امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

عضو دفتر مشاوره نظامي امام(ره) تشريح كرد؛
[b]نقش برجسته رهبر معظم انقلاب در خودكفايي نيروهاي مسلح[/b]

خبرگزاري فارس: يكي از همافران بازنشسته كه در ابتداي انقلاب عضو دفتر مشاوره نظامي حضرت امام راحل بود، ‌به بررسي نقش برجسته رهبر معظم انقلاب اسلامي در خودكفايي نيروهاي مسلح پرداخت.

به گزارش خبرگزاري فارس، پايگاه اطلاع‌رساني دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله العظمي خامنه‌اي طي گفتاري به نقل از سرهنگ نوروزي از همافران بازنشسته كه در اوايل انقلاب‌ در دفتر مشاوره‌ نظامي حضرت امام(ره) مشغول به خدمت بوده، به بررسي نقش رهبر معظم انقلاب اسلامي در خودكفايي نيروهاي مسلح پرداخته است كه مشروح آن در ذيل مي‌آيد:

"هر روز ما در جنگ بركتي داشته‌ايم كه در همه صحنه‌ها از آن بهره جسته‌ايم. " اين جمله از بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران نشان مي‌دهد كه جنگ تحميلي علي‌رغم همه‌ سختي‌ها، محنت‌ها و غم‌ها بشارت‌هايي فراواني نيز داشته است. در ميان اين بركات، خودكفايي در نيروهاي مسلح از درخشندگي خاصي برخوردار است. با توجه به نظام وابسته‌ ارتش در اوايل انقلاب، عدم خودباوري برخي مديران و فرماندهان ارشد، جوان بودن سپاه و عدم تجربه كافي در اين زمينه و با توجه به تحريم‌هاي صورت‌گرفته از سوي نظام استكباري، پيشرفت‌هاي نظامي ما در زمينه‌ خودكفايي براي خيلي از ناظران داخلي و خارجي غير قابل باور است. در ادامه، صحبت‌هاي سرهنگ نوروزي را مي‌خوانيد؛ از همافران بازنشسته كه در اوايل انقلاب در دفتر مشاوره‌ نظامي امام(ره) مشغول به خدمت بوده است. او از جرقه‌هاي خودكفايي در ارتش و نقش آيت‌الله خامنه‌اي در اين زمينه مي‌گويد.

[b]* جرقه‌هاي خودكفايي [/b]

هم‌زمان با تأسيس انجمن‌هاي اسلامي ارتش كه در همان اوايل انقلاب و با دستور آيت‌الله خامنه‌اي شكل گرفت، رهبر معظم انقلاب بر خوداتكايي و خودكفايي تأكيد بسياري كردند و بر ايجاد بستر مناسب براي انجام كارهاي مطلوب در توليد و تعمير تجهيزات ارتش سفارش كردند. برادر عزيزمان جناب آقاي عطاءالله بازرگان كه عضو انجمن پايگاه سوم (پايگاه شهيد نوژه) بود، يك روز به انجمن اسلامي مركزي آمد و با هم صحبت كرديم.

آقاي بازرگان مطرح كرد كه با رفتن آمريكايي‌ها خيلي از قطعات نمي‌رسد. آن زمان و بعد از قضيه‌ تسخير لانه‌ جاسوسي كاملاً در تحريم بوديم. ايشان مطرح كرد كه ما مي‌توانيم بر اساس سفارش آيت‌الله خامنه‌اي و با كمك متخصصان خودمان، بعضي از اين قطعات را تعمير كنيم. بنابراين اجازه ندهيم كه هواپيماها زمين‌گير شوند. ايشان براي اين كار طرحي داشت. با توجه به ارادت و سابقه‌ آشنايي كه بنده خدمت حضرت آقا داشتم؛ من و آقاي بازرگان خدمت ايشان در ستاد مشترك رفتيم. ايشان در آن زمان مسئول دفتر مشاورت نظامي حضرت امام(ره) بودند.

البته ايشان آقاي بازرگان را به عنوان عضو انجمن اسلامي پايگاه سوم مي‌شناختند. وقتي آقاي بازرگان اين طرح را مطرح كرد، حضرت آقا خيلي پسنديدند. آقاي بازرگان كاغذ بسيار بزرگي را كه سازماندهي اين طرح به اسم تحقيقات فني بود، پهن كرد و توضيح داد. مقام معظم رهبري طرح را پسنديدند و نامه‌اي به تيمسار باقري، فرمانده وقت نيروي هوايي نوشتند و آقاي بازرگان را معرفي كردند و اين‌كه از اين طرح حمايت كنند و اين طرح را اجرا كنند و گزارش پيشرفت كار را ارائه دهند.
حتي براي گرفتن اتاق و خط تلفن داخلي هم دچار مشكل بوديم. البته با وجود اين‌گونه ضعف‌ها، پشتيباني قوي آيت‌الله خامنه‌اي را داشتيم و اين پشتيباني قوي به ما جرأت مي‌داد كه با وجود مخالفت‌ها بايستيم.

[b]* ماجراي خريد نظامي از انگليس [/b]

من در دفتر مشاورت حضرت امام(ره) بودم و آنجا كار مي‌كردم. يك روز يكي از مسئولان با من تماس گرفت و گفت كار واجبي دارم. من به دفتر او رفتم و گفت كه مي‌داني چه اتفاقي در حال وقوع است؟ گروهي تصميم دارند كه در اوج جنگ، از انگليسي‌ها رادارهاي "مارتلو " بخرند. اولاً انگليس، پشت سر صدام است. بنابراين هرچه هم از آن‌ها بخريم، تمام اطلاعات را به عراق مي‌دهند. ضمناً با پولي كه به انگليس مي‌دهند، مي‌توان روي تهران سقف زد! چنين مصيبتي دارد در مقابل رادارهاي "اي‌دي‌اس4 (ADS4 " كه نيروهاي داخلي مشغول تعمير و راه‌اندازي آن‌ها بودند، اتفاق مي‌افتاد.

با حمايت آيت‌الله خامنه‌اي در آن زمان نيروها داشتند رادارهاي ADS4 را تعمير مي‌كردند. ايشان حتي در نماز جمعه فرمودند كه رزمندگان ما دارند رادارهاي (ADS4) را راه مي‌اندازند. آن‌ها براي اين‌كه اين رادارها راه نيفتد، داشتند رادارهاي "مارتلو " را مي‌خريدند. نيروهاي جهاد خودكفايي مي‌گفتند كه صبر كنيد تا ما اين‌ها را راه بيندازيم. آن مسئول وقتي خدمت آيت‌الله خامنه‌اي رسيد و موضوع را براي ايشان بازگو كرد، ايشان ضمن مخالفت شديد با اين خريد، دستور دادند تا تمام اعضاي آن گروه بازنشسته شوند.

[b]* مشكلات نظام وابسته [/b]

با توجه به آن نظام اداري و سازماندهي نيروي هوايي كه كاملاً وابسته به خارج بود و توسط مستشاران خارجي اداره مي‌شد، براي نيرو خيلي سنگين بود كه يك مركز تحقيق را در ستاد نيروها راه بيندازد. يعني اصلاً ساختار اجازه نمي‌داد، چون همه‌ مقرارت و قوانين سازمان و همه‌ ارتباطات سازمان‌ها با هم تعريف شده بود. بنابراين هيچ جايگاهي براي شروع چنين كاري تصور نمي‌شد. از همان ابتدا اين طرح تحريم شد. حتي براي گرفتن اتاق و خط تلفن داخلي هم دچار مشكل بوديم. البته با وجود اين‌گونه ضعف‌ها، پشتيباني قوي آيت‌الله خامنه‌اي را داشتيم و اين پشتيباني قوي به ما جرأت مي‌داد كه با وجود مخالفت‌ها بايستيم.

پس از اين‌كه آيت‌الله خامنه‌اي رئيس‌جمهور شدند، ما خيلي قدرت گرفتيم. جريان خودكفايي هنوز متمركز نبود، اما در بخش‌هاي مختلف نيروي هوايي، دوستان متعهد ما، خلبانان و فني‌ها، دست به اين كار زده بودند. در پدافند به‌خاطر آن مشكلاتي كه با رادارها داشتيم، بحث رادار (ADS4) مطرح بود. دستگاه‌هايي كه آمريكايي‌ها آورده بودند، كه احتمالاً هشت دستگاه بود، فقط يك دستگاه و آن هم نه به صورت كامل، در سايت كرج راه افتاده بود و بقيه در انبارها مانده بود. نيروهاي آن‌جا شروع به راه‌اندازي آن‌ها كرده بودند. در پايگاه سوم نيز آقاي بازرگان شروع به تعمير قطعات كرده بود، اما اين‌ها هيچ تمركزي نداشتند. هيچ مركزيتي كه از آن‌جا هدايت و حمايت شوند و بودجه تعريف شود، وجود نداشت. واقعاً مبارزه‌ي شديدي بود. من نمي‌تواتم تصوير آن ايام را براي شما توضيح بدهم. بعضي از فرماندهان و حتي فرماندهان حزب‌اللهي نيروها را طوري بار آورده بودند كه آن‌ها باور نداشتند كه مي‌توانيم رادار تعمير كنيم، مي‌توانيم هواپيما تعمير كنيم و قطعه تعمير كنيم. چنين فرهنگي وجود داشت.

ما اغلب در پايگاه‌هاي استعمارگران انگليسي و آمريكايي و اسرائيلي تربيت شده بوديم و آن‌ها به ما خط داده بودند. به گونه‌اي ما را شست‌وشوي مغزي داده بودند كه حتي حزب‌اللهي‌ترين فرماندهان كه خيلي معتقد و نمازخوان هم بودند، باور نمي‌كردند كه ما بتوانيم قدمي برداريم. از يك طرف، نيروهاي فني كه خودشان دست‌اندركار بودند و آمريكايي‌ها به آن‌ها اجازه نداده بودند كه كاري انجام بدهند، عقده‌اي داشتند كه بتوانند كاري انجام دهند. وقتي اين محدوديت برداشته شد، نيرو و فكرشان آزاد شده بود و به‌ خاطر انقلاب، جرأت پيدا كردند كه خيلي از آن طرح‌هايي را كه اجازه‌ي اجرا نداشتند، اجرا كنند.

بنابراين تضاد عجيبي بين طبقات پايين بود. اگر عنايت خدا نبود، اگر بينش حضرت امام(ره) نبود كه به خودكفايي، اتكاي به نفس و خودباوري توصيه مي‌كردند و اگر حضور حضرت آقا به عنوان رئيس‌جمهور نبود، يقين بدانيد كه ما نمي‌توانستيم كاري بكنيم. با وجود اشتياق و دل‌سوزي نيروها،‌ اگر حمايت از بالا نبود‌، ما اصلاً نمي‌توانستيم پيش برويم.
بعد از تيمسار باقري، شهيد فكوري، فرمانده‌ نيرو شدند. جنگ شروع شد. جنگ هم فشار آورد. يعني اصلاً بركت جنگ اين است، زيرا همه‌ي دستگاه‌ها براي رفع نياز جبهه به قطعات، هواپيماها، رادارها و ... شروع به كار كردند. از اين طرف،‌ تحريم هم بود.

[b]و سرانجام "جهاد خودكفايي " [/b]

به هر حال، جهاد خودكفايي رشد كرد و زمينه‌ فعاليت نيروها در آن بيشتر شد. در اين زمان، مقداري دست نيروها براي كار كردن باز شد. مخصوصاً كه با رياست‌جمهوري حضرت آقا اوضاع بهتر شد. ايشان رئيس‌جمهور شدند و زمينه‌ي كار بچه‌هاي حزب‌اللهي بيشتر شد. اما باز هم آن فرهنگ در نيروي هوايي حاكم بود. فرماندهان نيروي هوايي باور نداشتند كه بتوانيم كارهاي بزرگي انجام دهيم.
در يكي از رزمايش‌هاي ما‌ كه هواپيماهاي شكاري سوخت‌گيري مي‌كردند، وابسته‌ي نظامي يونان عكس ‌گرفت و طبق وظيفه‌اش گزارش داد كه در اين رزمايش هوايي، هواپيماهاي شكاري هم سوخت‌گيري مي‌كردند. او را توبيخ كرده بودند كه از مسائل نظامي چيزي نمي‌فهمي! آنها نمي‌توانند چنين كاري را انجام دهند.

اين قضيه ادامه داشت تا اين‌كه معاونت خودكفايي به شكل رسمي آغاز به كار كرد و آقاي بازرگان، معاون جهاد خودكفايي شد. البته اسم طرح آقاي بازرگان تحقيقات فني بود، اما نظر آيت‌الله خامنه‌اي اين بود كه كلمه‌ جهاد باشد؛ مثلاً جهاد خودكفايي. يعني اصرار بود كه معاونت جهاد خودكفايي تشكيل شود.

[b]* تمركز نيروها و ظرفيت‌ها [/b]

با تشكيل معاونت جهاد خودكفايي، كارهاي پراكنده‌ نيروها در تمام پايگاه‌ها و ايستگاه‌ها انسجام پيدا كرد. براي آن‌ها بودجه تعيين شد و تجهيزات و امكانات در اختيار آن‌ها گذاشتند. البته با اين‌كه به عنوان معاونت جهاد خودكفايي سازماندهي شد، اما هنوز رابطه آن با بقيه‌ سازمان‌ها تعريف نشده بود. يعني مثلاً ما براي ارتباط معاونت جهاد خودكفايي با معاونت عمليات تعريف نداشتيم. از نظر سازماندهي با معاونت طرح و برنامه، معاونت اداري و حتي با معاونت لجستيك ارتباط نداشتيم. مثلاً بايد روش‌هايي تدوين مي‌شد كه اين روش‌ها، معاونت لجستيكي را مجبور كند كه قبل از خريد، از جهاد درخواست كند و اگر جهاد نمي‌توانست اين قطعه را توليد يا تعمير كند، درخواست خريد انجام شود. چنين تعريفي نبود.

تعريغي بين معاونت عمليات و جهاد نبود كه معاونت عمليات خودش را موظف بداند كه با جهاد، براي عمليات برنامه‌‌ريزي كند. مثلاً بگويد كه ما داريم چنين عملياتي انجام مي‌دهيم و نياز به چنين بمب يا موشك يا راداري داريم. اين چيزها نبود و آنچه اتفاق مي‌افتاد، به صورت مجزا از ساختار بود. حضرت آقا اين قضيه را درك كرده بودند. ايشان همان موقع فرماندهان را تشويق مي‌كردند كه روش‌ها را عوض كنيد. يكي از عبارات بسيار زيباي حضرت آقا در آن زمان اين بود كه: "جنگِ با اين روش‌ها، جنگ با خودِ آمريكا است. " يعني به اندازه جنگ با آمريكا اهميت دارد.

[b]* سجيل [/b]

ما پيشرفت‌هايي در قسمت‌هاي تجهيزات فني داشتيم. مثلاً وقتي فلان قطعه تمام شد، جلساتي تشكيل دادند كه آن را از جاهاي مختلف بخرند و بياورند. همان موقع آيت‌الله خامنه‌اي دستور دادند و كميته‌اي زير نظر آقاي بازرگان براي چاره‌انديشي درباره‌ عملياتي نگه‌داشتن هواپيماي اف14 تشكيل شد. البته آن‌هايي هم كه خارج رفتند، نتوانستند كاري بكنند، اما در داخل، اين كميته زير نظر جهاد خودكفايي تشكيل شد. آن‌ها توانستند موشك‌هاي هاگ را طراحي كنند و جاي فونيكس، زير هواپيماي اف14 ببندند.

[color=blue]پروژه‌ سجيل، همان استفاده از هاگ به جاي فونيكس بود. با دشواري، آن را آزمايش كردند و آزمايش هم موفقيت‌آميز بود، اما مشكل اين بود كه ساختار وابسته، اجازه‌ آزمايش چنين چيزي را نمي‌داد. قانع كردن عمليات كه آن را آزمايش كنند، مشكل بود. ايراد ساختار وابسته اين است. يعني اگر هماهنگي‌هايي بين عمليات و جهاد وجود داشت، كار خيلي آسان انجام مي‌شد. اگر همه‌چيز تعريف شده بود كه وقتي پروژه‌اي از لحاظ فني به پايان مي‌رسد، طبق اين روش‌ها و با آن پشتيباني و با اين بودجه مي‌توانند آن را آزمايش كنند، اما متأسفانه چنين چيزي نبود، بايد التماس مي‌كردند تا به آن‌ها كمك كنند. دغدغه‌ حضرت آقا نيز در آن زمان همين بود. [/color]

[b]* اگر تحريم‌ها نبود... [/b]

اگر تحريم‌ها نبود، جهاد خودكفايي راه نمي‌افتاد. اگر هم راه مي‌افتاد، اين‌قدر سرعت در پيشرفت نداشت و به اين اندازه نوآوري نداشتيم. بركت اين تحريم‌ها اين بود كه نيروها با خودباوري خيلي كارها كردند. ما هواپيماي شرقي را سوخت‌گيري كرديم.[color=blue] وقتي كشورهايي مثل ليبي و حتي چين متوجه شده بودند،‌ نامه‌ي درخواست نوشته بودند. مسئولان نظام احتمالاً آقاي بازرگان را خواسته بودند و گفته بودند كه چين، چنين نامه‌اي را براي سوخت‌گيري نوشته است. واقعاً شما چنين تواني داريد كه چين ندارد؟! [/color]
ما مستشار به ليبي فرستاديم كه هواپيماهاي ليبي را سوخت‌گيري مي‌كردند. بعداً به چين هم رفتند. البته مسائلي پيش آمد كه متأسفانه جلوي اين كار گرفته شد. جريان‌هاي خلافي كه آن زمان بود، اجازه‌ي توسعه‌كار را نداد. يعني ما تا اين‌جا پيشرفت كرديم كه از نظر فناوري از قدرت بزرگي مثل چين جلو زديم. چندين سال بعد از آن كه ما پروژه‌ي سجيل را انجام داديم، آمريكا هم اين پروژه را اجرا كرد. ‌بنابراين اگر دست جهاد خودكفايي باز بود و ساختار وابسته اجازه مي‌داد كه افراد با اين عقيده كه "جنگ با روش‌ها عين جنگ با آمريكا است " ما يقيناً جاي ديگري بوديم.

