جستجو در انجمن

مشاهده نتایج برای برچسب های 'روسیه'.



تنظیمات بیشتر جستجو

  • جستجو بوسیله برچسب

    برچسب ها را با , از یکدیگر جدا نمایید.
  • جستجو بر اساس نویسنده

نوع محتوا


انجمن ها

  • بخش داخلی
    • اخبار و قوانین
    • ماهنامه میلیتاری
    • گالري عكس و فيلم
    • کتابخانه میلیتاری
    • مقالات برتر
  • War and History - بخش جنگ و تاریخ
    • مباحث جامع نظامی
    • پیمان ها - قراردادها و معاملات تسلیحاتی
    • دکترین و استراتژی
    • عملیات های نظامی
    • جنگ تحمیلی
    • تحولات روز امنیتی نظامی بین الملل
    • General Military Discussions
  • Air force Forum - بخش نیروی هوایی
    • هواپیماهای نظامی
    • بالگردهای نظامی
    • تسلیحات هوایی
    • متفرقه در مورد نیروی هوایی
    • سایر بخشهای نیروی هوایی
    • Airforce - English
  • Army Forum - بخش نیروی زمینی
    • ادوات و تسلیحات زمینی
    • خودروهای نظامی و زره پوش ها
    • مباحث جامع زرهی
    • توپخانه زمینی
    • موشک های زمین پایه
    • الکترونیک زمینی
    • تجهیزات و تسلیحات انفرادی
    • متفرقه نیروی زمینی
    • سایر بخشهای زمینی
    • Ground forces - English
  • Navy Forum - بخش نیروی دریایی
    • شناورهای سطحی
    • شناور های زیرسطحی
    • هوا دریا
    • تسلیحات دریایی
    • سایر بخش های نیروی دریایی
    • علوم و فنون دریایی
    • راهبردها و راهکنش های دریایی
    • تاریخ نیروی دریایی
    • اخبار نیروی دریایی
    • Navy - English
  • News Section - بخش خبر
    • اخبار روز ایران و جهان
    • اخبار صفحه اول
    • رایانه و شبکه
    • English News
  • Non-Military Forums - سایر بخشها
    • دیگر موضوعات و مطالب

پیدا کردن نتایج در ...

یافتن نتایج که ...


تاریخ ایجاد

  • شروع

    پایان


آخرین بروز رسانی

  • شروع

    پایان


Filter by number of...

