Recommended Posts

سعيد جان. مثل اينكه متوجه نيستي برادر من. اگه اقتصاد فلج بشه، يعني هيچي نداريم! يعني به قول كاووسي «كشتي به گل نشسته»! يعني پول پرداخت خريد گندم به كشاورزامون رو نداريم. يعني پول ساخت يه دونه فشنگ ناقابل رو هم نداريم. يعني هيچي نداريم!!! با اين شرايط، مي‌شه يه راه حل خيلي ساده پيشنهاد بدي كه با چي مي‌خوايم بجنگيم؟ با بيل و كلنگ؟ ضمناً تنگه‌ي هرمز، اونقدرام ديگه تنگ نيست كه!! ضمن اينكه تنگه رو ببنديم، بعد كشور رو بفرستيم خونه‌ي شوهر، به نظر شما راه حل منطقي هست؟ به جاي يه دشمن، صد تا دشمن روبرومون قرار بديم، عقلانيه؟! برادر من! اين ديگه فيلم و بازي نيست؛ حقيقت محضه! ------------------------------- ليچ عزيز ممنون از توضيحات تكميلي‌ات. درمورد وار كرفت كه بنده طفل ني‌سواري بيش نيستم و به هيچ‌وجه قابل مقايسه با قدرت لايزال شما نيستم! من در برابر شما، غول (Ghoul) بي‌دست و پايي بيش نيستم!! بنده به هيچ‌وجه منكر دستاوردهاي غرور آفرين متخصصين و زحمتكشان ايراني نيستم. مسلماً‌ موارد زيادي هم هست كه براي روز مبادا نگه داشته شده. ولي يادمون نره كه متقابلاً امريكا هم به همين ترتيب عمل كرده و تسليحاتش، فقط اينايي نيست كه رو كرده! ضمن اينكه چيزايي كه ايران ساخته رو اكثراً امريكا هم داره. تازه درصورت جنگ، امريكا خيلي راحت مي‌تونه ماهواره‌هاي ايران در فضا رو هم از كار بندازه، ولي ايران چنين تواني نداره (در جهان، فعلاً فقط روسيه و چين به اين مهم دست پيدا كردن؛ چقدر هم مهمه :lol: !!). در هر حال، اميدوارم جنگي صورت نگيره. چرا كه دوباره، كشور برمي‌گرده به n سال قبلش!! اگه جنگ تحميلي نبود، شايد الان ايران، جزو كشورهاي صنعتي و كشورهاي توسعه‌ يافته‌ي جهان بود؛ نه يك كشور جهان سومي و در حال توسعه و البته مصرفي!!!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

عزیز شما اصل ماجرا رو فراموش کردی چسبیدی به پول کشاورز و گندم و ...! کشور داره از دست میره تو این بگیر بزن بکش خود اون کشاورز اسلحه بدست میگیره تا از کشورش دفاع کنه. دیگه به نیروی مردمی داوطلب که پول نمیدن برو بجنگ مثل سربازای آمریکایی که یه روز حقوقشون دیر پرداخت میشه اعتصاب میکنن! اگر جنگ شود مهمترین مساله حفظ تمامیت ارضی کشور هست نه چیز دیگر. کشور نباید بدست اشغال بیگانه شود. خرابیها و مشکلات اقتصادی به مرور زمان درست میشود. تو جنگ اگه مدافع باشی و تمامیت ارضی کشور در خطر باشد مساله اقتصاد مطرح نیست. مساله اقتصاد برای آمریکا مطرح است که مهاجم بوده و تحمل هزینه های زیاد را ندارد. تو زمان جنگ دیگه ما سلاح و موشک و تانک نمیسازیم که بگیم تنگه هرمز بسته شد دولت پول نداره مواد خام وارد کنه برای ساخت تانک! تا لحظه شروع جنگ هر چیزی که ساختیم و خریدیم یعنی همینا رو داریم و باید با همین امکانات از کشور دفاع کنیم.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
اختیار داری مصطفی جان محبت داری! ولی در مورد جنگ اونقدر ها به طول نمی انجامه این چند روزه خواهد بود و آمریکا نابود خواهد شد! البته ممکنه چندتا از شهرهای ما هم نابود شه ولی اشکال نداره همین که آمریکا و اسرائیل با خاک یکسان بشه کافیه! :lol: (حالا چطورش بماند). :lol: تنگه هرمز رو می تونیم مین گزاری از راه دور بکنیم! در هر ساعت قادر به شلیک بیش از 100 مین هستیم و برای بستن تنگه هرمز کافیه! عملیات یک مین روب خوشبینانه برای خنثی کردن یک مین به طول می انجامه که گاها و انشالله! گاهی اوقات مین هم منفجر می شه! اگر ما حتی هزار مین (که خیلی کمه!). رو هم شلیک کنیم اگر آمریکا ده کشتی مین روب در خلیج فارس داشته باشه که نداره 100 روزی فکر می کنم طول بکشه! و حتی با کمک از کشورهای دیگر هم زیاد افاقه نخواهد کرد! جنگ پیش از 10 روز به اتمام خواهد رسید و وقتی مین روب ها کارشون تموم شد! البته اگر تا اون موقع هدف موشک های ضد کشتی قرار نگرفته باشند! کشوری ندارند تا به اون برگردند! (چرت و پرت نمی گم این رو به احتساب یک چیزی بزارید که شما نمی دونید ولی من می دونم!). icon_cheesygrin درضمن به قول سعید جان ما این چند ساله به اندازه کافی سلاح تولید کردیم! به اونجاها نمی کشه ناراحت نباشید! 10 روز و بعد آمریکا پیو پیو به قول بچه ها!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
مصطفي جان ممنون از نظرهاي خوبت٠تو در واقع تموم چيزهايي رو كه من ميخواستم بگم به زيبايي تمام رسوندي٠ :lol: :lol:

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

البته ممکنه چندتا از شهرهای ما هم نابود شه ولی اشکال نداره :lol:


میگم شما یه صحبتی بکنید این تهران رو قسمت شرقش رو نزنن چون من تازه pc رو اپگرید کردم (بجون خودم کلی پیاده شدم icon_cheesygrin ) خدایش اخر نامردی هست بره رو هوا . البته اگر شانس منه اولین حدف خونه ما هست :lol:

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
تازه مصطفی جان ما تکنولوژی هایی تا حالا بدست اوردیم که بعضا در جهان نظیر نداشتند! و از نظر هواپیماسازی هم کم نداریم الان آمریکا داره جنگنده نسل پنجم می زاره ما هم داریم می سازیم! البته شرمنده ولی با نظرت راجب نابودی ماهواره های آمریکایی موافق نیستم! :lol: ما از خیلی وقت قبل تجهیزات کور کننده داشتیم ولی اگر دیدید موقع جنگ چند ماهوراه آمریکایی سقوط کرد تعجب نکن برادر! :lol:

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

روش های احتمالی حمله آمریکا به ایران - قسمت اول


1- حملات محدود و هوایی و حملات موشکی:

