جستجو در انجمن

مشاهده نتایج برای برچسب های 'نیروی هوایی'.



تنظیمات بیشتر جستجو

  • جستجو بوسیله برچسب

    برچسب ها را با , از یکدیگر جدا نمایید.
  • جستجو بر اساس نویسنده

نوع محتوا


انجمن ها

  • بخش داخلی
    • اخبار و قوانین
    • ماهنامه میلیتاری
    • گالري عكس و فيلم
    • کتابخانه میلیتاری
    • مقالات برتر
  • War and History - بخش جنگ و تاریخ
    • مباحث جامع نظامی
    • پیمان ها - قراردادها و معاملات تسلیحاتی
    • دکترین و استراتژی
    • عملیات های نظامی
    • جنگ تحمیلی
    • تحولات روز امنیتی نظامی بین الملل
    • General Military Discussions
  • Air force Forum - بخش نیروی هوایی
    • هواپیماهای نظامی
    • بالگردهای نظامی
    • تسلیحات هوایی
    • متفرقه در مورد نیروی هوایی
    • سایر بخشهای نیروی هوایی
    • Airforce - English
  • Army Forum - بخش نیروی زمینی
    • ادوات و تسلیحات زمینی
    • خودروهای نظامی و زره پوش ها
    • مباحث جامع زرهی
    • توپخانه زمینی
    • موشک های زمین پایه
    • الکترونیک زمینی
    • تجهیزات و تسلیحات انفرادی
    • متفرقه نیروی زمینی
    • سایر بخشهای زمینی
    • Ground forces - English
  • Navy Forum - بخش نیروی دریایی
    • شناورهای سطحی
    • شناور های زیرسطحی
    • هوا دریا
    • تسلیحات دریایی
    • سایر بخش های نیروی دریایی
    • علوم و فنون دریایی
    • راهبردها و راهکنش های دریایی
    • تاریخ نیروی دریایی
    • اخبار نیروی دریایی
    • Navy - English
  • News Section - بخش خبر
    • اخبار روز ایران و جهان
    • اخبار صفحه اول
    • رایانه و شبکه
    • English News
  • Non-Military Forums - سایر بخشها
    • دیگر موضوعات و مطالب

پیدا کردن نتایج در ...

یافتن نتایج که ...


تاریخ ایجاد

  • شروع

    پایان


آخرین بروز رسانی

  • شروع

    پایان


Filter by number of...

