Brave_Heart

VIP
  • تعداد محتوا

    656
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    1

تمامی ارسال های Brave_Heart

  1. سلام، مشرق چند تا تصویر گذاشته است: https://www.mashreghnews.ir/photo/1266301/عکس-رونمایی-از-دستاوردهای-راهبردی-پدافند-هوایی-ارتش البته بهترین تصویری که تاکنون در دسترس است این است: https://t.me/Military_Tweet/2025
  2. با سلام؛ ویدئوی آزمایش نسل جدید سامانه مرصاد: https://youtu.be/kbx2heHNeEM در ویدئوی شلیک این نسل جدید آشکار است که همانگونه که پیشتر نیز گمانه زنی شده بود، سامانه های مرصاد در حقیقت همان سامانه های هاوک موجود هستند که برای بازسازی، نوسازی، و بهینه سازی (پس از پنج دهه خدمت)، متحرک سازی رادار جستجوی هدف (AN/MPQ-۵۰)، دیجیتالیزه شدن اتاق های ارتباطات و کنترل آتش ICC/PCP، و افزودن برخی توانایی‌ها به زیر سامانه های الکترونیکی و راداری به ویژه بهبود سامانه های تشخیص دوست از دشمن و جنگ الکترونیکی (احتمالا” بر پایه برنامه MIM-23C) به وزارت دفاع تحویل شده اند. موشکهای قدیمی هم که بر پایه این برنامه به استاندارد شاهین (بازسازی برای سامانه های موجود) و یا شلمچه/مرصاد (نوسازی با شکل جدید و قابل حمل در کنیستر) ارتقاء می یابند. تغییر پرتابگرها از گونه قدیمی کششی به گونه جدید خودکششی با توانایی حمل و شلیک کنیسترهای موشک مهم‌ترین بهبود انجام شده در پوسته خارجی این سامانه و نوسازی و دیجیتالیزه کردن سامانه های ارتباطی و کنترل آتش مهم‌ترین بهینه سازی در پوسته درونی سامانه هاوک به شمار می روند. ولی جالب اینجا است که مرکز فرماندهی گردان BCC در این نمونه نسل جدید به نمایش درآمده همان گونه قدیمی و نیمه دیجیتالیزه ای بود که از آمریکا وارد شده بود و این درحالی است که در سال‌های اخیر نمونه کاملا” دیجیتالیزه شده آن نیز در یکی از رزمایش‌ها مشاهده شده بود. سخت افزار رادارهای جستجو PAR، آشکار سازی HPIR، و درگیری CWAR هم که همان نمونه های تحویلی از آمریکا هستند که قطعا” با توجه به عمر طولانی و آسیب دیدن بخشی از آنها در طول جنگ مورد بازسازی و نوسازی کلی قرار گرفته اند. اما در حالیکه پدافند هوایی ارتش به سامانه های اس ۲۰۰ و اس ۳۰۰ برای درگیری با اهداف ارتفاع بالا مجهز است، دلیل توسعه سامانه هاوک برای مقابله با اهداف ارتفاع بالا چیست (توجه داشته باشیم که سامانه برد بلند با سامانه ارتفاع بالا تفاوت دارد)؟ همچنین وزارت دفاع هم سامانه ۱۵ خرداد را با قابلیت درگیری با اهداف ارتفاع بالا معرفی کرده است. برخی احتمالات: ۱- کاربر یعنی پدافند هوایی ارتش از کیفیت و کارآیی سامانه ۱۵ خرداد رضایت نداشته است . ۲- بهای بالای سامانه ۱۵ خرداد و در نتیجه کاربر یعنی پدافند هوایی ارتش توانایی خرید شمار مورد نیاز را نداشته است. ۳- کاربر یعنی پدافند هوایی ارتش زیر ساختهای مورد نیاز برای جذب یک سامانه جدید را نداشته است (زیر ساخت‌های فنی و غیر فنی شامل پرسنل، آماده سازی مکان سایت جدید، آموزش، تجهیزات پشتیبانی،…که بودجه زیادی را طلب می کنند). ۴- پراکندگی موجود سامانه های هاوک در سراسر کشور در حالیکه سایتهای اس ۲۰۰ و اس ۳۰۰ همگی به جز سایت کبودرآهنگ محدود به مراکز بسیار راهبردی کشور هستند (تهران، بندرعباس، بوشهر، و اصفهان). به بیان دیگر با یک هزینه احتمالا” معقول بتوان سایتهای موجود هاوک در سرتاسر کشور را به مراکزی برای مقابله با اهداف ارتفاع بالا نیز مجهز نمود. در پایان بایستی توجه داشت که نسل کنونی موشک هاوک تولیدی در صنایع دفاع کشور به نیروی هوایی نیز تحویل شده است (موشک فکور). بنابراین هرگونه بهبود در توانایی های موشک هاوک تولید داخلی می تواند توانایی های تامکت های نیروی هوایی را نیز همزمان بهبود بخشد. پی نوشت: در ویدئوی به نمایشم درآمده دو شلیک یکی با همان زاویه پرتاب متعارف موشک هاوک و دیگری با زاویه پرتاب بالا همانند موشک صیاد ۳ نشان داده شد. با توجه به اینکه بعید است لانچر استاندارد موشک هاوک حتی در گونه کنیستر دار مرصاد توانایی شلیک در این زاویه را داشته باشد احتمالا” گونه ارتفاع بلند سامانه مرصاد از یکپارچه سازی برخی اجزای سامانه ۱۵ خرداد با سامانه های هاوک بهینه سازی شده به وجود آمده است. به بیان دیگر باید صبر نمود تا اطلاعاتی بیشتر درباره گونه ارتفاع بلند سامانه مرصاد در دسترس قرار گیرد.
  3. سامانه موشکی مرصاد ۱۶ در کویر مرکزی ایران تست شد/ رونمایی از نمونه بهینه‌شده در آینده نزدیک به گزارش گروه دفاعی خبرگزاری تسنیم، در آستانه ی دهم شهریور روز پدافند هوایی ارتش، نسل جدید سامانه موشکی تماما بومی مرصاد16 در کویر مرکزی ایران علیه اهداف تعیین شده با موفقیت مورد ارزیابی قرار گرفت. امیر سرتیپ دوم خوش قلب معاون عملیات نیروی پدافند هوایی ارتش، ضمن تبریک هفته ی پدافند، گفت: سامانه موشکی مرصاد16 کاملا بومی و از فناوری های نوین جهت مقابله با جنگ الکترونیک و درگیری همزمان با چند هدف متخاصم بهره مند است. وی افزود: سامانه موشکی مرصاد16 برای اولین بار تحت کنترل شبکه یکپارچه پدافندی قرار گرفت و از مرکز فرماندهی و کنترل حضرت ولیعر (عج) نسبت به کشف، شناسایی، درگیری و انهدام اهداف اقدام شد. خوش قلب با بیان اینکه تحرک و چابکی بالا از خصوصیت اصلی و منحصر به فرد این سامانه است، افزود: سامانه مرصاد 16 قادر است با اهداف سرعت بالا در ارتفاع کم مانند انواع کروز مقابله نماید. معاون عملیات نیروی پدافند هوایی ارتش با تاکید بر اینکه ارتباط با شبکه یکپارچه بصورت دیتا و محیط کاملا امن برقرار می گردد، تصریح کرد: سامانه موشکی مرصاد16 قادر است در لحظه هدف متخاصم با هر ارتفاع پروازی را شناسایی کند و وارد عمل بشود و در لحظه اهداف را به شبکه می دهد و مرکز کنترل فرماندهی می تواند مستقیم با سامانه درگیر بشود. خوش قلب در ادامه خاطر نشان کرد: به زودی از بهینه شده سامانه مرصاد 16 جهت مقابله با اهداف ارتفاع بالا با سرعت بالا رونمایی خواهد شد. بن پایه: https://www.tasnimnews.com/fa/news/1400/06/09/2563444/سامانه-موشکی-مرصاد-16-در-کویر-مرکزی-ایران-تست-شد-رونمایی-از-نمونه-بهینه-شده-در-آینده-نزدیک
  4. جالب است که روس ها راه حلی را برگزیده اند که ۱۸۰ درجه خلاف مبانی طراحی تانک در آن کشور است! در چند دهه گذشته شوروی ها و روسها (به ویژه از دوره تی ۶۴ تا تی ۹۰) تا حد امکان بر کوتاه بودن ارتفاع تانک از سطح زمین تأکید داشته اند تا تانک تا آنجا که ممکن است از لحاظ بصری از دور دست قابل شناسایی نباشد و شکار آن نیز دشوار تر شود. این کوچک ساختن ابعاد برجک از بلندی (و کناره ها) موجب شده بود که پرسنل بلند قد همواره از تنگی جا درون برجک تانک‌های روسی شاکی باشند. حالا با این زائده ای که روی برجک نصب کرده اند، تانک از فواصل دور احتمالا” آسان‌تر شناسایی می شود.
