جستجو در انجمن

مشاهده نتایج برای برچسب های 'آسیا'.



تنظیمات بیشتر جستجو

  • جستجو بوسیله برچسب

    برچسب ها را با , از یکدیگر جدا نمایید.
  • جستجو بر اساس نویسنده

نوع محتوا


انجمن ها

  • بخش داخلی
    • اخبار و قوانین
    • ماهنامه میلیتاری
    • گالري عكس و فيلم
    • کتابخانه میلیتاری
    • مقالات برتر
  • War and History - بخش جنگ و تاریخ
    • مباحث جامع نظامی
    • پیمان ها - قراردادها و معاملات تسلیحاتی
    • دکترین و استراتژی
    • عملیات های نظامی
    • جنگ تحمیلی
    • تحولات روز امنیتی نظامی بین الملل
    • General Military Discussions
  • Air force Forum - بخش نیروی هوایی
    • هواپیماهای نظامی
    • بالگردهای نظامی
    • تسلیحات هوایی
    • متفرقه در مورد نیروی هوایی
    • سایر بخشهای نیروی هوایی
    • Airforce - English
  • Army Forum - بخش نیروی زمینی
    • ادوات و تسلیحات زمینی
    • خودروهای نظامی و زره پوش ها
    • مباحث جامع زرهی
    • توپخانه زمینی
    • موشک های زمین پایه
    • الکترونیک زمینی
    • تجهیزات و تسلیحات انفرادی
    • متفرقه نیروی زمینی
    • سایر بخشهای زمینی
    • Ground forces - English
  • Navy Forum - بخش نیروی دریایی
    • شناورهای سطحی
    • شناور های زیرسطحی
    • هوا دریا
    • تسلیحات دریایی
    • سایر بخش های نیروی دریایی
    • علوم و فنون دریایی
    • راهبردها و راهکنش های دریایی
    • تاریخ نیروی دریایی
    • اخبار نیروی دریایی
    • Navy - English
  • News Section - بخش خبر
    • اخبار روز ایران و جهان
    • اخبار صفحه اول
    • رایانه و شبکه
    • English News
  • Non-Military Forums - سایر بخشها
    • دیگر موضوعات و مطالب

پیدا کردن نتایج در ...

یافتن نتایج که ...


تاریخ ایجاد

  • شروع

    پایان


آخرین بروز رسانی

  • شروع

    پایان


Filter by number of...