[b]* تاريخ مصرف يا مصرف‌گراييچ [/b]

حضرت امام(ره) فرموده بودند كه اين تحريم، بركت است. اين بركت براي ما در نيروي هوايي كاملاً مشهود بود. مثلاً طبق روش‌هاي رايج، وقتي تاريخ مصرف برخي از قطعات مي‌گذشت، با وجود اين‌كه قطعه خراب نشده بود، اما چون موعد تعويض آن مي‌رسيد، بايد اين قطعه را عوض مي‌كرديم. لامپ‌هايي روي رادار نصب بود كه خيلي هم گران بود؛ كلاهسترون و مگنتون و ... اين لامپ‌ها تششعات راديواكتيو داشت. نيروها اين لامپ‌ها را عوض مي‌كردند و در هر سايت چاهي كنده بودند كه اين لامپ‌ها را داخل آن چاه مي‌انداختند. بايد اين قطعات را دفن مي‌كردند و مجدداً تقاضاي قطعات جديد مي‌كردند، اما پس از تحريم، نيروها عمر اين قطعات را اضافه كردند. اين نيروها رفتند از آن چاه‌ها، همان قطعاتي را كه سال‌ها دور انداخته بودند، درآوردند و دوباره استفاده كردند. بنابراين همان وابستگي تداوم داشت.

به اين ترتيب در قسمت هواپيمايي، عمر اين قطعات را اضافه كردند. در قسمت فني،‌ اداري، عمليات و لجستيك هم مشكل داشتيم. لجستيك طوري طراحي شده بود كه به محض اين‌كه قطعه تمام مي‌شد، به جهاد و داخل كشور مراجعه نمي‌كرد. خودبه‌خود به خارج مي‌رفت. وقتي تحريم شديم، دفاتر خريدي در لندن، سنگاپور و جاهاي ديگر باز كرديم كه بتوانيم خريد كنيم.
شما يقين بدانيد كه اگر روحيه‌ي جهاد خودكفايي در كاركنان، فرماندهان و نيروهاي فني نبود، اصلاً دفاع ما در جنگ داوم پيدا نمي‌كرد و از همان اول، هواپيماها زمين‌گير شده بودند. اصلاً انبارها خوابيده بودند و قطعه‌اي نداشتيم.

[b]* مي‌گفتند دروغ است! [/b]

امروز هم كه اين تحريم‌ها افزايش پيدا كرده، انسان‌هاي خبره، نيروهاي قوي، باتجربه، جنگ‌ديده و آشنا به تمام تجهيزات، اعلام آمادگي كردند كه هر كاري را كه زمين مانده مي‌توانند انجام دهند. مثلاً پروژه‌ شهيد دوران و پروژه‌ شهيد بابايي. پروژه‌ شهيد دوران ارتقاي هواپيماي اف‌4 است و پروژه‌ شهيد بابايي، ارتقاي توان رزمي اف‌4 است. پروژه‌ شهيد ستاري، ارتقاي سي‌130 است. پروژه‌ شهيد اردستاني، در رابطه با اف‌5 است و پروژه‌ شهيد حبيبي، در رابطه با ميراژ است. ما الان اين مجموعه را جمع كرده‌ايم و چنين تواني داريم. اين‌ها همان نيروهاي جهاد خودكفايي هستند كه خود حضرت آقا راه‌انداخته بودند.

[b]سوخت گيري شكاري به شكاري:[/b]
[color=blue]در يكي از رزمايش‌هاي ما‌ كه هواپيماهاي شكاري سوخت‌گيري مي‌كردند، وابسته نظامي يونان عكس ‌گرفت و طبق وظيفه‌اش گزارش داد كه در اين رزمايش هوايي، هواپيماهاي شكاري هم سوخت‌گيري مي‌كردند. او را توبيخ كرده بودند كه از مسائل نظامي چيزي نمي‌فهمي! آنها نمي‌توانند چنين كاري را انجام دهند. بعداً اين وابسته‌ يوناني به خاطر اثبات حق خود، به نيروهاي ما متوسل شده بود كه به من اسنادي بدهيد كه از خودم دفاع كنم، زيرا ممكن است من را عوض كنند. يعني پروژه‌ سجيل باوركردني نبود. [/color]

[color=blue]حتي نيروهاي ما موشك‌هاي ليزري اختراع كردند. موشك‌هاي مختلف را به هواپيماهاي مختلف نصب كردند، به‌گونه‌اي كه مثلاً هواپيماهاي غربي، به سلاح‌هاي شرقي مجهز بودند يا بالعكس.[/color]

[b]ارتقاع فانتوم:[/b]

[color=blue] تغييراتي كه روي فانتوم انجام شد، به اندازه‌اي بود كه اگر همين فانتوم در آمريكا بود، اسم ديگري روي آن مي‌گذاشتند، چون از نظر توان، خيلي بالاتر از همان مدل بود. [/color]
[color=blue]در قسمت رادار، بمب، موشك و حتي بدنه تغييراتي داده شده كه بتواند مقاومت كند. در همان اوايل جنگ، وقتي ارتفاع هواپيماها پايين مي‌آمد، آن‌ها را از پايين با سلاح‌هاي سبك مي‌زدند. اولين دستاورد جهاد خودكفايي كه براي هواپيماها اختراع كرد، محافظي بود كه سلاح‌هاي سبك نتوانند به آن‌ها صدمه بزنند.[/color] اين قضيه همين‌طور ادامه داشت و خيلي مؤثر بود.

[b]پروژه شباهنگ:[/b]

[color=blue]آن شب‌هايي كه هواپيماهاي عراقي مي‌آمدند و تهران را مي‌زدند، نه هاگ مي‌رسيد و نه هواپيماها مي‌توانستند كاري كنند، ولي جهاد، موشك استاندارد سطح به هوا را بدون هماهنگي از انبارهاي نيروي دريايي آوردند و روي هاگ سوار كردند. نام اين كار پروژه‌ي "شباهنگ " بود. آن موشك را در بلندي قرار دادند و اولين هواپيما را با همين پروژه زدند. [/color]

[b]موبايل كردن هاگ:[/b]

[color=blue]پروژه‌ شباهنگ اصلاً باوركردني نبود، اما اتفاق افتاده بود. كلي طول مي‌كشيد كه جهاد، سايت موشكي هاگ را مستقر كند. نيروهاي جهاد خودكفايي، سايت با عظمت هاگ را موبايل كردند، يعني يك تريلي درست كردند. زماني كه اين تريلي در اين دره‌ها بالا و پايين مي‌رفت، طوري تعبيه كردند كه اين سطح تكان نمي‌خورد. چندين ده ساعت طول مي‌كشيد كه يك سايت هاگ مستقر شود و شروع كند. زماني هم كه مستقر مي‌شد، دشمن مي‌آمد و مي‌زدش. اين سايت را موبايل كردند. اين اتفاق در دنيا نيفتاده بود، ولي ما اين كار را كرديم. در جزيره‌ مجنون با اين سايت چه‌ها كه كردند. چقدر هواپيما آنجا ريختند. [/color]

نمي‌دانم كدام عمليات بود. آن‌ها فكر نمي‌كردند كه چنين تواني داشته باشيم. يعني امروز اين سايت هاگ، اينجا كار كند و يك ساعت ديگر در جاي ديگر. اصلاً گيج شده بودند. به همين علت تعداد زيادي هواپيما را از دست دادند.

[b]* فرود اضطراري [/b]

شما يقين بدانيد كه اگر روحيه جهاد خودكفايي در كاركنان، فرماندهان و نيروهاي فني نبود، اصلاً دفاع ما در جنگ داوم پيدا نمي‌كرد و از همان اول، هواپيماها زمين‌گير شده بودند. اصلاً انبارها خوابيده بودند و قطعه‌اي نداشتيم. مخصوصاً در طول جنگ كه انبارها كاملاً خالي شد. بعد هم با تحريم تمام آن دفاتر خريد ما را در خارج بستند. خيلي‌ها را كه چيزهايي به ما مي‌فروختند، زنداني كردند.

اگر اتكاء به داخل نبود، اصلاً چيزي نمانده بود. با كمبود ترمز هواپيما، هواپيماي اف‌14 در همان ابتدا خوابيده بود. احتمالاً حضرت آقا به ‌خاطر دارند كه يك‌بار با سي‌130 در دزفول پرواز كرده بودند و بعد سي‌130 بر‌گشته بود و با حالت اضطراري ‌نشسته بود. هواپيما اشكال پيدا كرده بود و همين ترمز هواپيما آتش گرفته بود. نيروها بعد از آن ساختاري را تعبيه كردند كه ترمز سي‌130 را خنك نگه‌مي‌دارد تا آتش نگيرد.


http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8907060320

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
با تشکر .... (خصوصا از فارس)


ولی چندتا غلط املایی ..

[quote]ارتفاع فانتوم:[/quote]
ارتقاع
[quote] كلاهسترون و مگنتون و .[/quote]
کلیسترون و مگنترون
[quote]هاگ [/quote]
ای خدا توبه ... هاوک بابا هاوک هاوک هاوک هاوک هاوک هاوک هاوک هاوک هاوک هاوک هاوک

[quote]موشك استاندارد سطح به سطح [/quote]
استاندارد سطح به هوا هست یک موشک پدافندی ... icon_cheesygrin

تصویرش رو داشتم ولی نمیتونم پیداش کنم ... واقعا پرتابگر هاوک بیشتر به استاندارد میاد تا هاوک !

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
عضو دفتر مشاوره نظامي امام(ره) تشريح كرد؛
نقش برجسته رهبر معظم انقلاب در خودكفايي نيروهاي مسلح

خبرگزاري فارس: يكي از همافران بازنشسته كه در ابتداي انقلاب عضو دفتر مشاوره نظامي حضرت امام راحل بود، ‌به بررسي نقش برجسته رهبر معظم انقلاب اسلامي در خودكفايي نيروهاي مسلح پرداخت.

به گزارش خبرگزاري فارس، پايگاه اطلاع‌رساني دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله العظمي خامنه‌اي طي گفتاري به نقل از سرهنگ نوروزي از همافران بازنشسته كه در اوايل انقلاب‌ در دفتر مشاوره‌ نظامي حضرت امام(ره) مشغول به خدمت بوده، به بررسي نقش رهبر معظم انقلاب اسلامي در خودكفايي نيروهاي مسلح پرداخته است كه مشروح آن در ذيل مي‌آيد:

"هر روز ما در جنگ بركتي داشته‌ايم كه در همه صحنه‌ها از آن بهره جسته‌ايم. " اين جمله از بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران نشان مي‌دهد كه جنگ تحميلي علي‌رغم همه‌ سختي‌ها، محنت‌ها و غم‌ها بشارت‌هايي فراواني نيز داشته است. در ميان اين بركات، خودكفايي در نيروهاي مسلح از درخشندگي خاصي برخوردار است. با توجه به نظام وابسته‌ ارتش در اوايل انقلاب، عدم خودباوري برخي مديران و فرماندهان ارشد، جوان بودن سپاه و عدم تجربه كافي در اين زمينه و با توجه به تحريم‌هاي صورت‌گرفته از سوي نظام استكباري، پيشرفت‌هاي نظامي ما در زمينه‌ خودكفايي براي خيلي از ناظران داخلي و خارجي غير قابل باور است. در ادامه، صحبت‌هاي سرهنگ نوروزي را مي‌خوانيد؛ از همافران بازنشسته كه در اوايل انقلاب در دفتر مشاوره‌ نظامي امام(ره) مشغول به خدمت بوده است. او از جرقه‌هاي خودكفايي در ارتش و نقش آيت‌الله خامنه‌اي در اين زمينه مي‌گويد.

* جرقه‌هاي خودكفايي

هم‌زمان با تأسيس انجمن‌هاي اسلامي ارتش كه در همان اوايل انقلاب و با دستور آيت‌الله خامنه‌اي شكل گرفت، رهبر معظم انقلاب بر خوداتكايي و خودكفايي تأكيد بسياري كردند و بر ايجاد بستر مناسب براي انجام كارهاي مطلوب در توليد و تعمير تجهيزات ارتش سفارش كردند. برادر عزيزمان جناب آقاي عطاءالله بازرگان كه عضو انجمن پايگاه سوم (پايگاه شهيد نوژه) بود، يك روز به انجمن اسلامي مركزي آمد و با هم صحبت كرديم.

آقاي بازرگان مطرح كرد كه با رفتن آمريكايي‌ها خيلي از قطعات نمي‌رسد. آن زمان و بعد از قضيه‌ تسخير لانه‌ جاسوسي كاملاً در تحريم بوديم. ايشان مطرح كرد كه ما مي‌توانيم بر اساس سفارش آيت‌الله خامنه‌اي و با كمك متخصصان خودمان، بعضي از اين قطعات را تعمير كنيم. بنابراين اجازه ندهيم كه هواپيماها زمين‌گير شوند. ايشان براي اين كار طرحي داشت. با توجه به ارادت و سابقه‌ آشنايي كه بنده خدمت حضرت آقا داشتم؛ من و آقاي بازرگان خدمت ايشان در ستاد مشترك رفتيم. ايشان در آن زمان مسئول دفتر مشاورت نظامي حضرت امام(ره) بودند.

البته ايشان آقاي بازرگان را به عنوان عضو انجمن اسلامي پايگاه سوم مي‌شناختند. وقتي آقاي بازرگان اين طرح را مطرح كرد، حضرت آقا خيلي پسنديدند. آقاي بازرگان كاغذ بسيار بزرگي را كه سازماندهي اين طرح به اسم تحقيقات فني بود، پهن كرد و توضيح داد. مقام معظم رهبري طرح را پسنديدند و نامه‌اي به تيمسار باقري، فرمانده وقت نيروي هوايي نوشتند و آقاي بازرگان را معرفي كردند و اين‌كه از اين طرح حمايت كنند و اين طرح را اجرا كنند و گزارش پيشرفت كار را ارائه دهند.
حتي براي گرفتن اتاق و خط تلفن داخلي هم دچار مشكل بوديم. البته با وجود اين‌گونه ضعف‌ها، پشتيباني قوي آيت‌الله خامنه‌اي را داشتيم و اين پشتيباني قوي به ما جرأت مي‌داد كه با وجود مخالفت‌ها بايستيم.

* ماجراي خريد نظامي از انگليس

من در دفتر مشاورت حضرت امام(ره) بودم و آنجا كار مي‌كردم. يك روز يكي از مسئولان با من تماس گرفت و گفت كار واجبي دارم. من به دفتر او رفتم و گفت كه مي‌داني چه اتفاقي در حال وقوع است؟ گروهي تصميم دارند كه در اوج جنگ، از انگليسي‌ها رادارهاي "مارتلو " بخرند. اولاً انگليس، پشت سر صدام است. بنابراين هرچه هم از آن‌ها بخريم، تمام اطلاعات را به عراق مي‌دهند. ضمناً با پولي كه به انگليس مي‌دهند، مي‌توان روي تهران سقف زد! چنين مصيبتي دارد در مقابل رادارهاي "اي‌دي‌اس4 (ADS4 " كه نيروهاي داخلي مشغول تعمير و راه‌اندازي آن‌ها بودند، اتفاق مي‌افتاد.

با حمايت آيت‌الله خامنه‌اي در آن زمان نيروها داشتند رادارهاي ADS4 را تعمير مي‌كردند. ايشان حتي در نماز جمعه فرمودند كه رزمندگان ما دارند رادارهاي (ADS4) را راه مي‌اندازند. آن‌ها براي اين‌كه اين رادارها راه نيفتد، داشتند رادارهاي "مارتلو " را مي‌خريدند. نيروهاي جهاد خودكفايي مي‌گفتند كه صبر كنيد تا ما اين‌ها را راه بيندازيم. آن مسئول وقتي خدمت آيت‌الله خامنه‌اي رسيد و موضوع را براي ايشان بازگو كرد، ايشان ضمن مخالفت شديد با اين خريد، دستور دادند تا تمام اعضاي آن گروه بازنشسته شوند.

