worior

Administrators
  • تعداد محتوا

    8,603
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    100

تمامی ارسال های worior

  1. بسمه تعالی غروب موازنه ابزارهای موازنه، پکیجی برای بقا بر روی کاغذ، میدان نبرد یا تالار بورس؟! مقدمه در تحلیل های دیگری که نسبت به اوضاع و احوال این روزهای منطقه خاورمیانه میتوان ذکر کرد، تحولات در مفهوم موازنه در عمل است، شواهد بسیاری بدست آمده که استراتژی ها مانند تصورات صرفا بر روی کاغذ موازنه ساز هستند. برای کوتاه کردن سخن، با چکیده ای از تئوری موازنه آغاز میکنم. تئوری موازنه نظریه موازنه قدرت بر این اصل استوار است که امنیت بین‌المللی زمانی افزایش می‌یابد که قدرت نظامی به نحوی توزیع شده باشد که هیچ دولتی به اندازه‌ای که توانایی تفوق آمدن بر دیگر دولت‌ها را داشته باشد، قدرتمند نباشد. این نظریه پیش بینی می‌کند که اگر یک دولت، قدرت فوق العاده زیادی داشته باشد از قدرت خود استفاده می‌کند و به کشورهای ضعیف حمله می‌کند. این امر موجب می‌شود دولت‌هایی که در معرض خطر هستند برای پیوستن به ائتلاف‌های تدافعی انگیزه پیدا کنند. برخی از واقع گرایان بر این عقیده هستند که این امر می‌تواند موجب ثبات بیشتری شود چرا که از تجاوز جلوگیری می‌کند و آن را غیرجذاب نشان می‌دهد البته اگر میان ائتلاف‌های رقیب تعادل قدرت برقرار باشد.1 اما چرا عبارات فوق درست نیست، یا بعبارتی دیگر کاملا عاقلانه به نظر نمیرسد. باید از تفسیر لغت "تفوق" یا در معنای فارسی آن برتری یافتن یکی بر دیگری شروع کرد. برای تشریح ابعاد برتری، حوزه هایی که عوامل موثر موجود در آن قادرند آنچه مطابق با تعریف موجود موازنه گفته شده است را برهم بزنند. برتری همان مزیت بیشتر است (پنداشت کلی از ماهیت رقابت) کسب مزیت های انحصاری اگر یکی از دو رقیب نظامی یا اقتصادی در صورتی که به یک مزیت ویژه موثر و غیر قابل دستیابی توسط رقیب دست پیدا کنند قادر به ایجاد برتری خواهد شد. این مزیت میتواند اشکال مختلفی، جئوگرافی منطقه ای، مثل تسلط بر شریان ها، آبراه ها و تنگه ها، یا تسلط بر زیرساخت های خاص، مانند فناوری اطلاعات، توانایی های اقتصادی، و یا تسلیحات ویژه، مانند موشک های دوربرد، هواپیماهای پنهانکار و یا توانایی های بومی در تولید و ... آنچه به طور کل موازنه را بر هم خواهد، مجموع مزیت های یک رقیب در برابر دیگری است، و همین مزیت ها(نقاط قوت) و ضعف هاست که راهبردهای دو رقیب را در برابر یکدیگر و در برابر بهره جویی از منابع خود و پاسخ به مشکلات داخلی خود شکل خواهد داد. اما لااقل در بعد نظامی شواهد دنیای معاصر چیز دیگری نشان داده است؛ یک نمود سنتی از موازنه آنچه از زمان جنگ تحمیلی شاهد هستیم، بر هم خوردن موازنه بین دو قدرت منطقه ای، یعنی ایران و عراق، مسبب ایجاد انگیزه تهاجم رژیم بعث به ایران شد، از نظر منطقی دو کشور گرچه درگیری های مرزی پیش از جنگ تحمیلی داشته اند ولیکن وجود موازنه قدرت، اجازه گسترش درگیری و یا اجازه حملات با ابعاد موثر مثلا ضربه زدن به زیرساخت های اساسی دو کشور را نمیداد. این یک مدل کلاسیک از نظام برقرار موازنه قدرت از نظر نظامی بود. و بر اساس نرم های