جستجو در انجمن

مشاهده نتایج برای برچسب های 'لوفت وافه'.



تنظیمات بیشتر جستجو

  • جستجو بوسیله برچسب

    برچسب ها را با , از یکدیگر جدا نمایید.
  • جستجو بر اساس نویسنده

نوع محتوا


انجمن ها

  • بخش داخلی
    • اخبار و قوانین
    • ماهنامه میلیتاری
    • گالري عكس و فيلم
    • کتابخانه میلیتاری
    • مقالات برتر
  • War and History - بخش جنگ و تاریخ
    • مباحث جامع نظامی
    • پیمان ها - قراردادها و معاملات تسلیحاتی
    • دکترین و استراتژی
    • عملیات های نظامی
    • جنگ تحمیلی
    • تحولات روز امنیتی نظامی بین الملل
    • General Military Discussions
  • Air force Forum - بخش نیروی هوایی
    • هواپیماهای نظامی
    • بالگردهای نظامی
    • تسلیحات هوایی
    • متفرقه در مورد نیروی هوایی
    • سایر بخشهای نیروی هوایی
    • Airforce - English
  • Army Forum - بخش نیروی زمینی
    • ادوات و تسلیحات زمینی
    • خودروهای نظامی و زره پوش ها
    • مباحث جامع زرهی
    • توپخانه زمینی
    • موشک های زمین پایه
    • الکترونیک زمینی
    • تجهیزات و تسلیحات انفرادی
    • متفرقه نیروی زمینی
    • سایر بخشهای زمینی
    • Ground forces - English
  • Navy Forum - بخش نیروی دریایی
    • شناورهای سطحی
    • شناور های زیرسطحی
    • هوا دریا
    • تسلیحات دریایی
    • سایر بخش های نیروی دریایی
    • علوم و فنون دریایی
    • راهبردها و راهکنش های دریایی
    • تاریخ نیروی دریایی
    • اخبار نیروی دریایی
    • Navy - English
  • News Section - بخش خبر
    • اخبار روز ایران و جهان
    • اخبار صفحه اول
    • رایانه و شبکه
    • English News
  • Non-Military Forums - سایر بخشها
    • دیگر موضوعات و مطالب

پیدا کردن نتایج در ...

یافتن نتایج که ...


تاریخ ایجاد

  • شروع

    پایان


آخرین بروز رسانی

  • شروع

    پایان


Filter by number of...

