demolotion

Members
  • تعداد محتوا

    56
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

تمامی ارسال های demolotion

  1. مسلسل دستي TEC DC-9 ، ساخت سوئد اين مسلسل دستي را بايد مسلسل اشرار و قانون شكنان امريكا دانست. تاكنون هيچ مسلسل دستي مانند TEC DC-9 ، در زير كت گانگسترهاي امريكايي جاي نگرفته است. دليل اين امر را مي توان ظرفيت خشاب بالا ، ابعاد كوچك و نواخت تير فوق العاده دانست. طرح اوليه اين سلاح ، در كشور سوئد بر روي كاغذ آمد. سازنده اين سلاح ، يك كارخانه سوئدي به نام Interdynamic بود. كشور سوئد ، بازار خوبي براي فروش اين سلاح به شمار نمي آمد. لذا كارخانه مذكور ، به ميامي امريكا نقل مكان كرد. از آنجا كه فروش مسلسل هاي دستي رگبارزن ، در امريكا با محدوديت هاي فراواني روبرو است ، نمونه اوليه اين سلاح بصورت نيمه اتوماتيك توليد شد. گلنگدن اين سلاح از نوع باز بود و توسط فشار مستقيم گاز باروت عمل مي كرد. سلاح مذكور با نام KG-9 ارائه شد. به زودي پليس امريكا متوجه شد كه حتي مدل تكتير زن و نيمه اتوماتيك اين سلاح را مي توان به راحتي به نمونه تمام اتوماتيك تبديل كرد. بنابراين توليد اين سلاح كاملآ ممنوع شد. كارخانه Interdynamic براي رهايي از اين بن بست ، سلاح KG-9 را مورد بازنگري قرار داده و آن را با گلنگدن بسته و با نام KG-99 ارائه كرد. در دهه 1980 ، كارخانه Interdynamic با كارخانه Interatec ادغام شد. سلاح KG-99 ، از آن پس با نام TEC-9 توليد شد. تا اينكه نهايتآ در سال 1989 ، به DC-9 تغيير نام داد. در سال 1994 دولت امريكا قانوني را تصويب كرد كه طبق آن ، حمل يا مالكيت سلاح هاي اوتوماتيك ممنوع اعلام شد. در طي اعلان اين قانون ، كارخانه Interatec سلاح مذكور را بدون قبضه تپانچه اي جلويي ، روپوش لوله و رزوه نصب لوله يدكي ارائه كرد. اين مدل به AB-10 معروف شد. خشاب اين سلاح ، ظرفيت 10 فشنگ را داشت. ولي مالكان آن ، كماكان مي توانستند خشاب هاي 20 تير و 30 تير مدل هاي قبلي را روي آن نصب كنند. بدنه تمامي مدل ها (لوله فولادي و قبضه تپانچه اي شكل ، روپوش لوله و محافظ ماشه آنها) از پلاستيك ساخته شده است. اين سلاح ، فاقد هرگونه ضامن مي باشد. در مدل گلنگدن باز ، در منتهي عليه شيار دستگيره گلنگدن ، شكافي تعبيه شده كه مي توان دستگيره گلنگدن را در آن قرار داد تا از جلو رفتن گلنگدن جلوگيري شود. انواع گلنگدن بسته اين سلاح ، به ضامن خاصي مجهز شده اند كه بر روي دستگيره گلنگدن قرار گرفته است. مكانيزم نشانه روي اين سلاح ، از دو شكاف درجه ثابت و غيرقابل تنظيم تشكيل شده است. نوك لوله اين سلاح طوري رزوه شده تا قابليت نصب صدا خفه كن و يا يك لوله يدكي را داشته باشد. مشخصات فني: طول سلاح: 317 ميليمتر كاليبر: 9 × 19 طول لوله: 127 ميليمتر وزن خالي: 1400 گرم ظرفيت خشاب: 10 ، 20 ، 32 و 50 تير اين سلاح اگرچه داراي قدرت و برد كافي است ، ولي يكي از كارآمدترين سلاح ها براي محيط هاي بسته و درون شهري است. http://gun.mihanblog.com
  2. demolotion

    اخبار عمومی منطقه و جهان

    ما با دولت آمريكا مشكل داريم نه با مرمش icon_frown
  3. آشنايي با موشک REDEYE General Dynamics FIM-43 Redeye موشك ضدهوايي FIM-43 موسوم به Redeye، اولين سيستم دفاع هوايي قابل حمل شخصي (MANPADS) محسوب مي‏شود كه وارد خدمت در نيروي زميني ايالات متحده و سپاه تفنگداران نيروي دريايي شده است و دقيقا پدر موشك سيستم دفاع هوايي شخصي امروزي، يعني استينگر مي‏باشد. MANPADS : Man-Portable Air Defense System به سال 1948، ارتش ايالات متحده به دنبال يك سيستم دفاع هوايي موثر و قابل حمل به وسيلهء سربازان مي‏گشت، زيرا مسلسلهاي ضدهوايي كاليبر 50 ميلي‏متري، ديگر در برابر هواپيماهاي جت سريع‏السير و پرقدرت، موثر نبودند. در آن زمان، چندين سيستم ضدهوايي مبتني بر موشك يا مسلسلهاي ضدهوايي، مورد آزمايش قرار گرفتند اما هيچكدام نتوانستند نظر مساعد مقامات را جهت توليد انبوه بدست آوردند. بين سالهاي 1955 تا 1956، كمپاني Convair مطالعاتي را بر روي سيستم ضدهوايي سبك وزن، قابل حمل و آشيانه‏ياب حرارتي، آغاز نمود. به تاريخ نوامبر 1956، حاصل مطالعات اين شركت منجر به توليد موشك ردآي يا چشم قرمز گشت. (چشم قرمز، بدين جهت كه يك هدف‏ياب حساس به حرارت به رنگ قرمز در نوك اين موشك، تعبيه شده بود.) بلافاصله اين موشك، توسط نيروي زميني و سپاه تفنگداران نيروي دريايي ايالات متحده به خدمت گرفته شد. به سال 1957، يادداشتي رسمي در مورد توانمندي‏هاي بالقوهء موشك ردآي منتشر شد، و در نتيجه، به تاريخ آوريل 1958، كمپاني Convair، برندهء اولين قرارداد، جهت توليد سيستم موشكي ردآي گشت. مرحلهء بعدي توسعهء توانايي‏هاي ردآي، افزودن قابليت پرتاب از روي شانه بود كه قرار بود موشك، با قطري حداكثر 70 ميلي‏متر و وزني حداكثر 9 كيلوگرم، همراه با پرتابگر خويش داشته باشد، تا حمل و پرتاب آن به وسيلهء‌ يك سرباز، امكان‏پذير باشد. توليد انبوه اين موشك، به تاريخ جولاي 1959 آغاز گشت و به تاريخ مارس 1960، اولين آزمايش شليك موشك ردآي انجام شد. (البته هنوز قابليت پرتاب از روي شانه را نداشت) به تاريخ مي 1961، اولين پرتاب آن از درون لوله‏اي مخصوص، با موفقيت به انجام رسيد و در اكتبر همان سال، اولين پرتاب اين موشك از روي شانه، با موفقيت انجام شد. بدين ترتيب، به سال 1962، مقدمات توليد انبوه آن آغاز گشت، اما برخي مشكلات فني، باعث تاخير در برنامهء توليد آن شد. موشك ردآي، بسيار كند بود و قدرت مانور خيلي كمي داشت و ردياب آن، دقت كمتري از آنچه برنامه‏ريزي شده بود، داشت. با تمام اين اوصاف، از آنجا كه در آن زمان،‌ هيچ سيستم جايگزيني جهت دفاع هوايي انفرادي وجود نداشت، از موشك ردآي مدل XM41 سري Block I به صورت محدودي توليد شد. مدل A به تاريخ ژوئن 1963، موشك ردآي سري Block I با نام‏گذاري مجدد، به نام XHIM-43A معرفي شد. موشكهاي ردآي سري Block I بين سالهاي 1965 و 1966 توليد شدند و عمدتن جهت آزمايش و ارزيابي كارايي عملياتي به كار رفتند. موشك XHIM-43A به وسيلهء پرتابگر مخصوص به نام XM147 شليك مي‏شد؛ اين پرتابگر شامل لولهء مخصوص جاگذاري موشك، دستهء نگهدارنده، و يك سيستم نشانه‏روي مجهز به دوربين به نام XM147 و يك زائدهء مخصوص هدفگيري بود. خدمهء ردآي، با استفاده از سايت نشانه‏روي نصب شده، مي‏توانست اقدام به جستجوي اهداف در آسمان نمايد، پس از يافتن هدف، يك صداي زنگ كه در قسمت دستهء‌ نگهدارنده تعبيه شده است، نواخته مي‏‎شود؛ سپس جستجوگر حرارتي كه يك سلول ترموالكتريكي مي‏باشد، بر روي هدف، قفل مي‏كند. هنگامي كه ماشه كشيده مي‏شود، موشك از درون لولهء مخصوص به وسيله بوستر كمكي به بيرون پرتاب مي‏شود، (اين بوستر كمكي XM110 نام دارد و از سوخت جامد بهره مي‏برد) پس از طي مسافت 6 متر، موتور اصلي موشك ردآي، روشن مي‏شود. سطوح كنترل پرواز موشك ردآي، شامل 4 عدد بالچهء كوچك صليب شكل و ثابت نصب شده در انتها و 2 بالچهء متحرك نصب شده در نزديكي دماغه مي‏باشند. سرجنگي ردآي، به نام XM45 كه به شدت منفجره بوده و هنگام انفجار، به دهها تركش تبديل مي‏شود، با يك فيوز ضربه‏اي به نام XM804 فعال مي‏‎شود. مدل B به سال 1964، طراحي و توليد نوع بهبود يافتهء ردآي سري Block II، آغاز شد؛ اين موشك به نام XM41E1 معرفي گشت. اولين نمونهء عملياتي اين موشك به نام XHIM-43B سري Block II به تاريخ آوريل 1966، تحويل ارتش شد. موارد بهينه شده در سري جديد