simorgh

Members
  • تعداد محتوا

    57
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

اعتبار در انجمن

1

درباره simorgh

  • رتبه حساب کاربری
    سرجوخه
  1. دستت درد نكنه آقا رضا. خيلي زحمت كشيدي. مرسي.
  2. simorgh

    مسلسل m4

  3. مامورين ايران با اين كار انسانيت و صلح طلبي مردم ايران را به جهان نشون دادن.
  4. behzad عزيز! سلاح كلاشنيكف هنوز هم سلاح خوب و قابل قبوليست. درسته كه M-16M203 سلاح بهتريست ولي به اين معني نيست كه هر كشوري بايد روي اون سرمايه گذاري كنه. خودت گفتي كه سرمايه گذاري روي كلاشنيكف كار اشتباهي بوده. شايد هم اگه ما روي M-16M203 سرمايه گذاري كنيم بعدها پشيماني به بار بياد. كشورهاي آمريكا و اسرائيل سياستي تهاجمي دارن و براي اينكار هزينه مي كنن (طبيعتاْ M-16M203 انتخاب خوبي براي اونهاست) ولي فكر مي كني توليد انبوه اين سلاح براي ما هم مناسب است؟؟
  5. simorgh

    اطلاعيه مهم وزارت اطلاعات

    الكي نيست كه يكي از بهترين سرويس هاي امنيتي دنياست. دستشون درد نكنه.
  6. در دوران جنگ تحمیلی تلاش تمام ایرانیان در پیكار با متجاوزین عراقی قابل ستایش است. در این میان نیروهای سه گانه ارتش، سپاه پاسداران، بسیج و داوطلبین مردمی برجسته تر است. بدیهی است كه برابر ساختار و چارت سازمانی هر یك از واحدهای ارتش مأموریت های خاص محوله را انجام می دهند. یگان های تكاور در ساختار ارتش ایران در دهه ۷۰م شامل یگان های تكاور نیروی زمینی و نیروی دریایی بوده است. برابر مفاد استراتژی نظامی ملی ایران، آرایش نظامی از دالان پرداغ تا دهانه فاو در برابر عراق مشتمل بر لشكرهای زرهی، پیاده و پیاده كوهستان، گروه خدمات رزمی هوانیروز، گروه خدمات پشتیبانی رزمی و پایگاه های هوایی بوده است. یگان های تكاور نیروی زمینی در این آرایش نظامی سازماندهی شده بودند و گروه های چندگانه كماندویی نیروی دریایی نیز در آبادان و خرمشهر مستقر شده بودند. یگان های تكاور نیروی زمینی ارتش برابر استاندارد بین المللی ارتش ها متشكل از كلاه سبزها، كلاه مشكی ها و كلاه قهوه ای ها بود و تفنگداران دریایی ارتش نیز كلاه سبزها بودند. سلسله مراتب استراتژیك ارتش از سطح لشكر به سطح سپاه به رده قرار گاه تعیین شده بود كه پست سازمانی قرارگاه در دوران جنگ بود و قبل از آن ارتش،۱ ارتش ،۲ ارتش۳ و به این ترتیب بود. قرارگاه جنوب، قرارگاه غرب و قرارگاه شمال غرب به آرایش نظامی یگان های تكاور مستقر در لشكرهای زمینی و با هماهنگی نیروهای هوایی و دریایی به استقرار كماندوهای دریایی و اسكادران های هوایی می پردازند. ۱۴۰۰ كیلومتر مرز مشترك با عراق نیروی زمینی ارتش ایران را از استقرار پرسنلی و رزمی گسترده ای برخوردار گردانیده است. برابر استراتژی نظامی ایران، نیروی زمینی برجسته ترین و قاطع ترین نیروی كشور است كه می تواند در امتداد مرز با عراق عمل كند. بدیهی است كه استعداد یگان های تكاور نیروی زمینی بیش از نیروی دریایی است. پرسنل یگان های تكاور به لحاظ پیچیدگی عملیاتی از دسته های مختلف رزمی جمع آوری شده و در رده یگان های نخبه نظامی یا رزمی Cambat Elite Unites سازماندهی می شوند. كمیته تكاور نیروی زمینی و دریایی مسئولیت سازمانی مذكور را دارا هستند. فرمان عملیاتی یگان های تكاور با سایر واحدها و یگان های كلاسیك متفاوت است. یگان های تكاور زمینی و دریایی توانایی لازم را برای هدایت رزمی و در دو سطح تاكتیك و استراتژی را دارا هستند. یگان های