Recommended Posts

هم اکنون, aminf14 گفت:

اگه این کار ثابت بشه با دخالت بیگانگان بوده باید واکنشی همسطح اونهم در کشوری که همه این دشمنان ایران روش حساسن رخ بده. در زمان ترور سردار سلیمانی ایران اگرچه واکنش نشون داد ولی به نظرم علی رغم سد شکنی در این زمینه این واکنش کافی نبود. اگه حدسیات در این زمینه درست باشه بهتره بی خیال بقیه برجام و همین روابط کجدار و مریز بشیم و به دشمن چنان لطمه ای بزنیم که گیج بشه و ندونه و از کجا خورده و نیازی هم نیست رسما اون رو به گردن بگیریم  و در بوق و کرنا کنیم. بقول حسین علایی میندازیمش گردن موشک های سرگردان!

 

من مطمئن هستم علارغم همه سیگنال هایی که یه سری می فرستند، در صورتی که ایران اطمیمنان پیدا کند از متجاوز، در همین سطح پاسخ خودش رو میده. درواقع زمانی که امثال پمپئو تو گوش ترامپ می خونن که ایران جرات پاسخ دادن نداره، هر گونه مماشات ما = جنگ.

 

باید پاسخ بدیم و پیام جدی بفرستیم به طرف های مقابل. اما اولا بعد ارزیابی دقیق این اتفاق، ثانیه بعد مشخص شدن طرف متجاوز

  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
هم اکنون, alexandre گفت:

 

من مطمئن هستم علی رغم همه سیگنال هایی که یه سری می فرستند، در صورتی که ایران اطمینان پیدا کند از متجاوز، در همین سطح پاسخ خودش رو میده. درواقع زمانی که امثال پمپئو تو گوش ترامپ می خونن که ایران جرات پاسخ دادن نداره، هر گونه مماشات ما = جنگ. باید پاسخ بدیم و پیام جدی بفرستیم به طرف های مقابل. اما اولا بعد ارزیابی دقیق این اتفاق، ثانیه بعد مشخص شدن طرف متجاوز

منکر شرایط بحرانی که داریم و دستمونو کاملا بسته نیستم. ولی اگه این ماجرا واقعا کارها اونها باشه یعنی دارن سنگر به سنگر پیش میان و اگه جواب درخوری نگیرن باید منتظر وقایع بعدی بود

البته اول باید تایید بشه که کار کار اونهاست و فعلا باید منتظر مستندات در این زمینه موند.

  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

اگه حوادث پارچین و نطنز رو یک حمله فرض کنیم این حمله میتونه یک جور تلافی در مقابل حملات به ارامکو باشه که به تازگی سازمان ملل ایران رو در اون حمله مقصر دونسته شکل محل انفجارها هم جوریه که به نظر میاد با پهباد های کوچیک دست پرتاب انتحاری انجام شده باشه 

  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

باور کنید ریشه مشکلات جای دیگری است. بهای یک دستگاه خودروی معمولی مانند تویوتا کمری (مدل پایه و ساده) با دلار بیست هزار تومانی برابر پنج میلیارد ریال (پانصد میلیون تومان) است. به نظر شما در شرایط کنونی اقتصاد کشور، آیا کم هستند شمار کسانی که با دریافت این هزینه حاضرند چه ها که نکنند؟ فساد سازمان یافته مقامات حکومتی و فقر فراگیر ناشی از آن هزینه خرابکاری و جاسوسی در کشور را به نزدیک صفر رسانده است! یعنی سازمان جاسوسی یا خرابکاری طرف مقابل تنها با هزینه چند دستگاه خودروی معمولی آنچه بخواهد را به راحتی به دست می آورد.

  • Like 1
  • Upvote 6

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

نیویورک تایمز دیشب گزارشی به نقل از یک مقام اطلاعاتی بی نام خاورمیانه! داشت که حادثه را یک خرابکاری در سالن تست و بالانس سانتریفیوژها دونسته بود قطعا که آسیب کلی هم به سالن زده. البته به نظر این مقام اطلاعاتی از امثال میلیتاری استفاده کرده!! چون اینها چیزهایی بود که دیروز تقریبا همه اینجا تحلیل شد و اطلاعات جدیدی در گزارش نبود و میتونه کار یکی از این امثال بابکها! باشه که اطلاعات جمع میکنند و خودشون را متخصص جا میزنند در رسانه های اونور برای چندرغاز پول و توجه!

 

در تکمیل گفته بود احتمالا یک شی ء انفجاری در سالن کار گذاشته شده بوده چون در اون مجموعه یک حادثه صنعتی این حجم از اتش و خرابی را نمیتونه سبب بشه و اصلا جای این کارهای نیست اون سوله. این ادامه خط همون گروه یوزپلنگا! هست که بیشتر ادم را مشکوک میکنه به این سناریو. به نظرم بحث خرابکاری سایبری و صنعتی و حمله هوایی باید به دقت مورد تفتیش قرار بگیره و شک داشته باشیم به چرایی موضوع که مدام میخوان به نفوذی ها ربطش بدند این حادثه را.

 

 

  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
2 hours قبل , alala گفت:

نیویورک تایمز دیشب گزارشی به نقل از یک مقام اطلاعاتی بی نام خاورمیانه! داشت که حادثه را یک خرابکاری در سالن تست و بالانس سانتریفیوژها دونسته بود قطعا که آسیب کلی هم به سالن زده. البته به نظر این مقام اطلاعاتی از امثال میلیتاری استفاده کرده!! چون اینها چیزهایی بود که دیروز تقریبا همه اینجا تحلیل شد و اطلاعات جدیدی در گزارش نبود و میتونه کار یکی از این امثال بابکها! باشه که اطلاعات جمع میکنند و خودشون را متخصص جا میزنند در رسانه های اونور برای چندرغاز پول و توجه!

 

در تکمیل گفته بود احتمالا یک شی ء انفجاری در سالن کار گذاشته شده بوده چون در اون مجموعه یک حادثه صنعتی این حجم از اتش و خرابی را نمیتونه سبب بشه و اصلا جای این کارهای نیست اون سوله. این ادامه خط همون گروه یوزپلنگا! هست که بیشتر ادم را مشکوک میکنه به این سناریو. به نظرم بحث خرابکاری سایبری و صنعتی و حمله هوایی باید به دقت مورد تفتیش قرار بگیره و شک داشته باشیم به چرایی موضوع که مدام میخوان به نفوذی ها ربطش بدند این حادثه را.

 

 

 

به نظرم باید داده های رادار ها رو هم مجدد بررسی کنن. اگر حمله هوایی صورت گرفته باشد قطعا رد پایی مونده. 

  • Like 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
هم اکنون, alexandre گفت:

 

به نظرم باید داده های رادار ها رو هم مجدد بررسی کنن. اگر حمله هوایی صورت گرفته باشد قطعا رد پایی مونده. 

 

حالا عکس ماهواره ای بیرون بیاد ببینیم در سقف و اون ضلع دیگه چه رخ داده میشه حدس هایی زد.

 

ولی در انتخاب عامدانه این سالن که یکی از گام های هسته ای ما بود و اتفاقا روش تکیه زیادی داشتیم برای احیای صنعت هسته ای اگر آمریکا از برجام خارج میشد ( تست و نصب سانتریفیوژهای نسل جدید به طور فراگیر و گسترده) مشخص هست برنا مه ریزی شده بوده. کمالوندی با اشاراتش فهموند که این سالن از چرخه فعلا خارج میشه با این آسیب ها و البته حساسیت زیادی که چنین مکانهایی دارند. باید به فکر جایگزین سریع باشیم و خسارات را جبران کنیم. امثال این سوله یکی از قوای بازدارندگی ما هستند. مثل انبار سوخت و معادن و سالن ساخت قطعات سانتریفیوژ که البته متاسافانه همه زیر پای بازرسان اژآنس هستند و یعنی امنیت بسیار سخت. ( با توجه به تعداد ترددها و درخواستهاشون از ایران که برای هیچ کشوری اعمال نمیشه و البته ارتباط مستقیمشون با سرویسهای اطلاعاتی دشمن و حتی حضور ماموران اطلاعاتی دشمن به عنوان بازرس اژانس )

 

در مورد رادارها هم که همسایه نداریم که. رسما با این اوضاع انگار ما در مرکز امریکا کشور تاسیس کردیم. 360 درجه به فضای کشور ما دسترسی دارند. پلنگ و مار و عقرب و کفتارای داخلیشون چه خارج از دستگاه ها چه داخلشون به کنار.

