جستجو در انجمن

مشاهده نتایج برای برچسب های 'تانک'.



تنظیمات بیشتر جستجو

  • جستجو بوسیله برچسب

    برچسب ها را با , از یکدیگر جدا نمایید.
  • جستجو بر اساس نویسنده

نوع محتوا


انجمن ها

  • بخش داخلی
    • اخبار و قوانین
    • ماهنامه میلیتاری
    • گالري عكس و فيلم
    • کتابخانه میلیتاری
    • مقالات برتر
  • War and History - بخش جنگ و تاریخ
    • مباحث جامع نظامی
    • پیمان ها - قراردادها و معاملات تسلیحاتی
    • دکترین و استراتژی
    • عملیات های نظامی
    • جنگ تحمیلی
    • تحولات روز امنیتی نظامی بین الملل
    • General Military Discussions
  • Air force Forum - بخش نیروی هوایی
    • هواپیماهای نظامی
    • بالگردهای نظامی
    • تسلیحات هوایی
    • متفرقه در مورد نیروی هوایی
    • سایر بخشهای نیروی هوایی
    • Airforce - English
  • Army Forum - بخش نیروی زمینی
    • ادوات و تسلیحات زمینی
    • خودروهای نظامی و زره پوش ها
    • مباحث جامع زرهی
    • توپخانه زمینی
    • موشک های زمین پایه
    • الکترونیک زمینی
    • تجهیزات و تسلیحات انفرادی
    • متفرقه نیروی زمینی
    • سایر بخشهای زمینی
    • Ground forces - English
  • Navy Forum - بخش نیروی دریایی
    • شناورهای سطحی
    • شناور های زیرسطحی
    • هوا دریا
    • تسلیحات دریایی
    • سایر بخش های نیروی دریایی
    • علوم و فنون دریایی
    • راهبردها و راهکنش های دریایی
    • تاریخ نیروی دریایی
    • اخبار نیروی دریایی
    • Navy - English
  • News Section - بخش خبر
    • اخبار روز ایران و جهان
    • اخبار صفحه اول
    • رایانه و شبکه
    • English News
  • Non-Military Forums - سایر بخشها
    • دیگر موضوعات و مطالب

پیدا کردن نتایج در ...

یافتن نتایج که ...


تاریخ ایجاد

  • شروع

    پایان


آخرین بروز رسانی

  • شروع

    پایان


Filter by number of...