تاریخ عضویت

  • شروع

    پایان


گروه


Website URL


Yahoo


Skype


Location


Interests

پیدا کردن 85 results

  1. بسم الله الرحمن الرحیم تاپیک حاضر با محوریت پوشش خبر ها و اطلاعات مسابقات نظامی برگزار شده در ایران و همچنین شرکت تیم های ایرانی در سایر مسابقات بین المللی نظامی می باشد . مقدمه : مسابقات نظامی هر ساله در سراسر جهان با شرکت پرسنل نظامی ( به صورت داخلی و یا بین المللی ) برگزار می گردد . این گونه مسابقات علی رقم اینکه از قواعد و استاندارد متحدی برخوردار نیستند ( منظور نبودن کمیته جامع و قوانین واحده بین المللی در رشته های تخصصی می باشد ) اما تا حدودی پیرو قواعد و ضوابط برگزاری رزمایش های نظامی هستند . ( البته تیم های ورزشی و مسابقات ارتش های جهان (CISM) تا حدودی متفاوت از سایر مسابقات تخصصی هستند که در ذیل به آن اشاره خواهد گردید ) اساساً هدف از برگزاری این گونه مسابقات تخصصی بالا بردن آمادگی پرسنل و ایجاد حس رقابت و افزایش انگیزش پرسنل نظامی جهت فراگیری مهارت های تخصصی است . و همچنین سنجش توانمندی پرسنل در مقایسه با واحد های مشابه در ارگان های نظامی داخلی و یا ارتش های خارجی دیگر است . پس تا حدودی می توان بیان کرد که تیم های شرکت کننده ( در مسابقات بین المللی ) عموماً از بین کشور های دوست و یا هم پیمان ( و یا حداقل غیر متخاصم ) انتخاب می شوند و برای سنجش توانایی های تخصصی شان گرد هم می آیند . و همچنین حتی گاهی می تواند بیان گر همسویی کشور های شرکت کنند و حامل پیام های خاص برای ارتش های رقیب شان نیز باشند . تاریخچه : می توان به نوعی اولین مسابقات نظامی ( با تاکید و اولویت دادن به پرسنل نظامی ) را به یونان باستان نسب داد . در رویدادی جشن گونه که عموما" ( و نه اختصاصاً ) پرسنل نظامی در آن شرکت می کردند تا آمادگی جسمانی و مهارت های کار با سلاح در رقابت با حریفان را بسنجند . در ادامه و ظهور امپراطوری روم باستان این نوع مسابقات چهره خشن تر و جدی تری به خود گرفت به گونه ای که مکان های اختصاصی مانند کلوزیوم (Colosseum) و همچنین شرکت کنندگان مخصوص بنام گلادیاتور (Gladiator) برای شرکت در آن تربیت می گردیدند . این مسابقات شرحی مفصل دارد ولی به اختصار : برگزاری آن در قرون مختلف تکامل یافته و عموماً شرکت کنندگان آن از بین سربازان قوای شکست خورده در جنگ با امپراطوری روم انتخاب می شدند و در بین خیل عظیم از این سربازان که در مسابقات محلی و ایالات های مستعمره روم برگذار می شد برگزیدگان ( که یقیناً تعداد کمی از آنان بودند) می توانستند آزادی خود را به دست آورند . ولی جنگجویانی نیز بودند که به خاطر بدست آوردن پول و یا شهرت نسبت به شرکت در این مسابقات خونین اقدام می کردند . این مسابقات که به خشونت بی پروا و ضد انسانی اش معروف گشته بود بدون فایده هم البته نبود . ( البته فواید آن از دید فرماندهان نظامی ) باید اشاره کرد که تمامی این مسابقات به نبرد های خونین تن به تن اختصاص نداشت بلکه اکثر این رویداد ها به باز سازی نبرد های روم در مقابل دشمنانش مختص می شد ( یقیناً آن نبردهای که در آن پیروز گردیده بودند تا خاطرات ، تکنیک های رزم و قهرمانان آن را مرور و زنده نگاه دارند ) عده ای از سربازان لباس های قوای دشمن را بر تن می کردند و سربازانی دیگر که نقش نیروهای رومی را داشتند با بکارگیری ارابه و اسب و سلاح های آن دوران در چندین پرده که گاهی تا چند روز نیز ادامه می یافت آن نبرد خاص را باز سازی می کردند . از نحوه یورش قوای مهاجم گرفته تا نبرد های تن به تن ، عبور از رودخانه ، یورش سواره نظام ، محاصره قلعه ها و یقیناً نمایش پیروز مندانه و دلاورانه ارتش رومی بر حریف خود ! در عصر جدید ایده مسابقات نظامی بعد از پایان جنگ جهانی اول شکل گرفت . در سال 1919 پس از جنگ جهانی اول ، بازی های بین متفقین توسط شورای ورزشی نیروهای متفقین ژنرال جان پرشینگ سازماندهی شد و 1500 ورزشکار از 18 کشور را گرد هم آورد تا در 24 رشته ورزشی به رقابت بپردازند. این رویداد در Joinville-le-Pont فرانسه برگزار شد . و طی سالهای بعد در ماه مه 1946 ، پس از جنگ جهانی دوم ، شورای ورزشی نیروهای متفقین توسط سرهنگ هانری دبروس و پنج‌گانه المپیک توسط سرگرد رائول مولت احیا شد و در 7 تا 8 سپتامبر همان سال دومین بازی‌های بین متفقین در برلین (در المپیاستادیون , محل برگزاری بازی های المپیک 1936) برگزار شد . چند ماه بعد، با پایان دادن به شورای ورزش نیروهای متفقین ، سرهنگ دبروس و سرگرد مولت مسابقات ارتش های جهان (CISM) را در 18 فوریه 1948 تأسیس کردند . اعضای موسس آن بلژیک ، دانمارک ، فرانسه ، لوکزامبورگ و هلند بودند . در سال 1950، آرژانتین و مصر به عضویت آن درآمدند. در سال 1951 ایالات متحده به آن پیوست . در سال 1952 عراق ، لبنان ، پاکستان و سوریه و دو سال بعد برزیل به عضویت آن درآمدند . و همچنین کانادا در سال 1985 وارد آن شد . سپس در سال 1991 با پایان جنگ سرد سازمان رقیب پیمان ورشو کمیته ورزش ارتش متفقین (SKDA) با CISM ادغام شد و خبر از پیوستن 31 کشور و عضو جدید و سایر کشورهای مرتبط با بلوک شوروی را داد. این پیشرفت سریع منجر به رسمیت شناختن توسط نهادهای بین المللی از جمله IOC شد. قبل از سال 1995 CISM هر سال 15 تا 20 مسابقات جهانی را برگزار می کرد. از سال 1995 CISM هر چهار سال یک بار بازی های جهانی نظامی را که یک رویداد چند ورزشی است با شرکت نمایندگانی از ارتشهای 127 کشور دنیا سازماندهی می کند . رویدادها برگزاری مسابقات مرتبط با ارتش های جهان طیف متنوعی را در بر می گیرد و بلوک های سیاسی و جغرافیایی متعدد سعی در برگزاری رویدادهای مشابه زیادی جهت بالا بردن مهارت پرسنل خود دارند . اما به نوعی اهداف برگزاری این چنین مسابقاتی تنها به بالا بردن مهارت ها محدود نمی گردد . بلکه برپایی نمایشگاه های تخصصی تجهیزات تیراندازی و حتی ماشین آلات زرهی و تسلیحات انفرادی و البسه نظامی و ... در حاشیه این مسابقات بیان گر این است که این رویدادها مکانی است تا برنامه ریزان و دست اندرکاران نظامی کشور های مختلف به عرضه و کسب اطلاعات و سنجش آمادگی قوای نظامی پیرامونی خود اقدام نمایند . به برخی از این رویدادها می توان به اختصار اشاره کرد مانند : - مسابقات بین المللی پنج گانه ورزشی ( تیراندازی سرعت و دقت ، میدان موانع ، شنا ۵۰ متر با مانع ، دو صحرانوردی ۸ کیلومتر و پرتاب نارنجک ) - مسابقات بین المللی نظامی پهپادی ارتش های جهان - مسابقات بین‌المللی نظامی غواصی در عمق - مسابقات بین‌المللی نظامی جهت یابی - مسابقات بین‌المللی نظامی بیاتلون زرهی روسیه - مسابقات سراسری امنیت سایبری در آمریکا و ... بازتاب و آثار برای بیان تاثیر حضور بین المللی تیم های نظامی و ترتیب دادن این چنین مسابقاتی منعکس کردن دیدگاه بعضی از تحلیل گران غربی شاید مفید باشد به عنوان نمونه : «واشنگتن فری بیکن» «جوزف هومیر» تحلیلگر امنیت ملی : روسیه و چین در نمایش قدرت به آمریکا قصد شرکت در یک بازی‌های بین‌المللی در آمریکای لاتین ( ونزوئلا ) تحت عنوان « تک تیرانداز مرز » را دارند . این بازی‌های نظامی یکی از واضح ترین نشانه‌ها از شکل گیری یک ائتلاف ضد ایالات متحده در آمریکای لاتین است. روسیه و متحدانش ( ایران و چین ) با حضور در این مسابقات نظامی در ونزوئلا در حال نمایش قدرت هستند . با عادی سازی تحرکات نظامی دشمنان ایالات متحده در دریای کارائیب ، ما در معرض خطر در آمریکای لاتین هستیم . در حال حاضر به نظر می رسد که برگزاری این گونه مسابقات در بین نیرو های نظامی منطقه ای و جهانی در حال افزایش هست . مسابقاتی که هم در رشته های عمومی ( آمادگی جسمانی و ورزشی ) و هم رشته های تخصصی ( تیر اندازی ، زرهی و توپخانه ، پهپادی و ... ) با حضور تیم های چندگانه به جدیت پیگیری می شود . قطعا انتخاب تیم های ورزیده در این گونه رقابت ها باعث افزایش اعتماد به نفس پرسنل و همچنین تبلیغات مثبت برای نیرو های نظامی ما نیز خواهد گردید . همچنین برگزاری مسابقات کشوری و درون مرزی برای ما موجبات حس رقابت و افزایش انگیزش سازمانی را برای نیروهای مسلح ما در پی خواهد داشت . انشالله بن پایه : https://www.milsport.one/cism/members-nations https://www.ilsf.org/about/recognition/cism/ https://armedforcessports.defense.gov/CISM/Military-World-Games/ https://en.wikipedia.org/wiki/Colosseum https://freebeacon.com/national-security/iran-russia-china-to-run-war-drills-in-latin-america/ گرد آوری جهت انجمن میلیتاری
  2. از سری تاپیکهای آرشیو میلیتاری لاکهید پی/اف-80 (تی-33) شوتینگ استار ( Shooting Star/T-Bird) بطور دقیق یکماه پس از فراخوان نیروی هوایی ارتش ایالات متحده در 17 ماه مه 1943 برای طراحی جنگنده ای مجهز به پیشرانه جت هالفورد H-1B محصول دی هاویلند ، شرکت لاکهید طرحی را پیشنهاد و مهلتی یکصد و هشتاد روزه را برای تحویل این هواگرد پیش بینی نمود . به این ترتیب ، لاکهید با تکیه بر قابلیتهای سرطراح مشهورش ، کلی جانسون ، طراحی هواپیمایی را اغاز نمود که بعدها P-80 نامیده شد . در ان زمان ، هواگردهای جت هنوز در ابتدای دوران خود قرار داشتند و پس از طرح های مشهور آلمانی نظیر HE-178 ( اوت 1939 ) ، مسراشمیت-262 (مارس 1942 ) و جنگنده گلاسترE-28 ( می 1941) ، جنگنده محصول بل XP-59A در اکتبر 1942 به تازگی تستهای پروازی خود را پشت سر گذاشته بود . راست : کابین پی /اف-80 چپ : پیشرانه هالفورد اچ یک-بی در این زمینه بخصوص ، صنعت هوانوردی تازه به غلیان درآمده ایالات متحده هنوز از کشورهای اروپایی عقب تر بود ، اما تصمیم ساختار نظامی این کشور بر تولید انبوه این نمونه قرار گرفته بود ، به همین دلیل بر خلاف تلاشها و طرح های قبلی جانسون ، این طرح جدید با جدیت قابل توجهی پیگیری گردید تا جایی که طرح پی-80 زودتر از معمول و در یکصدو چهل و سومین روز تحویل شد . هواگرد بل ایکس -59 ای ، نخستین جت رزمی برای سپاه هوایی نیروی زمینی ارتش ایالات متحده درجریان تستهای این پرنده ، به منظور جلوگیری از شناسایی توسط عوامل اطلاعاتی دشمن ، یک ملخ چهاره پَره در حالی یک روکش برزنتی ، بخش بالایی هواپیما را پوشانده بود به این هواپیما اضافه می شد نمونه اولیه ایکس پی-59 ای پس از طراحی اولیه ، تکنسین های فنی و گروه طراحی لاکهید با هماهنگی فرماندهان نیروی هوایی پس از دریافت مشخصات اولیه پیشرانه انتخاب شده ، کار طراحی را اولیه را آغاز نموده تا در زمان مقرر تحویل گردد . طرح اولیه XP-80 یک طرح کاملا معمولی و ساده بود ، بطوریکه بالهای مستقیم ، سطوح دُم معمولی و ارابه فرود سه گانه ای را ارائه می نمود ، با این وصف ، گروه طراحی لاکهید ، ریسک بزرگی را در خصوص طراحی بال به اجرا گذاشتند ، چرا که نسبت منظری بال بسیار کم طراحی گردید و به همین دلیل سطح جریان لایه ای که قبلاً در هیچ طرحی دیگری تست نشده بود ، مورد استفاده قرار گرفت . سروان جو کِپفورد ، ماه مه 1950 . این خلبان جنگنده پی/اف-80سی در 7 اکتبر 1950 در جریان درگیری های هوایی خونین در کُره ، کشته شد بخش ورودی های هوای XP-80 در زیربدنه و جلوتر از سطوح حمله بال قرار گرفت و پیشرانه های توربوجت آن در انتهای بدنه جاسازی شد . بخش انتهایی بدنه این جت جدید به منظور دسترسی سریع به بخش پیشرانه ، بطور کامل از بدنه اصلی هواگرد جدا میشد . با توجه به تمام نوآوری های انجام شده ، نمونه اولیه ماکآپ این جنگنده در یک بازه زمانی 2 روزه ( 22-20 ژوئیه ) ساخته شد ، در حالی که پس از ورود به خط تولید و درسالهای خدمت نیز تغییرات چندانی را بخود ندید . تصویری گویا از نحوه تعمیر/ تعویض پیشرانه جت اف/پی-80 با این وصف ، در زمان ساختن پیش نمونه ، هنوز پیشرانه به لاکهید تحویل نشده بود و تنها 7 روز قبل از اتمام مونتاژ نخستین فروند ، پیشرانه آماده گردید . در زمان تستهای استاتیکی ، بدلیل ساختار ضعیف بخش ورودی های هوا و قدرت زیاد موتور ، این قیمت بطور کامل درهم شکست تاجایی که صدمه زیادی به موتور وارد شد ، اما پس از حل تمامی این مشکلات ، نخستین XP-80 در هشتم ژانویه 1944 به پرواز درآمد و گرچه این جنگنده ها به عملیات رزمی در جنگ دوم جهانی نرسیدند ، اما کمی پیش از تسلیم المان در 15 ماه مه 1945 ، تعدادی از انها به اروپا ارسال شدند. سه نمای پی-80 شوتینگ استار / نمای جانبی بُرش خورده نسخه تک و دو سرنشینه جنگنده اف-80 (با نام رسمی P-80) در زمان ورود به خدمت ، چند رکورد سرعت از خود برجای گذاشت و تازمان خاتمه تولید نمونه های مختلفی از آن برای استنفاده از روی حاملهای هواپیمابر و اجرای ماموریتهای بمباران ، شناسایی و آموزشی عرضه شدند که نه تنها در نیروی هوایی ایالات متحده بلکه در ارتشهای اروپایی و آسیایی نیز بخدمت درآمدند . جنگنده اف-80 تا قبل از آزمایش هسته ای بلوک کمونیست ( اتحاد شوروی ) از سال 1949 تا 1953 نیروی رزمی قابل تاملی در اروپای پس از جنگ دوم ، بشمار می آمد ، اما ظهور جتهای جدیدتر با طراحی بال پسگرا (رو به عقب ) عمر رزمی آن را بسیار کوتاه نمود . تعمیر و نگهداری جنگنده پی/اف-80 برای خدمه زمینی بدلیل ساختار ساده و بازشونده این هواگرد ، در فرودگاه های خط مقدم ، چندان پیچیده بحساب نمی آمد مهمات آهنی 1000 پاوندی هوابه زمین پی/اف-80 شوتینگ استار در جنگ کره پی-80 چهار تیر مهمات 1000 پاوندی ، جمعاً 4000 پاوند مهمات را در ماموریتهای هوابه زمین می توانست حمل کند . در نخستین درگیری های هوایی پس از جنگ دوم جهانی ، (جنگ کره ) این جنگنده موفقیتهایی را در کارنامه خود به ثبت رساند ، اما با ورود نیروی هوایی ارتش جمهوری خلق چین و عملیاتی شدن جتهای جدید روسی میگ-15 ، تلفات اف-80 بتدریج افزایش یافت و به همین دلیل ، تدریجاً جنگنده های اف-86 جانشین آن شد و پس از ان ، شوتنیگ استار تنها در ماموریتهای هوابه زمین ، بکار گرفته می شد . همزمان با ، لاکیهد به نیروی هوایی ارتش ایالات متحده پیشنهاد داد تا یک هواگرد آموزشی دو سرنشینه ، براساس طرح پایه اف-80 و با سازه هوایی کشیده تر تحویل شود ولی نیروی هوایی در پذیرش ان مردد بود تا جایی که هیچ کس در این نیرو تصور نمی نمود تا محصول نهایی این پیشنهاد ، به یک هواگرد استاندارد برای دوره های آموزشی یک نسل کامل از خلبانان جت تبدیل گردد . اما این طرح با شناسه T-33 در 22 مارس 1948 به پرواز درآمد و براساس چیزی که در تاریخ هوانوردی به ثبت رسیده ، حتی از نمونه رزمی خود مشهورتر شد ، چرا که لاکهید در حدود 5691 فروند ، کانادایر ، 656 فروند ، کاواساکی ژاپن در حدود 210 فروند از ان را تولید که با محاسبه انجام شده ، 4 برابر نمونه رزمی بشمار می آمد . پی نوشت : منابع : 1- FLYERS GUIDEBOOK .P.157 2- Lockheed P-80 Shooting Star 3-Lockheed T-33 4- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی در انجمن میلیتاری ، براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی " منوط به ذکر دقیق منبع است . امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند .  5- مولف ، جمع آوری کننده و مترجم MR9
  3. بسمه تعالی روشهای مختلفی برای تخمین هزینه وجود دارد. مهمترین روش تخمین بر اساس روز استفاده و ابتناء بر میزان عملیات جنگی است که باید انجام شود. نمونه دفتر ملی تحقیقات اقتصادی آمریکا برای اجرای جنگ عراق البته در 2006 که بصورت کلی و برای یک ارتش کامل در دو سناریوی شدید و ضعیف، در زمان جنگ پس از جنگ هست. اینم برای موشک البته از منبعی دیگر سعی کنیم در این تاپیک فقط اطلاعات مربوط به هزینه و تعداد و سناریوهای مقداری بررسی شوند. راهبردها و موضوعات مربوط به جنگ هوایی و عملیات فنی در جایی دیگر.
  4. بسم الله الرحمن الرحیم تاریخچه مختصر نوراد - فرماندهی دفاع هوایی [پدافند] امریکای شمالی North American Aerospace Defense Command ساخت یک دفاع هوایی امریکای شمالی با آغاز جنگ سرد کارشناسان دفاعی و رهبران سیاسی امریکایی شروع به برنامه ریزی و اجرای یک سپر دفاع هوایی نمودند ، که به اعتقاد آن ها برای دفاع علیه حمله احتمالی بمب افکن های دوربرد شوروی لازم بود فرماندهی پدافند هوایی ADC در زمان تاسیس در سال 1947 بشکل قطعی به عنوان یک سرویس (نیروی) جداگانه تایید شد که نیروی هوایی در نقطه کانونی این نیرو قرار داشت فرماندهی دفاع هوایی اولین بار در سال 1948 تشکیل شد و در سال 1951 در پایگاه هوایی Ent سازماندهی مجدد شد و زیر نظر نیروی هوایی مسئولیت دفاع از مناطق مختلفی از امریکا (به فرماندهی دفاع هوایی) داده شد Air Defense Command - ADC پایگاه هوایی Ent (روز تاسیس ADC ) در سال 1954 با تشدید نگرانی ها در مورد قابلیت های شوروی ، یک فرماندهی واحد متشکل از چند نیروی مختلف شامل نیروی دریایی ، ارتش (نیروی زمینی) و واحد های نیروی هوایی ایجاد شد (فرماندهی دفاع هوایی قاره ای کوناد) the Continental Air Defense Command - CONAD رهبران نیروی هوایی به ویژه ژنرال بنجامین چیدلاو و ژنرال ارل پاتریج برنامه پدافند هوایی و برنامه ریزی ها را در میانه دهه 50 هدایت کردند بنجامین چیدلاو ژنرال ارل پاتریج طی سال ها نیروی هوایی پرنده های رهگیر را تدارک و بروز رسانی های مورد نیاز را برنامه ریزی میکرد ، همچنین نیروی هوایی بصورت گسترده رادار ها و سامانه های پیش اخطاری را توسعه داده و بکار برد که به شکل خودکار (تریپ وایر) مقابل حملات هوایی عمل میکرد سامانه های هشدار و ارتباطی پیشرفته برای هشدار در زمان مورد نیاز و همینطور فرماندهی و کنترل نیرو ها لازم بود که شامل بخش عمده نیروی هوایی می شد ، روندی که ادامه پیدا کرده و به دفاع هوا - فضای امریکا انجامید با توسعه طرح ها توسط نیروی هوایی و مطرح شدن برنامه سامانه های هشدار دهنده ، سران نیروی هوایی نسبت به نیاز منطقی برای گسترش همکاری با همسایه قاره ای امریکا [کانادا] متقاعد شدند روابط دفاعی امریکا /کانادا به جنگ دوم جهانی بر میگشت زمانی که رهبران سابق دو کشور (فرانکلین روزولت و ویلیلم لیون مکنزی کینگ) برای مشارکت نظامی در اوایل 1940به توافق رسیدند ( توافقنامه اوگدنزبورگ ) این پیوند ها در سایه افزایش قابلیت های نظامی شوروی و روند رو به رشد ناپایداری های بین المللی مانند ظهور یک اروپای تقسیم شده و جنگ کره در اواخر دهه 1940 با اشتراک بیشتر برنامه های دفاعی تجدید شد در اوایل دهه 50 توافقنامه دفاعی بین کانادا و امریکا روی ساخت شبکه راداری در سراسر کانادا (محور میانی کانادا) معروف به حصار مک گیل ، محور درخت کاج و خط معروف پیش اخطار دور (The Distant Early Warning Line) متمرکز شده بود خطوط گیرنده های راداری در کانادا این همکاری ها منجر به گسترش طبیعی گفتگو ها در مورد ادغام و اجرای نقشه های دفاع هوایی شد. درسال 1957 جزئیات مورد بررسی قرار گرفته و مقامات ارشد دفاعی دو کشور تشکیل فرماندهی پدافند هوایی امریکای شمالی را تصویب کردند ، که در پایگاه هوایی Ent در کلرادو محل فرماندهی دفاع هوایی قاره ای ایالات متحده CONAD و زیرمجموعه هایش شامل فرماندهی دفاع هوایی نیروی هوایی ADC برپا شد ژنرال نیروی هوایی ارل پاتریج که همزمان فرمانده مرکز فرماندهی پدافند نیروی هوایی و مرکز فرماندهی پدافند قاره ای امریکا بود به عنوان فرمانده فرمانده پدافند امریکای شمالی (نوراد) منصوب شد وارتشبد هوایی روی اِسلِمان افسر ارشد نیروی هوایی پادشاهی کانادا که نماینده اصلی کانادا در مذاکرات همکاری بود به عنوان قائم مقام فرماندهی نوراد منصوب شد مارشال هوایی روی اِسلِمان نه ماه پس از عملیاتی شدم فرماندهی در دوازدهم ماه می 1958 دو کشور اعلام کردند که یک منظومه پدافند هوایی مشترک را در قالب یک توافق دوسویه دفاعی در سطح ملی ایجاد کرده اند که که توافق نوراد NORAD نامیده میشود توافق نوراد و شرایط مرجع آن (پیوست های توافقنامه) ، روابط سیاسی را فراهم می آورد که طول عمر روابط دفاع هوایی کانادا – امریکا را در سال های آتی امکانپذیر می نماید توافقنامه نوراد با الزام آن به بازبینی های دوره ای انعطاف پذیری را برای سازگاری با شرایط دفاعی متغیر تضمین میکند، مانند وقایعی که فرماندهی تازه تاسیس بزودی با ان روبرو میشود ان شاالله ادامه دارد... پ.ن1: برای میلیتاری پ.ن2: لطفا عکس ها منتقل شوند پ.ن3: پایگاه هوایی Ent
