Recommended Posts

39 minutes قبل , alala گفت:

 

یکبار در یکی از پستها اشاره شد که وضعیت فعلی ایران که تا به حال مثل حمله به نیروگاه عراق، نیروگاه سوریه، حملات به سودان و ... بهش حمله ای نشده یک بازدارندگی محسوب میشه ولی روزیکه دشمن فرض کنه یا بتونه از این خطر قرمز رد بشه و ایران پاسخ حداقلی بده و این حریم شکسته بشه قطعا در حوزه نظامی و حملات بهش وارد مسیر بی بازگشت میشه.

برای همین وضعیت موجود با تمام شرایطی که تجربه کردیم در یک نبرد غیرمستقیم در کشورهای مختلف ( که هنوز هم از جزییاتش چندان اطلاع نداریم که چه زدیم و چه خوردیم) متفاوت هست و خط قرمزی متفاوت و حیاتی است.

اینکه دشمن این را متوجه بشه حمله به خاک سرزمینی ایران در پهنای مرزهای مشخصش به طور مستقیم یعنی آغاز یک جنگ تمام عیار و خودمون هم همین را باور داشته باشیم و در صورت رخداد طبق بند اول مجبور به این امر هم باشیم شاید مانعی از یک جنگ علیهمون باشه.

چیزی که در مقاله اخیر عبدالله شهبازی هم بود که اگر دشمن مجاب بشه یک جنگ محدود منجر به یک جنگ وسیع نمیشه شاید حمله به ایران براش واقعا اجتناب ناپذیر باشه.

 

نکته درستی گفتید 

ولی باز بر می گردیم به داستان سوریه که کم کم باید حملات خود رو سازماندهی کنیم و پیام های قاطع برای اسرائیل بفرستیم 

البته می شود اینطور هم دید که هر حمله ای به ایران جواب بیشتری دریافت می کند هم یک پیام اخطار جدی خواهد بود 

 

روحانی میگفت باید با کدخدا صحبت کرد ولی من میگم اسرائیل رو توجیه کرد 

 

--------------

گفتن این نکته شاید بد نباشد 

که شرایط ما دقیقا حکم جنگ صفین رو دارد 

و مالک به خیمه های معاویه رسیده است و این خطر که فتنه داخلی موجب تکرار عاقبت صفین میشود جدی است 

 

ویرایش شده در توسط arminheidari
  • Upvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

خب حلقه های فشار حداکثری به ایران به نظر داره کامل میشه. شده در بخش هایی با حوادث مشکوک حتی مثل مرگ نابهنگام آمانوی کم بخت!

 

آژانس رایش را داد به گروسی ارژانتینی و نه سرپرست فعلی. تفاوتش اینه سرپرست فعلی به رویکرد تاملی و سابق اژانس در دوره امانو معتقد بود ولی گروسی معتقد هست که رویکرد اژانس در برابر ایران باید تغییر کنه و قاطع تر بشه. حالا شاید ارژانتینی بودنش هم موثر باشه در فشار به ایران چون لابی صهیونیست اصولا در سالهای اخیر یک فضای رعب اوری ایجاد کرده در ارژانتین که هرگونه نزدیکی به ایران و ذهنیت حتی خنثی نسبت به ایران ( حتما باید منفی باشه! ) جنایت محسوب میشه و تقریبا کسی اگر به سرنوشت سیاسیش علاقه داره باید همراه باشه در این فضای ایجاد شده.

  • Upvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
بر 7 آبان 1398 در 14:59 , alala گفت:

خب حلقه های فشار حداکثری به ایران به نظر داره کامل میشه. شده در بخش هایی با حوادث مشکوک حتی مثل مرگ نابهنگام آمانوی کم بخت!

 

آژانس رایش را داد به گروسی ارژانتینی و نه سرپرست فعلی. تفاوتش اینه سرپرست فعلی به رویکرد تاملی و سابق اژانس در دوره امانو معتقد بود ولی گروسی معتقد هست که رویکرد اژانس در برابر ایران باید تغییر کنه و قاطع تر بشه. حالا شاید ارژانتینی بودنش هم موثر باشه در فشار به ایران چون لابی صهیونیست اصولا در سالهای اخیر یک فضای رعب اوری ایجاد کرده در ارژانتین که هرگونه نزدیکی به ایران و ذهنیت حتی خنثی نسبت به ایران ( حتما باید منفی باشه! ) جنایت محسوب میشه و تقریبا کسی اگر به سرنوشت سیاسیش علاقه داره باید همراه باشه در این فضای ایجاد شده.

موضوع هسته ای برای ج.ا شد مثل شتری که توی گل گیر کرده ولی نه جرات پس رفتن داره ، نه اراده‌ای برای پیش رفتن ....

اگه همون ده سال پیش بمب اتم رو می ساختند  تا حالا به نتیجه رسیده بودیم ، نهایتش جنگ می شد ....

 

الآن در حالی که غرب و اعراب هیچ هزینه ای نمی دهند ، ما اقتصادمون نابود شده ولی پیرمردهای تصمیم گیر عملا براشون این فاجعه اقتصادی مهم نیست

 

در نهایت هم این فاجعه اقتصادی منجر به آشوب می شه و بعد قضیه می ره ذیل اصل « حفظ نظام » و نه تنها هسته ای بلکه در سایر زمینه ها هم امتیاز می دهند در حالیکه دشمن راه رو فهمیده و به فشارش ادامه می ده ...

 

ج.ا از درون فاسد شده و این سیستم با این حجم بالای فساد نه جرات پیش رفتن داره و نه جرات پا پس کشیدن .... نتیجه سکون معلومه ... فروپاشی ...‌

 

  • Like 1
  • Upvote 9
  • Downvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

اگر بحث یک پرتاپه یا پهپاد تهاجمی مطرح باشه میشه پس انفجار منبع گاز پارچین را هم در این راستا تحلیل کرد.

 

نشانه هاش هم زیاد هست از جمله تهدید دیروز برایان هوک نسبت به تاسیسات هسته ای. و موقعیت مناسب برای آمریکا که ایران را تحت فشار بیشتری قرار بده و در واقع این موارد پیام هایی باشه که در یک وجه به تمدید تحریمهای تسلیحات اشاره داره و در وجه دیگه قدم های آخر برای پذیرفتن مذاکره. یعنی هم پیامی به ایران که اگر مذاکره نکنی علاوه بر تمام فشارها حمله حتی غیرآشکار هم جز گزینه هاست و هم در زمینه تسلیحات اگر قبول نکنی تمدید موقت را ( هرچند پمپئو دیروز میگفت ما اصلا گزینه اروپا یعنی موقت را قبول نداریم و باید دائمی باشه) و ما ماشه را فعال کنیم و تو قصد خروج از برجام را داشته باشی خب ضربه نظامی ( به این شیوه و بدون پذیرفتن مسئولیت) در دسترس ماست.

