جستجو در انجمن

مشاهده نتایج برای برچسب های 'فانتوم'.



تنظیمات بیشتر جستجو

  • جستجو بوسیله برچسب

    برچسب ها را با , از یکدیگر جدا نمایید.
  • جستجو بر اساس نویسنده

نوع محتوا


انجمن ها

  • بخش داخلی
    • اخبار و قوانین
    • ماهنامه میلیتاری
    • گالري عكس و فيلم
    • کتابخانه میلیتاری
    • مقالات برتر
  • War and History - بخش جنگ و تاریخ
    • مباحث جامع نظامی
    • پیمان ها - قراردادها و معاملات تسلیحاتی
    • دکترین و استراتژی
    • عملیات های نظامی
    • جنگ تحمیلی
    • تحولات روز امنیتی نظامی بین الملل
    • General Military Discussions
  • Air force Forum - بخش نیروی هوایی
    • هواپیماهای نظامی
    • بالگردهای نظامی
    • تسلیحات هوایی
    • متفرقه در مورد نیروی هوایی
    • سایر بخشهای نیروی هوایی
    • Airforce - English
  • Army Forum - بخش نیروی زمینی
    • ادوات و تسلیحات زمینی
    • خودروهای نظامی و زره پوش ها
    • مباحث جامع زرهی
    • توپخانه زمینی
    • موشک های زمین پایه
    • الکترونیک زمینی
    • تجهیزات و تسلیحات انفرادی
    • متفرقه نیروی زمینی
    • سایر بخشهای زمینی
    • Ground forces - English
  • Navy Forum - بخش نیروی دریایی
    • شناورهای سطحی
    • شناور های زیرسطحی
    • هوا دریا
    • تسلیحات دریایی
    • سایر بخش های نیروی دریایی
    • علوم و فنون دریایی
    • راهبردها و راهکنش های دریایی
    • تاریخ نیروی دریایی
    • اخبار نیروی دریایی
    • Navy - English
  • News Section - بخش خبر
    • اخبار روز ایران و جهان
    • اخبار صفحه اول
    • رایانه و شبکه
    • English News
  • Non-Military Forums - سایر بخشها
    • دیگر موضوعات و مطالب

پیدا کردن نتایج در ...

یافتن نتایج که ...


تاریخ ایجاد

  • شروع

    پایان


آخرین بروز رسانی

  • شروع

    پایان


Filter by number of...