قابل شناسایی به محض ایجاد خلاء قدرت در تهران، رژیم صدام با کمترین اتلاف وقت جنگ با ایران را آغاز نمود. از مثال فوق در طول تاریخ بسیار میتوان یافت، اما شواهد برای عکس نادر است، نه به این مفهوم که کشور ضعیف تر بدون کسب اطلاع و احتساب درست قدرت رقیب محافظ کاری را رها کرده و دست به حمله حساب نشده و برتری یافتن و کسب موفقیت در آن بزند، از این گونه نمونه های بسیاری در طول تاریخ میتوان یافت، اما موارد اندکی را میتوان یافت که رقیب اطلاع دقیق از قدرت نظامی و اقتصادی رقیب داشته باشد، و دست به تهاجم حساب شده بزند و با نتایج موفقیت آمیزی روبرو شود. یا اینکه نتوان یک طرف را به طور کل رقیب استراتژیک دانست، مانند حملات یک گروه تروریستی یا جدایی طلب به دولت مرکزی. محور مقاومت(ایران - یمن) بر علیه ائتلاف چند ملیتی عربستان و آمریکا همراه با 7 کشور دیگر، نه از نظر عددی و نه از نظر تجهیزات نظامی و نه از سایر نیروها مانند نفوذ سیاسی، نفوذ بین المللی و مهمترین فاکتور قدرت اقتصادی در موازنه به سر نمیبرند، همه وجوه به نفع ائتلاف عربی - آمریکایی بوده است. راهبرد اوباما در تقویت قوای نظامی شرکای اقتصادی آمریکا در منطقه خلیج فارس با فروش بی محدودیت گرانترین تسلیحات و پیشرفته ترین تسلیحات به این کشورها هدفی جز ایجاد موازنه و یا حتی برتری نظامی با وحشت آفرینی علیه رقبای منطقه ای عربستان نداشت، همین امر در راهبرد کلان تر آمریکا برای ممانعت از بدست گیری بازار تسلیحات و پر کردن خلاء های امنیتی(با بسته های پیشنهادی ارزشمند از نظر اقتصادی برای آمریکا) در برابر سایر رقبای استراتژیک خود، یعنی چین، روسیه و در یک دورنمای وسیع ممانعت از رشد یک پاسخ درونی در کشورهای عربی نسبت به تولید مستقل و بومی تسلیحات منطقی به نظر میرسید. موتور محرک این راهبرد البته دیرینه برای آمریکا تحریک کشورها، تقویت ترس، بزرگنمایی رقیب و بر هم زدن پیوسته موازنه بر روی کاغذ و ارائه پیشنهاد متقابل برای بازگرداندن این موازنه از دست رفته بود. این راهبرد آمریکا همیشه جواب داده است. تصورات راهبردی از جنگ، درگیری با گروهک ها، جنگ محدود، جنگ گسترده در دهه 60 هنری کسینجر با تاختن بر راهبرد امنیت هسته ای آمریکا، ضمن انتقاد از تاکید راهبرد های وقت این کشور بر توسعه سلاح های هسته ای، این مدعا را مطرح ساخته که، گرچه سلاح هسته ای توانسته در برابر رقیبی چون شوروی برای آمریکا موازنه نظامی ایجاد کند، اما همزمان دست و بال آمریکا را نیز در پاسخ به مسائل عمدتا ساده پس از جنگ بسته است. ایالات متحده ای که صرفا به سلاح هسته ای متکی باشد، در صورت مواجهه با یک تهاجم محدود، مثل یک منازعه منطقه ای و درگیری کوچک بین یکی از متحدین آمریکا با گروهک های کمونیستی و از این دست، آیا ایالات متحده میتواند صرفا با بهره گیری از موازنه هسته ای به آن پاسخ دهد؟ و یا حتی آنرا به کار برد؟ وی در ادامه نتیجه گرفت که آمریکای پس از جنگ دوم صرفا با نیروهای خرد، اختلافات محدود، و نزاع های کوچک روبرو خواهد بود، از طرفی دشمنان ایالات متحده هم نیز به سلاح هسته ای دست خواهند یافت، بنابراین آمریکا میبایست تسلیحات متعارف را آنقدری توسعه دهد که به سطحی در حد بازدارندگی سلاح هسته ای برسند. باید نیروهای معمولی را چندان و در حدی تقویت کنیم که دیگر دفاع به وسیله سلاح هسته ای تنها یکی از راه حل ها باشد و نه راه حل منحصر به فرد . بهترین وضعی که باید به ان برسیم وضعی است که در آن نیروهای معمولی ما غلبه ناپذیر باشند ، مگر به وسیله سلاح هسته ای . هیچ دلیل تکنولوژیکی هم وجود ندارد که مانع رسیدن ما به چنین وضعی شود . این وضع به دیپلماسی ما نرمش و انعطاف مورد نیازش را میبخشد و در همین حال به ما ، در مذاکرات خلع سلاح اعتماد به نفس بیشتری میدهد .2 از آن دوران تا کنون آمریکا با توسل به این راهبرد ضمن استفاده از تسلیحات هسته ای خود بعنوان ستون فقرات موازنه نظامی، نیروی متعارف خود را توسعه داده و پیوسته در راه اندازی درگیری های مختلف و یا ایجاد ائتلاف های منطقه ای و فروش این تسلیحات متعارف موفق باشد. فروش تسلیحات به اروپا، به کره جنوبی و ژاپن، ایضا به تایوان در برابر چین و اعراب و اسراییل و ترکیه در برابر هم و در برابر رقبای منطقه ایشان، همه نمودی از موفقیت توسعه تسلیحات متعارف بوده است. مطابق با راهبرد کسینجر دست آمریکا نیز بدین واسطه برای حضور سیاسی و پاسخ نظامی در سطح محدود در بسیاری از نقاط جهان فراهم شده است. بنابراین آمریکا به پشوانه تسلیحات اتمی و متعارف هم در برخورد با گروهک های تروریستی، هم در راه اندازی حملات محدود علیه کشورها و هم در راه اندازی جنگ های گسترده، دستی باز برای خود یافته است. اما آیا این تسلیحات، اعم از هسته ای و متعارف همراه با اهرم های نفوذی که ایجاد میکنند توانسته اند به موازنه مورد نظر دست یابند؟ ویرانی تصورات راهبردی پاسخ به سوال فوق را باید در حملات یازده سپتامبر، عدم موفقیت در جنگ عراق، افغانستان، یمن و حضور در سوریه دانست. نه تنها هیچ موازنه ای ایجاد نشده، بلکه موجبات یک نزدیک بینی استراتژیک3 را نیز فراهم آورده است این راهبرد صرفا ابزاری برای ورود به این منازعات بوده است، و در عمل آمریکا را به دام منازعات بی حاصل بسیاری بدون کشف راهبردی هم عرض از این مجرا در خروج از آن منازعه هدایت کرده است. گذشته از آن، آنچه که در ابتدای این متن و در تعریف موازنه آوردم، نشان میدهد همه ارزش پدیدآوردن یک موازنه، ممانعت از تحت تهاجم قرار گرفتن است. در حمله اخیر به ابقیق و حملات پیشین انصارلله میتوان نکات بسیاری از ضعف تکنولوژیک فناوری دفاعی آمریکا یافت، شاید ساده و بدیهی به نظر برسد که یک گروه کوچکتر قادر باشد با وسایلی که بر اساس توانایی محدود خویش توسعه داده و از طریق راههایی مانند جنگ های چریکی و نامنظم، بتواند ضرباتی غیر کلاسیک به دشمن بزرگ خود وارد آورد. اما نباید آاین حملات را مانند اقدام یک گروه تروریستی یا جدایی طلب به یک دولت مرکزی قلمداد کرد، بلکه آنچه شاهدیم، حمله به قلب امنیتی و راهبردی ترین نقاط اقتصادی دنیاست، جایی که بالاترین سطوح فناوری دفاعی با هدف ایجاد یک تفوق راهبردی به کار گرفته شده است. اگر چنین حمله تمیز، دقیق و کارآمدی توسط یک گروه با امکانات محدود به این شکل بتواند موثر واقع شود، در ابعاد یک درگیری فراگیر و یا محدود بین دو قدرت نظامی هیچ امکانی