worior

آتش بر فراز نجف ( وقايع خونين مقاومت نجف جنگ 2003 اشغال عراق)

امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

به نام حق

.
آتش بر فراز نجف ... نگاهي به وقايع خونين مقاومت نجف در جنگ 2003 اشغال عراق


ميتوان به جرات گفت كه نبرد نجف بزرگترين درگيري جنگ 2003 اشغال عراق بوده است . اين نبرد در دو مرحله اتفاق افتاد ~ مرحله اول زماني روي داد كه واحدهاي زرهي لشكر سوم ارتش آمريكا سعي در محاصره شهر داشتند و مرحله دوم اين نبرد زماني روي داد كه تيپ 101 هوابرد ارتش آمريكا به منظور پاكسازي و اشغال كامل وارد عمل شد .

اطراف نجف :


شهر نجف بر دو بزرگراه اساسي عراق واقع شده است كه از شمال به دو شهر كربلا و بغداد منتهي ميشود . بسادگي تمام اين شهر با استفاده از مسير ناصريه و سماوه دور زده شد ~ لشكر سوم ارتش آمريكا تصميم گرفت تا با محاصره شهر از اينكه مقاومت موجود در اين شهر بتواند براي خطوط تغذيه و لجستيك مشكل آفريني كند جلوگيري نمايد .
نقشه محاصره نجف با اين اهداف شكل گرفت : تسخير پل شمالي در شهر الكيفل (واقع شده در كنار رودخانه فرات بين شمال نجف و شهر الحله ) و همچنين بدست گيري شهر ابوسخير در جنوب نجف .
بدين ترتيب پل شمالي الكفل با عنوان ماموريت جنكينز و پل جنوبي در شهر ابوسخير با كد ماموريت فلويد نام گذاري شدند . اما قبل از اينكه حمله آغاز شود طوفان شن سنگيني بوجود آمد و اجبارا تمامي هليكوپتر ها زمينگير شدند و امكان پشتيباني هوايي براي نيروي هاي آمريكايي حمله كننده از ميان رفت ! ...



iraq-map_un1996.jpg




حمله آپاچي ها در 24 مارچ :

در 24 مارچ ~ 32 فروند هليكوپتر تهاجمي لانگبو آپاچي از هنگ 11 نيروي هوايي ماموريت داده شدند تا عمليات دوبرد نفوذي بر عليه واحد هاي زرهي متعلق به گارد رياست جمهوري عراق از لشكر مدينه كه اطراف نجف مستقر بودند انجام دهند . و به جاي اينكه اين هليكوپترها عمليات پشتيباني نزديك در اطراف خط مقدم را انجام بدهند پيشنهاد شد تا عملياتي به سبك حمله با هواپيماهاي نظامي انجام بدهند .

اين اعتقاد وجود داشت كه ديده بان هاي عراقي 11 محدوده قابل حمله مقابل خودشان رو زير نظر داشته باشند . صرف نظر از اين ~ زمانيكه هليكوپترها ميخواستند به نجف در شب نزديك شوند قطع چند ثانيه اي شبكه برق شهر بعنوان علامتي براي نزديك شدن هليكوپترها بكار رفت .
حجم سنگيني از سلاح هاي ضد هوايي و تسليحات سبك هليكوپتر ها را هدف گرفتند . تك تك هليكوپتر هاي موجود در اين ماموريت مورد اصابت قرار گرفتند و فقط يكي از اينها از يك ضربه مستقيم گلوله آرپيجي جان سالم بدر برد . هليكوپتر ها به پايگاههاي مبدا بازگشتند در حالي كه برخي از آنها دچار آتش سوزي شده بودند و با يك موتور حركت ميكردند و يا كاملا سوراخ سوراخ شده بودند .
يك آپاچي كه پايين اورده شده بود در يك فرود سخت در كانالي از بين رفت ! كه هواپيماهاي جستجو و نجات بدليل حجم سنگين آتش ضد هوايي نتوانستند به آن دست پيدا كنند . هر دو خدمه اين هليكوپتر افيسر رولاند يانگ جي آر و ديويد ويليامز سعي كردند تا با شنا به پايين كانال از دست نيروهاي عراقي بگريزند ~ بعد از يك چهارم مايل شنا از كانال خارج شدند و سعي كردند تا به به فضاي باز مقابل باغات اطراف كانال بگريزند هر چند كه در نهايت بخاطر روشني نور ماه بوسيله افراد مسلح غير نظامي شناسايي شدند و بعد از آن بدست نيروهاي عراقي افتادند كه با يك عمليات نجات در نيمه هاي آپريل نزديك تكريت نجات يافتند ...

دولت عراق با نمايش اين هليكوپتر در تلويزيون عنوان كرد كه يك فرد كشاورز با استفاده از يك سلاح تك تير شكاري اقدام به پايين كشيدن آن نموده است ! اما با توجه به حجم سنگين آتش ضد هوايي و زره آپاچي نميتوان گفت كه يك گلوله بتواند چنين كاري كند ( البته به زعم آمريكايي ها !‌)اين هليكوپتر سقوط كرده بعدها توسط دو عدد فروند موشك زمين به زمين MGM-140 ATACMS از فاصله دور منهدم شد تا امكاناتش بدست عراقي ها نيفتد .

اين جدال ناموفق جنجال بسياري آفريد ~! با برخي استدلال هايي كه ميگفت اين عمليات نشان داد آپاچي ها براي حملات دوربرد پنهانكاري و مقاومت كافي در برابر حملات زميني ندارند ! و اين هليكوپتر بايد به ماموريتهاي پشتيباني هوايي محدود شود . عده از ديگر دليل آورندگان مدعي بودند كه شكست عمليات 24 مارچ بخاطر ضعف طراحي عمليات و نقص امنيت عملياتي بود نه نقايص مرتبط با خود آپاچي .

در 26 مارچ آپاچي ها تلاش براي يك ماموريت دوربرد ديگري را آغاز نمودند ٬ هر چند كه ديگر اين ماموريت در ابتدا با هماهنگي اجراي آتش سنگين توپخانه و كمك چند فروند جنگنده تهاجمي اف 18 صورت گرفت ٬ گذشته از اين آپاچي ها هرگز در حالت ايستايي (هاور) يك لحظه صبر نكردند و اقدام به آتش در حال حركت نمودند . اين تاكتيك ها اجازه داد تا 7 توپ ضد هوايي و 5 رادار 3 قطعه توپ و 25 خودروي نظامي ديگر منهدم شود بدون اينكه يك آپاچي از دست برود .




GulfWar-episode2-DefenceTalk_com03~0.jpg
GulfWar-episode2-DefenceTalk_com04.jpg
GulfWar-episode2-DefenceTalk_com06.jpg



هدف جينكيز :