مذكور گاه ابزاری برای پیشبرد استراتژی امنیت ملی كشور نیز بوده اند. كلاه سبزها، هوابرد و رنجرها از یگان های تكاور نیروی زمینی در انطباق با شرایط محیطی تاكتیكی جنگی مأموریت های متنوعی را انجام داده اند. فرماندهان یگان های تكاور نیروی زمینی تا رده نیروی زمینی و وزارت دفاع در تدوین و توسعه استراتژی نظامی ملی كشور حضور داشتند. دستورات محوله از طریق فرماندهی مركب نظارت، كنترل، انضباط، آموزش ارتباط و مخابرات و برآورد اطلاعاتی تا رده تیم توزیع می شد. با شروع جنگ یگان های تكاور در نواحی مختلف مرزی در كنار سایر واحدهای جنگی ارتش به انجام مأموریت ها محوله پرداختند. برجسته ترین مأموریت های محوله Airborne و Seaborne بود. در واقع بعد سوم عملیات نظامی ارتش به یگان تكاور محول شده بود. ضمن آنكه متجاوزین عراقی نیز از آرایش نظامی و یگان های تكاور برخوردار بوده در نتیجه ما شاهد انواع و اشكال جنگ های بعد سوم بین واحدها و یگان های تكاور خودی و دشمن عراقی بودیم. نیروهای تكاور ارتش در سه حوزه آبی _ خاكی جنوب، بیابان و كوهستان غرب و كوهستان جنگل شمالغرب كشور به اجرای مأموریت های بعد سوم جنگ می پرداختند. آنها می بایستی مراقب حملات یگان های تكاور متجاوزین عراقی نیز می بودند كه مانع از صدمات، تلفات و خسارات به یگان های خودی شوند. یگان های تكاور متجاوزین عراقی بیشتر به سبك و سازمان ارتش های كمونیستی بلوك شرق سابق بود در حالی كه یگان های تكاور ارتش ایران شامل زمینی و دریایی برابر استانداردهای بین المللی به ارتش فدرال آمریكا و ارتش سلطنتی بریتانیا نزدیك تر بود. ارتش ایران در دهه ۷۰م عضو پیمان منطقه ای سنتو بود و یگان های تكاور ارتش نیز در این دوران تجارب خوبی از جنگ با عراقی ها و نیز مكانیسم فكر سازی آنها كسب كرده بود. جنگ ظفار، بازپس گیری جزایر سه گانه ایرانی، جنگ ۱۹۷۵ با متجاوزین عراقی به همراه برگزاری مانورهای مشترك رزمی با كشورهای خارجی و بازی های ورزشی ارتش ها یگان های تكاور ارتش ایران را در سطح بالای تكنیكی، تاكتیكی و حتی در سطح استراتژیك قرار داده بود. كاملا بدیهی بود كه یگان های تكاور زمینی و دریایی ارتش ایران از سه سطح استراتژی، تاكتیك و تكنیك به مراتب بالاتر از یگان های تكاور متجاوزین عراقی بود. یكی از جلوه های بارز آن انطباق با شرایط جغرافیایی بود. انطباق با شرایط سخت كوهستانی برای اعراب بسیار مشكل است. آنها عادت به بیابان سوزان دارند. عملیات آبی _ خاكی و جنگ در شرایط سخت كوهستانی برای یگان های تكاور عراقی فوق العاده مشكل است. این در حالی بود كه یگان های تكاور عراقی در لشكرهای گارد ریاست جمهوری، گارد ویژه ریاست جمهوری و تیپ های هوابرد سازماندهی شده بودند. یكی از نكات برجسته روانشناختی سیاسی و نظامی رژیم سابق عراق استفاده از كلاه بر یا كلاه كج در بین اعضای دولت بود. تمام عراقی های زمان صدام حسین علاقمند بودند كه از این نوع كلاه استفاده كنند. یگان های تكاور ارتش عراقی كه عمدتا از نیروی زمینی بودند از آموزش های Spetznas روسی KSK آلمان شرقی برخوردار بودند. تجارب جنگ افغانستان نشان داد كه نیروهای تكاور روسی توسط جنگجویان افغانی قلع و قمع شدند و حتی جنگ افغانستان سهم استراتژیك در فروپاشی اتحاد شوروی داشت. همچنین تجارب مذكور در دوران جنگ تحمیلی برای یگان های تكاور زمینی و دریایی ارتش ایران فراوان است. تكاوران دریایی در زمان محاصره خرمشهر و آبادان به اجرای عملیات Seaborne و تكاوران زمینی نیز