X-Mas

Members
  • تعداد محتوا

    397
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

تمامی ارسال های X-Mas

  1. این معلوم نیست حرف حسابش چیه!!!!!یک بار میگه که بعثی‌ها باید پاکسازی بشند بعدش میاد به گروه‌های ‌شیعه که همین بعثی‌ها رو می‌زنن میگه جنایت کار جنگی...یک روز علیه آمریکا میجنگه،فرداش میاد میگه شبهه نظامیان ‌شیعه،که خودشم رهبر گروهی از آنهاست باید بیان زیر نظر وزارت دفاع،یعنی‌ همان خواسته‌ای که امریکایی‌ها دارن معلوم نیست طرف چی‌ می‌خواد!!!!!!جالبه که خیلی‌ ایران هم رفت و آمد داره،تجهیز نیروهاش هم مشخصه که از ایرانه...حالا شاید ایران بهش گفته نقش بازی کنه،این حرف هاش هم جزوی از بازی باشه
  2. منظورتون اینه که آزاد شد دیگه؟؟؟یا دست ارتش افتاده بود،دوباره مسلحین گرفتن؟
  3. بله اما بحث اینه که این رافال‌ها از کجا قراره پرواز کنند...مصر نمیتونه از کشور خودش رافال‌ها یا هر هواپیمایی رو بلند کنه برای انجام عملیات در سرزمین‌های دوردست،ناو هواپیما برهم که نداره،پس عملا توان عملیاتی ارتش مصر در کشور خود یا نزدیک مرز‌ها محصور شده...یک کشور و ارتش در اشل جهانی‌ نیست... شما ببین فرانسه یک سال پیش بدون شرکت دیگر کشور‌های غربی جنگی رو در مالی هدایت کرد که هزاران کیلومتر از کشورش فاصله داره...این برای این بود که علیرغم کاهش توان این کشور نسبت به دهه‌های گذشته،اما باز هم وارث ارتشی هست که روزی مستعمره‌های زیادی رو در سرتاسر جهان اداره میکرد،پس این "سنت" در  ارتش فرانسه برای رهبری و هدایت عملیات نظامی در آن سوئ آبها وجود داره هر چند با توانی‌ کمتر از گذشته.این به علت در اختیار داشتن شبکه‌ای از پایگاه‌ها و فرودگاه نظامی و مراکز اطلاعاتی‌ مخابراتی در دیگر کشور‌ها به علاوه نیروی دریای با توان حمل هواگرد اعم از ناو هواپیمابر و بالگرد بر به علاوه توان آبی خاکی مناسب هست....در اروپا غیر از فرانسه فقط انگلیس چنین ویژه گی‌ داره و حتا مثلا کشوری مثل آلمان فاقد این توان هست... در جنگ مالی فرانسه چندین هزار نیرو فرستاد و با کمک نیروهای دولت مالی،شبهه نظامیان سلفی رو عقب راند...اما حتا فرانسه هم اگر با حریفی قدر تر طرف می‌بود یا نیروهای بومی برای همکاری وجود نداشتند،نمیتونست کاری از پیش ببره و توان اعزام بیشتر نیرو،مثلا در حد چند ده هزار نفر رو ندارد...فرضاً اگر کشوری با قدرت متوسط در مناطق دوردست منافع فرانسه رو تهدید کند،نمیتونه با آن کشور به تنهایی‌ وارد جنگ شود،و کاری که انگلیس در جنگ فالک لند با آرژانتین انجام داد را تکرار کند حالا همه اینها رو گفتم که به اینجا برسیم که مصر ظرفیت جنگ در فواصل دوردست از کشور مادر رو نداره مشخصا این حرکت‌های مصر و عربستان برای خط و نشان کشیدن برای حوثی هاست...مصر میتونه رافال‌ها و ف‌‌ ۱۶‌های خودش رو در عربستان قرار بده و از آنجا دست به بمب باران حوثی‌ها بزند،اما عربستان به اندازه کافی‌ هواپیما داره پس این کار فایده‌ای نخواهد داشت مصر اگر واقعا می‌خواهد توازن قوا رو به ضرر حوثی‌ها به هم بزند ،به نظر من باید حد اقل نیرویی برابر با  ۲ یا ۳ لشکر مجهز رو وارد کارزار  کند، متشکل از چند تیپ زرهی و مکانیزه و چند گردان نیروی مخصوص و عملیات نامنظم مصر توان فراهم کردن و فرستادن چنین نیرویی را در یمن ندارد
  4. عجب،آنوقت به تعداد نیروهای سوری شرکت کننده در عملیات اشاره نکرده؟فکر کنم با ارتش و دفاع وطنی کّل نیروهای خودی خزی در حدود ۱۰ هزار نفر بشوند با در نظر گرفتن نیروهای پشتیبانی‌ کننده و غیره....توان مخالفین در  جنوب باید متشکل از حدودا ۳۰  ۴۰ هزار فرد مسلح  باشه،البته در تمام جبهه‌‌ها نه‌ فقط در محور عملیات و بخشی هم احتمالا برای تامین امنیت روزانه شهر ها اگه ارتش این امکان رو داشت که یک عملیات بزرگ به استعداد چند ده هزار نفر در جنوب انجام بده،با حجم عملیات‌های دفاع مقدس خودمون،کار تروریست‌ها در عرض چند هفته یکسره میشد
  5. به تعداد نیروهای مصری شرکت کننده اشاره نشده...احتمال چند صد نفر باشند...با توجه به برآوردی که از توان ارتش مصر داریم،به نظر میرسه که در حال حاضر نهایتاً بتواند نیرویی به استعداد کمتر از ۱۰   هزار نفر ر،برای عملیات نظامی در فاصله زیاد از مرز ها  تدارک ببیند...منظور از نیرو هم یک عده اسلحه به دست نیست،بلکه در قالب  گردان و تیپ با تمام ملزومات آن...اگر عملیات آبی خاکی رو بخواهیم در نظر بگیریم که این تعداد بسیار کمتر می‌باشد،شاید با نیروهای پشتیبانی‌ کننده و غیره زیر ۵ هزار نفر....کشور مصر توان لجستیک کافی‌ برای انجام عملیات آبی خاکی در سطح گسترده را ندارد
  6. دوستان بالاخره این دیر عدس و دیر ماکر دست دولت هستند یا نه‌؟؟؟این فیلم‌ها و عکس‌ها چه معنی‌ میده؟؟؟قدیمی‌ هستند، یا تروریست‌ها پاتک زدند این مناطق را پس گرفتند...چرا چند روزی هست که از عملیات خبر درست و حسابی‌ نمیاد؟
  7. بله همینطوره منظورم توان نظامی و لجستیک برای به کار گیری نیرویی برابر با بیش از ۲ لشکر در چند هزار کیلومتر فاصله از مرز‌ها بود...اگر هم هست، قطعاً با تجهیزات زرهی و مکانیزه نیست و تنها نیروهای پیاده هستند،مثل مزدورانی که از کشور‌های عربی‌ زمان جنگ تحمیلی به صدام کمک میکردند
  8. به نظر این ۲۵ هزار نظر غلو باشد...فکر نکنم مصر در شرایطی باشه به بتونه این تعداد نیرو برای تدارک عملیات در فواصل دور رو تامین کنه..