  5. خوب پرسشی که به ذهن آدم می آید این است که خود ایالات متحده و ناتو چگونه جنگنده های پنهانکار دشمنان را شناسایی و رهگیری می کنند؟ آیا بر پایه داده های اطلاعاتی خود مطمئن هستند که دشمنان فناوری پنهانکاری واقعی را ندارند؟ یا اگر دارند (یا در آینده به دست خواهند آورد) چگونه باید با آن مقابله کرد؟
  6. با سلام؛ نمیدانم این بزرگواران از این گفته های نادرست خود چه سودی می برند و چه سودی برای کشور و مردمان آن در کوتاه مدت و دراز مدت در نظر دارند. البته با توجه به اینکه جناب حاجی زاده از شخصیت های محبوب در میان بیشتر مردم هستند، فرض بر این است که ایشان تنها دستورات را اجرا می کنند: - در کشور تجربه جنگنده نسل چهارم هم از دوران نظام شاهنشاهی (اف ۱۴) و هم در دوران نظام جمهوری اسلامی بلافاصله پس از پایان جنگ با عراق (میگ ۲۹) وجود داشت. از سال ۱۳۶۳ تاکنون نزدیک به چهار دهه می گذرد. یعنی چه که ما در نسل ۳ درجا می زدیم؟ یعنی اگر سرمایه گذاری مناسب، نقشه راه درست، و مدیریت دلسوز و شایسته برای ساخت جنگنده در کشور وجود داشت، پس از چهار دهه همچنان در نسل ۳ درجا می زدیم؟ مگر همین الان ادعا نمی شود کوثر و یاسین از نسل ۴ هستند؟ - اگر بکارگیری هواپیما برای اهداف تهاجمی درست نیست، پس برای چه علاوه بر بکارگیری فراگ فوتهای عراقی، خرید مستقیم همین جنگنده را از روسیه در دهه هشتاد خورشیدی انجام دادیم؟ دلیل تلاش‌های یک ساله برای بستن قرارداد خرید جنگنده ضربتی AMX از برزیل چه بود؟ دلیل اینکه فیترهای عراقی را بازسازی کرده و به خدمت گرفته ایم چیست؟ تصاویر گوگل نشان می دهد که اخیرا” حتی فلاگرهای عراقی نیز از پایگاه شاهرخی همدان به مکان نامعلوم منتقل شده اند که یحتمل برای بازسازی و بکارگیری آنها است. چرا برای مقابله با داعش به نیروهای عراقی موشک فاتح و شهاب ندادیم و در عوض سوخوهای ۲۵ را اهدا کردیم؟ - چنان از حوزه موشکی گفته می شود که گویا واقعا” خبری شده است! آنچه ما به چشم می بینیم عمده قدرت موشکی ما همچنان برپایه موشکهای بالستیک و کروز روسی، موشکهای تاکتیکی چینی، و سامانه های هدایت و کنترل توسعه یافته برپایه آنچه از خرید موفق موشک تاکتیکی CSS-8 چینی وارد کشور شد می باشد. چه اشکالی داشت که همین الگو برای جنگنده ها هم در کشور پیاده سازی می شد و ما اکنون تولید یا مونتاژ کننده مثلا” میگ ۲۹ با سامانه های بهینه سازی شده (رادار، ایویونیک،…) می بودیم؟ نه واقعا” چه مشکلی داشت؟ - البته ممکن است که مقام معظم رهبری با خرید مستقیم سامانه بوک از روسیه به هر دلیلی مخالفت کرده باشند، ولی به گفته خود حضرتعالی ایشان با خرید (سامانه مشابه) با واسطه از گرجستان توسط وزارت دفاع موافقت فرمودند که این خرید خود شد پایه توسعه سامانه های وطنی مشابه در صنایع دفاع و هوافضای سپاه! البته سامانه های الکترونیکی تولیدات وطنی حداقل در ظاهر پیشرفته تر از نسخه های قدیمی تر بوک به نظر می آیند و به نمونه های چینی نزدیک تر هستند. به بیان دیگر به نظر می رسد سامانه بوک خریداری شده از نوع ابتدایی آن بوده که سامانه طبس از روی آن ساخته شده است. - نکته بسیار جالب گفتگوهای سردار حاجی زاده در سال‌های اخیر و آنچه مؤسسه صلح استکهلم منتشر نموده و آنچه با چشم می بینیم این است که گویا برخلاف شانتاژهای رسانه ای درون کشور، مجموعه سپاه هیچگاه هیچ مشکلی برای خرید جنگ افزار از روسیه نداشته است! به بیان دیگر گویا قرارداد گور - چرنومردین تنها ارتش ایران و به ویژه نیروی هوایی آن را با هوشمندی هدف گذاری کرده بود (قطعا” ابرقدرت‌ها از اهمیت نیروی هوایی بهتر از هر کس دیگری آگاه هستند). سپاه در دو دهه اخیر هر آنچه خواسته از روسیه و هم پیمانان این کشور خریداری کرده است! هواپیماهای رزمی (سوخوی ۲۵)، بالگردهای نظامی (میل ۱۷۱)، هواپیماهای ترابری نظامی (آنتونف)، موشکهای پدافندی (تور ام-۱، بوک)، انواع رادارهای هوایی، اژدرهای پیشرفته، موشکهای ضد تانک،… کجای دنیا برای ترور و از میان برداشتن فرماندهان دشمن در یک خانه سازمانی کوچک از موشک بالستیک یا تاکتیکی استفاده می شود؟ این کار دقیقا” وظیفه سازمانی پهپادها و یا جنگنده های پیش رفته با جنگ افزارهای هوشمند است که هزینه چنین عملیاتهایی را در حد امکان پایین نگهداشته و جزییات را از دشمن تا حد امکان مخفی نگه می دارد نه وظیفه موشکهای چند صد هزار دلاری و شاید چند میلیون دلاری! برای زدن آن خانه در سوریه چند موشک شلیک شد؟ چند فروند به خطا رفت؟ قطعا” هوافضای سپاه می دانست که همانند تجربه تلخ سرنگونی چندین فروند پهپاد شاهد توسط نیروی هوایی پاکستان و آمریکا در سال‌های اخیر، بدون داشتن برتری هوایی در منطقه انجام چنین عملیات هایی توسط یگان های سوخو و یا پهپادی هوافضا آسان نبوده و ریسک بالایی داشته است. به همین دلیل “مجبور بودند” که روش گرانقیمت تر را برگزینند! نه اینکه موشک بهتر از جنگنده بوده است. این که برای توجیه کوتاهی ها و ناکارآمدیها همواره پشت سر مقام معظم رهبری مخفی شویم و هر آنچه در کشور روی دهد را به ایشان نسبت دهیم کار ناپسندی است که در درازمدت به سود هیچ کس و حتی مملکت نیست. تصمیمات ایشان قطعا” بدون در نظرگرفتن نظر مشاوران و فرماندهان پیرامون ایشان نبوده و نمی توانسته بوده باشد. آنچه اخیرا” از گفته های جناب حاجی زاده و دیگر عزیزان بویژه دو وزیر دفاع اخیر کشور بر می آید این است که دقیقا” برخلاف آن چه می گویند، برپایه تجربیات تلخی که از جنگ‌های اخیر منطقه ای آموخته اند متوجه شده اند که عدم توسعه نیروی هوایی در سه دهه گذشته چه تصمیم نادرست و مهلکی بوده است. به بیان دیگر، شمار رو به افزایش گفتگوهای رسانه ای مقامات درباره مقایسه نیروی هوایی با نیروهای موشکی و پهپادی خود بهترین دلیل برای این واقعیت است که گویا شمار انتقادات و تجربیات تلخ میدانی در این زمینه به افزایش بوده و مقامات عالی را وادار به پاسخگویی نموده است. بارها در این انجمن این واقعیت را مطرح نموده ام که بدون داشتن برتری هوایی، سکوهای پرتاب موشکهای بالستیک و تاکتیکی، مراکز کنترل پهپادها، …. همگی طعمه هایی آسان برای نیروی هوایی برتر بوده و اصولا” با وجود برتری هوایی دشمن امکان بکارگیری پهپادهای رزمی/شناسایی و شلیک موشک وجود نخواهد داشت و همه این تجهیزات در کمتر از چند ساعت تا چند روز توسط جنگ افزارهای هوشمند و هدایت شونده جنگنده های دشمن نابود خواهند شد. یعنی واقعا” سردار حاجی زاده و همفکران ایشان در نیروهای مسلح این را نمی دانند؟ یعنی واقعا” سردار حاجی زاده و همفکران ایشان در نیروهای مسلح از خود نپرسیده اند که چگونه همه قدرت های موشکی جهان از آلمان نازی گرفته تا چین و شوروی (روسیه) و آمریکا ، پاکستان و هند هیچ کدام نیروی هوایی را قربانی موشک و پهپاد نکرده و نخواهند کرد؟ دلیل این لجبازی ها آنهم در سطوح عالی فرماندهی در کشور ما برای چیست؟