تاریخ عضویت

  • شروع

    پایان


گروه


Website URL


Yahoo


Skype


Location


Interests

پیدا کردن 4 results

  1.         مقدمه :    پایگاه سوم شکاری نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی  ایران (IRIAF) که در سالهای قبل از انقلاب اسلامی با شناسه پایگاه هوایی شاهرخی و در سالهای پس از انقلاب به یاد شهید سرلشکر خلبان ، محمد نوژه  با شناسه پایگاه سوم شکاری  شهید نوژه شناخته می شود ، یکی از پایگاه های راهبردی بازوی هوایی  ارتش  جمهوری اسلامی  بشمار می آید .         موقعیت استقرار پایگاه سوم شکاری شهید محمد نوژه  نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران     پایگاه سوم شکاری تاکتیکی ( TFB.3 ) که در حدود 40 کیلومتری ( 25 مایلی) شمال شرقی همدان در نزدیکی روستای کبودرآهنگ  قرار دارد ، خانه اصلی اسکادران 31 آموزشی (TTS.31) ، اسکادران سی و یکم شناسایی (TRS) و در نهایت اسکادران سی و دوم  جنگنده تاکتیکی ( TFS.32) محسوب می گردد .   در اوت سال 2016 میلادی ، به ناگاه و پس از سالها ، این پایگاه راهبردی ، مورد توجه جهانیان قرار گرفت ، چرا که نیروی هوایی ارتش روسیه ، برای اجرای عملیات نظامی برفراز سوریه ، مجوز فرود و استقرار را در این پایگاه نیروی هوایی ایران ، دریافت نمود .  با این وصف ، پایگاه سوم شکاری تاکتیکی ، خانه اصلی بخش عمده ای از ناوگان باقی مانده جنگنده – بمب افکن های افسانه ای  اف-4 فانتوم این نیرو محسوب می گردد .   اما آنچه که این پایگاه  را پر اهمیت می سازد ، در کنار  میزبانی بمب افکن ها و پرنده های سوخت رسان  نیروی هوایی ارتش روسیه ، یکی از پایگاه های  خط مقدم یکی از دو نیروی هوایی ایران ( منظور در کنار نیروی هوا- فضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ) است که از نوامبر  2014 میلادی ، حملات هوایی پیشگیرانه ای رابرعلیه  دولت خود خوانده به اصطلاح اسلامی (ISIS) در بخش هایی از عراق و سوریه به انجام رسانده است .         فانتوم ها در جنگ     این پایگاه نیروی هوایی ، در حدود نیم قرن پیش در ژوئن 1965 تاسیس گردید در یکسال و چند ماه بعد ، یعنی در مارس 1966 ، بعنوان پایگاه سوم  شکاری ، میزبان اسکادران های سیصد و یکم و سیصد و دوم شکاری تاکتیکی گردید و پس از سه سال ، بعنوان پایگاه مادر اسکادران سیصد و سوم نیروی هوایی ایران (IIAF) انتخاب گردید .   هر کدام از این سه اسکادران ، در آن زمان به 13 فرونده جنگنده تازه ساخت F-5A/B مجهز شدند که در مجموع با 39 فروند پرنده رزمی ، سازمان رزم این پایگاه تازه تاسیس را تشکیل می دادند .   این پایگاه هوایی ، در آغاز بعنوان لبه بُرنده  IIAF دربرابر تهدید تازه پدید آمده از سوی نیروی هوایی ارتش عراق ، که در آن زمان تدریجاً در حال مسلح شدن به جت های جدید روسی بود ، بشمار می آمد و به همین دلیل ، ساخت آن بعنوان یکی مهمترین اولویتهای فرماندهان وقت نیروی هوایی ، ظرف دوسال و با هزینه ای در حدود 10.7 میلیون دلار صورت پذیرفت .     این پایگاه جدید به افتخار سرهنگ خلبان ، نصرا... شاهرخی که پرنده آموزشی لاکهید T-33 وی در جریان یک پرواز ناوبری آموزشی در اکتبر 1960 در نزدیکی همدان ساقط گردیده بود ، بدین نام ، نامگذاری گردید .   در حالیکه دهه شصت میلادی ، رو به اتمام بود ، دولت وقت ایران ، سفارش نظامی بسیار بزرگ خود را برای دریافت 32 فروند جنگنده – بمب افکن F-4E به ایالات متحده  ارسال نمود که این پرنده های  ارزشمند در قالب برنامه موسوم به Peace Roll II (بعنوان بخشی از برنامه فروش خارجی ایالات متحده ) تا سال 1971 به نیروی هوایی ایران تحویل داده شدند .   