شامل موارد زير بودند: * يك سلول ردياب جديد،‌ حساس به گازهاي خروجي خنك شده * مختصري بهبود در طراحي مجدد پرتابگر XM147E1 * سرجنگي بهبود يافته XM45E1 به تاريخ فوريه 1967، اولين سيستم موشكي جديد نوع XM41E1، براي منظورهاي آموزشي، تحويل نيروي زميني ايالات متحده شد. به سال 1966، وزارت دفاع ايالات متحده، براي ثبت نام اين موشك در فهرست سياهه اقلام، حرف F را جهت نشان دادن انفرادي بودن پرتاب اين موشك، به ابتداي كد نام‏گذاري اين موشك اضافه كرد و بدين ترتيب نام موشك ردآي از MIM-43 به FIM-43 تغيير يافت؛ موشك XMIM-43A و موشك XMIM-43B با اسم‏گذاري مجدد، به XFIM-43A و XFIM-43B تغيير نام يافتند. حرف F از روي عبارت For Individual Launch به معني «ويژهء پرتاب انفرادي» ، اخذ شده است. موشك XFEM-43B نوع بهبود يافته و تحت آزمايش مدل XFIM-43B بود كه به يك مسافت‏سنج ويژه جهت ثبت قابليت اثرگذاري موشك، مجهز شده بود. مدل C بين سالهاي 1965 تا 1966، كمپاني جنرال دايناميكز كه اينك مالك Convair محسوب مي‏شد، آخرين مدل موشك ردآي را تحت پيكربندي جديد Block III طراحي و توليد كرد كه در اصل بر اساس مدل XM41E2 ساخته شده بود. اين موشك جديد كه به نام XFIM-43C ناميده شد، ردياب حساس به گازهاي خنك شدهء‌ مورد استفاده در مدل B را حفظ كرده بود، اما مجهز به يك موتور قوي‏تر به نام XM115 ، سرجنگي پرقدرت XM222 و فيوز جديد XM814 شده بود. پرتابگر سري Block III كه XM171 نام داشت، به سايت نشانه‏روي باز و سيستم‏هاي الكترونيكي ارتقاء يافته، جهت قابليت پرتاب موشكهاي سري جديد ردآي، تجهيز شده بود. موشك جديد XFIM-43C قادر به تحمل مانورهايي تا حد 3 برابر فشار ثقل بود؛ و قادر به ساقط كردن هواپيماهايي بود كه بدنه‏اي زرهي به ضخامت 0.4 اينچ داشتند. بر روي مدل XFEM-43C كه گونه‏اي بر اساس مدل C بود، يك مسافت‏سنج ويژه جهت آزمايشات و ارزيابي، نصب شده بود. به تاريخ مي 1967، خط توليد سري Block II به سري Block III تغيير يافت و به تاريح مارس 1968، تحويل نمونه‏هاي عملياتي سري Block III به نيروي زميني و سپاه تفنگداران نيروي دريايي ايالات متحده واگذار شدند. سرانجام در اواخر سال 1968، موشك ردآي سري Block III، با تمام استانداردهاي موجود، معرفي گشت. بدين جهت، موشك ردآي مدل M41، مورد طراحي مجدد قرار گرفت و خط توليد ردآي بر اساس گونهء FIM-43C آغاز شد. در اواخر دههء‌ 1970 و اوائل دههء 1980، حرف X از نام‏گذاري تمامي موشكهايي كه سابقن ساخته شده بودند، حذف شد، كه در نتيجه گونه‏هاي مختلف ردآي با اسامي FIM-43A/B و FEM-43B/C نام‏گذاري شدند. البته اين نام‏گذاري، تنها بر روي كاغذ انجام شد، زيرا در آن زمان، مدلهاي A و B موشك ردآي، ديگر وجود نداشتند و از رده خارج شده بودند. نوع D در اواخر دههء 1970، طراحي مدل FIM-43D بر اساس ارتقاء مدل C آغاز گشت، اما متاسفانه اطلاعاتي در مورد جزئيات برنامهء ارتقاء، انتشار نيافته است. موشک FIM-43 Redeye داراي نقائص عملياتي بود که مهمترين آن، عدم موثر بودن در هدف گيري هواپيماهاي دشمن از روبه رو بود. سيستم ردياب حساس به حرارت، تنها در روز مي توانست بر روي گازهاي داغ خروجي هواپيماهاي دشمن قفل نمايد. اين بدان معني بود که هواپيماي دشمن تنها در زماني مورد هدف و تهديد موشک ردآي مي توانست واقع شود که آنها (هواپيماهاي دشمن) بمبهاي خود را ريخته و در حال ترک ميدان نبرد بودند و اين يعني تمام مهمات خود را بر سر ادوات زميني خودي، توانسته اند خالي کنند. در اواخر دههء 1960، کار مطالعاتي بر روي گونهء هوا به هواي ردآي،‌ آغاز گشت و در مي 1969، طراحي مدل FIM-43D از طرف نيروي زميني ايالات متحده جهت ايجاد قابليت پرتاب هوا به هوا درخواست شد. هرچند که اين درخواست به دليل لغو توليد انبوه نوع هوا به هواي ردآي، به حال تعليق درآمد و هيچگاه صورت حقيقي به خود نگرفت. به تاريخ سپتامبر 1969، توليد موشک ردآي پس از ساخت 9000 فروند متوقف شد. در اوائل سال 1967، مطالعات مهمي جهت توليد نوع پيشرفتهء ردآي موسوم به Redeye II آغاز شد و به تاريخ مارس 1972، اين مدل از ردآي به نام FIM-92 استينگر شناخته و معرفي شد. در آغاز سال 1982،‌ موشک ردآي به تدريج از ردهء خدمتي خارج شد و موشک جديد و بسيار پيشرفتهء استينگر،‌ جاي آن را گرفت. در نهايت به سال 1995،‌ آخرين سري موشک ردآي از نيروي زميني ايالات متحده، از رده خارج شده و معدوم شدند. برخي مشخصات فني بر اساس مدل C سازنده: ابتدا شرکت Convair و سپس شرکت جنرال دايناميکز طول موشک: 1.20 متر طول پرتابگر M171: حدود 1.26 متر طول بالچه ها: 14 سانتي متر قطر موشک: 7 سانتي متر وزن موشک: 8.3 کيلوگرم وزن پرتابگر: 5 کيلوگرم حداکثر سرعت: 1.7 ماخ شتاب ثقل قابل تحمل: 3 برابر حداکثر ارتفاع عمل: 2740 متر يا 9000 فوت حداکثر برد: 4500 متر پيشرانه: راکت سوخت جامد دو مرحله اي M115 ساخت Atlantic Research شامل بوستر جهت پرتاب اوليه به بيرون با کشش 3.3 کيلونيوتن معادل 750 پاوند به مدت 0.048 ثانيه و راکت اصلي به قدرت 1.1 کيلونيوتن، معادل 2.35 پاوند به مدت 5.8 ثانيه . خرج: سرجنگي به نام M222 به وزن 1.06 کيلوگرم يا 2.35 پاوند؛ به شدت انفجاري و همراه با ترکش هاي فراوان http://www.designation-systems.net
  4. موشك ضدزره سنگين ERYX ، محصول مشترك فرانسه و كانادا اريكس ، يك سيستم موشكي ضدزره سنگين كوتاه برد مي باشد كه براي واحدهاي پياده نظام و نيروهاي ويژه طراحي طراحي و ساخته شده است.اين سيستم ضدزره ، براي استفاده در موقعيت هاي خاص و فضاهاي محدود (همانند جنگ هاي شهري و عمليات هاي كماندويي) بسيار مؤثر و مناسب است. اريكس توسط كنسرسيومي مركب از MBDA فرانسه و صنايع هوافضاي كانادا توليد مي گردد. در سال 1989 ، فرانسه و كانادا تفاهم نامه اي را براي توليد اريكس با سرمايه گذاري مشترك امضا نمودند و در سال 1994 بعد از سال ها تحقيق و آزمايش ، اريكس وارد خدمت ارتش هاي فرانسه و كانادا گرديد و تا اين لحظه ، ارتش هاي نروژ ، برزيل و مالزي نيز از اريكس بهره مي برند. همچنين بسياري از كشورهاي حوزه خليج فارس ازجمله بحرين ، كويت ، قطر ، عربستان و امارات متحده عربي نيز در زمره مشتريان علاقه مند به اين سيستم ضدزره قرار دارند. تركيه نيز در سال 1999 ، قراردادي با فرانسه امضا نمود كه طي آن ، امتياز توليد 10000 موشك اريكس را در طي 10 سال بدست آورد. اما در سال 2004 ، وزير دفاع تركيه خبر لغو اين پروژه را داد. اريكس مي تواند برضد اهداف زرهي متحرك و ثابت ، مورد استفاده قرار گيرد. كمترين برد عملياتي آن 50 متر و بيشترين برد آن 600 متر مي باشد. اريكس مي تواند برضد انواع زره هاي كلاسيك ، تقويت شده و انعكاسي استفاده گردد. علاوه بر اهداف زرهي ، ساختار اريكس به گونه اي طراحي شده است كه قادر به انهدام انواع خاكريزها ، سنگرها و استحكامات بتوني نيز مي باشد. در آزمايش هاي انجام شده توسط MBDA ، از 1000 موشك اريكس شليك شده ، 950 موشك ، اهداف را با موفقيت از بين بردند. يعني 95% شليك ها موفقيت آميز بوده است. سيستم اريكس از 3 قسمت تشكيل شده است:موشك ، لوله پرتاب و واحد آتش. اريكس را مي توان به صورت نشسته يا درازكش ، از روي شانه شليك نمود. همچنين امكان استفاده از سه پايه نيز وجود دارد. موشك اريكس ، از نوع هدايت شونده با سيم است و از يك سيستم هدايت نوري نيمه خودكار بهره مي برد. در انتهاي موشك اريكس ، يك منبع توليد كننده مادون قرمز وجود دارد. سيستم هدفگيري اريكس ، با استفاده از