djmerikhi

عملياتهاي عراق در طول دوران دفاع مقدس

امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

با سلام خدمت تمامي اساتيد گرامي در تمامي فرومها اطلاعاتي در مورد عملياتهاي موفق ايران وجود دارد ولي هيچ كجا ( تا جايي كه من ديدم ) اطلاعاتي از اين كه مثلا عمليات كربلاي 4 ايران شكست خورد و متاسفانه هزاران جوان ايراني در آن به شهادت رسيدند و يا عملياتهاي خيبر و ... اطلاعاتي نيست لطفا اگر دوستان علاقه دارند در مورد عملياتهاي بعثي ها و يا عملياتهاي منجر به شكست ايران اطلاعاتي دارند در اين تايپيك بنويسند و يا آدرس آن را اعلام كنند فكر كنم جهت آموزش هم شده چيز بدي نباشه icon_wink

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
مقدمه
تحولات صحنه نبرد پس از پيروزي فاو و اقدامات نظامي دشمن كه به طور گسترده و همه جانبه صورت گرفت، فرماندهان سپاه را با وضعيت جديدي مواجه كرد. جنگ شهرها در سطح گسترده، حمله به مراكز اقتصادي، صنعتي و نفتي فشار فوق‌العاده‌اي را بر كشور وارد ساخت. به ويژه، كاهش بسيار زياد قيمت نفت تا مرز 5/5 دلار در هر بشكه موجب تشديد اين فشارها شد. همراه با اين فشارها، تحرك جديد دشمن در عرصه زميني كه پس از اشغال اراضي كشور در آغاز جنگ، براي اولين بار صورت مي‌گرفت، جبهه خودي را تحت فشار قرار داده بود. در چنين شرايطي علاوه بر مقابله با حملات عراق به خط‌هاي پدافندي در طول مرز، آماده شدن براي حمله بزرگ بعدي، مسئوليت ديگري بود كه مي‌بايست به آن جامه عمل بپوشاند.
تصرف منطقه استراتژيك فاو و جدا سازي بخش جنوبي سرزمين عراق از اين كشور اقتضا مي‌كرد كه مناطق مهمي چون بصره و ام‌القصر نيز مورد توجه قرار گيرد و به نظر مي‌رسيد، توقف در اين منطقه و عدم توسعه وضعيت، به زيان نيروهاي خودي باشد. زيرا منطقه عمليات فاو به لحاظ وسعتي كه داشت از اين قابليت برخوردار بود كه سلسله عمليات بعدي در همين مكان انجام شود.
دلايل انتخاب منطقه
پس از پيروزي فاو كه باعث به هم خوردن موازنه نظامي به نفع ايران شد، لازم بود در اقدامي ديگر كه از اهميت ويژه و هدف استراتژيك برخوردار باشد، سرنوشت جنگ به نقطه نهايي رهنمون شود. براي اين منظور، منطقه جديد مي‌بايست از شرايطي برخوردار مي‌بود كه هدف‌هاي مورد نظر تحقق مي‌يافت.
منطقه عمومي بصره در جنوب، مهم‌ترين مناطقي بودند كه از تابستان سال 1361 همواره براي عمليات‌هاي بزرگ و سرنوشت‌ساز مورد توجه فرماندهان بودند و عمليات‌هاي متعددي در اين جبهه‌ها انجام شده بود: شرق بصره (عمليات رمضان)، هورالهويزه
(عمليات خيبر و بدر) و فاو (عمليات والفجر 8) مناطقي بودند كه طي سال‌هاي 1361 تا 1364 عرصه نبرد ميان رزمندگان اسلام و دشمن بودند. تنها منطقه‌اي كه در آن، عملياتي صورت نگرفت، منطقه ابوالخصيب، جزيره مينو و بخشي از زمين شلمچه بود كه در ميان هدف‌هاي مطرح در اطراف بصره، به دليل نزديكي به شهر، مهم‌تر از بقيه بودند. به همين دليل، استحكامات، آرايش سلاح و يگان‌هاي دشمن نيز در اين منطقه (با تأكيد بر شلمچه) بيشتر از ساير مناطق عملياتي بود. و همين موضوع موجب شد كه طي چهار سال پس از عمليات رمضان، فرماندهان نظامي توجه جدي به اين منطقه كنند.
افزون بر اين، اهميت شهر بصره كه هدف اصلي استراتژي نظامي جمهوري اسلامي پس از فتح خرمشهر به شمار مي‌رفت، مهم‌ترين عامل در انتخاب اين زمين براي عمليات كربلاي 4 بود.