  9. البته کشور‌های شورای همکاری خلیج فارس اصلا  در شرایطی نیستند که بخواهند عملیات نظامی زمینی‌ در یمن انجام بدهند...کسی‌ که کمی‌ از مسائل نظامی و شرایط یمن اطلاع داشته باشه این براش روشنه....اما میتوانند دست به حملات هوایی جهت پشتیبانی‌ از نیروهای قبیله‌ای طرفدار خود بزنند،هر چند در این صورت هم با توجه به تجارب گذشته،چیز زیادی عایدشون نخواهد شد البته یک مشکل که حوثی‌ها دارند این هست که دسترسی به مناطق حساس عربستان نمیتونند داشته باشند،مرز عربستان و یمن منابع نفتی‌،خطوط لوله و تأسیسات مهمی‌ نداره پس در صورت شیطنت ال صعود نمیتوانند ضربه اساسی‌ و تعیین کننده‌ای به این کشور بزنند ،نهایتأ مثل جنگ سال ۲۰۰۹ به پاسگاه‌ها و پادگان‌های مرزی حمله میکنند....این ویژه گی‌ رو عراق داره،اگر از عراق حمله‌ای به عربستان صورت بگیره راحت میشه تاسیسات نفتی‌ این کشور رو تهدید کرد،برای همین اصلا موافق بهبود روابط عربستان و عراق نیستم و سیاست سعودی ستیزانه مالکی به نظر بهتر بود برای ایران.اگر عربستان حماقت میکرد میشد از طریق شبهه نظامیان ‌شیعه تهدیدش کرد و یا به طریقی داعش رو به جون عربستان انداخت(البته لازمه این کار  نفوذ در ساختار تسمیمسازی داعش هست که به نظر نمیرسه ایران چنین امکانی رو داشته باشه)
  10. برای حل این موضوع طرحی در دولت قبل عراق تصویب شد برای تقسیم استان ال انبار و الحاق بخشی از منطقه صحرایی و بدون جمعیت هم مرز سوریه به استان‌های شیعه نشین...که البته این طرح در پارلمان به مشکلاتی برخورد اصولا برای ما و شیعیان عراق ۳ چیز مهم هستند مناطق نفتی‌ که غالباً در جنوب هستند،قبور متبرکه و امتداد سرزمینی با سوریه...۲ تای اول هست،اگر این سومی‌ هم به دست بیاد،دیگه شهر‌های مناطق سنی نشین زیاد مهم نیستند...حتا به نظر من در صورت تجزیه عراق اگر موصل هم  بیفته در اختیار کرد‌ها به نفع ایران هست،چون که از دست یک کانون بعثی پرور ضّد ایرانی و ضّد شیعه راحت میشیم...یک اقلیّت کرد شیعه در موصل هستند که آنها زیر نظر کردستان از آزادی مذهبی‌ برخوردار خواهند بود...در این صورت تقریبا ۱،۵  ۲ میلیون نفر  جمعیت این شهر،از جمعیت کّل عراق کم میشه و بالانس جمعیتی رو به نفع شیعیان بیشتر از  الان تغییر میده..از طرفی‌ یک شهر مهم هست برای آن دسته از اهل سنت که تفکرت ضّد ایرانی‌ دارند و از دست دادنش جایگاه این طیف رو خیلی‌ تنزل خواهد داد در عراق از این ور این جماعت برای کردستان ایجاد مشکل خواهند کرد...از نظر منابع نفتی‌ این شهر برای کردستان منفعت زیادی خواهد داشت اما از نظر اجتماعی و امنیتی ایجاد مشکل خواهد کرد که با توجه به ارتباطات نزدیک بعثی‌های این شهر با ترکیه،باعث بدبینی مقامات کرد نسبت به ترکیه می‌شه و آنها رو به سمت ایران سوق خواهد داد،که این هم در نهایت منجر به جلوگیری این مقامات از فعالیت‌های تجزیه طلب‌ان پژاک و امثالهم  خواهد شد..... البته این در صورت تجزیه عراق،که فعلا قرار نیست اتفاق بیفته...اما بدونید که تجزیه عراق،چندان هم برای ما مضر نیست،آن جور که برخی‌ می‌گویند... در ارتباط با طرح تقسیم ال انبار هم باید در دستور کار قرار بگیره..اصلا ایران باید یکی‌ از شروطش برای کناره گیری مالکی اجرای همین طرح می‌بود البته باید دید شرایط سیاسی عراق به چه صورت هست و آیا اجازه اجرای چنین طرحی رو میده... به خاطر همین میگم که کاربرانی مثل "بسیجی‌" و دیگرانی که اطلاعات دقیق میدادن از اوضاع سیاسی عراق بیان و یک توضیحی بدن
  11. دوستان شاید اشتباه می‌کنم اما  مگه برای تولید قسمت های  بدنه از روش ریخته گری استفاده نمیشه؟؟؟ اگر اینطوره،آن تصاویری که از قسمت‌های بدنه ارائه شد،میتونه مربوط به تعمیر آنها باشه چرا از بخش ریخته گری تصویری بیرون داده نشد،تا مشخص بشه بالاخره بدنه مربوط به همان ف‌‌ ۵ هست یا جدیده?