تاریخ عضویت

  • شروع

    پایان


گروه


Website URL


Yahoo


Skype


Location


Interests

پیدا کردن 56 results

  1. تاپیک جامع تحولات زرهی در نیروهای نظامی ایران با سلام این تاپیک برای ثبت نظرات و پیشنهادات علمی و عملی در خصوص تجهیز نیروهای زمینی ایران به یک تانک اصلی میدان نبرد برای جنگهای نوین ایجاد گردیده است . پلتفرم های موجود در نیروهای نظامی ایران به شرح زیر میباشند که هر کدام میتوانند در صورت برخورداری از مشخصات لازم بستر ی برای توسعه تانک اصلی میدان نبرد برای کشورمان باشند . ام۴۷ پاتون ام۴۷ پاتون یک تانک متوسط آمریکایی بود که با پیشرفت طرح تانک ام۴۶ پاتون در اوایل دهه ۱۹۵۰ ساخته شد. این تانک به عنوان تانک اصلی نیروی زمینی و تفنگداران دریایی و جایگزین تانک‌های ام۴۶ و ام۴ شرمن وارد ارتش آمریکا شد اما در این ارتش در هیچ جنگی شرکت نکرد. ام۴۷ تنها پس از چند سال با ساخت تانک پیشرفته‌تر ام۴۸ پاتون از استاندارد خارج شد و در اختیار متحدان آمریکا قرار گرفت و در جنگ‌های متعددی از جمله توسط اردن در جنگ شش‌روزه علیه اسرائیل، توسط پاکستان در جنگ‌های هند و پاکستان، از سوی ترکیه در حمله سال ۱۹۷۴ ترکیه به قبرس، توسط ایران در جنگ ایران و عراق و در خدمت استقلال‌طلبان کروات در جنگ استقلال کرواسی شرکت داشت. ام۴۸ پاتون ام۴۸ پاتون یک تانک متوسط آمریکایی بود که سومین و آخرین تانکی به شمار می‌رفت که به نام ژنرال جرج پاتون فرمانده سپاه سوم ایالات متحده در جنگ جهانی دوم و از هواداران کاربرد تانک در میدان نبرد، نامگذاری شد. البته ام۶۰ تانکی که بعد از ام۴۸ طراحی و تولید شد هم به طور غیر رسمی ام۶۰ پاتون نامیده می‌شود. طراحی ام۴۸ بر اساس پیشرفت و توسعه ام۴۷ پاتون تانک متوسط قبلی آمریکایی ها صورت گرفت و شباهت ظاهری زیادی با آن دارد اما از نظر ساختار کلی تانکی متفاوت و مستقل است. ام۶۰ پاتون ام۶۰ پاتون نخستین تانک رزمی اصلی آمریکایی بود که در سال ۱۹۶۰ تولید شد و سال‌ها مورد استفاده آمریکا و متحدان آن در جنگ سرد قرار داشت. ام۶۰ هرچند در ارتش آمریکا با ام۱ آبرامز جایگزین شده اما استفاده از آن هنوز در بسیاری از کشورها ادامه دارد. طراحی ام۶۰ بر اساس تانک متوسط ام۴۸ پاتون صورت گرفت که تا پیش از تولید ام۶۰ تانک اصلی ارتش آمریکا بود. پیشرفت‌های ام۶۰ نسبت به‌ام۴۸ شامل استفاده از توپ نیرومندتر ۱۰۵ میلی‌متری به جای توپ ۹۰ م‌م ام۴۸، استفاده از چرخ‌های آلومینیومی به جای فولادی، زره قوی‌تر و ضخیم‌تر، موتور دیزلی قوی‌تر با توان ۷۵۰ اسب بخار، و افزایش برد عملیاتی به ۴۸۰ کیلومتر می‌شد. چیفتن چیفتن (به انگلیسی: Chieftain) نوعی تانک اصلی میدان نبرد بریتانیایی است که از سال ۱۹۶۵ وارد نیروی زمینی بریتانیا شد. هنوز نیز در نیروهای مسلح اردن و ایران از آن استفاده می‌شود. طراحی چیفتن بر پایه گروهی از تانک‌های بریتانیایی انجام شد که از ماتیلدا ام‌کا ۲ در سال ۱۹۳۹ (با توپ ۴۰ میلی‌متری) آغاز شده و با تانک‌های کرامول (۵۷ و ۷۵ میلی‌متر)، کومه (۷۶ میلی‌متر) ادامه یافته و در پایان به تانک موفق سنچوریون (۷۶، ۸۳ و ۱۰۵ میلی‌متر) می‌رسد. چیفتن با پیشرفت این طرح ساخته شده و جایگزین تانک متوسط سنچوریون و تانک سنگین کانکوئرر به عنوان نخستین تانک اصلی میدان نبرد نیروی زمینی بریتانیا شد. تولید تانک چلنجر ۱ که بر پایه پیشرفت تانک چیفتن صورت گرفته بود از سال ۱۹۸۳ آغاز و در سال ۱۹۹۵ به‌طور کامل جایگزین چیفتن شد. تولید چلنجر ۲ هم در سال ۱۹۹۸ با توسعه چلنجر۱ آغاز شد. چیفتن از پیشرفته‌ترین تانک‌های عصر خود به‌شمار می‌آید که قدرتمندترین توپ و سنگین‌ترین زره را در بین همه تانک‌های آن هنگام را داشت. اما در برابر آن، توانایی تحرک و سرعت آن کاهش یافته بود. تی-۵۵ تی-۵۴ یا تی ۵۵ نوعی تانک اصلی میدان نبرد ساخت شوروی است که نخستین پیش‌نمونهٔ آن در سال ۱۹۴۵ تولید شده و تولید انبوه آن از سال ۱۹۴۷ آغاز و به سرعت به مهمترین تانک جنگی ارتش سرخ شوروی و کشورهای عضو پیمان ورشو و بسیاری از کشورهای دیگر دنیا تبدیل شد. تی-۵۴ بیش از هر تانک دیگری در طول تاریخ تولید شده و برآورد می‌شود که در حدود ۸۶ تا ۱۰۰ هزار دستگاه از مدل‌های مختلف آن در کشورهای مختلف تولید شده باشد. این تانک از زمان آغاز تولید خود تاکنون شاهد بهینه‌سازی‌ها و اصلاحات متعددی بوده‌است. تی-۵۵ مهمترین بهینه‌سازی تی-۵۴ به شمار می‌رود که در سال ۱۹۵۸ وارد ارتش شوروی شد؛ برخورداری از سیستم محافظتی در برابر حملات اتمی-میکروبی-شیمیایی، حذف تیربار قسمت راننده، نصب موتور قوی‌تر (۵۲۰ به ۵۸۰ اسب بخار) و افزایش ظرفیت مهمات توپ اصلی تانک (از ۳۴ گلوله به ۴۳ گلوله) مهمترین تفاوت‌های آن بودند. این تانک علاوه بر شوروی در لهستان، چکسلواکی، چین (با عنوان تایپ ۵۹) هم تولید می‌شد. تی-۶۲ تی-۶۲ نوعی تانک رزمی اصلی ساخت شوروی است که بر اساس پیشرفت طرح تانک‌های خانواده تی-۵۴/۵۵ طراحی شده و تولید آن از سال ۱۹۶۱ آغاز شد. این تانک به تدریج جای تانک‌های تی-۵۴ را در واحدهای زرهی و موتوری ارتش سرخ گرفته و تولید آن در شوروی تا سال ۱۹۷۵ ادامه یافت، تا اینکه در دهه ۱۹۸۰ با تانک‌های مدرن‌تر تی-۶۴، تی-۷۲ و تی-۸۰ در خطوط مقدم ارتش شوروی جایگزین شد. تی-۶۲ نخستین تانکی بود که از توپ بدون خان استفاده می‌کرد. تفاوت‌های اصلی این تانک با تی-۵۴ شامل شاسی طولانی‌تر و عریض‌تر، توپ بلندتر و پرقدرت‌تر و بدون خان ۱۱۵ میلی‌متری می‌شوند. تی-۷۲ تانک تی-۷۲ یک تانک اصلی میدان نبرد است که تولید آن از اوایل دهه ۱۹۷۰ در شوروی آغاز شد. این تانک شباهت‌هایی با تانک قدیمی‌تر اما پیشرفته‌تر تی-۶۴ دارد. تی-۷۲ پس از تانک دیگر شوروی‌ها؛ تی-۵۴/۵۵ پرتیراژترین تانک تولیدشده پس از جنگ جهانی دوم است و در مجموع بیشتر از ۲۵ هزار دستگاه از آن ساخته شده و کماکان برای مشتریان خارجی تولید می‌شود که توسط ده‌ها کشور مورد استفاده قرار گرفته‌است. تانک تی-۹۰ مدل توسعه‌یافته تی-۷۲ و جدیدترین تانک ارتش روسیه محسوب می‌گردد. سلاح اصلی این تانک، یک قبضه توپ بدون خان کالیبر ۱۲۵ میلی‌متری از نوع ۲A46M است.
  2. نبرد زرهی لوبان استالین با مارشل کانف فرمانده جبهه اول اکراین تماس گرفته و پرسید مشکل ارتش سوم تانک چیست ؟؟؟ در 12 ژانویه سال 1945 جبهه ای یکم اکراین وبلاروس که با پیوستن ارتش اول لهستان تقویت شده بودن از سر پل های ایجاد شده در ساحل غربی رود ویستولا حمله گسترده ای را آغاز کردند. آنها در عرض 23 روز 500 کیلومتر به سمت غرب پیشروی کردند ، در 3 فوریه به رودخانه اودر رسیدند و سرپل های جدید بزرگی را در ساحل غربی آن ایجاد کردند.در 8 فوریه ، جبهه اول اوکراین با 980.000 نفر نیرو ، به فرماندهی مارشال کونیف ، با استفاده از دو سر پل ایجاد شده در رود اودر حمله دیگری را در منطقه سیلسیای کوچک آغاز کرد. هدف آنها: محاصره و تصرف شهر برسلاو است. در جناح چپ جبهه یکم اکراین - دو ارتش وسپاه سواره نظام گارد- همراه با جبهه چهارم اوکراین قرار بودبه سمت درسدن پیشروی کنند. منطقه صنعتی سیلسیی به علت دارا بودن معادن زغال سنگ مس روی سرب نقره و کادیوم برای بقای صنعتی نظامی المان بسیار حیاتی بود دفاع از این منطقه بر عهده نیروهای باقیمانده از ارتش مرکزی به فرماندهی ژنرال شرونرواگذارشد. نیروهای ارتش سرخ- پیشروی خود را آغاز کردند.شهرهای Glogau و Breslau هر دو تا 16 فوریه محاصره شدند. به دلیل مقاومت شدید آلمان در حوالی برسلاو ، كونیف به دو سوم ارتش سوم تانك گارد به فرماندهی سرهنگ ریبالكو دستور داد كه به سمت شرق حرکت کرده و مدافعان المانی در این منطقه را سرکوب کند . در آن زمان دو سپاه زرهی ازارتش سوم کارد قبلاً به بونزلاو رسیده بودند ، شهری که مقبره ژنرال کوتوزوف ، فرمانده معروف روس ، در آنجا دفن شده است. حمله سراسری ارتش سرخ در جریان نبرد ویستولا تا اودر عبور نیروهای ارتش سرخ از رودخانه ویستولا تا 16 فوریه ، جبهه اول اوکراین دارای 1289 تانک و زرهکوب بود - در آغاز حمله در 12 ژانویه شمار تانکهای وتوپهای هجومی (زره کوب ) به عدد3648و نیروهای پیاده هم به بیش از 900 هزار نفر رسیده بود. پس از محاصره کامل شهر برسلاو ، تمام نیروهای ارتش سوم تانک گارد برای تصرف بونزلاوبه این منطقه سرازیر شدن. به ریبالکو فرمانده ارتش سوم تانک دستور داده شد تا به رود نیسی برسد و گورلیتز را تصرف کند. سپاه نهم زرهی با لشکر 8 پانزر آلمان درگیر شد. ریبالکو به دو سپاه تانک دیگر تحت فرماندهی خود دستور داد که تمام نیروهای آلمانی را در اطراف گورلیتزدور بزند. طبق دستورات وی ، سپاه 7تانک گارد و ارتش سوم تانک گارداز رودخانه Queis عبور کرده و به Lauban حمله کردن. نیروهای ارتش سرخ در danzig لهستان حمله توسط سپاه تانک 7 گارد در غروب 17 فوریه شروع شد. لاوبان توسط بازماندگان لشکر 6 پیاده مکانیزه به (فرمانده: سرلشکر اتو-هرمان بروکر) که در ابتدا فاقد هرگونه تجهیزات سنگین نظامی بود به همراه تعدادی اندکی از نیروهای مردمی بومی محافظت میشد . در 5 فوریه ، به مدافعین دستور داده شد تا هرگونه حمله زرهی شوروی را ، متوقف کنند به علت نداشتن تجهیزات مناسب نیروهای شوروی به سرعت به قسمتهای شمالی و شرقی شهر نفوذ کردند . با این پیشروی خطوط راه اهن استراتژیک گورلیتز به برلین دردسترس ارتش سرخ قرار میگرفت . روسها با تصرف ایستگاه قطار منطقه- 4 قطار حامل تجهیزات نظامی را به غنیمت گرفته همچنین نزدیک به 300 گارگر اجباری اصالتا اهل شوروی را ازاد کردن البته همچنان دو تیپ زرهی ارتش سرخ با استعاداد تقریبی 60 دستگاه تانک دربخشهای از شهر لوبان مشغول جنگ شهری در خیابانهای باریک بوده مدافعین المانی با استفاده از پانزر فاست 10 تانک ارتش سرخ را منهدم کردن همچنین یک گردان پیاده شوروی هم در این درگیریها منهدم شد بخش دیگری از واحدهای زرهی شوروی به علت موانع بتنی ضد تانک از پیشروی بیشتر باز ایستاده بودن اما این موارد اصلا کافی نبود . تانکهای تی 34/85 منهدم شده در داخل شهر لوبان شهر لاوبان در سال 1939 17.537 نفرسکنه داشت- این شهر دقیقا در بین خطوط دفاعی دو ارتش 4 و 17 المان قرار داشت فاصله ان تا گورلیتز 20 تا بوتزن 50 و تا درسدن 100 کیلومتر بود وسقوط ان سبب ایجاد شکافت و احتمالا خطرمحاصره شدن یگانهای المانی را در پی داشت همچین امید المان برای دریافت زغال سنگ مس سرب وسایر مواد معدنی ناحیه سیلسی را از بین می برد. المان ها به سرعت دست به کار شدن و سه لشگر را به منطقه لوبان ارسال کردن این نیروها موفق شدن پیشروی ارتش سرخ را متوقف کنند سرفرماندهی ورماخت خودرا بر اغاز یک ضد حمله سراسری برای بیرون راندن ارتش سرخ از ناحیه سیلزی و همچنین رسیدن به شهرمحاصره شده برسلو ( استالینگراد هیتلر )ا ماده میکرد اما برای تحقق این امر یک لازم بود حتما شهر لوبان و خطوط راهن استراتژیک منتهی به برلین در این منطقه به طور کامل باز پس گرفته شود المانها همچنین مصم بودن اجازه ندهید شهر های . گورلیتز و درسدن که جناح راست برلین محسوب میشدن به دست شوروی بیفتند به فیلد مارشال شورنر فرمانده مدافعین ارتش مرکزی دستور داده شد حملات ارتش سوم تاک شوروی را در ابتدا دفع و سپس این نیروها از منطقه بیرون براند برای این کار آلمانها 4 لشکر دیگر در منطقه مستقر کردن . فیلد مارشال شورنر مارشال کانف (کونیف) بسیاری از یگانهای المانی نصف استعداد واقعی خود نیرو وتجهیزات هم نداشتن اکثر فرماندهان به تازگی منصوب شده بودن و شناخت کافی از نیروهای خود را نداشته کمبود سوخت دشمن اصلی واحد های زرهی المان بود نکته جالبتر برخی از واحدهای زرهی که به منطقه ارسال شده بودن در ابتدا جنگ جهانی به عنوان واحدهای غیر قابل استفاده در تهاجم شناخته شده بود و حال در اوخر جنگ این وضع هم ادامه داشت نقشه حمله آلمان بسیار ساده بود. در حالی که یگان های زرهی از جناحین حمله می کردند ، بقایای تیپ 103 زرهی و لشکر 6 در خط دفاعی نگهداری می شدند. هدف: بازپس گیری Lauban ،رسیدن بهNaumburg و محاصره ارتش سوم تانک گارد بود . نیرومندترین واحدهای در جناح راست مستقر شده بودن اسم رمز عملیات بازی ها انتخاب شد دو لشکر 17 زرهی و لشکر مکانیزه محافظ از جناح راست یعنی از مناطق Rachenau و Gruna حمله را اغاز میکردن لشکر 8 پانزر هم از جنگلهای اطراف کنزندورف حمله کند. نیروهای آلمان و شوروی هر دو در لاوبان بودند. خط مقدم قبل از حمله یک خط شرق و غرب بودآلمانی ها می خواستند حمله ای غافلگیرانه و سریع به سمت شمال انجام دهند. در مجموع نیروهای المانی شامل سپاه 57 زرهی به فرماندهی سرلشگر والتر نهرینگ (لشکر 8 پانزر ، تیپ 103 زرهی ، لشکر 408 ، لشکر 16 پانزر ،و لشگر پیاده محافظ پیشوا ( به فرماندهی اتو رمر ) وسپاه 39 فردریش کریشنر شامل لشگر 17 زرهی ولشگر مکانیزه پیشوا بوده استعداد زرهی واحد های ورماخت به شرح زیرآمده است سپاه 57 زرهی لشگر 8 زرهی پانزر دارای 14 توپ ضد تانک / 38 دستگاه تانک پانزر چهار / 18 تانک پانتر/9 دستگاه زره کوب جاگد پانزر وهتزر لشگر 16 8 توپ 88 م م ضد تانک / 11 دستگاه زره کوب جاگد پانزر / 25 تانک پانزر 4 /13 تانک پانتر و36 زرهکوب ستوگ StuG لشگر 408 پیاده نظام دارای 6 هنگ پیاده تیپ 103 زرهی شامل 7تانک پانتر و 12 زره کوب ستوگ StuG لشگر محافظ پیشوا 29زره کوب StuG 20 تانک پانتر و 40 تانک پانزر 4 واحدهای از لشگر 21 زرهی پانزرشامل 34 تانک پانتر و 32 تانک پانزر 4 سپاه 39 زرهی لشگر 17 شامل 20 تانک پانتر و 10 تانک پانزر 4 لشگر مکانیزه پیشوا 33 زرهکوب StuG 17 تانک پانتر و 5 تانک پانزر 4 لشگر 6 دارای 12 تانک پانزر 4 / سه توپ 88 م م / 9 دستگاه زرهکوب هتزر Hetzer کل استعداد زرهی نیروهای شرکت کننده 162 تانک پانزر 4 /129 تانک پانتر / 110 دستگاه زره کوب ستوگ و 29 دستگاه زره کوب جاگد پانزر و هتزر بوده البته استعداد واقعی و عملیاتی در حدود 30 تا 40 براورد میشود وما بقی تانک ها و زره کوب ها زمین گیر بوده ونیاز به تعمیرات داشته اند زره کوب جاگدپانزر زره کوب جاگدپانزر 38 ( هتزر Hetzer ) تانک پانتر تانک پانزر 4 زره کوب ستوگ StuG اما در طرف مقابل ارتش سوم تانک گارد دارای حدود 60 هزار سرباز 460 تانک تی 34 ( 350 دستگاه به صورت عملیاتی ) / 18 تانک تی 34/76 با تیغه های مین روب - 21 تانک استالین 2- 59 زر کوب 122 ISU 63زره کوب اس یو SU85) 85 )و 63 زره کوب اس یو 76 41زره کوب SU57 20 توپ 152 م م /20 توپ 100 م م ضد تانک / 222 توپ 76 م م ضد تانک 84 توپ 57 م م ضد تانک / 48 راکت انداز کاتیوشا / 140 خمپاره 120 م م /224 خمپاره 82 م م 79 توپ 37 م م ضد هوایی / 60 خودرو زرهی M 17 حامل تیربار های چهار لول 12.7 و 161 تیربار 12.7 دوشکا البته برخی از واحدهای شوروی هم استعداد عملیاتی کافی در زمان حملات را نداشته به طور مثال سپاه 9 مکانیزه 48 دستگاه تانک و سپاه 7 55 دستگاه تانک عملیاتی داشته زره کوب اس یو 76 زره کوب اس یو 57 زره کوب اس یو 85 زره کوب ISU 122 تانک تی 34 /76 مجهز به خیش مین کوب تانک استالین 2 ارتش سوم تانک گاردشوروی متشکل از واحدهای زیر بود: سپاه6 تانک گارد (تیپ 51 ، 52 و 53 تیپ گارد تانک )، تیپ موتوری 22 گارد ، هنگ توپخانه سبک 1645 ، هنگ توپخانه سنگین 385 گارد ، هنگ توپخانه (خودکششی )1893 ، 1894 (گردان موتوری 3 گارد ، هنگ توپخانه 272 گارد (مسلح به خمپاره) ، هنگ توپخانه 286 گارد ، سپاه7 تانک گارد (تانک گارد 54 ، 55 و 56) تیپ ، تیپ پیاده موتوریزه 23 گارد ، هنگ توپخانه سبک 408 ، هنگ توپخانه سنگین گارد 384 ، هنگ توپخانه 702 و 1419 ، گردان پیاده موتوری 4 گارد ، هنگ توپخانه 467 گارد (خمپاره) ،هنگ توپخانه 287 گاردضد هوایی) ، سپاه9 پیاده موتوری (تیپ 69 ، 70 ، 71 پیاده پیاده موتوری ، تیپ 91 تانک ، هنگ توپخانه سنگین (خودکششی) گارد 383 ، توپخانه 1295 و 1507 هنگ ، گردان 100 پیاده موتوری ، هنگ توپخانه گارد 1719 ، تیپ 16 توپخانه ، هنگ تانک سنگین گارد 57 ، هنگ90 مکانیکی تانک ( هنگ مهندسی ) ، هنگ 50 پیاده موتوری ، گردان 39پیاده موتوری ، تیپ 199نور اافکن هنگ 1381 و 1394 AA توپخانه ، اسکادران 372 پروازی تانک ها ، توپهای کششی اسلحه های تهاجمی (زرهکوبها ) ، پیاده نظام لشگر پباده مکانیزه وتوپها خودکششی(واحدهای حمله زرهی) تقریبا همزمان حمله آلمان را آغاز كردند. روسها انتظار این ضد حمله را نداشته نیروهای زرهی المان در مناطق باز و هموار با مقاومت کمی از سوی ارتش سرخ مواجه شدن بنابراین موفق شدن اوبر-بیلاو را باز پس بگیرند اما در جنگل های واقع در شمال شهر اوبر بلافاصله درگیریها شدیدی به وجود امد. نیروهای لشکر 17 پانزر در کمترین زمان به این جنگل رسیدند. بعد از ظهر سرلشکرمدر (فرمانده لشکر مکانیزه پیشوا") باید تصمیم می گرفت که چه اقدامی انجام دهد طبق برنامه به سمت گونترسدروف پیش روی کند وبا حجم انبوهی از نیروهای زرهی و توپهای ضد تانک ارتش سرخ مواجه شود ویا به سمت شرق تغییر مسیر داده و به سایر نیروهای المانی دست بدهد . حلقه محاصره کوچک تری را تکمیل کند با این کار خسارتهای کمتری متحمل میشد اما نیرهای کمتری از ارتش سرخ هم به دام می افتادند. نقشه کلی از حملات آلمان ها و محورهای آن وی برای کسب تکلیف با فرمانده ارتش مرکزی فیلدمارشال شوورنر تماس گرفت و از نقشه خود حمایت کرد شونز در پاسخ گفت این تصمیم با فرمانده سپاه 57 زرهی سرلشگر زرهی والتر نهرینگ است زیرا او فرمانده نیروهای زرهی تک ور بوده این فرمانده زرهی در پاسخ به مدر وشورنر اعلام کرد که حمله به گونترسدروف حلقه محاصره بزرگتری را ایجاد میکند اما شما بیشتر از نیروهای سپاه 57 پیشروی کرده اید و بنابراین این شماهستید که باید تصمیم بگیرید که چه کاری باید صورت گیرد . این نمونه ای از روش جنگ آلمان بود، كه حاكی از آن بود كه افسران در میدان جنگ در صورت تغییر وضعیت جنگ باید تصمیم نهایی را بگیرند(البته اگر هیتلر واطرافیانش اجازه میدادن) سرلشگر مدر تصمیم خود را گرفت لشکربه سمت شرق چرخیده و به سمت هاگسدورف پیشروی کرد تا به نیروهای اتحاد جماهیر شوروی که چند روز پیش با لشگر 6 پیاده مکانیزه جنگیده بودند حمله کند. لشکر 8 پانزر در همان جهت به سمت لیندن برگ حمله کرد. در شب هنگ 4 و هنگ هنگ 2 این لشگر به رودخانه Queis رسیدند وو یک سرپل در ساحل ان ایجاد کردن که به دلیل ضد حملات ارتش سرخ مجبور به عقب نشینی از ان شدن . با این حال به علت دید خوب المانها با توپها وتانک های خود هر گونه حرکت را برای ارتش سرخ در نزدیکی Naumburg را تهدید میکردن این شهر توسط سپاه 39 المان از سمت غرب مورد مورد حمله قرار گرفت تانکهای لشگرهای 8 و لشگر محافظ پیشوا موفق شدن شهر نولاند را باز پس گرفته و در ادامه با موجود مقاومت شدید شوروی در جنگل های کسلسدورف سرانجام این منطقه را هم تصرف کنند در ادمه نیروهای زرهی لشگر مکانیزه خطوط دفاعی شوروی در نزدیکی شهر نولاند در درهم کوبیده و آلت-نولاند هم پاکسازی شد المانها با جمع اوری نیروهایی خود به جنگلهای شمال غربی این شهر حمله کردن اما اینبار توپهای ضد تانک شوروی حملات المان ها را دفع کردند. اواخر شب شده بود و المانها حملات را متوقف و خط تدافعی تشکیل دادن. نیروهای آلمانی در داخل شهر لوبان/ عموما واحدهای لشگر 6 در 2 مارس یک طوفان برف کوتاه برای مدتی منطقه را در هم نوردید .ارتش سرخ با وارد کردن قوای زرهی خود به میدا نبرد و شروع ضد حملات موفق شد حمله سرلشگر رمر به ناومبورگ Naumburgرا متوقف کند. تو پ ها راکت ها و خمپاره های ارتش سوم گارد شوروی در حال کوبیدن کانزندورف نولاند بودند. یک گردان از لشگر مکانیزه پیشوا حمله جدیدی را به محورLogau صورت داد و موفق شد خود را به خطوط راه اهن واقع در جنوب Naumburg برساند نیروها ارتش سرخ قبلا در انجا موضع گرفته بودن . لشکر 17 پانزر( زیر مجموعه سپاه 39 )، در شمال شرقی گورلیتزGörlitz ، به سمت بونزلاوحملات جدیدی را ترتیب میدهد .. با شروع حملات سنگین هوایی پیشروی سپاه 39 متوقف شده و این حملات خسارتهای را به بارارود . ضد حملات زرهی ارتش سرخ سبب محاصره موقت دو هنگ المانی شد . با وجود ناهمواری زمین نیروهای کمکی ارتش سرخ سریعا به منطقه ارسال شدن . با خارج شدن ارتش سرخ از شوک اولیه حملات آلمان وسرازیر شدن قوای کمکی به منطقه برای فرماندهی المان محرز شدن که باز پس گیری Naumburg ( جهت تکمیل محاصره هزاران سرباز ارتش سرخ ) غیر ممکن بوده . پس سریعا برنامه محاصره ها را در مقیاس کوچکتر برنامه ریزی کرده بدین منظور پیش قراولان لشگر مکانیزه پیشوا سر پل جدید وتقویت شده ایی را در ساحل رود Queis ایجاد کرده تانکهای این لشگر با زیر اتش گرفتن جاده منتهی به Naumburg بسیاری از ستونهای خودرو وکامیونهای ارتش سرخ را منهدم کردن در سوی دیگر شهر Haugsdorf در حملات المان های باز پس گرفته شد لشگر 17 زرهی هم خود را به گونترسدروف رسانده و موفق شد 48 توپ هجومی ( زرهکوب ) وابسته به سپاه 9 موتوریزه ارتش سرخ را به غنیمت بگیرد حالا نوبت لوفت وافه بود که با وجود بدی اب هوا با شروع پراوزهای خود به پشتیبانی از نیروهای خودی را ا اغاز کرد حال تلاش اصلی آلمانها به قطع کردن عقبه شهر لوبان و مناطق پیرامونی ان ومحاصره سربازان روس در این منطقه متمرکز شد نیروهای ارتش سرخ ارتش سرخ که تمام توان خود را بر جلوگیری از سقوط Naumburg ناومبورگ به کار گرفته بودبا تغییر برنامه ورماخت تا حدودی غافلگیر شد برای جلوگیری از محاصره نیروهای خود در لوبان دستور عقب نشینی را صادر کرد لشگر 6 پیاده مکانیزه آلمان که چندهفته پیش بر اثر حملات مجبور به تخلیه بخشی از شهر شد با کمک واحد های زرهی وارد لوبان شده 54 سرباز المانی در جریان درگیریها نسبتا شدید باز پس گیری کالم شهر لوبان کشته شدن شاهدان عینی گزارش دادن 24 تانک تی 34 منهدم شده در کنار هم در میدان نزدیک شهر وجود داشته 10 دستگاه تانک منهدم شده دیگر هم در اطراف شهر پیدا شد در مجموع 81 دستگاه تانک و توپ خودکششی ارتش سرخ در تاریخ 2 مارس در حومه لوبان منهدم شدن . در تاریخ 4 مارس نیروهای زرهی آلمان که از قسمت شرقی شهر را ترک کرده بودن به طور تصادفی با نیروهای زرهی ارتش سرخ مواجه شدن بر اثر درگیری تعدادی از تانکهای آلمانی آسیب دیده ویا منهدم شدن تلفات زرهی آلمان روسها در حال حمله به نولند برای باز پس گیری ان بودن که با قوای آلمان برخورد کرده بودن سپاه 39 زرهی با تقویت نیروهای خود مانع از سقوط شهر شد .در جناح چپ لوبان بخشی دیگر از نیروهای لشگرمکانیزه پیشوا با گسترش سرپل وتصرف مناطق جدیدی درحوالی رود Queis موفق شدن با نیروهای لشگر 8 پانزر ارتباط بر قرار کنند در نتیجه این پیشروی عقبه ارتش سرخ در مناطق با سایرنیروهای خود ی قطع شد و به نوعی یک پاکت ایجاد شد اما این پاکت کمتر از حد انتظار ورماخت بود .در 5 مارس پیشروی های اندکی بدست امده سپاه 57 زرهی المان در جناح راست در نبردهای زرهی موفق به انهدام 30 دستگاه تانک ارتش سرخ در شمال شرقی شهر لوبان شد بدلیل مقاومتهای سرسخاتانه ارتش سرخ این سپاه تنها توانسته بود مناطق کمی را باز پس بگیرد از انجا که لگشر پیاده محافظ پیشوا سخت در جنگ هلهای شمال لوبان گیر افتاده بود نتوانست به موقع به لشگر مکانیزه پیشوا دست داده و حلقه محاصره را تکمیل کند همین موضع فرصت کافی را به روسها داد تا اکثر نیروهای خود را از حلقه محاصره خارج کنند و خطر انهدام کامل ارتش سوم زرهی گارد شوروی از بین برود حملات در تا 6 مارس ادامه داشت اما دیگر آلمانها توان کافی برای پیشروی را نداشتهو عملیات را ارتش سرخ هم این مناطق رااز دست رفته میدید به همین دلیل ضد حملات خود را متوقف کرد تا 8 مارس منطقه ارام شد و عملیات ارتش المان به پایان می رسد . زره کوب ISU 122 و ISU 85منهدم شده در داخل شهر ستون منهدم شده زره کوبهای اس یو 85 . تاریخ نویسان شوروی مطالب اندکی درباره این حمله خطرناک المان نوشته اند دلیل ان هم خرد شدن زرهی ارتش سوم تانک در استانه تصرف برلین بوده است . دو سپاه زرهی تازه تاسیس المانی در یک عملیات گاز ابنری ارتش سوم تانک شوروی را در استانه انهدام کامل قرار دادن در حالی که از لحاظ تجهیزات و نفرات در مضیقه بودن مارشال کینف فرمانده محور اول اکراین که نزدیک به 1 میلیون سرباز را فرماندهی میکرد در کتاب خاطرات خود تنها به لحظاتی بحرانی درباره این حمله اشاره میکند اما این وضعیت بحرانی به حدی بوده است که اعلام میکند که استالین با او تماس گرفته و پرسید مشکل ارتش سوم تانک چیست ؟؟؟ در واقع ضد حملات المان زمانی متوقف میشود که ارتش 52 تانک شوروی به کمک ارتش سوم می اید و این نیروها را از انهدام کامل نجات میدهد . در تاریخ 9 مارس گوبلز وزیر تبلیغات المان نازی شخصا از منطقه دیدن میکند وی در دفتر خاطرات خود می نوسید که یک سپاه تانک شوروی تقریباً به طور کامل منهدم شد بدون آنکه خسارت زیادی به المان وارد شود شوند. در لاوبان ، حجم تخریب بسیار بالا بود . وی همچنین رفتارسربازان آلمانی و شوروی را مصمم و بی رحمانه در طول نبرد توصیف کرد - که دلیل اصلی اسیر شدن فقط 176 سرباز ارتش سرخ در طول عملیات همین رفتار بود!!!!. حجم تلفات زرهی شوروی برای سه روزاصلی نبرد بسیار بالا بود 162 تانک ، 106 وسیله نقلیه ، 159 زرهکوب 74 خمپاره و توپ در این نبرد منهدم شده و ده ها دستگاه تانک زرهکوب وسایل نقلیه هم به غنیمت ارتش المان درامد عملا ارتش سوم تانک به این حجم از خسارت از میدان نبرد کنار کشیده تا دست به بازسازی خود بزند تا دو ماه بعد در نبرد برلین شرکت کند اما تلفات ارتش المان از لحاظ تقریبیا ناچیز بوده طبق گزارشات تنها 11 دستگاه تانک و زرهپوش المان در نبرد لوبان منهدم شدن البته تعدادی هم اسیب دیده گزارش شده (25 دستگاه)که قابلیت تعمیر در کوتاه مدت ومیان مدت راداشتن از لحاظ نفرات هم بیشتر تلفات را لشگر محافط پیشوا و لشگر 6 متحمل شد حضور گوبلز در شهر لوبان دفاع متحرک زرهی !!! نبرد لوبان این تاکتیک المانها را تقویت کرد که حمله دشمن در منطقه ایی که فقط توسط پیاده نظام محافظت میشود تنها با استقرار وجابجایی سریع اوحدهای زرهی ومکانیزه قابل دفع شدن است شهر لوبان در ابتدا تنها توسط لشگر 6 پیاده المان محافظت میشد که با یورش سنگین ارتش سرخ در زمانی کوتاه تقریبا سقوط کرد المانها سریعا با وارد کردن واحدهای زرهی خود به منطقه ارتش سرخ را غافلگیر و انها را منهدم کردن دلیل اصلی پیروزی ارتش المان در این نبردنسبتا کوچک را می تواند انعطاف پذیری و جابجایی سریع و تحرک نیروها دانست . ورماخت سریعا نیروهای زرهی و مکانیزه خود را در منطقه مستقر کرد و با طرح ریزی یک نقشه معقول حملات را شروع واز اصل غافلگیری استفاده کرد و با تصرف سریع مناطق اجازه عکس العمل را از ارتش سرخ سلب کرده واز همه مهمتر با مشاهده عدم توان با ایجاد یک حلقه محاصره (پاکت) بزرگ سریعا نقشه خود را عوض کرده وبه جای تلاش بیهوده طرح پاکت کوچکتر را پیگیری کرد تنها کافی بود المانها به جایی تغییر نقشه به حملات خود به سمت Naumburg اصرار میکردن تا انهدام کامل نیروهای خود را مشاهد کنند شهر لوبان تا پایان جنگ در کنترل المان باقی ماند و یک سد محکم دربرابر ارتش سرخ برای پیشروی به سمت درسدن بود. همچنین با حفظ خطوط راه اهن و بخشی از معادن منطقه میسر انتقال احتمالی مواد اولیه به داخل خاک المان باز بود . نکته جالب اینکه بخشی از واحدهای المانی حاضر در این نبرد در چند ماه بعد هم در نبرد بوتزن موفق شدن نیروهای ارتش سرخ و نیروهای لهستانی را با تاکتیکی تقریبا مشابه شکست بدهند بعد از پیروزی در لوبان ژنرال شوورنر فرمانده نیروهای مرکزی المان در حرکتی جاه طلبانه قصد شکستن محاصره شهر برسلاو را داشت بدین منظور لشگرهای 208 پیاده و31 وافن اس اس به شهرک استریگائو در 70 کیلومتری شرق لوبان اعزام کرده المانها با رعایت اصل غافلگیری خطوط ارتش سرخ در منطقه را از بین برده وبه داخل شهرک نفوذ میکنند سه روز درگیری شهری و جنگ تن به تن شدیدی در این شهرک رخ داده در 12 مارس نیروهای ارتش سرخ به دلیل کمبود تجهیزات و خطر محاصره شدن دستور عقب نشنی را دریافت میکنند اما به علت نفوذ نیروهای المان به خطوط ارتباطی ارتش سرخ بخشی از نیروهای وحشت زده سپاه 5 گارد شوری در تلاش برای عقب نشینی و ماحصره نشدن در دام آلمانها افتاده و قتل عام میشوند . درگیریهای به ارتفاعات اطراف شهرک کشیده شده با شروع کولاک شدید در منطقه نیروهای ارتش سرخ با پشتیبانی تانکهای تی 34 در پناه برف برای باز پسگیری شهرک ضد حمله خود را اغاز کرده که با مقاومت شدید نیروهای اس اس درهم کوبیده میشوند . زنرال کونیف فرمانده محور اول اکراین با جابجایی ارتش چهارم تانک به سمت سیلسیای و شروع حملات اصلی برای فتح منطقه تمام تلاشهای المانهای جهت شکست محاصره برسلاو را خنثی کرده . هر چند خود برسلاو تا زمان تسلیم نهایی آلمان در ماه می مقاومت کرد نبرد لوبان یک درس بزرگ را در پی داشت شوروی دریافت که دست کم گرفتن دشمن اشتباه بزرگی است حتی اگر پیروزی نهایی از قبل تضمین شده باشد منبع MILITARY.IR https://ostfront.forumpro.fr/t1727-la-contre-attaque-de-lauban-2012 https://historyimages.blogspot.com/2011/09/1945-soviet-army-last-stages-ww2.html https://discover.hubpages.com/education/Operation-Gemse-at-Lauban-1945 https://pikabu.ru/story/operation_gemse_ili_istoriya_odnoy_fotografii_6358384 و...............
  3. مقدمه : هانس گودریان ( 1954- 1888 ) ، ملقب به هانس سریع ( Schneller Heinz ) یکی از مشهورترین ژنرال های ورماخت بشمار می آید که نامش در تاریخ نظامی عصر مدرن ، با استخوان بندی یگان های نیروی زمینی ( واحدهای زرهی ) به شکل عجیبی عجین شده تا جایی که یکی از جوان ترین ، مشهورترین و در عین حال از اخرین فرماندهان واحدهای پانزر در جنگ دوم جهانی ، ژنرال ژنرال اتو فون مانتوفیل روایت جالبی از فرمانده ارشدش ، دارد: """"" او گودریان بود ، در آغاز یکّه و تنها ، اما او بود که تانک و کاربردش را بعنوان یک سلاح ارزشمند رزمی به ارتش شناساند . این کار ، مطمئناً از ستاد کل ارتش برنمی آمد ، باید گفت ، نام و مُهر شخصیت وی به مفهوم واقعی کلمه بر بدنه این سلاح حک شده است و حقیقتاً ، این جنگ افزار ، موفقیت عملیاتی خود را به او مدیون است .""""" راست : اتو فون مانتوفل چپ : هانس گودریان شروع طوفان : در میانه جنگ دوم جهانی ، کمیسیون تولید تانک به سرپرستی ژنرال هانس گودریان به منظور پر کردن شکاف ایجاد شده حاصل از روند طولانی طراحی ، تولید انبوه و تحویل سوپرتانک 1944 ((پانتر )) به ارتش توصیه کرد تا بر روی آنچه که درآن زمان ، توپهای تهاجمی ( assault guns ) نامیده می شد متمرکز شده و طرح های موجود را به نمونه های ارتقاء یافته ، تبدیل کند. برای نیل به این هدف ، چیزی در حدود 120 دستگاه پانزر-3 از گونه F با مسلح شدن به یک قبضه توپ 75 م.م L/43 به سال 1942 وارد خدمت شد ، به همین دلیل برخی مورخان براین عقیده اند که ارتش در آن زمان ، تمایل بیشتری برای توسعه یک توپ تهاجمی در قالب خودروی ویژه پشتیبانی از پیاده نظام در مقایسه با یک زره کوب نشان می داد . زره کوب اشتوگ-3 سری جی راست : نمای روبرو چپ : بخش نگهداری مهمات با توجه به این مساله ،براساس یک قاعده نانوشته ، هر اندازه درازای لوله توپ بیشتر می بود ، تاثیر کاربرد مهمات شدید الانفجار کاهش می یافت ولی از دید افسران واحدهای پیاده ، این معامله به نسبت قابل قبول می آمد ، به همین دلیل گونه Sturmgeschütz IIIG پس از مسلح شدن به یک قبضه توپ 75 م.م L-48 بصورت غیر قابل باوری از سوی این واحدها مورد استقبال قرار گرفت . برد موثر توپ فوق الذکر ( PAK-43) به بیشتر از 7000 فوت می رسید که دراین فاصله قابلیت نفوذ به درون زرهی به ضخامت 100 م.م با شیب 30درجه را در اختیار کاربر می گذاشت . در واقع ، زره کوب اشتوگ-3 با نیم رخ بسیار کوتاه و بهبود ضخامت زره های بخش جلویی با اضافه شدن زره هایی به ضخامت 80 م.م و همچنین با قرار گرفتن در کلاس وزنی کمتر از 25 تن ، انقلابی اساسی را در واحدهای زرهی و پیاده ارتش آلمان در جنگ دوم ایجاد نمود . این طرح چنان برای ورماخت جذاب شد که بعدها با اضافه شدن یک قبضه توپ کالیبر 105 م.م به شاسی فوق الذکر ، یک توپ خودکششی ابداع گردید که بنا بر برخی ملاحضات ، به هر گردان سه قبضه این توپها تعلق گرفت تا پوشش آتش کافی برای پشتیبانی از پیاده نظام فراهم گردد . اشتوگ-3 جی . ایتالیا - 1943 بدین سان ، فرزند ناتنی واحدهای زرهی ارتش ، اکنون درست در پیشانی یگانهای رزمی قرار گرفته بود و تا ماه مه 1941 ، نزدیک به 19 گردان مستقل از این توپهای تهاجمی (زره کوب) تشکیل شد . دوسال بعد ، یعنی در سال 1943 این تعداد به دو برابر یعنی حدود 38 گردان مستقل رسید و برای پشتیبانی از عملیات پیاده نظام در قالب یگانهای کوچک بطور مداوم جابه جا میشد . اهمیت این جنگ افزار به نسبت انقلابی در میان واحدهای نیروی زمینی چنان افزایش یافت که پس از کسب تجارت ذیقیمت در نبردهای گسترده ، افسران پیاده نظام برای انهدام توان زرهی دشمن و همچنین اجرای ضد حملات ، به شکل خاص بر روی این واحدها حساب جداگانه ای باز می کردند . از سویی دیگر ، توپهای تهاجمی جدید ، در مقایسه با تانکهای متعارف ، از هزینه طراحی وتولید کمتری برخوردار بودند ، چرا که مکانیزم پیچیده وگران قیمت برجک گردان در آنها وجود نداشت ، تولید انبوه آن به نسبت ساده تر بود واین برای صنایع زمان جنگ آلمان که نیروی انسانی با مهارت کمتر شامل کارگران خارجی ، اسرای جنگی را در برمی گرفت ، یک گزینه جذاب بشمارمی رفت . پانزر-4 علیرغم معرفی طرح های گوناگون و متنوع زرهی ، اسب کاری و استخوان بندی واحدهای زرهی ورماخت تا پایان جنگ دوم جهانی بشمار می رفت همزمان با افزایش جذابیت توپهای تهاجمی برای ارتش ، روند تولید تانک بتدریج دچار رکود میشد . بعنوان مثال ، از رده خارج بودن تانکهای پانزر-3 آنقدر واضح شده بود که خط تولید آن بعنوان یک خودروی رزمی سرعت به تکمیل یک شاسی برای نصب توپ تبدیل گردید . از سویی دیگر ، در اکتبر سال 1942 تولید پانزر-4 به 100 دستگاه در ماه کاهش پیدا کرد به همین دلیل در همان زمان ، ستاد کل ارتش پیشنهاد داد تا برنامه تولید انبوه پانزر-4 بعنون اسب کاری واحدهای زرهی متوقف و در عوض همه منابع برای تولید سریعتر پانترها و تایگر ها متمرکز گردد . اما در کمال تعجب ، شرکتهای قدیمی تری نظیر پورشه و پیمانکاران فرعی تولید تانک از همان ابتدای امر با این تصمیم به مشکل برخوردند . دلیل این امر را نیز می توان به محافظه کاری بیش از حد صنعت خودروسازی آلمان مرتبط نمود . موقعیت قرارگیری مهمات پانزر-3 سری اف از طرفی دیگر ، طراحان غیر نظامی خودروهای زرهی سنگین ،به شکل نامتناسبی ، شیفته یافتن راه حل برای چالشهای مربوط به مدلهای جدید ارتش نظیر تایگر و پانتر شده بودند و از دید آنها ، حل مشکلات فنی این سخت افزارها می بایست به گونه ای جلو می رفت که حتی در شرایط سخت نیز امکان تعمیرات صحرایی برای ارتش فراهم گردد . راست : نمای گرافیکی تانک پانزر3 سری اف چپ : پانزر3 سری اف .. جمعی هنگ پانزدهم زرهی ، لشکر 11 پانزر .. روسیه با توجه به این پیچیدگی بیش از حد روند طراحی و تولید تانک درآلمان ، تا سال 1942 یک هم افزایی با رویه منفی میان دوصنعت هم خانواده تولید خودرو و تانک ایجاد گردید و هر کدام ازاین دو در تلاش بود تا به شیوه مخصوص به خود که تصویرگر پیشگام بودن را در اختیار مشتری قرار میداد ، فرآیند تولید را به پیش ببرد . درواقع ، پیش از جریانات فوق الذکر ، دخالت سرفرماندهی ارتش در روند اعلام نیازمندی و طراحی خودروهای زرهی بسیار محدود بود و بیشتر بصورت یکسری توصیه ها و پیشنهادات عمدتا" منطق صورت می پذیرفت . بعنوان مثال ، براساس درخواست شخص هیتلر ، یکی از شرکتهای پیمانکاری موفق شد تا از ترکیب شاسی تانک پانزر-3 با توپ L-71 کالیبر 88 م.م که عمدتا" برای تانک تایگر توسعه یافته بود ، توپ خودکشی هامل را به نیروی زمینی تحویل دهد . راست : فوریه 1943 ... نمونه پروتوتایپ توپ خودکششی هامل در جریان یک بازدید به هیتلر نشان داده می شود . نمونه های اولیه این توپ به فشار شکن دهانه مجهز بودند ولی در نمونه های بعدی تصمیم گرفته شده تا این قطعه حذف گردد . در این زمینه ، گرچه شاسی مورد استفاده ، به گونه ای بود که آسیب پذیری قابل توجهی را در برابر آتش تانکهای پیاده نظام یا توپهای تهاجمی دشمن نشان میداد ، اما توپ قدرتمند و دوربرد 88 م.م با سرعت دهانه بالا پتانسیل بالایی به اندازه 50 درصد سازمان رزمی یک گردان ضد زره را به کاربر ارائه می داد و با تصویب تولید حداقل 500 دستگاه از این توپ ، قدرت تهاجمی و تدافعی ورماخت تا حد قابل قبولی افزایش پیدا می نمود . توپ تهاجمی فردیناند که بعدها با لقب "فیل" ( الفانت ) وارد خدمت شد ، در واقع پاسخی ناخواسته / خواسته به بدنه و سامانه رانشی پورشه به منظور تولید یک زره کوب سنگین مسلح به توپ 88 م.م بود و بدلیل شرایط جنگ ، بسرعت نزدیک به 90 دستگاه ازاین زره کوب تولید و در بهار سال 1943 در یک هنگ مستقل زرهی سازماندهی شدند . این خودروی زرهی ، بدون برجگ گردان ، در بهترین حالت ، یک تانک تایگر ناقص بشمارمی رفت که همان مشکلات فنی و بدون هیچ مزیت قابل توجه را ارائه میداد ، ضمن اینکه با وزنی در حدود 65 تن ، بلحاظ ابعاد تفاوتی با تایگر نداشت . علاوه براین ، حذف غیرضروری تیربار که برای دفاع از خود درمیدان نبرد بسیار اهمیت داشت ، موجب گردید که روسها در جبهه شرقی ، با هرنوع سلاح ضد زرهی که درسازمان رزمی آنها وجود داشت ( بخصوص در عملیات کورسک ) به تهدید قابل توجهی برای این هیولاهای فلزی تبدیل شوند . راست : نمای گرافیکی زره کوب 65 تنی ورماخت چپ : نمای درونی موقعیت قرار گیری مهمات زره کوب فردیناند اگرچه براساس تحلیل فوق الذکر ، این سخت افزارهای زرهی بیلان قابل توجهی را از خود برجای نگذاشتند ، اما ترکیب توپ88 م.م و شاسی تانک های متعارف ، تنها پیش مقدمه ای برای معرفی طرح های آینده بشمارمی رفت . ،به همین دلیل ، وی در ژوئن 1942 ، به فردیناند پورشه اجازه داد تا طراحی یک تانک فوق سنگین را کلید بزند که در نهایت با شناسه کنایه آمیز موش ( Mouse) در تاریخ خودروهای زرهی شناخته می شود . ماوس . فیل سفید هیتلر در جنگ ، گرچه روی کاغذ به تقریب رقیبی نداشت ، اما بدلایل مختلف ، سرنوشت محتومی در انتظارش بود !! موقعیت نگهداری مهمات مورد استفاده در پانزر-8 ماوس بر اساس اطلاعات موجود ، زره بخش جلویی این ابرتانک ، به 10 اینچ ( 25 سانتی متر ) می رسید و در حالی به یک توپ 6 اینچی (150 م.م ) مسلح شده بود که وزن هرپرتابه آن به 150 پاوند می رسید و در طرح نهایی ، وزن عملیاتی آن 188 تن ثبت شده بود که می بایست با سرعت جاده ای 12.5 مایل در ساعت وارد صحنه رزمی شود .صرف نظر از هزینه و پیچیدگی های طراحی ، تکمیل دو نمونه نخست این ابرتانک بیشتر از یکسال بطول انجامید . با این حال ، در عدم تاثیر رزمی این ابرتانک آلمانی بعنوان یک جنگ افزار زرهی بر روی روند جنگ و همچنین اتلاف منابع مادی و مهارت مهندسی اختصاص داده شده به این پروژه به تقریب هیچ شکی وجود ندارد ، با این وجود ، ابرتانک ماوس ، نشانه ای فراموش ناشدنی از نیروی زرهی ورماخت در جنگ دوم جهانی بشمار میرفت . بدین معنی که صرف نظر از حمایت مستقیم هیتلر ، ماوس درواقع نشان دهنده مسابقه ای میان برتری فنی و نیازهای رزمی میدان نبرد بشمار می رفت . پانزر4-سری اچ روسیه .. زمستان سال 1943 مضاف براین ، افزایش اندازه تانک بصورت خودکار ، تاثیر قابل توجی را بر روی میزان تحرک و قابلیت اطمینان رزمی این خودرو برجای گذاشت که این خود نیز بخوبی نشاندهنده فلسفه طراحی خودروهای زرهی و سلاح در آن زمان بود . اما با ورود جنگ به سال 1943 و سخت تر شدن شرایط نبرد در جبهه شرقی ، تکنیسن های آلمانی با تغییر رویکرد از حوزه مهندسی به علم مواد درصدد بودند تا راه حل مناسبی را برای غلبه بر مشکلات کاربرد واحدهای زرهی در جنگ پیدا نمایند . با تمامی این تفاسیر ، داستان طراحی وتولید ماوس ، در زمان خود ، روندی طولانی و نفس گیر محسوب میشد که در آن ترکیبی از تنش های میان نهادی ، پیچیدگی های فنی مربوط به ایجاد خط تولید و درنهایت کاهش توان رزمی ورماخت باعث گردید تا برخی کارشناسان (نظامیان ) نزدیک به سرفرماندهی عالی ارتش خواستار تعیین یک داور ( نظیر هانس گودریان ) برای رفع مشکلات پیش آمده شدند . در این خصوص ، گودریان ، ماوقع یک ملاقات خصوصی با هیتلر در 20 فوریه 1943 با محوریت برطرف کردن سوء تفاهامات متعدد در این خصوص را شرح می دهد که با تعیین یکسری شروط ، موجبات وسوسه سرفرماندهی عالی ارتش را فراهم نمود . براساس انچه که در تاریخ نظامی ورماخت به ثبت رسیده ، پی نوشت : 1- ادامه دارد ................. 2- برای اینکه بدونید چرا ورماخت در طول جنگ دوم جهانی علیرغم ارائه طرح های فوق العاده زرهی ، همیشه دچار مشکل بود ، این تاپیک را دنبال کنید ................. 2- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی در انجمن میلیتاری ، براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی " منوط به ذکر دقیق منبع است . امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند . برگردان به پارسی ، اختصاصی برای بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ( MILITARY.IR) مترجم : MR9
  4. behnamsniper