  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

همه معضلات ایران سیاسیه اصولا در کشوری که عادل فردوسی پور و فوتبال دخلی نمیتونه از سیاست مجزا باشه جدایی باقی مشکلات از سیاست شوخیه . چه اون بخشش که در داخل ایجاد شده، و چه اون بخش که منشا خارجی داره، مثل تحریم‌ها و محاصره‌ها و محدودیت‌ها. از بخش داخلیش که خبر دارید، و دوستان با نظریه «گله گاو» من آشنایی دارند. اما در مورد فشار خارجی هم یک توطئه واقعی در جریانه، چون نظم جهانی (چه قائل باشید به اینکه آمریکا هدایتش می‌کنه، چه قائل باشید به اینکه دیگه فقط آمریکا هدایتش نمی‌کنه) گله گاو رو برنمیتابه ما همونقدر که در استراتژی مدیریت داخلی مثل گله گاو عمل کردیم در سیاست خارجه بد بودیم

بطور کل از دید اونها ؛ ایران ناگهان وارد معدکه شد و زد زیر میز بازی از سال ۵۷ خیلی اقدامات کرد که حقیقتا حق دارند با ما دشمنی کنند ما دردسر بزرگی هستیم مثال سادش قصد نابودی یک کشور پر نفوذ به نام اسزائیل رو علنا بیان کرد . به بلایی که سر بقیه طغیانگر اومده نگاه کنید . یه زمانی سوریه می‌پرسید «اسراییل چیست؟». امروز همه دارند می‌پرسند «سوریه چیست؟». یه زمانی یمن می‌پرسید «آمریکا تا کی می‌تواند در منطقه دوام بیاورد؟». الان همه دارند می‌پرسند «یمن، کشور است؟». من از استراتژی آمریکا و متحدانش خبر ندارم. فقط تحولاتی که رخ داده نشون میده وقتی یک دردسرساز رو نمیشده متوقف کرد، کل موجودیتش به فنا رفته. آیا حس نمی‌کنید که دنیا بر سر سقوط ایران به عنوان یک کشور به توافق رسیده؟

 

خلاصه :شتر سواری دولا دولا نمیشه! وقتی علنا هدفتون رو نابودی یک رژیم اتمی اعلام میکنید نمیتونید به کلاهک های ۵۰۰ کیلویی تکیه کنید‌

ویرایش شده در توسط lordashrafi
  • Like 1
  • Upvote 1
  • Downvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

مسائل زیادی عنوان شد که باید اونهارو جدا جدا بررسی کرد. اولا اسرائیل در چه حالی تشکیل شد؟ کشوری بود نظیر هند یا آفریقای جنوبی که رژیم آپارتاید یا اشغالگر رو بیرون کنه و حکومت تشکیل بده و یا نه؛ سیستمی بود که بومیان ساکن در اون سرزمین با تطمیع مالی یا تزویر یا کشتارهای فجیع وادار به مهاجرت کرد؟ هر طوری که حساب کنیم کشور اسرائیل کشوری مبتنی بر یک سیستم آپارتایدی  و نژادپرستانه است و همچون رژیم آپارتاید آفریقای جنوبی با هر ملاکی همچین رژیمی که بر پایه استخوانهای بومیان استوار شده مشروع نیست.

حال در سال 1979 و سی سال بعد تشکیل اسرائیل جمهوری اسلامی تشکیل شد که با همچین رژیمی به مخالفت برخاست و در زمانه انقلاب ایران این دیدگاه های جهان شمول و چپ گرایانه در دنیا خیلی مرسوم بود و رونق داشت. به نظرم همچین منظوری ایرادی نداره ولی همونطور که شما به درستی به کلاهک های 500 کیلویی اشاره کردید ابزار رسیدن به اون و مهم تر از همه شکل بیان این منظور اشتباه بود چنانچه باعث شد :

  • ما خودمون رو به عنوان کشوری بنیادگرا در دنیا معرفی کردیم غافل از اینکه واقعا اینطور نبود. ما چه جاه طلبی در افغانستان، عراق، سوریه و.. داشتیم . خیلی سختی ها رو ما کشیدیم و نتیجه اش سهم ترکیه یا روسیه و... شد یا افغانستان که ناسپاس هم بود. به تعبیر دکتر علی شریعتی ما بد از حقیقتی که وجود داشت دفاع کردیم.
  • در دنیای اسلام، ما به عنوانی کشوری جاه طلب برای آقایی در دنیای اسلام شناخته بشیم که بعضی کشورهای عرب زبان از لج ما حتی حاضر به چشم پوشی از قدس و فلسطین شوند و علنا تسلیم شن. نگاهی به دیدگاه بن سلمان در مورد معامله قرن بندازیم. آیا معنایی جز تسلیم مطلق داره؟
  • ما یک دیدگاه داشتیم که دشمنی آمریکا و اسرائیل جزئی از اون بود ولی با گذر ایام به نظرم این دشمنی تبدیل شد به کل دیدگاه  و همه چیز ما صرف این دیدگاه شد غافل از اینکه دشمنی با این کشورها هدف نیست. هدف اینه ما زندگی بهتری داشته باشیم و اون رو به عنوان الگو به دنیا معرفی کنیم ولی آیا داریم؟
  • ما به گذر زمان و اینکه مسئله ای مشمول زمان باشه فکر نکردیم. حکومت ایالات متحده بر روی استخوان های بومیان سرخپوست و براساس قتل عام اونها شکل گرفته ولی آیا بعد چندصد سال کسی از حق سرخپوستان سخنی به میان میاره؟ چون جمعیتی در اون کشور ساکن شده که دیگه نمیشه اونهارو بعد مثلا 300 سال کوچوند و بگیم خوش اومدید و خونه رو خالی کنید اونها هم برای خودشون حقی قائلن هر چند از نظر وجدان و اخلاق از پایه این ادعاشون رد شده باشه ولی در جامعه جهانی براشون این حق نداشته وجود داره. ما هم در ماجرای فلسطین ادعاهامون رو به روز و از جنبه حقوقی کارآمد نکردیم و از تمام ادعاهامون فقط اسرائیل باید نابود گردد موند که همین امر برای ما هزینه داشت بی آنکه فعلا تحقق پیدا کنه. 
  • یادآوری کنم جریان جاسوسی که با امیر کبیر برخورد داشت و امیر کبیر بعد از تلنگر اساسی به این جاسوس و خرد کردنش ازش قیمتشو پرسید و دوبل اون قیمت رو به جاسوس پرداخت تا بجای خرابکاری علیه وطنش به وطنش خدمت کنه. ما با پدیده فرار مغزها مواجه بودیم و متاسفانه در شرایط کنونی این فرار از دایره مغزها یا ناامیدی مغزها فراتر رفته و همگانی شده چنانچه جمعیت زیادی یا از ایران میرند و یا در ایران هستند و میل به رویه کنونی ندارند و به اقداماتی مخالف با روند کنونی دست می زنند. واقعا نمیشد ما جذب حداکثری می داشتیم و عده ای رو با نام ایران و علاقه به اون و عده ای رو با فراهم کردن بروز استعدادشون و عده ای رو هم با تامین منافعی برای اونها با خودمون همراه می کردیم؟ همه که شخصیتی محکم و شگل گرفته ندارند که در گردباد این روزگار لعنتی و سختمون تغییری نکنند زندگی عده ای از افراد همیشه لب مرزه و یه تک مضراب باعث میشه به این سمت یا اون سمت بره. مردمان کوفی رو از یاد نبریم که غالبا از شدت تنگدستی و فشار زیاد تیغ بر روی سرور و آقای خودشون امام حسین کشیدند از نظر مالی که شرایط مساعد نیست، رسانه های  رسمی جالبی هم نداریم افرادی هم نظیر اون مجری خانم داریم که علنا میگه هرکسی مخالف تفکر منه پاسپورت بگیره و از ایران بره ( یعنی 40-50 سال بعد از چیزی که محمدرضا شاه بعد تاسیس حزب رستاخیز میگفت و ما سالهای سال اون رو مثل پتکی توی سرش می زدیم) و فلان فرد هم میگه اگه لایق نباشید فلان گروه هارو به ایران میاریم تا از حکومت دفاع کنند این موارد به علاوه فرمایش دوستمون به خاطر شرایط بد و نابودی ارزش پول ملی هزینه این خرابکاری ها یا جاسوسی ها رو خیلی پایین آورده . امیدوارم این روند تعدیل شه.
  • بر میگردم به سخنان چندماه پیش که گفتم ما توان مقابله متوازن با ایالات متحده نداریم و ادعای عده ای بجز رجزخوانی نیست و بهتره معقول تر فکر  و عمل کنیم و نقشه غلبه بر دشمنی هم سنگ نظیر عربستان یا اسرائیل رو بکشیم ، افرادی بهشون برخورد و هر واکنش ناپسندی رو بروز دادند ولی چندماه بعد متاسفانه این امر ثابت شد یکی از مردان قدرتمند ما علنا ترور و این عمل بدون هیچ پرده پوشی به عنوان اعلام جنگ رسمی به ما اطلاع رسانی شد . ما در جواب چه کردیم؟ اگرچه همین موشک باران پایگاه ایالات متحده سدشکنانه بود ولی کافی نبود. ما یکی از قویترین مردانمون در خاورمیانه رو از دست دادیم به بهای چند موشک پرانی که انگار رسما کشته ای هم نداشت. این امر دست خالی مارو نشون داد، حداقل باید پایگاه آمریکایی با خاک یکسان میشد و چندین روز خاک برداری یا جمع کردن جنازه طول می کشید و یا یکی از سران کشورهای منحوس دشمن ما نظیر اسرائیل منکوب میشد تا تسلای خاطری برای ما باشه. ولی چرا ما این کار رو نکردیم؟ دلایل زیادی میتونه وجود نداشته باشه از شرایط بد اقتصادی ما، نداشتن متحدین قدرتمند در روزهای سخت، انزوای دیپلماتیک ما بعد انقلاب و.... الان هم اگه عمدی بودن این اقدام ورای ادعاهای گروه های پوشالی  و غیر حقیقی نظیر یوزپلنگان وطن ثابت شه باید بریم به سراغ کشور یا کشورهایی که طراح و حامی این دست خرابکاری ها بودند. ولی آیا توان این کارو داریم و یا صرفا رجزی می خونیم تا ناراحتی مون برطرف شه روزهای آینده این موارد رو روشن می کنه.
ویرایش شده در توسط aminf14
  • Upvote 4
  • Downvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
10 hours قبل , Brave_Heart گفت:

باور کنید ریشه مشکلات جای دیگری است. بهای یک دستگاه خودروی معمولی مانند تویوتا کمری (مدل پایه و ساده) با دلار بیست هزار تومانی برابر پنج میلیارد ریال (پانصد میلیون تومان) است. به نظر شما در شرایط کنونی اقتصاد کشور، آیا کم هستند شمار کسانی که با دریافت این هزینه حاضرند چه ها که نکنند؟ فساد سازمان یافته مقامات حکومتی و فقر فراگیر ناشی از آن هزینه خرابکاری و جاسوسی در کشور را به نزدیک صفر رسانده است! یعنی سازمان جاسوسی یا خرابکاری طرف مقابل تنها با هزینه چند دستگاه خودروی معمولی آنچه بخواهد را به راحتی به دست می آورد.