  12. بله همینطوره،شرایط کاملا با انقلاب نارنجی و دولت یوشنکو فرق میکنه و روسیه نمیتونه دوباره طرف‌های متمایل به خود را سر کار بیاره هم به دلیلی‌ که شما گفتین و هم به علت اینکه احزاب روسگرا کاملا سرکوب شدند و کسی‌ جرات اتخاذ مواضع مثبت نسبت به روسیه رو نداره.حتا احزابی مثل حزب کمونیست که ماهیت فرا قومیتی دارند سرکوب شده اند تنها راه برای روسیه برای ایجاد تغییرات استفاده از همین جدایی طلبان و زور هست
  13. عالیه فقط امیدوارم تنها یک تاکتیک برای گرفتن امتیاز از غرب نباشه،و این تصمیم استراتژیک روسیه باشه...اگر روسیه چتر حمایت در سازمان ملل رو بالای سر ما نگاه داره،ایران قابلیت انجام خیلی‌ از کارها رو داره در منطقه که میتونه به نفع روسیه هم باشه منتها متأسفانه روسیه بر عکس آمریکا  هیچوقت حتا در دوران شوروی به خاور میانه به عنوان اولویت نگاه نکرده و بیشتر نگاه کاسبکارانه به این منطقه داشته،که البته ضربه هم خورده به خاطر این دیدگاه...بدون اغراق مسیر کنترل جهان از خاورمیانه می‌گذره
  14. بله موتاسفانه زیاد از وضعیت سیاسی عراق تحلیل درست و حسابی‌ در رسانه‌‌ها نیست،کارشون فقط شده رپرتاژ فتوحات خیالی ارتش  عراق... در حالی‌ که همان قدر که وضعیت میدان‌های جنگ مهمه،آن چه در اتاق‌های سیاست بغداد جریان داره هم  خیلی‌ مهمه از اولش به این نخست وزیر زیاد خوشبین نبودم...کلا اتفاقاتی که منجر به کنار گذاشتن مالکی و آمدن این شدن،زیاد روشن و مفهوم نبودند...البته کنار رفتن مالکی اجتناب ناپذیر بود،حمایت احزاب شیعه را از دست داده بود،اما چرا این بابا جانشینش شد معلوم نیست..گزینه‌های مناسب تری  از این برای ایران بودند....یک جا می‌خوندم که بعد از انتخاب این ،تازه آعزای حزب الدعوه  آمدن ایران تا ایران رو از این تصمیم راضی‌ کنند،یعنی‌ احتمالا ایران از اول در جریان این انتخاب نبوده و با نظر ایران انتخاب نشده،یک جا دیگه می‌خوندم که چند روز قبلش با کمک ایران طرف  به عنوان نایب رئیس پارلمان انتخاب شد،پس یعنی‌ ایران این رو به عنوان نخست وزیر در نظر نگرفته بود و یک پست درجه دو براش در نظر گرفته بود،حالا چجوری یهو شد نخست وزیر معلوم نیست فقط امیدوارم مثل قضیه افغانستان و کنفرانس بن که بدجور رکبی خوردیم سر  قضیه انتخاب رئیس جمهور،اینجا هم تکرار نشده باشه،و تمام رشته هامون پنبه نشه... در دوران اشغال عراق توسط آمریکا،آنها هزینه دادند ما درو کردیم،حالا طوری نشه که ایران در جنگ با داعش هزینه بده و آمریکا و کشور‌های دیگر منطقه درو کنند ضمنا بنا به شنیده‌ها خارج شدن پرونده سیاسی عراق از دست سردار سلیمانی(نظامی هنوز دست ایشون هست)و سپردن آن به شورای عالی‌ امنیت ملی‌،نگران کننده به نظر میرسه....ممکنه باز هم پای تنش زدائی و حسن نیست به غرب در میون باشه البته احتمال معامله با یمن هم بعید نیست...ماجرای تسخیر صنعا به دست حوثی‌ها خیلی‌ راحت و بدون درد سر اتفاق افتاد...شاید ما عراق به آنها امتیاز دادیم،آنها هم یمن به ما پ‌ن:قبل تر‌ها یک کاربری بود،که گویا دو رگه عراقی ایرانی بودند،با نام کاربری "بسیجی‌"،اطلاعات خوبی از گروه‌های عراقی می‌دادند...یک مدت هست که حضور ندارند
  15. درسته به خاطر همین به نظر من روسیه نباید الان بی‌ خیال بشه و به شبهه خودمختاری دونتسک و لوهانسک بسنده نکنه...باید فشار رو ادامه بده تا دولت اوکراین فرصت تثبیت اوضاع رو پیدا نکنه،با وضعیت وخیم اقتصادی و اجتماعی این کشور توان ادامه جنگ رو به مدت زیاد نخواهد داشت،اروپا هم که با این بحران مالی کمک‌های زیادی نمیتونه بکنه،کما اینکه تا الان  هم نکرده و در واقع اوکراین تا حالا یک بار بوده برای اروپا...اگر شکست‌های ارتش هم ادامه پیدا کنه راست‌های افراطی نئو نازی ساکت نخواهند نشست در برابر دولت...همین چند روز پیش یکی‌ از واحد‌های شبهه نظامی متشکل از نیروهای راست گرا به وزارت دفاع حمله کردند و دولت رو به فساد و بی‌ کفایتی محکوم کردند....که این خودش یک مشکل بزرگ برای اروپا خواهد بود....و لازمه اینها اینه که فشار روی دولت اوکراین حفظ بشه اینجا روس‌ها نمیتونند دیگه مثل انقلاب نارنجی با سیاست و آرامش وضعیت رو به نفع خود برگردونن،چون که یانوکویچ و حزبش دیگه نیستند و کلا هر گروه و حزبی که روال روسگرایانه داشته باشد،سرکوب میشود،پس امکان بازگشت آرام به قدرت نیست از طرف احزاب طرفدار روسیه از آن مهمتر الیگارش‌ها هستند...زمانی‌ خیلیشان از یانوکویچ و روسیه حمایت میکردند،اما آمریکا موفق شد آنها را به دست کشیدن از حمایت از یانکویچ مجاب کنه....