X-Mas

Members
  • تعداد محتوا

    397
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

تمامی ارسال های X-Mas

  1. با سلام.     در حال حاضر یک عامل جدید وارد بازی شده و معادلات را به ضرر ما تغییر داده...آن هم تهدید جدی ترکیه برای دخالت زمینی‌ در سوریه هست با حمایت آمریکا(اعراب رو نمیگم چون که دخالتشون شوخیه و صرفاًً سمبلیک)     یعنی‌ به همان گونه که ورود روسیه غیر قابل انتظار بود برای طرف مقابل و معادلات را به نفع ما تغییر داد،ایندفعه طرف مقابل برگه‌ برنده جدیدی رو رو کرد     البته این تهدید‌ها برای دخالت مستقیم دیگر کشور‌ها همواره بوده،اما گویا این بار ارزیابی‌ها از جدی بودن این تصمیم حکایت داره..و این توافق آتش بس مونیخ هم در پی‌ همین واقعیت به وقوع پیوست،و به نظر می‌رسه عقبنشینی از طرف ما بوده باشه     یعنی‌ فکر نمیکنم که  یک اقدام حساب شده و از قبل برنامه ریزی شده از طرف روسیه و ایران بوده باشه اعلام این آتش بس قریب الوقوع،بلکه بر اساس ضرورت و بلاجبار این تصمیم اتخاذ شد         خوب با این حساب آیا تمام تحلیل‌ها و استدلال‌ها برای عدم حضور مستقیم ما به صورت گسترده در سوریه،با توجه به شرایط جدید،زیر سوال نمیره؟؟؟ یعنی‌ استدلال مبنی بر اینکه باید سوری‌ها را توانمند ساخت تا خودشان از پس خودشان بر بیایند...که البته خیلی‌ هم صحیح هست و با نگاهی‌ آینده نگرانه بیان میشه...و نمونه لبنان و بازگشت سردار متوسلیان و بیشتر یارانشون از لبنان و سرمایه گذاری روی توانمند سازی نیرو‌های بومی که بعدن شدند حزب الله نشان داد که این سیاست در بلند مدت  موفقیت آمیز بوده   اما الان در سوریه عملا داریم از فاز جنگ نیابتی به فاز  حضور مستقیم نیرو‌های رسمی‌ کشور‌های طرف مقابل میرسیم یعنی‌ اینجا یک ضرورت عاجل و کوتاه مدت پیش میاد،که باید به آن رسیدگی بشه و تکیه صرف بر بحث توانمندسازی بومی‌ها که امری زمان‌بر هست جواب نخواهد داد در شرایط فعلی   حد اقل این میشه که همواره تهدید دخالت عامل بیرونی،مشخصا ارتش توانمند ترکیه با حمایت سیاسی و لجستیکی غرب مثل شمشیر دامکلس بالای سر جبهه‌ مقاومت خواهد بود و این باعث دست به عصا حرکت کردن ما در بحث آزادسازی مناطق ،از حضور مخالفین خواهد بود       حالا با توجه به همه این موارد،آیا نیاز به تغییر حضور از مستشاری و عملیاتی محدود به حضوری گسترده جهت ایجاد تعادل در برابر عامل بیرونی جدید طرف مقابل احساس نمیشه؟     یعنی‌ اگر  تهدید دخالت نیرو‌های بیگانه در سوریه انقدر جدی ارزیابی میشه که ما را وادار  به تعدیل حدا اقل موقت برنامه‌های نظامی کرده،باز هم مسئولین و فرماندهان ما اصرار بر حضور محدود دارند؟... ما اینجا وارد یک پارادایم جدید شده ایم،پس به نظر می‌رسه روند سابق نیاز به تجدید نظر جدی داشته باشه     از مدت‌ها قبل برخی‌ از محافل صحبت از لزوم اعزام حدود پنجاه هزار نفر با پشتیبانی توپخانه گسترده،از ایران میکنند....که البته تا اینجا این پیشنهادات مورد موافقت قرار نگرفته،که البته گفتیم منطقی‌ هم بود این عدم تصویب این طرح...اما الان وضعیت فرق کرده و به قول دوستان بسیار حاد شده   پس راه حل  مسئولین چیه؟؟؟ باید اجازه بدیم دست برتر و عامل تمام کننده(همان دخالت ترکیه با حمایت غرب) در دست طرف مقابل باشه و این ما باشیم که زیر بار روانی‌ آن  خودمان را با این شرایط  وقف بدیم؟     یا نه‌ می‌توان در برابر این تهدید جدید تعادل ایجاد کرد و این برگ برنده روانی‌ که هر لحظه ممکنه واقعی‌ بشه را از دستان طرف مقابل گرفت؟؟؟   البته مشخصا  هر تصمیمی باید با هماهنگی‌ با رؤس‌ها اتخاذ شود،و این کشور هم باید به یک اشل بالاتر از حضور و عملیات در سوریه وارد شود   مسلما با ۳۰-۴۰ تا جنگنده و بالگرد روسی به علاوه تعداد معدودی نیروی عملیاتی ایرانی،غالباً پیاده نظام،نمی‌توان در برابر ارتش ترکیه و حمایت بالاتر از ترکیه،تعادل ایجاد کرد
  2.   سلام پس متن ترجمه بوده  ،آخه آخرش نوشتین تحلیل فکر کردم کاملا کار خودتون بوده باشه..گفتم که مشخصا یک فرم ژورنالیستی داشت،و اطلاعاتش تقریبا مربوط به سال ۲۰۱۴ بود البته اگه خودتون هم نوشته بودین ،مشکلی‌ نبود..بالاخره هر کی‌ نظری داره و اگر این نظر رو در یک مکان عمومی‌ ارائه میده قطعاً مورد قضاوت و نقد قرار میگیره،همانطور که جواب من به شما هم میتونه نقد  بشه این رو بگم که بیشتر بحث عراق و اینکه پیدایش داعش حاصل عملکرد  مالکی هست من رو حساس کرد...به این دلیل که کاملا مشخص بود که حرف ،حرف رسانه‌‌های غربیه،و این خط خبری از طرف آنها دنبال میشه،که شما هم تأیید کردین و گفتین که ترجمه بود در واقع الان مشخص شده که داعش ربطی‌ به عملکرد مالکی نداشته و الان  مالکی نیست اما داعش کماکان هست   در اصل مشکل اعراب منطقه و غرب با مثلا تبعیض‌های مالکی نبود،من با عدد و رقم ثابت می‌کنم که در عراق اهل سنت بیشتر از ظرفیت جمعیتیشون پست و مقام داشتند در دوره مالکی...اصل قضیه این بود که مالکی تا حد قابل توجهی‌ با خواسته‌های ایران موافقت میکرد،به ویژه در قضیه سوریه...به خاطر همین تبدیل شد به آدم بده و بمباران رسانه‌‌ای ضدّ وی آغاز شد   اگه مادر ترسا هم بشه نخست وزیر و بخواد با ایران هماهنگ باشه،بلافاصله بعدش همین رسانه‌‌ها میکننش دیکتاتور و خودکامه و غیره     :winking: راستی‌ تخصص مون هم یکیه 
  3.       بله من چنین برداشتی از صحبت‌های شما کردم...متن شما طوری بود  که به نظرم رسید شما کلا وجود مزدور غیر عرب را در یمن قبول نداشتین و مثلا حضور امثال کلمبیایی‌ها را خبرسازی رسانه‌‌های طرفدار حوثی‌ها میدانید ...حالا میبینم که این طور نیست و شما هم قبول دارین،پس عذر میخوام   بله شرکت‌های امنیتی خصوصی هم همان کارکردی را دارند که شما میگین و بیشتر برای حفاظت از تاسیسات اسکورت شخصیت‌ها استفاده میشوند،که من هم اگه دقت کنین در متن قبلی‌ گفتم که شرکت‌های خصوصی به علاوه افرادی که به صورت انفرادی استخدام شده اند،مثل همین کلمبیایی ها البته در گارد ملی‌ امارت غیر از فرمانده نیرو هم از دیگر کشور‌ها حضور دارند به طور رسمی‌...پس بعید نیست که در عملیات تسخیر عدن از این نیرو‌ها هم به صورت عملیاتی استفاده شده باشه..در بخش تاره ریزی که حتما استفاده شده،در بخش عملیاتی هم احتمالش زیادیه تلفات هم که واحد استرالیا گاردین نوشته ما متوجه شدیم که اسمش فلانه،حالا اگر رسانه‌‌های یمنی این خبر را نوشته اند،معنیش  این هست که منابع مستقل گاردین خبر رسانه‌‌های یمنی را تأیید کردند و بعد گاردین  خبر را کار کرده...وگر نه‌ می‌نوشت بنا به اعلام فلان خبرگزاری یا سایت یمنی و یا بنا به اعلام رسانه‌‌های محلی فلانی‌ کشته شده،اما وقتی‌ که مینویسه بخش استرالیا گاردیان  اطلاع پیدا کرده که فلان فرد کشته شده، یعنی‌ که منابع خودشون هم این خبر را تأیید میکنند پس این بابا واقعا کشته شده،و صرفاًً فضاسازی رسانه‌‌های طرفدار حوثی‌ها نیست البته زیاد هم مهم نیست،بالاخره  اگر این افراد از استرالیایی و کلمبیایی و غیره در خط مقدم حضور دارند،دادن تلفات  طبیعی هست
