IRGCAF

Members
  • تعداد محتوا

    137
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

تمامی ارسال های IRGCAF

  1. با تشکر از مقاله این داره چیکار می کنه !
  2. مدل جدید "اسمرچ" در نمایشگاه ماکس-2007 به نمایش در می آید [align=center][/align] مدل جدید سیستم سیار رگباری رآکتیو "اسمرچ" (گردباد) در نمایشگاه بین المللی هوافضای مسکو "ماکس-2007" به نمایش در خواهد آمد. این مطلب را منبعی آگاه در مجموعه صنایع دفاعی روسیه به «نووستی» اطلاع داد. وی گفت: "مدل جدید از قابلیت تحرک بیشتری برخوردار بوده و می تواند در جاده های اتومبیل رو و پل هایی که ظرفیت 25 تن را دارند، حرکت کند". به گفته وی، مدل جدید "اسمرچ" شش موشک بجای 12 موشک دارد و بر آن سیستم های ویژه ای نصب شده اند که اجازه می دهند اطلاعات را از ماشین فرماندهی دریافت نموده و بطور رگباری شلیک کند. در مدل جدید "اسمرچ" سیستم های جدید هدایت و هدفگیری شلیک نصب خواهند شد. وی افزود که برخی از کشورهای خاور نزدیک و جنوب شرق آسیا متمایل به خریداری این سیستم هستند. pe.rian.ru
  3. [align=center][/align] دور جديدی از قدرت نمائی ها و رجز خوانی های نظامی از سوی مقامات و فرماندهان سپاه در جمهوری اسلامی آغاز شده است. اين فصل از قدرت نمائی ها همزمان است با نزديک شدن اجلاس شورای امنيت سازمان ملل و احتمال تصويب قطعنامه سوم عليه ايران و همچنين شايعاتی که پيرامون احتمال ضربات نظامی به واحدهای نظامی و اتمی ايران بار ديگر اوج گرفته است. در همين ارتباط سردار سرلشکر رحيم صفوی فرمانده كل سپاه پاسداران در آستانه روز پاسدار در تلويزيون جام جم که مخاطبان آن خارج از کشوری ها و خواه نا خواه ارگان های حکومتی کشورهای اروپائی اند گفت: سپاه پاسداران هم اكنون يك قدرت بزرگ دفاعی و تهاجمی در سطح خاورميانه است و ما با دسترسی به فناوری پيشرفته، آموزش و تجهيز نيروهايمان به پيشرفته ترين تجهيزات دفاعی و هجومی به خوبی قادر به دفاع از منافع ملی هستيم. البته ما پس از اشغال نظامی افغانستان و عراق، دكترين و راهبرد خود را تغيير داديم و براساس مقابله با قدرتهای فرامنطقه ای بخصوص سامانه های تهاجمات هواپايه و درياپايه سپاه را تجهيز كرده ايم. اكنون سپاه پاسداران مجهز به موشک بالستيك زمين به زمين با بُرد 2 هزار كيلومتر است. سامانه های موشكی ساحل به دريای ما عرض و طول خليج فارس و دريای عمان را می تواند زير پوشش ببرد و هيچ ناو و شناوری از خليج فارس نمی تواند عبور كند، مگر اينكه در تيررس موشك های ساحل به دريای ما قرار گرفته باشد. ما چندين هزار قايق تندروی موشك انداز در منطقه خليج فارس داريم و يك قدرت بزرگ دفاعی و هجومی را در خليج فارس سامان داده ايم. در بخش نيروی زمينی از پيشرفته ترين تجهيزات زرهی، مكانيزه، موشكهای زمين به هوا برخورداريم و گردان های نيروی زمينی سپاه می توانند با هلی كوپترها بجنگند. peiknet.com
  4. IRGCAF

    مسلسل دستی MP5

    اسلحه MP5 ساخت شركت هكلركخ آلمان است كه يكي از مشهورترين مسلسلهاي دستي است كه در سراسر دنيا پخش شده و از جنگ جهني دوم در حال تكميل و توسعه است ، اولين توليد آن به نام MP54 نامگذاري شد كه در سال 1964 وارد خدمت شد در سال 1966 پس از بهينه سازي به نام MP5 معروف گرديد و در ارتش و نيروهاي امنيتي آلمان به كار گيري شد . دو نوع آن به طور معمول در دسترس : قنداق ثابت و قنداق كشويي . شركت هكلر كخ اقدام به بهينه سازي مجدد آن نمود كه از جمله آن مي توان به تغيير مكانيزم نشانه روي و قابليت نصب صدا خفه كن اشاره نمود. همچنين فرم خشابها عوض شده و از حالت صاف به حالت خميده تبديل شد و ماشه آن از حالت فلزي به پليمري تبديل شد كه باعث خوشدستي و سبكي سلاح مي شود . پس از گذشت هر سال به كاربران MP5 افزوده مي شود به عنوان مثال مرزبانان آلمان ، سرويس ويژه هوابرد انگليس (SAS) ، نيروهاي فدارال آمريكا (FBI) ، پليس انگلستان ، نيروي دريايي و تفنگداران دريايي آمريكا نيروهاي دلتا و... از اين سلاح استفاده مي كنند. و همينطور در كشورهاي يونان ، پاكستان ، مكزيك و ايران تحت ليسانس توليد مي شود كه هر كدام از آنها با بقيه متفاوت است . تنها رقيب MP5 در عرصه جهاني مسلسل UZI ساخت اسراييل است ارتش آلمان كه پيش از اين از يوزي استفاده مي كرد به دلايل اقتصادي به جاي يوزي از كه تحت ليسانس در بلژيك توليد مي شد MP5 را برگزيد . موفقيت MP5 غير قابل اغماض است اين موفقيت پايه در به كار گيري بهترين مواد در ساخت ، قابل اطمينان تر ، دقت بسيار بالا ( به علت مكانيزم گلنگدن بسته) و ارگونومي آن دارد . كه موجب فروش بيش از حد اين سلاح گرديد تا جايي كه هيچ يك از مسلسل هاي مدرن فعلي به پاي آن نمي رسد ( مسلسل يوزي در حال حاضر توليد نمي شود) . برخلاف مدلهاي قبلي MP5 مدل كوچك شده ژ3 نمي باشد تنها مكانيزمها شباهتهايي با ژ3 دارد در حالي كه ارگونومي و دقا آن بسيار بالاتر از ژ3 است . در مدلهاي گذشته MP5 داراي برگه ناظم آتش دو زمانه ( ضامن و تك تير) كه با ساخت MP5A2 ارتقا يافته و به سه وضعيتي تبديل شد (ضامن ، تك تير ، رگبار) ولي در مدل MP5A3 باز هم ارتقا يافته و به برگه ناظم 4 وضعيتي ( ضامن ، تك تير ، سه تير ، رگبار ) تبديل شد. مداومت آتش اين سلاح بسته به نوع لوله و مهمات استفاده شده دارد . لوله آن امكان اتصال صدا خفه كن به آن را مي دهد و همچنين مي توان بر روي آن دوربين معمولي و ديد در شب نصب كرد . خشاب استاندارد آن 30 تيري خميده است و لي خشاب 15 تيري آن نيز در دسترس مي باشد. كاليبر 19×9 ميليمتر PARA وزن 2.54 كيلو گرم طول اسلحه 490 ميليمتر قنداق جمع / 660 ميليمتر قنداق باز طول لوله 225 ميليمتر سرعت نواخت تير 800 تير در دقيقه ظرفيت خشاب 30 – 15 – 45 تيري علل به كار گيري مكانيزم 3 تير در سلاح با توجه به اينكه در عملياتها معمولا از برگه ناظم آتش در حالت تك تير استفاده نمي شود به همين دليل در اسلحه اي كه مكانيزم 3 تير ندارد از رگبار استفاده مي شود استفاده از رگبار در عملياتها علاوه بر دشواري كنترل موجب كم شدن ناگهاني و بدون كنترل نفر مي شود بر اين پايه بر روي اسلحه هاي مدرن مكانيزم 3 تير تعبيه شد . علاوه بر اين اثر بالستيكي تير بر روي بدن و جراحت وارده از طرف گلوله مي تواند. مجله جنگ افزار
  5. [align=center][/align] فرمانده نيروي هوايي ارتش ،سرتيپ خلبان دكتر احمد ميقاني در هر بحراني دشمن مقهور ما خواهد شد در جهان معمولا اختراعات و ابتكارات ابتدا از ارتش شروع مي شود شما الان در آمريكا و اروپا نگاه كنيد مي بينيد آن ابتكارات و اختراعاتي كه به صنعتهاي ديگر كشيده مي شود اول از ارتش آمده است . نيروي هوايي ما هم در زمان جنگ همين گونه بود. يعني ما بسياري از اين ابداعاتي كه در نيروي هوايي داشتيم بعدها به ابعاد ديگر جامعه نفوذ پيدا مي كرد. البته ما در همان زمان هم براي تامين قطعاتمان از نيروهاي علمي دانشگاه كمك مي گرفتيم و اين نبود كه نيروي هوايي در را ببندد و خودش اين كارها را انجام دهد بلكه بسياري از قطعاتمان را به كمك متخصصين دانشگاهي مي ساختيم . سال گذشته بمناسبت سالگرد شهادت امير سرلشكر خلبان عباس بابايي زماني كه امير معاون طرح و برنامه نهاجا بود خدمتشان رسيديم و امروز بمناسبت 29 فروردين سالروز ارتش جمهوري اسلامي درحالي كه مدتي است به فرماندهي نهاجا منصوب شده است . همچون سال گذشته گفت وگو در فضايي خاص و ويژه كه بوي سادگي صفا و صميميت مي داد برگزار شد وامير به همه سوالات ماپاسخ گفت الا در مورد خودش . و اين صفت مرا به ياد خصلت هايي انداخت كه فقط در مورد شهدايي چون بابايي اردستاني ستاري و... شنيده و خوانده بودم انداخت . آنچه در اين گفت وگوي دو ساعته از امير در ذهنم نقش بست و از اتاق فرماندهي نهاجا به تحريريه روزنامه آوردم ياد يارانش بود كه او را با خاطراتشان تنها گذاشتند. ضمن آرزوي توفيق براي اين امير سرافراز و تيزپرواز عرصه ايثار و شرافت حاصل هم نشيني مان را تقديم حضور مي كنيم . باشد كه در نظرتان مقبول واقع شود. ضمن تشكر از اينكه محبت فرموديد و در اين گفتگو شركت كرديد و تبريك بمناسبت فرارسيدن 29 فروردين روز ارتش جمهوري اسلامي بعنوان اولين سوال بفرمائيد نقش ارتش و نيروي هوايي در روزهاي جنگ و عمليات هاي دفاع مقدس را چگونه ارزيابي مي فرمائيد ؟ بسم الله الرحمن الرحيم ولاحول ولاقوه الا بالله العلي العظيم . 29 فروردين روز ارتش جمهوري اسلامي ايران را به همه ارتشيان غيورو مردم عزيز تبريك عرض مي كنم و به روان پاك شهداي حق و فضيلت ; شهداي ارتش جمهوري اسلامي ايران درود مي فرستم و اميدوارم كه خداوند به همه ما توفيق دهد تا قدردان خون شهدايمان باشيم . همانطور كه مستحضر هستيد ما در جنگ تا حدودي غافلگير شده بوديم و نيروهاي زميني سپاه و نيروهاي مردمي ما آمادگي لازم براي جنگ كلاسيك با دشمن را نداشتند و عمده اتكاي نظام مقدس جمهوري اسلامي ايران در اوايل جنگ به نيروي هوايي بود و نيروي هوايي بايد اين غافلگيري را جبران مي كرد. نيروي هوايي نيز در ابتداي جنگ از حالت پشتيبان به يك محور دفاع تبديل شده بود و ما مي بينيم كه در روز اول حمله يعني به محض اينكه به پايگاههاي ما حمله شد دو ساعت بعد ما با ده ها فروند هواپيما برروي اهدافمان (روي خاك عراق ) بوديم و در فرداي آن روز با 140 فروند هواپيما كليه مراكز حساس و حياتي عراق همچون نيروي هوايي و پدافند عراق بمباران نموديم و اين روند را ما در دو ماهه اول جنگ داشتيم ; يعني اين 140 فروندي كه در روز اول مهرماه پرواز كردند به صورت مكرر بمباران هاي وسيعي را روي مراكز حساس و حياتي عراق و تجمع نيروهاي عراقي و پل هاي مواصلاتي انجام مي دادند و هم زمان نيز با هواپيماهاي عراقي كه قصد بمباران مواضع ما را داشتند درگير شده و عليه شان عمليات مي كردند. همچنين در بين خلبانان نيروي هوايي جنگ تانك ها مشهور است كه در روزهاي ابتدايي جنگ خلبان هاي ما وقتي از پايگاهها بلند مي شدند مي رفتند به جنگ تانك هاي دشمن كه در آنجا هم ما شهداي زيادي را تقديم انقلاب كرديم . شما خودتان هم در پرواز معروف 140 فروند حضور داشتيد ؟ نه متاسفانه نبودم ولي در ماموريت هاي بعدي حضور داشتم . آنچه مسلم است اينكه در ابتداي جنگ ما ارتش منظمي نداشتيم آن هم به خاطر اينكه اميران وابسته ارتش از كشور گريخته بودند و خلا بزرگي در ارتش احساس مي شد با اين مقدمه وضعيت نيروي هوايي در مقابله با دشمن چگونه بود ؟ نيروي هوايي يك نيروي تجهيزات محور است . قبل از انقلاب هم به تجهيزات پيشرفته اي مجهز شده بود. بخصوص اينكه اين تجهيزات را در سالهاي 53 و 54 با فن آوري بالا خريداري كرده بوديم ; مانند هواپيماهاي اف 14 ـ 747 ـ آتش بارهاي ضد هوايي هاك كه در همان سال وارد نيروي هوايي شد و تا زمان انقلاب عملياتي نشده بود. و به همين علت آمريكائي هايي كه ميخواستند از كشور خارج بشوند ميگفتند ما به زودي بر مي گرديم . انقلاب كه شد. با شروع حيات نظام مقدس جمهوري اسلامي ايران روابط هم قطع شد و پشتيباني اين تجهيزات هم عملا قطع شد و ما در حصر كامل پشتيباني قرار گرفتيم و به صورت كامل تحريم شديم . اينجا بود كه پرسنل نيروي هوايي كه قبل از پيروزي انقلاب سهم بسزايي در پيروي انقلاب داشتند و انقلاب را از خود مي دانستند و خودشان را فدايي انقلاب مي دانستند آن همت و تلاش خود را در آماده نگه داشتن اين تجهيزات شروع كردند و همانطور كه در جريان هستيد ما قبل از پيروزي انقلاب حق تعمير بسياري از تجهيزات و قطعات را نداشتيم . و اين تجهيزات بايد در آمريكا تعمير مي شد ولي بعد از پيروزي انقلاب حركت جهادي ما شروع شد و يك حالت آمادگي نسبي در نيروي هوايي حاكم گرديد كه مي بينيم در روز اول مهر ماه 140 فرند از جنگنده هاي ما به پرواز درآمدند . و تامدتي نيز پرواز مكرر اين جنگده ها ادامه پيدا كرد كه همين موضوع نشان دهنده آن است كه كار عظيمي در نيروي هوايي بعد از انقلاب شروع شد كه آن هم نشات گرفته از خودباوري بود كه نيروي هوايي از نوزدهم بهمن كسب كرد به طوري كه تجهيزاتي كه تا آن زمان توسط خارجي ها تعمير مي شد و مديريت امور هم به دست آنها بود با همت و تلاش متخصصين داخلي آماده و به كارگيري شد. به نظر جنابعالي در آن مقطع زماني توانمندي ما نسبت به كشور عراق در چه سطحي بود ؟ البته آن زمان نيروي هوايي ما نسبت به كشورهاي منطقه از تجهيزات پيشرفته تري برخوردار بود . ما اف 14 داشتيم كه هواپيماي بسيار ارزنده اي بود. كلا تجهيزاتي كه ما در ارتش داشتيم با توجه به اينكه ايران يك پايگاهي براي غرب خصوصا آمريكا تبديل شده بود و آنها اين ابزار و تجهيزات پيشرفته را به ما مي دادند تا بتوانند بعنوان يك پايگاهي براي اهداف استعماري خود در منطقه استفاده كنند. مانند جنگ ظفار و بسياري از اين موراد كه در منطقه اتفاق افتاد. به همين علت ما در اوايل جنگ از لحاظ تجهيزاتي نسبت به آنها برتر بوديم و همينكه ما برتري نسبي هوايي را به دست گرفتيم نشان دهنده اين است كه ما توانمندي بيشتري در اين قضيه داشتيم . آيا واقعا فقط تجهيزات پيشرفته نقطه برتري ما محسوب مي شد البته كه اين برتري فقط در بعد تجهيزات نبود. ما از لحاظ نيروي انساني هم برتري داشتيم چرا كه ما يك نيروي مكتبي بوديم و رزمندگان ما اهل ايمان بودند و به تكليفشان عمل مي كردند. ولي عراقي ها براي تعيش خود مي جنگيدند. مي توانيم بگوئيم ما هم از بعد تجهيزات و هم از بعد نيروي انساني در موقعيت برتري قرار داشتيم . با اين مقدمه اي كه شما در مورد تجهيزات فرموديد آيا واقعا نيروي هوايي در طول جنگ با هيچ مشكل و پشتيباني و كمبود تجهيزات مواجه نشد ؟ در طول جنگ ما مشكلاتي داشتيم . ولي تلاش هاي گسترده اي انجام مي شد كه اين مشكلات را از پيش رو برداريم . ما با شروع جنگ يك حركت خودكفايي جدي را شروع كرديم كه اين نيز مورد تاكيد مقام معظم رهبري ـ كه در آن زمان مقام رياست جمهوري را به عهده داشتند ـ بود. و دستور تاسيس جهاد خودكفايي را ايشان صادر كردند. كه حقيقتا در طول جنگ كار بسيار گسترده اي توسط اين جهاد انجام شد. ما بسياري از اين قطعات پر مصرف و گلوگاهي را كه نياز داشتيم در همين جهاد خودكفايي ساختيم . و بخاطر اينكه هواپيماهاي ما در طول روز دهها سورتي پرواز داشتند و نياز به تعمير و نگهداري بود اين كارها هم توسط نيروهاي جهاد خود كفايي انجام مي پذيرفت . در كنار همه اينها ما هواپيماها را نيز مجهز كرديم . مثلا هواپيمايي بو دكه فقط امكان حمل يك يا دو نوع موشك را داشت كه ما چند نوع موشك ديگر به آن سوار كرديم . به عنوان مثال غير از موشك سازماني كه بر روي اف 14 نصب مي شد حمل چند نوع موشك ديگر را نيز بر روي اين هواپيما امكان پذير نموديم . يا هواپيماهايي كه تك ماموريتي بودند را تغيير داديم و دو ماموريتي يا حتي چند ماموريتي كرديم . يعني همه اين ها توسط متخصصين داخلي انجام شد ؟ بله ! چون ما همان زمان وقتي براي خريد سيم خاردار به كشورهاي ديگر مراجعه مي كرديم مي گفتند اين سلاح استراتژيك است ما به شما نمي دهيم چه برسد كه بخواهند قطعه اي به ما واگذار نمايند. يا نفري را به ما بدهند كه اين كارها را براي ما انجام دهد. لذا اتكاي ما به خودمان بود و به نيروهاي متعهد متخصص و پرتلاش فني كه اين تجهيزات پيشرفته را با فن آوري بالا تعمير مي نمودند و قطعاتش را تامين مي كردند. به عبارتي نيروي فني و متخصص ما در كنار خلبانان شجاع و رزمندگان و پرسنل عملياتي سلحشور كه در مقابل دشمن دفاع مي كردند با حركت جهادي شان همه اين عزيزان را پشتيباني مي كردند. شما در اين روندي كه آغاز نموديد آيا فقط از نيروهاي فني خودتان استفاده مي كرديد يا از متخصصين دانشگاهي هم كمك مي گرفتيد ؟ در جهان معمولا اختراعات و ابتكارات ابتدا از ارتش شروع مي شود شما الان در آمريكا و اروپا نگاه كنيد مي بينيد آن ابتكارات و اختراعاتي كه به صنعتهاي ديگر كشيده مي شود اول از ارتش آمده است . نيروي هوايي ما هم در زمان جنگ همين گونه بود. يعني ما بسياري از اين ابداعاتي كه در نيروي هوايي داشتيم بعدها به ابعاد ديگر جامعه نفوذ پيدا مي كرد. البته ما در همان زمان هم براي تامين قطعاتمان از نيروهاي علمي دانشگاه كمك مي گرفتيم و اين نبود كه نيروي هوايي در را ببندد و خودش اين كارها را انجام دهد بلكه بسياري از قطعاتمان را به كمك متخصصين دانشگاهي مي ساختيم . بعنوان مثال يك قطعه اي از اف 14 بو دكه ما آن را برديم مشهد گفتند نمي توانيم بسازيم برديم تبريز و چند جاي ديگر كه آنها گفتند مي توانيم ولي نتواستند لذا برديم در اصفهان كه در آنجا نيروهاي متفكر دانشگاهي با كمك پرسنل نيروي هوايي توانستند اين قطعه را بسازند. احساس مي كنم در كنار اين صحبت هايي كه بيانگر قطره اي از خدمات نيروي هوايي در دوران دفاع مقدس بود خوب است شما از لحاظ علمي نيز نقش نيروي هوايي در جنگ را بيان بفرماييد تا نقش نيروي هوايي ما در دوران هشت سال دفاع مقدس ملموس تر گردد؟ در بعد جنگي نيروي هوايي وظايف متعددي را در زمان جنگ به عهده دارد.كه خدمتتان عرض ميكنم . قبل از شروع جنگ يكي از وظايف نيروي هوايي اين است كه هدف گذاري كند.يعني هدف هايي كه بايد در زمان جنگ بمباران شود را شناسايي نمايد. در زمان بحران هم معمولا از منطقه عمليات عكسبرداري وفيلمبرداري مي شود. تا آرايش دشمن و همچنين چگونگي منطقه عمليات مشخص گردد كه اين مرحله در طول جنگ ادامه دارد. تا نيروهاي خودي بتوانند از اين فيلم ها و عكس ها براي طراحي عمليات استفاده كنند. وظيفه بعدي نيروي هوايي سوخت رساني است . در حين عمليات ما نياز به هواپيماي سوخت رسان داريم . شما اگر در بسياري از عمليات هاي نيروي هوايي در طول هشت سال دفاع مقدس نگاه كنيد مي بينيد هواپيماهاي سوخت گير يا همان هواپيماي تانكر و مادر بر روي آسمان به هواپيماهاي عملياتي سوخت رساني مي كردند بعنوان مثال در يكي ازعمليات ها من دوروز پشت سرهم 9 25 دقيقه پرواز كردم . خب يعني در طول اين مدت ما 7 الي 8 بار سوخت گيري كرديم . لذا اينجاست كه نقش عمده هواپيماهاي سوخت رسان در پشتيباني عمليات ها مشخص مي گردد. يا در حمله به پايگاه اچ ـ 3 همين سوخت رسان ها بودندكه با هواپيماهاي شكاري همراه شدند تا آنها با مشكلات سوخت مواجه نشوند. يا در بعد ترابري هوايي تاكتيكي نيز نيروي هوايي نقش بسيار ارزنده اي دارد. شما مي بينيد در طول جنگ در منطقه عملياتي نياز به پشتيباني تجهيزاتي مانند مهمات يا پياده كردن نفر يا رساندن آذوقه به نيروهاي عملياتي است كه اين نيازها توسط ترابري هوايي انجام مي شود. در طول جنگ هواپيماهاي ترابري سنگين ما مانند 747 روزي هزاران نفر را از مناطق مختلف به خوزستان مي رساندند يا در تخليه مجروحين روزي صدها نفر از مناطق عملياتي به پشت جبهه و مراكز استانها منتقل مي شدند. شما يكي از ماموريت هاي نيروي هوايي در زمان صلح را هدف گذاري برشمرديد . ما در اين 20 ماهي كه بعد از انقلاب تاآغاز جنگ داشتيم آيا ارتش ونيروي هوايي ما فرصت اين را داشت تا به اين ماموريت مهم جامه عمل بپوشاند ؟ در مورد هدف گذاري بايد عرض كنم اين ماموريت توسط همه كشورها انجام مي شود. و اين طبيعي است . معمولا كشورهايي كه كشوري را بعنوان تهديد براي خودشان مي بينند بخصوص نيروي هوايي آن كشور نقاط مهم وحساس كشور مقابل را شناسايي و مشخص مي كنند و همه اين ها را در اطاق جنگ آماده مي كنند براي روز مبادا كه اگر بحران و يا حمله اي صورت گفت بتوانند از اين ها استفاده نمايند. در مورد ما هم بايد عرض كنم عراق يك كشوري بودكه قبل از انقلاب هم با ما مشكل داشت و حتي چندين بار هم تا آستانه جنگ پيش رفت لذا طبيعي بود اين هدف گذاري ها انجام شده باشد. شما در صحبت هايتان به يك نكته اشاره كرديدكه يك بار در طول دوروز حدود 9 ساعت و 25 دقيقه پرواز كرديد آنچه مسلم است اينكه پرواز آن هم با هواپيماهاي جنگنده محدويت هاي زماني دارد و اين مقدار پرواز از لحاظ علمي بسيار خطرناك محسوب مي شود بفرمائيد چه چيزي سبب مي شد كه خلبان هايي مثل شما درطول جنگ دست به چنين كارهايي بزنند ؟ معمولا عمليات هايي كه انجام مي شد در بسياري از آنها بخصوص در عمليات هاي رهگير پروازهاي طولاني مدت وجودداشت . كه يك سورتي پرواز 3 الي 6 ساعت طول مي كشيد يا در بعضي مواقع همانطور كه عرض كردم 9 ساعت و 25 دقيقه طول كشيد كه آن هم به خاطر حساسيت منطقه بودكه نياز مي شد بخاطر پوشش هوايي منطقه وحفاظت از آن منطقه عمليات هواپيماهاي رهگير در آنجا بمانند. فكر مي كنم اين هم نوعي ايثار محسوب مي شود چون در اين موارد خود خلبان هم در فشار شديدي قرار مي گيرد ؟ يقينا همينطور است . ولي آن موقع ماجوان بوديم و از لحاظ آمادگي جسمي هم ورزيده بوديم و وزش هم مي كرديم لذا براي ما زياد مشكل نبود. اگرممكن است براي اطلاع خوانندگان روزنامه كمي در مورد اصطلاح رهگيري توضيح بفرمائيد ؟ ماموريت نيروي هوايي حفاظت از قلمرو هوايي كشور است تا هواپيماهاي دشمن وارد اين فضا نشوند. ما در زمان جنگ داشتيم كه هواپيماهايي به قصد بمباران وارد آسمان كشور ما مي شد و رادارهاي ما بعنوان هشدار و اخطار اوليه وچشم نيروهاي مسلح عمل مي كردند و هواپيماهاي دشمن را گرفته و وضعيت را به مراكز فرماندهي و كنترل اعلام مي كردند. ما به اين مراكز مي گوئيم مركز عمليات پدافند منطقه اي كه در قسمت هاي مختلف كشورمان مستقر هستند و در چنين مواقعي توسط اينها به خلبان هايي كه آماده هستند وضعيت بوسيله آژير اطلاع داده مي شود و خلبان هاي ما بلند مي شوند و مي روند به سمت هدف اين رفتن به سمت دشمن كه توسط خود نفرات رادار انجام مي شود را مي گويند رهگيري كه به اصطلاح مي گويند ره دشمن را مي گيرند تا به دشمن برسند و هواپيما را قفل نمايند كه در اين صورت يا دشمن قبل از اين عمليات فرار مي كند يا مقاومت مي كند كه در اين صورت هواپيماي خودي با دشمن درگير مي شود و دشمن را منهدم مي كند. اصطلاح سورتي پرواز همان دفعات پرواز است ؟ بله ! زمان بلند شدن هواپيما تا نشستن آن را يك سورتي پرواز مي گويند. شما در دوران دفاع مقدس چند سورتي پرواز داشتيد ؟ اگر از خودمان نگوئيم بهتر است . شما به عنوان خلباني كه قبل از انقلاب هم در نيروي هوايي حضور داشتيد و امروز نيز به عنوان شخص اول اين نيرو مطرح هستيد تفاوت هاي نيروي هوايي قبل از انقلاب را با نيروي هوايي امروز چگونه ارزيابي مي كنيد ؟ نيروي هوايي قبل و بعد از انقلاب در ابعاد مختلف بسيار متفاوت است . و از بعد رهبري و فرماندهي تفاوت دارد تا بعد آموزش و تجهيزات و همه اين تفاوت ها زيربنايي است . مثلا در بعد رهبري مي بينيم فرمانده نيروهاي مسلح در آن زمان دست نشانده مستكبرين بود. و همچنين در رده هاي مختلف كشور. ولي بعد از انقلاب رهبر نيروهاي مسلح يك مرجع تقليد و نائب امام زمان (عج ) است و اين تبعيت از فرماندهي يك نمادي از باورهاي مكتبي ما است كه اين اعتماد در فرماندهي در توان رزمي بسيار تاثيرگذار است . در بعد آموزش مي بينيم در آن زمان از پرسنل فني ما تا خلبان ها به خارج از كشور اعزام مي شدند و در آنجا دوره مي ديدند و اين در حالي بود كه ما توان آموزش را در داخل داشتيم . ولي آنها در پي تضعيف فرهنگ اسلامي و تقويت فرهنگ غربي در اين پرسنل بودند كه آنها را براي آموزش به خارج از كشور مي فرستادند. ولي بعد از انقلاب مي بينيم دانشكده خلباني آغاز بكار مي كند و تا به حال صدها خلبان تحويل نيروي هوايي داده تا جائيكه استخوان بندي نيروهاي پروازي از خلبانهاي بعد از انقلاب هستند و همچنين نيروهاي فني و پدافندي نيز آموزش ديده داخل كشور هستند. در بعد تجهيزات همانطور كه عرض كردم قبل از انقلاب ما كل تجهيزاتمان را از خارج مي آورديم . يعني نيروي هوايي ما يك نيروي مصرف كننده و وابسته بود. ولي بعد از پيروزي انقلاب مي بينيم در كليه ابعاد در داخل خودكفا هستيم . مانند تامين قطعات بطوري كه چند ماه پيش اعلام كرديم كسي حق خريد هيچ قطعه اي از خارج ندارد و تمام قطعات جنگ افزارها و تجهيزات ما بايد در داخل ساخته شود. يعني توانش وجود دارد ؟ بله ! ما توانش را داريم و روي اين موضوع برنامه ريزي كرديم . بعنوان نمونه چند سال پيش به يك قطعه الكترونيكي مهم نياز پيدا كرده بوديم . ابتدا از كل منابع داخلي خواستيم اين قطعه را بسازند منابع داخلي گفتند ما توانش را نداريم . سراغ منبع خارجي رفتيم كه آنها هم چون مي دانستند اين قطعه متعلق به اف 14 است گفتند توانش را نداريم . تا اينكه يكي از منابع داخلي اعلام كرد كه من به كمك پرسنل نيروي هوايي مي توانم تحقيقات را شروع كنم تا شايد به نتيجه اي برسيم . كه اين تحقيقات با كمك نيروي هوايي شروع شد و بعد از يكسال به نتيجه رسيدند و توليد انبوه آن هم آغاز شد. در اين ميان به محض اينكه به توليد انبوه رسيد آن منبع خارجي اعلام كرد من مي توانم اين قطعه را تامين كنم . اين اوج فن آوري ما بود. الان هم كل قطعات را مي توانيم در داخل توليد كنيم و برنامه ما هم همين است كه همه قطعات را در داخل توليد كنيم . اخيرا هم كه اعلام كرديد هواپيما ساختيد ؟ بله . اين يك بعد قضيه بود كه در مورد قطعه عرض كردم . اما بعد ديگر اين است كه ما هواپيماهاي مختلفي ساختيم . مانند هواپيماي ملخ دار هواپيماي جت آموزشي هواپيماي شكاري دو سكانه و يك سكانه كه در حال حاضر به توليد انبوه هم رسيده است كه مردم عزيز ما در رزمايش ذوالفقار شاهد پرواز اينها بودند. قبل از پيروزي انقلاب از پرسنل فتي ما تا خلبان ها براي آموزش به خارج از كشور اعزام مي شدند و اين در حالي بود كه ما توان آموزش را در داخل داشتيم ولي آنها از اين طريق درپي تضعيف فرهنگ اسلامي و تقويت فرهنگ غربي در پرسنل نيروي هوايي بودند نيروي هوايي قبل از انقلاب يك نيروي كاملا مصرف كننده و وابسته بود ولي پس از انقلاب مي بينيم در كليه ابعاد ما در داخل خودكفا هستيم مانند تامين قطعات بطوري كه چند ماه پيش ما اعلام كرديم كسي حق خريد هيچ قطعه اي از خارج ندارد مسئله اي كه اينجا به ذهن من مي آيد هواپيماهايي است كه قبل از انقلاب خريداري شده و در زمان جنگ هم به صورت فشرده از آنها استفاده گرديد از آنجائيكه امروز صنايع نظامي به سرعت در حال پيشرفت است چه فكري براي اين هواپيماها كرديد ؟ اين هواپيمايي كه مربوط به سي سال پيش است را ما به فن آوري روز مجهز كرديم . يعني اين هواپيماي 30 سال پيش نيست . بلكه ابيونيك رادار و موشك آن را تغيير داديم و به تجهيزات روز مجهز كرديم كه مي توانيم بگوئيم قابل رقابت با سطح فعلي اروپا است . بعنوان نمونه برد اف 14 را به هزار مايل رسانديم . يا در رابطه با رادارهايمان هم همينطور. ما امروز با فن آوري روز پدافند هوايي و رادارهاي آتشبار ساختيم و همچنين موشك آن را در داخل مي سازيم . و قسمت هايي هم كه نياز به ارتقا داشته است را به فن آوري روز تبديل كرديم و در حال توليد انبوه آنها هستيم . پس امروز اگر مسئله اي پيش بيايد از همه اين هواپيماها و تجهيزات مي توانيد استفاده كنيد ؟ بله ما چه در بعد كمي و چه در بعد كيفي در درجه مطلوب هستيم و آمادگي كامل داريم . در نتيجه ما بايد ميدان آمادگي نيروي هوايي را در سطح بالايي ارزيابي كنيم ! ؟ همينطور است . ما از لحاظ آمادگي در سطح مطلوبي هستيم و در اين 30 سال گذشته بهترين آمادگي را در حال حاضر داريم . يعني هر اتفاقي بيفتد شما آماده هستيد ؟ بله . ما صد در صد آماده هستيم و مطمئنيم كه اگر بحران و يا حادثه اي اتفاق بيفتد ما با اقتدار مي توانيم توانمندي هاي دشمن را به زير بكشيم . با اين وضعيتي كه الان كشور ما در منطقه دارد ارزيابي شما چيست ؟ كشورهاي منطقه كه برادر ما هستند و تهديدي براي ما به حساب نمي آيند. و از لحاظ توان رزمي هم ما موقعيت مطلوب تري نسبت به همسايگانمان داريم . منتهي در مورد تهديد نامتقارن بايد بگويم ما توانمنديهاي بسيار بالايي داريم كه اگر تهديد نامتقارني هم اتفاق بيفتد ما توان مقابله جدي و با اقتدار را خواهيم داشت . يعني در حقيقت شما در زمينه جنگ نامتقارن هم كار كرديد ؟ بسيار زياد. امروز بطور كلي داكترين ما داكترين دفاعي است . خودتان درزمان جنگ با چه هواپيمايي پرواز مي كرديد ؟ من ابتدا در دزفول بودم و با اف 5 پرواز مي كردم و در سال 64 به اصفهان منتقل شدم و از آن به بعد با اف 14 پرواز مي كنم . از جالب ترين و زيباترين پرواز عملياتي كه در دوران دفاع مقدس داشتيد براي ما بگوييد؟ قرار شد از ما نپرسيد. ولي پرواز كلا زيبا است . و پروازهاي عملياتي زيباتر بطوريكه حلاوت بيشتري دارد. حالا كه از خودتان نمي گوييد. خوب است از يكي از ياران شهيدتان بگوئيد آنچه در ذهن من نقش بسته شما علاقه خاصي به شهيد بزرگوار اردستاني داشتيد ؟ شهداي نيروي هوايي حقيقتا نماد غيرت و سلحشوري هستند شهداي بزرگواري چون شهيد بابايي ستاري شهيد اردستاني شهيد فكوري شهيد دوران شهيد خضرايي كه در سطح ملي هم مطرح هستند و منشا خدمات ارزنده و گسترده اي بودند و زندگي شان را وقف 8 سال دفاع مقدس كردند و در نهايت مزد خودشان را گرفتند و به لقا الهي رسيدند. يكي از اين شهداي بزرگوار شهيد اردستاني بود كه حقيقتا يك انسان سلحشور و نترس بود. حقيقتا نمي ترسيد و چون مولايش علي كه ارادت خاصي نيز به ايشان داشت با اقتدار بود. در مسائل عرفاني هم بسيار قوي بود. ايشان نماز جماعتش ترك نمي شد. و همه كارهايش را با نماز جماعت برنامه ريزي مي كرد از لحاظ شجاعت هم در جنگ يك انسان بي نظير بود. وارد هر پايگاهي مي شد يك روحيه شجاعتي به خلبان ها و پرسنل آن پايگاه مي داد. ايشان ماموريت هاي زيادي رفت . آنچه به ذهنم مي آيد ايشان فقط در يك عمليات والفجر هشت حدود 70 ـ 80 ماموريت برون مرزي انجام داد . يعني روزي 4 الي 5 ماموريت برون مرزي انجام مي داد . مي آمد سوار هواپيما مي شد عمليات را انجام مي داد برمي گشت و منتظر مي ماند تا هواپيما مسلح بشود و دوباره براي عمليات برود. ايشان خلبان بسيار باهوش و شجاعي بود. قبل از انقلاب يك رزمايش و مسابقه تيراندازي در پيمان سنتو برگزار شد كه بين آمريكا تركيه پاكستان و ايران در پاكستان انجام گرديد ايشان در آنجا در زدن راكت و بمب قهرمان قهرمانان شد. در زمان جنگ هم ايشان ماموريت هايي را كه به عهده مي گرفت ماموريت هايي بود كه به اصطلاح خلبان ها كيل داشت . يعني ماموريت هاي بسيار خطرناك كه ممكن است بعضيها براي انجام آن نگران باشند ولي ايشان با شجاعت انتخاب مي كرد و با موفقيت آن را انجام مي داد. ايشان در يكي از اين ماموريت ها كه با شهيد ديگري نيز همراه بود. آن شهيد بزرگوار تعريف مي كرد قرار بود در اين ماموريت يكي از پل هاي مواصلاتي دشمن را بمباران كنيم . وقتي به هدف رسيديم ايشان اوج گرفت شيرجه زد و آمد روي هدف و چنان دقيق بمب را روي پل رها كرد كه دقيقا " به وسط پل اصابت كرد بطوري كه پل از دو طرف به يك اندازه از هم جدا و منهدم شد. يعني اينقدر دقيق هدف را نشانه مي گرفت . از اينكه محبت فرموديد و در اين گفت گو شركت كرديد بسيار متشكريم . اگر در پايان نكته اي خاص داريد ما سراپا گوشيم ؟ من از جنابعالي و همه همكاران شما كه زحمت مي كشيد و تلاش مي كنيد و خدمات نيروهاي مسلح را ارائه مي دهيد تشكر مي كنم . كشورهاي همسايه ما تهديدي براي ما محسوب نمي شوند و از لحاظ توان رزمي هم ما موقعيت مطلوب تري نسبت به آنها داريم . منتهي در مورد تهديد نامتقارن بايد بگويم ما توانمنديهاي بسيار بالايي داريم و صد درصد آماده هستيم و مطمئنيم اگر بحراني و يا حادثه اي اتفاق بيفتد ما با اقتدار مي توانيم دشمن را به زير بكشيم شهيد اردستاني خلبان بسيار باهوش و شجاعي بود. و هميشه ماموريت هايي را به عهده مي گرفت كه به اصطلاح خلبانها كيل داشت گفت وگو از : حسين زكريائي عزيزي منبع:روزنامه جمهوری اسلامی
  6. [align=center][/align] سامانه AGM-86 ALCM متعلق به نیروی هوایی ایالات متحده آمریکاست که قابلیت حمل و پرتاب از بمب افکن های استراتژیک B-52H را دارد.یکی از اهداف طراحی و ساخت این موشک کروز ، افزایش کارایی بمب افکن های B-52 بوده است.با تبدیل کلاهک هسته ای این موشک به سر جنگی متعارف ، این موشک کروز همچنان می تواند به عنوان یک جنگ افزار بسیار مهم در نبردهای آینده ایالات متحده به کار رود. توسعه ALCM به پیش از ژانویه سال 1968 ، زمانی که نیروی هوایی ایالات متحده در حال تهیه نیازمندیهای یک وسیله پرنده تحت عنوان SCAD بود ، بر می گردد. SCAD در واقع یک موشک کروز حمل شنوده توسط بمب افکن های B-52 و B-1A بود که می توانست بمب افکن ها را بر روی رادار دشمن شبیه سازی کندو موجب گمراهی و به اشتباه افتادن سامانه های دفاع هوایی دشمن گردد. به نظر می رسد که توسعه این موشک در ادامه برنامه تکمیل فریب دهنده ADM-20 Quail بوده است. در فاز طراحی مفهومی این پرنده مشخص شد که SCAD می باید دارای توانایی نصب سر جنگی هسته ای کوچک باشد در حالی که مخفف نام طرح به « فریب دهنده کروز مسلح زیر صوت » تغییر یافته بود. توسعه نمونه مقیاس کامل در ژوئیه سال 1970 به وقوع پیوست و نام AGM-86A برای طرح SCAD اختصاص یافت. اما در این سال هزینه های مورد انتظار برای سامانه های الکترونیکی پیشرفته SCAD به شدت افزایش یافت و در ژوئن سال 1973 توسعه طرح متوقف گردید ، چرا که در صورت حذف سامانه های الکترونیکی پیشرفته از این پرنده ، این طرح در واقع به همان موشک های کروز تهاجمی بدون هیچ گونه قابلیت فریب دشمن تبدیل می شد. به دنبال توقف برنامه SCAD ، نیروی هوایی ایالات متحده سریعا برنامه جدیدی را برای تکمیل یک موشک کروز هوا پرتاب دور برد مسلح به سر جنگی هسته ای با نقطه شروع SCAD ، آغاز نمود. در این راستا در دسامبر 1974 شرکت بویینگ برنده قرارداد توسعه یک موشک جدید گردید. با توجه به اینکه موشک کروز هوا پرتاب جدید در اصل یک SCAD مسلح شده بود. نام موشک جدید AGM-86A حفظ گردید. طول این موشک 3/4 متر (14 پا) بود که می توانست از پرتابگر موشک AGM-69 SRAM پرتاب گردد. نخستین پرواز موشک کروز در مارس 1976 در نیومکزیکو توسط بمب افکن B-52G و نخستین پرواز کاملا هدایت شده موفقیت آمیز آن در سپتامبر همان سال انجام گردید. AGM- 86A دارای یک سامانه ناوبری اینرسی به همراه یک سامانه ترکام (سامانه تطبیق عوارض زمینی) می باشد. در جریان روند توسعه این موشک ، نیروی هوایی ایالات متحده خواستار افزایش برد این موشک به 2400 کیلومتر شد. در راستای دستیابی به این هدف مهم دو راه حل وجود داشت ، یکی استفاده از مخازن سوخت خارجی بدون ایجاد تغییرات اساسی در خود موشک AGM-86A ، دیگری تکمیل یک موشک جدید با طول افزایش یافته که به ERV معروف بود. این افزایش طول موشک مشکلاتی را به همراه داشته است از جمله اینکه دیگر امکان استفاده از پرتابگر موجود موشک AGM-69 SRAM وجود نداشت. مشکل دیگر آنکه نصب و قرارگیری این موشک در نگهدارنده های بمب از پیش ساخته شده بمب افکن B-1A ، امکان پذیر نبود. نیروی هوایی ابتدا تصمیم به عملیاتی کردن مدل اولیه AGM-86A داشت ولی پس از مدتی هر دو مدل اضافه کردن مخازن سوخت خارجی و افزایش طول موشک دنبال گردید. در ژانویه 1977 تولید در مقیاس یک به یک موشک AGM-86A آغاز شد چرا که در این سال تغییراتی موثر و قوی در جهت برنامه تولید موشک های هوا پرتاب کروز اعمال گردید. در این برنامه که به JCMP یا « طرح مشترک موشک کروز» معروف بود ، نیروی هوایی و نیروی دریایی ایالات متحده جهت توسعه موشک های کروز خود و استفاده از فناوری روز آن زمان بسیج شدند. در آن مقطع زمانی نیروی دریایی ایالات متحده تنها موشک کروز BGM-109 تاماهاوک را به عنوان برنده رقابت موشک های کروز دریاپایه می شناخت. یکی از نتایج برنامه JCMP توسعه بیشتر یک سامانه پیشران و یک سامانه هدایت برای موشک کروز جدید بود. سامانه پیشرانه این موشک از نوع موتور توربوفن ویلیامز F107 و سامانه هدایت آن از نوع ترکام AN/DPW-23 استفاده شده در موشک کروز تاماهاوک بود. پس از متوقف شدن طرح AGM-86A کوتاه برد ، در جهت دستیابی به یک موشک هواپرتاب دوربرد دو راه حل وجود داشت: 1.افزایش طول موشک AGM-86A برای دستیابی به برد بالاتر ( طرح ERV ) که اکنون به AGM-86B معروف است. 2.استفاده از نمونه هواپرتاب موشک AGM-109 تاماهاوک ساخت جنرال داینامیکس. در اوت سال 1979 نخستین پرواز AGM-86B صورت گرفت و در مارس 1980 این پرنده در رقابت با نمونه هواپرتاب موشک تاماهاوک به پیروزی دست یافت. تولید یک به یک این موشک مدتی بعد یعنی در ماه اوت 1981 آغاز گردید. هواپیمای مادر این موشک هواپرتاب ( جهت حمل و پرتاب ) ، بمب افکن B-52G/H می باشد. موشک AGM-86B به یک موتور توربوفن F107-WR-100 یا F107-WR-101 ساخت شرکت ویلیامز و سرجنگی حرارتی هسته ای W-80-1 مسلح شده است. این موشک کروز دارای سامانه ناوبری اینرسی لیتون P-1000 می باشد که لحظاتی پیش از پرتاب توسط سامانه INS هواپیمای مادر فعال می گردد. بال ها و سطوح کنترل و ورودی هوا در این موشک کروز پیش از پرتاب حول و داخل بدنه جمع می شوند و حداکثر 2 ثانیه پس از جدا شدن از هواپیمای مادر ، کاملآ باز شده و در موقعیت های خاص خود قرار می گیرند و سپس موتور توربوفن آن روشن مو شود. قابل توجه است که طراحی این نوع ساز و کار برای نصب موشک کروز در دو موقعیت زیر ( داشتن فضای کافی و ایمن برای نصب موشک ) بوده است: 1.دو آویزگاه زیر بال هواپیمای B-52 2.نصب بر روی پرتابگر چرخان داخل بدنه هواپیمای B-52. [align=center] [/align] موشک کروز AGM-86B از سامانه ترکام AN/DPW-32 ساخت شرکت مکدانل داگلاس برای پیدا کردن مسیر خود به سمت هدف در ارتفاع های پایین ، استفاده می نماید. در سامانه ترکام ، اطلاعات پستی و بلندی هایی که توسط یک رادار ارتفاع سنج دریافت می گردد به صورت پیوسته با نقشه راداری از پیش برنامه ریزی شده مربوط به سطح زمین زیر موشک ، انطباق می یابد و به این صورت موشک می تواند به صورت رقیقی یک مسیر پروازی از پیش تعیین شده را با جزییات مربوط دنبال نماید. دقت کلی سامانه هدایت این موشک کروز از 30 تا 90 متر می باشد. موشک مزبور دارای سطح مقطع راداری کمی می باشد و در ارتفاع پایین پرواز خود را به سمت هدف ادامه می دهد تا تشخیص راداری آن دشوارتر شود. با مجهز شدن بخش نصب و نگهداری بمب ها به پرتابگر گردان استراتژیک متعارف (CSRL) در هواپیمای B-52H ، این هواپیما قادر است بیشتر از 20 فروند موشک کروز هواپرتاب را حمل نماید که 8 فروند آنها بر روی پرتابگر مربوط و بیش از 12 فروند دیگر نیز بر روی دو آویزگاه زیر هر بال هواپیمای مادر نصب می گردند ( هر سه فروند موشک کروز زیر یک آویزگاه نصب می شود) . تا پایان سال 1986 شرکت بویینگ بیش از 1700 فروند موشک کروز هواپرتاب AGM-86B را به نیروی هوایی و دریایی ایالات متحده تحویل داد. موشک کروز هواپرتاب AGM-129 به عنوان جانشینی برای موشک کروز هواپرتاب AGM-86 به تعداد کمتر از آنچه انتظار می رفت تولید گردیده است. با این حال ، AGM-86 مدتی طولانی به عنوان جنگ افزار اصلی نیروی هوایی ایالات متحده باقی ماند ، اگرچه بسیاری از این موشک ها به نمونه هواپرتاب با سرجنگی متعارف تبدیل شدند. شرکت بویینگ در سال 1986 شروع به ارتقای تعدادی از این موشک های کروز AGM-86 به استاندارد AGM-86C نمود. تغییر اصلی نمونه C نسبت به نمونه قبلی ، جایگزینی یک سرجنگی 900 کیلو گرمی از کلاس سر جنگی انفجاری ترکشی به جای سرجنگی هسته ای می باشد. این نسخه جدید به CALCM معروف است. در واقع موشک های دارای سرجنگی هسته ای با نام ALCM و موشک های با سرجنگی متعارف با نام CALCM شناخته می شوند. موشک های کروز AGM-86B/C شرکت بویینگ ، موشک های هواپرتاب زیر صوتی هستند که دارای وزنی برابر حدود 1450 تا 1950 کیلوگرم بوده و قابلیت حمل و پرتاب از بمب افکن های B-52 در ارتفاعات پایین یا بالا می باشند. بدین ترتیب ، نیروهای دشمن برای مقابله با هر یک از این نمونه ها باید تدابیر ویژه ای را بیندیشند و همین امر ، دفاع در برابر آنها را پیچیده تر و هزینه بر می سازد. سامانه هدایت و ناوبری موشک کروز AGM-86C در جهت افزایش دقت ، به گیرنده های GPS مجهز گردید. این موشک در طول عملیات « طوفان صحرا» در یال 1991 ( جنگ اول خلیج فارس ) و در جنگ ناتو در بالکان در سال 1999 با موفقیت استفاده شد ، اما از آنجایی که سرهای جنگی جدید جایگزین شده سنگین تر از سر جنگی هسته ای می باشد ، برد آن به طور مشخصی کاهش یافته است. نخستین سری موشک کروز AGM-86C تحت عنوان « بلاک صفر » یک موشک کروز هواپرتاب با سرجنگی متعارف بود ، اما در نمونه ارتقا یافته بعدی که به بلاک-1 مشهور گردید ، از الکترونیک پروازی بهبود یافته و گیرنده GPS و بیش از 1450 کیلوگرم سرجنگی انفجاری ترکش زا استفاده شد که در سال 1996 با موفقیت آزمایش گردید و به این ترتیب همه موشک های بلاک صفر به نمونه بلاک-1 ارتقا یافتند. موشک های کروز نمونه بلاک-4 در جهت دسترسی به هدایت نهایی بسیار دقیق دارای پیشرفت بیشتری نسبت به نمونه های قبلی بودند. این سامانه یک گیرنده GPS چند کاناله و بهینه شده دقیق دارد ، که گفته می شود دقت آن به 3 متر می رسد. توسعه موشک های کروز بلاک-4 از سال 1998 آغاز گردید و نخستین سری این موشک ها در ژانویه 2001 تحویل نیروی هوایی ایالات متحده گردید. قابل توجه است که 300 فروند از موشک های ALCM از پیش به مدل AGM-86C تبدیل شده بودند و شرکت بویینگ قراردادی را جهت تبدیل بیش از چند صد فروند از موشک های کروز هواپرتاب با سر جنگی متعارف را به موشک های دارای پیکر بندی بلاک-4 امضا نموده است. AGM-129 نمونه ای دیگر از موشک کروز CALCM با نام DATM-86C نیز وجود دارد که جهت انجام آزمایش ها و تمرین های بارگذاری و جابه جایی به کار می رود. نمونه AGM-86D CALCM بلاک-2 به یک سرجنگی 540 کیلوگرمی جدید شرکت لاکهید مارتین با نام AUP مجهز شده است که برای نفوذ به پناهگاه های زیرزمینی بتونی طراحی شده است.نخستین پرواز AGM-86D در نوامبر سال 2001 انجام شد و هم اکنون برنامه هایی برای تولید 200 فروند از این نوع موشک کروز در دست اجرا می باشد. مجله صنایع هوایی
