komsomolets

Members
  • تعداد محتوا

    249
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

تمامی ارسال های komsomolets

  1. با تشکر از مطالب مفید دوستان در حقیقت همونطور که جناب چکا فرمودن روسیه و پدرش شوروی به هیچ وجه از مرزهاشون با چین غفلت نردن. در برهه ای حدود 25% از کل ارتش شوروی در این مرزها مجتمع شده بودن. علاوه بر اون دو لشکر روسی در مغولستان خارجی مستقر بودن که الان نمیدونم هنوز هستن یا نه. به ویژه بعد ازجنگ مرزی 1969 آمادگیهای مشخصی برای ارتش سرخ در این مرزها ایجاد شد. یک نکته دیگه هم که هی یادم میره اگه امکانش هست عکسها و نقشه ها به گالری منتقل بشه
  2. [b][size=6][color=#0000CD]بخش چهارم[/color][/size][/b] [b][size=5]دکترین تاکتیکی عملیات پدافندی[/size][/b] همانند دیگر عملیات نظامی ارتش شوروی، در عملیات صحرا پدافند تنها یک وضعیت موقتی است که در آن نیروها تجدید سازمان میکنند تا در موقع مناسب عملیات آفندی را از سر گیرند. برابر دکترین تاکتیکی ارتش شوروی، پدافند در عملیات صحرا متکی به سیستمهای آتش قوی میباشد که به منظور ایجاد مناطق قتلگاه در معابر وصولی اصلی سازمان داده میشوند. البته هدف غایی از سازمان دادن این آتش، نابودی تانکها و خودروهای زرهی دشمن است. انهدام وسائط زرهی دشمن با تطبیق آتشهای توپخانه، تانک، موشکهای هدایت شونده ضد تانک که روی خودرو سوار شده اند و همچنین جنگ افزارهای ضد تانک قابل حمل توسط نفر ممکن میگردد. در معابر وصولی با تقدم پایینتر به یگانهای جزء لشکر، منطقه پدافندی وسیعتر و با عمق بیشتر از وضعیت عادی واگذار میشود. دفاع در برابر معابر وصولی با تقدم پایینتر مبتنی بر ایجاد نقاط مستحکم با استعداد دسته و گروهان و همراه با مینگذاری و ایجاد موانع ضد تانک میباشد. برابر دکترین پدافندی ارتش شوروی، در عملیات صحرا پدافند با یک احتیاط قوی و متحرک پشتیبانی میشود. احتیاط در این عملیات حائز اهمیت زیادی میباشد،زیرا نه تنها از بخشهای پدافندی به خطر افتاده پشتیبانی میکند، بلکه آماده است هر لحظه با اجرای پاتک واکنش لازم را نشان داده و جلوی تکهای دورانی و احاطه ای دشمن را بگیرد. در صورت رخنه عناصر دشمن به داخل مناطق پدافندی، یگانهای مأمور پاتک به منظور اخذ تماس با حداکثر اختفای ممکن و با هدف وارد آوردن ضربه به دشمن و تک از پهلو یا عقب پیشروی خود را آغاز مینمایند. طراحان ارتش شوروی به منظور کسب غافلگیری، زمین سخت و ناهموار را برای محور پاتک توصیه میکنند و معتقدند در این صورت دشمن از یک جهت غیر منتظره مورد تک قرار خواهد گرفت. مواضع پدافندی با کمک مهندسی ساخته میشود و بیشتر شامل سنگرهای تقویت شده با کیسه های شن برای نفرات و همچنین جنگ افزارهای سبک پیاده میباشد. برای تانکها و توپخانه مواضع آتش با خاکریزی ایجاد میگردد. [size=5][b]لجستیک[/b][/size] برای پشتیبانی لجستیکی عملیات صحرا، هدف طراحان ارتش شوروی خودکافی ساختن هرچه بیشتر یگانها و خیلی بیشتر از حد مورد لزوم برای عملیات در وضعیتهای عادی میباشد. از آنجا که در عملیات صحرا، آماد آب جنبه حیاتی پیدا میکند، یک قسمت ویژه حفر چاه به یگانهای رزمی ارتش که در صحرا عمل میکنند مأمور میشود. بیش از این، همه خودروها ظروف اضافی آب حمل میکنند. آب با استفاده از تانکر، خطوط لوله نظامی و هواپیما به منطقه نبرد حمل خواهد شد. مبنای محاسبه آب مورد نیاز در صحرا برابر نظر طراحان شوروی 8.5 لیتر برای نفر در روز میباشد. لذا ملاحظه میشود حمل این مقدار آب برای گردانهایی که به طور مستقل عمل مینمایند مستلزم داشتن چه تعداد خودروی اضافه خواهد بود. همانند عملیات عادی، در عملیات صحرا نیز تدبیر پشتیبانی لجستیکی، ارسال آماد به جلو توسط رده بالاتر و مستقیما تا دو رده پایینتر میباشد. مثلا منابع ترابری لشکر مهمات را مستقیما تا رده هنگ یا گردان حمل مینمایند. خودروهای ترابری که در نقش پشتیبانی لجستیکی عمل مینمایند، مجهز به کابل جرثقیل، فرشهای حصیری و دیگر قطعات یدکی لازم برای تسهیل عبور و مرور هستند. نیاز و اهمیت تجدید آماد یگانهای رزمی در عملیات صحرا به ویژه به علت الزام یگانها در حمل مهمات و مواد نفتی اضافی، افزایش می یابد. خودروهای زرهی احتمالا و در همه شرایط و وضعیتهای جنگی حداکثر مهمات را حمل مینمایند. با وجود این حمل مهمات اضافی دیکته شده در دکترین نظامی شوروی برای عملیات صحرا نیاز به خودروهای اضافی حمل مهمات دارد که بایستی به یگانهای ترابری مأمور شوند.(ادامه دارد) {خارج از متن: این فیلم مربوط به یکی از مانورهای ارتش شورویه. البته مستقیما مربوط به عملیات صحرا نمیشه اما ایمیجی از شیوه نبرد شوروی بدست میده که جالبه. برای کسانی که ژاپنی بلدن این فیلم علی القاعده مفیدتره: http://www.mediafire.com/?lq4673s0s9zids8
  3. با تشکر از دوستان که بحث رو پربار میکنن. در واقع همونطور که جناب علی به درستی اشاره کردن سازمان رزم روسیه در حال دگرگونیه و اگر اشتباه نکرده باشم این دومین دگرگونی مهم بعد از جنگ جهانی محسوب میشه. بعد از جنگ سپاه تانک شامل سه تیپ تانک و یک تیپ مکانیزه، جای خودش رو به لشکر تانک شامل سه هنگ تانک و یک تیپ پیاده موتوریزه داد. من دقیقا در جریان بحثهای منتهی به این نتایج نیستم که حتما باید شامل بحث و جدلهای جالب و آموزنده ای بین استراتژیستها باشه، اما نکته مهم اینه که هر ارتشی ساختار خودش رو بر اساس داشته ها و نداشته هاش برپا کنه. به این ترتیب هست که مثلا مائو بر اساس آموزه های مارکسیسم لنینیسم استراتژی تحسین برانگیز "جنگ خلق" رو پی میریزه که تقلید اون رو کم و بیش به شکل نبرد نامتقارن یا ناهمطراز در کشورمون میبینیم. این استراتژی نشون میده چگونه میشه با هیچ چیز جز سلاحهای انفرادی و نهایتا توپخانه سبک، بزرگترین ارتشهای جهان رو با خفت و خواری رهسپار خونه کرد! این نکته بدیهی رو مثلا رژیم صدام هیچوقت نتونست درک کنه که نمیشه با ابزارها و استراتژی حریف، اون رو شکست داد. بد نیست این رو هم بگم که طراحان شوروی یک نسبت قوا رو همیشه در طرحریزی عملیات آفندی مد نظر قرار میدن که به این قراره: 3تا5 به 1 در تانک، 6تا 8 به 1 در توپخانه و 4تا5به 1 در نفر.