تاریخ عضویت

  • شروع

    پایان


گروه


Website URL


Yahoo


Skype


Location


Interests

پیدا کردن 5 results

  1. حمله هوایی به پولتاوا به روسی و انگلیسی : برای هیتلر در پاییز 1943، آلمانی ها برای کم کردن خسارات ناش از حملات هوایی متفقین بسیاری از کارخانجات خود را به اعماق زمین ویاخارج از برد مناسب برای بمب افکن های متفقین که از انگلستان پرواز می کردند، به سمت لهستان ویا شرق المان منتقل کردندژنرال هنری آرنولد، فرمانده نیروی هوایی ارتش آمریکاپیشنهاد کرد که با استفاده از تاکتیک شاتل بمب افکنهای آمریکایی در خاک شوروی مستقر شده وحملات خود را برعلیه تاسسیسات ویگانهای آلمانی در شرق متمرکز کنند پیش از این با پاکسازی شمال آفریقا نیروی هوایی انگلستان با خلق تاکتیک شاتل با کمک آمریکایی ها حملات خود را به عمق خاک آلمان گسترش داده بودن با تصرف بخش های از ایتالیا وهمچنین عقب نشینی ارتش المان از خاک اکراین آمریکایی ها پشنهاد خود را مبنی بر احداث و یا در اختیار گرفتن چند فرودگاه برای گسترش دامنه حملات هوایی به شرق به شوروی دادن آمریکایی ها این کار را یک اقدام پر سود برای خود وشوروی میدانستن با تضعیف تدریجی المان ارتش سرخ راحت تر میتوانست دست به پیشروی بزند بمب افکن بی 17 جنگنده موستانگ بی 17 موسم به دژپرنده یکی از کارآمد ترین بمب افکن های جنگ جهانی دوم که البته بخشی از آن به لطف تولید انبوه آن بود. این بمب افکن می توانست تا ارتفاع 10 هزار متری صعود کند برد رزمی 3300 کیلومتری وبرد نهایی 6000 کیلومتری توان حمل حداکثر 7 تن مهمات را داشت البته برای رسیدن به حداکثر برد رزمی باید 2.5 بمب حمل میکرد سرعت نهایی 460 کیلومتر و سرعت متوسط300 کیلومتر در ساعت داشت . از یک میلیون نیم تن بمبی که آمریکایی ها بر سر آلمانها در جنگ فروریختن 650 هزار تن آن توسط بی 17 ها صورت گرفت .جالب انکه المانها در طول جنگ بین 40 تا 50 بی 17 غنیمتی رابه کار گرفتن ژنرال هنری آرنولد اگر B-17 ها می توانستند در پایگاه هایی در قلمرو شوروی فرود بیایند به جای سفر طولانی مدت به انگلستان یا ایتالیا، می توانستند به اهداف دور تری حمله کنند ، مأموریت‌های بیشتری را انجام دهند و به اهدافی که دسترسی به آن‌ها سخت‌تر است حمله وبعد به فرودگاههای مادر مراجعت کنند . آرنولد امیدوار بود که بمباران شاتل از مبدا شوروی باعث پراکندگی جنگنده‌های آلمانی شود، تهدید این جنگنده ها در اروپای غربی را کاهش دهد و واحدهای لوفت‌وافه را قبل از تهاجم قریب‌الوقوع از نرماندی دور کند. در اکتبر سال 1943، آرنولد موافقت رئیس ستاد مشترک را برای پیگیری این ایده به دست آورد. انگلیسی ها موافقت کردند که همکاری کنند، اما از شرکت در آن خودداری کردند، زیرا آن را چیزی بیش تراز هدر دادن وقت ومنابع نمیدانستن سفیر آمریکا در شوروی و همچنین وابسته نظامی آمریکا مذاکرات با مقامات مسکو را آغار کردن اما این کار بسیار دشواری بود استالین ذاتا مشکوک وبدگمان بود و در اینده امریکا را دشمن اصلی خود میدید سفیر آمریکا قبل از اغاز مذاکره به مقامات کشورش اعلام کرد "ما باید بدانیم که حضور نیروهای مسلح خارجی تحت فرماندهی آنها در داخل کشور روسیه هرگز در تاریخ این کشور مجاز نبوده است. و موانع زیادی برای این کار وجود دارد.» بمباران اهداف نظامی وصنعتی المان توسط آمریکا موضوع فرعی بود که در این پشنهاد دنبال میشد . اهداف اصلی بیشتر جنبه سیاسی داشت روزولت رئیس جمهور امریکا مشتاقانه میخواست با اتحاد جماهیر شوروی رابطه همکاری برقرار کند. در تابستان 1943 استالین متفقین را متهم کرد که نقش اصلی خود را در جنگ ایفا نکرده در ایجاد جبهه دوم در فرانسه ناکام مانده اند . جالب انکه در تاریخچه رسمی نیروی هوایی آمریکا درباره تاکتیک شاتل و عملیات فرانتیک امده است که انگیزه اصلی نیروی هوایی برای همکاری روسها اینست که به شوروی و استالین نشان بدهیم که آمریکایی ها چقدر مشتاق هستند که به هر روش ممکن با دشمن آلمانی بجنگند ژنرال هنری آرنولد امیداور بود که عملیات فرانتیک اولین گام در جهت استفاده از پایگاههای شوروی در مناطق دیگر بخصوص در سیبری باشد که بمب افکنهای |آمریکایی بتوانند از انجا به اهدافی در ژاپن حمله کنند .