICA و Magic2 و Super 530D و Super 530F و Sky Flash تسليحات هوا به زمين: بمب‏هاي BGL1000 و BM400 و BAP100 موشكهاي Durandal و Belouga و Armat و Apache و Scalp و AS30L و AM39 و ASMP نمونه‏هايي از بارگذاري مهمات * 2 موشك ضدكشتي AM39 Exocet و 1 مخزن سوخت انداختني 1300 ليتري (ماموريت ضدكشتي) * 2 موشك Armat و 2 موشك هوا به هواي R550 Magic و 1 مخزن سوخت انداختني 1300 ليتري (ماموريت ضد رادار يا Wild Weasel) * 2 موشك R500 Magic و 2 موشك R530D و 1 مخزن سوخت انداختني 1300 ليتري (ماموريت دفاع هوايي) * 4 موشك Belouga و 2 موشك R550 Magic و 2 مخزن سوخت انداختني 1700 ليتري (ماموريت ضداهداف زميني) * 18 بمب 250 كيلوگرمي (بمباران) ميراژ2000 به همراه دو موشک AM39 موسوم به اگزوسه و دو موشک هوا به هوايي Magic2 (نيروي هوايي رژيم صدام، کشتي هاي بسياري را در جنگ با ايران به وسيلهء موشکهاي اگزوسه هدف قرار داد) ساز و برگ ويژه در Mirage 2000C رادار پالس داپلر ساخت تامسون به نام RDI با قابليت ديدپائين – شليك پائين، داراي سيستم ضدعمل الكترونيك يكپارچه با رادار، سيستم كامپيوتري پرواز با سيم (FBW)، خلبان خودكار و سيستم ناوبري اينرسيايي ساز و برگ ويژه در Mirage 2000D سيستم كامپيوتري پرواز با سيم (FBW)، دو سيستم ناوبري اينرسيايي، سيستم تعقيب عوارض طبيعي زمين به نام Antelope 5 ساخت تامسون، نقشهء ديجيتالي Icare، مكان‏ياب جهاني (GPS) يكپارچه شده با سيستم ناوبري، سيستم‏هاي اقدام متقابل يا ضدعمل الكترونيك يكپارچه شده، غلاف هدف‏گذاري ليزري با يك دوربين جستجوگر حساس به حرارت اهداف سيستم ارتباطات راديويي و دستگاه تشخيص دوست از دشمن (IFF): مطابق استاندارد پيمان ناتو تعداد توليد شده: 526 فروند از تمامي مدلهاي ميراز2000 تعداد موجود در نيروي هوايي فرانسه 80 فروند Mirage 2000C در قالب 4 اسكادران عملياتي 60 فروند Mirage 2000D در قالب 3 اسكادران عملياتي
  17. ميراژ يك كابينه اف 1 سي كه مشخصات ان در زير مي ايد قادر است عمليات رهگيري را در هرگونه شرايط جوي و در هر ارتفاعي انجام دهد و به جنگ افزارهاي ميراژ 3 مسلح است. ميراژ اف 1 بي مدل دو كابينه اين جنگنده، اولين پرواز خود را در 26 مه سال 1967 انجام داد. ميراژ F-1E از نوع رهگير (دفاع هوايي)، ضربتي (بمباران هدفهاي زميني) و شناسايي (عكس برداري) است كه براي صادرات توليد ميشود. اين مدل مجهز به ناو بري كامپيوتري است و در آن اطلاعات پروازي و جنگ افزارها برروي شيشه حجلوي خلبان (HUD) حك ميشود. ميراژ F-1R يك كابينه (F-1CR نيروي هوايي فرانسه)قادر است در روز و شب عمليات مختلف شناسايي را انجام دهد. ميراژ F-1 با سوختگيري از هواپيماي تانكر سي 135 اف تونسته است مجموعا 6 ساعت پرواز كند و مسافت 2700 مايل دريايي، معادل 5000 كيلومتر را طي اين مدت طي كند. كشورهاي دارنده اف 1 عبارتند از : عراق، ليبي، مراكش، افريقاي جنوبي و اسپانيا. مدلهاي مختلف و كشورهاي استفاده كننده تا آوريل 1985 مجموعا 690 فروند ميراژ اف 1 سفارش داده شده بود. از اين مقدار 252 فروند، از جمله شش مدل اوليه، براي نيروي هوايي فرانسه توليد شده بود و 439 فروند ديگر آن را كشورهاي يونان، اكوادور، عراق، اردن، كويت، ليبي، مراكش ژ، قطر،افريقاي جنوبي و اسپانيا خريداري كردند. ميراژ اف1 سي مجهز به رادار سيرانوي 4 ام ساخت شركت تامسون سي اس ف است كه كارايي خوبي در ماموريتهاي رهگيري هوايي دارد. ولي ميراژ F-1CR2000 (مدل تغيير يافته سي براي نيروي هوايي فرانسه) داراي رادار سيرانوي 4 ام است كه امكانات زيادي را براي انجام ماموريتهاي ضربتي را براي خلبان فراهم مي آورد. مدل صادراتي اف 1 سي داراي رادار مشابه سيرانوي 4 و يا 4 ام است و مدلهاي ئي هم مجهز به رادار سيرانو 4 ام –آر هستند. اما رادار طوري جاسازي شده است كه فضاي كمتري را اشغال ميكند. ميراژ F-1EQ5 نيروي هوايي عراق موشك ضد كشتي اگزوست را با خود حمل ميكند. پيشرانه ميراژ F-1 به يك موتور اسنكما اتار 9K5 با قدرت كشش 15873 پوند با پس سوز مجهز است. ظرفيت بنزين در مخازن بالها 3750 ليتر است. همچنين سه مخزن داخلي به علاوه يك مخزن خارجي سوخت مورد نياز موتور را تامين ميكنند. كل ظرفيت سوخت داخلي اين هواپيما برابر 4300 ليتر است. تمام مخازن داخلي آن ظرف 6 دقيقه با فشار پر ميشوند. اف يك قادر به حمل دو مخزن سوخت خارجي با ظرفيت 1130 ليتر در مقر هاي خارجي زير بالها و يك مخزن با گنجايش 2200 ليتر در زبر شكم خود ميباشد. خرطوم سختگيري آن در قسمت راست كابين خلبان تعبيه شده است. جنگ افزار ميراژ اف يك داراي جنگ افزارهاي استاندارد از جمله دو قبضه توپ 30 ميليمتري DEFFA 553 هريك با 130 تير فشنگ در زير بدنه است. علاوه براين، مقرهاي نوك بالها مختص موشكهاي هوا به هوا هستند. حداكثر ظرفيت حمل سلاح در اين هواپيما برابر 6300 كيلوگرم ايت. در ماموريتهاي رهگيري دو موشك حرارتي ماترا 550 ماژيك و يا موشكهاي حرارتي AIM-9 Side Winder را در مقرهاي نوك بال و موشكهاي راداري ماترا سوپر530 را در زير بال حمل ميكند. در ماموريتهاي ضربتي يك موشك اگزوست و يك موشك ضد رادار آرمات يا تا 14 عدد بمب 500 MK-82 پوندي (250 كيلوگرمي)، 3 عدد بمب تخريب كننده باند فرودگاه و 144 عدد راكت از نوع تامسون برانت را با خود حمل ميكند. به علاوه در ماموريتهاي مختلف توانايي حمل وسايل زير را دارا ميباشد: باكهاي اضافي بنزين، تجهيزات ليزري همراه با موشك هوا به زمين AS-30 يا 400 كيلوگرم بمب ليزري، موشكهاي هوا به سطح، دستگاههاي هشدار دهنده عليه هر موج راداري كه هواپيما را تعقيب ميكند، تجهيزات ضد جنگ الكترونيك (ECM & ECCM) ، چهار دروبين مادون قرمز و معمولي، ‍چف و فلزهاي حرارتي به ترتيب براي گمراه كردن موشكهاي حرارتي و راداري را ميتواند با خود حمل كند. مشخصات هوپيما: طول: 15 متر عرض: 8.4 متر ارتفاع: 4.5 متر حد اكثر سرعت در اتفاع 36000 پايي: 2.2 ماخ حد اكثر سرعت در ارتفاع كم: 1.2 ماخ حداكثر وزن برخاستن: 32800 پوند. وزن رزمي: 21000 پوند وزن خالي: 16300 پوند سرعت تقرب: 141 نات (260 كيلوتر در ساعت) سرعت نشستن: 124 نات (235 كيلوتر در ساعت)
  18. پيش از بررسي و ارزيابي راهبرد بازدارندگي هسته‌اي اسراييل، لازم است نگاهي مختصر به تواناييها و قابليتهاي هسته‌اي اسراييل بيفكنيم. تملك سلاح‌ هسته‌اي توسط اسراييل از معماهايي است كه در چند دهه اخير بدون جواب باقي مانده است. رهبران اسراييل تا كنون در خصوص سلاح هسته‌اي اين رژيم به طور رسي اظهار نظري نكرده‌اند؛ آنچه كه تأييد مي‌كند اسراييل يك قدرت هسته‌اي است، اطلاعات مبهم و اخبار ضد و نقيضي است كه در برخي از مطبوعات اسراييلي و يا غربي منتشر مي‌شود. به رغم نبود مدارك و مستندات رسمي و قطعي مبني بر وجود سلاح هسته‌اي در اسراييل، شواهد و قرائن فراواني وجود دارد كه اثبات مي‌كند اين رژيم يك قدرت هسته‌اي است. بن گوريون، اولين نخست وزير اسراييل، قبل از جنگ جهاني دوم خطاب به دانشمندان يهودي آلماني كه به اراضي اشغالي فلسطين آمده بودند مي‌گويد:«از شما مي‌خواهم تا از هم اكنون در تحقيقات و پژوهشهاي هسته‌اي تلاش نماييد و كليه اقداماتي را كه براي مجهز ساختن اسراييل به سلاح اتمي لازم است، انجام دهيد.» پس از تأسيس اسراييل در سال 1948 نيز، رهبران اين رژيم بر دستيابي به سلح هسته‌اي تأكيد داشته‌اند. در اينجا به برخي از اظهارات و شواهدي كه مؤيد تلاش گسترده اين رژيم براي تملك سلاح‌ هسته‌اي است، اشاره مي‌شود. --------------------------------------------------------- افرام كاتسر، رييس جمهوري اسبق اسراييل، در سال 1974 در اظهاراتي رسمي مي‌گويد:«يكي از اهداف ما همواره توسعه و تقويت امكانات هسته‌اي مان بوده است و اكنون نيز چنين امكاناتي را در اختيار داريم.» در 4 سپتامبر 1974 سازمان سيا در گزارشي كه به كنگره آمريكا ارايه داد، تأييد كرد كه اسراييل در حال حاضر سلاح‌ هسته‌اي توليد كرده ست. در 12 آوريل سال 1976 مجله آمريكايي تايم فاش ساخت كه اسراييل به ذخيره 13 بمب هسته‌اي اقدام كرده است كه با هواپيماهاي فانتوم و كفير حمل مي‌شوند. نيكسون در 2 ژوئيه 1975 تأييد كرد كه اسراييل 10 كلاهك هسته‌اي از نوع بمبي كه هيروشيما و ناكازاكي را هدف گرفت، در اختيار دارد. در سال 1980 نيز دبير كل وقت سازمان ملل متحد طي گزارشي به اين مطلب اشاره كرده است. بر اساس اين گزارش، در حال حاضر كشورهايي وجود دارند كه به كشورهاي هسته‌اي غير آشكار معروفند. اين گزارش تأييد مي‌كند برخي از كشورها مسيري بسيار طولاني را براي دستيابي به سلاح هسته‌اي به طور مخفيانه پيموده‌اند، به اين كشورها به عنوان كشورهايي كه منبع تهديدهاي هسته‌اي به شمار