برای این کار آمریکا به بیش از 8 فروند ناو هواپیمابر نیازمند است! هرکدام ناوهای هواپیمابر ایالات متحده قادر به حمل حداقل 90 فروند جنگنده و هلیکوپتر می باشد! از آنجا که پدافند ایران قادر با مقابله با بیش از 1000 فروند جنگنده می باشد! این میزان نیز کافی نیست و باید به مهارت خلبان تکیه و از جنگندهایی با قابلیت پنهانکاری استفاده شود! که با توجه به آواکس های ایران و رادارهای جدیدی که از روسیه خریداری شده این عمل نیز چندان موفقیت آمیز نخواهد بود! همچنین سیستم آنلاین پرنده های شناسایی سپاه با مشاهده کردن کوچکترین تغییرات در خلیج فارس مانع بروز هرگونه عملکرد غافلگیر کننده از سوی آمریکا خواهد شد! همچنین سیستم ماهواره ای جدیدی که توسط کاوش-1 در جو قرار خواهد گرفت وظیفه کنترل وضعیت منطقه خاورمیانه و مشاهده دقیق آن را برعهده خواهد داشت. در نتیجه آمریکایی ها ابتدا با حملات موشکی (موشک های کروز). و استفاده از پهباد ها سعی در غیر فعال کردن سیستم های پدافندی نظیر اس-300 را خواهد کرد که قادر به هدفگیری اهداف در فاصله نزدیک نمی باشد! این مورد نیز نتیجه رضایت بخشی را نخواهد داشت زیرا هر یک ازسایت های پدافندی شامل چندین گونه از انوع سیستم های پدافندی است مثلا سیستم رپیر وظیفه دفاع از سیستم اس-300 رو دارد زیرا رپیر قادر به منهدم کردن اهداف در فاصله نزدیک نیز می باشد! همچنین این سایت ها با توپ های ضد هوایی نیز محافظت می شوند که این خود تقریبا استفاده از پهباد ها را به اتلاف تجهیزات مبدل می کند! پس آمریکایی ها ابتدا سعی می کنند با استفاده از حملات موشکی کروز این سایت ها را از کار بیاندازند! بخاطر مستقر شدن ناوها در اقیانوس هند احتمالا از پایگاه های آمریکا در کویت و عراق برای این منظور استفاده خواهد شد! این تقریبا بهترین راه برای متوقف کردن سایت های پدافند می باشد! زیرا استفاده از بمب افکن هایی نظیر بی-2 که قابلیت پنهاکاری دارد با توجه به توان راداری ایران و آواکس ها تن دادن به از دست دادن آن است که آمریکا این ریسک را نخواهد کرد! هر سایت پدافندی توسط سیستم های جنگ الکترونیک و توپ-35 میلیمتری سماوات و سیستم تور ام-1 محافظت می شود و احتمال برخورد موشک ها با هدف کمتر خواهد شد! هرچند که تضمین صد در صد وجود ندارد یعنی احتمال دارد برخی از اهداف منهدم شوند! هرچند که احتمال ممکن است ناچیز باشد ولی درصورت از بین رفتن هدف ایران مطمئنا پاسخ می دهد، به احتمال قوی تمامی ناوگان آمریکا که احتمالا از بیم حملات تلافی جویانه ایران در اقیانوس هند مستقر شده اند، زیرا مستقر کردن آنها در خلیج فارس و دریای عمان حماقت محض خواهد بود زیرا به راحتی به هدفی برای موشک های ضد کشتی ایران تبدیل خواهند شد! آمریکایی ها سعی می کنند ابتدا پدافند ایران را تضعیف کنند و سپس با حمله به سایت های موشک های ضد کشتی که متحرک و استتار شده نیز می باشند! ناوگان خود را وارد خلیج فارس کرده و کار را یکسره کنند! ولی زیردریایی ها و ناوهای ایران با اژدرهای پیشرفته و موشک های ضد کشتی هنوز مشکل بزرگی برای ناوگان آمریکا خواهد بود! حتی در اقیانوس هند! پس از اولین حمله ایران سریعا اقدام به مین گزاری از راه دور خلیج فارس و دریای عمان کرده و مانع از ورود ناوگان آمریکا به خلیج فارس خواهد شد، البته در صورت تضعیف شدن سیستم های پدافندی که احتمال کمی در این باره وجود دارد، همچنین با مین گزاری قدرت مانور کشتی های خودی نیز از بین می رود پس باید با مین گزاری راه آنها را سد کرد و به دفاع در صورت عبور آنها از صد مینی که کار وقت بری است و چندین ماه به اتمام آن به طول خواهد انجامید. (مطمئنا اقدام به مین گزاری در ابعاد بالا خواهد کرد! و خنثی کردن هر مین خوشبینانه حداقل یک روز به طول می انجامد این اقدام خود صادرات نفت را فلج می کند و بهای نفت چندین برابر خواهد شد!). فرستادن ناوگان دریایی به اقیانوس هند کار درستی نیست زیرا آنها را در برابر حملات آمریکا آسیب پذیر خواهد ساخت! (چه از نوع دریایی و چه از نوع هوایی!). پاسخ احتمالی ایران هدف قراردادن تمام پایگاه های آمریکا در منطقه خواهد بود (که مطمئنا همزمان با مین گذاری این کار را انجام خواهد داد!). که با وجود استقرار سیستم های ضد موشک در برابر موشک های ایرانی بسیار آسیب پذیر هستند! پاسخ های ایران متنوع می باشند! می توان ابتدا از بمب های EMP برای از کار انداختن تجهیزات الکترونیکی دشمن و موشک باران مواضع آنان استفاده کرد! که این کار فقط باید در برابر اسرائیل صورت بگیرد و قدرت پاسخگویی را از آن سلب نماید! با توجه به متحرک بودن و شیوه استتار موشک های بالستیک ایران شناسایی و منهدم کردن آنها عملا غیر ممکن خواهد بود! با حمله ایران به اسرائیل گروه های مقاومت نظیر حزب الله و حماس نیست با موشک باران مواضع اسرائیل حلقه محاصره را بر آنها تنگتر خواهند ساخت! بعد از حمله EMP ایران اسرائیل سریعا سعی در راه اندازی مجدد سیستم های خود که امری وقت بر خواهد بود و استفاده از بمب هسته ای را خواهد گرفت. البته ایران نیز در برابر حملات EMP آسیب پذیر است ولی استتار، متحرک بودن و پراکندگی تجهیزات این کار را عملا بی فایده خواهد کرد! بعد از حملات موشکی گسترده به پایگاه های آمریکا در منطقه و تضعیف سیستم پدافندی آن ها ایران چندین اسکادران از جنگنده ها را برای بمباران اسرائیل اعزام خواهد کرد و سایت های موشکی رژیم صیهونیستی که ثابت نیز می باشند را مورد تهاجم قرار می دهد. و خساراتی نیز به تاسیسات دیمونا نیز وارد می سازد ولی نه در سطح خطرناک زیرا در این صورت سراسر خاورمیانه در معرض خطر قرار خواهد گرفت!

ادامه دارد...

سعید جون اگر دوست داشتی بزارش توی تاپیک! : آقا مقاله من مشکلات نگارشی زیادی داره سخت نگیرید لطفا! با عجله نوشتم! icon_cheesygrin :lol:



لیچ جان از مقاله ای که نشوتی ممنون ولی یه چیزی رو جا انداختی اینکه باید بدونی که امرکیا از یه طرف نمیاد که بخوایم تمام نیرومون رو متمرکز کنیم یه جا امریکا از جنوب و شرق و غرب میاد تازه اگر آمریکا نتونه با ما ماقبله کنه که دیگه اولین قدرت دنیا نیست پس یه راحی داره همون بمب افکن بی 2 و یا موشک بالستیک چاره کاره :lol:

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
اولا خلوص غني سازي نظامي بالاتر از 90 درصده! دوما در جنگ هيچ كشوري حمايت مستقيم نخواهد كرد به دليل محكوميت هاي ما در شوراي امنيت بنا به اصل 7 كه بدترين اصله. اسراييل به صورت مستقيم محاله كه حمله كنه چون به دليل عنق كم و برد اثبات شده موشك ايران و امكان ضربه زني زير دريايي هاي ما به تنهايي نابود خواهد شد از لحاظ اقتصادي اما با امريكا و اعراب در حمله همدست خواهند بود كه در اون صورت ما نباود خواهيم شد. در صورت حمله زدن زيرساختهاي اسراييل از جمله نيروگاه ها و بندرها و مراكز شهري (بله شهري شوخي نداريم!) از طريق موشكي و خاك لبنان بهترين راه حله اسراييلي ها بسيار جون دوست هستن فشار بر اسراييل بايد اساسي و ضربتي باشه فرسايش ما رو نابود مي كنه چون كويت و قطر بيخ گوش ما هستن.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
کرکس عزیز اگر شما اون مقاله رو می خوندی من به شما گفته بودم چرا از بی-2 استفاده نمی شه! :lol: و عنوان هم هست تهاجم محدود هوایی! مگر اینکه آمریکایی ها احمق تر از اونچه من فکر می کنم باشند و بخوان با حمله هوایی پدافند رو از کار بندازند!! اینقدر ایران رو دستکم نگیرید از کاه کوه نسازید برای دشمن!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
سوزوندن 2/1 ميليارد دلار آمريكا توي آسمون ايران چه حالي ميده. :lol:

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
آقا خيلي خوش بيني ايران با چي توان پدافند ضد 1000 هواپيما رو داره برادر كوتاه بيا! اف 15 و اف 16 هاي به روز اوري شده است ها با كفتر كه حمله نمي كنن تازه بمب افكن هاي امريكا بعد از چند روز و اطمينان از نابودي پدافند واردمي شن حتي اگه يكي وارد بشه يه شهرك رو شخم مي زنه تازه حمله از شمال غرب (آذربايجان) غرب كردستان عراق و عراق و تركيه و كل جنوب خواهد بود چه پدافند گسترده اي داريم ما؟ ناوگان امركايي ناوهاي خنثي كننده مين هم دارند در ضمن خودمون از گشنگي مي ميريم در ضمن سيتسم ضد موشك اسراييل رو خيلي ضعيف فرض كرد ها يادته عراق با اين همه حمله موشكي كاري نتونست بكه؟ تازه سيتسم ضد موشكي شون چند ساليه ارتقا پيدا كرده ايران بايد در حجم گسترده اسراييل رو بزنه اگه مستقيم واردجنگ بشه تازه نمي دونم توان موشكي كافي داريم يا نه سيستم موشكي سي 802 چيني هم اميدوارم جواب بده چون براي زره هاي نيمه سنگين به پايين جواب مي ده نه فوق سنگين ناو هواپيما بر تاريخ غرغ شدن ناو هواپيما بر را خيلي كم ديده

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
ما با کسی سر جنگ نداریم چون جنگ ارمغانش ویرانی، فقره . ولی اگه ماجراجویی کنند و حمله انوقت اگه این همه صلاح پیشرفته داریم طبق گفته مسئولین و بعضی دوستان اینجا باید با شدت و سریع جواب داد . وگرنه چنان میکبند که دیگه نتونیم از جامون بلند شیم. اگه با قدرت جوابشونرو بدیم زود هم از طرف UN و هم کشورهای دیگه واسته گری میشه و جنگ خیلی زودتر تمام میشه.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

آقا خيلي خوش بيني ايران با چي توان پدافند ضد 1000 هواپيما رو داره برادر كوتاه بيا! اف 15 و اف 16 هاي به روز اوري شده است ها با كفتر كه حمله نمي كنن تازه بمب افكن هاي امريكا بعد از چند روز و اطمينان از نابودي پدافند واردمي شن حتي اگه يكي وارد بشه يه شهرك رو شخم مي زنه تازه حمله از شمال غرب (آذربايجان) غرب كردستان عراق و عراق و تركيه و كل جنوب خواهد بود چه پدافند گسترده اي داريم ما؟ ناوگان امركايي ناوهاي خنثي كننده مين هم دارند در ضمن خودمون از گشنگي مي ميريم در ضمن سيتسم ضد موشك اسراييل رو خيلي ضعيف فرض كرد ها يادته عراق با اين همه حمله موشكي كاري نتونست بكه؟ تازه سيتسم ضد موشكي شون چند ساليه ارتقا پيدا كرده ايران بايد در حجم گسترده اسراييل رو بزنه اگه مستقيم واردجنگ بشه تازه نمي دونم توان موشكي كافي داريم يا نه سيستم موشكي سي 802 چيني هم اميدوارم جواب بده چون براي زره هاي نيمه سنگين به پايين جواب مي ده نه فوق سنگين ناو هواپيما بر تاريخ غرغ شدن ناو هواپيما بر را خيلي كم ديده


:lol: :lol: (سعید جان چرا محدودیت شکلک گذاشتی من خیلی خندم میاد الان؟!). باید بهتون بگم پدافند ایران قادر به درگیری با بیش از 1000 هدفه و منظور من هم اف-15 و اف-16 نبود منظور من این بود که اگر آمریکا بخواد از اف-22 رپتور و اف-18 استفاده کنه! حیقیتا من اف-15 و اف-16 های آمریکا رو هواپیما حساب نمی کنم! شما اصلا اون مقاله رو نخوندی و فقط می خوای مخالفت کنی! icon_cheesygrin گفتم بهت خنثی سازی هر مین حداقل یک روز طول می کشه! حالا اگر ما هزارتا مین! (که خیلی هم ابعادش کمه! مینیموم رو در نظر گرفتم!). بزاریم. آمریکایی ها 100 فروند مین روب نیاز دارند تا شاید به مدت 10 آنهم شاید بتونند مین ها رو خنثی کنند! تا اون موقع هم دیگه برای آمریکا خیلی دیر شده! تولید موشکی های بالستیک ما چیزی در حدود 100 فروند در ساله! (از هر یک از محصولات!). و سیستم دفاع موشکیشون هم شاید در برابر کاتیوشا و اسکاد جواب بده! ولی در برابر شهاب و دیگر موشک های بالستیک ایران محاله که جواب بده! 1- تغییر ترجکتوری 2- زمان آمادگی برای پرتاب کمتر از یک ساعت و در بعضی از موشک ها نیم ساعت می باشد! بعدش هم اون موشک های صدام موضوع خوبی بود! اون احمق که قبل از حمله آمریکا همه ی تسلیاتش (همون چارتا اسکاد رو). منهدم کرد دیگه چیزی براش باقی نمونده بود! مثل اینکه شما اصلا اخبار گوش نمی دی؟ برای نابودی ناوهای هواپیمابر هم می شه از تسلیحات EMP و یا موشک شهاب-2 استفاده کرد! واسلام! در ضمن یک توصیه دارم اینقدر فیلم های هالیوودی نبینند دوستان!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