* مشكلات نظام وابسته

با توجه به آن نظام اداري و سازماندهي نيروي هوايي كه كاملاً وابسته به خارج بود و توسط مستشاران خارجي اداره مي‌شد، براي نيرو خيلي سنگين بود كه يك مركز تحقيق را در ستاد نيروها راه بيندازد. يعني اصلاً ساختار اجازه نمي‌داد، چون همه‌ مقرارت و قوانين سازمان و همه‌ ارتباطات سازمان‌ها با هم تعريف شده بود. بنابراين هيچ جايگاهي براي شروع چنين كاري تصور نمي‌شد. از همان ابتدا اين طرح تحريم شد. حتي براي گرفتن اتاق و خط تلفن داخلي هم دچار مشكل بوديم. البته با وجود اين‌گونه ضعف‌ها، پشتيباني قوي آيت‌الله خامنه‌اي را داشتيم و اين پشتيباني قوي به ما جرأت مي‌داد كه با وجود مخالفت‌ها بايستيم.

پس از اين‌كه آيت‌الله خامنه‌اي رئيس‌جمهور شدند، ما خيلي قدرت گرفتيم. جريان خودكفايي هنوز متمركز نبود، اما در بخش‌هاي مختلف نيروي هوايي، دوستان متعهد ما، خلبانان و فني‌ها، دست به اين كار زده بودند. در پدافند به‌خاطر آن مشكلاتي كه با رادارها داشتيم، بحث رادار (ADS4) مطرح بود. دستگاه‌هايي كه آمريكايي‌ها آورده بودند، كه احتمالاً هشت دستگاه بود، فقط يك دستگاه و آن هم نه به صورت كامل، در سايت كرج راه افتاده بود و بقيه در انبارها مانده بود. نيروهاي آن‌جا شروع به راه‌اندازي آن‌ها كرده بودند. در پايگاه سوم نيز آقاي بازرگان شروع به تعمير قطعات كرده بود، اما اين‌ها هيچ تمركزي نداشتند. هيچ مركزيتي كه از آن‌جا هدايت و حمايت شوند و بودجه تعريف شود، وجود نداشت. واقعاً مبارزه‌ي شديدي بود. من نمي‌تواتم تصوير آن ايام را براي شما توضيح بدهم. بعضي از فرماندهان و حتي فرماندهان حزب‌اللهي نيروها را طوري بار آورده بودند كه آن‌ها باور نداشتند كه مي‌توانيم رادار تعمير كنيم، مي‌توانيم هواپيما تعمير كنيم و قطعه تعمير كنيم. چنين فرهنگي وجود داشت.

ما اغلب در پايگاه‌هاي استعمارگران انگليسي و آمريكايي و اسرائيلي تربيت شده بوديم و آن‌ها به ما خط داده بودند. به گونه‌اي ما را شست‌وشوي مغزي داده بودند كه حتي حزب‌اللهي‌ترين فرماندهان كه خيلي معتقد و نمازخوان هم بودند، باور نمي‌كردند كه ما بتوانيم قدمي برداريم. از يك طرف، نيروهاي فني كه خودشان دست‌اندركار بودند و آمريكايي‌ها به آن‌ها اجازه نداده بودند كه كاري انجام بدهند، عقده‌اي داشتند كه بتوانند كاري انجام دهند. وقتي اين محدوديت برداشته شد، نيرو و فكرشان آزاد شده بود و به‌ خاطر انقلاب، جرأت پيدا كردند كه خيلي از آن طرح‌هايي را كه اجازه‌ي اجرا نداشتند، اجرا كنند.

بنابراين تضاد عجيبي بين طبقات پايين بود. اگر عنايت خدا نبود، اگر بينش حضرت امام(ره) نبود كه به خودكفايي، اتكاي به نفس و خودباوري توصيه مي‌كردند و اگر حضور حضرت آقا به عنوان رئيس‌جمهور نبود، يقين بدانيد كه ما نمي‌توانستيم كاري بكنيم. با وجود اشتياق و دل‌سوزي نيروها،‌ اگر حمايت از بالا نبود‌، ما اصلاً نمي‌توانستيم پيش برويم.
بعد از تيمسار باقري، شهيد فكوري، فرمانده‌ نيرو شدند. جنگ شروع شد. جنگ هم فشار آورد. يعني اصلاً بركت جنگ اين است، زيرا همه‌ي دستگاه‌ها براي رفع نياز جبهه به قطعات، هواپيماها، رادارها و ... شروع به كار كردند. از اين طرف،‌ تحريم هم بود.

و سرانجام "جهاد خودكفايي "

به هر حال، جهاد خودكفايي رشد كرد و زمينه‌ فعاليت نيروها در آن بيشتر شد. در اين زمان، مقداري دست نيروها براي كار كردن باز شد. مخصوصاً كه با رياست‌جمهوري حضرت آقا اوضاع بهتر شد. ايشان رئيس‌جمهور شدند و زمينه‌ي كار بچه‌هاي حزب‌اللهي بيشتر شد. اما باز هم آن فرهنگ در نيروي هوايي حاكم بود. فرماندهان نيروي هوايي باور نداشتند كه بتوانيم كارهاي بزرگي انجام دهيم.
در يكي از رزمايش‌هاي ما‌ كه هواپيماهاي شكاري سوخت‌گيري مي‌كردند، وابسته‌ي نظامي يونان عكس ‌گرفت و طبق وظيفه‌اش گزارش داد كه در اين رزمايش هوايي، هواپيماهاي شكاري هم سوخت‌گيري مي‌كردند. او را توبيخ كرده بودند كه از مسائل نظامي چيزي نمي‌فهمي! آنها نمي‌توانند چنين كاري را انجام دهند.

اين قضيه ادامه داشت تا اين‌كه معاونت خودكفايي به شكل رسمي آغاز به كار كرد و آقاي بازرگان، معاون جهاد خودكفايي شد. البته اسم طرح آقاي بازرگان تحقيقات فني بود، اما نظر آيت‌الله خامنه‌اي اين بود كه كلمه‌ جهاد باشد؛ مثلاً جهاد خودكفايي. يعني اصرار بود كه معاونت جهاد خودكفايي تشكيل شود.

* تمركز نيروها و ظرفيت‌ها

با تشكيل معاونت جهاد خودكفايي، كارهاي پراكنده‌ نيروها در تمام پايگاه‌ها و ايستگاه‌ها انسجام پيدا كرد. براي آن‌ها بودجه تعيين شد و تجهيزات و امكانات در اختيار آن‌ها گذاشتند. البته با اين‌كه به عنوان معاونت جهاد خودكفايي سازماندهي شد، اما هنوز رابطه آن با بقيه‌ سازمان‌ها تعريف نشده بود. يعني مثلاً ما براي ارتباط معاونت جهاد خودكفايي با معاونت عمليات تعريف نداشتيم. از نظر سازماندهي با معاونت طرح و برنامه، معاونت اداري و حتي با معاونت لجستيك ارتباط نداشتيم. مثلاً بايد روش‌هايي تدوين مي‌شد كه اين روش‌ها، معاونت لجستيكي را مجبور كند كه قبل از خريد، از جهاد درخواست كند و اگر جهاد نمي‌توانست اين قطعه را توليد يا تعمير كند، درخواست خريد انجام شود. چنين تعريفي نبود.

تعريغي بين معاونت عمليات و جهاد نبود كه معاونت عمليات خودش را موظف بداند كه با جهاد، براي عمليات برنامه‌‌ريزي كند. مثلاً بگويد كه ما داريم چنين عملياتي انجام مي‌دهيم و نياز به چنين بمب يا موشك يا راداري داريم. اين چيزها نبود و آنچه اتفاق مي‌افتاد، به صورت مجزا از ساختار بود. حضرت آقا اين قضيه را درك كرده بودند. ايشان همان موقع فرماندهان را تشويق مي‌كردند كه روش‌ها را عوض كنيد. يكي از عبارات بسيار زيباي حضرت آقا در آن زمان اين بود كه: "جنگِ با اين روش‌ها، جنگ با خودِ آمريكا است. " يعني به اندازه جنگ با آمريكا اهميت دارد.

* سجيل

ما پيشرفت‌هايي در قسمت‌هاي تجهيزات فني داشتيم. مثلاً وقتي فلان قطعه تمام شد، جلساتي تشكيل دادند كه آن را از جاهاي مختلف بخرند و بياورند. همان موقع آيت‌الله خامنه‌اي دستور دادند و كميته‌اي زير نظر آقاي بازرگان براي چاره‌انديشي درباره‌ عملياتي نگه‌داشتن هواپيماي اف14 تشكيل شد. البته آن‌هايي هم كه خارج رفتند، نتوانستند كاري بكنند، اما در داخل، اين كميته زير نظر جهاد خودكفايي تشكيل شد. آن‌ها توانستند موشك‌هاي هاگ را طراحي كنند و جاي فونيكس، زير هواپيماي اف14 ببندند.

پروژه‌ سجيل، همان استفاده از هاگ به جاي فونيكس بود. با دشواري، آن را آزمايش كردند و آزمايش هم موفقيت‌آميز بود، اما مشكل اين بود كه ساختار وابسته، اجازه‌ آزمايش چنين چيزي را نمي‌داد. قانع كردن عمليات كه آن را آزمايش كنند، مشكل بود. ايراد ساختار وابسته اين است. يعني اگر هماهنگي‌هايي بين عمليات و جهاد وجود داشت، كار خيلي آسان انجام مي‌شد. اگر همه‌چيز تعريف شده بود كه وقتي پروژه‌اي از لحاظ فني به پايان مي‌رسد، طبق اين روش‌ها و با آن پشتيباني و با اين بودجه مي‌توانند آن را آزمايش كنند، اما متأسفانه چنين چيزي نبود، بايد التماس مي‌كردند تا به آن‌ها كمك كنند. دغدغه‌ حضرت آقا نيز در آن زمان همين بود.

* اگر تحريم‌ها نبود...

اگر تحريم‌ها نبود، جهاد خودكفايي راه نمي‌افتاد. اگر هم راه مي‌افتاد، اين‌قدر سرعت در پيشرفت نداشت و به اين اندازه نوآوري نداشتيم. بركت اين تحريم‌ها اين بود كه نيروها با خودباوري خيلي كارها كردند. ما هواپيماي شرقي را سوخت‌گيري كرديم. وقتي كشورهايي مثل ليبي و حتي چين متوجه شده بودند،‌ نامه‌ي درخواست نوشته بودند. مسئولان نظام احتمالاً آقاي بازرگان را خواسته بودند و گفته بودند كه چين، چنين نامه‌اي را براي سوخت‌گيري نوشته است. واقعاً شما چنين تواني داريد كه چين ندارد؟!
ما مستشار به ليبي فرستاديم كه هواپيماهاي ليبي را سوخت‌گيري مي‌كردند. بعداً به چين هم رفتند. البته مسائلي پيش آمد كه متأسفانه جلوي اين كار گرفته شد. جريان‌هاي خلافي كه آن زمان بود، اجازه‌ي توسعه‌كار را نداد. يعني ما تا اين‌جا پيشرفت كرديم كه از نظر فناوري از قدرت بزرگي مثل چين جلو زديم. چندين سال بعد از آن كه ما پروژه‌ي سجيل را انجام داديم، آمريكا هم اين پروژه را اجرا كرد. ‌بنابراين اگر دست جهاد خودكفايي باز بود و ساختار وابسته اجازه مي‌داد كه افراد با اين عقيده كه "جنگ با روش‌ها عين جنگ با آمريكا است " ما يقيناً جاي ديگري بوديم.

* تاريخ مصرف يا مصرف‌گراييچ

حضرت امام(ره) فرموده بودند كه اين تحريم، بركت است. اين بركت براي ما در نيروي هوايي كاملاً مشهود بود. مثلاً طبق روش‌هاي رايج، وقتي تاريخ مصرف برخي از قطعات مي‌گذشت، با وجود اين‌كه قطعه خراب نشده بود، اما چون موعد تعويض آن مي‌رسيد، بايد اين قطعه را عوض مي‌كرديم. لامپ‌هايي روي رادار نصب بود كه خيلي هم گران بود؛ كلاهسترون و مگنتون و ... اين لامپ‌ها تششعات راديواكتيو داشت. نيروها اين لامپ‌ها را عوض مي‌كردند و در هر سايت چاهي كنده بودند كه اين لامپ‌ها را داخل آن چاه مي‌انداختند. بايد اين قطعات را دفن مي‌كردند و مجدداً تقاضاي قطعات جديد مي‌كردند، اما پس از تحريم، نيروها عمر اين قطعات را اضافه كردند. اين نيروها رفتند از آن چاه‌ها، همان قطعاتي را كه سال‌ها دور انداخته بودند، درآوردند و دوباره استفاده كردند. بنابراين همان وابستگي تداوم داشت.

به اين ترتيب در قسمت هواپيمايي، عمر اين قطعات را اضافه كردند. در قسمت فني،‌ اداري، عمليات و لجستيك هم مشكل داشتيم. لجستيك طوري طراحي شده بود كه به محض اين‌كه قطعه تمام مي‌شد، به جهاد و داخل كشور مراجعه نمي‌كرد. خودبه‌خود به خارج مي‌رفت. وقتي تحريم شديم، دفاتر خريدي در لندن، سنگاپور و جاهاي ديگر باز كرديم كه بتوانيم خريد كنيم.
شما يقين بدانيد كه اگر روحيه‌ي جهاد خودكفايي در كاركنان، فرماندهان و نيروهاي فني نبود، اصلاً دفاع ما در جنگ داوم پيدا نمي‌كرد و از همان اول، هواپيماها زمين‌گير شده بودند. اصلاً انبارها خوابيده بودند و قطعه‌اي نداشتيم.

* مي‌گفتند دروغ است!

امروز هم كه اين تحريم‌ها افزايش پيدا كرده، انسان‌هاي خبره، نيروهاي قوي، باتجربه، جنگ‌ديده و آشنا به تمام تجهيزات، اعلام آمادگي كردند كه هر كاري را كه زمين مانده مي‌توانند انجام دهند. مثلاً پروژه‌ شهيد دوران و پروژه‌ شهيد بابايي. پروژه‌ شهيد دوران ارتقاي هواپيماي اف‌4 است و پروژه‌ شهيد بابايي، ارتقاي توان رزمي اف‌4 است. پروژه‌ شهيد ستاري، ارتقاي سي‌130 است. پروژه‌ شهيد اردستاني، در رابطه با اف‌5 است و پروژه‌ شهيد حبيبي، در رابطه با ميراژ است. ما الان اين مجموعه را جمع كرده‌ايم و چنين تواني داريم. اين‌ها همان نيروهاي جهاد خودكفايي هستند كه خود حضرت آقا راه‌انداخته بودند.

سوخت گيري شكاري به شكاري:
در يكي از رزمايش‌هاي ما‌ كه هواپيماهاي شكاري سوخت‌گيري مي‌كردند، وابسته نظامي يونان عكس ‌گرفت و طبق وظيفه‌اش گزارش داد كه در اين رزمايش هوايي، هواپيماهاي شكاري هم سوخت‌گيري مي‌كردند. او را توبيخ كرده بودند كه از مسائل نظامي چيزي نمي‌فهمي! آنها نمي‌توانند چنين كاري را انجام دهند. بعداً اين وابسته‌ يوناني به خاطر اثبات حق خود، به نيروهاي ما متوسل شده بود كه به من اسنادي بدهيد كه از خودم دفاع كنم، زيرا ممكن است من را عوض كنند. يعني پروژه‌ سجيل باوركردني نبود.

حتي نيروهاي ما موشك‌هاي ليزري اختراع كردند. موشك‌هاي مختلف را به هواپيماهاي مختلف نصب كردند، به‌گونه‌اي كه مثلاً هواپيماهاي غربي، به سلاح‌هاي شرقي مجهز بودند يا بالعكس.

ارتفاع فانتوم:

تغييراتي كه روي فانتوم انجام شد، به اندازه‌اي بود كه اگر همين فانتوم در آمريكا بود، اسم ديگري روي آن مي‌گذاشتند، چون از نظر توان، خيلي بالاتر از همان مدل بود.
در قسمت رادار، بمب، موشك و حتي بدنه تغييراتي داده شده كه بتواند مقاومت كند. در همان اوايل جنگ، وقتي ارتفاع هواپيماها پايين مي‌آمد، آن‌ها را از پايين با سلاح‌هاي سبك مي‌زدند. اولين دستاورد جهاد خودكفايي كه براي هواپيماها اختراع كرد، محافظي بود كه سلاح‌هاي سبك نتوانند به آن‌ها صدمه بزنند. اين قضيه همين‌طور ادامه داشت و خيلي مؤثر بود.

پروژه شباهنگ:

آن شب‌هايي كه هواپيماهاي عراقي مي‌آمدند و تهران را مي‌زدند، نه هاگ مي‌رسيد و نه هواپيماها مي‌توانستند كاري كنند، ولي جهاد، موشك استاندارد سطح به سطح را بدون هماهنگي از انبارهاي نيروي دريايي آوردند و روي هاگ سوار كردند. نام اين كار پروژه‌ي "شباهنگ " بود. آن موشك را در بلندي قرار دادند و اولين هواپيما را با همين پروژه زدند.