اين امواج مي تواند مسير موشك را تشخيص داده و در صورت لزوم توسط سيم رابط با موشك ، مسير را تصحيح نمايد. سيستم پيشرانه اريكس ، از نوع كنترل برداري است و اين قابليت را دارد كه در سرعت پايين ، مؤثر عمل نمايد و اجازه مي دهد كه پرتاب موشك ، با كمترين نيروي ممكن انجام شود. با توجه به اين قابليت موتور موشك ، اريكس از سيستم پرتاب آرام (SOFT LAUNCH) بهره برده و در فضاهاي محدود و بسته مي توان از آن به راحتي و با ايمني بالا استفاده كرد. لازم به ذكر است كه موتور موشك اريكس ، توسط شركت مشهور راكسل فرانسه (ROXEL) توليد شده است. موشك در كمتر از 5 ثانيه آماه شليك مي گردد. بعد از شليك تنها وظيفه تيرانداز ، تنظيم نگه داشتن سيستم هدفگير اريكس بر روي هدف تا زمان اصابت مي باشد. در زمان شليك ، موشك سرعتي در حدود 18 متر در ثانيه مي گيرد و در زمان رسيدن به مرز 600 متر ، سرعت موشك از مرز 245 متر در ثانيه نيز مي گذرد. در زمان 2 دقيقه مي توان 5 موشك اريكس را آماده نمود ، هدفگيري كرد و شليك نمود. كلاهك جنگي 137 ميليمتري موشك ، مجهز به سيستم انفجاري دوگانه HIGHT EXPLOSIVE بوده و قادر به نفوذ در خودروهاي مجهز به زره هاي انعكاسي به ميزان 90 سانتيمتر است. دو شبيه ساز براي آموزش استفاده از اريكس به سربازان وجود دارد ؛ شبيه ساز مقدماتي و شبيه ساز پيشرفته. شبيه ساز مقدماتي ، توسط شركت سيمتران (SIMTRAN) كانادا طراحي و ساخته شده است. شبيه ساز پيشرفته نيز توسط بخشي از لاكهيد مارتين توليد شده و به نام EPGS مشهور مي باشد. http://www.gun.mihanblog.com
  5. Merkava تانك شكست خورده تانك مركاوا (مركاوا در عبري به معني Chariot يا ارابه) جزو تانكهاي اصلي ميدان نبرد است كه توسط اسرائيل براي استفاده در وزارت دفاع اسرائيل، طراحي و ساخته شده است. وزارت دفاع اسرائيل: Israel Defense Forces يا IDF هدف اصلي طراحي مركاوا، حفاظت از جان خدمه بوده است؛ بدين جهت موتور در قسمت جلوي تانك تعبيه شده است كه باعث افزايش جرم قسمت جلوي تانك مي‏شود؛ بنابراين، خدمه مي‏توانند در صورت از كار افتادن تانك، از قسمت عقب آن، خارج شوند اين تانك داراي زره بسيار مقاومي است و توانايي حركتي بالايي دارد؛ در واقع اين تانك، داراي بهترين نوع حفاظت، در كل تانكهاي توليدي در جهان است. بدنه و زره اصلي مركاوا در كارخانهء تل‏هاشومر ساخته مي‎‏شود و ساير اجزائش نيز در كارخانه‏هاي نظامي IMI, Elbit, Soltam و . . . توليد مي‏شوند. كارخانهء تل‏هاشومر: Tel HaShomer Armoured Corps تاريخچه به دنبال جنگ شش روزهء 1967 و تحريم تسليحاتي دولت فرانسه بر عليه اسرائيل، وزارت دفاع اسرائيل، قراردادي را با انگلستان جهت توليد مشترك تانك پرقدرت چيفتن به امضاء رساند. به سال 1969، به دنبال فشار كشورهاي عربي، دولت انگلستان، معاملهء ساخت تانك با اسرائيل را برهم زد و تانكهاي چيفتن را به ايران فروخت. تانک چيفتن در آن زمان، اسرائيل متوجه شد كه براي تامين سلاح‏هاي مورد نيازش، نمي‏تواند بر روي ديگر كشورها حساب كند، از اين رو، خود دست به كار توليد تانك شد. با اين حال در زمان نزديك به وقوع جنگ 1973 يام كيپور، ايالات متحده، تعدادي از تانكهاي ذخيرهء خود را به اسرائيل فرستاد. در آن زمان، حافظ اسد و انور سادات با ملك حسين (پادشاه اردن)، جلسه‏اي مشترك در امان برگزار كردند. هدف آنها، متقاعد كردن همراهي اردن در جنگ آتي بود. آنها قصد داشتند نيروهاي اسرائيلي را از بلندي‏هاي جولان و صحراي سينا به عقب برانند. شاه حسين، به دليل ترس از وقوع جنگ و به خطر افتادن تاج و تخت پادشاهي، با يك هليكوپتر، كه خود هدايت آن را بر عهده داشت به تل‏آويو پرواز كرد و در ديدار با گلداماير (وزير خارجهء وقت اسرائيل)، وقوع يك جنگ در آينده‏اي نزديك، به اطلاع وي رساند. بدين جهت، اسرائيل با كمكهاي فني و تسليحاتي آمريكا، توانست اين جنگ را پشت سر بگذارد. اسرائيل دريافته بود كه به علت جمعيت كم و سرزمين بسيار كوچك، نمي‏تواند متحمل تلفات سنگين در جنگ شود؛ از اين رو مركاوا، براساس حداكثر حفاظت جاني از خدمه‏اش، طراحي شد. از آنجا كه تعمير يك تانك معيوب يا آسيب‏ديده، ساعتها يا روزها به طول مي‏انجامد، خدمهء تانكهاي اسرائيلي، جهت كاهش خطا و ايجاد صدمات، ماهها آموزش سنگين مي‏بينند. به سال 1970، دولت اسرائيل، دريافته بود كه به يك ظرفيت بومي جهت توليد تانك در داخل كشور به شدت نياز دارد؛ بدين جهت، «تال» ژنرال ارشد اسرائيلي (ישראל טל) رهبري يك تيم طراحي را جهت ساخت يك تانك با مشخصات عالي ويژهء ميدان نبرد، بر اساس تجربياتي كه از جنگهاي 1967 و 1973 بدست آورده بود، آغاز كرد. عمدهء تمركز اين تيم طراحي، بر حفاظت جان خدمهء تانك استوار بود. ژنرال تال (با نام ديگر Talik) از فرماندهان ارشد اسرائيل است كه فرماندهي نبرد تانكها را در جريان جنگ 1967 در صحراي سينا و فرماندهي مرحلهء آخر جنگ 1973 را جهت راندن نيروهاي زرهي سوريه به پشت بلندي‏هاي جولان برعهده داشته است. وي در صحراي سينا، به مانند رومل در شمال آفريقا عمل نمود و به عنوان دارندهء بالاترين دانش نبرد تانكها در اسرائيل شناخته مي‏شود. به تاريخ 13 مارس 1977، اسرائيل، به طور رسمي، ساخت و تكميل تانك مركاوا را اعلام نمود. ژنرال تال (پايه گذار نبرد تانک و صنعت تانک سازي در اسرائيل) مركاوا نوع 1 يا Merkava Mk I مركاوا نوع 1 اولين بار به تاريخ آوريل 1979، به طور رسمي وارد خدمت در ارتش اسرائيل شد؛ اين تانك ويژهء مناطق سخت و ناهموار شمال اسرائيل و بلندي‏هاي جولان ساخته شد. در اين تانك، يك توپ 105 ميلي‏متري، موتوري نصب شده در جلوي تانك و درهاي خروج اضطراري در عقب استفاده تعبيه شده بود. اين تانك براي اولين بار در جنگ سال 1982 با لبنان مورد استفاده واقع شد؛ در اين نبرد، مشكلات عديدهء اين تانك نمايان گشت كه از آن جمله، مشكلات سيستم ترمز بود. مرکاواي نوع MK I (به محل دربهاي خروج در عقب تانک توجه فرمائيد) مركاوا نوع 2 يا Merkava Mk II مركاوا نوع 2 براي اولين بار به سال 1983 وارد خدمت شد. در اين تانك، چند مورد بهبود يافته بود ولي عمدهء تمركز وظيفهء تانك، بر جنگ شهري استوار بود. براي ايجاد قابليت مقاومت و پايداري خدمه، از يك مسلسل بسيار پرقدرت داخلي 60 ميلي‏متري استفاده شده بود؛ اين تغييرات به دنبال جنگ با لبنان به سال 1982 و نبرد شهري سنگين در بيروت، انجام شدند. تصويري از مرکاواي MK II مركاوا نوع 3 يا Merkava Mk III به دنبال اطلاعات و تجربيات بسيار مفيدي كه در جريان جنگ لبنان به سال 1982، عايد ارتش اسرائيل شد، مركاوا نوع 3 به سال 1990 پا به عرصهء وجود گذاشت. اين مدل، داراي موتوري به قدرت 1200 اسب بخار (معادل 895 كيلووات)، سيستم تعليق و جعبهء دندهء جديد و يك توپ 120 ميلي‏متري بسيار پرقدرت شده بود تصويري از مرکاواي MK III مركاوا نوع MK 3B مركاوايي كه به سال 1995 از خط توليد خارج شد و به نام مركاواي باز شناخته مي‎شود (Merkava Baz) داراي يك سيستم كنترل آتش بسيار پيشرفته، حفاظت كنندهء بسيار موثر خدمه در برابر حملات NBC* (اتمي، ميكروبي و شيميايي)، تهويهء مطبوع بسيار مناسب با درجهء دماي قابل تنظيم، زره چندتكه يا ماجولار به نام Kasag (يعني خسارت وارده، با تعويض قطعه زره آسيب ديده، سريعن برطرف مي‏شود) مي‏باشد؛ بدين ترتيب، تانك «Merkava 3 Baz Kasag»، بهترين و مقاوم‏ترين زره را در بين تانكهاي حال حاضر جهان، داراست و در برابر سلاح‏هاي ضدتانك معمول نظير انواع RPG، كاملن مقاوم مي‏باشد. *NBC مخفف