شوروی نیروی هوایی عظیمی داشت که از ارتش سرخ پشتیبانی میکرد اما در بمباران های هوایی استراتژیک و بکارگیری بمب افکن های سنگین دوربرد سرمایه گذاری اندکی کرده بود اگر ماموریت موفقیت امیز میشد ممکن بود به تغییر نگاه شوروی به بمب افکن ها کمک کند و بخشی از حملات هوایی به اهداف مهم المان بر عهده شوروی گذاشته شود آمریکایی ها از طریق قانون وام یا اجاره تجهیزات و مایحتاج بسیار زیادی را برای شوروی در طول جنگ ارسال کرد اما در معامله با شوروی معمولا قراردادها یک طرفه بود آمریکایی ها به هرچه شوروی بر روی ان پافشاری میکرد تسلیم میشدن روزولت از اقدامات دو مرحله ایی نسبت به شوروی حمایت می کرد و معتقد بود دوره انتقالی پس از جنگ برای ایجاد اعتماد میان برندگان جنگ جهانی بسیار مهم است با افزایش این اعتماد در اینده تضادها و رقابتها برای انجان اقدامات یک جانبه وبعضا خودخواهانه توسط فاتحان جنگ به حداقل خواهد رسید ((((قانون وام و اجاره قانونی بود که طبق آن دولت ایالات متحده می‌توانست به دولت‌هایی که با آلمان و متحدان او در حال جنگ هستند، محصولات تولید شده جنگی را به عنوان وام در عوض پول نقد بپردازد یا آنکه آن وسایل را به آنها اجاره دهد))))) فرودگاه های محل استقرار آمریکایی ها و طرح کلی شوروی به آمریکایی ها اجازه استفاده از سه فرودگاه در اوکراین را داد. نزدیکترین آنها به جبهه نبرد، پیریاتین، در حدود 100 مایلی شرق کیف بود. میرگورود 50 مایل فراتر از آن بود و 50 مایل هم بیشتر تا پولتاوا فاصله داشت. پیریاتین که غربی ترین پایگاه بود، محل استقرار جنگنده های آمریکایی شد که بردی به اندازه بمب افکن ها نداشتند. پولتاوا پایگاه اصلی B-17 و همچنین مقر مشترک فرماندهی شوروی و آمریکا در طول عملیات بود. بمب افکن ها از پایگاه میرگورود نیز استفاده کردند. باند های صفحه ایی در طول جنگ دوم سپهبد کارل اسپاتز، فرمانده نیروی هوایی استراتژیک ایالات متحده در اروپا، مسئول عملیات بود. هواپیماهای و خدمه هوایی به طور چرخشی از ارتش هشتم هوایی در بریتانیا و ارتش پانزدهم در ایتالیا انتخاب میشدن فرماندهی شرقی USSTAF (آمریکا-شوروی) در پولتاوا ایجاد شد. روس ها به فرماندهی شرق اجازه نمی دهند بیش از 1200 پرسنل دائمی داشته باشد. کار زیادی برای انجام وجود داشت. آلمانی ها زمانی که سپتامبر 1943عقب نشینی کردند، پایگاه ها را ویران کرده بودند. تمام امکانات لازم از جمله آشیانه ها و برج های مراقبت باید ساخته می شد. بیشتر پرسنل دائمی و همه خدمه پروازی در چادرها اسکان داده می شدند. و باندهای فرودگاه پالتاوا در پولتاوا دو باند یکی به طول هزار ودیگری به طول 600 متر وجود داشت . این در حالی بود که بمب افکنی مثل بی 17 به باندی به طول 1700 متر نیاز داشت زمانی زیادی برای ساخت باند با سطح سفت مثل اسفلت وجود نداشت آمریکایی برای این کار از پلانکهای فولادی ( صفحات فلزی سوراخ شده ) استفاده کردن تنها شوروی نیروی کار که آن هم بیشتر زنان بود در اختیار آمریکایی ها قرار دا. حضور زنان به عناون گارگر باعث تعجب آمریکایی شده بود (البته این حضور زنان احتمالا بخشیش برای جاسوسی جنسی و قرار دادن طعمه برای جذب آمریکایی ها بوده است بخشی از اونهم به خاطر کمبود نیروی کارمذکر بوده ) نظامیان و کارگران زن روسی همه چیز، از جمله بنزین با اکتان بالا، وسایل نقلیه، اکثر اذوغه و 12393 تن تخته‌های فولادی سوراخ‌دار، باید از طریق هوا از طریق تهران یا با کشتی به بندر مورمانسک و از آنجا به جنوب از طریق راه‌آهن حمل می‌شد. شوروی گوشت و سبزیجات تازه را تامین می کرد. اما مهم ترین نکته که بعد ها ثابت شد چقدر حیاتی ایست روسها اجازه دفاع از فرودگاه را به هواگردهای موستناگ امریکایی ندادن و در عوض جنگده های یاک9 و توپهای ضد هوایی شوروی مسئولیت دفاع از فرودگاه را بر عهده داشتن تاسیسات بنا شده در فرودگاه های سه گانه اکراین بخصوص پالتاوا در شش ماهه ای که برای سازماندهی و شروع عملیات Frantic طول کشید، چیزهای زیادی تغییر کرده بود. ارتش سرخ سریعتر از آنچه انتظار می رفت پیشروی کرد و تا ژوئن اوکراین را باز پسگرفته و آلمانی ها را به لهستان و رومانی عقب راند این امر پایگاه های شاتل را از خطوط نبرد دورتر کرد و ارزش عملیاتی آنها را کاهش داد. روس‌ها که نسبت به قبل از پیروزی مطمئن‌تر بودند، کمتر تمایل داشتند که نیروهای خارجی در قلمرو خود مستقر کنند، به‌ویژه در اوکراین از نظر سیاسی بی‌ثبات بود بعد از اتمام مراحل هماهنگی و آماده سازی نوبت به شروع حملات هوایی شد ابتدا قرار بود از ارتش هشتم هوایی که در بریتانیا مستقر بود استفاده شود اما چون زمان اغاز حمله به سواحل فرانسه نزدیک بود و حضور این یگان در فرانسه ضروری بود اولین ماموریت به ارتش 15 هوایی در ایتالیا سپرده شد در ابتدا قرار شد به صنایع هوایی که آلمان ها در لتونی ولهستان برپا کردند حمله شود این تاسیسات به طور طبیعی از دسترس بمب افکنهای متفقین خارج بود اما به دلیل