این پرنده افسانه ای ،که  بخصوص برای خنثی نمودن تهدیدات و همچنین مقابله با  تنش بوجود آمده با عراق در اوایل دهه هفتاد میلادی  خریداری شده بودند ، بلافاصله پس از ورود ، به این پایگاه اختصاص داده شده و در آن استقرار یافتند .     با ورود فانتوم ها به پایگاه سوم شکاری ، بلافاصله فرماندهان وقت نیرو دست به نوسازی و تجدید ساختار اسکادرانهای سیصد و یکم و سیصدو دوم زده و خلبانان این دو اسکادران قدیمی با طی دوره انتقالی از جنگنده های ساده  F-5A/B به جنگنده- بمب افکن پیشرفته F-4E  ، در انتهای دومین سال دهه هفتاد میلادی ( دسامبر 1971) ، اسکادران های سی و یکم و سی و دوم را بوجود آورده که این فرآیند نهایتاً یکسال بعد ، یعنی در دسامیر 1972 به اتمام رسید .   با این وجود ، برنامه گسترش نیروی هوایی ارتش ، فراتر از تصورات قبلی ، به جلو میرفت ، چرا که مابین سالهای 1973 تا 1975 ، پایگاه سوم شکاری ، با دریافت فانتوم های بیشتر ، موفق شد ، سومین اسکادران خود را ایجاد کند (TFS.33) ، هر چند این اسکادارن بدلیل تلفات نیرو در جریان جنگ با عراق ، در سال 1984 ، منحل گردید.         شهید سرلشکر خلبان ، محمد نوژه    خلبانی که به ناحق ، برای سالها ، کودتای نافرجام سالهای اولیه پس از انقلاب اسلامی ، با نام پرافتخار وی ، شناخته می شد ، اما خوشبختانه در سالهای اخیر این اشتباه مهلک ، در حال اصلاح است .      در این شرایط ، تا سال 1977 میلادی ، هر کدام از از سه اسکادران پایگاه سوم شکاری به 20 فروند جنگنده – بمب افکن اف-4 مجهز شده بودند که در  مجموع سازمان رزم این پایگاه را به 60 فروند فانتوم می رساند ، هرچند ، پس از مدتی ، بدلایل مختلف ، ازجمله سوانح هوایی ، این تعداد به 56 فروند کاهش پیدا نمود . در مجموع ، قبل از پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال 1979 ، پایگاه سوم شکاری ، همواره در بالاترین سطح عملیاتی قرار داشت ، اما پس از پیروزی انقلاب در همین سال ، بدلیل شرایط خاص آن زمان  ، میزان پروازهای روزانه از 97 سورتی در روز به چهار سورتی کاهش پیدا نمود ، آموزش خلبانان جدید متوقف شد و تمامی تمرینات نظامی سالانه نیز از دستور کار ارتش خارج گردید.   همزمان ، بدلیل  تحرکات معدود عناصر خائن در بدنه ارتش ،  که بخش اعظمی از آن ، اینک  به انقلاب پیوسته بودند و آگاهی عناصر انقلابی  از اجرای یک کودتای نظامی که این پایگاه در راس آن قرار داشت ( کودتای نقاب / مخفف نجات قیام ایران بزرگ )  ،  کادر پروازی ، فرماندهی و فنی این پایگاه دستخوش تغییرات بسیاری شد و همین مساله ، توان عملیاتی  پایگاه را به حداقل  ممکن ، کاهش داد .       کودتای شکست خورده " نقاب " که به غلط ، در سالهای گذشته ، با عنوان دیگری شناخته می شد ، صفحه بسیار ناخوشایندی در تاریخ  پرافتخار نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران بشمار می رود ، با این وصف ، رشادت پرسنل فنی و خلبانان این نیرو ، چنان نورانی و غرور آفرین است که این صفحه ناخوشایند ، در لابه لای صدهابرگ  پیروزی  و جانفشانی های این نیرو ، تقریباً ، بشمار نمی آید .        