 

 

این رو خیلی قبل‌تر گفته بودیم ..‌‌.

 

یک اندک امیدی به مبارزه با فساد در قوه قضائیه شکل گرفت که رهبر کشور با حمایت قاطعانه‌ از خانواده ای خاص ، قضیه رو جمع کرد .... نهایتا همون طبری  به انفصال از خدمت محکوم می شه و تمام ....

 

بار قبلی که رهبری در واکنش به فساد گفتند  « مسئله رو کش ندهید »  و « آبروی نظام از اوجب واجبات است » ،  نتیجه شد وضع فعلی .... 

 

آمریکا و انگلیس و اسرائیل سر جمع ۳۰ درصدی که ج.ا داره به خودش ضربه می زنه ، ضربه نمی زنند ....

 

 

ج.ا سرطان پیش رونده فساد داره ، حالا شما هر چقدر بخوای با رژیم غذایی و ورزش و مشاوره حالش رو بهتر کنی ، تاثیری نداره ....

 

نتیجه ی تمام تایپیک ها می شه همین ...

 

ویرایش شده در توسط Ghalam
  • Like 4
  • Upvote 12
  • Downvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
2 hours قبل , aminf14 گفت:

مسائل زیادی عنوان شد که باید اونهارو جدا جدا بررسی کرد. اولا اسرائیل در چه حالی تشکیل شد؟ کشوری بود نظیر هند یا آفریقای جنوبی که رژیم آپارتاید یا اشغالگر رو بیرون کنه و حکومت تشکیل بده و یا نه؛ سیستمی بود که بومیان ساکن در اون سرزمین با تطمیع مالی یا تزویر یا کشتارهای فجیع وادار به مهاجرت کرد؟ هر طوری که حساب کنیم کشور اسرائیل کشوری مبتنی بر یک سیستم آپارتایدی  و نژادپرستانه است و همچون رژیم آپارتاید آفریقای جنوبی با هر ملاکی همچین رژیمی که بر پایه استخوانهای بومیان استوار شده مشروع نیست.

حال .........

سلام،

متوجه نمی شوم که الان ناکارآمدی و فساد فراگیر حاکمان کنونی ایران و فرزندان حرامخوار آنها که بدون هیچ شک و شبهه ای ریشه اصلی تمام مشکلات ما مردم مفلوک است چه ارتباطی با سرخپوستان آمریکا دارد؟ چرا این همه خیانت در مراکز اتمی و موشکی کره شمالی رخ نمی دهد؟ آیا تاریخ سرخپوستان آمریکا برای مردم کره شمالی به گونه دیگری تدریس می شود؟  چرا حس وطن دوستی و احترام به دیگر هموطنان اینقدر در ایران کمرنگ شده است؟ چون یهودیان جهان در قرن گذشته میلادی توسط جریان صهیونیسم بین الملل به منطقه ای در غرب آسیا کوچ داده شده اند؟ مگر سرخپوستان آمریکا نقشی در قافله تمدن بشری و حتی پیشرفت کشور ایالات متحده داشته اند که هرچه در ایران رخ می دهد بالافاصله مراسم سینه زنی و عزاداری برای آنها راه می اندازید؟ آیین الهی، کتب علمی یا فلسفی، اختراعات و نوآوری، موسیقی و هنر، .... چیزی به جهان عرضه کرده بودند که هر چه می شود حجله مظلومیت آنها را در اینجا و فارس نیوز و ... بر پا می کنید؟ مظلوم و حق زیر پا له شده در کشور خودمان وجود ندارد که چسبیده ایم به سرخپوستان چند صد سال پیش؟ حتی اگر این داستان‌های خنده دار و بی پایه درباره تاریخ قدیم آمریکا درست باشد این حقی که برایشان ادعا می کنید بر پایه کدام مسؤولیت پذیری آنها در تاریخ بشر به آنها ادعا شده است؟ آیا حتی همان زمینهای ادعایی آن سرزمین را هم پیش از کشف آمریکا آباد کرده بودند؟ از کجا معلوم خود آنها دویست سال پیش از ورود سفیدپوشان به آن سرزمین وارد نشده و ساکنان پیشتر آنجا را بیرون نکرده باشند؟ همین داستان‌ها برای مردم پاکستان هم گفته می شود، چرا ‘یوزپلنگان کراچی’ مراکز موشکی و اتمی کشور خود را نابود نمی کنند؟ 

چرا ‘گرازهای وحشی پیونگ یانگ’ منابع طبیعی کشور خود را به آتش نمی کشند؟ این که اکثریت قشر نخبه کشور از وضع موجود و نحوه حکومت داری اختلاس گران و پرستوبازان ناراضی هستند چه ارتباطی با داستان فلسطین دارد؟ 

 

ویرایش شده در توسط Brave_Heart
  • Like 1
  • Upvote 3
  • Downvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

علت حادثه بامداد پنج‌شنبه در مجتمع غنی‌سازی نطنز مشخص شد

 

سخنگوی دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی گفت: بررسی‌های فنی و امنیتی علت حادثه رخ داده در مجتمع غنی‌سازی نطنز را مشخص کرده، ولی به دلیل برخی ملاحظات امنیتی علت و چگونگی بروز این حادثه در زمان مناسب اعلام خواهد شد.

نقل قول

وی در پایان با تاکید بر محدود بودن خسارت وارد شده به سوله در حال تکمیل در مجتمع هسته ای نطنز اضافه کرد: در محل وقوع حادثه هیچگونه مواد هسته‌ای وجود نداشته و موضوع نشت مواد رادیو اکتیو در وقوع این رخداد کاملا منتفی است

 

https://www.farsnews.ir/news/13990413000569/%D8%B9%D9%84%D8%AA-%D8%AD%D8%A7%D8%AF%D8%AB%D9%87-%D8%A8%D8%A7%D9%85%D8%AF%D8%A7%D8%AF-%D9%BE%D9%86%D8%AC%E2%80%8C%D8%B4%D9%86%D8%A8%D9%87-%D8%AF%D8%B1-%D9%85%D8%AC%D8%AA%D9%85%D8%B9-%D8%BA%D9%86%DB%8C%E2%80%8C%D8%B3%D8%A7%D8%B2%DB%8C-%D9%86%D8%B7%D9%86%D8%B2-%D9%85%D8%B4%D8%AE%D8%B5-%D8%B4%D8%AF

 

  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
بر 13 تیر 1399 در 05:46 , Brave_Heart گفت:

باور کنید ریشه مشکلات جای دیگری است. بهای یک دستگاه خودروی معمولی مانند تویوتا کمری (مدل پایه و ساده) با دلار بیست هزار تومانی برابر پنج میلیارد ریال (پانصد میلیون تومان) است. به نظر شما در شرایط کنونی اقتصاد کشور، آیا کم هستند شمار کسانی که با دریافت این هزینه حاضرند چه ها که نکنند؟ فساد سازمان یافته مقامات حکومتی و فقر فراگیر ناشی از آن هزینه خرابکاری و جاسوسی در کشور را به نزدیک صفر رسانده است! یعنی سازمان جاسوسی یا خرابکاری طرف مقابل تنها با هزینه چند دستگاه خودروی معمولی آنچه بخواهد را به راحتی به دست می آورد.

 

واقعا چقدر زیبا گفتی دوست عزیز. اتفاقا از روز حادثه من هم به این مورد داشتم فکر میکردم

وقتی دوستان عزیز حکومتی برای جبران دزدی ها و اختلاس ها،  فاتحه ارزش پول ملی را خوندن باید فکر اینجاهاش رو هم میکردن.

الان شما یک بسته صد دلاری رو نشون یک ایرانی بده میشه مریدت میشه نوکرت برات هر نوع خیانت و خرابکاری میکنه.