  5. چند وقت پیش با جناب واریور صحبتی در بروزرسانی داشتیم ، ایشان این تصویر را ارائه دادند... ( مهمات بینا-2) که اگر صحت داشته باشد ، احتمالا" برای لود دوتایی روی فانتوم ها ، سوخو-22 ها ، لود سه تایی یا دو تایی روی فنسر و لود تکی روی تایگر مناسب هست
  6. مقدمه : از یک نظر ، نیروی دفاعی دولت عبری ( IDF) از ابتدای تاسیس تاکنون در میان طیف گسترده ای از تهدیدات رو به رشد در حوزه برتری هوایی و همچنین تهدیدات بالستیکی زمین پایه قرار گرفته است ، به همین دلیل سالهاست که بخش های مرتبط در حوزه توسعه صنایع نظامی این مجموعه ، مشغول افزایش قابلیتهای بازوی تهاجمی اصلی آن ، یعنی نیروی هوایی هستند و در چند سال اخیر نیز ، طراحی ، تولید و بکارگیری جنگ افزار موشکی هواپایه جدیدی با هدف افزون نمودن توانمندی های تهاجمی این نیرو در دستور کار قرار گرفته است . سلاح دورایستای جدید در زرادخانه IAF : این سلاح جدید که با شناسه Rampage نامگذاری شده ، قادر خواهد بود تا توسط پیکر بندی های رزمی موجود IAF ، یعنی جتهای جنگنده F-15I ، F-16I و جدیدا" F-35 حمل و شلیک شود که بطور طبیعی برای اجرای حملات دقیق بر علیه اهداف مورد نظر متخاصم در برد های بلند مورد استفاده قرار می گیرد و مشخصا" ، سلاحی ایده آل برای از میان بردن شبکه یکپارچه دفاعی هوایی متراکم دشمن بشمار می آید . این مهمات جدید ، با توجه به سرعت قابل ملاحضه ای که برای ان در نظر گرفته شده ، تاثیر مرگ آوری را با ترکیب یک کلاهک 750 کیلوگرمی و انرژی جنبشی تولید شده در آن بر علیه هدفهای مشخص شده ، خواهد داشت . علیرغم اطلاعات پراکنده موجود ،این برنامه ، پروژه ای مشترک میان صنایع هوا- فضای اسراییل ( IAI) و صنایع نظامی اسراییل ( IMI) در پاسخ به نیازمندی های IAF برای مقابله با شبکه های پیچیده موشکی A2AD بشمار می آید . ریشه اصلی این پیکر بندی جدید را می توان در راکت هدایت شونده توپخانه با برد ارتقاء یافته زمین پایه Extended Range Artillery guided rocket (EXTRA) دانست که برای استفاده در نقش هوا به زمین مورد بهسازی قرار گرفته است . فناوری این پرتابه های غیر معمول که با شناسه ALBM (air-launched ballistic missile) نیز شناخته می شوند ، تا کنون در شرایط واقعی رزمی استفاده قرار نگرفته است ، اما مقایسه اولیه این فناوری با تسلیحات موجود در سازمان رزم IAF ، نشان میدهد که احتمالا" ابعاد این جنگ افزار از نمونه موشکهای کروز موجود در نیروی هوایی اسراییل ، بزرگتر بوده و سرجنگی مورد استفاده در آن احتمالا" کوچکتر از همتایان زمین پایه خود است . بنا بر اعتقاد برخی از تحلیلگران نظامی ، دوشرکت فوق الذکر ، در جریان این برنامه مشترک ، درصدد بودند تا فناوری موشکهای فراصوت بالستیک زمین پایه مسلح به کلاهکهای متعارف را برای حمل با جتهای نیروی هوایی به منظور اجرای حملات سنگین دور ایستا بر علیه اهداف بخوبی محافظت شده توسعه دهند . در این زمینه ، آمیت هایموویچ مدیر بخش بازاریابی شعبه آمریکای شمالی واحد " مالام " معتقد است : " منطقه خاورمیانه ، به تقریب مجموعه ای از متراکم ترین شبکه های دفاع هوایی را در خود جای داده و برای نفوذ به درون این شبکه بدون اینکه پیکر بندی هوایی مهاجمان دچار تهدید عمده ای شود ، می بایست از جنگ افزارهای دور ایستای دقیق پرسرعت استفاده گردد . " بنابراین ، با توجه به اینکه نیروی هوایی اسراییل افزون تر از گذشته ، عملیات های تهاجمی دقیقی را برعلیه اهداف مشخص شده در درون خاک سوریه ، بخصوص پایتخت این کشور ( دمشق ) ( که بتدریج به سامانه های دفاع هوایی پیشرفته مجهز شده و بر تراکم حضور چنین تجهیزاتی بسرعت افزوده میشود ) اجرا می نماید ، ضروری بود که تسلیحات دورایستای بومی با قابلیتهای بیشتر نسبت به جنگ افزارهای موجود ، در اختیار آن قرار گیرد . به همین دلیل ، جنگ افزار جدید عبری با برد اسمی 1145 کیلومتر ،می بایست در بردی فراتر از محدوده شلیک موثر سامانه های دفاع هوایی فعلی موجود در سازمان رزم ارتشهای سوریه و جمهوری اسلامی ایران ، وارد عمل شود . از سویی دیگر ، با توجه به اینکه بخشی از حملاتی که IAF در ماه های اخیر بر علیه اهداف سوری اجرا نموده ، توسط عناصر دفاع هوایی این کشور رهگیری و خنثی شده است ، مقامات ارشد IAF به این نتیجه رسیده بودند که موشکهای کروز موجود با قابلیتهای متعارف رزمی بدلیل افزایش تراکم سامانه های پدافندی نمی توانند در اینده از سد آتش ایجاد شده ، عبور کنند ، در نتیجه می بایست مهمات جدیدی طراحی گردد تا به شکل خاص شرایط را برای بازگشت برتری هوایی IAF فراهم نماید . بدین ترتیب ، براساس اظهارات آمیت هایموویچ ، Rampage طراحی گردید تا با در اختیار داشتن ترکیبی از مشخصات برتر ، نظیر سرعت فراصوت ، شانس رهگیری و انهدام را از سوی سیستم های دفاعی پدافندی تا حد زیادی کاهش دهد . براساس اطلاعات منتشر شده از سوی رسانه های عبری ، Rampage به شکل خاص برعلیه اهدافی نظیر پستهای فرماندهی ، فرودگاه ها و دپوهای تعمیر و نگهداری استفاده خواهد شد . به گفته این رسانه ها ، اهمیت این سلاح بیشتر در مراحل اولیه جنگ ، برای نفوذ به درون شبکه های چند لایه دفاع هوایی خواهد بود ، به همین منظور ، مسیر بالستیکی آن بر خلاف موشکهای کروز ، مستقیم نیست و به گونه ای طراحی شده تا با در اختیار داشتن مانور پذیری افزون تر ، رهگیری و انهدام آن مشکل تر گردد . این مهمات جدید عبری ، با مجهز شدن به یک سامانه ناوبری داخلی ، تقریبا" در برابر هر گونه اقدامات متقابل برای منحرف نمودن آن ، مصونیت داشته ، در عین اینکه می تواند در هر گونه شرایط آب و هوایی بسوی هدف شلیک گردد . بدین سبب ، با برنامه ریزی و سرمایه گذاری مناسب ، صنایع هوا- فضای اسراییل سرانجام در ژوئن 2018 به شکل غیر رسمی اعلام نمود که در جریان یک تست محرمانه که برروی یکفروند جنگنده اف-16 نیروی هوایی صورت پذیرفت ،از یک پرتابه بالستیک با شناسه اولیه Rampage به درازی 15 فوت و وزن 1200 پاوند که از هدایت GPS نیز بهره میبرد ، رونمایی نموده که هم اکنون IAF قصد دارد تا با سرمایه گذاری بیشتر ، آن را بصورت انبوه بخدمت بگیرد . بدین ترتیب ، با در نظر گرفتن احتمال ورود بخدمت این جنگ افزار جدید ، نیروی هوایی اسراییل میتواند به آرامی ، ناوگان جتهای رزمی خط مقدم خود را به قابلیت حمل جنگ افزارهای خانواده ALBM مسلح کند که این نیز به نوبه خود ، به معنای افزایش توانمندی های رزمی تهاجمی غیر هسته ای این نیرو خواهد بود . همزمان با انتشار این خبر، نیروی هوایی روسیه نیز از چنین سلاحی رونمایی نمود و گفته میشود که چینی ها نیز درصدد توسعه این فناوری برای ناوگان بمب افکن های سنگین و میان وزن داخلی خود هستند . ادامه دارد ...................... پی نوشت : 1- منابع مورد استفاده در انتهای مقاله پیوست خواهد شد . 2- این متن و بخش دومی که ارائه خواهد شدرا با دقت بیشتری مطالعه فرمایید ... 3- پاراگراف آخر این مقاله در نوع خودش قابل توجه هست ، یک قدرت غیر رسمی هسته ای ، تهاجمی ترین سلاح موجود در زرادخانه خودش را به کلاهکهای متعارف مسلح می کند . صرفاً برای میلیتاری / مترجم MR9
  7. به اعتقاد برخی ناظران نظامی ، مجموع گزارشهای منتشر شده از سوی منابع مختلف نشان میدهد که نیروی هوایی ایران در سالهای اخیر ، با موفقیت قابل توجهی ، ظرفیت رزمی ناوگان جتهای رزمی اف-14 خود را گسترش و در کنار آن ، قابلیتهای جدیدی نظیر کاربرد پرنده های بدون سرنشین را بخود اضافه نموده است ، این درحالی است که برای آموزش خدمه هوایی ، تلاش های قابل توجهی برای بازسازی یا تولید جتهای دو سرنشینه نیز صورت گرفته است . نیروی هوایی ایران ، در دهه 70 میلادی ،سفارشی بی سابقه برای خرید 80 فروند جنگنده برتری هوایی اف-14 را به ایالات متحده ارائه داد ، تا جایی که کسب مجوز برای خرید این جت گرانقیمت و پیچیده که درزمان خود ، تقریبا" همتایی برای آن وجود نداشت ، خود به تلاشی قابل توجه تبدیل شد . بدین ترتیب نیروی هوایی ایران (IIAF) به تنها مشتری تامکت تبدیل شد ، در حالی که سایر همپیمانان ایالات متحده ، عمدتا" خرید جتهای سبکتر ، ارزان تر و کم توان تری نظیر اف-5 و اف-16 را در دستور کار خود قرار دادند . در حقیقت ، توانمندی های این ابررهگیر افسانه ای به اندازه ای پیشرفته بود که گونه صادارتی آن هرگز بصورت رسمی توسعه پیدا ننمود و جتهای سفارش داده شده از سوی تهران ، پس از انجام یکسری تغییرات بسیار کوچک ، با استتار ویژه نیروی هوایی ایران بصورت مشترک با خدمه ایرانی – آمریکایی ، به این نیرو تحویل داده شدند . پس از سرنگونی دودمان پهلوی در ایران و پیروزی انقلاب اسلامی ، به سال 1979 ، در صد عملیاتی بودن ناوگان تامکتهای نیروی هوایی ایران ، بدلایل مختلف نظیر کمبود قطعات و آغاز تحریم تسلیحاتی ایالات متحده ، بشدت کاهش پیدا نمود و این بدان معنی بود که پس از تهاجم غافلگیرانه عراق به خاک ایران ،تنها 10درصد از ناوگان 79 فروندی از این جتهای پیشرفته در اختیار نیروی هوایی قرار داشته باشد . اگر چه تامکت هشتادم سفارش داده شده ، هرگز تحویل ایران نشد ،اما درحالی که نیروی هوایی آمریکا برای اجرای ماموریتهای رهگیری ، همچنان از موشکهای کوتاهبرد AIM-9 و AIM-7 استفاده مینمود ، تامکتهای ایرانی برای جلوگیری از نفوذ جتهای عراقی ، تنها بر موشکهای دوربرد فینیکس و توپ متکی بودند که از یک نظر دوربردترین تسیلحات هوا به هوا با بردی نزدیک به 200 کیلومتر محسوب میشدند . براساس مستندات موجود ، فینیکس های ایرانی اغلب به شکل موفقیت آمیزی برضد جتهای نیروی هوایی عراق در بردهایی که در آن زمان بصورت استاندارد و برای اطمینان از انهدام هدف شلیک می شدند ( عموما" در 19 کیلومتری هدف ) مورد استفاده قرار می گرفتند . به گفته منابع نظامی ، تامکتهای نیروی هوایی ایران تنها 3 مورد تلفات را در طول جنگ در کارنامه خود به ثبت رساندند ( احتمالا دو فروند بدلیل نقص فنی و یکفروند با آتش میراژهای عراقی . "مترجم " ) ، اما درمقابل نیز مسئولیت ساقط شدن بیشتر از 160 فروند از جتهای نیروی هــوایی عراق را به نام خود سند زدند . از یک نظر ، مزیت اصلی تامکتهای نیروی هوایی ایران برای خنثی سازی توان رزمی رو به گسترش نیروی هوایی عراق بیشتر بروی توانایی هوا به هوای دوربرد آن اتکاء داشت ، تاجایی که مشهور است که حتی رصد امواج رادار AWG-9 تامکت از سوی گروه های مهاجم عراقی باعث میشد تا ماموریت های رزمی بلافاصله لغو گردد . اما نکته بسیار پراهمیتی که دراین میان وجود داشت ، محدود بودن توانایی نیروی هوایی ایران در تامین قطعات پرمصرف و حساس تامکت بود ، در حالی که این مساله برای ناوگان فانتوم ها و تایگرهای نیروی هوایی کمتر مصداق داشت و به دلیل پرشمار بودن تعداد آنها ، خدمه فنی بااستفاده از روش " کانابلایز کردن "( استفاده از قطعات جتهای زمینگیر برای عملیاتی نمودن جتهای فعال ) و یا مهندسی معکوس قطعات ، و یا خرید از بازارسیاه ، به هرترتیب ، تعداد جتهای عملیاتی را ثابت نگاه میداشتند ، اما این گزینه ها برای قطعات اف-14 که ایران تنها کاربر خارجی آن بود ، پیچیده تر محسوب میشد . علاوه براین ، کمبود رو به تزاید موشکهای فینیکس در پایان جنگ با عراق ، اهمیت حفظ تامکتهای نیروی هوایی را محدود تر نمود و برای یک دهه ، تنها درصد کمی از این ناوگان در حالت عملیاتی قرار داشت . اما به تازگی ، نیروی هوایی ایران با اتکاء بر فناوریهای جدیدتر ، نظیر فناوری چاپ سه بعدی ، به شکل موثرتری موفق شده تا قطعات حساس تامکت بویژه قطعاتی برای سازه اصلی و موشکهای فینیکس را در داخل تولید کند ، که به این ترتیب بستر لازم برای تولید بومی موشکی مشابه فینیکس که می توانست ناوگان تامکت را مجدد بحالت عملیاتی درآورد فراهم می آمد . به اعتقاد ناظران نظامی ، جتهای اف-14 نیروی هوایی ایران پس از جنگ ، درحدود 250 مورد تغییرات و ارتقاء را بخود دیده اند که این تغییرات ، بویژه در حوزه رادار ، نمایشگرهای کابین ، حوزه جنگ الکترونیک محسوس تر به نظر می رسد . بدین ترتیب ، ترکیبی از موشکهای باقی مانده فینیکس با موشکهای جدیدتر فکور-90 ، تامکتهای نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران ( IRIAF) را به کشنده ترین جت رزمی خاورمیانه تبدیل نموده است . از سویی دیگر ، نمی بایست اهمیت ارتقاء و عملیاتی شدن رو به رشد جتهای رزمی اف-14 نیروی هوایی ایران را نادیده انگاشت ، چرا که برای هر نیروی مهاجمی ، این مساله ، پیامدهای قابل توجهی را درپی دارد . بخش قابل توجهی ازاین ناوگان ، برای بیشتر از یک دهه ، از بهترین شرایط تعمیر و نگهداری برخوردار بودند ، حتی تعدادی از این هواپیماها بدلیل کمبود قطعات ، برای حداقل 5 سال یا کمتر ، بصورت ذخیره در پایگاه های نیروی هوایی نگهداری میشدند و با توجه به پیشرفتهای تشریح شده ، انتظار میرود که نیروی هوایی ایران ، حداقل 40 فروند از تامکت موجود در سازمان رزم خود را بحالت عملیاتی ، در اختیار داشته باشد . اگر تغییرات قیمتی دلار بعنوان مبنایی برای ارزیابی قرار گیرد ، امروز جنگنده –رهگیر اف-14 تامکت نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران ، رکورد قیمتی بیش از 150 میلیون دلار را به نام خود ثبت نموده که به احتمال زیاد اگر این جت ، امروز به ایران فروخته میشد ، قیمتی سرسام آور و گیج کننده ای داشت . این میزان ، تقریبا" دو برابر خرید یکفروند جت رزمی برتری هوایی سوخو-35 است که هم اکنون نیز ایرانی ها توانایی خرید آن را ( در صورت عدم وجود تحریم های تسلیحاتی ) نخواهند داشت . تامکتهای نهاجا ، به استثنای جت برتری هوایی اف-22 رپتور نیروی هوایی ایالات متحده ، امروز در شمار یکی ازگرانقیت ترین جتهای رزمی عملیاتی در دنیا قرار دارد و در نتیجه جنگجوی توانمندی در حوزه رزم هوایی در خاورمیانه بشمار می آید . به اعتقاد برخی ناظران نظامی ، تامکتهای نیروی هوایی ایران باتولید گسترده موشک هوابه هوای فکور-90 که احتمالا دقت بالای پدر بزرگوارش !!!! موشک دوربرد فینیکس را به ارث برده و همچنین سوخت جدید ترکیبی که آن نیز به احتمال زیاد با کمک روسها در خط تولید قرار گرفته ، به موشکی مسلح میشود که کمتر از 300 کیلومتر برد خواهد داشت که این برد کمی کمتر از همتای روس آن یعنی R-33 است . بدین ترتیب ، تامکتهای پارسی با در اختیار داشتن این مهمات بومی به شکل گسترده که بردی بیش از 4 برابر مهمات AIM-120B آمریکایی( با برد 75 کیلومتر ) و 3برابری از مهمات AIM-120C بعنوان سلاح اصلی زرادخانه دوربرد نیروی هوایی آمریکا و متحدانش دارد ، به خطری جدی تبدیل خواهد شد . در حقیقت ، در صورت وقوع یک جنگ منطقه ای ، تامکتهای نیروی هوایی ایران ، با خیالی آسوده قادرند تا جتهای مهاجم سعودی ( بویژه ناوگان ایگل ) را از درون فضای هوایی خودی با دقت بالایی مورد اصابت قرار دهند و حتی در یک شرایط ضروری ، با ورود به خاک عراق ، جتهای مهاجم عبری را رهگیری و قبل از هرگونه واکنش ، طومار آنها را در هم پیچیند . در مجموع ، تهدید ناشی از روند رشد رو به گسترش ظرفیت رزمی ناوگان تامکتهای نیروی هوایی ایران برضد توانمندی های هوایی ایالات متحده و متحدان منطقه ای آن ، بتدریج در حال افزایش است و این درکنار سایر مزیتهای سخت افزاری و نرم افزاری جمهوری اسلامی ، احتمال تهدید از سوی دشمن را تا حد قابل قبول کاهش خواهد داد . اما ماهیت پاسخ رقبای این کشور ، عمدتا" روی خرید جتهای پیشرفته تر اف-35 ، ارتقاء ناوگان ایگلها ، یا درخواست از ایالات متحده برای اعزام جتهای اف-22 به منطقه خاورمیانه محدود می گردد . پی نوشت : 1- با تشکر از استاد و برادر عزیز ، جناب EMP 2- منبع : https://militarywatchmagazine.com/article/70899 صرفاً برای میلیتاری / مترجم MR9
  8. ویدئو کلیپ معرفی و تست تاکسی جت آموزشی - رزمی کوثر 88 نمایش داده شده در نمایشگاه ماکس 2017 دانلود منبع : کانال ارتشبان
