غزوه حنين

[ESIBANDARI 358]

سلام دوستان

چنانچه از دوستان اطلاعات کمل تر و جامع تری نسبت به پستهای بنده دارند حواهشا دریغ نکنند و برای کامل شدن تاپیک قرار بدنند

منتظر نظرات کارشناسانه و موشکافانه تجزیه و تحلیل و بررسی از سوی شما دوستان میباشم

[color=blue]چون نتونستم توي بخشهاي جنگهاي مسلمين اون رو ارسال كنم به ناچار اينجا ارسال ميكنم .[/color]

[size=18][b][color=red]غزوه حنين[/color][/b][/size]


یکی از جنگ‌های پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله پس از فتح مکه، در منطقه‌ای به نام حنین و عمدتا با دو قبیله هوازن و ثقیف و نیز قبایل بنی هلال و نصر و جشم صورت گرفت.
دشمن تصمیم گرفته بود در انتهای دره‌ای که گذرگاهی به منطقه حنین بود، پشت صخره‌ها و شکاف کوه‌ها کمین کند و به محض ورود ارتش اسلام به این دره عمیق و طولانی، آنان را زیر رگبار تیر و سنگ بگیرند.

پیامبر نیز که متوجه کینه‌توزی دشمن شده بود، از صفوان بن امیه برای مسلمانان صد زره امانت گرفته بود، خودش نیز دو زره بر تن کرده و کلاهخود بر سر گذاشته بود، و سوار بر اسبی سفید در پشت سر ارتش اسلام حرکت می‌کرد.
مسلمانان شب را در دهانه دره استراحت کردند و پیش از روشن شدن هوا وارد گذرگاه حنین شدند که مورد حمله ناگهانی دشمن واقع شدند. منافقان لشگر اسلام از این حمله به شدت خوشحال شدند؛ تا آنجا که ابوسفیان نتوانست جلو خودش را بگیرد و گفت:« مسلمانان تا دریا خواهند گریخت.»

سپاه مسلمین که به سختی مورد حمله واقع شده بود، از هم متفرق شدند و هر کس سراسیمه به سویی می‌دوید.
پیامبر به عمویش عباس فرمود به مردم بگو:« ای انصار که پیامبر را یاری کردید و ای کسانی که با او بیعت کردید! به کجا می‌گریزید؟ رسول خدا اینجاست.»
سپس دستش را به آسمان بلند کرد و این‌گونه دعا کرد:« بار خدایا! حمد و سپاس از آن توست. هر شکایتی به پیشگاه توست و تو تنها کمک‌کننده هستی.» آن‌گاه مشتی سنگریزه به سوی مشرکان پرتاب کرد و آنان را نفرین کرد. بعد سر به آسمان بلند کرد و گفت:« بار خدایا! اگر مسلمانان در این صحنه نابود شوند، تو دیگر پرستش نمی‌شوی.»

از طرف دیگر، وقتی انصار صدای عباس عموی پیامبر را شنیدند بازگشتند، شمشیرها را از غلاف بیرون کشیدند و لبیک‌گویان آماده نبرد شدند.
پیامبر با دیدن این صحنه فرمود:« اکنون جنگ شدت می‌گیرد و پیروزی از آسمان نازل می‌شود.»
مسلمانان این بار کفار را شکست دادند و غنائم فراوانی به دست آنان رسید. دلیل شکست اولیه مسلمانان در این نبرد، غرور کاذبی بود که به لشگر 12هزار نفری خود داشتند و خداوند با آزمایش خود، به آنان فهماند که زیادی نفرات تنها عامل پیروزی نیست بلکه اراده اوست که همه چیز را رقم می‌زند.