  4.   بله..این همون استفاده نکردن از ظرفیت‌های عراق هست که می‌گفتم   عبادی با همکاری ایران نخست وزیر شد،که اگر ایران مخالفت میکرد این اتفاق نمیفتاد...همچنین ایران دیگر گروه‌های شیعه را کنترل می‌کند تا دست به اقداماتی بر علیه عبادی نزنند...به عنوان مثال بعد از سقوط رمادی،عبادی در وضعیت بسیار دشواری قرار داشت  و صحبت از استعفا یا حتا عزل وی بود،که با سفر ابراهیم جعفری به ایران،اوضاع آرام شد   دولت عراق در آن مقطع به ایران امتیاز داد و آن حضور سردار سلیمانی و در دست گرفتن فرماندهی عملیات ال انبار بود در تابستان گذشته..اما پس از تثبیت اوضاع میدانی،عبادی دوباره اقدامات ضّد ایرانی خودش را شروع کرد و بحث اصلاحات رو راه انداخت که فی‌ نفسه چیز خوب و لازمی هست در عراق اما در پوشش آن‌ عبادی با هماهنگی‌ آمریکا به دنبال حذف چهره‌های نزدیک به ایران از ادارات دولتی و مناسب نظامی عراق بود،که ماجرای درگیری شدید لفظی سردار سلیمانی با عبادی سر این موضوع رو حتما شنیدین   البته ایران واکنش نشان داد،و یک سری تحرکاتی از طرف گروه‌های مقاومت انجام شد بر علیه شخصیت‌های مخالف مقاومت و برخی‌ از شروندان خارجی‌ برخی‌ از کشور‌ها در بغداد به همراه فشار‌های سیاسی   حتا حمله به پایگاه لیبرتی و پخش فیلم آن‌ در خبرگزاری نزدیک به سپاه که در آن‌ افرادی به فارسی صحبت میکردند،در راستای این اقدامات هشدار آمیز ارزیابی میشه   که در نهایت عبادی موقتاً مجبور به تعلیق اصلاحات  با آن شیوه گذشته شد     اما به طور کلی‌ ایران این توان را دارد تا عبادی را عزل و یا مجبور به کناره گیری کند،ولی‌ مشکل بیشتر از آنکه در بغداد یا واشنگتن باشد،در تهران هست!!!!!! همان طور که بارها گفتم پرونده سیاسی عراق از دستان سردار سلیمانی  خارج شده و مستقیماً به دبیرخانه شورای عالی‌ امنیت ملی‌ سپرده شده و شخص آقای علی‌ شمخانی..و اراده این مجموعه هم حفظ عبادی هست به این دلیل که در سطح وسیعتری قصد تعامل با آمریکا در فضای پسا برجام وجود دارد و همکاری با آمریکا در عراق  در راستای این تامل گسترده تر جای میگیره   یعنی‌ این دوستان خوب می‌دانند که نفوذ ایران در عراق در حال کاهش هست ،اما اهمیت این موضوع را کمتر از هدف بالادستی می‌دانند،که به نظر من اشتباه هست به دلیل اینکه عراق نقطه ثقل نیرو‌های نزدیک به ما در منطقه هست و به علت مرز‌های مشترک میتوانیم بدون محدودیت به آن دست رسی داشته باشیم و از طرفی‌ هم مرزی با عربستان امکان دسترسی به این کشور را هم به ما میدهد... پس تقویت موقعیت ما در عراق ارتباط مستقیم پیدا میکنه با دیگر پرونده‌های منطقه از جمله سوریه و یمن و با آوردن فشار از طریق عراق میتوانیم در دیگر مناطق امتیاز بگیریم اما متاسفانه دوستان این برگ برنده را فریز کرده اند و بلکه بدتر اگر وضعیت به این شکل ادامه پیدا کنه و نفوذ ما کم و نفوذ آمریکا بیشتر بشه،عراق کم کم میتونه بشه عامل فشار بر ما !!!!!!   پس ما در اصل هنوز هم دست برتر داریم(فعلاً )،اما اراده سیاسی طیفی که در ایران پرونده عراق را اداره میکنند بر استفاده از این برتری نیست ای کاش پرونده سیاسی عراق هم در کنار بخش نظامی  مجددا برگرده زیر نظر سردار سلیمانی
  5.     سلام   دوست عزیز،لینک‌هایی‌ را که قرار دادم با دقت بیشتری بخوانید   ۱-در خبر  نیویورک تایمس  صرفاًً خبر‌های رسانه‌‌های یمنی بازنشر نشده،بلکه این روزنامه از طریق منابع خودش این خبر را به طور اختصاصی کار کرده   ۲-نظامی بازنشسته استرالیایی همانطور که خودتون هم گفتین رسما  فرمانده گارد ملی‌ امارت هست،و این نیرو رسما از افراد خارجی‌ هم در ساختارش استفاده میکنه،پس نه‌ فقط فرمانده،بلکه نیرو هم از خارج در گارد ملی‌   خدمت میکنند...و اتفاقا گارد ملی‌ از واحد‌هایی‌ بود که در عدن بر خلاف دیگر نیرو‌های حاضر ائتلاف،عملکرد موفقی داشت و خیلی‌‌ها بازپس‌گیری عدن را مدیون عملکرد این نیرو می‌دانند،که همین طور که گفته شد غیر از فرمانده، نیرو عملیاتی خارجی‌ هم در آن خدمت میکنند..پس حضور مستقیم نیرو‌های استیجاری این واحد در درگیری‌های شهر عدن دور از ذهن نیست   ۳-در خبر گاردین در ارتباط با  کشته شدن فرمانده میدانی استرالیایی در استان تعز،حتا نام این فرد هم آورده شده...و نه از طریق بازنشر از رسانه‌‌های نزدیک به حوثی‌ها و صالح،بلکه از منابع خودش     به طور کلی‌ حضور نیرو‌های شرکت‌های امنیتی خصوصی یا خارجی‌‌هایی‌ که مستقیماً به طور انفرادی با کشور‌های حوزه خلیج فارس قرارداد بسته اند در یمن، امر پنهانی‌ نیست و هیچ جا هم ندیدم تکذیب و ردّ شده باشه...شما اولین نفری هستین که کاملا این رو ردّ می‌کنین   البته بحث بزرگنمایی این حضور و تلفات اینها در رسانه‌‌های وابسته به حوثی‌ها و صالح و به طبع بازنشر آن در رسانه‌‌های ایران بحثش جدا هست و قطعا این رسانه‌‌ها این موارد را بیشتر از آن چیزی که هست برجسته میکنند
  6.   با سلام دو نکته...اولا شما این متن رو کی‌ نوشتی‌؟؟؟اطلاعاتش مربوط به بیش از یک سال پیشه     دوم باید بگم که علئ‌‌رغم زحماتتون در خبر گذاری که جای تشکر داره،اما متاسفانه  شما هم گرفتار کلیشه شدین و در قضیه عراق و سوریه صرفاًً سخنان و نوشته‌های رسانه‌‌های غربی رو تکرار می‌کنین...هم در ارتباط با اسد و هم مالکی   دقیقا همان خط خبری   را بدون هیچ نگاه نقّادانه‌ای تکرار می‌کنین!!!!!   بالاخره از  کسی‌ که میاد و در سایتی مثل میلیتاری وقت میذاره و فعایلیت میکنه، انتظار میره که به دور از فضای  کلیشه‌ای معمول در فضای‌ رسانه‌‌ای قالب جهان ،فکر کنه       یک عده هم  هستند،شما رو نمیگم البته،که گمان میکنند تکرار خط خبری رسانه‌‌های غربی موجب خواهد شد که روشنفکر جلوه کنند،و حتا برخی‌ مشکلشون جلوه کردن در برابر دیگران نیست،بلکه کلا خودشون با خودشون حال میکنند که مثلا روشنفکریم!!!!!!با خودشون میگن ما که تحت تأثیر  صدا و سیما و سایت‌های داخلی‌ قرار نمی‌گیریم،پس خیلی‌ کارمون درسته و آزاد اندیش و روشنفکر و غیره هستیم...غافل از اینکه از چاله مزخرفات رسانه‌‌های داخلی‌ میا‌‌ن بیرون اما گرفتار چاه جریان قالب رسانه‌‌ای جهان میشند   بدون اینکه خودشون متوجه بشوند و تازه احساس خوبی هم دارند!!!!!   البته باز هم تکرار می‌کنم این قسمت آخر منظورم شما نبودی،کلی‌ گفتم...در کّل همین که زحمت کشیدین و تحلیلی رو از نظر خودتون ارائه دادیم جای تقدیر داره،به ویژه اینکه به نظر می‌رسه سنّ و سال کمی‌ هم داشته باشین،که در این صورت بیشتر هم جای تقدیر داره
  7.   با سلام   در خبر‌هایی‌ مثل تلفات مزدوران   قطعاً بزرگ نمایی صورت میگیره...اما استفاده ائتلاف سعودی از نیروهای قراردادی و شرکت‌های امنیتی- نظامی خصوصی در یمن چیز جدید نیست و خبر‌ها در این زمینه از مدت‌ها پیش  در رسانه‌‌های معتبر غربی هم  کار شده     http://www.forbes.com/sites/charlestiefer/2015/11/26/in-yemen-war-mercenaries-launched-by-blackwater-head-were-spotted-today-not-good-news/#69c4f4441bae http://www.nytimes.com/2015/11/26/world/middleeast/emirates-secretly-sends-colombian-mercenaries-to-fight-in-yemen.html?_r=0     این هم یک سایت که معروف نیست،فکر می‌کنم متعلق به یکی‌ از کشور‌های خلیج فارس باشه،اما اطلاعات موثقی داره در این زمینه   http://www.middleeasteye.net/news/mercenaries-charge-uae-forces-fighting-yemen-764309832 اینجا حتا از تلفاتشون در یمن هم میگه  http://www.theguardian.com/australia-news/2015/dec/09/australian-mercenary-reportedly-killed-yemen-clashes
  8.   عراق...باید از عراق به عربستان ضربه زد ما در آنجا دست برتر رو داریم و با توجه به مرز مشترک میتونیم به راحتی‌ حمایت  کنیم از همپیمانان باید اولا روابط سیاسی بین عراق و عربستان به وضعیت منفی‌ برگرده،مثل زمان مالکی،نه‌ مثل الان که عبادی به دنبال بهبود روابط هست و سفیر عربستان هم بعد از ۲۵ سال تعیین شد همزمان باید مرز‌های شمالی عربستان ناا امن بشه...البته نباید به صورت علنی و تابلودار اقدام کرد..یعنی‌ گروه‌های مقاومت عراق نباید رسما مسئولیت اقدامات ضدّ مرز عربستان را به عهده بگیرند ...باید به طور غیر رسمی‌ و یا حتا تحت عنوان داعش مرز رو ناا امن کرد،تا عربستان احتمال باز شدن جبهه‌ جدید ضدّ خودش رو بده و در برنامه‌هایش برای ماجراجویی در سوریه این رو در نظر بگیره اگر درگیری در مرز با عراق بالا بگیره میتواند اثرات مثبتی حتا روی جهت گیری‌های عربستان در یمن هم بگذارد