ویرایش شده در توسط Maldini
  • Like 2
  • Upvote 6
  • Downvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
1 hour قبل , Brave_Heart گفت:

سلام،

متوجه نمی شوم که الان ناکارآمدی و فساد فراگیر حاکمان کنونی ایران و فرزندان حرامخوار آنها که بدون هیچ شک و شبهه ای ریشه اصلی تمام مشکلات ما مردم مفلوک است چه ارتباطی با سرخپوستان آمریکا دارد؟ چرا این همه خیانت در مراکز اتمی و موشکی کره شمالی رخ نمی دهد؟ آیا تاریخ سرخپوستان آمریکا برای مردم کره شمالی به گونه دیگری تدریس می شود؟  چرا حس وطن دوستی و احترام به دیگر هموطنان اینقدر در ایران کمرنگ شده است؟ چون یهودیان جهان در قرن گذشته میلادی توسط جریان صهیونیسم بین الملل به منطقه ای در غرب آسیا کوچ داده شده اند؟ مگر سرخپوستان آمریکا نقشی در قافله تمدن بشری و حتی پیشرفت کشور ایالات متحده داشته اند که هرچه در ایران رخ می دهد بالافاصله مراسم سینه زنی و عزاداری برای آنها راه می اندازید؟ آیین الهی، کتب علمی یا فلسفی، اختراعات و نوآوری، موسیقی و هنر، .... چیزی به جهان عرضه کرده بودند که هر چه می شود حجله مظلومیت آنها را در اینجا و فارس نیوز و ... بر پا می کنید؟ مظلوم و حق زیر پا له شده در کشور خودمان وجود ندارد که چسبیده ایم به سرخپوستان چند صد سال پیش؟ حتی اگر این داستان‌های خنده دار و بی پایه درباره تاریخ قدیم آمریکا درست باشد این حقی که برایشان ادعا می کنید بر پایه کدام مسؤولیت پذیری آنها در تاریخ بشر به آنها ادعا شده است؟ آیا حتی همان زمینهای ادعایی آن سرزمین را هم پیش از کشف آمریکا آباد کرده بودند؟ از کجا معلوم خود آنها دویست سال پیش از ورود سفیدپوشان به آن سرزمین وارد نشده و ساکنان پیشتر آنجا را بیرون نکرده باشند؟ همین داستان‌ها برای مردم پاکستان هم گفته می شود، چرا ‘یوزپلنگان کراچی’ مراکز موشکی و اتمی کشور خود را نابود نمی کنند؟ 

چرا ‘گرازهای وحشی پیونگ یانگ’ منابع طبیعی کشور خود را به آتش نمی کشند؟ این که اکثریت قشر نخبه کشور از وضع موجود و نحوه حکومت داری اختلاس گران و پرستوبازان ناراضی هستند چه ارتباطی با داستان فلسطین دارد؟ 

 

دوست گرامی متاسفانه این ربط همه چیز و این نتیجه گیری و ذهن خوانی نمی تونه پیش برنده بحث باشه ولی سعی می کنم به پرسش هاتون جواب بدم.

 1) متوجه نمی شوم که الان ناکارآمدی و فساد فراگیر حاکمان کنونی ایران و فرزندان حرامخوار آنها که بدون هیچ شک و شبهه ای ریشه اصلی تمام مشکلات ما مردم مفلوک است چه ارتباطی با سرخپوستان آمریکا دارد؟ هیچ ارتباطی وجود ندارد . متاسفانه شما انگار پست کاربر لرد اشرفی رو نخوندید  که گفت  ما دردسر بزرگی هستیم مثال سادش قصد نابودی یک کشور پر نفوذ به نام اسزائیل رو علنا بیان کرد  و بنده چرایی اش رو توضیح دادم که اسرائیل رژیمی آپارتایده.

2) چرا این همه خیانت در مراکز اتمی و موشکی کره شمالی رخ نمی دهد؟ سیستم حکومتی کره شمالی نمونه حکومتیه که در کتاب 1984 به تصویر کشیده شد. تماما پلیسی و سراسر اختناق.

3) آیا تاریخ سرخپوستان آمریکا برای مردم کره شمالی به گونه دیگری تدریس می شود؟ این رو خبر ندارم.

4) چرا حس وطن دوستی و احترام به دیگر هموطنان اینقدر در ایران کمرنگ شده است؟ منظور چیه؟ منظور احترام به گذشتگان از جمله شاهان هخامنشی یا اشکانی یا ساسانیه چون این امور بعد انقلاب به کناری گذاشته شد و گذشته پرافتخار فراموش شد. اگه احترام به دیگر هموطنان یعنی استان های مرزی است که به سیاست تمرکزگرایی و عدم اعتماد به مردمان این استان ها بر می گرده که به نظرم هردو غلطه.  اگه منظور ارق ملی است که به نظرم همچنان در خیلی افراد وجود داره ولی خیلی از ایرانی ها این درگیری های سیاسی و مشکلات اجتماعی -مالی اذیتشون کرده  و از رویه کنونی ناراضی هستند.

5) چون یهودیان جهان در قرن گذشته میلادی توسط جریان صهیونیسم بین الملل به منطقه ای در غرب آسیا کوچ داده شده اند؟ بله بخاطر قلمع و قمعشون به دست هیتلر اونها هم تصمیم به اشغالی کشوری ضعیف برای اعلام موجودیت خودشون کردند. 

6) مگر سرخپوستان آمریکا نقشی در قافله تمدن بشری و حتی پیشرفت کشور ایالات متحده داشته اند که هرچه در ایران رخ می دهد بالافاصله مراسم سینه زنی و عزاداری برای آنها راه می اندازید؟ چه ربطی داره دوست عزیز؟ شما می تونید فردی رو از خونه اش بیرون کنید بخاطر اینکه در قافله تمدن بشری نقشی نداشته؟ مگه نتانیاهو و آریل شارون خیلی نقش داشتند؟ پرستوی بزرگ تزیپی لیونی چه نقشی در قافله تمدن بشری داشته الا اغوای سرا کشورهای عربی زبان و تهیه فیلم از اونها به قصد اخاذی سیاسی؟

7) آیین الهی، کتب علمی یا فلسفی، اختراعات و نوآوری، موسیقی و هنر، .... چیزی به جهان عرضه کرده بودند که هر چه می شود حجله مظلومیت آنها را در اینجا و فارس نیوز و ... بر پا می کنید؟ مگه قراره کسی که مظلومه چیزی برپا کنه؟ فلسطینی ها به مانند مردمان آفریقای جنونی اسیر ظلم رژیمی آپارتاید و نژادپرست و کودک کش شدند. بخاطر اینکه مثلا فکر می کنیم تمدنی پیشرو ندارند باید اونهارو قتل عام کرد؟ هیتلر این فکر نادرست رو در مورد یهودی ها داشت و متاسفانه اسرائیل و کشورهای متحدش در مورد فلسطین و کشورهای مشابهش دارند. من در فارس نیوز این موارد رو برپا میکنم؟ خب آدرس مقاله ای که در این مورد در فارس نیوز نوشتم رو قرار بدید تا خودم مطالعه اش کنم وگرنه این ادبیات رو کنار بزارید و مستدل صحبت کنید.

8) مظلوم و حق زیر پا له شده در کشور خودمان وجود ندارد که چسبیده ایم به سرخپوستان چند صد سال پیش؟ چه کسی چسبیده به این مسئله؟ انسان آزاده در هر موردی فکر کنه و نظر بده یعنی تا موقعی که مظلومی در کشورمون وجود داره نباید در مورد دیگر کشورها و تاریخشون نظر داد و بساط اندیشیدن و بحث رو تعطیل کرد؟ این چه سفسطه ای است که بیان می کنید؟

9) حتی اگر این داستان‌های خنده دار و بی پایه درباره تاریخ قدیم آمریکا درست باشد این حقی که برایشان ادعا می کنید بر پایه کدام مسؤولیت پذیری آنها در تاریخ بشر به آنها ادعا شده است؟  این خلط مبحث است که می فرمایید. حق سکونت در  سرزمین مادری  چه ربطی به مسئولیت پذیری داره؟ مگه قراره فقط تمامیت ارضی کشوری حفظ شه که مسئولیت پذیری در تاریخ داره؟ همین تمدن جایگزین سرخپوست ها چه مسئولیت پذیری داشته الا قتل عام سرخپوست ها با این مضمون که یک سرخپوست خوب؛ یک سرخپوست مرده است  و در حال حاضر این ماجرای جرج فلوید.

10) چرا ‘یوزپلنگان کراچی’ مراکز موشکی و اتمی کشور خود را نابود نمی کنند؟ تضاد در پاکستان به صورت های دیگر از جمله بمب گزاری ها وجود داره و دوگانگی های فرهنگی و برخورد فرهنگ های مختلف با هم. مثال های شما خوب نبود چون کره شمالی نماد یک حکومت کاملا دیکتاتور و فاسد و پاکستان هم نماد کشوری توسعه نیافته با امید به زندگی پایین و مردمان زیادی است که در مدارسی که عربستان سعودی برپا کرده تحت تاثیر دیدگاه افراطی وهابی است و خشونت رو به همه کشورهای منطقه من جمله افغانستان و یا ایران صادر می کنند.

11) چرا ‘گرازهای وحشی پیونگ یانگ’ منابع طبیعی کشور خود را به آتش نمی کشند؟ اصلا در کره شمالی امکان نفس کشیدن هست که گراز یا پلنگی اوهم حتی به صورت غیر واقعی پیدا بشه؟ مردمان کره شمالی حتی گریه یا خنده هاشونم که در جریان از دست دادن حاکمشون وجود داشت، غیر طبیعی و ساختگیه و بقیه موارد بماند.

