borna

Members
  • تعداد محتوا

    484
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

تمامی ارسال های borna

  1. سلام خدمت تمام دوستان این هم چند مطلب درباره ی بمب های الکترومغناطیسی دوستان ایران ایا از این بمب ها دارد؟ از این بمب ها می توان بر ضد اهدف هوایی استفاده کرد؟ مثلا یک اس 200 اس 300 با کلاهک EMP در صورت منفجر شدن در نزدیکی جنگنده ها تمام ان هارا از کار خواهد انداخت . :cry: (بمب الكترومغناطيسي EMP) بسیاری از وسایل پیرامون ما برای کارکردن به انرژی برق نیاز دارند و بخش عمده ای از زندگی ما به برق متکی است برخی از وسایل مانند تلویزیون ها ، رادیوها ، لامپ ها،گرم کننده های برقی و... همگی به انرژی برق نیازدارند .حال تصور کنید در طول یک روز برق خانه شما قطع شود چراغ ها،تلویزیون و رادیو کار نمی کنند. بعد از مدتی از بیکاری به دور خود چرخ می زنید و پس از چند ساعت، ماندن درخانه برای شما طاقت فرسا خواهد شد. حال اگر چنین مشکلی را در مقیاس بزرگتر فرض کنیم این مشکلات هم بزرگتر می شوند. به عنوان مثال دریک شهر خدمات اجتماعی از قبیل اورژانس ، پلیس ، تجهیزات بیمارستانی و همه و همه از کار می افتند. مشکلاتی از این قبیل ممکن است حتی منجر به مرگ انسان هم شود. کارخانه های مواد غذایی بر اثر از کار افتادن سردخانه ها یشان متحمل میلیون ها دلار ضرر می شوند و درصورتی که این وضعیت باقی بماند، نیروهای دولتی و خدمات دولت هم از کار خواهند افتاد. با توجه به این گفته ها ، دیده می شود که یکی از نیاز های جدی بشر امروز انرژی الکتریکی است. بمب الکترومغناطیسی یا ای ـ بمب ((e-bomb اسلحه ای است که آن را به قصد نابود کردن این جزء جدایی ناپذیر (انرژی برق) از زندگی بشر ساخته اند. این بمب به سادگی می تواند تمام دستگاههای الکترونیکی را که بشر از آنها استفاده می کند از کار بیندازد. به عنوان مثال می تواند در عرض چند ثانیه ژنراتورهای برق را از حرکت بیندازد، ماشین ها را از حرکت باز ایستاند، و حتی می تواند امکان استفاده از تلفن راهم از ما بگیرد. یک بمب قوی می تواند قدرت نظامی یک شهر را کاملاً به 200 سال عقب برگرداند. دولت آمریکا سالهاست که تحقیقات در این زمینه را دنبال می کند. عده ای اعتقاد دارند که هم اکنون چنین سلاح هایی در زرادخانه های آنها وجود دارد.از طرفی دیگر گروهک های تروریستی هم می توانند از این تکنولوژی استفاده کنند وبا ساختن بمب های الکترونیکی صدمات زیاد و سنگین را به آمریکا برسانند در این بخش ما به شرح فرضیات بنیادین و تکنولوژی بمب های الکترومغناطیسی می پردازیم. طرز کار اصلی این بمب های الکترومغناطیسی یا در مبحث بزرگترElectro Magnetic Pulse weapon (EMP) مبنای اسلحه های اتمی یا تکانه ی برقاطیسی بسیار ساده است این اسلحه ها با ایجاد میدان قوی الکترومغناطیسی تمام مدارات برقی را درهم می شکند . اگر با طرز کار آهنربا های برقی یا رادیو آشنا هستید پس حتماً می دانید که الکترو_ مغناطیسی چیز ویژه و جدیدی نیست . سیگنال های تلویزیونی و امواج AM و FMرادیویی ، تلفن های همراه و چراغ های ماکروویو و امواجX-ray . مقصود ما این است که بفهمیم آیا آهن ربا های الکتریکی می توانند مولد میدان الکتریکی ای باشند که بتوان آن را به صورتی تغییر داد که بتواند موجب ایجاد الکتریسیته شود. در ابتدا باید توضیح داد که یک فرستنده ی رادیویی ساده چگونه میدان الکتریکی که توسط افت و خیزهای متناوب تولید می شود، را می تواند به جریان برق دریک رسانای هم جوار دیگر تبدیل کند (مثل آنتن های گیرنده ی رادیوای ) یک فرستنده ی رادیویی می تواند امواج رادیویی را به صورت سیگنال به یک گیرنده برساند حال اگر سیگنال ها را قوی و پرانرژی کنیم (میدان مغناطیسی) می تواند به مقدار زیادی الکتریسیته تبدیل شود. یک موج قوی می تواند یک قطعۀ نیمه رسانا دریک رادیو را بسوزانندو یاآن هارا فراتر از آن که قابل تعمیر باشد از هم بپاشند. بنابرین خریدن یک رادیوی جدید می تواند ساده و راحت ترین کار برای حل این مشکل باشد . نوسانات شدید میدان مغناطیسی می تواند موجب به وجود آمدن برق زیادی در هر نوع وسیله ی رسانای دیگر شود، به عنوان مثال خطوط تلفن، خطوط انتقال قدرت و حتی لوله های هوای فلزی. این امواج می توانند به طور غیر عمدی هر وسیله ی الکتریکی که در طیف امواجشان قرار گیرد، از جمله شبکه های کامپیوتری که به خطوط تلفن وصل شده اند را از کار بیندازد، یک موج قوی تر و بزرگتر می تواند دستگاه های نیمه رسانا را بسوزاند، سیم