  4. من علاقه ای به بحثهای اینچنینی ندارم و شخصا نه به این طرف، نه به اون طرف ماجرا هیچ علاقه و دلبستگی ندارم. اما کلی عرض میکنم مادامی که جریانها و افراد اشتباهاتشون رو نپذیرن و مدام دیگران رو متهم کنن، خودشون رو پاک و بری از خطا و دیگران رو رذل و دون فطرت تلقی کنن هیچ مشکلی واقعا حل نمیشه، بلکه در سکوت و خاموشی خشم و نفرت متقابل روی هم تلنبار میشه. نمیشه به مردم گفت اون چیزهایی که مستقیما با چشمهاتون دیدید رو باور نکنید و فقط حرفها و تحلیلهای ما رو باور کنید. فرق نداره هر طرف در هر اتفاقی که اینجوری بخواد عمل کنه برای مردم باورپذیر نخواهد بود.
  5. سیستم سالم انتخاباتی ونزوئلا باعث شده جای هیچ گونه بهانه گیری و شک و تردیدی برای مخالفان و غرب وجود نداشته باشه. انتخابات در این کشور دولتی نیست و دولت کنترلی بر روی صندوقهای رأی نداره.در این موضوع درسها وجود داره...
  6. [quote name='Lord-Soldier' timestamp='1349683191' post='276473'] با تشکر از شما البته اطلاعات این مقاله خیلی قدیمی هستند، فکر می کنم متعلق به اوایل دهه هشتاد باشند که از لحاظ نظامی امروز قابل استفاده نیست اما ارزش تاریخی دارد. [/quote] بله همونطور که در ابتدا عرض کردم: [quote] مقاله پیش رو در یک نشریه آمریکایی به تاریخ ژوئن 1974 منتشر شده [/quote] تحلیلهای مشابه حتی مربوط به جنگ جهانی هم هنوز موضوع بحث در محافل نظامی هست. صرف نظر از ارزش تاریخی که به درستی اشاره کردین، اینجور تحلیلها تصویری از شیوه های مختلف نبرد میدن، و فهم دکترینهای جدیدتر رو قابل فهمتر میکنن.آموزشها و اصول پذیرفته شده نظامی هرکشور به سرعت کن فیکون نمیشن، مثلا روسیه تازه بعد از 20 سال پس از شوروی دست به تغییر ساختار نظامیش زده، امری که هنوز معلوم نیست چی از آب دربیاد.حتی در این حالت هم ایده های قدیم مقدار زیادی دست نخورده میمونن. از این گذشته کشورهای جهان سومی بسیاری هنوز مستقیما از این ایده ها متأثرهستن، از جمله همین کشور "دوست و برادر" سوریه!
  7. [b][color=#0000cd][size=6]بخش سوم[/size][/color][/b] [b][size=5]دکترین تاکتیکی، عملیات آفندی[/size][/b] طراحان ارتش شوروی به منظور تطبیق دکترین تاکتیکی متداول خود با شرایط عملیاتی در صحرا، تغییرات مناسبی را در آن بوجود آورده اند. در دکترین تاکتیکی عملیات صحرا، عمق منطقه عمل یگانهای رزمی در عملیات آفندی افزایش یافته است و عرض جبهه یگانهای در خط، بیشتر از عرض جبهه یگانها به هنگام اجرای عملیات آفندی در محیط و شرایط عادی است. منظور از محیط و شرایط عادی، اجرای عملیات در سرزمینی همچون اروپای مرکزی میباشد. در شرایط صحرا یک لشکر روسی میتواند در جبهه ای به عرض 50 کیلومتر تک نماید. دو عامل مهم انگیزه دادن جبهه ای چنین عریض به لشکر شده است: نخست، روسها شکافهای وسیعی را بین جبهه های یگانهای کوچک، گردان و هنگ که کاملا خودکافی هستند تجسم مینمایند. دوم آنکه یگانهای جزء لشکر در یک رده تک مینمایند. البته یک احتیاط قوی، آماده نگه داشته میشود تا چناچه وضعیت و شرایط عملیاتی ایجاب نماید، این احتیاط وارد عمل شود. برابر دکترین تجدید نظر شده، یگانهای رزمی علاوه بر اجرای شناسایی با رزم، گروه پیشروی رانیز در جلوی عمده قوا اعزام میدارند. در یگانهای با استعداد گردان، ممکن است گروه پیشرو یک دسته تقویت شده باشد. وقتی برخورد با دشمن قریب الوقوع است، گروه پیشرو گردان ممکن است با استعداد یک گروهان تقویت شده اعزام شود. با توجه به وضعیت و قدرت تحرک یگان اعزام کننده، مسافتی که عنصر شناسایی و همچنین گروه پیشرو به جلو اعزام میشوند کمتر از مسافت در وضعیتهای عادی خواهد بود. عملیات آفندی معمولا پس از اجرای یک آتش تهیه شدید و همچنین تکهای هوایی آغاز میشود. با توجه به وسعت عمل منطقه صحرا، در تصرف هدفها، آزادی عمل قابل ملاحظه ای به یگانهای جزء لشکر داده میشود. البته هدفهای واگذاری به یگانهای لشکر همانند هدف واگذاری به لشکر کاملا مشخص خواهد بود. در عملیات صحرا گردانها معمولا مستقل حرکت میکنند و به منظور حرکت برای اخذ تماس با دشمن به ستون گروهان، پیشروی را شروع مینمایند. طراحان ارتش شوروی معتقدند که در عملیات صحرا تک جبهه ای موثر و مناسب نمیباشد. از این رو به بعضی از یگانهای تابعه لشکر مأموریت داده میشود از پهلو دشمن را مورد تک قرار دهند، از شکافهای حاصله در خطوط پدافندی دشمن بهره برداری نموده و در صورت امکان به منظور تصرف تقاطع راهها، منابع آب و عوارض حساس، به منطقه عقب دشمن رخنه نمایند و یگانهای دشمن را محاصره کنند. یگانهای مأمور اجرای تکهای دورانی، ممکن است تک به پهلوی دشمن را همزمان با تک عمده قوا اجرا نمایند یا اینکه چند ساعت زودتر تک را آغاز کنند. به منظور کسب غافلگیری و مخفی نگه داشتن حرکات، معمولا عملیات در شب اجرا میگردد. در تمام طول اجرای عملیات آفندی، پشتیبانی توپخانه و همچنین پشتیبانی هوایی تاکتیکی از عملیات ادامه خواهد یافت. چنانچه عملی باشد تک عمده قوا و همچنین یگانهایی که در پهلوها و با استفاده از محورهای جداگانه عمل مینمایند با تانک و نفربرهای زرهی که نفرات پیاده بر آنها سوار شده اند اجرا میگردد. البته در بسیاری از شرایط نفرات باید از نفربرها پیاده شده و به تک ادامه دهند که در این صورت نفرات پیاده پشت سر تانک حرکت خواهند کرد. طراحان دکترین نظامی شوروی بر این باورند که تک شب و روز و بدون انقطاع ادامه پیدا کند تا هدف به تصرف درآید. در آموزش و تمرین تأکید شده که عناصر شناسایی بایستی در اولین فرصت علائم و نشانه های عقب نشینی دشمن را تعیین و گزارش نماید تا نیروی تک کننده بتواند عملیات تعاقب را آغاز و از فرار عناصر دشمن جلوگیری کند. همانند عملیات در شرایط عادی، در عملیات صحرا نیز پیش بینی میشود شرایط رزم سریعا عوض شود. به عنوان مثال اگر نیروی دشمن اقدام به آفند متقابل نماید. روسها برای پاسخگویی به این شرایط متغیر پیشبینیهای لازم را نموده اند، از جمله توجه قابل ملاحظه ای به قابلیت انعطاف سازمان رزمی و برشهای تاکتیکی مناسب شامل تحت امر قراردادن یا جدا نمودن یگانها با توجه به نیازمندی مأموریت واگذاری و همچنین شرایط متغیر نبرد معمول داشته اند. برای مثال ممکن است یک هنگ تانک با یک گردان پیاده موتوریزه، یک یا دو گردان توپخانه، یک گردان مهندسی و عناصر پشتیبانی لجستیکی لازم تقویت شود. به چنین نیرویی میتوان مأموریت مستقل عملیاتی در برابر نیروی عظیمی از دشمن برای یک دوره طولانی و عمق منطقه بیشتر محول نمود. جزء جدانشدنی از تاکتیک عملیات صحرایی شوروی استفاده از عملیات هوابرد با