در خبر‌ها بود که در زمان تظاهرات میدان کیف مقامات امریکایی در حال تهدید و تطمیع این الیگارش‌ها بودند...یکیشونم حتا در اتریش دستگیر شد به بهانه‌های واهی،اما در اصل به علت همکاری نکردن با آمریکا روسیه بازی رو اینجا باخت،به موقع متوجه این کار آمریکا نشد،الان هم تنها راه اینه که این الیگارش‌ها ببینند که تا دولت غرب گرا هست صلحی‌ نخواهد بود و منافع آنها به خطر خواهد افتاد و تنها راه این هم ادامه فشار از طرف روسیه هست.... بحث فنلاندیزه شدن هم،این احتمال هست،اما همانطور که در پست قبلی‌ گفتم،هدف پوتین یک اوکراین بی‌ طرف نبود بلکه اوکراین باید حلقه‌ای از اتحادیه یوراسیا به مرکزیت روسیه میشد
  16. بله،منظور در بلند مدت بود...اگر حتا رسما اوکراین به ناتو هم ملحق نشود،بالاخره کشوری در اختیار غرب خواهد بود و در آینده امکان استقرار سیستم‌های دفاع ضّد موشکی و حتا موشک‌های تاکتیکی هسته‌ای خواهد بود،که با توجه به نزدیکی‌ با مسکو و شهر‌های اصلی‌ روسیه قطعاً توازن راهبردی رو به نفع غرب تغییر خواهد داد حتا اگر این اتفاق هم نیفتد،اوکراین سدی خواهد شد در برابر نفوذ روسیه...بعد از فروپاشی شوروی شاهد پیشروی غرب در قالب‌های ناتو و اتحادیه اروپا به شرق بودیم..در پیشبینیهایی که اواسط دهه ۹۰ میلادی میشد،حتا قفقاز و آسیایی میانه هم ازجمله مناطق  برای گسترش ناتو معرفی می‌شدند که امریکایی‌ها هم سرمایه گذاری سنگینی‌ رو انجام دادند برای تحت تاثیر قرار دادن این کشور ها..از اقتصاد با اعتای وامها و ترغیب به آزاد سازی اقتصادی تا امور نظامی که حتا به رزمایش‌های مشترک منجر شد و به ویژه بخش نرم و ارتباط گیری با جامعه مدنی و نخبگان...یعنی‌ می‌خواستند همان کاری رو که با لهستان،رومانی،چک و غیره کردند در این مناطق هم انجام بدهند....جنگ با طالبان و بهانه به اصطلاح مبارزه با تروریزم هم این روند رو تسریع کرد...اما به علت اشتباهت غرب و مشکلاتی که برای آمریکا در جنگ افغانستان و عراق به وجود آمد و بحران اقتصاد غرب ،این برنامه‌ها با موفقیت رو به رو نبود و الان اثری از ناتو در آسیایی میانه نمی‌بینیم،در قفقاز هم ساکاشویلی تلاش‌هایی‌ کرد که از طرف روسیه سرکوب شد...یادم هست که آن سالها از ایجاد پایگاه نظامی آمریکا در دریای خزر یا ساخت خطوط لوله نفت و گاز  در این دریا برای دور زدن ایران و روسیه،صحبت میشد،که خبری از اینها نیست،آخرین پایگاه اجاره‌ای ناتو هم در ماناس قرقیزستان چندی پیش به روی امریکایی‌ها بسته شد حالا اینجا پوتین یک ضّد استراتژی رو پی‌ریزی کرد،تحت عنوان اتحادیه اوراسیا،یعنی‌ می‌خواست یک آلترناتیو برای اتحادیه اروپا معرفی کنه،که برای این کار هم برنامه ریزیهای فراوانی‌ انجام شد،به ویژه اقتصادی و حوزه نرم و مدیریت افکار عمومی....الان در خود غرب هم احزاب و متفکرین زیادی هستند که منتقد اتحادیه اروپا هستند و به پوتین به دید مثبت نگاه میکنند....مثل حزب راست فرانسه به رهبری مارین لوپن....از طرفی‌ روسیه خودشو به عنوان یک کنشگر معقول در صحنه بین المللی ،بر عکس آمریکای جنگ طلب معرفی میکرد،که ماجرای توافق خلع سلاح شیمیایی سوریه هم در این مسیر بود... اما اوکراین حلقه بسیار مهمی‌ از این طرح بود و اگر اوکراین هم به اتحادیه یوراسیا میپیوست،تقریبا تمام جمهوریهای سابق شوروی عضو این اتحادیه می‌بودند(تا الان ارمنستان،بلاروس،قزاقستان،تاجیکستان،قرقیزستان...بعد از اوکراین هم نوبت مولداوی میشد) و از آنجا به بعد میشد برای کشور‌هایی‌ مثل یونان و قبرس که از مناطق نفوذ سنتی روسیه و ارتدکس هستند و از غذا به شدت تحت فشار سیاست‌های اقتصادی اتحادیه اروپا و نهاد‌های مالی غربی هستند،فکری کرد.... که درست در اوج برنامه،اوکراین از دستشان در میره و آمریکا یک رکبی حسابی‌  به روسیه میزنه،آن هم دقیقا در روز‌ها و ساعت‌هایی‌ که پوتین در المپیک زمستانی سوچی مشغول  نشان دادن روسیه نوین به جهانیان بود....که مجبور به واکنش شد و این واکنش هم البته از نظر تبلیغاتی و دیپلماسی عمومی  به روس‌ها ضربه زد،غیر از بحث تحریم ها باید اعتراف کرد که آمریکا با قدرت نرم و کار اطلاعاتی‌ سال‌ها زحمت‌های روسیه رو رشته کرد و الان روسیه  در موضع دفاعی و انفعالی قرار گرفته در حالی‌ که تا یک سال پیش بر عکس بود