تاریخ عضویت

  • شروع

    پایان


گروه


Website URL


Yahoo


Skype


Location


Interests

پیدا کردن 48 results

  1. اس 400 از نسل هاي جديد دفاع هوايي هست براي مقابله با موشكها و هواپيماها اين سلاح به وسيله شركت آلماز(almaz) كه تكامل يافته سامانه اس 300 پي ام يو (سام 10)هست ساخته شده است. اين سيستم جديد قادر به هدف گيري هدفهاي در حال پرواز تا مسافت 400 كيلومتر هست. دراين سامانه برد رادارهاي آن نسبت به اس 300 افزايش يافته و توانايي رديابي و انهدام موشكهاي بالستيك با برد 3500 كيلومتر با سرعت 4.8 ماخ را دارا هست.اين سامانه با مشخص شدن هدف به سرعت فعال شده و موشك خود را به طرف هدف شليك مي كند. اولين آزمايش اين سيستم در فوريه 1999 شروع شد و پس از آزمايش موفق اس400 اولين نمونه اين سامانه درايالت يار كاپوستين در اختيار نيروي هوايي روسيه قرار گرفت . گروهاي دفاعي روسيه يك آزمايش ضد موشكي نيز در 7 آوريل 2000 نيز انجام دادند در اين آزمايش آنتولي كورنكوف فرمانده نيروي هوايي روسيه نيز حضور داشت و با تاييد وي از ژوين 2000 مجهز شدن تمام مناطق هوايي و پايگاهها نظامي و موشكي روسيه به سامانه اس 400 براي در اختيارگذاشتن نيروهاي خود را خواستار شد اس 400 يكي از پيشرفته ترين سامانه هاي ضد هوايي هست كه در اختيار نيروهاي روسي قرار گرفته هست. http://tinypic.com/iyleg3.jpg جمهوري اسلامي ايران هم در سال 2003 خواستار خريد اس 400 بود ولي اما به دلايلي مثل هزينه زياد آن كه بالغ بر 4 ميليارد دلار بود و يا فشار غربيها ايران تا الان موق به خريد اين سامانه و مستقر كردن لانچر هاي آن براي مقابله با تهديدات هوايي نشده است. http://www.fas.org/nuke/guide/russia/airdef/ru_s400.jpg ================= عشق پرواز
  2. آفتاب: فرمانده واحد پدافند موشکی نیروی هوایی روسیه گفته‌است که جدیدترین سیستم پدافندی این کشور موسوم به S-400 از هفته آینده در اطراف مسکو مستقر شده و تا پایان سال 2015 حراست از اتمام مراکز مهم اقتصادی و سیاسی روسیه را بر عهده‌دار شده و شانس وقوع هرگونه حمله پیش دستانه خارجی را به حداقل خواهد رساند . به گزارش خبرگزاری ریانووستی، سرتیپ الکساندر گورکوف روز پنج‌شنبه با اعلام این خبر گفت: «اولویت اول، حراست از حریم هوایی مسکو است و به همین منظور این سیستم از هفته آینده در مراکز مهم اطراف مسکو مستقر خواهد شد. بعد از آن S-400 در دیگر مناطق کشور نیز مستقر خواهد شد». وی افزود که این سیستم جدید طی دو مرحله در اختیار نیروی هوایی روسیه قرار خواهد گرفت، به گونه‌ای که تا آغاز سال 2010 شهرهای بزرگ و مناطق اطراف آنها را شامل می‌شود و در مرحله دوم یعنی تا سال 2015 پوشش هوایی بقیه مناطق کشور را نیز در بر خواهد گرفت. به گفته گورکوف به غیر از S-400، نمونه‌های مدرنیزه شده بقیه محصولات صنایع نظامی روسیه نیز به‌زودی در اختیار واحد پدافند ضدموشکی قرار خواهد گرفت. وی گفت که این تسلیحات شامل سیستم‌های پدافندی با برد کوتاه، متوسط و دور می‌شود. به ادعای تحلیلگران نظامی روسیه سیستم پدافند موشکی S-400 قابلیت انهدام همه اجسام پرنده از جمله هواپیما، هواپیماهای بدون سرنشین و موشک‌های بالستیک با هر سرعتی را دارا است . حداکثر برد این موشک‌ها از نظر مسافت 400 کیلومتر و از لحاظ ارتفاع 30 کیلومتر است. تفاوت عمده S-400 نسبت سیستم‌های مشابه آن است که کلاهک‌ موشک‌های این سیستم به ابزارهای نشانه‌روی خودکار در آسمان مجهز شده‌اند. گفتنی است موضوع استقرار سپر دفاع موشکی آمریکا در اروپای شرقی باعث تکاپوی شدید فرماندهان ارتش روسیه شده‌است. روس‌ها می‌گویند که استقرار این سیستم موازنه استراتژیک کنونی در قاره اروپا را از بین برده و قابلیت پیش‌دستی آمریکا در هر برخورد نظامی احتمالی را افزایش می‌دهد.
  3. با سلام در این تاپیک به معرفی تانک پشتیبانی BMPT ترمیناتور ساخت روسیه می پردازیم که واقعا در نوع خود بی نظیر است . این خودروی زرهی در روسیه به منظور پشتیبانی از یگان های زرهی و افزایش کارایی آنها طراحی و تولید گردیده است ( این خودرو با نام ترمیناتور شناخته می شود ) و در سال 2005 نمونه های اولیه آن جهت تست های اولیه تحویل نیروهای روسیه گردید . این خودرو می تواند تاکتیک های میدان نبرد را به سرعت تغییر دهد و به همین دلیل می تواند کارایی یگان های زرهی را بسیار افزایش دهد . این خودرو از شاسی استاندارد تانک T 90 استفاده می کند . این خودرو داخل روسیه با استقبال مواجه شده است و به زودی شاهد به کارگیری این تانک پشتیبانی در لشکر های زرهی روسیه خواهیم بود . این خودرو مجهز به انواع تسلیحات متنوع است که هر کدامشان برای کاربرد خاصی مورد استفاده قرار می گیرند . همین امر باعث شده است که این خودرو در میدان نبرد بسیار انعطاف پذیر باشد و می تواند اهداف چند گانه را مورد هدف قرار دهد . فلسفه ساخت این خودرو نیز به جنگ اول چچن بر می گردد که در این جنگ ضربات زیادی بر لشکر های زرهی روسی وارد گردید . روس ها به این نتیجه رسیدند که تانک ها در جنگ های شهری بسیار آسیب پذیرند . به همین دلیل این خودرو این ضعف تانکها را در نبردهای شهری پوشش می دهد . این خودرو با زره های واکنش گر و قابل تعویض ساندویچی از نوع فولاد کمپوزیت محافظت شده است . معمولا در نبردهای شهری از هر دو نمونه زره در ساختمان این خودرو استفاده می شود ، چرا که در نبردهای شهری خطر بیشتری این خودرو را تهدید می کند ، اما در نبردهای خارج شهر معمولا تنها از زره های واکنش گر استفاده می شود . لایه داخلی این خودرو از جنس کولار است و در برابر تهدیدات بسیار عالی عمل می کند . همچنین در برابر عوامل NBC به طور کامل مقامت دارد . سطح امنیتی این خودرو کاملا برابر با سطح امنیتی تانک ها است . این خودرو دارای یک برجک هرمی شکل و سرنشین دار است که این تسلیحات بر روی آن قابل حمل است . 1- دو توپ 30 میلیمتری به عنوان سلاح اصلی خودرو . این توپ ، همان توپ 2A42 می باشد که بر روی هلی کوپتر روسی هاواک نصب شده است ، همچنین IFV های BMP نیز از این توپ استفاده می کنند ( ایران نیز از سازندگان و استفاده کنندگان این توپ به شمار می رود ) . این توپ در مجموع با 900 گلوله لود می شود . 2- یک تیر بار کالیبر 7.62x54 mm R به منظور مقابله با نفرات دشمن و درگیری با استحکامات سبک دشمن . این تیر بار به صورت موازی با توپ های دو لول 30 میلیمتری و دقیقا در بالای آن قرار دارد . این تیر بار با 2000 گلوله لود می شود 3- دو نارنجک انداز اتوماتیک 30 میلیمتری از نوع AGS 17 D و یا AGS 30 که علیه نفرات و استحکامات نیمه سبک دشمن به کار می رود . این نارنجک انداز با 600 گلوله ( ؟ ) لود می شود . 4- تعداد چهار لانچر موشک ضد تانک 130 میلیمتری از نوع 9M121 ATAKA T که دو به دو در طرفین برجک نصب می شود . همان طور که می بینید ، این خودرو با داشتن این تسلیحات متنوع می تواند به سرعت کارایی خود را تغییر دهد و همچنین بهترین تاکتیک رزمی را در میادین نبرد به اجرا گذارد . توپ دو لول 30 میلیمتری خودکار این خودرو دارای حالت DUAL FEEDER است و می تواند با دو نوار فشنگ از سمت راست و چپ تغذیه شود . این خاصیت به این دلیل در این توپ تعبیه شده است که دو نوع فشنگ با کارایی مختلف برای این توپ در نظر گرفته شود ، به عنوان مثال گلوله 30 میلیمتری از نوع AP I در یک سمت به منظور نفوذ در استحکامات دشمن در نظر گرفته می شود و در سمت دیگر از گلوله های APDS به منظور نفوذ در زره ها استفاده می شود . این توپ های بهبود یافته دارای ریتم آتش 600 گلوله در دقیقه می باشند . موشک های ضد تانک که در این خودرو در نظر گرفته شده اند مدل 9M121 ATAKA T هستند . این موشک ها دارای انواع مختلفی از سرجنگی مثل سرجنگی HEAT ، سرجنگی دو مرحله ای ، HE FRAG و سر جنگی های اتش زا می باشد . این موشک ها دارای برد 5 کیلومتر می باشند . این خودرو می تواند به طور همزمان با سه هدف درگیر شود ، هر سه این درگیری ها به صورت جدا از هم صورت می گیرد . سیستم کنترل آتش این خودرو همان سیستم کنترل آتش تانک T 90 است که البته به صورت مجزا برای استفاده همزمان از تسلیحات در نظر گرفته شده است . این سیستم کنترل آتش توان درگیری با اهداف را در شب و روز دارا می باشد . این خودرو دارای 5 خدمه است . این خودرو از موتور دیزل مدل V92S2 با قدرت 1000 اسب بخار استفاده می کند که البته در مدلهای جدید تر از یک موتور تقویت شده که دارای 1200 اسب بخار قدرت است ، استفاده می کند . این موتور دارای قابلیت استفاده از سوخت های مختلف است . سوخت اصلی این موتور گازوئیل است که در صورت نبود آن با بنزین ، نفت سفید ، مازوت ، سوخت جت و حتی الکل هم کار می کند . (( در کل این روسها در ساخت موتور های MULTI FUEL تخصص زیادی دارند ، موتور MNPK – R 195 H که بر روی جنگنده SU 39 نصب شده است نیز دارای این خاصیت می باشد . این موتور در صورت نبود سوخت جت برای پرواز ، می تواند از گازوئیل ، بنزین ، نفت سفید ، الکل ، نفت سیاه و حتی روغن نباتی هم برای پرواز خود استفاده کند . با آنکه آمریکا و روسیه در زمینه ساخت جنگنده با هم رقابت تنگاتنگی دارند ، اما هنوز در امریکا مشابه این هواپیما و موتور ساخته نشده است . )) این خودرو علاوه بر موتور ، دارای واحد نیروی کمکی نیز می باشد که می تواند در مواقعی که موتور اصلی خودرو خاموش است ، سیستم ها را روشن نگه دارد . تیغه های مین یاب نیز برای این خودرو طراحی شده اند که در صورت نیاز بر روی این خودرو قابل نصب می باشند . این خودرو با یک بار سوخت گیری دارای 550 کیلومتر برد می باشد ، که البته با نصب مخازن سوخت جدا شدنی در قسمت پشت این خودرو می تواند تا 800 کیلومتر هم ادامه دهد . حداکثر سرعت جاده ای این خودرو نیز 65 کیلومتر است . این خودرو دارای 47 تن وزن می باشد . تصاویر مختلف از این خودرو موتور این خودرو و همچنین تانک T 90 طیف گلوله های 30 میلیمتری که از توپ دولول این خودرو قابل شلیک می باشند طرح برجک تصویری از درون این خودرو ( به تجهیزات پیچیده الکترونیکی آن به نسبت تانک ها توجه کنید ) توپ دو لول 2A42 . به تیر بار کالیبر 7.62x54 mm در وسط و بالای دو لوله توپ توجه کنید توپ 2A42 بر روی هلی کوپتر هاواک روسی توپ 2A42 تسلیحات برجک نارنجک انداز AGS - 17 D موشک های ضد تانک 9M121 ATAKA - T گردآوری ، تدوین و ترجمه : علی محمدی کلیه حقوق مختص سایت میلیتاری است هر گونه استفاده تنها با ذکر نام نویسنده و قرار دادن لینک سایت میلیتاری امکان پذیر است .
  4. هو الفتاح العلیم با عرض سلام خدمت دوستان و همراهان عزیز، در این تاپیک قصد معرفی و بررسی یکی از کشتی های جنگی و تاریخی نیروی دریایی همسایه شمالیمون، روسیه رو داریم. قبل از هرچیز بگم که تمام این مطالب به صورت مستقیم از روسی به فارسی برگردونده شده، پس این احتمال هست که بعضی از مطالب یا اصطلاحات تخصصی، درست ترجمه یا توضیح داده نشده باشن. ازتون میخوام هر جا که براتون نامفهوم بود یا سوال داشتید، یا نیاز به ویرایش داشت، حتما بگید. پیشاپیش ممنون از همکاریتون و وقتی که صرف خوندن این مطلب کردید. قسمت اول ناوشکن "کمینترن (1)" یک ناوشکن زرهی از کلاس "باگاتیر (2)" نیروی دریایی اتحاد جماهیر شوروی می باشد. این ناوشکن، پیشتر به اسامی "کاهول (3)" – تا بیست و پنجم مارس 1907 – و "یادگار عطارد (4)" – تا سی و یکم دسامبر 1922 – شناخته می شد. ثبت سفارش این ناوشکن در بیست و سوم آگوست 1901 و ساخت آن در بیستم می 1902 شروع شد. پس از پایان ساخت و ساز در سال 1905، به ناوگان دریای سیاه پیوست. در سال 1923 به ناو آموزشی و در ژوئن 1941 به ناو مین گذار تغییر کاربری داد. اطلاعات کلی کلاس و تایپ: "باگاتیر" کلاس، ناوشکن زرهی متعلق به: نیروی دریایی امپراطوری روسیه تزاری تناژ جابجایی: شش هزار و هفتصد و پنجاه و دو تن (معادل 6645 لانگ تن) ابعاد طول: یکصد و سی و چهار متر عرض: شانزده و متر و شصت سانتیمتر آبخور: شش متر و سی سانتیمتر موتور و پیشرانه توربین و دیگ بخار: 16عدد دیگ بخار ساخت شرکت "نورمن (5)" جمعا به توان بیست و سه هزار اسب بخار (برابر با 17000 کیلووات) سرعت: بیست و سه گره دریایی (برابر 43 کیلومتر بر ساعت) خدمه: پانصد و شصت و نه نفر، شامل سیزده افسر ارشد تسلیحات 12 قبضه توپ 152 میلیمتری (چهل و پنج کالیبر مدل 1892 – ساخت روسیه) 12 قبضه توپ 75 میلیمتری (پنجاه کالیبر مدل 1892 – ساخت روسیه) 8 قبضه توپ 47 میلیمتری (اوردنانس کوئیک فایرینگ تری پوندر (6) – ساخت بریتانیا) 2 قبضه توپ 37 میلیمتری (مدل توپ و سازنده اشاره نشده) 2 قبضه اژدرافکن 380 میلیمتری زره دک: هشتاد میلیمتر برجک: یکصد و بیست و هفت میلیمتر بدنه: هشتاد میلیمتر برج خنک کننده: یکصد و هشتاد میلیمتر توسعه پروژه انتخاب مفهوم شناسایی از راه دور در نیمه دوم دهه 1890 میلادی، فعالیت سیاست خارجی روسیه در قبال خاور دور مجدداً تغییر جهت داد. در همان زمان، احتمال درگیری با ژاپن که سیاست تهاجمی فعالی را نیز در این منطقه دنبال می کرد، به شدت افزایش یافت. برای رویارویی با این خطر، داشتن یک ناوگان قوی، آموزش دیده و دارای برتری آتش و مانور پذیری در شرق دور، ضروری بود. در شب بیست و هفتم دسامبر 1897، جلسه ویژه ای با حضور فرماندهان نیروی دریایی و نمایندگان وزارت دریانوردی به ریاست "نیکلای دوم (7)" تشکیل شد. در این جلسه با توجه به روند اتفاقات در شرق دور و لزوم داشتن یک ناوگان قدرتمند – هم کمی و هم کیفی – در مقابل نیروی دریایی سلطنتی ژاپن، طرح زیر پیشنهاد و با اکثریت آرا، تصویب شد. این پیشنهاد شامل دو ناو سرفرماندهی، 10 ناو فرماندهی، پنج رزمناو سنگین، 10 رزمناو زرهی، 10 ناوشکن سنگین با ظرفیت بین 5 تا 6 هزار تن و 10 ناوشکن سبک با ظرفیت 2000 تا 2500 تن بود. "ناوشکن ها، پیشآهنگ های دوربرد اسکادران" نه تنها برای شناسایی، بلکه برای شرکت در نبرد و همچنین برای ارتباطات، مستقل عمل می کردند. در بیستم فوریه 1898، "نیکلای دوم" یک برنامه ویژه کشتی سازی تحت عنوان "برای نیاز های خاور دور" را تصویب کرد. در میان کشتی های طرح مذکور، شش ناوشکن با ظرفیت 5000 تن که در سال 1895 طراحی شده بودند نیز به چشم می خورد. بلافاصله پس از ابلاغ طرح، وزیر دریانوردی "تریتوف، پاول پتروویچ (8)" به "کمیته فنی دریانوردی (9)" دستور داد تا مشغول طراحی کشتی ها طبق شرایط طرح ابلاغ شده شوند. گروهی از متخصصان "کمیته فنی دریانوردی" که همزمان در حال کار بر روی الزامات و پیش نیاز های مورد نیاز بری یک هواپیمای شناسایی برد بلند بودند، مامور تهیه طرح ابتدایی ناوشکنی قویتر و سریعتر از نمونه های در حال خدمت در نیروی دریایی سلطنتی ژاپن و بریتانیا شدند. طبق این طرح، حداکثر سرعت این شناور، بیست و سه گره دریایی و قابلیت کروز آن، پنج هزار مایل دریایی با سرعت ده گره دریایی را داشته باشد. استفاده از دیگ بخار "بلویل (10)" در این طرح پیشنهاد شده بود. گروه متخصصان توپخانه کمیته فنی دریانوری، تصمیم به نصب دوازده قبضه توپ دریایی یکصد و پنجاه و دو میلیمتری بر روی کشتی گرفتند. توپ های دویست و سه میلیمتری، بسیار سنگین برای نصب و استفاده بودند و قدرت آتش و نفوذ گلوله های توپ یکصد و بیست میلیمتری، جوابگوی تهدید های پیش بینی شده نبود. دیگر تسلیحات این کشتی شامل دوازده قبضه توپ هفتاد و پنج میلیمتری و هشت قبضه توپ چهل و هفت میلیمتری و همچنین شش لوله اژدر افکن می بود. حداکثر ظرفیت جابجایی ناوشکن ها بنابه دلایل اقتصادی به شش هزار تن محدود شده بود. این تناژ دارای مزیت های سرعت، برد عملیاتی و توان آتش بالا و در عوض فاقد حفاظت کمربند زرهی سنگین در اطراف سازه اصلی می باشد. همچنین پرسنل هم از حفاظت کافی برخوردار نیستند. 1- Komintern --- سرواژه "کمیته بین المللی کمونیسم". 2- Bogatyr --- کلمه ای روسی و اسم برای پسران. 3- Kahul --- واژه ای روسی، معنیشو پیدا نکردم. 4- Pamyat Merkuria --- یادگار عطارد یا مرکوری، از خدایان اساطیری یونان باستان. 5- Normann --- شرکت ساخت تجهیزات و وسایل دیگ بخار و مربوطه مستقر در آمریکا. 6- Ordonnance Quick Firing یا OQF، سرواژه استفاده شده توسط ارتش بریتانیا برای نامگذاری ادوات توپخانه ای ساخت این کشور. 7- نیکلای دوم --- نیکلای آلکساندروویچ رومانوف (1918 - 1868)، آخرین تزار سلسله رومانوف. 8- پاول پتروویچ تریتوف --- زاده 1838 و درگذشته 1903، دریاسالار و وزیر دریانوردی تزار نیکلای دوم. 9- کمیته فنی دریانوردی --- کمیته ای متشکل از متخصصین علوم مختلف نظامی و غیر نظامی که وظیفه طراحی و بررسی درخواست ها و نیاز های ارتش امپراتوری روسیه را داشتند. 10- Belleville --- شرکت سازنده توربین، دیگ بخار و قطعات مربوطه، مستقر در آمریکا. منبع: http://sovietmedals.ucoz.com/forum/63-154-1 پایان قسمت اول ادامه دارد ... ترجمه شده برای میلیتاری 13990823 --- 1717