هواپیما یا هلیکوپتر همرا با نیروی زمینی میباشد. در عملیات صحرایی ارتش شوروی عناصر تازشی معمولا در رده گردان یا با استعداد کمتر که معمولا از عده های هوابرد یا پیاده موتوریزه هستند وارد عمل میشوند. عمل الحاق آنها با نیروی زمینی خیلی سریع و احتمالا کمتر از 24 ساعت صورت میگیرد. در آیین نامه های ارتش شوروی تأکید بسیار شده که مأموریت یگانهای تازشی هوابرد تاکتیکی اعم از محمول هواپیما یا هلیکوپتر، ایجاد اختلال در مناطق عقب دشمن با از بین بردن تأسیسات لجستیکی، پاسگاههای فرماندهی و همچنین سد کردن محتملترین معابر و محورهایی است که "احتیاط دشمن" آنرا مورد استفاده قرار میدهد. تأکید مهم دیگری که در عملیات صحرا میشود تصرف منابع آبی است. (ادامه دارد) {خارج از متن: نقشه زیر یکی از عملیاتهای ارتش سرخ در جبهه آلمان رو نشون میده. به ویژه به جناحین چپ و راست وقطع شدن خطوط کمک رسانی قوای آلمان دقت کنید. [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10178/111.JPG[/img]
  8. [size=6][b][color=#0000CD]بخش دوم[/color][/b][/size] ممکن است این مسأله مطرح شود که فقدان توپهای خودکششی متوسط در لشکرهای روسی نقصی برای آنها در اجرای عملیات صحرا که سرعت مورد نظر است، باشد. توپخانه های کششی مانع اجرای حرکات سریع در عملیات سیال میگردند. طراحان ارتش شوروی قبول دارند که سرعت متوسط توپخانه های کششی کم است و در زمین کاملا صاف صحرا بین 15 تا 20 کیلومتر، در نمکزار 10 و در نمکزار مرطوب فقط 5 کیلومتر در ساعت میباشد. لیکن آنها این مسأله را مشکلی در برابر خود تجسم نمینمایند بلکه از دید دیگری به آن مینگرند: اگر یک قبضه توپ خودکششی صدمه ببیند و از کار بیفتد، یک قبضه توپخانه از دست رفته، در حالیکه این در مورد یک قبضه توپخانه کششی صادق نیست و به سادگی قطعه صدمه دیده قابل تعویض است و تعمیر آن نیز ساده تر است. شاید این حسن سبب شده طراحان ارتش شوروی از دست دادن کمی تحرک را که خود میتواند مشکلی باشد، با محاسن دیگر توپخانه های کششی مبادله کرده باشند. لشکرهای روسی غنی از جنگ افزارهای ضدهوایی هستند. جنگ افزارهای ضدهوایی که در لشکرهای روسی موجودند شامل سیستمهای موشکی با برد بلند و کوتاه و متحرک است که می توانند همراه زرهی حرکت کنند، و همچنین سیستمهای ضدهوایی توپخانه متحرک میباشد. بیش از این از نقطه نظر ارتش شوروی همه جنگ افزارهای خودکار تهدیدی برای هواپیماهای دشمن هستند و لذا به عنوان جنگ افزارهای ضد هوایی مورد استفاده قرار میگیرند. سه جنگ خاورمیانه بوته آزمایش سختی برای تجهیزات روسی به ویژه خودروهای زرهی بوده اند. گرچه هدف این مقاله ارزیابی کاربرد این تجهیزات در این نبردها نیست، اما به طور کلی میتوان گفت این تجهیزات در محیط صحرا به نحو مؤثری عمل نمودند. البته در عمل این وسایل نواقص و مشکلاتی را نیز داشتند. علاوه بر پاره ای مسائل جزئی فنی، یک مسأله بزرگ و آشکار در تجهیزات روسی به چشم میخورد و آن این بود که تانکهای T54 و T55 از نظر توپ خیلی ضعیفتر از توپهای سنتورین انگلیسی بودند که به وسیله اسراییل بکار برده شد. تانکهای T54 و T55 روسی مجهز به توپ 100 م م بودند که نمیتوانستند برد مؤثر توپهای 105 م م سنتورین را داشته باشند. زمین باز صحرا اجازه داد جنگ افزار اصلی سنتورین با حداکثر برد و همراه با مهارت سرباز اسراییلی این اختلاف را برای تانک روسی خیلی گران تمام کند. ناگفته نماند پس از جنگ اسراییلیها در تانکهای به غنیمت گرفته شده روسی تغییراتی داده و جنگ افزار اصلی تانکهای T54و T55 را با توپ 105 م م تعویض نموده و مورد استفاده قرار دادند. تانکهای جدید T62که هم اکنون تانک استاندارد در لشکرهای روسی شده مجهز به توپ 115 م م میباشد که برد و دقت نزدیک به تانکهای استاندارد کشورهای باختری دارد. پل پانتن سنگین روسی مدل TPP و پل تسمه ای PMP را مصریها در عبور از کانال سوئز در 11 نقطه مورد استفاده قرار دادند. پلهای TPP با سرعت 2متر در دقیقه و پلهای PMP با سرعت 7 متر در دقیقه قابل نصب هستند. این پلها به ترتیب ظرفیت 50 و 60 تن را دارند. از ویژگیهای پل پانتن این است که قطعات صدمه دیده پل به سادگی و سرعت قابل تعویضند. چنانچه مصریها در عبور از کانال سوئز زیر تکهای شدید هواپیماهای اسراییلی، این امر را به ثبوت رساندند. سایر تجهیزات روسی به خصوص جنگ افزارهای ضد تانک آرپی جی و ساگر که به وسیله نفر حمل میشد و همچنین موشکهای ضدتانک هدایت شونده ای که روی خودرو سوار شده بود صدمات شدیدی به نیروهای زرهی اسراییل وارد کردند. کار عالی سیستمهای موشکی زمین به هوای سام6 و سام7، باعث گردید که این سیستمهای ضدهوایی را بهترین در نوع خود در جهان معرفی کند. علاوه بر سام 6 و 7 که علیه هواپیماهایی که در ارتفاع پایین پرواز میکنند طرحریزی و ساخته شده اند، سیستم سام 4 متحرک نیز در اختیار نیروهای زمینی شوروی قرار دارد... (ادامه دارد)
  9. ممنون از توضیحات همیشه مفید جناب علی نقش ساپورت هوایی در دکترین ارتش شوروی هم موضوع جالبیه. چون بر طبق آموزه های شوروی در هر حالتی باید این پشتیبانی فراهم میشده. این هم عکسی از مناطق نظامی شوروی [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10178/150757.JPG"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10178/thumb_150757.JPG[/img][/url]
  10. [quote name='Goebbels' timestamp='1347643048' post='271123'] [quote]به به جناب دن شیائوپنگ! [/quote] دنگ ژیائوپینگ Deng Xiaoping منظورتان است دیگر ؟؟ نه؟! فکر نمیکنم نام ایشان را به غلط ذکر کرده باشم! [/quote] خوب من به لهجه محلی اسمش رو تلفظ کردم
  11. من یادمه کوچکتر که بودم به دفعات با این سوال مواجه میشدم که آیا راسته که دولت اتحاد شوروی مردمی رو که به سن بازنشستگی و فراغت از کار میرسن میگیره و از چربیشون صابون درست میکنه؟ واقعا که حماقت آدم حد و مرزی نداره صابون نه ماده حساس و گرون قیمیتیه و نه ساختش تکنولوژی خاصی نیاز داره. قرن هاست که همه جا به سادگی و در صلح وصفا ساخته میشه و هیچ حکومتی احتیاج نداره خودش رو بی آبرو کنه تا 4 تا قالب صابون که قیمتش قطعا از صابون عادی گرونتر در میاد بسازه! من اعتقاد دارم اگه حکومتی این قدر شجاع و نترس باشه که مردم خودش رو به صابون تبدیل کنه باید هزارتا مدال شجاعت و ده هزار تا مدال حماقت بهش داد!
  12. komsomolets