[b][color=red]آمار غنائم و کشتگان جنگ حنین[/color][/b]

با تهاجم اولیه دشمن به سپاه اسلام همه گریختند، جز علی علیه السلام و نه (یا ده) نفر از بنی هاشم و نیز چهار زن به نامهای ام عماره، ام سلیم، ام سلیط، ام حارث که در کنار پیامبر ایستادند و پایداری کردند.
[b]علی علیه السلام ابو جرول را که از سران جبهه دشمن بود، از پا درآورد و نخستین ضربه کوبنده به سپاه کفر وارد آمد. غیر از ابوجرول، 40 نفر از سران سپاه کفر نیز به دست حضرت علی علیه السلام به هلاکت رسیدند. [/b]
عاقبت با حمله لشگر اسلام و امدادهای غیبی و کمک فرشتگان آسمانی، مسلمانان به پیروزی رسیدند و توانستند 6 هزار نفر از افراد قبیله هوازن و قبایل هم‌پیمانش را به اسارت بگیرند.
در این نبرد 24 هزار شتر و بیش از 40 هزار گوسفند و چهار هزار اوقیه* نقره غنیمت جنگی به سپاه اسلام رسید.

وزنی معادل هفت مثقال .



[b][color=red]تقسیم غنائم[/color][/b]




پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در مسیر بازگشت از طائف برای تقسیم غنائم بسیار زیادی که در جنگ حنین نصیب مسلمانان شده بود، به منطقه جعرانه رفت. غنائم عبارت بودند از 6 هزار اسیر، 24 هزار شتر، بیش از 40 هزار گوسفند و 852 کیلوگرم نقره. پیامبر سیزده روز تمام در جعرانه توقف کرد، به تقسیم غنائم پرداخت و اسیران قبیله بنی سعد را که از بستگان رضاعی‌اش بودند آزاد نمود.

او هنگام تقسیم غنائم، کنار شتری ایستاد و مقداری از پشم کوهان آن را در دست گرفت و به مردم فرمود: 'من از تمام غنائم شما -حتی این پشم شتر- جز خمس (یک پنجم) حقی ندارم که همان را نیز به شما خواهم داد. بنابراین هر کس غنیمتی در دست دارد، حتی اگر نخ و سوزن باشد، همه را برگرداند تا عادلانه میان شما تقسیم کنم.'

آنگاه همه غنائم را میان مسلمانان تقسیم کرد و خمس آن را که مخصوص خودش بود به سران تازه‌مسلمان قریش داد تا دل‌های آنان بیشتر به اسلام جلب شود.
این برخورد پیامبر برای برخی از مسلمانان و بخصوص انصار سنگین و غیرقابل قبول بود. به همین جهت عده‌ای از آنها به پیامبر اعتراض کردند. ولی پیامبر به شیوه‌ی ظریف و مهربانانه‌ای به انصار فرمود: آیا راضی نیستید که قریش ، شتر و گوسفند را به غنیمت ببرند و شما پیامبر را همراه ببرید؟
و به این ترتیب همه‌ی انصار به گریه افتادند و از این شیوه تقسیم، اظهار رضایت و خرسندی کردند.


منابع:
بحارالانوار، ج21، ص173
مغازی واقدی، ج3، ص939

بحارالانوار، ج21، ص157/183
سیره ابن هشام، ج4، ص88

بحارالانوار، ج21، ص149،150
سیره ابن هشام، ج4، ص80
http://www.eteghadat.com/forum/forum-f47/topic-t2115.html

[PEYMAN 333]

لا اله الا الله محمد رسول الله

[ahvazWolf 4]

دستتون درد نكنه

با اين جنگ ديگه تو كل جزيره عرب قدرتي مقابل اسلام باقي نموند

[fath 4,686]

با تشکر از این دوستمون برای این مطلب لازم و ضروری .

[seginem 70]

[quote]لا اله الا الله محمد رسول الله[/quote]

لا اله الا الله محمد رسول الله علي ولي الله

منظوري نداشتم كاملش كردم


با سلام و عرض ارادت خدمت ESIBANDARI

مطلب بسيار بجايي بود

اين جنگ و جنگ بدر يكي از دلايل نبرد ناجوانمردانه و به قول خودشان انتقام روز عاشورا بود كه ملعولين و لعين ابن لعين يزيد ابن معاويه لعنه الله عليه پس از واقعه عاشورا چنين گفت:" كه اين پ.ي.ر.و..ز.ي انتقام جنگ بدر و حنين بود از فرزند پيامبر گرفتيم"