  5. سلام خدمت دوستان میلیتاری ! با توجه به اینکه سامانه باک توسط آقا سینا معرفی شده ولی من مطلبی در مورد محافظ رادارهای سیستم باک چیزی ندیدم تصمیم گرفتم که نحوه محافظت سیستم باک توسط روسیه رو برای دوستان شرح بدم . سعی می کنم خلاصه و مفید بنویسم . همیشه سامانه های راداری فعال در معرض هدف قرار گرفتن موشک های ضد راداری نظیر KH-58 و AGM-88 HARM قرار داشته اند ، بدین منظور شرکت Almaz-Antey روسیه به این فکر افتاد تا برای حفاظت از سیستم های راداری سامانه های پدافند هوایی خود نظیر BUK سامانه ای را طراحی کند تا قابلیت انهدام موشک های ضد رادار را درست در لحظه ی قبل از برخورد دارا باشد . بدین منظور این شرکت سامانه ی Gazetchik را طراحی کرد . این سیستم متشکل از 4 قسمت اصلی می باشد . قسمت اول یک آشکار ساز مستقل از رادار می باشد که وظیفه کشف موشک های ARM را دارد. قسمت دوم دیکوی های فرکانس رادیویی فعال هستند . قسمت سوم قسمت نیز بخش اقدامات پسیو سامانه به وسیله ی chaff ها و aerosols است .(معمولا 3-4 عدد پرتابگر وجود دارد که تا زاویه 90 درجه از جلو و با دید 360 درجه چف ها قابل پرتاب هستند) آخرین قسمت این سامانه هم قسمت ارتباطی با رادارهای محفاظت شده و یا مرکز فرماندهی می باشد . نحوه ی کار: زمانی که یک ARM به رادار نزدیک میشود ، آشکارساز سامانه شروع به هشدار دادن به مرکز کنترل می کند . سپس مرکز فرماندهی دیکوی های راداری را برای منحرف سازی موشک ایجاد می کند و درست چند ثانیه قبل از برخورد موشک به رادار chaff ها و aerosols از طریق محفظه های به سمت موشک شلیک میشوند و درست روبروی موشک منفجر میشوند و باعث انحراف موشک به پایین میشوند و اینگونه رادارها جان سالم به در می برند ، البته اگر حتی 1-2 ثانیه چف ها دیر شلیک شوند امکان نابودی خود سامانه ضد ARM نیز وجود دارد چون در فاصله بسیار نزدیک به سامانه قرار می گیرند . این هم چند عکس از نحوه ی نابودی ARM . (داخل کلیپ این موشک از یک عدد اف 22 شلیک میشود و بعد از اینکه موشک نابود می شود سامانه باک 8 عدد موشک به سمت اف 22 ها شلیک می کنند و هر 3 آن ها رو به درک واصل می کند ) روی تصویر کلیک کنید تا با بزرنگمایی بیشتری نحوه مقابله رو ببینید... فقط برای میلیتاری ترجمه : hamedof استفاده از مطلب با ذکر نام مترجم و سایت میلیتاری بلامانع است منابع: http://militaryforce...n-6-98-669.html http://pvo.guns.ru/rtv/gazetchik.htm http://articles.jane...Federation.html ************************* با تشکر از شما.منتقل شد. OPS
  6. به نام خدا و با سلام خدمت دوستان گرامی در این تاپیک می خواهیم درباره نبردی صحبت کنیم که در جهان کمتر مطرح شده است ولی در عین حال یکی از اثر گذار ترین جنگ های جهان به شمار می رود که توانست چهره جهان را تغییر دهد. جنگ شوروی و مغولستان از یک سو و امپراتوری ژاپن از سویی دیگر در کنار رودخانه KHALKHIN GOL و شکست امپراتوری ژاپن در این جنگ که تنها چند هفته پیش از آغاز جنگ جهانی دوم اتفاق افتاد ، باعث شد که سرنوشت جنگ جهانی دوم تغییر کند. تا پیش از قرن بیستم میلادی ، کشور ژاپن در شمار عقب مانده ترین و بدبخت ترین کشورهای جهان به شمار می رفت. این کشور که فاقد هر گونه منابع قابل توجه بود از دیرباز طمع هیچ یک از کشورهای استعمارگر ، جهت تسخیر و استعمار این کشور را بر نمی انگیخت. از این رو در طول تاریخ ، کشورهای استعمار گر کوچکترین توجهی به ژاپن نداشتند. مردم ژاپن در این دوره مردمی بودند که به شدت دچار سستی و رخوت شده بودند. با آغاز قرن بیستم مردم ژاپن نیز به مرور نسبت به وضع نابسامان کشور خود اظهار نارضایتی می کردند. مردم ژاپن معتقد بودند که علت اصلی گرفتاریها و بدبختی های مردم ژاپن ناشی از روش حکومت امپراتوری این کشور است. کم کم اعتراضات مردمی بالا گرفت و مردم از امپراتور این کشور خواستند مجلسی متشکل از نمایندگان مردم را تشکیل دهد که کار اداره امور کشور را بر عهده داشته باشد. 124 امین امپراتور ژاپن (امپراتور میی جی تنو) به ناچار با درخواست مردم موافقت کرد و مجلس نمایندگان را تشکیل داد. از زمان تشکیل این مجلس و تبدیل حکومت ژاپن به سلطنتی مشروطه ، ارتش این کشور (به موازات سیاست های توسعه طلبانه سران ژاپن) رشد صعودی را به خود گرفت و به سرعت تبدیل به یکی از ارتش های بزرگ جهان گردید. ژاپن که از نظر اراضی و منابع طبیعی ، کشوری کوچک و فقیر به حساب می آمد ، چشم طمع به اراضی و منابع مناطق غربی ژاپن دوخته بود. در سال 1902 ارتش ژاپن بسیار نیرومند گردیده بود. به طوریکه اکثر دول قدرتمند آن زمان مثل اسپانیا ، انگلستان ، شوروی و فرانسه ناگهان از بروز این قدرت جدید و جوان که آماده بلعیدن اراضی و منابع شرق آسیا بود به وحشت افتاند. در 7 فوریه سال 1904 ارتش ژاپن به بندر بسیار مهم و استراتژیک پورت آرتور که در شمال شرق چین واقع شده بود حمله کرد. این بندر که متعلق به روسها بود ، به عنوان پایگاهی برای حفظ منافع روسیه در اقیانوس آرام به شمار می رفت و در واقع مرکز فرماندهی دریایی روسیه تزاری در اقیانوس آرام به شمار می رفت. این بندر مهم و استراتژیک به سرعت به تصرف ارتش ژاپن درآمد و ناوگان روسیه در شرق این کشور در برابر ناوگان دریایی ژاپن به سختی شکست خوردند و این شکست به شدت باعث تحقیر روسیه در مجامع بین المللی شد. در 27 می 1905 ناوگان دریایی امپراتوری ژاپن با ناوگان روسیه در تنگه معروف تسوشیما درگیر شد و ناوگان روس ها را تارومار کرد. شکست های پی در پی شوروی در این سالها از ژاپن باعث شد که این شکست ها به صورت عقده ای برای افکار عمومی مردم روسیه در بیاید. تا سال 1912 ارتش دو کشور درگیری های پراکنده ای با یکدیگر داشتند که بیشتر این درگیری ها به نفع ژاپن به پایان می رسید. مدتی نیز با وساطت انگلستان بین این دو کشور صلح و آتش بس برقرار می شد ولی چندان دوام نمی آورد و به سرعت درگیریهای بین این دو کشور ادامه پیدا می کرد. پس از پیروزی بلشویک ها در روسیه و سرنگون کردن حکومت تزار ها و تاسیس اتحاد جماهیر شوروی و حزب کمونیسم به رهبری لنین ، ورق بخت ژاپنی ها بازگشت. ژاپنی ها که به مدت 15 سال به طور مداوم و مستمر سواحل و متعلقات روسیه را در شرق این کشور مورد ترکتازی خود قرار می دادند ناگهان با ارتشی منظم و قدرتمند مواجه شدند. با سرنگون شدن حکومت تزارها و روی کار آمدن بلشویک ها ، ارتش روسیه (شوروی) دچار تحولات اساسی شد و شروع به بازسازی مجدد خود کرد. امپراتور میی جی تنو امپراتور هیروهیتو [/color]
  7. تانک تی – 34 پدر تمام تانکهای مدرن دنیا تانک (تی – 34 ) یک تانک متوسط ساخت روسیه ی شوروی بود که در جنگ جهانی دوم به موقعیتی افسانه ای دست یافت . همچنین این تانک در ابر نبرد (کرسک) نقش فوق العاده حیاطی را ایفا کرد . طراحی و ساخت این تانک برگرفته از دست آوردها ودانشی بود که روسها از ساخت مدل های گزشته ی این تانک به دست آورده بودند مانند : (بی تی – آی اس) , (ای-20) , (ای -30) و تانک (تی - 32) . تانک (تی – 34 ) در تنگ کردن حلقه حملات بر علیه نیروهای رایش سوم در روسیه بسیار موثر بود . این تانک از نظر تعداد ساخت دومین تانک در جهان است (رتبه ی اول را تانک تی – 55/54 که جانشین این تانک به حساب می آید دارد.) . تانک (تی – 34 ) تا سال 1958 مورد بهره برداری قرار گرفت و حتی در جنگ کره ی شمالی و کره ی جنوبی هم مورد استفاده بود و سرانجام باید گفت این تانک به چندین و چند کشور جهان صادر شد . طراحی (تی – 34 ) مختصری از طراحی تانک قبلی خود (تی – 32) برداشت شده بود که خود این تانک هم از نمونه ی قبلی برداشت شده بود . در ابتدا قرار نبود (تی – 34 ) به این نام ساخته شود و قرار بود تنها مدل پیشرفته تری از (تی – 32) ولی اعظای تیم طراحی این تانک بر آن شدند تا با تغییرات زیادی که در زره تانک ( از جمله قرار دادن تعدادی صفحه ی محافظ قابل تعویض در زره های کناری و جلوی تانک) ایجاد شده بود , این تانک را مدل جدیدی بنامند . این تانک در سال 1940 به تولید انبوه رسید . ورود این تانک به میدان های نبرد در شوروی , برای نیروهای مهاجم آلمان نازی یک غافلگیری بزرگ بود. طراحی بسیار خوب و زره چد لایه یکی از مزایای این تانک بود که به قاتل نیروهای زمینی آلمان تبدیل شده بود . نیروهای آلمانی به زودی سلاح های ضد زره خود را در مقابل بده ی این تانک بی اثر یافتند . همچنین تغییراتی نیز در سلاح اصلی تانک صورت گرفت و همین مجموعه تغییرات باعث شد که این تانک به زودی به سرسخت ترین رقیب تانکهای آلمانی تبدیل شود و در آن سالها بهترین تانکهای آلمان هم توان رویارویی با این تانک را نداشتند . تانک (تی – 34 ) تقریبا در تمامی نبردها شرکت داشت و هر وظیفه ای را که قابل تصور باشد بر عهده می گرفت . ساخت و ساز تانک به شدت فشرده و سریع بود . به قدری تانک ساخته می شد که برای رنگ کردن آنها نفرات به اندازه ی کافی نبود و وقت کم می آمد و بسیاری از تانکها رنگ نشده مانده بودند . متد های ساخت انبوه به این گونه بود که باید بیشترین تعداد تانک ممکن را در کمترین زمان ممکن تولید کرد . تعداد خدمه ی تانک چهر نفر بود و تشکیلات و طراحی داخل تانک , به شدت تو در تو , تنگ و پر سروصدا بود. سیستم های تهویه ی هوا وجود نداشت لزا هوای درون تانک همیشه بد بو بود و افراد با کمبود اکسیژن رو به رو بودند . این تانک که در حد یک تانک متوسط طبقه بندی شده بود دارای یک توپ 76.6 میلیمتری بود .این توپ بعدها در مدل پیشرفته تر یعنی (تی – 85/34) با یک توپ فوق العاده قوی تر 85 میلینتری جایگزین شد . همچنین برجک تانک دارای دو مسلسل 7.52 میلیمتری نیز بود . 99% تانکهایی که از این مدل ساخته شده بود با سرعت ساخته شده بودند و عملیات رفع عیب در بیشتر آنها انجام نمی شد ولی همگی به خوبی کار می کردند . این تانک ها مقرون به صرفه , سازگار با شرایط سخت آب و هوایی روسیه , قابل اطمینان وفوق العاده با دوام بودند . این تانک در جنگهای سخت شرکت کرد و قدرت و کارایی بالای خود را ثابت نمود و توانست قوی ترین نیروی زمینی جهان را که تا کنون وارد خاک روسیه شده بود از آن بیرون راند . مشخصات عمومی : نام : تی – 34 پیمانکار : دولت روسیه ی شوروی کشور مبداء : روسیه ی شوروی سال ورود به خدمت : 1941 نوع : ام - بی- تی (تانک اصلی – قوی ترین تانک رزمی) خدمه : 4 نفر ابعاد : طول : 5.92 متر عرض : 3 متر ارتفاع : 2.44 متر وزن : 28 تن بازده عملی : موتور : (وی – 2 – 34 – وی – 12) دیزل با توان 500 اسب بخار بیشترین سرعت : 51.5 کیلومتر بر ساعت برد نهایی : 302 کیلومتر (در وضعیت آب و هوایی و ناهمواری عادی) تسلیحات : سلاح اصلی : یک غبظه توپ 76.2 میلیمتری سلاح ثانویه : دو غبظه مسلسل سبک 7.62 میلیمتری مهمات : 77 * 76.2 میلیمتری گلوله ی توپ 2.394 * 7.62 میلیمتری فشنگ مسلسل سبک سیستم های پشتیبانی : سیستم (ان – بی - سی) : خیر سیستم دید در شب : خیر
  8. هواپيماي جنگنده اس-37 ساخت روسيه (S-37 Berkut (Su-47 اين هواپيما که عموما به نام اس37 شناخته ميشود، با نام تجاري Su-47 احتمالا وارد سرويس ميشود.حرف Sاول عبارت اس37 بر خلاف تصور عموم، نشانگر هواپيماي ساخت شرکت سوخو نيست، بلکه اولين حرف يک عبارت روسي با ترجمه "پيشگرا" ميباشد. تغيير نام هواپيما از اس37 به سو47 مسلما از تصميم شرکت سوخو براي بازار يابي اين هواپيما ميباشد. هواپيماي سو47، ابتدا به عنوان نمونه آزمايشي مراکز تحقيقاتي هوا فضاي روسيه براي آزمايش مواد مرکب پيشرفته در هواپيما و همچنين سيستمهايFly by Wire پيچيده و امروزي تر بود. هواپيما از بالهاي پيش گرا که قدرت مانور فوق العاده زياد و همچنين قابليت پرواز در زواياي حمله بالاي 45 درجه را به هواپيما ميدهد استفاده ميکند. مزاياي بال پيشگرا نسبت به بال هاي با اشکال متعارف که عبارتند از پساي القايي و ممان خمشي کمتر و همچنين تاخير در وقوع واماندگي مدت مديدي است که شناخته شده است. اما متاسفانه ممان پيچشي وارد به بال در اين نوع بالها آنقدر زياد است که -اگر اين بالها با مواد متعارف ساخته شوند-ميتواند بال را براحتي از هم بدرد. براي حل اين مشکل، سوخو 47 از بال هايي ساخته شده از مواد کامپوزيت استفاده ميکند که ضمن مقاومت خوب در برابر پيچش، پيچش آيروديناميک مورد نياز براي هواپيما را فراهم مي آورند. براي کاهش هزينه ها سوخو47؛ دماغه، دم هاي عمودي و ارابه هاي فرود خانواده سوخو27 را امانت گرفته است. با اين وجود بدنه هواپيما فضاي بيشتري براي جاسازي رادار و تجهيزات اويونيکي، فضاهاي داخلي جاسازي اسلحه و بازتاب راداري کمتر (که بخشي از آن ناشي از استفاده از کامپوزيتها و مواد جاذب امواج راديويي است) نسبت به سوخو 27 ها دارد. عليرغم تمام شايعاتي که در مورد اين هواپيما وجود دارد، کارايي بسيار خوب اين هواپيما در آزمايشها، علاوه بر اينکه مسئولين سوخو را به فکر بازاريابي داخلي و خارجي براي اين هواپيما بيندازد، دولت روسيه را نيز متقاعد کرد که بودجه بيشتري در اختيار اين شرکت جهت توسعه اين هواپيما در اختيار سوخو قرار دهد. گزارش هاي اخير حاکي از اين است که با وجوديکه اين هواپيما احتمالا به عنوان جنگنده نسل پنجم نيروي هوايي روسيه و رقيب اصلي اف35 معرفي ميشود، احتمال جايگزين شدن بال آن با بالهاي متعارف پيش گرا وجد دارد. اگر احتمال دوم صحيح باشد، اينطور بنظر خواهد رسيد که مسئولين سوخو به نتايج مشابهي با نتايج ناسا (در مورد هواپيماي X-29) در مورد مشکلات بال پيش گرا رسيده اند و نتوانسته اند بر آنها فائق بيايند. :wink:
  9. یک اندیشکده آمریکایی به بررسی تأثیر سه سال جنگ در سوریه برنیروی پدافند هوایی این کشور و اینکه حکومت اسد دارای چه میزانی از توانمندی در شرایط فعلی است پرداخت. اندیشکده «واشنگتن» در مقاله‌ای به قلم سرگرد «چندلر اتوود»، از نیروی هوایی آمریکا و همکار نظامی این مؤسسه و «جفری وایت» همکار دفاعی اندیشکده واشنگتن و افسر ارشد اطلاعات دفاعی سابق آمریکا نوشت: ضد هوایی‌های حکومت سوریه براثر جنگ ضعیف شده‌اند، مسئله‌ای که فضا را برای عملیات هوایی با ریسکی پایین مهیا کرده است؛ عملیاتی که بتواند درعین‌حال به اهداف مهم نظامی و انسانی، با صرف معقول منابع، دست یابد. حکومت در ۱۷ مه، سپهبد «حسین ایوب اسحاق»، فرمانده پدافند هوایی خود و یکی از برجسته‌ترین مقامات نظامی که از زمان شروع جنگ در سال ۲۰۱۱ کشته‌شده‌اند را از دست داد. هرچند مشخص نیست مرگ این ژنرال چه تأثیری بر جنگ خواهد داشت، بااین‌حال مرگ وی آسیبی روان‌شناختی خواهد داشت که روحیه نیروهای پدافند هوایی سوریه را کاهش خواهد داد. با توجه به این امر و تأثیر سه سال جنگ، این سؤال مطرح است که نیروی پدافند هوایی حکومت دارای چه میزانی از توانمندی در شرایط فعلی است؟ ■عوامل تضعیف نیروی ضد هوایی حکومت سوریه■ یکی از ریسک‌هایی که اغلب در مورد حمله احتمالی آمریکا یا یکی از هم‌پیمانانش به سوریه مطرح می‌شود، توانمندی پدافند هوایی این کشور است. به نظر می‌رسد سیستم پدافند هوایی «بشار اسد» که توسط روسیه برای مقابله با نیروی هوایی اسرائیل راه‌اندازی و نگهداری شده بود، پیش از جنگ داخلی، نیرویی قوی- حداقل روی کاغذ- بود. از آن زمان توانمندی‌های زمین پایه این سیستم، شامل موشک‌های سطح به هوا و سلاح‌های پدافند هوایی به دلیل چند فاکتور تنزل یافته‌اند: استهلاک تجهیزات نیروها و مدیریتی؛ اختلال در آموزش و نگهداری منظم؛ غفلت احتمالی؛ تقسیم پرسنل و تجهیزات برای تقویت عملیات علیه شورشیان؛ و تصرف مناطق کلیدی در شمال و جنوب سوریه توسط شورشیان. ■ نیروی هوایی سوریه زمانی بزرگ‌ترین نیروی هوایی در خاورمیانه بود ■ تا آنجا که به توانمندی‌های هوا پایه نیروی هوایی سوریه- که زمانی بزرگ‌ترین نیروی هوایی در خاورمیانه بود- مربوط است، به نظر نمی‌رسد این نیرو تهدیدی جدی برای عملیات هوایی باشد. در طی سه سال گذشته، این نیرو با ترک خدمت یا کشته شدن خلبانان، نگهداری ضعیف جنگنده‌ها و فقدان آموزش‌های تخصصی خلبان‌ها که برای انجام حمله‌های پیشرفته موردنیاز است، مواجه بوده است. جنگنده‌های قدیمی سوری ساخت شوروی، نیازمند نگهداری و قطعات یدکی گسترده‌ای هستند تا همچنان عملیاتی باقی بمانند؛ فرایندی که در خلال جنگ به فراموشی سپرده شد. حکومت بیشتر توانمندی باقی‌مانده هوایی خود را به بمباران ابتدایی – ولی درعین‌حال مرگبار- و تقویت دوباره عملیات پدافند شورشی خود اختصاص داد. ■تمرکز بیشتر قابلیت‌های ضد هوایی سوریه در دمشق ■ بااین‌حال ضد هوایی‌های حکومت همچنان دارای توانمندی‌هایی هستند، این توانمندی‌ها به‌خصوص در دمشق، مستقر هستند، توانمندی‌هایی که شامل پدافندهای زمین پایه برای دفاع از مواضع مدیریتی کلیدی و تجهیزات نظامی متراکم در این منطقه و سیستم‌های SAM مدرن‌تر یا به‌روز شده تری هستند. عملیات هوایی آمریکا یا هم‌پیمانانش در این منطقه نیازمند برنامه‌ریزی، پشتیبانی و تجهیزات هوایی (برای حمله، نظارت، شناسایی و پشتیبانی) است. در نقطه مقابل عملیات هوایی در مناطق شمال و جنوب سوریه نیازمند عملیاتی گسترده برای از بین بردن توان باقیمانده پدافند هوایی حکومت در این منطقه نیست. با ریسک نسبتاً پایین، با ایجاد شرایطی برای کمک بشردوستانه بین‌المللی یا تلاش برای یافتن راه‌حلی دیپلماتیک برای نبرد، نیز می‌توان به هدف دست‌یافت. ■ نیروی ضد هوایی سوریه در حال حاضر نیز تجهیزات خوبی در اختیار دارد■ قابلیت‌های فعلی ضد هوایی‌های حکومت سوریه قبل از جنگ شامل ۲۲ سایت هشدار،۱۳۰ سایت فعال SAM، در حدود چهار هزار اسلحه پدافند هوایی و چند هزار سیستم پدافند هوایی قابل‌حمل به‌وسیله نفر، بود. این تجهیزات اجازه پوشش سایت‌های عمده و مراکز اقتصادی نزدیک به اسرائیل، به‌خصوص نوار ساحلی، سوریه غربی- مرکزی (حماء، حمص)، منطقه دمشق و جنوب را به حکومت سوریه می‌داد. سوریه شمالی و به‌خصوص شرقی که ازلحاظ جمعیتی تراکم کمتری دارند، دارای تجهیزات تدافعی کمتری نیز هستند. نیروی ضد هوایی سوریه در حال حاضر نیز تجهیزات خوبی در اختیار دارد، اما پسرفت قابل‌ملاحظه‌ای نیز داشته است. احتمالاً بسیاری از سیستم‌ها به‌خوبی نگهداری نشده‌اند و کاربران این سیستم‌ها نیز احتمالاً به دلیل جنگ پراکنده‌شده و از آموزش و تمرین خوبی برخوردار نبوده‌اند. ■ شکاف در پوشش پدافند هوایی سوریه به دلیل حملات شورشی‌ها به تأسیسات ضد هوایی سوریه■ هرچند بحران سلاح‌های شیمیایی ماه اکتبر-دسامبر ۲۰۱۳ و تهدید حمله هوایی آمریکا ممکن است حکومت را وادار به تقویت آمادگی خود کرده باشد، به نظر نمی‌رسد تمرین‌های پدافند هوایی مناسبی در این بازه زمانی صورت گرفته باشد. تجهیزات و پرسنل در طول جنگ سوریه از بین رفته یا برای نبرد با شورشیان پراکنده‌شده‌اند و تعدادی از رادارهای هشدار و سایت‌های پدافند هوایی در شمال، دمشق و نزدیکی بلندی‌های جولان توسط گروه‌های شورشی مورد حمله واقع‌شده است که به ایجاد شکاف در پوشش پدافند هوایی یا تضعیف آن منجر شده است. علاوه بر این ضد هوایی‌های حکومت از انسجام کافی برخوردار نیستند تا فرماندهی، کنترل و ارتباطات را در قبال انواع تهدیدات تضمین کند. سیستم قادر است تا به نحوی موفقیت‌آمیز در مقابل اهداف پیش‌بینی پذیر عمل کند، اما به حد کافی برای مواجهه با حمله‌ای ناگهانی و هماهنگ چابک نیست. ■ ساقط کردن جت شناسایی RF-4E ترکیه نشان‌دهنده عملکرد مثبت ضد هوایی‌های