در عملیات غرب و شمال غرب به همراه گروه خدمات رزمی هوانیروز شامل لجستیك و عملیات جنگی به اجرای مأموریت Airborne پرداختند. در این میان می توان از لشكر ۵۸ تكاور، تیپ ۵۵ هوابرد، لشكر ۲۱ پیاده كوهستان و لشكر ۲۳ نوهد نام برد. بسیاری از پرسنل نظامی لشكرهای مذكور جزو لشكرهای واحدهای نخبه رزمی شامل لشكر۱ و لشكر ۲ سابق بودند. همچنین گروه های چندگانه كماندوهای دریایی از كمیته تكاور مستقر در حوزه ناو تیپ چهارم دریایی و سایر واحدهای دریایی جنوب از یگان های برتر رزمی برای عملیات Seaborne محسوب می شدند. به نظر می رسد كه یك عقده و حقارتی از جانب عراقی ها نسبت به ارتش ایران وجود داشت كه جنگ تحمیلی آنها را به اجرای نیات شوم واداشت. یگان های تكاور از حداكثر انطباق با محیط نظامی و غیرنظامی با اهداف متفاوت برخوردارند. منظور از عملیات Airborne اعزام به پشت خطوط دشمن و همكاری با نیروهای مخالف دولت دشمن برای انجام عملیات خرابكاری وایذایی است. همچنین یگان های تكاور از اجرای مأموریت های استراتژیك برخوردارند. برای مثال؛ بسیاری از پرسنل یگان های تكاور در عالی ترین سطوح تصمیم گیری ملی كشورهای منطقه حضور دارند و ارتش پاكستان نمونه بارز آن است. یگان های تكاور زمینی ارتش ایران از سال ۱۹۷۵ و نیز در طول سالها جنگ با اكراد مخالف رژیم سابق عراق رایزنی داشت و در بسیاری ازتصمیم گیری های آنها مشاركت داشت. یگان های تكاور بواسطه لباس، كلاه، تجهیزات، روحیه، انضباط و آئین تكاوری Ranger Creed برای سایر واحدهای رزمی ارتش یك روحیه و پشتوانه امنیت رزمی تلقی می شوند. در ارتش سابق عراق استفاده غیر اصولی از لباس و كلاه تكاوران برای سیاستمداران تا پلیس راهنمایی و رانندگی، تا نگهبان بانك تا مستخدم مدرسه باعث شده بود كه مردم در مراسم عروسی نیز از همان لباسی استفاه كنند كه صدام حسین برای سان و رژه استفاده می كرد. تخریب استعداد رزمی، پرسنلی و ظواهر نیروهایی تكاور، تخریب قدرت برتر رزمی نیروهای مسلح تلقی می شود. بسیاری از خلبانان هوایی و هوانیروز شاهدند كه برخی از آنها پس از سقوط در میان نیروهای دشمن عراقی توسط یگان های تكاور نجات یافتند. بسیاری از ساكنین مناطق مرزی شاهدند كه آزادی آنها از چنگال اسارت، متجاوزین عراقی توسط یگان های تكاور زمینی و دریایی صورت گرفت. اصولاً یگان های تكاور پس از جنگ های پرتجربه تشكیل می شوند. برای مثال بریتانیا طی جنگ های هند و چین به تشكیل نیروهای تكاور SAS، SBS و تفنگداران سلطنتی پرداخت. آمریكا پس از جنگ ۱۹۵۳ كره و جنگ ویتنام در دهه ۶۰م به تشكیل واحدهای نخبه رزمی مانند XV۱۱۱ Airborne crps Delta Force پرداختند. فرانسه پس از جنگ های خارجی در آفریقا از میان لژیون های فرانسوی لشكرهای هوابرد و چترباز را گسترش و تعمق داد. مطالعات اخیر نشان می دهد كه بسیاری از بازنشستگان نیروهای مخصوص در كشورهای خارجی برای امور مختلف كشورداری استخدام می شوند. به نظر می رسد كه یگان های تكاور زمینی و هوایی ارتش ایران در دهه ۷۰ میلادی و در پیشبرد استراتژی منطقه ای كشور تشكیل، بسط و توسعه پیدا كردند. امروزه در كشورهای مختلف جهان NGO هایا سازمان های غیردولتی برای جمع آوری نیروهای تكاور برای امور ورزشی، باشگاه های خصوصی و از این قبیل تحت عنوان Vetran Association تشكیل شده است. انجمن های مذكور برای رسیدگی به اوضاع معیشتی، بكارگیری تجارب و قدردانی از نیروهای مخصوص و تكاور انجام وظیفه می كنند. منبع: سايت آفتاب
  7. simorgh