كار رسيدن به هدف ماموريت جنكيز در الكفل به واحد جنگي سرهنگ دوم ويل گريمزلي از تيپ يكم داده شد . هر چند كه در زمان صدور اين دستور اولين تيم نبرد تيپ يكم در موقعيت حساس بين ناصريه و نجف قرار داشت . تنها تيم موجود براي حمله به هدف جنكينز از يك واحد ضد هوايي همچنين مجهز به نفربر هاي زرهي ام 6 برادلي به همراه واحد شناسايي و يك واحد كنترل هوايي (FAC) بهره ميبرد .
در ساعت 1 صبح 25 مارچ واحد ضد هوايي اقدام به ايجاد پل و فرار در برابر نيروهاي شبه نظامي موضع گرفته در مقابل خويش ميكند ! . جنگ در تمام شب طول كشيد و روند كار به كندي پيش رفت ٬ با در خواست از واحد توپخانه اقدام به حمله به مواضع محكم اين نيرو ها شد . قبل از صبح نيروهاي واحد ضد هوايي درخواست پشتيباني نمودند و كلنل گريمزلي گروهان براوو گردان سوم و هنگ 7 پياده نظام را ارسال نمود. به محض رسيدن اين نيرو ها در ساعت 8:30 صبح ٬ واحد ضد هوايي براي حفاظت جناحين فرستاده شد تا زماني كه براوو گردان سوم و 7 پياده نظام حمله را به سمت پل ادامه ميدهند ٬ با تعداد زيادي پياده نظام عراقي و استفاده از نيروي زميني براي پاكسازي ساختمانهاي موجود در مسير به نبرد بپردازند ...
در ساعت 11 صبح گروهان براوو همچنين واحدهاي 3 و 7 پياده نظام به پل حمله كردند . زماني كه 3 تانك به سمت پل هدايت شد ٬ نقب زنهاي عراقي ها پل را بمب گذاري كرده بودند . در نتيجه انفجار پل سقوط نكرد اما ضربه سختي ديد ٬ سه تانك ابرامز در آنطرف پل به دام افتادند . با اين حال پس از بازرسي از وضعيت پل به اين نتيجه رسيدند شده كه اين پل ميتواند خود را نگه دارد و تانك ها از روي آن عبور خواهند كرد ٬ فرمانده گردان ضربتي 69/3 با تانك هاي خودش از روي پل عبور كرد و پل اين اجازه رو داد تا تمام نيروهاي آمريكايي از آن عبور كنند ! ٬ كه آن سمت پل به طرز وحشيانه اي از فاصله نزديك با نيروهاي عراقي درگير شدند .
نيرو هابه زير آتش خمپاره اي و نيمه انتحاري نيروهاي عراقي وارد شدند كه در وانتها كاميونها و خودروهاي شخصي موقعيت گرفته بودند . كه در نتيجه 3 نفربر برادلي مورد اصابت آرپيجي قرار گرفت . اين حملات تمام روز 26 مارچ ادامه يافت ٬ اما موفق نشد تا نيرو هاي آمريكايي را از پل براند . گردان براوو ~ 3 و 7 پياده نظام هدف جنكينز ماندند تا اينكه با پوشش 3 و 7 پياده نظام در شب 26 مارچ از نبرد رها شدند .اين سه نيرو گردان براوو و 3 و 7 پياده نظام در جنگ زميني مجموعا 36 ساعت جنگيدند و با 1200 نيروي شبيه نظامي روبرو شدند .

دستيابي به هدف جنكينز نجف را از شمال محدود كرد ...




هدف فلويد :

ساعت 6 صبح 25 مارچ واحد7 سواره گردان سوم به هدف فلويد حمله بردند . اين حمله در حالي صورت گرفت كه يك طوفان شن ديد را به 25 متر كاهش داده بود و سبب شد تا نيرو هاي آمريكايي با استفاده از دوربين هاي حرارتي نيروهاي عراقي را هدف قرار دهند . در ساعت 10:43 صبح پل تسخير شد و مشخص شد كه بمب گذاري نشده است . تيپ 7 سواره نظام ! نيروهاي A و B را به شمال فرستاد تا با حفاظت از سد و پل و موقعيت هاي مسدود كننده اقدام به محاصره نجف بنمايد. اين نيروها زير حمله صدها نيروي شبه نظامي كه مخفيانه به اين مواضع نزديك ميشدند قرار گرفتند .
در همين زمان نيرو هاي C در حال بر قراري امنيت پل اطراف هدف جنكينز بودند كه تحت حمله نيروهاي با استفاده از خودروهاي غير نظامي قرار گرفتند تا جايي كه يك نفربر برادلي ام 3 را بوسيله يك اتوبوس مدرسه فراري دادند به يك تانكر پر از سوخت واقع در پشت خطوط نيروهاي آمريكايي كوبيدند !! . اگر چه امكان استفاده از هليكوپتر هاي نظامي بخاطر ظوفان شن وجود نداشت ٬ هواپيما ها ميتوانستند با پرواز ارتفاعات تسليحات هدايت جي پي اس را بر روي مواضع تايين شده رها كنند . چند حمله هوايي با استفاده از بمب افكن هاي بي 1بي لنسر منجر به نابودي دو تانك تي 72 عراقي گرديد .
زماني كه نيرو هاي B به سمت شمال در حال پيشروي بودند به كمين نيروي هاي عراقي از فاصله نزديك برخورد كردند . در حين اين درگيري 2 تانك آبرامز و 1 نفربر ام 3 برادلي زده شد و مهمات درون آنها آتش گرفت . با اين حال پنل انفجاري كه براي حفاظت از جان خدمه طراحي شده بود فعال شد كه در نتيجه هيچ يك از خدمه كشته نشدند .گزارشات ابتدايي نشان داد كه اين تانك ها با استفاده از موشك هاي ضد تانك روسي كورنت 9M133 مورد اصابت قرار گرفته اند ! اگر چه بعدا هيچ شواهدي مبني بر اينكه نيروهاي عراقي چنين موشكهايي بكار گرفته باشند دريافت نشد ٬ كه در حال حاظر
به نظر ميرسد اين تانك ها با استفاده از شليك آرپيجي به نقاط ضعف زره يا شليك خودي در ديد كم ناشي از طوفان شن مورد اصابت موثر قرار گرفته اند .

نيرو هاي B اين تانك ها را رها كردند و تا پايان شب مواضع مورد نظر خود را مسدود ساختند و به حملات عراقي ها پايان دادند .




محاصره نجف :

بعد از پايان شب 26 مارچ ٬ گردان 2 پياده نظام تيپ 69 زرهي با يورش به سمت جنوب از هدف جنكينز به منظور اتصال به تيپ 7 سواره نظام در هدف فلويد اقدام به تكميل محاصره مينمايد و تا شب اين اتصال بدرستي برقرار ميشود .كه درنتيجه در 27 مارچ تيپ 7 سواره نظام پس از 120 ساعت درگيري مداوم از ادامه جنگ خارج ميشود .
در داخل نجف وضعيت بسيار اسفناك ميشود . عده اي از مردم عادي كه از حمايت رژيم بعث منصرف شده و به خطوط ارتش آمريكا روي مي آورند و گزارش ميدهند كه نيروهاي شبه نظامي فداييان صدام با فشار به اعضاي گروه شبيه نظامي القدس آنها را وادار به مبارزه با آمريكا با تهديد كشتار تمامي اعضاي خانواده هايشان ميكنند . همچنين آنها ميگويند كه رهبران محلي حزب بعث از مردم عادي بخاطر اينكه در حمله هوايي كشته نشوند استفاده ميكنند ! يك سرهنگ عراقي گزارش داد كه از 1200 نفر نيروي تحت امر وي فقط 200 نفر باقي مانده است . در 29 مارچ 4 سرباز از تيپ 7 لشمر 3 پياده نظام بوسيله يك حمله انتحاري در محل بازرسي بيرون نجف كشته ميشوند .




گرفتن نجف :

همزمان با ادامه حملات به خطوط تغذيه و پشتيباني نيروهاي آمريكايي توسط نيروهاي عراقي خارج از شهرهاي محاصره شده ٬ پيشروي نيروهاي آمريكايي چندين روز به كندي ميگرايد تا فرمان برقراري امنيت اين خطوط بمنظور آخرين حمله براي فتح بغداد صادر ميشود . در اين زمان واحد 82 هوابرد ارتش آمريكا به سماوه حمله كرده بود . در 28 مارچ واحد 101 هوابرد ٬ بوسيله گردان 1زرهي جدا شده از لشكر سوم نيروي زميني در اطراف نجف پشتيباني ميشود .
در 29 مارچ تيپ 101 هوابرد با نيروهاي عراقي مستقر در دانشگاه كشاورزي واقع درجنوب شهر نجف درگير ميشوند و اين نيروها همچنين فرودگاه نجف را بدست ميگيرند . در 31 مارچ تيپ 101 اقدام به عمليات شناسايي نيروها بر فراز نجف مينمايد . در محدوده حرم مطهر امام علي (ع) افرادی تحت حمله شديد پياده نظام با ارپيجي قرار میگیرند و هويتزرها شروع به شليك به سمت نقاط خالي مينمايند ! . در 4 ساعت نبرد ٬ حجم سنگين پشتيباني و حملات هواييکه بر عليه مواضع عراقي صورت ميپذيرد . مسجد امام علي (ع) از آسيب در امان ميماند !! .
در 1 آپريل فرماندهان تيپ 101 عمدا يكي از مسير هاي نجف متصل به حله را مورد حمله قرار نميدهند . زماني كه نيروهاي عراقي سعي ميكنند تا از اين مسير فرار كنند بوسيله هلیکوپتر OH-58 Kiowa و تك تيراندازان هدف قرار ميگيرند .
همچنين در 1 آپريل قسمتهايي از تيپ 70 زرهي عمليات رعد آسايي با استفاده از زره پوشهاي حفاظت شده به مركز نجف انجام ميدهند . از تانك آبرامز در اين حمله استفاده شد اين حمله با مقاومت بسيار سنگيني روبرو شد اما سرانجام با موفقيت با پايان رسيد .
در 2 آپريل تيپ 101 هوابرد اقدام به چند عمليات هماهنگ در داخل نجف براي فتح مواضع مستحكم فداييان صدام مينمايد . در 4 آپريل تمام شهر بدست نيروهاي آمريكايي ميفتد ...