    نبرد نورفولک

    لا حول ولا قوه الا بالله العلی العظیم حسبنا الله و نعم الوکیل نعم المولی و نعم النصیر نبرد نورفولک نبرد نورفولک یک درگیری تانک ها بود که در تاریخ 27 فوریه 1991 در طول جنگ خلیج فارس بین ایالات متحده امریکا و انگلستان از یک سو و نیروهای گارد ریاست جمهوری بعثی عراق در سوی دیگر روی داد. نیروهای اولیه درگیر در این نبرد لشکر 2 زرهی امریکا، لشکر یکم پیاده (مکانیزه) و تیپ 18 مکانیزه و تیپ 9 زرهی از نیروهای گارد ریاست جمهوری عراق و واحد های دیگری از لشکرهای عراقی بودند. از انجا که یکی از تیپ های لشکر 1 مستقر نشده بود، لشکر 2 زرهی به لشکر 1 پیاده امریکا ملحق شده بود. لشکر 1 زرهی بریتانیا ماموریت داشت تا از جناح راست نیروهای VII (یکی از دو ارتش اصلی اروپایی امریکا در طول جنگ سرد) محافظت کند. رقیب اصلی لشکر 1 بریتانیا در این زمان لشکر 52 زرهی عراق و لشکرهای چندگانه پیاده عراقی بودند. این نبرد، اخرین نبرد در جنگ بود که بعد از ان اتش بس همه جانبه ایجاد شد. بعد از اتش بس دو نبرد دیگر در نزدیکی چاه های نفت الرمیله روی دادند. براساس برخی منابع، نبرد نورفولک دومین نبرد بزرگ تانک ها در طول تاریخ امریکا و بزرگترین نبرد تانک ها در جنگ اول خلیج فارس است. بیشتر از 12 لشکر همراه با چنیدن تیپ و واحدهای جداگانه در نبرد نورفولک شرکت داشتند. نیروهای امریکایی و بریتانیایی حدود 750 دستگاه تانک و صدها نوع دیگر از خودروهای عراقی را نابود کردند. البته این حجم از نابودی ارتش عراق، جدای از نابودی دو لشکر گارد ریاست جمهوری عراق توسط لشکر 3 زرهی در Objective Dorset در تاریخ 28 فوریه 1991 است. در طول این عملیات، لشکر 3 زرهی توانست 250 دستگاه خودروی دشمن را منهدم کرده و 2.500 سرباز عراقی را اسیر کند. بیش از یک دهه از این نبرد گذشت تا کیفیت و چگونگی منابع در مورد اغلب نبردهای جنگ اول خلیج فارس روشن شود. بسیاری از نبردهای زمینی در طول عملیات طوفان صحرا از بسیاری از نبردهایی که در اروپای جنوبی و غربی در طول جنگ جهانی دوم روی داد-حداقل از نظر تعداد تجهیزات به کار گرفته شده در ان- بزرگتر بودند. نمای کلی عملیات این نبرد حدودا در 60 مایلی شرقی و به فاصله 18 ساعت از نبرد البصیه (Battle of Al Busayyah- نبرد تانکی که در 26 فوریه 1991 بین ارتش عراق و نیروهای امریکایی روی داد. این نبرد به نام شهر البصیه که شاهراهی مهم و یکی از دژهای دفاعی عراق بود نام گرفته است)، و چند کیلومتر دورتر از نبرد 73 شرقی روی داد. نبرد نورفولک به نام منطقه نورفولک، منطقه ای که خطوط لوله نفت IPSA و چندین خط اهن و انبار تجهیزات عراقی که ارتش از ان دفاع می کرد را در خود جای داده بود، نام گرفته است. منطقه نورفولک در غرب خط مبدا حرکت جنگی کیوی، شرق خط مبدا حرکت جنگی اسمش، و شمال خط مبدا حرکت جنگی گریپ قرار داشت. خطوط مبدا حرکت جنگی (phase line) مرجع های نقشه ای هستند که هر چند کیلومتر یک بار بر روی نقشه برای اندازه گیری پیشروی یک عملیات نظامی مورد استفاده قرار می گیرند. نیروهای درگیر نیروهای درگیر در این این نبرد شامل لشکر 1 پیاده، تیپ سوم از لشکر 2 زرهی امریکا، و تیپ های 18 مکانیزه و 9 زرهی گارد ریاست جمهوری عراق و واحدهایی دیگر از 11 لشکر عراقی همچون لشکرهای 26، 48، 31 و 25 زرهی عراق می شدند. لشکرهای 10 و 12 زرهی عراق نیز حضور داشتند. عراقی ها دو تیپ مستقل زرهی نیز در منطقه داشتند که شامل تیپ های 50 و 29 زرهی می شد. لشکر 3 زرهی امریکا مسئولیت نبرد در منطقه دورست را بر عهده داشت. عملیات ضد شناسایی نیروی ویژه 1-41 پیاده، واحدی سنگین از لشکر 2 زرهی بود. در ابتدا این واحد شامل گردان یکم، هنگ 41 پیاده، گردان سوم، هنگ 66 زرهی، گردان چهارم و هنگ سوم توپخانه می شد. نیروی ویژه 1-41 اولین گروه ائتلافی بود که در تاریخ 17 فوریه 199 به مرز عربستان صعودی نفوذ کرد و و عملیات های زمینی در خاک عراق با نیروهای بعثی در تاریخ 17 فوریه صورت داد. به فاصله کوتاهی بعد از رسیدن، نیروی ویژه 1-41 همراه با اسکادران اول و هنگ چهارم سواره نظام ماموریت ضد شناسایی را دریافت کرد. این نیروی مشترک و کار گروهی انها به نام نیروی ویژه اهنین (Task Force Iron ) شهرت یافت. عملیات ضد شناسایی عموما شامل نابودی و عقب راندن واحد های شناسایی دشمن و عدم اجازه به نظارت بر نیروی های خودی اطلاق می شود. در 15 فوریه 1991، گردان چهارم از هنگ سوم توپخانه بر روی یک کاروان عراقی و چند کامیون همراه که مشغول شناسایی و نظارت نیروهای امریکایی بودند اتش گشود. در 16 فوریه 1991 به نظر می رسید که چندین خودروی عراقی در حال شناسایی و مراقبت نیروی ویژه هستند و با اتش امریکایی ها عقب رانده شدند. گزارش شد که یک دسته نظامی دیگر عراقی در شمال شرقی نیروی ویژه موضع گرفته اند. انها نیز با اتش توپخانه عقب رانده شدند. غروب همان روز گروه دیگری از خودروهای عراقی شناسایی شدند که به سمت مرکز نیروی ویژه حرکت می کردند. به نظر می رسید که این خودروها از نو ع BTR و تانک های ساخت شوروری باشند.ساعتی بعد نیروی ویژه با واحد های شناسایی عراقی درگیر شد. امریکایی های با شلیک موشک تاو یک تانک را نابود کردند. بقیه گروه شناسایی عراقی یا با اتش توپخانه نابود شدند و یا عقب نشینی کردند. در 17 فوریه 1991 عراقی ها با اتش خمپاره به نیروی ویژه حمله کردند و بعد از ان موفق به فرار شدند. غروب همین روز عراقی ها با اتش توپخانه به نیروی ویژه حمله کردند اما صدمه ای به نیرو وارد نشد. حمله و نفوذ قبل از حمله، برای کاستن از مقاومت عراقی ها، گردان های چهرام از هنگ سوم توپخانه و هنگ 210 توپخانه شروع به اتش بر روی مواضع عراقی ها کردند. حدود 300 توپ از چندین کشور مخنلف در حمله شرکت داشتند. بیش از 14.000 دور شلیک توپخانه و بیش تر از 4.900 موشک از سامانه راکت انداز چند گانه MLRS بر روی مواضع عراقی ها در این نوبت از حمله شلیک شد.در مراحل اولیه از این اتش ها، عراق حدود 22 گردان توپخانه خود را از دست داد. این میزان تخریب شامل نابودی حدود 396 قبضه توپ عراق نیز می شود. در پایان این حملات، تجهیزات نیروی توپخانه عراق دیگر وجود نداشت. یکی از واحد های عراقی که در طول اماده سازی کاملا منهدم شده بود، گروه توپخانه 48 پیاده نظام بود. فرمانده این گروه اعلام کرد که واحد وی 83 قبضه از 100 قبضه توپ خود را حین اماده سازی از دست داد. مکمل این حملات زمینی، حملات هوایی بمب افکن های B-52 و AC-130 های نیروی هوایی بودند. پیاده نظام نیروی ویژه 1-41 ماموریت یافت تا به مواضع اولیه دفاعی در مرز عربستان صعودی-عراق نفوذ کند. بار دیگر اسکادران اول و هنگ چهارم سواره نظام به کمک انها امدند. زمانی که انها وارد خاک عراق شدند با مواضع و سنگرهای بتونی چندگانه عراقی ها مواجه شدند. این مواضع دفاعی توسط واحدی به بزرگی تیپ محافظت می شدند. واحد های امریکایی اماده درگیری با سربازانی که در این مواضع و سنگرهای بتونی تقویت شده موضع گرفته بودند شدند. شش ساعت طول کشید تا نیروی ویژه بتواند این سنگرهای بتونی پیچیده را پاکسازی کند. عراقی ها با اتش سلاح های کوچکی همچون ار پی جی ها، خمپاره ها و انچه که از تجهیزات توپخانه برایشان باقی مانده بود با نیروی ویژه درگیر شدند. مجموعه ای از درگیری هایی که روی داد باعث تلفات سنگین و عقب رانده شدن عراقی ها از مواضعشان شد. تعداد بسیاری نیز به اسارت در امدند، تعدای فرار کردند و کشته شدند یا توسط دیگر واحد های ائتلاف دستگیر شدند. در طول پاکسازی سنگرهای بتونی، نیروی ویژه دو پست فرماندهی تیپ و پست فرماندهی لشکر 26 پیاده عراقی را اشغال کرد. نیروی ویژه یک فرمانده تیپ، چندین فرمانده گردان، فرماندهین همراه و افسران ستاد عراقی را دستگیر کرد. همان طور که درگیری ادامه می یافت، نیروی های پیاده نیروی ویژه از فاصله نزدیک با تانک هایی که در دخل گودال پنهان شده بودند و کمین کرده بودند درگیر شدند. برای چند ساعت، تیم های فرعی ضد تانک عراقی مسلح به RPG، تانک های تی 55، و نیروهای پیاده عراقی به خودروهای در حال عبور امریکایی اتش گشودند، و تنها توسط دیگر تانک های امریکایی و خودروهای رزمی که به دنبال نیروهای جلودار می امدند، نابود شدند. نیروی ویژه 1-41 به خاطر این اقدامات، نشان افتخار UAV را دریافت کرد. نبرد اغاز می شود نبرد نورفولک به نوعی ادامه درگیری بود که با نبرد 73 شرقی در روز قبل از ان اغاز شد. نبرد نورفولک در ساعت 30 بامداد روز 27 فوریه اغاز شد. دو تیپ حمله کننده لشکر یکم پیاده امریکا، شامل تیپ سوم از لشکر دوم زرهی، در خطوط مبدا حرکت جنگی 75 شرقی، 2.000 متر بالاتر از خطوط 73 شرقی مستقر بودند. تیپ های امریکایی با لشکر توکلنا علی الله (Tawakalna Division ) از گارد ریاست جمهوری و تیپ 73 از لشکر 12 زرهی عراق درگیر شدند. لشکر توکلنای گارد ریاست جمهوری عراق، قوی ترین لشکر عراق بود که 220 تانک T72 و 278 IFV (خودروی زره پوش چرخ دار یا شنی دار) در اختیار داشت. در طول این درگیری لشکر 12 زرهی عراق نابود شد. حدود 40 تانک عراقی و تعدا مشابهی خودروی زرهی عراقی نابود شدند. با حمایت هوایی از طرف گردان دوم، حملات بالگردهای هوانیروز و اتش پشتیبانی گردان چهارم از هنگ سوم و هنگ 210 توپخانه، که مانع حملات توپخانه ای عراق می شدند، لشکر 1 پیاده توانست راهی از بین خطوط دوم عراقی ها باز کند. سه ساعت بعد از این رویداد، لشکر یکم 6.2 مایل از منطقه نورفولک عبور کرد و در بین مه غلیظ توانست تانک ها، کامیون ها و پیاده نظام عراقی را نابود کند. لشکر 2 زرهی 60 تانک عراقی و 35 خودروی زره پوش جنگی (AFV) و خطوط انتقال نفت IPSA را نابود کرد. در بحبحه و سردرگمی عملیات، واحد های امریکایی با نیروهای عراقی در بیابان قاطی شدند. این سردرگمی باعث چند شلیک به نیروهای خودی شد. اسکادران اول و هنگ چهارم زرهی سواره نظام، حمله لشکر 1 پیاده در عراق و کویت را رهبری و هدایت کردند، و راه فرار ارتش عراق در کنار شهر کویت و بزرگراه بصره را بستند. اسکادران پیشروی سریع خود را ادامه داد و در اوج کار خود توانست فرودگاه صفوان در عراق را تصرف کند. اسکادران اول، هنگ چهارم زرهی سواره نظام توانستند 65 تانک، 66 نفربر زره پوش ( APC)، 66 کامیون، 91 سنگر بتونی را نابود کرده و 3.010 سرباز دشمن را اسیر کند. با طلوع خورشید، لشکر 1 پیاده توانست کنترل منطقه نورفولک را به دست گیرد و لشکر پیاده مکانیزه توکلنا نیز به عنوان یک نیروی رزمی دیگر وجود خارجی نداشت. در مجموع 11 لشکر عراقی نابود شدند. تمامی تلفات امریکایی 6 کشته (یک نفر بر اثر اتش نیروی های خودی) و 25 مجروح بود. نیروی ویژه 1-41 چند خودروی زرهی و چند تاک ابرامز خود را از دست داده بود. لشکر 2 زرهی و لشکر 1 پیاده 550 تانک عراقی و 480 نوع از دیگر خودروهای عراقی را در طول نبرد نابود کردند. حضور بریتانیا لشکر 1 زرهی بریتانیا مامور محافظت از جناح راست نیروهای VII بود. طراحان عملیات نیروی ویژه چنین تصور کرده بودند که زمانی که حمله نیروهای VII به داخل مواضع عراق مشخص شود، لشکر 52 زرهی عراق ضد حمله را اغاز خواهد کرد. لشکر 1 زرهی بریتانیا دو تیپ (چهارم و هفتم) در اختیار داشت که در عملیات گرانبی (Operation Granby) شرکت کردند، عملیات گرانبی نامی بود که به عملیات های نظامی ارتش بریتانیا در طول جنگ اول خلیج فارس اطلاق شد.لشکر 1 به تانک های چلنجر 1 به عنوان تانک اصلی میدان نبرد مسلح بود. این تانک ها به توپ های 120م خان دار، دوربین های حرارتی، و زره های کامپوزیتی چوبام (از معروف ترین زره های کامپوزیتی) مسلح بودند و تنها رقیب انها در میدان نبرد تانک امریکایی M1A1 ابرامز بود. سربازان پیاده بریتانیایی با خودروهای زرهی سری Warrior (یک سری از خوردوهای زرهی انگلیسی که برای جایگزینی با سری قدیمی FV430 ساخته شدند) به میدان نبرد اعزام می شدند. وریر های حفاظت زرهی بسیار خوبی داشتند و به یک توپ 30 م مجهز بودند.مدل های اصلاح شده از این خودرو شامل نمونه خمپاره انداز، موشک های ضد تانک میلان، و خودروی فرماندهی و کنترل نبرد بودند: علاوه بر این بریتانیایی ها طیف متنوع و عالی از خودروهای زرهی سبک بر پایه شاسی FV101 Scorpion را در اختیار داشتند. توپخانه انگلیسی ها عمدتا شامل هویتزرهای M109، M110 و سامانه راکت انداز چند گانه MLRS می شد که با سیتم های امریکایی هماهنگی داشتند. پشتیبانی هوایی انها نیز شامل بالگردهای غزال –که برای شناسایی به کار برده می شدند-و بالگردهای Lynx می شد که معدل بالگرد AH-1 کبرا بود. انگلیسی ها واحدهای پزشکی، لجستیکی و مهندسی لازم را نیز در اختیار داشتند. این واحد کوچک اما قدرتمند توسط سرلشکر 47 ساله رابرت اسمیت فرماندهی می شد. وی عضو واحد چتربازان بریتانیا و کارشناس زرهی و تاکتیک های تانک شوروی بود. لشکر وی دو تیپ در اختیار داشت. تیپ چهارم با مهندسان و توپخانه بیشتر تقویت شده بود. تیپ چهارم برای ماموریت های شکست محاصره ناگهانی و پاکسازی زمین در زمان نفوذ در نظر گرفته شده بود. تیپ هفتم سنگین زرهی نیز برای درگیری های تانک با تانک در نظر گرفته شده بود. در 26 فوریه 1991، توپخانه انگلیسی ها برای یک ساعت بر مواضع عراقی ها اتش گشود. این اتش سنگین ترین اتش از زمان جنگ جهانی دوم بود. همان شب، تیپ هفتم انگلیسی وارد یک نبرد شبانه تانک با گردان تانکی از لشکر 52 زرهی عراق شد. بعد از 90 دقیقه درگیری، بیش از 50 تانک عراقی و خدمه ان نابود شدند. همان شب، تیپ 4 انگلیسی یک ستاد و محل توپخانه تیپ 807 لشکر 48 پیاده را نابود کرد. نیروهای پیاده انگلیسی مواضع دفاعی عراقی را که تیپ 803 پیاده از ان دفاع می کرد را پکسازی کردند. بعد از 48 ساعت درگیری، لشکر 1 زرهی بریتانیا توانست چهار لشکر پیاده عراقی (لشکرهای 26، 48، 31 و 25) را نابود کند و با چندین درگیری سریع مواضع لشکر 52 زرهی را اشغال کند. تا نیمه شب هیچ گونه مقاومت سازمان یافته ای از سوی عراق بین لشکر 1 زرهی انگلیسی تا خلیج فارس وجود نداشت. در این روز، یک تانک چلنجر انگلیسسی توانست دوربردترین شکار تانک ثبت شده را با استفاده از مهمات زره شکاف کفکش دار تثبیت شده با بالک (APFSDS-یک نوع مهمات نفوذگر انرژی جنبشی که برای هدف قرار ددادن خودروهای مدرن طراحی شده است) از فاصله 4.700 متری ( 2.9 مایلی) به دست اورد که دوربرد ترین شکار تانک به تانک ثبت شده است. در 27 فوریه 1991، لشکر 1 زرهی بریتانیا توانست مناطق نهایی در بزرگراه بصره در شمال رشته کوه مولتا (Multa ) را تصرف و امن کند. لشکر 1 زرهی بریتانیا 217 مایل را ظرف 97 ساعت طی کرده بود. لشکر 1 زرهی 200 تانک عراقی را نابود کرده و یا به غنیمت گرفته بود و تعدا بسیار بیشتری از خودروهای زرهی، کامیون ها، خودروهای شناسایی و....را نیز نابود کرده بود. منطقه دورست در 28 فوریه، لشکر 3 زرهی امریکا بعد از مقاومت شدید عراقی ها و نابودی بیش از 250 خودروی دشمن منطقه دورست را پاکسازی کرد. تیپ 3 و لشکر 3 زرهی نیز 2.500 سرباز دشمن را اسیر کردند. نبردها و اقدامات لشکر 3 و تیپ 3 باعث نابودی دو لشکر گارد ریاست جمهوری عراق شد. در ظرف تقریبا 24 ساعت نبرد مداوم، تیپ 3 توانست 547 خودروی دشمن از جمله 102 تانک، 81خودروی زرهی، 34 قبضه توپ و 15 توپ ضد هوایی را نابود کرده و یا غنیمت بگیرد. صد ها تن پشتیبانی و تدارکات و 528 اسر نیز غنیمت این مرحله از عملیات بود. در طول عملیات، تنها 3 تانک M1A1 ابرامز لشکر سه زرهی اسیب دید. پانزده سرباز لشکر سوم بین دسامبر 1990 و اواخر فوریه 1991 کشته شدند. در اوج نبرد، لشکر 3 زرهی شامل 32 گردان و 20.533 نفر پرسنل بود. این نیرو بزرگترین ائتلاف در جنگ خلیج فارس و بزرگترین لشکر زرهی در تاریخ بود. نیروی زرهی ان نیز شامل 360 تانک ابرامز، 340 خودروی زرهی برادلی، 128 هویتزر خودکششی 155 م، 27 بالگرد تهاجمی اپاچی، 9 سامانه راکت انداز چند گانه MLRS و.......بود. زمان: 27 فوریه 1991 مکان درگیری : استان المثتی عراق نتیجه: پیروزی قاطع نیروهای ائنلاف نیروهای درگیر رژیم بعثی عراق ایالات متحده- انگلستان واحدهای درگیر عراق لشگرهای توکلنا علی الله گارد ریاست جمهوری لشکر 10 زرهی لشکر 12 زرهی لشگر 52 زرهی لشگر 25 پیاده لشگر 26 لشگر 31 پیاده لشگر 48 پیاده تیپ 9 زرهی تیپ 18 مکانیزه تیپ 50 زرهی تیپ 29 زرهی امریکاو انگلیس لشکر 2 زرهی امریکا (نیروی مهاجم) لشگر 1 پیاده لشگر 3 پیاده لشگر 1 سواره نظام لشگر 1 زرهی بریتانیا تیپ 210 توپخانه اسکادران اول، هنگ چهارم سواره نظام (امریکا) تلفات و خسارات نیروهای بعثی (در مواجهه با نیروهای امریکایی) تلفات سنگین 937 سرباز اسیر 550 تانک نابود شده 480 نوع دیگر خودروهای نابود شده 396 قبضه توپ نابود شده منطقه دورست تلفات سنگین 250 تانک نابود شده 2.500 سرباز اسیر بخش انگلیسی ها تلفات سنگین 200 تانک نابود شده تلفات سنگین بر خودروهای زرهی امریکا 6 سرباز شکته شده 25 مجروح 5 تانک نابود شده 4تا 5 خودروی زرهی نابود شده منطقه دورست 15 سرباز کشته شده 3 تانک اسیب دیده بریتانیا تعدای مجروح و زخمی مترجم: محمد رجبعلی منبع: https://en.wikipedia.org/wiki/Battle_of_Norfolk توجه: این مطلب قبلا توسط حقیر در سایت jangavaran.ir منتشر شده است. شادی ارواح طیبه امام، شهدا، شهدای مدافع حرم، شهدای آتش نشان سلامتی و تعجیل در فرج آقا، مولا و صاحب اختیارمون مهدی قائم (عج) سلامتی و طول عمر با عزت برای نائب بر حق ایشان امام خامنه ای (مد ظله العال ) سلامتی و پیروزی رزمندگان جبهه مقاومت 5 صلوات محمدی عنایت کنید
  5. بدون شک میتوان گفت رژه 9 مه 2015 ارتش فدراسیون روسیه علاوه بر شکوه و تمتراقی در خور 70 امین سالگرد پایان خونین ترین جنگ قاره اروپا طی یک قرن گذشته ، این تاریخ را بعنوان شروع انقلابی نو در ساختار نیروهای مسلح روسیه با رونمایی لشگری از خودروهای زرهی ، تانکها و توپخانه های مدرن ثبت کرد. جنگ افزارهای رونمایی شده در این رژه آنچنان گسترده و دارای جزییات ظریف مخصوص به خود هستند که در یک تاپیک مجال بازگو کردن تمام آنها وجود ندارد، لذا در این تاپیک با توجه به اهمییت ، به مهمترین و هیجان انگیز ترین آنها میپردازیم. آرماتا نام پلتفرم رزمی جدید ساخت روسیه است که بر مبنای اصول ساخت ماژولار و با هدف ایجاد بستر یکپارچه جهت تولید نسل جدید تانک ها و زره پوش های ارتش این کشور توسعه یافته است. دو زیرشاخه معرفی شده این پلتفرم ، تانک T-14 که توسط رسانه ها اولین تانک روسی با طراحی کاملا جدید و مستقل از زمان توسعه تانک معروف T-72 لقب گرفته است و خودروی نبرد پیاده نظام سنگین T-15 میباشد. طراحی و فناوری های بکار رفته در هر دوی این جنگ افزارها تغییرات اساسی نسبت به جنگ افزارهای زرهی شوروی و روسیه تاکنون داشته است که در ادامه این تاپیک ، دو جنگ افزار فوق را بررسی خواهیم نمود اختصاصی میلیتاری
  6. بسم الله الرحمن الرحیم Type 90 یا تایپ 90، تانک اصلی میدان نبرد متعلق به نیرو های زمینی دفاعی ژاپن (JGSDF ) است. این تانک توسط صنایع سنگین میتسوبیشی برای جایگزینی با تانک های Type 61 و Type 74 طراحی شد. تحقیقات و توسعه این تانک در سال 1976 آغاز و در سال 1990 وارد خدمت شد. قرار است تانک Type 10 جایگزین این تانک شود. تاریخچه پس از تصویب ساخت تانک Type 74 فرماندهان ژاپنی بدنبال نمونه بهتری از این تانک بودند تا بتواند رقیب قدرتمند و همینطور در عین حال شکست ناپذیری علیه تانک تی 72 شوروی باشد. در نتیجه توسعه یک نمونه اولیه با نام TK-X MBT بین سال های 1976 تا 1977 آغاز شد. توسعه مشترک توسط صنایع سنگین میتسوبیشی و به رهبری موسسه توسعه و تحقیقات فناوری آژانس دفاعی ژاپن (TRDI) انجام شد. از دیگر پیمانکاران این پروژه نیز میتوان به شرکت های Japan Steel Works, Daikin Industries, Mitsubishi Electric, Fujitsu and NEC نامبرد. دو نمونه اولیه تایپ 90 در 1980 تکمیل شد که هر دو به توپ 120 mm ساخت شرکت Japan Steel Works Limited مجهز بودند که البته مهمات آن نیز ژاپنی و ساخت شرکت Daikin Industries Limited بودند. این دو نمونه تا سال 1984 کامل شدند و تست ها و آزمایشات مختلفی روی آنها صورت گرفت. تا اینکه پس از یک بازبینی روی آنها در سال 1986، برجک و همینطور زره سرامیکی تانک ارتقاء و مورد اصلاح واقع شدند. در سری دوم نمونه های آزمایشی، چهار تانک به عنوان نمونه ی اولیه جدید بین سالهای 1986 تا 1988 ساخته شد که نتایج آزمایشات دو نمونه قبلی در این نمونه ها گنجانده شده بود. این نمونه ها مجهز به توپ Rheinmetall 120 mm gun بدون خان است که در علاوه بر تانک Leopard 2، در تانک آبرامز نیز مورد استفاده قرار گرفت. این نمونه ها برای آزمایشات مختلف جهت شناسایی و همینطور کشف نقاط ضعف و قوت تانک ساخته شدند. پس از انجام این امور، کشور ژاپن رسما در سال 1989 تانک جدید و همینطور بومی کشورش را در رسانه های جهان معرفی کرد و از آن به بعد به تانک معروف کشور ژاپن بعد از تایپ 10 تبدیل شد. به غیر از توپ 120 م م بدون خان که تحت لیسانس شرکت Rheinmetall آلمان در ژاپن ساخته شده بود تمام زیرمجموعه های این تانک بومی بودند که این باعث بیشتر شدن هزینه هر واحد آن نسبت به تانک های ساخته شده برای اعضای ناتو همچون آبرامز و چلنجر2 بود. تانک تایپ 90 برای ارتقا با دو مشکل روبه رو بود. 1- بودجه کم و در نتیجه کمبود تدارکات 2- متمرکز شدن بودجه ها به پروژه تایپ 10 با توجه به اینکه ژاپنی ها به خوبی میدانند که تایپ 90 برای نبرددر مناطق محدود شهری نامناسب است به همین دلیل این تانک ها را به تیپ JGSDF Fuji School و واحد هفتم زرهی مستقر در هوکایدو که فضای کافی برای مانور و تمرینات مختلف را دارا می باشد، فرستادند. به غیر از تمرینات سالانه Combined Live Fire که در مرکز تمرین یاکیما در ایالت واشنگتن به میزبانی ارتش ایالات متحده برگزار میشود تایپ 90 هیچگاه از کشور ژاپن خارج نشده است و در هیچ نبرد واقعی نیز حضور نداشته است. جنگ افزار همان طور که قبلا اشاره شد این تانک از توپ 120 م م بدون خان آلمانی Rheinmetall استفاده میکند که در آبرامز، لئوپارد 2 و K1A1 کره جنوبی استفاده شده است. البته پیش از انتخاب توپ Rheinmetall ژاپنی ها موفق شدند توپ 120 بی خان را تولید کنند اما هزینه کمتر نمونه آلمانی باعث شد تا از نمونه بومی صرف نظر شود. از زمان معرفی تانک چندین ارتقا بر روی سیستم کنترل آتش انجام شده است که از جمله ی آنها افزودن فاصله یاب لیزری ایتریوم-آلومینیوم-گارنت با برد 300 تا 5000 متر به تانک است. کامپیوتر 32 بیتی تجزیه و تحلیل پرتابه و سیستم های تصویر برداری حرارتی بهبود یافته و سیستم های اتوماتیک ردیابی که قادر به درگیری با اهداف متحرک یا ثابت در روز و شب هستند از جمله ویژگی های مدرن این تانک ژاپنی محسوب می گردد. سیستم ردیابی هدف از یک نمایشگر تصاویر حرارتی استفاده میکند که میتواند توسط توپچی و یا فرمانده کنترل شود. همچنین این سیستم قادر به ردیابی سربازان و وسایل نقلیه و هلیکوپتر می باشد. (شلیک توپ اصلی 120 م م) توان دید فرمانده با دوربین، 3 الی 10 برابر در روز است. همچنین دید عمودی نیز از -29 تا +29 درجه و دید افقی هم 180 درجه است. ضمنا توپچی نیز قادر است تا با دید 10 درجه روی اجسام و محیط زوم کند. توپ اصلی تانک مجهز به سیستم بارگزار خودکار (Auto Loader) مکانیکی است که توسط میتسوبیشی طراحی شده است. بارگزاری خودکار میتواند ظرف دو ثانیه توپ را بارگزاری کند که درنهایت یک چرخه برای شلیک به یک هدف حدود 4تا 6 ثانیه زمان میبرد. 2 سلاح ثانویه روی این تانک نصب می شود، یک عدد مقابل دریچه توپچی بر روی برجک و آن مسلسل Browning M2 است که تحت لیسانس صنایع سنگین سومیتومو در ژاپن تولید می شود. علاوه بر این یک مسلسل 7.62 م م ساخت ژاپن نیز در سمت چپ مسلسل اصلی قرار گرفته است. تایپ 90 شبیه لئوپارد2 آلمانی است اما برخلاف آن از یک زره کامپوزیت سرامیک و فولاد پودمان بندی شده استفاده میکند که این طراحی مشابه طراحی تانک های پس از دهه 90 است. طرح این زره برای تسهیل ارتقا تصویب شد. زره جلویی در مقابل گلوله های JM-33 120 م م توپ L44 آزمایش شده است. این در حالیست که زره برجک توانایی دفاع در برابر پرتابه های تا 35 م م را دارد. مشخصات تایپ 90 از بسیاری از تانک های اصلی نبرد کوتاه تر است. این تانک دارای ارتفاعی حدود 2.33 متر و عرض 3.33 متر و وزنی حدود 50.2 تن است. در مقام مقایسه تانک لئوپارد 2 دارای ابعادی معادل 2.48 متر ارتفاع و 3.70 متر عرض و 55 تن وزن است. قلب تپنده این تانک یک موتور دیزلی 10ZG32WT میتسوبیشی 10 سیلندر دوزمانه است که 1500 اسب بخار قدرت برای این تانک فراهم می کند. این تانک از یک سیستم انتقال قدرت اتوماتیک Mitsubishi MT1500 استفاده می کند که دارای 4 دنده به جلو و دو دنده به عقب است. توسعه نمونه اولیه این موتور در سال 1972 و ده سال بعد در سال 1982 به پایان رسید. سیستم تعلیق نیز درعقب و جلو تانک نصب شده است که در هنگام پرش تانک برای مقابله با زمین های ناهموار تنظیم میشود که این خود نیازی برای هر تانکی در ره های خشن و کوهستانی ژاپن است. با توجه به گزارش های رسمی وزارت دفاع ژاپن شتاب این تانک 0-200 در 20 ثانیه است. (تانک از چهار جهت) مشخصات کلی نام: Type 90 نوع: تانک اصلی میدان نبرد کشور: ژاپن مالک: نیرو های دفاعی زمینی ژاپن طراح: صنایع سنگین میتسوبیشی - موسسه تحقیقات و توسعه فناوری وزارت دفاع ژاپن تولید کننده: صنایع سنگین میتسوبیشی بازه زمانی تولید: 1989-2009 تعداد ساخته شده:341 (2014) برد عملیاتی: 400 کیلومتر سرعت: 70 کیلومتر بر ساعت وزن: 50.2 تن طول: 9.76 متر عرض: 3.43 متر ارتفاع: 2.34 متر خدمه: 3 نفر زره: زره مرکب سرامیک/فولاد پودمان بندی شده جنگ افزار اصلی: Rheinmetall 120 mm بدون خان همراه با بارگزار خودکار (automatic loader) جنگ افزار جانبی: مسلسل M2HB 12.7 mm و مسلسل Type 74 7.62 mm موتور: Mitsubishi 10ZG32WT 10 سیلندر دو زمانه 1500 اسب بخار / 2400 دور بر دقیقه استفاده از این مطالب تنها با ذکر نام وبسایت www. military.ir مجاز می باشد ترجمه و گردآوری توسط بنده حقیر Moghaddam منبع http://en.wikipedia.org/wiki/Type_90_Ky%C5%AB-maru برای مطالعه: http://www.military-today.com/tanks/type_90.htm پوستر: http://gallery.military.ir/albums/userpics/10307/japanese-type-90-222.jpg