تاریخ عضویت

  • شروع

    پایان


گروه


Website URL


Yahoo


Skype


Location


Interests

پیدا کردن 2 results

  1.     ارزیابی توانایی های ارتش ایالات متحده و ارتش جمهوری خلق چین در حوزه برتری هوایی       مقدمه : در یک تعریف جامع ، ( براساس  جدیدترین تعریف  نیروی هوایی ایالات متحده و نمونه کوچک شده آن در آسیای جنوب غربی ، IAF) سطح کنترل آسمان که بیانگر توانایی های هرواحد سیاسی در بکارگیری قدرت هوایی برای مقابله با تهدیدات نظامی مورد تصور تعریف می شود ، شش سطح کاملاً تخصصی را در بر می گیرد .       بطور مشخص ، حوزه برتری هوایی به معنای ایجاد و تامین میزانی از توانمندی قدرت هوایی است که اجازه نمی دهد توانمندی های دشمن ، دخالت موثری در دسترسی به اهداف نظامی خودی داشته باشد .   با این تعریف بسیار موجز و خلاصه ، که بایست تببین می گردید ، مبحث اصلی را آغاز می کنیم :           ارزیابی مزیت های نسبی 2017-1996   اگر چه نیروی هوایی ارتش ایالات متحده همچنان در حال سرمایه گذاری برای حفظ برتری  بی سابقه خود در حوزه رزم هوایی است ، با این وصف ، روند رو به توسعه مدرنیزاسیون نیروی هوایی خلق چین و مشکلات ارتش آمریکا برای گسترش حوزه تسلط خود در حوزه ژئواستراتژیک شرق آسیا ، به شکل فزاینده ای برتری نیروی هوایی این کشور توسط چینی ها به  چالش کشیده  تا نتیجه یک  جنگ  احتمالی در روز یا هفته نخست مشخص گردد .     در طول دو دهه گذشته ، ارتش آزادی بخش خلق چین ، ( PLA) بتدریج  سازمان رزم خود را از یک نیروی بزرگ اما منسوخ  به یک سازمان مسلح مدرن در چهار حوزه هوایی ، دریایی ، زمینی و سایبر تبدیل نموده است . به همین دلیل مجموعه  Project AIR FORCE از اندیشکده RAND  طی یک مقاله پژوهشی ، ارزیابی  جالبی در خصوص روند توسعه قابلیتهای نسبی ایالات متحده و چین در حوزه های عملیاتی متفاوت  و در فواصل مختلف از سرزمین اصلی چین میان سالهای 1996 تا 2017 به انجام رسانده است .   برایند این گزارش نشان می دهد که اگر چه چین همچنان در حوزه های حیاتی رزم هوایی در دو بعد سخت افزار و نرم افزار و مهارتهای رزمی با ارتش آمریکا فاصله قابل توجهی دارد ، اما در همین حوزه ها در چند سال اخیر پیشرفتهای غیر قابل تصوری را به ثبت رسانده  است .           علاوه براین ، گزارش فوق الذکر نشان می دهد که چینی ها نیازو قصدی  برای به  چالش کشیدن توانایی های ارتش آمریکا   در نزدیکی سواحل سرزمین اصلی چین ندارند و به شکل روشنی ، هدف نویسندگان این مقاله ، جستجوی جلوگیری از بروز یک فاجعه نظامی است ، چرا که در   صورت بروز هر حادثه ای هر دو کشور متضرر خواهند شد .   در عوض ، این ارزیابی که با استفاده از منابع باز و غیر محرمانه صورت پذیرفته است ، روند توسعه توانایی های دفاعی و فرآیند  ایجاد بازدارندگی  ارتش آمریکا را بررسی نموده و یک پایه و بنیان اساسی برای تجزیه و تحلیل وقایع در آینده ایجاد می نماید .     تمرکز بر روی مفهوم " برتری هوایی "   به شکل خلاصه ارتش چین براساس تجزیه و تحلیل " توانایی های ارتش ایالات متحده در حوزه ایجاد و برقراری مفهوم برتری  هوایی " در شرق آسیا ، در حال برنامه ریزی جهت رسیدن به برابری نظامی با این کشور است .   به شکل تاریخی ، نیروی هوایی ارتش خلق چین ، تهدید چندانی برای همسایگانش بشمار نمی رفت با این وصف در دو دهه گذشته ، این نیرو از یک یگان مسلح به فناوری های منسوخ دهه 50 و 60 ، بسرعت تبدیل به یک نیروی  هوایی مدرن شده است ، چنانکه  نیروی هوایی این کشور نخستین دسته 24 فروندی از جنگنده های نسل چهارم خود را به سال 1996 وارد سازمان رزم خود نمود ، در حالی که اکنون بیشتر از 700 فروند از این جنگنده ها را در اسکادران های رزمی خود مورد استفاده عملیاتی قرار می دهد . با این حال ، ایالات متحده ، بسرعت جنگنده نسل پنجم خود را به موجودی نیروی  هوایی اضافه نموده   و این بدان معنی است که ناوگان نیروی هوایی این کشور ، همچنان بزرگتر و پیشرفته از نیروی هوایی چین باقی خواهد ماند .           