از تببین و یا برقراری معادله ای بر روی کاغذ بواسطه انواع چینش های نظامی و یا حتی شبیه سازی های متعدد کامپیوتری وجود ندارد، که بتواند تضمینی برای ناکام گذاری رقیبی مثل ایران و یا برقراری نیمه پایدار یک عدم دسترسی4(Area denial) در برابر آن حتی در جایی که عمیق ترین لایه های دفاعی وجود دارند بدست دهد، گرچه این بدان معنا نیست که رقبای ایران، یعنی آمریکا و اعراب قادر به شکل دهی به چنین حملاتی در پاسخ و یا در اقدامی پیش دستانه مانند این نباشند، ولیکن آنچه اصالت دارد و موضوع بحث بوده این است که موازنه دیگر با توسعه فناوری و بکارگیری تجهیزات نظامی حتی بر روی کاغذ امکان پذیر نیست. و پیشرفت های تکنولوژیک میرود که بر پیچیدگی دستیابی به چنین موازنه علیرغم صرف هزینه های بسیار بی افزاید. پایانی بر موازنه علاقه مندان به تحلیل های اینچنینی، احتمالا این مطلب را در شبکه های اجتماعی و تحلیل های رسانه ای بسیار خوانده اند که یک گروه مثل داعش توانسته ارتش دو کشور سوریه و عراق را تر سرحد نابودی کامل ببرد، و یا این عبارت که پهپادهای چند صد دلاری انصارالله توانسته اند، از سد پاتریوت های چند ده میلیون دلاری عبور کنند، همانطور که گفته شد این نسبت ها(دو دوتا چارتای حجم، برد، قدرت و کیفیت تسلیحات و یا حتی چینش آنها) نه در بازی های استراتژیک بین یک قدرت و یک گروه، که در یک معادله استراتژیک بین دو قدرت هیچ سد محکمی در برابر امکان شکل دهی به موازنه جز بر روی کاغذ و در رسانه ها ایجاد نکرده است. اکنون پاسخ ائتلاف عربی آمریکایی هر چه باشد، چه سستی در پاسخ متقابل نظامی به ایران با هر نتیجه ای،اعم از اینکه به جنگ تمام عیار منجر شود، پاسخ ایران محدود باشد ویا حتی ایران هیچ پاسخی به آن ندهد، باید گفت که همانطور که پیوسته در متون بالا تکرار شد، اصل "موازنه تسلیحاتی" از دست رفته است، و این اگر به مدد ویژگی های فناوری نوین بدست آمده باشد یا اتخاذ تصمیمات متهورانه از سوی ایران، معادلات موازنه را طوری بر هم خورده است که به هیچ وجه امکان بازگشت به قبل برای آن نمیتوان متصور شد.از این به بعد تسلیحات موجود را باید صرفا ابزاری کاربردی و برای لحظه استفاده شدن تلقی کرد، نه به مانند کشورهای عربی، بصورت ویترینی برای قایم شدن پشت آن و احساس امنیت. نظام کاغذی خلق موازنه از بین رفته است. نویسنده @worior منبع: https://andishevarz.com/t/grwb-mwznh/153/ مقاله به زبان انگلیسی: http://msai.ir/2019/12/30/balance-of-power/ ارجاعات 1- موازنه قدرت به نقل از تارنمای ویکیپیدیا بر گرفته شده از Kegley, Charles W.; Wittkopf, Eugene R. (2005), World Politics: Trends and Transformation 2- استراتژی جنگ محدود هنری کسینجر 3- دیدگاه ها و مکاتب مدیریت استراتژیک 4- Antiaccess area denial (a2d2) برای مطالعه بیشتر: www.realcleardefense.com/articles/2016/09/13/a2ad_-_anti-accessarea_denial_110052.html
  2. ربط جمع کردن منافقین آلبانی نشین با توافق هسته ای احتمالی چیه؟ ج: در تمام این سالها بزرگترین کمپین اطلاعاتی، خبرچینی، و ایجاد ضدیت با برنامه هسته ای ایران و توافق با غرب رو همین گروه راه انداخته بودن...