Nuclear, Biological ,Chemical مركاوا نوع MK 3 (نسل چهارم) مدلي از سري MK 3 تانك مركاوا كه امروز در ارتش اسرائيل به كار گرفته مي‏‎شود Dor-Dalet (نسل چهارم) ناميده مي‏شود؛ اين تانك بسيار پيشرفته، شامل ويژگي‏هاي زير است: * زره چندتكهء قابل افزايش (از نوع ماجولار) * مسافت ياب بهبود يافته * مسلسل بسيار پيشرفته با قدرت نفوذ و نواخت بالا * تهويهء مطبوع داخلي و پرقدرت (ايركانديشن) * حفاظت كنندهء خدمه در برابر حملات اتمي، ميكروبي و شيميايي مركاوا نوع 4 يا Merkava Mk IV مركاواي نوع 4، آخرين نسل توليد شدهء‌ اين تانك ويژهء ميدان نبرد در اسرائيل مي‏باشد كه از سال 2004 وارد خدمت در نيروي زميني اسرائيل شده است و هم اكنون در جنوب لبنان فعال مي‏باشد. اين تانك داراي پوشش حفاظتي بسيار مقاوم‎تري جهت خدمه نسبت به انواع قبلي بوده و داراي موتور بسيار پرقدرت و سيستم كنترل آتش دقيق‏تر مي‏باشد. نمايش مركاواي MK 4 به همراه رابط نصب مين كوب تانك MK 4 براي نبردهاي شهري بهينه‏سازي شده است؛ همچنين مجهز به زرهي است كه نه تنها جلوي تانك، بلكه تمام اطراف و بالاي تانك را به خوبي پوشش مي‏دهد. زره تعبيه شده، از نوع چندتكه (ماجولار) است كه با آسيب ديدن زره، تنها قطعات آسيب ديده تعويض مي‏شوند نه كل زره. در MK 4 همچنين جزئيات بيشتري جهت حفاظت جان خدمه پيش‏بيني شده است؛ به طوري كه هر قطعهء آسيب ديده به هنگام هدفگيري زره اصلي، مي‏تواند توسط قطعهء ديگري تامين و جايگزين شود و بدين ترتيب، تانك به راحتي از صحنهء نبرد، خارج نمي‏‎شود. MK 4 همانند مدلهاي قبلي، داراي سيستم تهويهء مطبوع با كيفيت عالي، حفاظت كنندهء جان خدمه در برابر حملات «اتمي، ميكروبي و شيميايي» و محل ضدحريق و ضدضربهء‌ نگهداري مهمات مي‏باشد. در MK 4 يك سيستم كنترل آتش بسيار پيشرفته با يك توپ پرقدرت 120 ميلي‏متري بدون خان و يك سيستم بسيار پيشرفتهء هدف‏ياب تعبيه شده است. اين سيستم هدف‏ياب، به خدمهء تانك كمك مي‏كند تا به راحتي هليكوپترهاي ضدتانك نظير هليكوپتر فرانسوي SA342L Gazelle (غزال) و هليكوپتر روسي Mil Mi-24 Hind (هايند) را در آسمان شناسايي كرده و سرنگون سازد. هليكوپترهاي غزال و هايند، ستون فقرات اصلي هليكوپترهاي ضدتانك سوريه و عراق (زمان صدام) را تشكيل مي‏دهند و قابليت سرنگوني آنها براي ارتش اسرائيل، از اهميت بالايي برخوردار است. توپ 120 اين تانك، قابليت استفاده از مهمات اسرائيلي، فرانسوي، آلماني و آمريكايي را داراست. در اين تانك همچنين يك مسلسل بسيار پرقدرت 12.7 ميلي‏متري ساخت Rafael و يك خمپاره‏انداز 60 ميلي‏متري داخلي تعبيه شده است. مسلسل تعبيه شدهء داخلي و همچنين درب خروج تعبيه شده در قسمت عقب تانك (كه در تمامي مدلهاي مركاوا موجود است) ثابت كرده‎‏اند كه در جنگهاي شهري، بسيار كارآمد هستند. مركاوا همچنين از قابليت تحرك پيشرفته‏اي برخوردار است كه امكان مانورپذيري خوبي در مناطق صعب العبور بلندي‏هاي جولان – كه عوارض طبيعي زمين، امكان تحرك كمي براي تانكها ايجاد مي‏كنند – مي‏دهد. همچنين سيستم جديد شني تانك - كه به اختصار Mazkom يا (מזקו"ם) ناميده مي‏شود و مخفف عبارت كامل عبري מערכת זחלים קפיצים ומרכובים مي‏باشد – بهبود يافته است و تانك را قادر مي‏سازد به راحتي در سطوح ناهموار حركت كند و رد كمتري برجاي بگذارد. نمايشگر ويديويي نصب شده، نمايي 360 درجه از اطراف تانك را در تمام ساعات شبانه‏روز مي‏تواند به نمايش گذارد. موتور ديزلي بسيار پرقدرت 1500 اسب بخاري، به تانك امكان مي‏دهد با سرعت و قدرت بسيار بيشتري مانور نمايد و به راحتي به سرعت 60 كيلومتر بر ساعت، دست يابد. سيستم شني تانك در اصطلاح Tracks, springs and wheels system يا TSAWS ناميده مي‏شود. امكان پيشرفتهء ديگر، نصب سامانه‏اي بسيار پيشرفته به نام «سيستم مديريت ميدان جنگ» يا (צי"ד) ساخت البيت سيستمز (Elbit Systems) مي‏باشد كه از اطلاعات ديجيتالي كسب شده از ساير نيروهاي عمل كننده، مانند تانكها يا هواپيماهاي جاسوسي بدون خلبان، جهت به روزآوري برنامهء عملياتي، جهت يابي صحيح و توجيه خدمه جهت انجام نبرد صحيح، بهره مي‏برد. اين سيستم فوق پيشرفته، همچنين قادر است اطلاعات باارزش كسب شده در ميدان جنگ را ذخيره كرده و آنها را به ساير نيروهاي عمل كنندهء ميدان نبرد، انتقال دهد. سيستم مديريت ميدان جنگ = Battle Management System شايعاتي وجود دارد مبني بر اينكه اسرائيلي‏ها بر روي توپي 140 ميلي‏متري كار مي‏كنند كه بر روي گونه‏اي جديد از مركاوا (شايد مدل MK 5) نصب شود. چنين تانكي ممكن است وجود داشته باشد؛ گمانه‏زني‏هايي وجود دارد مبني بر اينكه چنين تانكي به زودي پديدار خواهد شد، به ويژه اينكه توليد سري MK 4 به دليل قطع بودجه، در خطر تعطيل شدن مي‏باشد. گونه‏هاي مركاوا به دنبال وقوع انتفاضهء الاقصي، وزارت دفاع اسرائيل، برخي از تانكهاي مركاواي خود را به نحوي تغيير داد كه اين تانكها بتوانند نيازهاي يك جنگ شهري را برآورده كنند؛ عمدهء اين تغييرات در قسمت موتور به وقوع پيوستند و تاثير منفي بر كارايي رزمي اين تانكها نداشتند. Merkava 3 LIC اين مدل، نوعي از تانك «مركاواي باز 3» مي‏باشد كه ويژهء جنگهاي شهري، تجهيز شده است. استاندارد نام‏گذاري LIC بر اساس عبارت «شدت جنگاوري تقليل يافته» شكل گرفته است و مجهز به يك مسلسل داخلي 50 ميلي‏متري M2 ساخت براونينگ مي‏باشد كه خدمه را قادر به شليك پرقدرت و با نواخت بالا مي‏نمايد، بدون آنكه در معرض تير دشمن قرار بگيرند. در اين مدل، همچنين از حفاظت‏هاي بيشتري براي صدمه نديدن در برابر انفجار نارنجك يا مواد انفجاري دست‏ساز استفاده شده و توري‏هاي خاصي جهت محافظت دوربين‏ها و هواكش‏ها، تعبيه شده است. همچنين دستگاهي جهت علامت‏گذاري نقاط و يك دوربين در قسمت عقب تانك نصب شده است تا خدمه بهتر بتوانند در خيابانهاي باريك، جهت‏يابي كنند. LIC = Low Intensity Conflicts تصويري از مرکاواي LIC مركاواي آمبولانس يا تانك‏بولانس (Tankbulance) در داخل برخي از مدلهاي مركاوا، تجهيزات آمبولانس نصب شده است و قسمت عقب تانك، به نحوي تغيير يافته است كه بتواند مجروحين را با برانكارد حمل كند، ضمن اينكه تجهيزات كمكي پزشكي نيز در داخل آن افزوده شده است. بزرگتري خاصيت تانكبولانس، استحكام زياد و درب‏هاي خروجي عقب مي‏باشد كه تخليهء مجروحين را در زير آتش شديد و به هنگام پاسخگويي تيربارچي تانك به آتش دشمن، امكان‏پذير مي‏سازد. مركاوا نوع ARV مركاواي نوع ARV يا «وسيلهء زرهي ترميم‏يافته» به نام Nammer (ببر به زبان عبري) شناخته مي‏‎شود؛ در واقع يك خودروي زرهي بر اساس شاسي تانك مركاوا مي‏باشد. اين مدل، قادر است تانكهاي از كار افتاده يا آسيب‏ديده را به وسيلهء موتور اضافي خود، به عقب حمل كند. ARV مخفف Armoured Recovery Vehicle مركاوا بر پايهء کاربري APC/IFV اسرائيل يک خودروي زرهي سنگين با کاربري APC و IFV بر اساس شاسي تانک مرکاوا طراحي کرده است. اين خودرو به نام Nemmera معرفي شده است که در زبان عبري به معني «ماده ببر» مي باشد؛ اما اصل توليد چنين وسيله اي، ارزش گذاري به جان نفرات يک جوخهء نظامي مي باشد، به ويژه اينکه به قيمت تمام شدهء يک تانک مرکاوا هزينه دربردارد زيرا بر اساس بدنهء مرکاوا،‌ ساخته شده است. به دنبال اجراي عمليات رنگين کمان (מבצע קשת בענן) و آسيب پذيري نفربرهاي زرهي M-113 و Stryker، وزارت دفاع اسرائيل تصميم به اجراي برنامهء Nemmera گرفت. به تاريخ 15 فوريه 2004، روزنامه ماآريو (Ma'ariv) گزارش