  7. بسم الله الرحمن الرحیم تانک M48 Patton یکی از اولین تانک های اصلی میدان نبرد ایالات متحده است که در همین کشور نیز طراحی شده است. بعد از جنگ جهانی دوم تصمیم بر این گرفته شد تا از ساختن انواع مختلف تانک خودداری شود و در عوض یک تانک وظیفه ی تانک های سبک، متوسط و سنگین را انجام دهد. به همین دلیل به آنها تانکهای اصلی میدان نبرد (MBT) گرفته می شود. این تانک جزء سه تانکی است که نام ژنرال آمریکایی، جورج اس پاتون را یدک می کشد که یکی از فرماندهان آمریکا در طی جنگ جهانی دوم بود و همینطور جزء اولین کسانی در آمریکا بود که به صورت همه جانبه موافق حضور تانک در میدان نبرد بود. تانک M48 یکی از نسخه های ارتقاء یافته ی تانک M47 Patton بود. این تانک تا زمانی که تانک مشهور M60 به میدان نیامده بود، یکه تاز زرهی آمریکا به شمار می رفت. اما وقتی که تانک M60 ساخته شد، با M48 ها جایگزین شدند و در جنگ ویتنام نیز به صورت رزرو برای تفنگداران نیروی دریایی قرار گرفته شد. این تانک در مقیاس گسترده توسط آمریکا و متحدانش در NATO در طی جنگ سرد مورد استفاده قرار گرفت و این تانک و همینطور M60 از نماد های جنگ سرد آمریکا در زمینه ی زرهی به شمار می روند. تانک M48 در حال بارگیری در سال 1959 زمانی که ایالات متحده، از M47 ها و M4 Sherman استفاده می کرد، تانک M48 به این منظور ساخته شد تا جایگزین این دو نسخه باشد. روی هم رفته، کارشناسان و طراحان برای ساخت M48، تانک M47 مورد بازبینی اساسی قرار دادند تا نسخه ی جدید تر، قوی تر و بهتر ساخته شود و می توان گفت که M48 را از نو طراحی کردند. تانکهای M48A5 تا دهه ی 80 میلادی در آمریکا به صورت رزرو باقی ماندند و در برخی دیگر از کشور ها از این تانک به صورت عملیاتی در ارتش هایشان استفاده می کردند، اما در آن زمان آمریکا روی تانکهای M48 توپ مدرن 90 میلیمتری را نصب می کرد که یکی از جدید ترین توپ های آن زمان به شمار می رفت. تانک M48A5 که بروز رسانی های زیادی روی آن نصب شده بود، به نسخه ی استاندارد توپ 105 میلیمتری تانک M60 مجهز شد که به همین خاطر آمریکا آن را تا چندین سال به صورت رزرو نگهداری کرد. ارتش ترکیه یکی از کشور هایی است که بیشترین تعداد دستگاه M48 Patton را نگهداری می کند. ارتش ترکیه با دارا بودن بیش از 1400 دستگاه تانک M48 بهینه سازی شده، یکی از بزرگترین دارندگان این تانک است که 1000 دستگاه از آن را مرحله به مرحله از دور خارج کرد و به صورت ذخیره آن ها را نگهداری کرد و مابقی آنها را به خودرو های بازیابی زرهی تبدیل کرد. M48 در یک نگاه تانک M48 در بیشتری نقطه ی تانک دارای 120 میلیمتر زره می باشد که حفاظت نسبتا مناسبی را برای تانک فراهم می کند. البته در نسخه های بروز شده حفاظت زرهی تانک تا حدود زیادی بیشتر شد. توپ اصلی یک T54 90 میلیمتری است که برای M48A3 T41 و برای M48A5 نسخه ی جدید تر M68 105 میلیمتری مورد استفاده قرار گرفت. البته اینها به عنوان توپ اصلی روی تانک نصب می شدند و سلاح های ثانویه نیز یک کالیبر 50 برونینگ M2 به عنوان سلاح فرمانده و یک کالیبر 30 میلیمتری M73 نیز به صورت هم محور با توپ نصب می شد. موتور Continental AVSI-1790-6 V12 که با هوا خنک می شد و Twin Turbo گازروغن بود که قادر به تولید 810 اسب می باشد. البته این موتور نسبت به نسخه ی قدیمی قدرتمند تر است و نسخه ی قدیمی Continental AVDS-1790-2 V12 است که می تواند 710 اسب بخار قدرت تولید کند. یک سیستم انتقال قدرت CD-850-4A or -4B با دو دنده به جلو و یک دنده به عقب این تانک را هدایت می کند. سیستم تعلیق Torsion Bar شاسی و سایر متعلقات را روی خود نگهداری می کند. باک تانک نیز 200 گالن آمریکا است که موجب می گردد تانک M48 به 462 کیلومتر برد عملیاتی دست یابد. تانک M48A5 قادر است تا به نهایت سرعت 48 کیلومتر دست یابد. تانک M-48A5 تاریخچه در 27 فوریه سال 1951، OTCM پروژه ی #33791 (کد پروژه) ساخت تانک جدیدی را آغاز کرد که دارای توپ جدید و قوی تری همچون توپ 90 میلیمتری T-48 بود(پیشوند T با X جایگزین شد، به خاطر اینکه بعد ها سری تانک M60 آن را انتخاب کرد). به علت مهم بودن کار و همینطور جدید تر بودن نسبت به M46 و M47، تانک M48 می بایست حساسیت های فرآوانی روی آن صورت می گرفت. به همین دلیل برجک تانک خالت نیم کره ی خاصی داشت و از دو تانک سلف خود متمایز بود. طراحی جدید بدنه و همینطور بهینه سازی سیستم تعلیق از دیگر تغییرات این نسخه به شمار می رفت. در بدنه ی تانک، بخش مسلسلچی حذف شده بود و خدمه به 4 نفر کاهش یافت. این تغییرات موجب می شد تا خود به خود جزء لیست نسل اولین تانکهای اصلی میدان نبرد فرار بگیرد. در دوم آوریل 1953، کمیته ی تجهیزات تاکتیکی و تکنیکی آمریکا استاندارد #34765 را که از آخرین ارتقاء های تانک M48 به شمار می رفت، سفارش داد. از سال 1952 الی 1959، یعنی حدود 7 سال، آمریکا قریب به 12 هزار نسخه از این تانک را ساخت. بعد از آن، تانک M48A2C ساخته شد که با یک موتور قدرتمند گازروغن 12 سیلندر در کنار موتور کمکی 8 سیلندر مجهز می شد. (این نسخه را Little Joe نامیدند). موتور گازروغن برد عملیاتی تانک را بسیار محدود و اندک می کرد و همینطور زمانی که تانک مورد هدف قرار می گرفت، مستعد انفجار مهیب می شد. در نتیجه این نسخه غیرقابل اعتماد نامیده شد و برخی از نسخه های ساخته شده به جنگ اسرائیل با اعراب ارسال شدند. این نسخه اشکالات بسیار زیادی داشت. از جمله اینکه برجک وضعیت مناسبی نداشت، یعنی با اولین نفوذ منفجر می شد و خدمه را از بین می برد. همینطور خطوط هیدرولیکی نیز اوضاع خوبی نداشتند و با نشتی همراه می شدند. این تانک به علت اینکه از استاندارد های مناسبی بهره نمی برد، خدمه اش آن را توپ آتشین نامیدند. زیرا ممکن بود در هر شرایط نامناسبی منفجر شود. همین موارد موجب شد تا آمریکا در آغاز 1959، نسخه ی M48A3 را منتشر کند که دارای ویژگی های جدید و بهتری بود. مانند نصب پاور پلنت دیزلی و M48 های دیزلی تا سال 1968 در خدمت آمریکا باقی ماندند و پس از آن به صورت رزرو یا ذخیره در آمدند، اما دیگر کشور ها آن ها را تا 1975 نگهداری کردند، مانند آلمان غربی که به صورت گسترده در لکشر 124 پانزر از آنها استفاده می کرد. M48A3 در فوریه سال 1963ريال ارتش آمریکا پذیرفت که 600 دستگاه تانک M48 Patton به نسخه ی استاندارد سازی شده ی M48A3 تبدیل شوند. در سال بعد، یعنی 1964، سپاه تفنگداران نیروی دریایی 419 دستگاه تانک ارتقاء یافته را دریافت کردند. مدل A3 با موتور دیزل تولید می شد. در این موتور مکانیزم سوخت و ساز بهینه شده بود و مشکل های قبلی همگی برطرف شده بودند. تانکهای ارتقاء یافته را آمریکا برای جنگ ویتنام نیز استفاده کرد. به دلیل اینکه این تانک ها با جدیدترین تجهیزات روز آن زمان تجهیز شده بودند، آمریکا در کنار M60 ها نیز از M48A3 استفاده می کرد، غلطک های تثبیت سازی نیز می توانستند در طرفین در اندازه های 3 یا 5 عدد مورد استفاده قرار گیرند. M48A5 M48A5 در اواسط دهه ی 70 میلادی، نسخه ی M48A5 از سوی ارتش آمریکا پذیرفته شد و قرار شد تا در این توسعه از توپ سنگین 105 میلیمتری استفاده گردد. برخی از مولفه های این تانک ها بهینه سازی شدند و در عمل می توانستند به سرعت تانک M60 نیز دستیابند. ویژگی های لجتستیکی تانک M48A5 نیز بهبود یافت تا در میدان نبرد پشتیبانی از آنها آسان تر شود. اغلب تانک های M48 ایالات متحده بروزرسانی A5 را دریافت کردند و همگی به این نسخه تبدیل شدند. در اواسط دهه ی 90 میلادی، همه ی مدل های تانک M48 Patton از خدمت ایالات متحده ی آمریکا خارج و با تانک های جدید جایگزین شدند. البته هنوز نیز خبری هایی مبتنی بر استفاده ی برخی کشور ها از مدل های مختلف تانک M48 به گوش می رسد که یا از آنها استفاده می کنند و یا آنها را به صورت ذخیره در اختیار دارند. تاریخچه ی نبرد یک دستگاه تانک Zippo در ویتنام ،سال 1968 ----M67A1 جنگ ویتنام از تانک M48 به صورت گسترده ای در جنگ ویتنام استفاده شد. تقریبا حدود 600 دستگاه تانک M48 در این نبرد برای ارتش آمریکا خدمت کرد. نسخه های ابتدایی این تانک تا سال 1965 در استفاده ی گردان اول و سوم تانک تفنگداران ایالات متحده بودند. گردان پنجم تانک نیز بعد ها به این تانک ها مجهز شدند. مابقی تانک ها به سه بخش تقسیم شده و به ارتش ویتنام جنوبی در اختیار آمریکا که به گردان 1-77 زرهی در DMZ، گردان 1-69 زرهی در مرکز Highlands و گردان 2-34 زرهی در دلتای می کنگ تحول داده شد. تقریبا به هر گردان 77 دستگاه تانک تعلق گرفت. همچنین تانک های M48 نیز در اختیار اسکادران سواره نظام زرهی در ویتنام قرار گرفتند تا آنها را با M551 Sheridan که برای اهداف زرهی، تهاجمی و شناسایی مورد استفاده قرار می گرفت، جایگزین شوند. تانکهای M48A3 به صورت گسترده در اختیار یگان سواره نظام زرهی قرار گرفتند، البته M67A1 آتشزا (با اسم مستعار Zippo) همین M48 های مورد استفاده در ویتنام بودند. تانک M48 Patton تنها یک تانک نبود که صرفا برای تخریب از آن استفاده شود، بلکه جنگ افزاری بود که در طئوری جنگ نقش تانک ها را کاملا عوض کرد و فصل نوینی را در تعریف تانک آغاز کرد. زمانی که آمریکا نبردش را در ویتنام به پایان رساند و تصمیم گرفت تا نیرو هایش را از این کشور خارج کند، تصمیم گرفت تا وظیفه ی هدایت کشور را به دست نیرو های ویتنام جنوبی بسپارد، به همین منظور تانکهای M48A3 را به خدمت ارتش ویتنام درآورد که اختصارا (ARVN) نامیده می شوند و یگان بیستم تانک این کشور به تانکهای جدید M48A3 مجهز شده بودند. در آن زمان ارتش جمهوری ویتنام از تانکهای M41 Walker Bulldog استفاده می کرد. پس از آن، ویتنام شمالی (NVA) به تانکهای T-54 و PT-76 شوروی مجهز شد، در حالی که ویتنام جنوبی از M41 و M48 استفاده می کرد. در 23 آوریل سال 1972، نیرو های یگان بیستم تانک ویتنام جنوبی به وسیله ی تیم توپخانه ی ارتش ویتنام شمالی مورد حمله قرار گرفت، نیرو های ویتنام شمالی به سلاح موشک انداز مالیوتکا که ناتو آن را Sagger نامید، در طی آن نبرد یک دستگاه M48A3 و یک نفربر M113 ارتش ویتنام جنوبی نابود شد. این اولین باری بود که از این موشک های ضد تانک استفاده می کرد. درست یک سال بعد، در طی نبرد یوم کیپور از این موشک به صورت گسترده استفاده شد. تانک M-48 Patton متعلق به تفنگداران نیروی دریایی آمریکا در جنگ ویتنام تانکهای M48 Patton به صورت تخصصی در زمینه های توپخانه نیز مورد استفاده قرار می گرفتند. یکی از همین موارد، نقش پشتیبانی توپخانه ای در نبرد ویتنام بود. با این وجود تعداد کمی از این تانک ها در میدان نبرد توانستند آنگونه که باید به نقش خود بپردازند. یکی از آنها در گردان 1-69 زرهی آمریکا یک تانک PT-76 سبک را که در لشگر سواره نظام زرهی 202 ویتنام شمالی بود را در Ben Het Camp در مارس 1969 نابود کرد. تانکهای M48 از لحاظ حفاظتی در وظعیت مناسبی به سر می بردند. زره آنها می توانست در برابر گلوله ی سلاح های کوچک، مین ها و راکت های RPG مقاومت کند. تانکهای M48 و M41 ویتنام جنوبی عملکرد مناسبی را از خود به نمایش گذاشتند. این تانکها در نبرد های مختلفی شرکن کردند، تانکهای زیادی از جمله T-54 و T-34 را نابود کردند که از افتخارات تاریخ عملیاتی این تانک محسوب می گردد. با وجود این مسائل، کنگره ی آمریکا از ارسال سوخت و مهمات برای تانکهای ویتنام جنوبی خودداری کرد کرد و ارتش ویتنام جنوبی نیز پس از پایان جنگ در سال 1975 آنها را به حال خود رها کردند. نبرد های هند و پاکستان تانکهای M47 و M48 توسط پاکستانی ها در نبرد هایی که با هند داشتند، علیه تانک های سنتوریون و M4 هندی مورد استفاده قرار گرفتند. در طی نبرد هند و پاکستان در سال 1965 نتایج خوبی برای تانکهای پاکستانی گزاش شد. در Rann of Kutch تانکهای پاکستانی توانستند با یک استراتژی مناسب حمله ی سنگینی علیه نیرو های هندی داشته باشند و آنها را به عقب نشینی وادار کنند. در کشمیر و پنجاب نیز تانک ها به صورت واقعی تست و آزمایش شدند و قابلیت هایشان شناسایی شد. در طی نبرد Grand Slam، تانکهای پاکستانی تواسنتد با حمله ی برق آسا خطوط تانکهای هندی را بشکنند و آنها را از هم جدا کنند. تانکهای پاکستانی همگی Patton نبودند، بلکه بدنه را پاتون ها تشکیل می دادند که با پشتیبانی تانک های دیگر آنها نیز عملیات اصلی را انجام می دادند. در طی یک نبرد در ASAL Uttar حدود 97 دستگاه تانک پاکستانی از بین رفت که تعداد زیادی از آنها پاتون بودند. بعد از آن نیز پاکستان در یک نبرد با نام Chawinda توانست از تانک های پاتون به خوبی استفاده کند که نتیجه ی آن جنگ نیز رضایت بخش گزارش شد. البته همگی این نبرد ها با همراهی تانک های پاتون صورت گرفته، چه بسا در صورت استفاده از تانک های شوروی که در آن زمان پاکستان به T-54 ها مجهز بود اینقدر در پیروزی هایشان تاثیر گذار نبود. در نبرد سال 1971 میان هند و پاکستان درگیری سهمگینی رخ داد که برای تانک های پاتون عملکرد خوبی ثبت شد. در سال 1965، یک دسته تانک به رهبری تانکهای پاتون از Chamb عبور کردند بدون اینکه هیچ تلفاتی گزارش شود. در یک نبرد دیگر، یک ستون از تانکها با موفقیت توانستند خطوط تانکهای پیشرفته ی هندی را در هم شکافند. با تحلیل عملکرد های این تانکها، ارتش پاکستان تانکهای پاتون را به صورت گسترده توسط ارتش اش مورد استفاده قرار داد. اما در نبرد Asal Uttar عملکرد آنها افتضاح گزارش شد و رهبران پاکستان مدام آن را نکوهش می کردند. البته ایالات متحده نیز تحقیقاتی در رابطه با این تانکها یعنی M48 Patton در آسیا انجام داد که نتیجه ی آن این بود که تانکهای M48 می توانند در برابر توپ 20 Pounder سنتوریون حرفی برای گفتن داشته باشند و به نوعی نسبت به آنها برتری داشته باشند تانکهای M48 در جنگ 6 روزه ی اعراب علیه اسرائیل نیز به کار گرفته شدند که نتایج جالبی را در بر داشتند. در بخشی از صحرای سینا، تانکهای M48 اسرائیل با توپ های L7 105 میلیمتری مجهز شدند که توانستند علیه T-34 ها و SU-100 های ارتش مصر به صورت خارق العاده ای تاثیر گذار باشند. این تانکها در دومین نبرد Abu- Ageila مورد استفاده قرار گرفتند، اما آنگونه که نتایج نشان میدهد تانکهای M48 چندان موفق نبودند. زیرا تعدادی از پاتون های اردن توسط M4 شرمن اسرائیل مورد هدف قرار گرفتند. در بررسی های فنی صورت گرفته توسط کارشناسان و طراحان آمریکایی، تانکهای M48 نسبت به M4 برتری بسیار بیشتری دارند، یعنی تانکهای M48 می توانند 1 کیلومتر بیشتر از M4 های شرمن برد داشته باشند، زره تانکهای M48 نیز بسیار قوی تر هستند، اما توپ های 105 میلیمتری تانکهای M4 شرمن اسرائیل که گلوله های HEAT را شلیک می کرد، حتی می توانست در برابر T-62 ها نیز خطرناک باشد. همین خطرناک بودن موجب شد تا شوروی در پاسخ به موفق بودن تانکهای M48، تانکهای T-62 را بسازد، امریکا نیز M60 ساخت. اردن نتوانست آنگونه که باید از تانکهای پاتون استفاده کند، اسرائیل حدود 100 دستگاه تانک M48A1 اردن را به غنیمت گرفت که تا بعد از جنگ نیز از آنها استفاده می کرد. تانک غنیمتی m48 در موزه ای در اسرائیل البته نبرد های دگیری نیز در خاور میانه رخ داد که M48 به رویارویی با تانک های ساخت شوروی و دیگر کشور ها پرداخته و عملکرد موفق آنها موجب شد تا آمریکا M60 را بسازد. البته هرچقدر که این تانک ها نیز موفق باشند، باز هم نقاظ ضعف آنها توسط دشمن شناسایی می شوند و علیه به کار گیرنده آن نقاط ضعف را مورد استفاده قرار می دهند. همینطور تانکها به خودی خود قدرتمند نخواهند بود. بلکه استراتژی که رهبران و فرماندهان برای جنگ اتخاذ می کنند نیز تاثیر گذار است و در عوض کردن نتیجه ی جنگ بسیار می تواند مولفه ی کلیدی به شمار رود. تانک M48 منهدم شده توسط نیروی هوایی آمریکا در جهت آزمایش موشک ماوریک January 1978، با تشکر از Commandant تانک پل گذار ارتش آلمان با شاسی M48 تانک مین روب با شاسی M48پ استفاده کنندگان این تانک در دنیا با رنگ آبی پررنگ و استفاده کنندگان سابق با رنگ آبی فیروزه ای منبع http://en.wikipedia.org/wiki/M48_Patton نویسنده و ترجمه: سیاوش سلطان ویس Military.IR Copyright تمامی حقوق برای انجمن میلیتاری محفوظ است
  8. PL-01 تانکی مفهومی است که به طور مشترک توسط Obrum از لهستان و BAE سیستم از انگلستان توسعه یافته است ، اغاز توسعه در سال 2013 بوده است . در حال حاضر این تانک تنها نشان دهنده فن آوری است . نمونه اولیه کاملا کاربردی باید در سال 2016 تکمیل شود . این تانک به منظور پاسخگویی به نیاز ارتش لهستان طراحی شده است . البته برخی منابع گزارش داده اند که ممکن است این تانک در سال 2018 وارد خدمت شود . در حال حاضر ارتش لهستان از حدود 900 تانک برای صحنه اصلی جنگ بهره می برد که شامل تانک های PT-91 Twardy و Leopard 2 می باشد و همچنین در حدود 400 تانک T-72 MBTs ذخیره نیز بهره می برد . در هنگام تولید ، این تانک (PL-01) برای مقاصد صادراتی در نظر گرفته خواهد شد . شایان ذکر است که در سال 2010 نمونه اولیه تانک سبک Anders در لهستان به نمایش گذاشت شد . تمامی خودرو های زره پوش شده در حال توسعه بروی پلتفرم Anders هستند . اینها شامل خودروهای مبارزه با پیاده نظام ، خودرو های پشتیبانی ، خودرو های حامل موشک های ضد تانک و غیره است . PL-01 را همچنین می توان به عنوان نسخه زرهی ارتقاع یافته Anders به حساب آورد . PL-01 بر اساس تانک سبک CV90120-T سوئدی طراحی شده است . همچنین تانک PL-01 برخی شباهت ها را با تانک سبک Anders دارد که به خاطر دارا بودن پلتفرم مشابه است . وزن این تانک 35 تن ادعا شده است اما منابع دیگر ادعا کرده اند که تانک تولید شده وزنی در حدود 45 تا 50 تن خواهد داشت . تانک جدید لهستانی دارای حفاظت مدولار با چند لایه زره سرامیکی، آرامیدی ( یک نوع پلیمر مصنوعی ) می باشد . ماژول های آسیب دیده بر روی زره ها را به راحتی می توان در شرایط صحرایی جایگزین کرد . همچنین ماژول های جدیدتر و پیشرفته تر را نیز می توان جایگزین قدیمی ها کرد . ادعا شده است که زره جلوی تانک با افزودن زره محافظتی در برابر نفوذ 30 یا 40 میلی متری سلاح های ضد زره مقاومت می کند . از تمام جهات در مقابل سلاح های با قدرت نفوذ 14.5 میلی متر محافظت خواهد شد . سطح حفاظت این تانک نزدیک به تانک های سبک مدرن و همچنین تانک های جنگی است . پوسته از حفاظت بالایی در برابر مین های زمینی و بمب های دست ساز برخوردار است . این خودرو انفجار 10 کیلوگرم تی ان تی را در هر کجای زیر بدنه خود را به راحتی تحمل می کند . این تانک همچنین به سیستم یکپارچه حفاظت فعال مجهز خواهد شد . سیستم اتش خودکار و سیستم محافظت NBC (محافظت در برابر حملات شیمیایی ، بیولوژیکی ، رادیواکتیو و هسته ای ) به صورت استاندارد به روی این تانک ها نصب خواهد شد . این تانک دارای برجک بدون سرنشین است . مهمات در محفظه جداگانه با پانل های انفجاری ذخیره می شوند. تانک به توپ 120 میلی متر مسلح خواهد شد . و با یک سیستم بارگذاری خودکار مهمات تکمیل خواهد شد . این توپ با تمامی مهمات 120 میلی متری استاندارد تانکهای ناتو قابلت شلیک دارد . ادعا شده است که این تانک قادر به شلیک موشکهای ضد تانک هدایت شونده به همان شیوه ای که گلوله های عادی شلیک می شوند است . در محفظه مهمات برای حمل حدود 40 گلوله طراحی صورت گرفته است و 12 الی 16 گلوله آن اماده برای استفاده شده است. معلوم نیست که ایا در میدان جنگ می تواند به صورت خودکار بارگذاری کند . تانکهای با توپ 105 میلی متری برای مقاصد صادراتی اماده می شود . دارای یک مسلسل 7.62 میلی متری هم محور با توپ اصلی است . همچنین یک ایستگاه کنترل از راه دور تسلیحات دارد که مسلح به یک مسلسل با کالیبر 7.62 میلی متر می باشد . که می تواند همراه با یک مسلسل 12.7 میلی متری یا نارنجک انداز خودکار 40 میلی متری نصب شود . سیستم کنترل اتش پیشرفته قابلیت هدف قرار دادن نقاط حیاتی مهاجم را دارد . همچنین به روی این تانک یک سیستم مدیریت میدان جنگ نصب خواهد شد . این تانک از تکنولوژی پنهان کاری بهره می برد . دارای یک استتار حرارتی است که شناسایی بوسیله سنسورهای حرارتی را مشکل می کند و ادعا شده است که تمامی سطوح این تانک بوسیله موارد جاذب امواج رادار پوشیده شده است . با این حال مشخص نیست که چه زاویه ای از این تانک کاهش سطح مقطع راداری در نظر گرفته شده و یا فقط یک نگاه به اینده است . این تانک دارای سه سرنشین است که شامل : فرمانده ، توپچی و راننده می باشد . ورود و خروج فرمانده و توپچی از طریق دریچه ای در عقب است . مهمات نیز از دریچه عقب بارگذاری می شوند . در ضمن این تانک توانایی حمل چهار سرباز اضافی در محفظه حمل مهمات را دارد . این تانک به روی شاسی CV90 IFV سوئدی نصب شده است که برای این تانک بسیار مناسب است . موتور در قسمت جلو قرار گرفته است . موتور این تانک در حال توسعه به روی یک موتور دیزلی است که توانایی تولید 1000 اسب بخار را دارد که احتمالا برگرفته از یک موتور المانی است . موتور این تانک با یک گیربکس خودکار مچ شده است و ادعا شده است که توانایی پیمایش مسیر با سرعت 50 کیلومتر بر ساعت را دارد و قابلیت نصب تجهیزات عبور از زیر اب را نیز دارا می باشد . سال ورود به خدمت نا مشخص سرنشین 3 نفر ابعاد و وزن وزن 35 تن طول (با لوله توپ) 8 متر طول بدنه 7 متر عرض 3.8 متر ارتفاع 2.8 متر جنگ افزار توپ اصلی 120 میلی متر سلاح ضد تانک هدایت پذیر نا مشخص مسلسل 2 عدد با کالیبر 7.62 زاویه عمودی گردش توپ 10 درجه به پایین و 20 در جه به بالا زاویه گردش افقی 360 درجه ذخیره مهمات توپ اصلی ~ 40 گلوله مسلسل ها نامشخص تحرک نوع موتور دیزلی قدرت موتور 1000 اسب بخار حداکثر سرعت 70 کیلومتر بر ساعت توانایی پیمایش 500 کیلومتر مانور شیب 60% شیب های جانبی 30% گام عمودی 1 متر سنگر 2.6 متر توانایی عبور از اب تا عمق 1.5 متر توانایی عبور از اب تا عمق ( با تجهیزات عبور از عمق ) 5 متر تصاویر: ( ایرادات رو به باسوادی خودتون ببخشید پذیرای انتقادات دوستان هستم ) مترجم : bigbang فقط برای www.military.ir