    اخبار عمومی منطقه و جهان

    شاخصی که برای کیفیت مقاله به کار میره همون هایی هست که عرض کردم. اگر کسی درگیر این موضوعات شده باشه به خوبی متوجه عرض من میشه. تعداد مقاله به تنهایی ارزش خاصی رو ایجاد نمیکنه. این رو هم ای اس ای میگه هم اسکوپوس هم هرجای دیگه. به همین خاطر هم هست که اساسا این شاخصها رو خود این نهادها تعریف و ارزیابی میکنن و همه این آمارها و ارزیابی ها تو سایتهاشون موجوده. اگر هم کسی به اون نمودارهای بنده اعتراضی داره بیاد و آمار مستدلتر خودش رو در رابطه با اون شاخصها ارائه بده. نه اینکه صرفا با لودگی و خوشمزگی بگه از این آمارها خوشم نمیاد. این شیوه بحث نیست به هرحال آمارهای عوامفریبانه از این قبیل که تولید علم رو با تولید مقاله یکسان فرض میکنه صرفا میتونه مصرف 2 روزه سیاسی داشته باشه، اما واقعیت رو تغییر نمیده. بازهم میگم علم با تعداد مقاله ها پیشرفت نمیکنه با محتوای مقاله هاس که تولید و پیشرفت حاصل میشه و این رو با شاخصهایی که اشاره کردم اندازه میگیرن تو همه جای کره زمین که تو اون ضمینه کار زیاد داریم. عرض دیگه ای هم ندارم. به امید موفقیتهای واقعیی که برای این مملکت بدست بیاد!
  13. komsomolets

    اخبار عمومی منطقه و جهان

    [quote name='shsshed' timestamp='1347306910' post='270328'] [quote name='komsomolets' timestamp='1347305303' post='270326'] نه انگار شما ظاهرا خیلی خوشحالین!! [quote name='shsshed' timestamp='1347304098' post='270321'] [quote name='komsomolets' timestamp='1347303037' post='270318'] یه بازی با کلمات مسخره! تولید مقاله به معنای تولید علم نیست. واضحه وقتی در دانشگاهها تو ایران 4طاق باز میشه و انواع و اقسام دانشگاههای آزاد و پیام نور و موسسه های آزاد و غیره مثل ریگ بیابون دانشجو میگیره، همه این عزیزان باید یه مقاله ای بالاخره از یه جا تولید کنن تا فارغ التحصیل بشن. با این وضعیت چند سال دیگه شانزدهم که هیچی رتبه اول دنیا رو میگیریم. اما ارزشش چیه؟ برید به جای تبریک الکی گفتن ببینید جایگاه ایران در ارجاع خارجی به هر مقاله چیه. بین 96 تا 2012 سهم ایران در این عرصه بسیار حقیر بوده: [url="http://ncrt.ir/images/image/7208/charts/16_3373.png"]http://ncrt.ir/image...rts/16_3373.png[/url] میبینیم که بین سالهای 96 تا 2010 کیفیت مقالات ایرانی نازلتر و بی ارزشتر شده: [url="http://fararu.com/files/fa/news/1391/2/4/674_814.jpg"]http://fararu.com/fi...2/4/674_814.jpg[/url] [/quote][color=#ff0000]فکر نکنید هر مقاله ای که بی کیفیت باشه مورد قبول ای اس ای و اسکوپوس قرار می گیره[/color] [color=#ff0000]این دو نهاد علمی ابروی علمی خودشون رو هرگز ضایع نمی کنند[/color] [color=#ff0000]حتما کیفیت این مقالات تایید شده که به احتساب این دو شرکت معتبر امده[/color] [color=#ff0000]شما فکر کردی هر فارغ التحصیلی مقاله اش میره ای اس ای اس یا اسکوپوس ؟[/color] [color=#ff0000]من پروفسور محققی از دانشگاه صتعتی نوشیروانی رو میشناسم که کوچیکترین میکروفن دنیا رو ساخته[/color] [color=#ff0000]و بعد از 15 سال تحقیق فقط 4 مقاله در ای اس ای و 5 مقاله در اسکوپوس به ثبت رسونده[/color] [color=#ff0000]با اینکه در مجموع38 مقاله در مورد فناوری نانو داشته[/color] [color=#ff0000]تولید علم ، همان تولید مقاله است وگرنه علم رو در چه قالب دیگری می توان بیان کرد[/color] [color=#FF0000]کمبود ارجاع به علت نبود سیاست های دولت در مطرح کردن این مقالات در مجامع علمی است و نبود چرخه صنعتی برای اثبات کارایی مقلات[/color] [color=#ff0000]شما بهتر است برای ریاست ای اس ای ثبت نام کنید . حیف است[b] [/b][/color][b] [/b] [/quote] نه انگار شما خیلی خوشحالین. ه‌[b]منظور بررسی مختصات و ویژگی‌های مؤسسه اطلاعات علمی ISI و تحلیل روند ممیزی‌ها و داوری‌های انجام شده جهت پذیرش و نمایه‌سازی‌ مقالات در این مؤسسه، تحقیقی توسط گروهی از دانشگاهیان مقطع دکتری دانشگاه صنعتی شریف انجام شد[/b]. برای این منظور ابتدا از طریق برنامه‌ای موسوم به «Paper Generator» که توسط تعدادی از دانشجویان رشته نرم افزار دانشگاهMIT تهیه شده است، مقاله‌ای تولید شد. برنامه Paper Generator به‌ترتیبی تهیه شده است که با وارد کردن اسم هر شخص و زدن دکمه‌ای بلافاصله مقاله‌ای به‌صورت خودکار به نام آن فرد تولید می‌شود. مقاله تولیدی ظاهری منطبق بر اصول و استانداردهای بین‌المللی نشر دارد و عنوان آن در یکی از زمینه‌های علوم کامپیوتری یا ریاضیات است. هر چند جملات مقاله تولید شده در نگاه نخست به لحاظ کلیات گرامری زبان انگلیسی صحیح به‌نظر می‌رسند، لیکن بدون داشتن اطلاعات فنی در زمینه ریاضیات یا کامپیوتر و تنها با اندکی دقت بر متن مقاله و مداقه بر چکیده آن بلافاصله مشخص می‌شود که این جملات در ترکیب خود هیچ مفهومی را دنبال نکرده و کاملا فاقد معنی هستند. گروه تحقیق پس از تولید چنین مقاله‌ای آن را به نام نویسنده‌ای فرضی به ثبت رساند و پس از طی کردن دقیق تمامی مراحل ارائه و ثبت مقاله، آن را برای مجله «Applied Mathematics and Computation» یا AMC ارسال کردند. مجله AMC از مجلات به‌خصوصی است که توسط ناشر معروف Elsevier به چاپ می‌رسد و در سال‌های اخیر بسیار مورد توجه و مقبولیت اساتید و دانشجویان کشور قرارگرفته است. [color=#ff0000][b]متأسفانه و در کمال تعجب، گروه تحقیق شاهد پذیرش مقاله مذکور در مجله AMC بعد از گذشت 20 روز از زمان ارسال آن شد. از همه مهم‌تر آنکه گروه داوران ویراستاران و ممیز‌های مجله AMCو همین‌طور تمام دست‌اندرکاران روند پیچیده پذیرش و ارزیابی مؤسسه اطلاعات علمی ISI ( طبق تعریف) هیچ ایراد علمی‌ یا غیرعلمی از مقاله مذکور نگرفته بودند و آن را برای استفاده در گنجینه دانش بشری از طریق پایگاه «Sciencedirect» در اختیار بشریت قرار دادند! [/b][/color][sup]9[/sup] مقاله مذکور پس از آنکه بیش از شش ماه از طریق پایگاه مذکور قابل دریافت بود و بعد از آنکه گروه تحقیق از طریق پایگاه اطلاع‌رسانی دانشگاه شریف مطلب را به اطلاع عموم رساندند، با اطلاع و گزارش شرکت داخلی ارائه‌کننده پایگاه «Sciencedirect» و «Elsevier» و «ISI» به ناشرین فوق، متن مقاله را از روی پایگاه‌های فوق پاک کردند. [b]توجه به این نکته ضروری است که اصولا ماهیت ISI ماهیتی صد در صد علمی نیست، لذا از نظر این شرکت ضرورتی ندارد که تمامی مجلات آن دارای ارزش علمی قابل توجهی باشند. مضافا اینکه درخصوص عملکرد ناشرین تجاری _ همانگونه که اشاره شد_ همواره احتمال دخالت برخی ملاحظات مالی و تجاری نیز وجود دارد. لذا از ابتدا استناد تام به چنین اطلاعاتی و محور قرار دادن چنین مبنایی برای کشور کاملا غلط بوده است.[/b] [url="http://www.javanonline.ir/vdcbzfbasrhbzwp.uiur.txt"]http://www.javanonli...rhbzwp.uiur.txt[/url] باز هم میگم شاخص کیفیت مقاله همیشه ارجاعات به اون مقاله بوده که نمودارهاش رو مجددا اینجا قرار میدم [url="http://ncrt.ir/images/image/7208/charts/16_3373.png"]http://ncrt.ir/image...rts/16_3373.png[/url] [url="http://fararu.com/files/fa/news/1391/2/4/674_814.jpg"]http://fararu.com/fi...2/4/674_814.jpg[/url] [/quote][color=#ff0000]به اماری که دادید تا به حال نگاه کرده اید[/color] [color=#ff0000]همان اماری که ان را ملاک اصلی تولید علم می دانید[/color] [img]http://ncrt.ir/images/image/7208/charts/16_3373.png[/img] [color=#ff0000]در این امار ایران از چین جلوتره که جای بسی خنده است[/color] و همچنین ایران از مصر در راه مانده و عربستان عقب افتاده ، بسیار عقب تر است و باز هم بامزه تر اینکه عربستان پله ها از چین جلوتره . خودتون از ملاک و شاخصی که داده اید و اون رو شاخص برتر معرفی می کنید خجالت نمی کشید؟ [color=#ff0000][b]خنده دار نیست مملکت ملخ خور ها که صنعت و دانشگاههای اون در برابر ایران، چین و هند هیچ به حساب میاد بر اساس شاخص شما علمی تر از ایران به حساب بیان.[/b][/color] [color=#ff0000][b] [/b][/color][b] [/b] [/quote] من اول منتظر جواب شما راجع به مقالات ای اس ای هستم بعدا راجع به مطالب دیگه حرف میزنیم و می خندیم. چون نمیشه یه چیزی بپرونین و رهاش کنین.
  14. komsomolets