احتمال حمله اسرائیل به تاسیسات اتمی ایران

این روزها زمزمه های زیادی در خصوص حمله به ایران شنیده می شود. کارشناسان مسایل سیاسی, دفاعی و نظامی در گفتگوهای رسمی و غیر رسمی خود به بررسی این مسئله می پردازند, تحرکات مقامات سیاسی و نظامی آمریکا و اسرائیل در کشورهای همسایه ایران (ترکیه, آذربایجان, گرجستان و...) زیاده شده و حتی سران کشورهای دنیا در مذاکرات و بازدیدهای معمول خود قسمتی از وقت خود را به بررسی و صحبت در خصوص فعالیت های هسته ای ایران اختصاص می دهند. این مسئله آنقدر شیوع پیدا کرده که حتی مردم ایران در کنار مطبوعات و سایر رسانه های داخلی در قبال آن واکنش نشان داده و در وبلاگها و سایت های اینترنتی خود مطالبی را در خصوص حمله احتمالی اسرائیل و آمریکا به ایران و تاسیسات هسته ای منتشر کرده اند. این مسائل در روزها و ماههای اخیر اذهان زیادی را به خود مشغول کرده, چه خبر شده؟ آیا قرار است جنگ جدیدی در منطقه خلیج فارس رخ دهد؟
هنوز هیچ کسی نمی داند که در آینده چه اتفاقی می افتد. آیا آمریکا و اسرائیل واقعا در صدد حمله به ایران و بمباران مراکز اتمی ایران می باشند؟
چنین حمله ای بطور حتم پیامدهای بدی خواهد داشت و تمامی معادلات سیاسی, نظامی وامنیتی خاورمیانه, حساس ترین منطقه جهان را بر هم می زند. تحلیلگران خارجی بر این باورند که آمریکا و اسرائیل به احتمال زیاد پیش از آنکه فرصت از دست برود تعدادی از مراکز هسته ای ایران را مورد حمله قرار می دهند!
اما شک و شبهه در این خصوص زیاد است و این اخبار در حالی منتشر می شود که هنوز گفتگوهای مقامات ایرانی برای حل مسالمت آمیز پرونده فعالیت های هسته ای ایران در جریان است و نتایج گفتگوهای اخیر انجام شده در مسکو حاکی از آن است که پرونده ایران از کانال گفتگوهای دیپلماتیک خارج نمی شود و به جبهه جنگ نمی رسد.
اما سوالی که وجود دارد این است که اگر هنوز امید به مذاکره از بین نرفته اسرائیل از کوبیدن بر طبل جنگ و قطعی جلوه دادن حمله غافلگیرانه به تاسیسات هسته ای ایران چه هدفی را دنبال می کند؟
در واقع می توان گفت سران اسرائیل قصد دارند با استفاده از سیاست تزریق ترس و نگرانی به افکار عمومی ایران ضعف نظامی و سیاسی خود را پنهان کنند چرا که از توان لازم برای حمله به ایران برخوردار نیستند و می دانند که در صورت بروز هرگونه حرکت نسنجیده ای در پیشدستی برای حمله نظامی به ایران خود بازنده جنگ با ایران می شوند.
در واقع می توان اینطور پیش بینی نمود که اصلا حمله غافلگیرانه وجود ندارد و سران اسرائیل فقط قصد دارند از این طریق فشارهای روانی در درون ایران را افزایش داده تا بلکه به این امید بتوانند خللی در اراده دولت و ملت ایران در خصوص ادامه فعالیت های هسته ای بوجود آورند.
همه می دانند که اسرائیل در آرزوی تضعیف قدرت ایران است و در این راستا سعی می کند به هر طریقی که شده (حتی جنگ) اهداف خود را عملی نماید. اما می توان گفت که آرزوی اسرائیل برای حمله به ایران و بمباران مراکز هسته ای ایران نظیر آنچه که در سال 1981 و در عراق انجام داد تنها یک آرزوی واهی و بدون پشتوانه است که اسرائیل هیچوقت نمی تواند آنرا عملی نماید. پنج دلیل وجود دارد که هر گونه حمله ای به ایران از سوی اسرائیل شکست می خورد. این دلایل عبارتند از :


1-اسرائیل نمی تواند از بمب اتم استفاده کند
هر چند که تسلیحات پیشرفته در دنیای امروز می تواند نقش یک فاکتور کلیدی را در بدست آوردن برتری های نظامی در جنگ بازی نماید اما آنچه مسلم است این است که نحوه واکنش طرف مقابل سرنوشت نهایی جنگ را مشخص می کند.
برای مثال بررسی تجربه جنگ ویتنام نشان می دهد که با وجودی که ارتش ایالات متحده با یک ماشین نظامی حرفه ای و مجهز به این کشور حمله نمود نتوانست به هدف مورد نظر خود دست یابد و نهایتا مجبور به عقب نشینی از ویتنام شد.
در واقع هیچ کسی فکر نمی کرد که آمریکا در نبرد با کشوری مثل ویتنام که از ارتش قدرتمندی برخوردار نبود و حتی از تجهیزات نظامی پیشرفته ای برخوردار نبود شکست برخورد اما به هر حال آمریکا با وجود تمام برتریهای نظامی که داشت شکست خورد.
این مسئله در مورد اسرائیل نیز صادق است. هر چند که اسرائیل از کلاهک اتمی برخوردار است و تجهیزات نظامی پیشرفته ای را از سوی آمریکا و سایر کشورهای غربی دریافت نموده ولی داشتن بمب اتم به تنهائی نمی تواند باعث پیروزی اسرائیل در جنگ احتمالی با ایران شود.
اسرائیل با دارا بودن 100 الی 200 کلاهک هسته ای تنها کشوری در منطقه خاورمیانه می باشد که از سلاح اتمی برخوردار است ولی بسیاری از کارشناسان مسایل دفاعی و نظامی بر این باورند که داشتن سلاح هسته ای به تنهایی کارت برنده اسرائیل برای پیروزی در جنگ با ایران محسوب نمی شود.
آنچه مانع از حمله اتمی اسرائیل به ایران می شود این است که ایران در واکنش به حملات اسرائیلی از سلاح های بیولوژیکی و شیمیایی برای حمله به مناطق حساسی از اسرائیل استفاده می نماید که بررسی عوارض حملات تلافی جویانه ایران باعث می شود که اسرائیل از حمله اتمی به ایران منصرف شود.
انصراف اسرائیل از حمله اتمی به ایران به این علت است که این کشور بسیار کوچک بوده و بخش عظیمی از جمعیت آن در محدوده کوچکی در اطراف تل آویو متمرکز شده است, به همین علت این منطقه بسیار آسیب پذیر شده چرا که بیش از هفتاد درصد از کل جمعیت اسرائیل و هشتاد درصداز ساختار زیر بنایی اسرائیل در این منطقه متمرکز شده است.
در اینجاست که زندگی میلیون ها یهودی ساکن در اسراییل در معرض تهدید جدی قرار می گیرد و اسراییل پیش از آن که به فکر حمله پیشگیرانه به ایران باشد، باید به فکر جان آنهایی باشد که تمام جمعیت این کشور یهودی نشین را تشکیل داده اند.
به همین علت هر چند که اسرائیل از سلاح اتمی برخوردار است اما تمرکز اقتصادی و جمعیتی آن در یک نقطه چنان ضعفی را به ارتش اسرائیل تحمیل نموده است که هیچگاه نتواند در برابر ایران از سلاح هسته ای استفاده نماید چون در صورتی که ایران این مناطق را مورد حملات شیمیایی یا بیولوژیکی قرار دهد دیگر از اسرائیل چیزی باقی نمی ماند و همین مسئله سبب شده که سلاح های شیمیایی ایران بتوانند به تنهایی عامل بازدارندگی مستحکمی در برابر کلاهک های هسته ای اسرائیل ایجاد نمایند.

2-حمله هوایی به ایران در تئوری ممکن ولی در عمل غیر ممکن است
نیروی هوایی اسرائیل برای حمله به تاسیسات هسته ای عراق (اوسیراک) از 16 جت که ترکیبی از بمب افکن های F-15 و جنگنده های F-16 بود استفاده کرد.
یکی از علل موفقیت نیروی هوایی اسرائیل در آن عملیات فاصله پروازی مناسب میان اسرائیل و عراق بود که به جنگنده های اسرائیلی این امکان را می داد که بدون نیاز به سوختگیری هوایی بتوانند در زیر خط رادار پرواز کرده و خود را به اهداف مورد نظر برسانند ولی فاصله پروازی طولانی میان تهران و تل آویو مشکلات فنی بسیاری را بر سر حمله هوایی به ایران بوجود آورده که در حالیکه خطرات زیادی را برای هواپیماهای اسرائیلی بوجود می آورد بلکه موفقیت آمیز بودن آنرا نیز در پرده ای از ابهام قرار دهد.
وقتی که تمامی این موارد در کنار یکدیگر قرار می گیرند حمله به ایران بسیار مشکل و خطر ناک و به عبارتی غیر ممکن به نظر می رسد.
افسران نیروی هوایی اسرائیل و تحلیلگران مسایل دفاعی دانشگاه تل آویو و سایر تحلیلگران غربی که راههای حمله هوایی به ایران را بررسی کرده اند در بررسی های خود به این نتیجه رسیده اند که هیچ تضمینی برای موفقیت حمله هوایی موفقیت آمیز به مراکز هسته ای ایران وجود ندارد.
اگر اسرائیل بخواهد مجددا اقدام مشابهی نظیر عملیاتی که در اوسیراک را انجام داد در ایران نیز انجام دهد باید از ترکیبی از جنگنده های F-16I و F-16D استفاده نماید. این هواپیماها دارای برد کافی برای رسیدن به هدف های مورد نظر در ایران و بازگشت هستند، اما به خاطر سوخت گیری هوایی که در مسافت های طولانی لازم است، این هواپیماها نیز از کارآیی چندانی برخوردار نیستند چرا که ضعف نیروی هوایی اسرائیل در امکانات سوختگیری هوایی (اسرائیل از تانکرهای قدیمی – بوینگ 707 – استفاده می نماید) مانع از موفقیت آمیز بودن حملات هوایی به ایران می گردد.