از ديگر ويژگي‌هايي كه باعث انتخاب اين منطقه براي عمليات شد، عوارض موجود در زمين غرب اروند در منطقه ابوالخصيب بود، زيرا وجود نهرها، نخلستان‌ها و كانال‌هاي كشاورزي و نيز عدم وجود استحكامات در منطقه پتروشيمي تا بصره، اين منطقه را قابل تصرف و پدافند مي‌نمود. همچنين به دليل آن كه دو جناح منطقه عملياتي، از شمال به آب‌گرفتگي شلمچه و كانال ماهي‌گيري و از جنوب به خور زبير و زمين‌هاي باتلاقي اطراف آن محدود شده بود، قدرت تحرك دشمن ضعيف برآورد مي‌شد.
مزيت ديگر منطقه عملياتي، واگذاري مسئوليت حفاظت و اداره آن به سپاه‌هاي سوم و هفتم عراق بود.
اين مسئله با توجه به مانور عمليات كه نفوذ از ميان خط حد دو سپاه بود، يكي از ويژگي‌هاي برجسته منطقه عملياتي به شمار مي‌رفت.
طرح مانور
مانور در اين عمليات، نقش اساسي و تعيين كننده‌اي داشت. زيرا تجربه عبور از عرض رودخانه اروند، اين بار مي‌بايست در طول رودخانه انجام مي‌گرفت. و اين عبور كه خود تاكتيك ويژه و ابتكار عمليات به شمار مي‌رفت در صورت تحقق، جنبه‌هاي ديگر آن كه شامل شكستن خط، پاك‌سازي، نفوذ در عمق و تسلط بر چند راه (ورودي شهر بصره) مي‌شد، تحول عظيمي در جنگ ايجاد مي‌كرد . از اين رو، از ارديبهشت تا مهر 1365 و سپس آذرماه همان سال،بحث‌هاي مختلف و طرحهاي گوناگوني ارائه شد ولي بدليل معايب آنها منتفي گرديد. يكي از موضوعات اساسي در طرح‌هاي ارائه شده، از نظر فرماندهان سپاه، وابستگي ابتكار ويژه به غافل‌گيري دشمن بود.
بدين ترتيب پس از يك دور بحث، طرحي تصويب شد كه مورد توافق كليه فرماندهان بود.
در جلسه، (16/7/1365) پس از بحث و گفت‌و‌گو، سرانجام فرماندهان يگان‌ها مانور عملياتي از پنج ضلعي در شلمچه تا جزيره سهيل در مقابل جزيره مينو را پذيرفتند. آنها پذيرفتند كه زمين شلمچه بر زمين مقابل جزيره مينو ترجيح دارد. همچنين، اهميت زمين دو طرف اروند و ابوالخصيب و نيز تاكتيك ويژه براي عبور از تنگه مورد قبول واقع شد. در پايان اين جلسه، فرمانده سپاه گفت:
برادران عزيز، همه توجيه هستند و احتياجي به توضيح اهميت عمليات نيست. اين سومين منطقه‌اي است كه براي رفتن به سمت بصره در آن عمل مي‌كنيم. منطقه رمضان [شرق بصره] هور [الهويزه] و اينجا، خداي ناكرده اگر از ما كوتاهي سربزند، مسئوليت ما خيلي سنگين است. ما بايد با تمام قدرت تكليفمان را انجام دهيم آن وقت، هر چه خدا خواست. اينجا يك شجاعت بزرگ و تدبير و دقت بالايي مي‌طلبد. اين تاكتيك و شيوه جنگي كه ما براي اين عمليات مهيا كرده‌ايم، دشمن آمادگي‌اش را ندارد و [از طرف ما] احتياج به توكل و ايثار بالايي دارد. برادرها بايد همه مسائل را با هم حل كنند و تا آخر عمليات، دست اخوت و برادري به هم بدهند، چون اين عمليات با همياري و همكاري پيش مي‌رود. لذا، بايد تقسيم كار كنيد و همديگر را كمك كنيد.
از نيمه دوم مهرماه كار آماده‌سازي منطقه عمليات با جديت پيگيري شد. در حين اين پي‌گيري و پيشبرد امور، بحث مانور باز هم مطرح شد و سرانجام، در آذرماه فرمانده سپاه با دريافت نظرات و مسائل جديد، طي جلسه‌اي با آقاي هاشمي، خط جديد كاري را به نيروي زميني سپاه ابلاغ كرد.
مطابق آخرين تصميم گيري و جمع‌بندي وضع موجود، براي انجام عمليات كربلاي 4، چهار زمين شلمچه، ابوالخصيب، منطقه مقابل جزيره ام‌الرصاص و جزيره مينو انتخاب شد. اين چهار منطقه از نظر مانور آتش، و عقبه و پشتيباني به يكديگر وابستگي داشتند. از اين رو، هر كدام به يك قرارگاه سپرده شد.