موبايل كردن هاگ:

پروژه‌ شباهنگ اصلاً باوركردني نبود، اما اتفاق افتاده بود. كلي طول مي‌كشيد كه جهاد، سايت موشكي هاگ را مستقر كند. نيروهاي جهاد خودكفايي، سايت با عظمت هاگ را موبايل كردند، يعني يك تريلي درست كردند. زماني كه اين تريلي در اين دره‌ها بالا و پايين مي‌رفت، طوري تعبيه كردند كه اين سطح تكان نمي‌خورد. چندين ده ساعت طول مي‌كشيد كه يك سايت هاگ مستقر شود و شروع كند. زماني هم كه مستقر مي‌شد، دشمن مي‌آمد و مي‌زدش. اين سايت را موبايل كردند. اين اتفاق در دنيا نيفتاده بود، ولي ما اين كار را كرديم. در جزيره‌ مجنون با اين سايت چه‌ها كه كردند. چقدر هواپيما آنجا ريختند.

نمي‌دانم كدام عمليات بود. آن‌ها فكر نمي‌كردند كه چنين تواني داشته باشيم. يعني امروز اين سايت هاگ، اينجا كار كند و يك ساعت ديگر در جاي ديگر. اصلاً گيج شده بودند. به همين علت تعداد زيادي هواپيما را از دست دادند.

* فرود اضطراري

شما يقين بدانيد كه اگر روحيه جهاد خودكفايي در كاركنان، فرماندهان و نيروهاي فني نبود، اصلاً دفاع ما در جنگ داوم پيدا نمي‌كرد و از همان اول، هواپيماها زمين‌گير شده بودند. اصلاً انبارها خوابيده بودند و قطعه‌اي نداشتيم. مخصوصاً در طول جنگ كه انبارها كاملاً خالي شد. بعد هم با تحريم تمام آن دفاتر خريد ما را در خارج بستند. خيلي‌ها را كه چيزهايي به ما مي‌فروختند، زنداني كردند.

اگر اتكاء به داخل نبود، اصلاً چيزي نمانده بود. با كمبود ترمز هواپيما، هواپيماي اف‌14 در همان ابتدا خوابيده بود. احتمالاً حضرت آقا به ‌خاطر دارند كه يك‌بار با سي‌130 در دزفول پرواز كرده بودند و بعد سي‌130 بر‌گشته بود و با حالت اضطراري ‌نشسته بود. هواپيما اشكال پيدا كرده بود و همين ترمز هواپيما آتش گرفته بود. نيروها بعد از آن ساختاري را تعبيه كردند كه ترمز سي‌130 را خنك نگه‌مي‌دارد تا آتش نگيرد.


http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8907060320

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر



تصویرش رو داشتم ولی نمیتونم پیداش کنم ... واقعا پرتابگر هاوک بیشتر به استاندارد میاد تا هاوک !



Sm1%20on%20Hawk%20launcher.jpg

البته طرحی هم هست فکر کنم از پلین من، نمی دونم این طرح رو از رو چی کشیده تخیل خودش یا تصویری در اختیار داشته

standardillustrationai4.jpg

من جای دیگه هم پرسیدم ، تفاوت عملکرد هاوک ، استاندارد و سام 6 چگونه است، اگه موفق بوده چرا دیگه شاهدش نیستیم؟
  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
سردار وحيدي در گفتگو با فارس اعلام كرد؛
نسل جديد سامانه موشكي "مرصاد " با افزايش ارتفاع و برد
خبرگزاري فارس: وزير دفاع و پشتيباني نيروهاي مسلح از افزايش برد، ارتفاع و توان انهدام اهداف بيشتر در نسل جديد سامانه موشكي "مرصاد " خبر داد.

سردار احمد وحيدي وزير دفاع و پشتيباني نيروهاي مسلح در گفتگو با خبرنگار دفاعي خبرگزاري فارس، با اشاره به بهره‌برداري از نسل جديد سامانه موشكي برد متوسط "مرصاد " در آينده نزديك، اظهار داشت: سامانه مرصاد سامانه بسيار مهمي است كه برد نسل جديد آن بيشتر از برد نسل فعلي اين سامانه كه هم اكنون در اختيار نيروهاي مسلح قرار دارد، خواهد بود.

وزير دفاع در خصوص ديگر ويژگي‌هاي نسل جديد اين سامانه، تصريح كرد: نسل جديد سامانه مرصاد علاوه بر اينكه ارتفاع بالاتري را پوشش مي‌دهد، تعداد اهداف بيشتري را نيز در آن واحد مورد هدف قرار خواهد داد.

به گزارش فارس، اواخر فروردين‌ماه سال جاري اولين محصول سامانه پدافند هوايي ميان‌برد "مرصاد " توسط صنايع هوافضاي وزارت دفاع توليد و به صورت انبوه در اختيار قرارگاه پدافند هوايي خاتم‌الانبياء(ص) قرار گرفت كه علاوه بر قابليت انهدام هواپيماهاي مدرن در ارتفاع پست و متوسط، ضمن تحرك بالا، از قابليت مقابله با جنگ الكترونيك و شبكه شدن با ساير سامانه‌هاي راداري و پدافندي نيز برخوردار است.

رادارهاي جستجو و تعقيب هدف، شبكه‌هاي نرم‌افزاري و سخت‌افزاري، سكوهاي پرتاب موشك‌هاي شاهين و مركز كنترل و فرماندهي، اجزاي اصلي اين سامانه را كه به صورت كاملاً ديجيتال طراحي و ساخته شده است، تشكيل مي‌دهد كه اين مشخصات در نسل جديد سامانه "مرصاد " ارتقا يافته است.


http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8908010192

:| :lol: :lol: :lol:

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
به کسانی که فکر می کردند اگر اس 300 به ابران ندهند اسمان ایران بی دفاع می مونه.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]...ضمن [i][color=indigo]تحرك بالا[/color][/i]، از قابليت مقابله با جنگ الكترونيك و [u][color=brown]شبكه شدن[/color][/u] با ساير سامانه‌هاي راداری و پدافندی نيز برخوردار است. [/quote]
تحرک پذیری بالا و شبکه شدنش گمونم حاصل ارتقا بوده به اضافه دو مورد مهم دیگر:
[quote]...نسل جديد سامانه مرصاد علاوه بر اينكه ارتفاع بالاتری را پوشش مي‌دهد، [b]تعداد اهداف بيشتری[/b] را نيز [b][color=red]در آن واحد[/color][/b] مورد هدف قرار خواهد داد.[/quote]

[align=justify]این دیگه نشون داد که ارتفاع متوسط ایران کاملاً امن خواهد بود! آسوده بخوابید که شهر در امن و امان است! افزایش برد هم احتمالاً نتیجه اضافه شدن یک بوستر هست چون سوخت موشک رو که جدیداً طراحی کرده اند، مجدداً که تغییرش نمی دهند؟! امّا تحرک بالا اگر از اون حرف های تبلیغاتی نباشه، اون هم دست آورد بزرگیه! حسابش رو بکنید: یک سامانه کامل هاوک برای جابه جایی نیاز به دوازده دستگاه کامیون سنگین نظامی داره و اگر توانسته باشند این رو خلاصه و مانورپذیر کنند خیلی در اختفا سایت پدافندی و غافل گیری دشمن می تونه تأثیرگذار باشه.[/align]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
ردار کنترل اتشش باید ارایه فازی باشه. اون رادار ارایه فازی داخل موشک هم برای همین ساخته شده بود.دوستان کسی در مورد افزایش برد و ارتفاع درگیری نظری نداره؟

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]ردار کنترل اتشش باید ارایه فازی باشه. اون رادار ارایه فازی داخل موشک هم برای همین ساخته شده بود.دوستان کسی در مورد افزایش برد و ارتفاع درگیری نظری نداره؟[/quote]

شاید حالا که بردش افزایش پیدا کرده و بوستر بهش اضافه شده با ۷۰ کیلومتر برسه :|

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]این دیگه نشون داد که ارتفاع متوسط ایران کاملاً امن خواهد بود! آسوده بخوابید که شهر در امن و امان است! افزایش برد هم احتمالاً نتیجه اضافه شدن یک بوستر هست چون سوخت موشک رو که جدیداً طراحی کرده اند، مجدداً که تغییرش نمی دهند؟! امّا تحرک بالا اگر از اون حرف های تبلیغاتی نباشه، اون هم دست آورد بزرگیه! حسابش رو بکنید: یک سامانه کامل هاوک برای جابه جایی نیاز به دوازده دستگاه کامیون سنگین نظامی داره و اگر توانسته باشند این رو خلاصه و مانورپذیر کنند خیلی در اختفا سایت پدافندی و غافل گیری دشمن می تونه تأثیرگذار باشه.[/quote]

نه ! به این معناست که اگر قرار باشه موشک ها بردشون افزایش پیدا کنه و به سمت چند هدف شلیک بشن ! باید رادار داخلی فعال داشته باشند و یک رادار کنترل آتش با قابلیت درگیری با تعداد زیادی هدف ! ...

فکر نکنم نیازی به بوستر باشه ! کافیه یک متر به طول موشک اضافه بشه ! بوستر برای اهداف ارتفاع بالا و دوربرد خوبه نه متوسط ... (البته اگر این کار رو کرده باشند که دیگه بهتر ! ) ..

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
دوستان ممکنه بدون اضافه کردن بوستر و با قرار دادن یک موتور جدبد تر و تکنولوژی جدید تر برد را افزایش داده باشند؟

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
به گزارش گروه دفاع و امنیت مشرق، بر اساس بررسی های انجام شده توسط متخصصان دفاعی کشورمان، قریب 60درصد تهدیدات دشمنان فرامنطقه ای علیه ایران در قالب استفاده از سامانه های ارتفاع متوسط بوده و بر این اساس، در نیروهای مسلح کشورمان توجه خاصی به ساخت تجهیزات مقابله با تهدیدات در این ارتفاع شده است. ساخت سامانه پدافندی مرصاد و موشک شاهین که نمونه ارتقاء یافته و ایرانی سامانه هاگ محسوب می شود، نمونه ای از تحقق این تلاش بوده که اخیرا تحویل نیروهای مسلح کشورمان شده است.
سامانه پدافندی صیاد یکی دیگر از تلاشهای کارشناسان دفاعی جمهوری اسلامی برای ارتقاء توان پدافندی کشور در ارتفاع متوسط و بالا به شمار می رود. این سامانه شامل موشکهای 2 مرحله ای بوده که قابلیت استفاده بر ضد انواع هواگردها از جمله هواپیماهای بمب افکن را دارد.
در نوع بهینه شده آن، سامانه صیاد توان مقابله با جنگ الکترونیک را داشته و سیستم های هدایت راداری آن نیز به روز شده اند و می تواند با سامانه های دارای سطح مقطع راداری کم نیز درگیر شود. قرار است به زودی و پس از انجام تست های نهایی، تولید انبوه آن آغاز و به چرخه دفاعی کشور وارد شود.
پدافند موشکی صیاد با سر جنگی 200 کیلویی، با سرعت 1200 متر بر ثانیه به سمت هدف حرکت کرده و می تواند مکمل خوبی برای دیگر سیستم های پدافندی ایران همچون تور ام1، هاگ، اس 200 و اف ام 80 باشد.

[url]http://www.mashreghnews.ir/NSite/FullStory/News/?Id=11544[/url]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

بسمه تعالی

با سلام

سامانه پدافند موشکی صیاد به زودی وارد یگانهای نیروهای مسلح کشورمان می شود.

IMAGE634236011159390000.jpg

IMAGE634236011164390000.jpg

به گزارش گروه دفاع و امنیت مشرق، بر اساس بررسی های انجام شده توسط متخصصان دفاعی کشورمان، قریب 60درصد تهدیدات دشمنان فرامنطقه ای علیه ایران در قالب استفاده از سامانه های ارتفاع متوسط بوده و بر این اساس، در نیروهای مسلح کشورمان توجه خاصی به ساخت تجهیزات مقابله با تهدیدات در این ارتفاع شده است. ساخت سامانه پدافندی مرصاد و موشک شاهین که نمونه ارتقاء یافته و ایرانی سامانه هاگ محسوب می شود، نمونه ای از تحقق این تلاش بوده که اخیرا تحویل نیروهای مسلح کشورمان شده است.
سامانه پدافندی صیاد یکی دیگر از تلاشهای کارشناسان دفاعی جمهوری اسلامی برای ارتقاء توان پدافندی کشور در ارتفاع متوسط و بالا به شمار می رود. این سامانه شامل موشکهای 2 مرحله ای بوده که قابلیت استفاده بر ضد انواع هواگردها از جمله هواپیماهای بمب افکن را دارد.
در نوع بهینه شده آن، سامانه صیاد توان مقابله با جنگ الکترونیک را داشته و سیستم های هدایت راداری آن نیز به روز شده اند و می تواند با سامانه های دارای سطح مقطع راداری کم نیز درگیر شود. قرار است به زودی و پس از انجام تست های نهایی، تولید انبوه آن آغاز و به چرخه دفاعی کشور وارد شود.
پدافند موشکی صیاد با سر جنگی 200 کیلویی، با سرعت 1200 متر بر ثانیه به سمت هدف حرکت کرده و می تواند مکمل خوبی برای دیگر سیستم های پدافندی ایران همچون تور ام1، هاوک، اس 200 و اف ام 80 باشد.
منبع: مشرق نیوز

چند عکس از اف ام 80 (یا اچ کیو 7 چینی ) ایران :|

35%7E4.jpg

normal_4efd2e8319ea43349a8b~1.jpg

fm-80_2.jpg

xinsrc_d8dfb54d11d54eb09aef5dde8d71e3e7.

یا علی مدد.

  • Like 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط mamad
      سينه ستبر تاريخ مالامال از خاطرات حيات و ممات مردان مردي است كه روحشان فراتر از زمان و عرصه فراخ زمين تنگ‏تر از قلب سرشار از عشقشان بوده است



      امير سپهبد علي صياد شيرازي در سال 1323 در کبود گنبد مشهد در خانواده اي مذهبي به دنيا آمد. مادرش شهربانو و پدرش زياد نام داشت. پدرش، که از عشاير فارس بود، به استخدام ژاندارمري در آمد و سپس به ارتش منتقل شد. او از جاذبه اي خاص برخودار بود، از اين رو علي تحت تأثير پدر از کودکي به ارتش علاقه مند شد.

      او به همراه پدر و خانواده، مانند ديگر خانواده هاي نظاميان، از شهري به شهري مهاجرت مي کرد. شهرهاي مشهد، گرگان، شاهرود، آمل، گنبد و سرانجام گرگان محل پرورش وي شدند. او سال ششم متوسطه را در تهران گذراند و در سال 1342 موفق به اخذ ديپلم گرديد. او در سال 1343 در کنکور دانشکده افسري شرکت کرد و پذيرفته شد. علي از بدو ورود به دانشکده به جديت در درس و پاي بندي به مذهب شهرت يافت. و سرانجام در مهرماه 1346 در رسته توپخانه دانش آموخته شد و با درجه ستوان دومي وارد ارتش گرديد. او پس از طي دوره آموزشي در شيراز و اصفهان به لشگر تبريز و سپس لشگر زرهي کرمانشاه منتقل شد. او در سال 1350 براي گذراندن دوره آموزش زبان انگليسي به تهران آمد و پس از پايان کلاس و جديت در تحصيل سرانجام خود از استادان زبان انگليسي شد. ستوان يک علي صياد شيرازي تصميم گرفت با دختر عمويش، خانم عفت شجاع ازدواج کند اما به دليل اين که محمود، عموي علي، از مخالفان شاه بود، ساواک با اين ازدواج موافقت نکرد، اما سرانجام در اثر اصرار علي، ارتش با اين وصلت مبارک موافقت کرد. علي در سال 1352 به دليل لياقت ها و دقت هايش در کار، براي تکميل تخصص هاي توپخانه از طرف ارتش به آمريکا اعزام شد تا دوره هواسنجي بالستيک را بگذراند. او اين دوره آموزشي را در شهر فورت سيل از ايالت اوکلاهما، در منطقه اي نظامي، با موفقيت طي کرد. در اين دوره فشرده ستوان همچون مبلغي مذهبي به دعوت آمريکاييان به اسلام مي پرداخت و در مجالس بحث و مناظره آنان شرکت مي کرد. او در بين آشنايان جديدش به مرد مذهبي مشهور شد. او پس از گذراندن دوره، با تخصصي جديد و روحيه اي با نشاط به ايران مراجعت کرد. ارتش براي استفاده از دانش نظامي ستوان، او را در سال 1353 به اصفهان ـ مرکز توپخانه ـ منتقل کرد. علي در اصفهان با يافتن دوستان جديد مطالعات مذهبي خود را پي گرفت و شخصيت سياسي خويش را در اين دوره قوام بخشيد. او در نامه اي که براي سرگرد محمد مهدي کتيبه، يکي از افسران مذهبي، ارسال کرد اين جمله را نوشت: «در مورد برنامه هاي مذهبي بحمدالله پيش مي رويم مخصوصاً در آن قسمت که مي دانيد». اين جمله حساسيت ضد اطلاعات را برانگيخت و از آن پس وي تحت مراقبت قرار گرفت. آنها پس از تحقيق و مراقبت متوالي، او را «متعصب مذهبي» معرفي کردند و مراقبت از وي را شدت بخشيدند. جالب اين است که هرکس از افسران را به مراقبت وي مي گماردند يا تحت تأثير روحيه او قرار مي گرفت و گزارش مثبت براي او رد مي کرد يا صياد را از مراقبت و مأموريت خود خبر مي داد و يا از اول با چنين مأموريتي مخالفت مي کرد.