  9. به نام خدا با سلام سی 1 آریت (C1 Ariete) تانک اصلی میدان نبرد ایتالیا است که توسط کنسرسیومی متشکل از فیات – اویکو و اتومرلا طراحی و ساخته شده است. در پروژه این تانک ، فیات ساخت شاسی و پیشرانه و اتومرلا ساخت برجک و سیستم کنترل آتش را بر عهده گرفتند. تانک آریت دارای چهار خدمه (شامل راننده ، فرمانده ، توپچی و بارگذار) است و ازجدیدترین تجهیزات اپتیکی و تصویربرداری دیجیتال به همراه سیستم کنترل آتش بهره میبرد که به آن امکان میدهد در شب و روز و در هنگام حرکت به اجرای اتش بر روی اهداف بپردازد. در مجموع 200 دستگاه از این تانک برای ارتش ایتالیا سفارش داده شد که اولین دستگاه در سال 1995 و آخرین دستگاه هفت سال بعد در ماه آگوست سال 2002 تحویل گردید. این تانک برای اولین بار در سال 2004 توسط ارتش ایتالیا در کشور عراق استقرار یافت. تسلیحات سلاح اصلی تانک آریت یک قبضه توپ 120 میلمیتری بدون خان ساخت شرکت اتومرلا است که به منظور افزایش دوام و مقاومت در برابر تنش ها برای اجرای آتش در دوره ای طولانی با تکنیک اتو فرتاج (autofrettage) ساخته شده است. این توپ به پوشش حرارتی ، فشار شکن و سیستم رفرنس دهانه مجهز است و توسط محرک های هیدرولیکی در دو محور افقی و عمودی تثبیت شده و از قابلیت شلیک گلوله های شدیدالانفجار ضد تانک (HEAT) و گلوله های مجهز به پرتابه ضد زره تثبیت شده با کفشک (APFSDS) و همچنین تمامی گلوله های استاندارد 120 میلیمتری ناتو برخوردار است. در مجموع 42 گلوله 120 میلمیتری برای این توپ در نظر گرفته شده که از این تعداد 15 گلوله در مخزن برجک و 27 گلوله در مخزن شاسی (پشت جایگاه راننده و در بخش جلویی شاسی قرار گرفته است) نگهداری میشوند. تانک آریت علاوه بر توپ 120 میلمیتری ، از یک قبضه تیربار 7.62 هم محور (coaxial) با سلاح اصلی و یک قبضه تیربار 7.62 نصب شده در بالای برجک برای استفاده فرمانده برخوردار است. این تانک در مجموع 2500 گلوله برای تیربار های 7.62 میلیمتری خود حمل میکند. زاویه گردش برجک تانک آریت 360 درجه است و علاو ه بر این توپ نیز امکان پوشش زوایای عمودی از 9- تا 20+ درجه را دارد. مکانیزم تغییر زاویه برجک و توپ از نوع الکترو- هیدرولیک بوده و یک سیستم پشتیبانی دستی نیز برای آن تعبیه شده است. حفاظت آریت از زرهی مشابه زره چاپهام تانک چلنجر انگلیس بهره میبرد که از پوسته ای فولادی با هسته ای کامپوزیتی تشکیل شده است. این زره در مقابله با تهدیدات انرژی شیمیایی (CE) ، حداکثر 1100 میلیمتر مقاومت برای برجک و 780 میلیمتر مقاومت برای بخش جلویی شاسی و در مقابله با تهدیدات انرژی جنبشی (KE) ، حداکثر 500 میلیمتر مقاومت برای برجک و 470 میلیمتر مقاومت برای بخش جلویی شاسی (سینه تانک) را فراهم میکند. همچنین امکان نصب زره های اضافی برای ایجاد حفاظت بیشتر نیز امکان پذیر است. لازم به ذکر است که تانک آریت از نظر سطح حفاظت با تانک های تایپ 99 ، چلنجر 1 و الخالد قابل مقایسه است. تانک آریت به گیرنده های هشدار قفل لیزری RALM ساخت صنایع سیستم های BAE ایتالیا مجهز است که سنسور آن در بالای برجک نصب شده و پوشش 360 درجه ای را فراهم میکند. این سیستم در هنگام دریافت پرتو های لیزر از فاصله یاب های لیزری سیستم کنترل آتش تانک ها و همچنین لیزری های هدایتی موشک های ضد تانک ، خدمه را به سرعت از خطر موجود و جهت آن آگاه میکند. علاوه بر این سیستم ، تعدادی پرتابگر نارنجک های دودزا و هدف کاذب با مکانیزم شلیک الکتریکی و موقعیت آتش رو به جلو نیز بر روی برجک تانک نصب شده اند که در مواقع لزوم برای ایجاد پوشش دود و یا ایجاد اهداف کاذب به کار گرفته میشوند. تانک آریت به سیستم حفاظت ش م ر ساخت صنایع Sekur SpA نیز مجهز است که تانک را قادر میسازد در مناطق آلوده به عناصر ش م ر به عملیات بپردازد. <
  10. تانک میدان نیرد اصلی الیفانت ( Olifant یاهمان Elefant به معنای فیل ) محصول کمپانی سازنده الیفانت و شرکت مهندسی OMC در کشور آفریقای جنوبی است . طرح ساخت و گسترش این تانک به سال 1974 بر میگردد و در اواخر همان دهه اولین نسل از آن وارد خدمت در یگانهای زرهی ارتش آفریقای جنوبی گردید . طراحی تانک الیفانت مارک 1 بسیار شبیه به تانک قبلی ساخت آفریقای جنوبی ، سمل بود که نمونه ارتقا داده شده تانک انگلیسی سنتوریون میباشد . الیفانت به صورت مداوم و مستمر تحت گذراندن برنامه های ارتقا و به روز رسانی بوده و هست . نمونه مقیاس کامل الیفانت مارک A1 در سال 1983 تولید شد و اولین نمونه از آن نیز در سال 1985 وارد خدمت گردید . در همان سالی کهMK 1A ( مارک یک ) وارد مرحله تولید میشد ، کار گسترش بر روی نمونه MK 1B نیز آغاز گشت و تانک اخیر در دهه نود میلادی در ارتش آفریقای جنوبی عملیاتی شد . ارتش آفریقای جنوبی تعداد 172 دستگاه تانک الیفانت از هر دو نمونه MK1A و MK1B را به صورت عملیاتی در اختیار دارد . الیفانت 1B سال 1991 وارد خدمت شد . زره تانک MK1B اساسا دگرگون شده است که موجبات ارتقای کیفیت زره را فراهم آورده . تانک الیفانت از چهار خدمه بهره میبرد که شامل فرمانده ، توپچی ، بارگذار و راننده می باشد . برنامه های ارتقایی که این نمونه از الیفانت تا به حال پشت سر گذاشته است شامل نصب توپ پر قدرت تر 105 میلیمتری L7 ، مسافت یاب خودکار لیزری و سیستم تصویرساز نسل اول میباشد . برد عملیاتی تانک به واسطه نصب موتورهای دیزلی جدید و مخازن حمل سوخت اضافی افزایش چشمگیری پیدا کرده . در سپتامبر 2003 BAE Systems Land Systems OMC موفق به عقد قرارداد با آرمسکور ( آژانس تدارکات در وزارت دفاع آفریقای جنوبی ) برای ارتقای سیزده دستگاه الیفانت مارک 1B گردید . موارد ارتقا شامل بسته ای برای افزایش قدرت محرکه تانک که نیروی آن را تا 15% افزایش می داد ، یک توپ مدرن تر و ارتقای سیستم گرداننده برجک تانک ، سیستم کنترل آتش جدید و ردیابی هدف و سامانه درگیری با دشمن با قابلیت تصویر سازی گرمایی . به دنبال این ، قرار داد ارتقای سیزده دستگاه تانک بعدی به سطح اولیفانت مارک 2 در سپتامبر 2005 منعقد گشت . موعد تحویل تانکها نیز بین سالهای 2005 تا 2006 پیش بینی شده بود . تسلیحات : تانک الیفانت 1B مسلح به توپ 105 میلیمتری L7 به عنوان سلاح اصلی است که برای افزایش دقت آتش با پوشش حرارتی مجهز شده است . تانک همچنین یک مسلسل 7.62 میلیمتری به منظور مقابله با اهداف کوچکتر و پیاده نظام و یک مسلسل ضد هوایی 7.62 م ل دارا میباشد . کنترل آتش : جایگاه راننده تانک با سیسیتم دید در روز و شب تجهیز شده ، همچنین توپچی تانک نیز به سیستم مشابه دید در روز و شب و علاوه بر آن سامانه یکپارچه مسافت یاب لیزری مجهز است . حفاظت از خود : صفحات محافظ و جداره پیشانی تانک با زره غیر عامل تقویت شده و برجک آن نیز به زرهی مقاوم تجهیز شده . نصب زره دولایه در کف تانک ، حفاظ بسیار مناسبی برای خدمه در مقابل مین های ضدتانک ایجاد میکند . همچنین زنجیرهای تانک با صفحات جانبی جدید در مقابل موشکهای HEAT محافظت شده . در مواقع ضروری یک پرده کامل دود تانک الیفانت را در مقابل دشمن پوشش میدهد . پیشران : موتور توربو دیزل خنک شونده با هوا نیرویی معادل 900 اسب بخار را برای الیفانت ایجاد میکند . تانک نیروی محرکه خود را از یک موتور دیزلی توربو شارژ که برای تانک نیروی معادل 900 اسب بخار را تامین میکند ، بهره میبرد . برد عملیاتی تانک با نصب موتور دیزلی و مخازن سوخت اضافی بیشتر شده است . ذکر این نکته خالی از لطف نیست که موتور الیفانت MK1 با بنزین کار میکرد . محور تعلیق تانک نیز در مدل MK1B دگرگون شده است . همچنین کاهش وزن کلی نسبت به مدلهای پیشین موجب قناعت تانک در مصرف سوخت شده است . تحرک : الیفانت موفق شده است که به حداکثر سرعت 58 کیلومتر در ساعت بر روی جاده و حداکثر برد 380 کیلومتر و فقط با اتکا به مخزن داخلی سوخت خود دست یابد . الیفانت توانایی گذر از آبهای با عمق یک و نیم متر و سطوحی با شیب 30 الی 60 در صد و موانعی با ارتفاع یک متر را دارا میباشد. مشخصات تانک الیفانت مارک 1 : Olifant Mk.1B سال ورود به خدمت 1991 خدمه 4 نفر وزن 58 تن طول ( به اضافه توپ ) 10.2 متر پهنا 3.38 متر ارتفاع 2.94 متر تسلیحات توپ اصلی 105-mm مسلسل ها :2x 7.62-mm گردش لوله توپ 360 درجه حمل مهمات : توپ اصلی 68 گلوله مسلسلها: 2x 7.62-mm تحرک نیروی موتور 900 hp حداکثر سرعت در جاده 58 km/h بیشترین برد تانک 500 km این تصویر نسل آخر از تانکهای الفانت ، olifant_mk2می باشد که همانطور در تصویر مشاهده میکنید از لحاظ ظاهری بسیار شبیه به تانکهای سطح اول جهان است. http://mefna.blogfa.com/post-287.aspx منتقل شد گوبلز
  11. به نام خدا در این ویدئو تانک تایپ 74 ارتش ژاپن را می بینید. تصویر برداری از بالای برجک تانک صورت گرفته است و وقتی که به ویدئو نگاه می کنید ، گویا خودتون سوار بر این تانک هستید. حجم ویدئو : 8.8 مگ لینک دانلود به صدای غرش موتور تانک توجه کنید ویدئوی زیر هم همان ویدئوی بالایی است که از زاویه دیگر فیلمبرداری شده است. حجم : 5 مگ لینک دانلود دوستان یک نکته : این تانک اولین تانک عملیاتی جهان است که برای محاسبات شلیک خود به یک کامپیوتر بالستیک مجهز شده بود. فقط برای میلیتاری استفاده از لینکها با ذکر منبع بلامانع است.
  12. به نام خدا تانک فوق پیشرفته K2 در جهان تانک های امروزی گاهی اوقات به تانک هایی بر می خوریم که به معنای واقعی کلمه پیشرفته اند. به طوریکه این پیشرفتگی آنها هم حالت نسبی و هم حالت مطلق دارد. تانک کی 2 ساخت کره جنوبی یکی از این تانک ها است. چرا که این تانک قدرتمند هم به نسبت تانک های همسایه شمالی خود دارای پیشرفتگی فوق العاده ای است و هم در مجموع از آخرین پیشرفت های تکنولوژی در ساختار خود استفاده می کند و تانکی پیشرفته و فوق مدرن به حساب می آید. کره جنوبی که در زمینه صنعت و تکنولوژی بسیار بسیار جلوتر از همسایه شمالی خود بوده و همچنین جزء کشورهای پیشگام و پیشرو در سطح جهانی نیز به شمار می رود ، تانک کی 2 را طراحی کرده است که از هر نظر از آخرین تکنولوژی های موجود استفاده می کند. ارتش کره جنوبی پس از جنگ کره توسط آمریکایی ها تقویت شد. به مرور تانک های ام 48 پاتن تحویل ارتش کره جنوبی گردید و این ارتش شروع به بازسازی خود و تقویت قوای زرهی خود در برابر همسایه شمالی خود و مقابله با خطر حمله مجدد همسایه شمالی خود کرد. از اوایل دهه 1980 نیز با افزایش قدرت زرهی جبهه شوروی و همچنین قدرتمند شدن هرچه بیشتر تانک های کشورهای مختلف ، ارتش کره جنوبی دست به طراحی و ساخت تانک جدیدی کرد تا بتواند موازنه قدرت خود را در برابر همسایه شمالی خود حفظ کند. به همین منظور تانک K1 طراحی گردید. این تانک در زمان خود تانک بسیار پیشرفته ای بود. این تانک از سال 1986 به تولید انبوه رسید و حدود 1000 دستگاه از آن ساخته و تحویل ارتش کره جنوبی گردید. در سال 1992 نیز با توجه به گسترش کالیبر توپها در کشورهای مختلف ، ارتش کره جنوبی دست به ساخت نمونه جدیدی از تانک K1 زد که از توپ 120 میلیمتری استفاده می کرد. تانک جدید ارتش کره جنوبی K1A1 نامگذاری شد و حدود 480 دستگاه از آن ساخته و تحویل ارتش کره جنوبی گردید. هم اکنون نیز ارتش کره جنوبی حدود 2500 دستگاه تانک در اختیار دارد که 900 دستگاه از آن را تانک های ام 48 پاتون ، که همگی به استاندارد A5K ارتقا یافته اند ، 1000 دستگاه تانک K1 و حدود 480 دستگاه آنرا تانک K1A1 تشکیل می دهد. به اعتقاد اکثر کارشناسان نظامی جهان توان زرهی کنونی ارتش کره جنوبی برای مقابله با توان زرهی همسایه شمالی خود که در حال حاضر تنها تهدید بالقوه این کشور به شمار می رود ، کاملا کافی است. تانک های K1 و همچنین K1A1 ارتش کره جنوبی دارای قابلیت های رزمی و تکنولوژیکی بسیار بالاتری نسبت به تانک های کره شمالی می باشند. حتی تانک های به روز شده ام 48 پاتون نیز از خیلی جهات برتر از تانک های قدیمی به روز شده ساخت شوروی می باشند که در اختیار کره شمالی قرار دارد. تانک های ارتش کره شمالی عمدتا شامل تانک های تی 55 ، تایپ 59 و تی 62 می باشد. اما کره جنوبی به چند دلیل مایل بود تانک جدیدی را طراحی کند. اول اینکه تانک های K1 و K1A1 هر چند تانک هایی بودند که در زمان خود بسیار پیشرفته بودند (تانک K1A1 هنوز هم جزء تانک های مطرح جهان به شمار می رود) اما هر دوی این تانک ها با استفاده از تکنولوژی وارداتی کشورهای غربی مثل آمریکا و آلمان ساخته شده بودند. حتی در طراحی این تانک ها نیز تا بخش زیادی از آنها به وسیله همکاری فنی و اطلاعاتی آمریکا صورت گرفته بود. شباهت فوق العاده این تانک ها با آبرامز خود موید این مطلب است. این مورد برای کشوری با سطح تکنولوژیکی بالا مثل کره جنوبی چندان جالب به نظر نمی رسید. از این رو کره ای ها تانک جدیدی را طراحی کردند که بخش عمده ای از آن از تکنولوژی بومی استفاده می کرد. دلیل دوم نوسازی ناوگان زرهی این کشور بود. تانک های ام 48 این کشور علی رغم بهینه سازی و آپگرید شدن بسیار خوب خود ، دارای عمری حدود 40 الی 50 سال بودند که می بایست کنار گذاشته می شدند. حتی تانک های K1 نیز علیرغم برتری بودن بر تانک های کره شمالی می بایست از خدمت کنار گذاشته شوند. دلیل دیگر افزایش سهم کره جنوبی در صادرات تسلیحات مدرن به کشورهای دیگر است. از این رو در سال 1995 کار طراحی و تولید تانک جدید کره جنوبی آغاز گردید. پروژه تولید این تانک با نام XK2 شناخته می شد. در روز جمعه 2 مارس 2007 برای اولین بار از این تانک در شهر سئول پرده برداری شد. طراحی این تانک 12 سال به طول انجامید و تنها 230 میلیون دلار هزینه صرف تحقیقات و طراحی اولیه این تانک گردید. کارخانجات متعددی مثل هیوندای ، کیا ، سامسونگ ، دوو و کارخانجات فولاد ملی کره جنوبی در طراحی و ساخت این تانک همکاری کردند و این تانک از هر نظر با استفاده از تکنولوژی و فن آوری بومی کره جنوبی ساخته شده است. همه این شرکت ها زیرمجموعه هایی بودند که هر یک بخشی از طراحی و تولید این تانک را بر عهده داشتند. پیمانکار اصلی این پروژه شرکت ROTEM بود و همه زیر مجموعه ها تحت رهبری این شرکت فعالیت میکردند. کی 2 تنها یک تانک ساده نیست. بلکه یک تانک تمام دیجیتال برای نبردهای دیجیتال آینده است که میدان نبرد را مدیریت می کنند. هنوز هم شرکت ROTEM در حال گسترش و بهبود برخی زیر مجموعه ها و سیستم های فرعی این تانک است. تانک M48A5K بهینه سازی تانک های M48 پاتن که قرار است با ورود کی 2 از سرویس این کشور کنار گذاشته شوند. تانک K1/88 تانک K1A1 تسلیحات و مهمات در مراحل طراحی این تانک دو برجک برای این تانک طراحی گردید. یک برجک بدون سرنشین بود که هیچ پرسنلی در آن قرار نمی گرفت که البته طرح این برجک در همان مرحله طراحی به دلیل مشکلات فنی بسیار کنسل شد. دیگری یک برجک دو سرنشینه بود که البته این برجک برای تانک جدید در نظر گرفته شد. برجک این تانک به وسیله نیروی الکتریکی گردش می کند و دارای سرعت گردش بالاتری نسبت به تانک های همرده خود می باشد. در ابتدا یک توپ 140 میلیمتری ساخت راین متال برای این تانک در نظر گرفته شده بود که البته در ادامه همان توپ 120 میلیمتری برای تولید انبوه مناسب دیده شد. البته این تانک این قابلیت را دارد که با اندکی تغییرات از توپ 140 میلیمتری هم استفاده کند. به عبارتی طراحان این تانک به این نکته توجه کرده اند که شاید در آینده نیاز به استفاده از یک توپ سنگین تر و قویتر در تانک خود باشد و به همین دلیل برجک تانک را به گونه ای طراحی کردند که می توان با اندکی تغییر یک توپ 140 میلیمتری را بر روی آن نصب کرد. در هر صورت یک توپ 120 میلیمتری ال 55 (با طول 6600 میلیمتر) بدون خان به عنوان توپ اصلی این تانک در نظر گرفته شد. این توپ آلمانی هم اینک در کارخانجات کیا کره جنوبی تحت لیسانس آلمان در حال ساخت می باشد. این توپ دارای سرعت دهانه بیشتری نسبت به توپ ال 44 که بر روی تانک K1A1 نصب شده است ، می باشد. البته تانک می تواند از توپ ال 44 نیز استفاده کند و به سادگی می توان برای ماموریت های سبکتر از توپ ال 44 (با طول 5280 میلیمتر) استفاده کرد. زمانی که در سال 2003 برای اولین بار ویدئویی توسط تلویزیون دولتی کره جنوبی از مراحل طراحی این تانک پخش شد ، خیلی ها اشتباها تصور می کردند که این تانک از توپ 52 کالیبر (با طول 6240 میلیمتر) مشابه توپ لکلرک استفاده می کند. اما پس از رونمایی نخستین سه نمونه ساخته این تانک مشخص شد که این تانک از توپ ال 55 راینمتال استفاده می کند. این توپ 120 میلیمتری به یک اتولودر فوق العاده پیشرفته و پر سرعت از نوع زنجیری مجهز شده است. این اتولودر مشابه همه اتولودرهای زنجیری تانک های غربی در قسمت پشت برجک قرار می گیرد. شرکت جیات فرانسه نیز اعلام کرد که اتولودر این تانک با استفاده از طرح اتولودر تانک لکلرک طراحی شده است. اما به هر حال خود این اتولودرها و قطعات آنها در این دو تانک قابل تعویض نیستند. اتولودر کی 2 قادر است که توپ این تانک را در هر زاویه ای لود کند. نه مثل تانک های شرقی که می بایست توپ برای لود شدن در زاویه 0 درجه قرار گیرد. این تانک در مجموع 40 گلوله 120 میلیمتری برای توپ اصلی خود حمل می کند که یک گلوله در داخل توپ و 16 گلوله در اتولودر و مابقی 23 گلوله نیز در محفظه حفاظت شده ای در قسمت جلوی شاسی تانک نگهداری می شود. توپ اصلی تانک به وسیله این اتولودر پیشرفته دارای ریتم آتش 15 گلوله در دقیقه است و می تواند هر 4 ثانیه یک گلوله شلیک کند. برای مقایسه بد نیست بدانید لکلرک دارای ریتم آتش 12 گلوله در دقیقه و تی 90 دارای ریتم آتش 6 الی 8 گلوله در دقیقه می باشد. کی 2 می تواند از همه مهمات 120 میلیمتری استاندارد ناتو استفاده کند. به جز این مهمات ، یک مهمات جدید با نام KSTAM و یا همان (Korean Smart Top-Attack Munition) نیز برای این تانک طراحی شده است. این مهمات تاپ اتک است و قابلیت حمله از بالا به تانک های دشمن را دارا می باشد. این مهمات از توپ اصلی به صورت مستقیم شلیک می شود اما در نهایت همانند خمپاره و آتش توپخانه به صورت منحنی و بالستیک بر روی هدف فرود می آید. این مهمات را نباید با موشک های ضد تانک مثل جاولین اشتباه کرد. این مهمات فاقد هرگونه موتور و یا پیشران راکتی است. شارژ پروپلنت که در لحظه انفجار و پرتاب در لوله توپ قرار می گیرد ، نیروی لازم برای طی مسیر این گلوله را فراهم می کند. برد این گلوله بین 2 تا 8 کیلومتر است. این مهمات خود دارای یک رادار فعال کوچک موج میلیمتری و یک سنسور اینفرارد است که به صورتی کاملا مقاوم طراحی شده است و همانند موشک هایی مثل هلفایر می تواند از موانع نیز عبور کند و اهداف سنگر گرفته در پشت موانع را نیز هدف قرار دهد. پس از شلیک گلوله ، چهار فین استابلایزر در پشت مهمات باز می شوند و کار هدایت و استابلایز کردن گلوله را تا نزدیکی هدف بر عهده می گیرند. زمانی که گلوله به بالای هدف رسید به وسیله چتر مخصوص خود با سرعتی کم بر روی هدف فرود می آید و در موقعیتی مناسب اقدام به انهدام هدف خود می کند. همچنین این مهمات قابلیت فایر اند فورگت را دارند و به صورت کاملا مستقل و مجزا از تانک ، هدف خود را نابود کنند. البته می توان این گلوله ها را به صورت نیمه خودکار توسط تانک نیز هدایت کرد. تسلیحات دوم تانک کی 2 نیز شامل یک تیربار کالیبر 7.62x51 میلیمتر می باشد که به صورت کواکسیال با توپ اصلی قرار می گیرد. این تیربار مجموعا با 12000 گلوله بارگذاری می شود. یک تیربار کالیبر 12.7x99 میلیمتر از نوع K6 نیز بر روی برجک بالای سر فرمانده تانک قرار میگیرد. این تیربار با 3200 گلوله بارگذاری می شود. این تیربار کالیبر 12.7 را می توان هم از داخل تانک به صورت ریموت کنترل و هم از خارج تانک استفاده کرد. این تیربار همچنین قابلیت تشخیص دوست و دشمن را نیز دارا می باشد. همانطورکه می بینید ظرفیت حمل مهمات تیربار این تانک نیز فوق العاده است. برای مقایسه بد نیست بدانید آبرامز مجموعا 4500 گلوله 7.62 میلیمتری و 1000 گلوله 12.7 میلیمتری با خود حمل می کند. تانک های شرقی نیز به طور متوسط 2000 گلوله 7.62 میلیمتری و 500 گلوله 12.7 میلیمتری با خود حمل می کنند. که در مقایسه با تانک های هم رده خود کی 2 دارای برتری فوق العاده ای است و تقریبا بیش از سه برابر تانک های غربی و بیش از چهار برابر تانک های شرقی مهمات تیربار با خود حمل می کند. توپ ال 55 کی 2 در حال شلیک توپ موتور و پیشران این تانک از یک موتور دیزلی با قدرت 1500 اسب بخار استفاده می کند. موتور اصلی این تانک که قرار است در تولید انبوه این تانک از آن استفاده شود یک موتور دیزلی طراحی کره جنوبی است. اما از آنجایی که در تاریخ رونمایی از تانک در سال 2007 هنوز طراحی موتور این تانک تکمیل نشده بود ، به طور موقت از یک موتور دیزلی ساخت MTU آلمان استفاده شد. موتور اصلی این تانک مشترکا توسط کارخانجات دوسان و STX کره جنوبی طراحی شده است. این موتور از نظر اندازه و جثه دارای کوچکترین اندازه در بین موتورهای با قدرت 1500 اسب بخار می باشد. به جز موتور اصلی ، یک واحد قدرت کوچک برای تانک در نظر گرفته شده است که شامل یک موتور توربینی کوچک با قدرت 100 اسب بخار است. زمانی که قرار است از تانک در نقش های ثابت و بدون تحرک استفاده شود ، موتور اصلی 1500 اسب بخار خاموش می شود و این موتور کوچک روشن می شود برق لازم برای تحرک برجک و سایر سیستم های الکتریکی را فراهم می کند. این کار سبب کاهش مصرف سوخت و همچنین کاهش سر و صدای ناشی از فعالیت موتور اصلی تانک می شود. کی 2 به وسیله این موتور پرقدرت و پرتوان خود قادر است در جاده های هموار و صاف تا 70 کیلومتر بر ساعت سرعت بگیرد و در جاده های ناهموار نیز با سرعت 50 کیلومتر بر ساعت طی طریق کند. همچنین این تانک ظرف مدت تنها 7 ثانیه می تواند از سرعت 0 به سرعت 32 کیلومتر بر ساعت برسد که در نوع خود بسیار عالی است. وزن این تانک نیز 55 تن می باشد و نسبت قدرت موتور به وزن تانک نیز معادل 27 است که رقمی بسیار عالی و نشانگر تحرک فوق العاده بالای این تانک است. یک سیستم اسنورکل یا همان عمق روی مدرن برای این تانک در نظر گرفته شده است که به وسیله آن می توان در رودخانه های با عمق 4.1 متر عبور کرد. این تانک بلافاصله پس از خروج از آب آماده نبرد است. این تانک مجهز به سیستم تعلیق نیمه فعال از نوع هیدرو پنوماتیک است. این تانک قادر است به جلو زانو زده و یا به عقب خم شود. می تواند ارتفاع خود را در هر یک از طرفین کم یا زیاد کند. می تواند ارتفاع تانک را افزایش و کاهش دهد. این ویژگی ای است که در تانک فوق مدرن تایپ 10 نیز به خوبی دیده می شود. سیستم کنترل آتش ترکیب اجزای سیستم کنترل آتش این تانک به طور کامل اعلام نشده است. اما سیستم کنترل آتش این تانک شامل یک رادار موج میلیمتری است که در نوع خود بی نظیر است و می تواند همه نوع اهداف زمینی و هواگردهای ارتفاع پست را تا مسافت 10 کیلومتری زیر نظر داشته باشد. یک مسافت یاب لیزری بسیار دقیق نیز بر روی کی 2 نصب شده است. این مسافت یاب لیزری توسط کره جنوبی طراحی شده است و در طراحی آن از آخرین فناوری های موجود استفاده شده است. به طوریکه این مسافت یاب لیزری دارای دقت فوق العاده بالایی می باشد و می تواند تا مسافت 10 کیلومتر را با دقت بسیار بالا مسافت یابی کند. در قسمت پشت برجک نیز یک سنسور تعیین جهت وزش باد و یک سنسور مخصوص تعیین فشار هوا و میزان دمای هوا تعبیه شده است. اطلاعات این سنسورها به صورت آنی و لحظه ای برای کامپیوتر ارسال می شود و در واقع کامپیوتر مرکزی با این سنسورها در ارتباط دائم است و در هر لحظه اطلاعات این سنسورها در نمایشگر کامپیوتر تانک نشان داده می شوند. بر روی دهانه توپ نیز یک سنسور رفرنس لیزری نصب شده است. یک بیم لیزری نیز در کنار توپ و بر روی بلوک استابلایزر توپ نصب شده است. این بیم لیزر با سنسور رفرنس توپ در ارتباط دائم است و کار تصحیح لحظه به لحظه مکان توپ را برای سیستم کنترل آتش انجام می دهد و به این ترتیب دقت توپ را به میزان زیادی بالا می برد. همچنین این بیم لیزری قابلیت ماشه تاخیری را برای تانک فراهم می آورد. به این گونه که در تکان های شدید که خارج از حوزه تحرک استابلایزر توپ است ، زمانی که هدفگیری انجام شد و ماشه شلیک فشار داده شد ، سیستم به طور خودکار بر روی هدف قفل می کند و به محض اینکه توپ به موقعیت مناسب برای شلیک رسید و هدف در راستای توپ قرار گرفت ، گلوله به طور خودکار به سمت هدف شلیک می شود. این کار به وسیله ترکیب بیم لیزر که در بالای بلوک استابلایزر نصب شده است به همراه سنسور رفرنس توپ انجام می گیرد. تقریبا همه تانک های غربی از سنسور رفرنس توپ مشابه کی 2 (البته مال کی 2 بسیار دقیقتر و پیشرفته تر است) استفاده می کنند. روسیه در تی 90 های عملیاتی خود از این سنسور استفاده نمی کند. البته در جدیدترین مدلهای تی 90 نیز این سنسور بر روی دهانه توپ آنها نصب شده است. اما به هر حال روسیه به صورت عملیاتی از این سنسورها استفاده نمی کند. ضمن اینکه دیگر تانک ها از سنسور رفرنس دهانه خود تنها به عنوان تصحیح کننده مکان توپ استفاده می کنند و هیچ یک قابلیت اجرای ماشه تاخیری را ندارند. همچنین تانک کی 2 قادر است از پروتکل های ارتباطی C4I ناتو استفاده کند که در حال حاضر به جز کی 2 هیچ تانک دیگری قادر به این ویژگی نیست. نزدیکترین رقیب کی 2 در این زمینه آبرامز است که با سیستم FBCB2 خود می تواند با واحدهای زمینی لینک شود. سیستم کنترل آتش کی 2 همچنین قادر به شناسایی و ردیابی خودکار اهداف تعریف شده می باشد که شامل تانک ها ، هواگردهای کم سرعت و ارتفاع پایین ، انواع خودروها و نفرات دشمن است. کی 2 این کار را می تواند به وسیله انواع کانالهای موجود خود انجام دهد. شناساگرهای راداری ، شناساگرهای لیزری ، شناساگرهای اینفرارد حرارتی می توانند اهداف مختلف را در کانالهای مختلف ردیابی کرده و آنها را زیر نظر داشته باشد. کی 2 از یک سامانه GPS برای موقعیت یابی خود استفاده می کند. همچنین کی 2 مجهز به سیستم IFF و همچنین SIF می باشد که همان سیستم شناسایی دوست از دشمن است. به این ترتیب بیم لیزر یک رشته لیزر با توان 38 گیگا هرتز را بر روی اهداف می تاباند و انعکاس آن را که بر روی اخلالگر تانک منعکس می شود را می سنجد. اگر مشخصات رشته لیزری منطبق با استانداردهای خودی باشد ، سیستم کنترل آتش کی 2 آنرا به عنوان خودروی دوست تشخیص می دهد و در غیر این صورت آنرا خودروی دشمن تلقی خواهد کرد. سیستم های حفاظتی تانک تانک کی 2 از زره کامپوزیتی به عنوان زره اصلی خود استفاده می کند. ترکیب زره کامپوزیتی این تانک جزء موارد طبقه بندی شده است و هنوز رسما اعلام نشده است. به منظور افزایش مقاومت زرهی ، لایه های زره های واکنشگر غیر انفجاری نیز قابلیت نصب بر روی زره اصلی کامپوزیتی را دارا می باشد. یک سیستم دفاع فعال بر روی این تانک نصب شده است که هم قابلیت Soft Kill و هم قابلیت Hard Kill را به خوبی دارا می باشد. یک سیستم هشدار قفل رادار و سیستم اخلالگر راداری نیز بر روی این تانک نصب شده است که به وسیله آن می تواند موشک های راداری را که به سمت تانک شلیک می شوند را مختل کرده و یا به وسیله سیستم دفاع فعال خود نابود سازند. به هر حال کی 2 اولین تانکی است که به صورت کامل و بهینه قادر به مقابله با موشک های هدایت راداری مثل هلفایر و AT 15 و AT 16 و بریمستون و ... می باشد. اخلالگر این تانک قادر به مختل کردن سیستم هدایت این گونه موشک ها می باشد. همچنین یک اخلالگر لیزری نیز بر روی این تانک نصب شده است که قادر است کلیه تجهیزات لیزری دشمن را کور کند. یک خودروی بدون سرنشین کوچک با نام XAV نیز برای سیستم تانک طراحی شده است که تانک می تواند از آن برای شناسایی منطقه استفاده کند بدون اینکه خود وارد منطقه شود. کنسرسیوم ساخت این تانک در حال حاضر بر روی ساخت سیستم پیشرانه تانک متمرکز شده اند. همانطور که گفتیم به علت تکمیل نبودن طراحی موتور این تانک ، به طور موقتی از یک موتور ساخت ام تی یو آلمان در نمونه های اولیه این تانک استفاده شده است. اما به محض اینکه موتور کره ای این تانک آماده شود ، تولید انبوه این تانک نیز آغاز خواهد شد. در هر صورت تانک کی 2 را می توان پیشرفته ترین تانک حال حاضر جهان دانست. تانکی که از هر نظر از تانک های هم کلاس خود جلوتر است. این تانک قیمتی در حدود 8.5 الی 8.8 میلیون دلار دارد که به این ترتیب گرانترین تانک جهان نیز به شمار می رود. آژانس دفاعی کره جنوبی در نظر دارد تعداد 390 دستگاه از این تانک پیشرفته را برای ارتش این کشور به تولید برساند و آنها را جایگزین تانک های قدیمی ام 48 و کی 1 / 88 کند. . نویسنده : علی محمدی استفاده از مقاله با ذکر نام نویسنده و درج منبع بلامانع است.