  9. برند معروفی‌ نیست مثل آدیداس،نایک و غیره که همه گیر باشه...یعنی‌ به طور اتفاقی‌ سردار  این برند تنشون بوده؟آن هم در سوریه،در شرایطی که معمولا پیرا‌هن یا کاپشن ساده میپوشند..اینجا الان ورزشی پوشیده البته شاید هم همین طور که شما میگی‌ باشه...نمیدونم                                                                                           
  10. با سلام  این دو تا عکس رو ببینید   https://pbs.twimg.com/media/CaoNJ0mUUAAWPoz.jpg   https://pbs.twimg.com/media/CaoNJ0mUkAAiZaW.jpg   آن طرف که کنار  فرمانده ی پ گ  هست به نظر می‌رسه یک مستشار یا دیلمات آمریکایی باشه...به مارک لباسش و مارک لباس سردار در عکسی‌ که گفته میشه در شمال حلب گرفته شده دقت کنید   ضمناً قیافه فرمانده ی پ گ اگه ریش بذاره و موهاشو شانه نکنه شبیه فرد کنار سردار نیست؟؟؟ برش چشم ها،ابرو و بینی‌...فقط در عکس سردار لبخند بیشتری میزنه و باعث پهن تر شدن صورت شده البته این تشابه دو فرد رو همین‌جوری به نظرم رسید،احتمالا درست نباشه...اما بحث مارک لباس‌ها جالبه،به نظرتون اتفاقی‌ هست،یا پیامی چیزی داره؟
  11.   با سلام همین نکته دومی‌ که اشاره فرمودین...دروزی‌های آن منطقه به دفاع از مناطق خود اکتفا میکنند و البته حامیان مخالفین هم ترجیح دادند زیاد تحریکشون نکنند و  سویدا استان نسبتا امنی‌ بوده تا الان
  12. یک نکته را هم در ادامه صحبت‌های قبلی‌ اضافه کنم بنده تا چند سال پیش دوستانی از   درجه داران نیرو‌های مسلح یکی‌ از کشور‌های ‌اروپایی داشتم،که هر از چند گاهی با اینها در ارتباط با مسائل نظامی هم صحبت میکردیم، هر چند به علت محدودیت‌های شغلی‌ خیلی‌ محتاطانه صحبت میکردند   یکی‌ از اینها به عنوان  مستشاری مدتی‌ رو در عربستان بود،که  نظر بسیار منفی‌ از توانایی‌های این کشور داشت     البته برخی‌ در زمان جنگ نفت کش‌ها در دهه هشتاد میلادی ،برای اسکورت نفت کش‌ها در خلیج فارس هم خدمت کرده بودند و صحبت‌های جالبی‌ از نیرو دریای سپاه و ارتش میکردند
  13. با سلام بله..همینه،ما در عراق دست برتر را داریم و باید از این موقعیت استفاده کنیم..اما متأسفانه با تصمیم اشتباه آوردن عبادی دست خودمان را بستیم...طرف مقابل تمام تلاش خودش را انجام میده،اما ما در عراقی که باید نقطه ثقل نیروهای مقاومت و سکوی پرش ما در منطقه باشه خودمون رو بی‌ جهت محدود کردیم   قبلا هم به این موضوع اشاره کرده بودم و برخی‌ در پاسخ می‌گفتند که اگر ما بیش از این در عراق فعال بشیم،عربستان مستقیم وارد این کشور خواهد شد                                                                       -------------------------   در این مورد.یعنی‌ توان نظامی عربستان باید بگم که خیلی‌ از کاربران فعال در فضای مجازی دچار نوعی کلیشه شده اند و همین طور عباراتی رو تکرار میکنند بدون اطلاع دقیق از واقعیت و صرفاًً به این دلیل که سر زبان‌ها افتاده این جملات   مدام گفته میشه دشمن را دست کم نگیریم و عربستان توان بالایی‌ داره،و هر کی‌ شک داره یعنی‌ گول رسانه‌‌های داخلی‌ رو خورده البته این  در  واکنش به بزرگ نمایی‌‌ها و اشتباهات  رسانه‌‌های داخلی‌ ایجاد شده..ولی‌ یک عده از آن‌ ور بام افتاده اند،و متوجه نیستند که دچار کلیشه شده اند مثل این هیپی‌ها دهه هفتاد میلادی که برای سنت شکنی و متفاوت بودن با عموم جامعه میرفتن سمت چهره و قیافه و رفتار خاص و می‌گفتند ما انتیکنفرمیست هستیم،اما پس از مدتی‌ انقدر این رفتار‌ها زیاد شد که خودش شد سنت و کنفرمیسم   پس صرفاًً گفتن حرف خلاف صدا و سیما به معنی‌ حق بودن و عاقل بودن و متفاوت بودن نیست     این از این   حالا اصل مطلب اینه که رسانه‌‌های تخصصی بین المللی یا اندیشکده‌ها و مؤسسات تحقیقاتی‌ در حوزه دفاعی امنیتی،اصلا برای نیرو‌های مسلح عربستان توانایی جنگ واقعی‌ را یا شرایط کمبت ردی قائل نیستند...   تا همین یکی‌ دو سال پیش حتا یک تحلیل در ارتباط با احتمال رویارویی ایران با عربستان و کشور‌های حوزه خلیج فارس نمیدیدین،و کلا عربستان در این اندازه حساب نمی‌شد...تحلیل‌ها این بود که آمریکا باید چه کند برای دفاع از کشور‌های عربی‌ در برابر ایران و بر رسی نتایج احتمالی‌ جنگ ایران و آمریکا     از یک سال پیش به این طرف عربستان یک موج تبلیغی گسترده را آغاز کرده با حمله به یمن و اعلام تشکیل ائتلاف‌های متعدد و بیانیه‌های بلند و بالا، با هدف تحت تأثیر قرار دادن افکار عمومی‌ اعراب اهل سنت و جا انداختن خود به عنوان محور و رهبر منطقه در بین افکار عمومی‌       یعنی‌ نشستن بر رسی کردن که  یکی‌ از نقاط ضعف اینها تصویر مردم از این کشور به عنوان کشوری ضعیف و کاملا وابسته به آمریکا بوده،و در مقابل ایران رو کشوری مستقل در نظر می‌گرفتند و این رو من به عینه با توجه به آشنایی و زندگی‌  با بسیاری از اعراب از کشور‌های مختلف از نزدیک دیدم...البته ایران هم بخشی از این تصویر را با کارهای تبلیغاتی ایجاد کرده بود   عربستان خواست با این کارهای نمایشی این روند رو متوقف کنه،و چهره متفاوتی همزمان با تغییر نسل رهبری از خودش ارائه بده     همین جنگ یمن را هیچ کدام از محافل تخصصی غربی ندیدم که  ارزیابی مثبتی از عملکرد عربستان داشته باشند این کشور تعداد محدودی از نظامیان خود را وارد معرکه کرد به دلیل ناتوانی‌ در پشتیبانی و هماهنگی‌،و بیشتر سعی‌ کرد با استفاده از نیروهای محلی و البته پیمانکاری از دیگر نقاط جهان کارش را پیش ببرد حتا شاهد پدیده جالب استفاده از مزدور در بخش طرح ریزی و فرماندهی در سطح بالا و همراستا با ‌ستاد کّل  هستیم...     همین اتاق عملیات مدرنی‌ هم که ایجاد کردند برای حمله به یمن،در اصل از جانب متخصصان غیر بومی هدایت میشه   در تنها نقطه‌ای که مجبور به رویارویی مستقیم و با حمایت حدا اقلی از بیرون شدند،مرز‌های جنوبیشان بود که نتایج فاجعه بار بوده اگه یک رصدی در فضای مجازی انجام بدین خواهید دید که نظر افراد مطلع در امور نظامی و محافل تخصصی از عملکرد عربستان  منفی‌ هست   در انجمن‌های  خارجی‌ شبیه به ما هم که کاربران نسبت به عربستان اکثرا با تمسخر برخورد میکنند   کلا این کشور توان عملیاتی واقعی‌ نداره...علئ‌‌رغم تجهیزات مدرن و به تعداد بالا   برای اینکه منظورم رو برسونم...در خود اروپا هم کشور‌های کمبات ردی فقط انگلیس و فرانسه هستند...بقیه از جمله ایتالیا و المان هم چنین شرایطی را ندارند....در حوزه‌های مختلف و منفک از هم کیفیت خوبی دارند،و کارکرد فعلی نیرو‌های مسلح‌شان در اصل همین در اختیار گذاشتن این بخش‌ها به صورت محدود برای ساختار ناتو هست ،اما در شرایطی نیستند که این بخش‌ها را به صورت یک پارچه در جنگی گسترده و البته مستقل از متحدین ناتوبه کار گیرند     شرایط عربستان بسیار بدتر هم هست     یعنی‌ شما اصلا نباید توان عملیاتی واقعی‌ کشور‌هایی‌ مثل ایران،پاکستان و ترکیه را با عربستان مقایسه کنید   حتا ارتش اردن از این کشور شرایط مناسب تری داره
  14.   icon_cheesygrin  اصل قضیه همینه... چرا بماند؟   اگر الان عملیات محور جنوب هم با همان شدت سابق همزمان اجرا میشد مخالفین له‌ می‌شدند...بنا بر اطلاعاتی‌ نیروهای رزمنده ایران (جدا از مستشاران) در اوج عملیات جنوب حلب به ۲ هزار نفر رسید،که بعد به چند صد نیرو کاهش پیدا کرد...حالا در صورت تزریق فقط ۵ هزار نفر نیرو(منظور ایرانی،یعنی‌ علاوه بر عراقی ها،فاطمیون و غیره) میشد هر دو جبهه‌ شمال و جنوب حلب رو با اطمینان بسیار بالا از موفقیت فعال کرد... فکر نکنم این مقدار حضور کار خیلی‌ سنگینی‌ از نظر لجستیکی و مالی‌ برای ایران باشه حالا دلیل عدم اعزام و کاهش نیروها پس از گرفتن الحاضر و العیس میتونه یا مدیریتی و مربوط به مشکلات درون سازمانی باشه...یا فشار‌ها از طرف سیاسیون در راستای سیاست‌های تنش زدائی و مسائلی‌ از این قبیل
