ramtina

Members
  • تعداد محتوا

    308
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

تمامی ارسال های ramtina

  1. عصر ایران- پایگاه خبری ایلاف عربستان در گزارشی به نقل از یک مقام عراقی ادعا کرد: "اردوگاه اشرف وابسته به گروهک مجاهدین خلق (منافقین) در عراق هدف اصابت موشک های ایرانی قرار گرفت." به گزارش عصر ایران (asriran.com) یک منبع عراقی که نخواست نامش فاش شود به ایلاف گفت: "ایران روز دوشنبه چند موشک گراد به محل اسکان اعضای مجاهدین خلق در عراق شلیک کرد که براثر آن خساراتی به اردوگاه منافقین وارد شده اما این حادثه تلفاتی در بر نداشته است." در همین حال گروهک منافقین با صدور بیانیه ای این حمله موشکی را با رای اخیر یک دادگاه انگلیسی در خصوص خروج نام این گروهک از لیست سازمان های تروریستی مرتبط دانست. در بیانیه منافقین آمده است: "ایران به تلافی رای دادگاه انگلیسی اقدام به موشک باران کمپ اشرف کرده است." دادگاهی در انگلیس اخیرا رای به خروج نام منافقین از فهرست سازمان های تروریستی این کشور داد و این در حالی است که دولت انگلیس از سال 2003 در کنار آمریکا و اتحادیه اروپا گروهک منافقین را در فهرست سازمان های تروریستی قرار داده است. اعضای گروهک منافقین که از اوایل دهه 1980 به فعالیت های ضد نظام جمهوری اسلامی در عراق رو آورده و در اکثر فعالیت های تروریستی در خاک کشورمان از جمله ترور چند تن از شخصیت های سیاسی و تعداد زیادی از شهروندان غیر نظامی ایرانی دست داشتند اکنون تحت الحمایه آمریکا در یک پایگاه نظامی در نزدیکی بغداد موسوم به کمپ اشرف سکونت دارند. جمهوری اسلامی ایران بارها از دولت عراق درخواست کرده اعضای گروهک منافقین را به کشورمان مسترد کند که تاکنون اقدام جدی از سوی مقامات عراقی در این خصوص صورت نگرفته است. سازمان مجاهدین خلق (منافقین) در جریان سرکوب انتفاضه مردم عراق در سال 1990 به عنوان بازوی سرکوب شیعیان جنوب عراق با ارتش و استخبارات رژیم صدام همکاری نزدیکی داشت.
  2. خواهشن معذرت خواهیم رو بپذیرید . درسته اینا ماکتن ولی باحال هم هستند.اینم ادرس که برید بقیه کارهای اقای فریبرز شمس رو ببنید واقعا دیدنیه!!! http://www.centralclubs.com/viewtopic.php?t=6835
  3. *8-7- فتح 4 ،كربلاي 7،كربلاي 8و كربلاي 9 ؛حملات جديد ايرانيان به شمال: ايران در تلاش بود تا بصره را از نيروهاي عراقي بگيرديا حداقل ادعاي اين امر را اعلام كند.و به اين منظور حملاتي را ترتيب مي داد.در 12 فوريه و در حالي كه زمان اندكي از دستور خميني مبني بر ادامه جنگ تا پيروزي نهايي گذشته بود، ايران اعلام كرد كه عمليات فتح 4 را در ارتفاعات حاج عمران آغاز كرده و هدف نهايي آن حركت به سمت اربيل عراق است.در 14 فوريه ايران اعلام كرد كه عمليات با موفقيت انجام شده و آنها توانسته اند سايتي راداري را كه عراق از آن براي بمباران ايران استفاده مي كرده است، منهدم سازند.دليل اينكه چرا چنين عملياتي انجام شد، مبهم است. اما اين عمليات بيشتر از اينكه جنبه تبليغاتي داشته باشد، نوعي پيروزي روحيه بخش به حساب مي آمد. كرد هاي مخالف عراق حملاتي را از شمال به سمت بغداد ،ترتيب دادند، اما دستاوردهاي آنان نسبتا محدود بود.حملات كردها از سازماندهي كافي و مناسب برخوردار نبود و واثرات واقعي كمي در پي داشت .آنان نتوانست كاري كنند كه عراق مقدار زيادي نيروي انساني را به منطقه انتقال دهد. اين مسئله تا حدودي به خاطر وجود تركيه بود ،زيرا تركيه به شدت گروه «پ ك ك» را درهم شكسته بود . جنگ در تركيه منجر به كشته شدن 180 نفر از مردم و 260 نفر از شبه نظاميان شده بود.كه اين در گيري در سالها 1984 تا 1986 اتفاق افتاده بود.تركيه همچنين شروع به مسلح كردن روستاهاي خود در مقابل شبه نظاميان كرد كرده بود. همچنين تركيه گروه هاي كردحامي ايران را وقتي مي خواستند در داخل خاك عراق عمليات كنند ،در هم شكسته بود.در نوامبر سال 1986 دولت تركيه اعلام كرد كه دو عمليات زميني و بيست حمله هوايي را در خاك عراق و در مناطق كرد نشين با حمايت دولت عراق انجام داده است و هدف آن جلوگيري از تحركات نظامي گروه هاي كرد بوده است. در 4 مارس 1987 تركيه با حمايت عراق به شهر هاي كرد نشين ارا،سيراك و آلانيش حمله كرد تا به گروه هاي كرد عراقي فشار وارد آورد.ايران حملات خود را در روزهاي باقي مانده از ماه فوريه و در بيشتر روزهاي ماه مارس متوقف كرده بود و تاكيد خميني براي بدست آوردن پيروزي نهايي در هيچ جا مگر جبهه بصره، تحركاتي نظامي را در بر نداشت .واضح بود كه رژيم خميني تصميم هاي سختي را در مورد آينده اتخاذ كرده بود.مشكلات ايران در زمينه انتقال نيرو در حال رشد بود و از طرفي ايران از زمان اولين حمله اش در سال 1986 تلفات زيادي را متحمل شده بود.وضعيت آب و هوا نيز تهاجم ايران در جبهه هاي جنوبي و مركزي را بسيار مشكل ساخته بود. زيرا نيروي هوايي و توپخانه و سيستم هاي تدافعي عراق در هواي صاف و زمين هاي خشك ،برتري زيادي نسبت به نيرو هاي ايراني داشتند. در اين دوره ،ايران با هشت انتخاب نظامي روبرو بود كه هر كدام ريسك خاص خود را داشتند: *1-اول اينكه مي توانستند در راستاي نفوذ به حلقه هاي دفاعي عراق كه پيرامون بصره بود، تلاش هايي را انجام دهند. *2-ايران مي توانست از جزايري كه به تازگي در شط العرب تصرف كرده بو،د حملات جديدي را به سمت مناطق جديدي از عراق آغاز كند. *3-ايران ميتوانست به جنوب بصره نفوذ كرده و با نيروهايي كه در فاو داشتند، پيوند بخورند. *4-ايران مي توانست با توجه به موقعيت استراتژيك منطقه ،كماكان بوسيله موشك و آتش توپ به محاصره بصره ادامه داده و نيروهاي عراقي را با وارد آوردن تلفات سنگين ،تضعيف كند. *5-مي توانست با آغاز حملات جديد به شمال عراق از نيروهاي شبه نظامي كرد نيز استفاده كرده و علاوه بر تهديد صادرات نفت عراق موجب انتقال نيروها به شمال شود . همچنين در مناطق شمالي از عراق امتياز بگيرد. *6-مي توانست از جبهه سومار به سمت شمال بغداد حركت كند و از خطوط سخت دفاعي عراق عبور كند .در ضمن اين منطقه ،مرتفع و كوهستاني بود. *7-مي توانست از نيروهاي در حال رشد گارد دريايي خود استفاده كرده و بوسيله موشك هاي كرم ابريشم حملات عراق به كشتي هاي خود را متوقف ساخته و با توجه به تهديد قسمت جنوبي خليج، پشتيباني عراق را متوقف سازد. *8-مي توانست از اقدامات تروريستي براي فشار وارد كردن به كويت و عربستان استفاده كند تا آنها حمايت هاي خود از عراق را كاهش دهند. معلوم نيست كه ارتش و نيروهاي پاسداران كدام تركيب از اين گزينه ها را انتخاب كردند .اما معلوم بود كه روحانيون ايران كدام گزينه را انتخاب خواهند كرد.ايران ابتدا تلاش كرد تا به شمال عراق حمله كند ،شايد كه يك راه حل متفاوت در اين مرحله جواب دهد.سپس علي رغم شكست هاي قبلي كه در اين زمينه به ايران وارد شده بود ، ايران مجددا تلاش كرد تا بصره و جنوب عراق را محاصره كند. در تاريخ 2 مارس 1987 ايران يك حمله جديد را با نام كربلاي 7 آغاز كرد.اين تهاجم در منطقه اي كوهستاني در شمال با نام گردمند اتفاق افتاد كه اين منطقه نزديك به ارتفاعات حاج عمران بود .اين ارتفاعات در غرب پيرانشهر ايران و در شرق شهر راوندي در كردستان عراق بود.اين منطقه در سال 1983 نيز محل در گيري بود.اين منطقه از اين لحاظ اهميت داشت كه در عمق 18 كيلومتري خاك عراق بوده و اين اجازه را به ايران مي داد كه به جاده اصلي راوندي احاطه پيدا كندو با نيروهاي كرد ضد عراقي پيوند خورده و فشار خود را بر منطقه كركوك كه در 60 مايلي جنوب راوندي بود، افزايش دهد. 4000 نفر از نيروهاي ارتش ،پاسداران و نيروهاي تيپ 64 اروميه ارتش به همراه نيروهاي كرد حامي ايران،با مهارت خاصي توانستند به داخل استحكامات عراق كه 8300 فوت از سطح دريا ارتفاع داشت، نفوذ كنند .اين نيروهاي تدافعي از تيپ 96 و لشگر 5 عراق بودند.حمله ايران به صورت حركت نيروهاي پياده بود، اما بوسيله بلدوزر و گريدر يك جاده مستقيم براي آنها ايجاد مي شد تا پشتيباني و تقويت نيروها براحتي انجام پذيرد.عراق در اين مناطق توانايي دفاع و قدرت آتش را داشت اما نيروهاي عراقي براي عكس العمل نشان دادن بسيار نا آماده و ناكارآمد بودند.نيروهاي ايراني وكرد مهاجم ظرف مدت 24 ساعت اهداف خود را محاصره كردند.آنها همچنين توانستند مواضع ديگري را در نزديكي شهر شوما مصطفي در اختيار بگيرند.و علي رغم اينكه عراقي ها بارها در طول 5 تا 8 مارس پاتك مي كردند،اما تا روز 9 مارس، ايران تاعمق 20 كيلومتري عراق پيش رفته بود. پيروزي هاي ايران در اين منطقه هنوز به موقعيت خوب عراقي ها براي دفاع از كركوك آسيبي وارد نكرده بود ،اما تركيب اين عمليات با عمليات هايي كه در جنوب و بصره اتفاق مي افتاد، صدام حسين و نيروهاي حزب بعث را به شدت نگران ساخته بود.در 15مارس 1987 صدام حسين در بغداد جلسه اي 5 ساعته تشكيل داد كه در اين جلسه ژنرال عدنان خيرالله وزير دفاع ،علي حسيب الماجد عضو ارشد حزب بعث و لطيف نظيف جاسم ،وزير اطلاعات عراق حضور داشتند.