مي‌روند، نگاه مي‌شود و اسراييل يكي از اين كشورهاست. اظهارات مردخاي وانونو، يكي از كارشناسان راكتور هسته‌اي ديمونا در اسراييل، تأييد مي‌كند كه اين كشور يك قدرت هسته‌اي است. وانونو پس از فرار از اسراييل اشاره كرده است. وي در گفتگو با روزنامه ساندي تايمز اظهار داشته است كه «اسراييل 100 تا 200 بمب هسته‌اي در اختيار دارد و پس از قدرتهاي هسته‌اي جهان ششمين قدرت هسته‌اي به حساب مي‌آيد.» تئودور تيلر، از كارشناسان مشهور هسته‌اي در جهان تصاوير و اطلاعات ارايه شده از سوي وانونو را تأييد كرده است. علاوه بر شواهد و دلايل فوق در تأييد وجود سلاح هسته‌اي در اسراييل بايد به اين نكته اشاره كرد كه تمامي امكانات فني لازم براي توليد چنين سلاحي در داخل اسراييل فراهم است؛ وجود دانشمندان هسته‌اي، سرمايه فراوان، رآكتورهاي هسته‌اي پيشرفته و وسايل پرتاب براي رساندن بمب به اهداف مورد نظر، همه از عواملي است كه تأييد مي‌كند اسراييل يك قدرت هسته‌اي است و يا حداقل اين توانايي را دارد تا هر گاه ضرورت اقتضا كند به توليد چنين سلاحي مبادرت ورزد. نكته ديگري كه در اينجا بايد به آن توجه كرد، اينكه عدم امضاي معاهده منع گسترش سلاح‌ هسته‌اي از سوي اسراييل و عدم نظارت آژانس بين المللي انرژي اتمي بر فعاليتهاي هسته‌اي اين كشور به اين رژيم فرصت داده است تا به توسعه زرادخانه تسليحات هسته‌اي خود ادامه دهد. برخي منابع تأييد كرده‌اند به دليل عدم نظارت اين آژانس بر فعاليتهاي هسته‌اي اسراييل، اين كشور موفق شده است تا به ذخيره يكصد بمب هسته‌اي در زرادخانه‌هاي خود بپردازد. اهداف منطقه‌اي اسراييل بدون ترديد يكي از دلايل اسراييل در دستيابي به سلاح هسته‌اي، تحقق اهدافي بوده است كه راهبرد منطقه‌اي اين رژيم در خاورميانه دنبال مي‌كرده است. تثبيت موجوديت و تداوم بقاي اين رژيم يكي از هدفهاي مهم راهبرد منطقه‌اي اسراييل بوده است. نظر به اينكه اسراييل در ميان كشورهاي خاورميانه به عنوان رژيمي نامشروع و غاصب به شمار مي‌آيد و كشورهاي منطقه اين رژيم را يك عضو ناهمگن و بيگانه به حساب مي‌آورند، همواره امنيت و ثبات اين كشور در معرض خطر قرار داشته است. ايجاد مرزهاي امن، گسترش مرزها از طريق مهاجرت يهوديان و ساخت شهركهاي يهودي نشين در اراضي فلسطيني، همه با هدف حفظ و استمرار موجوديت و بقاي اين رژيم صورت گرفته است. -------------------------------------------------------- كي ديگر از اهداف راهبرد منطقه‌اي اسراييل توسعه و گسترش مرزهاي جغرافيايي بوده است. اسراييل تصرف اراضي جديد، دستيابي به منابع آبي و مناطق مهم را از جمله اهداف مهم راهبرد خود مي‌داند. نكته قابل توجه اينكه اسراييل تا كنون مرزهاي خود را به طور روشن و شفاف مشخص نكرده است. اين ابهام، در واقع سياستي است كه به اسراييل كمك خواهد كرد تا هر گاه اراده كند، به ساير مناطق خاورميانه دست اندازي كند و اهداف راهبردي اسراييل محسوب مي‌شود. اين كشور تلاش مي‌كند تا از طريق سرمايه‌گذاري در كشورهاي خاورميانه و يا از طريق اعزام كارشناس و مشاور علمي به اين كشورها و يا از طريق صدور فناوري به كشورهاي خاورميانه، به بازارهاي عربي و اسلامي نفوذ نمايد. طرح خاورميانه جديد از سوي اسراييل در واقع چارچوب روشن و مشخصي است كه اين رژيم با هدف نفوذ در ساختارهاي اقتصادي كشورهاي خاورمياونه ارايه نموده است. مذاكرات و گفتگوهاي صلح اين رژيم با كشورهاي عربي منطقه نيز با هدف نفوذ اقتصادي در خاورميانه صورت گرفته است
  19. زیردریایی های اتمی و حتی دیزلی از توانایی های مرگباری برخوردارند و در صورت میل به قدرت نمایی، مهار آتش آنها بسیار مشکل است. این جنگ افزارها در طول جنگ جهانی دوم، به دلیل پنهان بودن از دید دشمن، نیروی دریایی انگلیس رابه زانو در آورده بودند. در ژاپن و شمال افریقا نیروهای آلمان نازی با در اختیار داشتن این سلاح ها سلطه خویش را بر دریاها اعمال می کردند. -------------------------------------------------------------------------------- هواپیمای ضد زیردریایی P-3 اوریون -------------------------------------------------------------------------------- شوروی با در اختیار داشتن زیر دریایی های اتمی قادر بود در صورت بروز جنگ، ارتباط اروپای غربی را با آمریکا قطع کند. در جنگ فالکلند پس از انهدام رزم ناو بل گرانوی آرژانتين توسط اژدر یک زیر دریایی انگلیسی، کشتی های جنگی آرژانتين دیگر تا پایان جنگ نقش مهمی را ایفا نکردند. به منظور مقابله با این جنگ افزارها در صحنه جنگهای گذشته و آینده تدابیری اندیشده شده است. پی-3 اوریون از جمله سلاحهایی است که می تواند تا حدود زیادی در مقابل زیردریایی ها، هر قدر هم که پیشرفته باشند عرض اندام کند. هواپیما چند منظوره پی-3 بیش از 30 سال است که به طور پیوسته توليد می شود و تا کنون بیش از 700 فروند آن به خدمت ارتشها، آتش نشانی ها، نیروهای حافظ صلح سازمان ملل و هواشناسی های کشورهای مختلف در آمده اند. از این لحاظ اوریون خود را تا مدت زیادی بی رقیب می دانست. طراحی اولیه بدنه و نحوه اتصال موتورها به هواپیما تا امروز تقریباً بدون هیچ تغییر عمده ای حفظ شده است. همین عدم نیاز به تغییرات گواهی بر بی نقص بودن طراحی اوریون است. اما تجهیزات الکترونیکی این هواپیما همواره در حال تغییر و تکامل بوده اند. از این رو سازنده پی-3 در به کار گیری آنها به درخواست و سلیقه مشتری عمل می کند. انواع پیشرفته تجهیزات، این هواپیما را به سلاحی خطرناک در مقابل زیردریایی ها تبدیل می کند. اوریون با چهار موتور توربو پراپ از نوع T56-A-10 کمی شبیه هرکولس محصول دیگر لاکهید است. با توجه به سابقه طولانی لاکهید در به کار گیری این نوع موتورها می توان به این نکته پی برد که این شرکت به خوبی با مشکلات این موتورها که سایرین را متواری کرده، کنار آمده است. پس از روی کار آمدن موتورهای توربوجت شرکهای هوایی سریعا به استفاده گسترده از آنها روی آوردند ولی لاکهید و نیروی دریایی ایالات متحده به علت ويژگيهای منحصر به فرد این موتورها همچنان در طیف گسترده ایی آنها را به کار می برند. خوشبختانه شرکت توربین الکترا بزودی توانست معایب عمده این موتورها را رفع کند و تا به امروز تامین کننده موتورهای پی-3 باقی مانده است. طراحی اوریون به حدود 40 سال پیش و سال 1957 باز می گردد. نخستین پرواز این هواپیما در 19 آگوست سال 1958 انجام شد پس از چند پرواز آزمایشی، تغییراتی صورت گرفت که عمده ترین آنها کوتاه شدن بدنه به میزان 2/13 متر بود. سپس این هواپیما به تجهیزات متداول آن روزها مجهز شد و به عنوان گشت دریایی، خدمت خود را رسما در نیروی دریایی آمریکا آغاز کرد. در آن زمان تغییرات دیگری برای فروندهای بعدی در نظر گرفته شد. در سال 1962 چند تغییر دیگر به منظور کارآمدتر کردن این سلاح اعمال شده و پی-3 اوریون که پس از گذشت سالها هنوز هم در خدمت ناسا است، متولد شد. نخستین سفارش قطعی برای خرید 7 فروند از این هواپیما مربوط به سال 1960 می باشد. نیروی دریایی آمریکا متقاضی خرید 7 فروند وای پی-3وی-1 با موتور آلیسون-توربین الکترا شد که می توانست انواع بمب های عمق روی معمولی و هسته ای، اژدرهای ضد زیر دریایی و مین و راکت را حمل کند. -------------------------------------------------------------------------------- کابین نسبتاً پیچیده هواپیمای P-3 اوریون -------------------------------------------------------------------------------- ظرفیت سوخت این 7 فروند اولیه از 20631 لیتر در اولین سفارش تا 34826 لیتر در آخرین متفاوت بود، اما همگی 4 مخزن در بالها، هر بال 2 مخزن جداگانه، و یک مخزن بزرگ در امتداد بدنه داشتند که این الگو تاکنون حفظ شده است. استفاده همزمان از دو رادار جداگانه در جلو و عقب هواپیما و ترکیب هر دو رادار برای ارایه تصویری 360 درجه ایی، پی-3 را به مجهزترین سلاح ضد زیر دریایی آن روز تبدیل کرد، اگرچه این طرح به زودی لو رفت و شرکتهای دیگر نیز به استفاده از آن روی آوردند. نخستین پرواز این سفارش هفتگانه در 15 آوریل 1961 انجام شد و تا آوریل سال بعد در مجموع 2521 ساعت در 585 سورتی پرواز با این هواپیماها به صورت آزمایشی و آموزشی انجام شد. بلافاصله پس از ورود این هواپیما به خدمت از آنها در جنگ علیه کوبا استفاده شد. در جنگ ویتنام نیز آمریکاییها از این هواپیما به میزان زیادی استفاده کردند. ماموریت اصلی این هواپیما در آن زمان پوشش راداری شبانه بر فراز خلیج تونکین بود گشتهای متداول روزانه و حمایت از کشتیهای لجستیکی در برابر هجوم احتمالی زیردریاییهای شوروی نیز از ماموریتهای بود که این هواپیما بر عهده داشت. نکته جالب توجه این است که این