    اخبار عمومی منطقه و جهان

    نه انگار شما ظاهرا خیلی خوشحالین!! [quote name='shsshed' timestamp='1347304098' post='270321'] [quote name='komsomolets' timestamp='1347303037' post='270318'] یه بازی با کلمات مسخره! تولید مقاله به معنای تولید علم نیست. واضحه وقتی در دانشگاهها تو ایران 4طاق باز میشه و انواع و اقسام دانشگاههای آزاد و پیام نور و موسسه های آزاد و غیره مثل ریگ بیابون دانشجو میگیره، همه این عزیزان باید یه مقاله ای بالاخره از یه جا تولید کنن تا فارغ التحصیل بشن. با این وضعیت چند سال دیگه شانزدهم که هیچی رتبه اول دنیا رو میگیریم. اما ارزشش چیه؟ برید به جای تبریک الکی گفتن ببینید جایگاه ایران در ارجاع خارجی به هر مقاله چیه. بین 96 تا 2012 سهم ایران در این عرصه بسیار حقیر بوده: [url="http://ncrt.ir/images/image/7208/charts/16_3373.png"]http://ncrt.ir/image...rts/16_3373.png[/url] میبینیم که بین سالهای 96 تا 2010 کیفیت مقالات ایرانی نازلتر و بی ارزشتر شده: [url="http://fararu.com/files/fa/news/1391/2/4/674_814.jpg"]http://fararu.com/fi...2/4/674_814.jpg[/url] [/quote][color=#ff0000]فکر نکنید هر مقاله ای که بی کیفیت باشه مورد قبول ای اس ای و اسکوپوس قرار می گیره[/color] [color=#ff0000]این دو نهاد علمی ابروی علمی خودشون رو هرگز ضایع نمی کنند[/color] [color=#ff0000]حتما کیفیت این مقالات تایید شده که به احتساب این دو شرکت معتبر امده[/color] [color=#ff0000]شما فکر کردی هر فارغ التحصیلی مقاله اش میره ای اس ای اس یا اسکوپوس ؟[/color] [color=#ff0000]من پروفسور محققی از دانشگاه صتعتی نوشیروانی رو میشناسم که کوچیکترین میکروفن دنیا رو ساخته[/color] [color=#ff0000]و بعد از 15 سال تحقیق فقط 4 مقاله در ای اس ای و 5 مقاله در اسکوپوس به ثبت رسونده[/color] [color=#ff0000]با اینکه در مجموع38 مقاله در مورد فناوری نانو داشته[/color] [color=#ff0000]تولید علم ، همان تولید مقاله است وگرنه علم رو در چه قالب دیگری می توان بیان کرد[/color] [color=#FF0000]کمبود ارجاع به علت نبود سیاست های دولت در مطرح کردن این مقالات در مجامع علمی است و نبود چرخه صنعتی برای اثبات کارایی مقلات[/color] [color=#ff0000]شما بهتر است برای ریاست ای اس ای ثبت نام کنید . حیف است[b] [/b][/color][b] [/b] [/quote] نه انگار شما خیلی خوشحالین. ه‌[b]منظور بررسی مختصات و ویژگی‌های مؤسسه اطلاعات علمی ISI و تحلیل روند ممیزی‌ها و داوری‌های انجام شده جهت پذیرش و نمایه‌سازی‌ مقالات در این مؤسسه، تحقیقی توسط گروهی از دانشگاهیان مقطع دکتری دانشگاه صنعتی شریف انجام شد[/b]. برای این منظور ابتدا از طریق برنامه‌ای موسوم به «Paper Generator» که توسط تعدادی از دانشجویان رشته نرم افزار دانشگاهMIT تهیه شده است، مقاله‌ای تولید شد. برنامه Paper Generator به‌ترتیبی تهیه شده است که با وارد کردن اسم هر شخص و زدن دکمه‌ای بلافاصله مقاله‌ای به‌صورت خودکار به نام آن فرد تولید می‌شود. مقاله تولیدی ظاهری منطبق بر اصول و استانداردهای بین‌المللی نشر دارد و عنوان آن در یکی از زمینه‌های علوم کامپیوتری یا ریاضیات است. هر چند جملات مقاله تولید شده در نگاه نخست به لحاظ کلیات گرامری زبان انگلیسی صحیح به‌نظر می‌رسند، لیکن بدون داشتن اطلاعات فنی در زمینه ریاضیات یا کامپیوتر و تنها با اندکی دقت بر متن مقاله و مداقه بر چکیده آن بلافاصله مشخص می‌شود که این جملات در ترکیب خود هیچ مفهومی را دنبال نکرده و کاملا فاقد معنی هستند. گروه تحقیق پس از تولید چنین مقاله‌ای آن را به نام نویسنده‌ای فرضی به ثبت رساند و پس از طی کردن دقیق تمامی مراحل ارائه و ثبت مقاله، آن را برای مجله «Applied Mathematics and Computation» یا AMC ارسال کردند. مجله AMC از مجلات به‌خصوصی است که توسط ناشر معروف Elsevier به چاپ می‌رسد و در سال‌های اخیر بسیار مورد توجه و مقبولیت اساتید و دانشجویان کشور قرارگرفته است. [color=#ff0000][b]متأسفانه و در کمال تعجب، گروه تحقیق شاهد پذیرش مقاله مذکور در مجله AMC بعد از گذشت 20 روز از زمان ارسال آن شد. از همه مهم‌تر آنکه گروه داوران ویراستاران و ممیز‌های مجله AMCو همین‌طور تمام دست‌اندرکاران روند پیچیده پذیرش و ارزیابی مؤسسه اطلاعات علمی ISI ( طبق تعریف) هیچ ایراد علمی‌ یا غیرعلمی از مقاله مذکور نگرفته بودند و آن را برای استفاده در گنجینه دانش بشری از طریق پایگاه «Sciencedirect» در اختیار بشریت قرار دادند! [/b][/color][sup]9[/sup] مقاله مذکور پس از آنکه بیش از شش ماه از طریق پایگاه مذکور قابل دریافت بود و بعد از آنکه گروه تحقیق از طریق پایگاه اطلاع‌رسانی دانشگاه شریف مطلب را به اطلاع عموم رساندند، با اطلاع و گزارش شرکت داخلی ارائه‌کننده پایگاه «Sciencedirect» و «Elsevier» و «ISI» به ناشرین فوق، متن مقاله را از روی پایگاه‌های فوق پاک کردند. [b]توجه به این نکته ضروری است که اصولا ماهیت ISI ماهیتی صد در صد علمی نیست، لذا از نظر این شرکت ضرورتی ندارد که تمامی مجلات آن دارای ارزش علمی قابل توجهی باشند. مضافا اینکه درخصوص عملکرد ناشرین تجاری _ همانگونه که اشاره شد_ همواره احتمال دخالت برخی ملاحظات مالی و تجاری نیز وجود دارد. لذا از ابتدا استناد تام به چنین اطلاعاتی و محور قرار دادن چنین مبنایی برای کشور کاملا غلط بوده است.[/b] http://www.javanonline.ir/vdcbzfbasrhbzwp.uiur.txt باز هم میگم شاخص کیفیت مقاله همیشه ارجاعات به اون مقاله بوده که نمودارهاش رو مجددا اینجا قرار میدم http://ncrt.ir/images/image/7208/charts/16_3373.png [url="http://fararu.com/files/fa/news/1391/2/4/674_814.jpg"]http://fararu.com/fi...2/4/674_814.jpg[/url]
  15. komsomolets