  7. دو سه سالی است که این بحث مطرح شده که کاهش ارزش پول ملی از یک سو و ریاکار بودن برخی از حکومتیان از سوی دیگر، احتمال وقوع چنین حوادثی را به شدت افزایش می دهد: ۱- در شرایط کنونی اقتصادی کشور، سازمانهای جاسوسی و اطلاعاتی دشمن تنها با هزینه خرید یک خودرو کاملا” معمولی کلاس تویوتا کمری قادر هستند هر کاری که دلشان بخواهد بکنند. هزینه خرید چنین خودروهایی در برابر بودجه چنین سازمانهایی نزدیک به صفر است. الان بهای یک خودروی تویوتا کمری در دوبی حدود یکصد هزار درهم است (مدلهای آپشن دار تا یکصد و سی هزار درهم هم هستند). اگر مالیات و هزینه های جانبی مانند شماره گذاری را در نظر بگیریم، بهای واقعی یک تویوتای کمری حدود هشتصد میلیون تومان تمام می شود. باور کنید هشتصد میلیون تومان در ایران خیلی پول هست! آن هم تنها برای مثلا” بردن یک بسته و جاسازی آن در بخشی از موتورخانه یک شناور. بنابراین متأسفانه احتمال این که در این اوضاع بد اقتصادی و وجود برخی نارضایتی ها در مردم کسی وسوسه شود که چنین کاری بکند صفر نیست. ۲- این که برخی حکومتیان بگویند مرگ بر آمریکا و فرزندان خود را به آمریکا بفرستند چه معنی دارد؟ این که حقوق‌های نجومی برای خود و اطرافیان درست کنند ولی سربازان و افسران با کمترین میزان دریافتی و شرایط سخت کار مشغول به خدمت باشند چه پیامدهایی را برای روح ‌و روان جامعه به دنبال خواهد داشت؟ ۳- همانگونه که دوستان اشاره کردند نباید تنها عزرائیل را پشت پرده تمام این خرابکاری ها دانست. چه بسا کشورهای عرب جنوب خلیج فارس، پاکستان، و آذربایجان هم در این رویدادها دست داشته باشند. ۴- مضحک ترین بخش قضیه، فرار به جلوی برخی از به اصطلاح مسوؤلین است که می آیند در رسانه ها و به سادگی می گویند “ اسرائیل آدم می‌فرستاد داخل نفت کش ما و آن را منفجر می‌کرد“! انگار نه انگار که خودشان مسؤول هستند و همه امکانات کشور را در اختیار دارند تا مانع از بروز چنین فجایع شوند و حتی اگر هم یکبار رخ داد، لااقل جلوی آن را برای آینده بگیرند. یعنی چه ۱۲ نفت کش را منفجر کردند؟ یک فاجعه چند بار باید تکرار شود تا جلوی آن گرفته شود؟ ۵- خارک و دماوند به نظر می رسد هر دو از بخش سامانه های مربوط به پیشرانه آسیب دیده اند. بنابراین احتمال تصادفی بودن این دو رویداد بسیار ضعیف است. به ویژه آن که هر دو شناور نابود شدند. به بیان دیگر به نظر می رسد که نقشه خرابکاری با دقت طراحی شده و دشمن کاملا” از جزئیات طراحی و بازسازی این دو شناور آگاهی دقیق داشته و برنامه خرابکاری خود را بر پایه داده ها و مدارکی که داشته طرح ریزی کرده است.
  8. بسم الله الرحمن الرحیم پس از دستگیری‌های سال ۱۳۶۲ و در جریان بازجویی ها از اعضای حزب توده، محمد مهدی پرتوی (۱۳۲۶–۱۳۹۸) معروف به مهدی حقیقت‌خواه که با نام سازمانی ‘خسرو’ ریاست سازمان مخفی حزب توده در ایران را بر عهده داشت و همزمان رابط سازمان مخفی حزب توده با نظامیان متقاضی ارتباط با حزب نیز بود، به نکاتی اشاره کرد که علاقمندی و تلاش بیش از اندازه شوروی و عوامل آن در ایران برای دستیابی به اطلاعات جنگ افزارهای پیشرفته آمریکایی در خدمت ارتش ایران - از جمله جنگنده اف ۱۴ - را آشکار می سازد. پرتوی خود با ۴ نفر از افسران ارشد نظامی یعنی ناخدا بهرام افضلی (فرمانده وقت نیروی دریایی ارتش)، سرهنگ بیژن کبیری (فرمانده یگان‌های کماندویی ویژه)، سرهنگ هوشنگ عطاریان (فرمانده جبهه غرب و دستیار ویژه وزیر دفاع) و سرهنگ شمس ارتباط انفرادی برقرار کرده و با سایر نظامیان نیز از طریق شاهرخ جهانگیری و امیر معزز (مسئولین دو سر شاخه) مرتبط شده بود. جالب اینجاست که بیشتر متهمان این پرونده از جمله ناخدا بهرام افضلی فرمانده وقت نیروی دریایی ارتش ایران اعدام ولی این شخص تنها به زندان درازمدت محکوم شد (حکم اولیه اعدام شکسته شد) که احتمالا” دلیلی همانند دلیل نجات مسعود رجوی از اعدام در زمان دستگیری توسط ساواک در زمان شاه، یعنی همکاری اطلاعاتی با دستگیر کنندگان، را دارد. به هر روی بد نیست که چکیده اعترافات ایشان درباره تلاش‌های شوروی/حزب توده پس از سرنگونی نظام شاهنشاهی برای دستیابی به اطلاعاتی از جنگنده اف ۱۴ را برای ثبت در انجمن یادآوری کنیم: - در سال ۱۳۵۸، کیانوری (نورالدین کیانوری دبیر اول حزب توده در ایران) چندین بار روی تهیه اطلاعات و اسناد فنی مربوط به ساختمان سلاح‌های آمریکایی اف ۱۴، موشک فینیکس و موشک هارپن به من تاکید کرد و گفت که به دست آوردن این اطلاعات اهمیت جهانی دارد و در مبارزه تسلیحاتی بین دو سیستم (امپریالیسم و سوسیالیسم) فوق‌العاده تاثیر خواهد داشت و خلاصه با کلی از این استدلالات، بر لزوم تلاش در این زمینه تاکید بسیار کرد. - من مسأله را با «بهرام، احمد و هوشنگ» که در آن موقع مسئولین تشکیلات مخفی بودند و زیر مسئولیت من کار می‌کردند و هر کدام چند ارتشی‌ را زیر مسئولیت مستقیم خویش داشتند، در میان گذاشتم. از این میان، بهرام توانست از طریق کامران (برادر افشاری که توسط افشاری معرفی شده بود و با بهرام تماس داشت) که هُمافر بود و در پایگاه هوایی اصفهان کار می‌کرد و به دفاتر فنی اف ۱۴ و موشک فینیکس دسترسی داشت، مقادیری از کتاب‌های فنی مذکور را تهیه و برای من بیاورد که اینها نزد من ماند تا اینکه یک روز «جوانشیر »با من قرار خیابانی گذاشت (در خیابان وزرای سابق) و بسته حاوی کتاب‌های مذکور را از من گرفت و برد. - در آغاز سال ۱۳۵۹، یک روز کیانوری طی یک قرار خیابانی به من گفت که ارتباط با یک نفر «نماینده حزب برادر بزرگ‌تر، همسایه شمالی» را به من خواهد داد و تاکید کرد که او در مورد تهیه بقیه اسناد و دفاتر مربوط به همان سلاح‌های آمریکایی با تو صحبت خواهد کرد و تو آنچه را که می‌خواهد برایش تهیه کن و باز هم همان سفارشات و توجیهات قبلی را تکرار کرد. من سر قرار رفتم. با علامتِ یک کتاب در دست چپ که روزنامه تا شده‌ای لای کتاب قرار داشت و فرد شوروی با من تماس گرفت و جمله قرار رد و بدل شد (جملات را فراموش کردم) به هر حال او خود را «آران» معرفی کرد. در جلسه اول که ۷ یا ۸ دقیقه بیشتر طول نکشید، او قرار دفعه بعد و قرار علامتی را به من گفت و شماره تلفن مرا گرفت که اگر کاری داشت، با تلفن مرا به سر قرار احضار کند و رفت. پس از دیدار اول یا دوم بود که روزی «جوانشیر» با من قرار گذاشت و در خیابان مرا سوار ماشین خود کرد و بعد، سر راه «آران» را هم سوار کرد و به اتفاق به ساختمان مطب دکتر دانش واقع در خیابان مهناز عباس‌آباد رفتیم. کسی در مطب نبود و جوانشیر کلید آنجا را داشت. در آنجا، جوانشیر با آران مقداری روسی صحبت کردند و بعد جوانشیر مطالب «آران» را که فکر می‌کرد من خوب متوجه نشده‌ام، در مورد نحوه قرارگزاری و محل علامت و... به من به اصطلاح تفهیم کرد و باز هم روی تهیه کتاب‌های فنی که« آران» می‌خواست تکیه کرد. بعد من از آنها جدا شده و بیرون آمدم. - پس از آن هم چند نوبت دیگر آران را دیدم. او یکی دوبار مشخصات تایپ‌‌شده کتاب‌های فنی را که می‌خواست (به زبان انگلیسی) به من داد و من هم آنها را به هوشنگ، احمد، و افضلی می‌دادم که هر کدام می‌توانند تهیه کنند. مقداری را هوشنگ تهیه کرد که به «آران» دادم. - فرد دوم را پس از دو سه هفته دیدم. او اهل آذربایجان شوروی بود و «حسین» نام داشت (کیانوری از او به نام «مهندس» یاد می‌کرد). ارتباط من با حسین تا زمان نخستین بازداشت من در مرداد ماه سال ۱۳۵۹ ادامه داشت. حسین نیز در دیدارهایش با من فقط روی تهیه کتاب‌های فنی اف ۱۴، موشک فینیکس، هارپن و رادار اف ۱۴ تکیه می‌کرد و دو، سه بار هم او مشخصات تایپ‌شده کتاب‌هایی را که می‌خواست (به زبان انگلیسی) به من داد که من مثل سابق به هوشنگ و احمد دادم. مقداری از این کتاب‌ها نیز در طی آن مدت توسط هوشنگ و کامران (در ارتباط با بهرام) تهیه شد که من اصل یا کپی آنها (در صورتی که اصل را باید پس می‌فرستادم) به حسین دادم. «حسین »یک بار یک چمدان کوچک به من داد که حاوی یک دستگاه عکسبرداری از روی کتاب یا اوراق بود و گفت برای کم شدن حجم تجهیزات از روی کتاب‌های فنی مذکور عکس گرفته و فیلم آن را به او بدهیم (چند حلقه فیلم هم داد و گفت این فیلم‌ها را در ایران نمی‌توانند ظاهر کنند). - یکبار که افضلی با فرمانده نیروی هوایی سرهنگ معین‌پور ملاقاتی داشت او گفته بود که از نیروی هوایی چیز زیادی باقی نمانده است. یکبار هم افضلی (مدت‌ها پیش) در مورد تعداد محدود باقی مانده از هواپیماهای اف ۱۴ که برای کنترل هوایی ایران به ویژه منطقه جنوب اهمیت زیادی داشت صحبت می‌کرد و اینکه عراقی‌ها با ایجاد نقاط کاذب باعث به هدر رفتن موشک‌های فنیکس این هواپیماها می‌شوند و به این ترتیب تعداد این موشک‌ها به زودی تمام خواهد شد و اف ۱۴ بدون موشک فینیکس هم اثری نخواهد داشت. در مقابل او از قدرت نیروی هوایی عراق و اینکه عراق توانسته است تقریبا تمام هواپیماهای از دست داده در طول جنگ را جبران کند و از کشورهای مختلف به ویژه فرانسه هواپیما دریافت دارد، صحبت می‌کرد.