با اينكه محتواي اين جلسه نا معلوم است، اما منابع عراقي اين احساس را داشند كه در اين جلسه شكست عراق در نبردي فرسايشي، موضوع نگراني فرماندهان عراقي بوده است. به نظر مي رسيد كه در اين جلسه تصميم گرفتند تا از نيروهاي گارد رياست جمهوري و نيروهاي ذخيره در سطح گسترده تري استفاده كنند و از نيروهاي مردمي نيز لشگري عظيم براي حمله متقابل تدارك ببينند.عراق همچنين تصميم گرفت كه جنگ نفتكش ها را آرام تر سازد و به اين نتيجه رسيد كه در حجمي زياد از گازهاي سمي استفاده كند.اين تصميمات همگي بيانگر ترس عراق از اين بود كه شايد جنگ فرسايشي منجر به شكست عراق شود.البته دلايل خوبي وجود داشت كه عراق از حمله ايران بترسد.در 6 آوريل، ايران مجددا حملاتي را به وسيله موجي از نيروهاي پياده به سمت بصره آغاز كرد كه اين عمليات در جنوب منطقه درياچه ماهي انجام شد.اين عمليات كربلاي 8 نام داشت و 30000 تا 35000 نيروي ايراني را شامل مي شد كه بيشتر آنها را پرسنل سپاه پاسداران تشكيل مي دادند.اين نيروها در يك جبهه باريك در مواضعي كه ايران قبلا در نبرد بصره فتح كرده بود، مي جنگيدند و حملات جديدي را بوسيله نيروهاي پياده آغاز كردند و بايد در مسير خود از كانال هايي دوتايي عبور مي كردند كه تنها موانع آبي بر سر راه آنها بود. عمليات ايران تنها 3 روز به طول انجاميد و در طي اين 3 روز حمام خون به راه افتاد . نيروهاي ايراني حمله خود را به استحكامات عراق آغاز كرده بودند، اما عراق هم قبلا متوجه شده بود و هم در آمادگي كامل به سر مي برد.كشته ها و زخمي هاي ايران در حدود 8000 تا 10000 نفر بود كه درصد بالايي از آنها كشته شده بودند و عراق نيز 2000 نفركشته و زخمي داده بود كه درصد كمي از آنها كشته شده بودند. تنها كاري كه ايراني ها در اين عمليات انجام دادند، عبور از اولين كانال آبي بود و توانسته بودند 1.5 كيلومتر در منطقه اي كه حداقل استحكامات را داشت ،پيشروي كنند.با اينكه فهميدن دليل اين مسئله مشكل است اما خميني در اين زمان به هشت نفر درجه سر لشگري اعطا كرد و به نظر مي رسيد كه علت اصلي، افزايش روحيه نيروها بود.*(2) با اين حال حملات ايران به عراق خاموش نماند و رفسنجاني در سخنراني خود در 8 آوريل اعلام كرد كه ما در سال جديد به پيروزي خواهيم رسيد. در روز بعد، ايران حمله جديدي را به جبهه مركزي آغاز كرد .اين عمليات كربلاي 9 نام داشت و در نزديكي قصر شيرين و در 110 مايلي شمال بغداد انجام مي گرفت.اين عمليات به استعداد 2 تيپ انجام شد و 4 روز به طول انجاميد. اهداف اين عمليات مانند عمليات كربلاي 7 ،دستيابي به ارتفاعاتي استراتژيك در شمال عراق ومشغول كردن نيروهاي عراقي در شمال بود .اما اين عمليات مانند كربلاي 7 به موفقيت قابل توجهي دست نيافت و تنها با پيشروي هاي اندكي همراه بود.عمليات هاي كربلاي 8 و 9 پاياني بر نبردهاي زميني ايران در سال 1987 و همچنين پاياني بر تلاش هاي ايران در جهت شكست عراق و پيروزي نهايي بر اين رژيم بود.اين عمليات ها نشان داد كه ايران مي تواند در حملات خود به اهداف كوچك دست پيدا كند،اما براي دست يابي به اهداف بزرگ استراتژيك، دچار كمبود هاي فراواني است ، مگر اينكه عراق در استفاده از سيستم دفاعي خود و برتري قدرت آتشي كه دارد، اشتباهات بزرگي مرتكب شود.ايران مرتبا از پيروزي نهايي سخن مي گفت ،اما استعداد تهيه نيروي انساني لازم را براي حمله به عراق در اختيار نداشت. مسئله كليدي تلفات ايران بود.در اواخر آوريل 1987 ايران و عراق از بابت تلفات متحمل شده خويش، ضربه هاي بسياري ديده بودند .به خصوص ايران كه در اين دو حمله اخير، 3 تا 6 برابر عراق متحمل تلفات شده بود اما ايران از اين بابت با سختي بيشتري مواجه گرديده بود. اينكه تخمين در مورد تلفات جنگ بسيار مشكل است، اما مي توان گفت ايران در طول 4 ماه يعني از اواخر دسامبر تا ماه آوريل 50000 كشته داده بود . و در كل از آغاز جنگ تا اين زمان 600000 تا 700000 نفر ايراني كشته و دو برابر اين مقدار زخمي شده بود.تقريبا 2 ميليون ايراني بي خانمان شده بودند و تقريبا هيچ گونه رشد اقتصادي اي از سال 1977 به بعد در ايران وجود نداشت. به طور قطعي معلوم نبود كه چرا بصره به نقطه عطف جنگ تبديل شده بود و چرا حملات ايران در سال 1987 از اين منطقه بر عراق وارد مي شد؟ اين مسئله بستگي زيادي به فضاي عمومي ،روحيه و ظرفيت هاي بازسازي در ايران داشت.اين مسئله واضح بود كه با توجه به تلفات سنگيني كه ايران متحمل شده بود تا حدي روحيه نيروها از بين برود .[...]ايران در اين زمان با شرايط ويژه سياسي و نظامي روبرو شده بود كه اين شرايط، روحيه و انگيزه مردم را براي ادامه جنگ كاهش مي داد.همچنين در اين زمان بحث ها به اين جا كشيده شد كه جنگ مهمتر است يا تاكتيك هاي مبتني بر نيروي انساني؟ با اينكه تلاش ميشد تا اين مسائل تنها به عنوان اختلاف نظر بين سپاه و ارتش ويا رفسنجاني و ملاها نگريسته شود، اما بيشتر سنگيني اين اعتراضات به سمت فرمانده سپاه پاسداران بود كه در پشت جبهه ها قرار داشت و دراكثر موارد ،دلايلي براي توجيه مسائل مطرح شده خود ، نداشت. اما مطلبي كه واضح است اين بود كه كربلاي 8 آخرين مرتبه اي بود كه ايران توانست چندين هزار نيرو را به جبهه هاي عراق كه از لحاظ دفاعي بسيار خوب بودند، بفرستد. همين طور در عراق نيز دليلي براي ادامه جنگ وجود نداشت .تلفات عراق در حملات ايران از ماه نوامبر به 65000 نفر رسيده بود كه از اين مقدار 8000 تا15000 نفر كشته شده بودند.تقريبا نيمي از بصره به كوير تبديل شده بود و تعداد زيادي آواره ، روي دست عراق باقي مانده بود.بنابر اين ديگر دليلي براي عراق باقي نمانده بود كه فكر كند مي تواند ايران را در جنگ شكست دهد. با اينكه نيروهاي عراقي در دفاع بهتر از سالهاي گذشته عمل كرده بودند اما باز هم در بكارگيري قدرت دفاعي خود با مشكل مواجه بودند.آنها همچنين كماكان با مشكل عدم بهره وري مناسب از توپخانه خود مواجه بودند.بيشتر آتش توپخانه عراق از بين مي رفت ،چراكه استقرار نيروهاي ايراني در هور و زمين هاي مرطوب بود و اين مسئله باعث مي شد كه بيشتر گلوله ها ،كارايي مناسب نداشته باشند.چراكه آنها را به صورت بي هدف و در مناطق مرطوب شليك مي كردند.بعضي از گزارشها حاكي از آن بود كه عراق در بعضي روزها 1 ميليون گلوله شليك مي كرد و مخارجش به ماهي 1 ميليارد دلار مي رسيد. تلفات هوايي عراق نيز از زمان آغاز كربلاي 4 بسيار زياد شده بود.عراق 70 جنگنده يا احتمالا 90 جنگنده را در اين مدت زمان از دست داده بود.عراق همچنين به دادن تلفات هوايي در مارس و آوريل نيز ادامه داد .و در اين صورت ،جذب و تربيت خلبان ها كار بسيار مشكلي بود. حتي در مواقعي كه جنگ اوج مي گرفت عراق از نيروي هوايي خود براي پشتيباني كمك مي گرفت و فرماندهان عراقي بارها مي گفتند كه از هليكوپتر هاي جنگي استفاده مي كنند .عراق معمولا از تاكتيك هاي هوايي استفاده مي كرد مثلا بالگرد ها را به راكت هايي مجهز كرده بود كه مي توانستند از داخل خطوط دفاعي عراق، نيرو هاي ايراني را مورد هدف قرار دهند. اما نيروهاي عراقي همچنان به شكست هاي خود در هماهنگي بين نيروها ادامه مي دادند.عراق هنوز از ساختار فرماندهي ضعيف خود رنج مي برد و حملات عراق بيشتر تجمعي از تكنولوژي جنگي در يك منطقه تا نمايش مناسبي از هماهنگي نظامي در جنگ بودند. **قسمت نهم: *گسترش جنگ نفتكشها در خليج و پيوستن ناوگان دريايي غرب؛ فرسايش تدريجي قواي زميني و هوايي و تحليل رفتن آنها(مارس تا دسامبر 1978) *9-0- اهميت فزايندي جنگ در دريا: درحالي كه درگيريها در اطراف بصره در تعيين سرنوشت و روند حركت نيروهاي زميني بسيار حساس و مهم بود، پيشرفتهاي نظامي در خليج ، جنگ را وارد مرحلي جديدي مي كرد. در ماه ژانويه 1987 خليج ، شاهد بيشترين ميزان درگيريها و حملات از سوي نيروهاي ايراني و عراقي نسبت به ماههاي قبل بود. نيروهاي عراقي به جزيري خارك، تأسيسات نفتي جزيري سيري، مخازن سوخت و تأسيسات نفتي ايران حمله كردند. اين حملات گرچه باعث توقف جريان صادرات نفت ايران نشد، اما اين كشور مجبور شد براي خريد 15 مخزن ذخيري نفت هيات هايي به يونان، لندن و نروژ اعزام نمايد. هواپيماهاي عراقي به حملات خود به ميدانهاي نفتي ايران دادند. در ماه مارس ميدانهاي نفتي اردشير، سيروس و نوروز را هدف قرار دادند. همچنين اين هواپيماها كشتي هايي را كه به سمت سيري در حركت بودند ،مورد حمله قرار مي دادند. با اين وجود عراق نتوانست به پيروزي خاصي دست يابد و صادرات نفت ايران همچنان حفظ شد. *9-1-تلاش ايران براي دستيابي به استراتژي هاي نو در جنگ نفتكشها: در جنگ نفتكشها، اين ايران بود كه نقش محوري داشت و تغييراتي را در روند آن ايجاد مي كرد. حملات نيروهاي عراقي به كشتيهاي عبوري در آبهاي ايران، اين كشور را بر آن داشت تا ازحملات ايذايي به كشتي هاي در حال حركت به سوي كشورهاي همسايه عراق نظير كويت و