فقط با ذکر نام WORIOR و و لینک سایت WWW.MILITARY.IR مجاز به استفاده از این مطلب هستید ! ... !


كربلا گپ درگيري نهايي براي فتح عراق : http://military.ir/m...t=13914&start=0

-

------




http://en.wikipedia...._of_Najaf_(2003)

  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
ممنون! ابراهیم چی شده بیکار شدی؟! :mrgreen:

[quote]كه به مسجد امام علي (ع) از آسيب در امان ميماند ! . [/quote]
این منظور همون حرمه دیگه؟!

اینم نقشه نجف برای تفهیم بهتر دوستان!
http://www.zainealdeen.com/najaf/malem/map2.jpg

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
آموزنده بود . تا به حال در مورد نبرد نجف نخونده بودم .چرا با وجود اينکه در اوايل نبرد مقاومت شديدي رخ داد و اون آسيب به آپاچي ها و برادلي ها رسيد , يک دفعه کفه نبرد به سمت آمريکايي ها
سنگين شد ? اگر همين مقاومت در شهرهاي ديگر هم ادامه داشت ....
يک اشتباه عراقي ها نابود نکردن کامل پلها بود .چون در اين صورت وقفه شديدي در جابجايي نيروهاي آمريکايي پيش مي آمد .

[size=9]دوستان بيان و در بحث شرکت کنند حيف نيست اين جور تاپيک ها به قعر بره ...[/size]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
دستت درد نکنه ابراهیم جان.

البته بر خلاف اینکه کمترین نوشته مربوط به جنگ داخل شهر بود، خونین ترین درگیری ها در شهر بود. و بیشتر از همه کار برد.

راستی این شهر الکفل ما رو بیچاره کرد، آخر سر هم کاشف عمل اومد که اصلا شهر نیست، جایی در حد یک شهرکه.

البته برام جالبه که اینها دقیقا از راه های جاده ای و خیابانی اومدند وارد شدند. یعنی نیومدند از طرفی که به بیابان میرسید شهر وارد بشن.از همون دو طرفی که فقط جاده بود اومدند تو .

و یک سوال که قطعا به ذهن بقیه هم میرسه.

تعداد نیروهای امریکایی در این عملیات چقدر بوده؟

و اینکه:

[quote]هر چند كه در زمان صدور اين دستور اولين تيم نبرد تيپ يكم در موقعيت حساس بين ناصريه و نجف قرار داشت . تنها تيم موجود براي حمله به هدف جنكينز از يك واحد ضد هوايي همچنين مجهز به نفربر هاي زرهي ام 6 برادلي به همراه واحد شناسايي و يك واحد كنترل هوايي (FAC) بهره ميبرد . [/quote]

یعنی چی؟ واحد ضدهوایی، عملیات محاصره و اشغال رو بر عهده گرفته؟

از اون گذشته دقیقا منظور از این تیم چیه؟ هنگ؟ گروهان؟ گردان؟ منظور چیه؟

و اینکه آیا نیروهایی که بیرون از شهر مقاومت کردند، همه مربوط به ارتش بعثی بودند؟ در داخل شهر چطور؟ کلا نیروهای مدافع تعدادشون چقدر بوده؟ و از چه ادواتی بهره میبردند؟

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
ممنون برادر واريور. خيلي زحمت كشيدي.
هرچند كه همون‌طور كه فرمودين، مقاله گزينشي نوشته شده بود.
بطور مثال، طوري درخصوص نجف نوشته بودند؛ گويي كه هدف نجف بود نه بغداد. هرچند كه در خود متن هم به نجف به عنوان پل بغداد (و نه هدفي براي تسخير شهر) نگاه شده بود و اهميت محاصره‌ي نجف هم جلوگيري از قطع پل لجستيكي عنوان شده بود.

ولي اينكه عنوان شد در روز چهارم آوريل، تمام شهر نجف به دست امريكايي‌ها افتاد اشتباهه.
درگيري‌هاي نجف، حتي پس از سقوط صدام هم ادامه داشت و رجوعي به اخبارها در اون تاريخ، به سادگي اين مطلب رو به اثبات مي‌رسونه.

قبلاً هم عرض كردم. بعلت سياست امريكا در عدم تمركز در شهرهايي كه مقاومتي بيشتر از حد تصور (و شايدم قرار و مدار) انجام مي‌دادند، امريكا در هيچ شهري توقف چنداني نداشت و نهايتاً با قرار دادن بخش كوچكي از نيروهاي خود به منظور جلوگيري از قيچي شدن و يا تحت محاصره قرار گرفتن، به سمت بغداد حركت مي‌كرد. به همين دليل هم پس از جنگ، تازه درگيري‌هاي اصلي‌اش با محافظيني كه در شهرها مستقر شده بودند شروع شد. به عبارت ديگه، تازه پس از سقوط بغداد، اقدام به پاكسازي شهرهاي اشغالي نمود!!
ولي منابع غربي، طوري مطالب رو مي‌نويسن، گويي امريكا در هر شهري كه وارد مي‌شد، اون رو 100% در اختيار مي‌گرفت و پس از پاكسازي كامل، اقدام به پيشروي مي‌كرد.
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]ممنون! ابراهیم چی شده بیکار شدی؟![/quote] لطف داري ! بيكار كه نه ... همش تقصير اين رضا تي هزار و نهصدو هشتاده !! icon_arrowd :mrgreen:


[quote]این منظور همون حرمه دیگه؟[/quote] منظور آمريكاييه رو نميدونم ولي توي متن نوشته بود mosque ..


ممنون از نقشه .



[quote]آموزنده بود . تا به حال در مورد نبرد نجف نخونده بودم .چرا با وجود اينکه در اوايل نبرد مقاومت شديدي رخ داد و اون آسيب به آپاچي ها و برادلي ها رسيد , يک دفعه کفه نبرد به سمت آمريکايي ها
سنگين شد ? اگر همين مقاومت در شهرهاي ديگر هم ادامه داشت ....
[/quote] یک دفعه که نه ! شهر در محاصره بود و حملات بسیار سنگینی به این شهر شده بود ! فقط خدا میدونه توی این مدت آمریکایی ها از چه تسلیحاتی در توپخانه استفاده کرده بودند ! ...

--
[quote]يک اشتباه عراقي ها نابود نکردن کامل پلها بود .چون در اين صورت وقفه شديدي در جابجايي نيروهاي آمريکايي پيش مي آمد .
[/quote] دقیقا نکته عجیب همینجاست که تمامی مناطق حساس و پلها قبل از اینکه توسط عراقی ها منهدم بشه دست آمریکایی ها افتاد ! اینو احتمالا باید مدیون تیم های نیرو مخصوصشون باشند ! ...
--
[quote]البته بر خلاف اینکه کمترین نوشته مربوط به جنگ داخل شهر بود، خونین ترین درگیری ها در شهر بود. و بیشتر از همه کار برد. [/quote] تا همینجا جنگ کلی واسه آمریکایی ها فاجعه آمیز بود ! احتمالا نمیتونستند بیشتر از این از شکستهاشون رو بنویسند ...


فرماندهان آمریکایی برنامه اشون برای جنگ فقط نابودی صدام در حمله به بغداد بود !! مشخص بود که آمریکا هیچ حریفی در صحراهای کاملا مسطح عراق نداره به همین خاطر با فرار از میانه شهرها و یا استفاده از مناطق با بافت جمعیتی کمتر اقدام به نفوذ به عمق و فتح بغداد کرد ...
و اشغال کامل عراق هنوز هم ادامه داره ! ...