خط حد قرارگاهها نيز به شرح زير مشخص گرديد:
1- قرارگاه نجف، از شمال پنج ضلعي در شلمچه تا جزاير بوارين و ام‌‌الطويله؛
2- قرارگاه قدس، عبور از تنگه و پيشروي در پتروشيمي و ابوالخصيب؛
3- قرارگاه كربلا، مقابله با پاتك دشمن از مقابل جزيره ام‌الرصاص و پيشروي تا جاده دوم و سوم. اين قرارگاه تأمين كل منطقه عملياتي را نيز به عهده داشت؛
4- قرارگاه نوح، تأمين جناح چپ و پيشروي در مقابل جزيره مينو.
نيروي مورد نياز براي عمليات، 352 گردان برآورد شد، اما تنها 250 گردان مهيا شد كه در قالب 13 لشكر و 12 تيپ مستقل وارد عمليات شدند.
آمار نيروها عبارت بودند از:
23733 پاسدار رسمي، 66847 سرباز و 113231 نيروي بسيج. در مجموع، 203811 تن نيروي انساني براي عمليات در اختيار سپاه پاسداران بود
شرح عمليات
طي چند روزي كه به زمان عمليات باقي مانده بود بمباران و آتش توپخانه عراق روز به روز افزايش مي‌يافت. صبح روز سوم نيز اطراف پل فجر، نهر عرايض، سواحل كارون، اوايل جاده خرمشهر، حوالي ايستگاه هفت و برخي نقاط ديگر، بمباران شد و آتش توپخانه دشمن نيز فزوني يافت. پس از تاريك شدن هوا در روز سوم، (زمان آغاز عمليات) عراقي‌ها به ريختن فلر به وسيله هواپيما و شليك منور دست زدند.
از ساعت 19 تا 21 بيش از پنج مورد گزارش در مورد اقدامات دشمن به قرارگاه مركزي رسيد. با آنكه اوضاع نگران كننده مي‌نمود، اما تحليل كلي فرماندهي آن بود كه شرايط عادي است. از ساعت 21 غواص‌ها به درون رودخانه رها شدند، اما پس از حدود نيم ساعت، در ساعت 21:35 برادر عزيز جعفري اطلاع داد، دشمن با تيربار نيروها را زير آتش گرفته است. اين تحرك دشمن نيز مانند شب‌هاي گذشته عادي فرض شد، لذا دستور داده شد همه در ساعت 22:30 پاي كار باشند. اما ساعت 21:38 دقيقه لشكر 14 امام حسين (ع) خبر داد كه دشمن روي خط، منور زيادي انداخته و داخل رودخانه نيز با تيربار به نيروها حمله كرده است. تمام اين اقدامات دشمن داخل تنگه متمركز شده بود. همان جايي كه مي‌بايستي تاكتيك ويژه عمليات انجام مي‌گرفت.
در ساعت 22، فرمانده قرارگاه قدس اعلام كرد كه لشكر 31 عاشورا متوقف شده است و امكان استفاده از لشكر 41 ثارالله (ع) نيز وجود ندارد، و تيربار دشمن در خط و روي آب نيروها را هدف قرار داده است در محور قرارگاه قدس لشكرهاي 14 امام حسين (ع)،21 امام رضا (ع) و 31 عاشورا در ساعات نخست حمله و قبل از درگيري، تلفات زيادي متحمل شدند. با اين همه، فرمانده قرارگاه ابراز مي‌داشت، شرايط حاد نيست. عدم تحرك خاص دشمن در محورهاي قرارگاه‌هاي نوح، كربلا و نجف و نيز عادي بودن شرايط در آن محورها، موجب تقويت اين برداشت فرماندهي شده بود، اما شرايط در محور قرارگاه قدس به كلي با شرايط محورهاي ديگر متفاوت بود.