کشی ها را ذوب کند، باتری ها را منفجر کند و حتی مبدل های الکتریکی را هم نابود کند. راه های زیادی برای تولید و آزاد سازی چنین میدان های مغناطیسی وجود دارد. حال نگاهی به چند راه ممکن برای ساخت اسلحه های (EMP ) می اندازیم. با توجه به این که اندیشه ساخت اسلحه های (EMP ) مدت ها است که وجود دارد چند سالی بیشتر نیست که همه ی نگاه ها را به خود متوجه کرده است و در سر فصل مقاله ها و عناوین جایی برای خود باز کرده . در طی سال های 1960 تا1980،آمریکا نگران ترین کشوری بوده است که متوجه خطر حمله های الکترومغناطیسی اتمی بود. اندیشه ونقطةعطف تحقیقات هسته ای به سال1950 بر می گردد در سال 1958آمریکایی ها اولین بمب هیدروژنی خود را امتحان کردند که نتایج بسیار خارق العاده ای را برای آنها همراه داشت. امتحان یک انفجارهسته ای به روی اقیانوس آرام باعث شد که از طرفی لامپ های بخش هایی از جزایر هاوایی منفجر شوند و از طرفی دیگر هزاران مایل دورتر یعنی در استرالیا بسیاری از تجهیزات رادیویی آنان منفجر گردد . محققان نشان دادند که درهم ریختگی الکتریکی به دلیل اثرات این انفجار بوده است. تئوری که در سال 1925توسط فیزیک دانی داده شده بود مبنی براین بود که فتون های انرژی الکترومغناطیسی می توانند الکترون های موادی را که دارای عدد اتمی کمی هستند با ضربه ی اندکی از اتم جدا کنند . در آزمایشی که در سال 1958 انجام شد محققان نتیجه گرفتند فتون هایی را که از انفجار شدید تشعشعات گاما به وجود می آید، مقدار بسیار زیادی از الکترون های اتم های اکسیژن و نیتروژنی که در جو وجود دارند را جدا می کند. این سیل عظیم الکترون ها هم کنشی با میدان مغناطیسی زمین برای بو جود آوردن یک جریان الکتریکی متغییر داشت که موجب ایجاد یک میدان مغناطیسی بسیار قوی بود. پالس الکترومغناطیسی حاصل یک جریان الکتریکی قوی در سطحی بسیار گسترده به وجود می آورد. سازمان اطلاعات ایالات متحده در زمان جنگ سرد با ترس از این که اتحاد جماهیر شوروی موشک اتمی 50 کیلومتر بالاتر از سطح ایالات متحده پرتاب کند و به نتایج نظریۀ اشاره شده در مقیاس وسیع دست پیدا کند. آن ها از این می ترسیدند که انفجار الکترومغناطیسی حاصله ، تمام ابزارهای الکتریکی را در سراسر ایالات متحده از بین ببرد. هنوز احتمال چنین حمله ای به دیگر ملت ها وجود دارد اما این موضوع دیگر مسئله ی اصلی و موردتوجه ایالات متحده نیست.امروزه سازمان اطلاعات ایلات متحده به دستگاه های غیر اتمی EMP مانند e-bomb اهمیت بیشتری می دهد. این سلاح ها به اندازه ی بمب اتم، منطقه ی گسترده ای را تحت تاثیر قرار نمی دهد. چون آن ها فوتون ها را در ارتفاع زیادی از سطح زمین منفجر نمی کنند. اما می توانند برای ایجاد خاموشی کامل در سطح محلی به کار روند. اسلحه های برقاطیسی غیر اتمی به نظر می رسد که ایلات متحده چنین اسلحه هایی را در زرادخانه های خود دارد، ولی اینکه چه مدلی از آنها را در اختیار دارد معلوم نیست. بیشتر تحقیقات ایالات متحده با مشکل قدرت زیاد امواج روبه رو هستند. با توجه به صحبت های گزارش گرها و خبر نگاران چنین اسلحه هایی در جنگ عراق هم مورد استفاده قرار گرفته است . در حقیقت بیشتر بمب های برقاطیسی ایالات متحده بمب های واقعی نیستند. آن ها بیشتر شبیه اجاق های ماکروویو هستند که دارای پرتو های متمرکزی از انرژی هستند. این امکان وجود دارد که این تکنولوژی بسیار پیشرفته و گران به روی موشک های کروز سوار شده باشند و این تنها یک قسمتی از بحث بمب های الکترونیکی بود. به کار بردن منابع ارزان ؛ مهندسی ارتش بنیادین. یک سازمان تروریستی می تواند به سادگی یک بمب e-bomb خطرناک بسازد. در اواخر ستامبر2001 مهندس های طراز اول یک مقاله در مورد احتمال وجود این ابزار نوشتند. این مقاله به روی ژنراتورهای شارش متراکم که فکراولیه آن ها به سال 1950 برمی گردند توجه کرده بود و در مورد e-bomb های قدرتمند ارزان قیمت توضیحاتی داده بود. فکر اصلی این طرح نوشته گزارش فردی به نام کارلو کوپ، یک تجزیه و تحلیل کننده ی مسائل دفاعی بود. اندیشه ی بزرگ ساخت این وسیله، واقعأ برای نیروهای دولتی برای مدتی مهم بود. البته هیچ کس قادر به ساخت دستگاه e-bomb با این توضیح به تنهایی نخواهد بود. بمب شامل یک سیلندر فلزی است که به عنوان آرمیچر توسط یک حلقه ی مارپیچ از سیم پیچ نگهداری شده است . سیلندر آرمیچر، با مواد منفجره ی قوی و یک پوشش قوی بیرونی که تمامی دستگاه را پوشانده است احاطه شده است. موتور، سیلندر را که به طور مجزادریک