این کاهش آمادگی نظامی در نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران (IRIAF) / نامی که پس از انقلاب براین نیرو گذاشته شد / یکی ازمهمترین دلایلی بشمار می آمد  که ارتش عراق ، از فرصت بدست آمده استفاده نموده و برای تصفیه حساب با این دشمن قدیمی ، در سپتامبر 1980 ، بدان حمله ور گردد .   علیرغم غافلگیری اولیه و بی مهری های صورت گرفته  ، 3 اسکادران مستقردر پایگاه سوم شکاری ، با بهره گیری از تمامی توان رزمی موجود، خود را برای  پاسخگویی به موج اولیه حملات نیروی هوایی ارتش عراق در شب 22 سپتامبر به اهدافی در داخل خاک ایران ، آماده نموده و با مسلح کردن چهار فروند جنگنده – بمب افکن F-4E ، پایگاه هوایی " کوت" را مورد حمله قرار دادند .   این روند در سراسر جریان جنگ با عراق ، به شکل مستمر ادامه پیدا نمود ، تا جایی که  چیزی در حدود 75 درصد توان رزمی این پایگاه ، جزء تلفات رزمی به ثبت رسید . اما بدلیل اهمیت بیش از اندازه این پایگاه هوایی در جنگ با عراق و پس از آن ، براساس دستورات صادره از ستاد فرماندهی ، هشت فروند F-4E  جمعی اسکادران یازدهم تاکتیکی به سال 1988 به این پایگاه اختصاص داده شد تا 30 فروند فانتوم در قالب  اسکادران های حاضر در این پایگاه ، قادر به ادامه ماموریتهای محوله باشند . به همین دلیل ، در همان سال  ( 1988) ، اسکادران سی و یکم ، در آن واحد ، دو نقش متفاوت ( آموزشی / رزمی ) را بر عهده گرفت .        جنگنده/ بمب افکن F-4E در صورتبندی سه فروندی به سال 2010 میلادی در نزدیکی پایگاه سوم شکاری       اگر چه جنگ با عراق ، در سال 1988 به پایان رسید ، اما ظاهراً برای فانتوم های پایگاه شهید نوژه ، نبرد همچنان ادامه داشت ، چرا که  اشباح پایگاه سوم ، ماموریتهای متعددی  را بر علیه فرقه تروریستی منافقین ( چه در عملیات غرور آفرین مرصاد و چه در زمان تحرکات نظامی کردهای شمال عراق به سال 1991 )  اجرا نمود ، هر چند در جریان یکی از این ماموریتها ، اسکادران سی و دوم ، یکی از جتهای رزمی خود را بدلیل اشتباه خلبان ، از دست داد .       فرقه تروریستی منافقین ، در طول سالهای دفاع مقدس ، ضربات سختی از اشباح پارسی دریافت نمود که تحت هیچ شرایطی از خاطره این خیانتکاران به سرزمین ایران ، پاک نخواهد شد      با بحرانی شدن شرایط نبرد در شرق ایران و قدرت گیری گروه تندروی طالبان در افغانستان ، این بار بخشی از  فانتوم های پایگاه سوم ، ما بین سالهای 1996 تا 2000 ، در شرقی ترین پایگاه نیروی هوایی در مشهد ، استقرار پیدا کردند تا در صورت نیاز ، برای سرکوب تحرکات احتمالی این گروه  تروریستی در امتداد مرز ، وارد عمل گردند .          منبع : Combat Aircraft - دسامبر 2016 از Babak Taghvaee   تاپیکهای مرتبط :   1- دیزل های لیزری   :winking:    2- حمله به قرارگاه شیطان  :winking:    این مجموعه با صرف زمان ترجمه  شده است ، بنابراین ، هر گونه برداشت با ذکر منبع (MILITARY.IR) خواهد بود .  در غیر اینصورت ، برداشت کننده  ، عرفاً و شرعاً ، مسئول خواهد بود .   :rose: مترجم( با اندکی تلخیص)  : MR9    :rose:         ادامه  دارد ...................