کرد که يک نمونهء‌ اوليهء اين خودروي زرهي، مجهز به يک مسلسل سنگين، در منطقه پل گيواتي (Givati Bridge) مورد آزمايش قرار گرفته است؛ به طوري که مسلسل اين خودروي زرهي، از داخل بارگذاري و کنترل مي شده است. همچنين قرار بر اين شد که نام خودروي زرهي از Nemmera به Nammer (به معني ببر) تغيير يابد. APC مخفف Armoured Personnel Carrier (نفربر زرهي) IFV مخفف Infantry Fighting Vehicle (خودروي رزمي پياده نظام) عمليات رنگين کمان يا Operation Rainbow به تاريخ 18 مي 2004 و در منطقهء نواز غزه به جهت نابودي هسته هاي تروريسم آغاز گشت. در جريان اين عمليات، تونلهايي که جهت انتقال مهمات از مصر به نوار غزه حفر شده بودند، کشف گرديدند. اين عمليات بعد از آن آغاز شد که 13 سرباز اسرائيلي، به دست فلسطيني هاي مسلح، به قتل رسيدند. اجراي اين عمليات، مانع از رسيدن کشتي حاوي سلاحهايي نظير موشک ضدهوايي Sa-7 (استرلا-2) و موشک ضدتانک AT-3 Sagger بدست فلسطيني ها شد. اين سلاح ها به مصر قاچاق شده و قرار بود با کشتي به غزه حمل شوند. تانک مرکاوا بر اساس کاربري «توپ خودکششي» Sholef در منطقهء‌ بيت هاتوتچان دو نمونهء اوليهء توپ خودکششي 155 ميلي متري هويتزر Sholef (با نام ديگر Slammer) به وسيلهء کارخانجات Soltam بين سالهاي 1984 تا 1986 ساخته شدند. اين خودروي زرهي 45 تني، مجهز به يک توپ بلند کاليبر 52 مي باشد که بردي بيش از 40 کيلومتر دارد و قادر است حين حرکت، شليک کند. اين توپ خودکششي، هيچگاه به توليد انبوه نرسيد. Soltam يک کارخانهء بزرگ اسرائيلي است که هم در زمينهء توليدات نظامي و هم غيرنظامي فعاليت دارد. تجربهء نظامي اين شرکت، در زمينهء توليد سيستم هاي توپخانه، مسلسل و مهمات آنها مي باشد؛ اين کارخانه، زيرمجموعهء کمپاني نظامي Elbit مي باشد. ملاحظات همانند ساير تانکها، مرکاوا در برابر مين هاي ضدتانک نصب شده در جريان انتفاضه مسجدالاقصي، آسيب پذير نشان داد؛ طي اين شورش، سه دستگاه تانک مرکاوا به (به تاريخهاي 14 فوريه 2002 و 14 مارس 2002 و 16 فوريه 2003) وسيلهء فلسطينيان نوار غزه منهدم شدند. در جريان انهدام اين سه تانک، 7 سرباز اسرائيلي خدمهء مرکاوا، کشته شدند. همچنين تعدادي مرکاوا، دچار آسيب شدند؛ براي نمونه تانکي که به تاريخ 19 مارس 2004 به دليل انفجار يک مين ضدتانک واژگون شد و 2 خدمهء داخل آن، زخمي شدند. در سال 2005، بيش از 5000 کارگر مستقيمن درگير توليد مرکاوا بودند؛ ضمن اينکه 5000 شغل غيرمستقيم ديگر نيز به واسطهء توليد مرکاوا در 220 شرکت اسرائيلي ايجاد شده بود. همچنين در سال 2005، به واسطهء صدور تجهيزات وابسته به تانک مرکاوا، 200 ميليون دلار سود خالص،‌ عايد اسرائيل شد. (خود تانک، هيچگاه صادر نشده است) کارخانجات درگير توليد مرکاوا، انتظار دارند تا سال 2007، تعداد شغل هاي مرتبط با توليد مرکاوا به اندازهء 2000 نفر افزايش يابد و صدور فطعات مرتبط نيز تا 400 ميليون دلار، سود عايد دولت اسرائيل کند كه با شكست مفتضحانه اين تانك در لبنان شركتها وابسته تعطيل و تمامي كاركنان آنها بيكار شدند .
  6. انگار دوباره طالبان هوس شكارچيان آدم امريكارا را كرده icon_frown تا 2 سال پيش آمريكا افرادي فوقالعاده حرفه اي و بي رحم را براي طالبان به كوه هاي افغانستان فرستاد كه تخصص و سلاح هاي پر قدرت اونا شديدا اعضاي طالبان مستقر در كوه ها را تحت فشار گذاشته بود من خودم كليپي در اين باره ديدم كه متلاشي شدن برخي از اعضاي طالبان را توسط تفنگ هاي شكارچيان آدم امريكا نشون ميداد
  7. iranian chinooks شینوک های ایرانی یک فروند هلیکوپتر Ch-47C با شماره سریال 5-4059 (متعلق به هوانیروزشاهنشاهی )که در رژه ای در تابستان سال 1976 در اصفهان شرکت کرده است -------------------------------------------------------------------------------- بر اساس توافق مهمی که بین شرکت امریکایی بوئینگ و شرکت ایتالیایی Elicotteri meridionali صورت پذیرفت نیرویی هوایی 20 فروند از این هلیکوپتر را که شرکت ایتالیایی برایش ساخته بود در سال 1971 تحویل گرفت . شرکت ایتالیایی Elicotteri meridionali در آگوست سال 1976 در شهری به نام Frosinone واقع در جنوب شرقی رم تاسیس گردید . نخستین گروه 20 فروندی از بالگردهای نیروی هوایی ایران با شماره سریالهای 4-200 تا 4-209 و 5-300 تا5-309 بود . پیش از تحویل این بالگردها به ایران شرکت بوئینگ نمونه هایی از این بالگرد را برای آزمایش در آب و هوا کویری و ارتفاعات به ایران فرستاده بود . برخی منابع بر این عقیده هستند که شش یا هشت فروند نخستین بالگردهای شینوک ایران ساخت بوئینگ بوده است که توسط منبع معتبری تایید نشده است. هوانیروز هفتاد فروند از این هلیکوپتر را در سالهای میان 1972 تا 1976 تحویل گرفت . شماره سریال این بالگردها 5-4050 تا 5-4119 بود ، البته ایران قراردادی برای تحویل 50 فروند دیگر از این هلیکوپترها با شرکت Elicotteri Meridionali منعقد کرد که متاسفانه لغو گردید . هرچند ذکر این نکته خالی از لطف نیست که شرکت Augusta در سال 1987 حداقل 11 فروند از این هلیکوپتر را با شماره سریال نامعلوم به کشورمان تحویل داد . -------------------------------------------------------------------------------- عکس بالا یک هلیکوپتر Ch-47C با شماره سریال 5-382 ( متعلق به نیروی هوایی سلطنتی ) در سال 1977 در فرودگاه مهرآباد تهران -------------------------------------------------------------------------------- پس از انقلاب اسلامی سیستم سریال بندی هواپیماها به یک - و چهار عدد تغییر یافت که سریال بندی کنونی انها نامعلوم است . همچنین برای سریال بندی هواپیماهای نظامی از هیچ ترتیب یا استانداری تبعیت نشده است و از این رو تشخیص شماره سریالها تقریبا غیر ممکن است ( به خاطر دسترسی نداشتن افراد خارج از برنامه ها ویا نیروهای مطمئن ). زیر این شماره سریالها همیشه عددی داخل یه دایره وجود دارد که به نظر میرسد نشان دهنده شماره پایگاه عملیاتی بالگرد و یا هواپیماهاست. بر اساس اطلاعاتی از منابع نامشخص ، شرکت پشتیبانی و نوسازی بالگردهای ایران (پنها) با مجموعه ای زنجیره ای و بسیار گسترده و مجهز (در 16 مکان ) بطور کامل تمام مدلهای بالگردهای نظامی ایران را اورهال کرده و برخی قطعات آن را به روش مهندسی معکوس ساخته که این شامل chinook هم میشود. منابع اذعان دارند که در دسامبر 2001 نیروی هوایی دارای 14 فروند هلیکوپتر شینوک عملیاتی بوده است که از این میان 5 فروند از بالگردهای زمان جنگ بوده اند که بطور کامل بازسازی شده بودند . شش فروند از این هلیکوپتر ها به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تحویل داده شد . هوانیروز نیز دارای 45 فروند بالگرد شینوک عملیاتی در شرایط بسیار خوب بوده است. -------------------------------------------------------------------------------- پایگاههای عملیاتی بالگرد شینوک در سال 2000 : تهران - پایگاه شکاری مهرآباد - پایگاه هوایی یکم تاکتیکی (TAB-1 )-پس از بکارگیری گسترده در جنگ طولانی هشت ساله تمامی بالگردهای شینوک ساخت آگوستا در پنها بازسازی کامل گردید و به سرویس بازگشت . این تعمیرات شامل تعمیرات اساسی و بالانس کردن Rotor Blade های اصلی بالگرد و همچنین ساخت ابزارهای مربوطه . تهران - دوشان تپه-ستاد فرماندهی نیروی هوایی ارتش که شامل بسیاری از قطعات با ارزش در انبارهای بزرگ خود می باشد . تبریز- پایگاه شکاری تبریز - پایگاه دوم تاکتیکی (TAB-2 )ستاد فرماندهی بالگردی در منطقه شمال کشور و همچنین پشتیبانی لجستیک پهپادها . همدان - پایگاه شکاری شهید نوژه - پایگاه سوم تاکتیکی (TAB-3 )این پایگاه شامل تاسیساتی برای اورهال بالگرد میباشد . کرمانشاه- پایگاه تاکتیکی پنجم(TAB-5 )این پایگاه بزرگترین پایگاه بالگرد ایران میباشد که 300 گونه مختلف بالگرد را در خود جای میدهد و شامل تاسیسات تعمیراتی و همچنین بازسازی و اورهال بالگرد و پهپاد میباشد . شیراز - پایگاه شکاری شهید عباس دوران - پایگاه هفتم تاکتیکی (TAB-7 )شامل تاسیسات آموزشی هوافضایی ، تونل باد و همچنین طراحی سیستمهای الکترونیکی و اوینیکی . اصفهان- پایگاه شکاری شهید عباس دوران - پایگاه هشتم تاکتیکی (TAB- 8 )این پایگاه که به Helo-City مشهور است ستاد فرماندهی بالگردهای ایران است . دراین شهر(شاهین شهر) تاسیسات بسیار گسترده ای توسط شرکت Bell_Textron بنا نهاده شده است که توسط شرکت اوکراینی آنتونف برای ساخت هواپیمای IRAN-140 و همچنین تعمیر موتور بالگردها مورد استفاده قرار میگیرد. بندرعباس- پایگاه نهم تاکتیکی (TAB-9 )که پایگاهی مشترک بین هوانیروز و هوادریا ست و دارای تاسیسات تعمیراتی و آزمایشی است .همچنین این پایگاه مقر فرماندهی منطقه جنوب نیز می باشد. چابهار- پایگاه دهم تاکتیکی(TAB-10 ) پایگاهی از مواد مرکب که توسط ایالات متحده بعنوان پایگاهی سه منظوره ساخته شده بود که شامل بالگردهای هوانیروز نیز می شود . امیدیه- پایگاه یازدهم تاکتیکی (TAb-11 )آقاجاری - این پایگاه که در طول جنگ با عراق تکمیل گردید بزرگترین دستاورد مهندسی و تاسیساتی وزارت دفاع ایران است . این پایگاه شامل سه مرکز آموزشی تخصصی ، دو موسسه پژوهشی تکنیکی ، یک مرکز پژوهش فیزیک ، دو مرکز پژوهش بازسازی ، لابراتوارهای توسعه اوینیک رادار موشکها ، مراکز آزمایش و تاسیسات ساخت و توسعه تسلیحات بالگرد است. مسجد سلیمان - پایگاه دوازدهم تاکتیکی(TAB-12 )این پایگاه نوین ترین پایگاه ساخته شده ایران میباشد و در طول جنگ ساخته شده است و میتواند تا 200 فروند هواپیما و تعداد زیادی بالگرد تهاجمی / ترابری را در خود جای دهد . مشهد- نزدیک ترین پایگاه به افغانستان می باشد که در آمادگی برای جنگی که نزدیک بود با طالبان رخ دهد توسعه یافت و مرکز فرماندهی منطقه شرق بالگردها می باشد و دارای تاسیسات تعمیرات و اورهال بالگرد نیز میباشد . -------------------------------------------------------------------------------- -------------------------------------------------------------------------------- ایران در طول جنگ با عراق حداقل هشت فروند بالگرد شینوک خود را ازدست داده است . در یک روز بسیار بد در 15 جولای 1983 یک فروند هواپیمای Mirage F-1 عراقی سه فروند بالگرد شینوک را که در ارتفاع پایین برای رساندن نیرو به خط مقدم در حال پرواز بود را هدف قرار داد . -------------------------------------------------------------------------------- در عکس بالگرد شینوک با شماره سریال 5-4001 را مشاهده میکنید که رزمندگان ایرانی را در حوالی مرزهای عراق در سال 1986 پیاده می کند -------------------------------------------------------------------------------- حدود 21جولای 1978 چهار فروند از شینوکهای ایران 15 تا 20 کیلومتر وارد فضای شوروی در ترکمنستان می شوند .این بالگردها نخست توط یک MiG-23M به خلبانی A.V. Dem'janov رهگیری میشوند که وی این بالگردها را با بالگردهای شوروی اشتباه میگیرد ولی این بالگردها کمی پس از ساعتی از ماجرا بوسیله یک فروند MiG-23M دیگر به خلبانی V.I. Shkinder رهگیری می شود و وی بلافاصله دو فروند موشک (R-60 (AA-8 Aphid به سوی یکی از بالگردها شلیک می کند و تمام هشت سرنشین این بالگرد کشته میشوند ، وی سپس با شلیگ توپ 23 میلیمتری GSh-23L خود بالگرد دوم را مجبور به فرود در نزدیکی Gjaurs می کند . چهار سرنشین این بالگرد زنده میماند ولی بوسیله مرزبانان شوروی دستگیر می شوند . دوفروند شینوک دیگر نیز به سرعت به سمت فضای ایران فرار می کنند . مدت کوتاهی پس از این ماجرا شوروی به ایران اجازه میدهد تا شینوک (5-4092 )صدمه دیده را تعمیر کرده و چهار سرنشین آنرا نیز به ایران بازمی گرداند . -------------------------------------------------------------------------------- عکس بالا که در سالهای1997- ۱۹۹۸ گرفته شده است از آخرین بالگردهای تحویلی به ایران میباشد (5-3302) . با اصلاحاتی که در ظاهر آن شده میتوان آن را با سالهای اولیه تحویل به ایران مقایسه کرد .Balde های ساخته شده در داخل ، توری محافظ در ورودی موتورها برای جلوگیری از ورود اشیاء اضافی به داخل موتورها و آرم نیروی هوایی در بین پنجره ها -------------------------------------------------------------------------------- انتقال یک فروند هواپیمای C-47D Dakota از مهرآباد به دوشان تپه برای قرارگیری در موزه هوایی که هیچگاه به روی عموم باز نشد . توجه کنید که Rudder و بال این هواپیما جدا شده و دوdrag chutes که برای حفظ تعادل این هواپیما در طول Sling آن میباشد. -------------------------------------------------------------------------------- فضای داخلی شینوک -------------------------------------------------------------------------------- هلیکوپتر شینوک با شماره سریال 4-201 در زمان پیش از انقلاب. -------------------------------------------------------------------------------- هلیکوپتر شینوک با شماره سریال 5-4061 در زمان پیش از انقلاب. -------------------------------------------------------------------------------- در یازدهم فوریه 2004 که جشنهای بیست و پنجمین سال پیروزی انقلاب در سراسر کشور جشن گرفته شد که مراسم اصلی در میدان آزادی تهران با حضور صد هزار نفر برگزار گردید.در طول مراسم چندین فروند بالگرد از نیروهای مختلف به پرواز درآمدند... منبع:helicopter.blogfa + نوشته شده در چهارشنبه هفدهم آبان 1385ساعت 9:23 توسط حمید | 6 نظر Apache Apache -------------------------------------------------------------------------------- هلیکوپتر آپاچی چه نوع هلیکوپتری است که وقتی نام آن به گوش یگانهای زرهی دشمن می افتد لرزه بر اندام آنها نمایان می شود. در این مقاله سعی کرده ام تا در حد توان این پرنده ی مخوف را به شما دوستان معرفی نمایم. امید است مورد توجه دوستان قرار بگیرد. -------------------------------------------------------------------------------- تاریخچه: هلیکوپتر تهاجمی آپاچی در دهه ی ۸۰ میلادی توسط کمپانی معظم مک دانل داگلاس ایالات متحده ساخته شد و نوع AH_64A آن در سال ۱۹۸۴ وارد ارتش آمریکا گردید. آپاچی که در واقع پیشرفته ترین هلیکوپتر تهاجمی دو موتوره ی جهان شناخته می شود در دو نوع A و D در حال خدمت در برخی از ارتشهای جهان است.Apache longbow یا AH_64D جنگ افزار مخوفی است که فقط برای نبرد دیجیتالی در آینده طراحی گردیده است.به این هلیکوپتر رادار موج میلیمتری کنترل آتش(FCR), موشک هوا به زمین, فرکانس رادیوئی شلیک کن ـ فراموش کن Longbow hellfire , که نیاز به نوع لیزری را رفع کرده ,موتورهای تقویتی, سیستمهای اویونیک پروازی پیشرفته تر و کابین یکپارچه نسبت به مدل قبلی اضافه شده است. -------------------------------------------------------------------------------- -------------------------------------------------------------------------------- سیستم Longbow می تواند عملیات شناسایی طبقه بندی و اولویت بندی ۲۵۶ هدف زمینی را به طور تمام خودکار و در تمام شرایط جوی و پیچیدگی محیط نبرد انجام دهد.