سوریه است■ برای نمونه ساقط کردن جت شناسایی RF-4E ترکیه نشان داده است که ضد هوایی‌های سوریه همچنان می‌توانند به اهداف معین اصابت کند؛ اما این حادثه‌ای منحصربه‌فرد بود که تحت شرایطی ایدئال علیه یک هدف معین و در دسترس به وقوع پیوست. نیروهای حکومت وقتی با عملیات منظم هوایی روبرو شوند، احتمالاً بی‌کفایتی خود را با تأخیر در شناسایی و هماهنگی مسئولیت‌ها در سطح واحد، نشان خواهند داد. توانایی آن‌ها برای عملیات پدافند هوایی مناسب نیز احتمالاً با اماواگر همراه خواهد بود. بسیاری از تجهیزات پشتیبانی موشکی نیز در طول جنگ آسیب‌دیده یا از میان رفته است و خطوط ارتباطی که عملیات به‌کارگیری و تقویت مجدد از طریق آن‌ها میسر است نیز مورد تهدید مداوم نیروهای شورشی است. حکومت همچنین تعداد محدود سیستم‌های پیشرفته که به لحاظ فنی قابلیت تعقیب همزمان اهداف متعدد، شامل موشک‌های کروز و جنگنده‌های باقابلیت مانور بالا را حفظ نکرده است. ■ سرمایه‌گذاری وسیع سوریه پس از حمله اسرائیل به «الکبار»■ پس از حمله هوایی بازدارنده اسرائیل به رآکتور «الکبار» در سال ۲۰۰۷، سوریه سرمایه‌گذاری وسیعی برای تقویت شبکه پدافند هوایی خود کرده است. تمرکز بر روزآمد کردن ستون فقرات شبکه بود که ترکیبی از SAM های ساخت شوروی در دهه ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰، شامل SA-2 ها و SA-5 ها و SA-6 ها است. گام‌های جدی دیگری نیز برای روزآمد کردن SA-3 ها مثل سیستم‌های دیجیتال و قابل‌حمل، برداشته‌شده است. علاوه بر این، دمشق SAM های تاکتیکی پیشرفته‌تری نیز مثل سه آتش‌بار قدرتمند SA-17 و ۳۰ سیستم برد نزدیک SA-22 که بنا بر گزارشات جت ترکیه را در سال ۲۰۱۲ ساقط کرد، به‌کاررفته است. ■ پاشنه آشیل حکومت در دفاع هوایی■ عملیات جنگی ضد هوایی‌های سوریه احتمالاً برای مقابله با حملات محدودی که از فقدان انسجام سیستم‌های سوری بهره ببرد، کارآمد نیستند. پاشنه آشیل حکومت سیستم‌های کهنه و شبه اتوماتیک فرماندهی، کنترل و ارتباطات، اتکای بیش‌ازحد بر شبکه‌های ارتباطی آسیب‌پذیر و ساختار متمرکز نبرد هوایی آن است. با توجه به این مسائل، بین شناسایی اولیه هواپیماهای متجاوز توسط رادارها و صدور دستورات لازم به بخش‌های دفاعی و پایگاه‌های هوایی فاصله زمانی قابل‌توجهی وجود خواهد داشت. علاوه بر این رادارهای هشدار قدیمی و ضعف شبکه‌های فرماندهی، کنترل و ارتباطات در برابر جنگ الکترونیکی حتی می‌تواند این تأخیر را بیشتر هم بکند که منجر به واکنش فردی و خودسرانه واحدها و عناصر پدافند هوایی می‌شود که این نیز آسیب‌پذیری آن‌ها را در مقابل حمله و پارازیت بیشتر می‌کند. این آسیب‌پذیری‌ها، حملات نیروی هوایی اسرائیل در سال ۲۰۰۷ را تسهیل کردند و از سال ۲۰۱۳ نیز رو به افزایش هستند. ■اسرائیل در طی جنگ فعلی در حدود نیم دوجین حمله به اهداف نظامی در سوریه انجام داده است■ حمله «الکبار» در عمق عرصه هوایی سوریه، هرچند در شمال که نیروی پدافند هوایی سوریه ضعیف‌تر است، انجام گرفت. گفته می‌شود که جت‌های جنگنده اسرائیلی با قابلیت‌های پیشرفته فریب الکترونیکی، از سایت‌های پدافند هوایی نزدیک مرز سوریه – ترکیه و نوار ساحلی گریختند و برای خود مسیری از دریای مدیترانه تا سایت هسته‌ای درون سوریه باز کردند. همچنین بنا به گزارشات، اسرائیل در طی جنگ فعلی چیزی در حدود نیم دوجین حمله به اهداف نظامی، شامل حمله به اهدافی در پایتخت، انجام داده است. این حملات محدود سوری‌ها را غافلگیر کرد و دفاع مؤثری در برابر آن‌ها صورت نگرفت. بر اساس گزارش‌های رسانه‌های آمریکایی، حملات سال گذشته به انبار تسلیحاتی منطقه دمشق با هواپیمای جنگنده‌ای که از تسلیحات استند آف استفاده می‌کرد، صورت پذیرفت؛ حمله‌ای که بدون ورود به محدوده هوایی سوریه یا نبرد علیه ضد هوایی‌هایی که از پایتخت حفاظت می‌کنند، نیز قابل‌اجراست. چنین تسلیحاتی احتمالاً برای پرهیز از ریسک عملیات در محدوده این ضد هوایی‌ها به کار بسته شدند. ■ برسی توان ضد هوایی‌های سوریه برای مقابله با حملات هوایی آمریکا و هم‌پیمانانش■ نتایج اگر آمریکا و هم‌پیمانانش تصمیم بگیرند که عملیات هوایی علیه سوریه انجام دهند، آن‌ها با شرایطی متفاوت، حسب هدف و نیت عملیات، مواجه خواهند بود. ضد هوایی‌های حکومت توان مقابله با حملات غافلگیرکننده با استفاده از مهمات استندآف را نخواهند داشت. این حملات با حملات اسرائیل علیه اهداف معین و خاص در سوریه قابل‌مقایسه است. عملیات هوای در مناطق شمالی و جنوبی سوریه که درگیر جنگ شدید هستند، مثل حلب، ادلب و جبهه جنوبی نیازمند عملیاتی گسترده برای دست‌یابی به برتری هوایی نیست. عملیات یکپارچه برای نابود کردن ضد هوایی‌های باقیمانده در این مناطق می‌تواند با ریسک کمتری صورت پذیرد و درعین‌حال منافع زیادی مثل تضعیف توان نظامی حکومت، پشتیبانی از کمک‌های بشردوستانه، تغییر موازنه میان گروه‌های شورشی افراطی و میانه‌رو زمینه‌سازی برای عملیات با هواپیماهای بدون سرنشین برای دست‌یابی به اطلاعات و اهداف آفندی باارزش، داشته باشد. ■پدافند هوایی پایتخت سوریه همچنان خطری پابرجا برای عملیات هوایی نیروهای خارجی خواهد بود■ بخش پدافند هوایی پایتخت همچنان خطری پابرجا برای عملیات هوایی خواهد بود. جایی که ضد هوایی‌ها به‌شدت متراکم هستند و پیشرفته‌ترین SAM های متحرک (به‌طور مثال SA-6 ها و SA-3 ها یا SA-17 ها و SA-22 های مدرن‌تر) در آنجا قرار دارند، سطح تهدید افزایش می‌یابد و چالشی قابل‌توجه در مراحل آغازین عملیات ایجاد می‌کند. در موارد پیچیده‌تر، این نیروها ممکن است در بدو حمله پراکنده شوند، در طی عملیات اولیه پنهان شوند و پس‌ازآن در منطقه‌ای جدید برای به دام انداختن جنگنده‌های ناآگاه دوباره ظاهر شوند. برای از کار انداختن سیستم پدافند هوایی یکپارچه دمشق و زمینه‌سازی برای عملیات بعدی، نیروهای هم‌پیمان لازم است عملیاتی هوایی همراه با قابلیت‌های جنگ الکترونیک، جنگ سایبری و توانمندی‌های شناسایی، نظارت و اطلاعات انجام دهند؛ و تسلیحات استند آف برای استفاده علیه قابلیت‌های فرماندهی، کنترل و ارتباطات، SAM های ثابت و سایت‌های هشدار و محتمل‌تر از همه هواپیماهای پنهان شونده برای انجام حملاتی علیه SAM های پیشرفته اطراف دمشق را به‌کارگیرند. ■ عملیات هوایی آمریکا در سوریه الزاماً موفقیت‌آمیز یا همراه با شکست نخواهد بود.■ با توجه به اینکه نیروهای آمریکایی با موفقیت عملیات علیه سیستم‌های پدافند هوایی بسیار مشابهی (و به همین نحو پراکنده و کم قدرت) انجام داده است، احتمالاً می‌تواند در عرض یک تا دو هفته بدون تلفات یا با کمترین تلفات به برتری وایی دست یابد. عملیات هوایی آمریکا و هم‌پیمانانش در سوریه باید در مقابل چند سناریوی عملیاتی، با استفاده از یک ارزیابی میدانی و روزآمد از توانمندی‌های حکومت در این سناریوها، سنجیده شود. زود است که بگوییم که شبکه پدافند هوایی سوریه تهدیدی بزرگ است یا اصلاً تهدیدی نیست. برخی عملیات با اهداف مهم بالقوه، مثل کاهش توانمندی‌های نظامی حکومت و حمایت از مأموریت‌های بشردوستانه را می‌توان با ریسک نسبتاً کم و صرف معقولانه منابع انجام داد. به‌طور خلاصه عملیات هوایی آمریکا در سوریه الزاماً موفقیت‌آمیز یا همراه با شکست نخواهد بود. منبع : http://www.eshraf.ir/1731 دوست خوب خواهش میکنم. تمنا دارم. پلیز. سیلوو پله. اتمنا منکم.... دیگه زبونی بلد نیستم عکس ها یا لینک باشد یا از گالری سایت... آنتی وار
  10. بدون شک میتوان گفت رژه 9 مه 2015 ارتش فدراسیون روسیه علاوه بر شکوه و تمتراقی در خور 70 امین سالگرد پایان خونین ترین جنگ قاره اروپا طی یک قرن گذشته ، این تاریخ را بعنوان شروع انقلابی نو در ساختار نیروهای مسلح روسیه با رونمایی لشگری از خودروهای زرهی ، تانکها و توپخانه های مدرن ثبت کرد. جنگ افزارهای رونمایی شده در این رژه آنچنان گسترده و دارای جزییات ظریف مخصوص به خود هستند که در یک تاپیک مجال بازگو کردن تمام آنها وجود ندارد، لذا در این تاپیک با توجه به اهمییت ، به مهمترین و هیجان انگیز ترین آنها میپردازیم. آرماتا نام پلتفرم رزمی جدید ساخت روسیه است که بر مبنای اصول ساخت ماژولار و با هدف ایجاد بستر یکپارچه جهت تولید نسل جدید تانک ها و زره پوش های ارتش این کشور توسعه یافته است. دو زیرشاخه معرفی شده این پلتفرم ، تانک T-14 که توسط رسانه ها اولین تانک روسی با طراحی کاملا جدید و مستقل از زمان توسعه تانک معروف T-72 لقب گرفته است و خودروی نبرد پیاده نظام سنگین T-15 میباشد. طراحی و فناوری های بکار رفته در هر دوی این جنگ افزارها تغییرات اساسی نسبت به جنگ افزارهای زرهی شوروی و روسیه تاکنون داشته است که در ادامه این تاپیک ، دو جنگ افزار فوق را بررسی خواهیم نمود اختصاصی میلیتاری
  11. بسمه تعالی جنگ هسته‌اي از نگاه روسيه این روزها در پرتو تشديد بحران اوكراين در رسانه های غربی موضوع جنگ هسته ای كم و بيش مطرح مي شود و پنج دهه پس از بحران موشكي كوبا بار ديگر كابوس جنگ هسته اي مورد توجه جهانيان قرار گرفته است. زاچاري كيسك در گزارشي در سايت ديپلمات با توجه به خبر رزمايش آمادگي موشكي سربازان روسيه به شرائط جديد و احتمال جنگ هسته اي پرداخته است. همچنين پيتر وبر در مطلبي در سايت ويك به وضعيت هسته اي روسيه و ناتو در آستانه جنگ در اوكراين اشاره كرده و آسيب پذيريهاي روسيه را بيان كرده است. لیندون لاروش نیز در گفتگو با پرس تي وي معتقد است که جنگ آمریکا با روسیه به معنای جنگ هسته ای است و اين موضوعي است كه امريكا توان آن را ندارد. اما نشریه آمریکایی فوربس در گزارشی چهار گزینه ممکن برای تبدیل بحران اوکراین به یک جنگ هسته ای را مطرح نموده‌است. در این میان، به ویژه سناریوی احتمالي شكست جدي‌تر است كه در صورت بروز جنگ میان ناتو و روسیه، قاعدتا یک طرف در نهایت در این درگیری شکست می خورد و ممکن است يكي از طرفها هر زمان احساس کند شکست خورده است، از تاکتیک سلاح های هسته ای استفاده کند. اما نكته اصلي آنست كه اساسا جنگ هسته اي چه جايگاهي در نظام سياسي و دفاعي روسيه و نزد مقامات بلند پايه اين كشور دارد و در اسناد راهبردي روسيه چه تعريف و كاربردي براي اين جنگ افزار مطرح شده است؟ به بيان روشن تر آستانه به كارگيري سلاح هسته اي در ذهنيت و نگرش دولتمردان روسي در كجاست؟ در اين نوشته من كوشيده ام تا به بررسي اين موضوع بر اساس تحول رهنامه نظامي روسيه و دكترين هسته اي آن كشور بپردازم. از پايان جنگ جهاني دوم تا فروپاشي اتحاد شوروي، نيروي زميني قدرتمند و يگانهاي تانك و مكانيزه، همچنان سنگ بناي قدرت نظامي مسكو بوده‌اند. حتي در اوج همپايگي راهبردي ميان مسكو و واشنگتن از نيمه دوم دهه 1960 و تا اواخر دهه 1980، روسها همواره به نيروي زميني مستقر در شرق اروپا به عنوان قدرت اصلي خود نگاه مي‌كردند. استراتژي هسته‌اي پيمان ناتو نيز در واكنش به اين وضعيت طراحي ‌شده بود. راهبرد انتقام گسترده تا سالهاي مياني دهه 1960، و سپس واكنش انعطاف‌پذير كه حتي با وجود اين استراتژي، ناتو همواره گزينه ضربه نخست را براي نيروهاي هسته‌اي تاكتيكي مستقر در خط مقدم دفاع از اروپاي غربي براي خود حفظ مي‌كرد بخوبي نشان‌دهنده اهميت اين وضعيت براي روسيه بود. از اين رو، مادامي كه جنگ به سطح هسته‌اي تصاعد نيافته بود، مسكو برگ برنده را در هر جنگي با غرب در دست داشت و اروپا را به‌راحتي تسخير مي‌كرد. اين مسئله باعث شد تا در تعاملات روسيه و غرب، عامل هسته‌اي براي مسكو نسبت به غرب، كمتر در مركز دكترين نظامي قرار گيرد. گورباچف دكترين نظامي كرملين را به گونه اي جدي تر دگرگون نمود و بدين‌ترتيب، نفي كامل جنگ و از جمله جنگ هسته‌اي به عنوان يك اصل اساسي در دكترين امنيتي شوروي مطرح شد. اما پس از فروپاشي شوري بار ديگر تغييراتي گسترده در نگاه به سلاح هسته اي و جايگاه آن در دكترين نظامي اين كشور روي داد. در روسيه جديد، اهميت جنگ‌افزارهاي هسته‌اي به‌طور اساسي در دكترين نظامي روسيه افزايش يافت. از يك سو، ارتش روسيه از شرق اروپا عقب‌نشيني نمود و روسيه جديد و فاقد متحد، در محاصره كشورهاي دارنده جنگ‌افزارهاي هسته‌اي قرار داشت، و از سوي ديگر، دولت روسيه و ارتش آن، بمراتب ضعيف‌تر از دوره شوروي بوده و به خاطر مشكلات اقتصادي، امكان دستيابي به برابري در تكنولوژيهاي جديد مورد استفاده ارتش آمريكا و كشورهاي غربي در جنگ عراق(1991-1990) و جنگهاي پس از آن، وجود نداشت. در اين سالها امريكا نيز در جستجوي برتري هسته اي خود درصدد ايجاد شبكه اي بزرگ و موثر از موشك ها براي وارد كردن ضربه نخست، در سال 2002 از پيمان اي.بي.ام خارج شد و بحث استقرار ده سامانه دفاع موشكي در لهستان و يك سامانه راداري در چك تا سال 2013، و سپس استقرار در روماني و تركيه موضوع جدي تري شد. از نگاه مسكو، نصب اين سامانه ها، با بي ارزش كردن قدرت هسته اي و موشكي روسيه، قابليت ضربه هسته اي نخست و دوم را از اين كشور خواهد گرفت و اروپا را از تيررس روسيه خارج مي كند و البته اين بيشتر به لحاظ رواني اهميت دارد تا عملياتي. در واقع، با بهم خوردن برتري روسيه نسبت به اروپا ( 1991)، وضعيت تعادل سالهاي 1991 تا 2000 نيز كم كم دارد به هم مي خورد و معلوم نيست اين روند در كجا متوقف شود. در همه اين سالها در امريكا علاوه بر موج تبليغات در مورد هژموني اين كشور، بر برتري هسته اي اين كشور و پايان وضعيت تعادل هسته اي چهار دهه گذشته كه مبتني بر " نابودي مطمئن متقابل" بود، تاكيد زيادي مي شود، بطوري كه ادعا مي شود " عصر MDA پايان يافته و براي نخستين بار در دهه هاي اخير، زرادخانه هسته اي روسيه با يك ضربه هسته اي نخست خلع سلاح خواهند شد. مجموعه اين مسائل به تجديد نظر اساسي در دكترين هسته‌اي مبتني بر ”عدم استفاده از ضربه هسته‌اي نخست" انجاميدو آستانه به‌كارگيري جنگ افزارهاي هسته‌اي به «هر حمله‌اي به تأسيسات هسته‌اي و پايگاههاي حساس روسيه» كاهش يافت و لذا تأكيد بر ضربه هسته‌اي نخست، امري واقع‌بينانه‌تر پنداشته شد و در بيست و پنج سال اخير، رويكرد غالب در روسيه كنوني نسبت به جنگ‌افزارهاي هسته‌اي بر بنيان گزاره هاي زير قرار گرفت: الف. جنگ‌افزارهاي هسته‌اي، پايه و بنياد امنيت ملي هستند، چون از جنگ ميان قدرتهاي بزرگ جلوگيري مي‌كنند. ب. اين سلاحها، تأثير مستقيمي بر وضعيت سياسي جهان ندارند. كمااينكه نتوانسته‌اند مانع از گسترش پيمان ناتو شوند. ج. از طريق تهديد به وارد آوردن خسارت غيرقابل قبول به دشمن، امنيت روسيه را تضمين مي‌كنند. د. بايستي يك قابليت انتقامي، به هر هزينه‌اي، حفظ شود و اين جنگ‌افزارها به عنوان يك ابزار تهديد و ارعاب سياسي كارايي داشته باشند. ه. موازنه استراتژيك، پديده جامعي است كه علاوه بر جنگ‌افزارهاي هسته‌اي، ساير تسليحات و تجهيزات متعارف را نيز دربرمي‌گيرد. و. موازنه استراتژيك اصلي ميان سه كشور آمريكا، روسيه و چين است. ز. تعادل هسته‌اي بايستي محدود به پنج دولت داراي سلاح هسته‌اي كه منافع و رفتارهاي آنها به نسبت با ثبات است، الگوهاي ائتلاف آنها شناخته شده و رفتار آنها به‌طور منطقي قابل پيش‌بيني است، محدود بماند. ح. با توجه به ضعف روسيه در جنگ‌افزارهاي متعارف نوين، ضربه انتقامي عليه حمله متعارف، مستلزم استفاده از سلاح هسته‌اي است و از اين رو، مسكو در شرائط جديد و بر خلاف گذشته بر استراتژي "ضربه نخست هسته اي" تأكيد دارد. منطق به‌كارگيري ضربه هسته‌اي نخست به عنوان عاملي براي جبران ناكافي بودن بازدارندگي متعارف در روسيه امروز، نشان مي‌دهد كه بايستي دشمن يا دشمناني وجود داشته باشند كه در قابليتهاي متعارف برتر بوده و بتوانند منافع كشور را با انجام عمليات هجومي متعارف و موفقيت‌آميز به خطر افكنند. از سوي ديگر، به‌كارگيري نيروي هسته‌اي بايد به عنوان يك عامل تهديد معتبر باشد. به اين معنا كه منافع ذهني بايستي در عمل براي توجيه جنگ هسته‌اي اهميت حياتي داشته باشند، و اين عمل بايستي امتيازات روشني در قابليتهاي هسته‌اي به منظور دستيابي به اهداف نظامي، منع تصاعد جنگ، و جلوگيري از اقدام ضدهسته‌اي از سوي دشمنان، كه ممكن است اين دستاوردها را انكار كرده يا خسارات گسترده‌اي بر كشور وارد كنند، دربر داشته باشد. به هر حال واقعيتهاي موجود و ديدگاههاي رسمي منتشر شده در روسيه نشان مي دهند كه در نخستين دهه هاي عصر هسته اي، مسكو بر ”جنگ هسته‌اي محدود" تأكيد داشت، اما در دوره همپايگي راهبردي در دكترين نظامي مسكو و پيمان ورشو آمده بود كه «شوروي نخستين كشوري نخواهد بود كه از جنگ‌افزارهاي هسته‌اي استفاده مي‌كند». اما با فروپاشي شوروي و تغيير موازنه نيروها در اروپا و جهان، اين موضوع دچار يك تحول اساسي شد. در دكترين نظامي سال 1993 روسيه اعلام شد كه «روسيه در مقابله با حمله به مراكز هسته‌اي و موشكي‌اش از سلاحهاي هسته‌اي استفاده خواهد كرد». در برنامه امنيت ملي سال 1997 اين وضعيت به ”در مخاطره قرار گرفتن موجوديت روسيه" كاهش يافت. و سرانجام در دكترين نظامي سال 2000 و 2003، آستانه به‌كارگيري سلاحهاي هسته‌اي بار ديگر تقليل يافته و به ”هرگونه تجاوز نظامي" به روسيه و از همه تند تر به وضعيت ”پيشدستي روسيه در ضربه هسته‌اي" و عمليات پيشدستانه هسته اي رسيد. در حقيقت، مي‌بينيم كه پا به پاي كاهش قدرت نظامي روسيه، از آستانه به‌كارگيري جنگ‌افزار هسته‌اي نيز كاسته شده و روسيه براي استفاده از جنگ افزار هسته اي آمادگي بيشتري پيدا كرده است. در چنين وضعيت ذهني و مفهومي و عملياتي جديدي ست كه مي توان گزينه كاربرد جنگ افزار هسته اي را در ذهن دولتمردان روسي و در سناريوهاي عملياتي اين كشور به ويژه در فضاي مبهم و پيچيده آينده بحران اوكراين نه به عنوان صرف يك تهديد بلكه ابزاري براي امنيت ملي در شرائط وخيم مورد توجه قرار داد و اين موضوعي است كه نگراني هاي موجود در غرب را براي تصاعد بحران در اوكراين توجيه مي كند. كمتر كسي باور مي كند كه امروز مانند سالهاي 1854 تا 1856 است كه ارتش و تزار روسيه كريمه را رها كرده و با دست خالي به مسكو برگردند و از اين نگاه شكست نظامي روسيه در اوكراين نيز موضوعي نيست كه فقط در مرزهاي اوكراين به پايان برسد. منبع http://www.tabnak.ir...ي-از-نگاه-روسيه