عدم شناسایی مناسب اهداف توسط روسها حمله به ایستگاه های رآه اهن مجارستان جایگزین شد اجرای اولین ماموریت به ژنرال ایکر فرمانده واحدهای هوایی مدیترانه سپرده شد نام رمز عملیات Frantic Joe فرانتیک جو انتخاب شد و خود ژنرال ایکر شخصا در این حمله به عنوان کمک خلبان حضور داشت اهداف مشخص شده در مجارستان کم اهمیت بود و همانقدر که به روسیه نزدیک بودن به ایتالیا هم نزدیک بودن در 12 خرداد 1323 مصادف با 2 زوئن 1944 130 بمب افکن بی 17 و 69 هواگرد اسکورت پی 51 موستانگ از ایتالیا پراوز و ایستگاهای راهن مجارستان را بمباران وبعد از 7 ساعت پراوز در فرودگاه های پولتاوا و میرگرود و پیریاتین فرود آمدن نزدیک 20 خبرنگار غربی و ورسی وظیفه پوشش خبری این ماموریت را بر عهد گرفتن این گروه پروازی 4 روز بعد فرودگاهی در نرماندی را بمباران کردن و در 11 ژوئن در راه برگشت به ایتالیا دوباره به یک فرودگاه آلمان ها در رومانی حمله کرده امریکایی بشدت از شروع حملات از سمت روسیه خوشحال بودن هرچند اهداف مورد حمله قرار گفته ارزش خاصی نداشت وخسارتهای چندانی به بار نیاورد اما در صورت ادامه حملات میتوانست بشدت المانها را در جبهه شرقی تحت فشار قرار بدهد به طوری که یکی از جانشنین نیروی هوایی آمریکا در منطقه مدیترانه بعد از پایان اولین حمله با رمز فرانتیک جو عنوان کرد (( این ماموریت اهمیت فوری و بلندمدت بسیار زیادی داشت.سومین جبهه هوایی را برای بمباران استراتژیک صنایع جنگی آلمان باز شده است در آینده این چشمگیرترین تلاش آمریکا برای ایجاد یک رابطه کامل و توام با اعتماد کامل با روسیه است)) اما این خوشحالی دوامی نداشت پایان قسمت اول MILITARY.IR مستند ارتش آمریکا(زمان ساخت احتمالا جنگ جهانی دوم) دررابطه با عملیات فرانتیک جو https://www.aparat.com/v/iq6bp تاکتیک بمباران شاتل http://www.military.ir/forums/topic/30699-تاکتیک-بمباران-شاتل/?tab=comments#comment-545839
  2. قسمت اول رضا کیانی موحد هنگامی که جنگ جهانی دوم شروع شد هواپیماهای دوباله مدتها بود که منسوخ شده بودند. اما با وجود این، تعداد زیادی از این گونه هواپیماها در کشورهای مختلف خدمت می کردند. با شروع جنگ تعداد زیادی از هواپیماهای دوباله در عملیات رزمی بکارگرفته شدند و در بعضی موارد نشان دادند که نه تنها هواپیماهایی عاجز بلکه سلاح هایی رعب انگیز می باشند. در این سری مقالات به تعدادی از این هواپیماهای دوباله ،که در طی جنگ جهانی دوم، عملکرد بالایی داشته اند اشاره می کنیم. با به قدرت رسیدن هیتلر نیروی هوایی آلمان ،لوفت وافه، جانی دوباره گرفت. این نیرو در سال 1933 برای دراختیار گرفتن یک بمب افکن شیرجه رو مناقصه ای برگذار کرد که شرکت هنشل با طرح هنشل-123 برنده ی این مناقصه شد. در زمانی که نه سلاح های هوشمند امروزی وجود داشتند و نه دستگاه های نشانه روی مدرنی بر روی هواپیماها نصب بود بهترین راه برای بمباران دقیق اهداف این بود که خلبان به سمت هدف شیرجه برود و با رها کردن بمب در آخرین لحظه دماغه ی هواپیمایش را بالابکشد. اگر خلبان می توانست از چنگال دفاع ضدهوایی دشمن فرار کند با این روش می توانست با دقت بالایی هدف خود را مورد اصابت قرار بدهد. تقریبا تمامی کشورهای صاحب نام دنیا در زمینه ی هوانوردی چنین بمب افکنهایی را در اختیار داشتند و آنها را با نام "بمب افکنهای شیرجه رو" می شناختند. هنشل-123 یک هواپیمای دوباله تک سرنشینه بود. اولین پرواز آزمایشی آن در سال 1935 صورت گرفت. بال زیرین هنشل-123 کوچکتر از بال بالایی بود و چرخهای آن به زیر بال زیرین متصل شده بودند. بدنه ی هنشل-123 فلزی بود و موتور رادیال آن توسط یک پوشش فلزی پوشیده شده بود. با اینکه در طی آزمایشهای پروازی ثابت شد هنشل-123 می تواند خود را از یک شیرجه ی تقریبا عمودی بالا بکشد اما دو فروند از هواپیماها در طی آزمایش به خاطر ضعف سازه بالها از بین رفتند. در نمونه ی چهارم این اشکال برطرف شد و با ادامه ی آزمایشها سفارش تولید انبوه این هواپیما با موتور 880 اسب بخار بی.ام.