    اخبار عمومی منطقه و جهان

    یه بازی با کلمات مسخره! تولید مقاله به معنای تولید علم نیست. واضحه وقتی در دانشگاهها تو ایران 4طاق باز میشه و انواع و اقسام دانشگاههای آزاد و پیام نور و موسسه های آزاد و غیره مثل ریگ بیابون دانشجو میگیره، همه این عزیزان باید یه مقاله ای بالاخره از یه جا تولید کنن تا فارغ التحصیل بشن. با این وضعیت چند سال دیگه شانزدهم که هیچی رتبه اول دنیا رو میگیریم. اما ارزشش چیه؟ برید به جای تبریک الکی گفتن ببینید جایگاه ایران در ارجاع خارجی به هر مقاله چیه. بین 96 تا 2012 سهم ایران در این عرصه بسیار حقیر بوده: http://ncrt.ir/images/image/7208/charts/16_3373.png میبینیم که بین سالهای 96 تا 2010 کیفیت مقالات ایرانی نازلتر و بی ارزشتر شده: http://fararu.com/files/fa/news/1391/2/4/674_814.jpg
  16. komsomolets

    مارشال سوکولوف درگذشت

    مارشال شوروی، قهرمان اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی و عضو حزب کمونیست ا ج ش س، در سن 101 سالگی در 31 آگوست درگذشت. سوکولوف در 1 ژوئن 1911 در اوکراین متولد شد. از سال 1932 به ارتش سرخ پیوست. تجارب جنگی او از سال 1938 در جنگ مرزی با ژاپن آغاز شد. در جنگ جهانی دوم رهبری نیروهای موتوریزه کارلیان را بر عهده داشت. مارشال سوکولوف از فرماندهان جنگ افغانستان به شمار میرفت. پس از مرگ مارشال اوستینوف از سال 1984 تا 1987 عهده دار پست وزارت دفاع شوروی شد. از 1985 تا 1987 کاندیدای پولیت بورو(عضو بدون رأی) حزب کمونیست شوروی نیز گردید. از سال 1992 سمت مشاور ویژه وزارت دفاع روسیه به وی تفویض گردید. قرار است نام وی به عنوان پیرترین مارشال جهان در رکورد گینس ثبت گردد. [url="http://rt.com/news/sergey-sokolov-passes-101-059"]http://rt.com/news/s...-passes-101-059[/url] [url="http://www.ntv.ru/novosti/327616"]http://www.ntv.ru/novosti/327616[/url] http://img.ntv.ru/home/news/20120831/sokolov.jpg
  17. komsomolets

    مارشال سوکولوف درگذشت

    [quote name='mahdavi3d' timestamp='1347022918' post='269600'] [size=3][font=tahoma,geneva,sans-serif]البته ارتباط چنداني با اين بحث ندارد، وليكن اگر دوستان يادشان باشد، لئونید شبارشین (رئیس سابق سرویس اطلاعات خارجی روسیه) كمتر از 6 ماه پيش [url="http://www.military.ir/forums/topic/20255-%D8%AC%D8%B3%D8%AF-%D8%B1%D8%A6%DB%8C%D8%B3-%D8%B3%D8%A7%D8%A8%D9%82-%DA%A9%DA%AF%D8%A8-%D8%AF%D8%B1-%D9%85%D8%B3%DA%A9%D9%88-%D9%BE%DB%8C%D8%AF%D8%A7-%D8%B4%D8%AF/"]خودكشي كرد[/url]. مطلبي در همين رابطه:[/font][/size] [size=3][font=tahoma,geneva,sans-serif][url="http://www.oral-history.ir/show.php?page=article&id=422"]http://www.oral-hist...=article&id=422[/url][/font][/size] [/quote] یادآوری جالبی بود. نتیجه ای می خواستین ازش بگیرین؟
  18. komsomolets

    مارشال سوکولوف درگذشت

    بالاترین درجه نظامی عملا همین "مارشال اتحاد شوروی" بوده: http://www.marshals.su/UNIF/rank01.jpg برای نیروی دریایی: http://www.marshals.su/UNIF/rank02.jpg البته بالاترین درجه شوروی ژنرالیسموس بود که فقط به استالین تعلق گرفت. تفاوتش با درجه بالا در دو خوشه ای بود که ستاره رو در بر میگیره. البته بین سالهای 1935تا 43 درجه ها روی یقه و آستین به این صورت قرار میگرفت: http://www.marshals.su/znaki-40.jpg فیلد مارشالی در روسیه تزاری رایج بود و تا سال 1912 اگر اشتباه نکنم کنت میلیوتین آخرین فیلد مارشال تزاری بود. در روسیه جدید درجه "مارشال فدراسیون روسیه" بالاترین درجه است که فقط به ایگور سرگیوف تعلق گرفته که ظاهرا در بی لیاقتی و فساد اداری برای خودش شهرت درخوری دست و پا کرده. در عکس درجه مارشال ف ر رو میبینید: http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/1/15/ID-Sergeyev-01.jpg/419px-ID-Sergeyev-01.jpg?uselang=ru
  19. komsomolets

    مارشال سوکولوف درگذشت

    با تشکر از جناب چکا، عکس زیر بعضی از مدالهایی که فرمودید رو به وضوح نشون میده.دقت در شیوه چینش این مدالها هم جالبه چون از الگوی مشخصی پیروی می کنه: http://milday.ru/uploads/posts/2012-08/1344917548_183208_photo.jpg بد نیست جهت مقایسه نگاهی به مارشال اوستینوف بندازیم. 3بار قهرمان شوروی و 10 مدال لنین کاملا خیره کننده است: http://milday.ru/uploads/posts/2012-08/1344914888_estin.jpg
  20. komsomolets