  9. منظور این بود که حداقل یکی از دلایل احتمالی برای تحریف واقعیات یعنی فشارهای خاص از سوی برخی بخش‌های حکومتی از بحث کنار گذاشته شود، و منظور تأیید ۱۰۰ درصدی گفته های این عزیزان نبود. در زمینه شبهه افکنی که ما الحمدالله سرآمد دنیا هستیم، ولی ممنون می شوم بفرمایید الان کدام بخش این گفتگو باعث شد مخاطب نتواند ‘درست’ نتیجه گیری کند؟ جا برای بحث در انجمن هست. این عزیزان خود درگیر پروژه بوده اند و یکسری از مشاهدات و برداشت‌های زمان خدمت خود را در یک گپ دوستانه بیان کرده اند و کسی را مجبور به پذیرفتن آن نکرده اند. نتیجه ‘درست’ این پروژه هم که تاکنون از سوی منابع معتبر و قابل اعتماد به علاقمندان اعلام نشده است که بخواهیم با نظر این دو خلبان مقایسه کنیم. اگر جسارت نباشد با این از بخش فرمایشات شما موافق نباشم. مگر می شود مسؤول مستقیم آزمون یک پروژه فنی آن هم به این مهمی از مسائل فنی آن بی خبر باشد و یا از بحث های فنی در زمان پروژه کنار گذاشته شود؟ نیروی هوایی زمان شهید ستاری دیگر آنقدر هم بی در و پیکر نبود. این گفته بنده به معنی دخالت جناب ابراهیمی در تمام جزئیات طراحی این سامانه سوختگیری نیست که قائدتا” باید از عهده دانش ایشان خارج بوده باشد ولی اینکه ایشان با امریه مستقیم معاونت نیرو، از گردان تامکت به این پروژه منتقل شده اند حتما” دلیل خاصی داشته است وگرنه توجه به مسائل پروازی و مدیریت حوادث مورد اشاره شما را که خود عزیزان گردانهای تایگر در آن زمان می توانستند انجام دهند. دوباره تکرار می کنم اگر پروژه از لحاظ فنی شکست خورده بود روی فروند دوم دوکابینه برای آموزش خلبانان اجرا نمی شد و به برنامه آموزش خلبانان جدید هم اضافه نمی شد. من که شخصا” از تلویزیون خبر موفقیت آمیز بودن پروژه و ویدئوی انجام آن را مشاهده کردم که البته با توجه به حکومتی بودن صدا و سیما دلیل ۱۰۰ درصدی برای موفق بودن پروژه نیست. بنابراین احتمال دارد که فرمایشات شما درست باشد ولی قسمت دوم فرمایشات شما را نمی دانم چه منبعی بیان کرده است. متوجه ارتباط این بخش از فرمایشات شما با موضوع بحث نشدم. در زمان انجام این پروژه ایران مشغول مونتاژ کیتهای دریافتی از کره شمالی برای نسل نخست موشکهای اسکاد بود که برد آنها به زحمت به برد عملیاتی جنگنده های نیروی هوایی می رسید. اصولا” صنعت دفاعی کشور در آن حدی نبود که منظور شما است. این دو خلبان هم استدلال خود را آورده اند و قرار نیست برنامه گفتگوی خود را برای قانع کردن امثال بنده تنظیم کنند. حالا اگر استدلال آنها مورد قبول ما نیست، مشکلی نیست ولی این وظیفه ماست که استدلال های خود را بیاوریم و روی آنها بحث کنیم که البته در کمال احترام داریم همان کار را می کنیم.
  10. سلام، گرچه پیشتر عرض شد که درستی گفته های خلبانان گرامی با خود ایشان است نه اینجانب، ولی چندین دلیل هم برای درستی گفته های ایشان در این زمینه خاص وجود دارد که شاید بد نباشد مطرح شود (دوباره تأکید می کنم هدف تأیید یا رد آن گفته ها نیست): ۱- گفتگوهای این کانال میان خلبانان نیروی هوایی و خانواده های آنها انجام می شود و در حالت کلی برنامه ای دیکته شده از نهادهای حکومتی نیست که بخواهند به دلایلی خاص برخی حقایق را تغییر دهند. ۲- همانند سایر فعالیتهای گروهی، در گفتگوهای این کانال نیز بیش از هشتاد درصد بار آگاهی رسانی همراه با جزئیات در زمینه های فنی/ راهبردی بر دوش تنها بیست درصد از خلبانان بزرگواری چون اساتید فریدون ایزدستا، علیرضا نمکی، جلیل پور رضایی، صمد ابراهیمی و یکی دو نفر دیگر بوده است و متأسفانه بیش از هشتاد درصد خلبانان دیگر تنها به خاطره گویی های کلی و احساسی و بزرگنمایی از رویدادهای معمولی می پردازند. اگر دقت کرده باشید نکات فنی جالبی هم درباره سوختگیری اف ۵ در این گفتگو بیان شد که همان باعث شد با اجازه مدیریت آن پست نخست در این تاپیک با دیگر دوستان به اشتراک گذاشته شد. ۳- هر دو بزرگوار زمانی استاد خلبان جنگنده های اف ۵ بوده اند و نه تنها جناب ابراهیمی خود مسوؤل مستقیم پروژه سوخت گیری هوایی جنگنده اف ۵ بوده است بلکه بر پایه این گفتگو گویا جناب حمزه ای هم بعدها در جریان پروژه قرار داشته اند. بنابراین هر دو گرامی اطلاعات بیشتری از افراد معمولی مثل بنده دارند. ۴- نیروی هوایی در دوران مشابهی پروژه سوختگیری هوایی میگ ۲۹ را نیز با موفقیت اجرا نمود. از سوی دیگر پروژه های مشابهی روی تایگرهای کشورهای دیگر مانند برزیل نیز با موفقیت انجام شده است (در مناطق آرام تر و کم آشوب تر جهان). بنابراین بعید به نظر می رسد دلیل فنی باعث توقف پروژه شده باشد، چه اینکه اگر پروژه ناموفق بود اصلا” روی جنگنده دوم اجرا نمی شد و از آن مهم‌تر در دستورکار برنامه آموزش به خلبانان جدید در آن دوران قرار نمی گرفت. ۵- توجه داشته باشیم که این پروژه نیز از دستاوردهای دوران طلایی شهید ستاری بود که همانند بسیاری از پروژه های دیگر آن دوران پس از شهادت ایشان، متوقف شد. بنابراین احتمال بسیار بالایی وجود دارد که دلایل غیر فنی برای کنار گذاشتن این پروژه وجود داشته است. ۶- نکته مهم این که مگر در سالهای اخیر بحث های داغی در همین انجمن خودمان و سایر انجمن های مشابه درباره برد پروازی و امکان رسیدن جنگنده های عزرائیلی و اماراتی و … به برخی تأسیسات هسته ای و راهبردی در عمق خاک کشورمان در نگرفت؟ چرا فکر می کنیم که سی سال پیش که اف ۵ هنوز جنگنده مناسبی بود چنین بررسیهایی از سوی کشورهای مجاور ایران و مشاوران و فرماندهان نظامی آنها نادیده گرفته می شده است؟ اتفاقا” این یک نکته بسیار مهم است که درصورت ادامه فرماندهی شهید ستاری و انجام این پروژه ها ناگهان علاوه بر فانتومهای جان به در برده از جنگ، و شمار کمی سوخوی ۲۴؛ حدود ۶۰ فروند تایگر باقیمانده از جنگ و ۲۰ فروند میگ ۲۹ نیروی هوایی کشور نیز توانایی پرواز به اعماق خاک کشورهای همسایه و انجام مأموریت در فواصل دور از مرز کشورمان را به دست می آوردند و این موضوعی نبوده که از دید کشورهای همسایه در این منطقه پر آشوب جهان نادیده گرفته شود. زیرا که قطعا” نوع خریدهای تسلیحاتی آن کشورها و روش های مقابله با این تهدید جدید را تا حدود زیادی تحت تأثیر قرار می داده است. بنابراین احتمال سیاسی/امنیتی شدن موضوع در سی سال پیش و اعمال فشار مستقیم و غیر مستقیم از سوی صادرکنندگان این دو جنگنده که هیچ کدام در زمان فروش به ایران توانایی سوختگیری هوایی و انجام مأموریت در فواصل دور را نداشتند، صفر نیست. ۷- گرچه همواره به برخی دلایل احترام بسیار زیادی برای شهید ستاری قائل بوده ام، ولی الان همزمان با این پست بیشتر متأسف می شوم که واقعا” چه هموطن میهن پرست و فرمانده دور اندیشی را از دست داده ایم. با فراگیر شدن پروژه هایی از این دست، ساخت جنگ افزارهای هوشمند، …شمار زیادی از جنگنده های کشورمان توانایی های مهمی را به دست می آوردند که به هیچ عنوان جزئی از برنامه فروش سازندگان و فروشندگان آنها به کشورمان نبود. نمی دانم میان این پروژه های بلندپروازانه ولی واقعی و عملگرانه شهید ستاری با شهادت ایشان و گروه فرماندهی پشتیبان ایشان ارتباطی وجود دارد یا خیر ولی واقعا” نور به قبرش ببازد و نام و یادش جاویدان باشد.