هواپیماها از پایگاهای داخل خاک فیلیپین به پرواز در می آمدند. از آن هنگام پی-3 به طور منظم در عملیات مشابه برون مرزی مورد استفاده نیروی دریایی آمریکا قرار گرفته و می گیرد و همواره به عنوان کشت ضد زیر دریایی، مین گذار دریایی، راهنمای زیر دریایی های خودی و هدف قرار دهنده اهداف دور به کار گرفته شده است. -------------------------------------------------------------------------------- هواپیمای P-3 اوریون در حال پرواز در معیت یک ناوچه آمریکایی -------------------------------------------------------------------------------- این هواپیماها گاهی برای ایجاد تغییرات آب و هوا و باران زا کردن ابرهای منطقه ای به کار گرفته می شوند. برای این کار پودر یدید نقره را در مقیاسهای زیاد توسط تجهیزات خاصی که در این هواپیما تعبیه شده است در میان ابرها می پاشند. قابلیت شرکت در عملیات جستجو و نجات، عکس برداری و نقشه برداری هوایی و حتی توانایی انجام ماموریتهای ترابری، اوریون را به هواپیمایی چند منظوره بدل نموده است. هم اکنون این هواپیماها در بیش از 30 پایگاه برون مرزی و درون مرزی آمریکا نشست و برخاست می کنند و حتی بارها توسط نیروهای چند ملیتی در مانورهای مشترک به کار گرفته شده اند. آمریکا تنها استفاده کننده از این هواپیماها نیست. اکثر کشورهایی که مرزهای آبی دارند از پی-3 به خوبی استقبال کردند و به میزان رفع نیاز دفاعی از این هواپیما خریده اند. نیوزلند اولین مشتری اوریون با سفارش 5 فروند پی-3 بی مجهز به مولد امواج صوتی کوتاه بود. کانادا 18 فروند و ژاپن که سرانجام در سال 1978 تصمیم به جایگزین کردن این هواپیما به جای نپتون گرفت مشتریان بعدی بودند. -------------------------------------------------------------------------------- هواپیمای P-3 اوریون در حال برخاست -------------------------------------------------------------------------------- ژاپن خط تولید این هواپیما را خریداری کرده و تا کنون بیش از 100 فروند از آن را تولید کرده است. پرتقال اسپانیا و تایلند خریداران دست دوم این هواپیما هستند. هلند، نروژ، ایران و پاکستان نیز هر کدام چند فروند پی-3 در اختیار دارند. انواع مختلف پی-3 اگر چه با قرار گرفتن حروف بزرگ و کوچک و شماره های متفاوت دسته بندی می شوند ولی عمدتاً تفاوت چشمگیری میان مدلهای مختلف مجود ندارد و می توان با تغییرات پیش بینی شده از سوی کارخانه سازنده هر نوع تغییر کاربردی را در انواع آن ایجاد کرد. پی-3 با حوصله ای که در خور هواپیمای توربو پراپ است، وجب به وجب منطقه را بازرسی و شناسایی و به محظ اطلاع از موقعیت زیردریایی مهاجم اقدام به شکار آن می کند. در طول عملکرد سی وچند ساله این سلاح موارد منفی از لحاظ فنی در مورد آن به چشم نمی خورد و همواره در انجام ماموریتهای محوله موفق بوده است. همین امر سبب شده است تا پرسنل زیر دریایی ها از هواپیمای پی-3 اوریون به عنوان کابوسی هولناک یاد کنند. ----------------------------------------------------------------------------- ------------------------------------------------------------------------------ منبع: Air.blogfa.com
  20. رژه نظامی به مناسبت 62-مین سالگرد پیروزی جنگ جهانی دوم در میدان سرخ مسکو برگزار شد: مسکو، 19 اردیبهشت، خبرگزاری «نووستی»/ مراسم رژه نظامی به مناسبت 62-مین سالگرد پیروزی در جنگ جهانی دوم در میدان سرخ با حضور "آناتولی سردوکوف" وزیر دفاع و به فرماندهی "ژنرال "ولادیمیر باکین" فرمانده نیروهای نظامی منطقه مسکو برگزار شد. بعد از پیام "ولادیمیر پوتین" رییس جمهور روسیه شرکت کنندگان با شلیک 9 توپ زمان جنگ جهانی دوم سرود ملی روسیه را اجرا کردند. در بخش تاریخی این رژه، افسران و سربازان در لباس های زمان جنگ جهانی دوم 10 نشان جبهه ، 45 پرچم جنگی پادگان ها و یگان های متحد آن زمان که در نبردها افتخاراتی کسب کرده بودند را حمل کردند. بعد از آنها نظامیان با لباس های نیرویهای زمینی، هوایی و دریایی زمان جنگ جهانی دوم رژه رفتند. پس از این بخش نوبت به رژه بخش های نظامی امروزی رسید. در حدود هفت هزار نظامی در رژه امروز میدان سرخ حضور داشتند که از 24 مرکز آموزشی و پادگان های نظامی بودند. بعد از رژه نیروهای نظامی 9 فروند جنگنده نیروی هوایی روسیه متشکل از پنج شکاری "سوخوی-27" و چهار شکاری "میگ -29" با که توسط خلبانان ماهر گروه های "روسکیه ویتیازی" و "استریژی" هدایت می شدند بر فراز میدان سرخ پرواز کردند.
  21. موشک هوا به هواي R-73 ساخت «ويمپل» که در سازمان ناتو با نام AA-11 Archer شناخته مي شود، توسط «دفتر طراحي کارخانجات ماشين سازي ويمپل» طراحي و ساخته شده است. اين موشک، پيشرفته ترين موشک بردکوتاه هوا به هواي ساخت روسيه مي باشد. اين موشک، عمومن به عنوان ترسناک ترين سلاح در نبردهاي نزديک هوايي (داگ فايت) معرفي مي شود. دفتر طراحي کارخانجات ماشين سازي ويمپل: Vympel machine Building Design Bureau طراحي R-73 به منظور جايگزيني مدلي قديمي R-60 (نام ناتو: AA-8 Aphid) به عنوان سلاحي جهت فواصل نزديک، براي هواپيماهاي جنگي اتحاد شوروي، طراحي و ساخته شد. کار طراحي اين موشک به سال 1973 باز مي گردد و اولين سري اين موشکها، به سال 1985 وارد خدمت در نيروي هوايي اتحاد شوروي شدند. R-73 داراي هدايتگر حساس به مادون قرمز يا حرارت، خنک کننده سنسور جستجوگر با قابليت مهم «زاويهء بسته» مي باشد: يعني جستجوگر موشک مي تواند اهدافي را که در 60 درجه نسبت به محور طولي موشک، قرار دارند، تشخيص دهد و ببيند. اين موشک همچنين مي تواند با سايت نشانه روي تعبيه شده در کلاه خلبان (HMS) يکپارچه شود و بدين طريق، خلبان تنها با نگاه به سمت اهداف روبه رو و بدون نياز به منحرف ساختن سايت نشانه روي اصلي هواپيما، آنها را مورد اصابت قرار دهد. حداقل فاصلهء مورد نياز جهت شليک اين موشک، در حدود 300 متر و حداکثر فاصلهء آئروديناميکي (فاصله اي که موشک در هوا و با انجام مانور به سمت هدف طي مي کند) حدود 30 کيلومتر مي باشد. HMS مخفف Helmet-Mounted Sight R-73 بالاتر از AIM-9M R-73 مانورپذيرترين موشک در بين موشکهاي مشابه مي باشد و اغلب کارشناسان بر اين اعتقادند که در قياس با موشک آمريکايي AIM-9M Sidewinder، در مرتبهء بسيار بالاتري قرار مي گيرد. موشک AIM-9M جايگزين موشکهاي AIM-132 ASRAAM و IRIS-T شد و به زودي نوع پيشرفته اي به نام AIM-9X وارد خدمت خواهد شد. R-73M يا R-74EM از سال 1994 تاکنون، موشک R-73 مورد بهبودسازي قرار گرفته که ماحصل آن، سطح استاندارد R-74EM شده است که در اصل همان موشک R-73M مي باشد. اين موشک، به سال 1997 در کشورهاي CIS (مشترک المنافع يا جمهوري هاي استقلال يافتهء شوروي) وارد خدمت شد. R-74EM برد بيشتري پيدا کرده است و جستجوگر آن، مي تواند اهدافي فراتر از 60 درجه را شناسايي کرده و ببيند؛ ضمن اينکه سيستم «ضد ضدعمل الکترونيک» (ECCM) آن نيز بهبود يافته است. CIS مخفف Commonwealth of Independent States ECCM مخفف Electronic Counter-Counter Measures اين موشک، سلاحي است که در هواپيماها و هليکوپترهاي زير، مي تواند نصب شده و مورد استفاده قرار گيرد: MiG-21/23/29 Su-24/25/27/35 Mil Mi-24/28 Kamov Ka-50 اطلاعات اوليه و مشخصات عمومي عملکرد: موشک برد کوتاه هوا به هوا سازنده: ويمپل موتور: راکت سوخت جامد وزن: 105 کيلوگرم (231 پاوند) طول: 2.9 متر (9 فوت و 6 اينچ) قطر: 170 ميلي متر (6.7 اينچ) طول دو سر بالچه ها: 510 ميلي متر (20 اينچ) سرعت: 2.5 ماخ برد: 30 کيلومتر (18.75 مايل) سرجنگي: 7.4 کيلوگرم (16.3 پاوند) هدايت: هدفياب مادون قرمز منبع:Centralclubs.com