      سروان صياد هم زمان با اوج گيري مبارزات ملت مسلمان ايران به رهبري امام خميني تقيه را کنار گذارد و در ارتش علناً به دفاع از علماي اسلام و حکومت اسلامي پرداخت و سرانجام به دليل اين که در بين افسران، تبليغات ضد رژيم مي کرد، ضد اطلاعات از قرار دادن جنگ افزار در اختيار وي ممانعت کرد و اعلام نمود که از واگذاري مشاغل حساس به او خودداري شود. سرانجام سروان در 19 بهمن دستگير و زنداني شد اما ديري نپاييد که انقلاب به پيروزي رسيد و او هم مانند همه مردم ايران آزاد شد.

      دوره دوم زندگي سرهنگ صياد بعد از پيروزي انقلاب اسلامي آغاز مي شود: او پس از پيروزي انقلاب اسلامي با رحيم صفوي و حجت الاسلام سالک آشنا مي شود و با يکديگر پيمان مي بندند که از پادگانهاي اصفهان حفاظت نمايند. اختلاف سروان با فرماندهان ارتش موجب آشنايي وي با حضرت آيت ا... خامنه اي مي گردد و از اينجا سرنوشت صياد به کلي تغيير پيدا کرد. پس از حوادث کردستان، صياد با درجه سرگردي به همراه سردار صفوي به غرب اعزام مي گردد. و با هماهنگي ارتش و سپاه سنندج را آزاد مي کنند. لياقتهاي سرگرد در کردستان موجب مي گردد تا با درجه سرهنگي به فرماندهي عمليات غرب منصوب گردد. اختلافات سرهنگ با بني صدر اولين رئيس جمهوري اسلامي موجب برکناري وي و خلع دو درجه مي گردد. اما ديري نپاييد که بني صدر سقوط کرد و شهيد رجايي به رياست جمهوري رسيد و سروان مجدداً با دو درجه به غرب کشور اعزام مي شود. سرهنگ با تأسيس قرارگاه حمزه سيدالشهداء لشگرهاي 64 اروميه و 28 کردستان و تيپ هاي 23 نيروي ويژه هوا برد و تيپ 30 گرگان شهرهاي بوکان و اشنويه را آزاد کرد. در هفتم مهرماه 1360 به خاطر رشادت ها و لياقتها توسط رهبر معظم انقلاب حضرت امام خميني (ره) به فرماندهي نيروي زميني منصوب شد. او با هماهنگي با سپاه قهرمان پاسداران انقلاب اسلامي در عمليات طريق القدس، فتح المبين، بيت المقدس، رمضان، مسلم بن عقيل، مطلع الفجر، محرم، والفجر 1، 2، 3، 4، 8، 9، عمليات خيبر و بدر و قادر شرکت نمود و پيروزي هاي بزرگي را براي ايران اسلامي به ارمغان آورد که بي شک در تاريخ امت اسلامي به عظمت خواهد ماند. سرهنگ در مرداد سال 1365 از فرماندهي نيروي زميني استعفا داد و با پيشنهاد آيت الله خامنه اي و تصويب رهبر انقلاب به سمت نمايندگي امام در شوراي عالي دفاع منصوب شد. در سال 66 به درجه سرتيپي نايل آمد. سرتيپ صياد شيرازي در سال 67 در عمليات مرصاد که مرزهاي غرب ايران مورد هجوم منافقين قرار گرفته بود شرکت و با روحيه اي بسيجي ضربات محکمي را بر پيکر مزدوران منافق وارد کرد. سرانجام صياد شيرازي در مقام جانشيني رياست ستاد کل به خدمت مشغول شد. تيمسار سرتيپ صياد شيرازي در 16 فروردين 1378 همزمان با عيد خجسته غدير با حكم مقام معظم فرماندهي كل قوا به درجه سرلشگري نايل آمد.

      پس مانده هاي زخم خورده مرصاد در صبح روز 21 فروردين 78 ، فاتح بزرگ فتح ‏المبين و بيت ‏المقدس و يکی از بزرگترين سرمايه های کشور را در تروري ناجوانمردانه آماج تيرهاي كينه خود قرار دادند و قامت استوار امير ارتش اسلام را به خاك افكندند. روحش شاد.



      منبع: خاطرات امير سپهبد صياد شيرازي ـ مرکز اسناد انقلاب اسلامي



      و اكنون خاطراتي از زبان خود شهيد
      چهره من در مرکز توپخانه اصفهان شناخته شده بود ؛ البته نه به عنوان کسي که چهره اش آميخته با سياست است ، بلکه بيشتر مرا يک چهره ي مذهبي مي شناختند که موضع مشخصي نسبت به حرکت حضرت امام و انقلاب دارم . ولي کسي مدرکي نداشت. ديگر طوري شده بود که در همان کميته اي که درس مي دادم – نقشه برداري و نقشه خواني تدريس مي کردم – استادهاي ديگر ، به خاطر اين روحيه ، به من احترام مي گذاشتند و مراعات مرا مي کردند.



      ***

      اول انقلاب وضع آشفته بود. گروهک ها به شدت کار مي کردند ، مخصوصاً چپ ها و در راس شان چريک هاي فدايي خلق. به کرات جلوي در پادگان از کيف پرسنل وظيفه ، مخصوصاً آن هايي که ليسانسيه بودند ، اعلاميه در مي آورديم ، مي گفتند: ديگر آزاد شده ايم.

      ما نمي دانستيم با اين ها چکار کنيم. انگار آزادي يعني اين که هر کس هر کاري که مي خواهد انجام دهد.



      ***

      با سنندج تماس گرفتم که هليکوپتر بيايد. سه چهار تا مجروح داشتيم. يک مجروح راننده تانک اسکورپين بود. ديدم پيشاني اش را بسته و پانسمان کرده. پرسيدم: چي شده؟

      گفت: گلوله خورده.



      گلوله با يک مقدار زاويه به پيشاني او خورده بود. سر او را نشانه گرفته بودند که از تانک بيرون بوده. فقط پوستش را برده بود. خيلي با روحيه ، يک تفنگ ژ- ث دستش گرفته بود و ضد انقلاب را دنبال مي کرد.



      ***

      اطلاع دادند که بني صدر به قرارگاه شما در کرمانشاه آمده و منتظر است.

      آمدم به سقز. لباسم درهم ريخته بود. يک لباس بسيجي گير آوردم. سريع دوش گرفتم ، لباسم را عوض کردم و به خلبان هليکوپتر گفتم: مي خواهم سريع برويم کرمانشاه.

      گفت : به شب بر مي خوريم.



      گفتم : اشکال ندارد ، هر طور شده خودمان را برسانيم به آن جا که رئيس جمهور آمده.

      وقتي به کرمانشاه رسيدم ، ساعت هشت شب بود. بچه هاي قرارگاه که ترکيبي از ارتش و سپاه بودند ، تا مرا ديدند ، تکبير گفتند. پرسيدم: مسأله چيست؟



      گفتند: الان مي فهميد.

      رفتم داخل اتاق. ديدم آقاي بني صدر و شهيد رجايي که آن موقع نخست وزير بود و تعدادي از مشاورين بني صدر ، آن جا هستند. حالا من خوشحال بودم از اين که اين خوش خبري را مي دهم که ستون هشت روز در محاصره و در حال انهدام بود ولي نجات پيدا کرد. با حالت گرمي به طرف آقاي بني صدر رفتم که او را ببوسم.



      ديدم که دست او مثل دست مرده است. البته طبيعت او همين بود ولي آن جا خيلي شل بود. اين طور احساس کردم ، ولي حرارت خودم را در بوسيدن نشان دادم. بلافاصله بني صدر پرسيد: ستون چي شد؟



      گفتم : الحمدلله نجات پيدا کرد.

      يک دفعه تکان خورد. من تا آن موقع اثر سخن چيني را در مسؤولين نديده بودم . در تاريخ خوانده بودم که براي کسي که مي خواهد خدمت گزاري کند ، سخن چيني مي کنند. ولي تا آن موقع نمي دانستم که اثرش چيست. آن قدر به گوش اين آدم خوانده بودند: فلان کس رفته همه را به کشتن داده ، ستون تار و مار شده، ستون به اسارت در آمده که حرف من باورش نمي شد.



      پرسيد: چقدر تلفات داديد؟

      گفتم : تا اين جا حدود هفتاد نفر شهيد داديم وصد و پنجاه تا مجروح. معلوم بود که رقم ها را از اين بالاتر داده بودند. ساکت شد.



      مثل اين که مي خواست بر مبناي حرف آن ها شروع کند و به من حرف هايي بزند ولي ديد که مطلب چيز ديگري است. معلوم شد پشت سر من خيلي غيبت کرده اند. آن تکبيري هم که بچه ها سر دادند، به خاطر دفاعي بود که مي خواستند از من بکنند.
    • توسط RedArmy
      موشك ايراني زمين به هواي كروتال (Crotale)


      از جمله پروژه هاي دردست توسعه و تكميل صنايع هوافضاي وزارت دفاع جمهوري اسلامي ايران ، ساخت موشكهاي زمين به هواي ((كروتال)) مخصوص پدافند هوايي در ارتفاع پايين يا متوسط است.
      اين موشك در چين توليد شده و به FM-80 معروف است ، البته مدل اصلي اين سيستم در فرانسه ساخته شده است .
      هدايت سيستم ، بوسيله رادار ((پالس داپلر)) كه بيش از 20 كيلومتر برد دارد و ساخت كارخانه ((تامپسون)) فرانسه است ، انجام مي شود.
      طول اين موشك 93/2 متر ، وزن آن 1/85 كيلوگرم و با سرعت 750 متر بر ثانيه در محدوده برد 500 تا 8600 متر به سوي اهدافي با بيشترين سرعت 400 متر بر ثانيه شليك مي گردد ، از ديگر مشخصات اين موشك قطر 15 سانتي متري جرم 1/85 كيلوگرم با سرجنگي 14 كيلوگرمي ، داراي سوخت جامد و برد 500 تا 8600 متر براي هواپيما و 11 كيلومتر براي بالگرد مي باشد و حداكثر ارتفاعي كه مي تواند اوج بگيرد 1800 متر مي باشد.
      در صورت شليك يك موشك ، احتمال برخورد آن به هدف 86 الي 90 درصد و در صورت شليك دو موشك احتمال اصابت آن 96 درصد مي باشد. بيشترين ارتفاع قابل دسترس اين سيستم 5500 متر مي باشد.

      البته عكس هاي فوق براي نمونه فرانسوي اونه !
      منبع : موشكهاي استراتژيك جهان ، انتشارات سازمان عقيدتي سياسي ارتش ، جلد ششم
    • توسط Mojiir
      [video width=400 height=350:a7eb718601]http://up6.iranblog.com/upload/90/shahrivar/3-5/2dIR-Iran-Ghader-Land-Attack-cruise-Missile-improved-Noor-.flv[/video]

      http://up6.iranblog.com/upload/90/shahrivar/3-5/2dIR-Iran-Ghader-Land-Attack-cruise-Missile-improved-Noor-.flv
    • توسط 7mmt
      بسم الله الرحمن الرحیم
       
      امیر المومنین (علیه السلام): مَا أَكْثَرَ الْعِبَرَ وَ أَقَلَّ الِاعْتِبَارَ
       
       
      با توجه به اطلاعات و اخبار منتشر شده در مورد پروژه های پدافندی برد کوتاه، به ویژه پروژه سپر که ظاهرا بر اساس پنتسیر روسی ساخته شده است، این یادداشت بر آن است تا برخی نظریات و پیشنهادات خود را در باب این موضوع بیان کند.
       
      نخست در باب اهمیت پدافند برد کوتاه در میادین نبرد مدرن:
       
      همان طور که مستحضر هستید با توجه به تغییر میادین نبرد به سمت استفاده از جنگ افزار های دوربرد، هوشمند و شبکه محور،و نیز رشد روز افزون تهدیدات جدید در حوزه پدافند از جمله حملات انبوه توسط پهپاد ها و ریز پرنده ها و موشک های کروز، پدافند برد کوتاه از جهات مختلف اهمیت ویژه ای یافته است. پدافند برد کوتاه از یک سو آخرین لایه پدافندی قبل از رسیدن موج حملات دشمن به اهداف و تاسیسات استراتژیک و با اهمیت حیاتی (همچون تاسیسات گازی پارس جنوبی یا تاسیسات اتمی) ست، از سوی دیگر حافظ سامانه های دور برد و میان برد در برابر موج انبوه حملات توسط سلاح های دور ایستایی ست که با هدف اوت نامبر کردن سامانه های دوربرد و نابودی آنها جهت ایجاد خلع در شبکه پدافندی یا مجبور ساختن به مصرف موشک های برد بلند و گران قیمت برای نابودی اهداف ازان قیمت غیر قابل چشم پوشی، شلیک می شوند.
      تجربه ی تاریخی چنین حملاتی که به ویژه از جنگ اول خلیج فارس و عملیات طوفان صحرا شروع شد و تا منازعات پس از آن از جمله در جنگ دوم عراق درسال 2003، جنگ داخلی لیبی، جنگ سوریه و ادامه و تکامل یافت، سرعت رشد و تکامل این استراتژی و جنگ افزار های مربوطه، میزان اثر گذاری آنها در میادین نبرد، توان دشمنان در بکار گیری گسترده و دامنه دار چنین تسلیحاتی –از جهت مالی، لجستیکی و فناوری- اهمیت و خطر این دست تهدیدات را غیر قابل کتمان ساخته است.
      در این باب سخن بسیار است که خود موضوع مقاله مفصل جداگانه ای ست.
       
      بررسی آنچه در مورد پروژه های داخلی منتشر شده:
       
      به نظر می رسد از سوی با توجه به سابقه و تجربه به کار گیری سامانه ی پدافندی کوتاه برد تور ام-1 روسی در ایران، و نیز شهرت سامانه های روسی پنتسیر و نسل جدید سامانه ی تور در دنیا و آشنایی نزدیک با این سیستم ها در خلال درگیری های سوریه، این دو سامانه به عنوان پایه ای برای طراحی نسخه ی مشابه داخلی در نظر گرفته شده اند، عقاب به عنوان سامانه مشابه تور و سپر به عنوان سامانه مشابه پنتسیر. گرچه از برخی اطلاعات و اظهار نظر های منتشر شده به نظر می رسد که طاعون موازی کاری ها گریبان گیر این پروژه نیز شده است، اما در این نوشتار اطلاعات موجود را بر اساس وجود تنها سامانه سپر تحلیل می کنیم.
      از آنجا که به نظر می رسد سامانه های پنتسیر و تور به عنوان مبنایی برای طراحی نسخه ایرانی در نظر گرفته شده اند، از این روی بررسی مشخصات و عملکرد عملیاتی سامانه های مذکور اجتناب ناپذیر می باشد.
       
       
       
      ابتدا در مورد سوابق این 2 سامانه در ایران به اختصار توضیح کوتاهی ارائه می شود
       
      سابقه تور ام-1 در ایران به سال 85 و بر اساس اطلاعات موجود خرید 29 آتش بار از این سامانه بر می گردد. کاربر تمامی آتشبار های تور خریداری شده سپاه پاسداران می باشد. این سامانه در مناطق پدافندی مهم و نیز در رزمایش های پدافندی همواره حضور چشم گیری داشته است. از سوابق مهم آن در ایران اما می توان به 3 مورد شاخص اشاره کرد.
       
      v      فرندلی فایر هواپیمای اف-14 تامکت به خلبانی شهید کریمایی و کمک خلبانی شهید فصیحی بر فراز خلیج فارس در بهمن ماه 1390
      v      شکار پهپاد هرمس 180 اسرائیلی در سال 2014
      v      سرنگون کردن هواپیمای مسافر بری اوکراینی در 18 دی ماه 1398
       
      در مورد پنتسیر اما ایران جز کاربران و خریداران رسمی این سامانه نمی باشد و اطلاعاتی از حضور و عملیاتی بودن آن در ایران موجود نیست. اما از سوی نشریه دفاعی جینز اطلاعاتی منتشر شده که حاکی از آن است که از خرید 1 میلیارد دلاری سوریه برای خرید سامانه پنتسیر در سال 2006 که فرایند تحویل آن از سال 2007 شروع شد، تعداد 10 آتشبار از این سامانه تا سال 2008 به ایران تحویل داده شده است. این اطلاعات در شماره 112 نشریه میلیتاری بالانس منتشر شده در سال 2012 از سوی موسسه بین المللی مطالعات استراتژیک (IISS) نیز منعکس شده است.
       