به هر صورت، حدود ساعت 22:08 با خبرهاي گوناگوني كه رسيد، فرماندهي پي برد كه دشمن تك را كشف كرده است. اما اوضاع به سختي قابل اداره و بازگشت به شرايط قبل از حمله بود. و از سوي ديگر، هنوز تا اندازه‌اي اميدواري وجود داشت. از اين رو، در ساعت 22:30 سوم دي‌ماه 1365 رمز عمليات قرائت شد و يگان‌ها در تمام محورها عمليات را آغاز كردند. و اين در شرايطي بود كه اين بار، دشمن عمليات را آغاز كرده بود.
با آغاز حمله سراسري در منطقه عملياتي، در محور قرارگاه‌هاي نجف، قدس، نوح و كربلا نيروها دست به پيشروي زدند و هدف‌هايي نيز تصرف شد. اين وضعيت موجب آرامش در قرارگاه شد، اما در ساعت 24:10 دقيقه لشكر 14 امام حسين (ع) خبر داد، اين يگان نتوانسته است در جزيره بلجانيه قايق‌هاي حامل نيرو را پياده كند و دشمن از سمت جزاير بوارين و ماهي مانع عبور اين قايق‌ها شده و تعدادي از آنها نيز منهدم شده‌اند. قرارگاه قدس نيز اطلاع داد، نوك جزيره ماهي پاك‌سازي نشده است و دشمن روي تنگه به شدت تيراندازي مي‌‌‌كند.
در جزيره ام‌الرصاص، لشكرهاي 8 نجف، 14 امام حسين (ع)، 25 كربلا و 41 ثارالله وارد عمل شده و ضمن شكستن خط‌هاي اول دشمن، پيشروي در عمق را آغاز كردند.
لشكر 25 كه وارد جزيره ام‌الرصاص شده بود، نتوانست تا صبح سرپل به دست آمده را توسعه دهد.
در محور قرارگاه نجف، لشكر 19 فجر توانست وارد پنج ضلعي شود و در محور ديگر نيز، لشكر 57 حضرت ابوالفضل پيشروي كرد. وضعيت در منطقه شلمچه از شرايط بهتري نسبت به ساير محورها برخوردار بود.
در منطقه جزيره مينو، قرارگاه نوح ـ تيپ‌ 33 المهدي ـ توانست خط را بشكند اما با نيروهاي دشمن مواجه شد كه با سختي توانست پس از پاك‌سازي، با تيپ 32 انصارالحسين در خط اول الحاق كند. اما وجود آتش در جناح راست، اين محور را تهديد مي‌كرد. در اين حال، لشكر 7 ولي‌عصر (عج) نيز توانست وارد جزيره سهيل شود.
بر پايه خبرهاي رسيده از اطلاعات قرارگاه خاتم (سپاه) دشمن دو اقدام اساسي را در دستور كار خود قرار داد: اول اجراي آتش روي دهانه كارون و تنگه، دوم جلوگيري از پيشروي لشكر 19 فجر و تيپ 57 ابوالفضل در داخل پنج‌ضلعي در محور شلمچه.
علاوه بر اين، در ساعت يك بامداد، راديو عراق خبر حمله ايران را همراه با نقطه و محورهاي آن اعلام كرد، موضوعي كه درگذشته سابقه نداشت. به ويژه در اين خبر اعلام شد كه اين حمله بين سپاه‌هاي هفتم و سوم انجام گرفته است و لشكرهاي 11 و 15 درگير هستند. اين خبر، احتمال هوشياري و آگاهي دشمن را از حمله، در ذهن فرماندهي بيشتر تقويت كرد.
پس از آن كه عبور از تنگه (محور اصلي عمليات) ناممكن شد، عبور از جزاير ام‌الرصاص و ام‌البابي، محور تلاش جبهه خودي قرار گرفت. اما در ساعت 2:10 بامداد قرارگاه كربلا اطلاع داد كه دهانه كارون از ناحيه پشت ام‌الرصاص، زير آتش دشمن قرار دارد و همه قايق‌هاي حامل نيروهاي تيپ انصارالحسين آسيب ديده‌اند. فرمانده قرارگاه نوح نيز وضع تيپ 33 المهدي را نامناسب گزارش كرد.
علاوه بر اين، در ساعت 2:20 بامداد فرمانده لشكر 8 نجف شرايط يگان خود را در جزيره ام‌الرصاص سخت توصيف نمود. و اين در حالي بود كه انهدام وسيع قايق‌ها به دست دشمن، امكان انتقال نيرو را به جلو با مشكل مواجه كرده بود. ضمن آن كه تردد نيروها به دليل آتش دشمن به سختي امكان‌پذير بود.