  22. نیروی هوایی شاه بیش از 450 جنگندهء پیشرفته نظامی داشت که سرآمد آنها جنگنده اف14 تامکت و حدود 5000 خلبان بسیار ماهر بود. در آن زمان، شاه ایران، با خریدهای سنگین نظامی، اهدافی فراتر از منطقهء پرآشوب خاورمیانه را جستجو می کرد. نیروهای نظامی ایران، قرار بود به هنگام حملهء اتحاد شوروی، دوشادوش نیروهای ناتو در مقابل نفوذ کمونیسم پایداری کنند. طبق برنامه ریزی انجام شده، نیروی هوایی ایران تا پایان سال ۱۳۶۲ شمسی، به استعداد حدود ۱۰۰۰ فروند هواپیما دست می یافت. بدین ترتیب رژیم بعث عراقی که از دشمنان دیرین ایران بود، جرات تجاوز به ایران پیدا نمی کرد. ایران با داشتن چنین توانی، ژاندارم منطقهء خلیج فارس به شمار می رفت و به راحتی می توانست حکام یاغی منطقه را سرکوب کند. در سال 1979 (1357 خورشیدی) تعداد پرستل نیروی هوایی بالغ بر 100 هزار نفر بود که از نظر تعداد نفرات، مهارت و کارآزمودگی و استفاده از تکنولوژی روز، جزء سه نیروی هوایی برتر در جهان (پس از ایالات متحده آمریکا و روسیه) محسوب می شد. اطلاعات موثق از قابلیتهای این نیرو در دوران پس از انقلاب به سختی بدست آمده است هر چند که به نظر می رسد در سال 1987 (1366) تعداد قابل توجهی از هواپیماهای این نیرو به دلیل نبود قطعات یدکی، زمین گیر شده بودند. امروزه در مجموع تعداد 14 پایگاه هوایی فعال هستند: اهواز، بندرعباس، بوشهر، چابهار، دزفول، دوشان تپه (تهران)، قلعه مرغی (تهران)، همدان، اصفهان، مشهد، مهرآباد (تهران)، شیراز، تبریز و زاهدان. جنگنده های ساخت روسیه در همه جای ایران یافت می شوند و ماموریتهای مختلفی مانند حمله به اهداف زمینی، ماموریتهای آموزشی و رهگیری انجام می دهند. بندرعباس، بوشهر، دزفول، همدان، تبریز و مهرآباد مراکز اسکادرانهای بمب افکن هستند. شیراز سرفرماندهی اسکادران شکاری را دارد. همچنین ماموریتهای آموزشی از پایگاههای مهرآباد، دوشان تپه و اصفهان انجام می شود. شیراز همچنین محل اصلی اسکادرانهای ترابری نیروی هوایی نیز می باشد. قبل از وقوع انقلاب 1979، نیروی هوایی (ایران) از 15 اسکادران جنگنده و جنگنده - بمب افکن با قابلیتهای شناسایی تشکیل شده بود. ضمن اینکه یک اسکادران از هواپیماهای سوخت رسان (تانکر) جهت عملیات پشتیباتی وجود داشت. در سال 1986 (1365) به دلیل ترک خدمت پرسنل (در زمان انقلاب) و کمبود قطعات یدکی (به دلیل تخریم) تعداد اسکادرانهای شکاری، شکاری - بمب افکن به هشت اسکادران و شناسایی به یک اسکادران کاهش یافته بود. این تعداد نیرو به وسیله ی دو تانکر سوخت رسان و 5 اسکادران سبک ترابری پشتیبانی می شدند. همچنین تعداد 76 فروند هلیکوپتر و 5 اسکادران از موشکهای زمین به هوا (سام) این نیرو را تکمیل می کردند. سرفرماهدهی نیرو در پایگاه هوایی دوشان تپه (نزدیک تهران) واقع شده بود. پایگاه هوایی بزرگ تهران (مهرآباد) بزرگترین فرودگاه غیرنظامی ایران بود. سایر پایگاههای هوایی عملیاتی عبارت بودند از: تبریز، بندرعباس، همدان (پایگاه هوایی شاهرخی)، دزفول (پایگاه هوایی وحدتی)، شیراز و بوشهر. همچنین از سال 1980 (1359) پایگاههای هوایی اهواز، اصفهان (پایگاه هوایی خاتمی) و بندر بهشتی (؟) عملیاتی شده بودند. در دهه ی 1970، ایران هواپیماهای بسیار پیشرفته ای را خریداری کرد. در آن زمان ایران دارای 77 فروند F-14A به اضافه ی 166 فروند جنگنده ی F-5 و 190 فروند شکاری – بمب افکن F-4 بود که به ایران توان بالقوه و قدرتمندی را جهت دفاع می دادند. در اواخر دوران سلطنت، شاه فقید ایران سفارش تعداد زیادی جنگنده ی F-16 و F-18 به همراه شراکت در تولید آنها را به ایالات متحده داده بود. ولی پس از انقلاب، قراردادهای نظامی منعقد شده، فسخ گردیدند. سیستم دفاع هوایی هاوک در بدو تشکیل نیروی هوایی، این نیرو وظیفه ی دفاع هوایی را بر عهده داشت. سیستم های پیش اخطار ابتدا تحت لوای پیمان سنتو به وجود آمدند. این نیرو در دهه ی 1970 با تجهیزات پیشرفته شبکه ی رادار مجهز شد. در اواخر سال 1977 (1356) به منظور تکمیل سیستم راداری و ایجاد پوشش بر روی خلیج فارس، ایالات متحده با فروش هفت فروند بوئینگ 707 پیش اخطار هوایی (آواکس) به ایران موافقت کرد. با وقوع انقلاب، ایالات متخده فروش آواکس ها را منتفی اعلام کرد زیرا از بابت لو رفتن تکنولوژی پیشرفته ی آنها احساس خطر می کرد. سخن آخر اینکه نیروی هوایی (ایران) در اواسط دهه ی 1980 سه گردان موشک انداز سام (زمین به هوا مانند سام6 و سام2) و هشت گردان موشک انداز هاوک خود را (کل پروژه شامل 1800 فروند موشک) بهینه سازی نمود. این بهینه سازی منجر به ایجاد پنج اسکادران جدید شامل موشکهای زمین به هوای رپیر و تایگر گردید. توانایی این بهینه سازی به دلیل فروش قطعات پیشرفته در سالهای 1985 و 1986 از سوی واشینگتن به ایران ناشی شده است. (این ماجرا سرانجام به دلیل برخی سوء استفاده های گروههای داخلی در ایران افشا شد در جریان این معاملات پنهان، ایالات متحده سعی کرد به نحوی با فروش سلاح و قطعات هواپیماهای جنگنده به ایران نزدیک شود) بزرگترین مرکز تعمیر و نگهداری هواپیماهای نیروی هوایی ایران در پایگاه هوایی مهرآباد واقع است. این مرکز به نام شرکت صنایع هواپیمایی ایران (IACI) شناخته می شود و در صورت تامین قطعات یدکی مورد نیاز، تعمیرات سنگین انواع هواپیماهای نظامی، در این مرکز انجام می شود. زمانی که در سال 1980 عراق به ایران حمله کرد، اف14 های ایران که به موشکهای دوربرد فونیکس مجهز بودند و می توانستند 6 هدف را در فاصله ی 80 کیلومتری همزمان مورد هدف قرار دهند، ضربات جبران ناپذیری بر نیروی هوایی عراق وارد کردند، به طوری که عراق برای حفظ توان نیروی هوایی اش، قسمت عمده ای از هواپیماهایش را به نزدیکی مرز اردن منتقل کرد. (مجموعه پایگاههای الولید موسوم به H3) توانایی جنگنده های اف4 و اف14 با استفاده از سوختگیری هوایی از طریق تانکرهای 707 که برد عملیاتی آنها را به حدود 2500 کیلومتر توسعه می داد، بسیار افزایش یافته بود. اف14 های ایرانی در نقش یک آواکس کوچک انجام وظیفه می کردند. آنها عملیات جنگنده های عراقی را با رادارهای بسیار قدرتمند خود به فرماندهان دفاعی ایران گزارش می کردند. به همین دلیل جنگنده های میراژ اف1 عراقی (F1-EQ) در وضعیت ارتفاع پائین و با سرعت زیاد پرواز می کردند زیرا اف14 ها در رهگیری ارتفاع پائین محدودیت داشتند. بدین روش چندین جنگنده ی اف14 ساقط شدند. (بنابر اعلام منابع نظامی خارجی، تعداد 13 فروند اف14 از سال 1977 در ایران ساقط شده است که از این تعداد دو فروند در قبل از انقلاب، 4 فروند در جریان جنگ با عراق و مابقی بر اثر نقص فنی یا شلیک اشتباهی پدافند ایران بوده است) پدافند هوایی ایران در زمان جنگ مبتنی بر استفاده از موشکهای زمین به هوای HAWK استوار بود که به طور عمده برای دفاع از تاسیسات حساس نظامی مورد استفاده قرار می گرفتند. استراتژی دفاع هوایی ایران نیز مبتنی بود بر استفاده از جنگنده های شکاری رهگیر نظیر اف14. البته ایران به علت برخی مشکلات در تهیه ی قطعات و ملزومات موشکها و لانچرهای هاوک، هیچگاه نتوانست استفاده ی موثری از این موشکهادر جریان جنگ ببرد و نتوانست دفاع محکمی در برابر تاسیسات کلیدی صدور نفت در جنوب کشور ایجاد کند. هرچند با همین توان محدود تعداد قابل توجهی از جنگنده های عراقی توسط موشکهای هاوک سرنگون شدند. در سال 1987 (1367) به دلیل کمبود شدید قطعات یدکی، حدس زده می شد که تنها 35 فروند از 190 فروند اف4 فانتوم در خدمت بوده باشند. در آن سال یک اف4 پایگاه بوشهر (برای کمک به جنگنده های عراقی جهت حمله به تاسیسات نفتی خارک) توسط اف15 های عربستان سعودی سرنگون شد. همچنین تعداد اف5 های عملیاتی نیز از 166 فروند به 45 فروند کاهش یافته بود. در آن سال از 77 فروند اف14 نیز تنها 10 فروند عملیاتی باقی مانده بودند. در آن سالها تهیه قطعات و تعمیر و نگهداری جنگنده ها آسیب بسیاری دیده بود که دلیل آن هم تحریم فروش قطعات از طرف ایالات متحده به ایران بود. چین و کره ی شمالی به واسطه ی سیاست مستقل خود در فروش ادوات نظامی، تنها کشورهایی بودند که این تجهیزات را به ایران می فروختند. در سال 1987 (1367) گزارش های تایید نشده ای درج شد مبنی بر اینکه ایران سفارش خرید جنگنده ی F-6 (همان MiG-19SF) را به چین ارائه داده است و خلبانان ایرانی در کره ی شمالی آموزش های لازم را می بینند. اسکادران هواپیماهای شکاری - رهگیر ایران سعی می کرد با همان امکانات بسیار محدود خود، وظایف خود را به انجام برساند. در جریان یک در پرواز نمایشی سال 1987 تعداد 34 جنگنده اف14 به پرواز درآمدند هرچند که حدس زده می شد تنها هشت فروند آنها عملیاتی بوده باشند. همچنین حدس زده می شد که تعداد 5 فروند تامکت نیز به نقشی غیرعملیاتی تغییر یافته باشند. هرچند معلوم نبود که این 5 فروند در اسکادران عملیاتی 10 فروندی حضور دارند یا خیر. هرچند تکنیک های فنی جنگنده های شکاری غربی که در اختیار ایران قرار داده شده است، اغلب ناممکن است که از منابع غیرغربی بدست آمده باشد چرا که این چنین توانسته بود اسکادرانهای شکاری ایران را با قابلیتهای جدید به نمایش بگذارد. تنها خرید مهم نظامی ایران، تحویل 46 فروند جنگنده ی آموزشی پیلاتوس یا PC-7 از سوئیس بود. همچنین ایران درخواستی را برای خرید سه فروند هواپیمای باری C-1 ساخت کاواساکی و یک رادار سه بعدی دفاع هوایی از ژاپن ارائه داد که تحویل این محموله ها تا سال 1987 محقق نشده بود. همچنین گزارشهایی وجود داشت که نشان می داد ایران قصد خرید 30 فروند هلیکوپتر مدل 500D از آرژانتین را داشته است. جنگنده های عراقی موجود در ایران در اوایل سال 1991 