 

حالا نکته اینجاست اگر این فرض صحیح باشه عملیات به چه شیوه انجام شده؟ همچنان بعد از اون حمله معروف سایبری به پدافند که پس از زدن پهپادشون رخ داد پدافند دچار نقص شده؟ از سلاح جدید استفاده میکنند که تا حالا رونمایی نشده؟ آیا نیروی فضایی! جدیدشون در این ماجرا دخیل هست؟ آیا همسایه و یا همسایگانی از جمله ترکمنتاسن و اذربایجان و یا پایگاه های عراق و افغانستان و عربستانیشون دخیل هستند؟ آیا یک مجموعه نفوذ قدرتمند در داخل ایران را فعال کردند؟

  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

حالا از منظر تهاجم بررسی کنیم:

 

1. حمله هوایی بوده ( پرتابه توسط پرنده های پنهانکار، پهپاد انتحاری از مبدا خارجی، پهپاد انتحاری از مبدا داخلی)

2.حمله زمینی بوده ( یک تیم نفوذ و عملیاتی از اونجایی که سایت به مناطق تردد دسترسی بازی داره و از طریق پرتابه های زمینی )

3.خرابکاری صنعتی ( با توجه به توضیحات سخنگوی سازمان میشه حدس زد منظور از در دست ساخت در حقیقت تجهیز سوله بوده، احتمالا به سانتریفیوژ مثلا که میتونه در مرحله تست خلا سانتریفیوژها خرباکاری در نتیجه انفجار رخ داده باشه)

 

خب میشه هر مورد را بحث کرد که چطور امکان رخدادش هست و همونطور که گفته شد حالا با شکل گرفتن چندین مورد حادثه، در زمانهای خاص(معمولا بامداد) و متعاقب برخی تحرکات لفظی و عملی دشمن احتمال یک برنامه هدفمند توسط دشمن بعید نیست. البته در این مورد هم اگر باشه بعید هست اسراییل به تنهایی باشه و یک همکاری کامل با آمریکا را باید فرض گرفت. حتی در بعد عملیاتی هم تقسیم کار نشده باشه ولی در بعد لجستیکی و اطلاعاتی حتما شده بسته به سناریوی محتمل.

  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

به نظر من قطعا یک گروه تروریستی در داخل کشور سازماندهی شده برای عملیات های ترور

 

اول آتش سوزی جنگل ها و مراتع و زمین های کشاوری به منظور ایجاد قحطی در کشور

دوم حادثه ی منبع گاز پارچین(به نظرم مثل نطنز با پهپاد کوچک انتحاری بوده و به منبع گاز زده تا تخریب زیاد ایجاد کنه) 

سوم انفجار کلینیک(احتمالا ترور فرد خاصی در نظر بوده) 

چهارم انفجار سوله در نطنز(باز هم به نظرم پهپاد انتحاری کوچک بوده) 

Eb6tj4nWkAAV_T6.jpeg

از این پهپاد های انتحاری کوچک برای ترور اعضای حزب الله و حماس و انفجار در عراق و شرارت در منطقه اسرائیل خیلی استفاده کرده. 

 

یک سوالی هم که پیش میاد این هست که در این چهار عملیات تا چه اندازه به اهدافشان رسیدند؟ 

 

ویرایش شده در توسط mehdipersian
  • Upvote 1
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

با فرض اینکه این حوادث ناشی از خرابکاری باشه (که بنظر من قطعا هست)

موضوعی که به ذهن میاد اینه که دستگاه های اطلاعاتی نظامی دارن چه میکنن؟

آیا غافلگیر شدن و در آچمز به سر میبرن؟

یا اینکه با دخالت این دستگاه ها تازه به این حوادث رسیدیم که در صورت عدم مداخله وضعیت بدتر میشد؟

آیا دارن انتقام حملات آرامکو و فجیره و نقل و انتقالات به ونزوئلا رو میگیرن؟

آیا این حوادث سلسله وار زنگ خطری بزرگتر هستن؟

حادثه بعدی کجا خواهد بود؟!

 

هرچی که هست کم کم داره نگران کننده میشه!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
هم اکنون, zAa9 گفت:

با فرض اینکه این حوادث ناشی از خرابکاری باشه (که بنظر من قطعا هست)

موضوعی که به ذهن میاد اینه که دستگاه های اطلاعاتی نظامی دارن چه میکنن؟

آیا غافلگیر شدن و در آچمز به سر میبرن؟

یا اینکه با دخالت این دستگاه ها تازه به این حوادث رسیدیم که در صورت عدم مداخله وضعیت بدتر میشد؟

آیا دارن انتقام حملات آرامکو و فجیره و نقل و انتقالات به ونزوئلا رو میگیرن؟

آیا این حوادث سلسله وار زنگ خطری بزرگتر هستن؟

حادثه بعدی کجا خواهد بود؟!

 

هرچی که هست کم کم داره نگران کننده میشه!

دستگاه های اطلاعاتی ما زمان ترور دانشمندای هسته ای ، آخر سر وقتی تیم ترور یجورایی همه اهدافشو ترور کرد تازه تونستن بگیرنشون. از اطلاعات ایران در برابر دستگاه هایی مثل موساد و سیا چه انتظاری دارید واقعا؟ 

بی بی سی توئیت کرده که یه گروه بیانیه داده که آره کار ما بوده و ما مجموعه ای از ماموران شاغل در دستگاه های امنیتی هستیم. 

ویرایش شده در توسط AMIR-T
  • Upvote 1
  • Downvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

فقط تو تحلیل های شیوه عملیات هوایی احتمالی اسرائیل، مراقب باشید ایده ندید. شاید اصلا یه اقدام داخلی بوده باشد و بخوان ماهی بگیرن.

 

  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
هم اکنون, AMIR-T گفت:

بی بی سی توئیت کرده که یه گروه بیانیه داده که آره کار ما بوده و ما مجموعه ای از ماموران شاغل در دستگاه های امنیتی هستیم. 

 

داره زر مفت میزنه بی بی سی، آره یه گروه هستن که تو کجا، تو دستگاه های امنیتی ایران نفوذ کردن بعدن خودشون با پای خودشون میان بیانه میدن تا عالم و آدم رو از وجود خودشون با خبر کنن و شاخک های سیستم های ضد اطلاعاتی رو حساس تا بگردن پیداشون کنن آره انگار کارهای سرویس های مخفی مثل شر و ورهای هالیوودیه.

 

بی بی سی داره با این "یوزپلنگان وطن" کار ضد اطلاعاتی می کنه، داره بمب دودی میاندازه وسط برای غبار آلود کردن هوا و انحراف افکار که تمرکزها و بحث ها از متصدی های اصلی احتمالی شیفت بده رو این گروه تخیلی، مثل همینجا که من الان باید بیام وقت و انرژی بزارم این توضیحات رو بدم اینجا.

  • Upvote 7

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

حدود دوسال پیش خبرنگاران از تاسیسات هسته ای نطنز (شهید احمدی روشن) بازدید کردند. (۱ خرداد ۱۳۹۸)

به نظر مهمترین سالن دچار حادثه شده!

 

normal_mmsi.jpg

 

موقعیت مکانی براساس گوگل مپ

33.727758° 51.721314°

https://twitter.com/fab_hinz/status/1278658609727991816?s=20

 

 

 

در آخرین مرحله بازدید از مجتمع غنی سازی به یکی دیگر از ساختمان هایی رفتیم که «مرکز مونتاژ سانتریفیوژ ایران» است. قبل از ورود به این سالن طبق معمول سالن های دیگر، روپوش مخصوص و پاپوش های مخصوص پوشیدیم با این تفاوت که باید قبل از ورود به سالن از دستگاهی که پنج نفر پنج نفر از آن عبور می کردیم به سالن اصلی برویم.