  12. بسمه تعالی موفقترین بمب افکن شوروی سابق و البته نیروی هوایی روسیه ... طولانی ترین مدت در سرویس ... توپولوف 95... بمب افکن استراتژیک نیروی هوایی شوروی سابق که قابلیت حمل و پرتاب موشکهای اتمی را نیز دارد. در واقع این بمب افکن به منظور اعاده حیثیت صنایع هوایی شوروی در مقابل غرب طراحی و ساخته شد. در ان زمان امریکایی ها ب 52 را در اختیار داشتند و روسها نیز توپولوفهای 4 و البته 16 را در اختیار داشتند. این هواپیما توسط ناتوخرس یا تایپ 40 نامیده شد. نکته اینجاست که این بمب افکن هنوز در حال سرویس دهی است و انتظار میرود تا سال 2040 در سرویس باقی بماند!!!!!!!!!!! هواپیما از چهار موتور ان کی 12 توربو پراپ محصول کوزینتسف استفاده میکند. نکته اینجاست که توپولوف 95 سریع ترین توربو پراپ در خدمت در حال حاضر در جهان است .زاویه بالها 35 درجه است .دو بال بسیار بزرگ این هواپیما، چهار موتور توربوپراپ NK-12 یعنی موتورهایی که به وسیله نیروی جت پروانه هایی را به حرکت می آورند را حمل می نماید. فلپ های فاولر بزرگ و شهپر های معمولی نیز وظیفه سطوح افزایش برا و همچنین سطوح کنترلی را ایفا می نمایند. ضخامت زیاد بال ها و مساحتشان امکان حمل مقادیر زیادی سوخت را در این بال ها فراهم می کند. جالب است که بال های فرو افتاده توپولف Tu-95 در هنگام پرواز به دلیل نیروی برا کاملاً در یک خط راست قرار می گیرند. در زمان حال حاضر تنها بمب افکن توربوپراپ استراتژیک جهان است که در خدمت باقی مانده است و البته براساس این بمب افکن گونه دریایی توپولوف 142 طراحی و ساخته شد. درواقع شورشی صنعت هوایی شوروی که 10 سال در زندان به سر برد یعنی رهبر دفتر طراحی توپولوف ، اسطوره طراحی هواپیمای جهان آندری توپولوف در 1949 نخستین بمب افکن قاره پیما شوروی یعنی توپولوف 85 را که مدل ارتقا یافته ایی از توپولوف 4 بود را طراحی کرد . در مورد توپولوف 4 خالی از لطف نیست که این داستان ذکر شود. شوروی ها که شیفته بمب افکن بی 29 شده بودند بارها از امریکایی ها تقاضای دریافت این بمب افکن را داشتند ولی امریکایی ها از واگذاری این هواپیما خودداری میکردند. سپس زمانی که سه فروند از این نوع بمب افکن امریکایی که تنها بمب افکن جنگ دوم بود که قابلیت رهگیری ان توسط جنگنده های رقیب وجود نداشت ، بدلیل اسیب دیدگی توسط اتش پدافند نیروی دفاع هوایی ژاپن در شوروی فرود اجباری داشتند ، شانس به سرخها رو کرد . یکی از این بمب افکنها توسط اندری توپولف کاملا باز شد و از روی حتی کوچکترین قطعات ان نیز کپی برداری شد و ساخته شد. به همین دلیل بدنه Tu-95 از بسیاری جهات به همان B-29 قدیمی آمریکایی شباهت دارد، استفاده از سطح مقطع دایره ای شکل برای بدنه و موارد دیگر همه و همه اشاره به تقلید روس ها از آمریکایی ها دارد. قسمت دم هواپیما مقداری بالا کشیده شده است و بر خلاف B-29 که مسلسل چی های آن درست در پشت بال ها قرار داشتند، در Tu-95 محفظه های نگهداری مسلسل چی ها و توپ های اینبار روسی آنان به قسمت عقب هواپیما و زیر دم منتقل شده است. دماغه این هواپیما به شکلی ورم کرده طراحی شده تا بتواند مقرهای ناوبری را در خود جای دهد. درست در پشت این دماغه کابین پرواز قرار گرفته است. این کابین پرواز از نظر داشتن دو کنترل برای خلبان و کمک خلبان بسیار به کابین های امروز شباهت دارد، جز این که ظاهراً بسیار تنگ و دارای دید کم و البته کمی قدیمی است. محفظه نگهداری تسلیحات در قسمت عقب و زیر بال ها قرار گرفته است که به خوبی می تواند بمب های اتمی را تا رسیدن به مقصد در خود جای دهد. بر خلاف بیشتر بخش های این هواپیما که بیشتر تقلیدی خوانده می شدند. همانطور که گفته شد توپولوف 10 سال در زندان به سر برد و بعد از ازادی در مقابل درخواست نیروی هوایی شوروی برای یک بمب افکن استراتژیک قاره پیما اقدام به طراحی این هواپیما کرد . او دوست نزدیک خروشچف بود و خروشچف نیز برای اعاده حیثیت از او از طرح او در مقابل سایر رقبا دفاع کرد و سرانجام نیز این طرح پذبرفته شد. در بررسی های به عمل امده مشخص شد که تی یو 85 در مقابل رهگیر های امریکایی از توانایی هایی کافی برخوردار نیست. همزمان یک تقاضا برای دفاتر طراحی توپولوف و میاسیشچف تنظیم و ارسال شد.بمب افکن حداقل باید ویژگی برد پروازی در حدود 8000 کیلومتر بدون سوخت گیری برای هدف قرار دادن اهداف کلیدی استراتژیک در امریکا را میداشت. همچنین توانایی حمل حداقل 11 تن بمب بر فراز هدف نیز از دیگر ویژگی های بود که باید بمب افکن میداشت. بزرگترین مسئله برای توپولوف که پروژه را با کمک خروشچف به دست اورده بود مسئله تامین منبع مناسب پیشرانه بود. مسئله موتور های جت مصرف بالای سوخت ان بود رقیب درکنار رقیب: نمونه اولیه موتورهای NK-12 در حقیقت موتورهای توربوپراپ دارای مصرف سوخت اقتصادی تر بود. بصورت همزمان بویینگ نیز در حال طراحی و ساخت یک گونه بمب افکن قاره پیمای توربوپراپ بود اما پیشرفتهای موتورجت جی 57 ، ب 52 را قادر ساخت تا تبدیل به یک بمب افکن استراتژیک مجهز به پیشرانه جت گردید. گروه رقیب یعنی میاسیشچف با نگاه به بمب افکن ب 52 تصمیم به استفاده از موتور های اولیه جت گرفت ولی توپولوف تصمیم گرفت تا مسئله را با کار بروی موتورهای توربوپراپ انهم از نوع سریعترین نوع ان حل کند. موتوری که توپولوف در نظر داشت از ان استفاده کند ان کی 12 کوزینتسف بود که دارای 8 تیغه بود که در جهت عکس میچرخیدند و حداقل که نزدیک به 9000 Kw نیرو تولید میکرد. هرچند موتور بسیار نسبت به زمان خود پیشرفته محسوب میشد ولی بدنه هواپیما کاملا متعارف طراحی شد. فن های موتور از دو طبقه فن چهار تیغه ای AV-60 تشکیل شده است که مخالف جهت یکدیگر گردش می کنند. چنین طراحی، یعنی بهره بردن از قدرت موتورهای توربوپراپ برای گرداندن فن هایی آن هم در جهت مخالف موجب افزایش کارائی و همچنین کاهش قابل ملاحظه مصرف سوخت و در نتیجه افزایش برد این هواپیما به مقدار زیاد شده بود. با وجود چنین طراحی است که Tu-95 می توانست با سرعت نزدیک به 0.9 ماخ یعنی چیزی در حدود 950 کیلومتر بر ساعت کروز کند که در آن زمان حتی جنگنده های آمریکایی هم به زحمت به چنین سرعت هایی می رسیدند. در کنار این همه امتیاز برای طراحی خاص فن های موتور های Tu-95 یک نقص بسیار بزرگ وجود دارد: تولید صدای وحشتناک حتی در دورهای بسیار پایین، مثلاً 750 دور بر دقیقه. سر و صدای این موتورها به قدری زیاد بود که حتی خلبان های جنگنده های آمریکایی که این بمب افکن ها را اسکورت می کردند نیز از ادامه دادن تعقیب این بمب افکن ها امتناع می ورزیدند، حتی با وجود این که این خلبانان در کابین های تحت فشار و همچنین ماسک های ضد صدا قرار داشتند. بمب افکن بال پایین و با سی پنج درجه سویپ بود. سرانجام این بمب افکن که دارای ارابه فرود جمع شدنی سه چرخه بود در 11 نوامبر 1952 با خلبان آزمایش گر الکسی پرلت نخستین پرواز خود را انجام داد. برای مدت طولانی سازمانهای نظامی و اطلاعاتی غربی این هواپیما را با عنوان توپولوف 20 میشناختند. با اینحال خود روسها نیز این هواپیما را با این نام میشناختند ولی از زمان تحویل، در واحدهای به کار گیرنده با نام تی یو 95 شناخته میشد و البته به سرعت در خود شوروی این نام یعنی تی یو 20 به سرعت تغییر یافت و در مدارک نیز از نام مصطلح مورد استفاده توسط دفتر توپولوف یعنی تی یو 95 استفاده میشد و کسی ازتی یو 20 استفاده نمیکرد. با این حال برای مدتهای زیادی در غرب و در سازمانهای اطلاعاتی غربی حتی در مدارکشان از نام تی یو 20 برای این هواپیما استفاده میشد. مانند همتای امریکاییش بی 52 استراتوفورترس ، تی یو 95 به فعالیت خود در نیروی هوایی شوروی ادامه میداد در حالی که بمب افکنهای مشابه ایی میامدند و میرفتند زیرا به دلایل مختلف نیازهای نیروی هوایی شوروی را در دوران جنگ سرد براورده نمیکردند ولی این بمب افکن شوروی کماکان به حضور موثر خود در این نیرو و در واحدهای عملیاتی ادامه میداد. بخشی از مسئله به انعطاف فوق العاده این پرنده بازمیگشت که مسئولین را قادر میشاخت تا از این هواپیما در ماموریتهای مختلف استفاده کنند .با درنظر گرفتن این حقیقت که این بمب افکن برای پرتاب تسلیحات هسته ایی طراحی و ساخته شده بود، در ادامه برای ایفای نقشهای مختلف برای ماموریتهای کاملا متفاوت دچار تغییرات زیادی شد. مثلا برای ماموریتهای دریایی و اکتشاف دریایی تی یو 142 براساس همین هواپیما ساخته شد یا برای استفاده از ان در ایرلاین های مسافری تی یو 114 و البته برای پرتاب موشکهای کروز سایر زمینه هایی بود که تی یو 95 وارد ان عرصه ها شد و اتفاقا موثر نیز واقع گشت. حتی نوع اواکس روسی نیز بر اساس این هواپیما ساخته شد که تی یو 126 نام گرفت که براساس پلات فرم تی یو 95 و تی یو 114 ساخته شده بود. اما چه در زمان جنگ سرد و چه بعد از ان سودمندی و توانایی های خاص این پرنده تحت الشاع مسائل سیاسی قرار گرفت زیرا از دیدگاه بسیاری این بمب افکن فقط یک نماد سیاسی برای رقابتهای رایج شرق و غرب بود. توسعه موتورهای توربوپراپ این هواپیما بعنوان یک بمب افکن قاره پیما از دهه 50 آغاز شد زیرا موتورهای پیستونی تی یو 4 در عمل توانایی لازم برای فراهم کردن توان لازم برای یک بمب افکا قاره پیما را نداشتند و البته موتورهای جت AM-3 نیز در عمل نتوانستند نیروی و توان لازم را برای بمب افکنی با مشخصات و خواسته های نیروی هوایی شوروی را تامین نمایند. با تایید توسعه برنامه تولید تی یو 95 در 11 جولای 1950 که رسما توسط دولت صورت پذیرفت نخستین نمونه ازمایشی این هواپیما با شماره سریال 1/95 در 12 نوامبر 1952 پرواز کرد. بعد از چهار سال کار مدوام توسط کارشناسان و طراحان شوروی در سال 1956 تولید این هواپیما به صورت سری آغاز شد. در اغاز این هواپیما ازسوی دپارتمان دفاع ایالات متحده جدی گرفته نشد زیرا چه کسی حاضر بود وقت خود را برروی بمب افکن توربوپراب با حداکثر سرعت 700 کیلومتر و برد 12هزار کیلومتر هدر دهد؟ گونه TU-95 RT در واقع نماد اصلی دوران جنگ سرد بود زیرا دارای توانایی اجرای ماموریتهای حیاتی گشت و شناسایی دریایی بود که میتوانست ماموریت شناسایی اهداف را واحدهای زیر سطحی دریایی ، کشتی ها و سایر هواپیماها را اجرا میکرد. این هواپیما با توجه به یک برامدگی بروی دماغه به راحتی قابل شناسایی بود. در این برامدگی زیر دماغه هواپیما انتن رادار جستجوگر تعبیه شده بود که برای جستجوی اهداف دریایی به کار گرفته میشد. نیروی دریایی آمریکا بالاترین اولویت رهگیری این هواپیما را برای هواپیماهای خود درنظر گرفته بود. در صورتی که این هواپیما به دویست مایلی ناوهای هواپیمابر امریکایی نزدیک میشد این وظیفه رهگیرهای امریکایی بخصوص در اینده با اف 14 ها این هواپیما را رهگیری کرده ، اسکورت نموده و از منطقه خارج نماید. دریکی از این موارد تامکتها در فاصله هزار مایلی یک فروند TU-95RTرا رهگیری کردند. در دوران اوج جنگ سرد بصورت هفتگی دو فروند از این هواپیماها از کولا پنین سولا به کوبا پرواز میکرد و در مسیر پرواز خود از ساحل شرقی امریکا عبور میکرد که البته در طول مسیر این پروازها با اسکورت همراه بود. این هواپیما بمب تزاررا پرتاب کرد. معمولا جنگنده های غربی برای رهگیری این هواپیما در زمان جنگ سرد در زمانی که این هواپیما وارد حریم هوایی ناتو میشدند ، فرستاده میشدند و البته هنوز این رل را ایفا میکنند که اغلب نیز ابن برخوردها از فاصله ایی بسیار نزدیک صورت میگیرد. خلبانان جنگنده ها اغلب گزارش میکردند که این هواپیما قادر است در مسافتهای کوتاه ناگهان برای مسافتی از تیررسشان خارج شود که البته باتوجه به ابعاد و موتورهای توربوپراپ این یک ویژگی قابل توجه به شمار میرود. همچنین داستانهای زیادی از خلبانان جنگنده ها در مورد توانایی هایی خلبانان روس در جاگذاشتن اسکورتهای غربی شان روایت میشد که با منحرف شدن های ناگهانی با کاستن از سرعت از مانورها را اجرا میکردند. در سال 1980 یک فروند اف 16 نیروی هوایی نروژ با یک فروند تی یو 95 برخورد کرد که این تصادم در خارج از حریم هوایی نروژ رخ داد. ظاهرا اف 16 از کنار کاملا به توپولوف مزدیک میشود و در نتیجه شهپر هواپیما اسیب دید ولی هردو هواپیما به خوبی به زمین نشستند. در اواخر 1990 توپولوف های روسی معمولا در ارایشهای دوتایی از مسیر ایسلند و گریلند از طریق شمال اتلانتیک ، آلاسکا و دریای برینگ در یک فاصله قابل توجهی پرواز میکردند.در ژوئن 1999 یک فروند تی یو 95 بهمراه دو فروند تی یو 160 بعد از رهگیری شدن توسط جنگنده های امریکایی در این مسیر بازگردانده شدند و البته در سپتامبر نیز حادثه مشابه ایی برای تی یو 95 ها رخ داد که بدون هیچ گونه برخورد یا تماس جدی بعد از رهگیری مجبور به بازگشت شدند. عمده رهگیری شدنهای این پرنده در سالهای اخیر عبارتند از اوریل سال 2002 دو فروند تی یو 95 H توسط اف 15 های امریکایی در 35 مایلی الاسکا رهگیری شدند ژانویه 2004 در یک عمل بسیار عجیب و تحریک امیز یک فروند تی یو 95در حال پرواز برفراز ناو یو اس اس کیتی هاوک در دریای ژاپن رهگیری شد. 29 سپتامبر سال 2006 هورنتهای کانادایی پایگاه هوایی البرتا و البته ایگلهای امریکایی پایگاه هوایی الاسکا تی یو 95 های روسی را در جریان یک تمرین سالیانه نیروی هوایی روسیه در نزدیکی سواحل کانادا و امریکا رهگیری نمودند. در ماه مه 2007 دو فروند تی یو 95 در حال عکس برداری از تمرین سالیانه نیروی دریایی سلطنتی انگلستان توسط تورنادوهای نیروی هوایی این کشور مستقر در اسکاتلند رهگیری شدند. 17 جولای 2007 دو فروند اف 16 نیروی هوایی نروژ در همراهی دوفروند تورنادو انگلیسی دو فروند تی یو 95 را در حال تجاوز به حریم هوایی نروژ رهگیری نمودند این پرنده ها از مسیر اسکاتلند وارد اسمان نروژ شدند. اگوست 2007 دو فروند تی یو 95 به طرف پایگاه امریکایی دیگوگارسیا گوام پرواز میکنند و بلافاصله توسط جنگنده های امریکایی رهگیری شد. پنتاگون این مسئله را انکار کرد. پنتاگون اعلام کرد این هواپیما در حدی نزدیک نشده بودند که نیاز به اعزام رهگیرها احساس شود ولی یکی از افسران ارشد نیروی هوایی روسیه یعنی پاول اندرسوف در مصاحبه ایی مطبوعاتی اعلام کرد : ما رسوم و سنتهای قدیمی هوایی در هنگام رهگیری را در گوام تغییر دادیم و این به وسیله خلبانان جوان ما صورت گرفت. ما با همراهان امریکایی مان لبخندی رد و بدل کردیم و سپس به خانه برگشتیم . 17 اگوست 2007 دو فروند تی یو 95 که به سمت اسمان بریتانیا تغییر جهت داده بودند توسط تایفون های نیروی هوایی بریتانیا رهگیری شدند. 5 سپتامبر شش فروند خرس روس توسط شش فروند ایگل امریکایی در نزدیکی ساحل الاسکا رهگیری شدند و یک روز بعد ابتدا در اسمان نروژ اف 16 های این کشور هشت فروند از 95 های روسی را رهگیری کرده انها را از اسمان این کشور خارج کردند و در ادامه مسیر این هواپیماهای روسی به سمت بریتانیا پرواز کردند که در انجا نیز یک دسته شامل چهار فروند تورنادوی این کشور انها را از اسمان بریتانیا خارج نمودند در مایلها در ان سوی کره ابی رنگ زمین هورنتهای کانادایی در زمانی که تی یو 95 های روسی در حال نزدیک شدن به اسمان کانادا بودند را رهگیری نمودند . 22 نوامبر2007 یکی از روزهایی است که در تاریخ هوانوردی جهان ثبت شده است زیرا اف 22 های رپتور امریکایی نخستین رهگیری تاریخ خود را انجام دادند و ان جایی بود که دو فروند تی یو 95 ام اس را که به حریم هوایی اسمان الاسکا تجاوز کردند. 9 فوریه 2008 ، تی یو 95 میرفت که آغاز گر یک جنجال بزرگ بین المللی شوند . بعد از تجاوز سه دقیقه ایی تی یو 95 ها به اسمان این کشور 24 فروند هواپیمای نیروی هوایی این کشور شامل اف 15 ها و البته یک فروند اواکس در یک پرواز جمعی اخطاری شدید به متجاوزان دادند و سپس دولت ژاپن اعتراضی رسمی و شدیدالحن را منتشر کرد. این اعتراض به سفارت روسیه در توکیو تسلیم شد و البته روسیه ضمن تایید تمرینهای این هواپیماها هرگونه تهاجم به اسمان این کشور را رد کرد. در همین روز یک فروند دیگر از همین بمب افکن اقدام به پروازی در ارتفاع بسیار کم برفراز ناوهواپیمابر نیمتز نمود و زمانی که یک فروند دیگر به فاصله 50 مایلی این ناو رسید و البته هواپیمای اول پرواز برفراز ناو را مجددا تکرار کرد چهار فروند هورنت برخاستند و اقدام به رهگیری و بازگرداندن هواپیماهای متجاوز نمودند. 5 مارس 2008 در نزدیکی سواحل کره جنوبی زمانی که یک فروند تی یو 95 اقدام به پرواز در ارتفاع 2000 فوتی ناو نیمتز در فاصله 3.5 مایلی این ناو اقدام به پرواز نمود که بلافاصله توسط هورنتهای این ناو رهگیری شدند و البته چهارفروند اف 15 کره ایی نیز برخاستند تا این رهگیری کامل شود. هم اکنون نیروی هوایی روسیه از مدل TU-95MS که در سالهای 1980 و 90 ساخته شده اند استفاده میکند. در سال 2007 پوتین اعلام کرد که فعالیت توپولوفهای 95 گشتی این کشوربعد از 15 سال توقف از سر گرفته خواهد شد. tu-95 بمب افکنی که توسط اکثر جنگنده های غربی اسکورت شده است: یکی از ویژگی ها این هواپیما استفاده از دو توپ کانن 23 میلمتری در دم است . این هواپیما در هرپرواز از 7 خدمه استفاده میکند. طول هواپیما در حدود 50 متر است و طول بالها در حدود 51 متر. ارتفاع هواپیما از زمین در حدود 12 متر است . وزن خالی در حدود 91 تن و وزن پر هواپیما در حدود 171 تن میباشد. حداکثر وزن در هنگام برخاستن در حدود 188 تن است . علاوه بر دو توپ کانن 23 میلیمتری این هواپیما میتواند در حدود 11 تن موشک از انواع مختلف شامل موشکهای هوا به زمین KH-55 موشکهای Kh-20, Kh-22, Kh-26 را حمل نماید. موشک kh-55: منبع: aerospacetalk.ir نویسنده : kingofmasada جمع آوری تصاویر: خودم