[quote]یعنی چی؟ واحد ضدهوایی، عملیات محاصره و اشغال رو بر عهده گرفته؟

از اون گذشته دقیقا منظور از این تیم چیه؟ هنگ؟ گروهان؟ گردان؟ منظور چیه؟
[/quote] نوشته 1st Brigade Combat Team و در ادامه از اختصار 1st BCT استفاده کرده ..

چون عین متن رو خواستم ترجمه کنم اینطوری شده ...
در اصل قضیه این هست که یک تیم forward air controllers یا FAC اونجا حضور داشته که ماموریت اصلی این تیم ها تدارک برای عملیات Close Air Support یا CAS هست . که با نفوذ به داخل منطقه دشمن به تیم های هوایی موقعیت خودی و دشمن رو ارسال میکنند تا حمله هوایی با دقت بالا تکمیل بشه نیرو های خودی هدف قرار نگیرند و کارهای از این قبیل ....! و تجهیزاتشون همونهایی بود که در متن گفتم ...



[quote]و اینکه آیا نیروهایی که بیرون از شهر مقاومت کردند، همه مربوط به ارتش بعثی بودند؟ در داخل شهر چطور؟ کلا نیروهای مدافع تعدادشون چقدر بوده؟ و از چه ادواتی بهره میبردند؟
[/quote] همه گروهی خارج از شهرها بودند ولی در بعد زرهی معمولا گاردریاست جمهوری ...

[quote]تعداد نیروهای امریکایی در این عملیات چقدر بوده؟
[/quote]نا مشخص

[quote]کلا نیروهای مدافع تعدادشون چقدر بوده؟ و از چه ادواتی بهره میبردند؟
[/quote] نا مشخص ولی کشته ها رو ویکی بین 590 تا 870 نفر گفته !




[quote]قبلاً هم عرض كردم. بعلت سياست امريكا در عدم تمركز در شهرهايي كه مقاومتي بيشتر از حد تصور (و شايدم قرار و مدار) انجام مي‌دادند، امريكا در هيچ شهري توقف چنداني نداشت و نهايتاً با قرار دادن بخش كوچكي از نيروهاي خود به منظور جلوگيري از قيچي شدن و يا تحت محاصره قرار گرفتن، به سمت بغداد حركت مي‌كرد. به همين دليل هم پس از جنگ، تازه درگيري‌هاي اصلي‌اش با محافظيني كه در شهرها مستقر شده بودند شروع شد. به عبارت ديگه، تازه پس از سقوط بغداد، اقدام به پاكسازي شهرهاي اشغالي نمود!!
ولي منابع غربي، طوري مطالب رو مي‌نويسن، گويي امريكا در هر شهري كه وارد مي‌شد، اون رو 100% در اختيار مي‌گرفت و پس از پاكسازي كامل، اقدام به پيشروي مي‌كرد.

[/quote] دقیقا همینطور هست ! جنگ عراق تا قبل از ورود القاعده ادامه داشت !!! ولی رسانه ها اون رو به جنگ داخلی و ... شبیه کرده بودند که بعدها به درگیری با القاعده و جنگ علیه تروریسم ....

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
در کا نیروهای عراقی چند روز تونستند دوام بیارند در جلوی اون نکبتا؟ :mrgreen:

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

نوشته 1st Brigade Combat Team و در ادامه از اختصار 1st BCT استفاده کرده ..

چون عین متن رو خواستم ترجمه کنم اینطوری شده ...
در اصل قضیه این هست که یک تیم forward air controllers یا FAC اونجا حضور داشته که ماموریت اصلی این تیم ها تدارک برای عملیات Close Air Support یا CAS هست . که با نفوذ به داخل منطقه دشمن به تیم های هوایی موقعیت خودی و دشمن رو ارسال میکنند تا حمله هوایی با دقت بالا تکمیل بشه نیرو های خودی هدف قرار نگیرند و کارهای از این قبیل ....! و تجهیزاتشون همونهایی بود که در متن گفتم ...


خوب این چه معنایی داره؟

یعنی برای هر نوع عملیاتی هر یگانی رو که بخوان مجهز میکنن و عملیات میکنن؟!!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]خوب این چه معنایی داره؟

یعنی برای هر نوع عملیاتی هر یگانی رو که بخوان مجهز میکنن و عملیات میکنن؟!!
[/quote]

خير ! توي متن نوشته شده كه اولين گروهي كه در اون منطقه پيش از صدور فرمان رفته بودند يك واحد شناسايي مجهز به نفربرهاي M6 Bradley بودند كه اسم كاملش هست :

M6 Bradley Linebacker

كه هر كدام مجهز به يك توپ 25 ميليمتري و 4 موشك استينگر هست ...

http://www.globalsecurity.org/military/systems/ground/images/linebacker-001.jpg

قبل از اينكه آمريكايي ها بخوان وارد يك منطقه خالي بشن و اونجا رو بگيرند معمولا يا از نيرو مخصوصشون استفاده ميكنند يا با چنين گروههاي زودتر مستقر ميشن تا با گرا دادن مواضع دشمن به نيروي هوايي راه رو باز كنند ! با اين كار هم يك واحد پدافندي در عمق خاك دشمن دارند و هم يك نيروي شناسايي قوي ... كه چون اونها زودتر اونجا بودند ازشون خواسته ميشه تا جلوتر برن و زماني كه درگير ميشوند درخواست كمك ميكنند كه چند واحد زرهي بهشون ميرسه ...

در نتيجه بدليل اينكه مجهز به موشك و تجهيزات شناسايي هستند بهشون فرمان داده ميشه تا به اطراف برن تا از جناحين محافظت كنند و احتمال حملات هليكوپتري دشمن رو قبل از اينكه به محدوده زرهي و پياده نظام برسند رو پوشش بدن ..

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
دوستان احيانا كسي ميدونه از اين آپاچي ها چيزي به دست ايران رسيده يا نه؟اميدوارم سوالم بي ربط نباشه

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
افتاد ممنون. فکر کنم یه چند ماهی در خدمتشون بودی که انقدر خوب میدونی چی به چیه.! :mrgreen:

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
نترس منظورش منم ! ..

[quote]افتاد ممنون. فکر کنم یه چند ماهی در خدمتشون بودی که انقدر خوب میدونی چی به چیه.! :mrgreen:[/quote]

آره نميدونستي ؟ ! icon_arrowd
فتح بغداد كار خودم بود منتها با اسم مستعار اين يارو تامي فرانكس و نورمن شوارزكف هم از باقي اسامي مستعار منه البته اون قديما دوران بچگي به من رومل هم ميگفتن ! يادش بخير .... :lol:

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
من قلبم ضعيفه جناب سرهنگ. :mrgreen: icon_arrowd

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]من قلبم ضعيفه جناب سرهنگ. :mrgreen: icon_arrowd[/quote]
نگران نباش يه چند ماه تو ميليتاري فعاليت كن ميشه تيتانيوم ! ...

اينجا شد چتروم ميگم همش تقصير اين رضاست ميگيد نه ..

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط kingraptor
      ميراژ يك كابينه اف 1 سي كه مشخصات ان در زير مي ايد قادر است عمليات رهگيري را در هرگونه شرايط جوي و در هر ارتفاعي انجام دهد و به جنگ افزارهاي ميراژ 3 مسلح است. ميراژ اف 1 بي مدل دو كابينه اين جنگنده، اولين پرواز خود را در 26 مه سال 1967 انجام داد.


      ميراژ F-1E از نوع رهگير (دفاع هوايي)، ضربتي (بمباران هدفهاي زميني) و شناسايي (عكس برداري) است كه براي صادرات توليد ميشود. اين مدل مجهز به ناو بري كامپيوتري است و در آن اطلاعات پروازي و جنگ افزارها برروي شيشه حجلوي خلبان (HUD) حك ميشود.

      ميراژ F-1R يك كابينه (F-1CR نيروي هوايي فرانسه)قادر است در روز و شب عمليات مختلف شناسايي را انجام دهد. ميراژ F-1 با سوختگيري از هواپيماي تانكر سي 135 اف تونسته است مجموعا 6 ساعت پرواز كند و مسافت 2700 مايل دريايي، معادل 5000 كيلومتر را طي اين مدت طي كند. كشورهاي دارنده اف 1 عبارتند از : عراق، ليبي، مراكش، افريقاي جنوبي و اسپانيا.



