جستجو در انجمن

مشاهده نتایج برای برچسب های 'امپراطوری هون ها'.



تنظیمات بیشتر جستجو

  • جستجو بوسیله برچسب

    برچسب ها را با , از یکدیگر جدا نمایید.
  • جستجو بر اساس نویسنده

نوع محتوا


انجمن ها

  • بخش داخلی
    • اخبار و قوانین
    • ماهنامه میلیتاری
    • گالري عكس و فيلم
    • کتابخانه میلیتاری
    • مقالات برتر
  • War and History - بخش جنگ و تاریخ
    • مباحث جامع نظامی
    • پیمان ها - قراردادها و معاملات تسلیحاتی
    • دکترین و استراتژی
    • عملیات های نظامی
    • جنگ تحمیلی
    • تحولات روز امنیتی نظامی بین الملل
    • General Military Discussions
  • Air force Forum - بخش نیروی هوایی
    • هواپیماهای نظامی
    • بالگردهای نظامی
    • تسلیحات هوایی
    • متفرقه در مورد نیروی هوایی
    • سایر بخشهای نیروی هوایی
    • Airforce - English
  • Army Forum - بخش نیروی زمینی
    • ادوات و تسلیحات زمینی
    • خودروهای نظامی و زره پوش ها
    • مباحث جامع زرهی
    • توپخانه زمینی
    • موشک های زمین پایه
    • الکترونیک زمینی
    • تجهیزات و تسلیحات انفرادی
    • متفرقه نیروی زمینی
    • سایر بخشهای زمینی
    • Ground forces - English
  • Navy Forum - بخش نیروی دریایی
    • شناورهای سطحی
    • شناور های زیرسطحی
    • هوا دریا
    • تسلیحات دریایی
    • سایر بخش های نیروی دریایی
    • علوم و فنون دریایی
    • راهبردها و راهکنش های دریایی
    • تاریخ نیروی دریایی
    • اخبار نیروی دریایی
    • Navy - English
  • News Section - بخش خبر
    • اخبار روز ایران و جهان
    • اخبار صفحه اول
    • رایانه و شبکه
    • English News
  • Non-Military Forums - سایر بخشها
    • دیگر موضوعات و مطالب

پیدا کردن نتایج در ...

یافتن نتایج که ...


تاریخ ایجاد

  • شروع

    پایان


آخرین بروز رسانی

  • شروع

    پایان


Filter by number of...