محیط خلأقراردارد ، می چرخاند. بمب همچنین منشأ قدرتی دارد(مثل خازن) که میتواند به مسیر سیم پیچ وصل شود. در این قسمت ترتیب رخدادهایی را که برای انفجار بمب رخ می دهد را می توانید ببینید : یک سوئیچ به خازن وصل شده . بخش متحرک سیم پیچ الکتریسیته ی جاری را به سیمها منتقل می کند. این ژنراتورها میدان مغناطیسی بسیار قوی دارند . مکانیزم ساده ی یک فیوز مواد منفجره را فعال می کند . انفجار به صورت موج از وسط سیلندر آرمیچر عبور می کند، این موج انفجار از وسط سیلندر در تماس با سیم پیچ ساکن قرار می گیرد . Stator Winding این یک دوره چرخش در حوزه ی قلمرو مدار می سازد که استاتور را از منبع تغذیه خود قطع می کند. چرخش کوتاه استاتور باعث ایجاد میدان مغناطیسی فشرده می شود که در نتیجه یک انفجار الکترومغناطیسی قوی را به وجود می آورد.بیشتر این اسلحه ها می توانند تا اندازه ی کوچکی منطقه ای را تحت تأثیر خود قرار دهند البته نه به اندازه ی حمله ی بمب های الکترو_ مغناطیسی اتمی ولی می تواند خسارات جدی وارد کند. ایالات متحده به خاطر این که این اسلحه ها به هیچ وجه مرگ آور نیستند از شرح آن ها صرف نظر کرده ولی این اسلحه ها به صورت جدی مخرب هستند. یک حمله با بمب برقاطیسی می تواند زندگی را در ساختمان ها فلج و نابود کند همچنین می تواند باعث نابودی یک ارتش بزرگ باشد. در اینجا انواع سنا ریو های ممکن برای حمله های مختلف وجود دارد. پالس های میدان مغناطیسی سطح پایین می توانند به طور موقت سیستمهای الکتریکی را از کار بیندازد . پالس های قوی تر می توانند برنامه های کامپیوتری را خراب کنند ونیز انفجار های خیلی قدرتمند می تواند به طور کلی وسایل و تجهیزات الکتریکی را از کار بیندازد. در جنگاوری مدرن سطوح مختلفی از حملات انجام می شوند تعدادی از عملیات های مهم جنگ را بدون زخمی و شکنجه کردن نیروها انجام دهند. به عنوان مثال e-bomb می تواند به طور مؤثر،تحرکات نظامی دشمن رامتوقف سازد. - سیستم های کنترلی وسایل نقلیه - هدف قرار دادن سیستم های زمینی بر روی بمب ها و موشک ها - سیستم های ارتباطی - سیستم های راه بری ، ناوبری، هدایت ، تعیین مسیر - سیستم های سنسور بلند یا کوتاه(رادارها) یک e-bomb می تواند مخصوصاً در مواردی مانند تهاجم به عراق موًثر باشد. به دلیل این که پالس ها می توانند روی خنثی کردن زاغه های مهمات زیرزمینی تأثیرگذار باشند. یک انفجار اتمی در منهدم کردن خیلی از این زاغه ها می تواند مؤثر باشد ولی به طور بالقوه می تواند شامل خراب کردن و با خاک یکسان نمودن مناطق اطراف و خانه های مسکونی نیز باشد. یک پالس الکترومغناطیسی می تواند از زمین بگذرد و زاغه ها را از کار بیندازد ، همچنین چراغ ها و سیستم های تهویه ی هوا، ارتباطات و از جمله درهای الکترونیکی را از کار بیندازد،و در حقیقت می تواند به طور کلی یک بانک زاغه را از کار بیندازد و غیر قابل استفاده نماید. همچنین نیروهای ایالات متحده به سادگی می توانند توسط حملات EMP مورد آسیب و صدمه قرار گیرند. اگر چه در سال های اخیر ایالات متحده متخصص های الکترونیک را برای به روزسازی زرادخانه ها اضافه کرده است. یک حمله ی گسترده تر الکترومغناطیسی در هر کشوری می تواند توانایی سازماندهی نیروهای آن کشور را به خطر بیندازد. نیروهای زمینی می توانند به طور کامل و به درستی اسلحه های غیر الکترونیکی را مثل مسلسل ها از کار بیندازد، ولی آن ها می توانند اسلحه های الکترونیکی داشته باشند؛ وسایلی که به طور مؤثر دشمن را نابود می کند. یک حمله ی برقاطیسی می تواند هر ارتشی را تضعیف کند. اگر یک EMP برق یک بیمارستان را از کار بیندازد به عنوان مثال کسی که برای ادامه ی زندگی اش در اتاق عمل تلاش می شود بلا فاصله ناتوان شده و شاید حتی بمیرد. یکEMP شاید وسایل نقلیه را از کار بیندازد مانند وسایل هوایی که می توانند سبب به وجود آمدن حادثه های مرگ آور شود. در پایان مهم ترین تأثیر جانبی یک e-bomb می تواند عامل روانی باشد، یک حمله ی کامل ودر سطح بالای الکترومغناطیسی در یک کشور پیشرفته در مدت زمان اندک می تواند زندگی مدرن را به یک وقفه ی آزار دهنده تبدیل کند. همه زنده می مانند ولی آن ها خودشان را در یک دنیای کاملا متفاوت پیدا می کنند . دنیایی بدون برق و الکتریسیته ... !!! :lol: منبع:http://www.hamkelasy.com/content/view/99/40 نویسنده : محمد مهدي كشوري icon_frown