عربستان فراتر رود و آنها را هدف قرار دهد. طي اين حملات، ايران با مشكلاتي جدي مواجه شد. ايران قادر به اعزام تمامي نيروهاي هوايي خود نبود. نيروي هوايي ايران تنها در حدود 63 تا 90 جنگندي عملياتي داشت كه شامل 20 تا 35 فرونداف4، 30 تا 45 فرونداف5 و 7 تا 12 فرونداف14 بود. بيشتر اين جنگنده ها قادر به انجام تعداد پروازهاي محدودي بودند و اكثر آنها فاقد سيستمهاي ارتباطي و الكترونيكي قابل استفاده بودند. درحالي كه با رسيدن لوازم يدكي از منابع ناشناس، هواپيماهاي اف4ايران ارتقاء يافتند و به آمادگي بالاتري رسيدند اما هيچ كدام از اف14هاي اين كشور قادر به استفاده از موشكهاي فونيكس خود نبودند و تنها تعداد اندكي از آنها مجهز به رادارهاي قابل استفاده بودند. گرچه گزارشها حاكي از اين بود كه ايران 50 فروند از هواپيماهاي ميگ 19 و ميگ21 چيني و كره اي سفارش داده و تحويل گرفته، اما هيچ يك از آنها در اين نبردها مشاهده نشد. علاوه براين، ايران در استفاده منظم از بيشتر ناوگان دريايي خود، با مشكلات جدي روبرو بود. اين كشور طي تحولات صورت گرفته در زمان انقلاب و پاكسازي هاي انجام شده، بسياري از نيروهاي متخصص و زبده در نگهداري، تعمير و پشتيباني ناوگان دريايي خود را از دست داده بود. در همين شرايط، به تعدادي از ناوگان دريايي ايران از قبيل 2 ناو جنگي، 2 ناوچه مدل سام و 1 رزم ناو آمريكايي خسارات عمده اي وارد شده بود. منهدم شدن 2 ناوچي مين ياب، 2 فروند قايق گشت زني مدل كمان و تخريب كلي دو فروند ديگر از اين قايقها، از ديگرخساراتي بود كه در اين شرايط به نيروي دريايي ارتش ايران وارد شد. ايران نه تنها قادر به خريد كشتيهاي جنگي جديد براي جايگزيني ناوگان خود نبود،بلكه در نگهداري و حفظ سيستم رادار و تجهيزات كشتي هاي باقيمانده نيز مشكلات فراواني داشت و با كمبود جدي موشكهاي ضد هوايي و ضد دريايي مواجه بود. بسياري از رادارها و سيستم هاي الكترونيكي ايران ديگرعملياتي نبودند؛ تجهيزاتي چون: رادارهاي شكارچي دريايي SPG-34، سيستمهاي كنترل آتش مارك 31، 51 و 61، رادارهاي تاكتيكي و كنترل آتش WM-28 ، رادارهاي جستجوگر AWS-1 و SPS-6 كه بر روي ناوهاي جنگي اين كشور نصب بودند. ايران از نظر ذخيري مهمات كليدي چون ضد هوايي RIM-66 و ضد شناورهاي RGM-84 نيز با كمبود مواجه بود. بعلاوه بيشتر موشكهاي آنها پيش از سقوط شاه تحويل اين كشور شده بود و از زمان مفيد استفادي آنها گذشته بود و ديگر به قطعات و خدمات كشورهاي غربي نيز دسترسي نداشتند. با ا ين حال ايران قادر بود بسياري ازشناورهاي جنگندي مدل سام را- كه ساخت انگليس بود- بكار گيرد. بعلاوه ايران در حدود 7 فروند بالگرد AB-212 به همراه ده ها موشك MK2 و AS-12 را حفظ و بازيابي كرده بود كه در حملات ناگهاني بر ضد مخازن سوخت، نفتكشها، ميدانهاي نفتي و ناوهاي آمريكايي ميتوانست مورد استفاده قرار گيرد. نيروي دريايي ايران همچنين دو فروند هواپيماي مستقل PF-3 با موتور جت داشت كه براي گشت زني و پشتيباني مورد استفاده قرار مي گرفت. اين هواپيماها فاقد سيستم رادار و حس گرهاي قابل استفاده بودند، اما براي عمليات شناسايي موقعيت ميتوانست مورد استفاده قرار گيرد. 7 فروند بالگرد SH-3D ASW،دو فروند بالگرد مين-گذارRH-53D،هواپيماهاي هركولس سي130 و 4 فروند فوكر 400 براي گشت زني و عمليات مين گذاري، از ديگر تجهيزات قابل توجه ايران به شمار ميرفت. ايران با استفاده از باقيماندي نيروي دريايي خود اقدام به حمله به ناوهاي باربري، نفتكشهاي خليج و انجام عملياتهاي شبانه ميكرد. در بيشتر موارد، موشكهاي ايران، موشكهاي ساخت ايتاليا موسوم به سي كيلربودند. اين موشك ها براي اولين بار در سال 1984 در جنگ مورد استفاده قرار گرفت و پيش از سقوط شاه به ايران فروخته شده بود. موشكي نسبتا سبك به طول يك متر و قطر 26 سانتي متر به وزن تقريبي 300 كيلو، با كلاهك جنگي 70 كيلويي ضد زره - ثاقب - با قدرت انفجاري بسيار بالا. موشك هوا به سطح با برد حداقل 6 و حداكثر 25 كيلومتر كه در محيطهاي پر ترافيك، قابليت هدايت راديويي نيز دارد. در طول مدت حملات ايران وعراق به كشتيهاي باربري، تعداد كمي غرق شده و يا به شدت آسيب ديدند. اما از ابتداي ماه ژانويه تا اوايل فوريه، به 16 كشتي آسيب وارد شد كه تعداد كشتيهاي آسيب ديده از ابتداي جنگ را به 284 فروند افزايش داد. در اوايل ماه مارس و طي يك عمليات، موشك سي كيلر ثابت كرد كه مي تواند خسارات فاجعه آميزي برجاي بگذارد. اين موشك با هدف قرار دادن نفتكش 1000 تني صدراي عراق، آن را به جهنمي مبدّل ساخت و دست كم 7 نفر از خدمي كشتي كشته شدند. در نتيجه، نيروهاي دريايي روسيه و كشورهاي غربي وارد عمل شدند. روسيه با ارسال ناو مجهز به موشك كريواك، كشتيهاي حامل سلاح خود را كه از تنگي هرمز به سمت عراق در حركت بودند، اسكورت مي كرد. اين دومين ناو جنگي روسيه بود كه از سال 1982 وارد خليج شده بود - ناو اول زماني اعزام شد كه ايران درسپتامبر1986دو كشتي روسيه را توقيف كرد - و پيغام روشني به ايران،عراق و كشورهاي حاشيه خليج بود كه روسيه از كشتيهاي خود محافظت خواهد كرد. آمريكا هم نيروهاي خود در اقيانوس هند را افزايش داد و ناو 85000 تني سيتي هاوك و يازده كشتي اسكورت را راهي منطقه كرد. آمريكا ناو هواپيما بر خود را در شرق بندر مسيره در سواحل عمان مستقر كرد. بريتانيا و فرانسه هم تحركات دريايي خود را افزايش دادند و اسكادران بريتانيا مستقر در اقيانوس هند، از آن پس حضور فعالتري در خليج داشت. *9-2- استقرار ساماني موشكي كرم ابريشم ايران: تحركات نيروها و ناوهاي آمريكايي در خليج تنها پاسخ به استفادي ايران از موشكهاي سي كيلر نبود، بلكه آمريكا مطلع شده بود كه ايران پايگاه زميني بزرگي در نزديكي تنگي هرمز بنا كرده و موشكهاي ضدناو و ضد كشتي خود را در آن مستقر ساخته است و دست كم يك فروند آن را اواخر ماه فوريه در نزديكي جزيري قشم آزمايش كرده است. اين سيستم جديد از خانوادي ساماني موشكهاي چين بود؛ مدل چيني موشكهاي CSS-N-2 روسيه كه چين در تابستان 1986 به ايران تحويل داد. اين ساماني موشكي موسوم به كرم ابريشم بود و در دو حالت ثابت و متحرك استقرار مي يافت. اما ايران آن را با تلفيقي از ثابت و متحرك مستقر كرد و تجهيزات متحرك و ثابت آنرا توأمان بكار گرفت. در اين شكل از استقرار، بخش پرتابگر سامانه، حالت متحرك داشت تا قابل تشخيص دقيق و رديابي رادارها و موقعيت يابها نباشد. اين وضعيت باعث ميشد تا موشكها و سامانه هاي پرتاب آن در موقعيتهاي مختلفي نگه داشته شوند و ضريب ايمني آنها بالاتر رود و در صورت نياز به داخل پايگاه منتقل شوند. هر ساماني پرتاب از 2 موشك انداز و 4 موشك تشكيل مي شد. موشكهاي كرم ابريشم ساخت چين ساختار پيچيده اي نداشت و به مدت 20 سال بر روي كشتيهاي چيني قرار داشت. طول اين موشك 5/6 متر و قطر آن 75 سانتي متر بود و وزني بين 2500 تا 3000 كيلوگرم داشت. كلاهك جنگي آن نيز 500 كيلوگرم وزن داشت كه 7 برابر وزن كلاهك جنگي موشك سي كيلر بود. برد متوسط آن 95 كيلومتر بوده و قابليت هدايت از راه دور را نيز داشت. درحالي كه سلاح هاي ضد كشتي بندرت قدرت تهاجمي قابل توجهي به ايران ميبخشيد، اما تركيب موشكهاي سي كيلر و كرم ابريشم قدرت و قابليت ويژه اي به ايران بخشيد تا به كشتيهاي باري و نفتكشهاي خليج حمله كرده و بيش از آنكه به آنها خسارت وارد نمايند، آنها را به اعماق خليج مي فرستادند. افزايش تهديدات موشكي كشتيهاي شناور در خليج از سوي ايران، بسيار بيشتر از تهديداتي بود كه نيروي دريايي و هوايي اين كشور ايجاد مي كردند. آنها مسلح شده بودند تا به كشتيهاي كشورهاي ثالث كه از آبهاي بين المللي عبور ميكردند، حمله كنند. اين بدان معنا بود كه ايران تصميم داشت كشتي هاي بين المللي را كه به سمت كشورهاي جنوب خليج در حركت بودند، تهديد كرده و يا مورد حمله قرار دهد. در اين ميان تهديدات بوجود آمده براي كويت بسيار مهم و حساس بود. كويت تقريبا منابع نفتي برابر با مجموع منابع ايران و عراق دارد. ذخيري نفتي بيش از 100ميليارد بشكه يا 13 درصد از منابع نفت جهان كه آمريكا از اين ميزان ،تنها 9/3 درصد را در اختيار دارد و بيش از 100ميليارد دلار در صنعت نفت كويت سرمايه گذاري كرده است. *9-3-تصميم كويت براي تغيير پرچم نفتكشهاي اين كشور: در 13 ژانويه 1987 كويت از سفارت آمريكا درخواست كرد كه در برابر تغيير پرچم نفتكشهاي اين كشور به پرچم آمريكا، ناوگان دريايي آمريكا ازاين كشتي ها حفاظت كنند. كويتيها اعلام كردند پيشنهاد مشابهي را به روسيه هم داده اند. كويتيها بسيار نگران بوند و در برابر تهديدات زميني و هوايي و حملات ايران به نفتكشهاي با پرچم كويت، بدنبال نيروي خارجي براي حفاظت از نفتكش هايشان بودند. اگرچه جنگ نفتكشها بسيار مهم و جدي بود، اما تنها بخش بسيار كوچكي از 168 تا 196 نفتكشي را كه در هر ماه از خليج عبور مي كردند، تحت تأثير خود قرار مي داد. حركت نفتكشها به كويت حداقل به 1 فروند در هر روز و حداكثر به 80 فروند در ماه مي رسيد. در ابتداي سال 1987 تنها 7 كشتي از 284 كشتي با پرچم كويت مورد حمله قرار گرفتند. در 34 حمله اي كه ايران از كريسمس1985 تا سپتامبر 1986 داشت، هيچ كشتي با پرچم كويت هدف قرار نگرفت. كويت بدليل اجازه دادن به عراق براي استفاده از بندر الشعيب در انتقال تجهيزات نظامي روسيه به اين كشور، تحت فشارهاي سياسي ايران قرار داشت كه روز به روز بر آن افزوده مي شد. كويت با اجازه دادن به هواپيماهاي عراق براي استفاده از مرزهاي هوايي اين كشور در حمله به ايران و سواحل جنوبي خليج ، خطر حملي ايران را به كشتيهاي خود و ساير كشتي هايي كه به سمت كويت در حركت بودند ،بسيار افزايش مي داد. همچنين اينگونه به نظر مي رسيد كه كويت به نيروي دريايي عراق اجازه داده تا از آبراه السبيه بين كويت و جزيري بوبيان براي انتقال كشتي هاي كوچك خود استفاده كند و بعلاوه بالگردهاي عراقي هم از مرزهاي هوايي كويت بهره مي بردند. چهار عامل باعث مي شد تا دولت ريگان از پيشنهاد تغيير پرچم حمايت كند.