و همزمان با شروع عملیات طوفان صحرا جهت پایان دادن به اشغال کویت، عراق 350 فروند هواپیمای پیشرفته نظیر میگهای 27 ، 29 ، 31 ، توپالف22 ، سوخوی24 ، 25 ، 27 ، میراژ اف1 و ایلوشین76 به ارزش 2 میلیارد دلار در اختیار داشت یا در حال ارائه سفارش برای خریدشان بود. پس از آغاز جنگ، 115 فروند هواپیمای عراقی به ایران پرواز کردند، که البته جمع کل این هواپیماها چیزی بین 137 تا 149 فروند بود که از این تعداد، برخی در حین پرواز به ایران دچار حادثه شدند (شامل 15 فروند ایلوشین75 و تعداد از هواپیماهای مسافربری) بر طبق ادعای یک مقام عراقی، 24 فروند میراژ اف1 4 فروند سوخوی 20 40 فروند سوخوی22 24 فروند سوخوی24 7 فروند سوخوی25 9 فروند میگ23 4 فروند میگ29 ۲ هواپیمای پیش اخطار (آواکس های عدنان و القادسیه) به ایران پرواز کردند. یکی از میگهای21 عراقی موجود در ایران بک فروند میگ۲۹ عراقی در رمپ پایگاه شکاری مهرآباد همچنین گزارش هایی مبنی بر وجود 20 فروند توپالف22 عراقی که پیشتر توسط صدام سفارش داده شده بودند در ایران تایید نشده است. در سال 1993 گزارش هایی منتشر شد مبنی بر اینکه روسیه قطعات یدکی این هواپیماها را تامین کرده است که شامل تسلیحات مورد نیاز این جنگنده ها و دستورالعمل های تعمیر و نگهداری این جنگنده ها بود. در سال 1993 گزارش هایی منتشر شد مبنی بر اینکه چین تعداد نامعلومی از جنگنده های میگ29 را از ایران در عوض فروش تکنولوزی هسته ای و موشکی از ایران خریداری کرده است. این دو کشور توافق کردند تا پایان سال 1992 این معامله را صورت دهند و ایران میگهای29 عراقی را تا پایان سال 1992 به چین تحویل دهد. همچنین در جریان ملاقات مقامات بلندپایه ی ایرانی و عراقی در سال 1998، عراقی ها درخواست کردند که هواپیماهایشان بازپس گردانده شود. ایرانی ها همواره استفاده از هواپیماهای عراقی را انکار کرده اند. هرچند اگر قرار باشد ایران برای همیشه این هواپیماها را روی زمین بلااستفاده نگه دارد، این هواپیماها از حالت عملیاتی خارج خواهند شد و ایرانی ها قادر نخواهند بود تا سیستم های موتوری و هیدرولیک این هواپیماها را به کار بیندازند. البته گزارش های دیگری نیز وجود دارد که نشان می دهد ایران سوخو24 های عراقی را به ناوگان نیروی هوایی ارتش خود افزوده است. همچنین سوخوهای 20 و 22 نیز توسط نیروی هوایی سپاه پاسداران در حال آماده سازی برای پرواز عملیاتی هستند. هر چند گمان می رود که سوخوهای 25 و میگهای23 و میراژهای اف1 به سرویس خدمتی درنیآمده اند. که این نیز به دلیل فرسوده و قدیمی بودن میگهای23 و تعداد اندک سوخوهای25 نیز می تواند باشد که برای ایران صرفه ی نظامی برای کاربری ایجاد نمی کنند. هرچند گزارش های دیگری نیز وجود دارد که نشان می دهد ایران 24 فروند میراژ مدل F-1BQ را تعمیر و آماده سازی کرده و وارد خدمت نموده است. (این تعداد بنا بر گزارش هایی، در پایگاه هشتم شکاری در مشهد آماده پرواز می باشند که گزارش سقوط یک فروند میراژ در سال گذشته، گواهی بر این مدعاست) دفاع هوایی ایران در سال 1996 تعداد پرسنل دفاع هوایی ایران حدود 18000 نفر را شامل می شد. به طور سنتی، دفاع هوایی از پایگاههای هوایی، از آموزشهای انجام شده در ایالات متحده در قبل از انقلاب 1979 الگو گرفته شده است که بر پایه ی دفاع هوایی به وسیله ی سیستم های موشکی زمین به هوا است. اما ایران از راه اندازی یک شبکه ی دفاعی سراسری و متمرکز ناتوان است و تنها به دفاع نقطه ای از مناطق کلیدی با استفاده از سیستم های موشکی زمین به هوا تکیه دارد. در اواسط دهه ی 1990 گزارش شد که ایران نمونه ی چینی موشکهای سام SA-2 را همراه با موشکهای SA-5 و SA-6 دریافت کرده است. به نظر می رسد تمام سیستم های موجود HAWK برجای مانده تنها 30 واحد شلیک موشکهای هاوک اصلاح شده که شامل 12 گردان به استعداد 150 پرتابگر به همراه 45 تا 60 فروند موشک سام2 (SA-2) و HQ-2J/23 (همان موشک CSA-1 چینی که از روی موشک سام2 روسی کپی شده است) باشد. برخی منابع ادعا می کنند ایران 25 پرتابگر موشک SA-6 دارد، اما برخی منابع دیگر این موضوع را رد می کنند. (این مطلب بسیار عجیب است زیرا در طول دهه ی دفاع مقدس در اقصا نقاط تهران و شهرهای بزرگ، لانچرها به همراه موشکهای SA-6 برای تماشای مردم نصب شده بودند، به نظر می رسد نویسندهء این گزارش از این موضوع اطلاعات صحیحی نداشته است) نمایش پرتابگر و موشکهای سام۶ در میدان بهارستان تهران (مهر ۱۳۸۴) گزارش هایی وجود دارد که نشان می دهد ایران در طول سالهای 1995 تا 1996 تعداد 8 پرتابگر موشکهای SA-6 از روسیه دریافت کرده است. در ژانویه 1996 ژنرال ارشد نیروی دریایی آمریکا (اسکات رید) اظهار داشت که ایران به تازگی موشکهای روسی SA-6 را به دفاع هوایی خود افزوده است. (این موشکهای با قابلیت هدایت تلویزیونی، کابوسی برای خلبانان هواپیماهایی به حساب می آیند که در ارتفاع پائین یا متوسط پرواز می کنند، همچنین با سام6 می توان موشکهای اسکاد و کروز را نیز هدف قرار داد) در سال 1997 نیروی دفاع هوایی ایران سیستم پیشرفته ی S-200 (موسوم به الماس با SA-5 که در غرب به نام گامون Gammon شناخته می شود) را دریافت کرد. این موشک سام سیستمی است برای هدفگیری اهداف در ارتفاع بسیار پائین یا در ارتفاع بسیار بالا. این موشک شتاب حرکتی متوسطی دارد و برای مانورپذیری به بالچه های نصب شده بر رویش متکی است. از اینها گذشته سیستم هدایت راداری موشک SA-5 به وسیله ی تله های الکترونیکی موسوم به Decoy آسیب پذیر است. (لیبی در مجموع بیش از 100 فروند از این موشک را به سوی هواپیماهای شناسایی SR-71 آمریکایی شلیک کرد که هیچکدام اصابت نکردند) منابع نظامی در مورد تعداد موشکهای SA-5 توافق ندارند برخی تعداد 4 مجموعه پرتابگر را تایید می کنند و برخی دیگر تعداد 10 عدد را. برخی منابع دیگر گزارش می کنند که ایران سه مجموعه ی بسیار دوربرد ساخت روسیه از SA-5 را به همراه 10 تا 15 پرتابگر در اختیار دارد که در 6 سایت مهم مستقر شده اند. سیستم دفاع هوایی S-200 یا سام-۵ گزارش هایی وجود دارد که نشان می دهد ایران قصد دارد موشکهای بسیار توانمند SA-10 (موسوم به S-300) را خریداری نماید. SA-10 یک موشک زمین به هوای بسیار قدرتمند و بردبلند است که می تواند به اهداف هوایی در هر ارتفاعی حمله ور شود. در ابتدای سال 1994 گزارش شد که ایران شش مجموعه ی پرتابگر SA-10 به همراه 96 فروند موشک از آن را به روسیه سفارش داده است. اما تا اواخر سال 2004 هیچ کدام از آنها هنوز تحویل نشده بودند. در فوریه 1997 قرارداد 90 میلیون دلاری فروش تعداد 36 فروند موشک SA-10 ساخت مشترک کشورهای روسیه، کرواسی و قزاقستان فسخ شد. در 30 دسامبر سال 2000 گزارشی در روسیه منتشر شد که نشان می داد ایران به اطلاع وزیر دفاع روسیه رسانده است که مایل است سیستم های ضدموشک S-300 را خریداری کند. سیستم دفاع هوایی S-300 یا سام-۱۰ در ماه مارس 2001 گزارش شد که روسیه معامله ی فروش موشکهای پیشرفته با ایران را به دلیل نظر مخالف ایالات متحده فسخ کرده است. اما خبرگزاری ایتارتاس گزارشی را منتشر کرد که در آن درج شده یود روسیه قرارداد فروش موشکهای زمین به هوای Tor-M1 ، Tor-M1 T و S-300 را با ایران امضاء کرده است. پس از این گزارش بود که دیگر نشانه ای از علاقه ی ایرانیان به SA-10 عنوان نشد. امروزه اطلاعات دقیقی از ادوات دفاع هوایی ایران وجود ندارد. مراکز مهمی که باید توسط موشکهای سام مورد حفاظت قرار گیرند شامل مرکزی هسته ای در داخل تهران (امیرآباد و مرکز تحقیقات نیرو: متن) و مراکز سلاح های شیمیایی و میکروبی است. ایران همچنین سیستم های دفاع هوایی SA-5 را در اقصا نقاط تهران، بنادر مهم و تاسیسات نفتی مستقر کرده است تا بتواند نقش دفاع هوایی بردبلند – برد متوسط و ارتفاع بالا را در مقابل تاسیسات حیاتی کنار ساحل (خلیج فارس) به انجام برساند. همچنین گزارش شده است که ایران موشکهای SA-2 و HAWK را دورتادور شهرهای تهران، اصفهان، شیراز، بندرعباس، جزیره ی خارک، بوشهر، بندر امام، اهواز، دزفول، کرمانشاه، همدان و تبریز مستقر کرده است تا بتواند از مناطق کلیدی نظیر پایگاههای هوایی و تاسیسات مربوطه حفاظت کند، هرچند که برخی از این سایت ها، موشک به اندازه ی کافی در اختیار ندارند. ایران تعدادی رادار مراقبت هوایی دوربرد را نیز از چین خریداری کرده است. این رادارها می توانند اهدافی را تا عمق 300 کیلومتری آسمان شناسایی کنند و اکنون این سیستم های راداری، جزء مهمی از پدافند هوایی ایران به شمار می روند. ولی حتا با کمک چین نیز، دفاع هوایی ایران نقاط کور و نفوذپذیر زیادی دارد که شاید با تجهیزات آورده شده از عراق در جریان