  9.     ارزیابی توانایی های ارتش ایالات متحده و ارتش جمهوری خلق چین در حوزه برتری هوایی       مقدمه : در یک تعریف جامع ، ( براساس  جدیدترین تعریف  نیروی هوایی ایالات متحده و نمونه کوچک شده آن در آسیای جنوب غربی ، IAF) سطح کنترل آسمان که بیانگر توانایی های هرواحد سیاسی در بکارگیری قدرت هوایی برای مقابله با تهدیدات نظامی مورد تصور تعریف می شود ، شش سطح کاملاً تخصصی را در بر می گیرد .       بطور مشخص ، حوزه برتری هوایی به معنای ایجاد و تامین میزانی از توانمندی قدرت هوایی است که اجازه نمی دهد توانمندی های دشمن ، دخالت موثری در دسترسی به اهداف نظامی خودی داشته باشد .   با این تعریف بسیار موجز و خلاصه ، که بایست تببین می گردید ، مبحث اصلی را آغاز می کنیم :           ارزیابی مزیت های نسبی 2017-1996   اگر چه نیروی هوایی ارتش ایالات متحده همچنان در حال سرمایه گذاری برای حفظ برتری  بی سابقه خود در حوزه رزم هوایی است ، با این وصف ، روند رو به توسعه مدرنیزاسیون نیروی هوایی خلق چین و مشکلات ارتش آمریکا برای گسترش حوزه تسلط خود در حوزه ژئواستراتژیک شرق آسیا ، به شکل فزاینده ای برتری نیروی هوایی این کشور توسط چینی ها به  چالش کشیده  تا نتیجه یک  جنگ  احتمالی در روز یا هفته نخست مشخص گردد .     در طول دو دهه گذشته ، ارتش آزادی بخش خلق چین ، ( PLA) بتدریج  سازمان رزم خود را از یک نیروی بزرگ اما منسوخ  به یک سازمان مسلح مدرن در چهار حوزه هوایی ، دریایی ، زمینی و سایبر تبدیل نموده است . به همین دلیل مجموعه  Project AIR FORCE از اندیشکده RAND  طی یک مقاله پژوهشی ، ارزیابی  جالبی در خصوص روند توسعه قابلیتهای نسبی ایالات متحده و چین در حوزه های عملیاتی متفاوت  و در فواصل مختلف از سرزمین اصلی چین میان سالهای 1996 تا 2017 به انجام رسانده است .   برایند این گزارش نشان می دهد که اگر چه چین همچنان در حوزه های حیاتی رزم هوایی در دو بعد سخت افزار و نرم افزار و مهارتهای رزمی با ارتش آمریکا فاصله قابل توجهی دارد ، اما در همین حوزه ها در چند سال اخیر پیشرفتهای غیر قابل تصوری را به ثبت رسانده  است .           علاوه براین ، گزارش فوق الذکر نشان می دهد که چینی ها نیازو قصدی  برای به  چالش کشیدن توانایی های ارتش آمریکا   در نزدیکی سواحل سرزمین اصلی چین ندارند و به شکل روشنی ، هدف نویسندگان این مقاله ، جستجوی جلوگیری از بروز یک فاجعه نظامی است ، چرا که در   صورت بروز هر حادثه ای هر دو کشور متضرر خواهند شد .   در عوض ، این ارزیابی که با استفاده از منابع باز و غیر محرمانه صورت پذیرفته است ، روند توسعه توانایی های دفاعی و فرآیند  ایجاد بازدارندگی  ارتش آمریکا را بررسی نموده و یک پایه و بنیان اساسی برای تجزیه و تحلیل وقایع در آینده ایجاد می نماید .     تمرکز بر روی مفهوم " برتری هوایی "   به شکل خلاصه ارتش چین براساس تجزیه و تحلیل " توانایی های ارتش ایالات متحده در حوزه ایجاد و برقراری مفهوم برتری  هوایی " در شرق آسیا ، در حال برنامه ریزی جهت رسیدن به برابری نظامی با این کشور است .   به شکل تاریخی ، نیروی هوایی ارتش خلق چین ، تهدید چندانی برای همسایگانش بشمار نمی رفت با این وصف در دو دهه گذشته ، این نیرو از یک یگان مسلح به فناوری های منسوخ دهه 50 و 60 ، بسرعت تبدیل به یک نیروی  هوایی مدرن شده است ، چنانکه  نیروی هوایی این کشور نخستین دسته 24 فروندی از جنگنده های نسل چهارم خود را به سال 1996 وارد سازمان رزم خود نمود ، در حالی که اکنون بیشتر از 700 فروند از این جنگنده ها را در اسکادران های رزمی خود مورد استفاده عملیاتی قرار می دهد . با این حال ، ایالات متحده ، بسرعت جنگنده نسل پنجم خود را به موجودی نیروی  هوایی اضافه نموده   و این بدان معنی است که ناوگان نیروی هوایی این کشور ، همچنان بزرگتر و پیشرفته از نیروی هوایی چین باقی خواهد ماند .           با این وصف ، عوامل جغرافیایی ، بعنوان یک عامل متعادل کننده در برابر مزیت کمی و کیفی نیروی هوایی ایالات متحده همچون سد محکمی قرار دارد و به شکل طبیعی ، نیروی هوایی ارتش خلق چین از این مزیت قابل توجه در یک بحران احتمالی در جنوب شرقی وشرق آسیا بهره برداری خواهد نمود .   بدین معنی که نیروی هوایی چین بدلیل وضعیت ژئو استراتژیک منطقه ، می تواند از پایگاه های هوایی بیشتری استفاده نموده و طبیعتاً از پرنده های رزمی بیشتری برای ایجاد برتری هوایی بهره ببرد . علاوه براین ، بدلیل پراکندگی این پایگاه ها ، حمله و انهدام زیرساختهای بشدت حفاظت شده نیروی هوایی چین برای پیکان تهاجمی ارتش آمریکا سخت تر بوده و در نهایت ، ریسک حمله پایگاه های هوایی چینی ها در داخل سرزمین اصلی چین ، موجب  عکس العمل غیر قابل انتظار مقامات ارشد پکن و استفاده از پتانسیل موشکی برای پشتیبانی از عملیات هوایی خواهد شد .   حال سئوال این است که روند تکامل مفهوم برتری هوایی نیروی هوایی ارتش ایالات متحده و نیروی  هوایی خلق چین ، تحت تاثیر چه عواملی ( شرایط محیطی ) قرار گرفته است ؟؟         برای پاسخ بدین سئوال ، پژوهشگران ، چهار پیش بینی را در قالب دو سناریو در یک بازه زمانی زمانی 22 ساله (2017-1996) در فواصل مختلفی از سرزمین اصلی چین مورد بررسی قرار دادند.     1-   حمله ارتش چین به جزیره تایوان   2-   جنگ بر سر تسلط بر مجمع الجزایر اسپراتلی     برای نیل به هر کدام از این دو سناریو ، سازمان رزم نیروی هوایی ارتش ایالات متحده محاسبه گردید ( 72 وینگ هوایی )  . نخستین هدف بیشتر بر حفظ حضور مستمر نیروی  هوایی در آسمان منطقه واحدهای مدافع (تایوان) است که به نظر می رسد توان رزمی فوق الذکر برای به عقب راندن و از کار انداختن نوک پیکان تهاجمی نیروی  هوایی چین کافی باشد . دومین انتخاب ایالات متحده برای دستیابی به برتری هوایی ،انهدام تعداد مشخصی از جنگنده های رزمی نیروی هوایی چین به منظور متقاعد نمودن فرماندهان ارشد ارتش چین به ترک مخاصمه بوده  که طبق برآوردها ، این رقم به 50 درصد توان رزمی نیروی متخاصم می رسد که در شبیه سازی ها ، روی آن تمرکز شده است . در خصوص سناریوی دوم ، محققان معتقدند که ایالات متحده برای دسترسی به اهداف مورد نظر خود می بایست بدون تاخیر ، در یک بازه زمانی 7 روزه و 21 روزه ، برتری هوایی را برفراز میدان نبرد ایجاد نماید .       داده های ورودی این شبیه سازی شامل پارامترهایی نظیر گونه های مختلف پرنده های رزمی در دسترس ، تعداد کل پرنده های رزمی در دسترس ، نوع و تعداد پرنده های رزمی درگیر ، ماهیت اثر بخشی موشکهای هوا به هوای مورد استفاده در  رزم هوایی ، تعداد و گونه های مورد استفاده ، موقعیت استقرار پایگاه های هوایی ، تعداد خدمه با مهارت بالای در دسترس  ، زمان پرواز از مبداء بسمت منطقه درگیری بود .   البته این محققان تعدادی از داده های کمی مورد نیاز را پس از بررسی روند آموزش خدمه هوایی در نیروی  هوایی ارتش ایالات متحده در این معادله قرار دادند . نتایج بدست آمده  ، عمدتاً مزیت چندانی برای پیش بینی دقیق نتایج  یک درگیری تمام عیار هوایی در این منطقه در بر نداشت ، در عوض ، این داده ها یک  تصویر کامل را از وضعیت در حال تحول دو نیروی هوایی در اختیار پژوهشگران قرار داد و اثبات نمود که برای در اختیار داشتن یک برآورد  درست از توان رزمی دشمن ، بویژه جهت و سرعت تغییر توانایی ها ، شبیه سازی های خاصی می بایست هر ساله انجام پذیرد .    ادامه دارد ...............    پی نوشت :   1- منابع درانتهای تاپیک معرفی خواهند شد .   2- تاپیک مرتبط با این موضوع پایان خواب بلند اژدهای سرخ            این مجموعه با صرف زمان ترجمه  شده است ، بنابراین ، هر گونه برداشت با ذکر منبع (MILITARY.IR) خواهد بود .  در غیر اینصورت ، برداشت کننده  ، عرفاً و شرعاً ، مسئول خواهد بود .   :rose: مترجم( با اندکی تلخیص)  : MR9      :rose:
  10.         مقدمه :    پایگاه سوم شکاری نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی  ایران (IRIAF) که در سالهای قبل از انقلاب اسلامی با شناسه پایگاه هوایی شاهرخی و در سالهای پس از انقلاب به یاد شهید سرلشکر خلبان ، محمد نوژه  با شناسه پایگاه سوم شکاری  شهید نوژه شناخته می شود ، یکی از پایگاه های راهبردی بازوی هوایی  ارتش  جمهوری اسلامی  بشمار می آید .         موقعیت استقرار پایگاه سوم شکاری شهید محمد نوژه  نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران     پایگاه سوم شکاری تاکتیکی ( TFB.3 ) که در حدود 40 کیلومتری ( 25 مایلی) شمال شرقی همدان در نزدیکی روستای کبودرآهنگ  قرار دارد ، خانه اصلی اسکادران 31 آموزشی (TTS.31) ، اسکادران سی و یکم شناسایی (TRS) و در نهایت اسکادران سی و دوم  جنگنده تاکتیکی ( TFS.32) محسوب می گردد .   در اوت سال 2016 میلادی ، به ناگاه و پس از سالها ، این پایگاه راهبردی ، مورد توجه جهانیان قرار گرفت ، چرا که نیروی هوایی ارتش روسیه ، برای اجرای عملیات نظامی برفراز سوریه ، مجوز فرود و استقرار را در این پایگاه نیروی هوایی ایران ، دریافت نمود .  با این وصف ، پایگاه سوم شکاری تاکتیکی ، خانه اصلی بخش عمده ای از ناوگان باقی مانده جنگنده – بمب افکن های افسانه ای  اف-4 فانتوم این نیرو محسوب می گردد .   اما آنچه که این پایگاه  را پر اهمیت می سازد ، در کنار  میزبانی بمب افکن ها و پرنده های سوخت رسان  نیروی هوایی ارتش روسیه ، یکی از پایگاه های  خط مقدم یکی از دو نیروی هوایی ایران ( منظور در کنار نیروی هوا- فضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ) است که از نوامبر  2014 میلادی ، حملات هوایی پیشگیرانه ای رابرعلیه  دولت خود خوانده به اصطلاح اسلامی (ISIS) در بخش هایی از عراق و سوریه به انجام رسانده است .         فانتوم ها در جنگ     این پایگاه نیروی هوایی ، در حدود نیم قرن پیش در ژوئن 1965 تاسیس گردید در یکسال و چند ماه بعد ، یعنی در مارس 1966 ، بعنوان پایگاه سوم  شکاری ، میزبان اسکادران های سیصد و یکم و سیصد و دوم شکاری تاکتیکی گردید و پس از سه سال ، بعنوان پایگاه مادر اسکادران سیصد و سوم نیروی هوایی ایران (IIAF) انتخاب گردید .   هر کدام از این سه اسکادران ، در آن زمان به 13 فرونده جنگنده تازه ساخت F-5A/B مجهز شدند که در مجموع با 39 فروند پرنده رزمی ، سازمان رزم این پایگاه تازه تاسیس را تشکیل می دادند .   این پایگاه هوایی ، در آغاز بعنوان لبه بُرنده  IIAF دربرابر تهدید تازه پدید آمده از سوی نیروی هوایی ارتش عراق ، که در آن زمان تدریجاً در حال مسلح شدن به جت های جدید روسی بود ، بشمار می آمد و به همین دلیل ، ساخت آن بعنوان یکی مهمترین اولویتهای فرماندهان وقت نیروی هوایی ، ظرف دوسال و با هزینه ای در حدود 10.7 میلیون دلار صورت پذیرفت .     این پایگاه جدید به افتخار سرهنگ خلبان ، نصرا... شاهرخی که پرنده آموزشی لاکهید T-33 وی در جریان یک پرواز ناوبری آموزشی در اکتبر 1960 در نزدیکی همدان ساقط گردیده بود ، بدین نام ، نامگذاری گردید .   در حالیکه دهه شصت میلادی ، رو به اتمام بود ، دولت وقت ایران ، سفارش نظامی بسیار بزرگ خود را برای دریافت 32 فروند جنگنده – بمب افکن F-4E به ایالات متحده  ارسال نمود که این پرنده های  ارزشمند در قالب برنامه موسوم به Peace Roll II (بعنوان بخشی از برنامه فروش خارجی ایالات متحده ) تا سال 1971 به نیروی هوایی ایران تحویل داده شدند .   این پرنده افسانه ای ،که  بخصوص برای خنثی نمودن تهدیدات و همچنین مقابله با  تنش بوجود آمده با عراق در اوایل دهه هفتاد میلادی  خریداری شده بودند ، بلافاصله پس از ورود ، به این پایگاه اختصاص داده شده و در آن استقرار یافتند .     با ورود فانتوم ها به پایگاه سوم شکاری ، بلافاصله فرماندهان وقت نیرو دست به نوسازی و تجدید ساختار اسکادرانهای سیصد و یکم و سیصدو دوم زده و خلبانان این دو اسکادران قدیمی با طی دوره انتقالی از جنگنده های ساده  F-5A/B به جنگنده- بمب افکن پیشرفته F-4E  ، در انتهای دومین سال دهه هفتاد میلادی ( دسامبر 1971) ، اسکادران های سی و یکم و سی و دوم را بوجود آورده که این فرآیند نهایتاً یکسال بعد ، یعنی در دسامیر 1972 به اتمام رسید .   با این وجود ، برنامه گسترش نیروی هوایی ارتش ، فراتر از تصورات قبلی ، به جلو میرفت ، چرا که مابین سالهای 1973 تا 1975 ، پایگاه سوم شکاری ، با دریافت فانتوم های بیشتر ، موفق شد ، سومین اسکادران خود را ایجاد کند (TFS.33) ، هر چند این اسکادارن بدلیل تلفات نیرو در جریان جنگ با عراق ، در سال 1984 ، منحل گردید.         شهید سرلشکر خلبان ، محمد نوژه    خلبانی که به ناحق ، برای سالها ، کودتای نافرجام سالهای اولیه پس از انقلاب اسلامی ، با نام پرافتخار وی ، شناخته می شد ، اما خوشبختانه در سالهای اخیر این اشتباه مهلک ، در حال اصلاح است .      در این شرایط ، تا سال 1977 میلادی ، هر کدام از از سه اسکادران پایگاه سوم شکاری به 20 فروند جنگنده – بمب افکن اف-4 مجهز شده بودند که در  مجموع سازمان رزم این پایگاه را به 60 فروند فانتوم می رساند ، هرچند ، پس از مدتی ، بدلایل مختلف ، ازجمله سوانح هوایی ، این تعداد به 56 فروند کاهش پیدا نمود . در مجموع ، قبل از پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال 1979 ، پایگاه سوم شکاری ، همواره در بالاترین سطح عملیاتی قرار داشت ، اما پس از پیروزی انقلاب در همین سال ، بدلیل شرایط خاص آن زمان  ، میزان پروازهای روزانه از 97 سورتی در روز به چهار سورتی کاهش پیدا نمود ، آموزش خلبانان جدید متوقف شد و تمامی تمرینات نظامی سالانه نیز از دستور کار ارتش خارج گردید.   همزمان ، بدلیل  تحرکات معدود عناصر خائن در بدنه ارتش ،  که بخش اعظمی از آن ، اینک  به انقلاب پیوسته بودند و آگاهی عناصر انقلابی  از اجرای یک کودتای نظامی که این پایگاه در راس آن قرار داشت ( کودتای نقاب / مخفف نجات قیام ایران بزرگ )  ،  کادر پروازی ، فرماندهی و فنی این پایگاه دستخوش تغییرات بسیاری شد و همین مساله ، توان عملیاتی  پایگاه را به حداقل  ممکن ، کاهش داد .       کودتای شکست خورده " نقاب " که به غلط ، در سالهای گذشته ، با عنوان دیگری شناخته می شد ، صفحه بسیار ناخوشایندی در تاریخ  پرافتخار نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران بشمار می رود ، با این وصف ، رشادت پرسنل فنی و خلبانان این نیرو ، چنان نورانی و غرور آفرین است که این صفحه ناخوشایند ، در لابه لای صدهابرگ  پیروزی  و جانفشانی های این نیرو ، تقریباً ، بشمار نمی آید .        این کاهش آمادگی نظامی در نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران (IRIAF) / نامی که پس از انقلاب براین نیرو گذاشته شد / یکی ازمهمترین دلایلی بشمار می آمد  که ارتش عراق ، از فرصت بدست آمده استفاده نموده و برای تصفیه حساب با این دشمن قدیمی ، در سپتامبر 1980 ، بدان حمله ور گردد .   علیرغم غافلگیری اولیه و بی مهری های صورت گرفته  ، 3 اسکادران مستقردر پایگاه سوم شکاری ، با بهره گیری از تمامی توان رزمی موجود، خود را برای  پاسخگویی به موج اولیه حملات نیروی هوایی ارتش عراق در شب 22 سپتامبر به اهدافی در داخل خاک ایران ، آماده نموده و با مسلح کردن چهار فروند جنگنده – بمب افکن F-4E ، پایگاه هوایی " کوت" را مورد حمله قرار دادند .   این روند در سراسر جریان جنگ با عراق ، به شکل مستمر ادامه پیدا نمود ، تا جایی که  چیزی در حدود 75 درصد توان رزمی این پایگاه ، جزء تلفات رزمی به ثبت رسید . اما بدلیل اهمیت بیش از اندازه این پایگاه هوایی در جنگ با عراق و پس از آن ، براساس دستورات صادره از ستاد فرماندهی ، هشت فروند F-4E  جمعی اسکادران یازدهم تاکتیکی به سال 1988 به این پایگاه اختصاص داده شد تا 30 فروند فانتوم در قالب  اسکادران های حاضر در این پایگاه ، قادر به ادامه ماموریتهای محوله باشند . به همین دلیل ، در همان سال  ( 1988) ، اسکادران سی و یکم ، در آن واحد ، دو نقش متفاوت ( آموزشی / رزمی ) را بر عهده گرفت .        جنگنده/ بمب افکن F-4E در صورتبندی سه فروندی به سال 2010 میلادی در نزدیکی پایگاه سوم شکاری       اگر چه جنگ با عراق ، در سال 1988 به پایان رسید ، اما ظاهراً برای فانتوم های پایگاه شهید نوژه ، نبرد همچنان ادامه داشت ، چرا که  اشباح پایگاه سوم ، ماموریتهای متعددی  را بر علیه فرقه تروریستی منافقین ( چه در عملیات غرور آفرین مرصاد و چه در زمان تحرکات نظامی کردهای شمال عراق به سال 1991 )  اجرا نمود ، هر چند در جریان یکی از این ماموریتها ، اسکادران سی و دوم ، یکی از جتهای رزمی خود را بدلیل اشتباه خلبان ، از دست داد .       فرقه تروریستی منافقین ، در طول سالهای دفاع مقدس ، ضربات سختی از اشباح پارسی دریافت نمود که تحت هیچ شرایطی از خاطره این خیانتکاران به سرزمین ایران ، پاک نخواهد شد      با بحرانی شدن شرایط نبرد در شرق ایران و قدرت گیری گروه تندروی طالبان در افغانستان ، این بار بخشی از  فانتوم های پایگاه سوم ، ما بین سالهای 1996 تا 2000 ، در شرقی ترین پایگاه نیروی هوایی در مشهد ، استقرار پیدا کردند تا در صورت نیاز ، برای سرکوب تحرکات احتمالی این گروه  تروریستی در امتداد مرز ، وارد عمل گردند .          منبع : Combat Aircraft - دسامبر 2016 از Babak Taghvaee   تاپیکهای مرتبط :   1- دیزل های لیزری   :winking:    2- حمله به قرارگاه شیطان  :winking:    این مجموعه با صرف زمان ترجمه  شده است ، بنابراین ، هر گونه برداشت با ذکر منبع (MILITARY.IR) خواهد بود .  در غیر اینصورت ، برداشت کننده  ، عرفاً و شرعاً ، مسئول خواهد بود .   :rose: مترجم( با اندکی تلخیص)  : MR9    :rose:         ادامه  دارد ...................
  11.     مقدمه :   به اعتقاد ستاره رزم زرهی ، ژنرال هاینز گودریان ، " رسیدن به جبهه ، نیمی از پیروزی است " و حقیقتاً این جمله در سراسر نبردهای دوران معاصر ، از نبرد وردن در نخستین جنگ جهانی تا کورسک در جبهه شرقی ، نرماندی در شمال غربی اروپا ، نبرد کورال سی  ، عملیات سقوط ( طرح تهاجم به سرزمین اصلی ژاپن در جنگ دوم که هرگز اجرا نشد ) ، عملیات پیاده شدن در  اینچون ( جنگ کره ) ، جنگ 1991 خلیج پارس ، مصداق پیدا کرده و بدون شک در آینده نیز اثبات خواهد شد .   این مقدمه بسیار کوتاه و شاید با ارتباط اندک به متن اصلی ، یک مساله را به فرماندهان محترم نیروی های مسلح ( ارتش جمهوری اسلامی ایران و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ) که مخاطب اصلی این سطور هستند ، به شکل جدی یاد آوری می کند که " قدرت هوایی " جزء جدایی ناپذیر صحنه عملیات رزمی در قرن بیست و یکم بوده و خواهد بود .   طبیعتاً همه این عزیزان ، نقش  بی بدیل ناوگان ترابری تاکتیکی C-130  نیروی هوایی را در سالهای دفاع مقدس در پشتیبانی از جبهه های حق علیه باطل به یاد دارند . در نتیجه ، از فرماندهان محترم انتظار بسیار جدی وجود دارد که با اتکاء به این تجربیات ارزشمند که حاصل 2920 روز عملیات رزمی و خون 300000 شهید است ، مسئولیت خود را در بروز نگاه داشتن این دارایی های ارزشمند با جدیت بیشتری ایفا نمایند .     انشاا....   اسب بارکش نیروی هوایی :     به شکل مشخصی ، ناوگان هرکولس های نیروی هوایی ارتش ج.ا.ایران ، یک امتیاز مثبت برای واحدهای نیروی زمینی ، بویژه یگانهای هوابرد محسوب می گردد .براساس اطلاعات موجود ، هرکولس های پایگاه هوایی شیراز عمدتاً برای رفع نیازمندی های دو گردان هوابرد سیصد و یکم و سیصد و دوم نیروی زمینی که بعدها در هم ادغام شده و در سال 1976 با عنوان جدید تیپ 55 نیروهای ویژه  تجدید سازمان یافتند ، به این پایگاه اختصاص پیدا کردند ، در حالی که تیپ 23 نیروهای ویژه ، کار خود را از ابتدا با این پرنده ها و از مبداء پایگاه تهران ، آغاز نمود .         کاپیتان جواد حسینی ، 1962 ، ورود نخستین C-130B به ناوگان نیروی هوایی    در این زمان ، پس از آنکه سردار محمد داوودخان ، نخست وزیر اسبق افغانستان ، پسرعموی خود ، محمد ظاهر شاه را دریک کودتای بدون خونریزی به سال 1973 سرنگون نمود ، خود را رییس جمهور افغانستان اعلام کرد ، پهلوی دوم  در مورد وقوع این کودتاها در کشورهایی نظیر عربستان و کویت ، بشدت دچار نگرانی شد ، بنابراین ، نیروی زمینی ارتش بسرعت دست به تشکیل واحدهای ویژه هوابرد به منظور استقرار در پایتخت زد تا در صورت کودتا در این دوکشور ، این واحدها بسرعت به منطقه اعزام گردند .    به این ترتیب ، این واحدها تشکیل و مسلح شدند . با آغاز دهه 70 میلادی ، واحدهای هوابرد ارتش ایران ، در یک اقدام  غیرقابل پیش بینی ، وارد عملیات ضد شورش در ظفار عمان ، مابین سالهای 1972 تا1978 گردید و تا قبل از وقوع انقلاب اسلامی ایران در بهمن 1357 ، برای اجرای عملیات رزمی در آسیا ، خاورمیانه و شمال آفریقا ، همواره در حال آماده باش رزمی قرار داشت .      فرودگاه مونیخ ، 1354 شمسی      فلسفه تشکیل این واحد نظامی و نگاه داشتن آن در حالت آماده باش دائمی ، با کودتای 1977 پاکستان که در جریان آن ، رییس جمهور وقت این کشور ( ذوالفقار علی بوتو) توسط رییس ستاد ارتش پاکستان ( ژنرال ضیاء الحق) از کار برکنار گردید ، به اثبات رسید . در جریان این کودتا ، بوتو بازداشت شد ، اما سرویس اطلاعاتی وقت ایران به پهلوی دوم هشدار داد که  برنامه  اعدام بوتو ، در دستور کار قرار دارد ، در نتیجه ، وی به واحدهای ویژه تیپ 23 هوابرد فرمان داد تا مقدمات نجات بوتو را فراهم آورند . با این دستور ، واحدهای هوابرد ویژه ارتش ایران ، با استفاده از یک فرودگاه دورافتاده در نزدیکی دریاچه نمک  ( فرودگاه کوشک نصرت ) برنامه نجات بوتو را تمرین نموده تا فرمان اجرای عملیات صادر گردد . اما وقوع انقلاب اسلامی در بهمن 1357 ، موجب توقف تمام برنامه ریزی ها شد و بوتو نیز در سال 1979 اعدام گردید .   