      مدلهاي مختلف و كشورهاي استفاده كننده


      تا آوريل 1985 مجموعا 690 فروند ميراژ اف 1 سفارش داده شده بود. از اين مقدار 252 فروند، از جمله شش مدل اوليه، براي نيروي هوايي فرانسه توليد شده بود و 439 فروند ديگر آن را كشورهاي يونان، اكوادور، عراق، اردن، كويت، ليبي، مراكش ژ، قطر،افريقاي جنوبي و اسپانيا خريداري كردند.


      ميراژ اف1 سي مجهز به رادار سيرانوي 4 ام ساخت شركت تامسون سي اس ف است كه كارايي خوبي در ماموريتهاي رهگيري هوايي دارد. ولي ميراژ F-1CR2000 (مدل تغيير يافته سي براي نيروي هوايي فرانسه) داراي رادار سيرانوي 4 ام است كه امكانات زيادي را براي انجام ماموريتهاي ضربتي را براي خلبان فراهم مي آورد. مدل صادراتي اف 1 سي داراي رادار مشابه سيرانوي 4 و يا 4 ام است و مدلهاي ئي هم مجهز به رادار سيرانو 4 ام –آر هستند. اما رادار طوري جاسازي شده است كه فضاي كمتري را اشغال ميكند. ميراژ F-1EQ5 نيروي هوايي عراق موشك ضد كشتي اگزوست را با خود حمل ميكند.



      پيشرانه


      ميراژ F-1 به يك موتور اسنكما اتار 9K5 با قدرت كشش 15873 پوند با پس سوز مجهز است. ظرفيت بنزين در مخازن بالها 3750 ليتر است. همچنين سه مخزن داخلي به علاوه يك مخزن خارجي سوخت مورد نياز موتور را تامين ميكنند. كل ظرفيت سوخت داخلي اين هواپيما برابر 4300 ليتر است. تمام مخازن داخلي آن ظرف 6 دقيقه با فشار پر ميشوند. اف يك قادر به حمل دو مخزن سوخت خارجي با ظرفيت 1130 ليتر در مقر هاي خارجي زير بالها و يك مخزن با گنجايش 2200 ليتر در زبر شكم خود ميباشد. خرطوم سختگيري آن در قسمت راست كابين خلبان تعبيه شده است.


      جنگ افزار


      ميراژ اف يك داراي جنگ افزارهاي استاندارد از جمله دو قبضه توپ 30 ميليمتري DEFFA 553 هريك با 130 تير فشنگ در زير بدنه است. علاوه براين، مقرهاي نوك بالها مختص موشكهاي هوا به هوا هستند. حداكثر ظرفيت حمل سلاح در اين هواپيما برابر 6300 كيلوگرم ايت. در ماموريتهاي رهگيري دو موشك حرارتي ماترا 550 ماژيك و يا موشكهاي حرارتي AIM-9 Side Winder را در مقرهاي نوك بال و موشكهاي راداري ماترا سوپر530 را در زير بال حمل ميكند.


      در ماموريتهاي ضربتي يك موشك اگزوست و يك موشك ضد رادار آرمات يا تا 14 عدد بمب 500 MK-82 پوندي (250 كيلوگرمي)، 3 عدد بمب تخريب كننده باند فرودگاه و 144 عدد راكت از نوع تامسون برانت را با خود حمل ميكند. به علاوه در ماموريتهاي مختلف توانايي حمل وسايل زير را دارا ميباشد:


      باكهاي اضافي بنزين، تجهيزات ليزري همراه با موشك هوا به زمين AS-30 يا 400 كيلوگرم بمب ليزري، موشكهاي هوا به سطح، دستگاههاي هشدار دهنده عليه هر موج راداري كه هواپيما را تعقيب ميكند، تجهيزات ضد جنگ الكترونيك (ECM & ECCM) ، چهار دروبين مادون قرمز و معمولي، ‍چف و فلزهاي حرارتي به ترتيب براي گمراه كردن موشكهاي حرارتي و راداري را ميتواند با خود حمل كند.


      مشخصات هوپيما:



      طول: 15 متر

      عرض: 8.4 متر

      ارتفاع: 4.5 متر

      حد اكثر سرعت در اتفاع 36000 پايي: 2.2 ماخ

      حد اكثر سرعت در ارتفاع كم: 1.2 ماخ

      حداكثر وزن برخاستن: 32800 پوند.

      وزن رزمي: 21000 پوند

      وزن خالي: 16300 پوند

      سرعت تقرب: 141 نات (260 كيلوتر در ساعت)

      سرعت نشستن: 124 نات (235 كيلوتر در ساعت)
    • توسط IRIAF
      بسم الله الرحمن الرحیم
       
      شاید خیلی از ماها تا امروز اسمی از این شخص نشنیده باشیم...شاید ماها تا زندگی خصوصی شخصی مثل کریس کایل رو میدونیم ولی از قهرمان ملی خودمون که تو سخت ترین شرایط جزو بهترین تک نیرندازان تاریخ(یا به عبارتی شارپ شوتر) بوده هبچ اطلاعی نداریم و این باعث تاسفه...
       
      در ابن تاپبک سعی کردم با ذکر نام منابع با اسنفاده از جمع اوری اطلاعات از منابع دیگه این قهرمان ملی رو معرفی کنم.شهید سربلند عبد الرسول زرین
       
       

       
      عبدالرسول زرین متولد سال ۱۳۲۰، کهگیلویه و بویر احمد اعزامی از اصفهان لشکر امام حسین تک تیرانداز ایرانی در جنگ ایران و عراق بود. وی دارای بیش از ۷۰۰ شلیک موفق از سال ۱۳۶۰ تا ۱۳۶۲ در کردستان تا عملیات خیبر می‌باشد. اهداف وی نظامیان ارتش عراق و گروه موسوم بهمجاهدین خلق بودند. او در نهایت در سال ۱۳۶۲ در عملیات خیبر با تیر مستقیم سربازان عراقی در حالی که قبلا در اثر انفجار خمپاره زخمی شده بود شهید شد. وی از اسلحه دراگونوف SVD دوربین دارد استفاده می‌کرد.
       
       
      جنگ که شروع شد، طاقت نياورد رفت به مرکز اعزام نيرو،(قبل از جنگ نیز در مسایل کردستان همراه سپاه بود) گفت: «براي اعزام آمده‌ام» مسئول ثبت‌نام سرش را آورد بالا گفت: «هفت تا بچه داري، نمي‌نويسم اصرارنکن.» 
      عبدالرسول سرش را برد جلو و گفت: مي‌نويسي خوب هم مي‌نويسي. مسئول اعزام نمي‌خواست جوابش را بدهد که عبدالرسول مهلت نداد و دوباره گفت: حواله‌ات مي‌کنم به پيامبر (ص) مي‌نويسي يا نه؟
      خودکار توي دست مسئول چرخيد. پاسخي نداشت به ناچار نوشت: عبدالرسول زرين اعزام به منطقه. 
      و حالا برق شادي در نگاه عبدالرسول مي‌درخشيد.
       
      تصوير ذيل مربوط به منطقه بستان مي‌باشد. وقتي كه تك‌تيرانداز ايراني تصميم گرفت تا يك مانع را هدف قرار دهد و به صورت همزمان يك گلوله به لاله گوش او برخورد كرد. 
      موضوع از اين قرار بود كه اين شهيد و يك تك تيرانداز خبره عراقي به صورت همزمان همديگر را هدف قرار مي‌دهند و گلوله اين شهيد مغز تك‌تيرانداز عراقي هدف قرار مي‌دهد.
       