جنگ سال 1991 این نقایص کمی جبران شوند. پرتابگرهای موشک در سراسر ایران پراکنده شده اند تا بتوانند نقص رادار دفاع هوایی ایران را در شناسایی اهدافی که در ارتفاع پائین پرواز می کنند پوشش دهند روی هم رفته، شبکه ی دفاع هوایی ایران که شامل فرماندهی متمرکز کنترل، گیرنده های راداری و قابلیت هایی با ایجاد اخلال الکترونیک و دفع ضدعمل الکترونیک می شود، نیاز مبرمی به شبکه ی موثرتر دفاعی دارد. این شبکه ی فعلی برای دفاع در حالت نقطه ای مناسب است. وضعیت فعلی هواپیماهای نیروی هوایی به سال 2000 تخمین زده می شد که فقط 40 فرود هواپیمای فانتوم از 32 فروند F-4D و 177 فروند F-4E و 16 فروند RF-4E که تا سال 1979 به ایران تحویل شده اند در خدمت باقی مانده باشد. همچنین 45 فروند از 169 فروند F-5E و F-5F و تنها 20 فروند از ۷۷ فروند F-14A تامکت قابلیت پرواز دارند. همچنین حدود 30 فروند F-4 و 30 فروند F-5 و 35 فروند F-14 اوراق شده اند تا از قطعات آنها برای جبران نقص قطعات یدکی دیگر جنگنده ها استفاده شود. یک گزارش دیگر نیز حاکی از این است که نیروی هوایی ایران نمی تواند بیش از هفت فروند F-14 خود را همزمان به کار گیرد. ایران ادعا می کند که موشکهای HAWK را بر روی F-14 هایش منطبق کرده تا این موشکها بتوانند نقش موشکهای هوا به هوا را ایفا کنند. (به تصویر زیر دقت کنید) روسیه و ایران علاقهء زیادی به همکاری های نظامی با یکدیگر دارند. این امر نیز با فروش سیستم های دفاع هوایی بسیار پیشرفته ی روسی که قابلیت رهگیری و سرنگونی جنگنده های استیلت F-117 و B-2 آمریکا را دارند به اثبات می رسد. در فوریه سال 2001 آقای آصفی (سخنگوی وزارت خارجهء ایران) اظهار داشت که: «ایران امیداوار است همکاری های نظامی مشترک نظامی با روسیه ادامه یابد. کشور ما مایل است دفاع هوایی خود را کاملن مدرنیزه کند و ما از روسیه می خواهیم تا برخی سیستم های دفاع هوایی پیشرفته ی خود را جهت پشتیبانی از ما به ایران بفروشد.» همچنین تعداد تعداد نامعلومی از جنگنده های به روز شده و جدید سوخوی25 در سال 2003 به سپاه پاسداران ایران (IRGCAF) تحویل شده اند. این جنگنده های سوخوی25 (موسوم به فراگ فوت یا Frogfoot) در پایگاه هوایی نامعلومی استقرار یافته اند. سوخوی25 نیروی هوایی سپاه پاسداران در جولای 2003 ، صنایع هوافضای چینی چنگدو (CAC) جنگنده جدید خود به نام Super-7 را معرفی کرد. این جنگنده ای است سبک و با قابلیت جهت عملیات در هر گونه وضعیت آب و هوایی که می تواند موشکهای میان برد هوا به هوا را حمل کند. مدت زمان تکامل این جنگنده حدود 5/2 سال به طول انجامید. این جنگنده ای است که به طور عمده برای صادرات به دیگر کشورها طراحی شده است. چینی ها پیش از این سفارش خرید این جنگنده را از ایران و برخی کشورهای آفریقایی نظیر سودان و بورکینافاسو دریافت کرده بودند. جنگنده F-8 M که در چین J-8 نامیده می شود: همچنین گزارش شده است که تعدد 10 فروند جنگنده پیشرفته ی F-8M موسوم به فیندبک (Findback) و 7 فروند توپالف22 نوع M یا (Tu-22M) و 19 فروند میگ29 و تعداد نامعلومی از جنگنده ی بسیار پیشرفته ی میگ31 (پیشرفته ترین جنگنده شکاری رهگیر ساخت روسیه که قیمتی حدود 40 میلیون دلار دارد) توسط ایران سفارش داده شده اند، هرچند که تحویل این اقلام هنوز تایید نشده است. میگ31 نوع BM ................................... Militray.blogfa.com
  23. بازبيني پروژهء ساخت موشك كروز The Joint Air-to-Surface Standoff Missile موسوم به JASSM به سال 1995 و اندك زماني پس از لغو ساخت موشك AGM-137 TSSAM آغاز گرديد. موشك TSSAM يك سلاح دوربرد، بسيار بادقت و رادارگريز محسوب مي‏شد كه از فواصل بسيار دور قابل شليك بود، اما مديريت ضعيف اعمال شده جهت ساخت اين موشك، منجر به افزايش زياد هزينه‏ها به سطحي غيرقابل قبول شده بود. از زماني كه نيازمندي براي در اختيار داشتن چنين سلاحي احساس شده بود، ارتش به سرعت، اعلاني جهت آغاز پروژه‏اي مشابه را انتشار داد. دو پيمانكاري كه از ابتدا و به سال 1996 باهم به رقابت برخاستند، عبارتند بودند از مك دانل داگلاس و لاكهيد مارتين. اين دو شركت، طرح‏هاي خود را به نام AGM-158A و AGM-159A ارائه دادند كه نام اختصاص يافتهء آنها براي سلاح مورد نظر بود. موشك AGM-158A كه ساخته شده توسط لاكهيد مارتين بود، برندهء مناقصه اعلام شد و قرارداد ساخت نيز به سال 1998 با اين شركت منعقد گرديد. پیشرانه موشك AGM-158A به موتور توربوجت ساخت تله‏دايان به نام CAE J403 مجهز شده است. به هنگام حمل و نقل، بالهاي اين موشك جهت كاهش فضاي اشغالي، جمع مي‏شوند و به هنگام پرتاب، از جاي خود بيرون مي‏آیند. اين موشك داراي يك دم افقي نیز می‏باشد. هدایت پذیری هدايت موشك به روش ناوبري اينرسيايي (inertial navigation) انجام مي‎گيرد كه مسير پروازی موشك نيز به وسيلهء ماهواره‏هاي مكان‏ياب جهاني (GPS) اصلاح مي‏شود. شناسايي دقيق محل هدف و همچنين رهيافت نهايي موشك به سمت هدف مورد نظر، به وسيلهء جستجوگر حساس به حرارت انجام مي‏پذيرد. يك ارتباط داده‏اي (data link) به موشك اين امكان را مي‎دهد تا محل دقيق و وضعيت خود را حين پرواز انتقال دهد. اين امر منجر به بهبود دقت هدفگيري شده و باعث خسارت بيشتر مي‏شود. در اين روش، دقت هدفيابي، حدود 2.4 متر (8 فوت) ارزيابي مي‏شود. سرجنگی سرجنگی این موشک کروز، WDU-42/B نام دارد و محتوی 450 کیلوگرم مواد منفجره بوده و دارای قابلیت نفوذ در عمق زمین می‏باشد. به سال 1999، آزمایشات پروازی موشک آغاز شدند. این آزمایشات موفقیت آمیز بودند و در نهایت منجر به آغاز تولید موشک کروز JASSM به تاریخ دسامبر 2001 گشتند. آزمایشات عملیاتی کردن و ارزیابی‏های این سلاح به سال 2002 آغاز شدند. در اواخر آن سال، دو فقره از آزمایشات ناموفق از آب درآمدند که در هر دو مورد، نقص فنی به علت خرابی سرجنگی موشک بودند؛ به همین دلیل پروژه، قبل از تکمیل شدن نهایی به تاریخ آوریل 2003، سه ماه دیگر به تاخیر افتاد. دو پرتاب دیگر نیز پس از این، ناموفق بودند که این بار نقص به دلیل مشکل فنی پرتابگر و موتور موشک بود. پلتفرم موشک کروز JASSM قرار است به وسیلهء طیف وسیع و گوناگونی از هواپیماها حمل و پرتاب شود که از آن جمله: F-15E، F-16، F/A-18، F-35، B-1B، B-2 و B-52 نامزد حمل و پرتاب این موشک هستند. کاربران * نیروی هوایی ایالات متحده، تا 3700 فروند. * نیروی دریایی ایالات متحده در ابتداد قصد داشت تا 450 فروند از این موشک را تهیه کند، اما این خرید را به دلیل به خدمت درآوردن موشکهای SLAM-ER کنار گذاشت. * به تاریخ 28 فوریهء 2006، دولت استرالیا اعلام کرد که قصد دارد موشک کروز JASSM ساخت لاکهید مارتین را جهت نصب بر روی جنگند‏های F/A-18 نیروی هوایی سلطنتی استرالیا خریداری نماید. بهبودسازی نیروی هوایی ایالات متحده، بر روی روش‏های گوناگونی از برنامه‏های بهبودسازی موشکهای کروز AGM-158 مطالعه می‏کند. موضوع بحث بهبودسازی، شامل یک افزودن سرجنگی مکمل، نوع جدیدی از سامانهء هدفیاب و یک موتور جدید که دسترسی به بردی فراتر از 1100 کیلومتر (600 مایل) را می‏بخشد. به سال 2002، موشک کروز AGM-158 با برد افزایش یافته به نام JASSM-Extended Range یا JASSM-ER دارای نام اختصاصی AGM-158B گردید. این موشک جدید، از یک موتور کاراتر و مخزن سوخت پرحجم‏تری بهره می‏برد، ضمن اینکه ابعاد و ظاهر آن، همانند JASSM بود. موشک کروز JASSM-ER قرار است دارای بردی فراتر از 500 ناتیکال مایل (925 کیلومتر) باشد. این در حالی است که نوع قبلی، یعنی JASSM، تنها دارای بردی حدود 200 ناتیکال مایل بود. اولین پرواز آزمایشی موشک کروز JASSM-ER به تاریخ 18 می 2006 به انجام رسید. در این روز، یک بمب‏افکن سنگین از نوع B-1B متعلق به نیروی هوایی ایالات متحده، در محل آزمایشات موشکی نیروی هوایی به نام White Sands Missile Range در ایالات نیومکزیکو، یک فروند از این موشک را پرتاب نمود. ----------------------------------------------------------------------------------------- خصوصيات عملكرد: موشك كروز استراتژيك سازنده: Lockheed Martin's طول:4.27 متر وزن:1.020 كيلوگرم طول بال: 2.4 متر برد: 370 كيلومتر سرعت: زير صوت پيشرانه: موتور توربوجت CAE J402-CA-100 ساخت تله دايان سيستم هدايت: Datalink,GPS,INS,infrared seeker كلاهك: 45۰ كيلوگرمي دقت:2.4 متر CEP زمان ساخت: 1996 ورود به خدمت:2003 پلتفورم: F/A-18E/F F-15E, F-16C/D, F-117, P-3C, S-3B,B-52 --------------------------------------------------------------------- ● منبع اصلي: سنترال كلوپ ● منبع كمكي:دانشنامه وكيپديا