پس از پیروزی انقلاب اسلامی در 22 بهمن 1357 ، دو یگان نخبه نیروی زمینی ( تیپ های 55 و 23 هوابرد ) بدلیل شرکت معدود عناصر خائن  در کودتای ژوئیه 1980 " کودتای  نقاب" دستخوش تغییرات وسیعی شد که موجبات تضعیف آن را فراهم نمود .   اما با شروع جنگ تحمیلی و حمله ناجوانمردانه  ارتش بعث عراق ، پرسنل متعهد ،  حرفه ای و وطن دوست این دو یگان نخبه ، با استفاده از حمّیت دینی و ملی ، دست به بازسازی سازمان رزم این یگانها زده تا از تجربه آنها در جنگ با متجاوزان بعثی استفاده گردد ، تاجایی که بخشی از سازمان رزم تیپ 55 هوابرد ، برای مبارزه با اشغالگران قدس ، به سوریه و لبنان اعزام شدند ، اما پس از مدت کوتاهی به این واحد دستور بازگشت داده شد تا روی جنگ با عراق متمرکز شوند .   پس از پایان جنگ تحمیلی عراق علیه ایران ، لشکر 23 هوابرد ( قبلاً تیپ 23 هوابرد ) در قالب تیپ 65 هوا-دریا (نوهد ) مجدداً سازماندهی شد و بسرعت برعلیه عناصر تروریستی مستقر در غرب کشور ( پژاک ) ، طالبان ( درشرق) و تجزیه طلبان جنوب شرق وارد عمل گردید که در این میان پشتیبانی همه جانبه اسکادران های ترابری تاکتیکی یازدهم ، دوازدهم و هفتاد و دوم  ، را در پشت خود حس می نمود .     هرکولس های نیروی هوایی ارتش ، ستون فقرات پشتیبانی رزمی در دفاع مقدس بشمار می آمدند      این دو یگان نخبه نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران ( تیپ 23 و 55 هوابرد ) سالانه تمرینات متعددی را برای حفظ آمادگی خود بویژه برای مقابله با حوادث تروریستی نظیر گروگانگیری ، اجرا می نمایند . براساس روند آموزشی ، پرسنل نظامی ، با هرکولس های ترابری  از مبداء تهران ،به منطقه  آموزشی منتقل می شوند ، در حالی که عناصر دشمن فرضی با استفاده از بالگردهای ترابری ، به محل درگیری منتقل و به انتظار آنها می نشینند . بعنوان مثال ، در یک تمرین نظامی ، در حالی که یکفروند C-130H ( رجیستر 4893-5) جمعی اسکادران 12 ترابری تاکتیکی ، پرسنل تیپ 65 نوهد را به  یک جاده کویری دورافتاده ، منتقل می نماید ، بالگردهای هوانیروز نیروی زمینی ( دوفروند بالگرد بل 214 به رجیستر 4898-6 و 4898-6  ) قبل از آن ، با انتقال یکسری خودرو و مسدود کردن جاده ، نقش واحدهای دشمن را بر عهده گرفته بودند . پس از پایان تمرین نیز ، همه واحدها به پایگاه هوایی " جاسک" منتقل شدند .       هرکول های پشتیبانی پارسی     نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران ، یکی از بزرگترین کاربران پرنده های ترابری تاکتیکی  سی-130 هرکولس در  جنوب غربی قاره پهناور آسیا بشمار می رود و به همین سبب ، همواره نیمی از ناوگان 35 فروندی موجود این نیرو که در سه اسکادران حمل و نقل تاکتیکی ( TTS) و دو پایگاه اصلی و مستقل توزیع شده است ، در حال آماده باش کامل برای اجرای ماموریتهای محوله است .   ماموریت این پرنده های ترابری ، عمدتاً شامل حمل و نقل تاکتیکی برای واحدهای مختلف نیروهای مسلح ، انتقال پرسنل و تجهیزات نظامی ، بارریزی هوایی ، اجرای ماموریتهای امداد هوایی ، تخلیه پزشکی ، پشتیبانی از ماموریتهای  حوادث غیر مترقبه است . علاوه براین وظایف متعارف ، ناوگان هرکولسهای نیروی هوایی ، اجرای ماموریتهای کمتر شناخته شده اطلاعات سیگنالی بر فراز ایران ، عراق و سوریه بر علیه تروریسم را بر عهده دارد .     با توجه به ماموریتهای سنگین محوله به این ناوگان که در طول جنگ ایران و عراق ، دچار فرسایش بسیاری شد ، در فوریه 2008 ، فرماندهی وقت نیروی هوایی ارتش ، قراردادی را با شرکت صنایع هوایی ایران (IACI) برای بروزرسانی و ارتقاء هرکولس های موجود در سازمان رزم نیرو را تحت عنوان پروژه ستاری ، منعقد نمود .   اگر چه اطلاعات کمی در این زمینه منتشر شده ، با این حال شواهد و قرائن نشان می دهد که این پروژه شامل نصب و راه اندازی رادیوهای HF و U/VHF که تحت امتیاز صنایع الکترونیک ایران تولید می شد ، بعلاوه یک نمایشگر چند کاره (MFD) با قابلیت استفاده از نقشه های متحرک و همچنین یک رادار ارتفاع سنج با منشاء روسی ، می گردید . با گذشت دو سال از شروع پروژه ، یعنی در 26 سپتامبر 2010 ،نخستین فروند از پرنده ارتقاء یافته ، ( یکفروند C-130E به رجیستر 8514-5)  جمعی اسکادران 11 ترابری تاکتیکی ، در مراسمی با حضور فرمانده وقت نیروی هوایی و وزیر دفاع به پرواز در آمد .     بنابر اعتقاد برخی منابع ، رادیوی جدید ، عمدتاً بعنوان تجهیزات اضافی و درپی درخواست خلبانان نصب شد ، در حالی که نمایشگرهای چندکاره (MFD) عمدتاً برای نمایش داده های پیشرانه  و به شکل  موقت در بخش بالایی  پنل اصلی قرار گرفت . بطور مشخص ، بدلیل تنگناهای موجود ، صنایع هوایی ایران ، برای حل یکسری گلوگاه های حساس ، قرار دادی را بایک شرکت اندونزیایی منعقد نمود تا مشکلات اتصال و ارتباط میان نمایشگرهای چند کاره را با پیشرانه برطرف نماید .  دومین MFD  نیز که برای تسهیل وظایف ناوبر این پرنده نصب گردید ، قابلیتهای جدیدی از جمله یک نقشه متحرک با توانایی استفاده از GPS را برروی یک صفحه نمایشگر رنگی که همزمان توانایی نمایش داده های رادار دیجیتال هواشناسی را داشت ، برای خدمه فراهم می آورد .   در ادامه برنامه ، دومین پرنده ( یکفروند C-130E به رجیستر 8544-5)  جمعی اسکادران 11 تاکتیکی ، در 13 سپتامبر 2008 وارد مجموعه IACI گردید و بعنوان دومین هواپیما برای اجرای ارتقاءهای پیش گفته در قالب پروزه ستاری انتخاب گردید و با انجام مراحل پیش گفته شده ، نخستین پرواز موفقیت آمیز آن در 13 سپتامبر 2011  توسط خلبانان آزمایشگر ، صورت گرفت .   با روندی که بیان شد ، شرکت صنایع هوایی ایران ، در یک قالب منظم ، هر دوسال ، حداقل یکفروند از هرکولس های نیروی هوایی را بروز رسانی و در اختیار کاربرانش قرار می دهد . علاوه برآن ، مراکز تعمیر و نگهداری صحرایی ناوگان C-130 E نیروی هوایی که در دو پایگاه یکم و هفتم تاکتیکی این نیرو مستقر هستند ، هر سال ، حداقل دو هواپیما را اورهال نموده و چک لیستهای  را براساس سختگیرانه ترین استانداردها اجرا می نمایند .     نمای کابین هرکولس به رجیستر 8517-5   این جریان با پایان یافتن ارتقاء سومین هرکولس نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران ( یکفروند C-130E به رجیستر 8517-5)  جمعی اسکادران ترابری تاکتیکی یازدهم ، در سپتامبر 2012 ادامه پیدا نمود و چهارمین فروند ( یکفروند C-130E به رجیستر 8541-5) جمعی اسکادران دوازدهم تاکتیکی ، نیز در دسامبر 2013 به شرکت  طرف قرار داد تحویل گردید . علاوه برآن با آغاز نوامبر 2014 ، ارتقاء یکفروند دیگر از این پرنده های کهنسال ، ( C-130E به رجیستر 8552-5) پایان یافت و به اسکادران دوازدهم تحویل شد و سرانجام ، 8 سال پس از آغاز  این بروزرسانی ها ، در مارس 2015 ، یکفروند C-130E به رجیستر 8513-5  جمعی اسکادران هفتادو دوم ترابری تاکتیکی به شرکت صنایع هوایی ایران تحویل شد تا براساس قرار دادهای امضاء شده ، کار ارتقاء صورت گیرد .   با شدت یافتن آتش جنگ در سوریه و بروز نشانه های جدید از حضور نامحسوس و غیررسمی عناصری از واحدهای مسلح ایرانی برای مقابله با تروریسم افراطی در این کشور جنگ زده ، صنایع هوایی ایران ، کار بروزرسانی و ارتقاء هرکولس های نیروی هوایی را با توجه به نقش راهبردی آنها در این نبرد ، شتاب بیشتری داد ، بطوریکه  ، به شکل همزمان ، دوفروند هرکولس ( یکفروند C-130E به رجیستر 8507-5 جمعی اسکادران یازدهم  و یکفروند C-130H به رجیستر 8538-5   جمعی اسکادران 12 ترابری تاکتیکی) بسرعت در اکتبر 2015 و آوریل 2016 ارتقاء و تحویل داده شد .         یکی از خلبانان هرکولس مستقر در پایگاه یکم  در خصوص چگونگی پرواز هرکولس ارتقاء یافته ( 8514-5) چنین توضیح می دهد :   " شتاب هواپیما ، تا حد زیادی ، به لطف پیشرانه های جدید ، بهبود پیدا کرده ، این مساله بویژه در سرعتهای پایین و در زمان تقرب نهایی برای اجرای نشست و برخاست های تاکتیکی و سریع در باندهای کوتاه ، خودش را نشان می دهد . با این حال ما نمی توانیم به اطلاعات نمایش داده شده در نمایشگرهای دیجیتال اعتماد کنیم و به نشانگرهای آنالوگ قدیمی ، اطمینان بیشتری وجود دارد . چنانکه از دو نمایشگر نصب شده ، یکی همواره از سرویس خارج هست و دیگری نیز اطلاعات نادرستی را ارائه  می کند ، من نمی دانم که چرا نیروی هوایی بیشتر از دو میلیون دلار برای نصب این نمایشگر ها هزینه نموده است !!!!! علاوه برآن ، هرکولس تست شده ( رجیستر 8514-5) در طول پرواز با مشکلات فنی متعددی مواجه شده  و این مساله موجب نگرانی است . بعنوان مثال از این هواپیما در یک پرواز طولانی از تهران تا جزیره خارک در خلیج پارس مورد استفاده قرار گرفت . هنگامی که خدمه برای بازگشت به تهران آماده می شدند ، پیشرانه شماره 4  در زمان راه اندازی دچار نقص فنی شد . در گذشته این مساله براحتی قابل رفع بود ولی در این مورد ، بیشتر از 15 ساعت به انتظار قطعه یدکی بودیم تا پرواز با ایمنی انجام گردد . شخصاً هیچ مشکلی با رادیوهای جدید ندارم ولی برخی از خدمه هنوز به این تجهیزات جدید اعتماد ندارند و هنوز از تجهیزات قدیمی استفاده می کنند"         ادامه  دارد ..............................   منبع : AirForces.Monthly..July.2016  ، صفحات 40-36     پی نوشت :   متاسفانه نویسنده این مطلب ، در یکی از بخشهای این مقاله و بر  خلاف روح حاکم بر یک بررسی علمی / تاریخی ، مطالبی را بیان نموده که مغایر با قوانین بشمار می رود . این نکته به این دلیل بیان شد که  خواننده پس از مراجعه به  متن اصلی ، دچار شبهه نگردد .    این مجموعه با صرف زمان ترجمه  شده است ، بنابراین ، هر گونه برداشت با ذکر منبع (MILITARY.IR) خواهد بود .  در غیر اینصورت ، برداشت کننده  ، عرفاً و شرعاً ، مسئول خواهد بود .   :rose: مترجم( با اندکی تلخیص)  : MR9     :rose:
  12. موقعیت قرارگاه مرکزی منافقین : در 90 کیلومتری شمال بغداد ،پس از عبور از شهر "الخالص" به "قرارگاه اشرف" خواهید رسید.این پادگان با وسعت6 در 8کیلومتر مربع تا سال 1365 هجری شمسی تحت عنوان "معسگر الخالص الخاص" محل استقرار یکی از تیپ های گارد ریاست جمهوری صدام حسین بود.این پادگان از شمال به انبارهای بزرگ مهمات و تسلیحات و یک روستای کوچک عراقی،از شرق به یک فرودگاه متروکه،از جنوب شرق به روستای "شیخ شنیف" ، از جنوب به یک مرکز مرغداری و از غرب به جاده بغداد- کرکوک محدود شده است."اشرف بزرگ" 12*10 کیلومتر مربع است که پادگان اشرف و زمین های اطراف آن را شامل می شود. پس از اخراج مسعود رجوی به عراق و ملاقات او با صدام حسین ، این پادگان بطور کامل تحویل گروهک منافقین شد و آنها پایگاه های خود در سلیمانیه و کرکوک را جمع آوری کرده و از سال 1366 هجری شمسی تحت عنوان به اصطلاح "ارتش آزادیبخش ملی " در این محل تجمع کنند. در کیلومتر 90 جاده قدیم بغداد-کرکوک انشعابی از قسمت شرقی، شما را به درب اصلی پادگان اشرف هدایت خواهد کرد.شمال و جنوب این جاده آسفالته و فرعی محل استقرار 2 گردان ارتش صدام حسین ،گروهان رادار،گروهان موشکی پدافند هوایی و مقر سازمان استخبارات صدام حسین است که در نزدیکی ورود به پادگان قرار دارد.از سال 1365 شمسی تا زمان سرنگونی صدام حسین ،نقش این نیروها پدافند هوایی،حفاظت بیرونی و کنترل ورود و خروج به پادگان اشرف بود . مرصاد ، کمینگاه منافقین ببرها وارد می شوند : اگر چه نیروی های مسلح جمهوری اسلامی ایران ( ارتش جمهوری اسلامی ایران ، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ، بسیج و..) در جریان عملیات مرصاد ، شکست سنگینی بر پیکره گروهک منافقین وارد آورد ، بازماندگان فرقه رجوی ، مجدداً نیروی های باقی مانده خود را در قرارگاه های متعدد خود در عراق ، جمع آوری و با حمایت رژیم بعثی ، فعالیتهای خود را از سر گرفتند . اما بدنبال شکست مفتضحانه رژیم بعثی حاکم بر بغداد در مقابل تهاجم گسترده نیروهای ائتلاف به منظور بازپس گیری کویت در ماه مارس 1991 و بغرنج شدن وضعیت در این کشور که همراه با بروز تشنجات و حرکتهای مسلحانه در شمال و جنوب آن گردید ، باعث شد تا گروهک منافقین با یک بن بست غیر قابل تصور مواجه گردد . به همین دلیل ، تروریستهای مسلح این گروهک ، دست به تحرکات جدیدی در داخل خاک ایران زده و در یکم آوریل 1991 ، با استفاده از شرایط حاد منطقه ، یکسری اقدامات مسلحانه تروریستی در غرب ایران ، بویژه ارتفاعات استان کرمانشاه را رقم زدند که موجبات به شهادت رسیدن صدها نفر از شهروندان کرد ساکن در این منطقه را فراهم آورد . بنابراین در پاسخ به شرارتهای این گروهک تروریستی ، در بامداد روز 5 آوریل ، نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران با استفاده از 9 فروند جنگنده- بمب افکن F-4E ، جمعی پایگاه سوم شکاری (TFB-3) یک ضربت اساسی را به پادگان اشرف که قرار گاه مرکزی این گروهک بشمار می رفت ، وارد آورد که درعمق 80 کیلومتری داخل خاک عراق و در 28 کیلومتری شمال شهر خالص قرار داشت . 5 دقیقه بعد از این حمله ، 9 فروند جنگنده- بمب افکن F-5E جمعی پایگاه چهارم شکاری (TFB-4) بقیه تاسیسات این قرار گاه را با مهمات سنگین مورد حمله قرار دادند که براساس اطلاعات منتشر شده ، تلفات گسترده ای را موجب گردید . با این حال ، در جریان این حمله غافلگیرانه ، خدمه یکی از فانتوم های شرکت کننده ( سریال 6688-3) موفق به اجرای صحیح مانور POP-UP نگردید و هر دوخدمه مجبور به اجکت شده و توسط شبه نظامیان مستقر در منطقه بازداشت و بسرعت به دولت عراق تحویل داده شدند بقایای فانتوم ساقط شده نیروی هوایی به سریال 6688-3 در شمال عراق ، دولت ترکیه که سالهاست در حال جنگ غیر رسمی با شورشیان حزب کارگران کرد که به شکل محرمانه از حمایتهای اطلاعاتی و تسلیحاتی دولت وقت عراق بهره می برد ، قرار داشت ، به منظور سرکوب این شورشیان ، چندین عملیات رزمی را در امتداد مرز با ایران ، طراحی و اجرا نمود . در جریان این عملیات رزمی ، فانتوم های نیروی هوایی ترکیه بارها و بارها حریم هوایی ایران را مورد تجاوز قرار داده و نقض نمودند و در این سو ، در موارد متعددی ، رادار مراقبت منطقه ، هشدارهای لازم را به ترکها ارسال نمود ولی علی الظاهر نیروی هوایی ایران هرگز عملیات رهگیری را اجرا ننمود . این مساله را می توان بدین دلیل تشریح نمود که تایگرهای مستقر در پایگاه دوم شکاری ،اگر چه بسیار سریع تر از فانتوم های ترک بودند اما بدلیل اینکه تیم های ضربتی نیروی هوایی ترکیه توسط جنگنده های F-16C این نیرو اسکورت می شدند ، حضور تایگر عملاً بی اثر بشمار می رفت . به همین علت ، فرماندهی وقت نیروی هوایی ایران تصمیم گرفت تا سازمان رزم پایگاه دوم شکاری را با اعزام جنگنده های MIG-29 که به تازگی از اتحاد شوروی تحویل گرفته شده بودند ، تقویت نماید . اعزام فالکروم های تهرانی ، اگر چه در ابتدا به شکل موقت به این پایگاه مامور شده بودند ، اما با تغییر شرایط ، این استقرار به شکل دائمی در آمد و اسکادران 22 تاکتیکی نیروی هوایی (TFS-22) با حضور میگ های روسی تشکیل گردید و از آن سو ، تمامی تایگرهای موجود در این پایگاه (F-5E) به اسکادارن 21 تاکتیکی (TFS-21) انتقال یافتند . با فروکش کردن آتش جنگ در آسیای جنوب غربی ، شرایط تقریباً به حالت عادی بازگشت ، اما این آرامش زیاد بطول نیانجامید ، چرا که در سال 1994 ، گروهگ منافقین مجدداً با اعزام تیم های ترورویستی بداخل کشور ، به شکل منظم دست به تخریب ، ترور مردم عادی و شماری از مقامات ارشد نظامی و غیر نظامی زدند . سپهبد شهید صیاد شیرازی د رنتیجه نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران ، مجدداً ماموریت یافت تا حملات هوایی خود را علیه قرارگاه مرکزی این گروهک در داخل خاک عراق ، از سر بگیرد . این ماموریت کمتر شناخته شده ، توسط یکفروند جنگنده- بمب افکن F-5F و سه فروند جنگنده – بمب افکن F-5E جمعی پایگاه دوم شکاری در 9 نوامبر 1994 اجرا گردید . در این حمله جمعاً 16 تیر مهمات هوا به زمین مارک-82 به روی هدف حمل شد و پرنده های رزمی با موفقیت کامل و بدون خسارت جانبی ، ماموریت خود را به انجام رساندند . اما بدلیل اینکه این حمله غافلگیرانه در داخل محدوده موسوم به منطقه پرواز ممنوع (NO FLY ZONE) شمال عراق که توسط ایالات متحده و بریتانیا حفاظت می گردید ، انجام شد ، به محض اطلاع از وقوع این حمله ، 20 فروند جنگنده متحدین شامل جنگنده – بمب افکن های F-16 و F-15 نیروی هوایی ایالات متحده به منظور رهگیری این دسته پروازی از پایگاه های خود واقع در خاک ترکیه به پرواز در آمدند که با توجه به پایان ماموریت دسته رزمی نیروی هوایی ایران ، برخوردی میان این دو پیش نیامد . پی نوشت : 1- پلان های رزمی ارائه شده در این تاپیک در سطح وب وجود ندارد و توسط مترجم طراحی شده است 2- در این انجمن ، بیشتز از حماسه های گردان های تامکت و فانتوم گفته شده ، باشد که این تاپیک گوشه ای از حماسه های تایگرهای مظلوم نیروی هوایی که تلفات قابل توجهی را هم در جنگ تحمیلی متحمل شده است ، بیان نماید . منبع : با اندکی تصرف ، IRANIAN TIGERS AT WAR BY BABAK TAGHVAEE این مجموعه با صرف زمان ترجمه شده است ، بنابراین ، هر گونه برداشت با ذکر منبع (MILITARY.IR) خواهد بود . در غیر اینصورت ، برداشت کننده ، عرفاً و شرعاً ، مسئول خواهد بود . مترجم : MR9