اولين عامل اين بود كه ايالات متحده متوجه اين مسئله شده بود كه روسيه نيز با پيشنهاد مشابهي موافقت كرده است واكنون كويت پيشنهاد كرده بود كه ايالات متحده و روسيه بطور مشترك از 11 نفتكش كويت حفاظت كنند. ( 5 نفتكش تحت مراقبت روسيه و 6 فروند تحت حفاظت نيروهاي آمريكايي ) عامل دوم نياز آمريكا به تقويت حضور و نفوذ خود در منطقه بود كه پس از سقوط شاه و بروز مشكل در فروش سلاح به كشورهاي حاشيه خليج و خروج نيروهايش از لبنان، با تزلزل روبرو شده بود. عامل سوم استقرار موشكهاي كرم ابريشم ايران و تشكيل شاخه اي جديد در سپاه پاسداران اين كشور براي عمليات دريايي بود. و در نهايت دولت ريگان به اين نتيجه رسيده بود كه ايران پيش از اين به كشتيهاي تحت پرچم قدرتهاي بزرگ ،حمله نكرده است و اكنون نيز حمله آنها به كشتيهاي حامل پرچم آمريكا بعيد خواهد بود و همچنين ايران توان دريايي و هوايي كافي براي نبرد با نيروي دريايي آمريكا را نخواهد داشت. در راه عملي كردن اين تصميم، دولت ريگان خطايي مرتكب شد كه درس مهمي براي تمام برنامه ريزان و طراحان نظامي بود. در اين تصميم گيري تمام منافع آمريكا در نظر گرفته شده بود و قصد ونيات دشمن نيز در سطوح سياسي بررسي شده بود، اما قابليتها و تواناييهاي دشمن و تحليل كاملي از آنها در سطح تخصصي تر صورت نگرفته بود. دولت ريگان براي تصميم گيري در مورد تغيير پرچم، پروسي داخلي براي بررسي جوانب مختلف موضوع را طي نكرد. در واقع، فرمانده ستاد مشترك نيروهاي مسلح، فرمانده نيروي دريايي و اكثر دولتمردان ريگان در امور خليج ، هيچگاه در مورد جزئيات طرح گفتگو و مشورتي انجام ندادند. وزارت دفاع آمريكا طرح عمليات احتمالي براي حمله به موشكهاي كرم ابريشم را آماده كرده بود، اما طرحي براي استقرار نيروهايي كه توان مقابله با تهديدات احتمالي عليه آمريكا را داشته باشند ،تدارك نديده بود و پيش بيني نكرده بود كه استقرار نيروهاي عملياتي از خليج عمان تا بنادر كويت، قطعاً ميتواند تهديداتي جدي به همراه داشته باشد. دولت ريگان بدليل اينكه خطرات احتمالي موجود را دست كم گرفته بود، همچنين به واكنش احتمالي كنگري آمريكا در صورتي كه طرح تغيير پرچم منجر به درگيري شود، توجه نكرده بود و تهديدات بي شماري كه ايران مي توانست براي كشورهاي جنوب خليج ايجاد كند، از چشم آنها دور ماند. روز 7 مارس، آمريكا به كويت اعلام كرد كه نيروهاي اين كشور از هر 11نفتكش كويتي حفاظت خواهند كرد و در 10 مارس كويت بطور موقتي و آزمايشي، اين پيشنهاد را پذيرفت. كويت و آمريكا 2 آوريل 1987 قرارداد تغيير پرچم نفتكشها را رسما امضا كردند. پس از آن كويت همواره تأكيد كرد كه اين كشور نفت كشهاي روسي را اجاره كرده است. اين عمل در واقع به كلّ فعاليتهاي نفتكشها و اسكورت آنها ،وجهه اي بين المللي مي داد و موجب خنثي سازي مشكلات منطقه اي و داخلي ناشي از حمايتهاي آمريكا مي شد. كويت نيز همانند آمريكا،خطرات احتمالي تغيير پرچم نفتكشها را دست كم گرفته بود. كويت احساس مي كرد كه ايران هرگزبا ائتلاف دفاعي روسيه و آمريكا وارد درگيري نخواهد شد و از اين پس، حمايتهاي ضمني آمريكا و روسيه را براي دفاع از آنها در برابر حملات ايران ، به همراه خواهد داشت. به نظر نمي رسيد كه كويتي ها به اين نكته توجه كرده باشند كه در اين شرايط ايران براي از سرگيري روابط با روسيه تلاش خواهد كرد و يا با آمريكا (همانگونه كه در بحران گروگانها و مداخلي اين كشور در لبنان روبرو شد ) اين بار نيز به مقابله بپردازد. در ماههاي فوريه و مارس، ايران به حملات خود و پيشروي در بصره ادامه داد. رهبران ايران به مشورت هاي خود درباري حملي نهايي ادامه دادند، اما نيروهاي ايراني عملاً جز حملات محدودي در شمال و راه اندازي جنگي فرسايشي در جنوب، كاري انجام ندادند. در مقابل، عراق موقعيت دفاعي ثابتي برروي زمين داشت و نيروهاي هوايي خود را براي هدف قرار دادن نيروهاي زميني ايران، اهداف نفتي و شهرهاي اين كشور متمركز كرده بود. عراق تا اواسط ماه فوريه، به حملات هوايي خود به 13 شهر بزرگ غرب ايران ادامه داد. همچنين هواپيماهاي عراقي به حملات خود به تهران نيز ادامه دادند كه پس از حملات آنها در 1985 كه 30 بار تهران را بمباران كرده بودند، بي سابقه به نظر مي رسيد. در برابر اين حملات، ايران پاسخ چنداني نمي توانست بدهد. در واقع، يكي از افسران بركنار شدي نيروي هوايي ايران ادعا كرده بود كه تنها يك سوم از 65 فروند اف4 و 100 فروند بالگرد اين كشور،همچنان عملياتي مي باشند. تنها كاري كه ايران ميت وانست انجام دهد، پرتاب چند موشك اسكاد به سمت بغداد و درخواست از مردم براي خالي كردن اين شهر بود. اين مطلب از ميزان تلفات هر دو طرف نيز كاملا مشخص بود. ايران اعلام كرد كه حملات هوايي عراق به اين كشور 3000 كشته و 9000 مجروح برجاي گذاشته و از 9 ژانويه، 35 شهر اين كشور مورد حمله قرار گرفته است. عراق نيز گزارش داد كه از 9 ژانويه 11 حمله موشكي به بغداد صورت گرفته و تعدادي ديگر از شهرهاي عراق نيز بمباران شده كه در اين حملات تنها 300 نفر كشته و در حدود 1000 نفر زخمي شده اند. توانايي پدافند هوايي ايران نسبتاً محدود بود. حركت كشتيهاي آمريكايي و اسرائيلي به سوي ايران و انتقال تجهيزات موشكهاي هاوك، توانايي عراق در حمله به خارك، سيري، لارك، پلها و شاهراههاي ارتباطي مواضع ايران در فاو و بصره را كاهش مي داد. ايران نيز با استفاده از موشكهاي SA-2 كه ازچين خريداري كرده بود وهمچنين موشكهاي سطح به هواي ليزري كه بطور غيرقانوني از سوئد وارد كرده بود، تلفات سنگيني به نيروهاي عراقي وارد ساخت. بسياري از پايگاههاي راداري و موشك انداز سام ايران ديگر قادر به انجام عمليات نبودند و عملاًاز كار افتاده بودند. حملات هوايي به شهرها در 18 فوريه 1987 موقتاً خاتمه يافت( اگرچه هر دو طرف روز 22 فوريه مدعي شدندكه طرف مقابل آتش بس را نقض كرده است) و اين آتش بس تا ماه آوريل ادامه يافت. دلايل اين آتش بس هنوز كاملاً مشخص نيست. عراق مدعي شده بود كه مسعود رجوي از صدام حسين خواست تا حمله به شهرها متوقف شود. زيرا وي بر اين عقيده بود كه در اين حملات تنها مردم عادي كه در بين آنها مخالفان انقلاب هم هستند، آسيب مي بينند نه رهبران و دولت ايران. با اين وجود به نظر مي رسد علت اصلي هم تصميم دولت آيت ا... خميني براي توقف حملات توپخانه اي به بصره و هم افزايش تلفات نيروي هوايي عراق بود. عراق پس از 18 فوريه نه تنها حمله به شهرهاي ايران را متوقف كرد، بلكه پشتيباني هوايي از نيروي زميني خود را نيز كاهش داد. تلفاتي كه تا آن زمان عراقي ها به آن اعتراف كردند، از بين رفتن حداقل 5 درصد از نيروهايشان بود؛ و بر اساس منابع ايراني اين رقم در حدود 10 تا 15 درصد اعلام شده بود. نكتي حائز اهميت اين بود كه بيشتر اين تلفات از بين كادر خلبانان زبده و سطح بالاي عراق بود كه هزيني سنگيني براي آنها به شمار ميرفت. در حالي كه روسيه موافقت كرد تا هواپيماهاي از دست رفته را جايگزين كند، ا ما از دست دادن خلبانان با تجربي عراقي ، شرايطي بحراني را براي نيروي هوايي اين كشور رقم زده بود. حتي اگر تعداد اندك خلبانان خارجي استخدام شده را هم در نظر بگيريم، عراق تنها براي 15 تا 25 درصد از هواپيماهاي خود خلبان باتجربه و كارآزموده در اختيار داشت و از همين تعداد هم، تنها اندكي از آنها در سطح استانداردهاي بين المللي بودند. عراق قادر به پرداخت هزينه هاي غير قابل بازگشت اين جنگ نظير خلبانان زبدي و هواپيماهاي 15 تا 25 ميليون دلاري خود نبود.