  17. توجه داشته باشید که بین کیف و مسکو چند صد کیلومتر بیشتر فاصله نیست...بر فرض اگر شرق اوکراین حتا تا  مناطقی مثل خارکف تحت نفوذ روسیه در بیاید و جامعه جهانی‌ هم عملا این را به عنوان یک عمل انجام شده بپذیرد،مثل آبخازیا و استیا جنوبی،همان از دست دادن غرب اوکراین و کیف و در آینده احتمالا پیوستن غرب اوکراین به ناتو یک شکست راهبردی  برای روسیه محسوب میشود...ضمن اینکه کّل اوکراین و نه تنها شرق آن،یک بخش اساسی‌ از پازل طرح اتحادیه اوراسیا پوتین بود اگر روسیه کوتاه بیاید،بازندهٔ خواهد بود...ممکنه غرب راضی‌ به تسلط روسیه بر دونتسک و لوهانس بشود در ازئ پایان توقف حرکت جدایی‌ طلب‌ان،روسیه هم ممکنه این رو به عنوان یک امتیاز حدا اقلی و بهتر از هیچ قبول کند البته همراه با رفع تحریم ها....اما قطعاً از نظر راهبردی  اگر روسیه به چیزی کمتر از کیف راضی‌ شود،بازندهٔ خواهد بود و طرح اتحادیه یوراسیا عقیم خواهد ماند کافی‌ نیست...اگر دولت مرکزی  غرب گرا اوکراین،در قدرت باقی‌ بماند،این یعنی‌ شکست برای روسیه
  18. بله دارند،قبلا هم این اتفاق افتاده...سال ۲۰۰۹ جنگی چند ماهه بین حوثی‌ها با ارتش یمن در جنوب و عربستان در شمال اتفاق افتاد که اتفاقا عربستان و یمن بمبارانهای گسترده‌ای هم کردند اما نجیته جنگ به ضرر حوثی‌ها تمام نشد ضمن اینکه الان وضعیت فرق میکنه،حوثی‌ها قابلیت ضربه زدن به عربستان رو دارند،پس هیچوقت عربستان نمیاد حمله‌ای رو شروع کنه که با مقابله حوثی ها، خاکش مستقیم تهدید بشود از طرفی‌ آن چیزی که از ارتش یمن احتمالا مدّ نظر شما هست،وجود خارجی‌ نداره...سلسله مراتب در این ارتش کاملا از هم پاشیده،بحث فرماندهی و کنترل و  ارتباطات از بین رفته...اغلب پست‌های حساس نظامی،پادگان ها،مراکز اطلاعاتی‌ و ارتباطاتی و فرود گاه‌ها در کنترل حوثی هاست،از جمله فرود گاه بین المللی یمن...در این شرایط به هم ریخته بسیاری از فرماندهان ارتش با حوثی‌ها همکاری میکنند حالا برخی‌ از روی باور و اعتقاد و برخی‌ برای منفعت،یعنی‌ چیزی تحت عنوان جنگ و درگیری بین ارتش و حوثی‌ها نداریم و حتا هنگام ورود حوثی‌ها به صنعا هم نداشتیم...یک سری از فرماندهان هستند که با حوثی‌ها مشکل دارند و با آنها درگیری صورت گرفت مثل محسن الاحمر که فرار کرد،اگر هم در آینده قرار باشه درگیری صورت بگیره با همین فرماندهان با واحد‌های تحت اختیار آنها خواهد بود به همراه نیروهای قبایل مخالف حوثی،و نه‌ ارتش یمن به عنوان واحدی یکپارچه مشکل اصلی‌ الان امکان اعمال صدور قطع نامه بر علیه حوثی‌ها در شورای امنیت سازمان ملل هست،که اینجا ایران باید تا دیر نشده با روس‌ها وارد مذاکره بشه و از این اقدام جلوگیری کنه...ممکنه روسیه با عربستان بر سر افزایش قیمت نفت به تافقاتی برسه،که بحث یمن میتونه از جمله امتیازات درخواستی عربستان باشه
  19. بیا...یکی‌ دیگه سیسی هم جا پای اردوغان گذاشت...انگار تو خاورمیانه مسابقه خالی‌ بندی گذاشتن البته باید اعتراف کرد  ایران اول این روند رو شروع کرد...منتها مسئولین ما در شرایط تحریم میخواستن مثلا نشون بدن که تحریم‌ها ایران رو زمینگیر نکرده،و البته زیاده روی هم کردند اما در شرایط سخت تحریمی ایران کارهای واقعا قابل و ارزنده‌ای انجام داده و خیلی‌  از این کارها از کمتر کشوری بر میاد...اما امثال مصر و ترکیه وقتی‌ که میان از محصولات در بهترین حالت  متوسط خود،که همون هم بدون پشتیبانی خارجی‌ نمیتونند بسازند،این جور تعریف میکنند،واقعا  مضحک هستن این رفتار رو مقایسه کنید با جدیت و رفتار  حرفه‌ای کشور‌هایی‌ مثل ژاپن،آلمان،ایتالیا ... در امر تبلیغات نظامی
  20. هلیکوپتر که تولید تحت لیسانس بالگرد مانگوستا ایتالیا هست...ترکیه حتا بدنه رو نمی‌سازه و تنها سر هم میکنه،فقط برخی‌ بخش‌های الکترونیکی‌ و شاید در آینده بخشی از  سلاح‌ها بومی هستند،ناوچه هم که فقط بدنه و بخشی از الکترونیک در ترکیه ساخته میشوند آن هم با مشاوره خارجی‌ کلا خیلی‌ علاقه دارند خودشان رو بزرگ جلوه بدن،از بی‌ اطلاعی و احساسی‌ بودن مردم منطقه به خصوص اعراب استفاده میکنند...البته ما هم این کار رو چند سال انجام دادیم و الان هم البته بیشتر برای مصارف داخلی‌ انجام میدیم،اما این ترکیه واقعا خنده داره
  21. http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13921112001838 در این مصاحبه که پارسال انجام شده،امیر نصیر زاده در بخشی میگن نصیرزاده همچنین به بحث سوختگیری جنگنده‌های F5 اشاره و تصریح کرد: این پروژه‌ای بود که به جنگنده F5، قابلیت سوختگیری هوایی بدهیم و موفق هم بود، ولی تصمیم گرفته شد که این کار انجام نشود که به دلیل ویژگی‌های این هواپیما بود. منظور از ویژه گیها چیه؟چرا طرح کنسل شد?  