12)  این که اکثریت قشر نخبه کشور از وضع موجود و نحوه حکومت داری اختلاس گران و پرستوبازان ناراضی هستند چه ارتباطی با داستان فلسطین دارد؟ ربطش اینه شما پست دوستمون لرد اشرفی رو نخوندید. داستان فلسطین جز ایدئولوژی جمهوری اسلامی و من با دفاع از مظلوم و مبارزه با رژیم کودک کش اسرائیل مشکلی ندارم ولی به نظرم برای اینکار باید از نظرتضارب آرا،  سیاسی، اجتماعی و اقتصادی در سطح بالایی باشیم و در زمینه بین المللی از دیپلماسی قوی و متحدینی تمام قد برپا باشیم و این مسئله فقط هزینه زا برای ما نباشه. واقعیت اینه ما در 41 سال اخیر چوب تضاد عقیدتی با غرب رو خوردیم اونهم بدون اینکه حتی اسباب انجام رویه مد نظر رو داشته باشیم. به عبارتی ما هزینه صرفا دیدگاهمونو میدیم و نه حتی عملمون و همونطور که دوستمون اشرفی گفت با بمب هایی با کلاهک های 500 کیلویی نمیشه به جنگ دشمن رفت. ما با شعار اسرائیل باید نابود گردد خیلی دشمن هارو برای خودمون تراشیدیم.

 

در پایان نکته ای رو بگم: ما سالها با غرب و در راس اونها ایالات متحده کشمکش داشتیم ولی با تمام این کشمکش ها در زمان ریاست جمهوری جناب سید محمد خاتمی و حسن روحانی خیلی در مسئله هسته ای و خیلی موارد انعطاف نشون دادیم ولی نتیجه چی بود؟ طرف مقابل چه منفعتی به ما رساند؟ در زمان جناب خاتمی که هیچ منفعتی عاید ایران نشد بعد دو سال تعلیق داوطلبانه و در زمان روحانی هم آیا ایران به تمام تعهداتش عمل نکرد؟ چه کسی از برجام خارج شد؟ چه کسی بحران اقتصادی در ایران رو ایجاد و سخت ترین فشارهارو به ایران وارد کرد؟ فردی جز ترامپ بود؟ همین افزایش قیمت بنزین آیا جز بخاطر این بود که ما نمی تونستیم روزی 1 میلیون بشکه نفت بفروشیم و مجبور بودیم قیمت حامل های سوختی رو افزایش بدیم؟ آیا این مشی خودشون نبود برای ایجاد بحران های اجتماعی در ایران؟

 آیا اگه ترامپ برجام رو حفظ و منفعت مورد نظر ایران رو تامین می کرد نتیجه ای جز تقویت طیف میانه رو در ایران  و در نتیجه توسعه کم کم  ولی پیوسته سیاسی رو داشت؟  ولی این انعطاف حداقلی رو هم نداشتند و نتیجه انتخابات سال 1384 و همچنین احتمالا 1400 باشه. وقتی بحرانی ایجاد میشه میل به انتخاب رادیکال ترین فرد میره. وقتی خاتمی یا روحانی علی رغم انعطاف زیادشون نتونن امتیازی برای ایران بگیرن، گاه به سمت روی کار آومدن تفکری غیر اونها میره.  غرب موافق بودن ایرانی مستقلی نیست چه در زمان مرحوم حکومت دکتر مصدق و چه حکومت فعلی و چون مارو چندان قوی و خطرناک نمی بینه صرفا از حکومت ایران لولویی در دنیا ساخته که در سایه این لولو به تجارب پر رونق اسلحه به رقبای منطقه ای ایران می پردازه.

ویرایش شده در توسط aminf14
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
48 minutes قبل , Maldini گفت:

 

واقعا چقدر زیبا گفتی دوست عزیز. اتفاقا از روز حادثه من هم به این مورد فکر داشتم میکردم

وقتی دوستان عزیز حکومتی برای جبران دزدی ها و اختلاس ها،  فاتحه ارزش پول ملی را خوندن باید فکر اینجاهاش رو هم میکردن.

الان شما یک بسته صد دلاری رو نشون یک ایرانی بده میشه مریدت میشه نوکرت برات هر نوع خیانت و خرابکاری میکنه.

 

یک بسته یکصد اسکناسی  ۱۰۰ دلاری می شه ۱۰۰۰۰ دلار که با دلار ۲۱ هزارتومانی می شود ۲۱۰ میلیون تومان ....

با یک میلیون دلار می تونند هزینه نابود سازی زیرساخت های عمومی یک استان ایران رو بدهند ....

 

این که غربی از این فرصت استفاده کافی نمی کنند از حماقتشون هست ....

 

 

  • Like 1
  • Upvote 3
  • Downvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط amirarsalankhan
      بمب افكن تهاجمي نسل بعد، LRS-B
       
                                 
       
       
      بمب افكن نسل بعد ( NGB، قبلا به نام بمب افكن 2018 شناخته مي شد ) يك برنامه به منظور توسعه يك بمب افكن جديد براي نيروي هوايي ايالات متحده بود. NGB قرار بود تا در حدود سال 2018 و به عنوان يك بمب افكن پنهانكار، مادون صوت، برد متوسط و با قابليت متوسط حمل سلاح وارد خدمت شود و به تدريج جايگزين بمب افكن هاي پير و پا به سن گذاشته (  B-52 Stratofortress  و B-1 Lancer ) گردد. ولي برنامه توسعه NGB با ظهور طرح بمب افكن دور برد تهاجمي سنگين ايالات متحده به فراموشي سپرده شد.
       
         
       
      اين اتفاق زماني افتاد كه در ژوئن 2010 سپهبد Breedlove  در مصاحبه اي بيان كرد كه اصطلاح بمب افكن نسل بعد مرده و از اين به بعد نيروي هوايي بر روي طراحي بمب افكن هاي دور برد تهاجمي كار خواهد كرد كه در آن از سيستم هاي به كار رفته در جنگده هاي F-22 و F-35 استفاده خواهد شد تا بمب افكني مقرون به صرفه و با قابليت هاي استثنايي هر دو جنگنده فوق جهت انجام ماموريت ها طراحي و توليد گردد.
       
             
       
       
      بمب افكن دور برد تهاجمي (Long Range Strike Bomber)
      برنامه توسعه بمب افكن دور برد تهاجمي ( LRS-B ) به معناي واقعي كلمه پنهانكار است! و اطلاعات خيلي كمي از آن منتشر شده است ولي اهميت آن را به خوبي مي توان در رفتار پنتاگون و شركاي صنعتي بزرگ آن احساس كرد.بسياري از كارشناسان معتقدند كه برنامه توسعه اين بمب افكن ساختار نيروي هوايي ايلات متحده را در 20 سال آينده شكل خواهد داد و هر شركتي كه برنده مناقصه توليد اين بمب افكن شود پول پارو خواهد كرد و بازنده نيز مي تواند مطمئن باشد كه جايگاهي در آينده هوانوردي نظامي ايلات متحده نخواهد داشت مگر ان كه معجزه اي كند!
      هر چند امروزه لاكهيد ماريتن به لطف پروژه F-35 آينده خود را در صنعت هوانوردي نظامي ايالات متحده تضمين كرده است و بويينگ نيز به مدد توليدات هوانوردي غير نظامي خود مي تواند از اين بحران عبور كند و تنها نورث روپ است كه چاره اي ندارد و  بايد اين مناقصه را برنده شود تا بتواند با خيال راحت به آينده خود فكر كند
      شناخته ها و ناشناخته ها
      پيش بيني شده 80 تا 100 فروند از اين بمب افكن جديد جايگزين ناوگان فعلي بمب افكن هاي ايالات متحده شود.  
      پنهانكار بودن ،قابليت حمل سلاح هاي هسته ايو داراي بودن هر دو حالت پروازي سرنشين دار و بي سرنشين از الزامات طراحي LRS-B است.قيمت تعيين شده براي هر فروند بمب افكن جديد 550 ميليون دلار در سال 2010 پيش بيني شده و قرار است به جهت كم كردن هزينه ها از فناوري موجود در طراحي ان استفاده شود ولي ساختار طراحي آن بايد به شكلي باشد كه بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز استفاده كند.دو رقيب اصلي در طراحي اين بمب افكن يكي كمپاني  Northrop Grumman, با سابقه طراحي بمب افكن پنهانكار و گرانقيمت B-2 است و ديگري مشاركت كمپاني هاي بويينگ و لاكهيد مارتين با سابقه طراحي جنگنده هاي F-22 و F-35 .همچنين پيش بيني مي شود در اواسط دهه 2020 اولين پروازهاي اين بمب افكن انجام شود.طبق حدس هايي كه كارشناسان مي زنند نيروي هوايي آمريكا به دنبال يك بمب افكن در اندازه اي حدودا نصف B-2 است كه از دو موتور F-135 همانند F-35 سود ببرد.
       