ارزش خساراتي كه عراق در هر حمله به اهداف ايراني وارد مي ساخت ،بسيار كمتر از هزيني هواپيماها و آسيبهاي احتمالي بوده و تأثير تاكتيكي - استراتژيكي اين حملات بر نيروهاي ايراني، بسيار ناچيز بود. *9-4- نبرد براي گسترش نفوذ در خليج ايران راههاي ديگري را براي حمله به عراق پيدا مي كند. ايران با افزايش فشارهايش به كويت براي توقف حمايت از عراق و حمله به تأسيسات نفتي ايران از سوي عراق، مسير جديدي را در پيش گرفت. شيعيان كويت هم با آغاز دور جديدي از اعتراضات خود، فشار بيشتري به دولت اين كشور وارد مي كردند. اين فشارها به حدي رسيد كه دولت كويت با شهروندان شيعي خود دچار مشكل شده بود و ديگر نمي توانست تمامي مشكلات بوجود آمده را به عوامل خارجي نسبت دهد. دولت كويت اذعان كرد كه 25 كويتي شيعه را به بهاني تروريسم بازداشت كرده است. دولت اين كشور نيز 1 وزير شيعي كابينه و 25 كارمند شيعي در مشاغل مهم صنعت نفت را از كار بركنار كرد. تهديد به خرابكاري در كويت زماني اوج گرفت كه در 22 مي، يكي از مخازن پروپان در پالايشگاه الاحمدي شهر فحاحيل طعمي حريق شد و به مدت 3 روز در آتش سوخت. اين عمليات، دومين عمليات خرابكارانه طي يكسال گذشته با هدف انهدام پالايشگاه الاحمدي بود. اين عمليات بگونه اي طراحي شده بود كه 450 هزار بشكه پروپان و بوتان منفجر شود و تمامي تأسيسات پالايشگاه و حتي بخش هايي از شهر را نيز در بر بگيرد. مهمتر از آن، ايران استقرار 2 تا 4 سكوي پرتاب موشكهاي كرم ابريشم را در نزديكي تنگي هرمز به پايان رساند. تا اواسط آوريل 1987، ايران دست كم 12 سكوي پرتاب موشك به همراه 20 موشك آمادي شليك و 28 موشك ذخيره را در منطقه مستقر كرده بود. تنها مشكل ايران در استقرار اين سامانه ها ،كمبود قطعات اصلي و حساس بود كه اين عمليات را با تأخير مواجه مي ساخت. يكي از اين سكوهاي پرتاب از جزيري قشم در تنگي هرمز، به پايگاه نيروي دريايي ايران در بندر عباس منتقل شد تا پدافند هوايي را در اين قسمت شكل دهد. در حالي كه برد اين موشكها با دقت مناسب و بار معمولي در حدود 64 كيلومتر بود، با دقت كمتر و بار انفجاري سبكتر برد آنها به 75 كيلومتر افزايش مي يافت. ايران ساخت يك پايگاه توپخانه اي ديگر را در قسمت جنوبي شبه جزيري فاو آغاز كرد. اين پايگاه به ايران اين امكان را مي داد تا شهرها و بنادر كويت را هدف قرار دهد و قدرت ايران را براي فشار بيشتر به كويت افزايش مي داد. 9-5- درگيريهاي زميني جزئي در اواسط سال 1987: علي رغم عقب نشيني و بازگشت ايراني ها به مواضع شان پس از عمليات كربلا، ايران عمليات ديگري را با نام كربلاي 10 در اواسط آوريل در شمال عراق آغاز كرد. پيش از آغاز اين عمليات، ايران از تهاجمات متعدد كردهاي بارزاني حامي ايران حمايت كرده بود. ايران مدعي شد كه در 18 آوريل، گردان هاي ايراني به همراه كردهاي عراقي، 1500 نظامي عراقي را كشته، 20 روستا را تحت كنترل خود قرار داده و 10 بلندي كليدي منطقي سليمانيه را تصرف كرده است. عمليات كربلاي 10 هجومي 3 جانبه و به شكل يك چنگال بود. اين عمليات در مناطق كوهستاني جنوب غربي بانه و شمال شرقي سليمانيه عراق پايه ريزي شد و به نظر مي رسيد كه هدف اوليه آن اشغال ارتفاعات و جاده هاي بين مائوت و چاوارتا باشد. در حاليكه مائوت چيزي جز روستايي كوچك نبود، اما يكي از پايگاههاي دفاعي اصلي عراق در مناطق مرزي بود كه دور تا دور آن مين گذاري شده بود و انبارهاي مهمات فراواني در آن وجود داشت. چاوارتا مركز اصلي و راه اصلي به سوي سليمانيه بود و جمعيت قابل توجهي هم داشت. عمليات شب جمعه، 23 آوريل 1987 آغاز شد و نيروهاي عراقي آمادگي و هوشياري لازم را نداشتند. اواخر آوريل ايران مدعي شد كه كنترل 11 شهر و روستا و 310 كيلومتر مربع را دست گرفته و 4000 نفر را كشته و 350 نفر را نيز اسير كرده است كه يك فرمانده عراقي نيز در بين آنها مي باشد. عراق نيز مدعي شد كه حملي 2 گردان از نيروهاي ايراني را دفع كرده است و 1500 نفر تلفات به آنها تحميل كرده و 66 دستگاه خودرو و نفربر را نيز منهدم كرده است. ايران به منطقه اي حمله مي كرد كه ماهها پيروزي هم در آن منطقه، يك برتري استراتژيك را نصيب ايران نمي كرد. در حقيقت عوارض طبيعي منطقه بگونه اي بود كه براحتي مي توانستند در آن پيشروي كنند و كسي نيز مانع آنها نمي شد. دولت ايران نيز به سادگي عمليات خود در شمال عراق را ادامه مي داد تا پيروزي هايي پياپي را به مردم ايران نشان دهند و حتي باعث مي شد كه رفسنجاني با ادامي عمليات، فداكاري همه جانبه خود را نسبت به جنگ ثابت كند و فشارها و اهرمهاي سياسي بر آقاي منتظري را حفظ نمايد. ايران فشار حملات خود راد منطقه اي متمركز كرده بود كه مي توانست از عداوت كردهاي عراقي با دولت اين كشور، بيشترين بهره را ببرد و عراق را مجبور سازد تا نيروهايش را به اين منطقه معطوف سازد و با كمترين تلفات نسبت به نيروهاي عراقي، پيروزيهاي اندكي را بدست آورد و تدريجاً نيروي دفاعي عراق را از پاي درآورد. البته با احتمال قطع به يقين،آنان به اهداف خود از اين حملات دست نيافتند. *9-6- حمله به كشتيهاي آمريكا و روسيه: در بهار 1987، بيشترين تحولات و پيشرفتها در خليج صورت گرفت. تلاش ايران براي مقابله با توانايي عراق در تسلط يافتن به جنگ نفتكشها، اقدامات كويت در تغيير پرچم نفتكش ها، مبحران خليج و كشتيهاي منطقه را به مسئله اي بين المللي مبدل ساخت. اين مسئله با مقابله و رويارويي ايران و روسيه آغاز شد ،اما اندكي پس از آن، تحت الشعاع تقابل بسيار جدي ايران و آمريكا قرار گرفت. در آوريل 1987، ايران به توافقات روسيه و كويت در مورد اسكورت 3 نفتكش استيجاري اين كشور ،واكنش هاي شديدتري نشان داد. 15 آوريل ،ايران هشدار داد كه نفتكشهاي روسيه كه تحت اجاري كويت در آمده اند ،مي توانند وضعيت بسيار خطرناكي براي منطقه بوجود آورند. 4 روز بعد - 19 آوريل - و در پي ديدار ولادمير پتروفسكي، معاون وزير امور خارجه روسيه با مقامات كويتي، ايران به روسيه هشدار داد كه خليج مي تواند به افغانستان دوم براي اين كشور تبديل شود.آقاي رفسنجاني نيز روز 20 آوريل هشدار مشابهي به آمريكا داد. روز بعد، ماموران اطلاعاتي آمريكا اعلام كردند كه ايران موشكهاي كرم ابريشم خود را در فاو مستقر كرده است.اما در اين موقعيت، تهديدات ايران بيشتر از طرف نيروي دريايي سپاه پاسداران اين كشور بود كه به تازگي سازمان يافته بود نه از جانب موشكهاي مستقر در فاو. آنگونه كه پيش از اين نيز احساس مي شد، ايران در پي ريزي و هدايت جنگ نفتكشها با عراق با مشكلاتي جدي روبرو بود. بر خلاف عراق،اين كشور مجبور بود به كشتي هاي كشورهاي ثالث نيز حمله كند. چرا كه هيچ كشتي عراقي اي در خليج وجود نداشت. اين شرايط خطر اقدامات تلافي جويانه از سوي ناوگان كشورهاي غربي و كشورهاي جنوبي خليج را نيز افزايش مي داد. البته خطري كه از جانب كشورهاي جنوبي خليج ، ايران را تهديد مي كرد،آنچنان قابل توجه نبود. ايران با وجود تلفات سنگين وارد شده به ناوگان دريايي اش، توان مقابله با تهديدات اين كشورها را داشت. پدافند دريايي و ناوشكن انگليسي آرتميز و ناوشكنهاي آمريكايي ببر و پلنگ كه در اختيار ايران بود ،ديگر عملياتي نبودند. اما با اين وجود، ايران 4 فروند ناوچي انگليسي مجهز به موشكهاي سام، زم، رستم و فرامرز در اختيار داشت. حداقل 4 فروند از 8 ناوچه جنگي اين كشور نيز همچنان عملياتي بود كه با توپهاي 40 و 76 ميلي متري، تجهيز شده بودند. ايران همچنين تركيبي از قايقهاي سبك را نيز در اختيار داشت. يك فروند كشتي مين گذار 320 تني به نام شاهرخ نيز داشت كه در درياي خزر مستقر بود. دو فروند نفتكش 5 هزار تني بندرعباس و بوشهر نيزدر سال 1984 اصلاح شده بودند تا توپهاي 40 ميلي متري و ديگر تجهيزات پدافندي بر روي آن نصب گردد. نيروي دريايي همچنين تعدادي هواناو(هاوركرافت) عملياتي و 150 قايق شناسايي داشت كه البته بسياري از آنها بشدت آسيب ديده بودند. ايران همچنين تعميرگاه كشتي چابهار و حوضچه هاي تعمير كشتي "40" و "دلفين" را با قدرت بالابري 28 هزار تن ،در دسترس داشت. همين نيروي دريايي به ظاهر منظم و قوي كافي بود تا عراق را از فكر حمله باز دارد؛ اما بندرت مي توانست با ناوگان دريايي كشورهاي غربي مقابله كند. ايران براي ايفاي نقش اصلي در منطقه بايد براي استفاده از نيروي دريايي اش، راه حل تازه اي مي انديشيد. اولين راه كار ايران در قبال اين مسئله، استفاده از هواپيماهاي پشتيباني براي مين گذاري به عنوان نوعي مبارزي غير مستقيم بود. نيروي دريايي ايران ذخيره اي از مين هاي آمريكايي و روسي و مين هاي ضد شناور KRAB و مين هاي ديگري ساخت كره شمالي، روسيه و چين را در اختيار داشت. در اين شرايط ايران ساخت مين هاي شناور غير مغناطيسي با قابليت كنترل از راه دور را آغاز كرده بود. اگرچه ايران تنها يك فروند مين گذار آن هم در درياي خزر داشت، اما تمام كشتيهاي كوچك اين كشور، توانايي كارگذاري مين را دارا بودند. راه حل دوم ايران، تشكيل شاخه اي ديگر از نيروي دريايي سپاه به فرماندهي محسن رضايي بود. ايران از دو سال قبل تلاشهاي بسياري را براي تشكيل چنين نيرويي آغاز كرده بود. دراواخر 1986 ،نيروي دريايي سپاه با نيرويي درحدود 20 هزار نفر شكل گرفت و از نيروي دريايي ارتش كلاسيك ايران، بزرگتر و قدرتمندتر بود. نيروي دريايي سپاه به تجهيزات گوناگوني چون شناورهاي كوچك، قايقهاي تندروي ره گيري و تعداد بسيار زيادي از قايقهاي توپدار مجهز شده بود. ره گيري بسياري از اين قايقها توسط رادار بسيار مشكل بود و مي توانستند تجهيزاتي چون راكتهاي پر سرعت، مسلسل و سلاحهاي سبك را حمل كنند. قايقهاي تندروي ره گيري به طول 48 پا، ساخت سوئد بودند و در سال 1985 خريداري شده بودند و قادر بودند 6 نفر به همراه 1000 پوند تسليحات را حمل نمايند. اين قايقها با سرعت 46 گره دريايي گشت زني مي كردند و سرعت آنها تا 69 گره قابل افزيش بود. براساس گزارشهاي موجود، سپاه پاسداران حداقل 40 تا 50 فروند از اين قايقها سفارش داده بود. نيروي دريايي سپاه همچنين لنچج هايي مجهز به دكل و جرثقيل داشت كه تشخيص آنها از لنچ هاي تجاري منطقه بسيار دشوار بود. اين لنچ ها قادر بودند تا 350 تن مين را حمل كنند. نيروي دريايي سپاه دست كم يك فروند ناو وتعدادي ناوچه و يك زير دريايي ساخت كره شمالي نيز در اختيار داشت. نيروي دريايي سپاه درجزاير و مناطق نفت خيز ايران و با تمركز بيشتر بر مناطق الفريصيه، سيري، ابوموسي، تنب هاي كوچك وبزرگ و لارك مستقر بودند.