  13. به نام خدا تاکنون بحث ها و صحبت های زیادی درباره اتولودر تانک های مختلف شنیده ایم. این تاپیک را ایجاد کردم تا کلیه مباحث در اینباره در آن متمرکز شود. در این تاپیک اتولودر تانک های مختلف را بررسی کرده و به نقاط ضعف و قوت هر یک خواهیم پرداخت و در ادامه به مقایسه سیستم لود خودکار و لود دستی در تانک های مختلف می پردازیم. تانک ها از نظر نحوه لود توپ اصلی شان به دو دسته تقسیم می شوند. دسته اول تانک هایی هستند که توپ اصلی شان به صورت دستی و توسط شخص لودر لود می شود. فرد لودر گلوله را از انبارک و یا سیستم استورج مهمات تانک تحویل می گیرد و آنرا در داخل چامپر توپ قرار می دهد. در این نوع لود ، توپ اصلی تانک پس از شلیک دریچه چامپر خود را به صورت نیمه باز قرار می دهد و هر زمان که شخص لودر نوک گلوله بعدی را در ابتدای چامپر قرار داد ، این دریچه به طور کامل باز می شود و گلوله با فشار شخص لودر وارد چامپر توپ می شود و پس از آن نیز آماده شلیک است. در واقع شخص لودر تنها گلوله را در دست گرفته و آنرا داخل چامپر توپ قرار می دهد و هیچ عمل دیگری انجام نمی دهد. دسته دوم تانک هایی هستند که لود توپ آنها به صورت خودکار انجام می گیرد. در این نوع تانک ها به جای استفاده از نیروی انسانی ، یک مجموعه دستگاه مکانیکی و یا الکتریکی برای تانک در نظر می گیرند که مهمات را در اختیار می گیرد و پس از هر بار شلیک ، توپ را مجددا لود می کند. این مجموعه اتولودر نام دارد. روس ها سردمدار استفاده از اتولودر در تانک های خود هستند. البته صرفا از بعد تاریخ نمی توان روس ها را اولین استفاده کنندگان اتولودر دانست. چرا که اولین تانک که از اتولودر استفاده کرد ، تانک Strv 103 (همون اس تانک) ساخت سوئد بود. ولی در بین تانک های متعارف و متداول ، روس ها اولین کسانی بودند که بر روی تانک های برجک دار خود اتولودر نصب کردند و البته تی 64 اولین تانک برجک دار جهان بود که به اتولودر مجهز بود. اتولودرهای عملیاتی و فعال در حال حاضر به دو دسته اصلی تقسیم می شوند. دسته اول اتولودر های چرخ فلکی هستند که با نام اتولودرهای Carousel شناخته می شوند. این نوع اتولودرها شامل یک سینی دایره ای شکل در کف و قسمت پایین برجک هستند که معمولا دارای حدود 20 تیوب است که در داخل هر یک از این تیوب ها یک گلوله توپ جای می گیرد. این سینی چرخ فلکی قابلیت چرخش مجزا از برجک را نیز دارد. یک بازوی هیدرولیکی در قسمت انتهای چامپر توپ قرار گرفته است که کار خارج کردن گلوله از تیوب و پس از آن انتقال آن به چامپر را انجام می دهد. گلوله های تانک های روسی به صورت دو بخشی هستند. یعنی پرتابه و پروپلنت به صورت دو قسمت مجزا از هم بودند. برای استفاده از این مهمات ، اتولودر به دو چرخ فلک حامل مهمات مجهز می شد. چرخ فلک اول به صورت افقی در کف برجک قرار می گرفت که پرتابه ها درون آن قرار می گرفتند. چرخ فلک دوم نیز به صورت عمودی (در تی 80 و تی 64) در پشت چرخ فلک اول به صورت زاویه قائمه قرار می گرفت. ابتدا پرتابه و سپس به دنبال آن پروپلنت در داخل چامپر قرار می گرفت. ریتم آتش تانک های روسی مجهز به اتولودر ، بسته به نوع اتولودر و نوع مهمات مورد استفاده ، از 7 تا 10 ثانیه متغیر بود. تی 64 اولین تانک روس ها بود که به اتولودر چرخ فلکی مجهز شده بود. این تانک می توانست هر 7 ثانیه یک گلوله را شلیک کند. تانک بعدی تی 72 بود. تی 72 از یک اتولودر پیچیده تری استفاده می کرد که ریتم آتش آن بسته به نوع مدل تانک و نوع مهمات مورد استفاده از 8 تا 10 ثانیه متغیر بود. اتولودری که بر روی تی 72 نصب شده بود ، در واقع ضعیف ترین طراحی را داشت. در کنار معایب فراوانی که اتولودرهای روسی در این دوره داشتند ، بزرگترین ضعف اتولودرهای روسی ، عدم تغییر زاویه لود بود. به عنوان مثال فرض کنید که لوله توپ تی 72 در زاویه 30 درجه قرار دارد. زمانی که تانک قصد لود مجدد توپ را دارد ، می بایست لوله توپ در زاویه 0 درجه قرار بگیرد. یعنی موازی با شاسی تانک. در غیر این صورت بازوی اتولودر قادر نخواهد بود گلوله را در داخل چامپر قرار دهد. این یکی از بزرگترین ضعف اتولودرهای روس ها بود. اما بزرگترین ضعف اتولودر های روس ها مساله تامین امنیت مهمات و پرسنل تانک ها بود. از آنجایی که اتولودر در داخل برجک قرار گرفته بود و مهمات را بر روی خود حمل می کرد ، اگر کوچکترین اثری از تسلیحات ضد تانک دشمن به تاننک وارد می شد و صدمات وارد شده بر تانک داخل برجک تانک هم می شد ، در این صورت تانک به شدت منفجر می شد و تقریبا خدمه هیچ شانسی برای زنده ماندن نداشتند. تصاویر زیادی که از تی 72 های منهدم شده در نت وجود دارد ، در بیشتر آنها دیده شده است که برجک تی 72 به شدت منفجر شده و از شاسی تانک جدا شده است که علت این امر این است که مهمات توپ در زیر برجک و بدون حفاظ قرار گرفته است و برخورد کوچکترین اثرات انفجاری به این چرخ فلک حامل مهمات باعث انفجار کل مهمات و به تبع آن انفجار درون برجک و پرتاب آن به بیرون است. روس ها در نسل بعدی تانک شان ، یعنی تی 80 ، اتولودر تانک های تی 72 و تی 64 را مورد مطالعه مجدد قرار دادند و سرانجام اتولودر جدیدی را طراحی کردند که بیشتر شبیه به اتولودر تی 64 بود. این اتولودر بر روی تانک های سری تی 80 نصب شد. این اتولودر قادر بود که توپ را در هر زاویه ای لود کند و همچنین صفحاتی از زره غیر انفجاری نیز بر روی این چرخ فلک تعبیه شده بود که به عنوان مانعی بین مکان استقرار پرسنل تانک و چرخ فلک حامل مهمات بود. تی 80 عملا در هیچ نبردی شرکت نکرد ، اما بعدها مشخص شد که این صفحات تاثیر چندانی بر حفاظت ندارند. از آنجایی که تی 90 نیز از برجک و سیستم تسلیحاتی تی 80 یو استفاده می کند ، زمانی که روس ها می خواستند که برجک تی 80 یو را بر روی شاسی تی 72 نصب کنند و تانک تی 90 را بسازند ، بسیار بر روی مساله حفاظت مهمات آن تاکید کردند. به طوریکه صفحاتی سه لایه در قسمت زیرین اتولودر و همچنین بالای آن در نظر گرفتند. این صفحات ، اتولودر را هم از جانب خطراتی که از زیر تانک واقع می شوند مثل انواع مین های ضد تانک و انواع IED و هم از جانب خطراتی که از بالای تانک واقع می شوند ، حفظ می کند. البته خود روس ها هم ادعا ندارند که این نوع محافظت از مهمات ، بهترین نوع حفاظت از مهمات تانک است. اما در هر صورت تی 90 در بین تانک های شرقی و همچنین تانک های روسی دارای بهترین نوع حفاظت از مهمات است. اما الزاما در بین سایر تانک ها دارای بهترین حفاظ نیست. این موضوع در ادامه مقاله مورد بررسی قرار خواهد گرفت. اتولودری که بر روی تانک های تی 90 نصب شده است ، عمدتا مورد بازبینی و تغییر نسبت به مدلهای اولیه قرار گرفته اند و بیشتر ضعفهای اتولودر های قبلی تانک های روسی را ندارند. اتولودر تی 90 قادر است هر 6.6 ثانیه یک بار توپ تانک را لود کند. پس از روسیه و شوروی سابق نیز کشورهای عضو پیمان ورشو و کشورهایی که متحد شوروی به شمار می رفتند در تانک های خود از اتولودرهای چرخ فلکی استفاده کردند که تقریبا همه آنها از اتولودر تانک های روسی الگو برداری شده بود. اما روس ها تنها کسانی نبودند و نیستند که از اتولودر در تانک های خود استفاده کردند. در اواخر دهه 1980 و اوایل دهه 1990 ژاپن در طراحی تانک جدید خود از اتولودر استفاده کرد. تانک جدید ارتش ژاپن که با نام تایپ 90 شناخته می شد ، مجهز به یک اتولودر از نوع زنجیری بود. همانطور که گفتیم اتولودرها دو دسته هستند : دسته اول اتولودرهای چرخ فلکی که در تانک های شرقی و روسی استفاده می شوند و دسته دوم اتولودرهای زنجیری و یا Bustle هستند که تانک های غربی از این نوع اتولودر استفاده می کنند. این نوع اتولودرها شامل یک زنجیر شبیه به نوار فشنگ هستند که (مشابه نوار فشنگ) مجهز به تیوب هایی هستند که مهمات را در خود نگاه می دارند. هر یک از این تیوب ها مجهز به یک میکرو پروسسور است که نوع مهمات محموله خود را به کامپیوتر مرکزی تانک گزارش می دهد و در صورت نیاز و دستور کامپیوتر ، میکرو پروسسور تیوب را در مقابل چامپر توپ قرار می دهد. این مجموعه نوار زنجیری در قسمت پشت برجک و در محیطی کاملا مجزا از محل استقرار پرسنل قرار می گیرند. این محیط قسمت پشت برجک است و به جز زره اصلی تانک ، با زره های مجزا و اضافی نیز پوشانده می شود. در بین تانک های غربی ، حفاظت شده ترین قسمت تانک که به سنگینترین و شدیدترین لایه های زرهی مجهز شده است ، همین محل استقرار مهمات تانک است. حتی تانک های غربی که فاقد اتولودر هستند نیز محل استقرار مهماتشان دارای بیشترین حفاظت زرهی است. از آنجایی که اتولودر در مکانی مجزا از خدمه نگهداری می شود و به شدیدترین وضع ممکن به لایه های زرهی مجهز شده است ، به همین خاطر احتمال انفجار این قسمت در تانک های غربی بسیار ضعیف است. این قسمت با لایه های مختلفی از زره های گوناگون از محل استقرار پرسنل تانک جدا می شود. در این نوع اتولودر ، مهمات به صورت موازی و هم محور با لوله توپ قرار می گیرد و زمانی که نیاز به لود توپ باشد ، ابتدا دریچه کوچک اتاقک مهمات تانک باز می شود و سپس با یک حرکت سریع توسط بازوی الکترونیکی ، گلوله به داخل چامپر هدایت می شود. این روشی است که فرانسوی ها و ژاپنی ها برای اولین بار آنرا به کار گرفتند. البته ناگفته نماند که این طرح 20 سال قبل از تاریخ مذکور یعنی در اواخر دهه 1960 توسط ژاپن بر روی تانک های تایپ 74 خود به اجرا درآمد. ولی به دلیل برخی مشکلات در ادامه از تانک مذکور حذف شد و همان لود دستی برای آن در نظر گرفته شد. در هر صورت تانک تایپ 90 ژاپنی اولین تانک غربی و غیر روسی بود که به اتولودر مجهز شده بود. اتولودری هم که بر روی تایپ 90 نصب شده بود ، کاملا متفاوت از اتولودر تانک های روسی بود و از خیلی جهات کاملتر و به مراتب بهتر و فنی تر از اتولودرهای روسی طراحی شده بود. در این نوع اتولودر (اتولودر زنجیری) مهمات در محفظه ای کاملا جدا از پرسنل تانک در پشت برجک و به موازات و راستای لوله توپ قرار می گیرند و این محفظه نیز به شدت زرهی می شود و احتمال انفجار آن نیز به حداقل ممکن می رسد. حتی در صورت انفجار این محفظه ، به دلیل اینکه این محفظه از محفظه استقرار پرسنل به وسیله لایه های سنگین زرهی کاملا مجزا می شود ، نیز آسیبی به پرسنل تانک وارد نمی آید. مدت کوتاهی پس از رونمایی و تولید انبوه تانک تایپ 90 از سوی ژاپن ، فرانسه نیز تانک جدید خود را رونمایی کرد. تانک جدید ارتش فرانسه که همان تانک AMX 56 یا همان لکلرک بود نیز به یک اتولودر زنجیری ، مشابه اتولودر تانک تایپ 90 ژاپنی ، مجهز شده بود. اتولودر این دو تانک بسیار به هم شبیه هستند و از خیلی جهات شبیه به هم عمل می کنند. حتی به اعتقاد بسیاری از کارشناسان نظامی ، طراحی اتولودر این دو تانک به صورت مشترک انجام گرفته است. طراحی بسیار بهتر اتولودرهای زنجیری تانک های غربی ، به زودی برتری خود را نسبت به اتولودرهای روسی نشان داد. اتولودرهای جدید غربی ها قادر بودند توپ تانک خود را در هر 4 الی 5 ثانیه یک بار لود کنند. اتولودر لکلرک قادر بود که هر 5 ثانیه یک بار توپ را لود کند و اتولودر تایپ 90 نیز در هر 5 ثانیه یک بار توپ را لود می کرد. یعنی ریتم آتش 12 گلوله در دقیقه را برای تانک فراهم می کردند. این رقم برای بهترین طراحی اتولودر شرقی که متعلق به تانک تی 90 روسی بود ، شامل 6.6 ثانیه بود که به عبارتی ریتم آتش 9 گلوله در دقیقه را برای تانک فراهم می کرد. ضمن اینکه از نظر حفاظت مهمات نیز کاملا برتر از اتولودر روسی بود. اما غربی ها هم در جا توقف نکردند و در ادامه تحقیقات خود اتولودرهای جدیدتری نیز طراحی کردند که کاملتر از اتولودرهای قدیمی بود. تانک کی 2 بلک پانزر ساخت کره جنوبی که در حال حاضر جزء پیشترفته ترین تانک های جهان به شمار می رود به یک اتولودر جدید مجهز شده است که می تواند هر 4 ثانیه یک بار توپ را لود کند. یعنی ریتم آتش 15 گلوله در دقیقه را برای تانک فراهم می کند. اتولودر تانک کی 2 بسیار شبیه به اتولودر تانک لکلرک است و به احتمال زیاد از روی آن الگو برداری شده است. اتولودر این تانک از نوع زنجیری است و بسیار پیشرفته است. تانک فوق مدرن تایپ 10 – TK - X ساخت ژاپن نیز از یک اتولودر پیشرفته استفاده می کند. اتولودر تانک ژاپنی نیز از اتولودر قدیمی تر ژاپن بر روی تانک تایپ 90 الگوبرداری شده است و از نوع زنجیری است. به احتمال قوی این تانک نیز قادر به اجرای ریتم آتش 15 گلوله در دقیقه می باشد. هویتزرها از سیستم های لود کاملا مجزایی استفاده می کنند که سیستم لود آنها کاملا متفاوت از سیستم لود خودکار تانک ها است. البته برخی هویتزرها نیز از سیستم لود خودکار مشابه اتولودر تانک ها استفاده می کنند. مثل هویتزر قدرتمند آرچر که از یک اتولودر زنجیری استفاده می کند و قادر به اجرای ریتم آتش 9 گلوله در دقیقه می باشد. تصاویری از تی 72 های منهدم شده همانطور که می بینید این تانک به دلیل ضعف حفاظت مهمات به بدترین شکل ممکن منهدم می شود. ورود کمترین اثر حملات ضد تانک به داخل برجک سبب انفجار شدید و پرتاب برجک به بیرون از شاسی می شود. هویتزر قدرتمند آرچر که به یک اتولودر زنجیری مجهز شده است و دارای ریتم آتش 9 گلوله در دقیقه است. لکلرک ، اولین تانک اروپایی مجهز به اتولودر تانک قدرتمند تایپ 90 ارتش ژاپن ، اولین تانک غربی مجهز به اتولودر تایپ 10
  14. تانک Bernardini MB-3 Tamoyo یکی از غیر محتمل ترین پروژه ی تانک در تاریخ بود (تلاش به منظور توسعه ی یک تانک اصلی (MBT) از شاسی یک تانک سبک (LIGHT)) در اصل شاخه ای از قبل Bernardini در سال 1970 دست به نوسازی تانک M41 واکر بولداگ (تانک سبک ) برزیلی زد بدین ترتیب ناوگان تانک های سبک استاندارد M41C CAXIAS به وجود امد ، Bernardini که احساس می کرد انها می توانند این پروژه را بسیار بیشتر از ارتقاء مشخص شده ، ارتقاء داد . برای همین دولت برزیل تصمیم به تولید تانکی مبتنی بر تانک M41 که خیلی برای میدان های نبرد 1980 بهتر بود گرفت اولین نسخه ی طراحی (X-30) در سال 1978 ساخته شد . اولین نمونه MB-3 نمونه ی TAMOYO در سال 1982 تکمیل شد و تنها به یک توپ 76 میلیمتری مسلح بود . اما از 9 نمونه ای که در سال 1983 تا سال 1985 ساخته شده همه گی دارای توپ 90 میلیمتری بودند البته نمونه ی یازدهمی و اخرین نمونه دارای توپ 105 میلیمتری بودند نصف بیش بدن M41 دوباره طراحی شده و برجک جدیدی بر روی تانک نصب شده در نتیجه تانکی ساخته شد که هیچ شباهتی به تانکی از روی اون ساخته شده بود ندارد اگر چه دولت برزیل با دیدن این تانک خیلی تحت تاثیر قرار گرفتند ولی باید گقت دیری نپایید که تانک های ارزان قیمت و دست دوم به سوی ارتش برزیل سرازیر شدن (که برخی از انها به معنای کلمه کادو داده شد بودن و دولت فقط هزینه ی حمل و نقل انها را پرداخت (در معنای کلمه اشغال)) و در نهایت این سرمایه گذاری به فنا رفت . گزینه هایی برای خرید صدها داستگاه M60A3 TTS و بعدها لئوپارد 1A5s که بر روی میز دولت برزیل بود شانسی برای بقای این طرح نبود . شرکت Bernardini کمیپین بازاریابی برای این تانک اختصاص داد که تا سال 1993 ادامه یافت . اما در نهایت هیچ خریداری جلو نیامد پروژه رها شد در مقایسه به m41 و تانکی که با استفاده از شاسی tamoyo ساخته شده ، تغییر زیادی کرده است طوری که فقط به با بازرسی از نزدیک میتوان به شباهت این دو تانک پی برد .توسط چند پا کشیده شده است، roadwheel اضافی اضافه شده است، آرایه های زره پوش های مختلف، مجموعه ای از دود خمپاره، سپر گوه ای شکل جدید اسلحه، دامن ردیابی (از Caxias فوق M41C)، یک اسلحه جدیدبزرگتر (بلندتر ) دیگر، افزایش عرشه موتور عقب.برجک اصلی به طور کامل، و قابل توجهی پایین تر است، زاویه ای تر و سطحی تر سراشیب از نمونه اصلی از M41 است. (ترجمه ی ماشینی) تعلیق با بهره گیری از میله های پیچشی استاندارد از تانک سبک M41 است، اما به جای آن 12 از 10 معمول (به علت به جفت 6 از افزوده از roadwheels). در 6 roadwheels، 3 غلطک بازگشت، دیسک چرخ دنده، و چرخ دلاله همان واکر بولداگ در M41 استفاده می شود، و پیگیری به نظر می رسد همان T91E3 از M41 است.roadwheels اول، دوم و ششم با کمک فنر هیدرولیکی نصب شده است. فشار زمین حدود 0.72 kg/cm2 می باشد. نیروی محرکه این تانک توسط هر یک از دو موتور متفاومت دیزلی v8 ارائه میشود . موتور Saab-Scandia DSI-14 دارای 500 اسب بخار است و موتور Detroit Diesel 8V-92TA دارای 730 اسب بخار است. جعبه دنده های موجود جنرال دینامیک HMPT-500 سیستم خودکار انتقال نیرو ، با چهار دنده که عبارتند از 3 دنده برای حرکت به سوی جلو و یک دنده به سوی عقب است (برای موتور DSI-14) ، و جعبه دنده ی Allison CD-500-3 که دارای سیستم انتقال نیروی خودکار است . که دارای دو دنده است یکی برای جلو رفتن یکی برای عقب رفتن . با موتور Saab-Scandia ، تامویو دارای نسبت قدرت بر وزن 17.18 اسب بخار در ثانیه است و با موتور دیترویت دیزیلی دارای نسبت قدرت بر وزن 25 اسب بخار در ثانیه است هر دو سیستم انتقال قدرت اجازه می دهد که تانک دارای توانایی محوری، هدایت باشد که واکر M41 فاقد انها است. در اخر چهار توپ متفاوت برای این تانک وجود دارد . اولین توپ که برای روی اولین نمونه ساخته شده نصب شد توپ 76 میلیمتری که متعلق به تانک M41 است ، توپ بعدی تپ 76 میلیمتری با لوله کالیبر بلند 40 ، توپ 90 میلیمتری کالیبر بلند 40 (با 68 عدد گلوله ) و در اخر توپ 105 میلیمتری L7A3 است (همراه با 40 عدد گلوله ) با لوله کالیبر بلند 52 است . این تانک دارای رگبار کواکسیال و رگبار ضد هوایی است که بروی برجک تانک نصب شده است که میتواند همزمان 2 فروند هواپیما رو مورد هدف قرار دهد . در ضمن این تانک میتواند در سرعت های بالا گلوله های خود با دقت زیادی شلیک کند . این تانک دارای بلوک های دید یا پریسکوپ برای چهار خدمه را دارد ، بلوک دید شب / روز برای فرمانده تانک و توپچی و هر دو جی پی اس (دید اولیه توپچی ) و گاز (دید کمکی توپچی ) برای توپچی. سیستم قطعی کنترل اتش این تانک Ferranti Falcon است که شامل یک کامپیوتر دیجیتالی مبحی پرتاب گلوله و یک فاصله یاب لیزری است این تانک برای خدمه خود ارزش زیادی قائل هست برای همین این تانک تعدادی خصوصیت به این تانک اضافه شده مانند دی اکسید کربن به صورت خودکار برای سیستم آتش سرکوب، دریچه فرار شکم، و مهمات محفظه مهر و موم شده، و سیستم حفاظت NBC . قیمت ارائه شده برای Tamoyo MB-3 متنوع و بسته به پیکربندی مطلوب برای مشتری است و می تواند هزینه 2،8 میلیون دلار باشد اطلاعات پایه سال ورود خدمت : هیچ وقت وارد خدمت نشد خدمه : چهار نفر وزن : 30 تن طول ( با لوله توپ ) :8.76 متر عرض : 3.22 متر ارتفاع : 2.48 اسلحه ی اصلی : توپ 90 میلمیتری اسلحه ی فرعی : دو قبضه رگبار یک 12.7 میلیمتری و یک 7.62 میلیمتری حرکت لوله ی تانک به صورت عمودی : از 6- تا 18+ حرکت لوله ی تانک به صورت افقی : 360 درجه مهمات اسلحه ی اصلی : 68 عدد گلوله مهمات اسلحه ی فرعی : 600 عدد فشنگ برای 12.7 و 3000 فشنگ برای 7.62 موتور : Saab-Scania DSI-14 diesel قدرت موتور : 500 اسب بخار برد موتور : 550 کیلومتر سرعت نهایی : 70 کیلومتر بر ساعت منبع : ارتشی دات کام مترجم : محمدرضا . ح (JRZM) اگه اشکالی داشت به بزرگی خودتون ببخشید
  15. معاون نخست‌وزیر روسیه گفت: تانک جدید روسیه با نام "آرماتا" به عنوان مدل پایه‌ای برای ساخت سه نمونه جدید خودروي جنگی در این کشور انتخاب شده است. به گزارش مشرق به نقل از ایسنا، ديمیتری روگوزین معاون نخست‌وزیر روسیه افزود: تولید انبوه این خودرو جنگی از سال 2015 میلادی انجام خواهد شد. به گفته معاون نخست وزیر روسیه، ساخت نفربر و خودروي محافظت شده برای عملیات نجات در میادین نبرد از جمله برنامه‌های جانبی براساس طرح اوليه تانک جدید روسیه خواهد بود. مرکز تحلیل تجارت جهانی اسلحه نیز پیشتر اعلام کرده بود، میزان صادرات تانک روسیه از سال 2010 میلادی تا 2013 میلادی به بیش از 860 فروند خواهد رسید که درآمد دو میلیارد و 750 میلیون دلاری را برای این کشور خواهد داشت. [color=blue][url=http://www.mashreghnews.ir/fa/news/117233/%D8%B1%D9%88%D8%B3%DB%8C%D9%87-%D8%AA%D8%A7%D9%86%DA%A9-%D8%A2%D8%B1%D9%85%D8%A7%D8%AA%D8%A7-%D8%B1%D8%A7-%D9%85%DB%8C%E2%80%8C%D8%B3%D8%A7%D8%B2%D8%AF]منبع[/url][/color]
  16. به نام خدا ارتش رژیم صهیونیستی یکی از بزرگترین کاربران تانک های خانواده شرمن در جهان به شمار می رفت. صدها دستگاه شرمن تانک در ارتش رژیم صهیونیستی در حال خدمت بودند. رژیم صهیونیستی آن چنان این تانک ها را به روز می کرد که در جریان جنگ شش روزه شرمن های بهینه شده با تی 54 ها و تی 44 های ارتش مصر رو در رو می شدند. از سال 1965 کم کم مدلهای قدیمی این تانک در ارتش رژیم صهیونیستی تبدیل به خودروهایی با کاربری های مختلف می شد. پس از جنگ یوم کیپور در سال 1973 و با ورود نسل جدید تانک های پاتون به ارتش رژیم صهیونیستی ، کم کم تانک های شرمن از ارتش این رژیم جمع آوری شدند. این رژیم به منظور استفاده بهینه از این تانک های خارج از سرویس خود ، آنها را به خودروهایی با کاربری های گوناگون تبدیل می کرد که در این تاپیک به معرفی نمونه های شرمن در ارتش رژیم صهیونیستی می پردازیم. تانک شرمن . . . . . شرمن تانک ، متعلق به ارتش صهیونیستی که در جریان جنگ شش روزه حضور داشته است. این تانک امروزه در موزه جنگ این رژیم در تل آویو قرار دارد. شرمن تانک متعلق به ارتش پاکستان که در درگیری با هند منهدم شده است. =============================================================== حالا به معرفی نمونه های شرمن با کاربری های مختلف در این رژیم می پردازیم. MAR 240 ، با قابلیت شلیک راکت های 240 میلیمتری MAR 290 با قابلیت شلیک راکت های 290 میلیمتری شرمن در نقش آمبولانس نظامی در نقش تانک خط شکن ، مجهز به بولدوزر برای نفوذ در تاسیسات و استحکامات از این خودرو برای آموزش خدمه تانک ها استفاده می شود از این خودرو برای صعود به ارتفاع 27 متری استفاده می شود. این خودرو در درگیریهای کوهستانی توسط یگان های فنی مهندسی استفاده می شود. KILSHON شرمن در نقش لانچر شلیک موشک ضد رادار شرمن مجهز به توپ 155 میلیمتری ، در نقش یک هویتزر لاترون ، ام 50 سوپر شرمن ام 51 ، سوپر شرمن ام 32 ، تانک شرمن در نقش خودروی فنی مهندسی ام 50 لاترون ، مجهز به توپ 155 میلیمتری جیات ، در نقش هویتزر MAKMAT ، شرمن مجهز به یک خمپاره انداز 160 میلیمتری شرمن در نقش مین کوب شرمن با نفشی ناشناخته رژیم صهیونیستی ( و روسیه ) در بهینه سازی تجهیزات قدیمی حرف اول را در جهان می زند. همانطور که می بینید از تانکی که بیش از 30 سال از عمر آن می گذرد و تاکنون در جنگ های متعددی هم شرکت کرده است ، چگونه بهره برداری موثر به عمل آورده اند. شرمن های رژیم صهیونیستی تا دهه 90 همچنان در ارتش این رژیم فعال بودند. فقط برای میلیتاری