3- توان موشکی ایران قویتر از توان موشکی اسرائیل است
اگر اسرائیل بخواهد با موشک به مراکز هسته ای ایران حمله نماید همانطور که قبلا گفته شد بعید به نظر می رسد که از موشک های با کلاهک های هسته ای استفاده نماید بنابراین یکی از موشکهای که اسرائیل در صورت یک حمله موشکی احتمالی از آن استفاده می نماید موشک جریکو-2 است.
این موشک قابلیت رسیدن به ایران را دارد ولی با در نظر گرفتن احتمال خطای موشکها بر فراز چنین مسافت طولانی این موشک ها کاربرد کمی بر ضد تاسیسات هسته ای ایران خواهند داشت, مگر اینکه مقدار کافی از مواد منفجره را پخش نمایند که از آنجایی که در ساخت مراکز هسته ای ایران از مصالح ساختمانی مخصوص و منحصر به فردی استفاده شده و از آنجایی که بیشتر این مراکز در عمق زمین ساخته شده اند این موشک ها قابلیت چندانی برای نابودی مراکز هسته ای ایران ندارند.
از سوی دیگر ایران در سالهای اخیر موفق به طراحی و تولید نسل جدیدی از موشک های بالستیک شده و در زمینه طراحی و ساخت موشک از اسرائیل سبقت گرفته است. در حال حاضر موشک های شهاب -3 ایران می توانند اهداف دور دستی در خاک اسرائیل را مورد حملات دقیق قرار دهند. موشک های شهاب - 3 ایران با موفقیت آزمایش شده و کاملا قابل اطمینان هستند.
از سوی دیگر ایران انواع گوناگونی از موشک های پیشرفته و طولانی پرواز دیگری مثل موشک های کروز را نیز در اختیار دارد که ایران را در برتری موشکی منحصر به فردی نسبت به اسرائیل قرار داده است. این موشک ها هر چند از موشک های شهاب کندتر هستند اما مسیر پرواز آنها قابل پیش بینی نیست.
ارتش اسرائیل در سالهای اخیر سعی کرده است با خرید یا طراحی موشک های ضد موشک بتواند یک سیستم موشکی برای مقابله با موشک شهاب -3 تولید نماید ولی طبق اظهاراتی که از سوی مقامات ارشد وزارت دفاع این کشور بیان شده اسرائیل هنوز موفق نشده است که ضعف های موشکی خود را در مقابله با ایران جبران نماید و در صورت بروز یک جنگ احتمالی از این ناحیه متحمل خسارات های فراوانی خواهد گردید.

4- اسرائیل توانایی غافلگیری نظامی ایران را ندارد
پدافند عراق در ساعت 35/5 دقیقه بعد از ظهر یکی از روزهای گرم ژوئن در سال 1981 توسط شانزده جت نیروی هوایی اسرائیل که در زیر خط رادار و در موازت صحرا پرواز می کردند غافلگیر شد.
هواپیماهای اسرائیلی در یک سکوت رادیویی و زیر خط رادار طبق یک برنامه ریزی کاملا حساب شده به اهداف خود در جنوب بغداد رسیدند و در کمتر از 90 ثانیه تمامی تاسیسات هسته ای عراق را نابود کردند. آنها قبل از آنکه پدافند هوایی عراق بتواند واکنش موثری از خود نشان دهد اهداف خود را نابود کرده و بدون اینکه حتی کوچکترین صدمه ای ببینند به سوی تل آویو باز گشتند.
یکی از دلایل موفقیت آمیز بودن آن حمله مخفیانه بودن آن بود. وزارت دفاع اسرائیل خبر برنامه ریزی چنین حمله ای را حتی از سران کاخ سفید پنهان نگه داشته بودند و بدون اینکه از آنها اجازه بگیرند تصمیم به حمله به تاسیسات هسته ای عراق گرفتند.
اما مشکل فعلی اسرائیل این است که آنها دیگر نمی توانند یک حمله غافلگیرانه نظیر آنچه که در اوسیراک انجام دادند را در ایران عملی کنند زیرا در حال حاضر نیروهای آمریکایی مستقر در خلیج فارس حریم هوایی عراق و منطقه خلیج فارس را کنترل می کنند و اگر هواپیماهای اسراییلی بخواهند اقدامی علیه ایران انجام دهند باید از آمریکایی های اجازه بگیرند که آمریکا به راحتی با آن موافقت نمی کند
زیرا در حال حاضر آمریکا در عراق به گل نشسته است و همراهی با اسرائیل در یک جنگ جدید دیگر کابوسی برای ارتش آمریکا ایجاد می کند که اقتدار آمریکا در جهان را زیر سوال می برد, از طرفی اسرائیل به سختی می تواند بر فراز کشورهای عربی پرواز کند زیرا آنها دارای روابط سیاسی و اقتصادی گسترده ای با ایران می باشند و بعلت عقاید دینی و مذهبی نزدیکی که با ایرانیان دارند اجازه پرواز به هواپیماهای اسرائیلی برای حمله به ایران را نمی دهند.
در تئوری اسرائیل می تواند از پایگاه هایی در ترکیه به سوی اهداف مورد نظر در ایران پرواز کند. اما اجازه گرفتن از این کشور بسیار غیرمحتمل است. زیرا ترکیه در عین حال که در مورد برنامه تسلیحات هسته ای ایران نگران است ولی مخالف عمل بازدارنده علیه برنامه هسته ای ایران می باشد و از سوی دیگر اردوغان مجبور است پیش از هر نوع تصمیمی بازتاب های آنرا بر امنیت ترکیه و تمامی منطقه خاورمیانه بررسی نماید.
به هر حال اگر اسرائیل نهایتا موفق به کسب رضایت ترکیه برای استفاده از حریم هوایی این کشور برای حمله به ایران گردد باز نمی تواند یک حمله هوایی غافلگیرانه را اجرا نماید زیرا از طرفی سیاستمداران و فرماندهان عالی رتبه نظامی ایران از حمله اسراییل به تاسیسات هسته ای عراق درس گرفتند و تمامی مراکز و تاسیسات هسته ای خود را در سراسر ایران و در اعماق زمین پخش کرده اند که حتی موفقیت به حمله به آن مراکز نمی تواند خسارات جدی بر آنها وارد آورد، و از سوی دیگر در صورت مخابره حمله هوایی به یکی از تاسیسات هسته ای ایران تمام پدافند هوایی ایران به حالت آماده باش در می آید و نیروی هوایی ایران با کمک پدافند هوایی ایران که در مناطق مذکور به شدت مجهز بوده و از آموزش های خاصی برخوردار شده است ابتکار عمل را از دست نیروی هوایی اسرائیل خارج کرده و ضربات سختی را بر هواپیماهای متهاجم وارد می آورد.
در حقیقت باید گفت که هواپیماهایی اسرائیلی که بتوانند وارد آسمان ایران شوند دیگر نمی توانند از حریم هوایی ایران خارج گردند و توسط پدافند هوایی ایران شکار می شوند.
بنابراین اگر اسراییل بخواهد به تاسیسات هسته ای ایران حمله کند باید چندین بار اقدام به یک حمله هوایی گسترده نماید که موفقیت آمیز بودن چنین حملاتی بعید به نظر می رسد چون ایران از توان دفاعی بالا و یک پدافند هوایی مجهز و آموزش دیده برخوردار است.
بنابراین برای منهدم کردن موفقیت آمیز تاسیسات هسته ای ایران، اسرائیل باید اطلاعات کاملی در مورد مکان دقیق تاسیسات هسته ای ایران داشته باشد. برای اینکار نه تنها عکس برداری هوایی از مناطقی که تاسیسات هسته ای ایران مثل بوشهر و نطنز قرار گرفته است، لازم است بلکه باید سایر تاسیسات ایران شامل کارگاه های تولید سانتریفوژ و غیره نیز نابود گردند که این مسأله با توجه به قابلیت های بسیار بالای نیروی هوایی و توانایی پدافند هوایی ایران غیرممکن می نماید.
ضمن اینکه باید به این نکته توجه داشت که اسرائیل از چنین امکاناتی برخوردار نیست و این می تواند موانع جدی برای بمب افکن های اسرائیل که بر فراز مسافت طولانی پرواز می کنند به وجود آورد. با توجه به موارد فوق به نظر می رسد که احتمال حمله نظامی اسرائیل به تاسیسات هسته ای ایران علاوه بر آنکه با ریسک بالای توام خواهد بود، برای این کشور مخاطراتی نیز به همراه خواهد داشت.