و داده شد. قرار بود تا هنشل-123 یک راه حل موقت باشد تا بمب افکن شیرجه روی اشتوکا به خدمت گرفته شود. به همین دلیل تعداد زیادی هنشل-123 سفارش داده نشد و در طی سالهای خدمت هم بهینه سازی های چندانی بر روی آن صورت نگرفت. در مجموع 250 فروند هنشل-123 ساخته شد و خط تولید آن در سال 1938 جمع شد. با این وجود بخت با هنشل-123 یار بود چرا که با شروع جنگ داخلی اسپانیا بارون فون ریشتهوفن ،فرمانده ی لژیون کندور و پسر عموی بارون قرمز، درخواست کرد 5 فروند هنشل-123 به جبهه اسپانیا اعزام شود تا به عنوان بمب افکن تاکتیکی به خدمت گرفته شوند. ظرفیت اندک حمل بمب سبب شد تا هنشل-123 نتواند نقش یک بمب افکن تاکتیکی را به خوبی اجرا کند و به همین دلیل برای پشتیبانی نزدیک در خطوط مقدم بکارگرفته شد. در این جا ثابت شد که هنشل-123 یک سلاح بی نظیر است که می تواند مواضع دشمن را با دقت بمباران کند و مانورپذیری بالا و بدنه ی قوی آن می تواند بقاپذیری بالایی برایش به ارمغان آورد. طرفدران فرانکو از عملکرد هواپیما به وجد آمدند و 11 فروند دیگر از آن را سفارش دادند. با وجود موفقیت در اسپانیا، ورود اشتوکا به خدمت هنشل-123 را از چشم انداخت و لوفت وافه این هواپیما را کنار گذاشت تا زمان حمله به لهستان که هنشل-123 در جبهه ی جنگ خوش درخشید و ارزش خود را ثابت کرد. 39 فروند باقیمانده از هنشل-123 ها در نبرد لهستان بسیار موثر عمل کردند و دقت ویران کننده ای در هنگام بمباران داشتند. هنشل-123 می توانست آسیب زیادی را تحمل کند و همچنان سرپا بماند. هنشل-123 از باندهای خراب فرودگاه های نزدیک جبهه پرواز می کرد و تعمیرات آن در شرایط سخت رزمی به سادگی صورت می گرفت. اندکی بعد هواپیمایی که از ابتدا قرار بود بازنشسته شود به جبهه ی هلند و فرانسه فرستده شد. گودریان تحت تاثیر زمان کم بارگیری هنشل-123 قرارگرفته بود. این هواپیما بیشترین تعداد نوبت پروازی در روز را داشت و دوباره ارزش خود را در پشتیبانی نزدیک نشان داد. برد کم هنشل-123 و عرض کانال مانش مانعی اساسی شد تا جای هنشل-123 در نبرد بریتانیا خالی بماند اما با شروع درگیری ها در بالکان 23 فروند از آنها را به بالکان فرستادند. در زمان حمله به روسیه لوفت وافه 22 فروند هنشل-123 را در خط مقدم به خدمت گرفته بود. در اینجا بعضی از خدمه هواپیماها را با اضافه کردن زره یا مسلسل و حتی نصب توپ در زیر بال بهینه سازی کردند. تعدادی از داوطلبان اسپانیایی هم با هواپیماهایشان به آلمانها پیوستند و در کنار دوستان فاشیست خود قرارگرفتند. در ابتدای جنگ این هواپیماها در جبهه ی مرکزی و شمالی ،از جمله لنینگراد، بکار رفتند. آنها حتی در نبرد مسکو هم جنگیدند اما سرپوشیده نبودن کابین خلبان و سرمای روسیه سبب شد تا آنها را در کریمه مستقر کنند. هنشل-123 در نبرد دوم خارک، نبرد استالنیگراد و نبرد کورسک نیز جنگید اما تعداد آن رو به کاهش بود. به ناچار هواپیماهایی که در مدارس پروازی و حتی قبرستان هواپیماها منتظر اسقاط شدن بودند جمع آوری شده و به روسیه فرستاده شدند. بازده آنها آنقدر بالا بود که در سال 1943 بارون ریشتهوفن درخواست کرد خط تولید هنشل-123 دوباره احیا شود. گرد و خاک، برف، باران و یخ هیچکدام حریف هنشل-123 نبودند و این هواپیما در دسترس تر از هر هواپیمای پیشرفته ی آلمانها بود. پس از نبرد کورسک، هنشل-123 ها به کریمه بازپس فرستاده شدند و تا بهار 1944 در آنجا بودند. در این زمان هنشل-123 کنار گذاشته شد اما نه به علت عملکردش بلکه به علت اینکه دیگر قطعات یدکی برایش پیدا نمی شد. در نهایت اشتوکا جایگزین هنشل-123 شد، کاری که قرار بود در سال 1937 صورت بگیرد. هنشل-123 هواپیمایی اسطوره است که تقریبا در تمامی جبهه های اروپا ، از اسپانیا تا روسیه، جنگیده است. این هواپیما نشان داد که یک طراحی خوب چگونه می تواند سالها در خدمت باقی بماند و موثر باشد. هیچ یک از هنشل-123 از جنگ جان به درنبردند و امروزه در موزه ها نمونه ی قابل نمایشی از این پرنده ی افسانه ی باقی نمانده است. مشخصات هنشل-123 خدمه 1نفر طول 8.33 متر عرض بال 10.50متر ارتفاع 3.20 متر سطح بال 24.85متر مربع وزن خالی 1,500 کیلوگرم حداکثر وزن 2,215 کیلوگرم پیشرانه 1 دستگاه موتور بی.ام.و 9 سیلندر رادیال به توان 880 اسب بخار حداکثر سرعت 341 کیلومتر/ساعت در ارتفاع 1200 متر برد 860 کیلومتر با باک اضافی 480 کیلومتر با 200 کیلوگرم بمب سقف پرواز عملیاتی 9000 متر(30000 پا) نرخ اوج گیری 15متر/ثانیه تسلیحات 2 قبضه مسلسل 7.92 میلیمتری 2 قبضه توپ 20 میلیمتری(اصلاح شده در خط مقدم) 450 کیلوگرم بمب(1 جایگاه در زیر بدنه و 4 جایگاه در زیر بالها) منبع http://wars-and-history.mihanblog.com/post/1592