يگانهاي سپاه بصورت علني در قايقهاي انفجاري، تمرين عمليات انتحاري مي كردند. اين قايق هاي حامل مواد منفجري بسيار قوي براي اصابت به ناوها و كشتيهاي دشمن طراحي شده بودند. آنها همچنين مدعي شده بودند قايقهاي ديگري را بگونه اي ويژه آماده كرده اند تا در مواقع لزوم ،بنادر حساس وشاهراه هاي كشتيراني را مسدود نمايند. علاوه بر اين مشخص بود كه اين شاخه از سپاه، ذخاير بزرگي از تجهيزات غواصي و يك مركز آموزش نبرد زير آب در بندر عباس دارد. نيروي دريايي سپاه قابلتهاي موشكي و هوايي نيز داشت. آنها 35 تا 46 فروند هواپيماي جنگنده آموزشي پيلاتوس PC-7 داشتند كه از سوئيس خريداري كرده بود
  4. روزنامه انگلیسی «ديلي تلگراف» مدعی شد: چين به طور مخفيانه پايگاه و تأسيسات مهم زيرزميني را براي زيردرياييهاي اتمي ايجاد كرده است كه مي تواند تهديدي براي كشورهاي آسيايي و چالشي براي قدرت آمريكا در منطقه باشد. به گزارش سرویس بین الملل تابناک به نقل از ديلي تلگراف،‌ عكسهاي ماهواره اي نشان دهنده يك بندرگاه مهم است كه ظرفيت نگهداري از چند زيردريايي حامل موشكهاي اتمي و همچنين ناوهاي هواپيمابر را دارد. اين عكسها نشان دهنده حضور زيردريايي اتمي 094 ، آخرين زيردريايي چيني در فاصله چند صد مايلي همسايگان اين كشور است كه مي تواند چالش بزرگي براي سلطه نيروي دريايي آمريكا بوده و زنگ خطر را براي ساير ساكنان درياي چين جنوبي به صدا درآورد. ساير عكسها نمايشگر وجود چند جنگ ناو و شبكه اي از تونلهاي زير زميني در پايگاه سانيا در نوار جنوبي جزيره هاينان است. تونلهاي ورودي متعدد و بزرگ اين پايگاه مي تواند برزگترين نگراني پنتاگون محسوب شود كه حدود 18 متر ارتفاع دارد و در دامنه هاي اطراف اين پايگاه ساخته شده است. این روزنامه انگلیسی مدعی شد: كارشناسان اظهار كرده اند كه اين تونلها مي تواند به مخفيگاههاي منتهي شود كه تا حدود 20 زير دريايي اتمي را از ديد ماهواره هاي جاسوسي پنهان كند. وزارت دفاع آمريكا تخمين زده است كه چين داراي 5 زيردريايي اتمي 094 است كه تا سال 2010 عملياتي خواهند شد و هر كدام قادر به حمل موشكهاي اتمي 12jl-2 هستند. عكسها توسط ماهواره تجاري ديجيتال گلوب گرفته شده اند و توسط مجله نظامي اطلاعاتي جينز دیفنس منتشر شده است. كارشناسان اين مجله معتبر نظامي بر اين باورند كه اين پايگاه مي تواند مقري براي عملياتهاي پشتيباني و دفاعي مورد استفاده باشد و زير درياييها را قادر خواهد كرد تا به نقاطي نزديكتر به آمريكا دسترسي پيدا كنند. موقعيت پايگاه هاينان توانايي دسترسي زيردرياييها به ارتفاعي بيش از 5000 متر را هم تنها در چند مايلي اين پايگاه مي دهد كه شناسايي آنها را بسيار سخت خواهد كرد.اين در حالي است كه زير درياييهاي بريتانيايي مجبورند زماني كه سواحل شمال شرق اسكاتلند را ترك مي كنند، تا زماني كه به خارج از درياي ايرلند مي رسند، روي سطح آب باقي بمانند و سپس به آبهاي عميق بروند. در حالي كه تنها فرضيه ساخت چنين پايگاهي توسط چين مطرح شده بود، عكسهاي ماهواره اي نشان دهنده وجود چنين پايگاهي و پيشرفت سریع ساخت آن است. [img][img]http://www.postimage.org/aV1aWSRJ.jpg[/img][/img]
  5. ramtina

    اعتراف تروريست‌ها به زخمي شدن "ريگي "

    سلام مدت هاست كه اين شرور خبيث ما رو گرفتار كرده! چند سوال از مسءولين وقت چه در سپاه انقلاب اسلامي چه ارتش جمهوري اسلامي ايران يا ناجا يا حتي بسيج دارم: 1-با توجه به اينكه دولت پاكستان يا افغانستان در تامين امنيت پايتخت هاي خود هم دچار مشكل هستند و اساسا توانايي اداره كشور خود را هم ندارند پس در نتيجه هيچ توقعي از آنها نيست . اما از شما به عنوان سربازان اين ميهن اهورايي توقع ميرود وي و گروهش را در هر جايي مورد هدف قرار بدهيد براي روشن شدن قضيه چند نمونه عرض ميكنم: جنگ 33 روزه: جرقه جنگ حزب الله و رژيم صهيونيستي به خاطر اسارت سربازان اسراييلي توسط رزمندگان حزب الله بود. جنگ 22 روزه : مانند ماجراي ذكر شده اين جنگ هم براي آزادي گروگان اسراييلي در نواز غزه رقم خورد. جنگ تركيه : گروه پ ك ك از عناصر تجزيه طلب شمال عراق و از كردهاي شمال عراق هستند . ارتش تركيه به بهانه برخورد با اين گروه بدون توجه با مرز خود با عراق به اين كشور نيرو اعزام ميكند و هر از چند گاهي با بمبابان روستاهاي شمال عراق پ ك ك را مورد فشار قرار ميدهد. آمريكا : كشور آمريكا به بهانه برخورد با تروريست هاي حمله كننده به منافع آمريكا جهان را به آشوب ميكشد. از افغانستان و عراق تا سومالي و پاكستان - جايي نيست كه به خاطر امنيت آمريكا امنيت داشته باشد. براي ايجاد امنيت در كشورشان حاضرند تمام دنيا بي امنيت شود. روسيه: روسيه بارها و بارها جدايي طلبان چچن را مورد هدف قرار داده و به مرز زميني و توافقي توجهي نميكند. 2-با توجه به توضيحات داده شد آيا اين انصاف است كه در اين جهان شبه جنگل ما براي امنيت خود دست به سوي ارتش پاكستان يا افغانستان! دراز كنيم؟ تا كي بايد شاهد قتل عزيزانمان در استان افسانه ها و تمدن- بلوچستان قهرمان باشيم؟ براي هدف قرار دادن اين اراذل در هر جايي به چه مدركي بالاتر از خون مردم شريف خوزستان نياز داريد؟ ايا نمي توانيد با هواپيماهاي بدون سرنشين نسل چندم با قابليت درگيري پيشرفته نظامي شر اين جانورها را از سر مردم ايران كم كنيد؟ 3-با توجه به اينكه در نزديكي انتخابات رياست جمهوري قرار گرفته ايم توقع است برنامه هاي آنها را كه حتما براي آشوب كشور طراحي شده به هم بريزيد. كلام آخر: خواهشمند است اگر قرار است با ناتو در امنيت افغانستان همكاري كنيد تحويل اين خاءن را مطالبه كنيد تا در يك دادگاه محاكمه و به چوبه دار آويخته شود. اگر چنين نشد به خاطر وطن و مردمش مرز را بي خيال بشيد همانطور كه آنها مرز نميشناسند!
  6. ramtina

    اخبار برتر نظامی

    حالا توي اين مانورها اسير هم دادند؟ به نظر ميرسه توي مانور از دشمن فرضي بدجوري شكست خوردند كه صداش رو تا حالا در نياوردند!
  7. ramtina

    اخبار عمومی منطقه و جهان

    خيلي ها توي مشهد و قم و ديگر شهرهاي مقدس زندگي ميكنند و اما از اون حرم دور هستند ولي در عوض خيلي ها دورند و دلشون نزديك. براي ماهايي كه توي اين شلوغي و روزمرگي گم شديم يك جاي دنج و باحال ميتونه مسكن خوبي باشه. البته بايد رفت و ديد. شنيدن كي بود مانند ديدن
  8. اين بحث در اين ده روزه سوژه خوبي براي جنگ رواني تازه عليه ايران شده . منابع اطلاعاتي غربي اعتقاد دارند يك كشتي حاوي كاميون هاي سلاح در ساحل كشور سودان تخليه شده و قرار بوده از طريق مصر به نواز غزه ارسال بشه كه توسط اسراييل مورد هدف قرار گرفت. در تحليل هاي ديگري كه وجود دارد اين را نوعي اخطار به ايران محسوب ميكنند و معتقدند اسراييل توان هوايي ارتشش را به رخ ايران كشيده تا ايراني ها بدانند توان چنين كاري در مورد ايران هم وجود دارد. عده ديگري هم معتقدند اين يك حركت ذليلانه از طرف اسراييليست . زيرا تلاويو به خوبي ميداند ايران سودان نيست. در اين ميان نقش مصر بسيار حاعز اهميت است . از آنجا كه مصر و اردن جز بهترين پشتيبانان اسراييل در هر صحنه اي بوده اند برخي گمامه زني ها نشان ميدهد در صورت حركت اشتباه اسراييل در حمله به ايران اين دو كشور الاخصوص اردن نقش مهمي ايفا كنند و با باز گذاشتن فضاي هوايي خود براي تلاويو عملا خود را در مقابل ايران قرار دهند . بعد از جنگ 22 روزه و برنده شدن حزب تندروي ليكود در انتخابات بايد منطقه منتظر ماجراجويي هاي اين جانيان تازه به قدرت رسيده باشد . اين در حاليست كه ايران نشان داده زير بار هيچ حركت دشمن هرچند كوچك نخواهد رفت و ضربه بسيار سنگيني به دشمن قديمي خود وارد خواهد ساخت. اين همان چيزيست كه اسراييل براي برهم زدن رابطه بين ايران و آمريكا در دست اقدام دارد.