  13. بسم الله الرحمان الرحیم مقدمه-طي دهه گذشته، موشك اسكاد به معروفترين موشك جهان تبديل شده است. اگرچه نخستين باري كه در جنگ از اين موشك استفاده شده به بيش از 30 سال پيش برمي گردد، تنها در دهه گذشته و با آغاز جنگ اول خليج فارس در 1991 اين موشك مورد توجه عموم قرار گرفت. از زمان شروع دوره تسليحات V آلمان تاكنون، تعداد موشكهاي اسكاد شليك شده در جنگها از ساير موشكها بيشتر بوده است،تاريخچه اسكاد پژواكي از كابوسي است كه تنها اخيرا به دست فراموشي سپرده شده است؛ موشك اسكاد،مهره اصلي در برنامه شوروي سابق براي جنگ هسته اي در قلب اروپا بود. پديده عجيب و متناقضي كه وجود دارد آن است كه هرچه چنين تسليحاتي مرگبارتر باشد، احتمال به كارگيري آنها نيز كمتر خواهد بود. نه ناتو و نه پيمان ورشو آنقدر احمق نبودند كه در چنين نبردي شركت كنند، و در نهايت، اسكاد هرگز در نقش مربوط به خود در جنگ افزار هسته اي به كار گرفته نشد. در عوض، اين موشك به نماد تغيير ماهيت تسليحات در دوران پس از جنگ سرد تبديل شد. در بي نظمي نوين جهاني، توجه جهان به جنگهاي كوچك و ناموزون منطقه اي معطوف شده است. در اين منازعات، موشكهاي اسكاد به سلاح برتري تبديل شد كه مي توانست اثرات تخريبي را در جايي كه ساير سلاحها موثر نيست ايجاد كند. نيروهاي مسلح پرمدعاي عراق در دوره صدام حسين، كه در آن زمان به عنوان چهارمين ارتش بزرگ جهان تبليغ مي شد، در مواجهه با نيروهاي ائتلاف در جنگ 1991 خليج فارس ناتوان مانده بود. تنها سلاحي كه عراق توانست با آن به نيروهاي ائتلاف آسيب بزند، موشك اسكاد بود. موشك اسكاد گرفتار مجادله بر روي تسليحات كشتار جمعي نيز شد، چراكه اين تسليحات بدون آنكه بر روي هدف مورد نظر رسانده شوند، كارآيي نخواهند داشت. سامانه موشك بالستيك تاكتيكي البروس با كد 8K72 ، كه در غرب با نامهاي SS-1C ، اسكاد بي شناخته مي شود، در دهه 5590 براي حمل كلاهكهاي هسته اي تاكتيكي توسعه داده شد. اين سامانه با به كارگيري در منازعات منطقه اي در دهه هاي 5590 و 5550 شهرت يافت سامانه موشك بالستيك اوليه R-11 نيازمند تعداد قابل توجهي خودرو تجهيزات و تداركات بود كه در تصوير قابل مشاهده مي باشد.با توجه به تحرك پذيري پايين اين سامانه، تعداد كمي از آن توسعه يافت موشك اسكاد مدت زيادي است كه از چرخه توليد خارج شده است، اما نسل آن با مجموعه اي از نسخه ها و مشابه هاي توليد شده در كره شمالي، چين و پاكستان ادامه يافته است. روسيه نزديك به نيم قرن پس از نخستين پرتاب اسكاد دو مرتبه تلاش كرده تا اين موشك را با موشك جديد اسكندر جايگزين كند. R-11 اسکاد A اگرچه موشك اسكاد غالبا اندكي بيشتر از مولود موشك V-2 آلمان در جنگ جهاني دوم توصيف مي شود، ريشه هاي آلماني آن پيچيده تر و غيرشفافتر از آنچه در وهله اول به نظر مي آيد، مي باشد. در دوران پس از جنگ جهاني دوم، ارتش شوروي گروههايي از متخصصان را براي اخذ فناوريهاي پيشرفته آلمان، از جمله موشك V-2 اعزام كرد. سرگئي كورولف رياست گروه V-2 شوروي را بر عهده داشت و تلاش وي هسته برنامه هاي موشكي و فضايي آينده شوروي را تشكيل داد. مهندسان كورولف آزمون شليك موشكهاي V-2 را با كمك پرسنل اسير شده آلماني، در سال 1947 در پايگاه كاپوستين يار، منطقه اي نزديك استالينگراد آغاز كردند. توليد نسخه روسي ملقب به R-1 )راكت- 5 يا موشك5 ) در سال 1948 آغاز شد و سامانه موشكي R-1 براي به كارگيري در ارتش در نوامبر 1950 پذيرفته شد. موشك R-1 از سوي ژنرالهاي ارشد روسي مورد استقبال واقع نشد. رييس فرماندهي اصلي توپخانه ) GAU ( ارتشبد ان دي ياكولوف، ابراز كرد كه موشكها به طور نامتعارفي گران قيمت بوده، براي كاربرد بسيار طاقت فرسا است و به لحاظ نظامي نيز اثربخش نيست. يكي از ژنرالها عنوان كرد كه اگر سوختي كه براي يك فروند موشك R-1 به كار مي رود را به سربازانش مي داد، آنها مي توانستند هر شهري را تسخير كنند. شكايتهاي زياد ديگري نيز مطرح شد. موشك V-2 و نسخه R-1 آن از سوخت الكل استفاده كرده و از اكسيژن مايع به عنوان اكسيدايزر بهره مي برد كه به تركيب آنها سوخت كرايوژنيك گفته مي شود. توليد و ذخيره سازي اكسيژن مايع در شرايط ميدان نبرد بسيار دشوار است، چراكه بايد تا دماهاي بسيار سرد خنك سازي شود. علاوه بر اين، موشك را نمي توان به صورت شارژ شده با اكسيژن مايع براي مدت نه چندان زيادي نگه داشت، زيرا اكسيژن مايع به سرعت شروع به جوشيدن مي كند. از همه مهمتر، عملكرد V-2 / R-1 بسيار بد بود – به طور متوسط، نيمي از موشكهاي شليك شده، شكست مي خورد و حتي آنهايي كه به ناحیه هدف می رسید،خطایی متوسط 7 تا 17 کیلومتر از هدف مورد نظر داشت. عليرغم همه اين مشكلات،ارتش شوروي، با آگاهي از اين موضوع كه اين كار تنها گام كوچكي به سمت هدف بلندپروازانه تسليحات موشكي دوربرد است، برنامه موشكي را با قدرت پيش مي برد. گام تكاملي بعدي، موشك R-2 بود، نسخه اي با برد بيشتر از R-1 با همان سوخت دردسرساز كرايوژنيك و دقت پايين. شش تيپ موشكي ويژه براي به كارگيري از اين تسليحات شكل گرفت. اما در حداكثر توان، تنها 24 لانچر در خدمت وجود داشت كه نقطه ضعف اين موشكها به شمار مي رفت. از ديدگاه فني، ظهور سيستمهاي سوخت جايگزين به نام سوختهاي هايپرگوليك يك جهش كليدي در فناوري موشكي محسوب مي شود. در سال 1945 ، لوفواف آلماني موشك ضدهواپيمايي با نام واسرفال توسعه داد كه به جاي اكسيژن مايع از اسيد نيتريك قرمز-فومينگ به عنوان اكسيدايزر استفاده مي كرد. مزيت اصلي اين سوخت آن بود كه مي توان بدون نياز به خنك سازي در دماهاي معمولي آن را به كار گرفت. عيب آن اين بود كه تركيب اكسيدايزر اسيد نيتريك با سوخت پايه كراسين(نفت) به اندازه تركيب الكل/ اكسيژن مايع انرژي زا نبود. عيب ديگر آن اين بود كه اسيد نيتريك بسيار خورنده بود و در تماس با هيدروكربنها، بهبنامد. در اوايل دهه 1950 ، فناوريهاي » زهر شيطان « ويژه بافت بدن انسان، به شدت واكنش مي داد، كه باعث شد كرولف آن را سوخت بهبود يافت و تركيب اسيد نيتريك قرمز-فومينگ محدود شده ( IRFNA )جديد و مشتقات بهبود يافته كراسين تقريبا انرژي بر واحد وزني معادل تركيب الكل/ اكسيژن مايع ارايه كرد. توسعه موشك بالستيك تاكتيكي با استفاده از سوختهاي جديد در نوامبر 1951 با همكاري OKB-1 ) )موسسه طراحي ويژه - 5 كرولف با مسئوليت طراحي كلي موشك R-11 و OKB-2 اي. ام. ايسايف، با مسئوليت توسعه موتور S2.253 مربوطه، كه بهبودي از موتور واسرفال آلماني بود، آغاز شد. موشك جديد از سوخت TG-02 تونكا كه مخلوط يكساني از دي متيلانالين و تري اتيلامين بود استفاده مي كرد. به دليل سادگي نسبي، توسعه موشك R-11 به سرعت انجام شد و آزمايش آن در آوريل 1953 شروع شد. بهينه سازيها به تدريج بر روي آن انجام شد و در سال 1953 موشك R-11 الزامات دقت اصابت خود را با محدوده خطاي متوسط 1190 متر در راستاي برد و خطاي متوسط آزيموت 660 متر برآورده كرد. پس از يك سري پرتابهاي آزمايشي نهايي از دسامبر 1954 تا فوريه 1955 موشك R-11 در تاريخ 13 جولاي 1955 براي خدمت در ارتش شوروي پذيرفته شد. اين موشك با شناسه نظامي آن يا 8A61 نيز شناخته مي شد. نخستين واحد R-11 ، تيپ 233 ام مهندسي فرماندهي عالي ) RVGK ( در مه 1955 تشكيل شد. در اين مرحله، موشك R-11 تنها مجهز به كلاهكهاي حاوي مواد منفجره بود، كه البته كار توسعه بر روي نوع هسته اي آن نيز در حال انجام بود. آرايش اوليه سكوي پرتاب به نحو چشمگيري با موشكهاي بالستيك تاكتيكي- عملياتي آتي شوروي متفاوت بود، كه يك گام مياني پس از سكوهاي كِشنده پرزحمت نوع V-2 / R-1 تا سكوهاي خودكششي بعدي موشكها به شمار مي رفت. موشك با استفاده از نوعي كِشنده سنگين AT-T ، كه با شناسه 8U227 شناخته مي شد و مجهز به جرثقيل كوچكي براي عمودسازي موشك بود، به سايت پرتاب يدك كشيده مي شد. موشك اوليه R-11 كه با استفاده از كِشنده 8U227 مبتني بر كِشنده سنگين AT-T ( به موقعيت پرتاب يدك كشيده شده و عمود شده است)، در اين تصوير بر روي قنداق پرتاب 8U22 ديده مي شود پایان قسمت اول... ادامه دارد... فهرست (اسکاد A R11 - نام اسكاد -اسكاد در دريا - B اسكاد :R-17 - بهينه سازي اسكاد - كلاهكهاي اسكاد -انواع مخفي اسكاد- سازمان دهي اسكاد- پرتاب اسكاد -اسكادهاي پيمان ورشو -گسترش اسكاد -اسكاد در جنگ: مصر- اسكاد در جنگ: عراق -اسكاد در جنگ: ساير منازعات - اسكاد در جنگ: افغانستان - گسترش اسكاد: كره شمالي) منابع در پایان مطلب قرار خواهد گرفت... copy right :میلیتاری،بدون ارجاع به این لینک و نام نویسنده ،کپی این مطلب خلاف قانون سایبری می باشد.
  14. موشك اسكاد: موشكي است تاكتيكي ،با برد متوسط كه عليه پادگانهاي نظامي ،پايگاهاي ss-1 هوايي و پشت خطوط دشمن به كارمي رود.اين موشك در چهار مدل (A,B,C,D) موجود است و در چهار مدل قادر به حمل سر جنگي از انواع انفجاري شديد، شيميايي، يا اتمي مي‌باشند. اسكاد-A براي اولين بار در رژه 1957 به نمايش گذاشته شد.موشكي است با جرم 12125پوند(5500كيلوگرم) ،هدايت ا زنوع راديويي وبالستيك، يعني تا زماني كه موتور موشك روشن است بوسيله “جايرو متعادل“ هدايت مي‌شود. بعد ازخاموشي موتور موشك فاقد هدايت است و مسير بالستيكي را تا رسيدن به هدف ادامه مي دهد.اين موشك تا سال 1972 در خدمت ارتش روسيه بود. اسكاد-B از انواع موشكهاي تاكتيكي وبالستيكي زمين به زمين روسيه است .كه درنيروهاي مسلح عراق وجود د ا رد.گفته ميشود كه در چين و كره شمالي نيز توليد ميشود.اين موشك از نظر ظاهر شبيه فراگ -7 است ليكن قابليتهاي آن بيشتر است . طول: 25/11متر، قطر: 88 سانتي‌متر، جرم: 6370كيلوگرم، برد:160الي 300كيلومتر. نسبت به اسكاد-A طول موتور آن نيم متر بيشتر است.اين موشك بر خلاف فراگ 7 داراي سوخت مايع بوده وسيستم هدايت آن از نوع اينرسي “استرپ داون“ است. اسكاد بي بر روي خودروي هشت چرخ بنام ( ماز-543 ) سوار است ومي توان آن را ظرف يك ساعت آماده پرتاب كرد. كشورهاي چك اسلواكي سابق ، ويتنام ، افغانستان ، بلغارستان ،روماني ،هلند ،كره شمالي ،مصر ،سوريه وعراق دارنده آن هستند. كارشناسان مركز مطالعات استراتژيك معتقدند كه عراق 12 فروند ازموشكهاي اسكاد- B را در اختيار دارد ، در حالي كه مجله هفتگي “ فلايت اينتر نشنال“ مورخ 10 ژوين 1978تعداد اين نوع از موشكهاي عراق را 30تا36 فروند اعلام كرده است. دقت اين نوع از موشكها كه داراي موتور يك مرحله‌اي هستند حدود 450 متر است . در 8 سال دفاع مقدس نيز متجاوز از 600 موشك اسكاد (انواع مختلف) توسط هردو كشور شليك شد. اسكاد-C/D اين موشكها بهسازي شده اسكاد-B هستند. برد آنها بترتيب حدود 500و300 كيلومترمي‌باشد. همچنين به علت استفاده از سيستم هدايت پيشرفته واحتمالا هدايت راداري فعال در بخش نهايي ، داراي خطاي دايره‌ا ي 45 متر بوده ودقت آنها بيشتر است . قطر اين موشكها 88سانتي‌متر مي‌باشد. دقت موشك اسكاد هدايت موشك اينرسي است كه با كمك 3 جايرو وشتاب سنج ،انحرافها وعلايم آ ن دريافت ودر 90 ثانيه مسير اوليه پرواز ( تا زماني كه موتور روشن است ) براي تصحيح مسير استفاده مي‌شود .بهسازي‌هايي نيز در سوخت آن انجام واز نفت به اسيد نيتريك تبديل يافته كه باعث مي شود موتور با نور قرمز رنگي سوخته و نيروي محركه يكنواخت در مسير ايجاد كند . نداشتن هدايت در فاز بعدي مسير باعث مي‌شود موشك دقت نقطه زني نداشته باشد. منبع : http://www.avia.ir
  15. به نام خدا در این تاپیک به معرفی یکی دیگر از تانک های قدیمی شوروی که توسط اوکراین بهسازی شده است ، می پردازیم . تانک BULAT که به روز رسانی تانک های قدیمی T64 شوروی سابق می باشد . در مجموع ارتش شوروی تسلیحات زیادی ساخته بود که برخی از آنها جزء تسلیحات سری شوروی به حساب می آمدند . یکی از این تسلیحات ، تانک T64 بود . این تانک در زمان خود تانک سری شوروی بود . شوروی به هیچ یک از هم پیمانان خود این تانک را نداده بود و وانمود می کرد که این تانک ، یک تانک فوق العاده پیشرفته و مخوف است . البته این جو سازیها در زمان خود بسیار موثر واقع می شد و غربی ها را به فکر تجدید نظر در استراتژی های مقابله با تانک های شوروی انداخت و باعث شد که تانک ها و تسلیحات ضد تانک غربی برای مقابله با این خطر بالقوه بهسازی شوند . شاید امروزه شما دوستان با شنیدن این حرف خنده تان بگیرد ، اما این واقعیتی است که تانک T64 در زمان خود ، اگرچه به آن اندازه ای که سران شوروی برای آن جو سازی می کردند قوی نبود ، اما در هر حال به نسبت تانک های چیفتن و M60 غربی بسیار سرتر بود . از آنجایی که در جریان جنگ سرد کشور اوکراین نزدیک ترین جبهه به کشورهای غربی بود ، شوروی بیشتر تمرکز قوای خود را بر این کشور گذاشته بود . کارخانجات متعدد تولید انواع خودروهای زرهی و انواع تسلیحات خود را در این کشور بنا کرده بود . هزاران تانک ، که اکثر آنها از نوع T55 و T62 بودند ، در این کشور ساخته و مستقر شدند و خود را برای حمله موهوم آماده می کردند . به هر حال تا تاریخ 26 دسامبر سال 1991 این حجم عظیم تانک های ساخته شده توسط شوروی استفاده نشدند . در این تاریخ پس از فروپاشی اتحاد شوروی جمهوری های استقلال یافته دست به سامان دادن امور خود شدند . از جمله این کشورها اوکراین بود . اوکراین پس از فروپاشی شوروی سابق با حجم عظیمی از تسلیحات بازمانده از جنگ موهوم سرد مواجه شد . از آنجایی که این حجم عظیم تسلیحات بر جای مانده چندین برابر نیاز این کشور بود ، لذا از سال 1992 به این تسلیحات بازمانده از شوروی چوب حراج زد و اکثر تسلیحات را به قیمت نازل در حد یک سوم قیمت اصلی آن می فروخت . اما اتحاد شوروی به قدری در اوکراین تسلیحات ساخته و انبار کرده بود که به این زودی ها تمام نمی شد و حتی با فروش به یک سوم قیمت نیز تمام نمی شدند . پس از آنکه اوکراین از کار حراج تسلیحات مازاد فارغ شد ، شروع به بهسازی برخی دیگر از تجهیزات نظامی کرد . از جمله این تجهیزات نظامی تانک های T64 بود . از این تانک به تعداد تقریبی 4000 دستگاه در اوکراین موجود بود . از این تعداد تانک تقریبا تعداد 2200 دستگاه آن از هر نظر سالم بودند . مابقی تانک ها که قابل استفاده به عنوان تانک نبودند ، همگی تبدیل به نفربر BMPV64 شدند و یا اسقاط شدند . تانک های T64 باقی مانده نیز به مرور توسط اوکراین به تانک های امروزی تبدیل خواهند شد . در ادامه به برنامه بهسازی این تانک اشاره می کنیم . در سال 1998 نخستین نمونه های تانک های به روز شده T64 توسط اوکراین عرضه شد . این نمونه از تانک های به روز شده با مدل M1 شناخته می شدند . T64M1 . در این نمونه اصلاحات زیادی بر روی تانک صورت نگرفته بود و مجموعه سیستم کنترل آتش تانک همچنان ضعیف و نامناسب برای جنگ های امروزی بود . این شد که در همان سال پروژه بهسازی مجدد این تانک ها مجددا آغاز شد . ابتدا با اضافه کردن یک لایه جدید زره کمپوزیتی بر روی زره قبلی به مقاومت زرهی این تانک افزوده شد . این زره کمپوزیتی در قسمت های جلو و عقب و برجک تانک کشیده شده است . همچنین این تانک مجهز به بسته های انفجاری از نوع جدید NOZH گردید و به این ترتیب مقاومت زره این تانک به نسبت نمونه اولیه افزایش زیادی یافت . این افزایش زره را می توان در وزن تانک مشاهده کرد . نمونه های اولیه T64 دارای وزن 38 تن بودند ولی در نمونه جدید با افزایش میزان زره ، وزن کلی تانک به 45 تن افزایش یافته است . همچنین با بهسازی لایه اصلی و درونی بدنه و شاسی تانک ، آنرا در برابر عوامل NBC مقاوم کرده است و همچنین سیستم های مهار آتش نیز در درون و بیرون تانک نصب شده اند و در صورت وقوع اتش سوزی در هر قسمت از تانک بلافاصله به صورت خودکار آتش را خاموش می کنند . توپ مدلهای اولیه T64 ساخت شوروی همگی مدل D18T با کالیبر 125 میلیمتر بودند . این توپ دارای کیفیت بسیار خوبی است و از این رو در بهسازی تانک لوله آن تعویض نشده است و فقط لوله آنرا به یک استابلایزر دو پهلو مجهز شده است . این توپ می تواند علاوه بر شلیک گلوله های استاندارد 125 میلیمتری ، موشک ضد تانک 9K119 را نیز شلیک کند ( با نام ناتو AT11 – SNIPER ) . این موشک 5000 متر برد دارد . سیستم کنترل آتش تانک نیز شامل تجهیزات لیزری برای یافتن مسافت تا هدف و هدفگیری می باشد . همچنین تجهیزات جدید کنترل محیط ، مثل پریسکوپ های جدید بر روی این تانک نصب شده است . موتور این تانک در نمونه اصلی T64 یک موتور دیزل مدل 5TDF بود که دارای 700 اسب بخار قدرت بود . این موتور از نظر کیفیت ، موتور مناسبی نبود . از این رو با توجه به اینکه وزن کلی تانک سنگین تر از قبل شده بود و هم اینکه موتور قدیمی کیفیت و عملکرد مناسبی نداشت ، از این رو موتور این تانک نیز تعویض شد و یک موتور 5TDFM بر روی آن نصب شد . این موتور در دو مدل تولید شد . مدل M1 با 850 اسب بخار قدرت که بر روی این تانک نصب شد . مدل M2 با 1000 اسب بخار قدرت که بر روی تانک های دیگر اوکراین نصب شد . این تانک مجهز به لودر خودکار است و از این رو به سه خدمه نیاز دارد . راننده ، فرمانده و گانر . این تانک به یک تیربار 30 مجهز شده است که به صورت موازی لوله توپ قرار دارد و از داخل تانک کنترل می شود . یک تیربار 50 نیز بر روی برجک تانک نصب شده است . این تانک می تواند 40 گلوله با خود حمل کند و همچنین در جاده های هموار دارای 65 کیلومتر سرعت می باشد . نمونه هایی از این تانک که در مرحله دوم بهسازی شدند ، در ارتش اوکراین با نام BULAT معروف هستند . نخستین نمونه های BULAT در سال 2005 وارد ارتش اوکراین شدند . در مجموع این تانک ، تانکی با قابلیت رزمی مناسب می باشد و تانکی کارآمد و سبک و ارزان به شمار می رود . تانک T64 اورجینال ساخت شوروی تصاویر مختلف از تانک BULAT تهیه و ترجمه / علی محمدی استفاده از این مقاله تنها با ذکر نام سایت میلیتاری به عنوان منبع و درج نام تهیه کننده مجاز و مشروع می باشد .