  3. جنگ دوم جهانی ،یکی از نقاط عطف تاریخ نظامی مدرن بشمار می رود که ابداعات و نوآروی های پدید آمده در آن ، هنوز موجب تعجب موّرخان نظامی است . در این میان ، صنعت هوانوردی نظامی آلمان و کاربراصلی تجهیزات ساخت این صنایع ، یعنی لوفت وافه ، بعنوان یکی از پیشگامان حوزه هوانوردی نظامی ، نقش مهمی را در پیشبرد فناوری هوایی ایفا نمودند . مجموعه پیش رو ، بررسی نسبتاً مفصلی در خصوص جنگنده چند ماموریته FW-190 بشمار می رود که شاهکار مهندس کورت تانک و شرکت فوکه ولف بحساب می آید . این بررسی ، مجموعاً در 3 بخش خدمت دوستان ارائه می شود . بخش نخست ، مقدمه ای است در ارتباط با این پرنده رزمی بخش دوم ، معرفی 76 نسخه از این پرنده ( شامل نمونه های تولید انبوه و آزمایشی ) بخش سوم ، یک مقایسه جالب میان جنگنده آلمانی و رقبای معاصرش امید است مورد توجه دوستان قرار گیرد ارادتمند - MR9 ----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------- پیش در آمد : سپهبد هوایی ، سر شالتو داگلاس ، فرمانده یگان شکاری نیروی هوایی سلطنتی بریتانیا در تاریخ 17 ژوئیه 1942 طی نامه ای رسمی به معاون وزیر کشور در امور هوانوردی ، چنین نوشت : " بندرت بر من لازم گشته که بر این نکته تاکید کنم که در تولید جنگنده ها ، کیفیت ، مهمتر از کمیت خواهد بود . در آغاز جنگ ، جنگنده های ما بلحاظ فنی از دشمن سرتر بودند ، ولی ما بتدریج این برتری را از دست دادیم . از نظر من و خلبانانم ، دیگر تردیدی باقی نمانده است که FW-190 ، بهترین جنگنده چند ماموریته دنیای امروز است " مقدمه : جنگنده فوکه ولف FW-190 ، ( شناسه انگلیسی : شرایک) ، جنگنده تک سرنشینه ، تک موتوره آلمانی بشمار می رود که در اواخر دهه سی میلادی ، توسط مهندس کورت تانک ، طراحی و در خط تولید قرار گرفت و به شکل گسترده ای در سازمان رزم لوفت وافه به کار گرفته شد . این جنگنده همه کاره ، به همراه همتای مشهورش ، مسراشیمت BF-109 ، تبدیل به ستون فقرات نیروی هوایی ارتش آلمان در جنگ دوم جهانی گردید . جنگنده کورت تانک ، از یک پیشرانه BMW-801 نیرو می گرفت که به نسبت پیشرانه DB-601 جنگنده BF-109 ، رانش بیشتری تولید می نمود و این ویژگی ، بدان اجازه می داد تا طیف وسیعی از ماموریتهای محوله ، شامل جنگنده برتری هوایی ، جنگنده- رهگیر ، جنگنده روزپرواز ، جنگنده شب پرواز ، جنگنده- بمب افکن همه گونه شرایط جوی ، اژدر افکن و جنگنده پشتیبانی نزدیک را بخوبی اجرا نماید . با اتمام مراحل طراحی و ساخت ، نخستین تجربه رزمی FW-190 در جریان نبرد فرانسه و در اوت 1941 رقم خورد و ورود این جنگنده به عرصه رزم هوایی ، بسرعت ، موجب تثبیت برتری هوایی لوفت وافه بر آسمان منطقه نبرد ( بعنوان رکن اصلی تاکتیک بلیتزگریک ) گردید . اما این برتری ، عمدتاً در برابر جنگنده های خط مقدم آن روزهای متفقین و نیروی هوایی سلطنتی (RAF) یعنی اسپیت فایرمارک پنج ، بویژه در ارتفاع پایین و متوسط بدست آمده بود . بدین ترتیب ، شاهکار فوکه ولف ، تا ژوئیه 1942 که جنگنده بی نظیر اسپیت فایر مارک 9 وارد سازمان رزم نیروی هوایی سلطنتی گردید ، برتری آسمان منطقه نبرد را در اختیار داشت . در جبهه شرقی نیز ، نخستین ماموریت این پرنده رزمی ، در نوامبر 1942 رقم خورد و موفقیتهای بسیار زیادی را در برابر نیروی هوایی ارتش سرخ و خصوصاً ، علیه اهداف زمینی بدست آورد . براساس اطلاعات موجود ، اگر چه خلبانان نیروی هوایی ارتش سرخ ، جنگنده ساخت مسراشمیت را تهدید خطرناکتری بشمار می آوردند ، اما پرنده فوکه ولف با تکیه بر دو عامل مهارت خلبانان و رانش بیشتر پیشرانه V-12 خود ، به راحتی در جریان داگفایت ها پر زد و خورد ، در پشت جنگنده های روسی قرار گرفته و به لطف قدرت آتش بی همتای این پرنده ، و مانور پذیری بهتر در ارتفاع کم ، خطر بزرگی را برای روسها ، ایجاد می نمود . اما علیرغم وجود این ویژگی ها ، این پرنده کار آمد ، هرگز بطور کامل ، جایگزین محصول مسراشمیت نگردید. با تولید انبوه جنگنده سری FW-190 A و بیلان غیر قابل قبول آن در ارتفاعات بالا ( در آن زمان ، بیشتر درگیری های هوایی در ارتفاع 6000 متری " 20000 فوت " از سطح زمین رخ می داد) ، موجب شد تا لوفت وافه و فوکه ولف ، ارتقاء این نسخه را در دستور کار خود قرار دهد . این توسعه ، بویژه با معرفی پیشرانه های خطی JUMO-213 و ظهور نسخه FW-190D در سپتامبر 1944 ، سرعت بیشتری به خود گرفت و ورود آن به عرصه رزم هوایی ، موجب ایجاد توازن در برابر جنگنده های جدید خط مقدم متفقین گردید. در یک جمع بندی مقدماتی ، فوکه ولف FW-190 ، بنابر گفته های بسیاری از خلبانانش ، یک دوست خوب برای آنها بشمار می آمد ، چنانکه بسیاری از تکخالهای آلمانی ( شامل خلبانان مشهوری نظیر اتو کایتل ، والتر نووتنی و اریش رودلفر ) که افتخار پرواز با این پرنده را داشتند ، براین ادعای خود اصرار می ورزیدند که بسیاری از شکارهای خود را با پرنده اعجاب انگیز کورت تانک به ثبت رسانده اند . از راست به چپ : اریش رودلفر ، والتر نووتنی ، اتو کایتل ادامه دارد .................................... این مجموعه با صرف زمان ، از منابع گوناگون ، ترجمه و گرد آوری شده است ، بنابراین ، هر گونه برداشت با ذکر منبع (MILITARY.IR) خواهد بود . در غیر اینصورت ، برداشت کننده ، عرفاً و شرعاً ، مسئول خواهد بود . مترجم و گرد آورنده : MR9