این سیستم رادار کنترل آتش در بالای روتور اصلی آپاچی قرار دارد و متشکل از آنتن و ترانسیمتر است که به صورت چند حالته و موج میلیمتری است. این سیستم در ۴ حالت مورد استفاده قرار می گیرد: ATM: حالت هدف گیری هوائی GTM: حالت هدف گیری زمینی TPM: حالت تهدیدهای هوائی BIT: سیستم آزمایش درونی رادار -------------------------------------------------------------------------------- سیستم TADSیا سیستم تصاویر اوپتیکی و تلوزیونی به همراه دید مادون قرمز از جلو برای خدمه ارسال میشودو سیستم تصاویرمادون قرمز در تمامی جهات را برای دید در شب به عدسی تک چشمی متصل به کلاه خلبان که در کابین عقب قرار دارد و یا کمک خلبان که در کابین جلو قرار گرفته شده می فرستد. هر دو سیستم بر روی برجک گردان یا ثابت بر روی دماغه ی هلیکوپتر نصب شده اند. جنگ افزار: مهمترین جنگ افزار آپاچی موشکهای هوا به زمین Hellfire RFبا جستجوگر موج میلیمتری و برد ۸ تا ۱۲ کیلومتر است. همچنین می تواند انواع موشکهای هوا به هوای استینگر, سایدویندر و میسترال را جهت شکار هلیکوپترها و هواپیماهای دشمن برگزیند.در ضمن جهت مقابله با تهدیدهای راداری دشمن نیز می تواند از موشک ضد رادار ساید آرم استفاده نماید. توپ ۳۰ میلیمتری با قابلیت ۶۲۵ بار در دقیقه و با توانائی حمل ۱۲۰۰ گلوله و سیستم پرتاب راکت با بالچه های تا شونده شامل ۷۶ راکت ۷۰ میلیمتری هایدرا نیز از دیگر قابلیتهای این پرنده ی آهنی مخوف است. قوای محرکه: موتورهای این هلیکوپتر از دو موتور پر قدرت توربوشفت جنرال الکتریک و با قدرت ۱۲۶۵ کیلووات میباشد. البته آپاچی های سفارشی ارتش انگلیس از موتورهای وطنی ساخت خود یعنی رولزرویس ـ توربومکا بهره می برند. -------------------------------------------------------------------------------- -------------------------------------------------------------------------------- حداکثر برد پروازی آپاچی با مخزن سوخت خارجی ۱۹۰۰ کیلومتر و بدون آن ۴۰۰ کیلومتر است. ضمنا بد نیست بدانید که برای انتقال آنها از پایگاههای خود به مناطق جنگی معمولا از هواپیماهایC_17 یاC_5 استفاده می گردد. -------------------------------------------------------------------------------- استفاده از مطالب این وبلاگ با ذکر نام منبع بلا مانع است + نوشته شده در پنجشنبه بیست و هفتم مهر 1385ساعت 11:43 توسط حمید | 5 نظر Bell AH Bell AH -------------------------------------------------------------------------------- معرفی: در ماه مارس 1965 شرکت بل تکسترون برنامه ای را آغاز کرد تا با استفاده از سیستم تولید و انتقال قدرت و پروانه هلیکوپتر یو اچ 1 سی‌، و فقط با یک بدنه ایرودینامیکی‌، هلیکوپتری مناسب برای اجرای ماموریتهای رزمی‌ تدارک کند.هدف این برنامه رسیدن به بیشترین سرعت طراحی‌ و ظرفیت تسلیحاتی‌، و افزیش بازده خدمه بود.طرح نهایی‌ بدنه باریک با نیم رخ کوتاه داشتش که استتار اونو راحت میکرد، و همچنین جایگاه 2 نفره اون به صورت پشت سر هم بود تا هر 2 بهترین دید رو داشته باشن.در این طرح 2 تا باله کوچیک هم 2 طرف بدنه نصب شد که کار حمل تسلیحات رو انجام میداد. پیش نمونه طرح جدید به اسم بل 209 در 7سپتامبر 1965 برای اولین بار پرواز کرد و حدود 8ماه بعد، تمایل نیروی زمینی‌ آمریکا برای خرید آن اعلام شدش.بعد از اون مدلهای دیگه مثل سی کبری (SEA COBRA) و سوپر کبری (SUPER COBRA) هم طراحی و ساخته شدش.کبری همون دستگاه قدرت انتقال هیویی استفاده میکنه و بدنه جدید با دو صندلی پلکانی داره. ای اچ 1 اولین هلیکوپتر تهاجمی غربی هستش و از تجربیات جنگ ویتنام تو این هلیکوپتر استفاده فروان شده.این هلیکوپتر تو جنگهای زیادی استفاده شده(از جمله جنگ ایران و عراق) و به همین دلیل خیلی تغیرات توش به وجود اومده و چنانکه در مدلهای اخیر از دو موتور استفاده شده و سوپرا کبری و بعدیهاش از قابلیت جنگ شبونه برخورداره. -------------------------------------------------------------------------------- تاکسی نمودن هلیکوپتر بل برای فرود بر روی عرشه ی ناو -------------------------------------------------------------------------------- انواع مدلها: AH-1E: مدل اولیه تهاجمی AH-1F: مدل مجهز به موشک ضد زره تاو TAH-1F: مدل آموزشی اف AH-1G: هیویی کبری مدل اولیه برای تحویل به نیروی زمینی AH-1J: سی کبری، اولین مدل 2موتوره برای خدمت تو نیروی دریایی که ایران از همین مدلها را داراست. AH-1P: مدل ارتقا یافته و مجهز به موشکهای تاو AH-1S: اصلاح شده مدل جی،با قابلیت شلیک موشک تاو AH-1T: سی کبری اصلاح شده مدل جی با قابلیت پرواز بالاتر AH-1W: سوپر کبری، قادر به انجام رزم شبانه TH-1G: مدل آموزشی با فرامین دوگانه AH-1Q: هیویی کبری قابلیت رزم شبانه و قادر به حمل 8 موشک تاو AH-1S: هیویی کبری TH-1S: مدل آموزشی برای رزم شبانه AH-1RO: دراکیولا شبیه مدل W ،برای صدور به رومانی کابرها: آمریکا-ایران-اردن-اسراییل-پاکستان-ژاپن-تایلند-کره جنوبی-ترکیه-رومانی قیمت بر اساس قیمت سال 1996برای مدل W: حدود 10.7 میلیون $ -------------------------------------------------------------------------------- -------------------------------------------------------------------------------- در گوشی: **ایران 202 فروند از مدل J رو خرید و خودش تغییراتی زیادی توش داده،مثلا شیشه ضد گلوله، قابلیت حمل موشکهای مختلف مثل طوفان و تاو توسط ایران به قابلیتهای این هلیکوپتر اضافه شده است. -------------------------------------------------------------------------------- -------------------------------------------------------------------------------- مشخصات سوپر کبری: طول: 17.68متر عرض بدنه: 3.28 متر(دهانه 2 سر بال) موتور: 2 موتور T700-GE-401با ۱۲۵۰KW نیرو ضرفیت حمل سوخت: 1162لیتر قطر پروانه اصلی: 14.63 متر عرض پروانه اصلی: 0.84 متر وزن خالی: 4634 کیلو بیشترین وزن: 6690 کیلو سرعت مبادا گذر(یعنی هیچ رقمه نمیتونه از این بگزره): 352 KM/H سرعت افقی: 282 KM/H بیشترین نرخ صعود: 244 M/MIN سرعت دوارانی پروانه اصلی: 311 rpm سرعت دوارانی پروانه دمی: 1460rpm سقف پرواز خدمتی: 4270متر (در شرایط IGE) سقف پرواز ایستا: 4495متر (در شرایط OGE) برد: 587کیلومتر)در شرایط SL،سوخت استاندارد و بدونه سوخت ذخیره) تسلیحات: یک قبضه توپ هوایی 3لول زیر دماغه با 750گلوله 20MM با قدرت چرخش 100 درجه به طرفین و 18 درجه بالا و 50 درجه پایین انواع راکتها و شعله نما و موشکهای هلفایر(HELLFIRE)،تاو،سایدویندر منبع:helicopter.blogfa + نوشته شده در شنبه هشتم مهر 1385ساعت 11:16 توسط حمید | 7 نظر دانستنی های وبلاگ آیا میدانید که: ۱ـ بزرگترین هلیکوپتر جهان MIL -MI12 ساخت روسیه است.طول این هلیکوپتر ۳۷ متر و دارای وزنی برابر با ۱۰۵ تن است.این هلیکوپتر در ششم اوت ۱۹۶۹ موفق شد باری به وزن ۲/۴۰ تن را به ارتفاع ۲۲۵۵ متری انتقال دهد.نیروی محرکه ی آن نیز ۴ موتور است که هر یک ۶۵۰۰ اسب بخار قدرت دارند. به عظمت این هلیکوپتر که در کنار یک فروند سوخو ۲۷ (فلانکر) پارک شده است دقت فرمایید -------------------------------------------------------------------------------- ۲ـ کوچکترین هلیکوپتر دنیا که اصطلاحا مینی کوپتر نام دارد توسط کارخانه ی آئرو - اسپیس جنرال آمریکا ساخته شده است.