  13. جنگ دوم جهانی ،یکی از نقاط عطف تاریخ نظامی مدرن بشمار می رود که ابداعات و نوآروی های پدید آمده در آن ، هنوز موجب تعجب موّرخان نظامی است . در این میان ، صنعت هوانوردی نظامی آلمان و کاربراصلی تجهیزات ساخت این صنایع ، یعنی لوفت وافه ، بعنوان یکی از پیشگامان حوزه هوانوردی نظامی ، نقش مهمی را در پیشبرد فناوری هوایی ایفا نمودند . مجموعه پیش رو ، بررسی نسبتاً مفصلی در خصوص جنگنده چند ماموریته FW-190 بشمار می رود که شاهکار مهندس کورت تانک و شرکت فوکه ولف بحساب می آید . این بررسی ، مجموعاً در 3 بخش خدمت دوستان ارائه می شود . بخش نخست ، مقدمه ای است در ارتباط با این پرنده رزمی بخش دوم ، معرفی 76 نسخه از این پرنده ( شامل نمونه های تولید انبوه و آزمایشی ) بخش سوم ، یک مقایسه جالب میان جنگنده آلمانی و رقبای معاصرش امید است مورد توجه دوستان قرار گیرد ارادتمند - MR9 ----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------- پیش در آمد : سپهبد هوایی ، سر شالتو داگلاس ، فرمانده یگان شکاری نیروی هوایی سلطنتی بریتانیا در تاریخ 17 ژوئیه 1942 طی نامه ای رسمی به معاون وزیر کشور در امور هوانوردی ، چنین نوشت : " بندرت بر من لازم گشته که بر این نکته تاکید کنم که در تولید جنگنده ها ، کیفیت ، مهمتر از کمیت خواهد بود . در آغاز جنگ ، جنگنده های ما بلحاظ فنی از دشمن سرتر بودند ، ولی ما بتدریج این برتری را از دست دادیم . از نظر من و خلبانانم ، دیگر تردیدی باقی نمانده است که FW-190 ، بهترین جنگنده چند ماموریته دنیای امروز است " مقدمه : جنگنده فوکه ولف FW-190 ، ( شناسه انگلیسی : شرایک) ، جنگنده تک سرنشینه ، تک موتوره آلمانی بشمار می رود که در اواخر دهه سی میلادی ، توسط مهندس کورت تانک ، طراحی و در خط تولید قرار گرفت و به شکل گسترده ای در سازمان رزم لوفت وافه به کار گرفته شد . این جنگنده همه کاره ، به همراه همتای مشهورش ، مسراشیمت BF-109 ، تبدیل به ستون فقرات نیروی هوایی ارتش آلمان در جنگ دوم جهانی گردید . جنگنده کورت تانک ، از یک پیشرانه BMW-801 نیرو می گرفت که به نسبت پیشرانه DB-601 جنگنده BF-109 ، رانش بیشتری تولید می نمود و این ویژگی ، بدان اجازه می داد تا طیف وسیعی از ماموریتهای محوله ، شامل جنگنده برتری هوایی ، جنگنده- رهگیر ، جنگنده روزپرواز ، جنگنده شب پرواز ، جنگنده- بمب افکن همه گونه شرایط جوی ، اژدر افکن و جنگنده پشتیبانی نزدیک را بخوبی اجرا نماید . با اتمام مراحل طراحی و ساخت ، نخستین تجربه رزمی FW-190 در جریان نبرد فرانسه و در اوت 1941 رقم خورد و ورود این جنگنده به عرصه رزم هوایی ، بسرعت ، موجب تثبیت برتری هوایی لوفت وافه بر آسمان منطقه نبرد ( بعنوان رکن اصلی تاکتیک بلیتزگریک ) گردید . اما این برتری ، عمدتاً در برابر جنگنده های خط مقدم آن روزهای متفقین و نیروی هوایی سلطنتی (RAF) یعنی اسپیت فایرمارک پنج ، بویژه در ارتفاع پایین و متوسط بدست آمده بود . بدین ترتیب ، شاهکار فوکه ولف ، تا ژوئیه 1942 که جنگنده بی نظیر اسپیت فایر مارک 9 وارد سازمان رزم نیروی هوایی سلطنتی گردید ، برتری آسمان منطقه نبرد را در اختیار داشت . در جبهه شرقی نیز ، نخستین ماموریت این پرنده رزمی ، در نوامبر 1942 رقم خورد و موفقیتهای بسیار زیادی را در برابر نیروی هوایی ارتش سرخ و خصوصاً ، علیه اهداف زمینی بدست آورد . براساس اطلاعات موجود ، اگر چه خلبانان نیروی هوایی ارتش سرخ ، جنگنده ساخت مسراشمیت را تهدید خطرناکتری بشمار می آوردند ، اما پرنده فوکه ولف با تکیه بر دو عامل مهارت خلبانان و رانش بیشتر پیشرانه V-12 خود ، به راحتی در جریان داگفایت ها پر زد و خورد ، در پشت جنگنده های روسی قرار گرفته و به لطف قدرت آتش بی همتای این پرنده ، و مانور پذیری بهتر در ارتفاع کم ، خطر بزرگی را برای روسها ، ایجاد می نمود . اما علیرغم وجود این ویژگی ها ، این پرنده کار آمد ، هرگز بطور کامل ، جایگزین محصول مسراشمیت نگردید. با تولید انبوه جنگنده سری FW-190 A و بیلان غیر قابل قبول آن در ارتفاعات بالا ( در آن زمان ، بیشتر درگیری های هوایی در ارتفاع 6000 متری " 20000 فوت " از سطح زمین رخ می داد) ، موجب شد تا لوفت وافه و فوکه ولف ، ارتقاء این نسخه را در دستور کار خود قرار دهد . این توسعه ، بویژه با معرفی پیشرانه های خطی JUMO-213 و ظهور نسخه FW-190D در سپتامبر 1944 ، سرعت بیشتری به خود گرفت و ورود آن به عرصه رزم هوایی ، موجب ایجاد توازن در برابر جنگنده های جدید خط مقدم متفقین گردید. در یک جمع بندی مقدماتی ، فوکه ولف FW-190 ، بنابر گفته های بسیاری از خلبانانش ، یک دوست خوب برای آنها بشمار می آمد ، چنانکه بسیاری از تکخالهای آلمانی ( شامل خلبانان مشهوری نظیر اتو کایتل ، والتر نووتنی و اریش رودلفر ) که افتخار پرواز با این پرنده را داشتند ، براین ادعای خود اصرار می ورزیدند که بسیاری از شکارهای خود را با پرنده اعجاب انگیز کورت تانک به ثبت رسانده اند . از راست به چپ : اریش رودلفر ، والتر نووتنی ، اتو کایتل ادامه دارد .................................... این مجموعه با صرف زمان ، از منابع گوناگون ، ترجمه و گرد آوری شده است ، بنابراین ، هر گونه برداشت با ذکر منبع (MILITARY.IR) خواهد بود . در غیر اینصورت ، برداشت کننده ، عرفاً و شرعاً ، مسئول خواهد بود . مترجم و گرد آورنده : MR9
  14. بمب افكن تهاجمي نسل بعد، LRS-B بمب افكن نسل بعد ( NGB، قبلا به نام بمب افكن 2018 شناخته مي شد ) يك برنامه به منظور توسعه يك بمب افكن جديد براي نيروي هوايي ايالات متحده بود. NGB قرار بود تا در حدود سال 2018 و به عنوان يك بمب افكن پنهانكار، مادون صوت، برد متوسط و با قابليت متوسط حمل سلاح وارد خدمت شود و به تدريج جايگزين بمب افكن هاي پير و پا به سن گذاشته ( B-52 Stratofortress و B-1 Lancer ) گردد. ولي برنامه توسعه NGB با ظهور طرح بمب افكن دور برد تهاجمي سنگين ايالات متحده به فراموشي سپرده شد. اين اتفاق زماني افتاد كه در ژوئن 2010 سپهبد Breedlove در مصاحبه اي بيان كرد كه اصطلاح بمب افكن نسل بعد مرده و از اين به بعد نيروي هوايي بر روي طراحي بمب افكن هاي دور برد تهاجمي كار خواهد كرد كه در آن از سيستم هاي به كار رفته در جنگده هاي F-22 و F-35 استفاده خواهد شد تا بمب افكني مقرون به صرفه و با قابليت هاي استثنايي هر دو جنگنده فوق جهت انجام ماموريت ها طراحي و توليد گردد. بمب افكن دور برد تهاجمي (Long Range Strike Bomber) برنامه توسعه بمب افكن دور برد تهاجمي ( LRS-B ) به معناي واقعي كلمه پنهانكار است! و اطلاعات خيلي كمي از آن منتشر شده است ولي اهميت آن را به خوبي مي توان در رفتار پنتاگون و شركاي صنعتي بزرگ آن احساس كرد.بسياري از كارشناسان معتقدند كه برنامه توسعه اين بمب افكن ساختار نيروي هوايي ايلات متحده را در 20 سال آينده شكل خواهد داد و هر شركتي كه برنده مناقصه توليد اين بمب افكن شود پول پارو خواهد كرد و بازنده نيز مي تواند مطمئن باشد كه جايگاهي در آينده هوانوردي نظامي ايلات متحده نخواهد داشت مگر ان كه معجزه اي كند! هر چند امروزه لاكهيد ماريتن به لطف پروژه F-35 آينده خود را در صنعت هوانوردي نظامي ايالات متحده تضمين كرده است و بويينگ نيز به مدد توليدات هوانوردي غير نظامي خود مي تواند از اين بحران عبور كند و تنها نورث روپ است كه چاره اي ندارد و بايد اين مناقصه را برنده شود تا بتواند با خيال راحت به آينده خود فكر كند شناخته ها و ناشناخته ها پيش بيني شده 80 تا 100 فروند از اين بمب افكن جديد جايگزين ناوگان فعلي بمب افكن هاي ايالات متحده شود. پنهانكار بودن ،قابليت حمل سلاح هاي هسته ايو داراي بودن هر دو حالت پروازي سرنشين دار و بي سرنشين از الزامات طراحي LRS-B است.قيمت تعيين شده براي هر فروند بمب افكن جديد 550 ميليون دلار در سال 2010 پيش بيني شده و قرار است به جهت كم كردن هزينه ها از فناوري موجود در طراحي ان استفاده شود ولي ساختار طراحي آن بايد به شكلي باشد كه بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز استفاده كند.دو رقيب اصلي در طراحي اين بمب افكن يكي كمپاني Northrop Grumman, با سابقه طراحي بمب افكن پنهانكار و گرانقيمت B-2 است و ديگري مشاركت كمپاني هاي بويينگ و لاكهيد مارتين با سابقه طراحي جنگنده هاي F-22 و F-35 .همچنين پيش بيني مي شود در اواسط دهه 2020 اولين پروازهاي اين بمب افكن انجام شود.طبق حدس هايي كه كارشناسان مي زنند نيروي هوايي آمريكا به دنبال يك بمب افكن در اندازه اي حدودا نصف B-2 است كه از دو موتور F-135 همانند F-35 سود ببرد. پيشران F-135 Pratt & Whitney الان همه شما ميگوييد اين كه خيلي كوچيكه، خب مسلما بايد بزرگتر بشه ولي با صحبتي كه رابرت گيتس وزير سابق دفاع انجام داد و به اعضاي كنگره گفت كه قيمت هر فروند 550 ميليون دلار ميشود راه را بر روي بزرگتر شدن اين بمب افكن فعلا بست. و اين نگراني را در بين كارشناسان به وجود آورد كه هر شركتي كه بتواند با حداقل آيتم هاي اساسي يك بمب افكن توليد كند برنده اين مناقصه خواهد بود بدون توجه به نيازهاي اساسي نبردهاي آينده.بنابراين يكسري الزامات از سوي كارشناسان هوانوردي نظامي جهت توسعه LRS-B پيشنهاد شده است : پنهانكاري امروزه ميدانيم كه 80 درصد قابليت پنهانكاري به شكل و طراحي هواپيما بستگي دارد و فقط 20 درصد به مواد و تكنولوزي پيشرفته به كار رفته در آن وابسته است. كه همين 20 درصد هم بيشترين هزينه را به خود اختصاص مي دهد. پس يايد تعادل خوبي را بين اين دو بخش برقرار كرد تا هزينه هاي طراحي و توسعه سرسام اور نباشد. تعمير و نگهداري استفاده از مواد جاذب امواج رادار ساخته شده مي تواند نگهداري اين بمب افكن را بسيار راحت تر كند تا استفاده از موادي كه در لبه تكنولوژي روز قرار دارند و بسيار گران قيمت خواهند بود و نگهداريشان نيز بسيار مشكل است.ولي پلت فرم طراحي نيز بايد به شكلي باشد كه اين پرنده بتواند در 50 سال آينده آسمان ها را همچنان تسخير كند و پذيراي مواد جديد و تكنولوژي هاي نوين نيز باشد. قابليت حمل بمب هاي هسته اي تصميم گيري در اين مورد بايد همين الان صورت بگيرد، هر چند نيروي هوايي علاقه دارد تا چند سال بعد از توليد بمب افكن ها مجوز حمل سلاح هاي هسته اي را براي آنها صادر كند ولي با توجه به پيشرفت هاي سريع در صنعت هوانوردي نظامي از الان اين پرنده بايد طوري طراحي شود كه حداقل نيمي از آنها از ابتدا قابليت حمل بمب هاي هسته اي و هيدروژني را داشته باشند. و توانايي بازدارندگي ايالات متحده را همچنان حفط كنند. كنار گذاشتن طرز فكر شواليه تنها! بسياري از مردم فكر مي كنند كه پنهانكاري يعني يك جنگنده پنهانكار به تنهايي و با شجاعت به مانند يك شواليه به مواضع دشمن حمله مي كند و تمامي آنها را نابود ميسازد!! از الان بايد اين تفكر را دور ريخت و يك برنامه جامع جهت حملات پر تعداد بمب افكن هاي نسل بعد در نظر گرفت و تمام سناريوهاي موجود و تهديدات لازم را در آنها پيش بيني كرد تا قدرت واقعي بمب افكن ها و تاثير آنها بر روي مواضع دشمن مشخص شود. ساخت يك بمب افكن، نه فقط يك پلت فرم صرف در سال هاي بعد LRS-B تنها بمب افكن سنگين ايالات متحده خواهد بود. پس بايد به شكلي طراحي شود كه قابليت باز طراحي بسياري از قسمت هاي آن وجود داشته باشد و بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز به خوبي بهره مند شود. همچنين LRS-B بايد بتواند ماموريت هاي دريايي را نيز به خوبي ماموريت هاي زميني انجام دهد. نگه داشتن خلبان در كابين با وجود داشتن فناوري پروازهاي بي سرنشين اما ما نبايد در دام اين صحبت ها بيافتيم كه LRS-B بايد تنها قابليت بي سرنشين داشته باشد!، نداشتن خلبان در ميدان نبرد يعني نداشتن حس مسئوليت پذيري و ابتكارات لحظه اي نمي توان از جذابيت هاي فراوان پرنده هاي بي سرنشين گذشت ولي يك بمب افكن سنگين بي سرنشي نياز به حمايت زميني بسيار بيشتري از بي سرنشين هاي فعلي دارد كه اين خود هزينه ها را بسيار بالاتر مي برد.مورد بعدي قابليت ضعيف بي سرنشين ها در سوخت گيري هاي هوايي است كه در حين ماموريت هاي يك بمب افكن دوربرد الزامي است و يك خلبان در هر شرايط آب و هوايي يا زماني به راحتي آن را انجام مي دهد.و در آخر فكر كنيد كه يك بي سرنشين بخواهد بمب هسته اي نيز با خود حمل كند، خيلي فكر خوبي نيست و حتي كابوس آور نيز هست. هر چند خيلي ها فكر ميكنند بهتر بمب هاي هسته اي را به دست بي سرنشين ها سپرد! فراموش نكردن چيزهاي كوچك بايد فضاي كافي براي خلبان در پروازهاي طولاني در نظر گرفت تا اعصابش راحت باشد و تحت فشارهاي جسمي قرار نگيرد. اين مورد حتما بايد لحاظ شود و سعي شود از تجربه B-2 در اين مورد درس گرفته شود. در ژانويه 2011 نيروي هوايي فهرستي كوتاه از اهداف مورد نظر خود را براي بمب افكن تهاجمي منتشر كرد اهداف طراحي در نظر گفته شده براي يروژه LRS-B در ژانويه 2011 كل هزينه پروژه نبايد از 40 تا 50 ميليارد دلار بيشتر باشد سرعت مادون صوت حداكثر بردي پروازي بيشتر از 9250 كيلومتر مداومت پروازي 50 تا 100 ساعت براي پروارهاي بي سرنشين قابليت بقا در حملات روزانه به مواضع دشمن با وجو د قدرتمند ترين دفاع هوايي موجود در پايان تصاويري از طرح هاي مفهومي اراده شده توسط سه كمپاني معظم شركت كننده در اين مناقصه طرح پيشنهادي كمپاني نورث روپ گرومن طرح پيشنهادي كمپاني لاكهيد طرح پيشنهادي كمپاني بويينگ حال بايد منتظر ماند و ديد كه در چند ماه آينده مقامات نيروي هوايي كدام يك از طرح هاي پيشنهادي را براي آينده توان هوايي ايالات متحده انتخاب خواهند كرد. نظر شما چيست؟ كم و كاستي بود دوستان به بزرگواري خودتون ببخشيد، تقديم به ارواح طيبه شهداي مرزباني ناجا در حادثه اخير نگور با تشكر فراوان از دوست و استاد گرامي جناب 7mmt به جهت پيشنهاد اين موضوع و كمك هاي بسيارشان تهيه شده توسط امير ارسلان رهسپار ، فقط براي ميليتاري منابع : http://en.wikipedia.org/wiki/Next-Generation_Bomber http://www.defensenews.com/story/defense/air-space/strike/2015/01/18/air-force-bomber-industry/21805275/ http://defensetech.org/2014/09/15/air-force-plans-major-step-in-long-range-strike-bomber-program/ http://breakingdefense.com/2014/09/b-2-pilots-lessons-for-lrsb-americas-new-bomber/
  15. بسم الله الرحمن الرحیم           از آغاز ورود هواپیما به میادین نبرد ،  واژه جدیدی با عنوان تکخال  خلبان نیز وارد فرهنگ واژه های نیروهای مسلح شد که عمدتا" به خلبانانی  اطلاق  می گردید که  موفق می شدند در طول  نبردهای هوایی ، جنگنده های دشمن را سرنگون و یا  اینکه در جریان اجرای ماموریتهای پشتیبانی نزدیک هوایی ، تجهیزات نیروی زمینی  حریف را منهدم نمایند .     اریش هارتمان ، خلبان تکخال آلمانی با 352 پیروزی هوایی   در لیست بلند بالای این تکخال های پرنده از سال 1916تا کنون ،  اسامی کسانی نظیر اریش هارتمان ، هانس اولریش رودل ، ایوان کاژداب ، اتو پولمن ، ماکس ایملمان  ، گئورگی رچکالف  ، فرانک لوک ، فرانسیسکو باراکا ، هیروشی نیشیزاوا  ،ورنر مولدرز ،  محمد رایان ، جلیل زندی ( خلبان پرافتخار گربه افسانه ای نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران  ) و... دیده می شود که در دوره های مختلف ، واجد شرایط اطلاق تکخال خلبان بوده اند .   تولد یک تکخال :   سیف الاعظم ، در سال 1941 ،در خانواده ای از طبقه متوسط در پاپنا (pabna) بنگلادش ، چشم به جهان گشود  و تا نوجوانی در مهمترین شهر بندری هند (کلکته ) زندگی نمود . در سال 1947، خانواده سیف الاعظم به شرق هند ( بنگلادش در جغرافیای سیاسی امروز ) ، یعنی جایی که اکثر مردم آنجا مسلمان بودند مهاجرت نموده و در آنجا ساکن شدند . هشت سال بعد ، یعنی در سال 1955 ، سیف الاعظم برای ادامه تحصیلاتش در دوره دبیرستان به پاکستان غربی مهاجرت نمود و پس از اتمام تحصیلات ، در سال 1958  وارد دانشکده خلبانی نیروی هوایی ارتش پاکستان (PAF) شد و دو سال بعد یعنی در سال 1960 ، از این دانشکده فارغ التحصیل گردید و بعنوان افسر خلبان ، دوران خدمت خود را در این نیرو آغاز نمود .   وی تنها خلبانی در ارتش پاکستان بشمار می رفت که در طول دوران خدمت خود ، در نیروی هوایی سه کشور ( نیروی هوایی پاکستان ، نیروی هوایی سلطنتی اردن و نیروی هوایی عراق ) خدمت کرد  و به شکل متمایزی در برابر دو حریف قدرتمند ، یعنی نیروی هوایی هند (جنگ 1965) و نیروی هوایی رژیم صهیونیستی (1967) قرارگرفت  .         از راست به چپ   نیروی هوایی پاکستان  ، نیروی هوایی عراق و نیروی هوایی سلطنتی اردن سه نیرویی که سیف الاعظم در طول دوران خدمت خود در آن به فعالیت پرداخت .     وی در سال 2001 ، توسط نیروی هوایی ارتش ایالات متحده ، به این کشور دعوت گردید و طی مراسمی بعنوان یک قهرمان ، در ردیف 22 عقاب زنده دنیا قرار گرفت . وی دارای رکورد طولانی ترین شلیک در جریان یک نبرد هوایی است که آن را در جریان جنگ شش روزه 1967 و با انهدام دو فروند پرنده نیروی هوایی رژیم صهیونیستی بدست آورد . نام و تصویر  وی بعنوان یک خلبان تکخال ، در بهترین دانشکده پرواز نیروی هوایی در سطح بین المللی ، یعنی مدرسه تاپ گان (TOP GUN) نیروی دریایی ارتش ایالات متحده می درخشد .     ظهور یک تکخال :   نبردهای هوایی میان اعراب و رژیم صهیونیستی ، یکی از جالب توجه ترین نبردهایی است که در تاریخ نظامی مدرن به وقوع پیوسته است . با این وصف ، یکی از جالب توجه ترین  مواردی که در این نبردها ، قابل بررسی است ، حضور خلبانانی با ملیت های متفاوت در سازمان رزم طرفهای درگیر بشمار می آید    چنانکه نیروی هوایی رژیم صهیونیستی از بدو تشکیل در سال 1948 ، از ملیتهای گوناگونی در ساختار رزمی خود بهره می برد و در آنسوی ماجرا نیز ، اعراب از خلبانان کشورهای گوناگونی نظیر آلمان شرقی ، پاکستان ، لهستان و لیبی استفاده می نمود  . اما یکی از مشهورترین این خلبانان ، ستوان سیف الاعظم ، جمعی نیروی هوایی ارتش پاکستان بشمار می رود . وی در سپتامبر 1965 و با آغاز  جنگ با هند ، در اسکادران هفدهم نیروی هوایی پاکستان مستقر در پایگاه هوایی سارگودها ، که به جنگنده های اف-86 مجهز بود ، خدمت می نمود و نخستین پرواز رزمی خود را در همین اسکادران تجربه نمود .   در جریان این جنگ ، اجرای حملات هوا به زمین علیه اهداف زمینی ، بخش عمده ای از ماموریتهای محوله به این اسکادران را تشکیل می داد و در مجموع ، سیف الاعظم ، 12 ماموریت رزمی را در عمق خاک هند علیه اهداف دشمن در کاسیور ، واقا و سیالکوت به انجام رساند .     جنگنده اف-86 نیروی هوایی پاکستان       جنگنده فولند- گانت ، نیروی هوایی ارتش هند     اما آنچه که موجب شد تا نام وی در صدر خبرها قرار گیرد  ، واقعه ای بود که در 19 سپتامبر 1965 روی داد . در این تاریخ ، وی به همراه سه فروند از سابرهای اسکادران 17 ، به رهبری  فرمانده اسکادران ، عظیم دادپوتا ، ماموریت یافت تا یک هدف را در  عمق خاک هند بمباران نماید . اما پس از اجرای ماموریت و در راه بازگشت به خانه ، این فرمیشن توسط دو فروند رهگیر فولند گانت نیروی هوایی هند ، رهگیری شد و نبرد سختی میان دو طرف در گرفت . در جریان این نبرد هوایی ، پرنده فرمانده اسکادران سرنگون گردید ، اما ستوان سیف الاعظم ، موفق شد تا یکی از دو رهگیر هندی را با آتش توپهای خود سرنگون نماید و قربانی وی ، سروان  " وی . مایادف " پس از خروج موفق از پرنده رزمی آسیب دیده خود ، به اسارت ارتش پاکستان در آمد .   این شکار ، یک شاهکار باور نکردنی برای نیروی هوایی ارتش پاکستان بشمار می رفت ، چرا که تجربه نیروی هوایی پاکستان نشان داده بود که جنگنده های فولند گانت هندی  به سختی  در جریان رزم هوایی سرنگون می شوند .     ستوان سیف الاعظم در زمان دریافت نشان از نیروی هوایی ارتش پاکستان     با پایان جنگ ، ستوان سیف الاعظم ، در نوامبر 1966 ماموریت یافت تا با یکی دیگر از همکارانش در نیروی هوایی پاکستان ، یعنی ستوان "سروار شاد" ، به اردن رفته و تجربیات خود را به خلبانان جنگنده های هاوکر هانتر نیروی هوایی سطنتی اردن منتقل نماید . در جریان این ماموریت ، جنگ شش روزه 1967 آغاز گردید و  ستوان سیف الاعظم به شکل ناخواسته ، درگیر یک جنگ دیگر شد .   در 5 ژوئن 1967 ، وی به همراه 3 خلبان اردنی ، در قالب یک فرمیشن 4 فروندی از جنگنده های هاوکر هانتر از پایگاه هوایی المفرق به پرواز در آمد ، غافل از اینکه یک صورتبندی تهاجمی از بمب افکن های داسو سوپر مایستر نیروی هوایی رژیم صهیونیستی ، به قصد بمباران این پایگاه هوایی ، بدان نزدیک می شوند . بلافاصله ، فرمان آغاز درگیری صادر شد و در بدو امر ، سیف الاعظم توانست تعداد پیروزی های هوایی خود را به عدد 4 رسانده و دو فروند سوپر مایستر مهاجم را سرنگون نماید . از این تاریخ به بعد ، بتدریج توانایی های وی در رزم هوایی در کانون توجه قرار گرفت .     سوپرماژیستر نیروی هوایی ارتش رژیم صهیونیستی     به فاصله 24 ساعت ، یعنی در هفتم ژوئن 1967، پس از نخستین حملات نیروی هوایی عراق به اهداف مد نظر در سرزمین های اشغالی ، نیروی هوایی ارتش رژیم صهیونیستی یک حمله سنگین هوایی را علیه مجموعه پایگاه های الولید (H-3) ترتیب داد و براساس طرح های برنامه ریزی شده ، قرار شد تا یک فرمیشن تهاجمی شامل 4 فروند بمب افکن واتور و دو فروند میراژ-3 بعنوان اسکورت ، به الولید حمله نمایند .       