تاریخ عضویت

  • شروع

    پایان


گروه


Website URL


Yahoo


Skype


Location


Interests

پیدا کردن 1 result

  1.       امپراطوری هون   هون ها قبایلی بودند که در همسایگی چینیها ، مغول ها و آریایی ها و شرق میانه زیست می کردند . چینی ها مدت ها پیش در حدود قرن نهم و هشتم قبل از میلاد آنها را به نام «هیونگ نو» می نامیدنده اند ؛ این قبایل در مناطق اوردوس و در شمال شانسی و هوپی میزیستند طبق افسانه‌های چینی، دیوار بلند چین برای دورنگه داشتن آن‌ها از چین ساخته شد..   هون ها در طول قرن ها از یک طرف با چینی ها و از طرف دیگر با مغول های ژوان ژوان در زد و خورد بوده ، مردم دامدار و صحرانورد بودند . دانشمندان ، این قبایل را که به شکل کوچی زندگی می کردند ، اجداد ترکمن ها دانسته اند . «گیگر» خصوصیات و شمایل آن ها را چنین ترسیم می کند : «مردم کوتاه قد و تنومند هستند که سر گِرد و بزرگ دارند . صورت شان پهن و گونه هایشان برجسته ، پرده های بینی آنها از یک دیگر دور است . سبیل انبوهی دارند ، ولی ریش ندارند و فقط یک مقداری پشم خشک برچانۀ آن ها آویزان است .   گوش های درازی دارند که سوراخ شده حلقۀ ای به آن آویزان است . معمولاً سرآن ها تراشیده است و فقط یک مقداری موی بر فرق سر خود باقی می گذارند . ابروان آن ها و دیدگانشان بادامی و شکل و مردمک چشمان شان فروزان است . جامۀ فراخی بر تن دارند که تا نیمۀ ساق پی شان را مستور می دارد . طرفین مسدود می دارد و کلاه آن ها نیز از پوست است . برای جلوگیری از سرما آستین جامه ها از طرف مچ به شدت بسته است پاپوش آن ها چرمی است ، شلوار پهن و فراخ آنها در حدود این جامه فراخ و بلند دارای شکاف است ، کمربندی این جامه را بر تن نگه می دارد و دو سر کمربند بر طرف جلو آویزان است ، یک شنل کوتاهی که از پوست می باشد ، دوش آنها را مچ پا تسمه یی بسته شده است ،جعبه محتوی کمان به کمربند بسته شده و در قسمت جلو ران چپ آویزان است ترکش نیز به کمربند بسته شده و در موازات کمر است ، نوک تیرها به طرف راست بدن قرار دارد .       نگاره ای از سربازان قوم هون     نگاره هون‌ها در جنگ دشت کاتالینی‌ها، نگاره نقاش فرانسوی، آلفونه ماری آدولف دنویل.     به طوریکه میبینیم ، این سیما ها و تصاویر لباس و خصوصیات دیگر را در جانشینان ترکی آنها در قرن های بعدی ملاحظه میکنیم . این قبایل مردم صحرا نورد و دامدار بودند و بصورت دودمان و قبایل پراکنده در آسیای مرکزی و شرقی زندگی چادرنشینی داشتند . با افزایش جمعیت و رمه ها ، آنها که همیشه در جست و جوی مراتع سر سبز و مساعد بودند . چنین زندگی ،قبایل مذکور را به مهاجرت و هجوم در قلمروهای غنی ، متمول و ثروتمند همجوار تحریک می کرد. این است که آنها با متحد شدن چندین قبایل به نوعی یک شده  و مهاجرت های عظیمی را آغاز نمودند و کشورهای چین ، ماورالنهر ، خراسان ، فارس ، روم ، روسیه و حتی اروپای شرقی مورد حمله آنها قرار می گرفت .     مناطق که مورد هجوم قوم هون قرار گرفتند       قلمرو هون‌ها از استپ‌های آسیای میانه تا آلمان امروزی و از دریای سیاه تا دریای بالتیک گسترده‌بود. ستاره سبز نشانگر محل احتمالی «پایتخت» آتیلا در مجارستان امروزی است.     