TANK

Members
  • تعداد محتوا

    683
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

تمامی ارسال های TANK

  1. این هلیکوپتر با اینکه در نگاه اول هلیکوپتری قدیمی به نظر می آید ولی در زمان ساخت خود بسیاری از نگاهها را به سوی خود جلب کرد.به طوری که از این پرنده شبکه های تلوزیونی برای پوشش خبری و یا سازمانهای محیط زیست و نیز ارتش استفاده ی گسترده ای به عمل آوردند. طراحی این مدل به مدل قبلی که Bell 30 بود و در سال ۱۹۴۳ تعداد ۱۰ فروند از آن در اختیار ارتش آمریکا بود باز می گردد. نخستین پروتوتایپ Bell 47 که به صورت دو سرنشین طراحی شده بود در دسامبر ۱۹۴۵ پرواز خود را به انجام رسانید.در ماه می ۱۹۴۶ اقدام برای طراحی مدلهای دیگر از این هلیکوپتر آغازشد. به طوري كه مدلهاي 47B , 47B3پا به عرصه ي وجود نهادند.مدل47d يا GOLDFISH مدلي بود كه براي آينده طراحي شده بود. مدلهاي 47G , 47 E نيز كه در سال ۱۹۵۳ توليد شدند در سال ۱۹۷۴ مورد بهينه سازي قرار گرفتند.ضمنا قدرت موتور آنها نيز افزايش يافت.مدلهاي H , J و مدل 47 ranger نيز از اين هليكوپتر به بازار آمدند. البته كمپاني معظم كاواساكي ژاپن مدل 47 G را براي مونتاژ در كشور خود برگزيد و نسبت به بهينه سازي آن اقدام نمود. نمايي از نشانگر ها در كاكپيت Bell 47 در مجموع بيش از ۴۰۰۰ فروند از اين مدل در طي سالهاي ۱۹۴۰ تا ۱۹۷۴ ساخته شد كه از اين تعداد بيش از ۱۲۰۰ فروند توسط agusta bell ايتاليا تعداد ۲۳۹ فروند توسط kawasaki تعداد ۲۳۹ فروند توسط westland انگليس و بقيه توسط ايالات متحده ساخته شد. وبلاگ تخصصي هليكوپتر
  2. موشک بالستیک M-9 یا Df-15/css-6 چین -------------------------------------------------------------------------------- DF-15(با نام صادراتی:M-9 ;کد ناتو:CSS-6) موشک است یک مرحله ای با سوخت جامد که در دسته موشک های بالستیک با برد کوتاه(SRBM) قرار دارد.این موشک توسط CASC مرکز تحقیقات موتور راکت چنین(که امروزه ARMT یا صنایع فضایی چین نامیده می شود) طراحی و ساخته شده است.نام این موشک زمانی مطرح گشت که PLA چندین موشک را به تنگه بحران زده تایوان شلیک کرد.این مشک جزو موشک های استراتژیک غیر هسته ای چین در قسمت توپخانه محسوب میشود. طراحی این موشک در سال 1985 شروع گشت و اولین پرواز ازمایشی خود را در سال 1987 انجام داد.این موشک برای اولین بار در نمایشگاه صنایع دفاعی که در سال 1988 در شهر بیاجنگ چین برگذار شد نمایش داده شد. M-9 می تواند کلاهکی اتمی50 تا 320 کیلوتنی و یا کلاهک متعارف 320 کیلوگرمی را تا مسافت 600 کیلومتری(373 مایلی) حمل نماید.مدل های قدیمی تر این موشک دقت خطایی بین 300 تا 600 متر را دارا بودند که در مدل های جدیدتر این دقت به 150 تا 500 متر رسیده است(مدل های بروز شده این موشک دارای دقت خطای 30تا 40 متری می باشند). علت دقت بالای این موشک استفاده از سیستم خلبان خودکار پیشرفته در کنار سیستم موقعیت یاب جهانی GPS می باشد. این موشک از موتوری تک مرحله ای با سوخت جامد سود می برد که سرعتی برابر با 6 ماخ را در فاز نهایی به این موشک می بخشد M-9 به وسیله لانچرهای متحرک خود قابلیت جابجایی سریع را دارست که به این موشک امکان تغییر مکان سریع برای جلوگیری از شناسایی شدن توسط دشمن و استفاده در شرایط بحرانی را می بخشد. M-9 بردی دو برابر موشک اسکاد را دارست اما از کلاهک سبکتری سود می برد و خسارات کمتری را به هدف وارد میکند.سیستم هدایت خودکار و GPS مدرن این موشک امکان هدف گیری دقیق را برای نیروهای نظامی استفاده کننده فراهم می اورد. M-9 در هدف گیری بسیار تواناست و با سیستم خلیان خودکار خود که توسط کامپیوتر دیجتالی کنترل میشود استفاده از نیروی انسانی قبل از پرتاب را به حداقل رسانده است. نسخه سوریه ای این موشک شباهت زیادی به مدل ایرانی دارد,اعتقاد بر این است که موشک های ایران و سوریه با کلاهک 320 کیلوگرمی توانایی رسیدن به برد 800 کیلومتر(497 مایل) را نیز دارا هستند. جمهوری خلق چین تحت فشار امریکا قرار داد فروش این موشک ها را کنسل کرد اما تکنولوژی این موشک ها به کشورهای ایران,پاکستان و مصر فروحته شده است. -------------------------------------------------------------------------------- خصوصیات عملکرد: موشک بالستیک کوتاه برد(SRBM) نام موشک:,M-9,DF-15(کد ناتو:CSS-6) سازنده: صنایع فضایی چین(ARMT) کشور سازنده: جمهوری خلق چین پیشرانه: موتور تک مرحله ای/سوخت جامد طول:9.10 متر قطر: 1 متر برد: 600 کیلومتر(برخی منابع از برد 800 کیلومتری سخن گفته اند) دقت خطا(CPE) : بین 30 تا 40 متر /در مدل های بروز شده سرعت: 6 ماخ در فاز نهایی سیستم هدایت: خلبان خودکار و سیستم مکان یابی ماهواره ای(GPS) کلاهک: متعارف 320 کیلوگرمی/اتمی 90 کیلوتنی مورد استفاده در:چین,سوریه,ایران,لیبی ورود به خدمت:1987 ● نویسنده: امیرحسام ملایی یگانه
  3. در دسامبر 1996، BAe Systems برنده مناقصه ای به ارزش دو میلیارد پوند برای بازتولید 21 فروند هواپیمای Nimrod RMk.2 شد که طبق آن هواپیماهای جدید Nimrod MRA.4 یا Nimrod 2000 نامیده می شوند و به سیستم های عملیاتی، سنسور ها و تجهیزات الکترونیک جدید مجهز خواهند شد، در فوریه 2002 وزارت دفاع انگلستان به دلیل کاهش تهدید زیردریایی ها این تعداد را به 18 فروند کاهش داد و بار دیگر در جولای 2004 این تعداد را به 12 فروند کاهش داد. اولین پیش نمونه Nimrod MRA.4 در آگوست 2002 از خط تولید خارج شد و قرار شد پس از انجام آزمایشات و تکمیل سه نمونه اولیه از Nimrod MRA.4 بازتولید دیگر هواپیما شروع شود. اولین پرواز پیش نمونه شماره 1 بدون هیچگونه سیستم های عملیاتی در آگوست 2004 انجام شد و پرواز نمونه شماره 2 نیز در حالی که به مجموعه کامل عملیاتی مجهز بود در ژانویه 2005 انجام شد، پروازهای آزمایشی سومین پیش نمونه نیز از آگوست 2005 شروع شد. در جولای 2006 نهایتا اجازه بازتولید 12 فروند هواپیما از سوی وزارت دفاع به BAe Systems داده شد و طبق قرارداد اولین هواپیما باید در سال 2009 تحویل داده شده و از سال 2010 نیز وارد خدمت شود، تحویل آخرین هواپیما نیز برای سال 2012 برنامه ریزی شده است. ماموریت های اصلی Nimrod MRA.4، شناسایی دریایی، ضد کشتی و ضد زیردریایی و جستجو و نجات است، پیمانکار اصلی پروژه BAe از انگلستان بوده و طراحی و ساخت سیستم فرماندهی تاکتیکی بر عهده بویینگ و سرویس و نگهداری هواپیما نیز به FR Aviation واگذار شده است. طراحی: بازتولید Nimrod MRA.4 شامل تغییرات سنگین از جمله نصب بالهای جدید، تغییر مکان های حمل تسلیحات و سیستم هیدرولیک جدید می باشد. کابین: کابین جدید هواپیما برای دو خدمه (خلبان و کمک خلبان) طراحی شده و مجهز به هفت نمایشگر کریستال مایع تمام رنگی ساخت کنسرسیوم ایرباس می باشد، در کابین جدید اغلب نمایشگر ها و سیستم های قدیمی حذف شده و کابین جدید بگونه ای طراحی شده که بار کاری خدمه را به حد اقل برساند. تسلیحات: BAe Systems بهمراه بویینگ در حال توسعه نوعی سیستم عملیاتی جدید بر پایه سیستم TMS-2000 ساخت بویینگ هستند که بمنزله قلب سیستم عملیاتی Nimrod MRA.4 خواهد بود، در کابین اصلی هواپیما هفت استیشن برای هفت خدمه وجود دارد که هر کدام به یک نمایشگر تمام رنگی بزرگ با وضوح بالا مجهز است، هواپیمای جدید به یک سیستم مدیریت تسلیحات ساحت Smiths نیز مجهز است که علاوه بر کنترل تسلیحات هوا به سطح و هوا به زمین در حال حمل، عیب یابی خودکار را نیز انجام می دهد. محفظه حمل تسلیحات هواپیما در دو طرف زیر بدنه قرار دارند و درب های آن از دو سو باز می شوند، این محفظه می تواند مخازن سوخت، اژدر ها (از جمله اژدر Tigershark) و بویه های صوتی مکان یاب غیر فعال جدید مجهز به سیستم پردازش سیگنال دیجیتال که هم اکنون در حال توسعه هستند را حمل کند. بالهای جدید دو جایگاه حمل سلاح اضافه دارند که مجموع جایگاه های زیر بال ها را به چهار جایگاه می رسانند، این جایگاه ها می توانند موشک هوا به هوای AIM-9 Sidewinder و ضد کشتی AGM-84 Harpoon را حمل نمایند. سنسورها: هواپیما به رادار پالس داپلر Serachwater 2000MR ساخت تالس و سیستم جستجو و کشف الکترو اپتیک ساخت نورثروپ گرومن که در زیر دماغه نصب شده مجهز است. بعلاوه هواپیما به یک گیرنده اخطار راداری و یک سیستم اقدامات الکترونیک ساخت التای اسرائیل و یک کشف کننده اختلالات مغناطیسی مجهز است. ناوبری: Nimrod MRA.4 به یک مجموعه ناوبری و مدیریت پرواز ساخت اسمیتس شامل کامپیوتر ناوبری و کامپیوتر مدیریت پرواز مجهز است که با دیتاباس طبق MIL-STD-1553B هواپیما در ارتباط است. سنسورهای ناوبری شامل سیستم ناوبری لیزری اینرسیایی و دو سیستم GPS از نوع LN-100G ساخت نورثروپ گرومن است که اطلاعات دقیق مکان و موقعیت پرواز را در اختیار سیستم مدیریت پرواز قرار می دهند، هواپیما دارای یک سیستم ناوبری رادیویی، سیستم فرود میکروویو و سیستم اخطار ترافیک و پیش گیری از برخورد TCAS2 نیز می باشد که فرود دقیق و امن را برای هواپیما تضمین می کنند. سیستم مدیریت ایزارها: سیستم مدیریت ابزارها (USMS) ساخت اسمیتس کنترل و تست خودکار سیستم تسلیحات، سیستم های هیدرولیکی، کنترل محیطی، سوخت، سیستم های الکترونیکی، کنترل پرواز و موتورها را بر عهده دارد. این سیستم از چهار کامپیوتر تشکیل شده که داده ها را از 800 سنسور هواپیما دریافت کرده و پردازش می کنند. پیشران: هواپیما دارای چهار موتور BR710 ساخت رولزرویز است که بوسیله سوخت اضافه مداومت بیشتری به هواپیما اعطا کرده و سرعت 77/0 ماخ را به هواپیما می بخشند. منبع:انجمن هوافضا
  4. در اوایل دهه 1970، ارتش آمریکا برنامه ای را برای طراحی و ساخت سیستم جدید چند ماموریته ترابری تاکتیکی به مسابقه گذاشت. سیکورسکی با طرح هاوک توانست بدون آنکه رقیب شاخصی داشته باشد، پروژه را از آن خود کند. در قانون مسابقه تعداد سه خدمه و یازده سرنشین، به عنوان شرط اصلی ذکر شده بود اما هاوک توانست با امکان جاگیری چهارده سرباز مجهز، یا شش تختخواب، از معیارهای اصلی نیز فراتر رود. -------------------------------------------------------------------------------- هلیکوپتر سیکورسکی S-70 در حال آماده شدن برای تیک آف از روی ناو هواپیمابر -------------------------------------------------------------------------------- قلاب یر بدنه هاوک توانایی حمله 3529 کیلوگرم بار را، در حالیکه یک توپ 105 میلیمتری با 50 تیر و 5 خدمه را همراه دارد، حمل کند. از همین بررسی کوتاه می توان به قدرت فوق العاده این هلیکوپتر پی برد. از سوی دیگر انجام عملیات شناسایی، کنترل و فرماندهی نیز از شاخص های این هلیکوپتر به شمار می رود. جالب است که جثه متناسب آن به طوری است که یک فروند آن را می توان با C-130 و شش فروند آن را می توان C-5 حمل کرد. استفاده از سیستم های ناوبری و بصری،سبب افزایش عملکرد هاوک در شرایط گوناگون جوی شده است.استفاده از زره مقاوم در برابر گلوله های 23 میلیمتری سبب کاهش آسیب پذیری هلیکوپتر می شود. -------------------------------------------------------------------------------- تکنسینی در حال تعمیر روتورهای سیکورسکی S-70 -------------------------------------------------------------------------------- در تجربیات نظامی ارتش آمریکا ثابت شده که هاوک بقا پذیرترین هلیکوپتر خدمتی آمریکاست. طرح اصلی هاوک بر اساس یک هلیکوپتر بدون سلاح، پایه ریزی شده بود هرچند که در این مدل ها یک قبضه تیربار 62/7 میلیمتری قابل نصب بر هر طرف بدنه، به جای پخش کننده پوشال و شعله بود. در اوایل دهه 1980 با توجه به بقای بسیار زیاد هاوک در میدان های رزم طرح سیستم پشتیبانی مخازن خارجی به صورت بالچه ای با چهار مقر جنگ افزار، برای حمل موشک 16 موشک هلفایر ارایه شد به جای موشک هلفایر می توان از غلاف های تیربار یا مخازن سوخت استفاده کرد که برد عملیاتی آن تا 2130 کیلومتر افزاش می دهند. -------------------------------------------------------------------------------- هلیکوپتر سیکورسکی S-70 در حال شلیک موشکی موسوم به پنگوئن -------------------------------------------------------------------------------- همانگونه که انتظار می رفت مولود جدید که نام بلک هاوک یافته بود، مورد توجه بسیار مسئولین ارتش آمریکا قرار گرفت و تا سال 1988 610 فروند از جمع 1107 فروند سفارش داده شده، به نیروهای مسلح آمریکا تحویل داده شد. بلک هاوک ای مجهز به نوع خاصی از تجهیزات جنگ الکترونیک به وزن 816 کیلوگرم است تجهیزات این هلیکوپتر که Quick fix2 نامیده می شود شامل یک سیستم اصلی ضد عمل الکترونیک ای ال کیو -151 است. -------------------------------------------------------------------------------- هلیکوپتر سیکورسکی S-70 در حال پرواز بر فراز دریا -------------------------------------------------------------------------------- لازم به دکر است که بدنه این هلیکوپتر قادر به مقاومت در برابر 20 جی یا شتاب گرانش زمین رو به جلو و 10 جی رو به پایین می باشد. موتورهای بلک هاوک از نوع موتورهای بسیار مشهور توربوشفت تی-700 ساخت شرکت جنرال الکتریک است که از نوع مشابه به کارگرفته شده در آپاچی است. کمپانی سیکورسکی در ساخت و بهسازی این هلیکوپتر بسیار موفق عمل کرده به طوری که تنوع زیادی مدل های آن دیده می شود یعنی حدود ۲۰ مدل گوناگون با بهسازی های متفاوت تولید شده که هر یک کارایی مختص خود را داشته و به دلیل کثرت انواع٫ یکی از تواناترین هلیکوپترها در عرصه هلیکوپتر سازی جهان محسوب می شود منبع:air.blogfa