  9. اول اينكه دست شما درد نكنه با اين مطلب پر و پيمونتون. دوم اينكه ميشه توضيح بديد اين الگوي استتار ديجيتالي با توجه به جنس لباس يا نوع وسايل اپتيكي مورد استفاده دشمن چه نوع كاربردي داره؟ به زبان ساده تر آيا اين پيكسل هاي كوچك ميتونه سرباز رو از چشمان تيز بين دوربين هاي چند منظوره حفظ كنه؟
  10. پس چرا در مورد استتار ديجيتالي مطلب نمي زني؟ الان آمريكايي ها در عراق از اين لباس استفاده ميكنند.
  11. از دوست عزيزمون براي پربار كردن تايپيك متشكرم. تايپيك بسيار عالي شده. ميشه در مورد استتار ديجيتالي توضيح بيشتري بديد. من نيروهاي خودي رو با اين استتار ديدم كه برام جالب و غير و منتظره بود. اما در مورد مطلبي كه در اول تايپيك عنوان شد. حضرت آيت الله مصباح يزدي در سفري كه به لبنان داشتند به محضر سيد بزرگوار جمال الخادمين حسن نصرالله مشرف شدند و خاطرات جالبي را براي ما به عنوان هديه آوردند از جمله ايشان به نقل از سيد حسن چنين ميگويند: چند تن از فرماندهان و سربازان مورد اعتماد من برايم تعريف كردند كه شب بود و فاصله خط تا ما يك تاخير 15 دقيقه اي را شامل ميشد و لذا خبرها با اين تاخير به ما ميرسيد. كمبود تجهيزات ديد در شب دست ما را به شدت بسته بود . اوضاع مرتب بدتر و بدتر ميشد . ساعات نيمه شب بود كه خوابيدم و در خواب خود را نزد يك بانوي بزرگوار مشاهده كردم به من فهماندند ايشان حضرت زينب سلام الله عليها هستند . گله و شكايت من به ايشان شروع شد. از شرايط بدمان به ايشان گفتم و در خواست كمك كردم ايشان به محلي اشاره كردند و من را به نزد خانم ديگري فرستادند. بعد از حضور در محضر ايشان فهميدم حضرت زهرا سلام الله عليها مادرمان است . گريه و شكايت كردم . ايشان فرمودند برايتان دعا ميكنيم. باز شكايتم را ادامه دادم از وضع بد جبهه و نبود تسليحات خدمتشان گله كردم . دوباره فرمودند برويد برايتان دعا ميكنم . باز ادامه دادم . ايشان در بار سوم به نقطه اي اشاره كردند و فرمودند برويد كارتان را درست كرديم .از خواب بيدار شدم . حدود يك ربع از وقوع اين حادثه گذشت كه پيام به من رسيد در خط يك هليكوپتر حامل كماندوهاي اسراييلي به زمين خورده . از آن شب به بعد دشمن با فكر اينكه ما مجهز هستيم ديگر تك شبانه نكرد. ماجراي بعدي مربوط ميشود به درگيري نيروهاي حزب الله بر سر رودخانه ليتاني . قسمتي از نيروها جلوي رود مشغول نبرد بودند و قسمت ديگر با آتش تهيه آنها را پشتيباني ميكردند. نيروهاي جلو اعلام ميكنند آتش بريزيد مشغول پيشروي هستند. نيروهاي توپخانه اعلام ميكنند مهمات ته كشيده و چيزي نداريم. نيروهاي جلو باز اعلام ميكنند آمدند آتش بريزيد . نيروهاي عقب اعلام ميكنند نداريم چيزي نمانده . لحظاتي ميگذرد تا اينكه نيروهاي جلوي خط فرياد شادي سرميدهند ميگويند دستتان درد نكند . چنان برسرشان آتش ريختيد كه عقب كشي ميكنند. جواب در بي سيم مي آيد ما كه گفتيم چيزي نداريم. كساني كه جلوي رود بودند اين گونه گفتند كه به يكباره حجم آتش بسيار انبوه و سنگيني بر سر آنها فرود آمد. چنان آتش دقيق بود كه مجبور به عقب نشيني شدند. اين قسمتش ديگه از شنيده ها و خوانده هاي خودمه : بيش از دويست و پنجاه نيروي نظامي اسراييل در بيمارستان هاي رواني بستري شدند و به هيچ كس حتي خانواده هايشان حق ملاقات با آنها را ندادند.اطلاعات لو رفته از برخي از آنها پس از بهبودي نشان دهنده وقايع تكان دهنده ايست كه در خلال جنگ اتفاق افتاده بوده . اين نيروها ادعا كرده بودند ما با سوراني بي سر در ميدان نبرد ميجنگيديم. بر طبق اين قضايا هاليوود هم يك فيلم با كيفيت (بي) ساخت كه در شبكه دو مورد تحليل قرار گرفت . تحليل گر معروف آقاي طالب زاده اين فيلم را تحليل فرمودند. در يك مستند ديگر كه از شبكه يك پخش شد وقايع مشابهي از رزمندگان حزب الله نقل شد كه به اختصار قسمتي از اون رو براتون مينويسم. يكي از رزمندگان در حالي كه صورتش را در سايه قرار داده اند كه شناخته نشود چنين ميگفت: يكي از دوستانم مورد اثابت گلوله قرار گرفته بود و با خونريزي شديدي كه داشت در قسمتي از منطقه جا مانده بود. ما او را در روز بعد پيدا كرديم درحالي كه حال بسيار بدي داشت. وي بعد از بهبودي برايمان تعريف كرد. از شما عقب افتادم و روي زمين افتادم . نميدانم تا چه ساعتي بيهوش بودم . اما به نظر آخرهاي شب بود كه يك نفر مرا بيدار كرد و گفت همراهم بيا . گفتم نمي توانم گفت بيا . با سختي پشت سرش رفتم تا به يك نقطه رسيديم . گفت آنجا را بزن . من هم زدم . دوباره رفتيم به نقطه ديگري اشاره كرد و از من خواست انجا را هدف قرار بدهم من هم چنين كردم. بعد هم بيهوش شدم. دوست اين رزمنده ميگويد اطلاعات ما نشان داد آن شب تعدادي نظامي اسراييلي در همان مناطق كشته شدند در حالي كه غير از اين رزمنده تنها مجروح نيرويي در آن نقطه نبود. وقايع اتفاق افتاده خارج از قدرت درك و فهم ما انسان هاي خاكيست. تنها آسماني ها ميدانند چه شد و چه گذشت بر حزب الله و غزه .
  12. نازي اشك نازي. گاوي كوچولو كسي سگ تر از بوش در دوران ما سراغ داره كه هشت سال حكومت بزرگترين نظام ميليتاريستي جهان رو در دست داشته باشه ؟ اگه داره بگه! با اون همه هارت و پورتش كاسه كوزش رو جمع كرد يك كشور ويران و بدهكار درست كرد كه جهان رو هم دراه با خودش به مرداب بحران اقتصادي فرو ميبره! عراق و افغانستان رو هم دو دستي براي ما پاكسازي كرد! در دوران اين جانور ما هسته اي شديم - فضايي شديم- مريخي ... نه اشتباه شد هنوز مريخي نشديم بعدا انشاالله ميشيم. نازي گاوي نازي
  13. اول سلام يك مدتي بود همه از دست من تروريست راحت بودند. سال جديد رو به همه دوستان عزيز تبريك ميگم و اميدوارم زير سايه امام زمان عج الله تعالي فرجه الشريف سالي پر از موفقيت و پيشرفت نصيب خودتون و خانواده محترمتون بشه. به بروبچس سپاه هم تبريك ميگم . واقعا گل كاشتن و يه عيدي توپ به جوانان وبگرد اين سرزمين دادند اميدوارم اين حركات قدرتمند و خوبشون ادامه داشته باشه . خدا رو چه ديدي يه روزي شد كل سيستم زيربنايي امنيت آمريكا رو هك كرديم . فقط از اين حال كردم كه اين جونورها رو كشوندن ايران و ... . خدا قوت. پرچم بالا
  14. بهتره اول به اين سوال ها جواب بدي تا من هم بفهمم منظورت از زدن اين تايپيك چي بوده؟ 1-بالاترين احتمال درگيري ما با كدام يك از اين كشورهاست؟ 1-1 افغانستان ؟ 1-2 دبي ؟ 1-3 بوركينافاسو ؟ 1-4 آمريكا ؟ 1-5 رژيم غاصب ؟ 2-كداميكي خطرناكتر هستند؟ 3-باكدوم يكي هم مرز هستيم؟ ( چه جوري با چهار تا كشتي بريم آمريكا؟ يا مديترانه؟) 4-چه لزومي داره وارد حريم هوايي يا زميني يك كشور ديگه بشيم در حالي كه ميتونيم به راحتي از راه دور اون رو به جهنم تبديل كنيم؟ ببخشيد شوخي كردم ها؟!
  15. ميشه در مورد اون چيزي كه دوستت درست كرده بود بگي؟ راستي خود شما كه دستي بر آتش داشتي و داري چرا خاطراتي يا اون چيزي كه ميشه از طرح هاي كنسل شده يا رد شدت برامون بنويسي مطمعنم همه كفبر ميشن! خلي دوست دارم بدونم مشكل از طرف اونها(وزارت دفاع) بوده يا از شما ؟ مشكل اقتصادي بوده يا نداشتن پارتي؟
  16. سوال بسيار خوبيه ! كسي جوابي داره؟ به نظر من اين امر امكان پذيره و بسياري از اين هياهوها رسانه هاي غربي هم براي همينه!
  17. متخصص امور موشكي نيستم ولي فكر ميكنم حجم مواد پيش ران در مدل جامد ميتونه خيلي بيشتر از مدل مايع اون باشه در ثاني وزن اون هم موثره . البته از شكل سجيل ميشد حدس زد كه دو مرحله اي ! اما دلايل امنيتيش ميتونه اين باشه كه دشمن رو وادار به گسترش سيستم ضد موشكيش در منطقه نكنيم و بهانه بدست اروپا نديم تا از اين بيشتر تحريممون كنه ! البته اصل غافلگيري هم هميشه مد نظر فرمانده هاي ما هست! خود من معتقدم غير از اين سجيل ما موشكهاي برد بلند بيشتري داريم كه الان وقت رو كردنش نيست!