هون ها از نظر چینی ها و هندی ها و غیره در دوران قدیم قوم غالب و فاتح محسوب می شدند ، گله و رمه اسب ، گاو ، گوسفند و شتر وضع زندگی و سکون و مهاجرت آن ها را تعیین می کرد . آنها با تمامی این رمه و حیوانات و بار اثاثیه شان در یک زمان جابه جا می شدند و از مناطق گرمسیر به مناطق سرد سیر و بلعکس آمد و شد میکردند ؛ از گوشت و شیر تغذیه مینمودند و لباس آنها اکثراً از پوست حیوانات بود و در زیر چادرهای نمدی که «یورت» می گفتند ، سکونت داشتند .مذهب وکیش شان«شامانیزم» بود که مبتنی بر آن «تنگری» (آسمان) را پرستش می کردند و کوه ها را مقدس می دانستند.   دانشمند آلمانی »گیگر» که در مورد کتاب  مقدس «اوستا» و عصر اوستا پژوهش های علمی را به سر رسانیده است ، به این باور است که «خیون» یاد شده در اوستا در حقیقت امر به «هون ها» هستند که در همسایگی ایرانیها میزستند و طایفه سوارکار وصحرا نورد بودند . بنابراین نگارش مورخ چینی «سوماته سین» هونها در نیمه دوم قرن سوم قبل از میلاد بصورت یک ملت متحد و قوی در آمده ، خطر احتمالی را برای دولت چین ایجاد کرده بودند . چینی ها این خطر احتمالی را سال ها پیش احساس نموده بودند . بنابراین ، برای مقابل دربرابر حملات این صحرا نوردان بود که چینی ها در مرزهای شمالی خود مقدمات استحکامانی را بنیاد نهادند و ساختار لشکرکشی خود را تغییر دادند ، بدین معنی که ارابه های سنگین و ثقیل خود را به سواران سریع الحرکه مبدل نموده و لباس نظامیان خویش را که جامه های بلند و طویل بود ، مانند هونهای صحرا نورد به شلوار کوتاه و آزاد تبدیل کردند .       لشکر هون در استفاده از کمانداران و سواره نظام در نبرد های شان تبحر خاصی داشتند     کمان سلاح اصلی سربازان ارتش هون   هونها که مردمان سوارکار و در تیراندازی با کمان نظیر نداشتند ، غفلتاً بطور ناگهانی در کشورها و سرزمین های مجاور پدیدار میشدند و قبل از اینکه مقامات و حاکم های محلی به دفاع پرداخته باشند ، ثروت و مال و دارایی آنها به یغما میبردند و اگر مورد تعقیب قرار می گرفتند ، از تاکتیک های معمولی خود استفاده می کردند و دشمن را خوار و زبون می ساختند .   تاتکتیک آنها طوری بود که دسته های تقعیب کننده را نخست با جنگ و گریز به مناطق غیر مسکونی صحرا ها و مرغزارها میکشاندند و سپس خودشان در نقطۀ معینی ایستگادگی می کردند و دشمنان خود را مورد هدف تیرهای فراوان (تیرباران) قرار می دادند . زمانی ضربت آخری را میزدندکه دشمن از فرط خستگی و تشنگی روحیه اش را سخت باخته بود . این روش جنگی که تحرک سواره نظام و مهارت تیراندازی آنها بود . در قرن های بعدی نیز در اخلاف آنها استفاده شده و باعث پیروزی آنها بر دشمن می شد . بنابرهمین تاکتیک ها بود که دولت های شکوهمند و با قدرت چین نیز از سرکوب قطعی این قبایل عاجز میماندند .   محققین می گویند که زبان هونها ترکی بود و هنر و صنعت آنها با خصوصیات و حالات آنها مطابقت داشت . از آنها زین و برگ اسب ، قلابها ، الواح ، کمربندها ،قمچینو غیره آثار کشف شده و درروی آنها صورت جانوران نقش گردیده است . از آنها تیرکهای چادر و خیمه را که انتهای انرا به شکل شاخ گوزن میساختند ، یافت شده و هنرشان از هنر آسوری ها ، یونانی ها و چینی ها متاثر است .   