  16. به نام خدا تانک T55 تانک مورد علاقه من است ( شاید خنده دار باشه ) ولی من بد جوری از این تانک خوشم می آد . در این تاپیک نگاهی به تانک های T55 که در برخی کشورها مدرنیزه شده اند می آندازیم . تانک T55 تانک افسانه ای شوروی بود ، این تانک با تولید رسمی 100000 دستگاه یکی از پر تولید ترین تانک های تاریخ به شمار می رود ، این تانک در از ابتدای ساخت تا کنون با اکثر تانک های غربی مواجه شده است و در بسیاری از موارد به خوبی از پس تانک های غربی بر آمده است . در جریان جنگ شش روزه و یوم کیپور در سال 1967 که مابین اعراب و رژیم اشغالگر قدس رخ داد ، رژیم اشغالگر قدس از تانک های شرمن به روز شده ، سنتوریون ، اسکورپیون و تانک های سبک ساخت فرانسه و آمریکا استفاده می کرد ، اما هیچ کدام از این تانک ها در برابر تانک T55 حرفی برای گفتن نداشتند ، در جنگ تحمیلی ایران و عراق نیز تانک های T55 برای ایران دردسر بسیاری تولید می کردند ، در درگیری های پراکنده ای که در اقصا نقاط جهان رخ داده است ، این تانک نقش موثری داشته است و اکثر کارشناسان عقیده دارند که این تانک یکی از بهترین تانک ها از نظر طراحی و توانمندیها می باشد ، جالب است بدانید طرح این تانک یکی از بهترین ها به شمار می رود که هم اکنون تانک هایی در جهان وجود دارند که از طرح تانک T55 در ساخت آن استفاده شده است . مثل تانک جگوار که بر اساس طرح تانک T55 ساخته شده است . در ادامه به معرفی انواع مدلهای به روز شده این تانک در کشورهای مختلف می پردازیم . تانک جگوار ، ساخته شده بر اساس T55 روسیه این تانک هم اکنون در کشور سازنده آن به مقیاس وسیعی استفاده می شود ، این تانک هم اکنون در روسیه از نظر موتور ، طرح برجک ، زره و توپ مورد ارتقا قرار گرفته است و در مقیاس وسیعی استفاده می شود . اسلونی تانک T55 در اسلوونی مورد ارتقا قرار گرفته است که از جمله برجک آن با صفحات زرهی قدرتمند تر شده است و توپ آن نیز مورد ارتقا واقع شده است . صربستان این تانک در صربستان از نظر زره تقویت شده است و توپ آن نیز با انواع توپهای با کیفیت تر تعویض شده است . استونی T55 در استونی از نظر موتور بسیار تقویت شده است و تبدیل به یک تانک سریع و قابلیت های واکنش سریع گردیده است . سودان تانک T55 در سودان از نظر زره و قدرت موتور مورد ارتقا قرار گرفته است و هم اکنون در حال استفاده است . هند نیروی زمینی هند که بیش از 600 تانک T55 فعال در اختیار دارد ( البته نیروی زمینی هند بیش از 3000 دستگاه از این تانک را در اختیار دارد که 600 دستگاه آن فعال و عملیاتی می باشند . مابقی آن در حالت رزرو قرار دارند ) تانک های T55 هند از نظر توپ و موتور و زره به روز شده اند . مصر ارتش مصر هنوز هم تعداد کمی از این تانک در اختیار دارد که از نظر موتور و توپ مورد ارتقا قرار گرفته اند . از این تانک در نقش پشتیبانی استفاده می شود . پاکستان ارتش پاکستان حدود 2000 دستگاه تانک T55 در اختیار دارد که همگی در حالت رزرو هستند و در حال بهینه سازی شدن می باشند . T55 پاکستان در بنگلادش رژیم صهیونیستی این رژیم تعداد تقریبی 150 دستگاه از این تانک را در خلال جنگ های یوم کیپور و شش روزه بین اعراب و این رژیم ، از سوریه و مصر به غنیمت گرفت و آنها را با توپ 105 میلیمتری و زره و موتور قویتر مجهز کرد و از آنها به مدت زیادی استفاده کرد . سرانجام با روی کار آمدن تانک های جدید پشتیبانی این تانک ها تبدیل به نفربر سنگین آچزاریت شدند . ایران ایران نیز T55 های خود را ارتقا داده است ، لوله اورجینال 100 میلیمتری از نوع D10TG با توپ 105 میلیمتری M68RO تعویض شد . موتور این تانک نیز به احتمال زیاد با موتور قویتر تعویض شده است ، همچنین زره تانک نیز ارتقا یافته است و سیستم های کنترل آتش تانک نیز تا حدود زیادی ارتقا یافته است . مدل مین کوب ارتش عراق T55 تهیه برای میلیتاری هر گونه استفاده تنها با ذکر نام تهیه کننده و سایت میلیتاری به عنوان سایت منبع ، مجاز و مشروع است .
  17. Angara آنگارا - بریدن از شوروی سابق در سال 1992 میلادی، زمانی که هنوز پس‌لرزه‌های فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی فرو ننشسته بود، دولت جمهوری روسیه فراخوانی برای طراحی و ساخت نسل جدیدی از پرتابگرهای فضایی منتشر کرد. ویژگی مهم این پرتابگرها طی کردن تمام مراحل ساخت تا پرتاب در داخل خاک روسیه بود. بدین ترتیب وابستگی روسیه در این حوزه به کشورهای تازه استقلال یافته‌ای نظیر قزاقستان (در زمینه پایگاه پرتاب) و اوکراین (در زمینه صنعت و فن‌آوری) به اتمام می‌رسید. در پاسخ به این درخواست، دو مجتمع مشهور و معتبر «خرونیچف» و «اِنرگیا» پیشنهادهای خود را ارائه کردند که در نهایت با پیروزی خرونیچف به توسعه خانواده پرتابگرهای «آنگارا» منجر شد؛ خانواده‌ای که اگرچه امروز پس از گذشت 20 سال هنوز عملیاتی نشده است، اما روسیه مدعی است که می‌تواند جایگزینی قابل اطمینان برای طیف وسیعی از پرتابگرها، بویژه پرتابگر پرکار پروتون باشد. این خانواده، توان حمل محموله‌هایی در محدوده 2000 تا 40500 کیلوگرم را به مدار پایینی دارد که البته در چهار رده و با چهار پیکربندی مختلف عرضه می‌شود. در حال حاضر، بر اساس آخرین پیشبینی‌های خرونیچف زمان اولین پرتاب آنگارا سال 2013 خواهد بود. باید منتظر ماند و دید که این پروژه عظیم بعد از این همه تاخیر بالاخره پرواز خواهد کرد و آیا قادر است موفقیت‌های پدر افسانه‌ای خود، پروتون، را تکرار کند یا خیر؟ تاریخچه و روند توسعه همان‌گونه که اشاره شد، هدف دولت روسیه از مطرح کردن درخواست برای توسعه یک پرتابگر جدید، تضمین دستیابی مطمئن و مستقل به فضا در همه زمان‌ها بود. در پاسخ به این درخواست دو طرح مهم از سوی خرونیچف و انرگیا ارائه شدند. این طرح‌ها شرایط کاملا متفاوتی داشتند. طرح خرونیچف از مخازن سوخت خارجی چندگانه بهره می‌گرفت. این طرح تا حدود زیادی به پرتابگر موفق پروتون شباهت داشت. برای مرحله اول نیز یکی از پیشرفته‌ترین موتورهای توسعه یافته روسی یعنی آردی-170 در نظر گرفته شده بود این موتور سوخت مایع از کروسین و اکسیژن استفاده می‌کرد و از آن در آخرین راکت شوروی یعنی (زنیت) استفاده شده بود. برای مرحله دوم نیز موتور هیدروژن-اکسیژن راکت سنگین وزن انرگیا در نظر گرفته شده بود. از سوی دیگر، پیکربندی پیشنهاد شده توسط انرگیا بر اساس پرتابگر اِنرگیا-اِم بنا شده بود. این طرح با لغو برنامه شوروی برای توسعه شاتل فضایی بوران و پس از آن، لغو برنامه پرتاب محموله‌های سنگین به مدار زمین‌آهنگ، مطرح شده بود. زمانی که مجتمع انرگیا، طرح آنگارا-2 را پیشنهاد داد، انرگیا-ام هنوز در دست توسعه بود. این پرتابگر، از دو بوستر در طرفین مرحله اول راکت استفاده می‌کرد. این بوسترها از موتور آردی-170 بهره می‌گرفتند و در مرحله اول نیز از یک موتور آردی-120 استفاده می‌شد. این پرتابگر برای حمل محموله‌هایی تا 35 تن به مدار پایینی طراحی شده بود. همچنین با افزودن مراحل بالاتر به این پرتابگر، امکان حمل محموله‌هایی به وزن 3 تا 7 تن به مدار زمین‌آهنگ نیز ایجاد می‌شد. درواقع این پرتابگر از ساختاری پودمانی (ماژولار) بهره می‌گرفت که با اضافه کردن تعداد مشخصی بوستر امکان دسترسی به مجموعه متنوعی از پرتابگر‌ها را مهیا می‌کرد. رقابت بین دو طرح فوق در تمام سال 1993 و بخشی از سال 1994 ادامه داشت. تا اینکه در سپتامبر سال 1994، وزارت دفاع و سازمان فضایی روسیه، خرونیچف را به عنوان پیمانکار اصلی طرح انتخاب کردند. دلیل رسمی که برای این انتخاب اعلام شد، این بود که طرح خرونیچف از موتور موجود زنیت استفاده می‌کرد، در حالی که طرح انرگیا مستلزم «نصف» کردن موتور مذکور بود، به گونه‌ای که چهار محفظه احتراق موتور زنیت به دو محفظه احتراق تبدیل می‌شد. اما آنچه «امروز» از سوی خرونیچف به عنوان طرح آنگارا مطرح می‌شود، شباهت بیشتری به ساختار طرح اِنرگیا دارد. جالب آنکه در نهایت خرونیچف نیز مجبور به کاهش تعداد محفظه‌های احتراق موتور زنیت تا یک محفظه شد! چند سال بعد، انرگوماش (کارخانه سازنده موتور زنیت) اقدام به توسعه نمونه‌ای از این موتور برای استفاده در پرتابگر اطلس آمریکایی نمود. یعنی اگر انرگیا در این رقابت پیروز شده بود، می توانست موتور مورد نظر خود را بدون هیچ مشکل فنی و حتی با سرمایه‌ای آمریکایی در اختیار داشته باشد! به هر حال، خرونیچف نیز بخشی از سرمایه مورد نیاز خود را (حدود 68 میلیون دلار) از طریق لاکهیدمارتین تهیه کرد و البته با عرضه موتور (خود موتور نه فناوری آن) به کره جنوبی توانست سرمایه خوبی برای ادامه پروژه بدست آورد. سرانجام با گذشت پنج سال از امضای قرارداد ، خرونیچف یک نمونه غیر عملیاتی (ماک‌آپ) از طرح خود را در سال 1999 در نمایشگاه دوسالانه هوافضای لبورژه پاریس به نمایش گذاشت و دو سال بعد نیز اولین آزمایش بر روی موتور آردی-191 آنگارا به انجام رسید. در آن زمان، هنوز پیش‌بینی می‌شد که امکان پرتاب آزمایشی آنگارا تا سال 2005 وجود داشته باشد. اما این پرتاب در موعد مقرر با انجام نرسید و در سال 2006 اعلام شد که اولین پرتاب آنگارا در سال‌های 2010 یا 2011 خواهد بود. در آن سال هنوز آزمایش‌های موتور، تجهیز سکوی پرتاب و دیگر مسائل فنی آنگارا به سرانجام مشخصی نرسیده بود. سال 2009، برای اولین‌بار موتور بوستر مرحله اول آنگارا مورد آزمایش قرار گرفت. این موتور در اواخر همان سال پرتابگر کره‌ای نارو-1 را در اولین ماموریت خود همراهی کرد. اگرچه این ماموریت با موفقیت به انجام نرسید، اما موتور مرحله اول وظایف خود را به خوبی به انجام رساند. چند ماه بعد، موتور مرحله دوم نیز مورد آزمایش قرار گرفت. در ژوئن سال 2010، پرتابگر دوم کره‌ای ها، در ثانیه 136 پرتاب از کنترل خارج شد و به علت از دست رفتن ارتباط دورسنجی هنوز هم مشخص نیست که علت سانحه، موتور روسی بوده است یا خیر. برخی معتقدند علت تاخیر طولانی به وجود آمده در پرتاب آنگارا همین موضوع بوده است. به هر حال در ابتدای سال 2010، مدیر عامل خرونیچف وعده انجام اولین پرواز آنگارا در سال 2013 میلادی را داده بود، وعده‌ای که هنوز در خصوص امکان‌پذیری آن قضاوتی نمی‌توان کرد. ویژگی‌های فنی و عملیاتی بر اساس آخرین طرح‌های اعلام شده، خانواده آنگارا متشکل از چهار رده از پرتابگرها در رده‌های وزنی مختلف است. سبک‌ترین اعضای این خانواده، یعنی آنگارا-1/1 و آنگارا-1/2 قرار است جایگزین پرتابگر‌های کازموس-3اِم، سایکلون و روکوت شوند. آنگارا-1/2 می‌تواند محموله‌ای تا وزن 3/7 تن را به مدار پایینی حمل کند. در حالی که دیگر عضو این خانواده با نام آنگارا-3 قادر است تا 14/6 تن محموله را به همان مدار حمل نماید. این پرتابگر برای جایگزینی پرتابگر اوکراینی زنیت در نظر گرفته شده است. پیشبینی می‌شود پر تقاضاترین عضو این خانواده آنگارا-5 باشد که قادر است محموله‌هایی تا 24/5 تن را نیز حمل کند. این گونه جایگزین پرتابگر پرکار پروتون خواهد شد. علاوه بر همه این‌ها، خرونیچف یک گونه فوق سنگین از این خانواده را نیز در دست توسعه دارد که در نهایت قادر خواهد بود محموله‌هایی به وزن 45 یا 75 تن را به مدار پایینی و یا 9 تن را به مدار زمین‌آهنگ حمل نماید. این گونه هیچ معادلی در ناوگان فعلی روسیه ندارد و به همین دلیل دولت روسیه در روند توسعه آن سرمایه‌گذاری نکرده است. ویژگی مهم این خانواده، استفاده همه آنها از پودمان (ماژول) مشترکی با نام «پودمان راکتی سراسری» است که در مرحله اول این پرتابگرها استفاده می‌شود. به فراخور پیکربندی ممکن است یک، سه، پنج یا هفت پودمان در مرحله اول استفاده شود. به این‌ترتیب در آنگارا از بوسترهای سوخت جامد استفاده نمی‌شود. پودمان یو‌آر‌اِم از یک مخزن اکسید کننده، یک مخزن سوخت و یک محفظه موتور تشکیل شده است. هر پودمان محتوی یک موتور آردی-191 (با یک محفظه احتراق) است که این موتور از اکسیژن مایع و آرپی-1 برای تولید نیروی رانش استفاده می‌کند. موتور آردی-191 بر مبنای موتور آردی-170 پرتابگر‌های انرگیا و زنیت طراحی شده، با این تفاوت که چهار محفظه احتراق آردی-170 به یک محفظه کاهش داده شده است. استفاده از پودمان مشترک در خانواده آنگارا، نقش قابل توجهی در کاهش هزینه‌های تولید، عملیات، حمل و نقل و توسعه زیرساخت‌های پرتاب داشته است. ایده مشابهی در پرتابگرهای آمریکایی دلتا-4 و اطلس-5 نیز مورد استفاده قرار گرفته است. آردی-191 آردی-0124 مرحله دوم اعضای خانواده آنگارا تا حدود زیادی با یکدیگر متفاوتند. در مرحله دوم آنگارا-1/1، پودمان بریز-کِی‌اِم مورد استفاده قرازر خواهد گرفت. بریز-کِی‌اِم همان سامانه جدیدی است که بر روی پرتابگرهای روکوت نیز نصب شده و در عملیات به کار رفته است. این پودمان توسط خرونیچف تولید شده و اولین پرواز آزمایشی خود را در سال 2000 به پایان رسانده است. بریز-کِی‌ِام با ابعاد کوچک سامانه‌های خود، فضای قابل ملاحظه‌ای را در اختیار محموله قرار داده و علاوه بر آن، امکان حمل ماهواره‌ها در ترکیبات و پیکربندی‌های مختلف را نیز فراهم می‌سازد. مرحله دوم آنگارا-1/2 یا همان بلوک-1، از یک موتور آردی-124-اِی ساخت خیماوتوماتیکا بهره می‌گیرد. این موتور که از پیشرانه اکسیژن مایع و کروسین استفاده می‌کند، قادر است 294/3 کیلونیوتن نیروی رانش با ضربه ویژه 359 ثانیه ایجاد کند. این موتور 1/58 متر طول و 2/4 متر قطر داشته و وزن خشکی معادل 480 کیلوگرم دارد. مراحل اول و دوم به طور کلی با سوخت‌های مایع متعارف و سنتی کار می‌کنند. اما برای مراحل بالاتر که در آنگارا-5 و آنگارا-7 استفاده خواهند شد، خرونیچف متعهد به استفاده از موتورهای پیشرانه کرایوژنیک شده است. برای دستیابی به این هدف خرونیچف در سال 2009 پروژه‌ای را با هدف توسعه یک موتور کرایوژنیک پیشرفته آغاز نمود که این روزها مراحل نهایی خود را طی می‌کند. محصول این پروژه موتور آردی 146-دی است که علاوه بر آنگارا قرار بود در برنامه متوقف شده پرتابگر سرنشین‌دار نسل آتی روسیه به نام روس‌-اِم نیز به کار گرفته شود. منظور از موتورهای کرایوژنیک، موتورهایی است که از سوخت و اکسیدکننده‌های بسیار دما پایین مانند اکسیژن و هیدروژن استفاده می‌کنند. به دلیل استفده از هیدروژن که سبک‌ترین عنصر طبیعت است، این موتورها از کارایی بسیار بالایی برخوردارند. با این وجود به دلیل ناپایداری و فرار بودن هیدروژن خطراتی که این سوخت ایجاد می‌کند و همچنین مشکلات کار کردن موتور در دماهای بسیار پایین، تولید موتورهای کرایوژنیک نیازمند فناوری بسیار پیشرفته‌ای است. روس‌ها یک‌بار در دهه 60 میلادی و در زمان مسابقه دستیابی به ماه، تلاش کردند تا چنین موتوری را عملیاتی کنند. اما در آن زمان به دلیل لغو برنامه توسط دولت، طرح پیشنهادی توسط دفتر طراحی «الکسی عیسایف» ناکام ماند. این دفتر طراحی بعدها «کِی‌بی‌کِی‌اِچ‌آ» نامیده شد و باز هم تلاش کرد تا موتورهای مشابهی را توسعه بدهد. تلاش بعدی در دهه 1970 و طی روند توسعه موتور آردی-120 صورت گرفت که بنا بود در پرتابگر غولپیکر انرگیا مورد استفاده قرار گیرد. این موتور قادر به تولید 200 تن نیروی رانش بود. یک خوشه چهارتایی از این موتورها در سال‌های 1987 و 1988 به صورت عملیاتی بر روی راکت انرگیا آزمایش شدند. اما این برنامه نیز به دلیل مشکلات اقتصادی پیش‌آمده در پی فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی لغو شد. در عوض، روس‌ها تلاش کردند با عقد قراردادی با هند، موتور آردی-56 را برای پرتابگر جی‌اس‌ال‌وی توسعه دهند. اما این تلاش نیز با وجود یک آزمایش موفق، به دلیل فشارهای سیاسی آمریکا متوقف ماند و هندی‌ها به صورت مستقل پروژه خود را دنبال می‌کنند. در سال 1988 نیز مجتمع انرگیا برای شاتل بوران خود، سفارش یک موتور کرایوژنیک پیشرفته را به کِی‌بی‌کِی‌اِچ‌آ داد، اما با لغو پروژه بوران، توسعه این موتور نیز ناتمام ماند. موتور یاد شده، توان کنترل رانش در دو صفحه مختلف را داشته و اولین موتور روسی بدون مولد گاز است. در این موتور برای اولین بار از دو توربوپمپ مجزا برای سوخت و اکسیدکننده استفاده می‌شود که منجر به بهبود کارایی موتور شده است. توربوپمپ سوخت با سرعت گردش 123000 دور در دقیقه در نوع خود یک رکورد است. این سرعت بالا به کاهش ابعاد و جرم موتور کمک قابل‌ملاحظه‌ای کرده است. نکته جالب دیگر در این موتور، استفاده از مواد مرکب کربن-کربن مقاوم در برابر حرارت در شیپوره (نازل) آن است. اگرچه در بقیه قسمت‌های موتور بیشتر از آلیاژهای تیتانیوم و آلومینیوم استفاده شده است. در حال حاضر، این موتور ساخته شده و تقریبا تمامی قطعات آن آزمایش‌های خود را پشت‌سر گذاشته‌اند. در نوامبر سال 2011 نیز یک آزمایش کامل با طول مدت بالا (حدود 300 ثانیه) بر روی موتور با موفقیت به انجام رسید.   پایگاه پرتاب همان‌گونه که اشاره شد یکی از اهداف اصلی از توسعه آنگارا، استقلال روسیه در پرتاب‌های فضایی بوده است. به همین دلیل، پرتاب خانواده آنگارا (به جز راکت غول‌پیکر آنگارا-7) از مجتمع فضایی پلستسک که در خاک روسیه واقع شده انجام می‌گیرد. البته مجموعه در حال توسعه ووستوچنی نیز بدین منظور در نظر گرفته شده است. همچنین، پرتاب‌های تجاری آنگارا-5، از پایگاه فضایی بایکانور در قزاقستان نیز قابل انجام خواهد بود. پایگاه پرتاب در نظر گرفته شده در پلستسک، در واقع همان پایگاه پرتابی است که برای موشک زنیت طراحی شده بود. ساخت این پایگاه در نیمه دهه 1990 متوقف و ایده انتقال زنیت به آن منتفی شد. در حال حاضر نیز مشکلات بودجه ای و مالی در مسیر توسعه پایگاه پرتاب، یکی از دلایل تاخیر آنگارا اعلام شده است. نارو-1   پروژه‌های جنبی یکی از نکات جالب در مورد آنگارا، استفاده از اجزا و فناوری‌های آن در پروژه‌های مختلف است که برخی از آنها از پروژه آنگارا جلوتر نیز حرکت کرده‌اند. از جمله این پروژه‌ها می‌توان به پرتابگر نارو-1 کره‌جنوبی اشاره کرد که از موتور مرحله اول آنگارا استفاده می‌کند. همچنین، در پروژه جی‌‌اس‌ال‌وی هندودستان نیز از فناوری‌های توسعه یافته برای موتور کرایوژنیک آنگارا استفاده شده است. اما جالب‌تر از همه این پروژه‌ها، طرح توسعه یک پرتابگر قابل برگشت به زمین به نام بایکال است. در این پروژه که به صورت مشترک توسط خرونیچف و سالیوت (توسعه دهنده شاتل بوران) به انجام می‌رسد، از پودمان مشترک آنگارا (یو‌آر‌اِم) در مرحله اول استفاده شده است.این بال‌ها بعد از جدایش مرحله دوم موشک در ارتفاع 75 کیلومتری، باز شده و پرتابگر را به زمین باز می‌گردانند. در این پرتابگر یک موتور جت نیز در دماغه راکت تعبیه شده تا به فرود کمک کند. سوخت این موتور جت از کروسین داخل مخازن سوخت راکت تامین خواهد شد. از بایکال تا سال 2010 نمونه‌های غیر عملیاتی مختلفی ساخته شد که در مجتمع ساگی آزمایش‌های تونل باد خود را در محدوده سرعت‌های 0/5 تا 10 ماخ به انجام رساندند. این پروژه، سرمایه‌گذار دولتی نداشته و خرونیچف به دنبال سرمایه‌گذار و شریک مناسبی برای آن می‌گردد. در حال حاضر، با وجود عدم دسترسی به سرمایه‌گذار مناسب، خرونیچف همچنان امکان توسعه این نمونه را حفظ کرده است. در مجموع به نظر می‌رسد آنگارا به گونه‌ای طراحی شده است که انعطاف‌پذیری فراوانی به محصول نهایی می‌دهد. این مزیت به همراه فناوری‌های پیشرفته به کار رفته در آنگارا و سابقه درخشان روس‌ها در عرصه فضا، آینده درخشانی را برای آنگارا نوید می‌دهد؛ البته به شرط اینکه مشکلات مالی و سرمایه‌گذاری پروژه حل شده و بازاریابی مناسب برای این پرتابگر عصر آینده صورت پذیرد. گردآوری و تالیف: علیرضا کاظمی ماهنامه صنایع هوافضا - شماره 74/75 - فروردین و اردیبهشت 91 -صفحات 14 الی 19           [hr]لازم به ذکر است که مدل آنگارا-1.1 که به لحاظ محموله قابل حمل، ضعیف‌ترین عضو این مجموعه نیز محسوب می‌شود، منتفی اعلام شده است. http://www.space.com...ara-rocket.html