       

       
      زرین بسیار ساده و صمیمی بود تواضع وفروتنی عجیبی تمام وجودش را فرا گرفته بود ، حتی ذره ای تکبر از او دیده نشد ، با نگاه به قامت خاکی وظاهر بسیار ساده اش هیچکس نمی توانست باور کند که او همان تک تیر انداز بزرگ است .
      شهید خرازی می فرماید: قبل از شروع جنگ تحمیلی در کردستان ودر گروه ضربت خیلی خوب خود را نشان داد. دیوانه دره و آوردگاه گاران شاهد دلاوری های اوست . گروه ضربت به فرماندهی حسین خرازی به هر وحشت کده ای سرک می کشید ، وبارها با هنر این پلنگ کوهستان یعنی زرین از مهلکه ها گریخته و نشانه گیری های دقیق او ، بیشترین آسیب ها را به دشمن زده است . 
      تک تیر انداز سرشناس نبرد ، بارها آتش بار دشمن را در ارتفاعات صعب العبور ، فقط با یکبار فشار دادن ماشه تفنگ (( اس وی دی و اف پی کا)) خاموش کرده است .
       
      با شروع جنگ تحمیلی به جبهه های جنوب آمده وتا سال 63 به طور مداوم در اکثر عملیاتهای جنوب و غرب حضور فعال داشته است . 
      مسئولیتهای مختلفی از جمله فرماندهی گردان ومحور را بر عهده داشته و گروههای مختلفی را آموزش داده وبه عنوان تک تیر انداز ، بین گردان ها فرستاده است .
       
      این ادعای بزرگی است ولی اتفاق افتاده ، شوخی نیست ، این مطلب به تائید حاج حسین خرازی رسیده است و قول اوست که به وسیله سلاح اس وی دی چند هزار دشمن بعثی را(به طور رسمی 700 شلیک موفق) به هلاکت رسانیده و چندین فرمانده عراقی را از میان برداشته است.
      چند تپه را به تنهائی تصرف نمود، تپه هایی که زرین تصرف کرده به نام خودش نام گذاری کرده اند .
      شهید خرازی در مورد دلاوری های این شهید فرموده است : انگار که ایشان جنگی به دنیا آمده بود و در جای دیگر ایشان را گردان تک نفره زرین خطاب کرده بودند بدین لحاظ که او به اندازه یک گردان موثر بود
      شهيد زرين پس از ان كه به تنهايي يك تپه را كه يك گردان از پس آزاد‌سازي آن برنيامده بود، تصرف كرد از جانب حاج حسين خرازي به “گردان يك‌نفره ” معروف شد.
       

       
      تعدادی از خاطرات مربوط به شهید
       
      شجاعت و توانایی تک تیرانداز شهید عبدالرسول زرین 
      عبدالرسول يک نفر را فرستاد براي نگهباني. صبح اما سر بريده‌اش را آوردند توي سنگر؛ شب بعد خودش رفت. يک سنگر ديگر همان نزديکي درست کرد و کامل استتارش کرد. توي سنگر قبلي هم شبيه يک نگهبان درست کرد و منتظر ايستاد. چيزي شبيه بوته به سنگر نزديک شد و پريد توي آن. 
      عبدالرسول هم پشت سرش رفت تو سنگر و سرنيزه را فرو کرد توي گردنش. صبح که آفتاب طلوع کرد با بقيه نيروها سراغش آمد. مرد هيکل بزرگي داشت بچه‌ها باورشان نمي‌شد که عبدالرسول از پس او برآمده باشد. به سختي سر نيزه را از گردن آن کومله بيرون آوردند. اما عبدالرسول بود و مهارت جنگي بي‌حد و حصرش... 
       
      کوه احد 
       
      بچه‌ها تپه را از دشمن گرفته بودند و حالا حفظ کردنش مهم بود. عبدالرسول بدون اينکه به کسي چيزي بگويد همان جا پايين تپه نشست. براي خودش يک سنگر درست کرد و منتظر ماند. احتمال مي‌داد عراقي‌ها رزمندگان را دور بزنند و بخواهند از پشت حمله کنند. 
      دقايقي گذشت صف طولاني عراقي‌ها را ديد که از توي رودخانه جلو مي‌آيند. اسلحه‌اش را آماده کرد. هفتاد نفر را به زمين انداخت. آب رودخانه از رنگ خون تغيير کرده بود. عبدالرسول کسي نبود که بگذارد بار ديگر خاطره شکست احد از کفار تازه گردد.
       
      تک تيرانداز
       
      عبدالرسول توي پادگان دشمن نفوذ کرد و همان جا يک کمين درست کرد. چشمش افتاد به فردي که با محافظان زيادي براي سخنراني آمده بودند. اسلحه‌اش را آماده کرد. چشمش را هدف گرفت و شليک کرد همه افراد دشمن به هم ريختند. نمي‌دانستند چه کسي شليک کرده، همه به هم مظنون بودند و فرمانده يکي يکي نيروهاي خودش را جلو مي‌برد و اعدام مي‌کرد به گمان اينکه آن‌ها منافق هستند. 
      عبدالرسول هميشه اين طور عمل مي‌کرد آرام و بي سر و صدا. يادم هست يک‌بار يکي از تک تيراندازهاي دشمن بچه‌ها را با تير مستقيم مي‌زد. عبدالرسول به نيروي همراهش گفت: «تو کلاه آهني را سر يک چوب بگير و از آن تپه بالا ببر.» 
      خودش هم با دوربين ايستاد يک جاي ديگر و مراقب اوضاع بود. کلاه آهني که با شليک گلوله پريد هوا. جاي تک تيرانداز عراقي را شناسايي کرد و با يک گلوله او را به هلاکت رساند.
       
      سرانجام روح این مجاهد با صفا و سر باز مخلص لشگر امام حسین(ع) بعد از بارها مجروحیت و به یادگار گذاشتن 7 فرزند و ده ها نکته عبرت انگیز با عشق به حسین بن علی (ع) در عملیات خیبر به درجه رفیع شهادت نائل آمدند.
       

       
       
      برای شادی روحش و روح همه شهدای جنگ 8 ساله و جنگ این روزهای محور مقاومت صلواتی بفرستید
      روحش شاد و یادش گرامی.باعث تاسفه که ما همچین قهرمانی داریم و هیچ فیلم یا مستندی ازش نیست...دوستان به دلیل وقت کم از منابع مختلف اطلاعات و جمع اوری کردم ممنون میشم از بهتر شدن این تاپیک کمکم کنید
       
      با تشکر از black angel عزیز
       
      http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B9%D8%A8%D8%AF%D8%A7%D9%84%D8%B1%D8%B3%D9%88%D9%84_%D8%B2%D8%B1%DB%8C%D9%86
       
      http://taktirandazshhid.blogfa.com/tag/%D8%AE%D8%A7%D8%B7%D8%B1%D9%87-%D8%B4%D9%85%D8%A7%D8%B1%D9%87-2-%D8%A7%D8%B2%D8%B4%D9%87%DB%8C%D8%AF-%D8%B9%D8%A8%D8%AF%D8%A7%D9%84%D8%B1%D8%B3%D9%88%D9%84-%D8%B2%D8%B1%DB%8C%D9%86
       
      http://cm30.ir/post/407/%D8%B4%D9%87%DB%8C%D8%AF-%D8%B9%D8%A8%D8%AF%D8%A7%D9%84%D8%B1%D8%B3%D9%88%D9%84-%D8%B2%D8%B1%DB%8C%D9%86-%D8%A7%D8%B3%D9%86%D8%A7%DB%8C%D9%BE%D8%B1-%D8%AE%D8%A8%D8%B1%D9%87-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D9%85%D9%84%D9%82%D8%A8-%D8%A8%D9%87-%D8%B5%DB%8C%D8%A7%D8%AF-%D8%AE%D9%85%DB%8C%D9%86%DB%8C-%DA%AF%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D9%86-%DB%8C%DA%A9-%D9%86%D9%81%D8%B1%D9%87--/
       
      http://sahebnews.ir/127489/%D8%B9%D9%83%D8%B3-%D9%82%D8%A8%D8%B1-%D9%86%D8%A7%D8%A8%D8%BA%D9%87-%D8%AA%D9%83-%D8%AA%D9%8A%D8%B1-%D8%A7%D9%86%D8%AF%D8%A7%D8%B2%D9%8A-%D8%AC%D9%87%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%D8%B5%D9%81.htm
       
       
       