در ساعت 3:17 بامداد لشكر 7 ولي‌عصر (عج) اعلام كرد، قايقي در اختيار ندارد و بخشي از جزيره سهيل را نيز پاك‌سازي نكرده است. در شلمچه نيز، لشكر 19 فجر و تيپ 57 ابوالفضل توان حفظ پنج ضلعي را نداشتند و در محور بوارين نيز مشكل به وجود آمده بود. از اين رو، در ساعت 6:10 صبح به قرارگاه نجف اجازه داده شد، عقب‌نشيني كند.
اوضاع در قرارگاه‌هاي ديگر نيز مساعد نبود؛ داخل جزيره ام الرصاص الحاق صورت نگرفته بود، لشكر 25 كربلا نتوانست سرپل خود را در جزيره ام‌البابي توسعه دهد، لشكر 8 موفق به پاك‌سازي هدف‌هاي خود در جزيره ام‌الرصاص نشد و تيپ انصارالحسين نيز نتيجه روشني به دست نياورد. يگان‌هاي ديگر نيز شرايط مشابهي داشتند. از اين رو، فرماندهي با تشكيل جلسه‌اي دستور داد جزيره ام‌الرصاص حفظ شود و در محورهاي ديگر يگان‌ها عقب‌نشيني كنند. اما در پي اظهار خوش‌بيني چند تن از فرماندهان و دريافت برخي خبرها، بار ديگر براي ادامه عمليات اميدواري ايجاد شد و برخي تلاش‌ها نيز صورت گرفت، اما از حدود ساعت 11 صبح عراق عليه مواضع رزمندگان دست به پاتك زد و سرانجام، در ساعت 23:45 دقيقه شب (چهارم) توقف عمليات اعلام شد.
بدين ترتيب، به منظور حفظ قوا و طراحي دوباره عمليات آتي، از ادامه نبرد اجتناب شد. در اين عمليات، 985 تن از نيروهاي خودي شهيد و 8071 تن مجروح شدند.
علل عدم موفقيت عمليات
عوامل تاكتيكي و استراتژيكي مختلفي در ناكامي كربلاي 4 دخالت داشتند، اما نقش عوامل زير برجسته و تعيين كننده‌تر بود:
1- آگاهي عراق از مكان و زمان عمليات كه بيشتر مرهون اطلاعاتي بود كه امريكا به تلافي ماجراي مك‌فارلين در اختيار اين كشور قرار داده بود.
منابع اطلاعاتي و جاسوسي امريكا دقيق‌ترين و جزيي‌ترين خبرها را درباره عمليات كربلاي 4 در اختيار عراقي‌ها قرار دادند. اظهارات مقامات عراقي در مورد اهداف عمليات و نتيجه آن حاكي از آن بود كه اطلاعات ارسالي به عراق حاوي نكات قابل ملاحظه‌اي بوده است. در اين باره وزير دفاع عراق گفت:
هدف ايران شهر بصره بوده و هست ايراني‌ها اگر موفق مي‌شدند هدف‌هاي خود را تحقق بخشند، ارتباط ميان سپاه سوم و هفتم را قطع مي‌كردند و تمام فاو و خورعبدالله و شمال بصره را به اشغال خود درمي‌آوردند. علت شكست كنوني اين است كه ما آماده بوديم و نقشه‌هاي لازم را طرح كرديم و از درس‌هاي فاو استفاده كرديم.
وزير دفاع عراق ضمن تشكر از امريكا اظهار داشت:
ما به خاطر اين اطلاعات از آنان تشكر مي‌كنيم، اما به آنان خاطر نشان مي‌كنيم كه در مقايسه با برخوردشان با ايران، در اين مورد تعادل برقرار نبوده است.
2- تجربه دشمن از عمليات فاو و عبور غواص‌ها از اروند و نيز مسلح كردن زمين در محورهاي حمله، آن گونه كه امكان مقابله با مهاجمان را براي آنها فراهم مي‌ساخت.
تصویر