هونها برای نخستین بار درپایان قرن سوم قبل از میلاد در همان زمانی که در چین ، سلسله  «تزین» حکمروایی داشت ، به مثابه قدرتی مخفوف ظاهرگردیدند و با دولت چین و یوچه ها به زد و خورد پرداختند . آنها تحت رهبری موسوم به «تئومان» شروع به کشورگشایی نمودند . ابتدا به یوچه ها حمله ورد شده و آنها را عقب راندند . هونها در سال (۲۰۲-۲۰۶ ق.م) از جنگهای داخلی که باعث ضعف و فتورچین شده بود نهایت استفاده را کرده و برخی از مهمتین ایالت های چین را تصرف کردند . اگرچه موسس سلسلۀ «هان» امپراطور «کائوتی» به آنها تاخت ، ولی نتوانست آنها را تعقیب و بکلی ازبین بردارد . با شکست یوچه ها (این دودمان بعداً به نام کوشانی ها در افغانستان وهندوستان امپراطوری بزرگی ترتیب دادند) بر اهمیت و نقش هونها در منطقه افزوده شد و آنها بر هردو طرف صحرای «گوبی» تسلط پیدا کردند و امپراطوری بزرگی را در قبال چین تاسیس نمودند . اقامتگاه امپراطوری آنها یکی در ناحیه «اورخون» و دیگری در پای دیوار بزرگ چین قرار داشت . لشکر سواره نظام هونها به خاطر دست یابی به راه ابریشم شریان اقتصادی آن زمان را در اختیار خود قرار گرفتند .   با شکست کامل یوچه ها اهمیت هونها در منطقه بالا رفت و آنها مستقیماً امپراطوری «هان» چین را تهدید می کردند و جاده ابریشم را زیر نظارت و کنترل خود گرفتند در سال ۱۴۲ ق.م به دیوار عظیم چین حمله بردند و تا پایتخت چین پیشروی کرده و حتی قصر امپراطور چین را به آتش کشیدند ، اما در وقت در زمان امپراطوی «ووتی» (یکی از امپراطورهای دودمان هان) هونها شکست خورده ، نوزده هزار تلفات دادند و نظارت و کنترل جاده ابریشم را نیز از دست دادند .از سال ۶۰ قبل از میلاد یک سلسله جنگهای داخلی هونها را بسیار ضعیف نمود . در این زمان دو نفر از هونها داعیه پادشاهی داشتند ، در سال ۵۱ ق.م یکی از آنها از امپراطوری چین طلب کمک کرد و در سال ۴۹ ق.م بر رقیب خود پیروز شد و تحت الحمایگی چین ار پذیرفت ؛ اما رقیب مغلو وی به منطقه چو و تلاس رفته اساساً سلطنت دیگری را نهاد . اما چینی ها در سال ۳۶ ق.م به آنها حمله نمودند و آنها را باز هم به طرف غرب عقب راندند .   از این به بعد در میان قبایل هون بدون اتفاقی قلمرو آنها به چنین سلطنت نشین کوچک و جداگانه تقسیم شد . در سال ۴۸ قبیله هون عصیان کرده ، اطاعت شان را به چین اظهار داشتند و بدین ترتیب سلطنت نشین هون های جنوبی را تحت حمایت امپراطوری چین تشکیل دادند این سلسله تا وقتی که چین قوی بود ، دوست و متحد امپراطور چین بودند ، ولی هنگامیکه در قرن چهارم میلادی چین دچار ضعف و انحطاط شد ، به یکی از تهدید کننده ها و دشمنان چین تبدیل شدند . هون های جنوبی بنابر فشار «سین پی» ها رو به جنوب رانده شده در دوران پادشاهی سلسله «هان» به سواحل شط زرد و مرغزاران اردوس پناه آورده بودند و همواره به طرف جنوب میرفتند و آن طرف دیوار عظیم جای میگرفتند . وضع چین در این زمان آشفته بود و آتش و جنگ های داخلی در آنجا مشتعل و سلسله هان در شرف انقراض بود . پادشاه هونها بر خود لقب «لیو» که نام بزرگترین امپراطور چین بود ، گذاشت . در سال ۳۰۴ یکی ازسران هونها شانسی چین مستقر شد و از طرف دربار چین و سلسله «تزن» به عنوان «چان یو» (پادشاه پنج ملت) نامیده شد . در سال ۳۰۸ میلادی همین «لیو وان» به سرکردگی پنجاه هزار نفر سرباز هون ، خود را در «تایوان» امپراطور به حق و وارث سلسله هان معرفی نمود و سلسله هان شمالی شناخته شد . پسر و جانشین او در سال ۳۱۱ میلادی پایتخت چین شهر «لیوانگ» را تصرف نمود و امپراطور چین را اسیر گرفت و امپراطوری محبوس به سفت سقا در دربار وی خدمت می نمود .   