بمب افکن واتور نیروی هوایی ارتش رژیم صهیونیستی     جنگنده MIRAGE III CJ  نیروی هوایی ارتش رژیم صهیونیستی     همزمان با پرواز این فرمیشن بسمت الولید ، ستوان سیف الاعظم درون یک هاوکر هانتر عراقی به رجیستر 702 ، موفق شد تا به همراه دو هاوکر هانتر دیگر ، این فرمیشن را رهگیری نماید . اما میراژهای محافظ که انتظار چنین واکنش سریعی را از سوی نیروی هوایی عراق نداشتند ، بلافاصله برای دور نمودن هانترها ، از دسته پروازی جدا شده و همین کار ، آغاز درگیری هوایی را موجب گردید.   درجریان یک نبرد هوایی طاقت فرسا ، یکی از دو فروند هاوکر هانتر همبال سیف الاعظم توسط یکی از میراژهای مهاجم به هدایت سروان "گیدئون درور" ساقط گردید . سیف الاعظم نیز با مشاهده ساقط شدن همکاراش ، برای انتقام وارد یک درگیری سخت با میراژهای محافظ شد و موفق شد تا یکی از دو میراژ را سرنگون نماید . اینک بمب افکن های واتور مهاجم بدون محافظ ، آماده بودند تا شکار سیف الاعظم شوند . بنابراین وی بسرعت به سراغ بمب افکن ها رفت و با ساقط کردن یکی از واتورها ، دومین شکار خود را به ثبت رساند .   هر دو قربانی وی ، یعنی سروان گیدئون درور خلبان میراژ و سروان گولان که با بمب افکن واتور پرواز می نمود ، پس از خروج موفقیت آمیز از پرنده های خود ، به اسارت نیروی های عراقی در آمدند .     صحنه بازسازی شده حمله سیف الاعظم به واتور اسراییلی     یکی از خدمه زمینی که شاهد این نبرد هوایی بود ، بعدها چنین به یاد می آورد که سیف الاعظم بقدری نزدیک به بمب افکن واتور مهاجم پرواز می نمود که پس از شلیک و انفجار بمب افکن مزبور ، هاوکر هانتر او  به درون دریایی از قطعات منهدم شده پرنده مهاجم وارد شد و بسیاری بر این باور بودند که وی نیز سرنگون شده است .       هاوکر هانتر سیف الاعظم و دوKILL MARK که نشاندهنده دو شکار وی محسوب می گردد .     به گفته سرگرد " مردخای هود " ، فرمانده وقت نیروی هوایی ارتش رژیم صهیونیستی ، از دست دادن سه فروند هواپیما در یک درگیر هوایی ، موجب شد تا وی احساس کند که جنگ را باخته است .     پس از سرنگونی این دو پرنده ، دو KILL MARK به نشانه سرنگونی دو پرنده دشمن در سمت راست این جنگنده حک گردید . این هاوکر هانتر تا اواسط دهه 70 میلادی در حالی که دماغه و سکان های عمودی آن به رنگ قرمز در آمده بود ، بعنوان رهبر تیم آکروجت نیروی هوایی عراق به خدمت خود در نیروی هوایی عراق ادامه داد .       این هاوکر هانتر با پایان یافتن دهه هشتاد میلادی، در پایگاه هوایی حبانیه بازنشسته شد و بدنه این پرنده افسانه ای در همان پایگاه  قرار گرفت . سرهنگ خلبان سیف الاعظم ، در طول خدمت خود موفق شد تا سه نشان شجاعت از سه نیروی هوایی ، بصورت جداگانه دریافت نماید . وی در سال 1972 ، به نیروی هوایی بنگلادش پیوست .     نویسنده و مترجم : MR9 Military.ir Copyright :rose: :rose: تمامی حقوق برای انجمن میلیتاری محفوظ است :rose: :rose:     منابع :       1 - IRAQI FIGHTERS 1953-2003 2-ISRAEL AIR FORCE 1948-1967  BY RAY BALL 3-پاک دیفنس 4- ویکی
  16. بسم الله الرحمن الرحیم سرکوب پدافند هوایی دشمن (Suppression of Enemy Air Defenses /SEAD) وایلدویزل / استاندارد یکی از ماموریتهای اصلی واحدهای پروازی نیروی هوایی پس از ظهورسه عنصرجدید در نبردهای معاصر (رادار/ توپخانه ضدهوایی هدایت راداری و نهایتا" موشکهای هدایت شونده زمین به هوا)، کنترل و ازکارانداختن و نابودی این سامانه ها می باشد . بررسی دقیق نبردهای به وقوع پیوسته پس از جنگ دوم جهانی نشان می دهد که هرکدام از این نبردها ، جنبه های نوینی از فناوری را با بکارگیری تجهیزات ، تسلیحات و تاکتیک ها به نمایش گذاشته و نشان داده اند که گاهی استفاده از وجودبرتری کمی تسلیحات غیر پیشرفته در مقابل برتری کیفی تسلیحات پیشرفته و یا برعکس ، پیروزی های نظامی خیره کننده ای را به ارمغان آورده است. در کنار این مساله و به موازات افزایش توانایی های رزمی یک سامانه تسلیحاتی ،توسعه تاکتیکهای مورد نیاز نیز یک اصل غیر قابل اجتناب بشمار می رود . در چنین شرایطی ، سامانه های پدافند هوایی نیز از این قاعده مستثنی نبوده ، چــنانکه این نوع از سیستم های جــــنگ افــــزاری می بایست دارای قابلیت های پدافندی مناسبی باشند تا درمرحله آغازین تهاجم دشمن ، بتوانند ایمنی مناطق مسکونی ، مراکز ثقل سیاسی، نظامی و اقتصادی را از گزند بمباران و آسیب حفظ نمایند و با ایجاد لطمات عمده به پیکره و استخوان بندی قدرت هوایی دشمن ، باعث لغو ماموریت های تهاجمی وبه احتمال زیاد تغییر نتیجه جنگ شوند . بنابراین، به صورت طبیعی ، نیروی هوایی مهاجم سعی خواهد نمود تا تهاجم خود را با انجام ماموریت های سرکوب پدافند هوایی آغاز نماید . برهمین اساس و بنا به تعریف وزارت دفاع ایالات متحده ، سرکوبی پدافند هوایی دشمن عبارتند از : " انجام هرگونه فعالیتی به منظور خنثی سازی ، نابود سازی و ایجاد اختلال موقت یا دائم در سامانه های پدافند هوایی زمین و دریاپایه دشمن بوسیله تجهیزات مخرب یا اخلالگرها " جنگنده / بمب افکن F-105G ، یکی از مهمترین جنگ افزارهای ارتش ایالات متحده برای مقابله با آتشبارهای سام ارتش ویتنام شمالی بشمارمی آمد . جنگنده / بمب افکن F-4G در حال تیک آف از فرودگاهی در عربستان در حالی که برای اجرای ماموریت SEAD ، به مهمات متنوعی شامل مشکهای هوا به زمین ماوریک و مهمات ضد تشعشع شرایک و غلاف جنگ الکترونیک مجهز شده است . ارتش ایالات متحده برای ایجاد برتری هوایی بر فراز منطقه نبرد ، تاکید زیادی بر استفاده از اسکادارن های وایلد ویزل دارد . تصویر فوق یکفروند جنگنده / بمب افکن A-7E را بر روی عرشه فوقانی ناو هواپیمابر USS AMERICA نشان میدهد که برای اجرای عملیات بر علیه آتشبارهای دفاع هوایی لیبی (عملیات دره الدورادو ) آماده می شود . به نظر می رسد پرنده فوق برای اجرای این ماموریت به مهمات ضد رادار شرایک و مهمات هوابه زمین راک آی مارک II مجهز شده است . ارتش های اروپایی نیز پس از مشاهده تاثیر تسلیحات ضد رادار ، بسرعت خود را به قابلیت های ضد رادار مجهز نمودند . تصویر فوق یک فروند تورنادو ECR نیروی هوایی آلمان را که به مهمات ضدرادار هارم مجهز شده است را نشان میدهد مهمات ضد تشعشع AGM-88 HARM، جنگنده / بمب افکنF/A-18 C نیروی هوایی بریتانیا ، به شکل وسیعی از مهمات ضد رادار درسازمان رزم نیروی هوایی خود بهره می برد . تصویر فوق ، یک تیر موشک ضد تشعشع آلارم را بروی یکفروند جنگنده/ بمب افکن تورنادو GR4 نشان می دهد . در حال حاضر پرنده ویژه نیروی هوایی ارتش ایالات متحده برای اجرای ماموریتهای سرکوب پدافند هوایی ، جنگنده/بمب افکن F-16 CJ بشمار می آید . پرنده فوق ، یکفروند F-16 CJ بلاک 50 سری D است که برای اجرای ماموریت SEAD ، به طیف متنوعی از مهمات شامل ، AIM-120 آمرام ، AIM-9 M سایدویندر در جایگاه های دو وهشت ، مهمات ضد رادار AGM-88 هارم در جایگاه های سه و هفت ، و برای هدفیابی به یک غلاف AN/ASQ-213 ، مسلح شده است . با این حال و براساس نظرات خلبانان شرکت کننده در جنگ ویتنام ، قابلیتهای تاندرچیف و فانتوم به مراتب افزون تر از این نمونه فالکون بشمار می آمد . نویسنده و مترجم : کارشناس ارشد جغرافیای سیاسی - MR9 Military.ir Copyright تمامی حقوق برای انجمن میلیتاری محفوظ است منابع : 1- Davis, Larry and Menard, David, Republic F-105 Thunderchief 2- Bill Siuru, Bill Holder-General Dynamics F-16 Fighting Falcon 3-F-4 PHANTOM II IN ACTION 4- "MODERN MILITARY AIRCRAFT "THUD" 5- A-7 IN ACTION 6- ویکی 7- مطالعات شخصی اینجانب از منابع گوناگون
  17. نیروی هوایی آلمان     بعد از پایان جنگ دوم جهانی کشور آلمان تا سال ها از داشتن نیروی نظامی محروم شد.این محرومیت باعث تاثیرات مخرب زیادی روی صنعت هوانوردی آلمان وارد شد.تا این که در سال 1955 با پیوستن آلمان به نیروهای ناتو ارتش این کشور تشکیل شد.از سال بعدی که خطر ارتش سرخ روز به روز بیشتر میشد تصمیم به تشکیل نیروی هوایی امروزی آلمان گرفته شد.     نیروی هوایی آلمان (نیروی هوایی امروزی) از 9 ژون سال 1956 تشکیل شد.تعدادی از تکخال ها و خلبانان ارشد لوفت وافه نازی نیز به این نیرو پیوستند. کسانی مانند برترین تکخال آلمان اریش هارتمن و تعدادی دیگر از بهترین ها مانند گرهارد بارخورن،کونتر رال و ژوهانس استین هووف به این نیروی نوپا پیوستند. دوره های اولیه این خلبانان و نیروهای دیگر توسط نیروی هوایی آمریکا در ایالات متحده برگزار شد.         اف 86     تابوت پرنده خلبانان آلمان در طول سال 60 تا 70      اولین هواپیماهایی که نیروی هوایی آلمان با انها شروع کرد اف84 و اف 86 بودند.درسال 1961 ورود 2 فروند اف84 به حریم هوایی آلمان شرقی که به خاطر خرابی سیستم های ناوبری بود منجر به تنش شدیدی بین شوروی و غرب شد که با توضیح غرب این مورد حل شد.سال 1960 اف104 استار فایتر وارد این نیرو شد که تا پایان جنگ سرد به خدمت خود ادامه داد(این هواپیما در طول خدمت 292 سانحه داشت و 116 خلبان خود را کشت که این باعث شد جامعه آلمان دید منفی شدیدی به این هواپیما داشته باشد و القابی شبیه جنگنده سقوط کننده و یا بیوه ساز به آن بدهند. شاید دلیل این همه تلفات خلبانان صندلی ایجکت رو به پایین و سرعت و قدرت مانور بسیار بالا و تیز بودن آن و آموزش ضعیف در سال های ابتدایی تشکیل این نیروی نوپا بود...).در سال 1963 اولین تغییرات بزرگ سازمانی نیروی هوایی آلمان به وجود امد و و پایه کامل گردان های رزمی این نیرو و همین طور قسمت هوادریای ارتش آلمان ریخته شد.نیروی هوایی به سرعت سعی در جایگزین کردین اف104 های خود را داشت و زودتر از تمام کشورهای دیگر این هواپیمایی جنگنده را بازنشست کرد و در سال 1974 فانتوم ها و سپس جنگنده اروپایی تورنادو را به خدمت گرفت.             تورنادو       فانتوم آلمانی   بعد از اتحاد دوباره آلمان شرقی و غربی در سال 1990 کل نیروها و امکانات و هواپیمای آلمان شرقی زیر نظر مرکز فرماندهی پنجم نیروی هوایی رفتند.آلمان غربی خود دارای 4 مرکز فرماندهی مستقل بود که دوتا در شمال و دو تا در جنوب قرار گرفته بودند.تجهیزات بسیاری از شوروی باقی مانده بود که بعد از بررسی کارآیی آن ها ، مشخص شد در حد لازم نبوده و به کشورهای بلوک شرقِ عضو ناتو داده شدند. ولی هواپیماهای میگ 29 و خلبانان آماده ی آن در نیروی هوایی باقی ماندند.میگ های جدید در گردان 73 شکاری مشغول به خدمت شدند و خلبانان کارآزموده آن  در عین حال مشغول آموزش باقی اعضای نیروی هوایی شدند.همینطور هیئتی از آمریکا برای بررسی کارآیی و قابلیت های این هواپیما به آلمان سفر کردندو در رزمایش های مختلف مانند رزمایش Red October با خصوصیات این جنگنده مدرن روس اشنا شدند.با ورود به کار جنگنده تایفون آخرین فروند از این جنگنده سال 2004 از خدمت خارج شد و تمام میگ های آلمانی به نیروی هوایی لهستان انتقال یافتند.       میگ29       سابقه عملیات های رزمی     نبرد های بالکان   لوفت وافه اولین تجربه رزمی خود بعد از جنگ دوم جهانی در سال 1995 کسب کرد.عملیات Deliberate Forcer بر ضد نیروهای صرب انجام داد .در این عملیات 6 تورنادوی نوع ضربتی با اسکورت 8 فروند تورنادوی دیگر به بمباران مواضع صربها پرداختند.در سال 1999 در جنگ کوزوو نیروی هوایی آلمان مستقیماً در کنار ناتو به عملیات هوایی پرداخت. این مسئله آنقدر در ان زمان جالب نمود پیدا کرد که روزنامه sun در سرتیتر خود نوشت: نیروی هوایی شاهنشاهی انگلیس و لوفت وافه در کنار هم در حال جنگ هستند. لوفت وافه در این عملیات از گردان 32 بمب افکن خود استفاده کرد که از جنگنده های ضربتی تورنادو استفاده می کردند.   در این عملیات تورنادوها از موشک های هوا به زمین إی جی إم 88 هارم و موشک های کوتاه برد سایدویندر برای دفاع هوایی استفاده کردند و مواضع ضدهوایی  نیروهای  متخاصم در اطراف کوروو را مورد تهاجم قرار دادند. در جنگ لوفت وافه مجموعا 446 سورتی پرواز انجام داد که در آن 236 موشک هارم شلیک کرد.لوفت وافه در این جنگ هیچ تلفاتی نداشت.   افغانستان   در سال 2006 لوفت وافه تعدادی از هواپیماهای تورنادوی شناسایی خود را از اسکادران 51 شناسایی ایملمن به فروذگاه مزارشریف افغانستان انتقال داد.همچنین تعدای از بالگردهای ارتش و هواپیماهای ترابری سی160 از این فرودگاه عملیات انجام می دهند.   از سال 2011 تغییرات گسترده ای در ساختار سازمانی نیروی هوایی آلمان انجام شد.بر طبق این تغییرات به طور کلی سه اسکادران چند منظوره متشکل از جنگنده تایفون هر کدام با 140 فروند تشکیل میشوند و فقط یک اسکادران جنگنده بمب افکن تورنادو به خدمت ادامه خواهد داد.ساختار سازمانی به شکل زیر:   سازمان مرکزی فرماندهی عملیات هوایی: مسئول کنترل و فرماندهی عملیات هوایی مرکز فرماندهی نیروهای عملیاتی: که فرماندهی نیروهای عملیاتی را به عهده دارد مرکز فرماندهی نیروهای پشتیبانی: که کار پشتیبانی نیروهای رزمی را به عهده دارد     مراکز آموزشی آمریکای شمالی   به دلیل محدودیت های ژرمن ها بعد از جنگ جهانی، اکثر خلبانان نیروی هوایی در مراکز آموزشی در آمریکا و کانادا آموزش می دیدند.بعد از اتفاقات و حوادث سال 60 تا 70 روی جنگنده های اف84 و اف104 (سقوط ها و تلفات زیاد خلبانان آلمانی با این دو هواپیما بسیار بالا بود) به دلیل فشارهای عمومی مراکز آموزشی لوفت وافه رسماً به آمریکا و کانادا انتقال یافت.دو مرکز آموزشی لوفت وافه یکی در فرودگاه Goose Bay در کانادا و دیگری در فرودگاه Holloman در نیومکزیکوی آمریکا تشکیل شدند. مرکز فرماندهی  این دو مراکز آموزشی با عنوان مرکز هوایی آموزش تاکتیکی در سال 1996 در فرودگاه Holloman تشکیل و مستقر شد و کارهای آموزش و هماهنگی آن و ساختار آموزشی در این مرکز انجام می شود.       اف4 های فانتوم در حال اموزش در اطراف holloman   این نیرو در حال حاضر در اورپا پس از انگلیس ، فرانسه و ایتالیا ، مکان چهارم قدرت را دارد. تعداد نیروهای انسانی لوفت وافه 44565 نفر است که وزیر دفاع اعلام کرده این نیروها باید به 23000 نفر کاهش پیدا کند.   لوفت وافه 10 فرودگاه عملیاتی و 3 فرودگاه بدون نیروی عملیاتی دارد. هواپیماهای رزمی که ستون فقرات  اسکادران های آن را تشکیل می دهند شامل: 112 فروند یوروفایتر تایفون که سفارش کل آن 143 فروند است 122 فروند تورنادو که برنامه ریزی شده تا به تعداد 85 فروند برسد و همگی ارتقا پیدا کنند     هواپیماهای ترابری نظامی: 56 فروند سی  160 + سفارش 40 فروند ایرباس آ400 ام   بالگردها : 42 فروند سی اچ53 + 3 فروند یوروکاپتر   هواپیماهای آموزشی : بیچ کرافت تی6 به استعداد 69 فروند + تی38 تالون 35 فروند                       یوروفایتر تایفون     برگرفته از ویکی ترجمه از نیما IRIAF   کلیه حقوق این تاپیک متعلق به سایت میلیتاری میباشد   :rose:   ----------------------------------- اندکی ویرایش شد تصاویر و تاپیک منتقل شد PersianKing
  18. با توجه به تحولات اخیر عراق و پیشروی های اخیر داعش در نبود تحرک نیروی هوائی عراق ، در تاپیک های مختلفی در خصوص نیروی هوائی عراق بطور پراکنده صحبت شده است. با توجه به جذابیت بحث برای دوستان تصمیم گرفتم تا در این تاپیک در خصوص نیروی هوائی عراق از گذشته تا بحال مطالبی رو قرار بدم. امیدوارم که مورد استقبال دوستان قرار بگیره مقدمه - نیروی هوائی عراق (به عربی: القوه الجویه العراقیه) یکی از سه بخش محوری ارتش عراق می باشد که زیر نظر ستاد کل ارتش عراق فعالیت میکند و طبق اساسنامه تأسیس آن مسئولیت حفاظت از مرزهای عراق و نیز نظارت و مراقبت بر دارائی های ملی و بین المللی کشور عراق را بر عهده دارد. تاریخچه: سابقه تشکیل این نیرو توسط ارتش بریتانیا به سال 1927 بر میگردد. در واقع بریتانیا پس از جنگ جهانی اول و شکست عثمانی از متفقین ، این نیروی هوائی (و کلا ارتش رزمی عراق) را به عنوان بخشی از نیروهای تحت امر و قیمومیت نیروی هوائی سلطنتی بریتانیا (رویال ایر فورس) ؛ با هدف ایجاد اهرم کنترل در مقابل نیروی هوائی امپراطوری عثمانی تشکیل داده بود و اولین خلبانان این نیرو را نیز خلبانان سابق ارتش عثمانی تشکیل میدادند که توسط ارتش بریتانیا اجیر شده بودند. البته بتدریج این خلبانان با خلبانان بومی عراقی جایگزین شدند. در واقع اولین روز نیروی هوائی عراق را میتوان روز 22 آوریل 1931 نامید که برای اولین بار 5 خلبان نیروی هوائی عراق از کالج هوانوردی سلطنتی بریتانیا فارغ التحصیل شدند و با هواپیماهای Breda (ساخت انگلیس) و کمی بعدتر با هواپیماهای بمب افکن SM-79 ایتالیائی از پایگاه هوائی بغداد به پرواز در آمدند. در سالهای پس از استقلال عراق، نیروی هوائی این کشور همچنان وابسته به نیروی هوائی سلطنتی بریتانیا بود تا اینکه به تدریج سال 1937 با رسیدن تعداد خلبانان این نیرو به 127 نفر اولین گام مهم در توسعه و تثبیت این نیرو برداشته شد. واما نیروی هوائی امروز عراق: بعد از سقوط صدام و اشغال عراق توسط آمریکا (و هم پیمانان اش در غرب) ، تمامی نیروهای نظامی این کشور (از جمله نیروی هوائی ارتش عراق) منحل شدند. بعد از روی کار آمدن دولت جدید این کشور، اراده ای برای تشکیل مجدد این نیرو شکل گرفت و دولت عراق شروع به سفارش خرید تعداد زیادی از انواع مختلف هواگردها (هواپیما، هلیکوپتر و پهپاد) نمود که در ادامه به این خریدها بصورت فهرست وار می پردازم: جنگنده/ بمب افکن F-16 فالکون: ارتش عراق در اولین خرید جت های جنگنده خود ؛ خرید 30 فروند جنگنده F-16 (C Block 52) و 6 فروند هواپیمای دوسرنشینه آموزشی F-16 (D Block 52) را بر اساس "قرارداد امنیتی بغداد- واشنگتن" به کشور آمریکا سفارش داده است که تاکنون فقط یک فروند هواپیمای آموزشی تحویل کشور عراق شده است. * * * جنگنده پشتیبانی نزدیک SU-25 فراگ فوت: بعد از تصرف مناطق بسیاری از کشور عراق و با توجه به عدم تحویل فالکون ها به ارتش عراق ، نوری المالکی نخست وزیر اقدام به سفارش برای خرید 12 فروند هواپیمای سوخو 25 از کشور روسیه نمود که این هواپیماها به تدریج (ولی بسیار سریع) در حال تحویل به ارتش عراق میباشند. منابع غیر رسمی ایرانی ، عراقی و مخالفین از حضور هواپیماهای سوخو 25 ایرانی در عراق هم سخن گفته اند. ارتش عراق و سپاه پاسداران در خصوص این موضوع سکوت کرده اند. * * * جنگنده بمب افکن SU-20 و SU-22 فیتر: ویکیپدیا و همچنین منابع نزدیک به سعودی ها از تحویل 88 فروند جنگنده بمب افکن های سوخو 20/22 به ارتش عراق (توسط ایران و روسیه) هم خبر داده که هنوز توسط هیچ منبع رسمی تائید نشده و هنوز هیچ تصویر عملیاتی هم از این جنگنده ها در عراق دیده نشده است. * * * هواپیمای آموزشی Cessna 208 کاراوان: ارتش عراق دارای 5 فروند هواپیما آموزشی سسنا 208 هست که سه فروند اونها با تغییر کاربری مجهز به موشک های هلفایر شدند و تا قبل از ورود سوخو 25 ها به کشور عراق عملا همین سه فروند بار تمامی حملات هوائی به داعش رو به دوش میکشیدند. * * * هواپیمای آموزشی Cessna 172 اسکای هاوک: ارتش عراق در حال حاضر دارای 18 فروند از این هواپیماهاست * * * هواپیمای آموزشی/ تهاجم سبک Beechcraft T-6 تکسان II : ارتش عراق این هواپیما رو در دو مدل سفارش داده است. مدل T-6A (آموزشی) که از 20 فروند سفارش شده تاکنون 15 فروند رو تحویل گرفتند مدل AT-6C (تهاجم سبک) که از این مدل 24 فروند سفارش داده اند ولی هنوز هیچکدام را تحویل نگرفته اند. * * * هواپیمای آموزشی / تهاجم سبک Super Mushshak سوپر موشک : ارتش عراق از این هواپیمای پاکستانی 20 فروند سفارش داده که هنوز هیچی تحویل نگرفته است. * * * هواپیمای آموزشی / تهاجمی Lasta 95 : ارتش عراق تمامی 20 فروند سفارش داده از این هواپیما رو از صربستان تحویل گرفتند. * * * جت آموزشی/ پشتیبانی سبک L-159 آلکا : ارتش عراق این جت آموزشی رو که نمونه پیشرفته و به روز شده L-39 آلباتروس هست ، به تعداد 12 فروند به جمهوری چک سفارش داده. ولی هنوز هواپیمائی تحویل نگرفته است. * * * جت آموزشی/ تهاجمی KIA T-50 گلدن ایگل: نیروی هوائی عر اق 24 فروند از این جت های فوق مدرن رو به کشور کره جنوبی سفارش داده که هنوز توی صف ساخت هستن و چیزی تحویل عراق نشده. * * * =========================================== انشاءالله سعی میکنم که در پستهای بعدی در خصوص مابقی هواگردهای ارتش عراق (سایر هواپیماها ، پهپادها و هلیکوپترها) هم اطلاعاتی بگذارم. اگر دوستان موافق بودند به مابقی تاریخچه نیروی هوائی عراق (حد فاصل گذشته های دور تا الان) هم در پست های بعدی همین تاپیک می پردازم. لطفا عکسهای این تاپیک توسط دوستان مدیر، به گالری منتقل شوند /// عکسها منتقل شدند cheka