  17. به نام خدا مقدمه: این تانک که با نام تایپ 10 نیز شناخته میشود، طی طرحی به نام MBT-X تولید شد هدف از این طرح ، طراحی و تولید یک تانک جدید برای جایگزین کردن تانک قدیمی ژاپنی تایپ 74 بود. در سال 1990 نیروهای ژاپن به فکر تولید یک تانک جدید به منظور جایگزینی Type-74 بودند و در همان سال با تخصیص بودجه این طرح رسما اغاز شد. در 15 اکتبر سال 2001 طرح این تانک تکمیل شد و در همان سال تعداد 35 دستگاه از ان ساخته و تحویل نیروها ینظامی این کشور در هوکایدو قرار داده شد تا عملیات بازبینی و بازنگری انرا انجام دهند در 13 فوریه سال 2008 یک سری بازبینی هایی بر روی این طرح اغاز شد و یک سری سیستم های ان اصلاح شد. بنابر اعلام مقامات ژاپن تولید این تانک در سال 2011 اغاز خواهد شد. بنابر اعلام رسمی مقامات ژاپن این تانک در ابتدا تنها برای نیروهای ژاپنی تولید خواهد شد و تا تکمیل نیاز نیروهای نظامی ژاپن برای جایگزینی تانکهای قدیمی خود ، این کشور قصد صادرات تانک خود را نخواهد داشت . تولید قطعات مکانیکی این تانک به صنایع سنگین میتسوبیشی سپرده شد شرکت اصلی طرف قرارداد نیز گروه تحقیقات صنعتی TRDI در استان ساگامی هارا میباشد. هزینه های اولیه این طرح تا سال 2001 که نمونه های اولیه این تانک عرضه شد ، معادل 48 میلیارد ین ژاپن ( معادل 450 میلیون دلار به ارزش زمانی سال 2001) هزینه داشته است بنابه اعلام مقامات ژاپنی قیمت این تانک در حدود 6.5 میلیون دلار خواهد بود. به عقیده اکثر کارشناسان نظامی در جهان ، ساخت این تانک توسط ژاپن در واقع پاسخی بود به ساخت تانک پیشرفته Type 99 توسط چین ، که با ساخته شدن این تانک مدرن توسط ژاپن موازنه زرهی بین دو کشور مجددا برقرار شد. این تانک بطور متوسط 20 تن سبک تر از تانکهای مطرح جهان میباشد. علت این امر نیز فشار مسئولین بدلیل رعایت مقررات محدودیت وزن در جاده های ژاپن میباشد. تانک تایپ 90 به دلیل داشتن وزن سنگین در بسیاری از موارد مجاز به خارج شدن از هوکایدو نبود. حفاظت زرهی : این تانک باریک و جمع و جور بیشتر به منظور استفاده در مناطق کوهستانی طراحی شده است. هرچند از این تانک میتوان در انواع مناطق ژئوگرافیک مثل مناطق کویری ، مناطق جنگلی و مناطق شهری نیز استفاده کرد ولی با این حال بهترین کارایی این تانک در مناطق کوهستانی است. می بایست توجه کرد که اکثر تانکهای غربی مثل ابرامز و لئوپارد و لکلرک بیشتر به منظور استفاده در مناطق شهری و کویری طراحی شده اند و قابلیت نبرد در مناطق کوهستانی تانک های غربی به اندازه این تانک TK-X نیست. در طراحی این تانک به چهار عامل توجه خاصی شده است ، این چهار عامل عبارتند از: افزایش قابلیت های اجرایی ، قدرت اتش ، دفاع و تحرک.رگه هایی از برجک این تانک با تانک لکلرک و Leopard2A5 دیده میشود و طرح قرار گرفتن زره های برجک و همچنین نوع محافظت برجک بسیار به تانک لکلرک ولئوپارد شباهت دارد. طراحی برجک از دو پهلو و پشت شبیه برجک تانک لکلرک میباشد و طرح جلوی برجکنیز شبیه به برجک تانک Leopard2A5 می باشد. طراحی مدولار سیستم حفاظت این تانک در مقایسه با تانک قبلی ژاپن ، یعنی تانک Type 90 باعث افزایش حفاظت و بقاپذیری این تانک شده است. طراحی مدولار زره این تانک این قابلیت را فراهم می اورد بسته به نوع ماموریت و شدت خطری که تانک را تهدید میکند ، زره های مورد نیاز بر روی این تانک نصب شود. به عنوان مثال در جنگ های شهری که بیشترین خطر متوجه تانک است ، از حداکثر زره ممکن به علاوه زره های واکنش گر می توان بر روی این تانک استفاده کرد. در شرایط پیشروی و دفاع در برابر لشگر های زرهی دشمن ، که در این موارد تانک نیازمند شتاب و تحرک بیشتر است ، از زره های معمولی و متعارف و بدین وسیله با متعادل ساختن تانک باعث افزایش قدرت تحرک تانک می شود. زمانی هم که از تانک به عنوان پشتیبانی و نفوذ نقطه ای در استحکامات دشمن استفاده می شود از زره های سبک به علاوه ی زره های واکنشگر (RA) استفاده میشود. زره اصلی این تانک در جهان تانک های رزمی بی نظیر است. این تانک از زره های فولادی نانو کریستال استفاده می کند که درجه ی سختی ان در حد کولار است ولی از ان سبک تر است. از اینرو می توان این تانک را اولین تانک در جهان دانست که از فناوری نانو در ساخت زره ان استفاده می شود. بر روی زره نانو کریستال این تانک ، زره های سرامیکی بصورت مدولار نصب شده است که وظیفه ان دفع خطر حملات گلوله های انرژی جنبشی ( مثل گلوله های APFSDS که از تانکها شلیک می شوند) است. بر روی این زره های سرامیکی نیز لایه ای از قالب های مواد پلیمری فشرده تعبیه شده است که این لایه های پلیمری با جذب انرژی تسلیحات ضد تانک ، خطر ان ها را دفع می کند. بر روی این لایه پلیمر نیز یک لایه زره از جنس ترکیبات بسیار سخت کولار و کبالت قرار دارد که این لایه وظیفه محافظت در برابر گلوله های انرژی شیمیایی (مثل گلوله های خرج گود و راکت های ضد تانک) را دارا می باشد.این چهار لایه زره اصلی تانک را تشکیل می دهند و حداقل زره مورد نیاز تانک را این چهار لایه زره تشکیل می دهند. همانطور پیشتر اشاره شد درصورتی که تانک بنا به نوع ماموریت خود نیاز به حفاظت بیشتری داشته باشد ، یک لایه زره اضافی که ترکیبی از زره های کولار و سرامیک است بر روی چهار لایه زره قبلی نصب می شود . سرانجام در صورت نیاز زره های واکنشگر از نوع ERI-L را نیز می توان بر روی خارجی ترین لایه زره تانک نصب کرد. زره های واکنشگر در این تانک وظیفه ی مقابله با موشک ها و راکت های ضدتانک از نوع تاندم (دو مرحله ای) مثل RPG-29 را بر عهده دارند. این تانک در حالت معمولی و با زره اصلی بدنه (سه لایه اول زرهی) دارای 40 تن وزن خالص می باشد که بسته به نوع ماموریت و نوع زرهی که بر روی این تانک نصب می شود می تواند تا 48 تن افزایش یابد به این صورت که اگر حداکثر زره تقویتی ممکن بر روی این تانک نصب شود دارای حداکثر وزنی در حدود 48 تن خواهد بود. این تانک مجهز به سیستم هشدار قفل لیزری می باشد و زمانی که تسلیحات ضد تانک لیزری بر روی این تانک نشانه گیری شود، در این حالت این سیستم با هشدار دادن به خدمه انها را از خطر تسلیحات ضدتانک دشمن اگاه می سازد با کیت های مخصوص مقابله با تسلیحات لیزری و با پراکنده کردن دود اگزوز خود به مفابله می پردازد. ادامه دارد..... منبع : مجله جنگ افزار شماره 80 نویسنده : علی محمدی
  18. به نام خدا و با سلام خدمت دوستان گرامی در این تاپیک می خواهیم درباره نبردی صحبت کنیم که در جهان کمتر مطرح شده است ولی در عین حال یکی از اثر گذار ترین جنگ های جهان به شمار می رود که توانست چهره جهان را تغییر دهد. جنگ شوروی و مغولستان از یک سو و امپراتوری ژاپن از سویی دیگر در کنار رودخانه KHALKHIN GOL و شکست امپراتوری ژاپن در این جنگ که تنها چند هفته پیش از آغاز جنگ جهانی دوم اتفاق افتاد ، باعث شد که سرنوشت جنگ جهانی دوم تغییر کند. تا پیش از قرن بیستم میلادی ، کشور ژاپن در شمار عقب مانده ترین و بدبخت ترین کشورهای جهان به شمار می رفت. این کشور که فاقد هر گونه منابع قابل توجه بود از دیرباز طمع هیچ یک از کشورهای استعمارگر ، جهت تسخیر و استعمار این کشور را بر نمی انگیخت. از این رو در طول تاریخ ، کشورهای استعمار گر کوچکترین توجهی به ژاپن نداشتند. مردم ژاپن در این دوره مردمی بودند که به شدت دچار سستی و رخوت شده بودند. با آغاز قرن بیستم مردم ژاپن نیز به مرور نسبت به وضع نابسامان کشور خود اظهار نارضایتی می کردند. مردم ژاپن معتقد بودند که علت اصلی گرفتاریها و بدبختی های مردم ژاپن ناشی از روش حکومت امپراتوری این کشور است. کم کم اعتراضات مردمی بالا گرفت و مردم از امپراتور این کشور خواستند مجلسی متشکل از نمایندگان مردم را تشکیل دهد که کار اداره امور کشور را بر عهده داشته باشد. 124 امین امپراتور ژاپن (امپراتور میی جی تنو) به ناچار با درخواست مردم موافقت کرد و مجلس نمایندگان را تشکیل داد. از زمان تشکیل این مجلس و تبدیل حکومت ژاپن به سلطنتی مشروطه ، ارتش این کشور (به موازات سیاست های توسعه طلبانه سران ژاپن) رشد صعودی را به خود گرفت و به سرعت تبدیل به یکی از ارتش های بزرگ جهان گردید. ژاپن که از نظر اراضی و منابع طبیعی ، کشوری کوچک و فقیر به حساب می آمد ، چشم طمع به اراضی و منابع مناطق غربی ژاپن دوخته بود. در سال 1902 ارتش ژاپن بسیار نیرومند گردیده بود. به طوریکه اکثر دول قدرتمند آن زمان مثل اسپانیا ، انگلستان ، شوروی و فرانسه ناگهان از بروز این قدرت جدید و جوان که آماده بلعیدن اراضی و منابع شرق آسیا بود به وحشت افتاند. در 7 فوریه سال 1904 ارتش ژاپن به بندر بسیار مهم و استراتژیک پورت آرتور که در شمال شرق چین واقع شده بود حمله کرد. این بندر که متعلق به روسها بود ، به عنوان پایگاهی برای حفظ منافع روسیه در اقیانوس آرام به شمار می رفت و در واقع مرکز فرماندهی دریایی روسیه تزاری در اقیانوس آرام به شمار می رفت. این بندر مهم و استراتژیک به سرعت به تصرف ارتش ژاپن درآمد و ناوگان روسیه در شرق این کشور در برابر ناوگان دریایی ژاپن به سختی شکست خوردند و این شکست به شدت باعث تحقیر روسیه در مجامع بین المللی شد. در 27 می 1905 ناوگان دریایی امپراتوری ژاپن با ناوگان روسیه در تنگه معروف تسوشیما درگیر شد و ناوگان روس ها را تارومار کرد. شکست های پی در پی شوروی در این سالها از ژاپن باعث شد که این شکست ها به صورت عقده ای برای افکار عمومی مردم روسیه در بیاید. تا سال 1912 ارتش دو کشور درگیری های پراکنده ای با یکدیگر داشتند که بیشتر این درگیری ها به نفع ژاپن به پایان می رسید. مدتی نیز با وساطت انگلستان بین این دو کشور صلح و آتش بس برقرار می شد ولی چندان دوام نمی آورد و به سرعت درگیریهای بین این دو کشور ادامه پیدا می کرد. پس از پیروزی بلشویک ها در روسیه و سرنگون کردن حکومت تزار ها و تاسیس اتحاد جماهیر شوروی و حزب کمونیسم به رهبری لنین ، ورق بخت ژاپنی ها بازگشت. ژاپنی ها که به مدت 15 سال به طور مداوم و مستمر سواحل و متعلقات روسیه را در شرق این کشور مورد ترکتازی خود قرار می دادند ناگهان با ارتشی منظم و قدرتمند مواجه شدند. با سرنگون شدن حکومت تزارها و روی کار آمدن بلشویک ها ، ارتش روسیه (شوروی) دچار تحولات اساسی شد و شروع به بازسازی مجدد خود کرد. امپراتور میی جی تنو امپراتور هیروهیتو [/color]
  19. سلام دوستان در این تاپیک به معرفی و بررسی تانک اسد بابل میپردازیم.lمن تاپیکشو پیدا نکردم در سایت اگه هست مدیران اخراج بن ادغام یا هرکاری خواستند بکنن http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/b/b2/T-72-Fort_Hood.jpg/800px-T-72-Fort_Hood.jpg تانک اسد بابل یک نمونه از تانک تی72 روسی است و تولید آن از دهه 1980در عراق و کارخانه تاجی آغاز شد.تولید این تانک از بلندپروازانه ترین تلاشهای رژیم صدام برای ایجاد تانک بومی بود.آنهم در زمانی که دول غربی تحریمهایی را برای پایان جنگ تحمیل کرده بودند(آره جون باباشون ) به گفته منابع روسی تولید این تانک نتیجه توافق پنهانی عراق و یک شرکت لهستانی در سال 1982 بود.این توافق جهت وارد شدن 250 تی72 در پوشش واردات برای اجتناب از تحریم بود بنابر این تانک مذکور تنها مونتاژ بود و نه تولید عراق.در سپتامبر سال82شوروی به طور پنهانی و استفاده از پوشش لهستان اقدام به ارتقای تانکهای تی72 عراقی نمود.شایان ذکر است تنها تی72 اس از زمان ریاست جمهوری آقای حسن البکر وارد عراق شده بود و عراق در مدت جنگ با ایران بیش از 60 تانک خود را از دست داده بود.با آغاز به کار کارخانه تاجی چند صد تانک تی72اس وارد خدمت ارتش عراق گشت.شوروی نیز تی72ها را ارتقا داد.گفتنی است لهستان نیز همچنان در تولید تی72 به عراق کمک مینمود.(خوشبختانه ارتقای نهایی در سالهای 1989و 1990صورت گرفت) با وجود تحریمهای ظاهری یک شرکت آلمانی بخش فولاد کارخانه را در سال 1986راه اندازی نمود!این فولاد علاوه بر تانکهای تی72 در مقاوم سازی مخازن و زره تانکهای تی54تی55 و تی62 نیز مورد استفاده قرار گرفت.تولید تانک در سال 89 شدت بیشتری یافته و رسمی شده بود اما ااعمال تحریم سازمان ملل در سال 90 عرصه را بر عراقیها تنگ کرده بود.گفته میشددر آن سالها با افزودن مقاومت زره و....استاندارد این تانک با تانک T-72M1Aبرابری میکرد.هر چند عکس این عمل بعدها ثابت شد.همچنین یک مسافت یاب لیزری برای توپ 125 میلیمتری بدون خان و نیرومند اسد بابل نصب شده بود.منابع اطلاعاتی آمریکا بر این باور بودند که این تانک حفاظت مناسبی در برابر گرد و خاک و گرما دارد همچنین مطمئن بودند چین نیز به کمک عراق شتافته است! اما در نبرد وقعی: این تانک در جنگ 1991در حالی به مقابله با رفقای غربی خود برخواست که آنها از زره اورانیومی بهره میبردند.بنابراین در مقابل این تانکها رسما یک بازنده بود.در سومین روز جنگ در حالیکه نیروهای عراقی از کویت خارج میشدند اکثر و یا شاید تمام تانکهای لشکر گارد ریاست جمهوری عراق توسط لشکرهای زرهی دشمن نابود شدند!باقیمانده ها هم شدیدترین آسیبها را دیده بودند. در این نبرد تانک اسد بابل 15 الی 20 سال از حریفانش عقب تر بود.این تانک مقابل آبرامز کاری از پیش نبرد و مقابل برادلی به 3 پیروزی دست یافت! تصویری از تانک برادلی پس از هدف قرار گرفته شدن توسط شیر بابل http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/9/90/Bradley_on_fire.jpg در جنگ2003شیرهای باقی مانده گارد ریاست جمهوری برای آخرین نبرد خود آماده شدند.در ابتدا یک شیر عراقی موفق به نابودی یک برادلی شد که جهت شناسایی آمده و گرفتار شده بود.گفته میشود تانک مورد نظر از تیپ69 عراق بود که توسط اسلحه گرینوف(همون حاجی گرینوف اخراجیها ) بسته شده روی آن موفق به نابودی برادلی بی دفاع شده بود(برخی منابع ادعا دارند دوشکا قاتل برادلی بوده است)در حالیکه آمریکا فشارهای نهایی را بر عراق وارد مینمود آپاچی ها و آ10ها تعداد بسیار زیادی از شیرها را زده بودند.پس از زده شدن شیرها مقاومت ارتش مدینه بسیار کم شده بود.سرانجام عراق در حالی اشغال شد که امواج حملات آمریکا آخرین شیرها را نیز نابود کرده بود.... عدم قدرت مناسب مانور پذیری مناسب و فقیر بودن از نظر قطعات موجب نابودی این تانک گردید البته گفتنیست عراق تصمیم گرفته است با کمک آمریکا و با تجهیزات جدیدتر این تانک را مجددا تولید نمایند. شیر عراقی پس از حمله آمریکا و آسیبهای فراوان http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/b/b1/DerelictAsadBabil.JPEG/800px-DerelictAsadBabil.JPEG http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/5/55/DerelictAsadBabil-2010-28-01.JPEG اما حکایت زره ضعیف! اسد بابل نمونه صادراتی تی72 بود و به همین جهت از نبود تجهیزات اصلی رنج میبرد و این اشکال آنرا هدف آسانی برای تانکهای مدرن کرده بود.همینطور زره 300میلیمتری آن(که در نواحی کنار به 60 و30میلی نیز میرسید)از اشکالات اسد بابل بود.اسد بابل مقابل هلفایر و تاو حرفی برای گفتن نداشت. و در پایان خلاصه ای از خصوصیات اسد بابل: طراح:آقای Venediktov تعداد ساخته شده:250الی500دستگاه وزن:41تن ابعاد(طول×عرض×ارتفاع):6.9×3.6×2.2 سرنشینان:3 نفر شامل راننده فرمانده و اسلحه چی زره:300میلی متر جنگ افزار اصلی:توپ125میلی بدون خان جنگ افزار دوم:گرینوف7.6میلی یا دوشکا12.6میلی موتور:12سیلندر دیزلی با 580کیلووات قدرت رنج عملیاتی:600کیلومتر حداکثر سرعت:68کیلومتر بر ثانیه ترجمه و تحقیق:حسین وحدت(منبع اصلی http://en.wikipedia.org/wiki/Lion_of_Babylon ) لطفا با ذکر نام میلیتاری بعنوان منبع استفاده شود فقط برای میلیتاری
  20. به نام خدا در این تاپیک به معرفی یکی دیگر از تانک های قدیمی شوروی که توسط اوکراین بهسازی شده است ، می پردازیم . تانک BULAT که به روز رسانی تانک های قدیمی T64 شوروی سابق می باشد . در مجموع ارتش شوروی تسلیحات زیادی ساخته بود که برخی از آنها جزء تسلیحات سری شوروی به حساب می آمدند . یکی از این تسلیحات ، تانک T64 بود . این تانک در زمان خود تانک سری شوروی بود . شوروی به هیچ یک از هم پیمانان خود این تانک را نداده بود و وانمود می کرد که این تانک ، یک تانک فوق العاده پیشرفته و مخوف است . البته این جو سازیها در زمان خود بسیار موثر واقع می شد و غربی ها را به فکر تجدید نظر در استراتژی های مقابله با تانک های شوروی انداخت و باعث شد که تانک ها و تسلیحات ضد تانک غربی برای مقابله با این خطر بالقوه بهسازی شوند . شاید امروزه شما دوستان با شنیدن این حرف خنده تان بگیرد ، اما این واقعیتی است که تانک T64 در زمان خود ، اگرچه به آن اندازه ای که سران شوروی برای آن جو سازی می کردند قوی نبود ، اما در هر حال به نسبت تانک های چیفتن و M60 غربی بسیار سرتر بود . از آنجایی که در جریان جنگ سرد کشور اوکراین نزدیک ترین جبهه به کشورهای غربی بود ، شوروی بیشتر تمرکز قوای خود را بر این کشور گذاشته بود . کارخانجات متعدد تولید انواع خودروهای زرهی و انواع تسلیحات خود را در این کشور بنا کرده بود . هزاران تانک ، که اکثر آنها از نوع T55 و T62 بودند ، در این کشور ساخته و مستقر شدند و خود را برای حمله موهوم آماده می کردند . به هر حال تا تاریخ 26 دسامبر سال 1991 این حجم عظیم تانک های ساخته شده توسط شوروی استفاده نشدند . در این تاریخ پس از فروپاشی اتحاد شوروی جمهوری های استقلال یافته دست به سامان دادن امور خود شدند . از جمله این کشورها اوکراین بود . اوکراین پس از فروپاشی شوروی سابق با حجم عظیمی از تسلیحات بازمانده از جنگ موهوم سرد مواجه شد . از آنجایی که این حجم عظیم تسلیحات بر جای مانده چندین برابر نیاز این کشور بود ، لذا از سال 1992 به این تسلیحات بازمانده از شوروی چوب حراج زد و اکثر تسلیحات را به قیمت نازل در حد یک سوم قیمت اصلی آن می فروخت . اما اتحاد شوروی به قدری در اوکراین تسلیحات ساخته و انبار کرده بود که به این زودی ها تمام نمی شد و حتی با فروش به یک سوم قیمت نیز تمام نمی شدند . پس از آنکه اوکراین از کار حراج تسلیحات مازاد فارغ شد ، شروع به بهسازی برخی دیگر از تجهیزات نظامی کرد . از جمله این تجهیزات نظامی تانک های T64 بود . از این تانک به تعداد تقریبی 4000 دستگاه در اوکراین موجود بود . از این تعداد تانک تقریبا تعداد 2200 دستگاه آن از هر نظر سالم بودند . مابقی تانک ها که قابل استفاده به عنوان تانک نبودند ، همگی تبدیل به نفربر BMPV64 شدند و یا اسقاط شدند . تانک های T64 باقی مانده نیز به مرور توسط اوکراین به تانک های امروزی تبدیل خواهند شد . در ادامه به برنامه بهسازی این تانک اشاره می کنیم . در سال 1998 نخستین نمونه های تانک های به روز شده T64 توسط اوکراین عرضه شد . این نمونه از تانک های به روز شده با مدل M1 شناخته می شدند . T64M1 . در این نمونه اصلاحات زیادی بر روی تانک صورت نگرفته بود و مجموعه سیستم کنترل آتش تانک همچنان ضعیف و نامناسب برای جنگ های امروزی بود . این شد که در همان سال پروژه بهسازی مجدد این تانک ها مجددا آغاز شد . ابتدا با اضافه کردن یک لایه جدید زره کمپوزیتی بر روی زره قبلی به مقاومت زرهی این تانک افزوده شد . این زره کمپوزیتی در قسمت های جلو و عقب و برجک تانک کشیده شده است . همچنین این تانک مجهز به بسته های انفجاری از نوع جدید NOZH گردید و به این ترتیب مقاومت زره این تانک به نسبت نمونه اولیه افزایش زیادی یافت . این افزایش زره را می توان در وزن تانک مشاهده کرد . نمونه های اولیه T64 دارای وزن 38 تن بودند ولی در نمونه جدید با افزایش میزان زره ، وزن کلی تانک به 45 تن افزایش یافته است . همچنین با بهسازی لایه اصلی و درونی بدنه و شاسی تانک ، آنرا در برابر عوامل NBC مقاوم کرده است و همچنین سیستم های مهار آتش نیز در درون و بیرون تانک نصب شده اند و در صورت وقوع اتش سوزی در هر قسمت از تانک بلافاصله به صورت خودکار آتش را خاموش می کنند . توپ مدلهای اولیه T64 ساخت شوروی همگی مدل D18T با کالیبر 125 میلیمتر بودند . این توپ دارای کیفیت بسیار خوبی است و از این رو در بهسازی تانک لوله آن تعویض نشده است و فقط لوله آنرا به یک استابلایزر دو پهلو مجهز شده است . این توپ می تواند علاوه بر شلیک گلوله های استاندارد 125 میلیمتری ، موشک ضد تانک 9K119 را نیز شلیک کند ( با نام ناتو AT11 – SNIPER ) . این موشک 5000 متر برد دارد . سیستم کنترل آتش تانک نیز شامل تجهیزات لیزری برای یافتن مسافت تا هدف و هدفگیری می باشد . همچنین تجهیزات جدید کنترل محیط ، مثل پریسکوپ های جدید بر روی این تانک نصب شده است . موتور این تانک در نمونه اصلی T64 یک موتور دیزل مدل 5TDF بود که دارای 700 اسب بخار قدرت بود . این موتور از نظر کیفیت ، موتور مناسبی نبود . از این رو با توجه به اینکه وزن کلی تانک سنگین تر از قبل شده بود و هم اینکه موتور قدیمی کیفیت و عملکرد مناسبی نداشت ، از این رو موتور این تانک نیز تعویض شد و یک موتور 5TDFM بر روی آن نصب شد . این موتور در دو مدل تولید شد . مدل M1 با 850 اسب بخار قدرت که بر روی این تانک نصب شد . مدل M2 با 1000 اسب بخار قدرت که بر روی تانک های دیگر اوکراین نصب شد . این تانک مجهز به لودر خودکار است و از این رو به سه خدمه نیاز دارد . راننده ، فرمانده و گانر . این تانک به یک تیربار 30 مجهز شده است که به صورت موازی لوله توپ قرار دارد و از داخل تانک کنترل می شود . یک تیربار 50 نیز بر روی برجک تانک نصب شده است . این تانک می تواند 40 گلوله با خود حمل کند و همچنین در جاده های هموار دارای 65 کیلومتر سرعت می باشد . نمونه هایی از این تانک که در مرحله دوم بهسازی شدند ، در ارتش اوکراین با نام BULAT معروف هستند . نخستین نمونه های BULAT در سال 2005 وارد ارتش اوکراین شدند . در مجموع این تانک ، تانکی با قابلیت رزمی مناسب می باشد و تانکی کارآمد و سبک و ارزان به شمار می رود . تانک T64 اورجینال ساخت شوروی تصاویر مختلف از تانک BULAT تهیه و ترجمه / علی محمدی استفاده از این مقاله تنها با ذکر نام سایت میلیتاری به عنوان منبع و درج نام تهیه کننده مجاز و مشروع می باشد .
  21. به نام خدا TR-85M1 ( گاومیش ) Bizonul یک تانک میدان اصلی نبرد (MBT) است که برپایه ی تانک TR-77-580 (جانشین رومانیایی تانک T-55 اتحاد جماهیر شوروی ) ساخته شده است که به اسم گاومیش شناخته می شود و اخرین نمونه از ارتقای تانک TR-85 می باشد که شامل تغیرات و بهسازی های فراوانی را در بر می گیرد .در واقع TR-85 دارای شباهت فراوانی با تانک ساخت شوروی سابق T-55 با اندکی تفاوت است توسعه ی این تانک از سال 1978 تا سال 1985 به طول انجامید و خط تولید این تانک از سال 1986 شروع به کار کرد . نیروی زمینی رومانی حدود 300 تانک میدان اصلی نبرد خود را به استاندارد TR-85M1 ارتقا داد . نمونه ها : TR-85M: نمونه ی ارتقا یافته ی تانک TR-85 با اضافه کردن زره به قسمت پیشانی برجک . TR-85M1 Bizonu : تانک TR-85M1 دارای بهبود نسبی مقاومت زرهی نسبت به سلف خود است . بعلاوه دارای برجک بزرگتر به همراه زره اضافه شده در قسمت جلوی برجک می باشد .این تانک مجهز به سیستم هشدار دهنده ی لیزری , سیستم حفاظت NBC و سیستم کنترل آتش می باشد . این تانک از جنگ افزار همانند سلف خود استفاده می کند . تانک TR-85M1 مجهز به توپ 100 م م , A-308 می باشد . تغزیه ی این توپ به صورت دستی انجام می شود . مهمات به خاطر حساسیت در برابر انفجار در برجک ذخیره شده اند . با وجود ان این توپ می تواند گلوله های زده زره APFSDS) ) BM-412Sg شلیک کند و ای گلوله قابلیت نفوذ 450 م م در زره ی RHA از فاصله ی 1000 متری را دارد که مرگ آوری کمتری نسبت به توپ های مدرن 120 م م و 125 م م دارد . برای تانک های میدان اصلی نبرد نسل جدید شکست دادن این تانک زیاد سخت نیست . جنگ افزار های ثانویه ی این تانک عبارت است از تیربار 7.62 میلی متر هم محور و تیربار 12.7 میلی متری که بر روی برجک تانک نصب شده است .این تانک مجهز به سیستم کنترل اتش جدید Ciclop-M1 وسنسور cross-wind است . خدمه های این تانک شامل فرمانده ، توپچی ، راننده و بار گذار گلوله می باشد . تانک TR-85M1 مجهز به موتور دیزلی V8 جدیده طراحی شده توسط آلمان با توان 860 اسب بخار مشابه نمونه ی به کار رفته در تانک Leopard 1 می باشد . بعلاوه مجهز به سیستم تعلیق هیدروپنیوماتیک می باشد که از نو طراحی شده و دارای 6 چرخ در هر طرف است که به وسیله ی صفحات فلزی محافظت می شوند . با وجود اینکه مقدار کمی قدرت موتور بهبود یافته ولی وزن نمونه ی ارتقاء یافته ی تانک به 50 تن رسیده . نسبت قدرت به وزن 17 HP/T (اسب بخار به تن ) می باشد که در نسبت به تانک های مدرن ضعیف می باشد . TR-85M2 : هنوز در مرحله ی انجام آزمایشات قرار دارد . DMT-85M1 : خودروی زرهی مهندسی با بدنه ی جدید و دارای جرثقیل 6.5 تنی و یک مین روب در قسمت جلوی تانک که بین سالهای 2007 تا 2009 , 5 دستگاه از آن ساخته شد . مشخصات : وزن 50 تن طول 9.96 متر (32.7 فوت) عرض 3.435 متر (11.27 فوت) ارتفاع 3.10 متر (10.2 فوت) خدمه 4 نفر زره 580 میلی متر را در برابر KE سلاح اولیه توپ 100 میلی متر A-308 به همراه 41 گلوله سلاح های ثانویه تیربار 7.62 میلی متر PKT و تغزیه ی 4500 گلوله تیربار 12.7 میلی متر DShK AA و تغزیه ی 750 گلوله موتور مدل 8VS-A2T2M 8-cyl با توان 850 اسب بخار (640 کیلووات) قدرت / وزن 17.2 اسب بخار / تن انتقال قدرت THM-5800 hydromechanic (4 fwd, 2 rev gears) محدوده عملیاتی 400 کیلومتر (250 مایل) سرعت 60 کیلومتر در ساعت (37 مایل در ساعت ) منابع : www.military-today.com www.wikipedia.org تهیه و ترجمه : The Un4given
  22. mahdi345n