  7. دیگ به دیگ میگه روت سیاه شما یک نگاه بنداز برای یک موضوع به نام C-400 چند تا تاپیک باز کردی ! http://www.military.ir/modules.php?name=Forums&file=viewtopic&t=1601 http://www.military.ir/modules.php?name=Forums&file=viewtopic&t=1529 http://www.military.ir/modules.php?name=Forums&file=viewtopic&t=1491 http://www.military.ir/modules.php?name=Forums&file=viewtopic&t=1246 http://www.military.ir/modules.php?name=Forums&file=viewtopic&t=1114 :| :| icon_cheesygrin icon_cheesygrin :D
  8. [align=center][/align] آمريكا براي تسلط نظامي و امنيتي بر جهان طرحي ريخته است كه بايد تا سال 2020 اجرا شود. اين طرح كه به «ضربه سريع جهاني» (Prompt Global strike (PGS شهرت يافته است، اساسا طرحي تهاجمي است كه براي توجيه افكار عمومي آن‌را دفاع موشكي مي‌خوانند. اين طرح سپر موشكي نيست، چماق موشكي است. اين طرح اول بار در سال 2001 در وزارت جنگ آمريكا (پنتاگون) تصويب شد و در سال 2006 نيز مورد تجديدنظر نهايي قرار گرفت و 500 ميليون دلار بودجه براي آن اختصاص يافت. براساس طرح (PGS) آمريكا كلاهك‌هاي هسته‌اي موشك‌هاي خود را با مواد انفجاري غيرهسته‌اي آماده عمليات مي‌كند. ازاين‌رو بسياري از موشك‌هاي مستقر در عرشه كشتي‌ها و زيردريايي‌ها و موشك‌هاي مستقر در خشكي براي ماهيت جديد با كلاهك‌هاي غيرهسته‌اي آماده مي‌شوند. هدف نهايي اين طرح آن است كه دولت آمريكا بتواند در مدت 60 دقيقه بدون نياز به جابه‌جايي عظيم نيروي انساني و تجهيزات فوق‌العاده نظامي اهداف خود را در سراسر كره زمين هدف قرار دهد. طرح ضربه سريع جهاني (PGS) درواقع نوعي «استراتژي پيش‌دستانه ضربه اول» است كه الگوي زميني جنگ ستارگان محسوب مي‌شود. ابتكار دفاع استراتژيك SDI) Strategic Defense Initiative) كه به جنگ ستارگان شهرت يافت بر اين فرض طراحي شده بود كه از زمان صدور دستور حمله موشكي دشمن فرضي تا زمان شليك موشك زماني لازم است تا موشك‌هاي مزبور از سيلوها خارج شود و از سكوي پرتاب شليك شود. ابتكار دفاع استراتژيك بر اين فرض استوار بود كه بهترين زمان حمله به اين سايت موشكي حدفاصل دستور شليك تا زمان پرتاب موشك است. اين سامانه موشكي بر ضد شوروي طراحي شده بود هرچند هيچگاه عملياتي نشد. حال آمريكا قصد دارد اين سامانه موشكي را براي حمله در سراسر جهان آماده كند.PGS خود وجه كامل و نقطه تكامل استراتژي نظامي سه‌وجهي آمريكاست. آمريكا درصدد است در درجه اول بودجه نظامي خود را براي سال 2008 به رقم 645 ميليارد دلار برساند. در مرحله دوم كه مناقشه آن‌را ميان آمريكا و روسيه شاهد هستيم، بحث استقرار موشك‌ها در اروپاي شرقي و مركزي مطرح است كه فعلا لهستان و جمهوري چك مجموعه اول موشك‌ها و سامانه‌هاي رهگيري را دريافت خواهند كرد. در مرحله سوم، طرح ضربه سريع جهاني (PGS) با استقرار موشك‌هاي بالستيك دوربرد با كلاهك‌هاي غيرهسته‌اي تكميل مي‌شود. آمريكا قرار است اين سامانه موشكي تهاجمي را در ظرف 3 سال عملياتي كند. اين تحولات در كنار تأسيس مركز فرماندهي آفريقا (Africom) كه از سوي آمريكا دنبال مي‌شود به‌گونه‌اي است كه از نظر استراتژيست‌هاي آمريكايي برمبناي تئوري «جهان به‌مثابه يك ميدان نبرد» به آمريكا توان تسلط نظامي و امنيتي بر جهان را مي‌دهد. روزنامه همشهری
  9. موشك روسي R-77 كه ناتو آن را AA-12 اَدر ناميده، موشك هوا به هوا، ميان‌برد و داراي سيستم هدايت راداري است. اين موشك با سيستم موشك آمريكاييAIM-120 امرام قابل مقايسه است كه به همين دليل به آن امرامسكي (AMRAAMski) گفته مي‌شود. كار ساخت موشك R-77 در سال 1982 آغاز شد و در سال 1994 اين موشك وارد خدمت شد. از نظر ظاهري R-77 از 4 بال مياني و 4 سطح كنترل عقبي تشكيل شده است. نسخه پايه R-77 داراي برد 90 كيلومتري است (در مقابل برد 32 كيلومتري امرام). اين موشك در هنگام شليك با هدايت اينرسيايي و با اطلاعاتي كه هر لحظه از موشك شليك كننده به دست مي‌آورد به سمت هدف حركت مي‌كند. به محض رسيدن R-77 به فاصله 20 كيلومتري از هدف سيستم آشيانه‌ياب فعال آن شروع به كار كرده و موشك به تنهايي به رهگيري هدف مي‌پردازد. نمونه ارتقا يافته اَدر كه با كد R-77M1 شناخته مي‌شود در حال توسعه بوده و از جمله تغييرات آن نصب موتور رمجت است. اين موشك برد بيشتري نسبت به نمونه پايه داشته و مطمئناً به عنوان موشك اصلي فراتر از ميدان ديد(فامد) روسيه با ظهور جنگنده‌هاي نسل پنجم خواهد بود. از نظر مقايسه با موشك AIM-120(حداقل با نمونه‌هاي كنوني و منتشر شده) مهمترين برتري R-77 مانورپذيري بالا و برد بيشتر است. برد بيشتر به خاطر بزرگتر بودن ( قطر 200 ميليمتر R-77 در مقابل 178 AIM-120 با طول مساوي) و همچنين وزن بيشتر( 175 كيلوگرم R-77 در مقابل 150 كيلوگرم امرام) به‌علاوه پيشرانه قويتر است. مانورپذيري بالا به سبب سطوح كنترل عقبي R-77 است كه باعث كاهش درگ (drag) در سرعت‌هاي مافوق صوت نسبت به بالهاي بزرگتر مي‌شود و همچنين آن را قادر به چرخش سريع تا 12 جي در مقابل حداكثر فشار 9 جي كه خدمه هواپيما قادر به تحمل هستند، مي‌كند. روزنامه همشهری
  10. [align=center][/align] سلاح هاي بيولوژيك مانند سلاح هاي شيميايي از جمله سلاح هاي تخريب جمعي به شمار مي روند. به گزارش گروه سياسي روزنامه همشهري ،اين دو، از بسياري جهات شبيه همديگرند. هر دو نوع بر ضد انسان (Antipersonnel)، غيرهسته اي (Nonnuclear) و براي كشتار دسته جمعي (Mass Destruction) به كار مي روند و البته تفاوت هاي فراواني نيز با يكديگر دارند. اما بايد گفت كه قبح استفاده از سلاح هاي بيولوژيك در مقايسه با سلاح هاي شيميايي در افكار عمومي بين المللي به حدي است كه پس از اينكه پروتكل 1925 ژنو(كه به آن اشاره شد) منع استعمال اين دو نوع سلاح را با هم مورد توجه قرار داد، معاهده 1972 ممنوعيت ساخت، توليد، انباشت و به دست آوردن يا نگهداري سلاح هاي بيولوژيك را به طور مستقل تنظيم كرد و به تعهدات و الزامات درباره آن، دقت و ظرافتي ويژه داد. براساس ماده 23 معاهده چهارم 1907 لاهه، به كارگيري سلاح ها و پرتاب شونده ها يا موادي كه مخصوص ايجاد بلايا و مصائب زائد است، ممنوع است. اين عبارت با دقت بيشتري در بند 2 ماده 35 پروتكل 1977 چنين تكرار شده است:«ممنوعيت به كارگيري سلاح ها و پرتاب شونده ها و مواد و همچنين روش هاي جنگي به نوعي كه بلاياي زائد ايجاد كند.» منظور از صدمه زائد يا رنج غيرضروري، آسيب يا رنجي است كه با نفع نظامي كه از كاربرد سلاح يا شيوه جنگي به دست مي آيد، نامتناسب باشد. دليل بعدي، مسأله تمايز ميان نيروهاي نظامي(رزمندگان) از نيروهاي غيرنظامي(غيررزمنده) است. يكي از مسائل مربوط به جنگ بيولوژيك(خصوصاً) و همين طور به ميزان كمتر در جنگ شيميايي، اين واقعيت است كه اغلب، مشكل مي توان اثر حمله ها را محدود كرد. شايد بدتر از اينها آن باشد كه پيشرفت هاي علمي سنوات اخير، به رغم آثار مثبت فراوان، اين امكان را فراهم كرده است تا دولت ها به عوامل بيولوژيك مهلك تري دست يابند كه كنترل كردن آنها نسبت به عوامل سابق خيلي كمتر و به عبارت ديگر غيرقابل كنترل تر است. از سوي ديگر درباره سلاح هاي بيولوژيك، بايد گفت كنوانسيون ها و پروتكل هاي مربوط به ممنوعيت كاربرد سلاح هاي بيولوژيك به گونه اي عبارت پردازي شده است كه خود، دلالت بر عرفي بودن چنين ممنوعيتي دارند. به دليل عدم كاربرد سلاح هاي ميكروبي و شيميايي در جنگ دوم جهاني و نيز اختراع سلاح هاي مخرب تر اتمي و استفاده از آن عليه شهرهاي هيروشيما و ناكازاكي در سال ، 1945 پس از جنگ، افكار عمومي، بيشتر متوجه اين نوع سلاح ها شد؛ هر چند سلاح هاي بيولوژيك و شيميايي هم كاملاً فراموش شدند. روزنامه همشهری
  11. [align=center][/align] پس از جنگ جهاني دوم، كارشناسان امور نظامي نگاه ويژه‌اي بر تسليحات و جنگ‌افزارهايي داشتند كه با استفاده از كمترين نيروي انساني (جهت كاهش تلفات جاني) عمل مي‌كردند. از طرف ديگر يكي از مشكلات استفاده از نيروي انساني مانند خلبانان، اطلاعاتي بود كه آن‌ها داشتند و اگر اسير مي‌شدند دشمن شروع به تخلية اطلاعات نظامي آن‌‌ها مي‌كرد. يكي از راه‌هاي فرار از چنين مشكلاتي ساخت هواپيماهاي بدون سرنشين (Unmmand Air Vehid = UAV) بود و كشورهاي مقتدر صنعت هوا فضا با صرف بودجه‌هاي هنگفت تحقيقاتي، شروع به ساخت انواع هواپيماي بدون سرنشين كردند. ساخت يك هواپيماي بدون سرنشين احتياج به ائتلاف مهندسان هوافضا، ‌الكترونيك و مخابرات دارد، كه مشخصا نقش مهندسان هوافضا متمايزتر است. ساخت يك هواپيماي بدون سرنشين مشكلات بسياري دارد. طراحان و مهندسان با نگاه به نوع عملياتي هواپيماهاي بدون سرنشين بايد ضامن ميزان برد و مدار مداومت پروازي متناسب آن و از همه مهم‌تر پايداري پروازي آن باشند. ايجاد شرايط پايداري پروازي براي پرنده‌اي كه به دور از ارتباط مستقيم نيروي انساني عمل مي‌كند احتياج به حسگرهاي ارتباطي قوي و عملگرهاي دقيق دارد. به عنوان مثال اگر يك هواپيما بدون سرنشين در زمان پرواز با يك جبهه‌ هواي نامناسب برخورد كند، بايد وضعيتش را سريع به مراكز زميني يا هوايي مخابره كند و بلافاصله فرمان‌هاي تصحيح و پايداري را براي تعادلش بگيرد . البته بسياري از اين مسائل در يك هواپيماي بدون سرنشين به صورت هوشمند انجام مي‌شود. يكي از شاهكارهاي طراحي در هواپيماي بدون سرنشين، هواپيماي شاهين جهان (global Hawk)آمريكا است كه بيشتر براي مقاصد جاسوسي و اطلاعاتي استفاده مي‌شود. از سال2000 ميلادي تاكنون طرح‌هاي بسيار شگفت‌آوري از هواپيماهاي بدون سرنشين ارائه شده كه در ميان آن‌ها چندين هواپيماي جنگنده بدون سرنشين (UCAV) نيز وجود داشته و حتي به مرحلة عملياتي رسيده است. مانند X-46 ملقب به پگاسوس. از كشورهايي كه در زمينة ساخت هواپيماهاي بدون سرنشين تاكنون فعاليت‌هاي بسياري كرده‌اند مي‌توان به آمريكا، روسيه، انگلستان، فرانسه، آلمان و از همه مهم‌تر رژيم اشغالگر قدس اشاره كرد. روزنامه همشهری
  12. [align=center]نیروی هوایی و پدافند هوایی آذربایجان[/align] [align=center][/align] جمهوری آذربایجان نیز به عنوان یکی از جمهوریهای سابق شوروی تجهیزات نیروی هوایی خود را از ارتش شوروی به ارث برده است.شاید در میان حمهوری های تازه استقلال یافته(CIS) جنگ دیده ترین نیروی هوایی(به غیر از نیروی هوایی روسیه)از آن آذربایجان و البته رقیب آن ارمنستان باشد.نیروی هوایی آذربایجان طی دهه 1990 با همسایه غربی خود ارمنستان بر سر منطقه تحت اختلاف((نوگو رنوقره باغ))در قفقاز در حال جنگ بود.درگیری مذکور بین دو جمهوری سرانجام با میانجیگری روسیه در سال 1994 پایان پذیرفت.در نبرد بر سر منطقه تحت اختلاف((نوگو رنوقره باغ))هر دو کشور متخاصم بیش از هر هواپیما و بالگرد از هواپیمای ضربتی سوخوی25فراگ فوت وبالگرد تهاجمی میل-24هایند علیه یکدیگر بهره بردند جمهوری آذربایجان نخستین فروند از جتهای Su-25در 18 آوریل 1992 از روسیه دریافت داشت.خلبانی این هواپیما را ستوان((واقف قربانف))به عهده داشت.این هواپیما نخست در پایگاه((یه ولاخ)) و سپس در پایگاه((سیتال چای))مستقر و عملیاتی گردید.فراک فوت مذکور بلافاصله به همراه سایرSu-25های به خدمت گرفته شده و در نبرد علیه جمهوری ارمنستان در سال 1992 بر سر منطقه نو گورنوقره باغ(قره باغ کوهستانی)شرکت کرد و عاقبت در ماه جولای همان سال با خلبانی ستوان قربانف حین نبرد سرنگون گردید.قربانف تا قبل از سقوطش توانست دو فروند بالگرد ارمنی را سرنگون سازد و به یک فروند هواپیمای غیر نظامی متعلق به ارمنستان از نوع یاک40 صدمه وارد سازد.جمهوری آذربایجان به طور رسمی اعلام کرد که تنها3فروندSu-25را در سال 1992در نبرد با ارمنستان از دست داده است.خلبان سومین هواپیما به نام کاپیتان((یوری باچنکو))با چتر نجات فرود آمد و به اسارت نیروهای ارمنی در آمد.اما بنا به گزارشها در 10اکتبر همان سال یک فروندSu-25 دیگر آذری هدف ارمنه قرار گرفت و به زیر کشیده شد خلبان این هواپیما بر خلاف بالچنکو موفق نگردید تا با صندلی پرتاب شونده خود را از هواپیما در حال سقوطش خارج کند . ماموریت بالگردهای تهاجمیMi-24هایند نیز در نبرد نوگورنوقره باغ شامل اسکورت خودروها.