    مقایسه جنگنده سوخو34با افE15

    SHAFAGH23 عزيز! روسيه از فروش سامانه s-300 به ايران خودداري كرده است! ما سامانه هاي s-200 و s-400 رو در اختيار داريم ولي s-300 هيچگاه به ايران تحويل داده نشد. در مورد فروش تسليحات نظامي آمريكا به تركيه - عربستان و اسرائيل و خودداري روسيه از فروش تسليحات به ايران: دوست من شما به اين سه كشور نگاه كنيد.(و البته كشورهاي ديگري كه مورد حمايت آمريكا هستند) كدوم يكي از اين كشورها مي تونن در آينده خطري براي آمريكا محسوب بشن؟؟ آمريكا منبع تغذيه همه كشورهايي است كه از اون حمايت مي كنند. اگه دست كمك آمريكا بالاي سر عربستان و تركيه و اسرائيل و غيره نبود؟... آيا هيچكدوم از اين كشورها مي تونستن حرفي براي گفتن داشته باشن؟؟! چرا روسيه به ايران مثل بلاروس كمك نميكنه؟؟ جواب كاملاْ واضحه. آيا روسيه منبع تغذيه كشوري مثل ايران ماست؟؟ ولي مي بينيم كه روسيه به بلاروس كمك هاي زيادي مي كنه!! چرا؟ چون بلاروس هيچگاه نمي تونه براي روسيه عرض اندام بكنه.
  8. simorgh