  4. جغد شب پرواز لوفت وافه بدون شک ، بهترین جنگنده - شکاری رزم شبانه لوفت وافه در طول جنگ جهانی دوم ، پرنده دوموتوره HE-219 UHU ( جغد ) بشمار می آمد که بلحاظ برخی از مشخصات فنی بسیار با جنگنده بلندپرواز ماسکیتو بریتانیایی قابل مقایسه و در برخی از مشخصات نیز از آن عملکرد بهتری داشت . در این شکاری شب پرواز بطور معمول از دو سری آنتن رادار استفاده می گردید ، آنتن های SN-2 و FUG-212 . در نخستین پرواز عملیاتی اسکادران این پرنده در دو شب پیاپی یعنی در شبهای 11و12 ژوئن 1943 ، یک فروند HE-219 A موفق به سرنگون نمودن 5 بمب افکن سنگین چهارموتوره لانکاستر بریتانیایی در کمتر از 30 دقیقه گشت . با وجود این بیلان موفق ، این جنگنده کار آمد هرگز وارد تولید انبوه نگردید و تنها 300 فروند از آن وارد سازمان رزم لوفت وافه شد . مجموعه کابین خلبان و خدمه کنترل کننده رادار در اواخر سال 1944 ، بدلیل حساسیت های موجود نسبت به خدمه این هواپیما ، لوفت وافه درصدد بود تا این جنگنده شب پرواز را به صندلی های پرتاب شونده مجهز نماید ، با این حال فقط یکفروند از این هواپیما ( تصویر فوق ) برای گذراندن آزمایشهای زمینی به صندلی های پرتاب شونده (EJECTION SEAT) مجهز شدند . LUFTWAFFE HE-219 A.1 VS ROYAL AIR FORCE LANCASTER جنگنده شب پرواز HE-219 A.1 مجهز به رادار FUG-220 مونستر - هندورف 45-1944 جنگنده شب پرواز HE-219 A1 - فرودگاه کپنهاگ ، دانمارک ( این تصویر پس از تسلیم شدن واحدهای لوفت وافه در دانمارک برداشته شده است )
  5. نیروی هوایی آلمان     بعد از پایان جنگ دوم جهانی کشور آلمان تا سال ها از داشتن نیروی نظامی محروم شد.این محرومیت باعث تاثیرات مخرب زیادی روی صنعت هوانوردی آلمان وارد شد.تا این که در سال 1955 با پیوستن آلمان به نیروهای ناتو ارتش این کشور تشکیل شد.از سال بعدی که خطر ارتش سرخ روز به روز بیشتر میشد تصمیم به تشکیل نیروی هوایی امروزی آلمان گرفته شد.     نیروی هوایی آلمان (نیروی هوایی امروزی) از 9 ژون سال 1956 تشکیل شد.تعدادی از تکخال ها و خلبانان ارشد لوفت وافه نازی نیز به این نیرو پیوستند. کسانی مانند برترین تکخال آلمان اریش هارتمن و تعدادی دیگر از بهترین ها مانند گرهارد بارخورن،کونتر رال و ژوهانس استین هووف به این نیروی نوپا پیوستند. دوره های اولیه این خلبانان و نیروهای دیگر توسط نیروی هوایی آمریکا در ایالات متحده برگزار شد.         اف 86     تابوت پرنده خلبانان آلمان در طول سال 60 تا 70      اولین هواپیماهایی که نیروی هوایی آلمان با انها شروع کرد اف84 و اف 86 بودند.درسال 1961 ورود 2 فروند اف84 به حریم هوایی آلمان شرقی که به خاطر خرابی سیستم های ناوبری بود منجر به تنش شدیدی بین شوروی و غرب شد که با توضیح غرب این مورد حل شد.سال 1960 اف104 استار فایتر وارد این نیرو شد که تا پایان جنگ سرد به خدمت خود ادامه داد(این هواپیما در طول خدمت 292 سانحه داشت و 116 خلبان خود را کشت که این باعث شد جامعه آلمان دید منفی شدیدی به این هواپیما داشته باشد و القابی شبیه جنگنده سقوط کننده و یا بیوه ساز به آن بدهند. شاید دلیل این همه تلفات خلبانان صندلی ایجکت رو به پایین و سرعت و قدرت مانور بسیار بالا و تیز بودن آن و آموزش ضعیف در سال های ابتدایی تشکیل این نیروی نوپا بود...).در سال 1963 اولین تغییرات بزرگ سازمانی نیروی هوایی آلمان به وجود امد و و پایه کامل گردان های رزمی این نیرو و همین طور قسمت هوادریای ارتش آلمان ریخته شد.نیروی هوایی به سرعت سعی در جایگزین کردین اف104 های خود را داشت و زودتر از تمام کشورهای دیگر این هواپیمایی جنگنده را بازنشست کرد و در سال 1974 فانتوم ها و سپس جنگنده اروپایی تورنادو را به خدمت گرفت.             تورنادو       فانتوم آلمانی   بعد از اتحاد دوباره آلمان شرقی و غربی در سال 1990 کل نیروها و امکانات و هواپیمای آلمان شرقی زیر نظر مرکز فرماندهی پنجم نیروی هوایی رفتند.آلمان غربی خود دارای 4 مرکز فرماندهی مستقل بود که دوتا در شمال و دو تا در جنوب قرار گرفته بودند.تجهیزات بسیاری از شوروی باقی مانده بود که بعد از بررسی کارآیی آن ها ، مشخص شد در حد لازم نبوده و به کشورهای بلوک شرقِ عضو ناتو داده شدند. ولی هواپیماهای میگ 29 و خلبانان آماده ی آن در نیروی هوایی باقی ماندند.