       
    • توسط Nestor
      عمليات توكل : پايان عمليات گسترده تا زمان عزل بني صدر


      دو ماه پيش از عمليات توكل در منطقه عمومي آبادان ، عمليات ديگري در همين منطقه به شكست انجاميده بود . فرماندهان ستاد اروند بر آن شدند تا براي شكست محاصره چهار ماهه آبادان و باز پس گيري منطقه شرق رود كارون و پس راندن دشمن تا مرز بين المللي شلمچه و رود " خين " عمليات توكل را طرح ريزي كنند و با بهره گبري از يگانهاي پياده و زرهي ارتش از سه محور جاده ماهشهر- آبادان ، آبادان – خرمشهر و غرب كارون ، آن را به اجرا درآورند . سرانجام در 20 دي ماه 1359 عمليات توكل توسط يگان هايي از ارتش ، شماري از نيروهاي سپاه و ستاد جنگ هاي نا منظم آغاز شد . قواي زرهي از ذو محور و نيروهاي پياده از محور سوم وارد عمل شدند . در سه راهي آبادان و كوي ذوالفقاريه كه نيروهاي پياده تك كرده بودند ، خط نيروهاي عراقي در هم شكست و شماري از آن ها اسير شدند . اما به سبب عدم پيشروي در دو محور ديگر ، اين نيروها نتوانستند موقعيت خود را تثبيت كنند و به ناچار دست به عقب نشيني زدند . به اين ترتيب عمليات توكل ، كه در مرحله نخست موفقيت چنداني در پي نداشت ، در مراحل بعدي نيز با توقف حمله رو به رو گرديد و ناكامي مرحله نخست سبب شد تا انجام اين گونه عمليات هاي گسترده تا زمان عزل بني صدر از مقام فرماندهي كل قواي مسلح منتفي شود .


      نام عمليات : توكل
      زمان اجرا : 20 / 10 / 1359
      مكان اجرا : جاده ماهشهر – آبادان و غرب رود كارون
      ارگان هاي عمل كننده : نيروي زميني ارتش ، سپاه پاسداران ، ستاد جنگ هاي نا منظم
      اهداف عمليات : شكست محاصره چهار ماهه شهر آبادان و باز پس گيري ساحل شرقي رود كارون


      مقدمه : شرحي بر عمليات هاي دفاع مقدس
    • توسط Nestor
      عمليات طريق القدس ؛ فتح بستان


      با عزل بني صدر از فرماندهي كل قوا و انتصاب سرهنگ صياد شيرازي ( امير سپهبد علي صياد شيرازي ) به فرماندهي نيروي زميني ارتش و انجام عمليات ثامن الائمه كه به شكست حصر آبادان معروف شد ، هماهنگي سپاه و ارتش بيشتر و ارتباط فرماندهان اين دو قوا تنگ تر و محكمتر گرديد و زمينه هايي تبيين استراتژي جديد در جنگ با هدف آزادسازي مناطق تحت اشغال دشمن فراهم شد . از ميان طرح هايي كه در شوراي عالي دفاع مطرح بود ، طرح قطع ارتباط دشمن از شمال به جنوب با آزاد سازي " تنگه چزابه " و آزاد سازي شهر " بستان " براي رسيدن به نوار مرز بين المللي نيز وجود داشت . بنابراين در بامداد 8 آذر 1360 عمليات " طريق القدس " با رمز مقدس " يا حسين " به طور همزمان در چند محور و با هدف آزاد سازي شهر بستان و رسيدن به خطوط مرزي در چزابه آغاز شد . در اين نبرد كه طراح آن شهيد حسن باقري بوده و فرماندهي آن را سپاه پاسداران بر عهده داشت ، 23 گردان از سپاه و 9 گردان از ارتش در مصاف با 60 گردان مجهز دشمن از چند محور ، نبرد را آغاز كردند .
      رزمندگان اسلام با عبور از منطقه رملي در شمال بستان ، دشمن را دور زده و بستان را فتح كردند . عبور از زمين هاي رملي صعب العبور سبب غافلگيري دشمن گرديد و بدين ترتيب همه اهداف از پيش تعيين شده به دست آمد .
      در طي يك هفته عمليات ، منطقه اي به گستره 650 كيلومتر مربع شمال شهر بستان ، تنگه استراتژيك چزابه ، 70 روستا و پنج پاسگاه مرزي آزاد شد و پس از گذشت 420 روز از آغاز جنگ تحميلي ، رزمندگان توانستند در منطقه عمومي سوسنگرد و بستان ، در مرز بين المللي مستقر شوند .
      همچنين فتح چزابه موجب شد تا اتصال قواي دشمن در غرب كرخه و غرب كارون گسسته شده و توان قواي سپاه سوم و چهارم ارتش عراق در جنوب تجزيه گردد .
      اين عمليات بهترين زمينه براي پيروزي در عمليات بزرگ " فتح المبين " تلقي مي شود . در اين عمليات 180 دستگاه تانك و نفربر ، 200 دستگاه خودرو ، 13 فروند هواپيما و 4 فروند هليكوپتر منهدم و 45 گردان و گروهان از 12 تيپ و نيروهاي كماندويي لشگر 5 مكانيزه ارتش عراق از بين رفته و 4046 تن از نيروهاي دشمن كشته ، زخمي و اسير شدند .
      طي عمليات طريق القدس ، غنايمي نيز از دشمن به دست آمده است كه به اين ترتيب گزارش شده است :
      1- 100 دستگاه تانك
      2- 150 دستگاه بولدوزر و ماشين هاي مهندسي – رزمي
      3- 19 قبضه توپ 152 ميليمتري
      4- 70 دستگاه نفربر
      5- 250 دستگاه خودرو
      6- 2 قبضه تيربار سنگين دوشكا با خودرو
      7- ميزان قابل توجهي سلاح مهمات

      عمليات " طريق القدس " نخستين مرحله از استراتژي موسوم به « راه كربلا » بود . در اين عمليات " عباس كرد آبادي " و " احد فروغي " از فرماندهان سپاه پاسداران به شهادت رسيدند.


      نام عمليات : طريق القدس ( فتح بستان )
      زمان اجرا : 8/9/1360
      مدت اجرا : 14 روز
      مكان اجرا : منطقه عملياتي چزابه – شمال شهر بستان
      رمز عمليات : يا حسين
      تلفات دشمن : 4046 كشته ، زخمي و اسير
      ارگان هاي عمل كننده : سپاه و ارتش
      اهداف عمليات : قطع ارتباط شمال به جنوب دشمن در خاك ايران با آزاد سازي شهر بستان و تنگه چزابه و رسيدن نوار مرز بين المللي