با این وصف ، عوامل جغرافیایی ، بعنوان یک عامل متعادل کننده در برابر مزیت کمی و کیفی نیروی هوایی ایالات متحده همچون سد محکمی قرار دارد و به شکل طبیعی ، نیروی هوایی ارتش خلق چین از این مزیت قابل توجه در یک بحران احتمالی در جنوب شرقی وشرق آسیا بهره برداری خواهد نمود .   بدین معنی که نیروی هوایی چین بدلیل وضعیت ژئو استراتژیک منطقه ، می تواند از پایگاه های هوایی بیشتری استفاده نموده و طبیعتاً از پرنده های رزمی بیشتری برای ایجاد برتری هوایی بهره ببرد . علاوه براین ، بدلیل پراکندگی این پایگاه ها ، حمله و انهدام زیرساختهای بشدت حفاظت شده نیروی هوایی چین برای پیکان تهاجمی ارتش آمریکا سخت تر بوده و در نهایت ، ریسک حمله پایگاه های هوایی چینی ها در داخل سرزمین اصلی چین ، موجب  عکس العمل غیر قابل انتظار مقامات ارشد پکن و استفاده از پتانسیل موشکی برای پشتیبانی از عملیات هوایی خواهد شد .   حال سئوال این است که روند تکامل مفهوم برتری هوایی نیروی هوایی ارتش ایالات متحده و نیروی  هوایی خلق چین ، تحت تاثیر چه عواملی ( شرایط محیطی ) قرار گرفته است ؟؟         برای پاسخ بدین سئوال ، پژوهشگران ، چهار پیش بینی را در قالب دو سناریو در یک بازه زمانی زمانی 22 ساله (2017-1996) در فواصل مختلفی از سرزمین اصلی چین مورد بررسی قرار دادند.     1-   حمله ارتش چین به جزیره تایوان   2-   جنگ بر سر تسلط بر مجمع الجزایر اسپراتلی     برای نیل به هر کدام از این دو سناریو ، سازمان رزم نیروی هوایی ارتش ایالات متحده محاسبه گردید ( 72 وینگ هوایی )  . نخستین هدف بیشتر بر حفظ حضور مستمر نیروی  هوایی در آسمان منطقه واحدهای مدافع (تایوان) است که به نظر می رسد توان رزمی فوق الذکر برای به عقب راندن و از کار انداختن نوک پیکان تهاجمی نیروی  هوایی چین کافی باشد . دومین انتخاب ایالات متحده برای دستیابی به برتری هوایی ،انهدام تعداد مشخصی از جنگنده های رزمی نیروی هوایی چین به منظور متقاعد نمودن فرماندهان ارشد ارتش چین به ترک مخاصمه بوده  که طبق برآوردها ، این رقم به 50 درصد توان رزمی نیروی متخاصم می رسد که در شبیه سازی ها ، روی آن تمرکز شده است . در خصوص سناریوی دوم ، محققان معتقدند که ایالات متحده برای دسترسی به اهداف مورد نظر خود می بایست بدون تاخیر ، در یک بازه زمانی 7 روزه و 21 روزه ، برتری هوایی را برفراز میدان نبرد ایجاد نماید .       داده های ورودی این شبیه سازی شامل پارامترهایی نظیر گونه های مختلف پرنده های رزمی در دسترس ، تعداد کل پرنده های رزمی در دسترس ، نوع و تعداد پرنده های رزمی درگیر ، ماهیت اثر بخشی موشکهای هوا به هوای مورد استفاده در  رزم هوایی ، تعداد و گونه های مورد استفاده ، موقعیت استقرار پایگاه های هوایی ، تعداد خدمه با مهارت بالای در دسترس  ، زمان پرواز از مبداء بسمت منطقه درگیری بود .   البته این محققان تعدادی از داده های کمی مورد نیاز را پس از بررسی روند آموزش خدمه هوایی در نیروی  هوایی ارتش ایالات متحده در این معادله قرار دادند . نتایج بدست آمده  ، عمدتاً مزیت چندانی برای پیش بینی دقیق نتایج  یک درگیری تمام عیار هوایی در این منطقه در بر نداشت ، در عوض ، این داده ها یک  تصویر کامل را از وضعیت در حال تحول دو نیروی هوایی در اختیار پژوهشگران قرار داد و اثبات نمود که برای در اختیار داشتن یک برآورد  درست از توان رزمی دشمن ، بویژه جهت و سرعت تغییر توانایی ها ، شبیه سازی های خاصی می بایست هر ساله انجام پذیرد .    ادامه دارد ...............    پی نوشت :   1- منابع درانتهای تاپیک معرفی خواهند شد .   2- تاپیک مرتبط با این موضوع پایان خواب بلند اژدهای سرخ            این مجموعه با صرف زمان ترجمه  شده است ، بنابراین ، هر گونه برداشت با ذکر منبع (MILITARY.IR) خواهد بود .  در غیر اینصورت ، برداشت کننده  ، عرفاً و شرعاً ، مسئول خواهد بود .   :rose: مترجم( با اندکی تلخیص)  : MR9      :rose:
  2. بسم الله الرحمن الرحیم هفدهم سپتامبر 2010 بود که ژاپن با انتشار استراتژی جدید نظامی خود نخستین «نشانه های جدی» برای خروج از «انزوای نظامی» را نشان داد. ژاپن برای این استراتژی نظامی، رقمی بالغ بر 280 میلیارد دلار برای پنج سال (2010 تا 2014) اختصاص داده و اعلام کرد قصد دارد در این سال ها مواضع دفاعی خود در جنوب و غرب این کشور(مناطق مرزی چین) را تقویت کرده، روی پروژه های موشکی بالستیک سرمایه گذاری کند. در این استراتژی همچنین بر گسترش روابط با همپیمانان کلیدی از جمله آمریکا و افزایش شمار زیر دریایی‌ها و .... تاکید شده است. اکنون در سال 2014 هستیم و نزدیک به 5 سال از انتشار این استراتژی می گذرد که خبر می رسد، ژاپن برای نخستین بار پس از جنگ جهانی دوم اعلام می کند ضمن شرکت در عملیات نظامی برون‌مرزی، به دنبال فروش تجهیزات نظامی در بازارهای بین المللی است. حضور ارتش ژاپن در عملیات جنگی برون مرزی نیز به رغم مخالفت‌های گسترده مردمی و محدودیت های قانونی گویا در حال عملیاتی شدن است. شاهد این ادعا اظهارات اخیر شینزو آبه، نخست وزیر ژاپن است که اخیرا از داشتن یک «ارتش قدرتمند» سخن رانده و گفته این ارتش حق دارد در جنگ های بین المللی حضور داشته باشد. طبق اعلام مقامات ژاپنی، این کشور در تلاش است محدودیت‌های قانونی در زمینه صادرات سلاح را نیز برداشته و به بهانه های مختلف از جمله گسترش فعالیت های اقتصادی، به جرگه صادرکنندگان تجهیزات جنگی بپیوندد و از قرار معلوم، آمریکا نخستین بازار ژاپن در این عرصه خواهد بود. قانون اساسی ژاپن در سال 1947 نوشته و با فشار نظامیان آمریکایی‌ها به این کشور تحمیل شده است. طبق این قانون، ژاپن اجازه داشتن «ارتش» به معنی مصطلح آن را ندارد و در مقابل می تواند نیروهای محدود نظامی موسوم به «نیروهای دفاع از خود» داشته باشد. البته بخشی از این محدودیت ها در ماه آوریل سال جاری( اواخر فروردین) برداشته شد و به احتمال قریب به یقین اواخر ماه جاری میلادی تصمیم نهایی در این زمینه نیز اتخاذ خواهد شد. اما سوالاتی که در اینجا مطرح می شود این است که آیا ژاپن حقیقتا به دنبال خروج از انزوای نظامی و احیای امپراتوری سابق است؟ موضع کشورهای غربی، چین و کشورهای آسیایی و همسایه به این تغییر استراتژی چگونه خواهد بود؟ به نظر می رسد، لا اقل بخشی از پاسخ این سوال را باید در روحیات خاص ژاپنی ها و در تاریخ این کشور جست و جو کرد. در طول تاریخ، برخي آيين ها و اعتقادات خاص مذهبي، همواره زمينه رشد افراط گونه روحيات ملي گرايانه و صد البته نظامي گري ژاپني ها بوده است. مقامات نظامي ژاپن به خصوص در دهه30 تحت تاثير فيلسوفي با نام «تويوما» به شدت اعتقاد داشتند كه خداوند ملت ژاپن را برگزيده و يكايك مردم اين كشور موظفند براي ايجاد «ژاپن بزرگ» بكوشند. براساس آيين معروف «شينتوي پاك» نیز امپراتور ژاپن خداي تمام دنيا معرفی شده و ملت ژاپن نيز «مأموريت» دارد سايرين را تحت هدايت بي چون و چراي این امپراتور درآورد. بحران شديد اقتصادي دهه 30 ژاپن نیز بر دامنه اين اعتقادات افزود و رشد شديد احساسات ملي گرايانه ايده توسعه ارضي و ايجاد جامعه بزرگ به زعامت ژاپن را در بين توده مردم اين كشور لازم و واجب نشان