5- اسرائیل توان مالی لازم برای حمله به ایران را ندارد
هر چند که سران اسرائیل در اظهارات خود بارها تهران را تهدید به حمله نظامی کرده اند ولی هنگامی که صحبت از حمله به ایران جدی می شود آنها ترجیح می دهند که آمریکا و سایر متحدانش سکاندار حمله به ایران گردند.
در حال حاضر فضای سیاسی اسرائیل به علت پیروزی حماس در انتخابات فلسطین و مرگ مغزی آریل شارون چنان شرایط را سخت و دشوار کرده است که هر چند سران سیاسی و نظامی اسرائیل در اظهارات خود تهدید به حمله نظامی به ایران می کنند ولی در عمل نه توان نظامی برای عملی کردن تهدیدات خود را دارند و نه از توان مالی لازم برای حمله به ایران برخوردارند.
بنابراین آنها تلاش می کنند که از آمریکا و متحدانش برای حمله به ایران کمک بگیرند که در این مورد نیز نتوانسته اند موفقیتی بدست آورند زیرا اقتصاد آمریکا در حال حاضر در شرایط بسیار نابسامانی به سر می برد و هر گونه حمله نظامی به ایران باعث بالا رفتن قیمت نفت می گردد که آمریکا را از حمله به ایران پشیمان می کند, چرا که این کشور در حال حاضر هزینه های گزافی بالغ بر 300 میلیارد دلار در جنگ عراق هزینه کرده است و نه از توان مالی برای حمله به ایران و نه از حمایت مردمی لازم برخوردار است.
تمامی این دلایل می تواند دولت بوش را از ورود به یک ماجراجویی نظامی علیه ایران منصرف کرده که این موضوع نهایتا شکست دیگری برای تل آویو برای ایجاد یک جبهه جهانی برای تحت فشار قرار دادن ایران محسوب می شود.
تنها امیدی که در حال حاضر برای اسرائیل باقی مانده مشخص شدن نتیجه مذاکرات تهران – مسکو و تلاش برای تحریم اقتصادی ایران می باشد که بعلت حجم گسترده معاملات ایران با اکثر کشورهای جهان مخصوصا چین و روسیه بعید به نظر می رسد که اسرائیل بتواند در این عرصه نیز فشار چندانی را بر ایران تحمیل نماید.
هنگامی که 5 دلیل فوق را در کنار همدیگر قرار می دهیم می توان نتیجه گرفت که احتمال حمله نظامی از سوی اسرائیل و آمریکا به مراکز هسته ای ایران روز به روز کم رنگ تر می شود چرا که اسرائیل می داند فناوری های دفاعی ایران در حال گسترش است و موشک های شهاب 3 و 4 قادر به حمل کلاهک های هسته ای می باشند و حتی می توانند پایتخت های اروپایی را هم هدف قرار دهند.
پیچیدگی تاکتیکی و نظامی ارتش و سپاه ایران و حمایت گسترده مردمی در هنگام بروز تهدیدات خارجی سبب شده که ایران از قابلیت دفاع ملی گسترده ای برخوردار باشد و عملا تبدیل به یکی از ارتش های قدرتمند منطقه خاورمیانه گردد.
در حال حاضر بزرگترین نگرانی اسراییل از آن است که اگر ایران همچنان به توسعه و پیشرفت در عرصه های اقتصادی، علمی و نظامی ادامه بدهد در آینده ای نه چندان دور به قدرتمندترین کشور خاورمیانه تبدیل شده و منافع غرب در این منطقه حساس و نفت خیز جهان را با خطر مواجه سازد.
نکته ای که نباید فراموش کرد این است که از سال 1960 اسرائیل تنها رژیمی در میان کشورهای منطقه بوده است که از فناوری هسته ای برخوردار بوده و بنابراین تلاش این کشور برای انحصاری نگه داشتن این فناوری برای خود و جلوگیری از دستیابی سایر کشورهای منطقه به آن از ستون های ثابت سیاست دفاعی اسرائیل می باشد.
لذا غرب و مخصوصا اسرائیل برای جلوگیری از تبدیل شدن ایران به کشوری قدرتمند سعی می کنند با بزرگ نمایی و نظامی جلوه دادن فعالیت های صلح آمیز هسته ای این کشور موانعی بر سر راه پیشرفت های علمی این کشور ایجاد کنند تا از این طریق بتوانند همچنان سلطه خود را در منطقه خاورمیانه حفظ کنند

منبع: دوست خوبم داش مرتضی عزیز

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
آمریکا اعلام کرد که برای حمله به تاسیسات هسته ای سوریه به اسرائیل چراغ سبز نشان نداده بود. به نوشته شماره امروز روزنامه اسرائیلی "هاارتص"، "دانا پرینو" سخنگوی کاخ سفید کمی پس از آگاهی یافتن مسئولان اطلاعاتی امریکا از جزئیات این اقدام گفت: "امریکا برای بمباران تاسیسات هسته ای مشکوک سوریه به نیروی هوایی اسرائیل چراغ سبز نشان نداده بود". کاخ سفید روز پنجشنبه از سوریه خواست درباره این تاسیسات هسته ای که به گفته یک مقام امریکایی در حال تکمیل بود، توضیح دهد. این اظهارات پس از آن مطرح شد که شماری از مسئولان اطلاعاتی امریکا جزئیاتی از این تاسیسات و شواهدی را به قانونگذاران کنگره ارائه کردند که نشان می دهد "پیونگ یانگ" در این برنامه تسلیحاتی مخفی به سوریه کمک کرده است. این در حالی است که "کریستوفر هیل" مذاکره کننده هسته ای ارشد امریکا در گفتگوهای شش جانبه روز پنجشنبه با وجود ادعاهای واشنگتن درباره کمک پنهانی کره شمالی به سوریه برای ساخت راکتور هسته ای اعلام کرد:" پیونگ یانگ" و دمشق دیگر در زمینه هسته ای با یکدیگر همکاری نمی کنند. "هیل" در "نیوهون" در ایالت "کنکتیکت" در مصاحبه با خبرنگاران گفت:" چنین همکاری میان کره شمالی و سوریه مربوط به گذشته بوده است و اکنون همکاری با سوریه در این زمینه ادامه ندارد". وی افزود:" ما با این مسئله همانگونه که با سایر مسائل در گروه شش جانبه برخورد می کنیم برخورد خواهیم کرد". یک مسئول بلند پایه دولت امریکا اعلام کرد که واشنگتن و اسرائیل درباره گزینه های سیاسی در خصوص چگونگی برخورد با نیروگاه هسته ای مشکوک سوریه گفتگو کرده بودند ولی مقامات تل آویو در نهایت خودشان تصمیم گرفتند نیروگاه هسته ای سوریه را هدف قرار داده و تخریب کنند. به گزارش خبرگزاری رویترز از واشنگتن این مسئول بلند پایه دولت امریکا پنج شنبه شب به خبرنگاران گفت: برغم گفتگوهای مقامات امریکا و اسرائیل درباره چگونگی برخورد با نیروگاه هسته ای مشکوک سوریه، در نهایت اسرائیل به تنهایی تصمیم گرفت این نیروگاه را هدف قرار دهد و دولت امریکا هیچ گونه چراغ سبزی به اسرائیل در این زمینه نشان نداده است . خبرنگار شبکه تلویزیونی فاکس نیوز گزارش داد مقامات آمریکایی می گویند که اطلاعاتی مهم درباره دست داشتن کره شمالی در کمک به سوریه در ایجاد تاسیسات اتمی پنهان در دست دارند. "کاترین هریج" در حالی که تصاویری ماهواره ای از یک محل که گفته می شود تاسیسات اتمی سوریه است نشان داده می شد گفت: یکی از دانشمندان هسته ای کره شمالی با نام "چان چیبو" در تصاویری که از این تاسیسات گرفته شده، شناسایی شده است و آنچه در این میان اهمیت دارد این است که این دانشمند با برنامه سلاح اتمی کره شمالی مرتبط است. مقامات آمریکایی می گویند تصاویری از وی با همتای سوری اش در دست دارند". وی در پاسخ به شگفتی مجری فاکس نیوز که چگونه وی را در تصویری ماهواره ای که جزئیات در آن بسیار کوچک هستند شناسایی کرده اند گفت: "سوال این است که منبع این تصاویر چه کسی بوده است. در واقع می خواهم این را بگویم که منبع این اطلاعات سازمان های اطلاعاتی خارجی و غیر آمریکایی هستند. البته سوالهایی هستند که باید جواب داده شوند و یکی از این سوال ها این است که آیا انتشار این تصاویر و اطلاعات با هماهنگی افراد و سازمان های خاصی صورت گرفته است یا نه و این که ما چگونه می توانیم همه اطلاعات لازم را بدست آوریم. از دیگر سو زمان انتشار این خبر نیز مهم است زیرا اسرائیل در ماه سپتامبر سال گذشته حمله به تاسیسات سوریه را انجام داده است و این خبرها شش یا هفت ماه بعد منتشر می شوند. یکی از مسائل محتمل این است که این اطلاعات از چندین منبع مختلف می باید تایید می شد تا تجربه سلاح های کشتار جمعی عراق تکرار نشود". خبرگزاری «نووستی» روسیه، 6 اردیبهشت ماه

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط amirarsalankhan
      بمب افكن تهاجمي نسل بعد، LRS-B
       
                                 
       
       
      بمب افكن نسل بعد ( NGB، قبلا به نام بمب افكن 2018 شناخته مي شد ) يك برنامه به منظور توسعه يك بمب افكن جديد براي نيروي هوايي ايالات متحده بود. NGB قرار بود تا در حدود سال 2018 و به عنوان يك بمب افكن پنهانكار، مادون صوت، برد متوسط و با قابليت متوسط حمل سلاح وارد خدمت شود و به تدريج جايگزين بمب افكن هاي پير و پا به سن گذاشته (  B-52 Stratofortress  و B-1 Lancer ) گردد. ولي برنامه توسعه NGB با ظهور طرح بمب افكن دور برد تهاجمي سنگين ايالات متحده به فراموشي سپرده شد.
       
         
       
      اين اتفاق زماني افتاد كه در ژوئن 2010 سپهبد Breedlove  در مصاحبه اي بيان كرد كه اصطلاح بمب افكن نسل بعد مرده و از اين به بعد نيروي هوايي بر روي طراحي بمب افكن هاي دور برد تهاجمي كار خواهد كرد كه در آن از سيستم هاي به كار رفته در جنگده هاي F-22 و F-35 استفاده خواهد شد تا بمب افكني مقرون به صرفه و با قابليت هاي استثنايي هر دو جنگنده فوق جهت انجام ماموريت ها طراحي و توليد گردد.
       