  2. با سلام خدمت تمام دوستان عزیز و تبریک سال نو من چند وقتی بود که وقت نمی کردم به سایت سر بزنم و گفتم پست اولم رو با این تاپیک اغاز کنم. از انجا که این سه جنگنده همه قابلیت پرواز از روی ناوهواپیما بر رو دارند مقایسه ی این سه جنگنده می تونه جالب باشه و البته هر سه از قدرتمند ترین جنگنده های ناونشین می باشند و به ترتیب ساخت فرانسه و روسیه و امریکا می باشند البته درسته که f35 جنگنده ی نسل پنجمی می باشد و هنوز وارد خدمت نشده ولی در اخر این سه جنگنده می بایست از ناوهواپیما بر خود محافظت کنند و برسی چکونگی مقابله با یکدیگر این سه جنگنده می تواند جالب باشد. و مقایسه این سه جنگنده در فواصل ماورای دید و متوسط و داگ فایت می باشد تا مشخص شود کدام یک از این سه جنگنده بهترین عملکرد را می تواننند از خود نشان دهند البته بعد از مشخص شدن جنگنده ی برتر در نبرد هوایی به مقایسه ی این سه جنگنده در نبرد ها ی هوا به زمین نیز می پردازیم. منتظر نظر کارشناسی دوستان عزیز هستم. ممنون
  3. دوستان بنده این نظر سنجی ایجاد کردم تا به مقایسه ی تامکت با سه جنگنده ی دیگر امریکایی که نسل چهارمی نیز هستند بپردازیم البته در نبرهای هوا به هوا و کاری به دیگر قابلیت های جنگنده های بالا نداریم. از شما دوستان خواهش دارم نظرات خود را در این باره بدهید من خودم بسیار علاقه دارم بدانم ایا تامکت های ما قدرت کافی برای شکست دادن این جنگنده ها دارند یا نه با توجه به اینکه f 15 و f 16 در اختیار اسراییل و بعضی از کشور های عرب هستند . مقایسه به این ترتیب هست: 1: برد راداری 2: موشک ها و تسلیحات هوا به هوا 3: مانور پذیری 4: سرعت 5: سقف پروازی 6:برد جنگنده در نبردهای نزدیک کدام یک از جنگنده ها پیروز میدانند؟ در نبرد های فاصله ی متوسط کدام یک؟ و در نبرد های دور کدام یک؟ لطفا نظرات خود را با دلیل و با در نظر گرفتن موشک های جدید ساخت داخل مانند سجیل و ... بدهید. ممنون/ icon_cool
  4. جنگنده Q-5 (نام کامل آن Qiang-5 می باشد که در نمونه های صادراتی A-5 یا Attack-5 نامیده می شود.) جنگنده ای تک سرنشین، دو موتوره و مافوق صوت می باشد که توسط هواپیمایی نانچانگ چین طراحی و تولید شد. این جنگنده می تواند ماموریت های خود را بنحو احسن و بویژه در ارتفاعات کم و بسیار کم به انجام برساند. این جنگنده از سیستم های ناوبری و تسلیحاتی وارداتی سود می جوید. اساس طراحی این جنگنده ایجاد جنگنده ای برای پشتیبانی نیرو های زمینی خودی و عملیات در ارتفاع کم بر علیه کشتی های جنگی در نزدیکی ساحل بوده است. گرچه توانایی انجام نبردهای هوایی، رهگیری و درگیری با جنگنده های دشمن را نیز دارد. Q-5 از دو موتور WP-6 با پس سوز بهره می برد، طول آن حدود 15 متر و 65 سانتیمتر و ارتفاع آن 4 متر و 33 سانتیمتر است، طول بال آن نیز حدود 9 متر و 68 سانتیمتر است و می تواند با حد اکثر وزنی حدود 11 تن و 300 کیلوگرم تیک آف نماید. در زیر هر بال این جنگنده یک توپ مجزا (نزدیک به بدنه) نصب شده است، همچنین می تواند انواع موشک های هوا به هوا، بمب ها، راکت ها و تانک های سوخت را نیز با خود حمل نماید. مسئولیت تولید این مشتق از J-6 که طرح آن در سال 1958 توسط شرکت شنیان ارائه شده بود سر انجام به نانچانگ واگدار شد. برنامه تولید آن ابتدا در سال 1961 لغو شد، اما گروه کوچکی مسئولیت ادامه طرح را بر عهده گرفتند و برنامه تولید آن سر انجام دو سال بعد یعنی 1963 به رویه عادی بازگشت و اولین پرواز آن نیز در چهارم ژوئن 1965 با موفقیت انجام شد و پس از انجام آزمایشات نهایی در اواخر همین سال نیز مجوز های لازم برای تولید انبوه Q-5 صادر شد. اما پس از مدتی تشخیص داده شده که می بایست تغییراتی در این جنگنده ایجاد شود. دو نمونه اولیه که تغییرات لازم روی آنها انجام شده بود در سال 1969 آزمایشات خود را انجام دادند و مجوز رسمی برای تولید انبوه را دریافت کردند. تحویل این نمونه در سال 1970 شروع شد. برنامه طراحی و تولید Q-5 از ابتدا با مشکلات زیادی روبرو بود، اولین مساله مواد اولیه نامناسبی بود که در تولید آن یکار رفته بودند. دومین مساله روند معکوس اقتصاد چین در سال 1960 بود و سومین مساله نیز حادثه ای در سال 1963 بود که منجر به از بین رفتن نمونه اولیه جنگنده شد. با وجود تمام مشکلات و همانگونه که پیش از این اشاره شد Q-5 اولین پرواز موفقیت آمیز خود را در 4 ژوئن 1965 به انجام رساند. بعد از آزمایشات اولیه بهبود های زیادی نیز در آن صورت گرفت از جمله در سیستم های هیدرولیکی، مانور پذیری، سیستم های کنترلی، امنیت جنگنده و سیستم های فرود. بهبود های زیادی نیز بر روی تجهیزات