                                              
                                         
                                          پيشران F-135 Pratt  & Whitney
       
      الان همه شما ميگوييد اين كه خيلي كوچيكه، خب مسلما بايد بزرگتر بشه ولي با صحبتي كه رابرت گيتس وزير سابق دفاع انجام داد و به اعضاي كنگره گفت كه قيمت هر فروند 550 ميليون دلار ميشود راه را بر روي بزرگتر شدن اين بمب افكن فعلا بست. و اين نگراني را در بين كارشناسان به وجود آورد كه هر شركتي كه بتواند با حداقل آيتم هاي اساسي يك بمب افكن توليد كند برنده اين مناقصه خواهد بود بدون توجه به نيازهاي اساسي نبردهاي آينده.بنابراين يكسري الزامات از سوي كارشناسان هوانوردي نظامي جهت توسعه LRS-B  پيشنهاد شده است :
      پنهانكاري
      امروزه ميدانيم كه 80 درصد قابليت پنهانكاري به شكل و طراحي هواپيما بستگي دارد و فقط 20 درصد به مواد و تكنولوزي پيشرفته به كار رفته در آن وابسته است. كه همين 20 درصد هم بيشترين هزينه را به خود اختصاص مي دهد. پس يايد تعادل خوبي را بين اين دو بخش برقرار كرد تا هزينه هاي طراحي و توسعه سرسام اور نباشد.
      تعمير و نگهداري
      استفاده از مواد جاذب امواج رادار ساخته شده مي تواند نگهداري اين بمب افكن را بسيار راحت تر كند تا استفاده از موادي كه در لبه تكنولوژي روز قرار دارند و بسيار گران قيمت خواهند بود و نگهداريشان نيز بسيار مشكل است.ولي پلت فرم طراحي نيز بايد به شكلي باشد كه اين پرنده بتواند در 50 سال آينده آسمان ها را همچنان تسخير كند و پذيراي مواد جديد و تكنولوژي هاي نوين نيز باشد.
      قابليت حمل بمب هاي هسته اي
      تصميم گيري در اين مورد بايد همين الان صورت بگيرد، هر چند نيروي هوايي علاقه دارد تا چند سال بعد از توليد بمب افكن ها مجوز حمل سلاح هاي هسته اي را براي آنها صادر كند ولي با توجه به پيشرفت هاي سريع در صنعت هوانوردي نظامي از الان اين پرنده بايد طوري طراحي شود كه حداقل نيمي از آنها از ابتدا قابليت حمل بمب هاي هسته اي و هيدروژني را داشته باشند. و توانايي بازدارندگي ايالات متحده را همچنان حفط كنند.
      كنار گذاشتن طرز فكر شواليه تنها!
      بسياري از مردم فكر مي كنند كه پنهانكاري يعني يك جنگنده پنهانكار به تنهايي و با شجاعت به مانند يك شواليه به مواضع دشمن حمله مي كند و تمامي آنها را نابود ميسازد!! از الان بايد اين تفكر را دور ريخت و يك برنامه جامع جهت حملات پر تعداد بمب افكن هاي نسل بعد در نظر گرفت و تمام سناريوهاي موجود و تهديدات لازم را در آنها پيش بيني كرد تا قدرت واقعي بمب افكن ها و تاثير آنها بر روي مواضع دشمن مشخص شود.
      ساخت يك بمب افكن، نه فقط يك پلت فرم صرف
      در سال هاي بعد LRS-B تنها بمب افكن سنگين ايالات متحده خواهد بود. پس بايد به شكلي طراحي شود كه قابليت باز طراحي بسياري از قسمت هاي آن وجود داشته باشد و بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز به خوبي بهره مند شود. همچنين LRS-B بايد بتواند ماموريت هاي دريايي را نيز به خوبي ماموريت هاي زميني انجام دهد.
      نگه داشتن خلبان در كابين
      با وجود داشتن فناوري پروازهاي بي سرنشين اما ما نبايد در دام اين صحبت ها بيافتيم كه LRS-B بايد تنها قابليت بي سرنشين داشته باشد!، نداشتن خلبان در ميدان نبرد يعني نداشتن حس مسئوليت پذيري و ابتكارات لحظه اي نمي توان از جذابيت هاي فراوان پرنده هاي بي سرنشين گذشت ولي يك بمب افكن سنگين بي سرنشي نياز به حمايت زميني بسيار بيشتري از بي سرنشين هاي فعلي دارد كه اين خود هزينه ها را بسيار بالاتر مي برد.مورد بعدي قابليت ضعيف بي سرنشين ها در سوخت گيري هاي هوايي است كه در حين ماموريت هاي يك بمب افكن دوربرد الزامي است و يك خلبان در هر شرايط آب و هوايي يا زماني به راحتي آن را انجام مي دهد.و در آخر فكر كنيد كه يك بي سرنشين بخواهد بمب هسته اي نيز با خود حمل كند، خيلي فكر خوبي نيست و حتي كابوس آور نيز هست. هر چند خيلي ها فكر ميكنند بهتر بمب هاي هسته اي را به دست بي سرنشين ها سپرد!
      فراموش نكردن چيزهاي كوچك
      بايد فضاي كافي براي خلبان در پروازهاي طولاني در نظر گرفت تا اعصابش راحت باشد و تحت فشارهاي جسمي قرار نگيرد. اين مورد حتما بايد لحاظ شود و سعي شود از تجربه B-2 در اين مورد درس گرفته شود.
      در ژانويه 2011 نيروي هوايي فهرستي كوتاه از اهداف مورد نظر خود را براي بمب افكن تهاجمي منتشر كرد
      اهداف طراحي در نظر گفته شده براي يروژه LRS-B در ژانويه 2011
      كل هزينه پروژه نبايد از 40 تا 50 ميليارد دلار بيشتر باشد سرعت مادون صوت حداكثر بردي پروازي بيشتر از 9250 كيلومتر مداومت پروازي 50 تا 100 ساعت براي پروارهاي بي سرنشين قابليت بقا در حملات روزانه به مواضع دشمن با وجو د قدرتمند ترين دفاع هوايي موجود  
      در پايان تصاويري از طرح هاي مفهومي اراده شده توسط سه كمپاني معظم شركت كننده در اين مناقصه
       
                       
                                                           
       طرح پيشنهادي كمپاني نورث روپ گرومن
       
       
       
       
                      
                                                                              
       طرح پيشنهادي كمپاني لاكهيد
       
       
       
       
       
                         
                                           
        طرح پيشنهادي كمپاني بويينگ
       
       
      حال بايد منتظر ماند و ديد كه در چند ماه آينده مقامات نيروي هوايي كدام يك از طرح هاي پيشنهادي را براي آينده توان هوايي ايالات متحده انتخاب خواهند كرد.
      نظر شما چيست؟
      كم و كاستي بود  دوستان به بزرگواري خودتون ببخشيد، تقديم به ارواح طيبه شهداي مرزباني ناجا در حادثه اخير نگور
      با تشكر فراوان از دوست و استاد گرامي جناب 7mmt به جهت پيشنهاد اين موضوع و كمك هاي بسيارشان
      تهيه شده توسط امير ارسلان رهسپار ، فقط براي ميليتاري
       
       
      منابع :
      http://en.wikipedia.org/wiki/Next-Generation_Bomber
       
      http://www.defensenews.com/story/defense/air-space/strike/2015/01/18/air-force-bomber-industry/21805275/
       
      http://defensetech.org/2014/09/15/air-force-plans-major-step-in-long-range-strike-bomber-program/
       
      http://breakingdefense.com/2014/09/b-2-pilots-lessons-for-lrsb-americas-new-bomber/
    • توسط Phantom3
      موشکDelilah یک موشک الکترو اپتیکال می باشد که در اسرائیل و توسط صنایع نظامی این رژیم (IMI) به منظور هدف قرار دادن اهداف متحرک و غیر متحرک ساخته شده است.موشک Delilah نام سری موشک های گوناگون اسرائیل می باشد که توسط IMI ساخته شده اند.این موشک در اصل به عنوان یک تله هوایی ساخته شده بود، اما در دهه 1990 نوع تهاجمی و ضربتی از این موشک عرضه شد که توسط F-16 ها و F-4E های آپگرید شده ، که نقش جنگنده های هجومی را ایفا می کردند ، استفاده می شد.نوع ضد رادار این موشک از نوع هواپرتاب می باشد. این گونه از نیمه دهه 60 میلادی وارد خدمت شد. وظیفه این نمونه یافتن سایت های راداری در هنگامی بود که این رادار ها در حال کار بودند و با این کار آنها را یافته و نابود می کرد.

      Delilah-1
      این گونه از نوع هواپرتاب می باشد و در رده موشک های کروز قرار می گیرد . این موشک دارای یک موتور توربو جت بود و این موتور توربوجت به آن این امکان را می داد تا با درنگ کردن درست به خوبی هدف قرار دادن اهداف متحرک ، اهداف با استتار بسیار خوب را نیز مورد هدف قرار دهد.که این ویژگی این موشک را به یک موشک ایده آل برای نابودی سایت های سام تبدیل کرده است.این موشک دارای بردی برابر 150 کیلومتر است و توانایی نابود اهداف ، چه دریایی و چه زمینی را دارد.هدایت خودکار به کار رفته درآن به خوبی سیستم های هدایتی INS/GPS می باشد که به موشک امکان انجام ماموریت های خود اتکا را می دهد.این موشک توانایی تطبیق با سرهای جنگی گوناگون را دارد و نیز می تواند توسط بسیاری از هواگرد ها حمل شود.این موشک توانایی شلیک از هواگردها ، بالگردها یا لانچر های زمینی را دارد. اندازه جمع و جور این موشک به آن این امکان را می دهد که توسط بالگردهای سیکورسکی UH-60A و SH-60B حمل شود.این موشک سر جنگی کوچک ولی موثر حمل می کند که به آن امکان هدف قرار دادن و نابودی اهداف با کمترین خطر را می دهد.این موشک نخستین بار توسط اسرائیل در جولای و آگوست 2006 ، یعنی درجنگ با لبنان، استفاده شد.این موشک در این جنگ توسط F-16D پرتاب می شد.