             
       
       
      بمب افكن دور برد تهاجمي (Long Range Strike Bomber)
      برنامه توسعه بمب افكن دور برد تهاجمي ( LRS-B ) به معناي واقعي كلمه پنهانكار است! و اطلاعات خيلي كمي از آن منتشر شده است ولي اهميت آن را به خوبي مي توان در رفتار پنتاگون و شركاي صنعتي بزرگ آن احساس كرد.بسياري از كارشناسان معتقدند كه برنامه توسعه اين بمب افكن ساختار نيروي هوايي ايلات متحده را در 20 سال آينده شكل خواهد داد و هر شركتي كه برنده مناقصه توليد اين بمب افكن شود پول پارو خواهد كرد و بازنده نيز مي تواند مطمئن باشد كه جايگاهي در آينده هوانوردي نظامي ايلات متحده نخواهد داشت مگر ان كه معجزه اي كند!
      هر چند امروزه لاكهيد ماريتن به لطف پروژه F-35 آينده خود را در صنعت هوانوردي نظامي ايالات متحده تضمين كرده است و بويينگ نيز به مدد توليدات هوانوردي غير نظامي خود مي تواند از اين بحران عبور كند و تنها نورث روپ است كه چاره اي ندارد و  بايد اين مناقصه را برنده شود تا بتواند با خيال راحت به آينده خود فكر كند
      شناخته ها و ناشناخته ها
      پيش بيني شده 80 تا 100 فروند از اين بمب افكن جديد جايگزين ناوگان فعلي بمب افكن هاي ايالات متحده شود.  
      پنهانكار بودن ،قابليت حمل سلاح هاي هسته ايو داراي بودن هر دو حالت پروازي سرنشين دار و بي سرنشين از الزامات طراحي LRS-B است.قيمت تعيين شده براي هر فروند بمب افكن جديد 550 ميليون دلار در سال 2010 پيش بيني شده و قرار است به جهت كم كردن هزينه ها از فناوري موجود در طراحي ان استفاده شود ولي ساختار طراحي آن بايد به شكلي باشد كه بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز استفاده كند.دو رقيب اصلي در طراحي اين بمب افكن يكي كمپاني  Northrop Grumman, با سابقه طراحي بمب افكن پنهانكار و گرانقيمت B-2 است و ديگري مشاركت كمپاني هاي بويينگ و لاكهيد مارتين با سابقه طراحي جنگنده هاي F-22 و F-35 .همچنين پيش بيني مي شود در اواسط دهه 2020 اولين پروازهاي اين بمب افكن انجام شود.طبق حدس هايي كه كارشناسان مي زنند نيروي هوايي آمريكا به دنبال يك بمب افكن در اندازه اي حدودا نصف B-2 است كه از دو موتور F-135 همانند F-35 سود ببرد.
       
                                              
                                         
                                          پيشران F-135 Pratt  & Whitney
       
      الان همه شما ميگوييد اين كه خيلي كوچيكه، خب مسلما بايد بزرگتر بشه ولي با صحبتي كه رابرت گيتس وزير سابق دفاع انجام داد و به اعضاي كنگره گفت كه قيمت هر فروند 550 ميليون دلار ميشود راه را بر روي بزرگتر شدن اين بمب افكن فعلا بست. و اين نگراني را در بين كارشناسان به وجود آورد كه هر شركتي كه بتواند با حداقل آيتم هاي اساسي يك بمب افكن توليد كند برنده اين مناقصه خواهد بود بدون توجه به نيازهاي اساسي نبردهاي آينده.بنابراين يكسري الزامات از سوي كارشناسان هوانوردي نظامي جهت توسعه LRS-B  پيشنهاد شده است :
      پنهانكاري
      امروزه ميدانيم كه 80 درصد قابليت پنهانكاري به شكل و طراحي هواپيما بستگي دارد و فقط 20 درصد به مواد و تكنولوزي پيشرفته به كار رفته در آن وابسته است. كه همين 20 درصد هم بيشترين هزينه را به خود اختصاص مي دهد. پس يايد تعادل خوبي را بين اين دو بخش برقرار كرد تا هزينه هاي طراحي و توسعه سرسام اور نباشد.
      تعمير و نگهداري
      استفاده از مواد جاذب امواج رادار ساخته شده مي تواند نگهداري اين بمب افكن را بسيار راحت تر كند تا استفاده از موادي كه در لبه تكنولوژي روز قرار دارند و بسيار گران قيمت خواهند بود و نگهداريشان نيز بسيار مشكل است.ولي پلت فرم طراحي نيز بايد به شكلي باشد كه اين پرنده بتواند در 50 سال آينده آسمان ها را همچنان تسخير كند و پذيراي مواد جديد و تكنولوژي هاي نوين نيز باشد.
      قابليت حمل بمب هاي هسته اي
      تصميم گيري در اين مورد بايد همين الان صورت بگيرد، هر چند نيروي هوايي علاقه دارد تا چند سال بعد از توليد بمب افكن ها مجوز حمل سلاح هاي هسته اي را براي آنها صادر كند ولي با توجه به پيشرفت هاي سريع در صنعت هوانوردي نظامي از الان اين پرنده بايد طوري طراحي شود كه حداقل نيمي از آنها از ابتدا قابليت حمل بمب هاي هسته اي و هيدروژني را داشته باشند. و توانايي بازدارندگي ايالات متحده را همچنان حفط كنند.
      كنار گذاشتن طرز فكر شواليه تنها!
      بسياري از مردم فكر مي كنند كه پنهانكاري يعني يك جنگنده پنهانكار به تنهايي و با شجاعت به مانند يك شواليه به مواضع دشمن حمله مي كند و تمامي آنها را نابود ميسازد!! از الان بايد اين تفكر را دور ريخت و يك برنامه جامع جهت حملات پر تعداد بمب افكن هاي نسل بعد در نظر گرفت و تمام سناريوهاي موجود و تهديدات لازم را در آنها پيش بيني كرد تا قدرت واقعي بمب افكن ها و تاثير آنها بر روي مواضع دشمن مشخص شود.
      ساخت يك بمب افكن، نه فقط يك پلت فرم صرف
      در سال هاي بعد LRS-B تنها بمب افكن سنگين ايالات متحده خواهد بود. پس بايد به شكلي طراحي شود كه قابليت باز طراحي بسياري از قسمت هاي آن وجود داشته باشد و بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز به خوبي بهره مند شود. همچنين LRS-B بايد بتواند ماموريت هاي دريايي را نيز به خوبي ماموريت هاي زميني انجام دهد.
      نگه داشتن خلبان در كابين
      با وجود داشتن فناوري پروازهاي بي سرنشين اما ما نبايد در دام اين صحبت ها بيافتيم كه LRS-B بايد تنها قابليت بي سرنشين داشته باشد!، نداشتن خلبان در ميدان نبرد يعني نداشتن حس مسئوليت پذيري و ابتكارات لحظه اي نمي توان از جذابيت هاي فراوان پرنده هاي بي سرنشين گذشت ولي يك بمب افكن سنگين بي سرنشي نياز به حمايت زميني بسيار بيشتري از بي سرنشين هاي فعلي دارد كه اين خود هزينه ها را بسيار بالاتر مي برد.مورد بعدي قابليت ضعيف بي سرنشين ها در سوخت گيري هاي هوايي است كه در حين ماموريت هاي يك بمب افكن دوربرد الزامي است و يك خلبان در هر شرايط آب و هوايي يا زماني به راحتي آن را انجام مي دهد.و در آخر فكر كنيد كه يك بي سرنشين بخواهد بمب هسته اي نيز با خود حمل كند، خيلي فكر خوبي نيست و حتي كابوس آور نيز هست. هر چند خيلي ها فكر ميكنند بهتر بمب هاي هسته اي را به دست بي سرنشين ها سپرد!
      فراموش نكردن چيزهاي كوچك
      بايد فضاي كافي براي خلبان در پروازهاي طولاني در نظر گرفت تا اعصابش راحت باشد و تحت فشارهاي جسمي قرار نگيرد. اين مورد حتما بايد لحاظ شود و سعي شود از تجربه B-2 در اين مورد درس گرفته شود.
      در ژانويه 2011 نيروي هوايي فهرستي كوتاه از اهداف مورد نظر خود را براي بمب افكن تهاجمي منتشر كرد
      اهداف طراحي در نظر گفته شده براي يروژه LRS-B در ژانويه 2011
      كل هزينه پروژه نبايد از 40 تا 50 ميليارد دلار بيشتر باشد سرعت مادون صوت حداكثر بردي پروازي بيشتر از 9250 كيلومتر مداومت پروازي 50 تا 100 ساعت براي پروارهاي بي سرنشين قابليت بقا در حملات روزانه به مواضع دشمن با وجو د قدرتمند ترين دفاع هوايي موجود  
      در پايان تصاويري از طرح هاي مفهومي اراده شده توسط سه كمپاني معظم شركت كننده در اين مناقصه
       
                       
                                                           
       طرح پيشنهادي كمپاني نورث روپ گرومن
       
       
       
       
                      
                                                                              
       طرح پيشنهادي كمپاني لاكهيد
       
       
       
       
       
                         
                                           
        طرح پيشنهادي كمپاني بويينگ
       
       
      حال بايد منتظر ماند و ديد كه در چند ماه آينده مقامات نيروي هوايي كدام يك از طرح هاي پيشنهادي را براي آينده توان هوايي ايالات متحده انتخاب خواهند كرد.
      نظر شما چيست؟
      كم و كاستي بود  دوستان به بزرگواري خودتون ببخشيد، تقديم به ارواح طيبه شهداي مرزباني ناجا در حادثه اخير نگور
      با تشكر فراوان از دوست و استاد گرامي جناب 7mmt به جهت پيشنهاد اين موضوع و كمك هاي بسيارشان
      تهيه شده توسط امير ارسلان رهسپار ، فقط براي ميليتاري
       
       
      منابع :
      http://en.wikipedia.org/wiki/Next-Generation_Bomber
       
      http://www.defensenews.com/story/defense/air-space/strike/2015/01/18/air-force-bomber-industry/21805275/
       
      http://defensetech.org/2014/09/15/air-force-plans-major-step-in-long-range-strike-bomber-program/
       
      http://breakingdefense.com/2014/09/b-2-pilots-lessons-for-lrsb-americas-new-bomber/
    • توسط Phantom3
      موشکDelilah یک موشک الکترو اپتیکال می باشد که در اسرائیل و توسط صنایع نظامی این رژیم (IMI) به منظور هدف قرار دادن اهداف متحرک و غیر متحرک ساخته شده است.موشک Delilah نام سری موشک های گوناگون اسرائیل می باشد که توسط IMI ساخته شده اند.این موشک در اصل به عنوان یک تله هوایی ساخته شده بود، اما در دهه 1990 نوع تهاجمی و ضربتی از این موشک عرضه شد که توسط F-16 ها و F-4E های آپگرید شده ، که نقش جنگنده های هجومی را ایفا می کردند ، استفاده می شد.نوع ضد رادار این موشک از نوع هواپرتاب می باشد. این گونه از نیمه دهه 60 میلادی وارد خدمت شد. وظیفه این نمونه یافتن سایت های راداری در هنگامی بود که این رادار ها در حال کار بودند و با این کار آنها را یافته و نابود می کرد.