  3. میلیتاری البته و اگر قبول نداری زنگ بزن به روابط عمومی شبکه خبر و یا نیروی دریایی و همین سوالت رو بپرس...
  4. روسیه مقدار زیادی از مهمات وارد شده به اکراین رو پیش از ضد حمله منهدم کرد. ظرفیت زرهی اکراین بدون عملیات هوایی اعم از عملیات(چتر بازی) و لجستیک هوابرد جوابگوی تهاجم نیست و اونها هم روشهای شرقی رو بلد نیستن!!. ولی این نظر شما در اینکه اکراین اگر تهاجم نکنه مجبور به دفاع خواهد شد، کاملا درسته. با این وجود تهاجم ناموفق هم باعث تضعیف و شکسته شدن خطوط روسها نمیشه بلکه ممکنه اونها رو تناور (ضخیم) کنه. در فصل زمستان سنسورها بهتر از تابستان کار میکنند، و روسیه هم فرصت افزودن بر ذخایر موشکی خودش رو پیدا میکنه. در عوض اکراین با درون بازی میتونه تلفات زیادی از پیاده نظام بگیره. برخلاف تصور به نظرم بهترین فصل برای ضد حمله شب های زمستان هست.توان پیاده نظام بشدت کم هست و امکان واکنش مکانیزه مدافع هم بشدت میاد پایین. منتهی باید سختی بسیاری رو تحمل کرد و طراحی مناسبی داشت.
  5. توافق پوتین مربوط به دوره محاصره کیف هست. و به گفته روسها در مارچ 2022 یعنی هفته های اول(کمتر از یک ماه) از شروع جنگ رخ داده. : https://tass.com/politics/1634479 اون موقع هنوز ماریوپل هم به اشغال کامل روسها در نیامده بود(محاصره بود)... روسها در پایان مارچ و از یکم تا هفتم آپریل کاملا عقب نشستن و اینطور به نمایش در آمد که بخاطر ضد حمله اکراینی ها بوده!(اما در واقع توافق بوده و نه ضد حمله)
  6. برآورد افکار عمومی در شبکه های اجتماعی این بوده که لابد جنگی در حوالی کیف رخ داده و یا اینکه مقاومت اکراین باعث شده روسها بسرعت عقب بکشن.. وجود این توافق با اتفاقات اوایل جنگ مثل رها کردن تجهیزات، حرکت سربازان بدون جنگ به داخل شهرها و روستاها و ... همخوانی داره در حالی تصورات این بوده که نبود لجستیک و یا افتادن در محاصره و .. باعث اون اتفاقات شد.
  7. ظاهرا حین حمله سال گذشته(2022) به کیف و محاصره اون، نمایندگان روسیه و اکراین در ترکیه برای صلح توافق میکنند و بعد روسها عقب نشینی میکنند. پوتین توافق مذکور رو امروز به رئیس جمهوری آفریقای جنوبی نشون داد...
  8. 16 می روز بسیار جالبی برای موفقیت های پاتریوت در انهدام موشک های هایپرسونیک (کینژال) روسیه بود: همزمان با حضور Cyril Ramaphosa رئیس جمهوری آفریقای جنوبی، اکراینی ها مدعی شدن که روسها حمله موشکی سنگینی به کیف ترتیب دادن، (شامل 6 کینژال، 9 کروز و تعدادی پهپاد منجمله شاهد 136) و در کنار موج خبری تصاویر زیر رو هم منتشر کردن و مدعی شدن که همه رو منهدم کردن: با این حال اتفاق جالبی رخ داد! و در مصاحبه خبری از سخنگوی رئیس جمهوری آفریقا در مورد این انفجارات و صدای آژیر پرسیدن و چنین جواب داده شد که ایشون هیچ صدایی از انفجار یا آژیر نشنیده: ... از نظر عقلی هم کاملا بعید هست که پوتین در زمان حضور یک رئیس جمهور خارجی که بعد از سفر به اکراین قراره به روسیه بره! چنین حمله ای رو ترتیب بده البته موفق هم نباشه!.