این هلیکوپتر یک نفره بوده و وزن آن فقط ۵/۷۲ کیلوگرم است و ۱۳۷ کیلومتر در ساعت سرعت دارد. -------------------------------------------------------------------------------- ۳ـ بیشترین ارتفاعی که یک هلیکوپتر توانست به آن دست یابد ۴۴۲/۱۲ متری است که توسط هلیکوپتر لاما ساخت فرانسه و در تاریخ ۲۱ ژوئن ۱۹۷۲ صورت پذیرفت. نمایی از هلیکوپتر لاما در حین پرواز -------------------------------------------------------------------------------- ۴ـ بیشترین سرعتی که یک هلیکوپتر در پرواز افقی توانست ثبت نماید ۸/۵۵۷ کیلومتر در ساعت است که بل ۳۰۱ ساخت آمریکا در یک پرواز آزمایشی در ژوئن ۱۹۸۰ بدان دست یافت. روتورهای این مدل قابلیت چرخش ۹۰ درجه ای به سمت جلو را دارند + نوشته شده در چهارشنبه پنجم مهر 1385ساعت 13:41 توسط حمید | یک نظر پاسخ به سوالات (۲) پاسخ به سوالات (۲) -------------------------------------------------------------------------------- سوال ۱ـ آقای کیوان : زمانی که بر روی عکسها برای بزرگنمایی کلیک مکنیم وارد سایتهای دیگر میشویم. علت چیست؟ در پاسخ به این دوســت گرامی باید عنوان کنم که با توجه به اینکه تمامــی مطالـب این وبلاگ از سایتهای معتبری مانند Airliners اقتباس شده و پس از برگرداندن به زبان فارسی در اختیار خوانندگان محترم وبلاگ قرار میگیرد و نیز با اشاره به اینکه عکس های آنها نیز از همین سایت هاست بنابراین عکسها به طور شبکه ای به سایت مادر متصل اند و شما علاوه بر روئیت وبلاگ از عکسهای سایت اصلی نیز میتوانید دیدن فرمایید. -------------------------------------------------------------------------------- سوال ۲ـ آقای کیوان : سوال فرمودند که آیا در ایران هلیکوپتر کبری ( ظفر ۳۰۰ ) ساخته میشود؟ خیر - در ایـران هیچــگونه هلیکوپتری ساخته نمی شـود جراکه کشـورمان از لــحاظ دانش فنی به حد ساخت نرسیده اما اگر منظورتان بهینه سازی هلیکوپتر است جواب مثبـت است . چرا که با تحـریم هایی که پـیش رو داریــم فقط از طریق مهندســی معکوس و ساخت قطعه و بهینه سزی تمامی تجهیزات سرپا هستند. و اما ظفر ۳۰۰ : یک طرح تحقیقاتی از سوی وزارت دفاع در سال ۱۹۸۶ میلادی بود که با موفقــیت انجام شد. در این طـرح با تغییراتی در هلیکوپتر جت رنجـــر آنرا به صــورت هلیکوپتری تهاجمی در آوردند. کابین خلبان مانند کبرا به صورت پشت سر هم در آمده و تجهیزاتی مانند لانچــر در طرفین آن نصــب گردیده است.ضمنــا از همان موتـور آلیسون در این مدل استفاده شده و قابلیت استفاده در موارد کشاورزی را نیز دارد. -------------------------------------------------------------------------------- سوال ۳ـ آقای جیمی : در مورد سقوط هلیکوپتر در شمال ایران سوال فرمودند ؟ علاوه بر پاسخ مفصلی که قبلا داده ام دوباره عرض میکنم که: هلیکوپتر مورد بحث از نوع جت رنجر بوده که در اختیار یک شرکت پیمانکار بوده است و روز حادثه علاوه بر حمل ۶ سرنشین در حال حمل تیرآهن نیز بوده که در اثر نقص فنی ضمن برخورد به کوه مرگ هر ۶ هموطن را رقم میزند. -------------------------------------------------------------------------------- سوال ۴ـ آقای محمد سعید: آیا سوپر کبرا دارای رادار ملی است؟ دوست عزیز اگر منظورتان هلیکوپتر AH_1j Sea Cobra است باید بگویم که ایران در حال بهینه سازی آنهاست و در کل چیزی به نام رادار ملـــی وجود ندارد. چون اگــر چنین چیزی وجود داشتـــه باشد قطعا باید با پیشرفت روزانه آن نیز بایــــد مورد بازنگری کلی قرار گیرد. -------------------------------------------------------------------------------- سوال ۵ـ آقای محمد سعید: در مورد هلیکوپتر های ترابری سنگین توضیح دهید؟ حتما دوست عزیز - با توجه به اینکه هلیکوپتر های ترابری سنگین در کشورمــــان بیشتر CH_47 (شیــنوک) را شامل میشود ولی مطمئـن باشید در مورد آنها خواهم نوشت. -------------------------------------------------------------------------------- سوال ۶ـ آقای محمد جعفر : در مورد ساخت هلیکوپتر در اصفهان سوال فرمودند؟ دوست گرامی همانطور که قبلا اشاره کردم در کشورمان هلیکوپتری ساخته نمیشود و فقط در مراکزی مثل هلیکوپترسازی اصفـهان مراحل اورهـال و بهینه سازی انــجام میگردد. -------------------------------------------------------------------------------- و در پایان باز هم پذیرای سوالات انتقادات و پیشنهادات شما عزیزان هستم + نوشته شده در سه شنبه چهاردهم شهریور 1385ساعت 11:21 توسط حمید | 10 نظر Agusta A119 Coala Agusta A119 Coala -------------------------------------------------------------------------------- نخستین پروتوتایپ این هلیکوپتربا یک موتور توربومکا با قدرت 595kw و روتور دو تیغه توسط کشور ایتالیا ساخته شد. سپس با بهینه سازی انجام شده در این مدل و با توجه به ضعف قدرت آن در مانورهای پروازی قدرت این هلیکوپتر به 747kw که توسط یک موتور توربوشفت ساخت پرات اند ویتنی کانادا و با کد PT6B_37 شناخته میشد افزایش یافت. -------------------------------------------------------------------------------- -------------------------------------------------------------------------------- حداکثر سرعت این هلیکوپتر 260 کیلومتر بر ساعت است و تا ارتفاع 17915 فوت نیز قابلیت پروازی دارد.ضمنا ماکزیمم برد پروازی آن بدون سوخت گیری مجدد 635 کیلومتر است. حداکثر وزن این پرنده 2600 کیلوگرم است که با حمل بار یا سرنشین این میزان وزن به 2850 کیلوگرم نیز میرسد. در مورد روتورهای این مدل که از جنس مواد کامپوزیت است باید اذعان کنم که طول آن 11 متر است.حداکثر ظرفیت این هلیکوپتر نیز خلبان و کمک خلبان در جلو و 6 نفر نیز به طور استاندارد در کابین آن است در عملیاتهای اضطراری پزشکی نیز قابلیت حمل 2 برانکارد را داراست. -------------------------------------------------------------------------------- (متاسفانه قابلیت حمل بار یا افراد در کشورمان در مورد هلیکوپتر بدون محاسبات و نیز نادیده گرفتن استانداردها صورت می گیرد. مانند حادثه ی چند روز پیش سقوط یک فروند هلیکوپتر بل در شمال کشور که در حال حمل تیر آهن با سقوط و برخورد به کوه مرگ ۶ نفر از هموطنانمان را رقم زد.) -------------------------------------------------------------------------------- تاریخ اولین ورود این هلیکوپتر در سال ۱۹۹۹ بود که به نظر می آید با اینکه هلیکوپتر جدیدی است اما تغییرات عمده ای در آن صورت گرفته است . حداکثر ظرفیت تولید در شرکت آگوستا ایتالیا ۲۰ تا ۲۵ فروند در سال میباشد + نوشته شده در چهارشنبه یکم شهریور 1385ساعت 9:49 توسط حمید | 8 نظر --------------------------------------------------------------------------------
  8. demolotion

    اخبار عمومی منطقه و جهان

    و بدانيد كه ايران بالاخره با اين كار ها ضربه ميخره
  9. ضربه زدن به آمريكا بد نيست اما نه با عمليات تروريستي
  10. demolotion

    انتخاب کاربران فعال سایت

    mostafa_by Mehrdad_h icon_frown
  11. با سلام خدمت شما دوستان و به نوعي متخصصان نظامي و مخصوصا شما آقا سعيد لطفا براي من كمي راجع به اين سايت توضيح دهيد(براي مثال چگونه نظر بدهم و ...) چون من هر چي گشتم نفهميدم كه چي كار بايد بكنم متشكرم