این دستگاه که نام انگلیسی آن Air shower است برای زدودن هر نوع گرد و غبار از بازدیدکنندگان هوا را به شدت بر آنها می دمد، چرا که به گفته مسوولان، کوچک ترین تماس گرد و غبار با دستگاه ها ممکن است موجب خرابی آنها شود.

در این بخش به دلیل حساسیت بالای آن برخلاف سالن های دیگر، کارکنان آن کلاه های پارچه ای شکل که تمام سر و گردن آنها را پوشانده بود به سر داشتند.

البته بازدید از قسمت های مختلف این مرکز از جمله سالن های اتاق شست وشو، بالانس قطعات، بالانس روتور، تست دور نهایی، مونتاژ روتور و... با عجله بیشتری حتی نسبت به بخش های دیگر صورت گرفت.

---

ایسنا نوشت: «در این مرکز سانتریفیوژهای IR-2m، IR-4 و IR-6 برای تست و مونتاژ قرار می‌گیرند. در زمان بازدید ماشین‌های نسل ۶ در حال تست تک ماشینی بودند.»

 

 


thumb_57881102.jpg thumb_jW1.jpg thumb_nn2.jpg

 

 

گزارش کامل خبرنگارهای، خبرگزاری های مختلف

https://www.magiran.com/article/3903102

https://www.isna.ir/news/98030100132/روایت-خبرنگار-ایسنا-از-روند-اجرای-تصمیم-کاهش-تعهدات-در-گود

 

مرتبط

https://www.iribnews.ir/fa/news/2563673/آغاز-گازدهی-سانتریفیوژهای-پیشرفته-نسل-جدید-ir6

 

رئیس سازمان انرژی اتمی با اشاره به مرکز مونتاژ سانتریفیوژ‌های جدید سایت نطنز در جمع خبرنگاران گفت: در نطنز یک سالن مونتاژ جدید سانتریفیوژ داریم که برخی از کار‌های آن انجام گرفته بود و بنا به فرمان مقام معظم رهبری و دستور رئیس جمهور محترم ما این مرکز مونتاژ سانتریفیوژ‌های جدید را انشاالله در اسرع وقت تکمیل خواهیم کرد. ۱۵ خرداد ۱۳۹۷

 

============

با تشکر از فابین هینتس که با رشتو و انتشار عکس ها باعث شد این گزارش قدیمی رو دوباره خوانی کنیم.

 

 

این تهدید دیشب برایان هوک زمانی که در اسرائیل به سر میبرد..

 

"نماینده ویژه وزارت خارجه ایالات متحده در امور ایران و مشاور ارشد وزیر خارجه آمریکا می‌گوید دولت پرزیدنت ترامپ گزینه‌های زیادی از جمله «گزینه نظامی» برای جلوگیری از دستیابی ایران به جنگ‌افزار هسته‌ای دارد. به گزارش روزنامه «تایمز اسرائیل»، برایان هوک در گفت‌وگویی با شبکه ۱۳ اسرائیل گفت: «ما، رئیس‌جمهوری [پرزیدنت ترامپ]، این موضوع را کاملا روشن کرده‌ایم که ایران هرگز به سلاح هسته‌ای دست نخواهد یافت و گزینه نظامی همیشه روی میز است."

 

ویرایش شده در توسط shirazz
  • Upvote 6

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
41 minutes قبل , mehdipersian گفت:

به نظر من قطعا یک گروه تروریستی در داخل کشور سازماندهی شده برای عملیات های ترور

 

اول آتش سوزی جنگل ها و مراتع و زمین های کشاوری به منظور ایجاد قحطی در کشور

دوم حادثه ی منبع گاز پارچین(به نظرم مثل نطنز با پهپاد کوچک انتحاری بوده و به منبع گاز زده تا تخریب زیاد ایجاد کنه) 

سوم انفجار کلینیک(احتمالا ترور فرد خاصی در نظر بوده) 

چهارم انفجار سوله در نطنز(باز هم به نظرم پهپاد انتحاری کوچک بوده) 

Eb6tj4nWkAAV_T6.jpeg

از این پهپاد های انتحاری کوچک برای ترور اعضای حزب الله و حماس و انفجار در عراق و شرارت در منطقه اسرائیل خیلی استفاده کرده. 

 

یک سوالی هم که پیش میاد این هست که در این چهار عملیات تا چه اندازه به اهدافشان رسیدند؟ 

 

به نظر بنده موضوع اصلی و حیاتی برای دولت امریکا در همین لحظه عبارت است از "موفقیت عملیات ارتش اسرائیل برای تصرف کرانه باختری"

سلسله عملیات های تروریستی و ضد امنیتی اخیر در ایران و عراق و حتی درگیری ترکیه و پژاک در مرزهای غرب ایران و غیره برای انحراف و برهم زدن تمرکز ذهن فرماندهان  سپاه یا مقامات نظامی جمهوری اسلامی هست

تا گیج بشیم و دشمن عملیات مهم تصرف کرانه باختری رو انجام بده

  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
هم اکنون, shirazz گفت:

 

 

 

رئیس سازمان انرژی اتمی با اشاره به مرکز مونتاژ سانتریفیوژ‌های جدید سایت نطنز در جمع خبرنگاران گفت: در نطنز یک سالن مونتاژ جدید سانتریفیوژ داریم که برخی از کار‌های آن انجام گرفته بود و بنا به فرمان مقام معظم رهبری و دستور رئیس جمهور محترم ما این مرکز مونتاژ سانتریفیوژ‌های جدید را انشاالله در اسرع وقت تکمیل خواهیم کرد. ۱۵ خرداد ۱۳۹۷

 

 

این با صحبتهای کمالوندی میخونه. وقتی میگه سوله در دست احداث منظورش در حقیقت در دست تکمیل یا تجهیز هست.

برای دشمن هم چون این مورد یک گام از گامهای هسته ای ایران در تلافی خروج از برجام محسوب میشه هم از لحاظ عملیاتی وهم از لحاظ ارسال پیام موقعیت مناسبی محسوب میشه. هم اهمیت روانی داره و هم عملیاتی.

 

ولی به هر حال از مرکزی که مدام زیر چکمه های بازرسان اژآنس هست و مدام هم خبرنگار و نماینده و ... میبرن توش براشون گشت میزارن بیش از این انتظاری نمیشه داشت از لحاظ تامین امنیت. برای ما خصوصا برای موقعیت کشوری مثل ایران اقتصادی بودن و تجمیع و تمرکز مراکز هسته ای (سوییس و فرانسه در قلب اروپا و بدون حتی یک دشمن! نیستیم که) معنی نداره. ما باید مراکز کوچک، پنهان و پراکنده داشته باشیم که فردو یک گام خوب در زمان ان پی تی بود. ما باید ده ها مرکز اینچنینی داشته باشیم و البته اگر دشمن داره به این سمت ما را هل که خیر! با تهدید اسلحه میفرسته انشاء الله بعد کنار گذاشتن ان پی تی مراکزی داشته باشیم که پای هیچ احد الناسی غیر از متخصصین واقعی داخلی توش باز نشه.