  11. والا چه عرض کنم! من فقط نقل به مضمون کردم و درستی این گفته ها با گویندگان است. جناب ابراهیمی مطرح کرد که به دلیل تعداد کم اف ۵ ها این پروژه ادامه پیدا نکرد (!) ولی کلام ایشان توسط جناب حمزه ای قطع شد و موضوع ترس کشورهای همسایه و امنیتی شدن موضوع را مطرح کردند که جناب ابراهیمی هم با تغییر موضع اولیه، آن را تأیید کردند. موضوع این نوآوری هم مثل سایر ایده های نوآورانه نیروی هوایی مربوط به زمان شهید ستاری بوده است چون در این گفتگو از شهید اردستانی به عنوان صادر کننده امریه این پروژه نام برده شد. ای کاش این که چه کسانی مهندسی و طراحی و ساخت قطعات و ابزارآلات لازم برای این پروژه را برعهده داشتند هم در جریان این گفتگو بحث می شد و یادی از ایشان می شد (به عنوان قدردانی البته). چون قطعا” دنیایی از محاسبات و طراحی ها پشت چنین پروژه ای وجود داشته است.
  12. با سلام، در یکی از آخرین گفتگوهای کانال جناب حمزه ای میان ایشان و سرتیپ (بازنشسته) خلبان صمد ابراهیمی، نکات کوتاه ولی جالبی درباره سوختگیری جنگنده های اف ۵ نیروی هوایی مطرح شد که بهتر است برای ثبت در انجمن، آنها را ذکر کنیم: ۱- نخستین سوختگیری هوایی جنگنده اف ۵ نیروی هوایی کشورمان توسط استاد خلبان صمد ابراهیمی و با یک فروند جنگنده اف ۵ گونه E انجام شده است. ۲- گزینش گونه E برای اینکار به این دلیل بوده است که شمار جنگنده های گونه F محدود و همگی شدیدا” درگیر آموزش خلبانان جوان بوده اند. به بیان دیگر با گزینش گونه E درصورت شکست پروژه و از دست رفتن هواپیما، موجودی آموزشی نیروی هوایی آسیبی نمی دیده است. ۳- گزینش جناب ابراهیمی به این دلیل بوده است که ایشان همزمان استاد خلبان تامکت بوده اند و هر دو جنگنده از سامانه سوختگیری مشابهی استفاده می کنند (برخلاف فانتوم) ۴- پس از موفقیت این پروژه، یک فروند گونه F نیز به این سامانه سوختگیری مجهز و دو تن از خلبانان این نیرو جنابان زعیم (زنده یاد) و کهنوی پس از کسب تجربه از جناب ابراهیمی، دیگر خلبانان نیرو را برای اینکار آموزش می دادند. ۵- بر خلاف باور عمومی، سوختگیری هوایی با اف ۵ آسان‌تر، پایدارتر، و مطمئن تراز اف ۱۴ است که دلایل آنرا جناب ابراهیمی چنین بر شمردند: ۱-۵- کوچکتر بودن دماغه اف ۵ و در نتیجه عدم ایجاد گردابه های بزرگ هوایی در اطراف دماغه هواپیما که موجب حرکت و ناپایداری سبد (basket) سوختگیری می شوند. گویا بروز این گردابه ها و جابجایی پیوسته سبد سوختگیری یک چالش برای سوختگیری تامکت ها است. ۲-۵- جنگنده اف ۵ از پیشرانه توربوجت با زمان واکنش کمتری به فرامین خلبان برای انجام تنظیمات شرایط پرواز حین سوختگیری استفاده می کند. به فرموده این دو خلبان اف ۱۴، گویا پیشرانه های توربوفن زمان واکنش بیشتری نسبت به پیشرانه های توربوجت دارند. ۳-۵- پایداری جنگنده اف ۵ زیر تانکر ۷۰۷ بهتر از تامکت است به گونه ای که به گفته جناب ابراهیمی، خلبان نیازی ندارند یک‌ دست خود را (بر خلاف تامکت) همواره روی دسته تراتل پیشرانه نگهدارد. ۶- با توجه به کوچک بودن و چابکتر بودن اف ۵؛ افزایش برد این جنگنده خطر بزرگی برای کشورهای اطراف ایران بوده و به دلیل فشارهای سیاسی و امنیتی از خارج، پروژه متوقف شده است.
  13. تصویر بهتری از این تی ۷۲ های بهینه سازی شده در فضای مجازی قرار گرفته است که جزئیات بهتری از طراحی عجیب زره های واکنشی (احتمالا”) در کناره انتهایی برجک تانک تی ۷۲ را نشان می‌دهد. همانگونه که مشاهده می کنید بخش بزرگی از این زره ها روی برجک سوار نبوده و تا انتهای پشت برجک هم ادامه پیدا می کنند. مشخص نیست که صنایع زرهی سپاه کارایی این طراحی را پیش از انبوه سازی آزمایش نموده است یا خیر، چون به نظر می رسد با این وضعیت، انرژی جنبشی پرتابه ضد تانک (موشک یا گلوله توپ دشمن) به راحتی بخش پُشتی این زره ها را بصورت فیزیکی جابجا خواهد کرد ( به اصطلاح خودمانی از جا خواهد کَند). به هر روی و جدا از گونه تانک و جزئیات پروژه، کیفیت انجام کار بالاتر از نمونه های کرار، سفیر ۷۴، و تیام به نمایش درآمده از سوی منابع داخلی است و اصطلاحا” کار خیلی تمیز درآمده است.