       
       
      بررسی اجمالی توانایی های سامانه ها
       
      در نسخه تور ام-1 تحویلی به ایران این سامانه 8 موشک را حمل می کند که مکانیزم پرتاب آن از نوع لانچ سرد  است که در کنار مزایای قابل توجه، البته دارای معایبی نیز هست.  هر آتشبار تور توانایی درگیری هم زمان تنها با 1 هدف را دارا بود که البته در به روز رسانی بعدی توانایی درگیری همزمان با 2 هدف به آن افزوده می شود. هر آتشبار این سامانه به یک سیستم اپتیکال تلویزیونی نیز مجهز است که از آن می توان صرفا جهت تایید هدف استفاده کرد و قابلیت رهگیری یا هدایت به خط دید بر اساس آن وجود ندارد. در تعداد اندکی از آتشبار های عملیاتی در ایران جز اپتیک مذکور یا یک سامانه الکترواپتیکال جدید تعویض شده است که قابلیت دید در شب را نیز دارا می باشد.
      نسل جدید سامانه ی تور Tor-M2E، نسخه ای ارتقا یافته از نسل قبلی خصوصا از جهت رادار و سیستم کنترل آتش است که می تواند در هر تلار تا 16 موشک از نوع 9M338 را به صورت آماده به شلیک حمل کند. این موشک ها فاقد سیکر مستقل هستند و از طریق فرمان رادیویی هدایت می شوند، این روش گرچه موجب کاهش هزینه می شود ولی در عین حال آسیب پذیری را در برابر جنگ الکترونیک افزایش می دهد. طبق اطلاعات موجود هر تلار از این سامانه می تواند به طور هم زمان با 4 هدف درگیر شود که نسبت به نسل قبل بهبود یافته است. رهگیری و شلیک به سمت اهداف در حال حرکت از ویژگی های قابل توجه این سامانه است.
       
      پنتسیر از سوی دیگر سامانه ای ست با پیکره بندی منحصر به فرد، که در کنار استفاده از یک توپ 2 لول با نواخت بالای 30 میلی متری از 12 موشک هات لانچ مایل پرتاب نیز استفاده می کند. موشک های مورد استفاده در این سامانه متفاوت از موشک های سامانه ی تور است، ولی از جهت هدایت رادیویی دارای شباهت است. بر اساس اطلاعات موجود در منابع با دسترسی عمومی، موشک 57E6 مورد استفاده در این سامانه دارای مشخصاتی به شرح زیر است:
       
      -          موشکی ست 2 مرحله ای که مرحله ی اول را بوستر تشکل داده است و قسمت دوم بدون داشتن مولد رانش مستقل، صرفا با اتکا به انرژی فراهم شده توسط بوستر مرحله اول ادامه مسیر می دهد.
      -          وزن: 76 کیلوگرم خود موشک، 94 کیلوگرم همراه کانتینر
      -          برد 18 کیلومتر
      -          20 کیلوگرم سرجنگی
      -          مکانیزم هدایت: رادیویی/ به خط دید
       

      پنتسیر سوری
       

      مجموعه پدافندی روسیه در پایگاه لاذقیه در سوریه متشکل از 5 تلار پنتسیر، 1 واحد تور ام-2 ، خودروی بارگذار و رادار اکتساب هدف  L696
       
      گرچه ترکیب و تجمیع موشک و توپ و نیز سامانه های راداری و اپتیکی و کنترل آتش مورد نیاز تنها بر روی یک کشنده متحرک، از جهاتی موضوعی اغوا کننده است، اما در عین حال کارنامه ی عملیاتی این سامانه، عمدتا درگیری های سوریه، چه در مواردی که تحت هدایت و استفاده ی ارتش سوریه بوده، و چه در مواردی که در پایگاه های در اختیار روسیه، توسط خود پرسنل روسی بکار گیری شده، حاکی از عملکردی ضعیف است، تا جایی که در چندین مورد در حملات رژیم اشغالگر اسرائیل به مواضع ارتش سوریه، این سامانه ی دفاعی خود شکار موشک های کروز دلیله شد، در درگیری های اخیر در منطقه ادلب نیز بر اساس اطلاعات منتشر شده دست کم 2 سامانه پنتسیر شکار پهپاد های ترک شده اند در حالی که حتی از کشف هدف تهدید نیز عاجز بوده اند. در سایر حملات صورت گرفته از سوی اسرائیل نیز که عمدتا شامل شلیک تعداد 8 تا 16 موشک دلیله در هر حمله بوده این سیستم در بهترین حالت موفق به شکار تعداد اندکی از تهدیدات شده است.
       
         
       
      تصاویر اخرین مورد انهدام پنتسیر در سوریه در تاریخ 3 مارچ 2020 توسط ترکیه.
      نقش سامانه اخلالگر کورال که تصاویر حضور آن در سوریه نیز منتشر شده بود در پرونده انهدام پنتسیر پر رنگ است.
       

      سامانه جنگ الکترونیک کورال ساخت ترکیه
       
       
      از جمله دلایل این عملکرد نا امید کننده ضعف شدید در برابر جنگ الکترونیک، عدم امکان درگیری هم زمان در چند جهت، توان درگیری هم زمان تنها با 2 هدف، مشکل موشک ها در مقابله با اهداف با مانورپذیری بالا، و البته ضعف اساسی در شبکه پدافندی سوریه است. اخیرا در وبسایت Army Recognition که از منابع شناخته شده در حوزه ی نظامی ست گزارشی از عملکرد سامانه های کوتاه برد روسی منتشر کرد است، بر اساس این اطلاعات از آوریل تا اکتبر سال 2018 میلادی سامانه تور ام 2 یو 80 هدف هوایی را رهگیری کرده است و درصد موفقیت این سامانه در حدود 80 درصد بوده است و این در حالی است که میزان موفقیت سامانه پانتسیر اس 1 در برابر این اهداف 19 درصد است بوده است. از همین روی روسیه به دنبال توسعه و ساخت نسخه پیشرفته تری از این سامانه با تجهیزات الکترونیکی، رادار و موشک جدید است که Pantsir-SM نام دارد.
      همچنین گزارشاتی غیر رسمی وجود دارد که سامانه پنتسیر در بدو ورود به سوریه در آزمایشاتی حتی در برابر سیستم های جنگال ساخت کره شمالی نیز دچار اختلال در عملکرد شدید شده است.
      مشکلات نسخه فعلی پنتسیر عمدتا به ضعف جدی در فضای الکترومغناطیسی آلوده، توانایی محدود رادار در مواجهه با اهداف کم RCS ، آسیب پذیری هدایت رادیویی ، و نیز قابلبت محدود موشک در مقابله با اهداف مانور پذیر است.
      از انجا که نیروی پیشرانش این موشک تنها توسط بوستر مرحله اول تامین می شود که ظرف مدت 1.5 ثانیه موشک را به سرعت 3.8 ماخ می رساند و پس از جدایش بوستر صرفا با اتکا به انرژی جنبشی حاصله ادامه مسیر می دهد، در مقابله با اهداف چابک و مانورپذیر به دلیل آنکه پس از هر بار تغییر مسیر بخش قابل توجهی از انرژی خود را از دست می دهد، احتمال جا ماندن از هدف تقویت می شود، هم زمان ضعف هدایت این موشک در برابر جنگ الکترونیک احتمال ایجاد خطا در هدایت را تقویت می کند که به نوبه ی خود مزید بر علت می شود.
      در مورد مواجه های متعدد این سامانه در برابر حملات روتین رژیم اسرائیل به سوریه نیز ضعف در حوزه هایی همچون اوت نامبر شدن به عنوان یکی از  بزرگترین تهدیدات برای سامانه های پدافندی، و نیز جنگ الکترونیک که خصوصا هدایت رادیویی در برابر آن آسیب پذیری بیشتری دارد، مشکلات مربوط به پیکره بندی که باعث شده هر تلار تنها در یک جهت قابلیت درگیری داشته باشد و .... از جمله مواردی بوده اند که باعث شده اند حملات رژیم اشغالگر با نرخ موفقیت قابل توجه همراه باشد.
      از سوی دیگر گرچه عملکرد سامانه ی تور به میزان قابل توجهی بهتر بوده، لیکن این عملکرد نیز در شرایط عملیات نظامی محدود و نه یک جنگ تمام عیار به دست آمده است. این سامانه گرچه در عمده پارامتر ها عملکرد بهتری نسبت به پنتسیر دارد اما به جهت مکانیزم هدایت عدم برخور داری موشک ها از جست و جو گر مستقل، کماکان آسیب پذیری قابل توجهی در برابر جنگ الکترونیک دارد، و علاوه بر آن به دلیل همین مورد فقدان سیکر تا اخرین لحظه ی قبل از برخورد نیاز به هدایت توسط سامانه را دارد، که ضمن آنکه ظرفیت سیستم را برای درگیری با اهداف دیگر اشغال می کند، احتمال خطا رفتن موشک به جهت تاثیر پذیری فرامین رادیویی از اخلال گسترده را افزایش می دهد. همچنین به دلیل مکانیزم پرتاب کلد لانچ، و نیز سطح بالای ماشینیزم این موشک از پیچیدگی های بسیار زیادی برخوردار است که تولید آنرا خصوصا برای کشور هایی که تجربه فنی لازم در این زمینه را ندارند بسیار دشوار و هزینه بر ساخته، و از طرف دیگر اطمینان پذیری عملیاتی را کاهش می دهد.
       
        
       
      2 مورد هدف قرار گرفتن پنتسیر سوری توسط موشک های دلیله اسرائیل
       

       
      موشک کروز هواپرتاب دلیله با برد 250 کیلومتر، سلاح اصلی اسرائیل در حمله به تاسیاست نظامی سوریه
       
       
      اگرچه موارد مطرح شده در مورد هر دو سامانه برد کوتاه عقاب و سپر می توان به عنوان معیاری جهت ارزیابی قابلیت ها در یک میدان رزم واقعی احتمالی قرار داد، اما تمرکز اصلی این یادداشت بر روی سامانه سپر خواهد بود.
       
      سپر
       
      اطلاعات محدودی به صورت نیمه رسمی از این سامانه منتشر شده است اما بر اساس دیگر اطلاعاتی که از منابع اوپن سورس قابل دست یابی ست می توان پیشبینی های قابل توجهی در مورد ساختار و قابلیت های این سامانه داشت.
      گرچه از حدود یک سال قبل اطلاعات و تصاویری موجود بود که حاکی از آن بود که احتمالا پروژه ای جهت ساخت سیستم پدافند کوتاه برد مشابه پنتسیر در ایران در  جریان است، اما اولین بار وجود قطعی این پروژه و نام آن توسط اطلاعاتی که از سوی نهادهای نظامی در اختیار خبرنگار تسنیم قرار گرفته بود اعلام شد.
      اولین نشانه ها در مورد توسعه چنین سامانه ای را می توان به دیده شدن نسخه تمام متحرک از توپ 35 میلیمتری 2 دولول اورلیکن در قالب پروژه حائل و نیز تجهیز آن به سامانه الکترواپتیکال جهت کشف و رهگیری هدف تحت پروژه سراج نسبت داد. همچنین اطلاعاتی در مورد تجهیز این توپ به سنسور های لازم جهت شلیک گلوله های با فیوز قابل زمان بندی جهت افزایش هرچه بیشتر اثرگذاری آن وجود دارد.
       

      حائل در رزمایش پدافندی ولایت 97
       

      سامانه سراج- وجود سنسور های چند گانه جهت رصد آسمان منطقه و رهگیری هدف و نیز امکان کشف حین رهگیری از نقاط شاخص این مجموعه می باشد.
       

      اورلیکن مجهز به سنسور مازل ولاسیتی که به جهت کنترل و دقت آتش بهتر و نیز فرمان دادن به فیوز مجاورتی با محاسبه سرعت گلوله و فاصله تا هدف، استفاده می شود. (با تشکر از elo)
       
       
      گرچه اطلاعات موجود تا بدینجا حاکی از تلاشی ارزشمند و طراحی سامانه ای قابل را دارد، اما مواردی حساسیت و نگرانی ما را بر انگیخت. همچنین وضعیت موجود، تهدیدات پیش رو، و نیز نیازمندی های عملیاتی خاص جمهوری اسلامی ایران، و البته نظر به شدت مخالف پژوهشگران حوزه ی نظامی از جمله اعضای این اندیشکده نسبت به موازی کاری ها، و تلاش برای ارائه راه حلی جامع موجب شکل گیری نظرات و پیشنهاداتی شد که در ادامه بیان می گردد.
      از جمله موارد اصلی موجب نگرانی تصویری منتشر شده از مدل تونل باد موشکی 2 مرحله ای مشابه موشک مورد استفاده در سامانه پنتسیر (البته با تفاوت هایی در طراحی بالک ها) است، از آنجایی که سایر مدل های موجود در تصویر تبدیل به محصول عملیاتی شده اند یا در پروسه مربوطه قرار دارند بیم آن می رود که این مدل نیز سرنوشتی مشابه یافته و موشک سامانه سپر نیز وارث عیوب طراحی سامانه ی روسی باشد.
       

      مدل تونل باد موشک ایرانی
       

       
      نسخه اصلی موشک  57E6مورد استفاده در سامانه پنتسیر اس-1
       
      البته با توجه به شباهت غیرقابل انکار میان طراحی مرحله دوم این موشک با موشک اسپارو، و نیز افزایش قطر و وینگ اسپن نسبت به موشک مشابه در سامانه پنتسیر، صرفا بر اساس یک احتمال، می توان این موشک را حاصل یک جراحی بر روی موشک های اسپارو دانست، بدین شکل که از قسمت بعد از وارهد و بالک های کنترلی که شامل بخش موتور سوخت جامد موشک می باشد جدا شده، یک قسمت جایگزین شامل بالک های استابلایزر به آن افزوده شده و در نهایت با توجه به زمین پرتاب بودن موشک از سرعت و ارتفاع از سطح صفر (از سرعت و ارتفاع اولیه پرتاب های هواپایه بهره نمی برد) مشابه موشک پنتسیر به یک بوستر سوخت جامد قطور تر و البته بسیار قوی تر مجهز شده باشد. در صورت درست بودن این سناریو در مورد باقی ماندن سیکر آشیانه یاب اصلی موشک، یا ارتقای احتمالی آن و یا حتی حذف به کلی آن و استفاده از همان فرامین رادیویی مشابه پنتسیر که ارزان تر و البته آسیب پذیر تر است، اظهارنظر قطعی نمی توان داشت.
       

       
       
       
       
      طرح پیشنهادی، چرا و چگونه:
       
      آنچنان که پیشتر عرض شد معتقد به اهمیت فراوان سامانه های بردکوتاه خصوصا در مقابله با تهدیدات نو ظهور و حملات انبوه توسط تسلیحات دور ایستا و لزوم برخورداری این سامانه ها از استاندارد ها و قابلیت های سطح  بالا هستیم تا نه تنها بقای خود در میدان رزم را حفظ کنند، بلکه ضامن بقای تاسیسات حیاتی برای کشور باشند که بعضا دهه ها عمر و ده ها میلیارد دلار هزینه صرف ساخت آنها شده و نابودی آنها می تواند ضربات جبران ناپذیر بر پیکره ی ایران عزیز وارد آرد. به رغم پهنه ی وسیع جغرافیایی، برخی از مهم ترین و استراتژیک ترین تاسیسات کشور در نقاط مرزی (جنوب) واقع هستند نه در "عمق استراتژیک" کشور، در واقع همیشه و در همه موارد داشتن پهنه ی جغرافیایی وسیع فراهم آورنده ی عمق استراتژیک لازم در همه سطوح نیست. حمله به این تاسیسات نه تنها نیاز به عملیات های پر ریسک عمقی ندارد، بلکه در مواردی مانند تاسیسات پارس جنوبی عدم رعایت اصول پدافند غیر عامل این تاسیسات را به شدت آسیب پذیر ساخته است. از جمله دیگر موارد این دست تاسیسات استراتژیک می توان به پایانه ی نفتی خارک اشاره کرد، "با وجود توسعه ترمینال های نفتی جایگزین خارک در طی جنگ و بعد از آن، همچنان خارک اصلی ترین پایانه صادرات نفت خام کشور است و آسیب دیدن آن ضربه سنگینی به صادرات نفت و اقتصاد ملی ایران وارد می سازد. همچنین پارس جنوبی گذشته از تولید 70 درصد گاز کشور، طی سالهای اخیر و برنامه تبدیل سوخت نیروگاه های برق سیکل ترکیبی از مایع به گاز و توسعه نیروگاه های گازی، اصلی ترین تامین کننده سوخت نیروگاه های برق کشور محسوب می شود و اخلال در روند تولید آن به معنای خاموشی وسیع در ایران است" [1]. بر خلاف پالایشگاه جم که در جانمایی آن اصول پدافند غیر عامل تا حد زیادی رعایت شده است و با قرار گرفتن در میان رشته کوه ها از تیررس مستقیم آتش دشمن در امان مانده است، اما در مورد تاسیسات پارس جنوبی جانمایی آن به جهت سهولت ترابری تجاری به قیمت آن تمام شده تا ده ها میلیارد دلار تاسیسات گران قیمت در بی دفاع ترین شکل ممکن جلو تر از ارتفاعاتی که می توانست پناه آنها باشد قرار گیرند و در خط آتش مستقیم ساده ترین حملاتی از سمت ساحل قرار بگیرند که به راحتی می توانند فاجعه آفرین باشند. از این روی با توجه به اهمیت استراتژیک این تاسیسات حفاظت از آنها توسط سامانه های کوتاه بردی که توان مقابله با سوارم تسلیحات استنداف دشمن را داشته باشند اهمیتی صدچندان می یابد.
       