  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

اگه این کار ثابت بشه با دخالت بیگانگان بوده باید واکنشی همسطح اونهم در کشوری که همه این دشمنان ایران روش حساسن رخ بده. در زمان ترور سردار سلیمانی ایران اگرچه واکنش نشون داد ولی به نظرم علی رغم سد شکنی در این زمینه این واکنش کافی نبود. اگه حدسیات در این زمینه درست باشه بهتره بی خیال بقیه برجام و همین روابط کجدار و مریز بشیم و به دشمن چنان لطمه ای بزنیم که گیج بشه و ندونه و از کجا خورده و نیازی هم نیست رسما اون رو به گردن بگیریم  و در بوق و کرنا کنیم. بقول حسین علایی میندازیمش گردن موشک های سرگردان!

  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

در مورد ما اشاره شد که تعدد مراکز اینچنینی چقدر مهم هست ( حتی با وضعیت فعلی و ذیل پروتکل الحاقی و بازرسی ها داخل خود نطنز یا فردو و یا جای دیگه به عنوان مرکز جدید اعلامی به اژانس ) در وضعیت اینچنین که مثلا با حادثه یا حملات محدود یا خرابکاری و خیانت مواجه باشیم اصلا نمیشه و نباید تن داد به یک مرزک تولید و تست و  مونتاژ سانتریفیوژ.

 

فرضا اگر هرگونه حمله ای را قائل بشیم دشمن میتونه ادعا کنه چند گام در راستای عقب راندن ایران از دورخیز برای در ایجاد ظرفیت و پتانسیل انباشت مواد ( در صورت نابودی کامل برجام و بازگشت همه چیز به سر جای اولش ) پیشروی کرده با این تک حمله. خود تعدد ماین مراکز بازدارندگی هم ایجاد میکنه و شاید حتی جلوی طمع دشمن برای حمله را هم بگیره وقتی بدونه بیش از یک مرزک وجود داره و حملش در این سطح تاثیری نداره چندان و شاید به ریسکش نیرزه.

 

چندین بار اشاره شده که سازمان و اگر نمیشه ارگان های موازی ( زمین و موقعیت و تونل و پایگاه ) حتما باید پتانسیل مکانی لازم را کامل آماده کرده باشند با رعایت کردن تمام اصول چون به وقت اون "اتفاق" قطعا سایت نطنز و حتی فردو امنیت کامل را نخواهند داشت. هم کاملا مثل کف دست براش دشمن شناخته شده هستند و هم تمام جزییاتش در این سالها فاش شده. این سایتها همچنان میتونند فعال باشند ولی عملیات های کلیدی باید به لحظه امادگی باشه براشون سریعا جای دیگه مستقر بشند.

  • Like 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط amirarsalankhan
      بمب افكن تهاجمي نسل بعد، LRS-B
       
                                 
       
       
      بمب افكن نسل بعد ( NGB، قبلا به نام بمب افكن 2018 شناخته مي شد ) يك برنامه به منظور توسعه يك بمب افكن جديد براي نيروي هوايي ايالات متحده بود. NGB قرار بود تا در حدود سال 2018 و به عنوان يك بمب افكن پنهانكار، مادون صوت، برد متوسط و با قابليت متوسط حمل سلاح وارد خدمت شود و به تدريج جايگزين بمب افكن هاي پير و پا به سن گذاشته (  B-52 Stratofortress  و B-1 Lancer ) گردد. ولي برنامه توسعه NGB با ظهور طرح بمب افكن دور برد تهاجمي سنگين ايالات متحده به فراموشي سپرده شد.
       
         
       
      اين اتفاق زماني افتاد كه در ژوئن 2010 سپهبد Breedlove  در مصاحبه اي بيان كرد كه اصطلاح بمب افكن نسل بعد مرده و از اين به بعد نيروي هوايي بر روي طراحي بمب افكن هاي دور برد تهاجمي كار خواهد كرد كه در آن از سيستم هاي به كار رفته در جنگده هاي F-22 و F-35 استفاده خواهد شد تا بمب افكني مقرون به صرفه و با قابليت هاي استثنايي هر دو جنگنده فوق جهت انجام ماموريت ها طراحي و توليد گردد.
       
             
       
       
      بمب افكن دور برد تهاجمي (Long Range Strike Bomber)
      برنامه توسعه بمب افكن دور برد تهاجمي ( LRS-B ) به معناي واقعي كلمه پنهانكار است! و اطلاعات خيلي كمي از آن منتشر شده است ولي اهميت آن را به خوبي مي توان در رفتار پنتاگون و شركاي صنعتي بزرگ آن احساس كرد.بسياري از كارشناسان معتقدند كه برنامه توسعه اين بمب افكن ساختار نيروي هوايي ايلات متحده را در 20 سال آينده شكل خواهد داد و هر شركتي كه برنده مناقصه توليد اين بمب افكن شود پول پارو خواهد كرد و بازنده نيز مي تواند مطمئن باشد كه جايگاهي در آينده هوانوردي نظامي ايلات متحده نخواهد داشت مگر ان كه معجزه اي كند!
      هر چند امروزه لاكهيد ماريتن به لطف پروژه F-35 آينده خود را در صنعت هوانوردي نظامي ايالات متحده تضمين كرده است و بويينگ نيز به مدد توليدات هوانوردي غير نظامي خود مي تواند از اين بحران عبور كند و تنها نورث روپ است كه چاره اي ندارد و  بايد اين مناقصه را برنده شود تا بتواند با خيال راحت به آينده خود فكر كند
      شناخته ها و ناشناخته ها
      پيش بيني شده 80 تا 100 فروند از اين بمب افكن جديد جايگزين ناوگان فعلي بمب افكن هاي ايالات متحده شود.  
      پنهانكار بودن ،قابليت حمل سلاح هاي هسته ايو داراي بودن هر دو حالت پروازي سرنشين دار و بي سرنشين از الزامات طراحي LRS-B است.قيمت تعيين شده براي هر فروند بمب افكن جديد 550 ميليون دلار در سال 2010 پيش بيني شده و قرار است به جهت كم كردن هزينه ها از فناوري موجود در طراحي ان استفاده شود ولي ساختار طراحي آن بايد به شكلي باشد كه بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز استفاده كند.دو رقيب اصلي در طراحي اين بمب افكن يكي كمپاني  Northrop Grumman, با سابقه طراحي بمب افكن پنهانكار و گرانقيمت B-2 است و ديگري مشاركت كمپاني هاي بويينگ و لاكهيد مارتين با سابقه طراحي جنگنده هاي F-22 و F-35 .همچنين پيش بيني مي شود در اواسط دهه 2020 اولين پروازهاي اين بمب افكن انجام شود.طبق حدس هايي كه كارشناسان مي زنند نيروي هوايي آمريكا به دنبال يك بمب افكن در اندازه اي حدودا نصف B-2 است كه از دو موتور F-135 همانند F-35 سود ببرد.
       