    مارشال سوکولوف درگذشت

    [quote name='BattleMaster' timestamp='1346711161' post='268935'] عجب مارشال عتیقه ای بوده ... کل قرن بیستم رو یکجا زد تو رگ و رفت ! به نوعی یک فسیل نظامی زنده بوده و تاریخ مصور و مصوت شوروی و ارتش سرخ ... بنده خدا ! [/quote] بله واقعا تاریخ ارتش سرخ بود. سال پیش در جشن پیروزی کاملا سرحال شرکت کرده بود. ما نمونه وطنی هم از این مارشال داشتیم و اون تیمسار ارتشبد فریدون جم بودن، یکی از خوشنامترین ژنرالهای شاهنشاهی که بعدا مغضوب شاه هم میشن. ایشون هم یه 100 سالی عمر از خدا گرفت.
  21. komsomolets

    مارشال سوکولوف درگذشت

    مراسم ادای احترام به پیکر مارشال سوکولوف، با حضور ولادیمیر پوتین [url="http://www.1tv.ru/news/social/214652"]http://www.1tv.ru/news/social/214652[/url]
  22. من فکر میکنم منظور جناب چکا واقعی هستن، و اون چه که جناب علی فرمودن: [quote name='ALI' timestamp='1346444797' post='268327'] [b] [/b] ببین جناب چکا ، اولا برخی لینک هایی که قرار دادید رو مطالعه کردم و این لینک ها نمی تونه موید فرمایشات شما باشه و اصلا ارتباطی به صحبت های شما نداره. چون معلوم نیست از چه منبعی نگاشته شده است. در ثانی برخی از این شاخص ها هم که شما معرفی کردید ، به خاطر تلاش و دل سوزاندن های سران و حاکمان شوروی نبود. بلکه ذات حکومت سوسیالیستی چنین است. به عنوان مثال اینکه ضریب جینی در شوروی کمتر از آمریکاست ، به خاطر این نبود که حاکمان شوروی دلشان برای مردمشان سوخته است و برای آسایش و رفاه آنها تلاش می کنند. بلکه به این دلیل است که در چنین سیستم های اقتصادی دولت همه کاره است و افراد به نسبت کاری که برای دولت انجام می دهند حقوق دریافت می کنند. این ذات سیستم های اقتصادی سوسیالیستی است نه قدرت مدیریت حاکمان آن. [/quote] این بدیهیه جناب علی. و فرقی نداره سوسیالیستی یا کاپیتالیستی. انگیزه های حاکمان هرچی باشه این سیستمه که در تحلیل نهایی مهر خودش رو جامعه میزنه. خیلی از سرمایه داران بزرگ جهان آدمهای شریفی هستن، به فقرا کمک میکنن و بنگاههای بزرگ خیریه دارن، اما این مانع نمیشه که بگیم اونها استثمارگر نیستن. استثمار نه یه خصلت اخلاقی که یه پدیده اقتصادیه که ربطی هم به خوب یا بد بودن استثمارگر یا استثمار شده نداره! [quote] در هر صورت سیاست غیر اصولی گورباچف بود که باعث تسریع فروپاشی شوروی شد. شاید اگر به جای گورباچف شخص دیگری روی کار می آمد که کاملا پایبند به اصول مارکسیسم بود ، فروپاشی شوروی اندکی به تاخیر می افتاد. اما (لااقل به نظر من) سقوط شوروی امری حتمی بود. راستش گاهی اوقات به شخص گورباچف شک می کنم. آخر چگونه شخصی که اعتقاد چندانی به اصول و مبانی مارکسیسم نداشته است ، می تواند وارد حزب کمونیسم شده و به یکی از اعضای بلندپایه این حزب تبدیل شود؟؟ مگر گورباچف آثار لنین و مارکس رو مطالعه نکرده بود و نمی دانست که نباید تا به این حد با غرب اختلاط و رابطه داشت؟؟ چرا کشورهای غربی که عمدتا علیه رهبران سابق شوروی تبلیغ می کردند ، تبلیغات منفی وسیعی علیه گورباچف انجام نمی دادند. در زمان زمامداری گورباچف ، رسانه های غربی کم کم دست از سیاه نمایی درباره وضعیت اقتصادی و معیشتی شوروی برداشتند (البته نه طور کامل) اما وضعیت اقتصادی - معیشتی شوروی را در زمان زمامداری شوروی به مراتب بهتر از سایر رهبران شوروی می دانستند. آیا می توان پذیرفت که گورباچف عامل نفوذی سازمانهای جاسوسی غرب بوده با که وظیفه آن صرفا تسریع روند فروپاشی شوروی بود؟ جناب کامسومولت ، شما به عنوان یک شهروند شوروی سابق نظرتون درباره شخص گورباچف چیست؟؟ [/quote] من البته اونقدر بزرگ نبودم که یادم بیاد، اما چیزی که بود این بود که نارضایتی زیاد بود، رشوه خواری تا خرخره رسیده بود، اصلا بدون رشوه خواری کاری انجام نمیشد. تحت این فضا جنبه های مثبت دیگه به چشم نمیومد:آزادی سیاسی نبود اما آزادی فرهنگی بود. من حتی تو ذهنمه آخر هفته ها آخر شب موسیقی گروههای معروف غربی از رادیو پخش میشد، و جوونها با شوق زیاد گوش میدادن. کلوبها بودن، اردوها تفریحات و امکانات دولتی تفریحی مثل ساحل و مسافرت و غیره. همه اقلام ضروری که نبود از مسکو میرسید و زندگیها تفاوت چشمگیری نداشت. اصلا یکی از ویژگیهای کشورهای شوروی که بعدا باعث تسریع فروپاشی شد این نکته مهم بود که حکومت تو ابرقدرت دنیا امتیازات مادی دندونگیری نداشت. حزبیها و مسئولان بسته به رتبه شون امتیازاتی داشتن اما چی؟ آپارتمان لوکستر، امکان استفاده از ماشین دولتی، فروشگاههای لوکس برای رده های بالا. اما بوروکرات صاحب هیچ کدومشون نبود بلکه همه اونها به دولت تعلق داشت. بوروکرات میدید که همتای خودش تو کشورهای خیلی ضعیفتر مثل ایران صاحب هکتار هکتار زمین، باغ شخصی، لوکسترین ماشینها و پول و غیره است، اما خودش جز آلبوم خونوادگیش کوفت هم نمیتونه برای بچه و زنش به ارث بذاره!! حسادت حقیری به خارجیها میشد. بوروکرات کمونیست بود، عکس لنین رو دیوارش آویزون بود ولی تو ذهنش رویای بورژوا شدن رو میدید. این بود راز فروپاشی شوروی. وقتی شوروی سقوط کرد همه اون بوروکراتهای دسته دوم و سوم شدن سرمایه دارای بزرگ روس: یلتسین هم تا 89 عضو حزب بود، خیلیهای دیگه هم بودن. قصه گورباچف هم همینه. گورباچف بیان تمایلات همین گروه بوروکراتهای جوون بود. اونها از وضعیت خودشون راضی نبودن، و بر اثر فساد و سوء مدیریتشون که به اسم کمونیسم میکردن توده ها رو هم از سیستم دلزده میکردن. هیچ کدومشون جاسوس نبودن، چه بسا خودشون رو کمونیست واقعی هم میدونستن. اما چه احتیاجی به جاسوس و خرابکار هست وقتی اردوی دشمنتون اینقدر آشفته است؟