      Delilah-1
      این گونه از نوع هواپرتاب می باشد و در رده موشک های کروز قرار می گیرد . این موشک دارای یک موتور توربو جت بود و این موتور توربوجت به آن این امکان را می داد تا با درنگ کردن درست به خوبی هدف قرار دادن اهداف متحرک ، اهداف با استتار بسیار خوب را نیز مورد هدف قرار دهد.که این ویژگی این موشک را به یک موشک ایده آل برای نابودی سایت های سام تبدیل کرده است.این موشک دارای بردی برابر 150 کیلومتر است و توانایی نابود اهداف ، چه دریایی و چه زمینی را دارد.هدایت خودکار به کار رفته درآن به خوبی سیستم های هدایتی INS/GPS می باشد که به موشک امکان انجام ماموریت های خود اتکا را می دهد.این موشک توانایی تطبیق با سرهای جنگی گوناگون را دارد و نیز می تواند توسط بسیاری از هواگرد ها حمل شود.این موشک توانایی شلیک از هواگردها ، بالگردها یا لانچر های زمینی را دارد. اندازه جمع و جور این موشک به آن این امکان را می دهد که توسط بالگردهای سیکورسکی UH-60A و SH-60B حمل شود.این موشک سر جنگی کوچک ولی موثر حمل می کند که به آن امکان هدف قرار دادن و نابودی اهداف با کمترین خطر را می دهد.این موشک نخستین بار توسط اسرائیل در جولای و آگوست 2006 ، یعنی درجنگ با لبنان، استفاده شد.این موشک در این جنگ توسط F-16D پرتاب می شد.



       
       
       
      Delilah-2
      این موشک با سرمایه گزاری چین درحال توسعه و ساخت توسط اسرائیل می باشد .این موشک از موتور Bet Shemesh Sorek 4 استفاده می کند که تراستی معادل 800 پوند ایجاد می کند. این ویژگی به موشک این امکان را می دهد که برد بیشتر و سر جنگی بزرگتری داشته باشد.




      Delilah-GL
      این موشک یک موشک زمین پرتاب می باشد که در اصل نوع تغییر یافته موشک کروز Delilah است و بردی معادل 250 کیلومتر دارد که ممکن است برد واقعی آن نباشد ، یعنی امکان دارد این موشک بردی بیش از 300 کیلومتر داشته باشد .
      این موشک با سر انفجاری متعارف 30 کیلوگرمی مسلح می شود اما توانایی حمل انواع دیگری را نیز دارد. این موشک توسط GPS هدایت می شود و توانایی گشت در منطقه جنگی را قبل از تایید هدف دارد.

      مترجم :Phantom3
      استفاده از این مطلب تنها با ذکر نام مترجم و لینک به سایت Military.ir مجاز می باشد.
    • توسط farmandekoll
      F-117 نایت هاوک (شاهین تاریکی) نخستین هواپیمای عملیاتی است که به منظور استفاده از فناوری پنهانکاری طراحی شد. طراحی منحصر بفرد این هواپیمای تک سرنشینه تواناییهای استثنایی را به این هواپیمای تهاجمی می افزاید. اندازه این هواپیما در حدود F-15 ایگل می باشد که دو موتور توربو فن F404 که هرکدام نیرویی معادل 48 کیلو نیوتون (10800 پوند) ایجاد می کنند دارد. هم چنین دارای کنترل با سیم می باشد. قابلیت سوختگیری هوایی برد نایت هاوک را افزوده و آن را به یک سلاح بازدارنده و ترساننده ی ایالات متحده تبدیل کرده است. توانایی حمل انواع سلاح ها با سیستمهای ناوبری و حمله یکپارچه و سیستمهای الکترونیک پروازی ( اویونیک) موثر بودن این هواپیما را در عملیات مختلف اثبات می کند و بار کاری خلبان را کم می کند. کشیدن نقشه های با جزییات ریز برای عملیات روی نقاط با پدافند سنگین و قوی با استفاده از سیستم طراحی نقشه خودکار به ارزشهای این هواپیمای منحصر بفرد می افزاید.اولین F-117 در سال 1982 تحویل داده شد و آخرین تحویل در سال 1990 بود. تصمیم تولید F-117 در سال 1978 گرفته شد. اولین پرواز آن در سال 1981 انجام شد.

      جزییات :


      وظیفه : هواپیمای تهاجمی پنهانکار

      سازنده : لاکهید

      استفاده کننده : نیروی هوایی ایالات متحده

      موتور : دو موتور توربو فن بدون پس سوز F404-GE-F1D2 با قدرت 48 کیلو نیوتن (10800پوند)

      ابعاد : طول 10.08 متر، ارتفاع 3.78 متر، دهنه بال 13.20 متر

      اوزان: وزن خالی آن 13.381 کیلوگرم برآورد شده است، حداکثر وزن برخاست 13.814 کیلوگرم

      اجرا : حداکثر سرعت 0.98 ماخ یا 1040 کیلومتر بر ساعت(656 مایل بر ساعت)، سقف پرواز 15.240 متر برآورد شده است ( 50000 پا)

      سلاحها : تا 2268 کیلوگرم (5000 پوند) انواع بمب های هدایت شونده، موشکهای هوا به زمین، موشکهای زد رادار یا موشکهای هوا به هوای AIM-9 که در یک جایگاه درونی حمل می شوند.