آن انجام شد، از جمله توانایی حمل موشکهای هوا به زمین نیز در آن افزایش یافت. سیستم های حمل تسلیحات در Q-5 تا حد زیادی مشابه H-5 از این رو می تواند بعنوان یک بمب افکن سبک نیز استفاده شود. و همانگونه نیز که گفته شد سر انجام در 1969 مجوز های لازم برای تولید انبود را بدست آورد. بدین گونه بود که برنامه های طراحی و تولید Q-5 یازده سال بطول انجامید. پس از تولید انبوه برنامه هایی برای بهبود Q-5 هر چند آرام ادامه یافت، سر انجام چینی ها احساس کردند به همکاری های خارجی برای بهبود های Q-5 نیازمندند و این امر منجر به همکاری فرانسه در این طرح شد. سر انجام در Q-5 از نمایشگر سربالا و مسافت یاب لیزری ساخت فرانسه استفاده شد، در نتیجه توانایی های ضربتی جنگنده تا حد زیادی افزایش یافت و در ادامه توسعه ها از سیستم کنترل آتش و کامیوتر جدیدی نیز در Q-5 استفاده شد که توانایی های آن را چند برابر می کرد. لازم به ذکر است سیستم مسافت یاب لیزری ALR-1 که در این جنگنده استفاده شده بود محدوده مسافت یابی آن 20 تا 10000 متر است و میزان خطای آن نیز 5 متر است. این سیستم پیشتر توسط فرانسه و انگلستان نیز استفاده شده بود. بال های Q-5 در میان بدنه و بصورت پس گرا نصب شده اند. بدنه آن صاف و یکدست است و ورودی های آن بصورت نیم دایره می باشند. دو موتور توربوجت WP-6 (در بعضی مدل ها WP-6A) در داخل بدنه قرار دارند و دو خروجی آن نیز در انتهای بدنه قرار دارند. گونه های Q-5: Q-5 A: نمونه اولیه این جنگنده است که توان حمل بمب های اتمی را نیز دارا است. Q-5 B: نمونه دریایی آن است برای نیروی دریایی چین به تولید رسید، در این نمونه توانایی حمل بمب ها کاهش یافته اما با نصب یک مخزن سوخت اضافه رنج پروازی آن افزایش یافته است. مسافت بال ها نیز در این نمونه تا حدی افزایش یافته است. Q-5I و Q-5IA: در این نمونه رنج پروازی و توانایی های عملیاتی افزایش یافته و توانایی حمل تسلیحات آن نیز دو تن افزایش یافته است، بویژه ارابه فرود جدید آن این امکان را به آن می بخشد. در این نمونه از موتور WP-6A که نمونه پیشرفته موتور WP-6 است استفاده می شود. صندلی های پرتاب شونده جدید و سیستم های دریایی جدیدی نیز در آن نصب شده بودند. در نمونه IA علاوه بر بهبود های فوق سیستم های هشدار دهنده، پرتاب کنده های چف و سیستم های الکترونیکی جدید نصب شده بودند. Q-5III: نمونه صادراتی Q-5 بود که امکان نصب تجهیزات خارجی روی آن وجود داست و به گیرنده UHF و سیستم تشخیص دوست از دشمن مجهز بود و می توانست 32 نوع از تجهیزات مختلف را حمل نماید. Q-5D: این نمونه با همکاری ایتالیا تولید شد و از سیستم های ناوبری و حمله جدید تر بهره می برد. http://usera.imagecave.com/borna/sddsdsdf.bmp.jpg http://usera.imagecave.com/borna/sdsdsdsdff.bmp.jpg منبع: www.skyfire.blogfa.com
  5. به نظر من m16a4 سلاح بهتر و کار امد تری هست و در کل از قیافه ی g36 خوشم نمیاد زیاد m16 کاملا امتحانشو پس داده و از نظر من به g36 برترب دارد راستی دوستان کسی از اون سلاحی که ایران ساخته و شبیه m16 هست و مخصوص تیپ هوابرد ارتشه اطلاعاتی داره و اینکه اصلا برنامه ای برای جایگزینی این سلاح با g3 یا کلاشینکوف ریخته شده؟
  6. واقعا خبر ناراحت کننده ای بود من نمی دونم اخه چرا این سوخو 24 هی سقوط می کنن به نظر من بهتر که فقط زمان جنگ ازشون استفاده بشه فکر می کنم از اون 24 عدد سوخو 24 حدودا 3 تاشون سقوط کرده باشند درکل خداوند رحمتش کند روحش شاد
  7. اینطور که توی این مقاله گفته شده سوخو27 pu ایران از f22 هم قویتره سوخو27 یه جنگنده در حد mig29 هست فقط کمی رادارش و حمل تسلیحاتش بهتر و متنوع تر هست اینکه ما سوخو 27 داریم خیلی خوبه ولی 25 تا از اون دردی رو از ما دوا نمی کنه البته بودنش خیلی بهتر ار نبودنش هست. اگر این بزرگنمایی ها در مورد su 30 mki هند بود یا su35 خود روسیه قابل باورتر بود
  8. از نظر نیروی زمینی ما قوی تریم ولی از نظر هوایی و دریایی عربستان با داشتن تعدادی ناوپیشرفته که فکر کنم از فرانسه با انگلیس خریده بود به اسم الریاض اگه اشتباه نکنم در مقابل f15 های عربستان ما حدود 30 تا f14 داریم که اگر هنوز فونیکس داشته باشیم بر f15 های عربستان که از مدل اصلیش ضعیف تر هستن برتری دارن و 40 تا mig29 که اگر به smt ارتقاع داده نشده باشند زیاد نمیشه روشون حساب کرد البته در مقابل عرستان تعداد زیادی تورنادو داره که حدود 40 تاشون مخصوص نبرد هوایی هستند اگه اشتباه نکنم.