  24. تلاش هاي ايران براي ساخت موشك هاي بالستيك با برد زياد و توپخانه هايي با برد بالا را ميتوان به سه دوره زماني تقسيم كرد.دوره اول بين سال هاي(1977- 1979).دوره دوم در خلال جنگ با دشمن بعثي حوالي سالهاي(1980- 1988) و دوره سوم بعد از جنگ در سال(1988)به بعد. از مرحله دوم به بعد ساخت موشك وارد فاز جديدي شد و ساخت و طراحي موشك ها به تعداد بالا و همزمان با شرايط خاص انجام شد.(ميتوان عنوان كرد كه با توجه به اينكه ايران در خلل جنگ 8 ساله تاثير موشك هاي بالستيك و فناوري موشكي را درجنگ و استراتژي دفاعي به خوبي درك كرد و بعد از جنگ به سمت استراتژي دفاع موشكي نامحدود روي ورد). بعد از پايان جنگ ايران كوشيد كه با كمك گرفتن از مهندسين خارجي برزگ كه از كشور خود رانده شده و يا بيكار بودند به توسعه فناوري موشكي خود بپردازد.برنامه موشكي ايران به سرعت پيش رفت و باعث حيرت جهانيان گشت. سوخت جامد پايه و شالوده اصلي استفاده از اين نوع سوخت موشك هاي عقاب و شاهين 2 بودند. ايران از اين فناوري به صورت سيتماتيك براي توليد توپخانه هاي صحرايي خود استفده كرد كه باعث ساخت توپخانه هاي گروه فجر,نازعات و زلزال گرديد.تلاش هاي اوليه به پشتوانه كمك هاي فني و تكنولوژيكي چين انجام شد.در همين راستا كارخانه هاي مونتاژ و توليد صنعتي زيادي در خلال سال هاي 1991 تا 1992 ايجاد شد.ايران با سرعتي باور نكردني از چين پيشي گرفت و در ساخت اين محصولات از كمك چين بي نياز گشت. سوخت مايع بعد از جنگ,ايران به ازمايش موشك هايي با سوخت مايع روي اورد از جمله موشك اسكاد-بي كه به وسيله مهندسي معكوس ساخته شده بود.نمونه بومي موشك اسكاد-بي به نام شهاب-1 شناخته ميشد كه دوباره طراحي و ساخته شده بود. بعد از شهاب 1 نوبت به شهاب 2 بود كه از روي موشك اسكاد-سي طراحي و توليد شده بود.اخرين موشك از اين گروه در حال حاضر موشك شهاب 3 است.تمامي اين برنامه ها با كمك هاي فني روسيه و كره شماي انجام شد.ايران طرح هاي زيادي را براي ساخت موشك هاي شهاب 4(موشكي براي حمل ماهواره),موشك شهاب 5 و شهاب 6 در دست اجرا دارد كه اطلاعات كمي از انها وجود دارد و شايد نوع 5 و 6 ان وجود خارجي نداشته باشند.طبق برخي گمانه زني ها ايران براي گسترس موشك هاي خود از موشك كره اي تيپدانگ 2 كه در چهارم جولاي سال 2006 ازمايش شد استفده ميكند(اينها همگي حدس و گمانه زني هايي است كه توسط سرويس هاي اطلاعاتي غربي بيان شده است). گروه موشك هاي تاكتيكي ايران موشك فاتح-110: موشك فاتح-110 يكي از پيشرفته ترين موشك هاي بالستيك برد كوتاه است كه با دقتي 10 متري قدرت زيادي در نبرد هاي نزديك به نيروهاي مسلح ميبخشد.اين موشك بردي 200 كيلومتر در نوع اول و 250كيلومتري در نوع دوم دارد. http://content.answers.com/main/content/wp/en/thumb/2/2a/220px-Fateh_110.jpg -------------------------------------------------------------- موشك چند كلاهكه فجر 3: موشك چند كلاهكه فجر 3 ايران يك موشك پيشرفته بالستيك است.اين موشك به صورت بومي و با سوخت مايع گسترش داده شده است از برد اين موشك اطلاعاتي در دسترس نيست.اين موشك با توجه به چند كلاهكه بودن از قدرت تخريب بالا در حجم وسيعي برخوردار است.طبق برخي گمانه زني ها فجر 3 از كلاهكي 3 قسمته ساخته شده است http://hashmonean.com/images/fajr3.jpg -------------------------------------------------------------- موشك شهاب 3: موشك شهاب 3 اولين موشك بالستيك ميان برد ايران است.مدل اول اين موشك كه با نام Shahab-3A شناخته ميشود بردي برابر 1300 كيلومتر را دارست.مدل بعدي اين موشك كه با نام Shahab-3B شناخته ميشود از كلاهكي سنگين تر بهره ميگيرد و توانايي هدف قرار دادن اهدافي در 2000 كيلومتري را داراست.نوع اخر اين موشك Shahab-3d ناميده ميشود كه بردي بين 2200 تا 3000 كيلومتر را داراست. http://newsimg.bbc.co.uk/media/images/40507000/jpg/_40507665_shahab3afp203.jpg ---------------------------------------------------------- موشك شهاب 4: از اين موشك اطلاعات زيادي در دسترس نيست.اين موشك در پيشبرد برنامه هاي فضايي ايران مورد استفاده قرار ميگيرد كه از سوخت مايع استفده ميكند و از موتوري 2 مرحله اي سود ميبرد. --------------------------------------------------------------------------- تقسيم بندي گروه هاي موشكي جمهوري اسلامي ايران: توپخانه صحرايي: ● فجر-2 ● فجر-3 ● فجر-5 ● فجر-27 ● عقاب موشك هاي بالستيك با برد كوتاه: ● سميد(توپخانه) ● تندر-69(توپخانه) ● شاهين2(توپخانه) ● نازعات(توپخانه) ●زلزال(توپخانه ●فاتح-110 ●صيغه موشك هاي بالستيك ميان برد: ● آر-17 ايي نسخه اي از موشك اسكاد- بي ● شهاب-1 ● شهاب-2 ● شهاب-3 ● فجر-3(چند كلاهكه) ● قدر-110 موشك هاي بالستيك برد بلند: ● شهاب-4(وضعيت نامعلوم) ● شهاب-5(وضعيت نامعلوم) ● شهاب-6(وضعيت نامعلوم) ------------------------------------------------------------------------ منبع:● وكيپديا,فاس,گلوبال,ان تي اي Moshaki-nezami.blogfa.com
  25. پیدایش اولین نیروی دریایی ایران به زمان هخامنشیان باز میگردد در آن زمان گسترش امپراتوری پارس و جنگ با دشمنان دیرین یعنی یونانیان که در آن سوی دریای سیاه سکونت داشتند باعث ایجاد نیروی دریایی منظم شد اولین زورآزمایی واقعی نیروی دریایی ایران به زمان خشایار شاه فرزند داریوش کبیر باز میگردد(البته قبلا هم درگیری هایی بود اما نه به این وسعت). ایران به دلیل حمله یونان به لیدی که ایران تمامیت ارضی این کشور را محترم میشمرد به یونان لشکر کشید. این بزرگترین لشکرکشی تاریخ تا بدین روز بوده است. نفرات لشکر ایران به گفته مورخان در حدود 800 هزار نفر بوده است و کشتی های ایرانی که از راه دریا وارد جنگ شده بودند در حدود 1200 کشتی بود. به ابتکار خشایار شاه پلی از قایق ها نیروی ارتش را به آن سوی دریا انتقال داد و سرانجام در دریای آرتمزیوم نبرد آغاز شد و ایرانیان از آن پیروز بیرون آمدند. در آن زمان ایران از کشتی های مفرقی مصری و یونانی بهره میبرد. در پی این جنگ آتن سقوط کرد و معبد آکروپولیس به آتش کشیده شد؛ اما در سالامیس خاطره ای تلخ به وجود آمد. در حالی که جزیره سالامیس تحت محاصره نیروی دریایی ایران بود یک دستور اشتباه منجر به تغییر سرنوشت شد. کشتیها زیر آتش سنگین یونانیان دوام نیاوردند و با وجود تمام رشادتها ایرانیان شکست خوردند. این دو جنگ بزرگ هنوز در خاطره تاریخ باقیست(دوستان علاقه مند با مطالعه کتابهای تاریخ هخامنشی میتوانند اطلاعات بیشتری بدست آورند). شیرازه نیروز دریایی ایران در گذر تاریخ به دلیل به وجود آمدن مشکلات و درگیریهای داخلی از هم پاشید به گونه ای که باوجودی که بیش از 2000 کیلومتر از سواحل خلیج فارس و دریای عمان در اختیار ایران بود مدتها نیروی دریایی نداشت واین برای مدتها ادامه داشت به طوری که در سده های 17 و 18، پرتقالی ها به مدت بیش از 100 سال در خلیج فارس مستقر بودند تا سرانجام شاه عباس با کمک ناوگان انگلیسی موفق به بیرون کردن آنها از جزایر خلیج فارس شد؛ ولی این هم درس عبرت نشد و صفویان هم به فکر نیروی دریایی کارآمد نیفتادند و این بی فکری در دوران شاه سلطان حسین که خود فردی ناکارامد بود به خوبی خود را نشان داد. سواحل دریای خزر سقوط کرد و روسها بخود جرات دادند به خاک ایران حمله کنند. با به قدرت رسیدن نادر شاه نیاز به نیروی دریایی مورد بررسی قرار گرفت و از کشورهای انگلیس و هلند در خواست خرید ناو های جنگی شد که بنا به ملاحظات سیاسی این کشورها رد شد؛ ولی این بار عزم ایران جدی بود. به هر صورت به فرمان نادر شاه 20 فروند کشتی ساخته شد وجهت تسخیر مسقط و سرکوب دزدان دریایی مورد استفاده قرار گرفت. لازم به ذکر است که این کشتیها اولین کشتیهای مجهز به توپ ایران بحساب می آمدند. در زمان قاجار باز نسبت به نیروی دریایی بی توجهی شد؛ البته در زمان ناصرالدین شاه اولین کشتی های جنگی به معنای واقعی به نامهای پرسپولیس و شوش و تعداد دیگری هم در زمان مظفرالدین شاه خریداری شدند؛ ولی به دلیل رسیدگی نشدن به این کشتی ها همگی از خدمت خارج شدند و از این پس عملا نیروی دریایی ایران قدرت خود را در خلیج فارس از دست داد و نیروی دریایی انگلیس قدرت را در دست گرفت. سالهای 1290 تا 1304 را باید غم انگیزترین سالها در تاریخ نیروی دریایی دانست به شکلی که بی توجهی به نیروی دریایی ایران به حدی رسید که در سواحل شرقی خلیج فارس امنیت به کلی از میان رفت و اختیار امور با قاچاقچیان و دزدان بود. این داستان تا کودتای رضاخان ادامه داشت. سرانجام در 1303 سردار سپه نخست وزیر وقت در سفری که به خوزستان داشت به نیاز ایران به نیروی دریایی کارآمد به خوبی