میگ های جدید در گردان 73 شکاری مشغول به خدمت شدند و خلبانان کارآزموده آن  در عین حال مشغول آموزش باقی اعضای نیروی هوایی شدند.همینطور هیئتی از آمریکا برای بررسی کارآیی و قابلیت های این هواپیما به آلمان سفر کردندو در رزمایش های مختلف مانند رزمایش Red October با خصوصیات این جنگنده مدرن روس اشنا شدند.با ورود به کار جنگنده تایفون آخرین فروند از این جنگنده سال 2004 از خدمت خارج شد و تمام میگ های آلمانی به نیروی هوایی لهستان انتقال یافتند.       میگ29       سابقه عملیات های رزمی     نبرد های بالکان   لوفت وافه اولین تجربه رزمی خود بعد از جنگ دوم جهانی در سال 1995 کسب کرد.عملیات Deliberate Forcer بر ضد نیروهای صرب انجام داد .در این عملیات 6 تورنادوی نوع ضربتی با اسکورت 8 فروند تورنادوی دیگر به بمباران مواضع صربها پرداختند.در سال 1999 در جنگ کوزوو نیروی هوایی آلمان مستقیماً در کنار ناتو به عملیات هوایی پرداخت. این مسئله آنقدر در ان زمان جالب نمود پیدا کرد که روزنامه sun در سرتیتر خود نوشت: نیروی هوایی شاهنشاهی انگلیس و لوفت وافه در کنار هم در حال جنگ هستند. لوفت وافه در این عملیات از گردان 32 بمب افکن خود استفاده کرد که از جنگنده های ضربتی تورنادو استفاده می کردند.   در این عملیات تورنادوها از موشک های هوا به زمین إی جی إم 88 هارم و موشک های کوتاه برد سایدویندر برای دفاع هوایی استفاده کردند و مواضع ضدهوایی  نیروهای  متخاصم در اطراف کوروو را مورد تهاجم قرار دادند. در جنگ لوفت وافه مجموعا 446 سورتی پرواز انجام داد که در آن 236 موشک هارم شلیک کرد.لوفت وافه در این جنگ هیچ تلفاتی نداشت.   افغانستان   در سال 2006 لوفت وافه تعدادی از هواپیماهای تورنادوی شناسایی خود را از اسکادران 51 شناسایی ایملمن به فروذگاه مزارشریف افغانستان انتقال داد.همچنین تعدای از بالگردهای ارتش و هواپیماهای ترابری سی160 از این فرودگاه عملیات انجام می دهند.   از سال 2011 تغییرات گسترده ای در ساختار سازمانی نیروی هوایی آلمان انجام شد.بر طبق این تغییرات به طور کلی سه اسکادران چند منظوره متشکل از جنگنده تایفون هر کدام با 140 فروند تشکیل میشوند و فقط یک اسکادران جنگنده بمب افکن تورنادو به خدمت ادامه خواهد داد.ساختار سازمانی به شکل زیر:   سازمان مرکزی فرماندهی عملیات هوایی: مسئول کنترل و فرماندهی عملیات هوایی مرکز فرماندهی نیروهای عملیاتی: که فرماندهی نیروهای عملیاتی را به عهده دارد مرکز فرماندهی نیروهای پشتیبانی: که کار پشتیبانی نیروهای رزمی را به عهده دارد     مراکز آموزشی آمریکای شمالی   به دلیل محدودیت های ژرمن ها بعد از جنگ جهانی، اکثر خلبانان نیروی هوایی در مراکز آموزشی در آمریکا و کانادا آموزش می دیدند.بعد از اتفاقات و حوادث سال 60 تا 70 روی جنگنده های اف84 و اف104 (سقوط ها و تلفات زیاد خلبانان آلمانی با این دو هواپیما بسیار بالا بود) به دلیل فشارهای عمومی مراکز آموزشی لوفت وافه رسماً به آمریکا و کانادا انتقال یافت.دو مرکز آموزشی لوفت وافه یکی در فرودگاه Goose Bay در کانادا و دیگری در فرودگاه Holloman در نیومکزیکوی آمریکا تشکیل شدند. مرکز فرماندهی  این دو مراکز آموزشی با عنوان مرکز هوایی آموزش تاکتیکی در سال 1996 در فرودگاه Holloman تشکیل و مستقر شد و کارهای آموزش و هماهنگی آن و ساختار آموزشی در این مرکز انجام می شود.       اف4 های فانتوم در حال اموزش در اطراف holloman   این نیرو در حال حاضر در اورپا پس از انگلیس ، فرانسه و ایتالیا ، مکان چهارم قدرت را دارد. تعداد نیروهای انسانی لوفت وافه 44565 نفر است که وزیر دفاع اعلام کرده این نیروها باید به 23000 نفر کاهش پیدا کند.   لوفت وافه 10 فرودگاه عملیاتی و 3 فرودگاه بدون نیروی عملیاتی دارد. هواپیماهای رزمی که ستون فقرات  اسکادران های آن را تشکیل می دهند شامل: 112 فروند یوروفایتر تایفون که سفارش کل آن 143 فروند است 122 فروند تورنادو که برنامه ریزی شده تا به تعداد 85 فروند برسد و همگی ارتقا پیدا کنند     هواپیماهای ترابری نظامی: 56 فروند سی  160 + سفارش 40 فروند ایرباس آ400 ام   بالگردها : 42 فروند سی اچ53 + 3 فروند یوروکاپتر   هواپیماهای آموزشی : بیچ کرافت تی6 به استعداد 69 فروند + تی38 تالون 35 فروند                       یوروفایتر تایفون     برگرفته از ویکی ترجمه از نیما IRIAF   کلیه حقوق این تاپیک متعلق به سایت میلیتاری میباشد   :rose:   ----------------------------------- اندکی ویرایش شد تصاویر و تاپیک منتقل شد PersianKing