  9. یه سفره ای خرس پهن کرده و تو مهمونی بخور بخورشون شیر هم دعوته. و در آخر هم تهدید خیلی موثری کردن، روسیه ایران رو به سلاح هسته ای مجهز میکنه اگر غرب بخواد اکراین رو مجهز کنه و ..
  10. لئوپارد و برادلی باید موفقیت هایی کسب کنند و بدیهیه که کسب خواهند کرد. اما دلیل موفقیت هایی که ممکنه در آینده ارتش اکراین کسب کنه این تجهیزات نیست. این تجهیزات برای نیرو انگیزه روانی ایجاد میکنند و این انگیزه قوی شانس موفقیت رو افزایش میده. نیرویی که تو لئوپارد و برادلی میشینه و به محیطش تسلط بیشتری داره، حس بهتری داره معمولا بیشتر خطر میکنه! ولی همین انگیزه کسب موفقیت و حس برتری باعث خطر کردن میشه و این رفتار به تلفات و خسارات بیشتر منجر میشه... میدونید روش آمریکایی ها در تک زرهی چیه؟ اونا تو میدون مین و در دشت ها یا جایی که میدونن ممکنه متوقف بشن وارد نمیشن، راه رو به شکل دیگه ای باز میکنند:
  11. طبق بررسی بنده: با توجه به فیلم هاو تصاویری که منتشر شده، چند پلاتون مرکب از لئوپارد و برادلی در حال باز کردن معبری در میدان مین بودن که مورد حمله توپخانه و احتمالا هلیکوپتر قرار میگیرند، بعد از حمله نظمشون از بین میره و در میدان مین پراکنده و منهدم میشن. البته آلمانی ها به شکل سنتی معمولا 5 تانک رو در یک پلاتون بکار میبرن ولی اینا ظاهرا 3 عراده در پلاتون هستن. یک عدد لئوپارد 2a6 حدود 8.5 میلیون دلار و برادلی 5.5 میلیون دلار(رقم برای اکراین) در همین تصویر زیر بیش از 50 میلیون دلار تجهیزات بدون عملکرد خاصی منهدم شدند.
  12. این ایده رو کلا بریز دور و داستان رو از اول بخون: تا دهه 90 . قبل از فروپاشی شوروی، تانک های غربی عمدتا یک رقیب داشتن و اونم لشکرهای زرهی بزرگ روسی بود که شاید بتونن در اروپای شرقی و در زمانی که پشتیبانی هوایی موثری وجود نداره و یا در یک جنگ محدود هسته ای مقاومت کنند. البته آمریکا مسیری نسبتا متفاوت میرفت و نشات گرفته از جنگ ویتنام بود. تا حمله به عراق در 2007-8 که جنگ زمینی دوباره مطرح شد: اما اینبار تهدید عوض شده بود، تهدید دیگه تانک شوروی نبود، حملات انتحاری و بمب های کنار جاده ای و مقاومت در برابر راکت های ضد زره گروه های شورشی بود. از 2008 تا الان عمده تغییرات زرهی در این حوزه است، افزودن به زره، دفاع فعال، و سامانه های هشیاری وضعیت همه برای جنگ نزدیک شهری و رزم در میان غیر نظامیان با تروریستها بود. ولی چون این وضعیت کلا برای تانک مناسب نبود، نقش نفربر رو بیشتر کرد، شاید بیشترین پیشرفت رو در این مدت نفربر ها کردن، حتی امرپ(به عنوان یه پاسخ هزینه ای به مسئله زرهی بود) ... ولی الان تهدید اصلی بالای سرتانک هاست. "پهپادهای شناسایی وتهاجمی، موشک های بسیار پرتعداد و دوربرد هدایت دقیق ضد زره و ..." زرهی بخصوص تانک برای این تهدید اصلا نه طراحی شده و نه برای مقاومت در برابرش آمادگی داره که بخواهید با افزایش در تعداد یا کیفیت های فعلی به چیزی دست پیدا کنید(البته موفقیت هایی توسط تویئتریون و مجلات غربی کشف شده و روشون مانورهای سنگین دادهخواهد شد!)... ولی پاسخ واقعی به تهدید علیه زرهی، شاید از این به بعد!!