  15.   ممنوم با این حساب با توجه به اینکه این اژدر از قبل از انقلاب در اختیار نیرو دریای بوده،اعلام مهندسی‌ معکوس آن در زمان فعلی میتونه به این معنی‌ باشه که ما توان طراحی و ساخت کامل اژدر را نداشته ایم؟   پس به نظر می‌رسه در اژدر‌هایی‌ مثل والفجر که اعلام میشود بومی هستند وابستگی‌هایی‌ در تأمین برخی‌ قسمت‌ها از جمله موتور وجود دارد..البته والفجر و کلا اژدر‌های ساخت داخل تولید تحت لیسانس یا مهندسی‌ معکوس نمونه‌های شرقی‌ هستند و به مارک ربطی‌ ندارند،اما به هر حال از این رونمایی میشه این استنباط را کرد که ما در ساخت بخش حساس موتور اژدر مشکلاتی داشته ایم تا الان
  16. منطقی‌ دیشب میگفت که در راهبرد ده ساله فضائی کشور قراره ۳ پلتفرم ایجاد بشه تا ماهواره‌های بومی زیر ۱۰۰ کیلو بر اساس آنها ساخته بشند ،و پرتاب این ماهواره‌ها هم در داخل انجام خواهد شد..اما صحبتی‌ از ماهواره‌های سنگین تر و پرتاب برای  قرار دادن ماهواره در مدار ژئوو نکرد...این یعنی‌ تا ۱۰ سال آینده خبری از قائم نخواهد بود البته نگفت که این تمام برنامه‌ها هستند،اما قاعدتاً اگر برنامه مهم تری وجود داشت باید اعلام میکرد...پس نمیتوان خوشبین بون،به ویژه اینکه ۱۰ سال تقریبا با مدت محدودیت‌های موشکی ما در قطع نامه سازمان ملل هم همخوانی داره و ممکنه کشور تا آن زمان برای عدم تحریک طرف غربی تصمیم برای حرکت به سوی موشک‌های ماهواره بر سنگین رو نداشته باشه البته به صحبت‌های این مسئولین هم نمیشه زیاد استناد کرد...یک وقت دیدی همین منطقی‌ یک ماه دیگه مصاحبه کرد و صحبت از ماهواره سنگین و مدار ژئوو کرد...خیلی‌ وقت‌ها عمدا برای گمراه کردن طرف خارجی‌ اینگونه صحبت‌های پراکنده و متناقض میکنند مسئولین ما
  17.   با سلام این یعنی‌ چی‌؟موتور مارک ۴۶ رو کاملا از نو ساختیم یا موتور‌های موجود رو بازسازی و احیاناً ارتقا دادیم؟؟؟ ?و اینکه به طور رسمی‌ از مدت‌ها قبل اعلام شده بود که به توانایی‌ ساخت بومی اژدر دست یافته ایم،اما  اعلام تست موتور یک اژدر چند دهه پیش به عنوان دستاورد  به معنای عدم توانایی‌ در ساخت کامل اژدر بوده
  18.   با سلام  این نیرو‌ها با یگان‌های تازه نفس جایگزین شده اند در سوریه یا خیر؟ در رسانه‌‌های غربی صحبت از کاهش نیرو‌های رزمنده ایرانی پس از فتح الحاضر و العیس بود،که در این صورت  صحبت‌ها در ارتباط با کند شدن عملیات در جنوب حلب به علت بازگشت نیرو‌های ایرانی تأیید میشه حالا این شنیده‌ها صحت دارند؟ اگر بله به چه علت تصمیم بر کاهش نیرو‌ها و به طبع کندی عملیات‌ها در سوریه  گرفته شد؟؟؟
  19.   با سلام این رهبر دینی چه قدر برش در میا‌‌ن زیدی‌های یمن دارد و این فتوا میتونه تغییری در جهت‌گیری برخی‌ قبایل داشته باشد؟؟؟ برخی‌ از زیدی‌های وابسته به خاندان الاحمر طرفدار هادی هستند   بهترین راه پیشدستی و استفاده از شرایط سیال منطقه برای ضربه زدن به این موجودیت قبل از تثبیت شرایط امنیتی منطقه و البته این چهره‌های جدید جوان  در قدرت هست در بهترین حالت حتا اگر تنش زدائی با این موجودیت جواب بده،اینها نقش رهبری بر اکثر جهان عرب و اسلام رو به دست خواهند گرفت و فضا رو برای ما تنگ خواهند کرد...ممکنه روابطمون خوب بشه با اینها ،اما به عنوان برادر کوچکتر خواهیم بود... از نظر اقتصادی هم اگر اصلاحات محمد بن سلمان در کاهش وابستگی به نفت جواب بده،قدرت قابل توجهی‌ خواهند شد در رقابت با ما  کلا آمدن این طیف سیاسی جوان به رهبری بن سلمان،بر خلاف نظر برخی‌ اصلا یک امر ناگهانی و  ناشی‌ از رقابت‌های داخلی و جاه طلبی و اینها نبوده ، بلکه  آمریکا با مطالعه شرایط و ضعف‌ها و چالش‌های پیش رو عربستان، این تصمیم رو گرفت و این تغییر رو در رهبری این موجودیت ایجاد کرد  عادل ال جبیر هم نقش محوری داشته و دارد در این تغییر و از نظر من مغز متفکر اصلی‌ عربستان به همراه آمریکا همین الجبیر هست،که از زمان هدایت سفارت آمریکا در واشنگتن این تغییر را برنامه ریزی کرده بود با همفکری آمریکا بی‌ جهت نیست که با وجود عدم وابستگی به خاندن سلطنتی به پست مهم وزارت امور خارجه دست یافته   آنهایی که می‌خواستند این آدم رو بکشند چند سال پیش،تحولات آینده و نقش محوری ال جبیر رو در عربستان آینده به درستی‌ پیش بینی‌ کرده بودند،و هدفشان رو درست انتخاب کرده بودند
  20.       مشکل این هست که در عراق اتفاقا قدرت مانور عربستان بیشتر شده اخیرا سفارت عربستان بعد از ۲۵ سال بازگشایی شده،و سفیر جدید عربستان اقدامات تنش زا خودش را شروع کرده و همین دیروز صحبت‌هایی‌ داشت که موجب اعتراض گروه‌های مقاومت عراق شد،که خواستار اخراج این فرد هستند،اما دولت عراق مصمم به برخورداری از روابط حسنه با عربستان هست من بازگشایی سفارت بعد از ۲۵ سال را محدودیت نمی‌دونم...و از طرفی‌ متوجه نمیشم که به چه دلیل باید خودمون با دستان خودمون کسی‌ مثل عبادی رو بیاریم که به قول شما قدرت مانور ما را کاهش دهد در حالی‌ که  هم از نظر افکار عمومی‌ عراق و هم از نظر امنیتی نظامی اوضاع کاملا در اختیار ما بود مسلما این تصمیم ایران،یا بهتره بگم شورای عالی‌ امنیت ملی‌ که اکثریتش با دولت هست فراتر از یک تصمیم عراقی بوده و چشم به بهبود روابط با آمریکا را داشته از طرفی‌ عبادی موجب افزایش قدرت مانور آمریکا شده که در دوران مالکی به شدت کاهش یافته بود،و یکی‌ از درخواست‌های آمریکا از دولت عراق هم حذف افراد نزدیک به ایران از نهاد‌های امنیتی عراق هست   یمن درسته،اگر چند سال انصار الله مقاومت کند شرایط به شدت به ضرر عربستان خواهد شد اما بحث من همین هست،حوثی‌ها در شرایطی نیستند که بتوانند با حرکت نظامی تعیین کننده، شرایط خودشان را بر طرف سعودی تحمیل کنند و صرفاً در حالت تدافعی قرار دارند این از نظر راهبردی اصلا جالب نیست،و در واقع کلید جنگ در دستان طرف مقابل هست،به صورتی‌ که میتواند بر اساس شرایط خود تصمیم به توقف،تعلیق یا تشدید جنگ را بگیرد بله اگر چند سال انصار الله مقاومت کند ورق بر خواهد گشت اما نمیتوان از مقاومت چند ساله حوثی‌ها مطمئن بود                                                                                                   --------------------------------------------------------   بله ببخشید،گویا لینک اول نیاز به شیلتر شکن دارد،الان متوجه شدم..عجیبه این بابا در توئیتر هم فعال هست و به طور کلی‌ مخالف جناح سعودی هست،نمیدونم چرا شیلترش شده این مطلب عربی همان مقاله   http://www.alraimedia.com/ar/article/special-reports/2016/01/19/650605/nr/iraq انگلیسیش هم کپی پست می‌کنم   USA pushes Iran out of Iraq and leaves Syria to Russia       BAGHDAD – Elijah J. Magnier (@ejmalrai):   The split within the “Shia house” is coming out to public in Iraq adding to dissatisfaction from Sunni toward the central government’s performance. Moreover, the Marjaiya in Najaf is also frustrated with the Prime Minister Haidar al-Abadi due to the lack of economical and social reforms. For the Kurds, the will for an independent state is overwhelming. Oil is exported to several countries and natural gas deal is signed off with Turkey without asking Baghdad’s opinion. Last but not least, the Turkish “occupation” troops are still north of Mosul, while Baghdad threatens. “We shall force a pull out, if all diplomatic means are exhausted“, told me the Iraqi Foreign Minister Ibrahim al-Jaafari. Amid all these facts, the influence of the “Islamic State” (ISIS/ISIL/Daesh) group on the ground is in decline, as well as the Iranian impact among the Iraqi decision-makers in Baghdad for the benefit of the United States of America. The Russian influence in Syria has been