  22. بله حتما همینطوره...برای اینکه تاپیک بیشتر منحرف نشه به اینها اشاره نکردم و بحث را فقط در زمینه نظامی پیش بردم بله،شاید یکی‌ از دلایل تصمیم نظام در اتخاذ مواضع متفاوت نسبت به غرب و گفت وگو جدی،در کنار رفع تحریم‌ها ،همین شکستن گارد منفی‌ غرب در این زمینه‌ها باشه.خود سنگ اندازی غرب در این مورد،نوعی تحریم است...سال ۲۰۰۹ قبل از انتخابات ریاست جمهوری ایران،غرب از طریق خاویر سولانا هماهنگ کننده وقت سیاست خارجه اتحادیه اروپا،پیشنهادی به ایران داد مبنی بر صرف نظر کردن از غنی‌سازی هسته‌ای در قبال حمایت از تبدیل ایران به هاب انتقال انرژی،با ردّ شدن خطوط لوله نفت و گاز از ایران...که ایران البته این پیشنهاد رو ردّ کرد هیچ بعید نیست که در گفتگوهای اخیر هم در این مورد صحبت بشود،البته اینجا دیگه صحبت از تعطیلی غنی‌سازی نیست بلکه برخی‌ محدودیت‌های موقت....منظورم هم لزوما گفتگوهای رسمی‌ با ۵ + ۱ نیست،بلگه گفتگوهای مجزا ایران و آمریکا که از ماه‌ها قبل از روی کار آمدن دولت جدید در ایران، آغاز شده بودند....عاقلانه به نظر نمیرسه که بحث این گفتگوها فقط سر ۲ هزار تا سانتریفیوژ بیشتر یا کمتر باشه،و یحتمل مسائل کلانتر که نقشه ژئوپلتیک منطقه را دستخوش  تغییر خواهند کرد مورد بحث هستند.....از جمله همین خطوط لوله و مسیر‌های ترانزیتی کالا و غیره عصبانیت اعراب هم از مذاکرات میتونه ناشی‌ از این باشه یکی‌ از دلایل عصبانیت شدید کشوری مثل ترکیه از خط ایران،عراق سوریه و تلاش برای شکستن آن هم،طرح خط لوله گاز از ایران به مدیترانه از مسیر عراق و سوریه هست،که موجب کاهش اهمیت راهبردی ترکیه‌ای میشود که قصد تبدیل شدن به هاب ترانزیت انرژی در منطقه رو دارد و باعث میشه که این کشور دور زده بشه...حتا ایران میتواند بعد‌ها بخشی از  گاز ترکمنستان و آسیای مرکزی رو هم از این مسیر انتقال دهد کلا ایران یک مزیت ژئوپلیتیک دارد و آن این هست که بین مناطق همسو با خود یا حوزه‌های نفوذ ،امتداد سرزمینی وجود دارد...از مدیترانه تا ایران هلال شیعی یا محور مقاومت یا هر چی‌ میخوایم اسمشو بذاریم،از ایران تا چین هم، یا همان حوزه خراسان بزرگ، مناطق تاجیک نشین و شیعه هزاره نشین افغانستان و تاجیکستان،پس ایران پتانسیل این رو دارد که فضای حیاتی‌ و حوزه نفوذ  خود را در گستره‌ای از سواحل مدیترانه تا چین برقرار کند بر عکس،مثلا  کشور ترکیه دسترسی مستقیم به حوزه نفوذ طبیعی خودش یعنی‌ کشور‌های ترک زبان آسیایی مرکزی،بالکان و در مرحله بعد کشور‌های عرب سنی ندارد و از هر طرف ،رقبا این کشور را محصور کرده اند....نمیتونه مثل ایران به فضای حیاتی‌  خودش امتداد سرزمینی بدهد البته این برتری ایران  پتانسیل هست،و برای بالفعل شدن هر چند قدمهای خوبی برداشته شده،بیشتر در بخش امنیتی و فرهنگی‌،اما نیاز به ملزومات مختلف سیاسی،اقتصادی و نظامی و غیره هست که جای کار بسیار دارند.....طبعا توان نظامی ما هم باید در بلند مدت ظرفیت ساپورت این نقش ژئوپلیتیک رو داشته باشد البته با این بحث‌ها از موضوع تاپیک کمی‌ فاصله میگیریم
  23. با سلام البته بخش زیادی از این فاکتور‌هایی‌ که فرمودین در برابر کشوری مثل آمریکا و ناتو کارآیی نخواهند داشت...مثل هوایی،زره ای، دریایی در فواصل زیاد از مرز‌ها و غیره... ایران و تمام کشور‌های جهان  غیر از شاید دو سه تا کشور توان مقابله در این زمینه‌ها را در برابر آمریکا ندارند و تا آینده قابل پیشبینی‌ هم نخواهند داشت...حتا اگر ایران برنامه‌های تحول نیروهای مسلح خودش را با موفقیت جلو ببرد،بعید میدونم در این مقوله‌ها حتا ۲۰ سال دیگه و بیشتر هم بشه در برابر آمریکا کاری کرد...البته در اصل همان برتری هوایی است که با در اختیار قرار دادن  آن به آمریکا  عملا وضعیت در زمین و دریا هم مشخص میشود... از فاکتور‌های مورد اشاره شما ،سیستم یکپارچه پدافند هوایی و پدافند غیر عامل نقش تاثیر گذار در برابر آمریکا را دارند،برای همین هم بیشتر تمرکز  ایران بعد از موشکی و  بخش دریایی نامتقارن نزدیک ساحل ،در پدافند بوده،تصمیمی که مورد پسند خیلی‌ از علاقمندان به نیرو‌های مسلح ایران حتا در این سایت نیست،اما بر اساس واقع بینی‌ و یک سیاست هوشمندانه گرفته شده...