      قابل توجه علاقه مندان به عمليات هاي 8 سال دفاع مقدس
    • توسط mm1368
      ایده انجام عملیات نظامی در دریا – پس از عدم موفقیت عملیات والفجر مقدماتی – با سفر دریایی فرماندهان یگان های زمینی سپاه پاسداران و بررسی وضعیت تعرض به منافع عراق در شمال خلیج فارس طرح شد. این امر موجب شد که فرماندهان لشکرها و تیپ ها به آموزش یگان های خود جهت عملیات در آب بپردازند.
      بر همین اساس، به موازات آماده سازی یگان ها برای عملیات در هور، اندیشه عملیات در دریا علیه منافع عراق بارور شد و در نتیجه ماموریت تعرض به اسکله های نفتی العمیه و البکر به نیروی دریایی سپاه پاسداران (قرارگاه نوح) واگذار گردید.
      به منظور انجام عملیات ایذایی و محدود، طراحی جهت حمله به اسکله الامیة عراق در خلیج فارس تصویب و اجرای این ماموریت به نیروی دریایی سپاه واگذار شد و یکی از یگان های با تجربه نیروی زمینی سپاه از لشکر 14 امام حسین (ع)، برای انجام این عملیات، به قرارگاه نوح مامور گردید و در ساعت 30/1 دقیقه بامداد روز سه شنبه 11/6/1365، با رمز مقدس حسبنا الله و نعم الوکیل آغاز شد.
      اهداف عملیات
      انگیزه اصلی عملیات تصرف و انهدام دو اسکله العمیه و البکر بود. در کنار هدف اصلی، اهداف دیگری نیز دنبال می شد که عبارت بودند از:
      - تکمیل عملیات والفجر 8 با ساقط کردن مهم ترین پایگاه دریایی دشمن و کوتاه کردن دست او از شمال خلیج فارس.
      - ایجاد فضا و منطقه سالم دریایی برای کشتیرانی.
      - اجرای یک عملیات دریایی و نشان دادن حضور مقتدرانه نیروی دریایی سپاه در خلیج فارس.
      منطقه عملیات
      دو اسکله نفتی الامیه و البکر در آب های خلیج فارس و در جنوب شرقی راس البیشه با فاصله 12 کیلومتر ازیکدیگر، در یک راستا – نسبت به خط شمال – واقع شده اند. سواحل جمهوری اسلامی، در شمال این اسکله ها و بندر فاو، خورعبدالله و بوبیان نیز درغرب آن قرار دارند. محل تعبیه این سکوها، نقطه تلاقی آب های اروند رود و خورعبدالله با خلیج فارس است . عمق آب در اطراف این اسکله ها در حال مد، 34 متر و در حالت جزر، بین 30 تا 31 متر است.
      فاصله این دو سکو تا مواضع خودی (در نهر قاسمیه)، به ترتیب، 25 و35 کیلومتر است وطی مسافت میان این اسکله ها تا ام القصر، 3 ساعت به طول می انجامد.
      سکوهای البکر و الامیه، قبل از شروع جنگ، از عمده ترین محل های صدور نفت عراق بودند که کشتی های بزرگ با تناژ بیش از 300 هزار تن، با پهلو گرفتن در کنار این سکوها، بارگیری می کردند و به دلیل موقعیت جغرافیایی خاص این دو اسکله(عمیق بودن آب در این منطقه و ...) یک سوم نفت عراق از این منطقه صادر می شد.
      علاوه بر این، با قرار گرفتن این دو اسکله برسر راه ام القصر و بندر بصره، کشتی های بازرگانی عراق، در کنار آن ها لنگر می انداختند و پس از فرا رسیدن موعد تخلیه و یا بارگیری، راهی بنادر مذکورمی شدند.
      با شروع جنگ و تلاش عراق برای افزایش صدور نفت، فعالیت این سکوها زیاد و در نتیجه، به صورت یکی از اهداف مورد حمله ایران درآمد.
      با وجود همه موانع و مشکلات موجود، تصرف سکوها – به دلیل اهمیت این منطقه برای جمهوری اسلامی مزایای زیر را در بر داشت:
      ارزش سیاسی
      تصرف این دو اسکله، تسلط بر شمال خلیج فارس را به دنبال داشت. و لازم به یادآوری است بعد از عملیات والفجر 8 – که جمهوری اسلامی اعلام کرد بر شمال خلیج فارس مسلط شده است – عراق تعدادی خبرنگار و فیلمبردار به روی اسکله ها آورده بود، تا بدین وسیله نشان دهد که هنوز این منطقه، دارای فعالیت است. هم چنین این عملیات مقارن با تشکیل کنفرانس سران غیر متعهدها در حراره بود و لذا قبل از این که آن را عملیات نظامی صرف محسوب کنیم، می بایستی به عنوان یک عملیات سیاسی نظامی قلمداد کرد.
      زمینه سازی برای تصرف و تهدید ام القصر
      با گذشتن امکانات وسیعی روی اسکله ها، رفتن به سوی ام القصر به راحتی انجام می گرفت. از طرف دیگر، نیروهای خودی می توانستند، روزها در این منطقه مستقر و شب ها جهت انجام عملیات، به سوی بوبیان حرکت و مجدداً به این منطقه باز گردند.
      استعداد دشمن
      ترکیب قوای دشمن روی هر یک از سکوها، شامل یک گروهان تقویت شده از تیپ 440 دریایی بود. گردان 4، حفاظت ازسکوی العمیه و گردان 1، حفاظت از سکوی البکر را بر عهده داشت.
      قوای خودی
      هدایت و فرماندهی عملیات بر عهده قرارگاه نوح (ع) بود که جهت اجرای عملیات یگان های زیر را تحت امر داشت:
      - لشکر 14 امام حسین (ع) با 2 گردان احتیاط.
      - دو ناو تیپ 14 کوثر و 13 امیرالمومنین (ع) به عنوان پشتیبان عملیات.
      طرح عملیات
      براساس طرح مانور عملیات، دو ناو تیپ کوثر و امیرالمومنین (ع) باید دهانه خور عبدالله را برای جلوگیری از پشتیبانی نیروهای دشمن مستقر روی اسکله ها مسدود می کردند. نیروهای غواص لشکر امام حسین (ع) نیز توسط قایق به نقطه رهایی انتقال می یافتند و سپس با تاریک شدن آسمان، از سه محور به سوی اسکله العمیه روانه شده و آن را تصرف می کردند. آن گاه، نیروهای سوار بر شناور وارد عملیات شده و روی اسکله مستقر می شدند. در صورت امکان، اسکله البکر نیز باید مورد هجوم قرار می گرفت.
      شرح عملیات
      حدود ساعت 21 مورخ 10/6/1365 نیروهای غواص به سمت هدف حرکت کردند؛ لیکن به دلیل مشکلاتی همچون مغایرت جهت وزش باد با جهت حرکت غواص ها، قطع تماس آنان با فرماندهی و نیروهای پشتیبانی و ... موجب تاخیر در رسیدن به هدف تعیین شده گردید.
      حدود ساعت 4 بامداد نیروهای غواص محور راست موفق شدند به سمت چپ اسکله العمیه رسیده و خود را به بالای اسکله و روی پَد هلی کوپتر برسانند و با محرز شدن درگیری روی اسکله، رمز عملیات (حسبناالله و نعم الوکیل) توسط فرماندهی قرارگاه قرائت شد. نیروها به سرعت عملیات پاکسازی پَد و آماده کردن محل برای ورود دیگر نیروها را انجام دهند.
      در ساعت 05:30 یکی از گروهان های سوار شناور به اسکله رسید و متقابلاً دشمن نیز که سمت راست اسکله را در اختیار داشت، به سوی قایق های این گروهان شلیک کرد و همین امر موجب شد فشار وارد بر غواص های مستقر در اسکله کاهش یابد.
      با روشن شدن آسمان، نیروهای غواص محورهای دیگر موقعیت خود را یافته و به طرف اسکله حرکت کردند. به این ترتیب، حدود ساعت 8 صبح اسکله العمیه به طور کامل به تصرف درآمد. سپس، اسکله البکر مطابق طرح به آتش کشیده شد.
      نخستین فشار دشمن به العمیه در ساعت 10 با پرتاب یک موشک آغاز شد و به دنبال آن نیروی هوایی عراق به بمباران منطقه پرداخت. پرتاب موشک های دوربرد تا به هنگام شب نیز ادامه یافت؛ به گونه ای که تا صبح روز دوم عملیات، چهار فروند دیگر به سوی اسکله شلیک شد. هم چنین، دشمن توانست حوالی نیمه شب 8 فروند شناور خود را به طرف اسکله بیاورد.
      با فرارسیدن روشنایی روز دوم عملیات، هواپیمای دشمن در منطقه حضور یافته و اسکله را بمباران کردند. سپس، ناوچه های عراقی آرایش گرفته وبا حمایت هلی کوپترها به سمت اسکله پیشروی کردند. فشار روی نیروهای خودی هر لحظه بیشتر می شد و بدیهی بود که بدون عملیات پشتیبانی و تکمیلی – که انجام آن به دلایلی صورت نگرفت – عملیات می بایست در همین حد ایذایی خاتمه یافته و نیروها منطقه را ترک کنند. به همین دلیل نیروها عقب نشستند و نزدیک ظهر اسکله العمیه در حالی که تاسیسات و تجهیزات آن کاملا منهدم شده بود، مجددا به تصرف دشمن درآمد.
      نتایج عملیات
      تلفات و ضایعات وارده به دشمن در این عملیات به شرح ذیل می باشد:
      - کشته شدن 63 نفر.
      - به اسارت درآمدن بیش از 100 نفر.
      - ساقط شدن دو هواپیمای جنگنده.
      - انهدام یک ناوچه.
      - انهدام 15 قبضه ضد هوایی و 2 دستگاه رادار.
      - به غنیمت درآمدن 4 دستگاه رادار.
      ساجد -سایت جامع دفاع مقدس
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.