    تانک اصلی میدان نبرد آلتای

    طراح اصلي: Otokar, Hyundai Rotem تعداد سرنشين: چهار نفر((commander, gunner, loader, driver) مرحله پيشرفت كار: فاز طراحي جزييات زمان اماده شدن اولين نمونه: 2015 وزن: 60 تن حد اكثر سرعت: 70 كيلومتر در ساعت ............................... آلتاي تانك نسل سوم تركيه است كه ساخت ان توسط شركت Milli Tank Üretim Projesi ALTAY (MITÜP ALTAY برنامه ريزي شده است.اين تانك اولين تانك بومي نيروي زميني تركيه خواهد بود. طراحي براي ساخت اولين تانك بومي تركيه از سال 2005 اغاز گرديد.در سپتامبر 2010 طراحي كلي اين تانك به پايان رسيد. تركها در نظر دارند كه تعداد250 در اغاز توليد نمايند و در نهايت به تعداد 1000 عدد برسند كه در چهار مرحله و هربار تعداد 250 عدد توليد گردد. اين تانك نزديكترين تانك رقيب به تانك K2 Black Panther كره جنوبي ميباشد كه بر اسا همان تانك طراحي شده ولي داراي سلاحهاي قويتري و بدنه اي طولاني تر است. سيستم اتش اين تانك از نوع پيشرفته Volkan-III و يا Cannon Fire Control System خواهد بود. تانك آلتاي مجهز به توپ 120mm L/55 (بدون خان) و تيربار 7.62mm و 12.7mm ميباشد. موتور اين تانك در دو سري اول ساخت از نوع ديزل MTU Friedrichshafen 1,500hp (1,100kW) و در دو سري بعدي از نوع 1,800hp (1,300kW كه در حال ساخت در تركيه است خواهد بود. حداكثر سرعت 70 كيلومتر در ساعت و قدرت مانورپذيري تا عمق 4.1 درون آب را خواهد داشت. شركتهاي همكاري كننده در اين طرح: Otokar:شركت اصلي تحت ليسانس Hyundai Rotem Aselsan: سيستم هاي كنترل آتش Makine ve Kimya Endustrisi Kurumu:طراحي توپ و تيربار Roketsan: بسته تسليحاتي تانك ترجمه: mahdi345n براي سايت ميليتاري
  23. به نام خداوند بخشنده ی مهربان پک پونگ تانکی جدید است که به نظر می رسد مبنای ان تانک T 72 است. برجک ان بسیار شبیه تایپ 99 چین است.و به نظر بنده جلوی برجک شبیه ذوالفقار 1 ایران نیز می باشد. دارای توپ 125 م م و تیربار هم محور 7.62 م م و نیز تیربار KPV 14.5 م م بر روی برجک برای استفاده علیه اهداف هوایی می باشد. دوستان عزیز می توانند فایل PDF زیر را دانلود نمایند. http://www.nkeconwat...-vol-1-no-4.pdf http://gallery.milit...pics/tank1c.jpg http://gallery.milit...pics/tank3b.jpg http://gallery.milit...pics/tank4s.jpg http://gallery.milit...pics/tank5h.jpg http://gallery.milit...pics/tank6x.jpg تهیه و گرداوری: هانس
  24. آ7وی تانکی بود که توسط آلمان در سال 1918 –نزدیک به پایان جنگ- تولید شد. برای بهار سال 1918، 100 عدد از آنها سفارش داده شد ولی تنها 20 عدد تحویل داده شد. آنها از مارس تا اکتبر همان سال در عملیات بودند و تنها تانکهایی بودند که آلمان در طول جنگ اول جهانی ساخت. آ7وی بیش از 7 متر طول و 3 متر پهنا داشت و ارتفاع آن به 3 متر بالغ می شد. خدمه به صورت معمول شامل 16 سرباز و 2 افسر بود: فرمانده، راننده، مکانیک، مکانیک/اخطار کننده، 12 سرباز -6نفر مسلسل چی و 6نفر خشابگذار- توپ چی و کمک توپ چی. آ7وی به 6مسلسل 7.9میلیمتری و یک توپ 57میلیمتری در جلو مجهز بود. مدلی که به ماده معروف است به جای توپ 2 مسلسل دیگر در جلو داشت. کاملا روشن نیست که چند تا از این مدل ساخته شد یا به آن تبدیل شد. بعضی منابع می گویند که تنها از شاسی های 501 برای مدل ماده استفاده شده است. این تانک، زرهی به قطر 20 میلیمتر از ورقۀ فولادی در دو طرف و 30 میلمیتری در جلو داشته است. به هر حال، زره از صفحات فولاد سخت شده نبود و این امر، کارایی آن را کاهش داده بود. این قطر دربرابر تیر مسلسلها و تفنگها مناسب بود ولی نه برای کالیبرهای بالا. پیشنهاد شد که مانند دیگر تانکهای آن دوره، زره تقویت شود که این بار از فولاد سخت شده استفاده شد. توان لازم توسط دو موتور دایلمر 4سیلندر تأمین می شد که هر کدام 100اسب بخار قدرت داشتند. بیشترین سرعت حدود 15کیلومتر در ساعت در جاده و 5کیلومتر در ساعت در خارج از جاده بود. آ7وی 500لیتر بنزین حمل می کرد و می شد آن را تا مسافت 132کیلوتری به جلو راند. مانند دیگر تانکهای آن دوره، آ7وی تانکی کند بود ولی توانایی خارج از جادۀ بسیار ضعیفی داشت و مستعد گیرکردن بود. برآمدگی بزرگ در جلو و فاصلۀ کم با زمین به معنی گیر کردن در خندقها یا زمینهای گلی بود. به هر حال، یک زمین باز می توانست در موفق شدن آن کمک کند و آنگاه تانک می توانست قدرت آتش بیشتری نسبت به یک ماشین زره پوش اعمال کند. نسبت توان به وزن 6.8اسب بخاربرتن بود و می توانست از خندقی به عرض 2.3متر عبور کند. فاصلۀ کف تانک تا زمین 200 تا 400میلیمتر بود. 30شاسی دیگر از این تانک موجود بود که آنها را اغلب بدون زره و برای حمل و نقل نفرات ساختند. تاریخچۀ درگیری اولین بار در تاریخ 21 مارس سال 1918 از این تانک در نبردی در شمال کانال سنت کوئینتین استفاده شد. آنها به متوقف کردن نفوذ کوچک انگلستان در آن ناحیه کمک کردند ولی زد و خورد کمی در آن روز دیده شد. اولین رودررویی یک تانک با تانکی دیگر؛ در 24 آوریل سال 1918 در نزدیکی ویلرز-بروتونو انجام شد. وقتی که 4 عدد از آ7وی ها قسمتی از حمله -با کمک پیاده نظام- را بر عهده گرفتند، ناگهان با 3عدد تانک مارک4 انگلیسی -2عدد مجهز به مسلسل و یکی مسلح به توپ 6 پوندی- رودررو شدند. در طی درگیری، تانکهای هر دو طرف صدمه دید. طبق اشارۀ لیدر تانکهای انگلیس -ستوان دوم اف میچل- مسلسل نصب شده بر روی مارک 4ها عقب افتاده بودند و قادر به صدمه زدن به آ7وی ها نبودند. میچل سپس به لیدر تانکهای آلمانی با توپ خود حمله کرده است که آن را از پا درآورده است و 5 نفر از خدمۀ آن را کشته است. بقیۀ خدمه بیرون پریده اند. او سپس با همان سلاح، به سمت پیاده نظام رفته است. بعضی از تانکهای ویپت نیز با پیاده نظام آلمان درگیر شدند.2تانک باقی ماندۀ آلمانها از چرخش و عقب نشینی کردند. انگلیسی ها یک تانک را به خاطر صدمۀ یک خمپاره ترک کردند. آ7وی مجددا توسط آلمانها بازسازی شد. تمام آ7وی های قابل استفاده؛ در آن روز با نتایجی محدود به عملیات اعزام شدند. 2تا بر روی بدنه واژگون شدند و چند تا با اشکالات موتوری یا تسلیحاتی روبه رو شدند. پس از ضد حمله، 3 تا از آنها به دست متفقین افتادند. یکی غیرقابل استفاده و اوراق شده بود. یکی برای آزمایش زره توسط فرانسویها بکارگرفته شد و دیگری توسط استرالیایی ها غنیمت گرفته شد. آ7وی به عنوان یک طرح موفق مطرح نشد و آلمان طراحی تانکهایی دیگر را شروع کرد ولی پایان جنگ به هیچ تانک طراحی شده و یا توسعه یافته ای اجازه ساخته شدن نداد. آخرین بکاری گیری آ7وی در اکتبر سال 1918 بود. یکی از آنها قبل از پایان جنگ در نوامبر اوراق شد. تولیدات به شدت محدود – 20 عدد- سهم کمک هر تانک را محدود کرده بود و بیشتر آنها -کمتر از 100 عدد- که آلمانها به میدان برده بودند در حقیقت تانکهای فرانسوی یا انگلیسی بود که غنیمت گرفته شده بودند. فرانسوی ها بیش از 3600 عدد تانک اف تی 17 و انگلستان بیش از 2500 عدد تانک مارک 1تا 5 تولید کردند. مشخصات: طول 7.34متر عرض 3.1متر ارتفاع: 3.3متر وزن 30-33تن سیستم تعلیق فنرعمودی سرعت 15کیلومتر/ساعت در جاده؛5کیلومتر/ساعت خارج از جاده برد 30-80کیلومتر سلاح اولیه یک توپ 57میلیمتری سلاح ثانویه 6 مسلسل 7.9میلمتری زره طرفین 20 میلیمتر،جلو 50میلمتر موتور 2موتور 4 سیلندر دایملر؛به توان200 اسب بخار خدمه 18 نفر موزه کویینز لند استرالیا مترجم:رضاکیانی موحد منبع:ماهنامه جنگ افزار