  18. يكي از دوستان ميگفت بردي كه اعلام شده شبيه يك جكه تا واقعيت! نظر ايشون اين بود كه برد سجيل بسيار بيشتر از شهابه ولي به دلايلي كه من اونها رو اصلا قبول نكردم و ندارم اعلام نميشه! كسي ميدونه كلاهك اين سجيل قابلت ثاقب شدن يا خوشه اي شدن رو داره يا نه؟
  19. دريادار شمخاني اين حرف رو زدند! اين عددي كه شما ميگي به توليد كردنش مي ارزه؟ از واريور ميخوام بگه ! فكر كنم 50 گردان رو از خودت شنيدم! هر گردان چند موشك ميباشد؟
  20. يكي از برادران اين سايت ميگفت ايران پنجاه گردان موشك شهاب اون هم به صورت متحرك دارد! البته وقتي موضوع سوخت حل شده باشد احتمالا اين تعداد بسيار زيادتر خواهد شد. سوال: هر اسكوادران (گردان) در كلاس موشكي - هوايي (منظور هواپيماهاي نظامي است) چقدر است؟ 1 گردان معادل چند عدد هواپيما؟ 1گردان موشكي شامل چند لانچر ؟ جواب؟
  21. ramtina

    پرواز در آسماني كه پرنده پر نمي‌زد

    شهيدان زنده اند. اين ماييم كه مرده ايم و فكر ميكنيم چون نفس ميكشيم پس زنده ايم!
  22. بازم سلام از دوستاني كه بنده رو مورد لطف خودشون قرار دادند متشكرم. دوستان با اصرار تمام ميخواهند ثابت كنند كه در يك درگيري احتمالي (از نوع تمام عيار) اسراييل و آمريكا(گربه سگ) از تسليحات اتمي بر ضد ما استفاده نمي كنند! خوب اين موضوع رو هم با آوردن تاريخ و ورق زدن اون به ما ثابت كردند ولي همين تاريخ چيزهاي ديگري هم در خودش نگه داشته : در جنگ افغانستان آمريكايي ها از بمبهاي نوتروني در تورابورا و در جنگ عراق در نزديكي فرودگاه بغداد استفاده كردند٬ در اينكه اين دو درگيري نظامي جنگ نبود من شكي ندارم ولي دوستان رو نميدونم! پس نتيجه اينكه آمريكا در يك آزمايشگاه تسليحات جديد خودش رو آزمايش كرده! در زمان حمله به ژاپن يكي از فرماندهان آمريكايي اعلام ميكنه در صورت حمله به ژاپن صدها هزار جنگجوي انتحاري (كاميكازه)به ما حمله ميكنند و تلفات ما بسيار وحشتناك خواهد بود و ميشود گفت اين تنها جنگي بود كه آمريكا با اين ميزان تلفات رو به رو ميشد( اگر حمله ميكرد!) پس با دو بمب روزگار ما رو به جهنمي كه الان توي اون ميسوزيم تبديل كرد و ابر قدرتي خودش رو هم ثابت نمود! حالا اگر روزي ماهيت اسراييل و به طبع اون تمام منافع آمريكا در منطقه توسط ايران تهديد بشه البته در درگيري كه آغازگرش خودشون باشند باز احتمال استفاده از اين تسليحات صفره؟؟؟ چند ماه پيش خبري به نقل از آيت الله رفسنجاني در نماز جمعه تهران پخش شد كه به استناد يكي از شبكه هاي تلويزيوني ايتاليا ٬ آمريكا در مرز بصره از يك بمب 5 كيلوتني استفاده كرده! البته اين موضوع هرگز تكذيب نشد! دوستاني كه دم از معادله پنهان قدرت ميزنند اين رو توجيه كنند كه چطور در يك درگير ساده اون هم در جنگ اول خليج فارس در مرز ما و عراق از بمب اتمي استفاده ميشه ولي در يك جنگ واقعي و نه خيمه شب بازي استفاده از اين تسليحات ناممكنه؟؟؟؟؟؟!!!!!!! اگر يادتون باشه در اون جنگ بيش از نيم ميليون سرباز به رهبري آمريكا در منطقه حاضر شده بودند! موجوديت اسراييل يا منافع غرب و به خصوص آمريكا هم در خطر نبود! نگيد استفاده از اين بمب در مرز ما حاوي هيچ پيامي نبوده كه واقعا گريم ميگيره ! من در پست قبلي هم به اين موضوع اشاره كردم ما بايد در يك برنامه موازي هميشه آماده و گوش به زنگ باشيم تا اگر روزي خطر جدي شد قبل از شروع هر جنگي خود را به اين سلاح مجهز كرده باشيم زيرا در موازنه قدرت و وحشت تنها اين سلاح است كه ميتواندنقش بازدارندگي در مقابل تسليحات غير متعارف اونها رو بازي كنه! خيلي نوشتم ولي اين چند جمله رو هم براي رضايت بعضي دوستان اضافه ميكنم: داستان حمله آمريكا به ايران از نگاه بعضي ها! اسراييل با چراغ سبز آمريكا به ايران حمله ميكند ٬ تمام مراكز هسته اي ما در مدت سيم سوت ساعت به تلي از خاك تبديل ميشود٬ گفته ميشود قارقاركهاي40 سال پيش ما با كمك گكرفتن از قاليچه حضرت سليمون با تمام توان به مقابله بر خواستند ولي هيچيك به صد كيلومتري اهداف نرسيدند٬ يگان موشكي سپاه با پرتاب 2 موشك شهاب 3 (با انفاق در توانايي موشكي سپاه) به سمت اسراييل آن هم نه تل آويو بلكه يكي از دهات كوره هاي نزديك مرز اسراييل قدرت خود را به جهان ثابت كردند ولي خبر ها حاكي از هدف قرار گرفتن اين دو موشك توسط سيستم ضد موشكي اسراييل است!!! در خليج فارس هم برادران رزمنده بيش از صد موشك ضد كشتي به طرف وينسنت و ناو هاي هواپيمابر شليك كردند ولي همه آنها يا توسط ضد موشك هدف قرار گرفتند يا بعد از خوردن به كشتي مثل كيك شكلاتي ردي سياه بر پوسته بيروني آن باقي گذاشتند ٬ گفته ميشود مسعولين آمريكايي تصميم گرفته اند تمام موشك هاي ايران را اينگونه نابود كنند! آسمان ايران پر از هواپيماهاي دشمن است و هر لحظه صداي انفجار به گوش ميرسد! گفته شده عده اي از عزيزان مدافع حقوق بشر كه يك نوبلي هم در ميان آنها هست با بافتن فرش قرمز هزار كيلومتري خواستار آزادي خود از دست رژيم شده اند!!! نيروهاي نظامي ايران از جمله: ارتش- سپاه- ناجا- بسيج و وزارت دفاع با اعلام آتش بس يكطرفه خواستار توقف درگيري شده اند! اسراييل اعلام كرده يك سگ ولگرد كه در كوچه هاي تل آويو قدم ميزده توسط يك بمب كشته شده! بورس هاي جهاني با استقبال كم سابقه مردم رو به رو شده ٬ قيمت نفت بشدت پايين آمده و عرب هاي خليج عربي هم ديگر خيالشان راحت شده! بيدار شو! بيدار شو بابا اولمرت زنگ زده گفته فلسطيني ها پدرمون رو در آوردن جون مادرت با دادمون برس ! ليوني اومده ها! همون ليوني باحاله! بوش كوچولو بيدار نميشي؟ در اين لحظه بوش از خواب بيدار ميشود . پايان داستان!
  23. با سلام نظرات دوستان رو خوندم. اول كلي خنديدم بعد گريم گرفت بعد يك مقدار ترسيدم آخرش هم حس وطن پرستي و غيرتم حسابي تحريك شد. در كل دم همتون گرم. اما نظر اين بنده بي اطلاع به نظر من ما راهبرد خوبي رو دنبال ميكنيم . اين راهبرد راهبرد ژاپن و چند كشور ديگه هم هست. به اين معني كه ما هيچ بمبي رو نمي سازيم يا ذخيره نميكنيم ولي همه بسترهاي اون رو فراهم ميكنيم وبه نوعي در يك ريل موازي حركت ميكنيم دقيقا همون كاري كه در مورد تسليحات موشكي انجام ميديم.در واقع ما يك قدرت بالقوه خواهيم بود كه در صورت لزوم بلافاصله بالفعل ميشه! يادمه پارسال خبري درز كرد كه يكي از كشورهاي غربي( فرانسه يا انگليس) در سالهاي دور به اسراييل تاسيسات آب سنگين داده . طبق معمول خبرگزاري هاي ما هم حسابي شلوغش كردند و تحليلشون اين بود كه پلوتونيوم و آب سنگين و ... فقط براي استفاده از بمب اتمي به اسراييل داده شده! بعد يكباره همه اين خبرها قطع شد! بعدا فهميدم اين شده يك سوتي بزرگ ! چونكه همون زمان طرح آب سنگين اراك براي ما مشكل ساز شده بود و ما ميگفتيم اين فقط براي نيروگاهه! در فن آوري موشكي هم همينطوره! تا يكجايي موشك شهاب رو ميشه ! بعد ميشه سجيل بعد ميشه راكت كاوشي و ماهواره بر! سوخت مايع 2000 كيلومتر سوخت جامد هم 2000 كيلومتر! اصلا هم خنده دار نيست همه هم بايد باور كنند! واقعيت اينه كه غني سازي يعني غني سازي! چه 1 در صد چه بالاي 90 درصد! فكر اون روز مبادا شده! كسي نگران نباشه
  24. به دوستان توصيه ميشه اين برنامه رو حتما ببينند! روزهاي چهارشنبخ ساعت 3 يا 4 ؟! يك هفته ارتش جمهوري اسلامي ايران يك هفته سپاه پاسداران انقلاب اسلامي خيلي باحاله! راستي كسي ميدونه چه جوري ميشه سي دي هاي فيلم هاي نظامي رو گير آورد؟ توي نمايشگاه مطبوعات غرفه جنگ افزار كلي آورده بودند! هر بسته شامل 5 يا حتي 10 تاسي دي! اونم در بخش هاي مجزاي هوايي - زميني - دريايي !
  25. با تشكر از دوستان فكر كنم يك اشتباه كوچيك اتفاق افتاده! من جواب بي ادبي اون فرد رو دادم و توهين نكردم. خودم هم از همه بهتر ميدونم سني هاي كشور ما حنبلي يا شافعي يا... قابل مقايسه با ديگران نيستند . بحث اينجاست كه چرا يك فرد به جاي محكوم كردن اين جنايات مي آيد و به شيعه توهين ميكند! نظر من از ابتداي جنگ اين بود كه غزه به نوعي طعمه سر قلاب محسوب ميشود و هدف اصلي درگير كردن حزب الله و صد البته سوريه و بعد هم ايران است. راكت هايي كه چند روز پيش از جنوب لبنان به صورت مرموزانه اي شليك شد هم تاييد اين نظريه است. رهبر با درايت و فهيم انقلاب هم طبق معمول مثل ما عوامانه و سطحي فكر نكردند و اجازه درگير شدن را تا به حال نداده اند مگر در آينده چه اتفاق خاصي بفيفتد كه اين دستور صادر شود. اگر خدا بخواهد و در اين چند روز جنگ تمام شود وضعيت اسراييل و هم پيمانان عرب و غربي آنها بشدت متزلزل شده و مطمعنا پيروز اين جنگ طبق اعترافات خودشان باز ايران است. اما اگر خداي نكرده اين جنگ تا حداكثر 8 روز آينده ادامه پيدا كند احتمال وسعت آن و درگير شدن حزب الله بسيار زياد است. تا خداوند چه خواهد؟