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
عذر ميخواهم اين شرح عمليات كربلاي 4 است چيزي بهتر از اين به دستم نرسيده ولي باز جستجو ميكنم

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
با تشكر از دوستان تا جايي كه مي دونم عمليات بعدي كه هم وضع بدي داشت عمليات بدر بود ولي بيشترين درخواست من اطلاعاتي در مورد عملياتهاي عراقه icon_wink

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
خوب راستش ميدوني من فكر ميكنم زيادتر از اين اطلاعات دستمون نياد چون فكر ميكنم اون عملياتي كه عراقي ها كردن اگه ماها بدونيم برايشان گران تموم ميشه ولي باز من جستجو ميكنم

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
با سپاس از تمامی دوستان من این حرف از یکی از رزمندگانی که در این عملیات شرکت کرده شنیدم میگفت وقتی فهمیدن عملیات لوح رفته دو تا فرمانده با هم درگیر شدند یکی می گفت عملیات لوح رفته و نباید انجام بشه اون یکی هم می گفت دستور از بالا نمیشه عملیات لغو کرد و متاسفانه عملیات انجام شد و هزاران جوان ایرانی به شهادت رسیدند !

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
دوست عزيز داوود خان در شرح عمليات نيز در همين تايپيك گفته شد كه تا لحضات آخر نيز براي شروع عمليات بحث بوده icon_wink

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
دوست عزيز بهتره بدوني كه عمليات كربلاي 4 سراغاز شكست هاي ما در جبه ها بود. چون با تمركز قواي دشمن امكان عمليات وجود نداشت به خاطر همين بعد از عمليات ولفجر 8 ايران ديگه تو اون منطقه دست به عمليات نزد. ايران براي جلو گيري از شكست هاي بيشتر در عمليات كربلاي 4 مجبور شد عمليات كربلاي 5 رو راه بندازه و براي اين كه با يك عمليات سنگين بتونه پيروزي نهايي رو بدست بياره دست به عمليات والفجر 8 زد كه فتح فاو را در پي داشت.اما اين كا به گفته فرماندهان نه تنها هيچ نتيجه مطلوبي نداشت بلكه باعث شد تا فشار جهاني بر ايران براي پايان دادن به جنگ افزايش پيدا كند. امريكا به بهانه اسكورت نفتكش هاي كويتي وارد خليج فارس شد و با ايران به صورت محدود درگير شد. ارتجاع عرب حمايت هاي مالي اش از صدام را افزايش داد.المان شرقي تكنولوژي ساخت سلاح شيمايي را به عراق داد.از فرانسه از ان تاريخ به بعد روزي بين 3 تا 7 هواپيما سسلاح به عراق ميفرستادند.شوروي نامرد به بهانه اينكه ايران چرا دارد به مجاهدين افغان كمك ميكند انقدر به عراق كمك تسليحاتي كرد كه در نهايت دو سال بعد از اون تاريخ عراق با رشد دو برابري ارتشش را از 26 لشگر به 50 لشگر ارتقاء داد. خود شوروي هم براي حمايت از عراق در روز مبادا(چون تمام شرق و غرب متفق القول بودند كه هر ان امكان دارد ايران به صورت غير منتظره در يك عمليات سنگين عراق را شكست دهد و عراق به تصرف نيروهاي اسلام در بيايد.) 26 لشگر را در مرز هاي شمالي ايران مستقر كرده بود (عذاب الهي بر شياطين باد).در اين زمان عراق صاحب 5600 واحد توپخانه بود و ايران تنها داراي 600 واحد توپخانه بود كه ان هم نصفش غنيمت هاي جنگي از عراق بود. ان ها با تمام اين امكانات نتوانستند شير مردان ايران اسلامي را شكست دهند و فقط مي خواستند ايران را از طريق وارد كردن فشار وادار به قبول صلح(بخوانيد اتش بس تحميلي)نمايند. دشمنان با راه انداختن اين جنگ خيال ميكردند كه انقلاب ايران را درون مرز ها محصور كرده اند و از راه فروش سلاح به عراق نيز كلي سود برده اند. ان ها در فاز دوم نقشه هايشان با تحريك عراق براي حمله به كويت به ان كشور(عراق) حمله كردند تا هم خيال اسراييل از جانب عراق اسوده شود و هم نمهيشگاهي براي فروش سلاح هاي جديدشان برپا نمايند.ازسوي ديگر كلي هزينه نيز از اعراب به خاطر ازاد سازي كويت گرفتند. ان ها خيال ميكردند با تحريم ايران ما را فلج خواهند كرد اما نتوانستند.ان ها هم اكنون نميدانند با ايران چه كنند.نه ميتوانند به ايران حمله كنند و نه ميتوانند ان را به حال خود رها كنند. icon_wink اسراييلشان در خطر است. :evil:

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
مساله اي كه در جنگ ايران و عراق و حمايت غرب و شرق از عراق عجيب بنظر مياد اينكه در زمان جنگ فكر نميكنم هيچگاه اتفاق افتاده باشد در دگيري بين 2 كشور امريكا و شوروي هردو از يك كشور بطور مشترك جانبداري كنند.. مثلا در جنگ ويتنام امريكا طرفدار ويتنام جنوبي بود و شوروي از چين و ويتنام شمالي حمايت ميكرد يا درجنگ كره امركا از كره جنوبي و شوروي از چين و كرره شمالي يا در جنگ با پاناما يا حمايت شوروي از كوبا و دشمني امركا با كوبا.. يا حمايت شوروي از اعراب و حمايت امريكا از اسراييل اما در جنگ ايران و عراق همه قدرت ها چه غرب و چه شرق در كمك رساني به عراق در حال سبقت از هم بودند..!!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
djmerikhi عزيز ... اگر تاپيك هاي مربوط به جنگ تحميلي رو پيگيري مي كردي مي ديدي ر اونها به شكست هاي ايران هم اشاره شده.... با كمي صبر به عمليات كربلاي 4 هم مي رسيديم ...
قضيه لو رفتن عمليات كربلاي 4 هم برمي گرده به موضوع « ايران گيت » يا همون مك فارلين .... به اين صورت كه بعد از ان كه رسانه ها از رسوايي مك فارلين و قضيه پيشنهاد پشت پرده امريكا به ايران براي حمايت تسليحاتي رو شد و جهان عرب نسبت به امريكا بدبين شدند ؛ امريكا براي نشان دادن حسن نيت خود جند روز قبل از عمليات عكس هاي ماهوارهاي تجمع نيروهاي ايراني براي يك عمليات جديد در شرق بصره را در اختيار صدام قرار دادند و او هم با ساختن تعداد زيادي سنگر تيربار در منطقه ( علاوه بر ميادين مين و خاكريزهاي مثلثي و نعل اسبي و بسياري از استحكامات ديگر ) عمليات ايران رو با شكست مواجه كرد و اين ربطي به قدرت و ضعف ايران و يا قدرت عراق نداشت چون تعداد نيروهاي عراقي در منطقه كمتر از نصف نيروهاي ايراني بود .....


دوست عزيز بهتره بدوني كه عمليات كربلاي 4 سراغاز شكست هاي ما در جبه ها بود. چون با تمركز قواي دشمن امكان عمليات وجود نداشت به خاطر همين بعد از عمليات ولفجر 8 ايران ديگه تو اون منطقه دست به عمليات نزد. ايران براي جلو گيري از شكست هاي بيشتر در عمليات كربلاي 4 مجبور شد عمليات كربلاي 5 رو راه بندازه و براي اين كه با يك عمليات سنگين بتونه پيروزي نهايي رو بدست بياره دست به عمليات والفجر 8 زد كه فتح فاو را در پي داشت.اما اين كا به گفته فرماندهان نه تنها هيچ نتيجه مطلوبي نداشت بلكه باعث شد تا فشار جهاني بر ايران براي پايان دادن به جنگ افزايش پيدا كند.



اقا مرتضي : مثل اينكه شما تاريخ رو كمي جا به جا مطالعه فرموديد .... چون ما ابتدا عمليات والفجر 8 رو انجام داديم و بعد از اون براي كاهش فشار عراق بر منطقه فاو و محاصره نيروهاي عراقي در شمال فاو و جنوب بصره عمليات كربلاي چهار رو به اجرا گذاشتيم كه با شكست مواجه شد اما بلافاصله با اجراي عمليات كربلاي 5 ما تا حدودي به اهداف عمليات كربلاي 4 دست پيدا كرديم