منابع در بخش‌هایی‌ که در هر صورت منجر به حتا ایجاد مشکل برای آمریکا نمی‌شد هدر نرفتند....این دقیقا درسی‌ بود که مسئولین ایران از جنگ‌های اخیر آمریکا ،به ویژه جنگ اول خلیج و یوگسلاوی گرفتند... پس به نظر بنده اگر ایران در بحث پدافند هوایی و غیر عامل به سطح قابل قبولی برسد عملا میتوان گفت که در مقوله دفاع به طور عام به نکته  مطلوبی رسیده...اینجا ایران قدرت هواپای دشمن که نوک پیکان حمله آن هست رو کند می‌کند و با توانایی‌‌های افندی خود که همین الان هم تا حد زیادی در دسترس هستند و به آنها در پست قبلی‌ اشاره شد به عکس العمل دست خواهد زد و باز  نظر شخصی‌ بنده اینه که همین توانمندی‌های آفندی که ایران دارد یکی‌ از دلایل عدم حمله به ایران در دوران بوش پسر بوده ،در کنار زمینگیری در عراق و افغانستان که آسیب پذیری نیروهای آمریکا را در برابر واکنش‌های مستقیم و غیر مستقیم ایران بالا می‌برد...توانمندی‌هایی‌ که عدم وجودشان از بارزترین نقاط ضعف دشمنان آمریکا در جنگ‌های اخیرش بوده در همان مثال یوگسلاوی که  بالاتر ترسیم شد،اگر این کشور آن لیست فاکترهای  مورد اشاره شما رو نداشت،اما در مقابل توان افندی به شکلی‌ که در پست قبلی‌ به آن اشاره شد را میداشت،با توجه به شرایط جغرافیایی آن منطقه،به احتمال زیاد ناتو در تصمیمش در حمله به این کشور تجدید نظر میکرد برداشت  بنده از بازدارندگی،یعنی‌ توان زدن ضربه متقابل به دشمن احتمالی‌،در حدی که این دشمن از حمله به شما صرف نظر کند در این تعریف کمبود در برخی‌ از فاکتور‌های دفاعی کلاسیک،مثل زرهی و پیاده نظام و سلاح انفرادی و غیره(البته غیر از پدافند هوایی و غیر عامل) منجر به عدم بازدارندگی نمی‌شود. شاید اینجا با دکترین نظامی  جدیدی طرف باشیم،که در آن قبل از تکمیل حلقه‌های لازم یک دکترین جامع دفاعی ،با شمه‌هایی‌ از دکترین بازدارنده طرفیم!!!!!!برای خودم دکترین نظامی هم پایه گذاری کرد :mrgreen: م البته با توجه به اینکه با تعاریف کلاسیک دکترینهای نظامی و مولفه‌ها و جزئیات تشکیل دهنده هر یک از آنها آشنائی آکادمیک ندارم(مطالعات اینجانب بیشتر در حوزه ژئوپلیتیک هست)این نظر من میتونه درست نباشه،و صحبت‌های شما قطعاً  متقن تر هستند
  24. بله متوجه هستم که دکترین مبانی کلان رو در بر می‌گیرد،حرف من در ارتباط با دکترین ترکیبی‌ به علت اشاره یکی‌ از پستهای دوستان در همین تاپیک بود با این اوصاف بر چه اساسی‌ دکترین ایران را بازدارنده نمیدانید؟؟؟ یعنی‌ ایران ظرفیت ضربه متقابل و کاری به طرف متخاصم رو،به گونه‌ای که دانستن این امر از طرف متخاصمین احتمالی‌  بازدارندگی برای کشور ایجاد کند رو ندارد؟؟؟برخی‌ مزیت‌های جغرافیایی ایران مثل اشراف بر تنگه هرمز،یا نزدیکی‌ و اشراف  به تاسیسات نفتی‌ کشور‌های جنوب خلیج فارس به همراه توان افندی لازم برای بهره برداری از این مزیت جغرافیایی،شرایط را برای ضربه متقابل موثر فراهم نکرده؟؟؟ این رو مقایسه کنیم با وضعیت عراق...ضعف و محدودیت شدید جغرافیایی و محصور بودن در کنج شمال غرب خلیج فارس و توان محدود افندی موثر به طور مشخص منظور از توان افندی، موشک‌های تاکتیکی کوتاه برد با دقت مناسب جهت هدف قرار دادن تاسیست نفتی‌ جنوب خلیج فارس(مثل فاتح ۱۱۰ یا شاید حتا نمونه‌های دقیقتر زلزال )،موشک‌های ضّد کشتی با برد چند صد کیلومتر با قابلیت استفاده در برابر تاسیسات زمینی‌،شاید اگر عملیاتی شده باشند موشک‌های بالستیک ضّد کشتی،مین‌های دریایی پیشرفته،توان زیرسطحی،قایق تند رو با توان شلیک موشک ضّد ناو سنگین اینها توانمندی هاییست که عراق به شکل گسترده نداشت و آن مقدار محدود هم که دارا بود به علت ضعف ژئو استراتژیک و محصور بودن در گوشه‌ای از خلیج فارس توان بکارگیری موثر آن وجود نداشت....اما بر عکس این توانمندی‌ها کاملا منطبق بر موقعیت مناسب ژئو استراتژیک ایران هستند و در راستای استفاده حد اکثری از این موقعیت تعبیه شده اند اگر دقت کنیم میبینیم که آمریکا در تمام جنگ‌های اخیر خود، با طرف‌های فاقد توان افندی مناسب مواجه بوده،از عراق جنگ اول خلیج فارس تا عراق سال ۲۰۰۳،تا یگسلاوی،افغانستان و لیبی‌... توان عراق جنگ اول خلیج فارس یک توان مناسب هوایی و زرهی بود و نوک پیکان افندی عراق هم زرهی این کشور بود،اما اینها به دلایلی که در همین تاپیک توضیح داده شد در برابر آمریکا کارایی‌ لازم رو نداشتند...