                                              
                                         
                                          پيشران F-135 Pratt  & Whitney
       
      الان همه شما ميگوييد اين كه خيلي كوچيكه، خب مسلما بايد بزرگتر بشه ولي با صحبتي كه رابرت گيتس وزير سابق دفاع انجام داد و به اعضاي كنگره گفت كه قيمت هر فروند 550 ميليون دلار ميشود راه را بر روي بزرگتر شدن اين بمب افكن فعلا بست. و اين نگراني را در بين كارشناسان به وجود آورد كه هر شركتي كه بتواند با حداقل آيتم هاي اساسي يك بمب افكن توليد كند برنده اين مناقصه خواهد بود بدون توجه به نيازهاي اساسي نبردهاي آينده.بنابراين يكسري الزامات از سوي كارشناسان هوانوردي نظامي جهت توسعه LRS-B  پيشنهاد شده است :
      پنهانكاري
      امروزه ميدانيم كه 80 درصد قابليت پنهانكاري به شكل و طراحي هواپيما بستگي دارد و فقط 20 درصد به مواد و تكنولوزي پيشرفته به كار رفته در آن وابسته است. كه همين 20 درصد هم بيشترين هزينه را به خود اختصاص مي دهد. پس يايد تعادل خوبي را بين اين دو بخش برقرار كرد تا هزينه هاي طراحي و توسعه سرسام اور نباشد.
      تعمير و نگهداري
      استفاده از مواد جاذب امواج رادار ساخته شده مي تواند نگهداري اين بمب افكن را بسيار راحت تر كند تا استفاده از موادي كه در لبه تكنولوژي روز قرار دارند و بسيار گران قيمت خواهند بود و نگهداريشان نيز بسيار مشكل است.ولي پلت فرم طراحي نيز بايد به شكلي باشد كه اين پرنده بتواند در 50 سال آينده آسمان ها را همچنان تسخير كند و پذيراي مواد جديد و تكنولوژي هاي نوين نيز باشد.
      قابليت حمل بمب هاي هسته اي
      تصميم گيري در اين مورد بايد همين الان صورت بگيرد، هر چند نيروي هوايي علاقه دارد تا چند سال بعد از توليد بمب افكن ها مجوز حمل سلاح هاي هسته اي را براي آنها صادر كند ولي با توجه به پيشرفت هاي سريع در صنعت هوانوردي نظامي از الان اين پرنده بايد طوري طراحي شود كه حداقل نيمي از آنها از ابتدا قابليت حمل بمب هاي هسته اي و هيدروژني را داشته باشند. و توانايي بازدارندگي ايالات متحده را همچنان حفط كنند.
      كنار گذاشتن طرز فكر شواليه تنها!
      بسياري از مردم فكر مي كنند كه پنهانكاري يعني يك جنگنده پنهانكار به تنهايي و با شجاعت به مانند يك شواليه به مواضع دشمن حمله مي كند و تمامي آنها را نابود ميسازد!! از الان بايد اين تفكر را دور ريخت و يك برنامه جامع جهت حملات پر تعداد بمب افكن هاي نسل بعد در نظر گرفت و تمام سناريوهاي موجود و تهديدات لازم را در آنها پيش بيني كرد تا قدرت واقعي بمب افكن ها و تاثير آنها بر روي مواضع دشمن مشخص شود.
      ساخت يك بمب افكن، نه فقط يك پلت فرم صرف
      در سال هاي بعد LRS-B تنها بمب افكن سنگين ايالات متحده خواهد بود. پس بايد به شكلي طراحي شود كه قابليت باز طراحي بسياري از قسمت هاي آن وجود داشته باشد و بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز به خوبي بهره مند شود. همچنين LRS-B بايد بتواند ماموريت هاي دريايي را نيز به خوبي ماموريت هاي زميني انجام دهد.
      نگه داشتن خلبان در كابين
      با وجود داشتن فناوري پروازهاي بي سرنشين اما ما نبايد در دام اين صحبت ها بيافتيم كه LRS-B بايد تنها قابليت بي سرنشين داشته باشد!، نداشتن خلبان در ميدان نبرد يعني نداشتن حس مسئوليت پذيري و ابتكارات لحظه اي نمي توان از جذابيت هاي فراوان پرنده هاي بي سرنشين گذشت ولي يك بمب افكن سنگين بي سرنشي نياز به حمايت زميني بسيار بيشتري از بي سرنشين هاي فعلي دارد كه اين خود هزينه ها را بسيار بالاتر مي برد.مورد بعدي قابليت ضعيف بي سرنشين ها در سوخت گيري هاي هوايي است كه در حين ماموريت هاي يك بمب افكن دوربرد الزامي است و يك خلبان در هر شرايط آب و هوايي يا زماني به راحتي آن را انجام مي دهد.و در آخر فكر كنيد كه يك بي سرنشين بخواهد بمب هسته اي نيز با خود حمل كند، خيلي فكر خوبي نيست و حتي كابوس آور نيز هست. هر چند خيلي ها فكر ميكنند بهتر بمب هاي هسته اي را به دست بي سرنشين ها سپرد!
      فراموش نكردن چيزهاي كوچك
      بايد فضاي كافي براي خلبان در پروازهاي طولاني در نظر گرفت تا اعصابش راحت باشد و تحت فشارهاي جسمي قرار نگيرد. اين مورد حتما بايد لحاظ شود و سعي شود از تجربه B-2 در اين مورد درس گرفته شود.
      در ژانويه 2011 نيروي هوايي فهرستي كوتاه از اهداف مورد نظر خود را براي بمب افكن تهاجمي منتشر كرد
      اهداف طراحي در نظر گفته شده براي يروژه LRS-B در ژانويه 2011
      كل هزينه پروژه نبايد از 40 تا 50 ميليارد دلار بيشتر باشد سرعت مادون صوت حداكثر بردي پروازي بيشتر از 9250 كيلومتر مداومت پروازي 50 تا 100 ساعت براي پروارهاي بي سرنشين قابليت بقا در حملات روزانه به مواضع دشمن با وجو د قدرتمند ترين دفاع هوايي موجود  
      در پايان تصاويري از طرح هاي مفهومي اراده شده توسط سه كمپاني معظم شركت كننده در اين مناقصه
       
                       
                                                           
       طرح پيشنهادي كمپاني نورث روپ گرومن
       
       
       
       
                      
                                                                              
       طرح پيشنهادي كمپاني لاكهيد
       
       
       
       
       
                         
                                           
        طرح پيشنهادي كمپاني بويينگ
       
       
      حال بايد منتظر ماند و ديد كه در چند ماه آينده مقامات نيروي هوايي كدام يك از طرح هاي پيشنهادي را براي آينده توان هوايي ايالات متحده انتخاب خواهند كرد.
      نظر شما چيست؟
      كم و كاستي بود  دوستان به بزرگواري خودتون ببخشيد، تقديم به ارواح طيبه شهداي مرزباني ناجا در حادثه اخير نگور
      با تشكر فراوان از دوست و استاد گرامي جناب 7mmt به جهت پيشنهاد اين موضوع و كمك هاي بسيارشان
      تهيه شده توسط امير ارسلان رهسپار ، فقط براي ميليتاري
       
       
      منابع :
      http://en.wikipedia.org/wiki/Next-Generation_Bomber
       
      http://www.defensenews.com/story/defense/air-space/strike/2015/01/18/air-force-bomber-industry/21805275/
       
      http://defensetech.org/2014/09/15/air-force-plans-major-step-in-long-range-strike-bomber-program/
       
      http://breakingdefense.com/2014/09/b-2-pilots-lessons-for-lrsb-americas-new-bomber/
    • توسط Phantom3
      موشکDelilah یک موشک الکترو اپتیکال می باشد که در اسرائیل و توسط صنایع نظامی این رژیم (IMI) به منظور هدف قرار دادن اهداف متحرک و غیر متحرک ساخته شده است.موشک Delilah نام سری موشک های گوناگون اسرائیل می باشد که توسط IMI ساخته شده اند.این موشک در اصل به عنوان یک تله هوایی ساخته شده بود، اما در دهه 1990 نوع تهاجمی و ضربتی از این موشک عرضه شد که توسط F-16 ها و F-4E های آپگرید شده ، که نقش جنگنده های هجومی را ایفا می کردند ، استفاده می شد.نوع ضد رادار این موشک از نوع هواپرتاب می باشد. این گونه از نیمه دهه 60 میلادی وارد خدمت شد. وظیفه این نمونه یافتن سایت های راداری در هنگامی بود که این رادار ها در حال کار بودند و با این کار آنها را یافته و نابود می کرد.