       
       
       
      Delilah-2
      این موشک با سرمایه گزاری چین درحال توسعه و ساخت توسط اسرائیل می باشد .این موشک از موتور Bet Shemesh Sorek 4 استفاده می کند که تراستی معادل 800 پوند ایجاد می کند. این ویژگی به موشک این امکان را می دهد که برد بیشتر و سر جنگی بزرگتری داشته باشد.




      Delilah-GL
      این موشک یک موشک زمین پرتاب می باشد که در اصل نوع تغییر یافته موشک کروز Delilah است و بردی معادل 250 کیلومتر دارد که ممکن است برد واقعی آن نباشد ، یعنی امکان دارد این موشک بردی بیش از 300 کیلومتر داشته باشد .
      این موشک با سر انفجاری متعارف 30 کیلوگرمی مسلح می شود اما توانایی حمل انواع دیگری را نیز دارد. این موشک توسط GPS هدایت می شود و توانایی گشت در منطقه جنگی را قبل از تایید هدف دارد.

      مترجم :Phantom3
      استفاده از این مطلب تنها با ذکر نام مترجم و لینک به سایت Military.ir مجاز می باشد.
    • توسط farmandekoll
      F-117 نایت هاوک (شاهین تاریکی) نخستین هواپیمای عملیاتی است که به منظور استفاده از فناوری پنهانکاری طراحی شد. طراحی منحصر بفرد این هواپیمای تک سرنشینه تواناییهای استثنایی را به این هواپیمای تهاجمی می افزاید. اندازه این هواپیما در حدود F-15 ایگل می باشد که دو موتور توربو فن F404 که هرکدام نیرویی معادل 48 کیلو نیوتون (10800 پوند) ایجاد می کنند دارد. هم چنین دارای کنترل با سیم می باشد. قابلیت سوختگیری هوایی برد نایت هاوک را افزوده و آن را به یک سلاح بازدارنده و ترساننده ی ایالات متحده تبدیل کرده است. توانایی حمل انواع سلاح ها با سیستمهای ناوبری و حمله یکپارچه و سیستمهای الکترونیک پروازی ( اویونیک) موثر بودن این هواپیما را در عملیات مختلف اثبات می کند و بار کاری خلبان را کم می کند. کشیدن نقشه های با جزییات ریز برای عملیات روی نقاط با پدافند سنگین و قوی با استفاده از سیستم طراحی نقشه خودکار به ارزشهای این هواپیمای منحصر بفرد می افزاید.اولین F-117 در سال 1982 تحویل داده شد و آخرین تحویل در سال 1990 بود. تصمیم تولید F-117 در سال 1978 گرفته شد. اولین پرواز آن در سال 1981 انجام شد.

      جزییات :


      وظیفه : هواپیمای تهاجمی پنهانکار

      سازنده : لاکهید

      استفاده کننده : نیروی هوایی ایالات متحده

      موتور : دو موتور توربو فن بدون پس سوز F404-GE-F1D2 با قدرت 48 کیلو نیوتن (10800پوند)

      ابعاد : طول 10.08 متر، ارتفاع 3.78 متر، دهنه بال 13.20 متر

      اوزان: وزن خالی آن 13.381 کیلوگرم برآورد شده است، حداکثر وزن برخاست 13.814 کیلوگرم

      اجرا : حداکثر سرعت 0.98 ماخ یا 1040 کیلومتر بر ساعت(656 مایل بر ساعت)، سقف پرواز 15.240 متر برآورد شده است ( 50000 پا)

      سلاحها : تا 2268 کیلوگرم (5000 پوند) انواع بمب های هدایت شونده، موشکهای هوا به زمین، موشکهای زد رادار یا موشکهای هوا به هوای AIM-9 که در یک جایگاه درونی حمل می شوند.