  18. سرعت و دقت در دفاع موشکی حرف اول را می زند. به همین دلیل، به ماهواره و یک سیستم رادار قدرتمند و موشک های ردیاب نیاز است. موشک های ردیاب، شبیه موشک های عادی است که در انبار نگهداری می شود. قسمت هوشمند این موشک ها، کلاهک ردیاب آنهاست. این کلاهک ها هیچ نوع مواد منفجره ای در خود ندارند و این یکی از استدلال های آمریکایی ها در اصرار بر "فقط دفاعی" بودن این موشک هاست. موشک های ردیاب، عمدتاً اتوماتیک هسستند و روند فرمان دهی و درگیری در آنها، باید بسیار هوشمندانه تعیین شود، چراکه در صورت پرتاب یکی از این موشک ها، وقت ناچیزی برای مشورت میان واشنگتن، ورشو و پراگ وجود خواهد داشت. تئوری این است که زمانی که یکی از این موشک ها شلیک شود، کلاهک هسته وارد موشک مهاجم شده و آن را در بالاتر از جو زمین، با استفاده از انرژی ناشی از حرکت متقابل نابود می کند. سرعت موشک ردیاب و موشک مهاجم در این لحظه به بیست و چهار هزار کیلومتر در ساعت می رسد، یعنی شش و نیم کیلومتر در ثانیه. بنابراین، هدف قرار دادن موشک مهاجم توسط موشک ردیاب، از هدف قرار دادن یک گلوله با گلوله دیگر هم سخت تر است. آمریکایی ها در بیست سال گذشته بیش از صد میلیارد دلار را خرج برنامه جنجالی توسعه سپردفاعی در مقابل موشک های بالستیک کرده اند. منتقدان می گویند با وجود این هزینه گزاف، پنتاگون - وزارت دفاع آمریکا- هنوز هم ثابت نکرده که این سیستم دفاعی، در شرایط واقعی کار خواهد کرد. اما حامیان این برنامه نه تنها بر کارآیی این سیستم تاکید دارند، بلکه می گویند با این سیستم، می توان یک نقطه بر روی یک گلوله را، با گلوله ای دیگر هدف قرار داد. منبع : نیک چایلدز
  19. سلام. به نظر شما ایران توانایی ساخت همچین چیزی رو داره. و اصولا کارایی یک همچین سپری با توجه به هزینه هاش قابل توجیه؟ با تشکر
  20. این تانک برای اولین بار سال ۱۹۹۶ در اکراین دیده شد. طراح از ولادمیر پوتکین اطلاعت کمی از این تانک به بیرون راه یافته. اما از مشخصات این تانک دارای شاسی کشیده و کوتاه، برج کوچک و سیستم بسیارپیشرفته و سریع شارژ ادوات آتشبار میباشد. سیستم سپر یا حفاظ آن تا حدی شبیح تی ۹۰ است. برج از مقاومت بالایی برخوردار است که به زره واکنشی یا انفعالی مجهز است و بر خلاف مدلهای پیشین فاقد خدمه تیر انداز میباشد. تعداد خدمه ۳ نفر که درون کپسولهای کاملن مجزا از سایر قسمتهای بدنه تانک. تیرانداز بکمک دوربین نصب داخل سیستم بر محیط اطراف کاملن مسلط است. این تانک بسیار سریع و از قدرت مانور بالایی برخوردار است ولی هزینه سنگین تا به حال جلو تولید انبوه این تانک را سد کرده است. اما اطلاعات خبراز پیشرفت طرح و ساخت انبوه و جایگزینی تی ۹۵ در ارتش روس بجای تی ۹۰ را دارد. میشود از ابجکت ۱۹۵ بعنوان نام دیگر این پروژه یاد کرد. این زره پوش دارای یک تپ ۱۵۲ میلیمتری با نیرویی کششی پرتاب و آتشباری بسیار دقیق است. سیستعم هدایت اتش این تانک از نوع چشمی، حرارتی، مادون قرمزو حمایت لیزرو راداری میباشد
  21. معرفی و بررسی کامل رادارهای قدرتمند Zhuk روسی Жук Радары قسمت اول [/align] تعریف یک سری از رادارهای روسی تمام آب و هوایی هواپایه است که توسط کمپانی NIIR Phazotron برای جنگنده های چند منظوره ای مانند MiG-29 و Su-27 طراحی و ساخته شده است. معرفی رادارهای باند X پالس داپلر سری N010 ژوک امکان و نوع استفاده را برای جنگنده فراهم میکند، هوا به هوا و هوا به سطح. رادار N010 در حالت هوا به هوا قادر به شناسایی اهداف هوایی و جمع آوری اطلاعاتی درباره آنها مانند مختصات، فاصله و سرعت است. رادار دارای قابلیت نگاه به پائین / شلیک به پائین در برابر اهداف هوایی بوده (حتی هدفهایی که در سطح آب پرواز میکنند) و انواع مختلفی از جستجو را مهیا میکند. این رادار میتواند اهداف را بصورت تک تک یا چند تایی در یک مرحله شناسایی و رهگیری کند در حالیکه مشغول جستجو برای شناسایی اهداف جدید است. رادار ژوک میتواند اهداف را بر اساس کلاس و درجه اهمیت برای منهدم کردن شناسایی کند. یک نوع حالت اسکن در نبرد نزدیک با امکان جستجوی عمودی، زاویه دید HUD و لوله توپ با کیفیت بسیار زیاد برای تعقیب هدف در فاصله دید بصری در این رادار پیش بینی شده است. همچنین رادار N010 توانایی قفل کردن بر روی بالگردهایی را که نزدیک سطح زمین پرواز میکنند و انهدام آنها را دارد. رادار N010 ژوک توانایی سازگاری با انواع مختلفی از تسلیحات هوا به هوا از جمله موشکهای هدایت راداری R-77 و R-27 برای هدفگیری، نشانه گذاری و ارتباط رادیویی را دارد و میتواند موشکهای هدایت مادون قرمز R-73 را نیز برای شلیک آماده (یعنی جستجوگر مادون قرمز موشک را بر روی هدف قفل کند) و امکان استفاده از توپ هواپیما را نیز فراهم میکند (یعنی هدفگیری با توپ بوسیله قفل شدن رادار بروی هدف و مشاهده مشخصات در HUD). در حالت هوا به زمین رادار N010 توانایی نقشه برداری از عوارض زمین با امکان تهیه نقشه مصنوعی از هدف ، نقشه برداری با امواج ثابت یا متغیر و دقتی تا 3 در 3 متر و زوم دقیق و عکسبرداری دارد. رادار میتواند اهداف را شناسایی و سرعت و فاصله آنها را تشخیص دهد (هم دریایی و هم زمینی). رادار ژوک میتواند عوارض زمینی را در ارتفاع پائین تعقیب کرده و همچنین مناطق آب و هوایی خطرناک را در حین پرواز شناسایی کند. رادار تسلیحات هوا به زمین متنوعی شامل موشکهای هوا به سطح Kh-29 و ضد رادار Kh-31 دارد. رادار N010 طراحی انعطاف پذیری داشته و مدلهای قبلی آن مانند Zhuk-M و Zhuk-MS امکان ارتقا به سطح رادار پیشرفته Zhuk-A را دارند. قابلیت های رادارهای چند منظوره ژوک: حالت عملیاتی هوا به هوا: امکان نگاه به بالا/پائین و شلیک به بالا/پائین شناسایی اهداف هوایی و اندازه گیری فاصله ، سرعت مختصات زاویه ای رهگیری اهداف تنها یا در کنار هم رهگیری اهداف در کنار هم و حمله به خطرناکترین آنها رهگیری و قفل اهداف بصری در داگفایت شناسایی و رهگیری بالگردها و بالگردهای نزدیک سطح زمین تعیین نوع و کلاس هدف مورد نظر تشخیص اهداف نزدیک هم و تعیین ترکیب رزمی آنها شناسایی پدیده های خطرناک جوی قفل بر روی چندین هدف مجزا با یا بدون اسکن هوایی شناسایی و تعقیب اهداف مهم هوایی شناسایی و تعقیب و قفل بر روی یک هدف قفل بر روی چندین هدف مجزا با یا بدون اسکن هوایی کاربرد در نبردهای نزدیک هوایی با اسکن افقی و نمایش در شیشه کاکپیت هدفگیری و نشانه گذاری با استفاده از سیستم هلمت نصب شده در کلاه خلبان جستجوی ماورای دید خلبان تخمین حجم و قدرت هدف های ترکیبی حالت عملیاتی هوا به زمین: نقشه برداری زمینی با دقت 3 در 3 متر توانایی زوم و ثابت نگاه داشتن دوربین بر روی هدف رهگیری همزمان چندین هدف زمینی و سطحی شناسایی و رهگیری هدفهای متحرک زمینی و سطحی اندازه گیری زاویه نسبت به هدفهای بصری زمینی و سطحی پشتیبانی از پرواز در ارتفاع پائین و اطلاع دادن به خلبان نقشه برداری از عوارض زمین با استفاده از امواج راداری ، استفاده از امواج باریک با اثر دوپلر ، متمرکز کردن همزمان امواج ، بزرگ کردن مقیاس نقشه و تهیه نقشه نهایی. مسافت یابی سطحی نظارت دریایی و سطحی هشدار دهنده نزدیکی به سطح زمین اندازه گیری سرعت ناوهای هواپیمابر آشنایی با رادارهای مختلف ژوک رادار Zhuk نسل اول رادارهای ژوک با کد N010 است که برای استفاده در جنگنده MiG-29M و مدل ارتقا یافته MiG-23 طراحی شد. این رادار مخصوص نبردهای هوا به هوا ساخته شده و با لغو شدن طرح MiG-29M امکان استفاده از آن وجود نخواهد داشت. مشخصات: وزن: 220 کیلوگرم قطر آنتن: 680 میلیمتر توان خروجی: 5 کیلووات زاویه جستجو: 90± افقی و 55+/40- عمودی قدرت درگیری: شناسایی همزمان 10 هدف و حمله به 4 تای آنها برد هوا به هوا: (RCS=5m²) 90 کیلومتر (RCS=3m²) 65 کیلومتر رادار Zhuk-8-ll مدل صادراتی رادار پایه ژوک بوده و برای استفاده در جنگنده چینی F-8-llM ساخته شده است. بجز چند مورد داونگرید در سایر موارد مشابه رادار اصلی است. مشخصات: وزن: 240 کیلوگرم قطر آنتن: 680 میلیمتر توان خروجی: 5 کیلووات زاویه جستجو: 85± افقی و 55+/40- عمودی قدرت درگیری: شناسایی همزمان 10 هدف و حمله به 2 تای آنها برد هوا به هوا: (RCS=5m²) 90 کیلومتر (RCS=3m²) 65 کیلومتر لازم به ذکر است که چینی ها یک رادار پالس داپلر بومی (البته با کمک اسرائیل) طراحی و ساخته اند به نام KLJ-1 که برد آن در برابر سطح مقطع راداری 3 متر مربع 75 کیلومتر است. با توجه به اینکه رادار ژوک روسی به علت داونگرید توان رزمی کمتری نسبت به رادار چینی دارد ، احتمالا رادار مذکور در جنگنده های جدید اف8 بجای رادار روسی استفاده خواهد شد. رادار Zhuk-27 این رادار برای استفاده در جنگنده سوخو27 طراحی شده و از سیستم شناسایی و هدفگیری مشابه رادار ژوک استفاده میکند ولی توان رزمی آن به مراتب بیشتر از مدل پایه است. مشخصات: وزن: 300 کیلوگرم قطر آنتن: ؟ توان خروجی: ؟ زاویه جستجو: 90± افقی و 55+/40- عمودی قدرت درگیری: شناسایی همزمان 10 هدف هوایی و حمله به 2 الی 4 تای آنها برد هوا به هوا: 200 کیلومتر (RCS=16m²) 130 کیلومتر (RCS=5m²) 100 کیلومتر (RCS=3m²) برد در حالت نگاه و شلیک به پائین: 200 کیلومتر (RCS=5m²) 150 کیلومتر (RCS=3m²) حداکثر برد برد این رادار 240 کیلومتر بوده و نکته جالب درباره آن توانایی رهگیری تمامی 10 هدف از فاصله 185 کیلومتری است! به عبارت دیگر برد رهگیری این رادار 77% برد شناسایی آن میباشد که نسبت فوق العاده ای است. [align=center][/align] رادار Zhuk-M مدل پیشرفته رادار ژوک با کد N010M میباشد که به آن امکان نقشه برداری و تعقیب عوارض زمین اضافه شده است. این رادار یکی از بخشهای ارتقا یافته جنگنده MiG-29SMT میباشد و تضمینی است برای صادرات میگ29 به کشورهای مختلف مانند هند. کیفیت این رادار با بهبود پردازش سیگنالهای دریافتی افزایش یافته است و برد آن با وجود کوچک و سبکتر بودن از رادار ژوک بیشتر است! Zhuk-M از سیستم پردازشی الکترونیکی استفاده میکند. نکته توجه درباره این رادار دقت بسیار زیاد و برد رهگیری 83 الی 85 درصدی برد شناسایی است! مشخصات: وزن: 180 کیلوگرم قطر آنتن: 624 میلیمتر توان خروجی: ؟ زاویه جستجو: 85± افقی و 56+/40- عمودی قدرت درگیری: شناسایی همزمان 10 هدف هوایی و حمله به 4 تای آنها شناسایی چندین هدف زمینی و حمله به 2 تای آنها برد هوا به هوا (RCS=5m²): در مدل پایه: 120 الی 150 کیلومتر به جلو و 45 الی 50 کیلومتر به عقب در مدل نهایی: تا 200 کیلومتر به جلو و بیش از 50 کیلومتر به عقب برد هوا به زمین: گروه تانک: 25 کیلومتر پل ریلی: 120 کیلومتر قایق موتوری: 150 کیلومتر ناوشکن: 300 کیلومتر [align=center][/align] رادار Zhuk-MS این رادار پیشرفته برای استفاده در جنگنده سوخو27 و مدلهای مشتق شده از آن طراحی شده و نوع صادراتی آن به نیروی هوایی چین برای نصب در جنگنده های Su-30MKK پیشنهاد شده است. آنتن این رادار اسکن الکترونیکی آرایه ای شیاردار برنامه ریزی شده است. توان شناسایی این رادار نسبت به مدل M افزایش یافته و در برابر هدفهای زمینی کارایی بهتری دارد. (برد آن در برابر تانک 5 کیلومتر بیشتر شده است.) مشخصات: وزن: 255 کیلوگرم قطر آنتن: 960 میلیمتر توان خروجی: 6 کیلووات زاویه جستجو: 85± افقی و 56+/40- عمودی قدرت درگیری: شناسایی همزمان 10 هدف هوایی و حمله به 4 تای آنها شناسایی چندین هدف زمینی و حمله به 2 تای آنها برد هوا به هوا: 190 کیلومتر (RCS=5m²) 150~ کیلومتر (RCS=3m²) برد در حالت نگاه و شلیک به پائین: تا 250 کیلومتر (RCS=5m²) [align=center][/align] رادار Zhuk-F بر پایه رادار اصلی ژوک و بصورت آرایه اسکن الکترونیکی غیرفعال (PESA) ساخته شده است. برای جنگنده سوخو27 طراحی شده و توان فوق العاده ای در نبردهایی هوایی دارد. این رادار به علت غیرفعال بودن توانایی شناسایی اهداف پنهانکار را داشته و فاصله شناسایی سوخو27 توسط رادارهای دشمن را بیشتر کرده است. مشخصات: وزن: 300 کیلوگرم قطر آنتن: ؟ توان خروجی: ؟ زاویه جستجو: 70± افقی و 70+/40- عمودی قدرت درگیری: شناسایی همزمان 24 هدف و حمله به 8 تای آنها برد هوا به هوا (RCS=5m²): 130 الی 200 کیلومتر برد نهایی این رادار اعلام نشده است ولی با توجه به برد آن در برابر هدف مذکور احتمالا برد نهایی این رادار 300 کیلومتر برسد. رادار Zhuk-MF نسخه ارتقا یافته مدل M با آنتن بزرگتر و غیرفعال PESA است. در حالت هوا به زمین کارایی مشابهی با رادار قبلی دارد. مشخصات: وزن: 285 کیلوگرم قطر آنتن: 700 میلیمتر توان خروجی: ؟ زاویه جستجو: 70± افقی و 70± عمودی قدرت درگیری: شناسایی همزمان 20 هدف هوایی و حمله به 4 تای آنها شناسایی چندین هدف زمینی و حمله به 2 تای آنها برد هوا به هوا (RCS=5m²): 110 کیلومتر به جلو و 50 کیلومتر به عقب برد هوا به زمین: گروه تانک: 25 کیلومتر پل ریلی: 120 کیلومتر قایق موتوری: 150 کیلومتر ناوشکن: 300 کیلومتر [align=center][/align] رادار Zhuk-MSF جدیدترین نسخه ارتقا یافته مدل M بوده و برد شناسایی آن تقریبا 50% بیشتر از مدل پایه است. توانائیهای هوا به زمین آن مشابه مدل MS بوده و برد شناسایی تانکها 5 کیلومتر افزایش و به 30 رسیده است. از یک آتن غیرفعال PESA با قطر و توان خروجی بیشتر و 16 فرکانس مختلف استفاده میکند. این رادار قابلیت نصب و استفاده در رهگیر میگ31 را دارد و از این بابت رقیبی است برای رادار مشهور زاسلون. مشخصات: وزن: 305 کیلوگرم قطر آنتن: 980 میلیمتر توان خروجی: 8 کیلووات زاویه جستجو: 70± افقی و 70± عمودی قدرت درگیری: شناسایی همزمان 30 هدف هوایی و حمله به 6 تای آنها شناسایی چندین هدف زمینی و حمله به 4 تای آنها برد هوا به هوا (RCS=5m²): 180 کیلومتر به جلو و 60 کیلومتر به عقب برد هوا به زمین: گروه تانک: 30 کیلومتر پل ریلی: 130 کیلومتر قایق موتوری: 150 کیلومتر ناوشکن: 300 کیلومتر توان درگیری این رادار با هدفهای زمینی تا 2 برابر سایر مدلها میباشد. [align=center][/align] در قسمت بعدی مقاله به بررسی کارایی رادارهای فوق در جنگهای قرن 21 و معرفی چند مدل دیگر از رادارهای ژوک خواهیم پرداخت. ادامه دارد ... نویسنده: سعید ، سایت میلیتاری هرگونه استفاده بدون ذکر نام سایت میلیتاری مجاز نیست.
  22. با سلام T-10 T-10 نام یکی دیگر از تانک های سنگین شوروی بود که وزنی حدود 52 تن داشت . این تانک یکی از قدرتمند ترین تانک های شوروی بود که در اواسط سال 1950 میلادی ساخته شد که همین امر سبب شد تا انگلستان در طول جنگ سرد در مقابل این تانک T-10 تانک ‏Centurion‏ را تولید کند . بزرگترین تفاوت های این تانک بین تانک IS-3 که یکی دیگر از تانک های سنگین شوروی بود در بزرگ تر بودن اتاقک هدایت ، دارا بودن برجکی کوچک تر که باعث نصب سلاح های جدید می شد ، بهینه شدن موتور ، و سلاح های و جنگ افزار های قوی تر و جدید تر که شایان ذکر است تانک تی 10 مهمات بیشتری نصبت به تانک سنگین IS-3 داشت . همین امر سبب شد تا تانک تی 10 جایگزین تانک IS-3 شود که البته باید گفت که تانک تی 10 یا IS-10 آخرین نمونه از تانک های IS بود . تانک هایی که با نامIS هستند در واقع همان تانک های Iosif Stalin در روسی و در فارسی ژوزف استالین هستند که بعد از مرگ استالین نام این تانک به تی 10 تغییر کرد . نمونه های اول تانک تی 10 در بین سال های 1954 تا 1957 طراحی و ساخته شد نمونه های 2 و 3 این تانک هم در بین سال های 1957 تا 1966 ساخته شدند که در اصل برای حرکت در آب تجهیز شده بودند.این تانک به منظور شکستن خطوط دشمن و در واقع ضربه زدن به پیاده نظام ساخته شد . این تانک از سرعت آتش آرامی برخوردار دار بود به طوریکه در دقیقه فقط می توانست 3 تا 4 بار شلیک کند چراکه گلوله توپ از هم جدا بودند و حتما باید قبل از شلیک آن را آنها را در کنار یک می گذاشتند و این کار وقت زیادی را می گرفت . در هنگام سراشیبی توپ این تانک بی حرکت بود و این یکی از مشکلات دیگر این تانک سنگین بود . تا سال 1980 بهترین تانک های شوروی تا 10 ها بودند چراکه گلوله های آنها می توانست تا 45 میلیمتر و با برد 2 کیلومتر در بدنه تانک ها و بقیه تجهیزات زمینی نفوذ کند . این تانک به چهار نمونه مختلف تقسیم می شد که عبارت بودند از : T-10 ( نمونه بهینه سازی شده ی IS-3 ، T-10A ( تولید در سال 1956 به تعداد 400 دستگاه ) ، T-10B ( تولید در سال 1958 ، تجهیز شده به توپ بزرگ تر و سرعتی بیشتر ، میزان تولیدات 600 دستگاه ) ، T-10M ( نمونه برتر و آخر این دسته تانک ها . نمونه پیشرفته شده در زمینه سلاح های M-62-T2 L/43 . تجهیز شده به توپ muzzle brake . سیستم های دید در شب ، سیستم حفاظت NBC ، و بیشتر از 10.29 متر طول . * ) سال ورود به خدمت در نمونه اول : 1956 کشور سازنده : شوروی طول در نمونه اول : 9.87 m عرض : 3.56 m وزن : 52 تن ارتفاع : 2.43 m سرنشینان : 4 نفر سلاح : 250 mm 122 mm 12.7 mm DShKM اسب بخار : 12-cyl ، موتور مدل l V-2 ، و در آخر 700 hp سنگینی/وزن : 13 hp برد : 250 کیلومتر بدون توقف سرعت : 42 کیلومتر در ساعت