    اخبار عمومی منطقه و جهان

    واقعاْ عجب حرف نابخردانه اي زده. آمريكا قدرت اينو داره كه ايران رو محو كنه؟؟؟؟!!! خوبه هنوز توي افغانستان و عراق موندن... با اينهمه تلفات... هنوز خودشونو از تو عراق جمع نكردن اومده ايران رو تهديد مي كنه؟؟؟!!!
  9. بسيار سپاسگذارم FLANKER عزيز. واقعاْ زحمت كشيدي. خسته نباشي.
  10. سلام دوستان! در رابطه با بحث داغ داغ حمله آمريكا و اسرائيل به ايران: به نظر من آمريكا و اسرائيل به اين سادگي ها به ايران حمله نمي كنن. فكر مي كنم آمريكا انقدر عقل داشته باشه كه منافع خودش در منطقه رو مدنظر قرار نده!!!! (همچين اشتباهي از سوي آمريكا بعيده.) در ضمن روحيه نيروهاي آمريكايي و اسرائيلي رو در نظر بگيريد. دوستاني كه از وحشت نيروهاي اسرائيلي يا آمريكاييها مي گن به نظر من درست مي گن چون اين نيروها انگيزه اي براي جنگيدن ندارن. چرا بايد جون خودشون رو براي سياستهاي غلط سياستمدارهاشون از دست بدن؟؟؟ شما خودتون رو جاي اونها بگذاريد... دليلي براي حمله و هجوم به يه كشور ديگه و كشتن غيرنظاميان بي گناه نداريد و همچنين از دست دادن سلامتي خودتون. (حتي وقتي كه زيردستورات مافوق خودتون هستيد) ولي اگه نيروهاي بيگانه امنيت شما و خانواده شما رو تهديد كنن از همه چيز خودتون براي دفاع از اونها مي گذريد كه اين شامل زندگي شما هم هست. به نظر من نيروهاي آمريكايي ترسو نيستن بلكه خسته ان و نيرو و انگيزه اي براي ادامه سياستهاي رئيس جمهورشون ندارن. واقعاْ فكر مي كنيد اگه همون سرباز آمريكايي كه از صداي گلوله مي ترسه خانواده خودشو در خطر ببينه هنوز هم همون سرباز ترسوست؟؟؟
  11. simorgh