  14. اصل خبر تکذیب شد. اصلا” معلوم نیست چه خبر است! https://www.tasnimnews.com/fa/news/1400/04/17/2534775/تکذیب-خرابکاری-آمریکا-در-خط-تولید-واکسن-برکت-واکسیناسیون-عمومی-با-واکسن-برکت-آغاز-شده-است
  15. اردیبهشت ۱۳۹۵؛ مراسم رونمایی از تانک تیام و چند دستاورد دیگر جهاد خودکفایی نیروی زمینی ارتش
  16. این بخش پایانی فرمایشات شما اهمیت بسیار زیادی دارد. پختگی بیشتر و بکارگیری کارشناسان در تهیه این گونه از گزارشها و همچنین مرور بازخوردهای مردم در بخش نظرات (کامنتها) به افزایش تأثیرگذاری چنین گزارش هایی در آینده کمک خواهد کرد. در برخی از موارد (نه همه) مقایسه ها به اندازه ای کورکورانه، خام، و یکجانبه انجام شده اند که با حجم بسیار زیادی از نظرات منفی خوانندگان مواجه می شوند. خوانندگانی که در شرایط کنونی منابع بیشماری برای دستیابی به اخبار و تحلیل ها در دست دارند. مثلا” گزارش خبری همین امروز با عنوان “ پماد خارش شاه از سوییس آمد، واکسن رهبر از ایران“ بازخورد بسیار عجیبی از مردم داشته است. https://www.farsnews.ir/news/14000404000339/پماد-خارش-شاه-از-سوییس-آمد-واکسن-رهبر-از-ایران شمار این نظرات مخالف و انتقادی نشان از اثرگذاری معکوس این مقاله داشته است به ویژه این که قطعا” بخش چشمگیری از کامنتهای مخالف قابل چاپ نبوده اند و سایت خبرگزاری فارس در خارج از ایران مسدود است: * ما ميدونيم دانشگاههاى بزرگ و موسساتى مانند پاستور و رازى و ساير نهادهاى ادارى مدرن كى بنا نهاده شده، ميشه لطفا پيشرفتهايى كه از ناحيه سازمانهايى مانند تعزيرات حكومتى يا وزارت تعاون نصيب كشور شده رو تشريح كنيد. * قبل انقلاب کره ای ها میومدن ایران کارگری حالا اینجا مهندس هم بفرستید کره راه نمیدن البته منظور کره جنوبیه نه کشور دوست و برادر کره شمالی * ساسانيان هم پانصد سال حكومت كردن ولى يك متر جاده آسفالته يا راه آهن نساختن. بيا ببين حالا چه خبره! * یعنی یک هواپیمای اختصاصی از سوییس رفته لندن فقط برای اینکه برای شاه ایران یک پماد تهیه کند؟ * شاه، چهل ساله مرده دست از سرش بردارید بعد این همه سال اون رو مقابل خودتون میبینید؟ همیشه کشور رو با ۴۰ سال قبل و مسولین رو با شاه مقایسه میکنید بس کنید * بنیان گذار صنایع دارویی ایران خود شاه بود. * کلا به مفهوم گذر زمان اعتقاد ندارید ؟ دانشگاه های علوم پرشکی کی راه اندازی شد ؟ بگید در این 43 سال با درآمد سرشار نفت و مالیات و عوارض شما کجایید و ترکیه و امارات و سایر کشورهای هم تراز شما کجا ؟ * سلام، هر چند مقایسه حضرت آقا با آن فرد، کراهت دارد، اما از جهتی مقایسه کارگزاران نظام در آن زمان، و تعهد و تلاششان برای آنکه حرف پادشاه روی زمین نماند، با کارگزاران در این روزگار راهگشاست... کاش ما هم به اندازه نصف آن سفیر بخت برگشته، برای آنکه سخن آقا روی زمین نماند تلاش می کردیم... * این ......چیه اون خودرو شخصیش پیکان داخلی بود با جیپ داخلی میون مردم میرفت تا کی میخواین ازین دروغا سر هم کنید خوبه فضای مجازی و اینستاگرام همه چیز رو به عیان نشون میده * ظاهرا از ديد برخى قرار بوده ايران تو شرايط ٤٢ سال قبل فريز بشه. * آره هر سال هم دهه فجر آمار میدن الان انقدر فیبر نوری داریم که زمان قبل انقلاب نداشتیم ! * نه لطفا شما به من بگيد پيش از دوران پهلوى چه دانشگاههايى تو اين كشور وجود داشته. و شما بگيد سازمان هاى مدرنى مانند ثبت احوال، و شهرداريها و دادگسترى و شهربانى و … در چه زمانى تاسيس شده و قوانين مدرنى مانند قانون تجارت در چه زمانى تهيه شده. * ببخشيد، روستاها در كره و تركيه و مالزى هم با جهاد سازندگى به آب و برق و گاز رسيدن؟ اين پيشرفتها تو نيم قرن گذشته تو همه كشورهاى مطرح شده و دستگاههاى دولتيشون نامهاى جهادى هم نداشتن. شما فرضت اينه كه قرار بوده ايران تو شرايط ٤٢ سال قبل فريز بشه و در هيچ زمينه اى پيشرفتى صورت نگيره؟ …..
  17. بسم الله الرّحمن الرّحیم مسلسلهای دستی ارتش ایران در سال‌های ۱۹۴۱ تا ۱۹۷۹  بخش پایانی - آلمانی‌ها وارد می شوند: با ورود رسمی مسلسل ژ -۳ به خدمت ارتش ایران، شرکت سازنده آن یعنی هکلر و کخ (Heckler & Koch) در سال‌های دهه ۱۹۷۰ مسلسل دستی شناخته شده ام پی-۵ را نیز به کاربران ایرانی پیشنهاد داد. نخستین یگان کاربر این مسلسل در ایران، نیروی هوایی شاهنشاهی ایران بود که پیش از این هرگز مسلسل یوزی را در زیر مجموعه های خود بکارنگرفته بود. نیروی هوایی شاهنشاهی از این مسلسل برای تجهیز یگانهای امنیتی خود استفاده نمود که بیشتر از گونه MP5 A3 و شمار معدودی گونه MP5 A2، بودند. سریهای نخست تحویلی همگی دارای قنداق ثابت با روپوش لوله باریک بودند و البته در ادامه گونه کوتاه شده MP5 K نیز برای نیروهای ویژه حفاظت از مقامات (VIP) به کشور وارد شد. در پایان شایان ذکر است که در موزه ذوالفقار ارتش ایران در استان کرمان، سه دستگاه مسلسل دستی اینگرام MAC-10 کالیبر ۰/۴۵ ساخت آمریکا نیز برای بازدیدکنندگان این موزه به نمایش درآمده است که یکی از آنها مجهز به صدا خفه کن ساخت کمپانی شناخته شده Sionics می باشد. با وجود اینکه از زمان ورود به خدمت و شمار خریداری شده این مسلسل داده های چندانی در دسترس نمی باشد، به نظر می رسد سازمان اطلاعات و امنیت کشور (ساواک)، تنها یگان بکارگیرنده این مسلسل در کشور بوده است ( این مسلسل از دهه ۱۹۷۰ میلادی تاکنون همچنان در حال تولید توسط شرکت سازنده آمریکایی آن می باشد - مترجم): پی نوشت: این چهار پست متوالی ترجمه ای بود با کمی بازنویسی از مقاله ای که جناب “یوسف ریاضی” به زبان انگلیسی برای وبسایت اینترنتی زیر تهیه و ارسال کرده اند. بدون شک کار ایشان بسیار ارزنده و شایسته تقدیر است: https://silahreport.com/2021/06/21/iranian-submachine-guns-1941-1979/
  18. سخنگوی طالبان: به شیعیان اطمینان می‌دهیم هیچ اقدام تبعیض‌آمیزی علیه آنها انجام نخواهد شد https://www.tasnimnews.com/fa/news/1400/04/03/2527133/سخنگوی-طالبان-به-شیعیان-اطمینان-می-دهیم-هیچ-اقدام-تبعیض-آمیزی-علیه-آنها-انجام-نخواهد-شد در پی تشدید درگیری‌ها و نگرانی مردم افغانستان از سقوط پیاپی شهرستان‌ها، «ذبیح‌الله مجاهد» سخنگوی طالبان در گفت‌وگو با خبرنگار دفتر منطقه‌ای تسنیم گفت که در پیشروی‌های تازه این گروه اقدامی علیه غیرنظامیان صورت نگرفته و نخواهد گرفت. وی افزود: ما کاملاً به این موضوع توجه داشته و اجازه نمی‌دهیم که مردم عادی، از هر قوم و مذهبی که باشند، مورد تبعیض قرار بگیرند، آن‌ها هموطنان ما هستند. مجاهد ادامه داد: ما به مردم عادی می‌گوییم که آرام باشند، علیه آن‌ها هیچ اقدامی صورت نخواهد گرفت، امنیت آنها تامین خواهد شد و هر خواسته‌ای که دارند شنیده خواهد شد و در برخورد با آن‌ها کرامت انسانی رعایت شده و برخورد اسلامی صورت خواهد گرفت. سخنگوی طالبان تصریح کرد: برای ما تفاوتی نمی‌کند افراد مرتبط با کدام قوم و مذهب هستند، همه افغان‌ها برادر هستیم و در یک کشور زندگی می‌کنیم و در خدمت به وطن همه مسئول هستند؛ هم اهل تسنن و هم اهل تشیع مسئولیت مشترک داریم و باید با اتحاد با هم و ذهنیت باز به عنوان افغان مسلمان خدمت کنیم. وی تاکید کرد که در تشکیلات طالبان در بسیاری از ولایت‌های شیعه‌نشین، اهل تشیع مسئولیت دارند و خطاب به شیعیان این کشور گفت: به برادران اهل تشیع اطمینان می‌دهیم که هیچ حرکت تبعیض‌آمیزی علیه آن‌ها به راه نخواهد افتاد و اجازه آن را نخواهیم داد. ========================================================== به نظر می رسد هماهنگی هایی با ایران انجام شده و گفتگوی خبرنگار تسنیم با سخنگوی طالبان مؤید این موضوع است.