  9. ولی به نظر من ناوهواپیما بر هنوز دورش تموم نشده و حالا حالا ها بهش نیاز هست قدرتی که ناوهواپیما بر به یک کشور میده با هیچ وسیله ی جنگی به جز بمب اتمی قابل مقایسه نیست ولی از بمب اتم بصورت گسترده تمی توان استفاده کرد اما از ناوهواپیما بر در هر نوع جنگی می شه استفاده کرد در واقع یک ناوگا شامل ناوهواپیما بر و رزم ناو و زیردریایی هم از نظر دریایی می تونه به دشمن حمله کنه و هم از هوا توسط جنگنده ها که البته روسیه با این وضع اقتصادی خرابش و میگ های 29 و یا همین سوخو 33 ها نمی تونه حرفی برای گفتن در مقابل امریکا داشته باشه ولی روی این جنگنده های برای مقابله با جنگنده های اروپایی میشه حساب باز کرد
  10. به نظر من روسیه از نظر جنگنده های ناونشین بسیار ضعف داره در مقابل غرب یعنی فرانسه و امریکا و حتی با ورود mig29k روی ناوهوایمابر خود انچنان تغییری در قواش صورت نمی گیره مگر اینکه تولید pak fa t 50 ناونشین رو در دستور کار داشته باشه روسیه تا کی می خواد از جنگنده های نسل 4 با هزار به روز رسانی در مقابل جنگنده های نسل 4.5 و 5 ناونشین غرب استفاده کنه. به نظر شما دوستان چرا روسیه با ان همه قدرت فقط از یک ناوهواپیما بر استفاده می کنه در صورتی که هم جنگنده به تعداد بالا داره و هم ابر قدرت هست و می تواند از عهده ی نگهداری تعدادی بیشتر از سه فروند ناوهواپیمابر بر بیاید ایا این درسته که برزیل و هند یک ناوهواپیما بر داشته باشند و روسیه هم یکی؟
  11. قیافه ی سلاح که زیاد قشنک نیست من m4 رو به این ترجیح می دم ظرفیت خشابشم که 20 تاست و اگر از نظر لگد هم مانند g3 باشه پس نباید زیاد سلاح خوبی باشه ولی عمرا در حد g3 لگد داشته باشه ما هم بهتره به فکر ساخت سلاحی با این کالیبر ولی خشاب 30 تایی و لگد کمتر نسبت به g3 برای جایگزینی با این سلاح ها باشیم
  12. ممنون از نظرات دوستان به نظر بنده جگنده ی su 33 یکی از مانورپذیر ترین جنگنده هاست و حدود 55 میلیون دلار قیمت هر فروند از این جنگنده می باشد و قرار است که mig 29k جایگزین این جنگنده ها شوند سوخو 33 از یک رادار بهبود یافته سوخو 27 استفاده می کنه ولی در حالت کلی برد مفید این رادار 100 الی 120 کیلو متر می باشد و در داگ فایت از دو جنگنده ی دیگر برتر می باشد. جنگنده ی rafale مولتی رول می باشد و از مانور پذیری بسیار خوبی برخوردار است اما نه در حد سوخو33 قیمت هر فروند ان بین 80 تا 90 میلیون دلار می باشد این جنگنده از پیشرفته ترین جنگنده های جهان است و از تجهیزات پیشرفته تری نسبت یه سوخو 33 استفاده می کند و از نظر برخی کارشناسان پیشرفته تری جنگنده ی اروپا می باشد حتی بهتر از eurofighter typhoon . این جنگنده از رادار AESA استفاده می کند که مخفف Active Electronically Scanned Array می باشد و البته در حال تعویض با یک رادار بهتر و جدیدتر نیز می باشد که برد رادار این جنگنده را نیز بهبود می بخشد برد رادار فعلی 120 الی 140 کیلو متر می باشد این جنگنده از rcs پایینی برخوردار است و تا حدودی نیمه پنهان کار نیز می باشد این جنگنده در فواصل دور به راحتی سوخو 33 را منهدم می کند به دلیل داشتن تجهیزات به روز تر و رادار بهتر و در فاصله ی متوسط این به همین ترتیب می توند حریف خود سوخو33 رو نابود کند و تنها در داگ فایت مغلوب سوخو 33 می شود. جنگنده ی f35b هم مولتی رول می باشد و از مانورپذیری خوبی برخوردار است و یک جنگنده ی نسل پنجمی و پنهان کار است و قیمت هر فروند ان 150 میلیون می باشد و هنوز وارد خدمت نشده وای از لحاظ تجهیزات الکترونیکی بعد از f22 برترین جنگنده می باشد و توانایی بلند شدن در باندهای کوتاه و نشستن بصورت عمودی را نیز دارا می باشد از برد رادار این جنگنده اطلاعی ندارم و از دوستان که می دانند برد رادار این جنگنده چقدر است لطفا ذکر کنند ولی نباید کمتر از 200 کیلومتر باشد و در نبرد در فواصل دور به دلیل پنهان کار بودن و تجهیزات پیشرفته تر می تواند دو جنگنده ی دیگر را نابود کند و در فواصل متوسط به دلیل کشف شدن توسط رادار های دو جنگنده ی دیگر از توانایی های ان کاسته می شود م تنها می توان گفت در برابر سوخو33 برتری کامل دارد و در نبرد داگ فایت نیز مغلوب حریف روسیه خود سوخو 33 می شود و با rafale در یک سطح قرار می گیرد. در مورد برد رادار f35b منتظر پاسخ دوستان هستم.
  13. در سال 1936 بود که شرکت راین متال پروژه ای با نام گرت40 را آغاز نمود . اولویت این پروژه برای راین متال خیلی بالا نبود و به همین دلیل طراحی و ساخت نمونه اول آن 4 سال طول کشید و عاقبت در سال 1940 نمونه اولیه گرت40 برای آزمایش آماده شد . هدف ار پروژه گرت40 ساخت یک توپ صحرایی توانمند بود اما طراحان راینمتال بیش از حد لزوم بر روی توانمند سازی این توپ تلاش کرده بودند و نتیجه کار یک هیولای پرقدرت ولی بسیار سنگین بود . افسران ارتش با دیدن این توپ قول پیکر دریافتند که استفاده از آن به عنوان یک توپ صحرایی به دلیل وزن بسیار زیاد آن عملی نیست ، زیرا توپهای صحرایی باید به راحتی قابل حمل و نقل باشند . ، اما برد و دقت بالای این توپ آنها را به این فکر انداخت که بر مینای توپ گرت40 ضد هوایی بسیار پر قدرت را به خدمت بگیرند . متخصصین گرت40 مشغول به کار شدند و با اعمال تغییراتی بر روی گرت40 ، توپ ضد هوایی سنگین FLAK40 متولد شد . در اولین اقدام 6 FLAK40 که مجهز به ارابه های ویژه