acknowledged by the USA. While in Iraq, the Americans made it clear to everyone that its influence will expand and remain (Baqiya wa tatamaddad) and won’t tolerate competitors. Experts on Iraq expressed their views on what is happening in Iraq and the possibility of split in Mesopotamia. Nevertheless, the main question remains: Did Iran said its last word and turned a page on Iraq, accepted to give up on Iraq, and, like Russia, is content with its influence in Syria? The United States came back to Mesopotamia from the same wide door that was asked to withdraw by the Vice-President and former Prime Minister Nuri al-Maliki that favoured the Iranian influence. ISIS occupation of part of the country and the slow American reaction after July 2014 allowed Iran to increase and expand its influence through arming directly secondary Iraqi groups, and extend its support to Baghdad and Erbil. But the support was not enough to stop the ISIS expansion. Iran soon realised its inability to reach a Shia – Shia, Shia – Sunni and Shia – Kurdish unity or reconciliation. It has failed to stop the tiresome requests for an American intervention in Iraq by the Iraqi administrationIran took advantage of the formation of al-Hashd al-Sha’bi (Popular Mobilisation Units – PMUs). . Iran turned to Russia and asked the Kremlin to intervene in Iraq similarly to its intervention in Syria, to balance the US intervention or slow reaction to ISIS advance. “A common intelligence operational room that includes Iraq, Iran, Russia, Syria and Hezbollah is operational in Baghdad but limited in involvement and action. It is offering intelligence information, which is a key to defeat ISIS”, said the Iraqi Foreign Minister Ibrahim al-Jaafari. A source in the office of the Prime Minister Haidar al-Abadi said, “The United States delay of its support to Baghdad was not a coincidence or an unintentional lazy reaction. It was a strategic decision to: Teach Iraq a lesson for rejecting U.S military bases; To observe the Iranian military capability and inability of Tehran to use air power and intelligence gathering to defeat ISIS; To submit Baghdad to its will and dictate its conditions”. What embarrassed Baghdad further are the Turkish forces breaking into the North of Mosul, in Ba’shiqa, imposing a new De-facto, threatening the unity of the Iraqi territory. At the moment, as the priority is given to fight ISIS, it is obvious that no one but the United States could force Turkey to pull out of Iraq. The U.S has the power to attain the withdrawal of the Turkish forces without the use of force. Moreover, it has the power to close an eye or reject a Kurdish state and a partition of Iraq in three provinces (Sunni – Shia – Kurds). The USA may turn a blind eye on Syria but Iraq is a red line. “Prominent members of the political administration and military commanders were quick to intimidate us if Russia is allowed to play a role in Iraq similar to the one in Syria ”, said the source. “The United States retained Kurdistan’ possible independency declaration as well as the Turkish presence in Iraq, as cards to play if Washington doesn’t see Iran and its fingers far away from the Iraqi administration. A request to change high-ranking officers and key figures within the Iraqi administration has been clearly formulated to us. We were also asked to keep the PMUs away from Anbar and Mosul. Moreover, in order to reduce any military presence of independent groups, all PMU will be proposed to join the regular security forces otherwise they will be considered outlaws”, according to the source. That’s not all what is happening in Iraq: There is a sharp division between the Shiite parties that represent the majority in the country, The Majlis al-A’la leader Sayyed Ammar al-Hakim has asked most pioneers members to step down and allow the youth to guide the Majlis leadership, creating a fire-back and serious possibility of split. The Da’wa Party, led by Nuri al-Maliki, is internally struggling between those who support him and others within the same the party who support the PM Abadi. Muqtada al-Sadr has appointed Walid Zamili for ten years as an administrator of the highest political offices giving him full powers but dismissed him after 10 days and accused the inner circle of his movement in the theft and split. Mr. al-Abadi is criticised by both the Marjaiya in Najaf and the Sunni for lack of reforms and improvement of the socio-economic situation. He is also failing to fulfil his financial commitments to Kurdistan. On the military side, there is a slow advance inside the city of Ramadi, in Anbar province, against ISIS group. The Iraqi Counter Terrorist units recovered al-Soufiyah, north of the city and are engaged in Sajariya. It is far from being over in the Anbar province. Still there is the bordering area west of Ramadi, Fallujah in the East and north toward Hiit to Hawijah before reaching Mosul. Military sources in Baghdad have serious doubt that the northern city of Mosul will be freed soon or even this year. But the main question remains: Will Iraq be divided? Iraqi Foreign Minister Ibrahim al-Jaafari told me “Iraq worries about its relationship with the neighbouring countries, but won’t accept the infringement on its sovereignty. If Turkey does not order a total withdraw of its troops, all options will be available. The Iraqi people will defend the country if and when all diplomatic means are exhausted. If Iraqi sovereignty will be at risk, the liberation of Iraq becomes a national and legitimate duty. The Iraqi government did not give any permission or exception to Turkey to break into our territory and violate our sovereignty. As of today, all the rumours about a withdrawal of Turkish forces from Ba’shiqah are untrue. Even the information regarding ISIS bombing Ba’shiqa camp is unfounded and the claim is coordinated with ISIS. All what the Turkish President (Recep T.) Erdogan said is not true“. Source in the office of the Prime Ministre Haidar al-Abadi told me “Iraq is going through a critical phase tat the country has not seen in a hundred year. Multiple risks are facing the nation. The risk of he Da’esh (ISIS), the internal unity is at stake and the economic burden is heavy on everybody. The Turkish presence is also an important factor and Kurds are enthusiastic about a separation. The United States is not far from what is happening and has enough power to exert on both the Kurds and the Turks, willingly”. Facts on the ground are showing more than a Kurdish enthusiasm