      Delilah-1
      این گونه از نوع هواپرتاب می باشد و در رده موشک های کروز قرار می گیرد . این موشک دارای یک موتور توربو جت بود و این موتور توربوجت به آن این امکان را می داد تا با درنگ کردن درست به خوبی هدف قرار دادن اهداف متحرک ، اهداف با استتار بسیار خوب را نیز مورد هدف قرار دهد.که این ویژگی این موشک را به یک موشک ایده آل برای نابودی سایت های سام تبدیل کرده است.این موشک دارای بردی برابر 150 کیلومتر است و توانایی نابود اهداف ، چه دریایی و چه زمینی را دارد.هدایت خودکار به کار رفته درآن به خوبی سیستم های هدایتی INS/GPS می باشد که به موشک امکان انجام ماموریت های خود اتکا را می دهد.این موشک توانایی تطبیق با سرهای جنگی گوناگون را دارد و نیز می تواند توسط بسیاری از هواگرد ها حمل شود.این موشک توانایی شلیک از هواگردها ، بالگردها یا لانچر های زمینی را دارد. اندازه جمع و جور این موشک به آن این امکان را می دهد که توسط بالگردهای سیکورسکی UH-60A و SH-60B حمل شود.این موشک سر جنگی کوچک ولی موثر حمل می کند که به آن امکان هدف قرار دادن و نابودی اهداف با کمترین خطر را می دهد.این موشک نخستین بار توسط اسرائیل در جولای و آگوست 2006 ، یعنی درجنگ با لبنان، استفاده شد.این موشک در این جنگ توسط F-16D پرتاب می شد.



       
       
       
      Delilah-2
      این موشک با سرمایه گزاری چین درحال توسعه و ساخت توسط اسرائیل می باشد .این موشک از موتور Bet Shemesh Sorek 4 استفاده می کند که تراستی معادل 800 پوند ایجاد می کند. این ویژگی به موشک این امکان را می دهد که برد بیشتر و سر جنگی بزرگتری داشته باشد.




      Delilah-GL
      این موشک یک موشک زمین پرتاب می باشد که در اصل نوع تغییر یافته موشک کروز Delilah است و بردی معادل 250 کیلومتر دارد که ممکن است برد واقعی آن نباشد ، یعنی امکان دارد این موشک بردی بیش از 300 کیلومتر داشته باشد .
      این موشک با سر انفجاری متعارف 30 کیلوگرمی مسلح می شود اما توانایی حمل انواع دیگری را نیز دارد. این موشک توسط GPS هدایت می شود و توانایی گشت در منطقه جنگی را قبل از تایید هدف دارد.

      مترجم :Phantom3
      استفاده از این مطلب تنها با ذکر نام مترجم و لینک به سایت Military.ir مجاز می باشد.
    • توسط farmandekoll
      F-117 نایت هاوک (شاهین تاریکی) نخستین هواپیمای عملیاتی است که به منظور استفاده از فناوری پنهانکاری طراحی شد. طراحی منحصر بفرد این هواپیمای تک سرنشینه تواناییهای استثنایی را به این هواپیمای تهاجمی می افزاید. اندازه این هواپیما در حدود F-15 ایگل می باشد که دو موتور توربو فن F404 که هرکدام نیرویی معادل 48 کیلو نیوتون (10800 پوند) ایجاد می کنند دارد. هم چنین دارای کنترل با سیم می باشد. قابلیت سوختگیری هوایی برد نایت هاوک را افزوده و آن را به یک سلاح بازدارنده و ترساننده ی ایالات متحده تبدیل کرده است. توانایی حمل انواع سلاح ها با سیستمهای ناوبری و حمله یکپارچه و سیستمهای الکترونیک پروازی ( اویونیک) موثر بودن این هواپیما را در عملیات مختلف اثبات می کند و بار کاری خلبان را کم می کند. کشیدن نقشه های با جزییات ریز برای عملیات روی نقاط با پدافند سنگین و قوی با استفاده از سیستم طراحی نقشه خودکار به ارزشهای این هواپیمای منحصر بفرد می افزاید.اولین F-117 در سال 1982 تحویل داده شد و آخرین تحویل در سال 1990 بود. تصمیم تولید F-117 در سال 1978 گرفته شد. اولین پرواز آن در سال 1981 انجام شد.

      جزییات :


      وظیفه : هواپیمای تهاجمی پنهانکار

      سازنده : لاکهید

      استفاده کننده : نیروی هوایی ایالات متحده

      موتور : دو موتور توربو فن بدون پس سوز F404-GE-F1D2 با قدرت 48 کیلو نیوتن (10800پوند)

      ابعاد : طول 10.08 متر، ارتفاع 3.78 متر، دهنه بال 13.20 متر

      اوزان: وزن خالی آن 13.381 کیلوگرم برآورد شده است، حداکثر وزن برخاست 13.814 کیلوگرم

      اجرا : حداکثر سرعت 0.98 ماخ یا 1040 کیلومتر بر ساعت(656 مایل بر ساعت)، سقف پرواز 15.240 متر برآورد شده است ( 50000 پا)

      سلاحها : تا 2268 کیلوگرم (5000 پوند) انواع بمب های هدایت شونده، موشکهای هوا به زمین، موشکهای زد رادار یا موشکهای هوا به هوای AIM-9 که در یک جایگاه درونی حمل می شوند.