    اخبار عمومی منطقه و جهان

    دوستان! شما باور مي كنيد كه اين يه حادثه بوده؟؟!!
  12. واسیلی زایتسف یک تک تیر انداز ممتاز روسی در جنگ جهانی دوم بود . واسیلی در یک دوره چند ماهه از اکتبر 1942 تا ژانویه 1943 تا زمانیکه بوسیله گلوله های شرانپل آلمانی زخمی شد و ارتش ششم ژنرال پائولوس تسلیم شد توانست 242 آلمانی را (که ثابت شد)شکار کند . اولین کتاب شرح حال وی در یک چاپ محدود در سال 1956 در ولادی وستوک چاپ شد. این کتاب به صورت خرده یادداشت های یک تک تیر انداز چاپ شد. سرلوحه اصلی آن چنین بود : برای ما در آنسوی ولگا جایی نیست و اشاره به پایداری و عدم عقب نشینی در استالینگراد بود.متعاقب آن آخرین نسخه زبان روسی یادداشتهای یک تک تیر انداز در 1971 در مسکو چاپ و منتشر شد. در همان سال ترجمه زبان انگلیسی آن بر اساس نسخه اصلی چاپ شد که ضمیمه آن گزارش های کوتاه از واسیلی از نبرد 1942 بود. این کتاب شامل 10 صفحه عکس اتحاد جماهیر شوروی از شهر استالینگراد و چندین عکس از واسیلی با تفنگ تک تیر انداز شخصی اش و همچنین نقشه رنگی و توپوگرافی شهر استالینگراد در 1941 بود.در تابستان گذشته 1941 که ارتش آلمان وارد استالینگراد شد ارتش سرخ گیج و دستپاچه شد و روحیه خود را باخت. استاوکا ستاد فرماندهی ارشد ارتش شوروی هنوز برای محاصره ارتش پائولوس هیچ نقشه و طرحی نداشت. آنها هیچ استراتژی جنگی نداشتند. آلمانی ها شهر را در تصرف داشتند و روسها تنها پیروزهای آنها را تکذیب می کردند . اما سرانجام از تمام نقاط امپراتوری روسیه شوروی دسته هایی به سوی استالینگراد روان شدند. بسیاری از سربازان روسی جهت مقابله با پانزرها و پیروز شدن بر نیروی هوایی قدرتمند لوخت واخه بی میل بودند. اما دیگران با ناسیونالیسم روسی و تبلیغات حزب کمونیست دارای انگیزه شدند و با آروزی گرفتن انتقام در برابر آلمانی ها ایستادند و داوطلبانه ندای میهن را پاسخ گفته به خط مقدم جبهه استالینگرد شتافتند. واسیلی زایستف نمی توانست افسر جزء دفتر دار در ولادی وستوک بود و 5 سال ملوان بود. زایستف تحمل کند و آرام در آنسوی کشور بنشیند و خونریزی در کشورش را شاهد باشد . بنابراین با 20 ملوان داوطلب جنگ در استالینگراد شد. افسر ارشد او تفکر زایستف را درباره جنگ اصولی نم دانست. به محض رسیدن او به استالینگراد در آغاز برتری ممتاز او زمین گستده جبهه در کنار رود ولگا بود که امنیت او را تامیین می کرد اما او در ادامه به وظایف دفتری اش نیز می پرداخت. زایستف جهت انتقال و تعیین شدن در در یک واحد جنگی درگیر بوروکراسی ارتشی شد که او در شلیک به اهداف دور با تجربه و عالی است اما کسی به این فکر نیافتاد که او را به واحد تک تیر اندازان منقل کند. زایستف تا وقتی که در گرماگرم نبرد بود هیچ وقت تفنگ دوربین دار ندیده بود. کتاب زایستف این نکته را توضیح می دهد که در آغاز نبرد تشکیلات روسی بی نظم بود و روسها در استالینگراد تنها چند تک تیر انداز ماهر ماهر داشتند. یک روز در اکتبر 1942 که زایتسف در پناهگاهش به یک مسلسل چی آلمانی از فاصله چند صد یاردی با تفنگ معمولی خود شلیک کرد.افسر فرمانده شاهد حادثه گواهی او را تغییر داد این کار باعث شد که او یک دستور جدید دریافت کند و یک تفنگ تک تیر انداز با دوربین برای زایتسف بفرستد و نام او را پر آوازه کند . زایتسف پس از آن تاکتیکهای و شکارهایش را توسعه داد.بزودی او ماموریت جدیدی دریافت کرد که به او امر شد بود یک آموزشگاه تک تیر اندازی در استالینگراد تاسیس نماید. تفسیر او از کارش این است:معلم من در واقع اولین دانش آموز مدرسه ام بود. تنها معلم من اقرار و جبران اشتباهاتم بوده است. بعدها زایتسف در کتاب خود به یک نفر رجوع کرد و تنها یک نفر که خود او بود. زیرا تک تیر اندازان دیگر استالینگراد(تا آنزمان)جملگی فارغ التحصیل مدارس تک تیر اندازی مسکو بوده اند. همه افراد ارتش دوم تک تیر اندازان که زایتسف در استالینگراد تاسیس کرده بود از لشکر 284 ام تفنگداران و ملوانان ولادی وستوک بودند که تازه استخدام شده بودند. به عبارت دیگر هر تک تیر انداز در استالینگراد بوسیله زایتسف آموزش دیده و آماده نبرد بودند. زایستف و تفنگ تک تیر اندازش در استراتژی پیروزی روسها نقش به سزایی داشتند. با هدف قرار دادن افسران آلمانی دیده بانهای توپخانه و مسلسل چی ها بوسیله تک تیر اندازان ارتش سرخ قادر بود ارتش ششم آلمان را بحال راکد نگهدارد. به قول واسیلی زایتسف افسران لشکرهای آلمانی در استالینگراد گردن زده شده بودند و آرمانیها در واکنش به ابتکار عمل ارتش سرخ ناتوان بودند . منبع: www.flanker.blogfa.com
  13. malek جان! اسلحه هاي تك تيراندازي كه در ايران استفاده مي شه همون دراگانوف روسي است كه با توجه به سابقه درخشان اون و كاليبر بالا و وحشاتناك اون اسلحه سازماني تك تيراندازهاي ايران شده. (نگهداري اون بسيار راحت تر از اسلحه هاي آمريكاييست و وزن اون هم براي استفاده در ميدان جنگ مناسب است.) البته توي ايران اسلحه ژ3 رو هم به عنوان اسلحه تك تيراندازي استفاده مي كنند. دراگانوف