حمل ونقل نیروها.دیده بانی برای توپخانه و مهمتر از همه آتشباری علیه هدفهای زمینی حرف بود . هر دو جمهوری متخاصم آذربایجان و ارمنستان مجهز به بالگرد تهاجمیMi-24هایند بودند . هایندهای آذری از پایگاه هوایی((سنگاچالی))و هایندهای ارمنی از پایگاهی در نزدیکی ایروان پروازهای عملیاتی خود را انجام می دادند.اما پایMi-24های روسی نیز به درگیری میان دو جمهوری سابق شوروی کشید. در 3 فوریه1992 یک بالگرد Mi-26((هالو))روسی حامل پناهندگان ارمنی در حالیکه به وسیله بالگردهای هایند روسی اسکورت می شد به وسیله یک موشک کتفی سام که از سوی نیروی هوایی آذربایجان شلیک شده بود هدف قرار گرفت و سقوط کرد.در جریان این واقعه3 تن از سرنشینان جان باختند.طی23 فوریه تا 7 مارس1992 که هایندهای روسی که سرگرم عملیات اسکورت و حفاظت از بالگردهای ترابری تحت امر لشکر336مکانیزه روسیه مستقر در منطقه بودند که یک فروند Mi-24 به وسیله آذریها مورد اصابت قرار گرفت و مجبور به فرود اضطراری شد که طی آن چند تن از خدمه روسی بالگرد جان خود را از دست دادند بالگردهایMi-24که اکثرا به وسیله خلبانان سابق ارتش سرخ اتحاد جماهیرشوروی که به صورت مزدور به وسیله جمهوری آذربایجان به خدمت گرفته شده بودند پرواز می کردند و نخستین ماموریت آنها در((قره باغ کوهستانی))در فوریه1992 و در حمله به مواضع استحکامات و تانکهای نیروهای ارمنستان در نزدیکی دهکده((کارگالی))بود.ارمنیها ادعا دارند2فروند هایند آذری را در مارس1992و یکی دیگر را در 18سپتامبر همان سال و یک فروند را نیز در اول سپتامبر سال 1993 سرنگون ساخته اند. به گفته آنها هیچکدام از خدمه بالگردهای مذبور در جریان سقوط جان سالم بدر نبرده اند . در آوریل1992ارمنیها توانستند دو فروندMi-24را که در اختیار یک اسکادران مستقل ارتش روسیه در منطقه بود بربایند. اما چندی بعد مجبور شدند آنها را به صاحبانشان بازگردانند . نیروهای ارمنی اغلب از این بالگرد برای ماموریتهای شناسایی تاکتیکی و نیز در اکثرا عملیات عمده علیه نیروهای جمهوری آذربایجان.مانند عملیات((کلباجار))استفاده می کردند . تلفات هایندهای ارمنی بنا به گزارشها عبارت بود از 2 فروند یکی در سپتامبر1992و دیگری در12نوامبر همان سال بود . بنابر تخمین منابع غربی تا اوایل سال1993ارمنستان دارای 11 فروند وآذربایجان دارای 8 فروندMi-24هایند آماده به خدمت بودند. تجهیزات نیروی هوایی آذربایحان که فقط 2200 نفر پرسنل دارد.از نظر نوع و تعداد عبارتند از :در حدود 35 هواپیمای جنگی و 12 بالگرد تهاجمی شامل :میگ25 فاکس بت از مدلهایPD.RB وUبه ترتیب 8فروند . 14 فروند و 6 فروند.گزارشهایی نیز از نگهداری بیش از 25 فروند میگ25 به صورت قطعات جدا از هم در انبارهای نیروی هوایی آذربایجان در دست است میگ21فیشبد4 تا 5 فروند.گزارشها از وجود 2 فروند دیگر از این نوع هواپیما در انبار حکایت دارد . بمب افکن ضربتی با بالهای متحرکSu-24فنسر 4 تا 5 فروند . سوخوSu-17فیتر ويژه حمله به مواضع زمینی 4 تا 5 فروند . سوخوSu-25فراگ فوت ويژه حمله به مواضع زمینی وپشتیبانی نزدیک 2 فروند . بالگرد تهاجمیMi-24هایند 15 فروند . بالگرد ترابری Mi-8هیپ 13 فروند.این نوع بالگرد با قابلیت نصب راکت انداز و مسلسل می تواند در عملیات تهاجمی و پشتیبانی ایفای نقش کند . بالگرد ترابری Mi-2هوپلیت 7 فروند . نیروی هوایی آذزبایجان برای آموزش و تمرین هوانوردان خود از جتهای ساخت جمهوری چکL-29دلفین به تعداد 18 تا 26فروند .L-39آلباتروس 12 فروند و نیز یک فروندSu-17 استفاده می کند .بر پایه گزارشهای موجود 2 فروند جت آموزشیL-29 نیز جزو موجودی انبارهای این نیرو میباشند . عملیات ترابری و حمل ونقل سنگین هوایی را برای نیروی هوایی آذربایجان یک فروند آنتونفAn-12((کاب)) .یک فروندAn-24((کوک)) .3فروند هواپیمای ایلیوشینI1-76((کاندید)) .3فروند هواپیمای یاک 40 و یک فروند توپولفTu-134A((کراسکتی))به انجام می رساند . پدافند هوایی جمهوری آذربایجان برای حفاظت از آسمان خویش دارای یک صد پرتاب کننده موشکهای زمین به هوایSA-2 .SA-3 وSA-5است ماهنامه صنایع هوایی
  13. با سلام دوستان چرا در هیچ جا صحبتی از میراژهای نیروی هوایی نیست اصلا این جنگنده ها عملیاتی هستند پرواز می کنند موشک دارند بدرد نبرد می خورند و .... هر کس بتواند راهنمایی کند ممنون می شوم !
  14. والا ما که در کل بخش هواپیما نظامی گشتیم همیچین مطلبی پیدا نکردیم البته مطالبی در مورد MiG-1.44 بود ولی این مطلب با نوشته مطالب قبلی فرق داشت پس چرا میگی تکراری !
  15. [align=center][/align] در ابتداي دهه ۱۹۸۰ ميلادي طراحان و هواپيماسازان اتحاد جماهير شوروي به فكر جايگزيني اصلح براي هواپيماهاي جنگنده خود نظيرMig-29 و Su-27 افتادند زيرا براي مقابله با جنگنده هاي جديد آمريكايي بايد از پرنده هاي چابك تري استفاده مي كردند. در همان زمان در آمريكا پروژه جنگنده تاكتيكي پيشرفته ۱(ATF) در حال بررسي بود و حاصل آن جنگنده اي پرقدرت به نام F-15 ملقب به عقاب (Eagle) بود. در جواب اين حركت آمريكايي، شوروي دست به ساخت نسل پنجم هواپيماهاي جنگنده زد و تاكيد زيادي در برتري هوايي (Superiority) داشت. اين نسل را بسياري از هواپيماهاي پرقدرت چون Su-37 وS-37 و... تشكيل داده اند كه در اين ميان باز هم نام شركت بزرگ ميكويان (Mikoyan) با پديده اي جديد به چشم مي خورد. نام اين پديده Mig-1.42 است و جزو هواپيماهاي ۲(MFI) شناخته مي شود. نيروي هوايي روسيه Mig-1.42 را پاسخي به هواپيماي F-22 آمريكا مي داند. با اينكه برنامه ساخت و تكميل پروژه Mig-1.42 به آهستگي پيش مي رفت و با وجود مشكلات فراوان كه گريبانگير كشور روسيه شده بود، بالاخره ۲ نمونه طرح اصلي بدنه (Airframe) از آن با مشخصه۱.44 ساخته شد ولي به دليل اينكه موتورها هنوز آماده نبود اولين پروازش به تعويق افتاد. ساخت Mig-1.42 يكي از معدود پروژه هاي شركت ميكويان بود كه دچار تاخير شده و دوباره توانست بودجه و اجازه ساختش را بگيرد. در بهار سال ۱۹۹۷ توجه تمامي كشورهاي اروپايي و آمريكايي به ساخت Mig-1.44 جلب شده بود. (حتي بعضي مجلات به كذب اشاره به ۱۰۰ ساعت پرواز آزمايشي آن كرده بودند.) تست هاي پروازي Mig-1.44 به صورت سري ادامه يافت تا سرانجام در اواخر سال ۱۹۹۷ اولين پرواز رسمي اش را با خلباني به نام رومن تاسكايف (Roman Taskayov) انجام داد. رئيس سنجش طراحي ميگ بلوسوت (Blosvet) بيان كردMig-1.42 : نسبت به F-22 برد بيشتر و قابليت مانور بالاتري دارد. همانندF-22 براي نبردهاي هوايي مي تواند تسليحات را به صورت داخلي و خارجي حمل كند و از موتورهاي پرقدرت تري مجهز به سيستم جهت دهي بردار رانش ۳(TVC) بهره مي برد. منشا طراحي Mig-1.42 را مي توان نوامبر سال ۱۹۵۴ دانست هنگامي كه شركت ميكويان در حال ساخت Mig-8 بود كه اولين پروازش را در سال بعد از اتمام جنگ جهاني اول انجام داد. بسياري از طراحي هاي ۴۲.۱ شبيه Mig-8 است و با بهره گيري از حالت بال هاي دلتا شكل Mig-21 پرنده تيزپروازي ساخته شده است.موتورهايش توسط شركت ليوكلا ساخته شده است. اكثر هواپيماهاي جنگنده روسي مجهز به موتورهاي اين شركت هستند. با استفاده از تجربه چندين ساله در صنعت موتور هواپيما، موتوري توربوفن با مدل AL-41F ساخت. يكي از مشخصات برجسته اين موتور قابليت و كنترل جهت دهي بردار رانش است و در مقابل موتور هواپيماي F-22 بسيار قوي تر است. خصوصيات رادارگريزي نيز به طور كامل در اين هواپيما ديده مي شود. بسياري از فناوري ها در اختيار گرفته شده تا چنين خصوصياتي همچون استفاده از مواد مركب (Composite) در بدنه، كم كردن درجه حرارت قسمت خروجي موتور و كم كردن سطح مقطع راداري ۴(RCS) ساخته شد. Mig-1.42تك سرنشين است و با وجود يك سامانه هدايت الكتريك (fly-by-wire) بسيار پيشرفته مي تواند با همين يك خلبان تمام نيازهاي خود را برطرف كند. سيستم جهت دهي بردار رانش به خلبان اين اجازه را مي دهد تا بهترين استفاده را از قدرت موتور در مانورها ببرد. دو موتور توربوفن اين هواپيما هركدام نيروي پيشراني معادل ۴۴۱۰۰ پوند مهيا مي كنند و با اين قدرت موتور آميخته با طراحي ظاهري بدنه Mig-1.42 مي تواند به سرعتي معادل ۲۴۵۰ كيلومتر در ساعت برسد و تا ارتفاع ۱۸۹۴۵ متري بالا رود. ۱۲ آويزگاه (hardpoint) داخلي براي تسليحات دارد كه وزني حدود ۶۰۰۰ كيلوگرم را مي تواند تحمل كند. طرح اصلي قرار است قابليت سوختگيري در هوا را داشته باشد ولي با يك بار سوختگيري بردي حدود ۴۰۰۰ كيلومتر خواهد داشت. اميد است ساخت و توليد آن بين سال هاي ۲۰۰۶ تا ۲۰۰۸ انجام شود و به خدمت نيروي هوايي روسيه درآيد. هر هواپيماي Mig-1.42 حدود ۷۰ ميليون دلار قيمت خواهد داشت در صورتي كه هواپيماي F-22 قيمتي معادل ۱۵۰ ميليون دلار دارد. اين ها تمام خصوصيات يك جنگنده بي نظير است. روزنامه همشهری
  16. IRGCAF

    اخبار عمومی منطقه و جهان

    خبرنگار «بازتاب» از چابهار گزارش داد: اشرار منطقه چابهار، بامداد امروز چندين دستگاه خودرو سنگين و سبك را به آتش كشيدند. به گفته منابع محلي، بامداد امروز، اشرار در مسير روستاي سنگان به مرز پاكستان، دو نفتكش، سه دستگاه تريلر، يك كاميون و دو خودرو سواري را به آتش كشيدند. گفته مي‌شود آنان چند دستگاه سواري را نيز به همراه رانندگانشان ربوده‌اند و زارع، مسئول آموزش و پرورش بخش دشتياري چابهار هم در ميان گروگان‌هاست. گفته مي‌شود، روز گذشته نيز يكي از عوامل اشرار سوار بر موتورسيكلت با مأموران پاسگاه مرزي ديندان درگير و به هلاكت رسيده و برخي اقدام صبح امروز را در تلافي آن رويداد ارزيابي مي‌كنند. يك منبع در نيروي انتظامي چابهار در تماس «بازتاب»، با اعلام اين‌كه نيروها به محل حادثه اعزام شده‌اند، از ارايه توضيحات پوزش خواست. Baztab.com
  17. IRGCAF

    جنگ نفتكش ها

    [align=center]چرا عراق به جنگ نفت کش ها دست زد؟[/align] جنگ نفت‌کش‌ها در واقع، اقدامی متقابل است. در واقع عراق از اوایل جنگ دریافت که نمی‌تواند در جنگ زمینی، برتری ایران را خنثی کند؛ مگر این که عقبه‌های استراتژیک ایران را مورد تهدید قرار دهد؛ از جمله این که به نفت‌کش‌ها و مراکز اقتصادی ایران حمله کند. عراق می‌کوشید صدور نفت را که بزرگ‌ترین منبع درآمد ارزی ایران بود، محدود کند. این ابتکار مؤثر واقع شد، ولی با ورود سپاه در جنگ نفت‌کش‌ها این معادله تا حدی برهم خورد. در مراحل بعدی، عراق درصدد برآمد تا با تشدید حمله به کشتی‌های دیگر کشورها در خلیج‌فارس، علاوه بر ایجاد محدودیت در صدور نفت ایران، نظر کشورهای دیگر را در حمایت از خواسته‌های خود جلب کند. عراق با اتکا به فروش نفت از طریق لوله‌هایی که از کشورهای عربستان، اردن و ترکیه صادر می‌شد و همچنین کمک‌های مالی کشورهای منطقه، به ویژه عربستان و کویت مشکلی برای خود احساس نمی‌کرد؛ ولی با توجه به محدودیت‌هایی که برای ایران به وجود می‌آمد، این اقدام به نفع عراق بود. با حمله عراق به نفت‌کش‌ها ایران از سه طریق تحت فشار فزاینده قرار می‌گرفت: الف‌ـ کاهش درآمد نفتی از طریق محدود شدن صدور نفت؛ ب‌ـ افزایش هزینه‌های تولید و صدور نفت به دلیل انهدام منابع و پایانه‌های نفتی و افزایش حق بیمه نفت‌کش‌ها؛ ج‌ـ تخلف کشورهای صادرکننده نفت به ویژه عربستان و کویت در افزایش صدور نفت و کاهش قیمت آن. این روند تا آن‌جا پیش رفت که قیمت نفت که در سال 1359 بشکه‌ای 41 دلار بود، در سال‌های پایانی جنگ به 15 دلار رسید. البته قیمت 15 دلار، حداقل قیمت نفت نبود؛ بلکه در سال 1365 که یکی از سال‌های بحرانی جنگ بود، قیمت نفت تا 8 دلار هم کاهش یافت Sajed.ir
  18. [align=center]ايران مناطق مرزي كردستان عراق را گلوله باران کرد[/align] روزنامه الشرق الاوسط چاپ لندن در شمار ه امروز شنبه خود گزارش داد كه نيروهاي نظامي ايران بار ديگر مناطق مرزي كردستان عراق با ايران را مورد حملات گسترده توپخانه ای قرار داده است. به گزارش عصر ايران "حسين احمد" قائم مقام بخش بشدر در اين باره گفت كه توپخانه هاي ايران مناطق قنده،‌كناو و ‌سرشيو از مناطق نزديك به شهر قلعه دزه را مورد هدف قرار دادند. وي اضافه كرد:" اين گلوله باران باعث شد تا بخش هاي زيادي از مراتع و باغات آتش بگيرد." براساس اين گزارش،‌ توپخانه هاي ايران از صبح روز پنجشنبه گلوله باران مناطق مرزي استان سليمانه كردستان عراق را آغاز كرد. هدف از اين حملات هدف قرار دادن مواضع اعضاي گروه تروریستی"پژاك" اعلام شده است. حزب حيات آزاد (پژاك) فعاليت هاي مسلحانه اي را عليه دولت و شهروندان ايرانی دراستان هاي شمال غربی اين كشور انجام مي دهد . براساس اين گزارش،‌ اعضاي پژاك در مناطق كوهستاني شرق كردستان عراق مستقر هستند. پيش از اين نيز بارها مرزبانان ايراني با اعضاي پژاك در مناطق مرزي غرب ايران از جمله در مرزهاي استان هاي آذربايجان غربي و كردستان درگير شده اند و ايران نيز مواضع اين گروه را در كوه هاي شرقي كردستان عراق موسوم به كوهاي قنديل مورد هدف قرار داده است. Asriran.com
  19. ِیادم موقع جنگ 33 روزه حزب الله این موشک از رژیم اشغالگر قدس به غنیمت گرفت و فرستاد برای آزمایش به ایران ! Hizbullah has captured an Israeli-origin advanced anti-tank guided missile system. Israel state-owned television said an unidentified army unit left the launcher and missile in southern Lebanon, Middle East Newsline reported. The television said in a Nov. 3 report that Hizbullah found the Spike system and transferred it to Iran.