    • توسط onin
      در ۲۵ فوريه ۵(۱۹۲۵ اسفند ۱۳۰۴) اولين خلبان ايراني كه كلنل احمدخان نخجوان نام داشت يك هواپيماي برژت -۱۹ را با پرچم و نشان ايران از فرانسه به پايگاه قلعه مرغي تهران پرواز داد. كلنل نخجوان در فرانسه دوره ديده بود و فقط ۲۰۰ ساعت پرواز داشت. بدين ترتيب در اين تاريخ اولين هواپيماي نيروي هوايي ايران با خلباني يك ايراني مرزهاي بين المللي را درنورديد و به فضاي پروازي ايران رسيد. در اين زمان ديگر خلبانان ايراني تحت نظارت يك استاد خلبان آلماني به نام «شفر» در ايران دوره مي ديدند. خريد هواپيما قسمت آسان كار بود. آموزش خلبانان براي پرواز كردن با آنها، نفرات پشتيباني زميني براي نگهداري و تعمير آنها و ساختن فرودگاه ها قسمت سخت كار بود كه زمان هم مي برد. در همين دوره زماني نيروي هوايي ايران از قالب يك اداره كوچك در ستاد فرماندهي ارتش خارج شده و به يك نيروي جداگانه تبديل شده بود كه «نيروي هوايي ارتش شاهنشاهي ايران» نام گرفته بود؛ اولين فرمانده نيروي هوايي ايران هم كسي نبود به جز كلنل احمدخان نخجوان. در سال ۱۹۲۴ (۱۳۰۳) اولين گروه از دانشجويان دوره خلباني و تكنسين پرواز به روسيه و فرانسه فرستاده شدند. بعدها در سال ۱۹۲۹ (۱۳۰۸) ايران ۱۵ خلبان داشت كه شش نفر از آنها در مدرسه پرواز ايستر فرانسه و ۹ نفر ديگر در مدرسه پرواز سباستوپول روسيه آموزش خلباني ديده بودند. در اين سال IIAF مخفف Imperial Iranian Air Force داراي ۳۳ فروند هواپيما از ۹ مدل مختلف بود. طي ۱۵ سال به يعني تا آغاز جنگ جهاني دوم بيش از ۳۰۰ هواپيما از ۱۸ مدل مختلف در اختيارنيروي هوايي ايران بود. در همان زمان هشت پايگاه هوايي كه مدارس آموزش خلباني و يك مركز آموزش تعميرات و نگهداري را شامل مي شدند ساخته شده بود. يك كارخانه مونتاژ هواپيما به نام «شهباز» هم ساخته شده بود كه قادر بود سه مدل مختلف هواپيما را مونتاژ كند. در سال ۱۹۴۱ (سوم شهريور ۱۳۲۰) بي طرفي ايران در جنگ جهاني دوم نقض شد و نيروهاي هوايي و دريايي انگليس و روسيه از شمال و جنوب به ايران حمله كردند. نيروي هوايي جوان ايران كه به تازگي به ساختن ساختارهاي اساسي خود مشغول شده بود، تحت هيچ شرايطي توانايي رويارويي با اين نيروي عظيم و توانمند را نداشت. با اين وجود تعدادي از پرسنل جوان اين نيرو تصميم به مقابله با بيگانه گرفتند و با كنترل پادگان قلعه مرغي دو هواپيما از اين پادگان به خلباني سروان وثيق و استوار شوشتري كه با شليك ضدهوايي مواجه شده و به ناچار آسمان تهران را ترك كردند. نيروهاي ائتلاف انگليس و روسيه كنترل دو پايگاه هوايي ايران را در دست گرفتند. آنها به ترتيب در مهرآباد و قلعه مرغي مستقر شدند. از نيروي هوايي جوان ايران تقريباً هيچ چيز باقي نماند. پس از پايان جنگ ارتش بريتانيا ايران را ترك گفت اما ارتش روسيه از ترك ايران سر باز مي زد و كنترل شمال ايران را در اختيار داشت. سه ماه پس از اين اتفاق نيروهاي سرخ روسيه ايران را ترك گفتند. پس از اين نيروي هوايي ايران هميشه به عنوان نيروي برتر در خاورميانه شناخته مي شود. موقعيت استراتژيك ايران توسط آمريكا ناديده گرفته نشد و آمريكا از اوايل دهه ۱۹۶۰ شروع به فروش تعداد زيادي از هواپيماهاي پيشرفته خود به ايران كرد. در سال ۱۹۶۵ ميلادي ايران اولين هواپيماجت خود با نام اف - ۸۴ جي جت ثاندر دريافت كرد. در سال ۱۹۶۵ هواپيماهاي اف-۵ فريدم توسط ايران خريداري شدند و به دنبال آن در سال ۱۹۶۸ اف-۴ فانتوم هم به ايران فروخته شد. در سال ۱۹۷۰ ايران داراي قوي ترين نيروي نظامي در منطقه بود. قبول فروش هواپيماهاي فوق پيشرفته اف-۱۴ اي تام كت به همراه موشك هاي پيشرفته اي آي ام - ۵۴ فينيكس از سوي آمريكا به ايران نشان دهنده روابط بسيار گرم بين ايران و آمريكا بود. در پي وقوع انقلاب اسلامي در سال ۱۹۷۹ دكترين و استراتژي نظامي ايران تغيير يافت و ايران ديگر به خريد تسليحات پيشرفته و گرانقيمت علاقه نشان نداد و همين باعث ايجاد نوعي تغيير قدرت در منطقه شد. ايران ديگر نه تنها دوست صميمي آمريكا نبود، كه به خاطر سياست هاي امپرياليستي و ضد انساني آمريكايي به دشمن اصلي آن تبديل شد. آمريكا و ديگر كشورهاي غربي تحريمي نظامي عليه ايران اتخاذ كردند. كمك هاي آمريكا قطع شده بود و نيروي هوايي ايران از فرار و بركناري افسران زمان شاه رنج مي برد كه همين امر به پايين آمدن سطح سرويس دهي در نيروي هوايي منجر شده بود. به دليل تحريم تسليحاتي ايران و نرسيدن قطعات مورد نياز، آمار عملياتي نيروي هوايي ايران سريعاً رو به كاهش بود. پس از انقلاب نيروي هوايي به «نيروي هوايي ارتش جمهوري اسلامي ايران» كه خود ارتشيان به آن «نهاجا» مي گويند تغيير نام داد. نام انگليسي آن هم Islamic Republic of Iran Air Force است كه به اختصار IRIAF خوانده مي شود. در همين اوضاع و احوال عراق با مناسب يافتن فرصت درصدد برآمد تا با حمله به ايران قسمت هاي وسيعي از خاك ايران را ضميمه قلمرو خود كند؛ به همين خاطر در ۲۲ سپتامبر ۱۹۸۰ (۳۱ شهريور ۱۳۵۹) با يورشي عظيم به خاك ايران از طريق هوا، زمين و دريا جنگ تحميلي هشت ساله را عليه ايران آغاز كرد. جنگ با حمله هوايي نيروهاي عراقي به شش پايگاه نيروي هوايي ايران و چهار پادگان آغاز شد و همزمان چند لشكر و تيپ مستقل عراق در چهار محور از طول ۷۰۰ كيلومتر مرز مشترك با ايران به عمق خاك ايران يورش بردند. اولين حمله هوايي عراق چندان موفقيت آميز نبود. دلايل آن را مي توان به برنامه ريزي ناكافي و نادرست عمليات، نداشتن اطلاعات كافي از اهداف و استفاده نامناسب از بمب هاي جي پي(بمب هايي كه هدف خاصي ندارند و براي انهدام كلي به كار مي روند) برشمرد. در مهرآباد يك هواپيماي اف-۴ اي در هنگام جابه جايي براي در امان ماندن از حملات دشمن دچار سانحه شد و از همدان هم گزارش هايي در مورد خسارت يك فروند اف-۴ رسيد. اولين عمليات