حمل و نقل بودند توسط راین متال به تولید رسیدند اما وزن بالا و جسه بزرگ این هیولای فولادین سبب شد که جا به جایی آنها توسط ارابه های بزرگ نیز مشکل و صعب باشد . متخصصین راینمتال سعی کردند با اعمال تغییراتی مشکل حرکت FLAK40 را حل کنند ، اما در نهایت به این نتیجه رسیدند که از سیستم حامل توپ صرف نظر کرده و از آن به عنوان یک سلاح ایستا یا ساکن بهره برداری نمایند . به دلیل قدرت سهمگین این آتش بار ضد هوایی از آن برای محافظت از مناطق مسکونی شهرهایی همانند برلین و وین بهره گرفته میشد در بعضی از موارد برای استفاده موثر تر از این سلاح مقر های ویژه ای برای نصب آن ساخته شد هم چنین یک وسیله نقلیه ریلی نیز برای جا به جایی آنها از طریق خطوط راه آهن طراحی و تولید گردید . تولید نگارش ایستای FLAK40 در سال 1942 آغاز شد اما باید دانست که FLAK40 سلاحی بسیار پیچیده و گران قیمت بود به طوری که تا ژانویه 1945 ، راینمتال موفق شد تنها 570 قبضه از آن را تحویل ورماخت دهد و تمامی این توپها نیز به عنوان سلاحی کار آمد برای حفاظت ار تاسیسات و ساختارهای حساس رایش مورد استفاده قرار گرفتند . با به کار گیری FLAK40 مشخص شد که این سلاح در میدان نبرد همچون صاعقه ای سوزند و ویرانگر ، موثر و قاطع عمل میکند و همین نتایج درخشان باعث شد که بنا به توصیه سران ورماخت ، متخصصان راین متال ساخت نگارش جدیدی از این سلاح با نام Flakzwilling40 ( فلک زویلینگ یا فلک دو قلو ) را آغاز نماید . فلک زویلینگ به دو قبضه توپ ضد هوایی 128 میلیمتری مجهز شده بود . این توپها به صورت پهلو به پهلو در کنار هم قرار میگرفتند ، برای نصب و به کار گیری فلک زویلینگ نیاز به مقر های ویژه ای بود . این مقر ها سکو های بتنی بلندی بوده که به سیستمهای پشتیبانی فلک زویلینگ مجهز شده بودند . نتیجه کار خارج از حد تصور بود ، یک سیستم ضد هوایی قدرتمند با نرخ آتش مناسب که میتوانستند با بلند پرواز ترین هواپیماهای متفقین نیز در گیر شوند . در واقع فلک زویلینگ یکی از معدود سیستمهای ضد هوایی بود که به هیچ یک از هواپیماهای شکاری یا بمب افکن باج نمیداد به شکلی که حتی بمب افکنهای با سقف پروازی بالا نظیر B-17 و ... نیز به راحتی طعمه گلوله های آتشین این سیستم ضد هوایی مخوف میشدند . این سیستم ضد هوایی مهیب برای حفاظت از حساس ترین نقاط پایتخت رایش ، برلین استفاده میشد اما به دلیل هزینه سرسام آور و پیچیدگی تکنولوژی تولید آن ، تنها 33 قبضه تولید و به بهره برداری رسید . فلک زویلینگ زمانی معرفی شد که به دلیل پیشرفت سریع عملکرد بمب افکن های متفقین ، آلمان در زیر فشار خرد کننده بمباران های مداوم به شدت به یک سیستم ضد هوایی پر قدرت و مخرب محتاج بود . با وجودی که توپهای ضد هوایی 150 و 240 میلی نیز در دست طرحی و تحقیق قرار داشتند اما هیچ کدام از مرحله نمونه اولیه جلو تر نرفته و همه این پروژه ها معوق ماندند اما فلک زویلینگ با نمایش قدرت آتش بار سنگین و موثر خود به نوعی موثر ترین سلاح ضد هوایی ج ج دوم و چند سالی پس از آن به شمار می آمد . زمانی که جنگ به پایان رسید مشخص شد که آلمان ها نگارش جدیدی از یک توپ ضد هوایی 128 میلی به نام FLAK45 را در دست ساخت داشتند و حتی یک نمونه آزمایش از آن نیز تولید کرده بودند ، با بررسی این نمونه مشخص گردید که قدرت و عملکرد آن به مراتب از فلک40 بالا تر است ، خلبانان بمب افکن های متفقین باید شاکر باشند که سرو کارشان با FLAK45 نیفتاد . مشخصات توپ ضد هوایی سنگین FLAK40 : کالیبر ::::: 128 میلیمتری وزن :::: در حال تحرک با عراده مخصوص 27 تن ، در زمان استفاده به صورت سیال 17 تن و در زمان استفاده از آن به صورت ایستا 13 تن . ابعاد ::::: طول کلی 15 متر ، ارتفاع 4 متر ، طول کلی لوله 8/7 متر ، طول قسمت خاندار لوله 4/6 متر . بالاترین برد موثر ::::: 14800 متر وزن گلوله ::::: 26 کیلوگرم سرعت دهانه ::::: 880 متر بر ثانیه درای قدرت گردش 360 درجه http://usera.imagecave.com/borna/IMG_4538.jpg http://usera.imagecave.com/borna/12_8flak40.jpg منبع: ماهنامه ي نو اور نويسنده: ياشا محمدي رفيع
  14. دوستان به نظر من بحث خريد جنگنده ديگر قديمي شده و اگر صلاح كشور در اين بود حتما سوخو 30 خريداري مي شد ولي اين اتفاق نيفتاد به نظر من ما 2 تا راه داريم تا قدرت خودمون رو براي مقابله با نيروي هوايي امريكا يا هر كشور ديگه تقويت كنيم . 1- تقويت هرچه بيشتر پدافند هوايي و رادار هاي زميني و خريد و توليد سيستم هاي همچون اس 300 2- ساخت يك جنگنده ي بسيار پر قدرت نسل پنجمي بصورت بومي به كمك روسيه يا شريك شدن با روسيه براي اجراي طرح هاي مانند سوخو 47 يا سوخو 50 با ميگ 1.41 كه بر تمام جنگنده هاي نسل 4 و 4.5 برتري كامل داشته باشه كه ديگر نگران اف 15 و 15 و 18 و حتي اف 35 هم نباشيم . به نظر من كشور ما يه راهي رو بين اين دو با سرعت كمه داره طي مي كنه كه به نظر من تمركز روي هر كدوم بيشتر جواب ميده.
  15. با سلام خدمت Electro_officer خان بلاخره بعد مدت ها سايت يك تاپيك درست و حسابي ديگه اي هم به خود ديد البته بقيه ي تاپيك هام خوب اند . اميدوارم فلانكر و ديگر دوستان فعال به سايت برگردند و شاهد تاپيك هاي تخصصي تري باشيم . من نمي دونم والا فرق خاصي نسبت به ديگر ناوهاي امريكايي نداره كه بهش بگيم نسل بعد فقط يكم تميز تر و شيك تر از بقيه ي ناوهاي هواپيمابر است.