  20. [align=center]پيكر پاك شش رزمنده در پيرانشهر تشييع شد[/align] پيكر پاك شش تن از شهداي حادثه سقوط بالگرد سحرگاه شنبه در ميان حزن و اندوه مردم خونگرم پيرانشهر تشييع شد. چهار تن از شهدا به نامهاي حسين باپيري، حسين عمري، قرني محمدي اصل و عباس پيروتي از اهالي پيرانشهر هستند كه پس از بدرقه مسوولين و مقامات محلي، روحانيون و خانواده معظم شهدا در جوار شهداي پيرانشهر به خاك سپرده شدند. پيكرهاي دو شهيد ديگر بنامهاي سرهنگ خلبان فرهاد بديعي و وحيد وفامهر كمك خلبان نيز براي خاكسپاري به ترتيب به شهرستانهاي اروميه و نقده انتقال يافتند. چرخبال نيروهاي مسلح روز جمعه بر اثر جريان بد هوا در نزديكي‌هاي پيرانشهر سقوط كرد. در اين حادثه پنج نفر نيز مجروح شدند كه براي مداوا به يكي از بيمارستانهاي اروميه منتقل شدند. Baztab.com
  21. [align=center][/align] آنچه كه ارتش ايران را از ساير نيروهاي منطقه متمايز مي كند توان بالاي اين نيرو در تأمين نيازهاي داخلي است. نيرويي با هزاران دستگاه تانك، نفربر، خودروي نظامي ، توپ وميليونها قطعه كوچك وبزرگ صنعتي اگر قادر به تأمين نياز خود نباشد فشار مالي معادل ميلياردها دلار در سال به بودجه عمومي تحميل مي شود. ايران اكنون به جز هواپيما كليه نيازهاي تسليحاتي خود را مي تواند تأمين كند. مؤسسه تحقيقات جهاد خودكفايي نيروي زميني ارتش جمهوري اسلامي از جمله مجموعه هاي ارتش است كه وظيفه تأمين نياز نيروهاي مسلح را برطرف مي كند. امير سرتيپ توكلي از جمله نظاميان باسابقه كشور است كه اكنون سالهاست از بخش «صف» به بخش تحقيقات و ستاد منتقل شده است. روي ميز كار او ماكتي از تانك ذوالفقار ايران به چشم مي خورد. از نظر ظاهر هيچ تفاوتي با تانكهاي سنگين زره روز دنيا (لئوبارد، ام يك آ يك ، چيفتن و تي ۷۲ ) ندارد . اما چرا هنوز به توليد انبوه نرسيده است؟ سؤالي كه در طول مصاحبه نيز موفق به دريافت پاسخ آن نشديم. در هنگام پاياني مصاحبه از من مي پرسد: سربازي رفته ايد؟ مي گويم : ۱۶سال قبل. وقتي لشگر محل خدمت من را مي پرسد خاطره تلخ مشتركي در ما زنده مي شود. مهر ،۱۳۶۶ زماني كه نيروي هوايي عراق «قرارگاه غرب» را با مخوف ترين نوع بمب شيميايي (بمب هاي سيانوري) مورد حمله قرار داد. صدها نظامي ايراني دريك لحظه شهيد شدند. او آن زمان فرماندهي در تيپ ۳۵ بود. به عنوان واحد پشتيبان نيروهاي غرب اما براي نجات «شيميايي شدگان» نه از دست او كاري ساخته بود ونه از نيروهاي امدادي كه بعدها رسيدند. شايد در جنگي ديگر (كه خدا كند رخ ندهد) تجهيزات هشداردهنده توليدي اين مركز بتواند از شهداي شيميايي ما كم كند. ••• | اجازه بدهيد از توليدات بخش جهاد و خودكفايي شروع كنم. چه بخش از نيازهاي ارتش را شما برطرف مي كنيد . اگر ممكن است به تفكيك بفرماييد. * مؤسسه تحقيقات جهاد و خودكفايي در سال ۶۲ شكل گرفت واز زمان مسؤوليت مقام معظم رهبري در پست رياست جمهوري با تدبير ايشان بود كه مؤسسه تحقيقات شكل گرفت. كلاً تحقيقات صنعتي را به ما (معاونت تحقيقات جهاد خودكفايي نيروهاي سه گانه ) واگذار كردند. در بحث صنعتي تمام مسائل را شامل مي شود. ما در بحث مهندسي ، مهندس رزمي و تجهيزات زرهي، تجهيزات خودرويي ، بحث توپخانه، بحث مخابرات. درواقع مسائلي كه به تجهيزات رزم مربوط مي شود فعاليت داريم. مستحضر هستيد دركشورهاي پيشرفته علم روز در اختيار ارتش است يعني همه درواقع مباني علمي و دانشگاهي در اختيار نيروهاي مسلح است . بطور مثال شبكه اينترنت كه امروز رايج است وهمه از آن استفاده مي كنند اولين بار در اختيار ارتش آمريكا بودوبعد وقتي كه به صورت عمومي درآمددر معرض عموم براي استفاده قرار مي گيرد. از سوي ديگر دامنه فعاليت ارتش ايران بسيار وسيع است . مخصوصاً ارتش ما كه باتوجه به تقسيمات وپيمانهاي منطقه اي در قبل از پيروزي انقلاب تقريباً به تجهيزات روز دنيا مجهز شده بود، به انواع و اقسام ، هلي كوپترهاي روز، تانكها، نفربرها وهواپيماهاي روز مجهزشده واين زمينه را مساعد كرده بود كه بتواند در همه ابعاد فعاليت داشته باشد . شكل گيري معاونت تحقيقات به اين صورت بودكه بعداز پيروزي انقلاب تجهيزات به جا مانده بود و متخصصين ومستشاران نظامي رفته بودند و براي اينكه اينها را حاضر به كار نگه دارد وحاضر به جنگ نگه دارند مخصوصاً به دنبال وقايعي كه بعداز پيروزي انقلاب در كردستان و خوزستان اتفاق افتاد و شروع جنگ تحميلي همه مزيد برعلت شد كه اين تجهيزات حاضر به كار باشد وبراي اين مسأله مجبور شدند فكر بكنند قطعاتي را كه لازم داشتند بسازند. چون همزمان با جنگ ما دچار يك تحريم سراسري هم شديم واين زمينه را فراهم كرد كه متخصصين كه در كشور حضور داشتند توانستند كه اين وسائل را حاضر به جنگ بكنند نيروي زميني در بحث دفاع از استقلال كشور حدود ۴۶هزار شهيد داده وبيش از ۲۰۰هزارنفر معلول ومجروح جنگي داده اين تجهيزات نياز بود كه همه حاضر به كار باشند. انواع واقسام جنگ افزارها ، زره پوشها و توپخانه بايد حاضر به كار مي بود تا بتوانند اين جنگ را اداره بكنند. اين مسأله زمينه را فراهم كرد براي تعميرات وتحقيقات بعداز آن بحث بهينه سازي پيش آمد ما در فاز دوم كار تحقيقات، بحث بهينه كردن تجهيزات را دنبال كرديم چون تجهيزات نظامي را معمولاً دور نمي ريزند وسعي مي كنند براي استفاده هاي بعدي آنها را بهينه و به روز بكنند. | آنچه را كه در طول جنگ ۸ساله از دست داديم توانستيم جايگزين كنيم؟ * بله. الآن تركيه براي بهينه كردن تانگهايش با اسرائيل قرارداده بسته، پاكستان با چين قرارداد دارد و كشور ما با توجه به تحريمي كه دارد مجبور است كه اين كار را توسط متخصصين خودش و دانشي كه در طول جنگ به دست آورده انجام دهد. سوار كردن تجهيزات پيشرفته بر روي تجهيزات قديمي كه بتوانيم آنها را «به روز» بكنيم. بعدازاين وقتي كه وارد بهينه سازي شديم دانش ساخت وطراحي را به دست آورديم كه طي آن نفربرهاي حتي از رده خارج را مجدداً به حالت عملياتي بازگردانيم . نفربرهاي قديمي روسي؟ * بله نفربر BTR روسي است كه بهينه شده با موتورهاي ساخت داخل كشور و در واقع «به روز شده» و تحويل يگانهاي نيروي زميني شده است. تانك بر «ماز ۵۳۷» روسي نيز كه در واقع مدرنيزه شده وبه نام «ببر۴۰۰ » ساخته شد كه موتور و گيربكس و اتاق و سيستم تأمين همه اش در واقع مونتاژ و ساخت كشور است. نفربر جديدكه اصلاً موتورهايش ساخت كارخانه موتورسازان تبريز است. و حدود ۷۶ قلم قطعاتش تمام در اصفهان ساخته مي شود. تيم اپتيكي آن نيز توسط صنايع اپتيك اصفهان (صنايع دفاع) ساخته مي شود.اين محيط مساعد شد براي طراحي وساخت . در بحث وسائل توپخانه توپهاي ساخت چين بهينه ومدرنيزه شد و يكسري توپها را قابل حمل كردند. توپ ۲۳ ميلي متري را اخيراً روي يكي از اين نفربرها نصب كرديم. درواقع پدافند متحرك كرديم تابتواند پدافند هوايي را در حال حركت داشته باشند و ثابت نباشند. | شليك اين سلاح با كاليبربالا وسيله اي را كه حملش مي كند صدمه نمي زند؟ * نه بر روي يك وسيله زرهي نصب شده كه آن توپ روي آن سوار شده تا بتواند به صورت موبايل پدافند هوايي كند. بعد از آن از دانش به دست آمده استفاده كرديم تا در سال ۷۲ تانك ذوالفقار ايران طراحي شد ماكتي كه الآن روبروي شما هست. به خاطر اين تانك ما در سطح دنيا يكي از كشورهاي سازنده تانك محسوب مي شويم فكر مي كنم ۶ يا ۷ كشور بيشتر نيستند كه در دنيا تانك مي سازند. ابداع در شكل و عملكرد اين تانك به گونه اي است كه هيچ كشوري نمي تواند بگويد كه الگو از من گرفتند. طراحي و ساختش همين مجموعه است و در واقع يك افتخار ملي است، يك افتخار براي مجموعه تحقيقاتي ارتش است. | آيا اشكالات اوليه برطرف شده است؟ * بر روي اشكالاتش كار مي شود و آن را تحويل كاربر مي دهند تا تحت تست هاي كارخانه اي، آزمايشگاهي و عملياتي قرار گيرد و يكي يكي معايب آن برطرف مي شود در بحث ساخت نيز منظور استراكچر اصلي است مثلاً وقتي كه مي گويند ما يك اتوبوس را ساختيم منظور ساخت استراكچر اصلي اش است حالا موتورش را به يك كارخانه سفارش مي دهند گيربكسش را به يك كارخانه. در تمام دنيا هم همينطوري است به پايه (Base) اصلي مي گويند «ساخت». | چرا با توجه به اينكه تانك مي سازيم هنوز دنبال سفارش تانك از كشورهاي ديگر هستيم؟ چه نيازي را اين تانك برطرف نمي كند كه ما هنوز دنبال تانكهاي خارجي هستيم. * با توجه به گستردگي كشورمان و با توجه به جدول تجهيزاتي كه براي سازمانهاي لشگرها وتيپها داريم نيازهاي فوق العاده به تجهيز داريم. جدول تجهيزات ما در زمان جنگ خيلي تحليل رفت از طرفي درحال حاضر اكثر كشورها از چند نوع تانك استفاده مي كنند ومعمولاً به يك نوع اكتفا نمي كنند ضمن اينكه ساخت مراحل مختلف خودش را دارد. تانك ذوالفقار وارد نمونه هاي نيمه صنعتي و عملياتي شده و براي توليد انبوهش نياز به سرمايه گذاري است. | يعني هنوز در مرحله نمونه و آزمايش است؟ * نه نمونه هاي آزمايش در سال ۷۲ تست شده. ۶ ستگاه نمونه نيمه صنعتي در سال ۷۶ ساخته وتست شده و در حال حاضر نمونه اي كه آماده شد و در مانور شركت و در علي آباد قم تيراندازي كرد كه عكس آن توسط ماهواره هاي آمريكايي گرفته شد ودر مجله «جينز» به چاپ رسيد. و پس از آن ايران جزو كشورهاي سازنده تانك مطرح شد. اما كشور به تانك بيشتر نياز داشت وساختن تانك مثل خودرو نيست كه هر دقيقه يا هر ساعت چند دستگاه توليد شود. توليد اين نوع تانك درسال مي تواند ۵۰ دستگاه باشد. البته در صورتي كه سرمايه گذاري بيشتر شود... * با سرمايه گذاري هم مي تواند ۱۰۰ تا ۱۵۰ دستگاه باشد ولي ما با توجه به وضعيت فعلي به حدود ۲۰۰۰ تانك احتياج داريم و به همين دليل مسؤولان به اين فكر افتادند كه بتوانيم بلافاصله وارد كشوركنيم. مثلاً اگر بخواهيم تانك T-72 روسي واردكشور كنيم اولين مسأله انتقال دانش فني وتكنولوژي است. يعني در كنار آن بحث ، بحث ساخت وتحقيقات است. انتقال تكنولوژي هست. اولين جمله آن قرارداد اين است در انتقال تكنولوژي اول بصورت CBU (كاملاً آماده) مي آيد بعد به صورت SKD و بعد CKD مي آيد. اينها مراحلي است كه به دنبال خود دانش مونتاژ و بعد دانش ساخت را مي آورد. | مونتاژ توليد تانكهاي روسي را ظاهراً در ايران داريم؟ * بله و به همين شكل است كه گفتم. پس از انقلاب وزارت دفاع به اين مسأله (توليد) اهميت خاصي داده است. قبل از انقلاب وزارت دفاع اين طور سازماندهي نشده بود تا تجهيزات عمده را بسازد. ما فقط درواقع، يك دفتر خريد… در لندن و بعضي كشورهاي ديگر داشتيم بيشتر بحث، بحث خريد بود. خريد محصولات كشورهاي پيشرفته مثل انگيس، آمريكا در اين اواخر يك مقداري تجهيزات روسي هم خريداري شده بود. بحث، بحث خريد بود. سازمان وزارت دفاع به گونه اي نبود كه براي ساخت سازماندهي شده باشد. يكي از كارهايي كه تانك ذوالفقار ايران كرده درواقع وزارت دفاع هم متوجه شده به اينكه ساخت تجهيزات عمده نيز وظيفه اوست. اين تانك درواقع بيشتر آنها را به فكر انداخت كه چطور در نيروهاي مسلح كه كارشان بيشتر عمليات است، بحث تحقيقات داير شود. واقعيت اين است كه حتي قبل از انقلاب نيز نظاميان آموزش ساخت ديده بودند و جنگ و تجربيات آن نيز مزيد بر علت شد كه از دانش به دست آمده، استفاده شود. كسي جسارتش را نداشت كه دركشور تانك بسازد وقتي ساخته شد آنها هم به فكر افتادند كه چه كار بكنند. بايد حركت بكنند و بايد تجهيزات عمده نيروهاي مسلح را بسازند. در واقع وظيفه وزارت دفاع پشتيباني از نيروهاي مسلح است. | حالا با توجه به اهميتي كه بحث تحقيقات و خودكفايي (بخصوص بحث تحقيقات) دارد آيا به آن اندازه براي اينكار بودجه گذاشته شده؟ * توجه به اعتبارش نشده من فكر مي كنم آمارهايي كه دادند حدود نيم درصد بودجه كشور به تحقيقات اختصاص يافته. | اين بودجه تحقيقات در بعد كلان است در بعد نظامي چه؟ * همه اش از يك منبع است. | يعني همان نسبت در قسمتهاي پايين تر هم است… *بله. اگرچه در نيروهاي مسلح تحقيقات سرمايه گذاري بيشتري را مي طلبد. زمينه فراهم است به يكسري مسائل خصوصاً در نيروهاي مسلح كه بيشتر به متخصصان قديمي متكي هستيم و درواقع تخصص اينها را با دانشگاه ارتباط مي دهيم. نبايد فراموش كرد كه زمان در حال از دست رفتن است. اينها بازنشسته مي شوند و مي روند اين متخصصين درواقع سرمايه هاي ملي هستند كه بايد به فكرشان بود. در نامه اي كه به رياست محترم جمهوري نوشتند(درواقع سند چشم انداز بيست ساله) ببينيد مشكلاتي سر راه تحقيقات است كه دقيقاً مسؤولين به آن رسيدند و من در جاي خود به آن اشاره مي كنم. آيا در بخش توليدات الكترونيكي هم فعاليت مي كنيد؟ * بعد از اين جنگ اخير (جنگ آمريكا و عراق) در منطقه روي بحث فن آوري پيشرفته خيلي كار كرديم. در اين بحث خيلي با دانشگاهها وارد مذاكره شديم و پروژه هاي تحقيقاتي جديدي را در اين زمينه تعريف كرديم. در اين مجموعه يك روبوت هوشمند را با همكاري دانشگاه ساختيم كه هدفي را به آن مي دهند و با موانعي كه برايش ايجاد كردند موانع را دور مي زند و مي رسد به هدف. اين مي تواند يك پايه نظامي براي توسعه باشد. | اين روبوت هوشمند مي تواند مثلاً مين جمع كن باشد؟ * مي توانيم هر چيزي را رويش سوار كنيم. داريم كار مي كنيم در پروژه جديدي كه با همان دانشگاه دنبال مي كنيم به دنبال آن هستيم كه بتوانيم آن وسيله را با كنترل از راه دور براي بازكردن معابر مين، براي شناسايي و براي عكسبرداري هدايت كنيم. | با توجه به اين كه ساخت تجهيزات الكترونيكي و فوق پيشرفته احتياج به دانش و تكنولوژي دارد آيا بدون همكاري با يك كشور خارجي مي توانيم پايه هايش را ايجاد كنيم. * در دانشگاههاي ما اين بازي فوتبال با روبوتهاي هوشمند كار دانشگاه شريف و كار متخصصين داخل كشور است و مطمئناً آنها بدون كمك خارجي اين كار را انجام دادند. در مورد اخير نيز هم اينجا حتي استاد دانشگاهش هم مشخص است و با مدير پروژه اش كه ايشان به افتخار بازنشستگي نائل شدند همكاري دارند. ايشان روبوت هوشمند را ساختند و هيچ كمك خارجي هم در بين نبوده است. | در ابعاد بزرگتر و وسيعتر چه اقداماتي صورت گرفته است؟ * در ابعاد بزرگتر ما با همكاري يكي از دانشگاهها يك دفترچه آشكارساز موادشيميايي ساختيم. دانشگاه مذكور مصر است با توجه به رفت و آمدهايي كه دارد اسمش فاش نشود. خب استادش مي رود به كشورهاي خارجي و برمي گردد. اما چيزي را از آن كشور درخواست نمي كنند هر چي هست داخل فكر خودشان است. حدود ۶ ماه كار كرديم اين دفترچه دقيقاً نمونه نوع غربي است و به اعتقاد خود اين اساتيد بهتر از نمونه غربي ساخته شده. الان چين آن را ساخته و ما آن را با چين مقايسه مي كنيم اصلاً قابل مقايسه نيست. شايد اين را بدون اغراق مي گويم كه چندين برابر كيفيت آن بالاتر و دقيق تر است. اين وسيله اي است براي حفظ جان انسانها، در جنگ روي لباس سرباز و روي خودرو اش نصب مي شود و بلافاصله عوامل شيميايي را آشكار مي كند. باز روي وسيله ديگري داريم كار مي كنيم با همكاري يكي از دانشگاهها كه روي وسايل مختلف نصب شود تا بتواند با يك چراغ و يا آژير سرنشين و يا رزمنده را آگاه كند از اينكه اين محيط آلوده است. | امير، آيا از طرف شرقي توانسته ايم كمك مناسبي بگيريم؟ * البته من نمي دانم اين بحث اينجا جا دارد يا خير اما به بخش شرقي نمي توان اعتمادكرد. | حتي درمقابل پول خوب؟ * با پول هم درست سرويس نمي دهند. يعني هميشه كارشان كند است. سياستشان است يا بلد نيستند هيچ وقت يك چيزي را درست نمي دهند. | البته آنها سيستم منظم ندارند. يعني فقط در بخش نظامي نيست در بخش غيرنظامي هم هواپيماها را به ما مي دهند ولي تجهيزات پشتيباني را نمي دهند. (هواپيماهاي مسافربري). * اصلاً در سيستمهايشان خدمات پس از فروش تعريف نشده است. | شايد به خاطر اين است كه يك بخش شان مثلاً در اوكراين است و بخش ديگر مثلاً در گرجستان است و يك بخششان مثلاً در مسكو است. * ما پنجاه سال است با اينها كار مي كنيم. براي ما در همين مركز تحقيقات تهران سه راه شهريار كارخانه زدند. هيچ وقت هيچ چيزي را كامل به ما ندادند. حتي موقعي كه تحت عنوان اتحاد شوروي با هم بودند و همه اين كارخانه ها زير نظر يك مجموعه بود. هيچ وقت يك مجموعه را كامل ندادند و سعي كردند هيچ دانشي را ندهند. درست عكس غربيها عمل مي كنند. ما الآن سيستم غربي را هر چيزي را كه قبلاً گرفتيم شايد تا ريز نقشهايش را داريم. | شايد براي اينكه آنها مرتب بهترش را توليد مي كنند. ولي روسها تغيير تكنولوژي ندارند. ۶۰سال مثلاً يك كاميون توليدمي كنند. * خودروهايي به ما دادند. مثلاً به نام آيفا. هيچ كدام واترپمپ اين يكي به آن يكي نمي خورد. سعي كردند جاي پيچ اين را با جاي پيچ آن يكي تغيير بدهند. اين نمي تواند يك سيستم باشد اين مي تواند سياست باشد براي همين هم اينها هيچ وقت نمي توانند يك پشتيبان استراتژيك براي يك كشور باشند. در همه كشورها هم اين را نشان دادند. در عراق و سوريه و... نشان دادند. سوابق خوبي ندارند. * بله سوابق خوبي ندارند. در كوزوو و... نشان دادند كه وقتي سهمشان را گرفتند خودشان راكنار كشيدند. بنابراين نمي شود بهشان تكيه كرد. براي همين بايد روي پاي خودمان بايستيم و خودمان بايد قطعات را بسازيم و اين اصلاً مشكلي نيست. وقتي شما توانستيد يك اتاق را مثل اين اتاق ببر۴۰۰ بسازيد مي توانند يك اتاق سواري هم بسازيد مي توانيد يك اتاق ميني بوس و يا اتوبوس را هم بسازيد. وقتي فن را به دست آوريد شما مي توانيد به راحتي كار را ادامه دهيد. صنعت كشور ما خيلي خوب پيشرفت كرده. ما سيلندر موتور تانك چيفتن را كه يك موتور خاص و دوزمانه است اين را در دو جا در مشهد و در همدان الآن دارند براحتي برايمان مي سازند و مي دهند. اين تكنولوژي در كار صنعت هم مورد استفاده است و سيلندر موتور بعضي از تانكهاي ديگر هم كه اسم نمي برم همين اخيراً دراصفهان ساختيم. بسترها در صنعت كشور آماده است يعني دقيقاً وقتي شما يك نقشه و يك الگو را به متخصص مي دهيد فكر متخصص و آن صنعتگر را با هم يكي مي كنيد، آن وسيله را به شما تحويل مي دهد. اخيراً اين جا يك خمپاره بادي ساخته شده (البته با روش مهندسي معكوس) نوعش را از قديم داشتيم به راحتي اينجا در ظرف يكماه سي تا از آن توليد كرديم. | شايد بخشي از اين مسأله به خاطر پشتيباني بقيه سيستم است كه ضعيف است. شما يك تانك را كه توليد مي كنيد بعد از ده سال مي گوييد فقط شش تا ساخته شده است. بايد به شما اين پول را مي دادند يا آنچه را كه شما مي خواستيد مي دادند از اين ۲۰۰ الي ۳۰۰تا توليد و در مانورها استفاده مي شد. آن وقت باور مي كردند. وقتي يك چيزي سرعتش كند مي شود طبيعي است كه مردم قبول نكنند. * خوب اين بحث كلي است. شما وقتي مي بينيد در كل اين كشور نيم درصد اعتبار به تحقيقات مي دهند خب نيروهاي مسلح بخشي از اين اعتبار است. در همايشي در نيروي هوايي فرمانده محترم نيروي هوايي همين را در بحث با آقاي هاشمي رفسنجاني كه دعوت شده به صورت مكتوب ارائه كردند و اينكه از اين ۰/۵درصد چه درصدي به نيروهاي مسلح مي رسد ايشان دقيقاً مكتوب به عرض ايشان رساندند. مشكلاتي ما در سر راه داريم. بحث آيين نامه معاملات دولتي قانوناً اين مانعي كه نوشتيم در واقع دست و پاي خودمان را بستيم. بحث اعتماد مهمترين بحث است. در بحث تحقيقات برنامه ريزي مي خواهد. در خارج وقتي مي خواهند بمب اتمي بسازند نيرو واعتبار به آن اختصاص مي دهند حتي جايش را مشخص مي كنند. وقتي كه مي خواهند اين سفينه را بفرستند از آنچه كه اولين سفينه اي را كه روسها فرستادند دور كره زمين. چه برنامه ريزي را برايش كردند دقيقاً مشخصي است. شما فكر مي كنيد كه از اول مي دانستند يك همچين كاري قابل شدن است. اوايل كه يك فكر بيشتر نيست. بمب اتم اول يك فكر است. ولي وقتي مي گويند آنقدر نفر بهش اختصاص دادند و آنقدر اعتبار دادند در فلان محل و در فلان زمان هم محصولش را دريافت كردند. در برنامه كانال۴ تلويزيون فكر مي كنم اگر دقيقاً يادم باشد مي گفت كه (مربوط به ارتش احتمالاً آمريكا) وقتي رئيس جمهور عوض شد از وضعيت ما سؤال كردند كه اين مجموعه براي چي است. گفتند كه به شما ارتباط ندارد. اين همه قدرت دادند تا توانستند در آمريكا بمب اتم بسازند. در روسيه آقاي كروي اغلوف اين كسي است كه تبعيد بود. موشكي قبلاً ساخته بود بهش گفتند كه شما بايد سايوز را بسازيد. ۳۰۰۰نفر آدم بهش دادند محيطي را برايش محصور كردند گفتند آقا شما در اين مجموعه ( در آن سيستم بسته روسيه) براي خودت خودمختاري. مي تواني به راحتي كار بكني. اين اعتبار اين نفر. اين هم سرمايه. سفينه را مي سازد و به كره ماه مي فرستد. وقتي مي گفتند در كره مريخ يك سفينه مي خواهد بشيند كسي باور نمي كرد. ولي وقتي با هدف رويش برنامه ريزي مي كنند، مي گويند هدفمان اين است كه برويم روي كره مريخ بشينيم. آن لوازم وسائل كار را براي طرف فراهم مي كنند. ما چون در بحث آيين نامه معاملات دولتي نمي دانم برو استعلام بگير حسن را بياور حسين را بياور تقي را بياور آخرش هم كه نمي توانيم يك قرارداد معمولي را با يك آدم مبتكر ببنديم. حالا در بحث تحقيقات يك آيين نامه در واقع يك كمي آزادي عملش بيشتر از بقيه آيين نامه هاست. يك درصدي. بايد همه اينها زمينه اش فراهم شود. از ده هزار تحقيقات هزار تا به مرحله آزمايشگاهي مي رسند از اين هزارتا، صدتا به مرحله نيمه صنعتي و از صدتا ده تا به مرحله توليد مي رسد. نبايد انتظار داشت. ده هزار تحقيقاتي كه انجام مي شود همه اش نتيجه مثبت بدهد. در يكسري مسائل ديگر بحث تحقيقات مطرح نيست. تحقيقات يك شكل زمان مي برد و مسائل دست و پاگيرش هم يك زمان. اينكه شما نمي توانيد يك چيزي را كه تعقيب كرديد وارد توليد انبوه كنيد. يكجا مي رسيد بايد بگذاريد توي آرشيو و نمايش بدهيد. | با تشكر از وقتي كه در اختيار ما گذاشتيد. روزنامه ايران اسفند ۱۳۸۲
  22. سردار سرلشكر دكتر رحيم صفوي درباره توان و قدرت سپاه گفت: سپاه پاسداران هم اكنون يك قدرت بزرگ دفاعي و تهاجمي در سطح خاورميانه است و ما با دسترسي به فناوري پيشرفته، آموزش و تجهيز نيروهايمان به پيشرفته ترين تجهيزات دفاعي و هجومي به خوبي قادر به دفاع از سرزمين، ملت و منافع ملي خودمان هستيم، البته ما پس از اشغال نظامي افغانستان و عراق، دكترين و راهبرد خود را تغيير داديم و براساس مقابله با قدرتهاي فرا منطقه اي بخصوص سامانه هاي تهاجمات هواپايه و درياپايه سپاه را تجهيز كرده ايم. صفوي ادامه داد: هم اكنون سپاه پاسداران در بخش سامانه هاي موشكي بالستيك زمين به زمين با برد 2 هزار كيلومتر به پيشرفته ترين سلاحهاي دوربرد هدايت شونده با سامانه هاي متعدد مجهز است.وي افزود: در بخش سلاحهاي پدافند هوايي نيز به يكي از پيشرفته ترين سلاحهاي موشكي پدافند زمين به هوا به نام (تور ام يك) مجهز شده ايم و سامانه هاي موشكي ساحل به درياي ما همه عرض و طول خليج فارس و درياي عمان را مي تواند زير پوشش ببرد و هيچ ناو و شناوري از خليج فارس نمي تواند عبور كند، مگر اينكه در تيررس موشكهاي ساحل به درياي ما قرار گرفته باشد. وي افزود: ما چندين هزار قايق تندروي موشك انداز در منطقه خليج فارس داريم و يك قدرت بزرگ دفاعي و هجومي را در خليج فارس سامان داده ايم. فرمانده كل سپاه پاسداران درباره توان نيروي مقاومت بسيج گفت: نيروي مقاومت بسيج 12 ميليون نيروي بسيجي را سازماندهي و آموزش داده كه در قالب 2500 گردان عاشورا فعاليت مي كنند. ما دفاع مسطح يا دفاع موزاييكي را در ايران سامان داده ايم. يعني هر روستايي، هر شهري و هر مكاني كه جمعيتي در آن زندگي مي كنند اعضاي عضو بسيج آن شهر يا جمعيت از مكان خودشان مي توانند دفاع كنند. وي ادامه داد: از اين طريق نيروي مقاومت بسيج يعني اين 12 ميليون نفر مي توانند دفاع از كوي و برزن، دفاع از روستاي خودشان و دفاع از محل خودشان را ساماندهي كنند، ولي ما در 5 لايه ارتباطات مخابراتي و الكتريكي با همه نيروهاي بسيج تعامل داريم. وي درباره توان نيروي زميني سپاه گفت: سپاه پاسداران در بخش نيروي زميني هم اكنون از پيشرفته ترين تجهيزات زرهي، مكانيزه، موشكهاي زمين به هوا و از قدرت مانور بسيار بالايي برخوردار است، به گونه اي كه گردانهاي نيروي زميني سپاه گردانهايي هستند كه هم مي توانند با هلي كوپترها بجنگند و هم با واحدهاي زرهي و موشكهايي كه بسيار پيشرفته تر از موشكهاي تاو قديم است. پيشرفته ترين تانكها در سطح مركاواي اسرائيل يا تانكهاي آبراهام آمريكايي را مورد هدف قرار دهند، يعني به راحتي در واحدهاي زرهي اسرائيلي يا آمريكايي كه پيشرفته هستند نفوذ مي كند. وي تأكيد كرد: ما به توان بالايمان براي دفاع از كشور اطمينان داريم، البته ما به صلح و امنيت و آرامش در سطح منطقه خاورميانه مي انديشيم و استراتژي ايران يك استراتژي دفاعي است. Farsnews.com