پس نميشه طرفداران اونا رو اعم از شيعه و سني مسلمان ناميد

چرا شيه؟ در واقعه ناگوار عاشورا سال گذشته نمونه اونا رو ديديم كه برخي هم نام اهل بيت رو يدك مي كشيدند البته فقط در شناسنامه

اين نبرد و نبرد احد از سخت ترين جنگ هاي صدر اسلام بود كه پيامبر عزيز و مكرم اسلام حضرت خاتم الانبيا (ص) اونو تجربه كردند


و تا امروز هم ادامه دار هستش و ما بايد جبهه خودمونو با اعمالمون مشخص كنيم به قول استاد دانشمند ميفرمايند : " هم با مشروب خواره دست ميديم و سلام ميكنيم و هم با هيئتيه هم مجلس امام حسين ميريم هم مجلس پارتي ميريم به رقاصه ميرسيم همنوايي ميكنيم به مومنه ميرسيم التماس دعا ميگيم هم نوحه گوش ميديم هم ترانه گوش ميديم هم اينوري و هم اونوري اينطوري نميشه برادر يك جور باش يا رومي رومي يا زنگي زنگي از اين طرف يا حسين و يا علي ميگيم با همون دهن فوحش خوار مادر ميديم "

به هر حال بايد جبهمونو مشخص كنيم يا فدايي فرزند خلف پيامبر هستيم يا بدون اينكه خودمون بخواهيم فدايي شياطين حواسمون نباشه از مرحله پرتيم

خداوند در قرآن ميفرمايد يك دو محبت در دل يك مرد جا نميشود

امام زمان (عج) كه جان ناقابل من فداي يك نگاهشان از همين موضوع در رنج هستند كه شيعيان ايشان البته در حرف در ركاب امام زمان هستند ولي از سفره غربيها نان ميخورند

تمام حوائجشان را از همين جمكران و امام زمان (عج) گرفتن و ميرن در كمال نمك نشناسي ايشان را تكذيب ميكنند با اعمالشون و با نگاهشون

همين ديروز دو تا دختر بي حجاب (لعن) تمام خيابان ... رو بستند هر ماشيني كه ميرسيد بهشون بوق ميزد از ريشو و بي ريشو (البته منظور از ريش ريشه هست نه ظاهري ) انواع ماشين اعم از پيكان و پرايد و پرادو 206 و ... تنوع ماشين و قيافه زياد بود در همين ماه مبارك و ماه نزول رحمت و مغفرت درست چند دقيقه قبل از اذان براي خريد نان به نانوايي رفتم كه اين صحنه جندش آور شنيع رو ديدم

امام زمان دلشو به اعمال ما بايد خوش كنه؟
ايا غير از اينه كه هر چيزي نشانه اي داره و نشانه مسلماني انجام تمام و كمال دستورات خداوند و ائمه هست و امر به معروف و نهي از منكر هم از جمله اين دستورات هست و حجاب كامل هم همينطور نگهداري از اعضا، (چشم و گوش و ..)از گناه هم همينطور
خود من مقصر اول صحنه بودم كه اين صحنه رو ديدم و كاري از دستم بر نيامد چه برسه به مجريان اون

آيا غير از اينه كه همه اونايي كه ادعاي جنگ با آمريكا و دلاوريشون ميشه و تا اسم وهابيت و اعراب به ميان مياد شير ميشوند الان هم در جهاد اكبر هستند و اين جهاد از اون جهاد در جبهه رودر روي جنگ هم بسيار ارزشمند تر هست و شهادت در اون از شهادت در جبهه جنگ ارزشمند تره و مجاهدين در اين جنگ امكانات بيشتري از بهشت رو در اختيار دارند؟؟!!؟!؟

و پيش خدا عزيزترند

بله برادران هماكنون و هميشه جهاد اكبر مجاهديني رو به جبهه ميطلبه كه دشمن رو نميبينند چون در آخر جنگ به اين نتيجه ميرسند كه بايد با خودشون بجنگند و اول خودشونو مهار كنند بعد به جنگ دشمنان امام زمان برند ..

با تشكر ادامه داره ......

[ESIBANDARI 358]

با تشكر از همه دوستان
انشاالله در موارد بعدي با تحقيق بيشتر بهترين مطلب رو ميزارم . (اميدوار شدم)