  5. /گرامیداشت روز نیروی دریایی/ نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی پس از گذشت دو ماه از شروع جنگ تحمیلی طی یک عملیات تهاجمی گسترده در تاریخ 7 آذر 59 ضربه های سنگینی به نیروهای عراقی وارد کرد تا جایی که صدام این خبر را «بدترین خبر در طول زندگى خود» خواند و تا پایان جنگ صادرات نفت عراق از طریق خلیج فارس قطع شد. به گزارش خبرگزاری مهر، رژیم بعث عراق در آغاز جنگ تحمیلی به موازات پیشرفت درغرب و جنوب ایران برای تسلط بر خلیج فارس نیز برنامه ریزی کرده بود تا از طریق نیروی دریایی به سمت شرق ایران وارد و خیلی زود به منطقه حیاتی خارک و بوشهر دست پیدا کند، اما نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی در اولین عملیات تهاجمی خود در 7 آذر 59 توانست ضربه سنگینی به نیروی دریایی ارتش عراق وارد کند و خط بطلانی بر بسیاری از تصورات گذشته بکشد. تا پیش از این عراقیها و حامیان آنها تصور می کردند نیروهای مسلح خصوصا نیروی دریایی و هوایی ارتش با رفتن مستشاران نظامی خارجی و کمبود سلاح و مهمات تقریبا از بین رفته و آنها می توانند به راحتی در فضای ایران و منطقه دریایی خلیج فارس جولان بدهند. پیروزی در منطقه دریایی خلیج فارس پیروزی در جنگ و شکست در آن ،شکست در کل میادین به حساب می آمد. دشمن هم می دانست که اگر موفق به شکست نیروهای ایران در این منطقه شود خلیج فارس از اختیار ایران خارج شده و راه دریایی آن بسته می شود و منابع اقتصادی ایران که تقربا به طور انحصاری از طریق این آبراه تأمین می شد از ایران جدا شده و در نهایت نیز شکست نیروهای ایرانی را در پی خواهد داشت. عراق از اروندرود به خاطر وجه مشترکی که با ایران داشت نمی توانست به سود خود بهره برداری کند، بنابراین طرح تصرف «خورموسی» و جدا کرد آن از ایران را ریخت با این تصور که با کنترل این منطقه به دلیل نزدیکی ساحل عراق با«خور موسی»، ناحیه شمال دریایی ایران به کلی فلج می شود، اما عملیات پیروزمندانه نیروی هوایی در دومین روز از تهاجم عراق به ایران که همه کارشناسان و تحلیلگران خارجی را متعجب ساخت و خصوصا حمله نیروی دریایی ایران به قلب نیروی دریایی دشمن و نابودی پایانه های عظیم نفتی آن، آنها را از درستی این فکر دور کرد. طى دوازده ساعت عملیات مروارید که از سپیده دم ۷ آذر سال ۱۳۵۹ شروع شد، کارکنان غیور ناوچه موشک انداز « پیکان» و نیروهاى تفنگدار و تکاور ضمن سرنگون کردن دو فروند بالگرد و یک فروند از هواپیماهاى میگ عراقى به پشتیبانی نیروى هوایى ارتش توانستند، بیش از ۹۰ درصد از یگانها و نیروهاى پشتیبانى کننده ناوگان درگیر دریایى عراق را منهدم نمایند و سرانجام پس از ساعت ها نبرد بی امان، هنگام ظهر در حالی که دلاورمردان آخرین گلوله های خود را به سوی دشمن نشانه می رفتند، ناوچه پیکان مورد اصابت چند موشک قرار گرفت و با پرسنل شجاع خود در شمال خلیج فارس، در دل آبهای گرم و نیلگون آن جای گرفت و صفحه زرین دیگری بر تاریخ نبردهای دریایی کشور افزوده شد. دراین عملیات تصرف بزرگترین پایانه های صدور نفت منطقه، یعنی دو سکوی نفتی «البکر» و «الامیه» که شاهرگ حیاتی و اقتصادی عراق بود و نیز پاکسازی چند منطقه دریایى در شمال خلیج فارس، منجر به ناکارکردن و از بین رفتن ناوگان اصلى نیروى دریایى صدام و قطع صادرات نفت عراق از طریق خط لوله خلیج فارس شد. در واقع عملیات دریایی «مروارید» سرآغاز تحولی عظیم در صنعت نیروی دریایی ایران شد؛ خروج کشتى ها از منطقه خیلج فارس با حراست و ضریب ایمنى بالا، تعمیر بیش از ۹۰% از تجهیزات مدرن و سامانه هاى پیچیده ناوها، ناوشکن ها و سایر شناورها به دست تواناى متخصصین، به خودکفایى صددرصد نیروی دریایی انجامید. طی سالهای جنگ تأسیس و بهره بردارى از مراکز آموزش عالى و تخصصى و همچنین کارخانه هاى عظیم قطعه سازى و شناورسازى آغاز شد، به طورى که در دوران سازندگى نیز این امر به اوج خود رسید و مراکز آموزش عالى و مجتمع هاى دانشگاهى این نیرو هم اکنون به عنوان مدرنترین و مجهزترین مراکز علمى - دریایى خاورمیانه شناخته شده است. امام (ره) در پیامی به مناسبت پیروزی در عملیات دریایى مروراید فرمودند:«... رویارویى نیروى دریایى ارتش با دشمن و آن همه افتخارات رزم، رشادت، شهامت و شهادت نشانه اى از اقتدار و اعتبار این نیروى بزرگ و سرافراز است...» آیت الله هاشمی رفسنجانی در بخشی از خاطرات خود در مورد نتایج این عملیات می گوید : " ... از آن تاریخ دیگر عراق خلیج فارس را برای خودش بی خاصیت دید چراکه راهی برای دسترسی به دریا نداشت، بنابراین برای صدور نفت، ترابری خود را به « اردن» منتقل کرده و در« خلیج عقبه» با صرف هزینه های زیادی اسکله های اردن را تقویت نمود و از« دریای احمر» برای خود راه عبوری ساخت. آنها برای صدور نفت به « بندر جیهان» ترکیه متکی بودند و مقداری هم توسط تانکرهای نفت کش از طریق «اردن» صادر می کردند و در مواردی هم برای حضور در دریا از بنادر کشورهای جنوب خلیج فارس استفاده می بردند." وی در بخش دیگری از تشریح این عملیات به کمک های کشورهای غربی اشاره کرده و تصریح می کند: "... به این ترتیب سیادت خلیج فارس از هفتم آذر 59 به همت نیروهای مسلح ایران به ویژه نیروی دریایی و حمایت نیروی هوایی ارتش تا آخر جنگ در اختیار ایران بود و با تصمیم و در خواست ایران این دریا برای عبور و مرور کشتی ها امن شد. هرچند عراق با کمک برخی از کشورهای حوزه خلیج فارس، آمریکا، فرانسه و... با وارد کردن انواع هواپیماهاى جنگى از قبیل میراژ، سوپر فولدن و سوپراستاندارد، شناورهاى غیرنظامى ایرانى و خارجى را مورد حمله موشکى و هوایى خود قرار مى داد که این امر نیز با توانمندی علمی و فنی نیروی دریایی خنثی مى شد، رژیم بعث عراق نتوانست در طول جنگ از باقیمانده نیروی دریایی خود که در «بندرام القصر» محبوس مانده بود، بهره ای ببرد و نیز نتوانست کشتی ها و سلاحهای فراوان جنگی که از ایتالیا خریده بودند را به منطقه بیاورند." منبع خبرگزاری مهر
  6. در مقاله ها و متونی که به موضوع هوانوردی مربوط می شوند، شاید عبارت «شکست دیوار صوتی» را دیده و مایل به دانستن مطالبی در مورد این زمینه نیز باشید. در این مقاله، تمامی مطالب مربوط به دیوار صوتی و چگونگی شکست آن و موارد مرتبط بررسی و مطالعه خواهند شد. -------------------------------------------------------------------------------- -------------------------------------------------------------------------------- در اعصار آغازین دوران هوانوردی ابتدایی، هواپیما ها بیشتر با سرعت های بسیار پایین نسبت به هواپیما های امروزی پرواز می کردند که حتی به بیشتر از 300 کیلومتر در ساعت نمی رسید؛ در حالی که چنین سرعتی، سرعت مطلوب برای تیک آف یا برخاست یک هواپیمای جنگنده امروزی است و رسیدن به چنین سرعتی، ابداً مستلزم تلاش بسیار و فشار آوردن بیش از حد به موتور نمی باشد. اما رفته رفته، سرعت هواپیما ها حتی با موتورهای پیستونی به گاه بالای 650 کیلومتر بر ساعت رسیده و از آن زمان بود که دانشمندان علوم آیرودینامیک دریافتند که در با افزایش سرعت، به تدریج میزان پسا افزایش پیدا کرده و در سرعت معینی، دیگر هواپیما قادر به سرعت گرفتن نبوده گاه نیز استال می شوند. در آن زمان، علت این موضوع بدین گونه بیان شد که با افزایش سرعت، به تدریج سرعت گردش انتها یا نوک پره های پروانه ی موتور، به سرعت صوت نزدیک شده و سرانجام در حداکثر سرعت یک هواپیمای پیستونی که حدود 950 کیلومتر می باشد، سرعت انتهای پره ها از سرعت صوت گذشته و پسا یا درگ بسیاری ایجاد می شود که خود مانع سرعت گرفتن بیشتر هواپیماست. در چنین سرعت هایی، پروانه موتور هواپیماهای پیستونی، نه تنها تراست یا نیروی کشش تولید نمی کند، بلکه در اثر سرعت بسیار زیاد، تبدیل به یک دیسک یا دایره توپر چرخنده می شود که جز ایجاد درگ و پسا، کار دیگری انجام نمی دهد. آیرودینامیست های آن زمان این حد را یک محدوده سرعت یا همان دیوار صوتی در نظر گرفته و بسیاری از آنان نیز بر این عقیده بودند که گذشتن از دیوار صوتی و پشت سر گذاشتن آن، کاریست غیر ممکن؛ اما با ورود به عصر جت و پیشرفت علم آیرودینامیک، همه ما شاهد هستیم که این کار برای جنگنده های امروزی کاری بس سهل و آسان است. -------------------------------------------------------------------------------- -------------------------------------------------------------------------------- حال، پس بررسی تاریخچه آن، بهتر است به اصل موضوع بپردازیم و نخست، ببینیم که خصوصیات صوت و دیوار صوتی چیست و چرا گذر از آن نیازمند قدرت و کشش و توانایی زیادی است. صوت، در شرایط عادی (دما، فشار و ... معمولی) در سطح دریا دارای سرعتی معادل 332 متر بر ثانیه یا 1,195 کیلومتر بر ساعت می باشد که این سرعت، با افزایش ارتفاع و کاهش فشار و تراکم هوا، کاهش یافته و در ارتفاعات بالاتر، صوت فواصل را با سرعت کمتری می پیماید. این مسئله بدین صورت است که صوت همانطور که می دانیم، از طریق ضربات ملکول های هوا به یکدیگر و انتقال انرژی آن ها فضا را طی می کند و هرچه تعداد مولکول ها در یک حجم معین بیشتر باشند، انتقال انرژی زودتر صورت پذیرفته و صوت با سرعت بیشتری انتقال می یابد؛ چنانکه سرعت صوت در مایعات بیشتر از هوا و در جامدات بسیار بیشتر از مایعات و هوا و معادل 6000 کیلومتر بر ساعت است. پس در نتیجه افزایش ارتفاع، تعداد ملکول ها در یک حجم معین کاهش یافته و صوت با سرعت کمتری فضا را می پیماید. دیوار صوتی، شیئی فیزیکی و قابل روئیت نیست؛ بلکه، به دلیل اینکه گذشتن از سرعت صوت نیازمند توان بسیار بالای موتور و آیرودینامیک بسیار خوب می باشد، این حد را یک مانع برای رسیدن به سرعت های بالاتر دانسته و از آن به نام دیوار صوتی یاد می کنند. عدد ماخ، در حقیقت همان نسبت سرعت شی پرنده یا همان هواپیما به سرعت صوت محیط است که به احترام دانشمندی آلمانی که برای اولین بار چنین مقیاسی را در نظر گرفت، آن را «ماخ» نام نهادند. پس عدد ماخ، کمیتی متغیر است و بسته به خصوصیات هوا مانند دما و فشار، تغییر کرده و کاهش یا افزایش می یابد. -------------------------------------------------- -------------------------------------------------------------------------------- اما حال که با عدد ماخ آشنا شدیم، به مهمترین و اصلی ترین عامل ایجاد دیوار صوتی یعنی همان «امواج ضربه ای یا Shockwaves» پرداخته و دلیل ایجاد درگ و پسای زیاد را در سرعت های نزدیک سرعت صوت، بررسی خواهیم کرد. امواج ضربه ای یا شاک ویو ها، در حقیقت همان عامل اصلی ایجاد دیوار صوتی هستند. امواج ضربه ای، تغییری ناگهانی در فشار و دمای یک لایه از هواست که می تواند به لایه های دیگر منتقل شده و به صورت یک موج فضا را بپیماید. برای درک بهتر مطلب، وقتی که سنگی در آب انداخته می شود، موج های در آب به وجود می آیند که به سمت خارج در حال حرکتند. این امواج، نتیجه افزایش سرعت یا اعمال نیرو به لایه ای از ملکول های آب است که قادر به انتقال به لایه های دیگر نیز می باشد، و امواج ضربه ای نیز، همان امواج درون آب هستند، با این تفاوت که آن ها در سیالی دیگر به جای آب به نام هوا، تشکیل می شوند. در سرعت های نزدیک سرعت صوت، فرضیه غیر قابل تراکم بودن هوا رد شده و ضریب تراکم هوا به 16% در می رسد، که مقداری غیر قابل چشم پوشی است. در این سرعت ها هوای جلوی بال یا لبه حمله به شدت متراکم گشته و دما و فشار آن به طرز قابل توجهی افزایش می یابد، همین مسئله، یکی از عوامل ایجاد امواج ضربه ای است. هواپیما با حرکت خود در هوا، نظم فشار هوای محیط را بر هم می زند و همانند قایقی که در آب در حال حرکت است، امواجی از آن ساطع شده و به دلیل اینکه این امواج با سرعت صوت حرکت می کنند و هواپیما زیر سرعت صوت در حال سیر است، از آن دور می شوند. اما کم کم، با نزدیک شدن به سرعت های ترانسونیک و حدود سرعت صوت، این امواج فرصت دور شدن از هواپیما را نداشته و در جلوی بال متراکم می شوند. در مناطقی از بدنه هواپیما که سطوح ناموزونی نسبت به جهت حرکت هواپیما دارد، سرعت گذر هوا افزایش یافته و بر اساس اصل برنولی، با افزایش سرعت سیال، فشار آن کاهش می یابد. ------------------------------------------------------------------------------- -------------------------------------------------------------------------------- در چنین سرعت هایی، هوای اطراف این سطوح به سرعت صوت می رسد، گرچه هواپیما هنوز به سرعت صوت نرسیده باشد. در نتیجه رسیدن بعضی سطوح به سرعت صوت، امواج ضربه ای تولید شده و درگ یا پسای فراوانی را قبل از رسیدن به سرعت صوت تولید می کنند، که همین مسئله گذر از دیوار صوتی را مشکل می نماید. به سرعتی که در آن حداقل یکی از سطوح هواپیما به سرعت صوت رسیده باشد، گرچه این پدیده در مورد خود هواپیما صادق نباشد، عدد ماخ بحرانی یا Critical Mach Number می گویند. عدد ماخ بحرانی را می توان به سرعتی که نمودار پسا در مقابل سرعت سیر صعودی می گیرد، نیز تعریف نمود. در این سرعت، فرامین هواپیما کم کم شروع به درست جواب ندادن کرده و حالتی شبیه به کوبیدن بر روی بال توسط امواج ضربه ای به وجود می آید که با گذر از دیوار صوتی، فرامین هواپیما به حالت طبیعی خود باز می گردند. بنابراین، در سرعتی که هواپیما به عدد ماخ بحرانی خویش می رسد، پسا به دلیل ایجاد امواج ضربه ای به طور قابل توجهی افزایش می یابد، پس، باید تلاش بر آن باشد تا عدد ماخ بحرانی هر چه بیشتر با بهبود ویژگی های آیرودینامیکی افزایش یابد، چون اگر این اتفاق در سرعت های پایین تر رخ دهد، هواپیما نیز باید از سرعت پایین تری جدال با افزایش پسا را شروع کند. حال ببینیم که چرا با تولید امواج ضربه ای، پسا افزایش می یابد. قانونی در مبحث دیوار صوتی بیان می کند که هر جریان هوایی که از یک موج ضربه ای بگذرد، موج ضربه ای انرژی کنتیکی یا جنشی سرعتی آن را گرفته و در خور تبدیل به گرما و افزایش فشار می کند، در نیتجه سرعت جریان هوای گذرنده از موج ضربه ای به میزان قابل توجهی کاهش می یابد. با کاهش سرعت جریان هوا در جلوی بال ها در سرعت های نزدیک سرعت صوت، تلاش پیشرانه یا موتورهای هواپیما باید چند برابر شود تا اثر کاهش سرعت در اثر موج ضربه ای را خنثی نماید. در صورتی که عدد ماخ بحرانی هواپیمایی پایین باشد، در سرعت های پایین باید نیروی رانشی هواپیما چند برابر شود که مصرف سوخت فوق العاده ای را برای گذر از دیوار صوتی به دنبال خواهد داشت؛ اما، در صورت بالا بودن عدد ماخ بحرانی، هواپیما فقط مدت کوتاهی نیازمند قدرت و کشش بسیار زیاد برای شکستن دیوار صوتی می باشد. با اعمال نیروی فراوان رانشی، سرانجام هواپیما بر مشکل پسای زیاد فائق آمده و از دیوار صوتی می گذرد. در نتیجه این عمل، امواج تولید شده توسط هواپیما از آن جا مانده و پشت سر هواپیما حرکت می کنند. در این حالت، وضعیت به حالت عادی بازگشته و پسای ایجاد شده به وضعیت نرمال باز می گردد. بعضی از هواپیما ها از تمام نیروی پس سوزشان یا 100% قدرت موتور برای گذر از دیوار صوتی و یا سرعت 1,195 کیلومتر بر ساعت استفاده می کنند، در حالی که در سرعت های بسیار بالاتر، تنها از 30% قدرت موتور برای رانش به جلو بهره می جویند. با دقت در این مثال، می توان به خوبی افزایش درگ و پسا و قدرت فروان لازم برای غلبه بر آن در سرعت های نزدیک به سرعت صوت را درک و تجزیه و تحلیل نمود. امواج ضربه ای توسط هواپیما در سرعت صوت، بسیار قدرتمند می باشند، چنانکه در صورت پرواز هواپیما نزدیک به زمین و گذر آن از دیوار صوتی، امواج ضربه ای با منتهای قدرت به اجسام زمینی مانند شیشه های منازل و ساختمانها برخورد نموده و باعث شکستن آن ها می شود، یا حتی اگر شخصی در معرض امواج ضربه ای به طور مستقیم قرار گیرد، احتمال از دست دادن شنوایی و پاره شدن پرده گوش بسیار است. از امواج ضربه ای، در بمب ها و تسلیحات دیگر نیز استفاده می شود. بمب ها با یک افزایش دما و فشار ناگهانی در لایه هایی از هوا، امواج ضربه ای به وجود آورده که از طریق هوا انتقال یافته و باعث شکستن شیشه ها و تخریب دیوار ها نیز می شود. اگر شخصی در فاصله ای نسبتاً نزدیک در فضایی تهی از هوا و خلاء، حتی نزدیک یک بمب ده تنی ایستاده باشد، بر فرض منفجر کردن بمب، آسیبی به وی نخواهد رسید، چون هوایی برای انتقال امواج ضربه ای وجود ندارد. -------------------------------------------------------------------------------- هواپیمای X-1 در حقیقت یک بمب افکن جنگ جهانی دوم بود که به موتورهای راکت مجهز شده بود -------------------------------------------------------------------------------- به دلیل تولید امواج ضربه ای در سرعت های حدود سرعت صوت، خلبانان سعی می کنند فقط مدت کوتاهی در چنین سرعت هایی ترانسونیک پرواز کرده و به زودی از دیوار صوتی گذر کنند، چون پرواز در این سرعت ها نیروی بسیار زیاد موتور در نیتجه افزایش فوق العاده میزان مصرف سوخت را در پی دارد. اما حال ببینیم صدایی انفجار مانند که در هنگام شکستن دیوار صوتی تولید می شود نتیجه چیست. امواج حاصله از حرکت هواپیما یا صدای تولید شده در اثر حرکت، هر بار در سرعت های زیر سرعت صوت از هواپیما دور شده و به گوش شنونده می رسد. اما با رسیدن