  13. در این تصویر فرقی بین برادلی و لئوپارد نیست. فرقی بین زره قوی و ضعیف بین توپ بزرگ و کوچک نیست. هیچ چیزی نمیتونه در برابر آتش توس و گراد یا اسمرچ مقاومت کنه، حمله با بی 52 و یا اف 111 و بمب لیزری بماند: اینا فرصت نکردن حتی گلوله ای شلیک کنند. نه به این خاطر بد هستن، تک زرهی اونم در ستون کشی وسیع به معنی دادن تلفات زیاد هست.(این بلا سر اسراییل آمد، سر روسها آمد و سر اکراینی هم درحال آمدن هست و ربطی به برند تجهیزات نداره) ولی تا زمانی که پای آبرامز مجهز به دفاع فعال به این میدان باز نشه و همین بلا عینا تکرار نشه، همچنان خیلی ها قانع نمیشن که ... آلمان کلا 321 تانک لئوپارد در خدمت داره، و حدود 200 تا هم بصورت انباری: - با توجه به تصویر فوق ترجیح میدید که تعداد کمی تانک های خیلی گران و با کیفیت داشته باشید؟ - یا تعداد خیلی بیشتری تانک ارزان قیمت؟ - یا تعداد خیلی زیادی تانک بسیار پیشرفته و گران؟ اونی که گزینه اول رو انتخاب کنه، سیاستمدار و اقتصاد دانی عاقل هست!! اونی که گزینه دومی رو انتخاب میکنه یک نظامی عاقل هست. و اونی که گزینه آخر رو انتخاب میکنه نه نظامیه و نه سیاستمدار و نه اقتصاد دان! بشدت ترسیده...
  14. وقتی این فجایع رو نگاه میکنیم کلیه هزینه های نظامی و جانی فراموش میشن،.. مثلا این سد چقدر ارزش داشت؟! ماریوپل چقدر قیمتش بود؟ آزوفستال؟ و ...
  15. تبلیغات ضد ایرانی طالبان خودش جالب توجه هست.. سوای اینکه آژیتاسیون هست نکات خیلی جالب توجهی داره: - بسیار فاشیستی هست و در مدح رهبرشون گفته شده. - رویه اش با فرم های ایدولوژیک داعش و ... متفاوته - صحبتی خاصی از اسلام و گسترش شریعت نیست! بلکه اصلاح میان مسلمین ملاک هست!! - کمتر تکفیری هست یا بعبارتی اصلا تکفیر نکردن بلکه میخوان بگن که مورد تجاوز واقع شدن و نیاز به فدایی دارن - یه فکت وجود داره اونم ظالم بودن شیعیان هست،(میخواد روایت مظلومیت شیعه بدزده، یعنی این روایت غلبه داره هنوز) - و یه ترس نهفته از مدل سیاسی جمهوری اسلامی هم وجود داره که علنا بیان میشه. https://www.aparat.com/v/3T1jO جهت گیری های فکری رو میشه در آینده ردیابی کرد! ایران به داخل افغانستان هجوم میاره، سنی های زیادی کشته میشن! و مظلومیت جدیدی قراره شکل بگیره، حالا پرتقال فروش رو در خراسان و سیستان پیدا کنید...
  16. منبع هر خبری که میگذارید رو پای اون درج کنید.