    • توسط onin
      در ۲۵ فوريه ۵(۱۹۲۵ اسفند ۱۳۰۴) اولين خلبان ايراني كه كلنل احمدخان نخجوان نام داشت يك هواپيماي برژت -۱۹ را با پرچم و نشان ايران از فرانسه به پايگاه قلعه مرغي تهران پرواز داد. كلنل نخجوان در فرانسه دوره ديده بود و فقط ۲۰۰ ساعت پرواز داشت. بدين ترتيب در اين تاريخ اولين هواپيماي نيروي هوايي ايران با خلباني يك ايراني مرزهاي بين المللي را درنورديد و به فضاي پروازي ايران رسيد. در اين زمان ديگر خلبانان ايراني تحت نظارت يك استاد خلبان آلماني به نام «شفر» در ايران دوره مي ديدند. خريد هواپيما قسمت آسان كار بود. آموزش خلبانان براي پرواز كردن با آنها، نفرات پشتيباني زميني براي نگهداري و تعمير آنها و ساختن فرودگاه ها قسمت سخت كار بود كه زمان هم مي برد. در همين دوره زماني نيروي هوايي ايران از قالب يك اداره كوچك در ستاد فرماندهي ارتش خارج شده و به يك نيروي جداگانه تبديل شده بود كه «نيروي هوايي ارتش شاهنشاهي ايران» نام گرفته بود؛ اولين فرمانده نيروي هوايي ايران هم كسي نبود به جز كلنل احمدخان نخجوان. در سال ۱۹۲۴ (۱۳۰۳) اولين گروه از دانشجويان دوره خلباني و تكنسين پرواز به روسيه و فرانسه فرستاده شدند. بعدها در سال ۱۹۲۹ (۱۳۰۸) ايران ۱۵ خلبان داشت كه شش نفر از آنها در مدرسه پرواز ايستر فرانسه و ۹ نفر ديگر در مدرسه پرواز سباستوپول روسيه آموزش خلباني ديده بودند. در اين سال IIAF مخفف Imperial Iranian Air Force داراي ۳۳ فروند هواپيما از ۹ مدل مختلف بود. طي ۱۵ سال به يعني تا آغاز جنگ جهاني دوم بيش از ۳۰۰ هواپيما از ۱۸ مدل مختلف در اختيارنيروي هوايي ايران بود. در همان زمان هشت پايگاه هوايي كه مدارس آموزش خلباني و يك مركز آموزش تعميرات و نگهداري را شامل مي شدند ساخته شده بود. يك كارخانه مونتاژ هواپيما به نام «شهباز» هم ساخته شده بود كه قادر بود سه مدل مختلف هواپيما را مونتاژ كند. در سال ۱۹۴۱ (سوم شهريور ۱۳۲۰) بي طرفي ايران در جنگ جهاني دوم نقض شد و نيروهاي هوايي و دريايي انگليس و روسيه از شمال و جنوب به ايران حمله كردند. نيروي هوايي جوان ايران كه به تازگي به ساختن ساختارهاي اساسي خود مشغول شده بود، تحت هيچ شرايطي توانايي رويارويي با اين نيروي عظيم و توانمند را نداشت. با اين وجود تعدادي از پرسنل جوان اين نيرو تصميم به مقابله با بيگانه گرفتند و با كنترل پادگان قلعه مرغي دو هواپيما از اين پادگان به خلباني سروان وثيق و استوار شوشتري كه با شليك ضدهوايي مواجه شده و به ناچار آسمان تهران را ترك كردند. نيروهاي ائتلاف انگليس و روسيه كنترل دو پايگاه هوايي ايران را در دست گرفتند. آنها به ترتيب در مهرآباد و قلعه مرغي مستقر شدند. از نيروي هوايي جوان ايران تقريباً هيچ چيز باقي نماند. پس از پايان جنگ ارتش بريتانيا ايران را ترك گفت اما ارتش روسيه از ترك ايران سر باز مي زد و كنترل شمال ايران را در اختيار داشت. سه ماه پس از اين اتفاق نيروهاي سرخ روسيه ايران را ترك گفتند. پس از اين نيروي هوايي ايران هميشه به عنوان نيروي برتر در خاورميانه شناخته مي شود. موقعيت استراتژيك ايران توسط آمريكا ناديده گرفته نشد و آمريكا از اوايل دهه ۱۹۶۰ شروع به فروش تعداد زيادي از هواپيماهاي پيشرفته خود به ايران كرد. در سال ۱۹۶۵ ميلادي ايران اولين هواپيماجت خود با نام اف - ۸۴ جي جت ثاندر دريافت كرد. در سال ۱۹۶۵ هواپيماهاي اف-۵ فريدم توسط ايران خريداري شدند و به دنبال آن در سال ۱۹۶۸ اف-۴ فانتوم هم به ايران فروخته شد. در سال ۱۹۷۰ ايران داراي قوي ترين نيروي نظامي در منطقه بود. قبول فروش هواپيماهاي فوق پيشرفته اف-۱۴ اي تام كت به همراه موشك هاي پيشرفته اي آي ام - ۵۴ فينيكس از سوي آمريكا به ايران نشان دهنده روابط بسيار گرم بين ايران و آمريكا بود. در پي وقوع انقلاب اسلامي در سال ۱۹۷۹ دكترين و استراتژي نظامي ايران تغيير يافت و ايران ديگر به خريد تسليحات پيشرفته و گرانقيمت علاقه نشان نداد و همين باعث ايجاد نوعي تغيير قدرت در منطقه شد. ايران ديگر نه تنها دوست صميمي آمريكا نبود، كه به خاطر سياست هاي امپرياليستي و ضد انساني آمريكايي به دشمن اصلي آن تبديل شد. آمريكا و ديگر كشورهاي غربي تحريمي نظامي عليه ايران اتخاذ كردند. كمك هاي آمريكا قطع شده بود و نيروي هوايي ايران از فرار و بركناري افسران زمان شاه رنج مي برد كه همين امر به پايين آمدن سطح سرويس دهي در نيروي هوايي منجر شده بود. به دليل تحريم تسليحاتي ايران و نرسيدن قطعات مورد نياز، آمار عملياتي نيروي هوايي ايران سريعاً رو به كاهش بود. پس از انقلاب نيروي هوايي به «نيروي هوايي ارتش جمهوري اسلامي ايران» كه خود ارتشيان به آن «نهاجا» مي گويند تغيير نام داد. نام انگليسي آن هم Islamic Republic of Iran Air Force است كه به اختصار IRIAF خوانده مي شود. در همين اوضاع و احوال عراق با مناسب يافتن فرصت درصدد برآمد تا با حمله به ايران قسمت هاي وسيعي از خاك ايران را ضميمه قلمرو خود كند؛ به همين خاطر در ۲۲ سپتامبر ۱۹۸۰ (۳۱ شهريور ۱۳۵۹) با يورشي عظيم به خاك ايران از طريق هوا، زمين و دريا جنگ تحميلي هشت ساله را عليه ايران آغاز كرد. جنگ با حمله هوايي نيروهاي عراقي به شش پايگاه نيروي هوايي ايران و چهار پادگان آغاز شد و همزمان چند لشكر و تيپ مستقل عراق در چهار محور از طول ۷۰۰ كيلومتر مرز مشترك با ايران به عمق خاك ايران يورش بردند. اولين حمله هوايي عراق چندان موفقيت آميز نبود. دلايل آن را مي توان به برنامه ريزي ناكافي و نادرست عمليات، نداشتن اطلاعات كافي از اهداف و استفاده نامناسب از بمب هاي جي پي(بمب هايي كه هدف خاصي ندارند و براي انهدام كلي به كار مي روند) برشمرد. در مهرآباد يك هواپيماي اف-۴ اي در هنگام جابه جايي براي در امان ماندن از حملات دشمن دچار سانحه شد و از همدان هم گزارش هايي در مورد خسارت يك فروند اف-۴ رسيد. اولين عمليات هوايي ايران در پاسخ اين حمله و بلافاصله پس از آن در خاك عراق موفقيت آميز بود. در اين عمليات چهار فروند هواپيماي اف-۴ به پايگاه دريايي الشعبيه در نزديكي بندر ام القصر حمله بردند. اين چهار فروند هواپيما كه ۴۵۰ كيلوگرم بمب بر سر اين پايگاه ريختند عمليات خود را از پايگاه بوشهر شروع كردند. در ميان اهداف چندباطري موشك ضد كشتي وجود داشت. اين عمليات تلافي جويانه نيروي هوايي ايران به قدري سريع بود كه خط پدافند عراق در طول مسير پرواز دچار غافلگيري شده بود. روز بعد در عملياتي غيرقابل باور ۱۴۰ فروند از جنگنده ها و جنگنده بمب افكن هاي ايران به ويژه اف-۴ و اف-۵هاي پايگاه هاي بوشهر، همدان و تبريز توانستند با نفوذ خود به خاك عراق تلفات سنگيني به پايگاه ها و تاسيسات نظامي عراق وارد كنند. در اولين روزهاي جنگ چندين حمله هوايي ديگر به تاسيسات نظامي عراق از قبيل ام القصر انجام شد. در يكي از اين حملات دو فروند اف-۴ كه هر كدام شش بمب جي پي ۳۴۰ كيلوگرمي حمل مي كردند به تاسيسات نظامي دريايي و كشتي هاي موشك انداز عراق حمله بردند. در حدود ۲۰ دقيقه بعد يك فروند هواپيماي آر اف-۴ اي عكس هاي شناسايي از منطقه گرفت كه نشان مي داد كشتي ها و تاسيسات بندري دچار صدمات و خسارات سنگيني شده اند. تاكتيك كلي در طول انجام چنين عمليات هايي رسيدن به هدف از راههاي مختلف، انجام يك پاپ -آپ بيش از رسيدن به هدف و شيرجه زدن روي هدف براي انهدام آن است. در هنگام بازگشت دو اف-۴ يكي از آنها توسط يك موشك سام مورد اصابت قرار گرفت كه باعث آسيب ديدن برخي از سيستم هاي آن شد اما همچنان مي توانست پرواز كند. اما آتش خاموش كن ها كار نكردند و بال راست - محل اصابت موشك - آتش گرفت. باند فرود نزديك ترين پايگاه هوايي هم به دليل هجوم اوليه ارتش عراق براي فرود مناسب نبود و به همين خاطر مجبور به فرود در يك باند ناآماده با سرعت بالا شد. چرخ ها تركيدند و هواپيما در حالي كه سرنشينان آن اجكت كرده بودند از انتهاي باند خارج شد. بعدها اين هواپيما با تعويض بال و ديگر تعميرات دوباره به جنگنده هاي مورد استفاده در جنگ پيوست. اين تعويض بال كه اولين بار در ايران انجام مي شد را مي توان نقطه آغاز انجام كارهاي غيرممكن در نيروي هوايي دانست. در اولين ماههاي جنگ «نهاجا» تلاش هاي خود را به جلوگيري پيشرفت نيروي زميني ارتش عراق معطوف كرده بود. جنگنده هاي ايراني براي اين كار با استفاده از راكت هاي ضد زره دانه به دانه تانك ها و زره پوش هاي عراق را شكار مي كردند و حتي گاهي اوقات تا ارتفاع سه تا چهار متر زمين هم پايين مي آمدند. در مقابل عراق هم از هواپيماهاي ميگ-۲۱ و ميگ-۲۳ براي پوشش نيروي زميني خود استفاده مي كرد كه اين پوشش به ناچار منجر به درگيري هوايي بين ايران و عراق مي شد كه مي توان پيروزي هاي ايران در اين زمينه را بيشتر از عراق دانست. مخصوصاً در اوايل جنگ كه آنها در مقابل هواپيماهاي اف-۱۴ ايران توانايي انجام هيچ عملي را نداشتند كه در اواخر جنگ با خريد ميراژ اف-۱ از فرانسه توانستند كمي جنگ هاي هوايي را متعادل كنند. جنگ تحميلي عليه ايران علاوه بر خسارات و تلفات جانبي بسيار، دستاوردهاي ارزنده اي براي نيروي هوايي ايران داشت. نيروي هوايي در اين هشت سال توانست به تكنولوژي ساخت بسياري از قطعات مورد نياز خود دست يابد و در برخي موارد به خودكفايي برسد.
    • توسط onin
      http://www.pinetreeline.org/planes/B-52-10.jpg هواپیمای بمب افکن B-52، بمب افکنی دور برد و در کلاس سنگین وزن است که می تواند گونه های مختلفی از ماموریت ها را به انجام برساند. این هواپیما قادر به پرواز در سرعت های بسیار بالا، البته زیر سرعت صوت و در ارتفاع بالغ بر 50,000 پا پرواز بوده و توانایی حمل بمب های هسته ای یا اتمی و همچنین بمب های معمولی را نیز دارد. http://www.saceliteguard.com/images/B-52 H dropping M-117 750 pound bombs.jpg هواپیمای بی 52 برای مدت بیش از 35 سال تنها بمب افکن دارای سرنشین سنگین وزن ایالات متحده بوده است. این بمب افکن، قادر به پرتاب و شلیک بیشتر سلاح های موجود است و حتی بدین صورت، بیم آن می رود که پس از به روز ساختن سیستم های اویانیکی و پیشرانه ها و دیگر قمست های آن، این هواپیما تا سال 2045 نیز در خدمت باشد. البته این بمب افکن آمریکایی را BUFF که مخفف عبارت Big Ugly Fat Fellow و به معنای مرد چاق گنده زشت است، نیز می نامند. اولین مدل هواپیمای بی 52 در سال 1954، اولین پرواز خود را انجام داده و مدل B آن نیز در سال 1955 وارد خدمت گشت. به طور کلی 744 بمب افکن بی 52 ساخته شده و آخرین گونه آن نیز که مدل H نامیده می شود، در سال 1962 تحویل شد. این بمب افکن استراتژیکی، دارای بردی برابر با 14,162 کیلومتر است که از این رو، هواپیمایی میان قاره ای یا کانتیننتال گفته می شود. البته این برد، در حالت بدون سوخت گیری هوا به هوا اندازه گیری شده است، و در غیر این صورت، برد این هواپیما، با سوخت گیری هوا به هوا می تواند نا محدود باشد. در این هواپیما، از مدل جی به بعد تغییراتی در شکل بدنه مانند کوتاه تر شدن سکان عمودی یا همان پایدار کننده عمودی آن داده شد. http://www.militarypictures.info/d/294-3/B-52.jpg این بمب افکن سنگین ساخت شرکت بوئینگ بوده و از هشت موتور توربوفن پرات اند ویتنی TF-33 هر یک با قدرت کشش بیش از 7000 کیلوگرم بهره می برد. بالاترین سرعتی که این هواپیما قادر به دستیابی به آن است، حدود 0/8 ماخ بوده که معادل 650 مایل بر ساعت نیز می باشد. هدایت این هواپیمای بمب افکن بر عهده 5 خدمه بوده که سیستم صندلی خدمه ها، از توانایی اجکت یا پرتاب کردن در مواقع خطر نیز برخودار است. لازم به ذکر است که قیمت تمام شده این هواپیمای غول پیکر، حدود هفتاد و چهار میلیون دلار می باشد.
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.