هواپیما به سرعت صوت، این صداها دیگر فرصت دور شدن از هواپیما را نداشته و کلاً در جلوی هواپیما جمع می شوند. با گذر از سرعت صوت، صدایی چند ده برابر شده از حرکت هواپیما با هم به گوش شنونده می رسد که مانند یک انفجار شدید یا صدای رعد و برقی بسیار قدرتمند می باشد. شاید در تصاویر هواپیماهای در حال گذر از دیوار صوتی، هاله ای سفید رنگ را در اطراف هواپیما مشاهده کرده باشید. در هنگام گذر از دیوار صوتی، اگر هواپیما نزدیک به زمین و در محیطی مرطوب با درصد بخار آب زیاد باشد، بخار آب هوا در اثر امواج ضربه ای فشرده شده و ابر سفیدی را برای چند ثانیه پدید می آورند که همان هاله سفید رنگ قابل روئیت در تصاویر است. اما از امواج ضربه ای در موتورهای جت نیز استفاده می شود. بدین گونه که، هوا ورودی در موتورهای جت، حتی اگر هواپیما با سرعت های بالای صوت پروزا نماید، باید زیر سرعت صوت باشد تا قابلیت احتراق را در موتور داشته باشد. -------------------------------------------------------------------------------- نخستین بار، چاک ییگر با هواپیمای بل X-1 دیوار صوتی را شکست -------------------------------------------------------------------------------- بنابراین، اکثراً در ورودی موتورهای هواپیماهای جنگنده مخروطی را به شکل کامل یا نصف مانند هواپیماهای میگ 21 یا اف 104 ستارفایتر می بینیم، که فلسفه ایجاد این مخروط تولید عمدی امواج ضربه ای است. در صورت تولید امواج ضربه ای، هوای عبوری از میان آن با سرعت کاهش یافته یا زیر صوت وارد موتور می شود و فرآیند احتراق به طور کامل انجام می پذیرد. برای انجام پرواز های مافوق صوت، اغلب هواپیماهای جنگنده از مقطع بال های ویژه ای که عدد ماخ بحرانی را به حداکثر می رسانند، استفاده می نمایند و مقطع بال ها معمولاً بسیار نازک و متقارن می باشد. به عقب برگشتگی بال های هواپیماهای مدرن نیز در نتیجه تلاش برای افزایش عدد ماخ بحرانی بوده چرا که آزمایش های تونل باد نشان داده که با به عقب برگشتگی بال ها به میزان چند درجه عدد ماخ بحرانی به میزان قابل توجهی افزایش می یابد، تا جایی که هواپیماهای مسافربری سریع السیر مانند بوئینگ 747 که در حدود سرعت صوت یا حدود 980 کیلومتر بر ساعت پرواز می کنند، نیز به بال هایی به عقب برگشته مجهزند. در برخی از هواپیماها، مانند هواپیمای اف 14 تامکت، از سیستم بال های متغیر استفاده شده که در این سیستم، در سرعت های پایین که از عدد ماخ بحرانی خبری نیست بال ها گسترده می شوند و برای فراوانی تولید می کنند، ولی رفته رفته با نزدیک شدن به سرعت صوت، کامپیوتر موجود در این سیستم خود زاویه لازم برای افزایش عدد ماخ بحرانی را محاسبه کرده و بال را متناسب با زوایه آن تغییر داده و به عقب بر می گرداند. این سیستم به دلیل هزینه های بالا و سنگینی بیش از حد آن، دارای استفاده محدودی می باشد. هواپیماها کلاً از نظر سرعت نسبت به سرعت صوت به چند دسته زیر تقسیم می شوند: -------------------------------------------------------------------------------- هواپیماهای زیر سرعت صوت یا مادون صوت با محدوده سرعت 350 تا 950 کیلومتر بر ساعت، Subsonic هواپیماهای حدود سرعت صوت با محدوده سرعت 950 تا 1200 کیلومتر بر ساعت، Transonic هواپیماهای سرعت صوت با محدوده سرعت دقیقاً سرعت صوت نسبت به محیط، Sonic هواپیماهای بالای سرعت صوت یا مافوق سرعت صوت با محدوده سرعت 1 ماخ تا 5 ماخ، Supersonic هواپیماهای با سرعت بسیار بیشتر از سرعت صوت با محدوده سرعت 5 ماخ و بالاتر، Hypersonic لازم به ذکر است، اولین بار، خلبانی آزمایشی آمریکایی به نام چاک ییگر، با انجام اصلاحاتی بر روی یک بمب افکن قدیمی آن را به چهار موتور موشکی مجهز کرده و بر فراز بیایانی در آمریکا، پس از جدا شدن از هواپیمای مادر، به پرواز در آورد. پس چند ثانیه پرواز هواپیمای پرتقالی رنگ ملقب به X-1 به صورت گلاید، خلبان چهار موتور موشکی خود را روشن کرده و پس از چند لحظه صدایی رعد آسا در آسمان شنیده شد که همان نتیجه شکستن دیوار صوتی برای اولین بار در جهان بود. در این آزمایش، این هواپیما به سرعت 16/1 ماخ دست یافت، و با ورود به عصر جت، رویای شکستن دیوار صوتی و پا گذاشتن به سرعت صوت نیز به واقعیتی بسیار قابل لمس مبدل گشت منبع وبلاگ هوانوردي اير
  7. مسلسل دستی برتا مدل 12 اس – 2 به وسیله فشنگ های 19x9 تغذیه می شوند و به وسیله فشار مستقیم گاز باروت مسلح می شود.مکانیزم کارکرد سلاح از نوع گلنگدن باز می باشد.دارای یک قنداق تاشو فلزی و چکاننده سه وضعیتی ( ضامن،تک تیر،رگبار ) است. گلنگدن تلسکوپی این سلاح بگونه ای طراحی ده است تا بخشی از حرکت خود را بر روی لوله 200 میلی متری خود انجام دهد.این شیوه موجب می شود تا بتوان سلاح را کوتاه تر تولید نمود.این مسلسل دستی بسیار جمع و جور می باشد و دارای کمترین لرزش در هنگام شلیک است. قبضه جلویی،محل خشاب،حافظ ماشه برگه ناظم آتش و ضامن قبضه ای خودکار تماما بصورت یک مجموعه بر روی بدنه اصلی قرار دارد.این ترکیب خوب و جالب سال هاست که در ساخت مسلسل های برتا سری 12 رعایت می شود تمامی این مجموعه بصورت هوشمندانه بر روی سلاح قرار گرفته است. سادگی قطعات ساخته شده و تعداد اندک آن یکی از امتیازات این مسلسل دستی می باشد. مسلسل برتای 12- اس- 2 مدل بهینه سازی شده نمونه اس می باشد.این مدل که با فشنگ های استاندارد ناتو قادر به شلیک می باشد توسط نیروهای ناتو آزمایش شده است و تاییدیه کیفیت را دریافت نموده. برگه ناظم آتش و دستگیره مسلح کننده جدید انتخاب وضعیت شلیک در این سلاح در حالت های ضامن،تک تیر و رگبار براحتی توسط برگه ناظم آتش که در سمت چپ و بالای قبضه قرار دارد انجام می شود.حرف "اس" به معنی ضامن،عدد (1) به معنی تک تیر و حرف (R) به معنای رگبار است.برای قرار دادن برگه ناظم آتش در هر یک از سه وضعیت گفته شده نیازی به برداشتن دست از روی قبضه نیست.در این حالت ضامن ماشه و گلنگدن هم زمان با هم قفل می شوند.یکی از نقاط ضعف مسلسل های سری 12 حرکت دستگیره گلنگدن به هنگام شلیک بود.این امر مشکلات زیادی را برای تیر انداز بوجود می آورد.امکان برخورد با دست و یا با لباس مهمترین این خطرات بود.در مدل جدید اس – 2 این نقیصه رفع شده و دستگیره گلنگدن بگونه ای طراحی شده است که بعد از عمل مسلح کردن سلاح دستگیره گلنگدن در محل خود ثابت می ماند و به هنگام تیر اندازی مانند نمونه های قبلی این سلاح حرکت نمی کند.این دستگیره گلنگدن ضریب ایمنی سلاح را افزایش داده است. قابل تنظیم ، قابلیت انطباق و ایمنی مگسک سلاح دارای تیغه ای قابل تنظیم می باشد.محل تنظیم در سمت بوسیله مگسک و تنظیم در برد بوسیله روزنه دید در دو وضعیت 100 متر و 200 متر انجام پذیر است. قنداق سلاح به راحتی و با دو حرکت در حالت باز قرار می گیرد با استفاده از مکانیزمی جالب قنداق در حالت باز از ایستایی مطمئنی برخوردار است.هنگامی که قنداق در حالت بسته قرار دارد در سمت راست سلاح قرار می گیرد.در این حالت کفی قنداق در امتداد میله قنداق و در بالای قبضه جلویی قرار می گیرد.در این حالت قنداق هیچ گونه مزاحمتی برای تیر انداز و سلاح ایجاد نمی کند.پوکه پران سلاح در داخل بدنه اصلی و بصورت ثابت قرار دارد.این پوکه پران به همراه ناخن فشنگ کش از نظر کاربرد بسیار مطمئن می باشند.بدنه سلاح از ورق فولادی که به وسیله پرس لول و فرم دهی ساخته شده است.پوشش بدنه فولادی آن بوسیله رنگ پخته و گلنگدن و ناخن فشنگ کش بوسیله آب کرم پوشش داده شده اند. وسایل جانبی 1- خشاب 32 تیری 2- بند حمل 3- کیت نظافت 4- آچار تنظیم در سمت مگسک 5- پایه دوربین قابل اتصال روی بدنه اصلی 6- صدا خفه کن 7- دوربین دات پوینت مشخصات فنی برتا مدل PM-12 S2: کالیبر 19 x9 ناتو مکانیزم مسلح شدن گلنگدن باز ضامن ضامن ، تک تیر ، رگبار ظرفیت خشاب 32 گلوله مکانیزم ایمنی ضامن دستگیره گلنگدن،ضامن قبضه ای،ضامن لنگدن، ضامن چکاننده طول کلی 660 میلی متر طول با قنداق بسته 418 میلی متر طول لوله 200 میلی متر فاصله شکاف درجه و مگسک 285 میلی متر ارتفاع(بدون خشاب) 180 میلی متر ارتفاع (با خشاب) 244 میلی متر وزن با خشاب خالی 480/3 کیلو گرم وزن با خشاب پر 820/3 کیلو گرم گام خان و جهت گردش 250 میلی متر – شش خان راست تنظیم مسافت هدف شکاف درجه ای پله ای مسافت های 100و200 متر تنظیم سمت بوسیله مگسک سرعت علمی تیر اندازی 550 تیر در دقیقه منبع وبلاگ ديدبان
  8. تاريخچه هواپيما مدل Il-76 که ناتو آن را «کاندید» نامید یک هواپیمای باری است که برای جایگزینی با توربوپراپ های قدیمی تر An-12 تولید شد تا بتواند در پروازهای نظامی و غیر نظامی ایفای نقش کند. پس از طراحی هواپیما در اواخر دهه 1960 اولین ایلیوشین 76 در 25 مارس 1971 به پرواز درآمد. پس از انجام تست های موفق پروازی تولید رسمی Il-76 در سال 1975 آغاز شد و اولین هواپیما در همان سال به آئروفلوت تحویل شد. Il-76 دارای بال های بسیار بلند، چهار موتور، بالچه های سه شکافه لبه فرار، دم T شکل و درب بزرگ در عقب هواپیماست که انجام عملیات بارگیری را آسان می کند. همچنین یکی از معیارهای طراحی Il-76 این بود که نیازی به عملیات زمینی نداشته باشد تا بتواند در فرودگاه و حتی باندهای کوچک نیز کارایی داشته باشد. این نکته به ویژه در ماموریت های نظامی از اهمیت زیادی برخوردار است. انواع مختلفی از Il-76 ساخته شده است. بعضی از این مدلها عبارتند از: Il-76T با ظرفیت حمل سوخت بیشتر، Il-76TD با موتورهای D30KP2 و وزن برخاست بالاتر و وزن بار بیشتر و پرواز در ارتفاع بالاتر، Il-76MF نیز از کشیده شدن مدل پایه به دست آمده است که اولین پروازش را در 1 آگوست 1995 انجام داد. مشتری اصلی این مدل نیروی هوایی روسیه است. ایلیوشین همچنین استفاده از موتورهای غربی CFM56 را برای مدلهای قدرتمندتر در نظر گرفته است. از ایلوشین 76 برای ماموریت های مختلفی همچون آتش نشانی، کنترل و پیش اخطار هوابرد و سوخت رسان نیز استفاده می شود. مشخصات فني موتور: چهار موتور توربوفن آویاویگاتل(سولیف) D30KP چهار موتور توربوفن آویاویگاتل PS90AN برای Il-76MF بیشترین رانش موتور: 117.7kN :D30KP معادل 26,455lb 156.9kN :PS90AN معادل 35,275lb عملکرد: بیشترین سرعت کروز: 780km/h برد: 5,200km معادل 2,805nm با 40 تن بار اوزان: وزن خالی عملیاتی: 101,000kg معادل 222,665lb بیشترین وزن برخاستن: 200,000kg معادل 440,925lb ابعاد: طول: 53m معادل 174ft ارتفاع: 14.76m معادل 48ft دهانه بال: 50.50m معادل 165ft مساحت بال: 300m² معادل 3,229.2sq ft گنجایش: خدمه پرواز: شامل 5 نفر از جمله دو خلبان، مهندس پرواز، ناوبر و کاربر ارتباطات رادیویی. بار: قادر به حمل 44 تن بار. سفارش و تولید: بیش از 900 فروند Il-76 ساخته شده است. منبع:takeoff
  9. کمان – 99 حمله هوایی سراسری نیروی هوایی عراق علیه نیروی هوایی جمهوری اسلامی ایران در روز سی و یک شهریور ماه آغاز شد. اما عملیات تاکتیکی هوایی برای انهدام نیروی هوایی عراق در روز یکم مهرماه 1359 به منظور کسب برتری هوایی توسط نیروی هوایی جمهوری اسلامی ایران در کمتر از یک روز از آغاز جنگ انجام گردید. این عملیات بر پایه طرح نبرد البرز صورت می گرفت اما در طرح نبرد البرز نیروی هوایی از پیشدستی و غافلگیر نمودن دشمن منع شده بود و به همین لحاظ بود که نیروی هوایی ایران صبر کرد تا اولین ضربات را از دشمن دریافت کند و سپس در روز یکم مهرماه با علم به اینکه اصل غافلگیری دشمن که از اصول جنگ است، هر گز واقع نخواهد شد و دشمن با آمادگی کامل در صحنه حضور دارد، با یکصد و چهل فروند هواپیما فرودگاه ها و پایگاه های هوایی دشمن را در هم کوبید. نام عملیات انهدام نیروی هوایی دشمن. زمان عملیات طلوع آفتاب و آغاز روشنایی روز در سرزمین عراق و در منطقه مربوط به هر یک از اهداف در روز یکم مهرماه 1359. علت انتخاب این زمان این است که چون خورشید از شرق طلوع می کند و هواپیماهای جنگنده بمب افکن نیروی هوایی نیز می بایستی از شرق به غرب به سوی اهداف خود پرواز کنند، بنابراین در هوای گرگ و میش صبحگاهی و تیغ تیز شعاع آفتاب در شرایطی که توپچی های زمین به هوا به سوی شرق و در حقیقت به سوی آفتاب می نگرند، هدف گیری برایشان دشوار می نماید. رمز عملیات کمان – 99 منظور از چنین واژه ای گذاشتن تیر در چله کمان از سوی ملت ایران و رهان نمودن آن تا دور دسترس ترین نقاط عراق بود و 99 نیز تقارن شمارش اوراق و صفحات طرح البرز باعدد 99 بود. منطقه عملیات سراسر خاک و فضای کشور عراق؛ پایگاه های هوایی کرکوک، موصل، رشید، حبانیه، ناصریه، شعیبیه، کوت، المثنی و اهداف دیگر در حد فاصل مدار 30 درجه شمالی یعنی جنوبی ترین مدار در خاک عراق تا شمالی ترین مدار در کشور مذکور که مدار 37 درجه شمالی را شامل می شود. اهداف عملیات این عملیات هوایی تحت نام انهدام نیروی هوایی دشمن (COUNTER AIR OPERATION) اهداف مشخصی داشت مثل پایگاه های هوایی، مخازن سوخت و مهمات هواپیماها، برج های مراقبت هوایی، تأسیسات کارخانجات هواپیما سازی و سوله ها و پناهگاه های اسکادران های تعمیر و نگهداری هواپیماها، باندهای پروازی و این قبیل اهدافی که در زمین گیر کردن هواپیماهای دشمن و کاهش فعالیت های هوایی او علیه نیروهای خودی مؤثر باشند. برای آزادی عمل یگان های مانوری و انهدام این اهداف ابتدا باید مأموریت هایی بنام (SEAD) یا عملیات ضد پدافند هوایی دشمن (SUPPISION ENEMY AIR DEFENCE) قبل از حملات هوایی یا همزمان انجام شود و رادارها و موشک های ضد هوایی و توپخانه ضد هوایی در مناطق هدف از سر راه هواپیماهای بمب افکن برداشته شوند. اجرای موفقیت آمیز این عملیات موجب کسب برتری هوایی در مناطق نبرد و مناطق عملیاتی می شد و هدف اصلی این عملیات ایجاد یک سیادت هوایی مطلق یا (AIR SUPRIMACY) بود و چنانچه چنین هدف بزرگی حاصل نمی شد، دست کم برتری هوایی (AIR SUPERIORITY) باز هم چنانچه مقدور نمی بود، یک برابری هوایی را تضمین نماییم که (AIR PARITY) گفته می شود. در آن زمان که نیروهای زمینی ارتش جمهوری اسلامی در گنبد و کردستان درگیر ضد انقلاب بودند و به تازگی از اتهام کودتای نافرجامی رها شده بودند و هیچ نیروی نظامی دیگری نیز در منطقه خوزستان حضور رزمی نداشت که بتواند جلوی پیشروی تانک های دشمن را سد کند، نیروی هوایی ایران ناگزیر باید از طریق هوا دشمن را آنچنان بمباران می کرد که او به راحتی نتواند شهرهای خوزستان و سایر استان های در راه را یکی پس از دیگری تصرف کند و تحت کنترل خود در آورد. برای این کار احتیاج به برتری هوایی نسبی در مناطق تحت پیشروی و متصرف شده دشمن بود و این عملیات در پایان، توان پروازی رزمی دشمن را به میزان قابل توجهی کاهش می داد و از سوی دیگر در جهت تکمیل استراتژی کلی دفاعی کشور بود. علل انتخاب این اهداف حملات هوایی علیه این اهداف از بّعد تاکتیکی، نیروی زمینی دشمن را در ابعاد خدمات پشتیبانی رزمی و آتش پشتیبانی هوایی، دفاع هوایی و اطلاعات و هشدار اولیه در میدان جنگ با کاستی فراوانی روبرو می ساخت و چنین تدبیری می توانست به تهاجم نیروی زمینی عراق در خوزستان پایان دهد و دشمن را مجبور به اتخاذ وضعیت دفاعی و فرا رفتن در عمق زمین و در سنگرهای دفاعی نماید. از بّعد استراتژیک دفاعی، برآوردهای هوایی دشمن حکایت از زمین گیر بودن نیروی هوایی ایران را داشت و انجام چنین عملیات هوایی سنگین می توانست معادلات استراتژیک دشمن را در سرنگونی نظام اسلامی و چنین تعاریفی منفعل