  17. یه تعداد از مرز رد میشن و یه جا کمین میکنن. یه تعداد بصورت غیر مسلح وارد شهر میشن و بعد اسلحه قایم میکنند و بمب میسازند. بعد یدفعه اونایی که بیرون بودن وارد میشن و اسلحه ها رو میگیرن دست، یه سری ماشین ها رو روشن میکنند و انتحاری میزنن به پاسگاه ها و بعد این یگان های تیزرو! موجود در تصویر فوق خودشون رو میرسونند به شهر و زیر سایه بانها و داخل اماکن شلوغ سنگر میگیرند و تا میتونند مردم رو گروگان میگیرن و میبرن به زیر زمین یا جاهای امن!... حالا تا نیروی هوایی بجنبه و از هزار فرماندهی مجوز بگیره و طرح عملیات بریزه تا از فلان تیپ و لشکر بیان و جلوی اینها رو بگیرن اگر در همون بیرون از شهرها به کمین نخورن. نمیتونن به داخل شهر حمله کنند مگر با تلفات انسانی بسیار سنگین. حالا تصور کنید که مجبور به بمباران یه شهر خودی هم بشویم و تلفات انسانی مقصرش نیروی هوایی باشه! از درون اخبار و شبکه های اجتماعی هم منهدم میشویم.! پس بهتره شوخی رو بزاریم کنار و مسئله رو جدی بگیریم. باید مثل آذربایجان تمام روستاها و مناطق مرزی رو قبل از اینکه مهاجم بتونه به مردم دسترسی پیدا کنه و با سرنیزه بیعت بگیره!! خودمون در اختیار کامل داشته باشیم...
  18. با توجه به این عکس و اینکه اولین عکس منتشر شده سریال M205 داشته: میشود با اطمینان بالایی گفت دست کم 862 پهپاد از نوع شاهد 136 شلیک شده. و اگر شانس موفقیت رو 25 درصد نظر بگیریم، بیش از 215 هدف منهدم شدن. و اگر انهدام شاهد رو ملاکی برای موفقیتش در تخلیه پدافند در نظر بگیرم هم میتونیم با کسر نرخ نقص فنی، موفقیت تقریبی 90 درصدی رو براش در نظر بگیریم،...
  19. برد این خرمشهر رو به 5500 برسونیم و فقط 60 فروند تولید کنیم کافی هست... با این برد و تعداد میتونیم تمام پایگاه های نظامی کشورهای بی تربیت رو که نه کافی نیست ولی تمام کاخ های پادشاهی یا ریاست جمهوری رو بزنیم. یا اگر علیه برنامه هسته ای ما اقدام شد، ما هم اقدام کنیم...
  20. در مورد اینکه این توپ خوبه یا بده با من که نباید چونه بزنی، اونم وقتی در تیتر خبر گفتن: بجز آمریکا که سازنده و ارتقا دهنده است و اکثر این توپها رو در جنگ ویتنام مستهلک یا مصرف کرده و بعد جایگزین، بسیاری از کشورها عینا همین ام101 رو نگهداشتن و برخی هم کپی زدن. کشورهایی مثل کانادا، استرالیا و کره جنوبی دارن استفاده میکنند... کره جنوبی بیش از 2000 عدد فعال داره. وقتی جنگ شد کار به تیرکمون هم میرسه. در 2023 از اکراینی ها بپرسید: https://mil.in.ua/en/news/lithuania-hands-over-the-105-mm-m101-howitzers-to-ukraine/ https://mil.in.ua/en/news/ukrainian-military-use-m101-howitzers-video-published-on-the-web/ منتهی برای اینکه ادامه استفاده از این سلاح برای زمان درگیری مثلا در 2048 خوب باشه یا بد من نظری ندارم.
  21. 55، هوابرد هست و به تجهیزات سبک نیاز داره بخصوص برای استقرار سریع در مناطق کوهستانی یا سنگرهای شهری...
  22. معادل پول این پاتریوت که بی هیچ معنی دود شد رو میتونستند دست کم 60 تا 70 فروند موشک کروز یا بالستیک با برد بالای 1000 بدن و سرنوشت جنگ رو عوض کنند... این بازی دیگه شورش در اومده!
  23. جنگ شبکه محور به سبک روسی، تانکهای دوره شوروی پهپاد تجاری dji mavic خریده شده از آمازون یا علی بابا بیسیم تجاری و ارسال پیام بصورت کیلویی... در ایران لازمه که از این فاجعه عبرت بگیریم و در حد میلیارد دلاری روی یک شبه امن ارتباطی فراگیر با پهنای باند بالا کار کنیم.