to create a distance from Baghdad. Kurdistan is already building a Kurdish – Turkish natural gas pipeline. Gas will be extracted from the Bay Hassan gas fields in Dibis. It is expected to be constructed in 3 years and 20 billion cubic meters of gas are expected to be delivered into the Turkish market, without Baghdad’ approval. Joel Wing, an expert on Iraqi affairs said, ” Kurdistan is following its own independent energy policy because it no longer trusts Baghdad to follow through on its promises about the budget and exports. It’s common knowledge that the Kurds want independence and President Masoud Barzani talks about a referendum on the issue all the time. I think the split is still far off but this is another step for the Kurds to build up their own economic base”. Wladimir Van Wilgenburg, a journalist in Erbil following closely the Kurdish development in Iraq and Syria said “the Kurds are trying to become financially independent from Baghdad by exporting oil and gas independently to Turkey and even to Iran (and other countries). This is one of the main reasons why Baghdad opposes this Kurdish-Turkish natural gas deal. Kurdistan (KRG) is also building a 440km trench all along its territory, from Zummar to Rabi’a, including contested but also the non-contested areas, like Sinjar. Joel Wing commented, “This is a strengthening of the Kurdish defenses that already exist in northern Iraq which consistent of a series of trenches and set battle lines with the Islamic State. It also creates facts on the ground for the Kurds to further establish their control over the disputed areas of Iraq, which they claim as historically belonging to them. When the Kurds do declare independence it will probably involve long negotiations with Baghdad over who gets what and this trench will help the KRG with its case that the territory is theirs. The Kurds are thinking about Iraq after IS and have taken the opportunity to take many of the disputed areas that they wish to annex. They have even taken areas that they probably don’t want in the long term, but can be used as bargaining chips with Baghdad in the future. Mosul would be an example of the latter. The Kurds want to be involved in the liberation of the city so that they can use it in future deals with the central government. Kirkuk is a special case because the governor there does not want the KRG to step in and take over and is much more conciliatory towards the different communities in the province”. Wladimir Van Willgenburg believes “This probably an attempt to demarcate the territories of a possible future independent Kurdistan, or to further entrench the Kurdish positions in the disputed territories for the future. These trenches are also being created in PUK-frontlines in Kirkuk. Baghdad refused to implement article 140 of the constitution, that’s why the KRG moved towards de-facto establishing facts on the ground in June 2014. The alternative? ISIS controlling oil-rich disputed Territories weren’t good either, since Baghdad was busy defending Baghdad in 2014 and most of its forces fled from the disputed territories (both Iraqi army and police). The Kurds worked with Baghdad and Shia militias to expel ISIS from large parts of Diyala. Its unlikely that Baghdad will regain some of its influence back in the disputed territories, but it must be said that even before ISIS, Kurds dominated most of the disputed areas. Iraq was already sort of ‘divided’, when the Kurds gained control of the three Kurdish provinces in 1991, and established the KRG. However, the KRG is still part of Iraq”. In regard to the Turkish presence in Mosul and ISIS in Iraq, Wing said “The Turks see Ninewa as being in their sphere of influence and want to be involved in the liberation of Mosul as an outgrowth of that world view. The sending of extra troops to the Ba’shiqa camp was meant to increase their influence in the area and with ex-Governor Atheer al-Nujafi who ran the camp and who is under their patronage. That blew up on Ankara as many of the leading Shiite parties and some Sunni leaders see the Turkish influence as unwanted. The Turks had to pull out the extra troops from the camp but there are still trainers there and Ankara is still focused upon playing a role in Mosul and Ninewa in general despite this setback. The defeat of ISIS is still a very long way off especially with the civil war in Syria not close to any resolution. It’s also important to remember that even when IS loses territory it is not defeated as it has networks throughout Iraq that allow it to carry out insurgent and terrorist attacks every day”. Van Wilgenburg said, “Historically, in 1923, Mosul was part of Turkey. Since 2004, Turkey worked hard to gain influence among Sunni Arabs, who used Turkey as a counterbalance to the Shia-dominated Baghdad government. When ISIS occupied Mosul in July 2014, Ankara lost its influence. Powerful Sunni Arab politicians – among these the former governor of Mosul Nujaifi – were expelled from the province by ISIS. Moreover, the Turkish options in Syria are now limited due to the Russian intervention backing the Syrian government and hitting its proxies. Therefore, Turkey still considers Mosul as part of its sphere of influence and wants to play a role in the liberation of the city from ISIS. On the other hand, ISIS is not yet defeated. The battle of Ramadi is not over and still many territories to conquer. Yet, there is a possibility that ISIS could be defeated within a year or more. But still the Iraqi army lacks manpower and forces, and Shia militias play a major role”. But is Iran said the last word and left Iraq to the United States of America? The highest Iranian official in charge of the Iraqi dossier told me “America’s role is currently dominant, politically and militarily over the Iraqi administration and in Kurdistan. The Iranian influence is in decline at the moment, true. The weaker ISIS becomes, the stronger is the American influence ion the country. President Barack Obama will end his mandate victorious in Iraq with no losses, conducting a very clean war. But Iran has a lot of patience and the ground in Iraq doesn not belong to the Americans, neither they have a society that can protect them in the future. The priority is to finish off ISIS in the first place. After that, like the Abbasid Caliph Harun al-Rashid said, when he saw the cloud outside his palace (indicating the vast lands under his control): “Go and rain wherever you wish. Your water will always fall on my land.”