هوايي ايران در پاسخ اين حمله و بلافاصله پس از آن در خاك عراق موفقيت آميز بود. در اين عمليات چهار فروند هواپيماي اف-۴ به پايگاه دريايي الشعبيه در نزديكي بندر ام القصر حمله بردند. اين چهار فروند هواپيما كه ۴۵۰ كيلوگرم بمب بر سر اين پايگاه ريختند عمليات خود را از پايگاه بوشهر شروع كردند. در ميان اهداف چندباطري موشك ضد كشتي وجود داشت. اين عمليات تلافي جويانه نيروي هوايي ايران به قدري سريع بود كه خط پدافند عراق در طول مسير پرواز دچار غافلگيري شده بود. روز بعد در عملياتي غيرقابل باور ۱۴۰ فروند از جنگنده ها و جنگنده بمب افكن هاي ايران به ويژه اف-۴ و اف-۵هاي پايگاه هاي بوشهر، همدان و تبريز توانستند با نفوذ خود به خاك عراق تلفات سنگيني به پايگاه ها و تاسيسات نظامي عراق وارد كنند. در اولين روزهاي جنگ چندين حمله هوايي ديگر به تاسيسات نظامي عراق از قبيل ام القصر انجام شد. در يكي از اين حملات دو فروند اف-۴ كه هر كدام شش بمب جي پي ۳۴۰ كيلوگرمي حمل مي كردند به تاسيسات نظامي دريايي و كشتي هاي موشك انداز عراق حمله بردند. در حدود ۲۰ دقيقه بعد يك فروند هواپيماي آر اف-۴ اي عكس هاي شناسايي از منطقه گرفت كه نشان مي داد كشتي ها و تاسيسات بندري دچار صدمات و خسارات سنگيني شده اند. تاكتيك كلي در طول انجام چنين عمليات هايي رسيدن به هدف از راههاي مختلف، انجام يك پاپ -آپ بيش از رسيدن به هدف و شيرجه زدن روي هدف براي انهدام آن است. در هنگام بازگشت دو اف-۴ يكي از آنها توسط يك موشك سام مورد اصابت قرار گرفت كه باعث آسيب ديدن برخي از سيستم هاي آن شد اما همچنان مي توانست پرواز كند. اما آتش خاموش كن ها كار نكردند و بال راست - محل اصابت موشك - آتش گرفت. باند فرود نزديك ترين پايگاه هوايي هم به دليل هجوم اوليه ارتش عراق براي فرود مناسب نبود و به همين خاطر مجبور به فرود در يك باند ناآماده با سرعت بالا شد. چرخ ها تركيدند و هواپيما در حالي كه سرنشينان آن اجكت كرده بودند از انتهاي باند خارج شد. بعدها اين هواپيما با تعويض بال و ديگر تعميرات دوباره به جنگنده هاي مورد استفاده در جنگ پيوست. اين تعويض بال كه اولين بار در ايران انجام مي شد را مي توان نقطه آغاز انجام كارهاي غيرممكن در نيروي هوايي دانست. در اولين ماههاي جنگ «نهاجا» تلاش هاي خود را به جلوگيري پيشرفت نيروي زميني ارتش عراق معطوف كرده بود. جنگنده هاي ايراني براي اين كار با استفاده از راكت هاي ضد زره دانه به دانه تانك ها و زره پوش هاي عراق را شكار مي كردند و حتي گاهي اوقات تا ارتفاع سه تا چهار متر زمين هم پايين مي آمدند. در مقابل عراق هم از هواپيماهاي ميگ-۲۱ و ميگ-۲۳ براي پوشش نيروي زميني خود استفاده مي كرد كه اين پوشش به ناچار منجر به درگيري هوايي بين ايران و عراق مي شد كه مي توان پيروزي هاي ايران در اين زمينه را بيشتر از عراق دانست. مخصوصاً در اوايل جنگ كه آنها در مقابل هواپيماهاي اف-۱۴ ايران توانايي انجام هيچ عملي را نداشتند كه در اواخر جنگ با خريد ميراژ اف-۱ از فرانسه توانستند كمي جنگ هاي هوايي را متعادل كنند. جنگ تحميلي عليه ايران علاوه بر خسارات و تلفات جانبي بسيار، دستاوردهاي ارزنده اي براي نيروي هوايي ايران داشت. نيروي هوايي در اين هشت سال توانست به تكنولوژي ساخت بسياري از قطعات مورد نياز خود دست يابد و در برخي موارد به خودكفايي برسد.
    • توسط onin
      http://www.pinetreeline.org/planes/B-52-10.jpg هواپیمای بمب افکن B-52، بمب افکنی دور برد و در کلاس سنگین وزن است که می تواند گونه های مختلفی از ماموریت ها را به انجام برساند. این هواپیما قادر به پرواز در سرعت های بسیار بالا، البته زیر سرعت صوت و در ارتفاع بالغ بر 50,000 پا پرواز بوده و توانایی حمل بمب های هسته ای یا اتمی و همچنین بمب های معمولی را نیز دارد. http://www.saceliteguard.com/images/B-52 H dropping M-117 750 pound bombs.jpg هواپیمای بی 52 برای مدت بیش از 35 سال تنها بمب افکن دارای سرنشین سنگین وزن ایالات متحده بوده است. این بمب افکن، قادر به پرتاب و شلیک بیشتر سلاح های موجود است و حتی بدین صورت، بیم آن می رود که پس از به روز ساختن سیستم های اویانیکی و پیشرانه ها و دیگر قمست های آن، این هواپیما تا سال 2045 نیز در خدمت باشد. البته این بمب افکن آمریکایی را BUFF که مخفف عبارت Big Ugly Fat Fellow و به معنای مرد چاق گنده زشت است، نیز می نامند. اولین مدل هواپیمای بی 52 در سال 1954، اولین پرواز خود را انجام داده و مدل B آن نیز در سال 1955 وارد خدمت گشت. به طور کلی 744 بمب افکن بی 52 ساخته شده و آخرین گونه آن نیز که مدل H نامیده می شود، در سال 1962 تحویل شد. این بمب افکن استراتژیکی، دارای بردی برابر با 14,162 کیلومتر است که از این رو، هواپیمایی میان قاره ای یا کانتیننتال گفته می شود. البته این برد، در حالت بدون سوخت گیری هوا به هوا اندازه گیری شده است، و در غیر این صورت، برد این هواپیما، با سوخت گیری هوا به هوا می تواند نا محدود باشد. در این هواپیما، از مدل جی به بعد تغییراتی در شکل بدنه مانند کوتاه تر شدن سکان عمودی یا همان پایدار کننده عمودی آن داده شد. http://www.militarypictures.info/d/294-3/B-52.jpg این بمب افکن سنگین ساخت شرکت بوئینگ بوده و از هشت موتور توربوفن پرات اند ویتنی TF-33 هر یک با قدرت کشش بیش از 7000 کیلوگرم بهره می برد. بالاترین سرعتی که این هواپیما قادر به دستیابی به آن است، حدود 0/8 ماخ بوده که معادل 650 مایل بر ساعت نیز می باشد. هدایت این هواپیمای بمب افکن بر عهده 5 خدمه بوده که سیستم صندلی خدمه ها، از توانایی اجکت یا پرتاب کردن در مواقع خطر نیز برخودار است. لازم به ذکر است که قیمت تمام شده این هواپیمای غول پیکر، حدود هفتاد و چهار میلیون دلار می باشد.
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.