  16. [quote][quote]به هر حال بايد ديد اين داستان جنگنده ي نسل 5 ما چه مي شود اگر حتي در حد يه تامكت هم باشد جاي اميدواري داره.ممنون [/quote] اگه همه اف 14 هاي ايران را عملياتي و در شرايط ايده ال در نظر بگيريم و وشكل موشك (بخصوص فونيكس) هم در ميان نباشد و خلبانهامون هم در شرايط ايده ال باشن و امريكا يا اسراييل(كلا هر نيروي مهاجم) از جنگنده هايي مثل اف 22 يا اف 35 استفاده نكنند يعني از همان تركيب سنتي خودشون يعني اف 16 +پشتيباني اف 15 استفاده كنند در اون صورت اف 14 هاي ما در رهگيري و نبرد هوايي برتر خواهند بود؟[/quote] دوست عزيز در چنين شرايطي كه شما فرموديد من يه تاپيك قديمي داشتم كه در ان به بررسي تامكت در مقابل اف 16 و 15 و 18 پرداخته شده بود اونطور كه نتيجه گيري كرديم معلوم شد در شرايط بسيار مناسب تامكت هاي ما با داشتن فونيكس قدرت شليك اول را خواهند داشت در مقابل اف 16 و 15 اما در مقابل اف 18 كاري از تامكت هاي ما ساخته نيست البته اف 15 هاي اپ گريد شده اي هم هستند كه قدرت بالايي دارند كه بايد بررسي شود ولي بصورت كلي نمايد زياد اميدوار بود به تامكت ها چون عمرشونو كردن و الانم به زور سرپا هستند.
  17. بنده هم با نظر ارش خان موافقم ما جنگنده اي براي مقابله با امريكا و يا تهديد هاي ديگر نداريم بهترين راه مقابله همين پدافند هوايي است به نظر من خريد در اين مورد ضرر نيست بر عكس خريد جنگنده البته اس 300 هم تا حدودي براي امريكايي ها اشناست و فكر كنم اطلاعاتش رو بطور كامل دارند و براي مقابله با اون جنگ الكترونيك لازم ما بايد تغييراتي در اس 300 هايمان انجام بديم تا دست پر به استقبال حريف بريم اين تغييرات مي تونه مقاوم كردن موشك ها در برابر جنگ الكترونيك و ... باشه كه دوستان بهتر مي دونن به هر حال بايد ديد اين داستان جنگنده ي نسل 5 ما چه مي شود اگر حتي در حد يه تامكت هم باشد جاي اميدواري داره.ممنون
  18. سلام و خسته نباسيد خدمت اقا مصطفي اميدوارم از اين همه تايپ كردن خسته نشده باشيد. واقعا جاي تاسف داره چه ميشه گفت منتظر نظر دوستان هستيم من برنامه رو نديدم ولي دارم اون لينك هارو مي خونم به هر حال ممنون.
  19. borna

    تمپلار ها چه کسانی بودند؟

    دوستان عزيز اين تاپيك بسيار ارزش مند است اگر دوستان لطف كنن يه نگاهي هم به اين تاپيك بندازن و اگر مايل بودن بحث رو ادامه بدن اين استاد مصطفي هم اگر يه سري به سايت بزنه بد نمي شه خيلي وقته بحث درست حسابي تو سايت نداشتيم در كل اين مبحث هاي مي تونه خيلي مفيد باشه از استاد رضا كياني هم در خواست مي كنم ما رو با اطلاعان مفيدشون روشن كنن دوستان فقط پست هاي قبلي بخونن موضوع دستشون بياد.
  20. با سلام خدمت تمام دوستان عيدتون مبارك اميدوارم سال خوبي داشته باشيد. دوستان يك درخواست داشتم اونم اينكه هرچي تو سايت گشتم تاپيك با موضوع زيردريايي هاي الماني و انگليسي پيدا نكردم از دوستان درخواست مي كنم مطالبي در اين مورد ارسال كنند در مورد زير دريايي هاي الماني تنها دلفين رو بنده پيده كردم كه اونم مربوط به اسراييل بود ممنون ميشم افراد مانند flanker . redarmy و دیگر دوستان تاپیک با این موضوعات ایجاد کنند و اطلاعات بنده ی حقیر رو افزایش بدند ممنون
  21. تا اونجايي كه من مي دونم 5 6 تا از اين كيلو ها دارند و كلا اون طور كه سعيد خان قبلا گفتند قدرت زير سطحي بالايي دارند
  22. Lich عزيز يه توضيح مختصري در مورد اين پانتيز بده لطفا ممنون مي شم. به هر حال بايد تعداد گردان هاي اس 300 افزايش بده يعني از ما بيشتر اس 300 داره؟ به نظر من كه با اين حال سوريه بازم نمي تونه پوشش كامل رو براي كشورش فراهم كنه .
  23. 5 6 تا ميگ 31 دردي از سوريه دوا نمي كنه اسراييل با داشتن 50 60 اف 15 و 300 اف 16 از هر نظر تو اسمون برتر اند سوريه فقط بايد پدافندش رو تقويت كنه و سيستم هاي راداري و ... . در كل سوريه در مقابل اسراييل دستش بستست.
  24. بچه ها كسي اطلاعاتي درمورد اين s 300 دريايي داره چون ديدم كه روي اين كشتي هم نصب شده مي خواستم بدونم برد و سرعت و ديگر قابليت هاش با s 300 با لانچر زمینی چه تفاوتی داره؟
  25. borna

    سامانهء ارتباطاتي LinK-16

    با تشكر از hamed_713 خان. واقعا سيستم جالبي ناتو با اين روش ها هر روز قدرت مند تر ميشه ولي ايا روسيه نيز چنين سامانه ي ارتباطي دارد؟ راه مقابله با اين سامانه چيست؟