  23. [quote name='ALI' timestamp='1346412894' post='268229'] [quote]حالا من از شما در کمال ادب و احترام درخواست دارم آماری، مدرک علمی نموداری خلاصه هر سند معتبری که نشون بده وضعیت شوروی حتی در یک شاخه از اقتصاد در دهه 30 بهتر از سال 1987 بوده رو به ما نشون بدید. همه میدونیم شما اهل مطالعه هستین و مثل من با این فقر شعور سیاسی آشکارم نیستین که[/quote] می تونید این رو بگذارید به حساب القای مفاهیم. [/quote] برادر کلمات معنی دارن و وقتی میفرمایین وضعیت شوروی بدتر از دهه 30 بوده این حرف رو یا میتونید اثبات کنید یا نمیتونید، دیگه القای مفاهیم چیه؟ نکنه منظور همون تحریف واقعیاته؟ البته در این صورت کسی دنبال دلیل نیست، القای مفاهیم به وسیله جعلیات و مطالب غیر واقعی چه معنایی میتونه داشته باشه؟! [quote] من این حرف رو گفتم ؟؟ چرا صحبت های مرا تغییر می دهید و اونها رو به نفع خودتون مصادره به مطلوب می کنید ؟ شما وضعیت معیشتی مردم شوروی را به بهترین شکل ممکن آن توصیف کردید. بنده هم عرض کردم که در آن دوره (دهه پایانی حیات شوروی) شرق و غرب تبلیغات گسترده ای علیه هم داشتند و البته حجم تبلیغاتی غرب بسیار بیشتر از شرق بود. نمی توان هر حرفی را پذیرفت. حتی اگر توسط یک لینک و یا کتاب تایید بشه. سران شوروی در رادیوی تک باند این کشور و همچنین تنها روزنامه رسمی این کشور (پراودا) صبح تا شب وضعیت اقتصادی کشورهای غربی را بحرانی وانمود می کردند و وضعیت داخلی شوروی را نیز بسیار عالی و رویایی توصیف می کردند و مردم شوروی را مردمی خوشبخت و با سطح رفاهی بسیار برتر از غرب توصیف می کردند. در حالیکه رسانه های غربی کاملا عکس این مورد را تبلیغ می کردند. بنده گفتم که توصیف شما از وضعیت شوروی شبیه به توصیف رسانه های وابسته به دولت این کشور بود. شما به نوشته های افرادی مثل کالینیکوس و ماکاولسکی که از ارادتمندان مارکسیسم و اقتصاد مارکسیستی هستند توجه کنید. در هر هزار خط از نوشته هایشان حتی به اندازه نیم خط هم از اقتصاد دولتی شوروی انتقاد نمی کنند و ضعف های آنرا یادآور نمی شوند. حالا به نظر شما نوشته های چنین اشخاصی می تواند منبعی معتبر برای اثبات وضعیت اقتصادی شوروی سابق بوده باشد؟؟ و یا منابع رسمی شوروی خود به تنهایی می توانند منبع صحیحی بر تعیین وضعیت رفاهی مردم این کشور بوده باشد؟؟ [/quote] من در این مورد موافق حرف شما هستم. کشوری با اون قدرت اگه مشکل نداشت از بین نمیرفت، این اولین واقعیته، و خوشحالم که تروتسکی اولین کسی بود که این حقیقت رو 60 سال زودتر پی برد، اونهم با همون متد مارکسیستی. سوسیالیستی بودن اقتصاد ا ج ش هم خودش اساسا جای سواله، اما به هر حال این اقتصاد از دهه 70 و وارد دوره رکود شد، شاخصها بالا نمیرفت، تنبلی، رشوه خواری، فساد اداری، نظام ناکارمد همه رو ناراضی کرده بود. انگیزه ها از بین رفته بود چون در هر حال دولت شغل، خدمات درمانی مسکن و سوبسیدهای مفصل رو بیمه کرده بود و کم یا زیاد به همه مردم شوروی چیزی میرسید. البته این وجه مثبت سیستم بود اما بدون مدیریت مناسب انگیزه ها رو تلف میکرد. در هر حال این بحث مفصله و اگه کسی مایل باشه میشه نشست و راجع به این سیستم بحث کرد که با وجود شما و بقیه دوستان بحث خوبی شاید بشه. [quote]اما در مورد اوضاعی که از شوروی ترسیم کردید بنده کاملا مخالف هستم ، فرماندهان نظامی شوروی نه بخاطر بی فکری بلکه برعکس ، بخاطر نگرانی از وضعی که کشور در حال سوق به اون بود (روابط جدید با غرب ، اصلاحات اساسی و نادرست گورباچف و تضعیف موقعیت نظامی سیاسی شوروی...) این کار رو کردند . شوروی و آمریکا کشورهای نظامی گر هستند و همواره دیدیم و میبینیم در این کشورها جریان میانه رو (که خواهان تعادل و عدم صرف بیش از حد بودجه روی نظامی گری) توسط عقاب های کشور به بهانه های مختلف بخاطر اصلاحاتشون کوبیده میشن . در واقع عقاب های شوروی (به سرکردگی KGB و ارتش سرخ) نیاز به جنجال و آبروریزی های بین المللی و در عین حال ایجاد هراس داخلی برای شوروی جهت به عقب راندن گورباچف از سیاستهای اصلاحاتیش (که باعث کاهش قدرت نظامیان و KGB میشد) میشد . این پروسه ی واضح از بعد از برژنف (که در واقع پایان حکومت اقتدارگرایان بر شوروی قلمداد میشه) در شوروی کلید خورد برای عقب راندن جریان میانه رویی که از بعد از برژنف رهبری شوروی رو بر عهده گرفت ایجاد شد . ایجاد هراس در پولیت بوروی شوروی از رزمایش Able Archer 83 ناتو در سال 1983 که باعث آماده باش ارتش سرخ به بالاترین وضعیت شد . بعد از اون در سال 1987 و آبروریزی ماتیاس راست ، نمونه هایی بود که اقتدارگرایان برای تقویت قدرتشون در شوروی انجام دادند . شما همین الان هم آمریکا همین وضعیت رو دارید ! آمریکا هم همین وضعیت ها رو داشته ، افتضاحات نظامی داشته تا بتونه جریان میانه رو رو تخریب کنه . همین قضیه رویت شدن زیردریایی آکولای روسی در خلیج مکزیک که یکجور افتضاح برای آمریکا به حساب میاد (جدای از جزییات قضیه) یک پتک شده برای تندروها که بزنن تو سر میانه روهایی که سعی در کاهش بودجه ی ارتش آمریکا کرده اند (در متن همین خبر در Free Beacon بوضوح اشاره شده بود که توانایی ضدزیردریایی آمریکا که رو به ضعف گذاشته بدلیل کاهش بودجه ی نظامی آمریکاست) یا بزرگترش همون حادثه ی 11 سپتامبر که شاید شبیه ترین به قضیه ماتیاس راست باشه . [/quote] جناب چکا مخالفم و همونطور که قبلا عرض کردم و جناب علی هم اشاره کردن چیزی که در عمل رخ داد به نفع دار ودسته گورباچف بود، به ویژه میبینید عملا شتاب اصلاحات از سال 88 شروع شد و در سال 89 به اوج رسید. سال 90 هم که تقریبا همه چیز از دست رفته بود. گورباچف یک به یک موانع رو از سر راه برمیداشت. خیلی از این افراد باعث شدن گورباچف قدرت رو بدست بگیره مثل تیخونوف. یک نکته دیگه هم اینه که یکی از آفتهایی که بعدا شوروی دچارش شد مقایسه مداوم خودش با سیستم غرب بود. در واقع باب شد که برای هرچیزی خودشون رو با آمارهای غرب مقایسه میکردن و هدف رو رسیدن و جلو زدن از اون قرار داده بودن. به عنوان مثال در مورد تولید کالاهای مصرفی و صنایع خورد، مکانیزم بازار اصولا به مصرفی تر شدن هرچه بیشتر زندگی احتیاج مبرم داره. احتیاج داره که شما هر سال و حتی زودتر گوشی موبایلتون رو عوض کنید، با اینکه حتی گوشی جدیدتون جز در ظاهر و موارد جزئی که هیچ وقت به کار شما نمیاد تفاوتی با قبلی نداشته باشه. اقتصاد شوروی نه ظرفیتش رو داشت نه دلیلش رو که وارد این رقابتی که از پیش معلوم بود بازنده است بشه. اقتصاد سوسیالیستی رو یا اقتصاد بهتره بگم نیمه سوسیالیستی رو نمیشه با شاخصهای اقتصاد سرمایه داری سنجید و ارزیابی کرد.
  24. کلیپ اول مربوط به کنفرانس حزب کارگران کره شمالیه که در تصاویر کیم جونگ ایل، پسرش و خواهر قدرتمند کیم جونگ هم دیده میشن: http://www.mediafire.com/download.php?n1o96286p31da93 این اجرا هم مربوط به آغاز جشن و دمونستراسیون اول می سال 1974 در میدان سرخ مسکو هست، که در حضور عالیترین رهبران وقت شوروی انجام شد: http://www.mediafire.com/download.php?8flqnp6nnfmjudm