فاتح و کشورگشای هون مدتی در چین شمالی مقام ارجمندی داشت و اما بعد از وفات وی در سال ۳۱۹ جانشینان وی توانستند فقط قسمت شمال غربی ایالات و کشورهایی که تسخیر کرده بودند ،حفظ کند . غیر از اینها هون های شمالی که بدون شک از نژاد ترک بودند ، در ناحیه اورخون و سواحل ینیسی سکونت داشتند ، سلطنت نشین بودند . اما به این سلسله از سه طرف ضربه زده می شد : ار یک طرف هون های جنوبی و غربی رقیب آنها بودند و از طرف دیگر امپراطوری چین و قبایل «سین پی» که اصلاً مغول بودند ، همیشه با این ها در زد و خورد بودند . این سلسله در سال ۱۵۵ میلادی به واسطه همین سین پی ها مغلوب و منکوب شدند و بدین ترتیب در اورخون تسلط مغولان جانشین تسلط هونها شد .   هونهایی که در سال ۴۹ ق.م از امپراطوری چین شکست خورده و به طرف غرب مهاجرت نموده بودند ، تا اواخر سده چهارم میلادی در حالت سکوت زندگی داشتند و در این سه قرن تاریخ آنها نیز مجهول است . اما در چهارمین قرن در حدود سالهای ۳۷۰ -۳۷۵ میلادی بار دیگر سر بالا کردند و غوغای عظیمی را در آسیا و اروپا به راه انداختند . در این سالها هونهای غربی به سرکردگی سرداران مشهور چون «بالامیر» و «آتیلا» از دریای ولگا و دریای دون عبور نموده داخل اروپا شدند و در مجارستان کنونی اقامت کردند و دست به تسخیر اروپا زدند .       آتیلا   آتیلا که در زمان حیاتش بزرگ‌ترین امپراتوری را در اروپا، از رود اورال تا دانوب داشت. در زمان فرمانروایی‌اش وی یکی از مخوف‌ترین دشمنان امپراتوری‌های روم غربی و شرقی بود. رومیان به او لقب تازیانه خداوند داده بودند و به او باج می‌دادند تا کاری به کار رم نداشته باشد. آتیلا در آغاز به ایران حمله کرد و با شکست مواجه شد. حمله‌ای که او در سال ۴۴۱ میلادی به امپراتوری روم شرقی کرد باعث شد تا تصمیم به حملات بیشتری به سوی غرب بگیرد. وی در اروپا شهرهای بسیاری را نابود و غارت کرد.در نهایت، در جنگ دشت کاتالانی‌ها، به دست فلاویوس آییتیوس کشته شد. در این جنگ، رومی ها و آلانی‌ها به مصاف با هون‌ها رفتند.   هون ها در ناحیه بین رود وُلگا و دشت های مجارستان می زیستند، از آغاز سدهٔپنجم به تاخت و تازهای فراوان و پُرسودی در حوالی رود دانوب دست زدند، بنابراین، در حدود ۴۴۵ تا ۴۴۰ میلادی، دربار آتیلا به تجمل و زیبائی آراسته بود، شماره اسیرانی که می گرفتند بسیار بود، هر دو زبان یونانی و لاتین در دربار تکلم می شد، و دبیرانِ رومی تبار رویدادهای خارجی را همواره به آگاهی خان می رساندند، آتیلا، زرد رنگتر از بیشتر افراد قومش بود، ساده می زیست و بی رحمی و خشونت نژادش را با ذوق دیپلوماسی، نازک کاریهای حقوقی و حتی آداب دانی در می آمیخت، بی گمان راضی بود که با همسایگانش پیوندهای نیکو داشته باشد تا آزادانه بتواند خواربار و ساز و برگش را از منابع امپراطوری فراهم آوَرد، در ۴۴۰ میلادی معاهده‌ای با قسطنطنیه برای تحویل دام بسته شد و آتیلا عنوان شهروند رومی گرفت ولی پرداخت وجه دامها آن‌قدر عقب افتاد که در ۴۴۸ میلادی آتیلا به ناچار از دانوب گذشت، فیلیپولیس را گرفت و رهسپار پایتخت شد که امپراطور با وعدهٌ غرامت و حقوق او را از پیشروی بیشتر باز داشت، سال بعد تمامی این شرط ها نقض شد و ناممکن نیست که آتیلا را تشویق کردند که رو به غرب نماید.       