  2. موقعیت قرارگاه مرکزی منافقین : در 90 کیلومتری شمال بغداد ،پس از عبور از شهر "الخالص" به "قرارگاه اشرف" خواهید رسید.این پادگان با وسعت6 در 8کیلومتر مربع تا سال 1365 هجری شمسی تحت عنوان "معسگر الخالص الخاص" محل استقرار یکی از تیپ های گارد ریاست جمهوری صدام حسین بود.این پادگان از شمال به انبارهای بزرگ مهمات و تسلیحات و یک روستای کوچک عراقی،از شرق به یک فرودگاه متروکه،از جنوب شرق به روستای "شیخ شنیف" ، از جنوب به یک مرکز مرغداری و از غرب به جاده بغداد- کرکوک محدود شده است."اشرف بزرگ" 12*10 کیلومتر مربع است که پادگان اشرف و زمین های اطراف آن را شامل می شود. پس از اخراج مسعود رجوی به عراق و ملاقات او با صدام حسین ، این پادگان بطور کامل تحویل گروهک منافقین شد و آنها پایگاه های خود در سلیمانیه و کرکوک را جمع آوری کرده و از سال 1366 هجری شمسی تحت عنوان به اصطلاح "ارتش آزادیبخش ملی " در این محل تجمع کنند. در کیلومتر 90 جاده قدیم بغداد-کرکوک انشعابی از قسمت شرقی، شما را به درب اصلی پادگان اشرف هدایت خواهد کرد.شمال و جنوب این جاده آسفالته و فرعی محل استقرار 2 گردان ارتش صدام حسین ،گروهان رادار،گروهان موشکی پدافند هوایی و مقر سازمان استخبارات صدام حسین است که در نزدیکی ورود به پادگان قرار دارد.از سال 1365 شمسی تا زمان سرنگونی صدام حسین ،نقش این نیروها پدافند هوایی،حفاظت بیرونی و کنترل ورود و خروج به پادگان اشرف بود . مرصاد ، کمینگاه منافقین ببرها وارد می شوند : اگر چه نیروی های مسلح جمهوری اسلامی ایران ( ارتش جمهوری اسلامی ایران ، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ، بسیج و..) در جریان عملیات مرصاد ، شکست سنگینی بر پیکره گروهک منافقین وارد آورد ، بازماندگان فرقه رجوی ، مجدداً نیروی های باقی مانده خود را در قرارگاه های متعدد خود در عراق ، جمع آوری و با حمایت رژیم بعثی ، فعالیتهای خود را از سر گرفتند . اما بدنبال شکست مفتضحانه رژیم بعثی حاکم بر بغداد در مقابل تهاجم گسترده نیروهای ائتلاف به منظور بازپس گیری کویت در ماه مارس 1991 و بغرنج شدن وضعیت در این کشور که همراه با بروز تشنجات و حرکتهای مسلحانه در شمال و جنوب آن گردید ، باعث شد تا گروهک منافقین با یک بن بست غیر قابل تصور مواجه گردد . به همین دلیل ، تروریستهای مسلح این گروهک ، دست به تحرکات جدیدی در داخل خاک ایران زده و در یکم آوریل 1991 ، با استفاده از شرایط حاد منطقه ، یکسری اقدامات مسلحانه تروریستی در غرب ایران ، بویژه ارتفاعات استان کرمانشاه را رقم زدند که موجبات به شهادت رسیدن صدها نفر از شهروندان کرد ساکن در این منطقه را فراهم آورد . بنابراین در پاسخ به شرارتهای این گروهک تروریستی ، در بامداد روز 5 آوریل ، نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران با استفاده از 9 فروند جنگنده- بمب افکن F-4E ، جمعی پایگاه سوم شکاری (TFB-3) یک ضربت اساسی را به پادگان اشرف که قرار گاه مرکزی این گروهک بشمار می رفت ، وارد آورد که درعمق 80 کیلومتری داخل خاک عراق و در 28 کیلومتری شمال شهر خالص قرار داشت . 5 دقیقه بعد از این حمله ، 9 فروند جنگنده- بمب افکن F-5E جمعی پایگاه چهارم شکاری (TFB-4) بقیه تاسیسات این قرار گاه را با مهمات سنگین مورد حمله قرار دادند که براساس اطلاعات منتشر شده ، تلفات گسترده ای را موجب گردید . با این حال ، در جریان این حمله غافلگیرانه ، خدمه یکی از فانتوم های شرکت کننده ( سریال 6688-3) موفق به اجرای صحیح مانور POP-UP نگردید و هر دوخدمه مجبور به اجکت شده و توسط شبه نظامیان مستقر در منطقه بازداشت و بسرعت به دولت عراق تحویل داده شدند بقایای فانتوم ساقط شده نیروی هوایی به سریال 6688-3 در شمال عراق ، دولت ترکیه که سالهاست در حال جنگ غیر رسمی با شورشیان حزب کارگران کرد که به شکل محرمانه از حمایتهای اطلاعاتی و تسلیحاتی دولت وقت عراق بهره می برد ، قرار داشت ، به منظور سرکوب این شورشیان ، چندین