      عدم رعایت اصول پدافند غیر عامل در جانمایی تاسیسات استراتژیک پارس جنوبی
       
       
       همچنین به جهت افزایش تطبیق پذیری، کاهش هزینه های توسعه و تست محصول، کاهش هزینه های تولید خصوصا از جهت افزایش تیراژ، افزایش کیفیت تولید و کنترل کیفیت از جهت مقرون به صرفه شدن اتوماسیون در فرایند تولید و نیز متمرکز و نظام مند تر شدن فرایند تولید، کاهش هزینه های تعمییر  نگه داری و آموزش و افزایش ارزش، قائل به ارائه راه حل های جامع خصوصا در حوزه ی نظامی هستیم که در آن نه سود و زیان تجاری صرف بلکه امنیت ملی در میان است.
      طرح پیشنهادی مورد نظر نه تنها با طراحی و توسعه ی 2 یا چند محصول کاملا متفاوت توسط سپاه و ارتش در حوزه ی پدافند زمین پایه ی برد کوتاه مخالف دارد، بلکه سعی در ارائه راه حلی دارد که پدافند را در سایر حوزه ها نیز بهره مند سازد، در عین حال آنکه از جهت قابلیت ها و مطابقت داشتن با نیازمندی های عملیاتی روز، امکان استفاده در پیکره بندی های متفاوت بر اساس نیاز با توجه به رعایت مفاهیم ماجولاریتی و معماری باز در طراحی سیستم، و البته با نگاه به تغییرات پیش روی میدان رزم، بتواند محصولی قابل و موثر باشد.
      پدافند برد کوتاه نه تنها یک خلا در پدافند زمین پایه است، بلکه در حوزه های هواپایه و دریاپایه نیز قوای مسلح جمهوری اسلامی از ضعف مشابهی رنج می برد. در حوزه پدافند دریا پایه به رغم تلاش های صورت گرفته در بخش های پدافند برد بلند، میان برد، برد کوتاه، و دفاع نزدیک وضعیت ناوگان نیروی دریایی متاسفانه اسف بار است و امکان تکرار تجربه ی تلخ عملیات مانتیس در یک نزاع دریایی حتی با قدرت های نظامی دست چندم! نه تنها دور از ذهن نیست که به شدت محتمل است! و این مساله تبدیل به پاشنه ی آشیل نیروی دریایی شده است.
      در نیروی هوایی نیز وضعیت چندان بهتری را شاهد نیستیم، ناوگانی پیر و فرتوت، از نظر فناوری کاملا از رده خارج، و دست کم در بخش هوا به هوا (پدافند هواپایه) فاقد تسلیحات با اثر بخشی قابل اعتنا. گرچه وضعیت فعلی تسلیحات هواپایه نیروی هوایی، و نیز روند در حال پیگری توسعه جنگ افزار های هواپایه که در سال های اخیر در بخش هوا به زمین خصوصا با پروژه هایی چون یاسین، بالابان و قاصد سرعت بهتری یافته که خود نیازمند بحث مفصل دیگری ست، این نوشتار در مورد نیروی هوایی به مساله مهم و ضروری موشک های کوتاه برد هوا به هوا (به عنوان بخشی از مساله ی جامع تسلیحات هواپایه) می پردازد. در این بخش به غیر از تعدادی موشک های به نسبت تواناتر R-73 آرچر خریداری شده از شوروی سابق که بر روی ناوگان کم تعداد جنگنده های فالکروم عملیاتی ست، مابقی زرادخانه ی کوتاه برد نیروی هوایی را انواع قدیمی موشک های حرارتی چینی و سایدواندر آمریکایی تشکیل می دهد که کاملا فاقد توان عملیاتی لازم است.
      مساله ی موشک های کوتاه برد برای نیروی هوایی ایران از سوی دیگر از آن جهت اهمیت می باید که به نسبت موشک های برد متوسط هدایت راداری فعال، با هزینه ها و پیچیدگی های به نسبت کمتری می تواند بر روی جنگنده ها بکار گیری شود، گرچه این موشک ها به تنهایی توان ایجاد و حفظ برتری هوایی را به نیروی هوایی نمی دهد اما می تواند با اتخاد تاکتیک ها و استراتژی مناسب نقش مکمل بسیار با ارزشی را برای پدافند زمین پایه بازی کند و بقای در میدان رزم و اثر بخشی آنها را دو چندان ساخته، در عین حال به صورت حداقلی توان پوشش و دفاع در پهنه ی آسمان را خصوصا در برابر تهدیدات کروز و پهپادی فراهم آورد.
      پیشنهاد مورد نظر این مجموعه بر طراحی و ساخت موشکی واحد استوار است که با حداکثر استفاده از قطعات مشترک و مشابهت، و با حداقل ممکن تغییرات در تمامی حوزه های هوا پایه، زمین پایه، دریا پایه و حتی زیر سطح پایه! قابلیت بکار گیری را داشته باشد، در عین اینکه از ضعف های سامانه هایی که پیشتر مورد اشاره قرار گرفت دور باشد.  
      به عنوان مثالی از سابقه چنین راه حل هایی در سطح دنیا می توان به موشک آلمانی IRIS-T اشاره کرد که به صورت هواپایه، زمین پایه، دریا پایه و حتی زیر دریایی پایه قابلیت بکار گیری دارد.   قابل توجه است که حتی کشوری چون تایلند در پی خرید این موشک برای جنگنده های قدیمی F-5 خود (که مشابه آن نه تنها در ایران موجود که پایه جنگنده های صاعقه و کوثر نیز بوده است) می باشد تا به واسطه ی آن توان هوایی خود را بهبودی قابل توجه بخشد. این موشک در کشور های اتریش، بلژیک، آلمان، مصر، یونان، ایتالیا، نروژ، عربستان سعودی، آفریقای جنوبی، اسپانیا و سوئد در حال خدمت عملیاتی ست.
       
        
       

       
        
       
      استفاده ی چند منظوره از موشک پدافندی کوتاه برد IRIS-T
       
       
      نیازمندی های عملیاتی پیشنهادی
       
      ایده ی پیشنهادی مورد نظر طراحی موشکی با مشخصاتی که در ادامه ذکر می شود را مطرح می کند که نه درگیر ضعف های موشک سامانه ی پنتسیر باشد و نه اسیر پیچیدگی های فراوان موشک مورد استفاده در سامانه ی تور، در عین حال پروژه ای باشد که کلیه ی بخش های قوای مسلح ایران، در زمین، هوا و دریا از نتیجه ی آن بهره مند شوند و در توسعه ی آن چه از جهت مالی و چه فناورانه مشارکت داشته باشند. از جمله تاکیدات اصلی صورت گرفته در این ایده مساله وجود سیکر (جست و جو گر) و ماجولار بودن آن است. این مورد از چند جهت حائز اهمیت است:
       
       
      v      نخست آنکه مقاومت موشک را در برابر جنگ الکترونیک بالا برده و شانس برخورد با هدف را بهبود می دهد
      v      دوم، داشتن سیکر این موشک را به سلاحی کاربردی در بخش های دیگر خصوصا در نیروی هوایی بدل می کند.
      v       سوم، ماجولار بودن سیکر سبب می شود علاوه بر آنکه در مناطق با اهمیت بالای پدافندی بتوان از بهترین نوع جست و جو گر های در دسترس برای نابودی هرچه مطمئن تر تهدیدات بهره برد، در سایر مناطقی که اهمیت پدافندی کمتری دارند، یا محدودیت های بودجه ما را مجبور به کاستن از هزینه ها می کند، آن سیکر را با نسخه های ساده تری جایگزین کرد، تا ضمن آنکه کماکان سیستم از بخشی از فواید داشتن جست و جو گر مستقل استفاده کند، موجب کاهش هزینه ها نیز گردد، علاوه بر آن امکان حمله به هدف توسط 2 موشک با جست و جو گر های متفاوت نیز فراهم می شود، برای مثال، شلیک هم زمان 2 موشک به سمت هدف، یکی مجهز به سیکر آشیانه یاب راداری، دیگری مجهز به تصویر ساز حرارتی، تا اهداف خطرناک با دقت و اطمینان هرچه بیشتری نابود شوند.
      v      چهارم آنکه دیگر احتیاجی به هدایت تا آخرین لحظه وجود ندارد و ظرفیت سیستم جهت درگیری با اهداف بعدی به مراتب زودتر آزاد می شود.
       
       آنچنان که پیشتر عرض شد با توجه به اتکای دشمنان در استفاده از تسلیحات دورایستا در تعداد انبوه برای سرکوب پدافند، این مساله اهمیت دوچندانی می یابد. برای مثال: 
      " فرض کنیم، در تهاجم یک روزه در طی 8 ساعت، با هدف گشایش مسیر پدافند و بدست گرفتن آسمان ایران، ائتلاف مهاجم، اقدام به اجرای تهاجمی با مشخصات ذیل بنماید:
       
      v      4000 موشک کروز، در برد های مختلف، بدون خطا(فرض میشود، این تعداد موشکی هست که به هدف خواهد رسید)
      v      اهداف عمقی و مرزی
       
      آیا چنین حمله ای از نظر هزینه ای و لجستیک برای ائتلاف مهاجم دشوار خواهد بود؟
       
      v      قیمت هر موشک تاماهاوک کلاس 4 که از آخرین و بیشترین حجم امکانات مسیریابی بهره میجوید، 1.87 میلیون دلار با نرخ شناور 2017 محاسبه شده است، بنابراین 4000 موشک حداکثر 8 میلیارد دلار هزینه خواهد داشت و این رقم حتی اگر به 10 یا 20 میلیارد دلار نیز برسد، با توجه بودجه نظامی کشورهایی مانند آمریکا و اعراب منطقه، همچنین تامین هزینه در چند سال مالی، رقمی دور از ذهن و دست نیافتنی نیست. هم اکنون نیز فقط دو کشور عربستان و امارات در حدود 1200 موشک کروز در اختیار دارند. اگر به این دو کشور، سایرین چون ایالات متحده، فرانسه، انگلستان و ... اضافه شوند، مقدار 4000 موشک رقم کاملا دست یافتنی خواهد بود.
       
      v      از نظر لجستیک نیز، با توجه به تعداد بسیار پایگاه های اجاره ای و تسخیری دشمن در منطقه، و گستردگی پهنه جغرافیایی مرزهای کشورمان، استقرار چنین موشک هایی فقط به ناوها محدود نمی شود، و تمامی پایگاه های زمینی میتوانند به عنوان محل پرتاب استفاده شوند، و میتوان این فرض را گرفت که طی سالهای اخیر این انبار سازی موشک های کروز صورت گرفته باشد و به زمان حمله موکول نگردیده است.[2]  "
       
      همانطور که در این مثال ذکر شد مساله ی مقابله با تهاجم دور ایستای انبوه، خصوصا در یک میدان نبرد شبکه محور، مساله ای به غایت جدی، و خطری در کمین امنیت ملی ایران می باشد. از این روی توان مقابله هم زمان با تعداد اهداف قابل توجه، مقاومت در برابر اخالال، تعداد مناسب موشک آماده به شلیک در هر باتری از سامانه ی پدافندی مطروحه، و قابلیت بکار گیری آن در تمامی سطوح زمین پایه، دریا پایه و هوا پایه، به جای طراحی و تولید چندین سیستم موازی در هر یک از این سطوح با حداقل اشتراکات، هزینه های توسعه و تولید سرسام آور، تیراژ به شدت پایین و دیگر مشکلاتی که قبلا شرح داده شد، از مسائل اصلی لحاظ شده در این طرح می باشد.
       
       
      مشخصاتی که در این ایده برای این طرح مورد نظر است به شرح زیر می باشد:
       
      مشخصات موشک (شاهین)
       
      -          وزن: 100 کیلوگرم (تا حداکثر 150 کیلوگرم کماکان قابل قبول است)
      -          برد: 20 کیلومتر در شلیک زمین به هوا
      -          سر جنگی: 15 کیلوگرم شدید الانفجار ترکش زا
      -          وینگ اسپن: کمتر از 50 سانتی متر
      -          بهره بردن از کانارد، بالک های متحرک انتهایی و نیز سامانه تغییر بردار رانش جهت کنترل
      -          هدایت: لینک راداری، سیکر ماجولار قابل تعویض: فرو سرخ، تصویر ساز حرارتی، آشیانه یاب رداری ...
      -          روش پرتاب: سافت لانچ در حالت زمین پایه و دریا پایه، شلیک از روی ریل یا پس از رها سازی در وضعیت هواپایه
      -          طول: حدود 3 متر (بدون مکانیزم سافت لانچ)
      -          بدنه کامپوزیتی و استفاده از سوخت پر انرژی 
       
       
      یک طراحی مفهومی از طرح پیشنهادی برای چنین موشکی :
       

       
       

       
       
      برخی مشخصات کلی سامانه (طوفان شکن):
       
      -          هر باتری از سامانه متشکل از 6 تلار حامل موشک، در نسخه ی دارای توپ، هر تلار دارای 12 تا 16 موشک عمود پرتاب به روش سافت لانچ با امکان درگیری 360 درجه
      -          استفاده از توپ اورلیکن 35 میلیمتری مجهیز به مهمات با فیوز قابل برنامه ریزی
      -          امکان درگیری با 6 هدف هم زمان توسط هر تلار
      -          در نسخه فاقد توپ، دست کم 24 موشک بر روی هر تلار
      -       برخورداری از خودروی بارگذار با توان بارگذاری بلوکی مهمات و موشک ها جهت به حداقل رساندن زمان بارگذاری (در سامانه ی تور ام-1 به دلیل بار گذاری تک به تک موشک ها زمان بازگشت به رزم هر سامانه بسیار طولانی می باشد.)
      -          قابلیت لینک شدن به شبکه پدافندی و تبادل اطلاعات با سایر سامانه ها
      -          بهره مند بودن هر تلار از چند مجموعه الکترواپتیک برای کشف و رهگیری اهداف که یک مجموعه مستقلا در اختیار توپ باشد.
      -          هر تلار مجهز به یک رادار کشف هدف باند L گردان با توان کشف دست کم 1 متر مربع سطح مقطع راداری از فاصله ی 100 کیلومتری
      -          هر تلار مجهز  به یک رادار رهگیر باند X با توان کشف دست کم 1 متر مربع سطح مقطع راداری از 50 کیلومتری
      -          امکان اضافه شدن رادار موج میلیمتری به صورت انتخابی
      -          امکان اضافه شدن رادار های دکل سوار مانند کاستا و نیز دیگر واحد هایی همچون شنود و جنگ الکترونیک به صورت انتخابی
      -          پروفایل برنامه ریزی شده جهت مقابله با انواع تسلیحات دور ایستا، موشک های کروز، پهپاد ها و ریز پرنده ها ...
      -          توان مقابله با اهداف با مانور پذیری بالا
      -          امکان مقابله با اهداف سوپر سونیک، 2.5 ماخ در ارتفاع پست و سرعت های بیشتر در ارتفاعات بالاتر
      -          تجهیز هر باتری به رادار ها و سامانه های مورد نیاز جهت کشف تهدیدات راکتی و توپخانه ای
      -          امکان مقابله Hard kill با تهدیدات راکتی و توپخانه ای امکان کشف مسیر و نقطه برخورد تهدیدات راکتی و توپخانه ای و اعلام اخطار در نقاط مورد تهدید
      -          امکان ارسال مختصات منشا تهدیدات راکتی و توپخانه ای به توپخانه خودی جهت آتش متقابل
      -          ارائه بر روی پلت فرم های چرخ دار 8*8 (یا در صورت لزوم 10*10) مشابه کشنده های مورد استفاده در سامانه باور و نیز امکان ارائه نسخه زرهی بر روی پلتفرم شنی دار
      -          قابلیت حمل توسط هواپیما های il-76 و C-130
      -          قابلیت ارائه به شکل پک پرتابل قابل نصب بر روی پد بالگرد کوروت های کلاس جماران
       
       
       
       
       
      و من الله توفیق
       
       
       
       
       
       
      [1] نقل قول شده از Sorena
      [2] نقل قول از Worrior
         
    • توسط GHIAM
      بسم الله الرحمن الرحیم
      پوشش پدافند هوایی ایران

      سایت‌های پدافندی فعال در سرتاسر ایران
      ایران در طی سالهای اخیر، با استفاده از سامانه های موشکی مدرن، به گونه ای قابل توجه پدافند هوایی خود را بهبود داده است. سامانه های موشکی ایران غالبا در مناطق هسته‌ای و پایگاه‌های موشک‌های قاره‌پیمای ایران استقرار یافته است و محافظت از مراکز پرجمعیت در اولویت دوم قرار دارد. با توجه به تنش‌های شدید با اسرائیل، ایالات متحده و کشورهای حوزه خلیج فارس، به احتمال زیاد ایران آمادگی خود را افزایش خواهد داد.
      دکترین عملیاتی
      مسئولیت پدافند هوایی بر عهده قرارگاه خاتم الانبیاء ارتش و نیروی هوافضای سپاه پاسداران می باشد. رقابت بین ارتش و سپاه پاسداران همراه با کمبود زیرساخت های C4 ، مانع از توسعه یک سیستم پدافند هوایی یکپارچه شده است. (پدافند هوایی ایران چندین سال است که به صورت یکپارچه درآمده و مغز آن سامانه پیامبر اعظم (ص) ).
      در میان مدت و بلند مدت، معرفی سامانه‌های موشکی و راداری جدید، دکترین ایران را نسبت به سامانه های قدیمی تغییر خواهد داد.
      سامانه های بومی دارای دو شاخصه هستند 1- ویژگی های اصلی 2- نشانه هایی از مهندسی معکوس سامانه های آمریکایی، چینی و روسی. البته اثربخشی آنها به دلیل امنیت عملیات و عدم حضور در درگیری‌ها قابل بررسی نیست.
      قابلیت‌ها و کاربردها
      به دلیل تعداد سامانه‌های محدود ایران و همچنین گستردگی پهناور بودن این کشور ، تنها تهران و مناطق مرکزی ایران به دلیل وجود سایت‌های هسته‌ای/موشکی‌های قاره‌پیما و نهادهای دولتی ایران به طور کامل پوشش داده شده‌اند. بخشی از مناطق جنوب، غرب و شمال ایران نیز تحت پوشش پدافند است اما مناطق شرق ایران تقریبا توسط هیچ سامانه‌ای پوشش داده نشده و فاقد حمایت است.
      به صورت قابل ملاحظه‌ای رادارها کشور ایران را پوشش داده‌اند. 60 درصد جغرافیای ایران بیش از 1800 متر ارتفاع دارد و این باعث می‌شود رادارهایی که در ارتفاع پایین نصب شده اند در بخش‌ بزرگی از این کشور مسدود شوند. حلقه رشته کوه‌های زاگرس و البرز (با ارتفاع 2000-5000 متر) مانع دید رادارهایی که در فلات مرکزی ایران قرار دارند می‌شود. علیرغم چالش‌های جغرافیایی، ایران پیشرفت‌ اندکی در تهیه یا مدرن‌سازی هواپیماهایی (آواکس) کرده است که توانایی کاهش نقاط کور را دارند.
      تخمین می‌زنیم که یافته‌های ما که از منابع  قابل دسترس می‌باشد تقریبا شامل 40-50 درصد از سامانه‌های موشکی عملیاتی است.
       