  21.   در اشتباه  بودن حمله به سفارت شکی نیست   اما در ارتباط با بقیه بحثتون حرف دارم....به عنوان مثال ما در عراق از نظر سیاسی و یمن نظامی وضعیت جالبی‌ نداریم و عربستان به نظر می‌رسه شرایط بهتری داشته باشه   مشکل هم ناتوانی‌ ما نیست،بلکه عدم اراده ما در برخورد با عربستان هست که دلیلش هم در تاپیک دیگری گفتم و آن‌ تلاش در جهت تثبیت و افزایش ارتباط و اعتماد نسبی‌ با آمریکا حاصل از برجام ،از طریق دادن امتیاز در پرونده‌های منطقه‌ای هست شما عراق رو ببین،عملا در بعد سیاسی داره کار از دستمون در میره این مقاله را بخوانید https://elijahjm.wordpress.com/ ،به نکات جالبی‌ اشاره کرده...در آخرش فردی که از آن‌ به عنوان مسئول پرونده عراق در ایران یاد کرده اذعان میکنه که نفوذ سیاسی ایران در حال کاهش هست بر خلاف نفوذ آمریکا که در حال افزایش هست و در جای دیگری از مقاله روی کار آمدن حیدر عبادی با حمایت ایران   عامل کاهش نفوذ ایران شناخته شده!!!!!که این حرکت احمقانه ایران،که اسمش رو میشه فقط خودزنی گذاشت،حتما در جهت هدف بزرگتری از نظر مبتکرین این حرکت اتخاذ شده که از نظر من همان تلاش برای نزدیکی‌ با آمریکا هست البته مسئول پرونده ایران در عراق آقای علی‌ شمخانی هست،که بعید میدونم شخص ایشون با این روزنامه نگار مصاحبه کرده باشد،ممکنه افراد زیر مجموعه ایشون بوده باشند     حتا در سوریه هم که شرایط به نظر نسبتا بهتر دنبال میشه ما شاهد اختلاف در ایران بر سر موضوع حضور نیروهای رزمی هستیم،و همان طرفی‌ که در عراق از روی کار آمدن حیدر عبادی حمایت کرد در سوریه مخالف اعزام بیشتر نیرو در جهت تسریع  در پاکسازی از تروریست‌ها هست   به این نوشته دقت کنید http://www.reuters.com/article/us-mideast-crisis-iran-israel-idUSKCN0T82AI20151119   در بخشی از این مقاله میخوانیم   A regional security source who declined to be identified by name or nationality said that, at its peak, the Iranian force deployed in Syria was made up of 1,800 personnel but that number had since been reduced to 1,300. Iranian President Hassan Rouhani had called for the current deployment to be halved but was coming up against opposition from hardliners in the Iranian Revolutionary Guard Corps, the source added, declining to say where this information came from.   البته اینجا تلفات ایران را ۵۵ نفر اعلام کرده،که منظور در عملیات محرم بوده و نه‌ کّل جنگ   عدد ۱۸۰۰ هم که کاهش داده شده و محل اختلاف دولت و سپاه هست به احتمال زیاد نیروی رزمی هست و اینها جدا از مستشاران و نیروهای آموزش دهنده هستند   پس میبینیم که بخشی از سیاسیون در ایران به علت همان هدف راهبردی نزدیکی‌ با آمریکا اعتقاد به ورود جدی در صحنه‌های منطقه‌ای ندارند علیرغم توان ایران در این کار،و در این مورد نظرشان با سپاه متفاوت هست تصمیم شورای عالی‌ امنیت ملی‌ در خروج پرونده‌های سیاسی منطقه به ویژه عراق از دستان سردار سلیمانی و سپردن آن به شخص دبیر شورا  آقای علی‌ شمخانی ، این مطلب رو تأیید میکنه   البته سیاست نزدیک شدن و کاهش تنش با آمریکا به طوری که موجب کاهش حمایت این کشور  از عربستان و متحدینش شود تصمیم درستی‌ هست،اما نباید با شتابزدگی و دادن امتیازات خطرناک انجام بگیرد
  22.   سلام در درست بودن حرف شما شکی نیست،اما فکر نمی‌کنید که رفتار انفعالی دستگاه اجرائی کشور در برابر عربستان،نه‌ تنها سر قضیه شهید نمر بلکه از زمان حمله به سفارت ایران در بیروت به نوعی فضا را برای خودسر‌ها باز کرده؟ مثلا اگر ایران کار صحیح که همان قطع ارتباط با عربستان بود را خودش قبل تر انجام میداد آیا چنین اتفاقی می‌افتاد؟و ما الان محکوم به  تعرض به اماکن دیپلماتیک میشدیم یا اینکه عزتمندانه روابطمون با کشوری غیر مشروع و حامی‌ تروریسم رو قطع کرده بودیم؟ کدومش بهتر بود؟
  23. با سلام   تلفات در خود مرکز پلیس چقدر بوده؟ با این حجم انفجار که  ساختمان‌های اطراف رو آورده پایین باید تلفات بالا بوده باشه یا تلفات در پیگاه ارتش که با یک تن مواد منفجره رفت روی هوا   کلا این گونه حملات باید کشته‌های زیادی داشته باشه اما آمار رسمی‌ تا جایی‌ که من دیدم با آن‌ چیزی که میبینیم همخوانی نداره،مگر اینکه این مراکز خالی‌ باشند هنگام حمله،که این هم نمیشه
  24.   بله همینطور هست که شما میفرماین متأسفانه حیدر عبادی دست‌پخت برخی‌ از آقایان در شورای عالی‌ امنیت ملی‌ بود که با خارج کردن پرونده سیاسی عراق از دستان سردار سلیمانی آن‌ را سپردن به آقای   در سیاست جدید ایران سعی‌ کرد با حمایت از یک نخست وزیر که مطلوب آمریکا و عربستان هم باشد حسن نیت خودش رو در راستای آرامش منطقه به طرف مقابل نشان بده،اما طرف مقابل به این اقدام ایران پاسخ مثبت نداد هیچ که اقدامات ضدّ ایرانی خودش رو تشدید هم کرد و حالا از نظر من این دولت جدید عراق شده عامل محدود کننده قدرت ایران در منطقه... هر چند رسما هنوز هم به عنوان دولتی نزدیک به ایران شناخته میشه،اما در اصل با ایجاد مانع در برابر گروه‌های شیعه در پاکسازی عراق،به ویژه استان ال انبار،گسیل گسترده تر این نیرو‌ها به سوریه رو عقب میندازه از طرفی‌ این دولت به دنبال عادی سازی روابط خود با عربستان هست،در حالی‌ که روابط منفی‌ و پر تنش میا‌‌ن عراق و عربستان به نفع ما هست،و میشود از عراق برای ضربه زدن به عربستان از طریق نیروهای شیعه استفاده کرد،اما این رویکرد دولت عراق این اجازه رو نمیده   البته ایران در حال حاضر هم توان  برگرداندن ورق به ضرر عربستان در عراق رو دارد،اما بخشی از قدرت سیاسی در ایران،تعامل با عربستان در عراق رو در راستای سیاست‌های کلان گشایش روابط و اعتماد سازی با آمریکا میداند یعنی‌ از نظر این طیف،اهمیت راهبردی حفظ کانال‌های ارتباطی‌ و اعتماد نسبی‌ با آمریکا که به دنبال برجام ایجاد شدند،به اندازه‌ای هست که بشود امتیازاتی در پرونده‌های منطقه‌ای به آمریکا و غیر مستقیم به عربستان داد البته این هم نظری هست،اما من به شخصه معتقدم