عملیات رزمی را در امتداد مرز با ایران ، طراحی و اجرا نمود . در جریان این عملیات رزمی ، فانتوم های نیروی هوایی ترکیه بارها و بارها حریم هوایی ایران را مورد تجاوز قرار داده و نقض نمودند و در این سو ، در موارد متعددی ، رادار مراقبت منطقه ، هشدارهای لازم را به ترکها ارسال نمود ولی علی الظاهر نیروی هوایی ایران هرگز عملیات رهگیری را اجرا ننمود . این مساله را می توان بدین دلیل تشریح نمود که تایگرهای مستقر در پایگاه دوم شکاری ،اگر چه بسیار سریع تر از فانتوم های ترک بودند اما بدلیل اینکه تیم های ضربتی نیروی هوایی ترکیه توسط جنگنده های F-16C این نیرو اسکورت می شدند ، حضور تایگر عملاً بی اثر بشمار می رفت . به همین علت ، فرماندهی وقت نیروی هوایی ایران تصمیم گرفت تا سازمان رزم پایگاه دوم شکاری را با اعزام جنگنده های MIG-29 که به تازگی از اتحاد شوروی تحویل گرفته شده بودند ، تقویت نماید . اعزام فالکروم های تهرانی ، اگر چه در ابتدا به شکل موقت به این پایگاه مامور شده بودند ، اما با تغییر شرایط ، این استقرار به شکل دائمی در آمد و اسکادران 22 تاکتیکی نیروی هوایی (TFS-22) با حضور میگ های روسی تشکیل گردید و از آن سو ، تمامی تایگرهای موجود در این پایگاه (F-5E) به اسکادارن 21 تاکتیکی (TFS-21) انتقال یافتند . با فروکش کردن آتش جنگ در آسیای جنوب غربی ، شرایط تقریباً به حالت عادی بازگشت ، اما این آرامش زیاد بطول نیانجامید ، چرا که در سال 1994 ، گروهگ منافقین مجدداً با اعزام تیم های ترورویستی بداخل کشور ، به شکل منظم دست به تخریب ، ترور مردم عادی و شماری از مقامات ارشد نظامی و غیر نظامی زدند . سپهبد شهید صیاد شیرازی د رنتیجه نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران ، مجدداً ماموریت یافت تا حملات هوایی خود را علیه قرارگاه مرکزی این گروهک در داخل خاک عراق ، از سر بگیرد . این ماموریت کمتر شناخته شده ، توسط یکفروند جنگنده- بمب افکن F-5F و سه فروند جنگنده – بمب افکن F-5E جمعی پایگاه دوم شکاری در 9 نوامبر 1994 اجرا گردید . در این حمله جمعاً 16 تیر مهمات هوا به زمین مارک-82 به روی هدف حمل شد و پرنده های رزمی با موفقیت کامل و بدون خسارت جانبی ، ماموریت خود را به انجام رساندند . اما بدلیل اینکه این حمله غافلگیرانه در داخل محدوده موسوم به منطقه پرواز ممنوع (NO FLY ZONE) شمال عراق که توسط ایالات متحده و بریتانیا حفاظت می گردید ، انجام شد ، به محض اطلاع از وقوع این حمله ، 20 فروند جنگنده متحدین شامل جنگنده – بمب افکن های F-16 و F-15 نیروی هوایی ایالات متحده به منظور رهگیری این دسته پروازی از پایگاه های خود واقع در خاک ترکیه به پرواز در آمدند که با توجه به پایان ماموریت دسته رزمی نیروی هوایی ایران ، برخوردی میان این دو پیش نیامد . پی نوشت : 1- پلان های رزمی ارائه شده در این تاپیک در سطح وب وجود ندارد و توسط مترجم طراحی شده است 2- در این انجمن ، بیشتز از حماسه های گردان های تامکت و فانتوم گفته شده ، باشد که این تاپیک گوشه ای از حماسه های تایگرهای مظلوم نیروی هوایی که تلفات قابل توجهی را هم در جنگ تحمیلی متحمل شده است ، بیان نماید . منبع : با اندکی تصرف ، IRANIAN TIGERS AT WAR BY BABAK TAGHVAEE این مجموعه با صرف زمان ترجمه شده است ، بنابراین ، هر گونه برداشت با ذکر منبع (MILITARY.IR) خواهد بود . در غیر اینصورت ، برداشت کننده ، عرفاً و شرعاً ، مسئول خواهد بود . مترجم : MR9
  3. reza4087