نماید. ضربات وارد شده به دشمن نیروی هوایی عراق برای مدت طولانی بیش از حدود 56 درصد از توانایی خود را نتوانست به کار گیرد. پایگاه رشید که در جوار بغداد قرار دارد و علی القاعده باید به سرعت آماده و درگیر نبرد شود، برابر گزارش اداره دوم نیروی هوایی جمهوری اسلامی ایران در تاریخ نهم آذرماه 59 پس از بمباران هوایی سنگین مجدداً عملیاتی شد. این روند کم و بیش سرنوشت همه پایگاه های هوایی عراق نیز بود. شرایط عمومی کشور و وضعیت بین المللی: نیروی هوایی عراق به پانزده مرکز هوایی جمهوری اسلامی ایران در ساعت دو بعد از ظهر روز سی و یکم شهریور ماه 1359 یورش هوایی سنگینی را آغاز نمود و نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران براساس مفاد طرح نبرد البرز مجاز به پیشدستی نبود و چنین شد که این ضربات اولیه حملات هوایی را ناگزیر تحمل کرد. جنگ در منطقه آغاز گردید و نیروی زمینی ارتش عراق با سه لشگر زرهی و دو لشگر پیاده مکانیزه به سوی خوزستان حرکت نمود. لشکر 92 زرهی اهواز که در جریان توطئه کودتای نافرجام تیر ماه 59 ضربات مهلکی را دریافت کرده بود اکنون توان رزمی اولیه و لازم را برای حفظ سنگرهای دفاعی نداشت و جهان در انتظار سقوط خوزستان و به دنبال آن تحقق یافتن صحبت های زمامدار عراق مبنی بر سرنگون ساختن نظام جمهوری اسلامی ایران در مدتی کوتاه تر از یک هفته به سر می برد. توطئه کودتای نافرجام تیرماه 59 گریبان نیروی هوایی را نیز گرفته بود و براساس اعلام فرمانده این نیرو بیش از 30 درصد توانایی رزمی در نیروی هوایی محاسبه نمی شد. اولین حملات هوایی در ساعات هفده و سی دقیقه و هفده و پنجاه و پنج دقیقه علیه نیروی هوایی عراق در بعدازظهر روز سی و یکم شهریور ماه تحت نام عملیات انتقام انجام گردید. اما در طلوع آفتاب روز یکم مهرماه 59 نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران با یکصد و چهل فروند هواپیمای خود، پایگاه های هوایی عراق را در هم کوبید. کشورهای دوست و هم پیمان عراق شامل کشورهای عرب منطقه و برخی کشورهای اروپایی مثل فرانسه و آلمان و از همه مهم تر ایالات متحده امریکا با این پاسخی که نیروی هوایی ایران به ارتش عراق داد بلافاصله دریافتند که محاسبات آنها چندان دقیق و مبتنی بر اطلاعات درست و حقایق نبوده، احتمالاً ایران از توان دفاعی قابل توجهی برخوردار است. از آن میان خلبانانی که تاکنون از یک آمادگی نسبی برخوردار بوده اند و توانسته اند در این عملیات به نحو شایسته ای شرکت کنند و یگان های لجستیکی و اقتصادی هواپیماها را به نحو شایسته ای تعمیر و برای اجرای عملیات هوایی آماده سازند موقعیت جغرافیایی منطقه عملیات سراسر کشور عراق حد فاصل مدارهای جغرافیایی 30 درجه شمالی و 37 درجه شمالی و در این منطقه وسیع تمامی پایگاه های هوایی نیروی هوایی عراق مورد توجه بود وضعیت دشمن نیروی هوایی عراق صاحب هواپیماهای جنگنده بمب افکن و جنگنده رهگیر بسیار بود که در برآوردهای اطلاعاتی به آنها اشاره شد ولی به طور کلی در آغاز جنگ تعداد اقلام عمده رزمی نیروی هوایی عراق به شرح زیر بوده است: 607 فروند هواپیما 169 فروند هلیکوپتر 775 دستگاه پرتاب کننده موشک های زمین به هوا 713 عراده توپ های پدافند هوایی 116 دستگاه رادارهای اخطار اولیه و ارتفاع یاب و کنترل آتش. وضعیت نیروهای خودی نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران در آن زمان تنها نیرویی بود که در برابر یورش ارتش عراق قرار گرفت. در این عملیات که عمده ترین عملیات تاکتیکی هوایی در عرف هوانوردی نظامی جهان محسوب می شود، نیروی هوایی ایران از هواپیمای جنگنده بمب افکن برای بمباران سود جست. اجرا و هدایت عملیات در آستانه طلوع آفتاب صبح یکم مهرماه 59 با ابلاغ رمز کمان – 99 هواپیماهای جنگنده بمب افکن و شکاری رهگیر نیروی هوایی در هفت پایگاه هوایی کشور به غرش در آمدند و باندهای پروازی را پشت سر نهادند و هر گروه با بهره گیری از سوختگیری هوایی برای انهدام هدف های دور دست و یا بدون عملیات سوخت گیری در هوا، فضای کشور عراق را شکافتند و در نوردیدند و اهداف خود را در سراسر خاک عراق در هم کوبیدند. اهدافی که در داخل پایگاه های هوایی دشمن مورد توجه خلبانان بود شامل باندهای پروازی، پناهگاه های هواپیماها، راه های خزش، انبارهای مهمات، انبارهای آمادگی و قطعات پشتیبانی کننده هواپیماها، مخازن سوخت هواپیماها و خودروها، رادارهای هدایت کننده هواپیماها، برج های مراقبت کنترل، سیستم های فرماندهی کنترل پایگاه ها و مراکز مخابراتی و انواع آنتن های آن بود. اما نقاطی از دشمن که مورد هدف قرار گرفت: الف) 48 فروند هواپیمای جنگنده بمب افکن تایگر اف – 5 یی پایگاه هوایی موصل در بخش شمال عراق در استان نینوا را در هم کوبیدند. ب) 16 فروند هواپیمای جنگنده بمب افکن فانتوم اف – 4 یی پایگاه کوت در استان میسان (العماره) عراق را در هم کوبیدند. ج) 40 فروند هواپیمای جنگنده بمب افکن تایگر اف – 5 پایگاه هوایی ناصریه را در استان ذیقار عراق در هم کوبیدند. د) 12 فروند هواپیمای فانتوم اف – 4 یی پایگاه هوایی شعیبیه در استان بصره عراق را در هم کوبیدند. ه) 12 فروند هواپیمای فانتوم اف -4 یی پایگاه هوایی الرشید در جوار بغداد را در هم کوبیدند. و) پایگاه های هوایی حبانیه شامل تموز و هضبه در غرب بغداد، فرودگاه بین المللی بغداد، پایگاه هوایی کرکوک در استان کرکوک، فرودگاه المثنی و برخی فرودگاه های دیگر در امواج بعدی حملات هوایی بمباران شدند. در موج دوم حملات هوایی پایگاه یکم شکاری با 50 درصد از هواپیماهای آماده و پایگاه دوم شکاری نیز با 50 درصد از هواپیماهای آماده، حمله ور شدند. نتایج حاصل و بازتاب های سیاسی نظامی خبرگزاری های غیر ایرانی بیشتر مهارت های خلبانان ایرانی و قابلیت های هواپیماهای ایرانی را که ساخت ایالات متحده امریکا بود، با آب و تاب بر روی آنتن هایی فرستادند. نیت آنان تبلیغات برای جهان غرب و محصولات غربی در برابر اتحاد جماهیر شوروی بود. آنها پرواز خلبانان ایرانی را اعجاب برانگیز و قابلیت مانور هواپیماهای غربی را در برابر پدافند هوایی بغداد بی نظیر توصیف کردند، اما آنچه در لابلای تبلیغات به چشم می خورد ضربه روحی شدیدی بود که زمامدار عراق و سیاستمداران غربی بلافاصله پس از انجام این عملیات دریافت کردند. زمامدار عراق پیشنهاد آتش بس و مذاکراتی را به صورت میانجی گری کشورها و سیاستمداران معتبر در قالب یک بیانیه دیپلماتیک آمیخته به شروط بی اهمیتی را عنوان نمود و رسانه های همگانی وحشت مردم ار از ادامه بمباران هوایی منعکس نمودند. پایگاه هوایی رشید در جوار بغداد پس از چندین نوبت بمباران هوایی بالاخره در تاریخ نهم آذرماه 59 عملیاتی شد و این موضوع را اداره اطلاعات یا اداره دوم سماجا طی نامه ای به نیروی هوایی ایران اعلام نمود. تفسیر این خبر چنین بود که این پایگاه عظیم هوایی و برخی پایگاه های دیگر نیروی هوایی عراق از روز یک مهرماه 59 و در تمام این مدت 60 روزی که از جنگ گذشته بود پس از بمباران های سنگین هوایی توسط خلبانان ایرانی دیگر نتوانسته بودند عملیاتی و قابل بهره برداری بشوند و این پیروزی موجب کاهش توان رزمی هوایی دشمن و کاهش فعالیت های هوایی او بر فراز جبهه های زمینی و کسب برتری هوایی برای نیروی هوایی جمهوری اسلامی ایران بود. منبع: http://www.sajed.ir/pe/index.php?option=com_content&task=view&id=33&Itemid=2 انجمن هوافضا
  10. TANK

    دوشکا (دشکا)

    اولین مسلسل های سنگین ارتش شوروی ، برای پاسخ گویی به نیاز سلاح های ضد هوایی طراحی شدند.نخستین سلاح کالیبر 7/12 که در ارتش شوروی بکار گرفته شد سلاح DK بود که در سال 1930 طراحی شد.این سلاح در مقیاس اندکی طی سالهای 1933 تا 1935 تولید شد.خشاب این سلاح از نوع دایره ای و 30 تیر بود و گلنگدن آن با سیستم فشار گاز باروت کار می کرد.این سلاح دارای وزن زیاد و نواخت تیر پایینی بود. در سال 1938 یکی از سازندگان و طراحان سلاح در روسیه بنام SHPAGIN دست به تحول سلاح DK زد و سیستم تغذیه آن را تبدیل به نوع نواری کرد. ارتش شوروی این سلاح را در سال 1939 به عنوان مسلسل سنگین رسمی به خدمت گرفت و نام این سلاح را از DK به DSHK (یعنی مسلسل سنگین دکتیارف و شاپگین) تغییر داد. این سلاح در جنگ جهانی دوم به عنوان سلاح ضد هوایی و پشتیبانی پیاده نظام بکار گرفته شد . بعد از جنگ جهانی دوم این سلاح در قسمت هایی چون سیستم تغذیه نوار فشنگ مورد بازنگری قرار گرفت و با نام DSHK_M یا DSHKM_38/46 عرضه گردید.این مسلسل در بسیاری از تانک های روسی به عنوان مسلسل برجک بکار برده شد.از جمله این تانک ها می توان به تانکهای BTR_155 و T_55 وT_62 اشاره کرد.در سال 1970 مسلسل سنگین DSHK جای خود را به مسلسلهای NSV/NSVT داد ولی کشورهای بلوک شرق ادامه کاربرد آنرا ترجیح دادند.این سلاح در بسیاری از کشورها مثل چین، ایران ، یوگسلاوی و پاکستان تولید شده است.این سلاح در زمان خود از بهترین سلاحها بوده چنانچه گلوله آن در فاصله 500 متری قادر بود زرهی به ضخامت 15 میلیمتر را سوراخ کند.سلاح DSHK توسط هوا خنک می شود.دریچه گاز آن دارای 3 درجه تنظیم می باشد و خوراک دهنده آن در سمت چپ سلاح تعبیه شده است.گونه ای از آن با دو پایه قابل تنظیم ، قابل تبدیل شدن به مسلسل ضد هوایی را دارد و دارای یک سپر ضخیم برای محافظت از تیرانداز می باشد. مشخصات فنی کالیبر 7/12 میلیمتر تعداد خان 8 عدد راستگرد سرعت اولیه 800 متر بر ثانیه نواخت تیر 600 تیر در دقیقه وزن سلاح کامل با سه پایه 35/95 کیلو گرم وزن سه پایه 97/30 کیلوگرم وزن گهواره 45/16 کیلوگرم وزن سلاح به تنهایی 32/32 کیلو گرم وزن جعبه فشنگ با نوار خالی 7/4 کیلوگرم وزن جعبه فشبگ (70 فشنگی) 14 کیلوگرم طول سلاح با دوشی 1945 میلیمتر طول سلاح 1590 میلیمتر ارتفاع تیربار بر روی سه پایه 1470 میلیمتر ارتفاع تیر بار در حالت شلیک زمینی 450 میلیمتر حرکت سمتی سلاح 360 درجه حد به طرف بالا نسبت به افق 78 درجه حد به طرف پایین نسبت به افق 26 - درجه برد نهایی 7000 متر برد موثر بر علیه هدف های زمینی 3300 متر برد موثر بر علیه هدف های هوایی 1600 متر برد موثر بر علیه سنگرهای تیربار 1500 متر برد موثر بر علیه هدف های زرهی سبک 800 متر
  11. پرونده خدمتی جرثقیل پرنده ساخت سیکورسکی پس از سال‌ها خدمت درخشان بسته خواهد شد. _استفاده گسترده از هلیکوپتر به عنوان جرثقیل پرنده در ایالات متحده به ژانویه 1946 باز می‌گردد_، زمانی که یگان هلیکوپتری فرماندهی پشتیبانی مواد ارتش از سازندگان درخواست کرد تا پیشنهادات خود را جهت ساخت هلیکوپتر بزرگی با توانایی حمل بار خارجی تا 10000 پوند (4536 کیلوگرم) و کانتینرهایی به ابعاد (1/6×44/2×44/2 متر) را به صورت آویز ارایه دهند.این هلیکوپتر نیرومند می‌بایستی از شعاع تاکتیکی حدود 160 کیلومتر و توان پرواز یک ساعت و نیم برخوردار می‌بود. کمپانی هواپیماسازی «کلت» که اوت 1947 برندة این رقابت شده بود قبل از تکمیل مونتاژ نمونه اولیة مدل ایکس . اچ 17 با مشکلات مالی مواجه شد و تکمیل نمونه اولیه آن را کمپانی هواپیماسازی «هیوز» برعهده گرفت. پرواز اولین هلیکوپتر در اکتبر 1953 انجام شد. با این حال، این نمونه جهت تولید سفارش نشده وکاری روی پروژه آن در دسامبر 1955 به اتمام رسید. نیروی دریایی به این نتیجه رسیده بود که یک جرثقیل پرنده می‌تواند وسیله با ارزشی برای یک نیرو باشد. چرا که این هلیکوپتر در فروریزی عمودی یا در حمل تدارکات و مهمات از کشتی به ساحل جهت پشتیبانی از عملیات آبی خاکی تفنگداران دریایی بسیار سودمند خواهد بود. به همین سبب در آوریل 1952 نیروی دریایی 3 نمونه از هلیکوپترهای مک دانل ایکس.اچ.سی.اچ-1 را سفارش داد. محدودیت‌های مالی کارخانه سازنده کار را تا مدتی به تأخیر انداخت و سرانجام تکمیل نمونة اولیه از این سری هلیکوپتر سال بعد به اتمام رسید. پروژه بعدی جرثقیل هوایی امریکا، سیکورسکی اس.-60 با سرمایه گذاری شخصی بود که نمونه اولیه آن در مارس 1959 اولین پرواز آزمایشی خود را انجام داد. اس.-60 دو موتور از نوع «پرات اند ویتنی آر.-2800» دارد و ترکیب دینامیکی آن از هلیکوپتر اس –56 گرفته شده است. از این نوع هلیکوپتر سی.اچ.-37برای نیروی زمینی.اچ.آر.2-اس-1 برای تفنگداران دریایی و اچ.آر.-2 اس.-1 برای تفنگداران دریایی و اچ.آر.-2 اس. 1 دبلیو برای نیروی دریای ساخته شد. شکل ظاهری‌ اس.-60 شامل تنه ودنبالة باریک و کشیده و چرخهای فرود سه‌گانه و عنکبوتی شکل است. دو موتور توربینی دارد. و سرانجام همین هلیکوپتر بود که به عنوان جرثقیل پرنده به تعداد انبوه برای ارتش و مشتریان دیگر ساخته شد. در ادامة تلاش برای ساخت هلیکوپتر مناسبی که بتواند اشیاء سنگین را برای اهداف نظامی و صنعتی در زیر و قسمت عقب، کابین خدمه پرواز و به شکل آویز حمل کند، کمپانی سیکورسکی کار روی هلیکوپترهای اس.-64 مجهز به موتورهای توربینی را در 1916 و پیش از سقوط هلیکوپتر موتور پیستونی اس.-60 شروع کرده بود. اتمام موفقیت‌آمیز آزمایشات نظامی موجب شد تا در سال 1965 جمعاً 165 فروند شامل (نمونه‌های وای.سی.اچ.-54. آر .سی.اچ.-54 آ و سی.اچ.-54.سی) برای استفاده گردان 478 هلیکوپتری در ویتنام جنوبی و جابجایی تجهیزات سنگین در واحد یکم ترابری به کمپانی سیکورسکی سفارش داده شود. هلیکوپترهای سی.اچ-54 تا عقب‌نشینی نیروهای زمینی امریکا در بهار 1973 در ویتنام باقی ماندند. آن‌ها با حمل تجهیزات، ادوات وماشین‌آلات جنگی به صورت آویخته و ماشین‌آلات جنگی به صورت آویخته و مشارکت در کمک رسانی و تعمیر هواپیماهای ساقط شده، (سی.اچ-54ها با صرفه جویی 210 میلیون دلار در عملیات بازیابی هواپیماها برای خود کسب اعتبار کردند). حمل پرسنل به تعداد قابل توجه شامل رکوردی معادل 87 نفر نیرو و سه نفر خدمه- و انهدام باند فرود هلیکوپترها در میان جنگل با فرو ریختن ده‌هزار پوند (4536 کیلوگرم) بمب مجهز به فیوزهای انفجاری، ارزش عملیاتی فوق‌العادة خود را به اثبات رساندند. در طی 8 سال حضور در منطقه جنگی تلفات این هلیکوپترها بسیار ناچیز بود. یک فروند سی.اچ-54 آ (تازه) در سال 1966 توسط آتش پدافند به زیر کشیده شد و هشت فروند تاره طی سال‌های 1966 تا 1972 دچار سانحه شدند. به دنبال پایان یافتن جنگ در جنوب شرقی آسیا، انتقال هلیکوپترهای تازه به یگان هلیکوپتری گارد ملی ارتش ایالات متحده آغاز شد. نوع سی.اچ-47 سیبا استاندارد حمل و نقل متوسط قادر به بلند کردن بار آویخته‌ سنگین‌تر نسبت به انواع سی.اچ-54 بود (10659 کیلوگرم در مقابل 9072 کیلوگرم). علاوه بر آن ارتش امیدوار بود بویینگ ورتول اس.اچ-54.آ (هلیکوپتر جرثقیل سنگین) که کار روی آن را نیروی دریایی و ارتش از سال 1971 مشترکاً عهده‌دار بودند بزودی وارد خدمت شود. توسعه و تکمیل نوع پیشرفته این هلیکوپتر مجهز به پروانه دو طبقه با قابلیت بلند کردن 45000 پوند (20410 کیلوگرم) بار برای جایگزینی تازه‌ها از طرح‌های در دست بررسی است. جرثقیل هلیکوپتر در خدمت ارتش امریکا باقی مانده است. هلیکوپترهای سی.اچ-54 آ گارد ملی ارتش مجهز به دو موتور توربوشفت پرات‌اند ویتنیی تی .-72 –1 هستند. این موتورها هر یک قدرتی برابر 4500 اسب بخار جهت برخاستن از زمین و حداکثر 4000 اسب بخار هنگام پرواز افقی دارند. تاره‌ها یک پروانه‌ اصلی 6 تیغه و یک پروانه 4 تیغه در انتهای دم دارند. خدمة پروازی آن‌ها معمولاً شامل خلبان، کمک خلبان و یک نفر متصدی جرثقیل است. صندلی‌های تاشویی نیز برای دو نفر اضافی در کابین خلبان در نظر گرفته شده است. یکی از این صندلی‌ها بین دو خلبان و یک صندلی در کنار صندلی رو به پشت و به سمت راست بدنه قرار گرفته است. بار یا توسط یک کابل فلزی به طول 30 متر از زمین بلند می‌شود و یا به چهار قلابی که در کناره‌های بدنه قرار دارند متصل می‌شوند. در حال حاضر هلیکوپترهای سی.