داد. ژاپن با چنین زمینه های تاریخی پس از پایان جنگ جهانی اول توانست یکی از پنج قدرت بزرگ نظامی و صنعتی جهان شده و در «شورای جامعه ملل» آن زمان، صاحب کرسی دائم بود. این کشور در همان ماه های نخست جنگ جهانی دوم توانست حدود 50 میلیون کیلومتر مربع از کره زمین(یک ششم جهان) را تحت استیلا و کنترل خود درآورد. اما به دنبال حملات ناجوانمردانه اتمی آمریکا، از حرکت باز ایستاد. البته نباید فراموش کرد، عده ای نیز معتقدند، ژاپن پیش از حمله اتمی آمریکا به این کشور شکست خورده بود و آمریکا با حمله به این کشور خواست هژمونی خود را به جهانیان تحمیل کند. این کشور به هر حال پس از جنگ جهانی دوم دیگر اجازه داشتن ارتش به معنی مصطلح امروز و اختیارات کامل را نداشت و خود نیز با وضع قوانینی، محدودیت هایی در ابعاد بین المللی حوزه نظامی وضع کرد. اما اکنون رشد اقتصادی بالا این کشور را از شرایط اسفناک پس از جنگ جهانی خارج کرده است و شرایطی که این کشور را به انزوای نظامی کشاند، دیگر وجود ندارد! پاسخ دومی نیز برای تحلیل چرایی اتخاذ چنین رویکردی از سوی چشم بادامی ها وجود دارد و آن چیزی نیست جز منافع اقتصادی و سیاسی. «جان ميرشاير» صاحب نظريه «رئاليسم تهاجمي» می گوید، قدرت‌هاي بزرگ هميشه مترصد فرصتي هستند تا قدرت خود را در برابر رقبا فزوني بخشند. وي سپس جمعيت و ثروت را به عنوان «پايه‌هاي اصلي قدرت نظامي» تعريف و تصريح مي كند چنانچه كشوري داراي اين مولفه ها باشد، فرصت لازم براي خروش مقابل قدرت ها را به دست آورده است. با توجه به مولفه هایی که در جامعه امروز ژاپن دیده می شود، هیچ بعید نیست که این کشور واقعا قصد خروش مقابل سایر قدرت‌ها را داشته باشد. ژاپن اگر چه به لحاظ سیاسی، استقلال لازم را هنوز کسب نکرده و مانند بسیاری از کشورهای غربی دیگر، پیرو سیاست های آمریکا است؛ اما این کشور حداقل در بعد نظامی، تحرکات جدی از خود نشان داده است. وجود پایگاه های متعدد نظامی آمریکا در ژاپن، همواره هزینه‌هایی برای توکیو داشته و این کشور با وجود تقاضاهای زیاد مردمی، هرگز نتوانسته آمریکایی ها را از این کشور بیرون کند. این ناتوانی حتی بعضا باعث سقوط رهبران این کشور شده، همان طور که گاهی شعار علیه حضور نظامی آمریکا، باعث روی کار آمدن رهبرانی در این کشور شده است. «یوکیو هاتویاما»، نخست وزیر اسبق ژاپن با شعار جمع آوری پایگاه‌های نظامی آمریکا بود که توانست بر رقیب قدرتمند خود پیروز شود. اما همین فرد به دلیل ناتوانی در عمل به وعده انتخاباتی اش، خرداد ماه سال 89 استعفا کرد و جای خود را به «نائوتو کان» داد. «کان» نیز ماه ها جرئت نکرد راجع به پایگاه های آمریکایی که یکی از قدیمی‌ترین و بزرگترین مشکلات مردم کشورش است، صحبتی به میان آورد. بنا بر این به نظر می رسد، ژاپن هنوز پیشرفتی را که در حوزه اقتصاد کسب کرده، در حوزه سیاسی به دست نیاورده است. «اقتصاد» نیز می تواند یکی از انگیزه های قوی برای ژاپنی ها جهت ورود جدی به عرصه نظامی باشد. ژاپن کشوری است که در حوزه اقتصادی جایگاه ویژه ای دارد. تولید ناخالص ملی ژاپن نزدیک به 6 تریلیون دلار و جمعیت این کشور نیز حدود 128 میلیون نفر است. دو فاکتوری که به اعتقاد «میر شایر» برای خروش کافی است! همین چند سال پیش بود که خبر رسید، غول خودروسازی آمریکا یعنی جنرال موتورز، جای خود را به تویوتای ژاپن داده است. آمریکا امروز خود یکی از واردکنندگان اصلی محصولات ژاپنی است. ژاپن در عرصه تکنولوژی و تجهیزات الکترونیکی نیز یکی از پیشرفته ترین کشورهای دنیا است. کشوری با چنین مختصات اقتصادی و جمعتی طبیعتا نمی تواند خود را محصور نگاه دارد. بنابر این ورود ژاپن به فاز صادرات تجهیزات نظامی را می توان از این منظر به تحلیل نشست.