    • توسط onin
      در ۲۵ فوريه ۵(۱۹۲۵ اسفند ۱۳۰۴) اولين خلبان ايراني كه كلنل احمدخان نخجوان نام داشت يك هواپيماي برژت -۱۹ را با پرچم و نشان ايران از فرانسه به پايگاه قلعه مرغي تهران پرواز داد. كلنل نخجوان در فرانسه دوره ديده بود و فقط ۲۰۰ ساعت پرواز داشت. بدين ترتيب در اين تاريخ اولين هواپيماي نيروي هوايي ايران با خلباني يك ايراني مرزهاي بين المللي را درنورديد و به فضاي پروازي ايران رسيد. در اين زمان ديگر خلبانان ايراني تحت نظارت يك استاد خلبان آلماني به نام «شفر» در ايران دوره مي ديدند. خريد هواپيما قسمت آسان كار بود. آموزش خلبانان براي پرواز كردن با آنها، نفرات پشتيباني زميني براي نگهداري و تعمير آنها و ساختن فرودگاه ها قسمت سخت كار بود كه زمان هم مي برد. در همين دوره زماني نيروي هوايي ايران از قالب يك اداره كوچك در ستاد فرماندهي ارتش خارج شده و به يك نيروي جداگانه تبديل شده بود كه «نيروي هوايي ارتش شاهنشاهي ايران» نام گرفته بود؛ اولين فرمانده نيروي هوايي ايران هم كسي نبود به جز كلنل احمدخان نخجوان. در سال ۱۹۲۴ (۱۳۰۳) اولين گروه از دانشجويان دوره خلباني و تكنسين پرواز به روسيه و فرانسه فرستاده شدند. بعدها در سال ۱۹۲۹ (۱۳۰۸) ايران ۱۵ خلبان داشت كه شش نفر از آنها در مدرسه پرواز ايستر فرانسه و ۹ نفر ديگر در مدرسه پرواز سباستوپول روسيه آموزش خلباني ديده بودند. در اين سال IIAF مخفف Imperial Iranian Air Force داراي ۳۳ فروند هواپيما از ۹ مدل مختلف بود. طي ۱۵ سال به يعني تا آغاز جنگ جهاني دوم بيش از ۳۰۰ هواپيما از ۱۸ مدل مختلف در اختيارنيروي هوايي ايران بود. در همان زمان هشت پايگاه هوايي كه مدارس آموزش خلباني و يك مركز آموزش تعميرات و نگهداري را شامل مي شدند ساخته شده بود. يك كارخانه مونتاژ هواپيما به نام «شهباز» هم ساخته شده بود كه قادر بود سه مدل مختلف هواپيما را مونتاژ كند. در سال ۱۹۴۱ (سوم شهريور ۱۳۲۰) بي طرفي ايران در جنگ جهاني دوم نقض شد و نيروهاي هوايي و دريايي انگليس و روسيه از شمال و جنوب به ايران حمله كردند. نيروي هوايي جوان ايران كه به تازگي به ساختن ساختارهاي اساسي خود مشغول شده بود، تحت هيچ شرايطي توانايي رويارويي با اين نيروي عظيم و توانمند را نداشت. با اين وجود تعدادي از پرسنل جوان اين نيرو تصميم به مقابله با بيگانه گرفتند و با كنترل پادگان قلعه مرغي دو هواپيما از اين پادگان به خلباني سروان وثيق و استوار شوشتري كه با شليك ضدهوايي مواجه شده و به ناچار آسمان تهران را ترك كردند. نيروهاي ائتلاف انگليس و روسيه كنترل دو پايگاه هوايي ايران را در دست گرفتند. آنها به ترتيب در مهرآباد و قلعه مرغي مستقر شدند. از نيروي هوايي جوان ايران تقريباً هيچ چيز باقي نماند. پس از پايان جنگ ارتش بريتانيا ايران را ترك گفت اما ارتش روسيه از ترك ايران سر باز مي زد و كنترل شمال ايران را در اختيار داشت. سه ماه پس از اين اتفاق نيروهاي سرخ روسيه ايران را ترك گفتند. پس از اين نيروي هوايي ايران هميشه به عنوان نيروي برتر در خاورميانه شناخته مي شود. موقعيت استراتژيك ايران توسط آمريكا ناديده گرفته نشد و آمريكا از اوايل دهه ۱۹۶۰ شروع به فروش تعداد زيادي از هواپيماهاي پيشرفته خود به ايران كرد. در سال ۱۹۶۵ ميلادي ايران اولين هواپيماجت خود با نام اف - ۸۴ جي جت ثاندر دريافت كرد. در سال ۱۹۶۵ هواپيماهاي اف-۵ فريدم توسط ايران خريداري شدند و به دنبال آن در سال ۱۹۶۸ اف-۴ فانتوم هم به ايران فروخته شد. در سال ۱۹۷۰ ايران داراي قوي ترين نيروي نظامي در منطقه بود. قبول فروش هواپيماهاي فوق پيشرفته اف-۱۴ اي تام كت به همراه موشك هاي پيشرفته اي آي ام - ۵۴ فينيكس از سوي آمريكا به ايران نشان دهنده روابط بسيار گرم بين ايران و آمريكا بود. در پي وقوع انقلاب اسلامي در سال ۱۹۷۹ دكترين و استراتژي نظامي ايران تغيير يافت و ايران ديگر به خريد تسليحات پيشرفته و گرانقيمت علاقه نشان نداد و همين باعث ايجاد نوعي تغيير قدرت در منطقه شد. ايران ديگر نه تنها دوست صميمي آمريكا نبود، كه به خاطر سياست هاي امپرياليستي و ضد انساني آمريكايي به دشمن اصلي آن تبديل شد. آمريكا و ديگر كشورهاي غربي تحريمي نظامي عليه ايران اتخاذ كردند. كمك هاي آمريكا قطع شده بود و نيروي هوايي ايران از فرار و بركناري افسران زمان شاه رنج مي برد كه همين امر به پايين آمدن سطح سرويس دهي در نيروي هوايي منجر شده بود. به دليل تحريم تسليحاتي ايران و نرسيدن قطعات مورد نياز، آمار عملياتي نيروي هوايي ايران سريعاً رو به كاهش بود. پس از انقلاب نيروي هوايي به «نيروي هوايي ارتش جمهوري اسلامي ايران» كه خود ارتشيان به آن «نهاجا» مي گويند تغيير نام داد. نام انگليسي آن هم Islamic Republic of Iran Air Force است كه به اختصار IRIAF خوانده مي شود. در همين اوضاع و احوال عراق با مناسب يافتن فرصت درصدد برآمد تا با حمله به ايران قسمت هاي وسيعي از خاك ايران را ضميمه قلمرو خود كند؛ به همين خاطر در ۲۲ سپتامبر ۱۹۸۰ (۳۱ شهريور ۱۳۵۹) با يورشي عظيم به خاك ايران از طريق هوا، زمين و دريا جنگ تحميلي هشت ساله را عليه ايران آغاز كرد. جنگ با حمله هوايي نيروهاي عراقي به شش پايگاه نيروي هوايي ايران و چهار پادگان آغاز شد و همزمان چند لشكر و تيپ مستقل عراق در چهار محور از طول ۷۰۰ كيلومتر مرز مشترك با ايران به عمق خاك ايران يورش بردند. اولين حمله هوايي عراق چندان موفقيت آميز نبود. دلايل آن را مي توان به برنامه ريزي ناكافي و نادرست عمليات، نداشتن اطلاعات كافي از اهداف و استفاده نامناسب از بمب هاي جي پي(بمب هايي كه هدف خاصي ندارند و براي انهدام كلي به كار مي روند) برشمرد. در مهرآباد يك هواپيماي اف-۴ اي در هنگام جابه جايي براي در امان ماندن از حملات دشمن دچار سانحه شد و از همدان هم گزارش هايي در مورد خسارت يك فروند اف-۴ رسيد. اولين عمليات هوايي ايران در پاسخ اين حمله و بلافاصله پس از آن در خاك عراق موفقيت آميز بود. در اين عمليات چهار فروند هواپيماي اف-۴ به پايگاه دريايي الشعبيه در نزديكي بندر ام القصر حمله بردند. اين چهار فروند هواپيما كه ۴۵۰ كيلوگرم بمب بر سر اين پايگاه ريختند عمليات خود را از پايگاه بوشهر شروع كردند. در ميان اهداف چندباطري موشك ضد كشتي وجود داشت. اين عمليات تلافي جويانه نيروي هوايي ايران به قدري سريع بود كه خط پدافند عراق در طول مسير پرواز دچار غافلگيري شده بود. روز بعد در عملياتي غيرقابل باور ۱۴۰ فروند از جنگنده ها و جنگنده بمب افكن هاي ايران به ويژه اف-۴ و اف-۵هاي پايگاه هاي بوشهر، همدان و تبريز توانستند با نفوذ خود به خاك عراق تلفات سنگيني به پايگاه ها و تاسيسات نظامي عراق وارد كنند. در اولين روزهاي جنگ چندين حمله هوايي ديگر به تاسيسات نظامي عراق از قبيل ام القصر انجام شد. در يكي از اين حملات دو فروند اف-۴ كه هر كدام شش بمب جي پي ۳۴۰ كيلوگرمي حمل مي كردند به تاسيسات نظامي دريايي و كشتي هاي موشك انداز عراق حمله بردند. در حدود ۲۰ دقيقه بعد يك فروند هواپيماي آر اف-۴ اي عكس هاي شناسايي از منطقه گرفت كه نشان مي داد كشتي ها و تاسيسات بندري دچار صدمات و خسارات سنگيني شده اند. تاكتيك كلي در طول انجام چنين عمليات هايي رسيدن به هدف از راههاي مختلف، انجام يك پاپ -آپ بيش از رسيدن به هدف و شيرجه زدن روي هدف براي انهدام آن است. در هنگام بازگشت دو اف-۴ يكي از آنها توسط يك موشك سام مورد اصابت قرار گرفت كه باعث آسيب ديدن برخي از سيستم هاي آن شد اما همچنان مي توانست پرواز كند. اما آتش خاموش كن ها كار نكردند و بال راست - محل اصابت موشك - آتش گرفت. باند فرود نزديك ترين پايگاه هوايي هم به دليل هجوم اوليه ارتش عراق براي فرود مناسب نبود و به همين خاطر مجبور به فرود در يك باند ناآماده با سرعت بالا شد. چرخ ها تركيدند و هواپيما در حالي كه سرنشينان آن اجكت كرده بودند از انتهاي باند خارج شد. بعدها اين هواپيما با تعويض بال و ديگر تعميرات دوباره به جنگنده هاي مورد استفاده در جنگ پيوست. اين تعويض بال كه اولين بار در ايران انجام مي شد را مي توان نقطه آغاز انجام كارهاي غيرممكن در نيروي هوايي دانست. در اولين ماههاي جنگ «نهاجا» تلاش هاي خود را به جلوگيري پيشرفت نيروي زميني ارتش عراق معطوف كرده بود. جنگنده هاي ايراني براي اين كار با استفاده از راكت هاي ضد زره دانه به دانه تانك ها و زره پوش هاي عراق را شكار مي كردند و حتي گاهي اوقات تا ارتفاع سه تا چهار متر زمين هم پايين مي آمدند. در مقابل عراق هم از هواپيماهاي ميگ-۲۱ و ميگ-۲۳ براي پوشش نيروي زميني خود استفاده مي كرد كه اين پوشش به ناچار منجر به درگيري هوايي بين ايران و عراق مي شد كه مي توان پيروزي هاي ايران در اين زمينه را بيشتر از عراق دانست. مخصوصاً در اوايل جنگ كه آنها در مقابل هواپيماهاي اف-۱۴ ايران توانايي انجام هيچ عملي را نداشتند كه در اواخر جنگ با خريد ميراژ اف-۱ از فرانسه توانستند كمي جنگ هاي هوايي را متعادل كنند. جنگ تحميلي عليه ايران علاوه بر خسارات و تلفات جانبي بسيار، دستاوردهاي ارزنده اي براي نيروي هوايي ايران داشت. نيروي هوايي در اين هشت سال توانست به تكنولوژي ساخت بسياري از قطعات مورد نياز خود دست يابد و در برخي موارد به خودكفايي برسد.
    • توسط onin
      http://www.pinetreeline.org/planes/B-52-10.jpg هواپیمای بمب افکن B-52، بمب افکنی دور برد و در کلاس سنگین وزن است که می تواند گونه های مختلفی از ماموریت ها را به انجام برساند. این هواپیما قادر به پرواز در سرعت های بسیار بالا، البته زیر سرعت صوت و در ارتفاع بالغ بر 50,000 پا پرواز بوده و توانایی حمل بمب های هسته ای یا اتمی و همچنین بمب های معمولی را نیز دارد. http://www.saceliteguard.com/images/B-52 H dropping M-117 750 pound bombs.jpg هواپیمای بی 52 برای مدت بیش از 35 سال تنها بمب افکن دارای سرنشین سنگین وزن ایالات متحده بوده است. این بمب افکن، قادر به پرتاب و شلیک بیشتر سلاح های موجود است و حتی بدین صورت، بیم آن می رود که پس از به روز ساختن سیستم های اویانیکی و پیشرانه ها و دیگر قمست های آن، این هواپیما تا سال 2045 نیز در خدمت باشد. البته این بمب افکن آمریکایی را BUFF که مخفف عبارت Big Ugly Fat Fellow و به معنای مرد چاق گنده زشت است، نیز می نامند. اولین مدل هواپیمای بی 52 در سال 1954، اولین پرواز خود را انجام داده و مدل B آن نیز در سال 1955 وارد خدمت گشت. به طور کلی 744 بمب افکن بی 52 ساخته شده و آخرین گونه آن نیز که مدل H نامیده می شود، در سال 1962 تحویل شد. این بمب افکن استراتژیکی، دارای بردی برابر با 14,162 کیلومتر است که از این رو، هواپیمایی میان قاره ای یا کانتیننتال گفته می شود. البته این برد، در حالت بدون سوخت گیری هوا به هوا اندازه گیری شده است، و در غیر این صورت، برد این هواپیما، با سوخت گیری هوا به هوا می تواند نا محدود باشد. در این هواپیما، از مدل جی به بعد تغییراتی در شکل بدنه مانند کوتاه تر شدن سکان عمودی یا همان پایدار کننده عمودی آن داده شد. http://www.militarypictures.info/d/294-3/B-52.jpg این بمب افکن سنگین ساخت شرکت بوئینگ بوده و از هشت موتور توربوفن پرات اند ویتنی TF-33 هر یک با قدرت کشش بیش از 7000 کیلوگرم بهره می برد. بالاترین سرعتی که این هواپیما قادر به دستیابی به آن است، حدود 0/8 ماخ بوده که معادل 650 مایل بر ساعت نیز می باشد. هدایت این هواپیمای بمب افکن بر عهده 5 خدمه بوده که سیستم صندلی خدمه ها، از توانایی اجکت یا پرتاب کردن در مواقع خطر نیز برخودار است. لازم به ذکر است که قیمت تمام شده این هواپیمای غول پیکر، حدود هفتاد و چهار میلیون دلار می باشد.
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.