  19. بسم الله الرّحمن الرّحیم مسلسلهای دستی ارتش ایران در سال‌های ۱۹۴۱ تا ۱۹۷۹ بخش سوم: با وجود توضیحات پیشین، هیچ کدام از مسلسلهای دستی که در نیروهای نظامی/امنیتی/شهربانی ایران در آن دوران بکار گرفته شده بودند نتوانستند معروفیت مسلسل یوزی (UZI) ساخت اسرائیل را به دست آورند. ایران موجودیت اسرائیل را در سال ۱۹۴۹ به رسمیت شناخت (اسفند ۱۳۲۸ بصورت دو فاکتو - مترجم) و به دنبال آن روابط اقتصادی و نظامی نزدیکی با این کشور برقرار نمود. در سال‌های دهه ۱۹۶۰ میلادی، شاه برنامه گسترده ای را برای ایجاد تحول در نیروهای نظامی ایران آغاز نمود. به عنوان بخشی از این برنامه، سرلشکر طوفانیان که مسؤولیت خریدهای خارجی برای نیروهای نظامی ایران را بر عهده داشت به کمک سرهنگ نیمرودی که وابسته نظامی اسرائیل در ایران بود قراردادی را با صنایع جنگ افزاری اسرائیل (Israel Military Industry-IMI) برای خرید و تحویل مسلسل یوزی در سال‌های ۱۹۶۵ تا ۱۹۶۶ امضاء نمود (قرارداد دیگری نیز پس از جنگ شش روزه سال ۱۹۶۷ برای خرید حداقل ۶۰۰۰ قبضه دیگر مسلسل یوزی منعقد شد - مترجم): باوجود اینکه سری نخست یوزیهای تحویلی به ایران قنداق چوبی ثابت داشتند، بیشتر سریهای تحویلی دارای قنداق فلزی و تاشو بودند. مسلسلهای یوزی که از سوی ایران سفارش داده شده بودند علاوه بر حک شدن نشان IMI بر روی بدنه، دارای نشان شاهنشاهی، شماره سریال ساخت، و یگان بکارگیرنده به زبان فارسی نیز بودند. همچنین از نکات جالب توجه درباره یوزیهای تحویلی به ایران این بود که برخی دارای برگه ناظم آتش با توضیحات به زبان فارسی و برخی به زبان انگلیسی بودند: ایران همچنین به همراه خود مسلسل، ملحقات آنها شامل صدا خفه کن را نیز از اسرائیل خریداری نمود: همچنین یک ویژگی منحصر به فرد مسلسلهای یوزی سفارش ایران دارا بودن جایگاه نصب سرنیزه در آنها بود که به سفارش ایران برای استفاده در رژه های نظامی روی آنها پیش بینی شده بود: در طول چند سال، هزاران دستگاه مسلسل یوزی به ایران وارد و مورد استقبال یگانهای بکارگیرنده آن شامل نیروهای ویژه نیروی زمینی ارتش (نوهد)، تکاوران نیروی دریایی، نیروهای شهربانی و نیز ژاندارمی قرار گرفت. با ورود مسلسل یوزی به ایران، به جز شمار محدودی مسلسل M3، همه مسلسلهای دستی پیشین از رده خدمت در نیروهای نظامی/ امنیتی/ شهربانی خارج شدند. (همانگونه که در تصاویر و خبر زیر مشاهده می کنید، مسلسل یوزی همچنان در خدمت نیروهای نظامی و امنیتی کشورمان قرار دارد - مترجم):  ادامه دارد …..
  20. بسم الله الرحمن الرحیم  مسلسلهای دستی ارتش ایران در سال‌های ۱۹۴۱ تا ۱۹۷۹ بخش دوم در سال‌های دهه ۱۹۵۰ میلادی و به ویژه پس از رویدادهای تابستان ۱۹۵۳ (اشاره به ماجراهای مصدق و شاه در مرداد ۱۳۳۲ - مترجم)، دو گونه مسلسل دستی جدید به خدمت نیروهای نظامی و انتظامی ایران درآمدند. گونه نخست مسلسلهای آلمانی MP40 غنیمتی با کالیبر ۱۹*۹ میلی متر و گونه دیگر مسلسل M3/M3A1 با کالیبر ۰/۴۵ (۱۱/۴ میلیمتری) مازاد ارتش ایالات متحده آمریکا بود. هر دو این مسلسلها از سوی دولت آمریکا در اختیار ارتش ایران قرار گرفتند: با توجه به محدود بودن شمار مسلسلهای تحویلی، اولویت نخست برای استفاده از آنها گارد شاهنشاهی ایران در نظر گرفته شد، ولی بر اساس تصاویر موجود تیپ ۵۵ ویژه نیروهای هوابرد ارتش شاهنشاهی هم از دارندگان این مسلسل ها بوده اند: (بر اساس تصاویر موجود در رسانه های آن زمان، مسلسل استفاده شده در ترور شاه در کاخ مرمر توسط سرباز وظیفه رضا شمس آبادی نیز همین مسلسل آمریکایی M3 بوده است - مترجم): مسلسل دستی دیگری که در این دوران به کشور وارد شد، مسلسل ۱۹*۹ میلیمتری فرانسوی MAT49 بود که بعدها در جریان ترور سرلشکر ضیاءالدّین فرسیو در سال ۱۹۷۰ (۱۸ فروردین ۱۳۵۰ - مترجم) نیز مورد استفاده قرار گرفت. مسلسل فرانسوی مورد استفاده در این ترور خود پیشتر در جریان حمله به یک پاسگاه شهربانی (کلانتری قلهک تهران - مترجم) به دست اعضای گروهک چریکهای فدایی خلق افتاده بود: ادامه دارد…
  21. سلام، مشکل اینجا است که هر دو کشور در زمینه های اطلاعاتی و آگاهی رسانی بسیار بسته کار می کنند و دستیابی به حقایق و داده هایی هرچند اندک که کمک به روشن شدن موضوع نماید ناممکن است؛ به ویژه در این مورد که هر دو کشور ادعای دشمنی تا سر حد مرگ با یکدیگر دارند. اما درباره این عملیات تازش به نیروگاه هسته ای عراق، موضوع از این جهت جالب است که جناب نمکی حتی نام خلبان سر گروه دسته پروازی فانتوم ها را ذکر نمود ولی از آن سو جناب ایزدستا (عضو ارشد گروه عملیات ویژه نیروی هوایی و از طراحان تازش به اچ ۳) کاملا” از آن عملیات ادعای بی خبری کردند، آن هم در همان کانال جناب حمزه ای!
  22. البته تیمسار نمکی در کانال جناب حمزه ای به صراحت نابودی رآکتور هسته ای عراق را به تازش نخست نیروی هوایی ایران منسوب و حتی نام خلبان سردسته پروازی گروه فانتوم ایرانی در این تازش را هم بر زبان آورد. برداشت بنده از گفته های غیر مستقیم این بزرگوار این بود که هماهنگی لازم با عزرائیل در این زمینه انجام شده بود و تازش دوم از سوی نیروی هوایی عزرائیل انجام تا از بار روانی/سیاسی تازش به یک مکان هسته ای بر ایران کاسته شود.