آتیلا از یکی از نسخه‌های کتاب اِدای شاعرانه.   مرگ عموی آتیلا به نام روگیلا (راگا و یا روا) در سال ۴۲۴ میلادی موجب شد که او به همراه برادرش بلدا (یا بودا) که فرزندان مونجوک بودند کنترل امپراطوری هون را به دست بگیرند. آتیلا دو بار به بالکان لشکر کشید و پیش از شکست در نبرد چالون از گل (فرانسه امروزی) تا اورلئان پیش رفت؛ وی در ۴۵۲ امپرطور روم غربی والنتینای سوم را از پایتختش راونا بیرون راند و به قسطنطنیه و رم رسید وی از تاختن به این دو شهر خودداری ورزید. در مارس ۴۵۱ میلادی، آتیلا همراه هفتاد هزار جنگجو و خانواده هایشان از راین گذشت و ژرمنهای وحشت زده را از پیش رویش می راند، زیرا وحشیگری های قومش در گُل از یادها نرفته بود، مِس، تروا، پاریس، و اورلئان فرو افتادند، در بهار سال بعد آتیلا کوشید به ایتالیا بتازد، نیروهایش سبک بودند زیرا تنها برای کسب غنیمت می آمدند، ارتش او آکویلیا را با خاک یکسان کردند که ساکنانش به ناچار به مرداب ریالتو (خاستگاه ونیز) پناه بردند، هنگام پیشروی به سوی رم به هیئت سفیران پاپ لئوی یکم برخوردند، مذاکرات پیش می رفت اما آتیلا توقف ناپذیر می نمود، پیش از این سوگند یاد کرده بود که اسبش را در رودخانه های اسپانیا آب بدهد، این بار بخت با اروپا مهربان بود، آتیلا در بهار سال ۴۵۳ ناگهان مُرد، امپراطوریش بی درنگ فرو ریخت و اردوهایش به سوی دریای آزوف پس نشستند.   منشا نام آتیلا دقیقاً معلوم نیست چون اطلاعات بسیار کمی درباره اسامی هون‌ها موجود است. ممکن است این نام از کلمه آتیل که در آلتایی قدیم به معنی آب و نیز نام رود ولگا در زبان ترکی است، ایجاد شده باشد. (همچنین این نام را با آتالیق -به معنی پدرخوانده- که عنوانی مهم در قبایل ترک بوده مقایسه کنید) مورخ لهستانی نام آتیلا را بصورت آگویلا بکار برده که معنی کلمه آگوا در زبان لاتین آب است. برخی هم معتقدند که نام آتیلا از ترکیب کلمه ایتلت مجاری (به معنی قاضی) یا آتا در زبان گوتی (آتا -به معنی پدر-از زبان ترکی وارد این زبان شده‌است) با پسوند تصغیر ایلا ایجاد شده‌است. نوشته‌های تاریخی نشان می‌دهد که نام آتیلا در اروپای مرکزی قبل از آتیلای هون نیز رواج داشته‌است. نام آتیلا در زبانهای مختلف به شکل‌های متفاوتی مورد استفاده قرار می‌گیرد بعنوان مثال:       دیدار پاپ لئو کبیر و آتیلا   در زبان انگلیسی: Ætla , Attle و Atlee در زبان ایتالیایی: Attila در زبان‌های اسکاندیناوی: Atli و Atle در زبان آلمانی: Etzel در زبان مجاری: Attila، Atilla و Etele در زبان ترکی: Attila، Atila و Atilla در زبان قزاقی: Edil     شمشیر آتیلا   نقل است که آتیلا شمشیری داشت به نام مارس که معتقد بود این شمشیر را خدای جنگ، مارس، به او هدیه کرده‌است داستان از این قرار است که روزی در دوران جوانی در دشتی تنها بود که طوفانی برپا شد. او برای پناه بردن به مکانی امن هراسان می‌دوید تا خود را به سرپناهی برساند. در همین حین در مقابل پایش رعد و برقی بر زمین نشت و آنچه باقی گذاشت یک شمشیر بود با لبه‌ای پهن که آن‌را مارس نام نهاد.   