    IRIAF & F-4

    سلام
  4. در ۲۵ فوريه ۵(۱۹۲۵ اسفند ۱۳۰۴) اولين خلبان ايراني كه كلنل احمدخان نخجوان نام داشت يك هواپيماي برژت -۱۹ را با پرچم و نشان ايران از فرانسه به پايگاه قلعه مرغي تهران پرواز داد. كلنل نخجوان در فرانسه دوره ديده بود و فقط ۲۰۰ ساعت پرواز داشت. بدين ترتيب در اين تاريخ اولين هواپيماي نيروي هوايي ايران با خلباني يك ايراني مرزهاي بين المللي را درنورديد و به فضاي پروازي ايران رسيد. در اين زمان ديگر خلبانان ايراني تحت نظارت يك استاد خلبان آلماني به نام «شفر» در ايران دوره مي ديدند. خريد هواپيما قسمت آسان كار بود. آموزش خلبانان براي پرواز كردن با آنها، نفرات پشتيباني زميني براي نگهداري و تعمير آنها و ساختن فرودگاه ها قسمت سخت كار بود كه زمان هم مي برد. در همين دوره زماني نيروي هوايي ايران از قالب يك اداره كوچك در ستاد فرماندهي ارتش خارج شده و به يك نيروي جداگانه تبديل شده بود كه «نيروي هوايي ارتش شاهنشاهي ايران» نام گرفته بود؛ اولين فرمانده نيروي هوايي ايران هم كسي نبود به جز كلنل احمدخان نخجوان. در سال ۱۹۲۴ (۱۳۰۳) اولين گروه از دانشجويان دوره خلباني و تكنسين پرواز به روسيه و فرانسه فرستاده شدند. بعدها در سال ۱۹۲۹ (۱۳۰۸) ايران ۱۵ خلبان داشت كه شش نفر از آنها در مدرسه پرواز ايستر فرانسه و ۹ نفر ديگر در مدرسه پرواز سباستوپول روسيه آموزش خلباني ديده بودند. در اين سال IIAF مخفف Imperial Iranian Air Force داراي ۳۳ فروند هواپيما از ۹ مدل مختلف بود. طي ۱۵ سال به يعني تا آغاز جنگ جهاني دوم بيش از ۳۰۰ هواپيما از ۱۸ مدل مختلف در اختيارنيروي هوايي ايران بود. در همان زمان هشت پايگاه هوايي كه مدارس آموزش خلباني و يك مركز آموزش تعميرات و نگهداري را شامل مي شدند ساخته شده بود. يك كارخانه مونتاژ هواپيما به نام «شهباز» هم ساخته شده بود كه قادر بود سه مدل مختلف هواپيما را مونتاژ كند. در سال ۱۹۴۱ (سوم شهريور ۱۳۲۰) بي طرفي ايران در جنگ جهاني دوم نقض شد و نيروهاي هوايي و دريايي انگليس و روسيه از شمال و جنوب به ايران حمله كردند. نيروي هوايي جوان ايران كه به تازگي به ساختن ساختارهاي اساسي خود مشغول شده بود، تحت هيچ شرايطي توانايي رويارويي با اين نيروي عظيم و توانمند را نداشت. با اين وجود تعدادي از پرسنل جوان اين نيرو تصميم به مقابله با بيگانه گرفتند و با كنترل پادگان قلعه مرغي دو هواپيما از اين پادگان به خلباني سروان وثيق و استوار شوشتري كه با شليك ضدهوايي مواجه شده و به ناچار آسمان تهران را ترك كردند. نيروهاي ائتلاف انگليس و روسيه كنترل دو پايگاه هوايي ايران را در دست گرفتند. آنها به ترتيب در مهرآباد و قلعه مرغي مستقر شدند. از نيروي هوايي جوان ايران تقريباً هيچ چيز باقي نماند. پس از پايان جنگ ارتش بريتانيا ايران را ترك گفت اما ارتش روسيه از ترك ايران سر باز مي زد و كنترل شمال ايران را در اختيار داشت. سه ماه پس از اين اتفاق نيروهاي سرخ روسيه ايران را ترك گفتند. پس از اين نيروي هوايي ايران هميشه به عنوان نيروي برتر در خاورميانه شناخته مي شود. موقعيت استراتژيك ايران توسط آمريكا ناديده گرفته نشد و آمريكا از اوايل دهه ۱۹۶۰ شروع به فروش تعداد زيادي از هواپيماهاي پيشرفته خود به ايران كرد. در سال ۱۹۶۵ ميلادي ايران اولين هواپيماجت خود با نام اف - ۸۴ جي جت ثاندر دريافت كرد. در سال ۱۹۶۵ هواپيماهاي اف-۵ فريدم توسط ايران خريداري شدند و به دنبال آن در سال ۱۹۶۸ اف-۴ فانتوم هم به ايران فروخته شد. در سال ۱۹۷۰ ايران داراي قوي ترين نيروي نظامي در منطقه بود. قبول فروش هواپيماهاي فوق پيشرفته اف-۱۴ اي تام كت به همراه موشك هاي پيشرفته اي آي ام - ۵۴ فينيكس از سوي آمريكا به ايران نشان دهنده روابط بسيار گرم بين ايران و آمريكا بود. در پي وقوع انقلاب اسلامي در سال ۱۹۷۹ دكترين و استراتژي نظامي ايران تغيير يافت و ايران ديگر به خريد تسليحات پيشرفته و گرانقيمت علاقه نشان نداد و همين باعث ايجاد نوعي تغيير قدرت در منطقه شد. ايران ديگر نه تنها دوست صميمي آمريكا نبود، كه به خاطر سياست هاي امپرياليستي و ضد انساني آمريكايي به دشمن اصلي آن تبديل شد. آمريكا و ديگر كشورهاي غربي تحريمي نظامي عليه ايران اتخاذ كردند. كمك هاي آمريكا قطع شده بود و نيروي هوايي ايران از فرار و بركناري افسران زمان شاه رنج مي برد كه همين امر به پايين آمدن سطح سرويس دهي در نيروي هوايي منجر شده بود. به دليل تحريم تسليحاتي ايران و نرسيدن قطعات مورد نياز، آمار عملياتي نيروي هوايي ايران سريعاً رو به كاهش بود. پس از انقلاب نيروي هوايي به «نيروي هوايي ارتش