-1.-54.آ توسط واحدهای گار ملی ارتش در 4 ایالات آمریکا مورد استفاده قرار می‌گیرند. 1-گردان ترابری -.1160، واقع در پایگاه ارتش در ساوانا – جورجیا. 2-گارد ملی نوادا، گردان « دی» هوانوردی 113 واقع در «استید» در رنو. 3-گار ملی میسی‌سی‌پی، گردان «ابی» هوانورد 185 واقع در «کی‌فیلدمریندین». 4-گارد ملی پنسیلوانیا ، گردان «اچ» هوانوردی 104 در پایگاه نظامی «موییر» واقع در «فورت ایندنیا تاون» هلیکوپترهای سی‌. اچ 54. بی‌با موتور تی.-73 سی.-700 که هنگام برخاستن از زمین قدرتی برابر با 4800 اسب بخار دارد. جفت چرخ بودن ارابه فرود اصلی و کاملتر بودن برخی از قطعات قادر به بلند کردن 2500 پوند (11340 کیلوگرم) بار هستند و در حال حاضر توسط سازمان‌های ذیل مورد استفاده قرار می‌گیرند. 1-آلاسکا-گردان هوانوردی 207/1 منطقه هوایی «بریانت» واقع در «فورت ریچارسون». 2-آبالاما-گردان هوانوردی 131 واقع در «برمینگهام» فرودگاه «مانیسیپال». 3-کانکتیکوت- گردان هوانوردی 169 واقع در فرودگاه بین المللی «برادلی» گارد ملی ارتش نوادا به خاطر قرار گرفتن پایگاهش در دامنه شرقی «سی‌یرانوادا» و مجاورتش با منطقه وسیع آزمایشات هسته‌ای در صحرای نوادا، در تعدد مأموریتها نسبت به سایر گاردهای ارتش که تاره در اختیار دارند مسئولیت بیشتری دارا است. فعالیتهای قابل توجه واحد نقل و انتقال سنگین گارد ملی نوادا شامل: (1)حمل نیرو و تخلیه بیماران با استفاده از اطاقک رزمی همگانی آن که 45 نفر تکاور همراه با تجهیزات و یا 22 برانکارد همراه با تجهیزات و یا 22 برانکارد بیمار را در خود جای می‌دهد. (2)مبارزه با آتش‌سوزی جنگل‌ها با حمل مخازن مخصوص که محتوی 100 گالن یا 3785 لیتر یا 2000 گلان 7580 لیتر آب می‌باشند. (3)کمک به آژانس‌ها و شرکت‌های خصوصی مانند حمل تجهیزات و وسائل ساختمانی به محل‌هایی که توسط وسائل نقلیه زمینی دسترسی به آن‌ها مشکل است. (4)یاری دادن به فعالیت‌های تأسیساتی ساخمانی در منطقه آزمایشی «پوت امسا» منطقه آزمایش‌های هسته‌ای سازمان انرژی اتمی. (5) حمل و جابجایی وسائل نقلیه زمینی هواپیما که بعنوان هدف‌های فرضی در مانورهای دریایی و مناطق بمباران‌های هوایی نزدیکی «فالون» مورد استفاده قرار می‌گیرد. و همچنین جمع‌آوری باقیمانده این هدفها برای رعایت هر چه بیشتر قوانین سخت روز افزون محیط زیست. برای انجام این مأموریتها، گردان هوانوردی دی.113، 9 فروند هلیکوپتر سی.اچ.-54.آ و یک فروند یو.اچ-.-1 .اچ در اختیار دارد که توسط 152 نفر، افراد گارد ملی به پرواز درآمده و نگه ‌داری می‌شوند. در طرحهای جاری خروج تدریجی هلیکوپترهای سی.اچ.-54.آ و سی.اچ.-54 بی‌باقیمانده در گردان هوانوردی دی-113 و 6 واحد دیگر گارد بین سالهای 1991 تا 1993 پیش‌بینی شده و دریافت هلیکوپترهای بویینگ سی.اچ.-47. دی در برنامه قرار دارد. هلیکوپترهای سی.اچ.-47 . دی با وجودی که از هلیکوپترهای تازه انعطاف‌پذیرترند و قادر به بلند کردن بار آویخته سنگین‌تری نیز می‌باشند، با اینحال در چند مورد خاص محدودیتهایی دارند. از جمله فاقد قلاب‌های نیرومند باربری بوده و به راحتی قدر به تلو خودرن یا مانور روی بارهای حجیم و بی‌قواره نیستند. علاوه بر این نقصان هلیکوپترهای تازه مشهود خواهد بود چرا که آنها مطمئن بودن خود را به اثبات رسانده‌اند. در حالیکه اخبار متناقضی در مورد هلیکوپتر شینوک مبنی بر احتمال وجود اشکال هیدرولیک افراد گارد اغلب به دریچه‌های کوچک افراد گارد اغلب به دریچه‌های کوچک شیشه‌ای و برجسته‌ای که در دو طرف بدنة هلیکوپتر قرار دارد اشاره می‌کنند. شایع است. که این دریچه‌ها بمنظور بازدید ظاهری نشست هیدرولیک در حین پرواز تعبیه شده است- وجود دارد. بین سالهای 1964 تا 1972 فقط تعداد 97 فروند از هلیکوپترهای وای.سی.اچ- 54 . آ سی.اچ-54 .آ و سی.اچ-54 بی توسط کمپانی سیکورسکی برای ارتش امریکا ساخته شد. این هلیکوپترهای جرثقیل هوایی عمر طولانی و پرثمر داشته‌اند. در 1990 با گذشت 26 سال از ورود آن‌ها به خدمت، هلیکوپترهای تازه هنوز هم هفت واحد از گارد ملی ارتش را تشکیل می‌دهند. هلیکوپتر تازه، سی.اچ-54 تنها جرثقیل پرنده اختصاص یافته به ارتش امریکا باقی می‌ماند، و زمانیکه از خدمت خارج شود خلاء بعضی از توانایی‌های آن مشهود خواهد بود. تا سال 1994 تمامی هلیکوپترهای سی.اچ-54 باقی مانده از خدمت خارج شده، و هلیکوپترهای شینوک جایگزین آن‌ها خواهند شد. تنها چهار واحد از واحدهای گارد ملی از سی.اچ.-54 آ و سه واحد دیگر از سی.اج.-54 بی باقی خواهند ماند. مشخصات فنی سیکورسکی سی.اچ.-54 قطر پروانه اصلی 59/21 متر طول کامل 97/26 متر طول تنه 41/21 ارتفاع کامل 75/7 متر (فضای چرخش) سطح دیسک پروانه 2/378 متر مربع وزن خالی 8724 متر وزن سوخت 2595 کیلوگرم حداکثر ظرفیت بار 9070 کیلوگرم حداکثر وزن هنگام برخاستن 19050 کیلوگرم حداکثر سرعت 204 کیلومتر در ساعت (در سطح دریا) حداکثر سرعت سیر 175 کیلومتر در ساعت حداکثر شتاب اوجگیری 6/8 متر در ثانیه حداکثر سقف پرواز 2100 متر برد پرواز با حداکثر سوخت 400 کیلومتر منبع:http://daneshnameh.roshd.ir
  12. TANK

    تير بار pk

    در سال ۱۹۷۴ توسط سرگرد ميخاييل کلاشنيکف ساخته شد و در جهان عموميت يافت اين مسلسل با کاليبر بالاي ۷.۶۲ويژه مسلسل هاي سنگين و با قدرت ۶۵۰ گلوله بر دقيقه و وزن ۱۶ کيلو گرم قابلين نصب بر روي هر خودرو يا سنگري را دارد و ميتواند با نفوذ گلوله خود به انواع خودرو زرهي و يا هليکوپتر و يا ناوچه ها انها را ساقط کند سرعت گلوله ان نيز در حدود ۸۰۰ متر بر ثانيه است برد موثرش نيز ۱۲۰۰ متر و برد نهايي۵ کيلومتر ميباشد مدل pkنيز تغريبا همينطور است با اين تفاوت که وزن ان۸ کيلو گرم بيشتر نيست ولي قدرت اتش کمتري دارد . تاريخ ورود به ايران: اين اسلحه براي اولين بار در طول جنگ تحميلي به غنيمت گرفته شد.به اين صورت كه رزمندگان ايراني در يك عمليات يك كشتي عراقي را بدست اوردند .ودراين كشتي يك بار كامل ازاين نوع اسلحه بدست نيروهاي اسلام افتاد.وپس از استفاده اوليه مورد تاييد كارشناسان نظامي ايراني قرار گرفت و...............هم اكنون به عنوان تيربار سازماني سپاه پاسداران انقلاب اسلامي در خدمت است. انواع مهمات : فشنگ جنگي عادي همانند كلانش ولي يكم بزرگتر فشنگ گازي براي پرتاب نارنجك تفنگي
  13. مقدمه و بیوگرافی دریاسالار دونیتز در طی جنگ جهانی دوم به عنوان فرمانده نیروی زیر دریایی آلمان کار خود را آغاز کرد . نیروهای زیر دریایی تحت اداره او که در نبرد آتلانتیک میجنگیدند تلاش میکردند که بریتانیا را از محموله های حیاتی اش که از آمریکا و دیگر نقاط امپراتوری می آمد محروم کنند . بعد ها او به مقام فرماندهی کل نیروری دریایی رایش سوم نایل شد . او همچنین در یک برهه ی زمانی کوتاه پس از مرگ آدولف هیتلر با سمت صدارت عظمی رایش سوم خدمت کرد . پیش از زمان آغاز جنگ ، دونیتز اصرار داشت که ناوگان آلمان باید تمام تلاش خود را در پی یک امر قرار دهد و آن ساخت زیر دریایی های مجهز ، با فناوری بالا که بتوانند مسافت زیادی را بدون احتیاج به سوختگیری مجدد طی کنند . او در زمینه جنگ دریایی استراتژی خاص خود را داشت و آن این بود که ناوگان جنگی آلمان تنها باید در پی از میان بردن کشتیهای تجاری و باری بریتانیا باشد ، هدفهایی که نسبتا برای حمله کردن بی خطر و آسان هستند . او به این نکته اشاره داشت که از بین بردن نفتکشهای عظیم و به تعداد زیاد انگلستان که حامل سوخت مورد نیاز جهت به حرکت در آوردن رزمناو ها و کشتیهای جنگی بریتانیا است به اندازه از بین بردن خود ناوگان جنگی بریتانیا موثر است . در واقع وی از تاکتیک نبرد غیر مستقیم برای مقابله با ناوگان بریتانیا که به مراتب قوی تر از حریف آلمانیش بود و نه برخورد مستقیم استفاده میکرد . او ادعا میکرد که آلمان با ناوگانی متشکل از 300 فروند زیر دریایی جدید و پیشرفته از نوع “ V 2 ” بریتانیا را به زانو در خواهد آورد . بنا به فرمان شخص او به منظور مقابله با دسته های محافظ کاروان تجاری بریتانیا ، زیر دریایی های آلمان ملزم به اطاعت از روش حمله موسوم به " گله گرگ " یا “ WOLF PACK “ که مبتکر آن در دنیا خود دونیتز بود شدند . روشی که دفاع در مقابل آن برای انگلیسی ها به مراتب دشوار تر از حمله های انفرادی است . روش گله گرگ روشی است که در آن تعدادی زیر دریایی به طور هماهنگ با هم و ناگهانی به یک هدف مثل یک کاروان کشتی یا یک بندر حمله ور میشوند . بخش نخست : پیش از آغاز جنگ کارل دونیتز در شب سوم اکتبر سال 1918 در پی یک حمله انفرادی به یک کاروان از کشتیهای تجاری انگلیسی اسیر شد . در آن شب وی به تنهایی توانست دو فروند از کشتیهای کاروان را غرق کند . شب سوم اکتبر اگر چه آخرین پیکارش در جنگ جهانی اول بود ، ولی این درس بزرگ را به او آموخت که بهترین نتیجه برای شکست دادن دشمن در یک جنگ زیر دریایی این است که کاروانها در شب و از سطح آب به سوی کاروان دشمن اژدر پرتاب کنند . در آن زمان وقتی اسیر شد و فعالیت نظامیش به پایان رسید فهمید که سیستم کاروان که در سال 1917 به وسیله انگلیسیها ابداع شده بود ارزش زیر دریاییها را از لحاظ آسیب زدن به ناوگان بریتانیا خیلی کم کرده و برای اینکه زیر دریایی بتواند در مصاف با کشتی ها توفیق حاصل کند بهتر است که به هیئت اجتماع به هدف حمله ور شوند . دونیتز در ماه ژوئیه 1919 میلادی ، یعنی همان سال پایان جنگ جهانی اول از اسارت آزاد شد و به بندر کیل در آلمان مراجعه نمود . در آن زمان نیروی دریایی امپراتوری آلمان از بین رفته بود و نیروی دریایی جدید در حال پی ریزی بود که از او در خواست پیوستن یه آن را کردند . او ابتدا به این خاطر که آلمان طبق قرار داد ورسای از داشتن زیر دریایی محرو است و او نیز یک افسر زیز دریایی است از پیوستن به نیروی دریایی سر باز زد ولی مسئولان آن موقع ارتش آلمان به وی کفتند که شما خواهید دید که آلمان بعد از دو سال دوباره دارای زیر دریایی خواهد شد . بدین ترتیب دونیتز وارد نیروی دریایی شد ولی خواهیم دید که آلمان تا سال 1935 صاحب هیچ زیر دریایی نشد و او تا آن موقع یک ملوان کشتی های جنگی به شمار میامد . تا ان سال وی بدوا به آموختن تاکتیکهای جنگ در سطح آب پرداخت و بالاخره ناخدای رزمناو امدن شد . در آن سالها که آلمانی ها اجازه داشتن کشتی های جنگی با ظرفیت بیش از 10000 تن را نداشتند سعی کردند این نقص کمیت را با کیفیت هر چه عالی تر که ما حصل تمرین و ممارست زیاد بود جبران کنند . آنها شب و روز در دریا درحال تمرین بودند و شایان ذکر است که در مانور های شبانه برجسته ترین ملوانان جهان بودند . خدمت طولانی دونیتز از 1919 تا 1935 در سطح دریا و در ناوهای رزمی برای وی یک توفیق اجباری بود زیرا که به این وسیله وی فنون هجوم و دفاع کشتیهای جنگی را آموخت و به وی این مجال را داد که بتواند نقشه های آینده خود در نیروی زیر دریایی لمان با احتساب به همین دانش اندوخته طرح ، اجرا و عملی سازد . در ماه ژوئیه سال 1935 دونیتز که فرمانده رزمناو امدن بود بعد از سفری در اطراف آفریقا و اقیانوس هند به آلمان مراجعت کرد . در آن حین ریدر فرمانده وقت نیروی دریایی آلمان به کشتی آنها رفت و به دونیتز گفت که از این پس شغل شما تغییر خواهد کرد و شما باید از این پس نیروی زیر دریایی ما را بوجود آورید زیرا آلمان پیمان پورسای را دور انداخت و از قیود آن آزاد شد و بعد از این میتواند سلاح زیر دریایی داشته باشد . بدین ترتیب دونیتز بدون اینکه راهنما و ناصح و یا اینکه کسی را به عنوان مشلور و کمک داشته باشد مامور شد نیروی جدید زیر دریایی رایش را بوجود بیاورد . برای اینکه موقعیت آلمان در زمینه تولید سلاح اعم از زمینی و در یایی روشن شود ، مجبور به تشریح مختصر وضع اروپا در طی سالهای 1930 تا 1939 هستیم . چون انگلستان مستعمرات و همه ی موقعیت تجاری خود را با توسل به نیروی دریایی خویش بدست آورده بود و حفظ میکرد روی قوای دریایی کشورهای دیگر از جمله کشورهای استعمار گر رقیب بسیار حساس بود . دولت آلمان برای اینکه به دولت انگلستان اطمینان بدهد که قصد ندارد مستعمراتش را از او بگیرد و بازرگانی آن کشور را دچار مشکل نماید موافقت کرد که نیروی در یایی آلمان 35 درصد نیروی دریایی انگلستان باشد ، یعنی در هر یک از طبقات کشتیهای جنگی آلمان به قدر 35 درصد همان طبقه در نیروی دریایی انگلستان کشتی بسازد . فقط زیر دریایی را مستثنی کردند به خاطر اینکه احتیاج انگلیسی ها نسبت به زیر دریایی کم بود . بنابراین دولت مزبور موافقت کرد که استثنائا ظرفیت زیر دریایی های آلمان 40 در صد زیردریایی های انگلستان باشد . دونیتز میگوید : " روزی که من مامور شدم نیروی جدید زیر دریایی انگلستان را بوجود بیاورم ، علاوه بر اینکه ظرفیت ساختمان زیر دریایی محدود بود ، یک محدودیت دیگر هم برای بکار بردن زیر دریایی بوجود آمد و آن امضای قرارداد استفاده از زیر دریایی از سوی حکومت آلمان در سال 1936 بود . " طبق این قرار داد هنگام جنگ اگر زیر دریایی به یک کشتی بازرگانی حمله کند ( ولو اینکه کشتی مزبور مسلح به توپ باشد ) باید اول ملوانان کشتی بازرگانی مزبور را نجات دهند و بعد آن را غرق نمایند . این شرط در مورد بکار بردن زیر دریایی خیلی از ارزش آن میکاست چون زیر دریایی وقتی میتواند یک سلاح موثر باشد که بتواند ناگهان مبادرت به حمله نماید و از غافلگیری استفاده کند . دونیتز میگوید : " علاوه بر این ، مشکل دیگر هم بود و آن اینکه به عقیده انگلیسی ها آسدیک ارزش زیر دریایی را از بین برده است زیرا یک زیر دریایی برای این که بتواند یک کشتی را غرق نماید باید از زیر آب خود را لااقل به فاصله 1500 یا 1000 متری هدف برساند و در این فاصله دستگاه آسدیک کشتی بازرگانی ، زیر دریایی را زیر آب کشف میکند و مانور زیر دریایی خنثی میشود . " به این دلایل وقتی دولت آلمان مجاز شد که زیر دریایی بسازد عده ای از کارشناسان میگفتند که ساختن زیردریایی فایده ندارد چون در صورت بروز جنگ نخواهد توانست کاری از پیش ببرد و بهتر است که دولت آلمان به کلی از ساخت سلاح زیر دریایی منصرف شود . ولی دریا سالار ریدر و چند تن از افسران نیروی دریایی که در گذشته ، در زیر دریایی خدمت میکردند عقیده ای دیگر داشتند و خود دونیتز هم معتقد بود که اگر زیر دریایی به خوبی استفاده شود برای یک دولت که نیروی دریایی قوی ندارد و میخواهد به دشمن آسیبهای بزرگ بزند خیلی مفید است . نظری که در سالهای جنگ صحت آن به اثبات رسید . تا ماه مه 1938 دولت آلمان پیش بینی نمیکرد که با دولت انگلستان خواهد جنگید . در آواخر ماه مه 1938 هیتلر به فرمانده نیروی دریایی ریدر دستور داد که احتمال جنگ با دولت انگلستان را در نظر بگیرد و نقشه خود را برای جنگ با نیروی دریایی انگلستان به وی تسلیم کند . ریدر کمسیونی برای مطالعه جنگ با انگلستان تشکیل داد و آدمیرال دونیتز هم در آن شرکت داشت . بعد از مذاکرات کمسیون مذکور ، برای جنگ احتمالی با انگلستان ، نقشه ای جهت ساختن ناوگان جدید جنگی تدوین شد که از این قرار بود : تا سال 1948 میلادی ( یعنی ده سال دیگر ) دولت آلمان باید کشتیهای جنگی زیر را بسازد : 1) شش نبرد ناو ، هر یک به ظرفیت پنجاه هزار تن 2) هشت رزمناو هر یک به ظرفیت بست هزار تن 3) چهار ناو هواپیما بر هر یک به ظرفیت بیست هزار تن 4) تعداد زیادی رزمناو های سبک و کشتی های گشتی 5) 233 زیر دریایی این نقشه که به نام نقشه زد “ z “ خوانده میشد در ماه ژانویه سال 1939 به تصویب آدولف هیتلر رسید و وی گفت که بکوشید این نقشه را در شش سال عملی سازید . آنطور که از شواهد این طرح آشکار است ، این است که آلمانیها تا سال 1939 احتمال و قوع با انگلستان را ضعیف میدانستند و فقط از این سال است که شروع به طرح ریزی و آماده سازی خود برای نبرد احتمالی میکنند . سال 1939 سالیست که طرح زد تازه تصویب و آماده اجرا میشود که بدبختانه آلمان ناخواسته وارد جنگ با انگلستان میشود . در آغاز جنگ تنها 52 زیر دریایی از 233 زیر دریایی که قرار بود طبق طرح زد در اختیار دونیتس قرار گیرد آماده نبرد بود . در این موقع آلمان دو نوع زیر دریایی در خدمت داشت : 1) در حدود 32 زیر دریایی که هر کدام 200 تن ظرفیت داشتند و مخصوص دفاع از سواحل بودند . 