مرگ آتیلا   آتیلا که در شب زفاف آخرین ازدواجش با ایلدیکو که زنی جوان و زیبا از گوتها بود در اثر خونریزی بینی و به روایتی خونریزی داخلی فوت کرد. هون‌ها جنازه آتیلا را در سه تابوت درون هم قرار دادند تابوت اول که جسد درون آن قرار داشت از طلا، تابوت دوم که تابوت طلایی را درون خود جا داده بود از نقره و سومین تابوت که تابوت نقره درون آن جای می‌گرفت از فولاد بود. تابوت آتیلا را در بستر رود تیزا دفن کردند. آتیلا آن چنان محبوب مردم خود بود که در عزای او به جای اشک ریختن رگهای خود را می‌زدند و خون خود را می‌ریختند.     نوادگان آتیلا   آتیلا فرزندان بسیاری داشت از میان فرزندان او سه تن از پسرانش به نامهای اللاک، دنگیز (دنیز) و ارناخ بر سر تصاحب تاج و تخت پدر به جنگ با یکدیگر پرداختند که این نزاع با پیروزی اللاک همراه بود. امروزه ادعاهایی در مورد انتساب برخی پادشاهان به آتیلا مطرح می‌شود یکی از این ادعاهای معتبر و قابل اثبات، ادعای انتساب تزارهای بلغارستان به آتیلاست. ادعای دیگری که بسیار رایج اما اثبات نشده‌است، انتساب شارلمانی-بنیانگذار امپراطوری مقدس روم – به آتیلا است.   وجهه آتیلا در میان ملل مختلف   در بیشتر کشورهای اروپای غربی وی نمادی از بیرحمی و تجاوزگری است. بر عکس برخی تاریخ‌نگاران وی را پادشاهی بزرگ و شریف دانسته‌اند. آتیلا در فرهنگ مجارها و ترکها و فرهنگهای وابسته یک قهرمان است. در افسانه‌های اسکاندیناوی نیز از آتیلا به نیکی یاد شده‌است. در منظومه‌های حماسی آلمانیها آتیلا دیگر یک بلای آسمانی نیست. او پادشاهی است صلح‌جو که میلی به مبارزه و کشور گشایی ندارد. در سرود نیبلونگن این امر بوضوح دیده می‌شود. در قزاقستان نیز آتیلا یک قهرمان است و بانک ملی این کشور تصویر او بر روی سکه‌های ۱۰۰ تنگه‌ای حک نموده‌است.     سرانجام هون‌های غربی   پس از مرگ آتیلا هون‌ها وارد جنگ داخلی شدند به مرور زمان اتحاد خود را از دست داده، تجزیه شده، به مسیحیت گرویده و در قلب اروپا محو شدند؛ هر چند بسیاری از بلغارها و مجارها امروز خود را هون می‌دانند و هزاران نفر در بالکان معتقدند که بازماندهٔ مستقیم آتیلا هستند — ادعایی که آنقدرها هم که به نظر می‌آید بعید نیست از آنجا که آتیلا تعداد زیادی همسر و فرزند داشته‌است.اخیراً گروهی ۲۵۰۰ نفری در مجارستان با امضای درخواست و تقدیم آن به پارلمان این کشور خواستار ثبت هون بعنوان یکی از گروههای قومی مجارستان شدند. این گروه ۲۵۰۰ نفری که خود را هون می‌دانند با رهبری گیورگی کیسفالودی خواستار شناسایی خود به عنوان اقلیت قومی و برخورداری از حقوق فرهنگی هستند. زبانشناسان زبان چوواشیُ، زبان رسمی جمهوری خودمختار چواشیا در روسیه را نزدیک‌ترین بازمانده زنده به زبان هونی می‌دانند.     منابع :   رنه گروسیه ، کتاب امپراطوری صحرا نوردان ، ص ۵۶ ص ۵۷ ،ص۵۸،ص۵۹،ص ۶۳،ص گیگر و دیگران عصراستا ، ترجمه مجید رضی،ص ۲۷۲ تاریخ لاروس، کتاب یکم، قرون وسطی، صفحه ۲۹۳ تاریخ لاروس، کتاب یکم، قرون وسطی، چاپ اول ۱۳۷۸ صفحات ۲۹۳ و ۲۹۴ رئیس‌نیا، رحیم، «آذربایجان در سیر تاریخ ایران از آغاز تا اسلام»، ص ۵۲۸٫ قسمتی :https://fa.wikipedia.org/wiki/آتیلا