جمهوري اسلامي ايران» كه خود ارتشيان به آن «نهاجا» مي گويند تغيير نام داد. نام انگليسي آن هم Islamic Republic of Iran Air Force است كه به اختصار IRIAF خوانده مي شود. در همين اوضاع و احوال عراق با مناسب يافتن فرصت درصدد برآمد تا با حمله به ايران قسمت هاي وسيعي از خاك ايران را ضميمه قلمرو خود كند؛ به همين خاطر در ۲۲ سپتامبر ۱۹۸۰ (۳۱ شهريور ۱۳۵۹) با يورشي عظيم به خاك ايران از طريق هوا، زمين و دريا جنگ تحميلي هشت ساله را عليه ايران آغاز كرد. جنگ با حمله هوايي نيروهاي عراقي به شش پايگاه نيروي هوايي ايران و چهار پادگان آغاز شد و همزمان چند لشكر و تيپ مستقل عراق در چهار محور از طول ۷۰۰ كيلومتر مرز مشترك با ايران به عمق خاك ايران يورش بردند. اولين حمله هوايي عراق چندان موفقيت آميز نبود. دلايل آن را مي توان به برنامه ريزي ناكافي و نادرست عمليات، نداشتن اطلاعات كافي از اهداف و استفاده نامناسب از بمب هاي جي پي(بمب هايي كه هدف خاصي ندارند و براي انهدام كلي به كار مي روند) برشمرد. در مهرآباد يك هواپيماي اف-۴ اي در هنگام جابه جايي براي در امان ماندن از حملات دشمن دچار سانحه شد و از همدان هم گزارش هايي در مورد خسارت يك فروند اف-۴ رسيد. اولين عمليات هوايي ايران در پاسخ اين حمله و بلافاصله پس از آن در خاك عراق موفقيت آميز بود. در اين عمليات چهار فروند هواپيماي اف-۴ به پايگاه دريايي الشعبيه در نزديكي بندر ام القصر حمله بردند. اين چهار فروند هواپيما كه ۴۵۰ كيلوگرم بمب بر سر اين پايگاه ريختند عمليات خود را از پايگاه بوشهر شروع كردند. در ميان اهداف چندباطري موشك ضد كشتي وجود داشت. اين عمليات تلافي جويانه نيروي هوايي ايران به قدري سريع بود كه خط پدافند عراق در طول مسير پرواز دچار غافلگيري شده بود. روز بعد در عملياتي غيرقابل باور ۱۴۰ فروند از جنگنده ها و جنگنده بمب افكن هاي ايران به ويژه اف-۴ و اف-۵هاي پايگاه هاي بوشهر، همدان و تبريز توانستند با نفوذ خود به خاك عراق تلفات سنگيني به پايگاه ها و تاسيسات نظامي عراق وارد كنند. در اولين روزهاي جنگ چندين حمله هوايي ديگر به تاسيسات نظامي عراق از قبيل ام القصر انجام شد. در يكي از اين حملات دو فروند اف-۴ كه هر كدام شش بمب جي پي ۳۴۰ كيلوگرمي حمل مي كردند به تاسيسات نظامي دريايي و كشتي هاي موشك انداز عراق حمله بردند. در حدود ۲۰ دقيقه بعد يك فروند هواپيماي آر اف-۴ اي عكس هاي شناسايي از منطقه گرفت كه نشان مي داد كشتي ها و تاسيسات بندري دچار صدمات و خسارات سنگيني شده اند. تاكتيك كلي در طول انجام چنين عمليات هايي رسيدن به هدف از راههاي مختلف، انجام يك پاپ -آپ بيش از رسيدن به هدف و شيرجه زدن روي هدف براي انهدام آن است. در هنگام بازگشت دو اف-۴ يكي از آنها توسط يك موشك سام مورد اصابت قرار گرفت كه باعث آسيب ديدن برخي از سيستم هاي آن شد اما همچنان مي توانست پرواز كند. اما آتش خاموش كن ها كار نكردند و بال راست - محل اصابت موشك - آتش گرفت. باند فرود نزديك ترين پايگاه هوايي هم به دليل هجوم اوليه ارتش عراق براي فرود مناسب نبود و به همين خاطر مجبور به فرود در يك باند ناآماده با سرعت بالا شد. چرخ ها تركيدند و هواپيما در حالي كه سرنشينان آن اجكت كرده بودند از انتهاي باند خارج شد. بعدها اين هواپيما با تعويض بال و ديگر تعميرات دوباره به جنگنده هاي مورد استفاده در جنگ پيوست. اين تعويض بال كه اولين بار در ايران انجام مي شد را مي توان نقطه آغاز انجام كارهاي غيرممكن در نيروي هوايي دانست. در اولين ماههاي جنگ «نهاجا» تلاش هاي خود را به جلوگيري پيشرفت نيروي زميني ارتش عراق معطوف كرده بود. جنگنده هاي ايراني براي اين كار با استفاده از راكت هاي ضد زره دانه به دانه تانك ها و زره پوش هاي عراق را شكار مي كردند و حتي گاهي اوقات تا ارتفاع سه تا چهار متر زمين هم پايين مي آمدند. در مقابل عراق هم از هواپيماهاي ميگ-۲۱ و ميگ-۲۳ براي پوشش نيروي زميني خود استفاده مي كرد كه اين پوشش به ناچار منجر به درگيري هوايي بين ايران و عراق مي شد كه مي توان پيروزي هاي ايران در اين زمينه را بيشتر از عراق دانست. مخصوصاً در اوايل جنگ كه آنها در مقابل هواپيماهاي اف-۱۴ ايران توانايي انجام هيچ عملي را نداشتند كه در اواخر جنگ با خريد ميراژ اف-۱ از فرانسه توانستند كمي جنگ هاي هوايي را متعادل كنند. جنگ تحميلي عليه ايران علاوه بر خسارات و تلفات جانبي بسيار، دستاوردهاي ارزنده اي براي نيروي هوايي ايران داشت. نيروي هوايي در اين هشت سال توانست به تكنولوژي ساخت بسياري از قطعات مورد نياز خود دست يابد و در برخي موارد به خودكفايي برسد.