2) در حدود 28 زیر دریایی که هر یک دارای ظرفیت از 500 تن تا 750 تن که شعاع عمل آنها به حدی بود که میتوان آنها را زیر دریایی اقیانوس پیما نامید . موقعی که کمسیون نیروی دریایی مشغول مطالعه طرح زد بود ، دونیتز نواقص طرح مزبور را به طور خلاصه در چهار مورد آشکار نمود :  اول : اجرای این طرح 10 سال طول میکشد حتی بعد از آن که پیشوا گفت در اجرای آن تسریع کنید باز اجرای آن 6 سال طول میکشد . در این شش سال به دلیل تیرگی اوضاع بین الملل ممکن است که جنگ شروع شود و نیروی دریایی آلمان وارد جنگ گردد . ولی نیروی دریایی آلمان بدون وسایل جنگی وارد کارزار خواهد شد . بنا بر این باید کاری کرد که نیروی دریایی آلمان در مقابل انگلستان ضعیف نباشد .  دوم : دوم ساختن ناو های بزرگ جنگی امری است که پنهان نمودن آن غیر ممکن است . وقتی انگلستان دید که آلمان در حال ساختن کشتی های بزرگ جنگی است و تناسب 35 % را کنار گذاشته او هم در صدد تقویت و ساخت کشتی های جنگی بزرگ و کوچک بر خواهد آمد . و چون در آغاز کشتی های جنگی بزرگ او خیلی بیشتر از آلمان بوده ، آلمان هر چه بکوشد به انگلستان نخواهد رسید و آنها پیوسته بیش تر از آلمان کشتی خواهند داشت .  سوم : کشتی های جنگی 50 و 20 هزار تنی یک زورق نیست که به راحتی بتوان آن را استتار نمود و آلمان ناچار خواهد بود آنها را در بنادر خود جا بدهد که همگی در تیر رس و برد هواپیماهای انگلیسی هستند و آنها به راحتی میتوانند بنادر آلمان را بمباران کنند .  و بالاخره چهارم : در جنگ با انگلستان توجه به وضع جغرافیایی آن کشور بسیار لازم است . انگلستان به مشرق کشور خود یعنی اروپا احتیاج آنچنانی ندارد ولی در عوض شدیدا محتاج راه های آبی غربی خود یعنی اقیانوس اطلس میباشد و در صورت بروز جنگ تمام مایحتاج خود را از آمریکا و مستعمرات آفریقای خود در یافت خواهد نمود . و متاسفانه نقشه زد طوری طراحی شده که آلمان نخواهد توانست با نیروی دریایی خود جلوی کشتی های جنگی خود در اقیاوس اطلس را بگیریم به این دلیل که رزمناو و ناو های هواپیما بر در اختیار نداریم ! . در نتیجه فقط به وسیله زیر دریایی است که دولت آلمان خواهد توانست که کشتی های تجاری انگلیس در اقیانوس اطلس را غرق سازد و ناوگان بازرگانی آن را از بین ببرد . ادامه دارد ... نویسنده : م . ا . د . فر (سایت دانشجو)
  14. موشک ضد کشتی اتومات دارای حداکثر بر 180کیلومتر است وبا استفاده از لینک دیتای TG-2 واز طریق رادار جست و جوی یک فروند بالگرد قابلیت تصحیح مسیر خود را دارا می باشد . نونه پدافند ساحلی این موشک 300 کیلومتر برد دارد که اگر در امتداد خط ساحلی ایستگاهای رابط وجود داشته باشد موشک در طول مسیر خود قابلیت ارتقای مسیر و تصحیح خطا را خواهد داشت . موشک دارای کلاهک ضد زره نافذ است که شامل یک خرج انفجاری و یک خرج آتشزا می باشد و قابلیت نفوذ تا 44 میلی متر در زره فلزی را دارد . سپس کلاهک با یک ماسوره کنش تاخیری منفجر می شود که یک موج انفجار جهت دار به سمت پایین برای نفوذ در بدنه کشتی ایجاد میکند . کلاهک همچنین دارای یک ماسوره انفجاری خودکار (چاشنی الکترونیکی که هنگام نزدیک شدن به هدف بمب را منفجر می کند ) برای انفجار کلاهک هنگام گذشتن از روی هدف می باشد . اتومات در روی کشتی با جعبه های فایب گلاسی نگه داری میشود . این موشک ها می توانند برای یک سال بدون محافظت در جعبه ها باقی بماند . برای شلیک موشک اتومات تجهیزات پرتاب اطلاعات هدف مورد نظر را برای سامانه هدایت کننده موشک می گیرند و سپس اقدام به پرتاب می کنند . پرتاب می تواند حداقل 30 ثانیه پس از اینکه تجهیزات پرتاب بوسیله رادار یا دیگر حسگرها هدف را شناسایی کرد ند انجام شود . بعد از پرتاب اتومات می تواند با زاویه 20 درجه حرکت کند . بنابراین تجهیزات پرتاب می تواند موشک را در حالی که سعی در فرار از یک فشار دارند شلیک نمایند .اینجا موشک تا ارتفاع 80 متر اوج می گیرد وسپس تا ارتفاع 20متر پایین میاید تا به هدف برسد . مسیر حرکت موشک تحت کنترل یک ins ویک رادار ارتفاع سنج قرار دارد . مارک یک دارای یک رادار جست و جوگر دو محور می باشد که توسط THOMSON_CSFL طراحی شده است . موشک هنگامی که در هنگام حرکت به 12 کیلومتری هدف رسید توسط یک زمان سنج بوسیله سامانه جست و جوگر فعال می شود .جست و جو گر 20 درجه پشت و جلو دماغه رابررسی می کند تا بر روی هدف قفل شود . جست و جو گر هدف را در 5 کیلومتری شناسایی می کند ودر این لحظه موشک اوج میگیرد تا به حداکثر ارتفاع که در حدود 175 متر برد حدود 8/1 کیلومتر از هدف است برسد و سپس به سمت عرشه کشتی هدف فرود می آید .اگر جست و جو گر با پاراتزیت مواجه شود و نتواند به یک برد دقیق ثابت دست پیدا کند مارک 1 شروع به اوج گیری در 7 کیلومتر ی هدف که توسط یک زمان سنج مشخص می شود .می نمایید . موشک سپس تا ارتفاع 175 متری بالای هدف تدریجا باه پایین میاید تا مطمئنا و با تضمین بیشتری به هدف برخورد نماید . مشخصات موشک مارک : بال رس : 3/1 متر وزن کلی : 770کیلوگرم وزن کلاهک : 210 کیلوگرم سرعت : 9/0 ماخ طول : 46/4 متر برد در ارتفاع : 60 کیلومتر Flanker.blogfa.com
  15. TANK

    موشك كروز ASM2-2 وASM-1 ساخت ژاپن

    موشک کروز (ASM-2(Type 93 موشك كروز ASM-1(Type 80) اولين موشك بومي هوا به زمين ژاپن ميباشد .اين موشك براي بكار گيري در جنگنده ميتسوبيشي F-1 طراحي و ساخته شد.نمونه ساحلي اين موشك ميتوانست به وسيله خودروهاي زرهي در كشتي هاي جنگي نيز مورد استفاده قرار بگيرد. كار طراحي اين موشك در سال 1973 شروع شد و اولين تست ان در سال 1977 انجام پذيرفت. فاز طراحي ان در سال 1980 پايان يافت و ساخت ان در همان سال انجام شد.اولين ارزيابي ان توسط نيروهاي پدافند ژاپن در بين سال هاي 1981 تا 1982 انجام پذيرفت.موشك ASM-1 در سال 1983 در نيروهاي پدافندي ژاپن وارد خدمت شد و معمولا براي استفاده در جنگنده ميتسوبيشي F-1 و F-4J و هواپيماي P-3 Orion گسترش يافت.شايد هم براي ميتسوبيشي F-2 مورد استفاد ه قرار گيرد. موشك كروز ASM-2(Type 93) نسخه اي از ASM-1 است كه برد ان افزايش يافته است.كار ساخت اين نسخه در نيمه سال 1980 شروع شد اما كار ساخت اصلي ان در سال 1987 اغاز شد. تست جنگي ASM-2 در سال 1990 شروع شد و كار ساخت ان در سال 1993 شروع شد.اين موشك در سال 1998 وارد خدمت شد و بطور متداول گسترش يافت براي هواپيماهاي ميتسوبيشي F-1 F-2, P-3C Orion و F-15 Eagle. موشك كروز ASM-2(Type 93) از لحاظ ساختار و شكل شبيه ASM-1(Type 80) ميباشد.بدنه اي استوانه اي شكل با پوزه اي نوك تيز كه چهار بال دلتا شكل كه در ميانه ان قرار گرفته به همراه چهار باله دلتا شكل در جلو.سيستمهاي ناوبري و هدايت خودكار به همراه جستجوگر مادون قرمز و سيستمهاي هدايت موشك همگي به روز شده اند.اين موشك توان حمل كلاهكي ضد زره 150 تا 225 كيلوگرمي را تا مسافت 100 كيلومتري داراست. ژاپن همچنين به روزاوري كرد اين موشك را ونسخه جديد اين موشك ASM-2(Type 96) توانايي شليك از هوا و سيتمهاي پرتاب زميني را داراست و از برد 180 كيلومتري ان در بعضي سايت هاي سخن گفته شده است. موشک (ASM-2(Type 93 نصب شده در جنگنده میتسوبیشی F-1 --------------------------------------------------------------------------------------------------------- خصوصيات عملكرد: موشک کروز سازنده: Mitsubishi Heavy Industries كشور سازنده: ژاپن پيشرانه: موتور توربو جت با سوخت جامد طول:4.10 متر قطر: 0.35 متر برد: 100 كيلومتر سيستم هدايت: سيستم هدايت خودكار,جستجوگر اينفرارد,ديتالينك كلاهك: ضد زره بين 150 تا ۲۲۵ كيلوگرم سال ساخت:1987 ورود به خدمت:1993 ● منبع: Missilethreat,Globalsecurity ● نويسنده:اميرحسام ملایي يگانه --------------------------------------------------------------------------------
  16. آرتیمیس نخستین زن دریانورد ایرانی است که در حدود 2480 سال پیش فرمان دریا سالاری خویش را از سوی خشایارشا ٬ شاه هخامنشی دریافت کرد. وی اولین بانوی میباشد که در تاریخ دریانوردی جهان در جایگاه فرماندهی دریایی قرار گرفته است. در سال 484 پیش از میلاد هنگامی که فرمان بسیج دریایی برای شرکت در جنگ با یونانیان از سوی خشایارشا صادر شد ٬ آرتیمیس یکی از فرمانروایان سرزمین کاریه ( یکی از بخشهای سوریه کنونی ) با 5 فروند ناو جنگی که خود فرماندهی آنها را در دست داشت به نیروی دریایی ایران پیوست. در این جنگ که ایرانیان موفق به تصرف آتن شدند ٬ نیروی زمینی ایران را 8000 هزار پیاده و 80 هزار سوار تشکیل میدادند. نیروی دریایی ایران شامل 1200 کشتی جنگی و 3 هزار کشتی حمل و نقل بود. آرتیمیس در جنگ سالامین در سال 480 پ.م که بین نیروی دریایی ایران و یونان در گرفت شرکت داشت. او دلاوریهای بسیار از خود نشان داد و با ستایش دوست و دشمن روبرو شد. با دلیری و بی باکی کم مانندش بخشی از نیروی دریایی ایران را که در بدترین شرایط در جنگ سالامین قرار گرفته بود را از خطر نابودی نجات داد. به همین دلیل از سوی خشایارشا افتخار دریافت عنوان دریاسالاری را نصیب خود کرد. در دوران پهلوی در سالهای دهه 60 برای نخستین بار نیروی دریایی ایران ناوشکن بزرگی را به نام یک زن نام گزاری کرد. و او آرتیمیس بود. ناوشکن آرتیمیس در دوران خدمت فرج الله رسایی به آب انداخته شد و سالها به روی آبهای نیل گون خلیج فارس پاسدار سواحل ایران بود. منبع ايران باستان
  17. [align=justify] آريو برزن Ariobarzan يكي از سرداران بزرگ تاريخ ارتش ايران است كه در برابر يورش اسكندر مقدوني به ايران زمين، دليرانه از سرزمين خود دفاع كرد و در اين راه جان باخت و حماسه (دربندپارس) را از خود در تاريخ به يادگار گذاشت. اسكندر مقدوني در سال 331 پيش از ميلاد پس از پيروزي در سومين جنگ خود با ايرانيان جنگ آربل Arbel يا گوگامل ( Gaugamele ) و شكست نهائي ايران، بر بابل و شوش و استخر چيرگي يافت و براي دست يافتن به پرسپوليس، پايتخت ايران روانه اين شهر گرديد. اسكندر براي فتح پرسپوليس سپاهيان خود را به دو بخش تقسيم كرد: بخشي به فرماندهي (پارمن ين) از راه جلگه (رامهرمز و بهبهان كنوني) به سوي پرسپوليس روان شد و خود اسكندر با سپاهيان سبك اسلحه راه كوهستان (کهگیلویه وبویر احمد كنوني) را در پيش گرفت و در تنگه‌هاي دربند پارس (تنگ تك آب كنوني) با مقاومت ايرانيان روبرو گرديد. در جنگ دربندپارس، آخرين مدافعان ايران، با شماري اندك، به فرماندهي «آريوبرزن»، در برابر سپاهيان پرشمار اسكندر دلاورانه دفاع كردند و سپاهيان مقدوني را ناچار به عقب نشيني نمودند. با وجود «آريوبرزن» و مدافعان تنگه‌هاي پارس، عبور سپاهيان اسكندر از اين تنگه‌هاي كوهستاني امكان‌پذير نبود. از اين رو «اسكندر» به نقشه جنگي ايرانيان در جنگ ترموپيل Thermopyle متوسل شد و از بيراهه وعبور از راههاي سخت كوهستاني خود را به پشت مدافعين ايراني رساند و آنان را درمحاصره گرفت . «آريوبرزن» با 40 سوار و هزار پياده ، با وارد كردن تلفات سنگين به دشمن، خط محاصره را شكست و براي ياري به پايتخت به سوي پرسپوليس شتافت ولي سپاهياني كه به دستور«اسكندر» از راه جلگه به طرف پرسپوليس رفته بودند، پيش از رسيدن او به پايتخت، به پرسپوليس دست يافته بودند. «آريوبرزن» با وجود سقوط پايتخت و درحالي كه سخت در تعقيب سپاهيان دشمن بود، برخلاف منطق جنگ، حاضر به تسليم نشد و آنقدر در پيكار با دشمن پافشرد تا گذشته از خود او، همه يارانش از پاي درافتادند و جنگ هنگامي به پايان رسيد كه آخرين سرباز پارسي زير فرمان «آريوبرزن» به خاك افتاده بود بر پایه یادداشتهای روزانه "كالیستنسCallisthenes " مورخ رسمی اسكندر، 12 اوت سال 330 پیش از میلاد، نیروهای این فاتح مقدونی در پیشروی به سوی "پرسپولیس" پایتخت آن زمان ایران، در یك منطقه كوهستانی صعب العبور (دربند پارس، تكاب در كهگیلویه) با یك هنگ ارتش ایران (1000 تا 1200 نفر) به فرماندهی ژنرال «آریو برزن Ario Barzan » رو به رو و متوقف شدند و این هنگ چندین روز مانع ادامه پیشروی ارتش دهها هزار نفری اسكندر شده بود كه مصر، بابل و شوش را قبلا تصرف و در سه جنگ، داریوش سوم را شكست و فراری داده بود. سرانجام این هنگ با محاصره كوهها و حمله به افراد آن از ارتفاعات بالاتر از پای درآمد و فرمانده دلیر آن نیز برخاك افتاد. مورخ اسكندر نوشته است كه اگر چنین مقاومتی در گاوگاملاGaugamela (كردستان كنونی عراق) در برابر ما صورت گرفته بود، شكست مان قطعی بود. در "گاوگاملا" با خروج غیر منتظره داریوش سوم از صحنه، واحدهای ارتش ایران نیز كه درحال پیروز شدن بر ما بودند ؛ در پی او دست به عقب نشینی زدند و ما پیروز شدیم. داریوش سوم در جهت شمال شرقی ایران فرار كرده بود و « آریو برزن » در ارتفاعات جنوب ایران و در مسیر پرسپولیس به ایستادگی ادامه می داد. جنگ دربند پارس در ايران و جنگ ترموپيل در يونان شباهت‌هاي زيادي با يكديگر دارند. نقشه‌اي كه «خشايارشا» بدان دست زد، همان نقشه‌اي بود كه اسكندر نيز بدان متوسل شد و رشادتي هم كه «لئونيداس»اسپارتي در ترموپيل بروز داد، مشابه رشادتي است كه «آريوبرزن» در تنگه دروازه پارس نشان داد دلاوری های ژنرال آریو برزن، یكی از فصول تحسین برانگیز تاریخ وطن ما را تشكیل می دهد و نمونه ای از جان گذشتگی ایرانی در راه میهن را منعكس می كند. آریو برزن و مردانش 90 سال پس از ایستادگی لئونیداس( قهرمان فیلم ۳۰۰ ) در برابر ارتش خشایارشا در ترموپیل، كه آن هم در ماه اوت روی داد مقاومت خود را به همان گونه در برابر اسكندر آغاز كرده بودند. اما تفاوت میان مقاومت لئونیداس و آخرین ایستادگی «آریو برزن» در این است؛ كه یونانیان در ترموپیل، در محل برزمین افتادن لئونیداس، یك پارك و بنای یاد بود ساخته و مجسمه او را برپا داشته و آخرین سخنانش را بر سنگ حك كرده اند تا از او سپاسگزاری شده باشد، ولی از «آریو برزن» ما جز چند سطر ترجمه از منابع دیگران اثری در دست نیست.چرا؟. اگر به فهرست درآمدهای توریستی یونان بنگریم خواهیم دید كه بازدید از بنای یاد بود و گرفتن عكس در كنار مجسمه لئونیداس برای یونان هرسال میلیونها دلار درآمد گردشگری داشته است. همه گردشگران ترموپیل این آخرین پیام لئونیداس را با خود به كشورهایشان می برند: ای رهگذر، به مردم لاكونی ( اسپارت ) بگو كه ما در اینجا به خون خفته ایم تا وفاداریمان را به قوانین میهن ثابت كرده باشیم( قانون اسپارت عقب نشینی سرباز را اجازه نمی داد). لئونیداس پادشاه اسپارتی ها بود كه در اوت سال 480 پیش از میلاد، دفاع از تنگه ترموپیل در برابر حمله ارتش ایران به خاك یونان را برعهده گرفته بود. [/align] منبع :وبلاگ بلند آسمان