  23. بسم الله الرحمن الرحیم الکساندر فدوتُف - برترین خلبان آزمایشی شرکت ‘میگویان - گروویچ’ الكساندر واسیلیویچ فدوتُف در 23 ژوئن 1932 در استالینگراد روسیه به دنیا آمد (نام این شهر در 1961 به ولگوگراد تغییر نام یافت). وی از مدرسه ویژه نیروی هوایی در استالینگراد فارغ التحصیل شد و در سال 1950 وارد ارتش شوروی شد. فدوتُف در مدرسه خلبانانی آرماویر ارتش در آرماویر، منطقه کراسنودار روسیه تحصیل کرد و در سال 1952 فارغ التحصیل و در ادامه مربی پرواز شد. در سال 1958 در مدرسه خلبانی وزارت صنعت هواپیمایی در ژوکوفسکی نیز تحصیل نمود. الکساندر فدوتُف از سال 1958 تا 1984 خلبان آزمایشی دفتر طراحی میگویان بود و در سال 1983 به درجه سرلشکر نیروی هوایی شوروی ارتقا یافت. افتخارات و نشانهای شایستگی: در طول دوران کاری خود، الکساندر فدوتُف پرواز نمونه های آزمایشی جنگنده های میگ ۱۹، ۲۱، ۲۳، ۲۵، ۲۷، ۲۹، و ۳۱ و همچنین برخی نمونه های پژوهشی یا بهینه سازی شده آنها را بر عهده داشت (مانند نمونه E-66) و این خود نشان از میزان بالای شجاعت و توانمندی او می باشد. او نخستین خلبانی بود که در اتحاد جماهیر شوروی به پرواز با سرعت ۳ ماخ دست یافت. در 22 ژوئیه 1966، الکساندر فدوتُف به عنوان قهرمان اتحاد جماهیر شوروی مورد تقدیر قرار گرفت. وی در 21 فوریه 1969 به عنوان خلبان آزمایشی برتر اتحاد جماهیر شوروی لقب گرفت. همچنین وی واجد شرایط خلبانی درجه یک نظامی نیز بود. فدوتوف در طول زندگانی خویش دو بار نشان لنین دریافت کرد و همچنین نشان پرچم سرخ و نشان پرچم سرخ کار را نیز در اختیار داشت. سرلشکر فدوتُف در طول کار خود به عنوان یک خلبان آزمایشی، سه بار مجبور به خارج شدن از هواپیما شد. وی همچنین 15 رکورد جهانی Fédération Aéronautique Internationale برای سرعت ، ارتفاع و زمان تا ارتفاع ثبت کرده است. یکی از این موارد، پرونده رکورد FAI به شماره 2825 ، که در آن وی با یک Mikoyan E-266M توانست به 37650 متر (123،534 فوت) در 31 آگوست 1977 پرواز کند. این رکورد همچنان تا امروز دست نخورده باقی مانده است. همچنین FAI سه بار (1961 ، 1973 و 1977) با مدال De la Vaulx از او تجلیل کرده و در سال 1976 به او مدال طلا نشان FAI’s Gold داده است. آرتم میگویان (با عصا) و الکساندر فدوتُف (نفر دوم از راست) ایستاده پیشاپیش نمونه میگ E-۶۶ مرگ اندوهبار: سرانجام در روز ۴ آوریل سال ۱۹۸۴ سرلشکر خلبان الكساندر فدوتُف و خلبان ناوبر وی یعنی والری سرگیویچ زایتسِف، با سقوط نمونه اولیه MiG 31 با شناسه ۸۳۲ در هنگام پرواز آزمایشی جان خود را از دست دادند. علت این سانحه نقص فنی در ابزار دقیق و نشانگر سوخت هواپیمای میگ بود که تنها ۸ دقیقه پس از برخاستن از زمین به اشتباه اخطار کمبود سوخت را به خلبانان یادآوری می کرد و این در حالی بود که هواپیما پُر از سوخت (۱۲/۵ تُن سوخت) و در نتیجه بسیار سنگین بود. پس از دریافت اخطار کمبود سوخت، سرلشکر فدوتُف تصمیم به فرود اضطراری گرفت. گردش هواپیما برای فرود به دلیل سنگینی بیش از اندازه هواپیما به چرخش ناگهانی آن منتهی شد و در نتیجه هواپیما از کنترل خارج و به شدت با زمین برخورد کرد. پیش نمونه میگ ۳۱ با شناسه ۸۳۱ یادبود: برای پاسداشت از خودگذشتگیها و افتخارات الکساندر فدوتُف، خیابانی در شهر ژوکوفسکی به نام او نامگذاری شده است. همچنین تندیسی از این خلبان شجاع در مدرسه هوانوردی آرماویر نصب شده است. آموزشگاه اصلی پرورش خلبان آزمایشی ژوکوفسکی نیز به نام او نامگذاری شده است. هر سال در روز درگذشت وی در ساعت ۱۲ روز ۴ آوریل، یک میگ ۲۹ مانور bell را بر فراز آرامگاه این خلبان شجاع در شهر ژوکوفسکی در حضور اعضای خانواده و صدها خلبان و علاقمندان هوانوردی اجرا می کند. از او سه فرزند باقی مانده است. تندیس نیم پیکر الکساندر فدوتُف در ثانیه های کوتاهی از ویدئوی زیر (۱:۲۹ تا ۱:۳۲) با موزیکی بی نظیر، زنده یاد فدوتُف را در کابین جنگنده میگ ۲۵ می بینیم. دوستان اگر نام این موزیک فوق العاده زیبا و هیجانی را می دانند با دیگران نیز به اشتراک بگذارند: https://youtu.be/Zl_w54GmW2E در ویدئوی دیگری نیز برای چند ثانیه می توان این خلبان شجاع را در پرواز مربوط به ثبت رکورد بالاترین سقف پرواز با جنگنده افسانه ای میگ ۲۵ مشاهده نمود: https://youtu.be/TPohRwovtQI منبع: https://en.sodiummedia.com/4334844-aviation-major-general-alexander-fedotov-test-pilot-no-1 http://www.owlapps.net/owlapps_apps/articles?id=54512064&lang=en * به نظر می رسد نقش تحصیل آکادمیک در نظام پرورش خلبان شوروی سابق بسیار زیاد بوده به گونه ای که این خلبان موفق در چندین و چند مدرسه و دانشگاه هوانوردی شوروی سابق دانش آموزی کرده بود. ** تقریبا” در تمامی ویدیوهایی که از نیروی هوایی شوروی سابق دیده ام، جنگنده های این نیرو برای هر هدف دو موشک همزمان شلیک می کردند که گویا بخشی از دکترین آموزش خلبانی نظامی در آن دوران بوده است.
  24. بسم الله الرحمن الرحیم چگونه آزمایشگاهی سرّی در هند نگاهبانی سوخوهای نیروی هوایی مهاراجه را پیگیری می کند در پست پیشین کارشناسان اوکراین و روسیه سفید به برخی از کاستی های سامانه های جنگ الکترونیکی هواپایه ساخت روسیه اشاره کردند. در ادامه جستجو در اینترنت گزارش کوتاه دیگری اینبار از سوی کارشناسان هندی مشغول به کار در یک آزمایشگاه سرّی زیرمجموعه DRDO درباره این سامانه ها و بطور ویژه سامانه SAP -518 یافت شد. توجه داشته باشیم که این یافته های اینترنتی لزوما” دلیل بر شکست صد درصدی سامانه های روسی در برابر سامانه های غربی نیست. چه بسا سامانه های ساخت کشورهای بلوک غرب نیز دارای کاستی هایی باشند که بایستی در جای خود بررسی شوند. به عنوان نمونه همین نیروی هوایی هند پس از خریداری و سنجش سامانه های جنگ الکترونیکی ساخت عزرائیل با نمونه های روسی، دیگر حساب چندان زیادی روی سامانه های عزرائیلی EL-8222 ناوگان سوخوی ۳۰ خود نمی کند. بنا بر آنچه در تارنمای Deagal در باره سامانه SAP-518 ذکر شده، جنگنده های سوخوی ۳۰ و سوخوی ۳۴ با بکارگیری همزمان پاد SAP-518 در نوک بال‌ها و پاد SAP-14 در زیر بدنه به توانایی جنگ الکترونیکی هم تراز با هواپیماهای EA-6B (ولگرد) و EA-18G (غُرغُرو) مجهز به سامانه ALQ-99 دست می یابند. لازم به یادآوری است که هر دو سامانه روسی ساخت KNIRTI بوده و در جریان نمایشگاه ۲۰۰۹ MAKS رونمایی شده بودند: در گزارش یافت شده، کارشناسان هندی دو کاستی عمده در کارآیی سامانه روسی SAP-518 خریداری شده برای ناوگان سوخوی ۳۰ را یادآوری کرده اند: نخستین کاستی بر پایه گفته یکی از دانشمندان این آزمایشگاه، از دست رفتن توانایی آئرودینامیک پروازی هواپیمای سوخوی ۳۰ پس از نصب پاد SAP-518 است. به گفته این دانشمند، نصب این پاد بر روی سوخوی ۳۰ همانند پاره کردن پروفایل آئرودینامیک این هواپیما با یک ساطور تیز قصابی است که در نتیجه، این جنگنده چابک توانایی های پروازی و مانور خود را از دست داده و چابکی ذاتی آن به سطح یک هواپیمای ترابری کاهش می یابد. جالب است که انتقاد مشابهی در سال ۲۰۲۰ از سوی مارشال نیروی هوایی هند یعنی دالجیت سینگ در تارنمای Janes Defense بیان شده است. دومین کاستی، عدم سازگاری و یکپارچه سازی سامانه SAP-518 با سامانه بومی گیرنده اخطار راداری (RWR) نصب شده بر ناوگان سوخوی ۳۰ نیروی هوایی هند است. بنابر ادعای این دانشمند، روسیه برای در اختیار گذاشتن کدهای این سامانه و کمک به یکپارچه سازی آن با سامانه های بومی ساخت هند تقاضای قراردادی جداگانه و دریافت پول از کشور هند شده است. البته همزمان، این کارشناسان هندی به این نکته تأکید دارند که به دلیل سطح مقطع راداری بسیار زیاد جنگنده سوخوی ۳۰ بدون بکارگیری این پادهای اخلالگر، بقاپذیری این جنگنده در نبردهای امروزی بسیار کاهش خواهد یافت. برای برطرف کردن این مشکلات، آزمایشگاه یادشده مشغول توسعه یک پاد بومی با عنوان “ اخلالگر باند بالا (High Band Jammer-HBJ) “ است که آزمایش‌های نخستین آن نیز انجام شده است. برگردان و چکیده سازی از: https://www.livefistdefence.com/how-a-secretive-drdo-lab-is-saving-the-iaf-su-30mki/ https://www.janes.com/defence-news/news-detail/indian-air-force-needs-to-upgrade-su-30mki-says-former-air-marshal