همینطور یوگسلاوی در جنگ کوزوو،توان هوایی و زمینی‌ کمی‌ نداشت،اما در برابر غول ناتو این توان حرفی‌ برای گفتن نداشت.... منظور از توان افندی موثر،آن دسته از مولفه هاییست که اگر به طور هوشمندانه و با توجه به ویژگیهایی محیطی‌ به کار گرفته شوند، آمریکا علی‌رغم  تکنولوژی برتر امکان ایجاد مصونیت قابل قبول در برابر آنها را ندارد که برخی‌ از نمونه‌های آن در بالا بهشان اشاره شد...که هیچکدام از کشور‌های مورد حمله قرار گرفته از طرف آمریکا،چنین ویژه گی‌ را نداشتند  به عنوان مثال،چه بسا اگر میلسویچ  در جنگ کوزوو نیمی از هواگرد‌ها و تانک‌ها را نمی‌داشت،اما در عوض یک شبکه گسترده  از موشک‌های ضّد ناو زمین پایه متحرک  رو میداشت  خیلی‌ موثر تر می‌بود که اتفاقاً بسیار هم با ویژه گیهای منطقه‌ای هماهنگ می‌بود،چون که محل تجمع ناوگان ناتو دریای ادریاتیک در سواحل شرقی‌ ایتالیا بود،بین سواحل این کشور و بالکان و صربستان زیر ۲۰۰   ۳۰۰ کیلومتر فاصله هست،با چنین توانی‌ از طرف یوگسلاوی عملا آرایش دریایی ناتو به هم می‌ریخت و دیگر نمیتوانست رو به روی سواحل یوگسلاوی صف آرایی کند و بدون دغدغه مشغول کروز پرانی و شنود و جنگ الکترونیک شود...حالا اضافه کنید به این ،شبکه‌ای از موشک‌های بالستیک تاکتیکی کوتاه برد با دقت مناسب،البته متحرک،برای زدن تاسیسات ساحلی و زمینی‌  ایتالیا و یونان که پایگاه اصلی‌ هواپیما‌های ناتو در بمباران یوگسلاوی بودند و در سطحی بالاتر موشک‌های میانبرد بالستیک به تعداد بالا و با کیفیت نسبی‌،نه‌ مثل الحسین‌های صدام ،برای تهدید پایتخت‌های کشور‌های اروپایی،منظورم سامانه ای  در حد همان شهاب ۳ با لانچر متحرک...با بردی نزدیک ۱۰۰۰ کیلومتر هم امکان تهدید بسیاری از شهر‌های مهم اروپا بود.و  در پدافند غیر عامل هم یوگسلاوی نشون داد که عملکرد مناسبی دارد و توانست به خوبی از سامانه‌های پدافند هوایی خود محافظت کند،پس از این سامانه‌های فرضی‌ هم قاعدتا می‌توانست در برابر حملات هوایی ناتو محافظت کند به احتمال بسیار زیاد اگر این کشور چنین توانمندی‌هایی‌ رو داشت،کلا ناتو در معادلات خود تجدید نظر میکرد و اصلا شاهد حمله به  یوگسلاوی نمیبودیم این میشود همان بازدرندگی،یعنی‌ توان آفند متقابل موثر جهت بالا بردن هزینه حمله دشمن این تونمندیها که در این مثال فرضی‌ بیان شد بخشی از توانمندیهای فعلی ایران هستند،که اتفاقاً ایران آنها رو با توجه به مزیت‌های جغرفیای خود توسعه داده...مزیت‌هایی‌ از جمله فاصله کم با تاسیسات حیاتی‌ نفتی‌ کشور‌های عربی‌ و توان انهدام آنها با تمام تبعات آن برای اقتصاد جهانی‌،اشراف به تنگه هرمز ، برخی‌ از ویژگی‌های خلیج فارس   مثل عمق کم ،وجود صخره‌ها و جزایر متعدد و غیره که ذاتا برتری تکنولوژیک قدرت فرا منطقه‌ای رو با چالش مواجه میکنند،و از این چالش‌ها باید استفاده حدا اکثری شود....زرّادخانه بالستیک میانبرد و دور برد متعارف ایران هم بحث جدایی‌ داره و به عنوان عامل روانی‌ قوی میتواند بر تصمیم گیریهای متحدین منطقه‌ای آمریکا در کمک به این کشور تاثیر بگذارد،که اتفاقاً اینجا هم باز تکنولوژی برتر  با یک چالش ذاتی مواجه هست،به دلیل اینکه توان ضّد بالستیک هنوز به بلوغ لازم جهت ایجاد مصونیت مناسب نرسیده و استفاده از طرفند‌های مناسب این چالش رو عمیقتر می‌کند.....اینها در ارتباط با هوایی و زرهی وجود ندارد،آنجا کاملا برتری تکنولوژی طرف مقابل توان خنثا سازی تهدید رو دارد،مثل کاری که با عراق و یوگسلاوی شد در پایان منظور من این هست که با توجه به تعریفی‌ که شما از دکترین بازدرندگی دادین،به نظر میاد ایران در این مرحله قرار داشته باشد یا حدا اقل  ویژه گیهای لازم جهت گذار به این مرحله را دارد البته این صرفاً نتیجه گیری شخصی‌ من بود،و به احتمال زیاد  ایرادت زیادی دارد،پس اگر میشه میخوام نظر خودتان را  در ارتباط با دلایل ناتوانی‌ ایران در ایجاد دکترین بازدرندگی بیان کنید،اگر میشود با ذکر مثال‌های ملموس با تشکر از شما