  18. هواپیمای بی 1بی، از خانواده بمب افکن های سنگین وزن آمريكايی است که به عنوان جایگزینی برای هواپیمای بی 52 تولید شد. مدتها تفکر بر این بود که باید جانشینی شايسته که بتواند به خوبی از عهده وظیفه بمب افکن قدیمی و پا به سن گذاشته بی 52 بر آید، طراحی و توليد شود. چرا که هواپیمای بوئینگ 52، بمب افکنی بسیار قدیمی و متعلق به دهه پنجاه بود که تکافوی نیازهای نیروی هوایی را نمی کرد و همه روزه چند عدد از آن ها به جمع هواپیماهای از رده خارج شده با بازنشسته به موزه های هوایی سپرده می شدند. به خصوص با اعلام طرحی جدید برای بمب افکنی مدرن ملقب به بلک جک توسط شوروی سابق، دیگر برای نیروی هوایی آمریکا بمب افکن های پیر بی 52 حرفی برای گفتن نداشتند. در این جا بود که با ارئه طرح هواپیمای فوق مدرن B1-A، کارخانه راک ول اینترنشنال وظیفه تولید آن را بر عهده گرفت، اما پس از چندی، متخصصان متوجه آسیب پذیری بسیار بالای این بمب افکن در مقابل رادار شدند و در نتیجه تصمیم بر آن گرفته شد که گونه ای جدیدتر با امکانات بیشتر و ویژگی رادار گریزی بیشتر عرضه شود. نهایتاً موجب طراحی و تولید هواپیمای B1-B شد. هواپیمای B1-B یک بمب افکن دوربرد و میان قاره ای است که قابلیت شلیک انواع موشک های هوا به سطح ASM مانند کروز و بازه گوناگونی از بمب های همه منظوره و یا هدایت شونده و بمب های هسته ای را نیز دارا است. این بمب افکن بسیار پیشرفته، می تواند بدون سوخت گیری مجدد، از یک قاره به قاره ای دیگر سفر کند، ماموریت خود را انجام داده و سپس مراجعت کند. یکی از ویژگی های چشم گیر این بمب افکن، بالهای متغیر آن است که از تکنولوژی جمع شوندگی برای سرعت های بالا استفاده می کند. در این فناوری، با عقب رفتن بال ها در سرعت های بالا، فشار وارده بر آنها کم شده در نتیجه از میزان پسای اضافی که بالها در سرعت های بالا تولید می کنند کاسته می شود. مزیت دیگر بال متغیر این است که برای برخاست، می تواند بالهای خود را به میزان حداکثر باز کرد تا با سرعت کمتری توانایی تیک آف وجود داشته باشد. هواپیمای B1-B از چهار موتور توربوفن F-101 GE با سیستم پس سوز استفاده می کند که توانایی کشش هر یک حدود 13500 کیلوگرم است. به دلیل داشتن چنین موتورهای قدرتمندی است که این هواپیما را می توان جز هواپیماهای مافوق صوت به حساب آورد، چرا که این بمب افکن می تواند با سرعت حداکثر 1.2 ماخ در سطح دریا پرواز کند که از این لحاظ نیز برتری قابل توجهی نسبت به هواپیمای B-52 دارد. این هواپیما طولی قریب به 44 متر داشته و عرض آن با بالهای کاملا باز حدود 40 متر بوده و با بالهای بسته به حدود 23 متر می رسد. حداکثر وزن برخاست این هواپیما بالغ بر 200 تن است که رقم جالبی است. اولین مدل این هواپیما در سال 1985 تحویل شد و بعد از آن از سال 1986 به خدمت نیروی هوایی آمریکا در آمد و تا به امروز در سمت خود باقی است، هر چند که به تدریج ظهور بمب افکن هایی چون B-2 عرصه را بر وی تنگ کرده اند. این هواپیما برای پرواز به چهار خدمه شامل خلبان اصلی، افسر تهاجم، افسر دفاع نظامی و فرمانده هواپیما نیاز دارد. همچنین سقف پروازی این هواپیما، يعنی حداکثر ارتفاعی که هواپیما قابلیت پرواز را دارد) حدود 9100 متر یا 30,000 فوت است. قیمت این هواپیما حدود 200 میلیون دلار است که رقم واقعاً سر سام آوری براي دارنده آن است و هزینه نگهداری آن نیز نسبتاً چیزی از قیمت آن کم ندارد. البته برنامه هایی برای بهینه سازی و بهبود بخشی از امکانات و توانایی های این بمب افکن قدرتمند و مخوف در دست تکمیل است که تا چند ماه آینده کامل شده و باز شاهد هواپیمای بمب افكن پیشرفته تر و توانمندتری از پیش باشيم. وبلاگ هوانوردي اير
  19. Oh-78 در حال گذراندن تست سلاح مقاله حاضر ترجمه ایست آزاد از مقاله چاپ شده در هفته نامه جنز مورخ 20 دسامر 2006 ایران در حال آزمایش نمونه جدیدی از یک بالگرد مسلح سبک می باشد و این برنامه تا طراحی کامل یک بالگرد رزمی چند ماموریتی با قابلیت فرود در هر شرایطی ادامه میابد این بالگرد که رسما با نام شاهد OH-78 شناخته میگردد و از کلاس بالگردهای شناسایی سبک میباشد OH-78 اولین پرواز خود را در سال 2005 انجام رساند همچنین آزمایشات مربوط به سلاح و سنسور ها را نیز طی نموده است این بالگرد که درواقع مدل رزمی بالگرد تولید داخل شاهد 278 میباشد که به پره های چهار تیغه مجهز گردیده تولید و توسعه خوانواده بالگردهای شاهد توسط شرکت تحقیقاتی شاهد دنبال می گردد این شرکت بالگرد شاهد278 را بر اساس مهندسی معکوس بالگرد Bell 206 تولید نمود تاکنون 3 پیشنمونه شاهد278 تولید شده و پرواز کرده اند و 5 نمونه دیگر نیز در دست تکمیل قرار دارد بالگرد OH-78 نمونه تغییر یافته بدنه نخستین نمونه شاهد278 است این بالگرد از یک موتور Rolls-Royes 250 C20B که به آن سرعت حداقل 240km/h میبخشد سود می جوید بالگرد OH-78 به یک تیربار ضد نفر 7.62 میلیمتری همچنین به دو پد M-158 راکت های 2.78 اینچی در جایگاه ها بقل کابین مجهز میباشد همچنین OH-78 به یک جستجوگر فروسرخ جلونگر / تلوزیونی نیز مجهز میباشد همچنین شرکت شاهد در این بالگرد از نمایشگر های رنگی چند حالته ساژم نیز بهره برده است که گویا در ایران نیز تولید میگردند اولین بالگرد رزمی تولید ایران بر اساس شاهد 278 و روتور های چهار تیغه و یک موتور نیرومند Rolls-Royes 250 C20B بوجود آمد راکت شاهد همچنین قصد دارد بجای این موتور از یک موتور جدید مدل 250 ساخت کانادا استفاده نماید یکی از طرح های پیشنهادی شاهد 278 به نمایش در آمده مجهز به موشک های ضد کشتی نصر نیز میباشند(نصر موشکی طراحی شده بر اساس tl-6 میباشد) مترجم: محمد حسین جهان پناه
  20. TANK

    اخبار عمومی منطقه و جهان

    طی پرواز آزمایشی طعمه‌ی مینیاتوری هوایی امریکا، MALD، که در پایگاه هوایی فلامینگو امریکا انجام شد، این سیستم با موفقیت آزمایش شد. این آزمایش با قراردادن MALD بر روی یک جنگنده‌ی F-16 نیروی هوایی و تحت نظر گروه 728ام انجام شد. بر روی خلیج مکزیک سیستم MALD از موتور خود استفاده کرده و مانورهایی که به آن دستور داده شده بود، به صورت کامل ارضا نمود. این سیستم قابلیت استفاده بر روی هواپیماهای جنگنده‌ای همچون F-16 و بمب‌افکن‌هایی همچون B-52 را داراست. این سیستم تحت بخش موشکی کمپانی رایتون طراحی و ساخته شده و در پایان سال 2007 به طراحی نهایی خود می‌رسد. قرار است در بودجه‌ی سال مالی 2008 مبالغ پروژه‌ی تولید این سیستم نیز در بودجه‌ی نظامی امریکا قرار داده شود. منبع: www.spacewar.com
  21. ** .............................. ام.۱۳۶ ............ ار پی جی .۲۲ کالیبر............................ 84میلیمتر .......... 5 /۷۲میلیمتر طول ............................ ۱۰۲۰میلیمتر ......... ۸۵۰میلیمتر وزن ............................... ۷/۶کیلوگرم .......... ۸/۲کیلوگرم وزن موشک ................... ۸/۱کیلوگرم ..... ؟ طول موشک..................... ۴۶۰میایمتر ........ ۴۰۰میلیمتر برد موثر ...................... ۳۰۰ متر ............۲۵۰متر برد نهایی ...................... ۲۱۰۰ متر ....... ۱۰۰۰متر سرعت موشک ............... ۲۹۰متر برثانیه ............. 250متر بر ثانیه ساخت ....................... امریکا .................... روسیه موشک ضد تانکM.136 RPG.22 منبع تفنگداران دريايي
  22. کودتای نقاب به بهانه 19 تیر نگاهی دوباره به پرونده کودتای نافرجام پایگاه هوایی شهید نوژه خبرگزاری فارس: از اولین روزهای پیروزی انقلاب اسلامی ایران، آمریکا تلاش گسترده‌ای را برای به سازش کشاندن انقلاب یا سقوط آن آغاز کرد.آمریکا به دلیل اطلاعات و تحلیل‌های غلط تصور می‌کرد قادر است در اندک زمانی رویدادهای ایران را همچون دوران پهلوی در اختیار بگیرد؛ بنابراین به انواع حیله‌ها علیه جمهوری اسلامی متوسل شد که یکی از این توطئه‌ها‌‌، کودتای پایگاه هوایی شهید نوژه بود‌. به گزارش خبرگزاری فارس از همدان، جمهوری اسلامی ایران در تاریخ پنجم فروردین سال 1358 با خروج از پیمان نظامی «سنتو» اعلام کرد که دیگر حافظ منافع آمریکا در منطقه نیست. آمریکا، به دلیل اطلاعات و تحلیل‌های غلط تصور می‌کرد قادر است در اندک زمانی رویدادهای ایران را همچون دوران پهلوی در اختیار بگیرد؛ بنابراین به انواع حیله‌ها علیه جمهوری اسلامی متوسل شد که یکی از این توطئه‌ها‌‌، کودتای پایگاه هوایی شهید نوژه بود‌. *برنامه ریزی برای کودتا در دی 1358 یکی از هواداران شاپور بختیار، به نام مهندس قادسی‌، نمودار سازمانی را تهیه کرد و نام آن را نقاب گذاشت، نام نقاب جمع حروف اول «نجات قیام انقلاب بزرگ» بود و سازمان دارای شورایی شامل مسئول تهران، مسئول امور شهرستان‌ها‌، مسئول امور وزارتخانه‌ها، مسئول امور دانشگاه‌ها، انتشارات و تبلیغات‌، مسئول امور ایلات و مسئول امور چریکی بود‌. از نظر مسئولان نقاب، فتح تهران مساوی با پیروزی در سراسر کشور بود و با تصوری که از کودتای 28 مرداد 1332 داشتند فکر می‌کردند با سقوط تهران همه کشور تسلیم آنها می‌شوند. *علت‌های انتخاب پایگاه نوژه سران کودتا برای شروع کار در صدد به اختیار گرفتن یک پایگاه نظامی بر آمدند که دارای هواپیما، به تهران نزدیک، در خارج از شهر، عناصر آن قابل جذب و رهبران عملیات هوایی، با پرسنل و اماکن آن آشنایی داشته باشند. به این ترتیب پایگاه هوایی شهید نوژه برای شروع کودتا انتخاب شد. پایگاه هوایی شهید نوژه در 50 کیلو‌متری شهر همدان و در کنار شهر کبودرآهنگ، دور دسترس مردم قرار داشت و تیمسار محققی، تیمسار سعید مهدیون، سروان حمید نعمتی، سروان ایرج ایران نژاد و چند تن دیگر از سران کودتا در آنجا خدمت کرده بودند و اماکن و پرسنل پایگاه را می‌شناختند‌. این پایگاه قبل از انقلاب به نام «پایگاه شاهرخی» خوانده می‌شد و بعد از انقلاب مدت کوتاهی به «پایگاه حر» نام گرفت، به دنبال شهادت سرهنگ دوم خلبان محمد نوژه از خلبانان فداکار این پایگاه، که در پاسخگویی به فرمان حضرت امام خمینی (ره) برای کمک رسانی به شهید چمران و جلوگیری از سقوط پاوه در تاریخ 25/5/58 به شهادت رسید نام این پایگاه به پایگاه هوایی شهید نوژه تغییر کرد. *ترکیب کودتا‌گران برای تصرف پایگاه نوژه به عنوان کلید عملیات کودتا قرار بود 12 تیم مرکب از یکصد تن از کلاه سبزهای تیپ نوهد ،300 تا 400 نفر از فریب خوردگان ایل بختیاری و 12 نفر راهنما از داخل پایگاه به فرماندهی سرگرد کوروش آذرتاش (فرمانده تیپ 23 نوهد پیش از انقلاب) جهت تصرف پایگاه نوژه وارد عمل شوند‌. طبق نقشه پس از تصرف پایگاه تیمسار محققی برای رهبری عملیات هوایی در اتاق فرماندهی مستقر می‌شد و همزمان سروان حمید نعمتی، سروان محمد ملک، سروان کیومرث آبتین و سروان فرخزاد جهانگیری که هر کدام فرمانده یک تیم بودند اولین اسکادران هوایی را به پرواز در می‌آوردند. این اسکاداران شامل 16 هواپیما از 53 فروند هواپیمای مجهز به سلاح سنگین بود که برای عملیات در نظر گرفته شده بود‌. در طرح کودتا، عملیات هوایی نقش محوری داشت بنابراین هواپیما‌ها باید مسلح به سلاح سنگین و آماده پرواز می شدند. *چگونگی شروع کودتا سران کودتا با ارتش بعثی عراق هماهنگ کردند ـ آن زمان جنگ تحمیلی هنوز آغاز نشده بود اما بین ایران و عراق خصومت وجود داشت ـ که در روز 19 تیر 1359 و در ساعت مقرر وارد حریم هوایی منطقه شوند و در پی عملیات هوایی عراق، آژیر قرمز پایگاه که رمز شروع کودتا بود به صدا درآید و پرسنل هواپیماها را مسلح و آماده پرواز کنند، به طور همزمان خلبانان وابسته به کودتا در ظاهر برای حرکت به سمت مرزها و پاسخ به ارتش عراق و در واقع برای حرکت به سوی تهران و بمباران اهداف از پیش تعیین شده پرواز کنند. *اهداف بمباران با رسیدن هواپیماها به تهران قرار بود بیت حضرت امام(ره)، فرودگاه مهرآباد، دفتر نخست وزیری، ستاد مرکزی سپاه پاسداران، ستاد مرکزی کمیته‌های انقلاب، پادگان ولی عصر(عج)، پادگان امام حسین(ع) و چند نقطه مهم دیگر بمباران شود‌. پس از بمباران‌های هوایی، هواپیماها باشکستن دیوار صوتی به نیروی زمینی علامت می‌دادند که مرحله دوم کودتا را آغاز کند‌. در این مرحله باید صدا وسیما، فرودگاه مهرآباد، ستاد ارتش جمهوری اسلامی، پادگان حر، پادگان قصر و پادگان جمشیدیه تسخیر شود و در سطح شهر تهران با اعمال خشونت و ارعاب حالت نظامی ایجاد شود، طبق برنامه اگر نیروی زمینی موفق نمی‌شد صدا و سیما را تسخیر کند، هواپیماها آنجا را بمباران می‌کردند‌. *افشای کودتا 3 روز مانده به موعد کودتا یکی از خلبانان که برای همکاری انتخاب شده بود، در تهران با سروان حمید نعمتی ملاقات می‌کند، حمید نعمتی به او می‌گوید مأموریت تو بمباران بیت امام (ره) است و ما می‌توانیم تا 5 میلیون نفر را بکشیم . گویا شگردحمید نعمتی این بود که در نخستین دیدار توجیهی کودتا به خلبانان عضوگیری شده چنین جمله‌ای را می گفت تا از میزان آمادگی آنها برای شرکت در کودتا و کشتار میلیونی مردم اطلاع یابد. خلبان یاد شده در مقابل نوع مأموریت و وسعت کشتار مردم غافلگیر و مردد شد، اما به دلیل ترس از سران کودتا نمی‌دانست چه باید کند. وی پس از خروج از خانه حمید نعمتی، تشویش و نگرانی بر او مسلط شده و می‌خواست موضوع را با کسی در میان بگذارد. آن شب در خانه موضوع کودتا را به برادر و مادرش در میان می‌گذارد و مادر که به شدت ناراحت شده بود پاسخ داد: تو نه تنها نباید این کار را بکنی، بلکه باید به انقلابیون خبر دهی و جلوی این کار را بگیری که اگر غیر از این باشد شیرم حلالت نیست. این سخن مادر موجب شد در نخستین دقایق بامداد چهارشنبه خلبان یاد شده تصمیم خود را بگیرد و با پذیرش احتمال کشته شدن توسط سران کودتا، ماجرای کودتا را افشا کند‌. او از خانه خارج می‌شود و پس از پرس و جوها و دوندگی‌های مختلف، حدود اذان صبح منزل حضرت آیت‌الله خامنه‌ای را یافته و خود را به آنجا می‌رساند‌. مقام معظم رهبری این واقعه را چنین تعریف می‌کنند: شبی حدود اذان صبح دیدم که در منزل ما را به شدت می‌زنند، من رفتم دیدم می‌گویند یک ارتشی آمده و با شما کار واجب دارد، دیدم یک نفر تکیه داده به دیوار، با حال کسل و آشفته و خسته سرش را فرو برده، گفتم شما با من کار دارید، بلند شد و گفت: بله گفتم: چکار دارید، گفت: کار واجبی دارم و فقط به خودتان می گویم... من به حرفش حساس شدم ... احتمال این بود که سوءنیتی داشته باشد اما دیدم نمی‌شود به حرفش گوش نداد ... یک جایی گوشه حیاط نشستیم ... آثار بیخوابی و خیابانگردی و خستگی و هیجان در او پیدا بود. خلاصه آنچه گفت این بود که در پایگاه همدان اجتماعی تشکیل شده و تصمیمی بر کودتایی گرفته و پولهایی به افراد زیادی داده‌اند، به خود من هم پول داده‌اند ... قرار است جماران و چند جای دیگر را بمباران کنیم پرسیدم: کی قرار است این کودتا انجام شود، گفت: امشب. من دیدم مسئله خیلی جدی است و باید آن را پیگیری کنم، در این بین این احتمال را می‌دادم که یک سیاست باشد و بخواهند ما را سرگرم کنند، اما در عین حال اصل قضیه آنقدر مهم بود که با وجود این احتمالات، لازم بود آن را پیگیری کنیم. *افشاگری دومین نفر چند ساعت پس از افشای کودتا به وسیله خلبان یاد شده، یکی از درجه داران تیپ 