  23. اسناد جديدي از دخالت سپهبد «صابر عبدالعزيز الدوري»، رئيس دستگاه اطلاعات نظامي صدام و سران گروه تروريستي مجاهدين خلق در اعدام 237 ايراني منتشر شد. به گزارش خبرنگار «بازتاب»، دكتر جنابي، محقق عراقي، با اعلام اين خبر گفت: دادگاه رسيدگي به پرونده انفال، نبايد اين جنايتكار جنگي را به حبس ابد محكوم مي‌كرد. وي افزود: سپهبد صابر عبدالعزيز الدوري، از بازوهاي اصلي صدام معدوم در كشتار مردم عراق، جنايت عليه اسراي ايراني و مردم كويت در زمان اشغال اين كشور بوده است. وي با ارايه اسنادي، از نقش اين ژنرال بعثي در اعدام 237 اسير ايراني پرده برداشت و گفت: ژنرال الدوري، رابط مستقيم صدام با مسعود رجوي، سركرده جنايتكار مجاهدين خلق بود و خواسته‌هاي سازمان جهنمي رجوي را با صدام و ارتش عراق هماهنگ و تجهيز مي‌كرد و هم او بود كه آنان را داخل كشتار عظيم شعبانيه در جنوب و شمال عراق كرد. دكتر جنابي مي‌افزايد: دست‌كم رد پاي اين جنايتكار در يازده مقطع اعدام اسراي ايراني كه شمار آنان برابر اسناد به دست آمده، 237 نفر است، ديده مي‌شود. وي همچنين تصريح مي‌كند: شناسايي اين اسراي ايراني در اردوگاه‌هاي عراقي توسط مجاهدين خلق صورت مي‌گرفت و كار شكار را عوامل اين سپهبد جنايتكار عراقي انجام مي‌دادند. اين محقق عراقي خاطرنشان مي‌كند: برابر اسناد موجود، 157 نفر از اسراي ايراني اعدام‌شده در اين يازده مرحله، اسرايي هستند كه ثبت نام نشده بودند. وي با انتقاد از صادر نشدن حكم اعدام اين جنايتكار بعثي، از دادگاه انفال خواست با تجديدنظر در حكم خود، اين بازوي جنايت‌هاي حزب بعث را نيز به سرنوشت صدام گرفتار كنند. يادآور مي‌شود، اين محقق عراقي، پيشتر درباره اعدام بيش از هفتصد اسير ايراني ديگر كه به دستور مستقيم صدام معدوم و «علي حسن المجيد» معروف به «علي شيميايي» صورت گرفته بود، افشاگري‌هاي مستندي انجام داده بود. Baztab.com
  24. [align=center]گفت وگو با امير سرتيپ دو خلبان رحمان قضات (جانشين هوانيروز) هوانيروز سريع ترين نيرو در هنگامه جنگ [/align] [align=center][/align] * در ابتدا وظيفه هوانيروز را چه در مواقع عادى و يا در هنگام بروز بحران ها تعريف كنيد. ** پشتيبانى از نيروهاى سطحى و زمينى و هر جا كه مشكلى براى آنان به وجود آيد، به عهده هوانيروز است. در زمان جنگ كه اصلاً نيروى سطحى در جبهه نبود، هوانيروز به طور مستقيم در خط مقدم جبهه حضور داشت. مردم يارى در زمان صلح از ديگر وظايف هوانيروز است. در بحث سيل، زلزله، انتخابات و هر جا كه مردم به هوانيروز احتياج داشته باشند، اين يگان حاضر مى شود و در كنار مردم به كمك آن ها مى آيد. اين يگان قابليت انعطاف دارد و در هر مكان و هر زمان از آن استفاده مى شود. * در سال هاى دفاع مقدس، هوانيروز چه فعاليت هايى را دنبال مى كرد؟ ** در آن زمان نيروهاى زمينى از مكانى به مكان ديگر مى رفتند. روزها و هفته ها طول مى كشيد تا به منطقه مورد نظر برسند، اما هوانيروز به سرعت خود را به منطقه مورد نظر مى رساند و در عرض چند ساعت، كل مسير را طى مى كند. امكانات و مهمات را با هلى كوپتر شنوك حمل مى كند. نفرات را با ۲۱۴ به منطقه مورد نظر رسانده و كبراها را مسلح مى كند تا بلند شوند و به منطقه بروند و عمليات انجام دهند. يعنى تا بخواهد نيروى زمينى حركتى كند، هوانيروز عملياتش را انجام داده است. در دوران دفاع مقدس كمتر عملياتى سراغ داريم كه هوانيروز در آن نقش نداشته باشد. قبل از انجام عمليات، در طراحى ها نقش هوانيروز مشخص مى شد كه مثلاً كبرا چه كند؟ يا شنوك و ۲۱۴ چه فعاليتى داشته باشند، مشخص مى كردند كه وقتى يگان زمينى توپخانه تانك در عمليات شركت مى كند، هوانيروز هم بايد بخش هايى از آن را به عهده بگيرد. نقش هوانيروز را مى توان از مجروح هايى كه از خط به پشت جبهه منتقل مى شدند، پرسيد. اگر از اين ها سوال كنيد كه وقتى مجروح شدند با چه وسيله اى به پشت جبهه منتقل شدند، حدود ۷۰ درصد از آن ها از هلى كوپترهاى هوانيروز اسم مى برند. مجروح هايى كه در نوك ارتفاعات كردستان و غرب يا دشت گرم خوزستان، جراحت بر مى داشتند با هلى كوپتر به شهرهاى بزرگ (براى درمان و جراحى) منتقل مى شدند. رزمنده هايى كه شب اول حمله، خط دشمن را مى شكستند و اول صبح منتظر كمك بودند، به يارى تيم هاى هوانيروز، تيم آتش كبرا به عقب برمى گشتند تا خستگى در كنند. حضور بالگردهاى كبرا بالاى سر رزمنده ها قوت قلبى بود كه آن ها را وا مى داشت تا زمانى كه نيروهاى جديد برسند، به عمليات ادامه بدهند. * در چه عمليات هايى هوانيروز به طور مستقيم حضور داشت؟ ** در عمليات هايى مثل فتح المبين، بيت المقدس، والفجر هشت، خيبر، بدر و... هوانيروز حضور داشت. به طور مثال در عمليات خيبر و پروازهاى شبانه اى كه توسط هوانيروز انجام مى شد، نيروها را در شب به جزاير مجنون هلى برد مى كردند. اولين گروهى كه در جزاير مجنون حضور پيدا كرد، نيروهاى هوايى بودند كه نفرات را به آنجا انتقال دادند و جزاير مجنون را از تصرف عراق درآوردند. * از شهداى هوانيروز در كمتر جايى اسم برده مى شود. ياد چه كسانى در خاطر شما هنوز زنده است؟ ** شهداى هوانيروز، عاشقانه جنگيدند. شهادت آن ها انگيزه اى بود براى كسانى كه در پشت جبهه بودند. آن ها مى ديدند كه اين افراد چگونه مى جنگند و طبعاً خونشان به جوش مى آمد و براى اين كه جاى شهدا را بگيرند و عاشقانه جنگ را ادامه دهند، راهى منطقه مى شدند. بعضى از شهدا الگوى بسيار خوبى براى ديگران بودند كه از جمله شهيد كشورى، شيرودى، شمشاديان، سهيليان، شهپرست و... را مى شود نام برد. * به نظر شما زنده نگه داشتن ياد و خاطره شهداى نيروى هوايى چه تاثيرى در روحيات خلبانان جوان و تازه استخدام شده در اين يگان دارد؟ ** خلبانان جوان ما كه جنگ را نديدند، خيلى دوست دارند كسى براى آن ها از آن روزها بگويد. مقدسات هشت سال جنگ تحميلى، كمى ها و كاستى ها، شهادت ها و مجروحيت ها را بشنوند. آن ها اگر از زبان خلبانان پيشكسوت، ماجراى هشت سال رزم اين عقاب هاى تيز پرواز را بشنوند و بفهمند كه چه كسانى از انقلاب و ميهن دفاع كرده اند، به يك آگاهى و شعور معنوى دست خواهند يافت. فرهنگ سازى همين است كه براى اين خلبان هاى جوان بگوييم چه كسانى، با چه خصوصياتى و چه طور شهيد شدند. بايد بدانند همه خلبانان شهيد، دوست داشتنى و الگوى واقعى انسانيت بودند. قطعاً با روشن كردن اين حوادث، خلبانان آرمانگرا خواهند شد و دوست خواهند داشت كه ادامه دهنده راه شهدا باشند. البته در حال حاضر هم خلبانان جديد، شهدا را پيشكسوت، الگو و جلودار خود مى دانند. * براى رسيدن به اين هدف چه تمهيدات يا راهكارهايى را به انجام رسانده ايد؟ ** در ارتباط با توجيه خلبان هاى جوان، معارف جنگ در هوانيروز را داريم كه خاطرات جنگ را در مراكز آموزشى خودمان مثل مركز آموزش شهيد وطن پور اصفهان جزو دروس خلبان ها قرار داده ايم. خلبانان جوان خاطرات پيشكسوت ها را مى شنوند. شهدا را مى شناسند. در مورد شخصيت و اقدامات آن ها بحث مى كنند. در مورد عمليات ها و پرواز ها كه به چه صورت بايد انجام شود، صحبت مى كنند. اين كار جنبه آموزشى و فرهنگى دارد و تا جايى كه امكان دارد سعى مى كنيم روايات دفاع مقدس و انقلاب را براى آن ها بيان كنيم تا اگر در آينده خواستند براى ديگران اين وقايع را نقل كنند، درست و كامل به آن بپردازند. * خود شما خاطره اى از هشت سال جنگ تحميلى داريد؟ ** در عملياتى كه براى آزادسازى حاج عمران و پادگان حاج عمران (والفجر دو) انجام شد، حدود ۱۷ روز در منطقه بودم. حدود هشتاد و چند پرواز داشتم كه در مجموع روزى شش ساعت پرواز مى كردم. تمام روز را در خط پرواز بودم. يا در حال رفت يا سوختگيرى و يا برگشت بوديم. احساس مسووليت و روحيه مقاومت طورى بود كه احساس خستگى نمى كردم. در آن زمان ليدر پروازى بودم. خدا رحمت كند سرهنگ هزاوه فرمانده پايگاه كرمانشاه را كه دو سه روز بعد از شروع عمليات به جمع ما پيوست. من اسكورت هلى كوپتر كبرا بودم و جلو مى رفتم. اگر خطرى بين مسير بود، با تيراندازى راه را باز مى كردم و به عنوان اسكورت براى ستونى كه حدود هشت فروند هلى كوپتر ۲۱۴ و شنوك كه پشت سرم مى آمدند، جلو دار قافله بودم. اين هلى كوپترها مى بايست نيروها را اطراف پادگان حاج عمران پياده مى كردند و برمى گشتيم. چون منطقه كوهستانى و بدون جاده بود، اكثر تعويض نيروها با هلى كوپتر صورت مى گرفت. يادم هست آقاى هزاوه در آخرين هلى كوپتر بود و من با ايشان ارتباط راديويى داشتم. ايشان براى اولين بار آمده بود و مسير را نمى دانست. گفتم: يادت باشد هلى كوپتر جلويى را ببينى و پشت آن حركت كنى. موقعى كه آن ها نشستند شما هم بنشينيد و نيروها را پياده كنيد. او توجيه قبل از پرواز نشده بود. چون ضرب العجل داشتيم و ايشان بعد از آن ستون پروازى ما را گم كرد و گفت: فلانى من شما را ندارم. گفتم: جلو بيا. ما را مى بينى. من هنوز به منطقه خطر نرسيده بودم و هر چه هزاوه مى گفت كه ما را گم كرده به او مى گفتم بيا جلو ما را مى بينى.بعد از چهار، پنج دقيقه هنوز ما را پيدا نكرده بود. فكر كردم نكند شيارى را اشتباهى رفته باشد و مثلاً اگر ما به راست پيچيده ايم، ايشان به سمت چپ رفته و ما را گم كرده است. مى ترسيدم طرف عراقى ها برود. گفت: هر جا هستى، همان مسير را برگرد. ادامه نده. ايشان برگشت و بلافاصله شنيدم كه در راديو مى گفت: ما را دارند مى زنند، كمك كن. من موقعيت ايشان را گم كرده بودم. در نهايت بعد از پياده كردن نيروها و موقع برگشت، هزاوه را ديدم. خوشحال شدم كه مشكلى برايش پيش نيامده است. وقتى در پادگان سقز براى سوختگيرى و حمل نيروى مجدد، نشستيم، هلى كوپتر هزاوه نشست. ديدم خود ايشان و كمك خلبان، سرهنگ مصلايى فرد و نيروهاى داخلى، زخمى شده اند. پايشان تير خورده بود. «مصلايى فر» از ناحيه پا زخمى بود ولى شهيد نداده بودند. * شما از دوستان شهيد احمد كشورى بوديد، آشنايى شما با ايشان به چه سالى برمى گردد؟ ** به سال هاى ۵۲ و ۵۳ برمى گردد. در شيراز، زمانى كه دوره مقدماتى را طى مى كرديم، با شهيد كشورى آشنا شدم. البته ايشان از لحاظ پرواز يك دوره از ما جلوتر بودند. چون ما استخدامى سال ۵۲ بوديم و او سال ۵۱ استخدام شده بود. در حالى كه ما هنوز دوره پروازى را طى نكرده بوديم. با شهيد كشورى در مركز پياده شيراز هم آسايشگاهى بوديم و تقريباً تخت هايمان كنار هم بود. جوان خوش ذوقى بود. در كلاس، در آسايشگاه و در راهپيمايى شبانه، در جمع بچه ها شوخى مى كرد. اخلاق خوش او باعث شده بود كه همه دوست داشته باشند با ايشان ارتباط برقرار كنند. احمد كشورى با كاغذهاى رنگى، هلى كوپترى را طراحى كرد و روى ديوار آسايشگاه زد كه اين عكس، الگوى هوانيروز شد. فرماندهان و كسانى كه در مركز پياده شيراز بودند وقتى وارد آسايشگاه مى شدند با ديدن عكس، متوجه مى شدند كه آن جا آسايشگاه خلبان ها است. حدود يكسال كه دوره مقدماتى را مى گذرانديم با كشورى بوديم. چون هر افسرى ضمن اين كه تخصص دارد بايد يك رسته را طى كند. ما رسته پياده را طى مى كرديم. احمد، وينگ خلبانى (فارغ التحصيلى) را گرفته و براى دوره تخصصى پيشرفته كبرا تازه وارد ايران شده بود كه از آن جا به كرمانشاه انتقال پيدا كرد. * مأموريتى را هم به اتفاق شهيد كشورى انجام داده بوديد؟ ** در غائله كردستان و زمانى كه از گروه پشتيبانى هوانيروز اصفهان براى مبارزه با گروهك ها به كردستان پرواز داشتيم، احمد در پادگان سقز بود. من كمك خلبانى را از اصفهان آورده بودم كه در آن جا سوختگيرى كنيم و به اروميه برديم. احمد مى خواست پرواز كند، كمك خلبان من، منوچهر بهادران با احمد كه خلبان كبرا بود، پرواز كرد. سقز در آن زمان در دست گروهك ها و كومله بود. احمد روى شهر با سرعت و ارتفاع خيلى كم پرواز مى كرد. من وحشت كرده بودم و مى ترسيدم كه از روى بام يا خانه اى با تيربار و ضدهوايى او را هدف بگيرند. ولى احمد با شجاعتى كه داشت روى شهر پرواز مى كرد و حمايت و همبستگى اش را به مردم نشان مى داد. بعد از اتمام اين پرواز موفق، ديگر ايشان را نديدم. ما به جنوب رفتيم و ايشان در غرب ماندند. تلفنى با هم ارتباط داشتيم تا اين كه از راديو و تلويزيون خبر شهادتش را شنيدم. * يادتان هست روز شهادت احمد كشورى نيروهاى هوانيروز چه حس و حالى داشتند؟ ** همه دچار بهت و يأس شده بوديم. در آن زمان خلبان هاى زيادى در هوانيروز بودند. خيلى ها اصلاً همديگر را نمى شناختند ولى كشورى را هر كسى يك بار مى ديد، شيفته اخلاقش مى شد. زبان خوش و رفتار صميمانه او همه را جذب مى كرد. خيلى اجتماعى بود و دوستى اش با ديگران باعث شده بود كه همه ايشان را بشناسند. اكثر پروازهاى خطرناك را با جسارت انجام مى داد. حتى پروازهايى را كه ديگران تمايل به انجام آن نداشتند، كشورى قبول مى كرد. وقتى ايشان به شهادت رسيد، همه ناراحت شدند. كشورى هم در زمانى كه زنده بود و هم زمانى كه شهيد شد، محبوب و الگوى همه خلبان ها بود. از اين كه وقت خود را دراختيار «جوان» قرار داديد سپاسگزاريم. javannewspaper.com