که اتفاقا محکم کردن جایگاه خودمون در پرونده‌های مختلف منطقه‌ای و کوتاه کردن دست‌های عربستان باعث خواهد شد که آمریکا چاره‌ای جز تعامل با ایران به عنوان قدرت برتر منطقه نداشته باشد،و در واقع آمریکا به دنبال ما خواهد دوید و عربستان ضعیف دیگر ارزش حمایت نخواهد داشت از طرف آمریکا... البته این در کوتاه مدت باعث افزایش تنش‌ها با آمریکا خواهد شد،اما در میا‌‌ن مدت وقتی‌ جا پای خودمون رو محکم کردیم همانطور که گفتم آمریکا مجبور به پذیرش واقعیت خواهد شد اما الان در بهترین حالت، با ما و عربستان بازی خواهد کرد و ما خواهیم بود که باید برای جلب نظر و همراهی آمریکا تلاش کنیم با دادن امتیازات هر چه بیشتر تا زیاد به سمت عربستان گرایش پیدا نکند     در واقع از نظر بنده سیاست کاهش تنش با آمریکا فی‌ نفسه منفی‌ نیست،اما دولت در این مسئله عجله کرده،هنوز شرایط منطقه از سیالیت بالایی‌ برخوردار هست و برخی‌ عقبنشینی‌های ما مثل همین مورد عراق میتواند باعث از دست دادن نفوذ فعلی و سقوط جایگاه ایران بشه 
  25.   با سلام این که سیاست‌های ما درسته یا نه‌ میشه در باره آن‌ بحث کرد،اما فعلا سیاست‌ها اینه و انتظاری که میره اینه که متحدین ما و طرف‌هایی‌ که روی آنها سرمایه گذاری کردیم تا جایی‌ که حیات سیاسی و شاید حتا فیزیکی‌ خودشون رو مدیون ما هستند،با این سیاست‌های ما همراهی داشته باشند... ببخشید این پاراگراف آخر شما بیشتر شبیه اظهارات برخی‌ سیاست مداران مخالف ایران در عراق هست ،که سیاست‌های ایران رو مخرب و مصلحت عراق رو در دوری از این سیاست‌ها می‌دانند!!!! یک نکته که در صحبت‌های دوستان هست اینه که هر وقت از لزوم برخورد یا حرکت جدی از طرف ایران گفته میشه سریع میا‌‌ن و میگن که این کار خطر داره،دردسر داره،میخوای فتنه راه بیفته؟،میخوای جنگ بشه؟، و جملاتی از این قبیل...در حالی‌ که طبیعت روابط بین الملل همواره با ریسک و برخورد همراه بوده...شما در تاریخ هیچ کشور و حکومتی رو نمی‌بینید که بدون دردسر و چالش به جایی‌ رسیده باشه برداشت اشتباهی برخی‌ از دیپلماسی دارند،و گمان میکنند که دیپلماسی یعنی‌ اینکه بدون هیچ مشکل و برخوردی به خواسته‌های خودت برسی‌،در حالی‌ که در حقیقت این عوامل قدرت هستند که سمت و سوی تحولات رو تعیین میکنند و دیپلماسی هنر استفاده از این عوامل هست..بدون قدرت و البته اراده استفاده از آن‌ دیپلماسی هیچ فایده‌ای نداره حالا در عراق من به طور قاطعانه میگم که شرایط ما و عوامل قدرت ما بسیار بیشتر از رقبای ما هست... در یمن کمتر هست،در سوریه بینابین هست،اما در عراق ما برتری مطلق داریم و این شعار نیست بلکه بر اساس آمار و ارقام هست اگر غیر از این بود آمریکا با صد و پنجاه هزار نیرو مجبور به ترک عراق و سپردن قدرت به دولتی نزدیک به ایران نمی‌شد!!! دلیلش این بود که ما از ظرفیت‌های خودمون به خوبی‌ استفاده کردیم و البته جسارت این کار رو داشتیم..به هر حال استفاده از قدرت ریسک‌های خودش رو داره و باید سنجیده باشه،اما با محافظه کاری هیچ کشوری به جایی‌ نرسیده...همین ابرقدرت‌های امروزی،شرایط ویژه خودشون رو مدیون جنگ‌های جهانی‌ گذشته،به ویژه جنگ دوم هستند،که اگر محافظه کاری رو در پیش می‌گرفتند،الان اینجا نبودند حالا در مسئله عراق هم،همواره عده‌ای از خطر تبلیغات طرف مقابل می‌گویند،مثل همین بحث شما در ارتباط با عراق عجم و عرب... درسته اگر این تبلیغات منفی‌ نباشه خیلی‌ بهتره ولی‌ به هر حال در رقابت این مورد اجتناب ناپذیر هست و حدا اقل هزینه‌ای هست که ما باید بپذیریم...این نمیشه که از بیم حرف دیگران دست روی دست بذاریم و سیاست‌های محافظه کارانه در پیش بگیریم توجه داشته باشید که در عراق ترکیب جمعیتی به نفع ما هست و علیرغم تبلیغاتی از این قبیل در آخرین انتخابات لیست نزدیک به ما و به شدت مخالف عربستان،دولت قانون نوری مالکی، برنده انتخابات شد،که این نظر مردم عراق رو هم مشخص میکنه...این یعنی‌ خطر لابی اعراب و تبلیغات و غیره بزرگنمایی میشه و تأثیر واقعی‌ در اکثریت مردم عراق رو نداره...بله اقلیتی تحت تأثیر قرار میگیرند اما این آقلیت به دلایل مذهبی‌ به هر حال به طرف مقابل نزدیکتر هست و البته این بخشی از هزینه‌ای هست که ما باید برای اهداف مهم تر بپردازیم در ابعاد نظامی و امنیتی هم در عراق که شرایط ما قابل مقایسه با عربستان و دیگران نیست...چندین لشکر مجهز،متشکل از چند ده هزار نفر تحت فرماندهی نیروهای مردمی  نزدیک به ما هستند،به علاوه بخش قابل توجهی‌ از نیروهای امنیتی عراق که در اصل همان نیرو‌های سپاه بدر هستند که نفوذ کردند در طرف مقابل عربستان چنین توان عملیاتی در عراق نداره و نیرویی مثل داعش اولا مستقیماً تحت کنترل عربستان و اعراب نیست و اینها تنها برای برخورد با  ما در مقطعی اینها رو غیر مستقیم تقویت کردند،و از طرفی‌ مشروعیت بین المللی نداره... اصولا در ده سال اخیر تمام توان عربستان و اعراب در عراق علیرغم منابع مالی‌ فراوان محدود بوده به چند سیاست مدار و روزنامه نگار درجه دو که ضدّ ایران تبلیغ میکنند،که گفتیم بر اساس انتخابات تأثیری روی اکثریت ندارند و  تروریسم کور تنها طرفی‌ که امکان مقابله نسبی‌ با ایران رو داشت آمریکا بود که آن‌ هم در سالهای آخر دولت مالکی در حال کمرنگ شدن نفوذش بود.نمونه ا‌ش هم فشار آمریکا جهت عدم همکاری دولت عراق در سوریه با ایران،و البته بی‌ توجهی‌ مالکی اما همین برداشت‌های اشتباه شبیه پست شما باعث شد که ایران بی‌ جهت یک امتیاز بزرگ به آمریکا و عربستان بده و علیرغم پیروزی طرف‌های نزدیک به ما در انتخابات،افراد نه‌ چندان هماهنگ با خودمون مثل عبادی رو با دستان خودمون بیاریم سر کار برای نشان دادن حسن نیت و اعتماد سازی با غرب و اعراب منطقه،که البته مثل قضیه همکاری در افغانستان و پاداش محور شرارت،در این مورد هم هیچ امتیازی برای ما قائل نشدند این طرف ها و الان ما موندیم و یک دولت عراق نه‌ چندان  هماهنگ با ما   و در این مرحله حساس از تحولات منطقه که عراق می‌توانست نقطه قوت و سکوی پرش ما باشه در منطقه،داره تبدیل میشه به گره و نقطه کور