      سامانه‌های پدافندی تهران
      تهران
      تهران به عنوان پایتخت ایران دارای بهترین پوشش سامانه‌های موشکی است. شبکه پدافندی تهران از سایت‌های مختلف هسته‌ای و موشکی محافظت می‌کند. این سایت ها شامل تاسیسات تحقیق و توسعه، مکان‌های ذخیره‌سازی و سیلوهای پرتاب می‌‌‌‌‌‌شود. مراکز فرماندهی نظامی و پایگاه‌های اصلی نیز در پایتخت قرار دارند.
      دفاع هوایی منطقه‌ای تهران از سه لایه سامانه‌ی موشکی دوربرد تشکیل شده است که شامل دو سامانه‌ی S-300 PMU2 و یک سامانه S-200 VEGA است. S-300 PMU2 متخصص رهیگری اهداف با سطح مقطع راداری کم است مانند: موشک‌های کروز، جنگنده‌ها و موشک‌های بالستیک کوتاه‌برد (البته S-300 PMU2  توانایی رهگیری بعضی موشک‌های میان‌برد را نیز دارد.) S-200 VEGA ارتفاع عملکرد و برد بیشتری نسبت به S-300 PMU2 دارد اما تنها در برابر هواگردهایی که سطح مقطعی راداری زیادی دارند کاربرد دارد. مانند: آواکس‌ها، هواگردهای شنود الکترونیک (ELINT)، پرنده‌های نظارت و شناسایی (ISR) و تانکرهای سوخت رسان.
      تعداد زیاد سامانه‌های قدیمی و جدید ساخته شده کوتاه‌برد/میان‌برد، انبوهی از دفاع نقطه‌ای را به وجود آورده است. چهار سامانه‌ی قدیمی MIM-23 HAWK و یک سامانه‌ HQ-2 (نسخه چینی S-75) با حداقل ارتقاء، جزو پیوندهای ضعیف در زنجیره دفاع نقطه‌ای تهران می‌باشند. دو سامانه‌ی بومی تلاش که از موشک‌های صیاد 2 استفاده می‌کنند و یک سامانه‌ی رعد (تقلیدی از سامانه‌ی بوک) توانایی‌های دفاع نقطه‌ای تهران را تقویت می‌کنند.

      سامانه‌ی تلاش (صیاد2) درتهران
      ایران سرمایه‌گذاری گسترده‌ای برای بکارگیری موشک صیاد در سامانه‌های بومی خود کرده است. موشک‌های میان‌برد صیاد2 همه‌کاره، سازگار با پلتفرم‌های مختلف و تولید داخل هستند. این موشک براساس موشک های RIM-66 نیروی دریایی آمریکا ساخته شده‌است و می توان آن را از S-200 VEGA، تلاش و سایر لانچرها پرتاب کرد. صیاد3 و موشک صیاد4 که براساس موشک 48N6E2 ساخته شده است در باور373 به کار خواهند رفت.
       
      هارتلند
      پوشش سامانه‌های موشکی در هارتلند ایران (اصفهان) به صورت چندلایه و پرتعداد است. رینگ‌های پدافندی از بعضی مراکز مهم جمعیتی ایران مانند قم، اصفهان و نطنز محافظت می‌کنند. این منطقه همچنین میزبان سایت‌های کلیدی هسته‌ای/پرتاب موشک‌های قاره‌پیما است که شامل تاسیسات تولید اورانیوم در نزدیکی نطنز و مرکز غنی‌سازی اورانیوم و سیلوهای پرتاب موشک‌های قاره‌پیما در نزدیکی اصفهان است.  

      سامانه‌های پدافندی هارتلند ایران
      سیستم دفاع منطقه‌ای اصفهان دارای دو لایه است. یک سامانهS-300 PMU2 و یک S-200 VEGA در نزدیکی فرودگاه بین المللی اصفهان قرار دارند. سه MIM-23 HAWK و یک سامانه تلاش2 برای پوشش این سامانه‌ها به کارگرفته شده است. سمانه ‌های دفاع نقطه‌ای برای همپوشانی سامانه‌های دوربرد و سایت‌های هسته‌ای/موشک‌های قاره‌پیما استفاده می‌شوند.

      سامانه S-200 VEGA در اصفهان
      منطقه نطنز توسط سامانه‌های دوربرد واقع در اصفهان و تهران تحت پوشش قرار دارد. سامانه‌های موجود در نطنز تنها شامل سامانه‌های میان‌برد، کوتاه‌برد و تعداد بسیار زیادی سامانه‌های با برد بسیار کوتاه با قابلیت تعامل محدود را می‌شود که نشان‌دهنده تمرکز آن برای مقابله با حملات موشکی پرتعداد است. دو سامانه‌ی HQ-2، دو سامانه SAM-6 و 3 سامانه‌ی TOR-M1E حلقه‌های محلی را تشکیل می‌دهند. سامانه‌های باتحرک بالای SAM-6 و TOR-M1E می‌توانند در هر منطقه‌ای مستقر شوند و تاکتیک شلیک کن-فرارکن را اجرا کنند. ما حداقل 12 سایت خالی پدافندی را در این منطقه شناسایی کرده‌ایم که می تواند جایگاه سامانه‌های بومی باشد.
      ساحل جنوبی
      سواحل جنوبی ایران دارای پوشش نامناسب پدافندی است که در حال انتقال به سامانه‌های جدیدتر می‌باشد. سامانه‌های منحصر شده در پدافند نقطه‌ای و شکاف بین سامانه‌های بوشهر و بندرعباس یکی از آسیب‌پذیرترین قسمت‌های فضای هوایی ایران است.
      سواحلی جنوبی ایران به دلیل نزدیکی به مناطق دفاعی و مسیرهای تجارت بین‌المللی، منطقه‌ای استراتژیک حیاتی است. سامانه‌های ایران برای تامین امنیت فضای هوایی جنوب و نظارت بر خلیج فارس و تنگه هرمز مستقر شده‌اند.
      نیروی دریایی سپاه پاسداران مسئول حفاظت از خلیج فارس و ارتش ایران مسئول حفاظت از دریای عمان و اقیانوس هند است.
      ستادهای عملیاتی و 90 درصد از پایگاه‌های نیروی دریایی سپاه پاسداران و ارتش در سواحل جنوبی (خوزستان، بوشهر، هرمزگان و بلوچستان) واقع شده‌اند. پایگاه‌های هوایی تاکتیکی (TAB) میدان‌های نفتی حیاتی و نیروگاه هسته‌ای در نزدیک ساحل قرار دارند.

      سامانه‌های پدافندی بوشهر
      خلیج فارس تنها منطقه‌ از سواحل جنوبی است که به‌صورت کامل تحت پوشش است (احتمالا منظور نسبت به سواحل دریای عمان و ورودی اقیانوس هند) .یک S-200 VEGA ریل‌سوار و یک S-300 PMU2 (در سال 2017 جایگزین MIM-23 HAWK شده است.) در تب6 (فرودگاه بین المللی بوشهر) قرار دارند.

      سامانه‌ی S-300 PMU2 در بوشهر
      یک سامانه‌ی MIM-23 HAWK قدیمی و یک سامانه‌ی تلاش که از موشک صیاد2 بهره می‌برد حفاظت هوایی را برای این منطقه فراهم می‌کنند. درکنار پایگاه‌های نیروی دریایی، سامانه‌های پدافندی پرتعداد وظیفه‌ی حفاظت از نیروگاه هسته‌ای بوشهر را بر عهده دارند که احتمالا این نیروگاه در لیست هدف‌های دشمن قرار دارد.
      S-200 VEGA واقع در بوشهر یک پوشش نسبی اما غیرقابل اطمینان (به دلیل محدودیت دامنه) را برای بندر ماهشهر فراهم می‌کند. این باعث می‌شود که بندر ماهشهر به یک فضای باز برای حملات هوایی تبدیل شود زیرا تنها یک سایت MIM-23 HAWK از آن حفاظت می‌کند. با این حال حداقل 3 سایت خالی پدافندی آماده میزبانی برای سامانه‌های موشکی در آینده است.

      سامانه‌های پدافندی سواحل جنوبی ایران 
      تنگه هرمز دارای پوشش نصفه و نیمه است. S-200 VEGA مستقر در بندرعباس منطقه را در برابر جنگنده‌های پیشرفته، موشک‌های کروز با سطح مقطع راداری کم و پهپادها آسیب‌پذیر می‌کند. پوشش دفاع هوایی این منطقه به عهده‌ی یک MIM-23 HAWK و یک HQ-2 چینی است. در حالیکه این سامانه‌ها بر روی نقاط کم ارتفاعی که سامانه‌ی S-200 VEGA قادر به پوشش آن نیست تمرکز کرده‌اند اما در برابر اهداف با قابلیت مانور بالا و جمینگ شدید، ناتوان هستند.
      جزیره ابوموسی به عنوان یک سایت پیشاهنگ هشدار اولیه و نقطه‌ شروع عملیات برای نیروهای عملیات ویژه است. باتوجه به موقعیت استراتژیک این جزیره در نزدیکی خطوط کشتیرانی بین‌المللی اما ابوموسی از تجهیزات نظامی عمده بهره‌مند نمی‌باشد. سایت MIM-23 HAWK با هدف افزایش قابلیت بقای دارایی‌های مهمتر مانند رادار و پرتابگرهای موشکی در جزیره مستقر شده است. در کنار آن تعداد نامعلومی از سامانه‌های پدافندی که توسط قایق‌های سپاه حمل می‌شوند پدافند بیشتری را در تنگه‌ی هرمز ارائه می‌هند. نیروی دریایی سپاه پاسداران درنظر دارد در آینده‌ی نزدیک آخرین نسخه دریایی صیاد را دریافت کند.
      اخیرا یک MIM-23 HAWK در چابهار مستقره شده است که تنها سامانه‌ پدافندی مستقر در ساحل خلیج عمان است. باتوجه به اینکه سرمای‌گذاری چند میلیارد دلاری در چابهار در حال انجام است و این شهر در حال تبدیل به بندر کلیدی آب‌های عمیق ایران می‌باشد، احتمالا این منطقه یکی از اولین دریافت‌کنندگان سامانه‌های صیاد 3 یا صیاد 4 باشد. این منطقه میزبان دو پایگاه بزرگ نیروی دریایی سپاه پاسداران و نیروی دریایی ارتش است و به عنوان درورازه‌ی تنگه‌ی هرمز و فضای هوایی شرق ایران می‌باشد.
      غرب
      غرب ایران در حالیکه میزبان چندین پایگاه هوایی و سایت‌های هسته‌ای/موشک‌های قاره‌پیما در نزدیکی پایگاه‌های نظامی آمریکا در عراق و کویت است اما پدافند ضعیفی دارد.
      S-200 VEGA در تب 3 (فرودگاه همدان) واقع شده است پدافند هوایی استان‌های همدان، کرمانشاه و کردستان را به عهده دارد. رادار بردبلند فتح 14 در نزدیکی تب 3 تحت پوشش قرار دارد اما فاقد یک لایه پدافند هوایی نقطه‌ای است. رآکتور IR-40 و تاسیسات غنی‌سازی اورانیوم در نزدیکی اراک توسط دفاع هوایی منطقه‌ای S-200 VEGA همدان و S-200 VEGA تهران تحت پوشش هستند. دو MIM-23 HAWK در مجاورت سایت‌های هسته‌ای یک لایه‌ی اضافی برای دفاع نقطه‌ای ارائه می‌دهند.

      سامانه‌های پدافندی شمال غرب ایران- تبریز
      منطقه‌ی تبریز در شمال‌غربی ایران درای هیچ پوشش سامانه‌ی بردبلندی نیست. سایت‌های نظامی این منطقه تنها تحت حمایت یک MIM-23 HAWK و یک سام6 هستند. با توجه به موقعیت ژئو‌استراتژیک منحصر‌به‌فرد شمال غربی ایران، پوشش این منطقه به صورت یک پازل تکه تکه است. سازه‌های پیچیده‌ی زیرزمینی پرتاب موشک‌های قاره‌پیما نزدیک تبریز به طور بالقوه بخشی از اروپا را در محدوده‌ مناسبی از برد موشک‌های شهاب ایران قرار می‌دهد.

      سامانه‌ی HQ-2/ تبریز
      فضای هوایی جنوب غربی حتی آسیب‌پذیری بیشتری دارد. تنها سامانه‌ی موشکی در این منطقه یک MIM-23 HAWK است که در تب4 (فرودگاه دزفول) مستقر است. چندین سایت خالی سرتاسر این منطقه دیده می‌شود.

      پوشش سامانه‌ی MIM-23 HAWK در مشهد
      شرق
      فضای هوایی شرق ایرن تقریبا به‌طور کامل بدون هیچ حمایتی است. بیش از 760000 کیلومتر مربع (40 درصد از وسعت ایران) از جمله مشهد دومین پرجمعیت ایران به طور کامل فاقد هرگونه سامانه‌ی موشکی است. فقط یک MIM-23 HAWK، پوششی ضعیف برای تب 14 (فرودگاه بین المللی مشهد) و  یک تاسیات پرتاب موشک‌های قاره‌پیما در نزدیک مشهد ایجاد کرده‌است.
      استراتژی پدافندهوایی در شرق ایران متکی به تاکتیک‌های جایگزین است. رادارهای‌ هشدار زودهنگام و فرا افق (به عنوان مثال رادار نذیر با برد 800 کیلومتر) اهداف را کشف و شناسایی می‌کنند. رهیگری توسط هواگردهای بال ثابت خارج از رده‌ی مسلح به موشک‌های هوا به هوا انجام می‌گیرد که دائما در آمادگی بالا هستند. همچنین استراتژی پدافندهوایی در شرق ایران شامل استفاده از تجیهزات جنگ الکترونیک است. جنگ الکترونیک ایران در گذشته نشان داده که در برابر پهپادهای ایالات متحده کارآمده بوده است.
      ما معتقدیم ایران در اولین فرصت یک یا دو سامانه پدافندی بردبلند را در شرق کشور مستقر خواهدکرد.پدافند هوایی مدرن برای حفاظت تهران و مناطق مرکزی ایران از حملات دورایستای ناشناس، ضروری است. استقرار اف 35های آمریکا در پایگاه هوایی قندهار افغانستان و یک ناوهواپیمابر در خلیج فارس، ایران را وادار به تسریع پیشرفت‌های پدافندهوایی در شرق این کشور می‌کند.  
      ترجمه توسط GHIAM برای انجمن میلیتاری
      منبع :  https://t-intell.com/2018/12/05/the-ayatollahs-shield-sam-deployments-and-capabilities-of-the-iranian-air-defenses-imint/
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.