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
با سلام خدمت همه دوستان گرامي مواردي كه اشاره شد مانند عمليات كربلاي 4 و عمليات بدر عملياتهايي بودند كه توسط ايران انجام شده و با ناكامي مواجه شدند . به جز حمله ها و پيشروي هاي اول جنگ در مقاطعي از جنگ نيز عراق دست به عمليات زد از از جمله سلسله عملياتهايي كه به دفاع متحرك معروف شد و در حد فاصل عمليات والفجر 8 و كربلاي يك اتفاق افتاد و بارز ترين نتيجه آن تصرف موقت شهر مهران بود كه صدام آن را با فتح خرمشهر و فاو برابر مي دانست و در نهايت با انجام عمليات كربلاي يك و آزاد سازي مهران پرونده اين سلسله عمليات عراق بسته شد و موارد ديگر عملياتهاي عراق در اواخر جنگ بود كه منجر به تصرف مجدد فاو شد و عقب نشيني هاي پي در پي نيرو هاي ايراني از خاك عراق را در پي داشت و منجر به پذيرش قطعنامه 598 توسط ايران شد و همچنين پس از قطعنامه ورود عراق به خاك ايران جهت تصرف مجدد خرمشهر و استان خوزستان كه با مقاومت جانانه نيروهاي مسلح ايران مجبور به عقب نشيني شد و ظاهرا آخرين عمليات ايران در اين خصوص كه منجر به تصرف مجدد شلمچه ايران و عقب نشيني عراق به داخل خاك خود شد . اگر عمليات منافقين را هم به حساب عمليات عراق بياوريم عملياتهاي چلچراغ و آفتاب كه محدود بوده و در جبهه غرب در منطقه فكه صورت گرفت و موفق نبودند و عمليات فروغ جاويدان و لشكر كشي منافقين به سمت كرمانشاه كه با عمليات مرصاد پاسخ داده شد و منجر به تلفات بالاي منافقين گرديد . در كل بيشتر زمان جنگ ابتكار عمل دست نيروهاي ايراني بوده و عراق كمتر فرصت خود نمايي را پيدا مي كرد و بيشتر به فكر تثبيت خطوط دفاعي خود بود تا انجام عمليات تهاجمي . در خصوص عمليات كربلاي 4 هم همانطور كه دوستان ذكر كردند به دليل لو رفتن عمليات توسط آمريكايي ها با شكست مواجه شد ناگفته نماند از حدود 250 گردان آماده عمليات تنها حدود 50 گردان وارد عمل شدند و همان شب اول پس از عدم موفقيت در تثبيت مواضع بدست آمده ادامه عمليات لغو شد . اين عمليات يك حسن داشت و آن شناسايي نقطع ضعف دفاعي عراق در منطقه شلمچه بود كه بر اساس آن عمليات كربلاي 5 به فاصله دو هفته از عمليات كربلاي 4 و در غافلگيري كامل نيروهاي عراقي اجرا شد و مواضعي نظير خاكريزهاي مثلثي كانال ماهي منطقه پنج ضلعي كانال زوجي كه در عملياتهاي قبلي تصرف نشده بود تصرف شد و نيروهاي ايراني به منطقه التنومه در 11 كيلومتري بصره رسيده و ارتش عراق جهت جلوگيري از پيشروي بيشتر ايران به معناي واقعي كلمه نيروهاي خود را به مسلخ برده و فدا كرد و آمار تلفات و اسراي بالاي اين عمليات مويد اين حرف است چيزي حدود 50000 كشته و زخمي و اسرايي از 116 تيپ ! فشار كمرشكن ايران باعث شد قطعنامه 598 كه براي اولين بار در آن صحبت از منازعه و شناسايي متجاوز شده بود در شوراي امنيت تصويب شود كه عراق بلافاصله پذيرفت و ايران شرايطي را براي پذيرش مطرح كرد و حدود يك سال و چند ماه بعد پذيرش از سوي ايران صورت گرفت . هدف بلوك شرق و غرب تبديل منازعه ايران و عراق به جنگي فرسايشي بود و زماني كه پيروزي ايران قريب به يقين مي نمود هر جنايتي را مرتكب شدند تا اين جنگ برنده نداشته باشد ارتش عراق تنها ارتشي در تاريخ است كه پس از پايان جنگ قوي تر از آغاز جنگ بود و همين مورد سبب وسوسه حمله به كويت شد تا صدام آنچه را كه از ايران نتوانست بگيرد از كويت بگيرد و اين با اين كار گور خود را با دست خود كند و اين همان امداد الهي بود كه دشمن ما را گرفتار ديگر دشمنانمان كرد و به دست خود آنها نابود ساخت

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.