واقف شد. سرانجام در اسفند همان سال کشتی کوچک مضفری به عنوان اولین کشتی رسمی نیروی دریایی فعال شد و درجات و رتبه بندی ها و یونیفرم رسمی نیروی دریایی طراحی گردید. سال بعد کشتی 60 تنی تحت عنوان سفید رود که قبلا متعلق به شیلات بود به آن پیوست. با موفقیت نیروی دریایی در جنوب کم کم فکر شکل گیری آن در شمال هم به واقعیت می پیوست ؛ البته مدتها طول کشید تا اولین ناوچه های توپدار ساخت آلمان به شکل قطعات به ایران صادر گردد که این ناوچه ها در دستگیری شیخ خزعل موفق بودند. کشتی تفریحی خزعل بعدها به کشتی آموزشی افسران تبدیل شد. در سال 1304 اولین ناوچه 141 تنی مین روب از آلمان تحویل گرفته شد و تحت عنوان پهلوی و بعدها شاهین عملیاتی گردید. در سال 1306 رسما بودجه ی نیروی دریایی تصویب و دفتر آن زیر نظر نیروی زمینی فعال شد. در همان سال اولین گروه افسران برای آموزش به ایتالیا اعزام شدند و پیرو آن اولین سفارشها برای ناوچه های جدید هم ارسال شد روند رشد نیروی دریایی تا شهریور 1320 ادامه داشت. در آن زمان نیروی دریایی در جنوب بیش از 1000 نفر پرسنل(اعم از وظیفه و رسمی) داشت که مجموعا با نیروی زمینی 600 کشته داد. نیروی دریایی اندک مقاومتی از خود نشان داد؛ ولی با این وجود با صدور فرمان ترک مخاصمه و غرق شدن یکی از ناوچه ها بازهم به کلی شیرازه آن از هم پاشید. کلیه ناوگان آن توسط انگلیس مصادره و به خاور دور فرستاده شد و این روند تا سال 1326 ادامه داشت. سرانجام به دنبال فشارهای وارده نیروی دریایی مجدداً شکل گرفت و با 6 فروند ناوچه قدیمی شروع به فعالیت کرد. از این زمان روند بهبود نیروی دریایی ادامه پیدا کرد و با پیوستن ناوشکنهای سنگین، مانورهای نیروی دریایی رو به گسترش گذاشت. در سال 1340 تیمسار دریابان فرج الله رسایی فرمانده نیروی دریایی گردید. در این تاریخ بدلیل معادلات خاص سیاسی گسترش نیروی دریایی در اولویت اول قرار گرفت.از جمله این دلایل عبارت بودند از: 1.موقعیت جغرافیایی ایران وخلیج فارس 2.توسعه تولیدات نفتی در خیلج فارس و خاور میانه و افزایش صادرات نفت ایران 3.تهدیدات ناشی از توسعه طلبی شوروی در کلیه نقاط جهان به خصوص خاورمیانه 4. از همه مهمتر اینکه ایران میخواست استقلال نظامی خود را بطور کامل باز پس گیرد و به یکی از قدرت های خاورمیانه بدل شود. به همین منظور طرحهای گسترش به سرعت فراهم شد و پایگاههایی در خلیج فارس و دریای عمان ایجاد گردید(پایگاه دریایی کنارک بعد از پایگاه دریایی دیه گوگارسیای آمریکا از پیشرفته ترین پایگاه های دریایی بود). طرحهای گسترش این بار با سرعت هرچه تمامتر پیش میرفت. تعداد زیادی هواناو و ناوچه و ناوشکن سفارش داده شد. ایران تا سال 57 (و تقریبا هم اکنون) بزرگترین یگان هواناو جهان را در اختیار داشت و با 25000 پرسنل بزرگترین نیروی دریایی منطقه و دارای یگانهایی به این ترتیب بود: 3 فروند ناو شکن موشک انداز سنگین کلاس آرتیمیس 4 رزم ناو میانوزن و 27 ناوچه گشتی 10 تنی(بیشترشان مجهز به هارپون بودند) 4 ناو محافظ 4 کشتی مین جمع کن بزرگ و 2 فروند کوچک 4 لندیگ کرافت 6 فروند لندینگ شیپ مخصوص حمل تانک 2 فروند ناولجستیکی اقیانوس پیمای بزرگ(با قابلیت فرود هلی کوپتر) 1 ناو تعمیرات و پشتیبانی ۱3 یدکش و کشتی آتش نشانی(گفته میشد 3 فروند زیر دریایی دست دوم هم از آمریکا خریداری شده و در دست تعمیر است) قایقهای تند رو و.............. همانطور که گفته شد ایران بزرگترین یگان هواناو جهان را در اختیار داشت و قادر بود یک گردان نظامی کامل را ظرف 25 دقیقه در جنوب خلیج فارس مستقر کند و از نظر یگان هوادریا دارای دارای 5 هلیکوپتر دوازده اف.27 و 2 پی.3 اف بود. این باعث افزایش بیش از پیش قدرت ایران می شد و خلیج فارس عملا در اختیار نیروی دریایی ایران بود. با افزایش مداخلات نظامی ایران در کشورهای خارجی همچون سرکوب شورشیان ظفار و انتقال پنهانی نیروی پشتیبانی از اکراد که مانع از شرکت عراق در جنگ اعراب علیه اسرائیل شد، نقش نیروی دریایی و حفظ امنیت چاهای نفت اهمیت ویژه ای یافت. سفارشهای گسترده ای داده شد؛ از جمله 8 زیر دریایی به آلمان و 8 ناوشکن و 4 رزمناو و 12 ناوچه سریع السیر، همچنین 14 هاورکرافت (علاوه بر یگانهای هواناو فعال) سفارش داده شد که به دلیل وقوع انقلاب همه قراردارها لغو شد. کمتر از یک سال پس از وقوع انقلاب اسلامی، جنگ آغاز شد. در روزهای اولیه جنگ عراقیهاباپشتیبانی توپخانه و ناوچه های موشک انداز روسی، پایگاه دریایی خرمشهر را غیر فعال و تعدادی از ناوچه ها و ناوهای مستقر در پایگاه را غرق کردند؛ اما در همان ساعات تکاوران نیروی دریایی به عنوان تنها حامیان ارتشی نیروی زمینی اقدام به دفاع کردند. لشکر زرهی اهواز عملا از هم پاشید و لشکر های مستقر در منطقه با حداکثر20 درصد قوا وارد نبرد شدند و این نتیجه ای جزشکست نداشت(این ماجرا به از هم گسیختگیهای اولیه ارتش باز می گردد)؛ با این وجود این نیروها تا پای جان جنگیدند(با حمایت ها و سرازیر شدن مردم به میدانهای نبرد) و جلوی پیشرویهای سریع نیروی عراقی را گرفتند. در ماهای اول جنگ به دلیل ضعف فرماندهی، نیروی دریایی عراق با ناوچه های سریع خود اقدام به حمله به نفت کشها و سکوهای نفتی ما نمود و این به ناامنی منطقه انجامید و نفت کشها دیگر رغبتی به حمل نفت ایران به بازار های بین المللی نداشتند و این به کاهش درآمدهای نفت ایران انجامید.به این دلایل نیروی دریایی نقش خود را بازیافت. مشخص شد که سکو های نفتی الامیه و البکر محل پهلو گیری ناوچه های عراقیست. حمله به این اهداف به وسیله ناوچه های موشک انداز مجهز به موشکهای هارپون و تکاوران نیروی دریایی باموفقیت انجام شد. در 28 آبان 59 ناوچه های پیکان و جوشن ماموریت یافتند با پشتیبانی 4 فروند فانتوم تکلیف نیروی دریایی عراق را یکسره کنند(عملیات معروف به مروارید). در این عملیات جمعاً 12 ناوچه و 2 جنگنده عراقی نابود شد و شیرازه نیروی دریایی عراق به کلی از هم پاشید. در این عملیات تنها ناو پیکان به فرماندهی ناخدا سوم محمد همتی با تمام رشادتی که از خود نشان داد و تعداد زیادی از ناوچه ها را هدف قرار داد هدف موشک قرار گرفت و غرق شد و حماسه ای بزرگ آفرید و ایران از بزرگترین جنگ دریایی خود را پس از دوران هخامنشی پیروز بیرون آمد. تمام ناوچه های ایرانی شرکت کننده در این عملیات از کلاس لاکمبا تانت فرانسوی بودند و از موشک هارپون بهره می بردند) جنگ با عراق در اینجا برای نیروی دریایی تمام شد اما دشمنی قویتر پا به میدان گذاشت، ناوگان پنجم نیروی دریایی آمریکا. در سالهای آخر جنگ و به خصوص در ماجرای جزیره مجنون دخالت آمریکاییها باعث آزادی آن و شهادت شمار زیادی از رزمندگان ما شد. ناوچه سهند درگیریهای زیادی بین نیروی دریایی ما که در آمادگی نبود با نیروی دریایی آمریکا رخ داد، ازجمله حمله به ناوچه جوشن وغرق کردن آن که باوجودی که این ناوچه در آبهای بین المللی بود مورد هدف 4موشک هارپون و 300 گلوله توپ قرار گرفت. به دنبال آن در سال 1988 در طی عملیات اسکورت نفت کشهای کویتی توسط آمریکا یکی از نفت کشها به یک مین ایرانی برخورد کرد و به سختی آسیب دید.4 روز بعد نیروی دریایی آمریکا اقدام به حمله به نیروی دریایی و سکوهای نفتی ایران نمود این بزرگترین جنگ دریایی با حظور کشتی های بزرگ پس از جنگ جهانی بود. در این حمله دو فروند ناوچه ایرانی ( ناوچه های سهند و جوشن) نابود شد. ناوهای آسیب دیده آمریکایی البته این بار ناوهای آمریکایی بی نصیب نماندند و پاسخ کوبنده ای گرفتند. دو ناو عملاً بلا استفاده شد و بیش از 80 درصد اسیب دید و یک هلیکوپتر آمریکایی هم هدف قرار گرفت و نابود شد. این اقدامات در راستای مجموعه فشارها برای پذیرش قطعنامه شورای امنیت توسط ایران بود. پس از جنگ ایران اقدام به خرید چند فروند زیردریایی، ناوچه و رزم ناو نمود (ایران در سال 77 در رقابت با هند و چین برای خرید ناوهواپیمابر روسی گورچکف شرکت و بالاترین قیمت را ارائه نمود. گفتگو هایی انجام شد اما روسها به دلایل سیاسی موافقت نکردند). نیروی دریایی در طی سالها تحریم بیشترین سعی خود را برای کاهش وابستگی و نوسازی به کار برد که از جمله این تلاشها، ساخت ناو محافظ الوند و ناوچه های سریع بود، همچنین می توان به ارتقاء سیستم پدافند ناوها و انجام تعمیرات و همچنین مین گذاری در خلیج فارس اشاره کرد. در حال حاضر این نیرو قویترین نیروی دریایی در خلیج فارس است(البته بعد از نیروی دریایی آمریکا). ناو محافظ الوند و زیر دریاییهای کلاس کیلوی نیروی دریایی -------------------------------------------------------------------------------------------------- منبع: airnaval.blogfa.com