  19. قهرمان جنگ ملقب به «گرگ آسمان» سرتیپ خلبان علی اشرف بهرامی پناه در دوران جنگ ملقب به گرگ آسمان و از مجاهدان سال‌های دوران دفاع مقدس بود. او تنها شاگرد ممتاز ، تمام دوره های حرفه ای آکادمیک خلبانی ایالات متحده امریکا با نمره شگفت انگیز 100 Perfect بوده و تنها کسی است که از استاد سختگیر امریکا James Silicon نمره 100 گرفته است. پس از رد کردن پیشنهاد ایالات متحده امریکا مبنی بر اقامت و دریافت امتیازات بسیار در آن کشور به ایران باز می گردد. او دارنده رکورد بیشترین ساعات انجام عملیات جنگی در زمان 8ساله ی جنگ بدون کوچکترین صدمه است. همچنین یکی از دارندگان با ارزشترین عنوان خلبانی و رزم خلبانی یعنی “TOP GUN" تاریخ نیروی هوایی ایران است. دارنده دومین رکورد ساعت‌های پرواز پیاپی بدون توقف عملیاتی در جنگ که پس از زدن این رکورد بسیار سخت و سنگین 40% شنوایی گوش راست خود را از دست داد. منبع: فاتحان _ پایگاه اطلاع رسانی دفاع مقدس
  20. به گزارش جهان به نقل از تسنیم، سردار محمد حجاری معاون آماد و پشتیبانی ستاد‌ کل نیروهای مسلح در همایش سلاح‌های هواپایه که صبح امروز در دانشگاه امام حسین(ع) برگزار شده، طی سخنانی گفت: پروژه موشک برد بلند و هوا به هوای "مقصود" در آینده نزدیک به بهره برداری می‌رسد. وی همچنین به مواضع اخیر رئیس جمهور آمریکا اشاره کرد و افزود: فاصله لبخند و اخم دشمن خیلی کوتاه است و فکر نکنیم با یک لبخند همه چیز حل می‌شود چرا که این لبخند خیلی سریع به اخم تبدیل می‌شود همانطور که دیدیم که لحن رئیس جمهور آمریکا طی دو روز متفاوت شد. معاون ستاد‌ کل نیروهای مسلح همچنین تاکید کرد: در سال ۹۲، ۶۰درصد تحقیقات ما به حوزه هواپایه و سلاح های هواپایه اختصاص یافته است. سردار حجازی تأکید کرد: ۱۷ پروژه عمده و سطح یک در هوافضا در دست تولید داریم که در واقع سامانه هستند و ۱۱ پروژه سطح یک در صنایع هوایی نیز در دست تولید داریم. http://www.jahannews.com/vdcdx90s9yt0fj6.2a2y.html منتظر گمانه زنی دوستان راجع به این موشک هستم دقت کنید که این موشک بعنوان برد بلند معرفی شده است یعنی چقدر؟؟؟؟
  21. عصرایران ؛ جعفر محمدی - اجلاس عدم تعهد ، هر چند امروز به دلیل میزبانی کشورمان ، برای ایرانی ها اهمیت دارد اما پیش از این نیز ، یک بار در کانون توجه مردم ایران قرار گرفته بود ، زمانی که قرار بود بغداد میزبان سران عدم تعهد باشد ، آن هم در بحبوحه جنگ ایران و عراق! برای حکومت صدام حسین که در سوم خرداد ۱۳۶۱ ، خرمشهر را از دست داده و ضربه ای حیثیتی در جنگ و جهان خورده بود ، بسیار مهم بود که با میزبانی بزرگ ترین نهاد بین المللی بعد از سازمان ملل ، به ترمیم وجهه خود بپردازد. از این رو ، بغداد خود را مهیای برگزاری اجلاس می کرد و این در حالی بود که ایران ، می کوشید با تبلیغ ناامن بودن پایتخت عراق به دلیل وضعیت جنگی ، مقامات کشورها را از سفر به عراق بازدارد و اجلاس بغداد را منتفی کند. با این حال ، ماشین تبلیغاتی و سیاسی صدام که از پشتوانه قدرت های بزرگ هم برخوردار بود ، گوی سبقت را ربود و قرار شد اجلاس در بغداد تشکیل شود. عراقی ها ، ادعا می کردند که بغداد به حدی امن است که حتی یک پرنده هم بدون اجازه آنها نمی تواند در آسمانش پرواز کند. آنها حتی از مسوولان کشورهای عدم تعهد خواستند تا کارشناسان امنیتی خود را به بغداد بفرستند و از نزدیک شاهد امنیت مثال زدنی آن باشند! زمان اجلاس نزدیک می شد و تلاش های ایران ثمر بخش نبود. همه در تهران به دنبال راهی برای ضربه زدن به دشمن بودند ؛ تا این که پیشنهادی محرمانه از وزارت خارجه به ریاست جمهوری رسید و خیلی زود مقدمات اجرایی کردنش در دستور کار مقامات عالی نظام قرار گرفت. در نامه با تأکید بر اهمیت اجلاس ، تلاش های عراق در این باره و تصریح به این که اهمیت این موضوع از "خرمشهر" کمتر نیست ، آمده بود: "سرنوشت محل برگزاری کنفرانس را یک حرکت نظامی می تواند روشن کند."
  22. براساس اطلاعات منتشر شده توسط سازمان سيا و كتابخانه كنگره آمريكا و برآورد آنها در سال ‌2011، هم‌اكنون مصر از نظر توان نظامي در رده شانزدهم قدرت‌هاي نظامي جهان قرار دارد. به گزارش ايسنا بر اساس اطلاعات عنوان شده از سوي سازمان اطلاعات مركزي آمريكا (سيا) و كنگره آمريكا، مصر كه جمعيت آن 82 ميليون و 79 هزار نفر است، هم‌اكنون داراي 468 هزار پرسنل فعال نظامي است و تعداد نيروهاي ذخيره فعال اين كشور 479هزار نفر است. نيروي زميني مصر داراي 4126 دستگاه تانك، 5940 دستگاه نفربر، 2240 عراده توپ كششي، 1335 عراده توپ خودكششي، 1185 سامانه پدافند موشكي، 10334 خمپاره‌ انداز، 23590 سامانه ضد تانك، 3990 سامانه پدافند هوايي و 57235 وسيله نقليه لجستيكي است. نيروي هوايي مصر نيز داراي 884 فروند جنگنده و هواپيما، 306 فروند هليكوپتر و 86 فرودگاه عملياتي است. نيروي دريايي مصر نيز داراي 221 فروند كشتي، هفت بندر، چهار زيردريايي، 9 ناوچه، 130 قايق نظامي گشت زني و 20 قايق‌ جنگي خشكي آبي است. نيروي دريايي مصر داراي ناو هواپيمابر و ناوشكن نيست. بودجه نظامي مصر در سال ‌2011، هفا ميليارد و 150 ميليون دلار بوده است. كشور مصر داراي مساحت يك ميليون و 1450هزار كيلومتر مربع و 2450 كيلومتر خط ساحلي است. مصر داراي 2665 كيلومتر مرز مشترك خشكي است. منبع
  23. نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران، از سال 1991 به بعد، تعداد 18 فروند میگ MiG-29A و 7 فروند گونه دوسرنشینه میگ MiG-29UB را تحویل گرفته است. این هواپیماها پس از قراردادی که در ژوئن 1990 بین دولت ایران و روسیه به امضا رسید، تحویل نیروی هوایی ایران داده شد. میگ MiG-29 نخستین و تنها جنگنده رهگیری است که پس از جنگ ایران و عراق خریداری شد و براساس برنامه قرار بود که به‌عنوان جایگزین برای F-14 تامکت‌های از دست رفته درطی جنگ و زمین‌گیر شده به‌علت در دسترس نبودن قطعات یدکی، وارد خدمت شوند. این قرارداد به‌عنوان بخشی از برنامه بزرگ نیروی هوایی برای بازسازی قدرت جنگنده‌های نیرو، پس از جنگ، در زمان فرماندهی سرتیپ «منصور ستاری» بر نیروی هوایی بسته شد و اجرایی گردید. دراصل و براساس همان برنامه بزرگ، قرار بود 48 فروند فالکروم برای ایجاد پوشش دفاع هوایی شهرهای بزرگ «تهران»، «شیراز» و «تبریز» وارد کشور شوند اما این روند به‌علت کمبود بودجه ایران، با تحویل همان ارقامی که در ابتدا ذکر شد به پایان رسید. میگ MiG-29 پس از ورود به ایران، لباس دو گردان شکاری تاکتیکی و گردان 11 شکاری تاکتیکی در پایگاه یکم شکاری تهران و گردان 23 شکاری تاکتیکی در پایگاه دوم شکاری تبریز وارد خدمت شدند. براساس مفاد قرارداد، تعداد 400 نفر از مستشاران، متخصصان فنی و معلم روس وارد ایران شدند تا عملیات جنگنده‌های میگ MiG-29 را درطی 7 سال پشتیبانی کنند. برهمین اساس، روس‌ها متعهد گردیدند که نیروی هوایی ایران را برای کاربری فالکروم درطی 25 سال یا 25 هزار ساعت پرواز، از لحاظ قطعات یدکی و کمک‌های فنی، پشتیبانی کنند. هواپیماهای میگ MiG-29 تحویل داده شده به ایران درواقع هواپیماهای کارکرده نیروی هوایی روسیه بودند که تقریبا نیمی از آنها به آخرین ساعات پروازی تعیین شده توسط شرکت سازنده رسیده بودند. با اتمام این ساعت پرواز، براساس تخمین منابع نظامی، حداقل 2 فروند میگ MiG-29A و 4 فروند میگ MiG-29UB به‌علت به پایان رسیدن زندگی عملیاتی‌شان، زمین‌گیر شده و وارد انبارها گردیدند. در ادامه، شرکت سازنده روس موفق نشد که دستورالعمل‌های فنی را برای افزایش ساعت و سیکل پروازی میگ MiG-29 به ایران و نیروی هوایی ارتش تحویل دهد. درنتیجه نبود این دستورالعمل‌ها، متخصصان فنی نیروی هوایی نتوانستند در زمان استاندارد و با طی ساعت کار فنی تعیین شده، کار تعمیرات اساسی و بهسازی فالکروم‌های مزبور را به پایان برسانند و درنتیجه، این فرایند مقداری به درازا کشید. فرماندهان نیروی هوایی که برای راه‌اندازی فالکروم‌های زمین‌گیر شده خود، وجود دستورالعمل‌ها را ضروری و اجتناب‌ناپذیر می‌دانستند، تلاش خود را برای به‌دست آوردن این کتاب‌ها از تمام منابع موجود و در دسترس در سراسر دنیا به‌کار بستند. با این‌حال از اواسط دهه 90 تاکنون، ایران توانسته است بدون کمک مستشاران روس و با تکیه بر توان داخل کشور و متخصصان زبده در درون نیروی هوایی، چک‌های دوره‌ای و سبک این جنگنده را انجام دهد. نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران، در راستای تجهیز و تکمیل وسایل زمینی ناوگان فالکروم‌های خود، با توجه به عدم توانایی روس‌ها در تامین این تجهیزات، دست به خرید آن از دیگر کشورهای صاحب میگ MiG-29 زدند. همزمان کوشش‌هایی برای بهسازی و ارتقای قابلیت‌های فالکروم در نیروی هوایی ایران به جریان افتاد. یکی از این بهسازی‌ها، تجهیز میگ MiG-29 به لوله سوخت‌گیری هوا به هوا بود که در افزایش برد عملیاتی این جنگنده تاثیر به‌سزایی داشت. وجود لوله سوخت‌گیری هوایی، درحالی که هواپیما به مخازن سوخت خارجی مجهز نیست و متکی به مخازن سوخت داخلی است از تاثیر عملیاتی پایینی برخوردار است. پس می‌بایست بر روی میگ MiG-29های ایرانی که توانایی حمل مخازن سوخت خارجی نداشتند، این قابلیت ایجاد می‌شد. با توجه به این‌که تصمیم فرماندهان نیروی هوایی ایران بر افزودن مخازن سوخت خارجی به جنگنده، این توان صنعتی در داخل ایران موجود نبود، کشور بلاروس به‌عنوان یکی از بزرگ‌ترین کاربران میگ MiG-29، مورد توجه قرار گرفت و پس از مذاکرات انجام شده بین مسوولان ذی‌ربط دو کشور و دو نیروی هوایی، تعدادی مخازن سوخت خارجی 1520 لیتری که در قسمت مرکزی زیر بدنه نصب می‌شد، از بلاروس خریداری گردید. همان‌طور که قبلا ذکر شد، طبق دستورالعمل‌های این جنگنده، با به پایان رسیدن عمر هواپیماهای میگ MiG-29 ایرانی، برخی از این هواپیماها از فهرست جنگنده‌های عملیاتی خارج شده و به درون انبارها هدایت شدند. نخستین گونه فالکروم که از رده پروازی خارج شد، یک فروند میگ MiG-29UB متعلق به گردان 23 شکاری بود که در سال 2006 سیکل پروازی خود را به پایان رساند. در ادامه، یک فروند UB دیگر، به‌همراه یک فروند میگ MiG-29A از همان گردان در سال 2007 به رده هواپیماهای بازنشسته پیوست. در تابستان سال 2008، یک فروند گونه UB از گردان 11 شکاری در مهرآباد با رسیدن زمان انجام تعمیرات اساسی، از فهرست هواپیماهای عملیاتی خارج شد تا در ادامه، در بهار 2009 هم یک فروند دیگر از هواپیماهای آموزشی میگ MiG-29UB به وی بپیوندد. با زمین‌گیر و غیرعملیاتی شدن این تعداد فالکروم بود که نیروی هوایی به فکر آغاز برنامه سنگین تعمیرات اساسی میگ MiG-29 به‌صورت بومی افتاد. درنتیجه این تصمیم فرماندهان نیروی هوایی، تاسیسات تعمیر و نگهداری میگ MiG-29 در تهران و تبریز با همکاری نزدیک با شرکت «صنایع هواپیمایی ایران» (IACI) بهسازی، انجام تعمیرات اساسی و بازگردان به رده پروازی هواپیماهای زمین‌گیر را به‌عهده گرفتند. «ولادیمیر پوتین» که در اکتبر 2007 و با هدف انجام مذاکره با دولت ایران برسر مسایل حقوقی دریای خزر وارد تهران شد، درکنار چانه زدن‌های سیاسی و دیپلماتیک، یک قرارداد به ارزش 150 میلیون دلار که به موجب آن، می‌بایست 50 دستگاه موتور توربوفن RD-33 ساخته شده توسط شرکت «ماشین‌سازی چرنشیف مسکو» تحویل نیروی هوایی ایران داده می‌شد. ایران در مذاکرات برای خرید این تعداد موتور، به طرف روس توضیح داد که این موتورها را برای پروژه داخلی توسعه و ساخت جنگنده «آذرخش» نیاز دارد. ولی گمان می‌رود که ایران از موتورهای خریداری شده برای راه‌اندازی هواپیماهایی که ساعت پرواز موتورشان به پایان رسیده و زمین‌گیر شده‌اند، بهره‌برداری نموده است. تحویل این موتورها از سال 2008 آغاز شده است. آغاز برنامه با در دستور کار قرار گرفتن کار بهسازی و تعمیرات اساسی در برنامه جاری مرکز تعمیر و نگهداری میگ MiG-29 در تهران، این مرکز درخواست ارسال یک فروند میگ MiG-29UB غیرپروازی گردان 23 شکاری که مدت‌ها بود در انبار قرار داده شده بود را به تبریز ارسال کرد و مسوولیت انجام تعمیرات اساسی آن را به‌عهده گرفت. با ورود میگ مزبور به تهران، کار بر روی آن به‌همراه آغاز برنامه راه‌اندازی دو فروند میگ MiG-29A وارد مرحله اجرایی شد. دو فروند میگ MiG-29A درحالی به مرکز تعمیرات فالکروم تهران تحویل داده شدند که در شرایط فنی بسیار بدی به‌سر می‌بردند. با این‌حال، تلاش برای بازگرداندن این هواپیماها به شرایط پروازی آغاز گشت. با اتمام عملیات تعمیر و نگهداری مرکز تهران و تکمیل برنامه بهسازی بر روی یک فروند فالکروم گونه A، خلبان آزمایشگر در سپتامبر 2008 هواپیما را از مرکز مزبور تحویل گرفت و «پرواز عملکردی» (FCF) 30 دقیقه‌ای میگ MiG-29 مزبور را با موفقیت به پایان رساند. فالکروم دیگر از مرکز مزبور در تهران بیرون آمد و در بهار 2010 به خدمت در نیروی هوایی بازگشت. هم‌زمان، مرکز تعمیر و نگهداری فالکروم در تبریز نیز خبر اتمام انجام تعمیرات اساسی بر روی یک فروند میگ MiG-29UB را به اطلاع فرماندهان نیروی هوایی رساند. تبریزی‌ها در این میان فعال‌تر ظاهر شده و دومین فالکروم تعمیر اساسی شده را نیز در ژوئن 2010 وارد خط پرواز کردند. این هواپیما در سال 2001 صدمات عمده دیده بود و به‌علت نبود قطعات یدکی، به‌مدت بیش از 8 سال از پرواز دور مانده بود. هم‌اکنون نیز شرکت صنایع هواپیمایی ایران (صها)، با همکاری مراکز فنی نیروی هوایی در تبریز و تهران، بهسازی، ارتقا و تعمیراساسی فالکروم‌های ایرانی را ادامه می‌دهد. گزارش‌های تاییدنشده‌ای از کمک روس‌ها به شرکت صنایع هواپیمایی ایران (صها) در مهرآباد برای انجام تعمیرات اساسی میگ MiG-29 وجود دارد. با وجود کمبود قطعات یدکی، نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران از سال 2008 تاکنون موفق شده است تعداد 5 فروند فالکروم را از انبارها بیرون کشیده و روانه خط پرواز کند. براساس برنامه‌ای بلندمدت، نیروی هوایی جمهوری اسلامی ایران تصمیم دارد هواپیماهای زمین‌گیر موجود را تنها با تکیه بر توان فنی متخصصان نیروی هوایی و شرکت صنایع هواپیمایی ایران (صها)، به شرایط پروازی بازگرداند. منبع: ganjejang.com (به نقل از ماهنامه Air Force Monthly شماره 269)
  24. بالگرد رزمی HAL LCH بالگردی ساخته شده درهند است که در حال حاظر در حال توسعه میباشد.LCH مخفف LIGHT COMBAT HELICOPTER است که به معنی بالگرد رزمی سبک میباشد. این بالگرد که تا کنون دو نمونه از ان تولید شده اولین بار در29 مارس 2010 اولین پرواز خود را انجام داد.ایده اولیه ساخت این بالگرد اولین بار در سال 2006 به منظور ساخت یک بالگرد تهاجمی برای نیروی هوایی وارتش هند بوجود امد.توسعه این بالگرد توسط HINDUSTANAERONAUTICSLIMITED که به اختصارHAL نامیده میشود انجام میگیرد. HAL قبلا تجارب زیادی را از طراحی توسعه و تولید بالگرد چند منظوره DHRUV در سال 2002 بدست اورد.این تجارب استفاده زیادی در طراحی پلتفورم جدید تحت نام برنامه عمومی LCHداشت. در پایان این بالگرد باید قابلیت مقایسه با Bell Ah-1 super cobra وEurocopter tiger را داشته باشد.این بالگرد دو نفره بوده و کاکپیتها در یک راستا قرار گرفته اند و مسئول تسلیحات در جلو و خلبان در پشت سر می نشیند.نحوه طراحی ان طوری است که دید مناسبی را در تمام زوایا برای خلبان ایجاد میکند.بدنه در جلو نازک میشود ویک قبضه توپ در زیر دماغه نصب شده است.نازل های موتور در دو طرف بدنه در بالای بالگرد قرار گرفته اند.همچنین بالگرد دارای دو بالچه است که مکانهایی برای نصب تسلیحات و مخزن سوخت خارجی دارد. این بالگرد از دو موتور HAL/TURBOMECA SHAKTI استفاده میکند که هر کدام توان تولید 1400 اسب بخار رادارمیباشند که این امر به این بالگرد امکان میدهد با سرعت 275 کیلومتردر ساعت پرواز کند.برد این بالگرد 700 کیلومتر و سقف پروازی ان 6400 متر است.در هر صورت این بالگرد حرکتی سریع به جلو برای هند است که تا سالها متکی به کشورهای خارجی بوده است.گفته میشود بدنه این بالگرد به مانند بالگردهای امروزی از کامپوزیت ساخته شده که منجر به کاهش بازتابش راداری ان در برابر سامانه های دشمن شده است.در کاکپیت هر خلبان یک جفت نمایشگر چند منظوره رنگی (MFD ) قرار گرفته و علاوه بر ان این بالگرد مجهز به سامانه های پیشرفته لیزری و سامانه هشدار لیزر روی بالگرد است.توپ این بالگرد توپ 20 میلیمتری فرانسوی با نام M621است که توپ استاندارد بالگردهای سریTHL-20 میباشد. سلاح اولیه این بالگرد موشک هدایت شونده ضد زره HELINAخواهد بود.همچنین بالگرد مجهز به موشک های ضد رادار برای از بین بردن رادارهای دشمن نیز خواهد شد.همچنین بالگرد توانایی حمل انواع بمب های متعارف شامل خوشه ای و عادی را دارد.در کل بالگرد دارای 4 جایگاه حمل سلاح است که در زیر هر بالچه دو جایگاه قرار دارد.نیروی هوایی هند اعلام کرده که خواهان 65 فروند از این نوع بالگردها است و ارتش هند نیز خواهان 114 فروند است و سریلانکا نخستین کاربر خارجی این بالگرد خواهد بود که 20 فروند از ان را خواهد خرید. مشخصات کلی: نوع:بالگرد رزمی وزن:2550 کیلوگرم حداکثر وزن هنگام برخواست:5500 کیلوگرم طول:15.8 متر ارتفاع:4.70 متر حداکثر سرعت: 275 کیلومتر در ساعت حداکثر برد:700 کیلومتر سقف پرواز:6400 متر موتور:2 عدد موتور HAL/TURBOMECA SHAKITبا قدرت 1400 اسب بخار تسلیحات: توپ فرانسوی 20 میلیمتری M621 موشک ضد زره HELINA راکت های 60 و 80 میلیمتری بمب های عادی و خوشه ای چند منبع: http://en.wikipedia.org/wiki/HAL_Light_Combat_Helicopter http://www.indiandefence.com/gallery/g618-hal-light-combat-helicopter-lch.html http://www.centralclubs.com/hal-lch-t81015.html#p325610 دوستان این بالگرد با نمونه ای که در ایران اسما در همین کلاس ساخته میشود قابله مقایسه است