23 نوهد نیز به کمیته مستقر در اداره دوم ستاد مشترک مراجعه می‌کند و پس از افشای کودتا و اعتراف به ابنکه قرار است به همراه عده‌ای دیگر در براندازی جمهوری اسلامی شرکت کند، یک پاکت حاوی بخشی از طرح عملیات کودتا را در اختیار کمیته فوق قرار می‌دهد، به این ترتیب به فاصله چند ساعت از سوی 2 عنصر جذب شده به کودتا، اقدام به ضد کودتا تبدیل می‌شود و انقلاب در برابر خطری که در چند قدمی‌اش کمین کرده بود آگاه می‌‌شود. این ضد کودتا، گرچه به وسیله 2 فرد که از اقدام یکدیگر بی اطلاع بودند صورت گرفت اما عمل این 2 نفر در واقع ترجمان اراده یک ملت انقلابی برای دفاع از انقلابشان بود. *آغاز عملیات خنثی سازی از همان زمان که احتمال وقوع کودتا احساس شده بود، ستادی مرکب از واحدهای اطلاعات سپاه همدان، گروه مهندسی سپاه همدان، انجمن اسلامی نیروی هوایی، تعدادی از پرسنل مؤمن نیروی زمینی و تیپ نوهد به نام «ستاد خنثی سازی کودتا »تشکیل شد، اما این ستاد اطلاعات مؤثر و دقیقی از کودتا در اختیار نداشت، ولی اطلاعات با افشای کودتا توسط خلبان یاد شده و تا حدود کمتری توسط درجه دار تیپ 23 نوهد، در اختیار ستاد خنثی سازی کودتا قرار گرفت و عملاً از عملیات کودتا، توسط این 2 نفر آگاه شدند. با جمع بندی اطلاعات و تکمیل آن و با اطلاعاتی که از قبل جمع آوری شده بود عملیات مقابله با کودتای قریب الوقوع، به سرعت در دو محور پارک لاله و پایگاه شهید نوژه طرح ریزی شد. پارک لاله محل تجمع 40 تن از خلبانانی بود که قرار بود با اتوبوس به پایگاه هوایی نوژه می‌رفتند و به دیگر خلبانان کودتا می‌پیوستند. عمده نیروهای به کار گرفته شده برای خنثی سازی کودتا، در پایگاه شهید نوژه متمرکز شد و عملیات مربوط به پایگاه نوژه در 2 قسمت داخل و خارج پایگاه به اجرا گذاشته شد. به این ترتیب همزمان با شروع کودتا، نیروهای انقلاب متشکل از برادران سپاهی و پرسنل متعهد و فداکار نیروی هوایی، وارد عمل شدند و آنچنان درسی به خائنان و اربابان مستکبرشان دادند که برای همیشه در تاریخ انقلاب خواهد درخشید. برگرفته از اسناد تاریخ شفاهی انقلاب، بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس استان همدان کتاب کودتای نوژه نوشته محمدی ری شهری، موسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی. مجله هوايي
  23. تورپیدو بوت نوعی ناو جنگی است که برای شلیک اژدر به واحدهای سطحی استفاده می شود. اين نوع ناو ها براي مقابله با كشتی های جنگی (بتل شیپ که مجهز به توپهای متعدد) بزرگ، کند و با زره قوی با سرعت و چالاکی بسیار خود طراحی شده اند. در اواخر 1800 با ظهور ناوهای بزرگ با پوسته فلزی و استفاده از ژیروسکوپ برای هموار کردن حرکت ناوها در امواج، ساخت این نوع ناو ها بسیار گسترش یافت و بزودی تعداد زیادی از ساخته شده و نام بتلشیپ (Battleship : کشتی جنگی) و بعدها دردنات (dreadnought : بی پروا) به آنها گذاشته شد. بدلیل گرانی بسیار بتلشیپها تنها معدود کشورهای ثروتمند قادر به ساخت آنها می شدند. با این حال با وزن زره های جدید باعث کندی این ناوها و نیاز توپهای عظیم برای نفوذ به این زره ها زمینه ساز ساخت ناوی کوچک و سریع قادر به حمله به چند کشتی جنگی و با قیمت کمتر شد. معرفی اژدر بعنوان سلاحی که قادر به فلج کردن و حتی غرق کردن هر کشتی جنگی بود توانست به تحقق این رویا تا حد زیادی کمک کند. در اواخر قرن 19 کشورهای زیادی به ساخت قایق اژدر انداز پرداختند. قایقهایی که در واقع کشتیهای کوشک با طول 30 تا 50 متر و قادر به پرتاب تا 3 اژدر و مسلسلهای کوچک بودند. این قایقها یبا پیشرانه های بخاری دارای سرعت 20 تا 30 نات ( 37 تا 56 کیلومتر در ساعت) بودند. قایقهای اژدر انداز گران نبودند و بهمین دلیل می توانستند آنها را بصورت عمده خریداری کنند که جدا از تواناییشان، آنها را قادر به حمله در مقیاس وسیع و به ناوگان بزرگ می کرد. در حالی که چند فروند ار آنها هنگام نزدیکی به محدوده آتش ناوهای بزرگ از بین می رفتند ولی به خاطر ارزانی حتی غرق کردن یک ناو جنگی بزرگ نیز برای صاحبان این قایقها یک پیروزی به حساب می آمد. اولین قایق اژدر انداز را به HnoMS Rap نیروی دریایی سلطنتی نروژ است که در سال 1873 انگلیس آن را سفارش داد. اولین شلیک اژدر از این نوع قایق در یک جنگ واقعی توسط دریا سالار استفان ماکاروف روسی در 16 ژانویه 1877 بر ضد ناو جنگی ترکیه در جنگ روسیه-ترکیه (1877-1878) انجام شد. قایق جدید باعث ولوله ای در جهان و به فکر افتادن کشور ها برای مقابله با یکه تازی آنها شد. در نتیجه نوعی جدید از کشتی های جنگی با نام torpedo boat destroyer (نابود کننده قایق اژدر انداز) پا به عرصه ظهور گذاشتند که نمونه های بزرگتر شده قایق اژدر انداز با سرعت یکسان ولی مجهز به مسلسلهای قویتر بوده که به آنها اجازه حمله از فواصل دورتر را می داد. این ناو ها که امروزه به آنها destroyer یا ناوشکن اطلاق می شود قادر به حمل اژدر نیز بودند. ناوشکنها جلوتر از پیشرو ناوها برای دور نگه داشتن قایقهای اژدر انداز حرکت کرده ولی به اندازه کافی به ناوگان خودی نزدیک بودند که توسط ناوها دشمن مورد هدف قرار بگیرند. ادامه دارد...
  24. در این پست شما را میخواهیم از برتری سه اسلحه ام۱۶ وکلاشنیکف و ژ۳ اگاه کنیم همه این موارد با تایید یکی از سرداران با تجربه سپاه پاسداران می باشد. ۱-ارگونومی:سلاح ام۱۶ بدلیل کوتاه بودن نداشتن دوام و خوش دست نبودن و... فاقد ارگونومی لازم برای سرباز یا یک رنجر می باشد در کنفرانسی میخاییل کلاشنیکف(طراح اسلحه کلاشنیکف) اعلام کرد در عراق و افغانستان سربازان امریکایی ترجبح میدهند بجای ایتفاده از اسلحه سازمانی این کشور موسوم به ام۱۶ از کلاشنیکف استفاده کنند. اما سلاح کلاشنیکف با دارا بودن خوش دستی توانسته برتری خود را نسبت به ام۱۶ ثابت کند ولی اسلحه ژ۳ بدلیل طول مناسب سلاح و خوش دستی از همه جهات و .. مناسبترین اسلحه برای هر نوع جنگی هست. ۲-قدرت کشندگی سلاح:در سلاح ام۱۶ کالیبر غیر کشنده ۵۶/۵ در۴۵ استفاده می کند علت آن هم این هست که سران ارتش امریکا فکر می کنند زخمی کردن سرباز دشمن روحیه دشمن را ضعیف میکند که نظر بسیار احمقانه ای هست . اما در سلاح کلاشنیکف که از کالیبر کشنده ۶۲/۷ در ۳۹ استفاده می کند می تواند در برخی موارد غیر کشنده عمل کند ولی در سلاح ژ۳ که در آن از کالیبر بسیار کشنده ۶۲/۷ در ۵۱ استفاده شده میتواند یک رنجر و ۳۰ نفر رنجر دیگر پشت سر آن را بکشد و پس از گذشتن از هر رنجر شعاعی به اندازه یک متر در محل گذشت مرمی ایجاد کند.علت استفاده ارتش ایران از این سلاح بدلیل این هست که سردمداران ارتش معتقدند اگر سلاح بکشد هم در روحیه سربازان هم در روحیه کشور مهاجم تاثیر می گذارد و در مورد کفن و دفن کشور مهاجم را با مشکل مالی روبرو خواهد کرد با اینکه در صحنه های نبرد بدن فرد کشته شده پس از دقایقی شروع به گندیدن می کند ۴ سرباز مجبور می شوند او را از صحنه نبرد دور کنند به همین دلیل عاقلانه تریت تصمیم برای سردمداران ارتش ایران می باشد. با نصب دوربین روی سلاح ژ۳ می توان از آن به عنوان یک تک تیر انداز قوی استفاده کرد. ۳-لگد سلاح:در سلاح ام۱۶ بدلیل سبکی و طراحی بد لگد سلاح به طور کاملا چشمگیری افزایش یافته (سبکی سلاح طبق قانون نیوتن لگد ساح را افزایش میدهد)اما در سلاح کلاشنیکف به خاطر استفاده از پیچیده ترین معادلات ریاضی در طراحی این سلاح لگد این سلاح به طور باور نکردنی کاش یافتهاست. ولی در سلاح ژ۳ با وجود معادلات ریاضی و سنگینی سلاح(۱۰۰/۴) و استفاده از مهمات بزرگتر بین سلاح ام۱۶ و کلاشنیکف قرار می گیرد . ۴-مقاومت سلاح در مقابل نظافت نشدن:پس از طراحی سلاح ام۱۶ برای اولین بار توسط یوجبن استونر اعلام شد که وی این سلاح را مقاوم ترین سلاح در مقابل هر گونه ورود مواد ناخواسته به سلاح مقاوم است اما در جنگ ویتنام مشخص شد که این دروغی بزرگ بوده زیرا با نشسنت غبار موجود در هوا بر روی این سلاح این سلاح توان کار کردن را از دست می دهد. اما در سلاح کلاشنیکف چنین چیزی صحت ندارد . و این سلاح در مقابل گرد و غبار نا چیز مقاوم است ولی در سلاح ژ۳ بدلیل طراحی عالی و به اصطلاح نظامی سگ جون هست و میتواند در محیط های گلی و قیری به خوبی عمل کند. ۵-نشانه گیری: در ام۱۶ بدلیل لگد زیاد سلاح سرباز نمی تواند بر هدف خود مسلط شود و بدلیل فاصله داشتن بیش از حد مگسک اسلحه با لوله در نزدیکترین فاصله هم شخص تیر انداز مجبور است با نواختن ۳ گلوله قلق گیری کند در سلاح کلاشنیکف این فاصله به ۵۰ متر افزایش دارد ولی در سلاح ژ۳ فاصله قلق گیری به بیش از ۲۵۰ متر می رسد. ۶-قدرت آتش: در سلاح ام۱۶ به خاطر استفاده از مهمات کم و نبود فشار غیر مستقیم گاز باروت قدرت آتش آن بسیار کم شده اما در سلاح کلاشنیکف با وجود مهمات کم در آن از فشار غیر مستقیم گاز باروت استفاده شده که قدرت آتش آن را نسبت به ام۱۶ کمی افزایش می دهد ولی در سلاح ژ۳ علاوه بر استفاده ازمهمات زیاد که قدرت آتش را بالا می برد به بهترین شکل طراحی شده طوری که دیگر نیازی به فشار غیر مستقیم گاز باروت نیست. ۷-توانایی تولید انبوه: سلاح ام۱۶ علاوه بر بی کیفیتی بسیار گران است تنها یک قبضه از این سلاح بدون تجهیزات قیمتی معادل ۳۵۰۰ دلار دارد در صورتی که تولید انبوه این سلاح یک کشور را بد بخت می کند اما سلاح کلاشنیکف توانایی تولید انبوه را دارد و تنها یک قبضه از آن بدون تجهیزات ۳۵ دلار است اما سلاح ژ۳ که میتواند تولید بهبنه و خوب و انبوهی داشته باشد تنها یک قبضه از آن بدون تجهیزات معادل ۴۰ دلارهست در این متن منظور از تجهیزات سر نیزه - نارنجک انداز و نارنجک تفنگی و... می باشد که ام ۱۶ بسیاری از این تجهیزات مانند سر نبزه و نارنجک تفنگی و... را ندارد. ۸- نتیجه گیری:مشخص است ژ۳ بهترین و قویترین اسلحه انفرادی دنیا است زیرا این اسلحه ۴۰ سال در ایران و در سخت ترین شرایط امتحان خودشو به خوبی پس داده کلاش به نوبه خود اسلحه خوبی است ولی ژ۳ برای هر نوع جنگی کاربرد دارد ام۱۶ بی هدف طراحی شده فقط بدرد جنگ های شهری می خورد.
  25. توان دفاعی امارات متحده‌ی عربی وزارت دفاع امارات متحده‌ی عربی برای اولین بار در سال 1971 و توسط یکی از مقامات انگلیسی ساکن در این کشور راه‌اندازی شد. این وزارت که هم‌ اکنون دارای قشون 65000 نفری است مسئولیت حفاظت و دفاع از 7 ایالت را بر عهده دارد. تاریخچه پس از آنکه در سال 1971 یک دورگه‌ی انگلیسی- عرب به نام عمان اسکات نیروهای دفاعی امارات متحده را سر و سامان بخشیده و وزارت دفاع را تشکیل داد، نیروهای عرب و پاکستانی این وزارت را تکمیل کرده و سازمان بخشیدند. در این وزارت بیشتر نیروهای متخصص نیروهایی از انگلیس و پاکستان بوده و نیروهای بومی در جبهه‌های دفاعی مشغول فعالیت بودند. در سال 1999 نیروی هوایی این کشور که تا آن زمان تنها اسم آن وجود داشت، قوت گرفت. در این میان این کشور جنگ خلیج و کویت را نیز تجربه کرد. دهه‌ی نود را می‌توان دهه‌ی شکوفایی صنعت نظامی و هوافضایی این کشور دانست. با اینکه بیشتر بخش صنعت نظامی این کشور وابسته به متخصصان خارجی از انگلیس و پاکستان و سلاح‌های امریکایی است، اما استعداد بالای رشد در این منطقه و منابع مالی مناسب این کشور، سبب شده که بتواند در بخش دفاعی منطقه به عنوان یک قطب به حساب آید. بخش‌های مختلف صنایع نظامی مرکزیت این بخش‌ها در وزارت دفاع این کشور و در شهر ابوظبی قرار دارد. هم اکنون قدرت نظامی و دفاعی امارات متحده‌ی عربی بیش از هر چیز در بخش هوایی آنست. این کشور با خریداری 80 هواپیمای جنگنده‌ی F-16 از امریکا توانست نیروی هوایی خود را به خوبی تقویت نماید. ضمنا با گسترش تعداد نیروهای انسانی خود به 3500 نفر و خرید جنگنده‌های دیگری همچون میراژ 2000 و هواپیمای انگلیسی بریتیش هاوک و همچنین بالگردهای فرانسوی نیروی هوایی این کشور جان تازه‌ای گرفته و یکی از به یکی از قطب‌های منطقه تبدیل شد. آموزش نیروهای این بخش را مدرسان امریکایی بر عهده دارند. صنایع موشکی این کشور کاملا تحت برنامه‌ی هاوک امریکا راه‌اندازی شده و دنبال می‌شود. نیروی دریایی این کشور نیز با بیش از 2000 پرسنل، 12 قایق گشت مجهز به موشک‌های کروز انگلیسی و امریکایی دارد. این نیرو توسط ناوهای امریکایی که در خلیج فارس حاضرند، حمایت می‌شوند. برای تقویت و رزم‌دیدگی این نیرو، امریکا بارها رزمایش‌های مشترکی با این کشور برگزار کرده است. بررسی رشد نظامی رشد اساسی نیروهای نظامی و دفاعی این کشور بین سال‌های 1991 تا 2005 شکل گرفته و همچنان نیز ادامه دارد. بیشتر این رشدها به استخدام نیروهای زبده‌ی خارجی جدید و یا خرید سیستم‌های نظامی و دفاعی بازمی‌گردد. در سال 1992 این کشور 436 تانک لکلرک و 415 خودروی مجهز نظامی BMP-3 خریداری کرد. با استفاده از تجربه‌ی ایران، این کشور نیز قطب خرید محصولات نظامی خود را روسیه و اوکراین قرار داد. در کنار این دو کشور امریکا، انگلیس، آلمان و فرانسه نیز این کشور را بازار مناسبی برای سلاح‌های خود می‌دیدند. سیستم‌های اصلی این کشور به علت همکاری مستقیم با امریکا و انگلیس بر اساس استانداردهای ناتو طرح‌ریزی شده است. پس از تجهیز اسلحه و تجهیزات نظامی، این کشور به فکر تربیت نیروهای نظامی برتر نیز افتاد. برای این کار از مدرسان امریکایی و در کنار آنها انگلیسی بهره برده و در نیروی هوایی به تعداد مناسبی از خلبانان و متخصصان بومی دست یافت. در این میان این دو کشور و به خصوص انگلیس در بخش‌های غیرنظامی هوایی امارات نیز رسوخ کرده و جای مناسبی گرفتند. یکی از آنها فرودگاه دبی و خطوط هوایی امارات (Fly Emirates) است. بخش‌های مختلف نیروهای نظامی امارات متحده عربی - ارتش - نیروی دریایی - زیردریایی‌ها - گشت دریایی - نیروی هوایی - دفاع هوایی - پلیس فدرال صنعت نظامی دولت امارات متحده‌ی عربی برای کاهش نیاز این کشور به دیگر کشورها، خصوصا کشورهای غربی و در بخش نظامی و دفاعی تصمیم گرفته است که به تولید داخلی بهای بیشتری داده و به تربیت نیروهای متخصص بیشتری بپردازد. در این مسیر دولت تعداد زیادی از دانشجویان با استعداد را برای تحصیل در این زمینه‌ها به کشورهای پیشرفته فرستاده و یا با سرمایه‌گذاری بالا شعباتی از دانشگاه‌های معروف جهان را به شهرهای مناسب خود آورده است. یکی از مهم‌ترین فعالیت‌های که در این زمینه انجام شده است، راه‌اندازی شرکت کشتی‌سازی ابوظبی است که به طراحی و تولید قایق و کشتی‌های نظامی و غیرنظامی مناسب برای شناوری در آب‌های منطقه می‌پردازد. اخیرا تلاشهایی نیز برای ساخت پرنده‌های بدون سرنشین در این کمپانی صورت گرفته است. نقش نیروی انسانی سن وظیفه‌ی عمومی در این کشور 18 سالگی است، گرچه در ارتش این کشور از سن 15 تا 49 ساله دیده می‌شود. از آنجاکه این کشور جمعیت پیرشونده‌ای دارد، تعداد نیروهای وظیفه‌ی این کشور روز به روز در حال کاهش است. ضمنا چون جای تحقیقات در این کشور زیاد باز نمی‌باشد، نیروهای خارجی کمتری به این کشور می‌آیند. از سال 200 تا 2004 تعداد نیروهای نظامی این کشور حدود 30000 نفر کاهش پیدا کرده و این برای مقامات الزام خرید تجهیزات بیشتر را به وجود می‌آورد. در مقابل سرمایه‌گذاری‌های بسیاری در بخش نظامی می‌شود. منابع مالی گسترده در این کشور بودجه‌ی ½ میلیارد دلاری در سال 2000 را برای این کشور به ارمغان آورده است. البته این بودجه به توجه به رشد 1/3 درصدی تولیدات داخلی تا سال 2004 به میزان 400 میلیون دلار کاهش یافته ا] منبع:www.avia.ir